تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ دی ۱۳۳۰ نشست ۲۱۷»
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
'''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | '''روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران''' | ||
− | شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی | + | شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی |
سال هفتم – شماره ۲۰۰۹ | سال هفتم – شماره ۲۰۰۹ | ||
− | ۳شنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۳۰ | + | ۳شنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۳۰ |
− | + | ||
− | دوره شانزدهم مجلس شورای ملی | + | دوره شانزدهم مجلس شورای ملی |
شماره مسلسل ۲۱۷ | شماره مسلسل ۲۱۷ | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | ||
− | جلسه ۲۱۷ | + | مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶ |
+ | |||
+ | جلسه: ۲۱۷ | ||
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دوازدهم دی ماه ۱۳۳۰ |
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
− | + | ||
− | :۲- بیانات قبل از دستور آقای آشتیانیزاده | + | ۱ - تصویب صورت مجلس |
− | + | ||
− | :۴- مذاکره در فوریت طرح پیشنهادی راجع به انتخاب کمیسیون نظارت انتخابات | + | ۲ - بیانات قبل از دستور آقای آشتیانیزاده |
− | :۵- تعیین موقع و دستور | + | |
+ | ۳ - اخذ رأی و تصویب لاحیه اجازه پرداخت ده فقره شهریه | ||
+ | |||
+ | ۴ - مذاکره در فوریت طرح پیشنهادی راجع به انتخاب کمیسیون نظارت انتخابات | ||
+ | |||
+ | ۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱ - تصویب صورت مجلس. | ||
+ | |||
+ | رئیس - صورت غایبین جلسه پیش قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غایبین با اجازه - آقایان: نورالدین امامی - علی بزرگنیا - علیاکبر امامیاهری - دکتر حسن علوی - حسن مکرم - محمد عباسی - جواد گنجهای - ناصرقلی اردلان - اسمعیل ظفری - عبدالرحمن فرامرزی - امیرنصرف اسکندری - دکتر مجتهدی - ثقهالاسلامی - صدرزاده - سالار بهزادی - طباطبایی - دکتر طاهری. | ||
+ | |||
+ | غایبین بیاجازه - آقایان: محمودی - دکتر مصباحزاده - موسوی - بهادری - نصرتیان - قهرمان - ملکمدنی - دکتر معظمی - مجتهدی - فقیهزاده - گرگانی - سرتیپزاده - ناظرزاده - ابتهاج - دکتر کیان - فتحعلی افشار - گودرزی - دکتر سیدامامی - معدل حمیدیه - قرشی - عماد تربتی - محسن طاهری - کوراغلی - افشار - صادقی - محمد ذوالفقاری - کهبد - صدری - سلطانی - حکیمی - رستم گیو - اللهیار صالح - دکتر بقایی - حسن مکی - دکتر شایگان - جواد مسعودی - خزیمه علم - دکتر برال. | ||
+ | |||
+ | دیر آمدگان با اجازه - آقایان: محمد هراتی. کشاورزصدر. خسرو قشقایی. محمدعلی مسعودی. حسین خاکباز | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای فقیهزاده | ||
+ | |||
+ | فقیهزاده - در این صورت مجلس نوشته شده است که در جلسه سهشنبه سوم دی ماه و در جلسه شنبه پنجم دی ماه و همچنین در جلسه هشتم دی ماه بنده غایب بیاجازه بودهام در صورتی که بنده شرحی حضور مبارک آقای رئیس عرض کردم و استدعا کردم که از مرخصی خودم در دی ماه متناوباً استفاده نمایم و مقام ریاست هم اجازه فرمودند و رد کردند به کارپردازی خواستم اصلاح بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - شما مرخصی داشتید؟ | ||
+ | |||
+ | فقیهزاده - بلی. | ||
+ | |||
+ | رئیس - اصلاح میشود. آقای شوشتری. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم. بنده برای این که یک مرتبه دیگر ذهن محترم آقایان را متوجه کنم که چرا در این صورت مجلس سابق و اسبق عدهای غایب بیاجازه و عدهای غایب با اجازه نوشته شده است البته از مدتی قبل همان طور که عرض کردم برای این که مجلس از اکثریت نیفتد مقام محترم ریاست و شخص جناب آقای سردار فاخر تصمیم گرفتند که موضوع مرخصیها را از نظر رعایت حصول اکثریت در مجلس به کمیسیون محاسبات ارجاع بفرمایند و از آن حق مشروع قانونی خود که یک روز باید اجازه بدهند یک قدری امساک فرمودند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - این مربوط به صورت مجلس نیست. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - اجازه بفرمایید میخواهم تذکر بدهم که چه میشود کمیسیون محاسبات با رعایت تصمیمات مجلس این فکر را کرده ولی بعضی از آقایان نمایندگان محترم که صورت مجلس را مورد اعتراض قرار میدهند شاید یک قدری هم گلهمند شوند که ما وظیفه خود را در کمیسیون محاسبات انجام نمیدهیم اینجا جناب آقای حائریزاده و اعضای کمیسیون برای این که حقی از آقایان تضییع نشود یک تصمیمی گرفتهاند که به محاسبات نوشته شود و برای رعایت آن آقایان باید توجه بفرمایند که ما در کمیسیون محاسبات حب و بغض نداریم فقط و فقط رعایت حصول اکثریت در مجلس است خود آقایان اگر به وضع ما رسیدگی بفرمایند میدانند اگر تقاضاهای مرخصی تصویب نمیشود روی حقوق نیست، روی حصول اکثریت در مجلس است خواستم این را توضیح بدهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آشتیانیزاده | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - بنده میخواستم به مقام ریاست یادآوری کنم که در جلسه گذشته وعدهای فرمودید که بنده در این جلسه از ماده ۹۰ استفاده کنم آیا این وعده به صورت خود باقی است؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای جمال امامی | ||
+ | |||
+ | جمال. امامی - اصلاحاتی است که میدهم به تند نویسی. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای محمدعلی مسعودی. | ||
+ | |||
+ | محمدعلی مسعودی - در جلسه گذشته راجع به اضافات کارمندان جزء و خدمتگزاران دون پایه جناب آقای رئیس و بنده و سایر آقایان نمایندگان اینجا بیاناتی فرمودند و متفقاً مجلس موافقت کرد که تبصره پنج بودجه سال ۱۳۳۰ که دولت داده و به کمیسیون بودجه رفته در لایحه یک دوازهم قید شود و اینجا مجلس وقتی که بنده این عرض را کردم همه متفقاً تایید کردند و این قسمت در صورت جلسه از بیانات بنده افتاده بود که میخواستم تذکر بفرمایند جناب آقای رئیس که در صورت جلسه گذشته قید بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای پیراسته. | ||
+ | |||
+ | پیراسته - میخواستم عرض کنم که در جلسه قبل تقاضای استفاده از ماده ۹۰ کردم میخواستم عرض کنم که بعد از نطقهای قبل از دستور اجازه بفرمایید که بنده استفاده کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای ملکمدنی. | ||
+ | |||
+ | ملکمدنی - بنده هم همین تذکر آقای مسعودی را میخواستم به مقام ریاست عرض کرده باشم که آن روز خاطر محترم هست و پیشنهاد هم شده بود که در جزء لایحه باشد ولی چون در بودجه بود آقای فروزان هم قبلاًهم موافقت کردن نمیدانم چرا بعد موافقت نکردند بنده هم میخواستم عرضکنم که مستخدمین جزء مردمان بیچارهای هستند اگر این را موافقت کنند خیلی مناسب است (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | شوشتری - ما که کردیم دولت باید بکند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - چون در یک دوازدهم نماینگان نمیتوانند پیشنهادی بکنند بنابراین گفته شد نظر خودشان را آقای کفیل وزارت دارایی بدهند ولی ایشان قبول نکردند این را ولی معهذا اقدامی که در این قسمت باید به عمل بیاید به عمل خواهد آمد. | ||
+ | |||
+ | محمدعلی مسعودی - پس خود دولت باید بودجهاش را پس بگیرد و بگوید که بودجه من کاغذی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ۲ - بیانات قبل از دستور آقای آشتیانیزاده. | ||
+ | |||
+ | رئیس - قبل از دستور سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای آشتیانیزاده. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - اگر بنده وقت کم آوردم آقایان وقت اجازه میفرمایند یا نه؟ | ||
+ | |||
+ | فولادوند - بلی آقای آشتیانیزاده از الآن رأی میدهیم. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - بنده خیلی آروزمندم تا خاتمه دوره شانزدهم فرصتی به دست بیاید و موقعیتی حاصل بشود باز چند دفعه از این تریبون استفاده کنم ولی میترسم در دوره دیگر یا در ادوار آینده یک وضعی پیش بیاید که اگر بنده باشم آقایان نباشند یا اگر انشاءالله آقایان هم باشند بنده نباشم (شوشتری - اغلب نیستیم) این است که خیلی مایلم که حتیالمقدور با حضور همکاران و رفقای محترم پارلمانی خودم تا آخر این دوره انشاءالله بتوانم چند دفعه دیگر از این فرصت استفاده کنم. اختلاف بنده با دولت جناب آقای دکتر مصدق به طوری که از اول زمامداری ایشان تا کنون کراراً مطرح کردهام مربوط به نفت نیست چون بنده همواره معتقد بودم که ملت ایران و مردم این مملکت برای خاطر پنجاه میلیون شصت میلیون صد میلیون پوند حاضر نیستند زیر یوغ استعمار و اعمال نفوذ سیاست خارجی بروند (صحیح است) و بنده خودم یکی از آن اشخاص هستم که معتقدم با تمام انواع و انحا ممکنه ریشه خارجی را ما باید از این مملکت قطع کنیم (شوشتری - انشاءالله) برای این که ما دیدیم در آن موقعی که سالی پانزده میلیون بیست میلیون به جیب این مملکت میریختند یا ادعا داشتند که این پول را به بیتالمال ملت ستمدیده ایران میدهند صد دینار از این پول صرف ملت و طبقات محروم این مملکت نشد یک مشت پولی بود که هر سال به عنوان نفت به صندوق مملکت داده میشد و این پول بین گلهای سرسبد و عزیز دردانههای مملکت تقسیم میشد تجار بزرگ، رجال بزرگ مملکت از این پول برای خودشان کیسههایی میاندوختند اکونومیهایی میکردند به طوری که الآن صدها میلیون دلاری که در بانکهای امریکا موجود است این از همان پولهای نفت است که به انحاء مختلف رجال و زمامداران این مملکت به بانکهای خارجی فرستادند. | ||
+ | |||
+ | ایراد بنده به جناب دکتر مصدق بیشتر مربوط به این است که یک دولتی که برای انجام یک امر مهمی و برای ایجاد یک تحول کلی در مملکت سر کار آمده و مدعی است که من دست بزرگترین صاحبان وسایل تولید را قطع کردم اولاً این دولت چه برنامه اقتصادی دارد (یک نفر از نمایندگان - آقای نریمان دادند) و ثانیاً به چه دلیل این دولت از نظر اصول اجتماعی و قانون دوستی و مملکتداری نمیخواهد فاصلهای بین خود و اشخاصی که قبل از او زمامدار بودهاند قائل شود چه فرق میکند همان جریانی که در دورهی آقای ساعد بوده در دوره رزمآرا هم بوده و بعد در دورهی علا بوده در دوره آقای دکتر مصدق هم هست (شوشتری - بدتر) این فایده ندارد و معنی ندارد آقا که دولت آقای دکتر مصدق بدون این که قبلاًیک برنامههای وسیع اقتصادی به منظور دادن یک تحول سریعی در مملکت تهیه دیده باشد بیاید پشت تریبون بفرمایند که ما نفت راتعطیل کردیم نفت رفت زیر زمین و نقشههایی هم نداریم و فکری هم به حال وضع اقتصادی ملت ایران نکردیم. | ||
+ | |||
+ | یک مثلی یاد بنده آمد گفتند یکی از سوگلیهای دربار مرحوم فتحعلیشاه قاجار مریض شد در آن موقع هرچه طبیب و حکیم فرنگی و ایرانی بود آوردند و مداوا مؤثر واقع نشد تا بالاخره گفتند یک پیری هست یک درویش هست در تخت فولاد اصفهان. آقای دولتآبادی باید اطلاع داشته باشند که آن پیر دمش خیلی مؤثر است اگر نفسی بدمد مخدره معالجه میشود. پیر را آوردند پیر گفت این کار دویست تومان خرجش است دویست تومان را بدهید تا من خانم را علاج بکنم صد تومان را قبلاًبدهید صد تومان را هم بعد از این که شفا یافت دویست تومان آن روز خیلی پول بود تا چند روز آمد دمید و اورادی خواند بالاخره روز سوم و چهارم آمد گفت که صد تومان دیگر را بیاورید جانش خوب میشود و به طرف شفا دارند میروند صد تومان دیگر را آوردند گفت حالا خانم را بکشید رو به قبله حق طلبش کرده و شفا یافت خانم هم به رحمت ایزدی پیوست البته حالا حکایت جناب آقای دکتر است. دولت مسلماً بایستی برای اقتصادیات این مملکت و یک تحول شدید اقتصادی نقشههای وسیع داشته باشد وقتی که ما در سال قریب چهل میلیون پوند چهل میلیون اسمار در مملکت نداریم ودر نتیجه ملی کردن نفت به وضع بد این پول از صندوق مملکت میرود و به عقیده بنده مرجع است بروند تا این که محض خاطر این پول یک عده نابکار در این مملکت حکومت بکنند. دولت بایستی معتقد به یک تحولات اقتصادی در مملکت باشد دولت بایستی برنامه اش را طوری تنظیم کند که به درد امروز مملکت ایران بخورد. | ||
+ | |||
+ | آیا دولت آقای دکتر مصدق حاضر است صنایع را به طور کلی در این مملکت ملی بکند؟ | ||
+ | |||
+ | خیر، آیا آقای دکتر مصدق حاضر است که تعدیل مالکیت و ثروت بکند؟ | ||
+ | |||
+ | خیر پس آن دولتی ممکن است در یک چنین موقعی سرکار بیاید و زمام مملکت را در دست بگیرد که قادر به انجام چنین نقشههایی باشد البته ما میدانیم هر موقعی که در دنیا یک تحولی ایجا میشود درمرکز دنیا یک روز این مرکز اروپا است یک روز مشرق زمین بود در سایر جاهای دنیا در سایر نقاط همه این تحول تأثیر میکند اگر خاطر آقایان باشد بعد از کابینههای پوشالی آن روز که همگی یکی بعد از دیگری رل محلل را بازی میکردند یک فکر عمومی و یک اپینیون پوبلیک از تمام آحاد و افراد این مملکت و آن روز دنیا افکارنو بود مردم روشن فکر آن روز مملکت ایران مایل بودند که در ایران راه آهن کشیده بشود مایل بودند که اشراف پوسیده به اصطلاح آن روز بر کنار شوند مایل بودند که زنها درس بخوانند مدرسه بروند علم بیاموزند مایل بودن که اصول خان خانی از ایران برطرف شود و جایش امنیت مستقر بشود و بالاخره مردم آن روز این مملکت که معرف آن تودهها و آن مردم تعدادی روشنفکران و فضلای این مملکت بودند دارای یک چنین فکری بودند در هر محفلی در هر مجلسی هر کوچه و بازاری مصادف میشدید با مردم شکوه داشتند از وضع مملکت که آقا این مملکت نیست ما راه آهن نداریم خیابانهای ما مملو از گل است مملکت امنیت ندارد اصول خان خانی است اشراف پوسیده دست از سر مملکت ما برنمیدارند آن روز خداوندگار شرق میانه جنگ را تمام کرده بود و فکر میکرد که بایستی در ایران هم مطابق وضعی که آن روز در ایران ایجاد شده بود یک تحولی ایجاد بکند چون در این ممالک شرق میانه آقایان هر وقت تحولات صورت میگیرد دیکته میشود، بیشترش دیکته است کار و عمل استاد وطنی بیشتر نیست. | ||
+ | |||
+ | ما خیلی متشکریم. ملت ایران متشکر بود از این که آن روز خداوندگار شرق میانه اراده کرد به تمنیات ارادات ملت ایران ترتیبت اثر بدهد و وضعیت را طوری متحول کند که آروزهای مردم برآورده شود. ولی با ما با ملت ایران همان خداوندگار بزرگ شرق میانه بازی کرد مثل یک بچهای که تفنگ دلش میخواهد مثل این که دست سرباز تفنگ برنو میبیند میگوید بابا جون من دلم تفنگ برنو میخواهد یک تفنگ حلبی میخرند میدهند دستش کودتا شد و تحول صورت گرفت و حکومت بیست ساله تشکیل شد ولی به جای اصلاحات ریشه دار و اساسی در مملکت ایران به جای این که آلام و دردهای مردم دوا بشود به جای این که چنان رفرمی در این ممکلت بشود با آنچنان فرصتی که آن روز در دست بود فقط بیست سال وقت ما گذشته. تا این که بیستا خیابان آسفالت کنیم یک راه آهنی بسازیم که فقط به درد روس و انگلیس بخورد کارخانههایی وارد بکنیم که فقط به درد کارخانههای بزرگتر خارج بخورد این موضع یک بحث مفصلی است یک قدمی برای استقرار تعلیمات اجباری و عمومی در مملکت برداشته نشد یک قدم برای منع افیون و تریاک در این مملکت برداشته نشد یک عمل تولیدی صورت نگرفت یک سد بسته نشد مدرسه رجال و آزادی خواهی قفل شد و بسته شد آن کارهایی که مردم میخواستند قدری شد ولی در صورت ظاهر شد از نظر باطن واصل موضوع کوچکترین قدمی برای مملکت ایران و تودههای ستم کشیده این مملکت برداشته نشد. | ||
+ | |||
+ | چنانچه بعد از جنگ دیدیم که ملت ایران به جز یک مشت خیابان اسفالته و چند تا کاخ دادگستری و بانک ملی چیزی ندارد و با این که مسلماً شاید رضاشاه مایل بود که اصلاحات اساسی و دامنه دارتری در این مملکت صورت بگیرد ولی همان رجالی که امروز دور و بر دکتر مصدق را گرفتهاند دست دولت او را گرفته قدم به قدم راهنمایی میکنند. همان رجال در اعماق حکومت بیست ساله ریشه کرده بودند و نگذاشتند یک سانتیمتر از آن نقشهای که خداوندگار بزرگ شرق میانه طرح کرده بود انحراف حاصل کند حکومت بیست ساله یا حکومت فراماسونها شروع شد فراماسونها در تمام این جریان اوضاع رادر دست و گرفته پابه پا هدایت میکردند. | ||
+ | |||
+ | دستم بگرفت و پا به پا برد | ||
+ | |||
+ | تا شیوهی راه رفتن آموخت | ||
+ | |||
+ | دولت را قبضه کردند نگذاشتند که رضاشاه با این که مسلماً مرد ایران دوستی | ||
+ | |||
+ | بود (صحیح است) قدمهای مؤثرتری برای مملکت بردارد چون میگویند روزی مقدر است این خداوندگار شرق میانه به بندگانش به قدر روزی میدهد آقا هم در جزو فراماسونها هستید (اشاره به آقای ابوالحسن حکیمی) (صفایی - مگر فراماسونها حزب دارند) (پناهی - لژ دارند) این قدر زور دارد که نگذارد بنده و شما وکیل بشویم. عرض میشود گفتند که یک روز المنصور روی قصر بغداد داشت قدم میزد دید در میدان بغداد پیرمرد فرتوت و عجوز و پژمرده و خمیده و بیچارهای دارد سقایی میکند غلامان را خواست گفت بروید این پیرمرد را بیاورید او را آوردند تعظیمی کرد به خلیفهالمنصور پرسید چند سال عمر داری؟ | ||
+ | |||
+ | گفت من ۱۱۰ سال دارم گفت عجب با این پیری و این کبر سن تو چه طور میتوانی کاری به این مشکلی و سختی را انجام بدهی گفت قربان روزی ما مقدر است بایستی این قدر در این دنیا باشیم و شب روز را ببینم تا آن قدری که خداوندگار برای ما روزی معین کرده بخوریم بعد هم بمیریم تا آن را نخوردهایم باید زنده باشیم. امرداد به پیرمرد صد هزار درهم دادند پس فردا صبح آمد روی قصر دید طفل چهارده ساله دوازده سالهای مشغول انجام همان کار است گفت بروید او را بیاورید رفتند آوردند گفت آن پیرمرد چه شد گفت آن اعلی جد من بود عمرش را داد به امیرالمومنین و مرد گفت عجب روزیش همین قدر بود وقتی صد هزار درهم را گرفت دیگر حق نداشت در این دنیا زندگی بکند. حالا این آقایان رجال فراماسونها به عقیده بنده خودشان که میگویند ما نیستیم آقای حاج حاذقی هم که نیست ایشان روزیشان مقدر است و معروف که اینها مردمان صالحی هستند شاید دزدی نکنند گفتند جلوی یکی از صدراعظمها طفل صغیری داشت گردش میکرد اشخاصی که پیش آن صدراعظم بودند تملق هم بهش میگفتند که به به آقازاده حقیقتاً چقدر زیبا است و چقدر باهوش است گفت بله دزد هم نخواهد شد زیرا من به اندازه کافی برای ایشان دزدی کردهام به اندازه کافی بنده جمع مال کردهام که ایشان حاجت به دزدی نداشته باشند اینها مردمان فاضلی هستند مردمان دانشمندی هستند مردمان زباندانی هستند فرانسه و انگلیسی را اغلب درست حرف میزنند خوب چیز مینویسند خوب نطق میکنند درست هم هستند دزدی هم نمیکنند چرا؟ برای این که خداوندگار شرق میانه گفته تا تو زنده هستی من تو را در سرپستهای مهم میگذارم مشروطه باشد تو هستی پیشوای مشروطه هستی رضا شاه بیاید تو هستی، مصدقالسلطنه بیاید تو هستی میترسم پیشهوری هم بیاید این باشد ترس بنده از این است جملات معترضه بود. | ||
+ | |||
+ | مقصود این است که اکنون که باز ملت ایران در آستانه یک تحولی است جغجغه و شمشیر حلبی برایش نسازند امروز هم اگر شما یک کاغذ و یک مداد دست بگیرید از این در مجلس بروید توی میدان بهارستان از هر عابری بپرسید رفراندم بکنید آقا مملکت چه باید بشود؟ تکلیف چیست... | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آشتیانیزاده وقتتان تمام شد. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - بنده عرایض زیادی دارم بنده یک ربع وقت میخواهم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ممکن است یکی از آقایان وقتشان را به شما بدهند | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - آقایان که نمیدهند رأی بگیرید بنده عرایض خیلی زیادی دارم اصل موضوع را هنوز نگفتهام. بنده با دولت کار دارم. | ||
+ | |||
+ | جمالامامی - آخر این قدر مقدمه میگویی که دولت از دستت در میرود. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - آخر نمیشود جناب جمال امامی. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقایان که با یک ربع صحبت آقای آشتیانیزاده موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - اینجا اغلب بحث از انتخابات میشود و بنده این مباحث را شایسته پارلمان نمیدانم و معتقد نیستم که راجع به حوزههای انتخابی در اینجا بحث بشود چون من معتقدم محال است که با این اصول و با چنین اعضا دولتی ممکن بشود که انتخابات درست در این مملکت انجام بگیرد (صحیح است) (شوشتری - انتخابات قانونی نیست) و بنده در موقع طرح بودجه انتخابات هم عقیده خودم را اظهار کردم گفتم انتخابات با این وضع اقتصادی مملکت همین است که میبینید جز این نمیشود. (دکتر طبا - پس تصدیق دارید که این قانون به درد نمیخورد) بنده بله ولی از آن نظر آقا خیر، البته این قانون انتخابات که به درد مملکت نمیخورد موافقم (دکتر طبا - با بیسوادی هماره هستید) برادر وقت من میگذرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - بینالاثنین صحبت نکنید. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - بنده میخواهم به این نتیجه برسم که دولت جناب آقای دکتر مصدق که ادعای اصلاح طلبی و ملی بودن دارد و معتقد است که قادر به اصلاحات در این مملکت هست و من معتقدم که خداوندگاران شرق میانه شاید باز مایل باشند که در این ممالک شرق میانه به این ملل بدبخت ستمدیده و گرسنه و لخت و عور کمکی بشود چه نقشهای دارند؟ (تیمورتاش - خداوندگار خاورمیانه کیست) موریسن در نطقش گفت البته موریسن مقام رسمی انگلستان نیست ولی انگلیسی است و یکی از لیدرهای حزب اوپوزیسیون است، گفت ما مایلیم که ملل محروم شرق میانه برای آزادی خودشان با هیئتهای حاکمه پوسیده و فاسد مبارزه کنند آیا این هیئتهای حاکمه پوسیده و فاسد همین افرادی نیستند که در دولت جناب آقای دکتر مصدق پرتفویها را اشغال کردهاند. بنده خیلی عذر میخواهم یک پرانتزی باز شد برای این که مطلبم را یادداشت نکردم راجع به یک جریانی صحبت کردم بعد این پرانتز را باز کردم بنده عرض کردم که هر کدام از آقایان یک کاغذ و یک مداد دستشان بگیرند و بروند در میدان بهارستان و از هر عابری بپرسند که آقا عقیده شما درباره اصلاح این مملکت چیست خواهد گفت که این رژیم اقتصادی ما لایطاق است امروز باید تعدیل ثروت کرد امروز بهداشت برای همه لازم است امروز سطح زندگی مردم پایین است باید آورد بالا مینیموم زندگی برای همه لازم است. | ||
+ | |||
+ | باید بزرگان و رجال و سرمایهداران که پدر بنده هم شاید یکی از آنها باشد باید صرفنظر بفرمایند، لطف فرمودید چه عرض کردم این عین همان افکار عمومی است که در مردم حالا هست و در کابینه مرحوم سپهدار اعظم و مرحوم مشیرالدوله اگر کسی قلم و مداد و کاغذ دست میگرفت و از عابری میپرسید که وضع ممکلت چه علاجی باید داشته باشد میگفت ما راه آهن میخواهیم زنها باید درس بخوانند امنیت باید در مملکت باشد این رجال پوسیده باید از بین برود این همان است ولی همان طوری که عرض کردم در آن دوره خداوندگار شرق میانه جغجغه داد دست ملت ایران و حالا باز میخواهد جغجغه دستمان بدهد بنده میترسم که اسباببازی و تفنگ حلبی به دست این ملت بدبخت و عور و گرسنه بدهند و الا چرا نیامد صریحاً بگوید ای ملت ایران ما که امروز پوییسانسهای بزرگ دنیا هستیم. میخواهیم به این ملت ستمدیده کمک بکنیم و اینها را از فقر و بدبختی نجات بدهیم چرا اکل از قفا میکنند چرا تعزیه شیر و فضه در میآورند این امام خوانی و شمر خوانی چیست؟ | ||
+ | |||
+ | (جمال امامی - کی امام خوان است کی شمر خوان است) بنده شمر خوانم بیایند بگویند ما ملل مغرب زمین به حال این مردم بدبخت و ستمدیده و بیچاره اسیر این ممالک شرق میانه رقت آوردهایم دلمان میسوزد برای این ممالک میخواهیم اینها را نجات بدهیم. | ||
+ | |||
+ | شما خیال میکنید با عواید نفت جنوب با همین منوالی که در این مملکت جریان داشت ممکن بود در این مملکت اصلاحات بشود، آقایان محال بود یک مشت پولی میگرفتند یک عده قالطاق کهنه میخوردند برای خودشان یک قند و شکر و چای هم به این ملت بدبخت میدادند و بنده و اخوی بنده و اخویزادهی بنده میرویم وزیر و وکیل میشویم این نمیشد علاجش. | ||
+ | |||
+ | این است باید اول نفت بخوابد این مردم به حرکت بیایند این مردم خیال میکنند که در این مملکت هیچ عایدی قلمبهای اسکناس دسته کردهای جایی نیست که بدهند دست هیئت حاکمه و خرج اتومبیل کادیلاک و بیوک و تفریح خانمهایشان نشود باید در این مملکت مردم را اداره کرد. هیئت حاکمه نو باید بیاید ماها باید برویم پی کارمان ولی بنده از خدا میخواهم که دکان بقالی یا شوفر تاکسی باشم و هر حرفهای داشته باشم ولی بدانم که هیئت حاکمهای که میخواهند بعد برایمان درست بکنند این هیئت حاکمه صالح است این هیئت حاکمه پرونده ساز نیست. این هیئت حاکمه به اشخاص دزد و غارتگر مردم شرافتمند نمیگوید ولی بنده میترسم باز همان بازیها باشد همان آش و همان کاسه این تحولی هم که بعد از این جنگ ملت ایران فرصت دارد که از آن استفاده بکند این تحول هم تحول بدوی باشد چهار تا مدرسه کشاورزی باز بکنند که دهقان ایرانی و کشاورز ایرانی چیز نفهمد و درس نخواند شما میدانید که در این دهات و کوهستانها چه استدادهایی خفته است. | ||
+ | |||
+ | شما میدانید که اگر به این ملت ستمدیده ایران بیست سال کمک بشود یک نسل همراهی و مساعدتی بشود چه اسپیسانهایی برای بشریت ممکن است از اینها بیرون آورد ایرانی با استعداد است ایرانی با هوش است ایرانی چیز فهم است (صحیح است) ولی نمیگذارند بنده از پشت این تریبون به تمام ملل دنیا ندا میفرستم و التماس میکنم که در این تحول بگذارند این مملکت یک حرکت حقیقی به خودش بدهد کمک بکنند به ما که ما. بتوانیم اصلاحات ریشهداری در این مملکت بکنیم شما بدانید و شما اطمینان داشته باشید که راهی جز تغییر هیئت حاکمه در ایران نیست. ولی نه این که ما هیئت حاکمه را از میان ببریم و یک دسته جایش بگذاریم که از آن فاسدتر باشد یا استعداد فساد در آن باشد آقای دکتر مصدق که دولتشان یا طرفداران دولت ایشان اعلام کاندیداتوری جبهه ملی میکنند دسته جبهه ملی چه برنامهای برای اصلاحات این مملکت به مردم ایران معرفی میکند. (حائریزاده - جبهه ملی کاندیدایی ندارد) پس این بلندگوها چیست (حائریزاده - هر کس برای خودش تبلیغ میکند) من به آقای حائریزاده به اندازهای ارادت دارم به اندازهای به ایشان معتقدم که دلم نمیخواهد به ایشان جواب بدهم حقیقت میگویم دوستش دارم یادم میآید که مرحوم مدرس میگفت که از ما چهارده نفر | ||
+ | |||
+ | رشیدتر از همه حائریزاده است یادم میآید میگفت و من به آن مرحوم ارادتمند بودم و به این شخص حی هم ارادت دارم جوابش را نمیدهم ولی کاندیدای جبهه ملی در تمام روزنامهها هست. در خلوت به جناب رفیق عزیز شفیق محترم عرض میکنم که هست بدون اعلام هیچ گونه برنامهای وقتی که فلان حزب و فلان دستهای که سر کار است معتقد است که از هر دستهای بهتر است برای این نیست که چشم و ابرویش باریکتر است برای این نیست که قامتش زیباتر است برای این است که مدعی است برنامهای که من برای اصلاحات مملکت دارم از برنامه دسته دیگر که اقلیت است بهتر است. بدبختانه در این مملکت بنده که، بنده حقیر سراپا تقصیر که چیزی نیستم یک نفر آدم نه اکثریت برنامه دارد و نه اقلیت هیچ کدامشان برنامه ندارند. اکثریت میآید میگوید ما نفت را ملی کردیم خوب ملی کردید که بعد چکار بکنید بعد هیچی؟ شما خیال میکنید که ملت ایران حاضر است یک مؤسسهای به اسم بانک بینالمللی بیاید در ایران با همان ایادی انگلیسی باز از نفت بهرهبرداری بکند؟ محال است. بنده از اینجا اعلام میکنم که هر موافقتی با بانک بینالمللی که قسمت اعظم از اعضای هیئت مدیره او را همان کارکنان تردست نفت سابق ایران تشکیل میدهند بشود به ضرر ملت ایران است (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | برنامه اکثریت معلوم نیست دولتی که زعیم او و پیشوای او معتقد است که نفت را ملی کرده است برنامهای به منظور اجرای اصلاحات بعد از ملی کردن نفت ندارد و اقلیت هم میگوید تو بدی البته دولت هم یک کارهای بدی کرده است و البته دولتهای سابق هم کارهای خیلی بدی کردهاند بایستی بنشینند و اقلیت و اکثریت با یکدیگر فکر بکنند آیا با همدیگر روش اصول اصلاحی دارند یا خیر. آیا دولت آقای دکتر مصدق با تعدیل ثروت موافق است با زمیندار کردن زارعین موافق است با مداخله دادن کارگرها و کشاورزان در دستگاه هیئت حاکمه موافق است اگر موافق است پس چرا یک نفر کاندید کارگر در تهران نیست شما سی هزار کارگر در این شهر دارید این سی هزار کارگر حتی یک کرسی ندارند در این مجلس؟ وقتی هم که حکومت دست مصدقالسلطنه نبود همین طور بود و بدتر از این هم بود دوره ساعد فوقالعاده حکومت بدی بود آقایان این ضعف و فرتوتی امروز این تشتت و تشنج امروز نتیجه حکومت ده سال است و اگر آقای دکتر مصدق نتواند یک برنامه صحیح و عملی به منظور اصلاحات عمیق در مملکت پیشنهاد بکند بنده به این حرفهایشان ابداً معتقد نیستم. | ||
+ | |||
+ | من به شخص دکتر مصدق که رأی کبود و سفید نمیدهم من به برنامه دولت رأی سفید و کبود میدهم دولت مصدق فاقد برنامه است این که میگویند انتخابات باید خوب عملی شود اینها افسانه است و من تعجب میکنم از رفیق عزیزم آقای اسلامی که میآید پشت این تریبون و میگویند که انجمنهای نظار چکار کردند آقا این حرفها اثر ندارد من و شما اگر وکیل بشویم یا نشویم در مملکت تأثیری ندارد. مملکت بایستی دست یک عدهای باشد که خودشان را در مقابل مردم مسئول بدانند و مرد هم تا شرایط اقتصادی و حیاتیشان تأمین نشو پیدا نخواهند شد آقای دکتر طبا میفرمایند باسواد، باسواد مگر این اشخاصی که دور و بر آقای دکتر مصدق هستند اینها باسواد هستند؟ این آقای شمشیری مگر باسواد است؟ وضعیت اقتصادی شمشیری تأمین است عقیدهاش را صریحاً میگوید و از پلیس و آژان هم نمیترسد اگر شما تمام طبقات محروم این مملکت را زندگیشان را تأمین بکنید اگر عدالت اجتماعی را در این مملکت برقرار کنید اگر زارع و کشاورز که قسمت اعظم اهالی این مملکت را تشکیل میدهند بدانند که دادگاه برایشان پرونده تشکیل نمیدهد و رئیس رودخانه آبشان را قطع نمیکند ژاندارم به عنوان کشف اسلحه در منزلشان توقیفشان نمیکند کارآگاهی شهربانی برایش پرونده نمیسازد بخشدار به زور پسرشان را به نظام وظیفه نمیبرد نمیترسند. | ||
+ | |||
+ | آرایشان را به هر کسی دلشان بخواهند میدهند وقتی که در این شرایط اقتصادی سخت زندگی میکنند و از دوره چنگیزخان تا به حال عادت کردهاند که از دولت و عمال دولت بترسند انتخابات همین است که هست قانون را عوض کنید چه فایدهای دارد؟ مگر آقایانی که در مجلس نشستهاید سواد ندارید؟ پس چرا این قدر میترسید این آقایان اینجا که مرکز ثقل مملکت است دولت حکیمالملک آمد ۹۰ رأی دادند و تبرئهاش کردند دولت هژیر آمد اینجا ۹۰ رأی دادند و تبرئهاش کردند دولت ساعد آمد همین طور رزمآرا آمد علا آمد همین طور حالا هم به آقای دکتر مصدق همین طور چرا؟ برای این که شما معرف یک دستگاهی هستید که آن دستگاه از این دستگاه حاکمه میترسد چون او میترسد شما هم میترسید. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آشتیانیزاده وقت جنابعالی تمام شد. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - بنده قربان عرایضم تمام نشده. | ||
+ | |||
+ | رئیس - عرض شما ممکن است تمام نشود ولی وقتتان تمام شد. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - ببینید رأی میهند؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس - بفرمایید کارهای دیگری هم داریم امروز یک طرحی از طرف آقایان نمایندگان رسیده با قید دو فوریت و یکی هم موضوع شهریهها است که آن هم یک رأی نهایی میخواهد اگر آقایان موافقت بفرمایند باقی نطقهای قبل از دستور را بگذارند برای بعد. | ||
+ | |||
+ | پیراسته - باید برای بعد از دستور محفوظ بماند بنده نامنویسی کردهام. | ||
+ | |||
+ | رئیس - محفوظ است. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - ماده ۹۰ بنده چه میشود؟ | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - پس اجازه بفرمایید من چند مراسله هست که تقدیم میکنم این اعلام جرمی است که یک نفر از آقایان ارباب جراید کرده است. بر علیه آقای امیرتیمور وزیر کشور. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - اعلام جرم را باید در مجلس خواند. | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده - مال بنده نیست مال آقای آموزگار است بنده فقط به دولت رأی کبود میدهم. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - من قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | ۳ - اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت ده فقره شهریه. | ||
+ | |||
+ | رئیس - نامهای است که از مجلس سنا رسیده است راجع به شهریهها قرائت میشود و بعد رأی نهایی گرفته میشود. | ||
+ | |||
+ | پناهی - ما برای خاطر طرح به مجلس آمدهایم. | ||
+ | |||
+ | (نامه مجلس سنا به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ریاست محترم مجلس شورای ملی در جواب مراسله شماره ۲۰۳۳ - ۱۳/۹/۳۰ راجع به ده فقره شهریهای که برای اظهارنظر به مجلس سنا ارسال ده بود موضوع در جلسه شنبه ۷ دی ماه جاری مطرح گردید و مجلس سنا با طرح آن از لحاظ مالی بودن آن موافقت نمود علیهذا متمنی است لایحه ده فقره شهریهها را پس از تصویب قطعی به مجلس سنا ارسال دارید. | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس سنا - سید حسن تقیزاده | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای فرهودی مخبر کمیسیون بودجه مختصراً برای اطلاع آقایان یک توضیحی میدهند و بعد رأی قطعی میگیریم. آقای فرهودی. | ||
+ | |||
+ | فرهودی - این مراسلهای که خواندند حکایت از این میکرد که مجلس سنا تصویب شهریه نسبت به چند نفر از کارمندان دولت را امر مالی نداسته | ||
+ | |||
+ | در صورتی که اولاً این را خود دولت امر مالی دانست و به مجلس شورای ملی آورد و مجلس شورای هم با آن معامله مالی کرد یعنی یک شوری تلقی کرد و به کمیسیون بودجه فرستاد و کمیسیون بودجه هم تصویب کرد و آورد به مجلس و رأی قطعی داد. البته حل این مسأله حقاً مربوط میشود به اصول قانون اساسی در قانون اساسی دو سه اصل هست که کاملاً این مسائل را روشن میکند و احتیاجی به این که مجلس سنا در این طور مسائل اظهارنظر بکند ندارد زیرا در اصل ۴۶ قانون اساسی میگوید (کلیه امور مالی مخصوص مجلس شورای ملی است) | ||
+ | |||
+ | یکی هم اصل ۲۷ متمم قانون اساسی است که میگوید لکن وضع و تصویب قوانین راجع به دخل و خرج مملکت از مختصات مجلس شورای ملی است (صحیح است) یکی هم ماده دوم آییننامه شرکت مجلسین است که در آنجا هم نوشته شده است که قوانینی که مربوط به وضع مالیاتها و مصارف باشد برای نظر مشورتی به مجلس سنا فرستاده میشود دادن شهریه هم مصرف است. اگر دادن ماهی صد تومان به فلان غلام پست که در راه انجام وظیفه مرده و از بین رفته است لایحه مالی نباشد پس چه چیز لایحه مالی است (صحیح است). بنده تصور میکنم در اینجا اشتباهی شده و خوب است که مجلس سنا به اصل دیگر قانون اساسی توجه بکنند و دیگر این طور کاغذها را ننویسند و باز یکی از اصول قانون اساسی است که میگوید شرح و تفسیر هم تفسیر عملی است ما با رأیی که به این لایحه دادهایم عملاً آن را تفسیر کردهایم که مالی است و دیگر جای بحث ندارد (صحیح است) یکی هم اصل ۴۴ قانون اساسی است که نظامنامههای مجلس سنا بایستی به تصویب مجلس شورای ملی برسد یعنی آن مجلس در طرز کارش بایستی تابع مجلس شورای ملی باشد وقتی مجموع این اصول قانون اساسی را روی هم میگذاریم و عملی که مجلس راجع به این لوایح شهریهها چه نسبت به این ۱۰ فقره و چه نسبت به چند فقره دیگری که در چند ماه قبل تصویب شده کرده است مسلم است که این لوایح مالی است و ما باید رأی قطعی نهایی بدهیم چون آن مهلت ۱۵ روزهاش هم منقضی شده است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - چون هنوز اکثریت برای رأی نیست آقای ملکمدنی که رئیس کمیسیون بودجه هستند توضیح مختصری میدهند آقای ملکمدنی | ||
+ | |||
+ | ملکمدنی - عرض کنم بنده همیشه وقتی که این موضع نظریات مجلس سنا مطرح میشود عقاید خودم را در پشت این تریبون عرض کردهام و حالا هم عرض میکنم که ما نمیتوانیم حق ملت را به آسانی از دست بدهیم قانون اساسی دخل و خرج مملکت را از مختصات مجلس شورای ملی قرار داده است دلیلش هم این است که نمایندگان ملت صلاحیت دارند که در دخل و خرج مملکت اظهارنظر کنند (صحیح است) آییننامه که جناب آقای فرهودی | ||
+ | |||
+ | اشاره کردند (آییننامه مشترک) آییننامه هیچ وقت نمیتواند اصول قانون اساسی را عوض کند و بنده اساساً این موافقتی که شده به سهم خودم قبول ندارم. اینجا عرض کردم من اعتقادم این است که مجلس شورای ملی باید یک پیشنهادی بدهد و یک طرحی تهیه کنیم اینجا و این آییننامهای که حق رأی مشورتی برای مجلس سنا قائل شده ملغی شود این اختیاری که ما خواستیم نزاکت به خرج بدهیم که تفاهم باشد بین مجلسین موجب این شد که کمکم آنها دارند به تمام حقوق مجلس شورای ملی تجاوز میکند (صحیح است) این امر شهریهها آقا با دخل و خرج مملکت یکی است. هر چه که نام خرج داشته باشد اختیارش با مجلس شورای ملی است آنچه هم که عنوان درآمد داشته باشد و عایدی باشد باید مجلس تصویب کند (صحیح است) و من تعجب میکنم چرا این کار را کردهاند به این جهت بنده خواستم عرض کنم که من بعد هم ما نباید لوایح مالی را به مجلس سنا بفرستیم چون از مختصات مجلس است این تصمیم مشورتی را هم بنده مخصوصاً استدعا میکنم و از جناب آقای قائم مقامالملک رفیع که رئیس آن کمیسون هستند تقاضا میکنم توجه بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | برای این که ممکن است این اجازهای که مجلس داد در امور مالی از مجلس سنا مشورت بشود یک لطمه و صدمه بزرگی به حقوق ملت وارد کند بنده اینجا عقیدهام را عرض میکنم و استدعا میکنم این حقی که مال ما نمایندگان است ما نباید از دست بدهیم و متزلزل کنیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - عده برای رأی کافی است اسامی آقایان قرائت میشود به نوبت رأی بدهند. | ||
+ | |||
+ | (اسامی آقایان نمایندگان به شرح زیر قرائت و پشت میز نطق آمده رأی دادند) | ||
+ | |||
+ | آقایان: حائریزاده - فرهودی - اعظم زنگنه - پالیزی - دکتر کاسمی - قاسم فولادوند - دکتر هدایتی - صفایی - پناهی - آزاد - فقیهزاده - دکتر طبا - قبادیان - شوشتری - تیمورتاش - دکتر کیان - صفوی - محمدعلی مسعودی - آشتیانیزاده - غضنفری - دولتشاهی - ملکمدنی - پیراسته - بهبهانی- جمال امامی - اسلامی - سلطانالعما - گنابادی - سنندجی - بوداغیان - سودآور - شادلو - اربابمهدی - آبکار - منصف - دکتر راجی - مهدوی - قرشی - صاحبجمع - تولیت - سلطانی - آصف - امیر قراگزلو - رفیع - شکرایی - مخبرفرهمند - عامری - دکتر مصباحزاده - علیمحمد دهقان - عربشیبانی - مرتضی حکمت - معدل - غلامرضا فولادوند. | ||
+ | |||
+ | (اوراق رأی شماره شده نتیجه به قرار زیر بود) | ||
+ | |||
+ | ورقه سفید موافق ۴۳ - ورقه سفید بیاسم علامت امتناع پنج برگ. | ||
+ | |||
+ | رئیس - لایحه ده فقره شهریه با کثرت ۴۳ رأی به تصویب رسید به دولت ابلاغ میشود. | ||
+ | |||
+ | اسامی موافقین - آقایان: بهبهانی - دکتر کاسمی - دکتر طبا - اعظم زنگنه - تیمورتاش - حائریزاده - فقیهزاده - دکتر هدایتی - غلامرضا فولادوند - فرهادی - محمدعلی مسعودی - امیری - قراگزلو - پیراسته - بوداغیان - دولتشاهی - غضنفری - گنابادی - تولیت - قرشی - صاحبجمع - سودآور - منصف - شادلو - مهدوی - رضوی - آصف - مخبرفرهمند - مهدیارباب - مرتضی حکمت - آبکار - دکتر طاهری - ملکمدنی - معدلشیراز - دهقان - پالیزی - جمالامامی - دولتآبادی - سنندجی - دکتر مصباحزاده - دکتر راجی - قبادیان - صفوی - دکتر کیان - ورقه سفید به علامت امتناع ۵ برگ. | ||
+ | |||
+ | ۴ - مذاکره در فوریت طرح پیشنهادی راجع به انتخاب کمیسیون نظارت انتخابات. | ||
+ | |||
+ | رئیس - طرح که از آقایان نمایندگان به قید دو فوریت فیالمجلس رسیده قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | چون اغلب نقاطی که انتخابات شروع شده شکایات و تلگرافات زیادی مبنی بر سوء جریان انتخابات رسیده و این امر موجب نگرانی مردم شده است برای صحت جریان انتخابات و تأمین خواسته مردم نسبت به آزادی انتخابات طرح زیر را با قید دو فوریت فیالمجلس پیشنهاد مینماییم: | ||
+ | |||
+ | ماده واحده - هشت نفر از اعضا مجلسین به طور تساوی با رأی مخفی و با اکثریت نسبی انتخاب میشوند که به نام کمیسیون نظارت در صحت جریان انتخابات نامیده شده و بر طبق قانون ناظر جریانات انتخابات بوده و از هر جریان سویی که رد امر انتخابات دوره هفده پیش آمده و میآید جلوگیری بنماید و چنانچه جریان انتخابات محلی را بر خلاف قانون تشخیص دهند امر به بطلان عملیات انجام شده میدهد وزارت کشور موظف است دستورات این کمیسون را فوراً به موقع اجرا گذارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - فوریت مطرح است آقای اسلامی. | ||
+ | |||
+ | اسلامی - وظیفه خطیر نمایندگی ایجاب میکند که هر نمایندهای با صراحت هر چه تمامتر مطالبی که در دفاع از آزادی و حقوق ملت ایران به نظرش میرسد با کمال صرحت و بدون ترس بیان کند. بنده در آن جلسه قرار بود که مطالبی را عرض کنم ولی متأسفانه چون اکثریت نبود که تمدید مدت مذکرات بنده رأی داده شود بنده بقیه مطالبم را عرض نکردم و الآن که این طرح از طرف آقایان به امضا رسید بنده استدعا کردم که توضیحات این طرح را بنده اینجا بیان کنم. | ||
+ | |||
+ | که یک قسمت مختصری از مطالب آن جلسه آن قسمتی که مربوط به همین طرح میشود به عرض نمایندگان محترم مجلس برسانم و از طرفی بسیار متأسفم در آن روزهایی که مملکت ما در جاده نوینی قدم میگذاشت و موضوع نفت مطرح بود آن همه نطقها و مطالبی که بنده برای دفاع از مصالح عالیه مملت ملت ایران عرض میکردم این دستگاه به بیرون مربوط نبود که مطالب و نطقهای سودمند به عرض ملت ایران برسد. البته تا آنجایی که در حوصله روزنامهها بود مینوشتند، بنده در اینجا پریروز یک صحبتی کرده بودم که بعضی از آقایان، البته آقایان اشتباه کردم بعضی از خردهگیران خارج تصور کردند که منافع بنده در خطر افتاده که هیچ وقت به خطر نخواهد افتاد، بنده در اینجا جملهای عرض کردم که در شهرستانها اشخاصی که میریزند مردم را مضروب میکنند و وقتی دادسرا آنها را تعقیب میکند باز همان معامله را در دادسرا هم میکند، و تهدید میکنند و با این عملیات هرج و مرج حکمفرما خواهد شد آن وقت لازم میآید که مردم قیام کنند چنانچه در آینده خواهند کرد دیگر از دستگاه دولتی و از دادسرا و شهربانی دولتی نا امید شده و میفهمند که آنها قادر به حفظ نظم نیستند و خودشان قیام میکنند و منافع خودشان را حفظ میکنند. در این صورت وقتی که بین دستهجات محلی تصادم بشود هرج و مرج روی خواهد داد و اساس مشروطیت در خطر خواهد افتاد. بنده این مطالب را که عرض کردم اینجا هیاهو شد و یک طور دیگر فرض کردند آقایانی که تاریخ خوانده باشند میدانند که فیریزر نامی که قدم به قدم همراه نادرشاه در تمام جنگها بوده است تاریخ نوشته و علت سقوط حکومت نادرشاه را همان فردای آن شبی که عدهای در صحرای خراسان خان سالارها او را از پا درآوردند تمام شهرها به هم خورد گو این که تا قلب هندوستان رفته بود ولی شهرها به قدری دستخوش هرج و مرج و اغتشاش بود به محض این که خبر قتل نادر منتشر شد شهرها در هم ریخت. | ||
+ | |||
+ | آقایان اطلاع دارند در مسأله نفت که بنده خودم یکی از آن سربازان فداکار بودم و به تشخیص همه فداکاری کردم (جمال امامی - چند سرباز فداکار مگر هست) بله عرض کنم این جریان نبایستی موجب شود که شهرستانها دستخوش هرج و مرج بشود وقتی که در شهرستانها هرج و مرج باشد و مأمورین دولتی نتوانند آنجا حافظ نظم باشند و نظم عمومی را برقرار کنند بنابراین دیگر نفتی موضوع ندارد. اول باید امنیت باشد و مردم اعتماد و اطمینان داشته باشند که جان و مال و ناموسشان محفوظ است بعد مسأله نفت و اینها در درجه دوم قرار میگیرد. اما موضوع طرحی که آقایان تهیه کردهاند وقتی که آقای فولادوند به بنده دادند بنده دیدم که اولاً این یک مسأله قانونی است برای این که مطابق اصول مصرحه قانون اساسی و متمم قانون اساسی که غیر قابل نسوخ است اساساً وظیفه نمایندگان ملت است که در کلیه قوانین نظارت داشته باشند و هر گونه تخلفی اگر دیدند تذکر بدهند (صحیح است) این یک چیز تازهای نیست وقتی که یک دستگاه غیر قانونی برای کار انتخابات تشکیل شده مطابق آن سنن جاریه ادوار گذشته هر گونه شکایاتی که از انجمنها در انتخابات میرسد مجلس شورای ملی قضاوت میکرد. شورای عالی انتخابات، وزیر کشور و هیچ مقامی جز مجلس شورای ملی نمیتوانند یک انجمن تشکیل شده که به طور غیر قانونی هم تشکیل شده باشد بر هم بزند، این طرحی که تهیه شده یک چیز تازهای نیست وظیفه خطیر نمایندگی همین است که در کلیه قوانین و در کلیه امور جاری ممکلت نظارت داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - توضیح خودتان را مختصر بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | اسلامی - الآن بنده عرضم تمام میشود بنابراین بنده اینجا لازم میدانم که از آقایان نمایندگان تقاضا کنم که چون امر انتخابات درشهرستانها در پیش است و بعضی از اشخاصی به طرق مختلف مأمورین را تحریک میکنند و بعد کاشف به عمل میآید که به هیچ وجه حرفشان صحت نداشته آقایان خودشان مطابق قانون اساسی این امور را در دست بگیرند هر جا درست بود عمل کنند و هر جا نادرست بود برهم بزنند و این را به دولت مذکر بشوند این کمیسیون تا خاتمه انتخابات یعنی بعد از این که دوره مجلس هم منقضی شده اگر انتخابات بعضی از نقاط هم باقی مانده باشد چون طرح این طور نوشته شده بایستی این نظارت عمل بشوند و بنده با اجازه آقایان | ||
+ | |||
+ | یک کلمه عرض میکنم و از پشت تریبون بیرون میآیم و آن این است به طوری که تحقیق کردم آقای نخست وزیر یک هیئتی تعیین کردهاند که بروند به مازندران و جریان انتخابات را رسیدگی بکنند و باز هم به طوری که تحقیق کردم مسلم شد که به هیج وجه به تشبثات آقای ارسلان خلعتبری در مرکز ترتیب اثر نداند و آن ادعایی که به نام دولت میکردند در اینجا ثابت شد که به هیج وجه حقیقت نداشته و هر چه اینجا متشبث شدند که مأمورین را عوض کنند و انجمن را به هم بزنند مثمر ثمر واقع نشد ولی باز بنده مثل پریروز اینجا تکرار میکنم که اگر دولت هر چه زودتر نظم عمومی را در شهرستانها برقرار نکند. مردم از این به بعد خودشان ناچار میشوند که از جانشان دفاع کنند و این امر موجب خواهد شد که تمام شهرستانها به هم خواهد ریخت و قتل و خون ریزی ادامه خواهد یافت من ناچارم باز هم حرف خودم را اینجا اعلام کنم و تأیید و تأکید میکنم با تمام این جریان دولت باید هر چه زودتر از قوای انتظامی استفاده کند و اگر مردمی هستند که ادعا دارند زمینه دارند آرا خودشان را به صندوق بریزند این قدر ایجاد تشنج کردن متشبث شدن و مردم را تحریک کردن موجب خواهد شد که دیگر مردم سکوت نکنند. خودشان از خودشان دفاع کنند حالا هر پیشآمدی کند مسئولیتش به عهده مأمورین محلی خواهد بود (شوشتری - این انتخابات قانونی نیست و بر خلاف ماده چهارده قانون انتخابات است و دعوت ۱۰۸ نفر صحیح نیست) | ||
+ | |||
+ | رئیس - به فوریت اول باید رأی گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - اعلام جرم را هم بفرمایید بخوانند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - اعلام جرم خواندنی نیست و جریانی دارد. | ||
+ | |||
+ | شوشتری - جریانش این است که وکیل قبول کند | ||
+ | |||
+ | ۵ - تعیین موقع و دستور جلسهی بعد - ختم جلسه. | ||
+ | |||
+ | رئیس - چون عده برای رأی کافی نیست و شب جمعه هم هست نسبت به فوریت اول اعلام رأی میکنیم تا در جلسه آینده رأی گرفته شود جلسه آینده روز یکشنبه ۱۵ دی ماه خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | (بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر مجلس ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم - ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ تا ۲۹ بهمن ۱۳۳۰]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم - ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ تا ۲۹ بهمن ۱۳۳۰]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
سال هفتم – شماره ۲۰۰۹
۳شنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۳۰
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۲۱۷
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶
جلسه: ۲۱۷
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دوازدهم دی ماه ۱۳۳۰
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات قبل از دستور آقای آشتیانیزاده
۳ - اخذ رأی و تصویب لاحیه اجازه پرداخت ده فقره شهریه
۴ - مذاکره در فوریت طرح پیشنهادی راجع به انتخاب کمیسیون نظارت انتخابات
۵ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ده و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس.
رئیس - صورت غایبین جلسه پیش قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غایبین با اجازه - آقایان: نورالدین امامی - علی بزرگنیا - علیاکبر امامیاهری - دکتر حسن علوی - حسن مکرم - محمد عباسی - جواد گنجهای - ناصرقلی اردلان - اسمعیل ظفری - عبدالرحمن فرامرزی - امیرنصرف اسکندری - دکتر مجتهدی - ثقهالاسلامی - صدرزاده - سالار بهزادی - طباطبایی - دکتر طاهری.
غایبین بیاجازه - آقایان: محمودی - دکتر مصباحزاده - موسوی - بهادری - نصرتیان - قهرمان - ملکمدنی - دکتر معظمی - مجتهدی - فقیهزاده - گرگانی - سرتیپزاده - ناظرزاده - ابتهاج - دکتر کیان - فتحعلی افشار - گودرزی - دکتر سیدامامی - معدل حمیدیه - قرشی - عماد تربتی - محسن طاهری - کوراغلی - افشار - صادقی - محمد ذوالفقاری - کهبد - صدری - سلطانی - حکیمی - رستم گیو - اللهیار صالح - دکتر بقایی - حسن مکی - دکتر شایگان - جواد مسعودی - خزیمه علم - دکتر برال.
دیر آمدگان با اجازه - آقایان: محمد هراتی. کشاورزصدر. خسرو قشقایی. محمدعلی مسعودی. حسین خاکباز
رئیس - آقای فقیهزاده
فقیهزاده - در این صورت مجلس نوشته شده است که در جلسه سهشنبه سوم دی ماه و در جلسه شنبه پنجم دی ماه و همچنین در جلسه هشتم دی ماه بنده غایب بیاجازه بودهام در صورتی که بنده شرحی حضور مبارک آقای رئیس عرض کردم و استدعا کردم که از مرخصی خودم در دی ماه متناوباً استفاده نمایم و مقام ریاست هم اجازه فرمودند و رد کردند به کارپردازی خواستم اصلاح بفرمایند.
رئیس - شما مرخصی داشتید؟
فقیهزاده - بلی.
رئیس - اصلاح میشود. آقای شوشتری.
شوشتری - بسم الله الرحمن الرحیم. بنده برای این که یک مرتبه دیگر ذهن محترم آقایان را متوجه کنم که چرا در این صورت مجلس سابق و اسبق عدهای غایب بیاجازه و عدهای غایب با اجازه نوشته شده است البته از مدتی قبل همان طور که عرض کردم برای این که مجلس از اکثریت نیفتد مقام محترم ریاست و شخص جناب آقای سردار فاخر تصمیم گرفتند که موضوع مرخصیها را از نظر رعایت حصول اکثریت در مجلس به کمیسیون محاسبات ارجاع بفرمایند و از آن حق مشروع قانونی خود که یک روز باید اجازه بدهند یک قدری امساک فرمودند.
رئیس - این مربوط به صورت مجلس نیست.
شوشتری - اجازه بفرمایید میخواهم تذکر بدهم که چه میشود کمیسیون محاسبات با رعایت تصمیمات مجلس این فکر را کرده ولی بعضی از آقایان نمایندگان محترم که صورت مجلس را مورد اعتراض قرار میدهند شاید یک قدری هم گلهمند شوند که ما وظیفه خود را در کمیسیون محاسبات انجام نمیدهیم اینجا جناب آقای حائریزاده و اعضای کمیسیون برای این که حقی از آقایان تضییع نشود یک تصمیمی گرفتهاند که به محاسبات نوشته شود و برای رعایت آن آقایان باید توجه بفرمایند که ما در کمیسیون محاسبات حب و بغض نداریم فقط و فقط رعایت حصول اکثریت در مجلس است خود آقایان اگر به وضع ما رسیدگی بفرمایند میدانند اگر تقاضاهای مرخصی تصویب نمیشود روی حقوق نیست، روی حصول اکثریت در مجلس است خواستم این را توضیح بدهم.
رئیس - آقای آشتیانیزاده
آشتیانیزاده - بنده میخواستم به مقام ریاست یادآوری کنم که در جلسه گذشته وعدهای فرمودید که بنده در این جلسه از ماده ۹۰ استفاده کنم آیا این وعده به صورت خود باقی است؟
رئیس - آقای جمال امامی
جمال. امامی - اصلاحاتی است که میدهم به تند نویسی.
رئیس - آقای محمدعلی مسعودی.
محمدعلی مسعودی - در جلسه گذشته راجع به اضافات کارمندان جزء و خدمتگزاران دون پایه جناب آقای رئیس و بنده و سایر آقایان نمایندگان اینجا بیاناتی فرمودند و متفقاً مجلس موافقت کرد که تبصره پنج بودجه سال ۱۳۳۰ که دولت داده و به کمیسیون بودجه رفته در لایحه یک دوازهم قید شود و اینجا مجلس وقتی که بنده این عرض را کردم همه متفقاً تایید کردند و این قسمت در صورت جلسه از بیانات بنده افتاده بود که میخواستم تذکر بفرمایند جناب آقای رئیس که در صورت جلسه گذشته قید بشود.
رئیس - آقای پیراسته.
پیراسته - میخواستم عرض کنم که در جلسه قبل تقاضای استفاده از ماده ۹۰ کردم میخواستم عرض کنم که بعد از نطقهای قبل از دستور اجازه بفرمایید که بنده استفاده کنم.
رئیس - آقای ملکمدنی.
ملکمدنی - بنده هم همین تذکر آقای مسعودی را میخواستم به مقام ریاست عرض کرده باشم که آن روز خاطر محترم هست و پیشنهاد هم شده بود که در جزء لایحه باشد ولی چون در بودجه بود آقای فروزان هم قبلاًهم موافقت کردن نمیدانم چرا بعد موافقت نکردند بنده هم میخواستم عرضکنم که مستخدمین جزء مردمان بیچارهای هستند اگر این را موافقت کنند خیلی مناسب است (صحیح است)
شوشتری - ما که کردیم دولت باید بکند.
رئیس - چون در یک دوازدهم نماینگان نمیتوانند پیشنهادی بکنند بنابراین گفته شد نظر خودشان را آقای کفیل وزارت دارایی بدهند ولی ایشان قبول نکردند این را ولی معهذا اقدامی که در این قسمت باید به عمل بیاید به عمل خواهد آمد.
محمدعلی مسعودی - پس خود دولت باید بودجهاش را پس بگیرد و بگوید که بودجه من کاغذی است.
رئیس - در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
۲ - بیانات قبل از دستور آقای آشتیانیزاده.
رئیس - قبل از دستور سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند آقای آشتیانیزاده.
آشتیانیزاده - اگر بنده وقت کم آوردم آقایان وقت اجازه میفرمایند یا نه؟
فولادوند - بلی آقای آشتیانیزاده از الآن رأی میدهیم.
آشتیانیزاده - بنده خیلی آروزمندم تا خاتمه دوره شانزدهم فرصتی به دست بیاید و موقعیتی حاصل بشود باز چند دفعه از این تریبون استفاده کنم ولی میترسم در دوره دیگر یا در ادوار آینده یک وضعی پیش بیاید که اگر بنده باشم آقایان نباشند یا اگر انشاءالله آقایان هم باشند بنده نباشم (شوشتری - اغلب نیستیم) این است که خیلی مایلم که حتیالمقدور با حضور همکاران و رفقای محترم پارلمانی خودم تا آخر این دوره انشاءالله بتوانم چند دفعه دیگر از این فرصت استفاده کنم. اختلاف بنده با دولت جناب آقای دکتر مصدق به طوری که از اول زمامداری ایشان تا کنون کراراً مطرح کردهام مربوط به نفت نیست چون بنده همواره معتقد بودم که ملت ایران و مردم این مملکت برای خاطر پنجاه میلیون شصت میلیون صد میلیون پوند حاضر نیستند زیر یوغ استعمار و اعمال نفوذ سیاست خارجی بروند (صحیح است) و بنده خودم یکی از آن اشخاص هستم که معتقدم با تمام انواع و انحا ممکنه ریشه خارجی را ما باید از این مملکت قطع کنیم (شوشتری - انشاءالله) برای این که ما دیدیم در آن موقعی که سالی پانزده میلیون بیست میلیون به جیب این مملکت میریختند یا ادعا داشتند که این پول را به بیتالمال ملت ستمدیده ایران میدهند صد دینار از این پول صرف ملت و طبقات محروم این مملکت نشد یک مشت پولی بود که هر سال به عنوان نفت به صندوق مملکت داده میشد و این پول بین گلهای سرسبد و عزیز دردانههای مملکت تقسیم میشد تجار بزرگ، رجال بزرگ مملکت از این پول برای خودشان کیسههایی میاندوختند اکونومیهایی میکردند به طوری که الآن صدها میلیون دلاری که در بانکهای امریکا موجود است این از همان پولهای نفت است که به انحاء مختلف رجال و زمامداران این مملکت به بانکهای خارجی فرستادند.
ایراد بنده به جناب دکتر مصدق بیشتر مربوط به این است که یک دولتی که برای انجام یک امر مهمی و برای ایجاد یک تحول کلی در مملکت سر کار آمده و مدعی است که من دست بزرگترین صاحبان وسایل تولید را قطع کردم اولاً این دولت چه برنامه اقتصادی دارد (یک نفر از نمایندگان - آقای نریمان دادند) و ثانیاً به چه دلیل این دولت از نظر اصول اجتماعی و قانون دوستی و مملکتداری نمیخواهد فاصلهای بین خود و اشخاصی که قبل از او زمامدار بودهاند قائل شود چه فرق میکند همان جریانی که در دورهی آقای ساعد بوده در دوره رزمآرا هم بوده و بعد در دورهی علا بوده در دوره آقای دکتر مصدق هم هست (شوشتری - بدتر) این فایده ندارد و معنی ندارد آقا که دولت آقای دکتر مصدق بدون این که قبلاًیک برنامههای وسیع اقتصادی به منظور دادن یک تحول سریعی در مملکت تهیه دیده باشد بیاید پشت تریبون بفرمایند که ما نفت راتعطیل کردیم نفت رفت زیر زمین و نقشههایی هم نداریم و فکری هم به حال وضع اقتصادی ملت ایران نکردیم.
یک مثلی یاد بنده آمد گفتند یکی از سوگلیهای دربار مرحوم فتحعلیشاه قاجار مریض شد در آن موقع هرچه طبیب و حکیم فرنگی و ایرانی بود آوردند و مداوا مؤثر واقع نشد تا بالاخره گفتند یک پیری هست یک درویش هست در تخت فولاد اصفهان. آقای دولتآبادی باید اطلاع داشته باشند که آن پیر دمش خیلی مؤثر است اگر نفسی بدمد مخدره معالجه میشود. پیر را آوردند پیر گفت این کار دویست تومان خرجش است دویست تومان را بدهید تا من خانم را علاج بکنم صد تومان را قبلاًبدهید صد تومان را هم بعد از این که شفا یافت دویست تومان آن روز خیلی پول بود تا چند روز آمد دمید و اورادی خواند بالاخره روز سوم و چهارم آمد گفت که صد تومان دیگر را بیاورید جانش خوب میشود و به طرف شفا دارند میروند صد تومان دیگر را آوردند گفت حالا خانم را بکشید رو به قبله حق طلبش کرده و شفا یافت خانم هم به رحمت ایزدی پیوست البته حالا حکایت جناب آقای دکتر است. دولت مسلماً بایستی برای اقتصادیات این مملکت و یک تحول شدید اقتصادی نقشههای وسیع داشته باشد وقتی که ما در سال قریب چهل میلیون پوند چهل میلیون اسمار در مملکت نداریم ودر نتیجه ملی کردن نفت به وضع بد این پول از صندوق مملکت میرود و به عقیده بنده مرجع است بروند تا این که محض خاطر این پول یک عده نابکار در این مملکت حکومت بکنند. دولت بایستی معتقد به یک تحولات اقتصادی در مملکت باشد دولت بایستی برنامه اش را طوری تنظیم کند که به درد امروز مملکت ایران بخورد.
آیا دولت آقای دکتر مصدق حاضر است صنایع را به طور کلی در این مملکت ملی بکند؟
خیر، آیا آقای دکتر مصدق حاضر است که تعدیل مالکیت و ثروت بکند؟
خیر پس آن دولتی ممکن است در یک چنین موقعی سرکار بیاید و زمام مملکت را در دست بگیرد که قادر به انجام چنین نقشههایی باشد البته ما میدانیم هر موقعی که در دنیا یک تحولی ایجا میشود درمرکز دنیا یک روز این مرکز اروپا است یک روز مشرق زمین بود در سایر جاهای دنیا در سایر نقاط همه این تحول تأثیر میکند اگر خاطر آقایان باشد بعد از کابینههای پوشالی آن روز که همگی یکی بعد از دیگری رل محلل را بازی میکردند یک فکر عمومی و یک اپینیون پوبلیک از تمام آحاد و افراد این مملکت و آن روز دنیا افکارنو بود مردم روشن فکر آن روز مملکت ایران مایل بودند که در ایران راه آهن کشیده بشود مایل بودند که اشراف پوسیده به اصطلاح آن روز بر کنار شوند مایل بودند که زنها درس بخوانند مدرسه بروند علم بیاموزند مایل بودن که اصول خان خانی از ایران برطرف شود و جایش امنیت مستقر بشود و بالاخره مردم آن روز این مملکت که معرف آن تودهها و آن مردم تعدادی روشنفکران و فضلای این مملکت بودند دارای یک چنین فکری بودند در هر محفلی در هر مجلسی هر کوچه و بازاری مصادف میشدید با مردم شکوه داشتند از وضع مملکت که آقا این مملکت نیست ما راه آهن نداریم خیابانهای ما مملو از گل است مملکت امنیت ندارد اصول خان خانی است اشراف پوسیده دست از سر مملکت ما برنمیدارند آن روز خداوندگار شرق میانه جنگ را تمام کرده بود و فکر میکرد که بایستی در ایران هم مطابق وضعی که آن روز در ایران ایجاد شده بود یک تحولی ایجاد بکند چون در این ممالک شرق میانه آقایان هر وقت تحولات صورت میگیرد دیکته میشود، بیشترش دیکته است کار و عمل استاد وطنی بیشتر نیست.
ما خیلی متشکریم. ملت ایران متشکر بود از این که آن روز خداوندگار شرق میانه اراده کرد به تمنیات ارادات ملت ایران ترتیبت اثر بدهد و وضعیت را طوری متحول کند که آروزهای مردم برآورده شود. ولی با ما با ملت ایران همان خداوندگار بزرگ شرق میانه بازی کرد مثل یک بچهای که تفنگ دلش میخواهد مثل این که دست سرباز تفنگ برنو میبیند میگوید بابا جون من دلم تفنگ برنو میخواهد یک تفنگ حلبی میخرند میدهند دستش کودتا شد و تحول صورت گرفت و حکومت بیست ساله تشکیل شد ولی به جای اصلاحات ریشه دار و اساسی در مملکت ایران به جای این که آلام و دردهای مردم دوا بشود به جای این که چنان رفرمی در این ممکلت بشود با آنچنان فرصتی که آن روز در دست بود فقط بیست سال وقت ما گذشته. تا این که بیستا خیابان آسفالت کنیم یک راه آهنی بسازیم که فقط به درد روس و انگلیس بخورد کارخانههایی وارد بکنیم که فقط به درد کارخانههای بزرگتر خارج بخورد این موضع یک بحث مفصلی است یک قدمی برای استقرار تعلیمات اجباری و عمومی در مملکت برداشته نشد یک قدم برای منع افیون و تریاک در این مملکت برداشته نشد یک عمل تولیدی صورت نگرفت یک سد بسته نشد مدرسه رجال و آزادی خواهی قفل شد و بسته شد آن کارهایی که مردم میخواستند قدری شد ولی در صورت ظاهر شد از نظر باطن واصل موضوع کوچکترین قدمی برای مملکت ایران و تودههای ستم کشیده این مملکت برداشته نشد.
چنانچه بعد از جنگ دیدیم که ملت ایران به جز یک مشت خیابان اسفالته و چند تا کاخ دادگستری و بانک ملی چیزی ندارد و با این که مسلماً شاید رضاشاه مایل بود که اصلاحات اساسی و دامنه دارتری در این مملکت صورت بگیرد ولی همان رجالی که امروز دور و بر دکتر مصدق را گرفتهاند دست دولت او را گرفته قدم به قدم راهنمایی میکنند. همان رجال در اعماق حکومت بیست ساله ریشه کرده بودند و نگذاشتند یک سانتیمتر از آن نقشهای که خداوندگار بزرگ شرق میانه طرح کرده بود انحراف حاصل کند حکومت بیست ساله یا حکومت فراماسونها شروع شد فراماسونها در تمام این جریان اوضاع رادر دست و گرفته پابه پا هدایت میکردند.
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوهی راه رفتن آموخت
دولت را قبضه کردند نگذاشتند که رضاشاه با این که مسلماً مرد ایران دوستی
بود (صحیح است) قدمهای مؤثرتری برای مملکت بردارد چون میگویند روزی مقدر است این خداوندگار شرق میانه به بندگانش به قدر روزی میدهد آقا هم در جزو فراماسونها هستید (اشاره به آقای ابوالحسن حکیمی) (صفایی - مگر فراماسونها حزب دارند) (پناهی - لژ دارند) این قدر زور دارد که نگذارد بنده و شما وکیل بشویم. عرض میشود گفتند که یک روز المنصور روی قصر بغداد داشت قدم میزد دید در میدان بغداد پیرمرد فرتوت و عجوز و پژمرده و خمیده و بیچارهای دارد سقایی میکند غلامان را خواست گفت بروید این پیرمرد را بیاورید او را آوردند تعظیمی کرد به خلیفهالمنصور پرسید چند سال عمر داری؟
گفت من ۱۱۰ سال دارم گفت عجب با این پیری و این کبر سن تو چه طور میتوانی کاری به این مشکلی و سختی را انجام بدهی گفت قربان روزی ما مقدر است بایستی این قدر در این دنیا باشیم و شب روز را ببینم تا آن قدری که خداوندگار برای ما روزی معین کرده بخوریم بعد هم بمیریم تا آن را نخوردهایم باید زنده باشیم. امرداد به پیرمرد صد هزار درهم دادند پس فردا صبح آمد روی قصر دید طفل چهارده ساله دوازده سالهای مشغول انجام همان کار است گفت بروید او را بیاورید رفتند آوردند گفت آن پیرمرد چه شد گفت آن اعلی جد من بود عمرش را داد به امیرالمومنین و مرد گفت عجب روزیش همین قدر بود وقتی صد هزار درهم را گرفت دیگر حق نداشت در این دنیا زندگی بکند. حالا این آقایان رجال فراماسونها به عقیده بنده خودشان که میگویند ما نیستیم آقای حاج حاذقی هم که نیست ایشان روزیشان مقدر است و معروف که اینها مردمان صالحی هستند شاید دزدی نکنند گفتند جلوی یکی از صدراعظمها طفل صغیری داشت گردش میکرد اشخاصی که پیش آن صدراعظم بودند تملق هم بهش میگفتند که به به آقازاده حقیقتاً چقدر زیبا است و چقدر باهوش است گفت بله دزد هم نخواهد شد زیرا من به اندازه کافی برای ایشان دزدی کردهام به اندازه کافی بنده جمع مال کردهام که ایشان حاجت به دزدی نداشته باشند اینها مردمان فاضلی هستند مردمان دانشمندی هستند مردمان زباندانی هستند فرانسه و انگلیسی را اغلب درست حرف میزنند خوب چیز مینویسند خوب نطق میکنند درست هم هستند دزدی هم نمیکنند چرا؟ برای این که خداوندگار شرق میانه گفته تا تو زنده هستی من تو را در سرپستهای مهم میگذارم مشروطه باشد تو هستی پیشوای مشروطه هستی رضا شاه بیاید تو هستی، مصدقالسلطنه بیاید تو هستی میترسم پیشهوری هم بیاید این باشد ترس بنده از این است جملات معترضه بود.
مقصود این است که اکنون که باز ملت ایران در آستانه یک تحولی است جغجغه و شمشیر حلبی برایش نسازند امروز هم اگر شما یک کاغذ و یک مداد دست بگیرید از این در مجلس بروید توی میدان بهارستان از هر عابری بپرسید رفراندم بکنید آقا مملکت چه باید بشود؟ تکلیف چیست...
رئیس - آقای آشتیانیزاده وقتتان تمام شد.
آشتیانیزاده - بنده عرایض زیادی دارم بنده یک ربع وقت میخواهم.
رئیس - ممکن است یکی از آقایان وقتشان را به شما بدهند
آشتیانیزاده - آقایان که نمیدهند رأی بگیرید بنده عرایض خیلی زیادی دارم اصل موضوع را هنوز نگفتهام. بنده با دولت کار دارم.
جمالامامی - آخر این قدر مقدمه میگویی که دولت از دستت در میرود.
آشتیانیزاده - آخر نمیشود جناب جمال امامی.
رئیس - آقایان که با یک ربع صحبت آقای آشتیانیزاده موافقند قیام بکنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
آشتیانیزاده - اینجا اغلب بحث از انتخابات میشود و بنده این مباحث را شایسته پارلمان نمیدانم و معتقد نیستم که راجع به حوزههای انتخابی در اینجا بحث بشود چون من معتقدم محال است که با این اصول و با چنین اعضا دولتی ممکن بشود که انتخابات درست در این مملکت انجام بگیرد (صحیح است) (شوشتری - انتخابات قانونی نیست) و بنده در موقع طرح بودجه انتخابات هم عقیده خودم را اظهار کردم گفتم انتخابات با این وضع اقتصادی مملکت همین است که میبینید جز این نمیشود. (دکتر طبا - پس تصدیق دارید که این قانون به درد نمیخورد) بنده بله ولی از آن نظر آقا خیر، البته این قانون انتخابات که به درد مملکت نمیخورد موافقم (دکتر طبا - با بیسوادی هماره هستید) برادر وقت من میگذرد.
رئیس - بینالاثنین صحبت نکنید.
آشتیانیزاده - بنده میخواهم به این نتیجه برسم که دولت جناب آقای دکتر مصدق که ادعای اصلاح طلبی و ملی بودن دارد و معتقد است که قادر به اصلاحات در این مملکت هست و من معتقدم که خداوندگاران شرق میانه شاید باز مایل باشند که در این ممالک شرق میانه به این ملل بدبخت ستمدیده و گرسنه و لخت و عور کمکی بشود چه نقشهای دارند؟ (تیمورتاش - خداوندگار خاورمیانه کیست) موریسن در نطقش گفت البته موریسن مقام رسمی انگلستان نیست ولی انگلیسی است و یکی از لیدرهای حزب اوپوزیسیون است، گفت ما مایلیم که ملل محروم شرق میانه برای آزادی خودشان با هیئتهای حاکمه پوسیده و فاسد مبارزه کنند آیا این هیئتهای حاکمه پوسیده و فاسد همین افرادی نیستند که در دولت جناب آقای دکتر مصدق پرتفویها را اشغال کردهاند. بنده خیلی عذر میخواهم یک پرانتزی باز شد برای این که مطلبم را یادداشت نکردم راجع به یک جریانی صحبت کردم بعد این پرانتز را باز کردم بنده عرض کردم که هر کدام از آقایان یک کاغذ و یک مداد دستشان بگیرند و بروند در میدان بهارستان و از هر عابری بپرسند که آقا عقیده شما درباره اصلاح این مملکت چیست خواهد گفت که این رژیم اقتصادی ما لایطاق است امروز باید تعدیل ثروت کرد امروز بهداشت برای همه لازم است امروز سطح زندگی مردم پایین است باید آورد بالا مینیموم زندگی برای همه لازم است.
باید بزرگان و رجال و سرمایهداران که پدر بنده هم شاید یکی از آنها باشد باید صرفنظر بفرمایند، لطف فرمودید چه عرض کردم این عین همان افکار عمومی است که در مردم حالا هست و در کابینه مرحوم سپهدار اعظم و مرحوم مشیرالدوله اگر کسی قلم و مداد و کاغذ دست میگرفت و از عابری میپرسید که وضع ممکلت چه علاجی باید داشته باشد میگفت ما راه آهن میخواهیم زنها باید درس بخوانند امنیت باید در مملکت باشد این رجال پوسیده باید از بین برود این همان است ولی همان طوری که عرض کردم در آن دوره خداوندگار شرق میانه جغجغه داد دست ملت ایران و حالا باز میخواهد جغجغه دستمان بدهد بنده میترسم که اسباببازی و تفنگ حلبی به دست این ملت بدبخت و عور و گرسنه بدهند و الا چرا نیامد صریحاً بگوید ای ملت ایران ما که امروز پوییسانسهای بزرگ دنیا هستیم. میخواهیم به این ملت ستمدیده کمک بکنیم و اینها را از فقر و بدبختی نجات بدهیم چرا اکل از قفا میکنند چرا تعزیه شیر و فضه در میآورند این امام خوانی و شمر خوانی چیست؟
(جمال امامی - کی امام خوان است کی شمر خوان است) بنده شمر خوانم بیایند بگویند ما ملل مغرب زمین به حال این مردم بدبخت و ستمدیده و بیچاره اسیر این ممالک شرق میانه رقت آوردهایم دلمان میسوزد برای این ممالک میخواهیم اینها را نجات بدهیم.
شما خیال میکنید با عواید نفت جنوب با همین منوالی که در این مملکت جریان داشت ممکن بود در این مملکت اصلاحات بشود، آقایان محال بود یک مشت پولی میگرفتند یک عده قالطاق کهنه میخوردند برای خودشان یک قند و شکر و چای هم به این ملت بدبخت میدادند و بنده و اخوی بنده و اخویزادهی بنده میرویم وزیر و وکیل میشویم این نمیشد علاجش.
این است باید اول نفت بخوابد این مردم به حرکت بیایند این مردم خیال میکنند که در این مملکت هیچ عایدی قلمبهای اسکناس دسته کردهای جایی نیست که بدهند دست هیئت حاکمه و خرج اتومبیل کادیلاک و بیوک و تفریح خانمهایشان نشود باید در این مملکت مردم را اداره کرد. هیئت حاکمه نو باید بیاید ماها باید برویم پی کارمان ولی بنده از خدا میخواهم که دکان بقالی یا شوفر تاکسی باشم و هر حرفهای داشته باشم ولی بدانم که هیئت حاکمهای که میخواهند بعد برایمان درست بکنند این هیئت حاکمه صالح است این هیئت حاکمه پرونده ساز نیست. این هیئت حاکمه به اشخاص دزد و غارتگر مردم شرافتمند نمیگوید ولی بنده میترسم باز همان بازیها باشد همان آش و همان کاسه این تحولی هم که بعد از این جنگ ملت ایران فرصت دارد که از آن استفاده بکند این تحول هم تحول بدوی باشد چهار تا مدرسه کشاورزی باز بکنند که دهقان ایرانی و کشاورز ایرانی چیز نفهمد و درس نخواند شما میدانید که در این دهات و کوهستانها چه استدادهایی خفته است.
شما میدانید که اگر به این ملت ستمدیده ایران بیست سال کمک بشود یک نسل همراهی و مساعدتی بشود چه اسپیسانهایی برای بشریت ممکن است از اینها بیرون آورد ایرانی با استعداد است ایرانی با هوش است ایرانی چیز فهم است (صحیح است) ولی نمیگذارند بنده از پشت این تریبون به تمام ملل دنیا ندا میفرستم و التماس میکنم که در این تحول بگذارند این مملکت یک حرکت حقیقی به خودش بدهد کمک بکنند به ما که ما. بتوانیم اصلاحات ریشهداری در این مملکت بکنیم شما بدانید و شما اطمینان داشته باشید که راهی جز تغییر هیئت حاکمه در ایران نیست. ولی نه این که ما هیئت حاکمه را از میان ببریم و یک دسته جایش بگذاریم که از آن فاسدتر باشد یا استعداد فساد در آن باشد آقای دکتر مصدق که دولتشان یا طرفداران دولت ایشان اعلام کاندیداتوری جبهه ملی میکنند دسته جبهه ملی چه برنامهای برای اصلاحات این مملکت به مردم ایران معرفی میکند. (حائریزاده - جبهه ملی کاندیدایی ندارد) پس این بلندگوها چیست (حائریزاده - هر کس برای خودش تبلیغ میکند) من به آقای حائریزاده به اندازهای ارادت دارم به اندازهای به ایشان معتقدم که دلم نمیخواهد به ایشان جواب بدهم حقیقت میگویم دوستش دارم یادم میآید که مرحوم مدرس میگفت که از ما چهارده نفر
رشیدتر از همه حائریزاده است یادم میآید میگفت و من به آن مرحوم ارادتمند بودم و به این شخص حی هم ارادت دارم جوابش را نمیدهم ولی کاندیدای جبهه ملی در تمام روزنامهها هست. در خلوت به جناب رفیق عزیز شفیق محترم عرض میکنم که هست بدون اعلام هیچ گونه برنامهای وقتی که فلان حزب و فلان دستهای که سر کار است معتقد است که از هر دستهای بهتر است برای این نیست که چشم و ابرویش باریکتر است برای این نیست که قامتش زیباتر است برای این است که مدعی است برنامهای که من برای اصلاحات مملکت دارم از برنامه دسته دیگر که اقلیت است بهتر است. بدبختانه در این مملکت بنده که، بنده حقیر سراپا تقصیر که چیزی نیستم یک نفر آدم نه اکثریت برنامه دارد و نه اقلیت هیچ کدامشان برنامه ندارند. اکثریت میآید میگوید ما نفت را ملی کردیم خوب ملی کردید که بعد چکار بکنید بعد هیچی؟ شما خیال میکنید که ملت ایران حاضر است یک مؤسسهای به اسم بانک بینالمللی بیاید در ایران با همان ایادی انگلیسی باز از نفت بهرهبرداری بکند؟ محال است. بنده از اینجا اعلام میکنم که هر موافقتی با بانک بینالمللی که قسمت اعظم از اعضای هیئت مدیره او را همان کارکنان تردست نفت سابق ایران تشکیل میدهند بشود به ضرر ملت ایران است (صحیح است)
برنامه اکثریت معلوم نیست دولتی که زعیم او و پیشوای او معتقد است که نفت را ملی کرده است برنامهای به منظور اجرای اصلاحات بعد از ملی کردن نفت ندارد و اقلیت هم میگوید تو بدی البته دولت هم یک کارهای بدی کرده است و البته دولتهای سابق هم کارهای خیلی بدی کردهاند بایستی بنشینند و اقلیت و اکثریت با یکدیگر فکر بکنند آیا با همدیگر روش اصول اصلاحی دارند یا خیر. آیا دولت آقای دکتر مصدق با تعدیل ثروت موافق است با زمیندار کردن زارعین موافق است با مداخله دادن کارگرها و کشاورزان در دستگاه هیئت حاکمه موافق است اگر موافق است پس چرا یک نفر کاندید کارگر در تهران نیست شما سی هزار کارگر در این شهر دارید این سی هزار کارگر حتی یک کرسی ندارند در این مجلس؟ وقتی هم که حکومت دست مصدقالسلطنه نبود همین طور بود و بدتر از این هم بود دوره ساعد فوقالعاده حکومت بدی بود آقایان این ضعف و فرتوتی امروز این تشتت و تشنج امروز نتیجه حکومت ده سال است و اگر آقای دکتر مصدق نتواند یک برنامه صحیح و عملی به منظور اصلاحات عمیق در مملکت پیشنهاد بکند بنده به این حرفهایشان ابداً معتقد نیستم.
من به شخص دکتر مصدق که رأی کبود و سفید نمیدهم من به برنامه دولت رأی سفید و کبود میدهم دولت مصدق فاقد برنامه است این که میگویند انتخابات باید خوب عملی شود اینها افسانه است و من تعجب میکنم از رفیق عزیزم آقای اسلامی که میآید پشت این تریبون و میگویند که انجمنهای نظار چکار کردند آقا این حرفها اثر ندارد من و شما اگر وکیل بشویم یا نشویم در مملکت تأثیری ندارد. مملکت بایستی دست یک عدهای باشد که خودشان را در مقابل مردم مسئول بدانند و مرد هم تا شرایط اقتصادی و حیاتیشان تأمین نشو پیدا نخواهند شد آقای دکتر طبا میفرمایند باسواد، باسواد مگر این اشخاصی که دور و بر آقای دکتر مصدق هستند اینها باسواد هستند؟ این آقای شمشیری مگر باسواد است؟ وضعیت اقتصادی شمشیری تأمین است عقیدهاش را صریحاً میگوید و از پلیس و آژان هم نمیترسد اگر شما تمام طبقات محروم این مملکت را زندگیشان را تأمین بکنید اگر عدالت اجتماعی را در این مملکت برقرار کنید اگر زارع و کشاورز که قسمت اعظم اهالی این مملکت را تشکیل میدهند بدانند که دادگاه برایشان پرونده تشکیل نمیدهد و رئیس رودخانه آبشان را قطع نمیکند ژاندارم به عنوان کشف اسلحه در منزلشان توقیفشان نمیکند کارآگاهی شهربانی برایش پرونده نمیسازد بخشدار به زور پسرشان را به نظام وظیفه نمیبرد نمیترسند.
آرایشان را به هر کسی دلشان بخواهند میدهند وقتی که در این شرایط اقتصادی سخت زندگی میکنند و از دوره چنگیزخان تا به حال عادت کردهاند که از دولت و عمال دولت بترسند انتخابات همین است که هست قانون را عوض کنید چه فایدهای دارد؟ مگر آقایانی که در مجلس نشستهاید سواد ندارید؟ پس چرا این قدر میترسید این آقایان اینجا که مرکز ثقل مملکت است دولت حکیمالملک آمد ۹۰ رأی دادند و تبرئهاش کردند دولت هژیر آمد اینجا ۹۰ رأی دادند و تبرئهاش کردند دولت ساعد آمد همین طور رزمآرا آمد علا آمد همین طور حالا هم به آقای دکتر مصدق همین طور چرا؟ برای این که شما معرف یک دستگاهی هستید که آن دستگاه از این دستگاه حاکمه میترسد چون او میترسد شما هم میترسید.
رئیس - آقای آشتیانیزاده وقت جنابعالی تمام شد.
آشتیانیزاده - بنده قربان عرایضم تمام نشده.
رئیس - عرض شما ممکن است تمام نشود ولی وقتتان تمام شد.
آشتیانیزاده - ببینید رأی میهند؟
رئیس - بفرمایید کارهای دیگری هم داریم امروز یک طرحی از طرف آقایان نمایندگان رسیده با قید دو فوریت و یکی هم موضوع شهریهها است که آن هم یک رأی نهایی میخواهد اگر آقایان موافقت بفرمایند باقی نطقهای قبل از دستور را بگذارند برای بعد.
پیراسته - باید برای بعد از دستور محفوظ بماند بنده نامنویسی کردهام.
رئیس - محفوظ است.
آشتیانیزاده - ماده ۹۰ بنده چه میشود؟
آشتیانیزاده - پس اجازه بفرمایید من چند مراسله هست که تقدیم میکنم این اعلام جرمی است که یک نفر از آقایان ارباب جراید کرده است. بر علیه آقای امیرتیمور وزیر کشور.
شوشتری - اعلام جرم را باید در مجلس خواند.
آشتیانیزاده - مال بنده نیست مال آقای آموزگار است بنده فقط به دولت رأی کبود میدهم.
شوشتری - من قبول میکنم.
۳ - اخذ رأی و تصویب لایحه اجازه پرداخت ده فقره شهریه.
رئیس - نامهای است که از مجلس سنا رسیده است راجع به شهریهها قرائت میشود و بعد رأی نهایی گرفته میشود.
پناهی - ما برای خاطر طرح به مجلس آمدهایم.
(نامه مجلس سنا به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی در جواب مراسله شماره ۲۰۳۳ - ۱۳/۹/۳۰ راجع به ده فقره شهریهای که برای اظهارنظر به مجلس سنا ارسال ده بود موضوع در جلسه شنبه ۷ دی ماه جاری مطرح گردید و مجلس سنا با طرح آن از لحاظ مالی بودن آن موافقت نمود علیهذا متمنی است لایحه ده فقره شهریهها را پس از تصویب قطعی به مجلس سنا ارسال دارید.
رئیس مجلس سنا - سید حسن تقیزاده
رئیس - آقای فرهودی مخبر کمیسیون بودجه مختصراً برای اطلاع آقایان یک توضیحی میدهند و بعد رأی قطعی میگیریم. آقای فرهودی.
فرهودی - این مراسلهای که خواندند حکایت از این میکرد که مجلس سنا تصویب شهریه نسبت به چند نفر از کارمندان دولت را امر مالی نداسته
در صورتی که اولاً این را خود دولت امر مالی دانست و به مجلس شورای ملی آورد و مجلس شورای هم با آن معامله مالی کرد یعنی یک شوری تلقی کرد و به کمیسیون بودجه فرستاد و کمیسیون بودجه هم تصویب کرد و آورد به مجلس و رأی قطعی داد. البته حل این مسأله حقاً مربوط میشود به اصول قانون اساسی در قانون اساسی دو سه اصل هست که کاملاً این مسائل را روشن میکند و احتیاجی به این که مجلس سنا در این طور مسائل اظهارنظر بکند ندارد زیرا در اصل ۴۶ قانون اساسی میگوید (کلیه امور مالی مخصوص مجلس شورای ملی است)
یکی هم اصل ۲۷ متمم قانون اساسی است که میگوید لکن وضع و تصویب قوانین راجع به دخل و خرج مملکت از مختصات مجلس شورای ملی است (صحیح است) یکی هم ماده دوم آییننامه شرکت مجلسین است که در آنجا هم نوشته شده است که قوانینی که مربوط به وضع مالیاتها و مصارف باشد برای نظر مشورتی به مجلس سنا فرستاده میشود دادن شهریه هم مصرف است. اگر دادن ماهی صد تومان به فلان غلام پست که در راه انجام وظیفه مرده و از بین رفته است لایحه مالی نباشد پس چه چیز لایحه مالی است (صحیح است). بنده تصور میکنم در اینجا اشتباهی شده و خوب است که مجلس سنا به اصل دیگر قانون اساسی توجه بکنند و دیگر این طور کاغذها را ننویسند و باز یکی از اصول قانون اساسی است که میگوید شرح و تفسیر هم تفسیر عملی است ما با رأیی که به این لایحه دادهایم عملاً آن را تفسیر کردهایم که مالی است و دیگر جای بحث ندارد (صحیح است) یکی هم اصل ۴۴ قانون اساسی است که نظامنامههای مجلس سنا بایستی به تصویب مجلس شورای ملی برسد یعنی آن مجلس در طرز کارش بایستی تابع مجلس شورای ملی باشد وقتی مجموع این اصول قانون اساسی را روی هم میگذاریم و عملی که مجلس راجع به این لوایح شهریهها چه نسبت به این ۱۰ فقره و چه نسبت به چند فقره دیگری که در چند ماه قبل تصویب شده کرده است مسلم است که این لوایح مالی است و ما باید رأی قطعی نهایی بدهیم چون آن مهلت ۱۵ روزهاش هم منقضی شده است.
رئیس - چون هنوز اکثریت برای رأی نیست آقای ملکمدنی که رئیس کمیسیون بودجه هستند توضیح مختصری میدهند آقای ملکمدنی
ملکمدنی - عرض کنم بنده همیشه وقتی که این موضع نظریات مجلس سنا مطرح میشود عقاید خودم را در پشت این تریبون عرض کردهام و حالا هم عرض میکنم که ما نمیتوانیم حق ملت را به آسانی از دست بدهیم قانون اساسی دخل و خرج مملکت را از مختصات مجلس شورای ملی قرار داده است دلیلش هم این است که نمایندگان ملت صلاحیت دارند که در دخل و خرج مملکت اظهارنظر کنند (صحیح است) آییننامه که جناب آقای فرهودی
اشاره کردند (آییننامه مشترک) آییننامه هیچ وقت نمیتواند اصول قانون اساسی را عوض کند و بنده اساساً این موافقتی که شده به سهم خودم قبول ندارم. اینجا عرض کردم من اعتقادم این است که مجلس شورای ملی باید یک پیشنهادی بدهد و یک طرحی تهیه کنیم اینجا و این آییننامهای که حق رأی مشورتی برای مجلس سنا قائل شده ملغی شود این اختیاری که ما خواستیم نزاکت به خرج بدهیم که تفاهم باشد بین مجلسین موجب این شد که کمکم آنها دارند به تمام حقوق مجلس شورای ملی تجاوز میکند (صحیح است) این امر شهریهها آقا با دخل و خرج مملکت یکی است. هر چه که نام خرج داشته باشد اختیارش با مجلس شورای ملی است آنچه هم که عنوان درآمد داشته باشد و عایدی باشد باید مجلس تصویب کند (صحیح است) و من تعجب میکنم چرا این کار را کردهاند به این جهت بنده خواستم عرض کنم که من بعد هم ما نباید لوایح مالی را به مجلس سنا بفرستیم چون از مختصات مجلس است این تصمیم مشورتی را هم بنده مخصوصاً استدعا میکنم و از جناب آقای قائم مقامالملک رفیع که رئیس آن کمیسون هستند تقاضا میکنم توجه بفرمایند.
برای این که ممکن است این اجازهای که مجلس داد در امور مالی از مجلس سنا مشورت بشود یک لطمه و صدمه بزرگی به حقوق ملت وارد کند بنده اینجا عقیدهام را عرض میکنم و استدعا میکنم این حقی که مال ما نمایندگان است ما نباید از دست بدهیم و متزلزل کنیم.
رئیس - عده برای رأی کافی است اسامی آقایان قرائت میشود به نوبت رأی بدهند.
(اسامی آقایان نمایندگان به شرح زیر قرائت و پشت میز نطق آمده رأی دادند)
آقایان: حائریزاده - فرهودی - اعظم زنگنه - پالیزی - دکتر کاسمی - قاسم فولادوند - دکتر هدایتی - صفایی - پناهی - آزاد - فقیهزاده - دکتر طبا - قبادیان - شوشتری - تیمورتاش - دکتر کیان - صفوی - محمدعلی مسعودی - آشتیانیزاده - غضنفری - دولتشاهی - ملکمدنی - پیراسته - بهبهانی- جمال امامی - اسلامی - سلطانالعما - گنابادی - سنندجی - بوداغیان - سودآور - شادلو - اربابمهدی - آبکار - منصف - دکتر راجی - مهدوی - قرشی - صاحبجمع - تولیت - سلطانی - آصف - امیر قراگزلو - رفیع - شکرایی - مخبرفرهمند - عامری - دکتر مصباحزاده - علیمحمد دهقان - عربشیبانی - مرتضی حکمت - معدل - غلامرضا فولادوند.
(اوراق رأی شماره شده نتیجه به قرار زیر بود)
ورقه سفید موافق ۴۳ - ورقه سفید بیاسم علامت امتناع پنج برگ.
رئیس - لایحه ده فقره شهریه با کثرت ۴۳ رأی به تصویب رسید به دولت ابلاغ میشود.
اسامی موافقین - آقایان: بهبهانی - دکتر کاسمی - دکتر طبا - اعظم زنگنه - تیمورتاش - حائریزاده - فقیهزاده - دکتر هدایتی - غلامرضا فولادوند - فرهادی - محمدعلی مسعودی - امیری - قراگزلو - پیراسته - بوداغیان - دولتشاهی - غضنفری - گنابادی - تولیت - قرشی - صاحبجمع - سودآور - منصف - شادلو - مهدوی - رضوی - آصف - مخبرفرهمند - مهدیارباب - مرتضی حکمت - آبکار - دکتر طاهری - ملکمدنی - معدلشیراز - دهقان - پالیزی - جمالامامی - دولتآبادی - سنندجی - دکتر مصباحزاده - دکتر راجی - قبادیان - صفوی - دکتر کیان - ورقه سفید به علامت امتناع ۵ برگ.
۴ - مذاکره در فوریت طرح پیشنهادی راجع به انتخاب کمیسیون نظارت انتخابات.
رئیس - طرح که از آقایان نمایندگان به قید دو فوریت فیالمجلس رسیده قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
چون اغلب نقاطی که انتخابات شروع شده شکایات و تلگرافات زیادی مبنی بر سوء جریان انتخابات رسیده و این امر موجب نگرانی مردم شده است برای صحت جریان انتخابات و تأمین خواسته مردم نسبت به آزادی انتخابات طرح زیر را با قید دو فوریت فیالمجلس پیشنهاد مینماییم:
ماده واحده - هشت نفر از اعضا مجلسین به طور تساوی با رأی مخفی و با اکثریت نسبی انتخاب میشوند که به نام کمیسیون نظارت در صحت جریان انتخابات نامیده شده و بر طبق قانون ناظر جریانات انتخابات بوده و از هر جریان سویی که رد امر انتخابات دوره هفده پیش آمده و میآید جلوگیری بنماید و چنانچه جریان انتخابات محلی را بر خلاف قانون تشخیص دهند امر به بطلان عملیات انجام شده میدهد وزارت کشور موظف است دستورات این کمیسون را فوراً به موقع اجرا گذارد.
رئیس - فوریت مطرح است آقای اسلامی.
اسلامی - وظیفه خطیر نمایندگی ایجاب میکند که هر نمایندهای با صراحت هر چه تمامتر مطالبی که در دفاع از آزادی و حقوق ملت ایران به نظرش میرسد با کمال صرحت و بدون ترس بیان کند. بنده در آن جلسه قرار بود که مطالبی را عرض کنم ولی متأسفانه چون اکثریت نبود که تمدید مدت مذکرات بنده رأی داده شود بنده بقیه مطالبم را عرض نکردم و الآن که این طرح از طرف آقایان به امضا رسید بنده استدعا کردم که توضیحات این طرح را بنده اینجا بیان کنم.
که یک قسمت مختصری از مطالب آن جلسه آن قسمتی که مربوط به همین طرح میشود به عرض نمایندگان محترم مجلس برسانم و از طرفی بسیار متأسفم در آن روزهایی که مملکت ما در جاده نوینی قدم میگذاشت و موضوع نفت مطرح بود آن همه نطقها و مطالبی که بنده برای دفاع از مصالح عالیه مملت ملت ایران عرض میکردم این دستگاه به بیرون مربوط نبود که مطالب و نطقهای سودمند به عرض ملت ایران برسد. البته تا آنجایی که در حوصله روزنامهها بود مینوشتند، بنده در اینجا پریروز یک صحبتی کرده بودم که بعضی از آقایان، البته آقایان اشتباه کردم بعضی از خردهگیران خارج تصور کردند که منافع بنده در خطر افتاده که هیچ وقت به خطر نخواهد افتاد، بنده در اینجا جملهای عرض کردم که در شهرستانها اشخاصی که میریزند مردم را مضروب میکنند و وقتی دادسرا آنها را تعقیب میکند باز همان معامله را در دادسرا هم میکند، و تهدید میکنند و با این عملیات هرج و مرج حکمفرما خواهد شد آن وقت لازم میآید که مردم قیام کنند چنانچه در آینده خواهند کرد دیگر از دستگاه دولتی و از دادسرا و شهربانی دولتی نا امید شده و میفهمند که آنها قادر به حفظ نظم نیستند و خودشان قیام میکنند و منافع خودشان را حفظ میکنند. در این صورت وقتی که بین دستهجات محلی تصادم بشود هرج و مرج روی خواهد داد و اساس مشروطیت در خطر خواهد افتاد. بنده این مطالب را که عرض کردم اینجا هیاهو شد و یک طور دیگر فرض کردند آقایانی که تاریخ خوانده باشند میدانند که فیریزر نامی که قدم به قدم همراه نادرشاه در تمام جنگها بوده است تاریخ نوشته و علت سقوط حکومت نادرشاه را همان فردای آن شبی که عدهای در صحرای خراسان خان سالارها او را از پا درآوردند تمام شهرها به هم خورد گو این که تا قلب هندوستان رفته بود ولی شهرها به قدری دستخوش هرج و مرج و اغتشاش بود به محض این که خبر قتل نادر منتشر شد شهرها در هم ریخت.
آقایان اطلاع دارند در مسأله نفت که بنده خودم یکی از آن سربازان فداکار بودم و به تشخیص همه فداکاری کردم (جمال امامی - چند سرباز فداکار مگر هست) بله عرض کنم این جریان نبایستی موجب شود که شهرستانها دستخوش هرج و مرج بشود وقتی که در شهرستانها هرج و مرج باشد و مأمورین دولتی نتوانند آنجا حافظ نظم باشند و نظم عمومی را برقرار کنند بنابراین دیگر نفتی موضوع ندارد. اول باید امنیت باشد و مردم اعتماد و اطمینان داشته باشند که جان و مال و ناموسشان محفوظ است بعد مسأله نفت و اینها در درجه دوم قرار میگیرد. اما موضوع طرحی که آقایان تهیه کردهاند وقتی که آقای فولادوند به بنده دادند بنده دیدم که اولاً این یک مسأله قانونی است برای این که مطابق اصول مصرحه قانون اساسی و متمم قانون اساسی که غیر قابل نسوخ است اساساً وظیفه نمایندگان ملت است که در کلیه قوانین نظارت داشته باشند و هر گونه تخلفی اگر دیدند تذکر بدهند (صحیح است) این یک چیز تازهای نیست وقتی که یک دستگاه غیر قانونی برای کار انتخابات تشکیل شده مطابق آن سنن جاریه ادوار گذشته هر گونه شکایاتی که از انجمنها در انتخابات میرسد مجلس شورای ملی قضاوت میکرد. شورای عالی انتخابات، وزیر کشور و هیچ مقامی جز مجلس شورای ملی نمیتوانند یک انجمن تشکیل شده که به طور غیر قانونی هم تشکیل شده باشد بر هم بزند، این طرحی که تهیه شده یک چیز تازهای نیست وظیفه خطیر نمایندگی همین است که در کلیه قوانین و در کلیه امور جاری ممکلت نظارت داشته باشد.
رئیس - توضیح خودتان را مختصر بفرمایید.
اسلامی - الآن بنده عرضم تمام میشود بنابراین بنده اینجا لازم میدانم که از آقایان نمایندگان تقاضا کنم که چون امر انتخابات درشهرستانها در پیش است و بعضی از اشخاصی به طرق مختلف مأمورین را تحریک میکنند و بعد کاشف به عمل میآید که به هیچ وجه حرفشان صحت نداشته آقایان خودشان مطابق قانون اساسی این امور را در دست بگیرند هر جا درست بود عمل کنند و هر جا نادرست بود برهم بزنند و این را به دولت مذکر بشوند این کمیسیون تا خاتمه انتخابات یعنی بعد از این که دوره مجلس هم منقضی شده اگر انتخابات بعضی از نقاط هم باقی مانده باشد چون طرح این طور نوشته شده بایستی این نظارت عمل بشوند و بنده با اجازه آقایان
یک کلمه عرض میکنم و از پشت تریبون بیرون میآیم و آن این است به طوری که تحقیق کردم آقای نخست وزیر یک هیئتی تعیین کردهاند که بروند به مازندران و جریان انتخابات را رسیدگی بکنند و باز هم به طوری که تحقیق کردم مسلم شد که به هیج وجه به تشبثات آقای ارسلان خلعتبری در مرکز ترتیب اثر نداند و آن ادعایی که به نام دولت میکردند در اینجا ثابت شد که به هیج وجه حقیقت نداشته و هر چه اینجا متشبث شدند که مأمورین را عوض کنند و انجمن را به هم بزنند مثمر ثمر واقع نشد ولی باز بنده مثل پریروز اینجا تکرار میکنم که اگر دولت هر چه زودتر نظم عمومی را در شهرستانها برقرار نکند. مردم از این به بعد خودشان ناچار میشوند که از جانشان دفاع کنند و این امر موجب خواهد شد که تمام شهرستانها به هم خواهد ریخت و قتل و خون ریزی ادامه خواهد یافت من ناچارم باز هم حرف خودم را اینجا اعلام کنم و تأیید و تأکید میکنم با تمام این جریان دولت باید هر چه زودتر از قوای انتظامی استفاده کند و اگر مردمی هستند که ادعا دارند زمینه دارند آرا خودشان را به صندوق بریزند این قدر ایجاد تشنج کردن متشبث شدن و مردم را تحریک کردن موجب خواهد شد که دیگر مردم سکوت نکنند. خودشان از خودشان دفاع کنند حالا هر پیشآمدی کند مسئولیتش به عهده مأمورین محلی خواهد بود (شوشتری - این انتخابات قانونی نیست و بر خلاف ماده چهارده قانون انتخابات است و دعوت ۱۰۸ نفر صحیح نیست)
رئیس - به فوریت اول باید رأی گرفته شود.
شوشتری - اعلام جرم را هم بفرمایید بخوانند.
رئیس - اعلام جرم خواندنی نیست و جریانی دارد.
شوشتری - جریانش این است که وکیل قبول کند
۵ - تعیین موقع و دستور جلسهی بعد - ختم جلسه.
رئیس - چون عده برای رأی کافی نیست و شب جمعه هم هست نسبت به فوریت اول اعلام رأی میکنیم تا در جلسه آینده رأی گرفته شود جلسه آینده روز یکشنبه ۱۵ دی ماه خواهد بود.
(بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر مجلس ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت