مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۵

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۲۴ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ آبان ۱۳۲۲ نشست ۲۱۵

دوره سیزدهم قانونگذاری

دوره سیزدهم قانون گذاری جلسه ۲۱۵ شماره مسلسل- ۱۲۴۸

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز سه شنبه ۱۷ آبان ماه ۱۳۲۲

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- معرفی معاون وزارت دارائی از طرف آقای وزیر دارائی

۳- بقیه شور در لایحه مالیات بر درآمد

۴- ختم جلسه بعنوان تنفس

مجلس سه ربع ساعت قبل از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز ۱۴ آبان ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند

- تصویب صورت مجلس

{۱- تصویب صورت مجلس}

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای طوسی.

طوسی- توجه وزیر دارائی را باین قسمت جلب می‌کنم که پیشنهاد آقای فریدونی راجع بحقوق بازنشستگی و یا حقوق پایان خدمت کارمندان دولت کارمندان آنچه در دوائر دولتی خودمان معمولاٌ مصطلح است فقط پشت میزی‌ها را می‌گویند و حال آنکه منظور خدمتگذاران یا کارکنان بطور عموم است (صحیح است) بطور کلی این است که بنده می‌خواستم این قسمت را اصلاح کنند و در نظر بگیرند و آقای مخبر هم توضیح بدهند که منظور کارکنان یا خدمتگذاران است بطور عموم که شامل پیشخدمت و سرایدار و امثال آنها هم بشود (صحیح است) عرض دیگرم این است که از موقع استفاده می‌کنم و استدعا می‌کنم راجع بکمک بکارمندان دولت (بازنشستگان و همچنین منتظرین خدمت) عرض کرده باشم که این آقایان هم آقای وزیر دارائی تصمیمی اتخاذ فرموده‌اید یا خیر؟

طباطبائی- وارد دستور شدیم دیگر این صحبتها را نمی‌شود کرد.

طوسی- هنوز صورت مجلس تصویب نشده است.

معدل- در آن تبصره راجع بموقوفات کلمه منحصراٌ را حذف بفرمائید آقای طوسی (صحیح است) و دوم اینکه در این قسمت ج از ماده ۶ فقط نوشته شود «حقوق بازنشستگی و یا حقوق پایان خدمت» دیگر اضافه ندارد.

وزیر دارائی- منظور شما را هم تأمین می‌کند.

معدل- بلی و نوشته می‌شود «حقوق بازنشستگی و یا حقوق پایان خدمت».

طوسی- بنابراین همانطوریکه میفرمائید شامل حال آنها هم می‌شود که عرض کردم؟

طباطبائی- اینها اصلاح صورت جلسه است؟

طوسی- بلی بلی.

معدل- بلی بلی شامل حال همه مستخدمین دولتی یعنی کارکنان دولتی عموماٌ می‌شود.

رئیس- در صورت مجلس با این اصلاحی که شد دیگر نظری نیست ؟(اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

- معرفی معاون وزارت دارائی از طرف وزیر دارائی

{۲- معرفی معاون وزارت دارائی از طرف وزیر دارائی}

وزیر دارائی (آقای بیات)- اجازه بفرمائید آقای دکتر مهیمن را بسمت معاون وزارت دارائی بمجلس شورای ملی معرفی نمایم (صحیح است- مبارک است)

- بقیه شور در لایحه مالیات بر درآمد

{۳- بقیه شور در لایحه مالیات بر درآمد}

رئیس- ماده هفتم لایحه بردرآمد خوانده می‌شود:

ماده هفتم- برای تشخیص میزان هزینه و بهای کالای فروخته شده که باید از درآمد غیر ویژه کسر تا درآمد ویژه تعیین گردد کلیه اجناس و کالاهای موجوده در اول سال و کالاهائی که در طی سال بفروش رسیده و آنچه در پایان سال موجود می‌باشد باید به بهائی که برای شخص مؤدی تمام شده است ارزیابی و بحساب منظور گردد در صورتیکه بهای تمام سده اجناس را از دفاتر و اسناد مالیات دهنده نتوان بدست آورد ارزیابی آن بطریقی که در آئین نامه مخصوص تصریح خواهد گشت بعمل خواهد آمد.

رئیس- آقای بهبهانی.

بهبهانی- بنده در جلسه قبل یک تذکری دادم راجع بمدارس و مدارس قدیمه و آقای وزیر دارائی در پای همین تریبون فرمودند که این بخشودگی و این عدم مشمولیت شامل آنها هم است یعنی مدارس قدیمه هم هست ولی اینجا می‌خواهم یک تذکری بدهم و آن این است که مدرسه عالی سپهسالار یکی از مدارس قدیمه است.

وزیر دارائی- اینکه راجع بماده هفتم نیست آقا.

بهبهانی- اجازه بفرمائید. چرا حالا عرض می‌کنم و تولیت آنجا هم با سلطان عصر است و در قانون موقوفات هم هست که موقوفاتی که تولیتش با سلطان عصر است از تحت نظارت دولت خارج است یعنی مستثنی شده است و اینجا هم در تبصره نوشته شده است مشروط براینکه دولت یا شهرداری در درآمد آن نظارت داشته باشد بنابراین آنوقت مدرسه عالی سپهسالار را شامل نمی‌شود و من می‌خواستم از آقای وزیر دارائی تقاضا کنم باینکه چون اینطور است خواهش می‌کنم این مسئله مدرسه عالی سپهسالار را هم جزو موقوفات حضرت رضا و حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم اسم بر شود حالا اگر موافقت میفرمائید اسم برده شود.

وزیر دارائی- این فرمایش آقا مربوط باین ماده نبود البته مربوط بآن تبصره ایست که در ماده ششم گذشته و تصویب شده ولی همینطوری که اظهار فرمودند چون یک اشکالی هست ممکن است این قسمت مسجد سپهسالار را هم در آن قسمت بالا بعد از موقوفات آستان قدس حضرت رضا و سایر موقوفاتی که اسم برده شده موقوفات مدرسه عالیه سپهسالار هم اضافه شود و اگر مقام ریاست صلاح بدانند یک رأئی هم گرفته شود.

عده‌ای از نمایندگان- مخالفی نیست.

رئیس- با این موضوع مخالفی نیست ؟(اظهاری نشد) بسیار خوب. اضافه می‌شود. آقای انوار در ماده هفتم فرمایشی داشتید بفرمائید.

انوار- آقایان وزراء و تنظیم کنندگان این لایحه طریق وضع و تنظیم لوایح قانونی هم از دست شان رفته است همه هی شلاق کش وضع قانون می‌کنند و همینطور هم می‌خواهند بگردانند آخر لااقل شما به دساتیر انبیاء از آن اولی که آمدند مراجعه کنید بهبینید که چه جور قانون گذراندند از اول که نیامدند شمشیر بکشند و حمله کنند قوانین همیشه متناسب با اوضاع و احوال مردم بوده است قوانین باید بیک ترتیبی وضع شود و بگذرد که اولاٌ اذهان بآن انس بگیرد و طوری نباشد که همه اش عنوان تنفر و انزجار خاطر مردم باشد که ما بیائیم وضع قانون کنیم یک گلی هنوز ما بدست این مردم نداده‌ایم همه اش شلاق کش آقای صفوی الآن بیان کردند که چشم همه مردم باز است و نگران هستند ملاحظه بفرمائید سابقاٌ همه می‌گفتند هر وقت باران عقرب می‌آمد و در آبان بارندگی می‌شد نعمت همه دنیا را پر می‌کند …(وزیر دارائی- حالا هم همینطور است) عجب حالا هم همینطور است. شما پا شوید خدا شاهد است یک روز صبح پا شوید و بروید توی این کوچه‌ها و خیابانها به بینید مردم بدبخت برای بدست آوردن یک لقمه نان چه جور در زحمت هستند همانطور که پریروز هم عرض کردم برای ما این دستگاه مالیه یک چاهی ایجاد نکند بلکه باید یک قدمی بردارد که ما بتوانیم باین ملت بگوئیم بابا مالیه آمده است فلان کار را کرده است برای تو نه اینکه بگوئیم دویست میلیون پول اقتصادی را از بین برده و بهشان بخشیده است و گفته است که بروید وکیل بشوید و برگردید و خودتان را تطهیر کنید، یک کاری کرده باشد یک قدمی برداشته باشد بلی. حالا این عرایض من در اینجا تأثیری هم در شماها نمی‌کند و شلاق کش گرفته خواهد شد و قانون را هم می‌خواهید بگذرانید و انشاءالله هم موفق نخواهید شد. اینجا ماده هفتم است در ماده هفتم توجه می‌دهم آقای وزیر دارائی و مخبر محترم را اینجا می‌گوید برای تشخیص میزان هزینه و بهای کالای فروخته شده که باید از درآمد غیر ویژه کسر تا درآمد ویژه تعیین گردد کلیه اجناس و کالای موجوده در اول سال و کالائی که در طی سال بفروش رسیده و آنچه در پایان سال موجود می‌باشد باید به بهائی که برای شخص مؤدی تمام شده ارزیابی و بحساب منظور گردد بنده با این قسمتش اولاٌ مخالفم برای اینکه بنده عقیده‌ام این است که باید بهمان قیمت وقتی که در مقام ارزیابی برآمده‌اند حساب کنند و منظور بدارند نه قیمت تمام شده تا اینکه اختلافی پیدا نشود این یک موضوع، موضوع دیگر اینکه آقای وزیر دارائی توجه بفرمایند بعد درماده می‌نویسد: در صورتیکه بهای تمام شده اجناس را از دفاتر و اسناد مالیات دهنده تنوان بدست آورد با این جمله هم بنده مخالفم این عبارت را اینجا داشته باشید در ماده ۱۸ هم راجع بمسئله دفاتر و اسناد یک چیزی هست که آنجا هم عرض می‌کنم اگر نظرتان باشد در کمیسیون هم راجع به این موضوع خیلی بحث کردیم که دفاتر و اسناد باید طرف اعتماد باشد ما نمی‌توانیم بگوئیم تاجر یا کاسب یا فلان از دفاتر و استادش نتواند استفاده کند نتواند یعنی چه؟ چطور نتواند؟ اگر محاسب دارد دفتر سالیانه دارد دفتر روزانه دارد دفتر ماهانه دارد دفاترش را نگاه کنید و ازش استنباط کنید نه اینکه بنویسید نتوان نتوان یعنی چه فردا هم فوراٌ مأمور مالیه می‌گوید آقای حاجی مشهدی این دفترت را بردار ما خودمان ارزیابی می‌کنیم و می‌رویم مطابق آئین نامه کارمان را انجام می‌دهیم و ارزیابی می‌کنیم. نه آقا این خوب نیست. نکنید آقا شما افراد ایرانی هستید و وضع مالیات برای ایرانی می‌کنید ما که مغول و تاتار نیستیم که با مردم لجبازی کنیم و اینطور رفتار کنیم اینجا برداشته است و نوشته است که اگر نتواند اینکه معنی ندارد این جزء اینکه یک زحمتی و حقیقتاٌ یک مخارجی برای مؤدی مالیاتی ایجاد کند فایده ندارد این یکی. اینجور خوب نیست اگر در نظرتان باشد در کمیسیون هم عرض کردم دفاتر ما از وقتی که پارکه مان مرتب شده و در وزارت سابق آمدند از برای هر یک از این دفاتر یک پلمبی درست کردند و معین کردند و یک مهری زدند بهش و سربش کردند دیگر دفتر رسمیت پیدا کرد و مدعی العموم این دفاتر را برسمیت می‌شناسد و محل اعتبار است اگر اینطور است دیگر این جمله زائد است در ماده هیجدهم هم راجع باین موضوع هست و عرایض خودم را عرض خواهم کرد. دفتر وقتی پلمب شد و مهر شد حجت است مثل سند رسمی است که از محضر رسمی در می‌آید او هم اعتبار دارد این هم اعتبار دارد و ما نباید خدشه بهش وارد کنیم همینطور که دفتر و اسناد یک تاجر یا یک کاسب بود باید مالیه آنها را معتبر بداند اگر هم یک چیزی به بیند باید تذکر بدهد که اصلاحش کنند این را که عرض می‌کنم برای این است که مقصود وضع مالیات است نه جبر دادن بمردم و اذیت کردن این خوب نیست اینقدر مردم را متنفر از حکومت نکنید وضع اینجور قوانین موجب تنفر عامه است در حکومت وقتی که تنفر عمومی از حکومت پیدا شد والله ما را بیک بدبختی خواهد کشاند وضع قانون و عنوان قانون باید مطابق اخلاق و عادات شان باشد ملایم با طبع مردم باشد نهایت البته در موقع خودش سختی و شدت و جریمه‌ای هم داشته باشد والا در هر جا یک طفره گاهی برای خودتان قرار داده باشید که دفتر را بهم بزنید اسناد را بهم بزنید بنده مخالفم این است که پیشنهاد کردم که باید بقیمت روزی که ارزیابی شده بقیمت همان روز تعیین بشود و نوشته شود اگر اسناد و دفاتری نباشد و آن قسمت نتوان بدست آورد زائد است حالا اگر قبول هم نکردند نکنند خیلی چیزها را قبول نکردند.

وزیر دارائی- در قسمت اشکال اولیه آقای انوار این یک طرزی است که معمول است اصولاٌ وقتی که جنسی را می‌خواهند قیمت کنند مطابق آنچه برای خود تاجر تمام شده چه در اول سال چه در آخر سال جساب می‌کنند برای اینکه آن بیلان و صورت عایدات و ترتیب عمل شان معلوم بشود اگر بخواهند بقیمت روز بگذارند این بیشتر اسباب اشکال می‌شود و معمول همه تجار هم امروز همین است و بهمین ترتیبی است که اینجا نوشته شده (صحیح است) و الآن هم مجری است و بآن عمل می‌کنند و در صورت تغییرش اسباب اشکال فراهم می‌شود بنابراین البته آقا متوجه هستند که بهمان ترتیبی که مجری و معمول است رفتار بشود بهتر است (صحیح است) اما نسبت بقسمت دوم که فرمودید اینجا نوشته شده در صورتیکه بهای تمام شده اجناس را از دفاتر و اسناد مالیات دهنده نتوان بدست آورد آنوقت آن فکر دومی آقا را عملی می‌کنند یعنی مطابق قیمت روز عمل می‌شود و این هیچ جایش اشکال ندارد این در قسمت اول همانطور که معمول است آنچه برایش تمام شده در اول سال حساب می‌کنند آنچه را که فروخته کسر می‌کنند آنچه را در آخر سال باقی مانده حساب می‌کنند و کسر می‌کنند و درآمدش معمول می‌شود این معمول بعمومی است اما در صورت دوم اگر از روی دفاتر و اسنادش معلوم نشد آنوقت بنرخ عادله روز ارزیابی می‌کنند پس بنظر بنده هیچ یک از این دو قسمت اشکالی که آقا میفرمائید وارد نیست.

رئیس- آقای مهذب.

مهذب- بنده در آن قسمتی که هنوز خوانده نشده است عرضی دارم.

رئیس- آقای روحی.

یکی از نمایندگان- نیستند.

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- در خود ماده اینطور نوشته شده که در آئین نامه مخصوص تصریح خواهد گشت بنده از این نظر باین ماده رأی می‌دهم که این ماده که متذکر آئین نامه است و مواد دیگری که مشابه این است و اسمی از آئین نامه برده شده است تمام این آئین نامه‌ها باید از تصویب کمیسیون قوانین دارائی بگذرد والا با غیر این ترتیب بنده در رأی شرکت نخواهم کرد، آئین نامه‌ای که وزارت دارائی بنویسد مورد موافقت و قبول نیست آئین نامه را البته دولت باید تدوین کند ولی باید از تصویب کمیسیون دارائی مجلس (نمی‌گویم از تصویب مجلس) بیاورند بگذرانند عمل هم بما نشان داد که این حق برای ما باید محفوظ بماند و بمصلحت مملکت است که آئین نامه باید از تصویب کمیسیون دارائی مجلس بگذرد و بنده با حفظ این حق باین ماده رأی می‌دهم که این آئین نامه‌ها باید از تصویب کمیسیون قوانین مالیه مجلس بگذرد.

مخبر- در قسمت تصویب آئین نامه‌ها در ماده ۲۱ تصریح شده البته اگر نظر مجلس شورای ملی باشد که با تصویب مکیسیون بگذرد یا همینطوری که پیشنهاد شده بتصویب هیئت وزراء باشد بنظر بنده مقتضی است در خود ماده ۲۱ این بحث بشود ولی این بالاخره در هر ماده که لزوم دارد باید ذکر شود که مطابق آئین نامه است.

رئیس- آقای تهرانچی.

تهرانچی- عرض کنم در این ماده و ماده بعدی که می‌گوید در آمد سال آتی یعنی آن سالی را که می‌خواهند مالیات بگیرنداز روی درآمد سال گذشته حساب خواهند کرد و مالیات خواهند گرفت این قانون اینطور می‌گوید آنوقت اینجا می‌خواهد بگوید همه این هزینه‌ها را حساب می‌کنند چطور حساب می‌کنند یعنی می‌آید سال قبل را در نظر می‌گیرد و مالیات را روی آن سال می‌گیرد پس سال گذشته را مأخذ می‌گیرد و مخارج سال گذشته را هم ازش منها می‌کند آنوقت این شرحی که اینجا نوشته شده چیست که باید حساب بکند قیمت کالاهای موجوده در اول سال را و کالاهائی که فروخته شده این چه حالی پیدا می‌کند. این را یا آقای مخبر توضیح بدهند بدانیم چه عملی می‌کنند که مالیات هر سال را روی درآمد سال گذشته و هزینه اش هم روی همان سال باشد آنوقت چطور آخر سال می‌خواهند قیمت بکند و چه بکند این یک چیزی است که بنظر بنده ترتیب اثری نمی‌تواند بهش بدهد برای اینکه سال گذشته است، این یکی، یکی هم اینکه چون قوانین البته مطابق مفهومش و شأن نزولش در موقع اجرا هیچ وقت اجرا نمی‌شود این است که می‌خواستم تذکر بدهم که این قسمت مربوط باجناس کشاورزی نخواهد بود ممکن است که یک وقتی این قسمت غیر از ماده پنج راجع باجناس کشاورزی باشد و این قسمت و راجع باجناس کشاورزی و عوائد فلاحتی نباید باشد این را هم توضیح بفرمایند که بعدها یکوقت اسباب زحمت مردم نشود.

مخبر- بنظر بنده این ماده واضح نوشته شده فقط هر کس هر کاری را دارد استفاده می‌کند پس اگر همه نمی‌توانند استفاده از این ماده بکنند سببش این است که سر و کاری شاید با این ماده ندارند و قطع دارم که جنابعالی استفاده میفرمائید و مقصودتان تصریح موضوع است باین جهت بنده از نظر تصریح موضوع درست این را تشریح می‌کنم در این دو سه جلسه گذشته مذاکراتی که در اطراف این ماده شد چه از نظر استفاداتی که آقایان کردند و توضیحاتی که خواستند و چه از نظر توضیحاتی که دولت در این باب داد و بنام کمیسیون قبول شد جراید این را خوب توضیح و تشریح نکردند تا افکار عمومی هم متوجه شود در اطراف همان چیزهای تصویب شده خیلی توضیح می‌خواهد و این نکته باید خیلی مورد دقت آقایان ارباب جراید باشد چون موضوع این مالیات از موضوع‌های مهم است و همه علاقه مندند که تمام دقائق آنرا بدانند و بفهمند و این توضیحاتی که اینجا داده می‌شود تنها برای اقناع آقایان نیست برای این است که مالیات دهندگان هم اقناع بشود و متقاعد بشود و تصور نکنند که فقط آمدند یک کلمه اینجا گفتند و رد شدند و رفتند. در این باب بنده خدمتتان عرض می‌کنم که تاجری جنسی را خریده … اولاٌ آن قسمت دوم فرمایشتان را جواب عرض کنم که این مربوط بامور کشاورزی نیست برای اینکه امر کشاورزی اول بصورت مقاطعه درمیآید اول می‌آیند روی سه سال گذشته برآوردی می‌کنند و تشخیص مالیاتی روی ملک می‌دهند و این تا پنجسال معتبر است باین جهت این مربوط بامر کشاورزی نیست. در قسمت دوم تاجری می‌آید جنسی را می‌خرد هر مقداری از این را که فروش کند که دفاترش نشان می‌دهد آن قسمتی که باقی و موجود می‌ماند اگر آن نظر آقای انوار را بخواهیم بگیریم و بگوئیم بقیمت اول سال این را برآورد کنیم منظور از مالیات بردرآمد حاصل نمی‌شود برای اینکه مخواهند بدانند که آیا این جنسی که وارد کرده فایده برده یا ضرر پس باید قیمت روز اول که برایش تمام شده ملاک می‌گیریم لذا باید قیمت تمام شده آن را ملاک قرار بدهیم این در این قسمت اما نظر حضرتعالی سؤالی که می‌فرمایند در این ماده وارد نیست منتها چون حالا طرح فرمودند بنده جوابش را عرض می‌کنم حضرتعالی میفرمائید مخارجی را که برای این کار می‌شود مثلاٌ یکی خود مالیات خود ذات مالیات بر درآمد این یک نوع خرجی است دیگر. بالاخره تاجر را هر چه که تشخیص دادند هزینه دارد آیا بحساب می‌آید یا نمی‌آید؟ هر چیزیکه برداشت کند در حسابش می‌آید باین جهت بنده ابهامی در این ماده نمی‌بینم و همینطور که دیروز هم عرض کردم ..(تهرانچی- امسال مال سال قبل را می‌گیرند. اینرا چطور می‌گیرید باید صبر کنید تا سال تمام شود و حساب کنید مخارج را) اینکه میفرمائید اصلاٌ در این ماده نیست و هنوز بآن ماده نرسیدیم (تهرانچی- آن هم جزء این قانون است این ضد و نقیض است با هم باید کلیه مواد را در نظر بگیریم) توجه بفرمائید در اینجا برای این است که اول سال که می‌شود و تشخیص موجودی داده شود یعنی معین شود که این چه مقدار از اجناسش بفروش رفته و چه مقدارش موجود است این ماده فقط برای این قسمت است آن نظر حضرتعالی در ماده خودش هست و همانطور که اشاره فرمودید نوشته شده است که مالیات روی ملاک سال قبل گرفته شده در آنجا باید این موضوع را طرح بفرمائید تا جوتبش را عرض نم.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی- بنده یک موضوعی را که می‌خواستم تذکر بدهم که در ماده پیش بوده است ولی برای اینکه مذاکراتی در این موضوع شده است در مجلس باید این مطلب مطرح شود و آقای وزیر دارائی یا آقای مخبر توجه بفرمائید توضیح بدهند که روشن بشود و در عمل تولید اشکال نشود اینجا ما آمدیم کارمندان دولت را معاف کردیم بسیار خوب ولی یک موضوعی است که بعضی شرکتها و مؤسساتی هست که سرمایه آن مال دولت است مثل بانک ملی بانک کشاورزی شرکت بیمه اینها یک مؤسساتی است که مال دولت است اینها را ذکری در ماده نشده راجع بپرداخت مالیات که معاف باشند همانور که کارمندان دولت معاف هستند گرچه محقق است که آنها هم مشمول هستند که نباید مالیات بدهند ولی برای اینکه اشکال پیش نیاید بنده خواستم این مطلب را در مجلس تذکر بدهم که آقای وزیر دارائی و آقای مخبر کمیسیون جواب بدهند که در صورت مجلس باقی بماند و بعد در عمل تولید اشکالی نکند.

مخبر- فرمایش آقای ملک مدنی در ماده هفت جایش نیست ولی فرمایش اساسی و حسابی است حالا هم برای اینکه میفرمائید باید جواب داده شود و هم برای اینکه در این ماده وارد نیست خوب است در شور کلیات ثانی این قسمت را مطرح بفرمائید تا جواب حضرتعالی را عرض کنم.

ملک مدنی- بسیار خوب یادداشت بفرمائید که تأمین بشود.

رئیس- آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری- بنده موافقم با این ماده و این ماده صاف و صریحی است همین شکلی هم که نوشته شده خیلی خوب است برای اینکه منفعت کالائی معلوم شود باید قیمت خرید و فروش معلوم بشود تا نفعش را معلوم کنند همینطور هم مرسوم است که اول قیمت تمام را منظور کنند بعد اگر چنانچه ضرر کرد که هیچ اگر منفعت کرد و بقیمت بالاتری فروش رفت حساب می‌شود و آن هزینه هائی که برای تحصیل درآمد خرج شده که احاله کرده‌اند به آئین نامه حساب می‌کنند و منظور می‌شود آنهم موقعش می‌رسد درآن ماده که راجع بآئین نامه است و بنده موافقم با این ماده و معتقدم که مذاکره بقدر کفایت شده پیشنهادات قرائت شود.

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود. پیشنهاد آقای انوار:

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده هفتم بجای جمله «در صورتیکه بهای تمام شده اجناس را از دفاتر و اسناد مالیات دهنده نتوانت بدست آورد«نوشته شود «اسناد و دفاتری نباشد»

رئیس- آقای انوار.

انوار- بنده غرضم این است چون در ماده دیگر هم این موضوع می‌آید آقای وزیر دارائی توجه نفرمودند بعرایض بنده اولاٌ باید با مردم قدری مماشات کرد و اسناد و دفاترشان را معتبر دانست این عبارت که اینجا نوشته شده از دفاتر و اسناد نتوان بدست آورد این نتوان ندارد آقا مگر اینکه اداره مالیه برای خودش یک طفره گاهی قرار بدهد و برای مأمورین خودش که کاملاٌ از اخلاق و عادات اینها مستحضر هستید یک طفره گاهی قرار بدهد که اگر نشد تکلیف چیست آقا این دفاتر سالیانه است ماهیانه است روزانه است چطور نمی‌توان از این استنباط کرد اینجا نوشته است اگر نتوان، اسناد هست دفاتر هست چطور نمی‌تواند؟ اگر اسکناس بهش بدهند می‌تواند؟ شما یک طفره گاهی برای اینها قائل نشوید اگر دفاتر و اسناد نداشته باشد آنوقت مطابق آئین نامه رسیدگی و ارزیابی بکنند والا مادام که دفاتر و اسناد موجود است مرجع همان دفاتر و اسناد باشد این است عقیده نبده.

وزیر بهداری (آقای اردلان)- همینطور که آقای دکتر طاهری فرمودند اشکالی ندارد این واضح است نگاه می‌کنند بدفتر بنده اگر کامل بود و صریح بود که چه هزینه‌ای کرده‌ام البته از من قبول می‌کنند ولی یکوقت هست که دفتر نشان نمی‌دهد آنوقت موقعی است که دفتر ناقص است نمی‌توان استخراج کرد آنوقت متوسل می‌شوند بآئین نامه این خیلی مطلب صریحی است.

مخبر- اجازه بدهید بنده یک توضیحی عرض کنم که قانع کنم آقای انوار را تصدیق میفرمائید که خود دولت اعتبار دفاتر آقایان تجار را قبول کرده است و خود دولت ایجاد دفاتر برای آقایان کرده و رسمیت برایش قائل شده مهر کرده و پلمپ کرده معتبر شناخته در اعتبار اینها مذاکره و شک و تردید نیست که آیا ما آنها را معتبر بشناسیم یا خیر، بحث در این است که تمام افراد را نمی‌شود بیک چشم نگاه کرد، آیا ممکن نیست بین طبقه تجار یکنفر آدمی هم بغلط وارد شده باشد و یک دفتر نا معتبری هم داشته باشد چون بین تمام طبقات می‌شود این فرض را کرد اینکه نامعتبر بودن دفاتر و اسناد تما را نگفته است اعتبار دفاتر بجای خود محفوظ است می‌گوید اگر یک فرد ناجنسی پیدا شد که از دفترش نشد این استفاده را بکنیم در مورد او احتیاج پیدا کرد دستور کلی باشد که اگر این فرد موجود باشد و در دفترش هم دست برده شده و یا یک طوری باشد که مورد اعتماد نباشد و تشخیص داده نشود باید رفت نظایر و امثالش را پیدا کرد یعنی دید تاجر دیگری در آن تاریخ این جنس را بچه قیمت خریده است این را باید رعایت کرد بعلاوه باید توجه داشته باشید که بیک تاجری اگر نسبت داده شده که توی دفترش دست برده شده و صحیح نبود می‌رود بمدعی العموم شکایت می‌کند و رسیدگی می‌کنند و برایش راه حل در این قانون باز کرده و جای نگرانی نیست.

رئیس- رأی بگیریم یا خیر؟

انوار- مسکوت بگذارید (خنده نمایندگان).

وزیر بهداری- مسکوت چیست؟ این چیز تازه ایست!

رئیس- موافقین با ماده هفتم برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده هشتم.

ماده ۸- درآمدهای ارزی بایستی بنرخ روزی که تحصیل شده تسعیر و مالیات آن بریال تعیین گردد وزارت دارائی اختیار دارد مالیات مقرره را بریال یا بارز بهمان نرخ وصول نماید.

رئیس- آقای انوار.

انوار- در اینجا نوشته است درآمدهای ارزی بایستی بنرخ روزی که تحصیل شده تسعیر و مالیات آن بریال تعیین گردد آنوقت وزارت دارائی اختیار دارد مالیات مقرره را بریال یا بارز بگیرد ملاحظه بفرمائید الآن دولتی که دستش باز است کمیسیون ارز دارد ارز می‌فروشد ارز می‌خرد همه ترتیب دارد دولت می‌گوید مختار است که ارز بگیرد یا پول اما آن بدبخت رعیتی که مؤدی مالیات است این اختیار برای او نیست یعنی او ملزم است بهر چیزی که دولت گفته است برای چه شما که می آئید ارز را تسعیر می‌کنید دولت اختیار دارد که ارز یا پول بگیرد دیگر چرا این اختیار را برای مؤدی قائل نمی‌شوید دولت که همه جور دستش باز است جکایت آن ملاک بزرگ است که گفت این ملک را بتو اجاره می‌دهم اما در اول میزان اختیار فسخ دارم گفت آقا همین الآن اختیار داری دولت که این اختیار را همیشه دارد برای مؤدی هم قرار بدهید باین جهت بنده پیشنهاد کردم که اختیار دادن پول یا ارز برای مؤدی باشد نه برای دولت.

وزیر پست و تلگراف (آقای انتظام)- آقای انوار با اینکه خیلی دلسوزند و حرارت دارند گاهی خودشان توجه نمی‌فرمایند ماده میگویئ یک کسی عایداتی تحصیل کرده بارز باید ازش مالیات بدهد فرض بفرمائید مالیاتی که باو تعلق می‌گیرد پنجاه لیره می‌شود این پنجاه لیره را باید بهر صورت بدهد مال او که نخواهد بود اینجا دولت مختار است که یا عین پنجاه لیره را از او بگیرد یا پولش را بنرخ روز این اصلاٌ صدمه به مالیات دهنده وارد نمی‌کند (انوار- آقا دولت که آزاد است) آقا مالیات بده که این پنجاه لیره مال او نخواهد بود باید این پنجاه لیره را باو بدهد حالا این را اگر دولت ارز خواست ارز می‌گیرد اگر نخواست تسعیر می‌کند ریال می‌گیرد دیگر نمیدانم چه اشکالی دارد؟

رئیس- آقای منشور.

منشور- بنده تصور می‌کنم بحث در اطراف این ماده بواسطه پیش آمدی است که نوشته شده است اگر این را نمی‌نوشتند ضرری هم بخزانه دولت وارد نمی‌آمد برای اینکه ما قانون داریم که هر کس ارزی بدست بیاورد باید در ظرف سه روز آنرا بدولت بفروشد اگر نفرشد مورد تعقیب واقع می‌شود نرخ لیره یا سایر ارزها هم معین است مخصوصاٌ حالا که ما دارای یک عهد نامه هستیم با متفقین و دوازدخ تومان و هشتقران بانک می‌خرد و سیزده تومان می‌فروشد علیهذا موردی پیدا نمی‌شود که یک مؤدی ارز داشته باشد که دولت مخیر باشد که مالیاتش را بارز بگیرد یا بریال ممکن است اگر موقعی که ارز آزاد باشد و در دست مردم باشد آنوفت مالیات را بارز بگیریم اما حالا همانطور که آقای انوار فرمودند مؤدی مخیر باشد یا بارز بدهد یا بریال باین جهت بنظر بنده باید این ماده حذف شود اگر هم نخواهند حذفش کنند ممکن است بنویسند مؤدی مالیاتی می‌تواند مالیات خودش را بارز بپردازد یا بریال این پیشنهاد را هم تقدیم کردم.

مخبر- این ماده برای این نوشته که اگر وقتی قانون ارز لغو بشود و آزاد باشد باین معنی همانطور که آقای وزیر پیشه و هنر فرمودند تا قانون ارز باعتبار خودش باقی است که اجرا می‌شود که احتیاج باستفاده از این ماده نیست اگر هم شاید پس از خاتمه جنگ قانون ارز لغو شد دیگر حاجت نباشد یک ماده برای اصلاح این قانون بیاورند اگر هم گاهی دولت از نظر مصالح اقتصادی بخواهد چشمش را روی هم بگذارد و یک تسهیلاتی از برای خرید و فروش اسعار بکند و آزاد باشد آنوقت هم باز اشکال خاصی فراهم نشود باین جهت آقایان نگرانی نداشته باشند و بنده اصولاٌ این موضوع را از نظر آقای انوار از این حیث تعجب می‌کنم که مؤدی اگر ارز درآمدش هست فایده اش ارز است فایده‌ای را که برده باسعار برده حقاٌ باید از عین آن اسعار مالیات بدهد اگر کسی ریال فایده برده ریال را بدهد اگر کسی لیره فایده برده لیره بدهد حالا در اینجا اگر دولت گفت عین لیره را بده عین را می‌دهد اگر گفت ریال بدهد خوب می‌فروشد بنرخ بازار.

وزیر دارائی- بنرخ روز هم هست.

رئیس- آقای امیرتیمور.

امیرتیمور- بنده در این ماده اشکالی ندارم و معتقدم اگر یک کسی عوائد ارزی داشت و دولت خواست ارز بگیرد بارز بگیرد اختیار با دولت باشد بارز بگیرد یا بریال فقط چیزی که هست در موعد مقرر دولت تکلیف مؤدی را معین کند ممکن است امروز که مالیات باید بدهد بگوید شما بریال بدهید پنج روز که گذشت ارز ترقی کرد دولت بچسبد بگوید ریال باید بدهی با این خرابی که در دستگاه ادارت هست اسباب زحمت خواهد بود تا ابد بنابراین بنده یک کلمه پیشنهاد می‌کنم و تمنی می‌کنم آقای مخبر قبول بفرمایند اینجا که نوشته شده است وزارت دارائی اختیار دارد مالیات مقرره را بریال یا بارز بهمان نرخ مقرره وصول نماید بنده پیشنهاد می‌کنم یک کلمه موعد مقرره را اضافه بفرمائید که در موعد مقرر بدهد این را بنده تقاضا می‌کنم که اضافه بفرمائید که رفع هرگونه اشکالی بشود (صحیح است).

وزیر دارائی- مانعی ندارد قبول می‌کنیم در موعد را.

رئیس- آقای طوسی.

طوسی- یک سؤالی بنده داشتم و استدعا می‌کنم آقای وزیر دارائی و آقای مخبر محترم توجه بفرمایند این مالیاتی که می‌گیرند مال سنه ۱۳۲۳ یعنی از پنج ماه بعد است که از اول سال ۱۳۲۳ بمأخذ ۱۳۲۲ می‌گیرند ولی در گذشته اشخاص و شرکتهائی شاید یک استفاده‌های خیلی زیادی کرده باشند و یک عوائد هنگفتی برده‌اند از لیره فرضاٌ در شش تومان و هشت قران بعد بواسطه‌ای شاید غفلت بعضی مأمورین فروخته شده باشد به چهاده تومان خواستم سؤال کنم اگر از این قبیل مسائل باشد در قسمت گذشته آیا نسبت بآنها هم توجهی خواهند کرد یا خیر؟ اگر دولت در این قسمت حقیقتاٌ دخالت می‌کند و مالیاتش را می‌گیرد آنوقت بنده اطلاعات وسیع تری در این قسمت دارم که در دسترس دولت خواهد گذاشت (صحیح است).

مخبر- این قانون الآن سال ۱۳۲۲ است و نرخ لیره الآن که سال ۱۳۲۲ است ۱۳ تومان است ۶ تومان هشت هزار مال گذشته است این مالیات هم از سال ۱۳۲۲ گرفته می‌شود همانطور که وعده فرمودند روی مأخذ سال ۱۳۲۲ بنابرای اصلاٌ موضوع ۶۸ قران مربوط بسابق است و مورد ندارد که شامل این بشود یا نشود.

طوسی- ببخشید توجه نفرمودید مقصود مالیات گرفتن از اشخاص توانا و مستطیع است نه از اشخاص فقیر و بیچاره بلکه باید از اشخاصیکه عوائد غیر مشروعی برده مثل بعضی شرکتها که باید مالیات بگیرند اعم از اینکه در گذشته باشد یا آینده و بنده عرض می‌کنم اگر چنین مواردی پیدا شد که سه چهار میلیون برده شده در اثر غفلت مأمور دولت چه کار می‌کند شما می‌گیرید یا نمی‌گیرید؟

وزیر دارائی- عرض کنم همانطور که آقای معدل اظهار فرمودند از اول سال ۱۳۲۳ است که هر کس منافع ارزی دارد باید بدولت بدهد اما موضوع اظهاری که فرمودید مربوط بسابق و تقلب اعضای اداری ممکن است یک چیزی بعنوان یادداشت مرقوم برمایئد و به بنده بدهید تا بنده تعقیب کنم.

طوسی- عرض من مربوط بشرکتهاست اگر چنانکه فرمودید بعد تعقیب خواهید کرد اطلاعات خودم را در دسترس تان خواهم گذاشت و امیدوارم نتیجه بگیرید (صحیح است).

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی- بنده هم نظرم این بود که این ماده بنظر بنده عیب ندارد آقایان موافقت بفرمایند زیاد صحبت نشود و بنظر بنده اشکالی ندارد رأی بگیریم.

رئیس- آقای خسرو شاهی.

خسرو شاهی- بنده می‌خواستم از آقای وزیر دارائی سؤال کنم که در آخر این ماده نوشته شده بهمان نرخ وصول نماید، بکدام نرخ ؟(وزیر دارائی- بنرخ روز بنرخ روز) اگر بریال است که در قسمت اول لایحه نوشته شده است بنرخ روز اگر هم بارز باشد که ارز را می‌گیرند پس بهمان نرخ در آخر ماده دیگر زاید است و بکلمه نرخ احتیاجی نیست و این تولید اشکال خواهد داشت و بنده پیشنهاد می‌کنم حذف شود این قسمت آخر.

وزیر دارائی- مقصود این است که بهمان نرخ روز که مشخص شده بنرخ آنروز پولش را می‌دهند آقای امیرتیمور هم یک پیشنهادی کردند که در موعد مقرر همین کار بشود دیگر در این صورت در موعد مقرر باشد اشکالی ندارد.

طباطبائی- اینکه معنی ندارد آنرا که شما پیشنهاد می‌کنید بی معنی تر است پیشنهاد آقای خسرو شاهی درست است و باید قسمت آخر حذف شود.

رئیس- پیشنهاد آقای انوار:

پیشنهاد می‌کنم: عوض کلمه دارائی الخ نوشته شود مؤدی اختیار دارد الخ.

رئیس- آقای انوار.

انوار- آقای مخبر و آقای وزیر دارائی توجه بفرمایند اینکه بنده عرض کردم. عرض کردم که دقتر دارد اسناد دارد دفتر و اسناد مناط اعتبار است مادام که هست اگر ایرادی داشتید بوزارت عدلیه مراجعه کنید …

وزیر دارائی- آقا اینکه مربوط بماده هشتم نیست آنکه گذشت.

انوار- بلی، ببخشید راجع باین ماده پیشنهاد عرض می‌کنم که ما باید بقدر مقدور تشویق کنیم برای مردم تسهیلات قائل شویم این شخص آمده است درآمد ارزی دارد دولت هم درآمد ارزی خودش را تسعیر کرد که دلار فرضاٌ ۳۲ قران است بعد از آنکه تسعیر کرد اختیار برای مؤدی باشد نه برای دولت یعنی مؤدی بتواند مالیاتش را بریال بدهد یا بارز نه اینکه اختیار برای دولت باشد دولت که در همه چیز اختیار دارد.

وزیر دارائی- آقای انوار اگر توجه بفرمایند اینجا اظهار شد که الآن ارز در انحصار دولت است شما نمی‌توانید اینها را بنویسید که مؤدی مختار است ارز بدهد یا ریال بدهد و حتماٌ باید ارزش را بدهد اینجا فقط چیزی که نوشته شده است درآمدهای ارزی باید بنرخ روز که تسعیر شده آنرا مؤدی بپردازد و اینجا مثل سایر جنس‌ها است که جنس‌ها را تسعیر می‌کنند اینجا هم نوشته‌اند بنرخ روز تسعیر بریال شود آنوقت دولت می‌تواند که یا ارز بگیرد و یا ریال.

رئیس- آقای انوار.

انوار- مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگری است از آقای منشور:

پیشنهاد می‌کنم ماده ۸ باین طور اصلاح شود: مالیات بردرآمدهای ارزی را مؤدی می‌تواند بارز یا بریال تأدیه نماید.

رئیس- آقای منشور.

منشور- مقصود بنده این بود که گفته باشم این قانون که باین عجله آمده است یک نواقصی دارد قربان بنده تذکری دادم بآقایان حالا می‌خواهید رأی بدهید می‌خواهید رأی ندهید.

وزیر دارائی- اینکه آقایان نمایندگان اظهار میفرمائید این قانون را با عجله و شتاب آورده‌اند پریروز اینجا تذکر داده شد که ۴ ماه است ۵ ماه است این لایحه در کمیسیون‌ها است و در انجا مشغول مطالعه هستند بنده نمیدانم که یک قانون در اطرافش چند سال باید مذاکره بشود، الآن چند ماه است که این قانون در کمیسیون‌های مجلس است آمده مطرح شده است و بنظر آقایان نمایندگان رسیده و البته از نقطه نظر اینکه مطالعاتش کامل شده است و چهار پنجماه در کمیسیونها مطرح شده و مورد شور قرار گرفته است. و بعد هم اگر می‌خواستم دو شوری باشد ممکن بود که قانون اصلاٌ از این مجلس نگذرد لذا تقاضا شد که بقید فوریت باشد که از این مجلس بگذرد آقایان هم موافقت فرمودند و رأی دادند و جلسات زیادی شد از طرف دولت و این اصلاحات شد.

منشور- مطالعه هائی که میفرمائید مربوط بمجلس شورای ملی نیست باید در مجلس مطالعه شود جرائد انتقادات بموقع و بجائی کردند البته این موضوعات بنظر هر کسی می‌رسد که مطالعاتی دارد آقایان هر کدام یک نظریاتی دارند و در کمیسیون اظهار کرده‌اند ما که در کمیسیون نبودیم اگر می‌خواستید که بتصویب مجلس نرسانید خوب آنرا بتصویب مجلس میرسانیدند و کافی بود که در جلسه خصوصی هم بحث کنید و یک ماده واحده بگذرانید که کمیسیون و اصنع قانون باشد ولی آقایان قبول نفرمودند و قرار شد در مجلس شور بشود اصلاحاتی هم که در مجلس شده است از اصلاحات لازمه بود بتصدیق خود آقای وزیر دارئی و حالا بنده پیشنهاد خودم را مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای خسرو شاهی.

پیشنهادمیکنم در آخر ماده بهمان نرخ حذف شود.

طباطبائی- صحیح است آقا آن عبارت زائد بود ولی این پیشنهاد صحیح است آقا.

وزیر دارئی- قبول می‌کنم آقا.

مخبر- قبول می‌کنم.

رئیس- موافقین با ماده هفتم و با این اصلاحاتی که شده برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

ماده نهم- در تعیین میزان درآمد مشمول مالیات هر مؤدی چنانچه درآمد او از دوازده هزار ریال در سال متجاوز باشد اقلام زیر از درآمد ویژه او کسر می‌شود:

الف- مبلغی برابر شش هزار ریال.

ب- در صورتیکه متأهل بوده و با عیال یا شوهر خود زندگانی نماید و یا اینکه کفیل خانواده باشد مبلغ چهار هزار ریال علاوه بر منافع خود.

ج- برای هر یک از فرزندان کمتر از هیجده سال که متکفل زندگانی آنها باشد مبلغ سه هزار ریال اضافه بر مبالغ فوق همچنین در صورتیکه اطفال بیش از هیجده سال داشته باشند تا ۲۵ سالگی آنها این معافیت منظور خواهد شد بشرط آنکه مشغول تجصیل باشند.

د- صدی ده کلیه درآمد حاصله از حقوق و اجرت و مزد و فوق العاده‌ها.

ه- بهره دریافتی از کلیه وجوه پس انداز و سپردههای ثابت در هر یک از بانکها در ایران و بهره حاصله از سهام دولتی ایران که خریداری نموده است.

و- در مدت دو سال از تاریخ اجرای این قانون مبلغی معادل سه برابر بهره دریافتی در سال از وجوه پس انداز و سپرده‌های ثابت در بانکهای ایران و بهره سهام دولتی ایران که خریداری نموده است مشروط براینکه این گونه وجوه و سپرده‌های ثابت و سهام را در عرض سال وسیله تضمین برای گرفتن وام قرار نداده باشد.

ذ- وجوهی که برای بیمه عمر خود یا بستگانش در عرض سال پرداخت نموده پس از کسر مبلغ وامی که از شرکت بیمه یا بانک‌ها در ظرف سال دریافت و تا آخر سال پرداخت نکرده باشد.

ح- منافع وجوهی که بمنظور آبادی ملک از بانک کشاورزی استقراض شده است.

وزیر دارائی- در قسمت ه آخر این ماده این طور اصلاح شده است.

(منافع وجوهی که بمنظور آبادی ملک از بانکهای دولتی استقراض شده یا استقراض هائی که در دفاتر اسناد رسمی بموجب اسناد ثبتی قبل از اول آبان ۱۳۲۲ استقراض شده است).

نیک پور- چرا اختصاص دادید به قسمت کشاورزی، تجارتی را ننوشته‌اید؟

وزیر دارائی- در قسمت کشاورزی نبود ولی در قسمت تجارتی بود و بجای خودش است.

تهرانچی- صحیح است و باید در قانون منظور شود.

رئیس- آقای انوار.

انوار- در اینجا ماده نهم درواقع تسهیلاتی را که دولت در نظر گرفته است برای مؤدیان مواردش را تسهیلات قائل شده است و گفته است این مبدأ مأخوذ است از مالیات بردرآمدی که زمان مرحوم داور آمد معین کرد که در سال اگر ۲۴۰ تومان هر ماه بیست تومان عایدی داشته باشد مالیات ندهد این مقدار در سال ۲۴۰ تومان می‌شود و ۲۴۰ تومان آنوقت الآن که ملاحظه کنید چهار هزار تومان می‌شود و این هم حالا پولی نیست الآن دولت ما کبریت را قوطی سی شاهی می‌فروشد سیگار دانه‌ای یک پول بود الآن دولت سیگار را دانه‌ای ۹ شاهی می‌فروشد و همین جور اجناس دیگری که در انحصار دولت است و بدبختانه پس از آنکه شرکت مرکزی تأسیس شد زندگانی مردم را آن شرکت مرکزی باین روز انداخته است که هنوز این آثارش باقی است و همه روزه دسته دسته گدا و بدبخت می‌شوند و اشخاصی که دارای منافعی بوده‌اند آن کارها ازشان گرفته شد و بفقر و فاقه افتادند و حالا تصور می‌کنید که دولت ایران یا ملت دارای یک پولی است که مالیاتی را ما بر آنها تحمیل کنیم ایکاش آن چهار فرسخ را ما را درست نکرده بودند که اینجا بگویند مقاطعه کاران منفعت برده‌اند پس باید مالیات گزاف از مردم گرفت آقا ملاحظه توده ملت را بکنید این باعث شده که یک مالیات باین کمرشکنی را تحمیل بمردم بکنیم و مالیات جنگ بگیریم مالیات را بگردن سفته بازها و محتکرین به بندید بنده عوض یک رأی چهار رأی می‌دهم اما این یک مالیاتی است که بر توده ایران است بر تمام مردم ایران تحمیل می‌شود بیچاره طبقه دوم و سوم که متحمل این مالیات شدند آنوقت بار ما سبکتر می‌شود ؟آقا نانتان، قند و چائی و قماش تان را ارزان می‌کنند؟ کدام یک از اینها تفاوت پیدا کرده است؟ این مالیات است که تجار باز همین را روی اجناسشان می‌کشند دو مرتبه و بمردم می‌فروشند حالا در اینجا نوشته شده است اگر از دوازده هزار ریال مثلاٌ تجاوز کرد ششهزار ریال که ششصد تومان باشد برای اولاد ششصد تومان کار شصت تومان ازش می‌آید آقایان همه تان گرفتار خرج هستید هیچ نمی‌شود از این پول استفاده کرد خودتان خبر دارید اولاد هم دارید یک لباس یک پالتو برای بچه تان تهیه می‌کنید در حدود دویست تومان تمام می‌شود آنوقت برای بچه‌ای که در حجره پدر است آمده‌اند آنرا موافقت کنند به سیصد تومان که عبارت از سی هزار تومان باشد از خزانه پادشاهی بهش تفضل کردند اگر زن داشته باشد ۴۰۰ تومان یا چهل تومان اینها مسخره است آقا شما بطبقه توده توجه داشته باشید و مالیات را بطبقه‌ای که منافع بزرگ برداشته‌اند هرچه می‌خواهید مالیات را وضع کنید ولی این را بر سهم افراد تحمیل نکنید این است که بنده با این چیزهائی که نوشته شده است موافق نیستم واین را پیشنهاد می‌کنم میخواهید قبول نکنید نکنید مثل خیلی از چیزهائی که قبول نمی‌کنید یک چیز دیگر هم که بنده می‌خواستم بگویم و ملتفت نشدم این است که می‌گوید بهره دریافتی از کلیه وجوه پس انداز و سپرده‌های ثابت در هر یک از بانکها در ایران و بهره حاصله از سهام دولتی ایران که خریداری نموده است در سهام پس انداز ملی بمعنی سهام شرکت عمومی منظور بوده است ؟یا نظر دیگری است آنرا هم به بیان دیگری واضحتر بفرمائید که معلوم شود سهام دولت چیست و این موضوع قسمت آخر که فرمودید اصلاح شده است (وزیر دارائی- این مربوط باین ماده نیست آقای انوار) میدانم ولی اجازه بفرمائید فرض کنید شخصی آمده است یا از بانک کشاورزی یا بانک ملی یک پولی قرض کرده است برای کشاورزی این پولی که قرض کرده است آن پول را یکبار نمی‌دهد بنده در عراق و در جای دیگر بودم که آمدند از بانک قرض گرفتند منافع (صدی شش) است بعد هم آمدند یک کارش کردند حق کارگر صدی ۲ (۲%) بهش افزوده شد بعد حق ناظر بانک بآن افزوده شد صدی نه کم کم آمدند جلو و اگر جلویش گرفته نمی‌شد تا صدی صد هم می‌رسید پس حالا صدی نه را هم می‌گیرند ازش منافع را که می‌گیرند اینجا نوشته است منافع و چیزی که برای آبادی ملک یا قنات یا غرس اشجار گرفته است اگر منافع ازش نگیرند میگوئیم خیلی خوب از آن منافع که گرفته نمی‌شود مستثنی می‌شود و اگر گرفته شود چرا استثناء کردند در صورتیکه می‌رود و از بانک کشاورزی قرض می‌گیرد برای کشاورز دیگر چه چیز را برای او تخفیبف دادیم این را هم یکقدری توضیح بدهید تا بنده ملتفت شوم.

وزیر دارائی- اولاٌ توجه بفرمائید آقای انوار این قسمتی را که میفرمائید برای طبقه سوم و طبقه متوسط چه اقدام عملی شده عرض کنم که در این قانون نسبت به درآمد تا چهار هزار تومان عایدی در سال که در این قانون امروز هست از قانون سابق میزانش کمتر است و عرضی کردم میزانی که بموجب این قانون بر می‌دارند از قانونی که فعلاٌ مجری است کمتر است و این قسمت از لحاظ طبقه سوم و طبقه متوسط که فرمودید این ملاحظه و مراعات شده است و از طرف دیگر یک تخفیفاتی هم منظور شده که این تخفیفات برای آن طبقه مفید است و اما این قسمت ه را که فرمودید بهره دریافتی از وجوه پس انداز قانون صندوق خزانه البته خاطر آقایان مستحضر است که پس اندازیکه می‌کند یکی وجوه بهره‌ای که از صندوق پس انداز می‌کند و یکی هم سپرده‌های ثابت که در بانکها گذارده می‌شود یکی هم بهره حاصله از منابع سهام دولتی است که چند روز قبل قانونش تصویب شد که پنجاه میلیون سهام دولت بفروش می‌رود با این اسناد خزانه این سه چهار قسمتی را که اظهار شده است اشخاصی که وجوهی در این قسمتها بگذارند و یک بهره‌ای بابت آن وجوه بگیرند از آن مالیات گرفته نمی‌شود و بآن بهره‌ها مالیات تعلق نمی‌گیرد و مستثنی می‌شود و این هم یک تشویقی است نسبت باین قسمتها که سپرده‌های بانک باشد و سهام دولتی و پس انداز هرچه بهره از این قسمتها گرفته می‌شود معاف است و ازش مالیات گرفته نمی‌شود، اما قسمت آخر ه که فرمودید منافع وجوهی که بمنظور این قسمت شد که ممکن است بعضی از مالکین برای آبادی و عمران غیر بعضی خرجهائی که کرده‌اند و از این بابت‌ها سالیانه تنزیلی داده می‌شود این را قبول کردند آن وجوهی را که برای آبادی ملک استقراض شده باشد چه از بانک و چه بموجب اسناد ثبتی باشد و تا اول آبان ۱۳۲۲ آن را محدود کردند این اشخاص تنزیلی را که از این بابتها می‌پردازند از پرداخت مالیات معاف خواهند بود.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی- در دوجلسه قبل بود گویا راچع به اشخاصی که اولادشان را باروپا می‌فرستند برای تحصیل مذاکره شد و پیشنهادی هم داده شد که هزینه آنها بالاخره از درآمد اشخاص کم شود و گمان می‌کنم آقای مخبر فرمودند که این باشد برای اینکه در موقع خودش تأمین بشود بنظر بنده موردش اینجا است و در بند ح باید افزوده شود و این فکر بنظر بنده فکر بسیار صحیحی است و ما باید تشویق کنیم آقا تا این اشخاص که اولاد زیاد دارند و متمول هستند و آنها را باروپا بفرستند و اشخاص تحصیل کرده زیاد بشود و در کشور وجودشان مفید باشد این بهتر است مخصوصاٌ اشخاصی که اولادشان را برای تحصیل طب می‌فرستند آقایوزیر بهداری میدانند الآن دانشکده پزشکی ما گنجایش بیش از صد تا در سال قبول محصل ندارد و حال اینکه کشور ما خیلی زیادتر از این احتیاج به طبیب دارد در سال گذشته هم ما این مطلب را مذاکره کردیم که شاید یک توسعه بدانشکده طب بدهند این قضیه درآنجا مذاکره شد در موقعی که آقای دکتر سیاسی وزیر فرهنگ بودند و موافقت کردند و قرار شد اقدام کنند و نکردند مردم مملکت آقا منحصر بتران تنها نیست بنده مکرر عرض کردم مردم این مملکت طبقه مالیات بده که بار سنگین مالیات بدوششان است طبقه‌ای هستند که در شهرستانها و در ولایات هستند و اینها از همه نعمات محروم هستند متأسفانه تمام دستگاه این دولت که کار می‌کنند برای شهر تهران است و بهیچوجه دولت توجه بولایات ندارد وقتی هم آدم مراجعه می‌کند که مردم طبیب می‌خواهند خود آقایوزیر بهداری می‌گویند طبیب نداریم پس ما باید خودمان مردم را تشویق کنیم که بیشتر از این طریق بتوانیم استفاده کنیم برای کشور حالا که یک همچو مالیات باین سنگینی بقول آقای انوار دارد وضع می‌شود مصلحت کشور هم در این است و بنده خودم هم با این فکر موافق هستم یک مزایائی هم باید قائل شویم باین جهت بنده یک پیشنهادی دارم در این موضوع و تقاضایم این است که آقای وزیر دارائی و آقای مخبر هم با این منظور موافقت بکنند این یک قسمت یک قسمت هم راجع بهمان اصلاحی بود که فرمودید در بند ه راجع بقسمت منافع وجوهی که بمنظور آبادی است صحبت شد که یک پول هائی هم برای ساختمان بنا و عمارت اشخاص از بانک رهنی استقراض کرده‌اند و شایسته است منافع آن وجوهی هم که استقراض شده است از بانک رهنی آنها هم راجع بحساب اشخاص برای معافیت شان منظور شود اگر این نظریات که بطور کلی گفته شده تأمین است که بنده عرضی ندارم و اگر تأمین نشده است باید این قسمت هم ملحوظ نظر باشد چه فرق می‌کند کسی که برای ملکش قرض کرده است یا کسی که برای تأمین خانه یا برای ساختمانی هر دواش یک منظور و یک هدف دارد وقتی ما برای زارعین قائل شدیم باید برای خانه هم این نظریه را تأمین کنیم.

وزیر دارائی- اولاٌ قسمت خانه‌ها را آقای ملک مدنی تصدیق بفرمائید که اغلب یک پولی گرفته‌اند و شاید خواسته‌اند بیایند بفروشند و بخرند و این یک چیزی است که درواقع نمی‌شود آنرا تشخیص داد ولی از حیث آبادی ملک البته هر چه بیشتر آبادی در املاک بشود خوب است و مفید است ولی نسبت بخانه‌ها و عمارات اغلب عرض کردم برای خرید و فروش بوده است و تشخیص آنهم که برای خودش است یا برای فروش است این یکقدری مشکل است برای قسمت محصلین که باروپا فرستاده می‌شوند پریروز هم بنده عرض کردم اشخاص می‌توانند محصل باروپا بفرستند که متمول باشند اشخاص متمول البته باید مالیات شان را بدهند یک کاری نیست که مخصوص فقرا و بی بضاعت باشد چون بنده الآن خودم پسرم را فرستادم وقتی که از عهده اش بر بیایم که می‌توانم پسرم را بفرستم از عهده مالیات هم که یک وظیفه‌ای است برای من مانعی ندارد و این البته برای یک طبقه ممتازی است که می‌توانند این کار را بکنند تمول و دارائی دارند خرج اروپا را که می‌دهند خرج مالیات کشور را هم بدهند.

رئیس- آقای صفوی.

صفوی- درقسمت د این ماده آقای معدل توجه بفرمائید یک ابهامی است که بایستی رفع این ابهام شود اینجا که نوشته شده است ۱۰% (صدی ده) کلیه درآمد حاصله از حقوق و اجرت و مزد و فوق العاده این مفهوم مخالفش این است که صدی ده معاف می‌شود و صدی نودش باید مشمول مالیات بشود ولی در ماده ۳ قسمت ه آنجا نوشته شده است کلیه اشخاص که از دولت ایران یا شهرداریها حقوق می‌گیرند فقط نسبت بآن قسمتی که از دولت می‌گیرند معافند اولاٌ اینجا ذکر نشده است که این صدی ده کلیه درآمد از حقوق مستخدمین دولتی است یا غیر دولتی؟ پس بطور کلی نوشته شده است و آن قسمت ه از ماده ۲ را هم متزلزل می‌کند بعلاوه وقتی که شما منظورتان این است که کلیه مستخدمین را از پرداخت مالیات معاف بکنید یعنی مستخدمین دولتی و شهرداریها را معاف بکنید بنده نظرم این است که مستخدم یک کارخانه را هم مشمول این قانون بکنید چه فرق می‌کند یک مستخدمی است که در کارخانه‌های دولتی کار می‌کند روزی ۳۰ ریال ۳۵ ریال ۴۵ ریال بهش می‌دهند و از او مالیات نمی‌گیرند ولی یک مستخدمی که در کارخانه‌های ملی نساجی یا ریسندگی کار می‌کند این دو نفر را بینشان فرق نگذارید آنکه از دولت حقوق می‌گیرد نباید بدهد این که در کارخانه‌های ملی کار می‌کند باید بدهد این درست در نمی‌آید بنابراین این یک ابهامی دارد و بعلاوه بایستی اینجا مطلقاٌ تصریح کرد که کلیه اشخاص که درآمدشان از حقوق و اجرت و مزد فوق العاده است مشمول این قانون نخواهند شد فرقی نمی‌کند کسیکه ۳۰ ریال از کارخانه سیمان یا از کارخانه نساجی حقوق می‌گیرد با یک کسی که از کارخانه غیر دولتی روزی ۳۰ ریال می‌گیرد هر دو روزی ۳۰ ریال می‌گیرند و باید هر دو معاف باشند نه اینکه یکی بدهد و یکی ندهد بنابراین عقیده بنده این است که قسمت د اینطور شود: درآمد حاصل از حقوق و اجرت و مزد فوق العاده بکلی مشمول مالیات نشود که همانطور هم پیشنهاد کردم و تقدیم می‌کنم.

وزیر دارائی- آقای نماینده محترم درست توجه بفرمایند باین قسمت که اگر ما مستخدمین دولت را از پرداهت مالیات معاف کردیم علتش این است که ما مالیاتش را خودمان باید تأمین کنیم فرض بفرمائید اگر یک وجوهی می‌دهیم برای حقوق اگر بنا شد یک مبلغ اضافی ازش گرفته شود فرق نمی‌کند باید خودمان بحقوقش اضافه کنیم بنابراین لازم نیست که یک چیزی خودمان بدهیم و خودمان هم پس بگیریم از این جهت مستخدمین دولت را معاف کردیم اما قسمت مستخدمین خارج البته آنها اگر حقوقشان کم است اشخاصی که کار می‌کنند برایشان آنها باید تأمین کنند ما از جهت تخفیف اول نسبت باین اشخاص هم یک تخفیفی قائل شدیم که تا ۱۲۰۰ تومان اگر مستخدمی حقوق داشته باشد و بیشتر نداشته باشد از پرداخت مالیت معاف است علاوه بر ۱۲۰۰ تومان هم یک ترتیبی دارد که در این ماده نوشته شده است برای عیال چهار صد تومان برای فرزندان هم همینطور معین شده است و معاف شده است بنابراین البته ما نسبت بمستخدمین خارج که برای دیگران کار می‌کنند آن تخفیف‌ها را تا این میزان قائل شدیم و اینجا هم علاوه بر این تخفیف‌ها گفتیم یک صدی ده هم از آن حقوق و اجرت و غیر ذلک که می‌گیرند این را هم حساب کنیم این هم علاوه بر آن تخفیفی است که قبلاٌ قائل شدیم این هم اضافه بر آن است و اگر بخواهیم از آن قسمتی که آقا پیشنهاد فرمودند صرف نظر کنیم باید از یک قسمت عمده مالیات صرف نظر کنیم.

رئیس- آقای تهرانچی.

تهرانچی- عرض کنم که آقای وزیر دارائی در این قسمت یک بی لطفی فرمودند چون مأمورین دولت با سایرین در مقابل دولت هیچ فرقی نباید داشته باشد مملکت مأمور دولتش ایرانی است سایرین هم ایرانی هستند اینجا توجه بفرمائید آقای وزیر دارائی در این لایحه تمام حقوق مأمورین دولت را از پرداخت مالیات معاف کرده است در اینجا ما از ماهی سی تومان هست یا ماهی شصت تومان یا ماهی صد تومان تا ماهی فرض کنید هزار تومان که در سال از ۱۲ هزار ریال می‌شود تا ۱۲ هزار تومان اینها را معاف کرده است خوب مردم دیگر چرا نباید از این معافیت استفاده کنند منظور از این چه بوده است منظور از این معافیت این بوده است که چون عوائد آنها که حقوق شان باشد کفاف مخارجشان را نمی‌دهد باین جهت شما معاف کرده‌اید که تحمیل دیگری سرشان نشود علت دیگری ندارد و منظور همین بوده است چون ما می‌بینیم امروز سطح زندگانی بقدری گران شده است که این حقوق هائی که شما می‌دهید بآنها کفاف مخارج آنها را نمی‌دهد بهمین حهت است که شما در ماده دیگر میگوئید اگر درآمد دیگری نداشته باشد یعنی اگر حقوق تنها داشته باشد این حقوق را معاف کردید برای اینکه اگر مالیات هم بخواهید از این بگیرید قوز بالا قوز می‌شود و دخلش خرجش را اداره نمی‌کند و با صدی سی صدی پنجاه معافیت هم نمی‌تواند خودش را اداره کند اما ما نمی‌توانیم مردم دیگر را مستثنی کنیم مردم دیگر هم همان مخارج را دارند و باید معاف باشند بیان آقای صفوی خیلی بموقع و وارد است چون مردم دیگری هم که بهمان اندازه عوائد داشته باشند که نمی‌توانند خرج خودشان را اداره کنند آنها هم باید معاف باشند این مطلب را ما مطلقاٌ میگوئیم که باید برای آنها هم بهمان اندازه معافیت منظور شود اگر مقصود این است که مردم غیر مستخدم دولت زندگانیشان مختل باشد آن امری است علیحده در صورتیکه بعضی مستخدمین دولت هم ممکن است عوائد دیگری داشته باشند که اصلاٌ جزء درآمدشان نیاید اما سایر اهالی مزدورها مستخدمین عملجات دوائر ملی یا غیر ملی سایر اشخاصی که درآمدشان همان است که می‌گیرند اگر بهمان اندازه شما معاف نکنید زندگانی آنها هم مختل می‌شود عرض دیگرم که می‌خواستم توجه بفرمائید این است که قسمت الف این ماده نهم عرض کنم که بند (ب) و (ج) اش خیلی کم نوشته شده است مثلاٌ برای متأهل ۴۰۰ تومان در سال یعنی برای زن که سی و چند تومان می‌شود مالیاتش را نگیرند به بینید یک دست لباس چیست آقا برای یک کسی که زن داشته باشد چقدر می‌شود بیش از سی چهل تومان است غذا هیچ شکم هیچ کفش هیچ فقط به بینید لباسش چقدر می‌شود حالا میفرمائید که ما کمک می‌کنیم باشخاص متأهل خیر آقا هم چه چیزی نیست و این منظور را شما تأمین نکرده‌اید استدعا می‌کنم قسمت ب را بهش اصافه بفرمائید و بفرمائید ده هزار ریال برای هر کسی که متأهل است زیاد هم بنده استدعا ندارم اولاٌ قسمت الف را ۱۲ هزار ریال بکنید و برای قسمت ب و ج برای هر یک اولاد یا زن ده هزار ریال بکنید که در ماده می‌شود ۸۰ تومان باز هم زیاد نیست یک جفت کفش الآن هشتاد تومان است برای یک بچه در سال اگر دو جفت کفش بخواهید بخرید یکصد و شصت تومان است خودش می‌شود در سال برای چند اولاد می‌شود چندین ده هزار ریال پس این مبلغ کمک زیاده نیست یا هیچ نکنید و این دو تا پول سیاه هم نمی‌ارزد و خیلی کم است باید یک کاری بکنید که داشتن عیال و اولاد، توالد و تناسل را تشویق بکنید هر جامعه‌ای هر ملتی که توالد و تناسل را تشویق نکند در انظار خارجی قیمتی ندارد. قسمت دیگر عرض بنده در قسمت ز بود اینجا استثناء کرده است پولی را که نپرداخته باشد در ظرف سال بنده می‌گویم اگر نپرداخته است ازش صرف نظر می‌کنند و نمی‌گیرند ازش مقصود چیست؟ آقای وزیر دارائی توجه بفرمائید قسمت ز می‌نویسد وجوهیکه برای عمر خود و بستگانش در عرض سال پرداخت نموده پس از کسر مبلغ وامی که از شرکت بیمه یا بانکها در ظرف سال دریافت و تا آخر سال پرداخت نکرده باشد البته مقصود از اینکه کسر کرده‌اید بیمه است که شرکت بیمه می‌دهد چیزیکه می‌دهد اینها همه می‌رود بجیب دولت این چیزیکه داد بجیب دولت می‌رود مالیات می‌گیرند آنوقت تازه از این هم می‌خواهند چیزی بگیرند همه معاملات با شرکت بیمه ایران است از این هم می‌خواهند بگیرند پولی که بعنوان وام گرفته و تا آخر سال نپرداخته می‌خواهید صرف نظر کنید؟ مگر شرکت بیمه از آن قسمت که پرداخته صرف نظر می‌کند یا نه! سال دیگر می‌گیرد چرا پس منهایش می‌کنید اگر وامی که پرداخته باشد در همان سال بیمه گذشت می‌کند و باو می‌بخشد این استثناء مورد دارد ولی آنها که گذشت نخواهند کرد و در اقساط بعدی خواهند گذاشت یا سال بعد ازش خواهند گرفت در قسمت ح هم راجع بوجوهی که بمنظور آبادی ملک گرفته‌اند البته آن خوبی ندارد بایستی که بپردازد چه بهره برداری چه تجارت چه ساختمان حالا فرمودید که بعضی‌ها ممکن است پول گرفته باشند و ساختمان نکنند باید آن منفعتی که می‌برند البته منافع زیادی برده‌اند آن منافع کسر شود پس گرفتن وجوهی برای بهره برداری و آورده بهره مالیات هم داده است البته اضافه بر عوائد خودش کرده است مثل هزینه‌ای است که بر هر مال التجاره اضافه می‌شود و این هم مورد قبول مان است یعنی هر چیزی که ازش انتفاع برده شود باید منظور شود.

وزیر مشاور (آقای فهیمی)- اینجا آقایان راجع بقسمت مالیات مستخدمین و معافیت آنها فرمودند و اظهار کردند که سایر مزدورها هم باید همانتطور باشند اما یک قسمت را ملاحظه نکردند که مزدور غیر دولتی به نسبت بالا رفتن نرخ زندگانی دستمزدش را روز بروز زیاد می‌کنند ولی مستخدم دولت این حق را ندارد یک حقوق معینی باو می‌دهند و با همان زندگانی می‌کند قانون افزایش هم گذشت که بهیچوجه کمکی بحال مستخدمین نکرد در قدیم روزی سه قران چهار قران مزد داشت الآن روزی سه تومان چهار تومان می‌گیرد اما مزدورهای خارج یعنی غیر دولتی تمام اینها می‌توان گفت مزدشان و اجرت شان را روزانه زیاد می‌کنند تنها طبقه‌ای که از آن عمل محروم است مستخدم دولت است و بس و با یک حد معینی باید همیشه زندگانی کنند همیشه بسختی باید زندگانی کنند برای مستخدم ملی بهر اندازه که زندگانی جلو می‌رود حقوقش جلو می‌رود ولی برای مستخدم دولتی نمی‌کنند مگر گاهی بعنوان کمک و بآنها چیزی داده می‌شود علاوه بر این مستخدم دولت پولی که می‌گیرد میدهد مال دولت است یک مسئولیتهائی دارد که دیگران آن مسئولیت‌ها را ندارند باید رعایت این نکته را هم کرد. بین مستخدم دولت و سایر اشخاصی که اجرت می‌گیرند خیلی فرق است اینها مسئول کلیه قاطبه ایران هستند ولی مستخدمین غیر دولتی فقط مسئول رئیس خودشان هستند و آزادند که کار کنند یا نکنند اما راجع یمعافیتهای عیال و اولاد برای عیال و اولاد یکقدری کم باشد اما این قسمت را هم باید در نظر گرفت که اگر همه معاقیتها را که در این قانون منظور شده است جمع کنیم می‌بینیم که خیلی کمک شده است غیر از آن معافیتی که منظور شده صد تومان برای خودش برای اولاد سیصد تومان برای عیال چهارصد تومان شاید متجاوز از دو هزار تومان از عایدات خالص آنها معاف شده است اگر نبا بشود متدرجاٌ معافیت بیاوریم جلو دیگر چیزی باقی نمی‌ماند اما گرانی زندگی را فرمودید شما آقای تهرانچی یک شخصی هستید متنفذ همینقدر شما رفقایتان را جمع کنید و بگویید چیت یکقدری بیاورید پایین (طهرانچی – شما سیگار را دو مقابلش نکنید) باید آنها هم یک قدری بیاورند پایین کمک کنید طبقه بی بضاعت بیچاره که زندگانی ندارند هر قدر اینها بروند بالا البته زندگانی این طبقه مردم هم سخت تر می‌شود بهر جعت اگر معافیت‌هایی که در اینجا منظور شده است در هر یک از مواد در نظر بگیریم از حد قبلی هم تجاوز می‌کند و بنده گمان می‌کنم با این معافیتهای زیادی که داده شده است شاید در سال آتیه مالیات بقدر امسال هم وصول نشود این است که استدعا می‌کنم که یکقدری مساعدت بفرمایید که برای دولت هم یک چیزی باقی بماند

- ختم جلسه بعنوان تنفس

{۴- ختم جلسه بعنوان تنفس}

رئیس- اجازه می‌فرمایید تنفس داده بشود تا سه ساعت بعد از ظهر – (صحیح است)

در این موقع (یکساعت و نیم بعد از ظهر) جلسه بعنوان تنفس تعطیل و دو ساعت پیش از ظهر روز چهارشنبه ۱۸ آبان مجدداٌ تشکیل گردید)

رئیس- آقای طوسی

طوسی- بطوریکه خاطر محترم آقایان متذکر است ماده ۹ خواند شده است حالا پیشنهادات مطرح است

رئیس- پیشنهاد آقای بهبهانی

پیشنهاد می‌نمایم در قسمت (ج) ماده ۹ شش هزار ریال اضافه بر بالغ فوق نوشته شود

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی – یکمرتیه بنده مذاکره کرده‌ام ولی این بخشودگیهایی که در این قانون ملاحظه شده است نسبت به وضعیت گرانی جنس و زندگی مناسب نیست اصل منظور قانون و قانون گذار در این قانون نسبت به متمولین و کسانی است که درآمد فوق العاده دارند که از آنها گرفته شود اولاٌ در همان قسمتی که در صد تومان و در سالی هزار و دویست تومان بخشودگی قائل شده‌اند فکر بکنید که یکنفر آدم که صد تومان دارد و کار می‌کند روزی چهار تومان یا پنج تومان می‌گیرد ماهی ۱۵۰ تومان عایدی دارد با وجود این زندگانی او کمتر از کسانی که در این شهر زندگی می‌کنند میباشد در هر صورت اینجا آمده‌اند و گفته‌اند اگر کسی صد تومان داشته باشد بخشودگی دارد ولی اگر با زنش و فرزندانش بخواهد زندگی کند چهار صد تومان دیگر بر این هزار و دویست تومان اضافه می‌شود اگر بچه داشته باشد در بچه‌ها اضافه شده است که سیصد تومان اضافه می‌شود آقایان اغلب اولاد دارند و میدانند که مخارج یکنفر بچه از یکنفر بزرگ بیشتر است یکنفر بچه گذشته از اینکه باید خوراک و پوشاکش بهتر و مناسب تر باشد مخارج فوق العاده‌ای هم دارد و این مخارج فوق العاده باور بفرمایید که کمرشکن است تصور بفرمایید که این بچه امروز ناخوش می‌شود درناخوشی امروز وضعیت نسخه‌ها معلوم دواها معلوم وضعیت دکترها معلوم است من نمی‌خواهم تنقیدی از دکتر‌ها یا دارو فروشها بکنم مملکت گرانی است و در گرانی این زحمتها بر مردم وارد است اگر یک هفته این بچه بخوابد اقلاٌ صد تومان خرج دوا و طبیب می‌شود علاوه بر این خرج مدرسه دارد شما تصدیق بفرمایید که این خرج مدرسه از کوچک و بزرگ کمر شکن است هر روز یک خرجهایی دارد و گذشته از این حقوق مدارس هم زیاد شده است همه که بچهایشان را بمدارس دولتی نمی‌فرستند و اگر هم بفرستند باز یک مخارجی دارد بنابراین بنده عقیده‌ام این است که ۶۰۰ تومان کارفی برای ادارده کردن یک بچه در یکمان نیست برای اینکه گذشته از خوراک مخارج فوق العاده دارد و مخارج مدرسه هم دارد حالا اگر این بچه یکقدری بزرگتر شده باشد مخارج مدرسه اش بیشتر است و مخارج خورد وخوراکش هم بیشتر است بنابراین تقاضا می‌کنم از آقای وزیر دارایی که یک توجهی بکنند و یکقدری بیشتر برای مردم و بچه دارها و اشخاصیکه واقعاٌ بیچاره هستند فکری بکنند.

معدل (مخبر کمیسیون)- اساساٌ بیانات آقای بهبهانی صحیح است که مخارج یک طفلی و بزرگ کردن یک بچه البته بیش از این مبلغی است که در قانون منظور شده است ولی توجه به این نکته اساسی داشته باشند که مالیات این مبلغ فقط معاف است و این مالیات بسیار جزئی و ناچیز است با مالیات سیصد تومان البته این نکته را در نظر بگیرید که دولت حالا تصور نمی‌کند که از این مالیات با این وضعیتی که دارد تصویب می‌شود مبلغ هنگفتی بدست می‌آید و در قانونی که سابق تصویب شده و الآن بموقع اجرا گذاشته می‌شود و در کار است هیچ اینجور چیزها منظور نشده است اینها یک شالوده‌هایی است که در این قانون گذارده شده بعد اکر دیده شد که عواید رو بازدیاد می‌رود البته این اختیارات با مجلس شورای ملی است که همیشه اینها را از بین ببرد و امروز اگر ما بخواهیم این مستثنیات و این تخفیفات را زیاد بکنیم بیم این می‌رود که بمقصود نرسیم و شاید آن مالیاتی که الآن عاید خزانه می‌شود بآن هم نرسیم بنابراین تصور می‌کنم که بهتر این است آقایان موافقت بفرمایند که باین ترتیب قانون بگذرد اصل مجلس شورای ملی و دوامش در حکومت دموکراسی این است که همیشه قوانین در حال آزمایش است یعنی همیشه این حق برای مجلس باقی است که اگر در حین عمل دید یک جای قانون نقص دارد اصلاح کنند راجع باین قانون از اول ۱۳۲۳نمی‌شود نتیجه اش را پیش بینی کرد تقریباٌ از موقعی که باجرا گذاشته می‌شود و از آن تاریخ که وجهش گرفته می‌شود یعنی در حقیقت از خرداد اجراء می‌شود اگر در آنموقع (که البته تا آنوقت مجلس بعد افتتاح شده است) دیدیم افراد در زحمت هستند ممکن است وضعش را تغییر بدهیم والا با این ترتیب یعنی در موقع طرح هر ماده اگر از طرف آقایان نمایندگان گفته شود که آقا اینطورش بکنید آنطورش بکنید با این وقت کوتاهی که ما داریم برای گذراندن این همه قوانین مهمی که در دست ماگذاشته‌اند کار پیش نمی‌رود و بنده عقیده‌ام این است که اقایان موافقت بفرمایند که این قانون باین صورت فعلی بگذرد این حق برای ماها همه باقی است که اگر در هر جا نقصی دیدیم رفع آن نقص را بکنیم.

رئیس- آقای بهبهانی.

بهبهانی – عرض کنم در قوانین باید ملاحظه اضعف را کرد و باید ملاحظه کرد که این آدم همین مقدار را دارد بیش از این هم ندارد علاوه بر این این نکته که فرمودند تا کنون بوده است بنده تصور می‌کنم از نظر را اغلب آقایان داردند و در این قانون یک محاسباتی هم شده است و شما از هر طریق که بروید بمقصود خودتان خواهید رسید حالا برفرض اینکه بخواهید امتحان بکنید چه ضرر دارد که از آنطرف امتحان کنید و این بخشودگی را یکقدری زیادتر قرار بدهید اگر کافی نبود بیاورید و اصلاح کنید بنابراین بنده تقاضا دارم رأی بگیرید.

وزیر بهداری (آقای اردلان)- آقای بهبهانی توجه بفرمایید اینجا حالا ما داریم مالیات وضع می‌کنیم در وضع این مالیات یک فکر دیگری پیش می‌آید در نگاه کردن بدارایی مردم یک نظر دیگری می‌آید البته فرمایشات جنابعالی خیلی وارد است در صورتیکه فکر کنیم که دارای یک ثروت و پولی هستیم که آن پول خرج ندارد و در فکر این هستیم که بخانواده‌ها چه طور کمک کنیم آنوقت این پیشنهادات مفید است. ولی هنوز درآمد این کار معلوم نیست که چقدر است و مخارج هم معلوم نیست فکر کنید اگر این قانون مالیات که در جریان است از مجلس نگذارد چه حالی دارد این بخشودگیها که اینجا ذکر شده علاوه بر دوازده هزار ریال بخشودگی مواد قبل است و در قانون سابق هیچ فکری برای این کار نشده بود در قانون حالا می‌شود توجه بفرمایید هر کاری را باید قدم بقرم جلو رفت اگر ما فکر کنیم که یکمرتبه می‌خواهیم بموجب این قانون بتمام آدمهای بیچیز کمک کنیم ملاحظه بفرمایید این کار ممکن است؟ در صورتیکه ممکن نیست آقا همچو پولی نداریم و اگر درآمد کم باشد ما نتیجه‌ای از این قانون نگرفته‌ایم بالاخره مقصود دولت این است که عواید را زیاد کنیم که از این ازدیاد درآمد ما بتوانیم یک کارهایی بکنیم نواقص اداره امور کشور را رفع کنیم همان بیمارستاهایی که فرمودید هیچیک از این بیمارستانهای مجانی آدم غنی را نمی‌پذیرد آدم فقیر را می‌پذیرد اگر استطاعت کشور زیاد شد عوض ۱۰ بیمارستان بیست تا بیمارستان درست می‌کنیم پس موافقت بفرمایید که پول برای کشور تهیه شود و از آن زیادی پول یک فکرهایی در مملکت بشود حالا دیگر بسته است بفکر اقایان (نمایندگان رأی رأی).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای بهبهانی آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد (دو مرتبه پیشنهاد آقای بهبهانی بشرح سابق خوانده شد)

رئیس- پیشنهاد آقای مهذب

معدل- صبر کنید تا تکلیف پیشنهاد آقای بهبهانی معلوم شود پیشنهاد آقای بهبهانی اینطوریکه حالا احساس می‌کنم این است که (بجای ۳ هزار ریال نوشته وشود ۶ هزار ریال) والا نظرشان به بقیه دیگر نیست بقیه عبارت را نیمخواهند تغییر بدهند در حالیکه منظور حقیقی آقا نسبت به سه هزار ریال است که شش هزار رایل شود (بهبهانی –صحیح است)

رئیس- پیشنهاد آقای مهذب هم در همین زمینه است و نظرشان تأمین شده است پیشنهاد آقای ملک مدنی:

پیشنهاد می‌نمایم که بند (ج) ماده ۹ اضافه شود. همچنین هزینه محصلین که بخارج برای تحصیل رفته‌اند مطابق مدارک تحصیلی او که باید ارائه داده شود.

رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی – بنده عرض زیادی ندارم عرض می‌کنم یک اشخاصی هستند که اولاشانرا برای تحصیل بخارجه می‌فرستند کشور هم احتیاج دارد که هر چه بیشتر اشخاص تحصیل کرده از خارجه بیاید استفاده بیشتر می‌شود باقای وزیر دارایی هم عرض کرده‌ام حتی صحبت شد که یک مبلغی برای هزینه آنها در نظر گرفته شود بین دوهزار تومان و چهار هزار تومان و در ماه بنده عقیده‌ام این است که پیشنهاد خوبی است تشویق می‌کند اشخاصی را که می‌توانند اولادشانرا بخارجه بفرستند سابقاٌ هم دولت مبالغی پول می‌داد که محصل بخارجه بفرستند حالا ما هم اینجا ارفاق کنیم که از پول خودشان اولادشانرا بفرستند بخارجه و تحصیل کنند برگردند بمملکت و از مالیات معاف شوند بنظر بنده مطلب صحیحی است و امیدوارم آقای وزیر دارایی قبول کنند

معدل (مخبر کمیسیون)ـ یک مبلغ ثابتی را پیشنهاد بفرمایید برای اینکه اگر غیر ثابت باشد این موضوع عملی نمی‌شود گویا آقای دکتر ادهم هم در این باب یک پیشنهادی کرده‌اند که مبلغ ثابتی دارد آنرا قرائت می‌فرمایید که شاید مورد موافقت قرار گیرد.

رئیس- پیشنهاد اقای دکتر ادهم:

پیشنهاد می‌کنم که در ماده ۹ اضافه شود کسانیکه اولاد خود را برای تحصیل بخارج از ایران روانه نمایند برای هر اولادی سالی دوازده هزار ریال

معدل (مخبر کمیسیون)ـ با دوازده هزار ریال موافقت می‌شود/

وزیر دارایی- عرض کنم که البته از نقطه نظر اینکه بعضی از آقایان نمایندگان نظر داشته‌اند که مبلغی برای خرج تحصیل در قانون تعیین شود چنانچه پریروز هم عرض کردم برای اینکه تأمین نظریه آقایان بشود موافقت کردم که دوازده هزار ریال نوشته بشود برای خرج تحصیل و معاف شود حالا خواهش می‌کنم که اقای ملک مدنی هم با همان ترتیبی که دکتر ادهم پیشنهاد کردند موافقت بفرمایند تا بعدها بتوانیم ترتیب بهتری بدهیم حالا اگر بخواهیم یک مبلغی اضافه کنیم بعقیده بنده از این قانون چیزی باقی نخواهد ماند.

رئیس- آقای دکتر ادهم

دکتر ادهم – بنده دوازده هزار ریال که پیشنهاد کردم میدانم که دوازده هزار ریال کافی نیست که بتواند زندگی کند برای اینکه حداقل در آنجا به ۳۰۰ تومان یا چهار صد تومان یا بیشتر احتیاج دارد برای اینکه در عایدات مالیات بر درآمد یک کسر زیادی وارد نیاید این مبلغ را پیشنهاد کردم که کمک بشود و تشویق بشود برای آنها

رئیس- اقای ملک مدنی

ملک مدنی – عرض کنم بنده تعجب می‌کنم از آقای دکتر حکیم الدوله که خودشان فرنگستان رفته‌اند والآن بچه هایشان هم آنجا هستند بالاخره باید اگر کاری می‌کنند یک کار صحیحی باشد بنده با این پیشنهاد آقای دکتر ادهم و نظر آقای وزیردارایی موافقت می‌کنم ولی ملاحظه بفرمایید که دوازده هزار ریال برای یکنفر محصل چیزی نیست

رئیس- بنده هم تصور می‌کنم که این مبلغ دوازده هزار ریال خیلی کم است برای اینکه جاهایی هست مانند انگلیس و فرانسه و آلمان که هیچ مناسب نیست با این مبلغ زندگی کرد

رئیس- پیشنهاد اقای دکتر طاهری

پیشنهاد می‌شود که در قسمت (ج) ماده ۹ بترتیب زیر اصلاح شود

بهره وجوهیکه برای تحصیل درآمد کسب و تجارت و یا برای آبادی ملک از بانکها استقراض شده باشد یا استقراض هاییکه در دفاتر اسناد رسمی بموجب اسناد ثبتی قبل از اول آبانماه ۱۳۲۲ بعمل آمده است

معدل (مخبر کمیسیون)- با پیشنهاد آقای دکتر موافقت می‌شود/

رئیس- پیشنهاد اقای مرآت اسفندیاری:

پیشنهاد می‌کنم که در ماده ۹بند (ج) برای هر یک از فرزندان شش هزار ریال منظور شود الی اخر (بعضی از نمایندگان اینکه تمام شد)

رئیس- پیشنهاد اقای صفوی

در ماده ۹ قسمت (د) پیشنهاد می‌کنم اینطور نوشته شود:

د-در آمد منحصر از حقوق و اجرت ومزد و فوق العاده‌ها

رئیس- آقای صفوی

صفوی – در این قسمت بنده مکرر توضیحاتی عرض کردم که گویا اقای معدل درست توجه نفرموده‌اند توجه بفرمایید در قسمت (ه) از ماده ۹ کلیه کارمندانی را که از صندوق دولت حقوق می‌گیرند از پرداخت مالیات معاف کرده است همچنین کلیه اشخاصیکه از دولت ایران یا شهرداریها حقوق می‌گیرند در صورتیکه در قانونیکه فعلاٌ مجری است و در دست اقدام است همه اینها مالیات می‌دهند در این قانون دولت آمده است یک ارفاقی کرده گفته است از مستخدم خودم مالیات نمی‌گیرم اقای وزیر دارایی هم جلسه گذشته فرمودند که مستخدمین خرج دارند و ما نمی‌توانیم از یکدست حقوق بدهیم و از یکدست بگیریم بعقیده بنده این فلسفه درست نیست که می‌گویند مستخدمین دولت خرج دارند نباید از آنها مالیات گرفت ولی مستخدمی که در یک بنگاه ملی یا کارخانه ملی کار می‌کنند از آنها باید مالیات گرفت این موضوع برای مجلس شایسته نیست که فوق طبقاتی قائل شود یعنی بین دو دسته مستخدم یکی را بگوید دولتی است نباید مالیات بدهد و دیگری که کارمند دولتی نیست باید مالیات بدهد ملاحظه بفرمایند آقای معدل اینها یک نکاتی است که در ضمن عمل معلوم می‌شود و دچار اشکال می‌شویم و باید چشم باز کنیم و اینها را توجه کنید اگر بفرمایید چند ماده را که از قانون مالیات بردرآمد گذشته است و رأی داده‌ایم راجع به بقیه اش هم با یک ماده واحده رأی بدهیم موضوع دیگری است ولی اگر ماده به ماده بخواهیم رأی بدهیم و مطرح بکنیم تصدیق بفرمایید که ما نمی‌توانیم چشم بسته رأی بدهیم بنده هم چه وکالتی از موکلین خودم نگرفته‌ام که چشم بسته بقوانین رأی بدهم آقا (با عصبانیت) این قانون با فرد فرد مردم تماس دارد درست توجه نفرموده‌اید اینجا نوشته است کلیه اشخاصی که از دولت اییران حقوق می‌گیرند نباید مالیات بدهند فرق نمی‌کند یک بنا که از شهرداری حقوق می‌گیرد مطابق این قانون نباید مالیات بدهد ولی یکنفر بنا که در بنگاه ملی کار می‌کند باید مالیات بدهد و آن گهی چرا مستخدم دولت را معاف کرده‌اند یکنفر مستخدیمی که الآن دارد کا رمیکند و ۱۹۰ تومان حقوق می‌گیرد ۵۰/۵۸ ریال پنج تومان و هشت قران و ده شاهی باید مالیات بدهد و کسیکه ۱۳۰ تومان حقوق می‌گیرد بیست و شش ریال و ده شاهی در زندگانی یکنفر مستخدم این مبلغ تأثیری نخواهد داشت خرج مملکت را باید تمام افراد بدهندغرض این است که چه مستخدم دولت و چه غیری دولت هر کس باید اولین دفعه که پولی بدستش می‌آید مالیاتش را بدهد برای اینکه مملکت خرج دارد فرق نمی‌کند بنده که وکیل هستم ماهی بیست و هفت تومان باید مالیات بدهم همینطور وزراء و سایرین چرا ندهیم چرا مستخدم دولت را معاف کرده‌اید (با عصبانیت) چرا بای مستخدمی که در یک بنگاه ملی کار می‌کند مالیات بدهد چرا این فرق طبقاتی را در قانون قائل شده‌اید این یعنی چه مجلس باید بتمام افراد بیک نظر نگاه کند (نمایندگان – صحیح است) بنده عرض می‌کنم یا از همه بگیرید یا از همه نگیرید مطابق این ماده ۳ که الآن اجرا می‌شود از چهل و پنج هزار نفر پنجاه هزار نفر مستخدم حقوق بگیر در آخر ماه از حقوقشان کسر می‌گذارید و می‌دهید بخزانه دولت این بیست و چهار پنج قران برای یک نفر کارمند تأثیر دارد ولی وقتیکه جمع شد در درآمد دولت مؤثر است شما همه کارمندان دولت را معاف کرده‌اید آنوقت اضافه هم بهشان می‌دهید کمک می‌کنید لایحه ۵۰ میلیون می‌آورید و می‌خواهید کمک کنید و جنس ارزان می‌دهید و برایشان فروشگاه درست می‌کنید بنده هم موافقم البته باید کمک کنید ولی عرض می‌کنم بین آنها وبین مستخدمیکه در تجارتخانه‌ها و یا فرضاٌ در بنگاه جوش اکسیژن کار می‌کند چرا فرق قائل شده‌اید او چرا باید مالیات بدهد و مستخدم دولت ندهید اگر اسخاصیکه شغل آزاد دارند او باید مالیات بدهد مستخدم دولت هم باید بدهد زیرا همه از منافع کشور و تأسیسات کشور و سازمانهای کشور بالسویه استفاده می‌کنند کسیکه از بهداری و فرهنگ حقوق می‌گیرد با یک معلمی که در مدارس ملی تدریس می‌کند باید فرقی نداشته باشد معلمینی که در مدارس عالیه دولتی کار می‌کند نباید از حقوقشان کم شود ولی معلمی که در مدرسه ملی تدریس می‌کند باید از حقوقش کم بشودو مالیات بدهد این فلسفه ندارد آنروز که بنده عرض کردم اقای وزیر دارایی فرمودند که ما نمی‌توانیم از یکدست بدهیم و از یکدست بگیریم اقا این فلسفه درست نیست پس خواهش می‌کنم که بفرمایید امروز پول نان سیلو را هم از مستخدمین نگیرند چون از یکطرف می‌دهید و از یکطرف می‌گیرید مالیات یک چیزی است که باید هر کسی عادت کند و عادت هم کرده است ملت ایران بردبارترین ملتها است که همیشه نسبت بقوانین موضوعه سرتکریم فرود آورده و اطاعت کرده است الآن همه مردم عادت کرده‌اند آقای وزیر دارایی توجه بفرمایید اگر ما بخواهیم این شکل عمل بکنیم یعنی ماده ۳ را که در قانون فعلی است برداریم و این اشل را که برای مالیات حقوق تعیین کرده است حذف کنیم آنوقت سر و کار تمام مأمورین با مردم است حالا کارخانه‌ها و بنگاه‌ها یا کارخانه جوراب بافی آخر ماه که می‌خواهد حقوق مستخدمین خودش را بپردازد یک لیست تهیه میکندو روی این لیست مالیات را از حقوق آنها کم می‌گذارد و مالیات را می‌فرستد باداره دارایی ادارات دارایی هم دیگر آن مستخدم کاری ندارد و رئیس آن بنگاه مسؤل حقوق مستخدمینش است حالا شما این اشل را حذف کرده‌اید و نمیدانید که همه سر و کارشان با ادارات دارایی بای باشد یعنی آن بنای روزی ده تومان مزد و آن مستخدم بنگاه ملی همه باید اظهار نامه بدهند و این ترتیب در محل موجب اشکالاتی می‌شود اگر ما هم نفهمیده و نسنجیده بخواهیم رأی بدهیم تولید زحمت برای مردم کرده‌ایم بنده عرض می‌کنم که تمام را یکسان بکنید یا بنده هم مالیات بدهم آقای وزیر دارایی هم مالیات بدهندمستخدمین دولت هم بتناسب حقوقشان مالیات بدهند یا تمام مستخدمین ندهند این کار معنی ندارد….

رئیس- آقای صفوی مختصرکنید.

صفوی -مختصر یعنی چه من حق دارم مطالب خودم را بگویم چه معنی دارد؟ مطلب مهم است ما که مکتب خانه نیامده‌ایم چه فرمایش آقای رئیس می‌کنند؟! مطلب اساسی است توجه کنید من می‌گویم باین ترتیب سر و کار تمام افراد مردم با وزارت دارایی و با مأمورین دارایی است و اسباب زحمت مردم می‌شوند اگر می‌خواهید مالیات بگیرید یک اشلی معین کنید و هر کس که عایداتش بآن مبلغ رسید ازش مالیات بگیرید و اگر عایدات بیشتری داشت بیشتر مالیات بگیرید خواه مستخدم دولت باشد یا غیر مستخدم دولت مثل همین ماده ۳ قانون اصلاحی ۱۳۱۷ که الآن دارید عمل می‌کنید که مستخدم دولت و دیگران همه مالیان می‌دهند اگر کسی عایداتش کمتر است البته کمتر مالیات می‌دهد بنده تقاضا می‌کنم این ماده را از این قانون بردارید و میزانی قائل بشوید که اسباب زحمت مردم نشود از مستخدمین دولآت بگیرید از سایرین هم بگیرید مگر وزارت فرهنگ از بچه‌های مستخدمین که می‌روند در مدارس عالیه تحصیل می‌کنند شهریه نمی‌گیرد؟ مستخدم دولت وقتی بچه اش را می‌گذارد در مدارس عالیه باید شهریه بدهید اینها جزء خرج هر کس است هر کسی باید مالیاتی را هم که بدولت برای مخارج عمومی لازم است بدهید باید همه یکسان باشند اگر این ترتیب اجرا نشود دچار اشکال خواهیم شد.

معدل- فرمایشات آقای صفوی چون یکقدری با حالت عصبانی بیان فرمودند بنظر پیچیده آمد والا مطلبشان روی این اصل بود که چرا از مستحدمین دولت مالیات گرفته نمی‌شود و بنده وقتی بخواهم جواب این قسمت را عرض کنم جواب قسمت مهمی از فرمایشاتشان داده شده. عرض کنم به مستخدمین دولت تا بحال دولت حقوق می‌داد و یک مالیاتی ازشان می‌گرفت و یک عده‌ای را هم نشانده بودو بآنها حقوق می‌داد که حساب مالیات مستخدمین را یکنند در صورتیکه دولت از آن دست بآنها می‌داد و ازدست دیگرحساب می‌کرد و ازشان پس می‌گرفت این نظری را که فعلاٌ دولت اتخاذ کرده است یک عمل حسابی بوده است دولت آمده است گفته است بجای اینکه بشما ۴۷۵ تومان حقوق می‌دهیم و بیست و هفت تومان ازش کسر می‌کنم چهار صد و پنجاه تومان بشما مواجب می‌دهیم. این فلسفه این کار است حالا خواهید فرمود که به مستخدمین دولت زیادتر رعایت می‌شود و چرا این رعایت‌ها می‌شود که برای مستخدمین دولت فروشگاه درست کرده‌اید ذغال می‌دهید هیزیم می‌دهید بنده عرض می‌کنم قبلاٌ آنقدر که ما از مستخدمین دولت طرفداری می‌کردیم خود دولت طرفداری نمی‌کرد خود شما همیشه در طرفداری از مستخدمین دولت جدید داشتید نسبت به مستخدمین دولت اگر آدم بیمصرف و چیز نفهمی است باید بیرونش کرد ولی اگر آدمی است حسابی و کاری دارد که لازم است و باید ازش نگاهداری صحیح کرد بهمان منطقی که خود شما از پیشخدمت و شوفر و اشپزتان رعایت می‌کنید همان رعایتهایی که شاید دو سال سه سال پیش چهار سال پیش نمی‌کردید پس این رعایتها را که نکینم و یک چیزی هم که بانها می‌دهیم بعد یک دستگاهی هم درست کنیم باسم مالیات بردرآمد یک مبلغی را هم از آنها بگیریم. ضمناٌ خواستم یک نکته‌ای را هم عرض کنم که بیان جنابعالی تفسیری از ماده ۲ که تصویب شده محسوب نشود چرا؟ برای اینکه در ماده ۲ قسمت (ه) میگیوید. کلیه اشخاصی که از دولت ایران یا شهرداری‌ها حقوق بگیر هستند فقط نسبت بآن قسمت درآمدی که از بابت حقوق و اجرت و فوق العاده از خزانه دولت یا صندوق شهرداری بآنها پرداخت می‌شود. از این قسمت مقصود بنایی نیست که برای شهرداری کار می‌کند مقصود مأمورین حقوق بگیر هستند یک وقتی که می‌گویند مالیات بردرآمد از کلیه اشخاصی که از صندوق دولت بهر عنوانی از عناوین حقوق دریافت می‌دارند و وجهی دریافت می‌دارند این اشخاص معاف هستند این منظور مستخدمین دولت است نه بنایی که اجرت می‌گیرد ولی ممکن است که بنا هم همینطور باشد اگرشما یک بنایی را استخدام کردید و ماهی پنجاه تومان باو می‌دهید که هر وقت کار بنایی دارید انجام بدهد این غیر از آن است که یک بنایی را امروز می‌گیرید کارش را می‌کند غروب هم که می‌رود حقش را می‌دهید این را نمی‌گویند حقوق بگیر پس فرق است بین آدم حقوق بگیر با یک کسی که کار می‌کند و مزد می‌گیرد (طباطبایی – پس مقصود از کلمه اجرت در این ماده چیست) ترتیب پرداخت حقوق به مستخدمین دولت اسامی مختلف دارد و این اصطلاح پرداخت حقوق است نه مقصود اجرت روزانه است. قسمت دیگری که باز باید آنرا تفکیک کرد از این قسمت موضوع کارمندان مؤسسان وابسته دولت است که در این مورد هم آقای ملک مدنی شرحی فرمودند مثل بانک ملی و بانک کشاورزی که تمام یا یک قسمتی از سرمایه آنها را دولت داده است در این قسمت هم فرمودند که جرا آنها را معاف نکرده‌اند بنده با اینکه جواب این قسمت را واگذار کرده بودم که در شور کلیات عرض کنم ولی حالا که مذاکرده در این قسمتها شد عرض می‌کنم که نمی‌شود آنها را مثل مستخدمین دولت معاف کرد چون مستخدمین دولت مطابق یک قوانین خاصی و یک نظامات معینی حقوق میگیرندو دولت کمتر اختیار دارد حقوق آنها را کم و زیاد کند مگر موجب آن قوانین ولی حقوق مستخدمین این مؤسسات احتیارش با هیئت مدیره شان است یعنی ممکن است هیئت مدیره امروز عصر تشکیل شودو حقوق عده از اعضاء را صد ده اضافه کنند یا خیر می‌بینند فلان عضو بهتر کار نمی‌کنند باو اضافه نمی‌دهند و بهمان فلسفه‌ای که می‌گویند هر چیزیکه بدست دولت افتاد خراب می‌شود برای این است که دولت همه را بیک چشم نگاه میکندو می‌گوید که هر کس فلان رتبه دارد باو فلان مبلغ اضافه بدهند ولی در آن مؤسسات اگر مستخدمی بهتر کار کرد بهتر حقوق باو می‌دهند و هر وقت هم بخواهند باو حقوق می‌دهند و تابع مقررات خاصی هم نیستند بنابراین آنها را نمی‌شود تابع این قسمت قرار داد اما اینکه ضمن فرمایشاتشان فرمودند (با اینکه حق است که آقای وزیر دارایی جواب این قسمت را بفرمایند) بنده عرض نکردم که چشم بسته رأی بدهید و بنده هم که از این لایحه دفاع می‌کنم فقط عرض بنده این است که تشخیص خود ما این است که این قانون را بگذرانیم وقتیکه خواستیم بگذرانیم آنوقت آنقدر دست بردن در قانون که دیگر صاحبش آنرا نشناسد موجب خواهد شد که از روز اول در اجرایش اشکال تولید می‌شود والا پیشنهاداتی که واقعاٌ مورد قبول و نظر آقایان و مفید و خوب باشد مسلماٌ قبول می‌شود الآن ملاحظه فرمودید پیشنهاد آقای دکتر طاهری بدون اینکه توضیح داده شود و بحث شود درش موافقت شد. پس بنابراین این را خیال نکنید که می‌گویند بهمین صورتی که داده‌ایم بهمین صورت تصویب شود ولی برای اینکه این وقت باشد سایر قوانین لازم را م بگذرانیم و تصویب شود بهتر این است که زودتر باین قانون آقایان رأی بدهند که تکلیف این قانون معلوم شود و برای آن لوایح هم وقت باقی بماند

رئیس- آقای صفوی به پیشنهاد شما رأی بگیریم؟

صفوی- بلی رأی بگیرید نباید فرقی بگذارید بین مستخدم دولت و سایرین.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای صفوی موافقین برخیزند (عده کمتری برخاستند) تصویب نشد.

پیشنهاد آقای منشور:

پیشنهاد می‌شود در ماده ۹بند (ه) نوشته شود: منافع وجوهی که بمنظور آبادی ملک و ساختن خانه و مستغلات از بانکها و اسخاص و سایر مؤسسات استقراض شده باشد

معدل- وقتی با پیشنهاد آقای دکتر طاهری موافقت شد آنهم عین پیشنهاد اقای منشور است و نظرشان تأمین شده.

منشور- صحیح است. پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد آقای امیر تیمور:

ط- برای هر یک پدر یا مادر یا برادر یا خواهر علیل و پیری که قادر به تأمین اعاشه خود نباشد شش هزار ریال.

معدل- این پیشنهاد را دومرتبه بخوانند.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس- آقای امیر تیمور

امیر تیمور- ملاحظه بفرمایید در این ماده یک قسمت‌هایی را مشمول معافیت قرار داده‌اند برای فرزند و عیال و اینها فرض کنیم که جنابعالی دارای یک پدر یا مادر یا خواهر علیل و پیر و از کار افتاده داشته باشید البته بایستی یک رعایتهایی هم نسبت به مؤدی که متکفل مخارج آنها است بشود و این هم یک چیز فوق العاده عادلانه ایست و شش هزار ریال هم حداقل یک خرجی است که برای یکنفر در نظر گرفته می‌شود بنده پیشنهاد کردم در صورتیکه درای چنین پدر یا مادر یا برادر و خواهر باشد که از کار افتاده و علیل باشند نسبت بآنها هم این رعایت بشود و استدعا می‌کنم آقای مخبر و آقای وزیر دارایی لطفاٌ این پیشنهاد را قبول بفرمایند.

وزیر دارایی- در جلسه دیروز هم بعرض آقایان رساندم که این لایحه مالیات بر درآمد مدتی در کمیسیون مطرح شود و مذاکره بود و بالاخره یک توافقی بین کمیسیون و دولت در این قانون حاصل شد و آن راپرتی که از طرف کمیسیون داده شد همانطور که آقایان ملاحظه فرمودند از نقطه نظر اینکه زودتر بگذرد دولت همان راپرت کمیسیون را بقید دو فوریت پیشنهاد کرد و مجلس هم موافقت کرد که قانون باینصورت بگذرد البته در اطراف اینقانون در کمیسیون یک مذاکراتی شد و توافق شد که اینقانون بصورتی بگذرد که مفید باشد و بتواند جبران کسری بودجه مملکت و وضعیت حاضر را بکند حالا البته هر قسمتی از این مطالبی که هست همه اینها بجای خودش صحیح است همچنین پیشنهادی که آقای امیر تیمور فرمودند و پیشنهادات دیگر آقایان که از نقطه نظر ارفاق به مؤدیان است ولی از یکطرف دیگر هم ما یک نظری از این قانون داریم اگر بنا باشد در همه قسمتهایش ما تخفیف قائل شئویم و از بین برود بالاخره آن مقصود و منظوری که ما داریم بالنتیجه از بین می‌رود بنابراین بنده تصور می‌کنم همانطوری که در بعضی قسمتها موافقت شد و با رئیس کل دارایی و سایر مستخدمین هم که از این قوانین اطلاعات بیشتری دارند مشورت شد در کمیسیون موافقت شد آقایان هم موافقت بفرمایند بهمین ترتیب بگذرد زیرا در هر یک از این مواد و قسمت‌ها یک مذاکرات مفصلی در کمیسیون شد و اگر ما بخواهیم در هر قسمتی یک چیزی کسر بکنیم و تخفیفی در نظر بگیریم گمان می‌کنم آن نتیجه که مطلوب است از دست خواهد رفت البته هر نظری که در مجلس شورای ملی مورد موافقت اکثریت آقایان باشد و آقایان صلاح بدانند ما هم قبول می‌کنیم و مورد موافقت است ولی آقایان هم باید در نظر بگیرند که اینقانون طوری نشود که آن نتیجه مطلوبه از بین برود حالا دیگر بسته بنظر مجلس است.

وزیر پست و تلگراف- قبل از اینکه رأی به این پیشنهاد گرفته شود (چون مملکن است تصویب بشود) بنده یک تذکر عبارتی داشتم. در ماده نوشته شده است برای هر یک از فرزندان وقتی که در مورد پدر یا مادر هم طبق این پیشنهاد نوشته شود برای هر یک از پدر یا مادر این قید تعدد پدر یا مادر بنظر زننده می‌آید و فرض تعدد می‌رود.

امیر تیمور- پیشنهاد شده برای هر یک از پدر یا مادر یا برادر وخواهر و اینهم درست است

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای امیر تیمور. موافقین برخیزند (عده کمتری قیام نمودند) تصویب نشد…

تهرانچی- عده که برخاسته بودند سی و شش نفر بودندو تصویب شد. اگر تردیدی هست دو مرتبه رأی گرفته شود.

رئیس- تریدی نبود که مجدداٌ رأی گرفته شود و رد شد.

تهرانچی- تردید شد و مطابق نظامنامه باید با ورقه رأی گرفته شود.

رئیس- عده موافقین سی و چهار نفر بود و از هفتاد نفر عده حضار رد شد. پیشنهاد دیگر آقای امیر تیمور:

پیشنهاد می‌کنم: در آخر قیمت (ح) ماده ۹ اضافه شود (فرع قروضش ثابت)

رئیس- آقای امیر تیمور

امیر تیمور- یکی در قسمتهای خوب این ماده ۹همین قسمت (ه) است و بنده یک جمله هم اینجا اضافه کردم که فرع قروضش ثابت هم اضافه شود. آقای مخبر تمنا می‌کنم توجه بفرمایید مالیات را اشخاص بایستی به نسبت دارایی و تمکن و توانایی که دارند بدهند ولی فرض بفرمایید یک کسی است قروض زیادی دارد و در سال یک مبالغ زیاید باید فرع آن قروض را بدهد اقلاٌ آن فرعی را هم که می‌دهد از مالیات معاف کنید و این پیشنهاد فوق العاده عادلانه است زیرا مالیات را اشخاص متمکن باید بدهند نه اشخاصی که فرض دارند و مبالغی باید فرع آن قروض را بدهند و تمنا می‌کنم آقای مخبر قبول بفرمایند

معدل- پیشنهاد آقای دکتر طاهری که مورد موافقت قرار گرفت یک قسمت از نظر آقای امیر تیمور را تأمین می‌کند برای اینکه در آنجا ذکر شده است که برای کسب و تجارت و امور رعیتی و کشاورزی و ساختمان مستغلات افراد از بانکها می‌توانند قرض کنند و فرع آنرا بحساب بیاورند و قسمت دیگر هم که در خود ماده است فرع قروضی که در دفاتر اسناد رسمی بموجب اسناد ثبتی تا اول آبان ۱۳۲۲ بعمل آمده محسوب می‌شود اگر می‌خواهید بفرمایید از این ببعد هم اگر اشخاصی بافراد قرضی داشته باشد محسبو شود ایجاد اشکال می‌کند برای اینکه ممکنست یک اشخاصی باشند که چندان حسن عمل نداشته باشندو بیایند یک صورت ظاهری درست کنند و با همدیگر تبانی کنند و این کار برخلاف منظور است (امیر تیمور- از بانکها فقط) نسبت به بانکها نظر حضرتعالی تأمین شده است (امیر تیمور- نوشته شود فرع قروض ثابت از بانکها) این قسمت نوشته شده و در ماده هست.

امیر تیمور- بنده از توضیح آقای مخبر اتخاذ سند می‌کنم چون نظر بنده تأمین است و فرع قروضی که اشخاص از بانکها کرده‌اند و فرع ثابت می‌دهند معاف است مسترد می‌دارم.

رئیس- پیشنهاد آقای مجد ضیایی

بعد از کلمه مشغول تحصیل باشند نوشته شود: یا اولادی داشته باشند از کار افتاده یا علیل

رئیس- آقای مجد ضیایی

مجد ضیایی- ملاحظه بفرمایید در ماده می‌نویسد و معافیت فرزندان تا سن ۲۵ سالکی در صورتیکه مشغول تحصیل باشند باقی خواهدبود ولی بعد از ۲۵ سالگی این معافیت از بین می‌رود ولی اگر یک کسی اولاد علیلی داشته باشد که بعد از ۲۵ سالگی هم از عهده کار کردن برنیاید در اینصورت شامل این بند نمی‌شود….

معدل – بیشتر توضیح بفرمایید که مقصود را بفهمم

مجد ضیایی- در اینجا ۲۵ سالگی موقع معافی فرزند تمام شده است اگر یک کسی یک دختری داشته باشد که علیل و از کار افتاده باشد شامل نخواهد شد و خودتان تصدیق بفرمایید که وقتی یک فرزندی علیل و از کار افتاده باشد باید مشمول این معافیت بشود در صورتیکه مطابق این ماده بعد از بیست و پنج سالگی معاف نمی‌شود.

رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای مجد ضیایی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد:

پیشنهاد آقای تهرانچی:

اینجانب پیشنهاد می‌کنم قسمت (الف) ماده ۹ به دوازده هزار ریال و قسمت (ب) و (ج) به ده هزار ریال بالا برده شود در قسمت ده صدی ده حذف شود و قسمت (ج) اینطور اصلاح شود: منافع وجوهیکه بمنظور آبادی املاک و یا هرگونه بهره برداری دیگر

معدل- اینها را تفکیکاٌ بخوانید:

درقسمت (الف) ماده ۹ به دوازده هزار ریال

رئیس- آقای تهرانچی

تهرانچی – عرض کنم بنده در قسمت اول که شش هزار ریال برای هر مؤدی معین کرده است بنده دوازده هزار ریال پیشنهاد کردم این ششصد تومان یکهزار ودویست تومان می‌شود شما وقتیکه مستخدمین دولت را از پرداخت مالیات معاف کردید برای چه بود؟ برای این بود که مخارج زیاد است و حقوق او به خرجش نمی‌رسد و از همین جهت هم که از عوائد کسانیکه کمتر عوائد دارند مالیات کمتری می‌گیرید برای اینکه خرج گران است پس در نظر بگیرید که کسی سالیانه یکهزار و دویست تومان عوائد دارد یعنی ماهی صد تومان با این گرانی مخارج مبلغ زیادی نیست که مالیات بآن تعلق بگیرد و خواهش می‌کنم موافقت بفرمایید که این شش هزار رایل در این قسمت به دوازده هزار ریال تبدیل شود که نسبت باشخاص کم عایدی یک ارفاق بیشتری بشود:

معدل – در این باب در کمیسیون مذاکره مقتضی بعمل آمد و تقریباٌ می‌شود گفت که یک ثلث مجلس شورای ملی عضو کمیسیون بودند البته برای طبقات عالیه که منظورآقانیست این ارفاق برای طبقات متوسط و پایین است خانواده تصور می‌فرمایید از چند نفر تشکیل می‌شود از پدر و مادر خانواده و اقلاٌ دو طفل ما حساب کردیم که این مرد برای خودش ششصد تومان معاف کردیم برای زنش هم چهارصد تومان برای هر طفل هم ششصد تومان که نسبت به دوطفل او یکهزار و دویست تومان می‌شود پس رویهم دو هزار و دویست تومان برای او معافیت قائل شده‌ایم مگر یک فرد متوسط مادر آمدش از این مبلغ تجاوز می‌کند که مشمول مالیات بشود؟(تهرانچی- پول تنزل دارد) مگرمنظور جنابعالی طبقات بالاتر باشد (تهرانچی – خیر طبقات متوسط است) ما میدانیم که عایدی طبقات متوسط و پایین ما عایداتشان هیچوقت از این مبلغ تجاوز نمی‌کند و امروز با اینکه درآمدها نسبتاٌ زیاد شده است عایدی آن طبقاتی که ما برایشان دلسوزی می‌کنیم روزی چهار پنج تومان بیشتر نیست و مشمول نمی‌شود اگر برای طبقات بالاتر است پس شما باید رعایت عوائدی دولت را هم بکند برای همان طبقات و اشخاصی که شما دل برایشان میسوزانید دولت از کجا بیاورد مدسته مجانی دست کند؟ برای آنها بهداری و بیمارستان درست کند؟ راهها را بسازد؟ اینها را حساب کنید و طوری باش که این دلسوزیها عکس العمل پیدا نکند هر وقت صحبت این مالیات می‌شود آقایان فوراٌ نظرشان می‌رود روی یک عده معدودیکه عایداتشان ازصد هزار تومان بیشتر است که آنها مبلغی زیادتر می‌پردازند ولی در نظر بگیرید که بیشتر اشخاص عایدیشان کم است و راه معافیت برای آنها از هرطرف باز است و مالیاتی که از طبقات پایین متوسط گرفته میشودآنقدر کم است که چیز قابلی نخواهد بود و اگر ما بخواهیم در این قانون آنقدر معافیت درست کنیم که از طبقات متوسط هم هیچ چیز گرفته نشود مثل این است که بگویید اصلاٌ این مالیات گرفته نشود و اگر درست توجه بفرمایید به ارفاقهایی که باین طبقه شده است قطعاٌ جنابعالی هم معتقد خواهید شد که همین حدی که در نظر گرفته شده بسیار حد عادلانه و خوبی است

تهرانچی- بنده از این قسمت پیشنهاد صرفنظر می‌کنم

رئیس- قسمت دوم پیشنهاد آقای طهرانچی خوانده می‌شود/.

قسمت (ب) (ج) به ده هزار ریال بالابرده شود

تهرانچی – همانوقتیکه بنده در ماده صحبت کردم در این موضوع هم عرض کردم که برای یک عیال در سال چهار هزار ریال که چهارصد تومان است در نظر گرفته شده در صورتیکه اگر بخواهد یک کسی یک دست لباس برای عیالش بگیرد قیمتش بیش زا این مبلغ است این است که بنده پیشنهاد کردم که این مبلغ به ده هزار ریال بالا برده شود و اگر این قسمت را قبول بفرمایند بنده قسمت (ج) را پس می‌گیرم

وزیر دارایی- با توضیحاتی که آقای مخبر دادند و خود آقا هم قبول فرمودید که برای خود شخص شش هزار ریال باشد وقتی برای خود او شش هزار ریال را قبول کردید برای عیالش ده هزار ریلا مورد ندارد و بعلاوه برای بچه‌ها هم که اضافه شد و هر کدام ششهزار ریال شد (تهرانچی-این برای تشویق تأهل لازم است) و با این تخفیفاتی که داده شده است اگر بخواهید کاری بکنید که این قانون عملی نشود آن یک مطلبی است والا همانطور که حساب کردیم این رقمهای بالا تعدادش خیلی کم است و تازه فرض کنید که هزار تومان هم با این تخفیفات اضافه داشته باشد مالیات هزار تومان بیست تومان می‌شود و این هم چیز زیادی نیست

تهرانچی – این قسمت را هم مسترد می‌کنم

رئیس- قسمت دیگر پیشنهاد آقای تهرانچیک

در قسمت صدی ده حذف شودو قسمت (ح) اینطور اصلاح شود: وجوهی که بمنظور آبادی املاک و یا هر گونه بهره برداری دیگری

بعضی از نمایندگان- این قسمت هم ضمن ماده تأمین شده است.

تهرانچی- این قسمت را هم پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد آقای دبستانی:

پیشنهاد می‌نمایم در ماده ۹ در بند هفتم نشان (ح) که اصل قرضه هم در سال آخر که پایان مدت وام است مثل منافع آن منظور و از درآمد ویژه کسر شود.

رئیس- آقای دبستانی.

دبستانی- بنده استدعا می‌کنم از آقای وزیر و آقای مخبر که درست دقت کنند بعرایض بنده بعد تصمیم بگیرند مملکت ایران تقریباٌ آنچه که در طی حوادث و توالی و امور مختلف پیش آمده است تقریباٌ یک پنجم دائر است و چهار پنجم آن بائر است و آنهم بنسبت عددی است نه کمیت مثلاٌ خرابی اهواز شاید مطابق تمام این دهاتی که امروز دائر است بیشتر و ضررش زیادتر است و برای یک مملکت در موقع تولید و حیات شرط اعظم بقاء نفوس است و بقاء کشور است و وقتیکه یک مالیاتی وضع می‌شود باید دو چیز را در نظر بگیرند یکی اینکه قوه تولید مردم فلج نشود یعنی شخص در عین اینکه می‌خواهد حرکت کند دست و پایش بسته نشود و آبادی مملکت هم درنظر گرفته شود (که سلطان نخواهد خراج از خراب) البته وقتیکه قوه تولید مردم زیاد شد مملکت آباد می‌شود ولی وقتی قوه تولید کم شود مملکت رو بخرابی می‌گذارد و این نه تنها بضرر مردم است بلکه در واقع خزانه کشور را از بین می‌برد و دچار فقر و بدبختی می‌کند و برای تشویق اشخاصی که می‌خواهند املاک بایر را آباد کنند لازم است اصل قرضی را هم که سال آخر می‌پردازند معاف باشد در سال آخر ملکش هم که هنوز یک حاصل عمده ندارد که وفا کند بقرضش این یک طوفانی است در زندگانی او که برای پرداخت قرضش حاصل می‌شود حضرت امیر در دستوری که بمالک اشتر می‌دهد میفرماید: «فلیکن عماره الارض ابلغ فی نظرک عن نظرک فی الجلاب الخراج لان ذلک لا یدرک الا بها و من الطلب الخراج بدون عماره فقد اخرب البلاد و الملک العباد و لم یستقم امره الا قلیلا». این یک عبارتی باین بلاغت است که حقیقتاٌ شبیه به آیات قرآن است و علاوه بر این بهترین نقشه اقتصاد است و مخصوصاٌ باید توجه کرد از آدم اسمیت و ریکاردو که علمای معروف اقتصاد هستند ما استفاده می‌کنیم ولی این فرمایش حضرت امیر را بهش پشت پا می‌زنیم. به دیوژن کلبی گفتند که حرف تو را قبول نمی‌کنند گفت من حرفم را می‌زنم میخواهند قبول کنند می‌خواهند قبول نکنند.

رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای دبستانی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

پیشنهاد دیگر آقای دبستانی:

پیشنهاد می‌کنم برای هر یک فرزند ۴ هزار ریال در نظر گرفته شود.

بعضی از نمایندگان- آقا تأمین شد نظر شما.

رئیس- پیشنهاد آقای انوار:

پیشنهاد می‌کنم در قسمت (ب) ماده ۹ عوض ۴ هزار ریال ۶ هزار ریال نوشته شود.

رئیس- آقای انوار.

انوار- اولاٌ برای ارادتی که بآقای معدل دارم و همینطور بآقای وزیر دارائی دارم این را تذکر می‌دهم که مواد قانون اساسی را در نظر داشته باشید هیچ چیزی رسمیت پیدا نمی‌کند مگر در مجلس شورای ملی محل طرح و گفتگو و انتقاداتی واقع شود. اگر یک چیزی آمد بمجلس البته مورد ایراد واقع می‌شود و ممکن است حتی اصل آن هم از بین برود ولی آن چیزی که قابل اجرا است آن چیزی است که از مجلس می‌گذرد این را بآقایان بگویم که متوجه باشند حکومت ما حکومت دمکراسی است یعنی نمایندگان مجلس می‌توانند لوایحی که اینجا مطرح می‌شود در آن صحبت کنند نظامنامه ما این است که لوایح چهار شوری باشد شور اول و دو م و سوم و چهارم ولی این لوایح باین ترتیب که تقاضای فوریتش شده باید فلسفه‌ای بفوریت هم داشته باشد در صورتیکه این شش ماه دیگر اجراء می‌شود گفتیم فوریت در صورتیکه آقای معدل می‌فرمایند (این شعر مال مرحوم نظامی است که) گر تو به بینی نشناسیش باز یعنی آنرا می‌خواهید یک جوری بکنید که دیگر شناخته نشود ….(آزادی راجع به پیشنهادتان بفرمائید) این را حالا خواستم تذکر بدهم راجع باین موضوع که شما حالا موافقت کردید که مرد را ششهزار ریال برای زندگانیش در نظر گرفتید اگر زنی داشته باشد و بخواهد مخارج او را بدهد همین اندازه که نسبت باو ملاحظه کرده این میزان زندگانی او را هم در نظر بگیرید بنده پیشنهاد کردم که مطابق او یعنی برای او که ۶ هزار ریال معین کرده‌اید برای زن و اولاد او هم عوض ۴ هزار ریال ۶ هزار ریال معین کنید حالا آن را اگر میل دارید قبول کنید اگر میل ندارید قبول نکنید.

بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید آقا (انوار- صبر کن آقا جواب بدهد)

وزیر دارائی (آقای بیات)- در این باب بنده توضیحات دادم و آقای تهرانچی هم قانع شدند و حالا هم بآقای انوار جواب می‌دهم که قانع بشود ….

انوار- خیر بنده قانع نمی‌شوم بنویسید مسکوت ماند (خنده نایندگان)

طوسی- اینجا یک قسمتی است که باید اصلاح شود.

معدل- توجه کنید پیشنهاد آقای دکتر طاهری را بجای (ح) بنویسید با آن قسمت دفاتر و اسناد رسمی و بطور خلاصه اینطور می‌شود … (بعضی از نمایندگان- بگوئید با اصلاحی که شده است).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به ماده ۹ با اصلاحاتی که شده است آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۱۰.

ماده ۱۰- برای تشخیص میزان درآمد سالیانه مشمول مالیات شرکتهای سهامی اقلام زیر از درآمد ویژه آن کسر می‌شود.

الف- پانزده درصد سرمایه پرداخته شده.

ب- وجوهی که در عرض سال برای توسعه ساختمان کارخانه و دستگاههای تولیدی بمصرف رسیده باشد بنحوی که در آئین نامه مخصوص پیش بینی خواهد شد.

ج- وجوهیکه که درحدود میزان متعارف بمصرف بهداشت کارگرها و مستخدمین رسیده باشد.

رئیس- عرض می‌شود از آقایان خواهش می‌شود آقایانی که پیشنهاد می‌دهند به پیشنهادی که می‌دهند صحبتی که می‌کنند دیگر در ان پیشنهاد تکرار نکنند که ما بتوانیم چند ماده اقلاٌ بگذاریم یک ساعت است که ما مشغول هستیم نصف ماده گذراندیم بلکه یک ساعت و نیم است.

امیر تیمور- البته کمال اهمیت را هم داشت.

رئیس- آقایانیکه بیرون تشریف می‌برند خواهش می‌کنم لوحه را هم ملاحظه بفرمایند که اکثریت هم رعایت بشود. آقای انوار.

انوار- البته اقای مخبر در نظر دارند که مخصوصاٌ این ماده در کمیسیون صحبت شد و یک پیشنهادی هم اعضاء کمیسیون در نظر گرفتند که آنرا حالا بنده بعرض میرسانم ماده اول این قانون می‌نویسد شرکتی که تشکیل می‌شود سرسال وقتی که صورت حسابش را بدهد خود آن شرکت هر جور باشد چه شرکت سهامی چه شرکت تضامنی یک مالیاتی می‌دهد در این ماده این را می‌گوید و بعد در ماده دیگر هم می‌گوید که از هر درآمدی که نصیب آن شرکت می‌شود مالیات گرفته می‌شود. پس از این چنین استنباط می‌شود که شرکت سهامی درواقع باید دو مرتبه مالیات بدهد یکی وقتیکه شرکت تشکیل می‌شود یکی وقتی که منافع شرکت تقسیم شد آن افراد هم که آن منافعی را که از شرکت می‌برند جزء منافع دیگری داخل می‌شود و از او دو مرتبه مالیات می‌گیرند. این یک موصوعی است که کاملاٌ نظر آقایان هست و موضوع دیگر که خواستم عرض کنم این است که آقایان در نظر دارید که تمام سلاطین ایران در این موضوع ایجاد شرکتها خیلی زحمت کشیده‌اند مثلاٌ بنده شنیده‌ام از اهالی آذربایجان که ناصرالدین شاه در سفر آخر بآذربایجانش خیلی بمردم تأکید می‌کرد که شرکت تشکیل بدهند و مخصوصاٌ دوره مظفرالدین شاه اول زمانی بود که قدمش برداشته شد برای تأسیس شرکت مخصوصاٌ شرکتی که عمومی باشد و آن شرکت عمومی هم بواسطه هر جهتی که باشد آن نتایج را نداد تا خدا خواست در این دوره‌های آخر یک روحی در مردم پیدا شد و متوجه شدند به تشکیل شرکتهای عمومی این موضوع را مخصوصاٌ باید در نظر داشت که این منافعیکه گیر افراد می‌آید این ایجاد نشاط و شوق می‌کند برای مردم در کار کردن و شرکت تشکیل دادن. در اینصورت ما مالیات را طوری وضع کنیم که دماغ اهالی نسوزد هم باعث تقویت آنها و تشویق آنها بشود و هم باعث سرور و نشاطشان باشد نه اینکه یک کاری کنیم که اینها را دلسرد بکنیم که آن روح نشاطشان از بین برود. تصدیق بفرمائید که این شرکت سهامی خیلی بنفع مملکت است و خیلی از منافع مملکت ما را حائز شده است و یک کارهای مهمی را تحت این گونه شرکتها ما پیش بردیم و امیدوار هستیم که تشویق بکنیم آنها را. البته هیئت مستشاران در این بابت خیلی جدیت دارند و مخصوصاٌ در این باب دکتر میلسپو جدیت دارد که دولت باید شرکت سهامی را تشویق بکند و من البته از این خیال و فکر خیلی خوشحال و امیدوار شدم که نظر دولت این است که این شرکتها را تشویق بکنند و این ذوق کار کردن در افراد از بین نمی‌رود. این را البته همه آقایان تصدیق خواهند کرد که شرکت سهامی یکی از کارهای عام المنفعه است که ما که افراد مجلس شورای ملی هستیم باید تقویت کنیم این روح را و این نشاط را در مردم و اگر ما در اینجا تسهیلی برای آنها قائل می‌شویم برا این است و همانطور که عرض کردم در کمیسیون هم پیشنهاد شد آقای نیک پور صدی ۱۸ پیشنهاد کرد و من صدی ۲۰ پیشنهاد کردم و حالا هم باز من پیشنهاد می‌کنم که آقای مخبر و آقای وزیر دارائی موافقت بفرمایند که این برای نشاط مردم لازم است این عرض را کردم برای اینکه اگر یکقدری مردمی را که در کار هستند و زحمت می‌کشند یک خورده‌ای که بهشان فشار آمد فوراٌ‌می‌گذارند و در می‌روند این است که بنده استدعا می‌کنم این سرمایه شرکت را که ۱۵% قائل شدند این را اقلاٌ ۲۰% بکنند این را هم پیشنهاد می‌کنم این حاصل عرض بنده است.

معدل- در قسمت شرکتها همانطوری که خود آقای انوار گفتند هم دولت هم مجلس شورای ملی و همه افراد مملکت این نظر را دارند که تشویق بکنند شرکتها را و موجبات ازدیاد آنها را فراهم بکنند. حالا این قسمت آخر را که فرمودید بنده نظرم هست ولی راجع بآن قسمتهای عهد ناصرالدین شاه و محمد شاه که خود حضرت عالی یادتان هست و بنده هم از شما می‌شنوم این را باید توجه داشته باشید آقای انوار که در این قانون نسبت بقانون سابق راجع بشرکتها یک ارفاقهای زیادتری شده است. یکی همین صدی ۱۵ سرمایه است که معاف شده‌اند در صورتیکه در قانون سابق این را معاف نموده‌اند. دیگر اینکه در قانون سابق سه مرتبه از شرکتها مالیات گرفته می‌شد یکی وقتی که اصل سرمایه شان و درآمدشان حاصل می‌شد روی جمع کل یک مرتبه می‌گرفتند و یکی هم وقتی شرکت می‌خواست تقسیم منافع کند مالیات سهم هر یک را برمیداشت و بقیه را می‌دادند و یکی هم وقتی که این منافع را بافراد می‌دادند و داخل منافع افراد می‌شد. در صورتیکه در این قانون دو دفعه مالیات گرفته می‌شود یک مرتبه از کل عایدی شرکت دریافت می‌شود البته پس از کسر کردن ۱۵% و یکی هم افراد آن چیزی را که بطور خالص دریافت می‌نمایند.

یکی از نمایندگان- در جمع هم باید بدهند.

معدل- دیگر در جمع نیست. عرض کنم قصد مجلس این است که در این قانون ارفاق بیشتری شود ولی این نظر حضرت عالی از طرف دیگر ممکن است یک نگرانی دیگری ایجاد بکند و آن این است که باید مواظب باشیم که میزان فرع پول زیاد نشود. یعنی تصدیق نشود از طرف مقامات رسمی و اگر این فرع زیاد بشود خوب نیست و هر قدر این را ما کمتر قرار بدهیم بهتر است و این ۱۵% را که ما قائل شدیم این بنظر بنده خیلی عاقلانه است .(بعضی از نمایندگان- مذاکرات کافی است).

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- بنده کاملاٌ با این لایحه مالیات بر درآمد موافقم اما این قسمت مالیات بر شرکتها و شرکتهای سهامی یک تعدی نسبت باینها شده است که اسباب این خواهد شد که این شرکتها یا برچیده بشود یا از میزان فعالیتشان کاسته بشود در عین اینکه بنده خودم در هیچ شرکتی سهمیه نیستم ولی بی اطلاع هم نیستم اینجوری که آقای معدل فرمودند که فرمودند مساعدتهای زیادی شده است ولی وقتی خواستند بشمارند بنده چیزی ندیدم که مساعدتی شده باشد. این جدولی که اینجا تنظیم کرده‌اند برای گرفتن مالیات حداکثرش متوجه شرکتها است. یک شرکت سهامی است که در حدود صد هزار تومان در سال عایدی دارد. اینها همه مشمول پرداخت حداکثر خواهند بود و صاحبان سهام سه دفعه مالیات خواهند پرداخت حالا توجه بفرمائید که بنده تشریح می‌کنم که چطور صاحب سهم سه مرتبه مالیات خواهد پرداخت بموجب این قانون یک صاحب سهم از کل سرمایه شرکت پس از وضع چند رقم یک مالیاتی خواهد پرداخت آنهم حداکثر و وقتی که درامد شرکت را معین کردند که این شرکت سهامی یک میلیون در آمد دارد حداکثر مالیات را طبق این جدول از این شرکتها می‌گیرند بعد تقسیم می‌کنند بین صاحبان سهم و هر صاحب سهمی هر چه نصیبش شد کارخانه و آن شرکت ملزم است که مالیاتش را کسر کند و منافع را بهش بدهند این می‌شود مالیات دوم یعنی اگر یک کسی از شرکت صد هزار تومان منافع دارد اول در جمع سرمایه شرکت مالیات ازش گرفته می‌شود و وقتی سهم خصوصی خودش را هم خواستند بهش بدهند می‌بینند موافق کدام یک از مراحل این جدول است و این را هم ازش مالیات می‌گیرند بعد این را هم با سایر درآمدهایش جمع می‌کنند در اظهار نامه که خواهد داد مالیات سوم را هم ازش می‌گیرند (معدل- ایندفعه اینطوری نیست آقا) همینطور است که عرض می‌کنم هر صاحب سهمی سه مرتبه باید مالیات بپردازد و این یک تعدی است در حقیقت که ما نسبت بکسانی می‌کنیم که نمی‌خواهند یک کار بزرگ و مهمی را برای مملکت انجام دهند. شرکت سهامی یعنی یک عملی که چند نفر نمی‌توانند به تنهائی یک کاری را انجام بدهند میایند روی حسن اعتماد بوضعیات کشور یک سرمایه‌های کوچک کوچک را رویهم می‌گذارند و یک کار بزرگی را انجام می‌دهند و دولت باید مشوق این عمل باشد نه اینکه اساب زحمت و خرابی این کار را فراهم کند و با این مالیاتی که فعلاٌ می‌خواهند از شرکتها بگیرند نتیجه این می‌شود که این شرکتها منحل بشود و کار بزرگی از این شرکتها انجام نشود دیگر اینکه ما چندین نفر را پیشنهاد کردیم که این موضوع ۲۲% یا ۱۸% اقلاٌ نوشته شود زیرا باید آنقدر هم منفعت برایشان منظور کرد که بتوانند بکار خودشان ادامه بدهند نه اینکه آنقدر مالیات بهشان تحمیل بشود که درش را ببندند و فرار کنند و احتیاجات مملکت را زیادتر بکنند و فقر و بیچارگی زیاد بشود این است که بنده تمنی دارم که یک مطالعه دقیق درش بشود نه اینکه یک جوابی در مجلس شورای ملی داده شود و برگذار شود از صاحبان سهام یک مرتبه مالیات بگیرند یا از جمع سرمایه شرکت یک مرتبه مالیات بگیرند و بعد صاحبان سهام حصه شان را بدهند و بروند پی کارشان یا اینکه بدواٌ هیچ بدر آمد شرکت کار نداشته باشند شرکت را مکلف کنند حصه هر صاحب سهمی را بهش بدهد و آن مطابق هر یک از این مراحل قرار گرفت مالیات را ازش کم کنند و منفعت را بهش بدهند نه اینکه یکدفعه خود شرکت مالیات را بدهد و یک مرتبه هم از صاحبان سهام مطابق این قانون بگیرند. این منجر باین می‌شود که سرمایه اش را بردارد و برود مشغول کارهای دیگر بشود این را باید درست رویش مطالعه بکنند و با آقای دکتر میلسپو هم گفتگو کنند. بنده خودم هم با ایشان صحبت کردم یک اشکالاتی داشتند که آن اشکالات باید رفع شود.

وزیر دارائی- عرض کنم اولاٌ آقای نراقی توجه بفرمایند به قسمتی که اظهار فرمودند الآن معمول این است که از هر شرکتی آنچه عایدات او می‌شود بطور تصاعدی یک مرتبه از کلش مالیات گرفته می‌شود و بعد هم که منافع شرکت بین صاحبان سهام تقسیم می‌شود مجدداٌ از صاحبان سهام گرفته می‌شود. ولی ما برای اینکه این قسمت را مختصر کرده باشیم در اینجا این قسمت ملاحظه شد باین ترتیب که ما فرض کردیم برای سرمایه اشخاص باید یک منافع عادلانه محسوب و منظور شود و اگر درست دقت بفرمایند در املاک و مستقلات و غیر ذلک استفاده‌ای که از سرمایه در این مملکت می‌شود صدی ۷ یا صدی ۶ بیشتر نیست که عوائد املاک و مستقلات را روی سرمایه حساب کنیم بیش از ۶% یا ۷% به صاحب آن سرمایه نمی‌رید. حالا آمدیم از جنبه شرکتی گرفتیم ما اینجا آن نظری را که آقای نراقی می‌فرمایند اگر بخواهیم از شرکت یک مالیات کلی بگیریم اینجا نسبت بآن صاحبان سرمایه یک تبعیضی شده و اسباب زحمت است آقا هزار تومان داد. بنده ۱۰ هزار تومان دادم و دیگری صد هزار تومان داده است وقتی که خواستیم روی مالیات کل شرکت که روی تصاعد می‌رود مالیات بگیریم من هم که سهمم ۱۰ هزار تومان است باید آن مالیات صد هزار تومانی را بپردازم. باین جهت بود که ما آمدیم گفتیم بنا به سرمایه‌ای که در شرکت کذاشته می‌شود یک منافع عادلانه‌ای را در نظر گرفتیم که از آن مالیات گرفته شود که تا اندازه‌ای از این مالیات گزاف معاف بشود یعنی یک قسمتی از آن مالیات بهش تعلق نمی‌گیرد ما گفتیم از سرمایه که گذاشته می‌شود اول صدی ۱۵ آن از این عایدات شرکت خارج بشود یعنی دیگر آن مالیات تصاعدی باین صدی ۱۵ که خارج می‌شود تعلق نگیرد باین معنی که بنده که ۱۰۰۰ تومان پول دادم صدی ۱۵ آن که ۱۵۰ تومان می‌شود کسر می‌شود و آن کسی که ده هزار تومان سرمایه دارد صدی ۱۵ آن که می‌شود ۱۵۰۰ تومان کسر می‌شود بطور متوسط در مملکت ما منافع را صدی ۱۵ گرفته‌ایم که البته یک حد معتدلی است و حد زیادی نیست این صدی ۱۵ را اول خارج می‌کنیم هر که سهم خودش را از این صدی ۱۵ می‌برد اگر شرکت از صدی ۱۵ر منافع زیادتری داشت آن صدی ۱۵ ازش کسر می‌شود و اضافه از آن منافع بطور کلی مالیات بهش تعلق می‌گیرد و بعد هم تقسیم می‌شود بصاحبان سهام. اضافه بر صدی ۱۵ صاحبان سهام یکدفعه مالیات می‌دهند از طرف دیگر اینها یا شرکت نسبی و تضامنی است یا شرکت سهامی است که برای کارهای دیگر تشکیل شده باشد البته اگر کارخانجات باشد که خود مجلس شورای ملی قانون گذرانده است که از صدی ۱۲ بیشتر جق ندارند نفع ببرند و ما اینجا صدی ۱۵ گذاشته‌ایم پس از این مجلس شورای ملی هم که تصویب کرده است ما بیشتر گذاشته‌ایم از طرف دیگر که دستگاهها و چیزهائی که لازم است برای ساختمان ما آنها را هم از این مالیات معاف کردیم آن قسمت استهلاک را که می‌فرمایند این را هم اساساٌ استهلاک یک کارخانه و مؤسسه قبلاٌ اینها حساب می‌شود و تعمیراتش حساب می‌شود بعد از منافع حاصله یعنی منافعی که از برای شرکت باقی می‌ماند صدی ۱۵ آن را هم ازش کسر می‌کنیم و از مازاد آن مالیات می‌گیریم بنابراین اگر دقت بفرمایند آن نظریاتی که آقا دارند ما ملاحظه کرده‌ایم و این لایحه را پیشنهاد کردیم. این را که آقای انوار فرمودند صدی ۲۰ باشد این موضوع در کمیسیون هم صحبت شد و همانطور که بنده عرض کردم چون معلوم شد که منافع عادلانه که از یک سرمایه گرفته می‌شود همین مقدار است توافق نظر حاصل شد که همین ۱۵% نوشته شود. بنابراین بنده تصور می‌کنم که نظر آقا تأمین شده باشد و خیلی هم نسبت باین ترتیبی که حالا هست ارفاقها و ملاحظاتی شده که این شرکتها باقی بماند.

رئیس- آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- عرض کنم بهترین طریق برای استفاده از سرمایه‌های کوچک فقط تشکیل شرکتهای سهامی است فرض بفبرمائید که اگر اشخاصی که دارای صد تومان سرمایه باشند و بخواهند از صد تومان سرمایه شان استفاده بکنند صد تومان سرمایه که خیلی کم است نمی‌شود از آن به تنهائی استفاده کنند این است که چندین صد تومان باید جمع بشود و یک شرکتی تشکیل بشود و سرمایه آنها جمعاٌ می‌شود صد هزار تومان و این را بکار می‌اندازند و مشغول کار می‌شوند طبق این قانون پس از وضع آن صدی ۱۵ نسبت به بقیه آن باید مالیات بدهد فرض بفرمائید یک شرکتی که دارای صد هزار تومان سرمایه است و ده نفر صاحب سهم دارد پس از پرداخت مالیات ۲۰% از آن باقی می‌ماند این ۲۰% را برای یک سرمایه صد تومانی حساب کنید بهبینید این چه حالی را پیدا می‌کند. این دیگر جمع و خرج می‌تواند پیدا کند؟ این شخص دیگر قادر بادامه شرکت نیست ئ از بین می‌رود. بنده عرض می‌کنم که اگر این قانون و این ماده باین شکل بگذرد بنده بآقا اطمینان می‌دهم که کلیه شرکتهای سهامی منحل خواهد شد و در آتیه هم بهیچ وجه من الوجوه سرمایه‌های کوچک کوچک به شرکت سهامی در نمی‌آید و ما هیچ گونه استفاده‌ای از سرمایه‌های کوچک نمی‌توانیم بکنیم. در صورتیکه در تمام ممالک دنیا قسمت اعظم سرمایه یزرگشان را این سرمایه‌های کوچک تشکیل می‌دهد. بای تشویق این سرمایه‌های کوچک آمده‌اند شرکت سهامی تشکیل داده‌اند و همه جور آنها را باید تشویق کرد در صورتیکه در اثر این ماده بکلی از بین خواهد رفت. بنابراین بنده معتقدم که برای اینها باید یک فکر دیگر و یک فکر بهتری بکنند والا این شرکتها از بین می‌رود.

وزیر دارائی- آقای امیرتیمور توجه بعرایض بنده بکردند بنده عرض کردم باید برای سرمایه‌های شرکتها یک منافع عادلانه را در نظر بگیریم. الآ ن همه شکایت داریم که دارند مردم را می‌چاپند و با یک قیمتهای گرانی اجناس را بمردم می‌فروشند و یک عوائد زیادی هم کارخانجات و هم دیگران دارند. عرض کردم در این مملکت املاک و مستقلات صدی ۶ و صدی ۷ عایداتش بیشتر نیست و برای پول و سرمایه ما صدی ۱۵ گرفته‌ایم و صدی ۱۵ تصدیق بفرمائید که یک منافع عادلانه‌ای است و آن سرمایه‌ای را که میفرمائید ممکن است صد تومان باشد عرض کردم که اول آن صدی ۱۵ را از آن برمیدارند اگر از صدی ۱۵ بیشتر عایدات داشت. مقداری علاوه بر آن باقی ماند البته از آن مقدار که برایش باقی مانده است مالیات می‌گیرند در حقیقت ما منافع اصلی او را تأمین کرده‌ایم و گفته‌ایم صدی ۱۵ که امروز بطور عادلانه منافع از برای یک پولی است او باید بهش برسد اما اضافه بر او چنانچه یک منافع بیشتری می‌برد یک مالیات بیشتری هم می‌دهد همانطوری که راجع بشرکتهای سهامی فرمودند که با سرمایه‌های کوچک یک سرمایه‌های بزرگ تشکیل می‌شود چون که وقتی سرمایه کم باشد البته خرجش زیاد و نفعش کم است ولی وقتی که این سرمایه‌های کم رویهم رفت و یک سرمایه بزرگی تشکیل شد برعکس نفع آن زیاد و مخارجش کم می‌شود ما هم که عوائد عادی را تأمین کردیم گفتیم آقائی که صد تومان گذاشتی صدی پانزده ات را ببر آنوقت هر چه اضافه آمد از آن اضافه یک قسمت خودش را ببرد یک قسمت هم دولت ببرد بنابراین منظو. ر آقا تأمین شده است.

پیشنهاد آقای بهبهانی:

بنده پیشنهاد می‌نمایم در ماده ۱۰ قسمت ب آخر سطر بعد از کلمه تولیدی اضافه شود (یا تعمیرات لازمه).

بهبهانی- این مطلب مهمی است بنظر بنده اینجا نوشته است وجوهی در عرض سال برای توسعه ساختمان کارخانه آنوقت قید کرده است کارخانه را بدستگاه‌های تولیدی این هم بر حسب این بود که که اگر دیواری در کارخانه خوابیده باشد حق ندارد درست کند.

معدل- یک واو افتاده است واو اضافه شود درست می‌شود.

بهبهانی- پس می‌شود و دستگاههای تولیدی یا تعمیرات لازم و این تعمیرات لازم بنظر بنده لازم است و این نمی‌شود که هم تعمیرات بکند و هم مالیات بدهد این بنظر بنده صحیح نیست.

معدل- عرض کردم بعد از کارخانه یک واو اضافه کنید درست می‌شود و این پیشنهاد آقای بهبهانی را هم قبول می‌کنم.

طوسی- پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان هم نظیر همین است.

فرمانفرمائیان- نظر بنده هم همین بود که آقای مخبر قبولکردند.

پیشنهاد آقای صفوی:

پیشنهاد می‌کنم قسمت (ج) از مکاده ۱۰ بشرح زیر اصلاح شود.

ج- وجوهی که در حدود میزان متعارفی بمصرف بهداشت و خواربار کارگرها و مستخدمین رسیده باشد.

صفوی- عرض می‌کنم اینجا در قسمت ج نوشته شده وجوهی که در حدود میزان تعاونی بمصرف بهداشت کارگرها و مستخدمین رسیده باشد اغلب از این شرکتها و کارخانه‌ها در این چند ساله بواسطه سختی امور معیشت وسائل خواربار کارگران را هم تهیه می‌کنند یعنی گتدم می‌خرند آرد می‌خرند بقیمت گرانتری و بقیمت ارزانتری می‌فروشند اغلب کارخانه‌های اصفهان و بوشهر از این قبیل اقدامات کرده‌اند و حتی نان را خیلی کمتر از آنچه تمام می‌شود بکارگران می‌دهند بنده اینجا علاوه کردم که قسمتهای بهداشتی را هم در نظر بگیرند و البته بایستی کم بکند و خواربار را هم در نظر بگیرند که اگر یک کارخانه قسمت‌های خوارباری را کمک کرد بکارگران خودش این قسمت را هم از مالیات معاف کنند.

معدل- این قسمت بهداشت قابل کنترل است یعنی اگر یک کارخانه یا یک مؤسسه یک طبیبی استخدام کرده باشد یا با مریضخانه قرار داد کرده باشد که به آنها رجوع کنند یا یک دوائی بدهد این قابل این است که تحت نظر گرفته شود و کنترل شود که اگر بنا باشد که ما بهداری تمام کارگران و غذای تمام آن اشخاص که کار می‌کنند این را بنویسم این اجرایش عملی نیست برای اینکه این عمل روی یکی از این دو اصل بوده است یا این است که کارخانه‌ها آمده‌اند در اول سال که یک جنسی ارزان بوده آن جنس را خریده‌اند و در تمام سال بکارگرهای خودشان داده‌اند و نتیجه اش این بوده که کارگرها جنسی گران خریده‌اند چون آنها قادر نبوده‌اند که بروند خودشان اول سال این جنس را بخرند خوب همین آن پول را گرفته است ولی اگر یک کارخانه نهار هم بمستخدمین خودش داده است این جزو مزد او محسوب می‌شود یعنی می‌گوید که دو تومان می‌دهم و نهارت را هم می‌دهم خوب این جزو مزد محسوب می‌شود ولی اگر کسی شاید فردا در حساب خودش بگوید که من گندم خریده‌ام دویست تومان داده‌ام صد تومان این کنترلش و عملی شدنش خیلی کار مشکلی است و تصور نمی‌کنم عملی شود.

دکتر طاهری- پس گرفتند.

پیشنهاد آقای دکتر فرهمند:

پیشنهاد می‌کنم در قسمت الف بجای پانزده درصد هیجده درصد نوشته شود.

مخبر فرهمند- بنده تصور می‌کنم که توضیح زیادی لازم نباشد چون این مالیاتی که برای مؤسسات عام المنفعه گذاشته‌اند نسبت بآنها فشار زیادی وارد می‌آورد بنابراین باید از یک راههائی موجبات تشویق آنها را هم فراهم کرد و این صدی پانزده اگر تبدیل به صدی هیجده شود یک ارفاقی است برای آنها.

جمعی از نمایندگان- رأی بگیرید.

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند موافقین برخیزند.

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. پیشنهاد آقای دهستانی:

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۰ قسمت (ب) بعد از کلمه توسعه اضافه شود کشاورزیو کارخانجات الی آخر.

دهستانی- این موضوع قسمت شرکتها است ممکن است که شرکتهای فلاحتی هم باشند وقتی که یک شرکت فلاحتی خواست که یک عمران و آبادی در مملکت بکند و در واقع تولید ثروت بکند او را نباید گفت نکن بنابراین این شرکت هم در اینجا مورد دارد و باید اضافه شود.

وزیر دارائی- عرض می‌کنم اولاٌ این شرکتها اعم است و آن صدی هیجده که داده می‌شود از منافع اولش کسر می‌شود ثانیاٌ در قسمتهای ساختمان کارخانه و دستگاههای تولیدی باشد که البته همان معامله باهاش می‌شود و اگر از جنبه عمران و آبادی هم میفرمائید که ما صدی پنجاه در آنجا قائل شدیم که کسر می‌شود و از این جهت در آنجا ملحوظ می‌شود.

معدل- در حقیقت نظر آقای دهستانی تأمین است و محتاج بطرح این پیشنهاد نیست چرا برای اینکه این فرض را فرمودید که یک شرکت فلاحتی باشد که یک کارخانه بوجاری داشته باشد یا یک کارخانه بذر پاک کنی داشته باشد در اینجا که نوشته نشده شرکتهای تجارتی یا فلان پس شامل شرکتهای کشاورزی هم می‌شود و نظر جنابعالی هم تأمین است پیشنهادتان را پس بگیرید.

پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری:

پیشنهاد می‌کنم که آئین نامه مخصوصی که در نبد ب ماده ۱۰ نوشته شده باید آئین نامه بتصویب کمیسیون مجلس شورای ملی برسد.

معدل- در ماده ۲۱ این را پیشنهاد بفرمائید.

یمین اسفندیاری- این قسمت را در هر موردی باید تذکر داد زیرا که این آئین نامه هائی که اینجا وعده داده می‌شود اگر بخواهیم منتظر آن آئین نامه باشیم که خود وزارت دارایی بدون اطلاع مجلس منتشر می‌کند از آیین نامه‌هایی که تا بحال منتشر شده که ما چیزی نفهمیدیم و آقایان هم همین توجه را دارند ما نظرمان این است که این قانون مالیات بردرآمد بگذرد چنانچه تا ماده ۱۰گذشته است و بقیه اش را هم حاضر هستیم بگذرانیم ولی اگر بنا بود که عین همان پروژه که وزارت دارایی یا مستشار مالیه داده است همانطور می‌گذشت که دیگر مجلس شورای ملی لازم نبود. پس مجلس شورای ملی نظریات خودش را در قانون تأمین می‌کند و باطلاع عامه میرساند که هم مایل است که یک قانونی برای مردم بگذرد که مردم هم متوجه باشند که روز عادی نیست ویک مبالغی باید بآن مالیاتهایی که می‌دادند اضافه شود و بالاخره مردم هم بدانند که این پولی که می‌دهند بچه مصرف می‌رسد این است که بنده تمنا می‌کنم از آقای مخبر و آقای وزیردارایی که نسبت به آیین نامه این قانون این پیشنهاد را قبول بفرمایند که بعد باشکال برنخوریم.

معدل- در ماده ۲۱ جوابشان را عرض می‌کنم

رئیس- موافقین با ماده ۱۰ با اصلاحاتی که شده برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. اگر نظر آقایان این است که عصر جلسه تشکیل شود حالا جلسه را ختم کنیم

معدل – بنده استدعا می‌کنم آقایان الآن تکلیف جلسه بعد را معین فرمایند اگر بناست که عصر جلسه تشکیل بدهند تصمیم قطعی گرفته شود که آنوقت مثل دیروز نباشد که یکعده از آقایان نمایندگان بیایند در مجلس و برای چند نفر اقلیت مجلس تشکیل نشود.

رئیس- آقای لیقوانی

لیقوانی- بنده تصور می‌کنم که اگر تا یکساعت دیگر هم بنشینیم و کار کنیم هیچ عیبی ندارد بنابراین بنده عقیده‌ام این است که جلسه را ادامه بدهیم

رئیس- ماده یازده قرائت شد.

ماده ۱۱- در مورد تعیین میزان درآمد مشمول مالیات شرکتهای غیر سهامی از قبیل شرکتهای تضامنی و نسبی و غیره مبالغی که بهر یک از شرکاء در حدود میزان متعارفی پرداخته شده باشد در حکم هزینه ضروری شرکت محسوب و از درآمد غیر ویژه برای تشخیص درآمد ویژه کسر می‌گردد ولی میزان وجوهیکه باین ترتیب بهر یک از شرکاء تأدیه شده است باید جزو درآمد ویژه آن شخص منظور و بحساب درآمد مشمول مالیات او محسوب گردد/

رئیس- آقای انوار

انوار- عرض می‌کنم در این مطالبی که آقای نراقی اظهار کرد که در شرکت از افراد سه مرتبه مالیات می‌گیرند از طرف آقای مخبر و آقای وزیر دارایی جواب داده نشد و هیچ تشویقی را که ما در نظر داشتیم نشد بنده نظرم این بود بنده عقیده‌ام این است که باید اینطور مؤسسات را تشویق کرد و آن چیزی که اسباب فرح و نشاط است برای اینها قائل شویم نه اینکه اسباب دماغ سوختگی فراهم کنیم حالا بنده خیلی خوشوقت هستم که معمر هستم و از عهد محمد شاه هم در نظر دارم عمر داشتن که قبیح نیست یکی از ایرادهای آقای معدل این است که بنده عمر دارم حالا شما جوانید و مغرورید یا الله بنابراین یک جوابی قانع کننده باشد بما داده نشد مخصوصاٌ عرض می‌کنم که شما توجه داشته باشید که آنچه که اصول زندگی و سرمایه ما را زنده می‌کند او را تقویب کنید در اینجا چیزی که بنده عقیده دارم که هم باعث زحمت برای وزارت خانه می‌شود و هم مأمورین می‌نویسند بهر یک از شرکاء میزان متعارفی پرداخته شده باشد این را اگر نظر آقایان باشد در کمیسیون ما گفتیم که این کلمه مبهم است این کلمه را برداریم چرا که هیچ نتیجه برای دولت و وزارت دارایی ندارد برای اینکه هر شرکتی که تشکیل شود اساسنامه دارد صورت حساب دارد مدیر شرکت هم برداشتی که می‌کند معلوم است اعضاء هم معلوم است که چه جور برداشت می‌کنند مدیر شرکت هم البته ملاحظه سرمایه را می‌کند و این عبارت در حدود میزان متعارف را بنده ندانستم چیست و عقیده‌ام این استکه حذف شود و بنده پیشنهاد حذفش را می‌کنم.

وزیر دارایی- البته جوابهایی که بنده دادم آقای انوار توجه نفرموده‌اند و اینکه فرمودند راجع بمیزان متعارف البته شرکت هر اندازه که خرج او است مثلاٌ ده هزار تومان برداشت می‌کند این دخلی بمنافع شرکت ندارد همانطور که در آنجا ما صدی پانزده قائل شدیم و صدی هجده قائل شدیم اینجا هم نوشته‌ایم که میزان متعارفی (امیر تیمور- یعنی چه) عرض می‌کنم که یک شرکتی است که ده نفر تشکیل داده بیست هزار تومان عایداتش است بمیزان متعارفی حقوق آقا و حقوق بنده که شریک هستیم میزان متعارفی و وضعیت ما آنطور است که فرضاٌ دویست هزار تومان سرمایه است ده هزار تومان برداشت می‌کنیم مثل آن صدی هجده جزء آن قسمتی که باید مالیات بدهد در نمی‌آید (امیر تیمور- آقا ایجاد اختلاف می‌شود)

رئیس- آقای تهرانچی

تهرانچی- بنده هم در همین قسمت می‌خواهم عرض کنم وقتیکه میزان متعارف گفتیم این تولید اختلاف می‌شود بعقیده بنده بایستی یک حدی برایش معین کنید او می‌گوید من بمیزان متعارفی برداشت کرده‌ام مأمور می‌گوید خیر معلوم نیست و در اینصورت ایجاد اختلاف می‌شود این است که می‌بایستی یک حدی برای این قائل شد که صدی هیجده یا صدی بیست یا اینکه میزان متعارف را بردارید که اختلاف در بین نیاید بنده عقیده‌ام این است که تمام اینها می‌رود بعایدات شخصی او حساب می‌شود چون حساب می‌شود متعارف را بردارید.

معدل- بنده هم معایبش و محاسنش را خدمت آقایان عرض می‌کنم در این نوع شرکتها افراد متساوری نیستند نسبت به آن حد نصابشان بعضی‌ها هستند آخر سال می‌نشینند حساب می‌کنند و می‌بینند که اگر آخر سال مطابق آن سهمی که دارند برداشت کنند مالیات کمتر بهشان تعلق می‌گیرد تا اینکه آن عایدات در شرکت باشد و اگر این جمله برداشته شود می‌رود آخر سال حساب می‌کند و اگر یک جزئی برایش تفاوت کند می‌رود از شرکت سهمش را می‌گیرد و ضرر بخزانه دولت می‌خورد عرض کردم همیشه این را باید در نظر داشته باشیم که یک تعادلی باشد و اگر بخواهید حدودی قائل شوید بنده تصور می‌کنم همان صدی هجده را قائل شوید.

رئیس- آقای امیر تیمور-

امیر تیمور- بنده هم معتقدم که این عبارت میزان متعارفی یک عبارت مبهمی است که در عمل برای مردم اشکال تولید خواهد کرد و همینطور که آقای مخبر قبول کردند بنده پیشنهاد کردم بجای میزان متعارفی صدی هجده نوشته شود.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – بنده عقیده‌ام این است میزان متعارفی بهتر از صدی هجده است برای اینکه اگر یک کسی در شرکت تضامنی سهم داشت در حدود مخارج خودش برداشت می‌کند در کمیسیون هم صحبت شد و اغلب آقایان هم حضور داشتند بنده خیال می‌کنم آقایان هم موافقت بفرمایند با همین کلمه متعارف بهتر است.

معدل – بنده یک توضیح دیگری عرض می‌کنم که این کلمه متعارف خیلی خوبست و آن این است که متعارف چیست؟ یعنی آنچه عرف و جامعه آنرا قبول کرده‌اند و وقتیکه بخواهند عمل کنند به پنج سال پیشتر و سه سال پیشتر رجوع می‌کنند حالا دیگر شما توقع دارید بیشتر از آنچه تا بحال میشده بشود.

پیشنهاد آقای تهرانچی و چند نفر از آقایان

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۱ در حدود میزان متعارفی حذف شود.

تهرانچی – اگر این پیشنهاد را اینطور قبول بفرمایید که نوشته شود در حدود میزان متعارف مخارجشان یعنی کلمه مخارج را اضافه کنید که به میزان متعارف مخارجشان بشود.

معدل- این کلمه را نمی‌شود قبول کرد برای اینکه ممکن است یک شرکتی باشد با دوهزار تومان سرمایه تشکیل شده باشد و یکی از شرکائش هم هر ماهی دوهزار تومان خرج داشته باشد (تهرانچی – پس متعارف را بردارید)

معدل- متعارف به نسبت همان سرمایه ایست که دارند و بهر حال این را نمی‌شود قبول کرد آقا.

جمعی از نمایندگان – پس گرفتید.

پیشنهاد آقای امیر تیمور خوانده نشد

پیشنهاد اقای مخبر فرهمند- پیشنهاد می‌کنم بماده ۱۲ سطر سوم بعد از جمله میزان متعارفی پرداخته شود اضافه شود که نباید از سهم سود هر یک از شرکاء تجاوز نماید.

معدل- حضرتعالی کاملاٌ آن طرفش را گرفته‌اید خواهش می‌کنم حضرت عالی هم این پیشنهاد را مسترد بفرمایید آقایان این طرف را موافقت می‌کنند جناب عالی هم آن طرف را مسترد فرمایید.

مخبر فرهمند- مسترد می‌کنم

جمعی از نمایندگان – رأی بگیرید

رئیس- رأی می‌گیریم بماده یازدهم آقایان موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده دوازده مطرح است

جمعی از نمایندگان – ختم جلسه

ملک مدنی – یکی از نظریات ما این بود که ما تا دو ساعت بعد از ظهر بنشینیم و این وظیفه را انجام بدهیم یا اینکه حالا تنفس بدهید و بعد از ظهر بیاییم و این کار را تمام کنیم ما همیشه در اواخر ادوار مجلس صبح و عصر جلسه داشتیم و بالاخره کار ووظیفه که داریم باید انجام بدهیم و اینطور عملی نیست.

رئیس- بنده عرض می‌کنم با این همه لوایحی که داریم و با این وقت کم البته آقایان بایستی بیشتر مراقبت بفرمایید و اگر حالا می‌خواهند جلسه را تعطیل کنیم بایستی چهار بعد از ظهر تشریف بیاورند و این لایحه را تمام کنیم و لوایح دیگری که داریم بگذرانیم (صحیح است)

(در این موقع نیم ساعت بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و ساعت پنج بعد از ظهر مجدداٌ تشکیل گردید)

رئیس- ماده ۱۲ لایحه مالیات بردرآمد مطرح است خوانده می‌شود:

ماده ۱۲ – هر مؤدری مالیاتی از درآمد مشمول مالیات خود بنرخ‌های معینه زیر وجوهی را که دین قطعی و مسلم او می‌باشد باید طبق این قانون بابت مالیات بپردازد…..

عده از نمایندگان – لازم نیست خوانده شود لازم نیست طبع و توزیع شده و نزد همه است

روحی- چاپ شده است آقا اجازه بدهید صحبت کنیم

رئیس- بسیار خوب آقای مجد ضیائی

مجد ضیائی- بنده خواستم آقایمخبر توجه بفرمایید سؤالی دارم خواستم بپرسم اینجا که می‌نویسد (هر مؤدی مالیاتی از درآمد مشمول مالیات خود بنرخهای معینه زیر وجوهی را که دین قطعی و مسلم او می‌باشد باید طبق اینقانون مالیات بپردازد) این وقتی قطعی می‌شود که مورد اختلاف نباشد. در قانون سابق اینطور می‌نویسد ملاحظه بفرمایید: از عایدات خالص مشمولین این قانون در صورتی که از پنج هزار ریال در سال تجاوز کند طبق مقررات ذیل مالیات اخذ خواهد شد اینجا اگر کسی یک اختلافی هم داشته باشد رئیس مالیه می‌گوید این دین قطعی و مسلم شماست پولش را اول بدهید بعد بروید برای حل اختلاف. خواستم ببینم از این کلمه دین قطعی و مسلم مقصودتان چیست؟

امیر تیمور- راست می‌گوید آقا.

وزیر دارایی- همچوقت همچو چیزی نیست که می‌فرمایید در ابتدای امر خود مؤدی اظهار نامه می‌دهید آقا می‌فرمایند که رئیس مالی می‌گوید این دین قطعی و مسلم شما است اینطور نیست آقا ترتیب پرداخت و جریان آنرا این جا نوشته‌اند هر مؤدی یک اظهار نامه می‌دهد وقتی که داد آن وقت اداره بایستی رسیدگی کند اگر اختلاف نظری نداشت که مطابق همان اظهار نامه عمل خاتمه یافته است و قطعی است اگر اختلاف نظری داشت رئیس دارایی یا کسانی که موظف هستند که بآن اظهار نامه او اعتراض می‌کنند ولی در هر حال آنچه را که خود او در اظهارنامه اش نوشته است که دین قطعی و مسلم خودش میداند و می‌دهد بعداٌ نسبت به اعتراضی که هست مطابق ماده دیگر این قانون اداره اعتراض خودش را اظهار می‌کند و بطرف ابلاغ می‌شود باز هم اگر طرف اظهاری دارد می‌کند و مراجعه می‌شد بکمیسیون مربوطه.

رئیس- اقای انوار

انوار- آقایان را توجه می‌دهم که این ماده بیت العقیده این قانون است که اشل را برای دادن مالیات معین می‌کند ولی این ماده را در تحت یک برهانی که مقدمات واضحی داشته باشد ذکر نکرده‌اند بچه دلیل از هزار تومان و یک قران تا سه هزار تومان صد در سه هست یا صد در چهار هست این یک چیزی نیست که بنده بخواهمو بگویم در تحت یک میزانی آمده باشند و حساب کرده باشند و اصل مالیات را در نظر گرفته باشند یعنی مثلاٌ ثروت مملکت را در نظر گرفته باشند بعد آن ثروت مملکت را قسمت کرده باشند بین طبقات مختلفه و در هر طبقه هم ملاحظه کرده باشند آنوقت با این طبقه بندی آمده باشند از مرتبه یک صدی سه بگیرند تا برسد به صدی هشتاد. نه اینطور نیست نه در این قانون این جور است نه در آن قانون و در کمیسیون هم برای ما دلیلی ذکر نکردند که چه جور شد که ما این ترتیب را قرار داریم و این خانه‌ها را پر کردیم و دلیل مقنعی بما نگفتند که ما بتوانیم در مقابل کسانی که از ما سؤال می‌کنند بچه دلیل باین ترتیب ذکر کرده‌اید ما بیان بکنیم این ذکرنشده است و یک چیزی است برحسب حدس وتخمین در نظر گرفته‌اند که اگر مالیات را اینطور تصاعدی در نظر بگیریم و اینطور قرار بدهیم با مخارجی که برای مملکت در نظر گرفته‌ایم آنوقت این مالیات با این مخارج توافق می‌کند. این مسئله هم غیر محقق است چرا؟ چون همان چیزی که آقای مخبر محترم در اینجا بیان کردند در فلسفه این قانون که این قانون برای چه وضع شده است و چرا وضع می‌شود بواسطه آن چهار امری که بیان کردند ولی هیچیک از آنها ما را نمیرساند باینکه باید باین ترتیب این مالیات را وضع کنیم که صدی سه تا کجا باشد و صدی هشت تا کجا وصدی بیست و پنج تا کجا وصدی چهل تا کجا و صدی هشتاد تا فلان حد باشد الی آخر بنابراین باز نظرتان برگشته است بیک عده که در این مدت احتکار کرده‌اند یا در واقع مقاطعه کاری کرده‌اند و یک دخلی برده‌اند و این افرادی که شما در نظر گرفته‌اید خیلی کمند و حقیقتاٌ خیلی کم هستند اگر هم بوده‌اند اشخاص خارجی بوده‌اند که حالا دیگر نیستند و شما را یک خیالی فرا گرفته است والا اغلب افراد مملکت که این جورنیستند اقلیت قلیلی این جور هستند شاید در مرکز و ولایات عده معدودی از این قبیل باشند و برای عده معدود هم که نمی‌شود این مالیات را اینقدر بالا برد حالا شما می‌فرمایید خوب اگر بنا شد که نمی‌گیریم حالا ما چرا بیاییم یک میزانی راتصور کنیم که هیچوقت درمملکت ما تصورش هم نشود که تحقیق پیدا کند برای چهار پنج نفر محتکر یا مقاطعه کار هم یک دخل سرشاری برده‌اند ما نمی‌توانیم قانون عمومی وضع کنیم آقا که تمام مردم را گرفتار کنیم از این نقطه نظر چون نه در کمیسیون برای ما دلیلی ذکر شد و نه آن بیاناتی که آقای مخبر بیان کردند ما را ملزم می‌کند که این اشل را تصویب کنیم و قبول کنیم این است که بنده مطابق با نظریه خودم با همکاران محترم خودم یک پیشنهادی ک رده‌ایم و بنده هم موافقت کرده‌ام آقای امیر تیمور و جمعی پیشنهاد کرده‌اند و عقیده مان براینست که اشل همان ترتیبی باشد که پیشنهاد کرده‌ایم و مظابق همان هم رأی می‌دهیم دلیلش هم این است که ملت ایران آقا یک ملتی است مطیع قانون دولتش را دوست می‌دارد و همیشه متوجه دربار خودش است هر وقت این ملت این مالیاتی را که مطابق با این اشلی که ما پیشنهاد کردیم اگر دیدید کم آمد همین مجلس باقی است و انشاءالله شما هم وزیر دارایی هستید و همین میسیون آمریکایی هم هستند بیایید و پیشنهاد کنید وبگذرانید دیگر عجله کردن واین مالیات باین سنگینی را این جور شلاق کش تحمیل کردن بنده که موافق نیستم و معتقد نیستم این هم پیشنهادم است.

مخبر- آقای انوار از جهت زیاد بودن مأخذاین اشل بحثی نفرمودند فقط خواستند فلسفه اش را برای شان ذکر کنم که چه شده است که این را باین ترتیب نوشته‌اند این نکته را باید خدمت حضرت عالی تذکربدهم که هر کاری آقای انوار یک تخصصی می‌خواهد و هر وقت که آن متخصص یا اهل فن یک نظری را داد دیگر نمی‌شود هر دفعه و هر ساعت و هر دقیقه باو اعتراض کرد و ایراد کرد مثلاٌ ساعتی را که توی جیب حضرتعالی هست این را ببرند از سازنده اش بپرسند و اعتراض کنند که چرا این را بزرگ درست کرده‌ای یا چرا کوچک ساخته‌ای و تناسب بین این دو تا چطور است؟ این که نمی‌شود آقا شما از ساعت کار کردن خوب بخواهید بزرگ و کوچکش را چه کار دارید مردی را شما برای اصلاح امور مالیه تان استخدام کرده‌اید که بیاید و امور مالی تان را اداره کند خودتان هم می‌فرمایید که ما ایمان داریم که این آدم از عهده این کار برمیآید این آدم آمده است و گفته است که من این دوا را برای شما تشخیص می‌دهم و این نسخه را می‌دهم برای درد شما حالا دیگر چرا این دارو را نوشته چهار مثقال و آن دارو را نوشته دو مثقال یا بآن دوا عتراضی دارم این نمی‌شود آقا این را دیگرما نباید معترض باشیم آقا بنده ضمناٌ این نکته را هم می‌خواهم متذکر بشوم که این قانون در موقع رأی گرفتن مواد یک موافقینی هم دارد که بلند می‌شود و رأی می‌دهند ولی بنده نمی‌بینم که این آقایان موافقین برخیزند و ازقانونی دفاعی بفرمایند

آزادی – برای اینکه وقت تلف نشود.

یکی از نمایندگان – شما که مجال بموافقین نمی‌دهید.

مخبر- توجه بفرمایید اقا بنده می‌خواهم آقا این منعکس نشود که تنها وزیردارایی و هیئت وزیران و مخبر کمیسیون از نقطه نظر وظیفه دفاع می‌کند. خیر باید آقایان مخالفین و منقدمین متوجه این نکته باشند که موافقین هم برهان دارند دلیل دارند.

رئیس- آقای لیقوانی

لیقوانی – عرض کنم بنده رویه که برای خودم اتخاذ کرده‌ام در این قانون این است که هیچوقت پیشنهاد تقلیل مالیات نکنم پیشنهادی هم که بنده در جلسه گذشته کردم راجع به بیمارستان و حق التألیف و اینها بود که آنها را هم خوب گفتند اسباب معطلی و اشکال می‌شود و دولت قبول نکردند حالا موضوعی را که بنده خواستم تذکربدهم باور بفرمایید که فقط از نقطه نظر خیرخواهی است نسبت بخود این قانون و می‌خواهم عرض کنم که طوری نشود این قانون خنثی بشود و بالاخره کاری بشود که مالیات‌ها هم وصول بشود (صحیح است) و آن موضوع مسئله مالیات بر شرکتها است اولاٌ این را عرض کنم که بنده نه شرکتی دارم و نه در عمرم داخل در شرکتی بوده‌ام …..(یکی از نمایندگان – آن ماده داجع به شرکتها گذشت) بنده از نقطه نظر اشل‌ها دارم حرف می‌زنم عرض کنم که شرکت یک مالیاتی می‌دهد فرض بفرمایید یک شرکتی که صدهزار تومان عایدی دارد…آقای وزیر مالیه توجه بفرمایید این صدی ۸۰ مالیات بدهد بقیه را هم بین دارندگان سهام تقسیم می‌کنند فرض کنید یک دارنده سهمی خودش هم ده هزار تومان دوازده هزار تومان عایدی دارد هزار تومان دو هزار تومان هم از سهمی که در شرکت داشته است بهش می‌رسد فرضاٌ این می‌شود دوازده هزار تومان آنوقت به دوازده هزار تومان هم مالیات بسته می‌شود در صورت که آن مالیات را نسبت بسهم این شرکت پرداخته است و بنده با این ترتیب … از راه خیرخواهی عرض می‌کنم میترسم که دیگر هیچکس دنبال شرکت نرود و بقول یکی از دوستان بجای انفلاسیون اسکناس انفلانسیون شرکتها پیش بیاید و هیچکس دنبال ایجاد شرکت یا ورود در شرکت نرود و شرکتها هم اصلاٌ بسته بشوندو دیگر صرف نداشته باشد (صحیح است) یکی از غنیمت‌هایی که ما تا بحال در این سنوات اخیر در این دوره چند ساله اخیر بردیم همانا تشویق و ایجاد شرکتهابود چون همه میدانید که در ایران هیچ شرکتی نبود و هیچکس هم اطمینان بشرکت نداشت وهر کس می‌رفت دنبال کار و کسب انفردای بعد که تشویق شد شرکتهایی ایجاد شد و یک مملکت متمدن هم نمی‌تواند یک سازمان صحیح و سالم اقتصادی بدون وجود شرکت داشته باشد پس اگر بنا باشد که مثل دوران قرون وسطی هر کس عقب کارهای انفرادی برود این که برای مملکت فایده نخواهد داشت (صحیح است) و بنده می‌ترسم که بالاخره شرکتها از بین بروند و کسی هم دیگر حاضر نباشد برای تأسیس شرکت این است که اینجا دو چیز را عرض می‌کنم یا اینکه اشل مالیاتی شرکتها را پایین ببرند که این موضوع جبران شود یا مثل سابق مابه التفاوت را منظور دارید و حساب کنید یعنی دارنده سهام مالیات سهامش را که داده اگر عواید دیگری هم دارد ما به التفاوتش را بدهد این اشکال بنظر بنده هست و وارد است (صحیح است) والا این را بدانید و بنده عرض می‌کنم که صد درصد طرفدار قانون مالیات بردرآمد هستم ولی بنده می‌ترسم بواسطه همین ضرری که شرکتهاوارد می‌شود و بقدری شدید است که دیگر برای هیچکس یعنی هیچ شرکتی صرف نمی‌کند و بمرور این شرکتها از بین میروندو آن منظوری که از ازدیاد مالیات هست آن هم بدست مان نخواهد رسید (صحیح است)

وزیردارایی- آقای لیقوانی گمان می‌کنم صبح در موقعیکه در خود این ماده صحبت می‌کردیم تشریف نداشتید

لیقوانی- این که دلیل نشد آقا. چرا نبودم؟ بودم

وزیر دارایی- یا توجه نفرمودند. قضیه شرکتها اینجا مذاکره شد همانطور که می‌فرمایند آقایان آن ماده تصویب شد و گذشت

دشتی- آن ماده گذشته دیگر صحبت ندارد

وزیردارایی- چرا ارتباط دارد با ماده قبل

دشتی - پس چرا می‌فرمایید مربوط بماده قبل است و باینجا مربوط نیست؟ عجب؟

وزیر دارایی- عرض کنم که البته ما خودمان صد در صد طرفدر هستیم همانطور که فرمودید شرکتها برقرار باشد. و روی همین نظر هم بود که صبح این جا عرض کردم ما صدی هجده از منافع را نسبت بسرمایه بدون از این درآمدی که دارند خارج می‌کنیم میدهیم باشخاص و اشخاص روی منافع خودشان مالیات می‌دهند بنابراین مگر جای نگرانی نیست بر این که شرکتها از بین می‌روند و البته اشخاصی هم به تنهایی مثل این که شرکت منافع می‌برد منافع نخواهد بد و این قسمت هم ملحوظ شده صدی هجده برای شرکت بنابراین مانعی نخواهد داشت.

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی- در این چند روزه یک اشخاصی که تصور می‌کنم دروغ گفته باشند از قول خود آقای دکتر نقل کردند که این طرز قانون در دو سه جا بیشتر درروی زمین در کشورهای دیگر تصویب نشده است و در هیچ کجای دنیا غیر از دو سه جا همچو قانونی وجود ندارد و اجرا نشده است اگر هم تصویب شده بعد از تصویب اجرا نشده یکی اخیراٌ در ترکیه بود که گفتند این قانون به همین ترتیب تصویب شد ولی چون اجرایش خیلی مشکل بوده است و نتوانستند اجرا کنند همینطور ماند و اجرا نشد دیگر اینکه در نظر دارم موقعی که در مالیات تریاک صحبت بود و آقای تقی زاده وزیر مالیه بودند در این مجلس شورای ملی یک مالیاتهای هنگفتی برای تریاک گذاشته بودند یعنی قبل از ایشان وضع شده بود ایشان آمدند در همین مجلس و آن مالیاتها را برداشتند و گفتند آنچه که دولت کرده که بتواند جلوی قاچاق را بگیرد نتوانسته است. چرا؟ برای این که خود آقای تقی زاده فرمودند که بعد از آنکه از هرجا جلوی قاچاق را گرفتیم و خیلی هم زحمت کشیدیم دیدیم بالاخره نمی‌شود برای این که قیمت تریاک بجایی رسیده است که یک مثقال تریاک سابقاٌ یک قران بود باید پنج قران فروخته شود ولی قاچاق می‌کنند و ارزانتر می‌فروشند حالا ملاحظه بفرمایید رد چارک و من چقدرها توفیر پیدا خواهد شدو چون این قدر زیاد می‌شود لهذا است که مردم راه فرار قاچاق پیدا می‌کنند و خیلی سریع بقاچاق می‌پردازند و راهش را پیدا می‌کنند دولت هم نمی‌تواند جلوگیری کند از این کار و بنده تصور می‌کنم این قانون مالیات بردرآمد هم هین حکم را خواهد داشت یعنی این فشاری که برای مردم تهیه شده است خصوص روی این اشلی که معیین کرده‌اند این موجب خواهد شد که مردم راه فرار پیدا کنند یعنی یک راهی پیدا می‌کنند که دولت نتواند بآنها مسلط شود و نتواند آن منافع آنها را صحیحاٌ احراز کند علاوه براین بنده تصور می‌کنم که درجواب فرمایشات آقای مخبر محترم که در جلسه صبح فرمودند که معلوم نیست که این مالیات چقدر خواهد شد و کسی نمیداند چقدر خواهد شد بنده تصور می‌کنم که اینطور نیست و یک حسابهایی شده است روی این مالیات از قراریکه بنده تحقیق کردم خود ارباب اجرای این قانون و تهیه کنندگان این قانون که حساب کرده‌اند مطابق اشل سابق که می‌گرفتند امسال گذشته از ۲۸ میلیون الی ۳۰ میلیون تومان از این ممر مالیات گرفته‌اند و می‌گیرند و بموجب این قانون که از سال آتیه اجرا می‌شود همان محاسبین حاب کرده‌اند که مطابق این اشل بموجب حسابی که شده مالیات این کار ۱۳۶ یا ۱۳۸ میلیون خواهد شد بنابراین تفاوت هم خیلی فوق العاده است البته احتیاج دولت هم باین میزان نیست اگر هم احتیاج باشد ما معتقدیم که بودجه کسر ندارد اگر قسمت اقتصادیات را جزء کنیم دولت کسر پیدا نمی‌کند حالا که دولت می‌خواهد یک وجوه زیادتری یا یک پس اندازی داشته باشد یا موقع جنگ است و می‌خواهد یک پس اندازهای معتبری داشته باشد این را هم حرف نداریم ما ولی تصور این راهم بفرمایید که فرق میانه ۲۸ میلیون و ۳۰ میلیون با ۱۲۸ یا ۱۳۸ میلیون تومان چقدر است؟ و بنده معتقدم که چون این قانون این قدر فشار بمردم وارد می‌آورد و باین درجه اشل را برده‌اند بالا موفق باجرای آن نخواهند شد و نقض غرض خواهد شد و بهتر این است که دولت در این باب تأمل بکند یعنی فکر بکند و اشل را یک قدری کوتاهتر بکند که اقلاٌ یک مقداری کسر بشود و این قدر فشار بمردم وارد نیاید و قابل اجرا باشد والا این را بدانید هرچه قانون موضوعش سخت تر باشد دولت در اجرایش عاجز می‌شود و باز می‌ماند و نمی‌تواند اجرا کند و مردم هم بهر طریق که هست از زیر با اقتدار دولت در اجرای این قانون شانه خالی خوهند کرد و از دادن این مقدار عایدی خود بدولت استنکاف خواهند کرد و دولت هم با این وضعیت امروزه ولو اینکه آقایان امریکایی‌ها در این مملکت هستند و کاملاٌ می‌خواهند خدمت کنند و نظارت کنند ولی دیدیم تا بحال آنچه جلوگیری کردند از بدو ورودشان تا بحال که هشت نه ماه است در اینجا هستند نتوانسته‌اند صد دینار از زیاده رویهای سابق جلو گیری کنند چه رسد باینکه این قانون را باین شدت اجرا کنند مردم هم با وسائل و وسائط مختلفه و یا اشخاصیکه مجری این قانون خواهند بود کارهایی خواهند کردکه بنظر بنده نقض غرض خواهد شد دولت هم وقتیکه نتواند این قانون را درست ازش استفاده بکند ضرر خواهد کرد دیگر بسته است بنظر آقایان یک پیشنهادی هم در این ماده کرده‌ام که تقدیم می‌کنم

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – بنده عادت ندارم هیچوقت مفصل در مجلس شورای ملی صحبت کنم و همیشه هم هر وقت لازم باشد جواب یک مطلبی را بدهم یادداشت می‌کنم و یکی یکی جواب عرض می‌کنم. چون این جا یک قسمت راجع ببودجه صحبت شد بنده معتقدم باید یک توضیحی مقدمتاٌ عرض کنم و چون در واقع اساس این لایحه هم همین ماده است ناگزیرم یک مقدمه کوچکی را قبلاٌ بعرض آقایان برسانم بعد یکی یکی جواب آقا را بدهم اول ما باید فکر کنیم و ببینیم که برای ادارده امور کشور باید یک پولی مردم مملکت بدهند و دستگاه دولت خرجش اداره شود و جریان داشته باشد یا نه؟ این یک موضوعی است که بنظر بنده هیچ محل تردید نیست که خرج این مملکت را باید اشخاص بدهند و در مملکت هر کس هر قدر بیشتر درآمد دارد باید بیشتر در مخارج مملکت شرکت کند زیرا بیشتر از اوضاع و احوال مملکت استفاده می‌برد (صحیح است) آقای انوار فرمودند دلیل اینکه یکی که هزار تومان عایدی دارد صدی دو بدهد و دوهزار تومانی صدی چهار بدهد چیست. دلیلش این است که آن اولی بقدر هزار تومان استفاده کرده از اوضاع و احوال عمومی کشور و این دومی بیشتر از او (صحیح است) همچنین اگر کسی ده هزار تومان عایدی داشته بیشتر از کیفیت و اوضاع و احوال عمومی کشور بهره برده البته بیشتر هم باید مالیات بپردازد (صحیح است) و باید هم تفاوت داشته باشند و این در همه جای دنیا هم معمول است و اصل کلی است. حالا آمدیم سر بیانات آقای بهبهانی اینکه فرمودند در هیچ جای دنیا غیر از دوسه نقطه اینطور مالیات وضع نشده و اینطور لایحه تقدیم نشده است تا تصویب واجرا شود و اینطورنیست آقا در تمام دنیا که امروزه این جنگ برقرار است ملت‌ها دارند می‌دهند بلکه فداکاری دارند می‌کنند (صحیح است) برای کشورشان بچه‌های شان را برای کشتن می‌فرستند صد درصد مالیات می‌دهند تحمل خسارات گوناگون می‌کنند خانه اش زیر آتش بمب می‌سوزد و خراب می‌شود و خودش می‌سازد در انگلستان وامریکا که دو دولت بزرگ و متمدن دنیا هستند امروز ملاحظه بفرمایید چقدر مالیات می‌دهند؟ پس این حرف را هر کسی بشما گفته است بیربط بوده است و خیلی تعجب آور است که گفته شود هیچ جای دنیا جز دو سه نقطه اینطور مالیات نمی‌دهند خیر آقا این اشتباه است و همه جای دنیا دارند می‌دهند و فداکاری می‌کنند ما هم اگر داریم مالیاتی وضع می‌کنیم برای احتیاجاتی است که کشورمان دارد ما احتیاج داریم که بهداری مان توسعه پیدا کند فرهنگ مان توسعه پیدا کند قانون تعلیمات اجباری که گذراندید اجرا شود این چطور باید اجرا شود آقا؟ باید با پول اجرا شود ملل متمدن دنیا هم همه از این مالیاتها دارند می‌دهند و همه شان دارند برای استقلال و حیات خودشان فداکاری می‌کنند ما هم باید بکنیم بنده صریحاٌ عرض می‌کنم که بهترین قانونی که از این مجلس می‌گذرد همین قانون است (صحیح است) طبقه اغنیاء باید بدهند تا بالاخره طبقه ضعفا و فقرا از ضعف و زحمت بیرون بیایند (صحیح است- احسنت) این یک امر مسلمی است. بنده آقا با کمال صراحت در اینجا عرض می‌کنم که هیچ اولا باکی از این ندارم که عرض کنم هر کس بخواهد از زیر بار این قانون فرار کند بنظر بنده مخالف مصلحت کشور رفتار کرده است (صحیح است) بالاخره بنده خودم شخصاٌ از طبقه ندار این مملکت نیستم که این عرض را دارم می‌کنم (صحیح است) من می‌گویم عقیده‌ام این است و مصلحت کشوردر این است که باید طبقه اغنیاء و اشخاص متمکن مالیات بدهند و از آن طبقه ضعیف و فقیر دستگیری کنند (صحیح است) و در این زمستان سخت و بگذران این دسته باید کمک کرد تا در زحمت نباشند (آفرین – احسنت) اینها هم یک مطالب مسلم و واضحی است چرا آقا از مطلب دور می‌شوید ما فکر می‌کنیم که دولت مثلاٌ یک فکر عجیب و غریبی دارد. خیر آقا فکر صحیحی دارد….. ما کار بمیسیون امریکایی هم نداریم آقا آنها هم مستخدمین ما هستند و آمده‌اند بما خدمت کنند

(صحیح است) آمده‌اند با تشخیص شما و تصویب شما سر دستگاه فنی مالیه شما و اینطور تشخیص داده‌اند که اداره امور این کشور احتیاج بپول دارد پول را هم باید از کی گرفت از آن کسی که ملک دارد تمول دارد (صحیح است) بنده از ملاک حرف می‌زنم چون خودم هم ملاک هستم در این مملکت و ملک دارم. بگذارید آن ملاکی که یک میلیون دو میلیون استفاده برده است پانصد هزار تومانش را هم بدهد برای مملکت برای مردم ضعیفی که در کنار خیابان دارند جان می‌دهند (صحیح است) بنده روی سخنم باآقای بهبهانی است چرا نباید بدهد آقای بهبهانی؟ اینها یک مسائلی است آقای بهبهانی شما که وکیل تهران هستید بنده خطابم بشما است شما که وکیل تهران هستید شما پایتان را بگذارید بجنوب تهران و با شمال تهران که منزلتان است مقایسه کنید آنوقت خواهید دید که باید این مالیات وضع شود و بآن طبقه کمک بشود یا نه ؟(صحیح است) شما باید از آن طبقه طرفداری کنید آقا یعنی از اشخاصی که متمکن و متمول اند و در شمال سکونت دارند بگیرند و بمصرف مردم جنوب و فقرا و ضعفا بدهند حمام برایشون بسازند سرشان را اصلاح کنند نگذاردند تیفوس بگیرند دبستان درست کنند پس اینها از کی باید گرفته شود،؟ باید با پول آن اشخاص آسایش این مردم تأمین شود اینها یک مسائلی است که باید گفته شود اگر گفته نشود مطلب لوث می‌شود مجهول می‌ماند ما از روی عقیده و ایمان باین لایحه رأی می‌دهیم و اجباری هم رد بین نیست و من یقین دارم که همه آقایان و خود آقای بهبهانی هم همین عقیده را دارند همان متمول هم بنده عقیده‌ام این است که موافق است زیرا او هم تشخیص داده است که آن فقیر و بیچاره باید دستگیری کند دلیلش هم همان عملیاتی است که خیریه‌های سال پیش کردند اینهمه خیریه هاییکه تأسیس و تشکیل شد این عملیاتی که کردند و دستگیریهاییکه شد پولهاییکه داده شد اعانه هاییکه پرداخته شد اینها را کی‌ها دادند چه اشخاصی دادند؟ همین اغنیا دادند برای دستگیری و نگاهداری فقرا و ضعفا (صحیح است) بالاخره حالا هم دولت می‌گوید من احتیاج دارم بپول و بیپول نمی‌توانم دستگاه این مملکت را اداره کنم و از مردم نگهداری کنم باید بوسیله مالیات از اغنیاء بگیریم و بمصرف فقرا برسانیم البته مصلحت کشور هم اقتضاء می‌کند تصویب کنیم و بدهیم و باید با کمال میل و با کمال رضا و رغبت باین قانون رأی بدهیم و عملاٌ هم نشان بدهیم که ما طرفدار فقرا و ضعفا هستیم و مطلب را بهمین جا ختم می‌کنم و امیدوارم آقا هم موافقت بفرمایند (صحیح است- احسنت)

رئیس- آقای یمین اسفندیاری

یمین اسفندیاری- اجازه بفرمایید بنده هم که با اجازه آقایان تا اینجا آمدم و زحمت کشیدم عرایضم را عرض کنم بنده طبق آنچه که آقای ملک دفاع فرمودند بنده هم مختصراٌ عرایضم را عرض می‌کنم. عرض کنم طبق آن اشلی که تنظیم شده است و پیشنهاد شده است آقای انوار هم فرمودند و آنرا هم امضاء کردند و جمعی از آقایان امضاء نموده‌اند بنده هم آن پیشنهاد را امضاء کرده‌ام عرض کنم نظر ما این نبوده است که ما بخواهیم با آن اشلی که آقای دکتر میلسپو تهیه کرده است با آن مخالفتی کرده باشیم ولی این اشلی که تهیه و پیشنهاد شده است این هم با یک دقتی بوده است و اگر آقای مخبر و آقای وزیر دارایی دقت بفرمایند ممکن است باز هم مذاکره کنند شاید یک تخفیفی حاصل شود اما تذکری که خود بنده دادم و می‌خواهم عرض کنم این است که آقای ملک اینجا فرمودند که بنده تصور می‌کنم همه با بیانات ایشان همراه باشیم ولی ایشان هم یکقدری مطلب را شدید گرفتند بنده می‌خواهم عرض کنم که وضع مالیات تنها برای بهبودی حال مردم و فقرا که فرمودید کافی نیست تا بتوانیم مردم بیچاره را نجات بدهیم بلکه یک تشکیلات خوبی این کار را می‌کند (صحیح است) و آسایش مردم را فراهم می‌آورد که بتوانیم در جنوب شهر در کنار جاده شمیران و کوچه‌های تهران هم بدبختها را نجات بدهیم ولی این مالیات گرفته می‌شود و بدبختانه آن بیچاره هاییکه فرمودید بهمان وضعیت دچار هستند و بهمان حال باقی خواهند بود (صحیح است) پس باید این تشکیلات اصلاح شود و امیدوارم هستم که اصلاح شود (صحیح است) بنابراین با این وضعیات امروزه کشور که همه می‌بینم و میدانیم اگر هم در این سنوات اخیر در زمان اعلیحضرت رضا شاه پهلوی چند نفری چند دینار گیرشان آمد یا از مقاطعه کاری یا از تجارت یا از معاملات آنرا مأخذ قرار ندهید امروزه دیگر این بساطها نیست این را در نظر بگیرید و توجه تان باین نباشد که امروزه یک چهار نفری یک چیزی دارند و دستشان بدهانشان می‌رسد آنها هم دارند بدبخت می‌شوند و بدبخت شده‌اند برای اینکه باب معاملات بدبختانه بسته شده است فقط شما وارد در هر قسمت که بشوید می‌بینید که آن قسمتهاییکه فرض می‌کردید دیروز از منابعی استفاده‌های زیادی می‌کردند امروز بیک صورتی افتاده‌اند که شاید عنقریب یکوضع خیلی بدتری بخود بگیرند (ناصری- از درآمد مالیات می‌گیرند) آقای ناصری اینقدر سنگ بسینه نزنید درآمد باید تولید بشود اگر شما وسایل تولید درآمد را فراهم نکنید این یک دلخوش کنکی است ما می‌خواهیم درآمد داشته باشیم مالیات بدهیم هر کس که می‌خواهیم درآمد داشته باشیم مالیات بدهیم هر کس که می‌خواهد در شهری زندگی کند وسائل خوب داشته باشد باید مالیات بدهد باید پول خوب بدهد این تردید ندارد ولی بنده عرض کردم که اگر درآمد نداشته باشد چه مالیاتی بدهد حالا منظور عرضم این است بنده سؤالی از آقای مخبر و آقای وزیر دارایی داشتم که اینجا در ماده دوازده نوشته می‌شود باینکه از یک میلیون و یک ریال بالا صدی هشتاد نسبت به مازاد بنده می‌خواستم نسبت برقم قبلش است یا از همان رقم اولا که صدی سه گرفته می‌شود حساب می‌شود؟ چون در اینجا خوب تصریح نکرده و معلوم نیست که تمام این قسمتها رعایت خواهد شد یا فقط همان رقم اصلی رعایت می‌شود این را توضیح بفرمایند.

مخبر- تمام این قسمتها رعایت شده است نسبت به مازاد هر رقمی محسوب می‌شود یعنی رقم قبلی خودش

رئیس- پیشنهاد آقای روحی

کلمه می‌باشد که در سطر دوم این ماده ذکر شده تبدیل به (تشخیص داده شود) گردد.

رئیس- آقای روحی

روحی ـ آقای مخبر توجه بفرمایند اینجا نوشته است می‌باشد در این قانون یعنی بطور قطع و جازم و حال آنکه باید تشخیص داده شود آن کسی که اظهار نامه داده هنوز درست نمیداند….

مخبر- خوب بنده قبول کردم که اصلاح شود تشخیص داده شود.

رئیس- پیشنهادی است بامضاء ۳۱ نفر آقای امیر تیمور و سی نفر دیگر.

ماده ۱۲ را بطریق ذیل پیشنهاد می‌کنم

ماده ۱۲- هر مؤدی مالیاتی از درآمد مشمول مالیات خود بنرخهای معینه زیر باید طبق این قانون مالیات بپردازد از درآمد مشمول مالیات رد سال مالیاتی دوازده هزار ریال تجاوز ننماید ۲ درصد

از ۱۰۰۰۱ ریال تا ۳۰۰۰۰ ریال ۳ درصد نسبت بمازاد ۱۰۰۰۰ ریال

از ۳۰۰۰۱ ریال تا ۵۰۰۰۰ ریال ۴ درصد نسبت بمازاد ۳۰۰۰ ریال

از ۵۰۰۰۱ ریال تا ۶۰۰۰۰ ریال ۵ درصد نسبت بمازاد ۵۰۰۰۰ ریال

از ۶۰۰۰۱ ریال تا ۸۰۰۰۰ ریال ۶ درصد نسبت بمازاد ۶۰۰۰۰ ریال

از ۸۰۰۰۱ ریال تا ۱۰۰۰۰۰ ریال ۸ درصد نسبت بمازاد ۸۰۰۰۰ریال

از ۱۰۰۰۰۱ ریال تا ۱۲۰۰۰۰ ریال ۹ درصد نسبت بمازاد ۱۰۰۰۰۰ ریال

از ۱۲۰۰۰۱ ریال تا ۱۴۰۰۰۰ ریال ۱۰ درصد نسبت بمازاد۱۲۰۰۰۰ ریال

از ۱۴۰۰۰۱ ریال تا ۱۶۰۰۰۰ ریال ۱۲ درصد نسبت بمازاد ۱۴۰۰۰۰ ریال

از ۱۶۰۰۰۱ ریال تا ۲۰۰۰۰۰ ریال ۱۵ درصد نسبت بمازاد ۱۶۰۰۰۰ ریال

از ۲۰۰۰۰۱ ریال تا ۲۵۰۰۰۰ ریال ۱۸ درصد نسبت بمازاد ۲۰۰۰۰۰ ریال

از ۲۵۰۰۰۱ ریال تا ۳۰۰۰۰۰ ریال ۲۰ درصد نسبت بمازاد ۲۵۰۰۰۰ ریال

از ۳۰۰۰۰۱ ریال تا ۳۵۰۰۰۰ ریال ۲۷ درصد نسبت بمازاد ۳۰۰۰۰۰ریال

از ۳۵۰۰۰۱ ریال تا ۴۰۰۰۰۰ ریال ۳۰ درصد نسبت بمازاد ۳۵۰۰۰۰ ریال

از ۴۰۰۰۰۱ ریال تا ۵۰۰۰۰۰ ریال ۴۵ درصد نسبت بمازاد ۴۰۰۰۰۰ ریال

از ۵۰۰۰۰۱ ریال تا ۶۰۰۰۰۰ریال ۵۰ درصد نسبت بمازاد ۵۰۰۰۰۰ریال

از ۶۰۰۰۰۱ ریال تا ۷۰۰۰۰۰ ریال۰ ۶ درصد نسبت بمازاد ۶۰۰۰۰۰ریال

از ۷۰۰۰۰۱ ریال تا ۱۰۰۰۰۰۰ریال ۷۰ درصد نسبت بمازاد ۷۰۰۰۰۰ ریال

از ۱۰۰۰۰۰۱ ریال به بالا صدی هشتاد نسبت بمازاد ۱۰۰۰۰۰۰ ریال

رئیس - آقای امیر تیمور

امیر تیمور - عرض کنم این پیشنهادی است که عده‌ای از رفقا امضا کرده‌اند که بنده هم یکی از آنها هستم و مقدمه عرض می‌کنم که ملت ایران هیچوقت برای اصلاح شئون اجتماعیشان از پرداخت مالیات و پول مضایقه نداشته در آینده هم مضایقه نخواهند کرد همانطور که آقای ملک مدنی هم اشاره فرمودند اگر موردی پیدا کردند نه تنها با بذل مال بلکه با بذل جان هم حاضرند خرجهای کشور خودشان را راه بیندازند و اگر نظری باین بیست سال آخر بکنیم صدق عرایض بنده تأیید و ثابت می‌شود زیرا که از سنه ۱۳۳۰ به اینطرف درآن تاریخ بودجه ما سالی ۲۳ میلیون بود و این اواخر رسید به سالی چهارصد میلیون و بنابراین ملیت ایران بهیچوجه من الوجوه مضایقه نکرده‌اند از پرداخت مالیات برای اصلاح شئون اجتماعی خودش و در هیچ کشوری هم سابقه نداشته است در یک مدت باین قلیلی مالیاتش متصاعداٌ باین درجه بالا برود و سال بسال بودجه اش زیاد بشود اما آقای مخبر توجه بفرمایید همانطور که رقم مالیات ما در بیست سال از ۲۳ میلیون به چهار صد میلیون رسید همه ساله دولت هم مساعی بیشماری بکار می‌برد که قوه تولی در کشور و در مردم زیاد بشود و به نسبت قوه تولید مردم مالیات بپردازد اکنون هم اعتقاد بنده این است که یکی از مسائلی که باید مقنن و قانونگذار در نظر بگیرد باید سعی کند که قوه تولید در مملکت زیاد بشود و مردم هم تشویق بشوند و البته صدی هشتاد عوائدشان را هم بپردازند بنده هم این رقم را پیشنهاد کردم ولی عرض می‌کنم عملاٌ این را خواهید دید که دچار زحمت می‌شوند زیرا کمتر اشخاص حاضر می‌شوند که بیایند انرژی و فعالیت و کوشش و سعی خودشان را بکار ببرند وصدی هشتاد از منافع خودشان را بدولت بدهند این حقیقتاٌ متناسب با زحمتشان نیست و در هیچ جای دنیا هم سابقه ندارد معذلک کلمه در این رقم صدی هفتاد در صدی شصت درصدی پنجاهش بنده هم موافقت کردم و می‌کنم در پیشنهاد بنده هم این رقم ذکر شده است ولی در عمل دولت متوجه می‌شود که عملی نیست و خودش در مقام اصلاح بر می‌آید اما رقمهای اولیه با یک مختصر تفاوتی پیشنهاد شده است با آنچه که شما پیشنهاد کرده‌اید حالا که ما از روی کمال حسن عقیده می‌خواهیم این قانون را بگذاریم و رأی بدهیم دولت مخصوصاٌ آقای وزیر مالیه و آقای مخبر قوه تولید مردم را هم در نظر بگیرند و کاری بکنند که برای مردم هم حقیقتاٌ توانایی پرداخت باشد و همانطور که دولت احتیاج به پول دارد مردم هم امروز زیر بار زندگی کمرشان خم شده و قطعاٌ تمام مخارجشان یک برده و بیست شده و کشور ایران هم اول کشوری است که از همه دنیا گرانتر است زندگانیشان هیچ طبقه‌ای امروز قادر بادامه زندگانی نیست شما اگر هی بخواهید از مردم پول بگیرید زندگانی هم اینقدر گران باشد فایده ندارد باید کاری کرد که سطح زندگانی پایین بیاید با گرفتن مالیات زیاد که کار مملکت پیش نمی‌رود دولت باید کاری بکند که قوه تولید زیاد بشود و سطح زندگی پایین بیاید از بالا بردن مالیات که سطح زندگی پایین نمی‌آید بیچارگی مردم هم زیاده می‌شود آقای مخبر هم استدعا می‌کنم موافقت بفرمایید.

مخبر- بیانات آقای ملک مدنی که در جواب آقای بهبهانی فرمودند بنده را بی نیاز کرد که دیگر در این باب چیزی عرض کنم ولی حقیقت امر این است که این صورت مجلس‌هایی که تنظیم می‌شود به آیندگان ثابت خواهد کرد که چه موافق و چه منقد هر دو مصالح کشور را برمنافع شخصی خودشان ترجیح داده‌اند اگر امروز در جراید ما یک افرادی روی یک اغراض هر نسبتی بنمایندگان مجلس شورای ملی بدهند ولی اعمال آنها و کارهای آنها درآتیه مورد قضاوت عمومی قرار خواهد گرفت و بنظر بنده روزی خواهد رسید که روی این اعمال و افعالی که داشته‌اند و قدمهایی که برداشته‌اند شاید یکی از ادوار خوب مجلس ما مجلس سیزدهم باشد زیرا اشخاصی دارند باین مالیات بردرآمد رأی می‌دهند که خودشان از مؤدیان درجه اول این کشورند (صحیح است) و اگر امروز انتقاداتی نسبت به این مالیات می‌شود دیده می‌شود که همه عینک عصلاح اجتماعی را بچشم زده‌اند منتها اختلاف سلیقه و فرق عقیده موجب این پیشنهادات است ولی ملاحظه می‌فرمایید که در تمام این پیشنهادها پافشاری غرض آلودی نمی‌شود در اینجا هم آقا باید این را گفت که دوای مؤثر تلخ است و بایستی هر کس که پیش طبیب می‌رود و می‌خواهد درمان پیدا بکند رضا بهد باین که یکقدری دوای تلخ را بخورد و رنج بکشد تا نتیجه بگیرد و بنابراین نباید خیلی متأثر بود از این که یکقدری بار سنگین است باید همه آقایان که مطابق این نرخها مالیات می‌پردازند متوجه باشند که بقیه دارایی آنها باین وسیله بیمه می‌شود تأمین می‌شود حفظ می‌شود (صحیح است) و اگر امروز با زبان فصیح نشود پشت باین تریبون جهات این امر را اظهار کرد ولی شاید خود آنها متوجه هستند و در آتیه تصریحاٌ می‌گویند باشخاصی که این قانون رأی می‌دهند ولی باحترام امضاهای زیادی که آقایان زیر این پیشنهاد کرده‌اند و بنا بر توصیه‌ای که آقای نخست وزیر فرمودند و این موافقتها را می‌فرمایند از آقایان پیشنهاد کنندگان هم تمنی می‌کنم که باصطلاح صلح کنیم باین که از درآمد مشمولین از ده هزار ریال بپایین که سه درصد بود دو درصد بشود از ده هزار ریال تا سی هزار ریال که چهارصد بود سه درصد از سی هزار ریال تا پنجاه هزار ریال که شش درصد بود پنج درصد از پنجاه هزار تا شصت هزار ریال که هشت درصد بود هفت درصد حالا ورق بزنید کتابچه را از سیصد و پنجاه هزار تا چهارصد هزار ریال که پنجاه و چهار درصد بود پنجاه درصد از چهار صد هزار تا پانصد هزار ریال که شصت درصد بود پنجاه و پنج درصد (یکنفر ازنمایندگان- نسبت بمازاد) بلی همه نسبت بمازاد رقم پیش از پانصد هزار تا ششصد هزار ریال که شصت و هفت درصد بود شصت درصد. از شصت هزار تا هفتصد هزار ریال که هفتاد دو درصد بود شصت و پنج درصد بود هفتاد درصد از مازاد یک میلیون ریال که هفتاد و پنج درصد بود هفتاد درصد از مازاد یک میلیون هم همان هشتاد درصد بنده تمنی می‌کنم که چون این ماده هم بقول آقای انوار بیت الغزل این قانون است آقایان هم موافقت بفرمایند که بعد از پایین آمدن بنده زا اینجا باین ماده رأی گرفته شود

امیر تیمور- بنده بسهم خودم موافق هستم.

رئیس- آقای تهرانچی

تهرانچی – آقای معدل یک قسمتی فرمودند البته اقای امیر تیمور هم از امضاء کنندگان بودند بنده هم لازمست عرض کنم مقصود این نیست که مالیات را ندهند یا کمتر بدهند مقصود این است که نسبت باشخاصی که اضافه از مبلغ معینی ندارند تحمیلی نشود که از خرجشان کم بیاید و بیفتد بقرض و بدبختی و فلاکت استدعا می‌کنم آقای نخست وزیر و آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند این را تصدیق می‌فرمایند همینطور که عوائد زیاد شده است برای بعضیها خرج هم گران شده است باین معنی که پول کار پیش را نمی‌کند اگر بنا بشود یک کسی عوائدش در سال بیست هزار تومان یا سی هزار تومان شده است حکم دو هزار تومان سابق را دارد طبقه متوسط هم همین طبقه است طبقه عالیه البته آنهایی هستند که عایداتشان به پنجاه شصت و صد هزار تومان می‌رسد اگر صدی پنجاه یا صدی هشتاد هم بگیرند از اضافه خرجشان گرفته‌اند و بنده که یکی از امضاءکنندگان این پیشنهاد هستم هیچ مخالف نیستم که از اضافه خرج هر چه می‌خواهید بگیرید و حتی می‌خواهم این عرض را کرده باشم که صد در صد هم بگیرید زیاد نیست ولی آن کسی که مطابق خرجش دارد که باید قرض بکند به فلاکت می‌افتد و این نقض غرض است و بنده میدانم که نه دولت و نه آقای وزیر دارایی نه آقای دکتر میلسپو هیچوقت این نظر را ندارند که از افرادی که باندازه خرجشان دارند مالیات گرفته شود چرا؟ بعلت اینکه شما خودتان از مأمورین دولت مالیات را برداشتید برای چیست؟ برای این نیست که می‌خواهید آن طبقه مالیات نپردازند گفتند که چون حقوقشان باندازه مخارجشان کفایت نمی‌کند اگر بخواهیم یک چیزی هم ازشان بگیریم بیشتر بانها صدمه است پس باید مردم را هم در نظر بگیریم آنچه که خرج یک خانواده متوسط است با نرخ امروزه مقایسه کنید اما در عین حال اگر شما نتوانستید سطح زندگی را پایین بیاورید وچه بوسیله این قانون چه بوسایل دیگر هیچ اشکالی ندارد که بیاییم در این قانون تجدید نظر کنیم بنده هیچ نمی‌گویم در این قسمت که شما الآن در قانون معین می‌کنید بیایید و از آن مبلغی که واقعاٌ خرج خانه‌های متوسط است کمتر بگیرید برای آتیه هم اگر شما موفق شدید هزینه زندگی را پایین آورید که هیچ والا این را هم ببرید بالا شما نسبت بآن مبلغ پنجاه هزار ریالی شصت هزار ریالی که باید بگیرید تخفیف دادید واوایلش را دست نزدید (مخبر- اوایلش را توجه نفرمودید) بنده می‌بینم چیزی در اوایل نیست شما آمدید آن ده هزار ریالی که هزار تومان می‌شود….(مخبر – شما برای فقرا می‌فرمایید یا غنیا نه قربان برای طبقه متوسط عرض می‌کنم شما آمدید فقط یک طبقه فقیر را ملاحظه کردید و یک طبقه اغنیا را ولی وسط را هیچ ملاحظه نکرده ایند (مخبر- وسط هم وسط پول می‌دهد) خوب اگر از آن متوسط هم بگیرید فقیر می‌شود و بر فقرای این مملکت می‌افزایید درآمدش باندازه همان خرجی است که گران شده حرف سر این است والآن طبقه‌ای که زیاد دارند خود بنده هم معتقدم که هفتاد و پنج درصد را هم زیادتر کنید ولی فقیر و بیچاره و بدبخت را نمی‌شود منتها البته تا وقتی که اوضاع دنیا اوضاع جنگ است که شما این را خواهید گرفت این را که همیشه نخواهید گرفت این اشکالی ندارد که دوسال سه سال هم اضافه بدهند از اضافه خرج اما آن کسی که باندازه مخارجش دارد و اگر زیادی بدهد او را فقیر کرده‌اید و از بین برده‌اید برای اینکه اگر فقیر شد مجبور است برود ملکش را گرو بگذارد تومانی دهشاهی دو عباسی قرض کند و همان ترتیبی می‌شود که قبل از این دوره‌ها داشتیم مگر خاطرتان رفته قبل از بیست سال در این مملکت کدام ملک بود که گرو نبود کدام خانه بود که گرو نبود کدام خانه بود در قرض نبود اگر حالا هم می‌خواهید این طبقه بهمان حال بیفتد البته مضر است برای مملکت بنده معتقدم بهمان طبقه متوسط هم یعنی سی هزار ریال که حکم سه هزار ریال سابق را دارد چون این حال را دارد این تخفیف را بدهید که این از مؤنه اش کمتر پیدا نکند و کسر خرج نداشته باشد اما طبقات بالا را بگیرید و هر وقت هم که هزینه زندگانی را آوردید پایین تجدید نظر بکنید و فوراٌ یک ماده واحده بیاورید که چون خرج زندگانی عادی و متوسط امروز تا بیست هزار ریال اکتفا می‌شود ما هم نسبت به سی هزار ریال ببالا صدی سی صدی چهلش را می‌گیریم این اشکالی ندارد ولی اگر بخواهید از کسانی که باندازه خرج خودشان بیشتر ندارند مالیات سنگینی وضع بکنید که کسر خرج پیدا می‌کند این بعقیده بنده نه مصالح کشور است و نقض غرض هم هست مقصد دولت هم این نبوده است اما آنهایی که اضافه بر مؤنه شان دارند از آنها بگیرید گرانی برای آنها نیست برای آن طبقه بیچاره است.

وزیر دارایی- عرض کنم البته در اطراف این ماده مذاکرات مفصلی شد آقایان هم اظهاراتی فرمودند هم آقای ملک مدنی هم آقای مخبر بنده هم بطور اختصار جواب فرمایشات آقایان را می‌دهم اولاٌ در این قانون نسبت به دو طبقه فوق العاده نظر ارفاقی گرفتیم یکی طبقه سوم است یکی طبقه متوسط حالا طبق سوم و متوسط را ممکن است با هم اختلاف نظر داشته باشیم یعنی ما فرض می‌کنیم که طبقه متوسط آن است که در سال ده دوازده هزار تومان عایدی داشته باشد این را ما متوسط فرض کرده‌ایم طبقه پایین هم آن است که در سال دو هزار تومان داشته باشد این دو طبقه را ما گرفتیم حالا اگر آقا طبقه متوسط این مملکت را می‌خواهید از ده هزار تومان دوازده هزار تومان بالاتر بگیرید بنده گمان نمی‌کنم درست باشد شما توجه بفرمایید امروز بزرگترین حقوقی که در این مملکت می‌دهید بیک وزیر است ماهی هزار تومان در سال می‌شود دوازده هزار تومان (یمین اسفندیاری- نه این بزرگتر نیست دو هزار تومان و سه هزار تومان) توجه بفرمایید این بزرگترین حقوقی است که شما در این مملکت می‌دهید ما این طبقه که ده هزار تومان یا دوازده هزار تومان می‌گیرند جزء طبقه متوسط گرفتیم و از این بالاتر را هم گرفتیم طبقه دارا و متمول اگر قانون فعلی را ملاحظه بفرمایید اولاٌ تخفیفات درآن قانون تا ۲۴۰ ریال بود الآن اینجا معین کردیم تا هزار و دویست تومان در سال و بعد آن قسمتهای دیگر که چهار صد تومان برای عیال ششصد تومان برای اولاد همه این طبقاترا که اولاد دارند حساب بفرمایید تا دو هزار و پانصد تومان را تقریباٌ معاف کردیم چون همه مخارج فرق کرده است هم عایدات این طبقه را بکلی معاف کردیم و از هر جهت ملاحظه شده است. اما قسمت دوم که عرض کردم ده هزار تومان و دوازده هزار تومان این قانون فعلی است و این هم قانون جدیدی مالیاتی که الآن برای اینها وضع می‌شود از مالیاتی که الآن می‌دهد کمتر است بجهت اینکه در این قانون فعلی ملاحظه بفرمایید از ۵۰۰۱ ریال تا ۲۰۰۰۰ ریال صدی سه است و از ۲۰۰۰۱ ریال تا ۴۰۰۰۰ ریال صدی شش است ما اینجا تا ۵۰۰۰۰ ریال صدی شش کردیم حالا هم که کمترش کردیم شد صدی پنج و از چهل هزار و یکریال تا صد هزار ریال صدی ده است در اینجا کمتر شده صدی هشت است از پنجاه تا صد هزار ریال صدی پانزده است اینجا هم همینطور است بنابراین ما طبقه متوسط را هم همینطور که اظهار فرمودند ملاحظه کرده‌ایم و از آنچه که امروز می‌دهند کمتر می‌گیریم اگر بنا شد از قسمت بالا هم هیچ نگیریم این طبقه پایین را هم کسر کرده‌ایم پس عاید صندوق مملکت چه خواهد شد؟ حالا در نتیجه مذاکرات و مباحثات زیاد که ما کردیم از برای این طبقه سوم باز تخفیف قائل شدیم که نسبت به آنها البته باز ارفاق بیشتر شده باشد و یک قسمت هم طبقه متوسط را ارفاق کردیم این است که خواهش می‌کنم همانطور که آقای امیر تیمور موافقت فرمودند سایر آقایان هم موافقت بفرمایند که این قانون زودتر از مجلس بگذرد.

یمین اسفندیاری- بنده هم موافقم

جمعی از نمایندگان – رأی بگیرید.

رئیس- اگر آقایان موافقت بفرمایند پیشنهادی که آقای مخبر خواندند رأی بگیریم

بهبهانی – به پیشنها که نمی‌شود رأی گرفت. اقای مخبر که قبول فرمودند جزء قانون می‌شود حالا ما پیشنهاد داریم.

رئیس- پیشنهادی که آقای مخبر کردند جزو ماده می‌شود حالا رأی گرفته می‌شود با ماده با این ترتیبی که اصلاح شد. در صورتیکه اقای بهبهانی هم اجازه بدهند آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

بهبهانی – بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم جنابعالی حق ندارید با وجود این پیشنهاداتیکه اینجا هست به ماده رأی بگیرید بنده با این پیشنهادی که آقای مخبر کردند پیشنهاد خودم را مسترد می‌کردم ولی حضرتعالی حق ندارید این کار را بکنید این را بدانید که مخالف قانون رفتار می‌کنید و حق ندارید این کار را بکنید.

رئیس- آقای بهبهانی با عدم توجه اعتراض می‌کند. قبل از گرفتن رأی مخصوصاٌ متذکر شدم اگر آقای بهبهانی هم موافقت می‌فرمایند نسبت بماده دوازده هم بااصلاحی که از طرف آقای مخبر اظهار شد رأی گرفته شود چون مخالفت نکردید رأی گرفته شد (صحیح است) اگر شما توجه نفرموده‌اید تقصیر کسی نیست (صحیح است) ماده سیزدهم:

ماده ۱۳- بجای عوارض قپان شهرداری و مالیات مستغلات مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارایی وصول و در حدود احتیاجات شهرداریها که با توافق وزارتین دارایی و کشور تشخیص داده خواهد شد بشهرداری‌ها پرداخته خواهدشد.

الف – یک مالیات اضافی بمیزان ده درصد مبلغ مالیاتی که بموجب ماده ۱۲ بهر یک از مؤدیان تعلق می‌گیرد.

ب- درآمد حاصله از مالیات برق

رئیس- آقای انوار

انوار- آقای مخبر که در مسئله شهرداریها توجه دارند و خیلی هم زحمت کشیده‌اند توجه دارند در اینجا یک ماده‌ای است شهرداری نه منحصر بمرکز است بلکه برای تمام ولایات برای اینکه بودجه شهرداری تمام ولایات بعد از این باید از این ماده تأمین شود در این ماده نوشته است بجای عوارض قپان شهرداریها و مالیات مستغلات که اینها از بین می‌رود مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارایی وصول و به شهرداریها داده می‌شود باین معنی که الآن مطابق قانونی که ما گذراندیم برای شهرداری‌ها در تمام کشور شهرداریها خودشان یک انجمن دارند و یک عوارض وضع می‌کنند و زندگانی خودشان و اداره شهرداری را مطابق آن قانونی که گذشته است میچرخانند مطابق این ماده بعد از این مالیات صدی سه و این پیش آمدهای دم دروازه همه از بین می‌رود در اینجا نوشته است با توافق وزارتین دارایی و وزارت کشور در صورتیکه شهرداریهای ولایات و ایالات و در هر کجا که شهرداری است خودش مستقل است در بودجه منتها می‌آید در تهران و وزارت کشور نظر می‌کند بنده نظرم این است که شما یک توضیحی بدهید که حقوق ولایات از بابت شهرداری از بین نمی‌رود و آنها نظر خودشان محفوظ است ثانیاٌ اضافه بفرمایید با توافق وزارتین دارایی و کشور و شهرداری‌های هر محلی که این حقوق بهشان خواهد رسید برای اینکه در اینجا آن کسی که مالیات خواهد داد صدی ده مالیات را افزوده می‌کند و مالیات مستغلات و قپان از بین می‌رود لابد در هر شهری مالیات بردرآمد هست یک صدی ده که مؤدیان مالیاتی گرفته میوشد برای همان جا است مثلاٌ در شیراز گرفته می‌شود برای شیراز در تبریز گرفته می‌شود برای تبریز ما باید مدخلیت بدهیم شهرداری‌ها را نسبت باین نظر حالا هر جوری که جنابعالی می‌فرمایید تأمین می‌شود تأمین کردید من نمیدانم

وزیر کشور- اینجا آقای انوار اگر توجه بفرمایید تصور می‌کنم نظریه ایشان تأمین است برای اینکه ماده ۱۳ اینطور می‌نویسد. بجای عوارض قپان شهرداری و مالیات مستغلات مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارایی وصول و در حدود احتیاجات شهرداریها یعنی همه شهرداریها هر جا که شهرداری هست دیگر استثنا نکرده است که شهرداری تهران مشمول این قانون باشد و مال شیراز نباش پس بنابراین همین کلمه یک کلمه صحیح است و آقای انوار هم بی جهت اشکال نفرمایید علاوه بر این اینجا عبارت دارد که با توافق وزارتین دارایی و وزارت کشور این احتیاجات شهرداری‌ها تشخیص داده خواهد شد و بشهرداری‌ها پرداخته خواهد شد عموماٌ بنابراین این نظریه تأمین است و اما نظری که بنده داشتم و می‌خواستم بعرض مجلس برسانم و قبلاٌ هم مذاکره کردم با آقای مخبر و آقای وزیر دارایی که موافقت فرمودند (وزیر دارایی- صحیح است) و آن این است که در اینجا وصول کننده این مالیاتها که بجای عوارض قپاان و مستغلات است وزارت دارایی باشد ولی شهرداریها در تحت نظر مستقیم وزارت کشور است در اینجا نوشته است که این مالیاتی که بجای آن عوارض سابق گرفته می‌شود با توافق نظر وزارتین دارایی و وزارت کشور باید تشخیص داده شود و بشهرداریها داده شود بنظر بنده مداخله وزارت دارایی صحیح نیست فقط مأمور وصول است باین صورت بدهید بوزارت کشور وزارت کشور هم بشهرداریها تقسیم کند و توزیع کند و حالا اگر ما قائل شویم بتوافق بین وزارت دارایی و کشور این تولید مشکلات زیادی خواهد کرد و ممکن است یک موقع اختلافاتی ایجاد نماید بنابراین بنده اینطور پیشنهاد می‌کنم که عبارت این طور اصلاح شود از این جمله (که با توافق وزارتین دارایی و کشور تشخیص داده خواهد شد) صرف نظر بشود وبجای آن (به تشخیص وزارت کشور بشهرداریها پرداخته خواهدشد)

رئیس- ماده سیزدهم قرائت می‌شود:

ماده ۱۳- بجای عوارض و قپان شهرداری و مالیات مستغلات و مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارایی وصول و در حدود احتیاجات شهرداری‌ها به تشخیص وزارت کشور بشهرداریها پرداخته خواهد شد.

الف – یک مالیات اضافی بمیزان ده درصد مبلغ مالیاتی که بموجب ماده ۱۲ بهر یک از مؤدیان تعلق می‌گیرد

ب- درآمد حاصله از مالیات برق

دهستانی- چه ضرری دارد که عواید هر شهری را بدهید بخودش

وزیر کشور- عایدی هر شهر را بخود آن شهر خواهند داد.

وزیر دارائی- بنده با این پیشنهادی که آقای وزیر کشور فرمودند موافقت می‌کنم.

مخبر- بنده هم موافقم.

رئیس- آقای یمین اسفندیاری.

یمین اسفندیاری- عرض کنم که آقای وزیر کشور تاحدی منظور بنده را عملی کردند ولی باز هم بنده اینجا میل دارم اگر موافقت بفرمایند آقای وزیر دارائی و آقای مخبرکه این جمله در حدود احتیاجات هم برداشته شود. زیرا که شهرداری هر قدر که بهش پول داده شود کم است چه رسد باینکه یک عوائدی که مخصوص خود شهرداری است ما در اینجا قید کنیم در حدود احتیاجات و بنده می‌خواستم عرض کنم که احتیاجاتش واضح است و هیچ تردیدی ندارد و این پولی که گرفته می‌شود بوسیله مأمورین وزارت دارائی است ولی وزارت دارائی نمی‌تواند خرج کند و آن مربوط است بشهرداری که در تحت نظر وزارت کشور باید عمل کنند و همانطور که خود آقای وزیر کشور بیان کردند این مربوط بشهرداری است که در تحت نظر و نظارت کشور باید بمصرف برسد و اما در حدود احتیاجات اینجا یک زحمتی ایجاد می‌کند برای اینکه مسلم است انجمن شهرداری یا شهرداریهای محل بدون تصویب و اجازه وزارت کشور که نمی‌تواند پولی را خرج کند پس وقتی که اینجا تصریح شد در حدود احتیاجات وزارت دارائی خواهد گفت که در حدود احتیاجات نیست و حال آنکه این پول در اختیار شهرداری است و باید بنظر و تصویب کشور داده شود پس تمنا می‌کنم در این صورت این قسمت را از آنجا حذف بفرمائید تا اینکه رفع آن اشکال بشود.

وزیر بهداری- نخیر آقا خیلی خوب است.

یمین اسفندیاری- اما قسمت دیگر، این مالیات صدی ده را کی باید بدهد آقا؟ این مالیات صدی ده مال عوارض است که بابت قپان و صدی سه از دروازه‌ها گرفته می‌شود (وزیر دارائی- این صدی سه هم جزو قپان است) بالاخره مال کسی است که جنس وارد شهر می‌کند از او مالیات گرفته می‌شود اگر یک مالکی در ملک خودش است و در شهر نیست بچه مناسبت این صدی ده باید باو تحمیل شود و حال آنکه صد ده را شما نوشته‌اید شامل همه می‌شود در صورتیکه شامل کسانی باید بشود که در شهر هستند و از آنجا استفاده می‌کنند و باید بآن شهر مالیات بپردازند. (مخبر- آنهائی که بشهرداری مالیات می‌دهند مگر همه شهر نشین هستند آقا ؟) دهاتی که گندم می‌آورد بشهر که وارد شهر نمی‌شود بنده هم که درملک خودم هستم و بشهر نمی‌آیم بچه مناسبت باید این صدی ده را بدهم شما یکجا صدی فلان قدر مالیات بر درآمد می‌گیرید یکجا هم صدی هشتاد می‌گیرید در صورتیکه این تخصیص داده شده است بآن کسانی که دم دروازه معامله می‌کنند ولی شما اینجا می‌خواهید یک صدی ده هم بگیرید بچه مناسبت باید بدهند آقا؟ این برای چیست؟ اگر مالیات بر درآمد است که بکشید روی همان مبلغی که مالیات می‌گیرید اگر مالیات بر درآمد نیست و مالیات عوارض قپان و شهرداری است نباید تمام افراد مردم مشمول بشوند این را استدعا می‌کنم اصلاح بفرمائید پیشنهاد هم ندادم و جنابعالی را بزحمت نمی‌اندازم ولی تمنی می‌کنم خودتان لطف بفرمائید آقای مخبر.

رئیس- آقای دکتر طاهری (یمین اسفندیاری- آقای دکتر مخبرند ؟)

دکتر طاهری- اعضای کمیسیون هم حق دارند که جواب بدهند در پیشنهادات باید اشخاص معین جواب بدهند یا مخبر یا اعضای کمیسیون ایم لایحه فوری هم مثل شور دوم است مقصودم تذکری است بچند موضوع یک موضوع باید اینجا رعایت شود یکی آن بود که آقای دبستانی اشاره کردند و آن در این ماده اصلاٌ رعایت نشده آن ماده اینطور در کمیسیون تنظیم شد که ده درصد از درآمد مالیاتی اضافه بر آنچه که گرفته می‌شود گرفته شود و بشهرداریها تخصیص داده شود ولی عبارت ماده این بود که با نظر وزارت دارائی و کشور برحسب احتیاجات بشهرداریها داده شود این چند عیب دارد یکی این است که آقای وزیر کشور بیان فرمودند دومش اینکه اصلاٌ این کار و تقسیم این مالیات می‌افتد بدست دولت در صورتیکه اهالی هر محلی که مالیات می‌دهند برای شهرداریها باید در جای خودش بدهند و این باید تصریح شود و عبارت ماده باید عوض شود ده درصد درآمد مالیاتی را مؤدی باید اضافه بدهد و بنظر وزارت کشور صرف شهرداری همان محلی که گرفته شده بشود و این بعدالت نزدیکتر است هر محلی هر چقدر مالیات بر درآمد داده ده درصد هم بهمان نسبت بشهرداریش داده است و در همان جا صرف می‌شود این یک قسمت اما قسمتی که آقای یمین فرمودند که اشخاص چرا بایستی مالیات اضافی بدهند برای شهرداری ملاحظه بفرمائید اصل این قانون حسنش این است که بکلی زارع را دو همه جا معاف کرده است بر خلاف قانون مالیات بر درآمد سابق که هر کسی هر چه وارد شهر می‌کرد باید عوارض شهرداریش را بدهد صدی سه هم بدولت بدهد غیب مالیات بر درآمد قدیم این بود که مالک و زارع باید هم ه این مالیات را بدهند و این بسیار ظالمانه بود هر کسی هر چیزی وارد شهر می‌کرد هم باید صدی سه بدهند هم عوارض شهرداری ولی در این قانون اشکال آقا وارد نیست و زارع بکلی در همه جا معاف است یعنی آن کسی که در ده است و کاری بشهر ندارد مالیات هم نباید بدهد و یک کسی که در شهر نشسته است و از چیزهای شهری استفاده می‌کند او باید البته بدهد طرز عادلانه هم همین است منتهی مال هر محلی صرف خود آن محل بشود.

یمین اسفندیاری- خیلی خوب تأمین شد.

وزیر بهداری- این توضیح که آقای دکتر طاهری دادند شاید رفع اشکال آقا را بکند و نکته دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم این که بتشخیص وزارت کشور صرف محل خودش می‌شود این چون یک اشکالاتی در کار داشت باین جهت ماده این طور تنظیم شده است چون که خیلی از مالیات‌ها و درآمدهائی است که معلوم نیست این درآمدها از کجاست مثلاٌ شرکتی در تهران تشکیل می‌شود شعبی هم در ولایات دارد بمرکز آن حساب و بیلان می‌دهد میگوید رویهم رفته این قدر درآمدست و می‌دهد بوزارت دارائی و حق نیست آن درآمدی که شرکت مرکزی برای سهام درآمد خودش خواه در خارج ایران خواه در داخل ایران می‌دهد آنرا مثلاٌ بشهرداری ایران بدهد. چرا برای اینکه شعبی هم در تبریز و اصفهان و شیراز دارد برای کسی که یک شرکتی یک کارهائی کرده است یک درآمدهائی داشته است آنوقت وزارت کشور یک تناسبی می‌گیرد نسبت بدرآمد اقتصاصی هر محل و آنوقت از روی درآمدهای عمومی هم که گیرش می‌آید و به تناسب احتیاجات آن را هم علاوه بر آن که اینجا بدهد این است که اگر آقایان موافقت بفرمایند این ماده خیلی خوب تنظیم شده است و بهمین صورت بگذرد.

رئیس- آقای یمین اسفندیاری.

یمین اسفندیاری- آقای وزیر بهداری این بیاناتی که می‌فرمایند در قسمت شهرداریها کاملاٌ اطلاع دارند ولی اجازه بدهید بنده هم توضیح بدهم عرض کنم وقتی که ما گفتیم با تصویب و با نظر وزارت کشور این مخارج بشود وزارت کشور تمام این قسمتها را رعایت می‌نماید ولی در اینجا که نوشته بشود که درآمد هر جائی در حدود احتیاجات صرف همان محل شود و بمصرف خود آنجا برسد این اشکال فراهم می‌شود باین جهت بنده تصور می‌کنم همانطور که وزارت کشور هم موافقت می‌نمایند جمله در حدود احتیاجات برداشته شود و نوشته شود مالیات هر کجا بمصرف همانجا برسد .(معدل- پیشنهاد بدهید آقا).

رئیس- دراین باب پیشنهاد هم داده شده است. پیشنهاد آقای خسرو شاهی:

پیشنهاد می‌کنم از ماده الف میزان ده درصد تبدیل به سه درصد شود.

خسرو شاهی- خاطر آقایان مسبوق است که قانون مالیاتی ۱۳۱۷ اسفند نسبت بمستغلات مازادی را که باید مالیات بدهند حساب می‌کردند و مازاد ماهیانه را وصول می‌کردند و از مالیه می‌گرفتند قبل از آن مستغلات یک مالیات صدی هشت داشت مطابق این لایحه هر کس هر مستغلی دارد باید مطابق آن اشل ماده ۱۲ مالیات بپردازد اینجا یک مرتبه راجع بمستغلات آن اشل ماده ۱۲ را در نظر گرفته‌اند یک بار هم بجای آن صدی هشت سابق در ماده ۱۳ این صدی ده را در نظر گرفته‌اند (امیر تیمور- مستغلات دیگر از بین می‌رود و یک مالیات می‌دهند آقا) در ماده ۱۳ نوشته شده است بجای عوارض قپان و شهرداری و مالیات مستغلات که سابق بر این صدی هشت بوده عوارض قپان و شهرداری ده درصد اضافه بدهند حالا بنده شاید اشتباه می‌کنم و آقای مخبر کمیسیون توضیح بدهند تا بنده روشن بشوم یا اینکه آقایان توجه نفرمایند بعرض بنده اینجا یکی بجای عوارض صدی سه صدی ده قائل شده‌اند و یکی هم بجای مالیات مستغلات صدی هشت سابق صدی ده علاوه قائل شده‌اند مطابق این اشل ماده ۱۲ (معدل- آقای خسرو شاهی توجه بفرمائید تا بنده توضیح بدهم) عرض کنم آقا بنده می‌خواستم این قسمت را عرض کنم که مطابق این لایحه ماده ۱۳ برای مستغلات دوبار در نظر گرفته است اگر شما منظورتان تهیه عوائد شهرداری است مطابق اشل ماده ۱۳ چندین برابر مالیات سابق شهرداری وصول خواهد شد این ماده هم مالیات مستغلات را در نظر گرفته و هم مالیات صدی سه را و بنابراین بنده خیال می‌کنم اگر وزیر دارائی قبول کنند با همان صدی سه باندازه کافی عایدی خواهد بود وزارت دارائی بجای مالیات مستغلات سابق باید از عایدات خودش صدی هشت یا صدی ده واگذار بکند.

مخبر- آقای خسرو شاهی توجه بفرمایند که اولاٌ این صدی ده از درآمد نیست این صدی ده از مالیات است یعنی هر کسی بتناسب حسابش هر چقدر درآمدش شد ده تومان از صد تومان می‌دهد (منشور- جبران نمی‌کند) چرا خیلی خوب جبران می‌کند ثانیاٌ اینکه اینجا نوشته شده است بجای عوارض قپان شهرداری توجه بفرمائید آقا الآن در کشور دو مالیات گرفته می‌شود یکی بنام مالیات دولتی صدی سه یکی هم بنام عوارض شهرداری یعنی آنچه که انجمن شهرداری وضع کرده حالا صدی ده مالیات بجای عوارض شهرداری گرفته می‌شود و این حالا طوری است که از صدی سه عوارض شهرداری بیشتر می‌شود در بعضی نقاط ملاحظه بفرمائید وقتی که یک خروار گندم وارد شهر می‌شود اگر یک صد تومان صدی سه گرفته می‌شود دوازده قران هم بعنوان شهرداری گرفته می‌شود شما میفرمائید کمش کنیم و پیشنهاد می‌کنید که بجای ان مالیات صدی ده صدی سه گرفته بشود این نکته را باید متوجه بشوند آقایان که شهرداری‌ها یک تشکیلات معینی دارند یک بودجه معینی هم دارند که همه مردم شاکی هستند و می‌گویند که این تشکیلات ناقص است و این وجوه کافی نیست برایش و این مبلغی هم که اینجا نوشته شده است تکافوی آن مخارج را نمی‌کند و دولت ناچار است که یک بودجه دیگری اضافه کند و تهیه کند برای شهرداری‌ها تا چه رسد باینکه این را هم کسر کنیم.

رئیس- آقای خسرو شاهی.

خسرو شاهی- بنده پیشنهاد کردم بجای صدی ده عوارض صدی سه قائل بشوند ئ فرمایشات آقای مخبر کمیسیون برای بنده قانع کننده نبود حالا یا فرمایشات ایشان برای بنده قانع کننده نبود یا بنده نتوانستم ایشان را متوجه کنم صدی سه که سابقاٌ‌گرفته می‌شد عبارت بود باصطلاح از عایداتی که وارد شهرها می‌شد حالا صدی ده یعنی در هر صد تومان که بر می‌دارند اگر شصت تومان مالیات بدهند باید شش تومان هم بابت پدی ده بپردازند و اینطور استفاده می‌شود از بیانات آقای مخبر این صدی ده را اگر صدی سه قائل بشوند بجای تفاوتی که برای شهرداری قائل شده‌اند وزارت دارائی از همان مالیاتی که وصول می‌کند می‌پردازد و بنده خیال می‌کنم که بودجه شهرداری‌ها تأمیین بشود و حالا بسته است بنظر آقایان.

طوسی- اگر اجازه بفرمائید چند پیشنهاد دیگر است این‌ها را هم بخوانم (همهمه نمایندگان).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای خسرو شاهی موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد چند

پیشنهاد است که نظیر هم است. پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان.

پیشنهاد می‌کنم: اصلاح زیر در بند الف بشود:

ده درصد علاوه بر مبلغ مالیاتی که بموجب ماده ۱۲ بهر یک از مؤدیان تعلق می‌گیرد.

دکتر طاهری- اصل ماده را هم بخوانید. (طباطبائی- پیشنهادات را بخوانید).

رئیس- پیشنهادات دیگر قرائت می‌شود. پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری:

پیشنهاد می‌کنم ماده ۱۳ بطریق زیر اصلاح شود:

بجای عوارض قپان شهرداری و مالیات مستغلات و مالیات‌های زیر بوسیله وزارت دارائی وصول و عواید هر شهر به تشخیص وزارت کشور بمصرف محل خود خواهد رسید و پرداخت آن منوط به تصویب و در خواست وزارت کشور خواهد بود.

پیشنهاد آقای امیر تیمور:

تبصره زیر را بماده ۱۳ پیشنهاد می‌کنم: درآمد حاصله هر شهرستان بمصرف شهرداری همان شهرستان خواهد رسید.

پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان:

ماده ۱۳ چنین اصلاح شود: بجای عوارض قپان شهرداری و مالیات مستغلات مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارائی وصول و عواید حاصله نسبت بهر محل بخود آن محل اختصاص داشته و توسط وزارت کشور پرداخته می‌شود.

پیشنهاد آقای دبستانی:

پیشنهاد می‌کنم: که در ماده سوم بجای این جمله در حدود احتیاجات شهرداری‌ها که با توافق وزارتین دارائی و کشور نوشته شود و درآمدی که از این راه در هر شهری وصول می‌شود صرف همان شهر بشود.

پیشنهاد آقای ملک مدنی:

پیشنهاد می‌کنم ماده ۱۳ بطریق زیر اصلاح شود:

تبصره- در آمد هر محل باید بمصرف همان محلی که مالیات بر درآمد را پرداخته اختصاصا داده شود.

پیشنهاد آقای دکتر ادهم:

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر بماده ۱۳ اضافه شود:

تبصره- عایداتی که از این محل‌ها وصول می‌شود مال هر شهری بهمان شهر اختصاص خواهد داشت.

پیشنهاد آقای دهستانی:

پیشنهاد می‌کنم: بعد از کلمه شهرداری شهرستان‌ها اضافه شود و قصبات.

وزیر دارائی- اجازه میفرمائید چون از مجموع پیشنهاداتی که تقدیم شده است نظر آقایان نمایندگان محترم این است که عایدات هر شهرستانی بمصرف شهرداری همان شهرستان برسد این است که بنده با آقای وزیر کشور اینجا مذاکره کردم ایشان هم موافقت کردند که عبارت ماده را باین طور اصلاح کنیم، بجای عوارض قپان شهرداری و مالیات مستغلات مالیاتهای زیر بوسیله وزارت دارائی وصول و در تحت نظر وزارت کشور در آمد حاصله هر شهرستان بمصرف شهرداری همان شهرستان خواهد رسید.

طوسی- یک پیشنهاد دیگر مال آقای تهرانچی است. پیشنهاد آقای تهرانچی:

پیشنهاد می‌کنم: بجای ده درصد قسمت الف ماده ۱۳ یک درصد نوشته شود.

رئیس- آقای تهرانچی.

تهرانچی- بنده می‌خواستم یک قسمتی را بآقایان تذکر بدهم و آن این است که ما یک قانونی اینجا گذراندیم که بانجمن‌های شهرداری اختیار دادیم که وضع مالیاتی برای شهر بکنند حالا این را الغاء نکردند و اینجا عوارض قپان را برداشتیم ولی آن قانون که اختیار داده بانجمن شهرداری این را هر وقت بخواهند …(معدل- اینطور نیست) اینکه میفرمائید اینطور نیست که میفرمائید آن قانون اختیار داد بانجمن‌های شهرداریها که هر وقت بخواهند چیزی را بتصویب هیئت وزراء برسانند. خوب باز هم خواهند کرد ولی حالا این ده درصدی را که شما می‌خواهید در مقابل درآمدی که سابقاٌ می‌دادند بشهرداریها حالا بدهند ولی آن عوارض قپان را ما وضع نکردیم بلکه قانونی بود که از مجلس شورای ملی گذشت و اختیار داده شد بانمجمن‌ها که با تصویب هیئت وزیران می‌توانند هر گونه عوارض مالیاتی برای شهر‌ها وضع کنند اصلاٌ در این قانون الغاء آن را ننوشته‌اند و توجهی هم نکرده‌اند اگر شما این را تصویب می‌کنید برای شهرداریها باید اختیارات از آن انجمن گرفته شود که مالیات دیگری وضع نشود عرضی که بنده در این قسمت داشتم این است که توجه بفرمائید ده درصد عوائد از کلیه از این مالیات‌ها بنده استدعا می‌کنم که آقای وزیر دارائی و آقای وزیر کشور توضیح بفرمایند که چه عوائدی الآن برای شهرداری‌ها وصول می‌شود ده درصد این مالیات خیلی خیلی بزرگ است لاآن ده درصد کل این مالیات‌ها اگر ملاحظه بفرمائید ممکن است از ده برابر عوائد فعلی شهرداری‌ها زیادتر باشد برای اینکه الآن می‌خواهید صدی ده کل مالیات را وصول کنید شما اگر میگوئید که حالا مملکت محتاج بیک پول هائی شده است شهرداری‌ها هم همینطور است و تمام پول هائی که بعنوان شهرداری‌ها گرفته می‌شود هیچ بمصرف خودش نمی‌رسد آقا و تمام پولهائی که از عوارض قپان گرفته می‌شود بمصرف نمی‌رسد یکی شهرداری تهران است که بنده اطلاع دارم یک شخصی را آوردند آنجا که کار کند با آنکه آن شخص بسیار جدی و فعالی است ولی پول بهش نمی‌دهند و الآن کمیتش لنگ است آن وقت شما میخمواهید عوائد سابق را زیادتر کنید و اضافه بگیرید در صورتیکه هیچ موردی ندارد چرا زیادتر بگیرید با این مالیات سنگینی که دارید از مردم می‌گیرید و اساساٌ مصرفی هم ندارد این مبلغ هنگفتی است این مالیات سنگین شوخی نیست از پانصد میلیون هم بیشتر خواهد بود و این مالیاتی که از تمام عوائد مردم گرفتید زراعت و غیر زراعت و تشکیلات یک توضیحی بفرمائید تا روشن شویم.

وزیر کشور- دو قسم پول از مردم گرفته می‌شود در هر مملکتی و در هر کشوری یک قسم اسمش مالیات است یک قسمت دیگر اسمش عوارض شهری است اختلاف اسمی هم دارد برای این جهتی که عرض می‌کنم مالیات باید مصرف مصالح عمومی کشور بشود بدون اختصاص بجائی ولی هر شهری یک احتیاجاتی دارد که باید آن احتیاجاتش را خودش رفع کند باین معنی که مالیات از فارس نمی‌شود گرفت و صرف اصلاحات شهری تهران کرد و یا مالیات خراسان را نمی‌شود گرفت و صرف شیراز کرد عوارض شهری برای این است و احتیاجات اولیه شهر خودش را تأمین می‌کند شهر بمنزله یک خانه است خیابان یا کوچه اینها بمنزله صحن آن حیاط‌های ساکنین آن هستند شهر باید نظیف و پاکیزه شود شهر باید از حیث روشنائی تکمیل بشود شهر باید از حیث آب مشروب آبی داشته باشد که قابل استفاده باشد از حیث بهداشت و سایر چیزها حتی از حیث فرهنگ مدارس ابتدائی هر شهر را اگر حقاٌ بخواهید باید با مخارج همان شهر خودش باشد نه اینکه مالیات عمومی صرفش بشود و تحمیل بهمه مردم بشود اینکه آقایان می‌فرمایند خیلی مالیات هنگفتی است هر چه هنگفت باشد آن شهر را زودتر آباد خواهد کرد تهران و هم چنین سایر شهرها در درجه اول احتیاج بچند چیز دارند به نظافت یعنی زباله‌ها و کثافات را از این کوچه‌ها و خیابانها بردارند و مبال درست کنند برای این شهر نه اینکه این کثافات در شهر باشد در کوچه‌ها باشد یکی هم مسئله روشنائی است و یکی هم مسئله لوله کشی این شهر است اگر امروز بخواهید لوله کشی کنید و آب شهر را طوری کنید که در مجرای لوله‌ها کشیده شود این چندین میلیون خرج دارد آقا و خرج این چیزها را خود ماها باید بدهیم (نمایندگان- صحیح است) بنابراین سهمیه شهرداریها هر قدر زیاد بشود جای نکرانی نیست برای اینکه بمصرف آبادی خود شهر‌ها می‌رسد و آقا می‌گویند که گرفته‌اند و نمی‌دهند آن یک موض. ع دیگری است بعد از این امیدواریم هرچه گرفته می‌شود و وصول می‌شود صرف خود شهرداری‌ها بشود.

تهرانچی- مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگر خوانده می‌شود:

طوسی- پیشنهاد دیگری است مال آقای نیک پور و منظور آقای نیک پور از قسمت ت البته قسمت ج است. نیم درصد از مبلغ مالیاتی که بموجب ماده ۱۲ بهر یک از مؤدیان تعلق می‌گیرد برای تأمین بودجه اطاق‌های بازرکانی کشور.

نیک پور- عرض کنم خاطر آقایان محترم مستحضر است در همان قانون مالیات بر درآمد سابق مقرر بود که یک درصد مالیاتی که وضع می‌کنند اختصاص داده بودند باطاق‌های بازرگانی کشور که مصرف کنند و بوسیله وزارت دارائی تحویل بشود و وصل بشود و جمع بشود و به وزارت بازرگانی بیاید و با پول اطاق بازرگانی بین اطاق‌های بازرگانی قسمت بشود بر طبق این قانون چون زیاد بود بنده نیم درصد پیشنهاد کردم چون آن قانون سابق ملغی می‌شود و از مالیات سابق این قسمت هم ملغی می‌شود از این جهت بنده پیضشنهاد می‌کنم این نیم درصد را آقای وزیر دارائی هم موافقت می‌کنند (طباطبائی- آقایان هم موافقت فرمودند).

معدل- آقای نیک پور موافقت بفرمایند که این نیم درصد شامل قسمت کشاورزی نشود (نیک پور- از شرکت‌های بازرگانی و بازرگانان) بسیار خوب بود .(وزیر بهداری پیشنهاد را بخوانید).

طوسی- بسیار خوب.

ج- نیم درصد از مبلغ مالیاتی که بموجب ماده ۱۲ بهر یک از مؤدیان تعلق می‌گیرد برای تأمین بودجه اطاق‌های بازرگانی.

وزیر بهداری- بجای مؤدی یا هر یک از مؤدیان این جور بنویسند (بهر یک از بازرگانان و شرکتهای بازرگانی) صحیح است.

رئیس- موافقین با ماده ۱۳ با اصلاحاتی که شده است برخیزند ؟(اکثر برخاستند) تصویب شد.

رئیس- ماده چهاردهم قرائت می‌شود.

ماده ۱۴- بجز موردی که در زیرپیش بینی شده هر مؤدی مالیاتی که طبق ماده اول این قانون مشمول مالیات بوده و جزو مستثنیات ماده دوم نمی‌باشد در هر سال منتها تا موعدیکه مقرره بموجب آئین نامه تعیین می‌گردد باید شخصاٌ و یا بوسیله دیگری اظهار نامه کتبی با درج اقلام درآمدهائی که در سال پیش بدست آورده است تنظیم و باداره دارائی محل اقامت و یا باداره دارائی مرکز شغل و یا کسب خود در ایران تسلیم نماید. مؤدی مالیاتی مکلف است در اظهار نامه‌ای که تسلیم می‌نماید میزان کل درآمد ویژه و بخشودگی هائی که بموجب این قانون تعیین شده و میزان درآمد مشمول مالیات و مبلغ بدهی مالیاتی خود را صریحاٌ تعیین ودرج نماید. در مورد انواع درامدهای کشاورزی مؤدیان مکلفند طبق آئین نامه مخصوص هر پنجسال یک مرتبه اظهار نامه کتبی با درج اقلام درآمد متوسطی که در سه سال پیش بدست آورده تنظیم و بمراجعی که در بالا ذکر شده تسلیم نماید اولین موقع تسلیم این گونه اظهار نامه‌ها اولین سال اجرای این قانون خواهد بود.

رئیس- آقای انوار.

انوار- در این ماده اشکالی نیست و عبارت ساده است و چون قرار شد مطابق آئین نامه مخصوص باشد و چون همه آئین نامه‌های مخصوص سابق این جا نیست در این جا وارد نمی‌شوم اگر آقای مخبر اطلاع بدهند این انواع درآمد کشاورزی که مالیات بهش تعلق می‌گیرد و موضوعی که بعد از این هست راجع بدرآمد متوسطی است که در سه سال معین می‌شود در مملکت ما مثلاٌ طرف فارس و همینطور در طرف و قم در همین مدتی پیش سن آمد اینجا اگر بخواهید تنظیم کنید برای ۵ سال آن سالی که ملخ آمده است سالیان پی در پی گمان هم نمی‌کنم کشاورزی ما حالا طوری شده باشد که بتواند و موفق بشود ملخ را بکلی دفع کند که دیگر نباید نسبت بآنجاهائی که آفت عامه دارد و مدتها طول می‌کشد نمیدانم چه خواهند کرد برای اینکه بنده در این قسمت کاملاٌ موافقم که باید فکری کرد که مأمورین مالیه تماس مستقیم در دهات با رعایا نداشته باشند این خیلی خوب است اما آنجاهائیکه ۴ سال ۵ سال پی در پی آفت واقع می‌شود باید تکلیفش معین شود اگر تکلیف آن هم معین شود بنده عرضی ندارم و موافقم.

مخبر- اولاٌ در قسمت آفات اگر خاطر مبارکتان باشد یک تبصره خاصی اینجا آوردیم و موافقت کردیم و قبول شد و تکلیف آفات هم روشن شد و تصویب هم فرمودید و تمام شد و رفت ماده ۱۴ یک ماده تشریفاتی است ماده آئین نامه ایست از نظر اینکه تصریحی شده باشد و فردا یک مؤدی اشکال نکرده باشد بهمین جهت هم بود که در کمیسیون رویش حرف نزدیم در این ماده که این اظهار نامه را بدهد و اگر ندهد اینطور می‌شود یا آنطور بشود دیگر چه فایده‌ای دارد صحبت کنیم موافقت بفرمائید رأی بدهیم و ازش بگذریم.

امیر تیمور- اجازه میفرمائید؟ بنده متنی می‌کنم از آقای مخبر و آقای وزیر که توجه بفرمایند (مخبر- بفرمائید) من چندین مرتبه این ماده ۱۴ را مرور کردم و خواندم و اعتراف می‌کنم که شخصاٌ چیزی نفهمیدم. علاوه بر اینکه من نفهمیدم از اغلب آقایان رفقا پرسیدم مثلاٌ از آقای انتظام و آقای صدر استدعا کردم که اگر متوجه هستند بمن بفرمایند یک جواب مثبتی بمن نگفتند هر چقدر شما می‌خواهید پول بگیرید در آن بابت حرفی نبود بایستی که مالیات گرفته شود در عین حال باید کاری کرد که برای مردم معضلاتی فراهم نشود که علاوه بر پرداخت مالیات دیگر مردم هم گرفتار تشریفات هم بشوند این ماده بقدری غامض و تو در تو و سر در گم است که معلوم نیست مقصود شما از این ماده ۱۴ چیست. بنده تمنی می‌کنم از آقای مخبر که بفرمایند مقصود از این ماده ۱۴ چیست و بعد هم این ماده را به بینید طوری که نوشته شده کافی برای مفهومشان هست یا نیست این یک چیزی است که سر و تهش با هم ربطی ندارد.

مخبر- اگر آقا عبارت این ماده درست بنظرشان آشنا نیامده علتش این است که با قوانین سر و کار نداشته‌اند این را عرض کردم این ماده ۱۴ آئین نامه است و آقا خیلی انس با این عبارت ندارند این حقاٌ نباید جزو قانون باشد ولی منظورش را می‌خواهید بفهمید منظورش این است که مثلاٌ یک کسی در این مملکت درآمدی دارد می‌بایستی یک اظهار نامه تنظیم کند در همان محلی که سکونت دارد و به اصطلاح در جائی که حوزه کارش آنجا است تنظیم کند و این را در ستون‌های اظهار نامه قرار خواهند داد ولی این را که نوشته‌اند عرض کردم ملاحظه بفرمائید این از نظر تشریفاتی است اما دیگر حضرتعالی میفرمائید سلاست و فصاحت این عبارت مثل گلستان سعدی نیست بنظر بنده این تضییع وقتی که می‌کنیم این بیشتر نگرانی دارد تا اینکه یک عبارت سلیسی بجای این بگذرانیم.

امیر تیمور- آقا شما این فکر را نمی‌کنید که این قانون را می‌دهید دست یک مأمور مالیه که باید اجرا کند آن چطور می‌فهمید؟ و هر طوری که دلش می‌خواهد اجرا می‌کند پس یک کاری بکنید کا کار مردم را آسانتر کند و اسباب زحمت نشود.

رئیس- آقای یمین اسفندیاری

یمین اسفندیاری- عرض کنم آقای مخبر یکی از خصایص این قانون مالیات بردرآمدی که ما داریم وضع می‌کنیم این است که فرد فرد مردم یک مشاور حقوقی هم باید داشته باشند تا اینکه بفهمند این چه چیز است و چطور باید عمل کنند خوب! نه آقای وزیر دارایی توجه می‌کنند نه آقای مخبر (معدل- بالاخره همه هیئت دولت اینجا هستند آقا) بالاخره بنده هم همانطور که آقای امیرتیمور فرمودند چیزی نفهمیدم قسمت اول را حالا ما کاری نداریم ولی خواستم عرض کنم که در اینجا در این قسمتش بنده مخالفم که می‌نویسید: درآمد طبق مقررات آیین نامه …. به بخشید بنده راجع به ماده ۱۴ عرضی نداشتم عرض بنده راجع به ماده ۱۵ است (خنده نمایندگان)

رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی- آنچه که عرض کردم و جواب دادند باز هم تذکر می‌دهم و آن مسئله درآمدهای ۵ ساله املاک مزروعی است که درآمدها باید صحیح و به تسعیر سالی که مالیات می‌پردازد ملاک عمل باشد خواهش می‌کنم حضرتعالی هم باز این مطلب را یادآور شوید که در حین جریان عمل اسباب اشکال نشود.

وزیر دارایی- همانطور که در جلسه قبل هم عرض کردم این مطلبی را که حضرتعالی فرمودید بایستی اظهار نامه که مالکین می‌دهند از روی درآمد محصول سه سال قبل از این اظهارنامه باشد و آنهم بطور جنس باشد اظهارنامه که می‌دهید همانطور که ذکر شده است و ملاحظه فرمودید که برای اجناس در موقع برداشت هر محصولی در هر سال قیمت معین می‌شود و از روی آن قیمتی که معین می‌شود درآمد نقدی معلوم خواهد شد و از روی آن درآمد مالیاتی که باید بدهد معلوم می‌شود و قیمت تسعیر اجناس مؤدی برای هر سال است.

رئیس- پیشنهاد آقای بهبهانی قرائت می‌شود.

پیشنهاد می‌نمایم در ماده ۱۴ صفحه ۹ سطر ۶ بعد از کلمه سه سال پیش اضافه شود (نرخ دولت در همان سال).

بهبهانی – بنده مقصودم همین بود که آقای ملک فرمودند که چطور رسیدگی می‌شود و چطور باید مؤدی مالیات مالیات سه سال پیش را بپردازد و روی چه نرخی بپردازد این بود که این پیشنهاد را کردم ولی با توضیحی که آقای وزیر دارایی دادند دیگر بنده عرضی ندارم و مسترد می‌کنم.

رئیس- رأی می‌گیریم بماده ۱۴ موافقین با ماده ۱۴ برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده پانزده قرائت می‌شود.

ماده ۱۵- بجز در مورد درآمدهای کشاورزان مؤدیان مالیاتی می‌توانند بدهی مالیاتی خود را در موقع تسلیم اظهارنامه که طبق ماده ۱۴ تعیین شده یا در سه قسط متساوی که قسط اول آن ضمن تسلیم اظهارنامه و اقساط دوم و سوم تا تاریخی که بموجب آیین نامه تعیین می‌گردد تأدیه نمایند در مورد درآمدهای کشاورزی پرداخت مالیات باقساط و در تاریخهاییکه بموجب آیین نامه مخصوص معین می‌گردد بعمل خواهد آمد وزارت دارایی نیز حق دارد که از پاره‌ای از منابع درآمدها مالیات را در موقع تحصیل آن در آمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید وجوهیکه باین ترتیب بابت بدهی مالیات مؤدیان وصول می‌شود بپای حساب مالیاتی آنها محسوب می‌گردد ولی این عمل مؤدی مالیاتی را معاف از تسلیم اظهارنامه معینه در ماده ۱۴ نمی‌نماید در مواردیکه درآمد مؤدی مالیاتی منحصر به حقوق و دستمزد بوده و در مواقع پرداخت آنها طبق این ماده مالیات کسر و عاید دولت شده باشد وزارت دارایی می‌تواند اظهارنامه‌های ساده تری تهیه و باین طبقه از مؤدیان مالیاتی اجازه دهد که آنها را تنظیم و بصاحب کار خود تسلیم نمایند تا با توضیحات دیگر که لازم باشد صاحب کار برگهای نامبرده را بوزارت دارایی تحویل دهد.

رئیس- آقای انوار

انوار – بعضی از آقایان خیال می‌کنند که فلانکس متعمد است در تمام مواد صحبت کند بنده می‌خواهم بآقایان عرض کنم که ما وکیل چه چیز هستیم وکیل هستیم که دولت پیشنهاد می‌کند مالیاتی را به مؤدی تحمیل کند که از طرف او آمدیم اینجا بلکه این مالیاتی را که برآنها تحمیل می‌کنیم آیا این مالیات که می‌دهد هیچ تناسبی دارد یا نه و آیا بمصرف می‌رسد یا نمی‌رسد پس بنده در هر سطری آنچه که بنظرم می‌آید میگویم خلاف محکمه عدل الهی است که مخالف با آن کرده باشم؟ پس این همه اصرار نداشته باشید که تمامش کنید اینهمه شلاق کش آخر باید صحبت کنیم در مواد بحث باید بشود درش پیشنهاد شود در بین صحبت کردن ترک‌ها می‌گویند بین اصطکاک صحبت‌ها حقیقت بیرون می‌آید ولی آقای دکتر طاهری و رفقایش اصرار دارند که زودباشید من نمیدانم آقا برای چه؟ اینجا دو سه عبارت دارد که محتاج بتوضیح است یکی از آنها این است که بموجب ایین نامه مخصوص معین می‌گردد بعمل خواهد آمد وزارت دارایی نیز حق دارد که از پاره از منابع درآمدها مالیات را موقع تحصیل آن درآمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید وجوهی که باین ترتیب بابت بدهی مالیات مؤدیان وصول می‌شود بپای حساب مالیاتی آنها محسوب می‌گردد اولاٌ یک شبه بنده دارم که تا مؤدی مالیات اظهارنامه خودش را تدوین نکند و ندهد وزارت مالیه چه چیزی را کسر می‌کند؟ چه اطلاع دارد بچه مناسبت هنوز که مؤدی اظهارنامه نداده و وصول نشده است چه چیز را کسر می‌کنند؟ این اولاٌ ثانیاٌ درآمدی که کسر می‌کند نسبت بکل درآمد کشاورزی و غیر کشاورزی است یا نسبت بکشاورزی نیست چون عبارت بعد ازآن واقع شده است توجه بفرمایید آقای مخبر! در مورد درآمدهای کشاورزی پرداخت مالیات باقساط و در تاریخهاییکه بموجب آیین نامه مخصوص معین می‌گردد بعمل خواهد آمد بعد می‌گوید وزارت دارایی حق دارد که از پاره‌ای از منابع درآمدها مالیات را موقع تحصیل آن درآمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید. مثلاٌ دولت برای نگاهداری ارتش جو و کاه و یونجه اش را می‌دهد هنوز هم تسلیم نکرده صاحب ده یا کسی که علاقی ملکی دارد تسلیم نکده است در نظر می‌گیرد از بلوک ورامین یا از فلانجا بگیرند و می‌گوید از فلانجا فلان اندازه جو یا کاه داده می‌شود این نسبت باین است که می‌گویند وزارت دارایی حق دارد نسبت به درآمد کشاورزی است این حق یا مثلاٌ نسبت باین است که فلان تاجر جنسش را وارد کرده است در گمرک و این جنسش را می‌آورد و بموجب اطلاعی که از گمرک دارد این جنس فلان اندازه مالیات بهش تعلق می‌گیرد و اظهارنامه هم تسلیم نکرده است نسبت به آن کسر می‌کند؟ این است که اولاٌ وزارت مالیه قبل از تقدیم و تسلیم اظهارنامه معنی ندارد کسر بکند باید اظهار نامه بدهند بعد از آن می‌خواهد مالیات را کسر بکند بکند والا قبل از تنظیم اظهارنامه و تسلیم آن این کار را بکند بنده مخالم بعد هم همینجور است نسبت بهر دواش است نسبت بدرآمد کشاورزی و غیر کشاورزی است یا نسبت بکدام است باید یک توضیحاتی در این داده شود یکی دیگر موضوع این است در مواردی که درآمد مؤدی مالیاتی منحصر است بحقوق و دستمزد من نفهمیدم این حقوق و دستمزد ذکر کردنش بی معنی است خود کسی که دستمزد می‌گیرد کسی نیست که مالیات بده باشد که او را معاف کنند یا نکنند بحساب درنمی آید اینرا من گمان نمی‌کنم آخر حقوق او چقدر است این بر سبیل مطلق است و عبارتهای مطلق که ما بیان کردیم نسبت بآن کسانی که حقوق می‌گیرند مالیات تعلق نمی‌گیرد یا اینکه با هم جمع می‌شود و گرفته می‌شود این عبارت توضیحاتی لازم دارد.

وزیر دارایی- این قسمتی که در اینجا اظهار شده که می‌توانند از پاره‌ای از منابع درآمدها مالیات را موقع تحصیل آن درآمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید یکی از مواقع و مواردش همین قسمت دستمزد و حقوق کارگرها است تصدیق می‌فرمایید در مؤسسات کارخانجات بنگاهها یک کسانی خدمت می‌کنند که حقوقی که می‌گیرند در هر ماه یا در موقع پرداخت اگر حقوق آنها را در همان موقع کسر نکنند بعد وصول و ایصالش مشکل می‌شود یعنی معلوم نیست آن کسی که دو روز اینجا کار میکرده پنج روز جای دیگر کار میکرده این طرز وصولش اصلاٌ عملی نیست بنابراین در یک بنگاه و مؤسسانتی که یک اشخاص کار می‌کنند و کارگر و مستخدم هستند اینها را بایستی در ماههایی که حقوق آنها پرداخته میشودمالیات ازشان کسر شود اصل عمده که در نظر گرفته شده است همین است البته آقا یک چیزهایی هم امثال و نظایر این است مثل مقاطعه کاری یا مساعده‌های موقتی که در نظر می‌گیرند که معلوم بشود والا از حیث کشاورزی و از حیث تجارت تا سالشان نگذرد اصلاٌ مالیات نمی‌گیرند این برای چیزهایی است که عایداتش معلوم است مثل همین دستمزد یا قسط مقاطعه کاری که گرفته می‌شود و عایداتش معین است اگر در آن موقع نگیرند موجودیش از بین خواهد رفت بنابراین اجازه خواسته شده در ضمن عمل گرفته شود اما قسمت دوم برای تسهیل عمل است اینجا می‌گویند کسانیکه باین ترتیب اینقدر داده‌اند محتاج نیست اظهار نامه خودشان را مستقیما می‌دهند بهمان کارخانه یا هنگامیکه کار می‌کنند همان اظهارنامه را همان رئیس کارخانه همان موقعیکه کسر می‌شود میدهند در واقع اظهار نامه را مثل اینکه خود او می‌دهد یعنی همان شخصیکه در آن جا مستخدم است و این عمل از نقطه نظر تسهیل است و قسمت اول از نقطه نظر اینکه از بین نرود بنابراین هر دو قسمت کشاورزی و تجارتی باید عایداتش تا آخر سال معلوم شود

نمایندگان – کافی است کافی است

رئیس- پیشنهاد آقای امیر تیمور قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم سطر ۶و۷و۸و۹و۱۰ از ماده ۱۵ حذف شود.

امیر تیمور- عرض کنم آقای وزیر دارایی آقای بیات تمنی می‌کنم توجه بفرمایید اگر این ماده باین ترتیب بگذرد بکلی عمل کشاورزی را وزارت رارایی و دستگاه وزارت دارایی مختل خواهد کرد طبق این ماده شما حق می‌دهید که وزارت دارایی حق دارد که از پاره‌ای از منابع درآمدها مالیات را موقع تحصیل آن درآمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید. یعنی چه؟ فرض بفرمایید الآن موقع برداشت محصول تریاک است تریاکش را فلان زارع و مالک کشاورز می‌آورد باداره دارایی طبق مقررات خاص دیگری تسلیم می‌کند این پولش را باید از دولت بگیرد یا نه؟ می‌گوید این پول را علی الحساب طبق این قانون حق داریم کسر بگذاریم تا حسابت را روشن بکنیم موقع چغندر کاری چغندر را مردیکه ۱۲ ماه است زحمت کشیده است و تسلیم شما می‌کند که پولشرا بکیرد و احتیاجاتش را رفع کند طبق این ماده می‌گوید بنده حق دارم باید مالیات کسر بشود این هی معطلی معطلی برای هر قران برای یک قران چقدر رشوه بدهد وتعار۵ بدهد تملق بگوید التماس بکند درخواست کند پیش اعضای مالیه مأمورین مالیه که آقا محصاٌ لله آن پانصد تومان را بمن بده می‌گوید خوب این صد تومان را تو بگیر و این یک راه اخاذی و یک راه دزدی و یک راه رشوه بازی باز می‌شود و تمام مردم را معطل می‌کند و قضیه سلب اعتماد در معامله دولت می‌شود و بعد از یکی دو سال عمل مردیکه ترجیح می‌دهد که تریاک نداشته باشد که بدهد تا باین افتضاح بکشد کارش الآن والله قسم می‌خورم باور بفرمایید آقا چغندر را که می‌دهد تسلیم می‌کند باید پولش را بگیرد در موقع پول دادن تا از آن مردیکه صاحب مال یک پورسانتاژی نگیرند محال است بهش بدهند نصف آنرا مأمورین مالیه بعنوان رشوه اخذ می‌کنند تا پولش را بدهند حالا مطابق این قانون می‌خواهند حق مردم را نگاهداری کنند ولی صدی صد اطمینان داشته باشید که با این قانون فقط مردم را معطل می‌کنند محض اینکه این را در نظر بگیرند شما که نباید مردم را بیچاره و معطل کنید بنابراین شما می‌فرمایید مقصود از این ماده ۱۵ این است که آن دستمزدها را که دولت چیز می‌کند آن قسمت مانع است و بقول آقا همین قسمت که نوشته‌اند وزارت دارایی حق دارد از پاره‌ای منافع آن قسمت را پرداخت نماید الآن آقا برای اینمردم یک بدبختی و یک بیچارگی ایجاد می‌کند و کشاورزی در این مملکت از بین خواهد رفت دلم می‌خواهد آقای دشتی در یک ولایتی باشند موقع معامله مأمورین مالیه با کشاورزان باشند شاید بعضی از آقایان آنجا باشند تا صدق غرایض من برشان معلوم شود دیوانه می‌شوید آقا صد تومان که بمردم می‌دهند لااقل سی تومانش را می‌گیرند از پول گندم دزدی می‌کنند از پول تریاک دزدی می‌کنند از همه چیز شما دزدی می‌کنند و در تمام معاملات نظیر همین اعمال را می‌کنند.

مخبر – این نظری را که حضرت عالی فرمودید وزارت دارایی نداشته است و ندارد (دبستانی- تصریح کنید) توجه بکنید آقا تا حالا مالیات کشاورزی نبوده است که بگوییم این عمل شده است آن قسمتیکه شما می‌خواهید بفرمایید این است که فرض کنید یک مردی یک اداره مقاطعه کاری دارد یا یک اداره کار دارد یا یک مستخدمینی دارد آنجا که ماهی ۲۰۰ تومان ۳۰۰ تومان بآنها حقوق می‌دهد روزی که میخودهد دستمزد و حقوقشان را بدهد مالیاتی که باید بدهند از حقوقشان کسر می‌کند حالا همو همینطور است اگر این نوشته نشود وزارت دارایی نمی‌تواند این وجه را بگیرد استدعا می‌کنم آقای انوار توجه بفرمایند اگر آدم لاآبالی است و عوائد دیگری ندارد که اکتفا شده است بهمین پولی که ازش گرفته‌اند و رد شده است و رفته است اگر عوائد دیگری دارد می‌رود اظهار نامه می‌دهد مینویسد از آنجا ماهی ۲۰۰ تومان یا پانصد تومان گرفتم فلانجا هم فلان عایدی را دارم و فعلاٌ اینقدر هم بابت مالیات من می‌گیرند ولی این عمل را که حالا می‌کنیم از لحاظ این است که یکقدری دیر و زود نشود و این عمل حالا هم جریان دارد انحرافی هم حاصل نمی‌شود و جنابعالی نگران هستید که شاید این عمل را در مورد کشاورزی بکنند یعنی تریاکشان یا گندمشان را گرو بگیرند این لازم نیست که او را حذف بکنید پس از جمله از پاره منابع از درآمدها مالیات را تا یک پرانتز باز کنید (باستثنای منابع کشاورزی)

امیر تیمور- قبول می‌کنم

رئیس- پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری قرائت می‌شود

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۵ از قسمت وزارت دارایی نیز حق دارد الی آخر حذف شود

یمین اسفندیاری- این موضوعی که آقای معدل فرمودمئ با این اصلاح قانع نکرده بنده را. مضافاٌ بر اینکه اقای امیر تیمور فرمودند این موضوع بضرر دولت و مردم هم تمام می‌شود ولی حالا قطع نظر از این قسمت اصلاٌ معاملات دیگران را هم این خنثی می‌کند برای خاطر اینکه شما خودتان می‌نویسید اگر مالیات بده مثلاٌ باید صد هزار ریال مالیات بدهد و باو اعتراض شود او هم خودش را مدیون نمیداند و معترض است وقتیکه معترض شد باید رسیدگی شود و وضعیتش معلوم شود (معدل- مربوط به آنجا نیست) شما اعتراض می‌دهید که ۱۰ هزار تومان باید مالیات بدهد. اینجا ماده را بخوانید می‌گوید درآمد طبق مقررات آیین نامه مخصوص کسر و وصول نماید وجوهی که باین ترتیب بابت بدهی مالیات مؤدیان وصول می‌شود بپای حساب مالیاتی آنها محسوب می‌گردد ولی این عمل مؤدی مالیاتی را معاف از تسلیم اظهارنامه معینه در ماده ۱۴ نمنیماید. بنده قبول ندارم مبغلی را که شما می‌خواهید از من بگیرید اظهارنامه هم می‌دهیم چه کار باید کرد؟ این است که چون بنده معترض هستم بنده هم اختیاری در زندگانی خودم ندارم این قسمت زندگانی من فلج خواهد شد تا این قضیه مالیات تمام شود با این وضع تمام معاملات ما خنثی خواهد شد و در عمل خواهید دید که همین طور است که عرض می‌کنم

وزیر بهداری- اینجا اگر توجه بکنید شاید رفع اشتباه بشود اینجا یک تسهیلاتی است فرضاٌ شرکتها یک مستخدمینی دارند که بآنها یا پول می‌دهند یا سهامی می‌دهند می‌توانند وزارت دارایی در موقعی که پول بآن شخص می‌دهند این را ترتیبی بدهد که داده شود صبح هم که در یکی از مواد یکی زا آقایان اشکال می‌کردند آقای صفوی بود این خیلی آسان بود حالا جلوگیری می‌شود این بدیهی است یک قراری میگذاردند با آن شرکت با آن بنگاه با آن اشخاصی که مؤسسه دارند که آقا وقتی تو این پولها را باین اشخاص می‌دهی این مالیات را هم کم بگذار آنهم کم می‌گذارد آن آدم می‌گوید این پولگیر من آمد از بابت مالیات و این وضع خوبی است

یمین اسفندیاری- بنده مسکوت می‌گذارم

رئیس- پیشنهاد آقای صفوی قرائت می‌شود: پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۵ اشل مالیات حقوقی تعیین گردد.

صفوی- استدعا می‌کنم یکقدری توجه بفرمایید این قسمتی که در ماده ۱۵ نوشته شده است سر و کار تمام مردم را با وزارت دارایی و مأمورین دارایی می‌اندازد اینجا شما نوشته‌اید در مواردی که درآمد مؤدی مالیاتی منحصر به حقوق و دستمزد بوده و در مواقع پرداخت آنها طبق این ماده مالیات کسر و عاید دولت می‌شود سابق بر این یک اشلی داشت مالیات حقوقی الآن هم دارد که روز ۱۸ آبان است مطابق این اشل فعلی کارخانه‌ها و مؤسسات دولتی و ملی یک مرتیه داشتند که تا ۲۰۵ریال ۷ ریال بدهد همین طور می‌رود بالا تا سیصد تومان و هفتصد تومان که ده پانزده تومان می‌دهد هر کس روی آن اشل عمل می‌کند یعنی هر صاحب بنگاه یا کارخانه تکلیفش معلوم است که آخر هر ماه که می‌شود روی آن اشلی که وزارت مالیه دستش داده است کسر می‌گذارد و ملزم است آن صاحب کارخانه صاحب بنگاه بنویسد و بوزارت دارایی بفرستند تا یکماه بعد حالا خبط کرده اسن اول آمده است مستخدمین دولت را گفته ندهند آنها مالیات ندهند معاف اند. بنده اساساٌ گفتم وقتی که شما مستخدم را معف کردید همه را معاف کنید فرق طبقاای قائل نشوید حالا می‌فرمایید خیر مستخدم دولت باید مالیات ندهد مستخدمین بنگاه ملی باید بدهند خیلی خوب ولی آقا یک اشلی یک میزانی بدستش بدهید و بگویید مطابق این قانون مالیات بدهد این ماده که معلوم نکرده آقای معدل توجه بفرمایید! این ماده معلوم نکرده پس شما همین قانون فعلی را زیاد کنید یا کمش بکنید بدهید بدست صاحب مؤسسات ملی و کارخانجات که زا روی آن حساب کنند که ماهی ۴۰۰ تومان که بفلان حسابدار مثلاٌ داده می‌شود این قدر باید از او کسر کنند و بمالیه بدهند نه این که ابهام داشته باشد و فردا هم آن اظهار نامه تهیه کند و بدهد بصاحب کارخانه و او هم تصدیق بکند و آنوقت بین صاحب کارخانه و مؤدی اختلاف شود بعد اداره دارایی محل جریمه بخواهد خوب آقا یک اشلی تنظیم کنید معلوم کنید که مستخدم بنگاههای ملی بهر مقدار حقوق که می‌گیرد باید بعنوان مالیات یک مبلغی بدهد و از او کسر کنند.

وزیر دارایی- اینکه آقای نماینده محترم هم صبح و هم عصر فرمودند که فرق طبقاتی نگذارید و چطور و چطور اصلاٌ این جا طبقه و اشخاص هیچ در بین نیست یک قسمت مستخدم دولت است که دولت باید بهشان حقوق بدهد البته دولت هم باید مالیاتشان را بدهد یکعده هم مستخدم یک مؤسساتی هستند آن مؤسسات باید مالیات آنها را بدهند هیچ فرقی بین مستخدم دولت و مستخدم دیگر گذاشته نشده است آنها هم که مستخدم دولت هستند دولت باید مالیاتشان را بدهد بدهیم و پس بگیریم این اسباب زحمت است پس اینطور قائل شدیم که نه بدهد و نه بگیرد ولی اشخاص بنگاهها و کارخانه‌های ملی و غیر خوب همین وظیفه که دولت نسبت به مستخدمینش دارد او هم نسبت به مستخدمین خودش دارد باید وضع زندگانی مستخدم و کارگر و کسانی که ازشان استفاده می‌کنند تأمین کند و اگر مالیاتی بهشان تعلق می‌گیرد باید قدری بدهند که تأمین بکند این فرق طبقاتی نیست این قسمت را نمی‌گویم دولت بدهد این قسمت را می‌گویم صاحبان بنگاه و مؤسسه و غیر ذلک بدهند پس بنابراین در اینجا فرقی ملاحظه نمی‌شود اما برای هر مستخدم که یک عائله دارد زن دا د و بچه دارد مطابق این قانون می‌بینید که تا چه میزان حقوقش می‌رسد آن را کسر می‌کند اگر اضافه است که آنرا معین می‌کنند مطابق اشل کمیسیون کسر می‌کنند ماه بماه بمالیه می‌پردازند این اشل لازم ندارد اشل معولم است بطور کلی تحقیقات هم معلوم است مطابق همان حساب می‌کنند

صفوی –مسترد می‌دارم

نمایندگان- رأی بگیرید رأی بگیرید

رئیس- رأی گرفته می‌شود بماده ۱۵ با اصلاحی که شده است موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شدماده۱۶ قرائت می‌شود:

جمعی از نمایندگان – ختم جلسه

رئیس- اگر آقایان مساعدت بفرمایند فردا جلسه تشکیل بشود (صحیح است) جلسه آتیه فردا سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور بقیه این لایحه

(مجلس ۷ ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسن اسفندیاری