مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اردیبهشت ۱۳۳۰ نشست ۱۳۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت فروردین ماه ۱۳۳۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ اردیبهشت ۱۳۳۰ نشست ۱۳۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۸۰۲

شنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۳۸

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۳۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه اول اردیبهشت ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - بیانات آقایان: حائری‌زاده - رئیس - معدل - مکی - تیمورتاش - ملک‌مدنی - و محمدعلی مسعودی دائر به ابراز فوت مرحوم ملک‌الشعرای بهار و بیانات آقایان فولادوند و شوشتری ضمن طرح و تصویب صورت مجلس

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی بهادری و مکرم

۳ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشاورزی

۴ - بیانات آقای حاذقی طبق ماده ۹۰

۵ - طرح و خاتمه مذاکره لایحه اجاره پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت فروردین ۱۳۳۰

۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه.

مجلس ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - بیانات آقایان: حائری‌زاده. رئیس. معدل. مکی. تیمورتاش ملک‌مدنی. محمدعلی مسعودی دائر به ابراز تأثیر از فوت مرحوم ملک‌الشعرای بهار ضمن طرح و تصویب صورت مجلس

رئیس - صورت غایبین پیش قرائت می‌شود.

(شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه - آقایان پالیزی، ظفری، امینی، دکتر علوی، کوراوغلی، دکتر شایگان‏

غایبین بی‌اجازه- آقایان: محمود محمودی، حسین خاکباز، اورنگ، دکتر مصباح‌زاده، قبادیان، منصف، جواد عامری، محمدعلی نصرتیان، ابوالفتح قهرمان، ابریشم‌کار، جواد گنجه، ناظرزاده، تولیت شهاب خسروانی، دکتر سید امامی، قرشی عماد تربتی، محسن طاهری، ابوالحسن رضوی، دکتر طاهری، محمد هراتی، پیراسته، امیرافشاری، دکتر مصدق، طباطبایی.

دیرآمدگان – بی‌اجازه: آقایان تیمورتاش، حسن اکبر، صفایی، سلطانی.

رئیس - آقای صفایی

صفایی - نام بنده را جزو دیرآمدگان بی‌اجازه ثبت نموده بودند چون من کسب اجازه کرده بودم، استدعا می‌کنم که اصلاح شود.

رئیس - اصلاح می‌شود، آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده - بنده خیلی متأسفم امروز پشت این تریبون برای عرض یک حادثه‌ای که مرا زیاد متأثر ساخته و ممکن است نتوانم درست مطالب خود را به عرض آقایان برسانم، آمده‌ام. بعضی رجال هستند که مال یک مملکتی هستند، بعضی رجالی هستند که مال دنیا هستند، مال یک مملکتی نیستند و از رفتن آن رجال تمام عالم بشریت متأثر می‌شوند، علاقمندهای به علم و ادب متأثر می‌شوند (صحیح است) این تأثیر برای کسانی که معاصر بودند و همکاری نزدیک داشتند البته بیشتر خواهد بود و من میل نداشتم که این خبر تأسف‌آمیز را من به عرض آقایان برسانم امروز به من خبر رسید که مرحوم محمدتقی بهار، ملک‌الشعرا استاد دانشگاه، رئیس انجمن هواداران صلح، عضو شورای عالی فرهنگ، عضو پنج دوره مجلس شورای ملی، مدیر روزنامه نوبهار و ایران در سال‌های متمادی، این را به عرض برسانم. (نمایندگان - رحمت‌الله علیه) (ناظرزاده - ضایعه بزگ ادبی) امروز وقتی این خبر به من رسید تاریخ گذشته در مقابل چشم من دفیله داد که این شخصی که در عشره می‌شومه‌ای از بین رفت که سنش بین ۶۰ و ۷۰ بود در خراسان در صف حزب دموکرات با ایمان صدر مشروطیت مبارزه‌های زیادی برای آزادی کرد (صحیح است) در دوره سوم مجلس شورای ملی به سمت نمایندگی به تهران آمد و در مهاجرت قسمتی با مهاجرین بود که آن حادثه در راه برای او پیش آمد و آن صدمه بعدها مانع از این شد که بتواند مهاجرتش را با رفقای خودش ادامه بدهد و زندگانی این شخص ادیب بزرگ سراسر در انقلاب و مبارزه بود من عاجزم از این که مقام علمی و ادبی و فضلی او را به عرض آقایان برسانم، زیرا کسانی که اهل سخن هستند می‌توانند در این موضوع بیاناتی بکنند ولی چند دوره من با ایشان همکاری داشتم، در دوره چهارم و پنجم و ششم مخصوصاً در دوره پنجم که آن اقلیت مبارزی که تحت ریاست مرحوم مدرس تشکیل شده بود (فقیه‌زاده-رحمت‌الله علیه) که بنده افتخار عضویت آن اقلیت را داشتم مرحوم ملک‌الشعرای بهار یکی از مبارزین و یکی از اشخاصی بود که در سایه بیانات مظلوم و فعالیت‌های قلمی و لسانی در آن جنگی که بین مردم و جمهوری قلابی پیش آمده بود جانفشانی و فداکاری بزرگی کرد (صحیح است) و حتی در آن آبان کذایی که آن رأی آبان موجب تغییرات اساسی در این مملکت شد حتی یک شخص روزنامه‌نگار قزوینی را در شب به جای ملک‌الشعرا در جلوی همین بهارستان کشتند. (فقیه‌زاده - مرحوم واعظ قزوینی بود) مرحوم واعظ قزوینی کراراً هم حمله به این شخص شد و خداوند او را حفظ، کرد برای مردم نگه داشت که در اثر مبارزه

او و خدمات او و زحمات او عالم ادب برخوردار بشود من فقط در سیاست با ایشان همکاری می‌کردم. من فراموش نمی‌کنم موقعی را که در همان مجلس پنجم استیضاحی که از سردار سپه شد.

رئیس - آقای حائری‌زاده از خودشان صحبت کنید.

حائری‌زاده - مبارزه‌هایی که آن شخص کرده است، چیزهایی است که فراموش شدنی نیست. و من با حال تأثری که دارم نمی‌توانم شرح و بسط زیادی در اطراف این موضوع بدهم و از اقلیت آن روز یعنی حالا یادداشت می‌کردم ۱۵ نفر بودیم فقط فقط چهار نفرمان مانده، مابقی رفته‌اند که مرحوم ملک‌الشعرا یازدهمین رفیق ما بوده است که رفته است قبل از او مرحوم زعیم بود و مدرس را هم بدون شک از بین بردند، چهار نفر از رفقای ما مانده‌اند و سایر رفقای ما از بین رفته‌اند، چهار نفر یکی آقای سید محبی‌الدین مزارعی - آقای آشتیانی پدر این آقای آشتیانی‌زاده و آقای اخگر با بنده چهار نفر دیگر مانده‌ایم از این ۱۵ نفر من بیان این که بتوانم تأثرات خودم را به عرض آقایان برسانم ندارم. استدعا می‌کنم از آقایانی که با علم و ادب سر و کارشان بیش از بنده است، و با ایشان همکاری ادبی کرده‌اند در این موضوع صحبت بکنند، بنده عاجزم صحبت بکنم (احسنت)

وزیر کشاورزی - آقا اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - وقتی وارد دستور شدیم آقا لایحه‏‏ای دارید؟

وزیر کشاورزی - بله لایحه دارم.

رئیس - وقتی وارد دستور شدیم بفرمایید. حقیقتاً فوت ملک‌الشعرای بهار که از اساتید علم و ادب و از دانشمندان عصر حاضر بودند (صحیح است) و چندین دوره سمت نمایندگی مجلس شورای ملی را نیز داشتند، ضایعه بزرگ و جبران‌ناپذیری برای این کشور به شمار می‌رود. خدمات ایشان بر خاطر تمام آقایان نمایندگان مشهود است و از این واقعه کمال تأسف و تأثر را ابراز می‌دارم آقای معدل‏

معدل - از مرگ استاد سخن مرحوم ملک فارسی‌ها بیش‌تر از سایرین محتاج تسلیت هستند. بنده عرض نمی‌کنم که بایستی در این باب به فرزندان خراسان آنهایی که در علم و ادب سهم بزرگی در ایران و ادبیات فارسی دارند ما تسلیت نگوییم، برای این که همان طور که جناب آقای حائری‌زاده فرمودند این مرد مربوط به نقطه خاصی نیست. فارسی زبان‌ها از امروز برای مرگ استاد سوگوارند (صحیح است) ما از خداوند بزرگ برای روحش مغفرت می‌طلبیم و پشت این تریبون که شاهد فداکاری‌ها و سرسختی‌های او در سیاست بود از او یاد می‌کنیم، آنها که امروز در مدارس مشغول تعلیم و ترببیت هستند، فرزندانی که مشغول تحصیل هستند و درس می‌خوانند، اینها باید حق استاد بزرگ را ادا کنند مرحوم ملک نه تنها در علم و ادب شایسته احترام بود، از جهت وطن‌پرستی و از جهت مقاومت در مقابل سیاست‌ها، حق معنی را در موقع خودش ادا کرده، وطن نسبت به مردمان خدمتگزار حق‌شناس است. بنده از طرف اهالی فارس به خانواده او که عبارت از اشخاصی هستند که در فضیلت و ادب جانشین او هستند تعزیت می‌گویم. مردمان فارس در این عزا شریکند، برای این که قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری (احسنت)

رئیس - آقای مکی‏

مکی - درست به خاطر ندارم که این ادبیات از کیست ولی چقدر به موقع و مناسب مصداق زندگانی مرحوم بهار است. ‏

چو صاحب سخن زنده باشد سخن به نزد همه رایگانی بود

چون صاحب سخن مرد آنگه سخن به از گوهر و در دکانی بود

خوشا حالت خوب مرد سخن که مرگش به از زندگانی بود

مرحوم ملک‌الشعرای بهار، حقیقتاً لقب ملک‌الشعرا زیبنده و برازنده نام وی و به جا بود مرحوم ملک مسلماً یکی از ادبا و شعرای بزرگ عصر حاضر بود (صحیح است) و تاریخ معاصر ایران، تاریخ ادبیات معاصر ایران نام مرحوم بهار را با خطوط زرین و برجسته در صفحات خود برای همیشه و برای تمام دوران تاریخ ادبی ایران ثبت کرده است، مرحوم بهار در دوران حیات خودش همواره به نشر کتب مفید علمی و ادبی همت گماشته علاوه بر آن آثاری که از ایشان مانده مجله دانشکده و از مجلاتی بوده که مرحوم بهار به وجود آورده بود و عده‌ای از نویسندگان و فضلای این مملکت در مجله دانشکده مقالاتی مفید منتشر می‌کردند (صحیح است) تصحیح ترجمه تاریخ طبری از کارهای مهم مرحوم بهار بود (صحیح است) در این اواخر هم سه جلد کتاب سبک‌شناسی که از کتب بسیار مفید ادبی و بسیار گران‌بهای عصر حاضر به شمار می‌رود از تصنیفات و تألیفات مرحوم بهار به شمار می‌رود و همچنین کتابی ایشان دارند به نام تاریخ احزاب سیاسی که بیشتر از یک جلدش متأسفانه منتشر نشد و مجلات دیگرش تصور می‌کنم ناتمام ماند و برای همیشه این اسرار در سینه خاک مدفون گشت. بنابراین فوت مرحوم بهار یک ضایعه الم‌ناک ادبی و یک فقدان جبران‌ناپذیر ادبی به شمار می‌رود. بنده در این مکان مقدس از خداوند متعال برای روح آن مرحوم طلب مغفرت می‌کنم و بازماندگان آن مرحوم هم تسلیت عرض می‌کنم و بیان خودم را به این شعر خاتمه می‌دهم:

چرا عمر طاووس و دراج کوته چرا مار و کرکس زید در درازی‏

رئیس - آقای فقیه‌زاده

فقیه‌زاده - بنده در صورت مجلس عرضی دارم.

رئیس - بله وقت مربوط به صورت مجلس است، چون مرحوم بهار چندین دوره نماینده مجلس بودند، حق این بود که این اظهارات بشود.

فقیه‌زاده - نسبت به مرحوم بهار آقایان حق مطلب را ادا کردند، بنده در این قسمت عرضی نمی‌کنم و فقط به بازماندگان آن مرحوم تسلیت عرض می‌کنم و البته فرمایشات ریاست محترم مجلس از طرف عموم نمایندگان است. بنده در جلسه قبل عرض کردم که چون روز سه‌شنبه برای جواب سؤالات از طرف آقای نایب رئیس تعیین و اعلام شد، استدعا کردم که به دولت ابلاغ شود نسبت به سؤالی که بنده قبلاً کرده بودم دولت آمده بود اینجا پشت تریبون تعهد انجام کرده بود و سه چهار ماه از انجام گذشته است، به دولت ابلاغ کنند باید اینجا بگوید چه کرده؟ موضوع دیگری که می‌خواستم عرض کنم، به عرض مقام ریاست رساندم که چون آقای صاحب‌جمع کسالت داشتند یک ساعت تأخیر خواهند داشت‏.

رئیس - منظور شده است، آقای تیمورتاش.

تیمورتاش - بنده علت این که اسباب تصدیع خاطر محترم آقایان شدم، در باب تشکری بود که می‌خواستم از طرف نمایندگان خراسان نسبت به احترامی‌که نسبت به مرحوم ملک فرمودند تقدیم مجلس شورای ملی بنمایم. در دنیای پر آشوب امروز و در کشوری که واقعاً بدبختانه اغلب حق خدمت برگذار نمی‌شود وقتی که انسان با این گونه احساسات لطیف و این گونه احساسات پرشور و هیجان‌آور مواجه می‌شود و می‌بیند که هر چه باشد خدمت به این مملکت و کشور بالاخره یک عده اشخاص را خواهد داشت که در مقام قدردانی بر بیایند. بهترین مشوق خدمتگزاری است. بنده به این مناسبت باز هم تشکر می‌کنم از آقایان محترم و مخصوصاً جناب آقای معدل که نام خراسان را بردند تشکر می‌کنم و تسلیت خودم را به خانواده مرحوم ملک از اینجا تقدیم می‌کنم (احسنت)

رئیس - آقای ملک‌مدنی‏

ملک‌مدنی - جناب آقای رئیس اجازه فرمودند که راجع به فوت مرحوم ملک‌الشعرای بهار هر کدام از آقایان به نوبه خودشان تشخیص و احساساتی که دارند برای قدردانی از این این مرد بزرگ عرض کنند و خودشان هم به نام مجلس بیاناتی فرمودند البته اقتضا هم داشت که کسانی که مطلع به حال ایشان بودند یک چند کلمه‌ای در این باب بیاناتی کرده باشند چون همه استان‌ها اظهار نظرهایی شد بنده هم به نام استان غرب که ایشان در آن صحنه آثار بزرگی داشتند چند کلمه‌ای عرض کرده باشم مرحوم ملک‌الشعرای بهار دو جنبه داشت هر دو جنبه او مورد تقدیر و تصدیق تمام اشخاص وطن‌پرست بود اولیه‌اش جنبه دانش و فضلی بود که خیال می‌کنم مورد تردید نباشد حقیقتاً استاد به معنی واقعی بود اگر مجلس شورای ملی ایران نسبت به فوت ایشان ابراز سوگواری کرد به جا و به حق بود مرحله دوم جنبه وطن‌پرستی و مدافعه‌ای بود که در واقع مشکل و مهم ایشان از خودشان نشان می‌دادند به طوری که جناب آقای حائری‌زاده رفیق سیاسی گذشته ایشان بیان فرمودند و بنده هم یک دوره افتخار همکاری با ایشان را در مجلس شورای ملی داشتم با این جهت خدمات و زحمات ایشان قدماً و قلماً و لسناً (آزاد - مخصوصاً در موقع قرارداد وثوق‌الدوله) بله همان طوری که جناب آقای آزاد فرمودند در موقع قراردادی که وثوق‌الدوله بسته بود اساساً برای هر فرد ایرانی حق است که به این مرد بزرگ حس احترامش را شرح بدهد و امیدوارم که خدای متعال ایشان را غریق رحمت خود کند و همه ماها هر کدام در مقام خودمان وظیفه داریم که از بازماندگان این مرحوم در مقامی‌که هستیم حمایت کنیم و طرفداری کنیم (صحیح است) زیرا ملک‌الشعرای بهار مال کشور بود و بلکه بنده می‌خواهم عرض کنم در عالم ادب مرد جهانی بود زیرا در این قرون اخیر در این دویست سال اخیر مثل ملک

الشعرای بهار به طوری که بنده از ارباب اطلاع و فضیلت شنیده‌ام کسی به وجود نیامده است امیدوارم همین اظهار تقدیر تقدیسی که از خدمات گذشته سیاسی و ادبی ایشان مجلس شورای ملی می‌کند باعث این بشود که در آینده هم ما رجال با فضیلت و با دانش وطن‌پرستی مثل ایشان داشته باشیم و از خدا می‌خواهم که بازماندگان او را باقی بدارد و به خاندان ایشان به نام استان غرب تسلیت عرض می‌کنم (صحیح است- احسنت)

رئیس - آقای محمدعلی مسعودی‏

محمدعلی مسعودی - استادمعظم مرحوم ملک‌الشعرای بهار که سمت استادی روزنامه‌نگاری به تمام یا اکثر روزنامه‌نگاران داشتند من خیال می‌کنم آن قدر به گردن این مملکت حق دارند که به جا وقت مجلس گرفته شود و راجع به شخصیت ایشان و مقام فضلی و ادبی ایشان صحبت بشود بنده خودم را کوچک‌تر از آن می‌دانم که در مورد مرحوم ملک‌الشعرا صحبت بکنم و رفقا هر یک به سهم خودشان اینجا بیانات مؤثری کردند و به خانواده محترم فقید سعید تسلیت گفتند فقط به یک نکته‌ای اینجا بنده می‌خواستم توجه رفقا را جلب بکنم، اگر نظرشان باشد شاید مجلس به اتفاق آرا تصمیم گرفت در این اواخر به واسطه وضع بد مادی ملک یک مقرری علوه بر حقوق استادی ایشان برای شخص ایشان مادام‌العمر مقرر بدارد و این عمل شد متأسفانه موقعی این پول به ایشان رسید که دیگر دوران آخر زندگی‌شان را طی می‌کردند اطلاعاتی که بنده دارم و یک عده رفقای خراسانی که با احوال خصوصی ایشان آشنا هستند این است که وضع زندگی مادی خانواده ملک خوب نیست بنابراین به نظر بنده در حال حاضر وظیفه کسانی که از ملک تقدیر می‌کنند خیال می‌کنم حیات و نگهداری خانواده او را هم بایستی در نظر می‌گرفتند مخصوصاً جناب آقای وزیر فرهنگ یک مطالعه‌ای بفرمایند ببینند اگر حقیقتاً وضع خانواده ملک سخت است و وضعشان طوری است که نمی‌توانند زندگی خودشان را اداره کنند، همان لایحه‌ای که در مورد ملک به مجلس آوردند و در اینجا تصویب شد عیناً وزارت فرهنگ در مورد خانواده‌اش در متمم بودجه بیاورد و مسلماً خیال می‌کنم وکلای مجلس عموماً حاضرند که یک همچو دلجویی از خانواده فقید سعید بشود (احسنت- صحیح است)

شوشتری - وارد دستور نمی‌شویم؟

رئیس - راجع به صورت مجلس است آقای فولادوند بفرمایید.

غلامرضا فولادوند - امروز صبح که وارد عمارت بهارستان می‌شدیم چند نفر از آقایان قضات دادگستری شکوائیه‌ای تهیه کرده بودند و به آقایان وکلا دادند که بنده عین آن شکوائیه را به مقام ریاست تقدیم می‌کنم (صحیح است) در این شکوائیه قید شده است اقداماتی که نسبت به آنها به عمل آمده برخلاف اصول ۸۱ و ۸۲ و ۹۱ و ۳۶ قانون اساسی بوده (صحیح است) (امامی‌اهری - این اعتراضشان هم صحیح است) بنده نحوه اقدامات را اطلاع کاملی ندارم ولی از آقای وزیر دادگستری که سابقه قضایی زیادی دارند خواهش می‌کنم یک طوری اقدام بکنند که شأنیت و حمیت قضات دادگستری محفوظ باشد و هر وزیری نتواند قضات دادگستری را برخلاف قانون و بدون محاکمه طرد بکند (صحیح است) و نتیجه قوه قضاییه ضعیف بشود البته یقین دارم آقای وزیر دادگستری آنجا که برخلاف اصول قانون اساسی هست در اقدامات‌شان تجدید نظر خواهند فرمود (صفایی - طرفدار استقلال قضاتند) (یکی از نمایندگان - این همان عملی بود که جزئش را آقای سروری کرد)

رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری – بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنده تصور می‌کنم، مخالف نبودم البته مرحوم محمدتقی ملک مدیر از خدمات‌شان آقایان باید یکی دو تا تذکر بدهند ولی آیین‌نامه مجلس شورای ملی امروز می‌بینیم وجهاً من‌الوجوه رعایت نمی‌شود همین طور ردیف در آن رشته صحبت می‌کنند در رشته‌ای که مربوط به صورت جلسه نیست (صحیح است) صورت جلسه باید تصویب بشود و به عنوان صورت مجلس نباید به وزیر دادگستری و مرحوم ملک‌الشعرا آن قدر تجاوز بکنیم که منعکس به سوء بشود آقای حائری‌زاده با آن بیان رشیدشان مفهوم تمام معانی را بیان کردند مرجع تقلید مسلمان‌ها که فوت شد چرا هشت نفر درباره او توی این مجلس صحبت نکردند آخر یک مقداری دارد، شهرت که نباید داشته باشیم مجلس باید کار کند آقای حائری‌زاده صحبت کرد و وزیر عدلیه اگر جرم کرده باید اعلام جرم شود این مربوط به صورت جلسه نیست‏.

معدل - شما چرا احساسات مردم را این طور می‌کشید.

شوشتری - این احساسات به شوخی شبیه است. ‏

رئیس - این بیان آقای شوشتری وارد بود و من خودم در آن موقع گفتم مربوط به صورت مجلس نبود چون ایشان چندین دوره سمت نمایندگی مجلس را داشتند آقایان خواستند اظهار تأثر کرده باشند به صورت مجلس اعتراضی نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت مجلس تصویب شد

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان - اسلامی - بهادری و مکرم

رئیس - چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای عباس اسلامی‏

اسلامی - بنده امروز نطق قبل از دستور خودم را اختصاص داده‌ام به امور مازندران در دو دوازدهم هم اسم نوشته‌ام که صحبت خواهم کرد ولی می‌خواستم قبل از این که وارد بحث شوم و موضوع خیلی مهمی را اینجا عرض کنم البته یعنی هر دو کمال تأسف را داشت یکی از نظر شخصی یکی از نظر اجتماعی موضوع اول همان فوت مرحوم ملک‌الشعرای بهار بود که آقایان آنچه که باید بفرمایند گفتند و البته حق این بود که یک ربع، نیم ساعت وقت مجلس برای این مرد شریف هم صرف می‌شد ضرری نداشت موضوع دیگر که الآن جاب آقای صالح و کشاورز فرمودند و بنده ندیدم و انشاء‌الله صحت نداشته باشد گفتند که یک مصاحبه‌ای وابسته مطبوعاتی در لندن گویا آقای حمزاوی باشد ایشان کرده‌اند و در روز نامه طلوع درج شده که شاهد هم گویا نقل کرده، ایشان مصاحبه‌ای کرده گفته که‏... (شوشتری - کی آقا؟) آقای حمزاوی، از قول ملت ایران و دولت ایران گفته است که ایرانی‌ها می‌خواهند نفت را نصف در نصف سودش را سهامش قسمت بکنند ولی البته من این را اطمینان دارم که دروغ است برای این که با بیاناتی که آقای نخست وزیر کردند و مصاحبه‌ای که شده به کلی اختلاف دارد اگر ایشان اظهاری کرده باشند و صحت داشته باشد بایستی فوراً تنبیه و احضار و مجازات بشوند برای آن که علاوه بر این که برخلاف افکار عمومی و آرای مجلسین ایشان صحبت کرده‌اند، اصلاً برخلاف منویات دولت و نخست وزیر وقت هم ایشان بیان کرده‌اند، بنده نخوانده‌ام آقایان فرمودند اما راجع به مازندران بدبختانه به نام این که در زمان اعلیحضرت فقید نسبت به مازندران توجهات خیلی زیادی شده بود از بعد از شهریور دولت‌های وقت به هیچ‌وجه نسبت به آنچه توجهی ندارند یکی از چیزهایی که در درجه اول در مازندران باید مورد توجه قرار گیرد جلوگیری از شیوع مرض سل است. بنده جلسه گذشته هم عرض کردم به بیمارستان بوعلی رفتم آنجا اکثر مسئولین بیماران مازندرانی و گیلانی (شوشتری - و گرگانی) و گرگانی بودند البته چون هوای آنجا مستعد رشد و نمو این مرض است در آنجا زیادتر است قرار بود از طرف وزارت بهداری یک تلقیح عمومی‌در تمام شهرهای شمالی بشود متأسفانه آقای وزیر بهداری تشریف ندارند که بنده سؤال بکنم که این به کجا کشید؟

یک موضوع دیگر موضوع املاک. املاک خرده مالکین آنجا است موقعی که در دوره ۱۵ قانون املاک نسبت به تقدیمی به اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مطرح بود بنده همان موقع اینجا یک پیشنهادی کرده بودم یک صحبت‌هایی کردم، بدبختانه آقای قائم مقام اینجا تشریف ندارند برحسب توجه ایشان بنده پیشنهادم را پس گرفتم یک باندهایی در مازندران تشکیل شده بود، آن موقع املاکی که ملک مطلق دولت ایران بوده‌اند ولی یک مشت خرده مالکین بدبخت که پشت آن کوها و درها بودند و از قانون و قوانین اطلاع نداشتند آنها در موقع خود دادخواست ندادند آقای وزیر دارای اطلاع دارید جنابعالی البته اراضی که آنها مالک بودند و مالک هستند مقدارش خیلی کم است شاید مجموع تمام این افراد بیچاره به اندازه یک حکمی‌که دادگاه املاک واگذاری نسبت به یک نفر داده نخواهد بود (صحیح است) بنده آن موقع یعنی دوره گذشته اینجا پیشنهاد کرده بودم و آقای قائم مقام فرمودند که شخص شخیص اعلیحضرت همایونی دستور خواهند فرمود که نسبت به این موضوع رسیدگی کنند بنده خودم هر هفته شرفیاب می‌شدم و حالا هم می‌شوم همیشه به عرض‌شان می‌رساندم: مقرر بود که یک کمیسیونی تشکیل بشود بروند در محل به وضعیت این خرده مالکین رسیدگی بکنند و این املاک که مال این بیچاره و بدبخت‌ها است حالا می‌خواهند قسمت بکنند بین عمر و وزید بنده نمی‌دانم اصلاً این منافات دارد با آن نظری که دارند. حالا بنده طرفداری از آن گردن‌کلفت‌ها نمی‌کنم ولی این اشخاص ضعیف و بیچاره‌ای که اطلاع نداشتند در موقع خود دادخواست بدهند و الآن یک قانونی در مجلس هست بنده خواهش می‌کنم آقای وزیر دارایی تعقیب کنند که در موقع طرح بودجه تصویب بشود و اجازه بدهند در ظرف یک ماه دو ماه این قبیل خرده

مالکین مجدداً درخواست بتوانند بدهند. بیمارستان‌هایی هم در مازندران هست، آقایان البته اگر رامسر تشریف برده‌اند بین راه چالوس و رامسر یک عمارت بسیار عظیمی در زمان اعلیحضرت فقید ساخته شده متأسفانه به واسطه واقعه شهریور ناتمام مانده بود و وزارت بهداری‏ باید آنجا را مجهز کند که هم سر راه است و مرکز کجور و کلارستاق محسوب می‌شود و باید از وجود یک همچو بیمارستان عظیمی استفاده کند متأسفانه بیمارستان‌های مازندران که آقایان از جلوش عبور بکند فقط یک اسکلت خالی است و به هیچ‌وجه نه طبیب دارد و داروی لازمی‌که به همه این مریضی بتواند رسیدگی بکند، در آنجا پیدا نمی‌شود یکی از چیزهایی که بنده لازم می‌دانم اینجا به جانب آقای وزیر دارایی تذکر بدهم این پرونده‌هایی است که مربوط است به املاکی که در سال ۲۲ و ۲۳ و ۲۴ با بند و بست‌هایی با مأمورین املاک واگذاری از دولت اجاره کردند و بعد مال‌الاجاره دولت را خوردند و دولت رفت اقامه دعوی کرد اشخاص را محکوم کرد ولی بعد آمدند حقه‌بازی کردند و این عواید را دارند حیف و میل می‌کنند آن دفعه هم که بنده (نمایندگان - اکثریت نیست)

رئیس - تأمل بفرمایید آقای اسلامی یکی دو نفر از آقایان را بگویید بیایند (در این موقع- اکثریت حاصل شد)

رئیس - بفرمایید.

اسلامی - این پرونده‌ها در ادارات تابعه وزارت دارایی موجود است و جناب آقای وزیر دارایی اگر بخواهند عوایدی وصول کنند دستور بفرمایند. دستور بفرمایید فوراً این پرونده‌ها به جریان بیفتند متأسفانه یکی از این پرونده‌ها مال یکی از نزدیکان آقای وزیر دارایی است و ایشان می‌دانم که با ایشان هیچ ارادتی ندارند آقا دو سه سال عواید دولت را در مازندران خورده بعد هم آمده بر علیه دولت اقامه دعوی کرده یک میلیون و پانصد هزار تومان و من می‌ترسم که دولت را محکوم بکند می‌دانم که آقای وزیر دارایی با ایشان نظر خوبی ندارند برای این که می‌دانند در آنجا هاجز بلوا و جنجال و اغتشاش کار دیگری نمی‌کنند و هر روز از شهسوار سیل تلگراف‌ها است که به وزارت کشور و وزارت دارایی و تمام وزارتخانه‌ها سرازیر است از طرف مردم و همین طور نگرانی دارند که در آنجا هر روز دست به اغتشاشات و بلوا و ایجاد اختلافات بزند و متأسفانه دولت‌های وقت هم به هیچ‌وجه توجه نمی‌کنند یک موضوع دیگر پرونده‌های بسیار مهمی است که در دادگاه املاک واگذاری مطرح است یکی مربوط به ورثه مرحوم سپهسالار است که بنده از بعضی قضات شنیده بودم که بعضی مدارک در وزارت دارایی هست که سابقاً می‌فرستادند آنجا بنده از جانب آقای وزیر دارایی چون ایشان را واقعاً مرد وارسته‌ای می‌دانم خواهش می‌کنم که هر گونه مدارکی که آنجا هست دستور بفرمایند که به آنجا ببرند برای این که مردم تنکابن بسیار نگرانند که اگر خدای نخواسته یک احکام ناقصی صادر شود تمام اهالی آن قسمت مجبورند از آنجا مهاجرت بکنند برای این که دیگر زندگی برای آنها به هیچ‌وجه مقدور نخواهد بود و بنده شنیدم که بعضی از متنفذین شاید یکی دو نفر از آقایان سناتورها هم باشند وابسته هستند که یک سازشی بکنند البته وقتی که این املاک تقدیم شد با اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای آسایش مردم بود نه این که رئیس املاک با مباشر فلان جا بیاید گزارشات خلافی بدهد که بعد مجبور بشود که این املاک به این مهمی را که واقعاً مال دولت و مردم است به یک ترتیبی تقسیم بکنند نصف مال دولت نصف مال دیگران البته ما فعلاً تذکر می‌دهیم بعد در موقعش اگر خدای نخواسته خلاف قانون شد وظیفه وجدانی را انجام خواهیم داد یک موضوع دیگر راجع به راه‌های مازندران است اینجا بنده و رفقای بنده مکرر صحبت کرده‌ایم مخصوصاً راه هراز که در سر آب‌های معدنی است و بنده از آقایان تقاضا می‌کنم که تشریف ببرند و این آب‌های معدنی که برای استفاده شاید اکثر اهالی ایران که به اروپا مسافرت می‌کنند این آنها با آن که تصفیه نشده بسیار مؤثر است و بنده خودم اثرات فوری در مریضی‌هایی که به آنجا مراجعه کردند دیده‌ام که چقدر است خوشبختانه بر اثر اقداماتی که از طرف نمایندگان مازندران شده و آن راه را برنامه هفتاد ساله! تصمیم گرفته که انشاء‌الله امسال درست کند و بنده از نمایندگان جراید و همکاران محترم خودم استدعا می‌کنم که اگر نطق بنده را خلاصه هم می‌فرمایند ولو فهرست‌وار هم شده اشاره بفرمایند که مردم مازندران بدانند که ما منویات و درخواست‌شان را که آرزومند بودند در اینجا در پشت تریبون به عرض هیئت محترم دولت رساندیم (آزاد - آقای اسلامی مطالبتان را به صورت بیانیه صادر کنید و به همه جا بفرستید) آقای آزاد جنابعالی هم موقعی که اینجا داد و بیداد می‌کنید ما به شما اجازه می‌دهیم یک بیانیه‌ای صادر کنید و بفرستید (آزاد - من که تقاضا نمی‌کنم بنویسید) البته وکلای تهران خیلی راحتند ولی نمی‌دانید که ما چقدر گرفتاری داریم (صحیح است) موضوع دیگر حریق کیاسر است که جناب آقای دادگر و جناب آقای دکتر سنک هم دیروز در مجلس سنا فرمودند و بنده توجه دولت را جلب می‌کنم و یکی هم زلزله‌زدگان لاریجان است یک ماه پیش آقای گودرزی فرمودند و متأسفانه ما شنیدم که دو تا پتو نیم من نان آنجا بردند واقعاً خیلی مسخره است فعلاً عرضی راجع به مازندران ندارم و مطلبی را که می‌خواستم عرض بکنم راجع به ماده ۱۳۸ است از مقام ریاست استدعا می‌کنم که توجه بفرمایند ماده ۱۳۸ که بنده پیشنهاد داده بودم در نظامنامه در آنجا متذکر است که نمایندگان مجلس در موقع طرح دو دوازدهم حق ندارند پیشنهاد بدهند بنده عرض کردم که بزرگ‌ترین وظیفه نماینده رسیدگی به دخل و خرج مملکت است بودجه که هیچ وقت مطرح نمی‌شود یک دوازدهم هم که می‌شود آقایان هیچ گونه ‏

نمی‌توانند اظهار عقیده بکنند در صورتی که نظامنامه این طور نیست منتها بد تعبیر شده است جناب آقای رئیس استدعا می‌کنم توجه بفرمایید.

رئیس - بنده متوجهم.

اسلامی - جناب آقای دکتر معظمی‌که در کمیسیون اصلاح نظامنامه عضو ارشاد آنجا بودند اینجا متذکر شدند که مقصود این نبوده که نماینده نتواند پیشنهاد بدهد مقصود ما این بود که هر وقت بودجه مطرح است و طول کشید و به آخر ماه رسید و دولت ناچار شد که دوازدهم مطرح کند در آن موقع هیچ کس حق ندارد پیشنهاد کند و حالا این یک فرمول کلی و اصل کلی شده بنده عین نطق آقای دکتر عظیمی را که در جلسه قبل فرمودند می‌خوانم بنابراین وقتی که دوازدهم، یک دوازدهم، دو دوازدهم، سه دوازدهم، چهار دوازدهم به طور انفراد در مجلس مطرح می‌شود مثل حالا نماینده مطابق روح ماده ۱۳۸ حق دارد پیشنهاد بدهد ولی وقتی که فرضاً بودجه مطرح بود می‌رسیدم به حالا و آقای وزیر دارایی تشریف می‌آوردند اینجا و می‌فرمودند که آقا حقوق کارمندان را باید بدهیم آن وقت یک دوازدهم می‌آورد دیگر در آن موقع نماینده حق نداشت پیشنهاد بدهد بنده عیناً دو یه سطر از بیانات آقای دکتر معظمی را می‌خوانم و پیشنهادی که در اصلاح نظامنامه دادم به استناد بیانات ایشان مسترد می‌کنم که جناب آقای رئیس هم تأیید بفرمایید. «عرض می‌شود این که با این پیشنهاد بنده مخالفت کردم به دو دلیل است اول این که بنده عضو کمیسیون آیین‌نامه بودم و دلیل دیگر هم این است رئیس کمیسیون برنامه هستم راجع به این ماده ۱۳۸ که آقای اسلامی‌فرمودند منظور از این ماده این نبوده است که ما وکلا را از دادن پیشنهاد محروم کنیم (دکتر کاسمی - عملاً این طور شده) عملاً برای این منظور شده است چون در تصویب بودجه کل هم مجلس شورای ملی و هم دولت سابق پافشاری نداشتند و مقصود از این ماده این است که وظیفه اولیه مجلس این است که بودجه کل مملکتی را مطرح کنند و در حین بحث در مجلس اگر برخورد کردند به این که حقوق کارمندان باید پرداخت شود یک دوازدهم را تصویب کنند (مکی - آقای دکتر معظمی دوره گذشته که آیین‌نامه را گذراندند برای نفت بود حالاکه نفت ملی شد آیین‌نامه هم باید ملی شود) اجازه بفرمایید این قسمت برای نفت نبود جواب جنابعالی را هم آقای مکی عرض می‌کنم و این آیین‌نامه که نوشته شده است منظور این بوده است که در خلال این که بودجه کل مطرح است اگر یک دوازدهم لازم شد اجازه بدهند به این که یک دوازدهم تصویب بشود و دوباره بودجه کل مطرح بشود بعد این استثنا آمد اصل کلی شد و پیشنهادی هم در این باره وکلا نداشتند که نظری بدهند عیب در آیین‌نامه نبوده است و عیب در این بوده است که بودجه کل در مجلس مطرح نشده این راجع به این قسمت، اما راجع به این که آقای مکی فرمودند که این‏....

رئیس - آقای اسلامی وقتتان تمام شده. ‏

اسلامی - بنده دیگر عرضی ندارم خواستم توجه جناب آقای رئیس را جلب بکنم که اگر با نظر آقای دکتر معظمی موافقند بنده پیشنهادم را مسترد می‌کنم و در یک دوازدهم پیشنهاد می‌دهم. ‏

اردلان - جناب آقای رئیس پیشنهاد برای یک دوازدهم قبول می‌فرمایید؟

اسلامی - به موجب ماده ۱۳۸ بله

رئیس - آقای بهادری بفرمایید.

بهادری - امروز صبح که بنده برای اسم‌نویسی به مجلس آمدم چند نفر از متحصنین مسلول شرکت نفت به بنده مراجعه کردند گویا ایشان مدتی است که اینجا متحصنند و کسی به وضع‌شان رسیدگی نکرده.

صاحب‌جمع - آقای بهادری الان آقای

وزیر کار دادند بهشان و رفتند دنبال کار.

بهادری - خواستم یادآوری کنم.

آزاد - هنوز اینجا است.

صاحب‌جمع - خیر الان رفتند.

بهادری - آقایان محترم مسبوق هستند که بنده ایام عید و تعطیلات را در مسافرت خارج بوده و دقیقه‌ای از وضع کشور خود غفلت نداشته و مرتباً در پست رادیو نشسته و انتظار داشتم آقایان محترم که علاقمند سکون و آرامش کشور هستند مجاهدت بیش‌تر مبذول فرمایند و پس از مراجعت با جریاناتی که انتظار آن را نداشتم مواجه و سخت متأثر شدم‏ و آقایان محترم تذکرات لازم را در جلسات گذشته داده و با بیانات شیوای خودشان حقایق امر را تشریح می‌فرمودند به نوبه مزاحم را زائد و عین حال نمی‌خواستم با تبعیت از افکار و عقاید پاک آقایان همکاران محترم عرایض لازمه را عرض و توجه نمایندگان محترم دولت را به موقعیت کشور جلب کرده باشم.

آقایان محترم مملکت ما با تحریکاتی که می‌شود در پرتگاه مخوف انقلاب واقع و مراحل خطیری را طی و در این موقع حساس ضامن ما در حل مشکلات اتحاد و اتفاق می‌باشد و بر عموم آقایانی که علاقمند به حفظ و حراست شئون ملی و استقلال کشور عزیز بوده و مسئولیت مهمی را به عهده دارند واجب و فرض است که حب و بغض شخصی را کنار گذاشته با یک روح وحدت و یگانگی دست به دست همدیگر داده در حل مشکلات کشور متفق و متحد شویم (صحیح است)

آقایان محترم خدمتی را که مجلس شانزدهم و نمایندگان با شهامت آن با ملی کردن صنعت نفت انجام داده‌اند نقل مجالس عموم جهانیان بوده و توجه دنیا معطوف شهامت و وحدت کلمه آقایان نمایندگان محترم است اکنون مجلس و عموم آقایان در مقابل تاریخ معاصر با یک امر حیاتی مواجه هستیم و جهانیان عموماً ناظر اقدام و عملیات ما هستند بالاخص عموم ملت ایران چشم به راه اقدامات آقایان محترم است و انتظار دارند آقایان محترم نمایندگان از اختلافات و اعمال نظرهای خصوصی صرف‌نظر و متحداً کمیسیون محترم نفت را تشویق به حسن جریان امر نموده و کوشش نمایند که این امر مهم حیاتی را تکمیل و با تهیه پروژه صحیح و کاملی به انتظارات عموم ملت ایران خاتمه بدهند و در عین حال روح نشاط و شادی را در قلوب افسرده آنان تقویت نمایند و مخصوصاً از جنابان آقایان دکتر مصدق و جمال امامی و سایر اعضای کمیسیون نفت تقاضا در تسریع و انجام این امر حیاتی داریم و از دولت جناب آقای اعلاء خواستاریم که اهتمام بیش‌تری را در رفاه و آسایش عامه مخصوصاً مبذول و با احقاق حق و رسیدگی به مستدعیات قانونی آنها این جریانات نامطلوب خاتمه داده و رفع مایقال نمایند و اقدام عاجل به عمل آورند (صحیح است) (اردلان - همه ما این تقاضا را داریم)

عرض دیگرم راجع به مشاهدات خود در مسافرت عتبات عالیات مخصوصاً در نجف اشرف و حرم حضرت علی علیه‌السلام است که خواستم به عرض آقایان برسانم شاهد مقدسه که مورد احترام و علاقه عموم شیعه‌ها و مسلمین جهان بالاخص ملت ایران است و یکی از مفاخر مذهبی مسلمانان می‌باشد مایه بسی خوش‌وقتی است که از طرف اعلیحضرت همایونی اقدام به تعمیرکاری حرم مطهر گردیده و این اقدام توجه خاص شاهانه قابل ستایش و سپاسگزاری عموم ایرانیان و مسلمین جهان می‌باشد که به نوبه خود از طرف ایرانیان مقیم عراق و مسلمان‌ها از این توجه و علاقه ذات شاهانه سپاسگزاری می‌نمایم و در ضمن از عدم نظم و ترتیب که در اداره کردم امور شاهد مقدسه مشاهده کردم مایه بسی تأسف بوده و آن طوری که و شاید و باید بذل و همتی در اداره کردن امور آن به عمل نمی‌آید جریان را مفصلاً به آقای نخست وزیر و همچنین به آقای سفیر کبیر ایران متذکر چون موضوع قابل دقت و اهمیت می‌باشد بار دیگر یادآوری و از دولت خواستارم که توجه فوری را در این باره مبذول با مذاکره با دولت همجوار و هم‌کیش و برادر عراقی ترتیبی بدهند که امور شاهد متبرکه با وضع آبرومندی اداره شده و مظهر شئون اسلامیت محفوظ گردد. (صحیح است)

قسمتی از عرایضم موضوع راه‌ها است جای بسی تأسف است پس از آن همه خسارتی که در موقع توقف متفقین به کشور ایران وارد گردید تنها چیزی که عاید ملت ایران گردید همانا نام پل پیروزی و چند صد کیلومتر راه آسفالت می‌باشد متأسفم در اثر عدم مراقبت به کلی خراب (صحیح است) و به طوری که در مسافرت خود در حدود ایران و عراق مشاهده می‌کردم تماماً از بین رفته است و قطع نظر از این که قابل استفاده نمی‌باشد موجبات زحمت عابرین وسائط نقلیه را فراهم می‌سازد البته کلیه قسمت‌های راه که آسفالته شده است به همین کیفیت بوده راه رشت به آستارا و راه بستان‌آباد به تبریز و همچنین راه قزوین به تهران به کلی خراب و از بین رفته است از آقای وزیر راه خواستارم اساساً موضوع آسفالت را که قسمت مهمی از بودجه وزارت راه به این مصرف می‌رسد از برنامه حذف و یا این که ترتیبی قائل بشوند نقاطی را که آسفالت می‌کنند مراقبت و نگهداری بشود.

و سزاوار نمی‌باشد مالیاتی که از مردم گرفته می‌شود تا این اندازه در مصرف لاقیدی و مردم را نسبت به دولت بدبین سازند مصراً خواستارم مسببین این غفلت و تسامح تعقیب و سازمان صحیحی ایجاد نمایند که مراقب بودجه و مصرف آن در قسمت‌های راه‌سازی و البته در قسمت نگهداری آن بشود.

چون عده‌ای از ایرانیان مقیم بغداد در کشور عراق به بنده مراجعه و در مورد نواقص مدرسه متوسطه ایرانی در بغداد اظهار شکوه می‌نمودند که محصلین ایرانی پس از طی کلاس سه متوسطه ناچار می‌باشند به مدارس عراق در بغداد مراجعه نمایند و به واسطه این که برنامه‌های مدارس عراق با برنامه‌های ایران مطابقت نداشته است از پذیرفتن محصلین در کلاس‌های مورد نظر خودداری و ناچار می‌باشند پس از اتلاف سه سال وقت تحصیلی خودشان دوباره از اول متوسطه شروع به تحصیل نمایند و این جریانات اسباب زحمت محصلین ایرانی را فراهم ساخته است از آقای وزیر فرهنگ خواستارم در این باره توجه فوری را مبذول و دستور فرمایند مدرسه متوسطه کامل در بغداد دائر و تقاضای ایرانیان مقیم عراق را برآورده فرمایند.

اخیراً عده از آقایان محصلین و ابوینشان به بنده مراجعه و تقاضا داشتند بنده در آن مورد تحقیق کردم معلوم شد که برخی از دانشگاه‌های آلمان غربی در نتیجه حسن‌نیتی که دانشجویان سابق ایران در مقامات مسئول آلمان ایجاد کرده حاضر شده‌اند محصلین که سیکل اول در ایران تمام می‌نمایند برای تعلیم دوره‌های مختلف حرفه در آموزشگاه‌ها و سپس دانشگاه‌های خود بپذیرند به این ترتیب پس از طی چهار پنج سال تحصیل به درجه مهندس نائل شوند من گمان می‌کنم از این مساعدتی که در مورد محصلین ایرانی به عمل می‌آید نه تنها تشکر از مقامات دانشگاهی آلمان کافی نیست بلکه در جزو مسائل روز برای کمک به توسعه کادر حرفه مهندس لازم است تسهیلات ممکنه را از لحاظ ارز و دیگر نیازمندی‌ها فراهم کرده بنده شخصاً معتقدم که هر اندازه ارز که شیره محصول کار مملکت است و متأسفانه به صورت‌های گوناگون غیر مفید از مملکت خارج می‌شود برای رفع نیازهای کشور باشد در حقیقت ما آن ارز را از دست نداده‌ایم بلکه به میزان بیش از ارز مادی آن ارزش معنوی به مملکت برگردانده‌ایم که به کار افتادن این سرمایه می‌تواند در همه شئون زندگانی ملت تأثیر عمیق و حقیقی بنماید از آقای وزیر فرهنگ تقاضا دارم برای این قبیل محصلین که بنیه مالی ابوینشان اقتضای تهیه ارز ندارد نمی‌تواند ارز آزاد تهیه نماید توجهی بشود تا بتوانند مثل سایرین از ارز دولتی استفاده نمایند.

اکثراً عرایضی راجع به بانک کشاورزی عرض می‌کنم متأسفانه تا حال کوچک‌ترین توجه و عنایتی از طرف دولت نشده عده بسیاری از مالکین و زراعین به بنده مراجعه و شکایاتی از عدم توجه دولت دارند مقصود از تشکیل بانک و ازدیاد سرمایه آن ایجاد توسعه نمایندگی یا شعبه در شهرهای کوچک بود تا با شرایط سهلی برای زراعین وام بدهند مساعدت‌های به عمل آورند دو سه ماه است در این باب از دولت سؤالی کرده‌ام تمنا دارم دولت در این باب توجه خاص مبذول فعلاً که تمام افکار متوجه آسایش زراعین است به نظر اینجانب اساسنامه بانک باید حتماً عوض شود با ربح کم‌تر وام لازم در اختیار کشاورز بگذارند از مراقبت و علاقمندی رئیس بانک زنجان که جوان فعال لایقی می‌باشد تشکر دارم مرتباً به تقاضاهای زراعین میانه شخصاً در محل رفته رسیدگی و آنچه مقدور است کمک می‌نمایند.

دیگر موضوع نظام وظیفه‏ چندی قبل با تیمسار سرتیپ مظهری رئیس اداره نظام وظیفه (ذوالفقاری - سرلشکر است) این قدر سرتیپ و سرلشکر است که فراموش می‌کنم (ذوالفقاری - خیلی مرد شریفی است) بنده هم ارادت دارم ملاقاتی دست داد و درباره مشمولین مذاکره شد از قراری که نوید می‌دادند برای اصلاح وضع مشمولین لایحه دولت تقدیم نموده لایحه دقیق و مفیدی است واقعاً ترتیب فعلی برای مشمولین که طبقه جوان و فعال کشورند مخصوصاً برای کشاورزان ایجاد ناراحتی کرده است اگر در هر سال تعداد مشمولین مورد نیاز تعیین شود و بقیه مشمولین یک باره معاف شوند به نظر می‌آید که این کمک مؤثری خواهد بود تا تمام مردم از این کشمکش راحت شوند زراعین به دهات خودشان برگردند در نتیجه وضعیت کشاورزی هم رونقی بگیرد (حبیب پناهی - تیمسار سرلشکر هدایت یک لایحه بسیار خوبی آورده بودند) از دولت خواستارم لایحه که دولت سابق داده تأیید و زودتر کمیسیون رسیدگی

تصویب و به تصویت مجلس شورای ملی برسد بلکه امسال اجرا شود. (صحیح است)

هر هفته مرتباً شکایاتی از حدود اردبیل و مشکین‌شهر و سراب از بیکاری می‌رسد من گمان می‌کنم سرسری پنداشتن این شکایات حسن اثر نداشته باشد باید علاج اساسی کرد یعنی ایجاد کار مناسب نمود با این که اردبیل از شهرهای پرجمعیت است متأسفانه تنگدستی و بیکاری و همراه آن خرابی نشانه بارز این ناحیه می‌باشد در حالی که این منطقه در دامنه سبلان واقع مناسبترین موقعیت‌ها را برای زراعت دارد در دوره پانزده با جناب آقای منصورالملک که آذربایجان تشریف داشتند با هم مسافرتی به آن حدود کردیم ملاحظه شد که مناطقی در آن حدود هست که برای ایجاد کارخانه قند بسیار مساعد است با وجود اقدامی که معظم له و بنده نمودیم از طرف سازمان برنامه اقدامی به عمل نیامد به این یادآوری مجدداً از دولت خواستارم برای کمک به حال چند شهرستان و رفع بیکاری و عسرت زارعین آن حدود به ایجاد کارخانه قند اقدام عاجل به عمل آوردند.

آخرین تذکر بنده درباره مبارزه مالاریا است عمل مبارزه سال گذشته تحت نظر عده‌ای از مهندسین و دکترها صورت گرفت الحق مبارزه مثبتی بود از آنجایی که بنده همیشه طرفدار کارهای مثبت می‌باشم لازم می‌دانم از فعالیت و خدمات آقایان دکترها و مهندسین تشکر نمایم فعلاً موقع اقدام و مبارزه بوده مخصوصاً در مناطق گرمسیر آذربایجان که الان موقع مراجعت ایلات است هر چه زودتر باید عمل مبارزه شروع گردد.

این چند روز تلگرافاً از نقاط مختلفه آذربایجان تقاضای مبارزه نموده‌اند از جناب آقای وزیر بهداری خواستارم یک هیئت برای مبارزه به آذربایجان مخصوصاً نقاط کنار ارس و مغان تشکیل داده تا هرچه زودتر مشغول عملیات شوند.

روز گذشته جناب آقای فرخ در مجلس سنا راجع به تغییر مأمورین رضائیه بیاناتی فرموده‌اند به عرض می‌رسانم به واسطه عدم رضایت مردم از فرمانداری سابق که اخیراً آقای نصرت‌الملک ملکی که در دوره پانزدهم سمت نمایندگی مجلس شورای ملی را داشته و نمایندگان محترم هم همگی ایشان را خوب می‌شناسند برای فرمانداری رضائیه انتخاب شده‌اند و نمایندگان محترم آذربایجان از این انتخاب خیلی خرسند هستند و کمال رضایت را دارند. (احسنت)

رئیس - آقای مکرم.

مکرم - تلگرافات و نامه‌های شکایت‌آمیزی از مشهد و سرخس که حوزه انتخابیه بنده است همچنین سایر نقاط خراسان توسط بنده رسیده است و که به عرض مجلس شورای ملی و همچنین به اطلاع دولت برسد (شوشتری - آقا راجع به چه چیز است؟) حالا عرض می‌کنم این شکایات چند قسمت است، یک قسمت مربوط به تصویب‌نامه‌های ضد و نقیضی است که از طرف دولت برای صدور پشم و پنبه یا منع صدور پشم و پنبه صادر می‌شود و این اسباب نگرانی مردم شده (صحیح است) یک نامه و یک تلگراف مفصلی است در این خصوص که یک قسمت‌هایش را بنده می‌خوانم برای این که زیاد وقت مجلس را نگیرم خلاصه این که یک روز بدون مطالعه و بدون مقدمه و بدون مشورت با ارباب بصیرت یا لااقل با اطاق بازرگانی تصویب‌نامه صادر می‌شود که صدور پشم و پنبه آزاد است (صحیح است) روی این تصویب‌نامه معلوم است که عده‌ای از زراعین و مالکین و دامپروران یک معاملاتی می‌کنند هنوز یک ماه و دو ماه نگذشته تصویب‌نامه‌ای صادر می‌کنند و صدورش را منع می‌کنند بدون آن که دولت واقعاً متوجه شود که نتیجه صدور این دو تصویب‌نامه ضد و نقیض چه خساراتی به تجار و دامداران متوجه می‌شود و چه اشخاصی ورشکست می‌شوند (شوشتری - و چطور جلوی کشت پنبه گرفته می‌شود) و همین طور البته از توسعه کشت و از توسعه تولیدی پشم کاسته می‌شود عرض کردم روی این تصویب‌نامه‌ها یک حساب‌هایی می‌شود یک معاملاتی می‌شود و بالنتیجه اشخاص بدون جهت متضرر و ورشکست می‌شوند و یک اشخاصی بدون جهت منتفع می‌شوند (صدری - مصرف داخلی را هم باید در نظر گرفت) راجع به مصرف داخلی هیچ کس منکر نیست در درجه اول همه علاقمند هستند که کارخانه‌جات داخلی کشور خوب کار کنند و محصول در دسترس عموم قرار بگیرد و بنیه مالی کارگرها تقویت بشود و سرمایه‌دارانی هم که واقعاً سرمایه‌شان را به مصرف رسانده‌اند و کارخانه تأسیس کرده‌اند و زحمت کشیده‌اند آنها هم یک منافعی ببرند (شوشتری- به شرطی که آنها هم به قیمت عادلانه بخرند و زراعین را بیچاره نکنند) حالا اگر آقایان به یک قسمت از متن این نامه‌ها و تلگرافاتی که کرده‌اند توجه بفرمایند ملاحظه خواهند فرمود که هم شکایت نموده‌اند و هم راهنمایی کرده‌اند و نظرشان این نیست که کارخانه‌جات تعطیل بشود. آیا دولت و وزارت اقتصاد ملی ما با این دستگاه عریض و طویل خود یک آماری یک احصائیه‌ای دارند که مقدار محصول پشم و پنبه را به طور دقیق در دست داشته باشند و میزان مصرف پشم و پنبه داخلی و احتیاجات کارخانه‌جات را هم بدانند؟

بنده یقین دارم که جواب این سؤال بنده منفی است و این صورت را ندارند اگر داشتند در موقعی که تصویب‌نامه برای منع صدور صادر می‌کردند معین می‌نمودند که از صادرات پشم و پنبه چند درصد برای کارخانه‌جات و مصرف داخلی بفروشند و چند درصد هم صادر کنند (صحیح است) آن وقت اصلاً جای اشکال باقی نمی‌ماند و این مطلبی که عرض کردم مردم متوجهند و در شکایات‌شان هم نوشته‌اند و دولت هم متأسفانه توجه نفرموده منظورم هم از دولت که عرض کردم دولت آقای اعلاء نیست چون این دولت تازه سر کار آمده و خیلی خوش‌وقتم که شخصیت‌های برجسته و درست در این دولت هستند مقصودم هم مجامله نیست به همین دلیل هم به دولت رأی اعتماد دادم و امیدوارم که به عرایضم توجه بفرمایند و ترتیبی بدهند که نه تنها موکلین بنده یا مملکت که از این بابت نگرانی دارند خاطرشان آسوده بشود (صحیح است) عرض کنم این نامه‌ای است که توسط بنده تقدیم مجلس شورای ملی نموده‌اند چون خیلی مفصل است بنده یک قسمتش را که لازم است و راهنمایی هم کرده‌اند می‌خوانم بعد از مقدمات مفصلی می‌نویسند.

((شما را به خدا در متن تصویب‌نامه‌ها دقت فرمایید می‌گویید پس از آن که احتیاجات کشور تأمین شد نسبت به صدور مازاد ..... آیا فروشندگان اولیه باید احتیاجات را مرتفع نمایند چه اشخاصی هستند اگر شما سراغ ندارید ما به شما نشان دهیم فروشندگان اولیه همان طبقات دست به دهنی هستند که بالنسبت به سایرین بیچاره‌تر و فقیرترند چرا؟ چون بانک‌های شما میلیونرها را تقویت می‌کند نه ضعفا را تازه وقتی که اختیار به دست خریداران کارخانه‌جات داخلی افتاد به هر کدام مراجعه شود خواهند گفت ما احتیاج نداریم (صحیح است) تا وقتی که پشم و پنبه را به پست‌ترین قیمت از دست طبقه زحمت‌کش بربایند (شوشتری - کیلویی دو ریال) کما این که گذشته نشان داد و اولیای محترم دولت بدون گرفتن کوچکترین پند و تجربه باز همان تاریخ تلخ گذشته را تکرار فرمودند. آقایان ما نمی‌گوییم کارخانه‌جات و کارگرها یا قالی‌باف‌ها برادر ما نیستند و باید از کسب کار بمانند خیر ما مثل آقایان هیئت وزرا فکر نمی‌کنیم ما می‌گوییم باید احصائیه مصرف پشم و پنبه کارخانه‌جات را به دست آورد و میزان محصول پشم و پنبه کشور را هم برآورد نمود بعداً تصویب‌نامه صادر کرد که هر کس می‌خواهد پشم و پنبه صادر نماید یک عشر یا دو عشر آن را برای مصرف کارخانه‌جات داخلی باید تحویل گمرکات یا بانک ملی هر محل نموده و بهای آن را به طور ثابت به قرار کیلویی فلان مبلغ دریافت دارد (شوشتری – به قیمت روز) و بعداً برای فرآورده‌های کارخانه‌جات با توجه به مظنه‌جاتی که پشم و پنبه به آنها داده می‌شود مظنه‌ای قائل شوند که همه جهتاً مراعات عدالت شده باشد و هر روز تصویب‌نامه به دلخواه عمر و وزید صادر نگردد تا هم مصرف داخلی تأمین و هم حق طبقه سوم به یغما نرود (ملاحظه بفرمایید چقدر خوب شکایت کرده‌اند و چقدر خوب بیان کرده‌اند) آقایان نمایندگان محترم بیایید و ضجه و ناله‌های مظلومانه ده میلیون رعایا و کشاورزان و تجار محترم ولایات قبل از آن که آتش قهر خداوندی ظاهر شده و خشک و تر را بسوزاند گوش داده به این بی‌عدالتی‌ها خاتمه و بیش از این راضی به ادبار و فلاکت این مردم بدبخت نشویدو در زیر این نامه چندین امضا هم هست که تقدیم مقام ریاست می‌کنم که شرح لازم برای دولت مرقوم بفرمایند و امیدوارم جناب آقای وزیر دارایی و جنای آقای وزیر اقتصاد ملی که اینجا تشریف دارند توجه بیش‌تری بفرمایند (شوشتری - همه استدعا داریم که به این موضوع توجه بیش‌تری بشود) (صدری - باید توجه بشود تمام کارخانه‌جات قالی خوابیده است) عرض دیگر بنده راجع به شکایات کتبی و تلگرافی است که از طرز عمل شرکت کارخانه‌جات قند ایران رسیده است اهمیت وجود این کارخانه‌جات قند در حیات اقتصادی کشور بر احدی از آقایان پوشیده نیست اگر این کارخانه‌جات نبود سالیانه مبالغ کلی بایستی به مصرف وارد کردن قند و شکر می‌رساندیم و تمام هم باید ارز از کشور خارج می‌شد این کارخانه‌جات یک کمک بزرگی به مملکت می‌کنند ولی باید مصرف این کارخانه‌جات را زراعین و رعایای چغندرکار تهیه کنند باید آنها را تشویق کرد وسایل کار را در دسترس‌شان گذاشت باید به آنها بذر داد مساعده داد تراکتور داد و انواع وسایلی که لازم است برایشان فراهم کرد

(فقیه‌زاده - به اندازه کافی بذر نمی‌دهند) با کمال تأسف همین طور که آقای فقیه‌زاده فرمودند بذر را به موقع به زارعین نمی‌دهند و اگر هم بدهند کم می‌دهند و تبعیض می‌کنند در موقع تحویل گرفتن چغندر نه تنها تسهیلاتی برایشان قائل نمی‌شوند به قدری اشکال‌تراشی می‌کنند که امسال محققاً بدون مبالغه ربع محصول چغندر مشهد که حدود ۱۲۰ هزار تن است فاسد شد و از بین رفت وکارخانه قند تحویل نگرفت (شوشتری - مثل سال‌های قبل) بله مثل سال‌های پیش قیمت چغندر را که می‌خواهند به زارعین بدهند به جای این که مساعده داده باشند و بعد در موقع تحویل چغندر کسر بکنند و بقیه را بدهند (فقیه‌زاده - مدتی است چغندر تحویل داده‌اند پول چغندرشان را نمی‌دهند) صحیح است علاوه بر این که این کار را نمی‌کنند بهای چغندر سال گذشته را هنوز عده‌ای از زارعین طلبکار هستند.

شوشتری - رشوه بدهند بگیرند.

رئیس - آقای شوشتری شما دائم صحبت می‌کنید به شما تذکر می‌دهم.

مکرم - البته باید بنده این نکته را تذکر بدهم که کارخانه قند مشهد خیلی خوب کار می‌کند و زحمت هم می‌کشند ولی از مرکز تقویت نمی‌کنند و به علاوه کارشکنی هم می‌کنند علاوه بر این مناقصه‌هایی است که برای حمل ذغال سنگ و چغندر برای کارخانه‌جات به عمل می‌آید که عده‌ای از خراسانی‌ها شکایت کرده‌اند و تقاضا نموده‌اند که تلگرافشان را در مجلس قرائت بکنم این تلگراف را به عرض آقایان و نمایندگان محترم می‌رسانم که دولت هم مستحضر بشود و استدعا می‌کنم که فوری ترتیب اثر بدهند بعد از عنوان مطلب «با این که در سنوات اخیر اولیای محترم دولت توجه پیدا کرده‌اند که راه نجات دادن اهالی شهرستان‌ها از فقر و فلاکت این است که تا اندازه‌ای امور استان‌های کشور به خودشان واگذار گردد مع‌الوصف چون عده‌ای نفع‌پرست که معلوم نیست تا کی از مکیدن خون طبقات سوم و چهارم سیر می‌شوند و به هیچ‌وجه حاضر نیستند از این سفره گسترده شده دست بردارند در رأس این وضعیت اسف‌آور موضوع حمل و نقل و باربری قرار گرفته که منجمله استان نهم گرفتار همین بدبختی است هر موقع هم باری از ذغال‌سنگ، شکر، غله، چغندر و غیره مربوط به استان خراسان آماده حمل می‌شود با این که در مشهد وسایل باربری بیش از لزوم موجود و اغلب بنگاه‌ها و صاحبان ماشین دست روی دست گذارده بیکار و پریشان منتظر آینده خود و عائله‌شان می‌باشند عده معدودی که در تمام مراحل سر آنها از زیر آب بیرون می‌آید بلافاصله به دست و پا افتاده به انواع و اقسام تشبثات و حیله و نیرنگ متوسل و با همراه نمودن بعضی از عمال مربوطه که در اساس کار مداخه دارند موضوع باربری را به میل خود و نفع خود خاتمه می‌دهند یکی از مواردی که الساعه در دست اقدام و عرایض ما را ثابت و محرز می‌کند قسمت مناقصه حمل ذغال‌سنگ سال جاری کارخانه قند آبکوه مشهد است بدون این که به مشهد اطلاعی بدهند یا در محل آگهی لازم را منتشر نمایند سربسته در مرکز آگهی با ضرب‌الاجل تا ۱۴ اردیبهشت ماه ۳۰ صادر و به طور یقین همان دست‌های مرموز داخل کار شده و موضوع را به میل خود انجام می‌دهند و پس از تنظیم پیمان با یک دنیا ناز و کرشمه به مشهد آمده همین ماشین‌دارهای محلی مجبورند بار مورد پیمانی را با نرخ کمی حمل و جیب پیمانکاران را پر نمایند و روانه تهران نمایند جناب آقای نخست وزیر اگر قرار باشد حمل ذغال کارخانه قند مشهد را در سال جاری بدون اطلاع بنگاه باربری و اشخاصی که وسیله دارند به تهرانی یا همدستان او در مشهد بدهند پس تکلیف یک عده که به همین امید و با فروش تمام هستی خود یک دستگاه کامیون تهیه و خود را آماده کار کرده چیست؟ تصدیق خواهید فرمود این طرز عمل نارضایتی ملت را بیش از پیش فراهم کرده و موجب خواهد شد که آتش نهفته زیر خاکستر روشن گردد و اسباب زحمت ملک و ملت را فراهم نمایند برای جلوگیری از هرگونه تصور ناشایسته استدعا داریم امر مقرر فرمایند خیلی فوری به شرکت کارخانه‌جات قند و سایر مقامات مربوطه ابلاغ شود که آگهی مناقصه حمل اجناس مربوطه به استان نهم را محل خود منتشر و حمل آن را به خود محلی‌ها واگذار و اجازه ندهند با این عملیات ناجوانمردانه که از انصاف و وجدان هم دور است به نارضایتی و پریشانی مردم افزوده شود در خاتمه چنانچه موافقت یا توجه فوری نفرمایند و حمل ذغال مشهد به تهرانی یا همدستان آنها در مشهد واگذار گردد دارندگان وسایل نقلیه در مشهد ناچار خواهند شد شخصاً برای حفظ حق خود اقدام و به بدبختی‌شان خاتمه دهند انتظار پاسخ تلگرافی داریم» چهار پنج ورق امضا اشخاصی است خواستم عرض کنم که لحن این تلگراف نشان می‌دهد که واقعاً مردم را عصبانی کرده‌اند (صحیح است) قسمت شرکت کارخانه‌جات قند جزء سازمان برنامه است زیر نظر جناب آقای دکتر نخعی و آقای دکتر نخعی مرد بسیار شایسته و توانا وخدمتگزاری است و در هر مقامی هم که بوده‌اند واقعاً خدمت کرده‌اند (صحیح است) و خوب از عهده بر آمده‌اند (فقیه‌زاده- غیر از قزوین که فکری برای آب آن نکرده‌اند)

رئیس - آقای مکرم وقت شما تمام شد.

مکرم - چشم. عرض کنم بنده از ایشان هم تمنا می‌کنم و از دولت هم استدعا دارم که توجه بیش‌تری نسبت به وضع تشکیلات شرکت کارخانه‌جات قند ایران بکنند و اصلاًحاتی در آنجا به عمل بیاورند.

رئیس - وارد دستور می‌شویم آقای فرمند

۳ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشاورزی

فرمند (وزیر کشاورزی) - آقای معدل دو سؤال از وزارت کشاورزی فرموده بودند بنده برای جواب سؤالات حاضر هستم و یک لایحه‌ای هم هست که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس - این لایحه به کمیسیون مربوطه فرستاده می‌شود و برای جواب سؤالات هم چون سه چهار لایحه در دستور است وقتی تمام شد یک روز را برای سؤالات معین می‌کنم آقایان می‌دانند که به واسطه نبودن کمیسیون‌ها خیلی لوایح مانده امروز آقایان تکلیف کمیسیون‌ها را معین بکنید.

ناصر صدری - آقای رئیس تکلیف یک دوازدهم را معین بفرمایید.

رئیس - تکلیف کمیسیون‌ها باید اول معلوم بشود آن وقت یک دوازدهم، آقای حاذقی طبق ماده ۹۰ آن جلسه وقت خواسته بودند که به امروز موکول شده بود.

۴ - بیانات آقای حاذقی طبق ماده ۹۰

حاذقی - عرض کنم که من این اولین باری است که از ماده ۹۰ استفاده می‌کنم و برخلاف عادت معلوم آنچه را که می‌خواهم بگویم نوشته‌ام در مجلس شورای ملی قرائت می‌کنم آقایان همکاران محترم مرا می‌شناسند که موافقت من از دولت جناب آقای علاء به هیچ‌وجه روی هیچ شائبه‌ای نبوده است و صرفاً روی احساسات وطنی و ملی و تشخیص سیاسی بوده و چون به طوری که خود آقایان محترم هم در این فکر همراه هستند معتقد بوده و هستم که این مسئله ملی شدن نفت ایران یک مسئله مهمی است که بایستی در یک محیط آرام و به دست یک دولت مورد اعتماد ملت و مجلسین اجرا بشود مقتضی ندانستم که روی تشنج و صحبت‌هایی که خلاف مصلحت مملکت باشد تولید اشکالی برای مملکت بشود این بود که با کمال صمیمیت از دولت دفاع کردم ولی یک نفر از همکاران محترم مطالبی را اینجا فرمودند که شایسته نبود از یک نفر همکار مجلس که تحقیق نکرده و بدون مطالعه پا روی حق و وجدان بگذارد و یک مطالبی دور از حقیقت بگوید (یکی از نمایندگان - کی بود؟) اسم نمی‌برم و با کمال احترام هم عرض می‌کنم که دوره تسلسل هم پیش نیاید و جواب نداشته باشد فقط یک توضیحی می‌دهم در جلسه‌های اخیر مجلس شورای ملی که به اقتضای تشخیص و اجتهاد سیاسی خود تصمیم فراکسیون جوان که عضو آن هستم از دولت آقای علاء حمایت می‌کردم یکی از همکاران که مخالف دولت هستند برخلاف حق و انصاف چند بار مرا مورد حمله‌های ناروا قرار داده و سعی کردند طرفداری مرا از این دولت که با گواهی خدای قادر متعال صرفاً روی مصلحت‌اندیشی مملکتی بوده مبتنی بر هدف‌های کوچک و اغراض شخصی معرفی کنند.

و با این که ماده ۹۰ نظامنامه مجلس شورای ملی را با فرصت کم و وظایف بسیار سنگین ملی که دارد جای مذاکره‌های خصوصی نمی‌دانم از حق قانونی خود گذشتم و معتقد بودم همان گونه که عده بسیاری از خدمتگزاران این کشور از مرده و زنده بی‌گناه مورد حمله‌های ایشان قرار گرفته و اکثراً مجال دفاع ندارند صلاح در این است که من هم به سکوت پاسخ دهم.

دوستان خیراندیش مصلحت دیدند به منظور رفع سوء‌تفاهم از کسانی که مرا نمی‌شناسند ضرورت دارد از خود دفاع کنم و اینک برای یک بار برخلاف میل باطنی خود صرفاً جهت جلوگیری از القاء شبهه پاسخی به اسنادات ناروای ایشان می‌دهم هر دولتی در مجلس هم موافق دارد و هم مخالف و این امر منحصر به دولت و مجلس ایران هم نیست ولی در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که وکیل مخالف به جای انتقاد صحیح و منطقی از کار دولت و ارائه طریق بهتر برای امور مملکت به ناسزاگویی و تهمت بپردازد و به قصد احراز وجه یا گمراه کردن افراد کم اطلاع هر کس را موافق با عقیده یا روش او نیست به باد فحش و بدگویی بگیرد.

همکار مجلس به من نسبت دادند که از هر دولتی

پشتیبانی کردم روی نظر شخصی بوده و چون نمی‌توانستند هیچ‌گونه نسبتی دیگر به من بدهند موضوع قبول خدمت سرپرستی حجاج ایرانی را در دوسال پیش و نمایندگی در کنفرانس بین‌المللی کار را در سال گذشته دلیل غرض شخصی من یاد کردند و در جلسه اخیر هم‌صحبت از خرما و محصول جهرم که هنوز به راستی نمی‌دانم مقصود ایشان چه بوده به‌میان آوردند.

من از روزی که پا به خدمت اجتماعی گذاشته‌ام بین خود و خدای خود عهد کرده‌ام که حز به نیت خدمت به مملکت وسعی در بهبود زندگی مردم کشور کاری نکنم و سخنی نگویم و قدمی برندارم و همواره از پیشگاه آفریدگار توانا موفقیت خواسته‌ام که عهد خود را به پایان برسانم. از خدای خود همیشه شکرگذار بوده و هستم که منت بر بنده گذاشته و موفقم داشته که خالصاً لوجه‌الله تمام وقت خود را بدون اندک توقع مادی از هیچ‌کس در راه خدمت به ملت و به مملکت صرف کنم کوچکترین احتیاجی در خود از کسی احساس نکنم و خود را غنی و مستغنی از همه خلق و تنها محتاج حق بشناسم.

موضوع قبول خدمت سرپرستی حجاج ایرانی که طبق تصویب‌نامۀ دولت به عهده من گذاشته شد صرفاً به‌اقتضای انجام یک وظیفۀ اسلامی و وطنی بوده و این خدمت را به رایگان و بدون دریافت و توقع دیناری حق‌الزحمه انجام داده‌ام و پیش وجدان خود سربلندم که در آن مسافرت علاوه بر تسهیل انجام فریضه حج عده‌ای از برادران هم وطن در طول راه و در شهرهای مقدس مکه و مدینه اساساً در راه رفع سوءتفاهم بین فرقه امامیه و دیگر فرق اسلامی قدم‌هایی برداشتم و پس از مراجعت تاکنون نیز در این رشته به رایگان خدمت می‌کنم.

مسئله تفویض مأموریت شرکت در کنفرانس بین‌المللی کار هم که بنا به تصویب هئیت دولت وقت انجام گرفته در نتیجه این بود که سه سال متوالی در شورای عالی کار باز به‌طور رایگان همکاری کرده و در تهیه و تنظیم قانون کار زحمت کشیده بودم و آن هم بدون یک دینار، مخارج مسافرت ضمن توقف در ژنو به خرج خود برای معالجه انجام دادم و پس از ختم این کنفرانسی در چند کنفرانس بین‌المللی دیگر به نمایندگی از مملکت خود شرکت و در هر کجا به نفع کشور خود صحبت و خدمت کردم و این مراتب در گزارش‌های رسمی نیز منعکس است.

بنابراین نه تنها من توقع خاصی از دولت‌ها نداشته‌ام بلکه توانسته‌ام به‌جای یک مأمور که مبالغی مخارج مسافرت و فوق‌العاده دریافت می‌داشته از این را هم کمکی به خزانه دولت کرده باشم.

راجع به خرما و محصول جهرم که در جلسه گذشته به آن اشاره شده لازم است به استحضار خاطر همکاران محترم برسانم که اینجانب نه تجارت دارم و نه در شرکتی عضو هستم و نه هیچ‌گونه درآمد و منافع مالی در حوزه انتخابیه دارم و از دوره ۱۴ مجلس شورای ملی که اهالی جهرم در شرایط انتخابات آزاد مرا در نتیجه حسن اعتماد و مشاهده خدمات صادقانه دوره زندگیم به نمایندگی انتخاب کردند مختصر علاقه ملکی و حتی خانه خود را از دست دارم و هم‌اکنون با این‌که هیچ علاقه مادی ندارم در تمام فارس مخصوصاً جهرم حوزه انتخابیه‌ام به هر کجا وارد شوم منزل من است و مرا با کمال احترام پذیرایی می‌کنند و اگر مقصود کمک به صادرات محصول مردم جهرم است باید عرض کنم که این خود به یاری خدای متعال یکی از افتخارات تاریخی من است که توانسته‌ام با جمع‌آوری مبلغ بیست میلیون ریال از عطیه ملوکانه و بنگاه آبیاری و افراد خیر شرکت بزرگی برای تأسیسات آبیاری و تأسیس یک مرکز بزرگ مولد و نصب یکصد الکتروپمپ برای آبیاری نخلستان‌ها و مزارع محل به‌وجود بیاورم و خود به رایگان در هئیت مدیره آن خدمت کنم و سطح بهره‌برداری از محصول خرما و مرکبات آن شهر را بالا برم و مقدمات بسته‌بندی و صادر کردن آنها را فراهم آورم امیدوارم خدای بزرگ به ایشان هم توفیق بدهد که به جای گذرانیدن وقت خود به این‌گونه مطالب در راه بهبود اوضاع کشور و مردم مملکت و مخصوصاً حوزه انتخابیه خود قدم‌های مفیدی بردارند همین‌طوری که قبلاً عرض کردم این برای همیشه بود و دیگر هم راجع به خودم عرضی نخواهم کرد و راجع به این دو سه نفر متخصصین هم آقای دکتر راجی فرمودند که در نتیجه اقدامات وزارت کار امروز به آقایان کار داده شد و رفته‌اند.

۵- طرح و خاتمه مذاکره در لایحه اجازه پرداخت حقوق و هزینه کل کشور بابت فروردین ۱۳۳۰

رئیس- چون راجع به انتخاب کمیسیون‌ها پیشنهادات زیادی رسیده است اگر آقایان موافقت بفرمایند امروز همان یک‌دوازدهم مطرح شود و کمیسیون‌ها برای جلسه آینده بماند لایحه یک‌دوازدهم قرائت می‌شود.

جمال امامی- آقای رئیس بنده پیشنهادی کرده‌ام.

(به شرح زیر قرائت شد)

مجلس شورای ملی.

چون بودجه سال ۱۳۳۰ کل کشور تاکنون تصویب نشده است لهذا برای این‌که موجبات پرداخت حقوق و مزایای قانونی کارمندان و مصارف فروردین ماه فراهم باشد ماده واحده ذیل با قید فوریت پیشنهاد و تصویب آن را استدعا می‌نماید:

ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود حقوق و کمک و مزایای قانونی کارمندان و خدمتگذاران و مخارج مستمر و غیرمستمر وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاه‌های دولتی و سایر مصارف منظور در بودجه کل کشور را در فروردین‌ماه ۱۳۲۰ در حدود یک‌دوازدهم اعتبارات سال ۱۳۲۹ مندرج در فهرست و لوایح منظم به گزارش‌های شماره ۴ و شماره ۱۱ مورخ ۳۱تیرماه و پنجم دی‌ماه ۱۳۲۹ به تصویب رسیده و در سال۱۳۳۰ مورد پرداخت دارد با رعایت مقررات لوایح مذکور و سایر قوانین و مقررات مالی و در نظر گرفتن پیکر اعتباراتی که در بودجه پیشنهادی سال ۱۳۳۰ تقلیل یافته ازمحل درآمد عمومی کشور پرداخت نماید. اعتباراتی که در ۱۳۲۹ کمتر از دوازده‌ماه پیش‌بینی شده به مأخذ اعتبار یک‌ماه و همچنین تفاوت اعتبار بودجه اداره کل خالصه و اعتبار بودجه نگاهداری و ساختمانی کشتارگاه‌ها موضوع ردیف ۱و۲ لایحه شماره ۵۸۲۳۳ به تارریخ ۲۹ آبان‌ماه ۱۳۲۹ در فروردین‌ماه سال جاری به میزان یک‌دوازدهم اعتبار مربوطه منظور در بودجه سال ۱۳۲۸ که در سال گذشته نیز به همین مأخذ مورد عمل قرار گرفته قابل استفاده خواهد بود و نیز حقوق و کمک فروردین‌ماه کارمندان رسمی پایه‌دار سازمان برنامه هفت‌ساله که به وزارتخانه‌ها و ادارات منتقل شده‌اند در حدود یک‌دوازدهم اعتباری که برای حقوق و کمک سالیانه آنها در نظر گرفته شده قابل پرداخت می‌باشد.

نخست‌وزیر وزیر دارایی

حسین علاء محمدعلی وارسته

رئیس- پیشنهادی آقای جمال امامی کرده‌اند که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه یک‌دوازدهم از دستور خارج شود. جمال امامی

رئیس- آقای جمال امامی

آقای جمال امامی- خواهش می‌کنم به آقایان بفرمایید بیایند بنده عرایضی دارم آقایان وزرا هم تشریف بیاورند (اسلامی- شما مطالبتان را بفرمایید کم‌کم می‌آیند) (در این موقع آقای وزیر کشور می‌خواستند از جلسه خارج شوند) آقا شما کجا تشریف می‌برید؟ بفرمایید بنشینید قربان ما یا نمی‌خواهیم متوجه شویم یا متوجهیم الان یک ساعت ونیم است تمام حرف‌ها چه شخصی و چه غیرشخصی چه ضروری و چه غیرضروری زده شده ولی حرف‌هایی که مربوط به امور مبتلا بهمملکت است گفته نمی‌شود (صحیح است) بنده صبح از منزلم بیرون آمدم در خیابان انتظام‌السلطنه منزل من است یک دبستان دخترانه است دیدم دخترهای۱۰-۱۲ساله را صف‌بندی کرده و برای همدردی با کارگران خوزستان و برای میتینک می‌برند یعنی دخترهای من و شما را ۱۰-۱۲ساله را برای دادن میتینک می‌برند حالا هم این دخترها خواهند آمد جلوی مجلس برای این‌که با کارگران خوزستانن دختر۱۰-۱۲ساله همدردی بکند. ما آمدیم خواستیم یک شری را از سر کشور بکنیم حالا یک عده‌ای ماجراجو آمده‌اند این را وسیله و دست‌آویز قرار داده‌اند برای نابودی کشور (صحیح است) آقا آخر من به دولت شما چی بگویم؟ ده‌ها ماده قانون دارید برای جلوگیری از این ماجراجویی راستی اگر نمی‌توانید قدرت ندارید از این قوانین استفاده بکنید جلوی اینها را ول کنید بگذارید آزاد باشند اینها در تحت حمایت سرنیزه خارجی با ما مبارزه کردند ما نهراسیدیم بگذارید علنی بشوند ما مبارزه می‌کنیم تا ملت ایران متوجه بشود آقا این چه اوضاعی است؟ شما سنگ را بسته و سگ را گشوده‌اید شما در این مملکت چه خواهید کرد آخر با میتینک دختر ۱۰-۱۲ساله که شما نمی‌توانید مواجهه بکنید آقا آخر این آتشی است که الان از زیر خاکستر دارد بیرون می‌آید بنابراین با این طریق شما می‌خواهید مملکت را اداره بکنید؟ با این طریق ما می‌خواهیم قضیه نفت را حل بکنیم؟ با این طریق استقلال مملکت‌مان را حفظ بکنیم؟ آقا آخر شما را به خدا اولاً مجلس شورای ملی در گفته‌هایش باید مواظب باشد چیزهایی که این ماجراجوها را جری بکند نگوید (صحیح است) در دوره چهاردهم غالب آقایان اینجا.

تشریف داشتند بیست هزار سی هزار مهاجر تحت حمایت دولت در اینجا برای کشتن ما جمع می‌شدند و ما با آنها مبارزه می‌کردیم در بحبوحه قدرت پیشه وری ما در آذربایجان با آنها مبارزه می‌کردیم اعوان خود من، انصار خود من، خویشان من را آنها کشتند، شکم دریدند، پا بریدند، سر بریدند، ما نهراسیدیم بالأخره هم نابودشان کردیم اگر راستی دولت قدرت ندارد بگذارد ملت ایران خودش تکلیف خودش را با اینها یکسره بکند آقا ما نمی‌هراسیم ولی آقا اینها رفته‌اند زیر پرده کارشان را می‌کنند مملکت را به این تشنج انداخته‌اند دخترهای ۱۰ - ۱۲ ساله ما را هم می‌آورند میتینگ می‌دهند شما هم کاری نمی‌کنید آقا این نمی‌شود....

رئیس - آقای جمال امامی راجع به پیشنهادتان بفرمایید.

جمال امامی - آقای رئیس اجازه بدهند تمام این پیشنهادات این دستورات فرع بر این است که مملکتی باشد حماسه‌سرایی فرع بر این است که مملکتی باشد وقتی که مملکت ما دچار این وضع شده است تکلیف ما این است که به دولت بگوییم آقا برو و به هر قیمتی هست جلو این رجاله‌بازی را بگیر (صحیح است) وگرنه ما مملکتی نخواهیم داشت که اینجا بنشینیم و صحبت بکنیم. آقا در غائله آذربایجان و دوره ۱۴ هزاران در این مملکت به جرم این که پرچم ایران را حفظ کرده کشته شدند کسی نیامد در اینجا از آنها قدردانی بکند یا بگوید یک دقیقه سکوت بکنید حالا به دستور اجنبی یک عده‌ای می‌خواهند مملکت را به آتش بکشانند و ما هیچ چیز نگوییم معلوم است جری می‌شوند.

رئیس - راجع به پیشنهادتان چیزی نگفتید پس می‌گیرید؟

جمال امامی - آقای وزیر کشور باید توضیح بدهند بعد پس می‌گیریم.

رئیس - شما چیزی راجع پیشنهادتان نفرمودید، هیچ مربوط نبود.

جمال امامی - پیشنهاد کردم اول این قضایا را باید در نظر گرفت بعد بودجه را. ناموس مردم دستخوش یک عده رجاله شده رئیس - آقای وزیر کشور

وزیر کشور - بنده فرمایشات جناب آقای امامی را تصدیق می‌کنم متأسفانه در این مدت وضعیت طوری بود که تقریباً اختیارات از دست دولت‌های وقت خارج شده بود از دیروز هم این مسئله را ما اقدام کردیم امیدوارم جلوگیری بکنیم. می‌توانم اطمینان بدهم که بعد از این با کمال قدرت همان طور که در نظر دارند ما هم در وظیفه خودمان قصور نکنیم انشاء‌الله بعدها خواهید دید که اقدام خواهیم کرد.

جمال امامی - پس می‌گیرم پیشنهادم را.

رئیس - یک دوازدهم مطرح است آقای اسلامی بفرمایید.

اسلامی - بنده با یک دوازدهم البته اسم‌نویسی کردم در ستون مخالف نه از این جهت مخالفم که دولت یک لایحه‌ای آورده یا این که مخالفم با پرداخت حقوق کارمندان بلکه مخالف بنده به طوری که ملاحظه می‌فرمایید یک مخالفت اصولی است و اگر بودجه کل کشور هم به این طریقی که دولت‌های بعد از شهریور آوردند آن هم مطرح بود باز هم بنده مخالفت می‌کردم حالا آقایان شاید تعجب کنید که من چطور هم با یک دوازدهم و هم با بودجه مخالفم با یک دوازدهم از این جهت مخالفم که ما تعجب داریم چرا بودجه کل کشور مطرح نشده که هم دست دولت در مخارج ضروری باز باشد و هم این که نمایندگان مجلس وظیفه خطیری که در رسیدگی به دخل و خرج مملکت دارند با دقت انجام دهند اما با این بودجه‌ها چرا مخالفم برای این که بنده عقیده دارم که ثلث این مخارجی که در بودجه کشور هست بلکه نصفش زائد است و به صرف امور تولیدی نمی‌رسد بنده اگر یک روزی وزیر دارایی بشوم نصف این بودجه را حذف خواهم کرد و بسیاری از وزارتخانه‌ها و بنگاه‌ها را هم تعطیل می‌کنم بانک رهنی، شرکت بیمه وزارت کشاورزی یک قسمت از وزارت جنگ هیچ کدام به درد مملکت نمی‌خورد بنابراین بنده که مخالفت می‌کنم نه از نظر این لایحه یک دوازدهم است اطمینان دارم که دولت مجبور است برای حقوق کارمندان دولت الان متوسل بشود به دوازدهم و البته مجلس هم تصویب خواهد کرد یک سلسله مطالبی که بنده تمام با اسناد اینجا بیان خواهم کرد و اولین دفعه‌ای است که بنده کیف آوردم توی مجلس تا آنجایی که میسر باشد بنده در این نیم ساعت مقداری از مطالب را بیان می‌کنم وزارت دارایی جناب آقای وارسته اوضاعش خیلی خراب است شما تقصیر ندارید ولی بر اثر اهمال یا عدم قدرت وزرای بعد از شهریور مخصوصاً از یک سال به این طرف به کلی دستگاه وزارت دارایی فلج شده و مخصوصاً قسمت درآمدش که آقا دارند سر و صورتی می‌دهند از بین رفته. بنده اینجا الآن مدارکی دارم راجع به پرونده مالیاتی راجع به حکمیت‌های عجیب و غریب راجع به کلاهبرداری‌هایی که از خزانه دولت می‌شود وثابت می‌کنم اینجا که نصف بودجه وزارتخانه‌ها صرف کارهای بیهوده می‌شود. بنده تمام خرابکاری‌ها و سوء‌استفاده‌هایی که بعضی از مأمورین در تمام وزارتخانه‌ها کردند بنده همه را مدارک دارم با شماره و نمره یک شمه مختصری از اوضاع خراب وزارت مالیه بیان می‌کنم بعداً اگر فرصت شد به سایر وزارتخانه‌ها می‌پردازم ولی قبل از این که وارد مطلب بشوم این موضوع را خواستم عرض کنم که یک تصویب‌نامه‌ای در سال ۲۴ تحت شماره ۱۴۴۶۴ صادر شده و هر گونه حکمیتی که دولت بخواهد مراجعه کند باید با تصویب هیئت وزرا باشد بعد در سال ۲۸ تحت شماره ۱۳۸۶۹ این تأیید شد با این حال یکی از وزرای وقت که بنده نمی‌خواهم وارد افراد بشوم چون طرفیتی با اشخاص ندارم و عرض کردم و صحبت بنده کلی و عمومی است دستوری تحت شماره ۱۶۱۴۹ ۵ و ۴ و ۲۸ داده است و سه چهار نفر را (صاحب‌جمع - اسامیشان را بگویید) بنده بحثی در این اشخاص ندارم و اسم‌شان را هم در اینجا دارم ولی نمی‌خوانم دستور می‌دهد طبق این شماره که هر وقت وزارتخانه‌ها حکمیتی دارند بایستی به این چند نفر مراجعه کنند (بعضی از نمایندگان - اسامیشان را بگویید) چون نظری به اشخاص ندارم نمی‌گویم در خارج ممکن است به آقایان بگویم. عرض کنم بر اثر این دستور و اعمال نظرهای بعضی از مأمورین وقت در بسیاری از حکمیت بر علیه دولت رأی داده شده حتی مدعی آمده پانصد هزار تومان آقامه دعوی کرده بعد که به حکم مراجعه شد جنابان حاکمان گفتند که آقا یک میلیون بکنید قضیه معدن مس یا نمی‌دانم چی بوده و مسائل دیگر حکمیت که دولت محکوم شده است الآن در خزانه‌داری گیر کرده است این یکی از آنها است اما خبرهای دیگری که بنده دارم راجع به حکمیت (امامی‌اهری – حکم‌ها کی بودند؟) (شوشتری – ابوموسی اشعری) عرض می‌کنم حضور جنابعالی بنده عرض کردم که در بودجه مملکت و در بودجه وزارتخانه‌ها از بعد از شهریور حیف و میل‌های عجیبی شده و وزرای وقت باید آن قدر قدرت داشته باشند که اگر واقعاً کسی طلب مسلمی از دولت دارد صاف و پوست کنده اظهار بکنند و بهش بدهند و اگر ندارد هر کس هست باید پشت تریبون بیاید بگوید و اگر یک وزیری بیاید که تمام اقلام ریز بودجه‌ها را از شهریور تا حالا رسیدگی بکنند بنده آن وقت به آقایان اطمینان می‌دهم و خواهید دید چه دزدی‌ها شده برای روشن شدن ذهن آقایان نمایندگان عرض کنم از دولت بخواهند که بودجه‌ای که پارسال در ستون مخارج بوده تمام ارقام ریزش را ولو هر قدر باشد چاپ کند بگذارد در دسترس نمایندگان و مردم تا بنده که عرض می‌کنم این خرج‌ها را باید زد تصدیق بفرمایید یک عده از آقایان وزرا نمایندگان مجلس متنفذ وقتی که از کار برکنار می‌شدند دولت وقت چون می‌خواهد اینها را راضی کند می‌فرستد به آمریکا و هندوستان، ماوراء بحار که مطالعه بفرمایند آقا کمیسیون ارز صورتش را بدهد که پارسال چقدر ارز داده و به چه اشخاص داده بنده به خاطرم می‌آید که در دوره فترت زمان جناب آقای ساعد یک عده که وزیر بودند و به آنها کاری نمی‌توانستند بدهند به آنها گفتند بروید هندوستان مطالعه بکنید چهار ماه رفتند هندوستان مطالعه کردند حالا چقدر خرج شده آن را وزارت دارایی بهتر می‌داند بعد برگشتند آمدند گفتند که ما باید گونی بخریم از هندوستان در حالی که همان معامله موجب شد که کارخانه‌جات گونی‌بافی ایران ضرر کنند چهار نفر چهار ماه آنجا ماندند و این کار را کردند بنده عرض می‌کنم از این قبیل امور زیاد است بعضی که البته شهامت و حسن‌نیت داشتند در موقعی که وزیر شدند بعضی از پرونده‌ها را به جریان انداختند از خود آقای نجم‌الملک هم بپرسید وقتی ایشان وزیر دارایی بودند بنده یک مرتبه هم به ایشان مراجعه نکردم از خودشان بپرسید ولی یک سلسله اقداماتی ایشان شروع کرده بودند که قابل تحسین بود مکرر اینجا عرض کردم بنده حالا یک گزارشی دارم که البته یک قسمتش را می‌خوانم البته اگر همه‌اش را بخوانم آقایان تعجب خواهند کرد منظورم به تأیید این حیف و میل‌ها است که سر به میلیون‌ها می‌زند و بنده سه چهار سطر اول را می‌خوانم که آقای نجم‌الملک خواستند این را تعقیب کنند ولی بعد در اثر تشبثاتی مسکوت ماند طبق پرونده‌های موجود در اداره کل نظارت حساب‌های اقتصادی آقای عبدالباقی شعاعی از سال ۱۳۲۱ رئیس

حسابداری و ذی‌حساب واحدهای اقتصادی بوده و در این مدت به طور نامحدود اعتبارات و درآمدهای آنها را دریافت و با تمام اقداماتی که برای اخذ حساب به عمل آمده کوچک‌ترین حسابی تسلیم ننموده تا این که در زمان وزارت آقای نجم‌الملک جریان امر گزارش و تشریح می‌گردد که آقای شعاعی از تسلیم حساب گذشته امتناع ورزیده و درآمدهای قند و شکر و سایر واحدهای اقتصادی را با همان اسلوب سابق بدون حساب و کتابی و اطمینان این که آیا حساب آنها را خواهد داد یا خیر در اختیار گرفته و بر اثر عدم اعتبار و توجه مشارالیه در اجرای اوامر و احکام صادره حساب میلیون‌ها تومان دارایی دولت معلوم نیست چه شده و دچار چه سرنوشتی گردیده و می‌گردد آقای نجم‌الملک در هامش این گزارش مرقوم می‌دارند.

«چنان که سابقاً نوشتم و متأسفانه هنوز اجرا نشده با حضور جناب آقای صبا و آقایان دیگر که مسئول و وارد هستند خودتان کمیسیونی تشکیل و این موضوع و موارد مشابه آن را که همان بی‌نظمی‌کامل و هرج و مرج امور حساب در کشور است و در واقع در کار دولت نیست رسیدگی و سر و صورتی به این کار بدهند که فوق‌العاده و بی‌اندازه مورد علاقه اینجانب است نه تنها حساب‌های اقتصادی خراب است و میلیون‌ها تومان بلاتکلیف است و معلوم نیست چه شده کار اغلب حساب‌ها خراب است و برای اینجانب غیر ممکن است با این وضع مسئولیت مالیه کشور را داشته باشم وزیر دارایی باشم و ندانم آیا میلیاردها پولی که سابقاً داده شده و میلیون‌ها که هر روز داده می‌شود حساب و کتاب روشن دارد یا نه نجم ۲۲ و ۱۱ و ۲۶»

بر اثر این دستور کمیسیونی با حضور آقای صبا تشکیل و بعد از مذاکرات لازم تصمیم گرفته می‌شود که برای هر واحد اقتصادی حسابی جداگانه در بانک ملی مفتوح نمایند که از ابتدای سال ۲۷ به بعد درآمد و هزینه واحد‌های اقتصادی هم مانند سایر وجوه دولتی در اختیار خزانه‌داری کل واقع و از ید آقای شعاعی خارج گردد که لااقل از آن تاریخ به بعد حساب‌های واحدهای اقتصادی دچار سرنوشت گذشته نشده و سر و صورتی بگیرد و به همین طریق هم عمل می‌شود و برای تسلیم حساب‌های تا آخر سال ۲۶ که بایستی مشارالیه تنظیم و تسلیم کنند از طرف دیوان محاسبات قرار تسلم حساب بر علیه آقای شعاعی صادر می‌گردد که مشارالیه بدواً برخلاف واقع و حقیقت مدعی می‌شود حساب‌ها را در موقع خود تنظیم و تسلیم کرده و بعداً که در کمیسیون متشکله در دیوان محاسبات با حضور شخص ایشان و چند نفر از مستشاران دیوان محاسبات محرز و مسلم می‌شود که حسابی تسلیم نکرده‌اند ذیل قرارهای شماره ۱۲۸۸۳۱۰ و ۱۲ و ۲۶ و ۱۲۸۹۱- ۲۸ و ۲ و ۲۶ و ۱۲۸۹۲۸ و ۱۲ و ۲۶ و ۱۲۸۹۴- ۸- ۱۲ و ۲۶ می‌نویسد که من واسطه ارسال بوده و ذی‌حساب نبوده‌ام که این دعوی ایشان هم در دادسرای دیوان محاسبات مردود و ذی‌حساب بودنشان در تمام موارد مسلم شناخته می‌شود.

این گزارش بیان می‌کند که چطور این پرونده‌ها سمبل شده (صاحب‌جمع- این گزارش را کی داده؟) مدیر کل دارایی وقت داده (سلطان‌العلما - موقعی که آقای شعاعی سر کار بود پس چرا این مطالب را نفرمودید؟) این اسناد تازه به دستم رسیده است، بنده شهامت این را دارم که همه وقت حرفم را بگویم ملاحظه فرمودید به همان دولتی هم که اقتدار داشت رأی ندادم (حاذقی- آن دولتی اقتدار دارد که قانون را محترم بشمارد) بنده هیچ وقت پشت سر مرده حرف نمی‌زنم! اگر بخواهم بگویم خیلی چیزها است. عرض کنم که یک گزارش دیگر ۵ میلیون ۶ میلیون تومان هم هست ملاحظه بفرمایید این مربوط به مأمورین دولت نیست که آقایان ایراد بکنند.

این هم یک گزارش دیگر: شماره ۵۳۸۱ محرمانه فوری- جناب آقای وزیر دارایی.

به طوری که با تلفن فرمودید اجازه می‌خواهد خلاصه جریان پرونده مالیاتی سنوات ۲۳ و ۲۴ شرکت سهامی آسودان به مدیریت آقای ستراک عوض‌زاده را به عرض عالی تقدیم نماید. پس از این که آقای عوض‌زاده از ایران خارج می‌شود در سال ۲۵ که گویا خانم ایشان به قصد خروج از ایران تقاضای ویزا می‌نماید آقای مهدی باتمانقلیچ تعهدنامه کتبی به اداره کل مالیات مستقیم تسلیم می‌نماید که در ظرف مدت دو سال از تاریخ ۱۱- ۴- ۲۵ چنانچه اموال غیر منقول و خانه مستغلات آقای عوض زاده انتقال به غیر یابد ایشان از عهده تمام دعاوی اداره کل مالیات و جرایم متعلق به آن برآید در اردیبهشت سال ۲۷ که مدت کمی به انقضای مهلت مقرر در ضمانت‌نامه مزبور باقی‌مانده بود آقای عبدالله طباطبایی رئیس وقت اداره درآمدهای مقطوع موفق می‌شود رأی بدوی از کمیسیون تشخیص نسبت به مالیات سنوات مزبور شرکت آسودان صادر نماید و بر اثر اعتراض وکیل مؤدعی به رأی مزبور پرونده امر به کمیسیون تجدید نظر ارسال و روز ۲۷- ۲- ۲۷ وقت رسیدگی معلوم می‌شود ولی در روز مزبور آقای باتمانقلیچ شرحی به وزارت دارایی عرض و مدت ضمانت خود را شش ماه تمدید می‌نماید و تقاضای رسیدگی دقیق‌تری می‌کند بر اثر وصول نامه مزبور کمیسیون تجدید نظر از رسیدگی خودداری می‌نماید و فردای آن روز هم رئیس اداره درآمدهای مقطوع تغیر سمت می‌یابد و دیگری بنده اسم نمی‌خواهم ببرم (شوشتری - چرا اسم نمی‌برید؟) آقای نصرت‌الله طلایی به جای او منصوب می‌شود. در تاریخ ۱۰- ۱۰- ۲۷ آقای باتمانقلیچ شرح دیگری به اداره درآمدهای مقطوع می‌نویسد و مدت ضمانت خود را یک ماه دیگر هم تمدید می‌کند و به این ترتیب مدت ضمانت ضامن معروض جمعاً تا تاریخ ۱۱- ۱۱- ۲۷ تمدید می‌گردد. باقی آن را نمی‌خوانم ولی به طور خلاصه شفاهاً عرض می‌کنم که یک شخصی بوده است به اسم ستراک عوض‌زاده چند میلیون تومان بدهکار بوده است به دولت یک شخصی می‌آید ضامنش می‌شود که هر وقت او از ایران برود در ظرف دو سال از عهده تمام دعاوی دولت برآید بعداً آن ضمانتش را تمدید می‌نماید و بالأخره آن شخص از ایران می‌رود و مدت ضمانت آقای ضامن منقضی می‌شود سه چهار میلیون تومان می‌خورد این یکی نیست بنده می‌توانم پانصد تا از این موضوع‌ها را ارائه بدهم (صحیح است) این پول‌ها است بروید بگیرید. عرض کنم باید یک مقدمه‌ای حالا عرض کنم یکی از وزرای دارایی سابق که متأسفانه بنده باز هم نمی‌خواهم اسمش را ببرم آمده بودند که مالیه را اصلاح بکنند و در نظر گرفت که دارایی تهران را پیشکاری بکند در حین اصلاحات مقدار زیادی پرونده‌های اشخاص بود که در دست اجرا بود یعنی محکوم شده بودند به حکم قطعی به ده هزار تومان و بیست هزار تومان و صد هزار تومان و یک میلیون تومان و ده میلیون تومان محکوم شده بودند که مالیات بدهند تمام اینها را بنده صورت دارم بعد وقتی که پیشکاری شد تمام این پرونده‌های محکوم شده و آنچه پرونده‌ای دیگری که مطرح بود از سی میلیون و چهل میلیون و پنجاه میلیون بعضی‌هایشان را بنده الان قرائت می‌کنم همه را ریختند توی گونی آقای شوشتری و گذاشتند کنار این پرونده‌ها الآن معلوم نیست کجا است ولی صورت اینها را اگر بخواهند من دارم ممکن است بدهم اینها را جمع کردم ۱۱۶ میلیون تومان شده است (شوشتری - بخوان جان من) (فرامرزی - صدای ایشان رساتر است بدهید بخوانند) صدای بنده را نشنیده‌اید حالا بنده یکی دو سطرش را می‌خوانم این پول‌ها را نمی‌گیرند آن وقت مال یک مسلمانی را می‌برند حراج می‌کنند پس از برقراری این شخص فلان می‌ریزند در اطاق این شخص که زود باش پرونده‌ها را تحویل بدهید البته مقصود از بین بردن پرونده‌های مورد نظر بوده است بر اثر فشار ۲۶۰ فقره پرونده بزرگ شهرستان‌ها که اکثر آنها مربوط به مقاطعه‌کاران بوده ۹۳ فقره مربوط به تهران را تحویل مالیه تهران می‌دهند مالیه تهران پیشکاری شد پرونده شهرستان‌ها چرا رفت این را استدعا می‌کنم آقای وزیر دارایی تحقیق بفرمایید اگر صحت دارد تأیید کنید و الّا تکذیب کنید و به عنوان این که این پرونده‌ها از حدود صلاحیت آنها خارج بوده اقدامی نمی‌کنند و سکوت می‌نمایند. از جمله این پرونده‌ها یکی پرونده بالاسان اوا کمیان پیمانکار سیمان راه‌آهن بوده که مبلغ بدهی مالیاتی او به طور مقطوع ۱۷۳۰۰۰ تومان تعیین شده در حالی که مالیات مقاطعه‌کاران به طور مقطوع اخذ می‌شود (صدرزاده - صدی پنج از ژ کل مقاطعه) ولی برای ما است مالی کردن این را به کمیسیون ارجاع می‌کنند در صورتی که نباید چنین بشود با این حال کمیسیون هم تأیید کرده و به مرحله اجرا که رسیده جزء این پرونده‌ها رفته معلوم نیست به کجا رفته و نابود شده است. یکی دیگر پرونده‌های مقاطعه‌کاران شرکت نفت است که اینها بابت هر تن بنزین و سایر مواد نفتی که حمل می‌کرده‌اند کرایه از شرکت نفت می‌گرفتند صورت این پیمانکاران در وزارت دارایی موجود است و طبق محاسباتی که شده این عده شصت، هفتاد میلیون ریال بدهکار می‌شوند در حالی که مالیات اینها به طور قطع و یقین معلوم شده یک اعتراضی از طرف رئیس آنها داده می‌شود که اینها پیمانکار نیستند و حق‌العمل‌کارند منظور این بود که نرخ مالیات را از میزان ثابتی که مقرر بوده بیاورند پایین. این موضوع به اداره مالیات مستقیم احاله می‌شود که رسیدگی کنند این اداره تأیید می‌کند که اینها پیمانکار هستند باید پرداخت بکنند مجدداً می‌رود به اداره کل حقوقی و کمیسیونی که در اداره کل حقوقی تشکیل می‌شود این کمیسیون نیز نظر اداره

مالیات را تأیید می‌کند و با این که در این کمیسیون رئیس اداره کل حقوقی و رئیس اداره مالیات مستقیم و یکی از مشاورین حقوقی شرکت داشته‌اند با این حال دستور داده‌اند دوباره در اداره کل مالیات مستقیم کمیسیونی از اعضای پایین و زیر دست مجدداً برای ماست‌مالی تشکیل شده با این حال بین این عده هم اختلاف نظر پیدا شده و بالأخره پرونده جزو پرونده‌هایی است که در گونی کرده‌اند و کنار انداخته‌اند. این یک مقدار از این پرونده‌ها. یک مطلب دیگر آقا شرکت پیوندی است اولاً بنده با این اداره جلیله ساختمان وزارت دارایی مخالفم اگر چه حالا یک شخص بسیار شریفی آقای استوان رئیسش است چون ایشان را از موقعی که در مازندران رئیس املاک بودند می‌شناسم و می‌دانم مرد خوبی هستند ولی اساساً اداره ساختمان وزارت دارایی یعنی چه؟ بنده الان اینجا با مدارک ثابت می‌کنم که رؤسای ساختمان خودشان شرکت‌هایی داشتند که اسم شرکت‌ها را می‌برم و سالی ده میلیون که بودجه این اداره است داده‌اند به ساختمان‌هایی که خودشان شرکت داشته‌اند یکی از اینها شرکت سیوندی بود، بنده آقای وزیر دارایی برای شما درست می‌کنم اینها را بگیرید تا خزانه دولت پر شود از جمله قراردادی برای تأسیسات حرارت مرکزی وزارت دارایی در سال ۱۳۲۶ با شرکت سیوند به مبلغ هفتاد هزار لیره، ۵۶۵ هزار دلار منعقد کردند و ۱۳ میلیون ریال و ۱۴۰۶۰۰۰ ریال نیز بعداً برای تفاوت جنس کالا اضافه کردند بعداً چون خزانه‌داری کل دلار موجود نداشته مقرر می‌شود طبق نرخ رسمی هر چهار دلار یک لیره پرداخت گردد و با این که انجام این عمل طبق تقاضای مقاطعه‌کار صورت گرفته و اعتبار دلاری به لیره تسعیر شده بود معذلک مقاطعه‌کار به علت ترقی نرخ دلار بعد از مدتی تقاضای تفاوت آن را می‌کند و جریان امر از طرف اداره کل ساختمان گزارش می‌شود و آقای وارسته دستور می‌دهند کمیسیونی در این زمینه تشکیل شود و به مطالب پیمانکار رسیدگی نمایند در زمان آقای دکتر نصر از اجرای این دستور خودداری و به جای تشکیل کمیسیون عالی پرونده امر به اداره حقوقی احاله می‌گردد از اداره حقوقی نظر موافق داده شده در صورتی که اصولاً این عمل تبدیل به موجب تقاضای خود پیمانکار بوده و با موافقت او صورت گرفته مع‌الوصف حکمی صادر می‌شود و مبلغ شش میلیون و نود و هفت هزار تومان (شوشتری -شصت و دو هزار لیره) مابه‌التفاوت به شرکت سیوند تأدیه می‌شود. بنده صورتش را دارم این قبیل چیزها است که بنده می‌گویم بودجه مملکت را می‌شود نصف کرد یکی از آقایان از لژ مطبوعات نوشته‌ای درباره سوءاستفاده در وزارت دارایی یک پرونده‌ای هست مربوط به معادن سرب انارک که مستأجر در سال قبل سالی ۸۰۰ تومان اجاره کرده در این مدت چندین میلیون تومان سرب فروخته دیگری حاضر شده است که دو میلیون و ششصد هزار تومان او اکنون هم سه سال است که دیناری اجازه نداده است و مستأجر اجاره کند بنده از این چیزها زیاد دارم این که از لژ مطبوعات داده‌اند (مکرم- مبالغه‌آمیز بوده است) بنده اظهاری ندارم از لژ مطبوعات داده‌اند بنده اینجا عرض کردم که باید این بنگاه‌های مستقلی که تابع وزارت دارایی هستند یعنی شرکت بیمه بانک رهنی باز هم بنده اینجا عرض می‌کنم بنده با رؤسای‌شان هیچ کاری ندارم نه به بانک رهنی نه به شرکت بیمه بنده یک مطلب اصولی عرض می‌کنم اینها باید منحل شود اینها برای این است که یک عده اشخاصی که ندارند با بنده رفیقند با آقا دوستند بروند آنجا عضو بشوند برای این است (شوشتری - مثل شرکت فرش) بله مثل شرکت فرش خدا رحم کند به شرکت فرش که من نمی‌دانم در سه سال دیگر چه در می‌آید فقط برای یک عده اشخاص متنفذ و آنهایی که دست داشته باشد با مأمورین آنجا در شرکت بیمه پرونده‌های عجیب و غریبی است که ساخته‌اند و بعد پول‌های عجیبی برده‌اند بنده اینجا سه چهار پرونده را اشاره می‌کنم و چون می‌ترسم وقت تمام شود بقیه را می‌گذارم برای وقت دیگر پرونده‌های ساختگی موجود نمونه‌اش این است.

در وجه آقای مرعشی بابت آتش‌سوزی چهارصد هزار ریال در وجه روزنامه آیین‌اسلام بابت آتش‌سوزی سیصد هزار ریال در وجه لاری بابت آتش‌سوزی سیصد و پنجاه هزار ریال در وجه شرکت سوفار دو میلیون و ششصد و شصت هزار ریال در وجه اسکویی یکصد و ده هزار ریال در وجه عیسی اف دو میلیون و پانصد هزار ریال و صدها پرونده‌های دیگر از این قبیل مانند پرونده یخچال حق‌شناس مدیر شرکت ایران سوئد (شوشتری - آن هم لابد یخ‌هایش آتش گرفته بوده) و همچنین پرونده بیمه زندگی رودلف السلر آلمانی که حیف و میل‌هایی در این پرونده‌ها شده- یک دستگاه دوربین عکاسی خریده‌اند مبلغ هزار و دویست تومان نمی‌دانم این را برای چه خریده‌اند؟ (صاحب‌جمع- برای این که عکس حریق بردارند) حالا در شرکت بیمه یا این قبیل مؤسسات و شرکت‌ها چه مخارجاتی چه اتومبیل‌هایی چه بساط‌هایی هست بنده کاری ندارم افراد شریف هستند افراد مصرف هم هستند.

رئیس - آقای اسلامی وقتتان تمام شده است.

یکی از نمایندگان - بفرمایید آقای اسلامی

رئیس- کی گفت بفرمایید؟ وقت ایشان تمام شده است.

اسلامی - سه دقیقه فرمودید هست.

رئیس - گفتم دو دقیقه هم گذشته است.

اسلامی - بنده مطالب بسیار زیادی دارم راجع به این پرونده‌هایی که در دست اجرا بوده است آقای شوشتری بنده چند تایش را می‌خوانم آن وقت می‌فهمید آقایان در اداره مالیات مستقیم چه خبر است عبدالسوار قدوری و داود گلستان‌زاده ۳۳۷۲۲۹۴ ریال اینها پرونده‌های قطعی است بروید بگیرید این پرونده‌ها را ریخته‌اند در گونی آبرام کوران ۲۹۳۱۳۰۸ ریال خیلی هست حالا بنده از این صفحه بیش‌تر نمی‌خوانم آقای شموئیل زاه ۱۹۳۵۵۱۴ ریال مهمانخانه پالاس ۱۹۰۰۰۰۰ ریال ذبیح‌الله ملک‌پور ۱۳۶۴۶۸۶ (ارباب- آقا این آدم که چندین سال است جواب مردم را نمی‌تواند بدهد بنده اطلاع دارم) (قاسم فولادوند- آقای وزیر دارایی دستور داده‌اند که صورت را تنظیم کنند) بنده هم همین تقاضا را دارم آکسام مکیسیان ۶۰۳۸۹۳۱ ریال از این ارقام زیاد است بنده حالا نمی‌خواهم بخوانم اسم خیلی‌ها این تو هست بنده انشاء‌الله یک فرصت دیگری که شد مطالبی که دارم اینجا به عرض می‌رسانم حالا فرصت نشده که راجع به اداره کل ساختمان و سوء‌استفاده‌هایی که آنجا می‌شود عرض کنم (قاسم فولادوند - به آقای وزیر دارایی لطف کنید) ایشان از روزی که وزیر دارایی شدند شفاهاً هم بنده به ایشان عرض کردم.

رئیس - آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - جناب آقای اسلامی‌در ضمن بیانات‌شان اشاره فرمودند و مطالبی فرمودند که بنده لازم می‌دانم برای روشن شدن ذهن آقایان محترم توضیحاتی به عرض برسانم اولاً راجع به حکمیت می‌خواستم عرض کنم که بنده از کسانی هستم روی تجربیاتی که دارم همیشه کارهایی که به حکمیت رجوع شده است بنده دیده‌ام که صد در صد به ضرر دولت تمام شده است به همین جهت از روزی که مشغول کار شده‌ام دستور دادم مادام که بنده متصدی این خدمت هستم اصلاً چنین پیشنهادی را برای بنده نیاورند (احسنت) و مادامی‌که در این خدمت باشم محال است که موافقت کنم با چنین پیشنهادی (یکی از نمایندگان - این دستور هم لغو شود) دستور در صورتی است که موافقت وزارت دارایی فراهم باشد وقتی بنده موافق نباشم چطور اجرا می‌شود؟ نظر بنده اصولاً این است در کلیه اموری که جنبه حقوقی و قضایی دارد جز مقام صلاحیت‌دار قضایی هیچ مقامی شایستگی و صلاحیت ندارد که در آن امر دخالت کند (احسنت- صحیح است) چنانچه در مورد اراضی سیلو که مورد علاقه آقای اسلامی هم بوده و چند روز پیش تشریف آوردند و فرمودند که این دوسیه‌ای که ساخته شده است بنده به اتمام برسانم بنده عرض کردم پرونده باید برود در داد گستری هر طور که در آنجا نظر دادند رفتار شود اما راجع به مسائل مالیاتی خیال می‌کنم که کار مهمی را انجام نداده باشند برای این که بنده خودم می‌دانم که در دستگاه وصول پرونده‌های زیادی جمع‌آوری شده است که هنوز تعقیب نشده و آن طور که باید موفق به وصول مطالبات دولت نشده‌اند آقایان محترم استحضار دارند که بنده یک شخصی را در رأس آن قسمت گذاشته‌ام که در تقوا و دقت و مراقبت در وزارت دارایی بی‌نظیر است و آن آقای ایمانی است اولین دستور بنده که صورت جامعی از کلیه بقایای مالیاتی تهیه کنند و با کمال جدیت اقدام به وصول بدهی اشخاص بکنند این پرونده‌هایی که آقا فرمودند روی همان دستوری است که خود بنده دادم و تنظیم شده است و بعداً هم نتیجه‌اش را ملاحظه خواهید فرمود تا دینار آخرش وصول خواهد شد اما این پرونده‌هایی که اسم بردید همه مشمول این نظر است همه تعقیب می‌شود و نتیجه به اطلاع آقایان می‌رسد گمان می‌کنم که اگر در پشت تریبون هم نمی‌فرمودند صورتش را برای بنده می‌فرستادند همین اقدام که حالا عرض کردم به عمل می‌آمد و منظور ایشان عملی می‌شد اما راجع به یک دوازدهم لازم است که توضیح عرض کنم اجازه می‌فرمایید.

رئیس - بفرمایید

وزیر دارایی - موضوع یک دوازدهم بنده می‌خواستم عرض کنم که این یک امر تازه‌ای نیست که دولت فعلی مبتکر آن باشد چندین سال است که مجلس شورای ملی با این عنوان آشنا هستند اگر در سال‌های سابق یک موردی برای تأمل و اعتراض بود فعلا گمان می‌کنم که دیگر موردی برای آن نباشد

چون بودجه را پس گرفته‌ایم برای این که تعدیلی در آن بکنیم و البته سعی و اهتمام می‌کنیم که در اسرع ما بودجه را تقدیم مجلس شورای ملی کنیم بنابراین اگر چنانچه بودجه را هم نگرفته بودیم باز احتیاج داشتیم که این لایحه یک دوازدهم را بیاوریم چون تصویب بودجه دو دو سه روز ممکن نبود که انجام بشود بنابراین تمنا و استدعای بنده این است که چون ماه تمام شده است و کارمندان اقلب دچار عسرت و سختی هستند زودتر تصویب بفرمایید که در پرداخت حقوق آقایان تأخیری نشود.

اسلامی - بنده به موجب ماده ۹۰ یک عرضی دارم.

رئیس - ایشان که صحبتی نکردند

اسلامی - یک پرونده‌ای فرمودند که مورد علاقه بنده است خواستم توضیحی عرض کنم.

رئیس - بفرمایید.

اسلامی - بنده خیلی خوش‌وقتم که در این دوره نمایندگی هیچ وقت مراجعات مشروع یا نامشروع مطلقاً نداشتم (صحیح است) بنده اینجا در موقعی که آقای نجم‌الملک وزیر دارایی بودند بعد هم که افتاده بودند از ایشان ذکر خیر کردم از ایشان بپرسید بنده یک دفعه هم نرفتم وزارت دارایی خدمت ایشان بپرسید ازشان بپرسید اما آقای وارسته اینجا چون بنده یک اشاره‌ای به پرونده مرحوم سپهسالار کردم ایشان خواستند یک بی‌مرحمتی بکنند فرمودند پرونده‌ای که مورد علاقه بنده بود برای این که سوءتفاهمی‌ایجاد نشود بنده چون حق دارم از نظر نظامنامه‌ای استدعا کردم که به بنده اجازه بدهند چون یک شخصی هم یک کاغذهایی بین آقایان نمایندگان منتشر کرده و بین بعضی از دوستان هم ایجاد سوءتفاهم شده بنده استدعا می‌کنم ‏

توجه بفرمایید بنده اینجا خودم چند مرتبه عرض کردم که دولت باید نمونه و سرمشق باشد و برای سایر مردم بنده اگر آمدم خانه یا زمین جناب آقای دکتر هدایتی را که سند مالکیت دارند بردم و تصویب کردم در صورتی که ۱۶ سال در تصرف ایشان بوده است، ۱۶ سال است سند مالکیت دارند و آن وقت به بنده خواهند گفت و آقای فرامرزی هم در کیهان می‌نویسد که عباس اسلامی شخص معتمدی است. نمی‌نویسند آقا؟ (فرامرزی - تا هم فراکسیون هستیم خیر) (خنده نمایندگان) ولی وقتی که دولت که مظهر و سمبل اخلاق باید باشد بیاید اراضی مردم را غاصبانه تصرف کند و ساختمان سیلو و گمرک بسازد و انکار نداشته باشد و تصدیق هم بکند در مالکیت و در تصرف اگر بنده وکیل نیایم از آن دفاع نکنم که نمی‌شود پس برای چه وکیل شده‌ام. بنده دعوایی کشکی که اقامه نکرده‌ام که به حکمیت حسن‌علی‌جعفر مراجعه شود بنده خودم مخالفم با حکمیت ولی وقتی که وزارت دارایی (به شخص شما که نمی‌شود گفت شما سوء‌استفاده کرده‌اید) دزدی می‌کنید وقتی که پرونده را خواندید و دیدید که ۱۶ سال در اراضی مردم بوده‌اند و آنها سند مالکیت دارند انکار ندارید تمام مراجع رسیدگی کرده‌اند. دادگاه آمده حکم داده همه این کارها شده و باید مطابق قانون مدنی شما ساختمان‌ها را خراب بکنید و اراضی را بدهید به صاحبانش یا این که رضایت او را فراهم کنید آقای دکتر معظمی استاد حقوق این طور نیست؟ مطابق قانون مدنی باید آقایان پس بدهید قانونی در سال ۱۳۱۶ در مجلس شورای ملی گذشت که اراضی که زیر راه‌آهن رفته دولت باید قیمت اراضی را با نرخ روز تصرف بپردازد با مقداری خسارت دیرکرد ولی دیگر قانون نگذاشته است که بنده، دولت، حسن، تقی اراضی مردم را ببریم و پولش را ندهیم. اگر کم و زیاد است بفرستید دادگستری کارشناس رسیدگی بکند بنده اگر آمدم پیش آقا توصیه کردم عرض کردم که جنابعالی که مردم با شهامتی هستید پرونده را به عمر و وزید ندهید و خودتان بخوانید اگر کسی حق مسلم دارد، سند مالکیت دارد پشت این تریبون بیایید بگویید و بفرستید به دادگستری و اما راجع به این پرونده بنده دفاع از این شخص می‌کنم البته از نظر آشنایی که دارم و پرونده را بخوانید ببینید که در یک کار یک بیچاره‌ای را دولت ۱۶ سال است معطل می‌کند ولی در این قبیل کارهایی که بنده دارم و حتی وزیر دارایی وقت یا معاون وزارت دارایی وقت یا مدیر کل وقت شریک باشد و چه خیانت‌ها می‌کنید بنده البته به آقا توصیه می‌کنم باز هم خواهم کرد اگر هم رسیدگی نکنید پرونده آن را هم می‌آورم اینجا که آقایان روشن بشوند که بنده از یک شخص ضعیفی دفاع کردم و هیچ منافع شخصی ندارم. ‏

رئیس - آقای آزاد

آزاد - بنده اسم خود را در لایحه موافق مشروط نوشتم. موافق هستم برای این که معتقدم حقوق کارمندان دولت باید زودتر پرداخت بشود (صحیح است) و شرطی هم در آنجا کردم که این شرط من عبارت از این است که جناب آقای وزیر دارایی بودجه را زودتر بیاورند به مجلس که تصویب بشود (فرهودی - با تعادل حقیقی) برای این که در سال گذشته دیدم ما که هزار میلیون تومان بلکه بیشتر پول این مملکت را دادیم و خرج کردند و آقایان نمایندگان نتوانستند درباره بودجه مملکتی اظهار نظر کنند و نه دولت توانست آن طوری که باید از این پول استفاده بکند. آخر ماه یک دوازدهم یا دو دوازدهم آوردند و بعد هم تصویب شد و هیچ معلوم نشد چطور شد. بنده می‌خواستم عرض کنم که تا به حال در این دو دوره که بنده در مجلس بودم در کمیسیون بودجه عضویت نداشتم ولی در کمیسیون برنامه بنده را انتخاب کردند و رفتم آنجا و می‌خواهم یک نکته را عوض کنم که چه تأثیر زیادی دارد که بودجه مملکتی زودتر تصویب بشود. وقتی که ما رفتیم به سازمان برنامه و صورت خواستیم، صورت درآمد و صورت مخارج را گفتند ۲۶۲ میلیون تومان ما خرج کردیم و درآمد داشتیم و همین مبلغ هم خرج کردیم صورت این مخارج و درآمد را خواستیم دیدیم در مقابل این مخارج چیزهای عجیب و غریبی نوشته‌اند ۴۱۲ اتومبیل در سازمان برنامه بود. اینها از صبح تا شام توی شهر می‌چرخیدند پول لاستیک و بنزین می‌دادند و پول خرج سفر یک طیاره هم داشت (یک نفر از نمایندگان - و خیلی چیزهای دیگر) و ۹۱ نفر خانم هم در آنجا هم ماشین‌نویس بود. البته حقوق آن خانم‌ها هم به درجات معین شده بود از هزار تومان بود تا سیصد و پنجاه تومان ما آمدیم اینجا گفتیم برای این که این طور نشود، چون بعضی وقت‌ها گزارش می‌دادند به ما که دولت دستور داده است که هفت هزار تومان سازمان برنامه را بدهند برای مخارج استانداری شمال یا مثلاً ماهی هزار و پانصد تومان خرج سفره استاندار را بدهند (یک نفر از نمایندگان - این برنامه هفت ساله بود؟) بلی، توجه بفرمایید، از برنامه هفت ساله بوده حالا اجازه بفرمایید بنده یک توضیحات بدهم. ما هم آمدیم گفتیم که برای این که این پول‌ها حیف و میل نشود بهتر این است که ما بنشینیم یک بودجه‌ای برای اینها تنظیم بکنیم که اینها حق نداشته باشند بیش از این بودجه کاری بکنند. آمدیم نشستیم. می‌توانیم به آقایان عرض بکنم که این کمیسیون برنامه هر روز جلسه داشت و یک روز نشد که اکثریت نباشد (صحیح است) و ما آمدیم نشستیم و بودجه تنظیم کردیم. تمام مخارج زاید و پول‌هایی که صرف تجمل و اینها می‌شد اینها همه را زدیم. گفتیم این پول سازمان برنامه را باید صرف عمران و آبادی کشور کرد بنابراین ما گفتیم که که اول رودخانه‌هایی که هست آب این رودخانه‌ها را بیندازند روی زمین و کشت کنند. بعد هم کارخانه وارد کنیم که اسباب کثرت سرمایه مملکت بشود. ملاحظه می‌فرمایید اینها اسباب ازدیاد سرمایه می‌شود هر قدر کارخانه توی مملکت باشد سرمایه مملکت زیادتر می‌شود. حالا ملاحظه بفرمایید راجع به کارخانه‌جات و سدها بنده می‌خوانم:

سد درودزن (مرودشت)- سدهای خراسان- سد دره‌رود شیران آذربایجان‏

سد زاینده‌رود برای جلوگیری از اتلاف آب در مرداب گاوخونی- آبیاری شوشتر سد منجیل و تثبیت بستر سفیدرود و تعبیه کانال‌ها- سد زرینه‌رود (میاندوآب) سد قشم- سد میناب- سد کارون- سد دره‌رود (دشت مغان) سد بار آبیاری لرستان- آبیاری فردوس و طبس- سد موند- سد شهر چای رضائیه سد جیرفت- چاه گروپی نائین و تأمین آب- آبیاری کمره- سد نماز ستاق- فیروزآباد نارس- آبیاری سبزوار- سد کمجانچم- سد کرج سد کرخه- سدهای میانگنکی و زهک- سد درودزن انحراف تونل سد کرج- سد زاینده‌رود- سد بمپور (فقیه‌زاده - فقط سد شاهرود مانده) ملاحظه بفرمایید ما هر جایی را توجه کردیم و دیدیم که یک رودخانه‌ای یک آبی برود آنجاهایی که سابقاً مطالعات داشتیم آمدیم آنها را تأمین کردیم و آنهایی را هم که مطالعه نداشتیم گفتیم که سد اینها را مطالعه کند بعد آمدیم سر کارخانه‌جات گفتیم آن چیزهایی را که ما می‌توانیم در مملکت تهیه کنیم و زیاد احتیاج به آن داریم اینها را در کارخانه وارد می‌کنیم برای این که وقتی کارخانه وارد کردیم دیگر ارز از مملکت خارج نمی‌شود ملاحظه کنید ما این کارخانه‌ها را گفتیم وارد کنند:

کارخانه د. د. ت (شوشتری- بهترین عمل همین کارخانه است) د. د. ت کارخانه گل گوگرد- کارخانه چای- کارخانه آمونیاک سوپر فسفات- اسید سولفوریک- کارخانه ریسندگی برای نائین- خرید چهار کارخانه قند چون گفتیم برای این که ما از نظر قند اینجا در زحمت هستیم سعی بکنیم که این قدر کارخانه وارد کنیم که احتیاجمان

را رفع بکند چهار کارخانه قند تأسیس سه کارخانه سیمان- خرید کارخانه مقره‌سازی و ظروف چینی- تأسیس کوره‌های کوک‌پزی- بعد در اینجا آقای دکتر معظمی فرمودند که چون در شهرستان‌ها داروخانه نیست و بعضی داروخانه‌ها هم که هست آنها گران می‌فروشند ما گفتیم از طرف سازمان برنامه یک داروخانه‌هایی درست شود که مردم به قیمت ارزان داروشان را بگیرند (یک نفر از نمایندگان - بسیار خوب فکری کردید) بعد راجع به موضوع مسلولین چون مسلولین زیادی در مملکت ما هست تصویب کردیم در بودجه که شش آسایشگاه در شمال و در شرق و در جنوب درست بشود که در هر ناحیه‌ای که مسلول هست همان جا معالجه بشود و در هر ناحیه‌ای که مسلولین دیده می‌شوند در همان نقطه هم معالجه بشوند.

بعد برای این که کسی نتواند از این پول‌ها سوء‌استفاده بکند به قول ما خراسانی‌ها آمدیم این را شش میخه‌اش کردیم برای این که اولاً یک تبصره‌ای آنجا گذاشتیم که از یک ماده به ماده دیگر نتوانند بروند تبصره این است

تبصره ۱ - انتقال وجوه از ماده‌ای به ماده دیگر ممنوع است و در موارد ضروری به پیشنهاد شورای عالی و مدیر عامل و هیئت نظارت و تصویب کمیسیون برنامه مجلس شورای ملی ممکن است اصلاح بودجه صادر شود. و گفتیم که به هیچ‌وجه من‌الوجوه حق نداشته باشند از این بودجه‌هایی که تعیین کردیم سوء‌استفاده بکنند به علاوه آقایان می‌دانند که در این مدتی که کمیسیون می‌شد برای شهرستان‌ها که منظور نظر واعظین قانون بود که برای شهرستان‌ها داده بشود ما آمدیم دویست میلیون تومان هم اختصاص دادیم به شهرستان‌ها و این شهرستان‌ها را تقسیم‌بندی کردیم بعد گفتیم مدیر عامل برنامه یا شورا برای این دویست میلیون تومان یک کمیسیونی تشکیل بدهند که با حضور آقایان نمایندگان هر محل این پول به مصرف برسد حالا می‌خواهند جلو آب را بگیرند، می‌خواهند برق بکشند می‌خواهند هر کاری بکنند این هیئت شورا و نظارت پول را بگیرند و با نظارت آقایان وکلا هم خرج بکنند (شوشتری - این را هم خاصه و خرجی می‌کنند) حالا ملاحظه بفرمایید ما از نقطه نظر بودجه آنها که لازم بود انجام دادیم آن وقت بقیه باز به نظر آقایان محترم است حالا آقای اسلامی آمدند اینجا یک چیزهایی فرمودند راجع به سوء‌استفاده‌هایی که شده است. آقایان هم همه فرمودند که آقای وزیر دارایی حسن‌نیت دارند ولی تا وقتی که اینها دنبال نشود واین دزدی‌ها و این تقلب‌ها جلوگیری نشود یک عاملی لازم دارد که دنبال این پرونده برود که حقیقتاً اگر این پرونده‌ها مخالف مصالح ملت تشکیل شده است عاملین آن را مجازات کند و الّا اگر دنبال این پرونده‌ها را نگیرند معلوم نمی‌شود پول‌هایی که به سازمان داده شده است کجا رفته است اگر آقایان نمایندگان محترم در قسمت حوزه انتخابیه خودشان تعقیب نکنند این پول‌ها تمام می‌شود و برنامه خراب می‌شود (حاذقی - اتومبیل‌ها چه شد آقا؟) اتومبیل‌ها را هم ما به هم زدیم بالأخره ما گفتیم از این اتومبیل‌ها بفروشید و یک عده‌اش را هم گفتیم بفرستید به وزارتخانه‌هایی که احتیاج به آن دارند و حالا مقدارش خیلی کم است.

یک موضوع دیگری را می‌خواستم عرض کنم راجع به سازمان برنامه وقتی صورت مستخدمین را آوردند دیدیم که چند نفر مستخدم خارجی هستند چند نفر از اینها انگلیسی بودند. بعد برای ما گزارش دادند که بعضی از اینها مأمورین سیاست خارجی هستند و اینجا آمده‌اند که از سازمان برنامه پول بگیرند ما گفتیم که اینها را به خدمتشان خاتمه می‌دهند در آخرین جلسه‌ای که داشتیم گفتیم چون احتیاجی به وجود اینها نیست باید آنها را از آنجا خارجشان کنیم مخصوصاً یکی از اینها مستشار آمار بود در سازمان برنامه گفتیم که اولاً سازمان برنامه اداره آمار لازم ندارد. بعد گفتند او را بفرستید به اداره آمار بنده رفتم از رئیس اداره آمار پرسیدم که این آقای دکتر جان لویی که گفتید این اطلاعاتی راجع به آمار دارد یا نه؟ گفتند نه ندارد و می‌آید از ما اطلاعاتی یاد می‌گیرد و بعد یک پیشنهادی کردیم که اینها را بفرستند به وزارتخانه‌های دیگر ولی بعد در آخرین جلسه کمیسیون که تشکیل شد خاتمه خدمت آنها را کمیسیون تصویب کرد و بعد هم ابلاغ کردیم به آقای رئیس مجلس ایشان هم ابلاغ کردند البته ما با این اعمالی که کردیم ممکن است یک تحریکاتی بر علیه کمیسیون بشود حالا این تحریکات از داخل باشد یا از خارج بنده کاری ندارم. مقصود این است که چون این بودجه سازمان برنامه تنظیم شده حالا به طور قطع بدانید که ما معتقد هستیم که این پول‌ها نفله نمی‌شود حالا اگر آقایان نظارت داشته باشند دیگر بهتر است حالا هم می‌خواهم به آقای وزیر دارایی تذکر بدهم که این بودجه را که آوردند و در کمیسیون بودجه و در مجلس مورد حلاجی واقع شده و هم کمیسیون نظریات خودش را اظهار کرد و هم دست دولت باز می‌شود و آن قسمتی که نظر خودش را در قسمت عمران و آبادی مملکت اعمال بکند و هم آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که وظیفه اولیه‌شان رسیدگی به بودجه مملکت است می‌توانند آنچه را که صلاح مملکت باشد اظهار نظر کنند و تصویب بشود و یک بودجه جامعی داشته باشیم و از آن استفاده بکنید مخصوصاً من که گفتم موافق مشروطه هستم شرطم این بود که جنابعالی برای ماه دیگر بودجه را بیاورید و نباید یک دوازدهم را بردارید بیاورید این تقاضای بنده بود (احسنت) (فرهودی - مذاکرات کافی است آقا) بنده یک دو موضوع دیگر هم دارم می‌خواهم عرض کنم حضورتان. یک موضوعی که بنده می‌خواهم به عرض جناب آقای وزیر دارایی برسانم نامه اتحادیه اصناف و بازرگانان است شکایتی کرده‌اند که بنده می‌خوانم

«اوضاع این کشور به اندازه‌ای رقت‌بار شده است که هر کس به نفع خودش تمام قوانین را زیر پا گذارده و اخذ مالیات و غیره می‌نمایند تغییر کارت بازرگانی طبق مقررات از وظایف اشخاص ولی اخذ مبلغ ششصد ریال به نام تمدید کارت جهت اطاق بازرگانی و یکصد و پنجاه ریال بابت حق اشتراک مجله عصر اقتصاد بی‌اساس که اگر مردم مایل بودند خودشان قبول اشتراک می‌نمودند که الزامی‌شده است به چه مجوز و از روی چه منطق و برای کدام مصرف ضروری و با چه نفوذ علمی‌شده است. وزارت اقتصاد ملی نباید به زیان جامعه اجازه بدهد تا دیگران از قوه او سوء‌استفاده نموده و برخلاف افکار شصت هزار نفر بازرگانان تهران به اجبار از آنها اخذ وجوه بنمایند، بنا به مراتب بالا و شکایاتی که رسیده و طبق قوانین موضوعه اتحادیه اصناف و بازرگانان تهران به منظور حفظ حقوق جامعه دستور سریع موقوف شدن اخذ وجوه مذکور و آگهی آن جهت اطلاع عموم را تقاضا می‌نماید یکی این قضیه است که برخلاف اصول گویا از بازرگانان تهران پول می‌گیرند و یک موضوع دیگر هم این است که آقای رزم‌آرا وقتی که نخست وزیر شدند یک اداره درست کردند به نام اداره تعاون عمومی و یک عده زیادی از مردم توی بازار و توی خیابان‌ها که بودند از همه برداشتند و بردند آن تو و قرار گذاشتند که این اتوبوس‌ها و تاکسی‌ها هر ۱۵ روز یک دفعه بروند معاینه بکنند و هر دفعه که می‌روند آنجا ۱۵ تومان از آنها می‌گیرند، ماهی سی تومان از آنها می‌گیرند و این یک پولی است که برخلاف قانون می‌گیرند و خواهش می‌کنم از جناب آقای وزیر دارایی که توجه بنمایند یک کاغذی هم آقای آیت‌الله تقوی شیرازی به بنده نوشته‌اند در آنجا تذکر داده‌اند که بایستی تقاضا بکنم که مجلس شورای ملی زن‌ها را از ادارات خارج بکند یعنی یک توجهی بکند که زن‌ها

از ادارات خارج بشوند و راجع به مکسرات هم یک تذکری داده‌اند که مجلس شورای ملی قانون مکسرات را گذرانده‌اند زودتر این را تصویب بکنند که انشاء‌الله هر چه زودتر این سهم زودتر این سهم قاتل از بین مردم برداشته شود.

رئیس - یک پیشنهادی مبنی بر کفایت مذاکرات از آقای ملک‌مدنی رسیده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مذاکرات کافی است.

رئیس - آقای حاذقی و آقای ارباب هم در همین زمینه پیشنهاد داده‌اند. آقای ملک‌مدنی

اردلان - در آیین‌نامه نوشته شده است یک مخالف و یک موافق بیش‌تر نمی‌توانند صحبت کنند.

ملک‌مدنی - عرض کنم آقایان هم توجه دارند که مجلس شورای ملی باید در سال نو یک قدری کار بیش‌تر بکند بنده تذکر می‌دهم آقایان را به این که از جلسات هم یک آماری همان طور که الان اینجا صحبت شد برای سازمان برنامه و جناب آقای آزاد الان صحبت کردند و خوب است جناب آقای رئیس یک آماری از کار جلسات داشته باشند و یک تابلویی بنویسند که آمار کار مجلس را ما معلوم بکنیم. مجلس باید راندمان داشته باشد و همه‌اش به حرف نباید بگذرد (صحیح است) برای هر جلسه مجلس مبلغ زیادی پول خرج می‌شود معایب را هم همه‌مان می‌دانیم دولت را هم اگر انتظار داشته باشیم که کار کند باید مجال به او بدهیم که برود کار کند پرونده‌هایی که هست مخصوصاً آنهایی که آقای اسلامی به دولت تذکر و سایر اطلاعات دیگر اینها باید رسیدگی کنند و بودجه هم باید با دقت تهیه کند و تقدیم کند.

بنده اعتقادم این است که این سال نو را شعارمان این باشد که یک قدری کم‌تر حرف بزنیم و بیش‌تر کار کنیم همین طور که در سال گذشته خوشبختانه بهترین قدم را مجلس شورای ملی برداشت و باعث افتخار مجلس است که یکی از بزرگ‌ترین کارهایی که برای خیر مملکت و صلاح جامعه لازم بود اقدام کرد و آن موضوع ملی کردن صنعت نفت بود حالا هم ما یک کار اساسی داریم و آن مسئله بودجه است بنده جلسه پیش هم عرض کردم جناب آقای وزیر دارایی هم مهیا هستند و ما فرصت بدهیم که آقای وزیر دارایی مطالعات‌شان را بکنند و یک بودجه‌ای

که تعادل داشته باشد هر چه زودتر بیاورند که بلکه ما در ماه اردیبهشت بتوانیم روز و شب کار کنیم و بودجه را بگذرانیم و از شر این یک دوازدهم خلاص کنیم مملکت را که تمام این معایب و مفاسد نتیجه یک دوازدهم است و اگر بودجه تفصیلی از مجلس بگذارد خیال می‌کنم که جلوگیری از خیلی از حیف و میل‌ها می‌شود این است که بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات را دارم و گمان می‌کنم که آقایان هم همه موافقت: دارند که مذاکرات کافی است و بایستی یک دوازدهم تصویب بشود و حقوق آن اشخاصی که انتظار دارند از روز اول اردیبهشت است باید هر چه زودتر داده بشود یک مطلب دیگری هم می‌خواستم به جناب آقای وزیر دارایی تذکر بدهم و آن موضوع تسجیل اسناد و تصویب دیوان محاسبات است (صحیح است) آن عملی که در زمان مرحوم داور شد این موضوع تسجیل از بین رفت خود جنابعالی از هر کسی بهتر واردید که این دستگاه را اساساً فلج کرده از کار انداخته بنده اعتقادم این است که جنابعالی یکی از این کارهایتان این باشد که یک لایحه قبلاً داده شده یا آن لایحه را تأیید کنید و تقویت کنید با یک لایحه دیگری تقدیم بکنید که هیچ مخارجی بدون تسجیل قبلی پرداخت نشود و اگر چه مجلس برای این است که اگر یک اعتباری مورد ندارد رد کند ولی وقتی که یک اعتباری پرداخته شد بعد یک اوراقی را بیاورند که شما رسیدگی کنید دیگر آن وقت فایده ندارد و آن نتیجه مطلوبه حاصل نمی‌شود خواستم این تذکر را بدهم که مورد توجه جنابعالی قرار بگیرد.

رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنده مخالفم با کفایت مذاکرات فقط تذکر چند موضوع است که جناب آقای وارسته توجه بفرمایند این معنی را بیش از همه علاقمند باشید هر کس روی سرمایه‌اش خرج بکند می‌تواند زندگانیش را در آخر سال یا در آخر عمر به طور آبرومند به مردم تحویل بدهد ما سال گذشته هی یک دوازدهم تصویب کردیم یک دوازدهم تصویب کردیم به عقیده من سرمایه بدبختی‌های ما همان است و مجلس شورای ملی که تشکیل می‌شود وکلای مجلس، نمایندگان محترم هیئت دولت وزیر دارایی هر کس باید باشد هیچ کار بکند باید بیاید فقط و فقط بودجه را معین بکند تا میزان تکلیف هر کس معین بشود سوابق هر کسی معلوم بشود که چقدر سرمایه دارد سال گذشته به شهرستان گرگان یک میلیون تومان برای آسفالت آنجا سهم معین کردند هی توی بودجه یک دوازدهم رفت و عملی نشد حالا امسال هم همین طور بلاتکلیف و سرگردان آنجا مانده‌اند و زیان وارد شده است همان طوری که آقای آزاد گفتند از این قلم در می‌آید به قلم دیگر و این یک وضعیت آشفته‌ای است هم مردم نگرانند هم نسبت به وکلاشان حسن ظن ندارند خیال می‌کنند وکیل دروغ می‌گوید هم نسبت به دولت من روزی بیست و یک شاهی پدرم برای مخارج تحصیلی من قرار گذاشته بود به سر جدم ۲۱ شاهی سه تا دکان بود روزی هفت شاهی هر کدام کرایه‌اش بود گفت همین است این بیست و یک شاهی را باید بگیری برای کتاب و مشق و درس و لباس و یک شاهی هم علاوه نمی‌دهم، من هم برای همان رفتم و مخارج خود را معین کردم حالا هم این کارمندان دولت بیچاره‌ها همه سرگردانند همه دست به دهنند همه پریشانند جناب آقای وارسته آقایان نمایندگان والله بالله به هر عملی غیر از بودجه اگر دست بزنید به ضرر خودتان است (صحیح است) بنشینید الان این را امروز ما رأی می‌دهیم و مذاکرات هم کافی باشد اما سر جدم اگر یک دوازدهم دیگر بیاید به مجلس ما رأی نمی‌دهیم. ‏

فرهودی - آقا یک دوازدهم کفایت مذاکرات ندارند یک موافق و یک مخالف که صحبت کردند تمام است الان این کاری ندارد اعلام بفرمایید به سنا برود آقای شوشتری هم مخالفت خودشان را پس می‌گیرند؟

شوشتری - پس گرفتم، اطاعت می‌کنم.

رئیس - اگر پس می‌گیرند مذاکرت ادامه پیدا می‌کند موضوعی پیش آمده آقایان توجه بفرمایید سابق بر این که یک دوازدهم مطرح بود پیشنهادات مطرح نمی‌شود و همین طور عمل می‌شد حالا به استناد ماده ۱۳۸ بعضی از آقایان می‌گویند که در موقعی پیشنهاد را نمی‌شود قبول کرد که بودجه مطرح باشد و اگر یک دوازدهم مستقلاً پیشنهاد شده باشد نمایندگان می‌توانند که پیشنهاداتی تقدیم کنند اما حالا این ماده ۱۳۸ قرائت می‌شود ماده ۱۴۵ هم قرائت می‌شود تا توجه بکنید که چطور باید عمل بشود. سابقاً که قبول نشده است حالا این دو ماده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۱۳۸ - وقتی لایحه بودجه در مجلس مطرح شد جلسات مجلس بلاانقطاع هر روز هفته غیر از جمعه و دوشنبه و ایام تعطیلات رسمی متوالیاً روزی حداقل مدت پنج ساعت منعقد می‌گردد و تا موقعی کشور و مذاکره پایان نیافته و رأی مجلس اخذ نشده است از دستور خارج نمی‌شود و هیچ لایحه دیگر یا طرح و یا استیضاح نمی‌تواند مطرح شود مگر لایحه دوازدهم بودجه در صورت ضرورت هیچ گونه پیشنهاد یا تبصره یا ماده الحاقیه چه در حین تقدیم از طرف دولت و چه در موقع مذاکرات از طرف نمایندگان راجع به دوازدهم بودجه مجاز نخواهد بود و موقع طرح آن هم بعد از توضیحات مختصر پیشنهاد کننده و جواب مختصر یک نفر مخالف اخذ رأی به عمل خواهد آمد.

تبصره - اگر مطالب خیلی فوری و فوتی اعم از لوایح و طرح‌های دو فوری و غیره پیش آید که تأخیر آن موجب زیان جبران‌ناپذیری باشد در این صورت در آخر جلسه موضوع مطرح و موقعی برای طرح و تصویب آن اضافه بر روزهایی که برای طرح بودجه تعیین شده معین می‌شود.

ماده ۱۴۵ - در لوایح و طرح‌های یک فوری به جز دوازدهم بودجه هر اصلاح یا ماده الحاقیه که در ضمن مباحثات پیشنهاد گردد باید دلایل آن به طور اختصار از طرف پیشنهاد دهنده بیان شود و اگر مخالفی باشد مخالف نیز نظر خود را به اختصار اظهار کند و پس از اظهار نظر مخبر کمیسیون یا وزیر قائم مقام او نسبت به آن اصلاح یا ماده الحاقیه اخذ رأی به عمل می‌آید و در صورت قابل توجه شدن ضمیمه لایحه می‌گردد.

رئیس - مقصود این است که در این ماده ۱۴۵ دوازدهم بودجه را مستثنا کرده و می‌گوید در دوازدهم پیشنهادها را نمی‌شود قبول کرد و به این ترتیب گمان نمی‌کنم نمی‌شود پیشنهادی قبول کرد.

اسلامی - آن هم مربوط بود به موقعی که بودجه مطرح باشد.

رئیس - ماده دیگر هم همین طور پیشنهاد کرده و همین طور هم سابقه دارد عمل شده.

امامی‌اهری - در اینجا ماده ۱۳۸ صراحت دارد چون می‌گوید چه در موقع تقدیم از طرف دولت و چه از طرف نمایندگان.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - اینجا در مورد کارمندان منتقل از سازمان برنامه قید شده است که کارمندان رسمی و پایه‌دار (صحیح است) اینجا گمان می‌کنم که یک اشتباهی شده باشد یعنی همان گزارش کمیسیون به اینجا منتقل شده در صورتی که از سازمان برنامه اطلاع می‌دهند که اینها رسمی نیستند تمنا می‌کنم که آن جمله را اصلاح بفرمایید به طور کلی به جمله (به کارمندانی که منتقل می‌شوند) و رسمی و پایه‌دار لازم ندارد (صحیح است)

دکتر بقایی - این خودش پیشنهاد اصلاحی می‌شود.

رئیس - حالا به کفایت مذاکرات رأی می‌گیریم و بعد برای اظهار نظر می‌فرستیم به سنا.

دکتر معظمی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

دکتر معظمی - آقای وزیر دارایی دو نکته را تذکر دادند یکی کلمه رسمی و دیگر هم کلمه منتقل شده و می‌شوند که این طور می‌شود به وزارتخانه‌ها و ادارات منتقل شده و می‌شوند (صحیح است).

اسلامی - بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مطابق همین ماده ۱۳۸

رئیس - ماده ۱۳۸ را که خواندم. اولاً اگر اختلافی پیش بیاید در آیین‌نامه تشخیص با بنده است ثانیاً می‌بینم که همه آقایان نمایندگان هم موافقند. رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخواستند) تصویب شد. یک دوازدهم برای نظر مشورتی به سنا فرستاده می‌شود با این اصلاحی که به عمل آمده است.

۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس - عرض کنم فعلاً جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده روز سه‌شنبه و برای دستور هم دو سه کار داریم که یکی اهم است و همان موضوع کمیسیون‌ها است. بنده تقاضا می‌کنم آقایان مثل امروز اول وقت تشریف بیاورند، بعد هم اصلاح ماده ۲۰ مالیات بر درآمد و بعد انتخاب ناظر بانک.

(مجلس ۲۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت