مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۷ نشست ۶۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۵
جلسه: ۶۵
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۲۷
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای فریدونی معاون وزارت کشور راجع به تشکیل مجلس سنا و علی اکبر کارمند آمار
۳- بقیه مذاکره در لایحه مالیات بر درآمد
مجلس دو ساعت و یک ربع قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس صورت جلسه قبل را آقای صدرزاده (منشی) به شرح زیر قرائت کردند دو ساعت و چهل دقیقه قبل از ظهر روز پنجشنبه شانزدهم مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید. اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است.
غائبین با اجازه آقایان:
محمد حسین قشقایی- محمدعلی دادور- عسکر صاحبجمع- ابوالفضل تولیت- اورنک- خسرو هدایت- فرج الله آصف. حسین وکیل. ناصرالدین ناصری. محمدتقی بهار. شریعتزاده. عباس اسلامی. یمین اسفندیاری- ابوالقاسم امینی. غائبین بی اجازه. آقایان: نصرالله لاهوتی- سلطانی. عبدالرحمن فرامرزی. محمدعلی مسعودی. منوچهر گلبادی. سالار بهزادی. حسن مکرم- محمد عباسی. صفا امامی. بهاءالدین کهبد. عدل- اسفندیاری.
دیرآمدگان با اجازه- آقایان:
عزتالله بیات- دکتر بقایی. ضیاء ابراهیمی. محمدعلی منصف عباس نراقی. دکترطبا. علی اقبال. ابوالحسن رضوی ملک پور. لیقوانی. دکتر امینی.
دیر آمدگان بی اجازه- آقایان:
آشتیانیزاده. جواد عامری. دکتر اعتبار. آقاخان بختیار. دکتر- آشتیانی. مسعود ثابتی. شهاب خسروانی. نیکپور. محمد ساعد. بورداغیان. سلمان اسدی- صاحبدیوانی. آقای دکتر عبده راجع به انتخاب کمیسیونها و کمیسیون اقتصاد ملی و گزارش طرح محدودیت بازرگانان بیگانه تذکری دادند. آقای نورالدین امامی پاسخ دادند که آقایان نظار برای استخراج اعضاء کمیسیونها هنوز حاضر نشدهاند و آقای رئیس در این باب تأکید نمودند و اسامی اعضاء کمیسیونهای فرهنگ، دارایی و دادگستری که استخراج شده بود قرائت و جلسه تصویب گردید و مجلس وارد دستور شد. آقای وزیر کشاورزی یک لایحه مربوط به وجوهی که از قطع چوب برای راهسازی به جنگلبانی عاید میشود تقدیم داشتند. گزارش کمیسیون عرایض راجع به مرخصی آقایان معتمد دماوندی، سلطانی، صاحبجمع، دکتر فلسفی، تولیت قرائت و تصویب شد و در قسمت مرخصی آقای عباسی آقایان حائریزاده و مکی تذکراتی دادند- و ماده ۱۲۰ قرائت و مرخصی آقای عباسی تصویب شد همچنین مرخصی آقایان شریعتزاده، یمین اسفندیاری، ابوالقاسم بهبهانی، ملکالشعراء بهار، سالار بهزادی. و عرب شیبانی به تصویب رسید و آقای اردلان تذکر دادند که حقوق آقای بهار داده شود: آقای مکی در اطراف ماده واحده مالیات بر درآمد با اشاره به قانون حل اختلاف مصوب سال ۲۴ و پروندههای زیادی که بر اثر اختلافات معوق مانده بود شرح مسبوطی ایراد و اضافه نمودند که
طرح محدویت بازرگانان خارجی زودتر به تصویب مجلس برسد. آقای اردلان به عنوان موافق در باب کمیسیون حل اختلاف و مشمولین این لایحه توضیحاتی دادند و اظهار عقیده کردند که دوره ارجاع اختلافات به دیوان دادرسی در لایحه معین شود و آقای وزیر دارایی در پاسخ آقایان مکی و اردلان توضیح مشروحی دادند. آقای عباس اسکندری با توضیحاتی گفتند این لایحه اعتبار امضاء دولت را از اسناد مملکت سلب میکند و سپس با اشاره به مواد ۲۷۶ و ۲۸۰ قانون آزمایش و ماده ۶ قانون جزا اظهار عقیده نمودند که قوانین مصوبه باید محترم باشد و خلاف قانون عملی نشود. آقای حاذقی به عنوان موافق گفتند امضاء دولت صحیح و معتبر است مادام که مجلس به موجب قانونی تکلیف دیگری برای دولت معلوم نکرده باشد. آقای بهادری پیشنهاد کفایت مذاکرات نمودند و تصویب نشد. آقای مشایخی راجع به قانون مالیات بر درآمد و تشخیص مالیات و تشویق مؤدی در پرداخت مالیات واقعی توضیحاتی داده گفتند چون یایه مالیات از بیست به هشتاد درصد ترقی کرد کسی مالیات حقیقی خود را نپرداخت و دولت برای وصول مالیاتها قانون کمیسیون حل اختلاف را اجرا کرد سپس با قرائت تبصره یک ماده ۳ قانون توافق معتقد بودند کسانی که قبلاً بدون توافق مالیات خود را پرداختهاند باید مشمول لایحه پیشنهادی باشند بالاخص که جمعی مشمول مرور زمان شدهاند و نتیجه این عمل در عوائد دولت قابل توجه نخواهد بود. آقای آزاد پیشنهاد نمودند طبق ماده ۹۴ آئیننامه مذاکره در این لایحه مسکوت بماند و ماده ۹۴ قرائت شد.
آقای وزیر دارایی گفتند کمیسیون توافق طبق قانون بوده در این لایحه نیز باقی است. آقای مهندس رضوی مخالف پیشنهاد آقای آزاد بودند و اظهار نمودند که باید تصمیم صریح گرفت و مسکوت ماندن این لایحه مقتضی نیست منتهی پروندههایی که باید مورد تجدید نظر واقع شود باید محدود و معین باشد پیشنهاد آقای آزاد اخذ رأی به عمل آمد و تصویب نشد. آقای حاذقی پیشنهاد کفایت مذاکرات نمودند و آقای مامقانی مخالف بودند و در اطراف ماده واحده بیاناتی نمودند آقای رفیع نیز لازم میدانستند که صورت پروندههای مورد نظر به مجلس داده شود- آقای وزیر دارایی تقاضا نمودند که راجع به سیصد پرونده اجازه داده شود در این موقع به کفایت مذاکرات اخذ رأی به عمل آمد و تصویب نشد. آقای کشاورز صدر وارد صحبت شدند ولی چون عده برای مذاکره کافی نبود نیم ساعت بعد از جلسه ختم و به صبح روز یکشنبه موقع مقرر محول گردید.
رئیس- آقای گنجهای نسبت به صورت مجلس نظری داشتید؟
گنجهای- راجع به تثبیت اوقات جلسات مجلس پس از چند جلسه مذاکره قرار این شده بود که ساعت ۹ زنگ جلسه زده شود (صحیح است) و ساعت ۹ و نیم جلسه رسمیت پیدا بکند و اگر آقایان حاضر نشدند مقام ریاست جلسه را تعطیل و اشخاصی که غایب هستند اسامی آنها را در جراید درج کنند متاسفأنه دو جلسه است که این ترتیب رعایت نمیشود و اگر این طور ادامه پیدا کند ممکن است که جلسات ساعت ۱۰ و ۱۱ هم بکشد تمنایم اینست که دستور بفرمایید این موضوع را رعایت بفرمایند.
رئیس- البته ساعت ۹ مثل معمول زنگ زده میشود آقایان مراقبت بفرمایند که زودتر در جلسه حاضر شوند. آقای آشتیانیزاده.
آشتیانیزاده- بنده را جزء دیر آمدگان بی اجازه درج کرده بودند در صورتی که بنده به وسیله تلفن از مقام ریاست استجازه کرده بودم.
رئیس- اصلاح میشود. آقای نورالدین امامی نسبت به صورت جلسه نظری داشتید؟
نورالدین امامی- متأسفانه باز هم دیروز آقایان هیئت نظاره استخراج آراء تشریف نیاوردند و اکثریت نشد، استدعا میکنم. بنده را معاف بفرمایید چون بنده خودم را موظف میدانم (صدرزاده- بنده حاضر بودم چرا همه را اسم میبرید) اجازه بفرمایید چون بنده خودم را موظف میدانم در ساعت مقرر حاضر بشوم و چند نفر از آقایان حاضر شدند چند نفر هم تشریف نیاوردند و اکثریت حاصل نشد استدعا میکنم یا تجدید بکنید اشخاصیرا که باید نظارت بکنند تا این که آراء استخراج بشود یا این که بنده را معاف بفرمایید.
رئیس- ده روز است که کمیسیونها در مجلس انتخاب شدهاند و هر چند تأکید شده است که آقایان مستخرجین حاضر بشوند و آراء را استخراج بکنند همین طور مانده است و کارها معطل شده امروز آقای وزیر بهداری یک لوایحی دارند سایر وزراء هم همین طور تمنی میکنم همین امروز آقایان حاضر بشوند و باقی کمیسیونها را استخراج کنند (نورالدین امامی- اگر نشد چطور میشود) اگر نشد باید استعفا بدهند و دیگری به حکم قرعه انتخاب بشود که کمیسیونها را استخراج کنند، آقای دکتر عبده.
دکتر عبده- بنده عرضی ندارم.
رئیس- آقای مکی.
مکی- پریروز که بنده اینجا راجع به لایحه مالیات بر درآمد عرایضی خدمت آقایان عرض میکردم یک اشتباهی کردم که میخواستم با یک توضیح مختصری خدمت آقایان عرض بکنم که رفع این اشتباه را کرده باشم پریروز بنده عرض کردم که در دوره چهارده در آذر ۲۴ خیال میکنم این طور بیان شد که آقای دکتر مصدقالسطنه طرحی راجع به کمیسیون توافق دادند در صورتی که این طور نبوده و بنده اشتباه کرده بودم طرح را دولت آورده بود و ایشان از مخالفین آن طرح بودند و فقط یک ماده اصلاحی پیشنهاد کردند که آن پیشنهاد اصلاحی تصویب شد چون ایشان گلهای از بنده کرده بودند که من این کار را نکرده بودم و دیدم که حق با ایشان بوده و صورت جلسه را هم که گرفتم دیدم اشتباه شده خواستم به عرض برسانم.
رئیس- صورت جلسه همین طور اصلاح میشود آقای حاذقی.
حاذقی- تذکر بنده هم برای همین بود که عدهای از کمیسیونها استخراج شده و بقیه نشده که آقای امامی تذکر دادند.
رئیس- بسیار خوب دیگر اعتراضی به صورت جلسه نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد، دو نفر از آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند (حاذقی- بنده مخالفم) (مکی- بنده اخطار نظامنامهای به موجب ماده ۲۵ دارم) نسبت به نطق قبل از دستور مخالفی نیست؟ (حاذقی- بنده مخالفم) خوب راجع به این یک طرحی هم هست که امروز مطرح میشود و تکلیف نطق قبل از دستور هم همین میشود. آقای فریدونی معاون وزارت کشور
رضوی- ایشان معرفی نشدهاند اخطار دارم (همهمه نمایندگان)
رئیس- البته معاونین مادام که یک وزیر نیاید و دیگری را معرفی نکند به مقام خودشان باقی هستند علاوه بر این آقای سپهبد احمدی ایشان را معرفی کردهاند (رضوی- کتباً فایده ندارد) بنشینید آقای رضوی اصلا معاونین محتاج به معرف نیستند وزیر که نیست مادام که دیگری به جای ایشان معرفی نشده به مقام خودشان باقی هستند (دهقان- مجلس به آقای فریدونی نهایت احترام را دارد) یک مرتبه دیگر بنده خاطر آقایان را مطلع میکنم معاونینی که به مجلس معرفی میشوند ولو این که کابینهها هم ساقط شده باشند مادام که یک وزیری معاون دیگری را نیاورده است معرفی کند آنها به معاونت خودشان باقی هستند به علاوه آقای وزیر کشور ایشان را کتباً هم در غیبت خودشان معرفی کردهاند (رضوی- مطابق کدام سابقه آقا) آن نامه هم قرائت میشود رضوی- نامه را لازم نیست قرائت کنید این که وضع نمیشود (نامه آقای وزیر کشور به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی: چون اینجانب برای سرکشی به اوضاع بالضروره عازم بوشهر میباشم دو لایحه که برای تقدیم به مجلس شورای ملی تهیه شده به جناب آقای احمد فریدونی معاون وزاذرت کشور تسلیم نمودم که در جلسه علنی حاضر شده و از طرف اینجانب تقدیم نمایند ایشان قبلاً به سمت معاونت وزارت کشور معرفی شده و در این مدت نیز تغییری در سمت اصلی ایشان داده نشده کماکان به همان سمت بدین وسیله معرفی میشوند، سپهبد امیر احمدی وزیر کشور
دکتر معظمی- اجازه میفرمایید؟
رئیس- بفرمایید
دکتر معظمی- عرض کنم که بنده همیشه معتقدم که احترام مجلس شورای ملی بر هر چیزی مقدم است و هیچوقت سابقه نبوده است که یک وزیری به مکاتبه با مجلس صحبت کند و برای این که این سابقه در مجلس گذاشته نشود و احترام مجلس محفوظ بماند بنده مخالفم به این که مجلس اجازه بدهد این کاغذ را قبول کنند
رئیس- البته ایشان در طهران نیستند اگر در طهران بودند حق با آقای دکتر معظمی بود ولی ایشان در مسافرتند در بوشهر به علاوه تغییری در سمت آقای فریدونی داده نشده است (رضوی- یک وزیر دیگر
میآورد) (دهقان- آقای دکتر معضمی هم با نظر مقام ریاست مخالفتی ندارند) بفرمایید آقای فریدونی
۲- تقدیم دو لایحه از طرف آقای فریدونی معاون وزارت کشور راجع به تشکیل مجلس سنا و علی اکبر قاضیزاده کارمند آمار
فریدونی- چنانچه در نامهای که آقای وزیر کشور نوشتهاند ایشان برای کارهای ضروری و اتفاقات مهمی که در بوشهر واقع شده بود از لحاظ ضرورت حرکت کردند رفتند به بوشهر و ۳ روز است که در بوشهر متوقفند و مشغول اصلاحاتند و البته از رفتشان هم نتایج بسیار مفیدی حاصل خواهد شد لوایحی که به بنده دادند که به مجلس شورای ملی تقدیم کنم یکی لایحهای است مربوط به علی اکبر قاضیزاده که در سال ۱۳۲۲ در مهاباد رئیس آمار بوده و در راه انجام وظیفه کشته شده است (صحیح است- احسنت) و مطابق قانون استخدام کشوری به این قبیل مأمورین دو ثلث حقوق داده میشود و این شخص چون اولاد صغیر دارد بنابراین دو ثلث حقوق کفایت نمیکند این است که یک لایحهای تقدیم میشود که یک ثلث حقوقش را هم اگر آقایان موافقت بفرمایند و تصویب بفرمایند از بودجه عمومی دولت درباره ورثهاش برقرار بشود این یک لایحه، یک لایحه دیگر هم مربوط به مجلس سنا است (مکی- اینجا خودش مجلس سنا است لایحه مجلس شورای ملی را بیاورید) (آشتیانیزاده- مجلس سنا لازم نیست) عرض کنم حضور آقایان البته این لایحهای است که تقدیم میشود و ممکن است آقایان آن را تصویب نکنند وقتی که این لایحه تقدیم شد به نظر میرسد مورد توجه آقایان واقع میشود به کمیسیون مربوطهاش میرود ما که نگفتیم جناب عالی همین حالا تصویب بکنید این لایحه تهیه شده به مجلس تقدیم میشود به کمیسیون میرود و جریان خودش را طی میکند یک موضوع دیگر که مورد علاقه تمام آقایان است موضوع لایحه استقلال شهرداریها است (احسنت) (همهمه نمایندگان)
رئیس- آقایان گوش بدهید نمیگذارید من گوش بدهم که ایشان چه میگویند بفرمایید آقای فریدونی
فریدونی- عرض کنم لایحجه مربوط به انجمنهای شهرداری و استقلال آنها در اسفند ۱۳۲۳ تقدیم شده بود تقاضا میشود که به کمیسیون کشور ارجاع بشود زودتر مورد توجه قرار بگیرد و تکلیفش معین شود و بگذرد چون مورد علاقهمندی تمام آقایان است این است بنده این تقاضا را کردم و دیگر عرضی ندارم (آشتیانیزاده- لایحه مجلس سنا را پس بگیرید) (قبادیان- قانون تقسیمات کشور) قانون تقسیمات کشور و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و همچنین قانون انتخابات مجلس شورای ملی هم در دست اقدام است و قریباً تقدیم میشود (احسنت)
مکی- بنده اخطار نظامنامهای دارم
رئیس- به کمیسیونهای مربوطه ارجاع میشود آقای مکی
مکی- استدعا میکنم آقایان یکی دو هفته توجه بکنند بنده یک اخطاری میکنم که توجه آقایان را جلب کرده باشم ماده نظامنامه میگوید کمیسیونها پس از انتخاب بدون تأخیر در تحت ریاست مسنترین اعضاء خود منعقد، یک رئیس و یک نائب رئیس به مناسبت اهمیت یک یا دو مشتی و یک مخبر که عقیده کمیسیون را به مجلس راپورت میدهد به ترتیب ماده ۲ انتخاب مینمایند تمام کمیسیونهای ماده ۱۵ باید دو ماه به دو ماه صورتی از خلاصه اعمال خودشان در مجلس علنی تقدیم نمایند و صورت مزبور در روزنامه رسمی طبع خواهد شد هر طرح یا لایحه قانونی که به کمیسیون رجوع میشود باید راپورت آن منتها در ظرف دو ماه از تاریخ ارجاع داده شود والّا صاحب لایحه حق دارد از مجلس در خواست کند که مباحثه آن را جزء دستور مجلس قرار دهند بنده راجع به همین قسمت اخیر ماده ۲۵ میخواستم خاطر آقایان را متوجه کرده باشم که طرحی که در ۴ ماه قبل از طرف یک دسته از نمایندگان که بنده هم جزء آن عده بودم راجع به اصلاح مواد قانون حکومت نظامی به ریاست محترم مجلس تقدیم کرده بودیم (صحیح است) در حدود چند ماه است از تقدیم این طرح گذشته است و هنوز در کمیسیون کشور این طرح گیر کرده است چون اخیراً بنده میبینم بعضیها که خیال میکنند میتوانند زیر سایه سر نیزه و قدرت حکومت نظامی تحمیلاتی بر مردم بکنند دو مرتبه نغمه حکومت نظامی را ساز کردهاند (صحیح است) و خواب آشفته برای این ملت دیدهاند بنده میخواستم توجه آقایان نمایندگان محترم و همچنین مقام ریاست را جلب کنم که این طرح چهار ماه است که تقدیم شده و بنده تمنی میکنم که این طرح جزء دستور جلسه آینده قرار بگیرد و آقایان نمایندگان بدانند که در اوضاع مملکت ما هر کاری که ما در این مجلس میکنیم اگر امروز اثراتی نداشته باشد در آتیه ممکنست یک اثریهای خیلی بد و ناگواری داشته باشد بنده تمنی میکنم این طرح حکومت نظامی را که مغایرت دارد، قانونی که فعلًا هست با قانون اساسی و اصول آزادی و دموکراسی، این را توجه بفرمایند و برای جلسه آینده جزء دستور قرار بدهند چون من میبینم که تمام نمایندگان محترم هم با تصویب این لایحه موافق هستند جلوگیری بکنند از یک آثار و عواقبی که ممکنست برای ملت ایران خیلی گران و گرانبها تمام بشود. بیش از این مزاحم نمیشوم.
رئیس- البته به کمیسیون تأکید میشود که زودتر گزارش این طرح را بفرستد به مجلس
وزیر راه- اجازه میفرمایید؟
رئیس- بفرمایید
وزیر راه- بنده میخواستم عرض کنم که برای جواب سؤال آقای مکی و همچنین آقایان دیگر حاضر هستم.
۳- بقیه مذاکره در لایحه اصلاح مالیات بر درآمد
رئیس- سؤالاتی هست در دستور (حاذقی- حالا لایحه مطرح است) ولی در جلسه قبل لایحه ایکه مطرح بود یک نفر به عنوان موافق صحبت میکرد که آقای کشاورز صدر بود که مجلس از اکثریت افتاد حالا ایشان ادامه خواهند داد و سؤالات هم در آخر جلسه به عمل خواهد آمد. بفرمایید آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر- بنده قبل از این که راجع به اصل موضوع صحبت بکنم یک تذکر مختصری دارم و آن عبارت از این بود که در روزنامه اطلاعات دیدم که عرایض بنده تحریف شده یعنی آنجا به طور کلی نوشتهاند که در وزارت دارایی مأمورین شایسته و درست نیستند و حال آن که در وزارت دارایی مأمورین صالح و صحیحالعمل و درست خیلی هست و بنده آن روز که عرض کردم توجه نشد، بنده عرض کردم که در وزارت دارایی مأمورین اجراء مالیات بر درآمد، آن هم در خارج و بعضی از مأمورین جزء داخل اینها شاید صلاحیت نداشته باشند و با مردم بد رفتاری کنند، خواستم این نکته را تذکر داده باشم که اشتباهی نشود، بنده استدعا میکنم از آقایان نمایندگان محترم مخصوصاً اشخاصی که مخالف این لایحه هستند توجه دقیقی به عرایض بنده بکنند و تا آخر عرایض بنده را گوش بدهند اگر بنده بیحساب گفتم و غیر منطقی بود آن وقت تشریف بیاورند اینجا تذکر بدهند، بنده هم قانع خواهم شد و تمنی میکنم که به حرف مخالف در جمیع موارد گوش بدهند و اگر صحیح باشد یا نباشد بین حرف او صحبت نشود و عدم توجه هم ابراز نشود بنده عرایض خودم را که موافق این لایحه هستم بدو قسمت میکنم، یکی در ایرادتی که آقایان مخالفین این لایحه در ضمن فرمایشاتشان فرمودند و یکی هم ذکر کلیاتی که لزوم تصویب این قانون را ایجاب میکند. یکی از مواردی که غالباً آقایان مخالفین این لایحه در ضمن فرمایشات خودشان تذکر دادند و از عیوب این لایحه در ضمن بیاناتشان فرمودند موضوع عدم صلاحیت مأمورین اجرا به این که میبایستی در چنین قانونی و در قوانین دیگر اول توجه به دستگاه اجرایی بشود زیرا قانون بسیار اتفاق میافتد که خیلی خوب تنظیم شده و باید نتیجه خوب از او گرفته شود ولی در نتیجه اجرا بد نتیجه نا مطلوب میدهد. این را خود بنده هم تصدیق دارم، ولی در عین حال آقایان تصدیق میفرمایند به این که اگر انسان از تصویب یک لایحه مفید و اصلاحی به توهم این که مبادا دستگاه اجرایی او خوب نباشد و خوب اجرا نکند خوداری بکند مثل این است که ما برنامه هفت ساله را که به تصدیق عموم آقایان نمایندگان تصویب آن به حال ملت ایران و کشور ایران مفید است تصویب نکنیم به توهم این که فردا مبادا مأمورین اجرایی آن خوب اجرا نکنند یا اعتباراتی که برای اصلاحات کشور پیشبینی شده است سوء استفاده بکنند. این درست نیست، این منطق صحیح نیست و نبایستی به عنوان این که ممکنست این قانون خوب اجرا نشود قانون را تصویب نکرد. این را در هیچ کجا و به هیچ منطقی به عقیده بنده نمیشود پذیرفت و بایستی در ضمن تصویب هر قانون مفیدی خوب اجرا کردن آن قانون را هم پیشبینی بکنیم. بنده در ایجا برای رد ایراد آقایان یک پیشنهادی خدمت آقای رئیس تقدیم کردم که چند نفر از اشخاصی که مورد اتفاق ملت ایران و نمایندگان محترم و عموم طبقات هستند آن اشخاص را انتخاب بکنند برای اجرای این قانون. یعنی این قانون را بدهند به دست امثال
آقای دکتر مصدق، آقای تقیزاده، آقای عبدالعلی لطفی رئیس شعبه تمیز و جمعی دیگر که همه همین طور هستند آقای دکتر نصیری، آقای دکتر جزایری و امثال اینها که هم در مجلس زیاد هست و هم در خارج زیاد است و اگر هم آقایان ایراد داشته باشند به این که ما نبایستی در مجلس اشخاص را تعیین بکنیم و شاید آقایان قبول نکنند بنده باز پیشنهاد میکنم رسیدگی به این قضیه را برای جلوگیری از این توهم که ممکن است مأمورین دارایی به وسیله این قانون پاپوشی برای مردم بدوزند بیایند رجوع کنند به دیوانعالی کشور که در آنجا در جلسه اداری و خارج از نوبت به این مسائل رسیدگی کند و برای تشخیص این که کدام یک از پروندهها مشمول این قانون میشود و واقعاً در کدام پرونده اعمال نظر بر علیه دولت و به ضرر دولت شده است در آنجا هم من معتقدم آقای وزیر دارایی آقای نجمالملک مرد مطمئنی است، مرد دقیقی است و آقایان هم اعتماد دارند به ایشان، شخص ایشان اعم از این که وزیر دارایی باشند یا نباشد شخصاً مسئول باشند برای رسیدگی و تشخیص این موضوع و بیمورد هم نمیدانم عرض کنم بذری جلوگیری از اعتراض آقای اسکندری هم عیبی ندارد، ذکر کنند آقای نجمالملکاول، همان طور که ایشان گفتند بنابراین با این مقدمات تصور میکنم آقایان دیگر نگرانیشان از لحاظ خوب اجراء نکردن و به موقع اجراء نکردن این قانون رفع بشود، زیرا قانون را مأمور بد اجراء میکند. اگر شما آمدید یک شخص بیغرض و بینظری را معین کردید به عقیده بنده رفع توهم آقایان از لحاظ این که این لایحه بد اجرا میشود با این پیشنهادی که بنده دادم و با این نظری که عده از آقایان دارند مرتفع میشود موضوع دیگر که آقایان در ضمن ایراداتشان فرمودند و خیلی هم آب و تاب به آن دادند مخصوصاً آقای مشایخی، مطلب این بود که میگفتند وضع این قانون برخلاف اصل است یکی از لحاظ این که میبایستی مجلس همیشه به قوانینی که وضع میکند احترام بگذارد و کمتر آنها را تغییر بدهد، یکی هم از لحاظ این که میگفتند این قانون به حقوق ثابته اشخاص خلل وارد میسازد و حقوق ثابتهای را که برای اشخاص پیدا شده تضییع میکنند من از آقایان استدعا میکنم، این مطلب خیلی دقیق است توجه بفرمایید بنده مختصر بحث حقوقی میکنم اگر قانع نشدید من هم هم عقیده آقایان میشوم قوانین ما دو نوع است، مخصوصاً آقایانی که اهل اطلاعات حقوق هستند و بصیرت در امور قضایی دارند امثال دکتر معظمی، آقای عامری، آقایان دیگر تصدیق میفرمایند به این که قوانینی که ما وضع میکنیم دو نوع است یکی قوانین تعبینیه است و یکی هم قوانین تضمینیه است یعنی قوانینی که ما میگذرانیم یکی قانونی است که تعیین یک موضوعی را میکند یکی هم تضمین اجرای آن را میکند مثلاً قانون مدنی از قوانین تعبینیه است و قانون اصول دادرسی حقوقی یا کیفری از قوانین تضمینیه است یک اصل ثابتی در حقوق هست و آن این است که در قوانین تضمینیه اگر عطف بماسبق شد اشکالی ندارد و عطف به ما سبق میشود و آن قانونی را که عطف به ما سبق نمیشود کرد مگر این که در خود قانون تصریح شده باشد طبق ماده ۴ قانون مدنی آن قوانینی تعبینیه است، یعنی یک قوانینی است که در نتیجه وضع او یک حقوق ثابتی برای اشخاص معین میشود از ۱۳۲۲ قانون مالیاتی وضع شده است که از درآمد اشخاص صدی ده دولت به عنوان مالیات بگیرد و همین طور هم شده، البته این سزاوار نیست در ۱۳۲۷ بیایند بگویند کسی که با اعتقاد و با اطمینان به این که (بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست)
رئیس- بفرمایید.
کشاورز صدر- بدبختانه هی مجلس از اکثریت میافتد وقتی که بین جملات و مطالب فاصله پیدا میشود شخص ناچار است که موضوع را از سر بگیرد، عرض کردم اگر به موجب قانون فرض کنیم در ۱۳۲۲ معین میکنید که کسانی که تجارت میکنند، کسب میکنند صدی ده عواید خودشان را به عنوان مالیات به دولت بدهند و افراد هم با اعتقاد به این قانون میآیند کسب و تجارت میکنند میبینند صرفهشان اقتضا میکند این کار را میکنند صدی ده هم مالیات میدهند بعد در سال ۱۳۲۷ بیاییم بگوییم که در سال ۱۳۲۲ که قانون مالیات را صدی ده معین کرده است حالا ما میگوییم مالیات را صدی پنجاه بگیرند این کار البته بر خلاف انصاف است، بر خلاف اصل است، برخلاف قاعده است بنده هم تصدیق میکنم ولی اگر در یک موقعی دولت آمدیم لایحهای آورد و یک عمل خلاف اصلی را به تصویب مجلس رسانید. در تمام دنیا آقایان تصدیق میفرمایید که قانون همیشه حکم قضایا را معین میکند، قانون هیچ وقت نمیآید بگوید دولت و مردم با هم توافق بکنند، این عمل اساساً برخلاف اصل است و چنین قانونی نمیبایستی در مجلس تصویب بشود چرا؟ برای این که وقتی مجلس یک قانونی را میگذراند قانون حکم کلی معین میکند و ما نمیبایستی بیاییم برای توافق حسن و حسین یا توافق دولت با مردم بگوییم بیایید بنشینید با هم توافق بکنید، حالا تصویب شده است به فرمایش آقا، اگر این تصویب نشد من طریقی برای بهتر اجرا شدن این قانون پیدا کردم که عبارت از قواعد تضمینیه است یک راهی پیدا کردم که ما از آن راه بهتر میتوانیم این توافق را اجرا کنیم اگر از این قانون سوء استفادهای شده باشد به وسیله این پیش بینی اجرا کنیم، این مطلقاً برخلاف اصل نیست و حقوق کسی را هم تضییع نکرده است زیرا آقای وزیر دارایی نیامدهاند بگویند به این که هر توافقی که شده است ملغیالاثر است آمدهاند گفتند نظر به این که عدهای از طبقات مختلف تقاضا کردند، تذکر دادند ما برای جلوگیری از این توهماتی که شده است یک قانونی میآوریم و تجدیدنظری در بعضی از آنها که مورد شکایت است میکنیم بعد میرود در یک مرجع صلاحیتداری و آن مرجع رسیدگی میکند و ممکن است بگویند صحیح است، اگر نگفتند صحیح است مکی گویند این توافق به هم بخورد دو مرتبه ممکن است بنشینید توافق کنند، این خلاف قاعده نیست، خلاف اصل نیست حقوق مسلمه اشخاص را تضییع نکرده است، ثانیاً مطابق صریح فراز اخیر ماده ۴ قانون مدنی که تصریح میکند میگوید قوانین عطف بماسبق نمیشود مگر در قانون ذکر شود، بنابراین همان اشخاصی که این اصول و کلیات را برای ما وضع کردهاند و این رساله و دستور عمل است همانها پیشبینی کردهاند که لدیالاقضا کرد، اگر مصالح ایجاب کرد میآیند قانون را عطف به ما سبق هم میکنند این اشکالی ندارد، اینجا بنده تعجب میکنم که چطور وقتی که یک قانونی وضع شد یک شخصی را یادم هست در دوره ششم، هفتم، هشتم بود ۱۳۰۷ بود یک قانونی را وضع کردند و عطف بماسبق کردند که یک شخصی را که هزار جنایت مرتکب شده بود و در نیشابور حاکمی بود محکوم هم شده بود سالها گذشته بود اعاده حیثیت بکنند وکلا در آن موقع تصویب نکردند و بعد موافقین دیگر آمدند تصویب کردند ولی در اینجا میگویند که این قانون خلاف اصل است خلاف قاعده کلی، خلاف اصول دموکراسی است و حال این که این طور نیست و بنده مقتضی نمیدانم یک نمایندهای ولو این که عقیده بیک مطالبی نداشته باشد بیاید روی سقسطه و مغالطه استدلال بکند و ذهن یک عدهای را مشوش بکند بنابراین از این حیث هم بنده هیچ ایرادی در این قانون نمیبینم و مطابق اصول و قاعده است نهایت آقایان آزادند که به این قانون رأی بدهند یا ندهند چرا آدم بهانه بگیرد بگوید من عقیده به این قانون ندارم؟ ایراد لازم نیست بگوید عقیده به این قانون ندارم و رأی نمیدهم دیگر لازم نیست که بیاید هزار مرجحات بچیند و بعد بگوید که این قانون خلاف اصل است اما مطلب دوم عرایض بنده موضوع ذکر کلیاتی است که لزوم تصویب این قانون را ایجاب میکند، تمام آقایان در جمیع جلسات متذکر میشوند که بایستی دست به اصلاحات زد عمران و آبادی کرد مردم بیکار را به کار واداشت و خلاصه مملکت را از این وضعی که دارد خارج کرد و تمام آقایان
باز میفرمایند که دست زدن به هیچ اصلاحاتی مقدور نیست مگر این که پول داشته باشیم تا بتوانیم به وسیله آن پول و اعتبار دست به این اصلاحات بزنیم و باز مورد تصدیق عموم آقایان است که در تمام جلسات هر کدام که میآیند اینجا میفرمایند که به ضعفای این مملکت به طبقهی سوم این مملکت نمیبایستی تحمیل عوارض بشود همه آقایان گفتهاند، اگر هم بگیرند هر کدام از آقایان که در چند جلسه قبل گفتهاند تکذیب میکنند حرفشان را و میگویند که باید به طبقه ضعیف کمک کرد و تحمیل عوارض و مالیات به طبقه ضعیف نباید بشود و کسانی که استطاعت دارند الحمدالله و خدا به آنها بیشتر از این هم بدهد آنها بایستی کمک کنند همراهی کنند، مالیات بدهند، عوارض بدهند و این مملکت را از این وضع خارج کنند و خودشان بهتر از این استفاده و آسایش داشته باشند و دیگران هم در پرتو این خدمتی که آقایان میکنند آسایش و سعادت پیدا کنند این نکته را بنده لازم میدانم در اینجا عرض کنم و تصور نمیکنم در این مجلس شورای ملی کسی باشد که عناد مخالفتی با سرمایه دار، با سرمایهداران با سرمایه یا مالکیت داشته باشد، تمام آقایان جمعاً علاقهمندند که عموم آقایان سرمایهداران سرمایه آنها بیشتر بشود و تمام مردم دیگر هم که سرمایه ندارند سرمایه پیدا کنند (مهندس رضوی- از چه راهی سرمایهشان بیشتر بشود؟) از راه مشروع و اگر بنده یا آقای مهندس رضوی یا آقای دیگری که میآییم اینجا این مطالب را میگوییم تصور بشود
که این مثل این است که ما مخالف سرمایه و سرمایهداری هستیم: بی ربط است، این طور نیست، به سرمایه داران خیلی علاقه داریم و آقایان هم در نتیجه فعالیت و زحمت سرمایه پیدا کردهاند و بایستی باز هم پیدا کنند اضافه هم پیدا کنند ولی یک نکته است و آن هم این است که در شرع و عرف گفته شده است و بنده تصور نمیکنم هیچ قانونی، هیچ قاعدهای از قانون اسلام مساوات و برابری و اصول را بهتر پیش بینی کرده باشد. (صحیح است- صحیح است) قانون اسلام تمام این موارد را پیش بینی کرده، میگوید کسی که صاحب سرمایه است سرمایه او ملک او و خود او در مملکت اسلامی در امان است نهایت میبایستی خمس بدهد ذکوه بدهد رد مظالم بدهد اگر ندهد قابل تعقیب کیفری در دیوان الهی است بنابراین تمام این عقیده را داریم، هم آقایانی که سرمایه دارند و هم آقایانی که سرمایه ندارند تمنی میکنم آقایان یک قدری توجه بکنید که این نکته دقیق است (مهندس رضوی- با این حرفها جلوی ظلم را نمیشود گرفت باید قانون باشد و اجرا بشود کار آن دنیا با خداوند متعال است) بنابراین بنده عقیده دارم که آقایان نمایندگان محترم مخصوصاً آقایانی که به حمدالله سرمایهدار هستند با تصویب این قانون کمک میکنند زیرا وقتی که یک شخصی استثنائاً یا چند نفر از شرکتها در اصفهان یا اشخاصی بخواهند آن مالیات واقعی را که شامل هستند ندهند مثل این است که یک مریضی را نخواهد معالجه بکنند کسی که فشار خون پیدا میکند میبایستی او را از فشار خونش جلوگیری کرد، رژیم بگیرد، خمس بدهد، زکوه بدهد مالیات بدهد با مردم فقیر همراهی بکند. تا سلامت مزاج او محفوظ باشد (صحیح است) و اگر این طور شد هم سلامت است، هم راحت است هم آسایش دارد و قطع دارم که تمام آقایان با این نظر بنده موافقند، نهایت اگر هم عدهای از آقایان اظهار مخالفت میکنند با این قانون برای آن است که خیال میکنند در این تذکراتی که بعضی از مخالفین دادهاند این عمل مخالف اصل و قاعده است والّا با اصل قانون خیال میکنم کسی مخالفت نداشته باشد، یک مطلب دیگر هم در پایان عرایضم به عرض آقایان میرسانم و آن این است که آقای مشایخی در ضمن اظهاراتشان فرمودند که مالیات سنگین قابل اجرا نیست، این طور نیست آقا به عقیده بنده مالیات سنگین قابل اجرا است، آخر ما هم چشم داریم، یا داریم مردمان انگلستان هم در که در یک کشور سرمایهداری هستند و به تحقیق در آن جا بیشتر به سرمایشان علاقهمندند و سرمایهدار هستند، آنها در زمان جنگ قانونی وضع کردند که صدی نود درآمدشان را برای حفظ مملکت، برای حفظ افراد کشور برای حفظ خودشان به دولت بدهند کمک کنند، چطور در آنجا اجرا شد و در مملکت ما اجرا نمیشود؟ البته اجرا میشود یک نکته دیگری که متذکر شدند تفسیر قانون مالیات بر درآمد بود از روی قرائن و امارات و گفتند که قانون مالیات بر درآمد بسیار قانون خوبی است ولی موضوع قرائن و اماراتش صحیح نیست در مملکتمان چرا؟ برای این که دو ممالک خارجه میآیند از روی دفاتر پلمب شده و مرتب وضعشان را درست میکندند (صحیح است) صحیح است آقای دکتر امینی؟ عرض کنم که روی اصول و قاعده کارشان را تنظیم میکنند و رسیدگی میشود و وصول میشود بنده مخالف این حرف هستم زیرا که در مملکت ما بهتر اجرا میشود چون قانون مالیات بر درآمد یک قانونی است که اساسش قرائن و امارات است و قرائن و امارات در مملکت ما بهتر اجرا میشود چرا؟ مثلاً عرض میکنم اگر آمدیم یک مالیاتی را خواستیم تشخیص بدهیم میگوئیم آقا در سال ۱۳۲۳ جنابعالی سرمایهتان چقدر بوده رسیدگی میکنیم، صورت دارد، دیگر سرمایهدار که نمیشود گفت سرمایه ندارد ملک، علاقه و سرمایه و سهام اینها است، در سال ۱۳۲۷ هم میشود بفهمیم که چقدر دارد مقایسه این را میگیریم که چه مقدار از این را به عنوان اعانه دادهاند چه مقدار را به عنوان درآمد دادهاند این را تشخیص میدهند و مالیات را میگیرند نهایت همان طور که آقایان گفتند نمیخواهد اجرا بشود و آقای مشایخی فرمودند که من تخصص فنی در قانون مالیات بر درآمد دارم بنده هم موافقم ولی میخواستم از ایشان خواهش کنم ببینم این تخصص فنیشان را راجع به این قرائن و امارات درباره خودشان اجرا کردهاند یا نه؟ اگر نظر آقایان باشد در موقع دفاع از اعتبارنامهشان فرمودند که من زحمت کشیدم، کار کردم و صد هزار تومان در نتیجه تجارت پیدا کردم من میخواستم خواهش کنم و به این رقیبم عرض کنم که شما مالیات این صد هزار توامن را پرداختید یا نه؟ و این اظهار جزء قرائن هست یا نه (مشایخی- این طور نگفتم توضیح میدهم) میخواستم از آقایان استدعا کنم که با این لایحه موافقت بفرمایید نهایت طریق اجرای آن را هر قسم که خود آقایان میخواهند و برای این که اطمینان خاطرشان جلب بشود که از این قانون سوء استفاده نمیشود و خوب اجرا میشود و پاپوش ندوزند برای مردم خوب است خود آقایان در این قانون پیشبینی بکنند بیایند طریقه اجرای آن را معین کنند و به یک قانونی که مفید است رأی بدهند و اجرا کنند من از روی عقیده از این لایحه دفاع کردم و من عقیده هم دارم و هیچ غرض و نظری هم ندارم. رئیس- پیشنهادی راجع به کفایت مذاکرات رسیده است از طرف آقای اردلان قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد میکنم پس از نطق آقای کشاورز صدر به کلیات مذاکرات رأی گرفته شود و پیشنهادات قرائت گردد.
اردلان- عرض کنم به نظر بنده به قدر کفایت در این خصوص صحبت شده است و اگر آقایان موافقت بفرمایند ما میتوانیم نظر اصلاحی که داریم در پیشنهاداتی که میشود تأمین کنیم و این که آقایان رأی ندادند به مسکوت ماندن این لایحه معلوم میشود که موافقند این قانون بگذرد منتها در موقع پیشنهاد یک پیشنهادات مفیدی ممکن است بدهیم و آن را اصلاح کنیم.
رئیس- آقای فولادوند
فولادوند- اظهار این موضوع از طرف یک نفر نماینده مجلس که چون من یا کسانم مشمول فلان امر نیستم یا با آن امر موافق با مخالفم صحیح نیست. زیرا یک نفر نماینده بایستی عموم افراد ملت را مثل خود و اقوام نزدیکش نگاه نموده در حفظ منافع مشروع ملت اقدام کند (صحیح است) با این حال برای رفع سوء تفاهم عرض میکنم که بنده مشمول این لایحه نیستم ولی علت مخالفتم در جلسه اسبق از جهت حفظ منافع مشروع ملت در نحوه اجرای آن است. بنده در جلسه قبل عرض کردم ما به دستگاه وصول مالیات بر درآمد اعتماد نداریم (صحیح است) این عرض من باعث رنجش عدهای از مأمورین وزارت دارایی شده است و یکی از آنها نیز شرحی به وسیله آقای مسعودی نوشته که چرا فولادوند چنین اظهاری کرده است عرض میکنم در هر اداره اگر مأمور درست کار نباشد آن اداره نمیتواند اصولاً کاری انجام دهد و همان عمل مأمورین درست است که عمل مأمورین نادرست را تا اندازه تعدیل مینماید و البته در اداره مالیات بر درآمد هم مأمورین درستکار هستند، لکن بنده ثابت میکنم در این اظهار سوء نیتی نداشته و برخلاف واقع عرضی نکردهام (صحیح است) زیرا: اولاً با تقدیم این لایحه آقای وزیر مالیه عملاً اعتمادش را به این دستگاه ابزار داشتهاند ثانیاً آقایان وکلایی که پیشنهاداتی در اطراف این لایحه دادهاند و نزد بنده هست اکثراً با پیشنهاد خود همین معنی را ثابت نمودهاند مثلاً نوشتهاند پیشنهاد میکنم چند نفر از قضات دیوان کشور به این امر رسیدگی نمایند یا تحت نظر وزیر مالیه اجرا شود یا جناب آقای دکتر مصدق قبول این زحمت را بفرمایند و از این قبیل پیشنهادات ثالثاً- شکایات زیاد مردم از این دستگاه است که برای نمونه موضوع مربوط به آقای کوهی کرمانی را در جلسه سابق عرض کردم و دیگر جایز نیست موضوعات جدیدی به عرض برسد. بنا به مراتب برای آن که اشتباه نشود عرض میکنم من با این لایحه موافقم به یک شرط (احسنت) و آن شرط آن است که مجلس طوری نحوه وصول مالیات و اعتراض به مؤدیان مالیاتی را تعیین نماید که مردم گرفتار اشخاص نا صالح نشوند (صحیح است) و چون آقای وزیر دارایی ضمن برنامه دولت به صحت قول و اظهارات من واقف شدهاند فعلاً نیز این نگرانی را رفع نمایند تا بنده و آقایان نمایندگان با کمال میل رأی موافق به این لایحه بدهیم بنا به مراتب با پیشنهاد آقای اردلان مخالفت کردم تا راه حلی آقای وزیر دارایی پیشنهاد فرمایند.
اردلان- احسنت.
نمایندگان- رأی رأی.
ارباب مهدی- بنده مخالفم و نوشته شده است.
رئیس- بفرمایید بنشینید.
مکی- در یک لایحه که پانزده روز نمیشود صحبت کرد.
ارباب مهدی- در این لایحه باور کنید بیست روز باید صحبت کرد این مورد ابتلاء مردم است.
رئیس- آقای وزیر دارایی.
وزیر دارایی- اینجا در ضمن بیاناتی که آقایان نمایندگان محترم راجع به این لایحه فرمودند یک مسائلی فرمودند که سوء تفاهم شده بود و بعضی از آنها را آقای صدر کشاورز توجه کردند و جواب دادند بعضی چیزها باقی مانده است از جمله یک نفر از آقایان گفتند این لایحهای که پیشنهاد شده است که راجع به مسائلی که توافق شده است تجدید رسیدگی بشود، این برای عدم اعتماد به آن اشخاصی است که در کمیسیون توافق بودهاند، به نظر من این صحیح نیست برای این که در کارهای قضایی یک محکمه بدوی درست کردهاند یک تجدیدنظر درست کردهاند یک محکمه آخری که دیوان کشور است یا محکمه تمیز، اگر این طور باشد باید گفت اصلاً استیناف لازم نیست برای این که این یک عدم اعتمادی است نسبت به محکمه بدوی و دیگر این که در خود قانون راجع به توافق اینمسئله تصریح شده بود که اگر در ظرف یکماه وزیر مالیه یا قائم مقام او راجع به این موضوعی که توافق حاصل شده نظری داشته باشند میتوانند به آن توافق اعتراض کنند منتهی مدت یک ماه بوده است حالا ما یک مدت بیشتری تقاضا کردیم که هشت ماه نه نه ماه ده ماه که باقی مانده است وزیر دارایی اختیار داشته باشد بنابراین تقاضای تجدیدنظر بیک مسائلی به یک مالیاتهایی که با توافق خاتمه پیدا کرده است این دلیل عدم اعتماد به آنهایی که این توافق را کردهاند نمیشود یک چیز دیگری بنده دیدم اسباب نگرانی آقایان شده است و آن را تکرار کردند و گاهی هم به خود بنده گفتند و آن این است که مأمورین دارایی در هر جایی در هر شهری یا در تهران یا سایر جاها میروند و مزاحم اشخاص میشوند که پرونده اشخاض را تجدیدنظر میکنند این کار اصلاً مورد ندراد برای این که مأمور دارایی وارد در این کار نیست این پروندههایی که با توافق خاتمه پیدا کرده در اینجا حاضر و موجود است نه میشود به آنها چیزی افزود و نه میشود از آنها چیزی کسر کرد و وقتی که یک عده از این پروندهها را موافقت بفرمایید که رسیدگی بشود مثلا سیصد تا این وضیفه دادستان است همان طوری که عرض کردم دادستان میرود و به این پروندهها رسیدگی میکند و آن پروندههایی که مبلغ عمدهای است آنها را از بالارسیدگی میکند و از پائین آنهایی که مبهم بوده یا یک چیزهایی نسبت به پروندهها رسیده یا گزارشی رسیده یا مورد توجه عامه بوده یا در مطبو عات یک تذکراتی داده شده اعتراضاتی رسیده اینها را دوباره رسیدگی میکند میبیند قابل رسیدگی هست یا نه، اگر قابل رسیدگی هست برای مراجعه به محکمه میرود محکمه هم و رسیدگی میکند، اگر دادستان دید چیزی نیست آن دوسیه را رد میکند به مأمور دارایی و مأمور دارایی نمیتواند پیش بنده یا عمر وزید بیاید و بگوید که دوسیه مالیاتی را من به دادستانی نمیدهم یا به محکمه نمیدهم بنابراین از جهت این که اسباب مزاحمت اشخاص در تهران یا شهرستانها و در خارج میشود نگرانی به هیچوجه نیست.
نمایندگان- رأی رأی.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای اردلان در کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند که مذاکرات کافی است قیام کنند؟ (عده کمی برخاستند) تصویب نشد، آقای ابوالقاسم بهبهانی.
ابوالقاسم بهبهانی- من خیال میکنم اگر به تنهایی با وضع قانون کارها اصلاح میشد میبایست حالا مملکت ما مترقیترین ممالک دنیا و ملت ما سعادتمندترین ملل جهان باشد مورد تردید نیست که بهترین قوانین اگر با دست مجریان نا صالح اجرا شود نه تنها نتیجه مطلوب از آن بدست نخواهد آمد بلکه اثرات بدی از خود باقی خواهد گذارد پس قبل از هر قانون خوب مجری خوب و مأمور پاک به طمع برای اجراء لازم است.
آقای وزیر دارایی لایحه راتقدیم نمودهاند که به پروندههای مالیاتی سنوات گذشته که طبق مقررات توافق شده و مبلغ آن از پانصد هزار ریال تجاوز نماید مجدداً رسیدگی شود و عمل گذشته که طبق قانون و مقررات انجام یافته است کان لم یکن و لغو گردد. بنده در این باب دفاع نمیکنم که هیچ قانونی نباید عطف به ما سبق بشود و نمیگویم که با این رویه که پیش گرفتهایم اعتماد عمومی را از قوانین سلب خواهیم کرد و بعد از این دیگر ارزشی برای احکام و مقررات قانونی باقی نخواهد ماند- من میخواهم بپرسم که آقای وزیر دارایی این قانون را به دست چه اشخاصی میخواهند اجرا کنند آیا مأمورین دیگری غیر از مأمورین پیش که قانون سابق را اجرا کردهاند در نظر گرفتهاند آیا اطمینان دارند که این قانون باز وسیله سوء استفاده مأمورین مالیات بر درآمد نخواهد شد. آیا مؤدیان مالیاتی اطمینان خواهند کرد که بعد از اجرای این قانون دیگر ریش آنها از دست مأمورین دارایی رها شده و باز هم قانون دیگری برای لغو این قانون از طرف وزیر دارایی دیگر تقدیم مجلس نخواهد شد؟ آیا آقای وزیر دارایی دستگاه دارایی و مالیات بر درآمد را تصفیه و مطمئن هستند که دیگر در وصول مالیات بر درآمد حیف و میلی نخواهد شد؟ که به حیف و میلهای گذشته میخواهند رسیدگی کنند به خدا قسم وضع خیلی به مراتب بدتر و مفتضحتر از سابق است مردم از دست قانون مالیات درآمد و مأمورین نا صالح آن به ستوه آمدهاند هر فردی از افراد این کشور خراب در دوائر مالیات بر درآمد پرونده دارد که به خدا قسم اگر پرونده جنایی در دادگاه میداشت راحتتر و آسودهتر بود. من اگر بگویم آقایان بیایید این قانون را به کلی لغو و این دستگاه فساد را بر هم زده مردم را راحتتر نمایید ممکن است بگویید به نفع سرمایهداران صحبت میکنم حال آن که این طور نیست و همان طوری که میدانید طبقات ضعیف و زحمت کش بیشتر گرفتار و در زحمت هستند برای بقاء یا لغو این قانون را با آراء عمومی طبقات بیسرمایه و متوسط کشور مراجعه نمایید تا بدانید و بفهمید که مردم و توده تا چه اندازه از این قانون و مجریان آن منزجر و دل خون هستند جمع وصولی مالیات بر درآمد معادل یک پانزدهم درآمد کشور است باور کنید مردم از ۱۴. ۱۵ مالیاتی را میدهند به اندازه یک عشر این یک پانزدهم ناراحتی و دلخونی ندارد آقای وزیر دارایی برای رسیدگی به حیف و میلهای گذشته ماده واحده تقدیم مجلس مینماید در صورتیکه در حال حاضر صدها مقابل درآمد کشور به یغما میرود و تمام اجناس مصرف خوزستان به طریق قاچاق وارد میشود مأمورین گمرک و ژاندارم و مستحفظین سرحدی تماماً با قاچاقچیان شریک هستند. آقای وزیر دارایی اگر میتوانند جلو این قاچاقچیها را بگیرند و بر درآمد کشور از محل حقوق گمرکی که فعلاً به کیسه یک مشت قاچاقچی و مأمورین نادرست فرو میرود بیفزاید. آقای وزیر دارایی پریروز ضمن نطق خود گفتند که در انگلستان در زمان جنگ مالیات صدی نود و پنج گرفتهاند و حال هم صدی چهل و پنج میگیرید اما در این مملکت کدام یک از مؤدیان آن طوری که باید مالیات خود را بدهند دادهاند بنده میگویم آقای وزیر دارایی اگر در انگلستان ۹۹ درصد هم مالیات گرفته شود بر مردم تحمیل نیست زیرا مالیات هر قدر سنگین باشد چون در راه مردم مصرف میشود دوباره به آنها برگشت خواهد نموذد و در انگلستان مالیات به مصرف مردم میرسد و در راه آسایش مردم صرف میشود مقایسه شما هم صحیح نیست ملت ایران هر قدر هم مالیات کم بدهد و حال آن که از قوت و استطاعت خود زیادتر هم میپردازد. چون به او برگشت نمیکند و در راه آسایش او صرف نمیشود و غبون است مردم مالیات میدهند که وسایل رفاه و آسایش آنها فراهم گردد نه این که صرف حقوق یک عدهای مفت خوار شود مالیات میدهند که امنیت آنها تأمین گردد، مالیات میدهند که بهداشت آنها تأمین شود، مالیات میدهند که فرهنگ داشته باشند شما ثابت کنید که جز در تهران آن هم به طور ناقص در کدام یک از شهرستانهای ایران از طرف دولت به حال مردم توجه شده، در خوزستان سالها است از مالک و زارع به عنوان مازاد غله میگیرند برای این که روزی به آنها کمک نمایند از سال گذشته باید طرف وضع آذوقه آنها خوب نیست، کوچکترین کمکی از این بابت به آنها نشده و از هزارها تن غلهای که در سنوات گذشته از آنها گرفتهاید یک تن حاضر نیستند پی بدهید. در شوشتر بعد از مدتی فشار که از طرف من به وزارت بهداری وارد شد یک نفر طبیب به آنجا اعزام گردید الان هشت ماه است هر چه آن طبیب بیچاره و مردم آن شهر فریاد میزنند که دارد و وسائلی در اختیار بهداری شوشتر بگذارید توجه نمایند. سالها است مردم آنجا فریاد میزنند که ما راه نداریم کسی به آنها اعتنا نمیکند از بدو تأسیس وزارت راه تاکنون کمترین خرجی و کوچکترین اصلاحی برای راههای خوزستان نشده فقط اخیراً یکسال است که ادارهای به نام اداره راه در آنجا تشکیل دادهاند در ماه مبلغی حقوق به رئیس و اعضاء آن داده میشود بدون این که از وجود آنها کمترین استفادهای به عمل آید. من این سفر که به خوزستان رفته بودم به دهستان سرکشی کردم یک نفر سالم ندیدم اغلب آنها کور و مبتلا به تراخم و گرفتار مالاریا هستند یک نفر چشم پزشک سیار که به خوزستان از مدتی پیش به این طرف رفته است و ماهی مبلغی حقوق برای خود و خانمش از بهداری میگیرد حاضر نیست قدمی از منزل و مطب شخصی خود فراتر گذارد.
ژاندارم برای حفظ اموال مردم و تأمین امنیت است
من در دزفول شنیدم هر مالکی با مالک دیگر رقابت و ضدت دارد پول میدهد که پست ژاندارمی به ملک رقیب خود بفرستد تا اسباب ناراحتی و خرابی ملک او را فراهم سازد. جناب آقای وزیر دارایی آن وضع بهداشت مردم این هم وضع امنیت آیا در انگلستان هم دولت انگلستان با مردم همین طور رفتار میکند
رئیس- آقای رضوی
رضوی- بنده در این موقعی که فرصت دستم افتاد اجازه میخواهم که فقط به نام تذکر دو کلمه مربوط به این جسارتی که به آقای فریدونی کردم تذکر بدهم الان در تمام مدتی که مجلس شورای ملی بوده همه آقایان در نظر دارند از نظر مسؤلیت مشترکی که ما بین آقایان وزراء موجود است هر گاه یک نفرشان به مسافرت میرفتند لایحهشان را به وسیله وزیر دیگر به مجلس شورای ملی میدادند و در آن مسؤلیت مشترک هم این کار هیچ اشکالی ندارد و از آن طرف معاون و رئیس دفتر هم دو عضوی هستند در وزارتخانه که با وزیر کار میکنند و انتخاب آنها با وزراء است (بعضی از نمایندگان- عده کافی نیست) (پس از لحظه عده کافی شد) به این جهت معرفی سابق و از طرف دولت سابق ربطی به دولت فعلی و وزراء فعلی ندارد و از این جهت برای این که این قضیه سابقه نشود و برای مرتبه دیگر حیثیت مجلس شورای ملی بهتر رعایت بشود بنده این تذکر را خواستم این جا بدهم و از فرصت استفاده میکنم. در باب توضیحی که آقایان راجع به قانون دادند رویهمرفته چند قسمت شد یکی این که امضای دولت محترم است یکی دیگر این که مخالف قانون مرور زمان ما رفتار خواهیم کرد (بعضی از نمایندگان- عده کافی نیست) (پس از چند لحظه عده کافی شد) سوم این که معلوم نیست یک چیزی حسابی به دست میآید یا نه؟
رئیس- بنده میخواستم از آقای تقیزاده تمنی کنم کمیسیونی که باید به نظامنامه داخلی مجلس رسیدگی کند زودتر تشکیل بشود بلکه این آئیننامه اصلاح بشود که مجلس از این تشنج خلاص بشود (نمایندگان- صحیح است)
رضوی- چهارم این که گفتند مجری خوب هم نداریم عرض کنم به حضورتان آقایانی هم که موافق بودند به طور کافی دفاعشان را کردند بنده هم به نحو اجمال اشاره میکنم اولاً این که فرمودند امضای دولت محترم است امضای دولت در کار نیست امضای کمیسیون توافق است، کمیسیون توافق مینشیند دور یک میزی و راجع بیک چیزی توافق میکند با یک اعتباری که قانون به آنها میدهد اگر قانون آن اختیار را برداشت بلافاصله آن امضاء هم کان لم یکن است به این جهت این یک مطلبی نیست که مجلس شورای ملی در باب کیفیت رسیدگی هیچ وقت نتواند قدم بردارد دوم این که در تمام معاملات عادی تجاری حتی معاملات عمده بینالمللی هم ممکن است بنویسند اشتباه از طرفین معذور است، اشتباه حداقلی است که ممکن است واقع شود ممکن است که یک مدارکی اسنادی، سوابقی دیده نشده باشد به این مناسبت است که بنده میگویم به این که چرا در معاملات معموله ما میتوانیم اشتباه را منظور بداریم اما در قسمت مؤدی مالیه و مالیات دولت نتوانیم این قسمت را قائل باشیم به این که اگر اشتباه شده باشد رسیدگی کنند؟ سوم این که راجع به مرور زمان خود قانون مدنی هم اجازه داده است به این که اگر در قانون راجع به مرور زمان کیفیت دیگری پیشبینی شده باشد دیگر نمیشود استدلال کرد به این که مرور زمان مانع اقدام یک عملی خواهد شد آن هم در مجلس قانونگذار به این مناسبت پس از مطالعات به نظر بنده وارد نبوده این که فرمودند دستگاه اجراء خوب نیست اگر این را ما مانع بخواهیم بگیریم اساساً ما باید تمام قوانین مالیاتی را نسخ کنیم و بگوییم به این که چون ما مالیات بگیر خوبی نداریم فعلاً باشد تا چند تا آدم حسابی پیدا کنیم که اشخاص بروند و به آنها مالیات بدهند و همان طور که این مطلب در اصل میآید در این مطلب فرعی هم میآید بعد از این که این مقدمات را گفتم حالا بنده میخواهم یک چند کلمه راجع به لزوم این مطلب عرض کنم که این مطلب علاوه بر این که اشکال ندارد به نظر بنده لزوم هم دارد زیرا اولاً علیالاصل فرار از مالیات یک عملی است که متأسفانه در مملکت ما هر کسی دارد و کار بدی هم نمیداند و غالباً به صورت مباهات هم میگویند که ما ۸۰۰ هزار تومان باید بدهیم ولی به ۲۵۰۰ تومان حلش کردیم بنده خودم مکرر شنیدم پس در یک مملکت این جوری نباید تصور کرد به این که یک عده از آقایانی وجود داشته باشند که اینها واقعاً نه تنها آن مقدار مالیات را نمیپردازد بلکه به اندازه ده یک هم از آن مقداری که به عهدهشان تعلق میگیرد پرداخت نمیکنند بنده برای این که سوء تفاهمی ایجاد نشود من هیچ وقت به تجار داخله اظهار سوءظن و بد نظری نمیکنم ولی در هر حال در مملکت ما متأسفانه ثروت تمام در دست خودمان نیست تا این که ما تصور کنیم با حسننیت لازم است که همه آقایان آمده باشند و حسابشان را از نقیر و قطمیر کرده باشند و خدمت هم به مملکت کرده باشند بنده نمیدانم ولی شنیدهام یعنی نه این که در رهگذر به اصطلاح شنیده باشم بلکه از اشخاصی که طرف اعتماد بودهاند از اشخاصی که طرف اطمینان بودهاند همین آقای همایونی را که الان رئیس دریافتند در واقع ایشان بنده شنیدم به این که در یک پروندههایی که مربوط به یک عده تجار یهودی منجمله یکش آقای کتانه، کتانه معروف بوده در یکی دو سال اخیر ایشان صورت دادهاند من به مناسبت گرفتارهایی که داشتم تجارت نکردم ایشان هم نوشتهاند پشت پرونده که بخشوده شود بنده شنیدهام این حرف را اگر واقعاً اجازه داده میشود ... (مکی- ۸۰۰ هزار تومان ازش گرفته شده این را من تحقیق کردهام) بنده عرض کردم شنیدم، این مطالب آقا باید رسیدگی بشود باید مجلس شورای ملی که شغل اصلش و کار منحصر عمدهاش رسیدگی در دخل و خرج مملکت است رسیدگی کند، درد این است که بالاخره هم مالیات به خوبی دریافت نمیشود و هم به خوبی در محل خودش مصرف نمیشود هیچ وقت در قوانینی که مربوط به رسیدگیهای مالیات است مجلس نباید سرباز بزند هیچ وقت نباید طوری باشد که بالاخره این جریان رسیدگی کردن را حمله به اشخاص فرض کنیم با تصور کنیم که دولت یا یک وزیری سوء نیتی داشته یا این که اظهار بدبینی نسبت به یک نفر یا افراد داشته باشیم موکلینمان ما را آوردهاند اینجا نشاندند برای این که در وظیفه رسیدگی به محاسبات حتی آخرین درجه دقت و آخرین درجه رسیدگی را کرده باشیم بنده میخواهم ببینم در این دورهای که ما هستیم این لایحهای که تصادفاً دولت آورده و او را هم حالا چه شده که آقای وزیر دارایی مجال کردند جرات کردند که این لایحه را آوردهاند چه وقت آقا مجلس به وظیفه محاسباتی خودش رفتار کرده؟! چه وقت شما ناظر فرستادید که برود آنجا در کیفیت مالیات در کیفیت دریافت مالیات نظارت کرده باشد؟! پس بنابراین بنده میخواهم از آقایان خواهش کنم که یک مقدار از جریان سوء ظن و موضوع این که ممکن است در این گیر و دار پای یک عده در میان بیاید و یا این که یک عده مؤدی مالیاتی کمتر داده باشند و حالا زیادتر بدهند، یا خیر دو نفر اسباب زحمتشان بشود یک طرحی را که ممکن است استفاده کافی داشته باشد و در این که فرض کنید موفق هم نشوید تازه ضرری نکردهاید چه مانعی دارد که مجلس این اجازه را بدهد و برای اولین بار در موضوع مؤدیان مالیات یک دقت نظر بیشتری کرده باشیم. اگر واقعاً معلوم شد که هیچگونه سوء نظری در کار نبوده است بعد از این با خاطر آرامتر البته قبلا با اتخاذ نظر با خود آقایانی که مورد این قبیل پروندهها هستند میشود طرحها را داد و پیشنهاد پروندهها را کرد و اگر هم معلوم شد که واقعاً یک کلاه خیلی گشادی به سر ملت رفته است و یا این که به سر دولت رفته است و بالاخره آن طوری که باید و شاید مالیات دریافت نشده باشد لااقل یک دفعه شروع بشود و این عدم تعادل جبران بشود. به عقیده بنده اگر آقایان موافقت بفرمایند که مجلس شورای ملی همین امروز این اجازه را بدهند صحبت عدد و نفر هم به عقیده بنده نشود برای خاطر این که اگر سیصد نفر ایشان میگویند تصادفاً سیصد و دو نفر لازم شد، آن وقت چرا خود به خود حالا ما آمدهایم به سر یک موضوع پوچ عده را محدود کردهایم اصولاً این پیشنهاد که آقا دادهاند خودشان ملاحظاتش را کردهاند مثل این که بنده خیال میکردم پروندههایی که پانصد هزار ریال توافق شده باشد شاید در مملکت وجود نداشته باشد، اینقدر حسنظن داشتم که فکر نمیکردم که پروندهای که با ۵۰ هزار تومان توافق شد وجود داشته باشد، این مال من حالا هم بر فرض که باشد به عقیده من به قدری کم است که حتی به این عدد نمیرسد و آن وقت روی این مقدمه ما بیاییم حالا قائل بشویم یا اسامی نفرات را بیاورند بفرستند که آن عمر و زید و یا دیگران را بگیرند که اینها جزء مؤدیان مالیاتی هستند و برای آنها تکلیف معین کنند یعنی حد معینی عددی تعیین کنند بنده تعجب میکنم که پیشنهاد حد معین عددی یعنی چه؟ آمدیم حالا ۳۰۵ تا شد آن وقت باید گفت که چون ۳۰۰ تاش را اجازه دادید رسیدگی بشود این ۵ تای به خصوص را نه در هر حال بنده باید به آقای وزیر دارایی تذکری هم بدهم که دستگاه اجرا یعنی دستگاه گرفتن مالیات و این اداره و مدیر کل حقاً مورد خیلی گفتگوها در بین مردم هست، اگر حقاً افکار عمومی و احساسات عمومی قیمت دارد به نظر بنده یک تغییری در این دستگاه اداره کل اگر جنابعالی ندهید نه در گذشته در این قانون و نه در سال ۱۳۲۶ و نه در قوانین آینده نخواهید توانست
کاری انجام بدهید زیرا که اینها تجربهشان خیلی زیاد شده و اطلاعاتشان هم خیلی وسیع است و کرم کار هم شدهاند متأسفانه بنده هم رو دربایستی ندارم، اگر جنابعالی فرض بفرمایید که این لایحه بگذرد یا نگذرد و بخواهید مالیات ۲۶ را هم بگیرید باید این دستگاه را درست کنید و از جنابعالی این را میشود خواست.
رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکره از طرف آقای دکتر شفق رسیده است که قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت گردید) پیشنهاد کفایت مذاکرات را میکنم.
رئیس- آقای دکتر شفق توضیحی دارید بفرمایید.
دکتر شفق- توضیحی ندارد تصور میکنم یک لایحهای که به اندازه کافی صحبت شده (صحیح است) و خودم هم اجازه گرفته بودم خواستم صحبت بکنم خود بنده هم خودداری میکنم استدعا میکنم موافقت بشود آنچه که بنده دقت کردم برای توضیح مخالفتهای آقایان مطالبی مکرر شده است و دو سه ساعت هم وقت صرف شد (صحیح است) و مدتی است که تکلیف این لایحه معین نشده بنابراین اگر آقایان موافقت بفرمایند مذاکرات کافی باشد ولی باز هم اگر مایلند متهم میایستم صحبت میکنم.
رئیس- آقای ارباب مخالفید؟
عامری- بنده هم مخالف بودم نمیدانم چرا هر وقت اجازه میخواهم هیچ وقت نوبه بنده نمیرسد این یک معمایی است.
ارباب- بنده یک مطالب لازمی هست راجع به این لایحه که متأسفانه در دو جلسه هر چه کوشش میکنم نوبت به بنده نمیرسد مخالفت بنده راجع به کفایت مذاکرات روی این اصل است که ۲ فوریت این لایحه از روی احساسات تصویب شده قانون برای حفظ نظم جامعه است اگر یک قانونی امنیت حقوقی یک کشوری را بخواهد متزلزل کند، اگر در یک قانونی بیم این برود و فرض حاصل باشد که امنیت حقوقی یک جامعهای را متزلزل خواهد کرد به عقیده بنده تصویب این قانون به نفع این کشور نیست (صحیح است) و بنده اجازه میخواهم عرایضم را عرض بکنم و توجه بفرمایید اگر مورد مربوط به کفایت مذاکرات نیست در موقع خود اجازه بدهید که صحبت کنم والّا تمام گرانی این ارز تمام بدبختیهایی که حاصل میشود و خواهد شد در نتیجه تصویب همین قانون است (صحیح است) این قانون آمده به مجلس پوند ۲۰ ریال ترقی کرده مردم دیگر اطمینان ندارند قوانین این کشور دیگر قابل اعتماد نیست، برای کلیه مردم آقایان یک فکر کلی باید کرد نه برای عمرو زید و نه زید و عمر باید حفظ اصول کرد از لحاظ حفظ اصول به اعتقاد بنده لازم است که آقایان توجه بفرمایند مطالب تمام گفته بشود به کفایت مذاکرات رأی ندهید بگذارید مطلب حلاجی بشود اگر به نفع کشور بود رأی بدهیم اگر به نفع کشور نبود رأی ندهید خود آقای وزیر دارایی منصفانه تصدیق کنید (مهندس رضوی- کشور را در این جریان قاطی نکنید) چرا مربوط به کشور است، مربوط به مصلحت کشور است.
رئیس- آقا وزیر را فرمایشی دارید؟
وزیر راه- در اصل لایحه مخالف و موافق که آقایان صحبت کردند بنده عرضی نمیکنم ولی نسبت به کفایت مذاکرات این حق را برای خودم قائل شدهام که اگر آقای رئیس اجازه بفرمایند این را عرض بکنم. اینجا صحبت شده است که وزراء نمیآیند و جواب سؤال را نمیدهند و چهار ساعت هم معطل میشوند که مذاکره شود این خلاف قانون نیست باید مذاکره خیلی بشود ولی هر کاری را هم مجلس شورای ملی تکلیفش را باید تعیین بکند (یکی از نمایندگان- وقتی که یک همچو قانونی را میآورند وقت مجلس را میگیرند) تکلیف این کار چه خواهد بود این است که تمنی میشود که تکلیف این کار را تعیین بفرمایند تا سایر لوایحی که تقدیم شده است تکلیفش معین بشود.
امیر تیمور- اجازه میفرمایید؟
رئیس- تأمل بفرمایید عده برای رأی کافی نیست.
امیر تیمور- با کفایت مذاکرات بنده مخالفم (در این موقع عده برای رأی کافی شد)
رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد ۴۱ نفر بودند.
مکی- مشکوک بود باید با ورقه رأی بگیرید.
رئیس- مشکوک با شما نیست بفرمایید آقای علی وکیلی
علی وکیلی- اولاً بنده برای اوقات مجلس یک قدر و قیمتی را قائلم و میل ندارم که این دقایق بر قیمت مجلس در یک رشته مذاکرات طولانی صرف بشود و یک پیشنهادی اینجا دادم که اگر آقای وزیر دارایی موافقت بکند صحبت خود را در همین جا قطع میکنم و آن پیشنهاد راجع به این لایحه قانونی که به مجلس آوردهاند یک کار چهار پنج ساله نباید با دو فوریت لایحه آن را به مجلس تقدیم نمود به عجله و با احساسات گذرندن جایز نیست، این را یک شوری قبول بکنید برگردد به کمیسیون و مطالعاتی بشود، آقای وزیر دارایی توضیحاتی بدهند بیاید به مجلس اگر پیشنهاد را آقای وزیر دارایی قبول و موافقت بکنند و مجلس تصویب بکند بنده عرضی ندارم و صحبتی نمیکنم والّا یک ساعت و نیم بنده ایجا صحبت میکنم و اگر آقای وزیر دارایی موافقت بفرمایند که برود به کمیسیون این کار را نمیکنم (مهندس رضوی- مجلس قبول کرده که با دو فوریت باشد) بسیار خود بنده عرایضم را میکنم آقایان پول در دنیا قیمتی ندارد پول عبارت است از فعالیت و فکر اشخاص آن ممالکی که وضعیت طبیعیشان وسعت زمینشان تعداد جمعیتشان از ما کمتر است ثروتشان صد برابر است (صحیح است) ما چرا فقیریم؟ برای این که در این مملکت اعتماد نبود (صحیح است برای این که در این مملکت سه هزار سال ظلم میشود برای این که در این مملکت کسی از حق خودش نمیتواند دفاع کند برای این که در این مملکت حکومت ظالمترین مؤسسات بوده است با کمال قدرت این را بگویم یک مقایسه میخواستم بکنم آقایان توجه بکنند آقای وزیر دارایی پول میخواهید بگویم پول کجا است اگر میخواهید پول به دست بیاورید باید اعتماد مردم را جلب بکنید مملکت دانمارک یک سیو هفتم ایران است چهار میلیون جمعیت دارد صد و یک آفتاب ما را ندارد کوههای ما را ندارد این مملکت ربع کره و روغن دنیا را میدهد صدی ۲۶ تخم مرغ دنیا را میدهد در کشور ما از هزار نفر یک نفر تخم مرغ نمیخورد کدام یک از شما این جا صبح تخم مرغ میخورید؟ تمام مردم این مملکت فقیرند چرا فقیرند؟ گوش بدهید تا بگویم چرا فقیرند برای این که اعتماد به حکومت ندارند (صحیح است) حکومت درباره آنها قوانین را اجرا نمیکند هر روز یک نفر آمده و به میل خودش یک نقشه بی مطالعه را آورده و گفته من نمیخواهم اصلاح بکنم ولو حسن نیت داشته باشد ولو با کمال میل و حسن نیت بخواهد اجراء بکند ولای چون اطلاع ندارند نتیجه نمیگیرند سهل است تولید زیان هم مینماید من بچهام اگر ناخوش شد صلاحیت دوا دادن را ندارم کسی که صلاحیت دارد دکتر است بیاید دوا به بچه من بدهد من میگویم وزرای ما صلاحیت نداشتند آقای وزیر دارایی پول میخواهید ماهی ۶۵ هزار تومان کرایه خانههای مختلف را برای دوایر وزارت دارایی میدهید خود وزارت دارایی خالی مانده است در و پنجره او را تمام نمیکند همین کاخ جدید الیناء سالی ۷۰۰ هزار تومان پول است، آقای وزیر دارایی من سالها است با جنابعالی آشنا هستم در حسن نیت جنابعالی هم هیچ شک ندارم اما عیب نیست اگر آدم اشتباه کرده است با کمال صداقت بلند شوید بگویید اشتباه کردهام و از گفته خودم برمیگردم این لایحهای که جنابعالی آوردید در این دو روز چند میلیون به این مملکت ضرر زدید (صحیح است) من میگویم چرا در این مملکتی که با خون جگر مردم چند تا کارخانه درست کرده بودند سهامشان تومانی سه هزار آمد پائین (صحیح است) برای این که شرکتهایی که در این کشور تأسیس شده بودند نگرانی بودند و سهام آنها ترقی کرده بود فلان پیرزن سهام خریده بود وقتی که دید این قانون به مجلس آمد و نسبت به گذشته تمام مقررات و قوانین را زیر پا میگذارد اوضاع تمام آنها را تکان داد (مکی- به اینها مربوط نیست) اجازه بدهید آقای مکی من و شما با به استحقاق یا به تصادف در پشت این تریبون میخواهم حرف بزنیم ما جزء مصلحت مملکت حق نداریم حرف بزنیم ما با احساسات نباید حرف بزنیم (صحیح است) آقایان کاغذ و مداد روی میزتان هست با یک حساب کوچک به شما نشان داده میشود وزارت مالیه، وزارت اقتصاد این کشور چه ضرری به مردم میزنند آمدند قانون گذراندند که هر کسی هر مالالتجارهای از ایران صادر بکند میخواهیم تنشویق بکنیم یک تعهد ارزی باید بدهد من استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند بنده وقتی آقایان صحبت میکنند با کمال دقت به مطالبشان گوش میدهم یک مردی قالی از ایران صادر میکند به ۳۲۰۰ تومان آن را
در گمرک قیمت و تعهد فروش ارز از او میگیرند میبرد در آمریکا میفروشد به ۶۰۰ دلار و ۶۰۰ دلار با وضع بازار ایران میشود ۳۶۰۰ تومان بعد این شخص را میبرند در محکمه میگویند ۱۰۰۰ دلار بده میگوید که من این قالی را فروختم به ۶۰۰ دلار و از صادرات کشور سودی هم عاید گردیده ولی هزار دلار ندارم و بیش از ۶۰۰ دلار به دست نیاوردهام قبول ننموده ۴۰۰ دلار از او بیشتر میخواهند به این اکتفا ننموده در مقابل جریمه معین میکند یک سال حبس میبرند این یکی، این حالا کوچکش است مطابق قوانین دولت آمریکا و ممالک دیگر مالی که از مملکت دیگری میآید روی قیمت مالالتجاره آنها به قیمت رسمی کشور مبدأ تبدیل مینمایند از آنها گمرک میگیرند مثلا میگویند که ۳۲۰۰ تومان با نرخ تبدیل ایران ۱۰۰۰ دلار است ۲۲۵ دلار باید گمرک بدهد و هر چه بگوید که من ۶۰۰ دلار فروختهام کسی گوش نمیدهد سالی ۱۲ میلیون تومان از مال ملت ایران بدون سبب به صندوق سایر کشورها میرود انصاف باید داد و این رویه اسباب خجلت است برای این که یک نفر در این باب مطالعه نکرده است نه وزارت اقتصاد ملی نه وزارت دارایی آن وقت آقای وزیر مالیه لایحه میآورند اینجا که کشور دیناری در محاسبات به نفع دولت تمام کنند آقا بیشتر مطالعه کنید این مملکت تمام افرادش باید اتومبیل سوار شوند تمام افرادش باید لباس خوب بپوشند چرا نشده؟ بدی قوانین چرا نشده؟
برای این که به عقیده بنده کسی مطالعه نکرده است پس بیایید مطالعه بکنید برای سعادت مملکت ایران ما هم در خدمت آقا هستیم و هیچ غرضی هم خدا میداند در اینجا نیست من در مالیه گرفتاری ندارم پروندههای من روشن است پریروز اینجا نمایش میدادند ۱۲۰۰۰ نفر عمله میگذشت من نگاه کردم یک نفر کفش سالم پایش نبود این را شما نمیتوانید با فکرهای فعلی این وزارت دارایی اداره کنید این را بایستی با یک مطالعه دقیق اصلاح بکنید آقای وزیر دارایی یک مردی است در سرای مهدیه فرش میفروشد در تابستان گرما میخورد در زمستان سرما و تجرتخانه اش قفسه ندارد و اگر من وشما رفتیم آنجا یک قالی را چند دفعه باز میکند و جاروب میکند در سال ۱۳۲۳ برای این یک پیش آگهی فرستادند به مبلغ ۳۳۵۹۲ ریال البته این معمولی است میگوییم که خوب فروش کرده است سال بعد برای این مرد یک پیش آگهی فرستادند به مبلغ ۸۵۱۵۱۰۹۰۵ ریال سال بعد یک پیش آگهی فرستادند به مبلغ ۴- ۱۰۵۲۳۰ ریال (رضوی- اشتباه شده آقا ۸۰۰ هزار تومان و ۱۰۰۰۰ تومان البته اشتباه است) بلی باید گفت اشتباه است یک نفر به من نشان بدهید که در ایران اظهارنامه مالیاتی داده باشد و به او اعتراض نکرده باشند مگر تمام ملت ایران دروغگو است غیر از چند تا مأمور مالیه آقای نجم گوش بدهید جنابعالی را اعلان کردند مجهولالمکان جناب آقای حسن وثوق را مجهولالمکان اعلان کردند یک نفر پیدا نشد که باز خواست بکند از این مأمور بیانصاف آخر شما وزیر بودید شما سفیر کبیر بودید شما را چرا مجهولالمکان اعلان کردهاند اینها تشکیلات نیست آقای وزیر دارایی قوانین را محترم بشمارید ضرر مادی اهمیت ندارد اعتماد را در این مملکت درست کنید فعالیت و ابتکار و افکار مردم پول است شما ۷۰۰ میلیون مالیات میگیرید ۷۰۰ میلیون برای این مملکت چیست، این مملکت باید چهار میلیارد تومان مالیات بدهد شما باید به هر تجارتخانه این شهر که تلفن بکنید میلیونها تومان پول بفرستند ولی بدانید در این مملکت پول نیست فلانکس دو تا خانه خریده است ذرعی ۳ ریال حالا شده است ذرعی ۱۰ تومان این را پیش خودش به حساب ثروت گذاشته آن وقت من و شما میآییم پیش او میگوییم تو متمولی فلانقدر مالیات بده اگر شما تاجر خارجی را میگویید تاجر خارجی به شما مالیات نخواهد داد او پولش را برداشته و برده حسابش را میخواهید من در اداره مالیات واردم به او اعتراض کردهاند او هم ضامن داده و رفته است در موقع جنگ یک ادارهای متفقین اینجا باز کردند به اسم «پوک سی سی» که کلیه محصولات دولت شوروی و انگلستان و آمریکا را حمل کند تمام اینها را به هشت نفر کنترات دادند و میتوان گفت هر ۸ نفرشان خارجی بودند درست گوش بدهید آقایان ۱۳۰ میلیون تومان «پوک سی سی» به وزارت مالیه مینویسد که به اینها پول داده شده صدی هفت و نیم کمیسیون محسوب گشته این پروندهها در وزارت مالیه هست و این صدی هفت و نیم تقریباً ده میلیون تومان شده است از این ده میلیون تومان ۵ میلیون تومان مشمول مالیات میشود رسیدگی کنید که از این ۸ نفر مجموعاً چه مبلغی مالیات گرفتهاند تحقیقاً مالیات حقیقی وصول نشده است شما آنوقت میخواهید صدی ۸۰ مالیات از مشمولیین بیگیرید اغلب اتفاق افتاده که از مؤدیان بزرگ به عناوین و راههای مختلف و سپردن ضامن و غیره از زیر بار مالیاتهای حقیقی در رفته و آثاری و مدارکی برای اعتراض و تعقیب وجود ندارد اما یک فرش فروش بیچاره که سی سال آبگوشت خورده و از دندانش بریده است تا دارای چند هزار تومان شده یک اظهارنامه ۸۵ هزار تومانی برایش صادر شده شما یکی از اینها را مثال میخواهید صد تایش را برای شما مثال میآورم یک بزاز کوچک بازار را ۵- ۹۲۳- ۸۰۱- ۱ ریال پیش آگهی صادر کردهاند یک بزاز کوچک دیگر را ۸ ر ۸۹۰۰۸۸ ریال، هزار تا از اینها هست کجا است آقای خوئیلر پیرمرد که یک اخطار یهای برای این پیرمرد فرستادهاند یک میلیون تومان و وقتی که تبریز شلوغ شد آدمهای پیشهور از این پیرمرد مطابق این اخطاریه پول میخواستند تمام خانوادههای آنها در حیرت بودند آقای من ما باید عدالت را حفظ کنیم ما نباید از روی احساسات کار کنیم ما برای جنابعالی احترام قائلیم در دستگاه شما هم وزارت دارایی خیلی آدمهای خوبی هستند ولی همیشه نادرست قوی است به دلیل این که شما اگر در خیابان راه بروید یک نفر چاقوکشی که در خیابان پیدا میشود تمام مردم مشوش و مضطرب میشوند تمام خیابان را به هم میزنند یک نادرست که پیدا شد همه کارها را خراب میکند ما باید دست بدست هم بدهیم با اتفاق با صمیمیت با حوصله کارهایمان را اصلاح کنیم من از آقا استدعا میکنم این لایحه را با دو فوریتش ولو این که مجلس هم رأی داده باشد یک شوری بکنید برگردد به کمیسیون دارایی بنده به هر ترتیبی که آقایان میفرمایند در اختیار آقا هستم میفرمایید سی تا پرونده چهل تا پرونده در هر موقعی در هر سالی هر جرمی مطابق قانون قابل تعقیب است اگر کسی رشوه گرفته من نمیدانم من کسی را متهم نمیکنم ولی میدانم گرفتهاند از بنده نگرفتهاند از نوع بنده و آقایان هم شاید نگیرند ولی هستند کسانی که جنابعالی و بنده اطلاع نداریم آقای وزیر دارایی حضرتعالی فکر میکنید که این مملکت ۷۰۰ میلیون بودجه دارد و این را باید وصول کنید و دایره آن را بگردانید ولی یک فکری بالاتر از این باید وزارت دارایی داشته باشد و آن عبارت از این است که یک راهی پیدا کند که مردم بیشتر پول پیدا کنند و به وزارت دارایی بیشتر پول بدهند من در شورای اطاق بازرگانی با حضور آقای قوامالسلطنه همین حرفها را زدم آقای هژیر وزیر دارایی هم بودند و من حالا هم میگویم در آتیه هم خواهم گفت وکیل باشم وکیل هم نباشم باز خواهم گفت هر روزی که در این مملکت آفتاب در میآید میلیونها ثروت خدا به ما داده است آقایان یک کیلو سیبزمینی را وقتی که ما در ایران بکاریم محصول ۷ کیلو بر میداریم در بلژیک و پاره کشورها ۲۲۰ کیلو بر میدارند زمین، آب، زحمت یکی تفاوت و نتیجه بین این دو فعالیت آنقدر زیاد است که قابل تصور نیست امروز یک اطلاعی بنده به جنابعالی بدهم از اوراق خودتان و آقای وزیر دارایی در ماه فروردین ۱۱۷۱۴ تن مالالتجاره به ایران وارد شده به قیمت ۲۶۵ میلیون ریال خوب دقت کنید که فقط ۱۱ هزار تن واردات بوده است آن وقت ما صادر کردهایم ۲۴۰۰۰ تن یعنی ۲ مقابل مالالتجاره دادهایم به خارجه اما در مقابلش چه گرفتهایم ۱۷۳ میلیون یعنی خارجی یک کیلو مال داده ۲ ریال گرفته ما ۲ کیلو دادهام یک ریال گرفتهایم این است که ثروت مملکت ما دارد از بین میرود (احسنت) حساب عددی این ساده است ما در کمیت در مقابل دادهایم در قیمت نصف گرفتهایم اما ما چه دادهایم از این مملکت ما حیوانات زنده یعنی ایرانی گوشت نخورده و گوسفندش را صادر کرده ما رو ده دادهایم که مالالتجاره مرغوب ایران است، کتیرا دادهایم و اقسام صمغ اینها بدترین مالالتجاره یعنی خون دست زارع میداند کتیرا چه قسم جمع آوری میشود یک دهاتی باید صبح یک توبره با کوزه آب کولش بیندازد برود توی کوهها خاک ته پوتهها را بریزد کنار و یک تیغی بزند آن وقت فردا صبح دوباره برود جلو آفتاب در کوهها زحمت بکشد و از جای این تیغها یک صمغی میآید بیرون که اگر صد تایش را جمع کند تازه یک مثقال نمیشود سالی ۶ میلیون تومان از این مالالتجاره صادر میکند ولی از آن طرف دنیا یک نفر بلند میشود میآید از زیر ریگهای مسجد سلیمان قسمتی از ثروت ایران را بیرون کشیده سال صد میلیون به ما میرسد و صدها میلیون تومان هم خودشان میبرند چرا ما این فکرها را نباید خودمان بکنیم چرا ما نباید از مردم این مملکت استفاده بکنیم چرا فعالیت مردم این کشور را راه نمیاندازیم اینها دو تا مقایسه است الان
هر کدام از آقایان را بخواهند بر میدارم میرویم در وزارت دارایی توی کریدور عمارت وزارت پر است از اشخاصی که کارشان را تعطیل نموده برای تصفیه مالیاتی انتظار دارند ماهها معطل میشوند آخر هم خلاصی ندارند بیش از ۳۰۰ هزار مهاجر ایرانی در بینالنهرین ۲۰۰ هزار دوستان داریم چرا، برای این که اینها در دوره زندگی خود عدالت ندیدهاند ظلم است به اشکال مختلف که یک کشور را خراب مینماید البته این شکایتها از این رو وزیر مالیه نیست ایشان ۴ ماه است آمدهاند من یک کلیاتی را میگویم کوچکترین غرضی هم با کسی ندارم ارادت کامل دارم ایشان میخواهند خدمت بکنند قصد خدمت دارند بیایند مشورت بکنند و از مطلعین کسب اطلاع نمایند اگر مریض داریم باید دکتر بیاوریم، این عیب نیست اگر وزیر دارایی با وزارت مالیه دو نفر را صدا بکند و با آنها مشورت بکند، در وزارت راه آقای اردلان بنده را صدا کردند یک پروژهای بود برای راهسازی این را به بنده دادند و خدا میداند سه چهار شب است که بنده دارم این را میخوانم ما خوشبختترین مردم این مملکت هستیم که اینجا نشستهایم من از سعادت مردم این مملکت سهم میبرم من اگر در اهواز یا در کرمان یک زارع یا تاجر متمول باشد به آنجا که میروم مرا میهمان میکند ولی اگر یک نفر لخت و یا برهنه بیاید من چه میکنم مجبورم یک عباسی هم به او بدهم و از بدی زندگی او من و شما هر دو باید متأثر بشویم پس از سعادت هر فردی سهمی هم عاید من و شما میگردد آقایانی که صندلیهای دولت را قبول میکنند امیدوارم که دست اتفاق به هم بدهند الان روی زمین ما یک ذرع طلا است هر چه بخواهید ولی ما همهمان گرسنهایم آقای وزیر دارایی در این مملکت تمول نیست این صنعتی که در این مملکت درست شده با خونابه درست شده با زحمت درست شده امروز شما میآیید صنعت نساجی را که صنعت ارثی این کشور است و پنصد سال است که فرش باقی که آن هم جزء نساجی است در این مملکت رواج پیدا کرده است، با نقشه و لایحههای بی مطالعه از بین میبرید.
صنایع بزرگ در این مملکت نمیتواند راه پیدا کند صنایع نساجی صنایع قند، صنایع آهنگری و غیره ذلک اینها را شما میدان بدهید تا بیایند توسعه بدهند و مردم ثروت پیدا بکنند آن وقت هر چه میخواهید مالیات بگیرید اگر امروز یک کارخانهای صد هزار تومان فایده کرد یک کارخانه دیگر درست میکند از آن کارخانه یک رشته تولید به دست میآید بنده در قانون مالیات بر درآمد کشور آمریکا مطالعه کردم و آن را آوردم اینجا نگاه کردم دیدم قسمت عمده خرج را قبول میکنند چرا قبول میکنند وقتی که پرسیدم به من گفتند خرج مفید و مولد است «موومان» تولید میکند ما مقصودمان حرکت است وقتی یک تاجری خرج کرد یک دستگاه دیگری درست میکند و در آن دستگاه یک عده دیگری مشغول کار میشوند شما در مالیات بر درآمدتان نوشتهاید خرج آبدارخانه را قبول نداریم اگر یک کسی ماهی صد تومان خرج نکرد بیست تومان باید مالیات بدهد من حساب میکنم اگر صد تومان برای آبدارخانه خرج کرد شما هفتاد تومان مالیات میگیرید برای این که شما قند را میفروشید دو تومان پانزده ریال مالیاتش است به او میگویید این خرج را نکن بیست تومان عوض هفتاد تومان میگیرید اگر یک تجارتخانهای اتومبیل برای کار و سرعت عملیات داشته باشد قبول نمیکنید این اتومبیل خرجش سالی چهار هزار تومان است اگر قبول نکنید شاید بیش از چند صد تومان از بابت مالیات بر درآمد عاید دولت نمیگردد ولی اگر قبول کنید چندین مقابل مالیات بر درآمد از نگاهداری اتومبیل عاید دولت میگردد از گمرک و باج راه وصدی پنج خودش حمل و نقل و مالیات بنزین و لاستیک و تعمیرات و لوازم یدکی از طرف دیگر به این وسیله چند نفر غیر مستقیم مشغول کار میشوند ثروت پیدا کردن راهی دارد وقت ثروت است سرعت عمل ثروت است زمان ثروت است ثروت چیز دیگری نیست امروز از آمریکا تا اینجا در ۴۶ ساعت میپرند آن وقت بنده بیایم از اینجا تا کرمان با الاغ در عرض ۳ ماه بروم ملت ایران امروز جمعیتش کم است و از وقت و فعالیت افراد باید استفاده کرد از نیروی ملت فقط باید استفاده کرد از فکر ملت باید استفاده کرد من یک وقتی در وزارت دارایی موقعی که شرکت مرکزی تأسیس شد گفتم سالی ۵۰ هزار تومان جایزه فکری بدهیم یعنی اگر کسی خوب فکر کرد بیاید صد تومان بگیرد هزار تومان بگیرد آقای وزیر دارایی بیایید دست بدست هم بدهیم اتفاق بکنیم اتحاد داشته باشیم بنده با جرأت میگویم هفتصد میلیون را از چهار محل میتوان بدست آورد گمرک جنابعالی اگر خوب اداره شود ۲۵۰ میلیون تومان باید بدهد دخانیات علیالتحقیق باید ۲۵۰ میلیون بدهد شما ۱۸ هزار کیسه تنباکو دارید در اصفهان سالی صدها هزار تومان مخارج انبارداری و نگاهداری میدهید امروز یکدانهاش را نمیتوانید صادر کنید چرا؟ برای این که تنباکوی دو تومان را میگویید شش تومان آن وقت در سوریه تنباکو میکارند در صادقیه سوریه تنباکو میکارند میآورند به بازار میفروشند دو تومان اینها است اسباب بد بختی ما بمردم میدان بدهید به مردم ایران شما سالی چند میلیون تومان از واردات اتوموبیل به دست میآورید چرا جلوی اتومبیل را میگیرید شما چرا در هیئت دولت تصویب میکنید که اتومبیل نباید صادرات ایران پوست پیاز است پوست انار است عناب است و غیر از اینها چیزی ندارد وقتی صادر میکند بگذارید عوض چیزهای بیمصرف اتومبیل بیاید به عقیده بنده هر فرد ایرانی از هر طبقه باید نیم تنهاش را بگذارد کنار اتومبیل و سوار شود درست من آقای مکی آن روز اینجا پیشنهاد کردند که فرشهای ادارات و وزارتخانهها را جمع کنند من پیشنهاد میکنم که هر فرشی که در وزارتخانهها هست دو تا رویش بیندازند چرا؟ برای این که دست مردم حرکت میکند عوض بیست هزار دستگاه چهل هزار دستگاه درست میشود عوض یک فعالیت سه فعالیت میشود امروز در آمریکا کارگر ژاپونی و چینی را میل ندارند با سه دلار خدمت بکنند سعی دارند کارگر امریکایی با پنج دلار خدمت بکند من تعجب کردم گفتند که یک کارگر امریکایی در یک اطاق یک نفر میخوابد و کارگر ژاپنی چهار نفر در یک اطاق میخوابند این رویه بر خلاف عمران و آبادی و تمدن افراد است تمام این جمعیتی را که میبینید اینها باید قدری سطح زندگیشان بالا برود که هر کدام وقتی که از اینجا میروند بیرون دارای اتومبیل بنده باشند بنده در واشنگتن متأثر شدم شب خانه آقای حاجی محمد نمازی مهمان بودم نماینده تجارتی بود یک بعد از نصف شب بود گفتم تا کسی بیاورند آشپزش گفت آقا من شما را با اتومبیل خودم میبرم آشپز حاج محمد نمازی اهل فیلیپین هم هست اتومبیل دارد و نماینده دولت ایران در لندن نزد شرکت نفت ایران اتومبیل ندارد باید پیاده برود تا رئیس شرکت نفت را ببیند ژنرال قونسولگری دولت شاهنشاهی ایران در شهر نیویورک که هر فردی دارای یک اتومبیل است اتومبیل ندارد این قانونی که جنابعالی آوردهاید چه میخواهید بگیرید؟ چهل تومان؟ جلب اعتماد مردم بیش از چهل میلیون قیمت دارد (صحیح است) شما ده میلیون هم نمیتوانید به خدا پنج میلیون هم نمیتوانید بگیرید من طرفدار آدم متقلب نیستم هر کس در هر طبقهای که هست باید مجازاتش کرد اگر تخلف کرد باید آورد محاکمه کرد از مجلس رأی گرفت ولی باید دست به دست هم بدهیم اعتماد کامل مردم را در تمام قسمتها جلب کنیم این مملکت را که میبینید باید صد میلیون جمعیت داشته باشد و بیست میلیون اتومبیل و کارخانه اتومبیل داشته باشد آقای وزیر دارایی معادن این مملکت غیر از نفت امروز میلیونها تومان پول میتواند برای کشور تولید نماید برای معادن سرب و مس و غیر ذلک اینها در زیر زمین خوابیدهاند و یک کسی که میخواهد برود استخراج کند چهار سال باید در وزارت پیشه و هنر بدود من با کمال بیغرضی عرض میکنم و کوچکترین نظری هم ندارم این مملکت میتواند سالی پنجاه میلیون تومان مواد دارویی به دنیا بدهد حق دارم اینها را بگویم ولو این که وقت آقایان گرفته شود چند سال قبل یک روز نامهای به دستم رسید دیدم نوشته است در آمریکا سالی چهار صد هزار دلار «پیسی لیوم سبد» از ایتالیا و اسپانیا وارد و خریداری مینماید ایتالیا و اسپانیا آن دو مملکت است که آب و هوای آن با ایران یکی است در یک کتابی که یک نفر آلمانی در هفتاد سال پیش به ایران آمده بود بنام شمیر نوشته شده است این شخص تمام مواد نباتی ایران را جستجو کرده و نوشته است بنده دیدم با لاتین نوشته انگلیسی آن «فیلی سبد» فارسش اسفرزه است در شیراز و کرمان زیاد است ما نوشتیم از آمریکا نمونه برای ما فرستادند نوع بهتر این یک نمونهای است که رنگ آن سیاه است و در اسپانیا به عمل میآید با این که ما اصرار کردیم در کشت آن کسی نکاشت چرا؟ برای این که رعیت و زارع اطمینان ندارد چرا اطمینان ندارد؟ دور نمیرویم پهلوی نیاوران یک دهی است به نام کاشانک خورده مالک نان ندارد بخورد مأمور مالیات از آنجا مالیات آب قنات گرفته است ۱۵- ۱۶۲ ریال یکی و از یکی دیگر ۷۵ ر ۱۲۴ ریال در صورتی که امضاء صندوقدار هم ندارد این در کاشانک است که بنده نزدیک آن باغی دارم میشناسم با این وصف از کرمان کجا کسی میتواند به تهران شکایت کند این است سوء اداره و نبودن تشکیلات و توجه
آیا میتوان تصور کرد برای این که یک اتوبوسی را حقاً یا ظاهراً نگاه داردند ژاندارم گلوله میاندازد در نتیجه انداختن گلوله چهار نفر بیگناه زخمی میگردد اتوبوس کجا میرفت چرا گلوله میاندازند آیا برای این که یک اتومبیلی را بخواهند پیدا کنند کاری دارد باید گلوله بیاندازد و دکتری را که در سی سال تربیت میشود زحمت کشیده کشته بشود (با تأثر) باز میفرمایید پول نسیت باید بروید پیدا کنید میدان را باز بگذارید تا مردم برای شما ثروت پیدا کرده با یک چک به شما بدهند اشخاص هر کدام ۴۰ سال زحمت کشیدهاند آمدهاند به میدان کشور ایران مرا در چهل سال بزرگ کرده که بیایم اینجا حرف بزنم ۱۷ ماه مرا زندانی کردند بعد گفتند که تو بی تقصیری از وزیر دادگستری خواستم که صورت زندانیان را به مجلس بدهد ایشان در جواب میگویند حاضر نداریم آیا میتوانم قبول کنم، آقایان میتوانید قبول کنید؟ (صحیح است) چرا قبول کنند، امروز یک کاغذی به من دادند که در آن نوشته در کاخ دادگستری عدهای از مردم مدتها هست بلاتکلیف توقیف هستند، نوشتهاند به من که ما بلاتکلیف هستیم شما بی پول میگردید، خیلی معذرت میخواهم از آقایان وزیر دادگستری، آقای وزیر دارایی یک تجارتخانهای چند سال قبل در آمریکا ۳۴ میلیون دلار اعلان توقف داد و در چند روز تصفیه میگردد، تومانیانس و جمشید استخوانهایش پوسید و ورثهاش به مرور از بین رفته هنوز در روزنامه آگهی تصفیه آنها را میخوانیم، کجا
میشود اینها را گفت، زندگی در ایران بر هر فردی سخت و دشوار شده، هر فردی دینا را دوست دارد وطن خودش را دوست دارد ولی این دوست داشتن یک حدودی دارد، دو روز، سه روز، ۵ روز مردم تحمل میکنند نمیشود همیشه مردم را با ناراحتی نگاه داشت امروز روز تحقیقات است روز فکر است روز فعالیت است روز کار است، آقای وزیر دارایی لایحه مالیات بر درآمد که به مجلس آوردهاید معذرت میخواهم آن لایحه را من در کمیسیون دیدم بیمطالعه تهیه شده است (وزیر دارایی- حالا نباید بگذرد؟) اجازه بدهید وقتی که لایحه در دوایر مربوطهاش با مطالعه و دقت و با یک نیتهای صمیمانه تهیه نشد طرف مجبور است دفاع بکند یعنی اگر امروز من قرض نداشته باشم و ناحق بیایند مطالبه بکنند من باید بروم دفاع کنم حرف بزنم و حقانیت خودم را مدلل بکنم تا بتوانم راحت بشوم، وزارت دارایی مالیاتی را باید بخواهد که حق دارد (وزیر دارایی- مالیاتی را که حق ندارد نمیخواهد) دفاع نکنید جناب آقای نجم، دفاع نکنید بگویید هر جا حق است بگویید، اینجا تکیه گاه شما است، اینجا کمک شما است، من خیلی بیانصافی میدانم که یک وکیلی در پشت این تریبون از نقطهنظر شخصی مخالفت بکند، از نقطهنظر عمومی وکیل حق دارد من در این دستگاه جنابعالی مأمورین خیلی دلسوز سراغ دارم، قریب ۱۴ سال با این دستگاه مدتها با مرحوم داور کار کردم بنده یک مثلی میآورم وقتی که مرحوم داور وزیر مالیه بود مرا صدا کردند و تقاضا کردند قند را اداره کنم، آقای دکتر سجادی رئیس گمرک بود در آن موقع سالی ۴۲ هزار تن فروش قند بود هر روز بلژیکیها یک ریال به قیمت قند و شکر اضافه میکردند، چون عایدات بیزحمتی تصور میکردند من قیمت ۲۲ ریال را به ۱۲ ریال پائین آوردم فروش را به یکصد و بیست هزار تن رسانیدم عایدات را دو مقابل کردم این یک پر نسیبی است در آن موقع تصویبنامه گذرانده بودند و میخواستند به قندها باندول بچسبانند، من مخالفت کردم گفتم عملی نیست، گفتند چطور، گفتم که عدل قند آوردهاند گذاشتند روی زمین گفتم باز کنید یکی از آن را باز کردند معلوم شد که اجرای آن دستور عملی نیست، گفتم دو میلیون از این کیسهها در بنادر هست باید باندول کنند مرحوم داور به همین آقای دکتر سجادی گفتند که ما بین تنوری و تراتیک فرق این است که این خاکه قندها را سقط فروش جمع میکنند پس از ۶ ماه آب میکند و سرکه انگبین درست میکنند و میفروشند، گفتم شما در گمرکات اینها را میریزید به زمین بالاخره کاغذ قند را گذاشتم توی ترازوی دواخانه کشیدم با مختصر سنگینی که در آن پیدا شد ادعا کردم از فروشندهها هفتاد هزار تومان برای وزارت دارایی گرفتم، من در آمریکا بودم مطلع شدم وزارت مالیه شما قند میخرید من فهمیده که قند ارزان میشود یک تلگرافی به آقای هژیر کردم ارزان میشود، سفارت از من پرسید که چه دلیلی برای ارزانی آن دارید، بعد از بیست روز صدی ۴۷ قیمتها پائین آمد در نتیجه بیش از چهار صد هزار لیره دولت ایران فایده کرد شما پیدا کنید از این اشخاص خیلیها هستند شما کدام مأمور دولت را یک بارکه الله گفتهاید، کدام مأمور دولت را شما یک دفعه به کارش رسیدید و قدردانی کردید، من کمال خیانت را میدانم اگر یک مأمور خدمت کرده باشد از او قدردانی نشود، خادمین را باید تشویق کرد امروز صدی ۹۵ موفقیت با تشویق است و صدی ۵ آن با مجازات است در این مملکت مردم تشویق ندیدهاند در پشت این تریبون بنده میگویم مأمورین شما در اداره گمرک در این سی سال که خدمت کردهاند اکثریت آنها دستشان به مال حرام نخورده است (صحیح است) اگر دزد هم هست باید گرفت و شما باید در این مملکت کار از این اشخاص بخواهید، کارمندان، کارگران ماشینهای با روح هستند برای اینها باید خانه و منزل درست کنید، برای اینها باید حمام درست کنید، برای اینها غذا و لباس تهیه کنید اگر اینها نباشند که کار راه نمیافتد آقای وزیر دارایی اشخاص را تشویق کنید تا کار کنند اگر بهترین و نوترین اتومبیلها را به من بدهید من بلد نیستم که این اتومبیل را راه بیاندازم، باید داد به دست کسی که بیست سال اتومبیل رانده است، یک شوفر ماهر یک اتومبیل شکسته را به منزل میرساند در وزارت اقتصاد ملی، وزارت دارایی و وزارت دادگستری و سایر دوایر صدی هشتاد از وقت باید صرف حال رشد کارمندان و مطلع کردن افراد گردد، تا مردم اطمینان پیدا کنند، شما در این مملکت حکومت را طوری قرار بدهید که در هر جای دنیا وقتی اسم ایران شنیده شود ثروت دنیا از روی اطمینان و اعتماد روی به ایران میآورد در ایران بیکاری، مگر میشود، قبول کرد که گندم از کانادا برای ایران بیاورند و زمینهای شمیران به حالت ریگزاری باقی بماند اگر شما برای تأمین آب بخواهید چاه حفر کنید دو سال باید معطل بشوید اینها را به کی میشود گفت، باید برای این گرفتاریها فکر کرد راه حل در ست کرد همچنین مأموری که یک شاهی از مردم زیاد میگیرد باید محاکمه شود، نباید مردم را اذیت کرد، از یک حمامی یا کسبه دیگر را میآورند میگویند که هفتاد هزار تومان باید مالیات بر درآمد بدهید آقای رئیس شاهدند صبح یک عدهای اینجا آمده بودند شکایت داشتند آقای رئیس مجلس را شاهد میگیرم، یک کسی به وزارت جنگ کاه فروخته بود تمام این معامله بیست هزار تومان بوده صد و پنجاه هزار تومان از او مالیات خواستهاند آقای مهبد است من کاری ندارم آقای رئیس فرمودند بالاتر از آقای رئیس کسی را نداریم در این مملکت (یک نفر از نمایندگان- ولی پرداختش را هم بفرمایید که یک چیزی هم مالیات بدهند) آقای وزیر دارایی بنده در سال ۱۹۰۷ شروع ککردم به تجارت، هانری فورد هم در سال ۱۹۰۳ شروع کرد به تجارت ۴ سال قبل از من سال قبل وقتی هانری فورد مرد صدها هزار از اهالی شهر ویتروئیتها در مقابل جنازه او گذشتند و یک میلیارد و دویست میلیون ثروت داشت من بعد از چهل سال چه دارم باید اسمم تاجرباشی باشد بنده تاجرباشی کجا هستم دائم به من به آقای نیکپور به دیگری نگاه میکنیم مگر ما چه داریم اگر کازرونی آمده است طبقی سرش بود. یا کسایی آمده از اصفهان به یاد این بیچاره یا فعالیت کردهاند زحمت کشیدهاند دو تا کارخانه درست کردهاند بگذارید پیدا کنید این قانونی را که شما درست کردهاید زندگی اشخاص را متزلزل میکنید مردم سعی میکنند که سرمایه و هستی خودشان را از این مملکت بیرون ببرند به دو هزار تومان و دویست هزار تومان سرمایه میشود گفت یک مردی که شیر و پنیر بستنی فقط در آمریکا میفرو شد چهارصد و پنجاه میلیون دلار در سال فروش دارد بیست هزار اتومبیل توزیع دارد این مملکت محل گوسفند است، محل گاو است بگذارید مردم بروند به میدان، بگذارید امنیت مردم داشته باشند، مردم را آزاد بگذارید. هر روز مأمور وارد میشود در دهات و قصبات که آقای مالک چه کار کردی وقتی که مأمور در یک دهی وارد میشود اول باید یک مرغ چاق بیاورند برای مأمور، نهار بخورد، با این وضع دهاتی زندگی ندارد ایران هنوز حمام ندارد از هستی ساقط هست، خلاصه از آقا خواهش میکنم که وزارت مالیه مال جنابعالی نیست و مجلس هم مال بنده نیست یک مدتی هستم بعد میرم و شما هم مدتی هستید بالاخره میروید خوب و بد باید برویم (حاذقی- بد ندارد) جنابعالی باید کاری کنید که جلب اعتماد مردم بشود، شخصی در امریکا مالیات خود را ۸۰ دلار پرداخته بود بعد از ۶ ماه یک کاغذی از اداره مالیه آنجا به ضمیمه یک چکی آمد که آقا شما ۷ ماه پیش از این یک پسری برای تو متولد شده است بنابراین مشمول مالیات بر درآمد نیستی، نشان بدهید یک کسی را که مأمور مالیه به او مراجعه نکرده باشد و آن شخص اعتراض نداشته باشد، آقای نجم چطور شد که آن مأمور رتبه ۵ دلسوزتر از جنابعالی و آقای اردلان شد که برای شما مالیات نوشتهاند تمام اشخاصی که در این مملکت وزارت کردهاند، وزیر یک مقامی دارد ما یک کارخانهای در تبریز داشتیم به نام کارخانه بوستان گرو
بانک کشاورزی بود از بین رفته بود این کارخانه را زنده کردیم خیلی شنیدنی است هنوز هم به بانک کشاورزی مقروش است این کارخانه را پیشه وری ضبط کرده آن یکی ضبط کرد این یکی ضبط کرد و سهام یک تومانی آن ۳ قران خرید و فروش میشود در بازار در سال گذشته برای این کارخانه ۷۰۰ هزار تومان مالیات نوشتهاند (برای یک سال) این کارخانه باید دستگاه خودش را جمع کند هیئت مدیرهاش بیاید به تهران به وزارت دارایی بگوید که آقا این مالیات چیست که برای این کارخانه منظور کردهاید عرض کنم یک وقتی بلژیکیها در تبریز در مالیه بودند کلاه رئیس مالیه گم شد پیشخدمتها را بردند تحقیقات کردند این طرف و آن طرف جستجو کردند کلاه پیدا نشد تا این که بعد از ۶ ماه که دوسیه را باز کردند دیدند کلاه توی دوسیه مانده بود آقا این تشکیلات ماست کلاه نرم بود در توی دوسیه پهن شده بود ۴ نفر را به نظمیه برده بودند ۴ نفر را به محکمه برده بودند که آقا این کلاه کجا است کی برده است حالا مؤدیان مالیاتی قسم میخوردند که آقا ما چیزی استفاده نکردیم فشار میآوردند که باید حتماً مالیات بدهید الان من میدانم قضیه سر این است که در اصفهان در موقع توافق این طور شده است که اگر باید ۶ میلیون تومان بدهد دو میلیون داده است ۴ میلیون تومان شما را متمول نمیکند شما با این دستگاه با این وضع قوانین مردم را متزلزل نمیکنید یا این لایحه را پس بگیرید یا این که هر کاری میخواهید بکنید ولی بهتر این است که حضرت عالی موافقت کنید و مجلس هم تصویب کند که این لایحه برود به کمیسیون (صحیح است) این کار را بکنید و در خاتمه هم عرض میکنم ثروت زیاد مملکت را آباد میکند مردم را به سعادت و خوشبختی میرساند ولی یک حسن تفاهم میخواهد تمام این آقایان تمام هیئت دولت تمام آرزوی سعادت این ملت را دارند تمام این آقایان ترقی مملکت را میخواهند فقط ممکن است در رسیدن به مقصود و طرق آن فرق داشته باشد بیش از این هم عرضی نمیکنم (احسنت) و اگر آقایان مایلند پیشنهاد بنده رأی بگیرند که لایحه برود به کمیسیون و در آن جا مطالعه بشود.
رئیس - آقای رحیمیان
رحیمیان - البته فرمایشات آقای وکیلی راجع به اوضاع و خرابی ادارات کشوری و عدم توجه به وضعیت مردم تا یک اندازهای صحیح بود و بنده هم تصدیق میکنم ولی مطالبی راجع به کارخانه چها فرمودند و گفتند که کارخانهچیها را نباید متزلزل کرد و بایستی آزاد باشند ثروت جمع کنند کارخانه چی اگر یک میلیون سرمایه بگذارد و در سال ۱۲۰ هزار تومان یعنی صدی ۱۲ منفعت داشته باشد اگر این طور کرد آدم دست این کارخانه چی را میبوسد ولی آقای وکیلی بنده اطلاع دارم و میتوانم به شما ثابت کنم هر هزار تومانی ۵ هزار تومان منفعت برده است این درست صحیح است هر هزار تومانی ۵ هزار تومان منفعت برده است بنده میتوانم ثابت کنم نزد آقای وزیر دارایی آن وقت ممکن است با این سفسطهها گفته شود که کارخانه چی استفادهای نبرده است؟ من خیلی از فرمایشات حضرت عالی متشکرم ولی در این حسن نیت و این لایحهای که آقای وزیر دارایی آوردند به ایشان تبریک عرض میکنم و این لایحه یکی از بهترین لوایحی است که ایشان آوردهاند این جا آقای مشایخی و آقای مکی و دیگران صحبت کردهاند اجازه بفرمایید که بنده هم به نوب] خودم عرض کنم (جمعی از نمایندگان - بفرمایید) آقایان گفتند که این مربوط به ملت ایران است ملت ایران ۱۴۹۸۰۰۰۰ نفر هستند ۲۰۰ هزار نفر آن طبقه حاکمه است که از این طبقه جدا است و از این ۲۰ هزار نفر هم دو هزار نفر جدا است که حکومت و طبقه حاکمه این ملت و حافظ منافع این طبقه است.
حکومت ژاندارمری نظامی از طبقه اول تا آخر حافظ منافع این طبقه است آن وقت عرض میشود که این سیصد پرونده که این جا صحبت شده است در این جا اغلب آقایان البته آنهایی که به ضررشان است یعنی به منافع خودشان نیست اعتراض میکنند که این به ضرر کشور ایران است به ضرر ملت ایران است و حتی حاضر نیستند که این سیصد نفر که از سادگی و از نجابت ملت ایران استفاده کردهاند. ازشان مالیات بگیرند. آقای امینی در این جا هستند بنده طبعاً روحیهام این است که با اشخاص قوی مبارزه میکنم به این جهت اسم میبرم ۲۰ میلیون تومان در سال عایدات از این کشور میبرند. صد میلیون تومان آقای نیک پور میگویند دارایی دارد از این صد میلیون بفرمایید چه مالیاتی به این کشور میدهند
وکیلی - همه مردم باید گدا بشوند؟
ابوالقاسم امینی - شما در موقع جنگ پنج هزار گوسفند از مرز شوروی بیرون کردید و به روسها فروختید
رئیس - آقایان با هم مباحثه نکنید (زنگ ممتد رئیس) ...
رحیمیان - ... بنده حاضرم در محکمه جواب شما را بدهم بنده حساب خودم را میگویم شما بیایید صدی پنجاه از عایدات خودتان را به کشور بدهید بنده تمام را میدهم.
ابوالقاسم امینی - تمام دارایی را میدهم. شما را بهتر از همه کس میشناسند (همهمه نمایندگان) (زنگ ممتد رئیس)...
رحیمیان - ... تمام بدبختی این مملکت از این جا است شما خیال میکنید که با این حرفها میشود حق دولت را از بین برد تمام بدبختی مردم از شما است
ابوالقاسم امینی - چرا اهانت میکنید به تمام اینها باید رسیدگی بشود
رحیمیان - ... بنده حاضر هستم هر کاری از دست شما و بزرگتر از شما بر میآید بکنید من حاضرم در محکمه ثابت کنم (ناصری - اصولی صحبت بفرمایید) بلی آقای ناصری این اصولی است اما آقای وزیر دارایی باید عرض کنم که این لایحه تمام به نفع ملت ایران است اگر چنانچه این مطلب صحیح نباشد تاجرهایی که این جا هستند و اشخاصی که مخالفت میکنند چرا روز به روز بر قطر شکمشان افزوده میشود این عین حقیقت است بیش از این چیزی نمیگویم...
ابوالقاسم امینی - این ملک سیصد و شصت هزار تومان که خریدی آقای کمونیست چه مالیاتی دادید؟
رحیمیان - معلوم میشود خیلی تأثیر کرد من به شما اهمیت نمیدهم
رئیس - این چه طرز صحبت است (زنگ ممتد رئیس)
رحیمیان - جنابعالی باید اخطار کنید آقای رئیس
ابوالقاسم امینی - آقای رحیمیان شما توهین میکنید چه اخطاری...
رئیس - گفتم اسم اشخاص را نبرید هم به شما اخطار میکنم و هم به آقای امینی
رحیمیان - ایشان چرا وسط صحبت من صحبت میکنند. به هر حال آقای وزیر دارایی شما یا این لایحه را اصلاً نمیآورید به مجلس یا این که وقتی لایحه را آوردید سرحرف خودتان باقی بمانید اعم از این که مجلس رد بکند یا تصویب بکند و بنده به تمام معنی با این لایحه و با این نظر موافقم و بسته است به نظر مجلس
رئیس - آقای دکتر شفق شما موافقید یا مخالف؟
رضوی - بنده پیشنهاد ختم مذاکرات را دادهام.
دکتر شفق - عرض کنم که بنده با این لایحه موافقم ولی چون نوبت بنده گذشته است و وقت هم دیر است و آقایان هم بعضی اجازه خواستهاند و باید مذاکرات ادامه داده شود مطالبی هم آقای وکیلی گفتند که ما هم بایستی نظرمان را بگوییم به این جهت بنده استدعا میکنم که حق بنده محفوظ باشد
رئیس - بلی مسلم است حق شما بعد از یک نفر محفوظ است.
امامی - پیشنهادی آقای دکتر متین دفتری فرمودند که به کمیسیون برود.
رئیس - پیشنهادات بعد از کفایت مذاکرات طرح میشود پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم لایحه به کمیسیون ارجاع شود (صحیح است) و در آن جا اصل لایحه و پیشنهادات آقایان نمایندگان رسیدگی و گزارش آن در مدت یک هفته به مجلس تقدیم شود.
مکی - این پیشنهاد برای دفن کردن لایحه است
یک نفر از نمایندگان - این چون دو فوریتش مطرح شده پس آقای وزیر دارایی میتوانند قبول کنند که به کمیسیون برود.
رئیس - آقای دکتر متین دفتری
دکتر متین دفتری - در عمل معلوم شد که این لایحه خوب تنظیم نشده است خود بنده در اصل موضوعش کاملاً موافق هستم که اگر در اخذ مالیات دولت یک تقلبی شده است و اشخاص موفق شدهاند که دولت را اغفال بکنند این باید حتماً مطابق هر قاعدهای برگردد برای این که این بیاناتی که آقایان این جا فرمودند که کار مختومه را نباید از سر گرفت این صحیح است اما اگر کار مختومه از روی تقلب و حیله باشد باید از سر گرفت هیچ کس هم مخالفش نیست اما این پیشنهادی که بنده کردم برای این لایحه
این است چون عبارات این لایحه خوب رسا نیست ممکن است وسیله سوء استفاده شود برای مأمورین و اسباب زحمت بشوند، بنده میترسم از این که باگذشتن این لایحه به این شکلی که تنظیم شده است اشخاصی که واقعاً تقلب کردهاند باز فرار بکنند و اشخاصی که مالیاتشان را که واقعاً از روی صحت دادهاند باز گیر مأمورین بیفتند آقای وزیر دارایی خوب بود بیشتر از این در لایحه دقت میکردند و تقاضای دو فوریت را نمیکردند برای این که یک همچو لایحهای ملاحظه میفرمایید عوض این که دو جلسه در جلسه علنی صحبت بشود و بی نتیجه بماند به کمیسیون میرفت بنده اطلاع دارم که هجده فقره پیشنهاد داده شده است (فولادوند- بیشتر آقا ۲۵ پیشنهاد داده شده است) بسیار خوب ۲۵، پیشنهاد این چه کاری است که ما بکنیم برای این که شنوندگان خوششان به یاد یا برای ما دما گوژی با کفایت مذاکرات موافقت کنند این چه نتیجه خواهد داشت آقایان در اینجا چندین مرتبه رأی گرفتهاند موافقت نشد با کفایت مذاکرات ۱۸ فقره اینجا پیشنهاد رسیده است و این لایحه ده جلسه دیگر هم تمام نخواهد شد بنابراین اگر آقای وزیر دارایی موافقت بفرمایند این هیچ مانعی نخواهد داشت مجلس حاکم است در تصمیمات خودش با این که موافقت کرده با دو فوریت هیچ مانعی ندارد دو مرتبه رأی بدهد به کمیسیون برود زیرا وقتی که دیده میشود این لایحه یک ابهاماتی دارد یک اشکالاتی در آن هست بهتر است که در یک کمیسیونی آقایان بنشینند مطالعه بکنند دقت بکنندو بنده اینجا پیشنهاد کردهام که اگر ظرف یک هفته گزارش کمیسون نیامد مجلس میتواند به مذاکرات خودش ادامه بدهد، بنابرین یک هفته مهلت بدهید آقایان که این کار در کمیسیون مطالعه دقیق بشود و به تمام پیشنهادات رسیدگی بشود و بعد اگر در ظرف یک هفته گزارش کمیسیون نیامد این مذاکرات اینجا ادامه پیدا میکند.
بعضی از نمایندگان- صحیح است احسنت
رئیس- آقای مهندس رضوی مخالفید؟
مهندس رضوی- بنده البته هیچ تردیدی ندارم که دکتر متین دفتری مقصودشان این است که موضوع حل بشود (دکتر متین دفتری- شما عضو کمیسیون دارایی هستید یا خیر) چه ربطی به کمیسیون داریی دارد این مربوط به لایحه است که به کمیسون برگردد وقتی که توجه به این مذاکرات میشود و آن بیانات شیرین آقای وکیلی مثل این است که تمام تقصیر متوجه همان کتیرا گیر بیچاره دربیابان است و آن کتیرا گیر بیچاره مقصر است، تقصیر آقا متوجه کسانی است متوجه جماعتی است که فعلًا منافع آنها مطرح است و مردم هم دست این اشخاص هستند، این تعارف ندارد آقا، این موضوع که آقای دکتر متین دفتری فرمودند بنده هم اگر معتقد بودم که این ابهامی دارد کاملًا موافقت میکردم که برود به کمیسیون و رفع ابهام بشود ولی وقتی که میبینم وزیر دارایی یک عده از این پروندهها را محدود میکند که از این حیث راه سوء استفاده برای یک عده اشخاصی که میخواهند سوء استفاده بکنند باز نباشد و از این حیث توهمی نباشد و بعضی اقدامات خلاف اخلاق و خلاف مصلحت مملکت هم نشود هیچ اشکالی به عقیده بنده ندارد که مجلس شورای ملی به وزیر مالیه اجاره بدهد یک پروندههایی که توافق شده و تقلب شده در توافقش این پروندهها را مجدداً مطرح کنند و اگر به نفع مملکت یعنی خزانه دولت است آن را اقدام کنند اصل موضوع هم این است که بعد از این که این قانون گذشت باز این شهامت است که بیایند این مالیاتها را بگیرند در قانون این را پیشنهاد کردند که بروند و توافق کنند این توافق هم بدست بعضی از کمیسیونها شده این جا متأسفانه آقای وزیر دارایی نیستند و بنده واقعاً کمال نگرانی را از ایشان پیدا کردم که میگویند این کار معنیاش این نیست که کمیسیون توافق بد عمل کرده و تقلب کرده است پس چرا جناب آقای وزیر دارایی شما میخواهید این را بگیرید و بدهید به یک دیوان دادرسی که منافع مملکت را تأمین بکنند؟ عقیده بنده این است که هر پافشاری که برای نگذشتن این لایحه میشود معنایش این است که این جا ما فقط دفاع از سرمایه و اقویا میکنیم و هیچ وظیفهای از طرف ملت ایران برای خودمان قائل نیستیم و چون اینجانب همچو سمتی برای خودم قائل نیستم از حقوق اکثریت مردم این جا دفاع میکنم و گمان میکنم که هیچ اشکالی ندارد سیصد نفر از اشخاصی که دارایی دارند یا تجارت کردند یا ملک داشتهاند و یا کار دیگر کردهاند برای مالیات به دیوان دادرسی بروند اگر حرفشان صحیح بود میروند پی کار خودشان و اگر هم حرفشان حسابی نبود یک مبلغی میدهند به خزانه دولت و این هیچ مانع اقدامات آبادی و عمرانی مملکت که مورد نظر آقای وکیلی است نیست کی مخالف این است که در مملکتی که رز هست و گوسفند هست از آنها استفاده نشود آقای وکیلی همان شرکتهایی که در این مملکت شماها تأسیس کردید و پنبه را انحصار کردید آیا میدانید که چقدر پنبه را قاچاق کردند، شما میدانید وقتی که مرحوم داور آن شرکتها را تأسیس کرد اولین مرتبه به نام دولت یعنی به نام جامعه اختیار اقتصاد را دادید دست افراد و انحصار تجارت کردید و بعد افراد معین را انتخاب کردید و گفتید تو برو این تجارت را بکن این نتیجهاش این شد که چه خانوادههای ثروتها و مکنتها اندوختند و بقیه خانوادههایی این مملکت روی خاک سیاه نشستند (صحیح است) و امروز اگر بخواهید که به آن سیستم عمل کنید بنده خیال میکنم که باید خودمان را تقدیم بکنیم و الّا مردم بیچاره دیگر چیزی ندارند که این کار را بکنند این بود اعراض بنده و عقیده دارم مجلس شورای ملی شهامت داشته باشد برای مالیات اشخاصی که تقلب شده است یا اشخاصی که در پروندهشان تقلب شده است اینها بروند مالیاتشان را بدهند و یا این که مجلس رأی بدهد بگوید که این تقلب به جا است و مردم هم مجلس شورای ملی را بشناسند و وزیر مالیه هم حق ندارد که هم از کمیسیون توافق تعریف کنندو هم بگویند که این لایحه را بنده آوردم، معنی این لایحه این است که بعضی از کمیسیونهای توافق بعد عمل کردند. بنده اطلاع دارم که برای بعضی از اشخاص ۷۰ هزار تومان، ۸۰ هزار تومان نوشتهاند باید بدهند چرا این طور نوشتهاند حالا دلیلش را عرض میکنم ..
رئیس- راجع به موضوع صحبت کنید.
مهندس رضوی- راجع به همین موضوع است که عرض میکنم فرمودند ابهام دارد ابهامش برای این است که چون میخواهند از آنهایی که حقیقه ۸۰۰ هزار تومان مالیات بگیرند فقط سه هزار تومان میگیرند و بعد به فلان بیچاره بگویند که باید صد هزار تومان بدهی تا تمام این پروندهها مشابه هم باشد این اصل کلام است (صحیح است و اما عقیده بنده این است که باید به اموال مأمورین وصول به خصوص اشخاصی که با مؤدیان مالیاتی سر و کار دارند رسیدگی بشود (صحیح است احسنت) بنده اطلاع دارم اشخاصی که به ولایات رفتهاند و رؤسایی هستند در وزارت دارایی که امروز متمول شدهاند از این راه یعنی تقلب کردهاند بنده اطلاع دارم که سید جعفر خان نوشین رفت اصفهان پروندههای متعددی درست کرد و مالیات حسابی کارخانهها را درست کرد وزیر مالیه او را تقویت نکرد رفتند و توافق کردند! آقا آن مأموری که رفته است مالیات وصول میکند باید تشویق بشود و آن مأموری که رفته توافق کرده و مالیات کمتری گرفته و از روی تقلب توفق کرده اینها تعقیب بشوند! آن وقت آقای وزیر دارایی اینجا نفرمایند که ضمناً هم خوب هستند و هم گاهی تقلب میکنند نخیر آقا این طور نیست اگر همه مأمورین خوب بودنداین طور نمیشد والّا وزیر دارایی که توی اتاق خودش نشسته بود این توافق را نکرد، یک کمیسیونی تعیین شده بود، آن اشخاص حتماً اشحاصی بودهاند که اشتباه کردهاند و این اشتباه به ضرر افراد و ملت ایران است بنده عرض دیگری ندارم.
رئیس- عده برای رأی کافی نیست وقتی که عده کافی شد رأی میگیریم. آقای نیکپور میخواهند مطابق ماده ۱۰۹ یک توضیحاتی بدهند
نیکپور- بنده در اصل موضوع اجازه صحبتی نخواستم فقط چون آقای رحیمیان در ضمن بیانات خودشان اظهار کردند که یکی از مؤدیان مالیاتی که بنده هستم در حدود صدمیلیون تومان ثروت دارم و میپرسم از مالیه که یک همچو شخص ثروتمندی چقدر مالیات میدهد بنده به استناد ماده ۱۰۹ برای این که این اظهاراتشان در خارج انعکاس پیدا نکند (دکتر معظمی- و جزء قرائن هم حساب نشود) به قول آقای دکتر معظمی جزء و قرائن هم حساب نشود و شاید بعضی از دوستان و رفقای بنده که در اینجا هستند تصور بکنند که شاید بنده هم در این قانونی که امروز بنده کسب اجاره کردم که یک توضیحاتی در این باب بدهم اولًا بنده به هیچوجه منالوجوه در تمام دوره اجرای قانون مالیات بر درآمد هیچگونه توافقی نکردم که مشمول این ماده واحده پیشنهادی دولت قرار بگیرم بنده یکی از مؤدیان بسیار «کرکت» وزارت دارایی بودم که در هر موقع نسبت به هریک از اقلام دارایی خودم حساب مالیاتی خودم را به موقع خودش واریز کردم و اگر هم در قسمتی از اقلام مورد اعتراض و ایراد واقع شدهام با رسیدگی به حق دفاع کردهام، یا پرداختهام. بنابراین از حیث این که در اساس این قانون لطمهای یا صدمهای به بنده باشد بنده عرض میکنم بهیچوجه منالوجوه بنده
اینجا نیامدهام در قانون صحبت کنم و در اساس قانون هم آقایان در این جند روزه آنچه باید صحبت بکنند صحبت کردند بنده فقط یک نکته کوچکی تذکر میدهم برمیگردم روی دفاع از خودم آن اشخاصی که آقای مهندس رضوی و یا سایر آقایان دیگر همکاران محترم عقیده دارند که سوء استفاده کردهاند از اصل توافق یا از پرداخت مالیات چون اول مکانیک پرداخت مالیات بردرآمد را باید آقا بدانند پس از آن که توجه کردند آن وقت دستگیرتان میشود که آن اشخاصی که منظورتان هستند اصلاً نه کارشان به کمیسیون میآید نه کارشان به تجدید نظر میآید و نه کارشان به توافق میکشد (صحیح است) به محض این که اخطار شد فوراً میروند به اداره مربوطه و کار خودشان را تصفیه میکنند و رسید میگیرند و میروند دنبال کار خودشان و اصلاً مورد ایرادی واقع نمیشوند تا کارشان به کمیسیون بدوی یا تجدید نظر برسد مؤدیانی که مورد نظر آقا هستند این صنف اشخاص نیستند فقط آنهایی که یک قدری مقاومت میکنند در مقابل آن اظهارنامهها فقط ممکن است کارشان به اعتراض و تجدیدنظر و مرحله دوم و سوم و اینها بکشد بنابراین بنده فکر نمیکنم که اگر در تمام کشور یک عدهای باشند که مورد توجه آقایان باشند و در صورتی که این سیصد یا ۲۵۰ پرونده احتمال داده میشود برای دولت چیزی منظور بشود و بعد از محاکمهها و رفت و آمدها و گرفتاریها مجموع این وصولی ارزش داشته باشد که سلب اعتماد و سلب اعتبار از امضای دولت بشود این اشکال بنده است اما در باب استفاده بنده از ماده ۱۰۹. بنده را آقایان میدانید که شغلم بازرگان است و ۱۸ سال است که رییس اطاق بازرگانی هستم. البته میدانید که تاجر حیثیتش و شخصیتش و اعتباراتش در مؤسسات اقتصادی و در انظار عامه ربطی به ثروتش ندارد، ثروت یک معنای دیگر دارد ولی شخصیت و حیثیت و اعتبارات تجار یک وضعیت دیگری دارد (صحیح است) وقتی که در یک بانکی بخواهد یک اعتباراتی برای یک تاجری معین بکنند توجه نمیکنند که این تاجر ثروت و سرمایهاش چقدر است میبینند در جریان کارش، در جریان معاملاتش و در مصارفش و در مناسباتش چه رویهای در دوره زندگانی داشته و چطور اعتماد مردم را به خودش جلب کرده، بنده دون حیثیت و شخصیت خودم میدانم چون باید از این اعتبار و از این شخصیت و از این حیثیت به نفع تجارتی خودم استفاده بکنم که حساب دارایی خودم را به آقای رحیمیان پس بدهم، بنده که یک نفر تاجر هستم و سی سال است که شخصاً در تجارتخانه و متصدی امر تجارتی هستم و یک خانواده ۲۰۰ ساله تجارتی در این مملکت هستم و دارای اعتبارات و حیثیات و شئون تجارتی هستم تمام دارایی خودم را از منقول، وجوه بانکی و غیرمنقول ثبت شده در تمام دفاتر اسناد رسمی کشور، مالالتجاره و آنچه را که به نام بنده در این مملکت آقای رحیمیان پیدا کردند با این که اظهار این مطلب لطمه به اعتبارات مالی بنده میزند ولی در مجلس شورای ملی تمام این دارایی را به دو میلیون تومان به آقای رحیمیان صلح میکنم .... (آشتیانیزاده ـ قبول دارید آقای رحیمیان) (رحیمیان ـ قبول میکنم)... همه چیز این مملکت آقا بدبختانه بیشتز جنبه هو جنجال و صورت خلاف حقیقت پیدا کرده است بنده آقای رحیمیان امروز اینجا نیامدهام حساب پرداخت مالیاتی خودم را با جنابعالی در پشت این تریبون تصفیه بکنم (مکی ـ بکنید چه عیبی دارد) چه فرمودید آقای مکی؟ (مکی ـ عرض کردم بکنید چه عیبی دارد) پس حالا معلوم شد که باید با شما هم حساب تصفیه کنم به هر حال بنده اجمالاً از وقتی که افتخار همکاری با آقای رحیمیان را در اینجا پیدا کردم در مجلس حتی با هم سلام و علیک ظاهری هم نداریم و نه ایشان را بنده میشناسم کاملاً از نزدیک و نه شاید ایشان بنده را بشناسد ولی البته به طور کلی نظر به این که ایشان هم یک نفر متصدی امر بازرگانی و تجارت آزاد در کشور بودند اطلاعات کافی از وضعیت ایشان من دارم ولی باز هم همانطور که عرض کردم شایسته نمیدانم که اینجا روی احساسات شخصی و اغراض خصوصی و یک جهاتی که هیچ مقتضی و مصلحت گفتارش در این پشت تریبون نیست اصلاً صحبت بکنم (رحیمیان ـ بنده شخصاً غرض خصوصی ندارم) اینجا اگر آقا، یک تصادفاتی بنده با آقای رحیمیان را پشت این تریبون آورده باشد و یک موجباتی سبب شده باشد که بنده اینجا شرفیاب بشوم ایشان هم اینجا تشریف فرما بشوند ما بایستی آن حسابهای خارجیمان را داخل به این کارها نکنیم، ما اینجا بایستی وظایف خودمان را بدانیم حساب مالیان بردرآمد بنده آقای مکی به نسبت ثروت و تمکنم و رشتههای مختلف داراییم در قسمتهای مختلفه وزارت دارایی معلوم و مشخص است و تا این ساعتی هم که اینجا خدمت آقا ایستادهام دیناری با اداره مالیات بردرآمد اختلاف و گفتگویی نداشته و ندارم و الان هم همان طوری که عرض کردم بنده دارایی خودم را با آقای رحیمیان با دو میلیون تومان صلح میکنیم الان در اینجا هم عرض میکنم هر کس از نمایندگان محترم مجلس شورای ملی داوطلب باشد از طرف بنده اختیار دارند بروند اداره مالیات بردرآمد تمام آنچه را که اداره مالیات بردرآمد بر من اعتراض دارد و حق مطالبه دارد فوراً پرداخت بکنند ولی یک تأسف دارم، تأسف بنده در این است که این مملکت و این کشور یک وضعیتی به خودش گرفته که به جای این که تمام طبقات و همه دستجات با هم دست وحدت و اتفاق بدهند اعم از تاجر، مالک، دکتر، مهندس، قاضی و هر دسته و هر طبقهای با هم متحداً و متفقاً وقتشان را صرف یک اصلاحات اساسی و اصلاح برای مملکت بکنند، یک وضعیتی پیش آمده که این اختلافات روز به روز شدت کرده و همین طور تمام طبقات به جان هم افتاده و معلوم نیست که دنبال چه داریم میرویم و چه هدفی را تعقیب میکنیم و هدف ما چه هست، و بسیاری برای بنده اسباب تأسف است که در این بحبوحه از زمان و در این دنیای امروز و در این وضعیتی که مملکت ما دچار شده است از جهات عدیده این صحبتها را میکنیم. یک طبقهای اینجا احساساتشان بر ضد یک طبقه دیگر طغیان میکند که دویست تا سیصد تا شرکتها یا سیصد نفر اعم از طبقه داخله اعم از طبقه خارجه اعم از کارخانهچی یا تاجر کلاه سر دولت گذاشتهاند و مالیاتشان را کمتر از واقع پرداختهاند و چندین جلسه از وقت مجلس و مملکت صرف این بشود و خودمان بیاییم اینجا و اعتبار مأمورین دولت را از بین ببریم و چند برابر اقدام بر خرابی دستگاه دولت و ضرر خودمان بکنیم با این که این لایحه معلوم نیست بعد از زد و خوردها و تمام رفت و آمدها و این طرف و آن طرف دویدنها آیا چیزی از این دستگاه و از این ادعا وصول بشود برای این مملکت یا نشود به عقیده بنده اینها کوچکی فکر و عوامفریبی است برای این مملکت که بیاییم یک مطلب کوچکی را اینقدر آگراندیسمان بکنیم و فریاد بکنیم که آقا بردند و چاپیدند همین مسئلهای که آقای مهندس رضوی گفتند بنده یک اطلاع کوچکی دارم این آقای حسن مشیر که در جلسه گذشته در جزء ۴۵ نفر پیشنهادی آقای نجم الملک به مجلس شورای ملی بود و در درجه اول انتخابش کردند همین آقای نجمالملک و دولت فوری اظهار اعتماد کردند به این ۴۵ نفر و صورتش را آوردند تمام این پروندههای اصفهان به وسیله همین آقای مشیری توافق شده است تمام آن دوسیههایی که نسبت به آن اشاره کردند همین آقای مشیری که در وزارت دارایی معاون ایشان هم هست دست راست ایشان هم هست و در وزارت دارایی کار میکند تمام این توافقها با نظر ایشان و با موافقت ایشان شده ات بنده میخواهم بپرسم ببینم آیا آن کاری که حالا میخواهید بکنید از کجا آدم میآورید همینها هستند دیگر خوب امروز آقای نجمالملک آمدند فردا آقای سهمالملک میآید مشیری نباشد منیری باشد خوب همین مشیری است و همین منیری ـ چی دقت میکنید؟ بالاخره اگر دستگاه غلط است: اگر افراد برخلاف حق و حقیقت اقدامی کردند باید رفت دنبال اشخاصی به خصوص باید انگشت را گذاشت روی مأمور، باید انگشت را گذاشت روی مؤدی و گفت این مأمور و این مؤدی با هم تبانی کردهاند کلاه دولت را برداشتهاند اما به طور کلی به عقیده بنده جایز نیست و یک مطلب دیگری که به عقیده بنده خیلی جالب توجه میکند در این موضوع آقا او یک طرفه قانون آوردن است این قانونی که ایشان آوردند و این مادهای که ایشان آوردند میگوید که در امری که توافق شده یعنی یک اختلافی که دو نفری با هم دیگر مصالحه کردند و با همدیگر تراضی کردند یکی از آن دو طرف که دولت است چون اقتدارش زیاد است تمام آزادیخواهان و تمام آنهایی که ماسک ملت خواهی به صورت زدند آنها هم طرفدار آن هستند که باید از آن اشخاصی که تعدی کردهاند گرفته شود و بهتر است که توافقها را به هم بزنیم و به نفع یک طرف برویم به دعوی، خوب شما در این جا قانون گذراندید سه طریق را برای توافق مطابق قانون آذر ۲۴ ...
رئیس ـ آقای نیکپور این توضیح مربوط به ماده ۱۰۹ نیست.
نیکپور ـ ... بنده عرضم را الان تمام میکنم و عرض میکنم بدانید آقای بهادری خواهش میکنم توجه بفرمایید یکی از ایرادات و اشکالاتی که بنده عرض کردم و شما بهش توجه ندارید بیشتر از نقاط شهرستانها شما پیدا کنید که حالا بنده در آن باب صحبتی نمیخواهم بکنم بنده این را حالا میخواهم عرض بکنم که اگر بنا بشود یک طرف محق باشد توافقی را به هم بزند باید دو طرف یک صورت واحد پیدا بکند و برگردند به همان صورت اول شما آمدید با کارخانه کبریتسازی ممتاز تبریز بعد از تمام
زحماتی که برای آن تولید شده است توافق شده است و یک میلیون تومان گرفتند و بردهاند جزء عادیات خزانه حالا بهش میگویند که دوباره بیا از سر، آن یک میلیون تومان را ببرند پس برای اشخاص هم این حق را قائل بشوید و برش گردانید به صورت اول هر دو بروند با همدیگر دعوی کنند مثل روز اول (صحیح است) یا این که این حق را برای یک طرف قائل نشویم خلاصه موضوع این بود یا لایحه بنابر پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری برود به کمیسیون و مطالعه بشود یا رأی بدهیم موافق یا مخالف بنده خواستم از این قسمت استفاده کنم و به عرض آقایان برسانم که آقای رحیمیان بسیار بسیار بیمهری و بیلطفی نسبت به بنده کردند و این مطالب را در اینجا گفتند (رحیمیان- بنده حقایقی را عرض کردم) عرض کردم اگر حقایق فرمودید بنده نباید حساب مالیاتم را به شما پس بدهم، نباید حساب دارایی وثروت خودم را به شما بگویم شما نباید اینجا کار عمومی مملکت را روی کار خصوصی و شخصی برده باشید، بنابراین، این یک سوء تفاهمی در خارج میباشد برای این که نسبت به فرمایشاتی که شما کرده بودید یک سویی نشده این توضیحات را عرض میکنم. طرز مذاکرات مجلس این طور نیست لایحهای که مطرح است باید آقایان بیایند فقط در اطراف آن توضیحات بدهند و تحقیقات بشود. رئیس- آقای وکیلی به عنوان ماده ۱۰۹ اجازه خواستهاند از موضوع ماده ۱۰۹ هم خارج نشوید که وقت مجلس به چیزهای بیاساس گرفته شود
وکیلی- عرض کنم که آقای مهندس رضوی اینجا تشریف دارند (مهندس رضوی- بنده اینجا هستم بفرمایید) ایشان البته در عین حالی که بنده حسننیت به نظریات ایشان دارم حتی تمام آقایان، یک اظهاراتی اینجا فرمودند راجع به شرکت مرکزی و شرکتهای انحصاری که من از نقطهنظر انصاف اگر یک توضیحی ندهم در این مجلس ممکن است یک سوء تفاهمی بنده گمان میکنم که این برای همه ما مفید باشد، وقتی شرکت مرکزی را مرحوم داور تأسیس کرد برای این بود که دولت یک قراردادی با همسایه شمالی ما منعقد کرده بود که سالی ۲۵ هزار تن پنبه و ۶ هزار تن پشم، دو میلیون عدد پوست، ۴۰۰ هزار تن برنج تحویل بدهد در مقابل این ۶۰ هزار تن قند، ۲۰ هزار تن آهن، صد هزار عدل پارچه خریده شود دولت ایران با دولت همسایه و دولت دوست ما یک قرارداد سه ساله بسته بود و این یک تشکیلاتی لازم داشت که آنها را در کشور جمع بکند و بتواند سهمیه خودش را اجرا بکند همه آقایان تصدیق میفرمایند که در دنیا امروزه امضاء چه ما بین افراد و چه مؤسسات و چه دولتها محترم شمرده میشود آن شخصی که در رأس وزارت دارایی بود گمان میکنم اکثریت نزدیک به اتفاق عقیده و احترام به درستی و صحت و کاردانی او دارند مسئول این کار بود (صحیح است) بنده هم از اول عضو دولت نبودم در بازار یک کار آزاد داشتند ولی البته همیشه آرزومند بودم بنده هم که در این مملکت یک خدمتی بکنم ایشان دیدند با تشریفات دولتی نمیتوانند این تعهدات را اجرا بکنند و بنده قول میدهم که در این معاملات با اندازهای به نفع ایران بود که در تاریخ ایران دیده نشد قند کیلویی یک ریال خریدیم، شکر را ۱۷ شاهی پارچه را هم از ریال تا ۳ ریال به همان قیمت هم با مردم یک قدری بالاتر توضیح کردیم و وقتی که دید بهتر این است که مؤسسات مستقلی بر طبق قوانین مملکت درست بکند شرکتهایی درست کردند که در آن شرکتها من هم افتخار خدمتگذاری داشتم اما وقتی که وارد عمل شدیم مثلاً عرض میکنم سالی هزار تن کنف داشتیم سالی ۴۰ تن تحویل دادیم ولی بعد متوجه شدیم که در این مملکت آن طوری که شهرت دارد محصول وجود ندارد یک عده زیادی هم از کارمندان خادم این کشور را جمع کرده بود که اسم نمیبرم و بنا شد که ما تولید را زیاد بکنیم برای تولید زیاد کردن دست دراز کردیم در تمام ولایات ۱۴۳ شعبه پنبه ما در مملکت تأسیس کردم و به تمام رعایا و مالکین مساعده دادیم بدون ضامن و فرع، پنبه این مملکت را رساندیم به ۴۲ هزار تن که ده دوازده هزار تن برای مصرف داخله میدادیم ۵ هزار تن مصرف عمومی، ۲۰ هزار تن سهمیه آن را میدادیم و ۱۰ هزار تن به آلمان و جای دیگر میفرستادیم همین طور پشم، همین طور پوست، در مملکت یک «موومان» افتاده بود و شواهدی دارم آقای بهادری جنابعای در ارسبان بودید یک تن پنبه در انجا تولید نمیشد ۷۰۰ تن انجا تولید کردیم (بهادری صحیح است) ایالات فارس ۳۰۰ تن پنبه میداد ۲۷۰۰ تن در آنجا تولید کردم چهار هزار تن پنبه ایالات خراسان سالی ۷ هزار تن شد،، مازندران و گرگان ۱۱ هزار تن داشت کاشان صد تن پنبه نداشت ۴۰۰ تن داد. همین خوار و ورامین صد تن نداشت ۱۷۰۰ تن پنبه داد.
رئیس- آقای وکیلی در حدود ماده ۱۰۹ صحبت بفرمایید!
وکیلی- البته این در حدود ماده ۱۰۹ است و توضیبح میدهم وقت مجلس اگر با این مذاکرات گرفته شود عیبی ندارد این آزادی قدر و قیمت دارد من در عرض ۶ ماه یک دفعه حرف میزنم اینها یک جریان است که باید در پروندها ثبت بشود و بماند و یک روزی بیاورید بیرون من میتوانم وقتی که میگویند شرکت مرکزی انحصار کرده و یک اتهام به یک شرکت ده سال پیش میزنند من میتوانم امروز دفاع کنم من حق دارم (رضوی- خوب مطرح شود تا سایرین هم حرفهایشان را بزنند باقی هم راجع به انحصارها حرف دارند بزنند) .. حرف بزنید...
رئیس- ماده ۱۰۹ را آقایان بخوانید (به شرح زیر قرائت گردید)
ماده ۱۰۹- اگر در ضمن مباحثات و نطق افتراء و تهمتی به یکی از نمایندگان زده شده و یا عقیده یا اظهار او برخلاف واقع جلو داده شده و نماینده مذکور برای تبرئه و رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت اجازه داده خواهد شد. (ماده ۱۱ نیز به شرح زیر قرائت گردید) ناطق باید از موضوع مباحثه خارج نشود چنانچه خارج شد رئیس او را متذکر میسازد و اگر ناطق مذبور بخواهد توضیحاتی بدهد که او از موضوع خارج نشده است و یا این که خارج از موضوع شدن دلایلی دارد در این باب اجازه داده نخواهد شد.
وکیلی- مقصودم این بود که من طالب انحصار نیستم من آزادی تجاری را صدی صد میخواهم (صحیح است) من انحصار نمیخواهم مقصودم این است وقتی ما صحبت میکنیم از روی مدرک و تحقیق و رسیدگی صحبت بکنیم نه از روی این که یک چیزی میشنوم بگوییم من از آقای مهندس رضوی تقاضا میکنم راجع به گذشته هر طور توضیحاتی که میخواهند بدهند بگویند و بیش از این هم وقت مجلس را نمیگیرم.
رئیس- عده در خارج هم برای اخذ رأی کافی نیست آقای ملک مدنی هم پیشنهاد ختم جلسه کردهاند (صحیح است) قرائت میشود.
۴ - موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه
پیشنهاد ختم جلسه را مینمایم.
رئیس- بنابراین مجلس ختم میشود و اجازهها محفوظ است برای جلسه آینده
(مجلس ۵۰ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی: رضا حکمت
اخبار مجلس
روز یکشنبه ۱۹-۲-۲۷ یک ساعت و ربع بعد از ظهر مجدداً کمیسیون ۱۸ نفری برای رسیدگی به لایحه برنامه هفت ساله به ریاست آقای افخمی تشکیل گردیده و برای انتخاب یک نفر مخبر که در جلسه صبح توافق حاصل نشده بود اتخاذ رأی شده آقای شهاب خسروانی به اکثریت انتخاب شدند و سپس آقایان حاذقی و فولادوند به سمت منشی کمیسیون انتخاب گردیدند.
در تاریخ فوق ساعت ۵ بعد از ظهر کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر دارایی و دو نفر از مدیران کل آن وزارتخانه به ریاست آقای بهبهانی تشکیل پس از مذاکراتی در اطراف بعضی اقلام درآمدهای پیشبینی ۱۳۲۷ بالاخره بنا به پیشنهاد آقای صادقی قرار شد راجع به درآمدهایی که مبنای قانونی ندارد قبلاً گزارشی به مجلس داده شود و سپس مورد رأی واقع گردد و ساعت هفت و نیم بعد از ظهر جلسه ختم شد. غائبین با اجازه آقایان آصف. ضیاء ابراهیمی. صاحبجمع.
Page 16 missing