مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ فروردین ۱۳۲۳ نشست ۹

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۱ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اسفند ۱۳۲۲ نشست ۵

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۲۲ نشست ۵

جلسه ۹

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۶ فروردین ۱۳۲۳

مجلس یکساعت و نیم پیش از ظهر بریاست آقای ملک مدنی (نایب رئیس) تشکیل گردید

صورت مجلس روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند **

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس – در صورت مجلس نشری نیست؟ (گفته شد خیر) در جلسة گذشته روز جلسه آتیه ۲۸ اسفند معین شده بود نظر باینکه در آن روز اکثریت حاصل نشد و مصادف با نوروز بود جلسه به امروز موکول شد صورت مجلس تصویب شد.

- اعلام اسامی اعضاء کمیسیونهای بودجه و محاسبات و مبتکرات و عرایض و مرخصی

۲- اعلام اسامی اعضاء کمیسیونهای بودجه و محاسبات و مبتکرات و عرایض و مرخصی

نایب رئیس – قبلاً انتخاب اعضاء کمیسیونهائی که از شعب انتخاب شده‌اند باطلاع آقایان می‌رسد و بعداً آقایانی که قبل از دستور اجازه خواسته‌اند مذاکره خواهند فرمود نتیجه انتخاب کمیسیونها قرائت می‌شود.

اعضاء کمیسیون بودجه منتخب از شعب.

شعبه ۱ – آقایان: دکتر زنگنه – قبادیان – اردلان.

شعبه ۲ – آقایان: افخمی – دولت آبادی – مؤید ثابتی.

شعبه ۳- آقایان: دکتر طاهری – فولادوند – مجد ضیائی

شعبه ۴ – آقایان – ملک مدنی – بوشهری – دکتر شفق

شعبه ۵ – آقایان: کاظمی – امیر تیمور – فاطمی

شعبه ۶ – آقایان: بیات – دکتر معظمی – صفوی.

کمیسیون محاسبات:

شعبه ۱- آقای فداکار – شعبه ۲ – آقای فتوحی شعبه ۳ – آقای نجومی – شعبه ۴ – انتخاب نشده – شعبه ۵- آقای اخوان – شعبه ۶- آقای تهرانچی.

کمیسیون عرایض و مرخصی.

شعبه ۱ – آقای سنندجی – شعبه ۲ – آقای دولت آبادی شعبه ۳ – آقای محسن صادقی افشار – شعبه ۴ انتخاب نشده شعبه ۵ – آقای ایرج اسکندی – شعبه ۶ – آقای صدرقاضی

کمیسیون مبتکرات:

شعبه ۱ – آقای فرمند – شعبه ۲- آقای خلعت بری – شعبه ۳ – آقای فولادوند – شعبه ۴ – انتخاب نشده – شعبه ۵- آقای شریعت زاده – شعبه ۶ – انتخاب نشده.

نایب رئیس – آقای فرخ.

مهدی فرخ – بعضی مطالب است که لازم است زودتر بعرض مجلس شورای ملی برسد و نظر باینکه طبق اصل یازدهم قانون اساسی قبل از انجام مراسم تحلیف نمی‌توانیم وارد انجام بعضی مطالب بشویم این است که بنده از مقام ریاست تمنا می‌کنم که مراسم تحلیف را جزء دستور جلسه بعد بگذارند زیرا قبل از تحلیف نمی‌توانیم بانجام وظایف خودمان اقدام کنیم و اصل یازدهم هم صریح است و دیگر این این که اتدعا می‌کنم کمیسیون عرایض راتکمیل بفرمایند که تأخیری در انجام وظایف نشود.

- طرح و عدم تصویب نمایندگی آقای دری

۳- طرح و عدم تصویب نمایندگی آقای دری

نایب رئیس – استوارنامه آقای دری مطرح است. آقای کاظمی.

کاظمی – بنده خیلی متأسف هستم که در این جایگاه رسمی باید اعلام کنم که بسیاری از ملت ایران بحق حاکمیت خودشان نرسیده‌اند و وزیر کشور و استاندار و بخشدار تا بالخره ژاندارم و پاسبان در حق حاکمیت ملت دخالت کرده‌است و یقین دارم که همه آقایان نمایندگان با آن هم آوراز هستند که باید این خطاکاران را ما بدست قانون بسپاریم و آزادی انتخابات را برای ملت تأمین کنیم و جای تردید نیست که مداخل دولت در کار انتخابات کار نامطلوب و ناشایستی است در همه نقاط اما در بعضی نقاط خیلی ناشایست تر است و بیشتر باید مورد توجه واقع شود و آن نقاط نقاطی است که از مرکز مملکت خیلی دور است و باید بوسیله انتخاب نماینده محلی و شرکت آن نماینده محلی در مجلس شورای ملی آن ارتباط و اتصال معنوی بین مرکز و آن نقاط دور تأمین شود و دولت اگر در این نقاط مداخلاتی برخلاف این مصلحت بکند بنظر من مقصرتر است و تقصیر او بزرگتر و بالاتر است شاید هم جای بحث نباشد و آقایان همان لحجة شیوای آقای گرکانی را که مظهر یک قسمت از مملکت است با شادمانی تلقی می‌کنند و چقدر خوب بود که ما نمایندگان اکثر ایلات بزرگ مملکت مثل قشقائی و غیره را در بین خودمان داشتیم و بالاخره مجلس مظهر ملت ایران بود و ما هم نمایندگان سایر نقاط را با لهجه‌ها و آداب مخصوص می‌داشتیم آقایان میدانند درگز آخرین نقطةسرحد ایران است در جزی یک اخلاق آداب و صفات و لهجة مخصوصی بخد دارد که سایر قسمتهای مملکت آن آداب و صفات را ندارد و البته از نقاطی بوده‌است که مثل بلوچستان مثل ترکمن مثل سایر نقاطی که مشمول این وضع هستند حق بوده‌است که مأمورین درولت تقویت بکنند که یک نماینده محلی بتواند نمایندگی آن قسمت را داشته باشد و در ضمن شرکت با نمایندگان ملت احتیاجات اشخاص را تأمین کند متأسفانه نه فقط باین منظور کمک نشده سعی شده بهر صورت و بهر کیفیتی که هست خلاف این منظور عمل شود و آقای استاندار خراسان و بخشدار محل و مأمورین ژاندارم و سایر مأمورین دولت تمام مساعیشان برای محو کردن این منظور بوده‌است چند مرتبه بنده در شعبه گفته‌ام و باید درمجلس شورای ملی هم عرض کنم البته آقایان میدانید در شعبی که همه مان شرکت داریم پرونده‌های مختلفی دیده‌ایم انتخابات را ملاحظه فرموده‌اند در این پرونده بهترین فعل و انفعال شده‌است و نمیدانم چرا غفلت کرده‌اند این کاغذها را از این جا ندزدیده‌اند و چرا اصرار داشته‌اند که آثار جرم را این قدر روشن در پرونده بگذارند برای این که راه بهتر باز باشد برای درگز ما هیچ محتاح باطلاعات خارجی نیستیم و یقین دارم که اگر آقایان اوراقی که در این پرونده هست بخوانند همان احساساتی که برای من تولید شده برای آقایان هم پیدا خواهد شد و وجدان هم حکم می‌کند که آن احساسات را بعرض آقایان برسانم و قضاوت آقایان را بخواهم و ضمناً هم لازم میدانم که بحکم وجدان یک چیزی را بعرض آقایان برسانم و آن راجع به شخص آقای دری است و من صلاحیت آقای دری را مورد بحث قرار نمی‌دهم زیرا نه من شخصاً ایشان را می‌شناسم و نه از گذشته ایشان آگاهم و با آن مختصر آشنائی هم که در مجلس شورای ملی با ایشان پیدا کردم ایشان را شخصی خیلی باهوش دیدم و خیلی متإسفم که این پرونده آن قدر ناپاک و پلید در باره شخص ایشان است اما جریان آقایان باید برای اصلاع بدانند در جز نقطه ایست که هر وقت دولت ایران میخواسته‌است فتنه و فساد صحرای تراکمه را از بین ببرد یا آن جا را امن کند ساکنین درجز و مردم درجز پیشقدم این فکر بوده‌اند و محمود صارمی یکی از شخصیت‌های ممتاز این ناحیه‌است (نقابت – یکی از دزرهای معروف است) ممکن است بنده ایشان را نمی‌شناسم و آشنائی ندارم محمود صارمی آن طور که پرونده نشان می‌دهد مردی بوده‌است که پیشقدم بوده‌است برای این که بتواند آن صحرا را امن بکند در زمان پهلوی هم همین اعمال را کرده‌است و شاید هم بنظر آقای نقابت یکی از دزدهای بوده‌است و آورده‌اند در طهران توقیف کرده‌اند یا آن که آن طوری که ما اصولاً دیده‌ایم و می‌بینیم تمام این نوع مردم را آوردند در شهر طهران توقیف کردند و اموالشان راه هم گرفتند خلاصه البته به نظر بنده تشخیص انتخاب یک وکیل با مردم محل است و صلاحیتش را بعد بنده و آقایان قضاوت می‌کنیم بهرحال این شخص کاندید مردم بوده‌است و مردم دجز میل داشته‌اند او را انتخاب کنند این شخص بوده‌است که جندین سال در طهران حبس بوده‌است و بعد هم رفته‌است و مردم میل داشته‌اند آنرا انتخاب کنند و او هم میخواسته انتخاب بشود انجمن نظار از مردمی که بهیچوجه معروفیت نداشته‌اند یعنی از رتبه ۴ و ۵ و ۶ مردم بودند انتخاب شدند و از همانوقت شکایات اهالی درگز بموجب تلگرافات و اسنادی که در خود پرونده مضبوط است شروع شده‌است و تلگرافات هم مستقیماً بوزارت کشور بمقامات مؤثر به مجلس شورای ملی و بتمام مراجع صلاحیت دار این تلگرفات میشده و کوچکترین ترتیب اثری باین تلگرافات و شکایات داده نشده و بطوری که پرونده نشان می‌دهد پس از آنکه شکایات خیلی زیاد شده و فشار زیاد آمده‌است. وزارت کشور تصمیم گرفته یک بازرسی برای رسیدگی بفرستد چه شده‌است که این تصمیم بموقع اجرا گذاشته نشده نمیدانم پرونده نشان می‌دهد که این عمل انجام نشده و بازرس به محل نرفته‌است با اینکه همه مان میدانیم که فرستادن بازرس برای نظارت در وزارت کشور یک امر خیلی جاری و عادی است هر وقت که می‌بینید یک جریانی به نفع آن فکرشان بنوده استن و موافق مصلحتشان نبوده فوراً یکی دو تا سه تا روز شب و صبح و عصر برای یک ماه برای ۵ روز بازرس فرستاده‌اند این جا بازرس نفرستاده‌اند و بالخره آقای استاندار خراسان یک نفر را که منشی فرمانداری بوده‌است برای بازرسی می‌فرستند و آقای بازرس بجای اینکه بشکایات مردم رسیدگی کند و به بیند اظهارات مردم چه بوده‌است قضیه مهم و قابل توجه و دقت است، مردم وقتی که اعتماد کردند که نخست وزیر مملکت آزادی انتخابات را اعلام کرده‌است و همه منابع رسمی گفته‌اند که در انتخاب نماینده آزاد هستند و عملاً دیده‌اند که خلاف آن عمل می‌شود و هر کس را که می‌خواهند نمی‌توانند انتخاب کنند و همه مان میدانیم که در ولایات تلگرافخانها یک پناهگاههائی است برای مردم و مردم خیال می‌کنند که بوسیله تلگراف می‌توانند شکایات خودشان را بمرکز برسانند جمع می‌شوند در تلگراف خانه پس از آنکه مردم تجمع می‌کنند ژاندارم تلگراف خانه را محاصره می‌کند و اجتماع کندگان را می‌راند و با ته تفنگ می‌زند و آن کسانیکه در درجز با ته تفنگ زده می‌شوند یک نفر از آنها در درجز می‌میرد(دری – تکذیب می‌شود). بعد بیان میفرمائید آقا اختیار در دست شما است، بنده این قسمتی را که عرض می‌کنم تماً در پرونده هست که تشریف بیاورید می‌بینید (تقاضا می‌کنم از آقای مخبر که تشریف دارند پرونده را بیاورند اینجا اگر لازم باشد آن قسمت را بعرض آقایان برسانم بیست و چهار نفر توقیف می‌شوند پیاده و کت بسته آنها را می‌آورند بمشهد و یکی از آنها که مصروب بوده‌است در مشهد می‌میرد و قریب ۸۰ نفر هم در درجز توقیف می‌شوند و نمی‌گذارند بهیچوجه شکایتی بکنند و بنده لازم نمیدانم برای اتلاف وقت مجلس تمام آنها را برای آقاین بخوانم و خیال می‌کنم اوراق این پرونده مضحک ترین و رقت آورترین ارواقی است که در پرونده‌ها موجود است اما آقای بازرس تشریف می‌برند آنجا و شروع می‌کنند به تشخیص خودشان به رسیدگی و تحقیق برای جلوگیری از تظلم متظلمین در جز برطبق جدول انتخابیه مرکب از سه نقطه‌است در جز است و کلات است و سرخس که این سه نقطه مستقلاً و مستقیماً از مشهد بر ایشان بخشدار فرستاده و تعیین می‌شود مثل فرضاً حوزة انتخابیه خوار و ورامین که یک حوزةانتخابیه‌است و مضناً یک وکیل دارند در صورتیکه اینها بخشداری و زندگانی اداریشان بکلی از هم جداست و ازجمله در حوزه‌های فرعی درجز حوزة نوخندان است حوزة نوخندان بیشتر از همه جا مورد توجه بخشدار و بازرسی که فرستاده‌اند می‌شود و م خصوصاً آدم می‌فرستد برای رسیدگی و تحقیق، نوخندان ۱۵۰۰ تعرفیه با رأی داشته هاشمی ۱۹۰۰ این را باطل می‌کنند و می‌گویند بدلیل اینکه درش اعمال نفوذ شده‌است از درجه اعتبار ساقط است و خیلی مضحک تر این که در دکان سلمانی که آنجا بوده م یروند هفت رأی نوشته می‌گیرند که روی آن نوشته بوده‌است محمود صارمی و بفرمایش آقای نقابت درزد (طباطبائی – نمی‌شناسید آقا بی سابقه نیست) عرض کنم این هفت تا را می‌آورند سلمانی و دکانش را هم فوراً توقیف می‌کنند سلمانی جنایت بزرگی را اقدار می‌کند می‌گوید دو تا سه تا از این اوراق را دادم بردند انداختند بصندوق دو تا سه تای دیگر هم مانده‌است که هنوز استعمال نشده‌است آنوقت یک گزارش بلند بالائی از طرف مأمورین درست می‌شود که در اینجا اعمال نفوذ می‌شود و جریانات خلاف مصلحت انجام می‌گیرد یک کار دیگری هم می‌شود یکنفر کدخدا که حالا اسمش را فرموش کرده‌ام و در یادداشتهایم هست این شخص هفت هشت ده تا تعرفه همراهش داشته آن را می‌برند به بخشداری نو خندان مورد استنطاق و تهدید قرار می‌دهند می‌گوید. بلی محمود صارمی کاندید است و وقتی که می‌آمدم چون رعایا زراعت داشتند آن اشخاص این آراء را داده‌اند بمن که بیندازم توی صندوق (البته نمی‌خواهم این عمل را بگویم درست است ولی این وظیفه انجمن بوده‌است که آن را جلوگیری کند و رد کند) اینرا هم یک دلیل می‌گیرند بر باطل بودن آراء صندوق نوخندان که ۱۵۰۰ تعرفه داشته‌است و آنها را باطل می‌کنند در کلات و سرخس که دو حوزة مهم اساسی و مثل خود محمدآباد بوده کار عجیب تری می‌کنند بآن ماده قانون انتخابات که در آن ماده تصریح دارد که اگر در موقع تقریر آراء را لغو کنند در صورتیکه ح. ئ پر. مئخ مشتم کیئخئ گخ برتی سرحس ئ. خزتر نهرفخ فرسنتئخ تمئ. برتی گلتن تص. لتً کهل. ک میسن گخ ”یت نهرف÷‌فرسنتئخ تمئ یت حیر؟ حلتصخ، نوخندان، کلات سرخس را از حق رأی محروم می‌کنند این است انتخاباتی که آقای دری را با آن کیفیت و یا آن وضعیت انتخاب می‌کنند و خیلی صورت مجلس‌ها مضحک است پرونده که آنقدر شکایت داشته‌است انجمن نظار می‌نویسد که در فلان تاریخ تعرفه دادیم و حوزةنوخندان هم چون اینطور بود باطل کردیم و چون هیچ شکایتی هم از انتخابات نرسیده بود انتخابات را تمام کردیم و فلان شخص هم فلان قدر رأی دارد و بعضی اوراق هست در پرونده که واقعاً اگر آقایان بخواهند از روی وجدان اظهار نظر بکنند اگر مجلس شورای ملی بخواهد اصل آزادی را حفظ کند، باید تمام این مأمورین را بریزیم توی یک دستمال بزرگ و بریزیم توی بحر خزر و جان همه را خلاص کنیم یک گزارشی هست از رئیس ژاندارم که آنرا برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم چون خیلی انترسه‌است این گزارش با قید محرمانه از بخشداری درجز و آقای فرهمندی که برای بازرسی از مشهد آمده‌است می‌نویسد طبق بیانیه جناب آقای نخست وزیر در انتخابات دورة ۱۴ کاندید آزاد است و هیچکس حق کاندید بازی و دخالت غیرقانونی ندارد معذلک ملاحظه میفرمائید کاندید بازی است مخصوصاً در نوخندان که انجمن نظار از کسان محمود صارمی هستند مشغول کاندید بازی هستند خلاصه پرونده که بر طبق تشخیص آن شخص بازرس درست شده و بر طبق آن پرونده انتخابات نوخندان را باطل کرده‌است و اما این که آقای دری فرمودند که تکذیب می‌کنم متأسفم که اوراق پرونده برخلاف تکذیب ایشان است من جمله تلگرافی است از خود آقای استاندار این تلگراف به نمره ۳۸۳۵ و ۸۳۵ رمز هر دو در پرونده موجود است و می‌گوید که بعد از آننکه وزارت کشور از حبس‌ها و تبعیدها بسیار در فشار واقع می‌شود و تلگرافات زیادی از منابع مختلفه به مشهد می‌رسد و آن اوراق تلگراف را کپیه می‌کنند و بوزارت کشور می‌فرستند بالاخره از استاندار سئوال می‌کنند که موضوع چیست از طرف استاندار جواب داده می‌شود که تلگراف شماره ۸۳۴ است و می‌نویسند که حبس و تبعیدی در کار نیست بنابر مصلحت و جلوگیری از اغتشاشات که بتحریک محمود صارمی که مدتها از آ“ ناحیه تبعید بوده‌است چند نفر را بمشهد آورده‌اند و اگر اقدامی هم شده‌است برای جلوگیری از اغتشاشات و خلاف انتظام محلی و خلاف عادت بوده‌است و شکایاتی که جنبه ماجراجوئی داشته قابل اعتنا نیست بهر حال بنظر بنده مثل یک فیلمی که سانسور شده باشد و آن قسمت‌های حساسش را بریده باشند از همین اوراق موجود خلاف قانون، زجر، حبس، قتل، تهدید برای امر انتخابات روشن است و دلایل بطور خیلی اجمال همین‌ها بود که بعرض آقایان رساندم و بقیه را هم واگذار می‌کنم بقضاوت آقایان نمایندگان (طباطبائی خطاب بآقای دری این تلگراف از والی خراسان بود و بنفع شما بود آقا).

نایب رئیس – آقای امینی.

امینی – خیلی بنده متأسفم از اینکه بهمکار محترم خودم رفیق فراکسیونی بنده آقای کاظمی بدون هیچ محابا حمله کنم، چونکه بعضی از اظهارات ایشان خلاف حقیقت بود اولاً عرض باید کنم که از شعبه دفاع می‌کنم و از رأی شعبه. در شعبه دوم با کمال دقت تمام پرونده‌ها رسیدگی می‌شد و ارگ پرونده آقای دری پرونده تمیز و مرتبی نبود مسلماً شعبه بآن رأی نمی‌داد در اطراف آن پرونده قلم بقلم رسیدگی شده و بیانات آقای کاظمی را تماماً نمی‌توان تصدیق کرد آقای کاظمی می‌فرمایند مداخلات دولت در امر انتخابات در همه جا معمول بوده‌است مخصوصاً در در جز چون آقایان تصدیق می‌کنند بنده هم تصدیق می‌کنم ولی آقا باید تفکیک بفرمایند دولت عبارتست از فلان پیشخدمت بخشداری و از فلان عضو تا آن مستاجر اول کاخ ابیض اگر فرض بفرمائید بخشدار یا یک یک نفر مأمور ژاندارم که آقا می‌فرمایند در این قسمت دخالتی کرده‌است ابداً مربوط باستانداری و دستور آنجا نبوده‌است و پرونده حاکی است که در تمام مراحل اگر شکایتی راجع بانتخابات درجز شده‌است از ناحیه خود آقای محمود صارمی است که پرونده کاملاً حاکی است این شخص طرف توجه نبوده‌است و یک سوابق بدی داشته‌است و تصدیق قول آقای نقابت را از نظر جریان پرونده م یکنم والا نه آقای دری را می‌شناسم و نه صارمی را و مداخله آقای صارمی در انتخابات فقط بوسیله اشراری بوده‌است که مدتها در مشهد توقیف بوده‌اند و آن اشرار در امر انتخابات دخالت کرده‌اند و اگر آنها را دو مرتبه عودت داده‌اند بمشهد طبق پرونده هائی است که از طرف استانداری تنظیم شده‌است و آن پرونده‌ها بدادگاه احاله داده شده به اضافه اصولاً بواسطه سوابق بسیار بد آقای صارمی بوده‌است که خوانین درجز مطابق تلگرافاتی که آقای دری به بنده ن شان دادند ایشان را دعوت کرده‌اند که ایشان کاندید آنجا بشوند آقای دری در سال ۱۳۲۱ از طرف استانداری خراسان مإمر شده‌است برای رفع اختلاف آبهای مرزی ایران و آبهای شوروی و از قراریکه اظهار شده‌است و اطلاعاتی هم رسیده‌است ایشان آنجا خدماتی کرده‌اند و د درجز انجام وظیفه نموده‌است و این کارها سبب شده‌است که ایشان مرجع تمام خوانین درجز بوده‌اند در آن جا نهایت خدمت گذاری را انجام داده‌اند و این حسن عمل و خدمت ایشان به خوانین درجز موجب شده‌است که آقایان خوانین درجز روی اختلافی که با محمود صارمی داشته‌اند و نسبت بآن بدبین بوده‌اند آقای دری را دعوت کرده‌اند که کاندید شوند. نسبت به جریان انتخابات ما باید روی پرونده قضاوت کنیم و اگر بخواهیم اظهارات و مشایعات را ملاک قرار دهیم (یکی از نمایندگان – بلی روی پرونده قضاوت می‌کنیم) آقای کاظمی اگر معاندین آقای دری به جنابعالی یک اظهاراتی کرده‌اند عرایض بنده هم کاملاً مردک است برای اینکه یک اطلاعات صحیح و منطقی در دست است بنابر این انتخابآقای دری را ولو اینکه محلی نبوده‌است با آن سوابق زیاد آقای صارمی بنظر بنده نمی‌توان مردود دانست فرمودید نماینده محلی خیلی مطلوب است در محل ولی البته اگر آقای هاشمی هم با لهجه کرمانی صحبت نکند بنده ترجیح می‌دهم بآقای کاظمی (خنده نمایندگان) که اصولاً طهرانی هستند و از کرمان انتخاب می‌شوند، فرمودند که آقای استاندار از نظر داشته‌است که این آثار و علائم از پرونده محو شود و آثار جرم مشهود نباشد بنده پرونده را مخصوصاً فرستادم آوردند و خیلی خوشوقت خواهم شد که آقای کاظمی تمام این آثار جرم را علناً برای مجلس بخوانند پروندة که بکعده پانزده نفری بهش رسیدگی کرده‌اند و ندیده‌اند آقای کاظمی تعجب می‌کنم از کجا پیدا کرده‌اند. برخلاف جاهای دیگر پروندةانتخاباتی درجز پرونده خیلی کوجکی است و برعکس خیلی جاها کمتر شکایت درش هست و اگر شکایت درش هست بامضای یک عدة معدودی از اشخاص که با صارمی همدست بوده‌اند به تحریک یوسف یموت که یکی از اشرار مهم است و تمام این امضاها از اهالی محل هم نبوده‌است از مشهد بوده‌است برای اینکه اینها یک عدة هستند که آنجا سابقه داشته‌اند مدتی توقیف بوده‌اند روی سابقةفسادی که داشته‌اند این اقدامات را کرده‌اند اینکه فرمودند آقای صارمی از شخصیت‌های بزرگ درجز است نمیدانم آقا از کجا اطلاع پیدا کرده‌اند که ما بعکس آن شنیدیم. فرمودند که بازرسی از طرف وزارت کشور به محل فرستاده نشده البته اگر وزارتکشور با این راه دوری که ازمرکز درجز است و خودتان فرمودید که یک محل مرزی است صلاح ندانسته‌است که بآنجا بازرس اعزام نماید و دو سه هزار تومان خرج فرستادن بازرس نکرده‌است خیال می‌کنم که کار بدی نکرده‌است بعد در نتیجه شکایاتی که به استاندار شده‌است استاندار یک نفر بازرس دائمی فرستاده‌است بآنجا که در تمام جریانات حضور داشته‌است حالا اگر این بازرس خوب کار نکرده‌است یا خوب کار کرده‌است ما اطلاعی نداریم فرمودند که اجتماعی در تلگرافخانه شده‌است و مردم را کتک زده‌اند و با کتک رانده‌اند و بعضی‌ها مرده‌اند و عده اش را بنده یادداشت نکرده‌ام ولی در پرونده انعکاس ندارد جریان این بوده‌است آقای شهدوست که سابقاً از آن محل وکیل بوده‌اند البته علاقمند بودند که از آنجا انتخاب شوند. وقتی که مجلس سیزده برقرار بود آقای شهدوست در مجلس اظهار کردند که تلگراف هائی رسیده‌است از درجز و اشخاصی را توقیف کرده‌اند باستاندار آنجا تلگراف شد که جریان را اطلاع دهد آقای استاندار از آنجا جواب داده‌است که بهیچ عنوان صحیح نیست و تکذیب می‌شود و آقایان حتی بازداشت نبوده‌اند و تحت نظر بوده‌اند در محل و پروندة انها فرستاده شده‌است بدادگاه و پس از گرفتن ضامن معتبر بکلی خلاص شده‌اند و اگر بنده قول آقای استاندار را قبول نکنم و بگفته سایرین اعتماد کنم کار صحیحی نیست چونکه استانداری که از طرف مرکز فرستاده شده‌است یک شخص محترمی است و قاعدتاً در این موضوع ذی نظر نبوده‌است که یقول کذبی را بمرکز بگوید نسبت بکلات و سرخس بنده ناچارم اینجا عرض کنم که یا پرونده را درست مطالعه نفرموده‌اند و یا اصولاً بی لطفی کرده‌اند پرونده حاکی است که آقای دری از ۳۰۸۲ رأی کلات ۲۹۰۰ رأی داشته‌اند در صورت مجلس این کاملاً قید است بنابر این آراء کلات باطل نشده‌است اما راجع بسرخس چون شعبه نگران بود و تصور می‌کرد که این شاید صحیح نباشد تلگرافی شد باستاندار استاندار جواب داد این تلگراف هم بوزارت کشور رسیده‌است که از ۱۹۳۳ رأی در سرخس آقای دری ۱۴۸۳ رأی داشته‌اند ولی چون نتیجة انتخابات سرخس دیر به حوزة انتخابی رسیده‌است انجمن مرکزی مطابق فلان مادةقانون که اختیار داشته‌است آن صندوق را باطل دانسته بنابر این نه گناه استاندار است نه گناه بخشدار انجمن از حق قانونی خودش اسنفاده کرده این حق را داشته‌است گو اینکه این پرونده به نفع آقای دری بوده‌است آراء آنجا را حتی خوانده‌اند و وارد صورت مجلس نکرده‌اند و اگر وارد میکرده‌اند به نفع آقای دری بوده‌است راجع بصندوق نوخندان فرمودید که گزارشات مضحکی رسیده‌است جون این گزارشات مصحک در پرونده دیده نشده فقط تنها جائی که درست عمل شده‌است همان نوخندان بوده‌است برای اینکه آن اوراقی را که فرستاده‌اند به صندوق بریزند یا کدخدای محل را برای تعرفه استنطاق کرده‌اند گفته‌است که من اقوام و خویشانی در ده دارم من خودم از طرف آنها نمایندگی دارم و نمایندگی خود را نشان داده‌است گفته‌اند که این جه عملی است گفته‌است که من با صارمی سابقه دوستی دارم و این آراء داده شده‌است که من بریزم بصندوق و رعایت وکالت داده‌اند به بنده که این کار را بکنم و عرض کنم راجع به سلماین هم بعضی از آقاین و یکعده را ایشان در محلی جمع کرده‌است و میخواسته که آنها آراء خود را ببرند به صندوق بریزند آنچه رأی داده شده با تهدید و تطمیع نبوده‌است و رإی دهنده باسواد بوده‌است آقای سنائی نامی که از طرف انجمن مرکزی حوزة انتخابیه مإموریت داشته‌است در حوزةنوخندان و او گزارش داده‌است حالا اگر جنابعالی صندوق نوخندان را با این ترتیب مضحک باطرل ندانید م مکن است بفرمائید انجمن مرکزی هم صالحیت نداشته‌است بهرحال همانطور که آقای سنائی گزارش می‌دهد این جریان انتخابات بوده‌است در حوزة نوخندان واعضای آن به نفع صارمی تشکیل شده‌است و بهیچکس اجازه نمیداده‌اند که رأئی بریزید توی صندوق مگر اینکه به بینند باسمی صارمی است این مداخلات و این زحماتی که که آنجاا تولید کرده‌اند این انجمن صلاحیت ندارد و بعد از رسیدن گزارش مفصل سنائی خود انجمن مرکزی انتخابات آراء آن حوزه را این طور تشخیص داده‌است بنابر این نه استاندار دخالت کرده و نه سایرین برای اینکه وقتی که انجمن مرکزی تشکیل شده‌است کلیه جریان انتخابات انجمن اگر این تشخیص ر داده‌است و این عمل را کرده‌است بنظر بنده مداخله استاندار یا بخشدار مؤثر نبوده‌است بالنتیجه عرض می‌کنم که آقای دری البته یکی از رفقای آقیان است و از همکارانی است که وارد مجلس شده‌است این شخص دو فقره دیپلم از خودشان به بنده نشان دادند که یکی از ریگا بود و یکی از مسکو که ایشان دیپلمه سیانس پولتیک است و یک شخص تحصیل کردة هستند و دیپلمة حقوق می‌باشند این شخص طرف توجه درجزی‌ها بود و در قسمت استانداری مشهد هم فقو العاده طرف توجه بوده‌است و شخصی است که بنده واقعاً تإسف خوردم که حقوق ماهیانه اش بیش از صدو خورده نبوده‌است بنده خواستم برای جلب توجه آقیان نمایندگان محترم عرض کنم که این شخص در طهران چه طور زندگی می‌کند با این طرز بلاتکلیفی و این فکری که اصولاً شاید در بعضی آقایان تولید بشود که باید حتماً مجلس یک فربانی بدهد این فکر بسیار غلطی است برای یک شخصی که بای یک نیتی آمده‌است بمرکز و شاید در آتیه هم م فید باشد (هاشمی – هیچ نحو فکری نبوده‌است) و خدمات ملی را انجام بدهد جوانی است با فض و کمال و بایستی آقایان توجه داشته باشند با این عرایضی که بنده کردم رإی بدهند و اگر حقیقتاً آقایان نمایندگان محترم کاملاً در پرونده دقت و رسیدگی بکنند و بنده موافق و معتقدم که این پرونده ورق بورق در مجلس رسیدگی وخوانده شود و نه ترتیب اثر بدهند به عرایض بنده و نه به بیانات متین آقای کاظمی حتی اگر کمیسیون هم لازم باشد این کمیسیون را تشکیل بدهند و بپرونده رسیدگی کنند که اگر خدای نخواسته تصمیم غلطی گرفته شده باشد در آتیه منفعل نباشیم اگر شعبه دیگری سابقه دارد ممکن است بآن شعبه رجوع شود که بپرونده کاملاً دقت شود و اگر وقت مجلس اجازه بدهد بنده ورق بورق این پرونده راخواهم خواهند.

نایب رئیس – آقای امیر تیمور.

امیر تیمور – بدواً به رفیق عزیز و همکار محترم خودم آقای نقابت که علاوه بر سمت نمایندگی مجلس سمت رفاقت هم با بنده دارند خواستم عرض کنم بیک نفری نسبت دزدی می‌توان داد که دزدی او در محکمه ثابت شده باشد و حکم محکمه هم صادر شده باشد من از محمود صارمی بهیچوجه من الوجوه دفاع نمی‌کنم ممکن است محمود صارمی عنصر بسیار بدی باشد یا عنصر خوبی باشد ولی یکنفر نماینده وقتیکه می‌خواهد بیک نفر نسبت دزدی بدهد باید وقتی که دزدی او در یک محکمه بررسی قاطع ثابت شده باشد چون آقای نقابت از فقای عزیز بنده هستند و بوجود ایشان کمال علاقه را دارم و حقیقتاً رفیق من هستند و سمت قضاوت هم دارند خواستم حضورشان عرض کرده باشم با مقام قضاوتی که دارند در یک مقام صلاحیت داری نسبت بیک شخصی که خودش در اینجا نیست که از حیثیت خودش و آبروی خودش دفاع بکند نسبت دزدی دادن آنهم بدون اینکه محکمة در این باب رأی داده باشد برخلاف انصاف است از این مرحله صرفنظر می‌کنیم من مدعی هستم درتمام عرایضی که در مجلس شورای ملی عرض کرده‌ام هیچگاه برخلاف صداقت عرضی در م جلس نکرده‌ام و ادعا هم می‌کنم تا زنده باشم و افتخار خدمتگزاری مجلس شورای ملی را داشته باشم برخلاف صداقت و راستی عرضی نکنم رفقای گذشته بنده در مجلس شاهد عرض بنده هستند و این آقایانی هم که تازه تشریف آورده‌اند در آتیه انشاء الله این قضیه را متوجه خواهند شد از این مسئله که بگذریم شخص من نسبت با آقای دری هیچگونه سابقه بدی ندارم من آقای دری را آن سفر که رفتم بمشهد ایشان را در ششماه قبل مشهد دیدم منزل من آمدند و از من دیدن کردند و بمن ملاطفت نمودند و من از طرف خودم کمال اخلاص را بایشان دارم براستی بتمام آقایان اطمینان می‌دهم که بنده بهیچوجه نظر شخصی بایشان نداشته و ندارم و من به تمام معی مرهون الطاف ایشان هستم از مسئله شخصی گذشته بنده یک وظیفه در مجلس شورای ملی دارم و یک وظیفه در خراسان وظیفه من در خراسان این است که اگر نسبت بخراسان یک خیانتی بشود با جان خودم حاضر هستم آن خیانت را رفع کنم و جان خودم را حاضر هستم بدهم و آنرا رفع کنم آقای دری اگر در درجز پنج نفر پیدا می‌شد که ایشان را می‌شناخت که جنبه محلی داشتند باز هم بنده بهیچوجه من الوجوه عرض نمی‌کردم و می‌گفتم که این انتخابات هم م ثل سایر انتخابات بگذرد ولی ۵ نفر هم در درجز وجود ندارد که آقای دری را بشناسند و آقای دری مدت زمانی بیش نیست که از مسکو بمشهد آمده‌اند و در اداره استانداری و گیا قبلاً در شهرداری بوده‌اند تا بالخره با یک حقوق خیلی کمی که بنده تعجب دارم و تأسف دارم که با آن حقوق کم چطور می‌توانستند زندگی کنند و بعد از آنجا هم آمده‌اند باستانداری و در آنجا منشی بوده‌اند و این هم سابقه آقای دری و از مشهد تا درجز هم جندان راهی نیست و قریب سی و چند فرسخ است جریان انتخابات درجز باین کیفیت شروع می‌شود موقعی که انتخابات را شروع می‌کنند اهالی درجز … اولاً باید این را عرض کنم درجز را آقایان باید بشناسند که این حوزه انتخابیه که آقای دری از آن انتخاب شده‌اند کجاست؟ حوزه انتخابیه درجز از سه قسمت که یکی در جز یکی کلات نادری که محل تولد نادراست و دیگری سرخس ناصری است تشکیل شده‌است این سه قسمت مجاور مرز سرحدی خراسان و ترکمنستان را تشکیل داده‌است متإسفانه از بدو مشروطیت تاکنون با اینکه از توجها ت حکومت دمکراسی و از پرتو وجود حکومت مرکزی اهالی درجز و نقاط سرحدی خ راسان هیچگونه بهره و نصیبی نداشته‌اند وهمیشه در معرض تجاوز مإمورین دولت از خودی و بیگانه بوده‌اند معهذا این بیچاره‌ها احساسات ایران دوستی واحساسا خراسانی را از دست نداده‌اند وبنده بشما اطمینان می‌دهم که مظهر پاک ایرانی در درجز است وخون پاک ایرانی در عروق درجزی جاری است در این دوره باتکاء فرمان شاه و اعلامیه نخست وزیر و باتکاءاعلانات در مجلس شورای ملی که انتخابات آزاد است اهالی درجز گفته‌اند ما می‌خواهیم یک نفر نماینده از خودمان انتخاب کنیم و برای این موضوع که می‌خواستند نماینده انتخاب کنند جون بخشدار گفته‌است شما باید آقای دری را انتخاب کنید در جواب گفته‌اند که ما زیر بار این حرف نمی‌رویم شما از پیش خودتا ن میگوئید پادشاه گفته‌است انتخابات آزاد است و در مجلس صحبت از آزادی انتخابات بوده‌است و نخست وزیر خطابه خوانده‌است و شما که بخشدار هستید یک عملی می‌کنید که برخلاف میل دولت و صلاح ملت و مملکت است ما باید انتخبات را بآزادی جریان بدهیم هر کسی را دلمان می‌خواهد انتخاب کنیم برای اظهار مطالب خودشان اجتماع می‌کنند و به تلگرافخانه می‌آیند واین اظهارات من اگر هر کدام برخلاف است آقایان را بناموسشان قسم می‌دهم آقایان نمایندگان واقعی خراسان را اگر برخلاف است بلند شوند تگذیب کنند (طباطبائی – چه چیز راتکذیب کنند؟) به آقا نمی‌گویم به نمایندگان واقعی خراسان می‌گویم اهالی آمدند رفتند به تلگرافخانه که یک مطالبیرا بعرض دولت برسانند که انتخاباتی که شما گفتید آزاد است ما هم می‌خواهیم آزاد باشد در جلوی تلگرافخانه ژاندارم با قنداق تفنگ یک نفر را م یزند که مغزش متلاشی می‌شود بعد یک نفر دیگر را می‌زند با قنداق تفنگ و چند ن فر را توقیف می‌کند و می‌آورند به مشهد و آن یک نفر که حالش بواسطه قنداق تفنگ خطرناک بوده‌است بمریضخانه شاهرضا منتقل می‌کنند آقای نبوی حاضر در آنجا مدعی العموم بودند و اطلاع دارند که آن شخص در آنجا جان داد و مرد و عدة را هم تا خاتمة انتخابات توقیف کردند. انتخابات آنجا باین کیفیت جریان پیداکرده‌است و تلگرافخانه را یکعده ژاندارم در محاصره داشته‌اند و باسم اینکه سیم خراب است تلگرافخانه هیچ شکایتی را قبول نمی‌کند. عده اهالی بمشهد آمدها ند شکایت کرده‌اند بالاخره این طرز عملی است که کرده‌اند اما در خود حوزه سرخس و کلات در این دو حوزه بهیچوجه من الوجوه انتخابات جریان پیدا نکرده‌است فقط راجع به کلات طبق فرمول دستور داده اندکه بخشدار آنجا چند تا رأی درست کند و حوزه نوخندان هم که با تمام این زجرها و حبس‌ها و تبعیدها و این کشمکش‌ها انجام گرفته در آنجا هم آزادی انتخابات ابداً نبوده‌است آن جا هم اهالی زیر بار نرفته‌اند و رإی خودشان را داده‌اند و فشار آورده‌اند ولی آن آراء را باطل کرده‌اند این است جریان انتخابات بشما آقیان که دارای وجدان هستید عرض می‌کنم که اهالی درجز جزء ایران دوستی و ایران خواهی چیز دیگری ندارند استدعا می‌کنم این احساسات را جریحه دار نکنید درجزی حاضر نمی‌شود که زیر یک حرف زوری برود و باتکاءفرمان شاه و باتکاء مذاکرات مجلس شورای ملی و باتکاء مذاکرات مجلس شورای ملی و باتکاء ن طق نخست وزیر که انتخابات آزاد است حاضر شد که در انتخابات شرکت کند حالا شما خود دانید و وجدانتان التبه این یک قضیه وجدانی است من نمی‌گویم شما آقای دری را ردی کنید یا قبول کنید هر چه که وجدانتان قبول می‌کند آنرا رأی دهید.

نایب رئیس – آقای دری

دری – بنده در نظر نداشتم راجع بخودم صحبت بکنم ولی یک مطالبی اینجا گفته شد که محتاج باینست که یک توضیحاتی راجع بآنها داده شود اعتبارنامه بنده چه تصویب بشود و چه تصویب نشود لازم است در این م حوطه مقدس مجلس شورای ملی حقیقت روشن بشود و صرفاً یک مطالبی که بهیچوجه صحت ندارد ذهن آقایان را مشوش نکند. بنده از آقای امیر تیمور و آقای کاظمی خیلی متشکرم و از اظهار لطفی که نسبت بشخص بنده فرمودند تشکر می‌کنم ولی همان اصولیکه ایشان را واردار کرد با اعتبارنامه بنده مخالفت کنند برای حفظ آن اصول بنده هم می‌خواهم چند کلمه بعرض آقیان برسانم. اول یک مطلبی است که نماینده بایستی محلی باشد یا نباشد البته این یک اصلی است که شاید واقعاً هم صلاح در اینست که نمایندگان مجلس شورای ملی تماماً از اهل همان محلی باشند که از آنجا انتخاب شدهاند و شاید چنین شخصی بهتر بتواند حق آن محل را دفاع کند واین بحث یک بحث عملی است ولی در هر حال قانون این موضوع را در نظر نگرفته‌است که حتماً نمایندگانیکه انتخاب می‌شوند اهل همان محل باشند معروفیت تنها کافی است. اما راجع بجریان انتخاب بنده اصل حقیقت این بوده‌است که در درجز کسیکه معروفیت محلی داشت و تا اندازه هم زمینه داشت م ح مود صارمی است و بنده نمی‌خواهم راجع به هویت شخص ایشان در اینجا صحبت کنم چون ایشان اینجا نیستند اخلاقاً صلاح نیست چون خودش در اینجا نیست ولی عرض می‌کنم این اصل درست است که این شخص در درجز زمینه داشت برای انتخاب ولی یک موضوعی است و آن اینست که خوانین درجز از دیرزمانی بین اینها یک اختلافی بود و بین این خوانین و این میرزا محمود درجزی معروف بصارمی یک اختلافی بود حالا این اختلافات از کجا بوده‌است و چه بوده‌است معلوم نیست اینها را من نمیدانم ولی یک نکتة که معلوم است اینست که این آقایان می‌ترسیدند که این صارمی برگردد به درجز درجزی‌ها می‌ترسیدند که این شخص وکیل شود و دوباره بآنجا برگردد حالا حق داشتند یا نداشتند آیا برای منافع مادیشان بود یا نبود اینرا ک اری نداریم ولی این نکته مسلم است که این آقایان خوانین و متمکنین درجز می‌ترسیدند که محمود صارمی دو مرتبه برگردد ولی از کجا بنده را می‌شناختند اینجا البته بآقای امینی عرض کردم بنده در سال ۱۳۲۱ یک مأموریتی پیدا کردم و یک مسافرتی کردم به درگز برای حل آبهای سرحدی حصارچه و شیروان درگز جای کوچکی است البته بنده در یان یک ماه مهمان خوانین آنجا بودم و اینها هم نظر لطف و مرحمتی نسبت به بنده پیدا کردند و بعد هم مرجع تمام کارهای اینها بودم موقع انتخابات دو نفر نماینده از طرف اینها آمدند بمشهد برای تعیین کاندیدا که کی را انتخاب کنند جریانی پیش آمد و باشخاص معروف گفتند اینها صلاحشان را اینطور دیدند که بنده را کاندیدا بکنند و اقدام بکنند برای انتخاب بنده و این تمایلی بود از طرف آنها بنده هم قبول کردم و شروع باقدام هم کردم. گفته شد اینجا که پروندة دری پر از شکایاتی است که از اهالی درجز رسیده‌است پروندة دری سه شکایت دارد سه فقره شکایت در پرونده هست که بمجلس آمده و بوزارت کشور هم رتفه‌است که یکی بامضای آقای شهدوست است و یکی بامضای صارمی است و یکی بامضای یکنفر دیگر که سه کپیه شده‌است و اظهار شده که نگذاشتند بما آزادانه رأی بدهند ما آمدیم بتلگرافخانه که عرایض خودمان را باستانداری عرض کنیم گفتند سیم خراب است. راجع باینکه آنها محاصره شده‌اند یا کسی کشته شده‌است یا کسی را کتک زده‌اند بهیچوجه من الوجوه چنین چیزهائی نیست و مخصوصاً چون گفته شده‌است کسی کشته شده‌است من مخصوصاً خواهش می‌کنم از ادارات دادگستری سئوال بفرمائید که آیا چنین چیزی بوده چه کسی را در درجز زده‌اند و کی را کشته‌اند این قضایا ابداً صحت ندارد واگر واقعاص محل تردید است مخصوصاً از مجلس شورای ملی خواهش می‌کنم تحقیق بفرمایند اما موضوع اینستکه چند نفر از آنجا تبعید شده‌اند که یکی از آنها یوسف یموتی بود که این شخص در نتیجه قتل یکنفر ژاندارم و غارت اموال اهالی درگز مورد تعقیب دادگاه نظامی مشهد بود و از او التزام گرفته شده بود از مشخد خارج نشود این یکی از اشرار معروف درجز است و دو نفر هم از خویشان نزدیک صارمی می‌باشند. یوسف یموتی که از مشهد فرار کرده و به درجز رفته بوده‌است دستور داده می‌شود که فوراً او را دستگیر نمایند و او را می‌گیرند سه نفر دیگر هم که درجلو مسجد ایستاده بوده‌اند یعنی در محلی که صندوق آراء در آنجا بوده‌است هر کس برای رإی دادن میآمده‌است رأیش را میگرفته‌اند اگر بنام صارمی بود اجازه می‌دادند در صندوق بیندازد و اگر بنام صارمی نبود باو فحش می‌دادند دو تا هم توی سرش می‌زدند و ردش می‌کردند این جریان بود که بخشدار گزارش داده‌است که اگر این جریان باشد من نمی‌توانم ضمانت نمایم که انتخابات صورت قانونی داشته باشد این گزارش و گزارش شهرداری هم هست که در نیتجة آن دستور می‌دهند این اشخاص را توقیف نمایند و آنها را بمشهد می‌فرستند و در مشهد هم از آن‌ها التزام گرفته می‌شود که تا خاتمه انتخابات به درجز نروند و الا زنجیر و تبعید و حبس و اینها در کار نبود وقتی هم که انتخابات تمام شد این اشخاص رفتند. اما پس از خاتمه انتخابات و موقعی که باصطلاح مبارزه انتخباتی تمام شده بود محمود صارمی آمد پیش بنده و باصطلاح با هم صلح کردیم پرسیدم آقای صارمی خوب مبارزه ا نتخاباتی بود و هر طور که صلاح می‌دانستیم اقدام کردیم ولی این تلگرافات و مراسلات دروغ شما چه بود؟ کسی که کشته نشده‌است شما چرا بدروغ تلگراف کردید گفت آقای دری چه عرض کنم اینطور پیش آمد بهرحال این جریان امر بوده‌است. فرمودند وزارت کشور بنا بود بازرس بفرستند نفرستادند در پرونده چنین چیزی نیست که وزارت کشور میخواسته‌است بازرس بفرستد ولی به محض اینکه گزارش بخشدار رسید از طرف استانداری بازرس فرستاده شد آنجا که مراقب حسن جریان انتخابات باشد. اما جریان انتخابات نوخندان این صحیح است که آراء نوخندان تقریباً تماماً بنفع محمود صارمی بوده‌است زیرا آنجا ملک او است و نوخندان تماماً ملک محمود صارمی است البته این صحیح است که اراء بنفع او است ولی اینهم صحیح است که آراء آ“ جا را افراد نیامده‌اند رأی بیندازند تمام را کدخدایان آمده‌اند و رخیته‌اند توی صندوق و در یک موقع که بازرس استانداری رسیده دیده‌است مقداری آراء روی میز ریخته شده و کدخدا هم هست وقتی دیده‌است جریان این طور است صورت مجلس کردند واعضاء انجمن نظارت امضا کردند و تصدیق کردند که آمده بود این آراء را بریزد آن جا این جریان بود و این هم که توقیف شد بنا بدستور تلگرافی وزارت کشور است که بعد از آنکه صورت مجلس را دید و بعد از آنکه دید جریان این طور بوده‌است دستور داد که این آراء فعلاً توقیف باشد. راجع به کلات و سرخس که اظهاراتی شد البته کاملاً خلاف واقع ا ست انتخبات جریان طبیعی خودش را سیر کرده‌است و در پرونده منعکس است اگر آقایان تردیدی دارند ممکن است تلگراف بشود که عین تمام پرونده کلات را بیاورند وعین این قضیه هم راجع بسرخس بود تنها انتخابات سرخس در پرونده منعکس نشد چون دیر رسید راه نبود یک دفعه پست آنجا را زدند بعد از چهل روز بآنجا رسید لذا انتخابات را تمام کردند و تلگراف کردند و یکی از ایراداتی که بنده در مشهد داشتم این بودکه انتخابات سرخس را بیاورند وارد پرونده کنند قبول نکردند گفتند مخالف قانون است و بنده بعد از آنکه فهمیدم نوشتم که آنها را هم بفرستند گفتند فرستاده‌ایم و از تمام آن آراءکه عبارت بود از ۱۹۳۳ بند ۱۴۸۳ رأی داشته‌ام اینهم جریان سرخس است و بنده جداً این راعرض می‌کنم که اظهار آقای امیرتیمور و اظهار آقای کاظمی راجع باینکه در کلات و سرخس انتخابات نبوده‌است این سء تفاهم است و اشتباه است انتخابات بوده‌است و نتیجه اش هم صد در صد بنفع بنده بوده‌است و تلگراف هم کرده‌اند و راجع به حوزه نوخندان این صحیح است که در آنجا آراء برعلیه بنده بوده‌است و بدستور وزارت کشور توقیف شده‌است واگر این عمل را برخلاف قانون ندانسته البته آراء نوخندان هم بایستی برود جزء ۴۴۶ رأئی که محمود صارمی داشته‌است ولی در هر حال این در انتخاب ایشان تأثیری ندارد. این بود خلاصه جریان انتخابات بنده عین پرونده و آنچه که واقعاً حقیقت داشته‌است و باقیش بسته‌است به وجدان و نظر آقایان نمایندگان و البته موضع هم موضوعی نیست که آقایان اظهار کردند بنده ماهی دویست تومان حقوق داشته‌ام یا صدو پنجاه تومان اینها نبایستی تأثیری در نظر آقیان نمایندگان داشته باشد بایستی روی اصول و روی حقیقت قضاوت بشود.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

نایب رئیس – دو فقره پیشنهاد از آقایان رسیده‌است …

رحیمیان – اجازه می‌فرمایند بنده عرضی دارم آقای نقابت فرمودند.

نایب رئیس – اجازه‌ها محفوظ است چند نفر دیگر اجازه خواسته‌اند شما بدون اجازه حق ندارید حرف بزنید.

رحیمیان – بنده فقط خواستم جواب آقای نقابت را بدهم.

نایب رئیس – پیشنهاد آقای اردلان و پیشنهاد آقای نقابت

پیشنهاد آقای اردلان:

این بنده پیشنهاد می‌کنم که پرونده آقای دری رجوع شود بیک کمیسیون تحقیق که بطور قرعه بین نمایندگان مجلس انتخاب شود و پس از وصول گزارش کمیسیون تحقیق اخذ رأی بعمل آید.

پیشنهاد آقای نقابت:

پیشنهاد می‌کنم که پرونده انتخابات آقای دری به شعبة مرکب از شعبات هر شعبه سه نفر جمعاً هیجده نفر ارجاع و رسیدگی کامل بعمل بیاید.

نایب رئیس – آقای اردلان.

اردلان – قبل از اینکه موضوع اعتبارنامه آقای دری مطرح شود یکی از آقایان نمایندگان به بنده گفتند نظر شما راجع بآقای دری چیست گفتم که نه بنده خ دمت ایشان رسیده‌ام و نه در درجز بوده‌ام و نه در خراسان بوده‌ام ولی فرمایش آقایان نمایندگان را گوش می‌کنم و با کمال بی طرفی در این قسمت قضاوت می‌کنم اگر دیدم حقیقتاً مردم درجز ایشان را انتخاب کرده‌اند بایشان رأی خواهم داد و اگر دیدم انتخاب نکرده‌اند رأی نخواهم داد فرمایش آقای امیر تیمور بنده را خیلی تکان داد و همینطوری که ایشان گفتند در دوره‌های گذشته که ایشان وکیل بوده‌اند روزنامه هارا می‌خواندم و متوجه بودم که ایشان هیچوقت برخلاف حقیقت اظهاراتی نکرده‌اند بعد از آنکه ایشان یک فرمایشی فرمودند تصمیم گرفتم که نسبت بآقای دری هیچ رأی ندهم ولی بعد از آنکه آقای دری یک فرمایشاتی فرمودند بنده اظهار شک و تردید کردم دیدم اگر بنده بنا بشود در یک چنین امر مهمی بیایم وجدان خودم را بکشم و یک رأئی بدهم که تمام عمر خجل و شرمند بشوم این بود که با جمعی از نمایندگان محترم که اینجا نشسته بودیم شور کردیم و متحیربودیم که چطور رأی بدهیم زیرا این به حیات وهستی یک شخصی بسته‌است این بود که بنده از روی وجدان اینطور در نظر گرفتم که بطور قرعه باندازه نمایندگانی و برای یک شعبه انتخاب می‌شوند از مجلس انتخاب بشوند و از روی دقت این پرونده را مطالعه بفرمایند این است که این استدعا را کردم (چون آقایان قضاوتشان نمی‌تواند کامل باشد برای اینکه مطلب روشن نیست) اگر مساعدت بفرمایند اینطوری که بنده پیشنهاد کردم باشد یا آنطوری که آقای نقابت پیشنهاد کردند منظور رسیدگی در این کار بود که بتوانیم از روی ایمان وعقیده در این کار اظهار عقیده بکنیم.

نایب رئیس – آقای رحیمیان.

رحیمیان – بنده مخالفت خودم را راجع به آقای دری پس گرفتم باین جهت در اطراف پرونده ایشان داخل مذاکره نخواهم شد ولی راجع به نسبتی که آقای نقابت راجع به محمود صارمی دادند که ایشان دزد هستند اولاً من هیچوقت انتظار نداشتم که یکنفر شخص نماینده محترم و با علم بدون هیچگونه اطلاعات خصوصی در بارةایشان بایشان نسبت دزدی بدهند! درجزی‌ها اشخاصی بودند که فرزندان آنها با نادرشاه تا هندوستان پیش رفته‌اند آنوقت درجزی‌ها دزد هستند و جنابعالی یک شخص محتر؟!.

نایب رئیس – آقای رحیمیان در اطراف پیشنهاد صحبت بکنید.

رحیمیان – بنده می‌خواهم جواب آقای نقابت را بدهم این یک توهینی است نسبت بایلات و عشایر ایران! در دورة دیکتاتوری با کمال رشادت ایستادگی کردند، در آن موقع دزد بودند در دورةچهاردهم هم باید دزد باشند؟! پرونده انتخابات آقای دری یک امری است علیحده نسبت بیکنفر از افراد عشایر که خون پاک ترین افراد ایرانی هستند نسبت دزدی دادن خلاف وجدان نیست؟ شما آقای سردار اسعد را

نایب رئیس – آقا برخلاف نظامنامه صحبت نکنید در موضوع صحبت بکنید! چرا نظامنامه را رعایت نمی‌کنید!

رحیمیان – بنده خودم را یکنفر از افراد ایلات ایران و از خون پاک ترین افراد ایران میدانم و هیچوقت میل ندارم که از طرف یک نماینده محترم نسبت بیک شخصی بی احترامی یا نسبت دزدی داده شود (صحیح است) اجازه بدهید افراد درجزی و افراد قوچانی اشخاصی هستند که د ر مقابل ترکمنها خون می‌ریختند اگر آنها نبودند امروز خراسان جزء ایران نبود آنوقت در مقابل آن عشایر و در مقابل آن افراد امروز در مجلس نسبت دزدی دادن سزاوار است؟! بهتر است که شما به پرونده آقای دری رسیدگی بکنید.

نایب رئیس – آقای نقابت.

نقابت – عرض کنم آقا عصبانی نشوید، یک پیشنهادی کردند راجع بآن پیشنهاد باید حرف زد خواهش می‌کنم توجه بفرمائید عرض کنم بنده می‌خواهم بپرسم که سن بنده بیشتر است یا سن آقای رحیمیان، قدر مسلم این است که بنده از سن بیست سالگی در خراسان بوده‌ام غالباً بنده را خراسانی می‌شناسند سوابق کا و زحمات زیاد در خراسان دارم خدمات قضائی زیاد در خراسان داشته‌ام زمینه انتخاباتی هم داشته‌ام بنده در قوچان رئیس عدلیه بوده‌ام دوسیه ه‌ای اشخاص هم آنجا م یآمد زیر دست بنده درجز هم جزء حوزة قضائی قوچان است تمام خاک خراسان را بنده وجب بوجب مسافرت کرده‌ام به درجز رفته‌ام، کارهای صارمی را من خودم اصلاح کردم، صارمی در وقتی که در تهران برای نه تومان حقوق خانه بیرونش می‌کردند پیش مرحوم داور رفتم باو گفتم شما شخص شرافتمندی هستید اجازه فروش املاک برای صارمی گرفتم، در موقعی که صارمی با مرحوم مرسل (آقای فرخ خوب می‌شناسند در خراسان مأموریت داشتند) در خراسان محکوم باعدام بودند و دخالت در یک اموری داشتند …

هاشمی – اینجا خارج از موضوع است.

نایب رئیس – آقای نقابت در اطراف پیشنهاد مذاکره بفرمائید. پیشنهاد شما مطرح است! ایشان آشنائی به نظامنامه ندارند! جنابعالی که آشنائی دارید پیشنهاد کردید که این پرونده از دستور خارج شود و بیک کمیسیون تحقیقی مراجعه شود دلایل خودتان را بفرمائید.

نقابت – این مقدمات راجع به پیشنهاد است پیشنهاد این بود که این پرونده بیک کمیسیونی برود مرکب از شعب و از هر شعبه سه نفر انتخاب بشود شش شعبه داریم می‌شود هیجده نفر آنها در این پرونده نظر خواهند کرد و بدقت رسیدگی خواهند کرد و رأی خواهند داد در نتیجه این پیش آمدها هم وقت پیدا می‌کنیم نسبت بصلاحیت شخص آقای دری تحقیق کنیم. بنده آقای دری را نمی‌شناسم اگر رأی بگیرید رأی سفید خواهم دادد نه موافقم نه مخالفم بنده صریح هستم در عقاید خودم ولی اینجا باید تحقیق کرد که دری کیست؟ چکاره است؟ چه جور شده‌است که از درجز انتخاب شده است؟ بنده درجزی‌ها را خوب می‌شناسم. هزار و پانصد نفر از درجزیها بمن وکالت داده‌اند باآقای منصور راجع باملاک مرادی‌ها که مرادیها تعدی کرده‌اند رفتم خراسان اصلاح کردم من بیش از شما درجزیها را می‌شناسم آقایان خراسانی‌ها بگذارید دوسیه بدقت خوانده شود. من وجدانم گرفتار است در این قضیه از آنطرف آن شخص را بخوبی نمی‌شناسم از نظر اشخاص نمی‌توانم قضاوت کنم از نظر دوسیه و کار باید تحقیق و رسیدگی شود اگر این اتهامات متوجه استاندار خراسان است استاندار خراسان در تمام انتخابات خراسان داخل بوده و زیر نظر ایشان بوده باین جهت بنده این پیشنهاد را کردم اگر قبول میفرمائید تصویب کنید و الاخیر.

نایب رئیس – آقای فرمانفرمائیان.

فرمانفرمائیان – بنده خواستم عرض کنم چون باز پرونده‌های دیگر هم مانده‌است خیلی موافق نیستم که در این باب کمیسیون تحقیق برای پرونده‌ها باز شود این سابقه در باره خود بنده اجرا شد در دورةچهارم ولی آن یک موضوع جداگانه‌ای بود که منجر شده بود بیک قیامی در آذربایجان که لازم بود تحقیق شود فعلاً این لازم به تحقیق نیست که محل تردید باشد آیا سری شکسته یا کسی کشته شده‌است این چیزی است که همه اطلاع دارند درتبریز در آن دوره منجر بیک حوادث فوق العاده شد که امروز مورد بحث نیست در دوره چهارم به بنده و رفقای دیگر بنده که از تبریز انتخاب شده بودند اعتبار نامه نداده بودند در آن دوره یک کمیسیون تحقیقی مجلس قائل شد که مرحوم م شیرالدوله بود آقای مؤتمن الملک بود مرحوم مدرس بود چون تمام دعوی سر یک حوزه بود سر یک صندوق بود اینها رأی دادند که آن صندوق قرائت نشود و آن نمایندگانی که بنده هم جزء آنها بودم و اعتبارنامه نداشتیم دارای اعتبارنامه شدیم و در اثر آن رأی کمیسیون بمجلس آمدیم وحالا هم در مجلس که منحصر به این پرونده نیست و وجداناً بنده این اعتراف را دارم و معتقد بنده این بوده‌است پرونده‌های دیگری هم بود وقتی بنده مطالعه می‌کنم واقعاً از روی وجدان بدون علم و اطلاع باینکه آنجا آدم کشته شده‌است یا نه؟ بنده شخصاً مخالف هستم که ما برای انتخابات درجز قائل بشویم کمیسیون تحقیقی ضرورت پیدا کرده‌است که تمام مجلس متفق علیه بگیوند که این برود بکمیسیون تحقیق، خیر بیاناتی اینجا شد و پرونده خیلی مختصر است و همین است که اینجا گفته شد، قسمتی را آقای کاظمی بیان فرمودند و قسمتی را آقای مخبر و ما هم خودمان مطلع هستیم و خیال می‌کنم آقایان دیگر هم باندازة کافی اطلاع پیدا کرده‌اند این است که بنده خیال می‌کنم آقایان قضاوت خودشان را بکنند مطالب خیلی مهمتر در اینجا گذشت و به کمیسیون تحقیق مراجعه نشد باندازه کافی هم در مجلس مذاکره شد بعد هم مجلس قضاوت خودش را می‌کند.

نایب رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای نقابت که از هر شعبه سه نفر انتخاب شود یک کمیسیون تحقیق میعین شود و این پرونده برود آنجا آقایانی که موافقند برخیزند(عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. آقای هاشمی.

هاشمی – بنده پیشنهادی کرده بودم که موضوع در مجلس ادامه پیدا کند و این را هم بهانه قراردادم که صحبت خودم را می‌کنم بنده همیشه می‌کوشیدم که از تعارفات متداولی پارلمانی در مورد اشخاص خودداری کنم بنده با آن همکاری که با آقای دری داشتم متأسفانه در شعبه بایشان رأی ندادم بعد که آمد بمجلس منظر بودم در مجلس مذاکراتی بشود تا برا یخود قضیه روشن بشود و از روی حق و عدالت رأی بدهم حالا هم معتقد نیستم برود بکمیسیون تحقیق زیرا کمیسیونهای تحقیق بمجالس خصوصی تعارف و مجامله بیشتر شبیه‌است اینجا در ضمن مذاکرات حقیقت کشف می‌شود آقای امیر تیمور بیاناتی کردند که بنده را تحت تأثیر قرار دادند و بعد هم آقای دری بیاناتی کردند که واقعاً بنده تبریک می‌گویم که در یک همچو موقعی از خودشان خوب دفاع کردند با وجود اینها یک مطلبی گفته شده‌است که انتخابات درجز برخلاف تمایل مردم انجام یافته‌است معروفیت محلی هم بدیهی است شرط است اینرا هم نمیدانیم که ایشان معروفیت محلی دارند یا ندارند. این قضایائی که گفته شده‌است و استناد آقای امیرتیمور بقول آقایان وکلای خراسان و مخصوصاً اتسناد بنظر آقای نبوی که ایشان در شهر مشهد دادستان رسمی بودند اگر چنین اتفاقاتی میا افتاد ایشان حقیقتاً وظیفه دار بودند آنرا روشن کنند اگر واقعاً چنین موضوعی هست در مجلس بفرمایند مطابق حق ما رد کنیم و اگر نیست ما قبول کنیم.

نایب رئیس – آقیا اسکندری

ایرج اسکندری – بنده خیلی متأسفم از اینکه در مقابل اظهارات آقای کاظمی که سمت استادی نسبت به بنده دارند مخالفت می‌کنم ولی خیلی هم متأسفم از اینکه جریان مخالفت با اعتبارنامه ه ا جنبه خصوصی و شخصی پیدا کرده‌است و باید متأسفانه اعتراف کرد که اینجا جنبه‌های شخصی بر مسائل اجتماعی و اساسی مملکت غلبه پیدا کرده‌است. اعتراضاتی که آقای کاظمی راجع بانتخابات درجز فرمودند بنظر بنده اساساً مستدل نبود و دلایلی ابراز نفرمودند و با اینکه فرمودند خیلی دکومانته‌است بنده اصلاً مدرکی ندیدم و ایشان فرمودند و حتی مخبر کمیسیون خلافش را از پرونده بیرون آورد علاوه بر اینها بنظر بنده یک جنبه خطابی بیشتر داشت تا جنبه استدلالی اینجا یک مطلب اصولی را باید حل کرد اغلب این جا صحبت م یشود که آقیان نمایندگان ولایات باید از اهل محل باشند این نکته را آقایان توجه داشته باشند که اینجا مجلس ملت‌ها نیست اینجا مجلس ملت‌ها نیست اینجا مجلس شورای ملی ایران است همة ما نمایندگان یک ملت هستیم و ایران یک ملت است بنا بر این این جا نمی‌شود گفت نماینده خراسان یک نفر خراسانی است یا یکنفر دیگر از جای دیگر قطع نظر از موضوع ی ککه آقای امینی هم تذکر دادند که خود آقای کاظمی و بیشتر آقاین هیچکدام اهل محل نیستند و انتخاب هم شده‌اند حالا انتخابشان چه جور بوده‌است معروف بوده‌اند یا نبوده‌اند اینها گذشته‌است بر گذشته هم صلوات آقایان باید کلاهشان را قاضی بکنند و باشخاص دیگر اینجور اعتراضات نکنند به بنده یکی از رفقا تذکر دادند که اعتبارنامةتو چون تصویب نشده‌است این حرفها را نزن بنده هراس از این قضیه ندارم که اعتبارنامه بنده بیاید اینجا تصویب بشود یا خیر بنده در مقابل حقایق نمی‌توانم صبر کنم که اعتبارنامه‌ام تصویب نشده‌است آمدم اینجا حقایق را خواهم گفت و بعد هم ارجع به بنده هر طوری قضاوت بفرمایند یا نفرمایند آقای کاظمی اینجا فرمودند که انجمن نظار از اشخاص غیر معروف تشکیل شده‌است خوب بود که ایشان لااقل اسامی این اشخاص غیر معروف را می‌فرمودند ایشان اهل طهران هستند محل انتخابشان کرمان است بنده نمیدانم معاریف خراسان و درجز را از کجا می‌شناسند که فرمودند این اشخاص غیر معروف تشکیل شده‌است. فرمودند بازرس به محل نفته و این را دلیل آوردند برعدم صحت انتخابات در صورتی که بلافاصله خودشان فرمودند م عمولاً از طرف وزارت کشور بازرس می‌رود برای اعمال نظر پس اگر نرفته‌است معلوم می‌شود اعمال نظر شده‌است خودتان فرمودید بازرس را می‌فرستند برای اعمال نظر خوب نفرستادند پس اعمال نظر نشده‌است من نمیدانم پس معلوم می‌شود که آقا میل داشتند اعمال نظر بشود و بازرس برود وقتی که می‌فرمایند بازرس برای اعمال نظر می‌رود پس اعمال نظر نشده‌است مطابق استدلال خودتان بعد فرمودند که آراء یک عده از صندوقها باطل شده‌است بنده از پرونده اطلاعی ندارم ولی آنچه که عرض می‌کنم از روی فرمایشات خودشان و از روی مسموعاتم است بالخره بنده روی استدلال صحبت می‌کنم حالا اگر ایشان از روی پرونده مدارکی داشته باشند بفرمایند مخبر کمیسیون هم روی پرونده فرمایشات ایشان را رد کرد و بنده این اظهارات را از روی فرمایشات خود آقای کاظمی عرض می‌کنم فرمودند که صندوقی ابطال شده‌است بنده نمی‌دانم این را از کجا فرمودند رد صورتی که ایشان صریحاً فرمودند صندوق سرخس ابطال شده‌است ایشان آمدند فرمودند صندوق سرخس ابطال نشده‌است بالخره دو پرونده که نیست پروند ه را بیاورند ببینند این خیلی ساده‌است م ا که نمی‌توانیم روی موهومات قضاوت کنیم خوب یاورند روی مشهودات قضاوت می‌کنیم شما می‌گئوید آدم کشته شده‌است مردم را زده‌اند ایشان می‌گویند آدم کشته نشده‌است بروید از دادگستری بپرسید این مطلب خیلی ساده‌است بالاخره ما که روی جنجال نباید رأی بدهیم اینجا محاکمه شخصی که نیست محاکمه انتخابات است دلیل بیاورید مدرک بیاورید قضاوت آن هم با وکلای مجلس شورای ملی است نگاه می‌کنند م ی بینند حق است یا نا حق و رإی می‌دهند والا این که نمی‌شود یک عده از مدم ایران رأی دادهاند م ا همینطور به صرف این که ما نمی‌خواهیم این شخص باشد رأی ندهیم به علاوه این نظریه که فرمودید چون صندوق ابطال شده بنابر این انتخابات صحیح نیست بنده عرض می‌کنم که در آن شعبه نبودم شنیدم که چند جای دیگر صندوق باطل شده‌است ایشان نظریه دادند که صحیح است اگر واقعاً ابطال صندوق بطور کلی موجب بطلان انتخابات است چرا آنجا آقا طور دیگری رأی داده‌اند یک بام و دو هوا که نمی‌شود یک م ورد دیگر ایشان رأی داده‌اند که با باطل شدن آراء صندوقها انتخابات باطل نیست دفعةدیگر اینجا می‌فرمایند که این انتخابات صحیح نیست بدلیل این که فلان صندوق باطل شده‌است بنده آقای دری را نمی‌شناسم و نمی‌دانم هم آقای محمود صارمی کی بوده‌است و آقای نقابت یک فرمایشی فرمودند و آقایان هم یک اعتراضاتی کردند ایشان لابد یکی از اشخاصی است که جزء عشایر است که سابقاً بعنوان شرارت گرفته‌اند حبس کردهاند این شخص می‌خواست است وکیل بشود یک اغتشاشی آنجا کرده‌است چندی اورا گرفته‌اند ایشان فرمودند که استاندار در این کار دخالت کرده‌است اگر استاندار خراسان در این مورد دخالت کرده‌است پس در مورد انتخابات آقای امیر تیمور و سایر وکلای خراسان هم همینطور است (اقبال – اینطور نیست آقا) خوب اگر اینطور نیست که در موضوع انتخابات ایشان هم اینطور نیست فرمودند اگر بیش از پنج نفر در درجز ایشانرا شناختند بنده حرفی ندارم بنده می‌گویم اقوی دلیلی که ایشان را م ی شناختند همین آرائی است که داده‌اند شما باید خلافش را ثابت کنید بنده ممکن است همین را در باره هر کدام از آقاین بگویم آقا باید دلیل بیاورید حالا ما برویم از کجا پنج نفر درجزی را بیاوریم به بینیم ایشان را می‌شناسند یا نمی‌شناسند از یکطرف می‌گویند درجائی که اهالی آزادانه (این را آقای امیر تیمور فرمودند) آمدند رأی دادند صندوقش را ابطال کردند از طرف دیگر می‌فرمایند بقدری فشار بوده‌است که مردم را نمی‌گذاشتند رأی بدهند من نمیدانم این خلاف بین چیست چطور مردم را فشار می‌آورند؟ جون فشار می‌آورند آزاد ن بوده‌است ابطال شده‌است و چون فشار آوردند آزاد بوده‌است این جور در نمی‌آید یک کدام باید صحیح باشد یا باید بگوئیم آزاد بوده‌است یا نبوده‌است والا نمی‌شود گفت که هم بگوئیم آزاد بوده‌است و هم نبوده‌است این نمی‌شود در هر حال این مطالبی بود که بنده یادداشت کرده بودم و این هم پرونده قضیه‌است و پیشنهادی هم شد البته رد شده‌است آقای دری هم خودش اینجا از خودش دفاع کرد بسیار متین و خوب و شایسته حتی در این موقع حالت عصبانیت هم بایشان دست نداد و ثابت کرد که یک آدمی است شایسته انتخاب بنده استدعا می‌کنم از آقایان که واقعاً با در نظر گرفتن این حقایق و با توجه بتمام جریانات مجلس شورای ملی توجه بفرمایند که بی جهت حق یک نفر و حق یک عده مردم ضایع نشود و با رأی مثبت خودتان نسبت به آقای دری ثابت کنید که ما نمی‌خواهیم خدشه باین اصل مشروطیت و قانون اساسی خودمان وارد کنیم که در انظار دیگران هم بد است این عرض بنده‌است.

دری – اجازه میفرفمائید بنده عرضی دارم.

نایب رئیس – شما بفرمائید سرجایتان نوبت تان نیست بنده اینجا جلو خودم ن ظامنامه گذاشته‌ام شما برای منت تکلیف معین نکنید من اشتباه نمی‌کنم.

هاشمی – شما از صبح برخلاف نظامنامه عمل کردید.

نایب رئیس – پیشنهادی رسیده‌است قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای نراقی.

بنده پیشنهاد م یکنم مذاکره در اطراف انتخابات درجز کافی است و اخذ رأی شود.

نایب رئیس – آقای نراقی.

نراقی – راجع بکلیه انتخابات و پرونده‌ها مجلس یک نظر دقت و منطقی اتخاذ کرده بود و شأن مجلس در همةقسمتها محفوظ ماند و مخصوصاً آقای امیر تیمور در چند موقع خودشان مقدم بودند و روی اصول کدخدا منشی خواهش کردند واسطه شدند که چند نفر مخالفتشان را نسبت بچند نفر دیگر پس گرفتند تادر مجلس کشمکش عمیق و دسته بندیهای دیگر که در آینده اسباب زحمت بشود پیدا نشود و در این مورد انتخابات درجز هم بقدر کافی مذاکره شد و آنچه که از پرونده برمی آمد در طاراف آن مذاکرات لازم شد جریان انتخابات هم باطلاع مجلس شورای ملی رسید ولی کم کم قضیه صورت مخاصمه و مبارزه شخصی و فردی را پیدا می‌کند که این مطابق مقام و شأن مجلس نیست در ابتدای کار این است که بنده خواهش کردم تمنی کردم مذاکرات را کافی بدانند موافقین رأی مثبت می‌دهند مخالفین رأی منفی.

دری – بنده دو کلمه عرض دارم اجازه میفمرائید – با کفایت مذاکرات مخالفم.

نایب رئیس – نوبت شما نیست آقا شما آئین نامه را زیر پا می‌گذارید. رأی می‌گیریم بکفایت مذاکرات آقایانیکه موافقند برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادی رسیده‌است بامضای ۱۶ و ۱۷ نفر که نسبت بانتخاب آقای دری رأی مخفی گرفته شود.

بعضی از نمایندگان – امضاها را بخوانید.

امضاها باین ترتیب خواند ه شد: آقایان کاظمی – مرآت – اسفندیاری – امییر ابراهیمی – صفوی – نبوی – امیرتیمور – طوسی – فرود – اقبال – خلیل دشتی – اقبال (باقی خوانده نمی‌شد).

نایب رئیس – رأی گرفته می‌شود باعتبارنامه آقای دری بار رأی مخفی آقایان موافقین مهره سفید می‌دهند آقایان مخالفین مهره کبود عده حاضر ۷۱ نفر برای نظارت سه نفر از منشی‌ها انتخاب می‌شوند (بعضی از نمایندگان – عده برای رأی کافی نیست) البته آقایان اطلاع دارند که مهره تفتیشیه ملاک عمل است آن تابلوی آنجا اگر کم و زیاد شد مناط اکثریت نیست برای رفع سوء تفاهم تذکر داده شد.

(اخذ آراء و شماره بعمل آمده نتیجه اینطور شد مهره تفتیشیه ۷۲ مهره سفید ۳۲ مهره کبود ۳۸)

جمعی از نمایندگان - دو عدد کم است.

نایب رئیس – دو نفر رأی نداده‌اند.

نقابت – اجازه میفرمائید. مانعی ندارد برای اینکه دو نفر رأی نداده‌اند یکی من و یکی هم آقای رئیس.

نایب رئیس – مهره تفتیشیه ۷۲ است ۳۲ رأی مثبت است ۳۸ رأی منفی دو نفر رأی نداده‌اند م هره تفتیشیه را گرفته‌اند ولی رأی نداده‌اند آنها جزءممتنعین محسوب م یشوند متأسفانه اعتبارنامه ایشان تصویب نشد.

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

(۴- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه)

نایب رئیس – جلسه آینده روز سه شنبه دستور اعتبارنامه آقای سیف پور.

(مجلس یکساعت و بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملیملک مدنی