مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ فروردین ۱۳۳۰ نشست ۱۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
تصمیم قانونی دایر بهابراز رایاعتماد به دولت جناب آقای حسین علاء نخستوزیر ۱۳۳۰ |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
سال هفتم – شماره ۱۷۹۳
۳شنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۳۳۰
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۱۳۲
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس ملی دوره ۱۶
جلسه: ۱۳۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۳۰
فهرست مطالب:
۱) تصویب صورت مجلس
۲) بیانات قبل از دستور- آقایان: آشتیانیزاده ـ حاذقی ـ دولتآبادی ـ کشاورزصدر ـ جمال امامی
۳) بیانات آقای فقیهزاده طبق ماده ۱۶۷ آییننامه
۴) بیانات آقای دکتر مصدق طبق ماده ۹۰ آییننامه
۵) طرح برنامه دولت آقای علاء نخست وزیر
۶) تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلسساعت ده و پانزده دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس ـ صورت غایبین جلسه گذشته قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد).
غایبین با اجازه ـ آقایان، اورنک ـ اسکندری ـ عامری ـ پالیزی ـ ظفری ـ دکتر علوی ـ مرتضی حکمت.
غایبین بیاجازه ـ آقایان، حسین خاکبازـ محمودی ـ دکتر مصباحزاده ـ قبادیان ـ موسوی منصف ـ موقر ـ قهرمان ـ خسرو قشقایی ـ ابریشمکارـ صدرزاده ـ گنجه ـ ملکمدنی- دکترمعظمی ـ گرگانی ـ ناظرزاده ـ تولیت ـ صفایی ـ شهاب خسروانی ـ دکتر سید امامی حمیدیه ـ قرشی ـ عماد تربتی ـ سالار بهزادی ـ محسن طاهری ـ ابوالحسن رضوی ـ دکتر طاهری ـ هراتی ـ پیراسته ـ امیر افشاری ـ رستم گیوـ طباطبایی ـ معینزاده ـ حسین مکی- سلطانی ـ ناصر صدری.
دیرآمدگان بیاجازهـ آقایان، حسن اکبر یک ساعت، تیمورتاش ۴۵ دقیقه.
رئیس ـ آقای حاذقی
حاذقی ـ عرض میکنم که در جلسه گذشته مقام ریاست ساعت ده تذکر فرمودند زنگ جلسه علنی زده شد و مجلس تشکیل شد ولی قبل از انقضای سه ساعت حداقل مدت مقرره جلسه مجلس ساعت چهل دقیقه بعد از ظهر از اکثریت افتاد و تعطیل شد استدعا میکنم که مقام ریاست تذکر بفرمایند که اسامی غایبین را در صورت جلسه بنویسند و موافقت بشود که حداقل ساعت مقرر در نظامنامه مجلس کار خودش را بکند.
رئیس ـ این مربوط به صورت مجلس نبود آقای کهبد نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟
کهبد ـ عرض کنم اینجا بنده در عرایضی که کردم خطاب به جناب آقای نخست وزیر عرض کرده بودم شما یوسف دریده نیستید اینجا هستید نوشته شده و اشتباه است و یک کلمه (نشود) هم نوشته شده است (شود) و در قسمت نرسیدن سهمیه به اهالی شهریار عرض کردم کلمه شهریار باید اضافه شود خواستم استدعا کنم که اصلاح شود.
رئیس ـ به اداره تندنویسی مراجعه کنید اصلاح میشود، آقای شوشتری نسبت به صورت مجلس است بفرمایید.
شوشتری ـ بسم الله الرحمن الرحیم
مکرر بنده از مقام ریاست و آقایان نمایندگان درباره صورت مجلس استدعا کردم و تذکر دادم که جراید موظف نیستند نطق نمایندگان را مو به مو به حرف بنویسند و شاید هم نشود حق هم با آنها است ولی از نظر اصول مملکت طرز تنظیم صورت جلسه و این که در جلسه بعد خواندن و تصویب شدن و عده از نمایندگان محترم آن را تصحیح کنند به عقیده من این برای مملکت علاوه بر این که مفید واقع نشده است به ضرر مملکت دارد تمام میشود چرا این روزنامه رسمی که ما روی همین ملاک آن را روزنامه رسمی میدانم این اعلانات مزایده، مناقصه که در آن منتشر میشود جن هم نمیخواند مگر آن همان ارواحی که منتفع از این امر میشوند این حتماً باید از این وضعیت خارج بشود برود به دست جراید کثیرالانتشار و یا آن جرایدی که آقایان هر طوری صلاح میدانند.
رئیس ـ آقای شوشتری این مربوط به صورت جلسه نیست.
شوشتری ـ اجازه بفرمایید این صورت مجلس الان نقص عبارات دارد که بنده تصحیح میکنم اما بنده در نطقی که کردم رمز تشنج را عرض کردم آقایان توجه داشتید این برای مملکت مفید است باید مردم بیدار شوند این در اینجا نوشته شده کسی هم که نمیخواند ولی در روزنامهها ننوشتند روزنامهها هم که موظف نیستند بنده هم که تند صحبت کردم شاید هم نشود که نوشته شود اما از نظر مملکت در این موقع باریک نطق نمایندگان بایستی درج شود از این جهت استدعا دارم که اصلاح شود.
رئیس ـ مکرر گفتم چیزی که مناط اعتبار است صورت جلسه رسمی است نوشته روزنامهجات را اینجا نمیشود استناد کرد به اینجا مربوط نیست آقای مهدی ارباب بفرمایید.
مهدی ارباب ـ راجع بارز صحبتی که بنده کردم که یک صادرکننده در موقع مقرر حاضر نمیشود حاضر میشود بوده است این اشتباه است و خواهش میکنم اصلاح شود و دیگر این که وقت بنده بیش از ۲۰ دقیقه است.
رئیس ـ وقت شما محفوظ است، آقای مکی.
مکی ـ بنده قبل از تعطیلات عید روزی که تعطیلات عید شروع میشد از مقام ریاست دو جلسه تحصیل اجازه کرده بودم که اگر احیاناً دیرتر از مسافرت مراجعت کردم غیبت بنده بدون اجازه نباشد و با تحصیل اجازه از مقام ریاست به مسافرت رفته بودم اکنون استدعا میکنم غیبت بنده را با اجازه محسوب فرمایند و اصلاح شود.
رئیس ـ آقای مخبر فرهمند.
مخبر فرهمند ـ بنده طبق ماده ۸۰ نظامنامه اخطار دارم.
رئیس ـ بفرمایید.
مخبر فرهمند ـ بنده طبق ماده ۸۰ که موضوع دستور جلسه است اخطار دارم و این مربوط آخر ماده است که میگوید. دستور به هیچ وجه قابل تغییر نیست مگر در موردی که به حکم فوریت و ضرورت از طرف دولت یا ۳۰ نفر از نمایندگان کتباً تقاضا شود و در این صورت به شرط تصویب مجلس دستور تغییر خواهد یافت و البته این قسمت اخیر اصلاح شده است و ۳۰ نفر نماینده شده ۱۵ نفر یک موضوعی که از چند ماه قبل مورد توجه بوده است و مکرر هم اینجا یادآوری و مذاکره شده است و ۲۰ یا ۲۵ نفر هم کتباً پیشنهاد کردند و تقاضا کردند به قید دو فوریت که آن را جزء دستور بگذارید موضوع مخارج اتاقهای بازرگانی و اصلاح ماده ۲۰ قانون مالیات بردرآمد است که در سال ۱۳۲۸ گذشت که قرار شد آن صدی نیم اتاق بازرگانی را به همه جا تقسیم کنند یعنی بودجههایشان را تأمین کنند از این ماده بعد آمدند این ماده را تغییر دادند گفتند عایدات هر جا متعلق به خودش آن وقت تمام تجاری که در شهرستانها هستند و بایستی مالیات بدهند همه آمدند تهران درآمد اینجا یک مبلغ گزافی است بیش از خرج و درآمد شهرستانها صفر هیچ نیست مثالش را از همدان میزنم ماهی هزار و هفتصد، دو هزار تومان خرج اتاق بوده مرتب میدادند بعد از تغییر آن ماده حالا شاید ماهی سییصد چهارصد تومان بیشتر نمیشود همه جا شکایت کردند بنده که نماینده همدان هستم از همه جا تلگراف دارم، دیگران، همه آقایان دارند (صحیح است) اتاق بازرگانی همدان هفت ماه است که تعطیل است و حقوق به آنها نرسیده اگر این موضوع اهمیت ندارد که حقوق آنها نرسد اتاق هم تعطیل باشد بنده عرضی ندارم اگر باید برسد و اتاق بازرگانی باید باشد حقوق مستخدم را باید داد بیش از ۸ ماه که نمیشود معطل کرد چند دفعه بنده استدعا کردم پیشنهاد کردیم پیشنهادمان هم مال سال گذشته است که بنده اخطار کردم از جناب آقای رئیس تمنا میکنم که آییننامه را رعایت بفرمایند و پیشنهاد نمایندگان احترام بگذارند باید بخوانند یا مجلس رد میکند یا قبول میکند اگر قبول کرد باید جزو دستور بشود و کار بگذرد اگر نکرد که هیچ.
رئیس ـ پیشنهاداتی که برای دستور رسیده نظایرش زیاد است پنج، شش فقره است ولی باید مجال باشد الآن کار دولت در پیش است سابق کار نفت بود کارهای مهمتری بود باید مجالی پیدا شود.
مخبر فرهمندـ این کار از نطقهای قبل از دستوری که وقت مجلس را میگیرد مهمتر است.
رئیس ـ آن را آییننامه اجازه داده است.
شوشتری ـ مهمتر از همه بودجه است.
مخبر فرهمندـ بالاخره جزء دستور نمیشود؟
رئیس ـ پس از این که رأی اعتماد داده شد پنج شش فقره طرحهای ۱۵ و ۲۰ امضایی است که باید مطرح شود و رأی گرفته شود، بفرمایید آقای معدل.
معدل ـ در صورت مجلس به سؤال بنده از وزارت کشاورزی اشاره نشده این موضوع اگر چند روز دیگر منقضی شود تمام صفحه جنوب در آتش میسوزد (صحیح است) استدعا میکنم این را در دستور بگذارید در این جلسات که آقای وزیر کشاورزی توضیح بدهند ما هم توضیحات خودمان را بدهیم که اقلاً اهل ولایت بفهمند.
رئیس ـ سؤالی که شما کرده بودید آقای معدل همان روز برای دولت ارسال شده البته وقتی که ضرورت اقتضا کند ممکن است صحبت بشود. آقای حائریزاده
حائریزاده ـ در عرایضی که دیروز عرض کردم اشتباهاتی شده که اصلاح کرده و میدهم به تندنویسی.
اسلامی ـ بنده اخطار نظامنامهای دارم مطابق ماده ۲۲.
رئیس ـ بفرمایید ببینم چه میگویید.
اسلامی ـ مطابق ماده ۲۲ نظامنامه مقارن انتخاب هئیت رئیسه بایستی کمیسیونهای مجلس هم تشکیل شود (صحیح است) البته بنده نمیخواهم حالا که برنامه دولت مطرح است کار دولت به تعویق بیفتد ولی مجلس باید جلسه فوقالعاده تشکیل بدهد که کمیسیونها هر چه زودتر تشکیل شود و این لوایحی که در کمیسیونها هست هر چه زودتر تکلیفش معلوم شود و مقام ریاست هم یک روز را تعیین بفرمایند جمعه یا شنبه عصر که کار مجلس از این حیث فلج نشود ممکن است کار دولت دو سه جلسه دیگر طول بکشد یک موضوع دیگر که بنده در جلسه گذشته عرض کردم جناب آقای نخستوزیر تشریف نداشتند چند نفر از وزرا بودند بنده عرض کردم که در خارج از ایران راجع به ایران صحبتهای زیاد میکنند بنده و آقای مکی که تازه تشریف آوردهاند دیدیم در چند کشور عرب به قدری راجع به ایران حرف هست که حد ندارد و حالا که اینجا آمدیم و روزنامهها را میخوانیم میبینیم در جاهای دیگر هم هست بنده در یک سال پیش راجع به وزارت امور خارجه صحبت کرده بودم و پیشنهاد انحلالش را کردم و آقای حائریزاده هم تأیید کردند و حالا میبینم که پیشنهاد بسیار به جایی بوده (زنگ رئیس).
رئیس ـ آقای اسلامی نسبت به اخطاری که کردید بفرمایید.
اسلامی ـ اجازه بفرمایید عرض کنم واقعاً پیشنهاد بسیار به جایی بوده و حالا بنده استدعا میکنم که مأمورین وزارت خارجه دستور بفرمایید که با روزنامهنویسها تماس بگیرند مصاحبه کنند صحبت کنند و تکذیب کنند تنها کادیلاک سوار شدن و پز دادن که نیست آقا، رادیوی تهران باید کسب اطلاع کند از خارج و تکذیب کند این را استدعا میکنم که دستور بفرمایید توجه شود.
رئیس ـ موضوع کمیسیونها که گفتید البته خیلی مهم است و در دستور هم بوده پیشنهادی هم آقای ارباب کردند چون آن طرحی که آقایان دادند این بود که از شعب انتخاب شود این در دستور بود همین طور نامهای از طرف دولت رسیده است راجع به حکومت نظامی در خوزستان اینها را با تشکیل جلسه هفتهای سه روز نمیشود انجام داد (اردلان ـ عصر شنبه) باید جلسات بیشتری تشکیل بشود تا به جایی منتهی شود، آقای کشاورزصدر.
کشاورز صدر ـ در موقعی که نامه بانک ملی را فرمودید قرائت شد بنده اخطاری کردم در اینجا درست درج نشده مراد بنده این نبود که به قرائت نامهای که آقای رئیس دستور فرمودند اعتراض کرده باشم البته حضرتعالی حق دارید نامههایی که میرسد دستور بفرمایید که قرائت شود اولاً آقایان منشیها نمیدانم کدامها بودند این عنوانی نشد که آقای رئیس این نامه بهشان رسیده و قرائت میشود این یکی، دوم این که خواستم عرض کنم مبداء و مأخذ اجرای قانون یا در قانون ذکر شده است یا ذکر نشده اگر در قانون ذکر شده است تاریخ همان است و اگر در قانون ذکر نشده است مطابق قانون مدنی معین شده است که کی هست ولی به عنوان یک نامهای از طرف بانک ملی نمیشود در اینجا تفسیری کرد در قانون هست که مجمل است یا صریح است اگر مجمل است و با تفسیر باید روشن بشود طبق تشریفات میشود که با نامه بانک ملی و اگر صریح است خودشان اجرا کنند نهه این که ما در اینجا یک مطلب بینالامرین بیاوریم وو از اصول و قواعد انحراف پیدا کنیم مراد بنده این بود و الا به دستوری که آقای رئیس فرمودند در مورد قرائت نامه اعتراضی نداشتم.
رئیس ـ من گفتم که در همین جا باید مورد بحث قرار گیرد و جواب بانک نوشته شود.
کشاورز صدرـ بانک ملی نمیتواند از مجلس بخواهد به عنوان نامه بانک نمیتوان اینجا مطرح نمود اگر دولت میخواهد میشود.
رئیس ـ شما به عرض من توجه نکردید طبق ماده آییننامه نامه باید قرائت شود و مجلس رأی بدهد که بالأخره یک جوابی برایش تهیه شود. آقای صدرزاده.
صدرزاده ـ در دو جلسه بنده را غایب بدون اجازه نوشتهاند در صورتی که درخواست مرخصی کردهام و به کمیسیون محاسبات رفته ولی چون کمیسیون محاسبات تشکیل نشده هنوز غایب بدون اجازه مینویسند.
رئیس ـ اصلاح میشود، آقای بهادری.
بهادری ـ سؤالی بنده از دولت سابق کرده بودم راجع به بانک کشاورزی استدعا میکنم که مقام ریاست مقرر فرمایند به استحضار دولت برسد تا برای جواب حاضر شود.
رئیس ـ عرض کردم آقایانی که سؤالاتی از دولت قبل کردهاند اگر میخواهند که سؤالشان تعقیب شود یک یادداشتی به اداره قوانین بفرستند تا تعقیب شود.
دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد خیر). صورت مجلس تصویب شد.
(۲- بیانات قبل از دستورـ آقایان: آشتیانیزاده ـ حاذقی ـ دولتآبادی ـ کشاورز صدر ـ جمال امامی).
رئیس ـ چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند. آقای آشتیانیزاده.
آقای آشتیانیزاده ـ علاوه بر وقت خودم ۵ دقیقه هم جناب آقای دولتآبادی به بنده مرحمت فرمودهاند دیروز انتخابات مجلس سنا به مبارکی خاتمه یافت. موفقیت امضاء کننده قرارداد ۱۹۳۳ در انتخابات ریاست مجلس سنا در موقعی که همکار ایشان رئیس دولت است غیرمنتظر نبود.
هم انتخاب آقای علاء به ریاست وزرا و هم انتخاب آقای تقیزاده به ریاست سنا هر دو حکایت دارد که صنعت نفت در ایران واقعاَ ملی خواهد شد. (حاذقی ـ البته
خواهد شد مجلس رأی داده است) آقایان اجازه بدهید من حرفم را بزنم ۲۰ دقیقه وقت دارم و در نطق قبل از دستور میتوانم نسبت به هر موضوعی حرف بزنم به خصوص که جبهه محترم ملی با دولت همکاری و اشتراک منافع پیدا کردهاند (مکی ـ ولی تسلیم قوامالسلطنه خیانتکار نخواهند شد) و در همان حال که اعلامیه منتشر میکنند ابداً در کار دولت دخالت ندارند انتخاب آقای ارسلان خلعتبری از اعضا برجسته جبهه ملی که من به شایستگی ایشان اعتراف دارم به عنوان شهردار تهران بهترین دلیل بر عدم مداخله جبهه ملی در تشکیل دولت و تغییرات اداری اخیر است. (ارباب ـمرد خوبی است) وقتی بنده شنیدم که آقای تقیزاده به ریاست سنا انتخاب شدهاند و تعداد فراماسونهای مجلس سنا معلوم شد چند نفر هستند و آقای علاء هم با این تشریفات و با معاضدت جبهه ملی نخستوزیر شدهاند نمیدانم چرا بیاختیار مناظر الغای امتیازنامه دارسی پیش چشم من مجسم شد. این موضوع موضوع بسیار مهمی است آقایان توجه کنید.
الغای امتیازنامه دارسی در سال ۱۳۱۱ شمسی بعد از یک سلسله مقدماتی به عمل آمد که موجب اغفال تمام مردم ایران شد برای مردمی که نظر و غرضی ندارند و چنان که آقایان به خاطر دارند در سر تا سر کشور جشن گرفتند و چراغانی کردند.
از ۳ ماه پیش از روز پانزدهم آذر ۱۳۱۱ که مجلس رأی به الغای امتیازنامه دارسی داد در مجلس رضاشاهی که همه از ماهیت آن اطلاع دارند سؤالات مکرری از طرف آقای دشتی و سایرین از دولت شد که چرا تکلیف را با کمپانی نفت یکسره نمیکنند روز پنجشنبه سوم آذر ماه ۱۳۱۱ آقای دشتی در مجلس شورای ملی از آقای وزیر دارایی سؤال کرده و میگوید:
«سؤالی که دو ماه قبل از آقای وزیر مالیه راجع به سهمیه دولت ایران در نفت جنوب نمودهام هنوز به جایی نرسیده و در آن موقع تذکر دادم که دولت باید یک قدری شهامت و شجاعت فکری داشته باشد و به این وضعیت خاتمه دهد.
امروز که دولتها معاهده ورسای را لغو میکنند دولت ما نبایستی نسبت به یک امتیازنامه پوسیده که تمام یک طرفی است سهلانگاری کند و من میدانم که این مسئله هنوز حل نشده و دولت اقدام جدی به عمل نیاورده است و چرا دولت در الغای امتیاز دارسی مسامحه میکند.»
آقایان ملاحظه میفرمایید که لحن نطق آقای دشتی تا چه اندازه شدید و محکم و هیجانآور است روزنامه اطلاعات نیز در آن زمان وظیفه بعضی از جراید این زمان را اجرا میکرد و مقالات شدیدی برضد کمپانی منتشر میساخت روز پنجم آذر ۱۳۱۱ یعنی روز پیش از تصویب ماده واحده الغا امتیاز از طرف مجلس اطلاعات در مقاله خود نوشت: «به قلب من الهام شده است عنقریب امتیازنامه دارسی لغو میشود» عصر روز بعد آقای تقیزاده ضمن نامهای به شرکت نفت اطلاع داد که دولت ایران تصمیم به الغای امتیازنامه دارسی گرفته است و یک هفته بعد این موضوع در مجلس مطرح شد و معلوم است که وکلا با چه شور و شعفی از آن استقبال کردهاند.
اینک قسمتی از صورت مجلس روز پنجشنبه دهم آذر ۱۳۱۱ را که در کتاب نفت آقای لسانی هم مندرج است قرائت میکنم روز پنجشنبه دهم آذر ۱۳۱۱ جلسه مجلس اختصاص به موضوع الغای امتیازنامه دارسی پیدا کرد. در این جلسه ابتدا آقای تقیزاده وزیر مالیه مراتب را در میان شور و شعف بر کفزدن نمایندگان به استحضار مجلس رسانید و سپس مرحوم حاج محتشمالسلطنه و آقای فهیمی و آقای دشتی نطقهای مسرتآمیزی ایراد نمودند و همگی از این پیشامد و قدم بزرگ دولت و احساسات عمومی که پشتیبان این امر میباشند صحبت نمودند و بالاخره رئیس مجلس گفتند:
عده زیادی از آقایان برای ابراز احساسات مسرتآمیز خودشان اجازه خواستهاند حق هم دارند این موفقیت بزرگ آقایان را به نشاط آورده است و همه میل دارند احساسات خودشان را ابراز و احساس کنند ولی به نظر من بهترین طرز و نیکوترین رویه این است که آقایان این اقدام افتخارآمیز را با رأی و تصدیق خودشان تأیید فرمایند. و از این نیکنامی بهره و سهم بگیرند.
آقای رهنما نماینده محترم برای عملی شدن آرزوی عموم آقایان پیشنهادی تدارک کردهاند که به صورت ماده واحده قرائت میشود:
ماده واحده ـ «مجلس شورای ملی موافقت خود را با تصمیم دولت راجع به الغای امتیازنامه دارسی ابراز و اقدام دولت را در این موضوع تأیید و تحسین مینماید این پیشنهاد به اتفاق آراء تصویب شد.
بلافاصله در سراسر ایران مردم ایران چراغانی کردند و اصناف جشن گرفتندـ جراید فوقالعاده انتشار دادند و روزنامه اطلاعات در فوقالعاده رنگی خود نوشت:
«این اقدام بزرگ دولت صفحه پرافتخاری در تاریخ ایران باستان باز کرد و این زنجیره موهوم یا امتیازنامه از دست و پای مملکت باز باشد. و منابع ثروت ایران به دست مالک حقیقی خود یعنی ملت ایران افتاد (بیچاره ملت ایران) تا هر نوع مقتضی بداند از معادن زرخیز خود بهرهبرداری کند ملاحظه میفرمایید که چه قدر نوشتههای دیروز و امروز باهم شبیه هستند (دکتر بقایی ـ هیچ شباهتی ندارد) ملاحظه بفرمایید تاریخ را که از عقب ورق نمیزنند.
باز هم دنباله مقاله روزنامه اطلاعات..... «بالاخره استدعای ملت از پیشگاه همایونی به اجابت رسید و ما اکنون درمقابل یک امر واقع شده مثل الغای کاپیتولاسیون هستیم که از تصور ما خارج بود. حالا موقع آن است که از این فرصت نیکو حداکثر استفاده رابه نفع ملت و کشور ایران بنماییم».
این مقاله روزنامه اطلاعات روز یازدهم آذر ۱۳۱۱شمسی است..
آقایان نمایندگان ـ ملاحظه بفرمایید که چه قدر حوادث به هم شباهت دارند. اگر تاریخ روزنامه را ذکر نمیکردم هیچ یک از آقایان متوجه نمیشدند که این مقاله را برای ملی شدن صنعت نفت نوشتهاند یا برای الغای امتیازنامه دارسی.
عجب است که عکسالعمل پارلمان و مطبوعات انگلستان در مقابل الغای امتیازنامه دارسی شباهت تامی به عکسالعمل حضرات در مقابل ملی شدن صنعت نفت دارد (حاذقی ـ حالا دیگر نمیتوانند).
این مطالب را باز از کتاب نفت آقای لسانی میخوانم.
خبرگزاری رویتر خبر میدهد:
«انتشار الغای امتیازنامه دارسی موجب تنزل شدید قیمت سهام شرکت نفت در بورس لندن شده است آنتونی ایدن معاون وزارت امور خارجه در جواب سؤالات عدیده نمایندگان راجع به الغای امتیاز نفت اظهار داشت:
دولت بریتانیا اطمینان دارد که قرارداد دارسی که در سال ۱۹۱۱ به مدت ۶۰ سال اعطا شده است هیچ گونه قیدی راجع به الغای آن در امتیازنامه وجود ندارد ایدن به بیانات خود چنین ادامه میدهد:
«در تاریخ دوم دسامبر وزیر مختار انگلیس در تهران بر طبق دستوری که به او داده شده بود یادداشت شدیدالحنی به دولت ایران نوشته و ضمن آن مجله بسیار شدیدی را که دولت بریتانیا در این مورد اتخاذ نموده خاطر نشان ساخته است و به علاوه متذکر شده که دولت بریتانیا در وقت ضرورت از توسل به کلیه اقدامات جهت حمایت منافع حقه و غیرقابل اعتراض خود تردید نخواهد داشت.»
روز هفدهم آذر ماه ۱۳۱۱ دومین یادداشت شدیدالحن سفارت انگلیس به دولت داده شد که در قسمت اول آن جملات زیر خوانده میشود:
۱- چنانچه دولت ایران حاضر نباشد اعلامیه خود را دایر بر الغای امتیاز در ظرف مدت یک هفته از تاریخ این مراسله یعنی تا روز پنجشنبه۱۵ دسامبر مسترد دارد دولت اعلیحضرت پادشاه انگلیس چارهای نخواهد داشت جز این که موضوع مشاجره بین خود و دولت ایران را با قید فوریت به دیوان داوری بینالمللی لاهه مراجعه کند.
در جواب یادداشت سفیر انگلستان دولت ایران یادداشتی بسیار زنندهتر از نامه اخیر آقای علاء به دولت انگلستان فرستاد و جراید انگلستان فرانسه و آمریکا مقالات مفصلی برله و علیه تصمیم ایران نوشتند که من نمیخواهم با خواندن تمام آنها وقت آقایان را بگیرم همچنین نطقهای شدیدی در مجلس عامه انگلستان به رله و علیه ملت ایران به عمل آمد از میان مقالات جراید خارجی به مناسبت الغای امتیازنامه دارسی قسمتی از مقاله روزنامه «ایزوستیا» را که روز سوم دسامبر ۱۹۳۲ منتشر شده است میخوانم:
«اقدام دولت ایران را راجع به الغای امتیازنامه دارسی یک عمل سیاسی برجسته باید شمرد متخصصین بورژوازی حقوق بینالمللی البته هزاران دلیل پیدا خواهند کرد تا تصمیم دولت ایران را لکهدار کنند ولی این نکته بسیار روشن و واضح است که حل این مسئله در دایره فرمولهای حقوقی واقع نشده بلکه منوط به تناسب قوای سیاسی است. تا این اندازه که در این قضیه یک کمپانی نفتی جهان با دولت ایران طرف نیست بلکه نیروی نظامی و سیاسی انگلیس که در پشت سر کمپانی قرار گرفتهاند با دولت ایران طرف میباشند. بنابراین باید تصدیق کرد که تصمیم دولت ایران به الغای امتیاز یک عمل بسیار متهورانه میباشد. اتخاذ این تصمیم بدین سبب امکانپذیر شد که امپراطوری بریتانیا در زیر ضربات بحران جهان دیگر رل سابق را ندارد. اختلاف کنونی انگلیس و ایران نشانه رخنه مهمی است که در سیاست استعماری انگلیس حاصل شده و انعکاس آن در ممالک شرق مسلماً موجباتی فراهم خواهد ساخت که شکافهایی که
در بنای مترلزل امپراطوری فرتوت بریتانیا پدیدار شده بیش از پیش عملیتر شود.
این بود قسمتی از مقاله روزنامه شوروی ایزوستیا که ۲۰ سال پیش به مناسبت الغای امتیاز دارسی منتشر شده است.
آقایان نمایندگان محترم.
این که بنده عرض کردم انتخاب تقیزاده به سمت ریاست مجلس سنا و انتخاب علاء به ریاست وزرا با همکاری و معاضدت جبهه ملی و اکثریت مرا به شک و تردید انداخته است که مبادا خدای نکرده خواب تازهای برای ملت ایران دیده باشند بر اثر مرورصفحات تاریخ ۲۰ سال پیش است آیا واقعاً نفت ایران ملی خواهد شد؟ (نمایندگان ـ البته خواهد شد) آیا مقصود از ملی شدن نفت این خواهد بود که که تمام استخراجات نفت جنوب را در مدت امتیازنامه ۱۹۳۳ دربست به انگلیس بفروشیم؟ آیا واقعاً ما اتلی و موریسن و ترومن و اچسن را به زانو درآوردیم؟ آیا انگلیس و آمریکا از ترس ما راضی شدهاند اصل ملی شدن نفت را قبول کنند یا آن که خیالات دیگری دارند.
من به هیچ وجه نمیخواهم به این سؤالات گیجکننده جواب بدهم فقط آینده آن هم آینده نزدیک پرده از روی این معما برخواهد داشت.
رئیس ـ آقای آشتیانیزاده وقت شما تمام شده است.
آشتیانیزاده ـ ۵ دقیقه از آقای دولتآبادی وقت خواستم.
دولتآبادی ـ خیر قربان سه چهار نفر از بنده وقت خواستهاند.
آشتیانیزاده ـ بنده از آقایان جبهه ملی تقاضا میکنم ۵ دقیقه به من وقت بدهند (همهه نمایندگان) بنده ۵ دقیقه بیشتر وقت نمیخواهم.
رئیس ـ این موکول به رأی مجلس میشود.
آشتیانیزاده ـ استدعای عاجزانه دارم ۱۰ دقیقه اجازه بدهید.
رئیس ـ برای این که سابقهای گذاشته نشود اگر کسی از ساعت مقرر در نظامنامه بخواهد تجاوز بکند و مخالفی باشد بایستی رأی بگیریم (جمعی از نمایندگان ـ رأی بگیرید) مخالفی که نیست.
کشاورز صدرـ بنده مخالف با تمدید نطق ایشان هستم و توضیح هم میدهم.
رئیس ـ هر وقت از مجلس سؤال شد مخالفی نبود ممکن است رأی گرفته نشودد ولی حالا چون مخالف هست برای تمدید ۵ دقیقه یا ده دقیقه نطق ایشان باید رأی گرفته شود حالا آقای آشتیانیزاده ۵ دقیقه اجازه میخواهید؟(آشتیانیزاده ـ ۱۰دقیقه) آقایانی که با ۱۰دقیقه نطق آقای آشتیانیزاده موافقند قیام کنند (اکثراً برخاستند) تصویب شد بفرمایید بیاناتتان را ادامه بدهید.
آشتیانیزاده ـ فقط وجود امضاء کننده قرارداد ۱۹۳۳ در رأس سنا و شریک جرم او در رأس دولت و بازیگر قرارداد در هئیت دولت این شبهه را در هر وطنپرستی ایجاد میکند که اگر واقعاً باید حقوق ملت ایران استیفا شود این اشخاص در این پستهای حساس چه میکنند؟ من حتم دارم که بعد از قبول اصل ملی شدن نفت ایران در واشنگتن آقای علاء هم آن را قبول خواهند داشت و شاید تشریف بیاورند و پشت این تریپون ضمن نطق غرایی موافقت خودشان را اعلام کنند.
در هر صورت ۱۵ سال گذشت تا مردم ایران فهمیدند در سال ۱۹۳۳ چه کلاهی بر سرشان رفت این است که با چشم باز مراقب کوچکترین حرکات اقلیت سابق و اکثریت و دولت هستند و میترسند که مبادا آن پردهها بار دیگر تجدید شود.
البته اظهار این مطالب آن هم پشت تریپون مجلس ممکن است برای من گران تمام شود. چنان که نطق بنده در برنامه دولت موجب باز شدن سیل فحش و ناسزا در روزنامه باختر امروز به طرف من شده است. من نمیدانم چه گناهی کردم که سازش جبهه محترم ملی را با دولت علاء و عواقب آن را تذکر دادم. ممکن است دامنه این حملات آقایان نسبت به من به مجلس هم کشیده شود ولی بنده با کمال بردباری و خونسردی این ناسزاها را تحمل میکنم.
روزنامه باختر امروز ارگان جبهه محترم ملی تلویحاً نوشته بود که من جاسوس انگلیس سارق و حقهباز و شیاد هستم. هنوز که محکمهای تشکیل نشده است تا به سوابق من و آقایان دیگر رسیدگی کنند (فرامرزی ـ همان محکمهای که آقای علاء تویش محکوم شده) و من نمیخواهم وارد شخصیات بشوم ولی فرض کنید واقعاً من جاسوس انگلیس ـ دشمن ملت ـ دزد و سارق باشم. باید دید آیا ایرادات من به جبهه ملی وارد است یا نیست. (حاذقی ـ نیست) آیا جبهه ملی با دولت ساخته است یا نه را به من بفرمایید. آیا آقای دکتر مصدق از آقای علاء دوست سی سالهشان تشکر کردهاند یا خیر؟ آیا علاء به اعتراف تقیزاده شریک در قرارداد ۱۹۳۳ بوده است یا نه. آیا تقیزاده مؤسس و بانی این دولت بوده است یا نه (مکی ـ آیا آقای قوامالسلطنه در اولتیماتوم ۱۹۱۱ وزیر کشور بودهاند یا نه؟) به قوامالسلطنه هر چه میخواهی بگو به من چه (کشاورز صدرـ همه مرافعه برای او است) بعد از جواب این سؤالات آن وقت باید پرسید که چرا جبهه ملی با چنین دولتی همکاری دارد؟ (مکی ـ ما با دولت همکاری نداریم جواب هم میدهیم و پردهها را هم بالا میزنیم) بنده در مقابل تمام فحشها و کلمات رکیک آقایان چیزی نخواهم گفت و روزنامهای ندارم که مدافع من باشد. تنها هستم و آقایان دستهای هستید ـ زور دارید نفوذ دارید. روزنامه دارید. فحش بدهید ناسزا بگویید کتک بزنید هرچه میخواهید بکنید.
ولی برای این که خاطر آقایان نمایندگان و مخصوصاً خاطر جناب آقای دکتر مصدق که همیشه طرف احترام من بوده و هستند از میزان حقیقتگویی روزنامه ارگان جبهه ملی با خبر باشد فقط چند اشاره به مندرجات چند سرمقاله روزنامه باختر در سال ۱۳۲۴ یعنی پیش از مسافرت آقای دکتر فاطمی به اروپا میکنم.
آقایان میدانند که در آخر دوره چهاردهم اقلیت ۴۰ نفری مجلس به زعامت آقای دکتر مصدق برای مخالفت با کابینه صدرالاشراف ابستروکسیون کرد و ابستروکسیون دو ماه طول کشید. آن روز آقای دکتر مصدق که در رأس مبارزکنندگان ملی قرار داشتند مورد مهر و محبت آقای فاطمی نبودند زیرا باختر ارگان اکثریت و همکار جناب آقای دکتر طاهری بود. آن روز باختر آقای دکتر مصدق را آلت دست حزب توده معرفی میکرد و در سرمقاله شماره ۵۷۰ باختر مورخ سی و یکم خرداد ۱۳۲۴ تحت عنوان «ترور سفید» چنین نوشت عین مقاله را میخوانم (کشاورز صدرـ باختر بوده است نه باختر امروز) «آخرین آرزوی تودهایها همین بود که دستهای را با خود همراه کنند و دکتر مصدق را جلو بیاندازد. مقدمات این کار فراهم شد و دکتر مصدق که بیخیال خودش در راه آزادی مبارزه میکند زنجیر اسارت را به دست گرفته بر گردن یکان یکان هموطنان خود میگذارد. دیروز در این ابواب مدنی به آقای دکتر مصدق درد دل تلفنی داشتیم. آقای دکتر مصدق میگفتند در کلیه شئون سیاسی و اقتصادی و اجتماعی محتاج به اصلاحات هستیم و این کارها از وظایف اکثریت است .... جواب ما به آقای دکتر مصدق این بود که اکثریت میگوید قسمت عمده وقت مجلس را در دوره چهاردهم شما گرفتید و به خطا به خواندن و موافقتها و مخالفتهای بیاثر صرف کردهاید شما آقای دکتر مصدق برای پارلمان وزن و آبرویی باقی نگذاشتید».
من که این قسمت از مقاله باختر را میخوانم حقیقتاً از روی آقای دکتر مصدق خجالت میکشم و برای نشان دادن تلون سیاسی آقای مدیر ارگان جبهه ملی ناچار از قرائت این جملات بودند و از جناب آقای دکتر مصدق معذرت میخواهم.
از این قبیل نوشتهها در باختر فراوان است و من قرائت آن را اساعه به ساحت آقای دکتر مصدق میدانم. مقصود این است که این نیشهای زننده را تنها بنده تحمل نمیکنم حتی پیشوای محترم جبهه ملی از آن مصون نبودهاند.
در روزنامه باختر خواندم که به آقای عباس اسکندری ناطق زبردست و مبارز متهور مجلس پانزدهم حمله کرده و تمام مبارزات او را راجع به نفت انکار نموده بود و تذکر داده بود که در آخر مجلس او به اروپا قرار کرده بود.
بنده لازم میدانم اینجا یادی از آقای اسکندری بکنم و تذکر بدهم که فقط سر سختی و شهامت و از خودگذشتگی عباس اسکندری بود که در مجلس پانزدهم موجب بیداری مردم ایران شد (صحیح است) و تقیزاده را به زانو درآورد و آن اعترافات تاریخی که به نفع ملت ایران تمام شد و آقایان ثمر آن را چشیدهاند از او گرفت.
بیانصافی است اگر بخواهیم حق این مرد را پامال اغراض و حسادتها کنیم. عباس اسکندری بعد از حادثه پانزدهم بهمن ایران را ترک گفت زیرا در محیطی که ایجاد شده بود برای خیلیها بیم مخاطرات میرفت و برای بعضیها مصونیت ایجاد کرد معذلک به محض آن که قرارداد گس ـ گلشائیان در مجلس مطرح شد به سفارت ایران در پاریس مراجعه کرد و ویزای مراجعت خواست ولی سفارت ایران ویزا را موکول به کسب اجازه از تهران نمود و این اجازه به اسکندری داده نشد و حتی تلگرافات او را به مجلس و دولت که در همان ایام مخابره شد سانسور کردند.
بنده زیر بار این حرف نمیروم که فقط دو نفر در آخر مجلس پانزدهم موجب تصویب نشدن قرارداد نفت شده باشند. اکثریت مجلس اگر میخواست رأی به کفایت مذاکرات بدهد میداد و مانع از صحبت آقایان میشد.
بنابراین اهانت کردن به مجلس به خاطر تبلیغات خصوصی کار شایستهای نیست و همان طور که جناب آقای دکتر مصدق از تمام وکلا تشکر کردند حق این است که مقاومت منفی وکلای مجلس پانزدهم را مورد قدردانی قرار دهیم (صحیح است) سر بنده را هم اگر آقایان بشکنند چاکر آقایان هستم.
رئیس ـ آقای حاذقی و آقای دولتآبادی تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند و یک پیشنهادی کردهاند آقای فرامرزی که مادام که برنامه دولت مطرح است نطق قبل از دستور باشد برای بعد.
کشاورز صدر ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ امروز که نمیشود این پیشنهاد برای جلسه بعد است آقایان نطق قبل از دستور امروز میتوانند بکنند.
فرامرزی ـ پیشنهاد من مقدم است برای امروز دادهام.
رئیس ـ امروز نمیشود رأی میگیریم برای جلسه بعد.
فرامرزی ـ بنده پس گرفتم.
رئیس ـ آقای حاذقی بفرمایید.
حاذقی ـ به عرض آقایان محترم رسیده است که حاتم طایی یکی از سخاوتمندان درجه اول عرب بود حسن شهرتی پیدا کرده بود و مردم معاصر به او یک حسن نظری پیدا کرده بودند برادری داشت که آن برادر از هر گونه فضایل و مزایا محروم بود ولی عاشق و حریص شهرت و افتخار بود یک موقع مشورت کرد که من برای احراز شهرت چه کنم دوستان او به او نظر دادند که تو نه آن گذشت و فاکاری و سخاوت برادرت داری که بتوانی مشهور بشوی و نه یک فضیلت و وضعیت دیگری در تو میبینیم صلاح این است به یک وسیله دیگری مشهور بشوی خلاصه پس از مطالعه بسیار راه حل کسب شهرت برادر حاتم طایی بر این شد که در چاه مقدس زمزم آمد ادار کرد و از آن به بعد برادر حاتم طایی هم یکی از معاریف قوم شد. گاهی انسان تعجب میکند و مواجه میشود با یک مسایلی که حیرت و تعجب او زیاد میشود، در جلسه پریروز مجلس شورای ملی آقای آشتیانیزاده به عنوان مخالف دولت در پشت این تریپون در این مکانی که همه ما سوگند خوردهایم که جز بروفق صلاح ملت حرفی نزنیم مطالبی فرمودند که مورد درد اکثریت قاطع نمایندگان حاضر مجلس را اکثریت قاطع مردم ایران بود، هر وکیلی حق دارد مخالف دولت باشد، این حق مسلم نماینده مجلس است ولی برخلاف مشهور وکیل مسئولیت دارد، مسئولیت وجدانی، مسئولیت در مقابل ملت، مسئولیت برای این که جز در مقابل حق و حقیقت صحبتی نکند آقای آشتیانیزاده مطالبی که فرمودند متأسفانه هم از جاده حق و حقیقت منحرف بوده است و هم توأم با مطالعه و سفسطه بود کسانی که کمک به ایشان کرده بودند و آن نسخه را تهیه کرده بودند متأسفانه از انصاف و از حقپرستی و از حقیقت به کلی دور بود (امامی اهری ـ مخصوصاً در مورد رجال خیرخواه خادم) (صحیح است) زیرا ممکن بود جناب آقای امامی اهری که انسان مخالفت با دولت بکند ولی مطالبی بگوید که احساسات مردم را جریحهدار نکند ما در این مملکت احتیاج به رجال خدمتگذار داریم، احتیاج داریم به کسانی که در مواقع حساس در مواقع مهم و مشکل قبول مسئولیت کنند و برای حفظ منافع مملکت ایستادگی کنند خلاف مروت است وقتی افرادی که با دادن امتحان وارستگی و نداشتن هیچ گونه هوی و هوس به مملکت خدمت کردهاند و حالا در یک موقع دقیق و باریک برای حفظ منافع مملکت قبول مسئولیت کردهاند ما بیاییم آنها را برخلاف وجدان وحق لجن مال کنیم این را مردم وطنپرست ایران نمیپسندند و این مغالطهها و سفسطهها را مردم همه خوب میدانند و خوب میشناسند زیرا مردم عاقلتر از این هستند که با یک سلسله مغالطههایی که دور از عقل و منطق است به خود آنها را گول زد زیرا مردم هوش دارند فکر دارند، تشخیص دارند نگاه به سوابق عمل اشخاص میکنند و بیانات هر کس را میسنجند که این از کجا سرچشمه گرفته است و به چه منظور گفته میشود و چرا بیخود وقت ملت و مملکت گرفته میشود، ما چرا دور این حرفها برویم ما در مواقع باریکی هستیم زحماتی کشیده شده برای حفظ منافع مملکت یک مقدمات عقلایی و صحیح درست شده این مقدمات را همه درش شریک بودهاند و یک نفر تنها نکرده که ما بیاییم تمام این مقدمات و مجاهدت را ندیده حساب کنیم و با یک بیاناتی بخواهیم ایجاد تشنج و ایجاد تشتت و اختلاف کلمه بکنیم آقایان محترم مسئله ملی شدن نفت یک مسئلهای است که با همت و مجاهدت و متد یکیک عدهای که به این مملکت علاقه و ایمان داشتهاند و با همت و فداکاری و همکاری قاطبه نمایندگان مجلس قدمهای اولیهاش برداشته شده و ما الان به کمیسیون وقت دادیم که در عرض دو ماه طریقه و راه حل آن را تهیه کند و گزارش آن را به مجلسین بدهد ما دنبال این حرف ایستادهایم و با این مقالطه و سفسطه و مقایسههای مغرضانه که وضع خاص مملکت را شبیه به سال ۱۳۱۱ میکند و مجلس شورای ملی وقت ایران را حالا شبیه به آن موقع میکند نمیشود جلو این چیزها را گرفت و بیاناتی که مردم علاقهمند مملکت اظهار کردهاند و مخصوصاً زحمات نمایندگان جبهه ملی که قاطبه مردم تهران پست سر آنها هستند میخواهند با این مغالطهها و سفسطهها غلط آنها را منحرف کند من خواستم بیانات آقای آشتیانیزاده به استثنای آن مغالطه و سفسطههایی که فرمودند نسبت به دولت حاضر مشتمل بر سه قسمت بود من عقیدهای که عرض میکنم شخص خودم معتقد هستم وشاید احتمال نزدیک به یقین میدهم که اکثریت قاطبه مجلس شورای ملی هم موافق باشد اول اعتراضی که ایشان کردند یک مطلبی مبتذل و موهوم بود که اصلاً اگر تجزیه و تحلیلش را از خود ایشان بخواهیم عاجزند گفتند جناب آقای علاء و بعضی از همکاران ایشان فراماسون هستند من درباره این لغت تحقیقات کردم معلوم شد که وقتی آتش استبداد و خودخواهی بعضی از سلاطین در اروپا مانع کارهای خیر بوده است مخصوصاً در فرانسه یک طبقهای به اسم بناها که ماسونها باشند پیدا شده بودند که با هم کمک میکردند کار خیر میکردند هم قسم شده بودند که کار خیر بکنند و نسبت به نجات ملتشان در مقابل سلاطین مستبد وقت همکاری مخفی داشته باشند بعد این به صورت مسلکی درآمده بود که مردمان خیر نوع دوست به آن مسلک پیوسته بودند اتفاقاً در حال حاضر مسلک فراماسونی به هیچوجه وجود ندارد و من تحقیق کردم و چنین کسی هم در ایران نیست زیرا که دلیل ندارد باشند چون مردم ایران مسلمان هستند و بالاترین مسلک خیردوستی مذهب مقدس اسلام است (صحیح است) بنابراین مردم ایران احتیاج ندارند که برای دعوی خیردوستی وارد یک مسلکی که از یک قسمت از اروپا سرچشمه گرفته بشوند بنابراین علاوه بر این که کلمه فراماسون فحش نیست بد نیست معنی خیانت نمیدهد بلکه برای خدمت به نوع بشر است اساساً در ایران این مسلک سوکه پیدا نکرده است گویا در چهل، پنجاه سال پیش افراد محدودی بودهاند ولی الان در ایران هیچ کس عضو این مسلک نیست و ابداً قابل بحث در این مجلس شورای ملی نبوده و حرفشان به کلی باطل و بیاساس بود موضوع دوم آقای علاء و کابینهشان را راجع به نفت مردود معرفی کرد چه قدر جای تأسف است اتفاقاً قبل از این که مجلس شورای ملی به دولت ایشان رأی اعتماد بدهد اولین عمل جوانمردانهای که مورد پسند ملت ایران باشد کردهاند مقایسه حال حاضر مملکت ما با ۲۰ سال پیش هم حتماً یک قیاس غلطی است امروز افکار عمومی دنیا برله ما مجهز است ملت ایران از خواب بیدار شده است و مردم حفظ حقوق خودشان را در سرلوحه مرام خودشان قرار دادهاند مجلس شورای ملی ایران و مجلس سنا به تبعیت از تمایلات به اتفاق آراء رأی دادهاند که نفت در سراسر کشور ایران باید ملی بشود دولتی که منتخب مجلسین است هیچ چارهای ندارد جز این که مجری نیات مجلسین و ملت ایران باشد (صحیح است) و اتفاقاً جوابی که دولت جناب آقای علاء به سفارت انگلستان دادهاند با کمال صراحت و وضوح و بدون اندک ابهامی این معنی را منعکس کرده. دولت صریحاً آب پاکی را روی دست آن مقامات ریخت و گفت من مجری تصمیمات مجلس هستم بنابراین این مغالطههای آقای آشتیانیزاده در این موضوع به کلی بیربط است مضافاً به این که جناب آقای علاء در هر کابینهای که بودند در هر پستی که بودند جز حسن خدمت به مملکت با یک شدت عمل هیچ کار دیگری نکردهاند (صحیح است) آقای علاء در موقعی که در سفارت شاهنشاهی ایران در واشنگتن انجام وظیفه میکردند در همان موقعی که مسئله آذربایجان پیش آمده بود با کمال کوشش و شجاعت از همان ملتی که بهشان حقوق میدهد دفاع میکردند خودشان پدرشان و جدشان همیشه دارای مقامی بودهاند شخصیت داشتهاند و در این موضوع ایشان ایستادگی کرد و تا آن قدم آخر رفت و آن حرف آخر را هم زد این حرف را ما حالا نمیزنیم حتی در یکی از جلسههای خصوصی مجلس شورای ملی من یاد دارم که این موضوع راعرض کردم و تمام نمایندگان تأیید کردند یعنی خدمت ایشان را تمجید و تحسین کردند اما موضوع راجع به انحلال مجلس انصافاً این حرف به اندازهای دور از قبول و دور از ذهن است که هیچ کس نیست فکر کند این دولت، این دولتی که شخص آقای علاء در رأسش هست و این مردمانی که عمری به شرافتمندی معروف بودهاند بیایند و یک همچو کارهایی که برخلاف
مصلحت مملکت باشد بکنند من به عکس این فکر اطمینان دارم که این دولت نه تنها تصمیم به انحلال مجلس نمیگیرد بلکه با هر گونه انتخاباتی که برای اظهار عقیده و آزادی عقیده ملت ایران باشد مخالفت خواهد کرد، من فکر میکنم که اقای آشتیانیزاده خیلی اشتباه کردند، همکار عزیز ما، فکر کردهاند که با این بیانات میتوانند دولت را از میدان بیرون کنند و طرفداران دولت را در اظهار عقیده خودشان مرعوب کنند در حالی که این فکر بچگانه است، مگر آقایان نمایندگان این کسانی که در کابینه هستند عمل آنها اعمال گذشته آنها را فراموش کردهاند؟ که یک همچو سوءتفاهمی برای شما پیدا بشود؟ من به آقایان اطمینان میدهم که خاطرشان جمع باشد که این دولت طرفدار هیچ گونه عمل خلاف قانونی نیست اصلاً به فکر دولت همه آقایان مطلعند که با هیچ یک از دستههای مجلسین تماسی نگرفتهاند مشورتی با هیچ یک از آقایان نکردهاند همه فراکسیونها شاهد هستند. گواه هستند که این مردانی که در کابینه شرکت کردهاند صرفاً به منظور همکاری با شخص آقای اعلاء و برای تشخیص دادن اهمیت وقت و خدمت به مملکت آمدهاند البته این هم به اختیار ما است اگر ما طرفدار مصلحت مملکتمان هستیم اگر ما در حال حاضر بخواهیم که تمام ایران حفظ بشود اگر ما بخواهیم که از این تشنجات و تشتها جلوگیری کنیم بدون تردید با کمال شهامت به دولت رأی میدهیم موضوعی که از همه مضحکتر بود تعرض آقای آشتیانیزاده به جبهه ملی بود من تعجب میکنم با این که در نظامنامه قید شده که سؤال وکیل از وکیل ممنوع است، اظهار عقیده وکیل آزاد است هر عملی که وکیل کرده مستوجب سؤال و بازپرسی و تحقیق و مؤاخذه از طرف وکیل دیگر نیست چه طور ایشان به خودشان حق دادند که در این سه نطقی که کردند مدام به جبهه ملی حمله بکنند که چرا شما در مقابل تشکیل دولت ساکت هستید آقایان جبهه ملی منتخب مردم است موکل دارد عقل دارند تشخیص دارند مگر همین طور مثل ایشان خودشان را به در و تخته میزنند هر حرف باطلی میزنند آقایان مطالعه میکنند و از روی مصلحت مملکت و ملت حرف میزنند آقایان موکل دارند مردم تحصیل کرده و با سواد مردم تهران ناظر عملیات آنها هست اگر آقایان بیایند نسبت به دولتی که آقای علاء در رأسش است آقای سرلشگر زاهدی وزیر کشورش است آقای نقدی وزیر جنگش است و آقای وارسته وزیر داراییاش است، آقای آموزگار وزیر فرهنگاش است آقای زنگنه وزیر پست و تلگرافش است آقای امیر علایی وزیر دادگستریش است آقای فرمند وزیر کشاورزیاش است آقای ارفع وزیر راهاش است آقای دکتر مفخم معاون وزارت اقتصاد و آقای دکتر نفیسی کفیل وزارت بهداری است آقایان چه طور میآیند اعتراض کنند. مردم به آنها اعتراض میکنند مگر آقایان طالب مجهول مطلق هستند آقایان تمام تذکراتشان به منظور اصلاح مملکت است ممکن است آقایان رأی به دولت حاضر بدهند یا ندهند البته آزاد هستند نه حق من است و نه حق ایشان که اظهار کنیم ولی این قدر میدانم که آقایان روی عقل و معتقداتشان حرف میزند و کار میکنند آقایان برای هدف مقدس چندین سال زحمت کشیدهاند، وقت صرف کردهاند، تهیه زمینه کردهاند بنابراین چه طور میشود در حال حاضر بیایند و یک حرفی بزنند که مردم تهران به آنها اعتراض بکنند و مردم مملکت از آنها ناراضی بشوند. پس آقای آشتیانیزاده در این قسمت بیانات شان هم اشتباه کردهاند در خاتمه بیاناتم چون ایشان دو نکته به من اسناد دادند من ناچار هستم جواب بدهم.
رئیس ـ وقت شما تمام شده است.
حاذقی ـ مطابق ماده ۹۰ بنده میخواهم جواب بدهم، دو موضوع اظهار کردهاند که بنده مطابق ماده ۹۰ اجازه میخواهم جواب عرض کنم. به طور خلاصه عرض نمیکنم آن روز گفتم به این دولت توهین نکنید ایشان به من دو موضوع گفتند اجازه بفرمایید جواب عرض کنم.
رئیس ـ بعد از دستور به عنوان ماده ۹۰ به شما اجازه میدهم صحبت کنید حالا بفرمایید بنشینید آقای دولتآبادی بفرمایید.
دولتآبادی ـ آقای جمال امامی هم میل دارند صحبت بفرمایند بنده ۵ دقیقه از وقتم را هم به ایشان میدهم. بنده از بعضی از مطالبم به مناسبت این که آقای جمال امامی فرمودند که چنددقیقه از وقتم را به ایشان بدهم و همین طور آقای کشاورز صدر صرفنظر میکنم فقط قسمتی که مربوط به کارخانجات اصفهان و صحبتهایی که اخیراً در اطراف آن و صدور پنبه شده است عرض میکنم و از بقیه صرفنظر میکنم و بقیه بیانات خودم را به موقع دیگری موکول میکنم. موضوع تصویب نامهای صادره راجع به منع صدور پنبه و پشم که مخصوصاً در مجلس شورای ملی بیانات زیادی شده برای کارخانهجات بسیار لازم بوده است که دولت اتخاذ تصمیم فروش در این مورد نکند (سعید مهدوی ـکردند آقا لغو کردند) اجازه بفرمایید بنده عرضم اصولی است نه نظر به کشاورزان تنها، نه نظر به کارخانجات دارم بنده معتقدم باید کاری کرد که واقعاً وضع اقتصادی کشور هم از نظر کشاورزان و هم از نظر کارگران به صورت عادی جریان پیدا کند بنده شخصاً با تصویبه نامه به صورتی که تصویب شده بود موافق نبودم و حتی در دفتر جناب آقای دشتی که در این موضوع کمیسیونی تشکیل شد اظهار عقیده کردم که منع صدور پنبه و پشم مناسب نیست (صحیح است) ولی باید ترتیبی کرد که با تنزل قیمت کارخانجات مملکت که موجب تولید مصنوع و در عین حال وسیله ارتزاق عده زیادی کارگر است به کار بیفتد و برای این کار شورای اقتصاد پیشنهادی کرده بود که از جایزهای که به پنبه داده میشود صرفنظر بکند و ارز صادراتی پنبه را به قیمت یازده تومان و دو قران خریداری بکنند بنده موافق با این نظر هستم و فکر میکنم اگر همین نظریه عملی میشد هم کارخانهجات میتوانستند به کار خودشان ادامه بدهند و هم پنبه کیلویی ۶ تومان ۶ تومان و پنج قران قیمت پیدا میکرد و پشم در حدود کیلویی ۹۰ریال و کارخانهجات به خوبی میتوانستند کارشان را اداره بکنند و برای زارع و کشاورز هم صرف میکرد متأسفانه دیشب در روزنامه اطلاعات دیدم امروز صبح هم از جناب آقای نخستوزیر استفسار کردم معلوم شد این تصویبه نامه اخیر هم لغو شده بنده در عین حال که با تصویبه نامه سابق موافق نبودم به این طرز عمل دولت هم شدیداً اعتراض دارم بالاخره دولت هر تصمیمی میگیرد. (مکی ـ میخواهید که زندگی کشاورزان به کلی از بین برود؟) اجازه بفرمایید بنده عرض کردم این نظر را دارم که با قیمت معتدلی از کشاورز خریداری بشود بنده با این که نماینده شهرستان اصفهان هستم که پنجاه هزار نفر کارگر دارد ولی معتقدم که چون عده کشاورزان این مملکت زیادتر است باید به نفع آنها عمل کرد الان هم جناب آقای مکی پنبه از دست زارع از کیلویی سه تومان و چهار تومان بیشتر خریداری نشده است (صحیح است) ولی اگر نظر شورای اقتصاد عملی میشد قیمت پنبه در کیلویی ۶۵ ریال تثبیت میشد ولی با این وضع یک روز دولت تصویبه نامه صادر میکند که منع صدور را لغو بکنید، یک روز تصویبه نامه صدور پنبه را صادر میکند با این ترتیب نه کشاورز مطمئن به زندگی و زراعتش هست و نه کارگر. بنده معتقدم دولت باید از روز اول توجه به نظریات شورای اقتصاد کرده باشد و تصمیمی که میگیرد به این زودی لغو نکند اگر بنا باشد که اوقات آقایان وزرای محترم چند ساعت صرف بشود برای مطالعه در حکومت نظامی که بنده با آن مخالف بودم ولی چند روز بعد دوباره لغو بکنند، یک روز تصویبه نامه صدور پنبه صادر بکنند و روز دیگر دوباره لغو بکنند بالاخره کار مملکت پیش نمیرود بنده تمنا میکنم در این مورد اقدامی بکنید آقایان هر چه زودتر که هم به نفع کشاورزان و هم به نفع مصنوع داخلی و کارخانجات باشد کارخانجات این مملکت بالاخره سرمایه ملی ما است و ما باید آنها را حفظ بکنیم بنده عرایض زیادی دارم ولی امروز صرف نظر میکنم و روز دیگر میآیم در این مورد صحبت میکنم و تمنا میکنم همان طور که عرض شد بقیه وقتم را به آقای کشاورزصدر و آقای جمال امامی بدهند.
رئیس ـ آقای کشاورزصدر ۵ دقیقه وقت دارید بفرمایید.
کشاورز صدرـ بنده استدعا میکنم از آقایان محترم با این که خستهشان کرد آقای آشتیانیزاده (یک نفر از نمایندگان ـ نه آقا) به عرایض بنده توجه بفرمایید بنده یک مطلب اصولی میخواهم عرض کنم که مفید به حال مملکت است تمام آقایان نمایندگان محترم هر موقع، خود بنده هم یک قدری حاد و تندم نصیحت میکردند که آقا یک کای بکنید که اختلاف و تشتت از بین مجلس شورای ملی و بالملازمه از بین مردم برداشته بشود تا اتحاد و اتفاق و هماهنگی نباشد کاری پیش نمیرود و این را همه آقایان خودشان به بنده نصیحت کردهاند بنده میخواهم اینجا عرض کنم تمام ملت ایران خوب میداند که اگر کسی به جبهه ملی نزدیک بشود برای آجیل گرفتن نیست جبهه ملی جز مواردی که یک کسی انحراف پیدا کند او را با تازیانه تنبیه بکند که به نفع مملکت اقدام کن و به او حمله بکند آجیلی به کسی نمیدهد تعریفی هم از کسی نمیکند من هم جزء جبهه ملی نیستم که تصور بفرمایید میخواهم تمام مملکت تسلیم جبهه ملی باشد کهای کاش میشد و آن وقت بنده نفوذم زیاد بشود اگر جبهه ملی نفوذش چند برابر بیش از این بشود به بنده ارتباط ندارد و اگر هم کمتر بشود زیانی به من نمیرسد ولی بنده به حکم وظیفه و وجدان ناچارم اینجا عرض کنم که جبهه ملی در منافع مملکت خیلی فداکاری کرده و پیش قراول آقایان دیگر بوده است کمال بیانصافی و بیمروتی است که آدم بیاید به رشیدترین رفقای خودش در مجلس
نیش بزند این را بدانید که اگر ما این روشی که آقای آشتیانیزاده همکار ما پیش گرفته است نصیحتاش بکنیم و باز دنبال بکند مورد انزجار و نفرت ملت ایران قرار خواهد گرفت من به نفع آشتیانیزاده حرف میزنم نه به نفع جبهه ملی شما را به خدا انصاف میخواهم از آقایان در این مملکت اگر افراد خوبی باشند و جزء جبهه ملی باشند اینها باید محروم از این باشند که در کار دعوت بشوند مثلاً این شهرداری که تعیین کردهاند من آنچه از افراد این مملکت شنیدهام و خودم بیست سال است با او سابقه دارم ارسلان خلعتبری از افراد شریف و صحیحالعمل جدی است (صحیح است) این گناهش این است که جزء جبهه ملی است یک چنین شخصی را اگر به کار دعوت بکنند این عمل خلافی خواهند بود؟ بنده نمیخواهم از دولت حمایت بکنم و او را تقویت بکنم بنده به عنوان طرفداری دولت صحبت نمیکنم ولی آقایان نمایندگان محترم توجه بکنید که ما در یک وضع خطیری قرار گرفتهایم که معتقدم دونفر دشمن خونی هم در این موقع باید دست به دست هم بدهند الان راجع به وضع سیاسی امروزمان در دنیا یک مذاکراتی میکنند یک مسایلی مطرح است که اینها ایجاب میکند که ما اگر خصومت ودشمنی هم داریم دست برداریم و هم آهنگ و متحد باشیم این است که یکی راجع به ملی شدن نفت و صنایع نفت مقایسه ملی شدن نفت...
رئیس ـ آقای کشاورزصدر نوبت شما تمام شد.
کشاورز صدرـ اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم آقای جمال امامی مورد احترام ما هستند وقتی که ایشان اینجا تشریف آوردند یک ربع ساعت هم که بخواهند راجع به مسایل مهم صحبت کنند مجلس اجازه میدهد اجازه بفرمایید بنده عرایضم را بکنم. راجع به مقایسه ملی شدن نفت و راجع به قرارداد۱۹۳۳ کفر میدانم که کسی اینها را با هم مقایسه این دو امر با هم خیانت به مملکت است، الان درباره نفت در خارج دارند گفتگو میکنند صحبت میکنند ما میگوییم شما حق ندارید صحبت بکنید این ضرر دارد برای ما مقایسه ملی شدن نفت با قرارداد۱۹۳۳ که به جبر و زور و فشار دولت انگلستان که مالکالرقاب دنیا در آن روز بود بسته شد با قراردادی که ملت ایران را آزاد میکند بسیار فرق و تفاوت دارد این اظهار آقای آشتیانیزاده مبنی بر این مقایسه مورد انزجار و تنفر ملت ایران است (غلامرضا فولادوند- آشتیانیزاده همچو مقایسهای نکرد) گفت آقا (چند نفر از نمایندگان ـ نگفت آقا) اگر نکرده است پس میگیرم اما مطلب مهم دیگری که دو کلمه میخواهم عرض کنم این است که الان در واشنگتن راجع به موضوع تصمیم مجلس و ملت ایران یک گفتگوهایی میکنند باید از اینجا بنده با صدای بلند اعلام بکنم به دولت آمریکا و به ملت آمریکا که ارزش شما وقتی است که اعمالتان مثل گفتارتان باشد، شما میگویید ما طرفدار آزادی و استقلال ملل هستیم خصوصاً ملل کمزور و بیآزار و اگر بخواهید راجع به امور نفت ما و تصمیمی که گرفتهایم ذرهای فشار بیاورید یا مداخله بکنید شما فاتحه حزب دموکراتتان و گفتههای دمکراسیتان را خواندهاید اگر آمریکا یا انگلیس راجع به این تصمیمی که ملت ایران به نفع خودش گرفته است مداخله بکند مخالف منشور ملل متفق است و بنده از اینجا عرض میکنم که این تصمیم انگلستان و آمریکا به رقبای آنها اجازه میدهد که در مسایل دیگر دخالت کنند این است که بنده عرایض خودم را اینجا خاتمه میدهم و عرض میکنم که برای آمدن عمرو و زید برای ریاست دولت ما نباید منافع عمومی و مصالح مملکتمان را زیرپا بگذاریم و بیاییم اینجا حقکشی بکنیم روزنامه باختر علمدار آزادی و اجرای ملی شدن نفت بود.
تیمورتاش ـ این قدر مبالغه نکنید.
رئیس ـ آقای جمال امامی بفرمایید.
جمال امامی ـ بنده ده پانزده دقیقه عرضی دارم اگر اجازه میفرمایید عرض کنم.
رئیس ـ باید رأی گفت حالا بفرمایید پنج دقیقه را صحبت کنید بعد رأی میگیریم.
جمال امامی ـ بنده آقای نخست وزیر دو موضوع است که میخواستم به حضرتعالی در مقابل نمایندگان تذکر بدهم روزی که من مرحوم رزمآرا را استیضاح کردم راجع به استرداد پناهندگان ایران به او گفتم ضعف یک ملتی نباید موجب ذلت آن ملت باشد. ضعف یک ملتی ایجاب نمیکند که آن ملت تن به ذلت و بیشرافتی بدهد، من به شهادت اعضای کمیسیون نفت و غالب نمایندگان محترم کوشش کردهام که قضیه نفت از حدخودش تجاوز نکند ولی اگر دولت انگلستان برای ارعاب ما متوسل به زور بشود ما تافیها خالدون میرویم (یکی از نمایندگان ـ نمیتواند) آقا خواهش میکنم شما اخبار را بخوانید آمدن کشتی در بحرین را بخوانید من تذکر میدهم انشاءالله این عقل را داشته باشند که ما را متعصبتر از این بکنند احساسات یک ملتی را هم نباید با ارعاب جریحهدار کرد (جمعی از نمایندگان ـ صحیح است) ما خودمان را پیش خودمان تمام کنیم دست به این اقدامات نزنند اگر بزنند من یکی تا فیها خالدون میروم میگویم یا علی غرقش کن من هم روش مطلب دیگری که میخواستم عرض کنم راجع به دولت جناب آقای علاء است بنده در موقعی که رأی تمایل نسبت به حضرتعالی میگرفتند دفاع کردم صحبت هم کردم یک عدهای از آقایان هم قانع شدند و موافقت فرمودند که به جنابعالی رأی بدهند از نظر شخص شما نبود این عملی که بنده کردم از نظر اجتناب از یک ضرری بود چون بنده موافق اشخاصی نیستم که میگویند وکیل در تشکیل دولت نباید دخالت بکند نخیر بنده دخالت میکنم من آمدهام اینجا که دخالت در تشکیل دولت بکنم و الّا موضوع دیگری نیست من همان طوری که نسبت به شما اظهار تمایل میکنم حق دارم که نسبت به یک یک از وزرای شما اظهارنظر بکنم من این طور تشخیص دادم که باید اظهارنظر بکنم و الّا چه طور میشود به رئیسالوزرا اظهار تمایل بکنم و نسبت به وزرای او اظهار تمایل نکنم و بگویم نسبت به دیگران بینظر هستم این وکیل برای لای جرز خوب است بنده از آن وکلا نیستم بنده وکیلی هستم که باید بدانم دولت از چه عناصری تشکیل میشود و مشیاش با هدف من موافق هست یا نیست اگر مطمئن باشم این طور هست رأی میدهم و اگر نباشم نمیدهم و هیچ باکی هم ندارم اگر رفیق مرا شما بیاورید وزیر کنید بدون آن که من از نظریاتاش اطلاع داشته باشم به آن وزیر رأی نمیدهم مملکت که کارش شوخی بردار نیست هر کسی منظوری هدفی و مشی سیاسی دارد دولت باید موافق مشی سیاسی او باشد اگر این طور نباشد و به آن دولت رأی بدهد آن وکیل تکلیف خودش را انجام نداده آن وکیل نمیداند برای چه وکیل شده اینجا شما یک نفر مخالف جدی داشتید و آن آشتیانیزاده بود خوب یک خطابهای نوشته بودند و به دستش داده بودند آورد و خواند حالا اگر هم از جاده عدل و انصاف قدری تجاوز کرد از او نباید بیش از این توقع داشته باشیم ولی ببینید موافقین شما کی هستند قاعدتاً جنابعالی آن طوری که بنده شنیدم با آقایان نمایندگان محترم جبهه ملی تماس داشته و تقاضاهای آنها را پذیرفتهاید خوب و یا بدش را بنده نمیدانم قاعدتاً اینها باید طرفدار شما باشند ولی گمان میکنم اینها حربهای را که در دست دارند و آن مخالفت را برای گل روی شما از دست بدهند این را که من گمان نمیکنم با سایر دستهجات هم آن طوری که بنده اطلاع پیدا کردهام شما تماس نگرفتهاید و نباید متوقع باشید که برای شما شمشیرکشی بکنند اگر راستی خودشان را وکیل میدانند نیاید و با بنده مشورت نکند من برای او شمشیرکشی نمیکنم ولو این که آقای علاء باشد (اردلان ـ اگر از راه راست منحرف نشود چه طور؟) اگر این نظر را بنده قبول داشته باشم باید به شمر ذیالجوشن هم اگر اینجا بنشیند باید من رأی بدهم تا بعد هم ببینم که آیا خوب کار میکند یا نمیکند عرض کنم بنده دو ایراد بزرگ به شما دارم یکی راجع به حکومت نظامی و یکی هم راجع به الغای این تصویبنامهای است که صادر کرده بودید این دلیل بر تزلزل حکومت شما است من شخصاً حکومتی را میخواهم که تزلزل رأی نداشته باشد اگر شما لازم داشتید که برای امنیت کشور حکومت نظامی اعلام بکنید به چه دلیل آمدید لغو کردید؟ شما در این مورد بازی پارلمانی کردید اگر شما مسلط بر اوضاع بودید چرا حکومت نظامی کردید اگر آن را برای امنیت مملکت لازم میدانستید چرا برای بازی پارلمانی آن را لغو کردید؟ اگر امروز بزنند و کسی را بکشند شما شخصاً مسئول هستید برای این که آن حربه را از دست دولت گرفتید چرا حکومت نظامی را اعلام کردید و اگر لازم میدانستید چرا آن را لغو کردید؟ اینها دلیل تزلزل یک دولتی است که پروگرام ندارد دولتی که پروگرام ندارد امروز به درد این مملکت نمیخورد عرض کنم آقا شما آمدید و تصویبه نامه صادر کردید و پنبه را صدورش را منع کردید بعد برای این که دو نفر گفتند صدورش را آزاد کردید چرا کردید آقا؟ چرا منع کردید چرا بدون مطالعه کردید؟ مگر دولت هم بدون مطالعه کار می
کند یعنی چه؟ این که شوخی نیست آقا در اینجا که ما با خانه خودمان بازی نمیکنیم با مقدرات یک ملتی بازی میکنیم اینها تأثیر دارد در وضع اقتصادی مملکت این موضوع تأثیر دارد رزمآرا چهار دفعه در یک ماه آمد و تغییر نرخ ارز داد او خیال میکرد این بازیچه است آقا این اقتصادیات مملکت بود که او را را آورد به این روز نشانید آقا با این کارها که نمیشود سرسری بازی کرد آقای ضیاءالملک امروز من تصویبه نامه صادر میکنم فردا لغوش میکنم اینها مسخره است شما باید بدانید در این ایام بحرانی دنیا چه میخواهید بکنید مملکت را چه طور میخواهید اداره بکنید چه راهی را میخواهید و بایستی در پیش بگیرید این را باید تشخیص بدهید چه من موافق باشم و چه مخالف باشم باید بیایید و اجرا بکنید بگویید اگر به من رأی نمیدهید میرویم این چه وضعی است دنیا در حال بحران است اگر بنا باشد که شما هم بچه بازی را مثل مرحوم رزم آرا در این مملکت اجرا بکنید ما عاقبتمان معلوم است اما من خواهش میکنم آقای علاء من در جلسه خصوصی که تشکیل شد به شما عرض کردم جنابعالی باید یک رئیسالوزرای پارلمانی باشید اگر اکثریتی دارید باید با این اکثریت تماس بگیرید باید رأی آنها را مورد مطالعه ودقت قرار بدهید با یک صف خاصی شما نباید (کمبینزن) داشته باشید اگر این را مایل نیستید ما را و خودتان را بیخود معطل کردهاید ولی اگر میخواهید حکومت کنید و با پارلمان کار کنید باید با فرد فرد وکلا و نمایندگانی که طرفدار شما هستند تماس داشته باشید.
عدهای از نمایندگان ـ صحیح است. احسنت
(۳- بیانات آقای فقیهزاده به عنوان ماده ۱۶۷ آییننامه)
رئیس ـ وارد دستور میشویم.
فقیهزاده ـ بنده طبق ماده ۱۶۷ اخطار نظامنامهای دارم اجازه میفرمایید.
رئیس ـ بفرمایید.
فقیهزاده ـ یکی از کارهای مهمی که دولت حاضر باید انجام بدهد و به نفع ملت و مملکت است بهداشت و سلامتی مردم است پارسال سمپاشی برای مالاریا در نواحی قزوین و بعضی ...
رئیس ـ آقای فقیهزاده این اخطار شما وارد نیست.
فقیهزاده ـ این اخطار بنده طبق ماده ۱۶۷ است که اگر صلاح اندیشی و یا تذکری داشته باشد در جلسه میتوانند تذکر بدهند.
رئیس ـ همه اگر بخواهند تذکر بدهند که نمیشود.
فقیهزاده ـ استدعا میکنم اجازه بفرمایید دو کلمه توضیح عرض کنم.
رئیس ـ بفرمایید.
فقیهزاده ـ سه چهار روز قبل که بنده رفته بودم قزوین به حوزه انتخابیهام اهل محل تقاضا داشتند که سمپاشی مالاریا امسال هم شروع بشود و این تقاضا را از آقای کفیل وزارت بهداری داشتند بعد از مراجعه از وزارت بهداری و شرحی نوشتهاند که اعتبار برای این کار فعلاً موجود نیست و این عمل اگر انجام نشود به ضرر مملکت است (عدهای از نمایندگان ـ صحیح است) از جناب آقای نخستوزیر استدعا میکنم که در تمام کشور و مخصوصاً قزوین دستور بدهند اعتبار آن تأمین شود و این قضیه حیاتی را انجام دهند و بیش از این عرضی ندارم.
شوشتری ـ در شمال هم همین طور.
(۴- بیانات آقای دکتر مصدق به عنوان ماده ۹۰ آییننامه)
رئیس ـ در جلسه قبل اینجا بیاناتی شد که آقای دکتر مصدق طبق ماده ۹۰ خواستند اظهاراتی بکنند حالا توضیحی دارید بفرمایید.
دکتر مصدق ـ قبل از این که شروع به عرایضم بکنم یک تذکری به آقایان نمایندگان محترم و همکاران عزیزم میخواهم بدهم و آن این است که مجلس شورای ملی البته تصویب نمود که در ظرف ۱۵روز آقایان نمایندگان پیشنهادات خود را به کمیسیون خاص نفت بدهند (عدهای از نمایندگان ـ صحیح است) ولی چون به کمترین حساب روزی صد هزار لیره ضرر دولت از تأخیر تصمیم کمیسیون است استدعا میکنم که آقایان در صلاح مملکت و در صلاح ملت پیشنهادات خود را تا روز یکشنبه بدهند که روز دوشنبه پیشنهادات مطرح و مذاکره شده و نظریات کمیسیون نفت هرچه زودتر به مجلس شورای ملی تقدیم شود (نمایندگان ـ صحیح است) و دولت و ملت از این مدتی که مجلس شورای ملی معین کرده است خیلی متضرر نشود (نمایندگان ـ صحیح است) و بعد راجع به عرایضم که به موجب ماده ۹۰ از مقام ریاست اجازه بعضی عرایض را درخواست کردهام لازم است عرض کنم که عرایض بنده از مدت آییننامه البته قدری تجاوز خواهد کرد اگر اجازه میفرمایید عرض کنم و اگر اجازه نمیفرمایید.
نمایندگان ـ کسی مخالف نیست بفرمایید.
رئیس ـ اگر مخالفی نیست بفرمایید اگر مخالفی هست رأی میگیریم.
فرامرزی ـ بنده مخالف نیستم منظورم این است که فرقی گذاشته نشود.
رئیس ـ فرق گذاشته نشده اگر مخالفی باشد رأی گرفته میشود.
دکتر مصدق ـ خیلی متشکرم که به خودتان زحمت رأی دادن ندادید و بنده شروع میکنم بیاناتی که در جلسه قبل مجلس شد قسمتی از آن حقایقی بود که هیچ کس نمیتواند آنها را انکار کند و در قسمتی که راجع به دخالت جناب آقای علاء اظهار شده توضیح میدهم که در مقدمات کار قرارداد ۱۹۳۳ ایشان دخالت نمودهاند ولی من یقین دارم اگر ایشان نتوانستند از حقوق ملت ایران دفاع کنند علت این بوده که نمیدانستند ملت از عدم اجرای قرارداد دارسی همان قراردادی که همیشه با آن مخالف بوده چه قدر متضرر شده است.
کسانی که انتظار دارند هر کسی بدون مطالعه نظریات دقیقی اظهار کند برخلاف عقل و منطق است و کار استخراج معادن نفت جنوب کاری است که هیچ کس صلاحیت این را ندارد که بدون مطالعات دقیقه و اطلاعات کافیه بتواند کوچکترین اظهاری بکند.
البته میتوان به آقای علاء این ایراد را نمود چرا حاضر شدند بدون مطالعات کافی مأموریت دولت را قبول کنند ولی همه میدانند که هر کس در دوره دیکتاتوری متصدی کار بود نمیتوانست از امر دولت تخلف کند.
چنانچه ایراد به ایشان وارد باشد که چرا دفاع از الغای قرارداد را به عهده گرفتهاند گناه آقای تقیزاده مافوق حد تصور است چون که ایشان از حقایق کاملاً مطلع بودند ولی به وظیفه خود عمل نکردهاند. بعد از الغای امتیاز دولت انگلیس یادداشتی به دولت ایران نوشت و متذکر شد اگر در ظرف یک هفته مراسله خود را در خصوص الغای استرداد نکند موضوع در دیوان داوری بینالمللی لاهه مطرح میشود ولی چون به استناد ماده ۳۶ اساسنامه صلاحیت آن دیوان شامل اختلافاتی بود که طرفین به آن رجوع کنند و دولت ایران که مراجعه نکرده بود دیوان داوری نمیتوانست در حل اختلاف وارد شود و تصمیمی اتخاذ کند.
لذا دولت انگلیس به استناد ماده ۱۵ اساسنامه جامعه ملل که هر وقت اختلافی بین اعضای جامعه روی دهد و به حدی برسد که منجر به قطع روابط شود شورای جامعه باید دخالت کند به جامعه ملل مراجعه کرد.
ولی آقای تقیزاده وزیر مالیه که مسئولیت کار را مستقیماً و قانوناً به عهده داشت و از امور بینالمللی هم کاملاً مطلع بود به واسطه سازش با کمپانی نفت مخالفت ننموده و اعتراض نکرد که جامعه ملل در اختلافی که یک طرف آن شرکت نفت باشد نمیتواند دخالت کند.
سلطان وقت هم به هر قیمتی به هر جهتی از جهات با نظریات دولت انگلیس موافقت نمود و مرحوم داور و جناب آقای حسین علاء را که سابقهای از نقشه کار نداشتبرای دفاع از الغای قرارداد مأمور جامعه ملل کرد.
آقای بنش نماینده چکسلواکی در جامعه ملل که میخواهیم او را دلال معامله معرفی کنم چهار ماده تنظیم نمود که ماده اول آن این بود:
«طرفین موافقت نمودند که موضوع را تا جلسه ماه مه ۱۹۳۳ در شورا مسکوت بگذارند و در صورت لزوم در تمدید موافقت نمایند» و به این ترتیب مقدمات کار تمدید را فراهم کرد. و این که جناب آقای تقیزاده در نطقی که در مجلس ۱۵ ایراد کرده و گفتهاند:
«من شخصاً راضی به تمدید مدت نبودم و دیگران هم نبودند و اگر قصوری در این کار یا اشتباهی بوده تقصیر آلت فعل نبوده بلکه تقصیر فاعلی بوده که بدبختانه اشتباهی کرد و نتوانست برگردد او خود هم راضی به تمدید مدت نبود و در بدو اظهار این مطلب از طرف حضرات رو به روی آنها به تحاشی و وحشت گفت عجب این کار که به هیچ وجه شدنی نیست میخواهید که ما سی سال برگذشتگان برای این کار لعنت کردیم پنجاه سال دیگر مورد لعن مردم و آیندگان بشویم ولی عاقبت در مقابل اصرار تسلیم شد» خلاف محض است چون هم در جامعه ملل قرار شده بود امتیاز شرکت نفت تمدید شود و هم چند سال قبل از تمدید
بر طبق مکاتباتی که با مرحوم تیمورتاش نمودهاند از نظر کمپانی راجع به تمدید مدت مطلع بودهاند که برای استحضار ملت ایران آن مکاتبات عیناً قرائت میشود.
۱۹ آذر ماه ۱۳۰۸
دوست محترم و معظم پس از تقدیم سلام خالصانه و تجدید مراتب ارادت صمیمی آن که قدری تردید داشتم در این که مطلبی را که در ذیل میخواهم عرض کنم به طور رسمی یعنی به وزارت جلیله دربار پهلوی عرض کنم یا به طور خصوصی و غیر رسمی به خود حضرتعالی ولی پس از تأمل به جهاتی مصمم شدم که شق دوم را اختیار کنم.
مخصوصاً در باب مذاکرات راجع به امتیاز نفت و تمدید آن و شرایط آن و حسابهای نفت و دلایل طرفین و منظور هر کدام از آنها یک کلمه هم اطلاع به دست مخلص نرسید جز آنچه به طور تصاوف از کسی حرفی شنیده میشد یا از تلگرافاتی که آقای میرزا عیسی خان فیض مجبوراً برای رمز کردن به سفارت میفرستد و جواب آنها با رمز میآید و از قرائن مندرجات آنها چیزی به طور حدس و قیاس استنباط میشد حتی صورت پروژه قرارداد را که در نظر بوده برای تمدید امتیاز منعقد شود تا امروز ندیدم و البته تصدیق خواهید فرمود که مقتضی هم نبوده که خود مخلص پیش آقای فیض رفته در باب چیزی که خود دولت در آن باب به اینجانب اطلاع نداده و به کسی که او را واسطه آن کار قرار دادهاند هم حکم نفرمودهاند مرا از سابقه امر و جریان کاملاً مستحضر بدارد.
ضمناً باید عرض کنم که ماکلین تک ارتباطی یا گلبانگیان دارد گویا آنها او را به دولت ایران معرفی کردهاند و در این اواخر گلبانگیان یعنی پسر گلبانگیان پاریس که در لندن خود را آتاشه افتخاری مالی سفارت میداند مکرر پیش اینجانب آمده و در تأیید منظورات کمپانی نفت «انگلیس و ایران» در مسئله تمدید امتیاز حرفزده یک روز هم ماکلین تک را برای بیان دلایل خود در آن باب پیش من آورد و ماکلین تک در پیشرفت منظور کمپانی با همان شرایط که میخواستند علاقمند به نظر آمد و میخواست به من ثابت کند که پیشنهاد کمپانی عایداتی بیشتر از عایدات حالیه دارد و چنان به طور سادگی این مطلب را بیان میکرد مثل آن که کمپانی با همان امتیاز سابق و بدون هیچ تقاضای جدید میخواهد به ما بیشتر منفعت بدهد و ما قبول نمیکنیمو تناسب اضافه منافع را با آنچه کمپانی از دولت ایران در عوض میخواهد منظور نمیداشت در صورتی که حالا واضح شده که به واسطه مساعی مشترکه از طرف تمام علاقمندان در نفت که در موقوف داشتن رقابت در فروش نفت در تمام دنیا و تحدید محصول به عمل میآید هر کس که منابع نفت را به مدت درازتری در دست داشته باشد و بتواند کمتر در بیاورد و گرانتر بفروشد گوی سبقت را ربوده است لهذا کمپانی نفت جنوب علاقمندی زیادی به تمدید مدت دارد و قیمت موافقت ما در این باب نسبت به منظور او هم باید بالطبع تابع قانون طبیعی اقتصادی عرضه و تقاضا باشد و حق داریم به قیمت ارزانی از دست ندهیم زیرا که ما هم میدانیم زمان برای ما کار میکند و هر چه اجل امتیاز نزدیکتر شود و قدرت و استحکام و قوام داخلی مملکت و دولت تزاید گیرد منظور ما بهتر حاصل میشود زیاده عرضی ندارد جز تکرار مراتب ارادت صمیمی. حسن تقیزاده
(اسلامیـ اینها بسیار مهم است اینها را لطف بفرمایید در روزنامهها منتشر کنند تا ملت ایران مطلع شود.)
و بنابراین آقای تقیزاده خوب میدانستند که از الغای قرارداد مقصود این نبود که دست کمپانی نفت کوتاه شود بلکه این بود که قرارداد تمدید شود و من تصور نمیکنم که حتی امروز هم جناب آقای علاء به طوری که لازم است از کنه مطلب مستحضر باشند بنابراین نسبت جرم خیانت به ایشان دور از انصاف است (عدهای از نمایندگانـ صحیح است) چون که این نسبت را به کسی میتوان داد که در ارتکاب جرم قاصد و به اصطلاح جزاییون دارای (انتانسیون کوپابل) intention coupable باشد و مرتکب جرم هم شده باشد و تنها نقصی که میتوان برای ایشان شمرد این است که به نظریات آقای تقیزاده اهمیت زیاد میدهند (آشتیانیزاده ـ و هنوز هم میدهند) کما این که وقتی من در خصوص الغای حکومت نظامی با ایشان داخل مذاکره شدم فرمودند در صورتی که مثل تقیزاده کسی با آن موافقت نموده باشد شما چه طور عقیده دارید که حکومت نظامی برخلاف مصالح مملکت است.
و وقتی اظهارات من را نسبت به هویت آقای تقیزاده استماع نمودند مبهوت شدند و حرفی نزدند و امیدوارم که در ایشان مؤثر واقع شده باشد. معروف است که مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد تبریز که با اینجانب قرابت داشت نسبت به اخلاق مرحوم ولیعهد (مظفرالدین شاه بعد) این طور گفته اگر ولیعهد شمر را به پیشکاری خود انتخاب کند از یزید بدتر است و اگر سلمان رابه پیشکاری انتخاب نمود در حکم پیغمبر است.
حال عرض میکنم که اگر جناب آقای علاء آقای تقیزاده را مشاور خود قرار دهند قادر نخواهند بود کوچکترین خدمتی به این مملکت بدبخت بکنند ولی اگر با اشخاص خیرخواه و خدمتگذار مشورت کنند نام نیک خود را در صفحات تاریخ ایران ثبت میکنند.
بیجهت نبود که در زمامداری رزم آرا این جانب به کمیسیون نفت پیشنهاد کردم برای تسویه حساب دولت با کمپانی کمیسیونی از نمایندگان مجلسین انتخاب شود چون که پیشبینی میکردم اگر دولتی روی کار بیاید که خدای ناکرده با آقای تقیزاده مشورت کند سازش کمپانی با یک نفر رئیس دولت سهل و میسر است.
البته از این پیشنهاد تصور نخواهند کرد که من یک نظر شخصی داشتهام چون گه در این جلسه عمومی که نمایندگان محترم و هموطنان عزیزم حضور دارند عرض میکنم اگر مجلس شورای ملی مرا به عضویت کمیسیون انتخاب کند به واسطه خستگی و ضعف مزاج نمیتوانم آن را قبول کنم.
اکنون باید دید از این که من اظهار کردهام با جناب آقای علاء سی سال است دوستی دارم چه ضرری متوجه مملکت شده است (حاذقی ـ هیچ چیز)
من با ایشان سی سال است دوستم و از این صراحت خود ندامت حاصل نمیکنم چون که ایشان مردی هستند فعال خیرخواه متواضع و دمکرات منش و در هر کاری که وارد شدهاند
آن را جدی تلقی نموده و کار را برای امرار معاش و تحصیل مقام قبول نکردهاند (عدهای از نمایندگان ـ صحیح است).
ایشان مردی هستند صمیمی و راستگو اگر اندک سوءنظری داشتند هرگز اقرار نمیکردند که در برقراری حکومت نظامی آقای تقیزاده آن طور اظهار کردهاند و ایشان به نظریات آقای تقیزاده اهمیت فوقالعاده دادهاند.
و باز هم اظهار میکنم که دوستی من ارتباطی با امور سیاسی ندارد چون که ممکن است یک پدر و یک پسر هر کدام در یک حزب مخالف عضویت قبول کنند ولی در خانه علایق پدری و فرزندی خود را حفظ نمایند. نمایندگان اقلیت با کار خوب دولت موافقند و از آن تمجید میکنند هم چنان که در موقع قرارداد تجارتی شوروی و ایران از رزمآرا تشکر کردهاند و از کار بد هر دولتی هم تنفیذ و با آن مخالفت مینماید.
از این که من علت موجده نبوده و توانستهام نظریات جبهه ملی و همکاران عزیزم را برای استخلاص عده زیادی از مردم بیگناه عملی کنم و آنها را از دست حکومت نظامی که دشمن آزادی است خلاص کنم خوشوقتم. حکومت نظامی که برای دو ماه اعلان شده و ممکن بود با زمینهسازی تمدید و همیشه برقرار شود تا آنهایی که میخواهند از بیتالمال مسلمین سوءاستفاده کنند مخالفین خود را به وسیله حکومت نظامی دستگیر و زندانی نمایند با توجهات این دولت از بین رفت و ابلاغ نظریات اقلیت به آقای نخستوزیر که از وزرای سابق در این دولت وارد نشوند به نتیجه مطلوبه رسید بدیهی است که نباید تمام آن وزرا را به یک چشم نگاه کرد چون که بین آنها چند نفری بودند که با تصمیم دولت مخالف بودند و استعفا هم دادند ولی به واسطه این که تجربیات سیاسی آنها کم بود و اخراج فروهر وزیر دارایی از دولت سبب شد که اغفال شوند در صورتی که فروهر عضو دولت بود و چون رئیس دولت دفاع از قرارداد ساعد و گس را به عهده گرفته بود از نظر مسئولیت مشترکه میبایست با اخراج فروهر قناعت نکنند و از کار کنارهجویی کنند.
من به این جهت از دولت علاء سپاسگزاری کردهام که هر دولتی غیر از ایشان حاضر نمیشد تصمیم خود را در خصوص حکومت نظامی الغای کند و در صورت عدم موافقت مخالفت جبهه ملی سبب میشد که دولت ساقط شود و در این موقع که هر ساعتی برای مملکت ارزشی فوقالعاده دارد بحرانی ایجاد شده و بعد هم دولتی بهتر از ایشان تشکیل نشود.
من ناچارم که این حقایق را از پشت تریپون به سمع ملت ایران برسانم که متحمل است اگر کابینه علاء ساقط شود کابینه قوامالسلطنه یا کسی مثل او زمامدار شود کاری که ما هیچ وقت نمیتوانیم با آن موافقت کنیم.
چون که قوامالسلطنه و امثال او کسانی هستند که هیچ وقت بویی از آزادی به مشامشان نرسیده است و قوامالسلطنه همان کسی است که در انتخابات ایران منتها درجه تقلب را به کار برد و در انتخابات اکثر ولایات از محاکمه سهیلی و تدین درس گرفت و تجربه آموخت و سندی به دست نداد و بازرسانی انتخاب نمود که دستورات خود را به آنها شفاهاً بدهد و مردم را از حقوق حقه خود محروم کند.
قوامالسلطنه همان کسی است که برخلاف صریح
قانون قرار شرکت نفت ایران و شوروی را امضاء کرد اگر نظرشان این بود که مجلس ۱۵ آن را الغای کند کاری بوده که برخلاف نزاکت بینالمللی مرتکب شدهاند و معلوم نیست چه اطمینانی داشتند که اوضاع و احوال تغییر میکند و موازنه سیاسی به نفع دولت شوروی برقرار نشده و قرار ایشان در مجلس شورای ملی تصویب نشود و این کار برخلاف نزاکت به طوری که در بعضی جراید نوشتهاند سبب شده که از ماده میلیون دلار خسارت مطالبه کنند.
و چنانچه مقصود قوام به این بوده که استخراج نفت شمال هم از نظر سیاست موازنه مثبت به دولت اتحاد جماهیر شوروی داده شود این کار یک خیانت مسلمی بوده که ایشان نسبت به ایران یعنی کشوری که در آن گوشت و پوست و استخوان او پرورش یافته مرتکب شده است.
جبهه میگوید که صنعت نفت باید در سراسر ایران ملی شود تا موضوع دخالت شرکت نفت و اعمال نفوذ آن از بین برود و بنابراین تشکیل شرکت نفت مختلط در شمال ایران سبب میشد که دولت شوروی هم با ما همان معاملهای که شرکت نفت انگلیس میکند بکند. من از آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم توجه کنند مملکتی که در نصف آن دولت انگلیس و در نصف دیگر دولت جماهیر اتحاد جماهیر شوروی دخالت کند کجا مستقل است و در چنین مملکتی چه طور ممکن است پایه زندگی مردم به جایی برسد که در دول مترقی ساکنین آن رسیدهاند نظریات جبهه ملی این است که شرکت نفت از ایران برود تا دست بیگانه در سیاست این مملکت قطع شود و دولتها صد در صد ملی تشکیل شوند ولی متأسفانه بعضیها که نمیخواهم از آنها اسمی ببرم طالب این هستند که بعد از این دولت قوام و یا دولتی مثل او تشکیل شود و از فروش جواز و دادن ترفیعات بدون موقع و استحقاق سوءاستفاده کنند.
و این رویه سبب شود که در این مملکت عدم رضایت روز به روز شدیدتر شده و توسعه پیدا کند و کمونیسم قائم مقام آزادی شود و پرونده قطور آقای قوام راجع به فروش جوازها که در مجلس مانده است اجرا نشده و ایشان دچار عواقب شوم اعمال خود نشوند.
آقایان محترم: شما ای کسانی که میتوانید به عرایض من قضاوت کنید توجه کنید که من در این جلسه چه عرض میکنم و حواس خود را جمع کنید به آنچه که فقط از نظر خیرخواهی عرض میکنم عمل کنید.
ما میگوییم که ایران جز از طریق دموکراسی و غیر از عدالت اجتماعی با رویه دیگر اصلاح و اداره نمیشود آیا با تشکیل دولتی مثل دولت قوام این نظریه تأمین میشود؟ (دکتر هدایتی ـ هیچ وقت)
آقایان نمایندگان و مردم حساس وطنپرست آیا شما راضی میشوید که یک بار دیگر کسی زمامدار شود و اشخاص مؤثر جامعه را به وسیله جوازهای نامشروع و کالاهای ممنوعالورود تطمیع کند و مردم حساس وطنپرست را که در ادارات دولتی هستند تهدید کند تا این که شرکت نفت کامیابی حاصل نموده و آرزوی ملت ایران عملی شود.
آیا بعد از احراز چنین موفقیتی شرکت نفت اجازه خواهد داد که در دوره ۱۷ یکی از شما نمایندگان که رأی به ملی شدن نفت دادهاید وارد مجلس شوید؟
البته مخالفین این دولت ظاهراً نظری غیر از سقوط آن ندارند ولی باید شما و مردم این مملکت بدانید که نتیجه قهری سقوط این دولت تشکیل دولت قوام یا دولتی شبیه آن میشود که حضرت آیتالله کاشانی را در راه مسافرت و از منطقهای که حکومت نظامی اعلان نشده توقیف و تبعید کنند.
من از آقایانی که با این دولت مخالفت میکنند استدعا میکنم بفرمایند که بعد از سقوط این دولت چه کسی را میخواهند مصدر کار کنند (آشتیانیزاده- خود حضرت مستطاب عالی را) اگر بگویند چاهی نکندهایم و منار را دزدیدهایم در درایت و عقل آنها تردید میکنم.
این که بعضیها میگویند اینجانب تشکیل دولت بدهم آیا دخالت ۵۰ ساله شرکت نفت در این مملکت اجازه خواهد داد که من و امثالهم دولتی تشکیل دهند و موفقیتی در کار پیدا کنند.
اگر این کار شدنی بود در این چند سال اخیر میشد پس این بیانات فقط برای این است که من و مردم را اغفال کنند و خوشبختانه ملت ایران و من هیچ وقت اغفال نشدهایم و از خداوند متعال مسئلت دارم که باز ما را از شر این شیاطین حفظ کند (نمایندگان ـ انشاءالله). اینها بود نظریات جبهه ملی و علت مدارای اقلیت با این دولت و یک بار دیگر در حضور آقایان نمایندگان و رئیس و اعضای محترم دولت هرگونه دخالت جبهه ملی را در تشکیل این دولت تکذیب میکنم جبهه ملی دارای این شجاعت هست که اگر قرار بشود در حکومتی شرکت کند ملت و مردم را از چگونگی امر مطلع و مستحضر کند و نشان داده است که تا امروز هیچ وقت گرد سیاست اغفال و فریب نگردیده و چنان که کسانی برای حمله به ما مأموریت دارند باید بدانند که ملت ایران به اظهارات آنان ارج و ارزشی نمیدهد (نمایندگان ـ احسنت احسنت).
رئیسـ هم آقای مکی و هم آقای آشتیانیزاده به عنوان ماده۹۰ اجازه خواستهاند صحبت کنند هر دو نفر آقایان بگذارند بماند برای جلسه بعد نوبت آقایان محفوظ خواهد ماند برای جلسه بعد.
۵- طرح برنامه دولت آقای علاء نخست وزیر
رئیس ـ برنامه دولت مطرح است. آقای ارباب.
مهدی ارباب ـ مجلس خسته نیست؟ (حاذقی ـ این حرفها چیست مجلس خسته نیست کدام است) بنده حرفی ندارم.
رئیس ـ آقایان توجه کنند طوری بیرون تشریف ببرند که جلسه از اکثریت نیفتد.
ارباب ـ بنده با این که امید ندارم آقایان حوصله بکنند و به عرایض بنده توجه کنند تا آنجا که وقت مساعدت میکند سعی میکنم عرایضم را به طور خلاصه عرض بکنم با توجه به مذاکراتی که شد معلوم شد که از دولت رفع هر مشکلی را میخواهیم که رفع هر بیترتیبی را بکند و هر اقدام مفیدی را بکند اما از آن طرف فرصت به دولت داده نمیشود پای دولتی را میبندند و میگویند تند برو این میسر نیست در جلسه قبل صحبت اینجانب به اینجا منتهی شد که در وضع امنیت قضایی صحبت میکردم و عرض کردم یک نفر سرهنگ ارتش (غلامرضا فولادوندـ ارتش بفرمایید یکسره) ارتش ملک مردم را به سند عادی به امضاء خودش به مردم میفروشند و هر مأموری که برای تعقیب قضیه مأمور شد با او شریک عمل شد و هیچ دستگاهی نبود که این موضوع را تعقیب کند و تقاضا کردم از جناب آقای وزیر دادگستری که این موضوع را جداً تعقیب بفرمایند و خواهند فرمود و بار دیگر توضیح میدهم که عرایضی را که بنده میکنم نسبت به مشکلات موجود است نسبت به بیترتیبهای حاضر است و برای تذکر به دولت است نه در اطراف این دولت (کشاورز صدرـ آقای رئیس لطف بفرمایید و به ایشان هم تذکری بدهید).
به بنده تذکر ندهید آدم یک حقی دارد در حدود آییننامه باید صحبت کند اگر آقایان حوصله ندارند آن حرف دیگری است به هر حال به رویهای که خلاف اصل مالکیت و خلاف اصلالناس علی (فقیهزاده و شوشتری ـ الناس مسلطون علی اموالهم) در چنین وضعی نمیتوان گفت امنیت قضایی مفهوم دارد و نیز عرض کردم توجهی نسبت به دادگاههای اختصاصی بشود تا نتوانند به نام دولت تهدید بکنند قاضی را و حقی را تضییع کنند قضیه دیگری که در این سفر بلوچستان به آن برخوردم این بود که قبل از عرض مطلب محتاج میدانم این را عرض کنم که برخلاف انتظار بنده یکی از ادرات منظم ... (جلسه از اکثریت افتاد).
رئیس ـ تأمل کنید آقای ارباب با این که تابلو گذاشته شده آقایان توجه نمیفرمایند بگویید آقایان بیایند...(عده برای مذاکره کافی شد)
ارباب ـ عرض میکردم برخلاف انتظار یکی از دوایر منظمی را که بنده در بلوچستان دیدم اداره ژاندارمری بود و حقیقتاً دیدم که وضع ژاندارمری بلوچستان تغییر فاحشی کرده است افسرانی که در آنجا هستند افسر بسیار وظیفهشناسی هستند که در مدت مأموریتشان یک ریال سوءاستفاده نکردهاند و آنها یک دلتنگی و نگرانی داشتند که دیدم درباره آنها هم ...(جلسه از اکثریت افتاد).
رئیس ـ آقای ارباب متأسفانه باز اکثریت نیست تأمل بفرمایید. (عده برای مذاکره کافی شد) بفرمایید...
ارباب ـ یک افسری در یازده سال پیش در یک قضیهای او را به نام مطلع دعوت میکنند شهادت بدهد این نام او میرود در پرونده به نام مطلع و آقایان قضات میدانند که مطلع مجرم نیست یک امری صادر شده که افسرانی که دارای پرونده هستند با شرط این که ادعانامه به نام آنها صادر شده باشد ترفیعات یا ترفیع آنها را توقیف کنند این بدبخت یازده سال قبل به نام مطلع دعوت شده است قراری علیه او صادر نشده به جای این که او را در یک منطقهای با آن شرایط سخت زندگی میکند درجهاش را بهش بدهند سرگردی بیش نیست تحت این عنوان درجه او را توقیف کردهاند و دیگری هم برای این که دزد در خانهاش آمده است و دزد شکایت کرده است که مرا کتک زدهاند من نمیدانم مگر برای دزد باید شربت بهلیمو تهیه کرد؟ و اینها البته دلسردهایی است که نباید این طور بشود اگر بایستی درجهها در مقابل این حرفها توقیف بشود باید درجه سرتیپها و سرهنگها هم توقیف بشوند نه آن افسر بیچارهای که رتبه کافی ندارد نکته دیگری که میخواستم به عرض هئیت محترم دولت برسانم اعزام بازرسها در
ولایات کمتر به اطراف و اکناف بازرس میرود که حق مردم را حفظ کند و حق دولت را حفظ کند یا بیترتیبی را اصلاح کند اعزام بازرس خرج مردم را بیشتر سنگین میکند چون حالا برخوردهاند که عمل خوب و بد فرق ندارد این است که آنها هم میروند و شرکت میکنند و طوری عمل میکنند که بعد از این که بازپرس او را تبرئه کرد و یک گزارش خوبی هم داد از نو شروع میکنند و هر چه میخواهند میکنند این را میخواستم تذکر بدهم که اعزام بازرس همدردی را دوا نمیکند صدی هشتاد خرج مردم را زیاد میکند اما موضوع اقتصاد کشور که خواهشمندم آقای دکتر مفخم یک قدری توجه بفرمایید موضوع اقتصادیات کشور هر چه آزادی عمل دو حدود قانون و مقررات بدهند البته مملکت بیشتر به سوی سعادت میرود و یک فرمایشاتی اینجا جناب آقای امامی فرمودند که به عقیده بنده دور از انصاف بود به دولت آمدهاند گفتهاند که پنجاه هزار نفر کارگر بیکار میشود دولت هم متوجه نشده است که صاحب کارخانه بایستی تهیه مصالح مصرف کارخانه را کرده باشد دولت هم به خیال خودش آمده یک تصویبنامهای صادر کرده بعد برخورده است به این که وضع مملکت را به بدبختی میکشاند و لطمه بزرگی است به صادرات کشور میخورد کما این که کسانی که میخواستهاند پنبهکاری را توسعه بدهند بعد از صدور این تصویبنامه همه منصرف شدهاند و آقایان توجه کردهاند که در اغلب ممالک مترقی خودشان را برای یک کالایی برای منسوجات برای مصنوعات در مضیقه قرار میدهند ولی توسعه میدهند صادرات خودشان را حتی صدی چهل و صدی پنجاه قیمت صادرات ارزانتر است با قیمت کالایی که در خود کشور مصرف میشود و ما باید یا به عقل و وضعیت خودمان توجه کنیم یا این که از سرمشق دیگران استفاده کنیم در این موقع دولت با انصاف متوجه شد که این کار به نفع مملکت نیست تعصب به خرج نداد استبداد به خرج نداد تصویبنامه را لغو کرد و بینهایت از این عمل دولت بنده سپاسگزارم از اینجا بینظری و بیطمعی دولت معلوم میشود دولت دموکرات این است...
رئیس ـ آقای ارباب قدری تأمل کنید اکثریت نیست (پس از لحظهای اکثریت حاصل شد) آقای ارباب بفرمایید.
مهدی ارباب ـ موضوع دیگر که در امر اقتصاد بسیار مؤثر است موضوع تشریفات ارز است در این تشریفات باید تجدیدنظر بشود تشریفات کنونی مانع توسعه صادرات و تولید در کشور ما است اجمالاً عرض کردم و عرض مفصل را موکول به این میکنم که در وزارت اقتصاد ملی به استحضار اقای دکتر مفخم برسانم عمل دیگری که باز در امور اقتصاد کشور خیلی مؤثر است موضوع مالیاتهای مستقیم است که آن هم با این صورتی که عمل میشود به خزانه مملکت چیز زیادی وارد نمیشود و ممکن نیست با این وضع کنونی دستگاه وصول را به طوری اصلاح کرد که موجب رضایت خاطر جناب آقای وارسته باشد به عقیده بنده باید معدل پرداخت مالیات پنج سال اخیر را در نظر گرفت و ترتیبی ایجاد کرد که هر مؤدی مثل این که پول برق را میدهد آخر سال خودش بپردازد و تصدیق بگیرد تا با آن تصدیق بتواند جنس صادر کد و وارد کند در دفاتر ثبت که معامله میکند تا این تصدیق را نداشته باشد معامله او را ثبت نکنند و با این ترتیب دریافت مالیات هیچ خرج وصول نخواهد داشت این به نفع مملکت است و به نفع خزانه است (شوشتریـ آقا این عملی نمیشود فقرا میدهند) و دیگر عملی که در اصلاحات کشور مؤثر است یا مقدور و ممکن است قطع تماس مردم با مأمورین است هر چه مأمور بیشتر با مردم تماس حاصل کند فساد بیشتر است (شوشتری ـ صحیح است) و اگر توجه کنید به گذشته مدارک آن هم همه روزه هزاران در دستتان خواهد آمد تقاضای دیگری که از دولت داشتم این است که دولت سابق اگر یک کارهای خوبی کرده است توجه کنید و تعقیب کنید یکی لایحه تشویق صادرات است که از مجلس سنا هم گذشته دولت اقدام کند در دستور قرار بگیرد تعقیب کند تا به تصویب برسد که بسیار مفید است دیگر لایحه بهداشت عمومی است که آقای دکتر جهانشاه صالح به مجلس تقدیم کردند این یکی از بهترین لوایحی است که در عمر وزارت بهداری به مجلس آمده است (صحیح است) نمیخواهم اینجا یک توضحات بیشتری بدهم آقای دکتر نفیسی را میدانم مورد علاقه همه آقایان هستند به خصوص مورد کمال علاقه بنده هستند و تا ایشان مصدر امور بهداری و متصدی وزارت بهداری باشند بنده راضی و خوشنود هستم اما اگر قرار بر این شد که باز یک کمکی برای آقای دکتر نفیسی بفرستند به عقیده بنده ما بهتر از آقای دکتر جهانشاه صالح نداریم ایشان از بهترین وزرای بهداری است که آمده است در مرحله اولی من معتقدم که وزارت بهداری را خود جناب آقای دکتر نفیسی اداره کند این برای احتیاط است دیگر لایحه ارتباطاتی بود که وزارت پست و تلگراف تقدیم کرده است (ناصر ذوالفقاری ـ اصلاحات سانسور بور کاغذهای مردم را سانسور میکردند) آنچه که مربوط به سانسور بوده است لایحهای به مجلس نیامده است آن لایحهای که به مجلس آمده است راجع به امر تلگراف و تلفن و اصلاح امر مخابرات بوده است حالا دولت به یک وضع بهتر دیگری بیاورد توجه بکند به هر حال موضوع مخابرات و وضع دستگاه مخابراتی در ولایات به یک صورت اسفانگیزی درآمده نظر بنده این بود که به این صورت در نیاید.
(مخبر فرهمند ـ آن لایحه اصلاً یک چیز بیمعنی بود یک تبلیغات بیخودی بود) دیگر لایحه برنامه پنج ساله راهسازیها بود که آن هم در دستور است و اگر آقایان مفید میدانند دولت تجدیدنظری بکند (اردلان ـ به کمیسیون رفته چه طور تجدید نظر بکند) دیگر به مستخدمین دون پایه مقدرای زمین یوسفآباد داده شد این بیچارهها امروز معاششان مختل است چه برسد به این که پول تهیه کنند خانه بسازند توجه دولت را جلب میکنم که در این قسمت یک شالوده بریزند که اینها بتوانند دارای خانه بشوند اما وضع عمومی بلوچستان آن که لباس دارد این طور است که در این چند قطعه عکس دیده میشود (عکسهایی ارائه دادند) و آن که هم لخت است که معلوم است چه طور است بلوچستان دارای یک بندر چابهاری است که در تمام مرزهای ایران نظیر ندارد این بندر اگر به داخل مملکت راه داشته باشد موجب احیای بلوچستان و حتی خراسان و قسمت مهم کشور است این بندر راه ارتباط ندارد فقط چیزی که به او اضافه کردهاند ادارات متعدد مرزبانی ژاندارمری گمرک و فرمانداری و غیره و هر چه بخواهید آن وقت بین این آقایان هم اختلاف است رئیس شهربانی دارایی را دستبند میزند میبرد توی شهربانی توقیف میکند برای یک اختلافات خصوصی و برای این که ارتباطات و راه نیست و دستگاه مخابرات هم نیست کسی نمیتواند که به اینها رسیدگی بکند مضافاً به این که یک مرکز صادرات و واردات ما چابهار است و آنچه بودجه تهیه شده برای راه چابهار بنده نمیدانم کجا خرج شده است من که این سفر رفتم جایی را ندیدم که مصرف این بودجهها مشهود باشد و حتی بلوچهای بدبخت و گرسنه دستمزدهای ۱۳۲۶و۱۳۲۷ آنها مانده است که جلو بنده آمده بودند و معلوم نیست که وزارت راه چرا دستمزدهای اینها را نمیدهد یک بلوچ بدبختی که میرود عملگی میکند با روزی هیجده ریال چرا باید عریضهنویسی کند و حرف او به جایی نرسد من تمنا میکنم از جناب آقای وزیر راه که به امور بلوچستان سوابق ممتدی هم خودشان دارند و همیشه زحماتی برای حفظ انتظام آن ناحیه شخص آقای سرلشگر ارفع کشیدهاند و آشنا به وضع آن منطقه هستند توجهی بفرمایند و در این موقع حق سابقه را ادا بفرمایند در چابهار به علت نرسیدن حقوق یک مأمور راه گدایی میکرده است جناب آقای وزیر راه این بدنما است در انظار استدعا میکنم توجه بفرمایید مردم آن ناحیه همه عور و گرسنه هستند و نمونه هم مطابق عکسی است که اینجا است اینها از پاکستان نمیتوانند جنس بیاورند در داخله هم از این کارخانهجات به آنها جنس داده نمیشود قبلاً هم عرض کردم که یک شرکتی است که کالای نساجی سازمان برنامه را میفروشد هر طور به دیگری میفروشد خریدار حاضر است که بخردد و برای پوشیدن مردم بدبخت بلوچستان و سایر افراد میرساند بنده خودم در این امر مداخلهای ندارم ولی بیشتر نفع مردم را فدای نفع اشخاص میکنند اداره آمار در بلوچستان هیچ مفهوم ندارد و اصلاً کسی نیست که آمار مردم را اصلاح کند در موقع سربازگیری ای بسا مرد شصت ساله و هفتاد ساله که دارای عائله زیادی هم هست آنها را میبرند به اداره نظام وظیفه البته اداره نظام وظیفه هم میگوید سند ثبتی ازدواج باید ببینم در حالی که دفتر ازدواجی آنجا تأسیس نشده است مطابق مراسم بلوچی قاضی و عاقد و آن ترتیبات آنها ازدواج کردهاند و دارای عائله زیادی شدهاند الان عائله آنها در بیابانها سرگردان هستند و خود آنها که دارای شصت سال و هفتاد سال میباشند آنها را میبرند به نظام وظیفه استدعا میکنم مخصوصاً از جناب آقای وزیر کشور که به وضعیت آمار بلوچستان توجه کنند یک وضع عجیبی ایجاد شده است آنجا همه در زحمت هستند مرد شصت هفتاد ساله را میبرند نظام وظیفه این وضع که نمیشود یک کسی برود آنجا اصلاح کند وضعیت را (صفوی ـ به آقای نواب مراجعه کنند بسیار مرد دقیقی است) اما موضوع بهداشت بلوچستان تمنا میکنم این موضوع را هم توجه بفرمایند یک سازمان بهداری در زاهدان هست که ناقص است یک رئیس بهداری
است جوانی است بسیار خداپرست که از منافع مادی گذشته و آمده آنجا این بدبخت هم گرفتار حسابداری وزارت بهداری است دو ماه است که سرگردان میباشد و کاری برای او باید انجام بشود مخصوصاً جناب آقای کفیل وزارت بهداری هم با آن علاقهای که به بهداشت مردم دارند و بنده باز کمال امتنان خودم را عرض میکنم ایشان از پس این حسابداری بر نمیآیند این مشکلات هست ولی با تمام بدبختیهایی که من در بلوچستان دیدم یک نقطهای را دیدم که اگر آن هم نبود حقاً و انصافاً انسان نمیتوانست از آنجا عبور کند و آن این است که سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی درمانگاهی در دو نقطه تأسیس کرده است در ایرانشهر یک درمانگاهی وجود دارد و خوشبختانه رئیسی دارد که یکی از با عاطفهترین جوانان است به نام دکتر هنجن که شاید جناب آقای نفیسی او را بشناسند این جوان، اشخاصی را که دارای بضاعت هستند میگوید اگر از آنها حقالقدم بگیرم آنهایی که بضاعت ندارند خجالت میکشند به من مراجعه کنند ممکن است یک نفر بیچارهای در اثر این خجالت از بین برود و بنابراین من از همه صرفنظر کردم و با نهایت فداکاری مشغول انجام وظیفه است و بنده در اینجا از چنین جوانی تقدیر میکنم و استدعا میکنم جناب آقای دکتر نفیسی هم از ایشان تقدیر کنند.
رئیس ـ آقای ارباب وقت شما تمام شد.
مهدی ارباب ـ وقت بنده صرف تنفس شد.
کشاورز صدر ـ بس است آقا مگر نمیخواهید مجلس تشکیل شود.
رئیس ـ چهار دقیقه از وقت باقی است بفرمایید آقایان هم بیرون تشریف نبرند یک موضوعی است که باید به اطلاع آقایان برسد.
مهدی ارباب ـ در بمپور که خالصه شناخته شده چهل و چهار پارچه آبادی است که یک پزشکیار در آنجا وجود ندارد یک حمام ندارد شصت هفتاد درصد این مردم مبتلا به تراخم میباشند و چهل درصد آنها در حال کوری هستند بنده استدعا میکنم از جناب آقای وزیر دارایی که یک توجهی به حال آنها بفرمایند و یک بودجه صرف نظافت و بهداشت آنها بفرمایند (صفوی ـ سیصد هزار نفر مردم مبتلا به تراخم و مالاریا هستند) فرهنگ بلوچستان تا حدی بد نیست آثار خوبی تا به حال از خود باقی گذاشته آن هم اگر ساختمانهایش را تکمیل بکنند بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ بیش از پیش تشکر میکنم مطالب زیادی دارم ولی خلاصه میکنم انشاءالله تفصیل را آقایان در نظر بگیرند اما وضع مأمورین دارایی، جناب آقای وزیر دارایی در خاش روی منافع شخصی به ثبت خیلی اشخاص اعتراض کردهاند و به بعضی هم اصلاً اعتراضی نکردهاند این اعتراضات باید بیاید در دادگاه دارایی در مرکز تکلیف این مردم را که مثل سنگ انداختن یک دیوانه به چاه است در اینجا روشن بشود این را تمنا میکنم دستور بفرمایند که اگر مجوزی دارد که هر جا ملک و زمین هست بگویند خالصه است آن امری است علیحده ولی مجوزی ندارد دستور بفرمایند که بیجهت مزاحم مردم نشوند و بیش از این مانع کار مردم نشوند.
رئیس ـ آقای ارباب دیگر وقت شما تمام شد.
مهدی ارباب ـ بنده یک مطلب دیگر عرض میکنم.
رئیس ـ خیر وقت شما تما شده است.
مهدی ارباب ـ موضوعی که باید عرض کنم وضع پست و تلگراف است تلگرافچیهای بدبخت در ردیف گوسفند و مرغ هستند هم در عزا و هم در عروسی سرشان را میبرند این بدبختها شب تا صبح باید چکش بزنند در نقاط دور از مرکز کوچکترین توجهی به آنها نمیشود و دفاتر پست و تلگراف بلوچستان بودجهای ندارد باقی عرایضم را انشاءالله یک روز قبل از دستور عرض خواهم کرد.
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ خاطر آقایان را میخواهم مسبوق کنم که یک نامهای از آقای نخست وزیر رسیده راجع به حکومت نظامی در خوزستان مطابق قانون حکومت نظامی باید یک جلسه فوقالعادهای تشکیل شود که آیا مجلس اجازه خواهد داد یا خیر چون تقاضای اجازه شده بنابراین اگر آقایان موافقند شنبه عصر جلسه فوقالعاده باشد (بعضی از نمایندگان ـ یکشنبه باشد)
معدل ـ قبل از دستور به این موضوع رسیدگی بشود.
رئیس ـ در قانون نوشته است جلسه فوقالعاده باید تشکیل بشود بنابراین بایستی یا شنبه یا یکشنبه (نمایندگان ـروز شنبه باشد) پس شنبه عصر ساعت پنج بعد از ظهر جلسه فوقالعاده خواهد بود جلسه عادی هم به روز یکشنبه صبح موکول میشود دستور برنامه دولت است.
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر تعطیل شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت