مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ خرداد ۱۳۳۰ نشست ۱۵۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ خرداد ۱۳۳۰ نشست ۱۵۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۸۵۱

۵شنبه ۶ تیر ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۵۹

مذاکرات مجلس شورای ملی مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۵۹

صورت مشروت مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۸ خرداد ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - قرائت اسامی غایبین جلسه قبل‏

۲ - بیانات قبل از دستور - آقایان: دکتر راجی - سعید مهدوی - شوشتری و توضیحات آقای وزیر کشور

۳ - بیانات آقای دکتر بقایی به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه‏

۴ - طرح پنج فقره سؤال از آقایان: پیراسته - شوشتری - حائری‌زاده ناظرزاده و جواب آنها

۵ - تقدیم لایحه تفریغ بودجه سال ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی به وسیله آقای امامی‌اهری کارپرداز

۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

مجلس ۲ ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای نورالدین امامی (نایب رئیس) تشکیل گردید.

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل.

نایب رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غایبین با اجازه - آقایان: شکرایی. صفوی. پالیزی. موقر. صاحب‌جمع. بوداغیان. اردلان. خسروانی. قاسم فولادوند. صالح. مکی. دکتر شایگان. معین‌زاده.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: قبادیان. خاکباز. محمودی. تولیت. ابتهاج. حسن اکبر. آشتیانی‌زاده. رضوی. سلطانی. طباطبایی. جواد مسعودی. شادلو.

دیر آمدگان با اجازه - آقایان: ناصر صدری. کشاورزصدر. دکتر بقایی. دکتر طبا. دکتر معظمی. فولادوند

دیرآمدگان بی‌اجازه - آقایان: دکتر مصباح‌زاده. خسرو قشقایی. هراتی. دکتر برال.

نایب رئیس - صورت مجلس به واسطه نواقصی که در مطبعه پیش آمده نرسیده که به دست آقایان برسد ولی تصمیم گرفته شده که مسئولین امر شدیداً مجازات شوند که چرا صورت مجلس را در موقع تحویل نداده‌اند.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر راجی - مهدوی - شوشتری و توضیحات آقای وزیر کشور.

نایب رئیس - با اجازه آقایان نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود

امامی‌اهری - قرار بود روزهای سه‌شنبه سؤالات مطرح شود.

نایب رئیس - سؤالات بعد از نطق قبل از دستور خواهد بود. آقای دکتر راجی.

دکتر راجی - امروز در عرایضی که به سمع آقایان می‌رسانم مایلم قبلاً پیامی توسط جناب آقای گاردنر به مستر موریسن وزیر امور خارجه انگلستان عرض کنم و از ایشان محترماً استدعا دارم که این زحمت را قبول بفرمایند.

در کشور ایران نه شاه نه دولت نه مجلسین و نه مردم و ملت ایران هیچ یک خواهان جنگ نبوده و نیستند و آرزوی قلبی هر ایرانی صلح و سلامت دنیا و جهانیان است و مردم و ملت ایران با هیچ مردم و ملتی خصومت و دشمنی ندارند، ایرانی خواهان حق حقیقت است ملت ایران بعد از تحمل محرومیت‌ها و شکنجه‌ها و بدبختی‌ها از امروز مصمم است که پایه و شالوده ایرانی را استوار کند که در آن آمال حقیقی ملت جامه عمل بپوشد این آرزو و تصمیم باید مورد قبول همه ممالک جهان مخصوصاً کشورهای دمکرات باشد چون دردهای اجتماعی ما را نه کمک‌های اقتصادی درمان می‌کند و نه تدابیر معمولی امروزه تصمیم ما این است که از عواید منابع طبیعی و ملی خود ایرانی بسازیم که در آتیه نزدیک یکی از ممالک و ملل سعادتمند شرق میانه باشد. آرزوی ما این است که بتوانیم در آتیه به دوستان و همسایگان خود از لحاظ اقتصادی و مالی کمک کنیم امیدوارم این نیت پاک ایرانی و ایرانیان را دولت پادشاهی انگلستان و وزیر امور خارجه آن کشور به نظر احترام و قبول نگریسته و حتی در اجرای منظور فوق دولت پادشاهی انگلستان و سایر ملل بزرگ جهان از تذل هیچ گونه کمک و استعانت به ما مضایقه ننمایند بلکه زودتر به این مقصود مقدس و مشروع خود برسیم (چند نفر از نمایندگان - عیناً باید خلع ید اجرا شود) خست و لئامت شرکت نفت را ایرانیان متوجه مردم انگلستان نمی‌دانند نفع پرستی و پول دوستی شرکت تنها دلیلش این است که اکثریت هیئت مدیره را اسکاتلندی‌ها تشکیل می‌دادند و در مملاک مشترک‌المنافع این خصلت مردمان اسکاتلند شهرت به سزایی دارد تا جایی که در تأثرهای انگلستان قصص و حکایاتی راجع به آن ذکر می‌کنند یکی از آنها را که بنده شنیدم و عاری از نمک نیست این است:

مرد انگلیسی معروف و متمولی بیماری پیدا کرد که برای درمان احتیاج مبرم به تزریق خون داشت اول کسی که در دسترس بود و خونش را می‌توانستند به او تزریق کنند یک نفر اسکاتلندی بود پس از تزریق خون کارگر اسکاتلندی به متمول انگلیسی مرد انگلیسی مبلغی قریب ۵۰۰ لیره به عنوان انعام و بهای خون به اسکاتلندی داد در دو ماه بعد کسالت انگلیسی شدت پیدا کرد و برای وهله دوم احتیاج به تزریق خون پیدا شد مجدداً خون اسکاتلندی را به انگلیسی تزریق کردند این دفعه رجل انگلیسی دیناری پول نداد چون خون اسکاتلندی برای یک بار در عروقش جاری شده بود.

آیا ممکن است از هیئت اعزامی شرکت سابق نفت تقاضا شود که روحیه اسکاتلندی را کنار گذاشته و آنها نیز به سهم خود برای اجرای مواد ملی شدن صنعت نفت با ما همکاری و معاضدت کنند؟ عرض دیگرم با شخص شخیص جناب آقای دکتر مصدق است فضل و دانش و پاکی و شایستگی ایشان مرا هم مانند عده

بی‌شماری معتقد و ارادتمند ایشان نموده می‌خواهیم به ایشان عرض کنم که بنده سال‌ها مشغول طبابت بوده و اخیراً وارد امر سیاست گردیده‌ام خلاصه زندگانی پزشکی و سیاسی اینجانب یک جمله است که به عرض جناب ایشان می‌رسانم.

اگر در زندگانی طبی کسی اشتباه کند صدمه آن نصیب یک نفر می‌شود ولی اگر در سیاست خطا شود کشور و دنیایی را ممکن است به خطر بیاندازند همان طور که هیتلر و سایر رجال بزرگ اعم از دیکتاتور و غیر دیکتاتور در کمال حسن نیت اشتباهاتی نموده و می‌نمایند و دنیایی را در آتش سوزانده و می‌سوزانند.

روی همین اصل عرض می‌کنم که اگر همشاگردی و دوست عزیز و قدیمی بنده که امروز مأمور فوق‌العاده شما در خوزستان است لوله هفت تیر نشان داده اشتباه کرده و اگر دولت پادشاهی انگلستان چتر باز کشتی هواپیما بر و کشتی‌های جنگی دیگر به بحرالروم و خلیج فارس اعزام داشته‌اند آنها نیز اشتباه کرده‌اند زیرا ما با کسی سر جنگ نداریم و هنوز از مظالم دو جنگ بین‌المللی گذشته رهایی نیافته و نتوانسته‌ایم آلام و مصائبی را که بدون جهت نصیب ما گردید چاره جویی کنیم لذا اکنون باز تکرار می‌کنم که ایران و ایرانی با کسی سر جنگ ندارد حق می‌گوید و حق خود را می‌خواهد این حق را نه فقط از شما دوستان قدیمی خود انگلستان توقع دارد بلکه نسبت به سایر همسایگان و ملل دوست و همجوار نیز خواهانیم مثلاً از اتحاد جماهیر شوروی حق خود را راجع به اختلافات مرزی تقضا کرده و ارجا شدن قرارداد بازرگانی که اخیراً به تصویب مجلس شورای ملی رسیده که در آن نیز استرداد طلای ایران قید شده بود خواهانیم.

تأسف ملت ایران از تصادفات مرزی که گاهی منجر به قتل جوانان ایرانی می‌شود زیاد است ضرورت دارد که این اختلافات یکبار برای همیشه حل شود

اختلاف ما با دولت پادشاهی افغانستان این است که اگر یک روزی یک مأمور ایرانی نفهمیده یا گول خورده و قرارداد اولیه رودخانه هیرمند را تقسیر کرده و تغییر داده در نظر داشته باشند که پس از مجزا شدن افغانستان از ایران و مستقل شدن آن کشور قرارداد اولیه راجع به آب هیرمند این بود که پنچاه درصد آب رودخانه از مبدأ تا انتها باید منصفانه بین دو کشور قسمت شود.

راجع به حق خود از دولت دوست و همجوار عراق عرب می‌خواهیم که حسن سلوک خود را نسبت به اتباع ایران ادامه داده و هرچه زودتر قضیه شط العرب را تصفیه نمایند.

راجع به دعاوی ایران در خلیج فارس عرض می‌کنم که کلیه منابع نفتی که ممکن است از کف دریا به آن دسترسی پیدا کرد ملک طلق ایران است و اراضی و جزایری که جزو لایتجزی ایران بوده باید به ما در میهن بپیوندند.

جناب آقای دکتر مصدق مواد نه‌گانه اجرای ملی شدن صنعت نفت را همان طور که اظهار فرموده‌اید شخص آن جناب تدوین کرده‌اید با اعتمادی که ملت و مجلسین ایران نسبت به شخص جنابعالی دارند اگر تشخیص می‌دهید که باید تغییری در آن مواد داده شود بدانید که برخلاف فرمایش جنابعالی مجلس حاضر نیست به شکل طرح آن تغییرات را پیشنهاد کند باید مثل گذشته پیش‌قدم باشید و خودتان هر تغییری که لازم است امروز به نام رئیس دولت تقدیم مجلس شورای ملی فرمایید. (عده‌ای از نمایندگان - ما زیر بار هیچ تغییری نمی‌رویم) گرفتاری و کسالت آنجناب با فعالیت‌های زیادی که راجع به امر نفت فرموده و می‌فرمایید مورد تقدیر همه افراد ملت ایران است ولی چنانچه مشهود است گرفتاری‌های زیاد جنابعالی مانع از آن است که راجع به سایر امور کشور مداخله مستقیم بفرمایید و متأسفانه مداخله‌کنندگان از نام نیک‌تان سوء استفاده کرده و اعمالی که مورد ایراد شخص جنابعالی هم هست انجام می‌دهند (صحیح است) به عنوان مثل عرض می‌کنم چرا باید در حکومت دکتر مصدق چاقوکش به اداره روزنامه رفته و نویسنده روزنامه را مورد تهدید قرار دهد مگر نه این که خود جنابعالی در یکی از اولین اعلامیه‌های خود فرمودید که جراید آزادند آنچه راجع به من بخواهند بنویسند همان طور که در حکومت رزم‌آرا فشار به جراید پسندیده نبود چطور ممکن است در حکومت جناب آقای دکتر مصدق چنین عملی راجع به روزنامه طلوع بشود

از آقایان اعضای کمیسیون کشور و نمایندگان محترم شعب که مأموریت دارند راجع به قانون جدید انتخابات تجدیدنظر فرمایند تقاضا دارم که به مطالب ذیل توجه نمایند:

ازدیاد تعداد نمایندگان که عمل ضروری و واجب شمرده می‌شود باید متناسب با تعداد نفوس و جمعیت باشد به طوری که آقایان اطلاع دارند وقتی که قانون انتخابات فعلی به تصویب رسید اغلب شهرستان‌های امروزه یا اصلاً وجود نداشته و یا قرا کوچک کم جمعیتی بودند و از طرف دیگر شهرستان‌های پرجمعیتی بودند و از طرف دیگر شهرستان‌های پرجمعیتی به دلایل بی‌شماری امروز تعداد زیادی از نفوس خود را از دست داده‌اند لذا نسبت جمعیت با تعداد نماینده کاملاً منطقی و قابل توجه است به عنوان مثال وضع حوزه انتخابیه خود را به عرض آقایان می‌رسانم.

شهرستان خرمشهر امروز دارای ۵۰ هزار نفر جمعیت می‌باشد جزیره صلبوخ که یکی از بخش‌های آن است حتماً بیش از ۱۲ هزار جمعیت دارد از سایر بخش‌های کوچک ذکر نمی‌کنم شهرستان آبادان که یکی از مراکز انجمن فرعی حوزه خرمشهر است متجاوز از ۲۵۰ هزار جمعیت دارد نفوس زیر نخل نشین جزیره آبادان از ۲۰ هزار نفر کم‌تر نمی‌باشد. آبادان در موقع تصویب قانون فعلی انتخابات قریه‌ای بیش نبوده و همچنین بندر معشور امروزه با ازدیاد تعداد کارگر در حدود ۳۵ هزار نفر جمعیت پیدا کرده است شادگان که قطعاً در حدود ۷۰ هزار نفر کشاورز و عشایر دارد به حال سابق خود باقی است، خلف‌آباد نیز جمعیت سابق خود را را دارا می‌باشد. بندر شاهپور که در سنوات اخیر ساخته و آباد شده در موقع تصویب قانون روی نقشه ایران وجود نداشت اگر تعدا جمعیت کلیه این مناطق را حساب کنیم حتماً بین ۴۰۰ تا ۴۴۰ هزار نفر جمعیت در این مناطق زندگی می‌کنند و طبق قانون موجود فقط یک نماینده دارند در صورتی که اگر با نظر انصاف و توجه به عده جمعیت کمیسیون مخصوص تجدیدنظر در قانون انتخابات بخواهد به تعداد نمایندگان بیافزاید چهار الی پنج نماینده برای این مناطق باید در نظر گرفته شود. راجع به رأی دادن باسوادان و بی‌سوادان اغلب مردم حساس بی‌سواد چنین اظهار می‌کنند که ما مردم بدبختی که از دادن مالیات‌های گوناگون به هیچ وجه خودداری نمی‌کنیم اگر بی‌سواد مانده‌ایم تقصیر آن متوجه دولت‌های وقت بوده که وسائل تعلیم و تربیت را برای ما ایجاد نکرده‌اند و حقیقتاً هم حق می‌گویند به نظر اینجانب اگر قانون جدید انتخابات با قانون تعلیمات اجباری توأم گردد و در آن رعایت زمان شود و حداکثر مدت را مثلاً ده سال تعیین کنیم در این مدت هم دولت مکلف خواهد شد که به باسواد کردن سکنه اقدام نماید و هم پس از چند دوره حق رأی از بی‌سوادان برای همیشه گرفته خواهد شد

راجع به تغییر مأمورین خوزستان چنانچه قبلاً نیز متذکر شدم که این تصمیم کلی بی‌مورد و بی‌جا بوده اکنون اطلاع می‌رسد که در بعضی از شهرستان‌ها مأمورین جدید مبادرت به اعمال خلاف قانون زیادی نموده و حتی تقاضای رشوه، یخچال و پول نقد نموده‌اند.

جناب آقای نخست‌وزیر در پشت سر شما اشخاص به عناوین مختلفه یا بدون هیچ گونه عنوانی چون فقط بستگی به یکی از مقربین مقربان را دارند در هر امری مداخله و از هیچ خرابکاری مضایقه نمی‌نماید.

اگر عقیده دولت بر این است که کار قوه مقننه عدم مداخله در قوه مجریه است چرا برای این عدم مداخله استثنا قائل می‌شوند چرا اشخاصی که هیچ سمتی ندارند در وزارتخانه‌ها نشسته احکام صادر می‌کنند (صدرزاده - این اشخاص را که می‌گویید اسم ببرید)

اکنون که انشاءالله به خواست خدا مجلسین و ملت ایران امیدوار است قضیه نفت به زودی به نفع کشور حل شود (نمایندگان - انشاءالله) این مسأله قابل فکر است که زیاد شدن عواید باید به مصرف ازدیاد سطح کشت و فزونی تولید کشور برسد چون عده این بیم آن را دارند که مبالغ حاصله از ملی شدند صنعت نفت منبع تولید مدیر کل و توسعه اداره تشریفاتی و غیر ضروری گردد در مقابل این منابع تمام شدنی ما موظفیم که برای نسل‌های آیندگان از آن برخوردار باشند (انشاءالله)

توجه دولت را به انتصاب استاندار لایق و کاردانی برای خوزستان جلب می‌نمایم چه استان ششم مستعدترین قسمتی از ایران است که برنامه‌های عمرانی و تولیدی را با زحمت کم‌تر در زمان کوتاهی می‌توان اجرا نمود.

جناب آقای وزیر کشور در این ایام نمایندگان از هم سؤال می‌کنند که علت این که رئیس شهربانی را تعیین نمی‌فرمایند چیست به نظر بنده لازم است که شخص مورد اعتمادی را برای اداره امور شهربانی هر چه زودتر مأمور فرمایند.

آقایان مستحضرند که قرار است دانشکده اهواز در آتیه نزدیکی به دست دولت ایجاد شود استدعای اینجانب این است که از تجربه گذشته دولت فعلی پند بگیرد و قبل از ایجاد ساختمان و تأسیس آزمایشگاه‌ها و بیمارستان ضروری و استخدام استادان کافی از قبول شاگرد خودداری کند و الّا دچار همان مشکلاتی خواهد شد که در آذربایجان و سایر شهرستان‌هایی که دانشگاه ایجاد شده دچار گردیده‌اند و حتماً تصویب و به مصرف رساندن بودجه کافی برای دانشکده اولین موضوع قابل توجه می‌باشد.

در خاتمه تلگرافات و نامه‌هایی از خوزستان به اینجانب رسیده که ناگزیرم یکی دوتای آن را در مجلس ذکر کنم دستور پرداخت تفاوت و مزایای مواد ۵ و ۶ سال ۱۳۲۹ آموزگاران و فرهنگیان خوزستان است در این تلگراف شکایت نموده‌اند که دارایی محل حواله پرداخت و اعتبار آن را وصول نکرده و آموزگاران و فرهنگیان در این گرمای طاقت فرسا بی‌نهایت در مضیقه هستند توجه هیئت محترم دولت را به این امر جلب می‌کنم. موضوع دوم راجع به ثبت نرخ غله در خوزستان است شکایت کرده‌اند که چون نرخ تعیین شده خیلی کم‌تر از نرخ غله در کشورهای مجاور است

بیم صدور غله از ایران به شکل قاچاق زیاد است و تقاضا نموده‌اند که با مطالعه نرخ غله در کشورهای مجاور دولت در خوزستان نرخی را تعیین کند که قاچاق غله نفع زیادی نداشته باشد.

نایب رئیس - آقای سعید مهدوی‏

سعیدی مهدوی - از بدو زمامداری آقای دکتر مصدق از لحاظ احترام به شخصیت ایشان و مخصوصاً این که موضوع نفت و استیفای حقوق ایران از بیگانگان که مسأله حیاتی می‌باشد مطرح بود اینجانب و سایر نمایندگان سعی کرده و خواهیم کرد که تا سرحد امکان از دولت ایشان پشتیبانی کامل نماییم (صحیح است) تا ایشان بتوانند این وظیفه را که آرمان ملت ایران است به نحو احسن و اتم انجام دهند (صحیح است) بنابراین به ندای وجدان و وظیفه ملی عموم نمایندگان کلیه اختلافات خصوصی را کنار گذاشته از هر حرف و عملی که موجب تشنج و اختلافات می‌شد حذر کرده و صرف‌نظر کرده‌ایم (صحیح است)

با این که اکثر آقایان نمایندگان این موضوع را رعایت کرده و کوشش کرده‌اند اختلافاتی پیش نیاید بسیاری از معایب اعمال و خلاف رویه منتسبین دولت را نادیده گرفته‌اند متأسفانه این ملاحظه فقط یک طرفی بوده و از جانب همه رعایت گردیده جز اطرافیان آقای دکتر مصدق آقایان نمایندگان محترم به خاطر دارند در چند جلسه قبل بنده مختصری راجع به شخصیت ممتاز و معنوی حضرت آیت‌الله خراسانی صحبت کردم که مورد تأیید عموم نمایندگان محترم قرار گرفت.

تذکر بنده در اثر نشر مطالب اهانت آور و سراپا آلوده به اغراض شخصی بود که در روزنامه شاهد منتشر شده بود (دکتر بقایی - ایشان راجع به نفت فتوایی ندادند) ما نمایندگان خراسان برای فتوای او رأی دادیم‏

غرض بنده از این تذکر جواب‌گویی به روزنامه مذکور نبوده بلکه منظورم این بود که مقام مقدس روحانیت که خوشبختانه تا به حال کم‌تر در معرض کشمکش‌های سیاسی و تهمت‌های ناروای بعضی از جراید قرار گرفته از تعرض و تهمت و افتراء مصون بماند و لااقل مقام روحانیت که نقطه امید ملت ایران و مورد علاقه فرد فرد ملل مسلمان جهان است.

در معرض فحاشی و تصفیه حساب‌های شخصی قرار نگیرد متأسفانه روزنامه شاهد که داعیه احترام به اسلام و جامعه روحانیت را نیز دارد مکتب قانون اهانت به علما را باز نموده است.

بنده با تذکر چند نفر از همکاران مجلس در نطق خود ذکری از نام روزنامه ننمودم زیرا حدس زده می‌شد مدیر روزنامه چون اهل خراسان نیست اسم را به اشخص معظم له تطبیق نکرده است.

حتی انتظار می‌رفت بعد از شناسایی در مقام غذر خواهی برآید متأسفانه معلوم شد صرف‌نظر از این که ایشان این فامیل را خوب می‌شناسند مخصوصاً برای این که در این موقع که ملت ایران کمال احتیاج را به اتفاق و اتحاد دارد سعی می‌نماید تولید تشنجی و نفاق بشود زیرا باز در روزنامه شاهد مطالب بسیار زننده و اهانت آوری نسبت به مقام حضرت آیت‌الله خراسانی نشر کرده و در ضمن آن از اظهار بی‌مهری و تحمت نسبت به بنده هم فرو گذار نکرده‌اند ناچارم از آقای دکتر بقایی بپرسم جناب آقای دکتر مصدق در تمام مواردی که صحبت از ملی شدن نفت به میان می‌آید از وحدت کلمه اتفاق و اتحاد و علاقه عموم ایرانیان صحبت فرموده‌اند و عین حقیقت هم همان است که ایشان می‌فرمودند مورد تأیید تصدیق عموم نمایندگان هم می‌باشد نمایندگان خراسان هم مثل سایر آقایان نمایندگان عموماً به این قانون رأی داده‌اند آنچه تا به حال احساس شده است همیشه در این قسمت هم تشویق این شخص مؤید کار ما بوده است.

جنابعالی را چه چیز وادار کرد در این موقع حساس عمداً عده و مخصوصاً مقام مقدس روحانیت را مورد حمله و ناسزا قرار داده شخص ذی نفوذ را مخالف ملی شدن صنعت نفت قلمداد کنید.

این ادعا با توجه به مقام روحانیت معظم له یک عده زیادی از مریدان را هم ناچار در پروند می‌خواهید معرفی نمایید آیا روش جنابعالی غیر از همان است که دولت استعماری انتظار دارد و اگر غیر از این است استدعا می‌کنم بنده را روشن فرمایید در این موقع حساس از این تحریکات چه نتیجه عاید ملک و ملت خواهد شد

آقایان محترم بنده به صدای بلند اعلام می‌کنم این مطالب و مسائل را عمداً برای ایجاد اختلاف و تشنج را در این موقع حساس مطرح می‌نمایند تا به حکم ضرورت عکس‌العملی در مجلس پدید آورند و سپس به جناب آقای دکتر مصدق که بدبختانه مریض و در منزل بستری هستند وانمود سازند که مجلس با ایشان موافقتی ندارد و این مرد محترم را از مجلس مأیوس و وادارش سازند امر مهمی را که در پیش دارد نا تمام گذاشته از اتمام کار مأیوس شود.

از این تحریکات همه مطلعند به خصوص آقای دکتر مصدق بایستی بدانند این مجلس با این حرف‌ها گول نخورده و برای پیشرفت کار مملکت و تقویت ایشان از هیچ نوع فداکاری مضایقه نخواهد کرد.

ولی این مطلب را هم آقای دکتر مصدق بایستی بدانند که به نام ایشان اطرافیان هر روز در وزارتخانه‌ها مشغول زد و بند و اعمال نفوذ و تصفیه حساب‌های شخصی و تغییر مأمورین صالح برای زیر بار نرفتن توقعات غیر قابل قبول هستند دیروز شخصی را در خیابان دیدم تعریف می‌کرد که در وزارت کشور یک نفر به وزیر کشور تغیر می‌کرد که چرا رئیس شهربانی خراسان را تغییر نمی‌دهید اگر تا چند ساعت حکم عزلش صادر نشود چنین و چنان خواهم کرد. خوب است در همین مورد به خصوص دستور فرمایند تحقیق شود از رئیس شهربانی خراسان که مردی درست و شریف و مورد علاقه کلیه خراسانی‌ها می‌باشد شخص ناراضی اهل کجا بوده آقا از استان خراسان تا به حال شکایتی رسیده آیا وزیر کشور تا به حال از انجام وظیفه او ناراضی بوده؟

آیا برای یک مامور وارد جنجال و بند و بست نشدن جرم محسوب می‌شود تا این اندازه که علناً تغییر او را آنهم با تهدید بخواهند؟ (مکرم - تغییرش را کی خواسته؟) حالا آقای وزیر جواب می‌دهند بنده به آقای وزیر کشور اعلام می‌کنم عموم خراسانی‌ها از این مرد راضی و خودتان هم کاملاً به این امر واقف هستید هیچ شخصی حق ندارد شما را در فشار بگذارد که مأموری را برای خاطر او تعویض نمایید (دکتر هدایتی - بسیار مرد شریفی است) همین جرم است. خراسانی‌ها از جنابعالی انتظار دارند در تقویت این شخص کوشیده و امنیتی را که از وجود این شخص در شهرهای خراسان پیدا شده به هم نزنند.

و اما از راهنمایی که در روزنامه فرموده بودند که خوب است عوض تقویت از مقام روحانیت اقدام در تقویت ادارات استان خراسان بنمایند لازم است به عرض ایشان برسانم نماینده محل وقتی مبادرت به این کار خواهد کرد که در محل از مأموری اظهار نارضایتی بشود خوشبختانه امروز در خراسان از رؤسای ادارات کمال رضایت از طرف اهالی ابراز می‌شود و اگر بنده بنابر میل پاره‌ای اشخاص که مأموری فقط به نفع آنها نیست اقدام نمایم وظیفه نمایندگی را انجام نداده‌ام از فحش و تهمت هراسی ندارم زیرا خواننده که آشنایی به احوال بنده دارد با تهمت در روزنامه مخصوصاً نویسنده‌ای که اهل محل هم نبوده و لاطائلاتی درج نماید که به هیچ وجه با هیچ چیزی تطبیق ندهد تغییر عقیده نخواهد داد. ولی ما خیلی چیزها می‌دانیم که به احترام آقای دکتر مصدق فعلاً سکوت نموده منتظریم مژده اتمام کار نفت را هر چه زودتر از طرف جناب نخست‌وزیر استماع نماییم در خاتمه ایشان در روزنامه نوشته بودند که من ۱۲۰ هزار تومان داده به آقای حاج میرزا احمد کفایی که وکیل شوم من افتخار می‌کنم که موکلین من از قبیل آقای حاج میرزا احمد کفایی باشد.

نایب رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم بنده بعضی از مطالبم را جناب آقای دکتر راجی اشاره فرمودند محتاج نیستم وارد آن قسمت بشوم من دو جنبه دارم یک مرتبه هم عرض کردم یکی این که وکیلی گرگان هستم و از طرف مادر هم گرگانیم از طرف پدر شوشتری و جزایری هستم این اشتباه را هم آقایان نفرمایند که جزایرالجزایر است خیر جزایر شوشتر است آبا و اجداد من وقتی مغول‌ها حمله کردند از گرگان آمدند به جزایر شوشتر آنجا توقف کردند مرحوم سید نعمت‌الله جزایری جد من به این قاعده معروف شد به جزایری من هم سید محمدعلی شوشتری جزایری هستم رقم علم بالغلیه شده است امسال بعد از سالیان درازی رفتم برای دیدن اقارب و ارحامم از نظر موازین شرع رفتم نه از نظر دنیا داری ولی متأسفانه مواجه شدم با وضعیت نفت که امیدوارم انشاءالله به نفع ملت ایران خاتمه پذیرد آنجا جریانی شد که نتوانستم کما هو حقه به تمام اطراف شوشتر و خوزستان بروم بستگانم در خرم‌آباد حضرت آیت‌الله آقا سید محمد جواد جزایری را آقایان خوزستانی‌ها می‌داند همچنین آقایان خوزستانی‌ها می‌دانند اغلب اقوام بنده در خوزستان هستند عده فامیل حی من بیش از ۲۳ هزار ۲۴ هزار نفر هستند عده‌ای از سناتورهای محترم و نمایندگان محترم هم بودند به من اصرار کردند گفتم چون موضوع نفت است نمی‌روم آن طرف ولی در شوش (جناب آقای وزیر راه استدعا دارم توجه بفرمایید) از شوشتر علما آمدند بنده را دعوت کردند از اهواز رفتم شوشتر وقتی رفتم در سه فرسخی از آنجا محل تقاطع راه بین مسجد سلیمان و شوشتر عده زیادی عمله ریختند و جلوی من را گرفتند من هم آقا می‌دانید اگر پول داشتم می‌دادم ولی نداشتم معلوم شد مدت‌ها است حقوق آنها نرسیده و راه آنجا همین سه فرسخ هم مانده همه شوسه شده فقط همین سه فرسخ مانده است همه کارهایش را هم کرده‌اند و شاید در حدود ده دوازده هزار تومان بیشتر لازم نباشد که این قسمت تمام شود استدعا دارم عرایضم را مورد توجه قرار دهید که با لطف جنابعالی که شما هم جنوبی هستید این یک قسمت تمام بشود دیگر این که از آقایان وزرای محترم خیلی معذرت می‌خواهم همچنین از آقایان خوزستانی‌ها با اجازه آنها این عرض را می‌کنم وقتی شوشتر رفتم، رفتم بند میزان را دیدم بند میزان

را هر کس دیده باشد می‌داند اگر خدای نخواسته شکستی به بند میزان وارد شود با دویست میلیون تومان هم ساخته نمی‌شود بند میزان در موقع جنگ حالا این حرف‌ها صحیح است یا سقیم است نمی‌دانم می‌گویند برای گذراندن اتومبیل یک جا را مختصر شکست داده‌اند و می‌گویند با هفتصد هشتصد هزار ریال یعنی هفتاد هشتاد هزار تومان می‌شود درست کرد و این بند از مخاطره از بین رفتن جلوگیری می‌شود و این مخاطره برایش پیدا نمی‌شود و اگر نشود یک زیانی برای مملکت پیدا می‌شود برای این که حالا ما به حرف بیشتر می‌پردازیم تا به عمل ما نخواهیم توانست از نظر ضعف فکر و ضعف ایمانی که نمی‌دانم چه ایمانی آن روزها بوده که این سدها را بنا کرده و آن ایمان‌ها متأسفانه باید بگویم که در مأمورین امروز ما کماهو حقه وجود ندارد و باید از خدا بخواهیم که ایمان تمام بدهد اگر این سد شکسته بشود زیان او برای مملکت قابل جبران نیست و به سهولت هم نمی‌شود ساخت و همین محلی است که انشعاب می‌دهد رود کارون را از این طرف به آن طرف این را استدعا می‌کنم که آقایان توجه بفرمایند در هیئت دولت مطرح بشود یک تصمیمی برایش گرفته شود یکی هم راجع به شهر شوشتر است امسال بعد از سالیانی دیدم که یک خیابان آنجا باز شده اشاره کردند گفتند یک بخشداری که خدا شاهد است او را نمی‌شناسم ولی عموماً از او تعریف می‌کردند با رئیس انجمن و اینها یک خیابانی ایجاد کرده‌اند که من آنجا مشورت دادم که اگر بنا بشود یک خیابان دیگر هم بدهند شهر شوشتر اصلاح می‌شود و این شخص خدمت کرده است از جناب آقای تیمسار زاهدی وزیر محترم کشور که کاملاً به خوزستان آشنا است و در جزئیات آن وارد است استدعا دارم امر بفرمایید برای اصلاح شهر شوشتر آن بودجه‌ای که از مسجد سلیمان زیادتر از آن محتاج نیست او همین طور داده بشود تا موفق بشوند این شهر را هم به صورت خوش در بیاورند گفتند بعضی‌ها یک شهرداری رفته بود آنجا این شوخی‌ها را بکنم

گفتند اگر اصلاح‏ به زلف من است این زلف من می‌گذارم زیر کلاه بگذارید یک شهری اصلاح بشود مطلب دیگر در این مسافرت اخیر به شهر گرگان در آنجا برخوردم که اگر به شهر گرگان یک دولتی درست توجه بکند و هفت هشت میلیون تومان خرج شهر گرگان و حوزه اطراف آن بکند از این مبلغ بیشتر خرج ندارد باور بفرمایید از نظر زیبایی و جلب مسافر دفع امراض از بهترین شهرهای ایران می‌شود امسال دیدم هر چه که گفتم سازمان برنامه قربان‌تان بروم پارسال آمدند سم پاشی کردند مفید واقع شد ولی امسال نیامدند (فقیه‌زاده - باید عملیات سال قبل هدر برود) امسال گرد د. د. ت رسیده است به سه برابر چهار برابر قیمت (فقیه‌زاده - اهمال کردند) باید تعقیب بشوند آقای فقیه‌زاده اگر ما مصمم باشیم یک نفر مأموری که از راه راست منحرف می‌شود با کمال صراحت اینجا بگوییم و از وزیر مسئول بخواهیم که آن مأمور ناپاک را مورد تعقیب قرار بدهند و خود شفاعت ازشان نکنیم کار مملکت به اینجا نمی‌کشد (صحیح است) ما باید تعمیه نکنیم چشم بندی نکنیم حقایق را بگوییم با خدا راه داشته باشیم و خود را خادم ملت ایران مثل این که می‌دانیم بدانیم و آنچه که صلاح مملکت است بگوییم و وزرای مسئول هم آنچه را صحیح است مورد توجه قرار بدهند امسال رفتم آنجا دیدم برای تابستان وضعیت آنجا خوب نیست فکری کردم بروم زیارت خاصه رود حضرت ابراهیم که یکی از اعمام ما است و در آنجا معروف است دیدم دو فرسخ راهش خراب است و ساختن می‌خواهد و وزارت راه هم چون راه مخصوص است اقدام نمی‌کند آنجا جزو املاک خاصه قرار گرفته در آنجا شرحی استدعا کردم به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاه که اجازه بفرمایید که اداره املاک ۱۲ کیلومتر در ۱۲ متر عرض این راه را باز کنند و در دسترس مأمورین و مردم بگذارند به طوری که دیروز اطلاع پیدا کردم امر مبارک برای ساختن این راه شرف صدور یافت ناچارم برای این امری که به نفع ملت و موکلینم و مردم است از اینجا تشکر کنم. یکی دیگر چند روز است این باب تازه باز شده تا حالا نامه‌هایی که می‌آوردند می‌دادند به من که تو مخالف نفتی خدا لعنت کند مخالف نفت را خدا لعنت کند کسی را که می‌خواهد توی ملت ایران و در مملکت ایران این وحدت کلمه را به نفاق و اختلاف مبدل کند (نمایندگان - آمین) خدا آن اشخاصی که نمی‌خواهند مملکت ما سامان پیدا کند و عظمت دیرین خود را به دست بیاورد خدا ریشه آنها را بکند (نمایندگان - آمین) حتی فحش می‌شنیدم من آقا صریح‌اللهجه هستم من اهل سواد هستم ممکن است به آقای دکتر مصدق از هزار راه خوب باشم موافق باشم ولی از جهاتی انتقاد کنم انتقاد غیر از عناد و معادات است بنده می‌گویم آقا از این راه باید برویم به حضرت عبدالعظیم حضرت آقا می‌فرمایید نه خیر از آن راه باید برویم (دکتر هدایتی - یک راه بیشتر ندارد) این دلیل بر عناد و دوستی نمی‌شود هی فحش می‌شنیدم ولی چندان هم ترتیب اثر نمی‌دادم ولی اخیراً تو خانه من یک نامه‌هایی باب شده است می‌آورند تلفن‌هایی می‌شود حالا دیگر از عرق فروش‌ها باید حرف بشنوم فحش بشنوم بیایید ببینید نامه‌ها را ببینید با پست شهری می‌نویسند که چرا سید راجع به مشروبات الکلی این طور می‌گویی آخر آقایان همت کنید دولت باید بگیرد جلوی این کارها را من اثبات می‌کنم پشت این تریبون که ۱۲ میلیون و هشتصد هزار تومان درآمد مشروبات الکلی است که دو میلیون و خودره‌اش به مصرف وصول می‌رسد برای این ده میلیون دیگرش ۱۵۰ میلیون بودجه مملکت مصرف می‌شود حقوق آژان می‌شود حقوق کلانتری می‌شود حقوق و قاضی می‌شود پرونده تشکیل می‌شود من چند سال رئیس کمیسیون تشدید مجازات بودم صدی هشتاد و پنج تمام جرایم این مملکت والله متوجه مشروبات الکلی بود (صحیح است) آقایان این مطلب را نه از نظر موازین شرعی که البته همه مان پابندیم می‌گویم از نظر علم از نظر طب از نظر از بین رفتن نسل است برای نرفتن مملکت به طرف این تشنج و بی‌فکری است حالا ما باید فحش عرق فروش‌ها را هم بشنویم شما فکر کنید انحطاط چقدر پیدا شده است که یک عرق فروش نامه بیندازد و به من فحش بدهد حالا فلان روزنامه‌نگار یک پسره بنویسد و مرا بکشد با بطری عرق یا نکشد انشاءالله امیدوارم یک روزی محاکمه من با آن‏ اشخاص خواهد شد و خداوند خودش البته آن را مجازات خواهد کرد

من عقیده‌ام این است آن یکی هم اگر عقیده‌اش نیست می‌گوید نباید افترا زد تهمت زد ناسزا گفت عرض کردم من دودمانم ۲۴ هزار جمعیت است و ما ۲۴ هزار والله نه مال از کسی برده‌ایم و نه به ناموس کسی نظر دوخته‌ایم آقایان باید زودتر هیئت دولت در موضوع مشروبات الکلی اقدام کند که ما از وضعیت نجات پیدا کنیم دیگر این که نامه‌ای آمده از آقای کریم پورشیرازی مدیر روزنامه شورش نوشته که ریخته‌اند توی روزنامه من چند هزار تومان به من خسارت زده‌اند در صورتی که گفتم آنچه را که قانون معین کرده همان را عمل کنید اجازه ندهید بریزند توی روزنامه‌ها و آن وضعیتی که سابق می‌شده انجام ندهید از این جهت گفتم عرض می‌کنم (در این موقع یک نفر از روزنامه نگاران در جایگاه جراید اظهاراتی نمود) (زنگ رئیس) خوب آقایان آن کس که به مشروطیت علاقمند است آن کسی که به پارلمان علاقمند است به مجلس ایران علاقمند است نباید راضی شود چه روزنامه‌نگار چه تماشاچی چه غیره باید رعایت نظم را بکند و مجلس باید حقش محفوظ باشد من یک گله‌ای از آقای دکتر بقایی ندارم آقای دکتر بقایی بنده احساسات زن یا مرد را مقدس می‌دانم احساسات از هر کسی مقدس است آقا برای شما راه باز بود که همان احساسات را مثل بنده در نطق قبل از دستور بیان می‌فرمودید نه این که به عنوان مخالف با برنامه راه سازی تشریف آورید بیان کردید این یک پایه‌ای شد می‌گویند سابقه این طور بوده است این بیانی که عرض کردم به مناسبت بیانی بود که آن آقا از بالا حرف زد کسی حق ندارد در موقعی که مجلس به کار مشغول شد وقتی که مجلس شورای ملی به صورت رسمیت افتاده کسی حق ندارد حرفی بزند اما این موضوعی که ختام عرایض بنده است این است که ملت ایران یک مرتبه دیگر می‌گویم به شرکت سابق نفت و بعد هم به همان‌هایی که مسبوقند باید بدانند موضوع استیفای حقوق از دست رفته و حقوق حقه ایران مربوط به فرد و جبهه‌ای نیست مربوط به تمام ملت ایران است (صحیح است) ملت ایران حاضر نیست که دسایس و نیرنگ‌هایی را راجع به این امر حیاتی خود به پذیرد و حاضر شود بین آنها اخلال شود ما اگر نظری به روش آقای دکتر مصدق یا بعضی از اعمال ایشان یا اطرافیان داریم هیچ مربوط به نفت نیست یک حرف‌های حسابی است که آن حرف‌های حسابی را زدیم و می‌زنیم و خواهیم زد. (احسنت)

نایب رئیس - آقای وزیر کشور فرمایشی دارید بفرمایید.

وزیر کشور (سرلشگر زاهدی) - در خصوص چاقوکشی که فرمودند به منزل مدیر روزنامه طلوع رفته‌اند بنده این را تکذیب می‌کنم شأن کابینه جناب آقای دکتر مصدق نیست که چاقوکش بفرستد آن نماینده محترم خوب است که هر امری داشته باشد بگویند به وسیله تلفن ما اقدام کنیم و رسیدگی کنیم به نظر من صحیح نیست که اینجا چنین صحبتی بشود دیگر این که فرمودید که از وقتی که مأمورین خوزستان رفته‌اند سوء استفاده زیاد می‌کنند بنده خیال نمی‌کنم این طور باشد این اختلافی است که بین شهردار شوشتر و فرماندار شوشتر بوده است و بنده مأمور هم فرستاده‌ام برای تحقیق و رسیدگی و البته هر کس بر خلاف قانون و نظامات عملی کرده باشد تحت تعقیب قرار خواهد گرفت (صحیح است) البته استاندار خوزستان هم تعیین می‌شود ما فکر کردیم که در این موقع که همه آنجا هستند یک نفر دیگر هم برود و به وسیله چندین نفر دستور داده شود صلاح نبود آقای امیر علایی هم یک ماه بیشتر آنجا مأموریت ندارند البته استاندار هم خواهم فرستاد برای خوزستان. راجع به رئیس شهربانی خراسان هیچ کس بنده را تهدید نکرده است که رئیس شهربانی خراسان را بردارم و آقایان بنده را می‌شناسند کسی نمی‌تواند

مرا تهدید کند ایشان مدتی است مریض هستند تقاضا کردند که بنده ایشان را بخواهم برای معالجه به تهران و برای همین حرف‌ها بنده حاضر نشدم که ایشان بیایند.

۳ - بیانات آقای دکتر بقایی به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه.

دکتر بقایی - بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مطابق ماده ۹۰

نایب رئیس - ماده ۹۰ برای کدام قسمت؟

دکتر بقایی - برای صحبت‌هایی که شد باید جواب بدهم.

نایب رئیس - نطق قبل از دستور بود جواب ندارد.

دکتر بقایی - بنده دو کلمه بیشتر عرض ندارم.

نایب رئیس - برای جلسه بعد بگذارید.

دکتر بقایی - دو کلمه بیشتر نیست‏

نایب رئیس - بفرمایید.

دکتر بقایی - در بیاناتی که جناب آقای سعید مهدوی و جناب آقای شوشتری فرمودند سه نکته بود که دو نکته‌اش مربوط به خود بنده است یک نکته‌اش مربوط به جبهه ملی است که بنده هم عضو جبهه ملی هستم (نایب رئیس - ماده ۹۰ مربوط به مجلس است نه یک جبهه) و لازم می‌دانم جواب عرض کنم. همچنین در بیاناتی که جناب آقای دکتر راجی کردند یکی این که در اینجا صحبت از سوء استفاده و دخالت در امور از طرف وابستگان جبهه ملی می‌شود سوء استفاده و اخلال و رشوه گرفتن تعویض متمور و دخالت در امور اینها یک چیزهایی است که در عالم خارج منطبق با اشخاص می‌شود فرض کنید که می‌گوییم اصلاحات مربوط به کلی است معلوم نیست راجع به چیست ولی وقتی گفتیم باید راه‌ها اصلاح شود یک مورد پیدا می‌کند سوء استفاده یک چیز کلی نیست آقایانی که اینجا این فرمایشات را می‌کنند اگر راست می‌گویند و مؤمن به حرف‌شان هستند و مقصودشان چیز دیگر نیست باید بگویند فلان وکیل یا فلان شخص وابسته به جبهه ملی فلان کار را کرده است‏.

نایب رئیس - آقای دکتر بقایی این مربوط به ماده ۹۰ نیست راجع به خودتان اگر چیزی دارید بفرمایید

دکتر بقایی - بنده چون از وابستگان جبهه ملی و آقای دکتر مصدق هستم لازم است توضیح بدهم که آن کس که سوء استفاده می‌کند دزدی می‌کند می‌خواهد اعمال نفوذ کند آن جزء وابسته دکتر مصدق نیست آن جزو هیئت حاکمه‌ای است که هنوز تغییر نکرده است آقایان اگر راست می‌گویند باید اسم ببرند که فلانکس فلان کار را کرده اما راجع به بیاناتی که جناب آقای سعید مهدوی فرمودند باید ایشان توجه داشته باشند که بنده همان طور که گفتم خراسانی نیستم و در حدود سی سال پیش یک دفعه مشرف شدم به زیارت مشهد و بعد از آن هم سعادت این زیارت را نداشتم ولی روزنامه ناشر افکار عمومی است وقتی که یک نامه‌ها و تلگرافات زیادی می‌رسد ما مجبوریم در روزنامه منعکس کنیم بیاناتی که جناب آقای سعید مهدوی فرمودند موجب این شد که متجاوز از شصت هفتاد تلگراف اعتراض آمیز چندین نامه و بیانیه رسیده و ما مجبوریم در روزنامه منتشر کنیم البته هم منتشر می‌کنیم.

سعید مهدوی - بنده هم مجبورم اینجا جواب بدهم چون روزنامه‌نویس نیستم. ‏

دکتر بقایی - به من جواب بدهید چون روزنامه ناشر افکار عمومی است و ما هم مدت‌ها تأمل کردیم راجع به این موضوع چون از خراسان نامه‌های متعددی رسیده است دردفتر روزنامه تشریف بیاروید ببینید (مهدوی – توده‌ای‌ها در آنجا زیاد هستند) توده‌ای نیستند شما می‌دانید بنده می‌دانم توده‌ای نیستند ولی مخالف با انگلیس‌ها هستند (عماد تربتی - آقا نگذارید اهانت به یک مقام روحانی بکند) (سعید مهدوی - هنوز توماس به خراسان نرفته است) خوب برود یا نرود آقای کفایی آنجا هستند (سعید مهدوی - من پرده‌ها را بالا می‌زنم من ملاقات تو را با توماس می‌گویم) بزنید من از خدا می‌خواهم. ‏

سعید مهدوی – ملاقات‌تان را با توماس تعریف کنید.

دکتر بقایی - شما تعریف کنید اما راجع به این که جناب آقای شوشتری راجع به خواندن آن نامه‌ها گله کردید که پایه‌ای گذاشته نشود در آتیه اولاً بنده پایه‌ای نگذاشتم این پایه از سابق بوده است آقایان به این ترتیب مطالب اظهار می‌نمودند و ثانیاً پریروز صبح وقتی این نامه به بنده رسید فرصت این که بیایم به عنوان قبل از دستور اجازه نطق بگیرم نداشتم زیرا در یک حالتی بودم که می‌خواستم آن عرایض را بکنم.

۴ - طرح ۵ فقره سؤال از طرف آقایان پیراسته و شوشتری و حائری‌زاده و ناظرزاده.

نایب رئیس - دستور امروز سؤالات است ولی یک موضوع را جناب آقای دکتر بقایی باید توجه بفرمایند که اساس مشروطیت ایران مرهون به آیت‌الله خراسانی است (صحیح است) و آیت‌الله خراسانی هم مورد احترام ملت ایران و به خصوص اهالی خراسان می‌باشد.

دکتر بقایی - مرحوم آقای آیت‌الله خراسانی مورد احترام هستند ولی قضیه پسر نوح با بدان بنشست است‏

تربتی - هیچ کس حق ندارد به مقام مذهبی اهانتی بکند آن مقام مقدس است‏

سعید مهدوی - قباحت دارد آقای دکتر بقایی‏

نایب رئیس - آقای پیراسته‏

پیراسته - بالغ بر یک سال و نیم است که بنده از آقای وزیر دادگستری سؤالی کرده‌ام و چندین مرتبه هم تذکر داده‌ام ولی از لحاظ تغییر دولت‌ها و تغییر وزرای دادگستری طرح سؤالات بنده به تعویق افتاده و جوابی هم نداده‌اند خود بنده هم تصدیق می‌کنم که اگر این سؤال را از یک قاضی می‌کردم که جواب نداشت عرض کنم که سؤال اول بنده این بود (جمال امامی - فرمودید یک سال و نیم است) نه خیر یک سال است عرض کنم سؤال اول بنده از جناب آقای وزیر دادگستری این است شما که معتقدید بایستی یک دسته قاضی احقاق حق بکند شما که معتقدید که اگر یک کسی از دیگری ظلم دید به عدلیه مراجعه کند شما که معتقدید اگر کسی مال کسی را خورد فوراً باید متظلم برود به عدلیه شکایت کند برای اصلاح دستگاه دادگستری چه اقدامی کرده‌اید این قضیه اضافه حقوق قضات شده است مثل لوله کشی شهر تهران (فرامرزی - آنها برای خودشان درمی‌آورند غصه نخورند) جناب آقای فرامرزی عدلیه نباید مثل هفت تیر باشد هر روز دست یک نفر باشد عدلیه باید مستقل باشد و با قاضی عدلیه مثل سپور بلدیه معامله نکنند (فرامرزی - نه قاضی‌ای که با پنجاه تومان حق را از بین می‌برد این قاضی نیست) جناب آقای وزیر دادگستری شما بفرمایید اینجا توضیج بدهید برای قاضی متمرد قانون دارید یا ندارید اگر قانون دارید چرا اجرا و تعقیب نمی‌کنید و اگر قانون ندارید چرا لایحه‌اش را نمی‌آوربد شما قانون دارید می‌توانید با قانون عدلیه را اصلاح کنید و نمی‌خواهید این کار را بکنید عدلیه را می‌شود درست کرد به قول آقای فرامرزی قاضی منقلب و دزد را مجازات کنید شما اداره نظارت دارید شما دستگاه کنترل دارید جناب آقای مصطفوی رئیس اداره نظارت را که مورد اعتماد هستند مأمور کنید همین قضاتی را که می‌گویید متخلف هستند در محکمه انتظامی پیش آقای عبده یا پیش هر کسی چرا آنها را نمی‌برید آنجا محاکمه کنید با قاضی عدلیه مثل سپور بلدیه که نباید معامله کرد در هر صورت موضوع سؤال بنده این نبود بنده خواستم جواب آقای فرامرزی را بدهم موضوع سؤال بنده راجع به حقوق قضات بود بنده می‌گویم آقا یک قانونی گذشته است آقایان می‌دانند که اگر یک قاضی بر خلاف قانون عمل کرد اگر با سوء نیت باشد که مجازاتش علیحده است اگر صرفاً حکم به کسی یا شکایتی برخلاف قانون دارد مطابق قانون مجازاتش سه سال انفصال از خدمات دولتی است هست یا نیست آقای وزیر دادگستری؟ (وزیر دادگستری - بلی) این قانون مجازات عمومی است اگر باز مرتکب خلاف دیگری شد مجازات دیگری دارد اگر در قانون تصریح شده بنده در این مجلس نسبت به تمام وزرای دادگستری اعلام جرم می‌کنم برای این که مطابق قانون اشل حقوق قضات بایستی به نسبت اشل صد تومان به این قضات حقوق داد و هر پایه‌ای که می‌رود بالاتر یک چهارم اضافه می‌شود این را وزارت دارایی عمل نکرده متأسفانه بنده نمی‌دانستم که امروز سؤال من مطرح می‌شود که یادداشت تهیه کنم به طوری که اگر شما این حقوق‌ها را به اینها داده بودید رتبه ۱۱ قضایی پانصد تومان فرق حقوقش می‌شد این را عمل نکرده‌اند و وزارت دارایی برداشته جواب وزارت دادگستری را داده که آقا ما بودجه نداریم پول این فرق‌ها را نمی‌توانیم بدهیم وزارت دارایی حمام برقی برای وزیر دارایی می‌تواند درست بکند رختشوخانه نمی‌تواند درست بکند می‌تواند این پول‌ها را بدهد سازمان برنامه می‌تواند مملکت را غارت کند ولی در زمینه قاضی تفاوتش ۲۵ قران است ۲۵ قران را نمی‌توانند بدهند الان مدت‌ها است هر دولتی آمده برای عوام فریبی برای جلب توجه مردم گفته من می‌خواهم عدلیه را اصلاح کنم و حقوق قضات را زیاد کنم ولی با این دولت‌ها و این هیئت حاکمه عدلیه باید همیشه لرزان باشد قاضی باید گرسنه باشد با عدلیه باید همیشه لرزان باشد قضی باید گرسنه باشد تا عدلیه دردست‌شان باشد آقایان بنده اینجا اعلام خطر می‌کنم هر کس می‌خواهد باشد اگر شما بخواهید علیه داشته باشید و امنیت داشته باشید باید قاضی مستقل بشود بایستی آن طرحی که تهیه شده بود به تصویب برسد باید تغییر و تبدیل قضات روی اعمال نفوذ نباشد بایستی قضات دیوان کشور شورای عالی داشته باشند آنها باید تحت یک مقرراتی بتوانند قضات را تغییر بدهند اگر بنا باشد روی زنده باد و مرده باد و روی غرض شخصی به دست آدم‌های عاقل هم این کار بشود شما بدانید که به جایی نمی‌رسد

باید حتماً اگر شما می‌خواهید عدلیه اصلاح بشود با قانون باید باشد به دست فرد اگر یک فرد عادل هم باشد این عدلیه اصلاح نمی‌شود حتماً بایستی که لایحه استقلال قضات را جناب آقای وزیر دادگستری

بیاورید اگر نیاورید ما خودمان طرحی تهیه می‌کنیم و می‌دهیم و دست وزرای دادگستری را برای همیشه از قضات کوتاه می‌کنیم به هر حال آقای وزیر دادگستری بفرمایید اینجا توضیح بدهید که برای این کار حقوق قضات برای این عمل خلاف قانون که گفته است حقوق قضات اشلش صد تومان است و باید مطابق قانون برود بالا چرا آقای وزیر دادگستری که رئیس بازرسی کل کشورند دستور تعقیب آن وزرا را ندادید که این قانون را اجرا نکردند؟ چرا دستور تعقیب تمام کسانی که این نامه را نوشته‌اند پاراف کرده‌اند؟ امضا کرده‌اند نداده‌اند آقای وزیر دادگستری شما آن وقت وزیر دادگستری نبودید شما دادستان کل بودید شما قاضی عالی رتبه مملکت هستید شما باید فکر عدلیه را بکنید شما باید فکر تغییر قضات را بکنید شما باید فکر کنید که اینجا خانه شما است شما اگر حالا فکر آن قاضی عدلیه را نکنید فردا خود شما بچه‌های شما گرفتار این اوضاع می‌شوند. بفرمایید اینجا توضیح بدهید که برای وزرای مالیه متخلف چکار می‌توانید بکنید می‌خواهید باز هم این وضع ادامه پیدا کند (فرامرزی - برای تأمین حقوق مردم هم باید فکری کرد) آقا برای تأمین حقوق مردم اول باید عدلیه را اصلاح کرد.

نایب رئیس - آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری (آقای هیئت) - راجع به سؤالی که آقای پیراسته فرمودند کتباً این سؤال به بنده نرسیده بود ولی بنده اطلاع دارم که یک سال پیش از این ایشان چنین سؤالی کرده بودند و بیاناتی که اینجا فرمودند بنده قسمت اعظمش را تصدیق می‌کنم (پیراسته - کدامش را تکذیب می‌فرمایید) راجع به اشل قضات به طوری که ایشان اینجا بیان کردند یک خلاف قانونی شده است و آن هم در اثر تصمیم میلیسپو بوده است که بر خلاف قانون آمده آن ماده‌ای که گفته بود از ششصد تومان تجاوز نکند این را شامل فضات هم دانسته و حقوق قضات را از اشل که بالا رفته است در ششصد تومان متوقف کرده است بعداً ما مذاکراتی کردیم با وزارت دارایی و هم در زمان دادستانی بنده مذاکره کردم گفتم آقا این تصمیم برخلاف قانون است و برخلاف مصلحت است وزارت دارایی چون همیشه طرف مالی را در نظر می‌گیرد بهانه آورد که این تصمیم را میلیسپو گرفته میلیسپو هم دارای اختیاراتی بود و ما نمی‌توانیم برخلاف آن تصمیم عمل کنیم مگر این که وزارت دادگستری یک لایحه‌ای ببرد به مجلس و در مجلس تفسیر بشود که آن ماده قانون شامل قضات نبوده است و ما چون اساساً برای اشل قضات یک لایحه‌ای تهیه کرده بودیم که پارسال تقدیم شد به مجلس شورای ملی و همان لایحه فعلاً هست که از کمیسیون گذشته و به مجلس آمده است و بنده تقاضا کرده‌ام که در مجلس طرح بشود و در جریان بگذارند چند جلسه قبل آقای رئیس مجلس جناب آقای حکمت فرمودند که در جریان گذاشته‌ایم ولی نمی‌دانم چطور در جریان گذاشته‌اند که هنوز در مجلس طرح نشده است و اما راجع به تعقیب تخلفات مأمورین قضایی به طوری که ایشان گفتند ما یک دستگاه رسیدگی و انتظامی داریم که سابق هم در مجلس به عرض آقایان رساندم یک دستگاه رسیدگی و تحقیقات دستگاه بازرسی قضایی است که اسمش اداره نظارت است از هر قاضی وقتی یک شکایتی شد وزیر وقت باید بفرستد آن را به اداره نظارت و یک بازرس قضایی رسیدگی کند به آن شکایت وقتی که وارد دید یا ندید نظر مثبت یا منفی خود را به رئیس اداره نظارت گزارش بدهد رئیس اداره نظارت اگر با آن مخالف شد به دادستان کل مراجعه می‌کند برای حل اختلاف و وقتی که موافق شد در صورت وجود ایراد می‌رود به دادگاه انتظامی و دادگاه انتظامی ما در کشور ایران می‌توانم عرض کنم که یگانه دادگاهی است که تا حال به وظیفه خودش کاملاً عمل کرده و هیچ گونه ملاحظه و رفاقتی به خرج نداده است هر قاضی را متخلف دیده است به تناسب تخلف او مجازات معین کرده است چندین نفر از قضات اصلاً از دایره قضایی خارج شده‌اند یعنی رتبه قضایی آنها را گرفته‌اند همین پارسال هم اینجا بنده چندین دفعه عرض کردم پس در تعقیب مأمورین قضایی هیچ گونه تسامحی نیست خصوصاً بنده که پارسال سه ماه متصدی بودم و حالا هم چندین نفر را به اداره نظارت و دادگاه فرستادم و اما راجع به استقلال قضات این را متأسفانه بنده صراحه عرض می‌کنم که در این کشور از مدت‌های پیش این اصل از میان رفته و سبب این که این اصل از میان رفته غالباً وزرای وقت بوده‌اند (صحیح است) و در آن جلسه هم بنده عرض کردم که خرابی دستگاه قضایی ما نود درصدش مربوط به وزرای دادگستری بوده است چون اینها دخالت کرده‌اند در کار، شل کن سفت کن بوده‌اند خصوصاً در امور قضایی و در اثر این دخالت‌ها یک قسمت از مأمورین قضایی هم باید اقرار کنم که وجدان‌شان خراب شده و تحت تأثیر واقع می‌شود نه تنها تحت تأثیر وزیر حالا وزیر کم‌تر مؤثر است بلکه تحت تأثیر عوامل خارجی واقع می‌شوند از فلان دسته می‌ترسند از فلان مقام ملاحظه می‌کنند چون مقام‌شان ثابت نیست متزلزل است (شوشتری - گناه کلاس قضایی است) این است که یک لایحه‌ای برای تصفیه قضات و بعد تأمین استقلال تهیه کرده‌ایم (صحیح است) تصفیه و بعد تأمین استقلال یک لایحه‌ای ما پارسال تهیه کردیم دادیم به مجلس (کشاورز صدر - یک مقدارش تصویب شده) و حالا در مجلس سنا هم یک طرحی آقایان سناتورها تهیه کرده‌اند داده‌اند حالا این قسمت را بنده تعقیب می‌کنم و باید هم آقایان نمایندگان واقعاً مورد توجه قرار بدهند که این مطلب زود بگذرد و در آن لایحه هم موادی هست برای تصفیه قضات و اختیار تصفیه هم با وزیر نیست و نباید هم با وزیر باشد باید با یک هیئت عالی قضایی باشد که آنها بیشتر واردند و مقام آنها هم ثابت‌تر است باید با دست آنها موضوع‏

تصفیه انجام بشود مثل دادگاه‌های انتظامی و رؤسای دیوان کشور و بعد از آن باید طوری بشود که اختیار نقل و انتقال و انتظار خدمت آنها از وزرای وقت گرفته شود (پیراسته - انتظار خدمت را نفرمایید آن برخلاف قانون اساسی است) مسئله انتظار خدمت را اگر خاطرتان باشد من وقتی که در دیوان کشور بودم رأی دادیم و الغا کردیم حکم وزیر وقت را که نسبت به بعضی از قضات صادر کرد بود حالا دیگر وزرای وقت این کار را نسبت به حکام محاکم نمی‌کنند نسبت به مأمورین دادسرا و دادستان و دادیاران اعمال می‌کنند ولی نسبت به قضات یک حیله شرعی به کار می‌برند (شوشتری - حیله شرعی هم بفرمایید) نمی‌آیند یک قاضی را منتظر خدمتش بکنند منتقلش می‌کنند به نقاط بد آب و هوا به بندر عباس به بوشهر یا فلانجا و می‌دانند که این قاضی آنجا نمی‌رود وقتی که نرفت قطعاً منتظر خدمتش می‌کنند بنابراین باید این اختیارات را هم از وزرای وقت گرفت و داد به آن هیئت عالی قضایی که مصون از تأثیر باشد و اگر موفق شدیم بنده برای خودم در این امر وزارت نمی‌دانم که موفق بشوم به حصول این نتیجه لکن از آقایان استدعا می‌کنم که اگر علاقمندند به اصلاح دادگستری، واقعاً علاقمندند تصور می‌کنم اگر مجلس بخواهد این لایحه را که تصفیه و بعد تثبیت قضات باشد زودتر بگذرانند.

یک نفر از نمایندگان - آقای وزیر دادگستری؟ تصفیه را وزیر دادگستری نباید بکند.

وزیر دادگستری - تصور می‌کنم راجع به بیانات آقای پیراسته این جواب‌های من کافی بود دو نفر دیگر از آقایان هم از من سؤال‌هایی کرده‌اند؟ آقای حاذقی یکی هم آقای صفایی جواب آنها هم حاضر است. ‏

پیراسته - بنده مختصر تذکری دارم.

نایب رئیس - بفرمایید

پیراسته - عرض کنم بنده از جناب آقای هیئت نه از جناب آقای وزیر دادگستری کمال تشکر را دارم که با کمال صراحت اقرار و اعتراف فرمودند که وزاری مالیه بر خلاف قانون هست من هم که آقای هیئت هستم من هم که دادستان کل بودم اقرار می‌کنم که اینها برخلاف قانون عمل کرده‌اند معهذا بنده سؤالم این است که جناب آقای دادستان کل کشور چرا اینها را تعقیب نمی‌فرمایید و اما راجع به این که می‌فرمایند که میلیسپو یک حرفی زده میلیسپو از حرف‌هایی که زده بود معلوم نبود یک هزارم آن به نفع ایران باشد آنهایی که به نفع ایران بود از بین بردند این یکی را چرا نمی‌برند اما این که راجع به استقلال قضات فرمودید بنده در هر صورت از جناب آقای وزیر دادگستری استدعا دارم الان که جناب آقای دادستان کل در دولت تشریف دارند این مسأله را در دولتی که همه‌اش از خودشان است حل بکنند که محتاج به اعلام جرم نباشد و الّا بنده اعلام جرم خواهم کرد راجع به این که فرمودید آقایان وزرای دادگستری بعد از رأی دیوان کشور حقه‌ای به کار می‌برند یک حیله شرعی به کار می‌برند این عمل خلاف قانون است تفسیری هم که کرده‌اند از اصل ۸۱ و ۸۲ آن هم خلاف قانون است همین تفسیر هم اجازه انتقال قضات را نداده جنابعالی وزیر دادگستری هستید پشت تریبون می‌فرمایید که یک وزیر حیله‌گر می‌خواسته است یک قاضی را منتظر خدمت بکند چون قانون جلوش را گرفته است برای این که منتظر خدمتش بکند این را می‌فرستد به بندرعباس و چون او نمی‌رود بعد منتظر خدمتش می‌کند آقایان وجداناً از شما می‌پرسم این جرم است یا نه؟ این سوء استفاده از قانون است است یا نه؟ (امینی - اگر قاضی خلاف کرد چه باید بکند ایشان؟) آقا محکمه انتظامی هست عرض کردم توضیح دادم ممکن است قاضی بد باشد و یا خوب باشد، اگر بد باشد این که راه اصلاح نیست این پس فردا باز بر می‌گردد می‌آید این را باید بفرستید به محکمه انتظامی آقایان وزیر دادگستری اینجا فرمودند و بنده اتخاذ سند می‌کنم گفتند که محکمه انتظامی ما قوی است و اداره نظارت هم دستگاه مجهزی است وقتی شما یک محکمه قوی و یک دستگاه مجهز دارید چرا با قاضی عدلیه مثل سپور بلدیه رفتار می‌کنید حالا که این کار را کرده‌اند چرا جنابعالی نمی‌خواهید جلوش را بگیرید من عدلیه‌چی

هستم و احترام و حیثیت عدلیه را باید حفظ کنم (فرامرزی - ملت باید حفظ کند نه عدلیه‌چی‌ها) من نمی‌خواهم بگویم به قضات چه گفته‌اند من اطلاع دارم که چه گفته‌اند آقایان من می‌گویم اگر ملت بخواهد امنیت داشته باشد (فرامرزی - باید عدلیه را ملت اصلاح بکند باید عدلیه را درست بکند) خیلی خوب شما بفرمایید اصلاح بکنید شما که اکثریت هستید شما که مجلسید پس چرا نمی‌توانید برای این کار قانون هست مطابق قانون می‌شود یا نه؟ چه راهی برای اصلاح این کار دارید هر روز یک قاضی را مثل سپور عوض می‌کنند آقایان عدلیه به دست فرد اصلاح نمی‌شود هر کس می‌خواهد باشد اگر چه عادل باشد.

نایب رئیس - آقای پیراسته شما یک سؤالی کرده بودید هم از وزیر دارایی و هم از وزیر دادگستری‏

پیراسته - آقای وزیر دارایی که نیستند شش تا هم معاون دارند باز تشریف نمی‌آورند

نایب رئیس - آقای فروزان معاون وزارت دارایی حضور دارند

پیراسته - بنده توضیحاتم همین بود حالا ایشان جواب بدهند

نایب رئیس - آقای معاون وزارت دارایی.

معاون وزارت دارایی - اگر این سؤال از وزارت دارایی هم شده است بنده نمی‌دانم، اطلاع هم ندارم و اگر لازم است که جواب داده شود در جلسه آینده تحقیق می‌کنم و جواب عرض می‌کنم ولی از موقع استفاده می‌کنم چندین سؤال شده است اگر آقایان اجازه بفرمایند جواب می‌دهم.

نایب رئیس - سؤالات به ترتیب اینجا طرح خواهد شد پس از طرح اگر مربوط به شما باشد تشریف می‌آورید جواب می‌دهید آقای شوشتری بفرمایید.

شوشتری - بیش از یک سال است سؤالی کرده‌ام که فعلاً متوجه به وزارت دادگستری است و سؤالم هم از همین نقطه‌نظر به وزارت دادگستری فرستاده شده است که مأمورین ثبت در این امر فوق‌العاده مهم به عقیده من مداخله داشته‌اند سؤال من با این که یک سال است از تاریخ آن گذشته ولی همین امروز که گفتند سؤال مطرح می‌شود یادم آمد که سؤالی کرده‌ام راجع به چیز بوده است عرض کنم از زیر سوهانک تا زیر پل کن تا پشت یاخچی‌آباد و نازی‌آباد و از قسمت جنوب غربی تهران هاشم‌آباد مرحوم عضدالملک تقریباً سی کیلومتر طول و نزدیک به سی کیلومتر عرض این اراضی واقعه در این قسمت نصفش را شهر تهران و شمیرانات و قرا تشکیل می‌دهد نصف دیگرش علی‌الظاهر به صورت اراضی بایر در آمده بود.

نایب رئیس - تأمل بفرمایید اکثریت نیست، اگر آقایان حفظ مقررات را نمی‌کنند ما هم الزامی نداریم برای اداره مجلس (اندکی بعد اکثریت شد) بفرمایید.

شوشتری - این تقریباً قریب نهصد کیلومتری مربع می‌شود این اراضی بیش از ۳۵۰ و ۴۵۰ و پانصد کیلومتر مرتع شهر تهران و اطرافش را تشکیل می‌دهد چون حسابش را که چندی قبل در وزارت کشور با حضور آقای فریدونی کردیم در حدود دویست و چند کیلومتر مربع شهر تهران و حومه‌اش است و همین طور هم شمیرانات و قسمت‌های دیگر قریب چهارصد میلیون ذرع زمین کم‌تر یا بیشتر البته من حساب نکرده‌ام این اراضی را به عنوان مباحات و به عنوان تحجیر عده‌ای آمده‌اند روی اسناد مبادله شده قبل با هم ساخته‌اند و برده‌اند فرض کنیم این اراضی متری یک تومان قیمتش باشد چهارصد میلیون تومان می‌شود اگر متری سه تومان باشد یک میلیارد و دویست میلیون تومان می‌شود به این اراضی به عقیده من جناب آقای وزیر دادگستری عنوان اباحه و مباحات شرعاً و قانوناً درباره این اراضی اطلاق نمی‌شود چرا؟ از نظر علمی و فقهی به شما عرض می‌کنم و از نظر سند و تاریخ اسنادش را در دست‌تان می‌گذارم آن وقت می‌بینید که قیمت این اراضی سرمایه هنگفتی را تشکیل می‌داد که تهران را لوله کشی‌اش را درست می‌کرد نه لوله کشی به کیفیت فعلی لوله‌کشی‌اش را درست می‌کرد برقش را درست می‌کرد همه اصلاحاتش را درست می‌کرد به لوطی بازی و نیرنگ و حقه‌بازی این اراضی را برده‌اند جناب آقای هیئت این اسناد دولتی است مرحوم حاجی میرزا آقاسی رحمت‌الله علیه که حالا باز مورد استهزا و مسخره روزنامه‌ها قرار می‌گیرد قریب هفت هزار قریه در ایران آباد کرده که طبق سند رسمی به ولیعهد زمان ناصرالدین میرزا که مرحوم ناصرالدین شاه است هبه کرده است بخشیده است سند آن موجود است مرحوم حاجی میرزا آقاسی این کار را کرده است شما که می‌دانید آب را قیمت نمی‌گذارند قیمت مربوط به مجری‌المیاه است ولی دولت که متصرف است به این اراضی و کیفیات تا می‌آید راجع به رودخانه کرج فکری می‌کند یک مجرایی می‌سازد که این مجرا بالای تهران پشت عباس‌آباد به بالا هنوز قسمت‌هایی از آن باقی است آنجا طبق سندی که در منزل جد بنده و جد همین آقای میرزا سیدعلی بهبهانی مرحوم آقای سید اسماعیل و مرحوم آقای میرزا مسیح موجود بود و تقدیم شده است به مرحوم رضا شاه و مرحوم رضا شاه هم روی آن سند آب کرج را آورده است به تهران تصور نفرمایید که آن آب عصبی بوده است ۹ سنگ آب در سند قید شده حالا آن سنگ ۲۴ زوجی است یا ۲۰ زوجی یا ۱۶ زوجی ما حد معتدل ۲۰ زوجی را می‌گیریم حقابه می‌دهند به تهران این اراضی زیر جوی آب بوده است بعد مرحوم میرزا یوسف مستوفی‌الممالک در زمان خودش آن هم می‌آید یک مجرایی می‌سازد او هم دو سنگ به تهران حقابه می‌دهد مجموعاً تهران حقابه می‌گیرد از آب رودخانه کرج ۱۱ سنگ یا ۲۰ زوجی یا ۲۴ زوجی این اراضی که زیر این جوی است تمام متعلق به دولت است این اراضی با فرض این که متعلق به دولت نباشد قباله معاملات این املاک همه در محاضر شرع محاضری که ۷۰ سال ۶۰ سال پیش موجود بوده است آنهایی که ثبت داشته‌اند معلوم است مرحوم ناصرالدین شاه به پنج نفر هر یک پنجاه هزار ذرع به آقای مخبرالسلطنه به مرحوم محتشم‌السلطنه به صنیع‌الدوله به محمدحسن خان و اعتمادالسلطنه داده است که در ملفوف فرمانی که بعد در منزل مرحوم بهبهانی گرفته می‌شود از مظفرالدین شاه راجع به سالارالدوله استثنا می‌کنند حدود را که اراضی عشرت‌آباد را معین می‌کند می‌نویسند به استثنای آن پنج قطعه‌ای که اعلیحضرت شاه شهید به آن پنج نفر واگذار نموده پس تصرف دولت زیر جوی آب بوده است و این مسلم می‌باشد چیزی که باید ملاک قرار گیرد شرعاً و قانوناً حفظ اسناد مردم است مأمورین ثبت چه کار کرده‌اند؟ حاجی ربابه درست کرده‌اند شمس جلالی درست کرده‌اند حالا می‌گویند بنشینیم و رأی بدهیم و پول ملت و بیت‌المال را بدهیم به اینها احلالله البیع و حرم‌الربوا البته بنده که چنین رأیی نخواهم داد انشاءالله هیچ وقت رأی به ربا خوار نخواهم داد امیدوارم زنده نباشم (انشاءالله) و رأی بدهم رأی نمی‌دهم ولی زنده‌ام بل احیا هم عندالله یرزقون هر گز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام خدمتگزار (احسنت)

عرض کنم جناب آقای هیئت شما مرا می‌شناسید و من‏ شما را می‌شناسم حقیقت و ماهیت مرا می‌دانید خدا را شاهد می‌گیرم بدون هیچ غرض و مرضی می‌گویم به چه مجوزی فلان لوطی فلان اوباش بیاید و برود روی سند مجمولی با مأمورین ثبتی بسازد و به اسم داودیه ۱۱ ملیون ذرع زمین را یکی ببرد آن وقت این آقای وارسته است می‌دانند پریروز من آمدم بعد از یک عمر هزار متر زمین خواستم به من ندادند آن وقت جعل سند کرده‌اند که شوشتری زمین گرفته است شکایت کردم الان در دست دارایی است من زمین نخواستم من زمین نمی‌گیرم ولی به چه مجوز قانونی فلان آقای مبشر یا فلانکس که هیچ سند ندارد برود هشت صد هزار متر دو میلیون متر سه میلیون متر این اراضی را ببرد آن وقت تمام کارمندان هی شکایت می‌کنند به وزیر کشور به وزیر خارجه به دولت و مرتب فلان پیشخدمت بیاید التماس بکند که شما را به خدا ۲۵۰ متر زمین به من بدهید خواهش می‌کنم به من جواب بدهید برای برگرداندن این اسناد و برگرداندن این اراضی چه فکری کرده‌اید؟ همان طور که در جواب آقای پیراسته فرمودید در اینجا هم یک عده قاضی متشرع و مطلع باید بنشینند و به سوابق اسناد مبادله شده این اراضی رسیدگی بکنند آنچه را که مشخص شد چون ما که نمی‌خواهیم پایه ثبت اسناد متزلزل شود با تمام اعتراضاتی که کردم بنده می‌گویم متخلفین را باید تعقیب کنند بنده معتقدم که اساس وزارت دادگستری و اساس ثبت اسناد را باید حفظ کرد و درستش کرد و عیبش را باید رفع نمود کما این که در مورد برنامه هم عقیده‌ام این است عیبش را باید رفع کرد جناب آقای وزیر دادگستری به بنده بفرمایید بنده را قانع کنید که جریان این اراضی چه بوده است و نظر شما چیست و چه لایحه‌ای شما می‌آورید و یا ما خودمان طرحی بیاوریم این عرایض بنده بود (احسنت)

نایب رئیس - آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری - این سؤال آقای شوشتری به بنده نرسیده است ولی به خاطر دارم که پارسال یک همچو سؤالی کرده بودند و چنین به نظرم می‌آید که در این موضوع ولی نه در جواب سؤال ایشان بنده یک بیاناتی کردم و حالا هم اگر چه شاید وقت مجلس مقتضی نباشد به طور اختصار یک عرایضی می‌کنم اراضی اطراف تهران دو قسم است چون بنده سابقه دارم به این موضوع لذا حاضرم که جواب عرض کنم این اراضی دو قسم است یک قسمتش راجع به آن دهاتی است که آن دهات اراضی معموره دارد و اراضی دارد که کشت و زرع شده است و اراضی بایر هم دارد (صحیح است) وی یک قسمتی هست به طوری که ایشان فرمودند بایر است یعنی به اصطلاح فقه و قانون اراضی موات است برای اراضی موات دو حکم است یکی اولویت است که با تحجیر حاصل می‌شود یکی مالکیت است که با احیا و عمران حاصل می‌شود تنها تحجیر کافی نیست تقریباً قبل از تصدی بنده به دادستانی آمده‌اند یک قسمت مهم که شاید چندین میلیون متر زمین باشد تقاضای ثبت کرده بودند و چون بلامعارض هم بوده یا این که یک معارض ساختگی بعضی‌ها خودشان درست کرده بودند و اعتراض هم داده و رفته بودند در اثر ثباتی از محکمه هم حکم صادر کرده بودند سند مالکیت صادر شده بود یمین و یسار جاده پهلوی قسمت مهم اراضیش از این قبیل بوده که چندین نفر سند مالکیت

صادر کردند مفت و مجانی برای خودشان و بعد هم به قیمت‌های گزافی فروختند تا این که بنده دادستان کل شدم یک روز در یک روزنامه‌ای که خط قرمز کشیده و برای من فرستاده بودند نوشته بود که نعمان کلیمی یک میلیون و هفتصد هزار متر زمین در بیرون دروازه شمیران تقاضای ثبت کرده و این روزها سند مالکیتش صادر می‌شود بنده به اداره ثبت رفتم چون رئیس شورای عالی ثبت بودم موضوع را سؤال کردم رئیس ثبت گفت بله مدتی است این تقاضا را کرده و یک معترض هم داشته که با آن هم صلح کرده است و جریانش تمام شد ولی من از صدور سند مالکیتش خودداری کرده‌ام ولی چند روز قبل رفته و شکایتی به نخست‌وزیری کرده و نخست‌وزیری در حاشیه کاغذش نوشته‌اند در صورتی که جریان قانونیش تمام شده چرا از صدور سند مالکیت خودداری می‌شود و ما ناچاریم سند مالکیت صادر کنیم گفتم پرونده را بیاورید من ببینم پرونده را گرفتم گفتم یک میلیون و هفتصد هزار متر زمین را این کلیمی به چه مناسبت مالک شده است قباله‌ای ندارد چیزی ندارد به چه ترتیب مالک است گفتم برویم این اراضی را ببینیم رفتیم اراضی را دیدیم اینها اراضی مواتی است این آمده به عنوان تعجیر ۱۰ متر چینه یک متری گذاشته است صد متر رد شده باز یک چینه‌ای گذاشته ولی در اراضی هیچ اثر احیا و عمران نیست بنده چون آشنا به فقه بودم گفتم این اراضی موات است با این شکل نمی‌شود مالک و متصرف شد تقاضای ثبت را هم باید از مالک متصرف پذیرفت (محمدعلی مسعودی - جوادی را هم بفرمایید که در ابطال این سند مجمول چقدر کوشش کرد) این هم درست است این تقاضای ثبت را ما ابطال کردیم بعد یک خانمی بود چهار میلیون متر زمین را تقاضای ثبت کرده بود آن هم مستندش یک قباله‌ای بود از سالارالدوله آن اراضی را هم رفتم دیدم که آنها هم احیا نشده و موات است فقط در ۱۰ ۱۵ هزار متر آنجا از این زمین‌ها در کنار جاده ساخته شده بود به استثنای آن ۱۰ ۱۵ هزار متر تمام آن چهار میلیون متر را ابطال کردم بعد یکی دو نفر دیگر هم اسمش را آقای شوشتری بردند که نسبت به ۲۰۰ ۳۰۰ هزار مترش سند مالکیت صادر کرده بود ولی یک قسمتش باقی مانده بود و سند مالکیتش صادر نشده بود که آن راهم ابطال کردم بعد ما اعلان کردیم که هر کسی از این اراضی آباد کند مطابق مواد قانون مدتی چون آنجا برای آبادی املاک ذکر شده است یا باید خانه بسازد یا بایستی آب در بیاورد و زراعت کند یا مشجر کند هر کسی این کارها کرد پس از آن که تمام آن زمین معمر شد می‌تواند تقاضای ثبت آن زمین را بکند یک عده‌ای اشخاص رفته‌اند ساخته‌اند و میزانی هم معین کرده‌اند در حدود پانصد متر برای خانه‌ها و در حدود ۲۰۰ ۳۰۰ نفر از فقرا رفته‌اند آنجا خانه ساخته‌اند و ما گفتیم تقاضای ثبت یک یک آنها را قبول‏ کنند

تا اخیراً یک لایحه قانونی برای این اراضی موات تنظیم و به مجلس داده شد یعنی آن وقت تنظیم کرده بودیم بعد از من آقای بوذری داده است حالا آن قسمتی که سند مالکیت صادر شده است راجع به آن زمینی که سند صادر شده نمی‌توان کاری کرد و اقدامی نمود اما راجع به مأموریتی که تبانی کرده‌اند استفاده‌هایی کرده‌اند اگر جرم‌شان هم مشمول مرور زمان شده باشد خودشان صلاحیت ندارند در اداره ثبت بمانند باید رسیدگی و تحقیق بشود لکن نسبت به آن اراضی که سند مالکیت صادر نشده آن را یا باید مطابق مواد قانون مدنی یا مطابق این لایحه قانونی که به مجلس تقدیم شده عمل و رفتار شود.

نایب رئیس - آقای شوشتری‏

شوشتری - با تصدیقی که جناب آقای وزیر دادگستری حضرت آقای هیئت فرمودند که مؤید عرایض بنده است ولی بعضی از فرمایشات ایشان را ناچارم که من باب تذکر جواب عرض کنم که این را ما می‌خواهیم ملاک قرار دهیم اراضی موات آقای امیرتیمور کلالی اینجا نشسته‌اند خودشان مالک هستند آقای فرشی که اینجا نشسته‌اند از همه مالک‌تر هستند ممکن است یک مالکی دهستانی را معامله کرده باشد این دهستان مقداریش آباد است مقدارش آیش است مقداری چون دستش نرسیده به نحوه ظهور به صورت بایر است ولی بایر نیست (یک نفر از نمایندگان - به صورت موات نیست) (یک نفر از نمایندگان - موات غیر از اینها است) موات نیست اراضی را عرض کردم نمی‌توانیم موات فرض کنیم و اما این که فرمودند که تا سه تا چهار تا سند مربوط به کی و به کی ابطال شده است به عقیده من این نظر اگر هم صحیح باشد نسبت به افراد. نظر صحیح باید به طور تعمیم باشد اگر به طور تعمیم شد هیچ عکس‌العملی نمی‌دهد و گرنه می‌آیند می‌گویند بنده خودم را می‌گویم با مراجعه به سوابق برای داودیه چرا یازده میلیون ذرع زمین قائل شدید دیگر این که ما نمی‌توانیم بگوییم که بنا کرده است خرج کرده است من که عرض کردم ما نمی‌خواهیم بگوییم کسی که بنا کرده بیرون شود ما می‌گوییم هیچ مانعی ندارد این اسناد مزوره که پایه صدور سند ثبت بود این اسناد تزویر و خدعه را یک هیئتی بنشینند در این کار رسیدگی و تجدیدنظر بکنند و لو این که ساخته‌اند متری دو تومان بدهند به دولت و دولت قباله داده باشد نسبت به اراضی دیگر که فلان آقا ۵۰۰ هزارمتر گرفته یا فلان آقا سید که می‌گویند جاسوس است و نسبت می‌دهند آمده است ۷۰ هزار متر ۱۴۰ هزار متر سند گرفته است ولی بینی و بین الله علی هیئت تو را به صاحب اسمت علی ابن ابی طالب اینها مالک این زمین‌ها بودند و این سند ثبتی که به دستش داده‌اند کافی است؟ نه، نه، نه مال مملکت مال بیت‌المال مال مسلمین را به لوطی بازی به حقه بازی صاحب شده‌اند این اراضی آقا باید برگردد آن قسمتی که رویش بنا کرده به اندازه مستثنیات این که معین کرده و نسبت تعین شخصی که خانه‌اش مستثنی است بقیه‌اش را متری دو تومان ۳ تومان پنج تومان به دولت بدهند به دولت لات که می‌خواهد لوله کشی بکند جناب آقای هیئت با این توضیحات بنده قانع نشدم و باید این لایحه را بیاورید و حتماً این فکر را بکنید که هم سند ثبتی به اعتبار خودش باقی باشد و هم یک سندی از دولت بگیرد که حقیقت به عنوان نچاق از دولت بگیرد به چه مناسبت اطراف تهران باید این طوری بشود من الان بحثی با وزارت دارایی و دولت دارم مأمورینی که به شهرستان‌ها و ولایات می‌روند اینها خانه ندارند بیچاره هستند و اطراف آن شهرستان اراضی هست خود دولت باید بسازد نه مثل این خانه‌های گران قیمت که خانه را ۱۱ هزار تومان قیمت بکنند و ۲۷ هزارتومان از بیچاره سند بگیرند با ۱۴ هزار تومان تمام بشود و ۴۶ هزار تومان سند بگیرند چه مانعی دارد که این اراضی را عادلانه بین مأمورین و مردم قسمت کنند و قیمتش را هم پایین بیاورند و بگویند آقا ما ۷۰ میلیون متر زمین داریم و بین صد هزار نفر قسمت می‌کنیم و به هر نفری هزار متر می‌دهید متری دو تومان و هزار تا دو تومان می‌گیرید چرا این کار را نمی‌کنید همین کلمه‌ای که آقا اینجا فرمودید و بنده یادداشت کردم که فرمودید هر کس ساخت بنا کرد همین لوث می‌کند این قانون را لغو می‌کند یک عده از آنروز می‌روند فلان آدم سرمایه‌دار می‌رود ۸۰۰ هزار متر فلانجا می‌سازد این که نمی‌شود

نایب رئیس - آقای شوشتری این توضیح بعدی از اصل سؤال بیشتر شد آقای حائری‌زاده بفرمایید

حائری‌زاده - بنده در اوایل که آمدم به مجلس سؤالاتی از دولت‌های وقت کرده‌ام که به این دولت ارث رسیده از این سؤال‌ها مدتی گذشته و بلا جواب مانده و حالا که مراجعه می‌کردم دیدم شکایاتی است که یک سال از رویش گذشته و حالا شاید موضوعش هم از بین رفته باشد یکی راجع به محبوسین بود محبوسین از اصفهان ۴ فقره شکایت فرستاده‌اند که پهلوی بنده است و بقیه هم هر چه بوده برای دولت فرستاده‌ام از رشت یکی از اهواز یکی از قم یکی از شیراز پنج تا از یزد چهار تا از محبوسین تهران یازده تا شکایت‌هایی است که الان موجود است که تقدیم مقام ریاست می‌کنم موضوع شکایت از یک قسمت‌هایی هست که بعضی از آن شاکی‌ها ممکن است که فراری شده یعنی عده‌ای از شکایت‌ها از آن عده‌ای هست که فرارشان دادند در کابینه اسبق و رفتند که ۱۰ نفرشان از آنها هستند بقیه هم جور واجور است این شکایت از طبقات مختلف است دست چپ و راست هر دو را گرفته‌اند و یک بدبختی دیگری که در این مملکت پیدا شده است دولت‌های ما هرکس را که ناراضی از وضع حکومت آنها است و به هیچ بهانه‌ای نمی‌توانند آن را توقیف کنند یک رنگ اشتراکی بهش می‌نند می‌برند توی نظمیه حبسش می‌کنند و حالا یک فدایی هم پیدا شده اخیراً در قانون راجع به مرام اشتراکی در زمان شاه سابق که دوره قلدری و دیکتاتوری بوده است موادی گذشته من باور نمی‌کنم که در این مملکت کسانی که دارای مسلک و عقیده اشتراکی باشند از انگشتان دست متجاوز باشند (آزاده - آقا راجع به فداییان اسلام هم بفرمایید) ناراضی‌ها را به حساب آنها نگذارید در موضوعی که در بین جناب دکتر بقایی و آقای سعید مهدوی در اول مجلس صحبت بود خود بنده در خراسان بودم یک عده‌ای از افراد حزب ایران در آنجا بودند البته اینها قدری تند بودند چپ بودند ولی از در جزء از مشهد و از جای دیگر که مراجعه می‌کردند و من با آنها صحبت می‌کردم هیچ کدام از آنها را دارای مرام اشتراکی ندیدم شهربانی ما همان شهربانی قدیمی است حالا چهار نفر هم وزیرش آدم حسابی باشند آنجا نشسته باشند ولی دستگاه همان دستگاه بیست و چند سال پیش است و هیچ فرقی در اوضاع آنجا نشده است همان آش است و همان کاسه طبق اطلاعی که از زندانیان ایران به اینجانب رسیده است و همچنین مشاهداتی که در مدت اقامت خود در زندان دارم نشان می‌دهد که وضع بازداشتگاه‌های شهربانی نامطلوب و رقت بار و متأثر کننده است به طور مثال زندان موقت شهربانی تهران را در نظر بگیرید این زندان برای دویست نفر زندانی ساخته شده است در صورتی که الان در حدود هشتصد نفر زندانی دارد حالا نمی‌دانم بیشتر شده یا کم‌تر شده این سؤال مال یک سال پیش است در زمستان که فقرا برای فرار از سرما و گرسنگی به زندان پناه می‌آورند تا یک هزار و دویست نفر می‌رسد زندان‌های شهرستان‌ها هم در خانه‌های محقر بدون نور تشکیل

شده است و عده زیادی از محبوسین را در اطاق‌های نمناک محبوس کرده‌اند این وضع بهداشت کلیه زندانیان را به خطر انداخته و اغلب دچار بیماری‌های گوناگون ساخته است بهداشت زندانیان چه در مرکز و چه در شهرستان‌ها خوب نیست زندان‌ها فاقد دارو و بهداری هستند و آن طوری که لازم است به بهداشت زندانیان توجه نمی‌شود غذای زندانیان که خودم هم از نزدیک آن را چشیده‌ام نامطبوع و از مقداری آش و برنج غیر قابل هضم تشکیل می‌شود در شهرستان‌ها حتی از دادن این مختصر هم به زندانیان مضایقه می‌کنند و فقط مقداری نان و ماست در اختیار زندانیان می‌گذارند و به طوری که شنیده‌ام مأمورین زندان از دادن مقداری جیره‌هایی که شهربانی برای زندانیان در نظر گرفته‌اند خودداری می‌کنند رفتار شهربانی با زندانیان بی‌تناسب با رفتار دوستاقبان‌های دوره محمدعلی شاه با دوستاقبان نیست درست بند زدن پای بند فحش‌های رکیک از تنبیه‌های متداول زندانبانان است و حتی بعضی اوقات دیده شده است که بعضی از زندانیان را به قصد کشت کتک زده‌اند چند روز پیش که در رشت چند نفر را گرفته بودند حالا به چه جرم و اتهامی من نفهمیدم فامیل آنها تلگرافاً و کتباً در روزنامه شکایت کرده بودند من خیال می‌کنم تلگراف و شکایت آنها را تقدیم وزارت کشور و دادگستری نموده‌ام اشخاصی که زندانی بودند مخصوصاً شکایت‏ می‌کنند از مظالم مأمورین مخصوصاً از شخصی به نام خلیقی که نمی‌دانم اسم و رتبه‌اش چیست

خیلی با زندانیان با رذالت عمل می‌کند در این دستگاه باید دقت بشود و به کلی عوض بشوند و الّا اگر این دستگاه کثیف پیش را داشته باشیم یک رجال صحیحی به نام وزیر که نشسته‌اند چشم و گوش‌شان را ببندند شایسته نیست و مردم باز با همان بدبختی باشند این شایسته نیست در قانون کیفری پیش‌بینی شده است هرگاه محبوس بیمار گردد و بقای او در محبس خطرات جانی داشته باشد او را طبق موازین قانون با قید کفیل آزاد می‌نمایند تا اگر بهبودی یافت دوباره مدتی زندانی خود را در محبس بگذراند با این که این قانون درباره زندانیان غیر سیاسی و چند نفر از مختلسین اجرا می‌شود بنده اطلاع دارم محبوسینی هستند که مبتلا به صرع می‌باشند یا مسلولند و در محبس هستند و دیگران را آلوده می‌کنند و دولت وسائلی برای این که ترتیب اصلاح این کار را بدهد ندارد باید بیشتر مراقبت بشود جدیت بشود وسائلی تهیه شود حتی در آیین‌نامه زندان به عقیده بنده باید تجدیدنظر بشود آن اشخاصی که محکوم به اعمال شاقه هستند حبس طولانی دارند یا حبس ابد هستند چه مانعی دارد که با فامیل‌شان بروند در یکی از جزایر کار بکنند حقوق و مواجب هم بگیرند وقتی که دارای سرمایه شدند و مدت حبس آنها منقضی شد دارای سرمایه شده باشد دیگر چاقوکشی و جنایت نکنند و از این محبس بروند بیرون در همه جای دنیا سابقه دارد این محتاج قانون نیست در آیین‌نامه ممکن است اینها طبقه‌بندی بشوند و این طبقه را بفرستند به جزیره قشم و جزایری که در خلیج داریم برای استخراج خاک سرخ برای استخراج نمک و اجرتی را که باید به عمله‌جات آنجا بدهند و عمله‌ها راضی نمی‌شوند به آنجا بروند به اینها بدهند که عایله‌شان در آسایش باشند و فاسد نشوند و پس از انقضای مدت حبس هم دارای سرمایه‌ای شده باشند مثل همین سرمایه‌دارهای امریکایی که می‌بینید همین دربدرهایی هستند که فرستاده‌اند آنجا کسب کرده‌اند سرمایه‌دار شده‌اند متمول شده‌اند بچه‌هایشان دارای علم و فرهنگ شده‌اند در دنیا خودنمایی می‌کنند، چه ضرر دارد که این افراد را از این زاغه‌ها از این کثافت بیرون بیاوریم بفرستیم در یک نقاطی هم کار بکنند و هم از جامعه دور باشند که فسادشان به جامعه سرایت نکند. در خاتمه مدت حبس‌شان سرمایه‌دار هم شده‌اند و از شرارتشان دست بکشند و بروند دنبال کار و زندگیشان یک طبقه محبوسین سیاسی هستند چون هر کسی را که ناراضی از دستگاه هست به عنوان این که تو اشتراکی هستی تو فلان هستی تو توده‌ای هستی حبسش می‌کنند این طبقه اختلاف فکری دارند با طبقه هیئت حاکمه. اینها معنی ندارد که ببرندشان در یک زاغه‌هایی بین آنها دکتر هست مهندس هست، نقاش هست، معلم هست همه طبقه‌ای هست، اینها را ممکن است از این محیطی که فرض می‌کنند که مضر باشند اینها از این محیط تماسشان را قطع کنند. جندق بیابانک طبس نقاطی هست در آن مملکت که اینها را کوچ‌شان بدهند بروند در آنجا و زندگانی‌شان را در آنجا تأمین بکنند تا مردم محل آنجا از بهداشت‌شان استفاده بکنند، از فرهنگشان استفاده بکنند و این وضعی که عادت شده است در چهل سال که مردم را در یک محل‌های در گور تاریکی به عنوان محبس بگذارند این وضع باید یک روزی خاتمه داده شود.

نایب رئیس - تأمل بفرمایید عده کافی نیست آقا هم بیش از یک ربع صحبت کردند (چند لحظه بعد اکثریت حاضر شد) مطابق بند ۴ ماده ۸۹ سؤال فقط یک ربع وقت معین شده.

حائری‌زاده - مقام ریاست تذکر دادند که وقت من گذشته من هیچ وقت عملی که مخالف مقررات باشد انجام نخواهم داد و این شکایت را هم من فرصت خواندنش را با این تنگی وقت ندارم اینها را تقدیم مقام ریاست می‌کنم که آقایان بعد توجه خواهند فرمود مال یک سال پیش به این طرف است بعضی‌ها مال یک سال پیش است.

نایب رئیس - آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری - این بیانات آقای حائری‌زاده راجع به وضع فلاکت بار زندانی‌ها کاملاً مورد تصدیق است و ما خودمان در آن اوایل ایام تصدی جناب آقای دکتر مصدق به اتفاق ایشان رفتیم زندان مرکزی را مشاهده کردیم که واقعاً رقت آور بود تقصیر شهربانی هم نبود، زیرا یک عده زیادی محکوم شده‌اند اینها باید در زندان باشند و یک عده‌ای به موجب قرار بازپرس بازداشت شده‌اند باید آنها را در زندان بگذارند و این زندان گنجایش ندارد، زندانی که باید ۲۰۰ نفر در آنجا باشد ۷۰۰، ۸۰۰ نفر بودند و مال زندان قصر هم ۳ چهار برابر ظرفیت خودش هستند. یک لایحه‌ای تقدیم مجلس شورای ملی با قید یک فوریت و آن لایحه متضمن این بود که اولاً محکومین جنحه که سابقه‌دار نیستند و به موجب قانون خود دادگاه می‌توانست مجازات اینها را تعلیق بکند و نشده بود گفتیم که اینها را با قانون تطبیق کنند که تعلیق بشوند که اگر در آتیه دو مرتبه کاری کردند و مرتکب جرمی شدند دو مرتبه این مجازات در باره آنها اجرا شود دوم این بود که در ده استان ده زندان ساخته شود به تناسب انواع محکومیت چون در زندان‌های ما هم رعایت نشده این لایحه را با قید یک فوریت به مجلس تقدیم کردیم و می‌بایستی که در مجلس اولی راجع به فورتیش رأی بگیرند و بعد به کمیسیون برود و تا حال همین طور در مجلس بلاتکلیف مانده است و من تقاضا می‌کنم از مقام ریاست که این لایحه را طرح بکنند اول راجع به فوریتش رأی بگیرند اگر رأی دادند به کمیسیون برود برای یک شور و اگر فوریتش را هم رد کردند، مطابق مقررات عمل شود و این طور بلاتکلیف نماند و این یک قدم مهمی است برای اصلاح زندان‌ها که هم کم می‌شود و هم یک زندان‌هایی ساخته می‌شود که آن وقت ظرفیت آنها کافی باشد برای محکومین.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده - من اطمینان دارم جناب آقای هیئت خودشان هم مدتی در محبس بودند ولی آن محبسی که ایشان بودند با این محبس یک قدری فرق داشته است (وزیر دادگستری - چند روزش از این هم شدیدتر بود) و این شکایاتی را که من تقدیم مقام ریاست کردم بیشتر مربوط به محبوسین قشونی است. من معتقدم اگر صلاح می‌دانند یک کمیسیونی با حضور نماینده وزارت جنگ تشکیل بدهند که طبقه‌بندی بشوند از حیث نوع جرم از حیث مدت حبس محبوسین و نوع محبس‌شان عوض بشود و همه را لازم نیست که در حبس‌های انفرادی در یک سوراخ‌هایی بگذارند که چشمشان هم از تاریکی تار شود. طبقه‌بندی شوند یک دسته بروند در جزایر کارهایی انجام بدهند، یک طبقه این هم که باید به اجتماع خودشان نزدیک نباشند. محبس‌شان در جندق باشد در بیابانک باشد در کلات باشد. در اردبیل باشد. در دوره‌های پیش یک زندان‌هایی بود برای طبقات جامعه که گناه‌شان اختلاف فکری با دولت بود، نه از نظر عمل. اینها اختلاف فکری داشتند با هیئت حاکمه مورد غضب حکومت‌های استبدادی که قرار می‌گرفتند اینها را می‌گرفتند و می‌فرستادند به خارج از تهران اخراج‌شان می‌کردند می‌فرستادند به یک ناحیه دیگری. این را اگر یک آیین‌نامه‌ای بنویسید و تکلیفشان را معلوم بکنید و طبقه‌بندی بشود اینها که در محکمه نظامی محکوم شده‌اند بهتر می‌شود.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده سؤال بعدیتان را مطرح بفرمایید راجع به قانون مربوط به تعیین سهمیه زارع و مالک است.

حائری‌زاده - یک سؤالی من مدتی پیش از مقام ریاست کرده بودم که در زمان دیکتاتوری قبل از شهریور (در سؤال من تاریخش ذکر شده است) قانونی از مجلس گذشته است که آیین‌نامه‌ای برای تعیین بهره مالک و زارع وزارت کشاورزی و دادگستری تنظیم بکنند که سهم هر کدام از اینها معلوم و مشخص باشد این ده دوازده سال پیش تصویب شده حالا ۱۳ سال است ۱۵ سال است نمی‌دانم از ۱۲ سال کم‌تر نیست در ظرف این ۱۲ سال یک آیین‌نامه برای این قانون ابلاغ نشده است. در این مملکت ایران در هر شهرستانی طرز معامله مالک با زارع نسبت به نقاطش متفاوت است. آنجایی که دیم زار است یک نوع معامله می‌شود، آنجایی که رود آب است یک جور معامله می‌شود، آنجاهایی که قنات هست یک جور معامله می‌شود، آنجاهایی که کوهپایه یک جور معامله می‌شود نسبت به کم و زیادی زراعت جاهایی که رعیت زیاد است و تقاضا کم است یک جور معامله می‌شود و یک جا عکسش است مالک آب و زمین زیاد دارد و به علت آب و هوای آنجا زارع کم است، یک جور دیگر تقسیم بندی می‌شود. تمام اینها باید پیش‌بینی بشود در یک آیین‌نامه‌ای، نمی‌شود که یک آیین‌نامه بنویسند بگویند روی پنج کوت عمل کنید این عمل پنج کوت را نمی‌شود همه جا عمل کرد. متفاوت است. در هر شهرستان تفاوت دارد. این یک مسأله‌ای است که اختلاف بین زارع و مالک روی عرف و عادت پایه‌اش گذاشته شده.

عرف و عادت قانون اسلام پایه‌اش روی یک اساس طبیعی است. روی عرضه و تقاضا است. روی رضای طرفین است. روی قرارداد است که زارع و مالک با هم موافقت می‌کند. ولی چون طبقه مالک و سرمایه‌دار اطلاعاتش زیادتر است، مدرسه رفته است یک شرایط و مقرراتی برای زارع پیش‌بینی می‌کند که این زارع نفهمیده امضا می‌کند و روی آن امضا در عمل می‌افتند به عذاب من در خراسان یک مالکی را سراغ دارم که اجاره‌نامه‌های او مدل است. اگر کسی برود مطابق آن اجاره می‌کند همیشه متضرر می‌شود. در صورتی که در ایران مصلحت این است که زارع باید علاقمند به آب و خاک باشد، برای آبادی دفاع کند از مملکت نه این که جل و پلاسش را هر ساعت انتظار بکشد که ارباب باید بیاید ببرد در این چیزها اگر یک آیین‌نامه صحیح تدوین و تنظیم شود ما این موضوع را می‌توانیم حل بکنیم. یکی از رفقا این قانون را فرستاده است که در جلسه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۱۸ این قانون از مجلس گذشته است. در این احاله نموده است به وزارت کشاورزی و دادگستری برای تعیین حدود.

ماده اول - وزارت دادگستری مجازات برای تعیین سهم مالک و زارع نسبت به محصول زمین‌های زراعیت اعم از محصول صیفی و شتوی و درختی و اعم از این که محصول آبی بوده یا دیمی باشد و آبی اعم از رود آب یا چشمه یا قنات آیین‌نامه بر اساس عوامل پنج‌گانه آب و زمین و کار و گاو و بذر و با رعایت کیفیت آب و هوا تنظیم نموده و پس از تصویب هیئت وزیران در هر بخش که قبلاً آگهی شده باشد به موقع اجرا گذارد.

ماده دوم - برای حل اختلاف بین مالک و زارع راجع به امر زراعت به شرط این اختلاف در مالکیت آب و خاک نباشد، آیین دادرسی مخصوص با تعیین مرجع رسیدگی به اختلافات که بر اساس تسریع باید وزارت دادگستری تنظیم می‌نماید تا در هر بخش که مقتضی بداند طبق آن به اختلافات حاصل رسیدگی بشود.

ماده سوم - برای تعیین صدور و شرایط گله‌داری و باغداری در مورد باغ‌ها و دام‌هایی که زارعین در املاک اربابی داشته و یا می‌خواهند دارا شوند وزارت دادگستری به معیت اداره کل کشاورزی آیین‌نامه بر اساس اعتدال و در صورتی که به امر زراعت می‌کند و در نیاید تنظیم کرده و پس از تصویب هیأت وزیران در هر بخش که قبلاً آگهی شده باشد به موقع اجرا می‌گذارد.

در ظرف این دوازده سیزده سال این آیین‌نامه برای تهران تنها هم اگر بنا بود بنویسند ننوشته‌اند (یکی از نمایندگان - می‌گویند نوشته‌اند) پس اعلام نشده اگر اعلان شده بود قابل اجرا بود همچو چیزی اعلان نشده، باید یک چیزی تهیه شود موضوع دیم کاری موضوع قناتی تمام اینها پیش‌بینی شود که در آتیه این اختلافات را بتوانیم حل کنیم.

نایب رئیس - آقای وزیر دادگستری‏

وزیر دادگستری - بنده چون سابقه ندارم و آقای وزیر کشاورزی بیشتر سابقه دارند اجازه بفرمایید ایشان توضیح دهند.

نایب رئیس - آقای وزیر کشاورزی بفرمایید

وزیر کشاورزی - این قانون که در ۱۳۱۸ تصویب شده و در دوره اعلیحضرت فقید بوده است این تحت مطالعه عمیقی در همان دوره هم یعنی دوره ۱۲ در وزارت عدلیه با مطلعین وزارت کشاورزی در آمده بود و در آنجا آنچه که بنده شنیدم گرفتاری این قانون این بوده است که در قسمت اشجار و باغات منظور قانون بوده و روی قانون برده بودند چون این قانون می‌گوید روی قانون پنج‌گانه. چون در مورد اشجار و غیره هیچ موضوع عوامل پنج‌گانه نیست هیچ عملی نیست و رعایا روی اشجار صدی یک و صدی دو به ارباب حق‌الاراضی نمی‌دهند. این است که این قسمت در آن موقع با این محظور دچار شدند و اما در دوره ریاست وزرایی آقای قوام‌السلطنه یک کمیسیونی برای اجرای همین قانون امر شد تشکیل شود و بنده هم در آن کمیسیون شرکت داشتم ۲۵ روز زحمت کشیدم که ببینم این آیین‌نامه را چه جور می‌شود تهیه کرد که کلیاتی باشد اختلاف و اخلالی پیدا نکند. اول در کمیسیون این طور تشخیص داده شد که هر کدام از ولایات ایران بلکه هر دو بلوک یک آیین‌نامه خاصی می‌خواهد به طوری که آقای حائری‌زاده فرمودند چون بنده که در آن کمیسیون بودم ۲۵ روز زحمت کشیدم و برای خوار و ورامین یک آیین‌نامه‌ای نوشتم و آن را در روزنامه‌ها منتشر کردیم البته از همه مالک و رعایا و کشاورزان تقاضا کردیم که بیایند اگر اعترضی داشته باشند بدهند اعتراضی نشد و بعد خواستم عین آن آیین‌نامه را که برای خوار و ورامین نوشته بودیم همین را تطبیقش بکنیم برای ساوجبلاغ و شهریار دیدیم که عملی نیست و در آنجا هم گرفتار شدیم به یک قضیه اختلاف محل و بنده برای روشن شدن افکار آقایان سهامی که در آیین‌نامه معین شده بود ذکر می‌کنم آنجا ما در آن آیین‌نامه خوار و ورامین صدی ۳۶ برای زارع و صدی دوازده برای گاو و دوازده درصد برای تخم و سی و نه درصد برای آب و زمین و در بعضی نقاط سی درصد برای آب قائل شدیم و ده درصد برای زمین چون همین طور که آقا فرمودند نقاطی که دارای قنات است با نقاط رود آب فوق نمی‌کند این آیین‌نامه را آقای قوام‌السلطنه فرستادند چون آقایان توده‌ای‌ها در زمان ایشان در کابینه حضور داشتند و پیغام دادند که این را یک قدری زیادتر بکنید. بنده جواب عرض کردم که این روی اصل تقویم است. آب و زمین و گاو و تخم و کارگر این را یک جوری تهیه کردیم که تغییرش غیر ممکن است آن بود که آقای مظفر فیروز رفتند این قضیه صدی پانزده را به میان آوردند و همان طور که فرمودند و آن قضیه سهم برای اطراف تهران هم همان طور معوق ماند.

و بعد برای این که آقایان مستحضر باشند، لازم است عرض کنم در دو سال پیش هم یک کمیسیونی در وزارت دادگستری شد، و بنده را هم به عنوان متخصص در آنجا دعوت کردند رفتم در آنجا و مطالعاتی شد از دوسیه‌های متعددی که در عرض این ۱۲ سال درست شده بود. این دوسیه‌ها را از وزارت کشاورزی و وزارت دادگستری جمع آوری کردند در آنجا و آن کمیسیون و وقتی به مطالعه پرداخت یک ملاحظات و یک مشکلاتی که دو جنبه داشت، یک جنبه اداری و عملی بود و یک جنبه هم جنبه اغراضی بود، این دو معنی نگذاشت که این کمیسیون هم کاری از پیش ببرد و عمرش را به پایان برساند بنده ده ماده نوشتم. آن ده ماده را هم به آن کمیسیون تقدیم کردیم و رفتیم. بعد که رفتیم دوباره وزارت دادگستری یک آیین‌نامه نوشتند که یک کلیاتی بود که هیچ قابل عمل نیست و اگر بنا بشود که عمل کنند دعوی و مرافعه سختی به راه می‌افتد آیین‌نامه را وزارت دادگستری درست کردند فرستادند به وزارت کشاورزی این عرض بنده بود. اما قضیه‌ای که عقیده خود بنده است، چون وزیر کشاورزی هستم آن را به عرض آقایان می‌رسانم آیین‌نامه سهم بندی بین رعیت و ارباب باید از مجلس شورای ملی بگذرد و قانون باشد که عمل شود اگر از هیئت وزرا این سهم بندی و آیین‌نامه این قانون ۱۳۱۸، پس از ۱۲ سال بگذرد این عملی نیست چون یک جار و جنجالی می‌شود در فلان ولایت سر سهم بندی، فوراً یک عده می‌آیند یک تصویب‌نامه دیگر صادر می‌شود، این مسأله عملی نخواهد شد اگر موکول به تصویب‌نامه هیأت وزیران باشد عملی نخواهد بود این را آقایان محقق بدانند باید این روی اصل پخته‌ای از مجلس شورای ملی روی سهم بندی و مسائل رعیت و ارباب مشخص باشد و دولت هم مأمور اجرایش باشد و طوری نباشد که یک مأموری بتواند یک روز بالایش بکند یک روز پایینش بکند، این نمی‌شود و آن لازمه‌اش این است که با فرصتی این کار در وزارت کشاورزی در کمیسیون کشاورزی مجلس با یک مطالعات عمیقی انجام بشود که انشاءالله رفاهیت زارعین را در برداشته باشد و کمک اخلاقی مالکین را هم شامل باشد.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده - تا امروز گرفتاری‌هایی دولت‌ها داشتند که نمی‌توانند کارهای اساسی را تعقیب کنند و ۱۵ سال هم از موقع تصویب این قانون گذشته و در همین قانون هم اجازه داده است که برای هر بخشی ممکن است یک آیین‌نامه‌ای بنویسند و عمل کنند این مانعی نداشت که مطالعاتی که در موضوع خوار و ورامین جناب آقای وزیر کشاورزی در این قسمت دارند در زمانی که وزیر نبودند و عضو کمیسیون بودند در آن بلوک اجرا بکنند. مطالعات در آنجا شد و یک کمیسیون دائمی مرکب از مأمورین وزارت دادگستری و زارعین باشد و مطلعین را دعوت بکند بلوک نمایندگان مالکین و زارعین را دعوت بکنند دو سه طبقه هستند. زارع هم نیست یک دسته گاوبندهایی هستند که ظلم آنها می‌کنند و الّا مالکین نسبت به زارعین همه ظالم نیستند، گاوبندها ظلم‌شان بیشتر است باید از گاوبندها از مالکین از زارعین دعوت بکنند در هر بلوکی و یک طبقه‌بندی بکنند خوار و ورامین را که مطالعه شده، در کابینه قوام‌السلطنه شد. چندین کابینه بعد از کابینه قوام‌السلطنه آمده این را کان لم یکن نماید فرض بکنید، یک موضوع حیاتی است برای اکثریت این مملکت و توقع من بیشتر از این نیست که حالا این کمیسیون را تشکیل بدهید این مطالعه‌ای که شده است تکمیل کنید حوزه تهران را و تا سال دیگر همه‌اش را انجام بدهید، بعد به ولایات و ایالات بپردازید. یک قدم اقلاً بعد از ۱۵ سال برداشته شود.

نایب رئیس - آقای حائری‌زاده تشریف نبرید، چون آقای کهبد نیستند باز هم سؤال آقا مطرح است از وزارت امور خارجه راجع به فلسطین.

حائری‌زاده - اجارزه بفرمایید باید یادداشت‌هایم را بیاورم.

نایب رئیس - بفرمایید.

حائری‌زاده - جناب آقای وزیر برای جلسه آتیه می‌فرمایند سؤال را بکند که جوابش حاضر باشد.

نایب رئیس - باز هم نوبت سؤال آقای کهبد است که تشریف ندارند. آقای ناظرزاده بفرمایید، آقایان تشریف نبرید که مجلس از اکثریت خواهد افتاد، مگر این که بخواهید تعطیل شود. (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و چند دقیقه بعد اکثریت حاصل شد)

ناظرزاده - جناب آقای وزیر خارجه توجه بفرمایید فرض بفرمایید که حضرتعالی در یک ماه پیش از این یک روز سؤال فرموده

باشید که امروز چند شنبه است؟ آن موقع به این جوابی نداده باشد، بعد از یک ماه بیاید بگوید که آن روزی که شما از من سؤال کردید چند شنبه است؟ امروز سه‌شنبه است.

این سؤالات ما همان طور می‌شود. یعنی مدت‌ها می‌گذرد تقریباً موضوع سؤال منتفی است چون سؤال شده خواستم تذکر بدهم به ایشان که برای آینده وقتی یک نماینده‌ای یک سؤالی می‌کند فوری جوابش داده بشود نه این که آن قدر بگذرد که موضوع سؤال منتفی شده باشد. در چند وقت قبل در جراید تهران این طور نوشته شده بود که دولت عراق به تمام اتباع ایرانی دستور داده است یا قبول تبعیت دولت عراق را بکنند، یا از کشور عراق خارج شوند. البته این امر تولید یک نگرانی‌هایی کرده بود که یک عده از مردم به فکر افتاده بودند که چه خواهد شد؟ واقعاً آ‏یا این کار عملی است یا نیست! بنده آن روز این سؤال را کردم و جوابی داده نشد و طول کشید تا امروز. ولی خواستم به طور کلی این مطلب تذکر داده شود حضرتعالی می‌دانید کشورهای دنیا مبالغی خرج می‌کنند که بتوانند مهاجر یا اشخاص سیاح یا کسانی که در مملکت‌شان می‌آیند، اینها را جلب بکنند برای سیر و سیاحت و گردش و چیزهای دیگر. ملت ایران به واسطه اخلاصی که به آل علی دارد بالطبع نسبت به کشور عراق یک علاقه دارد. و هر سال یک عده زیادی از دسته‌های مختلف می‌روند برای زیارت به این کشور عراق و معلوم است که باید در آنجا وسایل آسایش و مخصوصاً رعایت احترام آنها از هر جهت بشود و دولت کاملاً سعی داشته باشد که این عده زواری که هر سال می‌روند به آن بقاع متبرکه، در آنجا هم احترام‌شان رعایت شود و هم آسایش داشته باشند. این خوب نیست که کشور عراق در مقابل این فایده سرشاری که هر سال از رفتن ایرانی‌ها به آنجا می‌برد و در عوض آن که جلب رضایت و میل آنها را بکند اسباب زحمت و نگرانی و ناراحتی آنها را فراهم کند و این کار البته قسمت اعظمش به عهده آن مأمور سیاسی است آن سفری است که شما در عراق دارید. و تصور نمی‌کنم که درست هنوز مردم متوجه شده اهمیت یک مأمور سیاسی در کشورهای خارجه تا چه اندازه است و تا چه حد آن شخص می‌تواند مؤثر باشد برای ازدیاد اهمیت و جلب دوستی ملتی که در آنجا مأموریت دارد. به این جهت خواستم که حضرتعالی یک کمی ما را روشن بفرمایید که الان وضع رفتار مأمورین عراق با ایرانی‌هایی که الان وضع رفتار مأمورین عراق با ایرانی‌هایی که در آنجا هستند چه جور است؟ و ثانیاً برای آتیه چه فکری فرموده‌اید که وقتی عده زیادی در هر سال مشرف می‌شود به کربلا و سایر بقاع متبرکه، برای آسایش اینها و محفوظ ماندن حقوق اینها چه فکری کرده‌اید؟ این سؤال بنده بود.

نایب رئیس - آقای وزیر امور خارجه‏

وزیر امور خارجه (آقای کاظمی) - در این اواخر اطلاعی راجع به تضییقات نسبت به اتباع ایران در عراق به وزارت خارجه نفرستاده‌اند و بنده اطلاعی ندارم عرض کنم این موضوعی که فرمودند ایشان مربوط است به قانون کار در عراق. یک قانونی در چند سال قبل در عراق تصویب شد. کسانی که می‌توانند مشغول کار شوند. البته یک قسمتی از آن مربوط به اتباع ایران است و اقداماتی شد و تا حدی هم جلوگیری شده به تازگی نمی‌دانم که تضییقی شده باشد نسبت به اتباع ایران، اگر هم جنابعالی اطلاعی دارید بفرمایید، اگر اقداماتی لازم است می‌شود و اما این که یک عده‌ای می‌روند به قصد زیارت یا به قصد سیاحت وظیفه مأمورین ایران این است که وسائل راحتی آنها را فراهم کنند و گمان نمی‌کنم که جای نگرانی باشد.

نایب رئیس - آقای ناظرزاده‏

ناظره‌زاده - حالا اگر ایشان مطمئناً می‌فرمایند که آن طوری که باید رفتار می‌شود نسبت به اشخاص که سفر می‌کنند به کشور عراق بنده هم دیگر عرضی ندارم.

۵ - تقدیم لایحه تفریغ بودجه ۱۳۲۸ مجلس شورای ملی به وسیله آقای امامی‌اهری کارپرداز.

نایب رئیس - آقای امامی‌اهری‏

امامی‌اهری - با اجازه آقایان نمایندگان محترم لایحه تفریغ بودجه سال ۲۸ مجلس شورای ملی را برای تصویب تقدیم می‌دارم.

ضمناً از موقع استفاده می‌کنم و تقاضا می‌کنم لوایح تفریغ بودجه سال‌های ۳۲۱ تا آخر سال ۳۲۷ که به تصویب و تصدیق کمیسیون محاسبات هم رسیده و گزارشش هم حاضر شد در دستور بگذارند.

نایب رئیس - آقای ناصر ذوالفقاری راجع به نمایندگان سیاسی از خاک شوروی‏

وزیر امور خارجه - جوابش حاضر نیست برای بعد جواب عرض می‌کنم.

ناصر ذوالفقاری - حاضر نیستید جواب بنده را بدهید؟

جمال امامی - جوابش حاضر نیست یعنی چه آقا؟ شما سؤال‌تان را بکنید.

ناصر ذوالفقاری - حالا که جوابش حاضر نیست می‌گذاریم برای جلسه آینده.

۶ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه.

نایب رئیس - با اجازه آقایان جلسه را ختم می‌کنیم (صحیح است) جلسه آینده پنجشنبه دستور برنامه پنج ساله راه سازی.

(۱۰ دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - نورالدین امامی‏