مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان ۱۳۳۰ نشست ۲۰۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون اجازه پرداخت یک دوازدهم حقوق و هزینه کل کشور بابت آبان ماه ۱۳۳۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان ۱۳۳۰ نشست ۲۰۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۷۶

۵شنبه ۷ آذر ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۲۰۵

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۲۰۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سی‌ام آبان ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جلالی. حائری‌زاده. دکتر کاسمی. صفایی و صدرزاده‏.

۳ - اخطار نظامنامه آقای رضوی در مورد جواب سؤالات و جواب آقای وزیر دارایی‏.

۴ - طرح و خاتمه مذاکره طرح فوری راجع به یک دوازدهم بودجه کل کشور بابت آبان ۱۳۳۰ و ارجاع آن به مجلس سنا.

۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه.

مجلس ساعت ده و ۱۵ دقیقه صبح به ریاست آقای نورالدین امامی (نایب رئیس) تشکیل شد.

۱ - تصویب صورت مجلس.

نایب رئیس - اسامی غایبین قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غایبین با اجازه - آقایان: اردلان. کوراغلی. رستم گیو. طباطبایی‏.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: جواد مسعودی. دکتر شایگان. اللهیار صالح. دکتر بقایی. مجید موقر. دکتر مصباح‌زاده. محمود محمودی. حسن اکبر

نایب رئیس - نسبت به صورت جلسه گذشته آقای شوشتری نظری دارید؟

شوشتری - بنده مکرر قربه آن راجع به صورت مجلس و تصویب صورت مجلس اینجا عرض کرده‌ام و رئیس مجلس شورای ملی هم جناب آقای سردار فاخر این وعده را فرمودند وضع رادیو و این فضاحت را خاتمه بدهند آقا ایشان این را وعده فرمودند که دستگاه متصل شود و نطق نمایندگان در خارج منعکس بشود که تحریف نکنند و وضعیتی که شرمنده است و نمی‌توانم اسم اشخاص را ببرم اداره رادیو و تبلیغات منحصر به چند نفر و به ضرر مملکت تمام می‌شود این چه وضعی است کی باید درست کند؟

نایب رئیس - اولاً بیانات آقا راجع به صورت جلسه گذشته نبود و راجع به این قسمت هم آن روز عرض شد خدمت آقایان کار پردازان که این موضوع را عمل کنند (شوشتری - برای کی قربان) آقای فرامرزی‏

فرامرزی - عرض کنم اعتراض ما در اینجا به روزنامه‌ها یا رادیو بی‌مورد است چون اینها در اختیار اداره مجلس نیستند (صحیح است) ایرادی که به جا است این است که چرا مجلس خودش را طوری مجهز نمی‌کند که یک صورت جلسه صحیحی به روزنامه‌های عصر برساند و به رادیو بدهد که در رادیو منعکس بشود و در روزنامه‌ها هم همان طور نوشته شود چون آن مخبر رادیو که در آنجا نشسته بهتر از این نمی‌تواند بگیرد (صحیح است) آن مخبر روزنامه که آنجا نشسته بهتر از این نمی‌تواند بگیرد و اگر آقای شوشتری یا من در جایی که مخبر روزنامه نشسته توانست یک نطقی را بنویسد حرف‌شان صحیح است. ‏

نایب رئیس - بیانات آقا هم مربوط به صورت جلسه نیست.

فرامرزی - حتماً مربوط به صورت جلسه است من نگفتم که زراعت دماوند را درست کنند من گفتم که صورت جلسه را درست کنند این مربوط به صورت جلسه نیست؟

نایب رئیس - خیر نیست، آقای کشاورزصدر

کشاورزصدر - بنده استدعا می‌کنم که اجازه بفرمایند مطلبی را که می‌خواهم عرض کنم مربوط به صورت جلسه باشد و آن این است که برای تأمین نظر جناب آقای شوشتری عرض کنم که در کمیسیون بودجه که بودجه تبلیغات مطرح بود در آنجا تذکرات لازم داده شد و تأیید همین نظر آقای فرامرزی شد که مقام ریاست دستور بفرمایند زودتر در موقع خلاصه یا صورت مجلس را بفرستند که عین آن قرائت شود

نایب رئیس - آقای مکی‏

مکی - بنده می‌خواستم عرض کنم که طبق قانون اساسی مذاکراتی که در مجلس می‌شود طابق النعل بالنعل می‌بایستی در صورت مذاکرات مجلس درج شود پریروز در جلسه قبل یکشنبه مطالبی بین بنده و آقای رئیس صحبت شد به طور کلی در اینجا حذف شده و این بر خلاف قانون اساسی است زیرا همه جراید نوشته‌اند و صورت جلسه مذاکرات رسمی نقل نکرده این وضع تند نویسی خودمان است ملاحظه بفرمایید می‌خواهید بخوانم همه آقایان می‌دانند که من چه گفتم و آقای رئیس مجلس چه گفتند و این چه نوشته این را ملاحظه بفرمایید وقتی وضع مذکرات رسمی این طور باشد که حرف وکلا را تحریف بکند هر چه را بخواهند بنویسند هر چه را نخواهند ننویسند این صحیح نیست اصلاً بهتر این است که مذکرات مجلس چاپ نشود هر چه دل‌شان می‌خواهد اینجا بنویسد (رئیس - چون برای بنده تکلیف تعیین کردید مجبورم که نکنم و الا خودم می‌خواستم متذکر شوم) بنده گفتم من از شما خواهش کرده‌ام اینجا آن را ننوشته‌اند کی آقای رئیس گفتند که من خودم می‌خواستم متذکر بشوم؟ ایشان گفتند که چون شما گفتید من نمی‌کنم (دکتر مجتهدی - گفتند چون شما گفتید نمی‌گویم) این را گفتند ولی اینجا نوشته نشده و بعد من گفتم معلوم می‌شود کار روی لجبازی است این را هم اینجا ننوشته‌اند این وضع مذاکرات رسمی مجلس است.

نایب رئیس - آقای مکی یک چیزی را ملاحظه بفرمایید که وقتی بین‌الاثنین صحبت می‌شود جنجال می‌شود آقایان تندنویس‌ها مثل بنده نمی‌توانند ملتفت بشوند که آقایان چه می‌گویند این است که اگر یک اشتباهاتی بشود در جلسه بعد صحبت می‌شود که اگر نواقصی

در صورت مجلس باشد گفته شده باشد و بعد اصلاح شود.

مکی - بنده می‌خواستم این را توضیح بدهم که بلافاصله وقتی جلسه تمام شد آقایان مخبرین جراید را خواسته‌ام که آنها هم اصلاح بکنند ولی نکردند.

نایب رئیس - دیگر اعتراضی نسبت به صورت مجلس نیست؟ آقای آشتیانی‌زاده.

آشتیانی‌زاده - بنده می‌خواستم از ماده ۱۰۹ استفاده کنم چون قرار بر این شده که در جلسه بعد از ماده ۱۰۹ استفاده کنم.

نایب رئیس - در چه قسمت؟

آشتیانی‌زاده - در حملاتی که آقایان به بنده فرموده‌اند و مطالب بنده را تحریف کردند؟

نایب رئیس - فعلاً نطق قبل از دستور است. در صورت مجلس اعتراضی نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر جلالی - حائری‌زاده - دکتر کاسمی- صفایی و صدرزاده.

نایب رئیس - با اجازه آقایان نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود. آقای دکتر جلالی.

دکتر جلالی - بنده عرایض زیادی داشتم و چون جناب آقای حائری‌زاده برای صحبت از بنده وقت خواستند این بود که به طور خلاصه و مختصر چند جمله عرض می‌کنم و عریض مفصل خودم را برای جلسه بعد می‌گذارم موضوع مهمی که بنده ناچار شدم وقت مجلس را بگیرم موضوع اسف‌آور مازندران است (صحیح است) همه آقایان اطلاع دارند که در اثر بی‌آبی امسال هشتاد در صد محصول مردم از بین رفت یعنی کاشته نشد یا کاشه شد تلف شد. آقایان بنده مکرر در اینجا وعده‌ای از نمایندگان همین طور به عرض مجلس و دولت رسانده‌ایم که یک تصمیم در این مورد گرفته بشود متأسفانه حالا هم از طرف دولت کسی نیست تمنا می‌کنم که یک تصمیم عاجلی گرفته بشود که وضع مردم بسیار بد است شاید دو سه ماه دیگر دولت ناچار بشود که یک مساعده‌ای یک چیزی برای اصلاح وضع مردم برای بذر همان طوری که سال‌های گذشته برای آذربایجان گرفت برای مازندران بدهند با این که پیشنهاد کردیم اگر آن مصوبات کمیسیون برنامه را، بذری برای محل تصویب شود خیال می‌کنم مردم از این ناراحتی نجات پیدا بکنند و سال آتیه یک وضع بهتری برای مردم فراهم بشود.

در آنجا آقایان نمایندگان و استاندار آنجا بسیار زحمت کشیدند و با مردم تماس گرفتند و یک مقررات محلی فراهم آوردند که این مقررات تا حدی وضع را اصلاح می‌کند یک جلسه‌ای هم از فرمانداران درست کردند و احتیاجات استان را در نظر گرفتند برای همه آقایان نمایندگان شاید فرستاده باشند و بسیار تصمیمات خوب و به جایی بوده است انشاءالله اگر به جایی برسد. بنده عیناً این را تقدیم مقام ریاست می‌کنم که از وزارت کشور و از وزارتخانه‌های مربوطه سؤال شود که این زحمتی که کشیده شده به جایی رسیده یا خواهد رسید (شوشتری - آنها ترتیب اثر نمی‌دهند) بنده اینجا باید زحمات آقای دکتر مهین را در مورد استیناف مازندران که جناب آقا دکتر کاسمی مفصلاً صحبت خواهند فرمود همچنین سایر نمایندگان که در این باب زحمت کشیده‌اند متذکر بشوم (یک نفر از نمایندگان - راجع به چه؟) راجع به استیناف مازندران مطلب دیگر این که چندی قبل بنده از حضرت آیت‌الله صدر خوانساری ملاقاتی کرده بودم و همین طور سایر آقایان علما اصرار بر این بود که در لایحه بودجه و همین طور در لایحه‌ای که دولت به مجلس می‌آورد منع فروش مشروبات الکلی که یک امر بسیار مهمی است مورد توجه واقع شود در این موضوع مکرر در مجلس شورای ملی صحبت شده است و آقایان و شاید همه مردم تقاضا دارند که توجه بیشتری بشود زیرا این هم از نظر مذهبی و هم از نظر طبی یک امر بسیار ضروری است ما انتظار داریم از کمیسیون بودجه که رقم رسومات را حذف کنند و یک رقم دیگری به جای او بگذارند و این را حذفش کنند برود پی کارش (حکیمی- پس چرا تریاک را نکردند) البته قانونی که تهیه شد برای دوا است آقای دکتر طبا خاطرشان هست که در کمیسیون بهداری با این که لایحه‌ای آمده بود منحصراً مربوط به مشروبات الکلی بود ما تریاک را هم در آنجا گذاشتیم (شوشتری - تریاک و چرس و بنگ جامد و مایع) (دکتر طبا - همه آنها باعث شد که راکد ماند) (فرامرزی - صحیح است تریاک سست می‌کند) عرض کنم یک موضوع دیگر راه‌های مازندران است که در دو سال قبل یک بودجه‌ای تصویب شد که پل‌های کناره ساخته بشود ما هر چه اصرار کردیم هر چه گفتیم به جایی نرسید و بودجه هم معلوم نشد به کجا رفت و پل‌ها یکی یکی خراب شده است و راه‌های کناره از بین رفته و این پل‌هایی که هر کدام با یکی دو میلیون هم تهیه نمی‌شود خراب شده است و راه‌های دیگر هم نظیر آنها خواهد شد و عنقریب خواهید دید که پل‌های دیگری هم که ساخته شده است و راه‌های کناره بکلی از بین خواهد رفت، بنده توقع دارم که آقای مهندس مصدق که بسیار علاقه دارند به این امور و بنده هم از نزدیک با ایشان صحبت کرده‌ام نسبت به این امور توجه بکنند و همین طور نسبت به راه آهن و آن بنگاه که یک رئیس گذاشته‌اند بسیار مرد شریف خوبی است ولی متأسفانه مقررات مالی و غیره مزاحم هستند و اصلاً نمی‌گذارند کار کند. اگر به این اعتماد ندارید چرا برکنارش نمی‌کنید و اگر دارید یک مرد خوبی یک کسی که سابقه داشته به جای این که کاری بکند به علت‏

همان موانع اداری بی‌کار مانده است برای این قسمت هم یک توجهی بشود نامه‌ای جناب آقای سلطان‌العلما به بنده مرحمت فرموده‌اند که بنده تقدیم مقام ریاست می‌کنم در این نامه عده زیادی امضا و استدعا کرده‌اند که جمعیت‌های خیریه در تهران و شهرستان‌ها تشکیل بشود و در این موقع بحرانی سخت و پریشان به مردم کمک بکنند نامه‌ای هم از مشهد شاید قبلاً آقایان تقدیم کرده‌اند زندانیان آنجا فرستاده‌اند عیناً تقدیم مقام ریاست می‌کنم که توجهی بفرمایند که این لایحه زودتر به مجلس بیاید، چند روز قبل که یکی از دوستانم از آبادان آمده بود از وضع شرکت ملی نفت یک گله‌هایی داشت و می‌گفت در آن موقعی که جناب آقای مکی آنجا تشریف داشتند بسیار خوب عملی شد و همه راضی بودند بی‌نظر بودند و این انحرافات و خصوصیت‌ها هیچ نبود و حالا متأسفانه بعضی کارها در آنجا شروع شده است به این قسمت هم یک توجهی بشود زیرا امر بسیار مهمی است و راجع به یک شرکتی است که تازه شروع شده و لازم است که توجه بشود باقی وقتم را به جناب آقای حائری‌زاده تقدیم می‌کنم‏

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده - بنده از آقای دکتر جلالی خیلی تشکر می‌کنم که من در روز یکشنبه که اجازه نطق قبل از دستور گرفته بودم وعده دادند که نوبت‌شان را یک قسمتی را به بنده مرحمت کنند و امروز هم به وعده خود وفا کردند من آن روز که روز شهادت مرحوم مدرس بود (آشتیانی‌زاده - تقاضای سکوت یک دقیقه بکنید) وقت خواسته بودم که راجع به آن مرحوم یک تذکری شده باشد و یادآوری شده باشد و یک تقاضایی شده باشد و آن روز چون به افتخار مرحوم مدرس و وفات مرحوم تدین مجلس تعطیل شد مجالی برای این که من آن روز صحبت کنم نشد لذا امروز را در این موضوع با آقایان صحبت می‌کنم هر جماعت و ملتی که زحمات اشخاص فداکار خود را فراموش کند محکوم به زوال است و حیات ملل در سایه رجال علم و ادب و قلم و سیف پاینده و برقرار است البته شمشیر دنبال قلم و قلم دنبال علم و ادب باید باشد و سیف باید مطبع اراده صاحبه آن علم و ادب و قلم باشد باید ملل در سایه فداکاری رجال علم و ادب و قلم باشد تا ملک و ملل آتیه نیکو داشته باشند

ناپلئون یا نادر و یا هیتلر سیف را بر قلم حکومت دادند لذا مفاخر آنها دوام نداشت ملل متمدن همیشه سیف را تحت اراده و قلم گذارده لذا روز به روز آنها بهتر و تمدن آنها بالاتر خواهد شد.

مقصود از این مقدمه این است که در ایران رجال فداکار بوده و هستند که بعضی از آنها محور سیاست جهان را در سایه فداکاری خود عوض کردند مانند خلیل طهماسبی که گلوله او در سیاست حکومت کارگر و محافظه کار انگلستان اثر داشت این تاریخ معاصر است و دروغ نیست.

ما باید همیشه رجال فداکار مخصوصاً از شهدا و بزرگان خود در علم و تقوی و زهد و شجاعت کم نظیر بوده یادآوری نماییم و عمل آنها درس بزرگی است برای نسل‌های آتیه.

چهار روز از ۱۳ سال فقدان مرحوم سید حسن مدرس گذشته است این سید بزرگوار که در زهد و تقوی و رشادت و شجاعت و صراحت لهجه و موقع شناسی کم نظیر بود حقیقاً مظلوم بود.

چرا زیرا که در موقعی با انگلستان دست و پنجه نرم کرد که انگلستان فرامانفرمای جهان بود و امریکا و اتحاد جماهیر شوروی دخالتی در سیاست جهان نداشتند.

انگلستان آن روزی یفعل ما یشاء و به حکم و ما یرید بود و در دنیا بعد از جنگ اول که متحدین شکست خورد و روسیه تزاری انقلاب شد آنچه انگلستان میل داشت انجام شده بود خلافت آل عثمان که ریشه چند ساله داشت از بین رفت و دنیا ملعبه لردهای انگلیس بود هر چه اراده لندن بود بدون چون و چرا قابل اجرا بود در آن روز با قرارداد ۱۹۱۹ مخالف کردن کار آسانی نبود سید بزرگوار مخالفت کرد موفق شد و گرفتار انتقام انگلستان گردید سید مبارزه را ادامه داد تا در ماه رمضان ۱۳۵۸ قمری مطابق با ۲۶/۸/۱۷ در شهر کاشمر از دست رفت سید بزرگوار بسیار مظلوم بود حتی بعد از درگذشت آقای شیخ‌الاسلام ملایری به دعوی وصایت موضوع را در مجلس طرح نمودند و دولت مشغول تعقیب پرونده مدرس شد به جای این که این پرونده در دیوان جنایی مطرح شود در دیوان کیفر مطرح شد و آقایان قضات می‌دانستند که تفاوت عمل از زمین تا آسمان است زیرا که دیوان کیفر صلاحیت صدور حکم اعدام را ندارد.

سید بزرگوار بسیار مظلوم بود که ۱۳ سال از رفتن او گذشت و یک مدرسه یا کتابخانه یا میدان یا خیابه آن به نام او نیست.

در چند سال قبل که در خراسان بودم دنبال این فکر انجمنی در مشهد تشکیل شد جماعتی عضو بودند آقای گنابادی حاضر و آقای حجار باشی زنجانی و جمعی

دیگر از اهالی مشهد و کاشمر نیز عضو بودند و در نظر داشتم که در هر یک از شهرستان‌های خراسان خیابه آن و دبیرستان یا دبستان و کتابخانه به نام آن مرحوم تأسیس شود برای قبر آن مرحوم در کاشمر اقدامی بشود ولی حوادث روزگار مدت توقف من را در خراسان کوتاه کرد و بعد نفهمیدم چه عملی شد؟

در هر صورت حضرت آیت‌الله کاشانی مقرر فرمود روز ۲۶ آبه آن ۳۰ که سیزده سال تمام از آن تاریخ می‌گذرد مجالس تذکری به نام آن سید بزرگوار تشکیل شود البته در تهران در مدرسه سپهسالار در ولایات مخصوصاً اصفهان و شهرضا و کاشمر که انتساب مخصوصی به آن بزرگوار دارد مجالس تذکر تشکیل شد.

و آقای مهران رئیس محترم شهر تهران نیز در نظر گرفتند که خیابان آن جلو مدرسه سپهسالار را که ناظر حوادثی در زمان مرحوم مدرس بوده است به نام مدرس نامیده شده و عملی گردید.

و نیز اجتماعاتی در خیابه آن شاه‌آباد در عمارت نبش چهارراه بود به عناوین مختلفی به نام جمعیت رفیقان جبهه کار اتحادیه یزدی‌ها آذربایجانی‌ها مبازره با بی‌سوادی و گروه مبارزه با فساد و غیره عموماً علاقمند به مرحوم این سید مظلوم بودند و این کلوپ روز دوشنبه تحت سرپرستی افتخاری فرزند آن مرحوم دکتر سید عبدالباقی مدرس به نام مرحوم مدرس نامگذاری شد. و نیز شخص هنرمند فاضل و ادیب آقای رسام ارژنگی در منزل خود مجسمه نیم تنه از مرحوم مدرس داشت و میل داشت در منظر عموم باشد و همان روز در کلوب از مجسمه پرده برداری شد و امیدوارم در تمام شهرستان‌ها به نام مرحوم مدرس دانشکده و دبیرستان و دبستان و میدان و خیابه آن و بیمارستان و تأسیسات مفید بشود و نام آن شخص بزرگ پاینده و باقی باشد.

و تصور می‌کنم اگر وزارت فرهنگ و دانشگاه دانشکده معقول و منقول را که از تأسیسات آن سید بزرگوار است به نام دانشکده مدرس بنامند تشویقی برای سایر خدمتگزاران علم و ادب باشد.

موضوع دیگری را که بنده می‌خواستم اینجا صحبت کنم در جراید دیدم نوشته است بین مأمورین عالی مقام امریکا و انگلیس راجع به انتخابات ایران صحبت شده (آشتیانی‌زاده - به آنها چه مربوط است حق ندارند)

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده بدبختانه وقت‌تان تمام شده است‏

حائری‌زاده - اگر آقایان اجازه بدهند این موضوع مهم است ۵ دقیقه صحبت بکنم‏

نایب رئیس - استدعا می‌کنم اجازه بفرمایید آقایان بیایند رأی بگیریم.

تیمورتاش - ممکن است اجازه بفرمایید ناطق بعدی ۵ دقیقه از وقت‌شان را به ایشان بدهند صحبت کنند (یک نفر از نمایندگان - آقای صدرزاده ۵ دقیقه از وقت‌تان را بدهید)

صدرزاده - بسیار خوب‏.

حائری‌زاده - خیلی متشکرم‏

جمال امامی- می‌ترسند ربحش را ندهند

حائری‌زاده - در جراید خارجی منعکس شد که مذاکراتی راجع به انتخابات ایران بین مأمورین عالی مقام امریکا و انگلیس شده من نفهمیدم معنی این چه بوده چه حقی دارند که دیگران در کارهای داخلی ما فضولی داشته باشند (صحیح است) جز این که اسم این را باید فضولی گذاشت اسم دیگری برای این موضوع نمی‌توان گذاشت (صحیح است) ملت ایران یک ملتی است مستقل و یک حکومتی را مطابق اراده خودش ایجاد کرده است رژیم و رویه آن دمکراسی و انتخاباتی است در انتخابات دولت‌های داخل مملکت خودشان حق دخالت و فضولی ندارند خارجی‌ها به طریق اولی ملت مقدرات‌اش را در انتخابات به دست کسانی که به آنها اعتماد دارد می‌سپارد و آنها را نماینده خودش قرار می‌دهد آنها چه حقی دارند آنجا صحبت بکنند که اگر چنین بشود حکومت آقای دکتر مصدق در انتخابات شکست می‌خورد من نمی‌فهمم یعنی چه؟

آقای دکتر مصدق در اراده ملت ایران است شکست خوردن ندارد مردم باید برای انتخابات‌شان کوشا باشند من به نام یک فرد ایرانی و یقین دارم تمام ملت ایران هم با من هم صدا است اعتراض می‌کنم که این چه وضعی است که آنها راجع به انتخابات ایران صحبت کنند و این فضولی است نسبت به انتخابات ایران و حق فضولی برای آنها قائل نیستم (صحیح است) یک موضوع دیگری هم که می‌خواستم صحبت کنم راجع به خسارت نفت است که در روزنامه‌ها می‌بینم در این موضوع می‌نویسند در صورتی که ما می‌بینیم میلیاردها حقوق‌مان را این کمپانی نفت تضییع کرده که باید بگیریم این آهن پاره‌هایی که در ایران هست عشر آن که در خارج تأسیسات دارند نیست ما باید قیمت تمام تأسیساتی که در خارج است سهامی که در شرکت‌های خارجی هست و طبق قرارداد دارسی پنج دانگ‌اش متعلق به ملت ایران است حساب کنیم (صحیح است) ما خسارات‌مان را که باید از آنها بگیریم صحبت خسارات درست است ولی ما باید بگیریم نه انگلیس‌ها بگویند که ما خسارات کمپانی را هم بدهیم، بلی ما باید حساب بکنیم آنچه را که باید بگیریم و اگر آنها ضرری کرده‌اند احتساب می‌کنیم، آن چند میلیارد را ما حساب می‌کنیم و یک مقدارش را تخفیف می‌دهیم برای خسارتی که چند روزه اخیر ممکن است متوجه‌شان شده باشد و الا این حرف را ملت ایران و مجلس ایران قبول ندارد که ما خودمان را مقروض بدانیم و خودمان را حاضر برای دادن خسارت بدانیم چنین صحبتی نیست و اگر شده از بابت اتمام حجت بوده که ما می‌گفتیم اگر خسارت فرضی دارند ملت ایران حاضر نیست که مال کسی را ضبط و مصادره کند و خسارات احتمالی را هم می‌دهیم در حالی که خسارات ما را آنها باید بدهند و میلیارها خسارات به ما وارد آورده‌اند.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده پنج دقیقه هم تمام شد آقای دکتر کاسمی بفرمایید (مکی دو دقیقه صحبت شد) شش دقیقه صحبت کردند.

دکتر کاسمی- عرایض بنده راجع به چند موضوع مربوط به مازندران بود یکی از آنها راجع به تشکیل دادگاه استیناف مازندران است و این موضوع مربوط به امروز و دیروز و این هفته و آن هفته نیست تقریباً مدت دو سال است که راجع به تشکیل دادگاه استیناف در مازندران زحمت کشیده می‌شود از طرف آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی به وزارت دادگستری نمی‌خواست به این حرف حسابی گوش بدهد (کشاورزصدر - تقاضا کنید تمیز تشکیل بدهند) و به علت نبودن بودجه نمی‌توانست این حرف را انجام بدهد در حالی که ما با حساب برای وزارت دادگستری ثابت کردیم که یا ممکن است یک شعبه استیناف تهران را ببرند آنجا و یا یک مبلغی از هزینه متهمینی که هر هفته می‌فرستند به تهران و به حساب دولت گذاشته می‌شود بودجه آنجا را تأمین بکند خوشبختانه آقای دکتر مهیمن استاندار مازندران فشار آوردند و وزارت دادگستری هم به این حرف حساب گوش داد دادگاه استیناف را تشکیل دادند بنده می‌خواستم از آقای دکتر سمیعی که به واسطه این که به حرف دو ساله ما گوش داده‌اند تشکر بکنم و تشکر دیگر هم این بود که دو نفر قاضی شریف و فاضل را یکی آقای قریشی رئیس دادگستری ساری و یکی هم آقای رئیس‌زاده دادستان بابل بود اینها را فرستادند و به این سمت انتخاب کردند و این موضوع مورد تشکر تمام مردم مازندران است که دیگر نبودن استیناف موجب این نخواهد بود که هر هفته یک عده متهم را از مازندارن بفرستند به تهران که در تهران سرگردان و ویلان شوند موضوع دیگر عرض بنده راجع به راه دودانگه و چهاردانگه است که یک قسمت وسیعی از مازندارن است که در حدود ششصد هزار نفر جمعیت دارا می‌باشند و این قسمت به واسطه نبودن راه در واقع مثل این که مسدود بوده و رفت و آمدی نمی‌شده و نمی‌توانستند دسترنج خودشان را بیاورند و در مناطق دیگری بفروشند مدت‌ها زحمت کشیده شد تا این که وزارت راه بالاخره در زمان استانداری آقای سیاح موافقت کردند یک اعتباری برای این راه بپردازند و راه هم شروع شد متأسفانه دیروز از طرف آقای کفیل وزارت راه دستور داده شده که ساختمان این راه موقوف بشود با ایشان تماس گرفتیم که سبب چه بوده اظهار داشتند که چون این راه نقشه نداشته موقوف داشتیم بنده از ایشان سؤال کردم یک راهی را که پانصد هزار تومان خرجش شده و در حدود دو سه ماه است که شروع شده است و دویست هزار تومان خرجش شده است اصلاً چطور وزارت راه شروع کرده و ثانیاً بر خلاف تمام کارهای وزارت راه که به مناقصه گذاشته می‌شود این راه را چرا امانی عمل کرده‌اند و طبق تحقیقات بنده در حدود پنجاه شصت هزار تومان از این صد هزار تومان که تا به حال مصرف شده به عنوان خرج سفر مأمورین داده شده (فرامرزی - پس راه ساخته نشده!)

فقط یک قسمت آن که دو کیلومتر است ساخته شده بنده خواستم اینجا به وزارت راه تذکر بدهم که اولاً این اعتباری که با خون جگر گرفته شده است باید محفوظ بماند و ثانیاً بقیه راه را حتماً باید به مناقصه بگذارند و زودتر این راه را شروع کنند برای این که مردم حقیقتاً از این عمل وزارت راه نومیدی و عصبانی هستند و موضع سوم عرض بنده راجع به آب مشروب شهرستان ساری است که اعلیحضرت همایونی یک میلیون ریال مرحمت فرمودند برای این که در آنجا مقدمه تهیه آب مشروب برای شهرستان ساری تهیه شود ولی بنگاه کل آبیاری آن پول را در خزانه‌داری از آن وقت تاکنون کاملاً محفوظ نگه‌داشت و هر وقت مراجعه شد به بهانه این که این یک صد هزار تومان باید هسته مرکزی یک شرکتی بشود و آن شرکت باید به لوله‌کشی شهرستان ساری بپردازد از پرداخت این پول خودداری می‌کند و حال این که بنا به برآورد سازمان برنامه چهار ده میلیون تومان برای لوله‌کشی این شهر لازم است و من تصویب می‌کنم که موضوع صد هزار تومان با چهارده میلیون تومان اصلاً نسبتش هیچ وقت با هم جور در نمی‌آید بنده چند وقت پیش از حضور اعلیحضرت استدعا کردم که مقرر بفرمایند این پول را به شهرداری ساری بدهند خود شهردای ساری هم یک مبلغی رویش بگذارد و چهار حلقه چاه عمیق حفر کند.

و با این چهار حلقه چاه عمیق در واقع آب مشروب این شهرستان تأمین می‌شود این استدعا مورد قبول واقع شد و امر فرمودند که این کار بشود حالا موقع را مغتنم شمردم و از طرف خودم‏

و اهالی ساری مراتب سپاسگزاری را به پیشگاه مبارک ملوکانه تقدیم می‌کنم، موضوع دیگری که قابل توجه است و آقای دکتر جلالی هم به آن اشاره فرمودند موضوع آذوقه مردم مازندران است که امسال به واسطه نیامدن باران به موقع و آمدن باران‌های بی‌موقع به کلی برنج محصول مازندران از دست رفته است و الآن نه تنها آنجا از لحاظ کمبود آذوقه در زحمت هستند بلکه بنده فکر می‌کنم برای بذر هم به کلی در خواهند ماند و اگر دولت کاملاً توجه پیدا نکند و مساعدتی نکند بعدها عواقب خوبی‌نخواهد داشت بنابراین من از آقای وزیر دارایی هم که اینجا تشریف دارند تقاضا می‌کنم که به بانک کشاورزی دستور بفرمایند همان طور که برای گیلان یک مبلغی منظور داشته و دادند برای شهرستان ساری هم همین کار را بکنند و به اصطلاح به عنوان وام به کشاورزان و خرده مالکین مخصوصاً یک مبلغی بدهند تا این که اینها بتوانند خودشان را به محصول آینده برساند و حتی اگر ممکن باشد پول هم به ایشان ندهند و بذر برایشان تهیه بکنند، تهیه بذر برایشان فوق‌العاده اهمیت دارد (اسلامی- راجع به دادگاه املاک واگذاری هم بفرمایید) برای آنها هم همین طور اهمیت دارد البته وقتی که آسمان به اصطلاح بخالت بکند در دادن باران املاک واگذاری و غیر واگذاری ندارد موضوع دیگری که می‌خواستم عرض بکنم راجع به حقوق کارگران زیر آب است در چند وقت پیش ۶ ماه حقوق کارگران زیر آب عقب افتاد و در نتیجه اقداماتی که شد سازمان برنامه حقوق کارگران را پرداخت دیروز به من اطلاع رسید که باز ۴ ماه است حقوق کارگران زیر آب عقب افتاده است و ملاحظه بفرمایید که کارگری که بایستی در اعماق زمین کار بکند و وضع زندگانی‌اش فوق‌العاده رقت‌آور است چهار ماه به او حقوق نرسد چه بلوایی ممکن است برپا کند این را باز من از آقای وزیر دارایی می‌خواستم تقاضا بکنم که به سازمان برنامه مخصوصاً دستور بفرمایند که حقوق کارگران زیر آب را بپردازند برای این که اگر حقوق این کارگارن پرداخته نشود ممکن است موضوع اعتصاب پیش بیاید و با وضعیت حساسی که الآن مازندران دارد بهتر این است که علاج واقعه قبل از وقوع بشود و راجع به این قسمت کاملاً توجه بشود (رضوی - حقوق کارگران در همه جا عقب افتاده) همه جا مخصوصاً در اینجا بیشتر اهمیت دارد یک موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم راجع به استقلال بهداری مازندران است که البته آقای وزیر بهداری وعده دادند حالا که قسمت فرهنگ را بر خلاف اصول مستقل کرده‌اند سزاوار است که قسمت بهداری هم همین طور باشد برای این که این مرکزیتی که داده شده جز این که باعث زحمت بشود نفع دیگری ندارد این را هم از آقای وزیر بهداری تقاضا می‌کنم که راجع به استقلال بهداری شهرستان ساری که وعده فرموده‌اند کاملاً عمل بکنند و از این قسمت هم موجبات نگرانی مردم را برطرف بکنند بنده بقیه وقتم را به آقای صفایی می‌دهم. ‏

نایب رئیس - آقای صفایی پنج دقیقه وقت باقی مانده است بفرمایید.

صفایی - بنده عرایض زیادی ندارم آنچه را که همکار محترم جناب آقای دکتر کاسمی راجع به اوضاع مازندران فرمودند (اسلامی- آقای دکتر جلالی هم فرمودند) این زبان حال عموم نمایندگان مازندران بوده است فقط بنده یک جمله اضافه می‌کنم برای توجه جناب آقای وزیر دارایی و آن این است که از مجلس قانونی که در مورد پشتوانه گذشت بنا بود ده میلیون تومان به بانک کشاورزی داده شود که بانک کشاورزی بتواند در این موقع حساس یک کمکی به رعایا و مالکین بکند چون اخیراً مبلغی از قانون پشتوانه در اختیار جناب آقای وزیر دارایی گذاشته شده است که به سازمان یا بانک کشاورزی بدهند استدعا می‌کنم یک قسمتی هم برای بانک کشاورزی که طبق قانون باید کمک بشود اختصاص بفرمایند حالا اگر یک میلیون لیره برای سازمان گرفته شده است صد هزار تومان هم برای بانک کشاورزی اختصاص بفرمایند که در این موقع که مازندران از هر حیث دچار مضیقه کمی آذوقه‌ای شده کمکی شده باشد و این بهترین نوع کمک است راجع به سایر موارد هم چون ایشان فرمودند دیگر بنده تکرار نمی‌کنم زیرا که کسر نگذاشتند فقط سؤالی است که جناب آقای جمال امامی به بنده مرحمت فرموده‌اند که بنده اینجا می‌خوانم برای استحضار آقایان و تقدیم مقام ریاست می‌کنم‏

(سؤال آقای جمال امامی به شرح زیر به وسیله آقای صفایی خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

(اسلامی- سؤال باید تقدیم ریاست شود) (زنگ رئیس) قبل از دستور می‌شود ریاست محترم مجلس شورای ملی متمنی است مقرر فرمایید به آقای وزیر امور خارجه ابلاغ شود برای دادن پاسخ به سؤال زیر هر چه زودتر در مجلس شورای ملی حضور یابند سؤال - اگر مسافرت آقای نخست‌وزیر به مصر بنا به دعوت رسمی دولت مصر بود چرا نخست‌وزیر آن دولت طبق معمول از ایشان استقبال ننموده (صحیح است) و اگر مسافرت آقای دکتر مصدق بنا به دعوت دولت مصر نبوده است به چه عنوان و چه مجوز و برای چه مبادرت به این مسافرت فرموده‌اند - جمال امامی خویی.

(فرامرزی - سؤال اولی را باید از نحاس پاشا کرد که چرا نرفته) (خنده نمایندگان) بسیار بی‌لطفی فرمودید برای این که اگر به نخست‌وزیر ما در یک مملکتی توهین بشود به ملت ایران توهین شده است (صحیح است) و این به این جناب آقای فرامرزی اگر شوخی هم بوده به عقیده من به موقع نبود.

اسلامی- ملت مصر استقبال کرده‏

نایب رئیس - آقای صدرزاده‏

صدرزاده - نامه‌ای است که زندانیان رشت به عنوان جمعی از آقایان وکلا نوشته‌اند و از جمله یک رونوشت هم برای بنده فرستاه‌اند تقدیم می‌کنم به مقام ریاست و از آقایان محترم تقاضا می‌کنم که راجع به لایحه بخشودگی زندانیان توجهی بفرمایند و دیگر هم تلگرافی از سیرجان رسیده است که راجع به گله‌داری و موقعیت کشاورزی آنجا اظهاراتی کرده‌اند و درخواستی کرده‌اند که تقدیم می‌کنم این نامه هم از طرف ده نفر لیسانسیه‌های دانشسرای شیراز راجع به قانون نظام وظیفه نوشته شده است که آن را هم تقدیم می‌کنم من بار دیگر از نطق قبل از دستور استفاده کرده و نظریاتی که در خصوص این اساسنامه شرکت ملی نفت دارم به عرض مجلس شورای ملی می‌رسانم و استدعا دارم که اعضای محترم کمیسیون مخصوص نفت در شور دوم مورد توجه قرار دهند.

روشی که در این اساسنامه برای انتخاب هیئت عامله اتخاذ شده ممکن و بلکه یقین است که در عمل دچار اشکال وکندی می‌شود و هر چند که مدت ۶ سال تعیین شده ولی در پایان هر سال باید نسبت به یک عده از آنها تجدید انتخاب در مجلس به عمل‌اید در صورتی که هیئت عامله اگر یک انتخاب و برای مدت سه سال معین شود از هر جهت مناسب‌تر و سهل‌تر خواهد بود و اما طرز انتخاب که به تصویب مجلس قرار داده شد بسیار به جا و کمال مطلوب است نهایت باید قید شود که پس از پیشنهاد شورای عالی به هر یک از مجلسین بلافاصله در جلسه بعد یا در ظرف یک مدت کوتاهی عمل انتخاب را انجام دهند نکته دیگر راجع به نحوه انتخاب مجلسین است که اگر یکی از افراد هیئت عامله مورد قبول یکی از مجلسین واقع نشد دیگری پیشنهاد شود این عمل ممکن است ایجاد دور و تسلسل کند و بالطبع انتخاب را دچار وقفه و کندی کند و در یک کار مهمی از هر رویه‌ای که به کندی و وقفه کار منتهی شود باید جداً اجتناب ورزید راه حقی که به نظر اینجانب می‌رسد این است که چون هیئت مدیره مرکب از هیأت نظارت در عهده مجلس سنا و تصویب هیأت عامله و عده مجلس شورای ملی قرار داده شود قسمت عمده اشکال مرتفع گردد و اما راجع به هیأت بازرسی همان اشکالاتی که در خصوص هیأت مدیره عرض کردم در مورد انتخاب آنها نیز صدق می‌کند بنابراین ممکن است بازرس را به عده دو یا چهار نفر قرار داد که نصف آن عده به تصویب مجلس شورای ملی و نصف دیگر به تصویب مجلس سنا تعیین گردد و مدت مأموریت آنها باید معین و مقطع باشد و هیچ فلسه ندارد که وضیت آنها در هر سال با قرعه متزلزل شود.

اولین استفاده‌ای که ما باید از منابع ثروت ملی خود بنماییم این است که معیشت کارمند و کارگران ایرانی را از طریق استخدام در این مؤسسات به نحو مطلوبی تأمین نماییم و به این فقر و فاقه و بیکاری خاتمه دهیم و بنابراین برای هر یک از امور اداری و یا فنی این شرکت تا ممکن است از وجود ایرانی استفاده شود استخدام بیگانه گناه خواهد بود و این نکته باید به صراحت هر چه تمام‌تر در اساسنامه قید شود و تخلف از آن را ممنوع و قابل تعقیب بدانند.

نکته دیگر این است که عده مستخدمین کنونی کشور تا حدی زیاد و به همین جهت بودجه کشور هم برای ایفای حقوق کافی به آنها نارسا است و همیشه دولت‌ها با این اشکال روبرو هستند و در میانه مستخدمین دولت هم افراد دانشمند و با تقوا بسیارند و باید ترتیبی اتخاذ شود که هم دوائر دولتی بتوانند از کارمندان خود بکاهند و کسانی که عمر خود را به راستی و درستی در خدمت به کشور صرف کرده‌اند به انتظار خدمت و سرگردانی دچار نشوند و هم این شرکت ملی از تجربیات و معلومات آنها استفاده کند.

نکته دیگر این است که در پایان این اساسنامه قید شده بقیه عواید حاصله متعلق به خزانه دولت است که طبق قانون مخصوص به مصرف عمران و آبادی تأمین عدالت اجتماعی و امور تولیدی خواهد رسید - این عبارت به قدری کلی و کش‌دار است ممکن است منظور اصلی در آن گم شود - امروز بودجه فرهنگ و بهدار کشور ناچیز است و گذشته از مراکز استان و شهرستان‌ها از بخش‌ها و دهستان‌ها فریاد مردم برای

دبستان و طبیب و بهدار و دارو بلند است فقط با یک بودجه هنگفتی می‌توان به این درخواست‌ها جواب داد و باید در قدم اول از این ثروت ملی سطح فرهنگ و بهداشت کشور را بالا برد و سعادت آتیه کشور را تأمین کرد بنابراین به اسم و رسم باید تصریح شود که از عواید خالص این شرکت بخش مهمی صرف امور بهداری و فرهنگی شهرستان‌ها بشود.

امیدوارم باز بتوانم فرصت دیگری به دست آورم و ضمن نطق قبل از دستور بدون این که حتی یک دقیقه موجب تأخیر تصویب این اساسنامه بشود نظریات خود را به عرض نمایندگان محترم برسانم و این نکته را هم عرض می‌کنم که تصویب این اساسنامه اگر به اهمیت قانون ملی شدن نفت نباشد ولی خیلی کمتر از این نیست و بنابراین باید سعی کنیم که افتخار تصویب آن نصیب این دوره بشود.

قسمت دوم عرایض من راجع به شیر و خورشید سرخ و لایحه‌ای است که دولت تقدیم کرده و گزارش آن از کمیسیون مربوطه صادر شده آقایان محترم که به نحو افتخاری و بی‌مزد در این مؤسسه خدمت می‌کنند مکرراً درخواست فرموده‌اند که تصویب این لایحه را از مجلس مقدس شورای ملی استدعا کنم این مؤسسه که تحت ریاست عالی شاهنشاه جوان بخت ما اداره می‌شود یکی از مؤسسات مفیدی است که به درد کشور می‌خورد و در مواقع خطر و حوادث هولناک بر جراحات و آلام مردم آسیب دیده تا آنجا که توانسته است مرهم نهاده و از همه مهم‌تر آن که مرکز تجمع و همکاری مردمان نیکو کار کشور شده تا امروز شصت حوزه در تمام کشور تأسیس یافته و در هر شهری عده زیادی از مردمان نیکو کار را به عضویت افتخاری پذیرفته و این گروه یک دل و یک جان به خدمت خلق می‌پردازند.

در ظرف این ۲ سال اخیر عده زیادی درمانگاه - بیمارستان - داروخانه - پرورشگاه - زایشگاه - مهد کودکان و اندرزگاه و بیمارستان امدادی در مرکز و شهرستان‌های کشور ساخته و با به این قبیل مؤسسات کمک‌های مؤثر نموده‌اند که صورت آن را به مقام ریاست محترم تقدیم می‌کنم.

ملاحظه می‌فرمایید این همه اقدام برای یک مؤسسه‌ای که درآمد آن فقط سه میلیون و نیم تومان بوده بسیار قابل توجه است و باید گفت که بر اثر حسن نیت شاهنشاه و خلوص عقیدت اعضای این جمعیت بوده که این همه موفقیت و پیشرفت حاصل کرده است و بالاتر از همه این است که این مؤسسه از غوغای سیاست بر کنار بوده و امیدوارم که برای همیشه این روش را تعقیب و ارزش واقعی خود را در قلوب مردم کشور بیفزاید.

به هر حال به موجب این لایحه که عرض کردم مقرر شده که از معاملاتی که در دفاتر اسناد رسمی می‌شود نیم در هزار به صرفه شیر و خورشید سرخ اخذ و به مصارف بهداشتی تمام نقاط کشور برسد من یقین دارم ملت ایران با نظر و همت بلندی که در امر خیریه دارند ما را به تصویب این قانون تحسین خواهند کرد بنابراین از مقام محترم ریاست مجلس و همکاران معظم استدعا می‌کنم که موافقت فرمایند این لایحه در دستور قرار گیرد که در اولین فرصت به تصویب رسد ما باید در این موقع بنیه مالی این مؤسسات خیریه را تقویت کنیم که بتوانند با حوادث و خطرات و بیماری‌ها مبارزه کنند.

خصوصاً از جناب آقای وزیر دارایی هم تمنا می‌کنم که این لایحه چون از طرف دولت سابق و یا اسبق تقدیم شده است ایشان هم موافقت بفرمایند در این قسمت موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم.

نایب رئیس - آقای صدرزاده وقت شما تمام شد

صدرزاده - سه دقیقه بنده از آقایان وقت می‌خواهم که راجع به انتخابات صحبت کنم‏

نایب رئیس - اجازه بفرمایید شما پنج دقیقه وقت‌تان را به آقای حائری‌زاده دادید.

صدرزاده - دو دقیقه ایشان استفاده کردند.

نایب رئیس - ۶ دقیقه استفاده کردند.

صدرزاده - دو دقیقه اجازه بفرمایید خیلی مختصر عرض می‌کنم این برای ما به تجربه مسلم شده است مادامی که نمایندگان به صورت حزبی به مجلس نیایند که هدف آنها در حزب قبلاً تنقیح شده باشد و در مجلس از آن پیروی بکنند باید در میانه اکثریت مجلس تعاطی افکار بشود راجع به یک موضوعی تا صورت تصویب پیدا بکند و الا به یک مقاومت‌های منفی ممکن است بربخورد و لوایح خیلی مفید معوق بماند یکی از لوایح مفیدی که در دوره پانزده و در دوره شانزده از آن مکرر بحث شده است لایحه انتخابات است در این لایحه انتخابات سه مطلب همیشه مورد نظر بوده است یکی راجع به انجمن نظارت دیگری راجع به حق رأی دادن به با سوادها منحصراً و سوم راجع به تزئید عده وکالا در تمام کشور (آشتیانی‌زاده - این سومی‌اش خیلی مهم است که خیلی‌ها راضی می‌شوند) مسئله رأی دادن باسوادها چه در آن دوره و چه در این دوره مورد موافقت عده نمایندگان واقع شد و زیاد هم در اطرافش بحث شده است بنده هم خودم از طرفداران آن هستم و حتی معتقد هستم اگر آقایان نمایندگان محترم برای دوره آتیه موافقت نمی‌کنند لااقل برای دوره بعد این نظر را اتخاذ بفرمایند تا این مشکلی که در انتخابات از این جهت هست مرتفع بشود و اما راجع به مسئله انجمن نظارت هم همه آقایان می‌دانند صحت و سقم مسئله انتخابات بیشتر وابستگی دارد به طرز انتخاب انجمن نظارت و با یک اصلاح مختصری که در طرز تشکیل انجمن نظار به عمل بیاید کاملاً انتخابات خوب به صورت صحیح و بدون این که مورد شکایت مردم واقع شود انجام می‌گیرد ولی مطلب مهم‌تر راجع به تزئید عده وکلا است یک رساله‌ای از آقای میرزا عبدالرزاق خان دیدم که در آنجا نسبت به تهران ...

نایب رئیس - آقای صدرزاده پنج دقیقه هم گذشته استدعا می‌کنم آقا رعایت آیین‌نامه را بفرمایید من مأمور اجرای آیین‌نامه هستم‏.

صدرزاده - به هر حال خواستم استدعا بکنم از آقایان که از این وضعی که پیدا شده است و انتخابات دوره هفدهم برای ۳۰ روز به تعویق افتاده استفاده بفرمایند و یک تبادل افکاری راجع به اصلاح این قانون بفرمایید که لااقل راجع به تزئید عده وکلا که از همه نواحی خواسته شده و همه آقایان هم موافقند نسبت به این تصمیمی گرفته شود و به صورت قانون درآید (صحیح است)

۳ - اخطار نظامنامه‌ی آقای رضوی راجع به جواب سؤالات و جواب آقای وزیر دارایی.

رضوی‌شیرازی - آقا بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم‏.

نایب رئیس - مطابق چه ماده‌ای؟

رضوی - مطابق ماده ۵۴ راجع به سؤالات‏

نایب رئیس - سؤال؟

رضوی - بله‏

شوشتری - آن ماده ۱۶۸ و ۱۶۹ است آقا

نایب رئیس - بفرمایید

رضوی‌شیرازی - بنده چندین وقت است که سؤالات متعددی کرده‌ام از آقایان وزرا و متأسفانه مشاهده می‌کنیم که رویه‌ای که مجلس پیش گرفته رویه‌ای که بشود این ماده آیین‌نامه اساساً مورد استفاده قرار بگیرد نیست بنده تعجب می‌کردم چندین دفعه هی تکرار کردم، سؤال کردم که آقا برای جواب سؤالات ما چرا نیامدند چرا نمی‌آیند وزرا نیامدند می‌گفتند که حاضریم بعد بنده نگاه کردم دیدم در مجلس شورای ملی یک لیستی تهیه کرده‌اند از کلیه سؤالاتی که از روز اول افتتاح دوره شانزدهم از طرف نمایندگان شده است تا امروز روی حساب نوبت و چون اساساً مجلس از برای اجرای این ماده آیین‌نامه هم هیچ حقی گویا قائل نبوده است‏

یک کدامش هم انجام نگرفته به این طریق اگر بنده امروز سؤال بکنم لازم است سؤال ۲۰ ماه ۲۱ ماه جلوتر انجام بگیرد تا نوبت به بنده برسد اولاً این رویه به هیچ وجه و به طور کلی خوب نیست زیرا از مواد بسیار خوب آیین‌نامه ما همین جریان و قسمت سؤالات است زیرا غالباً جریاناتی واقع می‌شود احیاناً ممکن است اشتباهی بشود به این واسطه به وسیله سؤال و جواب مطلب روشن می‌شود مردم هم می‌فهمند چون حاکم حقیقی ملت است و او باید بفهمد موضوع دیگر این است که اصلاً در مجلس شورای ملی دیگر این است که اصالاً در مجلس شورای ملی این مطلب را روی نوبت نمی‌شود قرار داد برای خاطر این که ممکن است وزیر مسئول برای جواب سؤال من حاضر باشند اما برای جواب سؤال شخصی که قبل از من سؤال کرده است به جهتی از جهات حاضر نباشد (پناهی - تا یک هفته باید جواب بدهند)

نایب رئیس - آقای رضوی کی وزیر مسئول برای جواب آمده و کسی مانع شده؟ آقایان وزرا برای خودشان مسئولیتی قائل نیستند.

رضوی - این موجب کمال تأسف بنده است زیرا اگر مجلس سؤال بکند و آقایان وزرا برای جواب حاضر نشوند آن دیگر بدتر است برای خاطر این که آن یک سهل انگاری است هم نسبت به مجلس و هم نسبت به نمایندگان و هم نسبت به حقوق مردم و اگر بنا بشود نیایند به این جهتی که بنده عرض کردم این یک تضیع حقی است از این جهت بنده خواستم به طور کلی در این مورد یادآوری کنیم یک فکری برای این موضوع بشود برای خاطر این که پاره‌ای از این سؤالات است که نه تنها نسبت به آنچه واقع شده بلکه ازنظر آنچه بعد باید واقع بشود لازم است فی‌المجلس گفته بشود و مورد توجه قرار بگیرد یک سؤال بنده راجع به موضوع انفجار انبار مهمات شیراز بود البته دولت در این موضوع به نام این که انفجاری شده است در هر جا اگر در وسط کویر هم شده بود باید قضیه معلوم بشود بنده نمی‌خواهم بگویم بمن بگویند مجرم شناخته شده یا می‌شود این مقصود نیست مقصود بنده این است که آن کسی که آمده و رأی داده است در آبادی یک شهر قدیمی و یک شهر بالاخره قابل توجه کشور بیایند انبار مهمات سریع‌الاحتراقی قرار بدهند آن کیست بنده می‌خواستم این نکته بحث بشود و دولت باید در این باب توضیح بدهد برای این که بنده از تکرار این حادثه نسبت به همه جا بیم دارم زیرا مادام که این سهل انگاری باشد این تکرار مسلم است (زنگ رئیس)

نایب رئیس - راجع به نظامنامه و اخطارتان بفرمایید نه راجع به اصل سؤال‏و

رضوی - همین‌ها مربوط به سؤال است من یک سؤال دیگری اخیراً کرده‌ام و غرضم این بود که یک فکری بشود نسبت به این موضوع یک سؤال دیگری هم دارم

بنده امروز از جناب آقای وزیر فرهنگ که تقدیم مقام ریاست می‌کنم و آن راجع به آستانه شاه چراغ شیراز است یک موقوفاتی دارد که از هفتصد سال پیش وقف بوده است معذلک کله در دوره حاضر آمده‌اند آنچه که باقی بوده است به عنوان این که یک عده‌ای از مردم محلی معترض‌اند مشغول هستند اینها را به عنوان محاکمه از آستانه شاه چراغ می‌گیرند آستانه شاه چراغ اولاً از آستانه‌های مقدس کشور است که همیشه مورد توجه و زیارت بوده و این مرقد مطهر یکی از بناهای قدیمی است و سال‌های درازی است که مورد توجه مذهبی مردم فارس و جنوب است و آن وقت با وجود این تعمیر و اصلاح آن به وسیله همت ما انجام پذیر نیست من نمی‌دانم که وزارت فرهنگ و اداره اوقاف درباره نگاهداری اینها چه کرده است این سوال را نوشته و تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس - آقا عین سؤال را طرح می‌فرمایید؟ مثل این که می‌خواهند جواب بدهند.

رضوی - مطلب را باید در مجلس گفت‏.

نایب رئیس - در موقعش نه این که هر موقع که آقا خواسته‌اید این بر خلاف مقررات آیین‌نامه است.

رضوی - آقای رئیس صلاح نمی‌دانند که از این فرصت استفاده بشود به هر حال بند خواستم بگویم مجلس بداند که یک حقی دارد در فارس تفریط می‌شود و وزارت فرهنگ و اوقاف هم هیچ توجهی نمی‌کند بنده خواستم لااقل به وسیله این گفتار توجهی بکنند توضیح بدهند.

نایب رئیس - اقای وزیر دارایی (آشتیانی‌زاده - آقا ماده ۱۰۹ بنده چه شد جناب آقای رئیس)

وزیر دارایی - راجع به سؤالات که نماینده محترم فرمودند بنده تصور نمی‌کنم که هیچ وقت دولت قصوری کرده باشد و برای جواب سؤالات نیامده باشد هر وقت که معین بفرمایند برای جواب سؤالات حاضر هستیم بنده از وقتی که رفته‌ام وزارت دارایی آنچه که سؤال شده بود تمام را رسیدگی کرده‌ام و حاضر برای جواب است و هر وقت معین بفرمایید بنده شرفیاب خواهم شد و جواب عرض خواهم کرد.

۴ - طرح و خاتمه مذاکره طرح فوری راجع به یک دوازدهم بودجه کل کشور بابت آبان ۱۳۳۰ و ارجاع آن به مجلس سنا.

نایب رئیس - با اجازه آقایان وارد دستور می‌شویم (آشتیانی‌زاده - آقا اجازه بفرمایید بنده اخطارم را بکنم) یک طرحی از طرف آقایان نمایندگان راجع به یک دوازدهم داده شده است و یک پیشنهادی هم جناب آقای فرامرزی کرده‌اند راجع به چند فقره مستمری که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه مستمری‌ها مقدم داشته شود، فرامرزی (بعضی از نمایندگان - بعد از یک دوازدهم)

نایب رئیس - شما موافقید بعد از یک دوادزهم باشد، آقای فرامرزی؟

فرامرزی - اگر بعد از یک دوازدهم بلافاصله مطرح بشود مخالفتی ندارم. ‏

نایب رئیس - اگر آقایان بنشینند انجام خواهد شد طرح مربوطه به یک داوزدهم قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی‏

لایحه بودجه سال ۱۳۳۰ کل کشور که از طرف دولت تقدیم و در کمیسیون بودجه مورد مداقه می‌باشد چون تصویب آن ممکن است چند روز دیگر تأخیر شود و از طرفی نظر به این که آبان ماه جاری در شرف خاتمه است و بایستی موجبات پرداخت حقوق کارمندان و خدمتگزاران و مصارف جاری کشور فراهم گردد لذا امضاکنندگان تقاضا داریم ماده واحده ذیل به قید دو فوریت فی‌المجلس طرح و تصویب شود.

ماده واحده - به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود حقوق و کمک مزایای قانونی کارمندان و خدمتگزاران و مصارف مستمر و غیر مستمر وزارتخانه و ادارات و بنگاه‌های دولتی و سایر مصارف کشور را در آبان ماه ۱۳۳۰ مطابق قانون یک دوازدهم فروردین ماه ۱۳۳۰ مصوب پنجم اردیبهشت ماه سال جاری و با رعایت مقررات مالی از محل درآمد عمومی سال جاری کشور پرداخت نماید.

نایب رئیس - فوریت اول مطرح است که فعلاً این طرح جزو دستور قرار بگیرد آقای صفایی مخالفید؟

صفایی - با اصلش مخالفم نه با فوریت‏

نایب رئیس - آقای ملک‌مدنی مخالفید؟

ملک‌مدنی - موافقم‏

نایب رئیس - آقای نبوی مخالفید؟

نبوی - موافقم‏

نایب رئیس - آقای حاذقی مخالفید؟

حاذقی - موافقم‏

نایب رئیس - آقای کشاورزصدر.

کشاورزصدر - موافقم.

نایب رئیس - آقای ارباب‏

ارباب - بنده هم موافقم‏

نایب رئیس - آقای‌صدرزاده مخالفید؟

صدرزاده - موافقم‏

نایب رئیس - آقای فرهودی مخالفید؟

فرهودی - موافقم.

نایب رئیس - آقای فرامرزی‏

فرامرزی - من نیز برآنم که همه شهر برآنند.

نایب رئیس - آقای مکی مخالفید؟

مکی - مخالف مشروط

نایب رئیس - بفرمایید

مکی - بنده برای این که وقت مجلس گرفته نشود مقام محترم ریاست سؤال نکنند که موافقید یا مخالف بنده مخالف مشروط شدم و شرط بنده این است که از محضر مقدس مجلس شورای ملی استدعا بکنم بعد از تمام شدن یک دوازدهم این قضیه اساسنامه را استدعا کنم خارج از نوبت حتی دو سه جلسه پشت سر هم چون شور اول است این را مطرح بفرمایند مجلس شورای ملی این کار به این با عظمتی را راجع به نفت کرده است اگر خدای نکرده مجلس این کار را انجام ندهد و خدای نکرده عمر مجلس تمام بشود و این اساسنامه تمام نشود مثل این است که مجلس هیچ قدم مثبتی برای کار شرکت ملی نفت ایران بر نداشته است (صحیح است) خواستم استدعا بکنم بعد از تمام شدن یک دوازدهم بلافاصله از طرف مقام ریاست دستور داده شود آقایان هم موافقت بفرمایند که جلسات پشت سر هم به طور فوق‌العاده روزهای شنبه و دوشنبه هم تشکیل بشود و این اساسنامه را در یکی دو جلسه تمام بکنیم و برود به کمیسیون شور اولش تمام بشود و برای شور دومش بیاید به مجلس و الا بنده با پرداخت حقوق مستخدمین موافقم و امیدوارم که آقایان نمایندگان امروز این قسمت یک دوازدهم را تصویب بفرمایند که وضع حقوق مستخدمین دچار وقفه نشود.

نایب رئیس - به فوریت اول رأی گرفته می‌شود آقایان موافقین قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد فوریت دوم مطرح است آقای فرامرزی مخالفید؟

فرامرزی - موافقم‏

نایب رئیس - آقای شوشتری مخالفید؟

شوشتری - مخالفم‏

نایب رئیس - بفرمایید

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم. عنوان مخالفتم نه از نظر پرداخت حقوق مستخدمین است زیرا بنده خودم جزو کارمندان دولت بودم و در وزارت کشور بر خورد به این معنی می‌کردیم که هشتاد و پنج در صد مستخدمین دولت همه دست بدهند همه فقیرند وضعیت حقوق‌شان زندگانی روز مره‌شان را تأمین نمی‌کند اگر یک عده‌ای ناپاک‌اند و امروز ما نمی‌توانیم که با فکر بی‌غرض و با نظر صائب نه با آن حروف ابجد و حقه بازی درست کردن بلکه راستی راستی ببینیم روی پرونده افراد و روی ستون ملاحظات و سوابق خدمتگزار رسیدگی کنیم که این کار سهل است و ممتنع پاک را بیرون کنیم این را می‌دانم ولی فعلاً مخالفت من فعلاً روی بودجه اداره تبلیغات است در این قسمت الآن هم اگر بتوانیم تجزیه کنیم من مخالفت با یک دوازدهم ندارم بودجه تبلیغات این یک موضوعی است که آقای وزیر دارایی آن روز هم بهتان عرض کردم مادام که اداره تبلیغات از وضعیت عمومی‌خارج شده از وضعیت مملکت خارج شده صورت انحصاری را به خود گرفته و صورت تبلیغات و ترویج یک افراد خاصی را پیدا کرده که می‌بینم در خارج و بنده به زبان نمی‌آورم زیرا بعضی‌ها آن قدر بی‌اهمیت هستند که نباید در مجلس نام آنها را برد آقای وزیر دارایی مگر این بودجه تبلیغات از بودجه مملکت تأمین نمی‌شود؟

این اش و این کاسه این برای مملکت آبرو نیست که یک چند نفری نطق بکنند روضه بخوانند چرت و پرت بگویند نامربوط بگویند فحش بدهند نطق نماینده مجلس آنجا منعکس نشود یا تحریف بشود به صورت بدهی وکلای خدمتگزار را در شهرستان‌ها به نام اجنبی پرست به نام خائن به نام بیگانه خواه معرفی بکند اما ما نمی‌توانیم با یک چنین افرادی که در رأس چنین اداره‌ای هستند و این اغراض را به کار می‌برند موافقت کنیم دولت یعنی چه؟ دولت مال افراد است زشت و زیبا بزرگ و کوچک مسلمان یا غیر مسلمان هر کسی زیر علم شیر و خورشید ایران سکونت دارد باید از بودجه مملکت از قوانین مملکت بهره‌مند باشد این خاصه خرجی نیست (صحیح است) یعنی چه؟ مگر یک عده‌ای را در پر قو به وجود آوردند دیگران را در خشت خام مگر هر روز برای مملکت آدم گوینده پیدا می‌شود هر کسی را به یک صورت به یک تهمت و افترا از میدان به در می‌برند من از میدان در نمی‌روم و به فضل رب العالمین دیگران در خواهند رفت ولی این نمایندگان محترم فکری دارند زحمت می‌کشند می‌آیند اینجا حرف اساسی حرفی که از روی ایمان است می‌زنند می‌روند آنجا آقا چون دلش نمی‌خواهند این حرف‌ها به گوش مردم برسد تحریفش می‌کند فوراً برمی‌دارد می‌نویسد این بیگانه پرست است خدا لعنت کند غیر خدا پرست را ما بیگانه پرست نیستیم در نظر من و مجلس شورای

ملی هیچ چیز غیر از ملت ایران و غیر از اسلام احترام ندارد هیچ خارجی پیش ما عنوان ندارد مگر آن خارجی که زانو بزند تمکین بکند متقابلاً احترام به حیثیت ما من با این بودجه اگر مخالفت می‌کنم برای تذکر این یعینی است اما این کارها شایسته نیست این چرت و پرت‌ها چیست؟ یا اداره تبلیغات را ببندید یا اگر بسته نمی‌شود باید تمام وکلا زشت یا زیبا موافق دولت. منقد دولت یعنی مخالف آن معنی باید مردم مطالب آنها را بفهمند از اظهارات وکلا مستحضر بشوند علل را پیدا بکنند امروز آن آقا که سؤال می‌کند ناچار می‌شود اگر دولت مصر اگر نحاس پاشا دعوت کرده است دکتر مصدق‌السلطنه را چه حق داشته که نرود به استقبال؟ برای چه توهین کرده است؟ من که مخالف دولت هستم می‌گویم حیثیات و آبروی ایران است وقتی که قوام‌السطنه می‌رفت به مسکو استالین و مولوتف آن کار را کردند کند این بساط چیست آن وقت این اداره تبلیغات هم این واقع را این حقیقت را به صورت دیگر جلوه می‌دهد مخالفت من این است و من نظرم این است که بودجه تبلیغات باید تجزیه شود چهار تا بچه لم یبلغ الحلم بفهمند که ما می‌فهمیم (احسنت)

نایب رئیس - آقای مهدی ارباب.

مهدی ارباب - بنده موافقم‏

نایب رئیس - آقای ملک‌مدنی‏

فرامرزی - حرف حساب زدند و جواب ندارد.

ملک‌مدنی - بیانات جناب آقای شوشتری از نظر اداره تبلیغات به عقیده بنده باید به دو سمت تقسیم بشود یک قمست مربوط این است که مذاکرات مجلس آن طوری که موافق و مخالف دولت صحبت می‌کنند در رادیو گفته نمی‌شود، منعکس نمی‌شود به طوری که مقام ریاست هم قبلاً تذکر دادند باید مجلس شورای ملی این نقیصه را مرتفع بکند همان طور که خود حضرتعالی هم فرمودید برای این که اغلب شده است که اداره تبلیغات آنچه که نماینده تبلیغات اینجا یادداشت کرده که توانسته یادداشت بکند منتشر کرده (صفایی - آن را هم منتشر نمی‌کند) اجازه بفرمایید گاه شده که مذاکرات موافقین دولت را هم درست منتشر نکرده‌اند نه این است که سوء قصدی باشد برای این است که به سرعت حرف زده شده و او متوجه نشده است و نتوانسته آن مقصودی که بود بفهماند (صفایی - نماینده تبلیغات خوب انجام وظیفه می‌کند) جنابعالی که این حرف را می‌زنید بنده از اشخاصی هستم که همیشه برای اقلیت برای اشخاصی که انتقاد می‌کنند در یک لایحه یک حقی قائلم و احترام می‌گذارم برای این که از حقوق اولیه نمایندگان مجلس شورای ملی است یک وکیلی که موافق دولت است عقیده موافق خود را در لایحه می‌گوید و از لایحه دفاع می‌کند و یک وکیلی که مخالف است انتقاد می‌کند.

اگر او هم انتقاد نکند مطلب آن طوری که لازم است روشن نمی‌شود بنابراین بنده عرض من این است که مقام ریاست و هیئت رئیسه مجلس سعی کنند که نقصیه مرتفع بشود تا این سوء تفاهم هم رفع بشود و این حرف‌ها دیگر در این مجلس گفته نشود و الا اداره تبلیغات در این کشور جناب آقای شوشتری ضرورت دارد برای این که امروز پایه و اساس مشروطیت و آزادی و دمکراسی روی این اصل است که همه مطلع بشوند از افکار عمومی تبلیغات برای یک دسته معینی نیست جنابعالی هم هر نظری داشته باشید من یقین دارم وقتی به اداره تبلیغات بنویسید مطابق نظر شما عمل می‌کند به اصطلاح معروف یک جمله است چون بنده حالا نظرم آمد عرض می‌کنم مرده شوی ضامن دوزخ و بهشت نیست و باید وظیفه‌اش را انجام بدهد آن چکار دارد که من موافق دولت هستم یا مخالف و یک مرتبه دیگر هم بنده اینجا عرض کردم من چون برای شما احترام قائل هستم و سوابق دوستی هم با شما دارم و بنی عم هم هستیم هیچ کس نسبت اجنبی پرستی به هیچ یک از وکلا نمی‌دهد جنابعالی که مرد سید محترم و شریف هستید همه وکلا وطن پرست هستند اختلاف عقیده داشتن و موافق و مخالف دولت بودن به هیچ وجه دلیل نمی‌شود ممکن است من که امروز موافق دولت هستم یک روزی مخالف دولت باشم پس من اجنبی پرست هستم؟ همچو حرفی گفته نشده و نباید هم گفته بشود عقاید نماینده در مقام خودش محفوظ و محترم است (فرامرزی - صحیح است) منتهی چیزی که هست به نظر من ما برای این که دستور برای دیگران باشیم بایستی از روی نزاکت و از طریق استدلال و منطق حرف بزنیم این وظیفه‌ای است که هر وکیلی به نظر من باید رعایت بکند حالا اگر نماینده‌ای نکرد به نظر من او خودش چیزی گم کرده است برای این که جامعه او را می‌شناسد که این وکیلی که باید دستور و سرمشق دیگران باشد از وظیفه اصلی خودش که مذاکرات منطقی و اصولی باشد منصرف شده و به فحاشی و افترا دست زده به این جهت شخص حضرتعالی به هیچ وجه خاطرتان آزرده نباشد نه تنها جنابعالی که عرض کردم مورد احترام هستید همه اشخاصی که در اقلیت هستند مورد احترام هستند. این مجلس همیشه اقلیت داشته و باید هم داشته باشد (صحیح است) انتقاد هم صحیح است به این جهت بنده معتقدم و امیدوارم که بعدها دیگر این قبیل مذاکرات پیش نیاید لایحه یک دوازدهم هم برای کارمندان دولت است که همه آقایان آن طور که فرمودند موافقت دارند و من خواهش می‌کنم که با این موافقت بفرمایند که زودتر انجام بشود و وارد کارهای دیگر بشویم (آفرین، آفرین)

نایب رئیس - این به فوریت دوم رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند تصویب شد)

فوریت سوم مطرح است برای طرح فی‌المجلس‏

فرهودی - فوریت دوم برای فی‌المجلس بود چون لایحه مالی است. ‏

فورت اول برای این بود که جزو دستور گذارده شود آقای‌صدرزاده با طرح فی‌المجلس مخالفید؟

صدرزاده - خیر موافقم.

حاذقی - برای طرحش بحث لازم نیست.

نایب رئیس - یک رأی هم گرفته می‌شود برای طرح فی‌المجلس آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات مطرح است آقای صفایی بفرمایید.

صفایی - بنده وقت خودم را به جناب آقای جمال امامی دادم‏

نایب رئیس - آقای جمال امامی‏

جمال امامی- آقای رئیس بفرمایید در کلیات چقدر می‌شود صحبت کرد

نایب رئیس - نیم ساعت‏

آشتیانی‌زاده - آقای رئیس بنده مشمول آیین‌نامه مجلس نیستم. ‏

جمال امامی- شما نه موافقید و نه مخالف مشمول هیچ چیز نیستند

آشتیانی‌زاده - حقیقت عرض می‌کنم تکلیف بنده را معلوم بفرمایید

جمال امامی- معمولاً در کلیات بودجه راجع به تمام امور مملکت صحبت می‌شود کرد و الزامی‌نیست که منحصراً راجع به بودجه صحبت بشود الآن آنجا نشسته بودم یکی از آقایان محترم مثلی زد که حوضی که آب ندارد ماهی می‌خواهد چه کند (آشتیانی‌زاده - قورباغه) (خنده نمایندگان)

قورباغه یا خرچنگ ماهی که گفتم مؤدب‌تر است این را باید وزیر دارایی جواب بدهند که برای این حوضی که آب ندارد ماهی می‌خواهد چه کند یک سؤالی دادم جناب آقای صفایی قرائت فرمودند مختصر تذکری راجع به این سؤال دارم.

آقای نخست‌وزیر تشریف بردند به امریکا برای این که از حقوق ایران در شورای امنیت دفاع کنند خوب آنجا هم دفاع کردند به نحو احسن هم دفاع فرمودند حالا من به نتیجه عمل کاری ندارم که بلندگوهای دولتی این را به نفع ما جلوه‌گر کردند به عقیده بنده به نفع ما نبود (دکتر معظمی- بی‌انصافی نفرمایید) قضاوت همیشه نظری است می‌خواهید دلیل بیاورم دلیل بنده هم این است که ما برای دیوان داوری لاهه اعتراض کردیم و به صلاحیت او هم اعتراض کردیم (صحیح است)

بنابراین شورای امنیت که یک محکمه عالی‌تری است برای این که گوش ما را چلانده باشد گفت بروید به آنجایی که بهش اعتراض کردید (اسلامی- به ما نگفتند خودشان رأی دادند) می‌دانم آنها گوش ما را چلانده‌اند.

خوب حالا این نظری است به عقیده بنده به نفع ما نبود انشاءالله به نفع ما است (اسلامی- آینده باید قضاوت کند) آینده هم می‌آید، به هر صورت ایشان تشریف بردند آنجا کار خودشان را کردند و باید دید شورا چه کرد و به قول آقای فرامرزی باید به شورا اعتراض کرد ما هم به شورا اعتراض داریم من این را به آنهایی که به نفع ما جلوه‌گر کردند عرض می‌کنم خوب ایشان دفاع خودشان را کردند حد اعلای کوشش را هم کردند و بعد هم به خیال این که این قضیه را در آنجا به یک ترتیبی اصلاح بفرمایند چهل روز ماندند.

بنده به این عمل اعتراض شدید دارم نخست‌وزیر مملکت برای انجام کار خاصی رفته بود مجلس شورای ملی به ایشان اجازه انجام این کار را داده بود دولتش هم تصویب کرده بود برای کار خاصی وقتی که ایشان در شورای امنیت دفاع کردند و تکلیفش معین شده باید فی‌الفور حرکت کنند و در آنجا نمی‌ماندند و اگر می‌خواستند مذاکرات را تمام کنند یکی دو نفر از سوئیت خودشان را می‌گذاشتند و خودشان تشریف می‌آوردند و یک ماه ماندن ایشان به آن ترتیب در آنجا شایسته آقای دکتر مصدق نخست‌وزیر ایران نبود بیش از این عرضی نمی‌کنم.

بعد ایشان تشریف بردند به مصر به این عملشان من شدیداً اعتراض دارم آقا ما اینجا داد می‌زنیم بوق می‌زنیم که ما با یک شرکتی طرفیم طرف ما یک شرکتی است این هیچ الزام آور است که ما بر علیه انگلستان قیام کنیم؟ بر علیه بلوک غربی قیام کنیم آخر آقا یک وقتی است من وکیلم اینجا آزادم هر غلطی که می‌خواهم می‌کنم ولی نخست‌وزیر یک ملتی نماینده یک ملتی است بزرگترین مقام رسمی است او که نباید این کارها را بکند آخر به چه مناسبت مصر دارد با انگلستان جنگ می‌کند می‌رود بگوید که ما هم با انگلستان جنگ می‌کنیم آخر این مفهومش چیست؟ ما

که با کسی سر جنگ نداریم ما با یک شرکتی طرفیم با انگلستان چکار داریم حالا ما اینجا برای مصر دلسوزی می‌کنیم صحیح است همدردی هم می‌کنیم صحیح است ولی دولت ایران که نباید برود رسماً وارد این کشمکش بشود آن هم به این شکل بوق زدند، کرنا زدند که دولت مصر نحاس پاشا اعلیحضرت پادشاه مصر از ایشان دعوت کرده‌اند می‌روند آنجا و می‌بینم که رئیس دولت مصر نحاس پاشا از ایشان استقبال نکرده است آقا این توهین است به جان همه آقایان وقتی این را شنیدم مثل این که آب سرد ریختند روی من این توهین ملت ایران است اگر رسماً نرفته چرا رفته آخر نخست‌وزیر که هوسرانی نمی‌کند آن هم در این موقع به چه مجوزی رفته آنجا هوس کرده برود؟ آقا این کار سیاسی است با مقدرات ما بازی کردن است این را باید مجلس اجازه می‌داد، از شاه مملکت اجازه می‌داشت و دولت هم تصویب می‌کرد و می‌رفت هوسرانی که نمی‌شود کرد اگر دولت مصر او را رسماً دعوت می‌کرد باید این تشریفات انجام می‌یافت و اگر نکرده و او رفته بی‌خود رفته برای چه رفته، به چه دلیل رفته؟ رفته چه بکند؟ ما آمدیم با آنها همدردی بکنیم نخست‌وزیر که نیاید همدردی بکند مسخره است ما کلاه خودمان را نگاهداریم (صفایی - می‌گویند هیئت دولت ایران هم تصویب کرده) شما می‌دانید من هم می‌دانم که دولت تصویب نکرده است. ‏

نایب رئیس - آقای جمال امامی روی مخالفت یک دوازدهم بفرمایید.

جمال امامی- آقا کلیات بودجه است در هر مطلبی‌می‌توانیم حرف بزنم‏

کشاورزصدر - می‌توانید حرف بزنید همان طوری که فرمودید ما هم بتوانیم جواب بدهیم. ‏

جمال امامی- آقای عزیز من والله بالله به پیغمبر اینجا حرف‌هایی که می‌زنم اقلاً همه‌اش را غرض ورزی تصور نکنید آخر همه ماها اهل این مملکت هستیم کم و بیش در مقدرات این مملکت ذی نفع هستیم و بنابراین هر چه می‌گوییم روی غرض ورزی تلقی نشود یک چیزهایی به نظر ما می‌رسد که ممکن است اشتباه نکنیم و شماها اشتباه بکنید یک دفعه هم به جناب آقای فرامرزی عرض کردم خوب ما فرض می‌کنیم که اشتباه بکنیم اما حالا که اشتباه نکردیم هر چیز ما گفته‌ایم بدبختانه شده و حالا حق ندارید به ما بگویید که اشتباه کردید مگر این که سه سال دیگر، پنج سال دیگر که منظور آقایان عملی شد آن وقت بفرمایید اگر بنا است که حالا اعتراض بشود از طرف ما باید بشود، این مرحوم مدرس اعلی‌الله مقامه که آدم بزرگی بود (صحیح است) گوش کنید صحیح است را از آن نظری که می‌فرمایید نمی‌گویم من او را پیغمبر خدا نمی‌دانم ولی نابغه هوش بود و هیچ کس در مملکت، مثل مدرس نبوغ فکری و هوشی نداشته است ولی امام جعفر صادق هم نبوده است او هم یک معایبی داشت خدا رحمتش کند چون که رفته نباید چیزی گفت ولی در این که آدم با هوش و آدم متین و وطن پرستی بود در این شکی نیست (آشتیانی‌زاده - و بی‌خود هم کشتنش این را هم بفرمایید)

هر کسی را بکشند بی‌خود کشته‌اند نه او را تنها نه این که این اصل را جاری کنیم در این مملکت که کسی را که من دلم بخواهد بکشند خوب است و آن کسی را که من دلم نمی‌خواهم بکشند بد است این معنی ندارد و آن وقت می‌آیند در این مجلس از قاتل دفاع می‌کنند این صحیح نیست برای مجلس شورای ملی قاتل قاتل است اگر بنا بشود که بگویند من از چشم و ابروی او خوشم نمی‌آید برویم بکشیم این صحیح نیست (غلامرضا فولادوند - آن وقت هم که مدرس را کشتند تعریف کردند) آن وقت هم بی‌خود کردند اما این مرحوم مدرس در دوره ششم موقعی که اعتبارنامه یکی از وکلای آذربایجان مطرح بود آقای دکتر مصدق مخالفت کرد مرحوم مدرس آمده است دفاع کرده است این یک جمله است از مرحوم مدرس برای اثبات به نبوغ فکری و هوش او این موضوع را می‌خوانم که اینجا یادگار باشد می‌فرماید: سیاست علمی است مانند علوم دیگر و مدارج و مراجع دارد که هر مرد سیاسی باید آن مدارج را یکی بعد از دیگری دیده و طی کند می‌خوانم تا آخر بعد عرضم را می‌کنم پایه و کلاس اول سیاست مداری عوام فریبی‌است و من با نبوغ و دهایی که در آقای مصدق‌السطنه سراغ دارم یقین دادم که ایشان همیشه در کلاس اول سیاست مداری باقی خواهند ماند (عده‌ای از نمایندگان - احسنت) و به کلاس دوم هرگز ارتقا پیدا نخواهد کرد آقای حائری‌زاده شما حق نداری اعتراض کنی مرحوم مدرس است گوش کنید مضحک‌اش اینجا است می‌گوید عمر من کفاف نمی‌دهند ولی مردم ایران مرحوم مدرس گفته به شماها و شما نمایندگان ملت بیست سال بعد از این باز خواهید دید که آقای مصدق‌السطنه در همان کلاس باقی است و آن روز تصدیق خواهید کرد که سید حسن است مدرس در شناختن مصدق‌السلطنه اشتباه نکرده است (صفایی - خدا رحمتش کند) (شوشتری - رحمت‌الله علیه) آقایان روزنامه نویس‌ها این را بنده نمی‌گویم مرحوم مدرس گفته به اموات هم جسارت نمی‌شود کرد حالا آقا عقیده مرحوم مدرس است یکی یکی هم عقیده‌تان همین است آقا مملکت را با منفی بافی نمی‌شود اداره کرد ما خیال می‌کردیم دکتر مصدق‌السلطنه وقتی در مجلس است هوچی است ولی دیدم رئیس‌الوزرا هم که شد هوچی است آخر رئیس‌الوزرا که هوچی نمی‌شود آخر چیزهایی شنیده‌ایم از امریکا شما هم شنیده‌اید والله بالله سر افکنده می‌شویم (حاذقی - دیگران ما را سرافکنده کرده‌اند)

اسلامی- خود آقای دکتر مصدق می‌آید و جواب همه اینها را می‌دهد شما حکم غیابی صادر نفرمایید.

جمال امامی- مرحوم مدرس گفته است آقا

اسلامی- مدرس باشد مدرس آقای حائری‌زاده طرفدارش است بنده که نیستم‏

جمال امامی- آقای حائری‌زاده این آقای اسلامی با مرحوم مدرس مخالف است (آشتیانی‌زاده - دیگر راجع به مرحوم مدرس صحبت نفرمایید)

اسلامی- من با این عقیده مرحوم مدرس موافق نیستم مرحوم مدرس اگر عقیده‌اش این بوده است که بسیار مرد مشتبهی بوده است.

جمال امامی- اللهم اشغل الظالمین بالظالمین بنده چند دفعه عرض کردم حضور مبارک آقایان ولی امروز یک نکته است که من اینجا خواهم گفت تعجب نکنید که در هیچ دوره‌ای از طرف یک وکیلی یک چنین حرفی زده نشده در سایر ممالک دمکرات دنیا هم ممکن است نشده باشد ولی بنده مجبورم بگویم یک روز اینجا عرض کردم که در روزنامه‌هایی که مزد می‌گیرند و فحش می‌دهند اینها ما به ازای فحش‌شان است و به نسبت غلظت فحش هم مزد می‌گیرند و ماشا الله امروز هم می‌بینید که از کجا به کجا رسیده است حال فحش می‌دهند پدر مادر اخیراًَ روزنامه‌هایی ما را جاسوس شمردند چون در این مملکت مرجعی نیست دادگستری نیست آقایان نمایندگان ملت من جمال امامی پشت این تریبون می‌گویم اگر این روزنامه مدرک نیاورد و ثابت نکرد من خود او را شدیداً تنبیه خواهم کرد من شدیداً تنبیه خواهم کرد گور پدر یک همچو مملکتی که افراد حیثیت‌شان محفوظ نباشد من مملکتم را برای حیثیتم می‌خواهم آن روزنامه‌نویس را من می‌گویم بکشندش (دکتر مجتهدی - لیاقت نداردکه او را بکشید) من می‌گویم بکشند اگر اسناد را نیاورد و به مجلس نداد چون که ما دادگستری نداریم اگر می‌داشتیم اینها از این غلط‌ها نمی‌کردند (غلامرضا فولادوند - به دادگستری مربوط نیست هیچ ارتباطی به دادگستری ندارد خود مجلس رأی داد قانون ۲۸ قمری می‌نویسد به دو تومان جزای نقدی محکوم شوند بروید و به دادگستری عارض شوید.

(اسلامی- مجازاتش ۲ تومان است قانون را اصلاح کنید)

جمال امامی- جناب فولادوند من کاری ندارم که مجلس تصویب کرده است یا نکرده است تمام قوانین را که مجلس تصویب کرده است بنده چند دفعه پشت این تریبون عرض کردم که یکی از مواد آن قوانین اجرا نشده است و باز هم نمی‌شود بنابراین ما باید از محاکم برای احقاق حقمان چشم پوشی کنیم من چند دفعه پشت این تریبون عرض کردم وقتی که مملکت رو به هرج و مرج رفت بالاجبار افراد باید خودشان از حیثیت خودشان دفاع کنند هر کس بگوید نکنند او به حیثیت خودش علاقمند نیست و هیچ کس هم نمی‌گوید (فرامرزی - محاکم استقلال ندارد)

غلامرضا فولادوند - شما وقتی دادستان کل کشور را مثل سپور بیرون کنید حق ندارید به عدلیه توهین کنید.

فرامرزی - عدلیه برای مردم است این عدلیه برای مردم نیست. ‏

غلامرضا فولادوند - کدام مردم؟ عدلیه‌ای که استقلال ندارد نمی‌تواند عدلیه باشد نطق شما را نمی‌گویند شما هی به تبلیغات فحش می‌دهید مخبر رادیو چه تقصیری دارد او می‌نوسید ولی نمی‌خوانند

جمال امامی- جناب آقای فولادوند گوش کنید بنا نبود شما اعتراض بفرمایید من مگر نگفتم به چه دلیل این طور شده تمام این عوامل دست به دست هم داده است و این طور شده است من نمی‌گویم چه عاملی مؤثر بوده است در این انحطاط من که حال نمی‌خواهم درس بدهم نتیجه دخالت دولت‌ها عدم امنیت قضایی فساد اخلاقی جامعه انحطاط اخلاق جامعه نتیجه‌اش این شده که من و شما ملجایی نداریم آیا داریم؟

(صفوی - همه مطبوعات در یک ردیف نیستند) البته هر چیزی استثنا دارد من به طور کلی که نگفتم مطبوعاتی هم هستند که کم و بیش مفیدند (فرامرزی - مطبوعات ما هم مثل چیزهای دیگرمان است) (ارباب - عناصر نابابی داخل اینها شده‌اند)

فرامرزی - همه مثل هم هستند در بازار هم هستند (زنگ رئیس)

جمال امامی- آقا عجالتاً ما وارد این بحث نمی‌شویم که آن بدتر است هر یکی دلایلی دارد که عجالتاً به این شکل درآمده است این را عرض کردم که نمایندگان ملت شاهد باشند که چون ما ملجایی نداریم و دفاع از حیثیت هم لازم است برای هر بشر ذی حیثیتی اگر دلیل نیاورد برای این حرفی را که زده است این شخص را من تنبیه خواهم کرد جناب

آقای فرامرزی خودمان هم تشویق می‌کنیم مطبوعات بد را من معمولاً آقا رادیو گوش نمی‌کنم ولی گاهی گوش می‌کنم شما بروید ببینید نوشته‌های کدام روزنامه‌ها را رادیو پخش می‌کند همین امروز ساعت ۱ بعد از ظهر گوش کنید (نصرتیان - روزنامه شورش را) این تشویق انحطاط اخلاق است دولت نباید این کار را بکند آقای ملک آمدند گفتند که مخبر رادیو نمی‌تواند بنویسد آقا ما نگفتیم که می‌تواند گفتیم که هر دو تا را یک جور بنویسد ما حق نخواستیم مساوات خواستیم. ‏

می‌گوییم که بین موافق و مخالف مساوات قائل بشوند نه این یکی بیشتر یکی کمتر مال موافق را هم ناقص بنویسید (مکی - این صحیح است باید تبلیغات نطق‌های مخالفین را بنویسد) حال بنده شرمنده که تقاضا کردم که عرایض بنده را پخش نکنید (مکی - باید بکند) آقا مطالب من را نمی‌گویند چیز دیگر می‌گویند لاالله را می‌گویند الاالله را نمی‌گویند (مکی - باید بگویند چون این نطق‌های مخالف برای دولت سر قفلی دارد) باز امروز من می‌آمدم جلوی مجلس (اسلامی- بالاخره یک دوازدهم چه شد؟) اجازه بدهید به آنجا هم می‌رسم باز امروز می‌آمدم جلوی مجلس دیدم یک عده‌ای اینجا تجمع کرده‌اند صحبت می‌کنند کنفرانس می‌دهند میتینگ می‌دهند چند دفعه نظمیه اعلان کرده است مجلس اعلام کرده است که جلوی مجلس میتینگ ندهند آخر ما را مسخره کرده‌اند؟ این چه بازی است یک روز فلان کس اعلام می‌کند بازار را ببندید و میتینگ می‌دهد یک روز فلان کس اعلام می‌کند و یک روز بنده می‌گویم اگر الآن این را موافق دولت بگوید صحیح است ولی من بگویم صحیح نیست چشم باز و گوش باز و این عمی حیرتم از چشم بندی خدا (آشتیانی‌زاده - ماده ۱۰۹ بنده هم از بین رفت) (خنده نمایندگان) یکی از نمایندگان محترم که اسمش را نمی‌برم چند روز پیش آمد گفت شما که گفتی چقدر بودند در صورتی که سه هزار نفر بیشتر نیستند کی دلم می‌خواهد عده‌شان زیاد باشد من ۳ نفر هم نمی‌خواهم باشند من کی آمدم اینجا ...

مکی - آقای نایب رئیس این همان یک دوزادهم است که آن دفعه جلوی آقای حاذقی را گرفتید؟

اسلامی- همین آقای امامی جلوی بنده را هم گرفتند بنده فرستادم صورت مجلس را بیاورند که آقایان ملاحظه بفرمایند.

جمال امامی- آقای مکی در کلیات بودجه است و می‌شود صحبت کرد شما خودتان بهتر از من می‌دانید در کلیات بودجه در تمام مسائل مملکتی می‌توانید صحبت کنید.

اسلامی- همین اخوی آقا جلوی بنده را گرفتند.

(زنگ نایب رئیس۹

جمال امامی- اگر کرده‌اند بنده از ایشان گله می‌کنم. ‏

اسلامی- رأی بخواهند ما الآن رأی می‌دهیم که جنابعالی دو ساعت صحبت کنید.

جمال امامی- آقا مقررات مجلس به من اجازه داده است‏

اسلامی- بنده رأی می‌دهم که دو ساعت صحبت کنید ولی نباید که ایشان بر خلاف آیین‌نامه صحبت کنند.

(زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس - آقای اسلامی ساکت باشید به شما تذکر می‌دهم‏.

اسلامی- شما نمی‌توانید تذکر بدهید

نایب رئیس - اگر ساکت نشوید اخطار خواهم کرد و ماده آیین‌نامه را درباره شما اجرا می‌کنم و از مجلس شما را خارج می‌کنم.

اسلامی- باید رأی بگیرید تا بتوانند ایشان حرف بزنند (زنگ نایب رئیس) من رأی می‌دهم که ایشان ۴ ساعت صحبت کنند رأی بگیرید تبعیض چرا می‌کنید؟ من برای حرف زدن ایشان ۴ ساعت رأی می‌دهم ولی عرض می‌کنم نظامنامه باید رعایت شود.

عزیز اعظم‌زنگنه - به آقا اجازه بدهید دو دقیقه راجع به تلفن هم بگویند.

جمال امامی- وقتی که صحبت می‌کنند رشته کلام از دست بنده در می‌رود من هم حافظه صحیحی ندارم در هر صورت حالا که آقای اسلامی‌خوش‌شان نمی‌آید که من صحبت کنم‏

اسلامی- چرا خوشم نیاید من رأی می‌دهم که شما صحبت کنید خواهش می‌کنم بفرمایید بنده گوش می‌دهم.

جمال امامی- عرض کنم حالا که جناب آقای وزیر دارایی که یک روز پشت این تریبون خودشان را متخصص اقتصادی معرفی فرمودند همان طور که یک دفعه هم اینجا به دکتر نصر گفتم میلسپوی وطنی شما هم متخصص باشید انشاءالله و یقین هم هستید که ادعا می‌کنید در این ما عرضی نداریم گویا در جواب بنده که آمدند یک چیز عجیبی فرمودند فرمودند که ما ۱۴ میلیون لیره‌ای که از پشتوانه بر می‌داریم این دلیل این که پشتوانه پول ما نقصان پیدا کند نیست حال این را به قضاوت بچه‌های دوساله وا می‌گذارم و حرف نمی‌زنم به دلیل این که نقصان پیدا نکرده در هزینه زندگی هم تأثیری نکرده که ملاحظه فرمودید الحمدالله ایشان یک بودجه‌ای آورده دادند به مجلس بنده چند روز پیش هم این جمله را عرض کردم که الزامی نداشت که این بودجه را بیاورند به بنده می‌فرمودند من بدون این همه زحمت یک بودجه‌ای می‌نوشتم بهتر از این دو میلیارد عایدات و یک میلیارد خرج ایشان هم این طور نوشته‌اند و آورده‌اند حالا وقتی که بودجه کل اینجا آمد اقلامش را یکی یکی حلاجی خواهم کرد ولی حالا به طور کلی عرض می‌کنم. بودجه را از روی چه می‌نویسند؟ آقایان نمایندگان موافق دولت ملاک عمل برای نوشتن بودجه ممکلت چیست می‌دانید؟

نمی‌دانید بنده بگویم عواید سال را می‌گیرند و یک عوارضی که به نظرشان می‌رسد زیاد می‌شود آن را هم اضافه می‌کنند می‌شود بودجه از آقای وزیر دارایی ما می‌خواهیم که این بودجه‌ای را که شما برای سال آینده نوشته‌اید و منطبق با بودجه کنونی شما است یعنی ملاک عمل شما بودجه کنونی است عواید کنونی امسال است عواید شش ماهه خودتان را بیاورید ببینیم چیست (دکتر معظمی- برای نوشتن بودجه عواید سال قبل را در نظر می‌گیرند) بنده هم دارم این را عرض می‌کنم شما لطف نمی‌فرمایید ملاک عمل این است که عواید سال را در نظر بگیرند و آن وقت یک چیزی‌هایی را که فرض می‌کنند به دلایل مقنی که اضافه یا کم باشد آنها را اضافه یا کمتر می‌کنند می‌آورند اینجا بنده امروز عرض کردم در ۶ ماه اول سال شما ۵۰۰ میلیون کسر بودجه داشته‌اید دویست میلیون تومان از پشتوانه اسکناس برداشته‌اید یعنی ۱۴ میلیون لیره و بیش از ۳۰۰ میلیون هم اسناد تصفیه نشده در خزانه دارید پس در این هفت ماهه ۴۰۰ و خرده‌ای میلیون تومان کسر داشته‌اید وقتی شما در حدود ۵۰۰ میلیون تومان در این ۶ - ۷ ماه کسر دارید یعنی تمام بودجه‌تان می‌شود در یک سال هزار میلیون تومان حالا آقای وزیر دارایی از روی چه منطقی و عوایدی بودجه تنظیم کرده است یک شیفرش را من می‌گویم یقیناً این طور است ۵۰ درصد به عوارض گمرکی اتومبیل اضافه کرده‌اند ایشان خیال کردند با این ترتیب که همان تعداد اتومبیل وارد می‌شود پس درآمدش ۵۰ درصد اضافه می‌شود و حال آن که دیگر اتومبیلی نخواهد آمد تمام شیفرهای‌شان این طور است (کشاورزصدر - این طور پیش‌بینی نکرده‌اند) نکرده‌اند چرا همین طور پیش‌بینی کرده‌اند انشاءالله ما بودجه را نگاه کنیم (کشاورزصدر - درآمد وصولی سال گذشته ملاک عمل بوده) آن را که خاله خانباجی هم می‌داند امسال را باید بگیرند پارسال را که ما عواید داشتیم تمام اینها عواید بود امسال شما دویست و پنجاه میلیون از گمرک کسر دارید آن روز من به شما شیفر دادم این را نمی‌شود قیاس کرد امسال را باید گرفت پارسال خیلی چیزها داشتیم که امسال نداریم در هر صورت بودجه مودجه تمام اینها برای مملکت است وقتی که مملکت نداریم تمام اینها بی‌معنی است خدا حفظ‌مان بکند که عاقبت امور ما خیر باشد شنیدیم که یک مجلس شورای ملی بوده است که ...

نایب رئیس - آقای‌امامی وقت جنابعالی تمام شد خواهش می‌کنم بفرمایید.

جمال امامی- اطاعت می‌کنم.

مکی - ما نفهمدیم چرا مملکت نداریم امروز روز اول حیات مملکت ما است‏

نایب رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی (آقای نریمان) - جناب آقای جمال امامی نماینده محترم یک مطالبی فرمودند که مربوط به سیاست خارجی بود که وقتی که جناب آقای دکتر مصدق که در این مسافرت زحمات بسیار طاقت فرسایی کشیده‌اند (صحیح است) و به این مملکت نهایت خدمت را فرمودند (صحیح است) بنده فکر می‌کنم که جناب آقای جمال امامی این فرمایشات را می‌گذاشتند وقتی جناب آقای دکتر مصدق تشریف می‌آورند می‌فرمودند اما آنچه که مربوط به خود بنده است اول فرمودند که حوضی که آب ندارد ماهی نمی‌خواهد بنده درست متوجه نشدم که این حوض که فرمودند چی است و ماهی آن کدام است؟ ولی بنده عرض می‌کنم که هم حوض هست هم ماهی و اما راجع به این که فرمودند که بنده خودم را متخصص اقتصادی معرفی کرده‌ام بنده هیچ وقت این خیال را نمی‌کنم که خودم را متخصص اقتصادی معرفی کرده باشم فقط عرض کردم که بنده سی سال عمر خودم را در وزارت دارایی گذرانیده‌ام و در این قبیل امور اطلاعاتی دارم هیچ وقت نگفته‌ام متخصص وطنی‌ام مطالبی راجع به این بودجه که تنظیم شده است فرمودند

اولاً نهایت زحمت را اعضای وزارت دارایی و خود بنده کشیده‌ایم که این بودجه را تنظیم و به مجلس تقدیم کنیم و مأخذ تنظیم هم قسمت عایدات ۷ ماهه است که در این ۷ ماهه وصول شده است و به مأخذ همان ۷ ماهه در نظر گرفته شده است و پیشنهاد شده البته بودجه تحت رسیدگی کمیسون بودجه مجلس شورای ملی است و با نهایت دقت رسیدگی خواهند نمود و وقتی که اینجا آمد بنده توضیحات خودم را عرض می‌کنم و اما راجع به ۵۰۰ میلیون که فرمودند بنده نمی‌دانم که این رقم ۵۰۰ میلیونی که فرمودند کسری است از کجا پیدا شده آنچه که معلوم است از اول سال گذشته ما فقط ۱۰۰ میلیون تعهدات پرداخت نشده داشتیم که منتقل به سال جدید شده است.

جمال امامی- چهارده میلیون لیره هم گرفتید این هم می‌شود دویست میلیون تومان. ‏

وزیر دارایی - و اما راجع به صدی پنجاه اتومبیل اگر به عایدات درآمد گمرک در بودجه یک چیزی اضافه شده آن هم ارقامش معین است ممکن است تشریف بیاورید در وزارت

دارایی و با تطبیق آنها تصدیق بفرمایید که وصول شده و مأخذ بودجه ما عایدات وصولی ما بوده است. ‏

کشاورزصدر - اجازه می‌فرمایید؟

نایب رئیس - تأمل بفرمایید فعلاً آقای فرامرزی یک پیشنهادی کرده‌اند که قرائت می‌شود.

(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه یک دوازدهم مسکوت بماند - فرامرزی‏

نایب رئیس - آقای فرامرزی‏

فرامرزی - همیشه در یک محفلی که یک طبقه خاصی نشسته‌اند کسانی را که اینجا نیستند و زورشان نمی‌رسد محکوم می‌کنند من یقین دارم که در دستگاه ابن زیاد وقتی که صحبت از قتل حسین می‌کرده‌اند همه می‌گفتند که بله بله قربان این حقش بوده است چرا؟ برای این که از آن طرف کسی نبود که دفاع کند راجع به مطبوعات البته زیاد حرف زده می‌شود برای این که مزاحم تمام طبقات هستند گفتند

سزد گر که عامل ز سعدی به جان‏

برنجد که دزد است و من پاسبان‏

نمی‌خواهم به طور کلی از همه مطبوعات دفاع کنم اولاً صحبت اینجا از دادگستری شد که چون دادگستری نیست مطبوعات فحاش هست این کاملاً صحیح است اما علت این که دادگستری نیست چیست؟ همه ماها علت هستیم وزیر هست وکیل هست افسر بد هست روزنامه نویس هست قاضی هم از ما است و می‌خواهد در میان ما زندگانی کند وقتی که وزیر معزول‌اش می‌کند وقتی که آیت‌الله تکفیرش می‌کند وقتی که روزنامه نویس فحش می‌دهد وقتی که وکیل فشار می‌آورد او را عوض کنند البته قاضی نمی‌تواند مستقل و خوب باشد همه ماها علت هستیم و این علت موجود است چون علت موجود است معلول هم وجود دارد حاشا هم نمی‌شود کرد با دفاع از دادگستری، دادگستری که خون مردم مال مردم، ناموس مردم در آن پایمال است در میان آن مردم با دفاع ما نمی‌توانند محترم باشند راجع به مطبوعات من تصدیق می‌کنم که اوراق نابابی در میان مطبوعات هست این را همه می‌دانند و کسی حاشا نمی‌کند ولی آن اوراق را نه کسی می‌خواند نه کسی اسمش را می‌داند و از اسمش کسی مطلع می‌شود که فلان ورقه بهش فحش داده باشد توی پاکت بگذارد و دورش خط قرمز کشیده باشد و برایش فرستاده باشد و یا کسی بهش بگوید که فلان روزنامه به تو فحش داده است یک رئیس کارخانه‌ای‌آمده پیش من می‌گفت امان از دست مطبوعات یک روزنامه به من فحش داده گفتم اسم آن روزنامه چه بود خیلی فکر کرد اسمش یادش نیامد گفت اسم مدیرش را می‌دانم خودش یادم نیامد گفتم علت این که اسم مدیرش را می‌دانی برای این است که از تو چیزی خواسته و هی پیشت آمده و هی گفته فلانی است اسمش یادت مانده است اما روزنامه‌اش را برای یک دفعه خوانده‌ای و شاید نگاه هم نکردی اسمش چیست خوب جانم روزنامه‌ای که به تو فحش داده و از دست او داری شکایت می‌کنی که اسمش را نمی‌دانی این چه فرقی می‌کند با این که توی دلش به تو فحش بدهد این اثری ندارد اما مطبوعات مطبوعاتی که واقعاً مطبوعات است و طرف توجه مردم است و مردم آنها را می‌خوانند و به حرفش ترتیب اثر می‌دهند تربیت خودشان وجود خودشان شخصیت خودشان به ایشان اجازه نمی‌هد که فحش بدهند (صحیح است)

آن وقت این اوراقی که گفتم اوراق ناباب باید دید چه چیزی موجب شده که آنها به وجود بیایند (اسلامی- پیشنهاد جنابعالی) این را اشتباه می‌فرمایید حالا عرض می‌کنم در مملکتی که ظلم هست در مملکتی که زورگویی هست در مملکتی که قانون نیست در مملکتی که هرج هست در آن مملکت فحش هست بیایید قانون را اجرا بکنید هرج و مرج را مرتفع بکنید حقوق آن که فحش می‌دهد حفظ بکنید حقوق آن کس که بهش فحش می‌دهند حفظ بکنید من به شما قول می‌دهم که روزنامه فحاش از بین برود این قانونی که شما فرمودید پیشنهاد بنده بود اولاً این قانون اساسی است عملی که قبل از آن کرده بودند برخلاف قانون اساسی کرده بودند ثانیاً باید دید که قبل از این قانون و قبل از این پیشنهاد من روزنامه‌های فحاش نبودند اگر نبودند پس چرا دولت‌ها فشار می‌آوردند که قانون بگذرانند که این فحش‌ها را مرتفع بکنند این صورت مجلس آن وقتی که این قانون هم نبود این پیشنهاد هم نبود آن وقت هم این فحش‌ها بود و چرا این قانون تصویب شد و چرا پیشنهاد من تصویب شد قوانین ظالمانه آزادی کش دیگر آقا هیچ کس نیامد قانونی بیاورد که یا مملکت را اصلاح کند یا مطبوعات را همه‌اش قانون آوردند که من دزدی بکنم و روزنامه نتواند بنویسد من شلتاق می‌کنم و روزنامه نتواند بنویسد اگر قانونی آورده بودند که من نتوانم شلتاق کنم و نه روزنامه بنویسد این جور همیشه نبرد نبود با یکدیگر که در واقع نبرد آزادی و استبداد بود منتهی همیشه هر چیزی مادامی‌که یک قانون عادلانه‌ای درست نشود این جور افراط و تفریط دارد و بعد از تمام اینها به آقایان قول می‌دهم همین اوراقی که می‌فرمایید و هست این اوراق بدتر از بدهای طبقات دیگر نیست هر که می‌گوید هست بیاید پشت این تریبون آن روزنامه‌ها را بشمارد و فحاشی‌های آنها را بگوید بعد من می‌آیم اینجا و بعضی از تجار را که می‌نالند از

این روزنامه‌ها من آنها را می‌شمارم و نشان می‌دهم که به چه طریق ثروتمند شده‌اند و آن وقت می‌بینید که آن فحش بدتر است یا اعمال آنها ممکن است که تاجر تنها نباشد اصناف دیگر هم هستند که باز هر کدام میل داشته باشند من می‌آیم اینجا افرادشان را می‌شمارم اعمال‌شان را مقایسه می‌کنید با آن اوراق فحاش و ببینید کدام بیشتر است پس آقایان باید یک فکر اساسی بکنید ناله تنها کافی نیست این همت‌هایی که شما به خرج می‌دهید. دولت‌ها به خرج می‌دهند اشخاص متنفذ به خرج می‌دهند این همت‌ها را برای درست کردن یک عدلیه‌ای که حافظ حقوق مردم باشد به خرج بدهید که نه آن بتواند ظلم کند و نه این بتواند فحش بدهد نه آن بتواند مال این بخور و نه این بتواند فحاشی بکند اگر آن را توانستید درست بکنید درست می‌شود و الا همین جور خواهد بود که هست و هرج و مرج است مردم باید درست زندگی کنند پیشنهادم را هم مسترد داشتم (صفایی - این مطالب آقا مربوط به بودجه بود؟) خیلی هم بی‌ربط‌تر از صحبت‌های آقای امامی در بودجه نبود.

نایب رئیس - آقای کشاورزصدر بفرمایید.

کشاورزصدر - بنده استدعا می‌کنم همان طور که ما و رفقای‌مان نشستیم و فرمایشات آقای جمال امامی را بدون این که بین اظهار ایشان اظهاری بشود شنیدم آقایان هم عنایت بفرمایید که بنده عرایضم را بکنم اگر جایی مورد ایراد بود بعداً بیایید و تذکر بدهید و اگر ثابت شد که بنده بی‌ربط گفتم پس می‌گیرم. راجع به روزنامه‌ها جناب آقای فرامرزی حق مطلب را فرمودند و حق نیست بنده دیگر در این امر بعد از ایشان اظهار بکنم و فقط یک نکته‌ای را یادآور می‌شوم که از طرف آقای جمال امامی و بعضی آقایان دیگر در همین مجلس اعتراض فرمودند که چرا سراغ فلان روزنامه رفتند و به او فشار آوردند و حق هم بود درست هم می‌گویند نباید به روزنامه نویس فشار بیاورند و لو فحش بدهد و بنده خیلی از ایشان بعید می‌دانم که فرمودند «خودم تنبیه‌اش می‌کنم» چون این کار تنبیه شخصی فردا ممکن است سوء تأثیر ببخشد ولی ایشان فرمودند و عصبانی بودند و راجع به جراید بنده هم عقیده جناب آقای فرامرزی را دارم اگر ریشه کار را اصلاح کنید روزنامه نویس و لو هر چه فحاش هم باشد حاضر برای فحش دادن نخواهد بود و موضوع برای فحش دادن ندارد، و اما راجع به جناب آقای دکتر مصدق که ملت ایران و عموم نمایندگان محترم و خود جناب آقای جمال امامی هزاران بار اظهار عقیده فرموده‌اند و ایشان را مرد وطن پرست و خدمتگزار مملکت تشخیص داده‌اند بنده اگر به جای ایشان می‌بودم همان طور که آقای نریمان فرمودند مادامی که ایشان تشریف نیاورده‌اند و در اینجا حضور ندارند اعتراض و ایرادی می‌کردم نمی‌رفتم اوراق تاریخ را ورق بزنم و اظهار مرحوم مدرس را که در روزنامه بود بیاورم در اینجا بخوانم در صورتی که من نمی‌دانم آن روزنامه تا چه حدی اظهارات مرحوم مدرس را تحریف کرده و آیا مرحوم مدرس در چه مکانی بر فرض آن که تحریف نشده باشد این مطالب را فرموده است.

عموم آقایان و اینجانب آقای حائری‌زاده رفیق و دوست مرحوم مدرس گمان می‌کنم تصدیق می‌فرمایند که مرحوم مدرس شخصیت سیاسی بزرگی بود که برای حفظ مصالح روز به نفع مملکت یک مسائلی را می‌گفت که شاید در باطن امر خودش اعتماد به آن نداشت مثلاً از نصرت‌الدوله لدی الاقتضا با آن که با سبک و سلیقه او مخالف بود دفاع می‌کرد حالا بنده عرض می‌کنم شایسته مقام آقای جمال امامی این نیست که بروند تاریخ را ورق بزنند و بگویند که مرحوم مدرس درباره آقای دکتر مصدق چنین بیانی کرده‌اند و گذشته از این مروحوم مدرس بسیار در ضمن بیاناتش شوخی و مزاح می‌کرد و با نزدیک‌ترین افراد خود شوخی می‌کرد شاید این موضوع را از لای شوخی‌ها درآورده‌اند که ایشان عوام فریبند از این حرف‌ها خیلی است این است که من اطمینان دارم و یقین دارم که روح مرحوم مدرس، ما که قائل به بقا روح او هستیم روح مرحوم مدرس از این اقدام فداکارانه دکتر مصدق در سرور و شعف است و روح مرحوم مدرس دعا به آقای دکتر مصدق برای پیشرفت کارش می‌کند یک نکته دیگری که آقای جمال امامی فرمودند این بود که گفتند من اشتباه نکرده‌ام و آقایان اشتباه کرده‌اند بنده قطع دارم که آقای جمال امامی‌از این که گفته‌اند من اشتباه نکرده‌ام مقصودشان این است که من دکتر مصدق را به نخست‌وزیری معرفی کردم اشتباه نکردم البته صحیح است اما اگر غیر این باشد ناچارم بگویم که دکتر مصدق چه عملی انجام داده است دکتر مصدق چه چیز جز آنچه شما تصویب کردید و مردم خواسته‌اند دنبال کرده است آقای دکتر مصدق جز اجرای ۹ ماده قانون ملی شدن نفت کاری نکرده است پیش از این که جناب آقای جمال امامی ایشان را به نخست‌وزیری معرفی کنند و ما به آن رأی بدهیم و بعد خودمان در اینجا

بنشینیم و رأی نهایی را بدهیم و این قوانین را تصویب بکنیم کی دکتر مصدق جلو آمد و گفت که من می‌خواهم چنین کاری را بکنم او وظیفه نمایندگی خودش را انجام می‌داد و عموم آقایان می‌دانند وقتی که دکتر مصدق با اصرار آقایان اعلام قبولی خود را کرد باور نمی‌کردید قبول مسئولیت بکند زیرا می‌گفتند برای کار مثبت حاضر نمی‌شود در صورتی که این مرد از نمایندگی گذشت اگر دکتر مصدق عوام فریب بود

ریاست دولت را قبول نمی‌کرد می‌دانست که ریاست دولت فحش دارد آقایان برای همه شماها این عمل شده است حالا اگر یک دانه کاغذ برای یکی از آقایان مخالفین دولت بیاورند می‌آورد اینجا فریاد می‌کند و آن وقت برای بنده و جناب آقای مکی و آقای ملک‌مدنی بر می‌دارند می‌نویسند که شما جنایت‌کارید و این قبیل حرف‌ها را نمی‌زنند ما باید اعتنا کنیم؟ کسی که خدمت به مملکت می‌کند نباید از این حرف‌ها بترسد و اعتنا کند و از جناب آقای جمال امامی من بعید می‌دانم که می‌گویند اشتباه کردند ما اشتباه کردیم به این که شرکت غاصب غارتگر سابق نفت را که در مدت ۵۰ سال به ما صد میلیون لیره بیشتر نداد بیرونش کردیم؟ ما اشتباه کردیم در این که تصمیم نمایندگان محترم و ملت ایران را به موقع اجرا گذاشتیم و انگلستان هم ناگزیر شد ملی شدن صنعت نفت را تأیید و قبول کند؟ ما اگر بگوییم که اشتباه کردیم در این موارد باید بگوییم اشتباه کردیم من عقیده‌ام این است که به دکتر مصدق نباید اعتراض و حمله کرد آقا بیایید هر چه می‌خواهید بگویید دکتر مصدق مادامی که این قانون دست او است و ملت ایران نمی‌خواهد انحراف پیدا کند (بعضی از نمایندگان - نمی‌تواند انحراف پیدا کند)

بلی نمی‌تواند انحراف پیدا کند اگر دکتر مصدق از مصوبات مجلس شورای ملی و منویات ملت ایران خدای نخواسته انحراف پیدا کند من و این آقای مکی و شما آقایان بر علیه او می‌ایستیم و علیه او رأی می‌دهیم چرا دکتر مصدق را می‌گوییم مرد خوبی‌است؟ برای این است که از قانون انحراف پیدا نمی‌کند برای این که در امریکا تمام قوا را به هم فشردند و فشار آوردند به ایشان که از ۹ ماده انحراف پیدا کند نکرد و نمی‌توانست بکند برای این که خلاف رأی ملت ایران بود اما مطلب دیگری را که ایشان فرمودند و باز من متأسفم که چرا این مطلب را فرمودند در صورتی که اول خود ایشان تصدیق فرمودند که در شورای امنیت خوب دفاع کردند بعد اشاره‌ای کردند که شورای امنیت به ضرر ما رأی داد و اشاره کردند که مطلب نظری است من باید به آقایان عرض کنم که شورای امنیت قبلاً رأیش را حاضر کرده بود بر علیه ملت ایران ولی نطق و دفاع بی‌مانند دکتر مصدق که از صمیم قلب و از حلقوم ملت ایران بیان کرد این قوای به این بزرگی و آن دستگاه را به زانو در آورد و انصراف پیدا کردند، شورای امنیت بر علیه ما رأی نداد نگفت ما برویم آنجا شورای امنیت گفت دیوان داوری لاهه که به نظر من بی‌دادگری لاهه باید گفت رأی داد و گفت کسی که هنوز صلاحیت خودش را تشخیص نداده اصلاً رأیش قابل توجه نیست مفاد رأی شورای امنیت این بود مادامی‌که تو صلاحیت خودت را تشخیص ندادی نمی‌توانی اظهار عقیده بکنی یعنی آن چیزی هم که قبلاً گفته‌ای فضولی بوده و آن چیزی که گفتی بعد از صلاحیت باید تجدیدنظر کنی رأی شورای امنیت این بوده است و دکتر مصدق‌السلطنه به تصدیق ملت ایران و به تصدیق همه تقصیری در این موضوع متوجه او نیست اگر بعضی‌ها عقیده‌شان این است با این که من مقدس می‌شمارم عقیده هر اقلیتی را عقیده‌اش این است که ۹ ماده غلط است؟

می‌گوید که ملی شدن نفت غلط است؟ این را بگوید و به تصویب مجلس برساند نه این که به مجلس فشار بیاورد مگر دکتر مصدق از این راهی که رفته بر می‌گردد؟ مگر می‌تواند برگردد؟ این موضوع را باید آقایان عنایت بفرمایید و توجه کنید بعد راجع به مسافرت آقای دکتر مصدق به امریکا و توقف چند روز ایشان در مصر ایراد کردند شما را به شرافت به حقیقت قسم است من از روی حقیقت می‌گویم نه دفاع از ایشان آقایان شاهدید چقدر همه می‌گویید ای کاش با رعایت آن قانون قضیه به مسالمت حل بشود، مسالمت چیست؟ همه نمی‌گویند همه آقایان می‌گویند که قضیه با مسالمت حل بشود بهتر است و گاهی به ما ایراد می‌گیرند که شما چرا غیر منطقی حاد و تند می‌شوید مسالمت معنیش چیست؟ ترومن مصدق‌السلطنه را به آنجا دعوت کرده است که بیا ما در این قضیه میانجی‌گری می‌کنیم دعوتش کرده رفته است آنجا صحبت کرده‌اند طرح‌هایی داده‌اند و دکتر مصدق آخرش گفته آقا من اختیاری از خودم ندارم این مال ملت ایران است من مجری تصمیمات مجلس شورای ملی و سنا هستم و من نمی‌توانم برخلاف قوانین مصوب کاری‏ بکنم و تصدیق می‌فرمایید و انشاءالله با انصاف‌اید که روی هم رفته مسافرت مصدق‌السلطنه هزار مرتبه ایران را در نظر دیگران و در خارج از مملکت بزرگ کرد (صحیح است) ما باید از ایشان متشکر بشویم پسر اعتبارالدوله نوشته بود که من در امریکا تحصیل می‌کنم وقتی می‌رویم در مدرسه و مهمانخانه وارد می‌شویم به خدا نمی‌گفتم که ایرانی هستم برای این که ایرانی در نظر آنها از افریقا کمتر بود ولی حالا که وارد مهمانخانه می‌شویم صاحب مهمانخانه ما را معرفی می‌کند که اینها ایرانی هستند و تمام حضار قیام کردند یک ربع ساعت کف می‌زدند برای این که شما کسانی هستید که برای حفظ حقوق‌تان تا پای جان خودتان ایستاده‌اید.

من کاری ندارم به این احساساتی که در خارج هست اما آقایانی که مخالف این عقیده هستد یعنی نظر سیاسی‌شان این است که این روش درست نیست این را باید از مجلس بخواهند نه از دکتر مصدق زیرا دولت کاری نمی‌تواند بکند آقایان بنشینید بگویید که چه مصلحت است و چه چیز را ملت ایران می‌خواهد دکتر مصدق هر چه که ملت ایران می‌خواهد آن کار را بکند و هیچ کاری برخلاف میل ملت ایران نمی‌تواند انجام بدهد و هیچ کاری هم برخلاف مصالح و رأی ملت ایران نکرده است و نه می‌تواند بکند اما راجع به استقبال از جناب آقای دکتر مصدق از طرف رئیس‌الوزرای مصر بنده هم هم آواز جناب آقای جمال امامی هستم دعوتی که کردند چرا رئیس‌الوزرای آنجا استقبال نکرده است با این احساساتی که ملت ایران به ملت برادر و مسلمان خودش مصر ابراز می‌کند اینجا کار بسیار زشت و بدی بوده است و جا دارد که آقای وزیر امور خارجه یادداشت بدهند که چرا استقبال نکردند (مکی - آقا این حرف‌ها زدن ندارد ولیعهد مصر را به مهمانخانه فرستادند) این است که بنده عرایضم را ختم می‌کم و به آقایان عرض می‌کنم که مصدق‌السلطنه با این حرف‌ها و هیاهو و جنجال‌ها از میدان در نمی‌رود مصدق‌السطنه را باید با نظر مردم و افکار مردم کنارش کرد شما که دل‌تان می‌خواهد مصدق‌السلطنه کنار برود آن‌هایی که دل‌شان نمی‌خواهد این دولت باشد پا شوند بروند با مردم بسازند مراد مرا بر ضد مصدق‌السلطنه اگر می‌توانند آماده کنند مصدق با تمایل ملت ایران آمده است و جز با تمایل ملت نمی‌رود.

نایب رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است ولی مطابق ماده ۱۳۸ احتیاجی به پیشنهاد کفایت مذاکرات نیست یک مخالف و موافق صحبت کرد. با اجازه آقایان یک دوازدهم بودجه به مجلس سنا برای اظهار نظر فرستاد می‌شود آقای فولادوند هم یک پیشنهادی داده‌اند مثل آقای فرامرزی راجع به مسکوت گذاردن یک دوازدهم.

بعضی از نمایندگان - گذشت آقا اعلام رأی شده) آقای فولادوند راجع به دادگستری یک بیاناتی داشتند اگر آقایان اجازه می‌دهند ۵ دقیقه بیانات‌شان را بکنند بعد جلسه را ختم می‌کنیم (آشتیانی‌زاده - فقط بنده یکی اجازه ندارم عرایضم را می‌کنم؟) آقای فولادوند بفرمایید.

غلامرضا فولادوند - بنده با این که رأی دادم به جناب آقای امامی برای نیابت ریاست ولی واقعاً از ایشان گله می‌کنم همان طوری که آقای فرامرزی پیشنهاد مسکوت دادند نسبت به این لایحه بنده هم عین آن پیشنهاد را دادم وقتی به ایشان اجازه دادند که صحبت کنند باید به بنده هم اجازه می‌دادند النهایه ایشان لایحه را ختم فرمودند بعد پیشنهاد بنده را به نظر آقایان نمایندگان مجلس رسانیدند و لذا بنده گله می‌کنم و از آقایانی که اجازه فرمودن بنده عرضم را بکنم نهایت تشکر را می‌کنم عرض بنده این است که اختیار دادگستری به دست مجلس و قوانین است این قوانین که اینجا وضع می‌شود و به دست دادگستری داده می‌شود اگر واقعاً آقایان از دادگستری ناراضی هستند چرا یک قانونی نمی‌گذرانید که دادگستری را اصلاح کنید پس وقتی جماعت می‌خواهد دادگستری این طور رأی بدهد یعنی جماعت صاحبان رأی و آنها اعتراضی نمی‌کنند و شما آقایان اگر واقعاً موافق هستید که این طور دادگستری داشته باشید کمیسیون‌هایی تشکیل بدهید و تکلیف دادگستری را معین کنید قضات بد را خارج کنید و قضات خوب را نگاه بدارید که یک دادگستری دنیا پسند داشته باشید اما راجع به مطبوعات بنده عقیده‌ام این است که مطبوعات همیشه بایستی مورد احترام باشند تا آنها بتوانند اشخاص بد و اشخاص خوب را به مردم معرفی کنند ولی الآن البته به تصدیق آقای فرامرزی یک دسته اشخاص ناباب هم وارد این صنف شده‌اند عرض بنده این است که دزدها و بدها استفاده می‌کنند فرضاً به هر دزدی حرف بزنید می‌گوید در مملکتی که به مؤتمن‌الملک و آقای دکتر مصدق و اشخاص و رجال با شرف توهین می‌کنند می‌خواهید به من نگوید آن آدمی هم که می‌رود جنجال می‌کند او هم واقعاً در ردیف آقای مصدق‌السطنه و مؤتمن‌الملک و فلان ردیف رفیق مدرس است.

البته خود مدیران جراید باید دقت کنند خودشان بایستی حفظ کنند این اساس را که همیشه با خوبی جریان داشته باشد تا اشخاص بد استفاده نکنند و راجع به اداره تبلیغات بنده خیال می‌کنم که بهتر از آقای مطیع‌الدوله حجازی آدمی نمی‌توانیم پیدا کنیم ولی آقای مطیع‌الدوله حجازی هم مستخدم دولت هستند البته هر طور سیاست دولت باشد (شوشتری - او مدتی است رفته) و در زمان آقای مطیع‌الدوله هم همین طور بود (دکتر کاسمی- همیشه همین طور بود) در زمان سابق هم همین طور بود حالا هم همین طور است سیاست دولت هر طوری است اداره تبلیغات همان طور است اداره تبلیغات

یک مؤسسه‌ای است تابع آن دولت آقایان نمایندگان دولت را می‌آورند یا دولت آقایان نمایندگان را (آشتیانی‌زاده - هر دو همدیگر را می‌آورند) هر طور که آقایان نمایندگان مصلحت می‌دانند باید آن طور عمل بکنند و هر روز هم به اداره تبلیغات پرخاش نشود چون خودتان می‌دانید که از این قبیل است این عضو به تبلیغات که اینجا چیز می‌نویسد بنده می‌دانم که نسبت به آقای شوشتری و بنده حب و بغضی ندارد آنجا به او می‌گویند که فلان نطق را کوچک‌تر یا فلان نطق را بزرگ‌تر بگیر و بنده نتیجه می‌خواهم بگیرم که این عیوب تقصیر اکثریت مجلس است هر وقت اکثریت مجلس خواست عدلیه خوب دارد، اگر خواست روزنامه خوب دارد اگر خواست تبلیغات خوب دارد بنابراین آقایان بیایید خودتان با هم مشورت کنید و واقعاً به حال این مردم فکری بکنید که به یک آدم باشرفی فحش ندهند به یک آدم خوبی اهانت نکنند.

بنده آقای شوشتری در این مملکت کراراً گفته‌ام که هر فردی در این مملکت آمد و گفت که غلامرضا فولادوند دو قران گرفته است بنده می‌آیم و در مقابل آن دو قران دو تومان می‌دهم من دو دوره در مجلس بودم، قاضی بودم به بنده هیچ کس هیچ نوع اعتراضی نمی‌تواند بکند آقای کشاورزصدر بنده را نوشته بودند که به تریاک آلوده هستم بنده اینجا عرض می‌کنم و خدا را شهادت می‌گیرم و هر کس که پیش شما مقدس است این را تهمت زده‌اند بنده جز به سیگار به هیچ مشروبی و به هیچ چیزی عادت ندارم هر چه می‌خواهند بنویسند و من هیچ اعتنایی نمی‌کنم ولی این کار بد است برای خود روزنامه بد است وقتی که به مؤتمن‌الملک فحش می‌هند به من هم البته فحش می‌دهند بنده یک روزنامه‌ای دیدم نوشته بود خائن‌ترین افراد ایران مؤتمن‌الملک بود چون رئیس جاسوسی انگلیس بود مدرسه حقوق را درست کرد که افراد جاسوس‏ تربیت کند البته تمام افراد این مملکت می‌دانند که مؤتمن‌الملک مرد باشرفی بود و آن وقت این قدر بر علیه اشخاص خوب و باشرف اشخاص مغرض پرونده می‌سازند.

۵ - تعیین موقع و دستور جلسه‌ی بعد - ختم جلسه.

نایب رئیس - با اجازه آقایان جلسه را ختم می‌کنیم (آشتیانی‌زاده - اجازه بدهید بنده هم عرایضم را بکنم) دستور اساسنامه شرکت ملی نفت و مستمری‌ها

(سه ربع بعد از ظهر مجلس ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - نورالدین امامی‏