مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۵ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (←‏-: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال سوم - شماره ۸۳۵

مدیر سید محمد هاشمی

۴شنبه ۹ دی ماه ۱۳۲۶

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۵۲۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

بقیه جلسه ۳۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یک شنبه ۶ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴

فهرست مطالب:

مجلس ساعت پنج سی و پنج دقیقه بعد از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت بعنوان بعد از تنفس تشکیل گردید.

رئیس- جلسه پیش بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه ندارد، آقای نخست وزیر دولت جدید را معرفی می‌کند بعد وارد دستور می‌شویم

سزاوار- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- آقای دکتر بقائی نیستند بنده متوجه هستم بعد از اینکه آقای دکتر بقائی آمدند اظهاراتشان را می‌نمایند، آقای نخست وزیر بفرمائید.

- معرفی هیئت وزیران و تقدیم برنامه دولت از طرف آقای حکیمی نخست وزیر

۱- معرفی هیئت وزیران و تقدیم برنامه دولت از طرف آقای حکیمی نخست وزیر

نخست وزیر- آقایان نمایندگان محترم، شاید بعضی از دوستان این طور تصور نمایند که برای اینجانب در این مرحله از عمر بهتر است از تحمل بار سنگین کار نخست وزیری احتراز و بقیه زندگانی خود را به استراحت بگذارنم (صحیح است) (محمد علی مسعودی- این طور نیست) ولی بنده خودداری هر ایرانی وطن پرست را با اوضاع بغرنج کنونی از خدمتگذاری صادقانه به مملکت جایزنمیدانم و نظر بخدمات صمیمانه که در هر موقع به کشور نموده‌ام و مورد تشویق ملت واقع شده‌ام اکنون که باز از طرف مجلس شورای ملی از روی کمال لطف به اینجانب ابراز تمایل شده و از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی نیز افتخار مأموریت تشکیل کابینه را یافته‌ام شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت را گناه میدانم (صحیح است) و به احترام اوامر ملوکانه و به منظور امتنان از توجه ملت و نمایندگان محترم برای انجام خدماتی که از من ساخته باشد مهیا شدم. اینجانب ادعا نمی‌کنم انتظاراتی را که ملت ایران از یک دولت خدمتگذار صمیمی دارد در مدت کوتاه انجام دهم ولی با قوت قلب عرض می‌کنم که به تناسب فرصتی که مجلس شورای ملی به ما بدهند و درجه تقویت و مساعدتی که بفرمایند اطمینان کامل داشته باشند که اینجانب و همکارانم نشان خواهیم داد که به راستی و درستی و با کمال جدیت و صداقت و صمیمیت برای آسایش و رفاه حال هموطنان عزیزمان کوشش خواهیم نمود(انشاءالله) و موجبات رضایت خاطر مبارک ملوکانه و ملت و مجلس شورای ملی را بخواست خداوند به تدریج فراهم خواهیم آورد آقایان محترم مستحضرند که اینجانب از جاه طلبی وخودنمائی و خیالات شیطانی و ظلم و تعدی و تبعیض تنفر دارم و اگر تصمیم و عزم راسخ نداشتم که به تناسب فرصتی که به ما می‌دهید و تقویتی که میفرمائید برای بهبود وضع مملکت و ملت جد و جهد کنم هیچ گاه با وضع مشکل امروز کشور قبول مسئولیت نمی‌کردم و خودم را با نام نیکی که به فضل الهی تحصیل کرده‌ام در این دوره از زندگی دچار زحمت بیهوده نمی‌نمودم بنابراین با استظهار بعنایت و توفیق و لطف خداوند که همواره امیدوارم در هر حال شامل ما باشد همکاران خود را معرفی و با اجازه مجلس شورای ملی شروع به کار مینمائیم و امیدواریم بیش از پیش آقایان نمایندگان محترم برای بهبود احوال ملت از این دولت پشتیبانی فرمایند

- کابینه آقای حکیمی نخست‌وزیر

-. آقای دکتر محمد سجادی وزیر اقتصاد ملی
- آقای مصطفی عدل وزیر مشاور آقای علی معتمدی وزیر راه
- آقای دکتر سیاسی وزیر فرهنگ آقای سعید مالک وزیر بهداری
- آقای ابوالقاسم نجم وزیر دارائی
- تیمسار سپهبد یزدان پناه وزیر جنگ
- تیمسار سرلشکر فرج الله آق اولی وزیر کشور
- آقای محمد علی وارسته وزیر پست و تلگراف
- وزیر خارجه و وزیر کشاورزی بعداً معرفی خواهند شد
- وزارت کار هم فعلاً تحت نظر وزیراقتصاد ملی خواهد بود تا تکلیف قانونی آن معین گردد(صحیح است)

درباره برنامه تاکنون معمول بوده‌است که وعده‌های زیاد به ملت ایران و مجلس شورای ملی بدهند بدون اینکه فکر توانائی خود یا فرصت انجام آن را نمایند اینجانب بهتر میدانم که از اصلاحات و اقدامات آنچه باید زودتر شروع شود فعلاً باختصار بعرض برسانم بعد به تدریج آنچه ملت و مجلس شورای ملی از ما انتظار دارند و همان منویات خاطر مبارک ملوکانه می‌باشد که بارها به دولت امر فرموده‌اند بصورت لوایح قانونی به تصویب مجلس شورای ملی رسانده انجام دهیم.

- برنامه دولت آقای حکیمی نخست‌وزیر

چنانکه عرض شد با اوضاع کنونی کشور وظایف دولت در خدت به ملت و مملکت زیاد است و انجام آنها به وقت و تقویت مجلس شورای ملی است و فعلاً آنچه که مصمم هستیم شروع نمائیم از این قرار است:

  • ۱- فراهم کردن تدریجی موجبات آسایش طبقات زحمتکش و تعدیل زندگی ملت مخصوصاً به وسیله سبک کردن بار تحمیلات ضعفا.
  • ۲- حذف اعتباراتی که برای مخارج تجملی و غیر ضروری در بودجه منظور شده.
  • ۳- توجه مخصوص به اعتبارات و مخارجی که برای آبادی کشور و سلامت و فرهنگ و آسایش عامه لازم است و نفع آن مخصوصاً عایدطبقات ضعیف می‌شود و زندگی انها را بهتر می‌کند.
  • ۴- سعی در اجرا و رعایت دقیق قوانین برای ایجاد اعتماد و اطمینان در مردم و توسعه فعالیت آنان و مبارزه با فساد.
  • ۵- مراقبت در سهل و ساده کردن قوانین دادگستری به منظور تسریع قطع و فصل دعاوی و احقاق حق مردم.
  • ۶- جلوگیری از سوء استفاده هائی که از قانون انحصار تجارت به ضرر عامه بعمل می‌آید.
  • ۷- اصلاح تدریجی وزارت خانه‌ها و آموزشگاهها و مؤسسات و اجرای قانون تعلیمات اجباری.
  • ۸- اصلاح و تقویت قوای تأمینیه به تناسب احتیاجات کشور.
  • ۹- تقدیم لوایح به مجلس شورای ملی به منظور اینکه مردم هر محل در امور محلی خود از قبیل کارهای فرهنگی و بهداشتی و بلدی و غیره بیش از پیش مداخله نمایند.

سیاست خارجی دولت همواره سعی کامل در تشیید و تحکیم روابط حسنه و علائق مودت و رعایت کامل احترام متقابل با دول دوست مخصوصاً با ملل همسایه و توسعه ارتباط اقتصادی با آنها و وفاداری و علاقمندی کامل به سازمان ملل متحد می‌باشد و نهایت کوشش بعمل خواهد آمد که علائق صمیمانه بین ما و دولتهای بزرگ که با شرکت خودمان شالوده این سازمان را نهاده‌اند محکمتر گردد. در خاتمه از مجلس شورای ملی تمنا دارم در تصویب آنچه باختصار اینجا عرض شده تسریع فرمایند و اجازه بدهند مشغول کار شویم که انتظارات ملت ایران زودتر برآورده شود (صحیح است)

رئیس- برنامه چاپ و منتشر می‌شود بین آقایان، آقای دکتر بقائی.

- تصویب یک فقرهاعتبارنامه و طرح یک فقره دیگر

۲- تصویب یک فقره اعتبار نامه و طرح یک فقره دیگر

دکتر بقائی- آقایان نمایندگان محترم، در جلسه گذشته با اینکه مجال کافی نبود تا اندازه‌ای که ممکن می‌شد ذهن آقایان نسبت به جریان انتخابات اصفهان روشن گشت. یقین دارم که آقایان نمایندگان محترم در این باب همان طور که وجدان پاکشان گواهی می‌دهد داوری خواهند کرد، خداوند شاهد است و محتاج نیست که این مطلب را بار دیگر تذکر دهم که من در این کار هیچگونه ناقه و جملی نداشته و ندارم قبل از جریانات امر به هیچ وجه با آقای اعزاز نیک پی آشنا بودم و سابقه دوستی یا دشمنی در بین ما نبود مطالعه پرونده مفصل انتخابات اصفهان با همه گرفتاری که داشتیم بسیار وقت مرا گرفت اگر می‌بینید دراین مورد این قدر به خود زحمت و به آقایان محترم دردسر می‌دهم اطمینان داشته باشید که سوء جریان انتخابات اصفهان و اعمال نفوذهای غیر قانونی که در این مورد شده ست بر من کاملاً مسلم و محرز گشته و اندک تردیدی ندارم که اگر هر یک از آقایان این پرونده‌های مفصل را مطالعه کنند با من درصحت این مدعا همداستان خواهند بود. برای اینکه نمایندگان محترم اصول مطلب را به خاطر بیاورند بطور خلاصله یادآوری می‌کنم که با دلایل مذکور در جلسه گذشته وشهادت پرونده و مستنداتی که در صحت آن هیچ جای تردید نیست صندوق قهپایه برای این باطل شده که ایشان در این صندوق اکثریت نداشتند، این صندوق را برخلاف میل مردم و حتی برخلاف رضایت انجمن باطل کردند و باعتراضات و شکایات مکرر اهالی که عیناً در پرونده منعکس اس اندک توجهی ننمودند، در انتخابات سده و ماربین نشانه اعمال نفوذ از همین پرونده ناقص که اوراق زیادی از آن چنانچ در جلسه قبل بعرض رسید در دست نیست به خوبی پیدا است، در این حوزه از مجموع ۸۳۲۰ رأی ۹۹۵ رأی اضافی از صندوق بیرون آمده در صورتی که در همین ناحیه در دوره گذشته ۶۵۰۰ رأی در صندوق ریخته شده و بیش از پنج رأی اضافی نبوده‌است در بخش اردستان از ۵۷۹۰ رأی که در صندوق ریخته شده‌است ۲۰۴ رأی اضافی بوده در صورتی که در دوره گذشته در این حوزه ۳۶۱۴ رأی گرفته شده و بیش از ۱۱ رأی اضافی نداشته‌است. با وجود بیعدالتی و حق کشی که در مورد ابطال صندوق قهپایه شده در این حوزه هم توجهی به شکایات و اعتراضات مردم نسبت به سوء جریان اخذ آراء که از تعدا رأیهای اضافی به خوبی پیداست نشده زیرا آقای اعزاز نیک پی دراین حوزه و سایل بیشتری برای اعمال نفوذ داشتند و آرای زیادی بدینطریق که ملاحظه میفرمائید بدست آوردند تعداد تعرفه هائی که در حوزه‌های انتخاباتی در این دوره توزیع شده با تعرفه‌های دوره قبل در هر یک از حوزه‌ها تفاوت فاحشی دارد و در بعضی از نقاط به نسبت غیر قابل تصوری بالا می‌رود و در بعضی دیگر به اندازه معتنابهی پائین می‌آید و محال به نظر می‌رسد که به طور طبیعی تعداد رأی دهندگان در این قبیل نقاط در فاصله دو و سه سال این اندازه کم و زیاد بشود. آقایان نمایندگان استدعا می‌کنم بردارید پرونده انتخابات اصفهان را بخوایند ملاحظه بفرمائید در مقابل اعتراضات و استشهادهای بسیار مفصلی که از طرف وجوه اهالی نسبت به حریان انتخابات شده‌است انجمن نظارت اصفهان چه جوابهای سست و بی پایه‌ای داده‌است و تا چه حد خود را رسوا ساخته و مشت خود را باز کرده‌است، رئیس انجمن نظارت هنگام گرفتن شکایت وارده و دادن رسید قبل از مطالعه شکایت و رسیدگی کردن به موارد اعتراضات تحت تأثیر امیال و احساسات خود مطابق اسنادی که در دست دارم در ضمن رسیدی که می‌دهد همه را غیروارد و شکایت کنندگان را مجهول الهویه معرفی می‌کند و هنگام رسیدگی به شکایات برای دفع الوقت و ظاهر سازی به شهربانی دستور می‌دهد چند نفر از شاکیان معمولی را که در محل خود دور از مرکز انجمن بوده‌اند و حاضر شدن آنها بعید به نظر می‌رسد برای ادای توضیحات حاضر کنند اما بسیاری از معاریف امضاء کنندگان را که در محل بوده‌اند دعوت نمی‌کند و در نتیجه به بهانه حاضر نشدن معترضین بشکایت مستدل و موجه مردم نمی‌رسد، آقای صاحب قرانی که در دوره چهاردهم بخشدار اردستان بوده‌است و در این دوره بخشدار ناحیه دیگر چون در امر انتخابات و شناسائی اشخاص و این قبیل مطالب دیگر که همه از آن آگاهند، مهارت به سزا داشته و در این دوره به سمت بازرس به این ناحیه میرفستد و همین شخص پس از اندوختن تجارب بیشتری هنگام پایان یافتن انتخابات اصفهان برای تجدید انتخابات ساوجبلاغ به این حوزه مأمور می‌شود تا از نتایج تجربیات او در این حوزه نیز استفاده گردد، در هر حال اگر بخواهم این قبیل نکات و دقایق را بشرح بیان کنم بدون تردید و اغراق کتابی خواهد شد که هر صاحبنظر و باریک اندیشی در آن رموز تزویر و نیرنگ و ریا و دغل بازی و نادرستی را به خوبی می‌تواند فروخواند آقایان نمایندگان محترم، اینهمه خلاف قانون و حق شکنی و بیدادگری نسبت به حقوق مسلم ملی اعمال شده تا معان نخست وزیر بناحق و برخلاف موازین قانونی از ناحیه‌ای به وکالت دارالشورای ملی انتخاب شود وثابت گردد که در مقابل اغراض و مطامع افرادی معدود مصالح و منافع ملت در این کشور به هیچ شمرده می‌شود، تا به همه کس معلوم گردد که عدالت و انصاف دیرگاهی است در کشور ما مرده و حق و حقیقت به دست دژخیمان حقیقت کش جان سپرده‌است آقایان نمایندگان، قانون از نظر اصول و برای رعایت مقتضیاتی است که کاملاً معلوم است، انتخاب وزیران و معاونین وزیران را در سراسر کشور منع کرده‌است زیرا صاحبان این مشاغل با استفاده ازمقام خود می‌توانند در انتخابات اعمال نفوذ کنند و جریان را به نفع خود از طریق عادی و طبیعی منحرف سازند و از عدم بصیرت و بی اطلاعی مردم شهرستانهای دور افتاده برای ارضای مطامع پست و اجرای مقاصد سوء خود استفاده کنند. جائی که معاون وزیر از انتخاب شدن محروم باشد معاون نخست وزیر به طریق اولی محروم خواهد بود و بسیار جای تعجب و تأسف است که امروز باستناد اینکه نام نخست وزیر و معاون او صریحاً در قانون ذکر نشده در حالی که وزیر و معاون او از انتخاب شدن محرومند به رئیس وزیران و معاون او اجازه بدهیم بی هیچ پروا در انتخابات شرکت کنند و خود را بر مردم تحمیل نمایند. این حقیقی است که هر فرد عادی و هر طفل ابجد خوان کودنی می‌فهمد و ملاحظه کنید انحطاط و تدنی اخلاقی در کشور ما به چه پایه‌ای رسیده‌است که در مقابل منافع فردی حتی قانون دانان زبردست ما هم خود را به نادانی می‌زنند و تجاهل می‌کنند و در برابراین بی نظمی‌ها و قانون شکنی‌ها نه تنها ساکت نمی‌نشینند بلکه بی پروا و در کمال حرارت به دفاع از آنها برمیخیزند و با منطق و مقالطه و سفسطه می‌کوشند حق مسلم ملت را با نهایت وضوح و روشن پایمال کنند، تصور نشود این گستاخیها از نظر مردم پوشیده‌است بعکس مردم ایران بسیار خوب حق و باطل را تمیز و تشخیص می‌دهند و خادم و خائن را می‌شناسند هر چند قدرت اقدام و عمل از مردم کشور ما سلب شده و به همه چیز بی اعتنا گشته‌اند و این بی اعتنائی نمی‌گذارد مانند مردم زنده دنیا خود برخیزند و به خادم پاداش و بخائن کیفر دهند. در اینجا یک حکایتی به خاطرم رسید به طور جمله معترضه خدمت آقایان عرض می‌کنم یکی از رجال سیاسی بزرگ دنیا و انگلستان مستر بالدرین که چند روز قبل از دار دنیا رحت کرد در شرح حال خود می‌نویسد که در یک زمانی رئیس الوزراء بودم و در همان موقع ژرژ پنجم پادشاه انگلیس به سختی مریض شده بود. در انگلستان البته وزراء می‌توانند انتخاب شوند، نخست وزیر هم می‌تواند انتخاب شود و آنجا هم میدانید هر دوره‌ای یکی از احزاب بزرگ آنجا یا حزب محافظه کار یا حزب کارگر پیش می‌افتند در انتخابات و آن دولتی که سرکار هست هیچوقت اعمال نفوذ نمی‌کند که نگذارد رقیبش جلو بیفتد در آنجا انتخابات حقیقتاً آزاد است همین طور که در مملکت ما نیست. تعریف می‌کند در آن موقع مستر بالدوین کارش زیاد بود یک روز رئیس دفترش آمد و به او اطلاع داد که نمایندگان جراید حاضر شده‌اند برای اینکه با او مصاحبه بکنند و اخباری ازش بپرسند به رئیس دفترش می‌گوید که خبری ندارم به آنها بدهم و عذرشان را بخواهید چون حالا گرفتاریم زیاد است رئیس دفتر می‌پرسد بهشان بگویم که پادشاه مریض است رئیس دفتر می‌رود بیرون که این خبر را به مدیران جراید بدهد یک دفعه مستر بالدوین از اطاق می‌آید بیرون می‌رود توی راهرو رئیس دفتر خودش را صدا می‌زند و می‌گوید که راجع به کسالت پادشاه با روزنامه نویسها هیچ صحبت نکنید خوب آن روز می‌گذرد و کارشان تمام می‌شود در یک موقع خلوتی رئیس دفتر می‌پرسد چرا جنابعالی فرمودید که راجع به کسالت پادشاه چیزی به روزنامه نویسها نگویم (این را آقایان خواهش می‌کنم دقت بفرمایند این حقیقت را) جواب می‌دهد چون ملت انگلستان از بحران خیلی می‌ترسد و در موقع بحران تاریخ نشان داده که همیشه آن دولتی که در رأس کار بوده دوباره اعتماد خودش را بهمان دولت نشان داده‌است کما اینکه در این دو دوره جنگ که شنیده‌اید همان دولتی که سرکار بوده‌است تغییر نکرده‌است اگر محافظه کار بوده اگر کارگر همان دولت تا خاتمه جنگ باقی مانده‌است، می‌گوید چون ملت انگلستان از بحران می‌ترسد واگر فکر یک بحرانی بکند البته نمی‌آید حکومت را تغییربدهد و حتماً رأی به حزب ما خواهد داد من فکر کردم که اگر این خبر را بدهم یک اعمال نفوذ غیر حقی در انتخابات کرده‌ایم که به نفع خودمان استفاده کرده‌ایم، ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا، من از اینجا بگزارش شعبه راجع به انتخابات تهران استناد می‌کنم زیرا این گزارش مورد تصویب مجلس واقع شده‌است آقایان میدانند جناب اشرف آقای قوام السلطنه در عین احراز سمت نخست وزیری از تهران به وکالت انتخاب شدند و انجمن نظارت انتخابات با علم به مقررات قانونی از ایشان استعلام کرد که وکالت را می‌پذیرند یا نه؟ شعبه مأمور رسیدگی به گزارش انتخابات تهران یعنی شعبه ۴ اصولاً این استعلامرا بی مورد دانست هرچند ایشان وکالت را نپذیرفتند اما در هر حال شایسته نبود انجمن نظارت یک چنین خلاف قانون واضحی را مرتکب شود با اینکه در این انجمن برگزیده ترین افراد قضائی کشور عضویت داشتند ولو اینکه گزارش شعبه چهار به تصویب مجلس رسیده ولی به هر طریق شعبه ۴ این ایراد را به انجمن دارد که چون جناب آقای نخست وزیر اصولاً بر طبق قانون نمی‌تواند انتخاب شوند پس از استخراج آراء انجمن نظارت نباید از معظم له استعلام می‌نمود(دکتر امینی- استعلام نشده ما که در انجمن بودیم همچو استعلام نکردیم؟) این عین گزارش شعبه چهارم بود. در مورد آقای اعزاز نیک پی نیز با انکه ایشان در حین اجرای انتخابات معاون نخست وزیر بودند انجمن نظارت انتخابات اصفهان نمی‌بایست انتخاب ایشان را قانونی تلقی کند و اعتبار نامه به ایشان بدهد و چون اعتبار نامه داد و خطائی کرد مجلس نباید این خلاف قانون را تجویز کند، مجل که خود یک بار به گزارش شعبه انتخابات تهران رأی داده‌است و انتخاب نخست وزیر وقت را غیر قانونی تلقی کرده‌است مجلس که تنها مرجع تفسیر قوانین است و روح قانون و مقصود قانون گذار را به خوبی درک می‌کند و تشخیص می‌دهد ما در جریان انتخابات شاهد وضع بسیار اسف باری بودیم، وزیری با حفظ مسند و نفوذ وزارت مقدمات انتخابات خود را از ناحیه‌ای فراهم می‌ساخت و روزی که انتخابات شروع می‌شد موقتاً از کار کناره می‌گرفت و احیاناً من غیر رسم کاروزارت را نیز ادامه می‌داد و پس از خاتمه انتخابات مجدداً به کار خودبازمیگشت تا ظاهر را درست کرده باشد تا اگر ایراد بگیرند بگوید در جریان انتخاب وزیر نبوده‌ام، آقایان نمایندگان محترم شما مردمی با وجدان و شریف و قانون دان هستید آیا این طرز انتخاب را وجداناً قانونی تلقی می‌کنید؟ در مورد آقای اعزاز نیک پی لااقل این مقدار هم ظاهر سازی نشده وایشان به وکالت انتخاب شدند در حالیکه سمت معاونت نخست وزیری را ادامه می‌دادند و من غیر رسم وزیر پست و تلگراف هم بودند موضوع معاونت آقای اعزاز نیک پی هنگام انتخابات اصفهان امریست مسلم اگر چه ایشان پس از طرح موضوع در شعبه مدرکی که به آسانی معلوم است در همان هنگام بدست آورده‌اند و ارائه داده‌اند که در جریان انتخاب فقط سمت منشی مخصوص نخست وزیر را داشته‌اند اما با دلایل قطعی که در دست ایشان از عنوان مقام معاونت نخست وزیری در امر انتخابات کاملاً استفاده کرده‌اند اولاً استعفای ایشان از این سمت خبر داده نشده بود و مردم همه ایشان را معاون نخست وزیر می‌شناختند ثانیاً در ذیل تصویبنامه‌ها از طرف نخست وزیر امضاء میکرده‌اند و اسنادی که در این مورد به امضای ایشان رسیده‌است در دست است و تاکنون سابقه نداشته‌است منشی مخصوص نخست وزیر از طرف او اسناد رسمی و تلگرافات دولتی را امضاء کند. آقای ثابتی اینجا تشریف دارند؟ بنده سؤال می‌کنم از آقای ثابتی ایشان مدتی منشی مخصوص نخست وزیر بودند ببینیم آیا در مدتی که ایشان به قول آقای اعزاز نیک پی هم شغل ایشان بودند آیا یک تلگراف رسمی یا یک تصویبنامه به امضای آقای ثابتی در دفتر نخست وزیری صادر شده در صورتی هزارها تصویبنامه و تلگراف به امضای آقای اعزاز نیک پی صادر شده که الان یک مقدارش در دست است ثالثاً همان طور که عرض کردم مردم اصفهان ایشان را معاون نخست وزیر می‌دانستند تا حدی که فرماندار اصفهان پس از خاتمه انتخابات و انتخاب شدن ایشان به وزارت کشور تلگراف می‌کند که آقای اعزاز نیک پی معاون نخست وزیر به نمایندگی اصفهان انتخاب شدند این عین تلگراف فرماندار اصفهان است این تلگراف رسمی است که به وزارت کشور نوشته در پرونده‌ای که وزارت کشور به مجلس فرستاده وزارت کشور انتخابات تاریخ ۲۲ فروردین ۶ برگ اعتبار نامه نمایندگی دوره پنج قانونگذاری راجع به جناب آقای اعزاز نیک پی معاون نخست وزیر و آقای حاج امین و آقای صفا امامی با پست سفارشی شماره فلان ارسال و فلان تلگراف فرماندار اصفهان حشمت صنیعی شماره تلگراف ۶۴۰-(یکی از نمایندگان- آقای ثابتی آمدند)آقای ثابتی جنابعالی در موقعی که منشی مخصوص نخست وزیر بودید هیچ تصویبنامه یا تلگراف رسمی به جای نخست وزیر امضاء کردید؟ (مؤید ثابتی- من هر چه کردم از طرف خودم نکردم بعنوان دبیر مخصوص کردم به من همچو اختیاری داده نشده بود)(رئیس- سؤال نفرمائید بیان خودتان را بفرمائید) استیضاح نیست مطابق ماده ۴۹ سؤال است ادای شهادت واجب است آقای رئیس. جائی که فرماندار اصفهان نداند که ایشان از سمت معاونت نخست وزیری خلع شده‌اند چگونه ممکن است مردم عادی اطلاع یافته باشند. آقایان نمایندگان محترم، ما که در اینجا مباحثه لفظی نداریم هیچ محل تردید نیست که آقای اعزاز نیک پی در امر انتخابات اصفهان از عنوان معاونت نخست وزیری استفاده کرده‌اند و اگر این سوء استفاده در کار انتخاب خودشان تنها بود باز تا حدی جای تحمل بود اما همه میدانیم با داشتن این سمت و نزدیکی با مقامات مؤثر در امر انتخابات نقاط دیگری نیز دخالت کرده‌اند. ایشان ویکی دو تن مانند ایشان بودند که بزرگترین ضربه را در امر انتخابات قسمتی از نواحی بحق ملی و مسلم مردم زدند و با کمال تأسف نخست وزیری را که ممکن بود وجود او برای مملکت مفید باشد و اگر می‌گذاشتند مصدر خدمتی بشود از راه راست منحرف ساختند و مردم را به او بدبین کردند و حسن شهرت او را ازمیان بردند و بزرگترین خیانتها را به او روا داشتند و در مقابل این همه نسبت نادرستی و سوء استفاده مادی و معنوی که جراید به آنها علناً دادند تنها به توقیف و حبس و زجر مدیران روزنامه اکتفا کردند و حتی یک روز هم نتوانستند با دلیل و برهان در مقابل ایشان بایستند و پاسخ بگویند یا لااقل تکذیب کنند در صورتی که هر مرد شریف و پاکدامنی مرگ را بر تهمت ناپاکی و نادرستی ترجیح می‌دهد و برای او بهتر است بمیرد و تهمت ناپاکی ونادرستی نشنود چطور شد که این عده در مقابل این تهمتها سکوت کردند و پاسخ نگفتند برگردیم به موضوع در هر حال این جریانات بود و همه مردم دیدند و شاهدند اکنون اگر مجلس بیاید و به اعتبار نامه ایشان رأی بدهد در حقیقت این قانون شکنی‌ها را تصویب کرده‌است و در این حال چگونه می‌تواند از مردم انتظار داشته باشد که به قوانین احترام کنند و این لجام گسیختگی را که از نظر سرپیچی از رعایت مقررات قوانین امروز در جامعه ما به شدت حکمفرما است و اساس همه قوانین بشمار می‌رود به چه ترتیب می‌تواند از میان بردارد و جبران و اصلاح کند؟آقایان نمایندگان محترم پیش از ما رادمردانی با فداکاری و جانبازی بنیان این مجلس مقدس ملی را بر پایه استوار و متین بنا نهادند و تا بودند در نهایت نیکنامی و تقوی ازاین اساس نگاهداری کردند و چون رفتند این امانت را با کمال صداقت با خلاف سپردند ما هم وظیفه داریم این بار امانت را همان طور که از اسلاف خود گرفته‌ایم باخلاف بسپاریم ما در اینجا هر چه بگوئیم و نتیجه قضاوت ما هر چه باشد مردم در هر حال حاضر و تاریخ در زمان آینده بدون هیچ گونه پرده پوشی و ابهام در ان داوری خواهد کرد و این کرامت گذشته زمان حقایق را چنانکه هست و چنانکه ما میدانیم در معرض افکار آیندگان خواهد گذاشت «پیش از تو جهان بوده‌است آن کن، که پس از تو گویند نکو بود ره و رسم فلان را» آیندگان عاری از هر گونه حب و بغض گفتار و کردار ما را به میزان حق و عدالت خواهند سنجید و من تنها از این نظر است که می‌خواهم بعنون شب شکوا آنچه در دل دارم امروز به زبان آورم و هیچ پروا ندارم که تأثیر بکند یا نکند چون من از آن افراد نیستم که فردای خود و خانواده خود را به امروز این و آن بفروشم و آبروی حق و حقیقت را در پیش پای عمر و وزید بریزم و مصالح عالی ملت را فدای منافع آنی افراد کنم. من و امثال من دیر یا زود می‌رویم اما این ایران است که باید باقی بماند(صحیح است) بقای ایران نیز مخصوصاً در این روزگار که پایه بسیاری از مبانی اخلاقی در کشور ما سست شده و فرو ریخته‌است تنها زاین راه میسر می‌تواند بود که در مقابل سهل انگاریهائی که درجامعه مانسبت به اصول و موازین اخلاقی وقانونی و اجتماعی می‌شود پافشاری و استقامت و ثبات عزم و قوت ارداه نشان بدهیم و به این بهانه که یک بازوی ضعیف در برگردانیدن یک جریان عظیم و انحراف آن تأثیر نمی‌تواند داشت چنانچه امروز شیوه ابناء زمان است خود را نفریبیم و این استدلال سست و واهی را دستاویز خطاهای کشور برباد ده نکنیم آقایان نمایندگان محترم، اگر می‌خواهید که مجلس شورای ملی در جامعه وزنی و مقامی که شایسته آن است داشته باشد قوانین و احکام او اجرا شود مردم به دیده احترام بدو بنگرند شما که متولیان این امامزاده‌اید خود حرمت خود را نگاه دارید (سزاوار- متولی نیست آقا) شما که خود قانون گذارید قانون را بکنار نگذارید اندک انحرافی که ازموازین قانونی مشاهده می‌کنید چشم نپوشید و باغماض نگذرید زیرا به هر صورت افرادی معدود را باید فدای مصالح اجتماع کرد و این قانون است که در هر حال مصالح جامعه را در بردارد بسیار جای تأسف است که مجلس شورای ملی در چند مورد نشان داد که به آنچه خود وضع کرده و به آن نام قانون نهاده بی اعتنا است، مراعات دوستی در زندگانی البته واجب است شما حق دارید و می‌توانید در مقابل دوست خود و در برابر حق معارضه و شناسائی از مال خود و آنچه که متعلق به شماست هر چه می‌خواهید ببخشید اما نه قانون و نه وجدان به شما اجازه نمی‌دهد حق ملتی را فدای حق دوستی کنید (صحیح است) وچون همه میدانید چرا پنهان بکنم و صریح نگویم که مجلس شورای ملی در این مدت کوتاه چند بار این کار را کرده و برغم احساسات عمومی و قانون حق ملت را به افرادی چند بخشیده‌است (برزین- آقا چرا بنده را مخاطب قرار دادید) از لحاظ ارادتی که به سرکار دارم، این هم یک مورد است لااقل در این مورد کسانی را که تردید دارند آگاه می‌کنم تا متوجه نتیجه اقدام خود باشند اینکه می‌گویم کسانی را که تردید دارند از آن جهت است که در مجلس لامحاله عده‌ای هستند که ممکن نیست به هیچ وجه آنان را از راهی که می‌روند برگرداند و عده‌ای هم که امیدوارم اکثریت داشته باشند بی شک پیرو حق و عدالتند اما آنها که تردید دارند و نمیدانند که درقضاوت خود جانب دوستی و سایر مقتضیات فردی و آنی را رحجان دهند یا انصاف و حقیقت را اینها هستند که باید امشب استقامت و ثبات عزم نشان دهند و از نظر درستی و شخصی فداکاری کنند و نگذارند تا باطلی در معرض حق درآید حقی بلباس باطل جلوه کند، ا ینها هستند که می‌توانند باردیگر مردم را به مجلس امیدوار کنند و این رمیدگی‌ها را به آرمیدگی بدل سازند، من از وجدان این دسته استمداد می‌کنم، اگر سخنان را خالی از روی و ریال دیدند، اگر دلائلی که ذکر کردم مشخص و قطعی تشخیص دادند، اگر وجدان پاکشان گواهی داد که درست می‌گویم به ندای وجدان پاسخ گویند و کمک کنند تا نگذاریم لااقل در این بار حق مسلم مردم ضایع و پایمال گردد. (در این موقع ناطق شکایاتی را که از اصفهان رسیده بود ارائه داده و به سخنان خود چنین ادامه دادند.) اینهاست شکایاتی که مردم اصفهان کرده‌اند و همین طور که عرض کردم خدمت آقایان نمایندگان انجمن نظارت اصفهان اینها را مجهول الهویه تشخیص داده‌است (فرامرزی- آقای دکتر بقائی یک نسخه‌است یا نسخ متعددی است) نسخ متعددی است به امضاهای مختلف، دو تا از این شکایات یک نسخه‌است و هر کدام مربوط به انتخابات یک قسمت است اینها نمونه شکایاتی است که به انجمن نظارت اصفهان داده شده.

رئیس- آقای اردلان.

-

اردلان- بیش از پنج ماه‌است که مجلس پانزدهم افتتاح یافته (در این موقع مجلس از اکثریت افتاده و پس از چند لحظه باورود چند نفر از آقایان نمایندگان اکثریت حاصل گردید) بنده از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم که به شماره 80 توجه داشته باشند و بیرون هم می‌خواهند تشریف ببرند مجلس از اکثریت نیفتد که ما تکلیف این اعتبار نامه‌های مربوط به انتخابات اصفهان را تعیین کنیم و تمام کنیم (صحیح است) بیش از پنج ماه‌است که از افتتاح دوره پانزدهم تقنینیه می‌گذرد و امشب است که ماداریم اعتبار نامه اصفهان را مورد بحث قرار داده و صحبت می‌کنیم اگر در موقع افتتاح مجلس پانزدهم نمایندگان اصفهان تشریف نداشتند و انتخابات آنجا دیرتر شروع شده بود خوب یک امر طبیعی بود می‌گفتیم انتخابات آنجا دیرتر شروع شده و نمایندگان آنجا هم دیرتر آمدند البته اعتبار نامه‌های آنها هم باید دیرتر مطرح شود اما این طور نبود در موقعی که مجلس پانزدهم افتتاح شد آقایان نمایندگان محترم اصفهان هم در افتتاح حضور داشتند و اینکه پنج ماه‌است این قضیه معوق مانده‌است علتش تحقیق دقیقی بوده‌است که شعبه مربوطه نسبت به رسیدگی به این اعتبار نامه‌ها بعمل آورده یعنی یک کاری که شاید در هیچ دوره سابقه نداشته و کمتر سابقه داشته این شعبه اول که مأمور رسیدگی به اعتبار نامه‌های مربوط به انتخابات اصفهان بوده بعمل آورده به این ترتیب که وزارت کشور نوشته‌است چنانچه آقای دکتر بقائی هم تذکر دادند پرونده انتخابات را آوردند به مرکز و شعبه یک مرتبه به یک سو کمیسیون رجوع کرده بود و برای این که بهتر باز قضیه حلاجی شود به یک سو کمیسیون مجددی هم رجوع کردو پس از چند ماه تحقیق و مطالعه بالاخره گزارش خود را راجع به اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی و دو نفر از آقایان دیگر به مجلس شورای ملی تقدیم کرد بنابراین آن قانون که در مملکت دو مرکز صلاحیت دار حق رسیدگی در انتخابات را دارد یکی انجمن نظارت مرکزی و دیگری شعبه مجلس شورای ملی که به طور قرعه انتخاب می‌شود آنچه لازمه دقت و مطالعه باشد نسبت به این پرونده نموده‌اند نماینده محترم آقای دکتر بقائی در اینجا بی لطفی فرمودند یک قسمت از اعتراضات را از پرونده قرائت فرمودند ولیکن آن مدارکی که مبنی بر رد آنها بود به هیچ وجه نخواندند و توجه نفرمودند عرض کنم آقای نراقی مخبر شعبه یک اگر مجلس اجازه بدهند تشریف خواهند آورد و مفصل راجع به این قضیه صحبت خواهند نمود بنده به طور خلاصه از نظر وضعیت عمومی خواستم این موضوع را عرض کنم و مورد بحث قرار بدهم که اگر حقاً جنابعالی می‌خواستید که فرمایشاتتان را مورد توجه قرار بدهند خوب بود همان طوری که اعتراض معترضین را قرائت فرمودید رد اعتراض را هم می‌خواندید که اقلاً مجلس هم می‌توانست قضاوت کند والا یک حوزه انتخابیه‌ای که چهار یا پنج نفر داوطلب انتخاب آنج هستند و قانون انتخابات بیش از سه نفر را اجازه نمی‌دهد طبعاً آن کسانی که انتخاب نمی‌شوند از جریان انتخابات شکایت می‌کنند انجمن نظارت مرکزی و شعبه مجلس شورای ملی باین اعتراضات دقیقاً رسیدگی می‌کند وقتی آن اعتراضات را وارد ندانست انجمن اتبار نامه می‌دهد و شعبه هم گزارش به مجلس می‌دهد حالا اگر یک نماینده‌ای آمد اینجا و بعضی از شکایات را هم خواند حق بود که رد آن اعتراضات را هم می‌خواند تا ما می‌توانستیم قضاوت کنیم و اینجا جنابعالی بی لطفی فرمودید یکی از آقایان نمایندگان آقای فولادوند از آقای دکتر بقائی سؤال فرمودند که این پرونده‌ها را که قرائت فرمودید از کجا گرفتید فرمودند یکی از آقایانی که در انتخابات شرکت کرده بودند آقای حسام دولت آبادی اینها را به ایشان داده بود بنده خواستم اینجا دو کلمه عرض کنم که آقای دولت آبادی یکی از شخصیتهای برجسته این مملکت هستند (صحیح است) بنده شخصاً به ایشان کمال ارادت را دارم و در دوره گذشته افتخار همکاری ایشان را در مجلس داشتم در فراکسیون ما عضویت داشتند ولی چه می‌شود کرد وقتی چهار کاندید است و قانون سه نفر معین کرده من آرزویم این بود که اصفهان چهار وکیل داشت آقای دولت آبادی هم الان اینجا تشریف داشتند ولی وقتی که قانون سه نفر را معین کرده‌است چاره‌ای نیست چهارمی نباید انتخاب شود در دوره گذشته عین همین وضعیت بود که آقای دولت آبادی انتخاب شدند و آقای اعزاز نیک پی با اینکه هیجده هزار رأی داشتند نفر چهارم شدند از اصفهان خوب ایشان هم بودند و تحمل کردند و در این دوره مبارزه کردند وشانسشان هم یاری کرد و موفق شدند اینکه ایراد نیست اما اهالی اصفهان اظهار اعتماد کردند به یک نفر که همین آقای اعزاز نیک پی باشد ببینیم ایشان چه سابقه‌ای در اصفهان دارند ده سال متوا لی ایشان از طف اهالی شهر اصفهان بعضویت انجمن شهرداری انتخاب شدند یک کسی که همچو سابقه‌ای داشته باشد و ده سال از طرف اهالی انتخاب بشود این را می‌شود گفت وکیل غیر طبیعی است آقا؟ آقای اعزاز نیک پی در دوره چهارده که دولت دستور داده بود که انجمنهای ولایتی انتخاب بکنند ایشان انتخاب شدند و رئیس انجمن ولایتی شدند اینها یک سوابقی است که ایشان در آنجا داشته‌اند و بنابراین نمی‌توانیم ما بگوئیم که ایشان بدون جهت انتخاب شدند و بعداً عرض خواهم کرد که در اثر اینکه یک وقتی معاون نخست وزیر بودند در زمان معاونت نخست وزیری انتخاب نشدند و اما نماینده محترم آقای دکتر بقائی در موقعی که شکایت راجع به جریان انتخابات را فرمودند مسائل بسیاری فرمودند که البته آقای نراقی مخبر شعبه دفاع خواهند فرمود فقط من چند نکته را یادداشت کرده بودم استدعا می‌کنم توجه فرمائید و از آقایان نمایندگان محترم هم استدعا می‌کنم توجه فرمایند که اینجا آقای دکتر بقائی واقعاً از روی عدالت و انصاف قضاوت فرموده‌اند یا اینکه عدالت را رعایت نفرموده‌اند آقای دکتر بقائی قریب سه ربع ساعت به حوزه انتخابیه قهپایه صحبت فرمودند حوزه انتخابیه قهپایه، که انجمن نظارت مرکزی آرایش را باطل حساب کرده‌است و گفته‌است که این آراء صحیح نیست آقای دکتر بقائی می‌فرمایند که خیر این آراء باید حساب شود و صحیح بوده‌است و بایستی قرائت بشود بنده می‌گویم که نظر انجمن نظارت انتخابات صحیح نبوده و نظر آقای دکتر بقائی صحیح بوده و بایستی این آراء خوانده شود مجموع آراء حوزه قهپایه 3400 رأی بوده‌است اگر تمام آن آراء را بخش چهارم که داوطلب حوزه انتخابیه اصفهان بوده بدهیم و فرض کنیم آقای اعزاز نیک پی هم یک رأی نداشتند تازه تأثیری در انتخاب آقای اعزاز نیک پی نمی‌کرد(دکتر بقائی- پس این قسمت را قبول دارید) اجازه بفرمائید بنده در موقع صحبت جنابعالی هیچ صحبتی نکردم گزارش شعبه می‌گوید که در 41884 رأی که در حوزه انتخابیه اصفهان گرفته شده آقای اعزاز نیک پی 28520 رأی داشته بنابراین آقای اعزاز نیک پی پی شخص چهارمی بیش ازده هزار رأی اضافه داشت فرضاً که صندوق قهپایه تمام آرایش را می‌خواندند و آقای اعزاز نیک پی هم در انجا رأی نداشتند تازه چه تأثیری داشت بنابراین جنابعالی وقتی فرمودید که صندوق حوزه انتخابیه را حقاً باید قرائت کنند خوب بود اقلاً این موضوع را هم رعایت می‌فرمودید تا توجه می‌کردند که اگر تمام آراء این صندوق را هم می‌خواندند تازه تأثیر نمی‌کرد و اما راجع به یک حوزه انتخابیه دیگر فرمودید که بخشدارآنجا یک کاغذی نوشته‌است به آقای اعزاز نیک پی و سفارش کرده‌است که به یک نفر یک کاری بدهند و آقای اعزاز نیک پی هم یک توصیه‌ای به یک وزارتخانه‌ای کردند که به این شخص کار بدهید اولاً این کاغذ چرا دست ایشان است کاغذی که بخشدار ماربین می‌نویسند به آقای اعزاز نیک پی دست ایشان چه می‌کند؟ خیلی خوب حالا آمدیم که این شخص یک اعلامیه‌ای داده‌است که انتخابات آنجا صحیح نیست شما را به خدا این دلیل این می‌شود که اگر یک کسی آقای اعزاز نیک پی سفارش کرده‌اند که بهش کار بدهند حالا کار داده‌اند یا نداده‌اند بعداً این آدم یک اعلامیه‌ای صادر می‌کند که انتخابات آنجا صحیح نیست این را می‌شود مدرکی برای ابطال انتخابات دانست این از عدالت و انصاف دور است بعد هم در بیانات امشبشان آقای دکتر بقائی یک مثلی از رئیس الوزرای انگلستان فرمودند و کسالت پادشاه انگلسان که به نظر من شوخی بیشتر بود برای اینکه پادشاه یک مملکتی وقتی مریض می‌شود اطبای مخصوص حتماً هر شب بیانیه می‌دهند و در جراید منتشر می‌شود چطور ممکن است یک رئیس الوزرائی بگوید که نخیر به روزنامه نویسها نگوئید که شاه مریض است خیر این به نظر بنده شوخی می‌آید و به هیچ وجه صحت ندارد و اما راجع به صلاحیت آقای اعزاز نیک پی که فرمودندمعاون نخست وزیر بودند بنده خودم به گوش خودم در رادیو شنیدم که ایشان از معاونت نخست وزیری و وزارت پست و تلگراف استعفا دادند وقتی استعفا دادند انتخابات آنجا شروع شد اگر بعداز اینکه انتخاب شدند مجدداً نخست وزیر ایشان را بمعاونت نخست وزیری برقرار کرده‌اند این چه گناهی برای ایشان می‌شود در حین جریان انتخابات ایشان معاون نخست وزیر نبوده‌اند وزیر پست و تلگراف هم نبوده‌اند اما آقای دکتر بقائی یک فرمایشی فرمودند که خیلی به نظر من جالب توجه بود و من یادداشت کردم ایشان فرمودند فرضاً هم که ایشان معاون نخست وزیر نبودند اهالی اصفهان ایشان را به این سمت می‌شناختند این هم شد دلیل که اهالی اصفهان توی دلشان خیال کنند که ایشان مقام معاون نخست وزیر را دارند و این مبطل انتخابات نیست و هیچ همچو چیزی نیست قانون انتخابات می‌نویسد که کسی اگر وزیر یا معاون بود از حق انتخاب شدن محروم است اما اگر اهالی یک ولایتی توی دلشان تصور کنند، که این ایرادی نیست برای اینکه در رادیو و در تمام جراید ایشان اعلان کردند که من نه وزیر پست و تلگراف هستم و نه معاون نخست وزیر و اما اینکه بنده آمدم اینجا حقیقتاً یک چند کلمه بر له انتخابات اصفهان صحبت بکنم فقط از یک نظر بود که آقایان نمایندگان محترم به خاطر بیاورند که از زمان فترت خواستم عرض بکنم اگر بنده آمدم اینجا و برله انتخاب آقای اعزاز نیک پی اجازه خواستم که صحبت بکنم و مصدع آقایان باشم از این لحاظ بود و خواستم این را برای تشویق خدمتگذاران این مملکت در این محل رسمی عرض کرده باشم آقایان نمایندگان محترم به خاطر بیاورند که در موقعی که فترت بود یک عده‌ای از ماجراجویان در یک قسمتی از آذربایجان که مهاباد باشد هجوم کرده بودنداتفاقاً نماینده محترم آقای عباسی ماجراجوئی آنها را در بیان خودشان تشریح کردند و تمام این مملکت هم خوب اطلاع دارند که در همان زمان این آقایان در تمام رادیو‌ها و روزنامه‌ها اطلاع دادند اگر تصمیم بگیریم در ظرف 24ساعت می‌توانیم کرمانشاه را بگیریم من که یک نفر کردستانی هستم می‌توانم به آقایان عرض کنم که این اظهارات آنها در آن موقع چه تأثیر عمیقی در کردستان و کرمانشاه کرد و چطور افکار مردم را متزلزل کرد و وحشت زده کرد که خدای نکرده ممکن است یک همچو وضعی هم در آنجا پیش بیاید چنانچه ما به خوبی دیدیم که در آذربایجان و زنجان این وضعیت پیش آمده بود مبادا خدای نکرده در کردستان و کرمانشاه هم به وجود بیاید من از آقایان قبادیان نماینده محترم کرمانشاه تقاضا می‌کنم اگر تشریف دارند تشریف بیاورند و وضعیت خاصی را که در آن تاریخ جنابعالی بودید و دیدید برای آقایان تشریح بفرمائید در آن موقع آقای اعزاز نیک پی از طرف دولت مأمور استانداری غرب شدند و در کرمانشاه مأموریت داشتند با یک حسن تدبیری با یک علاقمندی در موقعی که در یک قسمت از مملکت یک عده ماجراجو صحبت از تفکیک می‌کردند وا ز اصول مرکزیت در آورده بودند ایشان فداکاری کردند زحمت کشیدند و نگذاشتند این آتش به کردستان و کرمانشاه رخنه کند ما باید از چنین اشخاص در چنین محل رسمی و خدمتی که با صداقت به این مملکت کرده‌اند تشویق بکنیم تا سرمشق بشود و دیگران هم بیایند در این مملکت خدمت بکنند اگر من اجازه خواستم که بیایم و اینجا عرایضی بکنم و از ایشان دفاع بکنم خدا را به شهادت می‌طلبم و ناظر همین نگرانیهای کردستانیها بودم من که نماینده شان هستم دیدم که اقدامات ایشان در کرمانشاه و در آن قسمت ایلات غرب چقدر مؤثر واقع شد و وجداناً من موظف بودم بیایم اینجاو بگویم حالا بعوض اینکه ما تشویق بکنیم یک چنین شخصی که در یک موقع خطیبری به این مملکت خدمت کرده‌است به جهت یک شکایاتی که هیچ بن و اساسی نداشت آنچه که بنده تشخیص دادم بر علیه ایشان اظهار کنند آقای دکتر بقائی نمیدانم تشریف بردند یا هستند(مکی- بنده اینجا هستم) یک مطلبی آقای دکتر بقائی فرمودند و بنده یادداشت کردم و خیلی میل داشتم که ایشان تشریف داشتندو این عرایض من را توجه می‌فرمودند حالا که تشریف ندارند و جنابعالی نیابت میفرمائید، خواهش می‌کنم توجه بفرمائید آقای دکتر بقائی در ضمن فرمایشاتشان نسبت به افکار عامه توجه مجلس شورای ملی را جلب کردند اولاً بنده به افکار و عقای آقای دکتر بقائی و همه آقایان احترام می‌گذارم البته ایشان آزادند و عقاید خودشان را فرمودند ولی من می‌خواستم عرض کنم که افکار عمومی آن دو سه نفری که در انتخابات شرکت کردند و موفق نشدند آنها را نمی‌تواند گفت افکار عمومی است افکار عمومی یک چیز وسیعتری است چیزی که امروز افکار عمومی انتظار دارد و خواهان است این نیست که آقای دکتر بقائی فرمودند که یک نفر اصفهانی که از اصفهان وکیل شده و در دوره گذشته هم 18000 رأی داشته و طرف توجه بوده ما بیائیم و به اعتبار نامه او رأی ندهیم بلکه افکار عمومی این مملکت خواهان این نکته‌است که شخصی مثل آقای دکتر بقائی دانشمندی مثل ایشان و من بیمقدار که یک نماینده دیگر هستم در عوض اینکه بیائیم در اینجا ایجاد اختلاف بکنیم ایجاد دوئیت بکنیم تفرقه بیندازیم باید بیائیم مسائل مملکت را در نظر بگیریم و دست بدست هم بدهیم و درد بی درمان این مملکت را دوا کنیم اگر افکار عمومی در مملکت هست این را می‌خواهد نه چیز دیگر حالا افکار عمومی به چه نگاه می‌کند؟ می‌بینید که مملکت ما یک حزب مقتدری داشت یک فراکسیون قوی 60 نفری بودند چه آرزوها که من خودم در دل داشتم که ما بیائیم با این فراکسیون مقتدر قوانین اجتماعی و اقتصادی در این مجلس بگذرانیم خدمت بکنیم و کارهای اخلاقی بکنیم حالا افکار عمومی می‌بیند که همین افکار زهرآلودی که هیچ نظر مثبتی برای مملکت ندارد نتیجه اش این شده‌است که وضع حزب آن طور در خارج افتاده‌است و ما نمایندگان هم عوض اینکه در یک اطاقی مجتمع بشویم و برای مملکت کار بکنیم هر کدام بیست و بیست و پنج نفر رفتیم در اطاقها نشستیم به طوری که وحدت در آنجا مشاهده نمی‌شد، آن ایمانی که می‌بایست نبود و کارمجلس پانزدهم به جائی رسیده‌است که پنج ماه لایحه کمک به مسلولین شاه آباد و لایحه مبارزه با بیسوادی جزء دستور مجلس است و ما یک قدم برای آن برنداشتیم (دکتر اعتبار- هیچ تقصیر مجلس نیست این چه رسمی است هر کس می‌رود پشت تریبون شروع می‌کند به مجلس حمله کردن)(حاذقی- تمام تقصیر مجلس است) از آقایان نمایندگانی که آمدند در پشت تریبون و فرمودند که ما تا دولت حاضر هست ولو کار فرهنگ هم باشد رأی نمی‌دهیم همین آقای دکتر اعتبار بود چطور رأی نمی‌دهید(دکتراعتبار- حالا عرض می‌کنم) خواهش می‌کنم بفرمائید شما مجلس را از اکثریت انداختید افکار عمومی اگر در این مملکت توجه دارد توجه به این مسائل دارد که ما بیائیم امروز دست اتحاد بدهیم کار بکنیم و زحمت بکشیم نه اینکه این جزئیات و این چیزهای کوچکی که تأثیری ندارد موجب اختلاف بشود والله به خدا اگر آقای اعزاز نیک پی یک پارچه آتش هم باشد تأثیری ندارد اگر ما بخواهیم اصلاح بکنیم مملکت را ایشان تأثیری ندارد عرض می‌کنم که آقای اعزاز نیک پی رد شدند مملکتمان اصلاح می‌شود؟ مسائل مهمتری داریم امروز یک مصالحی هست مصالح عالیه مملکت ما باید این مصال عالیه را در نظر بگیریم چیزیکه افکار عمومی از ما انتظار دارد و ما باید به آن توجه داشته باشیم افکار عمومی با نظر تیزبین خودش می‌بیند و این حقیقت را کسی نمی‌تواند منکر شود که اگر خدای نکرده آقای اعزاز نیک پی مرد خوبی نباشد من هم که اعتبار نامه‌ام تصویب شده‌است بهتر از ایشان نیستم(صحیح است)(خنده نمایندگان) در هر صورت اینکه نماینده مجترم آقای دکتر بقائی …(ملک مدنی- آقای اردلان شم به ضرر آقای اعزاز نیک پی حرف می‌زنید) بنده به جنابعالی کمال ارادت را دارم من می‌گویم آقای ملک امروز یک وقتی است…

رئیس- بیان خودتان را بفرمائید بین الاثنین صحبت نفرمائید.

حاذقی- شما فرمایش خودتان را بفرمائید.

اردلان- … آقای دکتر بقائی به بنده فرمودند که افکار عمومی از مجلس شورای ملی نگران است و فاصله بین مردم و مجلس شورای ملی زیاد شده‌است من می‌گویم آقا جواب این بیان این است که ببینیم مجلس شورای ملی از ما چه انتظار دارد انتظار خدمت به مملکت را دارد این مسائل به خدا کوچکتر از این است که ما دو ساعت وقت مجلس را راجع به این قسمت بگیریم. آصف- با کمال بیطرفی بنده عرض می‌کنم که همان طوری که ما ساکت بودیم شما هم به گفته همکار من توجه داشته باشید. یک نفر وکیل محلی طبیعی کردستان می‌آید از روی عقیده حرف می‌زند اینطور هویش می‌کنید.

رئیس- آقا این ماده 112 را به آقایان تذکر می‌دهم.

آصف- به همه شان تذکر بدهید وکیل طبیعی کردستان می‌آید این طور حرف می‌زند این طورگوش می‌کنند.

رئیس- کردستان و ملایر و فارس ندارد.

اردلان- … عرض بنده فقط راجع به همین قسمت بود که من هم خواستم با اقای دکتر بقائی هم فکری کرده باشم که به فرمایش ایشان فاصله که فرمودند بین مردم و مجلس هست نزدیکتر بشود و ما فاصله نداشته باشیم راهش این است. آصف- حرفت را تمام کردی بیا پائین دیگر ما به این مجلس نمی آئیم(از مجلس خارج شدند) اردلان- … چون نماینده محترم آقای دکتر بقائی چند فقره شکایت از انتخابات اصفهان خوانده بودند یک نامه‌ای از دانشجویان اصفهان نوشته بودند که بنده می‌خوانم: اینجانبان دانشجویا اصفهانی دانشگاه و اصفهانیهای مقیم تهران به نمایندگی از طرف کلیه اصفهانیها در جلسه قبل و امشب با نهایت علاقه مندی در مجلس حاضر شده و با بی صبری انتظار داریم ببینیم نمایندگان محترم درباره آقای اعزاز نیک پی نماینده طبیعی…(همهمه نمایندگان)(زنگ رئیس)

رئیس- آقایان رعایت نظم جلسه را بفرمائید.

اردلان- … آقای اعزاز نیک پی نماینده طبیعی و محبوب اصفهان که مورد علاقه تمام طبقات اصفهانی خصوصاً طبقه روشنفکر و جوان و تحصیل کرده هستند چطور قضاوت خواهد شد ایشان با خدماتی که سالیان دراز به جامعه اصفهانی کرده‌اند وکیل طبیعی ماها می‌باشند و انتظار داریم اعتبار نامه ایشان فوراً تصویب شودتمنا داریم در مجلس با ذکر نام امضاء کنندگان قرائت فرمائید. مصطفی سلجوقیان، دانشجوی سال سوم دانشکده حقوق، رضا معظمی، عزت الله معظمی، و تمام امضاها مقصود این بود یک کاغذ دیگر هم به بنده رسیده و نوشته‌است که آقای اردلان خدا را به شهادت می‌طلبم که انتخابات اصفهان از روی کمال بیطرفی (خنده نمایندگان) با نظم هر چه تمامتر انجام شده و واقعاً یکی از آزادترین انتخابات دوره 15 بود مقصوداین است که همانطوری که یک شکایاتی که آقای دکتر بقائی نماینده محترم قرائت فرمودند همین طور هم رضایت نامه هست انجمن نظار انتخابات و شعبه کمال دقت را بعمل آورده‌است و اگربنده آمدم اینجا عرض می‌کنم انتخابات آنجا صحت دارد بنده خودم بعرض آقایان برسانم که اگر هر کدام از آقایان نمایندگان محترم هم عرایض من را تصدیق فرمودند با یک وجدان پاک ویک حالت آرام بتوانند به اعتبار نامه ایشان رأی بدهند و یقین داشته باشند که بر خلاف نظم کاری نکرده‌اند، ایشان در خدماتی که نسبت به غرب در مواقع باریکی کرده بودند من که یک وکیل کردستان بودم وظیفه خودم می‌دانستم که امروز این را بعرض آقایان برسانم حالا وجدان پاک آقایان قضاوت خواهند فرمود و اگر هم بعضی بیاناتی نسبت به نماینده محترم و دوست عزیزم آقای دکتر اعتبار و جناب آقای ملک عرض کرده‌ام خیلی معذرت می‌خواهم. برزین- بنده مطابق ماده 109 یک عرضی دارم.

رئیس- بفرمائید.

برزین- بنده عرایضم مختصر است اگر اجازه بفرمائید نسبت به بیانات آقای دکتر بقائی چون یک جا خطاب به بنده کردند عرضی دارم (یکی از نمایندگان- آقای دکتر بقائی که نیستند) خوب، بنده مخاطبم آقایان نمایندگان هستند، آقایان در تمام مدتی که بنده افتخار همکاری با آقایان را دارم همه تان شاهدید که من تا این تاریخ نه به کسی حمله کرده‌ام نه به کسی هتاکی کرده‌ام و نه فحاشی کرده‌ام میدانم حرف بد گفتن چقدر سخت است و اگر هم حرفی داشته‌ام عملاً و قانوناً کرده‌ام هیچوقت از مراتب اخلاقی هم تخلف نکرده‌ام عرض کنم که متأسفانه آقای دکتر بقائی همکار محترم بنده اینجا یک بیانی فرمودند، چون اینجا جای رسمی است اینجا جای یک شوخی نیست، چرا؟ در تمام جراید فردا منعکس می‌شود، تعبیر می‌شود، توجه می‌شود، تفسیر می‌شود، این است که ناگزیر شدم اینجا دو کلمه بعرض آقایان برسانم واولین دفعه‌است که پشت تریبون آمده‌ام و وراج هم نیستم و بدم می‌آید که وکیل هر روز بیاید اینجا و وقت مجلس را بگیرد مگر در مواقع ضرورت یا در موضوعی که در آن موضوع اطلاعات علمی و فنی دارد، عرض کنم حضور مبارکتان آقای دکتر بقائی اینجا بیاناتی فرمودند و بنده را مخاطب قرار دادند که مفهوم مخالف داشت، یعنی چه؟ یعنی برای بنده علم و اطلاع حاصل شده‌است که انتخاب آقای اعزاز نیک پی در اصفهان با موازین قانونی موافقت ندارد ولی روی دوستی بنده موافقم که اعتبار نامه ایشان تصویب شود (یکی از نمایندگان- این طور نبودشما بشهادت خواستید) اجازه بفرمائید عرضم را بکنم، این بود که بنده رو کردم و گفتم چرا بنده را مخاطب کردید آنجا آقای دکتر معظمی تشریف داشتند یا نه نمیدانم ولی دو سه نفر از آقایان آنجا بودند به ایشان عرض کردم چرا بنده را مخاطب قرار دادید؟ گفتند به مناسبت اینکه دیدم شکا با اقای مهندس رضوی صحبت می‌کردید از این جهت بود که شما را مخاطب ساختم گفتم آقا اینجا جای رسمی است گفتند معذرت می‌خواهم گفتم فرمایش شما در تمام جراید منعکس می‌شود ولی معذرت جنابعالی در هیچ جا منعکس نمی‌شود. گفتند آقا من نظری نداشتم، به این جهت ناگزیر شدم بعرض آقایان برسانم، بنده بیست سال در این مملکت قاضی بودم مشاغل مهه داشتم، رئیس دیوان جنائی آذربایجان بودم و بعد کفیل استیناف شدم، آخرین پستی که داشتم رئیس شعبه دادگاه دیوان کیفر بودم، وزرائی در این مجلس هستند که آنها وزیر بودند و من متبوع آنها بودم و آنها مرا ترقیاتی دادند. وکلای درجه اول دادگستری هستند که در محکمه من کار می‌کردند نمایندگان ولایات هستند اینجا نشسته‌اند، من از شما در مقابل عدل الهی در این مجلس شورای ملی می‌خواهم اگر شنیده‌اید که من در این مملکت با کسی اغراض شخصی در موضوع قضاوتم بخرج داده‌ام یا حقی را باطل کرده‌ام و یا باطلی را برخلاف حق جلوه داده‌ام یا در این مملکت یک گلابی از