مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ آبان ۱۳۲۹ نشست ۷۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ آبان ۱۳۲۹ نشست ۷۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل متن قوانین – تصویبنامه‌ها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا

اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آیین‌نامه‌ها – بخشنامه‌ها - آگهی‌های رسمی و قانونی سوالات

سال ششم – شماره ۱۶۶۶

۵شنبه ۱۸ آبان ماه ۱۳۲۹

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۷۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۷۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه چهاردهم آبان ماه ۱۳۲۹

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین

۲- بیانات قبل از دستور آقایان کهبد- برومند- حاذقی

۳- ختم جلسه

مجلس ساعت ده و پنج دقیقه به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- قرائت اسامی غائبین‏

رئیس- صورت غائبینین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان: بزرگ‌نیا. آصف. رفیع. صاحب‌جمع. فرامرزی. افشار. امیرقاسم. فولادوند. سودآور. دکتر شایگان. طباطبایی. دکتر کاسمی.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: محمودی- دکتر مصباح‌زاده- عزیز زنگنه- قهرمان- خسرو قشقایی- سالار سنندجی- حسن اکبر- تیمورتاش- ابتهاج- اقبال- پناهی- محسن طاهری- کوراوغلی- هراتی- پیراسته- محمد ذوالفقاری- کاظم شیبانی- صدر- میرحسینی- خزیمه علم.

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: حمیدیه- ثقةالاسلامی.

رئیس- آقای دکتر جلالی نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟ (دکتر جلالی- یک تذکری بنده دارم نسبت به صورت مجلس نیست) بسیار خوب نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس بعداً تصویب می‌شود. آقای دکتر جلالی

دکتر جلالی- یک لایحه‌ای در دو جلسه قبل از مجلس گذشت راجع به پزشک‌یاران، البته مقصود از این لایحه این نبود که این عده به خصوص که ۱۵ ماه است خدمت می‌کنند این مدت جزو خدمت آنها محسوب نشود و این مدت را که کار کردند حقوق نگیرند. ولی چون این قانون تصریحی نداشت موجب اشکال شده بود البته مجلس منظورش این بوده که از روزی که اینها بر حسب تصویب دانشکده مشغول کار شده‌اند از همان روز هم حساب بشود و از همان روز هم حقوق بگیرند. (شوشتری- مجلس هم همین طور رأی داده است نظر همه همین بوده (این چون روشن نبود و موجب اشکال شده بود این رابنده عرض کردم.)

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد- برومند- حاذقی.

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای کهبد.

کهبد- آقایان نمایندگان محترم موجب کمال خوش‌وقتی است (آشتیانی‌زاده- یک قدری بلندتر بفرمایید) که پیمان بازرگانی بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی روز گذشته بر اساس قرارداد ۱۳۱۹ امضا و مبادله گردید از دولت و مخصوصاً آقای نخست وزیر که با جدیت هر چه تمام‌تر و با حسن نیت کامل سوء‌تفاهمات را مرتفع و باب معاملات بازرگانی بعد از چند سال که راکد بود بر اساس معامله متقابله به جریان عادی و طبیعی افتاده و به نفع هر دو کشور خواهد بود کمال تشکر و امتنان حاصل است. دولت و ملت نجیب ایران همواره خواهان و طالب دوستی و مودت با کلیه ملل دنیا به خصوص همسایه مقتدر شمالی خود دولت و ملت اتحاد جماهیر شوروی می‌باشد و همیشه به نظر دوستی و احترام به همسایگان خود می‌نگرد امیدوارم کلیه وسایل مربوطه مخصوصاً استرداد طلا و مطالبات دولت ایران به وجه احسن و با تفاهم کاملی به نحوی که صرفه و صلاح باشد حل و تصفیه شده و موجب رفاهیت و آسایش اهالی فراهم گردد (انشاء‌الله)

چون اشخاصی که در امر تنباکوی اصفهان مداخله دارند یا به مناسباتی با اینجانب کم لطف هستند برای مشوب نمودن اذهان عمومی مخصوصاً آقایان نمایندگان محترم انتشاراتی بر علیه بنده داده‌اند و چنین وانمود کرده‌اند که اینجانب در وزارت اقتصاد ملی و کمیسیون ارز اعمال نفوذ نموده و از سهمیه وارداتی مستقیم و غیر مستقیم مبالغ مهمی سهمیه دریافت مورد استفاده

قرار داده‌ام با آن که گرفتن سهمیه وارداتی مجاز و جرم محسوب نمی‌شود و به شهادت دفاتر گمرک و وزارت اقتصاد ملی قبل از جنگ بیش از ۴۰% کلیه واردات اتومبیل و لاستیک در دست اینجانب بود معذلک از موقعی که اینجانب افتخار نمایندگی را پیدا کرده‌ام برای آن که بتوانم معایب اقتصاد کشور را گوشزد مصادر امور کنم و کسی هم نتواند حرف یا ایرادی به اینجانب بگیرد کم‌تر به امور تجارتی شخصی توجه داشته و قسمت عمده وقت خود را به توسعه امور فلاحت و صرف اصلاح امور موکلین خود نموده و می‌نمایم و با توضیحاتی که در جلسه هفتم آبان ماه در ابتدای بیانات خود به عرض رساندم اینک نیز برای مزید استحضار آقایان نمایندگان محترم فقط قناعت به قرائت سه فقره نامه می‌نمایم تا حقایق روشن شود و روی معاندین اینجانب سیاه شود اول نامه وزارت اقتصاد ملی است به شماره ۲۷۰۹۵ مورخه ۱۳ / ۸ / ۱۳۲۹ «آقای بهاء‌الدین کهبد نماینده مجلس شورای ملی بازگشت به نامه شماره ۳۴۷- ۹۵۹۴ مورخ ۱۰ / ۸ / ۲۹ که درخواست فرموده‌اید با مراجعه به دفاتر مربوطه هر گونه سهمیه چه مستقیم و چه غیر مستقیم به جنابعالی داده شده اعلام گردد اشعار می‌دارد با مراجعه به دفاتر این وزارتخانه معلوم شد که جنابعالی از ابتدا سال جاری تا کنون فقط مبلغ ۳۸۹۲ ریال سهمیه از کالای غیر مقید ردیف ۱۰۴ بابت کسری برات شماره ۹۹۶۹۰- ۲۲ مورخ ۹ / ۳ / ۱۳۲۹ استفاده فرموده‌اید- وزیر اقتصاد ملی‏

این سیصد و هشتاد و نه تومان و دو قران هم بابت کمبود دو سه دستگاه تفنگی است که بنده برای رفقایم آورده بودم.

دکتر راجی- مطابق ماده ۸۳ اخطار نظامنامه‌ای دارم.

کهبد- نامه دوم که از طرف کمیسیون ارز به شماره ۴۲۵۹۱۰ مورخه ۱۳ / ۸ / ۱۳۲۹ آقای بهاء‌الدین کهبد پاسخ نامه شماره ۹۵۹۵ مورخه ۱۰ / ۷ / ۲۹ اشعار می‌دارد طبق رسیدگی که نسبت به پرونده شما در کمیسیون ارز به عمل آمده چنین مستفاد می‌شود و الا در سال جاری پروانه خرید ارز به نرخ رسمی و با معافیت از پرداخت گواهی‌نامه و یا با پرداخت گواهی‌نامه به نام شما صادر نشده است ثانیاً به موجب دفتر ثبت اعتبارات سال جاری اعتبار اسنادی تا کنون به نام شما در سال ۱۳۲۹ در بانک‌های مجاز باز نگردیده است از طرف کمیسیون ارز. م نراقی.

حتی مبلغی هم دلار در سال ۱۳۲۸ از ارز دولتی برای ماشین‌آلات کشاورزی به بنده داده شد که مورد استفاده قرار نداده و عین آن را به کمیسیون ارز برگرداندم و نامه کمیسیون ارز را قرائت می‌نمایم شماره ۲۰۰۵۹ مورخه ۱۵ / ۸ / ۲۸ آقای بهاء‌الدین کهبد پاسخ نامه شماره ۱۷۳۹ مورخه ۳ مرداد ماه ۱۳۲۸ با اعلام وصول پروانه ارزی شماره ۴۷۴۷- ۵۰۶۲۹ مورخه ۱۶ / ۱۱ / ۲۷ به طوری که تقاضا فرموده‌اید پروانه مزبور باطل و در پرونده امر بایگانی شد از طرف کمیسیون ارز یمنی.

بقیه عرایض امروز بنده مربوط به جریان معامله ۳۶ هزار کیسه تنباکوی اصفهان است که در جلسه هفتم آبان به واسطه تمام شدن وقت نتوانستم کاملاً مراتب را به عرض برسانم اینک با کسب اجازه از نمایندگان محترم بقیه جریان را به عرض می‌رسانم.

در جلسه گذشته وضع و جریان مزایده را تا حدی تشریح کردم خلاصه آن که بعد از تمام این جریانات چون قرار است آقای همدانیان انحصار این معامله را داشته باشند کسی به این اعتراضات گوش نداده و تصمیم گرفته می‌شود که پیمان با ایشان منعقد گردد.

با آن که اعتراضات و خلاف‌کاری‌ها و جسارات متصدیان به عرض رسید و از طرف وزارت دادگستری و نخست وزیر دستور داده شده بود و در مجلس هم در این مورد سؤال شده بود به سلامتی و میمنت در هشتم مهر ماه قراردادی بین مؤسسه جلیله دخانیات و آقای همدانیان (تاجر قهرمان حمل گندم که از این بابت نیز میلیون‌ها سوء‌استفاده شده و مبالغی به خزانه کشور زیان وارد گردیده و جریان مفصلی دارد که بعد از جمع‌آوری اسناد و مدارک لازمه سؤال و در صورت لزوم اعلام جرم خواهد شد) منعقد می‌شود که حقیقتاً قلم از تشریح آن شرم دارد و اینجانب معتقدم که اگر تمام این ۳۶ هزار کیسه تنباکو مجاناً به آقای همدانیان تقدیم می‌شد به مراتب بهتر از عقد چنین پیمانی با مشارالیه بود.

اینک ایرادات به قرارداد که فاقد اعتبار و ارزش قانونی و به ضرر صادرات کشور و خزانه ملت است به عرض می‌رسد.

در ماده ۲ قرارداد ۱۵ درصد چهار دسته و ۸۵ درصد اعلا قلمداد شده و در ماده ۹ حق تعویض به خریدار داده شده که اگر برگ سبز یا فاسدی باشد عوض کنند البته به تصدیق کارشناس مرضی‌الطرفین و تأیید مؤسسه جلیله دخانیات در صورتی که مطابق معمول و عرف و عادت ۵ درصد اگر فاسد باشد باید خریدار قبول کند دلیل مدعانه‌ای است که در نهم شهریور از طرف شرکت سهامی صادرات محصولات کشاورزی با قید فوریت می‌نویسد که عیناً نقل می‌شود و اصل نامه در پرونده امر است در نامه مزبور بعد از اعتراض به کمی مدت این طور می‌نویسد «در آگهی مزایده مذکور از مشخصات کیسه‌های تنباکوی مورد معامله فقط به ذکر تنباکوی قابل صدور اکتفا شده چون این کلمه ابهام دارد نمی‌توان کاملاً به منظور پی برد خواهشمند است جواباً موضوع را روشن فرموده و اگر منظور از تنباکوی قابل معمول و عرف کیسه‌های تنباکو است که محتوی آن بیش از ۵ درصد برگ سبز و پوشیده نداشته باشد مراتب را تأیید فرمایید.» به این نامه پاسخ داده نشده چون به طوری که عرض شد تمام این کارها مطابق نقشه بوده است و تفاوت این معامله در هر کیلو ۲ ریال و هفتاد دینار به نفع خریدار است و فقط این امر بسیار کوچک مبلغ چهار میلیون و هشتصد و شصت هزار ریال (مبلغ جزئی و ناقابل) به صرفه و صلاح خریدار و به ضرر خزانه کشور بیچاره و بدبخت ستمدیده است زیرا ۳۶۱ هزار کیسه از قرار هر کیسه ۵۰ کیلو مساوی است با یک میلیون و هشتصد هزار کیلو تفاوت هر کیلو ۷۰۵- ۲ ریال ۴۸۶۹۰۰۰ ریال می‌گردد.

در ماده ۷ پیمان استفاده از مزایای ارزی صدور نیز طبق مقررات روز مربوط و متعلق به خریدار خواهد بود.

اگر معامله با ریال انجام شده چرا باید ارز آن متعلق به خریدار باشد و این چه وضعی است که دولت نباید از ارز مربوطه استفاده کند.

در ماده ۴ و ۸ پیمان که اصل موضوع سر این دو ماده است و با این دو ماده اصولاً تنباکوی ایران از بین خواهد رفت چنین توافق حاصل شده است ماده ۸- مؤسسه جلیله از روز عقد قرارداد تا مدت ۶ سال (مادام که تنباکوی مورد معامله تماماً به وسیله خریدار در بازارهای خارجه به فروش نرسیده و قسمتی از آن در انبار خریدار موجود است تنباکوی اصفهان باب صادرات به دیگری نخواهد فروخت و چنانچه خریدار توانست ۳۶ هزار کیسه تنباکوی مورد معامله را به مصرف فروش برساند و موجودی در بازارهای مصرف کننده نداشت موظف است موضوع را به مؤسسه اطلاع و از موجودی مؤسسه حداقل به نسبت فروش قبلی خریداری نماید و تا انقضا مدت شش سال در صورت تساوی شرایط حق تقدم معامله با خریدار است.)

آقایان ملاحظه فرمایید با این ماده فاتحه صدور تنباکوی ایران خوانده شده است یعنی دولت مکلف است تا شش سال تنباکوی ایران را ذخیره و اگر مشتری و خریداری پیدا شد حق معامله ندارد و در واقع حکومت بازار و انحصار قطعی را برای مدت شش سال که دلش خواست در بازار بدون رقیب معامله کند (فقیه‌زاده- آقا عده کافی نیست)

رئیس- آقای کهبد قدری تأمل کنید (پس از چند لحظه عده کافی شد) بفرمایید.

کهبد- آقایان محض رضای خدا ملاحظه فرمایید در کجای دنیا معامله‌ای به این صورت انجام می‌شود آیا هیچ مجنون و صغیری ممکن است چنین معامله‌ای انجام دهد.

نامه‌ای که از آقای صرام خطاب به مجلس شورای ملی توسط بنده رسیده که چون وقت گذشته جلسه بعد قرائت می‌شود و هم‌چنین یادداشت‌هایی که از پرونده برداشته شده و عین مجله رسمی و بعضی از نامه‌هایی که از طرف وزارت دارایی به آقایان ضیا مختاری و صرام نوشته شده و جواب‌هایی که آنها داده‌اند برای ملاحظه و قضاوت آقایان نمایندگان نزد بنده موجود است و فقط پاسخ یکی از نامه‌ها را برای توجه بیش‌تری در جلسه بعد قرائت می‌کنم و به طوری که در یکی دو روزنامه خواندم گویا اعتراضی هم از آقای طباطبایی نماینده ایران که در مصر است راجع به کمی قیمت و شرایط پیمان رسیده است که مورد توجه قرار نداده‌اند به هر جهت تفاوت معامله در حدود ۴۰۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان یعنی هر کیسه ۵۰ کیلویی بین ۲۶ و ۲۷ لیره است البته اینجانب به حکم وجدان و سمت نمایندگی که دارم و سوگندی که در این مجلس به کلام‌الله مجید خورده‌ام موضوع را تعقیب و تا آنجایی که امکان‌پذیر باشد دست از تعقیب نمی‌کشم و از شخص جناب آقای نخست وزیر که وعده صریح فرمودند و جناب آقای وزیر دارایی که علاقه به حفظ خزانه کشور

دارند جداً و مصراً تقاضا و تمنا دارم به این امر مهم هر چه زودتر رسیدگی فرموده و این مزایده غیر قانونی و پیمانی که فاقد ارزش قانونی است به هم زده و به نحوی که صرفه و صلاح کشور باشد و با اصول صحیح و قانونی و جریان طبیعی این معامله را انجام دهند و بدون ذره‌ای رحم و شفقت مرتکبین این عمل را مورد تعقیب قرار دهند و از نتیجه مجلس شورای ملی و عامه را مستحضر فرمایند.

در خانه استحضاراً به عرض می‌رساند که آقای همدانیان در جراید پاسخی به اظهارات اینجانب داده و صریحاً اعتراف به جریان غیر عادی معامله نموده ضمناً مطالب خلاف حقیقی را هم به قصد توهین و لطمه زدن به اعتبار و حیثیت اینجانب عنوان نموده است که اینجانب به وسیله محاکم دادگستری ایشان را مورد تعقیب قرار دادم و چون نمی‌خواهم وقت مجلس شورای ملی را تلف کنم پاسخ ایشان را به جراید دادم.

رئیس- آقای کهبد وقت شما گذشته است.

کهبد- تمام شد که البته آقایان ملاحظه فرموده‌اند خوشبختانه سند تازه‌ای به دست آمد که تبانی و نقشه و سوء‌نیت و غیر قانونی بودن مزایده و پیمان را به خوبی ثابت می‌کند و آن عبارت از این است که سه روز بعد از قرائت پیشنهادها شرایط آگهی مزایده را مؤسسه برای نماینده خود در مصر می‌فرستد یعنی روز قرائت و ختم روز ۱۱ شهریور است ولی در ۱۴ شهریور آگهی به مصر فرستاده می‌شود.

اینک رونوشت نامه آقای طباطبایی که مرد بسیار شریفی است در جلسه بعد به عرض می‌رسد.

آشتیانی‌زاده- آقا شما تاجرید می‌خواهید استفاده کنید به ما چه مربوط است؟ بدهید روزنامه‌ها چاپ کنند وقت مجلس را تلف نکنید.

اسلامی- معامله‌ای کردند و رشوه کلانی هم دادند و استفاده‌ها هم از هضم رابع گذشته است‏.

رئیس- آقای دکتر راجی.

دکتر راجی- بنده تصور می‌کنم که اگر ما عمداً بخواهیم وقت مجلس را تلف کنیم شایسته نیست. که یکی از آقایان نمایندگان دعوای خصوصی خودشان را بیاورند در اینجا بخوانند (صحیح است) اگر جراید یک مطالبی می‌نویسند آقایان می‌توانند به وسیله جراید جواب بدهند.

اردلان- کجا خصوصی است آقا؟ می‌گوید به مملکت ضرر خورده باید رسیدگی بشود این که وضع نمی‌شود آقا.

مکی- دو میلیون و نیم تومان به ضرر ملت ایران است.

دکتر راجی- اجازه بدهید بنده عرایضم را بکنم آقای همدانیان را در عمرم ندیده‌ام و نمی‌شناسم ولی در ماده ۸۳ می‌نویسد که مطالبی که از لحاظ عمومی برای مملکت نافع است و به مصلحت مملکت است باید اینجا ذکر شود و این دعوای خصوصی است‏.

اردلان- این هم عمومی است می‌گوید دزدی شده باید رسیدگی شود. این چه حرفی است آقا؟ بنده هم عرض دارم راجع به همین موضوع.

رئیس- شما هم اخطار دارید؟ (اردلان- بلی) مطابق چه ماده؟ (اردلان- مطابق همین ماده‌ای که اجازه دادید) ایشان بیان‌شان را کردند تمام شد.

آشتیانی‌زاده- آقای اردلان این نظر خصوصی است این خودش این معامله را نکرده استفاده نبرده (اردلان- چه فرق می‌کند) فرق می‌کند این را شما باید بگویید نه یک تاجر به او نظر خصوصی دارد.

رئیس- آقای برومند

برومند- متأسفانه آقایان اعضای دولت اینجا تشریف ندارند که به عرایض بنده توجه کنند ولی امیدوارم اگر وقت پیدا کردند عرایض بنده را در جراید بخوانند و مورد توجه قرار دهند. عرایض بنده مربوط به کارگران بود. کارگران ایران امروز در بدترین وضعی دارند زندگی می‌کنند (صحیح است) قبل از شهریور ۲۰ وقتی کارخانه‌جات اعم از دولتی و ملی تشکیل شد کارگران با این که در کارخانه‌جات با مشکلاتی رو به رو بودند با آن مختصر اجرتی که می‌گرفتند زندگی‌شان خیلی بهتر از امروز بود. بعد از شهریور کارگران یک تشکیلاتی پیدا کردند ولی متأسفانه آن تشکیلات چون آلوده با اغراض سیاسی بود و به دست یک عده‌ای تشکیل شد که آنها منظور اصلی‌شان چیز دیگری بود و منظورشان کمک به کارگر نبود این بود که نتوانستند قدم مؤثری برای کارگران بردارند (آشتیانی‌زاده- بعد اسکی قدم مؤثری برداشت) اجازه بفرمایید بعد هم متأسفانه تشکیلات دیگری که بر سر کار آمدند آنها هم نتوانستند آن طوری که باید و شاید حقوق کارگر را حفظ بکنند (آشتیانی‌زاده- نخواستند) و نخواستند. همان طور که عرض کردم آنها آلوده به اغراض سیاسی بودند و نتوانستند کاری از پیش ببرند. یکی هم دولت‌ها در هیچ وقتی توجه کاملی به اوضاع کارگری نداشتند. از این جهت و به خصوص امروز وضع کارگران بسیار بد است. اگر نظر آقایان باشد در زمان حکومت آقای قوام‌السلطنه وزارت کار بدون این که قانونی داشته باشد و بدون این که در مجلس شورای ملی تشکیل آن تصویب شده باشد تشکیل شد. بعد از یک مدتی یک قانونی آوردند به مجلس پانزدهم و یک قانون ناقص تصویب شد برای مدت یک سال به عنوان آزمایش و آن یک سال هم مدتی است سر آمده است. وزارت کار قانون دیگری را تدوین کرد و به مجلس شورای ملی تقدیم کرده، با این که این قانون فعلی هم نواقصی دارد و البته باید در مجلس مطرح بشود و رفع نواقصش بشود مدتی است آمده در کمیسیون مربوطه و همین طور مانده است بنده استدعا می‌کنم از اعضای کمیسیون که زودتر فکری بکنند به حال این قانون این که وزارت کار الآن فلج است و نمی‌داند اختلافاتی را که بین کارگر و کارفرما ایجاد می‌شود و پیش می‌آید طبق چه قانونی و روی چه قاعده‌ای حل و فصل بکنند.

بنده می‌خواستم استدعا بکنم از آقایان نمایندگان محترمی که عضو کمیسیون کار و امور اجتماعی هستند که زودتر این قانون را تصویب بفرمایید و به مجلس شورای ملی گزارش بدهند که تصمیمی رویش گرفته شود (آشتیانی‌زاده- هر چه وزارت کار بیش‌تر فلج باشد به صرفه کارگرها است) کارفرماها حالا موقع گیرشان آمده و دارند اذیت می‌کنند (آشتیانی‌زاده- آنها همیشه موقع دارند) یک موضوع دیگری که مکرر در مجلس مذاکره شده است و به هیچ‌وجه توجهی به آن نشده این اتهام کارگران به توده‌ای بودن وانتساب آنها به حزب توده است و این حربه عجیبی شده است هم برای کارگرها و هم برای مردم هر کسی با کسی خرده حسابی داشته باشد فوری منتسبش می‌کند به حزب توده و مأمورین پلیس هم همیشه یک مقداری از این بیانیه‌های توده‌ای دارند فوری یکی از اینها را با یک گزارش می‌دهند به مقامات مربوط و آن بیچاره بدبخت را یا از کار بیرون می‌کنند و با تحت محاکمه می‌کشند اخیراً یک اتفاقی پیش آمده است راجع به یکی از کارمندان راه‌آهن که واقعاً خیلی مایه تأسف است آقای مرتضی حفظی کارمند راه‌آهن بوده است در ناحیه شمال در آن انقلابات و تحریکاتی که حزب توده در شمال می‌کرد ایشان خدماتی انجام داده است و کارهایی کرده است به طوری که چند مرتبه مورد تقدیر مدیران بنگاه راه‌آهن و وزارت راه شده است و مخصوصاً در قضیه زیر آب در آنجا یک فداکاری‌هایی کرده یک تقدیرنامه‌ای هم به امضای آقای تیمسار سپهبد رزم‌آرا که آن روز رئیس ستاد ارتش بوده‌اند به نام این شخص صادر شده است که می‌خوانم. نوشته است مدیریت کل بنگاه راه‌آهن دولتی ایران طبق گزارش فرمانده تیپ گرگان برای رفع غائله زیر آب پنج نفر از کارمندان به شرح زیر آقای مهندس نهرودی رئیس ناحیه شمال آقای مهندس گورکانی معاون ناحیه شمال آقای حفظی معاون بهره‌برداری و رئیس کنترل آقای حشمتی رئیس تلگرافات ناحیه شمال سرور جیرانی کمال مجاهدت را معمول داشته‌اند. متمنی است دستور فرمایند وسایل تشویق کارمندان فوق فراهم گردد. یک همچو تقدیری از طرف آقای سپهبد رزم‌آرا برای ایشان صادر شده است به اضافه چند تقدیر و تشکر که عرض کردم برای ایشان صادر شده، ایشان منتقل می‌شوند به ناحیه لرستان رئیس بهره‌برداری آنجا است قبلاً رئیس بهره‌برداری آنجا استفاده‌هایی داشته است این آقای رئیس بهره‌برداری وقتی می‌رود آنجا جلوگیری از استفاده آنها می‌کند. پلیس راه‌آهن به وسیله کارت ویزیتی که از ایشان پیدا کرده یکی از این بیانیه‌هایی را که همیشه این قبیل اشخاص در اختیار دارند ضمیمه می‌کند به کارت ایشان، ایشان و به نام بدیعی می‌نویسد روی کارت حفظی که این بیانیه را فرستادم و بیانیه‌های دیگر را هم بعداً خواهم فرستاد بیانیه مال حزب توده بوده است بعد پلیس راه‌آهن پرونده‌ای برای ایشان درست می‌کند با همه این سوابقی که داشته‌اند ایشان را می‌فرستند لشگر خوزستان و پنج روز ایشان را توقیف می‌کنند. و البته بعداً دستگاه قضایی لشگر خوزستان رسیدگی می‌کنند و بعد از پنج روز توقیف، برائت ایشان را صادر می‌کند و یا هنوز پرونده در جریان است منظور این است با این که از طرف نمایندگان محترم مکرر در مجلس مطرح شده هیچ توجهی نشده است هر روز یک نفر را دستگیر می‌کنند منتسب می‌کنند به حزب توده یا از کارخانه بیرون می‌کنند یا از کار بیکار می‌کنند یا در زندان می‌اندازند، الآن در اصفهان ما در حدود هزار نفر کارگر بیکار داریم که آنها را دسته دسته بیست نفر بیست نفر، پنچاه نفر پنجاه نفر منتسب می‌کنند به حزب توده و اینها را از کار بیرون می‌کنند اینها با زن

و بچه گرسنه همه سرگردان هستند، وزارت کار هم با این وضع فعلی که به هیچ‌وجه کاری نمی‌کند آن وقت که قانون داشت کاری نمی‌کرد حالا که دیگر دست و پایش بسته است و به کلی فلج است. موضوع دیگری که می‌خواستم عرض کنم راجع به این کارفرمایان ملی که خوب خدا عمرشان بدهد کارگر را اذیت می‌کنند ولی کارفرمایان دولتی صد در صد بدتر از آنها هستند. یک قضیه برای یکی از کارگران بنگاه برق تهران پیش‌آمد کرده است مخصوصاً یک اتفاقی پریشب برای یک نفر روی داده است که فوق‌العاده بنده را متأثر کرد و بنده را مجبور کرد در اینجا مطرح کنم (شوشتری- آنجا مسئولیت لوث است اینها مسئولیت شخصی دارند) این کارگر بنگاه برق تهران، این را آقای مدیر بنگاه برق از ریختش خوش‌شان نیامده و این را اخراج کرده‌اند.

بعد در انتخاباتی که کارگران کرده‌اند و نماینده برای شورای کارگران انتخاب می‌کنند ایشان انتخاب شده‌اند. این نمایندگان وقتی که انتخاب شدند مصونیتی پیدا می‌کنند به این معنی که مدیر کارخانه یا رئیس یک کارخانه نمی‌تواند آنها را اخراج بکند مگر با نظر وزارت کار و رأی شورای حل اختلاف. در این مورد هیئت حل اختلاف وزارت کار می‌نویسد به بنگاه برق که این نماینده کارگر شده و شما نمی‌توانید این را اخراج بکنید اگر شکایتی دارید از ایشان به شورای حل اختلاف مراجعه کنید اعتنا نمی‌کنند و این شکایت می‌کند به شورای حل اختلاف رأی صادر می‌شود که اینجا پیش بنده است، این است (اشاره به ورقه‌ای که در دست داشتند) ایشان را کاملاً مبرا می‌کند از آن تقصیری که بنگاه برق برای ایشان قائل بوده است و وارد نبوده است کاملاً مبرا می‌کند به موجب این رأی بنگاه برق به هیچ‌وجه حق اخراج او را نداشته است این کارگر شش ماه است بیکار است. پریشب خدا می‌داند بچه‌اش مرده است و تا دیروز ظهر نتوانسته بوده مرده این را ببرد کفن و دفن بکنند هر چه داشته و نداشته فروخته و خرج کرده پریروز بچه مرده این مانده است و نمی‌دانم شهرداری یا رفقایش رفته‌اند این بچه را برده‌اند دفن کرده‌اند. این وضع رفتار کارفرمایان دولتی با کارگر ایرانی است. می‌خواستم از آقایان استدعا کنم که زودتر فکری برای تصویب قانون کار بکنند که وزارت کار هم بتواند از این ناروایی‌ها و زورگویی‌ها در آنجا و در دیگر کارگاه‌ها جلوگیری کند. منجمله رانندگان دولتی شکایتی دارند راجع به خرج سفری که به مسافرت می‌روند راجع به اضافه کار و هم‌چنین اشکالات دیگری دارند که اینها را با وزارت دارایی مطرح کرده‌اند ولی وزارت دارایی هیچ توجهی نمی‌کند اگر یک مسافرتی برای رتبه‌های ۸ و ۹ پیش بیاید دسته دسته می‌فرستند یا فوق‌العاده‌های سنگین و هر چقدر هم که بخواهند در محل مأموریت می‌مانند، خواه کاری داشته باشند یا نداشته باشند ولی یک راننده‌ای که به عرض‌تان رساندم این همان حقوقی را که می‌گیرد که در تهران می‌گرفته همان را می‌گیرد و خرج می‌کند و زن و بچه‌اش آنجا گرسنه می‌ماند و به هیچ‌وجه منظور نمی‌دارند که خرج سفری یا فوق‌العاده‌ای به آنها بدهند یک موضوع دیگری که می‌خواستم عرض بکنم راجع به کارگران متفرقه است که در چاپخانه‌ها و بنگاه‌های شخصی کار می‌کنند کارگران چاپخانه‌ها به طوری که آقایان اطلاع دارند با سرب سر و کار دارند با حروف سربی. گویا معمول است در جاهایی که توجهی به کارگر دارند و قانونی هست اینها را صبح به صبح یک لیوان شیر می‌دهند برای این که جلوگیری از امراض و مخصوصاً مرض سل بشود ولی اینجا هیچ گونه امتیازی اینها ندارند و از قانون کار بهره‌مند نیستند و در روزهای تعطیل چه جمعه و چه روزهای تعطیلات رسمی به هیچ‌وجه اجرتی ندارند و فقط هر روز که کار بکنند اجرت می‌گیرند و بیمه نشده‌اند، اضافه کار ندارند و هیچ گونه مزایایی ندارند به اینها هیچ شیر داده نمی‌شود و به قول روزنامه پیک ایران اینها به جز شیری که از پستان مادر نوشیده‌اند دیگر در تمام مدت زندگی از این ماده استفاده نکرده‌اند (شوشتری- شما را به خدا این شیر گاو تهران را به آنها ندهید همان آنها را مریض می‌کند) بنده خواهش می‌کنم عطف توجهی نسبت به این موضوع هم بشود. عرض کردم متأسفانه هیچ کدام از آقایان اعضای دولت نیستند که عرایض بنده را توجه بکنند و امیدوارم که اگر وقتی پیدا کردند در روزنامه‌ها بخوانند و توجه بکنند یک موضوع دیگری که به طور خصوصی مذاکره شده و امید است حل بشود راجع به کارگران کارخانه‌جات قند بود که اینها متأسفانه آنها هم دچار همین اشکالات هستند و اختلافاتی دارند چون مشغول مذاکره هستند و امیدوارم که به زودی حل بشود و چون امید است که به طور خصوصی حل شود بنده در این مورد امروز عرض نمی‌کنم و امیدوارم که همین طور که عرض کردم نمایندگان مجلس نمایندگانی که در کمیسیون کار و امور اجتماعی شرکت دارند زودتر فکری برای قانون کار بکنند و دولت هم توجه بیش‌تری نسبت به کارگران بکند یک حرف‌های دیگری هم راجع به اصفهان و انتخابات کارگران اصفهان هست که آنها هم مشغول حل و فصل هستند که امیدوارم آن اختلافات برطرف شود و اگر حل و فصل شد امیدوارم که به عرض مجلس شورای ملی برسانم یک موضوع دیگری که پریروز در مجلس سنا مذاکره شده است راجع به قضیه‌ای است‏.

که در کارخانه شهرضای اصفهان اتفاق افتاده کارخانه شهرضای اصفهان در حدود یک سال و نیم پیش تعطیل شد یعنی مدیران کارخانه اعلان کردند که کارخانه ورشکست شده ما دیگر قادر نیستیم که اینجا را اداره بکنیم و بدون این که بیلانی بدهند و حسابی به صاحبان سهام بدهند کارخانه را تعطیل کردند و رفتند. بعد به وسیله آقای زند که آن وقت استاندار اصفهان بودند آنها تعقیب شدند آنها را هم گرفتند چند روزی هم توقیف کردند و حقوق چند روز کارگرها را هم گرفتند و دادند ولی کارخانه همان طور تعطیل بود تا بعد صاحبان سهام جمع شدند و هیئت مدیره جدید اعلام جرم کرد بر آن هیأت مدیره قدیم و آن اعلام جرم را هم آقای دکتر مشاور آقای دکتر محمود مشاور که آن وقت به عنوان نماینده کارگران مرکز آمده بودند آنجا که برای کارگران اقدام کنند و سید محمد کتابی یکی از کارگران عین این اعلام جرم را در یک سال و نیم قبل کردند بعد البته هیأت مدیره جدید آمد و این موضوع را تعقیب کرد و یک پرونده‌ای پیدا کرد در دادسرای اصفهان و الآن یک عده‌ای زندانی هستند و تا آنجایی که ما اطلاع داریم دادگستری اصفهان با کمال بی‌نظری و با کمال صحت عمل تا حالا جریان را تعقیب کرده است. و امیدواریم بالأخره آنهایی که تعدی کرده‌اند به مال مردم و به حقوق کارگر دست‌اندازی کرده‌اند معلوم شود کی هستند که تعقیب و مجازات بشوند (شوشتری- اما انتظار نتیجه نداشته باشید) بنده انتظار دارم و آنهایی هم که گناهی ندارند تبرئه خواهند شد.

رئیس- آقای حاذقی.

حاذقی- عرایضی بود که تصور می‌کنم شنیدن آن برای آقایان نمایندگان محترم و همکاران عزیز من خالی از فایده نباشد برای بنده مسافرتی پیش آمد که چندی با مطالعه و دقت و امعان نظر اوضاع و احوال کشورهای غیر از خودمان را دیدم و بنا به وظیفه‌ای که داشتم یعنی وظیفه نمایندگی مردم ایران برای حفظ منافع این مملکت به این منظور مطالعاتی کردم و ارمغان‌هایی به صورت اطلاع برای هموطنان عزیز و مخصوصاً همکاران محترم آورده‌ام خلاصه محصول مطالعه‌ها و نتیجه‌ای که از مجموع برخوردهایی که با دستگاه‌های ممالک خارج و اوضاع و احوال و زندگانی مردم آنجا برای من دست داد و اصول مقایسه و سنجشی که پیش گرفتم به این نتیجه رسیدم که مملکت ایران مملکت ما از حیث آنچه که خدای تبارک و تعالی باید افاضه بفرماید از حیث نعمت‌های الهی و از حیث افاضه‌هایی که حق به ما کرده است ما غنی‌ترین ملل ممالک دنیا هستیم (دکتر مجتهدی- ولی عرضه‌اش نیست) وسایل کافی از لحاظ آنچه که مربوط به طبیعت و آب و هوا و اوضاع اقلیمی و مناطق حاصل‌خیز و اراضی قابل کشت و زرع و جنگل‌ها و معدن‌ها و آب و هواهای مختلف برای انواع محصولاتی که برای زندگی بشر لازم است از همه این جهات ما یکی از کشورهای غنی و جزو کشورهای درجه اول غنی دنیا هستیم اما آنچه که مربوط به ما مردم این کشور است و آنچه که وظیفه فرد فرد ایرانی است که ما هم ایرانی هستیم با کمال تأسف باید اعتراف بکنم که در اثر عدم توجه به انجام وظیفه و نبودن صمیمیت برای خدمت به مملکت نبودن ایمان و عقیده راسخ برای بهبود اوضاع ملت نداشتن تشریک مساعی و همکاری و تعاون برای ترقی و تعالی مملکت و خلاصه در اثر کوتاه آمدن ما افراد ملت و قصور و تقصیرهای عمدی و سهوی که پیاپی راجع به کار مملکت مرتکب می‌شویم اوضاع اجتماعی مردم ایران بدترین اوضاعی است که در دنیای خارج می‌شود نظیر آن را به زحمت شاید در اقصی نقاط دنیا پیدا کرد یادداشت‌هایی تهیه کرده‌ام که البته آنها را به موقع خودش منتشر می‌کنم ولی رؤس مسائلی که به عقیده خودم استحضارش برای همکاران محترم کمال ضرورت را دارد و یا لااقل تذکرش مفید است چون اغلب آقایان وارد هستند اینجا با کمال خلوص نیت عرض می‌کنم و اگر هم بعد وقت یعنی ربع ساعت گذشت اگر اجازه فرمودند باقی‌اش را هم عرض می‌کنم و اگر نه می‌گذارم برای وقت دیگر مهم‌ترین مسئله‌ای که جلب توجه من را کرد

سادگی تشکیلات و سازمان‌های دولتی این کشورها است در هیچ کشوری مثل ایران به اسم دولت و حکومت و مؤسسه‌های دولتی این قدر دستگاه وجود ندارد که در تمام جزئیات زندگانی مردم بخواهد دخالت کند آن هم دخالت ناروا و غیر مفید که جز تضییع وقت مردم و فلج کردن اعصاب و قوای فعاله مردم مملکت هیچ نتیجه‌ای ندارد به طور نمونه در کشور سوئیس در بازدیدی که به دقت من از دستگاه‌های آنجا کردم مجلس شورای ملی آنجا که مثل وضع فعلی ما متشکل از دو مجلس می‌شود و حکومت آنجا از حیث دستگاه در مرکز مملکت تنها یک عمارت دارد ولا غیر این عمارت یک محلی داشت برای مجلس ملی آنها که ۱۹۶ وکیل دارند برای هر بیست هزار نفر یک نماینده و ۴۴ صندلی به همان مجلس افزوده می‌شد برای نماینده‌های سنای آنجا که مجموع آنها تشکیل مجلس ملی و در حقیقت کنگره آنجا را می‌دادند و در همان محوطه یک تالار کوچکی بود که هفت صندلی وجود داشت مخصوص هفت نفر هیئت مدیره مملکت‌شان که به نوبت در هر سال یکی از آنها رئیس هیئت مدیره و رئیس مملکت و وزیر خارجه آنجا می‌شود و شش نفرشان هم مسئول کارهای دیگر مملکت می‌شوند و در مواقع لازم رؤسای این دو مجلس با این هفت نفر می‌نشستند و در آنجا راجع به کارهای مملکت تصمیم می‌گرفتند تمام اعضای مجلسین آنجا را پرسیدم از حیث رئیس و عضو ۱۲ نفر بودند و عضو کابینه دولت و وزرا هم آنجا پرسیدم گفتند شش نفر هستند که مجموع آنها می‌شد ۱۸ نفر در یک بنا مجلسین هیئت دولت و خلاصه قوه فعاله مملکت و مرکز امر و نهی در تمام کارهای مملکت بود دیگر در شهرهایی که من می‌گشتم کم‌تر تابلوی وزارتخانه، اداره مؤسسه‌های دولتی می‌دیدم وقتی که آمدم به سوئد به استثنای وزارت خارجه دارای یک بنا بودند در یک عمارتی که از حیث کمیت و کیفیت کم‌تر از اداره‌های کوچک ما بود تمام وزارتخانه‌ها آنجا بود یعنی در حقیقت تمام وزارتخانه‌های آن دولت در آن عمارت مشغول کار بودند و تنها وزارت خارجه بود که تماسش با مردم کم‌تر بود یک مؤسسه جداگانه کوچکی داشت که کارهایی هم که مراجعه می‌شد کسی داخل وزارتخانه نمی‌شد می‌نوشت و می‌فرستاد و جوابش را می‌گرفت مسئله مهم دیگری که با آن توجه کردم مسئله وقت‌شناسی دستگاه‌ها بود که در این کنفرانس‌ها که در سوئیس در ژنو در مونترو در پاریس و در هلسینگی مرکز فنلاند و در استهکلم و سایر کشورها که بودم توجه اساسی افراد به وقت‌شناسی زائد بر حد است (شوشتری- مثل مجلس ما) به طوری که یک دقیقه در کارهای عمومی و مملکتی مجاز نیستند که فوت وقت بکند و هر کسی سر کار خودش برای انجام وظیفه سر وقت حاضر می‌شد، نشد در تمام طول این مدت در تمام مجامع و کنفرانس‌های بین‌المللی که اعلام وقت برای تشکیل یک کمیسیون یا مجلس یا یک کنگره من ببینم که یک دقیقه تخلف بشود همین امروز در خدمت جناب آقای رئیس محترم عرض می‌کردم که با این که مقام ریاست هر روز اعلام می‌فرمایند که ساعت ۹ صبح دو روز بعد جلسه مجلس شورای ملی تشکیل می‌شود و با این که آقایان نمایندگان ساده‌ترین وظیفه‌شان حضور در مجلس شورای ملی است برای حل و فصل کارهای مملکت از این کار ساده که محتاج نه به معلومات علمی و مطالعات قبلی و نه به تجارب سیاسی و غیره و غیره هست برای همین حضور هم ملاحظه می‌فرمایید که ما برخورد به چه مشکلاتی می‌کنیم که اغلب روزها مجلس به جای ساعت ۹ هنوز در ساعت ده هم جلسه رسمی نشده و شروع به کار نکرده است و این نهایت تأسف است برای ملتی که مرکز قوه عاقله‌اش در حقیقت مجلس اینجایی که در همه جای دنیا می‌گویند نمایندگان ملت برای ایفای وظیفه و کالت‌شان تجمع می‌کنند و حکم قوه عاقله و مرکز مغز آن مملکت را دارند که بایستی با کمال نظم و ترتیب و دقت و وقت‌شناسی انجام وظیفه بکنند کارها را در دست بگیرند بر اوضاع مسلط باشند معایب اجتماع را اصلاح بکنند و دولت‌هایی که بر سر کار هستند مراقب امور آنها باشند که برای مصالح مملکت حرف بزنند عمل بکنند قدم بردارند که اوضاع ملت را روز به روز بهتر آنچه که بوده و هست بکنند بنابراین هیچ تردیدی نیست که باید نتیجه بگیریم که وقتی کارهای مملکت اصلاح می‌شود که مرکز ثقل و مرکز قانونگذاری و قوه عاقله مملکت که مجلس شورای ملی است متشکل از افرادی باشد که آنها ایمان و علاقه داشته باشند که وظیفه اولیه آنها همکاری است برای نجات ملت‌شان برای بهبود اوضاع مملکت‌شان آنها نماینده هستند با هم تشریک مساعی بکنند و دست اتحاد و برادری به هم بدهند تا بتوانند هر روز یک قدم مفید اصلاحی تازه‌ای برای بهبود وضع مملکت‌شان بردارند من به اقلیت محترم مجلس شورای ملی به نظر احترام می‌نگرم زیرا آنها را نماینده طبیعی و ملی مردم ایران می‌دانم وظیفه اقلیت هم همین امروز صبح هم در خدمت جناب آقای رئیس عرض می‌کردم عبارت است از انتقاد و جلوگیری از کارهای خلاف و مذاکره از لحاظ انتقاد نسبت به کارهای بد مملکت و جلوگیری از آنها و مراقبت دقیق در اجرای قانون اساسی و قوانین مملکت و هر راهی که به نظرشان مفید باشد و مؤدای به این نتیجه باشند مجاز هستند که در حدود قوانین اتخاذ بکنند و اجرا بکنند و بنابراین عرض می‌کنم که در خارج به هیچ‌وجه نمی‌شود تقصیر کار نکردن مجلس را به گردن اقلیت مجلس انداخت زیرا آنها از حیث عده محدود هستند یک عده خیلی قلیلی هستند و تصمیم آنها برای فلج کردن مجلس به هیچ‌وجه مؤثر نیست (صحیح است) و اگر قصور و تقصیری هست باید با کمال خلوص و با کمال شجاعت اعتراف کنیم که متوجه اکثریت مجلس شورای ملی است (صحیح است) برای این که اگر آقایان محترم متوجه بودند که اقلیت از شأنش انتقاد از شأنش مباحثه و مذاکره در اصلاحات است و اکثریت از شأنش طرفداری و حمایت از دولت و دولتی که به آن عقیده دارد می‌باشد برای این که به دولت رأی داده‌اند یعنی که به او عقیده دارند و دولتی که به او رأی داده‌اند این که نمی‌شود رأی‏ بدهند و عقیده نداشته باشند اگر عقیده دارند بایستی به تمام معنی حمایت کنند اگر عقیده ندارند نباید اصلاً رأی بدهند دیگر شق ثالث ندارد که در موقع رأی دادن ۹۷ رأی تسلیم مجلس بکنند که ما به دولت رأی موافق می‌دهیم ولی در موقع عمل به هیچ‌وجه می‌بینیم از این ۹۷ نفر قدم‌های ثابت عملی که باید بردارند برای کار مملکت برای تصویب لوایح دولت و برای همکاری برنمی‌دارند و خلوص نیت از خود نشان نمی‌دهند (ملک‌مدنی- آقای حاذقی وکیل حق استیضاح از وکیل را ندارد و جنابعالی هم حق نصیحت به ما ندارید مگر ما قیم نیاز داریم) جنابعالی اشتباه می‌فرمایید آقای ملک‌مدنی من استیضاح نکردم من هم مثل جنابعالی مجاز هستم که تذکر بدهم (ملک‌مدنی- جنابعالی به هیچ‌وجه حق ندارید تذکر بدهید) من کاملاً مجاز هستم تذکر بدهم مگر خلافی عرض کردم اگر کفر عرض کردم استغفرالله ربی اتوب الیه جنابعالی صد بار به ما تذکر داده‌اید ما با کمال ادب نشسته گوش داده‌ایم (ملک‌مدنی- بنده هیچ‌وقت نگفتم شما وظیفه‌تان را انجام نداده‌اید الان شما می‌گویید ما انجام وظیفه نکرده‌ایم) من مجازم که عرایضم را بکنم و جنابعالی هم مجاز هستید که بشنوید و اگر خلافی عرض کردم می‌توانید تذکر بدهید نه استیضاحی کردم و نه خدای نکرده خلاف ادب عرض کردم این عقیده‌ام بود عرض کردم و اگر هم به نظر جنابعالی خارج از ادب عرض کردم معذرت می‌طلبم (غلامرضا فولادوند- آقای حاذقی آنهایی که فلج می‌کنند بفرمایید یک عده‌ای خدمت می‌کنند استثنا بفرمایید) جناب آقای فولادوند این که طبیعی است آن عده‌ای که همکاری نمی‌کنند بنده عرض کردم (دکتر بقایی- حضار همه مستثنا هستند) نخیر حضار مستثنا نیستند (دکتر بقایی- به آقای فولادوند عرض می‌کنم) آقای دکتر آن کسانی که همکاری نمی‌کنند البته مسلم است که مورد انتقادند این است که طبیعی است نکته‌ای که می‌خواهم عرض کنم این که ما تا حالا مکرر راه اصلاحات مملکت را دنبال کرده‌ایم و هر کس هم یا گفته است یا نوشته است که راه اصلاح چنین است و چنان است من با مطالعه‌ای که کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام راه اصلاح این است باید هر کس خودش را اصلاح بکند ما لازم نیست که مملکت را اصلاح بکنیم ما خودمان را اصلاح بکنیم یعنی وظیفه خودمان را انجام بدهیم نتیجه این می‌شود که مملکت اصلاح می‌شود زیرا مردم نگاه به عمل می‌کنند نگاه به حرف نمی‌کنند و اگر یکی از همکاران محترم اینجا گفتند که یک نویسنده آمریکایی یا انگلیسی بد گفت البته او حق نداشته بد بگوید ولی ما هم باید که همیشه اعتراف بکنیم به حقیقت امر ما بایستی کاری بکنیم که با عمل به دهان اشخاص یاوه‌گو مشت بزنیم نه با فحش باید با عمل یک جریانی به وجود بیاوریم که قابل انتقاد نباشیم من آن روز هم به یکی از همکارانم عرض کردم که سعدی می‌گوید که من وقتی گله کردم پیش یکی از مشایخ که شخصی به فساد من گواهی داده گفت تو خود به صلاحش صحبت کن ما باید با عمل درست مشت محکم به دهان یاوه‌گویان بکوبیم وقتی ما درست کار کردیم انتقاد مغرضانه هم بلااثر است ولی وقتی ما خوب کار نکنیم از این که هی ادعا بکنیم مجلس خوب کار کرده است این که خودمان را تبرئه نکرده‌ایم زیرا آنچه که ملاک قضاوت عقلا است عمل قوم است نه الفاظ قوم اگر بد عمل بکنیم و حرف خوب بزنیم که فایده ندارد راه اصلاح این مملکت این است که از فرد وکیل مجلس تا افراد موکلین بایستی هر کس خودش را اصلاح بکند و بنده هم می‌گویم خدا را گواه می‌گیرم که شبانه روز مراقب عمل خودم هستم

که با عمل خوب وظیفه‌ام را انجام بدهم و اگر گاهی هم ضرورت می‌شود که عرض می‌کنم به هیچ‌وجه قصدی ندارم سوای مصالح همکاران محترم (اسلامی- آقای حاجی حاذقی اگر مجلس بد کار می‌کند ملت ایران باید بازخواست کند نه آمریکا) من هم همین را عرض کردم که جنابعالی از لحاظ گوینده‌ها حق داشتید که اعتراض بکنید و آنها هم حق ندارند ولی ما بایستی در عمل کاری بکنیم که آنها اعتراض نتوانند بکنند یک نکته دیگری که می‌خواستم عرض کنم این موضوع استعمال مشروبات است که در سایر جاها مثل مملکت ایران این طور مشروبات الکلی که این طور مخدر اعصاب و عامل جنون خماری و موجب‏

از دست دادن قوه عاقله یک ملت است وجود نداشت در خیلی از کشورها به اندازه‌ای محدود است استعمال مشروبات الکلی که به هر فردی از ملت یک مقدار خیلی کم به عنوان جیره‌بندی می‌دهند (اورنگ- در شرع و در عرف حرام است عندالعقل و عندالعرف حرام است) باید عملاً این فرمایش جنابعالی را که فرمایش شارع مقدس اسلام است و در قرآن هم هست ما هم مسلمانیم و به قرآن هم سوگند خورده‌ایم عمل بکنیم و حفظ منافع ملت را بکنیم باید یک چاره‌اندیشی بکنیم و دولت را با فشار قانونی و یا هر وسیله‌ای که ممکن است دولت را ملزم بکنیم که این مشروبات الکلی را در این مملکت با این کیفیت خانه برانداز از بین ببرد (شوشتری- از بودجه مملکت حذف کنید تمام شد) باعث ننگ ملت است اسباب ننگ یک ملتی است که مذهب رسمی‌مان مذهب رسمی‌شیعه اثنی‌عشری و دین رسمی‌مان دین مقدس اسلام باشد که استعمال مشروبات الکلی حتی فقاع یعنی آبجو که مقدار الکلش بسیار کم است حرام است از نظر دینی و حرام دینی است و ما استعمال بکنیم (دکتر طبا- آقا طرحی تهیه شده در کمیسیون بهداری است) بلی خیلی وقت است به چه مناسبت بفرموده بعضی از همکاران ما تعداد دکان مشروب‌فروش و دواخانه و دکان نانوایی است (صحیح است) این که مورد تصدیق همه آقایان هست کمک کنید که دولت شر این الکل را از سر این ملت بردارد مردم جاهل گناه ندارند وقتی وسایل فساد در دسترشان هست پول می‌دهند می‌خرند و می‌خورند و دیوانه می‌شوند اعصاب آنها تخدیر می‌شود و منتها به فسادهای دیگر منتها به آدم‌کشی چاقوکشی دزدی دغل‌کاری و غیره می‌شود و باور بفرمایید قسمت ...

رئیس- آقای حاذقی وقت شما گذشت‏.

حاذقی- چشم اطاعت دارم پس بنابراین من این را به صورت یک تقاضای خیلی مخلصانه از همکاران عزیز خواهش می‌کنم که برای این کار همان طور که طرح‌هایی تهیه شده است یک همکاری عملی بکنند در دوره ۱۴ طرح داده‌ایم در دوره ۱۵ داده‌ایم حالا هم که دوره ۱۶ است حرفش را می‌زنیم پس بیایید یک کاری بکنید که به عمل منتهی شود یعنی در این خیابان‌ها و کوچه‌ها به دکان مشروب‌فروشی مواجه نشویم (شوشتری- از بودجه حذف کنید) حذف کنید برای این که دولت لازم نیست به اسم بهداری و مریضخانه از مردم مالیات مشروبات بگیرد و مردم مشروب بخورند و مریض بشوند و مبتلا به امراض مختلفی که ناشی از استعمال مشروبات هست بشوند و در نتیجه وضع این طور بشود عرض می‌کنم موضوع دیگر آقایان ...

رئیس- آقای حاذقی وقت شما تمام شد.

دکتر طبا- راجع به تریاک هم مطالعه فرموده‌اید؟

حاذقی- راجع به تریاک عقیده تمام متخصصین دنیا این است که کشت تریاک برای ایران از جمله محرمات اولیه است (رئیس- آقای حاذقی وقت شما تمام شد) چون جناب آقای رئیس فرمودند وقت تمام شده اگر اجازه بفرمایید باقی عرایضم را بگذارم برای جلسه دیگر چون فرمودند وقت تمام شده باید از قانون اطاعت کرد (احسنت)

۳- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه‏

رئیس- خاطر آقایان مسبوق است که جلسه پیش اکثریت حاصل نشد برای رأی حالا دیگر نمی‌دانم آقایان می‌آیند یا خیر

شوشتری- اساساً باید برای این موضوع فکری بشود این وضعیت در خارج ناپسند است مردم انتظار ندارند که ما عمر مملکت را به این صورت تلف بکنیم.

رئیس- خوب اگر آقایان نیامدند مرتبه دیگر اگر اطمینان به تشکیل مجلس نشد مجلس را تشکیل نمی‌دهیم آقا سید کمال ببینید آقایان می‌آیند یا سه‌شنبه اگر آقایان نیایند دیگر مجلس تشکیل نمی‌دهیم هر وقت معلوم شد می‌آیند جلسه تشکیل می‌دهیم

دکتر طبا- حالا آقای صفایی پیشنهادشان را پس بگیرند و مذاکره بشود.

رئیس- دیگری پیشنهاد می‌کند همین وضع پیش می‌آید فرقی نمی‌کند معلوم شد که عده‌ای که بیرون هستند و ده، دوازده نفر هم بیش‌تر نیستند نمی‌آیند.

اسلامی- صد و هشت نفر در تهران هستند ولی در مجلس بیش از هشتاد نفر نیستند باقی کجا هستند؟

رئیس- یک عده‌ای مریض‌اند، یک عده‌ای هم اجازه خواسته‌اند و الان عده به قدر کفایت هست اگر بیایند (یک نفر از نمایندگان- استیضاح چه می‌شود؟) البته استیضاح هم می‌ماند برای بعد و جلسات آینده هم اگر آقایان آمدند جلسه تشکیل می‌شود. جلسه آینده روز سه‌شنبه خواهد بود.

(مجلس یک ساعت قبل از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏