مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آبان ۱۳۳۰ نشست ۱۹۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون بودجه سال ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آبان ۱۳۳۰ نشست ۱۹۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۵۵

شنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۹۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۹۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۵ آبان ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - بیانات قبل از دستور آقایان: نورالدین‌امامی. غلامرضا فولادوند، دکتر مجتهدی، دکتر طبا، بهادری و عامری.

۲ - اجرای مراسم تحلیف از طرف آقای ذکایی.

۳ - اخطار نظامنامه آقای‌آشتیانی‌زاده به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه و اظهارات آقای ناظرزاده.

۴ - بقیه مذاکره بودجه ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی‏

۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - بیانات قبل از دستور آقایان: نورالدین‌امامی- غلامرضا فولادوند - دکتر مجتهدی - دکتر طبا - بهادری و عامری.

رئیس - به واسطه تعطیل دیروز که روز ولادت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بود صورت جلسه‌امروز حاضر نشده چون دو روز جمعه و شنبه تعطیل بود و صورت مجلس حاضر نیست و بودجه مجلس جزو دستور است و چند نفر از آقایان هم تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند و صورت غایبین هم در جلسه بعد که صورت مجلس حاضر شد قرائت می‌شود. آقای نورالدین امامی‌بفرمایید.

فرامرزی - آقای نورالدین امامی آیین‌نامه را هم رعایت بفرمایید.

رئیس - هنوز که شروع نکرده‌اند

نورالدین‌امامی- جناب آقای فرامرزی با ارادت کاملی که خدمت آقا دارم خود آقا کمتر رعایت آیین‌نامه را می‌فرمایید و به شهادت خود آقا بنده یکی ازاشخاصی هستم که مقید به اجرای آیین‌نامه مجلس هستم (صحیح است) (فرامرزی - حالا می‌بینیم) دیروز روز چهارم آبان و مصادف با مولود مسعود اعلیحضرت همایون شاهنشاه محبوب و جوانبخت ما بود و ده سال دوره سلطنت اعلیحضرت ما مصادف با روزهای بحرانی و خطرناک ملت ایران بود (صحیح است) این پادشاه محبوب عزیز ما تمام رنج‌ها مشقت‌ها را خودش تحمل نمود و ملت را به صراط مستقیم هدایت کرد (صحیح است) و از گرداب‌های خطرناکی نجات داد (صحیح است) ملت ایران فداکاری و از جان گذشتگی شاهنشاه محبوب خود را هیچ موقع فراموش نخواهد کرد (صحیح است) و تاریخ بعد از هزاران سال فداکاری این شاهنشاه را همیشه با قلم طلایی درج خواهد کرد (صحیح است) بنده به نام یک نفر ایرانی و وکالتاً از طرف نمایندگان محترم مجلس شورای ملی این عید بزرگ را به عموم ملت ایران تبریک عرض می‌کنم (صحیح است) به شهادت همکاران محترم بنده قبل از دستور خیلی کم مزاحم می‌شوم‌امروز بنده چند کلمه عرض دارم که در دوره ۱۵ هم یک روز از پشت این تربون به عرض آقایان رسانیدم و آن این بود که مملکت را مرد اداره می‌کند (فرامرزی - به استثنای هلند) رجال مملکت را اگر ما بنا باشد لجن مال بکنیم دیگر مردی برای خدمتگزاری باقی نمی‌ماند در کابیه آقای منصورالملک وزیر خارجه ایشان موقع معرفی در ایران نبود یک روز تصادفاً جلسه خصوصی بود و آقای علا وزیر خارجه کابینه آقای منصورالملک برای اولین روز به مجلس شورای ملی‌امد ورود آقای علا به جلسه خصوصی حقیقتاً طوری مرا منقلب کرد و متأثر نمود که به شهادت خود آقایان بنده چند کلمه آنجا به حال تأثر صحبت کردم هیچ موقع آذربایجانی نمی‌تواند خدمات آقای حسین علا را فراموش بکند (صحیح است) در آن روزهای بحرانی و خطرناک که هر ساعت یک دستورات ضد و نقیضی به او داده می‌شد یک تنه این پیرمرد ایستادگی کرد و به شهادت تمام آقایان و تمام ملت ایران هیچ موقع آذربایجانی این خدمات را فراموش نمی‌کند (فرامرزی - مربوط به آذربایجان نیست مربوط به تمام ایران است) یک موضوع دیگر هم جناب آقا فرامزی توجه بفرمایید ما در این چند ساله تجربه کرده‌ایم که هر موقع خواستند در مملکت یک بحرانی فراهم بیاورند شروع کردند به این که دستگاه‌های ما را لجن مال بکنند (آشتیانی‌زاده - ماده ۹۰ خود دستگاه‌ها لجن مال هستند) یکی زا دستگاه‌های ما شهربانی است شهربانی نواقص خیلی زاید دارد شهربانی پاسبان کم دارد وسیله ندارد هیچ چیز ندارد ولی همین دستگاه ناقص و فاسد به قول بعضی‌ها در خیلی روزها به ما مساعدت و به مملکت خدمت کرده است (صحیح است) شهربانی افسران از جان گذشته و فداکار زیاد دارد (دکتر طبا - آقا خود رئیس شهربانی گفته که این دستگاه فاسد است) اگر دستگاه ما ناقص است اگر یک فرد بد است اگر یک فرد خائن است آن یک فرد را باید گرفت و مجازات کرد و الا دستگاه خراب نیست همین دستگاه ناقص برای حفظ جان و مال آقا جانفشانی کرده آقای نوعی را عرض می‌کنم (صحیح است) دستگاه را باید تکمیل کرد و رفع نواقص کرد و دزد را هم باید گرفت و محاکمه‌اش کرد و نبایستی تمام دستگاه را لجن مال کرد آقای رئیس شهربانی خودش یک افسر تحصیل کرده و جوان و افسر خدمتگزاری است ممکن است برای ایشان هم یک سوء تفاهمی شده باشد و در نتیجه همین سوء تفاهم افسران عالی مقام شهربانی دلسرد شده‌اند من دیروز با ایشان صحبت کردم ایشان گفتند آن طوری که من گفته‌ام و نظرم بود در خارج بد انعکاس داده شده من گفتم یک عده اشخاصی هستند که ناصالح‌اند باید اینها را از آنجا بیرون کرد و الا دستگاه شهربانی حافظ جان و مال و ناموس مردم است و ما هزاران مرتبه برای حفظ مملکت از این دستگاه ناقص استفاده کرده‌ایم یک موضوع دیگر دستگاه دادگستری ما است آقا این دستگاه دادگستری ما (فرامرزی - برای پایمال کردن خون و مال و حق مردم دستگاه بسیار خوبی است) جناب آقای فرامرزی استدعا می‌کنم توجه بفرمایید (دکتر طبا - خواهش می‌کنم از دادگستری دفاع نکنید) هر جا نقص بود اصلاح کنید دادگستری ما یک

عده پیرمردهای عالی مقامی دارد که ارکان قضاوت ایران بسته به وجود اینها است یک روز پشت همین تریبون گفتم که‏ بدبختانه چند تا از این پیرمردها هم در مجلس داریم که صدای‌شان در نمی‌آید یکی از اینها همین جناب آقای جواد عامری است اگر ما بخواهیم عدلیه‌مان عدلیه باشد باید دور آن را برویم سد آهنین بکشیم و نگذاریم که دخالت‌های بی‌مورد وارد دستگاه قضایی بشود (فرامرزی - عدلیه نباید قبول کند) با آمدن بنده قاضی را تغییر ندهند با تقاضای من شعبه دیوان کشور را منحل نکنند با تقاضای من دادستان دیوان کشور را عوض نکنند لعنت بر آن کسی که این سنگ را در عدلیه بنا کرد و این بدعت را گذاشت (صحیح است) هر روز قاضی را بنا به تقاضای من زید و عمر و بکر تغییر دادن (آشتیانی‌زاده - یکی بود اسمش را بگویید کسی که به دست قاضی دستبند زد کی بود) (فرامرزی - اولش مرحوم داور بود که با یک ابلاغ عدلیه را منحل کرد) هر روز که قاضی را تغییر دادید او می‌رود پی کارهای دیگر (آزاد - شاه‌باغ چه شد) آقای شاه‌باغ یک مرد خوب و بی‌طرفی است ولی آقای آزاد شاه‌باغ مدعی‌العموم خوبی نمی‌توانست باشد باید قانون بنویسد (آشتیانی‌زاده - خودتان عوض می‌فرمایید) ولی آقای اخوی به شهادت همه آقایان یکی از قضات برجسته و شریف دیوان کشور است آقای اخوی تقصیر ندارد نباید شاه‌باغ را برداشت حال که بر داشته‌اند یک آدم خوبی جایش گذاشته‌اند (صحیح است) (آشتیانی‌زاده - معلوم شد که دکتر مصدق شاه‌باغ را عوض نکرده است) عرض کردم لعنت بر آن کسی که این بدعت را گذاشت در دیوان کشور مرحوم وجدانی آن مرد با وجدان که تاریخ عدلیه او را فراموش نمی‌کند کشتند دق کشش کردند (صحیح است) ولی این دلیل نمی‌شود (فرامرزی - مگر فرق هست بین قاضی صلح با مستشار دیوان کشور از لحاظ قانون) جناب آقای فرامرزی توجه بفرمایید اگر به عقیده من که مکرر به وزرای عدلیه گفته‌ام ما بتوانیم یک دیوار آهنی دور دیوان کشور بکشیم که هیچ قاضی به دیوان کشور حق ورود نداشته باشد الا با رأی عمومی قضات دیوان کشور آن بچه مدرسه‌ای هم که از مدرسه بیرون آمد و اولین پله قضایی را می‌خواهد طی بکند او از آنجا یاد می‌گیرد که باید دست به عصا راه برود باید امین و درستکار باشد درست حکم بدهد تا روزی بتواند روی صندلی قضاوت دیوان کشور بنشیند و قضات دیوان عالی کشور به او رأی بدهند اگر توانستیم که در این دوره یک همچو قانونی گذراندیم که لااقل به دیوان کشور کسی دخالت نکند با آمدن وزیر شعبه تحمیل نشود با تغییر معاون قاضی عوض نشود (فرامرزی - و مستشار هم بند و بست خارجی نداشته باشد که روی دوستی و رفاقت حق را باطل کند)

رئیس - آقای فرامرزی ساکت باشید آخر یکی که می‌خواهد حرف بزند و همه حرف بزنند شنیده نمی‌شود که چه می‌گوید شما هم اجازه بگیرید حرف بزنید.

فرامرزی - وقت این حرف‌ها می‌گذرد.

نورالدین امامی - عرض دیگر این که دیروز در می‌دان امجدیه دعوتی شده بود و نمایندگان محترم از طرف وزارت فرهنگ دعوت شده بودند بنده آنجا که وارد شدم چند نفر از همکاران محترم را دیدم که دارند بیرون می‌آیند معلوم شد آن محلی که برای آقایان نمایندگان تعیین شده مراقبت نشده است و آن طوری که شایسته مقام نمایندگی است و باید احترام شود مراعات نشده است از مقام ریاست تقاضا می‌کنم که در این قسمت مخصوصاً توجهی بشود که احترام نمایندگی در تمام این تشریفات محفوظ بشود.

ملک‌مدنی - وکلا نروند وقتی که مجلس حقش محفوظ نمی‌ماند وکلا تملق می‌گویند این طور می‌شود.

آشتیانی‌زاده - وقتی که وکلا تملق می‌گویند این طور می‌شود.

نورالدین امامی- کاغذی هم از زندانیان شهربانی مشهد رسیده تقدیم مقام ریاست می‌کنم. بقیه وقتم را هم به آقای فولادوند می‌دهم‏

رئیس - آقای غلامرضا فولادوند

غلامرضا فولادوند - بنده از طرف خودم و اهالی حوزه وکالتیم دهمین سال سلطنت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی را تبریک عرض می‌کنم بقای عمر و عزت معظم الیه را برای خدمتگزاری به کشور از خداوند خواستارم (صحیح است) راجع به جناب آقای علا بنده هم می‌خواستم صحبت کنم چون ایشان بنده را گویا جزو مخالفین خودشان می‌دانند بنده رأی مخفی به ایشان دادم ولی رأی علنی به ایشان ندادم چون از کابینه ایشان راضی نبودم ولی بنده آقای علا را جزو خدمتگزاران این مملکت می‌دانم (صحیح است) این عقیده شخص بنده ست (عده‌ای از نمایندگان - عقیده همه است) ممکن است یک وکیل دیگری این عقیده را نداشته باشد راجع به دادگستری بنده از لحاظ سابقه دادگستری لازم می‌دانم عرض کنم تا قضات را مثل توپ فوتبال پرت می‌کنند قضاتی که حقوق‌شان کافی برای ده روز اعاشه‌شان نیست شما نمی‌توانید توقع داشته باشید که مثل قضات ممالک را قیه قضات کند قاضی بایستی اول روز مطمئن باشد که هر حکمی داد کسی نمی‌تواند او را عزل و نصب بکند یک همچو قاضی البته با ایمان حکم می‌دهد شما یک مستنطقی را که ماهی سیصد تومان به او حقوق می‌دهید یعنی سی تومان سال ۱۳۱۸ چطور توقع دارید این آن طوری که باید و شاید وجدانش راضی باشد و بتواند احقاق حق کند الآن شش ماه است که اضافه حقوق دادگستری در مجلس است و همان آقایانی که به دادگستری یا حمله می‌کنند یا تمجید می‌کنند حاضر نیستند اضافه حقوق آنها را تصویب کنند من استدعا می‌کنم این اضافه حقوق قضات را در سرلوحه کارهای مجلس بگذارید به عقیده من بایستی قضات دادگستری ما با این نحو عموماً بد بشوند برای این که نه پول دارند نه استقلال دارند ولی ما قضاتی داریم که با نهایت سختی و بدبختی زندگی می‌کنند باز انجام وظیفه می‌کنند شما کجا مثل ممتاز رئیس استناف تهران قاضی دارید که در آذربایجان می‌گوید چوبه دار یک طرف وزارت شما یک طرف من چوبه دار را می‌پذیرم (احسنت)

شما این جور قاضی بسیار دارید من آقای اخوی دادستان کل را از قضات بسیار شریف این مملکت می‌دانم ولی با تغییر آقای حائری‌زاده شاه‌باغ هم نمی‌توانم مخالف نباشم (صحیح است) چون اگر مقرر شد دادستان کل یعنی هم درجه با رئیس مجلس هم درجه با رئیس‌الوزرا را بشود با یک ابلاغ آناً طرد کرد چه جور می‌تواند درست حکم بدهد (صدرزاده - همین معامله ممکن است یک روزی با آقای اخوی هم بشود) صحیح است کما این که همین معامله را با مرحوم وجدانی با آن بزرگ و شریف کردند وجدانی از گرسنگی در کاشان مرد و پسرش هم خودکشی کرد و الآن نسل وجدانی از بین رفته شخصی مثل وجدانی شخصی با شرف مردی که یک عمر با شرافت برای این مملکت خدمت کرده این مرد را با یک ابلاغ خانه نشین کردند از بین بردند آن وقت می‌گویند چرا عدلیه بد است آقا با این نحو عدلیه نمی‌شود خوب باشد چرا از عدلیه بد می‌گویید تا قاضی استقلال ندارد نمی‌تواند یک همچو قضاتی برای شما احقاق صحیحی بکند (صحیح است) (دکتر طبا - راجع به قضات بد هم چیزی بفرمایید) عرض کردم که به عقیده من باید همه قضات عدلیه ما بد باشند برای این که یک قاضی که از شاگرد شوفر حقوق کمتر می‌گیرد یک قاضی که تا حکم به ضرر یک متنفذ داد از تهران به بندر عباس پرت می‌شود این چطور می‌تواند خودش را حفظ کند؟ باز جای تشکر است که این جور هستند من قاضی بد در عدلیه بسیار سراغ دارم چون من در چندین شهر دادستان بودم رئیس عدلیه بودم قاضی بد در عدلیه بسیار سراغ دارم ولی این تقصیر ما است تقصیر دستگاه ما است چرا این دستگاه را درست نمی‌کنید چرا یک محکمه انتظامی صحیحی نباشد که او عزل و نصب کند قضات را و اینها نباید با قوای مجریه تغییر و تبدیل کنند یک شرحی زندانیان مشهد برای بنده نوشته‌اند (یکی از نمایندگان - برای همه نوشته‌اند) و استدعا کرده‌اند که این قانون را که طرح شده است مورد نظر قرار دهند (صحیح است) بنده باید عرض کنم که با این قانون صد در صد موافق نیستم ولی به مرور زمان چون قوانین که وضع شده چه قبل از شهریور چه بعد از شهریور دست قضات را بسته‌اند و قضات در

مواقع لازم نمی‌توانند ارفاق صحیح نسبت به متهمین بکنند چه بسا شده که یک متهم که بنا بوده ۶ ماه محکوم به حبس شود چهار سال محکوم شده چون آقایان اکثر قاضی و وکیل دادگستری هستند می‌دانند با این قوانین و با این مواد ما دست قضات را بسته‌ایم باید اول این قوانین را از بین ببریم و ارفاق هم به آنها در حدود قانون و تا اندازه‌ای که به مملکت ضرر نخورد بشود عرض دیگری ندارم (احسنت)

رئیس - آقای دکتر مجتهدی‏

دکتر مجتهدی - اولاً بنده اگر چند دقیقه از وقتم باقی مانده باشد به آقای دکتر طبا تقدیم می‌کنم قبل از این که عرایضم را شروع بکنم این را می‌خواستم عرض کنم آقایان به اخلاق بنده آشنا هستند که من هیچ وقت روی اغراض شخصی نمی‌روم عرایضی که عرض خواهم کرد کاملاً به آن ایمان و عقیده دارم در جلسه گذشته بین بنده و آقای آشتیانی‌زاده مناقشه اتفاق افتاد که حقیقتاً اسباب تأسف بنده می‌باشد.

اینک با تقدیم مراتب معذرت خود از این پیش‌آمد از موقع استفاده کرده خاطر نشان می‌کنم که این مشاجره مبنی بر یک اختلاف اصولی است که بین بنده و ایشان موجود است و به عقیده‌ی من قسمت اعظم مشکلات ما از این سر چشمه آب می‌خورد.

آقای آشتیانی‌زاده اصرار غریبی دارند که زمامداران و رجال این مملکت را لجن مال و موهون کنند و محور غالب نطق‌های ایشان حمله به رجال و زمامداران است گاهی هم قدم فراتر گذاشته به مؤسسات و تشکیلاتی که در نظر ما مقدس و رمز ملیت هستند نیز ابقا نمی‌کنند در صورتی که بنده بدون این که رجال مملکت را معصوم و مصون از اشتباه و خطا بدانم عکس این عقیده را دارم و معقدم که باید از رجال تقدیر و به مؤسسات مملکتی مانند دربار روحانیت احترام نمود و به خاطر یک اشتباه کوچک نباید خدمات رجال را فراموش نمود این عقیده را بنده تنها ندارم بلکه ملل متمدن دنیا مبنی بر این عقیده است.

در ایران متأسفانه ۱۳۲۰ به این طرف حمله و اعتراض بیجا به رجال و مقدسات شایع

شده است مثل این است که یک دست خارجی در این امر دخالت دارد چه لجن مال شدن رجال موهون شدن دستگاه‌های مؤثر مملکت مانند دربار و روحانیت و ارتش به صلاح آنها است‏.

در جلسه گذشته ناطق محترم شروع به حمله به آقای علا کردند چون ما آذربایجانی‌ها ایشان را از خادمین این مملکت محسوب می‌داریم (صحیح است) و نسبت به ایشان و آقای قوام‌السطنه و آقای تقی‌زاده نسبت به خدماتی که درباره نجات آذربایجانیان کرده‌اند حق شناسم و روی این اصل بود که بنده و دو سه نفر از نمایندگان آذربایجان اعتراض کردیم که چرا اجازه می‌دهند مردی را که در راه آذربایجان زحمت کشیده موهون سازند.

این را نیز عرض کنم که بنده از نزدیکان آقای علا نیستم و اگر ایشان بنده را ببیند نمی‌شناسد و این اظهارات مبنی بر اصول کلی است که بنده در ظرف سه دوره نمایندگی مجلس شورای ملی داشته‌ام هنوز هم دارم. من می‌دانم که آقای علا در اثر زحمات شبانه روزی در هنگام دفاع از موضوع آذربایجان در دومین جلسه شورای امنیت مریض شدند و دولت وقت می‌خواستم مبلغی به عنوان پاداش برای معالجه به ایشان بپردازد و ایشان قبول نکردند (صحیح است) در هر حال رفقای من می‌دانند که بنده هیچ وقت از این اصل غفلت نکرده‌ام و در مجلس چهاردهم هنگامی که موجودیت و استقلال ایران در خطر بود وقتی که شنیدم آرداشس نماینده توده مجلس در شهر تبریز ضمن نطق نسبت به مقام جناب آقای دکتر مصدق جسارت ورزیده است با این که آقای دکتر مصدق آن وقت لیدر اقلیت مجلس و این بنده جزو اکثریت بودم نتوانستم خودداری نمایم و از پشت این تریبون با این که مال و جانم در خطر بود فریاد کشیدم که شما حق ندارید به رجال ما توهین کنید و به علت عدم اعطای امتیاز نفت به شوروی به مقام ایشان جسارت نمایید آقایانی که آن دوره تشریف داشتند می‌دانند که آن نطق اثر خود را کرد و تا روز سقوط حزب توده و حزب دموکرات آذربایجان سعی داشتند نسبت به آقای دکتر مصدق دربار و روحانیت تعرض ننمایند.

بالاخره می‌خواستم عرض کنم که وضع دنیا پر آشوب است و موقعیت مملکت ما طوری است که نمی‌توانیم آنی از مراقبت جریانات سیاست غافل باشیم و نباید کاری کنیم که رجال ما موهون شوند و از قبول مسئولیت‌شانه خالی کنند و از لجن مال شدن بترسند.

آقای آشتیانی‌زاده ما همه شیعه هستیم و معتقدیم که جز چهارده نفر سایر مردم معصوم نیستند ممکن است رجال ما در طول عمر سیاسی خود خبط و خطاهایی از آنها سر بزند. همین مرحوم مدرس که این قدر نسبت به ایشان ابراز علاقه و عقیده می‌نمایید از رجال بزرگ ایران بود و مثل سایر رجال بزرگ نقطه ضعفی هم داشت (آشتیانی‌زاده - ابداً نداشت توهین به مدرس نکنید) و آن قدر آن مرحوم را در داخل و خارج مجلس لجن مال کردند (آشتیانی‌زاده - همین‌ها کردند تقی‌زاده و علا کردند) که احساسات عوام را بر علیه آن مرحوم برانگیختند تا در خود این مجلس به آن سید بزرگوار سیلی زدند روزنامه‌های آن عصر حتی عده از همکاران آن مرحوم او را مجسمه ارتجاع و دشمن ملت قلمداد کردند.

در اثر این لجن مالی‌ها است که هیچ یک از رجال ما ایمن از نیش قلم و زبان مخالفین خود نیستند و می‌دانند اگر بزرگ‌ترین خدمت‌ها را درباره مملکت بکند فردا باز مورد تعرض قرار خواهند گرفت.

باری در خاتمه می‌خواستم عرض کنم که جناب آقای دکتر مصدق که با کسالت مزاج قبول زحمت مسافرت را کرده‌اند و چنان که در جراید می‌خوانم شبانه روز به نفع ایران و پیش بردن تز خود که تز قاطبه ملت ایران است مشغول کار هستند ما باید یک دل و یک جهت از ایشان پشتیبانی کنیم و با اعمال و گفتارمان به ایشان ثابت کنیم که نه تنها حالا بلکه در آتیه نیز نسبت به خدمات ایشان قدر شناس خواهیم بود بنده اطمینان دارم که مشکل نفت به نحو احسن به نفع ملت ایران حل خواهد شد (صحیح است) و ما باید نشان دهیم که در مجلس‌های بعدی وکیلی به ایشان تعرض نخواهد کرد و خدمات‌شان را خیانت جلوه نخواهد داد (احسنت)

آزاد - تا تاریخ چه بگوید

رئیس - آقای دکتر طبا

دکتر طبا - بنده قصد داشتم به مناسبت عید سعید تولد اعلیحضرت همایونی و خدمات و زحمات ایشان شمه‌ای به عرض مجلس شورای ملی برسانم ولی چون در شرفیابی دسته جمعی دیروز جناب آقای رئیس مکنونات خاطر همه نمایندگان را به عرض رسانیدند (صحیح است) و امروز هم آقایان ناطقین شاد باش و تبریکات مجلس را به عرض رساندند از این جهت بنده به اختصار می‌گویم و به تفصیل وارد نمی‌شوم و فقط به عنوان نماینده یک شهرستانی که از توجهات ملوکانه به بهترین نحو و شایسته‌ترین طریقی متمتع شده است یعنی نایین (صدری - تنها نایین نیست) از پیشگاه ملوکانه تشکر می‌کنم نایین متأسفانه در سال‌های گذشته توجهی از طرف دولت‌ها به آن منطقه نشده بود مخصوصاً از حیث اوضاع طبیعی و خشکی و بی آبی خیلی در مضیقه بود ولیکن خوشبختانه در حال حاضر این منطقه بی آب و خشک تبدیل شده است به یک منطقه پر آب و سرسبز و خرمی و حقیقتاً بدون اغراق می‌توانم عرض کنم که تمام اینها منوط به توجهات اعلیحضرت همایونی است همان طوری که آقای صدری هم تذکر دادند تنها مربوط به شهر نایین نبوده تمام نقاط کشور اقصی نقاط کشور از عطایای ملوکانه بهره‌مند شده‌اند (صحیح است) راجع به جریان پذیرایی دیروز امجدیه می‌خواستم عرض بکنم ولی چون ذکر شد بنده خودداری می‌کنم (عده‌ای از نمایندگان - نه آقا بگویید) (بهادری - نمی‌توانند دعوت نکنند)

بنده نظرم این بود اگر دستگاه‌ها و وسائل ندارند پس از مردم چه نماینده چه غیر دعوتی به عمل نیاوردند ولی اگر دعوت کردند وسائل پذیرایی آنها را به نحو آبرومندی مهیا کنند (صحیح است) ولی نکته‌ای را لازم است عرض کنم این است که آن عصبانیتی که ما در حین ورود به امجدیه و در جریان جشن داشتیم خوشبختانه در آخر جشن به مناسبت مشاهده احساسات غریب و عجیبی که عموم تماشاچیان به اعلیحضرت همایونی ابراز نمودند حقیقتاً مایه تسلی بود و آنچه ما در عدم پذیرایی رنج کشیدیم به این وسیله تسلی به ما داده شد این ابراز احساسات بدون تردید در نتیجه احساسات خیلی شدید وطن پرستی است و در این مواقع خطیر و در این موقع که ما همه می‌دانیم وضع مملکت ما مواجه با چه مخاطراتی است حقیقتاً مایه خوشوقتی است و من خوشوقتم که می‌بینم در تمام کشور عموم ایرانیان نسبت به اعلیحضرت همایون این درجه ابراز صمیمیت می‌کنند و وجود ایشان را برای بقا و وحدت ملی و استقلال مملکت از هر حیث لازم می‌دانند و امیدواریم که خداوند متعال ایشان را برای ایران حفظ و نگهداری کنند (انشاءالله) یک نکته دیگر راجع به اظهارات آقای حائری‌زاده بود در جلسه گذشته متأسفانه بنده حضور نداشتم ولی موقعی که در روزنامه خواندم خیلی خوشوقت شدم که ایشان از یک نفر دوست و همکار صمیمی ما آقای مکی در اینجا تقدیر کرده‌اند (صحیح است) بنده اظهاراتی که راجع به آقای مکی می‌کنم نه از این جهت است که همکار ایشان هستم یا دوست ایشان هستم نظر شخصی ندارم ولی نظریات و مشاهدات چند ساله خودم که توأم بود با مسافرت اخیر آبادان مرا بر این وا داشت که از خدمات و زحمات این همکار ارجمند تشکر کنم (صحیح است)

بنده وارد این نمی‌شوم که در دوره پانزدهم و این دوره ایشان چه زحماتی برای موضوع نفت کشیده‌اند همه آقایان شریک بوده‌اند و ما تمام سهیم بودیم در بهره بردن از این موضوع ملی شدن نفت شاید همه آقایان به همان درجه سهیم بوده‌اند ولی آنچه که بدون تردید می‌توانم اظهار کنم آن است که در امر خلع ید وجود آقای مکی فوق‌العاده مؤثر بوده و شاید اغراق نباشد اگر عرض کنم که اگر ایشان در آبادان نبودند امر خلع ید به این سهولت انجام نمی‌گرفت (صحیح است) این به هیچ وجه‌مانع این. نمی‌شود که از زحمات سایر آقایانی که در آبادان خدمت کرده‌اند قدردانی نکنیم چون همه آنها خدمت کرده‌اند و شریک بودند مخصوصاً همکار ما آقای اردلان که حقیقتاً با کمال وطن پرستی به ملت ایران خدمت کرند (صحیح است) ولی آقای مکی رفتارشان طوری بود که یک امیدورای زیادی به اهالی آبادان داد آنها را در تمام مدت به موفقیت امیدوار کرده بودند و ایشان در حقیقت یک درس پایداری و مقاومتی به مردم دادند و مردم وطن پرست آن نقطه این درس را لازم داشتند که بتوانند احساسات خودشان را به بهترین نحوی ابراز کند بنده چون وقت ندارم اگر انشاءالله یک وقتی تمام یک ربع ساعت را وقت داشته باشم قبل از دستور ممکن است‏ با یک تفصیل بیشتری عرض کنم ولی حالا لازم دانستم که مشاهدات خودم را در مورد احساساتی که مردم خوزستان چه در آبادان و چه در سایر مناطق نفت خیز نسبت به ایشان ابراز می‌کردند و من در چند روزی که در آنجا بودم مشاهده کردم به عرض مجلس برسانم و از خدمات و زحمات و فداکاری ایشان تشکر بکنم (احسنت) یک نکته دیگر هم راجع به تصویب‌نامه اخیر دولت بود لزوم صرفه‌جویی البته بر هیچ کس پوشیده نیست و من شخصی طرفدار حداکثر صرفه‌جویی در مخارج دولتی مخصوصاً در یک چنین موقعی که بودجه دولت مواجه با مضیقه سخت است می‌باشم ولی این تصویب‌نامه اخیر دولت اگر در اوان امر کاملاً لازم بود خوب است حالا در جریان عمل اگر نواقصی در آن مشاهده شده خود آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند و آنها را رفع کنند یک نکته‌ای که مخصوصاً فوریت دارد راجع به ساختمان‌ها است این طور تعمیم دادن و منع کردن و جلوگیری از تکمیل ساختمان‌ها به تمام معنی به ضرر دولت خواهد بود هم اکنون در تهران و شهرستان‌ها یک عده زیادی از ساختمان‌ها در شرف اتمام است مخصوصاً بعضی از آنها که مربوط به فرهنگ و بهداری است ناتمام مانده است (صحیح است) بنده نمی‌دانم منظور ایشان چیست که جلوگیری بکنند از یک مبلغ کمی که برای تکمیل لازم است که اگر این خرج نشود ممکن است در این زمستان اصل ساختمان از بین برود (صحیح است) این است که خواستم توجه ایشان را مخصوصاً به این نکته جلب کنم که دستور بفرمایند فعلاً ساختمان‌های نیمه تمام به خصوص ساختمان‌های مربوط به فرهنگ و بهداری به اتمام

برسد و از این نقطه‌نظر زیانی که ممکن است به دولت وارد بیاید جلوگیری بشود (احسنت)

رئیس - آقای بهادری‏

آشتیانی‌زاده - ماده ۹۰ قربان فراموش نشود

رئیس - هنوز وارد دستور نشده‌ایم.

بهادری - چند هفته قبل که بازار میانه طعمه حریق واقع گشت جریان آن را به استحضار نمایندگان محترم رسانیدم بلافاصله شخصاً به محل رفته حضوراً واقعه دلخراشی که چند هزار نفر بیچاره و بی‌خانمان را مشاهده به اهالی دلداری و امیدواری داده به مراحم دولت مطمئن کردم فوراً با جناب آقای نخست‌وزیر ملاقات جریان معروض مقرر فرمودند در هیئت دولت حضور به هم رسانیده تصمیم مقتضی اتخاذ شود متأسفانه نتیجه از جلسه هیئت نشد مجدداً خدمت‌شان رسیدم دستور فرمودند کمیسونی تحت‌نظر آقای حکیم‌الدوله وزیر مشاور با حضور رؤسای بانک‌ها تشکیل تصمیمات فوری اتخاذ چند جلسه کمیسیون تشکیل تصمیمات مهمی اتخاذ شد از زحمات و مساعدت‌های جناب آقای حکیم‌الدوله که کوشش زیادی فرمودند سپاسگزارم متأسفانه تصمیم کمیسیون با نظر مخالف آقای وزیر دارای رو به رو نتیجه مطلوبه حاصل نگردید.

زمستان سخت آذربایجان در پیش است اگر یک ماه بگذرد دیگر بنایی و تعمیر خانه‌های سوخته ممکن نخواهد شد اقلاً هزار نفر از هموطنان عزیز ما که از هستی ساقط شده‌اند در مقابل برف و باران و سرمای سخت زمستان آذربایجان بی‌خانمان و اگر مساعدتی هم بشود نوشداروی پس از مرگ خواهد بود از جناب آقای کاظمی کفیل نخست وزیر خواهشمندم توجه عاجل مبذول داشته هر چه زودتر مساعدت‌های لازم برای جبران خسارت‌های وارده به عمل آمد قبل از انقضای وقت اهالی برای خودشان فکری نمایند از مساعدت‌های شیر و خورشید سرخ نهایت سپاسگرارم حسن رأفت و عطوفت قاطبه ملت نجیب ایران را به اهالی مصیبت دیده میانه جلب استدعا دارم با کمک‌های فوری آسیب دیدگان را دریابند.

عرض دوم موضوع بذر است امسال محصول قسمت‌های عمده آذربایجان به واسطه نیامدن باران و خشک سالی خوب نبوده زارعین کسر بذر و خوراک دارند دو سه ماه است مراتب از طرف آقایان نمایندگان محترم آذربایجان به استحضار مقامات مربوطه رسیده متأسفانه تا حال همه‌اش حرف و قرطاس بازی بوده چون امروزها باران مفیدی بارید و پاییز خوبی است مرتباً تلگرافاً از اهالی سراب و گرم‌رود و سایر نقاط می‌رسد. تقاضای بذر و استمداد می‌نمایند تمنا دارم دولت هر چه زودتر توجه عاجل مبذول و دستور فرمایند بذر مورد تقاضا را در اختیار زارعین سراب و گرم‌رود و سایر مناطق آذربایجان بگذارند.

بقیه وقتم را با اجازه آقای رئیس به آقای عامری تقدیم می‌کنم.

رئیس - آقای عامری‏

عامری - بنده هم از مدتی پیش استدعا کرده بودم که دو دقیقه به بنده وقت بدهند در نظر داشتم و حتی خودم را ذمه‌دار می‌دانستم به نمایندگی از طرف مردم و به پیروی از احساسات مردم از آقای مکی رفیق و همکار عزیز ما بیش از اینها قدردانی بشود (صحیح است) بنده انتظار داشتم آن روزی که گزارش آقای مکی در مجلس مطرح می‌شود از زحمات و فداکاری‌های ایشان تقدیر بکنند (صحیح است) هر چند آقای آشتیانی‌زاده در آن جلسه ۲۳ مهر یک اظهاراتی کردند و آقای مکی آن را هم نخواست قبول بکند برای این که خاطر آقایان باشد در صورت جلسه هم هست و من آن روز نبودم آقای مکی گفته بودند که اگر من سهمی داشته‌ام مال همه آقایان بوده است (مکی - حقیقت هم این طور بوده بنده مأمور بودم، مأمور آقایان بودم) این هم از مزایای اخلاقی و صفات برجسته آقای مکی است بنده می‌دانم چون ایشان آشنا به علم و ادب هستند:

تواضع کن هوشمند گزین‏

نهد شاخ پر میوه سر بر زمین‏

(صدرزاده - ما هم باید حق خود را ادا کنیم) هر چه قدر که مرد بالاتر است است به آن اندازه وزین‌تر می‌شود به همان نسبت فروتن‌تر می‌شود ایشان هم چون خودشان آشنا به این مطلب هستند به واسطه همان حس فروتنی نخواست حتی سهم زیادتری برای خودشان قائل شوند این هم از آن چیزهایی بوده که بنده وظیفه‌دار بودم اگر فرصتی به دست آوردم از این مزایای اخلاقی ایشان هم اظهار تشکر و قدردانی کنم به نظر بنده آنچه که از دور دیدم آقا مکی را آن جوری که همه شهرت دادند و آن جور که همه می‌گویند مثل یک سرباز فداکار من مقام‌شان را خیلی بالاتر از سرباز فداکار می‌دانم چون آنجایی که لازم به فداکاری بود مثل یک سرباز فداکاری کردند (صحیح است) و چیزی که مخصوصاً مرا وادار می‌کند که بیش از همه چیز از آن تقدیر بکنم این است که بدون هیچ گونه شائبه‌ای عملیات ایشان بستگی به دسته یا سیاست یا جمعیتی نداشت آنچه را که کردند صرفاً از روی تعصب و غرور ملی و حس وطن پرستی بود (صحیح است) ولی در عین حال صفت ممتازه دیگری هم من از ایشان دیدم و آن این بود که مثل یک افسر سیاست مدار با تدبیری نوعی وظیفه را انجام دادند که کوچک‌ترین زحمتی از برای مملکت ایجاد نشد طوری توانسته بودند جذب قلوب مردم را بکنند در موقعی که ممکن بود اشکالی پیش بیاید و یا با یک اشاره یا با یک تعصب آنجا که ممکن بود کارگرها به واسطه غرور ملی یا تعصبات ملی یک حرکتی بکنند در صورتی که با اشاره ایشان یا با نصیحت ایشان به طوری که دیدید بلافاصله می‌رفتند به منزل‌های‌شان یا سر کارشان حاضر می‌شدند که هیچ گونه زحمتی برای کشور ایجاد نکنند علاوه بر این یک صفت قدیمی ایرانی را هم ایشان دارند که من خیلی خوشوقت شدم و آن در موقعی بود که آن آقایان حاضر شدند ایران را ترک بکنند آنجا هم باز یک صفت قدیمی ایران را به کار بردند و با نهایت محبت و عطوفت و مهمان نوازی رفتار کردند به طوری که من در روزنامه خواندم وقتی که رسیدند به لندن مستر راس گفت بود که با نهایت شرافتمندی با ما رفتار شد و مخصوصاً اسم هم برده بود اینها بنده را وادار کرد که مخصوصاً اینجا به نمایندگی از طرف ملت ایران و مجلس شورای ملی از زحمات و خدمات و حتی فداکاری مخصوصاً حسن تدبیر و سیاست همکار عزیزم اظهار تشکر کنم و سلامت و سعادت ایشان را برای آتیه مملکت می‌خواهم (مکی - خیلی تشکر می‌کنم بنده کوچک‌تر از این هستم که مورد این همه لطف واقع شوم) بنده این را فرض بر ذمه خودم می‌دانستم به نمایندگی ملت ایران از جنابعالی تشکر بکنم و یکی هم راجع به قضات اگر آقایان اجازه بفرمایند چون اینجا مذاکراتی شد و استناد به نظر بنده کردند مطالبی عرض کنم به نظر من متأسفانه نقص همیشه از بالا است ابلهی دید اشتری به چرا، گفت نقشت همه کج است چرا؟ گفت اشتر که اندرین پیکار، عیب نقاش می‌کنی هشدار.

عرض کردم که نقص همیشه از بالا است وقتی که هیچ شرطی برای زمامداری در مملکت نباشد هر کس را دستش را بگیرند بیاورند در دولت بگذارند همین می‌شود بنده سال‌ها در عدلیه بودم بعضی از قضات بسیار شرافتمند و پاکدامن هستند که هیچ چیز هیچ جور حتی گرسنگی ابداًَ دامن آنها را آلوده نکرد اما یک وزرایی می‌باشند کوچک، بدون اطلاع به خودشان حق می‌دهند که هر گونه مداخله بکنند و هیچ گونه مصونیتی برای قضات قائل نشوند در نتیجه همین طور می‌شود که از قضاتش نمی‌شود انتظار بیشتری داشت الآن در همین دادگستری که آقایان خوبش نمی‌دانند قضات شرافتمندی هستند که سال‌ها با نهایت پاکدامنی خدمت می‌کنند و الله من قاضی را دیدم که یک حیاط کوچکی که دو اطاق داشت یک وقتی من رفتم به دیدنش دیدم از سقف اطاقش آب می‌چکد اطاق دیگری هم نداشت که بتواند پناه ببرد در زمستان گوشه همان اطاق خزیده بود و در تمام مدت عمرش هیچ کس نتوانسته بود کوچک‌ترین تهمتی به او بزند این گونه قضات هم در عدلیه داریم و امثالش هم خیلی زیاد است. (شوشتری - آقا قاضی هم داریم آقای عامری که نعمان را می‌خواهند به چهل هزار تومان پول تبرئه کنند چهار میلیون تومان زمین‌های اطراف تهران را می‌خواهد از بین ببرند) در هر دسته و طبقه‌ای اشخاص خوب هستند بد هم تویشان پیدا می‌شود و اما در دادگستری بدشان با تمام این گرسنگی کمتر است همین دیوان کشور را که ما تنقید می‌کنیم چرا برای این که وزرایی پیدا شدند روی خصوصیت و روی رفیق بازی‌اشخاص را که هیچ صلاحیت نداشتند فرستادند به دیوان کشور و در آنجا وارد کردند اگر این رفیق بازی وزرا نباشد و اشخاصی که شایستگی ندارند نبرند به دیوان کشور این طور نمی‌شود دیوان کشور یا دیوان تمیز سابق باید آن طوری که در همه جای دنیا معمول است یک مجمع علمی باشد وقتی که آقایان تشریف می‌آوردند آنجا آقای دکتر معظمی آقای دکتر هدایتی آقایان می‌دانند که در دیوان کشور اگر راپورت یک عضو میز شعبه را می‌خواندند لذت می‌بردید بخواند و اما اینجا یک کاری کردند هر کس را که از هر جا برداشتند و خواستند اظهار لطفی درباره‌اش بکنند یک حکم قاضی دیوان کشور به دستش می‌دهند دیوان تمیز را بنده نمی‌دانم ده تا یازده شعبه دارد ما نداریم این قدر قاضی که شایستگی دیوان کشور را داشته باشد و بگذریم که این ده تا ۱۱ شعبه را تشکیل بدهند (شوشتری - پس اینها به چه درد می‌خورند؟) خوب این تقصیر وزرا است که هر کس را خواستند از سر کار برداشتند و یک نفر به میل خود به جایش گذاشتند بایستی که دولت‌ها را اصلاح کنید آنها هم اصلاح می‌شوند یک یادداشتی برای بنده فرستاده‌اند که بخوانم اگر آقایان اجازه می‌فرمایند که قرائتش کنم مربوط به عوارض و مشروبات الکلی است.

شوشتری - ما طرحی تقدیم کردیم باید مطرح شود.

رئیس - مطلبش را بفرمایید

عامری - این را آقای ناظرزاده فرستاده‌اند که بنده بخوانم چون ایشان برای صحبت وقت ندارند (این طور قرائت کردند) در جلسه قبل بنده ضمن بیاناتم عرض کردم که یکی از کارهای خوب

وزیر دارایی اضافه کردن به بها و عوارض مشروبات الکلی است... (شوشتری - اما این شایسته نیست چیز حرام را در توی مجلس مطرح بکنند بگویند زیاد یا کم کنید آقا ما نمی‌گذاریم این اصالاً حرام است نخوان آقا نخوان من نمی‌گذارم مگر این که مرا از مجلس بیرون کنید این اصلاً حرام است)

رئیس - حفظ انتظامات را بکنید.

شوشتری - باید مشروبات الکلی منع بشود ما نمی‌گذاریم که فقط قیمتش را اضافه بکنند.

رئیس - از همین مجلس قانونی گذشته است که دولت لایحه‌ای برای این کار بیاورد بایستی که عمل بشود داد و فریاد نکنید.

شوشتری - اضافه را تصویب نمی‌کنیم اضافه هم حرام است این حرف‌هایش است ما نمی‌گذاریم اضافه بکنند و آن وقت تصویب بکنیم عمل حرام و توی مجلس؟ عجیب است آقای عامری اصلش اینها خواندش هم حرام است ما تکذیب می‌کنیم فقط تاکس‌اش نباید اضافه بشود باید منع بشود فحش‌هایی که شنیدم، آن روزنامه‌ها، مال عرق خورها است با این حرف‌ها ما تلویحاً تصدیق نمی‌کنیم.

حلاله حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه.

رئیس - آقا شلوغ نکنید بنشینید.

شوشتری - مرا بیرون کنید من بیرون می‌روم اخطار بفرمایید من نمی‌گذارم این طور چیزها در مجلس مطرح بشود.

رئیس - آقای شوشتری شما توجه نمی‌فرمایید می‌گویم قانونی گذشته باید اجرا بشود دولت باید یک ماهه لایحه بیاورد حالا می‌خواهید بروید بروید.

شوشتری - می‌روم بیرون البته نمی‌نشینم در این مجلس که تاکس عرق اضافه بشود.

رئیس - آقای عامری خواهش می‌کنم بفرمایید بنشینید.

شوشتری - نیست این جور نمی‌شود شما اگر مرا بکشید من نمی‌گذارم این حرف‌ها در مجلس گفته شد بکشید من را مجلس نیست اینجا

رئیس - قانونی از مجلس گذشته البته باید دولت آن قانون را بیاورد اجرا هم بشود.

عامری - این را یکی از همکاران‌تان فرستاده است.

شوشتری - نمی‌گذارم آقا بخوانید تمام فحش‌هایی که من شنیده‌ام مال عرق فروش‌ها است.

رئیس - آقای عامری وقت شما تمام شده بفرمایید بنشینید.

عامری - یک توضیحی بدهم‏

شوشتری - این مقدمه مقدمه‌ی این است که تصویب بکنید نمی‌گذارم آقا بخوانید.

رئیس - به شما تذکر می‌دهم.

شوشتری - فحش‌هایی که من شنیده‌ام مال عرق فروش‌ها است مال عرق خورها است این موضوع طرحش هم در مجلس غلط است من نمی‌گذارم‏

رئیس - بروید آنجا که می‌فروشند نگذارید اینجا مجلس است آقای عامری به شما می‌گویم که بفرمایید بنشینید قانون گذشته باید اجرا بشود

عامری - بسیار خوب نمی‌خوانم.

رئیس - آقایان توجه کنند روزی که آقای مکی گزارش خودشان را به مجلس دادند مجلس را من اداره نمی‌کردم و الا حق این بود که من از زحمات ایشان قدردانی کنم ایشان در تمام مدت تابستان در گرمای طاقت فرسای خوزستان با یک حسن نیتی و مخصوصاً با متانت و حسن اخلاق مأموریتی که برای خلع ید به ایشان داده شده بود عمل کردند (صحیح است) حالا هم حقیقتاً خدمات ایشان شایسته کمال تقدیر است و ما همه از ایشان تشکر و قدردانی می‌کنیم (صحیح است، احسنت)

مکی - خیلی تشکر می‌کنم.

۲ - اجرای مراسم تحلیف از طرف آقای ذکایی.

رئیس - وارد دستور می‌شویم در جلسه پیش که بر طبق ماده ۱۲ بنا بود یک نفر از اشخاصی که به مجلس برای سمت نمایندگی معرفی شدند قسم یاد کنند ولی چون جلسه از اکثریت افتاد مراسم قسم به عمل نیامده بنده می‌خواستم به اطلاع آقایان برسانم که مجلس شورای ملی دارای یک آیین‌نامه و مقرراتی است (صحیح است) هیچ یک از آقایان نباید راضی بشوند از این مقررات صرف‌نظر بشود من دستور می‌دهم که شعبه زودتر تشکیل بشود و به کار نمایندگی و پرونده خلخال رسیدگی کند شکایتی هم به من رسیده بود آنجا فرستاده‌ام و از مجرای خودش این کار را می‌کنم ولی هیچ وقت معتقد نیستم که سوای آیین‌نامه و سوای مجرای قانونی عمل شود الآن هم گفتم که کلام الله مجید را بیاورند.

شوشتری - طبق همین ماده اخطار دارم عبارت را بفرمایید بخوانند من توضیح می‌دهم.

رئیس - وکیل وقتی وارد مجلس شد باید قسم بخورد

شوشتری - وقتی که اطلاق وکالت به او شد یعنی اول باید اعتبارنامه‌اش تصویب شود بعد قسم بخورد و الا قسم معنی ندارد

رئیس - ماده ۱۲ آیین‌نامه قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۱۲ - نمایندگانی که بعداً وارد مجلس می‌شوند پس از حضور بلافاصله باید بر طبق ماده قبل سوگند یاد نمایند

صدرزاده - بلافاصله یعنی پس از حضور در مجلس‏

شوشتری - مقصود در موقع ورود به وکالت است‏

(در این موقع کلام الله مجید را با احترامات لازمه به مجلس آورده آقای ذکایی در محل تریبون قسم‌نامه را به شرح ذیل قرائت و امضا نمود)

من که در ذیل امضا می‌نمایم خداوند را به شهادت می‌طلبم و به قرآن مجید قسم یاد می‌کنم مادامی که حقوق مجلس و مجلسین مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به من رجوع شده است مها امکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام داده و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خود صدیق و راستگو باشم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران.

برومند - ولی آقای ذکایی در دوره ۱۴ هم این قسم را خوردند

۳ - اخطار نظامنامه آقای آشتیانی‌زاده به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه و اظهارات آقای ناظرزاده.

رئیس - ساکت باشید آقا آقای آشتیانی‌زاده مطابق ماده ۹۰ اجازه خواسته‌اند ولی بنده خواستم عرض کنم که آقای آشتیانی‌زاده با توجه به وضع حساس و خطرناک کشور بیاناتی نفرمایند که خدای نخواسته بر عکس این نظر که مورد توجه است عمل شود حال اگر توضیحی دارید بفرمایید.

فرامرزی - ماده ۹۰ چیست؟

رئیس - اظهاراتی ایشان در جلسه قبل کرده بودند آقایان اشاره به آن اظهارات کردند حال ایشان می‌خواهند توضیح بدهند

آشتیانی‌زاده - از این موقع استفاده می‌کنم این عریضه محبوسین مشهد است تقدیم می‌کنم.

رئیس - لایحه زندانیان جزو دستور است و در اولین فرصت انشاءالله اقدام می‌شود.

آشتیانی‌زاده - همان روزی که آقای علا استعفا دادند در آخر فروردین سر فرانسیس شپرد سفیر انگیس دو ساعت بعدش یک مصاحبه‌ای کرد بنده نمی‌دانستم مصاحبه سفیر انگلیس و استعفای آقای علا با هم مرتبط است (صفوی - چه ارتباطی دارد؟) اجازه بفرمایید تا وقتی که جناب آقای دکتر مصدق که مورد احترام تمام ملت ایران هست آمد پشت همین تریبون و فرمود که جاسوسان و عمال کمپانی نفت در تمام شئون و در تمام تشکیلات مملکت وجود دارند و بلافاصله فرمودند که آقای علا آمدند پیش من موقعی که من در بستر مرض بودم در بستر بیماری بودم و گفتند که آقا چتر بازان انگیسی می‌خواهند در آبادان پیاده شوند (پناهی - این توضیحش داده شد تمام شد رفت پی کارش) و بعد معلوم شد که آقای مصدق فرموده بودند که آقای علا روزی که در دربار به سلام اعلیحضرت همایونی رفته بودند آقای علا از ایشان گله کرده بودند و آقا دکتر مصدق هم به ایشان گفته بودند که سفیر انگلیس شما گفت برو استعفا بده رفتی و استعفا دادی (صدری - این حرف آقای آشتیانی‌زاده صحیح نیست) ملاحظه فرمودید اما راجع به شهربانی بنده ...

پناهی - اینها ماده ۹۰ است؟

رئیس - آنچه در بیانات شما سوء تعبیر شده توضیح بدهید.

آشتیانی‌زاده - راجع به شهربانی بحثی شد و آقای مجتهدی فرمودند که آشتیانی‌زاده دستگاه‌ها را لجن مال می‌کند بحمد الله لجن از بس زیاد است که فرو رفته‌اند توی لجن دیگر کسی نیست که انسان لجن را بردارد و به او بمالد و اگر بنده لجن مال کردم خوب است که از خود آقای رئیس شهربانی بپرسید که خود ایشان چرا دستگاه خودشان را لجن مال می‌کنند رئیس شهربانی که می‌خواهد قیام بکند و اصلاحات بکند و شهربانی را به قول خودشان از این وضع بد و کثیف بیرون بیاورد چرا خودش می‌گوید تمام اعضای شهربانی قابل و دزدند (فقیه‌زاده - این طور نگفتند) انکار که فایده ندارد این مصاحبه ایشان است بر دارید و ملاحظه بفرمایید اما راجع به این که بنده به یک عده آتاک می‌کنم حمله می‌کنم و در اینجا مورد انتقاد قرار می‌دهم بنده معتقدم اشخاصی که بعد از قرارداد ۳۳ تا به حال مصدر کارهای مؤثر و مهمی بودند و نان قرارداد ۳۳ را خورده‌اند همه‌شان در این مملکت می‌بایستی اقلاً از کار برکنار بشوند حالا اگر محاکمه ملی نمی‌خواهید تشکیل بدهید اگر مثل فرانسوی‌ها که بعد از رفع اشغال آلمانی‌ها لاوال و امثال آنها را اعدام کردند اینها را اعدام نمی‌کنید پس چرا به اینها تعظیم و تکریم می‌کنید چرا به اینها مقامات عالی می‌دهید اقلاً اینها را کنار بگذارید بنده به این عقیده خودم باقی هستم بنده می‌خواهم یک چیزی بفهمم آن دفعه هم به عرض آقایان رساندم که ما می‌دانیم تحولی که در مملکت ایران ایجاد

شد و منجر به تغییر رژیم گردید این بدون انگشت خارجی نبود این انگشت سیاست خارجی تویش بود و بعداً ما به این نکته توجه کردیم یعنی عموم ملت ایران توجه کردند که اصل موضوع مربوط به انعقاد قرارداد ۱۹۳ بود اشخاصی در این قرارداد رل‌های مهم و نقش‌های بزرگی بازی کرند و بنده معتقدم در این موقع که ملت ایران به هر نحوی می‌خواهید خیال کنید دارای یک‌ایده آل شده و این ملت یک هدف پیدا کرده و آن موضوع ملی شدن نفت است مسلماً باید این اشخاص همه‌شان بر کنار بشوند آقای کاظمی به قول خودشان سفیر کبیر بوده‌اند آقای علا

رئیس - آقای آشتیانی‌زاده از موضوع خارج نشوید شما صحبتی در جلسه پیش کردید امروز آقایان در جواب شما اظهاراتی کردند اگر سوء تعبیری کرده‌اند در رفع آن توضیح بدهید شما با اشخاص چه کار دارید.

آشتیانی‌زاده - اینها همه‌شان اشخاص‌اند

رئیس - اگر صحبت‌های دیگری دارید ممکن است قبل از دستور صحبت کنید.

آشتیانی‌زاده -اما این که آقای دکتر مجتهدی فرمودند که راجع به روحانیت و دربار اینجا صحبت‌هایی می‌شود بنده خودم از یک بیت روحانیت هستم هیچ کار در پشت این تریبون زبان بنده لال که اگر بر ضد روحانیت کلمه‌ای صحبت کرده باشم (فرامرزی - روحانیت ولی هر آخوندی روحانی نیست) این صورت جلسات است آقایان توجه بفرمایند اما راجع به دربار راجع به شخص اعلیحضرت قدر قدرت همایون شاهنشاهی بنده تا به حال یک کلمه حرفی که علیه منافع ایشان و مملکت باشد نگفته‌ام ولی تملق نمی‌گویم بنده معتقد به حفظ رژیم مشروطه هستم اما تملق نمی‌گویم چنانچه بیست سال دیدید به پدر همین مرد محترم و شاه امروز ما همین رجالی که باز شما امروز از آنها تقویت می‌کنید تملق گفتند و روزی که از ایران بیرونش کردند گفتند الخیر فی ما وقع یادتان هست شما فرشتگان پیش او هی گفتید - هزار سال فزون باد عمر سلطان را - به ریخت چنگش و فرسوده گشت دندانش چو تیز کرد بر او مرگ چنگ و دندان را. تملق آقا چرا می‌گویید؟ چرا این قدر تملق و چاپلوسی می‌کنید؟ بنده فراموش نمی‌کنم که بعد از واقعه روز ۱۵ بهمن این سید بزرگوار این مرد شریف این مرد مبارزه و دلیر همین آقای حائری‌زاده (فرامرزی - چرا تملق می‌گویی؟) بنده این طور تملق‌ها را حاضرم بگویم آقای حائری‌زاده نه به بنده سمت سفارت کبری می‌دهد نه سمت وزارت دربار این فرقش است وقتی که این مرد و مکی خواستند راجع به تبعید آیت‌الله کاشانی اینجا صحبت بکنند چند نفر محض تملق که من اسم آنها را الآن نمی‌گویم تصمیم گرفته بودند که این شخص را از بالای سرسرا (شوشتری -اما نینداختند) خدا توفیق بدهد آقای ممقانی را که نگذاشتند (چند نفر از نمایندگان - کی‌ها بودند؟) حالا بنده اسم نمی‌برم ملاحظه فرمودید اینها تملق است متملقین حاضرند برای این که مورد التفات و علاقه واقع بشوند جنایت بکنند فساد بکنند قتل بکنند مگر آقایان دوره بیست ساله را فراموش کرده‌اند آقای جم یکی ازاشخاص...

رئیس - آقای‌آشتیانی‌زاده موضوع جم که‌امروز مورد مذاکره نبود خواهش می‌کنم تمام بکنید

نورالدین امامی - ما پنج دقیقه صحبت کردیم در صورتی که اسم نوشته بودیم ایشان بیست دقیقه صحبت کردند.

آشتیانی‌زاده - به هر تقدیر آقایان این را بدانند که اگر به شخص شاه و رژیم مشروطه سلطنتی علاقمند هستند باید آنچه که حقیقت است اینجا بگویند و نزد خود ایشان هم وقتی که شرفیاب می‌شوند همین طور حقایق را بگویند و الا تملق گفتن بحمدالله اوضاع خوب است خاطر مبارک آسوده باشد گفتن این که این رجال مهم مملکت اشخاص شریفی هستند همه خدمتگزارند خوب نیست آقا اگر خدمتگزارند پس را این مملکت بدبخت به این روز سیاه افتاده است.

رئیس - آقای‌آشتیانی‌زاده اینها دیگر ماده ۹۰ نیست برای این که هر یک از وکلاء در اظهار عقاید خودشان آزاد هستند.

آشتیانی‌زاده - یک شکایتی هم از عده‌ای رسیده است به بنده راجع به خیابانی که همین آقای علا می‌خواهند گشاد کنند به اسم خیابان علا که مردم آن کوچه که بعد باید خیابان بشود اراضی و املاک‌شان جزو خیابان خواهد شد اینها از مجلس استدعا دارند که از طرف مجلس به آقای علا توصیه بشود که این شخص محترم و شریف و وطن پرست و مخالف انگلستان دست از سر مردم بردارند و گشاد کردن خیابان را به بعد موکول کنند.

رئیس - آقای عامری موقعی که مطالبی اظهار می‌کردند یک ورقه‌ای آقای ناظرزاده داده بودند قرائت شود راجع به مشروبات الکلی ولی لا اله را گفتند و آقای شوشتری نگذاشتند که الا الله آن را هم بگویند بفرمایید آقای ناظرزاده آن را همین جا قرائت کنید.

آشتیانی‌زاده - بنده قربان عرایضم تمام نشده‏

رئیس - اگر باز عرایضی داشتید از ماده ۹۰ در آتیه استفاده کنید.

ناظرزاده - آقای شوشتری بنده گفته بودم اگر دولت بتواند وسیله‌ای پیدا کند که استعمال سم مهلک مشروبات الکلی از بین برود بزرگ‌ترین خدمت اجتماعی را انجام داده است (صحیح است) و در این راه زیان ناچیز مالی در مقابل فواید فراوان معنوی آن به هیچ وجه قابل توجه نیست (صحیح است) ولی اگر بنا باشد فروش مشروبات الکلی آزاد باشد و دولت برای ازدیاد درآمد در صدد باشد قیمت قند و شکر را اضافه کنند بهتر این است لااقل قیمت مشروبات الکلی زیاد شود این عرض بنده است بقیه موکول به قضاوت مجلس است‏.

رئیس - این کلمه (اگر) باید (باید) بشود قانونی گذشته و ما انتظار داریم برای منعش لایحه به مجلس بیاورند

شوشتری - بنده هم طبق ماده ۹۰ توضیح دارم.

رئیس - ماده نود ندارد خودشان توضیح دادند

شوشتری - (با صدای بلند) آقا اگرش برخلاف شأن مجلس است (همهمه نمایندگان)

رئیس - آقا اینجا مجلس است این چه جور است آیین‌نامه را رعایت کنید هر کس برای خودش حرف می‌زند نمی‌گذارند که کار بکنیم‏

۴ - بقیه مذاکره در بودجه ۱۳۳۰ مجلس شورای ملی.

رئیس - بودجه مجلس مطرح است پیشنهادات ماده اول مطرح است پیشنهاد آقای کشاورزصدر

پیشنهاد می‌کنم حقوق نمایندگان مجلسین از میزان فعلی به هفت هزار ریال تقلیل یابد.

کشاورزصدر

رئیس - نسبت به این پیشنهاد توضیح داده شده و اعلام رأی شده مذاکره هم به عمل آمده ولی خوب این چه پیشنهادی است که شما داده‌اید ممکن است درباره خودتان این کار را بکنید.

کشاورزصدر - اجازه می‌فرمایید توضیح بدهم.

رئیس - توضیح ندارد توضیحات آن داده شده است‏

ملک‌مدنی - جناب آقای رئیس اجازه می‌فرمایید که من از آقای کشاورزصدر خواهش کنم که پیشنهادشان را پس بگیرند برای خاطر این که ما همه مهیا هستیم که در این موقع به کشور از نقطه‌نظر مالی کمک بکنیم ولی بعضی از آقایان هم هستند که با همین حقوق هم زندگانی‌شان نمی‌گذرد (صحیح است) اینجا که مجلس اعیان و اشراف نیست اینجا مجلس عوام است بنده از آقای کشاورز خواهش می‌کنم که پیشنهادشان را پس بگیرند اشکالی هم ندارد.

کشاورزصدر - اجازه بفرمایید بنده هم توضیحی بدهم سوء تفاهمی شده اجازه بدهید توضیح بدهم چون می‌خواهم پس بگیرم علت این پیشنهاد بنده این نبود که مقصودم این باشد که حقوق نمایندگان زیاد است آقای وزیر دارایی در این موقع حقوق مستخدمین دولت را کم کرده است (فرامرزی - کم نکرده‌اند) اگر واقعاً از آنجا کم نشده به قول آقا، من عرض ندارم و اگر واقعاً کم شده عقیده من این بود که ما هم با مردم همدردی کنیم ولی با توضیحات جناب آقای ملک‌مدنی و سایر آقایانی که فرمودند اگر بنا بشود حقوق کم بشود باید یک مطالعه‌ای بشود که هماهنگی بین همه باشد و اختلاف‌نظر نباشد بنده تقاضا دارم که این پیشنهاد بنده را به کمیسیون محاسبات بفرستند.

رئیس - این طور نمی‌شود یا باید پس بگیرید و یا رأی گرفته شود شما می‌گویید که من می‌خواهم پس بگیرم بعد می‌گویید که به کمیسیون محاسبات بفرستید.

کشاورزصدر - چون نظر عمومی آقایان این طور است پس می‌گیرم‏

رئیس - پیشنهاد دیگری از آقای کشاورزصدر قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که آگهی‌های دولتی به عموم روزنامه‌ها داده شود

کشاورزصدر

رئیس - این به ماده اول مربوط نیست و اگر بخواهید بدهید باید بگذارید به موقع خودش به عنوان یک تبصره بدهید.

رئیس - یک پیشنهادی است از آقای فرامرزی قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره - مجلس شورای ملی اصل ۳۲ متمم قانون اساسی را این طور تفسیر می‌کند که اعضای قوه مقننه نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا در صورت قبول هر گونه شغل موظف دولت که شامل وزارت هم می‌باشد از نمایندگان مستعفی محسوب و برگشت آن نماینده به مجلسین منوط به انتخاب مجدد از طرف انتخابات کنندگان خواهد بود

عبدالرحمن فرامرزی‏

رئیس - آقای فرامرزی تفسیر قانون یک تشریفات خاصی دارد که در آیین‌نامه هم هست مثل خود قانون این پیشنهاد در اینجا وارد نیست اگر بخواهیم ممکن است بعد طرحی بدهید.

فرامرزی - اجازه می‌فرمایید

رئیس - گفتم این پیشنهاد در اینجا مورد ندارد بفرمایید

فرامرزی - عرض کنم حالا که سالیه به انتقا موضوع است و در مجلس سنا هم این طور شده بنده هم این را خواهم گرفت ولی فقط خواستم استدعا کنم که اجازه بفرمایید آقای شوشتری که راجع به منع مشروبات الکلی زیاد داد و بی‌داد می‌کنند مثل این است که همه مجلس می‌گویند که باید باشد و ایشان می‌فرمایند که نباید باشد این شمشیر در هوا کشیدن داد و بی‌داد کردن در مجلس که تمام آن با ایشان هم فکر است که مورد ندارد هیچ کس نیست که مسلمان باشد و بخواهد بگوید که مشروبات الکلی باشد برای این که خلاف مذهب اسلام است.

رئیس - قانونی که راجع به مشروبات الکلی از مجلس گذشت برای مجلس سنا فرستاده شد آنها هم تایید کرده‌اند و فرستاده‌اند باید آن مطرح شود و تردیدی ندارد که هه آقایان با این سم مهلک از نظر صحی و بالاخص از نظر مذهبی مخالفت دارند.

شوشتری - اجازه بفرمایید بیان ایشان توهین به من است.

رئیس - من جلسه دیگر این را مطرح می‌کنم هر چه می‌خواهید بفرمایید

شوشتری - من شب اینجا می‌خوابم و جلسه دیگر خدمت می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای مسعودی قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

به کارپردازی مجلس شورای ملی اجازه داده می‌شود نسبت به هشت نفر کارمندان فعلی مجلس شورای ملی برابر اسامی پیوست که قبلاً در ردیف خدمتگزاران جزء بوده‌اند مشمول ماده یک الحاقیه قانون بودجه سال ۱۳۲۹ مجلس شورای ملی می‌کردند و احکام آنان را اصلاح و ابلاغ نمایند.

محمدعلی مسعودی‏

رئیس - آقای مسعودی (حاضر نبودند)

دکتر کاسمی - عین همین پیشنهاد هم بنده داده‌ام و پیشنهاد آقای مسعودی را بنده قبول دارم.

رئیس - تبصره‌ای از طرف آقای ملک‌مدنی پیشنهاد شده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود چون آقای احمد علی فتی کارمند فنی سابق مجلس در واقعه ۱۷ آذر ۱۳۲۲ در حین انجام وظیفه از طرف مهاجمین صدماتی بر مشار الیه وارد آمد که ضمن معاینه طبی از اشتغال به کار فنی که داشت ممنوع گردید به پاس خدمات ایشان به مأخذ آخرین حقوق او پایه استخدام کارمندی به او اعطا و رتبه داده می‌شود.

رئیس - آقای ملک‌مدنی‏

ملک‌مدنی - این پیشنهاد بنده در دوره قبل هم شده است آقای محمدعلی خان مسعودی پیشنهاد کرده و این صورت مذاکرات است که بنده برای اطلاع آقای شوشتری که امیدوارم حال مزاجی‌شان عادی باشد و توجه داشته باشند (شوشتری - بحمدالله عادی است همیشه عادی است) عرض کنم که این آقای احمدعلی در روز ۱۷ آذر مورد تهاجم مهاجمین واقع شد در خود مجلس برای این که از چند نفر از وکلا که در داخل مجلس بودند حفاظت کند صدمه خورد و مأمور فنی بود و صدمه که به ایشان وارد شد کار فنی‌اش را نتوانست انجام بدهد الآن هم حقوقش را بیشتر از آنچه هست می‌گیرد ولی در دوره پیش این تبصره بود که پیشنهاد شده «چون آقای احمدعلی فتی کارمند فنی تلفن مجلس در واقعه ۱۷ آذر در حین انجام وظیفه به منظور حفاظت آقایان نمایندگان از طرف مهاجمین صدماتی به سر مشارالیه (آقای شوشتری توجه بفرمایید چون جنابعالی مخبر کمیسیون محاسبات هستید) صدماتی که بر سر مشارالیه وارد آمده است که طبق معاینه پزشکی از کار فنی ممنوع گردید لذا طبق تصمیم هیئت رئیسه به قسمت کارمندی منتقل و ابراز شایستگی نموده آخرین حقوق قبلی وی مأخذ پایه رسمی اداری بوده طبق قانون استخدام کارمندان مجلس پایه پنج درباره او منظور شود آن وقت جناب آقای رئیس جواب داده‌اند چون در هیئت رئیسه خدمات این کار را خواهیم کرد از آقایان خواهش می‌کنم که پس بگیرند» با استجازه از مقام ریاست بنده این پیشنهاد را تجدید کرده‌ام چون یک کارمند بیچاره‌ای است که در موقع انجام وظیفه صدمه به سرش خورده مطابق تشخیصی که داده شده کار فنی‌اش را نتوانسته انجام بدهد و الآن هم کارمند مجلس شورای ملی است ولی باید پایه داشته باشد که فردا بچه او بتواند از حقوق باز نشستگی او استفاده کند پیشنهاد بنده این است و خواهش می‌کنم از جناب آقای شوشتری که با این پینشهاد موافقت بکنند که کارمندی را امیدوار کنند که سایر کارمندان وظیفه‌شناس مجلس در موقع خودش بتوانند انجام وظیفه کنند اصل پیشنهاد این است که بنده عرض کردم برای این که مطلع بشوید.

رئیس - آقای فرامرزی‏

فرامرزی - مقصود من از آمدن اینجا مخالفت با یک شخصی که کارمند مجلس باشد نیست می‌خواهم راجع به اصلی حرف بزنم و آن این است که یک مملکتی و یک دولتی باید اصولی داشته باشد و کارهایش یک چهار دیواری داشته باشد (صحیح است) من رأی می‌دهم به این پیشنهاد برای آن که ایشان از من نرنجد ولی مملکت یک آدم معینی نیست که از من برنجد ولی ایشان یک آدم معینی هستند و وقتی که من مخالفت می‌کنم از من می‌رنجد و زن و بچه‌اش مرا نفرین می‌کنند چون این طور است من رأی خواهم داد به این لایحه برای آن که ایشان از من نرنجد اما با این ترتیب مملکت اداره نمی‌شود که هر آدمی که دستش به دو تا وکیل ۴ تا وکیل یا ۲ تا وزیر رسید بیاید اقدامی بکند و آن وکیل هم برای خاطر این که ۲ نفر یا یک نفر از او نرنجد رأی بدهد فکر مملکت را بکنید با تبعیض یا شل کردن و اصول را زیر پا گذاردن برای خاطر اشخاصی مملکت از بین می‌رود.

سلطان محمد غزنوی وقتی که او را جای سلطان محمود شاه کردند خواست همه را راضی کند همه ناراضی شدند برای این که وقتی که حفظ اصول در کار نبود و فقط حساب اشخاص بود اشخاص راضی نمی‌شوند برای آن که تقاضای ایشان انتها ندارد ولی سلطان مسعود قاعده را حفظ کرد و سلطان محمود با این رویه مملکت را منظم کرد و حفظ کرد و سلطنتی کرد مثل سلطنت انوشیروان بر مملکتی به وسعت مملکت انوشیروان برای این که مصلحت شخصی و حساب شخصی را در نظر نگرفت من از روزی که در این مجلس هستم مکرر دیده‌ام طرح‌هایی آورده‌اند که این قدر پول به فلان آدم بدهند این رتبه را به فلان آدم بدهند این را به فلان خانواده بدهند اگر بنا است و باید به یک خانواده‌ای کمک کرد این را باید دولت منظور کند و دولت آن را در بودجه‌اش بگنجاند اگر این کار را نمی‌کنند باید راه باشد که دولت از بودجه‌اش کمکی به اینها بکند برای هر فردی در مجلس قانون آوردن غلط است انتها ندارد شما خیال می‌کنید که تنها ایشان هستند که در حین انجام وظیفه صدمه دیده‌اند.

در این مملکت هزارها آدم هزارها کارمند و مستخدم هستند که صدمه دیده‌اند آنها چه می‌کنند؟ این را فقط من باب تذکر عرض کردم و خواهش می‌کنم از آقایان که این یکی آخری باشد هر روز این قضیه تکرار نشود برای این که این تکرار بر خلاف اصول است و هم بر خلاف مصلحت مملکت است دیگر مخالفتم را پس گرفتم و رأی می‌دهم برای این که این آدم از من نرنجد (شوشتری - بنده توضیح می‌دهم)

ملک‌مدنی - آقای رئیس اجازه بفرمایید بنده توضیح عرض کنم‏

رئیس - بفرمایید

ملک‌مدنی - این بیانات جنابعالی آقای فرامرزی از نظر کلی صحیح است بنده استناد می‌کنم به همین جمله‌ای که خودتان فرمودید که باید در مملکت اصولی باشد (صحیح است) اصول در تمام دنیا این است که امروز تمام کارمندان و کارگران که در خدمت دولت هستند بیمه هستند که اگر صدمه‌ای به آنها رسید از صندوق بیمه استفاده می‌کنند و این بیچاره که به او صدمه خورده باید به او یک کمکی بشود

بنده استدعایی می‌خواستم بکنم و پیشنهاد بنده یک پیشنهادی نبود که تازگی داشته باشد کارمندی که در مجلس دارد کار می‌کند این باید دارای یک پایه‌ای باشد که حقوق باز نشستگی درباره او برقرار باشد خود جنابعالی که همیشه طرفدار حق و عدالت هستید بنده نظرتان را تأیید می‌کنم و بنده وقتی که پیشنهاد می‌دهم از اصول خارج نمی‌شوم.

ما هر روزی که می‌خواهیم بمیریم باید به بچه ما یک حقوق باز نشستگی داده بشود این حرف اگر ناحساب است بنده عرضی ندارم ولی اگر حساب است باید به آن توجه کرد.

رئیس - آقای شوشتری (مخبر کمیسیون)

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم. بنده قبلاً عرض بکنم و این را جواب بدهم به آقا. در این قسمتی که بنده عصبانی شدم بنده عرض کردم که من شأن مجلس را نمی‌دانم که در قسمتی که در دین اسلام محرم اساسی است در این مجلس به عبارتی که یک جزء (اگر بنا بشود) اضافه بشود

این تصدیق ضمنی است و این شأن مجلس نیست که نتیجه این بشود که یک نفر آدمی این کاغذ را برای من بفرستد که من آن را نمی‌خوانم و تقدیم مقام ریاست می‌کنم که بببینند چه می‌نویسند به من من مجبورم همه وکلا مجبورند که قانون اساسی و مذهب جعفری را رعایت کنند و اما فرمایش جناب آقای ملک‌مدنی و فرمایش جناب آقای فرامرزی که به عنوان مخالفت فرمود از نظر اصول اگر پیشنهاد نماینده‌ای پیشنهاد خرج باشد که ما نمی‌توانیم قبول کنیم و اما اگر پیشنهاد خرج نباشد از نظر قوانین و نظامنامه یعنی آیین‌نامه اختصاصی مجلس شورای ملی یک فرد یا همان ۸ نفری را که آقا در جلسه قبل عرض کردم که باید ببینیم اینها سواد دارند یا خیر؟ چرا این کلمه را من که مخبر کمیسیون هستم عرض کردم برای این که ما مردم را تشویق بکنیم به درس خواندن و تحصیل اگر با حقوق اینها پایه عوض نمی‌شود و خرج اضافه نمی‌شود از یک جهت تأمین منظور می‌شد که خدمتگزاری اگر در انجام وظیفه در حین خدمت به حد کامل خدمت کرد و تحصیل کرد این منظور نظر می‌شود و رتبه به او داده می‌شود و این پیشنهاد خرج نیست بنده این را واگذار برأی مجلس می‌کنم و خودم نسبت به آن اظهار موافقت می‌کنم اما عقیده من راجع به این یک نفر که خدمتگزاری صدمه‌ای به او وارد شده است که شغل اولیه‌اش را نمی‌تواند ادامه بدهد از این جهت باید مطمئن‌اش کرد

بنده اشکالی برای این قضیه نمی‌دانم‏

فرامرزی - چون به آقای ملک‌مدنی اجازه فرمودید به بنده هم اجازه بفرمایید در جواب ایشان توضیحی بدهم چون ایجاد شبهه می‌کند برای آن شخص با این که من گفتم که من رأی می‌دهم این را به طور کلی عرض کردم که این خلاف قاعده است و با این جور شل دادن مملکت و نظم بر هم می‌خورد ولی رأی می‌دهم برای این که چرا از من برنجند حال اگر مملکت می‌خواهد برود که ما هم می‌رویم.

رئیس - آقای امامی‌اهری کارپرداز هستند توضیحی دارند.

امامی‌اهری - عرض کنم در مورد این پیشنهادی که جناب آقای ملک‌مدنی و یک عده از آقایان دادند جناب آقای رئیس محترم مجلس موافقت دارند و اگر آقایان موافقت بفرمایند چون امروز بودجه مجلس نخواهد گذشت این قسمت را در هیئت رئیسه مطرح بکنیم با ملاحظه سوابق و با در نظر گرفتن این ماده‌ای که در دوره گذشته در بودجه مجلس تصویب شده با ملاحظه این نکات و سوابق و همچنین بعضی از کسانی دیگر مثل وراث مرحوم طوسی یا اشخاص دیگری اینها را تکمیل بکنیم برای جلسه آینده بیاوریم.

ملک‌مدنی - بنده به سهم خودم موافقت دارم.

رئیس - بسیار خوب چون پیشنهاد مال جنابعالی است اشکال ندارد دیگر پیشنهاد دیگری نیست در ماده اول‏

مهدی ارباب - چرا

رئیس - پیشنهاد آقای ارباب قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مدت خدمت قبل کارمندان فعلی مجلس شورای ملی در کادر اداری جزو سنین خدمت رسمی آنان محسوب و مشمول قوانین و مقررات استخدامی می‌باشند مشروط بر این که کسور باز نشستگی مدت خدمت را بپردازند.

رئیس - همین طور هست.

ارباب - الآن این طور نیست اجازه بفرمایید توضیحی عرض کنم.

رئیس - بفرمایید

شوشتری - آقا تقاضا می‌کنم بفرمایید دوباره بخوانند این‌اشکال دارد

مهدی ارباب - مجدداً با اجازه ریاست بنده پیشنهاد را دوباره قرائت می‌کنم‏

(پیشنهاد سابق مجدداً به وسیله آقای ارباب به همان شرح قرائت شد)

آقایان توجه فرموده‌اید که حتی پارچه فروش‌ها که سال‌های قبل داخل مغازه‌های فروش پارچه‌های وزارت دارایی بوده‌اند اینها مشمول مقررات خدمت رسمی دولت شده‌اند (صحیح است) اما یک عده‌ای که در مرکز ثقل کشور در مجلس شورای ملی انجام وظیفه کرده‌اند و خدمت کرده‌اند اینها را نمی‌شود مشمول نکرد یا باید ندهید با این که اگر می‌دهید چرا کسانی که سال‌ها در اینجا خدمت کرده‌اند از این حق محروم بمانند بنابراین توضیح بیشتری عرض نمی‌کنم امیدوارم جناب آقای امامی‌اهری با این پیشنهاد موافقت بفرمایند چون این حقوق حقه اینها است.

امامی‌اهری - جناب آقای رئیس اجازه بفرمایید این قسمت را هم مانند سایر پیشنهادها در هیئت رئیسه مطرح بکنیم‏

شوشتری - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید

شوشتری - این توضیح ما را به زحمت انداخت این قیاس مع‌الفارق است این موضوع تصویب‌نامه‌ها را آوردن و قاطی کردن شاید اکثریت مردم و نمایندگان محترم به آن تصویب‌نامه که اساس قانون استخدام را حقیقتاً متزلزل کرد معترض‌اند اگر این راجع به یک شخص خاص است که آیین‌نامه و قوانین را بر هم نمی‌زند اشکالی ندارد همین طور جناب آقای حائری‌زاده الآن اشاره‌ای به من فرمودند بناء علیهذا اگر که مثلاً یک کسی خدمت نظام وظیفه رفته و او را می‌خواهند که خدمتش را حساب بکنند مانعی ندارد چون مطابق قانون است (ارباب - بنده موافقم که در هیئت رئیسه مطرح شود) و جزو قسمت‌های دیگر تأمین بشود.

رئیس - بسیار خوب پیشنهاد دیگری نیست رأی گرفته می‌شود به ماده اول بودجه مجلس آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثریت برخاستند) تصویب شد ماده دوم مطرح می‌شود.

(ماده دوم به شرح زیر قرائت شد)

ماده دوم - برای حقوق و هزینه ۱۲ ماهه سال ۱۳۳۰ اداره چاپخانه مجلس ۱۱ میلیون و دویست و شش هزار ریال مطابق فقرات یک و دو ضمیمه اعتبار به کارپردازی مجلس داده می‌شود

تبصره - به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود کمک هزینه کارگران فنی چاپخانه مجلس را تا آخر سال ۱۳۳۰ از محل درآمد چاپخانه مجلس بپردازد.

رئیس - آقای ملک‌مدنی‏

ملک‌مدنی - بنده توضیحی از آقایان کارپردازها می‌خواستم و می‌خواهم بدانم کارگران چاپخانه را بیمه کرده‌اند حق بیمه‌شان داده شده یا خیر مثل سایر کارگران سایر شرکت‌ها حق بیمه‌شان تأمین شده یا خیر اگر نشده باید بشود و اگر هم شده بفرمایند.

امامی‌اهری - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

امامی‌اهری (کارپرداز) - در مورد سؤال جناب آقای ملک‌مدنی لازم است عرض کنم که کلیه کارگران چاپخانه مجلس بیمه شده‌اند و مطابق مقررات با آنها رفتار می‌شود فقط در موقع اجرای قانون کار که آن روز صحبت فرمودند این قسمت را هم عرض کنم که ما دو تیپ کارگر داریم با یک عده از اینها مطابق قانون و آیین‌نامه مخصوصی که به مراتب از قانون کار برای آنها مفیدتر است عمل می‌شود و برای یک عده‌ای هم که کنتراتی هستند برای آنها من در آنجا قول دادم و باز تکرار می‌کنم که اگر قانون کار بهتر باشد طبق آن عمل خواهیم کرد در قسمت بیمه کارگارن هم عرض کردم که همه بیمه شده‌اند حتی یک نظری هست که کارمندان اداری مجلس که از هر جهت خدمات آنها مورد نظر و مورد تصدیق همه آقایان نمایندگان محترم واقع شده است شاید بتوانیم برای آنها هم این قسمت را انجام دهیم و آنها را هم بیمه کنیم.

رئیس - آقای صفایی مخالفید؟ (صفایی - عرض مختصری دارم) بفرمایید

صفایی - بنده در این قسمت مخالفتی ندارم ولی این تبصره را نفهمیدم که چه شده است که از اصل کلی منحرف شده‌اند اصل کلی عبارت از این است که درآمد هر مؤسسه و بنگاه دولتی می‌بایستی تحویل خزانه بشود و طبق قانون هزینه آن مؤسسه یا آن اداره از طرف خزانه طبق تشریفات خاصی حواله می‌شود و پرداخت می‌گردد در موضوع چاپخانه مجلس آن هم نسبت به یک قسمت یک پیشنهادی شده به عنوان تبصره بر خلاف اصل و آن این است که نوشته شده به کارپردازی مجلس اجازه داده می‌شود کمک هزینه کارگارن فنی چاپخانه مجلس را تا آخر سال ۱۳۳۰ از محل درآمد چاپخانه مجلس بپردازد یعنی این قسمت از پرداخت از اصول منحرف شده همان طوری که همه حقوق و سایر مزایا از خزانه دریافت می‌شود و پرداخت می‌شود هزینه و کمک هزینه هم باید به همان ترتیب عمل بشود اگر یک دلیل خاصی دارد که این استثنا را قائل شده‌اند بفرمایید که متوجه بشویم و اگر دلیل خاصی ندارد که چه شده که این تبصره قید شده و از اصل کلی منحرف شده‌اند.

رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - اتفاقاً همین بیانی که جناب آقای صفایی می‌فرمایند در مواد دیگر اگر مراجعه می‌فرمودید تأمین شده. تمام درآمدها می‌رود به صندوق بیت‌المال وزارت دارایی و از آنجا بر می‌گردد و حواله می‌شود النهایه موضوع این عبارت که این اجازه داده شده برای آن است که اینها چون در چاپخانه انجام وظیفه می‌کنند و باید از آنجا متمتع شوند این عبارت نوشته شده و الا منظور نظر جنابعالی کاملاً تأمین شده است. درآمد بر می‌گردد می‌رود به صندوق بیت‌المال و از آنجا حواله می‌شود (صفایی - این عبارت این طور دلالت نمی‌کند و معنایش این است که نرود به خزانه و بدون رفتن به خزانه بپرازند) خوب عبارت را اصلاح کنید

رئیس - آقای امامی‌اهری‏

امامی‌اهری - ایراد و اعتراض جناب آقای صفایی وارد است ولی اگر توجه بفرمایید قانونی در سال ۱۳۲۰ گذشت، در موقعی که همین قانون اضافه حقوق گذشته در زمانی که دکتر میلیسپو در اینجا تصدی داشته‌اند این قانون تصویب شد که خلاصه تمام کنم هزینه‌های بنگاه‌های دولتی از محل درآمد خودشان باید پرداخته شود و روی همین اصل است که اینجا هم ما مطابق قانون عمل کردیم یعنی حقوق را از خزانه دولت می‌گیریم ولی اضافه حقوق یعنی کمک هزینه باید از محل درآمد خودش پرداخت بشود (صفایی - صحیح است) ولی مانعی ندارد که برود به خزانه دولت و از آنجا برگردد.

رئیس - مثل سایر مخارج که در چاپخانه می‌شود مخارج را بر می‌دارند و بقیه را می‌فرستند دیگر مخالفی نیست؟ (صفوی - بنده مخالفم) بفرمایید.

صفوی - چاپخانه مجلس البته یکی از مؤسساتی است که مرحوم ارباب کی‌خسرو با کمال جدیت برای تأسیس آن خیلی فداکاری کرد و مسافرتی به خارج کرد و برای طبع لوایح و کارهای مجلس شورای ملی البته لازم بود که یک چاپخانه‌ای در مجلس باشد و هر چه زودتر این لوایح را چاپ بکند و در اختیار نمایندگان مجلس شورای ملی بگذارد. رفته رفته توسعه چاپخانه مجلس طوری شد که شروع کرد به انجام کارهای ملی و کارهای خارج که همه ساله در بودجه مجلس شورای ملی یک مبلغی اضافه اعتبار گذاشته شد برای این که نواقص چاپخانه مجلس شورای ملی را رفع بکند و ماشین‌ها و لوازم و احتیاجات دیگر را وارد بکنند و چون این ماشین‌ها و لوازم و ابزار و آلات که تهیه شده لازم بود که یک کارهایی با آن انجام بدهند این بود که بالاخره چاپخانه مجلس دست انداخت روی کارهای ملی. البته بنده وقت مجلس شورای ملی را نمی‌خواهم بگیرم ولی طوری که اغلب کارهای دولتی و قسمت زیادی از کارهای خارج را که چاپخانه‌های ملی انجام می‌دادند و از این راه نان می‌خوردند و کارگرها استفاده می‌کردند در چاپخانه مجلس تمرکز پیدا کرد بعد یک کارهای دیگری هم که در خارج می‌کردند البته لازم بود که اینها از نظر فنی و از نظر حفظ انتظامات در مجلس بشود. موضوع تمبر و اوراق بهادار را آوردند در مجلس و چون اینها در خارج کشور چاپ می‌شود و می‌بایستی در داخل کشور چاپ بشود و اینها را هم در چاپخانه مجلس چاپ کردند متدرجاً این کار خیلی توسعه پیدا کرد و طوری شد که چاپخانه مجلس هم مثل

یکی از مؤسسات ملی که در خارج کارهای خصوصی مردم را انجام می‌دهند، کتاب چاپ می‌کنند. اوراق چاپ می‌کنند و این کارهایی را که چاپخانه‌ها در خارج قریب شصت و چند چاپخانه است در تهران که اینها هر کدام کارگر دارند، زندگی دارند و بایستی از این راه معاش کنند این کارها را هم در چاپخانه مجلس تمرکز دادند در صورتی که شأن چاپخانه مجلس شورای ملی نیست که کارهای ملی را هم از دست مردم بگیرد و مردم بیکار و بی‌زندگی بشوند و بنده خیال می‌کنم که مجلس شورای ملی وقتی که رأی دادند چاپخانه باشد نظرشان این نبود که کارهای خارج را هم انجام بدهند و الا اگر این طور باشد مجلس شورای ملی قادر هست که کارخانه‌های زیادتری هم بیاورند فرض کنید کارخانه کفاشی هم بیاورند و کفش هم درست بکنند لباس هم درست بکنند ولی بایستی مجلس شورای ملی در فکر مردم باشد، نظر مجلس شورای ملی بایستی متوجه تمام اهالی کشور باشد ولی حالا که توسه پیدا کرده باید کارهایی بکند که انجام آن در خور سایر چاپخانه‌های ملی نباشد. همان تمبر و اوراق بهادار را که چاپ می‌کند به همان و یک اندازه‌ای هم به کارهای دیگر اکتفا بکنند نه این که کاغذ و پاکت وزارتخانه را هم چاپ بکنند یک عده‌ای از صاحبان مطابع آمده‌اند به من مراجعه کردند و توضیحاتی می‌دهند که وضعیت اینها خیلی خیلی تأسف‌آور است و مخصوصاً نسبت به اینها توجهی نمی‌شود حتی تعرفه کارشان که در اول سال بایستی وزارت دارایی تعیین بکند و مختصر کاری را که ادارات دولتی باید به آنها مراجعه بکنند مطابق یک مقررات و تقسیماتی باشد و حقوق‌شان را به آنها بدهند و اجرت کارشان را بدهند الآن می‌گویند که هشت ماه از سال می‌گذرد ولی هنوز تعرفه کار ما معلوم نیست یعنی آن کاری که فروردین کرده‌اند هنوز اجرت‌شان معلوم نیست و آن را دریافت نکرده‌اند ولی اجرت کارهایی که چاپخانه مجلس می‌کند معلوم است و حقوق کارگارن هم منظم از طرف کارپردازی پرداخته می‌شود و هیچ وقت کارگران کارمندان چاپخانه در مضیقه نیستند ولی توجه بفرمایید به دیگر چاپخانه‌های ملی که هنوز تعرفه کارشان را وزارت دارایی تعیین نکرده و حقوقی به آنها بابت انجام کار نداده‌اند چه می‌گذرد بنابراین بنده می‌خواستم یک تذکری به کارپردازی مجلس شورای ملی بدهم که مراقب باشند و این را رعایت کنند که سایر چاپخانه‌هایی که در خاج از همین صنف هستند اقلاً کار آنها را از دست‌شان نگیرند و چاپ اوراق و کاغذ و پاکت را از دست آنها نگیرند و آنها را بگذارند برای چاپخانه‌های ملی و آنهایی که اهل فن بودند و سال‌ها زندگی می‌کردند تا این که اینها بتوانند به زندگی‏ خودشان ادامه بدهند.

چاپخانه مجلس به همان چاپ تمبر و اوراق بها دار و سایر چیزها اکتفا کند متأسفانه این موضوع به بسیاری از ادارات و بنگاه‌های دیگر هم سرایت کرده است بانک ملی هم یک چاپخانه عریض و طویلی آورده است وزارت کشاورزی هم یک چاپخانه عریض و طویل دارد راه آهن هم چاپخانه دارد صاحبان و کارگران چاپخانه‌های ملی هم که آمده‌اند مراجعه کرده‌اند واقعاً به درد اینها هم باید رسید. اینها هم جزو ملت ایران هستند و بایستی به اینها هم رسیدگی کرد که چندین هزار نفر کارگران چاپخانه مفلوک و پریشان و بی‌زندگی می‌باشند اینها را کارهای‌شان را ازدست‌شان گرفته‌اند و رقابت هم انداخته‌اند بین آنها در خارج ولی برای اینها رقابتی در بین نیست خارج را در زحمت انداخته است. من خواستم تذکری داده باشم که اینها به زحمت افتاده‌اند و متأسفانه نماینده دولت هم اینجا نیستند اینها می‌گویند که هنوز بعد از ۸ ماه تعرفه انجام کارشان را تعیین نکرده‌اند و حقوقی بابت کار آنها نداده‌اند. توجهی بفرمایید که حقوق اینها از بین نرود

رئیس - آقای رضوی مخالفید؟ (رضوی - مخالفم) پس تأمل بفرمایید. آقای صدرزاده.

صدرزاده - چاپخانه مجلس از پول همین کشور و همین مردم و از خزانه عمومی‌خریداری شده است و الآن هم برای کارهای هم برای کارهای مجلس ما ناگزیر هستیم که کارگر و سایر وسایلی که این چاپخانه را به کار بیندازد داشته باشیم و حقوق بپردازیم حالا اگر اینها بتوانند یک کارهای خارجی هم علاوه از کارهای مجلس انجام بدهند و یک عایدات هم وارد خزانه کشور می‌شود نهایت کلام این است که راجع به سایر چاپخانه‌ها و مطابع هم نمی‌گوییم که آنها کار نکنند و مقصود این نیست که تمام کارها انحصار داشته باشد به چاپخانه مجلس اگر این چاپخانه مجلس به واسطه خرج‌هایی که شده است بسیار مجهز است و می‌تواند بسیاری از مراجعات و سفارش‌ها را انجام بدهد مانع از این نیست که سایر مطابع هم نتوانند کار کنند و موضوع دیگر کارگران این چاپخانه است که اینها هم اهل همین مملکت هستند که دارند از این چاپخانه ارتزاق می‌کنند. بنابراین به عقیده بنده این نظری که کارپردازی مجلس و کمیسیون محاسبات اتخاذ کرده‌اند در این بودجه مجلس بسیار بی‌مورد بوده است و حال راجع به مطابع دیگر و کارهایی که ادارات به سایر مطابع می‌دهند البته مانعی نخواهد بود که به سایر مطابع هم داده بشود و گشایشی در کار آنها هم بشود

رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - در جلسه قبل در کلیات در این موضوع یک مقداری مذاکره شد و عرایضی عرض کردم و عرض کردم که قبل از آن که بنده مفتخر به عضویت کمیسیون محاسبات باشم همین اعتراض که جناب آقای صفوی فرمودند بنده هم داشتم چون مراجعه می‌کردند به من و نظرم است که یک روز در منزل جناب آقای رفیع یکی دو نفر از مدیران مطابع آنجا بودند و بیاناتی کردند و اگر جناب آقای ملک‌مدنی نظرشان باشد من چند جلسه بعد در اینجا منعکس کردم ولی در کمیسیون محاسبات با تشریف آوردن جناب آقای امامی‌اهری در این مورد ما خیلی بحث کردیم رسیدگی کردیم به همین قسمت مؤخر و بایستی جناب آقای صفوی توجه فرمایند همین که چاپخانه مجلس به طور منظم حقوقش داده شده ولی وزارت دارایی با اشخاص دیگر و دولت نسبت به دیگران عطف توجهی مبذول نکرده برهان این است یک چنین مؤسسه آبرومندی برای مجلس که اگر نمی‌بود یقیناً کارهای مجلس به صورت آبرومند جریان پیدا نمی‌کرد یعنی همین صورت جلسه که آقایان مورد اعتراض قرار می‌دهند سر وقت حاضر نبود و یا اوراق بهادار که اگر در خارج از چاپخانه مجلس تهیه می‌شود ممکن بود تقلب بشود اینها دلیل این است که وجود این چاپخانه وجود این مؤسسه آبرومند برای مجلس شورای ملی لازم است النهایه اثبات شییی نفی ما عداً نمی‌کند اینجا من خوشوقتم که آقا فرمودید بانک ملی و کجا و کجا چاپخانه دارند اگر در این مملکت سطح فرهنگ و دانش به قدری بالا برود که ما هزار چاپخانه در تهران داشته باشیم بهتر است و هنوز کم است ولی در عین حال من تصدیق می‌کنم که کمیسیون محاسبات و کارپردازها در این موقع که می‌رویم مجدداً برای بعضی از کارها رسیدگی بکنیم فکری بفرمایند که اگر کارهای دولتی و کارها مجلس با چاپخانه مجلس باشد ولی عموم مردم از اعلانات و مخصوصاً از مزایده و مناقصه که قلم مهمی را برای مملکت تأمین می‌کند اینها را فکری بفرمایند آقایان اینجا فکر کنند که ضرر و زیان چاپخانه‌های ملی و خارجی را هم تلافی بکنند همه با این فکر موافق هستند هیچ کس با این فکر جناب آقای صفوی مخالف نیست ولی بدانید که اگر این وضع را ما خدای نکرده بخواهیم با این سرعت از این صورت به صورت دیگر برگردانیم مجلس شورای ملی و ما از یک چنین مؤسسه آبرومندی محروم می‌شویم از این جهت استدعا دارم که مخالفت خودشان را پس بگیرند.

رئیس - آقای رضوی‏

رضوی - در این که مجلس شورای ملی چاپخانه لازم دارد بدون یک چاپخانه خوب و قوی و حتی آخرین سیستم نمی‌توان به این که اساس کارهایش را انجام بدهد خاصه حالا که دیگر دو برابر هم شده یعنی کارهای مجلس هم خواه ناخواه انجام می‌گیرد در این حرفی نیست و مطبع دیگر را هم علم و اطلاع داریم که غالباً بعد از این بوده یعنی تمام امور علی‌الاصل در دنیا تابع عرضه و تقاضا شده اگر بنا بود که کار زیاد نشده بود در خارج احتیاج به اینها نبود برای طبع کتاب برای طبع روزنامه و برای طبع کاغذ و پاکت و سایر امور احتیاج نداشتند اصلاً مطابع دیگر را نمی‌آوردند و زیاد نمی‌کردند و منحصر به این می‌شد اختلاف بنده با چاپخانه اینجا است که از مجموع درآمدش روی هم رفته باید اول رفع نواقص خودش را بکند این مطبعه با این سیستم با این اساس برای بیست سال سی سال پیش مجلس شورای ملی بسیار خوب و کافی بود اما الآن ملاحظه می‌فرمایید یکی از اموری که بسیار اسباب اشکال شده است همین طبع صورت جلسه است که همه روزه باید انجام بگیرد. این با سبک قدیمی و سیستم سابق بدون این که از این وضعیت رتاتیو و سایر قسمت‌ها استفاده کرده باشند با کیفیت کاری که علی‌الاصل باید مجلس داشته باشد، مناسب نیست آن را بنده واردش نمی‌شوم ما اینجا پیش‌بینی کردیم در آیین‌نامه که اگر بودجه مطرح شد همه روزه بلا انقطاع روزی ۵ ساعت مجلس باید کار کند و اخبار هر جلسه را ما باید در جلسه بعد بخوانیم و تصویب کنیم آن وقت متأسفانه بنده مکرر برخوردم به این که جلسه شده و فردا هم لازم بوده است که جلسه تکرار بشود گفته‌اند آقا چون صورت مجلس نمی‌شود درست کرد اجازه بدهید پس فردا جلسه بشود. خیلی مضحک است که ما کار را تابع تشریفات قرارداده باشیم این است که بنده می‌خواستم پیشنهاد کنم مثل این که اساساً غافلند که الآن یک مطبعه‌ای که بتوان یک ساعت و نیم ساعت و دو ساعت کار مطبوعاتی را انجام بدهد به درد زندگانی امروز می‌خورد حال پیشینیان ما سی سال پیش، چهال سال پیش چکار می‌کردند کاری ندارم، تند نویسی شکل دیگری بوده است، عدد بیشتر بوده، چهار پنج نفر بیشتر نبودند در هر جلسه ما می‌دیدیم که صورت جلسه تصویب می‌شود ولی متأسفانه الآن می‌بینیم گفتند چون روز پیش تعطیل بوده است از این جهت صورت مجلس نداریم. به نظر بنده ما اگر خودمان را خالی کنیم از

این فکر که از مطالب جلسه قبل اطلاع داریم اگر یک نفر خارجی بیاید اینجا بنشیند و این مطلب را بشنود. می‌خندد که مجلس شورای ملی با این توسعه و با این وضعیت و با این سر و سامان و با این مطبعه به مجرد این که یک روز پس و پیش شد و تعطیل شد اصلاً صورت مجلس موقوف و باطل می‌شود و بعداً هم هی مسلسل عقب می‌افتد. این درست نیست به عقیده بنده و قبل از هر گونه عملی مجلس شورای ملی باید کارهای مجلس را اول مقدم بدارد در این شکی نیست و برای مقدم داشتن کارهای مجلس و مقدم داشتن صورت مجلس هم دیگر این ماشین‌ها به نظر من کافی نیست و باید قبل از هر کار فکر یک ماشین کرد. حالا کوچک یا بزرگ دیگر بنده ارزشش و استعدادش را نمی‌دانم اگر این کار را نکنند و اساساً این مطبعه منتقل بشود به یک جای دیگر ما به یک مطبعه عادی هم مراجعه کنیم اساساً برای ما هیچ مورد اشکال نخواهد بود چون به هر مطبعه عادی هم که مراجعه کنیم این کار را به این صورت برای ما انجام می‌دهد.

اما راجع به مطابع دیگر که آقای صفوی فرمودند منحصر به کارگرهای مطابع نیست به طور کلی به نظر من سلوک مملکت در نحو تعیین حقوق و سایر امور نسبت به کارهای شکل مناسبی ندارد. بنده کارگر ایرانی را به قدری با شرف می‌دانم که تا وقتی کارد به استخوانش نرسد محال است که بر ضد مملکت و ملت سر و صدا کند (صحیح است) هر وقت که شما می‌بینید بین کارگرها سر و صدا بلند شده و در یک گوشه‌ای یک اشکالی پیدا می‌کنید و یک سر و صدایی می‌دهند بلافاصله بروید رسیدگی کنید می‌بینید دو ماه است سه ماه است بیش از مدت معهود که بنده دیگر نمی‌دانم، به آنها حقوق نرسیده است البته شما می‌دانید که کارگری که کار می‌کند حقوق می‌خواهد و البته باید حقوق او را قطعاً مقدم بر تمام صنوف شمرد.

این مسلم است با این وصف اگر باز هم دیدید سر و صدا هست آن وقت باید حمل بر بی‌نظمی کرد و مادامی که جریان این طور است بنده حق می‌دهم به آنها از این جهت به عقیده بنده باید مجلس شورای ملی به وزارت دارایی یک نامه مخصوصاً بنویسد و فشار هم بیاورد که آنچه نواقص مطابع و کارخانه‌جات هست انجام بدهند ولی اگر بنا شد که مجلس مطبعه داشته باشد چاپخانه داشته باشد دیگر نمی‌شود گفت که یک دستگاه به این مفصلی و مجهزی را درش را ببندند ساکت باشد برای خاطر این که دیگران هم کار دارند البته اگر رفتند روی دست مردم اگر تشبث کردند اگر کار را از دست چاپخانه دیگر گرفتند آوردند ولی اگر بنا شد مطبعه شد لازم است مطبعه وظایفش را انجام بدهد و کارش را بکند و بیکار نگردند. و اگر دیدید جنابعالی که بیکار می‌گردند شما هم باید انتقاد بکنید.

رئیس - آقای امامی‌اهری‏

امامی‌اهری - با توضیحاتی که جناب آقای شوشتری در قبال فرمایشان جناب آقای صفوی دادند بنده بی‌مورد می‌دانم توضیح بدهم ولی چون نحوه پیشنهاد جناب آقای رضوی به کلی مخالف پیشنهاد آقای صفوی بود یعنی خلاصه پیشنهاد آقای صفوی تقریباً دایر بود بر این که این دستگاه مجهز که مورد احتیاج مجلس هم هست و روی احتیاج هم ایجاد شده و به اینجا رسیده و واقعاً هم زحماتی اشخاص کشیده‌اند و خودشان هم تقدیر کردند از زحمات گذشتگان و کراراً در هیئت رئیسه این مطلب بحث شده که باید این را تکمیل بکنیم و مطابق احتیاجات روز فراهم بکنیم که منظوری که جناب آقای رضوی هم پیشنهاد فرمودند و باید نظر هم این باشد و نه نظر آقای صفوی تأمین بشود اما این قسمت تعرفه وزارت دارایی مورد ابتلا چاپخانه مجلس هم هست یعنی این را ما از خدا می‌خواهیم که زودتر انجام شود باید به وزارت دارایی فشار آورد و تذکر داد و الا طرز رفتار وزارت دارایی با چاپخانه مجلس عین همان رفتاری است که با مطابع خصوصی می‌کند اما در مورد پیشنهاد و نظر جناب آقای رضوی این قسمت را لازم می‌دانم عرض کنم که وقتی این صورت کل درآمد و هزینه و فاضل درآمد و خرید اساس چاپخانه مجلس را که در سال ۱۳۲۸ چاپ شده مورد مطالعه قرار بدهید ملاحظه خواهید فرمود که این مؤسسه تنها مؤسسه‌ای است که در حدود ۳۹ میلیون ریال درآمد داشته و قیمتش را هم مستهلک کرده و الآن هم یک سود ویژه‌ای دارد و در عین حال برای تأمین منظور جنابعالی ماده ۶ را ملاحظه بفرمایید در بودجه امسال که قید می‌کند:

به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود مبلغ سه میلیون و هفتصد هزار ریال از محل درآمد عمومی کشور برای تأسیسات و شبکه برق مجلس و چاپخانه مجلس و خرید ترانسفور ماتور و تبدیل جریان تناوب به مداوم و خرید ماشین آلات چاپ رنگین در وجه کارپردازی مجلس بپردازد. منظور این است که همان نظر حضرتعالی در این ماده تأمین شده و وقتی تصویب فرمودید عمل خواهد شد و این قسمتی هم که جناب آقای صفوی فرمودند قسمت عمده کار چاپخانه مجلس چاپ اوراق بهادار است (صحیح است) که در مجلس است و الآن هم مشغول چاپ اوراق قرضه ملی هستند که آن هم لازم بود که اینجا چاپ بشود و به علاوه وجود یک چاپخانه مجهز در مملکت مایه آبرو است منتهی این چاپخانه در اختیار مجلس قرار گرفته و مجلس که توانسته یک چنین احتیاجی را رفع کند باید بیشتر مورد تشویق و تحسین قرار بگیرد در هر حال پیشنهاد آقای رضوی را که مورد تأیید تمام آقایان نمایندگان است بنده امیدوارم که عملی بشود و حتی بعد از تکمیل چاپخانه مجلس امیدوارم در ظرف یکی دو ساعت مذاکرات مجلس چاپ بشود و در دسترس آقایان گذاشته شود.

۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

رئیس - دیگر در ماده دوم کسی تقاضای اجازه اعم از موافق و مخالف نکرده است و پیشنهادی هم نرسیده باید رأی گرفت و چون عده کافی برای رأی نیست بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم جسه آینده مجلس به روز سه‌شنبه موکول می‌شود.

فرهودی - دستور سؤالات است‏

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت‏