تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ تیر ۱۳۲۷ نشست ۷۸»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ تیر ۱۳۲۷ نشست ۷۸) |
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶ | شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶ | ||
− | + | مدیر سید محمد هاشمی | |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۵ | |
− | + | جلسه: ۷۸ | |
− | + | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سوم تیر ماه ۱۳۲۷ خورشیدی | |
− | دوره | + | فهرست مطالب: |
+ | |||
+ | ۱ - تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | ۲ - مذاکره در بقیه پیشنهادها راجع به یک دوازدهم | ||
+ | |||
+ | ۳ - طرح برنامه دولت | ||
+ | |||
+ | ۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | مجلس یک ساعت و بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشگیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱ - تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | صورت مجلس سهشنبه یکم تیر ماه را آقای فولادوند (منشی) به شرح زیر قرائت نمودند. | ||
+ | |||
+ | یک ساعت و چهل دقیقه به ظهر روز ۳ شنبه اول تیر مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت شد. | ||
+ | |||
+ | اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است: | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: دادور- اورنگ اخوان - نراقی - قوامی - ملک پور - ناصری - بهار - شریعت زاده - شهاب خسروانی. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: غضنفری - حسین وکیل - نیکپور - خوئیلر - عباسی - افشار - عرب شیبانی - صفا امامی - عدل اسفندیاری. | ||
+ | |||
+ | دیر آمدگان با اجازه - آقایان: دکتر اعتبار دکتر راجی - سلطانی - دکتر معظمی - منصف دکتر طبا - موسوی - عبدالرحمن فرامرزی - سزاوار - صادقی - مشایخی - سالار بهزادی. | ||
+ | |||
+ | دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: محمد حسین قشقائی - بیات - حسن اکبر - اعظم زنگنه - دماوندی - تولیت - آقاخان بختیار - محمدعلی مسعودی - دکتر آشتیانی - مسعود ثابتی - اسدی - کهبد. | ||
+ | |||
+ | آقای مهدی ارباب در باب ماده واحده پیشنهادی آقای دکتر معظمی راجع به اختصاص واردات به اتباع ایران گفتند از تاریخ تصویب قانون مخصوص بازرگانان داخلی خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | آقای دکتر معظمی اظهار نمودند رأی اکثریت محترم است نهایت در حدود مقررات مجلس و صورت مجلس تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | آقای تقیزاده شرح مبسوطی از اوضاع پریشان آذربایجان به علل انسداد راه تجارت و مهاجرت متمولین و ملاکین آذربایجان به تهران و محرومیت رعایا و بزرگان آذربایجان و شهرستانهای دیگر از عدالت اجتماعی و ثمره دسترنج خودشان بیان داشته اظهار عقیده نمودند که چون صد در صد اقتصاد کشور در تهران مرکزیت یافته موجب تخریب شهرستانها شده است باید در طریق روابط رعیت و مالک و نشر معارف و رفع محدودیتهای سیاسی و شمول عفو عمومی نسبت به متهمین و محبوسین و تبعید شدگان به شرط آن که مرتکب قتل نفس و نهب اموال نشده باشند اقدام فوری به عمل آید و نیز برای تخفیف فقر عمومی آذربایجان متمولین سرمایههای خود را برای کارهای عامالمنفعه در محل به کار اندازند و راه تجارت آذربایجان مفتوح گردد و قسمتی از سهمیه واردات با ارز دولتی به آنجا داده شود و نیز مأمورین صحیحالعمل با اختیارات لازمه و توقف ممتد و مراقبت مستمر در بهداشت اهالی و دفع آفات نباتی و تهیه کتب درسی در مرکز آذربایجان کوشش فوقالعاده ابراز نمایند و بالاخره در آزادی انتخابات مهاباد و انجمنهای بلدی روشی اتخاذ گردد که به سیاست | ||
+ | |||
+ | داخلی و خارجی کشور زیانی وارد نشود. | ||
+ | |||
+ | آقای رحیمیان اظهار داشتند روز ۲۷ خرداد جمعی از مردمان این کشور قرآن بدست گرفته آمدند به طرف مجلس شورای ملی که مطالب خود را به عرض نمایندگان برسانند آنها را به مسلسل بستند و زخمی کردند این عمل غیر قانونی بود و موجب کمال تأسف است و مسببین باید تعقیب و محاکمه شوند و راجع به محکومیت خسرو روزبه در دادگاه تجدید نظر گفتند اگر کسی خیانتی کرده باشد دفاع نمیتوان کرد ولی اگر یک نفر دانشمند با احساسات از اوضاع کشور مجبور به انتقاد شده باشد او را نباید خفه کرد. در کشور دموکراسی عقیده باید آزاد باشد و روی اصول گفتن و نوشتن این آزادی اعمال میشود سپس در پاسخ بیانات آقای ابوالقاسم امینی راجع به فروش پنجهزار گوسفند به شورویها با اشاره به اوضاع وقت و وجود قشون متفقین در کشور و عمل دولت در تأمین احتیاجات آنها بالاخص ارزاق گفتند این اعتراض وارد نیست و نیز در قبال نسبت کمونیستی که به ایشان داده شده اظهار نمودند طبقه حاکمه و ما که خود جزء آنها هستیم باید قانون اسلام را که بهترین رویه کمونیستی است اجرا کنیم. آقای ابوالقاسم امینی اظهار عقیده نمودند که وقت مجلس نباید به مذاکرات خصوصی تلف شود و راجع به عواید خانواده خود و مالیات بر درآمدی که باید پرداخته باشند گفتند بر طبق قانون میلیسپو هشتاد هزار تومان هم اضافه دادهاند. | ||
+ | |||
+ | در ین موقع آقای هژیر نخست وزیر هیئت دولت را به شرح زیر معرفی نمودند. | ||
+ | |||
+ | تیمسار سپهبد امیر احمدی وزیر جنگ - آقای خلیل فهیمی وزیر کشور - آقای امانالله اردلان وزیر دارائی - آقای مصطفی عدل وزیر مشاور - آقای نوری اسفندیاری وزیر امور خارجه - آقای نادر آراسته وزیر پست و تلگراف - آقای دکتر اقبال وزیر فرهنگ - آقای جواد بوشهری وزیر کشاورزی - آقای دکتر عباس ادهم وزیر بهداری - آقای نظام مافی وزیر دادگستری - آقای جمال امامی وزیر مشاور - آقای دکتر فخرالدین شادمان وزیر اقتصاد ملی و اضافه نمودند که وزیر راه بعداً معین میشود و تا ورود وزیر دارائی به تهران شخصاً به امور وزارتخانه رسیدگی خواهند نمود سپس برنامه عمل دولت را در سیاست خارجی با تأمین امنیت مملکت و تثبیت قدرت دولت و تعدیل امر معاش عامه مشروحاً قرائت و تقاضا نمودند در تصویب لوایحی که تاکنون تقدیم مجلس شده تسریع شود و نیز آقای نخست وزیر در باب اوضاع چند روز اخیر گفتند اصل مشروطیت روی اکثریت است و اکثریتی به طور مخفی نسبت به نخست وزیری ایشان ابراز تمایل کرده و این رأی برای عموم افراد مملکت متبع است و اقلیت حق اعمال نفوذ ندارد هرگاه در این موقع ایجاد اختلال و هرج و مرج شود دولت با تمام اختیارات قانونی که دارد باید ایستادگی و جلوگیری نماید. مقارن ظهر مجلس خاتمه یافت و به روز ۵ شنبه سوم تیر موقع مقرر محول گردید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای آشتیانی زاده نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟ | ||
+ | |||
+ | آشتیانیزاده- در اعلام جرمی که نسبت به دولت آقای هژیر شده و در روزنامهها انتشار یافته اسم بنده هم ذکر شده با اینکه بنده با این اقدام غیر قانونی و جابرانه دولت آقای هژیر در مقابل مردم غیر مسلح و بیگناه کاملاً مخالفم و از این حیث دولت ایشان را قابل تعقیب میدانم ولی معالوصف میخواستم خاطر نمایندگان محترم را مستحضر بکنم که این اعلام جرم به امضای بنده است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در روزنامهها نوشته شده است در صورت مجلس که نبوده است در اینجا وقتی که سؤال میشود برای اعتراض به صورت جلسه است دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای اردلان. | ||
+ | |||
+ | اردلان- بنده راجع به ساعت تشکیل جلسه خواستم از مقام ریاست استدعا بکنم که آن ساعت مقرر را دستور بفرمائید در همان ساعت جلسه تشکیل بشود. | ||
+ | |||
+ | نمایندگان- صحیح است | ||
+ | |||
+ | رئیس- چون برنامه مطرح بود لازم بود که هیئت دولت هم حاضر بشوند دیگر نظری نسبت به صورت جلسه نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت جلسه پیش تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | مهندس رضوی- بنده یک پیشنهادی کرده بودم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فولادوند قبل از دستور یک تذکری میخواستند به عرض مجلس برسانند اگر آقایان موافقند ایشان بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | نمایندگان- بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | فولادوند- بنده مطلب خیلی مختصری میخواستم به عرض آقایان محترم برسانم به عنوان اعتراض به صورتجلسه ولی چون وقتش خیلی زیاد نبود جناب آقای رئیس فرمودند که به عنوان پیش از دستور عرض کنم بنده از جناب آقای رحیمیان عذر میخواهم که این تذکر را عرض میکنم، در صورت مجلس که قرائت کردم نکته بس مهمی توجه بنده را جلب نمود و خواستم به عنوان اعتراض به صورت مجلس با آنکه منشی هستم و موافق مقررات نبود مراتب را به عرض نمایندگان محترم برسانم ولی مقام ریاست اجازه نفرمودند و فرمودند اگر بخواهید به عنوان نطق قبل از دستور ممکن است صحبت نمائید این است که برای چند دقیقه وقت آقایان محترم را گرفته و عرض میکنم صورت جلسات مجلس رسمیت دارد و ثبت و ضبط میشود از جهت تاریخ بایستی اگر ابهام و اشکالی به نظر رسید تذکر داد به طوری که ملاحظه فرمودید آقای رحیمیان در جلسه قبل فرمودند طبقه حاکمه و ما خود جزو آنها هستیم باید قانون اسلام را که بهترین رویه کمنیستی است اجرا کنیم و به همین مضمون هم به ناچار در صورت جلسه قید شده ولی بنده باید عرض کنم نماینده محترم یا به قانون مقدس اسلام توجه نفرموده و یا به علل دیگر این نحو صحبت فرمودند، قانون اسلام بهترین رویه کمونیستی تنقید کنم یا تعریف ولی میخواهم برای آقای رحیمیان عرض کنم در قانون اسلام اشخاص آزاد و مختار در زندگی خود هستند و قاعده الناس مسلطون علی امورالهم و انفسهم را آقایان دیدهاند و همچنین امور دیگر مربوط به احکام الهی را النهایه برای هر دسته تکالیفی معین شده حال اگر اشخاص یا بعضی از آنها به وظیفه مذهبی خود عمل نمیکنند این نقص قانون اسلام نیست مثلاً بایستی خمس و زکات بدهند نماز بخوانند روزه بگیرند بمال مردم چشم نداشته باشند یا در مواقع لازم جهاد نمایند در صورتی که در قانون مربوط به مرام و قوانین کمونیستی این شباهت موجود نیست و از همه مهمتر آنکه قانون اسلام قانونی است که از طرف خداوند به وسیله محمد برای بندگان نازل شده در صورتی که کمونیستی یا فاشیستی و غیره از طرف افراد ناس وضع شده است و به این جهت نمیتوانند بایکدیگر شباهت داشته باشند، چون به عقیده بنده در یک مملکت اسلامی بسیار بعید است که یکی از وکلاء این نحو حرف بزند این بود که جریان را به عرض آقایان محترم رسانیده و از آقای رحیمیان تمنا میکنم من بعد این قبیل قیاسهای معالفارغ را نفرمایند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای رحیمیان. | ||
+ | |||
+ | رحیمیان- بنده هیچ وقت عرض نکردم که طریق کمنیستی را اجرا بکنیم یا مذهبمان کمونیستی است من هیچوقت این حرف را نزدم و گمان میکنم برای آقای فولادوند نماینده محترم اشتباهی رخ داده من عرض کردم که مذهب ما بهترین مرام برای ما است و اگر ما طریق مذهب خودمان را اجرا بکنیم بهترین طریق مذهب خودمان است. | ||
+ | |||
+ | (نمایندگان- احسنت، احسنت.) | ||
+ | |||
+ | ۲ - مذاکره در بقیه پیشنهادها راجع به یک دوازدهم | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادی از آقای مهندس رضوی رسیده است که قرائت میشود. مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم قبل از شروع به طرح برنامه دولت راجع به دو تبصره پیشنهادی این جانب در خصوص معافیت وسایل لابراتوارهای دانشگاه و کتاب از گمرک. | ||
+ | |||
+ | مهندس رضوی- بنده از آقایان محترم تقاضا میکنم که مخالفت نفرمایند و این تقاضای بنده منحصر به یک رأی است (صحیح است) استدعا میکنم یک مرتبه قرائت بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- در جلسه پیش پیشنهاد ایشان مورد مذاکره قرار گرفته فقط رأی مانده بود که اکثریت نبود و اعلام رأی هم شده حالا مجدداً قرائت میشود، پیشنهاد میکنم تبصرههای مربوط به معافیت ماشینآلات و لوازم لابراتوار اهدائی به دانشگاه و همچنین معافیت کتاب از گمرک که در ماه قبل مورد قبول کمیسیون بودجه واقع گردیده بود عیناً ضمیمه قانون یک دوازدهم خرداد ماه بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد اصلاحی آقای دکتر شفق قرائت میشود: | ||
+ | |||
+ | کتابها و مطبوعاتی که از خارجه وارد میشود یا از داخله به خارجه فرستاده میشود از پرداخت هرگونه حق گمرک و عوارض معاف خواهد بود بدیهی است نسخ خطی و نظایر آن که قانون خاصی دارد مشمول این تبصره نخواهد بود (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | مهندس رضوی- این اصلاح را بنده قبول کرده بودم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- با ضمیمه شدن این قسمت در پیشنهاد آقای دکتر شفق به پیشنهاد آقای مهندس رضوی رأی | ||
+ | |||
+ | گرفته میشود (صفوی- نظر دولت باید معلوم بشود) آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی هم آقای ارباب کردهاند ولی پیشنهادات خیلی زیاد است پیشنهاد آقای ارباب قرائت میشود: مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم قبل از طرح برنامه دولت پیشنهادات در دستور قرار گیرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- امروز برای طرح برنامه معین شده است (صحیح است) و پیشنهادها هم زیاد است یک جلسه، دو جلسه نمیشود من از آقای ارباب میخواهم که خود آقای ارباب موافقت کنند که بماند برای جلسات بعد. | ||
+ | |||
+ | ارباب- بنده موافقت میکنم و یک تذکری هم عرض میکنم و آن این است که پیشنهادهائی که قبلا دادهام و حالا دادهام در اطراف آن توضیح بدهم ولی بااینحال بنده میگذرم برای جلسه بعد (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | صفوی- بنده اخطار نظامنامهای دارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- برطبق چه مادهای، مادهاش را بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | صفوی- در مسائل مالی باید با ورقه رأی گرفته شود این پیشنهاد جناب آقای مهندس رضوی هم مربوط به امور مالی بود باید با ورقه رأی گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | ۳- طرح برنامه دولت. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آن رأی نهائی است آقای صفوی سرکار که بصیر نیستید در نظامنامه اظهاری نفرمائید تبصره با قیام و قعود و رأی نهائی با ورقه گرفته میشود هنوز رأی نهائی گرفته نشده است میماند برای بعد برنامه دولت مطرح است (صحیح است) آقای حائریزاده. | ||
+ | |||
+ | حائریزاده- من همیشه عقیده داشتم در اختصار مطالب تا وقت مجلس را زیاد نگیرم و برای گفتن مطالب هم آن را واجب کفائی میدانستم که اگر یک نفر گفت لازم نیست دیگری هم تظاهر بکند، حال مزاجی من هم هیچ مقتضی نبود ولی چون مسئولیت نمایندگی مرا مجبور کرد که بیایم اینجا و یک موضوعاتی که لازم است گفته شود بگویم، من برای آن مطالبی که باید عرض بکنم چون حافظه زیادی ندارم یک مقدمهای نوشتم آن مقدمه را قرائت میکنم و اگر در وسط آن یک توضیحاتی لازم بود خواهم داد. یکی از بزرگان اروپا میگوید تاریخ عبارت است از سیر تکامل بشر از استبداد به طرف آزادی هر اندازه بر عمر بشر افزوده شود و در پیشرفت علم و تمدن کوشیده شود بازار آزادی رایجتر گردیده و روح خودسری و استبداد و حکومت قلدری و زورگوئی که آثار دوره توحش و بربریت میباشد کمتر میگردد، یکی از فلاسفه گفته است هر جا که آرادی مساوی دانسته است. مسلم آنهائی که میخواهند جلو پیشرفت سیر تکاملی فکر بشر را گرفته و سد راه آرادی عقاید و افکار گردند جز آهن سرد کوبیدن یأس و حرمان و شکست خوردن نتیجهای نخواهند گرفت چرا؟ برای آنکه بشر حیات را برای آسایش و آرامش زندگانی مادی و معنوی میخواهد و تجربه عملا ثابت نموده است در محیطی که آزادی وجود نداشته باشد و انسان امنیت و مالی نداشته باشد نمیتواند از زندگانی خود بهرهامند گردد. تاریخ بشر بهترین گواه این مدعی است و زندگانی بیست ساله حکومت رضا خانی که تمام به خاطر دارند بهترین شاهد صدق این بیان است. | ||
+ | |||
+ | آقایان نمایندگان مسلم هیچکدام از شماها فراموش نفرمودهاید که در حکومت دیکتاتوری و تاریک گذشته (آقایانی که در آن موقع سمت نمایندگی داشتهاند طرف خطاب بنده هستند) با وجودی که نماینده مجلس بوده و یک نماینده در حکومت مشروطه مصونیت پارلمانی داشته و حاکم بر تمام مقدرات کشور میباشد چگونه در نتیجه وجود حکومت استبدادی و خودسری آنی و آسایش و آرامش نداشته مقدرات خود را در دست یک پلیس یا مأمور سری تأمینات میدانستند مگر آقایان فراموش کردهاند آن دوره تاریک وحشت ناکی که نه شب داشتیم و نه روز نه خواب داشتیم نه بیداری من نمیدانم آنهائی که صدمه حکومت گذشته را دیده و حتی سالهای متمادی در سیاه چالهای زندان به بدترین و خفیفترین و موهن ترین وضعی گذرانیدهاند چگونه حاضر میشوند بدست خیش وسایل ایجاد حکومت گذشته را فراهم سازند آقایان به خاطر بیاورید دوران تاریک و پر اضطراب سالهای قبل از شهریور ۱۳۲۰ را که چگونه مقدرات تمام شما و یک ملت ۱۵ میلیونی در دست یک فرد عامی مطلقالعنان افتاده و هر وقت اراده میشود و هر کاری میخواست نسبت به تمام شما انجام میداد نه امنیت مالی داشتید نه جانی نه خودتان در راحت و آسایش بودید و نه فامیل و خانوادهتان پس بیائید لااقل اگر برای حفظ خود و آسایش خانوادهتان هم شده است از گذشته عبرت بگیرید و دیگر حاضر نشوید آن دوره وحشتناک تجدید گردد. هر چند من معتقدم همان طوری که ایجاد دوره گذشته به واسطه اوضاع بینالمللی و سیاست خارجی آن زمان بوده است عدم پیدایش چنین اوضاع تاریک و رقت باری هم اوضاع کنونی دنیا و آینده جهان و تصادم سیاستهای مخالف و موجهای متضاد ایجاب میکند آن دوره گذشت آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت، دیگر آنهائی که خواب دیکتاتوری میبینند باید این آرزو را به گور ببرند. | ||
+ | |||
+ | (دهقان- پس شما از چه میترسید؟) | ||
+ | |||
+ | حالا عرض میکنم محال است با وضع فعلی دنیا و تشنجات بیحدی که بین ملل حکمفرما است حکومت سابق و مطلقالعنانی در گوشه از دنیا ایجاد نمود چه رسد به کشور ما که مرکز تصادم این سیاستها بوده و هر آن این امواج خروشان متضاد یکدیگر را خنثی نموده و آثار آن را از بین میبرند به هر حال من برای ثبت در تاریخ وظیفهای که به عهده خود دارم لازم میدانم آنچه راجع به این موضوع میتوانم توضیح داده همکاران گرامی خود را به این موقع حساس و نقشههای ماهرانهای که در زیر پرده برای خفه کردن آزادی و محو آثار آن کشیده میشود صریحاً گوشزد نموده و توجه آقایان نمایندگان را به این موضوع که مسلم در سرنوشت آینده ما و حتی دنیا تأثیر به سزائی خواهد داشت جلب نمایم آقایان اول باید تشخیص داد که سیستم و شکل حکومت ایران چیست؟ آیا حکومت ایران حکومت مشروطه و دموکراسی است یا حکومت شخصی و قلدری ما خوب میدانیم که ایران چندین هزار سال با حکومت فردی اداره میگردید ولی در نتیجه تحولات اجتماعی و ترقیاتی که بشر در پیشرفت علم و صنعت نصیبش گردید و در تمام شئون زندگانی او تغیرات شگرفی حاصل آمد در وضع حکومت و اداره کشور خود نیز تجدید نظر نموده و به جای حکومت فردی و خود سری که تابع امیال و هوسهای یک فرد به خصوص بود حکومت مشروطه که مبتنی بر عقل و منطق و اراده ملت میباشدجایگزین نمود و ما نیز که جزئی از دنیا بودیم به پیروی و استفاده از این تحولات در سال ۱۳۲۴ قمری حکومت فردی را به حکومت قانون تبدیل و در چهل و سه سال قبل عهد نامه بین ملت ایران و سلطان وقت منعقد شد و حدود هر یک تشخیص گردید. | ||
+ | |||
+ | مسلم است که اساس حکومت فردی بر روی اساس زور و قلدری و امر و اراده فرد واحد بوده چنان که هنوز صدای (چو فرمان یزدان چو فرمان شاه) در گوش این توده رنجبر طنینانداز است و اساس ترقی و پیشرفت در چنین حکومتی بر پایه تملق و چاپلوسی و تعظیم و تکریمهای بیمورد استوار بوده و ابداً فضیلت و تقوی و لیاقت و شخصیت و اعتماد به نفس و سایر ملکات اخلاقی مورد توجه واقع نمیشود برعکس در حکومت دموکراسی که پایه آن بر اصول آزادیهای فردی و رعایت قوانین و مقررات و اصول انسانیت است همیشه ملاک پیشرفت و ترقی افراد شخصیت و پشتکار و اعتماد به نفس میباشد. اگر امروز حکومت فرد و قلدری در مملکت ما موجود میباشد حساب بنده با شماها تفریق میشود و باید با کسانی که در مقابل اراده محمد علی میرزا و سیلاخوری و قزاق مقاومت کرده همکاری نموده و وارد جنگ مبارزه شویم و حتماً فتح با صف آزادی و اراده ملت است زیرا که امثال هیتلر که مثل رضاخان حکم میکنم را شعار خود قرار داده بودند محو و نابود شده و پس از این همه تلفات بشری در جنگ اول و دوم دنیا زیر بار حکومت فردی و قلدری نخواهد رفت (صحیح است). | ||
+ | |||
+ | اگر رژیم ایران حکومت دموکراسی است و اراده اکثریت ملت باید حکومت کند و پایه آن بر روی اراده اکثریت ملت استوار و ملاک ترقی و پیشرفت فضیلت و تقوی و صحت عمل باشد باید زمام حکومت در دست کسی باشد که واجد آن صفات باشد. مخالفت من با نخست وزیری آقای هژیر شاید روی اغراض شخصی و خصوصی نبوده و جز پیروی از اصول دموکراسی و رعایت قوانین و حفظ آزادی که تنها هدف بشر میباشد محرک دیگری نداشته باشد نه من با آقای هژیر سابقه خصومت داشته و نه در هیچ مقام و موقعی با ایشان اصطکاک منافع داشتهام که خواسته باشم حسابهای گذشته خود را تصفیه نمایم پس علت مخالفت من با آقای هژیر چیست؟ البته بعضی از دوستان و رفقای من این چند روز به فشار آقای هژیر به من فشار آوردهاند که شما اگر ساکت شوید ممکن است به ما که شخص ثالث هستیم | ||
+ | |||
+ | ممکن است مقام وزارت به بعضیها داده بشود من حساب کردم دیدم اعتماد به کابینه نیست راست است میل داشتم افراد حسابی در کابینه باشد و به بعضی از افراد این کابینه اعتقاد دارم ولی وقتی که اعتماد به رئیس کابینه ندارم من نمیتوانم چشمپوشی از این حقیقت بکنم. من عقیده دارم ایرانی که مزدور و جاسوس اجنبی شد خواه اجنبی روس باشد یا انگلیس و فرانسه باشد یا آمریکا طرف احترام جامعه نیست و از نظر ملیت شخصی پست و نوکر بیگانه شمورده میشود من معتقدم که اگر کسی خدمت شخصی را قبول کرد خواه آن کس مسلم خواه غیر مسلم خواه ایرانی باشد خواه بیگانه نباید به مخدوم خود خیانت ورزد و اگر خیانت نمود جامعه چنین شخصی را خائن و غیر قابل اعتماد میداند. (باتمانقلیج- در این مورد که مصداق پیدا نمیکند) عرایض من تمام بشود بعد) حاذقی- یک کلیاتی مقصود ایشان است(. حکومت ایران که ظاهراً دموکراسی است اشخاصی که صاحب فضیلت و تقوی و ایمان بوده و مورد اعتماد میباشند و نفع شخصی را بر نفع عموم ترجیح نمیدهند باید زمام امور دست آنها سپرده شود ماها که به نام نمایندگی ملت در اینجا جمع شده و به قرآن مجید قسم خوردهایم که نسبت به این کشور خیانت نورزیم باید کسی را مأمور حکومت نمائیم که گذشته روشنی داشته و اطمینان داشته باشیم که از وجود او میتوان به نفع آبادی و آزادی کشور استفاده نمود (حاذقی- آنهائی که رأی دادند به همین عقیده رأی دادند) (اقبال- بگذارید صحبت کنند بعد شماها هم حرف بزنید). آقایان. آقای هژیر را خود من در منزل مرحوم مدرس به عنوان قاصدی و پیغامبری شومیانسکی سفیر روسیه کراراً دیدهام و ایشان از خدام طرف اعتماد روسها بودند در اداره روزنامه طوفان که مخارج آن را روسها کمک میکردند زیاد حضور به هم میرساندند و برای سفارت روسیه انجام وظیفه مینمودند این مطالب تهمت نیست مسموعات نمیباشد بچشم خود خدمتگزاری آقا را دیدم (یمین اسفندیاری- آقا چشمتان فرق کرده (عجالة ضعیف شده مجبورم عینک بگذارم بعد که حکومت رضاخان دست روسها را کوتاه کرد و سیاست یک طرفه را انجام داد و هرکسی زبان روسی میدانست یا از روسیه عبور کرده بود تحت نظر و توقیف شهربانی بود و کارهای ایران با نظر و مشورت جنوبیها انجام میشد در نتیجه انجام وظیفه آقای هژیر در سفارت روس به نفع جنوبیها به مقامات عالیه دولتی نائل گردید البته جنوبیهای ما همیشه از کیسه خلیفه میبخشند بخدمتگذارهای خودشان مقامات و صندلیهای ما را از این رعیت بدبخت که باید آنها را اداره کنند میبخشند. (یمین اسفندیاری- مگر هژیر تنها منشی سفارت بوده کسی دیگر نبوده؟) بنده هم همین را عرض میکنم.... | ||
+ | |||
+ | (باتمانقلیج- اساساً منشی بودن دلیل خیانت به مملکت نمیشود آقا) به هر حال ایشان بازرس بانک ملی ایران شدند که روی اسکناسها امضای ایشان هست من نباید آن را دلیل بیاورم و وجوهات شاه سابق با اطلاع ایشان تبدیل باسعار و از کشور خارج گردید و اسعار ایران اگر کنترل شود معلوم میشود چقدر ثروت و سرمایه از ایران خارج شده است با اطلاع و نظارت ایشان و عمل ایشان آیا من میتوانم با داشتن این اطلاعات و آنچه از خارج اطلاع میرسد به جناب آقای هژیر اعتماد کنم مگر آدم در این مملکت قحط است: آقایان چون سوابق خیلی از اشخاص را نمیدانم ممکن است فعل مسلم را حمل بر صحت کرده اعتماد کنم ولی شخصی را که خوب میشناسم خیانت میدانم ایشان را طرف اعتماد قرار دهم، از گذشته آقای هژیر ورلی که نزد بیگانگان به نفع بیگانه دیگری بازی کرده و مزدش را هم که یکی از حساسترین مقامات این کشور بود گرفت بگذاریم ولی آیا میشود به شخصی که در مدت دو سال حکومت خود سری و دوره فترت سمت وزارت دارائی داشته و به بودجه کشور و دخل و خرج مملکت که زیر دست او قرار گرفته بود خسارات غیر قابل جبرانی وارد آورده که معلوم نیست کی و چگونه بتوان آن را جبران نمود و آن اندازه تصویبنامههای مالی و خلاف قانون به نفع طبقه حاکمه و سرمایه دار وضع و به مورد اجراء گذارد چگونه میتوان او را در رأس حکومت قرار داد. من مطمئنم که اگر آقای هژیر در جای دیگر دنیا با داشتن چنین پست به انجام اعمال بیرویه و خلاف قانون مبادرت میورزید پاداش او نمیدانم چه بود؟ کرسی نخست وزیری نبود. | ||
+ | |||
+ | از تمام گذشته ایشان نیز بگذرم و به عملیات چند روزه اخیر مشارالیه توجه نمائیم کافی است که به کلی سلب اعتماد و اطمینان از حکومت ایشان بشود زیرا هنوز آقای هژیر کابینه خود را تعیین و معرفی ننموده و رأی اعتماد نگرفته و کاملا بر مسند صدارت مستقر نگردیده است موکلین بنده و شماها، توده حقیقی کشور را به مسلسل بسته و عملا ثابت کردند که آزادی و دموکراسی در قاموس ایشان معنی و مفهومی ندارد و کسانی که تابع حکومت ایشان و امیال اربابان او نمیباشند حق حیات نداشته و سزای آنان گلوله گرم است. صرفنظر از اعتماد و عدم اعتماد چون راجع به اصول امور مملکتی مقتضی است در موقع طرح برنامه صحبت بشود عرض میکنم دولت بیش از یک ناظر خرجی نیست طریقه عمل ناظر خرج چیست؟ ناظر خرج موظف است اولا صورت مخارج را معلوم کرده از تصویب ارباب خود و یا وکلای ارباب خود بگذراند و برای اجرای دستور ارباب خود مطالبه وجه کند هر محلی برای تأمین مخارج معلوم شد مقتضی است ناظر خرج عایدات را وصول کرده مخارج را طبق دستور بنماید این اصل وظیفه دولت است و ماها که به نمایندگی مردم آنهم این مردم بدبخت اینجا آمدهایم این آقایان ناظر خرج هستند اینها باید بگویند که ما این خرج را داریم و این خرج را شما تصویب بکنید لازم است یا لازم نیست ما باید در این موضوع اظهار نظر بکنیم محل این را هم مثل هر مباشر و اربابی که میآید پهلوی اربابش که مثلاً از اجاره حسین آباد چهار خروار گندم وصول میشود یا از دکان بازار کجا مثلاً ۵۰ تومان عایدی مستغل دارد این بودجهای که میآورند آیا تکافو میکند یا نمیکند ارباب هر چه بهش اجازه داد همان کار را باید بکند او حق ندارد برود از پیش خود یک کارهائی انجام بدهد و برخلاف دستور اربابش غیر از ناظر خرج که وظیفه او است چیز دیگری بدهد. | ||
+ | |||
+ | در بعضی ممالک شنیدم که از عایدات قمار بودجه مملکت تأمین میشود، مردم آزادند در کسب و کارشان ولی بیعارهای دنیا سرمایهدارانی که هستند مینشینند و قمار میکنند و آنها کاسه کوزهداری میکنند و بودجه مملکت را تأمین میکنند. قمارخانهها بودجه مملکت را از این محل تأمین میکنند البته در آن مملکت قمار جایز است، مباح است ولی در مملکت ما که قمار حرام است نمیدانم دولت چرا اجازه میدهد سازمان خدمات شاهنشاهی بانک کشاورزی از محل فروش بلیط قمار عایداتی تحصیل بکنند و اخلاق جامعه را فاسد بکنند؟! من نمیفهمم این مطلب چیست! مملکتی که اسلامی است قمار قائده حرام است! (صحیح است) ولی در مرکز اصلی مملکت مد شده است و در بازار تمام مردم بدبخت هم هی بلیط میخرند و جیب مردم را خالی میکنند، و آن مردمی که ماهی ۵۰ تومان عایدشان میشود تمام را جهت خرید بلیط میدهند! (این جمله معترضه بود و مربوط به صحبت امروز ما نبود اینجا صحبت قمار در میان آمد و من بلیطهای سازمان یادم آمد) آقایان عایدات مملکت و قوانین مالیاتی آن باید شکلی باشد که مانع آبادی نباشد و درموقع وصول اسباب زحمت نباشد بلکه ممکن است از بعضی از عایدات برای تشویق آبادی چشم پوشید که دستگاه تولید تقویت بشود، صادرات ایران زیاد بشود، این فقر و فلاکت که ملت ایران را نابود خواهد کرد از میان برود. (باتمانقلیج- با بودن منفی بافها غیر ممکن است) در دوره ششم من نظرم هست که یک طرح قانونی آوردیم به مجلس اصناف را از پرداخت مالیات معاف کردیم در صورت مجلس دوره ششم آقایان اگر مراجعه بفرمایند معلوم میشود اسم تمام اصناف مملکت هست از بزاز و رزاز و پینهدوز و بقال و عطار برای اینکه مأمورین دولت مردم را اذیت نکنند، مردم را تحت فشار قرار ندهند. | ||
+ | |||
+ | آقا برای مردم درست نکنند مردم آزاد باشند در کسب و کار و آراء و عقیده خودشان نظرم هست همان اوقات یکی به من گفت که این برای انتخابات ضرر دارد برای اینکه این اصناف وقتیکه مالیات ازشان بگیرید یک رئیس صنفی دارند که اندازه این مالیات را بین آنها توزیع میکند و این در موقع انتخابات کمک میکند وقتی اینها حساجتی نداشته باشند اصلاً شرکت در امر انتخابات نمیکنند و این ضرر دارد که مردم در انتخابات شرکت نکنند الحمدلله هفت، هشت دوره مردم در انتخابات شرکت نکردند و امتیاز نفت هم در همان موقع داده شد (صحیح است) در ادوار سابق مجلس حاضر شد اصناف را از پرداخت مالیات آزاد ساخت و مالیات اصناف را لغو کرد من عقیده دارم که باید همان قانون لغو مالیات اصناف به موقع اجرا گذارده شود و همچنین مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام لغو شود، چرا؟ این پیشنهاد بنده هوس نیست دلیل دارد دلیل این پیشنهاد عملیات هژیر در مدت بیش از یکسال ایشان که متصدی وزارت دارائی بودند، بودجه مملکت اگر دو مقابل نشده یک برابر و نیم شده از مردم از هر طبقهای که توانستند پول بگیرند گرفتند البته زحمتکش و فقیر ولی از طبقه سرمایهدار درجه اول که مشمول مالیات بودند و دکتر میلیسپو هم لایحهای را تهیه کرده بود و هنوز آن قانون لغو نشده آنها را تخفیف دادند همانها | ||
+ | |||
+ | هستند که باز هم فعالیت میکنند که یک همچو رئیسالوزرا و یک چنین رئیس دولتی داشته باشند که مملکت را به همان وضعیت دربیاورد وقتی که یک دولت سیصد میلیون تومان بر عایدات مملکت افزوده، مالیات املاک مزروعی را گرفت (این بودجهای است که من آوردهام مربوط به سال ۱۳۲۶) ایشان مالیات املاک مزروعی را هیجده میلیون تومان پیشبینی کردهاند مال سال ۱۳۲۷ را دیدند که ممکن است این اندازه وصول نشود پانزده میلیون تومان پیشبینی کردند وقتی به این ملت بدبخت یک دولتی سیصد میلیون تومان در یک سال تحمیل کند (امیر تیمور- مالیات املاک مزروعی خلاف قانون است بیجا کردهاند این کار را کردهاند مالیات مزروعی قانون ندارد) بنده هم همین عرض را میکنم اگر ما یک صادراتی داشته باشیم در این مملکت در نتیجه توسعه عمل زراعتی ما است، در نتیجه اغنام و احشام ما است (صحیح است) وقتی که اینها برای دریافت یک چهلم عایدات مملکت، یک پنجاهم عایدات مملکت فشار عمده را به این طبقه وارد میآورند.... شما مظالم مامورین را وقتی که تقسیم بکنید هشتاد درصد برای وصول این مالیات است در صورتی که ماحصل این عایدات یک شصتم یا یک پنجاهم یا یک چهلم عایدات کل مملکتی است، این عایدات باید به کلی لغو شود تا مردم فعالیت فلاحتی بکنند، توسعه در عملیات کشاورزی و اغنام و احشام در این مملکت بدهند، صادرات مملکت زیاد شود، ما رفتهایم یک درشتهائی را ول کردهایم و یک ریزهای بدبختی را چسبیدهایم. در بین مالکین عمده مملکت مرحوم سپهسالار محمد ولیخان معروف بوده از مالکین درجه اول این شخص از فشار طلبکار خودش را کشت (صحیح است) و مالکین عمده این دوره مملکت ما هم غیر از آنهائی که دستشان به سفته بازی بند است بقیه که غیر از عمل زراعتی یک حقهبازیها و یک سوءاستفاده هائی از عمل انحصاری در مملکت ما نمیکنند و منحصراً کارشان زراعت باشد دائما مقروض هستند (صحیح است) این اشخاص دخل و خرج نمیتوانند بکنند این مالیات املاک مزروعی باید لغو شود (امیر تیمور- لغو هست) باید دنبالش را ول کنند مردم را آزاد و راحت بگذارند هر روز شکایات و تلگرافتی میرسد از مظالم مأمورین مالیات املاک مزروعی، این مالیات اصناف و مالیات مزروعی را لغو بکنند از ۱۵، ۱۶ میلیون نفوس ایران چهارده میلیونش راحت میشوند از مظالم این مأمورین و میروند دنبال تولید، دنبال اینکه عایدات برای مملکت ایجاد بکنند این گرانی و بدبختی که ما امروز داریم نتیجه عملی است که جناب هژیر در مدت یکسال و کسری در وزارت دارائی خودشان عوارض به مردم تحمیل کردند و مملکت را به این حال بدبختی رساندند اینها امتحاناتی است که اخیراً ایشان دادهاند در خیر خواهی خودشان، البته یک طبقه ایرا در نتیجه اینکه عملاً یک قانون رسمی مملکتی را زیر پا گذاشته و آن قانون مالیات بر درآمد بود و در اثر تصویبنامههای زمان تصدی ایشان یک طبقهای در این مملکت که یک چند هزار نفری باشند متمتع شدند در نتیجه اینها را از خود راضی کردند، خیلی از خود ممنون کردند، امروز من یک قصهای شنیدم، من فکر میکردم که آقای هژیر تاجر نیست، وارد صف این میلیونرها و سرمایه دارها خودش را قرار نمیدهد خودش را همیشه وطنپرست و مقدس و ظاهراً الصلاح به ما معرفی میکند پس چطور شده است که این طبقه این همه خودکشی میکنند و پولهائی هم خرج میکنند فعالیت میکنند برای نخست وزیری آقای هژیر آدم مگر در این مملکت قحط است این چه خدمتی است (قبادیان- خیانت آقای هژیر را بفرمائید که ما هم به بینیم چه خیانتی کردهاند) | ||
+ | |||
+ | اجازه بفرمائید بنده وقتی میآیم پشت این تریبون یک نیمساعتی ممکن است اجازه داشته باشیم ولی شما آقای قبادیان از شرق تا غرب برای اظهار عقیدهتان فرصت هست. اجازه بفرمائید که ممن این مطالب را عرض کنم من شنیدم زمان شاه سابق که همه چیز انحصار شده بود منجمله یک شرکتی درست شد برای کتیرا که منحصراً به این شرکت اجازه داده شده بود که کتیرا جمعآوری بکنند و حمل به خارج ایران بکند در آن قراردادی که با آن شرکت منعقد کرده بئدند و انحصار شده بود جهت این شرکت این بود که دیگری حق ندارد و آن بدبختی که در بیابان کتیرا جمعآوری میکند این باید مزدور باشد یک قوت بخور و نمیری بخورد و کتیرا تحویل شرکت بدهد و آقایان به برنده در بازارهای اروپا بفروشند و منافع سرشاری عاید آنها بشود. یک مادهای در این قرارداد بوده است که ارز حاصله از ننتیجه فروش این کتیرا را هر لیرهای ۶۸ ریال به دولت بفروشد. اسعاری که از این محل تحصیل میکند شرکت متعهد بود که ۶۸ ریال به دولت بفروشد این عمل هم انجام میشد تا موقعی که آن خدمت نمایان را آقای مشرف نفیسی در این مملکت کردو لیره را به ۱۳۸ ریال رسانید در صورتی که در جنگ بینالمللی اول لیره طلا دو تومان بود و این خدمت بزرگ و نمایان را کرد و به ۱۴۰ ریال رسانید در این موقع تفاوت عمل خیلی زیاد شد و گویا به میلیون تومان تفاوت نرخ ۶۸ ریال بوده است تا آن ۱۳۸ ریال که نرخ رسمی بوده است حالا بازار سیاهش را کار ندارم شنیدم آقای بدر که وزیر دارائی بوده است مطالبه میکرده است که آقا باید به همان نرخ بدهید و این شرکت حاضر نشد تفاوت عمل هم ۹ میلیون تومان بوده حتی شرکت حاضر شده بود که نصف بکند یعنی ۴ میلیون و نیم بدهند و ۴ میلیون و نیم دیگر را دولت صرفنظر بکند آقای بدر به هر جهتی بوده است موافقت نکرد این دوسیه در زمان وزارت ایشان همین طور بوده و در طاق نسیان و فراموشی مانده است و این تشنج و هیاهوئی که علیه نجمالملک بیچاره در این مجلس از طرف یک افرادی که ذینفع بودند پیدا شد روی اصل این نه میلیون تومان است که آقایان را عصبانی کرده که نجمالملک آدم حسابس در رأس کار نباشد و هژیر باشد که دوسیه را چندین سال خوابانده است این اوضاع مملکت ما است گذشتهها و تاریخ گذشته را که خود من بچشم دیدم ممکن است آقایان بفرمایند که مشمول مرور زمان شده است یک میر غضبی در ۴۰ سال پیش، حالا توبه کرده است و برای پیش نمازی هم خوب است این حرف حسابی است ولی این عملی است که من الان میبینم این جریانی است که مال امروز و دیروز و پریروز است ما راه دوری نمیرویم این جمله معترضه را که بنده عرض کردم موضوع صحبت ما موضوع مالیات ارضی و مالیات اصناف بود عایدات نفت جنوب ما را تماماً دارند میبرند و این معاملهای که امریکائیها با ابن سعود حکومت حجاز کردند با ما بکنند در صورتی که ملت ایران حتماً علماء و بزرگان و اشخاص فاضل بیش از حجاز دارد (ما نمیرویم جاهای دیگر)، اشخاص تحصیل کرده و فهمیده در مملکت ما از کشور حجاز بیشتر است با یک حکومتی که اشخاص تحصیل کرده آن کشور کمتر از مملکت ما بوده است در آن کشور در چند سال پیش امریکائیها یک قرارداد نفت بستند که در آنجا نفت استخراج کنند و ما راضی هستیم که آن قرارداد را هم درباره ما اجرا کنند و این ۴۰ یا ۵۰ سالی هم که خورده و بردهاند حلالشان باشد (عباس اسکندری- حرامشان باشد) (مسعود ثابتی- آنها که حلال و حرام سرشان نمیشود) (سزاوار- چه حلال بکنید چه حرام نوش جان فرمودهاند) بسیار خوب حرامشان باشد این تفاوت محصولی که امسال بیشتر محصول استخراج میکند کمپانی برای منافع خودش یک چندر قازی هم که به ما میدهد بیش از تمام این مالیات ارضی و مالیات اصناف است. این تفاوت عمل هست من میگویم که در این مملکت این پول را از آن رعیت بدبختی که یک خروار باید بکارد و پدرش دربیاید و آخر سال هم چیزی که در دستش باقی میماند آن را از دست او نروند بگیرند این را به بخشندش، تفاوت محصول نفت امسال ما بیش از تمام عایدات مالیاتی اغنام و احشام و گندم و جو در سرتاسر این مملکت میشود باید مردم را راحت کرد ما هم نیامدهایم برای مردم عذاب درست نکنیم، آمدهایم این جا برای مردم راحتی درست بکنیم، ما را نماینده کردهاند مردم برای این که یک کمکی به این بدبختها بکنیم نه اینکه اغراض خصوصی را ما اجرا و اعمال بکنیم (یمین اسفندیاری- پاراف قرارداد نفت به امضای کیست آقای حائریزاده؟) به امضاء هرکسی باشد من طرف این اساس هستم هرکسی باشد برای من فرق نمیکند. | ||
+ | |||
+ | آقایان نمایندگان محترم انصاف بدهید در بین کارمندان فرهنگی و قضائی مملکت چند نفر سرمایهدار داریم این را احصاء بکنید آنهائی که در وزارت فرهنگ خدمت میکنند دبیر هستند و معلم هستند و استاد یا آنهائی که در دستگاه دادگستری هستند از امین صلح گرفته تا رئیس دیوان کشور اگر ارث بابائی بهشان رسیده باشد ممکن است در آخر ماه مقروض نباشند ولی همهشان مقروض هستند اکثر اینها حقوقی که به آنها داده میشود میروند تنزیلش را کم میکنند و از این بیانصاف سرمایهدارها پس از کسر مبلغی به عنوان تنزیل حقوقشان را یک ماه جلوتر میگیرند و دوای زن و بچه خودشان را تهیه میکنند اما برویم در وزارت دارائی و اقتصاد آنجا را هم به بینید اشخاصی که رفتهاند در وزارت دارائی و اقتصاد، اشخاصی که گدا بودهاند امروز میلیونها ثروت و پارکهای متعددی دارند (صحیح است) از کجا پیدا شده است از آزار و اذیت این مردم | ||
+ | |||
+ | فقیر و بدبخت و همین هائی که سرنیزه بهشان میزنید؟! (کشاورز صدر- در برنامه هست که رسیدگی بشود) آقای صدر این هم یکی از دروغهائی است که آقای هژیر گفتهاند (دهقان- قصاص قبل از جنایت که نمیشود کرد) من معتقدم که باید برای وزارت دارائی خودمان یک حدودی معلوم بکنیم تجارتخانهها عاملی را که معلوم میکنند که کارهای تجارتی را انجام بدهد و عایداتشان را جمع آوری بکند صدی چند از عایدات را حقالعمل قرار میدهند و این حقالعمل از صدی دو و سه تجاوز نمیکند ما میگوئیم که صدی پنج حقالعمل قرار بدهیم برای وزارت دارائی این عایدات ما چند قسمت میشود یک قسمت آنهائی است که خرج وصولی هیچ ندارد. این حقالامتیازهائی که ما داریم الحمدلله دولت ایران هیچ اعتراض نمیکند که رئیس کمپانی نفت جنوب حقوقش چرا از حقوق شاه ایران بیشتر است، اعتراض ندارد فقط تماشا میکند یک چکی مینویسند که عایدات خالص ما فلان مبلغ بوده و این اندازه سهم دولت ایران است که ما میدهیم و از بس مردمان خوبی هستند قولشان برای ما حجت است و هیچ بازرس و بازرسی در کارهای این کمپانی نیست و تبلیغات و انقلابی که در مملکت ما میشود چرا به حساب خود ما میآورند یک بودجههائی اینجا خرج میشود اینها چرا به حساب میآید، اینها را اقلاً موضوع بکنند و به حساب خود انگلیسیها در دنیا میشود و اسمش را تبلیغات میگذارند ما از آنها تبلیغات نمیخواهیم، این تبلیغات ضرر دارد و هر روز آشوب و افتضاحی که بار میآید از همین محل ایجاد میشود این را کنترل نمیکنند دولت یکشاهی خرج وصول ندارد یک چک مینویسند که چند میلیون لیره به حساب دولت ایران گذاشته شد هیچ خرج وصول ندارد یک پولهای دیگری هم داریم مثل ثبت اسناد، یک کسی زمینش را میخواهد برود ثبت بکند حق ثبتش را میدهد آخر سال هم ثبت اسناد یک صورتی میفرستد برای وزارت دارائی که امسال عایدات ثبت اسناد پنجاه هزار تومان بوده است و برای وصول این پول یکشاهی خرج نشده یا پست و تلگراف مینویسد که امسال این عوائد را ما داشتیم و یکشاهی برای وصول خرج برنمیداریم و امسال این نوع عوائد است که وزارت دارائی یکشاهی برایش خرج نمیکند، این بودجهای است که دادهاند من تحقیق کردم دیدم که برای کمتر از یک پنجم عایدات است که این همه پارک و اراضی و مستقلات مأمورین دارائی برای خود ایجاد کردندهاند و این همه بلا به سر آوردهاند و این بودجهای را که اشاره کردم حالا عرض میکنم که اشتباهی در رقم نشده باشد بودجه وزارت دارائی ما تقریباً ده قلم است به اسامی مختلف که جمع کلش ۱۷ درصد و کسری است نسبت به بودجه کل مملکت در صورتی که آن عوائدی که خرج وصول ندارد موضوع بکنیم آن مقداری که مأمورین دولت وصول میکنند و به خزانه تحویل میدهند یک هزارم این بودجه کافی است برای تشکیلاتش.... (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و با ورود چند نفر از نمایندگان مجدداً اکثریت حاصل شد) | ||
+ | |||
+ | حال ببینیم دستگاه تشکیلات وزارت دارائی ما از چه قرار است شنیدم یک کمیسیونهائی در وزارت دارائی هست که تشخیص میدهند عایدات اشخاص مالیات اشخاص را و اظهارنامه را تنظیم میکنند یک شخصی که عضو وزارت دارائی در این کمیسیون بود نسبت به یک شخص طرف توجهی یک قضاوت عادلانهای میکند و تشخیص میکند، از طرف مقام مافوق تکلیف میشود که در نظر خودش تجدیدنظر بکند و رعایت مقام مالیات دهنده را در این جا بکند این عضو یک آدم شریفی بوده دزد نبوده روی عقیده خودش ثابت میایستد و تغییر عقیده نمیدهد بلافاصله او را از آن پست برداشته و یک شخص دیگری را به جای او میگمارند که مطابق نظر مافوق اظهار نامه را اصلاح بکند ولی به فلان پینهدوز که میرسد این احکام قطعی است و پدر مرد که را باید بیرون آورد، این تشکیلات با این بودجه زیاد و خرج زیاد غیر از ضرر برای این مملکت هیچ چیز دیگری ندارد، همین عملیات بود که نجمالملک را مجبور کرد یک قانون خلاف اصلی بیاورد به مجلس که نسبت به اشخاصی که توافق شده است در عمل مالیاتی و قابل تجدیدنظر نیست مجلس اجازه بدهد که تجدید نظر شود این قانون خلاف اصل بود ولی این نحوه تشکیلات فاسد این آدم صحیحالعمل را مجبور کرد که این گزارش خلاف قانون و اصلی را بیاورند به مجلس (صحیح است) | ||
− | + | (اردلان- کمیسیون تصویب کرد و گزارش آن را به مجلس فرستاد) البته این اقدامات کم کم منجر به لغو قانون رسمی مالیات بر عایدات شد و با کمال بیشرمی آقای هژیر پشت همین تریبون گفتند که بلی ما این کار را کردیم و کار به جائی بوده است که این قانون را لغو کرده و تصویبنامه به جایش گذاشتیم برای اینکه عملی نبود، گفتند عملی نبود زیرا که نمیتوانستند از یک دسته اشخاص متنفذ پول بگیرند و آنها حمایت میکردند ولی از اشخاص بی دست و پا که اگر پدرشان را در بیاورند اشکالی ندارد تصویبنامهای که جای این قانون گذاشتهاند به ضرر طبقه ضعیف و به منفعت اشخاص قوی بوده و همین عمل را آقای هژیر در پشت تریبون اعتراف کرده است جرم است و بایستی محاکمه شود و من همین موضوع را اعلام جرم میکنم مدارک من هم اقرار خودش هست قانون جزائی هم هست بروند محاکمهاش بکنند چه حق داشته است قانونی را که مجلس ملی ایران تصویب کرده بود زیر پا بگذارد و برطبق تصویبنامه یک طبقه گردن کلفت را معاف بکند و طبقه ضعیف را در چاه بیندازد، چه حق داشته است که اینکار را کرده بنده عقیده دارم که مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام یک چهلم کل عایدات یا کمتر است باید لغو شود و ابداً تأثیری در بودجه ندارد زیرا که اگر مأمورین صحیح برای وصول مالیات باشند و حساب جیب خودشان را کمتر نمایند عایدات مملکت اگر دو مقابل نشود معادل مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام خواهد شد و با لغو این مالیاتها که جز زحمت برای اکثریت ملت ایران فایدهای ندارد مردم را راحت کنیم و دولت عوض اینکه زجری به طبقه ضعیف میدهد شر این مأمورین را از سر مردم کوتاه کنیم ما امسال هیچ احتیاجی به وضع مالیاتهای جدید نداریم این مالیاتهای کثیفمان را لغو کنیم احتیاجی به وضع مالیاتی جدید نیست زیرا.... (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و پس از چند دقیقه مجدداً اکثریت حاصل شد) به عقیده من اضافه عایداتی که خود کمپانی به عقیده خودش سهمی برای ما قائل شده است در صورتی که سهم ما غیر از این است و به عقیده من امتیاز آن هم انشاءالله در ۱۹۶۰ که دوازده سال دیگر باشد ملغی است و هر عملی را که به زور و قلدوری در این وسطها کردند نوکرهای خودشان کردند و به زور آوردند اینها کان لم یکن است ما محتاج به وضع مالیاتهای جدیدی نخواهیم بود و در این چند سال که ما گرفتار این کمپانی هستیم اگر کمپانی برای تصفیه حساب حاضر نشد غیر از انگلستان در دنیا ملل دیگری هستند که کمک به ملت مظلوم ایران کرده و این حساب را روشن بکنیم و بناء عمل ما را با کمپانی اقلاً مثل عمل امریکائیها باغ حجاز قرار بدهند و این مواد لاستیکی که با کمپانی بسته شده است از بین برود این یک جمله معترضهای بود که عرض کردم یک قسمت دیگری را عرض میکنم که آن اصلاح دستگاه اقتصادی ما است ما در این بودجهای که برای ما آمده است در همان بودجهای که جناب هژیر عضو آن کابینه بودند و هستند چون قبلا خودشان وزیر دارائی بودند پرونده آن را دفن کردند و ما را هیچ از خرج دستگاه اقتصادی مسبوق نکردهاند، یک انحصارهائی در یک موقعی لازم بود که مجلس اجازه آن را به دولت بدهد که در معاملات خارجی خودش با اجنبی اصل پایاپا را ایجادکند یا معامله متقابله کند خلاصه یک انحصارهائی از قبیل انحصارهای تجارتی به دولت ایران اجازه داده شد و من نظرم هست که آقای دکتر مصدق در همان موقع که انحصار قند و شکر و چای مطرح بود داد و فریاد کرد که بلاخره بیائید یک حق انحصاری از مردم بگیرید و مردم را آزاد و راحت بگذارید ولی خوب تمام آنها کم کم از بین رفت ولی استفاده از انحصارها را یک عده شیادهائی که تمام سرمایه دار هستند ارتباط با دستگاه دولت پیدا کردند و استفاده از انحصارها را این قبیل اشخاص کردند (صحیح است) من نظرم است که یک معاملهای دولت ایران با روسها کرده بود نظرم نیست برنج داده بود پوست داده بود، پشم داده بود نظرم نیست در مقابل یک مقدار شکستنی لوله لامپا استکان و از این قبیل اشیاء گرفته بود آمدند گفتند ولی تکذیب هم نشد، استکان دانهای سه شاهی یا دوشاهی وارد شد و در اینجا به حساب دولت ایران گذاشته شد و یک کمپانی از دولت ایران گرفت و انحصار کرد به خودش و تا دانهای ۱۱ قران هم فروخت، در این مملکت یک عدهای را فقیر کردند تا اینکه یک عدهای سرمایه دار شدند و از زمین جوشیدند آمدند بالا، اگر ما برگردیم به ۲۵ سال پیش این میلیونرهای امروز اغلب گداهای آن روز هستند منشی فلان دستگاه بودند (آشتیانی زاده- صحیح است) | |
− | + | که امروز موثر در در آوردن و بردن دولتها شدهاند، همین طور در قسمت چای یک دزدیهائی شد مثلاً در خراسان یک دزدیهائی شد اختلاسهائی شد و چای کثیف که با هزار مواد خارجی چای داخلی را قاطی کرده بودند میبردند آنجا به مردم خراسان میخوراندند و چایهای درجه اولی که از خارج میآمد در بازار آزاد فروخته شد و میلیونها اشخاص به جیب زدند که دزدی ۲۵ روزش کشف شد و مدارک و مستنداتش پیدا شد یک مبلغ خیلی هنگفتی بود | |
− | + | که از این راه سوءاستفاده شده بود و دوسیهاش هم خوابیده حالا جناب آقای وزیر دادگستری اگر آن دوسیه را راه بیندازند من نمیدانم ولی این دوسیه خوابیده این مال ۲۵ و شش روز دزدی است و اشخاصی که وجودشان در کارهای مملکت مؤثر میباشد آنها عامل آن دزدی بودند ما باید تهران را اصلاح کنیم تا مردم ایران اصلاح بشوند مردم ایران دزد نیستند، به وطن خودشان علاقه دارند دشمن شاه خودشان نیستند شاهی که وظیفه خودش را عمل بکند محترم میشمارند او را معزز میدارند احترام و تعظیم هم میکنند تهران است که این فسادها را ایجاد میکند و در نتیجه این فساد هرج و مرج و قاچاق در ولایات پیدا میشود بلاخره پشتیبان آنها دراین مجلس پیدا میشود که با دستگاه دولت همکاری میکنند (بهادری- تلفن را هم بفرمائید) این است که من عرض میکنم عایدات دستگاه اقتصادی که دولت الحمدالله بودجه خرجش را نیاورده که ما به بینیم که چقدر دزدی در این دستگاه شده و چه فرقی کرده که این مبلغ را پیدا کرده فقط عایدات خالص را در رقم بودجه نوشتهاند. | |
− | + | ما اگر مالیهمان را درست کنیم که دست دزدها کوتاه بشود مثل اینکه یک مالکی که عمل عایدات خودش را اول باید اداره بکند تا بتواند برای بچهاش هم فکر مدرسه بکند فکر دوا و غذا بکند، آن دستگاه اولیه که باید بودجهاش مرتب باشد چون یک کمپانی و اشخاص مسئول و غیرمسئول در خارج این دستگاه را حمایت میکنند و حفظ میکنند که این دستگاه متلاشی نشود و در نتیجه این وضع زندگانی مختل میشود بنده یک نفر را عقیده ندارم از کارمندان دولت که او را بیکار بکنید وزارت دارائی ماشاءالله در دستگاه اداریاش دکترها اشخاص فاضل و عالم فراوان دارد در صورتی که وزارت فرهنگ سهم فقرا شده و در آنجا سهم صاحبان پارک و اتومبیل این آقایان را به اتمام بودجه مربوطهشان به وزارت فرهنگ انتقال بدهند مثل آقای بهنیا و هم چنین دکترهائی هستند آنجا که خیلی رتبههای عالی مقامی دارند بایستی آنها را بفرستید به وزارت فرهنگ که بروند دبستانهائی را اداره بکنند دبیرستانها و دانشکدههائی را اداره بکنند چه ضرر دارد این اشخاص با دارا بودن این معلومات در وزارت فرهنگ مشغول فعالیت فرهنگی بشوند که لااقل یک مردمی سواد پیدا بکنند تا در نتیجه به حقوقشان آشنا بشوند (صحیح است) در وزارت دارائی که اقلاً یک سواد خواندن و نوشتن را داشته باشند کافی است این اشخاص که اقلاً به درد نظامت مثلاً در جوشقان میخورند خوب است حقوق این آقایان را بدهید که بروند در جوشقان و دزدی را هم ترک کنند و مشغول خدمت گذاری فرهنگی بشوند تمامی اینها را انتقال بدهید به وزارت فرهنگ تا وزارت فرهنگ با همین حقوق و بودجهشان اینها را به کار گمارند آقای دکتر اقبال مرد زرنگ و کار آمدی است (صحیح است) آقا شما همه این اشخاص را با بودجهشان انتقال بدهید و در وزارت فرهنگ مشغول فعالیت فرهنگی بنمائید تا مردم سواد پیدا کنند و بفهمند آزادی عقیده و فکر چه چیزی است این مردم بیچاره نفهمیدهاند که آزادی فکر و عقیده چیست به عنوان تظلم آمدند جلوی مجلس و جوابشان را گلوله دادند آقا اظهار عقیده کردن این جوابش گلوله باران شدن است سواد که پیدا کردند ممکن است نیایند دیگر به وظیفهشان آشنا بشوند این بدبختها به وظیفهشان آشنا نبودند به خانه ملت آمده بودند که تظلم بکنند اینجا خانه خود مردم است ما افتخارمان این است که نوکر و مزدور این مردم هستیم و به عنوان نوکری این مردم آمدهایم خدمت بکنیم در خانه مردم خود مردم را راه نمیدهند بیایند تظلم بکنند یک عکسهائی پیش من است یک سری عکس برداری شده است ممکن است آقایان بخرید و ببینید این مردمی که میآمدند در بین آنها مردمانی که بتوانند حامل اسلحه بشوند وجود نداشته است.(کشاورز صدر- یک نمونهاش آمد به مجلس) اینها خیال میکردند در مملکت اسلامی همه مسلمان هستند کلام مقدس قرآن کریم محترم است یک سید عاجزی حامل قرآن بوده این عکس نشان میدهد که یک جمعیت دیگری دنبالشان بودهاند میآمدند اینجا برای تظلم البته میگفتند آقای هژیر را ما بهش اعتماد نداریم من حقیقة این جریانها را وقتی که متوجه میشوم و میبینم که مردم را به مسلسل میبندند عصبانی میشوند و ممکن است که از حال طبیعی خارج شوم و باید یکقدری درز بگیرم آن روزی که صدای گلوله اینجا بلند شد ما شنیدیم رفتیم بیرون چند نفر هم از رفقا آمده بودند بیرون اسامی بعضیها ممکن است در نظر من باشد و بعضیها نباشد دیدم که دو نفر یک شخص خون آلودی را که داد و فریاد میکند که این چه مملکت قانونی است این چه دیکتاتوری است گذاشته بودند داخل درشگه و به طرف کلانتری میبردند یکی دو نفر از آقایان نمایندگان که با آن جمعیت بودند این شخص را از آن آژانها گرفتند و آزادش ساختند عکس آن شخص و آن آژانها و اشخاص غیره هویداست و حتی نمره که سینه آن آژانها است پیداست نمیشود انکار کرد و گفت که این جرم واقع نشده است این را آوردند توی مجلس من دیدم که در جلوی این پاساژ که نظامیان صف بسته بودند و در جلوی مسجد سپهسالار نمیگذارند جلو برویم و شلیک میکنند بمردم یکی دیگر از آقایان به امن همراهی کرد دو نفری رفتیم تا شلیکی که بر روی این جمعیت میکنند جلوگیری بکنیم و بگوئیم مردمی که میآیند به طرف خانه خودشان و تظلم میکنند جوابشان گلوله نیست اگر حرف حسابی دارند باید شنید و اگر حرفشان حسابی نیست باید به آنها حالی کرد که حرفشان حسابی نیست توی پاساژ من دیدم که یک افسر شهربانی که شخصاً اگر به بینیم میشناسیم ولی اسمش را نمیدانم این شخص گلاویز است با یکی دو نفر ما رسیدیم به آن پاساژ که مردم در آن جمع شده بودند پس از اینکه شلیک قطع شد من پرسیدم کی دستور تیراندازی داده است بعد معلو شد که دفتری رئیس این نظامیها بوده است او دستور داده است، ممکن است دروغ باشد بالاخره شلیک که دروغ نیست من و شما صدای گلوله را شنیدیم که مردم را گلوله باران کردند یک نفر که گلوله خورده بود در توی مجلس دیدیم یک عدهای هم که توی مریضخانه خوابیدند و یک عدهای هم از ترس این که شهربانی آقای هژیر مزاحمت برای آنها تولید نکند در خانههای خودشان مخفی شدند. این دروغ نیست من تقاضا کردم و آن اعلام جرمی که برعلیه آقای هژیر کردم این بود که بروند ببینند چه حق داشتند دستور بدهند که به مردم شلیک بکنند کمیسیونی باید برای این کار تشکیل بشود تا هنوز آثار جرم محو نشده است بروند تحقیق کنند و مجرمین را باید اعدام کرد که بیجهت به ملت شلیک نکنند اینها حق ندارند یک چنین کاری را بکنند هیچ دولتی حق ندارد که به ملت خودش شلیک بکند چه برسد به اشخاص کسانی که جلوی هر شخص مسلحی مثل زن فرار میکنند. | |
− | + | مثل زن قدیم نه زن رشیدههای امروز مثل زنهای قدیم فرار میکنند در مقابل اشخاصی را که حامل قرآن هستند و اسلحه ندارند با اسلحه به آنها شلیک میکنند این وقایع روز پنجشنبه وقایعی است که در تاریخ آزادی و انقلاب ایران فراموش شدنی نیست اگر در ۴۲- ۴۴ سال پیش آقایان علماء جلو افتادند و مردم هم دنبال آنها و آزادی و مشروطیت اسمی امروز را بدست آوردند و این قانون متمم قانون اساسی را مجبور کردند که دولت وقت در مقابل آنها تسلیم بشود و بدست بیاورند یک لکههای کوچک و سیاهی اگر در آن مشروطیت ما هست و بعضیها برای دفاع از نفس خودشان بیک سفارتخانههائی رفتند در این مبارزه مقدس که شروع شده است برای گرفتن حق و عدالت و قانون اساسی و آزادی الحمدالله هیچ شائبهای و رنگی و کثافت و لکههائی که بیشتر ممکن بود بهش بزنند ممکن نیست دیگر در این مبارزه بهش بزنند برای اینکه خوشبختانه یک شخصی که امتحان خودش را در بین عرب و عجم داده است قائد و سرسلسله این طبقات است و رهبر آنها است که هیچ لکه سیاست خارجی میدانیم به آنها چسبیدگی ندارد و این قیام مقدس را هم امیدوارم که به نتیجه برسانند مثل حالا که مردم را گلوله باران کردنند و مقاومت کردند و باز دفعه دوم هم مقاومت کردند باز جلوی چهارراه مقاومت کردند و تحمل کردند که نظامیها در دفعه دوم شلیک کردند. مردم برای گرفتن حقشان مقاومت خواهند کرد تا حق و عدالت اجرا بشود و آن خائنینی که دستور شلیک دادند محاکمه بشوند و مجازات گردند تا یک آزادی که برای همه طبقات میسر باشد نه یک طبقه سرمایه دار و پشت هم انداز و حقه باز آزادی داشته باشند ولی برای سایر طبقات توسری خوردن و مالیات دادن سهمشان باشد، این سهم درست نیست. | |
+ | |||
+ | این موضوع در تاریخ ایران بعد از اسلام سابقه نداشته است که یک مردمی که حامل اسلحه نبوده و فقط قرآن کریم که همه ماها به آن قسم خوردهایم در دست داشتهاند به آنها شلیک بکنند، در زمان ناصرالدین شاه که حکومت استبدادی مطلق بوده خود شاه هم رئیس قوه مجریه بود و هم قضائیه به امر او مردم را اعدام میکردند، به امر او مالیات میگرفتند به امر او جنگ میکردند به امر او صلح میکردند وقتی که احساسات یک طبقهای را بر علیه نزدیکترین افراد خودش میدید جداً برای ترضیه خاطر مردم اقدام میکرد نظرم آمد من کوچک بودم خیلی جلالالدوله بود که پسر ظلالسلطان نوه ناصرالدین شاه میشد سه نفر یزدی راست یا دروغ آمده بودند شکایت کرده بودند پهلوی آن توپ مروارید یا علی یا حسین میگفتند و متظلم بودند شاه گفت چه خبر است با این عمل که دعاوی ناحقی هم بعد معلوم شده بود و بعضی هم دروغ میگفتند پول | ||
+ | |||
+ | از ایشان گرفتند تمام شد قضیه، مملکت داری با عدالت باقی میماند با زور و قلدوری باقی نمیماند، هیچ قلدور و علاقمند به ملتش خیلی زحمت بکشد ملتی که در جنگ اول نیست و نابود شده بود در مدت قلیلی او را به مقام ارجمندی رسانید ولی چمن طالب قلدری بود و با قلدری عمل میکرد و پیروی از فکر و احساسات عمومی نمیکرد ملت آلمان را بدبخت کرد و نتیجه عمل هیتلر غیر از بدبختی برای ملت آلمان چیز دیگری عاید نشد قلدری فایده ندارد، بار را بمنظل نمیرساند یک مدتی مردم را به زحمت میاندازند ولی بالاخره آن قلدرها نیست و نابود میشوند زیر پای مردم، ولی نعمتها مجازات میشوند ما اینجا حقوقی که میگیریم نتیجه دسترنج همین مردم است ما باید حافظ حقوق و آزادی و امنیت این مردم باشیم (صحیح است) من نمیتوانم به سهم خودم صرفنظر بکنم، روز ۵ شنبه گذشته ملت ایران قیام کرد، سابقه در تاریخ ایران بعد از اسلام نداشته است ملت ایران همیشه به قرآن احترام میگردد، مردم پناهگاه داشتند، میرفتند در امامزادهها متحصن میشدند، منزل حججالاسلام متحصن میشدند برای خودشان پناهگاهی داشتند ولی حالا مردم که به خانه خودشان برای تظلم میآیند با گلوله روبرو میشدند آیا باید مردم بروند به اجنبی متوسل بشوند؟ این عملیات سوءملت ایران را به طرف نیستس و بدبختی سوق میدهد مسببین بدبختی این مملکت اشخاصی هستند که حق آزادی را از این مردم سلب میکنند، من نظرم هست که اوایل تشکیلات روسهای امروزه نه روسهای تزاری موقعی که آمدند به تهران این طور نشان دادند که ما طرفدار کارگر و زحمتکش و رنجبر و این قبیل حرفها هستیم این حرفها را میزدند و بعضیها هم باور میکردند، سفارت روس گردشگاه مردم شده بود شهرداری تهران برای مردم تفریحگاه درست نکرده بود ولی این باغ سفارت گردشگاه مردم شده بود درب را باز میکردند و مردم تفریح میکردند، مرحوم مشیرالدوله همین باغ بهارستان را برای گردش مردم آزاد کرده بود که مردم باید در خانه خودشان گردشگاه داشته باشند که نروند در محلی که بیگانه درست کرده است گردش کنند، شما درب خانه مردم را برویشان میبندید پس کجا بروند این مردم، خیانت به مملکت کسانی میکردند که دستور دادند جلوی مردم بدبخت نظامی بایستد و شلیک بکند، این اشخاص را باید خائن مملکت قلمداد کرد، این عملیات را ما نمیتوانیم به طور عادی تلقی کنیم این قضیه عادی نبوده است (کشاورز صدر- آمدن آنها هم عادی نبوده است) این قضیه خیلی فوقالعاده هست، شنیدم خدا کند دروغ باشد چند روز قبل از این که این اتفاق افتاد این جنایات بزرگ اتفاق افتاد یک انجمنی در ستاد لشگر تشکیل شده آقای هژیر بودند یا نبودند من نمیدانم، یک اشخاص دیگری بودند اشخاص مسئول یا غیر مسئولی بودهاند من نمیدانم آنجا صحبت شده است که این هیاهو و این جمعیت بازاری و این حرفها باید خاتمه پیدا کند باید تودهنی به آنها زد که بروند سرکارشان و این عمل روز ۵ شنبه با یک نقشه قبلی بوده است که با ملت ایران اعلان جنگ دادهاند حالا که ما وارد در جنگ شدیم دیگر ول نمیکنیم یا باید نیست بشویم یا باید حق و آزادی را بگیریم ما حاضر نیستیم بنشینیم و تماشا کنیم و با این عملیات خلاف کار مملکت بگذرد، من به سهم خودم حاضر نیستم با این که سالم نیستم و بنا بوده است که ۲۵ روز بروم کنار دریا و راحت کنم ولی چون وظیفه نمایندگی این مردم را برعهده دارم حاضر نیستم که بروم کناره گیری کنم و بروم کنار دریا من اینجا قسم خوردهام، کلمه مهما امکن را خیلیها برایش تفسیر قائل شدند که ما حفظ آزادی و عدالت و قانون اساسی را بکنیم ما مهما امکن را تا وقتی که گلوله به قلب من اصابت بکند تفسیر میکنم من نمیتوانم تماشا کنم که قلدری و زورگوئی در این ملکت حکمفرما باشد آقای هژیر با این سوابقی که دارد، با این رفتاری که داشته است با این بارهای سنگینی که بدوش این ملت گذاشته است با این رفتار روز ۵ شنبهاش من نمیتوانم به چنین شخص بگویم علاقه به مملکت و همچنین نمیتوانم به او اعتماد و اطمینان داشته باشم. | ||
+ | |||
+ | نخست وزیر (آقای هژیر)- اجازه میفرمائید؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | (در این موقع قبل از اینکه آقای نخست وزیر بیانات خودشان را شروع کنند از طرف تماشاچیان و لژ مطبوعات بر علیه ایشان تظاهراتی شد) | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان- آقای رئیس جلوی این تظاهرات باید گرفته بشود. | ||
+ | |||
+ | (همه نمایندگان) رئیس- ماده ۱۴۳ را برای تماشاچیان قرائت میکنند. | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۴۳- مخبرین جراید و تماشاچیان باید ساکت بنشینند و اگر از طرف یکی از آنها علامت تکذیب یا تصدیق مشاهده شود فوراً اخراج خواهد شد: | ||
+ | |||
+ | دهقان- آقای رئیس بنده اخطار نظامنامهای دارم (همه نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | رئیس- بنشینید نظم جلسه را رعایت کنید این اشخاص به محکمه فرستاده میشوند آقای نخست وزیر بیانات خودتان را بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | نخست وزیر- عرض کنم حضور محترم آقایان که بنده خوب میدانم که در حکومت پارلمانی همان طوری که آقای حائریزاده در همین نطق امروز خودشان اقرار فرمودند اکثریت حاکم است بنابراین همان طوری که جلسه قبل هم عرض کردم تا موقعی که مورد تمایل اکثریت نمایندگان مجلس هستم که بنده در خدمت گذاری باقی باشم باقی خواهم بود و هر موقع که بفرمایند به خدمت خود خاتمه دهم البته امرشان لازمالاجرا است و فوری بنده اجراء خواهم کرد بنده نمیدانم فرمایشات آقای حائریزاده که از یک طرف میفرمایند در حکومت دموکراسی باید اکثریت حکومت کند و از طرفی میفرمایند که خود ایشان بر فرض که یک نفر هم باشند باید حرف خودشان را بزنند این چطور با هم سازش دارد علی ای حال در اواخر صحبتشان فرمودند سابقاً اتفاق افتاده بود که چهار نفر یزدی فرمودند نمیدانم به حق یا ناحق آمدند جلو دربار هیاهو کردند ناصرالدین شاه گفت جلالالدوله را معزول کردم و راجع به آن دعاوی هم که داشتید با اینکه حق نبود یک پولی ازشان گرفته و ولشان کردند اگر همان حکومت ناصرالدین شاه و جلالالدوله بود و بنده حرفی نداشتم اگر حق است خوب میفرمایند آقایان هم اصغاء میکنند. | ||
+ | |||
+ | تصمیم اتخاز میفرمایند بنده هم مطیعم ولی مدام این مطلب را گفتن و این را به مردم اطلاق کردن که کافی نیست کسی دستور شلیک که به مردم نداده چند نفر شخص معینی که بنا به فرض معینی میخواستند با تظاهرات خود مجلس شورای ملی را تحت تأثیر نظریات خودشان قرار بدهند بنا به رأی مجلس شورای ملی که بعد هم به طوری که شنیدم در جلسه خصوصی تأیید شد با نظر آقای رئیس مجلس شورای ملی که گفتند از تظاهراتی که موجب اختلال نظم در محوطه جلو مجلس گردد و موجب این بشود که خدای نکرده تأثیری در تصمیم قاطع مجلس نماید جلوگیری گردد و غیر از این چیز دیگری نبوده است اگر به مردم شلیک کرده بودند لااقل یک نفر کشته میشد چطور ممکن است این طور که ایشان میفرمایند بمردم شلیک شده باشد و خوشبختانه به طوری که تا حالا اتفاق افتاده کسی کشته نشده باشد و اینکه برای مردم یک کلمهای گفتن و فشار آوردن و تکرار کردن ممکن است کم کم یک مطلبی که حقیقت ندارد در اذهان جای گزین بکنند و جهاً من الوجوه به مردم شلیک نشده است یک شلیکی به هوا کردند برای خاطر اینکه مردم متفرق بشوند و بروند سرکارشان نظم و امنیت را در شهر و مملکت مختل نکنند حالا این مستلزم این شده است که اعلام جرم بفرمایند بسیار خوب بفرمایند، فرمودند کمیسیونی برود رسیدگی بکند بسیار خوب بروند رسیدگی بکنند مانعی ندارد، بروید رسیدگی بکنید نتیجه معلوم میشود و به عرض مجلس شورای ملی میرسد اگر بنده محکوم شدم بسیار خوب معلوم میشود که از اول مشروطیت تا حالا که در خدمت آقایان هستم فقط بنده بودم که از لحاظ مالی از لحاظ اداری، از لحاظ نظم و امنیت، از لحاظ حفظ آزادی مردم، از لحاظ حفظ رأی اکثریت ملت بنده یکنفر جانی بودم بسیار خوب اینکه اشکالی ندارد ولی مدام دنبال یک مطلب را گرفتن و تکرار کردن این عمل به نظر بنده برازنده یک وکیل اقلیت نیست. | ||
+ | |||
+ | اینجا خواستم حضور آقایان عرض کنم اولاً یکی این بود که گفتند مطابق اطلاعات ایشان در اوقاتی که بنده رئیس کمیسیون اسعار بودم اعلیحضرت فقید و جوهی که خواستند به خارجه انتقال بدهند با اطلاع و بدست بنده بوده است بنده به طور قطع و یقین به آقایان عرض میکنم که به هیچ وجه منالوجه یک دینار هم ایشان به عنوان اینکه پول به خارجه بخواهند انتقال بدهند نیامدند نخواستند ندادیم و سابقاً هم ندادیم بنده که آقا دفتر و دستک کمیسیون اسعار و بانک ملی را که در جیبم نگذاشتهام یک مؤسسهای است موجود بود حالا هم هست بفرمائید بروید رسیدگی بکنید مقصود از اینکه به اطلاع بنده این پول را منتقل کردند چیست یعنی بنده شخصاً این پول را منتقل کردم و فرستادم بنده چنین کاری نکردم بانک ملی موجود است ممکن است بپرسید اصلاً سابقه ندرد و اصلاً هیچ رجوع نکردند. انجمنی در ستاد ارتش تشکیل نشده است تمام بیانات و فرمایشات ایشان بر روی مسموعات است میگویند شنیدیم انشاءالله دروغ است خودشان تصدیق میفرمایند بعداً مطرح میفرمایند بنده چه بگویم نه انجمنی در ستاد ارتش تشکیل شد و بنده حضور داشتم و نه کسی پیشبینی میکرد که تیری به هوا خالی میشود خوشبختی بنده این است که در حضور آقایان که هستم حالا که اکثریت نمایندگان محترم مجلس نسبت بنده لطف دارند آقایان مخالفین بنده هرچه زیر و رو میکنند که یک ایرادی به من بکنند چیزی پیدا نمیکنند فقط اکتفا میکنند به این که آنچه که شنیدهاند و ایرادی که به بنده دارند که همهاش میپردازند به آن بنده در باب استخدام خودم در سفارت شوروی بنده یک روز دیگر اینجا حضور آقایان تفصیلش را عرض کردم اگر لازم است مجدداً رجوع بفرمائید به صورت جلسه تکرار بنده لازم نیست در صورت جلسه هست اما یک دورهای بوده است به اصطلاح ایشان دوره آزادی بوده است و بعد یک دورهای بوده است به اسم دوره دیکتاتوری هژیر را اینجا به طوری که ایشان الان فرمودند مفتش دولت در بانک ملی کردند بسیار خوب حالا که این شکل شده است میرویم به طور دور و دراز به صورت قضایا و قصص و اوهامی که پس چطور بوده است که این طور بوده است و آن طور بوده است و ازش نتیجه بگیریم که این به ضرر هژیر تمام بشود خود آقای حائریزاده در مجلس در دوره چهارم تشریف داشتند در دوره پنجم هم تشریف داشتند مخالف حکومت تغییر سلطنت و حکومت پهلوی هم بودند بعد هم کار دادند بهشان در دیوان تمیز چرا پس این نباید محملی بشود که خیالات بکنند که آن دورهای که مخالفت میکردند. | ||
+ | |||
+ | صوری بود که بعد هم سرکار آمدید اگر صرف اینکه در دوره دیکتاتوری یک خدمتی به بنده رجوع کردند معلوم بشود که آن روز بنده چه جوری بودهام و امروز بنده چه جوری هستم در ظاهر و باطن نسبت بایشان هم صادق است ایشان منطقی که درست میکنند برای اینکه یک نتیجهای بگیرند دیگر نسبت به خودشان که باید آن منطق را لازمالاجرا بدانند امروز شنیدند که شرکت مرحوم کتیرا ۹ میلیون تومان بدهی داشته است و هژیر نگرفته است بنده این دفعه اولی است که موضوع بدهی شرکت کتیرا را اصلا میشنوم ۹ میلیون تومان است یا ۹ هزار تومان من نمیدانم چیست و کی جعل کرده در ۱۳۲۰ انحصار شرکت کتیرا از بین رفت در سال ۱۳۲۰ که حالا هفت سال است هفتاد حکومت هم آمده و رفته است بنده چرا مسئول این کار هستم میفرمایند آقای نجم خیال داشتند که این ۹ میلیون تومان را بگیرند به این جهت با ایشان مخالفت کردم خوب این خیال را ممکن است در ظرف پنج ماه میخواستند عملی بکنند بنده که نمیخواهم حملهای به آقای نجمالملک بکنم خوب میخواستند این را اقدام بکنند در ظرف این هفت، هشت سال حکومت این همه وزیر مالیه آمدند و رفتند این همه رئیسالوزراء آمد بنده مسئول این هستم که هیچ حکومتی نرفت این ۹ میلیون تومان را بگیرید حالا بنده چرا بگیرم بنده که خودم حالا بسم الله الرحمن الرحیم نگفته، هنوز نیامده باید انتقام عملی را که در ظرف هفت سال هیچ حکومتی نکرده است بدهم بنده که عرض کردم که اصلاً از موضوع و محمول آن اطلاعی ندارم در ۱۳۲۰ لیره شده است از ۶۷ ریال نمیدانم ۱۴۰ ریال و تا امروز حساب تصفیه نشده است نمیدانم کدام حساب، تازه به بنده چه اینها که عرض میکنم از این حیث بنده را مفتخر میکند و خوشبخت میکند که مخالفین سرسخت بنده هم هر چه میگردند چیزی پیدا نمیکنند. اما راجع به قانون مالیات بر درآمد ایشان نظر اصولی دارند بنده هم مطیع ایشان هستم یکبار دیگر هم عرض کردم قانون مالیات بر درآمد به موجب تصویب نامه فروردین ۱۳۲۵ که بنده هم وزیر دارائی نبودم و آقای سهامالسلطان بیات وزیر دارائی بودند ملغی کردند (صحیح است) بنده که آمدم تصویبنامه آقای سهامالسلطان بیات را اصلاح کردم نه قانون (امیر تیمور- هر دو باطل است، هر دو خلاف است) حالا باید که تعقیب بشوند همه با هم اما تبعیض اگر هست پس معلوم است که نظر خاصی است و اعلام جرم میفرمایند بفرمایند حقشان است اما نسبت به هر دو تا و هر دو تا ۵ تا ۸ تا ۲۰ تا شریک بودند اما نه نسبت به بنده اگر نسبت به بنده تنها باشد معلوم میشود غرضی در کار است والا بنده چه عرضی کنم مقررات مملکت را رعایت میفرمایند البته رعایت بفرمایند اما منصفانه و به طور مساوی نه به ضرر من که همه بتوانند بگویند که امر قانونی انجام گرفته نه یک امر مغرضانه و بعد عرض میکنم اینها را که میگویند خلاف قانون است خوب میگیرند و بعد از بنده هم که میگرفتند هنوز هم میگیرند این چه شده است که بنده مقصرم ایشان عقیدهشان بر این است که آقای نجمالملک وزیر دارائی قانونی بودند بنده هم عرض کردم شاگرد ایشان هستم اگر قبول بکنند پس چه شده است که این مالیاتی که در زمان ایشان میگرفتنند این مجاز است ولی در زمان بنده میگرفتند مجاز نیست این صورت عجیبی است انحصارهای تجارتی که بر قرار شده است یک عدهای سوءاستفاده کردند بنده که در آن برنامه نوشتم بنده میخواهم انحصار را بردارم خیلی چیز غریبی است دیگری انحصار گذاشته یک عدهای سوءاستفاده کردند یا نکردند بنده که عرضی ندارم بنده که در برنامه خودم این موضوع را عرض کردم که میخواهم این عمل را بردارم تمام اینها را نوشتهام حالا بایستی که تمام مقررات حق یا غیر حق را به پای بنده بگذارند از چرخ دستگاه اقتصادی دولت اطلاعی ندارم بودجه که مطرح نیست حالا اجازه بفرمائید وقتی که بودجه را تقدیم کردیم و مطرح شد ایرادی اگر دارید بفرمائید بودجه سال ۲۶ وسال جاری را آقای نجمالملک به مجلس دادند یکی ایرادی هست به بنده ایرادی هست من که بودجه سال ۳۲۷ را تقدیم نکردم علی ایحال هر کس تقصیری کرده است ایراد بگیرند یک دفعه میفرمایند که بنده باید بروم بعضی عوائدی که باید به دولت برسد بابت نفت کسی رسیدگی نمیکند از زمان مرحوم مظفرالدین شاه امتیاز نفت را دادند تا حالا هم معلوم است بنده در جرم صدیقالسلطنه هم سهیم هستم پس چه بکنم کار گذشته را اگر میفرمائید عرض کردم پس چرا همه را به پای بنده مینویسید | ||
+ | |||
+ | آینده را اگر میفرمائید تازه گفتهام بسم الله الرحمن الرحیم به هر صورت ایشان فرمودند هژیر میخواهد خودش را مقدس جلوه بدهد بنده نه فقط میخواهم. یعنی میخواهم مقدس باشم آقایان نمایندگان محترم بنده را مقدس بشمارند و سعی خواهم کرد که هر خدمتی که به بنده مراجعه بفرمایند در این اصلی که برای خودم درست کردهام ثابت قدم تر و درستکارتر و مسلمالرأیتر باشم و امیدوارم که هیچ وقت هم همانطور که تا حالا بوده است از حدود حق و حقیقت و قانون منحرف نشوم به هرحال این را عرض میکنم که افتخاری را که برای خودم میبینم از طرف آقایان دارا شدهام سعی خواهم داشت برای اینکه این افتخار در نتیجه خدماتی که خواهم کرد مساعدتر و به موقعتر باشد اما یک چیز دیگری را هم میگویم در هر جای دنیا به خصوص در ایران متصدی شغل دولتی شدن کار مشکلی است یعنی یک عده زیادی مقاومت و مخالفت در بردارد و خود این برمیگردد روی یک اتهامات و خیالات و اگر یک کسانی هم خدای نکرده در خارج باشند که صاحب غرضی باشند آنها هم میخواهند در این امر دخیل شوند و نظریات خودشان را دخیل بدهند اما یک کسی که مسئولیتی را قبول کرد و قدم گذاشت باید پیه تمام این کارها را به خودش بمالد ایشان به خودشان اجازه میدهند که وقتی که پشت این تریبون میایستند به هر کس و به همه جا همان قدر که مخالف منظور ایشان باشند اهانت بکنند، انتقاد بکنند بنده که عرضی ندارم البته نماینده مجلس شورای ملی هستند محترم هستند، مصون هستند مقدسند آنچه بفرمایند مطاع است ولی باید این را عرض بکنم که اگر بنده برای خدمتگذاری حاضرم و حاضر شدهام از برای اجرای امر آقایان و رأی آقایان است و بدون اتکاء و استظهار آقایان نه از بنده و نه از هیچ کس کاری ساخته نخواهد بود (صحیح است) حکومت یک ملتی، حکومت یک مملکتی اگر مستظهر به رأی مجلس شورای ملی نباشد و اگر نتواند که استدعا بکند که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی از حق او دفاع بکنند و نگذارند بی جهت به او توهین بشود به اندازهای در نظر مردم زبون و ذلیل خواهد شد که کاری از پیش نخواهد برد (صحیح است) به این جهت استدعای بنده این است که آقایان هر تصمیمی که میخواهند بفرمایند هر چه زودتر بفرمایند و مملکت را از این آشوب نجات بفرمایند (صحیح است) بنده همانطور که عرض کردم اصراری در ماندن ندارم ولی مادامی که اکثریت نمایندگان محترم مجلس شورای ملی به بنده اطمینان میفرمایند اگر قبول نکنم و در مقابل یک حمله یک گفتگو، یک ایراد، یک نطق آقای حائریزاده از جا در بروم به عقیده خودم یک سرباز گریزپا هستم به همین جهت بنده از جا درنخواهم رفت و خواهم ایستاد تا آقایان بفرمایند برو و استدعا میکنم این چیزهائی که در خارج گفته میشود لااقل آقایان در مجلس شورای ملی نفرمایند چون اینجا امروز هژیر در مقابل آقایان نه ایستاده در مقابل آقایان یکمردی که از طرف شما مأموریت حفظ حقوق و سلامت و صحت ملت خواسته شده است ایستاده است (صحیح است) در خارج آنچه گفته میشود نفرمایند ولی در اینجا | ||
+ | |||
+ | فرو کوفت پیری پسر را به چوب | ||
+ | |||
+ | بگفت ای پدر بیگناهم مکوب | ||
+ | |||
+ | توان بر تو از جور مردم گریست | ||
+ | |||
+ | ولی چون تو جورم کنی چاره چیست | ||
+ | |||
+ | نمایندگان- احسنت | ||
+ | |||
+ | حاذقی- خدا انصاف بدهد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد تنفس رسیده است قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت گردید) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میکنم پس از نطق جناب آقای هژیر تنفس داده شود. دهقان | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دهقان توضیحی دارید؟ بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | دهقان- عرض کنم بنده این پیشنهاد را برای این کردم که یک چند دقیقه تنفس داده بشود که استراحتی بکنند آقایان و مجدداً مجلس تشکیل بشود برای اصغاء بیانات آقایان. | ||
+ | |||
+ | رئیس- سه ربع از ظهر رفته و البته موافق هم که نوبتش هست مفصل صحبت خواهد کرد و من عقیده دارم جلسه برای روز یکشنبه باشد. | ||
+ | |||
+ | حاذقی- شنبه جلسه تشکیل بشود. | ||
+ | |||
+ | - ۴موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه | ||
+ | |||
+ | رئیس- یکشنبه ساعت ۵ و ۸ تشکیل میشود و ساعت نه هم هیئت دولت حاضر میشوند و برنامه مطرح میشود. | ||
+ | |||
+ | (سه ربع ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۹۸۹- ۷۲-۱۲ ۲۶- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای علی اصغر حاجیان سر دفتر سابق ازدواج و طلاق دهستان رودقات تبریز | ||
+ | |||
+ | چون طبق قرار مورخ آذر ۲۴ صادره از بازپرسی شهرستان تبریز از اتهام منتسبه تبرئه شدهاید ابلاغ شماره ۵۹۳۷ و ۱۲۱۵۹- ۸ و ۷ و ۲۳ راجع به الغاء رسمیت دفاتر شما ملغیالاثر میشود. | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۵۲۵- ۱۱۹۱۶ ۲۴- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای سیفالدین امینی | ||
+ | |||
+ | به موجب این ابلاغ دفتر شما را در قریه کسب دهستان از ندریان ملایر برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد. | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۶۷۹- ۱۱۹۲۴ ۲۴- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای یوسف قاضی زاهدی سر دفتر ازدواج اشناخور الیگودرز | ||
+ | |||
+ | به موجب این ابلاغ محل رسمیت دفتر شما بده کنجد جان قطعه ۲ بخش ۴ بلوک جلگه گلپایگان تبدیل میشود | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۲۹۳- ۱۱۸۹۴ ۲۴- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای باباهاشمی | ||
+ | |||
+ | به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم دهستان نخواست بجنورد منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۴۰۵۶- ۱۲۰۴۸ ۲۶- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای محمد امین شریفی | ||
+ | |||
+ | به موجب این ابلاغ دفتر شما را در دهستان فیضالله بیکی سقز برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد. | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۷۹۹ و ۱۲۱۳۶ ۲۶- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای حسین سالک آزاد سردفتر اسناد رسمی بندر پهلوی | ||
+ | |||
+ | به موجب این ابلاغ به علت مشمولیت نظام وظیفه و انجام خدمت تحتالسلاحی از تصدی دفتر اسناد رسمی معاف میشوید. | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۷۵۶- ۱۱۹۱۴ ۲۴- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای هرمن ویکتر سر دفتر ازدواج شهر همدان | ||
+ | |||
+ | به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر ازدواج پذیرفته میشود. | ||
+ | |||
+ | وزیر دادگستری | ||
+ | |||
+ | شماره ۳۸۷۱- ۱۱۶۸۴ ۲۴- ۳- ۲۷ | ||
+ | |||
+ | آقای یحیی فلسفی سر دفتر اسناد رسمی شماره ۹ آبادان | ||
+ | |||
+ | نظر به گزارش واصله چون رفتار شما منافی با حسن جریان امور دفتر خانه میباشد با اجازه ماده ۴۳ قانون دفتر اسناد رسمی برای مدت ۳ ماه از تصدی دفتر اسناد رسمی منفصل میشوید. | ||
+ | وزیر دادگستری | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۱:۲۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۵
جلسه: ۷۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سوم تیر ماه ۱۳۲۷ خورشیدی
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - مذاکره در بقیه پیشنهادها راجع به یک دوازدهم
۳ - طرح برنامه دولت
۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس یک ساعت و بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشگیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس
صورت مجلس سهشنبه یکم تیر ماه را آقای فولادوند (منشی) به شرح زیر قرائت نمودند.
یک ساعت و چهل دقیقه به ظهر روز ۳ شنبه اول تیر مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت شد.
اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غائبین با اجازه- آقایان: دادور- اورنگ اخوان - نراقی - قوامی - ملک پور - ناصری - بهار - شریعت زاده - شهاب خسروانی.
غائبین بیاجازه- آقایان: غضنفری - حسین وکیل - نیکپور - خوئیلر - عباسی - افشار - عرب شیبانی - صفا امامی - عدل اسفندیاری.
دیر آمدگان با اجازه - آقایان: دکتر اعتبار دکتر راجی - سلطانی - دکتر معظمی - منصف دکتر طبا - موسوی - عبدالرحمن فرامرزی - سزاوار - صادقی - مشایخی - سالار بهزادی.
دیر آمدگان بیاجازه - آقایان: محمد حسین قشقائی - بیات - حسن اکبر - اعظم زنگنه - دماوندی - تولیت - آقاخان بختیار - محمدعلی مسعودی - دکتر آشتیانی - مسعود ثابتی - اسدی - کهبد.
آقای مهدی ارباب در باب ماده واحده پیشنهادی آقای دکتر معظمی راجع به اختصاص واردات به اتباع ایران گفتند از تاریخ تصویب قانون مخصوص بازرگانان داخلی خواهد شد.
آقای دکتر معظمی اظهار نمودند رأی اکثریت محترم است نهایت در حدود مقررات مجلس و صورت مجلس تصویب شد.
آقای تقیزاده شرح مبسوطی از اوضاع پریشان آذربایجان به علل انسداد راه تجارت و مهاجرت متمولین و ملاکین آذربایجان به تهران و محرومیت رعایا و بزرگان آذربایجان و شهرستانهای دیگر از عدالت اجتماعی و ثمره دسترنج خودشان بیان داشته اظهار عقیده نمودند که چون صد در صد اقتصاد کشور در تهران مرکزیت یافته موجب تخریب شهرستانها شده است باید در طریق روابط رعیت و مالک و نشر معارف و رفع محدودیتهای سیاسی و شمول عفو عمومی نسبت به متهمین و محبوسین و تبعید شدگان به شرط آن که مرتکب قتل نفس و نهب اموال نشده باشند اقدام فوری به عمل آید و نیز برای تخفیف فقر عمومی آذربایجان متمولین سرمایههای خود را برای کارهای عامالمنفعه در محل به کار اندازند و راه تجارت آذربایجان مفتوح گردد و قسمتی از سهمیه واردات با ارز دولتی به آنجا داده شود و نیز مأمورین صحیحالعمل با اختیارات لازمه و توقف ممتد و مراقبت مستمر در بهداشت اهالی و دفع آفات نباتی و تهیه کتب درسی در مرکز آذربایجان کوشش فوقالعاده ابراز نمایند و بالاخره در آزادی انتخابات مهاباد و انجمنهای بلدی روشی اتخاذ گردد که به سیاست
داخلی و خارجی کشور زیانی وارد نشود.
آقای رحیمیان اظهار داشتند روز ۲۷ خرداد جمعی از مردمان این کشور قرآن بدست گرفته آمدند به طرف مجلس شورای ملی که مطالب خود را به عرض نمایندگان برسانند آنها را به مسلسل بستند و زخمی کردند این عمل غیر قانونی بود و موجب کمال تأسف است و مسببین باید تعقیب و محاکمه شوند و راجع به محکومیت خسرو روزبه در دادگاه تجدید نظر گفتند اگر کسی خیانتی کرده باشد دفاع نمیتوان کرد ولی اگر یک نفر دانشمند با احساسات از اوضاع کشور مجبور به انتقاد شده باشد او را نباید خفه کرد. در کشور دموکراسی عقیده باید آزاد باشد و روی اصول گفتن و نوشتن این آزادی اعمال میشود سپس در پاسخ بیانات آقای ابوالقاسم امینی راجع به فروش پنجهزار گوسفند به شورویها با اشاره به اوضاع وقت و وجود قشون متفقین در کشور و عمل دولت در تأمین احتیاجات آنها بالاخص ارزاق گفتند این اعتراض وارد نیست و نیز در قبال نسبت کمونیستی که به ایشان داده شده اظهار نمودند طبقه حاکمه و ما که خود جزء آنها هستیم باید قانون اسلام را که بهترین رویه کمونیستی است اجرا کنیم. آقای ابوالقاسم امینی اظهار عقیده نمودند که وقت مجلس نباید به مذاکرات خصوصی تلف شود و راجع به عواید خانواده خود و مالیات بر درآمدی که باید پرداخته باشند گفتند بر طبق قانون میلیسپو هشتاد هزار تومان هم اضافه دادهاند.
در ین موقع آقای هژیر نخست وزیر هیئت دولت را به شرح زیر معرفی نمودند.
تیمسار سپهبد امیر احمدی وزیر جنگ - آقای خلیل فهیمی وزیر کشور - آقای امانالله اردلان وزیر دارائی - آقای مصطفی عدل وزیر مشاور - آقای نوری اسفندیاری وزیر امور خارجه - آقای نادر آراسته وزیر پست و تلگراف - آقای دکتر اقبال وزیر فرهنگ - آقای جواد بوشهری وزیر کشاورزی - آقای دکتر عباس ادهم وزیر بهداری - آقای نظام مافی وزیر دادگستری - آقای جمال امامی وزیر مشاور - آقای دکتر فخرالدین شادمان وزیر اقتصاد ملی و اضافه نمودند که وزیر راه بعداً معین میشود و تا ورود وزیر دارائی به تهران شخصاً به امور وزارتخانه رسیدگی خواهند نمود سپس برنامه عمل دولت را در سیاست خارجی با تأمین امنیت مملکت و تثبیت قدرت دولت و تعدیل امر معاش عامه مشروحاً قرائت و تقاضا نمودند در تصویب لوایحی که تاکنون تقدیم مجلس شده تسریع شود و نیز آقای نخست وزیر در باب اوضاع چند روز اخیر گفتند اصل مشروطیت روی اکثریت است و اکثریتی به طور مخفی نسبت به نخست وزیری ایشان ابراز تمایل کرده و این رأی برای عموم افراد مملکت متبع است و اقلیت حق اعمال نفوذ ندارد هرگاه در این موقع ایجاد اختلال و هرج و مرج شود دولت با تمام اختیارات قانونی که دارد باید ایستادگی و جلوگیری نماید. مقارن ظهر مجلس خاتمه یافت و به روز ۵ شنبه سوم تیر موقع مقرر محول گردید.
رئیس- آقای آشتیانی زاده نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟
آشتیانیزاده- در اعلام جرمی که نسبت به دولت آقای هژیر شده و در روزنامهها انتشار یافته اسم بنده هم ذکر شده با اینکه بنده با این اقدام غیر قانونی و جابرانه دولت آقای هژیر در مقابل مردم غیر مسلح و بیگناه کاملاً مخالفم و از این حیث دولت ایشان را قابل تعقیب میدانم ولی معالوصف میخواستم خاطر نمایندگان محترم را مستحضر بکنم که این اعلام جرم به امضای بنده است.
رئیس- در روزنامهها نوشته شده است در صورت مجلس که نبوده است در اینجا وقتی که سؤال میشود برای اعتراض به صورت جلسه است دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای اردلان.
اردلان- بنده راجع به ساعت تشکیل جلسه خواستم از مقام ریاست استدعا بکنم که آن ساعت مقرر را دستور بفرمائید در همان ساعت جلسه تشکیل بشود.
نمایندگان- صحیح است
رئیس- چون برنامه مطرح بود لازم بود که هیئت دولت هم حاضر بشوند دیگر نظری نسبت به صورت جلسه نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت جلسه پیش تصویب شد.
مهندس رضوی- بنده یک پیشنهادی کرده بودم.
رئیس- آقای فولادوند قبل از دستور یک تذکری میخواستند به عرض مجلس برسانند اگر آقایان موافقند ایشان بفرمایند.
نمایندگان- بفرمایند.
فولادوند- بنده مطلب خیلی مختصری میخواستم به عرض آقایان محترم برسانم به عنوان اعتراض به صورتجلسه ولی چون وقتش خیلی زیاد نبود جناب آقای رئیس فرمودند که به عنوان پیش از دستور عرض کنم بنده از جناب آقای رحیمیان عذر میخواهم که این تذکر را عرض میکنم، در صورت مجلس که قرائت کردم نکته بس مهمی توجه بنده را جلب نمود و خواستم به عنوان اعتراض به صورت مجلس با آنکه منشی هستم و موافق مقررات نبود مراتب را به عرض نمایندگان محترم برسانم ولی مقام ریاست اجازه نفرمودند و فرمودند اگر بخواهید به عنوان نطق قبل از دستور ممکن است صحبت نمائید این است که برای چند دقیقه وقت آقایان محترم را گرفته و عرض میکنم صورت جلسات مجلس رسمیت دارد و ثبت و ضبط میشود از جهت تاریخ بایستی اگر ابهام و اشکالی به نظر رسید تذکر داد به طوری که ملاحظه فرمودید آقای رحیمیان در جلسه قبل فرمودند طبقه حاکمه و ما خود جزو آنها هستیم باید قانون اسلام را که بهترین رویه کمنیستی است اجرا کنیم و به همین مضمون هم به ناچار در صورت جلسه قید شده ولی بنده باید عرض کنم نماینده محترم یا به قانون مقدس اسلام توجه نفرموده و یا به علل دیگر این نحو صحبت فرمودند، قانون اسلام بهترین رویه کمونیستی تنقید کنم یا تعریف ولی میخواهم برای آقای رحیمیان عرض کنم در قانون اسلام اشخاص آزاد و مختار در زندگی خود هستند و قاعده الناس مسلطون علی امورالهم و انفسهم را آقایان دیدهاند و همچنین امور دیگر مربوط به احکام الهی را النهایه برای هر دسته تکالیفی معین شده حال اگر اشخاص یا بعضی از آنها به وظیفه مذهبی خود عمل نمیکنند این نقص قانون اسلام نیست مثلاً بایستی خمس و زکات بدهند نماز بخوانند روزه بگیرند بمال مردم چشم نداشته باشند یا در مواقع لازم جهاد نمایند در صورتی که در قانون مربوط به مرام و قوانین کمونیستی این شباهت موجود نیست و از همه مهمتر آنکه قانون اسلام قانونی است که از طرف خداوند به وسیله محمد برای بندگان نازل شده در صورتی که کمونیستی یا فاشیستی و غیره از طرف افراد ناس وضع شده است و به این جهت نمیتوانند بایکدیگر شباهت داشته باشند، چون به عقیده بنده در یک مملکت اسلامی بسیار بعید است که یکی از وکلاء این نحو حرف بزند این بود که جریان را به عرض آقایان محترم رسانیده و از آقای رحیمیان تمنا میکنم من بعد این قبیل قیاسهای معالفارغ را نفرمایند.
رئیس- آقای رحیمیان.
رحیمیان- بنده هیچ وقت عرض نکردم که طریق کمنیستی را اجرا بکنیم یا مذهبمان کمونیستی است من هیچوقت این حرف را نزدم و گمان میکنم برای آقای فولادوند نماینده محترم اشتباهی رخ داده من عرض کردم که مذهب ما بهترین مرام برای ما است و اگر ما طریق مذهب خودمان را اجرا بکنیم بهترین طریق مذهب خودمان است.
(نمایندگان- احسنت، احسنت.)
۲ - مذاکره در بقیه پیشنهادها راجع به یک دوازدهم
رئیس- پیشنهادی از آقای مهندس رضوی رسیده است که قرائت میشود. مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم قبل از شروع به طرح برنامه دولت راجع به دو تبصره پیشنهادی این جانب در خصوص معافیت وسایل لابراتوارهای دانشگاه و کتاب از گمرک.
مهندس رضوی- بنده از آقایان محترم تقاضا میکنم که مخالفت نفرمایند و این تقاضای بنده منحصر به یک رأی است (صحیح است) استدعا میکنم یک مرتبه قرائت بشود.
رئیس- در جلسه پیش پیشنهاد ایشان مورد مذاکره قرار گرفته فقط رأی مانده بود که اکثریت نبود و اعلام رأی هم شده حالا مجدداً قرائت میشود، پیشنهاد میکنم تبصرههای مربوط به معافیت ماشینآلات و لوازم لابراتوار اهدائی به دانشگاه و همچنین معافیت کتاب از گمرک که در ماه قبل مورد قبول کمیسیون بودجه واقع گردیده بود عیناً ضمیمه قانون یک دوازدهم خرداد ماه بشود.
رئیس- پیشنهاد اصلاحی آقای دکتر شفق قرائت میشود:
کتابها و مطبوعاتی که از خارجه وارد میشود یا از داخله به خارجه فرستاده میشود از پرداخت هرگونه حق گمرک و عوارض معاف خواهد بود بدیهی است نسخ خطی و نظایر آن که قانون خاصی دارد مشمول این تبصره نخواهد بود (صحیح است)
مهندس رضوی- این اصلاح را بنده قبول کرده بودم.
رئیس- با ضمیمه شدن این قسمت در پیشنهاد آقای دکتر شفق به پیشنهاد آقای مهندس رضوی رأی
گرفته میشود (صفوی- نظر دولت باید معلوم بشود) آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی هم آقای ارباب کردهاند ولی پیشنهادات خیلی زیاد است پیشنهاد آقای ارباب قرائت میشود: مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم قبل از طرح برنامه دولت پیشنهادات در دستور قرار گیرد.
رئیس- امروز برای طرح برنامه معین شده است (صحیح است) و پیشنهادها هم زیاد است یک جلسه، دو جلسه نمیشود من از آقای ارباب میخواهم که خود آقای ارباب موافقت کنند که بماند برای جلسات بعد.
ارباب- بنده موافقت میکنم و یک تذکری هم عرض میکنم و آن این است که پیشنهادهائی که قبلا دادهام و حالا دادهام در اطراف آن توضیح بدهم ولی بااینحال بنده میگذرم برای جلسه بعد (صحیح است)
صفوی- بنده اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس- برطبق چه مادهای، مادهاش را بفرمائید.
صفوی- در مسائل مالی باید با ورقه رأی گرفته شود این پیشنهاد جناب آقای مهندس رضوی هم مربوط به امور مالی بود باید با ورقه رأی گرفته شود.
۳- طرح برنامه دولت.
رئیس- آن رأی نهائی است آقای صفوی سرکار که بصیر نیستید در نظامنامه اظهاری نفرمائید تبصره با قیام و قعود و رأی نهائی با ورقه گرفته میشود هنوز رأی نهائی گرفته نشده است میماند برای بعد برنامه دولت مطرح است (صحیح است) آقای حائریزاده.
حائریزاده- من همیشه عقیده داشتم در اختصار مطالب تا وقت مجلس را زیاد نگیرم و برای گفتن مطالب هم آن را واجب کفائی میدانستم که اگر یک نفر گفت لازم نیست دیگری هم تظاهر بکند، حال مزاجی من هم هیچ مقتضی نبود ولی چون مسئولیت نمایندگی مرا مجبور کرد که بیایم اینجا و یک موضوعاتی که لازم است گفته شود بگویم، من برای آن مطالبی که باید عرض بکنم چون حافظه زیادی ندارم یک مقدمهای نوشتم آن مقدمه را قرائت میکنم و اگر در وسط آن یک توضیحاتی لازم بود خواهم داد. یکی از بزرگان اروپا میگوید تاریخ عبارت است از سیر تکامل بشر از استبداد به طرف آزادی هر اندازه بر عمر بشر افزوده شود و در پیشرفت علم و تمدن کوشیده شود بازار آزادی رایجتر گردیده و روح خودسری و استبداد و حکومت قلدری و زورگوئی که آثار دوره توحش و بربریت میباشد کمتر میگردد، یکی از فلاسفه گفته است هر جا که آرادی مساوی دانسته است. مسلم آنهائی که میخواهند جلو پیشرفت سیر تکاملی فکر بشر را گرفته و سد راه آرادی عقاید و افکار گردند جز آهن سرد کوبیدن یأس و حرمان و شکست خوردن نتیجهای نخواهند گرفت چرا؟ برای آنکه بشر حیات را برای آسایش و آرامش زندگانی مادی و معنوی میخواهد و تجربه عملا ثابت نموده است در محیطی که آزادی وجود نداشته باشد و انسان امنیت و مالی نداشته باشد نمیتواند از زندگانی خود بهرهامند گردد. تاریخ بشر بهترین گواه این مدعی است و زندگانی بیست ساله حکومت رضا خانی که تمام به خاطر دارند بهترین شاهد صدق این بیان است.
آقایان نمایندگان مسلم هیچکدام از شماها فراموش نفرمودهاید که در حکومت دیکتاتوری و تاریک گذشته (آقایانی که در آن موقع سمت نمایندگی داشتهاند طرف خطاب بنده هستند) با وجودی که نماینده مجلس بوده و یک نماینده در حکومت مشروطه مصونیت پارلمانی داشته و حاکم بر تمام مقدرات کشور میباشد چگونه در نتیجه وجود حکومت استبدادی و خودسری آنی و آسایش و آرامش نداشته مقدرات خود را در دست یک پلیس یا مأمور سری تأمینات میدانستند مگر آقایان فراموش کردهاند آن دوره تاریک وحشت ناکی که نه شب داشتیم و نه روز نه خواب داشتیم نه بیداری من نمیدانم آنهائی که صدمه حکومت گذشته را دیده و حتی سالهای متمادی در سیاه چالهای زندان به بدترین و خفیفترین و موهن ترین وضعی گذرانیدهاند چگونه حاضر میشوند بدست خیش وسایل ایجاد حکومت گذشته را فراهم سازند آقایان به خاطر بیاورید دوران تاریک و پر اضطراب سالهای قبل از شهریور ۱۳۲۰ را که چگونه مقدرات تمام شما و یک ملت ۱۵ میلیونی در دست یک فرد عامی مطلقالعنان افتاده و هر وقت اراده میشود و هر کاری میخواست نسبت به تمام شما انجام میداد نه امنیت مالی داشتید نه جانی نه خودتان در راحت و آسایش بودید و نه فامیل و خانوادهتان پس بیائید لااقل اگر برای حفظ خود و آسایش خانوادهتان هم شده است از گذشته عبرت بگیرید و دیگر حاضر نشوید آن دوره وحشتناک تجدید گردد. هر چند من معتقدم همان طوری که ایجاد دوره گذشته به واسطه اوضاع بینالمللی و سیاست خارجی آن زمان بوده است عدم پیدایش چنین اوضاع تاریک و رقت باری هم اوضاع کنونی دنیا و آینده جهان و تصادم سیاستهای مخالف و موجهای متضاد ایجاب میکند آن دوره گذشت آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت، دیگر آنهائی که خواب دیکتاتوری میبینند باید این آرزو را به گور ببرند.
(دهقان- پس شما از چه میترسید؟)
حالا عرض میکنم محال است با وضع فعلی دنیا و تشنجات بیحدی که بین ملل حکمفرما است حکومت سابق و مطلقالعنانی در گوشه از دنیا ایجاد نمود چه رسد به کشور ما که مرکز تصادم این سیاستها بوده و هر آن این امواج خروشان متضاد یکدیگر را خنثی نموده و آثار آن را از بین میبرند به هر حال من برای ثبت در تاریخ وظیفهای که به عهده خود دارم لازم میدانم آنچه راجع به این موضوع میتوانم توضیح داده همکاران گرامی خود را به این موقع حساس و نقشههای ماهرانهای که در زیر پرده برای خفه کردن آزادی و محو آثار آن کشیده میشود صریحاً گوشزد نموده و توجه آقایان نمایندگان را به این موضوع که مسلم در سرنوشت آینده ما و حتی دنیا تأثیر به سزائی خواهد داشت جلب نمایم آقایان اول باید تشخیص داد که سیستم و شکل حکومت ایران چیست؟ آیا حکومت ایران حکومت مشروطه و دموکراسی است یا حکومت شخصی و قلدری ما خوب میدانیم که ایران چندین هزار سال با حکومت فردی اداره میگردید ولی در نتیجه تحولات اجتماعی و ترقیاتی که بشر در پیشرفت علم و صنعت نصیبش گردید و در تمام شئون زندگانی او تغیرات شگرفی حاصل آمد در وضع حکومت و اداره کشور خود نیز تجدید نظر نموده و به جای حکومت فردی و خود سری که تابع امیال و هوسهای یک فرد به خصوص بود حکومت مشروطه که مبتنی بر عقل و منطق و اراده ملت میباشدجایگزین نمود و ما نیز که جزئی از دنیا بودیم به پیروی و استفاده از این تحولات در سال ۱۳۲۴ قمری حکومت فردی را به حکومت قانون تبدیل و در چهل و سه سال قبل عهد نامه بین ملت ایران و سلطان وقت منعقد شد و حدود هر یک تشخیص گردید.
مسلم است که اساس حکومت فردی بر روی اساس زور و قلدری و امر و اراده فرد واحد بوده چنان که هنوز صدای (چو فرمان یزدان چو فرمان شاه) در گوش این توده رنجبر طنینانداز است و اساس ترقی و پیشرفت در چنین حکومتی بر پایه تملق و چاپلوسی و تعظیم و تکریمهای بیمورد استوار بوده و ابداً فضیلت و تقوی و لیاقت و شخصیت و اعتماد به نفس و سایر ملکات اخلاقی مورد توجه واقع نمیشود برعکس در حکومت دموکراسی که پایه آن بر اصول آزادیهای فردی و رعایت قوانین و مقررات و اصول انسانیت است همیشه ملاک پیشرفت و ترقی افراد شخصیت و پشتکار و اعتماد به نفس میباشد. اگر امروز حکومت فرد و قلدری در مملکت ما موجود میباشد حساب بنده با شماها تفریق میشود و باید با کسانی که در مقابل اراده محمد علی میرزا و سیلاخوری و قزاق مقاومت کرده همکاری نموده و وارد جنگ مبارزه شویم و حتماً فتح با صف آزادی و اراده ملت است زیرا که امثال هیتلر که مثل رضاخان حکم میکنم را شعار خود قرار داده بودند محو و نابود شده و پس از این همه تلفات بشری در جنگ اول و دوم دنیا زیر بار حکومت فردی و قلدری نخواهد رفت (صحیح است).
اگر رژیم ایران حکومت دموکراسی است و اراده اکثریت ملت باید حکومت کند و پایه آن بر روی اراده اکثریت ملت استوار و ملاک ترقی و پیشرفت فضیلت و تقوی و صحت عمل باشد باید زمام حکومت در دست کسی باشد که واجد آن صفات باشد. مخالفت من با نخست وزیری آقای هژیر شاید روی اغراض شخصی و خصوصی نبوده و جز پیروی از اصول دموکراسی و رعایت قوانین و حفظ آزادی که تنها هدف بشر میباشد محرک دیگری نداشته باشد نه من با آقای هژیر سابقه خصومت داشته و نه در هیچ مقام و موقعی با ایشان اصطکاک منافع داشتهام که خواسته باشم حسابهای گذشته خود را تصفیه نمایم پس علت مخالفت من با آقای هژیر چیست؟ البته بعضی از دوستان و رفقای من این چند روز به فشار آقای هژیر به من فشار آوردهاند که شما اگر ساکت شوید ممکن است به ما که شخص ثالث هستیم
ممکن است مقام وزارت به بعضیها داده بشود من حساب کردم دیدم اعتماد به کابینه نیست راست است میل داشتم افراد حسابی در کابینه باشد و به بعضی از افراد این کابینه اعتقاد دارم ولی وقتی که اعتماد به رئیس کابینه ندارم من نمیتوانم چشمپوشی از این حقیقت بکنم. من عقیده دارم ایرانی که مزدور و جاسوس اجنبی شد خواه اجنبی روس باشد یا انگلیس و فرانسه باشد یا آمریکا طرف احترام جامعه نیست و از نظر ملیت شخصی پست و نوکر بیگانه شمورده میشود من معتقدم که اگر کسی خدمت شخصی را قبول کرد خواه آن کس مسلم خواه غیر مسلم خواه ایرانی باشد خواه بیگانه نباید به مخدوم خود خیانت ورزد و اگر خیانت نمود جامعه چنین شخصی را خائن و غیر قابل اعتماد میداند. (باتمانقلیج- در این مورد که مصداق پیدا نمیکند) عرایض من تمام بشود بعد) حاذقی- یک کلیاتی مقصود ایشان است(. حکومت ایران که ظاهراً دموکراسی است اشخاصی که صاحب فضیلت و تقوی و ایمان بوده و مورد اعتماد میباشند و نفع شخصی را بر نفع عموم ترجیح نمیدهند باید زمام امور دست آنها سپرده شود ماها که به نام نمایندگی ملت در اینجا جمع شده و به قرآن مجید قسم خوردهایم که نسبت به این کشور خیانت نورزیم باید کسی را مأمور حکومت نمائیم که گذشته روشنی داشته و اطمینان داشته باشیم که از وجود او میتوان به نفع آبادی و آزادی کشور استفاده نمود (حاذقی- آنهائی که رأی دادند به همین عقیده رأی دادند) (اقبال- بگذارید صحبت کنند بعد شماها هم حرف بزنید). آقایان. آقای هژیر را خود من در منزل مرحوم مدرس به عنوان قاصدی و پیغامبری شومیانسکی سفیر روسیه کراراً دیدهام و ایشان از خدام طرف اعتماد روسها بودند در اداره روزنامه طوفان که مخارج آن را روسها کمک میکردند زیاد حضور به هم میرساندند و برای سفارت روسیه انجام وظیفه مینمودند این مطالب تهمت نیست مسموعات نمیباشد بچشم خود خدمتگزاری آقا را دیدم (یمین اسفندیاری- آقا چشمتان فرق کرده (عجالة ضعیف شده مجبورم عینک بگذارم بعد که حکومت رضاخان دست روسها را کوتاه کرد و سیاست یک طرفه را انجام داد و هرکسی زبان روسی میدانست یا از روسیه عبور کرده بود تحت نظر و توقیف شهربانی بود و کارهای ایران با نظر و مشورت جنوبیها انجام میشد در نتیجه انجام وظیفه آقای هژیر در سفارت روس به نفع جنوبیها به مقامات عالیه دولتی نائل گردید البته جنوبیهای ما همیشه از کیسه خلیفه میبخشند بخدمتگذارهای خودشان مقامات و صندلیهای ما را از این رعیت بدبخت که باید آنها را اداره کنند میبخشند. (یمین اسفندیاری- مگر هژیر تنها منشی سفارت بوده کسی دیگر نبوده؟) بنده هم همین را عرض میکنم....
(باتمانقلیج- اساساً منشی بودن دلیل خیانت به مملکت نمیشود آقا) به هر حال ایشان بازرس بانک ملی ایران شدند که روی اسکناسها امضای ایشان هست من نباید آن را دلیل بیاورم و وجوهات شاه سابق با اطلاع ایشان تبدیل باسعار و از کشور خارج گردید و اسعار ایران اگر کنترل شود معلوم میشود چقدر ثروت و سرمایه از ایران خارج شده است با اطلاع و نظارت ایشان و عمل ایشان آیا من میتوانم با داشتن این اطلاعات و آنچه از خارج اطلاع میرسد به جناب آقای هژیر اعتماد کنم مگر آدم در این مملکت قحط است: آقایان چون سوابق خیلی از اشخاص را نمیدانم ممکن است فعل مسلم را حمل بر صحت کرده اعتماد کنم ولی شخصی را که خوب میشناسم خیانت میدانم ایشان را طرف اعتماد قرار دهم، از گذشته آقای هژیر ورلی که نزد بیگانگان به نفع بیگانه دیگری بازی کرده و مزدش را هم که یکی از حساسترین مقامات این کشور بود گرفت بگذاریم ولی آیا میشود به شخصی که در مدت دو سال حکومت خود سری و دوره فترت سمت وزارت دارائی داشته و به بودجه کشور و دخل و خرج مملکت که زیر دست او قرار گرفته بود خسارات غیر قابل جبرانی وارد آورده که معلوم نیست کی و چگونه بتوان آن را جبران نمود و آن اندازه تصویبنامههای مالی و خلاف قانون به نفع طبقه حاکمه و سرمایه دار وضع و به مورد اجراء گذارد چگونه میتوان او را در رأس حکومت قرار داد. من مطمئنم که اگر آقای هژیر در جای دیگر دنیا با داشتن چنین پست به انجام اعمال بیرویه و خلاف قانون مبادرت میورزید پاداش او نمیدانم چه بود؟ کرسی نخست وزیری نبود.
از تمام گذشته ایشان نیز بگذرم و به عملیات چند روزه اخیر مشارالیه توجه نمائیم کافی است که به کلی سلب اعتماد و اطمینان از حکومت ایشان بشود زیرا هنوز آقای هژیر کابینه خود را تعیین و معرفی ننموده و رأی اعتماد نگرفته و کاملا بر مسند صدارت مستقر نگردیده است موکلین بنده و شماها، توده حقیقی کشور را به مسلسل بسته و عملا ثابت کردند که آزادی و دموکراسی در قاموس ایشان معنی و مفهومی ندارد و کسانی که تابع حکومت ایشان و امیال اربابان او نمیباشند حق حیات نداشته و سزای آنان گلوله گرم است. صرفنظر از اعتماد و عدم اعتماد چون راجع به اصول امور مملکتی مقتضی است در موقع طرح برنامه صحبت بشود عرض میکنم دولت بیش از یک ناظر خرجی نیست طریقه عمل ناظر خرج چیست؟ ناظر خرج موظف است اولا صورت مخارج را معلوم کرده از تصویب ارباب خود و یا وکلای ارباب خود بگذراند و برای اجرای دستور ارباب خود مطالبه وجه کند هر محلی برای تأمین مخارج معلوم شد مقتضی است ناظر خرج عایدات را وصول کرده مخارج را طبق دستور بنماید این اصل وظیفه دولت است و ماها که به نمایندگی مردم آنهم این مردم بدبخت اینجا آمدهایم این آقایان ناظر خرج هستند اینها باید بگویند که ما این خرج را داریم و این خرج را شما تصویب بکنید لازم است یا لازم نیست ما باید در این موضوع اظهار نظر بکنیم محل این را هم مثل هر مباشر و اربابی که میآید پهلوی اربابش که مثلاً از اجاره حسین آباد چهار خروار گندم وصول میشود یا از دکان بازار کجا مثلاً ۵۰ تومان عایدی مستغل دارد این بودجهای که میآورند آیا تکافو میکند یا نمیکند ارباب هر چه بهش اجازه داد همان کار را باید بکند او حق ندارد برود از پیش خود یک کارهائی انجام بدهد و برخلاف دستور اربابش غیر از ناظر خرج که وظیفه او است چیز دیگری بدهد.
در بعضی ممالک شنیدم که از عایدات قمار بودجه مملکت تأمین میشود، مردم آزادند در کسب و کارشان ولی بیعارهای دنیا سرمایهدارانی که هستند مینشینند و قمار میکنند و آنها کاسه کوزهداری میکنند و بودجه مملکت را تأمین میکنند. قمارخانهها بودجه مملکت را از این محل تأمین میکنند البته در آن مملکت قمار جایز است، مباح است ولی در مملکت ما که قمار حرام است نمیدانم دولت چرا اجازه میدهد سازمان خدمات شاهنشاهی بانک کشاورزی از محل فروش بلیط قمار عایداتی تحصیل بکنند و اخلاق جامعه را فاسد بکنند؟! من نمیفهمم این مطلب چیست! مملکتی که اسلامی است قمار قائده حرام است! (صحیح است) ولی در مرکز اصلی مملکت مد شده است و در بازار تمام مردم بدبخت هم هی بلیط میخرند و جیب مردم را خالی میکنند، و آن مردمی که ماهی ۵۰ تومان عایدشان میشود تمام را جهت خرید بلیط میدهند! (این جمله معترضه بود و مربوط به صحبت امروز ما نبود اینجا صحبت قمار در میان آمد و من بلیطهای سازمان یادم آمد) آقایان عایدات مملکت و قوانین مالیاتی آن باید شکلی باشد که مانع آبادی نباشد و درموقع وصول اسباب زحمت نباشد بلکه ممکن است از بعضی از عایدات برای تشویق آبادی چشم پوشید که دستگاه تولید تقویت بشود، صادرات ایران زیاد بشود، این فقر و فلاکت که ملت ایران را نابود خواهد کرد از میان برود. (باتمانقلیج- با بودن منفی بافها غیر ممکن است) در دوره ششم من نظرم هست که یک طرح قانونی آوردیم به مجلس اصناف را از پرداخت مالیات معاف کردیم در صورت مجلس دوره ششم آقایان اگر مراجعه بفرمایند معلوم میشود اسم تمام اصناف مملکت هست از بزاز و رزاز و پینهدوز و بقال و عطار برای اینکه مأمورین دولت مردم را اذیت نکنند، مردم را تحت فشار قرار ندهند.
آقا برای مردم درست نکنند مردم آزاد باشند در کسب و کار و آراء و عقیده خودشان نظرم هست همان اوقات یکی به من گفت که این برای انتخابات ضرر دارد برای اینکه این اصناف وقتیکه مالیات ازشان بگیرید یک رئیس صنفی دارند که اندازه این مالیات را بین آنها توزیع میکند و این در موقع انتخابات کمک میکند وقتی اینها حساجتی نداشته باشند اصلاً شرکت در امر انتخابات نمیکنند و این ضرر دارد که مردم در انتخابات شرکت نکنند الحمدلله هفت، هشت دوره مردم در انتخابات شرکت نکردند و امتیاز نفت هم در همان موقع داده شد (صحیح است) در ادوار سابق مجلس حاضر شد اصناف را از پرداخت مالیات آزاد ساخت و مالیات اصناف را لغو کرد من عقیده دارم که باید همان قانون لغو مالیات اصناف به موقع اجرا گذارده شود و همچنین مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام لغو شود، چرا؟ این پیشنهاد بنده هوس نیست دلیل دارد دلیل این پیشنهاد عملیات هژیر در مدت بیش از یکسال ایشان که متصدی وزارت دارائی بودند، بودجه مملکت اگر دو مقابل نشده یک برابر و نیم شده از مردم از هر طبقهای که توانستند پول بگیرند گرفتند البته زحمتکش و فقیر ولی از طبقه سرمایهدار درجه اول که مشمول مالیات بودند و دکتر میلیسپو هم لایحهای را تهیه کرده بود و هنوز آن قانون لغو نشده آنها را تخفیف دادند همانها
هستند که باز هم فعالیت میکنند که یک همچو رئیسالوزرا و یک چنین رئیس دولتی داشته باشند که مملکت را به همان وضعیت دربیاورد وقتی که یک دولت سیصد میلیون تومان بر عایدات مملکت افزوده، مالیات املاک مزروعی را گرفت (این بودجهای است که من آوردهام مربوط به سال ۱۳۲۶) ایشان مالیات املاک مزروعی را هیجده میلیون تومان پیشبینی کردهاند مال سال ۱۳۲۷ را دیدند که ممکن است این اندازه وصول نشود پانزده میلیون تومان پیشبینی کردند وقتی به این ملت بدبخت یک دولتی سیصد میلیون تومان در یک سال تحمیل کند (امیر تیمور- مالیات املاک مزروعی خلاف قانون است بیجا کردهاند این کار را کردهاند مالیات مزروعی قانون ندارد) بنده هم همین عرض را میکنم اگر ما یک صادراتی داشته باشیم در این مملکت در نتیجه توسعه عمل زراعتی ما است، در نتیجه اغنام و احشام ما است (صحیح است) وقتی که اینها برای دریافت یک چهلم عایدات مملکت، یک پنجاهم عایدات مملکت فشار عمده را به این طبقه وارد میآورند.... شما مظالم مامورین را وقتی که تقسیم بکنید هشتاد درصد برای وصول این مالیات است در صورتی که ماحصل این عایدات یک شصتم یا یک پنجاهم یا یک چهلم عایدات کل مملکتی است، این عایدات باید به کلی لغو شود تا مردم فعالیت فلاحتی بکنند، توسعه در عملیات کشاورزی و اغنام و احشام در این مملکت بدهند، صادرات مملکت زیاد شود، ما رفتهایم یک درشتهائی را ول کردهایم و یک ریزهای بدبختی را چسبیدهایم. در بین مالکین عمده مملکت مرحوم سپهسالار محمد ولیخان معروف بوده از مالکین درجه اول این شخص از فشار طلبکار خودش را کشت (صحیح است) و مالکین عمده این دوره مملکت ما هم غیر از آنهائی که دستشان به سفته بازی بند است بقیه که غیر از عمل زراعتی یک حقهبازیها و یک سوءاستفاده هائی از عمل انحصاری در مملکت ما نمیکنند و منحصراً کارشان زراعت باشد دائما مقروض هستند (صحیح است) این اشخاص دخل و خرج نمیتوانند بکنند این مالیات املاک مزروعی باید لغو شود (امیر تیمور- لغو هست) باید دنبالش را ول کنند مردم را آزاد و راحت بگذارند هر روز شکایات و تلگرافتی میرسد از مظالم مأمورین مالیات املاک مزروعی، این مالیات اصناف و مالیات مزروعی را لغو بکنند از ۱۵، ۱۶ میلیون نفوس ایران چهارده میلیونش راحت میشوند از مظالم این مأمورین و میروند دنبال تولید، دنبال اینکه عایدات برای مملکت ایجاد بکنند این گرانی و بدبختی که ما امروز داریم نتیجه عملی است که جناب هژیر در مدت یکسال و کسری در وزارت دارائی خودشان عوارض به مردم تحمیل کردند و مملکت را به این حال بدبختی رساندند اینها امتحاناتی است که اخیراً ایشان دادهاند در خیر خواهی خودشان، البته یک طبقه ایرا در نتیجه اینکه عملاً یک قانون رسمی مملکتی را زیر پا گذاشته و آن قانون مالیات بر درآمد بود و در اثر تصویبنامههای زمان تصدی ایشان یک طبقهای در این مملکت که یک چند هزار نفری باشند متمتع شدند در نتیجه اینها را از خود راضی کردند، خیلی از خود ممنون کردند، امروز من یک قصهای شنیدم، من فکر میکردم که آقای هژیر تاجر نیست، وارد صف این میلیونرها و سرمایه دارها خودش را قرار نمیدهد خودش را همیشه وطنپرست و مقدس و ظاهراً الصلاح به ما معرفی میکند پس چطور شده است که این طبقه این همه خودکشی میکنند و پولهائی هم خرج میکنند فعالیت میکنند برای نخست وزیری آقای هژیر آدم مگر در این مملکت قحط است این چه خدمتی است (قبادیان- خیانت آقای هژیر را بفرمائید که ما هم به بینیم چه خیانتی کردهاند)
اجازه بفرمائید بنده وقتی میآیم پشت این تریبون یک نیمساعتی ممکن است اجازه داشته باشیم ولی شما آقای قبادیان از شرق تا غرب برای اظهار عقیدهتان فرصت هست. اجازه بفرمائید که ممن این مطالب را عرض کنم من شنیدم زمان شاه سابق که همه چیز انحصار شده بود منجمله یک شرکتی درست شد برای کتیرا که منحصراً به این شرکت اجازه داده شده بود که کتیرا جمعآوری بکنند و حمل به خارج ایران بکند در آن قراردادی که با آن شرکت منعقد کرده بئدند و انحصار شده بود جهت این شرکت این بود که دیگری حق ندارد و آن بدبختی که در بیابان کتیرا جمعآوری میکند این باید مزدور باشد یک قوت بخور و نمیری بخورد و کتیرا تحویل شرکت بدهد و آقایان به برنده در بازارهای اروپا بفروشند و منافع سرشاری عاید آنها بشود. یک مادهای در این قرارداد بوده است که ارز حاصله از ننتیجه فروش این کتیرا را هر لیرهای ۶۸ ریال به دولت بفروشد. اسعاری که از این محل تحصیل میکند شرکت متعهد بود که ۶۸ ریال به دولت بفروشد این عمل هم انجام میشد تا موقعی که آن خدمت نمایان را آقای مشرف نفیسی در این مملکت کردو لیره را به ۱۳۸ ریال رسانید در صورتی که در جنگ بینالمللی اول لیره طلا دو تومان بود و این خدمت بزرگ و نمایان را کرد و به ۱۴۰ ریال رسانید در این موقع تفاوت عمل خیلی زیاد شد و گویا به میلیون تومان تفاوت نرخ ۶۸ ریال بوده است تا آن ۱۳۸ ریال که نرخ رسمی بوده است حالا بازار سیاهش را کار ندارم شنیدم آقای بدر که وزیر دارائی بوده است مطالبه میکرده است که آقا باید به همان نرخ بدهید و این شرکت حاضر نشد تفاوت عمل هم ۹ میلیون تومان بوده حتی شرکت حاضر شده بود که نصف بکند یعنی ۴ میلیون و نیم بدهند و ۴ میلیون و نیم دیگر را دولت صرفنظر بکند آقای بدر به هر جهتی بوده است موافقت نکرد این دوسیه در زمان وزارت ایشان همین طور بوده و در طاق نسیان و فراموشی مانده است و این تشنج و هیاهوئی که علیه نجمالملک بیچاره در این مجلس از طرف یک افرادی که ذینفع بودند پیدا شد روی اصل این نه میلیون تومان است که آقایان را عصبانی کرده که نجمالملک آدم حسابس در رأس کار نباشد و هژیر باشد که دوسیه را چندین سال خوابانده است این اوضاع مملکت ما است گذشتهها و تاریخ گذشته را که خود من بچشم دیدم ممکن است آقایان بفرمایند که مشمول مرور زمان شده است یک میر غضبی در ۴۰ سال پیش، حالا توبه کرده است و برای پیش نمازی هم خوب است این حرف حسابی است ولی این عملی است که من الان میبینم این جریانی است که مال امروز و دیروز و پریروز است ما راه دوری نمیرویم این جمله معترضه را که بنده عرض کردم موضوع صحبت ما موضوع مالیات ارضی و مالیات اصناف بود عایدات نفت جنوب ما را تماماً دارند میبرند و این معاملهای که امریکائیها با ابن سعود حکومت حجاز کردند با ما بکنند در صورتی که ملت ایران حتماً علماء و بزرگان و اشخاص فاضل بیش از حجاز دارد (ما نمیرویم جاهای دیگر)، اشخاص تحصیل کرده و فهمیده در مملکت ما از کشور حجاز بیشتر است با یک حکومتی که اشخاص تحصیل کرده آن کشور کمتر از مملکت ما بوده است در آن کشور در چند سال پیش امریکائیها یک قرارداد نفت بستند که در آنجا نفت استخراج کنند و ما راضی هستیم که آن قرارداد را هم درباره ما اجرا کنند و این ۴۰ یا ۵۰ سالی هم که خورده و بردهاند حلالشان باشد (عباس اسکندری- حرامشان باشد) (مسعود ثابتی- آنها که حلال و حرام سرشان نمیشود) (سزاوار- چه حلال بکنید چه حرام نوش جان فرمودهاند) بسیار خوب حرامشان باشد این تفاوت محصولی که امسال بیشتر محصول استخراج میکند کمپانی برای منافع خودش یک چندر قازی هم که به ما میدهد بیش از تمام این مالیات ارضی و مالیات اصناف است. این تفاوت عمل هست من میگویم که در این مملکت این پول را از آن رعیت بدبختی که یک خروار باید بکارد و پدرش دربیاید و آخر سال هم چیزی که در دستش باقی میماند آن را از دست او نروند بگیرند این را به بخشندش، تفاوت محصول نفت امسال ما بیش از تمام عایدات مالیاتی اغنام و احشام و گندم و جو در سرتاسر این مملکت میشود باید مردم را راحت کرد ما هم نیامدهایم برای مردم عذاب درست نکنیم، آمدهایم این جا برای مردم راحتی درست بکنیم، ما را نماینده کردهاند مردم برای این که یک کمکی به این بدبختها بکنیم نه اینکه اغراض خصوصی را ما اجرا و اعمال بکنیم (یمین اسفندیاری- پاراف قرارداد نفت به امضای کیست آقای حائریزاده؟) به امضاء هرکسی باشد من طرف این اساس هستم هرکسی باشد برای من فرق نمیکند.
آقایان نمایندگان محترم انصاف بدهید در بین کارمندان فرهنگی و قضائی مملکت چند نفر سرمایهدار داریم این را احصاء بکنید آنهائی که در وزارت فرهنگ خدمت میکنند دبیر هستند و معلم هستند و استاد یا آنهائی که در دستگاه دادگستری هستند از امین صلح گرفته تا رئیس دیوان کشور اگر ارث بابائی بهشان رسیده باشد ممکن است در آخر ماه مقروض نباشند ولی همهشان مقروض هستند اکثر اینها حقوقی که به آنها داده میشود میروند تنزیلش را کم میکنند و از این بیانصاف سرمایهدارها پس از کسر مبلغی به عنوان تنزیل حقوقشان را یک ماه جلوتر میگیرند و دوای زن و بچه خودشان را تهیه میکنند اما برویم در وزارت دارائی و اقتصاد آنجا را هم به بینید اشخاصی که رفتهاند در وزارت دارائی و اقتصاد، اشخاصی که گدا بودهاند امروز میلیونها ثروت و پارکهای متعددی دارند (صحیح است) از کجا پیدا شده است از آزار و اذیت این مردم
فقیر و بدبخت و همین هائی که سرنیزه بهشان میزنید؟! (کشاورز صدر- در برنامه هست که رسیدگی بشود) آقای صدر این هم یکی از دروغهائی است که آقای هژیر گفتهاند (دهقان- قصاص قبل از جنایت که نمیشود کرد) من معتقدم که باید برای وزارت دارائی خودمان یک حدودی معلوم بکنیم تجارتخانهها عاملی را که معلوم میکنند که کارهای تجارتی را انجام بدهد و عایداتشان را جمع آوری بکند صدی چند از عایدات را حقالعمل قرار میدهند و این حقالعمل از صدی دو و سه تجاوز نمیکند ما میگوئیم که صدی پنج حقالعمل قرار بدهیم برای وزارت دارائی این عایدات ما چند قسمت میشود یک قسمت آنهائی است که خرج وصولی هیچ ندارد. این حقالامتیازهائی که ما داریم الحمدلله دولت ایران هیچ اعتراض نمیکند که رئیس کمپانی نفت جنوب حقوقش چرا از حقوق شاه ایران بیشتر است، اعتراض ندارد فقط تماشا میکند یک چکی مینویسند که عایدات خالص ما فلان مبلغ بوده و این اندازه سهم دولت ایران است که ما میدهیم و از بس مردمان خوبی هستند قولشان برای ما حجت است و هیچ بازرس و بازرسی در کارهای این کمپانی نیست و تبلیغات و انقلابی که در مملکت ما میشود چرا به حساب خود ما میآورند یک بودجههائی اینجا خرج میشود اینها چرا به حساب میآید، اینها را اقلاً موضوع بکنند و به حساب خود انگلیسیها در دنیا میشود و اسمش را تبلیغات میگذارند ما از آنها تبلیغات نمیخواهیم، این تبلیغات ضرر دارد و هر روز آشوب و افتضاحی که بار میآید از همین محل ایجاد میشود این را کنترل نمیکنند دولت یکشاهی خرج وصول ندارد یک چک مینویسند که چند میلیون لیره به حساب دولت ایران گذاشته شد هیچ خرج وصول ندارد یک پولهای دیگری هم داریم مثل ثبت اسناد، یک کسی زمینش را میخواهد برود ثبت بکند حق ثبتش را میدهد آخر سال هم ثبت اسناد یک صورتی میفرستد برای وزارت دارائی که امسال عایدات ثبت اسناد پنجاه هزار تومان بوده است و برای وصول این پول یکشاهی خرج نشده یا پست و تلگراف مینویسد که امسال این عوائد را ما داشتیم و یکشاهی برای وصول خرج برنمیداریم و امسال این نوع عوائد است که وزارت دارائی یکشاهی برایش خرج نمیکند، این بودجهای است که دادهاند من تحقیق کردم دیدم که برای کمتر از یک پنجم عایدات است که این همه پارک و اراضی و مستقلات مأمورین دارائی برای خود ایجاد کردندهاند و این همه بلا به سر آوردهاند و این بودجهای را که اشاره کردم حالا عرض میکنم که اشتباهی در رقم نشده باشد بودجه وزارت دارائی ما تقریباً ده قلم است به اسامی مختلف که جمع کلش ۱۷ درصد و کسری است نسبت به بودجه کل مملکت در صورتی که آن عوائدی که خرج وصول ندارد موضوع بکنیم آن مقداری که مأمورین دولت وصول میکنند و به خزانه تحویل میدهند یک هزارم این بودجه کافی است برای تشکیلاتش.... (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و با ورود چند نفر از نمایندگان مجدداً اکثریت حاصل شد)
حال ببینیم دستگاه تشکیلات وزارت دارائی ما از چه قرار است شنیدم یک کمیسیونهائی در وزارت دارائی هست که تشخیص میدهند عایدات اشخاص مالیات اشخاص را و اظهارنامه را تنظیم میکنند یک شخصی که عضو وزارت دارائی در این کمیسیون بود نسبت به یک شخص طرف توجهی یک قضاوت عادلانهای میکند و تشخیص میکند، از طرف مقام مافوق تکلیف میشود که در نظر خودش تجدیدنظر بکند و رعایت مقام مالیات دهنده را در این جا بکند این عضو یک آدم شریفی بوده دزد نبوده روی عقیده خودش ثابت میایستد و تغییر عقیده نمیدهد بلافاصله او را از آن پست برداشته و یک شخص دیگری را به جای او میگمارند که مطابق نظر مافوق اظهار نامه را اصلاح بکند ولی به فلان پینهدوز که میرسد این احکام قطعی است و پدر مرد که را باید بیرون آورد، این تشکیلات با این بودجه زیاد و خرج زیاد غیر از ضرر برای این مملکت هیچ چیز دیگری ندارد، همین عملیات بود که نجمالملک را مجبور کرد یک قانون خلاف اصلی بیاورد به مجلس که نسبت به اشخاصی که توافق شده است در عمل مالیاتی و قابل تجدیدنظر نیست مجلس اجازه بدهد که تجدید نظر شود این قانون خلاف اصل بود ولی این نحوه تشکیلات فاسد این آدم صحیحالعمل را مجبور کرد که این گزارش خلاف قانون و اصلی را بیاورند به مجلس (صحیح است)
(اردلان- کمیسیون تصویب کرد و گزارش آن را به مجلس فرستاد) البته این اقدامات کم کم منجر به لغو قانون رسمی مالیات بر عایدات شد و با کمال بیشرمی آقای هژیر پشت همین تریبون گفتند که بلی ما این کار را کردیم و کار به جائی بوده است که این قانون را لغو کرده و تصویبنامه به جایش گذاشتیم برای اینکه عملی نبود، گفتند عملی نبود زیرا که نمیتوانستند از یک دسته اشخاص متنفذ پول بگیرند و آنها حمایت میکردند ولی از اشخاص بی دست و پا که اگر پدرشان را در بیاورند اشکالی ندارد تصویبنامهای که جای این قانون گذاشتهاند به ضرر طبقه ضعیف و به منفعت اشخاص قوی بوده و همین عمل را آقای هژیر در پشت تریبون اعتراف کرده است جرم است و بایستی محاکمه شود و من همین موضوع را اعلام جرم میکنم مدارک من هم اقرار خودش هست قانون جزائی هم هست بروند محاکمهاش بکنند چه حق داشته است قانونی را که مجلس ملی ایران تصویب کرده بود زیر پا بگذارد و برطبق تصویبنامه یک طبقه گردن کلفت را معاف بکند و طبقه ضعیف را در چاه بیندازد، چه حق داشته است که اینکار را کرده بنده عقیده دارم که مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام یک چهلم کل عایدات یا کمتر است باید لغو شود و ابداً تأثیری در بودجه ندارد زیرا که اگر مأمورین صحیح برای وصول مالیات باشند و حساب جیب خودشان را کمتر نمایند عایدات مملکت اگر دو مقابل نشود معادل مالیات املاک مزروعی و اغنام و احشام خواهد شد و با لغو این مالیاتها که جز زحمت برای اکثریت ملت ایران فایدهای ندارد مردم را راحت کنیم و دولت عوض اینکه زجری به طبقه ضعیف میدهد شر این مأمورین را از سر مردم کوتاه کنیم ما امسال هیچ احتیاجی به وضع مالیاتهای جدید نداریم این مالیاتهای کثیفمان را لغو کنیم احتیاجی به وضع مالیاتی جدید نیست زیرا.... (در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و پس از چند دقیقه مجدداً اکثریت حاصل شد) به عقیده من اضافه عایداتی که خود کمپانی به عقیده خودش سهمی برای ما قائل شده است در صورتی که سهم ما غیر از این است و به عقیده من امتیاز آن هم انشاءالله در ۱۹۶۰ که دوازده سال دیگر باشد ملغی است و هر عملی را که به زور و قلدوری در این وسطها کردند نوکرهای خودشان کردند و به زور آوردند اینها کان لم یکن است ما محتاج به وضع مالیاتهای جدیدی نخواهیم بود و در این چند سال که ما گرفتار این کمپانی هستیم اگر کمپانی برای تصفیه حساب حاضر نشد غیر از انگلستان در دنیا ملل دیگری هستند که کمک به ملت مظلوم ایران کرده و این حساب را روشن بکنیم و بناء عمل ما را با کمپانی اقلاً مثل عمل امریکائیها باغ حجاز قرار بدهند و این مواد لاستیکی که با کمپانی بسته شده است از بین برود این یک جمله معترضهای بود که عرض کردم یک قسمت دیگری را عرض میکنم که آن اصلاح دستگاه اقتصادی ما است ما در این بودجهای که برای ما آمده است در همان بودجهای که جناب هژیر عضو آن کابینه بودند و هستند چون قبلا خودشان وزیر دارائی بودند پرونده آن را دفن کردند و ما را هیچ از خرج دستگاه اقتصادی مسبوق نکردهاند، یک انحصارهائی در یک موقعی لازم بود که مجلس اجازه آن را به دولت بدهد که در معاملات خارجی خودش با اجنبی اصل پایاپا را ایجادکند یا معامله متقابله کند خلاصه یک انحصارهائی از قبیل انحصارهای تجارتی به دولت ایران اجازه داده شد و من نظرم هست که آقای دکتر مصدق در همان موقع که انحصار قند و شکر و چای مطرح بود داد و فریاد کرد که بلاخره بیائید یک حق انحصاری از مردم بگیرید و مردم را آزاد و راحت بگذارید ولی خوب تمام آنها کم کم از بین رفت ولی استفاده از انحصارها را یک عده شیادهائی که تمام سرمایه دار هستند ارتباط با دستگاه دولت پیدا کردند و استفاده از انحصارها را این قبیل اشخاص کردند (صحیح است) من نظرم است که یک معاملهای دولت ایران با روسها کرده بود نظرم نیست برنج داده بود پوست داده بود، پشم داده بود نظرم نیست در مقابل یک مقدار شکستنی لوله لامپا استکان و از این قبیل اشیاء گرفته بود آمدند گفتند ولی تکذیب هم نشد، استکان دانهای سه شاهی یا دوشاهی وارد شد و در اینجا به حساب دولت ایران گذاشته شد و یک کمپانی از دولت ایران گرفت و انحصار کرد به خودش و تا دانهای ۱۱ قران هم فروخت، در این مملکت یک عدهای را فقیر کردند تا اینکه یک عدهای سرمایه دار شدند و از زمین جوشیدند آمدند بالا، اگر ما برگردیم به ۲۵ سال پیش این میلیونرهای امروز اغلب گداهای آن روز هستند منشی فلان دستگاه بودند (آشتیانی زاده- صحیح است)
که امروز موثر در در آوردن و بردن دولتها شدهاند، همین طور در قسمت چای یک دزدیهائی شد مثلاً در خراسان یک دزدیهائی شد اختلاسهائی شد و چای کثیف که با هزار مواد خارجی چای داخلی را قاطی کرده بودند میبردند آنجا به مردم خراسان میخوراندند و چایهای درجه اولی که از خارج میآمد در بازار آزاد فروخته شد و میلیونها اشخاص به جیب زدند که دزدی ۲۵ روزش کشف شد و مدارک و مستنداتش پیدا شد یک مبلغ خیلی هنگفتی بود
که از این راه سوءاستفاده شده بود و دوسیهاش هم خوابیده حالا جناب آقای وزیر دادگستری اگر آن دوسیه را راه بیندازند من نمیدانم ولی این دوسیه خوابیده این مال ۲۵ و شش روز دزدی است و اشخاصی که وجودشان در کارهای مملکت مؤثر میباشد آنها عامل آن دزدی بودند ما باید تهران را اصلاح کنیم تا مردم ایران اصلاح بشوند مردم ایران دزد نیستند، به وطن خودشان علاقه دارند دشمن شاه خودشان نیستند شاهی که وظیفه خودش را عمل بکند محترم میشمارند او را معزز میدارند احترام و تعظیم هم میکنند تهران است که این فسادها را ایجاد میکند و در نتیجه این فساد هرج و مرج و قاچاق در ولایات پیدا میشود بلاخره پشتیبان آنها دراین مجلس پیدا میشود که با دستگاه دولت همکاری میکنند (بهادری- تلفن را هم بفرمائید) این است که من عرض میکنم عایدات دستگاه اقتصادی که دولت الحمدالله بودجه خرجش را نیاورده که ما به بینیم که چقدر دزدی در این دستگاه شده و چه فرقی کرده که این مبلغ را پیدا کرده فقط عایدات خالص را در رقم بودجه نوشتهاند.
ما اگر مالیهمان را درست کنیم که دست دزدها کوتاه بشود مثل اینکه یک مالکی که عمل عایدات خودش را اول باید اداره بکند تا بتواند برای بچهاش هم فکر مدرسه بکند فکر دوا و غذا بکند، آن دستگاه اولیه که باید بودجهاش مرتب باشد چون یک کمپانی و اشخاص مسئول و غیرمسئول در خارج این دستگاه را حمایت میکنند و حفظ میکنند که این دستگاه متلاشی نشود و در نتیجه این وضع زندگانی مختل میشود بنده یک نفر را عقیده ندارم از کارمندان دولت که او را بیکار بکنید وزارت دارائی ماشاءالله در دستگاه اداریاش دکترها اشخاص فاضل و عالم فراوان دارد در صورتی که وزارت فرهنگ سهم فقرا شده و در آنجا سهم صاحبان پارک و اتومبیل این آقایان را به اتمام بودجه مربوطهشان به وزارت فرهنگ انتقال بدهند مثل آقای بهنیا و هم چنین دکترهائی هستند آنجا که خیلی رتبههای عالی مقامی دارند بایستی آنها را بفرستید به وزارت فرهنگ که بروند دبستانهائی را اداره بکنند دبیرستانها و دانشکدههائی را اداره بکنند چه ضرر دارد این اشخاص با دارا بودن این معلومات در وزارت فرهنگ مشغول فعالیت فرهنگی بشوند که لااقل یک مردمی سواد پیدا بکنند تا در نتیجه به حقوقشان آشنا بشوند (صحیح است) در وزارت دارائی که اقلاً یک سواد خواندن و نوشتن را داشته باشند کافی است این اشخاص که اقلاً به درد نظامت مثلاً در جوشقان میخورند خوب است حقوق این آقایان را بدهید که بروند در جوشقان و دزدی را هم ترک کنند و مشغول خدمت گذاری فرهنگی بشوند تمامی اینها را انتقال بدهید به وزارت فرهنگ تا وزارت فرهنگ با همین حقوق و بودجهشان اینها را به کار گمارند آقای دکتر اقبال مرد زرنگ و کار آمدی است (صحیح است) آقا شما همه این اشخاص را با بودجهشان انتقال بدهید و در وزارت فرهنگ مشغول فعالیت فرهنگی بنمائید تا مردم سواد پیدا کنند و بفهمند آزادی عقیده و فکر چه چیزی است این مردم بیچاره نفهمیدهاند که آزادی فکر و عقیده چیست به عنوان تظلم آمدند جلوی مجلس و جوابشان را گلوله دادند آقا اظهار عقیده کردن این جوابش گلوله باران شدن است سواد که پیدا کردند ممکن است نیایند دیگر به وظیفهشان آشنا بشوند این بدبختها به وظیفهشان آشنا نبودند به خانه ملت آمده بودند که تظلم بکنند اینجا خانه خود مردم است ما افتخارمان این است که نوکر و مزدور این مردم هستیم و به عنوان نوکری این مردم آمدهایم خدمت بکنیم در خانه مردم خود مردم را راه نمیدهند بیایند تظلم بکنند یک عکسهائی پیش من است یک سری عکس برداری شده است ممکن است آقایان بخرید و ببینید این مردمی که میآمدند در بین آنها مردمانی که بتوانند حامل اسلحه بشوند وجود نداشته است.(کشاورز صدر- یک نمونهاش آمد به مجلس) اینها خیال میکردند در مملکت اسلامی همه مسلمان هستند کلام مقدس قرآن کریم محترم است یک سید عاجزی حامل قرآن بوده این عکس نشان میدهد که یک جمعیت دیگری دنبالشان بودهاند میآمدند اینجا برای تظلم البته میگفتند آقای هژیر را ما بهش اعتماد نداریم من حقیقة این جریانها را وقتی که متوجه میشوم و میبینم که مردم را به مسلسل میبندند عصبانی میشوند و ممکن است که از حال طبیعی خارج شوم و باید یکقدری درز بگیرم آن روزی که صدای گلوله اینجا بلند شد ما شنیدیم رفتیم بیرون چند نفر هم از رفقا آمده بودند بیرون اسامی بعضیها ممکن است در نظر من باشد و بعضیها نباشد دیدم که دو نفر یک شخص خون آلودی را که داد و فریاد میکند که این چه مملکت قانونی است این چه دیکتاتوری است گذاشته بودند داخل درشگه و به طرف کلانتری میبردند یکی دو نفر از آقایان نمایندگان که با آن جمعیت بودند این شخص را از آن آژانها گرفتند و آزادش ساختند عکس آن شخص و آن آژانها و اشخاص غیره هویداست و حتی نمره که سینه آن آژانها است پیداست نمیشود انکار کرد و گفت که این جرم واقع نشده است این را آوردند توی مجلس من دیدم که در جلوی این پاساژ که نظامیان صف بسته بودند و در جلوی مسجد سپهسالار نمیگذارند جلو برویم و شلیک میکنند بمردم یکی دیگر از آقایان به امن همراهی کرد دو نفری رفتیم تا شلیکی که بر روی این جمعیت میکنند جلوگیری بکنیم و بگوئیم مردمی که میآیند به طرف خانه خودشان و تظلم میکنند جوابشان گلوله نیست اگر حرف حسابی دارند باید شنید و اگر حرفشان حسابی نیست باید به آنها حالی کرد که حرفشان حسابی نیست توی پاساژ من دیدم که یک افسر شهربانی که شخصاً اگر به بینیم میشناسیم ولی اسمش را نمیدانم این شخص گلاویز است با یکی دو نفر ما رسیدیم به آن پاساژ که مردم در آن جمع شده بودند پس از اینکه شلیک قطع شد من پرسیدم کی دستور تیراندازی داده است بعد معلو شد که دفتری رئیس این نظامیها بوده است او دستور داده است، ممکن است دروغ باشد بالاخره شلیک که دروغ نیست من و شما صدای گلوله را شنیدیم که مردم را گلوله باران کردند یک نفر که گلوله خورده بود در توی مجلس دیدیم یک عدهای هم که توی مریضخانه خوابیدند و یک عدهای هم از ترس این که شهربانی آقای هژیر مزاحمت برای آنها تولید نکند در خانههای خودشان مخفی شدند. این دروغ نیست من تقاضا کردم و آن اعلام جرمی که برعلیه آقای هژیر کردم این بود که بروند ببینند چه حق داشتند دستور بدهند که به مردم شلیک بکنند کمیسیونی باید برای این کار تشکیل بشود تا هنوز آثار جرم محو نشده است بروند تحقیق کنند و مجرمین را باید اعدام کرد که بیجهت به ملت شلیک نکنند اینها حق ندارند یک چنین کاری را بکنند هیچ دولتی حق ندارد که به ملت خودش شلیک بکند چه برسد به اشخاص کسانی که جلوی هر شخص مسلحی مثل زن فرار میکنند.
مثل زن قدیم نه زن رشیدههای امروز مثل زنهای قدیم فرار میکنند در مقابل اشخاصی را که حامل قرآن هستند و اسلحه ندارند با اسلحه به آنها شلیک میکنند این وقایع روز پنجشنبه وقایعی است که در تاریخ آزادی و انقلاب ایران فراموش شدنی نیست اگر در ۴۲- ۴۴ سال پیش آقایان علماء جلو افتادند و مردم هم دنبال آنها و آزادی و مشروطیت اسمی امروز را بدست آوردند و این قانون متمم قانون اساسی را مجبور کردند که دولت وقت در مقابل آنها تسلیم بشود و بدست بیاورند یک لکههای کوچک و سیاهی اگر در آن مشروطیت ما هست و بعضیها برای دفاع از نفس خودشان بیک سفارتخانههائی رفتند در این مبارزه مقدس که شروع شده است برای گرفتن حق و عدالت و قانون اساسی و آزادی الحمدالله هیچ شائبهای و رنگی و کثافت و لکههائی که بیشتر ممکن بود بهش بزنند ممکن نیست دیگر در این مبارزه بهش بزنند برای اینکه خوشبختانه یک شخصی که امتحان خودش را در بین عرب و عجم داده است قائد و سرسلسله این طبقات است و رهبر آنها است که هیچ لکه سیاست خارجی میدانیم به آنها چسبیدگی ندارد و این قیام مقدس را هم امیدوارم که به نتیجه برسانند مثل حالا که مردم را گلوله باران کردنند و مقاومت کردند و باز دفعه دوم هم مقاومت کردند باز جلوی چهارراه مقاومت کردند و تحمل کردند که نظامیها در دفعه دوم شلیک کردند. مردم برای گرفتن حقشان مقاومت خواهند کرد تا حق و عدالت اجرا بشود و آن خائنینی که دستور شلیک دادند محاکمه بشوند و مجازات گردند تا یک آزادی که برای همه طبقات میسر باشد نه یک طبقه سرمایه دار و پشت هم انداز و حقه باز آزادی داشته باشند ولی برای سایر طبقات توسری خوردن و مالیات دادن سهمشان باشد، این سهم درست نیست.
این موضوع در تاریخ ایران بعد از اسلام سابقه نداشته است که یک مردمی که حامل اسلحه نبوده و فقط قرآن کریم که همه ماها به آن قسم خوردهایم در دست داشتهاند به آنها شلیک بکنند، در زمان ناصرالدین شاه که حکومت استبدادی مطلق بوده خود شاه هم رئیس قوه مجریه بود و هم قضائیه به امر او مردم را اعدام میکردند، به امر او مالیات میگرفتند به امر او جنگ میکردند به امر او صلح میکردند وقتی که احساسات یک طبقهای را بر علیه نزدیکترین افراد خودش میدید جداً برای ترضیه خاطر مردم اقدام میکرد نظرم آمد من کوچک بودم خیلی جلالالدوله بود که پسر ظلالسلطان نوه ناصرالدین شاه میشد سه نفر یزدی راست یا دروغ آمده بودند شکایت کرده بودند پهلوی آن توپ مروارید یا علی یا حسین میگفتند و متظلم بودند شاه گفت چه خبر است با این عمل که دعاوی ناحقی هم بعد معلوم شده بود و بعضی هم دروغ میگفتند پول
از ایشان گرفتند تمام شد قضیه، مملکت داری با عدالت باقی میماند با زور و قلدوری باقی نمیماند، هیچ قلدور و علاقمند به ملتش خیلی زحمت بکشد ملتی که در جنگ اول نیست و نابود شده بود در مدت قلیلی او را به مقام ارجمندی رسانید ولی چمن طالب قلدری بود و با قلدری عمل میکرد و پیروی از فکر و احساسات عمومی نمیکرد ملت آلمان را بدبخت کرد و نتیجه عمل هیتلر غیر از بدبختی برای ملت آلمان چیز دیگری عاید نشد قلدری فایده ندارد، بار را بمنظل نمیرساند یک مدتی مردم را به زحمت میاندازند ولی بالاخره آن قلدرها نیست و نابود میشوند زیر پای مردم، ولی نعمتها مجازات میشوند ما اینجا حقوقی که میگیریم نتیجه دسترنج همین مردم است ما باید حافظ حقوق و آزادی و امنیت این مردم باشیم (صحیح است) من نمیتوانم به سهم خودم صرفنظر بکنم، روز ۵ شنبه گذشته ملت ایران قیام کرد، سابقه در تاریخ ایران بعد از اسلام نداشته است ملت ایران همیشه به قرآن احترام میگردد، مردم پناهگاه داشتند، میرفتند در امامزادهها متحصن میشدند، منزل حججالاسلام متحصن میشدند برای خودشان پناهگاهی داشتند ولی حالا مردم که به خانه خودشان برای تظلم میآیند با گلوله روبرو میشدند آیا باید مردم بروند به اجنبی متوسل بشوند؟ این عملیات سوءملت ایران را به طرف نیستس و بدبختی سوق میدهد مسببین بدبختی این مملکت اشخاصی هستند که حق آزادی را از این مردم سلب میکنند، من نظرم هست که اوایل تشکیلات روسهای امروزه نه روسهای تزاری موقعی که آمدند به تهران این طور نشان دادند که ما طرفدار کارگر و زحمتکش و رنجبر و این قبیل حرفها هستیم این حرفها را میزدند و بعضیها هم باور میکردند، سفارت روس گردشگاه مردم شده بود شهرداری تهران برای مردم تفریحگاه درست نکرده بود ولی این باغ سفارت گردشگاه مردم شده بود درب را باز میکردند و مردم تفریح میکردند، مرحوم مشیرالدوله همین باغ بهارستان را برای گردش مردم آزاد کرده بود که مردم باید در خانه خودشان گردشگاه داشته باشند که نروند در محلی که بیگانه درست کرده است گردش کنند، شما درب خانه مردم را برویشان میبندید پس کجا بروند این مردم، خیانت به مملکت کسانی میکردند که دستور دادند جلوی مردم بدبخت نظامی بایستد و شلیک بکند، این اشخاص را باید خائن مملکت قلمداد کرد، این عملیات را ما نمیتوانیم به طور عادی تلقی کنیم این قضیه عادی نبوده است (کشاورز صدر- آمدن آنها هم عادی نبوده است) این قضیه خیلی فوقالعاده هست، شنیدم خدا کند دروغ باشد چند روز قبل از این که این اتفاق افتاد این جنایات بزرگ اتفاق افتاد یک انجمنی در ستاد لشگر تشکیل شده آقای هژیر بودند یا نبودند من نمیدانم، یک اشخاص دیگری بودند اشخاص مسئول یا غیر مسئولی بودهاند من نمیدانم آنجا صحبت شده است که این هیاهو و این جمعیت بازاری و این حرفها باید خاتمه پیدا کند باید تودهنی به آنها زد که بروند سرکارشان و این عمل روز ۵ شنبه با یک نقشه قبلی بوده است که با ملت ایران اعلان جنگ دادهاند حالا که ما وارد در جنگ شدیم دیگر ول نمیکنیم یا باید نیست بشویم یا باید حق و آزادی را بگیریم ما حاضر نیستیم بنشینیم و تماشا کنیم و با این عملیات خلاف کار مملکت بگذرد، من به سهم خودم حاضر نیستم با این که سالم نیستم و بنا بوده است که ۲۵ روز بروم کنار دریا و راحت کنم ولی چون وظیفه نمایندگی این مردم را برعهده دارم حاضر نیستم که بروم کناره گیری کنم و بروم کنار دریا من اینجا قسم خوردهام، کلمه مهما امکن را خیلیها برایش تفسیر قائل شدند که ما حفظ آزادی و عدالت و قانون اساسی را بکنیم ما مهما امکن را تا وقتی که گلوله به قلب من اصابت بکند تفسیر میکنم من نمیتوانم تماشا کنم که قلدری و زورگوئی در این ملکت حکمفرما باشد آقای هژیر با این سوابقی که دارد، با این رفتاری که داشته است با این بارهای سنگینی که بدوش این ملت گذاشته است با این رفتار روز ۵ شنبهاش من نمیتوانم به چنین شخص بگویم علاقه به مملکت و همچنین نمیتوانم به او اعتماد و اطمینان داشته باشم.
نخست وزیر (آقای هژیر)- اجازه میفرمائید؟
رئیس- بفرمائید.
(در این موقع قبل از اینکه آقای نخست وزیر بیانات خودشان را شروع کنند از طرف تماشاچیان و لژ مطبوعات بر علیه ایشان تظاهراتی شد)
بعضی از نمایندگان- آقای رئیس جلوی این تظاهرات باید گرفته بشود.
(همه نمایندگان) رئیس- ماده ۱۴۳ را برای تماشاچیان قرائت میکنند.
ماده ۱۴۳- مخبرین جراید و تماشاچیان باید ساکت بنشینند و اگر از طرف یکی از آنها علامت تکذیب یا تصدیق مشاهده شود فوراً اخراج خواهد شد:
دهقان- آقای رئیس بنده اخطار نظامنامهای دارم (همه نمایندگان)
رئیس- بنشینید نظم جلسه را رعایت کنید این اشخاص به محکمه فرستاده میشوند آقای نخست وزیر بیانات خودتان را بفرمائید.
نخست وزیر- عرض کنم حضور محترم آقایان که بنده خوب میدانم که در حکومت پارلمانی همان طوری که آقای حائریزاده در همین نطق امروز خودشان اقرار فرمودند اکثریت حاکم است بنابراین همان طوری که جلسه قبل هم عرض کردم تا موقعی که مورد تمایل اکثریت نمایندگان مجلس هستم که بنده در خدمت گذاری باقی باشم باقی خواهم بود و هر موقع که بفرمایند به خدمت خود خاتمه دهم البته امرشان لازمالاجرا است و فوری بنده اجراء خواهم کرد بنده نمیدانم فرمایشات آقای حائریزاده که از یک طرف میفرمایند در حکومت دموکراسی باید اکثریت حکومت کند و از طرفی میفرمایند که خود ایشان بر فرض که یک نفر هم باشند باید حرف خودشان را بزنند این چطور با هم سازش دارد علی ای حال در اواخر صحبتشان فرمودند سابقاً اتفاق افتاده بود که چهار نفر یزدی فرمودند نمیدانم به حق یا ناحق آمدند جلو دربار هیاهو کردند ناصرالدین شاه گفت جلالالدوله را معزول کردم و راجع به آن دعاوی هم که داشتید با اینکه حق نبود یک پولی ازشان گرفته و ولشان کردند اگر همان حکومت ناصرالدین شاه و جلالالدوله بود و بنده حرفی نداشتم اگر حق است خوب میفرمایند آقایان هم اصغاء میکنند.
تصمیم اتخاز میفرمایند بنده هم مطیعم ولی مدام این مطلب را گفتن و این را به مردم اطلاق کردن که کافی نیست کسی دستور شلیک که به مردم نداده چند نفر شخص معینی که بنا به فرض معینی میخواستند با تظاهرات خود مجلس شورای ملی را تحت تأثیر نظریات خودشان قرار بدهند بنا به رأی مجلس شورای ملی که بعد هم به طوری که شنیدم در جلسه خصوصی تأیید شد با نظر آقای رئیس مجلس شورای ملی که گفتند از تظاهراتی که موجب اختلال نظم در محوطه جلو مجلس گردد و موجب این بشود که خدای نکرده تأثیری در تصمیم قاطع مجلس نماید جلوگیری گردد و غیر از این چیز دیگری نبوده است اگر به مردم شلیک کرده بودند لااقل یک نفر کشته میشد چطور ممکن است این طور که ایشان میفرمایند بمردم شلیک شده باشد و خوشبختانه به طوری که تا حالا اتفاق افتاده کسی کشته نشده باشد و اینکه برای مردم یک کلمهای گفتن و فشار آوردن و تکرار کردن ممکن است کم کم یک مطلبی که حقیقت ندارد در اذهان جای گزین بکنند و جهاً من الوجوه به مردم شلیک نشده است یک شلیکی به هوا کردند برای خاطر اینکه مردم متفرق بشوند و بروند سرکارشان نظم و امنیت را در شهر و مملکت مختل نکنند حالا این مستلزم این شده است که اعلام جرم بفرمایند بسیار خوب بفرمایند، فرمودند کمیسیونی برود رسیدگی بکند بسیار خوب بروند رسیدگی بکنند مانعی ندارد، بروید رسیدگی بکنید نتیجه معلوم میشود و به عرض مجلس شورای ملی میرسد اگر بنده محکوم شدم بسیار خوب معلوم میشود که از اول مشروطیت تا حالا که در خدمت آقایان هستم فقط بنده بودم که از لحاظ مالی از لحاظ اداری، از لحاظ نظم و امنیت، از لحاظ حفظ آزادی مردم، از لحاظ حفظ رأی اکثریت ملت بنده یکنفر جانی بودم بسیار خوب اینکه اشکالی ندارد ولی مدام دنبال یک مطلب را گرفتن و تکرار کردن این عمل به نظر بنده برازنده یک وکیل اقلیت نیست.
اینجا خواستم حضور آقایان عرض کنم اولاً یکی این بود که گفتند مطابق اطلاعات ایشان در اوقاتی که بنده رئیس کمیسیون اسعار بودم اعلیحضرت فقید و جوهی که خواستند به خارجه انتقال بدهند با اطلاع و بدست بنده بوده است بنده به طور قطع و یقین به آقایان عرض میکنم که به هیچ وجه منالوجه یک دینار هم ایشان به عنوان اینکه پول به خارجه بخواهند انتقال بدهند نیامدند نخواستند ندادیم و سابقاً هم ندادیم بنده که آقا دفتر و دستک کمیسیون اسعار و بانک ملی را که در جیبم نگذاشتهام یک مؤسسهای است موجود بود حالا هم هست بفرمائید بروید رسیدگی بکنید مقصود از اینکه به اطلاع بنده این پول را منتقل کردند چیست یعنی بنده شخصاً این پول را منتقل کردم و فرستادم بنده چنین کاری نکردم بانک ملی موجود است ممکن است بپرسید اصلاً سابقه ندرد و اصلاً هیچ رجوع نکردند. انجمنی در ستاد ارتش تشکیل نشده است تمام بیانات و فرمایشات ایشان بر روی مسموعات است میگویند شنیدیم انشاءالله دروغ است خودشان تصدیق میفرمایند بعداً مطرح میفرمایند بنده چه بگویم نه انجمنی در ستاد ارتش تشکیل شد و بنده حضور داشتم و نه کسی پیشبینی میکرد که تیری به هوا خالی میشود خوشبختی بنده این است که در حضور آقایان که هستم حالا که اکثریت نمایندگان محترم مجلس نسبت بنده لطف دارند آقایان مخالفین بنده هرچه زیر و رو میکنند که یک ایرادی به من بکنند چیزی پیدا نمیکنند فقط اکتفا میکنند به این که آنچه که شنیدهاند و ایرادی که به بنده دارند که همهاش میپردازند به آن بنده در باب استخدام خودم در سفارت شوروی بنده یک روز دیگر اینجا حضور آقایان تفصیلش را عرض کردم اگر لازم است مجدداً رجوع بفرمائید به صورت جلسه تکرار بنده لازم نیست در صورت جلسه هست اما یک دورهای بوده است به اصطلاح ایشان دوره آزادی بوده است و بعد یک دورهای بوده است به اسم دوره دیکتاتوری هژیر را اینجا به طوری که ایشان الان فرمودند مفتش دولت در بانک ملی کردند بسیار خوب حالا که این شکل شده است میرویم به طور دور و دراز به صورت قضایا و قصص و اوهامی که پس چطور بوده است که این طور بوده است و آن طور بوده است و ازش نتیجه بگیریم که این به ضرر هژیر تمام بشود خود آقای حائریزاده در مجلس در دوره چهارم تشریف داشتند در دوره پنجم هم تشریف داشتند مخالف حکومت تغییر سلطنت و حکومت پهلوی هم بودند بعد هم کار دادند بهشان در دیوان تمیز چرا پس این نباید محملی بشود که خیالات بکنند که آن دورهای که مخالفت میکردند.
صوری بود که بعد هم سرکار آمدید اگر صرف اینکه در دوره دیکتاتوری یک خدمتی به بنده رجوع کردند معلوم بشود که آن روز بنده چه جوری بودهام و امروز بنده چه جوری هستم در ظاهر و باطن نسبت بایشان هم صادق است ایشان منطقی که درست میکنند برای اینکه یک نتیجهای بگیرند دیگر نسبت به خودشان که باید آن منطق را لازمالاجرا بدانند امروز شنیدند که شرکت مرحوم کتیرا ۹ میلیون تومان بدهی داشته است و هژیر نگرفته است بنده این دفعه اولی است که موضوع بدهی شرکت کتیرا را اصلا میشنوم ۹ میلیون تومان است یا ۹ هزار تومان من نمیدانم چیست و کی جعل کرده در ۱۳۲۰ انحصار شرکت کتیرا از بین رفت در سال ۱۳۲۰ که حالا هفت سال است هفتاد حکومت هم آمده و رفته است بنده چرا مسئول این کار هستم میفرمایند آقای نجم خیال داشتند که این ۹ میلیون تومان را بگیرند به این جهت با ایشان مخالفت کردم خوب این خیال را ممکن است در ظرف پنج ماه میخواستند عملی بکنند بنده که نمیخواهم حملهای به آقای نجمالملک بکنم خوب میخواستند این را اقدام بکنند در ظرف این هفت، هشت سال حکومت این همه وزیر مالیه آمدند و رفتند این همه رئیسالوزراء آمد بنده مسئول این هستم که هیچ حکومتی نرفت این ۹ میلیون تومان را بگیرید حالا بنده چرا بگیرم بنده که خودم حالا بسم الله الرحمن الرحیم نگفته، هنوز نیامده باید انتقام عملی را که در ظرف هفت سال هیچ حکومتی نکرده است بدهم بنده که عرض کردم که اصلاً از موضوع و محمول آن اطلاعی ندارم در ۱۳۲۰ لیره شده است از ۶۷ ریال نمیدانم ۱۴۰ ریال و تا امروز حساب تصفیه نشده است نمیدانم کدام حساب، تازه به بنده چه اینها که عرض میکنم از این حیث بنده را مفتخر میکند و خوشبخت میکند که مخالفین سرسخت بنده هم هر چه میگردند چیزی پیدا نمیکنند. اما راجع به قانون مالیات بر درآمد ایشان نظر اصولی دارند بنده هم مطیع ایشان هستم یکبار دیگر هم عرض کردم قانون مالیات بر درآمد به موجب تصویب نامه فروردین ۱۳۲۵ که بنده هم وزیر دارائی نبودم و آقای سهامالسلطان بیات وزیر دارائی بودند ملغی کردند (صحیح است) بنده که آمدم تصویبنامه آقای سهامالسلطان بیات را اصلاح کردم نه قانون (امیر تیمور- هر دو باطل است، هر دو خلاف است) حالا باید که تعقیب بشوند همه با هم اما تبعیض اگر هست پس معلوم است که نظر خاصی است و اعلام جرم میفرمایند بفرمایند حقشان است اما نسبت به هر دو تا و هر دو تا ۵ تا ۸ تا ۲۰ تا شریک بودند اما نه نسبت به بنده اگر نسبت به بنده تنها باشد معلوم میشود غرضی در کار است والا بنده چه عرضی کنم مقررات مملکت را رعایت میفرمایند البته رعایت بفرمایند اما منصفانه و به طور مساوی نه به ضرر من که همه بتوانند بگویند که امر قانونی انجام گرفته نه یک امر مغرضانه و بعد عرض میکنم اینها را که میگویند خلاف قانون است خوب میگیرند و بعد از بنده هم که میگرفتند هنوز هم میگیرند این چه شده است که بنده مقصرم ایشان عقیدهشان بر این است که آقای نجمالملک وزیر دارائی قانونی بودند بنده هم عرض کردم شاگرد ایشان هستم اگر قبول بکنند پس چه شده است که این مالیاتی که در زمان ایشان میگرفتنند این مجاز است ولی در زمان بنده میگرفتند مجاز نیست این صورت عجیبی است انحصارهای تجارتی که بر قرار شده است یک عدهای سوءاستفاده کردند بنده که در آن برنامه نوشتم بنده میخواهم انحصار را بردارم خیلی چیز غریبی است دیگری انحصار گذاشته یک عدهای سوءاستفاده کردند یا نکردند بنده که عرضی ندارم بنده که در برنامه خودم این موضوع را عرض کردم که میخواهم این عمل را بردارم تمام اینها را نوشتهام حالا بایستی که تمام مقررات حق یا غیر حق را به پای بنده بگذارند از چرخ دستگاه اقتصادی دولت اطلاعی ندارم بودجه که مطرح نیست حالا اجازه بفرمائید وقتی که بودجه را تقدیم کردیم و مطرح شد ایرادی اگر دارید بفرمائید بودجه سال ۲۶ وسال جاری را آقای نجمالملک به مجلس دادند یکی ایرادی هست به بنده ایرادی هست من که بودجه سال ۳۲۷ را تقدیم نکردم علی ایحال هر کس تقصیری کرده است ایراد بگیرند یک دفعه میفرمایند که بنده باید بروم بعضی عوائدی که باید به دولت برسد بابت نفت کسی رسیدگی نمیکند از زمان مرحوم مظفرالدین شاه امتیاز نفت را دادند تا حالا هم معلوم است بنده در جرم صدیقالسلطنه هم سهیم هستم پس چه بکنم کار گذشته را اگر میفرمائید عرض کردم پس چرا همه را به پای بنده مینویسید
آینده را اگر میفرمائید تازه گفتهام بسم الله الرحمن الرحیم به هر صورت ایشان فرمودند هژیر میخواهد خودش را مقدس جلوه بدهد بنده نه فقط میخواهم. یعنی میخواهم مقدس باشم آقایان نمایندگان محترم بنده را مقدس بشمارند و سعی خواهم کرد که هر خدمتی که به بنده مراجعه بفرمایند در این اصلی که برای خودم درست کردهام ثابت قدم تر و درستکارتر و مسلمالرأیتر باشم و امیدوارم که هیچ وقت هم همانطور که تا حالا بوده است از حدود حق و حقیقت و قانون منحرف نشوم به هرحال این را عرض میکنم که افتخاری را که برای خودم میبینم از طرف آقایان دارا شدهام سعی خواهم داشت برای اینکه این افتخار در نتیجه خدماتی که خواهم کرد مساعدتر و به موقعتر باشد اما یک چیز دیگری را هم میگویم در هر جای دنیا به خصوص در ایران متصدی شغل دولتی شدن کار مشکلی است یعنی یک عده زیادی مقاومت و مخالفت در بردارد و خود این برمیگردد روی یک اتهامات و خیالات و اگر یک کسانی هم خدای نکرده در خارج باشند که صاحب غرضی باشند آنها هم میخواهند در این امر دخیل شوند و نظریات خودشان را دخیل بدهند اما یک کسی که مسئولیتی را قبول کرد و قدم گذاشت باید پیه تمام این کارها را به خودش بمالد ایشان به خودشان اجازه میدهند که وقتی که پشت این تریبون میایستند به هر کس و به همه جا همان قدر که مخالف منظور ایشان باشند اهانت بکنند، انتقاد بکنند بنده که عرضی ندارم البته نماینده مجلس شورای ملی هستند محترم هستند، مصون هستند مقدسند آنچه بفرمایند مطاع است ولی باید این را عرض بکنم که اگر بنده برای خدمتگذاری حاضرم و حاضر شدهام از برای اجرای امر آقایان و رأی آقایان است و بدون اتکاء و استظهار آقایان نه از بنده و نه از هیچ کس کاری ساخته نخواهد بود (صحیح است) حکومت یک ملتی، حکومت یک مملکتی اگر مستظهر به رأی مجلس شورای ملی نباشد و اگر نتواند که استدعا بکند که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی از حق او دفاع بکنند و نگذارند بی جهت به او توهین بشود به اندازهای در نظر مردم زبون و ذلیل خواهد شد که کاری از پیش نخواهد برد (صحیح است) به این جهت استدعای بنده این است که آقایان هر تصمیمی که میخواهند بفرمایند هر چه زودتر بفرمایند و مملکت را از این آشوب نجات بفرمایند (صحیح است) بنده همانطور که عرض کردم اصراری در ماندن ندارم ولی مادامی که اکثریت نمایندگان محترم مجلس شورای ملی به بنده اطمینان میفرمایند اگر قبول نکنم و در مقابل یک حمله یک گفتگو، یک ایراد، یک نطق آقای حائریزاده از جا در بروم به عقیده خودم یک سرباز گریزپا هستم به همین جهت بنده از جا درنخواهم رفت و خواهم ایستاد تا آقایان بفرمایند برو و استدعا میکنم این چیزهائی که در خارج گفته میشود لااقل آقایان در مجلس شورای ملی نفرمایند چون اینجا امروز هژیر در مقابل آقایان نه ایستاده در مقابل آقایان یکمردی که از طرف شما مأموریت حفظ حقوق و سلامت و صحت ملت خواسته شده است ایستاده است (صحیح است) در خارج آنچه گفته میشود نفرمایند ولی در اینجا
فرو کوفت پیری پسر را به چوب
بگفت ای پدر بیگناهم مکوب
توان بر تو از جور مردم گریست
ولی چون تو جورم کنی چاره چیست
نمایندگان- احسنت
حاذقی- خدا انصاف بدهد.
رئیس- پیشنهاد تنفس رسیده است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت گردید)
پیشنهاد میکنم پس از نطق جناب آقای هژیر تنفس داده شود. دهقان
رئیس- آقای دهقان توضیحی دارید؟ بفرمائید.
دهقان- عرض کنم بنده این پیشنهاد را برای این کردم که یک چند دقیقه تنفس داده بشود که استراحتی بکنند آقایان و مجدداً مجلس تشکیل بشود برای اصغاء بیانات آقایان.
رئیس- سه ربع از ظهر رفته و البته موافق هم که نوبتش هست مفصل صحبت خواهد کرد و من عقیده دارم جلسه برای روز یکشنبه باشد.
حاذقی- شنبه جلسه تشکیل بشود.
- ۴موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- یکشنبه ساعت ۵ و ۸ تشکیل میشود و ساعت نه هم هیئت دولت حاضر میشوند و برنامه مطرح میشود.
(سه ربع ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت
شماره ۳۹۸۹- ۷۲-۱۲ ۲۶- ۳- ۲۷
آقای علی اصغر حاجیان سر دفتر سابق ازدواج و طلاق دهستان رودقات تبریز
چون طبق قرار مورخ آذر ۲۴ صادره از بازپرسی شهرستان تبریز از اتهام منتسبه تبرئه شدهاید ابلاغ شماره ۵۹۳۷ و ۱۲۱۵۹- ۸ و ۷ و ۲۳ راجع به الغاء رسمیت دفاتر شما ملغیالاثر میشود.
وزیر دادگستری
شماره ۳۵۲۵- ۱۱۹۱۶ ۲۴- ۳- ۲۷
آقای سیفالدین امینی
به موجب این ابلاغ دفتر شما را در قریه کسب دهستان از ندریان ملایر برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد.
وزیر دادگستری
شماره ۳۶۷۹- ۱۱۹۲۴ ۲۴- ۳- ۲۷
آقای یوسف قاضی زاهدی سر دفتر ازدواج اشناخور الیگودرز
به موجب این ابلاغ محل رسمیت دفتر شما بده کنجد جان قطعه ۲ بخش ۴ بلوک جلگه گلپایگان تبدیل میشود
وزیر دادگستری
شماره ۳۲۹۳- ۱۱۸۹۴ ۲۴- ۳- ۲۷
آقای باباهاشمی
به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم دهستان نخواست بجنورد منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید
وزیر دادگستری
شماره ۴۰۵۶- ۱۲۰۴۸ ۲۶- ۳- ۲۷
آقای محمد امین شریفی
به موجب این ابلاغ دفتر شما را در دهستان فیضالله بیکی سقز برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد.
وزیر دادگستری
شماره ۳۷۹۹ و ۱۲۱۳۶ ۲۶- ۳- ۲۷
آقای حسین سالک آزاد سردفتر اسناد رسمی بندر پهلوی
به موجب این ابلاغ به علت مشمولیت نظام وظیفه و انجام خدمت تحتالسلاحی از تصدی دفتر اسناد رسمی معاف میشوید.
وزیر دادگستری
شماره ۳۷۵۶- ۱۱۹۱۴ ۲۴- ۳- ۲۷
آقای هرمن ویکتر سر دفتر ازدواج شهر همدان
به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر ازدواج پذیرفته میشود.
وزیر دادگستری
شماره ۳۸۷۱- ۱۱۶۸۴ ۲۴- ۳- ۲۷
آقای یحیی فلسفی سر دفتر اسناد رسمی شماره ۹ آبادان
نظر به گزارش واصله چون رفتار شما منافی با حسن جریان امور دفتر خانه میباشد با اجازه ماده ۴۳ قانون دفتر اسناد رسمی برای مدت ۳ ماه از تصدی دفتر اسناد رسمی منفصل میشوید.
وزیر دادگستری