بازدید علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی از یزد ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بازدید علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی از مشهد و شهرهای حاشیه کویر ۲۷ اردیبهشت تا ۱ خرداد ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی درگاه علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی

دکترای افتخاری و سایر نشان‌های تقدیم شده به علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی

برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی


ShahbanouFarahYazdOrdibehesht1350b.jpg
علیاحضرت شهبانو در فرودگاه یزد
علیاحضرت شهبانو در بازار یزد

بازدید علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی از یزد ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۵۰

ساعت ۹ و پانزده دقیقه بامداد ۱۸ اردیبهشت ماه علیاحضرت شهبانو رهسپار یزد شدند. در فرودگاه مهرآباد پایوران کشوری در آیین رسمی از علیاحضرت شهبانو پسواز کردند. در این سفر سرکار علیه بانو فریده دیبا، حسن زاهدی وزیر کشور، نصیر عصار معاون نخست وزیر و رییس سازمان اوقاف کشور، دکتر خطیبی مدیر عامل جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، سناتور محسن فروغی و محمدعلی رشتی نماینده یزد در مجلس شورای ملی در رکاب علیاحضرت شهبانو بودند.

در فرودگاه یزد از علیاحضرت شهبانو پیشباز رسمی انجام یافت. آنگاه علیاحضرت شهبانو از برابر نمایندگان طبقات مردم، سران و پایوران شهر یزد گذشتند و به ابراز مهر و شادمانی آنان پاسخ دادند. شهبانو پس از ورود به شهر یزد، از بنیاد یزد، نمایشگاه صنایع دستی یزد، مسجد جامع کویر، امامزاده جعفر، بازار شهر، آتشکده باستانی، بیمارستان شیر و خورشید سرخ و آموزشگاه بهیاری یزدفر بازدی فرمودند.

تشریف فرمایی علیاحضرت شهبانو به یزد بزرگترین رویداد این منطقه از کشور به شمار می‌رود. هزاران تن از اهالی یزد، بانوان و مردان و پیر و چوان با شاخه‌های گل در دست در مسیر شهبانو ایستاده بودند و مقدم علیاحضرت شهبانو را گلباران می‌نمودند. پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران بر سر مغازه‌ها و اماکن دولتی و خصوصی در اهتزاز بود و اهالی می‌خواستند به هر راهی که شده، همسر گرامی شاهنشاهشان را ببینند. علیاحضرت شهبانو در این سفر در هر بخش از بازدید برای بهبود زندگی و رفاه اهالی و بالا رفتن سطح زندگی مردم دستورهایی دادند. علیاحضرت شهبانو با استفاده از هر فرصتی با مردم به گفتگو می‌پرداختند و به درد دل‌ها و شکایت‌های آنها رسیدگی می‌فرمودند.


یزد شهری استثنایی

علیاحضرت از همان لحظه ورود، به بازدید از تاسیسات همگانی و آثار باستانی و کوچه و بازار شهر پرداختند و رو در رو با اهالی گفتگو فرمودند. این شیوه شهبانوی گرامی ماست که در بازدیدها می‌کوشند، گوشه‌های جامعه و زوایای زندگی مردم از نزدیک ببینند. بدین روی، سفرهای علیاحضرت شهبانو نه تنها سرچشمه و آورنده بهترین‌ها و خوبی‌ها برای شهرها و روستاهای ایران است، بلکه همواره خاطره‌ای دلپذیر و افتخارآمیز در یادواره مردم برجای می‌گذارد. این بار علیاحضرت شهبانو با شهری آشنا می‌شوند که از بسیاری جهت‌ها ویژگی‌های بی همانند و گیرایی دارد. یزد شهرستانی است در کناره کویر که آب و هوای آن بسیار از شرایط کویر متاثر است. یزد منبع‌های آب ناچیزی دارد و هوای خشک یزد با شن و غباری که از کویر بلند می‌شود و روی یزد می‌نشیند، پر گرد و غبار است. چنین شهری از گل و گیاه نیز بهره چندانی ندارد، با وجود این، شگفتا که بهترین باغبان‌های کشور ایران یزدی‌ها هستند.

اگر شهری به نام یزد در کناره کویر لوت پا بر جا مانده است، وام دار مردم شکیبا و سخت کوش و سازگار این شهر تاریخی است. مردمی که به شهر خود وابستگی بسیار دارند و اگر عمری از یزد دور اقتاده باشند، باز هم گویش بومی خود را از دست نمی‌دهند و کودکان خود را که دور از یزد به دنیا آمده باشند را با گویش یزدی آشنا می‌کنند و به آنان می‌آموزند. هم چنان که بازرگانان یزدی و سرمایه داران یزدی بهتر می‌دانند که اگر سرمایه‌ای در جای دیگری از دنیا به دست آورده‌اند را در یزد برای گسترش صنعت یا خدمات اجتماعی و عمرانی به کار اندازند. وجود چنین مردمی سبب شده است که یزد، بر سختی‌های برآمده از خشکی و کم آبی چیره شوند و سال‌های سال موقعیت خود را به عنوان یک شهر صنعتی محفوظ نگاه دارند. دیدار علیاحضرت شهبانو فرصت ویژه‌ای است برای مردم یزد که دیدگاه‌ها و مهر شهبانو برای پیشرفت کارها و برآوردن نیازهای یزد بهره مند گردند.


پس از نیم روز علیاحضرت شهبانو از صفاییه در نزدیکی یزد رفتند. این منطقه بسیار خوش آب و هواست که از سوی یکی از بازرگانان نیکوکار یزد آباد شده است. آقای صراف زاده هنگامی که شهبانو از صفاییه دیدن می‌کردند، یک قطعه ۲۰ هزار متری زمین پردرخت و یک میلیون ریال به پیشگاه شهبانو هدیه کرد و درخواست نمود علیاحضرت شهبانو از کارخانه نساجی جنوب که به وی تعلق دارد بازدید بفرمایند. در برابر کارخانه نیز باغ پردرختی است که آن را بازدید کنند. بدون برنامه از پیش نهاده، خودروی شهبانو در برابر باغ بازایستاد. سرایدار که هنوز خبر نداشت، در بسته باغ را گشود و شهبانو و همراهان به درون باغ رفتند. باغی زیبا با درخت‌های میوه فراوان بود. هنگامی که علیاحضرت شهبانو در جاده خاکی و پرخس و خاشاک باغ قدم می‌زدند، آقای صراف زاده به آگاهی علیاحضرت رساند که این باغ را به جای زمین پردرخت بیست هزار متری به پیشگاه علیاحضرت هدیه می‌کند.

علیاحضرت شهبانو از این همه صفا و محبت این بازرگان یزدی سپاسگزاری کردند و فرمودند:" امیدوارم این باغ برای مردم یزد مورد استفاده قرار گیرد و شهرداری آن را خوب نگهداری کند، در تهران چنین پارک زیبایی نیست. امیدوارم که عده کسانی که از آبادانی کارخانه و تاسیسات شما در یزد استفاده می‌کنند روز به روز بیشتر شود.

نمایشگاه صنایع دستی یزد

علیاحضرت شهبانو از نمایشگاه صنایع دستی یزد که از سوی مرکز صنایع دستی در فرمانداری یزد برگزار شده بود؛ دیدن کردند و هنگام بازدید از این نمایشگاه درباره شناساندن بیشتر صنایع دستی دستورهایی دادند. در این نمایشگاه پارچه‌های دستباف عشایری و شهری، کارهای سرامیک، ساخته شده‌ها از چرم، نقره و پوشاک محلی به تماشا گزارده شده بودند. علیاحضرت شهبانو هنگام بازدید از نمونه پارچه‌های دست باف به آقای معادی رییس مرکز صنایع دستی کشور دستور فرمودند از پارچه‌های دستباف کاتالوگ‌های فراهم شود، تا در بازاریابی بیشتر برای پارچه‌ها آسان تر شود. در این نمایشگاه مرتضی آقایی کاشی کار میبد یزد که برنده مدال طلای نمایشگاه صنایع دستی مونیخ بود به پیشگاه علیاحضرت شهبانو باریافت. این هنرمند با سرامیک طرح « پرنده و خورشید خانم » در میان هنرمندان هفتاد کشور گیتی جایگاه نخست را به دست آورد. هنگامی که علیاحضرت شهبانو مرتضی آقایی را مورد مهر خود قرار دادند از وی پرسیدند که چند سال است که او کار می‌کند؟ آقایی پاسخ داد که بیست سال است در این رشته کار می‌کند. شهبانو فرمودند که آیا به جوان ترها نیز یاد می‌دهید؟ آقایی خاموش ماند. به آگاهی معظم لها رسید که در میبد بیشتر کسانی که کاشی کاری می‌کنند، مسلول هستند و چون پنداشته می‌شد که به سبب کاشی کاری است که دچار بیماری سل شده‌اند، کمتر جوان‌ها به سراغ کار استادان رفته‌اند، اما با آزمایش‌هایی که انجام شده است و پیشرفت‌های علم پزشکی، ثابت شده است که در بیماری‌های ریوی کاشی کاری دیگر عواملی وجود داشته‌اند و به همین روی، کوشش می‌شود که کم کم جوان‌های میبد را به آموختن این هنر و حرفه برانگیخت.

پس از بازدید از نمایشگاه، علیاحضرت شهبانو از زایشگاه بهمن وابسته به جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و آموزشگاه بهیار مامایی این جمعیت در یزد دیدن کردند. در پهنه زایشگاه هموندان هیات مدیره جمعیت شیر و خورشید سرخ یزد به پیشگاه علیاحضرت شهبانو معرفی شدند و سپس مدیر عامل این جمعیت پس از خوش آمد گویی، درباره کارهای این جمعیت گزارش رسایی به آگاهی علیاحضرت شهبانو و همراهان رسانید. علیاحضرت شهبانو پس از توشیح دفتر یادبود زایشگاه فرمودند: شیر و خورشید سرخ همواره به کمک مردم ایران شتافته است و من امیدوارم این موسسه‌های مفید روز به روز گسترش یابند تا کمک‌ها و خدمات بیشتری به مردم بدهند. پس از پایان این بازدید، علایحضرت شهبانو رهسپار آتشکده یزدیان شدند.

در ورودی آتشکده رییس انجمن زرتشتیان یزد خوش آمد گفت و در بیاناتی چنین گفت: از پیشگاه علیاحضرت شهبانو استدعا دارد که در بازگشت به تهران مراتب شاهدوستی، میهن پرستی و جانباری زرتشتیان ایران را به آگاهی شاهنشاه آریامهر برسانند. سپس علیاحضرت شهبانو از شمار زرتشتیان یزد پرسیدند. به آگاهی رسید که میان پنج تا شش هزار تن می‌باشند. آنگاه بر پایه آیین کهن زرتشتیان برای ادای احترام، چند جوان زرتشتی گیاه آویش و زنان برگ « مورد » به پای زرتشتیان ریختند که نشانه والاترین احترام به میهمان و از میان بردن هر گونه گرفتاری و سختی است. در پایان بازدید علیاحضرت شهبانو دفتر آتشکده را توشیح کردند.

بازار یزد

بازار یزد چندان بزرگ نیست، اما بی گمان از ثروتمندترین بازارهای ایران است. پارچه‌های نفیس، قلمکارهای قدیمی، قالی‌های زیبا و سقف گنبدی بازار همه و همه زیباست. در نخستین مغازه نبش بازار هنگامی که علیاحضرت شهبانو به بازار تشریف فرما می‌شدند، پشمک آماده می‌شد، علیاحضرت شهبانو به درون این کارگاه رفتند و چند دقیقه‌ای با کارگران گفتگو کردند و از پشمکی که تازه آماده شده بود، نوش جان کردند. در بازار یزد از مغازه‌های گوناگون به ویژه آنها که پارچه‌های دست باف می‌فروختند دیدن کردند.


علیاحضرت شهبانو پس از آن که شهر یزد را ترک کنند، به هموندان انجمن شهیر یزد نیز سپارش این پارک را کردند و گفتند:" پارک فوق العاده‌ای نصیب مردم یزد شده است از آن خوب نگهداری کنید که حتی یک شاخه اش بی دلیل شکسته نشود.


علیاحضرت شهبانو پس از بازگشت از سفر یزد در فرودگاه مهرآباد به آقای علم وزیر دربار شاهنشاهی و رییس مجلس سنا و رییس مجلس شورای ملی فرمودند:

سفر به یزد خیلی خوب بود. از این سفر واقعا خوشحال هستم. مردم تر و تمیز و مرتب بودند. صنایع دستی فوق العاده قشنگی در یزد دیدم. تقاضاهای زیادی هم نداشتند که پس از سفر در فکر باشیم که برای هر کدام چه کنیم. کتابخانه می‌خواستند که قرار شد تا دو ماه دیگر شیر و خورشید سرخ بیمارستان عمومی یزد را از وزارت بهداری تحویل بگیرد و توسعه دهد. یک مهد کودک می‌خواستند که به زودی ساخته خواهد شد. آقای رضا صراف زاده یکی از تجار یزد یک باغ چهل هزار متری پر درخت و واقعا عالی را برای پارک به مردم هدیه کردند. صدهزار تومان هم برای توسعه مرکز حرفه‌ای زنان داد که خیلی خوشحال شدم. اگر واقعا این جور آدم‌ها باشند که کمک کنند خیلی خوب است.