مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ مهر ۱۳۲۹ نشست ۶۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۴۳

روزنامه یومیه - مدیر: سیدمحمد هاشمی

۳شنبه ۱۸ مهر ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۶۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۶ مهر ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱-نطق قبل از دستور آقایان نمایندگان

۲-مذاکره در اطراف بقیه گزارش کمیسیون دادگستری راجع به تصفیه و قرائت پیشنهاد

۳-ختم جلسه

مجلس یک ساعت و ۵۵ دقیقه قبل از ظهر به ریاست جناب آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

رئیس- صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: احمد بهادری. فتح‌علی افشار. طباطبایی. دکتر معظمی. احمدحمیدیه. دکتر راجی. معین‌زاده.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: محمود محمودی. شکرالله صفوی. عزیزاعظم زنگنه. مجتبی دولت‌آبادی برومند. خسرو قشقایی. عبدالحمید سالار سنندجی ابوالقاسم امینی. حسن اکبر. عبدالوهاب اقبال. شهاب خسروانی. محمد قرشی. ثقت‌الاسلامی. عماد تربتی. محسن طاهری. ابوالفضل حاذقی. علی‌محمد غضنفری. حسن نبوی. پیراسته. محمد ذوالفقاری. سلطانی. رستم گیو. دکتر شایگان. جواد مسعودی.

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: کشاورزصدر دو ساعت دکتر طاهری یک ساعت‏

رئیس- صورت مجلس جلسه پیش هم حاضر نشده (جمال امامی- هیچ‌وقت حاضر نیست) اشکالاتی بوده و فعلاً مشغول رفع هستند و هنوز حاضر نشده وزارت پست و تلگراف برای این کار ترتیبی داده که دستگاه ضبط صوت نصب بشود که بعد از این محتاج به این کار نباشیم الان مشغول این کار هستیم شاید تا یک هفته دیگر این کار عملی بشود (فرامرزی- الان تبلیغات هم یک چنین دستگاهی دارد) (نورالدین امامی- آقای رئیس خوب است از آقای وزیر پست و تلگراف هم خواهش بکنید یک تکلیفی برای ساعت تشکیل مجلس معین کند ما هر روز ساعت ۹ می‌آییم بنشینیم کارهایمان را بکنیم) باید آئین‌نامه را اجرا کنیم، آقایان ساعت ۹ اگر نیایند جلسه را ختم می‌کنیم آقای شوشتری نسبت به صورت مجلس فرمایشی دارید؟

شوشتری- بلی قربان راجع به این صورت جلسه است، بنده در جلسه قبل پاکتی تقدیم کردم چون نخوانده بودم معلوم شد که پاکت از طرف کارمندان وزارت کشور مربوط به هیئت تصفیه و اظهار تنفر از آنها شده است درباره آنها نوشته بودند و مربوط به آقای فریدونی نیست استدعا دارم این را در صورت مجلس تصحیح بفرمایید و ضمناً دستور بفرمایید نامه آنها را در مجله رسمی به طبع برسانند.

رئیس- بسیار خوب آقای فقیه‌زاده بفرمایید.

فقیه‌زاده- بنده از مقام ریاست می‌خواستم استدعا کنم همه روزه وقتی که جلسه تشکیل می‌شود می‌فرمایند در جلسه بعد ساعت ۹ صبح بنده این موضوع را استدعا می‌کنم رعایت بفرمایند که آقایان ساعت ۹ بیایند.

رئیس- ساعت نه زنگ زده خواهد شد و یک ربع تأخیر هم جایز است و بعد از یک ربع اگر آقایان غایب باشند جریمه می‌شوند از جلسه بعد هم همین عمل اجرا می‌شود آقای جمال امامی به صورت جلسه نظری دارید؟

جمال امامی- خیر قربان.

رئیس- آقای تیمورتاش‏

تیمورتاش- عرض کنم مدتی است کمیسیون عرایض تکمیل نشده است (بعضی از نمایندگان-محاسبات) می‌خواستم استدعا کنم دستور بفرمایید تشکیل بشود و به مرخصی‌ها رسیدگی بشود (اردلان- اعضایش کافی نیست) مقصود کمیسیون محاسبات بود.

رئیس- آقای مکی بفرمایند.

مکی- بنده می‌خواستم توجه آقایان را نسبت به صورت جلسات جلب کرده باشم که نه تنها صورت مجلس سه‌شنبه به چاپ نرسیده است بلکه صورت جلسه قبل هم به چاپ نرسیده من نمی‌دانم تندنویسی مسئول این کار است یا روزنامه رسمی، به علاوه در تمام نطق آقایان سر تا پا غلط است تمام عبارات نامفهوم و جملات معنی خودش را از دست داده است اصلاً وضع اداره روزنامه رسمی و تندنویسی طوری شده است که روی هم رفته وضع بلبشو و غیر عادی به خودش گرفته است خواستم که توجه آقایان را جلب کنم که راجع

به این روزنامه رسمی و صورت جلسات یک توجهی بفرمایید و همچنین راجع به وقت تشکیل جلسات می‌خواستم عرض کنم که مطابق آئین‌نامه تا یک ربع بعد از تشکیل جلسه اگر اکثریت نشد باید جلسه تعطیل شود.

رئیس- در جلسه آینده همین موضوع رعایت می‌شود. آقای فرامرزی‏

دکتر مجتهدی- صورت جلسه قبل؟

رئیس- خیر

فرامرزی- آنچه ما می‌بینیم صورت جلسه است می‌خواهم بگویم صورت جلسه در مملکت غلط منتشر می‌شود، صورت جلسه مجلس در مملکت آن است که در روزنامه‌ها منتشر می‌شود هر جای دنیا بود اگر صورت جلسه‌اش چهار جلسه غلط منتشر می‌شد فکری برایش می‌کردند، در این مملکت پنجاه سال است صورت مجلس آن، مذاکرات و نطق وکلایش توی مملکت غلط منتشر می‌شود و فکر این کار را نمی‌کنید، این دستگاه تندنویسی هر کس که توی کار باشد می‌داند که با وسایل فعلی آنها منتهای دقت را می‌کنند اما وسایل ندارند نمی‌توانند برسانند، یک اضافه کار فوق‌العاده‌ای به اینها بدهید که شب‌ها کار کنند اما می‌خواهند پول به آنها ندهند، در این صورت کی می‌نشیند شب مفت کار کند اگر می‌خواهید صورت جلسه شما درست منتشر بشود پول هم خرج کنید به آنها اضافه کار بدهید تا بتوانند صورت جلسات را برسانند و الان این کاری که شما دارید می‌کنید فایده‌ای ندارد و این دستگاه ناقص را هم جمع بکنید.

رئیس- این کار خواهد شد و در هیئت رئیسه فکری می‌شود همان طوری که می‌فرمایید یا اضافه کاری به آقایان داده می‌شود یا آن دستگاه ضبط صوت خریداری می‌شود.

فرامرزی- دستگاه ضبط صوت حتماً خریداری بشود.

رئیس- قبل از دستور سه نفر از آقایان اجازه نطق خواسته‌اند.

بعضی از نمایندگان- دستور، دستور

۱-نطق قبل ازدستور آقایان نمایندگان‏

رئیس- آقای اسلامی شما پنج دقیقه وقت خودتان را می‌دهید به آقای امامی‌اهری؟

اسلامی- دو دقیقه می‌دهم چون ایشان گفتند سیلی آمده است.

رئیس- خیلی خوب آقای امامی‌اهری بفرمایید الان ساعت ۱۰ می‌باشد.

امامی‌اهری- بنده باز از احساسات میهن‌پرستانه آقایان نمایندگان محترم حسن استفاده کرده و یک خبر ناگواری را به عرض آقایان می‌رسانم و آن عبارت از سیل مهمی است که در شهر اهر مرکز ارسباران در روز چهار مهر ماه از دو جهت شمال‌شرقی و شمال‌غربی شهر سرازیر شده و عده زیادی از خانه‌ها را خراب کرده است البته خوشبختانه تلفات جانی نداشته (نمایندگان- الحمدالله) ولی خسارات مالی زیادی وارد شده با در نظر گرفتن این که آذربایجان همیشه گرفتار قهر و غضب طبیعت بوده و با در نظر گرفتن این که هزار سال اغنام و احشام آنها به کلی از بین رفت و سال گذشته هم محصولات‌شان به آن وضع بوده که آقایان اطلاع دارند و کمک‌های لازمی هم که البته از طرف دولت به عمل آمد به موقع بوده و نتیجه‌ای هم امسال عاید نشد و حتی هنوز فرصت نکرده‌ایم که دردهای آنجا را به سمع دولت برسانیم و تقاضا کنیم که باز نسبت به وضع آنجا یک توجه کافی بکند لذا این قسمت صدای استمداد اهالی آنجا را به عرض آقایان محترم می‌رسانم و تقاضا می‌کنم برای این که ثابت کنیم که اگر همه چیز ما را از ما گرفته‌اند ولی آن علاقه و خلوص و علاقه برادریمان مستحکم است فرق نمی‌کند آنهایی که در کنار مرز ارس مشغول کار و فعالیت هستند (صحیح است) یا آنهایی که در جنوب زحمت می‌کشند برای ما همه برادرند ایرانی هستند (صحیح است) و در این مواقع باید با کمال خلوص و صمیمیت مورد ملاطفت قرار داد این است که تمنا می‌کنم آقایان نمایندگان محترم در این باب مطالعه بفرمایند و دستگاه‌های خیریه مخصوصاً قسمت شیر و خورشید سرخ و سازمان خدمات اجتماعی و سایر بنگاه‌های خیریه تقاضا می‌کنم در این قسمت از کمک خودشان نسبت به اهالی ستمدیده ارسباران مضایقه نفرمایید (صحیح است، احسنت)

رئیس- آقای اسلامی‏

اسلامی- بنده تصمیم دارم تا مراجعت آقای دکتر نصر وزیر دارایی از ذکر هر گونه مطالبی ولو هر قدر مهم باشد خودداری بکنم (احسنت) ولی اجازه بفرمایید تظاهرات (بعضی از نمایندگان- با همهمه ولی ندارد) اجازه بفرمایید آن روز هم بنده نخواستم مطالبی بگویم ولی دو نفر برای خودشیرینی یک مطالبی گفتند که بنده را مجبور کردند تذکر بدهم گفتم من هیچ چیزی امروز نمی‌خواهم بگویم استدعا می‌کنم توجه بفرمایید در میان عرایض بنده چیزی نفرمایید که موجب تشنج بشود ولی تظاهرات بعضی از نزدیکان ایشان و قضاوت عجولانه‌ای که آنها قبل از استماع اوله و براهین استیضاح من کردند بنده را مجبور می‌کند که دو کلمه فقط عرض کنم ولی قبل از ذکر این مطلب یک نکته‌ای را ناچارم تذکر بدهم، البته به قول منتسکبو زیبایی و نزاکت حکومت مشروطه این است که جامعه را در مقابل هر نوع خودسری و تجاوزات عمال دولت وادار به سکوت می‌کند ولی همین نزاکت و دموکراسی به من و امثال من که آقایان باشند مجبور می‌کند که به منظور حفظ مصالح عالیه مملکت با کمال بیرحمی جلو تجاوزات مسئولین مملکت را بگیریم و من هم اکنون که مسئولیت حفظ دفاع از حقوق افراد ملت ایران را بر دوش وجدان خودم حس می‌کنم ناچارم در محیط خارج از حب و بغض شخصی عرایضم را با صراحت هر چه تمام‌تر بیان کنم و خوش‌وقتم که به آقایان اعلام کنم بنده در تمام مدتی که جناب آقای دکتر نصر مشاغلی در ایران داشته‌اند حتی در شغل اخیر یک بار ایشان را ملاقات نکرده‌ام و الان اگر ایشان وارد مجلس شورای ملی بشود یقین دارم که بنده را نشناسد و بنده بیش از این در اطراف این موضوع عرض نمی‌کنم (محمدعلی مسعودی- چیز مهمی نیست) آقای مسعودی خواهش می‌کنم که اجازه بدهید بنده عادت نکرده‌ام که هر وقت حرفی می‌زنم بی‌مدرک بگویم و اگر حرفی می‌زنم زحمت می‌کشم شب و روز می‌روم دنبالش برای این که حرفی که خواهم زد با مستندات و براهین کافی باشد و بنده امیدوارم انشاء‌الله که استعفای ایشان مورد قبول دولت واقع نشود تا طبق نظامنامه روز استیضاح معین بشود بنده بیایم در این مجلس، مستندات و دلایل خودم را دایر به خرابی دستگاه اقتصادی و اداری مملکت از وقتی که ایشان امور اقتصادی را عهده‌دار شده‌اند در این مملکت بیان کنم و یقین دارم آن عده‌ای که امروز قبل از این که دلایل بنده را استماع بکنید یک طرفه قضاوت نکنند و فحش‌ها و دشنام‌های سایر رفقای عزیز بنده را فراموش کرده‌اند و به بنده امروز می‌تازند بنده امروز اطمینان می‌دهم که یک روزی آنها پشیمان خواهند شد (غلامرضا فولادوند- صحیح است) و تمنا می‌کنم عجله نکنید و بنده ثابت می‌کنم این جا که مستندات بنده از هر استیضاحی که تا کنون در مشروطه ایران شده قوی‌تر و مستدل‌تر بوده است (احسنت) بنده بیش از این عرض نمی‌کنم و به عرایضم خاتمه می‌دهم ولی کمال تأسف را دارم که اگر کسی بخواهد در این مملکت برای دفاع از مصالح عالیه ملت فداکاری کند بایستی از طرف چند نفر که البته یک استفاداتی می‌کرده‌اند توبیخ بشود، بنده من‌باب نمونه سه موضوع را عرض می‌کنم و از تقنینیه صرف‌نظر می‌کنم، یک شخصی که متأسفانه هم‌ولایتی بنده است که معروف است به نام این که ایشان رئیس جامعه لیسانسیه‌های دانشکده معقول و منقول هستند برای این که رتبه اداری‌شان تبدیل شود به رتبه قضایی ده روز به دادستان دارایی تهران گفتند شما بروید مرخصی، آن شخص آمد آنجا و رتبه قضایی‌اش را گرفت آن شخص اعلامیه‌ای داده و به نام لیسانسیه‌های دانشکده معقول و منقول به من فحش داده، عوض این که تکذیب بکند. بنده آدم خیلی بد ولی بنده که هنوز حرفم را نزده‌ام که شما تکذیب بکنید این است که یکی از دکترهای حقوق که بدبختانه یا خوشبختانه استاد دانشگاه هستند ولی به واسطه این که از دو سه جا حقوق می‌گیرند اعلامیه‌ای چاپ کرده‌اند، ایشان هم یکی دیگر هستند یکی از دامادهایش هم که در اداره جنگلبانی است یک روزنامه‌ای برداشته منتشر کرده و چیزهایی گفته که بنده البته از مجرای دادگستری تعقیب کرده‌ام. متأسفم که در این مملکت خیلی خوب می‌شود وجیه‌المله شد، با خرید چند روزنامه و دادن چند شغل به یک عده هوچی کاملاً می‌شود وجیه‌المله شد (آشتیانی‌زاده- ملت کدام است آقا؟) بنده، اینها همه‌اش مدرک است، این عین مدرکی است که بنده دارم و استدعا می‌کنم که اگر ایشان استعفای‌شان قبول شد. مجلس شورای ملی به بنده اجازه بدهد سه ساعت مطالبم را بیان کنم تا همه مردم بشناسد این قبیل اشخاص را و ببینند که بنده کسی نیستم که بیایم در پشت این تریبون و مهمل بگویم (صحیح است) (کشاورزصدر- بقیه وقتتان را به من بدهید) بنده پنج دقیقه بقیه وقتم را به آقای کشاورزصدر می‌دهم.

رئیس- سه دقیقه است پنج دقیقه نیست،

این خوب ترتیبی نیست حالا خودتان که نوبت دارید.

کشاورزصدر- خوب نوبت خود بنده است. می‌خواهم آن ۳ دقیقه هم اضافه بشود.

رئیس- بفرمایید.

کشاورزصدر- بنده در جلسه قبل اینجا نبودم که جناب آقای دکتر بقایی یک مطالبی اینجا فرموده بودند مبنی بر این که اگر این رویه ادامه پیدا کند، ناگزیر بند جیمی‌ها را ترور خواهندکرد. در جلسه قبل بنده می‌خواستم اینجا یک مطالبی عرض کنم، و برای این که سؤالی نکنید جواب به آن سؤال مقدر می‌دهم من از کسانی بودم که در کمیسیون دادگستری سابق طرفدار این لایحه بودم. (دکتر بقایی- بنده اسم شما را نبرده بودم). اجازه بدهید توی سرسرای‌شان به بنده گفتند شما از کسانی بودید که طرفدار این قانون بودند. نه من بلکه اکثر آقایان آنهایی که وقت‌شان کم‌تر است آنهایی که یک قدری تجربیات‌شان در این مملکت کم‌تر است آنها اعتقاد داشتند با کمال حسن نیت که این قانون در این مملکت موجب تصفیه و بهبودی می‌شود (فرامرزی- صحیح است) و با کمال حسن نیت از این لایحه بنده دفاع کردم و قبول دارم و جنابعالی مخالفت کردید. این موضوع یاد بنده است. آمدیم این قانون را تصویب کردیم و من سؤال می‌کنم آیا یک قانونی را که در مملکت برای انجام یک امری تصویب می‌کند، این را اگر معکوس عمل بکنند این جرم و گناه نیست و اتفاق نمی‌افتد که چنین اتفاقی بیفتد و فرض کنیم که یک قانونی بگذرد برای این که ما مسجد بسازیم و برای این که مدرسه و دبستان و بهداشت درست کنیم و مبارزه بکنیم برای جلوگیری از امراض مسریه این قانون را مجری بیاید درست ضد این اجرا بکند یعنی این که بیاید به جای این که بهداشت را رعایت کند میخانه وا کند و بگوید ما از این قانون این طور فهمیدیم آیا باید به این مجری ایراد کرد یا نه؟ و یک نکته مهم‌تر این که در مجلس شورای ملی مکرر خود آقایان فرمودند، وقتی که دید اکثریت با نظر آقایان با پیشنهاد آقایان موافق نیست شروع می‌کنند از جلسه بیرون رفتن و ترور کردن افکار که نباید این عقیده را اظهار بکند، این خلاف اصول پارلمانی است ولی وقتی که خود آقایان با این نظر مخالفید و بنده هم می‌دانم که چرا مخالفید. بر سر بند ب و ج و الف نیست قضیه یک چیز دیگری است (آزاد- توضیح بدهید قضیه چیست؟) اجازه بدهید قضیه این است که آقایان می‌خواهید راجع به این بی‌عدالتی و بی‌انصافی که شده است آوانتاژ بگیرید، می‌خواهید قوانین دیگر را بیاورید و وجه‌المصالحه این قانون قرار بدهید، آن هم ممکن است درست باشد، بعضی از نظریات آقایان درست باشد، قضیه این است، بنده که اطلاع دارم و آقایان هم اطلاع دارند، اما اگر بنا باشد که یک کسی عقیده‌اش را در اینجا بیان کند یادش بخیر آقای عباس اسکندری که خودش تنها بود منفرد بود و یک مطالبی می‌گفت که غالباً نمایندگان به ایشان حمله می‌کردند اگر قرار بر این باشد که بروند عباس اسکندری را که خلاف میل آقایان حرف می‌زند یا بنده را ترور کنند، آیا دیگر در این مملکت آزادی می‌ماند؟ از بیان آقای دکتر بقایی این مطلب بیرون می‌آید که عده‌ایی در خارج هستند مستعدند، آنها تحریک می‌شوند و شما باید تحریم کنید از ترور کردن افکار، زیرا وسایل ترور برای دیگران، اینهایی که با بنده و شما خوب نیستند، بهتر فراهم است و بنده و سرکار هر دو را ترور می‌کنند انقلاب اگر در این مملکت بشود یقین بدانید این جناب آقای دکتر مصدق هم نمی‌ماند بنده هم نمی‌مانم ولی بنده دیرتر از شما از بین می‌رویم به هزار دلیل بنده که قصد انتقاد ندارم از آقایان و الا آیا به آقایان این اعتراض وارد نیست که آقایان روشنفکری که عقیده‌شان این است که باید بی‌طرفی در سیاست خارجه باشد با دول هم‌جوار حسن رابطه داشته باشیم راجع به معاملات بازرگانی شوروی که پیش می‌آید پا می‌شوید آن طور مخالفت می‌کنید و متحسن می‌شوید در مجلس. قربان این مسائل را می‌بینند این مسائل را توجه می‌کنند ما از آقایان توقع نداریم که یک بهانه به دست بدهیدتا ما هم یک حقایقی را که می‌دانیم بگوییم بنده اصلاً نمی‌خواهم از بند ب دربیایم بنده در بند ب می‌مانم تا قیام قیامت، اما از آقایان سؤال می‌کنم که خود آقای حائری‌زاده که در انصاف و مروتش تردیدی نیست و مردی است که مثل مدرس فکر می‌کند شما هم باید مثل مدرس فکر کنید. مرحوم مدرس یک روزی اینجا می‌آمد با آن که افکار عمومی مخالف با وثوق‌الدوله و نصرت‌الدوله بود در اینجا مرد مردانه می‌ایستاد و با قدرت می‌گفت من برای منافع مملکت از اینها در این موقع استفاده می‌کنم و نمی‌ترسید که بیرون بگویند که چرا این حرف را زدید؟ چرا؟ برای این که او یک آدمی بود که هیچ‌وقت نمی‌خواست دروغی و بی‌جهت بگویند آدم خوبی است، می‌خواست حقیقتاً خوب کاری کرده باشند بنده می‌خواستم این مطلب را به عرض آقایان برسانم و من از جناب آقای دکتر بقایی هم انتظار نداشتم که ایشان بگویند ترور می‌کنند که اگر کسی عقیده‌اش را اظهار کرد، بنده عقیده‌ام این است و اعتقاد دارم که به موجب این غرض‌رانی‌ها که حالا توضیح می‌دهم برایتان اگر یک دزدی هم با یک حیله که یکی از اعضای هیأت تصفیه خودش گفته، اگر یک دزدی هم به این بند افتاده باشد این بند را نباید بند نظیر او قرار داد، باید او را کاملاً آزاد گذاشت که از خودش دفاع کند یا یک هیأتی باشد که اغراض و نظریات خاصی نداشته باشد جناب آقای امامی رئیس یک شعبه دیوان کشور که عضو هیئت تصفیه بودند و بنده در دیوان کشور ملاقات‌شان کردم. ایشان یک حقایق و یک مطالبی را برای بنده عریان‏ کردند که الان خدمت آقایان عرض می‌کنم تصور نمی‌کنم که منکرش بشوید که کار بی‌قاعده شده آقای امامی اظهار داشتند که وقتی ما می‌نشینیم راجع به اشخاص رسیدگی کنیم اظهاراتی از جانب عده‌ایی از اعضای هیأت تصفیه که از آن جمله آقای لطفی بود در آن جلسه اظهار کرد که ما بایستی از نقطه‌نظر سیاسی و از نقطه نظر این که به مملکت عملش مضر بوده خیانت کرده یا ضرر زده یا نکرده وارد بحث می‌شویم کی جزو کدام حزب است و کی جزو کدام دسته ایشان این را گفتند، من اینجا می‌گویم و اگر دروغ گفتند تکذیب کنند ایشان گفته‌اند: مراد قانونگذار این بوده که اگر کسی دزدی کرده، اختلاس کرده باید مشمول بند ج بشود. اگر کسی رویه سیاسی داشته است که آن رویه سیاسی با اکثریت یا اقلیت مخالفت داشته نباید مورد توجه قرار گیرد ایشان گفتند که حتی کار ما به جدال کشید به فحش‌کاری و هتاکی کشید و من در آن جلسه رفتم بیرون و گفتم دیگر شرکت نمی‌کنم یا من این را راست می‌گویم یا دروغ، اگر قبول نمی‌کنید بروید این را از آقای امامی سؤال کنید ببینید این طور هست یا نه؟ آقای دکتر سجادی رئیس هیأت تصفیه بعد از این که موضوع آقای منصورالملک در بین می‌آید و سه می‌شود و او هم می‌رود و می‌گوید رفقای من مرا خواستند این کار را بکنند، وارد مذاکره و شور در اطراف این قانون که ما چه کار باید بکنیم ما اول سازمانی را بدهیم و بعد رسیدگی بکنیم. می‌نشینند به اتفاق آرا تصمیم می‌گیرند و ایشان در روزنامه می‌نویسد و اعلامیه می‌دهد در روزنامه اطلاعات و روزنامه‌های دیگر که ما مطلقاً صلاحیت رسیدگی در وضع مستخدمین را نداریم، زیرا مواد قانونگذار و صراحت قانون در این است که ما بایستی سازمان‌ها را بدهیم و ببینیم چقدر عضو مورد احتیاج داریم. و بعد وارد شویم در اشخاص و آن هم هیأت دیگری باید بیایند برای تصفیه کارمندان دولت، قانون هیأت تصفیه وقتی آمد خوشبختانه جنابعالی آقای دکتر بقایی در کمیسیون دادگستری بودید هم راجع به قانون استقلال قضات و تصفیه دستگاه قضایی و هم قانون هیأت تصفیه اگر نظر مبارک‌تان باشد در قانون هیأت تصفیه، در قانون استقلال قضات و تصفیه دستگاه قضایی که بعد از قانون تصفیه آمد و چندین جلسه ما نشستیم و خود شما هم تشریف داشتید و در آنجا یک ماده‌ایی بود به این مضمون که قضات، صاحبان رتبه قضایی را با معرفی وزیر دادگستری یا اداره نظارت و یا شکایت شاکی و یا تشخیص محکمه انتظامی برای تشخیص صلاحیت اخلاقی و علمی و عملی محکمه انتظامی پرونده‌ها را می‌خواهد و رسیدگی می‌کند حکمی که داد قطعی است ما روی این بحث داشتیم که آیا حکم قطعی را قبول می‌کند یا نمی‌کند باید تجدید نظر داشته باشد آقای فولادوند هستند آقای دکتر سجادی گفتند که آقای عبده رئیس محکمه انتظامی می‌گوید باید تجدید نظر نداشته باشد.

و ما بعد از این که این لایحه تصویب را تقریباً تصویب کرده بودیم لایحه استقلال قضات مطرح بود و این دلیل این است که شامل قضات نیست و الا یک دفعه هیئت تصفیه تصفیه کند و یک دفعه هم به محکمه انتظامی برود دنبالش اگر اعتراض می‌کنند

که در زمان آقای بوذری معاون وزارت عدلیه این هیئت انتخاب گردیده برای این است که هیئت تصفیه برای این کار تصمیم گرفت و آقای بوذری چاره‌ای نداشت آقای دکترسجادی تصمیم گرفت این است که بنده خواستم این نکته را حضور آقایان عرض کنم و ضمناً همه تصدیق دارند که برای موضوع بند ب اول لازم است که سازمان بدهند، و از طرفی در وزارت دادگستری الان شاید در حدود صد نفر از قضاتش را که یکی آقای صدارت است که در شرافت‌مندی و درستی نظیر ندارد و ما قاضی فهیم و درست عمل مثل او کم داریم و او را مشمول بند ب کرده‌ایم این وزارت عدلیه ۸۸ پست خالی دارد که عضو ندارد و همین وزارت دادگستری است که همه ساله از فارغ‌التحصیلان دانشکده حقوق استخدام می‌کند من از آقایان انصاف می‌خواهم که آیا یک دستگاهی که کارمند سازمانش زیاد باشد مستخدم جدید می‌آورد و یا پست خالی دارد؟ آیا قبل از این که اگر اینها به حد نصاب برسد درصدد تهیه مستخدم برمی‌آید؟ (آزاد- راندمان وزارت دادگستری برای ملت ایران چیست؟) فعلاً که همین است و اگر نظرتان این است که وزارت عدلیه را منحل کنیم که آن هم آقای بوذری از رفقای شبانه‌روزی جنابعالی بودند این است که نکته دیگری که باز آقایان تذکر دادند و بنده سربسته به عرض می‌رسانم این است که در قانون صریحاً معین شده که از شاغلین مقامات عالیه شروع بشود آیا باید بروند سراغ عضو منتظر خدمت رتبه ۳ یا ۴ وزارت عدلیه که افتاده آنجا؟ این است که این قانون یک قسمتش اعمال غرض و اعمال نظر در اشخاص شده یک قسمت از این قانون شامل این اشخاص نمی‌شده و این هئیت صلاحیت رسیدگی نداشته‌اند و یک قسمت هم مشمول بوده‌اند که در آن قسمت هم وظیفه‌شان را انجام نداده‌اند این است که اگر آقایان به بنده و عمر و زید اعتماد ندارید و ما را شایسته برای مشاغل دولتی نمی‌دانید نمی‌خواهید با خنجر استبداد و دیکتاتوری سرتان را ببرند بیایید قانون بگذرانید که به موجب آن حق داشته باشید و بعد خود آقایان بیایند بنشینند من انصاف از آقایان می‌خواهم که آیا دکتر مهران معاون وزارت فرهنگ که استاد است و تحصیلاتش از همه بهتر است تجربیات و مطالعاتش از همه فرهنگی‌ها بیش‌تر و بهتر است این جوان تحصیل‌کرده را باید مشمول بند کرد و جناب آقای وحیدالملک شیبانی را که در ۵۰ یا ۶۰ سال قبل سابقه خدمت داشته و حالا هم ول کرده و رفته موضوعی برای استخدام ایشان باقی نیست داخل بند الف گذارد این انصاف است؟ بنده انکار ندارم که در همین بند ج اشخاص نادرست هستند ولی شما جناب آقای دکتر مصدق باید طرفدار آن باشید که نادرست را هم درباره‌اش ظلم و اعمال نظر نکنند این عقیده بنده است شما باید طرفدار این تز باشید این است که بنده می‌خواهم از حضور آقایان استدعا بکنم که یک قدری عنایت بفرمایید و از حقیقت (ما پیروی از تعصب عقیده و اعتقاد) خارج نشوید اگر در اینجا استدلال کردند ما قبول می‌کنیم بنده وقت مجلس را اینجا نمی‌گیرم و به خدماتی که خودم در دوره ۲۰ ساله که هیچ قاضی جرأت نداشت و من کرده‌ام بر علیه عرض حالی که از دربار می‌دهند اظهار نظر بکند و بنده در اصفهان نظر دادم و آن ضعفا به بنده فشار می‌آورند ولی بنده مخالفت کردم به گوش شاه فقید که رسید گفت درست می‌گوید چرا دلایل را ضمیمه نکردید و به آنها تعرض کرد بنده کسی هستم که رفتم و میلیون‌ها دزدی در خراسان کشف کردم به شهادت این وکلا خراسان (بعضی از نمایندگان- صحیح است) و در آنجا ۹۰ هزار تومان پول آوردند که به بنده بدهند نگرفتم و آن پول را آوردند تهران و وسیله قرار دادند (آزاد- در مشهد کی اختلاس کرده بود؟ در دارایی اقتصاد اختلاس کرده بودند بنده نمی‌خواهم از توده‌ای‌ها حمایت کنم این آقای لطفی آن وقت که آمدند در محکمه رسیدگی کنند این مرد قضات را می‌کرد بیرون می‌گفت که اگر آن ۵۳ نفر را آن طوری که من گفته بودم اعدام کرده بودند کانون فساد کنده شده بود ولی قضات گوش به حرف من ندادند اساساً با دشمن بشر با جانی جنایتکار با قاتل بایستی از روی انصاف و قانون رفتار کرد

رئیس- آقای کشاورزصدر با سه دقیقه اضافی وقت شما تمام شد.

کشاورزصدر- آقایان اجازه بفرمایند بنده دو یا ۳ دقیقه دیگر عرایضم را عرض کنم‏.

من آقای دکتر بقایی را تقدیس می‌کنم که گفته‌اند کسی را که هنوز جرمش اثبات نشده نباید بگویند قاتل به خدای متعال قسم است که تمام این بندبازی‌ها برای بند ن است برای نفت است که تمام این بازی‌ها را درمی‌آورند این برای این است که ما را مشغول کنند بنده می‌گویم اگر بنا به انقلاب است آن محکمه انقلابی به بنده و عمر و زید و بکر رحم نمی‌کند همه رادرو می‌کند و خشک و تر هم سرش نمی‌شود اما ما محکمه انقلابی نداریم.

رئیس- آقای کشاورزصدر وقت شما تمام شد.

کشاورزصدر- چشم الان تمام می‌کنم این است که خواهش می‌کنم از آقایان که دقت بفرمایند استدعا می‌کنم که عنایت بفرمایند و از راه عدل و انصاف منحرف نشوند زیرا برای همه ضرر دارد یک نکته را هم در خاتمه عرایضم می‌خواستم به عرض برسانم که آقای دکتر هومن دیدم در روزنامه راجع به امیرقاسم فولادوند نوشته بودند و من ناچارم اینجا عرض کنم که ایشان مغالطه و سفسطه کرده بودند برای این که به شهادت آقایان یکی از اشخاصی که نه پی مقام آمد نه پی جاه آمد و نه پی پول آمد با سوارهای خودش با پول خودش آمد عزیزالله‌خان فولادوند بود آمد جلوی مجلس سینه‌اش را سپر کرد و به اساس مشروطیت خدمت کرد و این بنیان و پایه را گذاشت تا بتوانند امروز همان طوری که آقای دکتر گفته‌اند کاسب‌زاده و میوه‌فروش هم وارد هئیت حاکمه بشوند و مقصود پسرش این نبود که یک کسی از طبقه پایین نمی‌تواند شایستگی رسیدن به مقامات عالیه را پیدا کند ولی جواب مرا بدهید که آقای دکتر هومن نوکر نوکر نوکر غلام غلام غلام بود و همه آقایان مسبوق هستند یعنی نوکر کلانتری بود.

رئیس- آقای ابریشم‌کار بفرمایید (بعضی از نمایندگان- آقای ابریشم‌کار نیستند)

ابریشم‌کار- چرا آقا حاضرم ولی جناب آقای رئیس بنده یک دقیقه از وقتم را می‌دهم به آقای کهبد چون به قدر یک سؤال وقت خواسته‌اند آقای کهبد بفرمایید ولی بیش از یک دقیقه نشود.

رئیس- پس شما چرا آمده‌اید اینجا بفرمایید بنشینید.

کهبد- عرض بنده بیش از یک دقیقه طول نمی‌کشد چون یک قضیه بسیار مهم و خیلی فوری است برای مملکت اگر توجهی نشود موجب خساراتی خواهد شد این است که به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم و خواهش می‌کنم که مورد توجه قرار بدهند و آن این است که به عرض می‌رسانم و اگر از لحاظ فوریت و اهمیت قضیه جلوگیری نشود و توجه عاجلی نفرمایند مبالغ مهمی ضرر به خزانه کشور وارد خواهد شد تمنا می‌کنم به آقای معاون وزارت دارایی اطلاع دهید در مجلس شورای ملی حاضر شده پاسخ سؤال ذیل را بدهند طبق اطلاع صحیح معامله ۳۶ هزار عدل تنباکوی اصفهان که مبلغ آن بالغ بر ۱۰ میلیون تومان است بدون اطلاع و بدون سر و صدا و بدون اطلاع عامه و شرکت دادن اشخاص صلاحیت‌دار و بدون صرفه و صلاح خزانه کشور در شرف انجام است و از این جهت جواب آقای معاون وزیر دارایی حقایق جریان این عمل را که موجب ضرر کشور است روشن خواهد ساخت عرض دیگری ندارم (صفایی- آقای کهبد با بهترین افراد وزارت دارایی معامله کرده است) بنده اسنادی دارم که در موقع خودش ارائه خواهم داد (محمدعلی مسعودی- حالا آقای کهبد را هم شرکت بدهند معامله ختم می‌شود)

رئیس- آقای ابریشم‌کار بفرمایید سه دقیقه وقت دارید.

ابریشم‌کار- مدتی است صحبت در اطراف تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی می‌باشد بنده خودم از اشخاصی هستم که با تعدیل آئین‌نامه و قانون این انجمن‌ها یعنی یک آیین‌نامه‌ای که مورد پسند همه آقایان باشد انجمن‌های ایالتی و ولایتی تشکیل شود و البته آقایان مخالفینی بودند که بنده نمی‌توانم منکر فضیلت آن آقایان بشوم و از طرفی تحقیق کردم که ببینم آیا در شهرستان‌ها مردم راغب و شایق به تشکیل این انجمن‌ها هستند یا نیستند (بعضی از نمایندگان- نیستند) ولی تا جایی که بنده اطلاع دارم راضی هستند به چه علت

باید علت را پیدا کرد من علت را پیدا کردم و برخوردم در اینجا به یک تبعیضی که بین شهرستان‌ها و تهران می‌شود و در نتیجه عملیات دولت‌های گذشته بنده برای مثال دو سه موضوع را عرض می‌کنم آقایان هم نمایندگان شهرستان‌ها هستند و البته موکلین آقایان هم متوجهند که اداره توزیع قند و شکر در سال‌های پیش از شرکت‌های محلی تشکیل می‌شد از عامل و دکاندار اینها یک شرکت‌هایی تشکیل دادند و این شکر را به وسیله شرکت‌های محلی توزیع می‌کردند اولاً مردم شکر داشتند ثانیاً یک شاهی صد دیناری هم گیرشان می‌آمد اینها را هم منحل کردند و فقط منحصراً شرکت تهران مانده بنده اصراری ندارم برای شرکت‌ها ولی این سؤال را می‌کنم که سبب این که بین تهران و شهرستان‌ها فرق هست چرا؟ دوم این که موضوع پخش سیگار است اداره دخانیات شرکت مالی بود که در همه جا به وسیله آن شرکت‌ها دخانیات را توزیع می‌کردند از سال گذشته پیمان‌های همه را باطل کردند دست مردم را کوتاه کردند در هر شهری مؤسسه‌ای از خود دخانیات تشکیل دادند و همه کارمندانش هم از تهران حتی ثبات و ضباطش را از اهالی محل استخدام نکردند اینجا باز هم عرض می‌کنم که منحصراً شرکت تهران است که دخانیات را توزیع می‌کند بنده مخالف نیستم که اداره دخانیات و وزارت دارایی مجاز است اما بنده می‌خواهم سؤال کنم علت این که تبعیض بین شهرستان‌ها و تهران می‌شود چیست؟ (صحیح است) و چرا مردم باید قدر مکدر و آزرده از مرکز بشوند؟ بنده یک موضوعی را دیروز شنیدم که این خیلی باعث تعجب من شد یک راه چند کیلومتری بین شوشتر و اهواز بود که صد هزار تومان به مناقصه گذارده‌اند اول یک پیمانکار اهوازی به نام مهندس رفیع و سایر کنتراتچی‌ها و پیمانکارها که خیلی هستند از کار برکنار کرده‌اند بنده اینجا از وزارت راه سؤال کردم به من گفت شما بی‌خود چیز نکنید قانون و آیین‌نامه‌ای هست که در هر شهرستانی هیچ پیمانی بیش از سی هزار تومان داده نمی‌شود پیمانی که بیش از سی هزار تومان باشد باید در مرکز داده بشود آقایان ملاحظه بفرمایید الان بودجه کشور گذشته است راه‌سازی و همه چیز دارید آیا علت این که این مناقصه‌ها در تهران داده می‌شود چیست؟ مگر این مالیاتی که در آنجا داده می‌شود از خود شهرستان گرفته نمی‌شود؟ (صحیح است) (اسلامی- سهم باید داشته باشند) این سهمیه که برای کالاهای وارداتی معین شد خوب البته از تمام شهرستان‌ها شکایت می‌کردند اینجا تحقیق کردیم دیدیم مطابق اعلامی که شده است صدی پنجاه و پنج برای تهران داده شده است و صدی چهل و پنج برای تمام شهرستان‌ها است این را انصافاً بنده سؤال می‌کنم گر چه موضوع اصلاً از میان رفته ولی اصل صحبت من روی اصول است که چرا تبعیض می‌شود؟ و چرا شهرستان‌ها بیزار شده‌اند هر دعوتی که از آنها می‌شود آنها قبول می‌کنند چون بیچاره هستند صدی چهل و پنج برای تمام شهرستان‌ها معین شده بعد شنیدم اخیراً سازمان برنامه مصمم شده مقداری چای وارد بکند بنده از همه آقایان سؤال می‌کنم روزی که این سازمان برنامه آیین‌نامه‌اش نوشته شد آقا برای تجارت چای بود؟ یا خیر برای آبادی مملکت بود؟ (فرامرزی- برای آبادی مملکت بود) این بازرگانانی که مالیات می‌دهند و باید هم بدهند و مردم هم مالیات می‌دهند این چرا تبعیض می‌شود این سهمیه چای را چرا می‌گیرند آقایان خبر دارند که بانک صنعتی هزار جور معامله می‌کرد همان طور که اطلاع دارند از آقایان خواهش می‌کنم اشخاصی که معین شده‌اند بروند به این حساب سازمان برنامه برسند ببینند آنجا چه شده الان هم سازمان برنامه می‌خواهد چای بفروشد فردا می‌خواهد قماش بفروشد (یک نفر از نمایندگان- اصلاً قانون انحصار تجارت باید ملغی بشود) وزیر اقتصاد ملی هم خودش گفت که سازمان برنامه چای وارد می‌کند و می‌فروشد به بازرگانان و این درست نیست (صحیح است) بنده یک موضوع دیگری را می‌خواستم عرض کنم یک کارهایی در این مملکت می‌شود که بنده خیال می‌کنم آقایان اطلاع ندارند و اینها هم البته ریشه‌اش از دولت‌های قبل گذاشته شده بنده اخیراً شنیدم گندمی که خریدند به تنی ۱۸۰ تومان حمل تهران می‌شود از تجارتخانه‌ها سؤال کردم تنی ۱۶۵۰ تومان تجارتخانه خودم می‌گفت بنابراین تنی ۱۸۰ تومان از اهواز به تهران چه معنی دارد، آمدم یک روزی این موضوع را از جناب آقای شعاعی معاون وزارت دارایی سؤال کردم فرمودند که یک قراردادی سال گذشته بسته شده با یک نفر باید گندمی وارد کنیم و من نمی‌خواستم این کار را بکنم اما رفتم قرارداد را دیدم قرارداد طوری بسته شده با این پیمانکار که خواهی نخواهی دولت محکوم‏ می‌شود روی این اصل ما آمدیم او را راضی کردیم گندم را وارد کنیم و حمل کنیم که دیگر در محکمه محکوم نشویم (شوشتری- کی بوده آقا) (یک نفر از نمایندگان- همدانیان) همه آقایان می‌دانند لازم به گفتن نیست (آزاد- ما نمی‌دانیم بفرمایید آقا) خوب شما با این که می‌دانید چرا به من تکلیف می‌کنید این چه عملی است (شوشتری- من نمی‌دانم نمی‌دانم) به هر جهت می‌دانید و بنده استدعا می‌کنم مرا تکلیف به گفتن نکنید خودتان می‌دانید ولی انصاف نیست که تنی ۱۶۵ تومان گندم را بیاورند ۱۸۰ تومان بدهند به آقای میلیاردر ما تمام کارهای مجلس و اصلاح کشور و بدبختی‌های شهرستان‌ها را ول کرده‌ایم افتاده‌ایم توی بند ج و ب والله بالله تمام موکلین ما بیچاره‌اند ما برای موکلین‌مان چه کار می‌کنیم این پیمان گندم را بنده یادآوری می‌کنم مثل همان پیمانی است که برای پنبه بسته شد که یک نفر از قضات عالی رتبه دادگستری به من قسم داد و گفت دو سال پرونده‌اش باقی است و ما جرأت نمی‌کنیم تعقیب کنیم زیرا روزی که این قرارداد بسته شده است برای این بسته شده است که دولت محکوم بشود (افشارصادقی- اگر شما اسمش را نگویید بنده خواهم گفت) (شوشتری- آقای نصرتیان می‌فرمایند که همدانیان است و سه میلیون تومان هم فروخته است) آیا این بودجه کشور به کجا می‌رود؟ تمام بدبختی مردم و دولت روی این پول‌هایی است که این جور خرج می‌شود شما ببینید که چه می‌شود (صحیح است) هی ما می‌رویم دنبال حقوق کارمندان دولت که ده تومان بیش‌تر می‌گیرد یا کم‌تر آقا شما جلوی این کارها را بگیرید جلو این کثافت‌کاری و دزدی را بگیرید والله بالله دزد هم باشند این مأمورین دولت به جایی بر نمی‌خورد همه می‌دانید آنهایی که این قراردادها را بسته‌اند همه توی بند الف نیستند من اسم کسی را نمی‌خواهم بیاورم ولی آقای دکتر مشرف نفیسی دو ضربه به این مملکت وارد کردند که من دلم خون است یکی قضیه پوند و نرخ آن است که با ۱۵۰ میلیون تومان (یک نفر از نمایندگان- حالا ۲۲۰ میلیون تومان) و پنج تا سد بزرگ در مملکت می‌شود بست و آتیه کشور را روشن کرد این را برداشتند بردند سازمان برنامه بنده نمی‌دانم چطور شد و بنده متأسفم که هیئت تصفیه آن را چرا توی بند الف نگذاشتند من تعجب می‌کنم موضوع دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است که بنده نمی‌دانم زنده هستم در مجلس یا نیستم اما بنده یک چیزی را می‌خواهم عرض کنم من از آقایان استدعا می‌کنم دو دقیقه به من وقت بدهید .......... (رئیس- وقت شما تمام شد) (استدعا می‌کنم موافقت بنمایید در یک کتابی خواندم معدن نفتی که ما داریم در ایران چه در شمال و چه در جنوب البته خیلی صحبت در اطراف شده بنده کاری به آنها ندارم ولی می‌خواهم بگویم معدن نفت چیزی نیست که تمام شدنی باشد پولی را که شرکت نفت می‌دهد نسل آینده در این پول شریک است این پول باید خرج مؤسساتی بشود روزی که چاه‌های نفت خشک شد همان پول نفت برگردد (صحیح است) در کشور عراق به این کوچکی حالا من کاری ندارم به سدهایی که بسته شده است و متأسفم که از روی یادداشت صحبت نمی‌کنم و ممکن است که کلماتم درست نباشد ولی بنده خودم بودم در عراق دیدم آن چند تا سدی که بسته شده مخصوصاً سد دجله که چندین میلیون خرج آنها شده است جناب آقای رئیس تشریف دارند ایشان چند سال در بین‌النهرین تشریف داشتند من انصاف می‌خواهم آیا اوضاع کشاورزی بین‌النهرین به این کوچکی با اینجا چقدر تفاوت دارد این پول نفت همین طور می‌آید توی سازمان برنامه توی این چاه ویل خرج می‌شود نسل آینده به ما نفرین و لعنت می‌کنند با این پول باید سدهایی بسته شود تا مردمان گرسنه نان گیرشان بیاید و کاری پیدا کنند تا دست گدایی جلو اجنبی دراز نکنند من از آقایان معذرت می‌خواهم زیاد حرف زدم امیدوارم این معایب شهرستان‌ها را که عرض کردم کمک بکنید مرتفع بشود زیرا مردم بیچاره شده‌اند (بعضی از نمایندگان- صحیح است آفرین احسنت)

رئیس- آقای دکتر بقایی‏

دکتر بقایی- فرمایشات آقای کشاورزصدر در دو قسمت ایجاب می‌کند بنده مصدع اوقات آقایان بشوم یکی راجع به رویه جبهه ملی و یکی هم راجع به تحریف عرایض جلسه گذشته خودم ایشان فرمودند که تحصن اخیر مربوط با لایحه

قرارداد تجارت بازرگانی با شوروی بود در صورتی که آقایان همه خاطرشان هست که بیانات جناب آقای دکتر مصدق راجع به قرارداد بازرگانی تمام شده بود و موضوع دیگری شروع کرده بودند که چون شنیدنش برای بعضی‌ها دشوار بود جلسه را از اکثریت انداختند و ایشان هم تصمیم گرفتند که تشریف داشته باشند و با اعضاء فراکسیون در مجلس بمانند و صحبت‌شان را بکنند که در جلسه بعد گفته شد و به هیچ‌وجه ارتباطی با قرارداد بازرگانی نداشت ما همان نظری را که راجع به قرارداد بازرگانی داشتیم هنوز هم داریم و بعداً هم خواهیمداشت اگر آن قرارداد همان قرارداد سابقی است که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است البته احتیاجی ندارد که به مجلس بیاید و درباره‌اش مذاکره بشود ولی اگر می‌خواهند آن قرارداد را تفسیر بکنند تغییر بدهند یک مواردی اضافه بکنند یا کم بکنند باید بیاورند به مجلس و در مجلس شورای ملی به تصویب برسد والا هر امضایی بکنند کوچک‌ترین ارزشی نخواهد داشت و این جمله‌ای را که دوست محترم آقای کشاورز صدر خواستند بگویند که ما را مثلاً مخالف با روس‌ها وانمود بکنند من خیلی تعجب می‌کنم چون گاهی ما را طرفدار روس‌ها و مخالف مخالفین آنها وانمود می‌کنند و گاهی مخالف روس‌ها و موافق یا مخالفین روس‌ها (امامی- هر دو تایش هم صحیح است) در صورتی که ما همیشه مصالح مملکت را در نظر می‌گیریم و با بی‌طرفی کامل اقدام می‌کنیم نهایت اقدامات ما وقتی که مصالح مملکت خودمان را در نظر می‌گیریم یک وقت هم به نفع امریکا و به ضرر روس‌ها تمام می‌شود و یک وقت هم به ضرر هر سه‌شان تمام می‌شود و وقتی که یکی از آنها ضرر ببیند از این جریانات ما را متهم می‌کنند به موافقت ما یک دسته یا به مخالفت ما یک دسته دیگر، مدتی پیش از این جریانات طی یک مصاحبه‌ای جناب آقای دکتر مصدق از طرف جبهه ملی نظریات خودشان را اظهار کردند و روز ۳۰ شهریور در روزنامه درج شد و این طوری که آقای کشاورز صدر فرمودند نیست راجع به قرارداد تجارتی با شوروی نظر جبهه ملی را خواسته و این طور جواب دادند:

جبهه ملی با انقضاء قرارداد تجارتی بین دولت ایران و هر دولت دیگر که متضمن منافع ایران باشد موافق است و نسبت به قرارداد تجارتی بین ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی چون دولت تاکنون چگونگی آن را افشاء نکرده است فعلاً نمی‌تواند اظهارنظری بنماید ضمناً جبهه ملی نظر خودش را نسبت به کمک اقتصادی و نظامی امریکا هم داده است و راجع به موضوع شرکت نفت هم داده است که آقایان یا خوانده‌اند و یا بعداً می‌توانند قرائت کنند و تحقیق کنند که بدانند ما همیشه و در همه حال منافع مملکت را در نظر می‌گیریم و به هیچ‌وجه نظری به سیاست‌های خارج مملکت نداریم و به ضرر هر کدام از آنها هم بخواهد تمام بشود به ما ربطی ندارد ولی یک چیز هست که هر قراردادی را که بخواهند امضاء بکنند بدون این که به تصویب مجلس برسد دارای کوچک‌ترین ارزشی نیست و راجع به موضوع مذاکرات قرارداد بازرگانی ایران با شوروی که متوقف شده است یک سؤالی از دولت کرده‌ام که در همین جلسه تقدیم کردم برای این که بیایند این مطالب را در مجلس بگویند آقا اینها یک موضوعات کوچکی نیست یک قرارداد تجارتی را بروند با دولت شوروی منعقد بکنند و به مجلس نیاورند و ما ساکت بنشینیم ما مجبوریم ایستادگی کنیم و بخواهیم که بیاورند به مجلس اگر چنانچه همان قرارداد سابق را بدون هیچ تغییری اجرا می‌کنند که ما هیچ حرفی نداریم و هیچ مخالفتی هم نداریم ولی اگر بخواهید کوچک‌ترین تغییری بدهند باید مستقیماً بیاورند به تصویب مجلس برسانند (صحیح است) (جمال امامی- ماده ۹۰ دارد کش پیدا می‌کند) اما راجع به عرایض بنده که ایشان تحریف کردند گفتند که تو گفتی ترور می‌کنند من نگفتم ترور می‌کنند آقای کشاورز گفتم اگر همین رویه را پیش بگیریم و بخواهیم بی‌اعتنایی به افکار عمومی بکنیم و بالاخره وضع مملکت منجر به انقلاب می‌شود اگر آقایان فراموش نکرده باشند تمام این تصمیماتی که در دوره ۱۵ گرفته می‌شد به عنوان جلوگیری از انقلاب بود و حالا هم راهش همان است والا این که ما دائماً از یک طرف فشار بیاوریم و بدبختی به‌شان وارد بیاوریم همان طوری که آقای آزاد فرمودند که کسبه زیر شلاق شهرداری هستند و به آنها ناسزا می‌گویند این را اگر بیایید درست رسیدگی بکنید و از یک طرف هم این قدر بی‌اعتنایی بکنیم این طبعاً منجر به انقلاب می‌شود بنده کسی را تحریک نکرده‌ام و بنده هم کسی را ترور نمی‌کنم ولی بنده پیش‌بینی کردم که آن روز خواهد رسید همان طور که حضرتعالی، بنده نمی‌خواستم در مجلس بگویم ولی چون خودتان اظهار کردید عرض می‌کنم همان طوری که خودتان در کمیسیون دادگستری فرمودید من پیش‌بینی می‌کردم خدمت خودتان که این بندها به گردن خودتان خواهد افتاد و من یک قسمت از فرمایشات ایشان را می‌خوانم که از صورت‌جلسه اقتباس کرده‌ام. در مقابل تمام ایراداتی که ...

رئیس- این بیانات شما مربوط به ماده ۹۰ نیست الان ایشان هم می‌خواهند طبق مادة ۹۰ صحبت کنند و مجبورم باز به ایشان هم اجازه بدهم.

دکتر بقایی- جناب آقای رئیس ایشان تمام حرف‌های بنده را تحریف کردند ایشان مطالبی راجع به بنده گفتند که من مجبورم جواب بدهم عرض کنم در آن کمیسیون دادگستری تمام این ایرادات راجع به قانون گفته شد بنده یکی از کسانی بودم که گفتم آقای شریعت‌زاده یکی از کسانی بود که گفت آقای سید هاشم وکیل یکی از کسانی بود که گفت در جواب تمام این ایرادات بنده عین حرف آقایان کشاورز صدر را اینجا قرائت می‌کنم.

کشاورز صدر- مقصودم این بود که دربارة این لایحه کمتر صحبت شود یعنی شلاقی تصویب شود، این بنده اضافه کردم زیرا در شور اول بحث مفصلی در لایحه شده و تمام مطالب ذکر گردیده و جواب آقای شریعت‌زاده از طرف آقایان اعضاء و وزیر دادگستری داده شده نادرستی مستخدمین وسایل استخدام این لایحه را لازم دارد و تشخیصی که داده شده ادارات از اشخاص ناباب باید تصفیه شود و این اشخاص نادرست که سربار مردم شده‌اند باید با وضعی که صلاح کشور باشد از خدمت دولت خارج شوند و فرمایشات آقای شریعت‌زاده لایحه را بیشتر غیر عملی می‌سازد و اختیار را باید به اشخاص باوجدان داد اگر خدای نکرده دو نفر اشتباهاً زیان دیدند باید فدای نفع جامعه کرد. این یک قسمت از فرمایشات آقای کشاورز صدر بود آقایان آن روز این طور استدلال می‌کردند ما مخالفت می‌کردیم که این تصویب نشود و صورت قانونی به خود نگیرد ولی الان که تصویب شده و صورت قانونی پیدا کرده نمی‌شود با حرف و سفسطه از بین برد یا باید بگویند تمام تصمیمات کمیسیون دادگستری ملغی است دوره پانزده هر کار کرده غلط کرده است و پا نمی‌شود گفت که این قانون که بند شده و بگردیم افتاده است ملغی بشود (آشتیانی‌زاده- الغاء تمام قوانین شش ماهه آخر دوره پانزدهم) شما تمام آنها را ملغی کنید ما هم موافقیم.

رئیس- آقای کشاورز صدر بفرمایید.

کشاورز صدر- اولاً ایشان فرمودند، بنده به ضرس قاطع عرض نکردم آقایان برای خاطر موضوع بازرگانی شوروی رفته‌اند متحصن شده‌اند عرض کردم آقایان این مذاکره را کردند و پس‌فردا صبح که آمدیم اینجا جناب آقای دکتر مصدق که متحمل زحمت شدند خودشان فرمودند که مطلب آن طوری که من خیال می‌کردم نبود بنده منظورم این بود که آقای دکتر مصدق پیشوای جبهه ملی و اعضاء جبهه ملی نباید یک چیزی را تحقیق نکرده بفرمایند و سه روز متحصن بشوند و بعد بیایند بگویند این طور نبوده و بنده عرضم این نبود که به ضرس قاطع، نظرم این بوده است که نخواستم بگویم که موافق با روس‌ها بوده‌اند یا موافق با دخالت امریکا و اما مطلبی که فرمودند انقلاب می‌شود در اینجا بنده آن را نگفتم آقا اگر انقلاب بشود از طرف آن پابرهنه‌ها می‌شود که همیشه لای چرخ دولت چوب می‌گذاریم و نمی‌گذاریم جلو برود اینها گرسنه می‌مانند و انقلاب می‌کنند ولی آن افکار عمومی که جنابعالی خیال کردید غیر از این چند نفر هستند افکار عمومی آن لخت و عورها هستند ما باید کمک بکنیم که به یک جایی برسد اما راجع به مطالبی که من گفته بودم و ایشان قرائت کردند بنده این را ابتدای امر عرض کردم برای این که من لوح ضمیرم پاک است بنده هیچ وقت خیال نداشتم که کسی را توی بند بیندازیم که می‌فرمایند بند به گردن خودتان افتاده بنده به این فکر نبودم و اعتقاد نداشتم که قانونی به این شکل اجرا بشود کما این که خودتان هم فرمودید اگر شمربن ذی‌الجوشن را بیاید جای امام جعفرصادق انتخاب کنند بنده قبول کنم؟ اما علت این که آقایان حمایت می‌کنند از هیئت تصفیه این است که آقایان با یکی دو نفر آنها بی‌ارتباط

نبوده‌اند و حالا دارند حمایت می‌کنند.

رئیس- آقای وزیر امور خارجه بفرمایید.

وزیر امور خارجه- آقایان محترم در جلسه پرویروز مجلس شورای ملی آقای اردلان نماینده محترم ضمن تبریک راجع به انتخاب آقای انتظام به ریاست پنجمین دوره اجلاسیه مجمع عمومی ملل متحد اظهار امیدواری کردند که سازمان ملل متحد در این راهی که برای حفظ صلح پیش گرفته موفق بشود (صحیح است) این اظهار همان طور که مورد تأیید و آرزوی دولت نیز بوده و هست (صحیح است) برای استحضار خاطر نمایندگان محترم عرض می‌کنم که بلافاصله پس از انتخاب آقای انتظام ضمن تلگراف تبریکی که به ایشان مخابره کردیم شعف عمومی و مسرت دولت را از انتخاب نماینده ایران به ریاست مجمع عمومی اعلام داشتیم (احسنت) و همچنین از مأمورین سیاسی ایران در کشورهای خارجه خواهش کردیم که تشکرات صمیمانة ما را به دولی که به نماینده ایران رأی داده‌اند اظهار بکنند (احسنت) و یادآور بشوند که همان طور که ایران تاکنون به پیروی از افکار بلند شاهنشاه معظم خود در راه همکاری صادقانه اهتمام داشته و همین انتخاب بهترین مؤید و مصدق آن است در آتیه نیز با دلگرمی و جدیت بیشتری در این راه بذل مساعی خواهد کرد (صحیح است) و تأیید این مطلب ترجمان احساسات و نظریات و نیات عالیه آقایان نمایندگان محترم (شوشتری- و ملت ایران) (آشتیانی‌زاده- ملت امریکا هم تبریک می‌گوید) بوده و امیدواریم که با همکاری دولت و مجلس شورای ملی در آتیه هم موفقیت‌های بزرگی نصیب کشور عزیز ما شود (صحیح است. احسنت)

۲- مذاکره در اطراف بقیه گزارش کمیسیون دادگستری راجع به تصفیه و قرائت پیشنهادات

رئیس- ماده دوم مطرح است. قرائت می‌شود. (ماده دوم به شرح زیر قرائت شد)

ماده دوم- کارمندانی که به تشخیص هیئت بدوی تسلیم نیستند می‌توانند در ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رأی هیئت تصفیه به دیوان عالی کشور شکایت نمایند تشخیص دیوان کشور قاطع است همچنین وزیر مربوطه می‌تواند در صورتی که به تشخیص هیئت بدوی در مورد کارمندانی که شایسته و صالح شناخته شده‌اند معترض باشد شکایت خود را در ظرف یک ماه از تاریخ صدور رأی با مدارک لازمه به وسیله دادستان کل به دیوان مزبور مراجعه نماید. هیئت نخستین تصفیه قضات دادگستری دادگاه انتظامی و مرجع تجدیدنظر از تشخیص دادگاه مزبور دادگاه تجدیدنظر انتظامی می‌باشند هر وزارتخانه مکلف است تصمیمات هیئت تصفیه سابق را به مستخدمین خود ابلاغ نمایند تا در صورتی که تسلیم رأی هیئت نباشد در ظرف یک ماه به دیوان کشور شکایت کنند. رأی دیوان کشور در این خصوص قطعی است.

رئیس- آقای جمال امامی بفرمایید.

جمال امامی- استدعا می‌کنم آقایان ده دقیقه به عرایض بنده درست توجه بکنند تصدیق می‌فرمایید که بنده در عرایضم همیشه به اختصار معتقدم و سر شما را هم زیاد درد نمی‌آورم یک ماه یا بیشتر است که ما را گرفتار این بندبازی‌ها کرده‌اند. در این یک ماه امور مملکت و مجلس شورای ملی فلج شده تصدیق می‌فرمایید بحث در این موضوع مجلس شورای ملی را به جاهایی کشانیده که خودش نمی‌خواسته است این هتاکی‌ها و فحاشی‌ها و تهمت‌ها و اتهاماتی که در این چند جلسه بین نمایندگان رد و بدل شده تصدیق می‌فرمایید نفع کشور بوده است (صحیح است) اگر ما یعنی مجلس شورای ملی در خلال این مدت کوشش می‌کرد یک لیره بیشتر از نفت جنوب وصول بکند و وقت خود را صرف این موضوع می‌کرد تصدیق می‌فرمایید چقدر منفعت عاید کشور ایران می‌شد فرض بفرمایید تمام این تهمت‌ها و افتراها صحیح باشد آن روز هم بنده عرض کردم از این طرح‌ها ملت بدبخت چه استفاده‌ای می‌کند یا فرض بفرمایید که این اتهامات تمام درست باشد و صحیح ولی آیا ما را برای این فرستاده‌اند به مجلس شورای ملی که بنشینیم دور هم و به یک دیگر فحش بدهیم؟

نه ما نیامده‌ایم اینجا که توی سر هم بزنیم الان دولت مشغول کارهای خودش است و علی‌رغم مجلس شورای ملی قانون انجمن‌های ایالتی را دارد اجرا می‌کند شرکت تشکیل می‌دهد، تصویب‌نامه‌ها می‌گذراند و ما مشغول این فحش‌ها هستیم دولت دارد این جا دهن‌کجی می‌کند و به ریش ما می‌خندد و توی دهن ما می‌زنند و ما اینجا مشغول این فحش‌ها هستیم تصدیق می‌فرمایید که مجلس به ریش دولتی‌ها می‌خندد (صحیح است) اگر ما پافشاری بکنیم که این قانون را یک ماه دیگر به همین عناوین به عقب بیندازیم تصویبش را در این یک ماه من نمی‌دانم چه به سر این مملکت خواهد آمد چون با مجلس شورای ملی این قضیه را تصفیه نکرده است دست به سیاه و سفید نمی‌تواند بزند و تا این قضیه تصفیه نشود وظیفه اساسی ما که کنترل در کارهای دولت است نخواهیم توانست اجرا کنیم من از آقایان استدعا می‌کنم که قدری توجه بفرمایند که چه سیاست‌هایی ما را آورده است توی این بندها و چه استفاده یا سوءاستفاده‌هایی پشت پرده‌ها ممکن است از این سیاست‌ها بشود آن کاری را که باید ده بیست روز یا یک ماه دیگر بکنید و اکثریت مجلس هم موافق است آن را از حالا انجام بدهیم و این شقاقلوسی که به جان این مملکت افتاده قطع کنید شما حالا وارد می‌شوید در مواد این لایحه در شور اول بحث می‌کند بعد می‌رود به کمیسیون دوباره برمی‌گردد چند جلسه مجلس را هم برای شور دوم تضییع می‌کند این کار یک ماه یا بیشتر من نمی‌دانم با این طرزی که ما داریم اوضاع مملکت به کجا خواهد کشید و عرض کنم بنده با اصل لایحه، آن روز عرض کردم مخالفم به همین دلایلی که پریروز و امروز عرض کردم به طریق اولی با مواد آن هم مخالفم، ماده دوم به کارمندان حق می‌دهد یعنی به مشمولینی که در این بندها وارد شده‌اند حق می‌دهد که بروند به دیوان کشور شکایت کنند، تاکنون نهصد و خورده‌ای، هزار نفر مشمول این بندها شده‌اند تصدیق می‌فرمایید که اگر بعد از این هم یک همچو قانونی می‌گذرد صد و پنجاه‌هزار نفر مشمول این بند خواهند شد آیا این عملی است؟ که دیوان کشور رأی به این بدهد، اینها می‌میرند و جسدشان هم می‌پوسد و رأی دیوان کشور بیرون نمی‌آید. منظور این است که سلب حیثیت از اشخاص بشود بهانه‌گیری که نمی‌خواهیم بکنیم، شما خودتان که می‌دانید چندین هزار نفر می‌روند به دیوان کشور شکایت می‌کنند تا به کار آنها به پرونده آنها رسیدگی بشود و محاکمه بشوند و رأی دادگاه صادر بشود، ببینید چقدر طول خواهد کشید شما در وزارت دادگستری محاکمه داشته‌اید: یک محاکمه یک سال، دو سال سه سال طول می‌کشد، آن وقت شما صدهزار نفر را می‌خواهید ببرید یا به این وسیله سر آنها را گرم کنید این بیچاره‌ها می‌میرند، اولاد آنها هم می‌میرند و چیزی دست نمی‌دهد از اینها گذشته آنهایی که مشمول این بند شده‌اند بروند به دیوان کشور چه بگویند آقا؟ بگویند از ما چه گرفته‌اند؟ بگویند شما بروید خارج حقوق‌تان را بگیرید با آنهایی حقوق هم نمی‌گیرند آمده‌اند برای آنها هم حقوق انتظار خدمت درست کرده‌اند عده زیادی الان از خزانه دولت حقوق می‌گیرند ولی با این بند آمده‌اند آنها را هم مشمول حقوق‌بگیرها کرده‌اند، خوب اینها می‌گویند چی؟ به اینها نگفته‌اند که شما ناصالح یا دزد هستید، به اینها گفته‌اند که شما اضافه بر سازمان هستید یعنی خلاصتاً به آنها گفته‌اند که شما لیاقت ندارید. حالا کی‌ها کی‌ها را گرفته‌اند شما لیاقت ندارید؟ بنده نمی‌خواهم از اعضاء هیئت تصفیه تنقید بکنم، ما نمی‌گوییم اینها چه اشخاصی بوده‌اند برای این که صلاح نیست و شایسته نیست که اینجا بگوییم گو این که اشخاصی گفته‌اند، صلاح نیست که ما از آنها بدگویی بکنیم، فحاشی بکنیم، اگر جرمی مرتکب شده‌اند باید وزارت دادگستری آنها را تعقیب بکند، مراجع صلاحیت‌دار آنها را تعقیب بکند! ما نباید مجلس شورای ملی را آلوده به فحاشی و هتاکی بکنیم (صحیح است) ولی من از آقایان انصاف و مروت می‌خواهم ببینید چه اشخاصی نشسته‌اند و چه اشخاصی را لایق برای خدمات دولتی ندانسته‌اند اینجا من اسم هفت هشت نفر از این جوان‌هایی که به مقاماتی رسیده‌اند در این مملکت و اینها را در توی بند ب گذاشته‌اند، خوب اگر صحیح بود من دلم نمی‌سوخت باور بکنید به کلی غرض‌ورزی کرده‌اند، این آقایان می‌نشینند می‌گویند اینها لیاقت خدمات دولتی را ندارند، این حرف من را آتشی کرده، جوانی که آمده وزیر شده، معاون شده، این شخص لااقل به ترتیب لیاقت که دارد، می‌گویند فروهر بند ب (فروهر- افتخار می‌کنم) (مکی- بسیار خوب گذاشتند) نه آقا بسیار خوب نبوده، دکتر امامی را گذاشته‌اند بند ب آقاجان اشرفی مهندس مهدوی بوذری را گذاشته‌اند در بند ب، همین مهندس علوی را گذاشته‌اند در بند ب دکتر نخعی را بند ب، علم بند ب دکتر مهران بند ب و عده زیادی دیگر از مهندسین را گذاشته در بند ب یعنی قوة فعاله مملکت، نقشه را ببیند، آنهایی که باید آتیه مملکت در دست آنها باشد و با دست آنها اداره بشود خواسته‌اند چرخ مملکت را فلج کنند (فولادوند- سرلشگر کوپال را هم بفرمایید) او را من عوض نکردم

جوان‌ها را عرض کردم، یک عده زیادی را اینها را می‌گویند بند ب آنها خدای نکرده ناشایسته‌اند و صلاحیت ندارند و من قبول کنم ولی انصاف است که بگوییم آنها نالایق هستند پس کی لایق است آنها اگر لایق نبودند در جوانی چطور می‌توانستند در جوانی این مقامات را اشغال کنند (فولادوند- لایق‌ها را هم معلوم کرده‌اند) این دکتر امامی که صد تا مثل مرا می‌برد پای جوی و تشنه برمی‌گرداند او را گفته‌اند بند ب این آقای فولادوند که اینجا اخم می‌کند من از جایم درمی‌روم آنها گفته‌اند به این شخص نالایق آخر این طور است؟ ما می‌گوییم اینها را بگذارید در بند ب، من قبول دارم، ولی می‌پرسم سیاست‌بازی کرده‌اند؟ دزدی کرده‌اند؟ خیانت کرده‌اند، من قبول دارم ولی بی‌لیاقتی و بند ب چرا و صدها نفر دیگر، جناب آقای دکتر مصدق و آقای دکتر بقایی و سایر آقایان اعضاء جبهة ملی فرمودند بیست درصد این اشخاص را که گذاشته‌اند در این بندها اجحاف کرده‌اند بنده همین فرمایش خود آقایان را قبول دارم. از هزار نفری که مشمول این بندها شده آقایان تصدیق می‌فرمایید که دویست نفرش بی‌انصافی شده است حالا با در نظر گرفتن این که پنجاه درصد مشمولین این بندها را ما نمی‌شناسیم، نه آقایان می‌شناسند، نه بنده نه دیگران یعنی از پایه‌های پایین چسبیده‌اند و حال آن که قانون مکلف کرده بود آنها را که از پایه‌های بالا شروع کنند. چون از پایه‌های پایین شروع کرده‌اند اشخاصی هستند که همه افراد آنها را بشناسند چون نمی‌توانم نسبت به آنها اظهار عقیده‌ای بکنم بنابراین آنها نباید مورد استناد واقع بشوند، اگر ما بیاییم بگوییم که آنها بیست درصد اجحاف شده‌اند اگر کسی را نشناسیم که نمی‌توانیم قضاوت کنیم صحیح است یا سقیم پنجاه درصد باقی صد یا صد و پنجاه نفر اینها مشمول تقاعد بودند یا متقاعد یک عده زیادی از این اشخاص مستخدم دولت نبوده‌اند شما اگر می‌آیید خلاصه بکنید از اشخاصی که شناخته نیستند در این مملکت و در این بندها گنجانده شده‌اند و ده درصد آن هم صحیح نیست تازه آن هم موافق نیستم که بدون دلیل آن را آلوده بکنید، آنها هم باید بروند محاکمه بشوند دلایل جرم‌شان را بگویند، شما خودتان تصدیق می‌فرمایید از ۱۰۰۰ نفر دویست نفر نسبت به آنها اجحاف شده است پس چه چیزی باقی می‌ماند آن مردم بزرگ می‌گوید، نمی‌دانم کیست یادم رفته اگر صدها نفر مجرم تبرئه بشوند بهتر از این است که یک نفر بی‌گناه محکوم بشود زیرا ما نمی‌توانیم برویم توی رختخواب بخوابیم و یک افراد بدبختی را بیاوریم در این مملکت ملوث کنیم و مارک بی‌حیثیتی و بی‌شرافتی به آنها بزنیم آن هم کی؟ رجال مملکت و جوان‌هایی که آتیه مملکت در دست آنهاست برویم خودمان بخوابیم خیال می‌کنند یک عده‌ای بدبختانه که اگر این افرادی که مشمول این بندها شده‌اند کنار بروند آنها می‌آیند جای‌شان را می‌گیرند این قبیل مشاغل خیلی لیاقت می‌خواهد آنها اشتباه می‌کنند خیلی تصادفات می‌خواهد، خیلی شانس می‌خواهد که یک جوان‌هایی بیایند به این مقامات برسند حالا بر فرض آمدند به این مقامات هم برسند در آن سن‌هایی که اینها هیچ هوی و هوس نخواهند داشت، در آن سنی که هیچ نخواهد داشت و به هیچ مقامی علاقه‌مند نخواهند بود آن وقت بیاورند مشمول این بندش بکنند مثل این که کرده‌اند، بند ب بند ج هزار بند برای ما درست کرده‌اند، این عمل راه را باز می‌کند آقایان، والله، بالله، به خدا این راهش نیست که خودمان به دست خودمان طرحش را ریخته باشیم، این راه را دیگران برای ما طرح کرده‌اند و این کار یک عواقب وخیمی خواهد داشت آن وقت آقایان بنده خدمت‌شان عرض کردم که اگر یک سال دیگر زنده باشید آن وقت خواهید دید که پای کی‌ها را این بندها خواهد گرفت یک نفر از شماها از این بندها مصون نمی‌ماند، مطمئن باشید که یک نفر از شماها مصون نمی‌مانید این کار به دست شما است، در هر صورت آقایان هم می‌دانید بنده هم می‌دانم مجلس شورای ملی متوجه وخامت این مسئله شده است و متوجه شده است که هر قانون دیگری که به این شکل به جای این قانون بگذرانید گندش بیشتر از این درمی‌آید (صحیح است) بنابراین کاری را که می‌خواهید یک ماه دیگر انجام بدهید آقایان بیایید از حالا انجام بدهید مجالش را پیش از این آشفته نکنید، بیش از این متزلزل نکنید معطل نکنید برویم دردهای دیگر اساسی‌مان را فکری برایش بکنیم، دوایش را پیدا کنیم، هر دولتی، این دولت خیر از آشفتگی مجلس سوءاستفاده می‌کند علی‌رغم قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی را اجرا نمی‌کند، اگر شماها متفق باشید و تکالیف نمایندگی خود را عمل کنید، دولت یک همچو جسارتی می‌کند؟ این برای این است که مجلس این طور است این برای عدم اعتمادی است که بین نمایندگان هست او هم سوءاستفاده‌اش را می‌کند والا دولت چه جسارتی دارد که علی‌رغم مجلس معاوضه بکند مجلس باید خورد کند آن ولی را که ... (مکی- قانون را اجرا نمی‌کند) به همان دلیل وقتی که شما بیایید، بنده هم بیایم اجرا نکنم، وقتی چنین مجلسی هست چرا دولت حرف مجلس را بشنود (مکی- شما اکثریت هستید ما اقلیت) بلی مشغول توی سر هم زدن باشیم و مشغول انجام تکالیف خودمان نیستیم، شما می‌آیید هتاکی می‌کنید و توهین می‌کنید یک عده دیگری هم پا می‌شوند جواب می‌دهند و مجلس شورای ملی مشغول این عمل است آقا ما متوجه نیستیم در دنیا چه بازی‌هایی می‌شود، در صحنه سیاست داخلی خودمان چه بازی‌هایی می‌شود اینها وابسته به هم است آقا مجلس شورای ملی باید توجه بکند، اوضاع دنیا را درست مطالعه بکند ببیند نفع و ضرر او چیست دولت را وادار کند که از آن راه برود، دولت نمی‌آید با شماها استشاره کند؟ با کی می‌کند (مکی- هر شب نصف شب) این طرز که عمل می‌کند، من گمان کنم این طور باشد. چون شما از آنی که می‌ترسیدید که نشد. شما می‌ترسید که دولت مقتدر و قوی و قلدری باشد. این که نشد (مکی- دندان‌هایش را کشیدیم آقا) آن طور که شما می‌خواستید شد. و ما آرزوی‌مان این بود که دولت مقتدر و قوی باشد نشد. و بنابراین همان آرزوی آقایان انجام شد. ما که عرض می‌کنیم بنده منفردم، در فراکسیون هم عضویت ندارم این است که عقیده خودم را عرض می‌کنم ما که عرض می‌کنیم، بنده شخص خودم را عرض می‌کنم عقیده آقایان اکثریت نیست عقیده بنده بود که یک دولت قوی بیاید. دیکتاتور Dictateur بدون دیکتاتور Dictature یعنی قانون را به زور به حلق اشخاص بکند ولی به نظرم آقایان از این می‌ترسید و این را نخواستید در هر صورت این نشد. و حالا دولت نرفته. به مجلس هم دهن‌کجی می‌کند. آقا ما نباید اجازه بدهیم یک دولتی گو این که قانون را اجرا بکند مخالف میل مجلس رفتار بکند. قانون یعنی چه؟ قانون یعنی مجلس؟ قانون یعنی اداره مجلس. یعنی چه؟ کدام دولت می‌تواند جرئت بکند و علی‌رغم مجلس شورای ملی به این عنوان که من قانون را اجرا می‌کنم. بیخود می‌کنی آقا (مکی- صحیح است) صحیح است، در اینجا صحیح است، در آنجا هم صحیح است (مکی- رأی کبود ما حاضر است رأی کبود شما هم حاضر) عرض کنم آنجا هم صحیح است در اینجا هم صحیح است (آشتیانی‌زاده- کدام دولت می‌خواهد بیاید؟ بفرمایید ساعد یا حکیم‌الملک؟) استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایید عرایض بنده، اگر آقای دکتر طاهری زیر لب غرغر نمی‌کند، عرض می‌کنم این شقاقلوس را ببرید بگذارید کنار. یک ماه دیگر کار که باید بکنید، حالا بکنید و دیگر من‌بعد مجلس شورای ملی تصمیم بگیرد که وظایف اساسی خودش را انجام بدهد و آن کنترل اعمال دولت است. (ملک‌مدنی- الان بفرمایید چه کار بکنیم؟ کمیسیونی را که مجلس رأی داده است چرا انتخاب نمی‌کنید؟) عرض کنم حضور آقایان این راجع به این موضوع بود عرض مختصر دیگری داشتم ما در کمیسیون نفت تصمیم گرفتیم در ۱۲ روز قبل که اگر دولت راجع به تصفیه نفت تعللی بکند و تا ده روز نباید توضیحات کافی به کمیسیون بدهد، دولت را استیضاح بکنیم، چون این ۱۰ روز گذشته است، بنده که یکی از اعضای کمیسیون هستم تکلیف خودم را انجام می‌دهم، یک ورقه استیضاح تهیه کرده‌ام تقدیم می‌کنم قرائت بکنید و به دولت ابلاغ شود. (مکی- ما هم امضا می‌کنیم) آخر یکی دو ماده دیگر دارد که شاید امضا نکنید

ابریشم‌کار آن ورقه اسیضاح را بگذارید برای روز سه‌شنبه‏

جمال امامی -نخیر

آشتیانی‌زاده- سیاست آمریکا شکست خورد.

رئیس- آقای فرامرزی‏

فرامرزی- البته خیلی عجیب است که من با قانونی که با اصلش مخالفم، با یک ماده‌اش موافق باشم ولی این ماده اولی که من با آن مخالفم گذشت حتماً به این این ماده دوم هم بگذرد. برای این که وقتی که شما یک عده‌ای را بخواهید محروم بکنید از حقوق‌شان حتماً باید به آنها حق بدهید

که یک جایی رسیدگی بشود که به حق محکوم شده‌اند یا نه عرض کنم که به عقیده من، من معتقدم وطن‌پرست کسی است که هر چه مصلحت وطنش را در آن دید از هیچ نترسد. نقطه ضعف اشخاص مختلف است: یک کسی پول دارد، ثروت دارد نقطه ضعفش مکنتش و ثروتش است. یکی کسی سرمایه‌اش وجهه عمومی است، وجهه است در پیش افکار عمومی من معتقدم وطن‌پرست اگر دید مصلحت وطنش وجهه او را در میان ملت از بین می‌برد، از آن هم نترسد. من اول با این قانون مخالف بودم، بر خلاف اصل بود. من معتقدم که مأمور دولت مثل چوپان توی بیابان هر دو بتوانند شب راحت بخوابند و بدانند که کسی نمی‌تواند با مقدرات آنها روی نظر شخصی بازی کند (صحیح است) به این جهت من تعجب کردم چطور مجلس شورای ملی در دوره ۱۵ پذیرفت این قانون را. ولی در چه موقعی بود؟ در موقعی بود که حقیقت مجلس افتاده بود در یک سراشیبی که ما سعی کردیم در موقع قانون مطبوعات که آوردند این را نگه بداریم. من خودم در مورد غور دوم در قانون مطبوعات مجلس را نگه داشتم این افتخار را می‌کنم رأی دوم را مجلس نداد و در دو فوریت در این جا عده‌ای از وکلا آمدند از این تشکر کردند که ما خیال می‌کردیم دیگر باید رفت و تو ما را متوجه کردی، که هنوز می‌شود ایستاد و تسلیم صرف نشد ولی بعد عمل کردند در مجلس و آن یک ذره خاکی که ما جلوی این ماشین گذاشتیم که سر پایین نرود آن یک ذره خاک را هم برداشتند. و مجلس رفت. در آن حین این قانون آمد. همان طور که آقای دکتر بقایی هم فرمودند تمام اشخاصی که تصور می‌کردند ممکن است به وسیله این قانون می‌خواهند آخرین ریشه فکر آزاد را از توی مملکت بکنند مخالف بودند من آن روز مخالف بودم و امروز هم مخالف هستم. و من تعجب می‌کنم از بعضی از رفقای ما که انتخاب شده بودند و می‌آمدند اینجا هم لودگی می‌کردند (یکی از نمایندگان- لودگی یعنی چه؟) لودگی یعنی مسخرگی، یعنی شغل مرحوم کریم شیره‌ای عرض کنم هر چه این قانون، یعنی این ماده این لایحه از اول تا آخرش پیچیده شود این زه از دنده مجلس بیاید بیرون و اثر این قانون از بین برود هر چه زود بشود به نفع مجلس است برای این که من الان می‌بینم که در داخله مجلس تحریک می‌شود که به هم نچسبند وکلا در خارج می‌بینیم که یک دفعه ورق برگشته و شروع شده به تبلیغات بر ضد مجلس. الان افکار مردم نسبت به این مجلس با یکی دو ماه پیش فرق می‌کند. به واسطه عملی است که در مجلس کرده‌اند و در خارج کرده‌اند بهترین دلیل این که این عمل توطعه بر ضد مجلس بوده این است که به قول خود دولت ۱۶۸ هزار پرونده یا ۱۵۸ هزار به قول آنها اول آمده‌اند پرداخته‌اند به یک عده وکلای مجلس که الان نه مستخدم دولت هستند و نه فرضت از بین می‌رفت که اینها را مشمول بکنند و نه در میان مردی که هنوز به پرونده‌شان رسیدگی نکرده‌اند از اینها بدتر نیست. چطور شده ۱۶۸ هزار پرونده را گذاشته‌اند کنار و به چند تا وکیل و منجمله رئیس مجلس پرداخته‌اند. دلیلش همین تشنجی که همین الان در مجلس هست، تصنعی که الان در مجلس هست. و این شتر را خواسته‌اند در مجلس بخوابانند که نه راه پس داشته باشد و نه راه پیش به این جهت من معتقدم آقایان به هر نحو، به آن ترتیبی که آقایان اقلیت می‌گویند من شخصاً موافقش هستم، بردارند چند تا قانون که در دوره ضعف مجلس پانزدهم گذشته صورت‌نویسی کنند، بگویند آقا اینها لغو بشود منجمله این. و یا قانونی که اختیار به کمیسیون داده‌اند و مجلس حق نداشته این اختیار را بدهد همه را لغو بکنید من موافقم یا به هر ترتیب دیگری که می‌دانید اثر این قانون غیر طبیعی از بین برود و یک قانون دیگری که دوبار مستخدمین دولت را متزلزل بکند که شب آرام نخوابند مطرح نکنید بنده نمی‌دانم یا به پرونده من نرسیده‌اند، یا رعایت نکرده‌اند دلشان نخواسته توی الف بگذارند دیده‌اند مستحق ب و ج هم نیستم و شاید هم نرسیده‌اند هزاران نفر در خارج هستند که نمی‌دانند این هیئت چطور رسیدگی خواهد کرد آقایان قانون استخدام دارید آقایان دیوان کشور دارید، آقایان قانون کیفر همگانی دارید، آقایان محاکم اختصاصی دارید دولتتان اگر راست می‌گوید و می‌خواهد تصفیه بکند، چرا پرونده‌ها را رسیدگی نمی‌کند! اینها که دزدی‌شان مسلم است یا متهم به دزدی هستند و به قول خودتان ۱۷ هزار پرونده که متهم به دزدی و خیانت هستند رسیدگی نمی‌شود، یک دفعه فال حافظ بیاورید ببینید چه می‌آورد. باز می‌کند می‌بیند صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند پس میرزا صبر و میرزا ظفر را بگذارد توی بند ج. این که راه و رسم قضاوت نیست راه و رسم رسیدگی نیست، اگر اینها یک کار لااقل کرده بودند و آن این بود که گفته بودند که میرزا حسن این اعمال را کرده ولی نفوذ داشته‌اند کاری بکنند دادگاه نتوانسته محکومش کند، حقه‌بازی کرده، اسناد ندارد باز یک چیزی بود، همین عمل آنها سبب شده دچار این تشنج بشویم و مجلس به این وضعیت بیفتد که آقای جمال امامی فرمودند و الان والله اکثریت آقای دکتر بقایی شما هستید، برای این که شما هفت هشت ده نفر با هم هستید و من جای دیگر هفت هشت ده نفر باهم نمی‌بینم (دکتر بقایی- ملت هم با ما است) ملت هم با شما است برای این که ملت متحد جمع است و شما متحد و جمع هستید و باقی را من نمی‌بینم که جمعی در میان‌شان باشد من باز تکرار می‌کنم به هر نحوی هست باید زود این راه را از دنده مجلس بکشید بیرون و راهش هم این است و راهش لغو تمام آثار این قانونی است و انتخاب یک کمیسیونی که رسیدگی بکند به پرونده‌ها، پرونده را بدهد به دادگاه نه این که خودش عمل بکند که جای حرف باقی باشد، آن وقت آقای وزیر دادگستری قول بدهند که ماست‌مالی نخواهد شد اگر این کار را نمی‌کنید و آن ماده اول سرجایش باقی می‌ماند و باید رسیدگی بشود، یعنی باز هم مستخدمین دولت را متزلزل بکنید، پس به این ماده هم رأی بدهید که لااقل آن که شب می‌لرزد بگوید اگر محکوم کردند جایی هست که باز تظلم بکنم (صحیح است احسنت)

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده دوم رسیده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

در ماده دوم پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نمایم مسعودی.

شوشتری- من مخالفم‏

رئیس- آقای مسعودی‏

محمدعلی مسعودی- عرض کنم ماده دوم موضوع، موضوع این ماده خیال می‌کنم که همه آقایان متفق باشند که در این ماده نظر مخالفی نداشته باشند. چون موضوع این است که اگر هیئت بدوی رأی داد و مورد ایراد اشخاص واقع شد حق تجدید نظر قائل شده برای هر کس، بنابراین یک موضوعی است که خیال نمی‌کنم حتی یک نفر مخالف داشته باشد و بحث در این هم کافی است برای این که این لایحه دو شورا است و تمام پیشنهادها و نظرها می‌رود به کمیسیون و در کمیسیون آنجا خوب حلاجی می‌شود. لزومی ندارد که بیش‌تر از این بحت بشود از آقای شوشتری هم تقاضا می‌کنم که مخالفت خودشان را پس بگیرند و بگذارند که رأی گرفته شود.

رئیس- آقای شوشتری‏

شوشتری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم بنده با کفایت مذاکرات به جهاتی که ذکر می‌کنم مخالفم. فرمایشات آقای جمال امامی و نمایندگان محترم دیگر هم حاکی از این معنی بود که ادامه این وضعیت و صحبت کردن در این بندها و رفتن از شور اول به شور دوم، یک ماه، چهل روز باز مملکت را بلاتکلیف می‌گذارد باز به تشنجات می‌افزاید، از یک طرف استدلالاتی که بر بطلان و خرابی این قانون و عدم موازنه و عدم رسیدگی به اصل پرونده هست این استدلالات هنوز به نحو جامعی گفته نشده آقایان نمایندگان اقلیت اگر توجه بفرمایند آقای دکتر بقایی که خودشان وکیل دادگستری هستند (یکی از نمایندگان- نیستند آقا وکیل مجلسند) (آزاد- استثنائاً وکالت کردند) لابد استثنا منقطع بوده است جناب آقای دکتر مصدق و آقای عامری که قاضی

بوده‌اند همه می‌دانند که دیوان عالی تمیز در کدام یک از موارد احکام را نقض می‌کند در کلیه محاکماتی که اصول تشریفاتی و یا فروع تشریفاتی آن طبق مقررات و قانون به طرف ابلاغ نشده و یا عمل نشده به همین جهات ولو این که دیوان کشور مسلم بداند حکم صادره کماً و کیفاً به حق صادر شده چون تشریفاتش به عمل نیامده آن حکم را نقض می‌کند شما خودتان فرموید و می‌فرمایید به این که قضات، وکلا متقاعدین بازنشستگان و اشخاص مرده مشمول نبودند از یک طرف اقرار می‌فرمایید به این که ۱۵ درصد (رئیس- آقای شوشتری در اصل موضوع صحبت نکنید) البته راجع به کفایت مذاکرات باید تشریح بکنم البته ما یک اصولی داریم اگر درصد نفر یک نفر مظلوم باشد و برخلاف حق درباره‌اش رأی داده باشند این قانون قانونیت ندارد و باید از درجه اعتبار ساقط شود ما قانون داریم که اگر مسلمی در شرق عالم کشته بشود و مسلم دیگری در جانب دیگر عالم بشنود و راضی باشد شریک جرم و گناه است به چه مناسبت به یک چیزی که اصل و فرع و مقدمه و مؤخره و وسط و پایه‌اش خراب است ما کفایت مذاکرات بدهیم و در خارج خیال بکنند که مجلس شورای ملی می‌خواهد یک دسته دزد را یک عده قطاع‌الطریق که بیت‌المال مسلمین را غارت کرده‌اند اینها را معاف بکند و دزدها پاک شوند الان باید طرحی به مجلس بیاید از روی اصول ولی اگر این کار را بکنید با این کیفیت من با کفایت مذاکرات مخالفم (بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید آقا)

رئیس -آقای جمال امامی تذکر دارید بفرمایید.

جمال امامی- بنده اسم آقای دکتر امامی را اشتباهاً بردم ایشان جزو بند ب نیستند.

رئیس- بسیار خوب آقای مخبر کمیسیون بفرمایید.

رضوی- بنده چون آقایانی که موافق و یا مخالف بودند و بیاناتی فرمودند چون یک کلامی که جنبه دفاع داشته باشد نفرمودند و روی هم رفته فرمایشات‌شان در کلیاتی بود که قابل قبول بود تنها موضوعی را که لازم دانستم خدمت آقایان عرض کنم این است که لازم دانستم خدمت آقایان عرض کنم که در اولین مدافعه بنده یادآوری کردم که کمیسیون دادگستری در کلیه قانون در نظر گرفت که از رئوس مسائل و اصول کلی قوانین استفاده کند و از آن موادی که فرع بر قانون قانون هم نبود و وجود داشت و می‌شد از آنها استفاده کرد از آنها نیز استفاده کرده و در این قانون گنجانید منجمله یکی از موضوعاتی که الان هم وجود دارد این است که اگر یک مستخدمی از بابت اعتراض به وضع استخدامی اعم از ترفیع یا تنزل رتبه بیکار کردن و یا اخراج و انتظار خدمت اعتراض داشته باشد به شعبه مخصوص دیوان کشور می‌تواند عرض‌حال بدهد و برخلاف آنچه امروز اینجا مذاکره شد دیوان کشور در مورد این قانون به موجب قانون رسیدگی ماهیتی می‌کند ولی صبحت این نیست که مطلبی نداشته باشند و بروند بگویند اینها وقتی که مطلب خودشان را نوشتند در هر حال دیوان کشور شعبه مخصوص استخدام می‌تواند رسیدگی ماهیتی بکند و در ماهیت آن وارد بشود و نتیجه بگیرد و از این جهت است که اگر کمیسیون دادگستری مرجع و تجدید نظر را دیوان کشور قرار داده است از یک نظر که اولاً از نظر قانون صحیح است و ثانیاً جایی است که رسیدگی ماهیتی می‌کند و می‌تواند جبران حقوق عقب افتاده و یا ضایع شده مستخدم را بکند و با این کیفیت بنده تصور می‌کنم که بهترین راهی که از نظر اصول می‌شود پیروی کرد همین راهی است که کمیسیون پیشنهاد کرده (تیمورتاش- بنده توضیح مختصری دارم)

رئیس- توضیح در چه ماده؟ (تیمورتاش- در همین موضوع ماده ۲)

رئیس -ایشان به عنوان مخبر صحبت کردند و اعلام رأی شده می‌خواهیم رأی بگیریم عده کافی است آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایند.

(عده زیادی از وکلا قیام کردند و تصویب شد)

رئیس- اکنون پیشنهاد ماده دوم قرائت می‌شود و به کمیسیون می‌رود.

(پیشنهادات به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم به جای قسمت اخیر ماده ۲ جمله ذیل را گذاشته شود هر وزارتخانه مکلف است تصمیمات هیئت تصفیه سابق را به هیئت بدوی بفرستد که طبق مقررات این قانون تجدید رسیدگی نماید کشاورزصدر پیشنهاد می‌کنم قانون تصفیه برای مدت ۲ سال تمدید تا بتوانند به وضعیت کلیه کارمندان رسیدگی عادلانه نمایند این هیئت از اشخاص مورد اعتماد و اطمینان دولت و مردم خواهد بود اشخاصی که مورد تصفیه واقع و اعتراضی داشته باشند می‌توانند از هیئت تصفیه جدید تقاضای رسیدگی نمایید مخبر فرهمند

پیشنهاد می‌کنم: بنده اخیر ماده ۲ آنچه مربوط به ابلاغ تصمیمات هیئت تصفیه است به این طریق تفسیر نماید کلیه تصمیمات و مصوبات هیئت تصفیه بدون استثنا ملغی و اثرات قانونی آن کان لم یکن تشخیص داده می‌شود تمیورتاش‏

رئیس- آقای مهدی ارباب بفرمایید

مکی -بنده هم اسم نوشته بودم و اجازه خواسته‌ام. ‏

رئیس- می‌دانم این جا هم شما و هم دیگران اسم نوشته‌اند ایشان از روز قبل اسم نوشته‌اند و اجازه خواسته بودند.

مهدی ارباب- بنده فقط ۲ یا ۳ مورد است که به عرض آقایان محترم می‌رسانم البته عرایض بنده به عقیده خودم در صورتی که آقایان تشخیص بفرمایند اصولی است کار نداریم کی خوب است کی بد کما این که عضو همین کمیسیون که قانون تصفیه را گذرانیده بود آنجا هم غیر از اصول چیزی را در نظر نداشتم و ضمن تمام مضاری را که تولید کرده است این تصمیمات غیرقانونی به عقیده بنده یک دلخوشی هست و آن این است که برای اولین بار مجلس شورای ملی متوجه شد که وقتی که اختیار به کمیسیون‌ها می‌دهد چه نتیجه‌ای به بار خواهد آورد (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) و امیدوارم از این نتیجه در ادوار آینده استفاده کافی بشود بنده اصولاً به خلاف این اشخاص یعنی نه با تمام بلکه با بعضی از افراد عضو هیئت تصفیه مخالف بودم حتی نسبت به یکی از آنها شب به منزل من آمدند و با خواهش و تمنا مرا ساکت کردند گفتم که من غرضی با کسی ندارم ولی این شخص به خصوص ممکن نیست احاطه به وضعیت دستگاه‌های دولتی داشته باشد چگونه می‌تواند درباره یک نفر بدبخت و خادم زحمتکش یا یک خائن و دزد او تصمیم بگیرد بالأخره معلوم نشد که عاقبت هم صلاحیت نداشته حالا بنده مطالبی عرض می‌کنم تا به اصل مخالفتم برسم به عقیده بنده این موضوع حلش آسان بوده و آن این بوده که اول یک کمیسیونی تشکیل می‌شد که آیا همین قانونی که به قول آقای دکتر شلاقی تصویب شده آیا تصمیماتی که اتخاذ شده هیچ انطباق با این قانون دارد؟ ابداً ندارد و بنده دلایل زیادی دارم که چون صحت در اطراف این موضوع زیاد شده چیزی عرض نمی‌کنم اما نکته‌ای که بنده به نام مخالفت انتخاب کرده‌ام که عرض کنم یکی این که اصل ۹۶ قانون اساسی که مرتبط با این قانون است رعایت نشده است این لایحه‌ای که از کمیسیون به مجلس آمده است مثل این که آن اصل را فراموش کرده‌اند در حالی که اصل ۶۹ و ۸۱ هر کسی مسئول این دو اصل هست مسلماً از این تصمیم مستثنا است آقایان چه محکمه‌ای صالح است که یک اصلی از قانون اساسی را لغو کند مسلم چنین محکمه‌ای وجود ندارد و خود همین مجلس شورای ملی که اختیار به آن کمیسیون داده است و آن کمیسیون این قانون را وضع کرده است صالح نیست که قانون اساسی را به خودی خود تغییر دهد افرادی که مشمول این اصول و قوانین اساسی نیستند این هیئت نمی‌تواند درباره آنها تصمیم بگیرد جز یک محکمه صالحی که قانون اساسی تعیین کرده هیچ دستگاهی حق ندارد درباره آنها تصمیم بگیرد و مخالفت بنده این بوده که اصل ۶۹ قانون اساسی مراعات نشده و مخصوصاً تمنا می‌کنم توجه به این موضوع بشود و پیشنهادی هم در این زمینه تهیه کرده‌ام که تقدیم ریاست می‌کنم که به آن کمیسیون فرستاده شود و تتمه عرایضم عرض می‌کنم یک دلیل دیگر که این تصمیمات منطبق با قانون نبوده این است که طبق قانون مصوب ۱۶ خرداد ۱۳۲۹ تصمیمات هیئت تصفیه نسبت به تشکیلات وزارت کشور موقوف‌الاجرا شده یک ماه بعد برخلاف این قانون هیئت تصفیه تصمیم گرفته است این یکی از دلایل بنده است که تصمیمات هیئت تصفیه هیچ منطبق با همان قوانین هم که وضع شده نیست بنده یک نکته‌ای هم اضافه عرض می‌کنم راجع به دولت مذاکره شده دولت یک خدماتی کرده که آنها را نباید فراموش کرد در خیلی از ادارات زنگ‌هایی را پاک کرده اشتباهی اگر می‌کند مجلس باید متذکر شود و اوضاع مملکت اقتضا می‌کند که این دولت را نگاهداری بکنیم کار خوبی هم اگر می‌کند از آن حمایت بکنیم

رئیس- آقای مکی مخالفید شما؟

مکی -بلی‏

رئیس- آقای حائری‌زاده (مکی- موافقم آقا) (کشاورزصدر- بنده موافق مشروطم)

رئیس- آقای مکی بفرمایید.

مکی -عرض می‌کنم که می‌گویند در دوره آخرالزمان تمام کارها وارونه می‌شود آقای ارباب که مخالف بودند موافق صحبت کردند و بیانی که دال مخالفت با این ماده باشد بیان نفرمودند بنده هم به عنوان موافق آمده‌ام اینجا صحبت می‌کنم فقط می‌خواهم حقایقی را عرض بکنم و مثال همان استدلالی که در اصل لایحه کردم که هم مورد قبول آقایان نمایندگان اکثریت و به اصطلاح طرفداران رهایی این عده از بندها بود شد و هم مورد قبول مخالفین یعنی افرادی که معتقدند که بایستی تصفیه بشود یک عرایضی کردم در نهایت بی‌طرفی وجدان و خدا را در نظر گرفتم و به استحضار آقایان رساندم امروز هم بنده با همان ترتیبی که عرض کردم می‌خواهم عرایضم را به عرض آقایان برسانم و هیچ حب و بغضی هم ندارم و معتقدم که قانونگذار در موقع وضع قانون بایستی عاری از حب و بغض باشد و بایستی مصلحت جامعه را در نظر بگیرد و بعد قانون را وضع کند و اگر غیر از این قانونی وضع شود آن قانون نیست قانون برای جلوگیری از تعدی طبقه قوی است نسبت به طبقه ضعیف (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) قانون برای این است که هر کسی در مرز خودش راه برود هر کس به اندازه گلیمش پایش را دراز بکند قانون برای این نیست که یک دسته متنفذ و مؤثر و قوی و گردن‌کلفت را استثنا کند و تمام بار را به دوش یک مشت مردم بیچاره مملکت بگذارد در یک قسمت از بیاناتی که گفته شد اینجا به اعضای هیئت تصفیه تهمت‌هایی زدند و یک حرف‌هایی زدند منجمله یک نفر از همکاران بنده گفتند پسر سبزی‌فروش به عقیده بنده پسر سبزی‌فروش بودن جرم نیست بلکه نهایت افتخار است در دنیایی که با نهایت سرعت رو به سوسیالیست می‌رود کسی حق ندارد که بگوید پسر سبزی‌فروش حق دخالت در این کارها ندارد برای دکتر هومن نهایت افتخار است که از پسر یک سبزی‌فروش بودن بیاید و به مقامی برسد که در درجه اول باشد یعنی از مدرسه بیرون بیاید و تا معاونت نخست وزیری را طی بکند چیزی که جرم است دزدی و خیانت است چیزی که باید با آن متکی شد تقوا و پرهیزکاری است (فولادوند- نوکری شهربانی) ان اکرمکم عندالله اتقیکم (قاسم فولادوند- ایشان پرهیزکارند؟) هر کس متقی‌تر است نزد هر کس پرهیزکارتر است خدا عزیرتر است من کاری به این کارها ندارم ولی عرض کردم که پسر سبزی‌فروش بودن جرم نیست ناپلئون و هیتلر همگی از مقام‌های پایین به بالا رسیدند (آشتیانی‌زاده- چرا استالین را نمی‌فرمایید) فرق نمی‌کند استالین هم همین طور است تمام نوابغ دنیا همین طور بوده لذا این جرم نیست اما قوانین ظالمانه قوانینی است که آقای بوذری که معاون وزارت عدلیه بودند ادعانامه مرحوم فرخی را نوشته‌اند من آن را اینجا می‌خوانم (قاسم فولادوند- این طور نیست ایشان آن وقت رئیس اداره نظارت بودند) من متن ادعانامه را دارم و در آن کتابم چاپ کرده‌ام ولی می‌گوید برای جرم یک بام و دو هوا نمی‌شود. (یک نفر از نمایندگان- جرم را دیگران هم کرده‌اند) (فولادوند- مثل ایشان نبوده است به خدا) (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) (دکتر بقایی شما صحبت کنید ما هم صحبت می‌کنیم) (فولادوند- آقای دکتر شما حق دارید حرف بزنید ما حق نداریم؟)

کشاورزصدر- نوکر مختاری بنشیند حرف نزنید.

رئیس- به شما تذکر می‌دهم. ‏

فولادوند- من می‌گویم که ایشان نبوده است هر چه احترام می‌کنی احترام خودشان را نگاه نمی‌دارند.

دکتر بقایی- بوده آقای نوکر مختاری بوده. ‏

فولادوند- دکتر هومن هم جلد سرکار است شما هم جلد ایشان هستید.

دکتر بقایی- او نوکر مختاری بوده. ‏

فولادوند- شما هم نوکر مختاری بودید.

آزاد- آقای رئیس به ایشان اخطار بفرمایید.

دکتر بقایی- من نبودم. ‏

رئیس- دفعه دوم به آقایان تذکر می‌دهم. آقای مکی بفرمایید.

مکی- .... قوانین ظالمانه در این مملکت زیاد است بنده فهرستش را به عرض آقایان می‌رسانم خیلی خوش‌وقتم که جناب آقای عامری و آقای تیمورتاش یک فهرستی از این قوانینی که از این کمیسیون‌ها گذشته رفته بودند رسیدگی کرده بودند دادند و ملاحظه کرده بودند که مصادف با همین قوانین قانون تصفیه، یک قوانین دیگری هم گذشت ما نمی‌گوییم که عادلانه بوده یا ظالمانه بود چون بعضی از آنها اهمیتی ندارد رویش بحث نمی‌کنیم، یکی از آن قوانین قانون تشدید مجازات رانندگان است که از این قانون چگونه سوء‌استفاده می‌کنند؟ البته مجلس شورای ملی و هر کس که علاقمند به سعادت و سلامتی افراد بشر است و دلش می‌خواهد جلوی قتل‌های غیر عمد گرفته بشود و چون تصادف و تلفات در تهران زیاد بود همه ماها یک عصبانیتی داشتیم نسبت به وضع عبور و مرور تهران یک قانونی آوردند در همین کمیسیون قوانین دادگستری گذرانیدند که این یکی از ظالمانه‌ترین قوانین بود که وضع شده است ولی هیچ کس تا امروز صدایش درنیامده است که این قانون این قدر به حقوق افراد تخطی می‌کند و این قدر آسایش و سرمایه و عمر مردم را دارد تلف می‌کند چند شب پیش یک نفر شاگرد دواتگر آمد به منزل من به شکایت که من دوچرخه سوار می‌شوم منزل من نزدیک قصر قاجار است دکان من نزدیک چهار راه مختاری و گمرگ است شاگرد دواتگرم دوچرخه سوار می‌شوم می‌روم به آنجا سرکارم یک ربع از شب رفته بود سر راه شمیران پاسبان گریبان مرا گرفت که چرا چراغ نداری دوچرخه‌ات بدون چراغ است مرا شب بردند به شهربانی و حبسم کردند، فشار آوردند گفتم که من کاری نکرده‌ام پول نداشتم چراغ بخرم گفتند جریمه تو ۳۲ تومان است، حقوق یک هفته این شخص ۲۸ تومان است مادر و کسانش رفته‌اند حقوق یک هفته‌اش را گرفته‌اند و داده‌اند تا این که او را رها کرده‌اند حقوق یک هفته او را گرفته‌اند در سرش هم زده‌اند و به زندان هم یک شب خوابیده این نه استیناف دارد نه تمیز دارد نه تجدید نظر دارد یک پاسبان جلوی کسی را می‌گرید پنج ریال اگر به او داده بود خدا می‌داند ۳۲ تومان را نمی‌داد و در زندان نمی‌خوابید و این طور نمی‌شد.

فقیه‌زاده- آقای مکی الان این طور نیست. ‏

مکی ..... حالا این طور نیست تصدیق می‌کنم بهتر شده ولی هر قدر رؤسای شهربانی خوب بشوند نمی‌توانند جلوی مأمورین را که سوء‌استفاده کرده‌اند بگیرند مدت‌ها وقت لازم دارد که این شاگردان دانشکده افسری وارد کار بشوند و جای آن پرونده‌سازها را بگیرند و شهربانی را درست کنند از لحاظ کار شهربانی ما خیلی نواقص دارد منظورم استدلال این است که قانون غلط است و آن شخص اگر پنج ریال داده بود یک شب در شهربانی نخوابیده بود و ۳۲ تومان هم از او نمی‌گرفتند، پس این قانون ظالمانه است یا همان طوری که آقای فرامرزی در اینجا بیان کردند از این طرف ۳ هزار از آن طرف پنج هزار بدهند اگر ندهند رد نمی‌شوند ما که در زندان بودیم، آقای آزاد، آقای دکتر بقایی، آقای حائری‌زاده تمام این فجایع را دیدیم غالباً اشخاص دوچرخه‌سوار یا گاریچی یا شوفر یا بلیط‌فروش را می‌گرفتند می‌آوردند آنجا، بعد از ظهر که می‌شد غوغایی بود برای سر تراشیدن آنها هر کدام از آنها که سه چهار تومان می‌دادند سرش را نمی‌تراشیدند و از او صرف‌نظر می‌کردند و اگر نمی‌داد سرش را می‌تراشیدند و آنجا نگاه می‌داشتند (امامی- آنجا فساد اخلاق است) این محکمه سیاری که درست کرده‌اند، چند روز پیش جلوی یک کسی را گرفته بودند که در هیئت مطبوعات بود به او گفته بودند که ۲۵ تومان بده گفته بود چرا؟ گفته بودند ۵۰ تومان بده، او گفته بود چرا؟ گفته بودند صد تومان بده، گفت من ترسیدم که اگر دو تا چرای دیگر بگویم باید دویست تومان بدهم پس فوری صد تومان دادم و صدایش را درنیاوردم، اینها است و همه ماها هم کم و بیش از ظلم و فساد این قوانین اطلاع پیدا می‌کنیم ولی هیچ‌وقت صدایمان درنمی‌آید که این قوانین ظالمانه است یا همان قوانین دیگر که بنده مکرر به آقای عامری و آقای تیمورتاش و سایر آقایان عرض کردم قانون کیفر گران‌فروشان است در دوره سیزدهم که جنگ بود خواستند یک قوانین استثنایی به وجود بیاورند تا این که بتوانند جلوی گران‌فروشی را بگیرند بنده هم خیال می‌کنم آقایان دوره سیزدهم با کمال حسن‌نیت این قانون را گذرانده‌اند و خیال نکرده‌اند که نمی‌روند جلوی یک تاجری که دو هزار حلب روغنی احتکار کرده بگیرند بلکه جلوی چند نفر بقال و سبزی‌فروش یا میوه‌فروش جزء را بگیرند این قانون به طوری دست مأمورین دولت را باز گذاشته

که همه جور مجازاتی می‌توانند در باره یک نفر بکنند یعنی یک سبزی‌فروش را هم می‌توانند مجازات کنند هم جریمه نقدی کنند و هم دویست ضربه شلاق در معبر عمومی بزنند و هم زندانیش بکنند این قانون هم نه تمیز دارد نه تجدیدنظر دارد وقتی که دادگاه بر زن حکم صادر کرد و داد دست مأمور، مأمور باید اجرا کند آیا این قوانین واقعاً ظالمانه نیست؟ مسلماً ظالمانه است یک موضوع دیگری که گفته آقایان برخلاف ترتیب و برخلاف جهت به اصطلاح سیر کرده است یعنی نه محکمه استیناف و تمیز و نه محکمه تجدیدنظر دارد، اصولاً باید دید که محاکم چند جور هستند، بنده خیال می‌کنم که یک محاکم عادی داریم که طبق قوانین افراد را می‌گیرند و مجازات می‌کنند و یک محکمه غیرعادی داریم که آن را می‌گویند محکمه انقلاب در محکمه انقلاب دیگر زشت و زیبایی ندارد یک دسته ایراد می‌گیرند و اعدام می‌کنند مثل محکمه‌ای است که در انقلاب کبیر فرانسه بود و یکی هم محکمه انقلابی بود که در ۱۹۱۷ در روسیه درست شده بود و این قبیل انقلابات هم اگر در دنیا اتفاق افتاده فوری کار را تمام کرده‌اند گرفته‌اند اعدام کرده‌اند و یک محکمه دیگر هم هست که شاید بین محکمه اول و دوم باشد یعنی بین محکمه عادی و محکمه انقلاب باشد و چون مملکت ما همه آقایان می‌دانند که یک نفر گردن‌کلفت یا یک نفر دزد به عنوان مختلس در دیوان کیفر محکوم نشده، بعد از شهریور به این طرف به چندین نفر اعلام جرم شد مجلس هم فشار آورد رفتندو تبرئه شدند چرا؟ (کشاورزصدر- همان کسی که اعلام جرم کرد در بند ب افتاد) برای این که دیدند در این قبیل محاکم نفوذ تأثیر دارد فشار می‌اورند هر طور خواستند رأی از محکمه می‌گیرند و چون منظور این بود کسانی که به بیت‌المال ملت لطمه‌ای وارد کردند یا خیانت کردند یا یک کثافت‌کاری‌هایی کردند آنها در این قبیل محاکم بروند و تبرئه بشوند آمدند یک قانون خاصی گذاردند. آقایان نمایندگان دوره سیزدهم و تمام ملت ایران می‌داند که موضوع ترقی نرخ ارز یکی از خیانت‌های مسلمی بود که به این مملکت شد ما غرامت جنگ را پرداختیم بدون این که ملت متوجه باشد ما لیره ۶ تومان را آوردیم به ۱۲ تومان و ۶ ریال تثبیت کردیم و از تفاوت همین لیره قوای متفقین توانستند در این مملکت معاش بکنند و پول‌شان را از ما گرفتند حالا همچو آدمی به بند افتاده ما بیاییم آن را خلاصش بکنیم پس این را دیدند که در محکمه عادی نمی‌توانند رسیدگی کنند محکمه انقلاب هم در حال حاضر با موقعیت جغرافیایی به مصلحت ما نیست که قدمی به طرف انقلاب برداریم ولی بنده متوجه شدم که با این که تمام آقایان نمایندگان مایل هستند به طرف انقلاب قدمی برداشته نشود چهار نعله داریم به طرف انقلاب می‌رویم که جلوگیری می‌خواهد بکند از یک تصمیماتی که طبقه سوم و چهارم افرادش متوجه است و دلش می‌خواهد از یک اشخاصی که به حقوق او تخطی کرده‌اند مجازات شوند وانگهی ما کی گفتیم که این اشخاص دزدند ما کی مجازاتی قائل شدیم قانون می‌گوید که آنها صلاحیت و شایستگی خدمت ندارند (یک نفر از نمایندگان- قانون نمی‌گوید مغرضین می‌گویند) آقایان آنهایی که در بند ب هستند اگر استاد دانشگاه هم باشند به آنها می‌گویند باید در کار باشند چون اینها در کارهای عمومی استثنا شده مثل وزارت، معاون، مدیر کل و امثال اینها آن روز هم عرض کردم که در بند الف هم شده است و در بند ج هم شده است ولی حالا این قانون گذشته است ما راه تجدیدنظرش را باز گذاشته‌ایم که بروند تجدیدنظر بکنند حالا چرا آقایان وکیل و وزیر را کنار می‌گذارید و استثنا می‌کنید اگر آقایان واقعاً معتقدید این قوانین ظالمانه بوده است باید اساسش را فکر کنید قوانین ظالمانه دیگری هم هست آنها را هم رسیدگی کنید تا بعد بگویید که ما همه را رسیدگی کردیم (جمال امامی- باید همه را رسیدگی کرد) این قانون و آن قانون چون ظالمانه بود آنها را ملغی کردیم ولی نباید وزیر و وکیل و قضات را مستثنا بکنیم دنیا به ما چه خواهند گفت خواهند گفت نشستند و گفتند و برخواستند و وکیل و وزیر را مستثنا کردند قانون برای اکثریت طبقه سوم و چهارم هم هست (جمال امامی- توضیح نمی‌خواهد مجلس موافق است که استثنا بشود) یکی از آقایان نمایندگان نوشته است که منتظرین خدمت را استثنا کردند یا مصباح فاطمی مستثنا باشد (دکتر بقایی- بشود نائب‌السلطنه خوزستان باید مستثنا بشود آن مقام سلطنت داشته) بنده در این مملکت می‌دانم که حساب را زور تصفیه می‌کند آقای فولادوند از من تصدیق می‌خواستند در دوره گذشته که بنده در کار نفت اقدام کردم یا نه؟ حقیقت قضیه این است که در کار نفت دوره گذشته یک دسته از آقایان نمایندگان نهایت شرافت را به جا آوردند یک دسته از نمایندگان به جرم این که به بنده کمک کردند انتخاب نشدند آن روزی که بنده را خواستند از پشت این تریبون بکشند پایین رفتند مذاکره کردند چهار نفر از آقایان رأی ندادند یکی آقای دادور و یکی هم آقای موسوی رأی ندادند و این دوره وکیل نشدند، البته جای خوشبختی است که آقای فولادوند رأی نداده بودند و وکیل هم شدند بنده خیلی خوش‌وقت شدم با این که در دو قطب مخالف بودیم ولی مواقعاً ایشان در آن قضیه نهایت شرافت را به خرج دادند حالا بنده می‌دانم که در این مملکت حساب خصوصی را هم تصفیه می‌کنند با تمام معایبی که دارد آقایان اسم بردند که یک عده از جوان‌ها یک عده از معاریف که اینها باید جزو بند دال بشوند این قانون نیست تمام دنیا متوجه است که ببینند مجلس راجع به این قانون چگونه می‌خواهد قضاوت بکند آیا می‌خواهد وزیر و وکیل را استثنا بکند؟ و درباره سایرین اجرا بکند؟ (شوشتری- باید به طور کلی فکری کرد) یک قانون دیگری در دوره پانزدهم در کمیسیون دارایی گذشت راجع به مالیات‌ها این قانون به عقیده بنده یکی از قوانین ظالمانه است بنده مثال می‌زنم برای آقایان تا روشن بشود چرا ظالمانه است؟ در این قانون پیش‌بینی شده است که مودیان مالیاتی که تا ۵۰ هزار تومان برایشان پیش آگهی صادر نشود اینها حق شکایت به دیوان دادرسی دارایی ندارند ولی اگر ۵۰ هزار توامان شد می‌توانند بدهند یک نفر دست‌فروش جزء یک نفر دلال یک نفر ارسی‌دوز ۴۸ هزار تومان برایش مالیات می‌نویسند این به هر کجا شکایت بکند رسیدگی نمی‌شود می‌گیرند اموالش را توقیف می‌کنند، جوابی هم بهش نمی‌دهند در صورتی که چهار هزار تومان بیش‌تر دارایی‏ ندارد و این نمی‌تواند به هیچ جا شکایت کند و به هر کجا هم که بخواهد شکایت بکند می‌گویند قانون این طور است این نقص قانون است که کسی که ۴ هزار تومان دارایی ندارد برایش ۴۸ هزار تومان مالیات بنویسند و این نمی‌تواند به هیچ جا شکایت بکند برای این که پیش آگهی از ۵۰ هزار تومان کم‌تر صادر شده و آن وقت کسانی که واقعاً بایستی مالیات بپردازند اینها به واسطه نفوذی که در دستگاه‌های دولتی دارند اسم‌شان در هیچ کجا نیست و پرونده ندارند اصلاً مجهول‌المکان هستند بنده چند نفر از یهودی‌ها را شنیده‌ام در این مملکت کنترات‌های بزرگ برداشته‌اند. ۵ میلیون، شش میلیون، ۷ میلیون اینها پرونده مالیاتی ندارند هر وقت هم صحبت شده چهل پنجاه هزار تومان رشوه داده‌اند و کار گذشته است بعد هم اگر برای بعضی‌هایشان پرونده پیدا بشود می‌روند وزیر دارایی وقت را پیدا می‌کنند او را به عنوان وکیل خودشان می‌فرستند به محاکم یا یک وزیر دارایی مستعفی را پیدا می‌کنند او را به عنوان وکیل مدافع می‌فرستند به دوایر مالیات بر درآمد خوب کدام رئیس مالیات بر درآمدی است که وقتی ببیند شخصی که وزیر بوده و دنبال این پرونده است جرأت کند او را معاف نکند چون ممکن است او فردا وزیر بشود و این شخص را منتظر خدمت کند لذا فوراً معاف می‌کنند و کسی که گوش به این حرف‌ها ندهد فوراً برش می‌دارند که با پس‌گردنی بیرونش می‌کنند.

رئیس- آقای مکی وقت شما تمام شده است.

مکی- دو دقیقه دو دقیقه اجازه بفرمایید.

این است که بنده با عرایضی که کردم خیال می‌کنم خود آقایان هم متوجه هستند که من حب و بغضی ندارم و هیچ منفعتی هم در این کار برای بنده نیست قبل از این که این قانون در مجلس کش پیدا بکند بیایید بیرون و یک فکری برایش بکنید که آبروی مجلس و مشروطیت ایران از بین می‌رود که نگویند وکلا نشستند فقط وزیر و وکیل استثنا کرد یک عرض دیگری هم که در جلسه گذشته عرض کردم این است که اصلاً این قانون را نباید تجدید کرد دولت خودش محاکمی دارد که می‌تواند به حال مستخدمین رسیدگی بکنند تا همین جا هر جور رسیدگی شده است بس است چه جور آقایان تجدیدنظر می‌کنند آقای مصباح فاطمی با بدر که بارز این مملکت خیانت کرده است آنها تبرئه می‌شوند یا نمی‌شوند که بنده ببینم واقعاً در آن محکمه تجدیدنظر تبرئه خواهند شد یا خیر باز اختیار بدهیم که دو مرتبه بروند نسبت به سایر مستخدمین رسیدگی کنند ولی مادام که

نتیجه کار هیئت تصفیه معلوم نشده و مادام که معلوم نشده است که تکلیف این عده چه می‌شود با این حب و بغضی که آقایان می‌دانید در افواه پیدا شده با ۱۴۰ هزار از مستخدمین بیچاره چه معامله‌ای می‌کنند و چگونه آنها را زیر گوتین قرار می‌دهند که هر وقت یک چیزهایی را خواستند به آنها تحمیل بکنند که برخلاف حیثیت‌شان و برخلاف ناموس‌شان باشد انجام بدهند و اگر نکنند آنها را مشمول بندها بکند پس آن قسمت هم زائد است و قبلاً هم عرض کردم برای این موضوع بنده خیال می‌کنم همین عرایضی را که عرض کردم کافی باشد و خود آقایان متوجه به این امر باشند و از آقای عامری که یک قاضی هستند و خود ایشان را مشمول بند (ب) کرده‌اند استدعا می‌کنم که نظرشان را بگویند که تنها این قانون ظالمانه است یا قوانین دیگری هم هست و قوانینی که حکم اعدام دو نفر سه نفر را صادر می‌کند آن قوانین را هم بگویند آنها را چرا نمی‌گویند فقط همین قانون ظالمانه است.

رئیس- پیشنهاد آقای ملک‌مدنی قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای ملک‌مدنی به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌کنم مذاکرات در ماده سوم کافی است‏.

صدرزاده- هم‌چنین آقای کشاورزصدر و آقای شوشتری هم در این باب پیشنهادی داده‌اند.

رئیس- آقای ملک‌مدنی. ‏

ملک‌مدنی- بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات را برای این دادم که آنچه لازم بود برای این ماده مذاکره شده و آنچه استنباط می‌کنم نظر همه آقایان این است که این کار در کمیسیون دادگستری یعنی در شور دوم که ارجاع می‌شود یک راه حل صحیحی در نظر گرفته بشود و به عقیده بنده باید هر چه زودتر این لایحه را به کمیسیون دادگستری ارجاع بکنیم و کمیسیون دادگستری هم معتقدم که از نمایندگان فراکسیون‌ها یک دعوتی بکنند که همان طور که سابقه هست با مشورت و شور خبر این لایحه را یک طوری تهیه بکنند که در مجلس هم بدون اشکال بگذرد و تمام این نکاتی که گفته شد مورد دقت قرار بگیرد الان آقای مکی یک نکته‌ای را گفتند که بنده موافقم و ما نباید یک حربه‌ای به دست یک مقاماتی بدهیم که کارمندان دولت را متزلزل بکند و هر روز هر عملی که میل دارند بکنند این کار صحیح نیست برخلاف مصلحت است ما آقا دستگاه دادگستریمان درست نیست آن را درست کنید زیرا همه باید در برابر قانون و در برابر قضاوت مساوی باشند و اطمینان داشته باشند این محاکمه اختصاصی آنچه که ما تجربه کرده‌ایم همه‌اش بر ضرر مملکت است بنده نمی‌خواهم چیزی اضافه عرض کنم زیرا آنچه لازم بود آقایان مذاکره کرده‌اند و دیگر لازم نیست بنده صحبت بکنم و اگر یک فرد بیگناهی هم گرفتار شود وظیفه مجلس شورای ملی است که از آن فرد بیگناه حمایت کند ولو یک نفر باشد اگر بخواهیم که کشور استوار باشد و دستگاه ما درست شود ما باید سعی کنیم که عدالت در کشور برقرار شود و قوانین اجرا شود و هر کس خائن و خاطی است باید مجازات شود بنده خودم هم تصدیق می‌کنم که توی این اشخاص یک عناصر بسیار فاسدی هستند همان طور که همه آقایان در مقام خودشان فرمودند که نباید این عناصر فاسد علاوه بر جنبه مادی به حیثیات و شئون کشور لطمه وارد بیاورند و باید کاری بکنیم که اشخاص خائن و خاطی از مجازات فرار نکنند و اشخاص بیگناه هم گرفتار نشوند این هم راه دارد و ممکن هم هست کمیسیون دادگستری به نظر من در موقع شور ثانی این قانون باید توجه روی این نکات بکند و بعد هم ما باید مجلس را از این ماجرا خلاص بکنیم و وارد مسائل دیگر بشویم (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) و خودمان را گرفتار این کار نکنیم به این جهت بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات را کردم .(فولادوند- بنده با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفم.)

رئیس -پیشنهادی رسیده که با ورقه رأی گرفته شود آقای فولادوند بفرمایید (امامی- بنده پیشنهاد حذف این ماده را دارم.)‏

رئیس- نمی‌توانید باید مذاکرات کافی بشود بعد از آن، آقای فولادوند بفرمایید.

فولادوند- بنده با کفایت مذاکرات مخالفم برای این که آن طوری که باید و شاید در اطراف این لایحه صحبت نشده است کمیسیون دادگستری بی‌جهت یک دسته و یا دسته‌هایی را نکرده ماده ۸۱ و ۸۲ قانون اساسی و متمم قانون اساسی می‌نویسد که قضات دادگستری جز به موجب رأی دادگاه یا به میل خود آنها نمی‌تواند از خدمت معاف‌شان کرد علیهذا طرز خروج یک نفر قاضی دادگستری با سایر مستخدمین فرق دارد چون که قاضی بایستی مصون از تعرض باشد.

(رئیس- راجع به کفایت مذاکرات صحبت بفرمایید.)

برای این که می‌گویم مذاکرات به اندازه کافی نشده خواستم عرض کنم که راجع به نمایندگان، نمایندگان هم که در این ماده ذکر نشده از جهت مصونیتی است که دارند یک نماینده‌ای اگر به او گفته شد که اگر فلان رأی را ندادی تو را مشمول بند ج می‌کنم و اعلام می‌کنم که تو دزد و بدنامی البته او مرغوب می‌شود این جهت است که ما این دسته را هم در کمیسیون دادگستری برابر قانون اساسی معاف کرده‌ایم و راجع به غیر شاغلین هم از این جهت است که خلاصه این قانون خروج مستخدمین زائد روی کار است کسی که خودش کنار رفته این مورد رسیدگی واقع نمی‌شود امروز آقای حکمت برادر آقای علی‌اصغر حکمت که اسم‌شان حسنعلی خان است به نظرم می‌گوید من ۲۴ سال است که منتظر خدمتم و کنار رفته‌ام نسبت به من گفته‌اند که تو مشمول بند هستی و زائدی و من از آقای مکی منتهای تشکر را دارم که نسبت به بنده اظهار نظر کرده‌اند و البته همین طور است ما هر وقت که منافع مملکت در خطر باشد از هر چیز خودمان حتی از جان خود هم می‌گذریم بنده یا اخوی درباره آقای دکتر هومن نظرمان این نبوده است که ایشان پسر سبزی‌فروش بوده‌اند نخیر ایشان پدرشان خیلی هم متشخص بودند و خیلی هم مورد احترام بنده هستند و اگر هم واقعاً از این جهات به ایشان اهانتی شده بنده از طرف خودم و اخوی از ایشان معذرت می‌خواهم و هیچ منظورم هم از این موضوع توهین نبوده است البته اشخاصی حق دارند از استعداد خدادادشان استفاده کنند و پیشرفت کنند از جناب آقای دکتر بقایی هم باز بنده عذر می‌خواهم در این قضیه بنده سعی کردم بیش‌تر به احترام جناب آقای دکتر مصدق‌السلطنه که همیشه احترام به ایشان دارم صبر کنم و از جناب آقای دکتر بقایی هم خواهش می‌کنم که ایشان هم در هر زمان که نسبت به بنده اظهار نظر می‌کنند با بی‌نظری اظهار بفرمایند و اگر پیش‌آمد بدی شد بنده با کمال احترام به ایشان نگاه می‌کنم و عذر می‌خواهم. ‏

(عده‌ای از نمایندگان- احسنت آفرین.)

(در این هنگام پیشنهاد زیر به وسیله آقای صدرزاده قرائت شد.)

امضا کنندگان ذیل نسبت به تصویب ماده دوم با ورقه رأی گرفته شود دکتر بقایی صالح آزاد حائری‌زاده‏

رئیس- رأی مثبت رأیی است که با امضا باشد رأی بدون امضا یعنی ورقه سفید بی‌امضا و ممتنع است و ورقه سفید ممتنع است (در این هنگام آقایان نمایندگان پشت تریبون به شرح زیر با ورقه رأی دادند.)

آقای مجید موقر، ابریشم‌کار، فرهودی، جمال امامی، اردلان، مجتهدی، آشتیانی‌زاده، رفیع فولادوند، حکیمی، حائری‌زاده، دکتر طبا، اورنگ، پناهی، شوشتری، تیمورتاش، گنجه‌ای سرتیپ‌زاده، امامی‌اهری، رضوی، مکی، دکتر مصدق، دکتر بقایی، عبدالغدیر آزاد، ثقةلاسلامی، امامی، بوداغیان، مهدی ارباب، اسکندری، موسوی، سلطان‌العما، فقیه‌زاده، اسلامی، گودرزی، منصف، دکتر جلالی، بهبهانی، ملک‌مدنی، فرامرزی، دولتشاهی، ظفری، کشاورزصدر نریمان، صالح، سودآور، مکرم، دکتر نبوی، خزیمه علم، بزرگ‌نیا، قبادیان، دکتر کاسمی، گرگانی، دکتر علومی، گنابادی، افشارصادقی، کهبد، شکرایی، صفایی، طبق ماده ۱۵۴ حتماً باید رأی با قیام و قعود باشد در زمان کفایت مذاکرات و این صحیح نیست. ‏

۳-ختم جلسه‏

رئیس - حق با شما است من از آقای نقیب هم پرسیدم حق با شما است. ‏

(صفایی- باید این رأی با ورقه کان لم یکن باشد و با قیام و قعود رأی گرفته شود.)

رئیس -در کفایت مذاکرات رأی با قیام و قعود گرفته می‌شود اعلام رأی شده روز یکشنبه که تعطیل است جلسه آینده سه‌شنبه خواهد بود و اسامی آقایانی که رأی دادند در صورت جلسه منعکس می‌شود.

(پنجاه و پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏