مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۰

دوره سیزدهم قانونگذاری

جلسه ۱۸۰

شماره مسلسل - ۱۲۱۳

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۰

(مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس پنجشنبه ۱۶ تیرماه را آقای (هاشمی) منشی قرائت نمودند

- تصویب صورت مجلس

(۱ - تصویب صورت مجلس)

رئیس - درصورت مجلس نظری نیست (خیر) صورت مجلس تصویب شد.

- بقیه شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع به ۵۰۰ میلیون ریال اعتبار وزارت خواربار و تصویب آن

(۲ - بقیه شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع به ۵۰۰ میلیون ریال اعتبار وزارت خواربار و تصویب آن)

جمعی ازنمایندگان - دستور.

رئیس - بقیه شور در گزارش کمیسیون بودجه راجع باعتبار وزارت خواربار مطرح است جمعی از آقایان در جلسه گذشته صحبت کردند حالا آقای مؤید احمدی می‌خواهند صحبت کنند.

مؤید احمدی - عرض کنم بنده دو سه موضوع بود که یادداشت کرده‌ام و می‌خواهم از آقای وزیر خواربار در این موضوعاتی که ذکر می‌کنم سئوال کنم. عرض اولم این است که هر کس هر قرضی که می‌کند اول از دائن می‌پرسد که سرکار پولی دارید بمن قرض بدهید یا نه بعد از آنکه گفت دارم و در شرایطش توافق حاصل کردند البته معامله می‌شود من خواستم از آقا سئوال کنم آیا حضرتعالی با بانک مذاکره فرموده‌اید و بانک حاضر است این پنجاه میلیون را قرض بدهد یا حاضر نیست؟ اگر الآن ما رأی بدهیم که پنجاه میلیون از بانک قرض کنید اگر فردا بانک بگوید ندارم این یک چیز خوبی نیست بنده عقیده‌ام این است که اول توافق نظری بین وزارت خواربار و بانک پیدا شود آنوقت ما رأی بدهیم عرض دوم بنده این است که در این لایحه پرداخت این وجه معین شده که تا شهریور ۱۳۲۲ این وجه را وزارت خواربار از بانک دریافت کند و تا شهریور ۱۳۲۳ بپردازد لکن آن ۱۰۵ میلیونی که سابقاً گرفته شده پرداخت آن بچه ترتیب است و آن معلوم نشده‌است و پیش‌بینی نشده‌است که چطور بپردازد و چه وقت پرداخت خواهند کرد این دو موضوع موضوع سوم این است که آقا در جواب آقای طباطبائی و سایرین فرمودید چون جنس را گران خریده‌ام و نان را ارزان فروخته‌ایم یک ضرری وزارت خواربار کرده‌است اولاً اینجا باید معلوم شود که چه مبلغی از این صد و پنج میلیون ضرر کرده‌اید و چه مبلغی باقیمانده‌است و مابقی آن کجا است وچیست ما فرض می‌کنیم که دوثلث ضرر کرده‌اید آن یک ثلث آن کجاست اقلاً آن یک ثلث باید برگردد بخزانه مملکت و به بانک پرداخته شود پرداخت قرض بانک نسبت بآن یک ثلث چه شده‌است بعلاوه یک موضوع دیگری هم هست که خواستم آنرا هم آقا توضیح بفرمایند و آن حکایت قند و پارچه‌است اگر از گندم ضرر کرده‌اید آنها که پنج برابر فایده کرده‌است چیت پنج قرانی شده‌است هیجده قران پارچه پانزده قرانی شده‌است چهار تومان و کذلک سایر اجناس آنها هم که دست وزارت خواربار بوده‌است و منفعت کرده‌است منافع آنهاچه شده است؟ بخزانة مملکت رفته‌است بحساب این قرض رفته است؟ اینها را من نمیدانم و سئوال می‌کنم در صورتیکه گندم ضرر کرده‌است آنها که منفعت کرد چه شده‌است آن نفع از این منافع به بانک رفته وقرض بانک پرداخته شده است؟ این توضیحات را خواستم آقای وزیرخواربار بدهند که این رائی را که ما می‌دهیم از روی حقیقت و صحت باشد.

مخبر - راجع به پرداخت این پنجاه میلیون همانطور که در خود لایحه هم مصرح است و مذاکره شد موعد پرداخت آن معین شده‌است و البته برای مذاکره با بانک هم قبلاً دولت جلب موافقت بانک را کرده‌است و اگر هم نشده باشد جلب موافقت بانک را خواهند کرد وخود وزارت دارائی و دولت این قسمت را موافقت کرده‌اند و تقبل کرده‌اند و بابت محاسبة آن هفتاد و پنج میلیون هم ضررآنرا در حدود پنجاه و هفت میلیون در این چهار پنج ماه اخیر برآورد کرده‌اند و آن قسمت دیگر را هم که مذاکره شد قبلاً وزارت دارائی گرفته و مربوط بوزارت خواربار نبوده و این یک موضوعی است که البته فعلاً پادرهواست ودر این لایحه ترتیب پرداخت آن معلوم شده که تا شهریور ۱۳۲۳ پرداخت خواهد شد و بانک هم موافقت خواهد کرد.

وزیرخواربار - راجع باین لایحه که مطرح است آقای مؤید احمدی فرمودند که آیا با بانک مذاکره شده‌است یا نشده‌است البته این مذاکره شده‌است و با آقای دکتر میلسپو رئیس کل دارائی مذاکره شده‌است حتی کتباً ایشان موافقت خودشان را اعلام کرده‌اند بنابراین از این حیث جای نگرانی نیست و ثانیاً دریافت این وجه را بانک هم همانطور که خودتان متوجه هستید و در لایحه هم قید شده‌است بتدریج است بهمان تدریجی که غله خریداری می‌شود بهمان نسبت هم در مدت این چندماه بتدریج این پول گرفته می‌شود اما راجع به عوائد قند وچای و شکر و قماش اینها منافعش مربوط بوزارت خواربار نیست آنها در تحت عنوان حساب اقتصادی و بازرگانی است و یک حساب دیگری دارد عوائدی هم که دارد آن عوائد مستقیم بخزانه دولت و وزارت دارائی می‌رود و به آنجا پرداخت می‌شود و ابداً با این قسمت خواربار یعنی خرید غله مخلوط نشده و نخواهد شد آن یک حساب دیگری دارد و این یک حساب دیگری دارد. این بود خلاصه توضیحاتی که لازم بود بنده عرض کنم.

رئیس - آقای انوار.

انوار - آقای دشتی فرمودند من موافقم بلی من موافقم ولی نه موافق تام مثل آقای امیرتیمور یک موافق کالمخالف هستم و یک موضوعی بود که می‌خواستم بعرض برسانم و آن این است که از یکنفر از تجار محترم خوزستان چیزی شنیدم که مخصوصاً شب گذشته برای من صحبت می‌کرد و آنرا بعرض مجلس میرسانم آقای نقابت هم چند مرتبه این را هم سال گذشته و هم امسال در مجلس بیان کردند که سال گذشته اهالی خوزستان برداشتند تلگراف کردند که الآن ما گندم را تنی صد و پنجاه تومان می‌توانیم بخریم بما اجازه بدهید بخریم تلگراف کردند (خجالت می‌کشم از آقای بدر) و آقای لقمان نفیسی رئیس گندم اجازه نداد مدتی گذشت و گندم ترقی کرد اطلاع دادند که ما تنی دویست تومان می‌توانیم بخریم و اگر تأخیر شود به خزانه دولت ضرر می‌خورد باز هم اجازه ندادند وقتی که اجازه ندادند تمام گندمهای را خریدند و بردند به بصره بعد از آنکه این گندم‌ها رفت به بصره بعد از مدتی برای نان خوزستان به مضیقه افتادند و اطلاع دادند که نان نیست و مردم دارند از گرسنگی می‌میرند چارة بکنید تلگراف پی درپی آنوقت اجازه دادند که گندم بخرید خدا شاهد است آن حاجی که برای من نقل می‌کرد می‌گفت عین همان گندمهائی که ازخوزستان بار کرده بودند همانهائی که تنی صد و پنجاه تومان خریده بودند هر تن به هزار و دویست تومان وارد خوزستان کردند همان گندم خودمان را با یان قیمت از بصره آوردند این ضرر را کردند و ده هزار نفر هم از گرسنگی تلف شدند. با اینکه تجار آنجا اجتماع کردند جمع شدند انجمن خیریه تشکیل دادند که فقراء از گرسنگی نمیرند معذلک ده هزار نفر در خوزستان تلفات دادند پول دادید چوب را هم خوردید پیاز هم خوردید برای خاطر چه؟ برای خاطر اینکه پارسال لقمان نفیسی را بآقای بدر عرض کردم امسال هم بآقای تدین عرض می‌کنم کسانی را که یک سوابقی دارند و آن سوابق را همه در مملکت دیده‌اند ول‌شان کنید دیگر اینطور نمی‌شود که هر روز جنازة آنها را هم بکشید و بیاورید و بگوئید سلام علیکم بعظام نخره سلام بر شما بیائید و کارکنید نه آقا بس است دیگر ولشان کنید بروید پی کارشان اینها هماه‌هائی هستند که آن کارها را کردند و همان مصلحت بینی او باعث شد که ده‌هزار نفر از گرسنگی مردند و همان گندم تنی ۱۵۰ تومان دویست تومان را بهزار و دویست تومان خریدند امسال هم باز دو مرتبه همان لقمان نفیسی آنجاست یکی از تجار محترم آنجا که یکی از رفقای من است و در مجلس مؤسسان هم بود آقای ابریشم کاریکی دیگر از تجار محترم آنجا که در واقع رأس رئیس تجار آنجاست همینطور تجار دیگر اینها این سه چهار نفر از تجار محترمند رئیس اطاق تجارت رئیس برق رئیس شرکت انیها محل اعتماد و اطمینانند یک سوابقی خوبی دارند سوابق ممتدی در این کشور پیدا کرده‌اند آمده‌اند بدون جهت اینها را گرفته‌اند و تبعید کرده‌اند مثل اینکه برتیپ زاهدی رفته شیخ خزعل را گرفته و توقیف کرده و آورده‌است این خوب ترتیبی نیست این کسانی که احتراماتی برای خودشان ایجاد کرده‌اند چرا گرفته و تبعیدشان کرده‌اند در کجا این طور است همانطور که آقای معدل هم اظهار کردند من از این قضیه آقای ابریشم کار خیلی متأسف شدم و چون آقای وزیر خواربار در جواب آقای معدل بیان کردند که بایشان دخلی ندارد آقای نخست وزیر را بگوئید بیایند این جا جواب بدهند رسیدگی بکنند وزارت کشور تحقیق کند این موضوعات چیزی نیست که بشود همین طور مسامحه کرد و گذشت آقای وزیر خواربار در این قسمت باید مساعدت بکنند که این جور نشود خوب ما الان بگوئیم این لایحه شما بگیرید وبروید و این پول را هم بدهید این گندمهائی که مأمورین وزارت خواربار رفته‌اند در ولایات در ورامین در خوار در شهریار در ساوجبلاغ در فارس خوزستان در آذربایجان در جاهای دیگر تهیه کرده‌اند این را چکار می‌کنند این را قضاوت بکنید میانه نفی و اثبات بقول حکماء واسطه نیست میگوئید آیا بخرند یا نخرند اگر میگوئید ما ملائکه شده‌ایم گندم نمی‌خواهیم محتاج نیستیم نمی‌خوریم یا خیر محتاج هستیم جسمانی هستیم مادی هستیم غذا باید بخوریم و گندم باید بخریم خوب اگر بایدگندم بخریم چه جور باید خرید میفرمائید مأمور برود بزور ازشان بگیرد و بیاورد یا پول باید داد آقای وزیر خواربار می‌فرمایند دو موضوع است یک موضوع حساب است یکی هم موضوع این پول که باید بایشان داد که بروند بکلی جنس بخرند و وارد انبار کنند که اطمینان همه باشد ولی آنچیزی که باین جا مربوط نیست موضوع حساب وامهای گذشته‌است اینجا که لایحه تفریغ بودجه نیاورده‌اند لایحه جمع و خرج بودجه که نیاورده‌اند من هرچه داد زدم نه لایحه بودجه آمد نه تفریغ بودجه بهرحال این لایحه خرید جنس است آقایان میدانید و دیدید منظره بدبختی و دل‌خراش سال گذشته را این منظره را که دیدید در نظربگیرید این بلای بی‌پیر را که در طهران دیدید در نظر بگیرند حالا بحمدالله خدواند تبارک و تعالی تفضل کرده‌است محصول هم خوب شده آقای تدین هم بینی و بین‌الله خوب کار کرده پس حالا دست ما باز است اعتبار بدهیم که بروند و بخرند و تأمین کنند بعد بیاورند و پولش را برگردانند یا باید بزور بگیریم. بزور را که اجازه نمی‌دهید اگر هم بگوئیم آقایان نمخواهند این هم که نیست؟ پس خودتان قضاوت کنید آیا میانه نفی و اثبات می‌شود واسطه قرار داد چکار می‌کنیم ولش کنیم و برویم این همان حرفی است که آقای بهبهانی فرمودند که مأمور آمده‌است جنس ما را توقیف کرده‌است خرمن ما در بیابان مانده‌است بیائید و تکلیف ما را معلوم کنید تکلیف چه چیز است ولش کنیم که برود یا پول بدهیم که بخرند عقیده من اسن است که باید خرید حالا آقای امیرتیمور مخبر کمیسیون بودجه در بعضی چیزها به بنده یک مرحمتی می‌کنند بنده بایشان بی‌ارادتی نمی‌کنم ولی مخالفت نفرمائید با آقای طباطبائی من هیچوقت نمی‌توانم موافقت کنم (طباطبائی - صحیح است) ما هیچوقت با هم توافق پیدا نمی‌کنیم اختلاف است اختلاف متناقضین است اختلاف بین جهل و علم است (خنده نمایندگان) نفی و اثبات با هم متناقضند بهرحال باید این موضوع را بحث کرد من می‌گویم آقا موقعی است که گندم حاضر است در سرخرمن باید بروید بخرید حالا نمی‌شود گفت ما رأی نمی‌دهیم آقای وزیر خواربار یا وزیر دارائی یا رئیس‌الوزراء بروند لایحه بیاورند که پارسال یا سال قبل از آن ما تفریغ بودجه را ندیده‌ایم آنرا بیاورند این نمی‌شود آقا؟ بهم مربوط نیست البته باید بودجه را بیاورند تفریغ بودجه را بیاورند صورت رسیدگی بمحاسباتشان را بیاورند در مسئله اقتصادیات هم با آقا موافقم و میدانم که چه خاکی بر سر این مردم ریخته‌آند بعد ازآن قضایای شهریور و تشکیل کابینه آقای فروغی و آمدن آن دو وزیر فعال یکی آقای آهی و یکی آقای دکتر نفیسی اینها باید از آنوقت باین حساب‌ها رسیدگی شود موضوع اقتصادات بوده‌است برنج بوده‌است قماش بوده‌است قند بوده‌است شکر بوده‌است چائی بوده‌است شصت میلیون پولی بوده‌است که از اعلیحضرت گرفته‌اند این حسابها همه باید رسیدگی شود این صحیح ولی باین مسئله مربوط نیست باصطلاح آن شخص اداری که می‌گفت هر چیز یک جریان و یک پرونده علیحده دارد پروند اینجا فعلاً اجازه دادن بوزیر خواربار است که برود برای آذوقه مردم جنس بخرد پرونده دیگر هم راجع به مسائل اقتصادی علیحده‌است باید رسیدگی شود بنده هم همراهم سؤال کنید استیضاح کنید که چرا اینطور شده بنده هم میدانم توتون چطوری رفت بالا و بآن پایه رسید سیگار هم در نظر همه‌تان هست هکذا چیزهای دیگر.

طباطبائی - پس شما بیائید استیضاح کنید.

انوار - چشم اما مثل شما استیضاح نمی‌کنم. من بیگدار به آب نیمزنم (خند نمایندگان) پس بنابراین حرف وقتی که منطقی شد خریدار دارد بنابراین حرف وقتی که منطقی شد خریدار دارد بنابراین این لایحه را موافقم زیرا موقع موقعی است که ما نمی‌توانیم ازش صرف نظر کنیم نمی‌توانیم از مردم بگذریم و بگوئیم خیلی خوب مختارند آن مسئله دیگری است ولی بنده خواستم عرض کنم جنسی که حاضر است باید برای تأمین نان مردم پول داد که بخرند و بدهند.

وزیر بازرگانی و پیشه و هنر (آقای بدر) - ضمن فرمایشات آقای انوار شمه‌ای راجع بجمع آوری جنس سال قبل بود که تذکر دادند که شب قبل یکی از تجار خوزستان نزد ایشان آمد، و گفته که سال قبل آقایان تجار حاضر بودند جنس را برای دولت خریداری کنند و جواب داده نشده. بنده خواستم ایشان را مستحضر بدارم اطلاعی را که آن تاجر بآقا داده‌است صحیح نبوده آقای ناصری هم اطلاع دارند و در کار بوده‌اند.

ناصری - اشتباه میفرمائید این قسمت را تکذیب می‌کنیم و اطلاع دارم که در آن تاریخ همانطوری که آقای انوار اظهار کردند صحیح است وجواب بآنها داده نشد.

وزیر بازرگانی و پیشه وهنر - این قسمت را طرف دولت مراجعه شد بآنها که شما برای دولت جنس جمع‌آوری کنید و ما بشما یک حق‌العملی خواهیم داد آقایان گفتند ما اینکار را می‌کنیم ولی نمی‌توانیم بشما اطمینان بدهیم گفتیم یک حداقلی حالا معین کنید چهار هزار تن پنجهزار تن گفتند که ما هیچ نمی‌توانیم و حاضر نیستیم حداقل معین کنیم ما ممکن است خریداری کنیم دو هزار تن سه هزار تن پنجهزار تن دولت دید که اگر اختیار بدهد بدون تضمین و بدون اینکه تأمینی داشته باشد که بالاخره از اینجا چه مقدار جنس ممکن است تهیه شود و بالاخره آن چند هزار تن هم که ممکن است خود دولت تهیه بکند و خریداری بکند از دست برود این بود که باین جهت موافقت حاصل نشد. قضیه‌اش این بوده و اینکه گفته‌اند که اینها حاضر بوده‌اند مقدار زیادی جنس جمع‌آوری کنند و دولت باین موضوع ترتیب اثر نداده این خلاف واقع است.

رئیس - آقای دکتر ملک‌زاده

دکترملک‌زاده - عرض کنم بنده عقیده‌ام بر این است قبل از اینکه هر اظهاری بشود حقیقتاً باید ملت ایران از خداوند متعال سپاسگذار باشد که در این سال که تمام درها بسوی ما بسته بود درهای رحمت آلهی بروی ملت ایران باز شد والا این اعمال ناچیز ما در مقابل مشکلات زیادی که در پیش بود شاید نمی‌توانست آنقدر مؤثر واقع بشود. اما راجع باین لایحه‌ای که دولت آورده‌است بنده زیاد وارد این موضوع نمی‌شودم چون دو جلسه‌است دارد صحبت می‌شود که آقا وزارت خواربار خوب بود یا نبود این وزارت خوارباری که تأسیس شده‌است میلیونها خرج تأسیس آن شده‌است و امروز سر خرمن است دولت آمده‌است اعتباری از مجلس شورای ملی می‌خواهد برای اینکه تا موقع مقتضی است و تا وقت نگذشته‌است بشود این یک مشت محصولی که توی بیابان‌ها مانده‌است جمع‌آوری کند و یقین بدانید که اگر در سال گذشته یکی از بدبختیهای ملت ایران همین بود که هم چوب را می‌خورد و هم پول را می‌دهد هم پیاز را می‌خورد و کار را در موقع نمی‌کند زحمت را هم می‌کشد ولی چون بموقع نمی‌شود نتیجه‌ای از کار خودش نمی‌برد بالاخره اگر آن صد و چند میلیون را در موقع خودش داده بودید این امراض بیشتر نمی‌شد و شاید این عده از میان نمی‌رفتند. الآن هم بدبختانه این مرض تیفوس مثل زمستان هر روز صدها تلفات در این مملکت دارد و این در نتیجه کمی خواربار و بسیاری از مصائب دیگر است بنابراین آقا فرق است ما بین یک حرفی که فلان آدم توی کوچه می‌زند که اگر خوب شد می‌گوید دیدی گفتم و اگر بد شد می‌گوید چرا کردی با یک حرفی که در یک مرکز رسمی که مسئول مقدرات مملکت و مردم است زده می‌شود آقا الآن سرخرمن است مهمترین چیزها و مؤثرتر ترین قضایا در مملکت نان است الساعه که سرخرمن است مقداری گندم توی بیابانها گذاشته شده چندین صد میلیون هم پول خرج شده آیا باید انی را هم بحال خودش واگذار کرد و از این مخارجی که تا بحال شده‌است صرفنظر کرد و نتیجه نگرفت؟ این رویه یک مردم جاهلی است بنظر بنده ولی اگر بنا باشد از آن پولی که قبلاً داده شده‌است نتیجه گرفت و این خرمنی که توی بیابان ریخته شده جمع‌آوری کرد که دو باره ممکلت دچار قحطی و بدبختی نشود بعقیده من واجب و ضروری است که این اعتبار بدولت داده شود و ازدولت خواسته شود که کوشش بکند که نان آتیه این مملکت را تأمین کند اما موضوع دیگری که میفرمائید اختلاس شده‌است البته در این مملکت راست هم می‌گویند دروغ هم می‌گویند ولی باید دید باید رسیدگی کرد کمیسیون معین شده‌است برای رسیدگی اگر بآن کمیسیونی که برای رسیدگی تشکیل شده‌است اعتماد ندارید بسیار خوب - یک کمیسیونی که مورد اعتماد خودتان باشد از مجلس تشکیل بدهید که نظارت بکند جلوگیری کند دزد را مجازات کند ولی این قضیه مربوط باین نیست که ما خواربار یک مملکتی را زیر پا بگذاریم و با مقدرات مردم و جان مردم بازی کنیم برای اینکه از چشم و ابروی فلانکس من خوشم نمی‌آید یا اینکه فرضاً چهار نفر تجاوز تعدی کرده‌اند بنابر مسئولیتی که مجلس شورای ملی در مقابل آتیه و در مقابل مال و جان مردم دارد و نظر باینکه چندین صدمیلیون تا حال خرج شده‌است امروز روزی است که از آن باید نتیجه گرفته شود حالا اگر می‌خواهید آن نتیجه را خراب کنید و آن زحمات از بین برود مختارید ولی اگر می‌خواهید از این زحمات و پولهائی که داده شده‌است نتیجه گرفته شود باید باسرع اوقات سعی بکنید کوشش بکنید این جنس که الان در بیابان ریخته‌است جمع‌آوری کنند و بنده البته امیدوارم با این بیانی که شده‌است شاید انشاءالله موضوع کوپنهم از بین برود و نان مردم تأمین شود و وضعیت مردم خوب شود و در رفاه و آسایش باشند این عقیده بنده‌است.

جمعی ازنمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - پیشنهادات قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای طباطبائی.

پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده واحده تبصره زیر اضافه شود

تبصرة ۱ - دولت مکلف است در ظرف یکماه بحساب وزارت خواربار بابت یکصد و پنج میلیون تومان وامی که قبل از تصویب این قانون بآن وزارتخانه داده شده رسیدگی نموده چگونگی این حساب را با تصدیق رئیس کل دارائی طبع و نشر نماید.

طباطبائی - آقای انوار یکقدری در خلط مبحث معلوم می‌شود بد نیستند و خلط مبحثی که کردند در آقای دکتر هم یک قدری اثر کرد. صحبت در سر این نبود که گندم خریداری نشود یا سرخرمن مأمورین بروند توی خانه‌های مردم و پول هم بمردم ندهند و جنس بگیریند کی همچو صحبتی کرد آقا؟ من گفتم که پارسال مردم را از گرسنگی کشتید با این حرفها گفتم که پارسال تا حالا صد و پنج میلیون تومان این وزارت خواربار پول گرفته و حسابش معین نیست ضمناً لااقل تصدیق شد از طرف وزیر خواربار که حسابها خیلی روشن نیست و ممکن است که حیف و میل هم شده باشد تقریباً همچو فرمودید که وارد نیستم و بمن مربوط نیست اگر حساب روشن و سر راستی بود آقای تدین چند ماه است در آنجا هستند می‌گفتند این حسابش هست و این طور است و آنطور است و من که وزیر خواربار هستم مسئول هستم رسیدگی کردم این هم صورت آن است ولی نگفتند یک چنین چیزی را و اظهار نکردند و نمی‌توانند بگویند گفته شد که هی متصل وام از بانک ملی گرفتن آسان است ولی پرداختش مشکل است کی و کجا؟ کی می‌خواهید بدهید این پولها را؟ گفته شد که شما با این پول چندین خروار نقره حالا حساب گندم میفرمائید اگر همه پولها را داده بودید از قرار خرواری پانصد تومان هم گندم خریده بودید حساب کنید به بینید می‌توانستید چقدر گندم بخرید و مجاناً بمردم بدهید ولی خوب پولها رفت وجواب ماها هم این حرفها است اگر این پولها را داده بودید گندم خریده بودید حقیقتاُ مجاناً بمردم داده بودید حساب بفرمائید که وضع ارزاقی ممکلت مخصوصاً طهران را در سال گذشته تا حالا بآن وضع فلاکت و آن جور نبوده البته دولت مکلف است که برود اجناس یعنی گندم و جو را تأمین کند و نگذارد در بیابان بماند یا احتکار کند وبه نفع مردم و مملکت این‌ها باید خریداری شده اما با حساب صحیح و روشن پارسال بنده این جا در همین ابواب که صحبت می‌شد بآقای بدر که گویا وزیر مالیه بودند یادم است دو سه مرتبه صحبت کردم و تذکر دادم چه بطور خصوصی چه در مجلس که چرا دولت باید اتصالاً ضرر گندم را بدهد مگر همه مردم مستحقند. مگر همه طبقات بی‌چیزند چه معنی دارد که شما گندم را بخرید یک تومان و بمردم چهار قران پنج‌قران.

رئیس - آقای پیشنهاد است. مختصر بفرمائید.

طباطبائی - شما بهمه موافقین اجازه دادید بنده مخالفم و اجازه ندادید حالا باید توضیح بدهم در پیشنهادم

رئیس - در پیشنهاد باید مختصر توضیح داد راجع به پیشنهادتان صحبت بفرمائید.

طباطبائی - بسته‌است بنظر مجلس اگر مجلس اجازه بدهد صحبت می‌کنم. اگر نمی‌دهد…

رئیس - مجلس هم نمی‌خواهد اجازه بدهد آقا. مجلس نظامنامه دارد.

طباطبائی - شما تابع مجلس هستید وقتی مجلس اجازه داد…

رئیس - مجلس تابع نظامنامه‌است،

انوار - باید مطابق نظامنامه رفتار کرد.

طباطبائی - نظامنامه این است که شما حرفهائی که می‌زنید و مهملاتی که گفتید بی‌جواب بماند؟

انوار - تاریخ قضاوت می‌کند.

طباطبائی - گوش کن آقا. عرض کنم با این خلط مبحث با این مغالطه‌ها شما مردم را باین روز نشاندید.

رئیس - آقا ساکت شوید. بی ربط میگوئید - این چه وضعیتی است. شما حق ندارید این حرفها را بزنید

طباطبائی - شما حق ندارید آقا.

رئیس - حق دارم بشما می‌گویم. مغالطه می‌کنید. یعنی چه بروید پائین بروید به نشینید.

طباطبائی - بنده نمی‌روم و باید حرفم را هم بگویم.

رئیس - بروید بنشینید آقا.

طباطبائی - نمی‌روم.

رئیس - من در این مجلس نمی‌نشینم

(آقای رئیس از محل خودشان برخاستند). (همهمه نمایندگان)

عده‌ای از نمایندگان - تشریف نبرید آقا تشریف نبرید آقا. بفرمائید بفرمائید.

(آقای طباطبائی از پشت تریبون بجای خود برگشتند و آقای رئیس نیز معاودت نمودند)

وزیر خواربار - آقای طباطبائی با اینکه پریروز می‌فرمودند حلم و متانت مناسب است امروز متأسفانه بر عکس آن رفتار کردند. بنده قبل از اینکه اظهار عقیده نسبت باین پیشنهاد بکنم لازم میدانم برای تکمیل دلایلی که ایجاب کرده‌است این لایحه را تقدیم کنم و در جلسه گذشته بواسطه کسالت مزاجی که داشتم نتوانستم بیان کنم حالا بقدر چند دقیقه توضیحاتی بدهم تا معلوم شود که حقایق و حیثیت‌ها و هو و جنجال در خارج می‌خواهند روی این حقایق گل اندود شود این جا را نمی‌گویم بیرون را عرض می‌کنم. اولاً این صورتی که در دست بنده‌است سند است متجاوز از هشتاد نقطه و شهرستان در آن ذکر شده ۸۷ الی ۸۸ شهرستان است که وزارت خواربار بآنها کمک کرده‌است و بآنها آذوقه رسانده‌است و خسارت دیده‌است دولت بنده در چند ماه پیش در موقعی که آن لایحه ۲۵ میلیون تومان مطرح بود این صورت را در ا ین جا خواندم ولی متأسفانه معلوم می‌شود که فراموش شده‌است حالا عرض می‌کنم اول قزوین بعد زنجان بعد میانه - عراق - گرگان - سمنان - دامغان – شاهرود - طهران - قم - ساوه - تبریز - ارس‌باران - مرند - اردبیل - خلخال - آستار - سراب - خوی – شاهپور - ماکو - رضائیه - مراغه - میاندوآب - تکاب - همدان - استرآباد - سقز - رزن - گروس – سنندج - ایوان‌دره – کرمانشاه - صحنه - کنگاور - هرسین - ملایر - نهاوند – تویسرکان - اهواز - دزفول - خرمشهر - بروجرد - درود - خرم‌آباد - گلپایگان - خمین - الیگودرز - خوانسار - مرزبان - شیراز - آباده - فسا - داراب - کازرون - لار - بوشهر - لنگه - عباسی - جاسک - چاه بهار - ریگ - برازجان - کرمان - زرند - بم - رفسنجان - سیرجان - جیرفت - زاهدان - خاش - ایران‌شهر - زابل – مشهد - نیشابور - جام - سبزوار - قوچان - درجز - بجنورد - تربت حیدریه – کاشمر - بیرجند - اصفهان - شهرگرد - شهرضا - یزد - در تمام این نقاط معلوم است که مصرف ماهانه چقدر است و بهای خرید چقدر است و بهای فروش چقدر است و ضرر در یکماه چقدر است اگر تمام اینها را بخواهم عرض کنم مفصل است و وقت مجلس گرفته می‌شود ولی چندتای آنرا بطور نمونه عرض می‌کنم. قزوین مصرف متوسط در یکماه صد و پنجاه تن بهای خرید سه هزار ریال در هر تن فروش دو هزار وصد ریال ضرر حاصل بریال ۱۳۵ هزار ریال در ماه طهران متوسط در آن تاریخی که داده شده‌است هفت‌هزار و پانصد تن خرید ۳۵۰۰ تومان – فروش ۱۷۵۰ ریال یعنی ۱۷۵ تومان ضرر حاصل در هر ماه می‌شود سیزده میلیون و یکصد و بیست و پنج ریال - بیائیم به یزد که آخرش آنجا است خرید سیصد تومان فروش دویست تومان ضرر حاصل یکصد و هفتاد هزار ریال این ضررش مال یزد است بنابراین وقتی که باین صورت ملاحظه بفرمائید و ضررها را بطور کلی در نظر بگیرید آنوقت معلوم خواهد شد که این ضرر و زیانهائی که وارد شده‌است فقط مربوط به تهران نیست بلکه مربوط بتمام این نقاط است عرض کردم وزارت خواربار کم یا زیاد بهمه جا کمک کرده‌است حلا تفاوت حاصلة از این بهای خرید و فروش از کجاها حاصل شده‌است آنرا هم بطور اجمال عرض می‌کنم که چه بوده‌است سیب زمینی بتوسط بانک خریداری شده و بجای نان یکمقداری زیادش باهالی داده شده‌است در نقاط مختلفه خرید از قرار کیلوئی شش ریال و پانزده دینار این خرید بدون سایر مخارج است صرف خرید است. هزینه حمل و نقل مصارف از قبیل گونی و لوازم فروش نیست حالا عرض می‌کنم سیب زمینی خریدش از قرار کیلوئی شش ریال و پانزده دینار چه مقدار خریداری شده؟ دومیلیون و هشتصد و پنجاه و یک هزار و سی هشت کیلو آنوقت چقدر بفروش رفته بعد از پختن کیلوئی دو قران ملاحظه میفرمائید این یک عمل حالا عرض نمی‌کنم کرایه چقدر گرفته وسایر مصارف آن چقدر شده نخود خریده شده‌است تنی هشتصد تومان کیلوئی می‌شود هشت ریال آرد شده پخته شده و داده شده‌است بمردم کیلوئی دو قران هم چنین ذرت کیلوئی پنج ریال و پنجاه دینار بعد فروخته شده‌است بمردم کیلوئی دو ریال بعد از آسیاب شدن و آرد شدن که بصورت نان درآمده‌است و بمردم فروخته شده‌است یکی از جمله وسایلی که خیلی اسباب صرف پول شده‌است مسئله کرایه‌است و این را از نظر دور نکنند مثلاً از بوشهر به اهواز خواربار فرستاده‌ایم به یزد خواربار فرستاده‌ایم این جنس باید از بوشهر بیاید به شیراز بیاید به اصفهان از اصفهان برود به یزد فاصله بین بوشهر و یزد را وقتی در نظر بگیریم متجاوز از هزار کیلومتر است کرایه از قرار تن کیلومتر دو ریال و شصت دینار حد وسط است بنابراین ملاحظه میفرمائید که یک تن گندم یا جو یا ارزن یا ذرت را از بوشهر بخواهیم حمل کنیم و ببریم به یزد متجاوز از دویست تومان باید کرایه داد یا مثلاً از قصر شیرین بخواهیم جنس بطهران بیاوریم شما فاصله‌اش را در نظر بگیرید و کرایه‌اش را حساب کنید یا از تبریز بخواهیم جنس بطهران بیاوریم فاصله‌اش را در نظر بگیرید یا از مشهد به دزفول از دزفول باصفهان یا باینجا تمام این فواصل را در نظر بگیرند کرایه‌اش را حساب بکنید تمام این جریانات را که ملاحظه بفرمائید تصدیق خواهید فرمود که چه مبلغی سنگینی بابت کرایه باید داد بنابراین عرایضی که بنده کردم تصور می‌کنم مبتنی بر منطق و دلیل باشد بنده عرض کردم مطابق هیچ قانونی و هیچ شریعتی در دنیا کسی که متصدی یک کاری نبوده‌است نمی‌تواند مسئول آن کار واقع شود (صحیح است) یک ماده قانون یک آیه آسمانی یک خبر مذهبی بمن نشان بدهید که واقعاً کسی متصدی یک کاری نباشد و مسئول باشد.

هاشمی - وزارت خانه مسئول است.

وزیرخواربار - اجازه بدهید از نظر شخصی عرض می‌کنم البته وزارت خانه مسئول است بنده از وقتی که متصدی این کار شده‌ام این را مختصراً باید عرض کنم که دچار چه محظوراتی بوده‌ام و گرفتار چه وضعیتی از حیث عدم انتظام اداری بودم و مشغول شدم تمام این کارها را اصلاح کنم از جمله چیزهائی که مورد توجه من بوده‌است یکیش همین رسیدگی بحساب‌ها بود البته این یک مجرای قانونی دارد مجرای قانونیش هم وزارت دارائی است و از وزارت دارائی ما خواستیم که بیایند و رسیدگی بکنند به حساب‌ها و هرچه زودتر به نتیجه برسیم سه نفر هم فرستادند این سه تا کم است این عقیده بنده‌است شش تا بفرستند وزارت دارائی محاسب و بازرس برای رسیدگی بفرستند نمی‌خواهید و میل دارید کمیسیونی معین کنید خیلی خوب بنده که حرفی ندارم و حاضرم وحتی از وقتی که بنده متصدی شده‌ام مکرر بمأمورین خواربار تلگراف اکید صادر کرده‌ام که صورت حسابهایشان را بدهند و اکثر تاکنون صورت حسابهایشان نرسیده‌است اینرا هم عرض کنم بیشتر روسای خواربار همان رؤسای دارائی در محل‌ها هستند نه یک مأمورین منتقل و جداگانه و برئیس محاسبات مرکزی وزارت خانه هم من مکرر تأکید کرده‌ام او هم مکرر اقدام کرده و درصدد برآمده‌است که صورت حسابهای جزء این نقاط تهیه شده و بعرض برسد باتمام این حرف‌ها تصور نمی‌کنم که باین زودیها این حسابی ار که آقایان در نظر دارند رسیدگی شود ولی باتمام این‌ها برای تأکید این مسئله بنده حاضر و موافقت می‌کنم با سه ماه.

طباطبائی - بنده هم موافقت می‌کنم سه ماه نوشته شود.

مخبر - بنده هم قبول می‌کنم.

هاشمی - با قید سه ماه؟

مخبر - بلی.

هاشمی - پس این تبصره ضمیمه ماده واحده می‌شود.

رئیس - پیشنهاد دیگر.

پیشنهاد می‌کنم ماده واحده از سطر دوم از کلمة بتدریج به بعد اینطور اصلاح شود.

بتدریج مبلغ پانصد میلیون ریال از بانک ملی ایران وام گرفته و فقط بمصرف خرید گندم و جو برساند. طباطبائی

طباطبائی - بنده مقصودم این بود که چون امسال محصول فراوان است و کافی است اگر در سال گذشته دولت احتیاج داشت و مجبور بود از مواد دیگری برای تأمین نان استفاده کند امسال بطوریکه فرمودند آن مضیقه بر طرف شده‌است حالا هم فرمودند در ضمن بیاناتشان که گندم زیاد دارند و این فایده هم بر اثر پیشنهاد مترتب است این است که دولت بیشتر می‌تواند گندم و جو را از بیابانها جمع‌آوری کند و بنده تصور می‌کنم که مثل سالهای گذشته در مضیقه نیفتیم و این قسمت صرفاً برای خرید گندم و جو مصرف شود و با دقت و مراقبت و کفایت و قدرت دولت انجام گیرد و بنده شخصاً خیلی امیدوارم و قطع دارم که با این ترتیب ما محتاج نخواهیم بود نخود و مواد دیگری را بقیمت گزاف بخریم و ضمیمه نان کنیم و حتماً می‌خواهیم وزارت خواربار این /۵۰ میلیون را برای خرید گندم و جو اختصاص دهد و بدستگاه اداری خرج نکند.

انوار – برنج را هم ضمیمه کنید.

طباطبائی - برنج را هم بنده موافقت می‌کنم.

مخبر - با خوبی محصول و فراوانی آن و امیدواریهائی که امسال هست عملاً منظور جنابعالی را دولت رعایت می‌کند احتیاج هم امیدواریم نداشته باشد که جز گندم و جو مواد دیگری برای مواد غذائی تهیه شود ولی غیر از گندم و جو ممکن است همانطور که آقای انوار فرمودند برای برنج یا ذرت هم که دولت تشویق کرده‌است زراعت آنرا احتیاج داشته باشد این است که خواهش می‌کنم بعرایض بنده اکتفا بفرمائید و اطمینان داشته باشید که دولت عملاً این نظر جنابعالی را تأمین خواهد کرد و خواهش می‌کنم پیشنهادتان را مسترد بفرمائید.

طباطبائی - بسیار خوب مسترد می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای اوحدی

تبصره زیر را بماده واحده پیشنهاد می‌کنم:

تبصره - پنج نفر از نمایندگان بانتخاب مجلس شورای ملی برای نظارت معین می‌شوند که در امر خرید خواربار مورد پانصد میلیون وام نظارت نمایند.

اوحدی - حق قانونی مجلس شورای ملی و نمایندگان نظارت در کلیه امور مملکتی است با این وصف بنده این پیشنهاد را کردم که این عمل را با نظارت مخصوص پنجنفر از آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که بانتخاب مجلس معین می‌شوند انجام شود و این مطلب دلیل براین نخواهد بود که من از نقطه نظر عدم اعتماد بدولت یا عدم اعتماد بوزارت خواربار این پیشنهاد را کرده باشم - خیر با کمال اعتمادیکه بوزارت خواربار و وزیر خواربار و دولت حاضر دارم این پیشنهاد را کردم که این صحبت‌ها پیش نیاید و اگر این پنج‌نفری حالا من پیشنهاد کردم سابق هم پیشنهاد شده بود و این پنجنفر ناظربودند امروز این صحبت‌ها پیش نمی‌آمد که این صد و چند میلیون کجا رفته و چطور شده و کجا حیف و میل شده‌است زیرا آنها ناظر بودند مراقبت می‌کردند حسابش را هم می‌گرفتند و می‌دادند به مجلس تمام نمایندگان و همه افراد هم مستحضر می‌شدند دیگر محتاج باین قسمت نبود حالا هم ضرری ندارد آقای وزیر خواربار این قسمت را قبول کنند که ۵ نفر را از آقایان نمایندگان برای نظارت در خرید این خواربار معین شوند که با نظارت آنها این کار انجام گیرد چه ضرر دارد که نمایندگان منتخب مجلس هم در این کار نظارت کنند دولت هم در مضیقه نباشد در هر حال من این پیشنهاد را کردم و بسته‌است برأی مجلس.

رئیس - این پیشنهاد شما را مجلس قبول نمی‌کند - فلسفه ندارد مجلس که نمی‌تواند در اجرائیات دخالت کند.

اوحدی - رأی بگیرید

مخبر - بسته بنظر مجلس است.

رئیس - رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای اوحدی - آقایانی که قابل توجه میدانند برخیزند (هیچکس برنخاست) - رد شد.

پیشنهاد آقای منشور خوانده می‌شود.

پیشنهاد راجع به ۵۰ میلیون در آخر سطر سه پس از جمله وام گرفته اضافه شود. تحت نظر رئیس کل دارائی طبق اختیارات قانون تثبیت نرخ‌ها بمصرف برساند.

جمعی از نمایندگان - پس گرفتند – پس گرفتند.

منشور - خوب حالا که آقایان پس ندادند بنده هم پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد آقای معدل.

معدل - بنده هم پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای روحی و آقای هاشمی

تبصره زیر را پیشنهاد مینمائیم:

تبصره – دیوان محاسبات مکلف است که دقیقاً بمحاسبات وزارت خواربار رسیدگی نموده و نتیجه آن را بعرض مجلس برساند.

روحی - بنده هم پس گرفتم.

هاشمی - بنده هم پس گرفتم. چون با آن تبصره ایکه آقای طباطبائی پیشنهاد کردند و قبول شد نظر بنده هم تأمین شد.

رئیس - پیشنهاد آقای افشار

تبصره زیر را پیشنهاد می‌نماید.

تبصره - وزارت خواربار مکلف است در تمام نقاطی که تشکیلات خواربار دارد طبق تقاضای اشخاص بمیزان آئین‌نامه قانون منع احتکار جواز آرد بدون مطالبه کوپن صادر نماید.

افشار - عرض کنم بنده عقیده‌دارم در این قسمت یک قدری اشتباه کرده‌اند هر قدر بمردم اجازه داده شود آرد وارد کنند خود وزارت خواربار راحت می‌شود ضرری هم بجائی نمی‌رسد پس چرا این اشکال تراشی‌ها در مرکز و در استانها می‌شود. بنده پیشنهاد کردم وزارت خواربار مکلف باشد هر کس که تقاضای جواز آرد می‌کند برای مصرف خودش بمیزان آئین‌نامه قانون احتکار باو اجازه بدهند که بتواند وارد کند و اما اینکه آقای وزیر خواربار فرمودند به مقدار کوپن بنده خواستم عرض کنم مقدار آردیکه مطابق کوپن بخواهند بدهند کافی نیست چون همین نانی هم که بمردم می‌دهند برای نوکر و کلفت وغیرذلک همه‌مان در خانواده‌هایمان داریم و امتحان کردیم این میزان برای صبحانه‌شان هم کافی نیست مردم ایران هم غیر از نان چیزی ندارند بخورند کوپن هم فایده ندارد چون مقدارش خیلی کم است. اگر اجازه بفرمائید بای این پیشنهاد موافقت بفرمائید مجلس هم موافق است.

وزیر خواربار - موضوعی را که آقای افشار پیشنهاد کرده‌اند برای انکه در آئین نامه بتصویب مجلس رسیده‌است که این کار باید بشود وزارت خواربار آن را عملی می‌کند حالا برای اجرای یک موضوع مصوب یک چنین تبصره‌ای باین ماده دومرتبه اضافه شود مورد ندارد و صحیح نیست چون این موضوع تصویب شده وزارت خواربار هم آنرا عملی می‌کند بنابراین این پیشنهاد مورد ندارد.

افشار - مجلس موافق است جنابعالی هم موافقت بفرمائید.

وزیرخواربار - ما آن آئین‌نامه را اجرا می‌کنیم عرض کردم حالا که میفرمائید قبول کنند و مجلس موافق است بسیار خوب قبول می‌کنم.

مخبر - بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای سزاوار.

بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت ماده واحده بطریق زیر اصلاح شود:

مبلغ مورد اعتماد را وزارت دارائی مکلف است از محل فروش اجناس مشروع در ظرف یکسال تا آخر شهریور ۱۳۲۳ مسترد دارد.

هاشمی - اجازه بدهید آقای سزاوار پیشنهادیگرتان را هم بخوانم.

سزاوار - بسیار خوب بفرمائید.

پیشنهاد دیگر آقای سزاوار:

بنده پیشنهاد می‌کنم بعد از عبارت (برای خرید مواد ارزاقی) کلمه (فقط) علاوه شود.

سزاوار - بنده با اساس این لایحه مخالفتی ندارم مخصوصاً با تسلط کاملی که آقای وزیر خواربار نسبت مامور وزارتخانه‌شان دارند البته جای نگرانی نیست ولی این کار یک حسابی هم دارد بنده وقتی که در جلسه قبل در اصل ماده مذاکره می‌شد اجازه خواسته بودم ولی نوبت به بنده نرسیده هفتاد و پنج میلیون وزارت خواربار اعتبار گرفته وام گرفته و خرج کرده‌است و می‌گویند ۱۷ میلیون آن باقی است که این ۱۷ میلیون هم بنظر بنده صفر است زیرا یک قسمت آنرا می‌گویند مطالبات است و یک قسمت آن اجناس است که هیچ معلوم نیست در کجاست پس در واقع آن قسمتی که قبلاً وام گرفته شده‌است از بین رفته و این پنجاه میلیون تومان هم ضمیمة آن می‌شود و اضافه می‌شود خوب عجالتاً برای احتیاجات ضروری وزارت خواربار موافقت با این لایحه اشکالی ندارد ولی لازمه‌اش این است که در خرج آن دقت شود که برگردد و مسترد شود و یکی هم اینکه وزارت دارائی مکلف باشد تا آخر ۱۳۲۳ این را مسترد بدارد نه اینکه بطور مجاز نوشته شود که اگر فرضاً استرداد هم نکرد اهمیتی نداشته باشد بلکه باید وزارت دارائی مکلف باشد تکلیف داشته باشد که این وام را تا آخر شهریور ۱۳۲۳ مسترد دارد یکی دیگر هم پیشنهادی کردم که راجع بکلمه فقط که فقط این اعتبار برای خرید مواد ارزاقی باشد برای احتراز از اینکه بسایر مصارف برسد و بصرف خواربار نرسد

مخبر - در قسمت اینکه پیشنهاد فرمودید وزارت دارائی مکلف باشد که در ظرف این مدت آنرا دریافت بدارد این را وزارت دارائی که وام نمی‌دهد بانک ملی وام می‌دهد و بانک هم یک مؤسسه مستقلی است و شخصیت حقوقی دارد و غیر از سایر جاهاست شخصیت قانونی دارد و اگر در رأس موعد قانونی وزارت خواربار این دین را نپردازد خود آن مؤسسه ذی‌حق است و مثل سایر مطالباتی که دارد می‌گیرد و اقدام می‌کند و وصول می‌کند یعنی اگر وزارت خواربار در رأس موعد نداد خود بانک یک تکالیفی دارد که مطابق آن تکالیف در استرداد وامی که داده اقدام می‌کند موضوع دیگری که راجع به ۷۵ میلیون وام سابق فرمودید که می‌گویند ۱۷ میلیون آن باقی است و برمی‌گردد بنده خواستم عرض کنم مقدمه این لایحه مورد موافقت کمیسیون بودجه نیست در جلسة قبل هم عرض کردم آن مقدمه که قانونی نیست خاصه با تبصرة که آقای طباطبائی پیشنهاد کردند و مورد قبول و موافقت واقع شد که سه ماه دیگر حساب روشن بشود و صورت داده شود دیگر ما نباید بیائیم و بگوئیم در مقدمه لایحه پنجاه و چند میلیون ضرر و زیان است اما راجع به کلمه فقط آقای وزیر خواربار توضیح دادند که مقتضی نیست حالا دیگر بسته‌است بنظر مجلس شورای ملی.

سزاوار - اجازه میفرمائید بنده یک توضیحی بدهم؟ اگر بماده واحده توجه بفرمائید و مخبر کمیسیون توجه بکند این جا در ماده اختیار داده شده‌است که وزارت دارائی این وام را بگیرد وبرای خرید مواد ارزاقی بتدریج بدهد برای استردادش هم همینطور بوزارت دارائی اجازه داده شده پس بنده اشتباه نکرده‌ام واگر طریق استردادش وزارت دارائی نیست طریق گرفتنش هم باید وزارت خواربار باشد ولی متن ماده واحده غیر از این است و می‌گوید با وزارت دارائی است و او استرداد می‌کند پس من اشتباهی نکرده‌ام

جمعی از نمایندگان - رأی بگیرید.

رئیس - نظر آقای مخبر چیست؟

مخبر - بسته بنظر مجلس است.

وزیر خواربار - در اساس پیشنهاد آقای سزاوار مخالفتی ندارم و اما اشارة که راجع بمقدمة لایحه شد در مقدمة لایحه اگر توجه کرده باشید توضیح داده شده‌است برای خرید مواد خواربار مقداری اعتبار داده شده‌است و در حدود هفده میلیون و کسری تومان مطالبات و کالاهای موجود می‌باشد که در انبارهای تهران و سایر نقاط هست و حالا متجاوز از دوازده هزار و چند صد تن از مواد خوارباری در انبارها موجود است و مطالباتی هم هست و این مطالبات هم یک مطالبات پوشیده و غیرقابل وصولی نیست مطالبات کوچکی نیست یک چیزهائی است که فروخته شده‌است پولش هم هنوز داده نشده‌است آنها هم مسلماً پولش گرفته خواهد شد و مسترد خواهد شد اما کلمة فقط را هم تصور می‌کنم در عمل تولید اشکالاتی می‌کند و خواهش می‌کنم مسترد بفرمائید ولی با کلمة مکلف است موافقت می‌کنم.

سزاوار - پیشنهاد راجع به مکلف است را که قبول فرمودند بنده هم پیشنهاد دیگر را راجع بکلمه فقط مسترد می‌کنم.

مخبر - پیشنهاد آقای سزاوار را که قبول فرمودند راجع به مکلف است بخوانید.

(آقای هاشمی باین ترتیب خواندند)

ماده واحده - بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود که از این تاریخ تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۲ بتدریج و به تناسب احتیاجی که برای خرید مواد ارزاقی از طرف وزارت خواربار پیدا می‌شود مبلغ پانصد میلیون ریال از بانک ملی ایران وام گرفته و بمصرف مزبور برساند مبلغ مورد اعتبار را وزارت دارائی مکلف است از محل فروش اجناس بتدریج در ظرف یک سال تا آخر شهریور ۱۳۲۳ مسترد دارد.

مخبر - بسیار خوب بنده هم موافقت می‌کنم.

رئیس - پیشنهاد آقای معدل خوانده می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده ضمیمه شود.

تبصره - صورتی را که وزارت خواربار منتشر می‌کند باید قبلاً بتصویب هیئت بازرس رسیده باشد و در موقع انتشار تقدیم مجلس شود.

معدل- بنده نظرم از این پیشنهاد این است که یک صورتی فردا صبح شاید منتشر شد که نخود اینقدر و ذرت اینقدر فلان چیز اینقدر بطوریکه آقای تدین فرمودند پشت تریبون از اهواز و جو شقان و کجا و کجا از اینصورت که ما چیزی نفهمیدیم و بهتر این است که این یکصد و پنج میلیون تومان را که صورتش را می‌خواهند منتشر کنند یک هیئت بازرسی که در وزارت دادگستری هستند با هیئت بازرسی کشور یا در وزارت دارائی که معین می‌شود این صورتها را قبلاً رسیدگی و تصدیق و بازرس کرده باشند و بگویند که این صورت صحیح است والا صرف قرائت و طبع و نشر ارقام و اعداد تنها کافی نیست این صورت باید بازرسی شود و تقدیم مجلس شورای ملی بشود که رویش صحبت بشود والا یک صورتی توی روزنامه خواهند خواند بدون اینکه بدانید این صورت صحیح است یا نیست.

مخبر - محل رسیدگی محاسبات و تسجیل آن دیوان محاسبات است و در موقع رسیدگی تمام این کارهائی را که فرمودید دیوان محاسبات خواهد کرد و علاوه بر این وظایفی که اساساً برای دیوان محاسبات طبق قانون مقرر است و رسیدگی می‌کند در آن تبصره پیشنهادی هم مقرر شده‌است که آقای دکترمیلیسپو هم بآن برسد و رسیدگی کند و تصدیق کند جای نگرانی نیست و بازرسی دیگر در مقابل دیوان محاسبات دیگر اهمیتی ندارد و این وجوه را باید دیوان محاسبات طبق قوانین رسیدگی کند.

معدل- اگر دیوان محاسبات و دکتر میلیسپو رسیدگی می‌کنند بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس - حالا ماده واحده با این تبصره‌هائی که بآن اضافه شده‌است خوانده می‌شود.

ماده واحده - بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود از این تاریخ تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۲ بتدریج و به تناسب احتیاجی که برای خرید مواد ارزاقی از طرف وزارت خواربار پیدا می‌شود مبلغ پانصد میلیون ریال از بانک ملی ایران وام گرفته و بمصرف مزبور برساند مبلغ مورد اعتبار را وزارت دارائی مکلف است از محل فروش اجناس بتدریج در ظرف یکسال تا آخر شهریور ۱۳۲۳ مسترد خواهد شد.

مخبر - مسترد دارد.

هاشمی - بلی مسترد دارد. بجای مسترد خواهد شد.

تبصره۱ - دولت مکلف است در ظرف سه ماه بحساب وزارت خواربار بابت یکهزار و پنجاه میلیون ریال وامی که قبل از تصویب این قانون بآن وزارتخانه داده شده رسیدگی نموده و این حساب را با تصدیق رئیس کل دارائی طبع و نشر نماید.

تبصره ۲ - وزارت خواربار مکلف است در تمام نقاطی که تشکیلات خواربار دارد طبق تقاضای اشخاص بمیزان آئین‌نامه منع احتکار جواز آرد بدون مطالبه کوپن صادر نماید.

مخبر - البته آقای افشار بالاخره منظور جنابعالی از این پیشنهاد تأمین شده‌است که در نقاطی که وزارت خواربار شعبه دارد اشخاصی که جواز آرد می‌خواهند بآنها بدهند ولی این را که شما نوشته‌اید بدون مطالبه کوپن و حال آنکه منظور این است که دیگر در مقابل کوپن نان بآنها ندهند و الا کوپن را ندهند جواز آرد هم بگیرند که نمی‌شود

افشار - باید بدون کوپن باشد.

معدل- شما که این پیشنهاد را قبول کردید آقای وزیر قبول کرد. یعنی چه؟

مخبر - بنده الآن هم موافق هستم البته در تمام نقاطی که وزارت خواربار شعبه دارد باید بمردم جواز آرد بدهند ولی بدون مطالبه کوپن که نمی‌شود.

هاشمی - در پیشنهادتان باید مرقوم فرمائید تا میزان چون بمیزان درست در نمی‌آید و عبارت ناقص می‌شود.

افشار - نه خیر درست است. بمیزان آئین‌نامه قانون منع احتکار.

وزیر خواربار - مسبوق هستید که بدون مطالبه کوپن در تهران که نمی‌شود چون در تهران کوپن نان توزیع شده فردا اگر یک اشخاصی آمدند و تقاضا کردند کوپن هم در دست‌شان باشد جواز هم داده شود آرد هم داده شود نان هم بگیرند؟

معدل- چه اشکالی دارد هم آرد بدهید هم نان مگر اینها این را از مملکت می‌خواهند بیرون ببرند چه اشکالی دارد؟

مخبر - اشکالی ندارد بگذارید و رد بشوید.

رئیس - رأی می‌گیریم بماده واحده با اصلاحاتی که در آن شد و دو تبصره بترتیبی که قرائت شده آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۶۷ ورقه سفید شمرده شد)

رئیس - عده حضار موقع اعلام رأی ۹۱ نفر به اکثریت ۶۹ رأی تصویب شد.

وزیر فرهنگ (آقای دکتر سیاسی) - لایحه تعلیمات اجباری مدتی است برای شور دوم و برای دستور حاضر است چون همه آقایان نمایندگان محترم باین موضوع علاقمند هستند شهریور ماه هم نزدیک است و اگر این قانون را بخواهیم اجرا کنیم از حالا باید مقدماتش را فراهم کنیم (صحیح است) و تقاضی می‌کنم چون مجلس شورای ملی هم موافق است این لایحه جزو دستور گذارده شود (صحیح است)

- معرفی وزیر کشور و وزیر مشاور از طرف آقای نخست وزیر

(۳ - معرفی وزیر کشور و وزیر مشاور از طرف آقای نخست وزیر)

نخست وزیر (آقای سهیلی) - چون موقع انتخابات نزدیک است و برای وزارت کشور لازم بود یک وزیر مستقلی معین بشود لهذا آقای سمیعی را که مستغنی از معرفی هستند بسمت وزارت کشور معرفی می‌کنم و بجای ایشان آقای فهیمی را که از مأمورین مجرب و کار آزموده دولت هستند بسمت وزارت مشاور به مجلس شورای ملی معرف می‌کنم.

عده از نمایندگان – صحیح است. مبارک است ختم جلسه. ختم جلسه.

رئیس - از آقایان خواهش می‌شود پس از ختم جلسه شعبات را تشکیل بدهند واعضاء کمیسیون عرایض و مرخصی و مبتکرات را معین و انتخاب کنند با اینکه دو سه جلسه می‌گذرد هنوز در این باب اقدامی نشده و کارهای عرایضی و مرخصی معطل مانده‌است.

- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه

(۴ - موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه)

رئیس - اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روز سه شنبه ۲۱ تیرماه چهار ساعت قبل از ظهر دستور هم شور دوم لایحه تعلیمات اجباری که آقای وزیر فرهنگ تقاضا کردند (صحیح است)

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

- قانون‌های تصویب شده

قانون اجازه پرداخت پانصد میلیون ریال وام بوزارت خواربار برای خرید مواد ارزاقی

ماده واحده - بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود که از این تاریخ تا آخر شهریور ماه ۱۳۲۲ بتدریج و بتناسب احتیاجی که برای خرید مواد ارزاقی از طرف وزارت خواربار پیدا می‌شود مبلغ پانصد میلیون ریال از بانک ملی ایران وام گرفته و بمصرف مزبور برساند مبلغ مورد اعتبار را وزارت دارائی مکلف است از محل فروش اجناس بتدریج در ظرف یکسال تا آخر شهریور ۱۳۲۳ مسترد دارد.

تبصره ۱ - دولت مکلف است در ظرف سه ماه بحساب وزارت خواربار بابت یکهزار و پنجاه میلیون ریال وامی که قبل از تصویب این قانون بآن وزارتخانه داده رسیدگی نموده و این حسابرا با تصدیق رئیس کل دارائی طبع و نشر نماید.

تبصره ۲ - وزارت خواربار مکلف است در تمام نقاطی که تشکیلات خواربار دارد طبق تقاضاهای اشخاص بمیزان ْآیین نامه قانون منع احتکار جواز آرد بدون مطالبه کوپن صادر نماید.

این قانون که مشتمل بر یک ماده‌است در جلسه نوزدهم تیرماه یکهزار و سیصد و بیست و دو بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری