مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ تیر (سرطان) ۱۳۰۳ نشست ۳۵

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ نوامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۰۱ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ تیر (سرطان) ۱۳۰۳ نشست ۳۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ تیر (سرطان) ۱۳۰۳ نشست ۳۵

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۵

جلسه: ۳۵

صورت مشروح مجلس یوم سه‌شنبه هفدهم سرطان ۱۳۰۳ برابر پنجم ذیحجه ۱۳۴۲

(مجلس سه ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید)

(صورت مجلس یوم یکشنبه پانزدهم سرطان را آقای آقا میرزا شهاب‌الدین قرائت نمودند)

رئیس ـ نسبت به آرائی که درباره وکالت آقای امیر احتشام گرفته شد نوشته شده است عده حضار صد و هفت نفر بوده. اشتباه شده عده حضار صد و هشت نفر بوده است. آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده در صورت مجلس عرضی ندارم

رئیس ـ آقای قائم‌مقام (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده هم در دستور عرضی دارم

رئیس ـ خوب نیست به صورت مجلس که ایرادی نیست؟

(گفته شد خیر)

رئیس ـ دستور امروز قبلاً چند فقره اعتبارنامه است. آقای حاج میرزا عبدالوهاب راجع به چه مطلب است؟

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده خواستم یک سؤالی از مقام ریاست بکنم که تکلیف مذاکره آقای ملک‌الشعراء چیست؟ آیا به ایشان اجازه داده می‌شود یا نه؟ و کلیتاً می‌خواهم ببینم که آقایان وکلاء اجازه دارند نطق بکنند یا نه و همین طور آقای ملک‌الشعرا حق دارند حرف بزنند یا خیر؟ اگر اختصاص به ایشان داده که بنده عرضی ندارم

رئیس ـ از بنده چرا سؤال می‌کنید؟

حاج میرزا عبدالوهاب ـ برای این که مقام ریاست هستید.

رئیس ـ در نظام‌نامه نوشته شده است که رئیس مجری نظام‌نامه است و برای این که رئیس بتواند نظام‌نامه را اجراء کند باید اول خودش نظام‌نامه را بفهمد بعد اجراء کند راه فهمیدن هم دو جور است یا رئیس یک ماده را طوری می‌فهمد به مجلس می‌گوید مجلس هم می‌گوید همین طور است که تو فهمیدی یا می‌گوید خیر این طور که تو فهمیدی نیست طور دیگر است و تکلیف بنده را معین می‌کند. نظر بنده این طور آمد که مطابق نظام‌نامه اگر کسی بخواهد خارج از دستور حرف بزند و عنواناتی را مطرح کند باید به اجازه مجلس باشد. حالا اگر اکثریت رأی بدهد که این طور نیست این یک دستورالعملی می‌شود از برای بنده حالا رأی می‌گیرم که آقای ملک‌الشعراء عنواناتی بکنند یا نه.

حاج عزالممالک ـ بنده پیشنهاد دارم.

رئیس ـ پیشنهادتان را بدهید بیاورند

(پیشنهاد مزبور تقدیم و به شرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم سابقه مذاکرات نمایندگان در ابتدا و انتهای مجلس چون برخلاف نظام‌نامه نیست کمافی‌السابق محفوظ باشد

رئیس ـ (خطاب به هرمزی) جنابعالی هم در همین زمینه پیشنهاد کرده‌اید؟

هرمزی ـ بلی

رئیس ـ پس رأی می‌گیریم به این پیشنهاد.

آقا سید یعقوب ـ بنده عرضی دارم

حاج عزالممالک ـ پس اجازه بدهید بنده قبلاً توضیح بدهم

رئیس ـ بفرمایید

حاج عزالممالک ـ اولاً وقتی به نظام‌نامه مراجعه بشود در این باب ماده نیست که تصریح بکند نمایندگان نمی‌توانند در ابتدا یا انتهای مجلس مذاکراتی بکنند و البته آن صحبتی که یک نماینده می‌کند با اجازه رئیس خواهد بود و بعلاوه سابقه‌هایی هم در ادوار مختلفه تقنینیه داریم که نمایندگان می‌توانند در ابتدا یا انتهای جلسه با اجازه رئیس مجلس به طور مختصر مذاکراتی بکنند منتهی اگر مجلس بخواهد داخل در آن مذاکره بشود و آن را مطرح کند که رأی می‌دهد نمی‌خواهد رأی نمی‌دهد در هر صورت آن نماینده مطلب خودش را اظهار کرده است حالا با این سابقه چیز غریبی است که ما رأی بدهیم یک نفر وکیل مذاکره بکند یا نکند!! برای این که ممکن است بنده امروز یک عقیده داشته باشم و دیگری با عقیده من مخالف باشد آن وقت همیشه باید نطق نمایندگان مربوط بشود به رأی مجلس و این سابقه خوبی نمی‌شود و به نظر بنده چون در نظامنامه ماده نیست که منع نماید نمایندگان را از این که در اول یا آخر جلسه اظهاراتی بکنند و سابقه هم دارد همین سابقه کمافی‌السابق محفوظ بماند تا بعد کمیسیونی که برای تدوین نظام‌نامه معین شده است این نکته را در نظر بگیرند و یک طور مناسبی در نظام‌نامه ملحوظ دارند و بعد از این همان طور معمول شود

آقا سید یعقوب ـ بنده عرضی دارم

(جمعی از نمایندگان ـ رأی بگیرید)

رئیس ـ بگذارید آقای آقا سید یعقوب هم که در اقلیت هستند اظهار عقیده بکنند.

آقا سید یعقوب ـ چون آقای حاج عزالممالک پیشنهاد سابقه کردند و بنده هم در دوره چهارم افتخار عضویت مجلس شورای ملی را داشتم سابقه را این طور تمیز دادم (چنانچه اگر آقایان هم توجه بفرمایند تصدیق خواهند فرمود همین طور است که عرض می‌کنم) وقتی نماینده خواسته است قبل از دستور در موضوعی وارد شود می‌رفته است پشت تریبون و به مقام ریاست اظهار می‌کرده است که در فلان موضوع می‌خواهم صحبت کنم

حائری‌زاده ـ این طور نیست

آقا سید یعقوب ـ چرا همین طور بوده است حالا جنابعالی در اقلیت هستید امر علیحده‌ای است و اگر چنانچه بنده بگویم آفتاب است شما می‌گویید خیر ماه است من نمی‌توانم با شما مکابره و مجادله بکنم اگر من بگویم خدا یکی است می‌گویید مشکل است. بنده می‌گویم این سابقه که بوده این است که نماینده می‌رفته است پشت تریبون و به مقام ریاست اظهار می‌کرده است که فلان موضوع را می‌خواهم عرض کنم مقام ریاست هم اجازه می‌فرمودند. حالا خواستم عرض کنم این پیشنهادی را که آقای حاج عزالممالک فرمودند به ترتیب این سابقه بود که عرض کردم نه این که مرتجلاً یک نماینده بدون اطلاع رئیس و هیئت رئیسه و مجلس بدون مقدمه یک مرتبه اظهاراتی بکند که شاید اسباب اغتشاش فوق‌العاده بشود. پس مطابق این سابقه باید به مقام ریاست اطلاع دهند حالا می‌فرمایند این سابقه نباشد و رأی می‌دهید در این موضوع بنده حرفی ندارم ولی پس فردا دو مرتبه برخلافش رأی می‌دهید در هر صورت عرض بنده این است که سابقه به این ترتیب بوده که عرض کردم و مخالف با نظریه شما هم نیست همین طور رأی بدهید

رئیس ـ آقای مصدق‌السطنه (اجازه)

مصدق‌السلطنه ـ بنده در پیشنهاد عرضی ندارم عرضم قبل از پیشنهاد بود

(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

(بعضی از نمایندگان ـ کافی نیست)

رئیس ـ رأی می‌گیرم به کفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ معلوم می‌شود کافی است حالا رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای ملک‌الشعرا (اجازه)

ملک‌الشعراء ـ بنده هیچ تصور نمی‌کردم برطبق سابقه که گفته شد اجازه خواستن قبل از دستور یا بعد از دستور محتاج به رأی مجلس باشد والا البته بنده هم چنین تقاضایی را از مقام ریاست نمی‌کردم و مایل هم نبودم که قضیه به این شکل خاتمه پیدا کند که تشبیه بشود به این که اکثریتی اقلیتی را در تحت مضیقه گذاشته است البته این ترتیب برای احترامات مجلس شایسته نیست من هم مایل نبودم این طور پیش بیاید ولی اتفاقاً این طور شد خیلی هم از این قضیه متأسفم. به هر حال تقصیر با بنده نبوده است بنده نظر به سابقه و جریان ادوار مختلفه مجلس اجازه خواستم و اتفاقاً اجازه که من خواستم و مذاکراتی که می‌خواستم بکنم یک موضوع شدیدی که منتج به حمله بر اکثریت بشود نبود و خیلی مایل بودم که آقایان حدس می‌زدند یا تحقیقات می‌کردند و مقصود بنده را قبلاً استطاع می‌کردند و به بنده اجازه می‌دادند که حرفم را بزنم آن وقت می‌دیدند که هجوم به اکثریت نیست یا این که سابقه اقلیت‌های مجلس این بوده است که در صدد وسایلی بگردند برای این که یک هجوم و حمله به اکثریت بنمایند ولی ما و رفقای ما نظر به مأنوسیت تامی که به حفظ وضعیات و مراعات امور مملکتی همیشه داشته باشیم در این مسئله خودداری کرده‌ایم با این که همه وقت شاید بهانه‌های شدید و تند هم در دست ما بوده است و شاید مردم هم همیشه به ما اعتراض کرده‌اند که چرا وضعیات را در مجلس کمتر و ملایم‌تر اظهار می‌کنید. بالنتیجه قصد من از مذاکره در جلسه گذشته تذکراتی بود نسبت به آقایان اکثریت و خیلی متأسف هستم از این که عرض کنم تا اندازه موقع تذکرات بنده فوت شد بنده می‌خواستم مختصری از وضعیات جاریه شهر طهران و ضربتی که به امنیت و آسایش افراد این شهر وارد شده است اشاره کنم و در ضمن اظهار کنم که این ضربت به یک فرد مفید مملکت و به یک عنصر مفید و نافعی وارد شده است و صرف‌نظر از مقامات فضلی و ادبی فقید مرحوم این ضربت به دماغی وارد شده است که آن دماغ با اقلیت مجلس همراه بوده است و آن دماغ حمایت می‌کرده است از افکار عمومی و فکر آن شخص مقتول در جریان سیاسی داخل بوده است که آن سیاست بر ضد دولت وقت بوده است و از این نقطه‌نظر بیشتر بنده حق داشتم اظهار تأسف کنم زیرا علی‌المرسوم و علی‌العمول این طور حمله‌ها فتاکی‌ها و ترورها غالباً در دنیا رنگ سیاسی به خود گرفته این قضیه هم قطعاً و اصولاً رنگ سیاسی پیدا کرده است و بنده خواستم با آقایان نمایندگان محترم تذکر بدهم که اولاً برای پاس و حفظ اصول امنیت عمومی. ثانیاً برای حفظ و احترام سیاست اقلیت و سیاست انتقاد و برای حفظ آزادی عقیده که تمام آقایان پابند آن هستند و برای حفظ احترام عقاید ملت ایران که گفته نشود ملت ایران عقیده را می‌کشند و پامال می‌کنند و بالاخره برای رفع نگرانی‌های سیاسی که عرض کردم قطعاً شامل این قتل می‌شود حق این بود که مجلس شورای ملی ایران و اکثریت محترم که مسئول وضعیات هستند بیشتر علاقمند به این قضیه باشند. نکته که می‌خواستم عرض کنم این بود که در شهر طهران یک قضیه واقع شد مردم طهران عموماً از این قضیه متأثر شدند گریه کردند. اظهار تألم نمودند چندین هزار نفر جمع شدند و جنازه یک مقتول سیاسی را از وسط شهر عبور دادند و در مساجد فاتحه گذاشتند ولی با این حال با این که مسئله مربوط به امنیت عمومی و مربوط به قضایای سیاسی بود مجلس شورای ملی ایران با خونسردی امرار وقت می‌کرد و در مسائل خیلی عالی بحث می‌کرد بنده خواستم مجلس را متذکر کنم که در این قضیه نباید خونسرد باشد زیرا ما اقلیت هستیم و در محیط سیاست فعلی در تحت مضیقه و فشار می‌باشیم. روزنامه‌های ما آزاد نیستند. در مطابع جراید ما را شب‌ها سانسور می‌کنند. اگر یک مقاله آزادتری نوشته شود روزنامه را توقیف می‌کنند. مدیران جراید اقلیت به واسطه حذر از سوء قصدها در مجلس متحصن شده‌اند و بالاخره ما در یک حال مضیقه و فشار هستیم ولی اکثریت مجلس اکثریتی که مسئول وضعیات است نباید به سکوت و خمودگی بگذارند این حق اکثریت بوده و هست که در این قبیل مسائل پیشقدم بشود متأسفانه نشد و به خونسردی برگزار شد یا غفلت شد. در جلسه گذشته هم به بنده اجازه داده نشد و یک مسائل دیگری هم ضمناً فوت شد زیرا بنا بر اطلاعاتی که بنده داشتم خواستم مجلس محترم را متذکر کنم که در آن جریان قضایای بعد از قتل که اتفاقاً بنده را آن فقید مرحوم با تلفن خواست و رفتم در بالین او و با حضور امنای نظمیه اظهاراتی کرد خواستم به آقایان عرض کنم در نتیجه اظهارات او و در نتیجه مواجهاتی که آن مقتول با اشخاص دستگیر شده و در حضور مدعی‌العموم کرد یک اطلاعاتی به دست آمد که نتیجه‌اش این بود. دو نفر رفته‌اند و این آدم را مقتول کرده‌اند یک دستگیر شده و دیگری فرار کرده است. حتی به گوش بنده خورد که آن کس هم که فرار کرده است یک اسمی داشته است که اسم او در نظمیه هم بوده است او فرار کرده است و در موقعی که آن فقید محتضر با حواس جمع حکایت می‌کرد وضع کشته شدن خودش را یکی از اعضاء تأمینات که به نظرم شخص باهوشی آمد به بنده اطمینان داد (در موقعی که در مریض‌خانه در بالین محتضر بودیم) که چون یکی از آنها دستگیر شده است به شما اطمینان می‌دهم آن یکی را هم امروز یا فردا دستگیر خواهیم کرد ولی متأسفانه بنده در جلسه گذشته شنیدم که نظمیه از آن یک نفر فراری تعقیب نکرده است محمد خان نامی که رفته است در حضور تمام اهل محل قاتل را گرفته و به آژان تحویل داده است او را هم گرفته‌اند و در نظمیه در حبس تاریک است و به بنده گفته شد حتی در یک قسمت هم حضور داشتم که پس از مواجهه آن شخص توقیف شده با مرحوم عشقی و تقاریری که عشقی کرده و امارات ترور و سوء قصد را ثابت کرد مدعی‌العموم عدلیه و یک نفر از مستنطقین عدلیه خواستند به موجب قوانین جاریه شخص مقصر را ببرند و در تحت مراقبت نگاه دارند و نگذارند کسی با او ملاقات کند و امر را به جریان طبیعی بیندازند بدبختانه امناء نظمیه آن شخص را به دست مدعی‌العموم ندادند و استنکاف کردند که آنها در مقابل تقاضای حقه خود به وظیفه خودشان عمل کنند. این را هم می‌خواستم در جلسه گذشته به عرض آقایان برسانم ولی متأسفانه دیر شد. چرا خواستم متذکر شوم و چرا دیر شده است؟ تأسف بنده برای این است که آن شخص دوم که فرار نموده و وعده کرده‌اند او را بگیرند و منضم کنند به یک نفر دیگر به قراری که شنیده‌ام شاید از سرحد هم رد شده باشد چون سه چهار روز است که می‌گذرد بعلاوه در جلسه گذشته می‌خواستم آقایان را متذکر کنم که بدبختانه در نظمیه یک سوابقی در ساختن دوسیه‌ها ایجاد شده است و همیشه در دوسیه‌ها یک نگرانی و سوء ظن‌هایی جریان داشته است. خواستم به مجلس و آقایان وکلاء عرض کنم که مراقبت بفرمایند و اجازه ندهند که در این مورد هم نظیر قضایای گذشته تکرار شود. بالاخره عرایض من این بود مذاکراتی که می‌خواستم عرض کنم مسائلی بود که تمام افراد مجلس شورای ملی بدون تفاوت اقلیت و اکثریت مسئول و ذمه‌دار تعقیب و اجراء و مراقبت در آن کار هستند و بنده وظیفه‌دار بودم که بیایم در اینجا نه از برای این که یک نفر دوست و هم عقیده مرا کشته‌اند گریبان نمایندگان اکثریت را بگیرم خیر بنده حاضر برای این کار نبودم بنده در مجلس دوره سوم که خیلی جوان هم بودم و حق هم داشتم حرارت بروز بدهم آقایانی که در آن مجلس تشریف داشتند شاهدند در شدیدترین روزها که روز استیضاح بود و برحسب امر رفقای خودم آمدم پشت تریبون طوری نطق کردم که شاید اسباب تشکر اکثریت وقت هم شد من عادتم این نیست و حالتم این نیست که بیایم چیزهای جزئی را مسائلی کوچک را پشت تریبون کش بدهم و یک حربه بسازم و به فرق رفقای پارلمانی خودم بزنم چندی است که من از روزنامه نوشتن صرف‌نظر کرده‌ام چند سال است در صف اکثریت و زیر بار سنگین دولت‌های وقت هستم برای این که به مملکت خودم از طریق مثبت خدمت کنم من حملات منفیانه و هتاکانه را به عقیده خودم برای سیاست مملکت مباح و جایز نمی‌دانم مقصود من از مذاکراتی که می‌خواستم بگویم این قضایا بود می‌خواستم عرض کنم. آیا مجلس شورای ملی ایران علاقه‌مند هست که مملکت این باشد یا نیست؟ آیا اگر یکی از وکلای اقلیت را شب و روز تهدید به قتل نمایند مجلس شورای ملی نباید در این باب علاقه‌مندی خودش را ابراز بدارد. یک صف روزنامه‌نویس و مدیران مطبوعات یک اشخاصی که با سرمایه خودشان و با قوای دماغی‌شان برای مملکت زحمت می‌کشند اینها امنیت نداشته باشند و بیایند در کعبه آمال ملت متحصن شوند مجلس شورای ملی باید بپرسد چرا آمده‌اید یا نباید بپرسد؟ قصد من اینها و مقصود من این مذاکرات بود ولی خیلی متأسفم که یک قسمت از قضایا فوت شد وضعیاتی پیش آمده است که اگر امروز هم اجازه نمی‌دادند حاضر بودم این مذاکرات را بکنم بعلاوه اگر استنکافی از گفتن قضایا می‌کنم آقایان باید بدانند که برای حفظ شخصی خودم نیست. زیرا که چهل سال از عمرم گذشته است و بیست سال از عمر خود را در سیاست و انقلاب گذرانده‌ام و چندان آرزویی از دنیا ندارم و بهترین آرزوهای من این است که مرا هم پیش عشقی بفرستند خیال نکنید که من از مرگ می‌ترسم من بیست سال است که در دهانه مرگ زندگی می‌کنم من در برابر قشون جرار شرار (آقایان رفقای من و کسانی که بوده‌اند دیده‌اند) از مرگ پروا نکردم قیام می‌کردم و عقاید ملی را گفتم من از مرگ نمی‌ترسم مرا تهدید کردند حتی اشخاص رسمی چندین دفعه مرا به قتل تهدید کردند. من اهمیت به این قضایا نمی‌دهم فقط قصد من این است که آن پنجه سرخی که گریبان عشقی را گرفت و او را به دامان قبر انداخت آن پنجه سرخ در یک مملکت قانونی قابل دیدن نیست قابل تحمل نیست. باید مجلس شورای ملی آن پنجه سرخ را قطع کند این را با قوت قلب می‌گویم آن شخص هر که باشد و آن پنجه از آستین هر که بیرون بیاید به شما می‌گویم اگر مجلس آن دست خائن و خونین را قطع نکند مردم قطع خواهند کرد این دست قابل تحمل نیست. دست خیانت‌کار باید قطع شود این است عرض بنده.

رئیس ـ آقای تدین.(اجازه)

تدین ـ تصور می‌کنم در اصل موضوع و در حدوث این گونه جنایت‌ها که امنیت عمومی را متزلزل می‌کند هیچ فردی مخالفت نداشته باشد اصول تروریسمی اصول پستی است که مخالف با همه چیز است و هر کس معتقد به این اصول بشود یک آدم پست و جانی در اجتماع شمرده خواهد شد وضعیت پریروز مجلس البته بنده هم تصدیق می‌کنم که شکل خوبی نبود ولی آقایان قدری تأمل نکردند تا ببینند که رأی اکثریت چیست. زیرا در بین این که گفتگو می‌شد از این که آیا بایست رأی گرفت در مجلس یا رأی نگرفت که در این موضوع مذاکرات بشود آقایان تشریف بردند و از ناحیه اکثریت نسبت به نطق کردن آقای ملک‌الشعرا ضدیتی بروز داده نشد و بعلاوه قصاص قبل از جنایت مقتول نیست تا وقتی که کسی حرف‌هایش را نزده است و هیچ اظهار عقیده نکرده است هیچ معقول نیست که بخواهند حمله کنند یا تعرض نمایند و البته اگر در مجلس شورای ملی آزادی عقیده و آزادی نطق و بیان نباشد پس در کجا باید سراغ کرد. فرمودند که ایشان می‌خواستند اکثریت را متوجه کنند به وضعیات و به عاقبت وخیم این گونه پیش‌آمدها. برای این قسمت می‌خواستند یک مسائلی اظهار بکنند این را حالا خودشان مسبوق باشند یا نه بنده تذکراً عرض می‌کنم که اکثریت خیلی علاقمند هست نه از نقطه‌نظر این که یک فرد هدف واقع شده است بلکه از نقطه‌نظر حفظ بقاء امنیت عمومی این اصول غلط است. این اصول بد است بد است و این اصل برخلاف شرع و سیاست و همه چیز است مضارش به اندازه‌ای است که محتاج به ذکر نیست و خیلی واضح است و در همان روزی که این قضیه پیش آمد و نمایندگان مسبوق شدند در موقع تنفس فراکسیون‌ها تشکیل شد من جمله فراکسیون تجدد بود فراکسیون قیام بود تکامل بود فراکسیون. فراکسیون آزادیخواه بود با توجه به این که این پیش‌آمد بد است مذاکراتی کردند و بالاتفاق قائل شد به اینکه بایست یک عده نماینده بفرستند خدمت رئیس دولت و ایشان را متذکر کنند که این وضعیات خوب نیست و به هر صورتی که پیش آمده است باید سریعاً اقدام فرمایند و این قضیه تعقیب شود جانی و قاتل هر کس و هر که باشد دستگیر و قانوناً مجازات بشود بر اثر این تصمیم هشت نفر از نمایندگان این چهار فراکسیون منتخب شدند و عصر آن روز رفتند پیش آقای رئیس‌الوزراء و ایشان را ملاقات کردند. بنابراین خود آقای ملک‌الشعرا هم تصدیق می‌فرمایند که اکثریت مجلس بلکه این امر یک امری است که در آن اکثریت و اقلیت وجود ندارد و تمام نمایندگان علاقمند هستند ولی چون اکثریت و اقلیتی فعلاً در مجلس هست و اکثریت خود را در مقابل اقلیت موظف می‌دانست در همان روز اول اقداماتی کرده است الان هم خودش را علاقمند می‌داند و الان هم به هیچ وجه عقیده ندارد که این گونه امور در پایتخت مملکت یا خارج عرض اندام کند بنابراین اکثریت به وظیفه اولیه خودش قیام کرده است و از این نقطه‌نظر طرف هیچ تعرضی نمی‌تواند واقع شود و الان هم اکثریت بلکه تمام مردم و تمام اشخاصی که علاقه‌مند به امنیت عمومی هستند همین عقیده را دارند که باید این قسمت جداً تعقیب و جانی و قاتل به هر عنوانی هست و هر که باشد دستگیر و قانوناً مجازات بشود. چون اکثریت ابداً حاضر نیست به این که این قسم اصول از هر ناحیه باشد تعقیب شود این است عقیده اکثریت بنابراین تصور می‌کنم که اکثریت در این قسمت با آقایان هم‌عقیده و علاقمند است و جای هیچ گونه نگرانی نیست سایر قسمت‌ها هم البته یک موضوع‌هایی است که باید حلش در محکمه بشود. ایشان فرمودند این مقتول سیاسی است بنده نمی‌دانم مقتول است یا چیز دیگر است حل این قضیه در نتیجه رسیدگی در محکمه صالحه خواهد شد. همچنین سایر مسائل چون بنده نمی‌خواهم در آنها وارد بشوم و اگر آقایان اجازه بفرمایید به همین اندازه اکتفا می‌کنم و البته همه به تعقیب قضیه علاقمند هستند.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

حائری‌زاده ـ اجازه می‌فرمایید عرض بکنم؟

رئیس ـ جمعی از آقایان اجازه خواسته‌اند

ملک‌الشعراء ـ بنده توضیحی دارم

رئیس ـ آقایان می‌فرمایند مذاکرات کافی است

ملک‌الشعراء ـ چون نسبت به یک قسمت از مذاکرات بنده اظهاری کردند که آن طور نیست مطابق نظام‌نامه حق توضیح دارم

رئیس ـ بفرمایید

ملک‌الشعراء ـ راجع به این که فرمودند که من گفته‌ام این قتل سیاسی است گویا سوء تسامع است برای آقایان بنده گفتم نظر به وضعیات این شخص مقتول و جریانات فکری او ممکن است قضیه را رنگ سیاسی هم بدهند و البته قبل از کشف قضایا ما چه می‌دانیم سیاسی است یا غیر سیاسی است باید محکمه بگوید که سیاسی است یا نه (صحیح است) محکمه صالحه نه اداره نظمیه

(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)

رئیس ـ آقای قائم‌مقام نسبت به دستور اظهاری دارند

قائم‌مقام ـ بلی بنده می‌خواستم استدعا کنم که آن خبر کمیسیون بودجه راجع به متقاعدین وزارت جنگ که جزو دستور امروز است جلوتر از سایر مواد دستور مطرح شود چون بیچاره‌ها از ولایات آمده‌اند در کوچه‌ها معطل هستند استدعا می‌کنم اگر آقایان موافق باشند این مسئله را جلوتر بیندازند که اینها آسوده شوند.

(جمعی گفتند ـ صحیح است)

حاج عزالممالک ـ بنده مخالفم

بعضی از نمایندگان ـ رأی بگیرید

رئیس ـ آقای محمدهاشم میرزا در این موضوع پیشنهاد خودشان توضیحی دارند.

محمدهاشم میرزا شیخ‌الرئیس ـ اول در موضوع پیشنهاد آقای قائم‌مقام رأی بگیرید اگر رد شد آن وقت پیشنهاد بنده مطرح شود

رئیس ـ رأی می‌گیریم

آقایانی که پیشنهاد آقای قائم‌مقام را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

محمدهاشم میرزا ـ بنده پیشنهاد خود را استرداد می‌کنم

رئیس ـ راپرت کمیسیون بودجه طبع و توزیع شده خدمت آقایان موجود است.

عمادالسلطنه مخبر ـ عرض می‌کنم در نمره چهل و دو آنجا که نوشته شده میرزا محمد خان اشتباه است باید نورمحمد خان باشد. توضیحاً عرض کردم که آقایان تصحیح بفرمایند.

دو سه نفر از نمایندگان ـ نمره چهل و دو ندارد

مخبر ـ آقایان گویا سهو فرموده‌اند لایحه که آقای مقام پیشنهاد کردند جزء دستور شود. لایحه نمره هفتاد و چهار است که در هیجدهم ذی‌قعده و اول سرطان طبع و توزیع شده است آقایان گویا لایحه که امروز توزیع شده است مراجعه می‌فرمایند

(ماده واحده به شرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی تصویب می‌نماید که وزارت مالیه از ابتدای حمل هذه السنه سیچقان‌ئیل هزار و سیصد و سه همه ساله مادام‌الحیات حقوقات تقاعدی صاحب‌منصبان و اعضاء قدیمی وزارت جنگ سابق را که سالیانه معادل پانزده هزار و چهارصد و شصت و هشت تومان و هشت هزار و دویست دینار است موافق ریز ذیل به طور ماهیانه پرداخت نماید وزارت مالیه مکلف خواهد بود هر یک از اشخاص مفصله هر قدر حقوق به صیغه مستمری داشته باشند از هذه السنه مقطوع و ضبط نماید

رئیس ـ گویا خواندن اسامی ضرورت ندارد. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده از آقای مخبر محترم دو سؤال دارم. سؤال اول این است:

این متقاعدین وزارت جنگ سابق که در کمیسیون بودجه حقوق برایشان تعیین می‌شود مطابق قانون استخدام کشوری است یا به ترتیب دیگری است؟ این سؤال اول بود برای لوایحی که بعد می‌آید چون اطلاعی ندارم که مطابق قانون استخدام کشوری به آنها حقوق می‌دهند یا نه؟ ثانیاً چون بنده از بودجه مملکتی اطلاع ندارم ولی آن طوری که می‌شنوم و صحبت می‌کنند فریادها بلند است که امسال یک میلیون و دو میلیون کسر بودجه داریم در صورتی که این مسئله صدق باشد و کسر بودجه داشته باشیم آیا کمیسیون محترم بودجه برای این لوایح خرجی که تقدیم مجلس می‌شود محلی و جمعی در نظر گرفته‌اند یا نه؟ فردا مثلاً لایحه حقوق متقاعدین وزارت خارجه هم که هیچ مشمول قانون استخدام نیستند به مجلس خواهد آمد آیا در مقابل این خرج‌ها جمعی هم دارند یا این که مثل آخر دوره چهارم یک تصویباتی در مجلس می‌شود آن وقت رئیس کل مالیه می‌گوید چون جمع نداریم نمی‌توانیم بدهیم این است که برای رفع شبهه بنده تقاضا می‌کنم بفرمایند مطلع شوم.

مخبر ـ اولاً این اشخاص مطابق قانون استخدام کشوری حقوق نمی‌گیرند این میزان حقوقی که در اینجا منظور شده است ثلث آخرین حقوق خودشان بوده است که می‌گرفته‌اند و اینها یک اشخاصی هستند که در وزارت جنگ سابق همه در خدمت دولت پیر و ناتوان و ضعیف و علیل شده‌اند و اینها همان اشخاصی هستند که سی و پنج نفرشان در سال گذشته هم تصویب فرمودند که اگر به قوانین دوره چهارم مراجعه بفرمایند معلوم خواهد شد فقط از نمره سی و شش تا نمره چهل و نه که چهارده نفر آخری است همان صاحب‌منصبان آذربایجان بودند که تمام در خدمت دولت یا پیر شده‌اند یا طوری شکسته و علیل گردیده‌اند که از عهده خدمت برنمی‌آیند به این جهت حقوق تقاعدی به آنها داده می‌شود اما در موضوع بودجه که فرمودند آیا جمع و خرج تکافو می‌کند یا نمی‌کند فعلاً کمیسیون بودجه مشغول مطالعه است و بنده نمی‌توانم جواب آن را امروز به شما بگویم زیرا بودجه در تحت شور است و هر وقت که بودجه‌ها را آوردیم به مجلس البته هم جمع معلوم خواهد شد و هم خرج را آقایان مطلع می‌شوند

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر ـ بنده یک سؤالی داشتم ولی اساساً موافقم . . .

رئیس ـ موافقید؟

اخگر ـ بلی یک سؤالی داشتم بعد در قسمت عنوان موافقت عرض می‌کنم

رئیس ـ خوب چون کسی دیگر نیست بفرمایید

اخگر ـ عرض می‌کنم از حقوقی که به مستخدمین وزارت جنگ داده می‌شود یک صدی پنج به عنوان صندوق تقاعد کسر می‌شود می‌خواستم سؤال کنم که این حقوق تقاعدی که داده می‌شود از محل همان صندوق است یا این که وزارت مالیه علیحده باید بدهد و اگر وزارت مالیه علیحده می‌دهد آن صندوق به چه مصرف می‌رسد؟

مخبر ـ این که می‌فرمایید (صندوق متقاعدین وزارت جنگ) صحیح است ولی این صندوق مربوط به تشکیلات جدید است و مربوط به صاحب‌منصبانی است که از تاریخ تشکیل وزارت جنگ جدید متقاعد می‌شوند و کاملاً هم مرتب است و هر یک از آنها که متقاعد می‌شوند به آنها داده خواهد شد. این مربوط به اینها نیست و از این محل داده نمی‌شود

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ مذاکرات کافی است؟

(بعضی گفتند کافی است)

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود با ورقه آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید . . .

یاسائی ـ بنده پیشنهادی تقدیم کردم.

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی بنده ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌کنم:

ماده الحاقیه ـ صاحب‌منصبان و اعضای وزارت جنگ که به موجب ماده مذکور حقوق تقاعد دریافت می‌دارند هر گاه مأموریتی که مستلزم اخذ حقوق است پیدا کردند حق اخذ حقوق تقاعدی ندارند. یاسائی

رئیس ـ حقش این بود بعد از این که به ماده واحده رأی گرفتیم در ثانی این را مطرح کنیم ولی برای فرار از این که دو دفعه متوالیاً با ورقه رأی بگیریم گفتم قرائت کنند که اگر لازم شد این را تقدیم بدارید بعد اگر تصویب شد معا با ورقه رأی بگیریم

مخبر ـ در این باب یک قانونی در دوره چهارم گذشته مشتمل بر پنج ماده که کسانی که حقوق دارند و بعد شاغل مقامی می‌شوند به آنها حقوق داده نخواهد شد و این را هم وزارت مالیه می‌دهد پس وقتی که دارای مقامی شدند نخواهد داد

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده واحده

محمدهاشم میرزا شیخ‌الرئیس ـ بنده می‌خواستم سؤالی بکنم

رئیس ـ بعد بفرمایید. آقایانی که ماده واحده را تصویب می‌کنند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد.

ماده الحاقیه ماده‌ای است که اگر قبول شود ماده واحده ماده اولی خواهد شد

(اخذ آراء به عمل آمده و آقایان اقبال‌الممالک و معظم‌السلطان استخراج نمودند)

(نتیجه به ترتیب ذیل حاصل شد)

ورقه سفید علامت قبول ۷۷

رئیس ـ عده حضار ۹۳ به اکثریت هفتاد و هفت رأی تصویب شد ماده الحاقیه قرائت می‌شود

(به شرح سابق قرائت شد)

رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟

مخبر ـ کمیسیون عقیده‌اش این است که چون این ترتیب هم معمول است و هم در دوره چهارم قانونی مشتمل بر پنج ماده از مجلس گذشته است و این پیشنهاد تکرار است لهذا کمیسیون نمی‌تواند قبول کند.

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ مطابق اطلاعاتی که بنده دارم صاحب‌منصبان و اعضای وزارت جنگ که حقوق تقاعد می‌گرفتند در سنوات گذشته غالباً مأموریت‌های مهمی از قبیل حکومت و غیره داشتند که حقوق آن مأموریت را می‌گرفتند و البته آقایان تصدیق می‌فرمایند با فقر عمومی و بودجه سنگینی که داریم مقتضی نیست دیگر به این اشخاص دو حقوق داده شود و البته صاحب‌منصبانی که متقاعد هستند بایستی مطابق قانون تقاعد به آنها حقوق داده شود اگر دارای شغلی هستند بایستی حقوق آن خدمت را بگیرند و بنده نمی‌دانم الان حاکم اصفهان چه سمتی دارد در صورتی که یک نفر صاحب منصب است و حکومت دامغان را هم در سنه گذشته صاحب‌منصب بود و دویست تومان حقوق از وزارت جنگ می‌گرفت بعلاوه حقوق حکومتش را هم می‌گرفت بنده عرض می‌کنم با این قلت عایدات چرا بایستی یک نفر دو حقوق بگیرد. حالا از سایر نقاط بنده درست اطلاعی ندارم این است که بنده تصور می‌کنم مادامی که صاحب‌منصب‌ها در مأموریت هستند باید از اخذ حقوق تقاعد محروم باشند.

مخبر ـ یک جمله را آقا توجه نفرموده که اینجا نوشته می‌شود صاحب‌منصبان وزارت جنگ سابق اینها جزء صاحب‌منصبان سابق وزارت جنگ هستند اشخاصی هستند که در وزارت جنگ جدید داخل خدمت نبوده‌اند و جزء منتظرین خدمت هستند پس اشخاصی که در اینجا نوشته شده داخل در خدمت نیستند حتی لباس فرم هم نپوشیده‌اند.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب که جزء کمیسیون نیستند.

آقا سید یعقوب ـ خیر

رئیس ـ آقای شیخ‌الرئیس هم که نیستند.

شیخ‌الرئیس ـ بنده هم نیستم ولی یک توضیحی دارم

رئیس ـ آقای قائم‌مقام (اجازه)

قائم‌مقام ـ تقریرات بنده همان بود که مخبر فرمودند

رئیس ـ آقای وکیل‌الملک جزو کمیسیونند؟

وکیل‌الملک ـ خیر

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ اطلاعات آقای یاسائی کامل است یا ناکامل در این موضوع وارد نمی‌شوم ولی مجری این قانون وزارت مالیه است و با توجه خاصی که به این قسمت دارد ممکن نیست که حقوق به کسی داده شود برطبق همان قانونی که در دوره چهارم گذشت و این اشخاصی که در این لایحه اسمشان برده شده است در پارسال و امسال هیچ کدام حاکم نبوده‌اند و مأموریتی نداشته‌اند و یک مشت مأمورین هستند که از سی سال چهل سال قبل در وزارت جنگ سابق وارد خدمت شده‌اند که الساعه پیر و ضعیف و خسته شده‌اند و بالاخره همان طور که آقای مخبر اظهار کردند مجلس درباره سی و چهار نفر از اینها حقوق تقاعدی تصویب کرده است و به عقیده بنده نظریه آقای یاسائی متوجه به این قسمت نیست.

رئیس ـ آقای سهام‌السلطان جزو کمیسیون هستند؟

سهام‌السلطان ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ دیگر کسی اجازه خواسته است؟

محمدهاشم میرزا ـ بنده سؤالی داشتم.

رئیس ـ شما که عضو کمیسیون نیستید.

محمدهاشم میرزا ـ فقط یک سؤالی داشتم.

رئیس ـ توفیر نمی‌کند. رأی می‌گیریم به این ماده الحاقیه آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. چند دقیقه تنفس داده می‌شود

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ اعتبارنامه آقای نظام‌التولیه مطرح است آقای رئیس‌التجار مخالفند

رئیس‌التجار ـ راجع به انتخابات خراسان بنده یک شرح مبسوطی در موقعی که اعتبارنامه آقای امیر اعلم مطرح بود عرض کردم و در این چند روز راجع به انتخابات کرمان و خواندن دوسیه و ادامه مجلس بنده در خارج همچو حس کردم که در اثر مذاکرات طولانی یک خستگی و کسالتی برای آقایان نمایندگان تولید شده و به بنده نسبت دادند که ابتدا شما باعث شدید که دوسیه در مجلس خوانده شود و حال آن که بنده از نقطه‌نظر این که انجمن نظار قضاوت نکرده بود خودم را ذیحق می‌دانستم که عرایضی مشروحاً به عرض برسانم و در این موضوع هم عرض نمی‌کنم و قضاوت آن را به مجلس شورای ملی واگذار می‌کنم

(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

آقای وکیل‌الملک مخبر شعبه برای دفاع حاضر شدند.

چند نفر از نمایندگان - (خطاب به وکیل‌الملک) آقا مخالفتی نکردند دیگر دفاع لازم نیست.

رئیس ـ چون مخالفتی نیست رأی می‌گیریم. رأی گرفته می‌شود به وکالت آقای نظام‌التولیه. آقایانی که نمایندگی ایشان را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. وکالت آقای سردار نصرت مطرح است.

آقای الموتی مخالف بودند.

الموتی ـ بنده در شعبه چهار سابق که عضویت داشتم دوسیه آقای سردار نصرت را به دقت مطالعه نموده بودم نظریاتی داشتم راجع به جریان انتخابات و صلاحیت آنها ولی آقایانی که بنده به آنها علاقه‌مندم حفظ مملکت و صلاح عامه را در این می‌دانند که بنده در این موضوع عرض نکنم لذا بنده هم عرض نمی‌کنم و قضاوت آن را به مجلس شورای ملی واگذار می‌کنم

رئیس ـ آقای ضیاءالواعظین (اجازه)

ضیاءالواعظین ـ حالا عرضی ندارم

رئیس ـ خوب رأی می‌گیریم آقایانی که وکالت آقای سردار نصرت را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. نمایندگی آقای نراقی مطرح است آقای کازرونی مخالفند؟

کازرونی ـ بنده قصد داشتم به موجب سابقه که بود دوسیه کاشان را بیاورم و غرضم از آوردن دوسیه این بود که بزرگی و قطر دوسیه را نشان بدهم که در یک مدت متمادی قریب به یک سال که انتخابات کاشان در جریان بوده چه اتفاقی رخ داده و حقیقتاً در اثر امری که به اسم انتخابات تمام می‌شود چه فجایعی اتفاق افتاده لیکن به جهاتی صرف‌نظر کردم و خیلی هم سعی می‌کنم که به اختصار بپردازم دوسیه انتخابات با مدارکی که در این دوسیه موجود است همچو نشان می‌دهد که وزارت داخله نسبت به شکایات یک دسته یک وجهه خونسردی و بی‌علاقگی نشان داد. بالعکس نسبت به شکایات یک دسته جدی بوده و یک عملیاتی هم برطبق شکایاتی که از یک دسته دیگر شده بود کرده‌اند و همچنین دو سند نشان می‌دهد که در اثر شکایاتی که شده از طرف یک دسته یک عده تبعید شده‌اند و یک عده هم محبوس و در حقیقت دچار یک صدمات و لطمات فوق‌العاده شده‌اند حالا بنده به طور اختصار دو سه فقره مدارک را برای استحضار خاطر آقایان قرائت می‌کنم. یک فقره راپرتی که حکومت کاشان به وزارت داخله می‌نویسد بنده عین آن را قرائت می‌کنم.

مقام وزارت داخله

حکم ۲۳۹۶۷ زیارت اولاً مسئله عدم بی‌طرفی صدیق اکرم نایب‌الحکومه نطنز اظهر من الشمس است و حتی خودش از نقطه‌نظر ابراز حسن خدمت به اجتماعیون منکر نیست و با تمام قوا در پیشرفت وکالت آقایان آقا میرزا سید حسن و آقا میرزا احمد نراقی کوشش دارد ولی بنده از نقطه‌نظر وجدانی و هم اجرای وظیفه شخصاً حامل حکم حضرت اشرف ریاست وزراء عظام دامت عظمته شده به نطنز رفتم سند حکم حضرت اشرف و نصایح بی‌غرضانه بنده در وجود صدیق اکرم مؤثر نگردید. بلکه به واسطه استظهار کاملی که به موافقت عقیده خود با تمایلات باطنی آقای کفیل دارد بر شدت اقدامات طرفدارانه خود به حدی افزود که دیگر توقف خود را در نظنز جایز ندانسته مراجعت قبل از وصول حکم مبارک کردم ثانیاً این که مرقوم فرموده‌اند مطابق اطلاعات واصله بر اثر حرکت بنده چندین نفر مسلح و غیر مسلح حرکت کرده‌اند. حقیقتاً مقصود را نفهمیدم و متأسف هستم هر چه اقوام آقای آقا میر سید حسن به عرض می‌رسانند مورد قبول واقع شده و کارگزاران وزارت جلیله داخله بر صحت آن عقیده‌مند می‌گردند. چنانچه به عرض رسانده‌ام حرکت بنده به طرف نطنز خیلی ساده و سوای یک نفر منشی و پیشخدمت همراه نبردم فقط نایب قاسم خان که برای اجرای حکمی از طرف ارکان حرب جنوب همان عازم نطنز بود در مصاحبت بنده حرکت کرد روز بعد هم مراجعت نمود. ثالثاً مرقوم فرموده بودید به طوری که به حکومت نطنز دستور داده شده انتخابات آنجا را توقیف نمایم چون بنده از نطنز مراجعت کرده‌ام و به جهاتی که سابقاً معروض افتاده مسئولیت انتخابات نطنز را از خود سلب می‌دانم این است که دیگر اقدام مخصوصی از بنده ساخته نیست خاصه با این که نایب‌الحکومه نطنز را به لفظ حکومت مخاطب فرموده‌اید و دستورات را برخلاف مقررات اداری مستقیماً به خود ایشان ابلاغ می‌فرمایید. رابعاً چنانچه سابقاً معروض افتاده از کلیه دسته‌جات عده به نطنز رفته بود و چون به وسیله امنیه مقرر فرموده بودید اشخاصی که به نطنز رفته‌اند خارج نمایند لذا مأمورین امنیه قبلاً اقدام کرده بودند ولی در عرض راه شنیده شد که امنیه از اخراج طرفداران آقایان آقا میر سید حسن و آقا احمد خودداری نموده و کماکان در نطنز باقی هستند ولی حقیقتاً اساس صدور حکم و این که به وسیله مأمورین امنیه به موقع اجزاء گذارده شده بر بنده مجهول است خامساً برای حفظ صندوق کاشان اقدامات مقتضیه شده و در حفظ صندوق مزبور کوتاهی نخواهد شد در خاتمه برای مزید استحضار خاطر مبارک معروض می‌دارید انتخابات نطنز از بدو شروع حالت طبیعی و جریان قانونی نداشته اولاً اعضای انجمن از معتمدین جمهور و معروفین شخصی نبوده فقط صدیق اکرم به ملاحظه ولع و اشتیاق مفرطی که در انتخاب آقایان آقا میر سید حسن و آقا احمد داشته چند نفر از طرفداران مخصوص ایشان را به نام عضویت انجمن جمع‌آوری نموده است و حتی یک نفر از آنها سواد خواندن و نوشتن را ندارند ثانیاً چنانچه به شخصه معاینه کردم اعضای انجمن هفت نفر اشخاص ثابت نیستند بلکه یک عده غیر معلومی است (حالا اسم نمی‌آورم) که به همدیگر در انجام مقصود کمک می‌نمایند مثلاً اگر دو نفری از انجمن بیرون رفتند دو نفر دیگر جای آنها را می‌گیرند و تعجب است که آقای . . . (فلان) سکوت محض اختیار کرده‌اند ثالثاً موقع انجمن را در محلی قرار داده‌اند که عین روز چراغ کار می‌کنند در یک روزه که بنده حضور داشتم از صبح تا غروب قریب چهل تعرفه دادند به طوری که محل و محرر را مطالعه کردم هرگز در روزی بیش از سیصد تعرفه نمی‌توان داد در حالتی که دو روزه اول دو هزار و کسری تعرفه داده شده آنچه محقق است آقای مفتش تا روز ششم تعرفه در کاشان بوده‌اند و معلوم نیست این میزان تعرفه را در این سه روزه چطور منشی انجمن نوشته و اشخاص مجال گرفتن را از این محل بی‌وسعت و تاریک انجمن داشته‌اند رابعاً تهدید به درجه اکمل در کار بوده چنانچه سید کاظم آبیازنی (همچو چیزها) را بی‌جهت صدیق اکرم حبس و شکنجه نموده هنوز هم در حبس باقی است محمدحسین پسر کدخدا اشرف ـ میرزا ماشاالله تاجر قصبه ـ آقا ضیاء پسر صدرالشریعه را که مخالف بوده‌اند تنبیه و سیاست کرده به طور خلاصه با طرفداران سایر کاندیدهای به نحوی با خشونت حتی تنفر و طرز خفت‌آمیزی معامله و رفتار شده که یقین دارم اگر خود آقایان آقا میر سید حسن و آقا میرزا احمد متصدی انتخاب خودشان بودند به چنین اقداماتی مبادرت نمی‌کردند باری مشاهده این وضعیات در نطنز و التفات کارگزاران وزارت جلیله داخله تصدیق اکرم و توجه تام و تمام وزارت متبوعه به راپورت‌های مجهول و تقاضاهای بی‌مورد اقوام آقا میرزا سید حسن موجب می‌گردد که برای حفظ بی‌طرفی خود مسئولیت . . .

(در این موقع اوراقی از طرف نمایندگان به آقای کازرونی رسیده و مشغول مطالعه شدند)

مدرس ـ نخوان کاغذها را بگذار بعد

کازرونی ـ بلی مسئولیت انتخابات نطنز را از دایره حکومتی کاشان سلب نموده استدعا می‌نمایم من بعدها نیز کما حال حاضر تعلیمات راجع به انتخابات را مستقیماً به عنوان نایب‌الحکومه نطنز صادر فرمایند

(مجدداً ورقه دیگری به آقای کازرونی رسیده مشغول مطالعه شدند)

مدرس ـ چرا حرف به گوشت نمی‌رود کاغذها را نخوان مطلب را بخوان

کازرونی ـ بلی بلی (و اگر قبول این استدعای بنده را بر وفق مصلحت اداری می‌دانند) مقرر بفرمایند یک نفر نایب‌الحکومه بی‌طرفی برای نطنز اعزام شود تا این بنده نیز شرکت در مسئولیت کرده انتخابات نطنز تجدید شود و بر اثر کشمکش‌ها متجاوز از حقوق یک ماهه خود را صرف قیمت مخابرات تلگرافی و ایاب و ذهاب به نطنز کرده‌ام این است که استدعای عطف توجه مخصوص به این راپرت دارم (علی سرباز) این هم سواد مطابق اصل مصدق امنیه آنجا است از طرف آقای رئیس‌الوزرا یک تلگرافی صادر می‌شود به حکومت نطنز که شما دقت و مراقبت کنید که انتخابات کاملاً از روی بی‌غرضی و بی‌طرفی از روی صحت انجام بگیرد عین تلگرافات را قرائت می‌کنم حکومت کاشان می‌گویند حکومت نطنز در انتخابات اعمال نظریات شخصی می‌کند همین حکم مرا ارائه نمایند تا بداند اگر گفتار صحیح باشد و در نتیجه تحقیقاتی که مشغولم این مسئله تصدق شود او را سیاست نظامی می‌کنم نه اداری (رضا)

تلگرافخانه هم امضا کرده است لیکن از طرف وزارت داخله یک تلگرافی می‌شود به نطنز که عیناً قرائت می‌کنم امنیه فوری برساند به حکومت کاشان کپیه انجمن نظارت مفتش تلگرافی از مقام منیع ریاست وزراء عظام صادر شده است که نطنز ابلاغ نمایید اگر رویه بی‌طرفی را حفظ نکنید مجازات نظامی خواهید شد به جای ابلاغ بی‌استجازه از وزارت داخله خودتان به نطنز حرکت نمودید و بر اثر حرکت شما مطابق اطلاعات واصله چند نفر مسلح و غیر مسلح حرکت نموده‌اند عجالتاً انتخابات آنجا از محور حقیقی خود خارج و ممکن است که حوادث ناگوار دیگری نیز به ظهور برسد که برخلاف نظریه دولت در اجرای قانون باشد اینک برحسب امر می‌نویسم که اولاً انتخابات آنجا را توقیف و به طوری که به حکومت نطنز دستور داده‌ام اگر آرائی اخذ شده است ممهوراً محفوظ و عده که به آنجا عودت داده خودتان به کاشان مراجعه نموده منتظر دستور جدید باشید و صندوق کاشان نیز باید مطمئناً محفوظ باشد تا آراء سایر نواحی اخذ شود بنده دیگر توضیح این تلگراف را نمی‌دهم همان راپورتی که حکومت نوشته بود مربوطه به آن حکمی بود که از ناحیه ریاست وزراء صادر شده بود و بعد از آن در تفتیش این حکم صادر می‌شود به امنیه دو کپیه هم به انجمن نظار و مفتش هست که آن آنها را مراقب و برعلیه حکومت وادار می‌کند و می‌گوید تو چرا خودت رفتی آنجا و مؤاخذه‌اش می‌کند باز این خطی است که حکومت کاشان به وزارت داخله نوشته است:

(طهران وزارت داخله نمره بیست و سه هزار و هشتصد و بیست و پنج زمان حرکت از نطنز زیارت. مقرر فرموده‌اند همین که انتخابات به جریان افتاد به کاشان حرکت کنیم انتخابات در جریان برای یک عده صد رحمت به دوره محمدعلی میرزا و باغ شاه تجار و آقایان محترم که علاقه‌مند به صحت انتخابات و صندوق آراء بودند به حکم صدیق و مفتش بدون اطلاع بنده امنیه شبانه آنها را در برف و بوران خارج ولی عده دیگر راحت و آزاد و در نطنز گردش می‌کند خاطرتان خوب مسبوق است که بنده از تمام آزادی‌خواهان پیش‌قدم‌تر بوده دیدم اگر در آنجا بمانم وجدانم قبول نکرده و اسباب زحمت فراهم خواهد شد این بود که حرکت کردیم و انتخابات نطنز لغو و ننگین خاتمه خواهد یافت اگر دیگری به جای حضرتعالی بود در وزارت داخله این قدر متأثر نبودم ولی از آزادی‌خواهی حضرتعالی دور است که جلوگیری از وضعیات نطنز نفرمایید که از دوره بربریت هرج و مرج تر شده ـ علی سرباز

اخگر ـ این سرباز کیست

کازرونی ـ حکومت کاشان است. این هم یک کاغذی است که یک نفر در حال حبس به حکومت کاشان نوشته:

مقام منیع حکومت جلیله کاشان و نطنز دامت شوکته آیا سزاوار است در قرن بیستم در دوره زمامداری حضرت اشرف در مملکت مشروطه در موقع انتخابات من بدبخت بیچاره به جرم آزادیخواهی به گناه عدم رضایت به کاندید اجتماعیون صدیق اکرم نایب‌الحکومه نطنز شخصاً کتک بزند حبس و خلیلی بکند؟ اگر هزار بار مرا حبس تاریک بکند دست‌بردار نیستم و مسترحمانه استدعا می‌کنم و حضرتعالی را به سر مبارک حضرت اشرف قسم می‌دهم در مورد این ظلم غیر قابل تحمل دادخواهی کنید و احقاق حق فرمایند کدخدا محمدحسین آبیانه

این هم یک تلگرافی است:

مقام مقدس ریاست‌الوزراء

سخت است تحمل ظلم صدیق اکرم در زمامداری حضرت اشرف.

چاکران را به تقصیر این که چرا تعرفه‌تان را به اجتماعیون نمی‌دهید کتک زده خلیلی کرده در حالتی که پاهایمان در فشار ضلیلی است این تلگراف را عرض می‌کنیم شما را به حضرت عباس ما بدبختان را از خلیلی صدیق اکرم و فشار کمال‌زاده خلاص فرمایید.

محمدحسین آبیانه ـ محمد آبیانی ـ سید کاظم آبیازنی

یک تلگرافی است که عیال سید کاظم نامی که شوهرش در حبس بوده و یکی از اجله سادات و بزرگان است به حکومت اصفهان مخابره نموده و دادخواهی می‌کند:

حضور مبارک حضرت اشرف آقای امیر اقتدار

دست کمینه از همه جا کوتاه است گویا در عالم فریادرسی نیست من یک نفر زن بدبخت به آن بزرگوار ملتجی استدعا دارم درد دل کمینه را به گوش آقای رئیس‌الوزراء برسانید شوهر بدبخت کمینه سید کاظم آبیازنی را صدیق اگر به جرم مخالفت با کاندید اجتماعیون دستگیر خلیلی کرده کمینه علویه پیاده اردستان آمد. شما را به جان حضرت اشرف اقدامی فرمایید شوهرم خلاص و رفع ظلم صدیق را بکنید.

علویه عیال سید کاظم

این یک خطی است که سید کاظم به حکومت کاشان می‌نویسد:

حضور مبارک حضرت اشرف آقای سردار منتظر حکمران کاشان و نطنز اگر در حوزه نطنز حکومت ندارید انصاف مروت اسلامیت دیانت هم ندارید؟ آخر من بدبخت سید بی‌گناه چه تقصیری دارم جز این که به کاندید اجتماعیون رأی نداده و مطیع اراده جابرانه صدیق اکرم نشده‌ام چه جنایتی کرده‌ام؟ از ترس مظالم صدیق اکرم از وطن آواره شدم چندی در مرکز تظلم کردم کسی گوش نداد ناچار به وطن خود معاودت کردم به آبادی خود نرسیده در وسط روز در بانر از قصبه مأمورین غلاظ و شداد صدیق اکرم مرا گرفته به محض رؤیت شخصاً صدمه یدی زیاد به من زده و فعلاً روز پنجم است که من بدبخت سید آبرودار بیچاره در حبس و زنجیر و خلیلی مانند اشخاص قاتل جنایتکار از دیدار اهل و عیال خود محروم و گویا در تمام عالم یک نفر فریادرس پیدا نمی‌شود. محض رضای خدا به فریاد من بدبخت بیچاره سید برسید برای حرمت پیغمبر و فاطمه زهرا علیهماالسلام چاره بفرمایید با نهایت بی‌تابی از زیر خلیلی و حبس این حالم عریضه را عرض کردم تو دانی و مسلمانی و روز قیامت ـ سید کاظم آبیازنی (اینجا وزارت داخله از حکومت نطنز مؤاخذه می‌کند که چرا شما در خصوص گرفتاری سید کاظم یک اقداماتی برای استخلاصش نموده‌اید این است) حکومت شنیده می‌شود که سید کاظم معروف با استظهار ابراهیم خلیل خان برای سوء قصدی به نظر رفته حکومت محل او را تعقیب نموده جنابعالی امر بعدم تعقیب داده‌اید تفصیل چیست.

این جوابی است که حکومت می‌دهد:

(طهران مقام منیع وزارت جلیله داخله.

جواب پنج هزار و سیصد و نود و پنج سید کاظم از سادات محترم و بالنسبه متمول نطنز است. هرگز قصور نمی‌رود که اهل سوء قصد یا این گونه عملیات باشد. به قول مشهور و به قراری که عده از معاریف محل شکایت کرده بودند و بعد هم کاملاً به تحقیق پیوست صدیق اکرم سید کاظم را برای تهدید و تخفیف دسته‌جات مخالف انتخاب آقا میرزا احمد و آقا میرزا سید حسن حبس و شکنجه نموده بود و به همین جهت توصیه در استخلاص سید مزبور کرده بودم چون حالیه مسئولیت انتخابات نطنز از بنده سلب و جزء و کل پیش آمد آنجا مستقیماً متوجه وزارت جلیله داخله می‌شود و این حبس سید هم جنایتی است که صدیق اکرم مرتکب شده مقتضی است مقرر فرمایند فوری مرخص نمایند. علی سرباز) از طرف وزارت داخله حکمی صادر شده که ابراهیم خلیل خان از کاشان تبعید و همچنین تلگرافات و اسناد و مدارک دیگر موجود است که حقیقتاً من تصور می‌کنم چون خیلی مطلب دارد طول می‌کشد و حتی‌الامکان می‌خواهم سعی کنم که به اختصار بگذرد صرف‌نظر می‌کنم همین قدر عرض می‌کنم انتخابات کاشان و نطنز برطبق مدارک موجوده و برطبق اسنادی که از وزارت داخله صادر شده برای انجام امر انتخابات و پیشرفت مقصود یک عده را تبعید و یک عده را حبس کرده‌اند. آزادی از یک دسته به کلی سلب شده جریان انتخابات به کلی از روی کمال صحت نبوده و برطبق اظهاراتی که شده و حکومت کاشان هم صریحاً می‌نویسد و راپرت می‌دهد این انتخابات غلط و از روی صحت نبوده و مردم در شکنجه بوده‌اند و چنان که می‌بیند همه اینها مدار کیست که در دست من است و شاید مصلحت نباشد که بعضی را قرائت کنم و شاید مقتضی نباشد که بعضی چیزها را اسم بیاورم. پس همه اینها دلالت می‌کند بر این که این انتخابات از روی فشار و تهدید و از روی عدم صحت انجام گرفته است بنابراین بقیه‌اش را موکول می‌کنم به نظر مجلس و قضاوت آقایان نمایندگان.

مشاور اعظم مخبر ـ بنده خیال می‌کردم و آقای کازرونی امروز بعد از گذشتن دو فقره اعتبارنامه‌ها و شاید ملایمت طبیعی مجلس ایشان هم تأسی به رأفت نجیبانه مخالفین می‌فرمودند و در این قضیه سکوت می‌کردند یا با یک مذاکره خیلی کوچکی مطلب را خاتمه می‌دادند ولی برعکس با این که دوسیه را نیاورده‌اند یک عده اوراق کثیری که طبیعی هر امر انتخابی است. یا از دوسیه خارج نموده یا سواد برداشته‌اند و در اینجا قرائت کردند و حال این که مناسب بود که در این موضوع تنها توجه به شکایت نمی‌کردند و لااقل به رضایت‌نامه‌ها و اوراقی که مخالف این امر بود نظری می‌انداختند البته مخالفت آقایان نمایندگان در مجلس شورای ملی بر زمینه یک افکار و نظریات خصوصی نباید باشد اگر یک نماینده نسبت به یک امری اظهار مخالفت می‌کند برای تنبه بیداری سایر نمایندگان است. برای این است که فکرها روشن شده و حقیقت امر مکشوف گردیده و مطلبی مستور نماند در این صورت اظهار مخالفت بایستی جامع باشد یعنی باید حقایق یک امری را جزء وکلاء بیان کرد و گفت. اینها به نظر من دلایلی است که ثابت می‌کند این امر برخلاف حقیقت بوده است والا در دوسیه گشتن و قائل به حذف اوراق شدن و یک اوراقی که مناسب نطق خودشان است بیرون بیاورند و به عرض اطلاع نمایندگان بگذارند و قسمت‌های مهم دیگر که خلاف آنها را می‌رساند هیچ بیان نکرده و از اینها صرف‌نظر بکنند. به عقیده بنده صحیح نیست و این که می‌فرمایند در انتخابات کاشان فجایعی بروز کرده این مسأله به کلی دور از حقیقت است زیرا اتفاقاً امر انتخابات کاشان در دوره پنجم بهترین طریق انتخابی بوده است که در مملکت ما به عمل آمده است. در راپرتی که بنده از طرف شعبه تقدیم کرده بودم مخصوصاً متذکر شدم که در کاشان جنگ‌های حزبی شدت داشته و به عقیده من بهترین طریق و محاسن انتخابات همین است که احزاب مختله هم در بردن اکثریت مجادله نمایند و شانه به شانه هم بزنند و جنگ کنند و پیش بروند. در کاشان همین مسئله کاملاً به عمل آمده و دسته‌جاتی برعلیه هم اقدام می‌کرده‌اند که اکثریت را برای کاندیدای خود تحصیل کنند دسته مخالفین آقای نراقی و کاشانی هم در آنجا دارای رأی کثیری بودند و همین مسئله دلیل بر این است که مانعی برای جمع‌آوری آراء نداشته‌اند منتهی بالنتیجه مغلوب شده‌اند در خود شهر کاشان به استنای نطنز آقای نراقی و آقا میرزا سید حسن تقریباً هزار و صد رأی بیشتر از آنهای دیگر رأی داشته‌اند و بر فرض که آراء نطنز را هم به آنها ضمیمه نمی‌کردیم آنها در اینجا رأی کثیری داشتند اما آراء خود نطنز با آن صورتی که خود آقای کازرونی بیان کردند و گفتند که تنها صدیق اکرم سبب شده است که در امر انتخابات آنجا اغتشاشی به ظهور برسد این طور نیست.

این مسئله را در طهران رؤسای امور کاملاً اطلاع دارند

از زمان کابینه آقای مستوفی‌الممالک و آقای مشیرالدوله عده در طهران جمع شدند به عنوان شکایت از انتخابات نطنز حالا چه تشبثاتی کرده‌اند خود آقایان می‌دانند بالاخره کشف شد که دسته در اینجا اجیر شده‌اند برای همین کار و همان اوقات برای تحقیق آنها را به نظمیه فرستادند به این مسائل هم بنده ایرادی ندارم برای این که باز در موضوع انتخابات هرکس که می‌خواهد یک اکثریتی برای خودش درست کند تشبثاتی به کار می‌برد و این هم یکی از انواع توسلات و تشبثات بوده است ولی دیگران تشبثات سبب نمی‌شود که انتخابات اصولاً ضایع و باطل بشود. دیگر این که می‌گفتند وزارت داخله نسبت به شکایات یک دسته خونسردی کرده و نسبت دیگر جدیت نموده است و بر اثر همین نظریه یک اقداماتی کرده است. این مسئله به هیچ وجه من الوجوه از دوسیه امر پیدا نیست. تمام اعضای شعبه پنج دوسیه انتخابات کاشان را ملاحظه کرده‌اند تمام اوراق آن را ورق زده‌اند هیچ همچو چیزی استنباط نکرده‌اند که وزارت داخله در این موضوع غرض و خصوصیتی به خرج داده باشد و یک اظهاراتی هم آقای سردار منتصر حاکم کاشان کرده‌اند که نمی‌خواهم در آن موضوع وارد شوم و توضیح بدهم ولی به طور کلی حاکمی که قبل از ایشان بوده است مطابق اوراقی که در دوسیه هست تصدیق کرده است که در انتخابات آنجا رعایت بی‌طرفی می‌شده و صدیق اکرم هم هیچ نوع دخالت در این امر نداشته و مفتشینی هم که از آنجا اعزام شده‌اند همه از مردم صحیح‌العمل بوده‌اند مثل آقای سیف‌الله خان مدیر شرق وزارت داخله و آقای امجدالسلطان که در آنجا رفته‌اند و تحقیقات و تفتیشات کرده‌اند و اوراق و راپرت آنها در دوسیه است که در آنجا هیچ عملی برخلاف قانون نشده صدیق اکرم هم در حدود وظایفی که داشته است رفتار کرده این که می‌فرمایند بعضی‌ها تبعید شده‌اند این مسئله را نباید مربوط به مسائل انتخابات کرد بلکه برای این بوده است که در آنجا یک اغتشاشاتی بروز بکند و یک کارهایی برخلاف نظم واقع نشود و بنده نمی‌خواهم زیاد وارد در این قضایا بشوم در خود نطنز یک اقداماتی شد و یک اشخاصی را از آنجا تبعید کردند و اگر بنده بخواهم در این موضوع وارد شوم خیلی مفصل است لذا در این موضوع وارد نمی‌شوم. تلگرافی که از طرف رئیس‌الوزراء و وزارت داخله به حکومت کاشان شده تمام مبتنی بر تأکید بوده است که شما رعایت بی‌طرفی را بنمایید. این تلگرافات چه ایرادی دارد؟ اینها را نمی‌شود جزو فجایع شمرد اینها برای انتظام و برای حسن جریان امر است ایراد به این مسائل یک نظر قانونی و یک نظر صحیح ندارد. باز آقای کازرونی ایراد کردند که در آنجا سید کاظم را خلیلی به پایش گذاشته‌اند آن سید کاظم قضیه مفصلی دارد بروید به وزارت داخله و دوسیه‌های راجع به آن را ملاحظه کنید و ببینید که حبس آن مبتنی بر گفتگوهایی بوده است مثلاً وقتی فهمیده شد که برعلیه صدیق اکرم خیالاتی دارد او را توقیف کرده و بعد خلاصش کرده‌اند و حال آن که سزاوار بود اگر خیالات او که مبنی بر یک چیزهایی بوده است صحت می‌داشت یک مجازات شدیدی هم به او بدهند. بنابراین بنده پیش از این تطویل کلام نمی‌دهم و چون امروز مطالب به سلامت و ملایمت گذشت همین قدر عرض می‌کنم که انتخابات کاشان به طوری که آقایان اعضاء شعبه پنج در دوسیه دقت کرده‌اند کاملاً صحیح و مطابق نظام‌نامه بوده و هیچ خلاف ترتیبی در آنجا اتفاق نیفتاده و گمان می‌کنم ایرادات آقای کازرونی هم مقرون به صحت نباشد و اوراق دیگری هم بنده در دست دارم ولی چون نمایندگان متوقعند که زیاد طول نکشد این است که از قرائت آنها صرف‌نظر کرده و برای نمایندگان محترم واگذار می‌کنم

جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ رأی می‌گیریم

کازرونی ـ چون نسبت تکذیب به بنده دادند باید توضیح بدهم که بیانات ایشان را رد کنم.

(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

رئیس ـ رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ معلوم می‌شود مذاکرات کافی است رأی می‌گیریم به وکالت آقای نراقی . . .

مدرس ـ تأمل بفرمایید

رئیس ـ تقاضای رأی مخفی شده است.(آقای آقا میرزا شهاب‌الدین به شرح ذیل قرائت نمودند

مقام محترم ریاست مجلس مقدس شورای ملی شید ارکانه

امضاء کنندگان ذیل از مقام محترم تقاضا می‌نماییم که در موضوع اعتبارنامه آقای احمد نراقی از کاشان به مهره سفید و سیاه رأی گرفته شود

عبدالوهاب ـ محمدهاشم میرزا ـ اجاق ـ یدالله نظامی ـ سید حسن زعیم ـ سهام‌السلطان ـ رئیس‌التجار ـ مصدق‌الملک ـ عباس ـ محمدولی میرزا ـ مسعودی جواد ـ صدق‌السلطنه ـ امین‌الشریعه ـ سید محمدسلطان ـ امیر احتشام قائم مقام ـ محمدمهدی الطباطبایی

شیروانی ـ امضاها چند تا است

رئیس ـ هیجده تا است ولی یک امضا خوانا نیست رأی گرفته می‌شود با مهر سیاه و سفید آقایانی که تصویب می‌کنند مهره سفید والا مهره سیاه خواهند داد

ملک‌التجار ـ بنده از آقای رئیس سؤالی دارم

رئیس ـ راجع به چه چیز است؟

ملک‌التجار ـ اینجا مسعودی را پرسیدند کیست گفتند غلامحسین میرزا اسمش غلام حسین است مسعودی چیست؟

یک نفر از نمایندگان ـ نام فامیلش مسعودی است

رئیس ـ چون ایشان حاضر نیستند اسم ایشان محسوب نمی‌شود.

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بی‌ایشان عده چند تا است

رئیس ـ ۱۶ تا است

(اخذ و استخراج آرائ به عمل آمد نتیجه به قرار ذیل حاصل گردید)

عده مهره تفتیشیه ۱۰۵

مهره سفید علامت قبول ۵۵

مهره سیاه علامت رد ۵۳

(جمعی از نمایندگان ـ سه رأی زیادی است)

رئیس ـ گمان می‌کنم باید تجدید رأی شود نسبت به این امر مخالفی هست یا خیر؟ آقای مشار اعظم (اجازه)

مشار اعظم ـ حالا باید معلوم کرد که عده حضار صد و هشت نفر هستند یا خیر ممکن است بعضی‌ها مهره تفتیشیه‌شان را نینداخته باشند.

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ خوب است تجدید رأی شود زیرا که عده حضار را مهره تفتیشیه معین کرد که ۱۰۵ است بعد عده مهره‌های سیاه و سفید صد و هشت است معلوم است که باید تجدید رأی شود.

رئیس ـ آقای آقا شیخ محمدعلی طهرانی.(اجازه)

آقا شیخ محمدعلی ـ بنده می‌خواهم تذکر بدهم که در موقع رأی دادن فقط دو مهره سیاه و سفید به وکلاء می‌دهند و آن وقت در موقع رأی دادن بعضی مهره تفتیشیه می‌گیرند و بعضی فراموش می‌کنند و اشتباه می‌شود و همیشه این اشکال پیدا خواهد شد به این جهت تقاضا می‌کنم که مهره سیاه و سفید را به وکلاء می‌دهند مهره تفتیشیه را هم بدهند که اشتباه نکنند.

رئیس ـ این ترتیب که می‌فرمایید گویا مخالف نظام‌نامه باشد چون مهره تفتیشیه را آقایان منشیان باید بدهند و برای این است که با مهره‌های سیاه و سفید تطبیق کنند و ببینند که زیاد و کم نباشد. اگر بنا است در این موضوع مذاکره کنیم بفرمایید.

(بعضی گفتند ـ مذاکره ندارد)

رئیس ـ آقای دست‌غیب (اجازه)

دست‌غیب ـ خواستم عرض کنم که ظرف‌های مهره را برگردانند شاید یکی دو تا در توی ظرف مانده باشد.

رئیس ـ گویا التفات نفرمودید.

ملک‌التجار ـ همان طور که گفته شد شاهزاده غلامحسین میرزا یک مرتبه اجازه خواسته بودند داده نشد دو مرتبه به واسطه کسالتی که دارند اجازه خواسته‌اند و حقوقشان را اختصاص داده‌اند به معارف اصفهان و چون کسالت هم دارند بالطبع باید تشریف ببرند.

رئیس ـ آقای عمادالسلطنه.(اجازه)

عمادالسلطنه ـ بنده می‌خواستم عرض کنم که استجازه غلامحسین میرزا از راه اجبار بوده است و حقوق خودشان را هم تقدیم معارف اصفهان کرده‌اند حالا اگر آقایان صلاح بدانند تقدیم کتابخانه بشود حرفی نیست.

(بعضی از نمایندگان ـ خیر)

رئیس ـ آقایانی که مفاد راپورت را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. اگر اجازه می‌فرمایید جلسه را ختم کنیم. جلسه آینده روز پنجشنبه ۱۹ سرطان دستور اولاً راپورت کمیسیون مبتکرات راجع به چمن کمال‌آباد، ثانیاً راپورت کمیسیون مبتکرات راجع به طرح قانونی استخدام معلمین مدارس، ثالثاً دو فقره راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع به الصاق تمبر به عرض حال‌ها و بلیط‌های نمایشگاه‌ها. آقای اخگر. (اجازه)

اخگر ـ راپورتی از کمیسیون مبتکرات در خصوص طرح آقای یاسائی راجع به سه ماده از مواد قانون استخدام کشوری رسیده است استدعا می‌شود آن را هم جزو دستور معین بفرمایید

رئیس ـ آن روز عرض کردم قانون استخدام تمامش به کمیسیون مراجعه شده است و این سه ماده هم جزو همان قانون است دیگر آمدن راپورت کمیسیون مبتکرات در باب این ۳ ماده گمان نمی‌کنم لازم باشد.

اخگر ـ چون آن ۳ ماده بیشتر اسباب گرفتاری مردم است خواستم تقاضا کنم کمیسیون راپورت این ۳ ماده را یک قدری زودتر تقدیم کند که مردم راحت شوند.

رئیس ـ قابل توجه شدن راپورت کمیسیون در این باب و ارجاع آن به کمیسیون موجب تسریع کارهای کمیسیون می‌شود بیاورند

اخگر ـ بلی. ممکن است که اگر قابل توجه بشود زودتر ملاحظه شود.

رئیس ـ آقای آشتیانی (اجازه)

آشتیانی ـ عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای دست‌غیب.

دست‌غیب ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای آقا شیخ محمدعلی طهرانی.(اجازه)

آقا شیخ محمدعلی ـ از قراری که در دو جلسه سابق مخبر کمیسیون اظهار داشتند گمان می‌کنم کار کمیسیون نفت تمام شده باشد و آن سه ماده که گفتند باید از طرف دولت تقدیم شود تقدیم شده است و کاری که از همه کارها لازم‌تر است گمان می‌کنم همین موضوع است خوب است آن را جزو دستور بگذارند که یک کاری برای مملکت کرده باشیم.

رئیس ـ مخبر کمیسیون بالفعل مریض است و سه روزه اجازه مرخصی خواسته است و حالا هم نیست مگر این که آقای رئیس کمیسیون توضیحات بدهند

مدرس ـ همان طور که مخبر عرض کرده‌اند یک تتمه داشت که باید با زبان فرانسه تطبیق کند و ایشان به فارسی بنویسند چون سه روز است ناخوش شده‌اند و به من هم اطلاع نداده‌اند نمی‌دانم تطبیق کرده‌اند یا نه؟ و بنا بود وقتی که تطبیق کردند مراجعه کنند و من آقایان را خبر کنم و هر وقت به بنده خبر دادند بنده هم عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای روحی (اجازه)

روحی ـ خواستم عرض کنم چون آقای قائم‌مقام از کمیسیون نظام استعفا کرده‌اند خوب است یک نفر به جای ایشان انتخاب شوند.

رئیس ـ در جلسه آتیه. آقای کازرونی.(اجازه)

کازرونی ـ راجع به آقایان طراز اول گمان می‌کنم در شعب مداقه شده . . .

(بعضی از نمایندگان ـ خیر نشده است)

کازرونی ـ اگر مداقه نشده است که هیچ و اگر شده است که جزو دستور بگذارند.

رئیس ـ هنوز راپرت آن به اداره تقنینیه نرسیده است.

آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ آقای مدرس که تشریف بردند بنده می‌خواستم عرض کنم که در کمیسیون نفط اشخاص فرانسه‌دان داریم و مطابق ترتیباتی که در نظام‌نامه است منشی کمیسیون می‌تواند به عوض مخبر دفاع کند و ممکن است که از طرف مقام ریاست تأکید شود که زودتر آن دو سه ماده ترجمه شده و راپرت آن را به مجلس بیاورند یکی هم راجع به مسئله قرارداد پستی و تلگرافی است که در کمیسیون فوائد عامه گذشته نمی‌دانم کجا گیر کرده که بیرون نمی‌آید گویا در کمیسیون خارجه است بنابراین خواستم که از طرف مقام ریاست تذکر داده شود که راپرت آن را هم زودتر به مجلس تقدیم نمایند که این کار عام‌المنفعه زودتر از مجلس بگذرد

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ بنده خواستم استدعا کنم اگر برای جلسه آتیه فرصت شد کنترات مستخدمین خارجی که برای مطبعه مجلس استخدام شده جزو دستور گذاشته شود و راپرت آن هم از دو کمیسیون گذشته و طبع و توزیع شده است.

رئیس ـ اگر فرصت شد آن هم جزو دستور می‌شود. آقای دامغانی (اجازه)

شریعتمدار دامغانی ـ بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ همان طور که آقای کازرونی عرض کردند می‌خواستم عرض کنم که راجع به طراز اول راپرت شعبان لازم نیست و شعبات مداقه کرده‌اند خوب است جزو دستور گذارده شود.

رئیس ـ عرض نکردم باید به مجلس راپرت بدهند عرض کردم باید به اداره تقنینیه راپرت بدهند که در تمام شعبات مطرح شده است یا نه و در بعضی شعبات هم مطرح شده است.

حاج میرزا عبدالوهاب ـ پس استدعا می‌کنم تأکید بفرمایید شعباتی که مطرح نکرده‌اند زودتر مطرح کنند که اگر ردشدنی است رد شود و اگر ردشدنی نیست تکلیفش معین شود . . .

(همهمه بین نمایندگان)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ چون باید تمام قوانینی که از مجلس می‌گذرد به نظر آقایان طراز برسد آخر چرا این مسئله به تأخیر می‌افتد.

رئیس ـ ممکن بود در خارج از بنده بپرسید تا بنده توضیحات بدهم. آقای دست‌غیب (اجازه)

دست‌غیب ـ بنده می‌خواستم عرض کنم که به وزراء نوشته شود برای جواب سؤالات حاضر شوند و بنده یک سؤالی از وزارت مالیه کرده‌ام و تقریباً تاریخی را که در نظر دارم چهار ماه است و آنچه از نظر من محو شده نمی‌دانم چند ماه است سؤال دیگری هم از وزارت فوائد عامه نموده‌ام تاریخی که در نظرم هست سه ماه و کسری است همین طور سؤال دیگری از وزیر مالیه کرده‌ام که تا بیایند و جواب بدهند مردم را آنجا شکنجه و عذاب می‌کنند و افتضاحی به سر مردم درمی‌آورند تا این که وزیر بیاید و جواب بدهد (و آن هم فایده ندارد) آن کار از بین رفته است لذا عرض می‌کنم مقرر بفرمایند وزراء بیایند و جواب سؤالات را بدهند

رئیس ـ آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان ـ می‌خواستم راجع به کمیسیون نفت عرض کنم که دو سه ماده آن باقی بود که دو روز قبل آقای وزیر خارجه گویا به مخبر دادند و به واسطه کسالت دو سه روزه آقای مخبر نتوانستند راپرت را به مجلس تقدیم نمایند انشاءالله همین دو سه روزه رفع کسالتشان شده و راپرت آن را تقدیم مجلس می‌کنند.

رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)

اخگر ـ بنده هم چندین سؤال کرده‌ام و متجاوز از یک ماه است که این سؤالات شده است استدعا می‌کنم مقرر بفرمایند برای جواب سؤالات حاضر شوید.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو (اجازه)

ارباب کیخسرو ـ عرضی ندارم

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی مؤتمن‌الملک

منشی ـ م. شهاب ـ معظم‌السلطان