مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ بهمن ۱۳۲۹ نشست ۱۱۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ بهمن ۱۳۲۹ نشست ۱۱۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال ششم – شماره ۱۷۵۰

۱شنبه ۲۹ بهمن ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۱۵

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۱۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۲ بهمن ماه

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بیانات آقای وزیر کشور راجع به شکست مسجد رسول اکرم

۳- بیانات قبل از دستور آقایان: آشتیانی‌زاده - پیراسته - جواد مسعودی - ارباب - تیمورتاش

۴- بقیه مذاکره در گزارش راجع به بهداشت شهری

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد

مجلس یک ساعت و چهل و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت مجلس‏

رئیس - صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

غایبین با اجازه- آقایان: نورالدین امامی - دکتر مصباح‌زاده - میرمجید موسوی - عرب شیبانی- اورنگ- شوشتری - عبدالحسین مجتهدی - امینی - دکتر طبا - امیرنصرت اسکندری - اسلامی - علی‌محمد دهقان - عماد تربتی - سودآور - صدری- دکتر مصدق - طباطبایی - جمال امامی - دکتر شایگان - بهبهانی - معین‌زاده‏

غایب بی‌اجازه - آقای کاظم شیبانی‏

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: دکتر نبوی - شکرایی - امامی‌اهری - دولتشاهی - جواد عامری - سلطان‌العلما هر یک یک ساعت‏

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: شهاب خسروانی یک ساعت - هراتی نیم ساعت - حسن اکبر یک ساعت - برومند نیم ساعت - مجید موقر نیم ساعت‏

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری هست؟ آقای نریمان

نریمان - در بیانات بنده یک اصلاحات چاپی دارد می‌دهم که اصلاح بکنند

رئیس - بفرمایید بدهید اصلاح کنند آقای نورشالدین امامی

نورالدین امامی - همکار محترم جناب آقای کشاورز صدر ضمن بیانات شیرین خودشان که در جلسه گذشته فرمودند چند بیت شعر قرائت نمودند که خودشان سروده بودند (کشاورز صدر - امروز هم خواهم خواند) آنجا یک جمله‌ای راجع به مجلس شورای ملی بود یک مصرعش که «امروز به خود آمده فکری بکنید» عرض می‌کنم که به عقیده من مصداق نداشته باشد مجلس شورای ملی وظیفه خودش را صد در صد عمل کرده (صحیح است) و صد در صد هم همیشه در اختیار ملت ایران بوده و نماینده ملت ایران است ضمناً با اجازه مقام ریاست و نمایندگان محترم از حضور جناب آقای وزیر کشور استفاده کرده و عرض می‌کنیم که خبر تأسف‌آور شکست روضه مطهر و مسجد منور پیغمبر اسلام قلوب تمام مسلمین عالم را جریحه‌دار کرده است (صحیح است) از پیشگاه مبارک بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی استدعا می‌شود و از طرف نمایندگان مجلس شورلی ملی استدعا می‌کنم که در این امر مقدس پیشقدم باشند و همچنین دولت یک حسابی در بانک ملی به فوریت باز کند و از تمام مدیران محترم جراید استدعا می‌کنم که در این قسمت تبلیغات بیش‌تری بنمایند که ملت ایران برای تعمیر آنجا از سایر ملل دنیا پیشقدم باشند و نام ایرانی‌ها در قلوب تمام مسلمین دنیا با خطوط طلا نوشته شود (انشاءالله)

رئیس - هر چتد موضوع مهمی بود ولی راجع به صورت جلسه نبود. آقای کشاورزصدر شما هم نظری دارید بفرمایید.

کشاورز صدر - بنده خیلی متشکرم که دوست عزیزم جناب آقای امامی فرصتی دادند که بنده با اجازه آقایان به اندازه سه دقیقه عرایضی دارم که عرض بکنم (دکتر مجتهدی - مگر نطق قبل از دستور است) نه قربان به بنده گفتند که شما در جلسه گذشته این جور گفتید. جناب آقای امامی دوست عزیزم از روز اول بنده کمر بستم که آقایان را یادآور شوم که به طبقات کارگر و برزگر کمک بکنند (چند نفر از نمایندگان - ما همه متوجه هستیم) زیرا اعتقاد بنده این است که ما نانخور این اشخاص هستیم نانخور کارگر و برزگر (نورالدین امامی - ما همه نوکر ملت ایرانیم) بنده برای خودم می‌گویم و انشاءالله بیشتر توجه بکنید باز چون جنابعالی از شعر خوشتان می‌آید برای این که بنده عرایضم خلاصه شود یک رباعی می‌خوانم. ‏

اردلان - آقای رئیس این مطالب راجع به صورت جلسه نیست

رئیس - آقای کشاورزصدر این که مربوط به صورت جلسه نیست

کشاورز صدر - آقا کارگران همه متحصنند همه گرسنه‌اند لوکوموتیوران‌های راه‌آهن کاغذ نوشته‌اند آقای امامی راجع به عرایض بنده فرمایشاتی فرمودند بنده می‌خواهم طبق ماده ۱۰۹ (یکی از نمایندگان - ماده ۹۰) باید عرایض خود را بکنم می‌گذارید پنج دقیقه صحبت می‌کنم نمی‌گذارید می‌روم و از ماده ۹۰ استفاده می‌کنم (آشتیانی‌زاده - آقای کشاورزصدر بفرمایید صحبت کنید) در اینجا کسی نمی‌تواند شعر بخواند: از داد دل کارگران بی‌خبری ....

رئیس - آقای کشاورزصدر اگر ایرادی راجع به صورت مجلس دارید بفرمایید.

حاذقی - آقای رئیس تذکر بفرمایید.

کشاورزصدر - بنده راجع به صورت مجلس عرض می‌کنم و ماده ۹۰ محفوظ است در جلسه قبل مراد از آن عرایضم که نمودم (یکی از نمایندگان - نصیحت بود) نه نه نصیحت هم نبود «نرود میخ آهنین بر سنگ» بلی برای این بود که وظیفه و تکلیف فردی خودم را ادا کرده باشم بنده در نتیجه مذاکراتی که شد عرض کردم که اقتضا دارد دولت راجع به این مطالب توجه بکند این نکته در صورت جلسه ذکر نشده بود و آقای وزیر کشور و آقای وزیر راه هم توجه بکنند که الان کارگران کارخانه شاهرضا که پریروز بنده صحبت کردم در اصفهان در تلگرافخانه متحصنند و اعلام گرسنگی کرده‌اند و یک کارگر بدبختی راهم بیرون کرده‌اند و ۷۴ نامه به دولت نوشته‌اند و گوش نداده‌اند یکی مربوط به لوکوموتیوران‌های راه‌آهن است که نامه را تقدیم مقام ریاست می‌کنم و یکی دیگر که در آن جلسه هم تذکر دادم راجع به کارگران کافه راه‌آهن است که نوشته‌اند کارفرما ما را آزار می‌دهد و حقوق ما را نمی‌دهد و انشاءالله بعد از ماده ۹۰ هم استفاده خواهد کرد.

رئیس - دیگر ماده ۹۰ باقی نگذاشتید آقای صدر زاده بفرمایید

صدرزاده - در بیانی که جلسه قبل نمودم یک غلط مطبعه‌ای و یک کلمه افتاده دارد که به آقایان تندنویس‌ها می‌دهم اصلاح کنند رئیس - بسیار خوب اصلاح می‌شود در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد آقای وزیر کشور بفرمایید

۲ - بیانات آقای وزیر کشور راجع به شکست مسجد حضرت رسول اکرم (ص)

وزیر کشور (آقای اردلان) - مطلبی که آقای امامی نماینده محترم فرمودند موضوع شکست یک قسمت از مسجد مطهر حضرت رسول اکرم صلی‌الله علیه و اله و سلم در مدینه منوره موضوعی است که مورد توجه تمام مسلمین بلکه تمام عالم است (صحیح است) بنده امروز صبح برای همین موضوع شرفیاب پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بودم و مطلب را که به عرض رساندم اعلیحضرت همایون شاهنشاهی فوق‌العاده اظهار علاقه به تعمیر مسجد مدینه منوره فرموده و اجازه فرمودند که من در اینجا عرض کنم که مبلغ ۵۰۰ هزار ریال اعلیحضرت همایونی هدیه دادند برای حساب مخصوص که در بانک ملی برای این کار باز شده است (احسنت احسنت) دولت هم ۲۰۰ هزار ریال به این کار اختصاص داده (یکی از نمایندگان- خیلی کم است) اجازه بفرمایید به استانداران و فرمانداران هم تلگرافاً ابلاغ شده که به وسیله حجج اسلام و علمای اعلام این موضوع به اطلاع قاطبه مردم برسانند و امیدوارم مبلغ متنابهی به این موضوع تخصیص داده شود (احسنت)

رئیس - آقای حاذقی‏

حاذقی - در جلسه قبل بعد از آن که نطق قبل از دستور تمام شد مجلس که وارد دستور شد عده‌ای از آقایان رفقا از جلسه خارج شدند و این را توی صورت جلسه قید کرده‌اند که به رأی رسید و عده کافی نبود خواستم مقام ریاست تذکر بفرمایند که در مجلس هم نطق قبل از دستور لازم است و هم گذراندن لوایح دولت و خواهش می‌کنم آقایان محترم توجه بفرمایند که بعد از دستور به کارهای مجلس بپردازند (صحیح است)

رئیس - آقای صدر میرحسینی

صدر میرحسینی - نسبت به فرمایش آقای وزیر کشور بنده خواستم عرض کنم این پانصد هزار ریالی که اعلیحضرت همایونی مرحمت فرموده‌اند خیلی به جا و به موقع است ولی این دویست هزار ریال دولت کافی نیست باید یک مبلغ قابلی بدهند اینجا یک کشور اسلامی است (صحیح است)

۳ - بیانات قبل از دستور آقایان آشتیانی‌زاده - پیراسته - جواد مسعودی - ارباب - تیمورتاش‏

رئیس - آقای آشتیانی‌زاده‏

آشتیانی‌زاده - بنده در نظر داشتم که چند بیت قبل از شروع به صحبت بخوانم ولی اصرار آقای کشاورز صدر بنده را منصرف کرد شعر را می‌گذارم برای جلسات بعد (نورالدین امامی - بلی شعرهایش را بگذارید بماند) چند روز دیگر سال دوم عمر مجلس شانزدهم آغاز می‌شود ترازنامه عملیات یک ساله سیاسی ما دارای نقاط روشن و امیدبخشی است. گر چه در این یک سال آن طور که لازمه فعالیت و پیشرفت است کوشش نکردیم و قدم‌های اساسی که در ظرف این مدت برداشتیم بسیار اندک بود ولی همین پیشرفت کم نور امیدی در دل مردم مأیوس تافت و همه را نسبت به آینده امیدوار ساخت. الغاز قانون ظالمانه مطبوعات و محدودیت دولت در اعلام حکومت نظامی قدری از گناهان گذشته مجلس را شسته و موضوع رد مقاوله‌نامه گس- گلشاییان از طرف مجلس شورای ملی که تحت تأثیر افکار عمومی ملت ایران صورت گرفت توجه مردم را به این مرکز ثقل سیاست کشور جلب کرد. اکنون مجلس شورای ملی مواجه با یک حقیقت دیگر شده است و آن موضوع تعدیل ثروت و تهدید مالکیت فلاحتی. در این کار هم شاه قدمی برداشت اگر بر اثر اخلال و خرابکاری کسانی که مایل نیستند رفرم اقتصادی در کشور صورت گیرد تقسیم املاک سلطنتی میان دهقانان عملی نشود باید آن را حمل بر سوء‌نیت و غرض‌ورزی و بی‌اعتقادی بعضی از کسانی دانست که به عنوان کمیسیون تقسیم املاک سلطنتی دور هم جمع می‌شوند.

من صریحاً باید بگویم که این اقدام شاه با آن که کامل نبود ولی حسن اثر زیادی کرد (صحیح است) و اساساً رفرم اقتصادی و تغییر سیستم مالکیت زراعتی ممکن نبود تا وقتی که شاه مملکت یک ثلث اراضی آباد ومزروع کشور را به عنوان موقوفه سلطنتی (صفوی - موقوفه نیست) (پیراسته - صیغه وقف جاری نشده) در اختیار داشت من فراموش نمی‌کنم در برنامه دولت ساعد و بعد برنامه کابینه منصورالملک و همچنین در برنامه آقای رزم‌آرا هنگامی‌که لزوم تقسیم اراضی را میان دهقانان مطرح کردم چه جنجالی بر پا شد و چه تکذیب‌نامه‌ها صادر گردید ولی آن روز بر اساس مصلحت کشور من گفتم تا وقتی که دهقان ایرانی صاحب زمین نشود تا وقتی که میلیون‌ها مردم لخت و گرسنه این مملکت که فاقد پست‌ترین شرایط زندگی خودشان را در این کشور صاحب حق ندانند خطر انقلاب هر ساعت ایران را تهدید می‌کند و اگر یک خطر خارجی پیش آید همین دهقان‌های گرسنه که نسلاً بعد نسل لخت و عور روی همین زمین ارباب جان کنده‌اند بیل و چوب را برای بیرون راندن هیئت حاکمه جابر کشور بر می‌دارند.

آن روز می‌گفتیم و امروز هم تکرار می‌کنیم که اگر آقایان علاقه به حفظ ثروت خود دارید سعی کنید مردم این مملکت تا حدی لااقل راضی باشند استثمار وحشیانه که در ایران نسبت به کارگران و دهقانان مرسوم است در هیچ جای دنیا نیست آن روز این اظهارات من خیلی متنفذین را به خشم آورد و طوفان اعتراض بر من جاری شد خوش‌وقتم که زمان و حوادث شگرف دنیا که بهترین آموزگار مردم است این حقیقت عریان را به همه فهماند و کار به جایی رسید که شخص اول مملکت یعنی شاه به نمایندگان مجلس گفت که اگر سهمی از آنچه دارید ندهید آن را از دست خواهید داد در دنباله این بیانات بود که شاه خودش یک رفرم معتدل محافظ‌کارانه را در کشور با اعلام فروش اراضی موقوفه سلطنتی به دهقانان آغاز کرد.

من از نظر خیرخواهی عرض می‌کنم که اگر شاه برای آنچه که دستور داده است ناپسند و اگر در نتیجه کارشکنی‌ها و موشکافی‌های بی‌جا این نقشه عملی نشود در درجه اول برای شخص شاه و مجلسین و برای رژیم مملکت خطر فوق‌العاده به بار خواهد آورد زیرا مردم به کلی از دستگاه و رژیم رو گردان خواهند شد و خواهند گفت که هر چه گفته‌اند برای اغفال بوده است این است که من اظهار امید می‌کنم که کمیسیون تقسیم اراضی با حسن نیت این حقایق را در نظر بگیرند و شخص شاه اگر می‌بیند کسی از این اشخاص صلاحیت ندارد عوض کند و کار را به دست کسانی بسپارد که قادر به اجرای چنین نقشه‌ای باشند در هر حال اقدام شاه یک کار شخصی و قابل تمجیدی است ولی موضوع زمین‌دار شدن و مالکیت دهقانان صرفاً با فروش املاک شاه حل شدنی نیست ‏

دولت باید هر چه زودتر قدم دوم را بردارد و لایحه

تقسیم املاک و اراضی خالصه را بین دهقانان به مجلس بیاورد و بعد از این کار نوبت به هوشیاری و بیداری مالکین بزرگ مجلس و خارج مجلس خواهید رسید که اگر خواستند قسمتی از آن چه دارند برایشان باقی بماند ناچار خودشان باید پیشقدم طرح و تصویب تحدید مالکیت بزرگ و زمین‌دار شدن زارعین و دهقانان شوند.

در عین حال که من توجه آقایان را به موضوع محدود کردن مالکیت جلب می‌کنم باید تذکر دهم که تعدیل ثروت باید دوش به دوش تعدیل مالکیت پیش برود (صحیح است)

باید این سرمایه‌های گزاف که در دست چند نفر انگشت‌شمار جمع شده است به خاطر مصالح مملکت به جریان صحیح افتد (صحیح است) باید مالیات بر درآمد و مالیات بر ارث و مالیات بر مستقلات به نحوی وضع شود که در مدت چند سال یک نوع تعدیل واقعی در توزیع ثروت میان مردم مملکت پیدا شود (صحیح است)

اگر ما به مالکین بزرگ حمله می‌کنیم باید توجه آقایان را به طرف کسانی هم جلب کنیم که سرمایه‌شان چند برابر مالکین است منتها مالکین ثروت و سرمایه‌شان اراضی است که اصل آن را نمی‌توانند به خارج از مملکت انتقال دهند (صحیح است) ولی سرمایه‌داران بزرگ ما که صاحب میلیاردها هستند با یک دسته چک حساب‌های هنگفت خودشان را از ایران به آمریکا و سوئیس انتقال دهند (صحیح است)

این اشخاص که تمام سرمایه‌شان را در یک کیف دستی سبک حمل می‌کنند و با یک بلیط هواپیما خودشان و سرمایه‌شان را از ایران خارج می‌کنند خطرشان بسیار زیادتر است. باید دولت در این باره تصمیمات جدی اتخاذ کند و از آمریکا و کشورهای اروپایی بخواهد که صورت موجودی حساب ایرانی‌هایی که در بانک‌های مختلف ذخیره دارند بدهند.

من اطلاع دارم که بیش از چند صد میلیون دلار سرمایه‌داران ایران در بانک‌های آمریکا و سوئیس پول دارند اگر این پول‌ها در ایران به کار می‌افتاد ما محتاج نبودیم مانند گداها دست تکدی به طرف این و آن دراز کنیم. باید سیستم چاپیدن مردم از راه فروش اجناس انحصاری و غیر انحصاری از بین برود باید کنترل شدید دولت روی کارخانه‌های داخلی برقرار گردد (صحیح است) باید سیستم مقاطعه‌کاری و مزایده و مناقصه‌هایی از قبیل فروش پنبه و خرید کشتی شن‌کش انبارهای فلزی گمرک اسباب و لوازم راه‌آهن از بلژیک و امثال آن (دکتر بقایی - و خرید لوکوموتیو از انگلستان) و این قبیل افتضاحات که حاکی از فساد دستگاه حاکمه ایران است برچیده شود.

بنده صریحاً عرض می‌کنم که با مالکیت و سرمایه‌داری مخالف نیستم مالکیت اگر محدود باشد و سرمایه‌داری اگر تحت کنترل و به نفع اقتصاد کشور باشد موجب تقویت بنیه تولیدی مملکت است ولی با این سیستم چپاول و یغماگری که به نام تجارت در ایران معروف شده است با این تمرکز ثروت در صندوق چند نفر و فقر و فاقه میلیون‌ها مردم و با این نقل و انتقال ثروت از کشور به بانک‌های خارج جداً مخالف هستم (صحیح است)

من تعجب می‌کنم از کسانی که از فرط کوتاه‌نظری تصور می‌کنند اگر مالکیت در ایران محدود شود یا سرمایه‌داری بر اساس صحیح تحت کنترل دولت قرار گیرد ضرر می‌کنند اگر بر اثر افزایش فعالیت میلیون‌ها دهقان صاحب زمین شوند، سطح تولید مملکت و قدرت خرید آنها بالا رود هم مالک استفاده خواهد کرد هم سرمایه‌دار اعم از صاحب سرمایه و کارخانه‌دار یا تاجر بهره‌مند خواهند شد چه عیب دارد که یک بازرگان به جای دفترسازی برای فرار از مالیات بر درآمد شصت درصد تا هشتاد درصد منافع خودش را برای تقویت کشور مالیات بدهد (صحیح است) و به جای فروش سالیانه ده میلیون، صد میلیون تومان بفروشد؟

چه عیب دارد مالک از زمین بسیار محدودتر چند برابر محصولی را که از املاک وسیع بر می‌داشت به دست بیاورد بدون آن که رعیت را شلاق بزند و حقوق او را غصب کند و ریشه یک نا رضایتی عمیقی را میان مردم مملکت بکارد؟ من وقتی شنیدم عده از آقایان مالکین جمع شده‌اند و تشکیلاتی داده‌اند که تا به هر نوعی است دولت را از فکر تعدیل مالکیت و تقسیم اراضی منحرف کنند تعجب کردم. ‏

امینی - این صحیح نیست شورای عالی کشاورزی این فکر را نکرده

آشتیانی‌زاده - مگر این آقایان فقط به حیات و عشرت چند روزه خودشان علاقه دارند؟ مگر نمی‌خواهند فرزندان‌شان نیز در این مملکت زندگی کنند؟ مگر نمی‌دانند که هر کس در مقبال سیل ایستاد می‌غلطد و نابود می‌شود (صحیح است)

در هندوستان و پاکستان و سایر ممالک مشرق زمین اراضی زراعتی را میان زارعین تقسیم کرده‌اند این نهضت عمومی لابد علتی دارد و این که از آن طرف دریاها و در اروپا مرتباً مترصد شنیدن خبر تقسیم اراضی و تعدیل ثروت در ایران هستند طبعاً جهت خارجی و دنیایی دارد. آنها که عاقلند می‌دانند که بهترین محرک و مشوق مردم برای تسلیم شدن به انقلاب وجود همین بی‌عدالتی‌ها و عدم رضایت‌ها و عدم ثروت است. ‏

آقایان، بدون جهت در مقابل سیل نایستید، این سیل خطرناک بنیاد همه را بر باد خواهد داد، به جای مخالفت با این نهضت سعی کنید با آن همراه شوید تا قسمتی از منافع شما محفوظ بماند بعد از تصور این نکات لازم می‌دانم یک نکته اساسی دیگر برای اصلاح‌طلبان این مملکت تذکر دهم و آن این است که تا وقتی که در ایران مردم در تشکیلات حزبی متشکل نشوند تا وقتی که این انرژی‌ها در یک صف و برای رسیدن به یک هدف مشترک صرف بشود، تا وقتی پایه دموکراسی ایران بر اساس حزب گذارده نشود خیلی از مساعی انفرادی ما نقش بر آب خواهد بود.

در این سفر اخیر هر جا در اروپا از من می‌پرسیدند کدام حزب در پارلمان شما اکثریت دارد؟ من جواب می‌دادم پارلمان در ایران حزبی نیست و اکثریت وکلاً منفرد هستند همه تعجب می‌کردند و خیال می‌کردند من آنها را دست انداخته‌ام به من می‌گفتند مگر ممکن است مملکتی حکومت پارلمانی داشته باشد و وکلای مجلس آن متکی به تشکیلات حزبی نباشد پس نقشه مجلس شما چیست؟

در مقابل این سؤال‌های منطقی من هیچ جواب نداشتم. در این یک سال که از عمر مجلس می‌گذرد سه دولت روی کار آمده است از روزی که دولت‌ها روی کار آمده‌اند جز چند نفر از وکلا بقیه همیشه هم موافق بودند هم مخالف همان‌هایی که دولت را آورده‌اند همان‌ها دولت را ساقط کرده‌اند برنامه اکثریت مجلس در روی کار آوردن یک دولت چه بوده است؟ هیچ کس نمی‌تواند جواب بدهد! چرا دولت را ساقط کرده‌اند باز هم جواب منطقی ندارند

رئیس - آقای آشتیانی‌زاده وقت شما تمام شد.

آشتیانی‌زاده- مطابق این ساعت علیه‌السلام ۳ دقیقه مانده موافقت‌ها و مخالفت‌های ما با دولت‌ها که مبنای آن بر اغراض شخصی خودمان است و غالب هم اسم مصالح وطن روی آن می‌گذاریم در هیچ جای دنیا سابقه ندارد. تا وقتی که در ایران یک یا دو حزب مقتدر و منظم تشکیل نشود و تا وقتی که مردم ایران در صفوف احزاب متشکل نشوند و نیروی خود را برای اجرای هدف‌های اعلام شده‌ای به کار نبرد تا وقتی که پارلمان ایران به کلی با احزاب نباشد نتیجه‌ای از این فعالیت‌ها و نطق‌ها به سر و سینه زدن‌ها نخواهیم گرفت. ‏

باید اصلاح‌طلبان مملکت دست از مبارزات فردی غیر منظم خود بردارند و مردم را در این مبارزات شرکت دهند آنها را تشویق کنند که در صفوف احزاب متشکل شوند تحقق آرزوهای خود را از راه فعالیت‌های حزبی جستجو کنند باید انتخابات پارلمان ایران انتخابات حزبی باشد (تیمورتاش-مخصوصاً حزب دموکرات) حزب دموکرات اگر نبود حال وضعیت خیلی از آقایان خراب بود یاد آن روزها می‌افتم که جیم شدن خیلی آسان بود ولی خوب حالا گذشته و رفته و مردم و خود نمایندگان در افتتاح مجلس تکلیف خودشان را بدانند و معلوم باشد هر دسته دارای چه عقیده می‌باشد دولتی که زمامدار می‌شود معلوم باشد که عالم اجرای کدام نقشه است و اگر مجلس اجازه بدهد می‌خواهم ۵ دقیقه هم از خارج صحبت بکنم‏.

اردلان - بماند برای جلسه دیگر

رئیس - جلسه دیگر ۵ دقیقه وقت برای جنابعالی تهیه می‌کنم

فولادوند - آقای رئیس رأی بگیرید

مکی - رأی نمی‌خواهد کسی مخالف نیست

رئیس - مخالفی نیست؟ (نمایندگان- خیر) ۵ دقیقه صحبت بفرمایید.

آشتیانی‌زاده - عرض می‌شود که اساساً زمان و تاریخ یک تحولاتی در دنیا از نظر سیر تاریخ ایجاد می‌کند که این سیرها موجب تحولاتی می‌شود از نظر خود دنیا و هر دوره‌ای برابر مقتضیات اجتماعی همان دوره و شرایطی که در آن دوره بایستی ملت‌ها و توده‌های مردم زندگی بکنند حکومت‌ها روی کار می‌آیند و دکترین‌های نو ایجاد می‌شود یک لغتی به تازگی معمول شده به اسم فئودال که ما به اغلب مالکین بزرگ فئودال می‌گوییم در صورتی که فئودالیته یا حکومت ملوک و امرا که در قرون وسطی معمول دنیا بوده البته متشابه با فئودالیته‌ای که امروز ما از نظر اصطلاح فئودال و فئودالیسم می‌گوییم ندارد و البته ایجاد هر رژیمی بر حسب مقتضیات همان زمان یک حوادثی به پیش می‌آورد که به خود آن رژیم و جریاناتی که خود آن رژیم پیش می‌آورد بر می‌خورد. مثلاً در ادوار گذشته وقتی می‌رسیم به حکومت فئودالیته و ملوک و امرا می‌بینیم شباهتی با ملوک و فئودال‌های امروز ما نداشتند فئودال آن روز کالسکه داشت، درشکه داشت، اسب داشت، آبدارخانه داشت، جلودار داشت، آشپزخانه داشت، آخوندباشی داشت، آقاباشی داشت به صد تا آخوند و سید و روضه‌خوان ولایت حقوق و پول تو جیبی می‌داد، زغال می‌داد، پوستین می‌داد، اطعام می‌کرد، ولی امروز فئودال حالا چه کار می‌کند؟ هم املاکش را بهره‌برداری می‌کند و هم تجارت می‌کند و اگر گربه کور رنگ غذای این آقا را دید یا دود آشپزخانه این آقا به دماغش رسید این ملت هم از او چیزی می‌فهمد، این آقا یک اتومبیل دارد و یک شوفر و این شوفر هم آشپز است و هم پیشخدمت است، و هم آشپزباشی است، هم پیشکار است و مهمانی و اطعام هم این آقایان ابداً ندارند و هی دلار می‌کنند می‌گذارند روی هم، این است که ما می‌گوییم این مالکیت باید عوض شود. اگر ممکن بود به آن دنیای دینی و حکومت اقطاعی برگردیم این نعم‌المطلوب بود. آن دنیا بهشت بود عموم مردم به این اعتقاد داشتند ولی امروز عده‌ای این دین را دکان کرده‌اند، دروغ می‌گویند، آن روز دین حقیقت داشت (صحیح است) می‌شد به مردم گفت آقا اگر این دنیا را نداری آن دنیا را داری، امروز نمی‌شود این حرف را زد، امروز می‌گوید همین دنیا است و این دست و پا و این هیکل و شکم من بنده چون وقت زیاد ندارم یک بحث استدلالی و تجلیلی نمی‌توانم بکنم- نمی‌کنم انشاء‌الله اگر فرصت پیدا شد یک روز حضرت آقای رئیس اجازه می‌فرمایند و مجلس هم کمک می‌کند یک بحث مفصل و مبسوطی در این مورد می‌کنم که شاید خود آقایان مالکین محترم هم که اغلب از رجال بسیار محترم و وطن‌پرست و مردم‌دوست هستند کمک می‌کنند که مجلس پیشقدم شود در این کار که این سد را از جلومان برداریم (احسنت)

رئیس - آقای پیراسته‏

پیراسته - عرض کنم که خبر هدیه‌ای که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای تعمیر مرقد حضرت رسول اکرم مرحمت فرموده‌اند آقای وزیر کشور به عرض همه رسانیدند. یک قسمت از صحبت بنده راجع به این مسأله است بنده گر چه ضمن تأیید این نکته که حتماً بایستی ملت و دولت ایران کمال مراقبت را در این کار بکند، اعتراض بنده این است که چرا دولت ایران اقدام نمی‌کند که دولت عربستان سعودی که هر سال میلیون‌ها دلار و لیره از تمام اطراف و اکناف جهان به عنوان این مشاهد متبرکه و بیت‌الله می‌گیرد برای این نوع اقدامات هیچ نوع محلی ندارد و در هر موردی هم باز کمک سایر ممالک را می‌خواهد، عرض کنم مسأله دیگری که تقاضا می‌کنم که تمام آقایان محترم کمال توجه را بفرمایند این است که روزنامه‌های امروز خبری در چند تا از روزنامه‌ها بود که یکی از تجار معروف و معتبر ایران به نام درودی خودکشی کرده است، خبری هم چند روز پیش در روزنامه‌ها بود که یک کسی در جنوب ایران روی فقر و فاقه بچه‌اش را توی چاه انداخته برای این که لباسش را بفروشد زندگی کند این دو خبر نمونه کاملی است از وضع اقتصادی ما، از وضع اقتصادی ما و از وضع اجتماعی ما، این دو خبر اعلام خطر می‌کند. آن طبقه تاجرمان این طبقه کارگرمان و زارع‌مان. آقایان همه می‌دانند که زارعین ایران غالباً نصف سال را گرسنه‌اند و نان ندارند بخورند. این وضع اقتصادی به نظر بنده علل زیادی دارد ولی علت‌العللش دست خارجی‌ها است ما قبل از آن که خارجی‌ها مملکتمان را اشغال بکنند وضع اقتصادی بسیار مرتبی داشتیم، ما همه چیز داشتیم، این بدبختی‌هایی که حالا داریم صد یکش را نداشتیم بیست سال خون دل خوردیم راه‌آهن کشیدیم، سهم ناچیزی که نفت جنوب به ما می‌داد، آن را خرج مهمات و اسلحه جنگی کردیم، خارجی‌ها آمدند بردند، هر وقت هم ناله کردیم، داد کردیم، فریاد کردیم آقا شما که می‌گویید برای آزادی می‌جنگید، برای حمایت ملل ضعیف می‌جنگید، این چه معامله‌ای است که با ما می‌کنید؟ این همان معامله‌ای است که مغول و تیمور لنگ با مردم می‌کردند می‌گفتند که ما چون جنگ می‌کنیم، هستیمان در خطر است. بعد که موفق شدیم جبران می‌کنیم. وقتی که موفق شدند یک لقب بالا بلند پل پیروزی به ما دادند، همین بعد از یک مدتی یک مقدار کمک دیگر هم به ما کردند، و آن این بود که آقایان آمریکایی‌ها که یک مدتی بوق و کرنا راه انداختند که ما می‌خواهیم به دولت ایران کمک بکنیم، اولاً کمک‌هایی که آنها بعد از جنگ به ما کردند این بود که یکی از متفقین عزیزمان عملاً بحرین را از ایران جدا کرده و هر وقت هم که ما می‌گوییم مملکت ما را چرا نمی‌گذاری تصاحب بکنیم یک شیخی آنجا مثل عروسک درست کرده است (صحیح است) یکی دیگر از متفقین ما با اعلامیه و بخشنامه و رادیو به ما کمک می‌کند. این آقایان آمریکایی‌ها نتیجه فعالیتی که برای این مملکت کرده‌اند این بود که تتمه ارزها را برداشتند بردند به نام مستشاران اقتصادی، تمام بدبختی‌های این مملکت زیر سر دکتر میلیسپو و امثال او است که به این مملکت تحمیل کردند و مقرراتی است که آنها وضع کرده‌اند. دکتر میلیسپو مثل یک دیکتاتور در ایران اقدام می‌کرد. تمام این بدبختی‌های ما نتیجه اقدام این آقایان مستشارها است که آمدند یک مقداری کتاب برای ما نوشتند و ششصد و هشتاد هزار دلار ارز از ما گرفتند برای چند تا کتاب و نتیجه این بود که به ما توصیه کردند که بروید کارشناس از خارجه بیاورید خوب این را هر کس می‌توانست بگوید و این آقایان یک کمک دیگر هم کردند و آن برای این است که جبران بکنند این شکست‌های سیاسی را که در ایران خورده‌اند و این دروغ‌هایی که گفته‌اند و برای این شکستی که خورده‌اند هر چند روز یک مرتبه یک مقدار فحش نثار ما می‌کنند. یک کسی را می‌فرستند اینجا که از صدر تا ذیل از بالا تا پایین را فحش می‌دهد. بنده برعکس جناب آقای فرامرزی استاد محترم که متأسفانه اینجا تشریف ندارند معتقد هستم که یک خبرنگار ساده در اثر تلقین بعضی اشخاص مغرض این مطالب را نمی‌نویسد این مطالب برای جبران شکستی است که آنها خورده‌اند. شش سال دروغ، هفت سال دروغ، بالاخره نمی‌شود اینها حالا ‏می‌خواهند با این تبلیغات‌شان افکار را منحرف بکنند و بگویند این کمک‌هایی که ما نکردیم به این علت بوده. ما آقا گدایی نخواستیم بکنیم. اگر آنچه را که به ما خسارت زدند صد یکش را هم به ما بدهند وضعمان خوب می‌شود، بردند آقا، غارت کردند، تمام چشم ما را بردند، کاه ما را بردند، یونجه ما را بردند، مهمات ما را بردند، گوسفند بردند، همه چیز بردند، آقایان می‌دانند اینهایی که در برنامه‌های دولت ما به عنوان دولت متحده کامل‌الوداد و همسایه و بی‌طرف و دوست معرفی می‌شوند انواع و اقسام دشمنی‌ها را با ما کردند. حالا هم این نتیجه‌اش است آقایان چند روز پیش این خبر روزنامه تایم را خواندند که این روزنامه تایم شروع کرده است از صدر تا ذیل به همه فحش دادن (یکی از نمایندگان - مجله است) و حتی به خاندان جلیل سلطنت هم اهانت‌هایی کرده است می‌خواهم متذکر شوم مثل این که اقداماتی که می‌شود برای امور خیریه برای جمع‌آوری ولگردان و کمک‌های شیر و خورشید و سازمان، برای دستگیری از این بینوایان این در مانگاه‌ها که ساخته شده مثل این که این مریض‌های ما و بیچاره‌های ما همین طور بمانند و از گرسنکی بمیرند تا این که منتظر امریه‌ها و بخشنامه‌ها و وعده‌های آقایان آمریکایی‌ها باشند. بنده می‌خواستم اینجا صریحاً اعلام بکنم ملت ایران گول این حرف‌ها را نمی‌خورد ما از کمک گذشتیم، خسارت ما را بدهند، یا لااقل این قدر در امور ما دخالت نکنند این کمک آمریکا هم همان طور که عرض کردم مثل یکی دیگر از افسانه‌های تاریخی ما شده مثل سیمرغ و کیمیا و کمک آمریکا اینها با هم در ذهن مردم مترادف است عرض کنم که عرایضم را مختصر کردم برای این که چند دقیقه از وقتم را به آقای مسعودی داده‌ام ولی نکته‌ای را که می‌خواهم عرض کنم این است که عده‌ای از آقایان وکلای دادگستری برایشان سوء تعبیر و تفسیر شده است و از بیانات جناب آقای دکتر متین دفتری استاد بزرگوار

بنده و اعلامیه‌ای هم دادند در این موضوع بنده با آقای دکتر متین دفتری صحبت کردم معلوم شد ایشان هم نظرشان این نبوده است که نسبت به وکلای دادگستری اهانت بکنند بلکه همان اعلامیه‌ای که آقایان وکلا دادند و تقاضاهایی کردند برای اصلاح وضع وکلای دادگستری نظر آقای دکتر هم همین است و بنده انتظار دارم که خود آقای دکتر رفع این سوء‌تفاهم را بکنند. عرض دیگر بنده این است که آقای سلطان‌العلما خواستند چند دقیقه از وقتم را به ایشان بدهم ولی چون بنده قبلاً وقت خودم را داده بودم به آقای مسعودی موفق نشدم مطلبی ایشان گفتند که چون وقت نیست به طور خلاصه عرض می‌کنم راجع به شهرداری بروجرد آقایان سناتورها مطالبی داشتند که خلاصه‌اش این است که خوب بود آقایان سناتورها قبل از این که این مطالب را عنوان بکنند از جناب آقای سلطان‌العلما که وکیل بروجرد هستند می‌پرسیدند. مطلب دیگری هم که آقای سلطان‌العلما فرمودند راجع به همین تعمیر مقبره حضرت رسول اکرم پیغمبر اسلام است.

سلطان‌العلما – مقصود آقای سروری هم تظاهر بوده در مجلس، نظر دیگری نداشت.

رئیس - آقای جواد مسعودی.

جواد مسعودی - در این موقع که اعلیحضرت همایونی به منظور رفاه حال مردم و بهبود وضع آنها چنین اراده فرمودند که املاک خودشان را بین رعایا به اقساط طویل‌المدت تقسیم و بفروشند و وجه حاصله از ان نیز به مصرف امور خیریه برسانند ملاحظه می‌شود که جنب و جوشی بین افراد خیرخواه برای پیروی از منویات شاهانه پیدا شده و می‌خواهند به این وضع تأسف‌آور مردم خاتمه دهند- بدی اوضاع و بدبختی و بیچارگی مردم این کشور بر هیچ کس پوشیده نیست همه می‌دانیم حداقل صدی هشتاد مردم این مملکت در عسرت به سر می‌برند و جمع کثیری از ملت از حداقل مایحتاج هم محروم هستند. این حرف‌ها مکرر در پشت این تریبون گفته شده و اطمینان دارم همه آقایان نمایندگان میل دارند وضعیت زندگی مردم خوب بشود و سطح معیشت آنها بالا برود و اهالی این مملکت هم مثل افراد ممالک مترقی دیگر زندگی کنند ولی تصدیق می‌فرمایید که تنها انتقاد برای رفع نواقص و انجام اصلاحات کافی نیست بلکه وقتی که انتقاد به نتیجه اساسی منظور می‌رسد که با نظر اصلاحی مفید و عملی توأم باشد.

اگر با یک نظر دقیق به اوضاع و احوال نگاه کنیم و مطالبی را که از طرف آقایان نمایندگان گفته می‌شود به دقت توجه کنیم تمام آنها روی بدی وضع زندگی مردم دور می‌زند. خرابی‌ها و مفاسد و نواقصی که هست همه‌اش نتیجه خرابی وضع اقتصادی و اجتماعی است. پس در درجه اول باید سعی کنیم وضع زندگی مردم خوب شود و این شکاف و فاصله‌ای که میان طبقات مردم پیدا شده است از بین برود برای این کار و پیدا نمودن طرق مختلفه برای رسیدن به مقصود مطمئنم آقایان نمایندگان از هیچ گونه مجاهدت و فداکاری کوتاهی ندارند.

بنده نمی‌گویم که همه مردم یک شکل زندگی کنند چون این کار عملی نیست و در هیچ کجا هم این طور نیست ولی معتقدم بایستی سعی کرد تمام مردم از مایحتاج اولیه زندگی امروز بهره‌مند شوند تا حقیقت طبقات به وجود آید نه این که بین طبقه ۱ و ۲ یک مرتبه شکافی پیدا شود که یک طبقه فاقد همه چیز باشند و روز به روز هم عده این طبقه محروم زیادتر شود. بنده چون تقریباً نصف عمرم را در خارجه گذراندم و با ملل مختلف از نزدیک بوده‌ام و مخصوصاً در مسائل اجتماعی مطالعات کافی کرده‌ام صریحاً عرض می‌کنم این فاصله طبقاتی در هیچ کجای دنیای متمدن وجود ندارد بنده برای این که نتیجه بگیرم به طور اختصار وضع زندگی مردم سوئیس را که تقریباً پانزده سال در آنجا به تحصیل و تجارت مشغول بودم برای آقایان توضیح می‌دهم که ملاحظه فرمایید در عین این که طبقات وجود دارد چطور شده است که همه مردم از کلیه مایحتاج اولیه زندگی امروز بهره‌مندند و به چه جهت است که هیچ وقت اختلافی بین مردم در هر طبقه که باشند پیدا نمی‌شود همه با هم مثل یک فامیل که از یک خانه و هستی خود دفاع می‌کنند سوئیسی‌ها از مملکت و افراد خودشان دفاع می‌نمایند و قوانین و مقررات دولت را بدون چون و چرا اجرا می‌نمایند.

آنها می‌دانند کلیه قوانینی که برای آنها وضع می‌شود به نفع آنها است. اطمینان دارند که مقننین مملکت قانونی که به نفع دسته‌ای و به ضرر سایرین باشد وضع نمی‌کنند زندگی آنها در هر طبقه‌ای باشند تأمین است یک نفر کارگر یا زارع سوئیسی از تمام مزایای زندگی امروزی بشری ممتمتع است. خانه یک کارگر سوئیسی دارای برق - حرارت مرکزی - رادیو - آب جاری گرم و سرد - تختخواب و ملافه و خلاصه همه چیز می‌باشد. یک نفر کارگر از حیث کمیت مثل یک نفر کارفرما یا یک میلیونر غذا می‌خورد. اگر واحدهای غذای کارگر بیش‌تر از سایرین نباشد به طور قطع کمتر نخواهد بود چون اکثر کارگران از لحاظ تندرستی و بهداشت از سایر طبقات متولین بهتر می‌باشند.

بدیهی است از نظر کیفیت و تشریفات وضعیت زندگی طبقه ۱ و ۲ و همین طور سایر طبقات فرق می‌کند مثلاً کارگر اتاق غذاخوری یا سالن‌های پذیرایی و پیشخدمت و آشپز ندارد و در محله کارگری زندگی می‌کنند با دسته و طبقات معاشرت می‌نمایند ولی به طوری که عرض کردم فقط از نظر تشریفات که ممیز طبقات است وضع زندگی آنان فرق می‌کند و الّا از حیث لوازم و احتیاجات ضروری زندگی امروزی تمام افراد با هم مساوی هستند یک نفر کارگر با یک کارفرما یا یک میلیونر سوئیسی نزد یک جراح عمل می‌شوند و در یک بیمارستان می‌خوابند با فرق این که پولدار در درجه یک و اطاق تنها معالجه می‌شوند و کارگر در درجه ۲ یا ۳ آن میلیونر پول زیاد می‌دهد و کارگر هیچ نمی‌دهد و اگر بدهد خیلی مختصر و مطابق وضعیت مالی خودش می‌باشد ولی از حیث پزشک و دارو و نظافت همه یکسانند حتی این رعایت درباره بیماران خارجی هم می‌شود بنده خودم شاهد بودم که وقتی دکتر یا جراحی یک نفر خارجی را معالجه می‌کند از وضعیت مالی او سؤال می‌نماید اگر گفته شود پولدار است پول زیاد می‌گیرد و اگر بداند وضع مالی مریض خوب نیست کمتر مطالبه می‌کند و گاهی هم اتفاق افتاده است که وقتی به دکتر بگویند این مریض فقیر و بیچاره است ولو خارجی هم باشد پول نمی‌گیرد آقایان در تمام سوئیس شما یک نفر که حقیقتاً بیچاره و فقیر باشد که دل شما به حالش رحم بیاید پیدا نمی‌کنید. چرا؟ برای این که زندگی آنها از هر حیث تأمین شده است این تأمین زندگی و رفاه هم از طرف عموم مردم صورت گرفته است یعنی نمایندگان ملت قوانینی طبق مقتضیات مملکت و فقط به صلاح و صرفه عموم ملت وضع می‌کنند و دولت هم آن قوانین را که ضامن رفاه و سعادت مردم است با کمال دقت و بی‌طرفی و یکسان برای همه اجرا می‌کند مردم هم که می‌دانند قوانین به نفع آنها است و برای مصلحت و آسایش آنها وضع شده است در اجرای قوانین و مقررات به دولت کمک می‌کنند چه نمونه‌ای از این بهتر که در مملکت سوئیس اساساً مأمور دریافت مالیات و عوارض وجود ندارد خود مردم در آخر هر ماه یا سه ماه بنا به نوع مالیات و عوارض صورتی تنظیم و منضم به یک قطعه چک مبلغ مالیات خود را به اداره مربوطه ارسال می‌دارند و کمتر بنگاهی است که مالیات خود را کم صورت دهد و بخواهد سوء‌استفاده کند و حق دولت را ندهد. علتش این است که مالیات از همه مردم از روی انصاف و عدالت و به تناسب با درآمد اشخاص گرفته می‌شود نه آن که عده‌ای شانه خودشان را زیر بار مالیات خالی کنند و سنگینی مالیات بر دوش عده دیگر بیافتد.

مردم می‌دانند پولی که می‌دهند به مصرف خودشان می‌رسد متأسفانه در مملکت ما این طور نیست.

دستگاه‌هایی که به وجود آمده نتوانسته است آن طوری که باید اعتماد مردم را جلب نماید مردم معتقدند پولی که بابت مالیات یا عوارض می‌دهند به مصرف کارهای تولیدی لازم نمی‌رسد تا اندازه‌ای هم حق دارند زیرا بیشتر پول‌هایی که از مردم به عناوین مختلفه گرفته می‌شود صرف دستگاه‌های عریض و طویل ادارات می‌شود و فقط قسمت مختصری از آن مصرف امور تولیدی و عمرانی می‌شود به عقیده بنده اصولاً دریافت مالیات بر درآمد در مملکت ما طرز و اسلوب صحیحی ندارد یعنی آنها که درآمد زیاد دارند خیلی کم مالیات می‌دهند و بیشتر فشار بر طبقه‌ای است که درآمدشان کم و بنیه‌شان ضعیف است و یقین دارم آقایان که خواهان رفاه حال مردم هستند تصدیق می‌فرمایند که این طرز مالیات درآمد گرفتن علاوه بر آن که با انصاف و عدالت سازگار نیست به صرفه و صلاح مملکت هم نمی‌باشد چون از یک طرف فاصله میان فقیر و غنی را وسیع‌تر می‌کند از طرف دیگر زمینه برای رشوه‌خواری و فساد و خیانت و خرابی درست می‌کند یک عده اشخاص بی‌بضاعت زیر فشار قرار می‌گیرند و همان طوری که هر روز نظایرش دیده می‌شود اسباب و لوازم کارشان را برای پرداخت مالیات بر درآمد می‌فروشند و از هستی ساقط

می‌شوند از اینها گذشته وقتی مقدار درآمد حقیقی هر کس معلوم نبود چطور می‌شود میان درآمدهای مشروع با درآمدهای نامشروع تفاوت گذاشت همین وضع است که اشخاص نادرست را در سوء‌استفاده جسور کرده جرأت می‌کنند از هر راه و هر وسیله‌ای که باشد عایدات بیشتری پیدا کنند ولی وقتی مالیات بر درآمد حقیقتاً از روی حساب گرفته شود کم کم دولت می‌تواند از مالیات‌های غیرمستقیم بکاهد و با کم شدن مالیات غیر مستقیم مایحتاج اولیه زندگی با قیمت ارزان در دسترس مردم گذاشته می‌شود و بالطبع هزینه زندگی از هر جهت پایین می‌اید آقایان همه می‌دانند که اگر مالیات بر درآمد در مملکت ما مثل سایر ممالک از روی حق و انصاف گرفته شود قسمت بزرگی از مخارج دولت از همین راه تأمین می‌گردد و دولت دیگر اجباری ندارد که از راه‌های دیگر و مالیات غیر مستقیم مثلاً با اضافه مردن قیمت قند و چای و قماش و غیره در صدد تهیه درآمد برای تأمین مخارج لازم خود باشد بدیهی است تنزل قیمت کالای مورد احتیاج مردم در پایین آمدن قیمت اجناس دیگر مؤثر است وقتی می‌شود مالیات بر درآمد حقیقی از صاحبان درآمد گرفت یا کسانی را که استفاده نامشروع کرده‌اند تعقیب و مجازات نمود که مبنای درآمد هر کس روشن و معلوم باشد و بتوانید تشخیص دهید که فلان شخص در موقع شروع به کار چه مقدار ثروت داشته و پس از یک سال یا دو سال چقدر به ثروت او اضافه شده است ولی وقتی شما ندانید که فلان تاجر یا کاسب یا مالک یا کارمند اداره ثروتش چیست چگونه می‌توانید به او بگویید تو احتکار کردی یا گران فروختی یا سوء‌استفاده نموده‌ای و باید مجازات شوی اگر فلان تاجر که آخر سال صورت مالیات خود را می‌فرستد و به جای مثلاً یک میلیون ریال مالیاتی که باید بدهد فقط چند صد تومان مالیات خود را معین می‌کند و با دادن مبلغی رشوه کار خود را می‌گذراند بگویید تو این ثروت را از کجا پیدا کرده‌ای هزار نوع دلیل می‌آورد حتی ممکن است بگوید من قبل از تولد تجارت می‌کردم و ثروت داشتم ولی وقتی حساب دارایی اشخاص ثبت و ضبط شد نه تاجر می‌تواند به سهولت می‌تواند از زیر بار دادن مالیات فرار کند و نه مأمورین وصول می‌توانند راهی برای سوء‌استفاده مالیات دهنده می‌توانند پیدا نمایند و نه این کشمکش و مشاجرات و عدم رضایت طبقات پایین که اساس مالیات دهندگان را تشکیل می‌دهند پیدا می‌شود چون مشت هر کس که استفاده می‌کند باز می‌گردد.

رئیس - آقا وقتتان تمام شده است (جواد مسعودی - اجازه بفرمایید) آخر قابل اجازه نیست خلاف آیین‌نامه است. ‏

جواد مسعودی - بسیار خوب باقیش را نمی‌خوانم و مختصر می‌کنم از اداره مالیات بر درآمد بپرسید این خارجیانی که در زمان جنگ این همه در مملکت ما استفاده برده‌اند و یک صدم آنچه مالیات به آنها تعلق می‌گرفته نداده‌اند برای این که کنترلی در کار نبوده است. ‏

آقایان در خارجه کسی نمی‌تواند از پرداخت مالیات فرار نماید چون دارایی کلیه افراد اعم از داخلی یا خارجی معین و ثبت و ضبط است به همین جهت اگر کسی عواید خود را کم نشان دهد زود معلوم و کشف می‌گردد. ولی متأسفانه در مملکت ما به واسطه این که دارایی افراد معلوم نبوده است هیچ وقت مالیات حقیقی از مردم گرفته نشده و همیشه فشار بر طبقه پایین بوده است. بیش از این وقت آقایان را نمی‌گیرم برای این منظور یعنی تعیین ثروت عموم ایرانیان و خارجیانی که در ایران کار می‌کنند طرحی تهیه کرده و به مقام ریاست تقدیم می‌کنم. ‏

این طرح به امضای عده‌ای از آقایان نمایندگان محترم رسیده است و مطمئنم سایر آقایان هم آن را امضاء خواهند فرمود تا با تصویب آن خدمت بزرگی برای بهبود وضع زندگی مردم بفرمایند اطمینان دارم با تصویب این طرح و حسن اجرای آن از طرف دولت بیشتر از مشکلات حل شده و این قانون صد در صد به نفع ملت ایران خواهد بود (صحیح است- احسنت)

رئیس - آقای ارباب‏

ارباب - طبیعت ضعیف آزار بار دیگر مردم پریشان و شهر نیمه ویران زاهدان را دستخوش سیل مهیبی قرار داده که قدرت این سیل سه برابر سیلی است که سال گذشته به مردم آنجا وارد شد (آزاد -آفرین مرحبا) شهرداری آنجا چنانچه پیش‌بینی نکرده بود الان شهر زاهدان یک صحرایی بیش نبود با این حال عده‌ای بی‌خانمان شده‌اند از دولت تقاضا دارم توجهی مبذول دارند ار آقایان همکاران معظم هم تمنا دارم توجهی به عرایض بنده فرموده به منطقه بلوچستان توجهی مبذول داشته در تقسیم بودجه بکنند که یک قسمت با استعداد این کشور از این حال بدبختی و فلاکت بیرون آید سال گذشته که مردم مبتلا به بلای این سیل عظیم شدند و تفقدات بلافاصله و فوری اعلیحضرت همایونی و اجرای منویات ذات شاهانه به دست والاحضرت شاپور علی‌رضا و کمک جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران‏.....

رئیس - آقای ارباب یک قدری تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از چند دقیقه اکثریت حاصل شد) بفرمایید.

ارباب - ..... تا حدی جراحات قلبی مردم آنجا را التیام بخشید اما بار دیگر چنین انتظاری موجب خجلت است و امیدوارم دولت توجه کند. از موقع استفاده می‌کنم، حسن تدابیر جناب آقای دکتر معظمی و هماهنگی و همکاری اعضای کمیسیون برنامه مجلس شورای ملی که به فکر مردم بد بخت ولایات افتاده و مقدمات مفیدی را فراهم کرده‌اند به سهم خود در اینجا شکرگزارم مطلب دیگری که می‌خواستم به عرض آقایان برسانم این است که البته برای کارخانه‌جات دولتی داشتن دستگاه توزیع مانعی ندارد بلکه به عقیده بنده مفید است اما آن دستگاه‌ها بایستی انصاف و مروت و رحم خود را از دست ندهند بنده سه سال است از این شرکت شهنا که دستگاه توزیع پارچه‌های کارخانه‌جات دولتی است تقاضا می‌کنم به نمایندگانی که در خاش و داخله بلوچستان و زاهدان هستند برای این مردم گرسنه برهنه پارچه بفروشند و پول بگیرند منافع شخصی آنها اجازه نمی‌دهد که به این طبقه مردم یک دستگاه توزیع کمک کند امیدوارم همین اعضای کمیسیون به این عمل آقایان توجه لازمی بکنند مردم بلوچستان، کراراً عرض کردم اکثراً یا با ریشه درخت گز یا با علف تغذیه می‌کنند (کشاورز صدر - چشم ما روشن) اخیراً ملخ دریایی که هجوم آورده عده‌ای از فقر و بیچارگی ملخ خورده و مرده‌اند اینها یکی از چیزهایی است که همه ماها بایستی متوجه این بدبختی‌ها باشیم و همه جای مملکت را تهران حساب نکنیم (امامی - آقای ارباب از آن ملخ‌ها یک قدری خودت بخور) با بودن جنابعالی احتیاج ندارم. چون بقیه وقت خودم را به جناب آقای تیمورتاش و جناب آقای امیرقاسم فولادوند داده‌ام مختصراً این نکته را عرض کنم که چون اسمی از مرحوم درودی که اخیراً خود را کشته‌اند برده شد خواستم عرض کنم یکی از ضایعات مهم عالم اقتصاد ایران بود خداوند او را رحمت بکند.

رئیس - آقای تیمورتاش‏

تیمورتاش - بنده قبلاً عرض کنم که عرایضم نسبتاً مفصل است زیرا متأسفانه حسب‌المعمول برخلاف جریان می‌خواهم صحبت کنم مجلس شورای ملی در چند جلسه اخیر نسبت به مالکین و نسبت به تقسیم اراضی بیاناتی کرده و اظهار نظرهایی کرده است که به نظر من باید تا اندازه‌ای وضعیت را روشن کرد و جواب داد این است که از حضور محترم آقایان استدعا می‌کنم که اگر اجازه می‌فرمایید بنده چند دقیقه بیش از وقتی که آقای ارباب اجازه فرمودند صحبت بکنم و آغاز سخن بکنم و اگر اجازه نمی‌فرمایید به روز دیگر موکول کنم (کشاورز صدر - همان مقداری که وقت هست بفرمایید) و اما دو دقیقه می‌خواهم استفاده بکنم و نامه‌ای را که وراث مرحوم خزعل که فعلاً در مجلس متحصن هستند به وسیله بنده داده‌اند به مقام ریاست تقدیم بکنم و استدعا بکنم که بذل عنایتی بفرمایند و اما راجع به اصل مطلب چون همین تریبون شاهد است که من همیشه نسبت شخص شخیص اعلیحضرت همایونی کمال فدویت را داشته‌ام و ایشان را همیشه مظهر حسن نیت نسبت به ملت ایران می‌دانستم (صحیح است) این است که می‌توانم به خودم اجازه بدهم عرض بکنم شخص شاه از نثار جان خودش درباره این ملت دریغ نکرد و بنابراین طبیعی است که می‌خواهند به هر تقدیر و تدبیری که ممکن باشد صلاح مصلحت ملت ایران را رعایت کنند و از هیچ‌گونه بذل مال هم دریغ نکنند این تردید ندارد ولی متأسفانه عمل منحصر به ایشان نیست و این صحبت‌هایی که در مجلس می‌شود دامنه‌دارتر از آن است که راجع به شخص شخیص و اول کشور خاتمه پیدا کند این است که بنده اجازه می‌خواهم موضوع را تا اندازه‌ای تجزیه و تحلیل کنم ببینم این جریانی که راجع به مالکین می‌گویند و آنچه را که راجع به تقسیم املاک گفته می‌شود اولاً از نقطه نظر اصل عمل و ثانیاً از لحاظ دنیای امروز قابل عمل است یا نیست آنچه را که از آن می‌ترسیم یعنی کمونیسم یعنی انقلاب یعنی این که مردم گرسنه و بیچاره

این مملکت برخیزند و بگویند شما اغنیا شما کسانی که دارید بیایید و با ما تقسیم بکنید این یک اساسی است که به نظر بنده محتاج به تذکر نیست و در دنیا هست به این معنی که دنیا رو به مساوات می‌رود دنیا رو به چپ بر می‌گردد اعم از این که ما بخواهیم یا نخواهیم این سیر طبیعی تکامل تاریخ بشر است و مربوط به من و شما و عمرو و زید نیست ولی اگر منظور واقعاً رفاه وآسایش این طبقه بیچاره و بدبخت باشد ببینیم آیا با یک عمل عجولانه‌ای که می‌خواهیم بکنیم خدای نکرده مزید بر علت خواهد شد و یا موجبات رفاه و آسایش آنها را فراهم خواهد کرد اگر فراهم می‌کند حتماً بکنید زیرا باید این مسلم شود که هیچ مالکی در ایران نیست که قبل از ملک خودش وطن خودش را قبل از ملک خودش ناموس خود را قبل از ملک خودش آب و خاک خودش را نخواهد (صحیح است)

بنابراین اگر عملی را که ما می‌کنیم واقعاً به صلاح و صرفه این بیچاره‌های بدبخت و عریان و گرسنه هست همه دست به دست هم بدهیم و بکنیم ولی اگر خدای نکرده مزید بر علت می‌شود و عملی به وجود می‌آید که یک مشت ناراضی یک مشت بدبخت یک مشت گرسنه بیشتر می‌شود به نظر من محتاج به تأمل بیش‌تری است بنده چند تا رقم اینجا می‌خواهم عرض کنم که این رقم‌ها در حدودی که احصائیه و آمار در ایران صحیح است می‌توانم قطعیش را عرض کنم چون که تمام آمارهایی که تا کنون در این کشور برداشته شده است در این زمینه یکسان است.

در حدود ۵ میلیون هکتار سطح کشت ایران با باغات و درختکاری و حبوبات کلیه زمین‌های مزروعی ایران است از این ۵ میلیون هکتار کشت در حدود یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تن گندم و ۶۵۰ هزار تن جو یعنی تقریباً در حدود ۵ و ۲ میلیون تن غله به دست می‌آید در صورتی که جمعیت ایران را شما ۱۲ میلیون نفر فرض کنید و برای هر نفر یک کیلوگرم نان حساب کنید در روز بنده حداقل را گرفتم در حدود ۴ میلون تن غله برای کشور لازم است این در صورتی است که وضع موجود و حاضر باشد شما بدبختانه به تجربه ملاحظه کردید که وقتی املاکی را که به عنوان ملک بزرگ تلقی بکنیم تقسیم بشود همان عملی که در زابل شد و در بسیاری از کشورهای دیگر لااقل در چند سال اول محصول خیلی رو به نقصان می‌گذارد به دلیل این که این خیلی طبیعی است امروز یک نفر زارع با درآمدی که دارد نمی‌تواند تمام وسایل زراعت را تهیه بکند وحاضر بکند و ازش بهره‌برداری بکند راجع ب کارخانه‌جات اصفهان چند روز پیش جناب آقای برومند صحبتی کردند غافل از این که از بدبختی‌های بزرگ کارخانه‌های ایران این است که تعداد دوکشان کم است روی دو هزار و سه هزار نمی‌شود کار کرد. دنیای اقتصادی امروز واحدهای بزرگ لازم دارد و و شما می‌خواهید این املاک را تقسیم کنید، مثل همه کشورهای دنیا، در تمام کشورهای دنیا امروز از پارسلمان دوترن- یعنی از تقسیم اراضی به قسمت‌های کوچک گذشته‌اند، در روسیه شوروی که مقدم در این کار بود امروز کاخوز و کلکتیویه به وجود آورده‌اند برای این که می‌دانند، به وسیله علم زراعت ثابت شده است که روی یک مقدار کمی زمین می‌شود یک زراعت بزرگ کرد و بهره‌برداری کرد، در اسرائیل عین همین عمل شده است در اسرائیل اول آمدند خواستن املاک را تقسیم کنند یعنی گفتند هر فرد یک مقدار خیلی معدودی هکتار زمین داشته باشد بعد متوجه شدند که یک فرد نمی‌تواند فره ژنرو یعنی مخارج کلی که برای بهره‌برداری کامل از یک زمین لازم است اداره بکند. آنها هم رفتند روی کلکتیوسم یعنی گفتند اراضی باید زیاد باشد و یک عده‌ای با هم از این بهره‌برداری بکنند، این اصلی که امروز گفته می‌شود فروش املاک یا تقسیم املاک به واحدهای کوچک، این در دنیای امروز محکوم است و این از نقطه نظر اجتماعی که بنده بخواهم پر و پا گاند به نفع مالکین بزرگ در اینجا بکنم، این طور نیست، بنده خودم اولاً باید بدانید که ملک بزرگی ندارم، من و فامیلم هستیم و یک ملک، بنابراین آقایان توجه بفرمایید، ما منکر این اصل نیستیم که وضعیت زارع در این کشور رقت‌بار است ولیکن ببینیم دلیل اعظم، دلیل عمده این کار چیست؟ ببینیم در بقیه کشورهای دنیا یک هکتار زمین چقدر محصول می‌دهد و در ایران چقدر محصول می‌دهد، علت بدی وضع زارعین ما کمی محصول است آقایان، نه علت این است که فرض بفرمایید مالک ستمگر است، خوشبختانه از عهود قدیمه در ایران وضعیت ملک‌داری و زراعت روی شرکت بوده است که در هچ کجای دنیا سابقه ندارد شرکتی بوده است بین زارع و مالک یعنی این دو تا هر دو عوامل کار را می‌دادند و بعد تقسیم می‌کردند و هیچ جای دنیا سابقه ندارد که زارع از روز اولی که تخم را می‌کارد تا روزی که محصول را بر می‌دارد شریک نیک و بد محصول باشد (نصرتیان -در اروپا به زارع حقوق می‌دهند) بنابراین بیایید و به جای این که عملی بکنید که بر قحط و غلا و گرسنگی اضافه بشود، موجبات کار را برای زارع بیش‌تر فراهم بکنید و این نیست مگر به وسیله دادن اعتبارات بیش‌تری به همین زارع، به همین خرده پاها، به همین کسانی که نمی‌توانند از عده زراعت‌شان برآیند. این نیست مگر در اثر (سعید مهدوی - امنیت ندارد) به قول آقای مهدوی امنیت ندارند شما بگذرید از این که سهم زارع کم است ببینید واقعاً این دستگاه با زارع چه کار می‌کند و به چه بدبختی و بیچارگی او را گرفتار می‌کند. بنده به سهم خودم باید عرض بکنم با محدودیت مالکیت صد در صد موافقم. به این معنی که آن اراضی بیاض، آن اراضی لم یزرع که امروز در ایران هست و شاید الان در این مملکت پنج شش میلیون جمعیت ایران بیکار باشند و اینها می‌توانند از این زمین‌ها استفاده کنند در صورتی که دولت موجبات آبادی آنها را فراهم کند اینها را اول بیایید آباد بکنید وسیله عمران و آبادی اینها را فراهم بکنید اینها را بیایید آباد بکنید.

ببینید نتیجه چه می‌شود بعد بیایید این املاک را تقسیم بکنید نه این که بیایید یک مشت ناراضی به ناراضی‌های دیگر اضافه بکنید و نتیجه آن هم معلوم نباشد چه فایده دارد؟ این بود خلاصه عرایضم (احسنت)

۴ - بقیه مذاکرات راجع به بهداشت شهری‏

رئیس - در جلسه پیش ماده ۶ لایحه بهداشت مطرح بود و پیشنهاد کفایت مذاکرات شده است باید رأی گرفت به کفایت مذاکرات ....

قاسم فولادوند - آقای ارباب چند دقیقه از وقتشان را به بنده دادند اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - وقتی نمانده است

قاسم فولادوند – به آقای تیمورتاش مجلس اجازه داد، بنده مصرم و لازم می‌دانم که این عرایض را بکنم پس جلسه بعد اجازه بفرمایید.

رئیس - بسیار خوب جلسه بعد برای شما محفوظ می‌کنیم. رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات در ماده ششم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شده پیشنهادها باید قرائت شود پیشنهاد آقای صفوی قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ بعد از عبارت کنسروسازی. کره‌سازی کمپوت‌سازی و مرباسازی هم علاوه شود.

رئیس - آقای صفوی.

صفوی - بنده در جلسه گذشته در این خصوص توضیحاتی عرض کردم و موافقت فرمودند

وزیر بهداری - بنده قبول می‌کنم

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای صفوی که آقای وزیر بهداری هم موافقت فرمودند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد آقای راجی قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم که بعد از لیمونادسازی قندسازی هم اضافه شود

رئیس - آقای دکتر راجی‏

دکتر راجی - علت این پیشنهاد این است که آقایان اطلاع دارند که یک مقدار شکرهای کثیف را می‌برند قند می‌سازند و توی آن محلولی که بایستی قند بشود یک مقدار موادی می‌ریزند که خلاف بهداشت مردم است به این واسطه بنده خواستم که موضوع قند ساختن از شکرهای کثیف را هم ضمن این ماده قید بکنیم. ‏

دکتر معظمی - اضافه کنید قندسازی دستی

وزیر بهداری - قبول کردیم

غلام‌رضا فولادوند - بنده مخالفم

رئیس - بفرمایید.

غلامرضا فولادوند - بسیار خوب پیشنهادی فرمودند آقای دکتر راجی ولی این ماده شامل است چون ماده می‌گوید کارخانه‌هایی که مواد خوراکی و آشامیدنی می‌سازند از قبیل کنسروسازی، کره‌سازی، مرباسازی مکلفند از وزارت بهداری پروانه بگیرند و ایشان نظرشان تأمین هست چون قبلاً از قبیل را ذکر کرده است

رئیس - آقای مخبر

دکتر طبا - در این که یک عده‌ای در شهر مشغول ساختن قند هستند و بعضی ترکیباتی را که مضر بهداشت است استعمال می‌کنند تردیدی نیست و بنابراین قید لغت قندسازی هم اشکالی ندارد شاید مفید هم باشد از این جهت بنده قبول می‌کنم. رئیس - رأی می‌گیریم به این که قندسازی علاوه بشود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگر آقای دکتر راجی قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

بنده راجع به ماده شش پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده ششم قانون بهداشت شهر اضافه شود: وزارت بهداری مکلف است که در مرکز هر استان یک آزمایشگاهی کامل و مجهز تأسیس نماید که در آن مطلعین بهداشت و بیطاران کلیه مواد غذایی و خوار و بار عمومی را تحت کنترل و آزمایش قرار داده و گواهی آزمایشگاه سند قابل مصرف بودن خوار و بار عمومی‌خواهد بود.

رئیس - آقای دکتر راجی‏

دکتر راجی - بنده می‌خواهم عرض کنم که ما اینجا یک قانونی داریم می‌گذاریم که لوازم اولیه‌اش به خصوص در ایران مراعات نشده است مثلاً چه در تهران و چه در شهرستان‌ها وقتی که یک کسی کارخانه لیمونادسازی می‌خواهد افتتاح بکند باید از همین آب‌های آلوده لیموناد بسازد ولی خوب، امیدوارم که موضوع آب هم در تهران و هم در شهرستان‌ها تأمین بشود و امیدوارم که آنها هم که لیموناد و سینالکو و مشروبات غیر الکلی می‌سازند که مخصوصاً در تابستان مصرف زیاد دارد از آب‌های چاه‌ها و قنواتی که نسبتاً تمیزند استفاده بکنند عرض کنم که موضوع پیشنهاد بنده این است که فرض بفرمایید یک گوشت گوسفندی که مثلاً مبتلا است به سیاه‌زخم است و این گوشت برای مصرف کننده خوردنش موجب خطر جانی است این را فقط یک متخصص آزمایشگاه با همکاری بیطار می‌تواند تشخیص بدهد و یا حتماً یک آزمایشگاه ضرورت دارد که تشخیص بدهد که این گوشت قابل مصرف است یا نه و داشتن یک آزمایشگاه در مرکز کفایت نخواهد کرد که گوشتی را که مردم در رفسنجان باید مصرف کنند مورد آزمایش قرار بدهد بنابراین وزارت بهداری باید مکلف باشد لااقل در مرکز هر استانی یک آزمایشگاه مجهز داشته باشد که کلیه مواد خوار و بار اعم از کنسروهای قوطی یا گوشت‌های زنده حیوانات را تحت نظر متخصصین امتحان کند و تصدیق بکند که آیا این مواد خوار و بار قابل مصرف هستند یا نه؟

رئیس - آقای وزیر بهداری‏

وزیر بهداری - بنده از آقای دکتر راجی خواهش می‌کنم این تبصره را پس بگیرند برای این که ما منظور ایشان را تأمین کرده‌ایم با این که در اغلب مراکز استان‌ها آزمایشگاه‌هایی است ولی مجهز نیست و بنده از نظرشان استفاده می‌کنم و آزمایشگاه‌ها را مجهزتر می‌کنم و در آنجاهایی هم که نیست ایجاد می‌کنم بنابراین احتیاجی به این پیشنهاد نیست و خواهش می‌کنم پس بگیرند.

دکتر راجی - با صراحتی که آقای وزیر بهداری قول دادند که در ایجاد آزمایشگاه عمل خواهد کرد بنده پس می‌گیرم (احسنت) رئیس - پیشنهاد آقای دکتر کاسمی قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

در ماده شش پیشنهاد می‌کنم در پرانتز قندسازی هم اضافه شود

رئیس - این پیشنهاد که تأمین شده است پیشنهاد آقای فقیه‌زاده قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ خروج از مصرف از ماده مزبور خارج شود.

رئیس - آقای فقیه‌زاده

فقیه‌زاده - این ماده ۶ برای این که آقایان کاملاً مطلع شوند می‌خوانم و بعد عرضم را می‌کنم. ‏

ماده ۶ – کارخانه‌هایی که مواد خوراکی و آشامیدنی می‌سازند (از قبیل کنسروسازی- کره‌سازی- لیمونادسازی) مکلفند از وزارت بهداری تحصیل پروانه نمایند و در صورتی که برخلاف شرایط پروانه مواد مزبوده را بسازند کارخانه توقیف و سازنده آن به حبس تأدیبی از دو ماه تا شش ماه محکوم می‌گردد دادگاه ضمن حکم خود طبق تقاضای بهداری دستور خروج از مصرف یا از بین بردن آن را خواهد داد.

بنده پیشنهاد کردم این دستور خروج از مصرف از این ماده حذف شود برای این که اگر دستور خروج دارند ممکن است پنهانی باز همان ماده فاسد را ببرند بفروشند. این بود که بنده استدعا کردم این جمله از این ماده حذف شود.

رئیس - آقای کشاورزصدر.

کشاورزصدر - اتفاقاً بنده معتقدم به این که این جملات نهایت ضرورت را دارد، جناب آقای فقیه‌زاده توجه بفرمایید بنده عقیده دارم که این جمله‌ای را که حذفش را آقا خواستید نهایت ضرورت را دارد زیرا اگر پیشنهاد آقا تصویب شود اشکال تولید می‌شود در این که آن اشیا و اجناس را نمی‌توانند از بین ببرند. اگر یک دستگاهی باشد که یک خوراکی فاسدی را تهیه بکند این را نباید گذاشت دایر باشد (فقیه‌زاده- بنده هم همین را می‌گویم) آقای وزیر بهداری هم همین نظر را دارند و اگر این طور است که آقا می‌فرمایید بنده هم نظری ندارم.

مخبر - اشکالی ندارد که خروج از مصرف حذف شود

رئیس - رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای فقیه‌زاده که خروج از مصرف حذف بشود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شده پیشنهاد آقای فرامرزی قرائت شد.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ به جای بهداری نوشته شود، شهرداری با مشورت وزارت بهداری‏

جمعی از نمایندگان - ایشان نیستند

رئیس - بسیار خوب پیشنهاد دیگر آقای فقیه‌زاده قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ بعد از لیمونادسازی و غیره اضافه شود

فقیه‌زاده - بنده پس می‌گیرم

رئیس - پیشنهاد آقای دکتر کاسمی قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۶ بعد از در صورتی که اضافه شود: بدون گرفتن پروانه شروع به کار کنند و یا ....

دکتر کاسمی‏

رئیس - آقای دکتر کاسمی‏

دکتر کاسمی - جناب آقای وزیر بهداری توجه بفرمایید در ماده ۶ یک جریمه‌ای قائل شده‌اند برای کسانی که برخلاف شرایط پروانه عمل بکنند ولی یک نکته مهم‌تر هست شما اینها را مکلف می‌کنید که پروانه بگیرند و اگر پروانه نگرفتند و شروع به کار کردند برای آن هیچ جریمه‌ای نیست (غلام‌رضا فولادوند - چرا آقا اینها هم جریمه دارند) در این ماده نیست (فولادوند - در این ماده نیست ولی مطابق قوانین عمومی جریمه دارند) من این ماده را می‌خوانم:

ماده ۶ – کارخانه‌هایی که مواد خوراکی و آشامیدنی می‌سازند از قبیل کنسروسازی- کره‌سازی- لیمونادسازی مکلفند از وزارت بهداری تحصیل پروانه نمایند و در صورتی که برخلاف شرایط پرونده مواد مزبوره را بسازند کارخانه توقیف و سازنده آن به حبس تأدیبی از دو ماه تا ۶ ماه محکوم می‌گردند دادگاه ضمن حکم خود طبق تقاضای بهداری دستور خروج از مصرف یا از بین بردن آن را خواهد داد.

بنده پیشنهاد کردم و در صورتی که بدون پروانه شروع به کار کنند یا برخلاف پروانه موادی بسازند مشمول این جرایم شود این یک پیشنهادی است که شامل هر دو می‌شود.

رئیس - آقای حاذقی‏

حاذقی - حقیقت امر این است که پیشنهادهای مفید همان طور که در جلسه گذشته هم عرض شد بسیار است و هر یک از آقایان نمایندگان محترم یک مطالبی به ذهنشان می‌رسد مخصوصاً آقایان اطبا و دکترهایی که در مجلس تشریف دارند که این پیشنهادات را مفید می‌دانند و می‌خواهند ضمیمه این لایحه بشود ولی آن طوری که عرض کردم این لایحه تصویبش به طول کشیده است و ایجاب می‌کند که بیش از این وقت مجلس شورای ملی را نگیرد و صدها لوایح مفیدتر و ضروری‌تر دیگر هم که جزو کار مجلس و در دستور مجلس و در کمیسیون‌های مجلس داریم آنها هم نوبت‌شان برسد و در یک دوره قانونگذاری بیش از هفت جلسه نوبت یک لایحه کوچک بهداشتی نمی‌شود بنابراین بنده استدعا می‌کنم آقای دکتر

کاسمی همکار محترم پیشنهادشان را پس بگیرند و آقایان نمایندگان محترم در موارد دیگر کم‌تر پیشنهاد بدهند که به لوایح مفیدتر و مهمتر دیگر هم برسیم. ‏

دکتر کاسمی – در صورتی که همان طوری که جناب آقای فولادوند فرمودند قوانینی هست که شامل این موردی که بنده پیشنهاد کردم بشود پس می‌گیرم

رئیس - دیگر پیشنهادی راجع به ماده ۶ نیست باید رأی گرفته شود نسبت به خود ماده رأی گرفته می‌شود به ماده ۶ با اصلاحاتی که شده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده کثیری قیام فرمودند) تصویب شد ماده ۷ قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۷ - وزارت بهداری مکلف است مراکزی را که مواد غذایی و آشامیدنی می‌سازند معاینه و در صورتی که مواد مزبور یا ظروف آن موافق اصول بهداشتی نباشد به فروشنده نماید طبق اصول بهداشتی در تهیه آن اقدام کند در صورت تخلف از دستور بهداری مختلف به حبس تأدیبی از یک ماه الی ۶ ماه محکوم خواهد شد و دادگاه ضمن حکم خود طبق تقاضای بهداری امر خواهد داد آنچه را که مخالف با دستور بهداری ساخته شده معدوم یا ضبط یا به مصرف معینی برساند.

رئیس - آقای اردلان‏

اردلان - بنده به عرض مجلس شورای ملی رساندم که بسیاری از موادی که در این قانون نوشته شده است مکرر است و در قانونی که اختیارات انجمن‌های شهر و شهرداری‌ها را معین کرده عین این مواد درج شده امروز مخصوصاً بنده وقت داشتم در منزل قانونی را که در گذشته از تصویب کمیسیون کشور به موجب اجازه مجلس شورای ملی گذشته بود مرور می‌کردم و جناب آقای وزیر بهداری اگر قانون و موادی که راجع به وظایف انجمن شهر و شهرداری است ملاحظه فرمایند عین این ماده ۷ در آنجا هست و قدری شدیدتر هم هست خرابی مملکت ما از خرابی قانون است ما هی قانون روی قانون می‌نویسیم و علتش هم این است که در تمام ممالک دنیا یک شورای عالی دولتی هست وقتی یک قانونی را می‌خواهند به مجلس بفرستند قبلاً این شورای عالی دولتی نگاه می‌کند ببیند نسبت به این ماده قانونی که نوشته شده پیش‌تر قوانین وضع شده یا نشده اگر شده بود دیگر آن را تکرار نمی‌کند تمام وقت مجلس شورای ملی صرف این شده است که ما یک موادی را اینجا وضع می‌کنیم که قبلاً تصویب کرده‌ایم جناب آقای وزیر بهداری وزارت بهداری یک وظیفه بزرگی برای پروفیلاکسی دارد یعنی فرض بفرمایید که شما در مملکت مالاریا را برطرف می‌کنید یا خدای نکرده یک وبایی را بروز بکند شما جلوگیری بکنید دستگاه شما مجهز نیست که دکان به دکان برود ببیند که فلان چیز فاسد است یا نیست و دستگاه شهرداری مجهز است‏.

دکتر طبا - مأمورین بهداری به اتفاق مأمورین شهرداری می‌روند.

اردلان - شما بودجه‌تان نمی‌رسد این قانون از وظایف انجمن شهر و شهرداری‌ها است ما یک کاری مکرر می‌کنیم علیهذا برای این که باز حالا آمده به مجلس بنده از آقایان استدعا می‌کنم پس زودتر این کار را تمام کنید ولی در هر حال این یک چیز زائدی است‏.

دکتر طبا - آقای اردلان ماده ۱۴ این لایحه را بخوانید

رئیس - آقای کشاورزصدر

کشاورز صدر - آقای اردلان توجه بفرمایند ما اتفاقاً مقررات قانونی در این باره نداریم این که فرمودند ما نظامنامه امور اخلاقی داریم ولی در آن نظامنامه بیش از یک هفته متخلف را نمی‌شود حبس کرد و این ماده بسیار بسیار خوب است برای این که تأمین حفظ‌الصحه مردم را می‌کند اما بنده یک عرضی دارم و آن این است که دراین موضوع می‌ترسم و تقاضا می‌کنم آقای وزیر بهداری توجه بفرمایند که چون ما هر وسیله‌ای را به دست مأمورین ناصالح برای اجرا بدهیم از آن سوء‌استفاده می‌کنند ما قوانینی وضع کردیم اگر اجرا بشود صد در صد به منفعت مردم است ولی وقتی دست مأمور داده می‌شود آنها یا مسامح می‌کنند یا رشوه می‌گیرند و برخلاف واقع گزارش می‌دهند اگر این ماده به تمام معنی یک مجری خوبی داشته باشد خوب است ولی بدبختانه ترس بنده از این است که این ماده تصویب بشود و فردا همان مأمور شهرداری این مأموری که مزاحم همه است این بیاید برود آنجاها بگوید آقا صد تومان بده یا این که من گزارش می‌دهم که غذای تو مسموم است آن وقت هم ما غذای مسموم بخوریم و هم مردم جریمه بشوند این خوب نیست بنابراین من یک پیشنهادی می‌کنم که چون خود این دولت حاضر معتقد بود باید اختیار مردم در دست خودشان باشد یعنی خود مردم کارهای خودشان را اداره بکنند و دولت این موضوع را شاهکار خودش معرفی می‌کرد ولی به این عمل نکرد در این ماده آقای وزیر بهداری خودشان تقاضای اصلاح بکنند به این صورت که مقدمه عین ماده باشد ولی اجرایش را بنویسند اجرای این کار با خود نمایندگان صنف مربوطه است یعنی آن صنفی که راجع به این کار است نماینده معین بکند که فردا نگویند آقا حق ما تضییع شد چون ما خواهی نخواهی در این مملکت کار مردم را به دست خودشان می‌دهیم من موافقم که مجازات را دو برابر بکنید (مهدوی - جلوی تقلب را باید بگیرند) محکمه صنفی که نمی‌شود تشکیل داد، من که از جنابعالی در امور قضایی و در امور حقوقی واردتر هستم التفات بکنید از این جهت است که عرض می‌کنم که ما کار را به دست مأمورین ندهیم من موافقم که مجازات را دو برابر بکنند ولی اختیارات را به انجمن‌های محلی بدهند یعنی اعضای انجمن‌های محلی بروند این کارها را رسیدگی بکنند اگر دادید دست مأمور از این ماده نتیجه نمی‌گیرند آن بدبخت بیچاره رشوه‌اش را می‌دهد و شما هم به سلامتی غذای مسموم را میل می‌فرمایید.

رئیس - آقای وزیر بهداری‏

وزیر بهداری - این دو مطلب است یکی این که آقای اردلان فرمودند که عین این قانون در انجمن شهر هست بنده می‌خواهم عرض کنم قوانین انجمن شهر تا کنون اجرا نشده است هیچ بلکه تجدید نظر هم شده است و آنجا یک جرایمی رانوشته‌اند که به هیچ‌وجه عملی نیست یک هفته پنج روز و ده روز مردم را می‌برند حبس می‌کنند و باز ول می‌کنند آنها هم باز شروع می‌کنند به ساختن چیزهایی که نباید بسازند این ماده بی‌نهایت اهمیت دارد مثلاً یک وقتی است که غذا را در چیزهایی می‌ریزند که سرب تویش هست (صحیح است) مردم را مسموم می‌کند به وسیله ظروفی که آن ظروف مطابق قوانین بهداشتی نیست مطابق قوانین بهداشتی اغلب ظروف بایستی طوری باشند از نقطه نظر شیمیایی که اگر جسم اسید است باید آن ظرف طوری باشد که با آن اسید ترکیبات مسمومی درست نکند این ماده بسیار مفیدی است و در انجمن شهر هم هیچ‌وقت به این مواد رسیدگی نشده ولی راجع به این که صنف وجود داشته باشد صنف اطلاعی از قوانین بهداشتی ندارد این از وظایف بهداری و بهداری‌های شهرداری است و در تمام نقاط هم وزارت بهداری عمل می‌کند یا وظایف خودش را طبق این قانون به بهداری‌های شهرداری واگذار می‌کند بنابراین این نظر صحیح نیست که صنف را بیاوریم دخالت بدهیم خواهش می‌کنم به این موضوع توجه بفرمایید یک قانونی را اگر چنانچه بفرمایید اجرایش درست نخواهد بود از گذراندن قانون که صرف‌نظر نباید کرد می‌فرمایید ممکن است درست اجرا نشود این دلیل نشد که این قانون بد است قانون خوب است باید سعی کرد که خوب اجرا بشود و دلیل بر این نمی‌شود که چون ممکن است در اجرای آن یک اشکالاتی پیش بیاید و یک عده بازرس‌ها کار بدی بکنند پس ما بیاییم قانون را اصلاً نگذرانیم قانون باید باشد البته اجرا کننده هم باید وقت بکند که مطابق اصول رفتار بکند.

رئیس - پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد کفایت مذاکرات در ماده ۷ می‌نمایم ابوالحسن رضوی‏

صدرزاده - و در همین ضمینه آقای نورالدین امامی آقای غلامرضا فولادوند و آقای دکتر راجی پیشنهاد کرده‌اند

اردلان - مخالفی ندارد.

رئیس - آقای رضوی‏

رضوی - بنده فقط از این فرصت می‌خواستم استفاده کنم که چند نفر از آقایان فرمودند که چند جلسه است (اردلان - ۷ جلسه است) وقت ما صرف این قانون شده است خواستم عرض کنم که از شأن قانونگذاری این نیست که بالاخره مثل یک رنده تمام مواد را بدهند دم رنده و زود بگذرانند قانون پیش‌بینی کرده است که یک مدت مدید برای مطالعه و بالأخره چهار دفعه طرح شدن در کمیسیون و مجلس و کاری هم در مجلس جز همین بحث‌ها در پیرامون مواد و قوانینی که مطرح است نیست پس بنابراین کار مجلس همین است و قوانین هم همه‌اش مفید است برای مملکت منتها اگر بنا بشود از پیشنهادهای زائد خودداری بشود مطابق سیر خودش زودتر هم انجام می‌شود ازاین جهت بنده

خواستم در این مورد دفاعی بکنم و ضمناً هم تقاضا بکنم از آقایان به این که تصور می‌کنم غالب پیشنهادها در مواد دیگر قانون منظور شده باشد و اگر قانون را از اول تا آخر بخوانید قانون جامع و کامل است که قبلاً هم در کمیسیون تمام کم و کسری‌هایش رعایت شده و شایسته است آقایان از پیشنهادهای زائد و مکرر صرف‌نظر بفرمایند و به همین دلیل هم بود که بنده کفایت مذاکرات را تقاضا کردم که بیش از این بحث درباره این مواد طول نکشد.

رئیس - باید به کفایت مذاکرات رأی بگیریم ولی عده کافی نیست‏.

امینی - آنهایی که نطق قبل از دستور می‌کنند بعد خودشان از جلسه بیرون می‌روند وقت مجلس را تلف می‌کنند.

دکتر طبا - آقای رئیس استدعا می‌کنم درجلسه آتیه نطق قبل از دستور اجازه ندهید.

۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

رئیس - متأسفانه عده برای اخذ رأی کافی نیست غایبین را گفتم که همه بی‌اجازه ثبت بشود و اگر آقایان موافقت کنند جلسه دیگر نطق قبل از دستور نباشد تا این که این لایحه تصویب بشود (صحیح است)

اردلان - آقای رئیس برای نطق قبل از دستور تابلو هم نگذارند.

رئیس - بله تابلو هم نمی‌گذارند و خواهش می‌کنم آقایان سر ساعت ۹ تشریف بیاورند جلسه آینده روز سه‌شنبه خواهد بود دستور هم بقیه مذاکره در گزارش بهداشت شهری‏

(جلسه یک ربع بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏