مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ مهر ۱۳۲۶ نشست ۲۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ مهر ۱۳۲۶ نشست ۲۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال سوم

شماره

مدیر سید محمد هاشمی

شنبه ماه ۱۳۲۶

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۹ مهر ۱۳۲۶ نشست ۲۵

فهرست مطالب:

مجلس یکساعت قبل از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. 1-تصویب صورت مجلس. صورت مجلس روز سه شنبه 21 مهر ماه را آقای صدرزاده (منشی) قرائت نمودند. یکساعت بظهر روز 3 شنبه 21 مهر مجلس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه قبل با توضیح آقای فرامرزی راجع بطرحی که تقدیم کرده بودند تصویب شد. اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شد. غائبین بااجازه – آقایان : غضنفری ، منصف ، افخمی ، دکتر آشتیانی، علی اکبر ملکی، سلطان العلماء ، غائبین بی‌اجازه – آقایان : گنابادی، دکتر عبده، علی وکیلی، قهرمان. دیرآمدگان بااجازه – آقایان :‌کفائی ، قبادیان ، بهار. دیرآمدگان بی‌اجازه – آقایان: محمدحسین صورت قشقائی، حسن اکبر، جواد عامری،‌ معین زاده، دکتر راجی، تولیت ، آقاجان بختیار، نراقی، دکتر طبا، گلبادی، ساعد ، شریعت زاده ، اسدی . آقای دکتر اعتبار در موضوع اینکه چندی است جرایدی از راست و چپ توقیف میشود با قرائت تلگراف مدیر روزنامه کیفر توضیحاتی داده معتقد بودند که جراید اگر توهین میکنند باید محاکمه شوند نه بصرف نوشتن حقایق توقیف جراید مبادرت شود و تقاضا نمودند مجلس در این باره توجه نماید. آقای قبادیان با ذکر اینکه ببرنامه دولت با شرط موافقت کرده و رای داده اند راجع باقدامات دولت بیاناتی نموده تصریح کردند که علیه حکومتی که برخلاف قانون اساسی ومصالح کشور عمل کند قیام خواهند کرد و سپس راجع بحوادث مهمی که در قسمت غرب بوقوع پیوست و ایلات غرب در قبال مصالح مملکت و در طریق مبارزه با ماجراجویان و تجزیه‌طلبان متحد و متعهد شدند بتفصیل پرداخته گفتند خدمات اهالی وایلات غرب در وقایع اخیرانصفحات و کمک برفع غائله آذربایجان باید مورد توجه مجلس ودولت قرار گیرد و مخصوصا از ریاست مجلس تقاضا نمودند که مستدعیات اهالی غرب را بدولت تذکر دهند و چنین خلاصه نمودند اصلاحات شهری و تشکیل انجمنهای ایالتی وولایتی وازدیاد نمایندگان صفحه غرب و اصلاح امور کشاورزی و رعایت احوال کشاورزانیکه توتون را باجبار بانحصار دخانیات یک من ششقران میفروشند و در بازار سیاه شصت تومان بفروش میرود و بجای قدغن کشت خشخاش زراعت دیگر برای تامین معاش آنها در نظر گرفته نشده حتی وضع کشت پنبه نیز بر هم خورده و بازرگانان آن صفحات از ارز انحصاریافته بتهران نیز استفاده نمیکنند و در پایان بیانات خود لازم شمردند که آقایان نمایندگان برای اصلاح کلی این قبیل امور مطالعه وتصمیماتی اتخاذ نمایند تا دولت بر طبق آن موجبات آسایش ساکنین کلیه شهرستانها را فراهم آورد، آقای کشاورز صدر با عطف به بیانات آقای قبادیان تذکراتی دادند و سپس بموضوع جراید پرداخته گفتند روزنامه‌های مردم ، آتش ، صدای وطن ، کیفر، روستا و عده دیگر در توقیف است درحالیکه مقصود او حکومت دموکراسی آزادی عقیده و بیان وقلم است نه اینکه روزنامه های طرفدار دولت در نگارشات خود آزاد باشند و مخالفین آنها را حکومت نظامی توقیف کند و سپس روش روزنامه کیهان را در انتقاد بیطرفانه از خوب وبد امور برای عمل دولت نسبت بنگارشات خوب وبد جراید مخالف و موافق سرمشق مناسب معرفی نموده تقاضا کردند مجلس در باب لغو حکومت نظامی بدولت تذکر دهد. آقای فرامرزی طبق ماده 109 عطب ببیانات آقای کشاورز صدر راجع برویه روزنامه کیهان و عمل اکثریت در انتخاب هیئت رئیسه و ممانعت از صحبت مخالفین ولزوم رعایت اصول پارلمانی توضیحاتی دادند . آقای اردلان با اشاره بمذاکراتی که دراطراف توقیف جراید بمیان آمده گفتند در مملکتی میتوان زندگی کرد که آزادی عقیده و قلم و گفتار به نحو اتم رعایت شودو با قانونی که در دوره سیزدهم راجع بمطبوعات بتصویب رسید مخالف بوده پیشنهاد نمودند که مجلس موافقت کند قانون مذکور لغو شود وانتشار جراید انحصار نشود و نظر خود را به موضوع اهم خلاصه نمودند که نخست باید هر کس بخواهد و بتواند روزنامه بنویسد ، دوم باید روزنامه خود را طبق قانون ثبت شرکتها و علائم تجارتی به ثبت برساند و در درجه سوم یک دادگاه ویژه مطبوعاتی تشکیل گردد تا همانطور که آزادی مطبوعات تامین بشود شرافت مردم نیز بوسیله این دادگاه تامین میشود بیانات ناطق با تحسین نمایندگان خاتمه یافت که طرح قانونی پیشنهاد خود را تهیه و تقدیم نمایند. آقای رضوی پیشنهاد ورود بدستور نموده گفتند مجلس باید وارد کار شود و دستور امروز انتخاب کمیسیونهاست که اگر شروع شود در کیفیت انتخاب اعضاء نظری دارند و پیشنهاد خواهند نمود. آقای دهقان با ورود بدستور مخالف بوده راجع بانتخاب کمیسیونها نیز توضیح دادند که بدین ترتیب نمیتوان عمل کرد و چون عده برای اخذ رای کافی نبود نیمساعت بعد از ظهر مجلس خاتمه یافت و جلسه آینده بروز پنجشنبه 23 مهر موکول گردید.

رئیس- آقای دهقان نسبت بصورت مجلس نظری دارید؟‌ دهقان- بنده راجع بصورت مجلس عرضی ندارم ولی تذکر واجبی دارم.

رئیس- آقای مکی راجع بصورت مجلس نظری دارید؟ مکی – در جلسه گذشته آقای قبادیان مذاکراتی فرمودند ضمن مذاکراتشان فرمودند که سیاست خارجی آقای فیروز را روی کار آورد و بنده بهشان عرض کردم که اشتباه میکنید این را در خارج جراید اینطور منعکس کردند یعنی در روزنامه اطلاعات که بنده عرض کردم دولت اشتباه میکند در صورتیکه بنده عرض کردم ایشان اشتباه میکنند.

رئیس- آقای رضوی نسبت بصورت مجلس فرمایشی دارید؟ رضوی – بنده قبل از دستور عرایضی دارم.

رئیس- آقای رحیمیان در صورت جلسه فرمایشی دارید؟‌ رحیمیان- چون جلسه قبل برای انتخاب کمیسیونها معین شده بود و نشد اعتراض دارم و یکی هم اعتراضی راجع بروش اخیر حضرتعالی دارم و عرایضی دارم که اگر اجازه بفرمایید عرض کنم.

رئیس- راجع بصورت مجلس است؟ رحیمیان – بلی . راجع بصورت مجلس و روش حضرت عالی در این چند روزه هست و ربطی به نظامنامه ندارد.

رئیس- از نظامنامه انحرافی شده است یا خیر؟ رحیمیان – بنظامنامه کاری ندارد عرض کردم که بنده راجع باینکه در جلسه قبل ممکن بود کمیسیونها انتخاب بشود و نشد اعتراض دارم ویکی راجع بروش حضرتعالی است رد چند روزه اخیر برای دعوت نمایندگان فراکسیونها عرایضی دارم اجازه بفرمایید عرض کنم.

رئیس- این مربوط بصورت جلسه نیست. انتخابی که در خارج شده راجع بکمیسیونها از فراکسیونها نبوده؟ قبادیان- مقصود ایشان اینست که از عده از منفردین دعوت نشده است.

رئیس- تامل بفرمایید نسبت بصورت جلسه که فرمایشی ندارید (رحیمیان : خیر) آقای کشاورز صدر. کشاورز صدر- بنده هم عرضی ندارم.

رئیس- صورت مجلس روز 21 مهر ماه تصویب شد. آقایان اجازه نطق قبل از دستور خواسته اند. نمایندگان – دستور . دقان – بنده تذکری دارم یک سؤالی از دولت کرده بودم چون موعدش گذشته اگر بیش از این تاخیر شود استیضاح خواهم کرد.

رئیس- آقای مکی. مکی- بنده یک عرایضی داشتم میخواستم عرض کنم.

رئیس- بعنوان نطق قبل از دستور یک عده از آقایان اجازه خواسته اند (نمایندگان: دستور، دستور) بنده اجازه میخواهم که آقای رحیمیان بیاناتشان را بکنند. رحیمیان – قبل از دستور بنده یک عرایضی دارم که موثر است دانستن آن برای ملت ایران بنده میخواهم اعتراض بکنم بآقای

رئیس. نمایندگان – دستور دستور

رئیس- اگر انحرافی از نظامنامه شده باشد میتوانید راجع بیکماده از نظامنامه بفرمایید. رحیمیان – عرایض بنده راجع به انتخاب فراکسیونها ومنفردین در خارج است اجازه میفرمایید عرض کنم؟ صادقی- بنده مخالفم. (همهمه نمایندگان – دستور) رئیس- تقاضا میکنم که چون نسبت ببنده است اظهاراتشان را بفرمایند. بعضی از نمایندگان – این حق مجلس است . رضوی – بنده اخطار نظامنامه ای دارم استدعا میکنم بفرمایید باید قبل از دستور حرف زد یا خیر؟ اگر باید حرف زد که ما هم حرف میزنیم و اگر نباید حرف زد رای بگیرید. رحیمیان – اجازه داده اند که بنده حرف بزنم.

رئیس- پس تمنا میکنم بگذارید مذاکره قبل از دستور بشود (سزاوار: مخالفم) (چند نفر از نمایندگان : دستور ، رای بگیرید ) رای میگیریم بورود در دستور آقایانیکه موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. 2- اقتراع شعب شش گانه.

رئیس- چون امروز معین شده بود برای تعیین شعب بطور قرعه ومدت شعب هم مقتضی شده است حالا شروع میشود به تعیین شعب بطور قرعه، عده حاضر در مرکز 124 نفر هر شعبه 20 نفر و بشعبه اول ودوم و سوم و چهارم یک نفر اضافه میشود. (اقتراع شعب شش گانه بشرح ذیل بعمل آمد ) شعبه اول – آقایان :‌غضنفری ، محمود محمود، اعزاز نیک پی، عباس مسعودی، سید علی بهبهانی، محمدتقی بهار، ‌ملک پور ، فتحعلی افشار، حسین وکیل، صفا امامی، حسن ارسنجانی، احمد شریعت زاده ، بوداغیان، فاضلی ، دکتر متین دفتری ، اسدی، دکتر آشتیانی ، سید اسدالله موسوی، علی اکبر امامی ،اهری ، باتمانقلیچ شعبه دوم- آقایان : ارباب رستم گیو، عبدالقدیر آزاد، احمد بهادری، عباس اسکندری، حسن مکرم، ابوالفتح قهرمان، اردلان ، صدرزاده، صادقی،‌حائریزاده یزدی، مسعود ثابتی، دهقان ، شهاب خسروانی،‌دکتر رضازاده شفق، دکتر مصباح زاده، سیدهاشم وکیل، حاج حبیب الله امین،‌ عباسقلی عرب شیبانی ، علی اکبر ملکی، لیقوانی. شعبه سوم- آقایان : دکتر عبدالله معظمی ، احمد اخوان، محمد ذوالفقاری، آقاخان بختیار، کامل ماکوئی، عسکر صاحب جمع، محسن گنابادی، دکتر بقائی ، آشتیانی زاده، حاذقی، ظفری، مکی، مهدی ارباب، مهندس رضوی ، عزت الله بیات، شادلو، ضیاء ابراهیمی ، حسن اکبر، جواد عامری، دادور. شعبه چهارم – آقایان : دکتر اعتبار، ابوالقاسم امینی ، عباس قبادیان، محمدحسین صولت قشقائی، معین‌زاده، لاهوتی ، پالیزی،‌ معتمد دماوندی،‌دکتر راجی ، ابوالحسن رضوی، دکتر فلسفی، فولادوند، اصف، محمدعلی مسعودی، محمدقلی قوامی، امیرتیمور،‌ مهندس خسرو هدایت، شریف‌زاده، تولیت ، دکتر ملکی. شعبه پنجم – آقایان: گنجه ، ناصرالدین ناصری، کلبادی ، سلطانعلی شیخ الاسلامی، کشاورز صدر ، مشایخی، ملک مدنی، ساعد ، نواب یزدی، سزاوار، یمین اسفندیاری، رحیمیان، حاج آقا رضا رفیع، ناصر ذوالفقاری، اورنگ ، مامقانی ، امیر حسین ظفر بختیار، صاحبدیوانی، ابوالقاسم بهبهانی، عباس نراقی. شعبه ششم – آقایان: محمد آخوند جرجانی، منصف ، افخمی ، سالار بهزادی، اقبال، رضا حکمت ، فرامرزی، حسن مرآت اسفندیاری، کفائی، دکتر امینی ، حسن نبوی، نیک پور، دکتر طباء ، دکتر مجتهدی، عبدالله وثوق، خسروصولت قشقائی ، محمد عباسی، برزین، عزیز اعظم زنگنه،‌ محمد سلطان علماء بروجردی. آقایان : نورالدین امامی بشعبه یک محمدهراتی بشعبه دو و نصرت الله اسکندری بشعبه 3 . حسن تقی زاده بشعبه چهارم اضافه میشوند. 3- بیانات آقای وزیر بهداری و تقدیم یک فقره لایحه .

رئیس- آقای وزیر بهداری. وزیر بهداری- بنده انشاءالله در جلسات آتیه با اجازه آقایان نمایندگان محترم استدعا خواهم کرد که چندین جلسه شان را صرف توضیحات بنده بکنند و راجع باوضاع صحی مملکت واز آنجایی که میدانم تمام آقایان نمایندگان محترم علاقه تامی به وضعیت صحی مملکت دارند برای اینکه هر عملی که خواسته باشیم انجام بدهیم باید مردان سالم داشته باشیم امیدوارم که در چند جلسه بعرایض بنده توجه بفرمایید واین موافقت را در جلسات آتیه با بنده خواهند کرد و فعلا راجع به موضوع میخواستم توضیحاتی بعرض آقایان نمایندگان برسانم یکی راجع به وبا است این روزها تمام افراد کشور مضطرب هستند و لازم بود که بنده اینجا یک توضیحاتی بدهم واطلاع داشته باشند که وبا در داخل ایران بهیچوجه وجود نداشته و چه اقداماتی هم شده است در چهارم مهر اطلاع پیدا کردیم که در کشور دوست وهمکیش ما مصر بیماری وبا بروز کرده فورا در همان تاریخ بوسیله وزارت امور خارجه تقاضا کردم که بهیچ وجه من‌الوجوه اجازه مسافرت از مصر بایران داده نشود و حتی از ورود طیارات جلوگیری بشود برای اینکه خطریکه متوجه کشور ماست بوسیله این وسایل سریع ارتباط که امروزه از همه مهمتر هواپیماست در ظرف چند ساعت ممکن است یکنفر که مبتلا ببیماری و در دوره بروز بیماری باشد بمملکت وارد شودوخدای نکرده در مملکت این بیماری شیوع پیدا کند و حتی در همان تاریخ ورود اینگونه مسافرین را بایران قدغن کردم وبرای احتیاط تقاضا کردیم که بهیچ وجه من الوجوه نمایندگان ایران در لبنان ، سوریه ، عراق ، فلسطین ، ماوراءاردن ، بهیچ وجه من الوجوه اجازه مسافرت بایران را ندهند . این دستورات از آنروز با کمال شدت انجام میشود واز آن تاریخ بهیچوجه مسافری از قاهره بایران وارد نشده حتی در چند شب قبل اطلاع پیدا کردم که در ساعت 8 ونیم بعدازظهر دو سه نفر مسافر تبعه خارج که چند روز قبل در قاهره بودند البته در آنجا بآنها روادید ندادند و آمده اند در بیروت ودر بیروت سه چهار روز در قرنطینه بوده و کاملا سالم تشخیص داده بودند با طیاره بتهران آمدند خوداینجانب تا ساعت یازده شب اینطرف و آنطرف رفتم آنها را پیدا کردم و توقیفشان کردم وتا مدت 5 روز در تحت نظر طبی بودند بعد از آنکه تمام امتحانات شد و منفی بود آنها را آزاد کردیم این بود میخواستم باستحضار آقایان برسانم که مستحضر باشند . هر روز با تلفن با خرمشهر و آبادان در ارتباط هستیم همچنین با قصرشیرین وبغداد و الحمدالله بهیچ وجه من الوجوه این بیماری در ایران وجودندارد ودر ممالکی هم که در طرف مغرب ایران واقع شده اند در آنجا هم بحمدالله هیچ وجود ندارد و کشور عراق وسایر کشورها هم نهایت مراقبت را میکنند . یک موضوع دیگر هم هست وآن وبائی است که اخیرا متاسفانه در ایالت پنجاب بروز کرده واز اینطرف متاسفانه خطر برای ما خیلی بیشتر است برای اینکه ما همسایه هستیم ومرزهایمان هم وسیع است راههایی که میتوانیم از آنها جلوگیری بکنیم زیاد است وراههای غیرمجاز هم زیاد است بمحض آنکه اطلاع پیدا کردیم که در پنجاب بیماری وبا برزو کرده بلافاصله تقاضا شد که از هندوستان هم رفت و آمد بهر وسیله ای که هست چه هواپیما وچه راه آهنی که ازمیر جاوه بزاهدان میاید و چه بوسیله کشتی بکلی قدغن شد ، بطوریکه الان 15 روز است که بهیچ وجه من الوجوه اجازه مسافرت از هندوستان به ایران داده نمیشود ودر زاهدان مدت 20روز است که قرنطینه برقرار کرده ایم چند روز پیش 21 نفر ایرانی که حتی تذکره هم نداشتند بطور قاچاق از راههای غیرمجاز وارد شده بودند آنها را فورا توقیف کردند که در قرنطینه تحت مراقبت طبی قرار گیرند خود اینجانب هم فردا با اجازه آقایان برای اینکه وضعیت زاهدان را از نزدیک ببینم عازم زاهدان هستم با طیاره برای دو روز ووسایل قرنطینه را تهیه کرده ایم که در آنجا برقرار شود و کاملا مجهز است یکی دیگر هم از وسایل جلوگیری بیماری و همان طوریکه آقایان اطلاع دارند ارسال واکسن است از آن روزیکه بیماری وبا در مصر وهندوستان اطلاع پیدا کردیم که شیوع پیدا کرده فورا ببنگاه پاستور تهران که یکی از بهترین بنگاههای علمی است و در ظرف این 5 و 6 ماه اخیر ببهترین وسایل مجهز شده است و میتوانم بآقایان بگویم که با بهترین بنگاه پاریس میتواند برابری کند در آنجا دستور دادیم که واکسن وبا بمقدار کافی حاضر و تهیه کنند در هر هفته در بنگاه پاستور و برای چند هزار نفر واکسن وبا تهیه میشودو برای اینکه واکسن وبا بمقدار کافی داشته باشیم با وزارت کشاورزی مذاکره شد در بنگاه حصارک هم هر هفته ای پنجاه هزار دز یعنی برای پنجاه هزار نفر واکسن وبا تهیه میشود وواکسن وبا بمقدار کافی برای مراکزی که قرنطین هستند برای خرمشهر، زاهدان، قصر شیرین ، فرستاده شده و در آنجاهست البته یکعده از آقایان در گمرکات دولتی تقاضا کرده بودند در آنجا واکسیناسیون بکنند واکسیناسیون عمومی را بنظر وزارت بهداری هیچ موقیعت ایجاب نمیکند زیرا که بواسطه این عمل ممکن است باعث یک ترس و وحشتی برای عموم افراد مملکت بشود وزارت بهداری مراقبت کامل خواهد داشت واگر خدای نکرده بیماری نزدیک شد و محتاج بود عمل واکسیناسیون را انجام خواهیم داد و میخواستم خدمت آقایان عرض کنم که بهیچوجه من الوجوه جای نگرانی باقی نیست و مراقبت کامل خواهد شد موضوع مهمی که میخواستم بعرض آقایان برسانم بیمارستان فیروزآبادی بود که در چندی قبل هم در برنامه دولت جناب آقای دکتر متین دفتری سؤالی کردند و جوا ب آن در آن موقع داده نشد بنده لازم میدانم که این جا یک توضیحاتی بعرض آقایان نمایندگان راجع بمریضخانه فیروزآبادی برسانم برای اینکه کاملا افکار عمومی و مخصوصا نمایندگان محترم راجع باین موضوع روشن شود. بیمارستان فیروزآبادی در سال 1312 بدست آقای حاج سید رضا فیروزآبادی در حقیقت تاسیس شد باین ترتیب که ایشان از حقوق چند ساله مجلس که جمع شده بود ونگرفته بودند با کمک جناب آقای دکتر امیراعلم یک زمینی تهیه کردند و یک بنای خیلی محقر و مختصری که الان وجود دارد و چنین مرتبه هم تا بحال در معرض آتش واقع شده و سوخته ووزارت بهداری آنرا تعمیر کرده ساخته و در آنجا وجود دارد این اقدام آقای فیروزآبادی مورد تقدیر است (صحیح است) و وزارت بهداری کرارا از زحمات ایشان تقدیر کرده است و این البته یکی از سرمشقهای بسیار خوبی است برای سایر افراد کشور و بعد از آنکه این بنای محقر را آقای فیروزآبادی در آنجا کردند وزارت بهداری بنا به پافشاری خود آقای فیروزآبادی اقدام کرد که آنجا را توسعه بدهد (یعنی اداره کل بهداری سابق) و در آنجا تا این تاریخ که خدمت آقایان هستم بیش از دو میلیون تومان در این ده دوازده سال صرف مخارج ساختمانی آنجا شده ویک مریضخانه خیلی بزرگی است که اگر آقایان تشریف فرما بشوند و در آنجا سرویسهای مختلفه تاسیس شده و تمام مخارج این بیمارستان از طرف وزارت بهداری پرداخت میشود و بودجه‌اش در سال نزدیک به یک میلیون تومان است در حدود هشتصد هزار وخورده ای تومان مخارج جاریش است چه از نظر دوا و سایر لوازمات در حدود یک میلیون تومان و آقای فیروزآبادی در امور جاری مریضخانه از لحاظ مخارج هیچ دخالتی ندارند البته وقف نامه ایکه هست تولیت آنجا مادام العمر برای آقای فیروزآبادی است برای تشویق وترغیب وحسن خدمتی که ایشان انجام داده اند برای ابد اسم این بیمارستان فیروزآبادی خواهد بود وباسم ایشان خوانده میشود منتها آقای فیروزآبادی از نقطه نظر اینکه علاقه تامی دارند که مرضای فیروزآبادی به نحو احسن تحت مراقبت قرار گیرند یک مداخلاتی در بیمارستان میکردند که از نقطه نظر فنی ما را دچار اشکال میکردند (محمدعلی مسعودی: صحیح است) باین معنی که آقای فیروزآبادی بدون مراعات اصول بهداشت وفنی فرض بفرمایید در سرویس امراض عفونی که اطرافش نمیشود رفت که با یک شرایطی باید رفت آنجا وبا یک شرایطی خارج شد ایشان بدون مراعات اصول فنی حتی بدون اینکه پیراهن سفیدی به تن خود بکنند از سرویس عفونی میرفتند به سرویس جراحی آقایانیکه اینجا تشریف دارند الحمدالله پزشکان درجه اول کشور اینجا افتخار نمایندگی دارند و میدانند که از نقطه نظر فنی بنده چه عرض میکنم وچه مخاطراتی متوجه بیماران میشود همچنین از قسمت عفونی به قسمت زایشگاه میرفتند و جان زائو در خطر وصدمه بود حتی در مدتی که بنده بآذربایجان رفته بودم یک شب رفته بودند در بیمارستان ساعت نصف شب در قسمت سرویس طبی وآنجا نسبت بسرپرستها پرخاش کرده بودند شاید هم حق داشتند ولی در هر صورت باعث سرو صدائی شده بود و تمام پرستارهای آنجا اعتراض کرده بودند و گرو کرده بودند و بعد خودشان هم در حضور من تصدیق کردند که ایشان عصبانی شده بودند واز اینجهت این عمل اتفاق افتاده بود برای اینکه این پیش آمدها نشود ضمن یک نامه ای ببیمارستان فیروزآبادی دستور داده شد که آقای فیروزآبادی تولیت آن بیمارستان را دارند و وزارت بهداری نهایت امتنان را از کمکهای شایانی که ایشان کرده بودن دارد ولی استدعا میشود از آقای فیروزآبادی که در امور فنی بیمارستان هیچ نوع دخالتی نداشته باشند (صحیح است) و مخصوصا از ایشان خواهش شد که مراعات اصول اداری و داخلی بیمارستان را بفرمایند این البته باعث دلتنگی آقای فیروزآبادی شد حتی اظهار کرده بودند که ما ورود ایشان را ببیمارستان قدغن کردیم . صحت ندارد برای اینکه منزل آقای فیروزآبادی در خود بیمارستان است آقایان ممکن است تشریف بیاورند ببینند که منزل ایشان در خود بیمارستان است چطور میشود که ایشان رامانع شد از اینکه بیمارستان فیروزآبادی بروند در قسمتهای دیگر هم از ایشان تقاضا کردیم که هر نوع گله ای دارند بخود اینجانب مراجعه بکنند ورفع نواقص ودستوراتی که ایشان میدهند خواهد شد متاسفانه شاید باز هم باین تقاضای بنده ترتیب اثر نداده اند و یک مذاکراتی میشود و یکعده از اشخاصیکه پی بازار آشفته میگردند سوء استفاده میکنند این را پیراهن عثمان کردند و مذاکراتی چه در روزنامه ها و چه در مجالس میشود ین بود که بنده لازم دانستم که این را باستحضار مجلس شورای ملی برسانم و جریان را عرض بکنم و قضاوت امر هم با مجلس شورای ملی خواهد بود (احسنت ) عرض کننم یک موضوع دیگر لایحه ایست که میخواهم تقدیم کنم راجع بالحاق کشور ایران بقسمت بهداشت بین‌المللی که درسازمان ملل متفق تشکیل شده است آقایان استحضار دارند که در جامعه ملل سابق یک قسمتش هم مربوط باوضاع بهداشت یعنی بهداشت بین المللی بود وآقای دکتر آشتیانی هم که در اینجا شتریف دارند مدتی باین سمت نماینده دولت ایران در جامعه ملل بودند بعد از آنکه جامعه ملل متحد شد و سازمان ملل متفق تشکیل شد البته در آنجا هم یک قسمتی راجع ببهداشت بین المللی تاسیس شد دولت ایران هم که عضو جامعه ملل بود دراین کنفرانس شرکت کرد واز اینجهت لایحه ای تهیه شده است که مجلس شورای ملی اجازه بدهد که رسما دولت ایران الحاق خودشرا بقسمت بهداشت بین المللی اظهار کند بهمین جهة لایحه ای تهیه شده که تقدیم مقام ریاست میشود واستدعا میشودکه در جلسات آتیه مورد تصویب مجلس شورای ملی واقع بشود.

-

. 4- مراسم تحلیف چهل وسه نفر از آقایان نمایندگان رئیس- مراسم سوگند شروع میشود. (آقایان مفصله ذیل قسمنامه را بشرح زیر قرائت وامضاء نمودند) من که در ذیل امضاء میکنم خداوند را بشهادت میطلبم و بقرآن مجید قسم یاد میکنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکلیفی را که بمن رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی ودرستی و جد وجهد انجام داده و نسبت باعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خود صدیق وراستگو باشم و باساس سلطنت وحقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فوائد ومصالح دولت و ملت ایران. آقایان: مهندس رضوی، پالیزی، دکتر فلسفی، بختیار، ناصر ذوالفقاری ، ابوالقاسم بهبهانی، نراقی، دکتر طباء ، اسدالله موسوی، علی اقبال ، محمدعلی مسعودی، مهندس خسرو هدایت ، امیر تیمور،‌ محمد قلی قوامی، ابوالحسن رضوی‌، آصف ، ملک پور، حسین وکیل، صدرزاده، اردلان، بهادری، گنجه ، نصرت الله اسکندری، صادقی، مسعود ثابتی ، اخوان، دهقان ، سید هاشم وکیل، ممقانی، دکتر مجتهدی، برزین ، لیقوانی ، تقی زاده ، یمین اسفندیاری ، محمود محمود ، شریف‌زاده، حائریزاده، عباس اسکندری، محمدساعد ، سالار بهزادی، دکتر اعتبار،‌اسدی ، مشایخی . (در اینموقع عده برای مذاکره کافی نبود. ) 5- ختم جلسه بعنوان تنفس

رئیس- جلسه بعنوان تنفس ختم میشود وچهار بعدازظهر تشکیل میگردد. (سه ربع بعداز ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل شد) . تصویب نامه ها شماره 14658 – 326/7/16 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه سیزدهم مهر ماه 326 بر طبق پیشنهاد شماره 38222-2 وزارت دارایی تصویب نمودند که از تاریخ صدور این تصویبنامه ، تصویبنامه های شماره 21214 مورخ 25/2/28 و 1143- 17614 مورخ 25/5/17 و 1138-16660 مورخه 25/5/12 و 1124-17612 مورخ 25/5/17 و 2232 مورخ 25/2/28 و 6556 مورخ 25/2/21 و 14864 – 25/5/3 و 933 و 7548 – 25/4/2 که بموجب آن برای شهرهای کرمان، کاشمر، مشهد ، بیرجند، نیشابور، رشت ، گرگان ، سقز و بانه عوارض دخانیه بنفع شهرداریهای نقاط مزبور وضع گردید ملغی میشود. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- 4007 – از طرف نخست وزیر شماره 19625ر30833 – 26/7/16 بخشنامه بکلیه آقایان رؤساء دادگاههای مرکز وشهرستانها بطوریکه مکررا گزارش رسیده وعملا نیز مشاهده میشود، بعضی از آقایان رؤساء و دادرسان دادگاهها از حضور در جلسات دادرسی خصوصا نسبت بپرونده‌های مهمه خودداری وغیبت نموده انجام کار بکارمند علی البدل محول ویا جلسه رسیدگی تجدید میگردد ، چون این رویه موجب میشود که کارها با سرعت وحسن جریان انجام نگردد . بنابراین لزوما تاکید وخاطرنشان مینماید که آقایان روساء ودادرسان دادگاهها این رویه را متروک و مراقبت نمایند که شخصا در جلسات دادرسی حاضر وبپرونده ها مخصوصا پرونده های مهمه رسیدگی وتصمیم مقتضی اتخاذ نمایند و در مواردی که حقیقة دارای عذر موجه قانونی میباشند عذر خود را بطور صحیح وروشن اطلاع داده و بنحو مقتضی در پرونده کار منعکس نمایند – باداره نظارت دستور داده شد که در این قبیل موارد دقیقا مراقبت نموده و متخلف را مورد تعقیب انتظامی قرار دهند. م- 4186 – وزیر دادگستری + بقیه جلسه 25

رئیس- جلسه قبل چون بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه ندارد ، مجلس رسمی است آقای نخست‌وزیر (رحیمیان: بنده اخطار نظامنامه دارم) بر طبق چه ماده ؟ 00 (رحیمیان: طبق ماده 44) 00 مورد ندارد شما یک چیزی دادید؟ هنوز اول مجلس است استیضاحی داده اید در آخر جلسه قرائت میشود (صحیح است) آقای نخست وزیر بفرمایید. 1-بیانات آقای نخست وزیر راجع بگزارش عملیات سیاسی دولت نسبت بروابط با دولت اتحاد جماهیر شوروی

نخست وزیر- گزارشی که باطلاع آقایان میرسانم خلاصه ایست از اقدامات ومذاکراتی که با دولت اتحاد جماهیر شوروی جریان داشته است ،‌اگر یک قدری مفصل است امیدوارم آقایان را خسته و کسل نکند تصور میکنم دراینموقع که میخواهم یک گزارش کافی از عملیات سیاسی دولت نسبت بروابط ایران وشوروی بعرض مجس برسانم هرگز ضرورت و لزومی نباشد باینکه حوادث ناگوار و دردناک سال 1324 را ولو بطور خلاصه بخاطرها بیاورم واشتعال آتشی را که دراین سرزمین با مذاکره نفت آغاز کرده و منجر بمخاطره عظیم سیاسی و فاجعه بزرگ یکی از قسمتهای حیاتی کشور یعنی آذربایجان گردیده بود در مد نظرها مجسم دارم زیرا این وقایع باندازه ای دلگذاز وجانسوز بود که نه اکنون بلکه قرنها از خاطر ایرانی محو نخواهد شد . همینقدر میگویم که در بیست و نهم بهمن ماه سال 1324 بنظر نمایندگان مجلس و رجال سیاست واکثریت ملت ایران چنین رسید که دولت باید با تمام قوا بکوشد و هرگونه سوء تفاهم را با دولت دوست و همسایه و متفق بزرگ ما روسیه شوروی برطرف سازد آرزوی قلبی هر ایرانی این بود در نظر رجال سیاسی و پیشوایان شوروی کاملا روشن گردد که ملت ودولت ایران بدون تامل وتردید خواهان تفاهم ودوستی خالصانه با شوروی هستند ودر این هدف خود بهیچوجه قصد تعارف ظاهری و سیاست باقی ندارند . حتی خواستند این حقیقت واضح شود که ملت و دولت ایران هرگز پیروی از سیاست یکجانبه که مورد اندک نگرانی همسایگانش شود نخواهند کرد و بی‌گزاف ملتزم یک سیاست عاقلانه تعادل خواهد بود که روی شرافت و صداقت متقابل و عاری از هر گونه خدعه سیاسی و تبعیض و مستند باحترام کامل منافع مشروع طرفین باشد. + چون این منظور روشن سیاست خارجی را با اطلاعی که از نظریات خردمندانه اعلیحضرت همایون شاهنشاه کسب کرده بودم وبا تماس کامل که با قاطبه طبقات مردم داشتم وبا تجارب یک عمر سابقه خدمتگذاری که اندوخته بودم بخوی تشخیص دادم همینکه درتاریخ بهمن ماه 1324 بحکم تمایل مجلس از طرف قرین الشرف همایونی افتخار تشکیل دولت را پیدا کرده در اولین وهله عزم نمودم این منظور اساسی را تعقیب کنم پس بیدرنگ با کسب اجازه از حضور ملوکانه در صدد برآمدم بهمراهی هیئتی شخصا بمرکز ممالک شوروی عزیمت کنم وهدف و تمایل واقعی وصمیمانه ملت ایران را مستقیما بسمع اولیای شوروی برسانم و درنظر رجال بزرگ آن کشور کاملا عیان سازم که سیاست دولت ایران نسبت بتمام متفقین بخصوص نسبت بشوروی که همسایه دیوار بدیوار وطرف معاملات اساسی بازرگانی ماست بدون اندک تردیدی صمیمانه ودوستانه است وما حاضریم هر گونه تضمین مشروع شرافتمندانه بدهیم که در آینده هم روش ما همین خواهد بود وسوء ظنها و تهمتها وتحریکات نخواهد توانست آنرا برهم زند. خواستم من و همراهانم دولت معظم شوروی را بهمکاری کامل اقتصادی واجتماعی که بر شالوده اعتماد و صداقت مستحکم شده باشد دعوت کنم و مشکلات را با مذاکرات دوستانه ومستقیم چناکه توصیه شورای امنیت هم مؤید آن بود حل وفصل نمایم. باید بیدرنگ بگویم که با وجود سوء تفاهمهاییکه ریشه آن از گذشته بود رجال خردمند و ورزیده شوروی بخصوص شخص ژنرالیسم استالین نظریات ما را با توجهی خاص وحسن تلقی استماع کردند ودر نتیجه یکرشته مذاکرات بعمل آمد که مسائل ومشکلات اساسی مورد بحث واقع گردید که اگر بحل و فصل قطعی نرسیدیم حتما طرفین علاقه خاص در این باب نشان دادند و مقدمات تفاهم مطلوب در این باب نشان دادند ومقدمات تفاهم مطلوب تعیین گشت بالاخره مذاکرات منجر بتعاطی چند تذکاریه گردید که رؤس مسائل مورد بحث در آنها مندرج گشت و بعدا بامید ادامه مذاکرات در ایران هیئت ما آماده حرکت بسوی ایران گردید ورجال بزرگ شوروی رادر محیط صمیمانه‌ای وداع گفت مقارن تودیع از طرف مقدمات شوروی بما تکلیف شد اعلامیه مشترکی بدین مضمون انتشار یابد ، نخست وزیر ایران آقای قوام السلطنه در مدت توقیف خود در مسکو از تاریخ 19 فوریه تا 6 مارس سال جاری چندین مرتبه با استالین رئیس شورای کمیساران و مولوتف کمیسر ملی امور خارجه ملاقات ومذاکره نمودند در طی این مذاکرات که در محیط دوستی و حسن تفاهم جریان داشت مسائلی که مورد علاقه طرفین بود مورد بحث قرار گرفت. این مذاکرات بین دولت ایران و سفیر کبیر شوروی در تهران ادامه خواهد داشت. ما این نظر را پذیرفتیم الا اینکه چون هنوز نتیجه مثبتی نگرفته و قراری اتخاذ نکرده بودیم پیشنهاد نمودیم اعلامیه بشکل ذیل صادر شود و نظر ما مورد موافقت واقع گردید واعلامیه درجراید مسکو بدین مضمون انتشار یافت. نخست وزیر ایران آقای قوام‌السلطنه در مدت توقف خوددر مسکو از تاریخ 19 فوریه تا 6 مارس سال جاری چندین مرتبه با استالین رئیس شورای کمیساران و مولوتف کمیسر ملی امور خارجه ملاقات ومذاکره نمودند . در طی این مذاکرات که در محیط دوستانه جریان داشت مسائلی که مورد علاقه طرفین بود مورد بحث قرار گرفت . هر دو دولت ساعی خواهند بود که با تعیین سفیر کبیر جدید شوروی در ایران موجبات تحکیم روابط دوستانه بیش از پیش بین دو کشور برقرار گردد. بعد از بازگشت بطهران که در تاریخ 18 اسفند بود بر حسب وظیفه‌ای که داشتم گزارشی مختصر ولی حاوی نکات عمده برای قرائت در مجلس آماده ساختم ولی چون با کمال تاسف دوره چهاردهم تقریبا بپایان رسیده بود و مجلس رسمی منعقد نگشت آنرا روز 21 اسفند در جلسه خصوصی قرائت نمودم واکنون عین آنرا برای نمایندگان محترم دوره 15 میخوانم «چنانچه خاطر نمایندگان محترم مسبوق است بحکم حوادثی که در مدت اخیر در کشور روی داد اشخاص صاحب نظر و خیرخواه چه در مجلس وچه در خارج عقیده پیدا کردند هیئتی برای تشیید مبانی دوستی ورفع هر گونه سوءتفاهم بین ایران وشوروی بمسکو اعزام گردد و مطالب لازم در آنجا با مقامات شوروی مطرح شود چون این عقیده رسوخ و عمومیت پیدا کرد و در شورای امنیت هم قرار شد اول مذاکرات مستقیم بعمل آید اینجانب بخودم بصرافت افتادم در رأس چنین هیئتی عازم شوم و تمام نمایندگان محترم واحساسات ملت را دراین نیت با خودم مساعد یافتم پس بیدرنگ با امید وافری که بدوستی واقعی بین دو کشور داشتم واکنون هم دارم در تاریخ 29 بهمن ماه 24 بهمراهی همکاران خود حرکت نمودم و روز سه شنبه 30 بهمن 324 وارد پایتخت کشور بزرگ همسایه شدیم در حین ورود بمسکو جناب مولوتف با هیئت کمیسرهای ملی و سفرای خارجه برای استقبال آمده بودند و در فرودگاه منتظر ورود ما بودند وما را با کمال احترام ومهربانی پذیرفتند و گارد احترام مراسم تجلیل بعمل آورد و موزیک نظامی سلام شاهنشاهی و سلام شوروی را نواخت بعد از رژه گارد احترام و تعارف با پیشوازکنندگان اینجانب را در عمارتی زیبا که پیش از من آقایان چرچیل و ژنرال دوگل و بنش در آنجا اقامت ورزیده بودند جا دادند و قسمتی از مهمانخانه عالی ناسیونال مسکو را در اختیار هیئت ما گذاشتند و تمام وسایل مهمان‌نوازی را برای ما فراهم آوردند . فردای آنروز بموجب تعیین وقت بهمراهی هیئت اعزامی بدیدن جناب مولوتف در کاخ کرملین رفتیم و افراد هیئت بایشان معرفی شدند و در مدت کوتاهی که در پیش ایشان بودیم کلیاتی مربوط بلزوم دوستی فیمابین صحبت شد و در موقع خداحافظی آقای مولوتف در باب تعیین وقت ملاقات با جناب ژنرالیسم استالین تذکر دادند و برای روز بعد یعنی پنجنشنبه دوم اسفند ماه 1324 تعیین وقت شد ودر موعد مقرر در کاخ کرملین بدیدار استالین پیشوای بزرگ دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نایل آمدم. البته دیدن شخصی که مظهر رفرم‌های اساسی کشور همسایه بزرگ ما وفرمانده عالی سپاهیان دلاور شوروی بود که جنگ خطیر بزرگ عالمگیر را با فیروزی شگفت آوری بپایان رسانید برای من بسیار مغتنم بود. در این مجلس جناب مولوتف هم با یک مترجم حضور داشتند پس از آنکه جناب ژنرالیسم استالین با کمال مهربانی از اینجانب راجع بجریان مسافرت هیئت اعزامی وخودم پرسش کردند بلافاصله مذاکره آغاز شد و چنین گفتم که من برای مباحثه حقوقی واستناد بمعاهدات که هر یک بجای خود هست نیامدم بلکه با یک نیت صادقانه ودوستانه آمدم از شما خواهش کنم مقدمه و شرط اصلی شروع روابط دوستی وحل مشکلات بین ایران و شوروی را که تخلیه فوری ایران از نیروی شوروی است با یک اراده فراهم کنید ودر باب اصلاح مسئله آذربایجان که با این وضع خلاف قوانین و حق حاکمیت ایران است کمک معنوی بما ابراز دارید و اضافه کردم که ما در حل قضیه آذربایجان سیاست مخاصمت‌آمیزی نداریم و مردم آذربایجان را برادران خود میپنداریم و تا آنجا که با قوانین کشور مباینت نداشته باشد حاضریم ارفاقهایی از قبیل اینکه در تعیین برخی از رؤسا ادارات نظیر شهربانی وشهرداری حتی خود استاندار پیشنهاد انجمن ایالتی مورد توجه دولت مرکزی واقع گردد بنماییم واصلاحات اساسی برای ترفیه حال مردم در آنجا و سایر ایالات کشور بجای آریم. باید با کمال تاسف بگویم که این دو پیشنهاد چنانکه مورد نظر من بود جلب توجه ژنرالیسم استالین را ننمود و در جواب اظهار داشتند آنچه موضوع تخلیه است عجالتاً نمیتوانیم تخلیه نماییم و بموجب ماده ششم معاهده 1921 حق داریم قوائی را در ایران نگاهداریم .اما در موضوع آذربایجان یک امر داخلی است که ما مداخله نداریم ولی خودمختاری در آنجا چه ضرری دارد و مغایر بااستقلال ایران نیست اساسا ما نظر ارضی نسبت بایران نداریم. بعد از این بیانات ژنرالیسم از مسئله نفت پرسش کردند در جواب اظهار داشتم من دراین باب بحکم قانون اساسی و قانونی که اخیرا از مجلس شورای ملی گذشته است نمیتوانم وارد مذاکره بشوم زیرا مسئول خواهم بود مگر اینکه مجلس شورای ملی ایران قانون مزبور را الغاء نماید. آنگاه ژنرالیسم با مراجع بکتابی که در برابرش بود گفت که بعد از جنگ اول بین المللی هیئت اعزامی ایران در پاریس تقاضاهایی بر ضد منافع شوروی کرد ونشان داد که سیاست دولت ایران در آن فرصت نسبت بما خصمانه بود در جواب گفتم این عمل در نتیجه تشنجی بود که از اقدامات شدید دولت تزاری روسیه درایران حاصل شده بود که از جمله آن اقدامات خونریزی وبدار آویختن آزادیخواهان من جمله ثقةالاسلام روحانی بزرگ آزادیخواه ایران در روز مقدس عاشورا بود پس این عمل آنی نمیتواند نمونه سیاست اساسی ایران نسبت بشوروی ملحوظ گردد چنانکه تا رژیم تزاری رفت و آزادیخواهان روسیه شوروی بر سر کار آمدند دولت وملت ایران فورا دست دوستی بسوی دولت شوروی دراز کرد و آندولترا پیش از دیگران شناخت ومعاهده 1921 در تحت لوای لنین پیشوای بزرگ بین دو کشور منعقد گشت اما آنچه راجع بماده ششم این معاهده فرمودید ماده مزبور ومراسله متمم سفیر شوروی در ایران در همان زمان با کمال صراحت حق اقامت قوای شوروی را در موقعی میدهد که مرزهای دولت شوروی بواسطه دولت ثالثی از طریق ایران مورد تهدید واقع شود و پس از اخطار دولت شوروی دولت ایران نتواند از آن جلوگیری کند در صورتیکه در حال حاضر چنین تهدیدی وجودندارد ، مذاکره بهمین شکل جریان یافت ولی نتیجه ای گرفته نشد ، در ضمن این مذاکرات از لزوم تعیین سفیر کبیر شوروی در ایران نیز بحث کردم. حاجتی نیست ذکر کنم با انتظاریکه ملت ایران و تمام سران آزادیخواه کشور ما داشتند و با شوقی که خودمن با وجود کسانی که داشتم با همراهان بمسکو شتافته بودیم این اولین برخورد تا چه پایه تأثرآور بود. فردای آنروز یعنی جمعه سوم اسفند 1324 بموجب دعوت بعصرانه از طرف جناب مولوتف برپا شده بود بعمارت وزارت خارجه رفتم کمیسرهای ملی شوروی و سفراء خارجه نیز حضور داشتند در اول ملاقات تاثر خودم را از جریان مذاکره با ژنرالیسم استالین به آقای مولوتف اظهار داشتم و ایشان با کمال ملایمت گفتند روابط ما درست خواهد شد و شرحی در این زمینه مذاکره کردند و بعد بمذاکره با مهمانان دیگر پرداختیم جناب مولوتف تمام وقت را که در حدود دو ساعت امتداد داشت با اعضاء هیئت اعزامی صحبت داشتند و در تمام این صحبتها با کمال خوشرویی و صمیمیت از امکان دوستی صادقانه بین دو کشور بشرط تامین منافع طرفین بحث میکردند و اظهار امیدواری مینمودند،‌آقای ویشینسکی و آقای سمیرنوف سفیرکبیر سابق شوروی در ایران هم در عداد دعوت شدگان بودند. روز شنبه چهارم اسفند 1324 باز از آقای مولوتف ملاقات خواستم ومذاکره جدی و ممتدی جریان یافت و موضوع تخلیه قوا و قضیه آذربایجان از سر نو مطرح گشت آقای مولوتف نقشه ایرانرا مقابل من نهادند و صحبت از نفط بمیان آوردند و سیاست ما را دراین باب سیاست یک جانبه و تبعیض نامیدند اظهار داشتم که امتیاز نفت جنوب در 1901 یعنی قبل از مشروطیت ایران داده شده و دولت مشروطه ایران مسئول آن نیست و آنوقت هم با شرایط آنزمان سیاست تبعیض نسبت بدولت روسیه در کار نبوده و اکنون نیز این موضوع بطور مسلم مبتنی بسیاست تبعیض نمیتواند بشود. و در باب امتیازی که حالا صحبتش میشود البته من بموجب قانون اساسی ایران وقانونی که اخیرا در منع مذاکره مربوط بامتیاز نفت از مجلس شورای ملی گذشته نمیتوانم وارد مذاکره بشوم واگر راه برای مذاکرات اقتصادی بواسطه سیاست دوستاه شووری که از آنجمله تخلیه ایران است بازگردد البته اقداماتی برای وارد شدن بمذاکرات اقتصادی بین دو کشور بعمل خواهد آمد . بالاخره آقای مولوتف تذکاریه ای که متن آن بروسی نوشته شده بود بمن دادند واظهار داشتند که دولت شوروی بموجب این تذکاریه اهتمام کرده است تفاهم حاصل گردد و بیشتر از آنچه گفته شد مساعدت مقدور نخواهد بود. در این تذکاریه اظهار داشته بودند بواسطه مشکلاتی که موجود است فعلا نمیتوانیم امر تخلیه را در تمام ایران عملی نماییم ولی بعضی نقاط تخلیه خواهد شد ودر باب آذربایجان اظهار کرده بودند برای حل قضیه آذربایجان ممکن است دولت آذربایجان باستثناء وزیر جنگ ووزیر امور خارجه تشکیل یابد و رئیس آن هم سمت استانداری از طرف دولت مرکزی داشته باشد ومراسلات با مرکز بفارسی جریان یابد در باب نفت هم دولت شوروی حاضر است از درخواست امتیاز صرفنظر کند و یک شرکت ایران وشوروی به نسبت پنجاه و یکسهم شوروی و چهل ونه سهم ایرانی تاسیس گردد در صورتیکه در مذاکراتی که در گذشته بین طرفین در این باب توسط آقای آهی سفیر کبیر ما در مسکو بعمل آمده بود موضوع شرکت را رد کرده بودند و دراین موقع اظهار میداشتند که این مساعدت را محض ابراز کمال حسن نیت بعمل میآورند باوجود نهایت علاقه واهتمام که من و همکارانم بحل قضایا و پیدا کردن راه تفاهم داشتیم قبول این شرایط با وجود کمال احترام و حس تقدیر نسبت بحسن نیت مقامات شوروی بحکم قانون برای ما نامقدور بود و با کمال تاسف ناچار شدیم روی اصل تخلیه ایران و لزوم کمک معنوی دولت شوروی در حل قضیه آذربایجان بایستیم بدیهی است ما با نهایت خلوص بآغاز مذاکرات در ایران راجع بامکان شرکت نفت حاضر بودیم ولی بدون تخلیه ایران و حل مشکلات دیگر راه این اقدام برای ما بسته بود و هیچگونه طریق قانونی نداشتیم پس قرار دادیم در همین زمینه مطالب خود را بشکل تذکاریه بنویسیم وبفرستیم بعد ازاین تذکاریه ها مراسلات فیمابین در همین زمینه ادامه داشت. روز بعد تذکاریه جدیدی رسید که چون پیشنهادهای شوروی را طرف ایرانی قبول نکرده است دولت شوروی پیشنهاد خود را در باب شرکت نفت پس میگیرد و امتیاز نفت شمال ایران را میخواهد. در جواب این تذکاریه پاسخ داده شد که موضوع شرکت نفت از طرف هیئت رد نشده است منتها چون بموجب قوانین ایران باید این قبیل شکتها بتصویب مجلس شورای ملی برسد در صورتی که دولت شوروی قوای خود را از ایران فوری خارج نماید این عمل فرصتی خواهد بخشید که مقدمات مذکور دراین امر در طهران فراهم گردد تا با توافق طرفین در شرایط شرکت مزبور مقاوله نامه برای تقدیم بمجلس تهیه شود. روز سه‌شنبه 7 اسفند 324 یک ملاقات سوم از جناب مولوتف خواستم و یک بار دیگر برای حل مشکلات فیمابین اهتمام کردم و کمک ایشان را تقاضا نمودم ولی بدبختانه با کمال حسن نیت ومهربانی که داشتند رد عمل موافقت خاصی که به نتیجه برسد ابراز نکردند. آنگاه قصد حرکت هیئت اعزامی را بایران اطلاع دادم و بنا شد وقتی برای ملاقات تودیع از ژنرالیسم استالین تعیین گردد. در این ضمن ملاقاتی نیز بین نمایندگان اقتصادی ما با جانشین کمیسر بازرگانی شوروی آقای میکونف بعمل آمد و محاسبات و مطالبات بانکی و مالی و تجارتی ما مورد مذاکره واقع شد و کلیاتی نیز در باب توسعه روابط اقتصادی طرفین در آینده مطرح گشت و یادداشتی دراین زمینه بمشارالیه تسلیم و بعد هم نامه در این باب بآقای مولوتف کمیسر امور خارجه نوشته شد اما بدیهی است که مقدمه حل قضایای اقتصادی هم قضایای سیاسی بود. در این بین دوم مارس 1946 فرا رسید و با وجود این سوابق هیئت اعزامی ایران هم مانند تمام ملت ایران وهمه جهان انتظار داشت ژنرالیسم استالین که حامی آزادی ملتها است و قرارداد سه‌گانه را تصویب واعلامیه طهران را امضاء کرده است وما بحق او را دوست بزرگ ایران میشناسیم فرمان تخلیه ایران را از قوای شوروی صادرکند و چنین خبری را با نهایت بیصبری میجستیم ولی وقتی خبر تخلیه ناقص بعضی ولایات رادر روزنامه ایزوستیا منتشر در مسکو خواندیم بنهایت درجه متاثر ومبهوت شدیم و روز بعد اعتراض‌نامه‌ای بدولت شوروی تسلیم نمودیم ودر ملاقات با ژنرالیسم نیز که رؤس مسائل و مطالب دوباره با ایشان مطرح شد این اعتراض را شفاها نیز تجدید کردم. در این اثناء اخبار ناگواری در باب تجاوز عده بنام دموکرات در صفحات گیلان از ایران رسید و تذکر کتبی برای اطلاع مقامات شوروی و اینکه در طهران از فرستاده شدن قوای تامینه دولتی ممانعت بعمل آمده ارسال داشتم و درشب مهمانی ژنرالیسم این موضوع را شفاها نیز اظهار نمودم از ذکر این خبر شخص استالین و مولوتف تعجب کردند و جناب مولوتف گفتند دستور داده ام تحقیق شود. موقعی که صحبت تودیع بمیان آمد آقای استالین گفتند رد نظر است یک مهمانی بافتخار هیئت اعزامی ایران داده شود و خواهش کردند مسافرت بتاخیر افتد این جانب نیز باحترام دعوت دوستانه ایشان قرار بتاخیر مسافرت دادم و سه شنبه شب چهاردهم اسفند با معیت تمام اعضاء هیئت اعزامی در مهمانی باشکوهی که در کاخ کرملین فراهم شده بود حاضر شدیم . در این مهمانی گذشته از شخص ژنرالیسم استالین و جناب مولوتف کمیسرها ومارشالهای عالیرتبه شوروی بانضمام آقای سادچیکف سفیر کبیر جدید شوروی در ایران حاضر بودند. سر شام آقای مولوتف به نام تمام افراد هیئت اعزامی صحبتهای بسیار گرم ودوستانه کردند بخصوص با اشاره ژنرالیسم استالین بسلامتی اعلیحضرت همایونی صحبت نمودند و آرزوی دوستی و تفاهم بین دو کشور را اظهار داشتند این‌جانب بنام هیئت اعزامی تشکرات صمیمانه کردم و در ضمن چنین گفتم با اینکه آقای مولوتف این بیانات پر از مهر و محبت را فرمودند افسوس در باب حل مشکلات مساعدت نشان ندادند بعد از صرف شام در طالار دیگر صحبتهای دوستانه بین اعضاء هیئت ومقامات شوروی بعمل آمد و از آنجمله خود ژنرالیسم استالین بیانات بسیار دقیق و حکیمانه که نمونه وسعت نظر وعلو افکار سیاسی ایاشن بود در باب لزوم اصلاحات و رفورمها در ایران نمودند . در پاسخ ایشان اظهار داشتم تاکنون تاثیرات جنگ وتغییر آنی رژیم سابق واختلال امورکشور بعلت فقر ونظایر آن محال برای اصلاحات اساسی بدولت ایران نبخشید و اکنون که دولت من مهیای رفورمهای اساسی و تامین زندگانی مرفه و عادلانه برای مردم ایران است بواسطه عدم مساعدت دولت شوروی با تخلیه نکردن ایران از نیروی خود ومشکلات دیگر کار اصلاحات بسیار سخت و دشوار خواهد بود و دولت شوروی با حسن نیت ویک اقدام میتواند مشکلات را از پیش راه ما بردارد و دراین صورت البته اصلاحات اساسی در داخله ایران وقوع خواهد یافت وسیاست خارجی ایران روی اصل موزانه و دوستی صادقانه با دولت شوروی خواهد بود ژنرالیسم استالین این نظر اصلاحی دولت را تاکید و تصدیق کردند ولی راجع به تخلیه ایران جواب مساعدی ندادند. بعد ما را بدیدن فیلمی که از قهرمانی بی نظیر سربازان شوروی حکات میکرد بردند و سپس ایشان را وداع گفتیم روز پنجشنبه شانزدهم اسفند از مسکو به بادکوبه حرکت کردیم موقع حرکت باز جناب آقای مولوتف با رؤسای کیساریای خارجه برای مشایعت در فرودگاه که به بیرقهای طرفین مزین بود حاضر بودند و گارد احترام با موزیک مراسم سلام را مانند روز ورود بعمل آورد و آخرین سخنان آقای مولوتف این بود که روابط بین ایران وشوروی خوب خواهد شد و البته این سخنان بهترین بدرقه ما بود در عرض راه مامورین شوروی خواه در استالین گراد و خواه در بادکوبه نهایت محبت واحترام را درحق ما مبذول داشتند در خاتمه باید بگویم اگر چنانچه اظهار داشتم مذاکرات ما نتیجه مطلوب را نبخشید البته این اظهارات نباید دلیل یأس گردد نه تنها عقیده شخص من بلکه نظر تمام وطن پرستان ودوراندیشان ملت ایارن است که ملت ایران و شوروی بحکم عوامل زیاد تاریخی و همبستگی طبیعی و جغرافیایی واحتیاج متقابل اقتصادی و مقتضیات فرهنگی واجتماعی باید با یکدیگر دوست صمیمی گردند و روابط آنان باید روی اصل صداقت احترام کامل متقابل که لازمه صلح ملل است استوار شود، هدف منظور ملل نیز همین‌گونه روابط صادقانه و عادلانه صلحجویانه است تا جهان و مردم جهان از آسیب جنگ و خونریزی مصون بمانند. بحکم این مقدمه من هرگز از تحکیم روابط دوستانه بین دو کشور مایوس نیستم و نخواهم بود و این هدف را همواره خواهم داشت. در اعلامیه ایکه در خاتمه اقامت ما در مسکو صادرشد نیز همین آرزو بوضوع اظهار شده است و امیدوارم این چنین دوستی بی‌شائبه بین دو کشور عملی گردد و بسیار خرسندم که شخصی مانند آقای سادچیکف که مرد سیاستمدار خیرخواهی است بسفارت کبرای شوروی در تهران تعیین شده و امیدوارم توسط ایشان روابط دوستی روزبروز استوار خواهد گردید. طهران 20 اسفند 1324 این شرحی بود که برای دوره چهاردهم تهیه شده اینکه بعد از قرائت گزاش کلی و مختصر میپردازم بقرائت متن تذکاریه ها که بین طرفین مبالده شده و شاید از لحاظ رعایت رسوم سیاسی مقتضی بنود همه آنها را در چنین موردی بی پرده باطلاع عامه برسانم زیرا هر سخن جائی وهر نکته مقامی داردولی بسکه بدبختانه مردمانی عجول و خودکام و بی ملاحظه در باب این مذاکرات شایعه و جنجال راه انداختند و افکار مردم را منحرف ومردد ساختند ناچارم برای روشن شدن حقایق از مراسم و ملاحظات بگذرم و جریان امر را بگویم تا نمایندگان محترم وتمام افراد ملت ایران از آن آگاه گردند و قضاوت نمایند نه این که فریب شایعات را بخورند. مطلبی که در استماع این گزارشها باید مورد توجه خاص واقع گردد وآقایان محترم از روی ذوق و هوش و حسن تشخیص دریابند این است که در تمام جریان مذاکرات اساس نظریات وهدف ما عبارت از ایندو اصل بود: اولا- اهتمام خاص صمیمانه برای جلب رضایت و موافقت همسایه محترم ماحتی در مسائلی که قضاوت در آن مسائل حق طلق مابود و تنها بحکم احترام نسبت بتمایل دوست ومتفق خودمان بتوصیه و مشورت آنان ارزش مخصوصی قائل میشدیم. ثانیا- در سرتاسر مذاکرات عملی شدن و تحقق هر گونه توافق فیمابین را گذشته از تقاضای تخلیه کشور از نیروی شوروی مشروط بمطابقت با قانون اساسی ایران و تصویب مجلس شورای ملی ساختیم بدین معنی که مذاکرات ومقاولات ما بحکم این اصل بدون انطباق با قوانین کشور و تصویب مجلس هیچگونه ارزش قانونی نخواهد داشت. اینک متن اولین تذکاریه هیئت که در نتیجه مذاکرات شفاهی فرستاده شد : «چنانچه در موقع مذاکرات روز 23 فوریه خاطرنشان نمودمحل مشکلاتی که فعلا در ایران پیش آمد نمود و مهمترین آنها مربوط بانتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی و جریان حوادث آذربایجان ایران است ارتباط کامل با موضوع تخلیه ایران از قوای شوروی و سایر متفقین دارد زیرا برای انجام هر گونه اصلاحات در زمینه روابط سیاسی و اقتصادی فیمابین دو کشور باید طرحهای مربوطه تنظیم و بتصویب مجلس شورای ملی برسد و تا زمانی که قوای متفقین خاک ایران را تخلیه ننمایند بموجب قانون تحریم انتخابات که در مجلس 14 گذشته انتخابات دوره پانزدهم مجلس صورت نخواهد گرفت بنابراین اگر دولت اتحاد جماهیر شوروی واقعا متمایل باشد که با دولت فعلی از طریق دوستانه همکاری کند و در راه رفع محظورات ومشکلات موجوده کمک نماید واصلاح روابط ایران وشوروی را با رعایت قانون اساسی کشور ایران عملی سازد ناگزیر باید با دولت من در حل مشکلات معاضدت نماید و با تخلیه خاک ایران موجبات انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی فراهم ودر انجام مقاصدی که در نظر است تسهیلات لازمه مهیا گردد و اینجانب یقین قطعی دارم که با این اقدام دوستانه دولت شوروی مقدمات یک دوره نوین ودرخشانی در روابط فیمابین فراهم خواهد گردید که قطعا بصلاح و سود هر دو کشور خواهد بود

 . 2-موضوع آذربایجان . آذربایجان از بدو تاریخ ایران یعنی حداقل از 25 قرن باین طرف جزء لاینفک ایران واز لحاظ ئتنوگرافی ایده‌ئولوژی (یعنی نژادی و آمال سیاسی ) و کلیه عادات و رسوم ملی در طی این مدت کاملا ایرانی بوده در ادوار گذشته حتی یک مدت کوتاهی هم در تاریخ این کشور دیده نشده است که در آن دوره صحبت از یک ملیت خاص غیرایرانی در آنجا بمیان آمده باشد و از حیث زبان هم با این که امرزو مکالمه مردم بزبان ترکی است ولی در تمام مدت 25 قرن نوشته ها و زبان ادبی در آن دیار بفارسی بوده و دوره را سراغ نداریم که مردم آنجا بترکی چیزی نوشته باشندو یا بترکی کتاب درسی یا ادبی یا تاریخی قابل توجهی تالیف کرده باشند یا مدرسه‌هایی برای تدریس زبان ترکی وجود داشته باشد. آذربایجان بحکم سوابق تاریخی و قانون اساسی جزء لاینفک ایران است و هیچگونه مجوز تاریخی یا قانونی برای نهضت خودمختاری و اقدامات خلاف قانونی که در آنجا بعمل آمده و موجب وارد شدن لطمه بتمامیت ارضی ایران گردیده وجودندارد . عملیاتیکه از چندی باینطرف بدون مقدمه وسابقه در آذربایجان بعمل آمده از قبیل اعلان حکومت خودمختاری و تشکیل دولت محلی برخلاف نص صریح قانون اساسی و خلع سلاح و اخراج قوای دولتی و قوای تامینیه ز قبیل ژاندارم و پلیس، ادعای ملیت وزبان مخصوص ملی برای آذربایجان – اخذ مالیات و سربازگیری تصرف بسیاری از شهرها ودهات آذربایجان تصرف ادارات دولتی وبانک ملی و عملیات تجاوزکارانه دیگر- تغییر واخراج یا توقیف کارمندان مسئول و امثال این قبیل عملیات کاملا برخلاف قانون اساسی وکلیه مقررات کشور ایران بوده است و اگر همین روش ادامه یابد کار عملا منجر به تجریه خواهد گردید. بدیهی است همچو نهضتی از هیچ راهی قابل تالیف با اصول استقلال وتمامیت ارضی وقانون اساسی ایران نیست
 . 3- در یک همچو موقعی که مشکلات عظیم از هر سو بکشور ایران روآور گردیده است وطن پرستان ایران که دوستی صمیمانه با دولت شوروی را شرط اول حل مشکلات سیاسی ایران میدانستند تمایل کردند باینکه اینجانب زمام امور کشور را بدست گیرم و دولتی برای انجام مرام این دوستی تشکیل دهم و آنچه اینجانب شخصا از تماس با مامورین محترم شوروی و آثار و قرائن دیگر استنباط نمودم این بود که میتوان راه حل دوستانه برای مسائل مذکور در بالا پیدا کرد . از این رو با امیدی وافر بپایتخت کشور بزرگ شما آمدم واکنون یک بار دیگر بصراحت میگویم که مرام من تامین دوستی پایدار و تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بین دو کشور است ولی شرط اساسی برای حصول موفقیت کامل در این منظور که منتها آرزوی ملت ایران است این است که قوای شوروی خاک ایران را تخلیه نمایندو مسئله آذربایجان نیز بطوری که کوچکترین لطمه بحق حاکمیت واستقلال و تمامیت ارضی ایران وارد نگردد حل شود آنچه بنظر اینجانب میرسد موضوع آذربایجان با رعایت شرط اصلی مربوط بحفظ استقلال وتمامیت ارضی ایران با اجرای یکرشته اصلاحات بشرح زیرین قابل حل است
: 1-اعلان عفو عمومی برای کلیه اشخاصی که در نهضت خودمختاری آنجا شرکت داشته اند
. 2-انتخاب فوری انجمن ایالتی طبق قانون با داشتن اختیارات زیرین:  
  • الف- حق نظارت در تنظیم بودجه محلی ودر خرج و دخل مالیاتی . ب- وضع مالیات محلی برای مصارف محلی از این قبیل راه سازی وامور فرهنگی و بهداری وغیره. ج- حق نظارت در فروش وتغییر ونقل وانتقال املاک عمومی دولتی در استان آذربایجان با رعایت قوانین مقررات موجوده در این باب . د- اظهار نظر در تعیین رؤسای پاره از ادارات دولتی از قبیل شهرداری و رئیس فرهنگ و رئیس شهربانی و رئیس بهداری وحتی استاندار. بطور کلی دولت من خواهد کوشید احتیاجات محلی و تقاضاهیا مشروع قانونی انجمن ایالتی را برای هر گونه اصلاحات مورد توجه قرار دهد و فورا بآن ترتیب اثر دهد. در هر صورت آنچه اینجانب فکر میکنم برای عملی کردن یک رشته اصلاحات اساسی در کشور و تهیه مقدمات برای دوستی واقعی بین دو ملت و توسعه وانجام مسائل اقتصادی تخلیه ایران ضرورت فوری خواهدداشت و ملت ایران کاملا با یک چنین سیاست موافق وهمراه خواهد بود. درین بین که ما مشغول مذاکرات ومراسلات بودیم با کمال تاسف اخبار ناگوار در باب توسعه هرج ومرج و تجاوز وحملات دسته های مرموز موسوم به دمکرات تحت حمایت قوای شوروی بحدود گیلانات رسید ودر نتیجه در ضمن مذاکرات این موضوع را برجال شوروی اظهار نمودم و یادداشت ذیل را هم فرستادم: در تعقیب مذاکرات شفاهی و تذکاریه‌های اینجانب برای آنکه هیچگونه تردیدی در صحت اظهارات و مطالبی که تاکنون تذکر داده‌ام باقی نماند خاطر آن جناب را بنکات زیر جلب مینمایم: 1- اوضاع کنونی آذربایجان جز ایجاد هرج ومرج واغتشاش و تهیه زمینه مساعد برای ایجاد اوضاع مشابه آن در سایر ایالات و ولایات ایران نتیجه دیگری ندارد و برای هیچ دولتی مقدور نخواهد بود با این ترتیب نظم وآرامش را در کشور بر عهده گیرد. چند روز قبل از حرکت من بسمت مسکو پیشه روی ضمن اعلان سربازگیری باهالی آذربایجان اعلام میدارد که باید خود را برای حرکت بطرف تهران و واژگون کردن حکومت مرکزی آماده ومهیا سازند. 2- در موقعی که اینجانب در مسکو با مقامات عالیه اتحاد جماهیر شوروی برای بهبود و تحکیم روابط و مناسبات بین دو کشور مشغول بحث و مذاکره هستم مطابق تلگرافی که اخیرا رسیده است دستجات مسلح آذربایجان مهاجمات خودرا بسمت گیلان شروع نموده ابتدا قصبه هشت‌پر را تصرف کرده با دو کامیون افراد مسلح بگرگانرود حمله برده آنجا را نیز متصرف میشوند. چون در تمام گیلان بواسطه وجود قوای شوروی بیش از دو گردان ژاندارم وجود ندارد و باز بواسطه وجود نیروی شوروی این دو گردان هم آزادی عمل ندارند و مقامات محلی شوروی از موافقت با دولت مرکزی در اعزام قوای امدادی مضایقه مینمایند هیچگونه وسیله برای دولت در جلوگیری از حمله ومهاجمات متمردین در دست نیست و اهالی گیلان در نهایت تشویش واضطراب بسر میبرند. مراتب فوق را باطلاع آن جناب میرسانم و خواهشمندم دستور لازم صادر نمایند که مامورین نظامی شوروی در گیلان ، 1- از آزادی عمل ژاندارمهای ایران در گیلان ممانعت ننمایند. 2- موافقت نمایند قواء امدادی از مرکز برای ایجاد امنیت بگیلان اعزام شود. فردای آن روز یعنی در تاریخ ششم فوریه تذکاریه زیرین از طرف جناب آقای مولوتف واصل شد که عینا میخوانم : 1-راجع باوضاع آذربایجان ایران – نظر بوضعیت مشکلی که برای دولت ایران پیش آمده است راجع بموضوع آذربایجان پیشنهاد زیرین را بطور تفاهم و ارفاق (کمپرومی) مینماید: 1- در استان آذربایجان حکومت محلی خودمختار برقرار میگردد این حکومت در استان عبارت خواهد بود از انجمن ایالتی آذربایجان – دولت ایالتی آذربایجان که از طرف انجمن انتخاب خواهد گردید ودر ولایات انجمنهای ولایتی و کمیته های اجرائیه آنها ، انتخابات انجمنها بر طبق مقرراتی بعمل خواهد آمد که فعلا در آذربایجان وضع شده است. دولت ایالتی آذربایجان تشکیل میشود از نخست وزیر و وزارتخانهای کشاورزی پیشه وهنر – بازرگانی و کشوربا یک عده معینی قوای ملی که برای حفظ امنیت عمومی ضرورت داشته باشد دارائی – کار – فرهنگ– بهداری و همچنین ادارات حمل و نقل وشهربانی ودوایر دادگستری و دادستانی. 2- اهالی آذربایجان حق خواهند داشت در امور اداری محلی و تدریس در مدارس ومحاکمات و غیره از زبان محلی استفاده نمایند. 3- نخست وزیر دولت ایالتی آذربایجان در عین حال سمت استانداری استان آذربایجانرا خواهد داشت که با تصویب دولت ایران خواهد بود. فرمانده پادگان نظامی ایالتی آذربایجان از طرف دولت ایران با جلب موافقت دولت ایالتی آذربایجان تعیین میگردد. در قسمت نفرات واحدهای نظامی اصول دستجات ملی محلی معمول خواهد گردید . ارتباط دولت ایالتی آذربایجان با مرکز بزبان فارسی خواهد بود. 4- در مورد تعیین عواید مالیاتی ودرآمدهای بودجه آذربایجان ایران 70 درصد عواید آذربایجان ببودجه دولت ایالتی آذربایجان تخصیص داده خواهد شد. 5- دولت ایران آزادی عمل تشکیلات دمکراسی را از قبیل حزب دمکرات آذربایجان ایران و اتحاد پیشه‌وران وغیره را در آذربایجان ایران تایید مینماید. 6- در موقع انتخاب مجلس شورایملی بتعداد نمایندگان آذربایجان بنسبت جمعیت واقعی استان مزبور افزوده خواهد شد. دوم- راجع بامتیاز نفط – دولت شوروی برای حسن استقبال از تمایل دولت ایران حاضر است از پیشنهاد واگذاری امتیاز نفط در نواحی شمال ایران صرفنظر نماید ودرعوض پیشنهادمیکند شرکت مختلط ایران وشوروی برای اکتشاف واستخراج نفط ومشتقات نفط در شمال ایران تشکیل شود باین ترتیب که 51 درصد سهام متعلق بطرف شوروی و 49 درصد متعلق بطرف ایران خواهد بود. سوم – راجع بتوقیف قوای نظامی شوروی در ایران دولت شوروی در نظر دارد از تاریخ 2 مارس سال جاری بخروج قوای خود از بعضی نواحی ایران شروع نماید و اما راجع ببقیه قوای شوروی این قوا موقتا بر طبق عهدنامه ایران وشوروی مورخ 26 فوریه 1921 در ایران خواهد ماند،‌ قوای شوروی موقعی خاک ایران را بکلی تخلیه خواهند نمود که دولت ایران کلیه اقدامات خصمانه و تبعیض (دیسکریناسیون) را نسبت بدولت شوروی از ایران ببرد و درشمال ایران آرامش برقرار نماید و سیاست دوستانه نسبت بدولت شوروی ایجاد نماید. در پاسخ این تذکاریه که دراینموقع لزومی برای تحلیل وتوضیح آن نمی‌بینم درتاریخ 7 اسفند تذکاریه ذیل بجناب مولوتف فرستاده شد . مقدمة باید با کمال وضوح و صداقت وازروی عقیده بگویم که برخلاف بعضی شایعات زمینه دوستی ایران و شوروی در تمام ایران کاملا فراهم است و آن زمینه را با اندک تدبیر و از بین برداشتند علل سوء تفاهمهای بی لزوم مشود فورا در تمام ایران بسط داد برعکس متدهای دیگر مانند ادامه توقف قوای شوروی یا ایجاد خودمختاری در داخله ایران بطور قطع دوستی و محبتی را که باید در قلوب مردم ایران جایگیر شود و ریشه دواند افسرده و خاموش و طرفداران آنرا نگران ومایوس خواهد نمود. شک نیست که اکثریت ملت ایران بمحض حصول اعتماد کامل نسبت باینکه هیچگونه تهدید از ناحیه اتحاد جماهیر شوروی متوجه تمامیت و استقلال ایران نیست بدون تامل بدرستی وهمکاری صمیمی ملت شوروی خواهد گروید واین مقصود را دولت من با بودن شرایط مساعد میتواند کاملا اطمینان بدهد وعملی کند. درموضوع آذربایجان بار دیگر توجه مخصوص آن‌جناب را باین نکته جلب مینماید که اعلان خودمختاری وتشکیل دولت در آذربایجان که از قدیم‌الایام جزء لاینفک ایران بوده علاوه بر آنکه چنانکه سابقا گفته شده مخالف صریح قانون اساسی ایران است مشکلات فراوانی بوجود خواهد آورد که هیچ دولتی در ایران نمیتواند برآنمشکلات فائق آید. قانون اساسی ایران در نتیجه انقلابات و فداکاری های ملت ایران بوجود آمده و تنها سند ملی دوره مشروطه جوان ملت ایرانست و اگر خلاف آن در یک قسمت از کشور ظاهر شود هیچ ضامنی باقی نخواهد بود که در ایالات دیگر تحریکاتی برای گرفتن نتایج مشابه بوجود نیاید. بایددر نظر داشت هر گونه تغییری در قانون اساسی بحکم قانون مزبور باید با دعوت وتاسیس مجلس مؤسسان ومراجعه به افکار عمومی ایرانیان بعمل آید . بنابراین چون تشکیل دولت محلی وتعیین وزراء مخالف صریح قانون اساسی ایران است دولت مرکزی میتواند موافقت نماید فقط رؤساء بعضی از ادارات وحتی استاندار با موافقت انجمن ایالتی تعیین شوند . اما در باب نسبت مالیات وامور فرهنگی وغیره.البته پس از تشکیل انجمن ایالتی با اختیاراتی که انجمن دارد ترتیب مقتضی با موافقت انجمن داده خواهد شد. و اما راجع بتخلیه ایران اینکه هنوز مقامات

محترم شوروی با خروج کامل قوای خوداز ایران تا دوم مارس موافقت ندارند مورد نهایت تاسف است اینجانب در بدو مذاکرات با ژنرالیسم استالین مخصوصا خاطرنشان ساختم که قصد من حل دوستانه مسائل و جلب توافق دولت بزرگ شوروی نسبت بمنافع حیاتی ایران است و گمان کردم که احتیاجی باستناد بسواد مقررات ومعاهدات نیست ، ولی چون با این حال در یادداشت اخیر اشاره بعهدنامه 26 فوریه 1921 فرموده‌اید لازم میدانم اظهار دارم که ماده مزبور فقط در موقعی بدولت شوروی حق میدهد قوای خودرا بخاک ایران اعزام نماید که دولت ثالثی عملابخواهد ایران را وسیله تجاوز بممالک اتحاد جماهیر شوروی قرار دهد واقدام عملی برای این مقصود بنماید ودولت ایران هم از عهده جلوگیری از آن برنیاید . با اینکه مفهوم این ماده آشکار بود باز دولت ایران برای اینکه عهدنامه مزبور از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد جای هیچگونه ابهام و تردیدی باقی نماند در این باب بامقامات شوروی وارد مذاکره شد و نماینده مختار اتحاد جماهیر شوروی در تهران بموجب مراسله رسمی خود از تاریخ 12 دسامبر1 192 شماره 1600 که جزء لاینفک عهدنامه 26 فوریه 1921 محسوب میشود این موضوع را یکباردیگر تایید نموده است. بااین سابقه هرگز بنظر نمیرسد ماده مزبور بتواند مستند ادامه توقف قوای شوروی در ایران قرار گیرد. در خاتمه ناگزیر باید اظهار بدارم که برای من موجب نهایت تاسف است که چنین بنظر میرسد که مواعید و صلاح اندیشیها و مطالب اینجانب که حتما نماینده کلیه وطن پرستان و آزادیخواهان و تمام طبقات بیطرف ملت ایران هستم کمتر جلب اعتماد مقامات شوروی را میکند تا دعاوی عده معدودی که برخلاف قانون مدعی حکومت تازه آذربایجان میباشند. و اما در موضوع نفت و تشکیل ایران وشوروی امیدوارم با حل مسئله آذربایجان و تخلیه ایران از قوای شوروی این قضیه بترتیبی که مورد توافق نظر طرفین باشد انجام یابد. در خاتمه پیشنهاد میکنم با سوپلس خاصی که از صفات سیاستمداران دوراندیش شوروی است موافقت خودشانرا در باب آذربایجان و تخلیه کامل ایران از قوای شوروی اظهار دارند تا اصول همکاری در باره روابط اقتصادی وموضوع نفت تعیین شود. تردیدی نیست که اگر بر فرض احساسات غیردوستانه‌ای در میان دسته‌جاتی در کشور نسبت باتحاد جماهیر شوروی وجود داشته باشد کاملا برطرف خواهد شد وجای آنرا وداد واعتماد کامل خواهد گرفت. بعد از وصول موافقت شما در این باب اینجانب بتهران دعوت مینمایم و بعد از تبادل نظ با دولت مذاکرات توسط سفیر کبیر شوروی در تهران ادامه داده خواهد شد واطمینان کامل دارم که به نتیجه قطعی نایل گردم. » بعد از این یادداشت که انتظار بهبود در جریان مذاکرات ونزدیک شدن بحل اشکالات میرفت با کمال تاسف در تاریخ 9 اسفند یادداشت سخت تری از جناب مولوتف بروجه زیرین رسید: «امتیاز نفت- در سال 1944 دولت اتحاد جماهیر شووری بدولت ایران پیشنهاد نمود که امتیاز نفت نواحی شمال ایرانرا بدولت شوروی واگذار نماید حق اتحاد جماهیر شوروی در مورد تحصیل این امتیاز بهیچوجه قابل بحث نیست خاصه اگر در نظر گرفته شود که در جنوب ایران از مدتها پیش امتیاز نفت بانگلیسیها داده شده است با وصف این طرف ایرانی پیشنهاد طرف شوروی رارد نمود. دولت شوروی برای حسن استقبال از طرف ایرانی و بزیان منافع خود در تاریخ 25 فوریه سال جاری ممکن دانست پیشنهاد امتیاز نفت را بپیشنهاد تشکیل شرکت مختلط نفت ایران وشوروی تبدل نماید باین ترتیب که 51 درصد سهام آن متعلق بطرف شوروی و 49 درصد آن متعلق بطرف ایرانی باشد ولی طرف ایرانی در تذکاریه 26 فوریه با این پیشنهاد کومپرومیس موافقت ننمود. نظر باینکه طرف ایرانی چنانکه حالا معلوم میشود میل ندارد منافع شوروی را دراین باب مورد توجه قرار دهد و برای حصول موافقت با اتحاد شوروی کوشش مینماید و با این ترتیب علنا در مورد شوروی قائل بتبعیض شده است کمیسریای خارجه اتحاد جماهیر شووری بدین وسیلهاعلام میدارد که پس از گزارش امر به آقای نخست وزیر استالین تصمیم گرفته شده است پیشنهاد کومپرومی شوروی مسترد گردد وهمان پیشنهاد رسمی سال 1944 دائر بر واگذاریر امتیاز نفت در شمال ایران طبق امتیاز نفت انگلیس در جنوب راتجدید نماید. 2- مسئله آذربایجان – طرف شوروی مسئله آذربایجان را یک موضوع داخلی ایرانی دانسته و میداند با اینحال نظر بمذاکره نخست وزیر ایران دائر بر اینکه طرف شوروی در تنظیم شرایط موافقت بین دولت ایران و آذربایجان ایران قبول وساطت نماید طرف شوروی با تقاضای طرف ایرانی موافقت نمود و شرایط مربوطه را پیشنهاد نمود. بطوریکه از تذکاریه طرف ایرانی مورخ 26 فوریه معلوم میشود طرف ایرانی شرائط پیشنهادی را رد میکند . در عین حال طبق اطلاعات واصله نمایندگان آذربایجان ایران نیز شرایط پیشنهادی را رد کرده وآن را رضایت بخش ندانسته اند بنابراین وساطت دولت شوروی در این مورد منتفی میگردد. 3- قوای شوروی در ایران- نظر دولت شوروی اینستکه در بین محافل محاکمه ایران رجال نسبتا برجسته دولتی وجود دارند که پایه سیاست خود را بر روی مجاهدت در تولید مشکلات بین جماهیر شوروی و دول معظم دیگر قرار داده اند برای اینکه از اختلافات ممکنه بین آنها استفاده نموده آذربایجان شوروی و بادکوبه و ترکمنستان شوروی راتصرف نمایند. چنانکه در سال 1919 در کنفرانس پاریس یادداشتی از طرف دولت ایران بزمامداری صمصام السلطنه به امضای مشاروالممالک وزیر امور خارجه وقت تسلیم گردیده وتقاضا شده بود که آذربایجان شوروی با شهر بادکوبه وترکمنستان شوروی با شهرهای عشق‌آباد و مرو و قسمتی از ارمنستان شوروی با شهر ایروان وغیره بایران واگذار گردد. با وجود این سیاست غاصبانه دولت ایران دولت شوروی از بدو تشکیل خود همواره رفتار دوستانه خود را نسبت بایران خاطرنشان مینمودو در ماه فوریه سال 1921 عهدنامه‌ای منعقد نمود که بر طبق آن برای ابراز مودت راه‌آهن متعلق بروسیه و راههای شوسه و بنادر و اسکله ها و کشتیها وکرجیها و باراندازها و بانکها و خطوط تلگرافی و تلفونی و جزایر متعلق بروسیه را با طیب خاطر و بلاعوض بایران تسلیم نمود. دولت شوروی انتظار داشت که محافل حاکمه ایران به اهمیت این رفتار دوستانه اتحاد شوروی که در تاریخ روابط بین دو دولت نظیر نداشته است پی برده وارزش آنرا خواهند فهمید. ولی چند ماه پس از عقد این عهدنامه دولت ایران در همان سال امتیاز نفت شمال ایران رادرنزدیکترین نقاط مرزشوروی بشرکت خارجه موسوم باستاندارد اویل واگذار نمود تا بدین وسیله لطمه ای بمنافع اتحاد شوروی وارد سازد. راست است که این قرارداد در سال بعد بواسطه اعتراض اتحاد شوروی لغو گردید. در سال 1947 مجددا دولت ایران امتیاز نفت نواحی واقعه در مرز اتحاد شوروی در قسمت خاوری بحر خزر را بشرکت نفت امریکایی واگذار نمود باز بخیال اینکه بدین وسیله لطمه ای بمنافع شوروی وارد آورده و موجبات تصادم بین اتحاد شوروی و دول متحده امریکا را فراهم سازد .این قرارداد نیز در سال بعد بواسطه اعتراض اتحاد شوروی ملغی گردید. با تمام این سوابق دولت ایران در سال 1939 مجددا امتیاز نفت نواحی واقعه در جنوب بادکوبه را بشرکت نفت انگلیس و زیلند واگذار نمود باز بخیال اینکه لطمه بمنافع اتحاد شووری وارد آورده وباعث تصادم اتحاد شوروی و انگلستان گردد. این امتیاز فقط پس از مدت پنجسال بواسطه اعتراض اتحاد شوروی لغو گردید. ضمنا باید این نکته را تذکر دهد که دولت ایران که امتیازات مشروحه بالا را بدول دیگر واگذار مینمود همواره از دادن حق امتیاز باتحاد شوروی در شمال ایران امتناع ورزیده و میورزد. تمام این قضایا دلالت بر این مینماید که محافل حاکمه ایران نسبت باتحاد شوروی سوء قصد دارند و منتظر فرصت هستند که نسبت بمنافع شوروی لطمه وارد آورند و نواحی نفت‌خیز آذربایجان شوروی و ترکمنستان شوروی را مورد تهدید قرار دهند. این قضیه را نمیتوان بر سحب تصادف واتفاق دانست که همین اواخر نیز در سال 1945 محافل حاکمه ایرانی آقای حکیمی را که احساسات خصمانه وی نسبت باتحاد شوروی معروف است بسمت نخست وزیری ایران انتخاب نمودند و آقای حکیمی همان شخصی است که در کابینه صمصام السلسنه نامبرده که یادداشت غاصبانه ای راجع بدعاوی ایران نسبت ببادکوبه و آذربایجان شوروی و ترکمنستان شوروی بکنفرانس پاریس تقدیم نموده بود یکی از وزرای برجسته بشمار میرفت بطوری که همه میدانند دولت حکیمی تاماه فوریه 1946 برروی کار باقی ماند و با عملیات خود محیط روابط ایران وشوروی را مسموم ساخت. بنابراین ملاحظات اتحاد جماهیر شووری مجبور است نسبت بمحافل حاکمه ایران احتیاط را از دست ندهد و بهمین جهت ناگزیر است خروج قوای خودرا از شمال ایران بعهده تاخیر اندازد. وصول این یادداشت بینهایت اسباب تکدر خاطر گردید زیرا این پاسخ مارا از مقصود دور میساخت درین یادداشت دولت شوروی یکی دو پیشنهاد نسبتا مساعد خود را پس گرفته بود در موضوع نفت هم که قبل از ما یعنی درست یکسال پیش در اسفند هزار و سیصد و بیست وسه مذاکرات مقدماتی توسط مرحوم آهی سفیر ایران در خصوص شرکت مختلط نفت ایران و شوروی در مسکو بعمل آمده بود من نمیتوانستم مذاکراتیکه منتهی بتصمیم قانونی گردد بعمل آورم درباب آذربایجان هم بحکم متن تذکاریه هیئت شنیدند ما از وساطت دولت شووری سخن بمیان نیاورده بلکه فقط کمک معنوی از آنان خواسته بودیم و پی برده بگویم خواهش ما این بود دولت شوروی از مساعدت نسبت به سران دمکرات خودداری نماید افسوس درین موضوع جواب یاس‌آوری داده بودند بطوریکه ملاحظه فرمودید در ضمن مذاکرات و پیشنهادهایی را که در سابق در خصوص نفت بین دولت وکمپانیهای خارجی بعمل آمده و هیچوقت صورت خارجی پیدا نکرده بود دلیل خصومت و سوء نیت ایران نسبت بشوروی شمرده بودند بعد از مشاوره پاسخ زیرین فرستاده شد. بار دیگر لازم میدانم تذکر دهم که هدف دولت من با نهایت صداقت تحکیم مناسبات دوستی بین اتحاد جماهیر شوروی وایران است و تاکنون درین راه کوشیده‌ام و در آتیه نیز خواهم کوشید شک نیست که اگر دولت جماهیر شوروی با من در این موضوع کمک نماید بمنظور اصلی که ایجاد یک دوستی محکم و خلل‌ناپذیر بین دو ملت باشد موفق خواهم شد. 1- راجع بنفت درخصوص تاسیسس شرکت مختلط ایران و شوروی که تصور کرده اند با آن موافقت نشده است چنین نیست و باید مخصوصا تذکر دهم که چنانچه سابقا هم مذاکره شده است اگر در تخلیه فوری ایران از قوای شوروی و حل قضیه آذربایجان با من کمک نمایند فرصت خوبی خواهد بود که بعداز مراجعت بتهران وبا حصول توافق در شرایط تشکیل شرکت طرح لازم بمجلس شواری ملی ایران پیشنهاد گردد و این قضیه بلافاصله بنوعی که مورد توافق طرفین باشد حل شود . مقصود آنستکه تشکیل این قبیل شرکتها ولو آنکه طرف از اتباع ایران باشد باید طبق قانون اساسی ایران بتصویب مجلس شورایملی ایران برسد ضمنا این نکته را خاطرنشان میسازم که اعطاء امتیازات حقوق مربوط بحق حاکمیت واستقلال کشور است که باید بتصویب مجلس شورای ملی برسد واگر در نیم قرن قبل یعنی پیش از مشروطیت ایران با شرایط آن زمان امتیازی داده شده باشد این امر را نمیتوان فعلا تبعیض نسبت بدولت شوروی دانست. 2- موضوع آذربایجان- چنانکه سابقا گفته‌ام وضع فعلی که در آذربایجان ایجاد شده مخالف صریح قوانین کشور و مخالف با حق حاکمیت و استقلال ایران است که دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از انقلاب کبیر اکتبر 1917 تا قرارداد سه گانه و کنفرانس و اعلامیه تهران همیشه آنرا محترم شمرده است اما در باب امور داخلی آن سامان من با کمال حسن نیت در نظر دارم هر گونه اصلاحاتی را که مطابق آرزوی مردم آن صفحه باشد تا آنجا که قوانین کشور اجازه دهد عملی نمایم و مقصود آنستکه با کمک معنوی دولت شوروی این اصلاحات در محیط صلح و آرامش و بدون منازعات داخلی انجام یابد. 3- راجع بقوای شوروی در ایران – در باب تخلیه ایران از قوای متفقین باید این نکته را متذکر شوم که مطابق اصل 106 قانون اساسی ایران توقف وعبور قوای بیگانه در خاک ایران منوط باجازه مجلس است وقرارداد سه گانه هم که توقف قوای متفقین در خاک ایران را درموقع جنگ اجازه داده بتصویب مجلس رسیده و چون طبق ماده از این قرارداد قوای مزبور منتهی تا دوم مارس 1946 باید خاک ایرانرا تخلیه نمایند ودراعلامیه تهران که بامضای جناب ژنرالیسم استالین رسیده و همچنین در نتیجه اعلانات مکرر دیگری که مقامات صلاحیتدار شوروی در محافل بین المللی و در ایران نموده اند همیشه وعده داده اند که طبق تعهد صریح خودکلیه قوای خود را از خاک ایران ببرند ادامه توقیف بعد از تاریخ مزبور برخلاف تعهدات مذکوره و برخلاف اصل 106 قانون اساسی ایران است . و اینکه اشاره به بعضی از اظهارات در کابینه صمصام السلطنه و یادداشت از طرف مشاور الممالک نموده اند این نکته مسلم است که اظهارات یا یادداشت بعضی از زمامداران ایران در 27 سال پیش که در نتیجه مظالم دولت تزاری روسیه ودر حین انقلاب اکتبر 1917 و پیش از انعقاد پیمان دوستی با دولت اتحاد جماهیر شووری سوسیالیستی بوده است نمیتواند مستند شود که دولت شوروی باین عناوین از انجام تعهدات صریح خود که طبق پیمان سه‌گانه مورخ ژانویه 1942 دایر بر خروج کلیه قوای خویش از خاک ایران نموده است . خودداری و یا تعلل نماید . در تلو این مذاکرات با وجود اشکالات و موانع ما امید خود را نسبت بتخلیه ایران از دست نمیدادیم وهنوز منتظر بودیم قوای شوروی در تاریخ 2 مارس 1946 مطابق 11 اسفند ماه 1324 بر طبق پیمان سه‌گانه خاک ایران را کاملا تخلیه کنند ولی با نهایت حیرت وتاثر اعلامیه‌ای از طرف آژانس تاس در روزنامه ایزوستیا انتشار یافت که امر تخلیه تنها قسماً تحقق پیدا نمود واخبار ایران هم مؤید همین اعلامیه بود در نتیجه اینجانب بلافاصله شخصاً در نزد ژنرالیسم از این نقض صریح پیمان اعتراض کردم و بعداً اعتراض کتبی نیز بمضمون زیرین فرستادم: آقای کمیسر ملی: در روزنامه ایزوستیا شماره 8969 – 53 تاریخ دوم مارس 1946 اعلامیه‌ای از طرف آژانس تاس انتشار یافته است دایر بر اینکه دولت شوروی تصمیم گرفته از تاریخ دوم مارس 1946 شروع بتخلیه قوای خود از نواحی خراسان وشاهرود وسمنان بنماید ضمنا خاطرنشان نموده است که قوای شوروی در سایر نواحی شمالی ایران تا روشن شدن وضعیت باقی خواهد ماند. با استناد بخیر رسمی مذکور لازم میداند مراتب زیرین را باطلاع شما برسانم، طبق پیمان سه گانه منعقد در تهران بین ایران و اتحاد شوروی سوسیالیستی و بریتانیای کبیر در تاریخ 29 ژانویه 1942 تخلیه ایران از طرف قوای متفقین در تاریخ دوم مارس 1946 حتمی و غیرقابل بحث میباشد چنانکه قوای انگلیس در تاریخ مزبور کلیه خاک ایران را تخلیه نموده‌اند بنابراین باقی ماندن قسمتی از قوای شوروی در پاره‌ای نواحی شمال ایران بهیچوجه با پیمان مزبور مطابقت ندارد وبرخلاف اظهارات مکرر دولت شوروی دایر بموافقت کامل است. بعلاوه تصمیم اخیر دولت شوروی با قانون اساسی ایران و یا قراردادهای ایران و شوروی نیز مباینت کامل دارد .بنابمراتب مذکوره ناگزیر است با کمال تاسف بنام دولت ایران نسبت باین تصمیم دولت شوروی اعتراض نمایم و تقاضا کنم دستور اکید صادر فرمایند که قوای شوروی هر چه زودتر کلیه خاک ایران را تخلیه نمایند. خواهشمند است احترامات فائقه اینجانب را نسبت بخود قبول فرمائید. بعد از این اعتراض با رسیدن اخبار از ایران و تایید تجاوز متجاسرین بشهرستانهای شمال دوباره یادداشتی بمضمون ذیل ارسال داشتم. آقای کمیسر ملی : درضمن تذکاریه موفق 27 فوریه شرحی راجع به حدوث وقایع ناگورا جدید در حدود گیلان باطلاع جنابعالی رسانده بودم که با کمال تاسف پاسخی در این باب نگرفتم اخبار اخیر که از ایران رسیده معلوم میدارد دستجات جدید مسلح با اسلحه جدید مانند تفنگ خودکار و بمب و نارنجک دستی و کامیونهای متعدد مملو از اسلحه وافراد بنواحی گیلان هجوم میآورند و فرمانداران و ماموران دولت را دستگیر کرده وفوق العاده اسباب وحشت واضطراب آن حدود را فراهم و امنیت کشور را مختل نموده‌اند از طرفی پشتیبانی آنان بودن قوای شوروی در ایران است واز طرفی هم مقامات شوروی در تهران با فرستادن نیروی تامینه دولت موافقت نکرده اند . محتاج بتذکر نمیداند که دوام این وقایع بکلی برخلاف انتظارات ملت ایران از دوستی اتحاد جماهیر شوروی میباشد و چنانچه اقدام فوری در جلوگیری این وقایع بعمل نیاید اوضاع ایران بکلی پریشان و تمام مناطق کشور دچار ناامنی خواهد گردید و هیچ نتیجه ای جز هرج و مرج و طغیان و عصیان حاصل نخواهد شد و بزرگترین لطمه بدوستی دولت و ملت ایران نسبت باتحاد جماهیر شوروی وارد خواهد ساخت از این لحاظ بر حسب لزوم بار دیگر از آن جناب تقاضا دارم دستور فوری برای تخلیه قوای شوروی از ایران صادر فرمایند تا ماموران دولت با آزادی عمل بتوانند انتظامات را در کشور برقرار کنند واصلاحات لازمه که دولت در نظر دارد عملی گردد بلافاصله در نتیجه وصول اخبار ناگوار جدید از ایران یادداشت ذیل را فرستادم . آقای کمیسر ملی در تعقیب مراسله مورخ 5 مارس شماره 43 راجع بوقایع اخیر در حدود گیلان اینک با کمال تاسف اطلاعات اخیری را که از ایران رسیده با کمال احترام باستحضار عالی میرسانم. یک عده مسلح با هفده کامیون با اسلحه خودکار و بمب ونارنجک دستی از طریق دیناچال وارد شفارود شده و فرماندار طوالش را دستگیر کرده‌اند عده دیگر از راه هروآباد به اسالم در حرکتند عده دیگر بدوازده کیلومتری ماسوله رسیده آنجا را تهدید میکند و یک گروه پانصد نفری از طارم بچند کیلومتری منجیل رسیده‌اند و قصد اشغال آنجا را دارند. قوای ژاندارمرم دولتی از هر گونه آزادی عمل محروم و پراکنده است و مقامات شوروی در تهران بافرستادن نیروی کمکی بنواحی مزبور موافقت نکرده‌اند. بموجب گزارش دیگر مهاجمین به بیست و چهار کیلومتری بندر پهلوی رسیده‌اند . علاوه بر همه اینها در این موقع که انتظار تخلیه فوری ایرای از قوای شوروی میرودطبق اطلاع وصاله یک کشتی حامل قوا از سواحل باکو روبایران به بندر شاه رهسپار شده است. جای تردید نیست که وقوع تمام این قضایا مربوط ببقای نیروی جماهیر شوروی وعدم تخلیفه ایران است و با این ترتیب هیچ دوتلی قادر نخواهد بود وظایف خود را در حفظ نظم و آرامش کشور انجام دهد و مسئولیت خود را در مقابل ملت ایران و حفظ مناسبات حسنه بین دو کشور را ایفاء نماید. بدیهی است بهبود اوضاع و مخصوصا تشیید روابط دوستی واقتصای بین ایران وشوروی در این است که دولت مرکزی ایران بتواند آسایش وامنیت را در نواحی کشور برقرار سازد و با فراغت خاطر دست بیکرشته اصلاحات اساسی بزند. بنابراین باز هم لزوم تخلیه فوری ایران را از قوای شوروی تقاضا دارم و امیدوارم مقامات شوروی با این عمل جلب اعتماد و دوستی ملت ایران را خواهند نمود و مانع هرج و مرج و خونریزی بیهوده خواهند شد وفرصتی برای دولت خواهند داد تا اصلاحاتی را که دولت در نظر دارد عملی سازد. در پایان خواهشمندم احترامات فائقه این جانب را نسبت بخود بپذیرند. باید بگویم در عین جریان مذاکرات و مراسلات سیاسی که گزارش آن بنظر آقایان محترم رسیده مذاکرات و مراسلاتی نیز برای تصفیه امور اقتصادی فیمابین آغاز شدو هیئت اقتصادی ما گفتگوهایی با وزارت تجارتی خارجی دولت شوروی بعمل آورد و در نتیجه آن مذاکرات یادداشت ذیل بتاریخ اول اسفند ماه فرستاده شد : فهرست مسائل جاری که باید آقای میکونف لطفا مطالبه نمایند . مسئله مالی 1- قرارداد مالی که پایه واساس مبادله پولی دو مملکت است در دوم مارس 1946 خاتمه مییابد و وضع نهایی حاصله از قرارداد مزبور در روز سوم مارس باطلاع خواهد رسید . تکلیف زر سپرده حاصله و دولار طلب بانک ملی باید روشن و طرز پرداخت آن معین شود. آنچه که بزر طلب بانک ملی ایران میشود چون قانونا جزو پشتوانه اسکناس قرار گرفته است تکلیف آن قانونا معین است وباید بخزانه بانک ملی(قسمت نشر اسکناس) منتقل شود و راجع بطلب دولاری و پرداخت آن هم باید مذاکره لازم بعمل آید. مسئله گمرکی و مطالبات گمرکی : قسمت اول – موضوع پروتکل – پس از وقایع شهریور 1320 نمایندگی بازرگانی شوروی بدون رعایت مقررات گمرکی و انجام آئین مربوط بورود و صدور کالا در ایران اقدام بوارد نمودن وصادر کردن کالا و فروش مال التجاره روسی در بازار ایران نمود پس از هشت ماه مذاکره حاضر شدند که حقوق وعوارض گمرکی را بپردازند مشروط بر اینکه اجازه داده شود که کالاهای خود را در انبارهای مخصوص خودشان انباشته و تحویل آن بخریداران باشد و ترتیب این بود که خریدار نمونه جنس را در نزد شورویها معاینه نموده وجه را در مقابل دریافت سیاهه را بگمرک ارائه و اداره گمرک از روی سیاه پروانه ورودی بدون رؤیت کامل جنس صادر مینمود. مدت این قرارداد محدود بپایان جنگ و بازگشت بزمان عادی بوده است با وجود اینکه جنگ خاتمه یافته هنوز باتکاء آن قرارداد مقررات گمرکی رعایت نمیشود وبنظر وزارت دارائی ادامه این وضع مخالف استقلال گمرکی ایران است و لغو آنرا تقاضا دارد و علاوه چون مقررات همین پروتکل هم از طرف نمایندگی تجارتی شوروی رعایت نمیگردید در تاریخ 22/9/14 وزارت دارائی از نمایندگی تجارتی شوروی تقاضا نمود پس از شصت روز از تاریخ این نامه پروتکل را خاتمه یافته تلقی نمایند. قسمت دوم – مطالبات گمرکی . 1- بنگاههای بازرگانی شوروی بابت یک درصد وشش درصد تمبر واردات مواد نفتی از تاریخ یکم اکتبر تا 31 دسامبر 1945 مقروضند 30ر1369769 ریال 2- بابت حقوق وعوارض گمرکی کالاهاییکه از شهریور 1320 تا خرداد 1321 از مرزها و بطرق مختلفه وارد نموده اند مقروضند 00ر71216643 ریال. 3- کالاهای دولتی که در گمرک ضبط شده 00ر374839 ریال. 4- کالاهای متعلق به تجار که ضبط شده 00ر101771707 ریال. 5- خسارات وارده با بنیه واموال گمرکی 00ر3658511 ریال . 6- کرایه اماکن گمرکی در شمال که در تصرف شورویها میباشد 00ر56514930 ریال . 7- خسارات وارده بخزانه دولت از حیث حقوق و عوارض گمرکی کالاهای موجوده در انبارهای گمرک که بوسیله نیروی شوروی مصادره شده 00ر185573773 ریال. 8- کالاهالی صادرایت که در گمرک‌خانهای شمال از بین رفته 00ر8702000 ریال. 9- حقوق و عوارض تقریبی کالا و مواد خوارباریکه بدون انجام آئین گمرک از مرز خارج نموده اند 00ر509681 ریال. 10- خساراتیکه بکارمندان گمرک وارد شده است 00ر533724 ریال. 11- کالاهای پایاپای آلمانی که در خاک شوروی ترانزیتی بوده و نرسیده است تقریبا 00ر223011400 ریال. چندقلم دیگر هم هست که ارقام آن بعدا در صورت لزوم داده خواهد شد. مسائل مربوط براه‌آهن 1- واگذاری تاسیساتی که در راه آهن نموده اند . مقامات شوروی تاسیساتی در طول خط آهن نموده‌اند که بشرح زیر است: در بندر شاه سه اسکله بزرگ ساخته اند- در تمام طول راه عماراتی ساخته‌اند کارخانجات تعمیر موجود را توسعه داده اند و کلیه تاسیستایکه از لحاظ توسعه ضرورت داشته بوجود آورده اند . نحوه واگذاری این تاسیسات باید معین شود – ملاک عمل واگذاری هم باید مقاوله‌نامه‌ای که برای تنظیم امور راه آهن تدوین شده قرار گیرد و با امریکاییها هم راجع به واگذاری تاسیسات آنها یک سابقه عملی انجام شده است. 2- خریداری وسایط نقلیه که بایران آورده اند واین وسایل عبارت از ده لکوموتیو و مقداری واگن است. 3- از بابت کرایه محمولات ارتشی هم در حدود 26 میلیون ریال براه آهن بدهکارند که باید تصفیه شود. 4- راه آهن تبریز بجلفا واز صوفیان بشرفخانه را با تمام لوازم تصرف کرده اند و هیچگونه مداخله بمامورین دولتی ایران از اول نداده اند و ترتیب واگذاری آن باید داده شود. و همچنین موضوع واگذاری خطوط آهن شمال از گرمسار ببالا از یکطرف و از کرج ببالا از طرف دیگر باید عملی شود. کارخاجات اسلحه سازی: در مورد تفنگ و مسلسل سبک و فشنگی که بابت قرارداد اسلحه‌سازی ساخته وتحویل شده است مبلغ 128107983 ریال ضرر خزانه دولت ایران شده است که تفاوت بین قیمت تمام شده برای کارخانه وقیمتی که پرداخت آن تعهد شده میباشد واز بابت قیمت تعهد شده هم هنوز مبلغ 30938856 ریال نمایندگی تجارتی شوروی بکارخانجات اسلحه سازی مقروض است و جمع کلیه اقلام فوق درحدود هشتصد و سی وهشت میلیون و 283 هزار و ششصد و شانزده ریال میباشد. موضوع واگذاری بقیه فلز موجود که در حدود 690 تن میباشد بقیمت بین المللی امروز که تاسیس فشنگ کافی برای مسلسلهای سبکی که در کارخانه برای خود ایران ساخته شده ووعده آنهم داده شده و همچنین واگذاری چند ماشین وابزار چندی که بکارخانه داده اند وحقوق متخصصین فنی باید تصفیه شود. بقایای حساب معاملات برنج: اداره غله ونان وزارت دارائی انتظار دارد که بقایای حساب معاملات برنج را در تهران تصفیه نمایند . با کمال تاسف در مذاکرات اقتصادی و جواب بتذکرات ما رجال شوروی بیشتر از امور سیاسی هم کوتاه آمدند تا اینکه مجبور شدیم در تاریخ 15 ماه اسفند تذکاریه دیگری بمضمون زیرین بفرستیم: آقای مولوتف کمیسر ملی امور خارجه : بطوریکه خاطر آنجناب مستحضر است قرارداد مالی که پایه واساس مبادله پولی بین دو مملکت است در دوم مارس 1946 خاتمه یافته است و طبق مقررات این قرارداد در روز سوم ماه مارس باید تصفیه نهایی وطرز پرداخت آن بعمل آید. در تاریخ 20 و 22 فوریه 1946 در نتیجه مذاکرات حضوری با آقای میکونف اینطور مقرر شد که مقدمه فهرستی از مسائل معوقه اقتصادی و مالی بین دو کشور تنظیم شده و بایشان تسلیم شود که مذاکرات اقتصادی نیز شروع گردد ودر 23 فوریه این فهرست بایشان تسلیم گردید و تا امروز هیچگونه اطلاعی از ایشان دایر بشروع مذاکرات اقتصادی و مطالبات دولت ایران نرسیده است. اینک چون پایان قرارداد مالی فرا رسیده است لازم میدانم وضع نهایی این حساب را بطوریکه بانک ملی ایران تلگرافا اطلاع میدهد باستحضار جنابعالی برسانم طلب بانک ملی ایرن از بانک دولت شوروی تا آخر دوم مارس بشرح زیر است: 1- طلب بطلا که مقدار آن 1011906070013 بیلیون گرم خالص است وارزش آن بنرخ رسمی بانک ملی ایران معادل است با 98ر12598662 دلار . 2- و طلب بدلار که معادل است با 8732438 دلار. این طلا طبق قانون زر امانت بانک ملی (قسمت نشر اسکناس) در بانک دولتی شوروی است و پشتوانه قانونی اسکناس ایران محسوب میشود باید عین آن بخزانه بانک ملی ایران (قسمت نشر اسکناس) منتقل شود و پرداخت طلب دلاری بانک ملی ایرانهم هر چه زودتر بعمل آید. در اینموقع لازم میدانم که خاطر آنجناب را بطور کلی از مساعدتهای اقتصادی که دولت ایران بدولت دوست وهمجوار شوروی نموده و خسارات هنگفتی را که دراین راه تحمل نموده است یادآورشوم. در زمستان 1942 که ملت ایران دچار کمبود محصول و قحطی شدید بود قراردادهایی راجع به تهیه و تسلیم بیش از شصت هزار تن مواد خوراباری با نمایندگی تجارتی شوروی در ایران منعقد نمود که بیش از سیصد میلیون ریال خزانه دولتی ایران از بابت آن متضرر گردید در 1943 قراداد سی وشش هزار تن برنج منعقد کرد که در حدود سیصد میلیون ریال ضرر و خسارت انجام آنقرارداد شد. در اجرای قرارداد اسلحه سازی دولت ایران در حدود صد وسی میلیون ریال خسارت دیده است وهنوز هم از بابت قیمتی که خود نمایندگی تجارتی شوروی تعیین و تحمیل نموده مبلغ سی میلیون ریال بدهکار است. نمایندگی تجارتی شوروی از بعد از وقایع شهریور استقلال گمرکی ایران را نقض کرده وبرای مدت هشت ماه تمام از پرداخت کلیه حقوق و عوارض گمرکی خودداری نمودو بدا هم وزارت دارائی را تا خاتمه جنگ مجبور بانعقاد واجرای پروتکلی نمود که اجناس واردایت شوروی تحت حفاظت خودنمایندگی تجارتی شوروی در انبارهای خودشان قرار گیرد ودر ضمن عمل حتی بمقررات همان پروتکل هم عمل ننمود. و با وجود اینکه امروز جنگ تمام شده است باز هم بمقررات تعرفه گمرکی ایران تمکین نکرده و بهمان نقض استقلال گمرکی ایران کماکان ادامه میدهد. در تمام طول مدت جنگ نمایندگی تجارتی شوروی کلیه ورادات خود را بحداعلای قیمت بازار سیاه بفروش رسانده واز کمک بدولت ایران در تنزل قیمتها ازراه فروش اجناس انحصاری از قبیل قند وشکر و قماش و سایر کالاها خودداری نمود در عین حالیکه سایر متفقین ایران بمقررات انحصاری تجارت ایران احترام گذاشته و قندو قماش و سایر کالاهای خود را بقیمتهای بین المللی بدولت ایران عرضه میداشتند و خریدهای خود را هم از بازار سیاه مینمودند نمایندگی تجارتی شوروی قند و شکر را تا کیلوئی صدو چهل ریال و قماش را تا متری 70 الی 80 ریال بفروش میرساند واز اینرو اقدامات دولت ایران در جلوگیری از بازار سیاه واجرای تثبیت قیمتها همیشه بی نتیجه میگردید و علاوه ضبط اموال دولتی وتجار ایران ، چه در بنادر و گمرکات و چه اجناسی که ترانزیتی بوده یکی از اقلام مهم مطالبات دولت وملت ایران است که در موقع مقتضی باید مورد بحث واقع شود. دولت ایران نظر بلزوم حفظ مراتب دوستی صمیمی و همجواری انتظار داشت از تعقیب این نقض قوانین و مقررات خودداری شودوامیدوار بود که بعد از خاتمه جنگ نمایندگی تجارتی شوروی تغییر رویه داده و نه تنها اوضاع را بصورت عادی برگرداند بلکه کلیه خسارات وراده رانیز جبران نماید ونیز باید گفته شود که نسبت بهر گونه تذکر رسمی هم که در این موارد داده میشد توجهی معطوف نمیگردید ذکر مختصر فوق از جریان اوضاع اقتصادی برای اینست که خاطر آن جناب را کاملا متوجه سازم که دولت و ملت ایران در طول مدت جنگ صمیمانه در راه دوستی با دولت همجوار اتحاد جماهیر شوروی از هر گونه کمک و فداکاری مضایقه نکرده است وخسارات وفداکاریهایی که تحمل کرده است فوق استطاعت بنیه مالی و اقتصادی ملت ایران بوده است و تحمل این فداکاریهای طاقت فرسا در ملت ایران انتظارات زیادی را برای آتیه از کمک اقتصادی متقابل دولت دوست وهمجوار شوروی ایجاد کرده است . بجرأت میتوان گفت نظیر این کمکهای اقتصادی ملت ایران و فداکاریهایی که در راه دوستی صمیمی با اتحاد جماهیر شوروی متحمل شده است بامقایسه وضع اقتصادی ایران با سایر ملل در این جنگ جهانی بی نظیر و بی سابقه میباشد این فداکاریها و خسارات هنگفت است که مرا وادار مینماید که تقاضا نمایم مقرر دارند بتذکاریه 23 فوریه که متضمن فهرست مسائل معوقه اقتصادی و مالی بین مملکت است و به آقای میکونف تسلیم شده ترتیب اثر داده ودر حل این مسائل مهم واساسی اقدام فرمایند و همچنین بانک دولت شوروی در پراخت طلب بانک ملی ایران طبق مقررات پیمان مالی عمل نموده وتعهدات خود را محترم شمرده واجرا نماید. توجه مؤثر و اساسی آن جناب در مسائل معوقه اقتصادی چگونگی اهمیت کمکهای اقتصادی ومالی ایران را بدولت اتحاد جماهیر شوروی بر جنابعالی روشن خواهد ساخت و یقین دارم که به بسیاری از توهمات مربوط بوجود احساسات غیردوستانه در ایران نسبت باتحاد جماهیر شوروی هم خاتمه خواهد داد. در پایان خواهشمندم احترامات فائقه اینجانب را نسبت بخود قبول فرمایند. احتیاج بذکر نیست اینگونه مطالبات از بابت حداقل وجوهی بود که در دفاتر ما ضبط و ثبت شده بود و ما میدانیم این خسارات کسریست از کسور زیانهای بیکرانی که از حیث نقل مواد خواربار واغنام واحشام و میوه و ماهی و محصولات دیگر وایراث تخریبات و استعمال خطوط راه آهن و سایر وسایل نقلیه وبریدن جنگلها واستفاده از کارخانه ها وانواع زیانهای دیگر در تمام نواحی اشغال شده که از کنترل دولت کاملا خارج شده بود عاید کشور ما گردید امید واثق دارم بتدریج منابع ثروت عالم در نتیجه تامین یک صلح پایدار بین‌المللی توسعه یابد و حسن تفاهم و همکاری واقعی در جهان جای سوء ظن و بدگمانی و سوء استفاده را بگیرد تا کشور ما نیز بحق مسلم خود برسد و خساراتش جبران گردد و مردم با آسایش خیال بهمکاری با متفقین محترم خود بخصوص همسایگان قیام نماید بعد از این مراسلات که عین آنها بعرض مجلس رسید و مذاکراتیکه کاملا و بی کم و زیاد در حدود مطالب همین تذکاریه‌ها جریان داشت چنانکه در بالا هم گفتم بعد از وداع ژنرالیسم ورجال شوروی صبح روز 16 اسفند از مسکو بسوی تهران رهسپار و در روز 18 وارد شدیم و آخرین جمله ایکه در ایستگاه مسکو از آقای مولوتف شنیدم این بود که گفتند امیدوارم روابط بین شوروی وایران رفته رفته بهتر خواهد شد.این جمله برای همه ماها بهترین بدرقه بود زیرا آرزوی قلبی ما همان بوده است وهست 000 اکنون اجازه میخواهیم بقیه گزارش مذاکرات ومراسلات فیمابین را از تاریخ مراجعت بطهران تاکنون بطور خلاصه باطلاع نمایندگان محترم برسانم. بعد از ورود چون دوره مجلس چهاردهم به پایان رسید بدیهی است اولین وظیفه دولت به حکم قانون اساسی این بود که بیدرنگ مقدمات انتخابات دوره پانزدهم را فراهم نماید تادوره فترت پیش نیاید ولی با کمال تاسف اوضاع آشفته آذربایجان و توقف قوای شوروی در ایران و بروز طغیان و دسته بندی در نقاط دیگر کشور که نتیجه مستقیم اوضاع آذربایجان بود اجرای این مقصود رابکلی ممتنع ساخته واساسا استقلال کشور و حاکمیت دولت را بخطر انداخته بود پس ناچار نخستین کار دولت کوشش در تسریع تخلیه کشور از قوای بیگانه و خواباندن فتنه و عصیان وحل قضیه آذربایجان بود وحاجت بذکر نیست که در اولین فرصت در باب این موضوع حیاتی با نهایت جدیت وارد عمل و مذاکرات شدم و خواب راحت را بخود حرام کردم و روزها وشبها دمی نیاسودم و در برابر مشکلات نگفتنی وموانع و معضلات باور نکردنی سینه سپر ساختم و بهر تدبیری دست بردم تا اولین آرزوی ملت ایران یعنی تخلیه کشور از نیروی بیگانه را در واقع مبداء گشایش تمام گرههای دیگر بود عملی نمایم ولی بر سر راه ما در حل این مسئله دو مشکل عظیم بود یکی مسئله نفت و دیگر مسئله آذربایجان نظر ما در باب نفت چنانکه حقا وقانونا هم مسلم است این بود که ملت ایران مالک بیقید و شرط سرزمین کشور اجدادی خود و منابع و محصولات آنست ودر باب طرز استخراج و فروش آن منابع اختیار مطلق دارد و اگر قراردادی در این باب پیشنهاد گردد باید از تصویب مجلس شورای ملی یعنی از تصویب ملت ایران بگذرد .امر آذربایجان هم یک امر داخلی است و در حدود حق حاکمیت دولت ایران است و در چنین موردی هیچگونه مجوز قانونی در بین نیست که دولت را الزام بمشورت ومذاکره با دولتهای دیگر نماید ولی حوادث و وقایعی که همه آنرا در گذشته نزدیک مشاهده کردیم ما را وداشته بود با دولت دوست وهمسایه محترم شمالی در این بابها بقصد روشن کردن قضایا و پیدا کردن راه حل وتامین مبانی دوستی وایجاد اعتماد متقابل که هنوز هم هدف سیاست خارجی دولت است وارد مذاکرات کردیم ، اما آنچه راجع بنفت است حرف اساسی همان است که در مذاکرات مسکو هم اظهار میداشتیم و آن این بود که ملت ودلوت ایران مطلقا علاقه قلبی وصمیمی دارد که با ممالک شوروی وارد روابط قویم اقتصادی گردد واین موضوع همیشه هدف سیاست اقتصادی ما خواهد بود زیرا روسیه بزرگ بهترین خریدار کالای ما بوده است و امید است در آینده هم بشود ایران نیز بکالای آن کشور احتیاج دارد و بازرگانان ما همواره آماده داد و ستد با ملت شوروی بوده اند وهستند. ولی موضوع نفت موضوعی نبود که باین سادگی بتوان وارد شد و نتیجه گرفت . آنچه شرکت وامتیاز است که مقررات و شرایط قانونی داشت و بموجب آن قوانین که از آنجمله اصلهای 23 و 24 قانون اساسی باشد اجازه ددن هر نوع امتیاز و تشکیل هر نوع شرکت ولو طرف ایرانی هم باشد منحصرا از صلاحیت مجلس شورای ملی است و این حق در باب امتیاز در مجلس چهاردهم دوباره تصریح وتاکید شد پس در خصوص امتیاز تحت هیچ عنوانی دولت نمیتوانست داخل مذاکره گردد و باب شرکت هم فقط ممکن بود موافقتنامه تنظیم گردد که در صورت تصویب مجلس مبنای قرارداد رسمی باشد در نتیجه مذاکرات و مباحثات زیادی که از تفصیل آن میگذرم موافقتنامه در باب شرکت مختلط نفت ایران وشوروی در تاریخ 15 فروردین ماه 1325 بترتیب زیرین تنظیم گردید که عین آنرا برای اخذ تصمیم وتصویب قرائت میکنم. آقای سفیر کبیر- پیرو مذاکرات شفاهی که بین ما بعمل آمده است محترما باستحضار آن جناب میرساند که دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران موافقت مینماید که دولتین ایران وشوروی شرکت مختلط ایران وشوروی برای تجسسات و بهره برداری اراضی نفت خیز در شمال ایران با شرایط اساسی ذیل ایجاد نمایند: 1- در مدت 25 سال اول عملیات شرکت چهل ونه درصد اسهام بطرف ایران و پنجاه ویک درصد اسهام بطرف شوروی متعلق خواهد بود و در مدت 25 سال دوم پنجاه درصد اسهام بطرف ایران و 50درصد بطرف شوروی متعلق خواهد بود. 2- منافعی که بشرکت عاید گردد بتناسب مقدار اسهام هر یک از طرفین تقسیم خواهد شد. 3- حدود اراضی اولی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشه‌ایکه جنابعالی ضمن مذاکرات در روز 24 مارس باینجانب واگذار فرموده‌اید باستثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطی که از نقطه تقاطع حدود اتحاد شوروی و ترکیه وایران آغاز و بعد از سواحل شرقی دریاچه رضائیه گذشته تاشهر میاندوآب میرسد واقع است همانطوریکه در نقشه مزبور روز 4 آوریل سال 1946 اضافة تعیین گردیده است ضمنا دولت ایران متعهد میگردد خاکی را که در طرف غرب خط سابق الذکر واقع است بامتیاز کمپانیهای خارجی واگذار نماید. 4- سرمایه طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفت خیز مذکور در ماده 3 که پس از عملیات فنی دارای چاههای نفت ومحصول آن قابل استفاده شرکت خواهد گردید و سرمایه طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج وآلات وادوات وحقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیه آن مورد احتیاج خواهدبود. 5- مدت عملیات شرکت 50 سال است. 6- پس از انقاضی مدت عملیات شرکت دولت ایران حق خواهد داشت اسهام شرکت متعلق بطرف شوروی را خریداری نماید ویا مدت عملیات شرکت را تمدید کند. 7- حفاظت اراضی مورد تجسسات وچاههای نفت وکلیه تاسیسات شرکت منحصرا بوسیله قوای تامینیه ایران خواهد بود. قرارداد ایجاد شرکت نفط مختلط شوروی و ایران مزبور که بعدا مطابق متن این نامه عقد میشود بمجردی که مجلس شورای ملی ایران تازه انتخاب شده و بعملیات قانونگذاری خود شروع نماید در هر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ 24 مارس سال جاری برای تصویب پیشنهاد خواهد شد . موقع را مغتنم شمرده احترامات قائقه را تجدید مینماید. در پاسخ این نامه عین آن با خطاب باینجانب وامضای آقای سفیر کبیر شوروی باینجانب فرستاده شد. در این موقع خوشبختانه در نتیجه اقدامات و مذاکرات و کوششهای گرانبهای جناب آقای سادچیکف سفیر محترم شوروی در باب تخلیه کشور از نیروی شوروی وحل قضیه آذربایجان وحدت نظر حاصل شدو ابلاغیه ای مرکب از سه ماده تنظیم گردید و دولت شوروی بر طبق وعده خود قوای خود را در مدتیکه معین شده بود بیرون کشید وبا این تتریب راهی که ملت ودولت ایران برای تحکیم مبانی دوستی با شوروی میجست باز شد وامید واثق دارم که دوستی ما روزبروز بیشتر مستحکم شود و هر نوع سوء تفاهم مرتفع گردد. اینک متن ابلاغیه: 1- قسمتهای ارتش سرخ از تاریخ 24 مارس 1946 یعنی یکشنبه چهارم فروردین 1325 در ظرف یکماه ونیم تمام خک ایران را تخلیه مینمایند. 2- قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی وشرایط آن از تاریخ 24 مارس تا انقضای مدت هفت ماه برای تصویب بمجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد. 3- راجع بآذربایجان چون امر داخلی ایران است ترتیب مسالمت آمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجوده و با روح خیرخواهی نسبت باهالی آذربایجان داده خواهد شد. چنانکه ملاحظه فرمودید ماده سوم قرارداد مربوط به آذربایجان است و اکنون لازم میدانم توضیحاتی در آن باب بعرض برسانم و گمان میکنم موقع آن رسیده باشد در این ضمن توضیحات کافی داده شود. رجال محترم شوروی بعد از مذاکرات اولیه که در مسکو بعمل آمد خود تصریح کردند که موضوع آذربایجان یک موضوع داخلی است چنانچه در تذکاریه دوم جناب مولوتف که خواندم تصریح شده نهایت اینکه چون بقول خودشان نسبت بحوادثی که در جوار مرز شوروی رو میداد نمیتوانستند بیقید بمانند نهایت علاقه را ابراز میکردند که دولت مرکزی در حل قضیه آذربایجان راه مسالمت پیش گیرد و در این باب اصرار داشتند و دولت ما هم اساسا راهی غیر از مسالمت نمیخواست و تحریک وعصیان و پشت پا زدن بقوانین از طرف دموکراتهای آذربایجان بود. مطلبی که اکنون میخواهم برای روشن شدن حقایق بگویم این است که دولت بموجب گزارشها که در شروع نهضت دمکرات آذربایجان دریافته بود و با سوابق و اسنادیکه در دست داشت در همان اوایل باین حقیقت برخورد که نهضت مزبور یک نهضت واقعی ملی نبود ومحرکین اصلی این نهضت ابدا نماینده آذربایجانی ها محسوب نمیشدند (صحیح است) و مردم آذربایجان از اینگونه نیات و عملیات کاملا بیزار (صحیح است) وشب و روز در فشار وآزار بودند (صحیح است) چنانکه این مراتب را همانوقت در آغاز مذاکرات در مسکو صریحا باولیای شوروی اظهار کردیم و در ضمن همین گزارش باطلاع آقایان محترم رساندم. حقیقت اینکه بسی نگذشت عملیات دموکراتها نظر دولت را تایید کرد زیرا آن عملیات کاملا بر ضد قانون اساسی و استقلال و حاکمیت ملت ایران بود. این آقایان که دموکراتهای آذربایجان نامیده میشدند واکنون بنام مجاسرین معروف شده‌اند برخلاف استقلال کشور و برخلاف نص صریح قانون اساسی دولت خودمختار تشکیل دادند مالیات گرفتند اموال مردم را مصادره واملاک آنانرا ضبط و تقسیم و نفوس زیادیرا ترور کردند ماموران انتظامی دولت وژاندارمها را هر جا توانستند با فجیع ترین طرز کشتند واشخاص سیویل را با انواع اسلحه حتی بمب واسلحه خودکار مجهز نمودند و انبارهای مهمات ارتش و کالای عمومی و خوابار کشور را تصرف کردند وادارات و محاکم رااشغال نمودند و خود قضاتی تعیین و بکار محاکمات مداخله نمودند حتی کتب درسی را عوض و زبان ترکی کتابهایی تالیف کردند که هدف عمده آن ترویج یک وطن‌پرستی مجعول محلی وایجاد یک تاریخ وملیت غیر ایرانی برای آذربایجان بود .این نهضت خائنانه را محرکین بسط دادند و بتدریج شعله این آتش فتنه بکردستان رسید و عده‌ای در آنجا بتحریک کردها که فرزندان دلاور ایرانند پرداختند و در آن سامان نیز معرکه‌ای شبیه بمعرکه آذربایجان برپا ساختندو حزبی ساختگی بنام کومله بوجود آوردند ومقدمات تجزیه وتشکیل حکومت مستقل بدست چند تن وطن فروش در آنجا فراهم آمد. دولت با وجود توجه کامل باین فجایع باکمال تاسف و با خون دل مجبور شد از افشاء امر خودداری کند و ناچار گشت بموجب دو علت اساسی با دمکراتها واردمذاکرات گردد. علت اول عزم دولت در تحکیم روابط دوستانه با دولت متفق و بزرگ ما روسیه شوروی بود که باصرار و تاکید شدیدی روش مسالمت آمیز را نسبت بسران و فراهم‌کنندگان نهضت آذربایجان توصیه میکردند و نمیخواستیم بهانه برای تاخیر امر تخلیه ایجاد کرده باشیم. نکته‌ایکه باید در اینموقع تذکر دهم اینست دولت ایران در راه این مقصود یعنی تامین دوستی وروابط مستقیم با دولت شوروی با اینکه عضو سازمان ملل متحد بود توصیه شورای امنیت را در باب لزوم مذاکرات مستقیم با خوشوقتی تلقی نمود و هرگز نخواست اختلاف بین دو دولت دوست و همسایه موضوع مباحثات محافل سازمان ملل گردد ودراین راه آنچه مقدور بود اهتمام وکوشش بجا آورد. از طرف دیگر هم برخلاف زعم برخی بی‌خبران ارتباط ما در این باب با سازمان ملل هرگز قطع نشد و دولت توسط نمایندگان خود با سازمان در تماس بود و موضوع ایران در ضمن مسائل مرجوعه سازمان بود واکنون هم هست. علت دوم احترام دولت بود بنام و عنوان آذربایجان که مغرضین آنرا دستاویز کرده بودند با اینکه مرام و مقصود واقعی برپاکنندگان این معرکه در نظر دولت چنانکه گفتم معلوم بود چون در ظاهر صحبت از حقوق مردم آذربایجان و دمکراسی وبسط عدالت در آن سامان میکردند دولت بمدلول انظر الی ماقال خواست از همان در که آنان وارد شده بودند درآید و برای آشکار ساختن خدعه وغرض باطنی آنان اصلاحاتی راکه ظاهرا میخواسند تا آنجا که مطابق با قوانین کشور بود بنام مردم آذربایجان مورد مطالعه و زمینه مذاکره قرار دهد تا ساده‌لوحان وخوش‌باوران خارجی و داخلی که تصور میکردند در آذربایجان مردمی قیام کرده‌اند واصلاحاتی میخواهند بدانند که دولت هر نوع اصلاحات را حسن استقبال میکند در این عمل دولت نیک میدانست چون مقصود اصلاحات نبود و تجزیه کشور بود پس ناچار در طی عمل وآزمایش پرده از روی اغراض دیگران برداشته میشد ومرور زمان بساده دلان نشان میداد که با اینکه ما حاضر توسعه اصول دمکراسی واصلاحات شدیم آنان اینگونه مذاکرات رافقط وسیله پیشرفتهای سیاسی ساختند. در تعقیب چنین منظور سیاسی و مصالح و محظوارت دیگر بود که با سران دمکرات وارد مذاکرات شدیم و بطوریکه مسبوقید با تمام قوا کوشیدیم مگر بدانوسیله آتش فتنه را خاموش کنیم حتی انواع ارفاق و مساعدت را که در حد امکان با قوانین کشور قابل تالیف بود نسبت بآنان قائل شدیم و موادی تنظیم شد ولی دمکراتها از قبول آن استنکاف کردند و شرایطی سنگین تازه پیشنهاد نمودند و ناچار مذاکرات منقطع شد در واقع آقایان هر روز بهانه وتقاضای جدیدی پیش میکشیدند و از آنجمله مبالغی هنگفت وجوه نقد درخواست میکردند که نه دارائی میتوانست بحکم قوانین آنرا بپردازد ونه بانک ملی و دولت میتوانست با قبول چنین شرایطی موافقت کند با این همه اشکالتراشی باز هم در راه پیدا کردن راه حل نهایت اهتمام بعمل آمد و آنچه قانوناً مقدور بود ارفاق شد ولی باز سران دموکرات و سرپیچی و مخالفت و بهانه‌تراشی اصرار ورزیدند. دیری نگذشت چنانکه پیش بینی شده بود محرکین نهضت فطرت ونیت خود را نشان دادند و معدودی بیخبران داخلی و خارجی نیک معلوم ساختند که مقصود هرگز اصلاحات نبود بلکه این حرفها لفافه اغراض خطرناک سیاسی بود یکی از شواهد این موضوع موقعی پیدا شد که دولت خواست مقدمه انتخابات را در تمام کشور آماده سازد و برای تامین جریان صحیح انتخابات و تضمین آن از هر گونه مداخلات خلاف قانون قوای انتظامی گسیل دارد دراین موقع بود اشخاصی که بنام دموکرات آذربایجان با استقلال کشور بازی میکردند برخلاف روش مسالمت آمیز دولت و برغم مواد ابلاغیه با اعزام قوای تامینیه مخالفت کردند و نیروی مسلح چریک در مقابل قوای انتظامی آراستند و در حدود قافلانکوه بر ضد دولت بعملیات جنگی آغاز نمودند وسنگربندی کردند و پلها را ویران ساختند و رؤسای آنان بر ضد دولت نطق کردند ومردم را بقیام مسلح بر علیه دولت دعوت نمودند و بنصایح مکرر دولت اعتنا نکردندو با این ترتیب البته مواد قرارداد بالطبع ملغی گردید زیرا طرف آن را کاملا زیر پا نهاد قوای انتظامی برای اجرای امر انتخابات بآذربایجان نزدیک شد و اشرار بعد از عقب نشینی مبالغ هنگفتی از نقد و جنس از اطراف آذربایجان یغما کردند و نفوس زیادی را بر سر راه کشتند و جمعا از مرز گذشتند دولت از آن تاریخ ببعد چنان که آقایان مسبوق هستند در استرداد مقصرین واموال مردم اقدامات لازم را در نزد اولیای محترم شوروی بجا آورده است ولی هنوز نتیجه ای بدست نیامده عجب اینکه پیش از آنکه نیروی ارتش بعملیات انتظامی خود اقدام کند مردم واقعی آذربایجان که این آقایان دعوی نمایندگی آنان را داشتند خود بمجازات و تعقیب متجاسرین برخاستندوآنان را در مدت کمی متواری وفراری ساختند (صحیح است) و قوای تامینه دولت با مشکلات فراوانی کوشیدند تا خشم بی پایان و حس انتقام مردم را فرونشاندند (صحیح است ) با کمال تاسف نهضت وشورشی هم چنانکه مسبوقید در نواحی جنوب رویداده و دولت گرفتاری بیشتری پیدا کرده بود و علت عمده آن چنانکه در سابق هم اشاره کردم پیش آمدهای آذربایجان بود و چون در این گزارش نظر عده معطوف بموضوع روابط ایران وشوروی است همینقدر میگویم که بالاخره در سایه توجهات اعلیحضرت همایون شاهنشاه وحدت ملی دوباره در سرتاسر کشور تامین گشت و بمحض آماده شدن وسایل فرمان انتخابات صادرشد و در باب جریان انتخابات که مخالفین و داوطلبان محروم قیل وقال راه انداختند این نکته را میگویم که مخالفین متعمداً دولت را با حزب دمکرات ایران مخلوط میکنند چنانکه میدانیم در تمام کشورهای متمدن دمکرات جهان انتخابات بدست احزاب است و اینکه حزب دمکرات ایران در امر انتخابات تبلیغات واقدامات و کوشش و فعالیت بکار برد گناهی نیست. اینک در نتیجه آقایان محترم در این محوطه جمع آمده و بار گران مسئولیت و طالع کشور را بدست گرفته اید بدیهی است در میان کسانی که داوطلب بودند و انتخاب نشدند اشخاص بسیار شایسته و وطنپرست وجود دارند و آنان چه نماینده بشوند و چه نشوند از خدمت نسبت بکشور خودداری نمیکنند (صحیح است ) اینک بشرح مذاکراتیکه بین جناب سفیر کبیر شوروی و اینجانب بعد از اعلان انتخابات دوره پانزدهم بعمل آمده و همچنین مراسلاتیکه از تاریخ 5 آذر 1325 فیمابین مبادله شده است میپردازم این مراسلات مشتمل بر دو قسمت است، قسمتی که در اواخر سال 25 صورت گرفته و قسمتی که بعد از انعقاد مجلس شورایملی مبادله شده است و با قرائت این مراسلات بگزارش خود پایان میدهم. در اواخر 1325 جناب آقای سادچیکف ملاقاتی از اینجانب بعمل آوردند و راجع بموضوع نفت باب مذاکره راباز کردند و صورت قراردادیراکه روی زمینه موافقتنامه مورخ 15 فروردین تهیه وتنظیم کرده بودند حضورا باینجانب دادند که بعد از امضاء بمجلس پیشنهاد کنم. اینک متن قرارداد پیشنهادی آقای سادچیکف بامراسلاتیکه در پیرو آن مبادله شده است میخوانم. قرارداد بین دولت اتحاد جماهیر شووری سوسیالیستی و دولت ایران در باره ایجاد شرکت نفت شوروی وایران. دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ازیکطرف و دولت اعلیحضرت شاهنشاهی ایران از طرف دیگر نظر باینکه بسیار مایلند مناسبات دوستانه را تحکیم و بهمکاری من بعدی اقتصادی بین دو کشور مساعدت نمایند و همچنین بادر نظر داشتن رد و بدل نامه ها بین نخست وزیر ایران و سفیر کبیر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران که روز 4 آوریل سال 1946 بعمل آمد مصمم گردیده اند قرارداد زیر را در باره ایجاد شرکت مختلط نفت شوروی وایران منعقد نمایند و برای این منظور اختیارداران خود را بطریق ذیل معین نمودند. دولت اتحاد جماهیر شوروی 0000 دولت ایران 000 مشارالیها پس از ارائه اختیارنامه‌های خودکه در کمال صحت و اعتبار بود در مقررات ذیل موافقت حاصل نموده اند: ماده اول – طرفین متعاهدین در شهر تهران شرکت مختلط نفت شوروی وایران تحت عنوان مختصر (نفت شوروی وایران) را که از طرف دولت ایران بآن حق استثنایی برای کشف واستخراج و استحصال نفت و مواد نفتی و محصولاتیکه تواماً با نفت بوجود میاید در خاکی که در قسمت اول ماده دوم این قرارداد ذکر گردیده و همچنین حق فروش و حمل ونقل نفت مواد نفتی و محصولاتی که با نفت بعمل میآید چه در داخل ایران و چه در خارج آن داده میشود احداث مینمایند. موسسین شرکت عبارتند از: طرف شوروی تراست دولتی عموم اتحاد شوروی برای استخراج نفت وگاز تحت عنوان (استالین نفت) وشرکت عموم اتحاد شوروی تحت عنوان (سیوز نقطه اکسپورت) . از طرف ایران 000 شرکت طبق اساسنامه‌ایکه در مدتی که از سه ماه از روز بموقع اجرا گذاردن این قرارداد تجاوز ننماید از طرف موسسین تنظیم و بتصویب دولتین خواهد رسید عمل خواهد کرد. ماده دوم – حدود ابتدائی مسافت شرکت که برای انجام کارهای اکتشافی منظور گردیده است همانهایی خواهد بود که در روی نقشه ای که طرفین امضا و باین قرارداد بعنوان جزء لایتجزای آن پیوست شده ترسیم گردیده است ، دولت ایران متعهد میگردد خاک آذربایجان غربی را که در طرف غرب خطی که از نقطه تقاطع مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ترکیه وایران شروع و بسمت جنوب از سواحل شرقی دریاچه رضائیه عبور و بخود شهر میاندوآب میرسد چنانچه اضافه روی نقشه فوق الذکر ترسیم گردیده بامتیاز کمپانیهای خارجی و شرکتهای ایرانی با مشارکت خارجیها و یا با استفاده از سرمایه‌های خارجی واگذار ننماید. در مدت ده سال اول اجرای این قرارداد شرکت در خاکی که در قسمت اول این ماده ذکر گردیده قطعه های زمینی برای انجام کارهای اکتشافی واستخراج نفت و محصولاتیکه در بالا نام آن برده شده است انتخاب خواهد نمود. (ماده اول) – قطعه های زمینیکه برای عملیات شرکت ضرورت داشته باشد (ماده اول) از طرف دولت ایران برای اجرای این قرارداد جهت بهره‌برداری بشرکت واگذار خواهد گردید در صورتیکه قطعه های انتخاب شده شرکت متعلق بدولت نباشد دولت ایران جبران قیمت قطعه های مزبور بحساب دولت ایران و واگذاری بلامانع آنها را باختیار شرکت عهده دار میگردد. ماده سوم – الف- مقدار سرمایه شرکت با موافقت طرفین متعاهدین تعیین میگردد . در مدت 20 سال اول عملیات شرکت 49 درصد اسهام بطرف ایران و 51 درصد بطرف شوروی تعلق خواهد داشت در مدت 25 سال دوم 50 درصد اسهام بطرف ایران و 50 درصد آن بطرف شوروی متعلق خواهد بود. ب- ودیعه شرکای شرکت در سرمایه از این قرار خواهد بود. طرف ایران اراضی نفت خیز نامبرده در ماده دوم که پس از انجام کارهای تکنیکی دارای چاههای نفت بوده ومحصولات آن مورد استفاده شرکت قرار خواهد گرفت. طرف شوروی – همه گونه مخارج و لوازمات و مزد کارشناسان و کارگران که برای شرکت جهت استخراج و اکتشاف واستحصال نفت و مواد نفتی و محصولات توام آن لازم وضروری خواهد بود. ماده چهارم – سود ویژه‌ایکه شرکت دریافت نماید مطابق مقدار اسهام هر یکی از طرفین تقسیم خواهد گردید. ماده پنجم – حفاظت نواحی که از طرف شرکت کارهای اکتشافی در آن بعمل آید و همچنین چاههای نفت و تمام تاسیسات شرکت منحصرا با قوای تامینیه ایران خواهد بود. ماده ششم – شرکت حق خواهد داشت تمام آلات وادوات و مواد فرعی وخام که برای عملیاتش در ایران لازم باشد و همچنین دوا و ابزار خارجی و سایر مصالح واشیائیرا که برای بیمارستانها و درمانگاههای او ضروری باشد بدون پرداخت حق گمرک وحق پروانه بایران وارد نماید. شرکت حق خواهد داشت نفت و مواد نفتی و محصولات توام آنرا که در موسسات شرکت بعمل آید بدون پرداخت حق گمرک وحق پروانه از ایران صادر نماید. باتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی حق تقدم در خرید نفت و محصولات نفتی که شرکت صادر نماید داده خواهد شد. ماده هفتم – دولت ایران شرکت را از پرداخت هر گونه مالیات وعوارض معاف میدارد. ماده هشتم – این قرارداد برای مدت 50 سال از روز بموقع اجرا گذاردن آن منعقد میگردد. ماده نهم – پس از انقضای مدت عملیات شرکت دولت ایران حق خواهد داشت اسهام طرف شوروی را خریداری و یا با موافقت دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مدت عملیات این قرارداد را تمدید نماید. ماده دهم – اینقرارداد از روز تصویب آن بموقع اجرا گذارده خواهد شد. این قرارداد در شهر تهران در دو نسخه بروسی وفارسی نوشته شده و هر دو متن بطور تساوی معتبر میباشد. مورخ . . . 1947 بنمایندگی دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بنمایندگی دولت ایران . در پاسخ این نامه مراسله ذیل فرستاده شد: آقای سفیر کبیر عزیزم- راجع بموضوع قرارداد ایجاد شرکت نفت ایران وشوروی که تقاضا فرموده اید در چه موقع مجلس شورای ملی تشکیل و قرارداد نامبرده پیشنهاد مجلس خواهد شد برای اینکه از موقع افتتاح مجلس استحضار حاصل شود کمیسیونی در وزارت کشور تشکیل و در مواد قانون انتخابات غوررسی شده گزارشی بانیجانب داده اند که رونوشت آنرا با یک نسخه از قانون انتخابات برای اطلاع جنابعالی بپیوست میفرستم و ضمنا توضیح میدهم که برای تسریع افتتاح مجلس در آن گزارش همه جا حداقل مدت را منظور داشته اند . موقع را مغتنم شمرده احترامات قائقه را تجدید مینمایم. سفارت این جواب را فرستاد: جناب اشرف آقای قوام السلطنه نخست وزیر و وزیر امور خارجه ایران تهران با کمال احترام وصول نامه شماره 4451 مورخ 26 نوامبر سال جاری آنجناب را تایید مینماید. بطوریکه از رونوشت گزارش کمیسیون انتخابات پیوست نامه مزبور مشهود است افتتاح مجلس شورای ملی برای اوایل ماه مارس 1947 پیش بینی میشود- بدین ترتیب تصویب موافقت‌نامه مربوط بمسئله نفت که میبایستی در 24 نوامبر سال جاری انجام پذیرد پیش از مدت چهارماه بتاخیر خواهد افتاد. اینک بنا بمراتب مندرج در فوق بدستور دولت شوروی اعتراض خودرا از تخلف نسبت بموافقتنامه شوروی وایران مورخ 4 آوریل سال جاری اشعار داشته و ضمنا اطلاع میدهد که دولت شوروی ارار دارد که دولت ایران باید در آینده از تخلف در مورد موافقت نامه مزبور خودداری نماید. موقع را مغتنم شمرده مراتب احترامات فائقه خود را نسبت بآنجناب تجدید مینمایم. باین مراسله هم چنین پاسخ داده شد. آقای سفیر کبیر عزیزم- عطف بنامه مورخ 12دسامبر 1946 آنجناب موضوع قرار ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی باستحضار میرساند که پیشنهاد ایجاد شرکت مزبور پس از تنظیم طرح قرار مربوطه با افتتاح مجلس شورایملی صورت پذیر خواهد بود و تاخیر افتتاح مجلس هم بطوریکه حضورا توضیح داده ام نظر بمشکلاتی بود که لازم میآید پس از رفع آن مشکلات اقدام بانتخابات بشود تا بتوانیم بحصول نتیجه مطلوبه بشروع اصلاحات لازمه اقتصادی بیشتر اطمینان حاصل نماییم بنابراین اعتراض آنجناب در این باره وارد نبوده واین جانب از نظری که در موافقتنامه سابق خود نسبت بموضوع ابراز داشته‌ام عدول نکرده‌ام و همینکه وسایل لازمه مهیاشد قرار ایجاد شرکت نفت مختلط ایران وشورویرا بمجلس شورای ملی پیشنهاد خواهم نمود موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینمایم. چنانچه آقایان توجه فرمودید در خاتمه موافقتنامه 15 فروردین این عبارت مندرج است: (قرارداد ایجاد شرکت نفت مختلط شوروی وایران مزبور که بعدا مطابق این نامه عقد میشود بمجریکه مجلس شورایملی ایران تازه انتخاب شده و بعملیات قانونگذاری خود شروع نماید برای تصویب پیشنهاد خواهد شد) درین عبارت الزامی و تعهدی نیست که چنین قراردادی حتما از طرف دولت بشکل امضا شده تقدیم مجلس گردد همین معنی در ماده 2 ابلاغیه پانزده فروردین دولت هم مصرح است . قسمت دوم مراسلات متبادله را نیز باستحضار مجلس شورایملی میرسانم. مراسله اول جناب آقای سادچیکف بشرح زیر است: آقای نخست وزیر – راجع به پیغامی که در 21 ماه اوت بنا بدستور آنجناب بوسیله آقای همایونجاه درباره اجرای موافقتنامه ایران وشوروی در باره نفت باینجانب فرستاده شده است بنا بدستور دولت متبوعه خود محترما باستحضار آنجناب میرساند دولت شوروی بر آن عقیده است که خودداری دولت ایران از امضاء کردن و تقدیم نمودن قرارداد در باره تشکیل شرکت نفت مختلط ایران وشوروی برای تصویب مجلس نقض موافقتنامه نفت ایران وشوروی مورخه 4 آوریل 1946 میباشد. دولت شوروی اظهارات دولت ایرانرا مبنی بر اینکه گویا آندولت امکانی ندارد بمطالعه طرح و امضای قرارداد در باره تشکیل شرکت ایران و شوروی بپردازد زیرا که قوانین موجوده او را مکلف مینماید که برای این کار قبلا موافقت مجلس را دریافت نماید غیررضایتبخش میداند. اینقسمت موضوع چنانکه معلومست طی مذاکرات راجع بعقد موافقتنامه درباره تشکیل شرکت مختلط شوروی و ایران مورد بحث قرار گرفته ودولت ایران متعهد گردیده و این تعهد مورد قبول اعلیحضرت شاه ایران که رئیس کشور میباشد قرار گرفته مبنی بر اینکه (قرارداد ایجاد شرکت نفط مختلط ایران و شوروی مزبور بعدا مطابق متن این نامه عقد میشود بمجردی که مجلس شورای ملی تازه انتخاب شده و بعملیات قانون گذاری خود شروع نماید درهر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ 24 مارس سال جاری برای تصویب پیشنهاد خواهد شد) (یادداشت جناب اشرف مورخه چهارم آوریل سال 1946) دولت شوروی اظهارات دولت ایران را مشعر بر اینکه تغییرات در وضع کشور درهیئت دولت که پس از امضای موافقتنامه شوروی وایران مورخه چهارم آوریل سال 1946 رخ داده است طرف ایران را از لزوم انجام تعهداتیکه طبق موافقت نامه مزبور در مقابل طرف شوروی بعهده گرفته بود آزاد مینماید بهیچوجه مبرهن ومدلل نمیداند. این اظهارات دولت ایران از اینجهت بیشتر غیرمدلل میباشد که موافقتنامه ایران وشوروی را از طرف دولت ایران آقای نخست وزیر که فعلا هم رئیس دولت ایران میباشند امضاء کرده و چنانکه در بالا گفته شد رئیس کشور اعلیحضرت شاه ایران آنرا قبول فرموده‌اند با مراتب بالا امتناع جناب اشرف از تعهداتیکه دولت ایران بعهده گرفته است جز مانند بازگشت بآن سیاست خصمانه و تبعیضی که نسبت باتحاد جماهیر شوروی در دوره حکومت رضا شاه و دولتهای بعدی ساعد و صدر و حکیمی بعمل میآید نمیتواند طور دیگر تلقی نمود دولت شوروی اصرار دارد که موافقتنامه مورخه چهارم آوریل سال 1946 بلافصاله و بطور دقیق از طرف دولت ایران اجرا گردد. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه خودرا تقدیم میدارم . در پاسخ این نامه نیز اینگونه جواب داده شد: آقای سفیر کبیر – مندرجات نامه مورخه 28 اوت 1947 آنجناب مورد توجه ودقت اینجانب واقع گردید. اینک در پاسخ مطالب آن مراتب زیر را احتراما اشعار میدارد اینکه مرقوم داشته اید خودداری از امضای قرارداد وتقدیم آن بمجلس شورای ملی بدون امضای قبلی نقض موافقتنامه میباشد .اینجانب لازم میدانم از طرف خود جمله (نقض موافقت نامه) را رد کنم زیرا نقطه نظر اینجانب بهیچوجه نقض موافقتنامه نبوده بلکه انطباق آن بوده است با قوانین داخلی ایران البته تصدیق میفرمایید که قانون یازدهم آذر ماه 1323 دولت را مکلف کرده است بر اینکه اگر برای فروش نفت ویا طرز استخراج و اداره معادن نفت ایران مذاکراتی بنماید باید مجلس شورای ملی را از جریان مذاکرات مستحضر سازد وبدیهی است که با این نص صریح قانون برای اینجانب قانونا مقدور نخواهد بود قبل از آنکه مجلس شورای ملی را در جریان مذاکرات قبلی که در این موضوع با دولت اتحاد جماهیر شوروی بعمل آمده است بگذارم قرارداد امضا شده‌ای را برای تصویب بمجلس پیشنهاد نمایم و برای دولت شوروی هم فرقی ندارد که مجلس قبلا در جریان مذاکرات واقع شده و پس ازآن رأی قطعی مجلس درخواست شود اینجانب بر حسب میل وتقاضای آنجناب حاضر هستم طرح قرارداد را ضمن گزارش امربمجلس پیشنهاد کنم لکن تفاوت نظر اینجانب با آن جناب اینست که اینجانب نظر بسوابق امر ونظر بصراحت قانون فقط میتوانم طرح قرارداد را بمجلس پیشنهاد کنم و آنجناب برخلاف صریح قانون وسوابق امر اصرار دارند قرارداد امضاء شده بمجلس پیشنهاد شود درصورتیکه این عمل علاوه بر اینکه خلاف رسم و ترتیب ومنافی با سوابق امر ونص قانون است اینجانب رانیز مورد مسئولیت شدید قرار خواهد داد بنابمراتب بالا اینجانب امتناعی از وعده سابق خود نداشته و ندارم وبهیچوجه از رویه تفاهم و حسن موافقت با دولت شوروی انحراف حاصل ننموده‌ام و نخواهم نمود والبته تصدیق دارند رویه وسیاستی را که اینجانب در دوستی و حسن تفاهم بین دولت و ملت ایران و ملل اتحاد جماهیر شوروی ایجاد نموده ام همواره بتشیید وحسن مناسبات فیمابین مقید بوده و هست موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینمایم. اینک آخرین پاسخ جناب سادچیکف در مراسله مورخ 15 سپتامبر مطابق 23 شهریور ماه بمضمون ذیل قرائت میشود: آقای نخست وزیر- بنا بدستور دولت اتحاد شوروی محترما باستحضار آن جناب میرساند: دولت شوروی نمیتواند اظهارات نخست وزیر ایران را که طی نامه 4500 مورخه 12 سپتامبر سال جاری حاوی دلائل خودداری دولت ایران از امضاء وپیشنهاد برای تصویب مجلس شورای ملی قرارداد راجع بایجاد شرکت مختلط نفت ایران وشوروی اشعار گردیده رضایت بخش تلقی نماید. دولت شوروی مجددا توجه دولت ایران را باین نکته معطوف میسازد که در موقع مذاکرات و حین امضای موافقتنامه ایران و شوروی مورخه چهارم آوریل سال 1946 دولت ایران که از قوانین خودمسبوق است تعهدیکه مورد قبول رئیس کشور اعلیحضرت شاهنشاه ایران گردیده بخودگرفته مبنی بر اینکه (قرارداد ایجاد شرکت نفت مختلط شوروی وایران مزبور که بعدا مطابق متن این نامه عقد میشود به مجردیکه مجلس شورایملی ایران تازه انتخاب شده و بعملیات قانونگذاری خود شروع نماید درهر حال نه دیرتر از مدت هفت ماه از تاریخ 24 مارس سال جاری برای تصویب پیشنهاد خواهد شد.) (یادداشت آقای قوام نخست وزیر ایران مورخه چهارم آوریل سال 1946) بدینطرق خودداری دولت ایران از امضاء و پیشنهاد برای تصویب مجلس شورایملی قرارداد راجع بایجاد شرکت مختلط نفت شوروی وایران نقض مستقیم موافقتنامه شوروی وایران مورخه چهارم آوریل سال 1946 خواهد بود اما راجع بآنکه آن جناب خیال دارید در باره جریان مذاکرات قبلی بین دولتین نسبت به شرکت نفت شوروی وایران به مجلس شورای ملی گزارش بدهید مسلم است که این مسئله باید مورد تصمیم خود دولت ایران قرار گیرد. با مراتب بالا دولت اتحاد شوروی یادداشت خود را مورخه 28 ماه اوت سال جاری تایید نموده وکماکان در اجرای فوری و دقیق موافقتنامه مورخه چهارم آوریل سال 1946 مصر میباشد. موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه خودرا تقدیم میدارد. در قبال این مطلب که در این مراسله مصرح است باید بگویم : تردیدی نیست که اعلیحضرت همایونی همواره طرفدار دوستی وحسن تفاهم با دولت شوروی بوده ودرینباب دستورهای پیاپی صادر فرموده‌اند و میفرمایند و هر نوع اقدامات برای تحکیم روابط دوستی مورد تصویب شاهانه است. اکنون میخواهم در خاتمه گزارش خودمطلبی را که یقین دارم عین نظر و عقیده مجلس ودولت و قاطبه ملت ایرانست با تمام صراحت و با قبول مسئولیت اعلام دارم. قطع نظر از هر نوع تصمیمی که مجلس شورای ملی اتخاذ کند آنچه که تغییر نمی‌یابد ومسلم است و اندک تردید و ریا و خدعه ای در آن نیست اینستکه ملت ایران صمیمانه میخواهد با دولت معظم شوروی دوستی پایدار داشته باشد (صحیح است) و روابط اقتصادی خود را که بنفع طرفین باشد توسعه دهد (صحیح است) وهیچگونه سیاست تبعیض و روش خصمانه نسبت بشوروی نداشته وندارد (صحیح است) زیرا بحکم عقل و منطق حتی تصور اینگونه سیاست هم در مغز هیچ ایرانی نمیتواند جایگیر شود واگر فقط نگرانی فشار و تهدید وتحریک و تبلیغات ناروا از بین برود ما خواهیم توانست در محیط آرام اعتماد کامل متقابل ایجاد نماییم (صحیح است) و با نهایت صداقت و شرافت همکاری کامل فرهنگی واقتصادی بین دو کشور را تامین کنیم (صحیح است) 2- طرح پیشنهادی جمعی ازآقایان نمایندگان راجع به موضوع نفت بقید دو فوریت و تصویب آن

رئیس- آقای دکتر شفق. دکتر شفق – جلسه ایکه در اینموقع انعقاد یافته بدون شک یکی از جلسات تاریخی مجلس شورای ملی ایران است. در مدت کوتاه دوره مشروطیت جوان ایران که هنوز عمرش بنیم قرن نرسیده این باغ واین ساختمان واین تالار که هم اکنون ما نمایندگان در آن گرد آمده ایم شاهد حوادث عجیب واتفاقات هیجان‌آور غریب بوده است وامروز نیز یک صحیفه دیگر بتاریخ آن حوادث افزوده میشود جریان ومدو جذرز و خروشان احساسات افراد و پیشوایان هر ملت بوجود میآید و امروز من در این جلسه که صد واند تن نمایندگان ملت ایرن جمعند فکری سراغ ندارم که بی‌آرام و حسی نمیدانم که آشفته نباشد. امروز قلب همه ماها در سینه ها یکسان میزند و فکر همه ماها متوجه حل یکی از مسائل دشواری است که حوادث جهان ما را بآن مواجه کرده وحل آنرا از ما میخواهد. دلهای ملت ایران نیز بیگزاف از گران تا گران کشور با اضطراب غریبی متوجه این انجمن است . چهار سال تمام است که ملت ایران گرفتارگرداب حوادثی است و شبان وروزان همی دربیم وامید و پرسش و پاسخ و بهت وحیرت بسر میبرد . چهار سال است که یک ملت چشم براه وگوش بزنگ نگران وحیران است که پیش آمد دشوار موضوع نفت چه حوادثی دربردارد و چه صورت حلی پیدا خواهدکرد؟! دراین اضطراب ونگرانی کاملا حق بجانب ملت ایران است زیرا اتفاقات ناگوار گذشته او را نه چنان آزرده است که بتواند خونسردی خود را نگاهدارد نسل حاضر ایران در این نیم قرن اغلب گرفتار انقلابات داخلی بوده و دو جنگ جهانگیر خانمانسوز دیده است . درهر دو جنگ ملت ما بیطرف وخواهان صلح وآسایش وطرفدار تفاهم وسازش بود ودرهر دو جنگ مانند ملتهای دیگر خسارتهای بی پایان دیده تلفات جانی و مالی ملت ایران در جنگ اول در نتیجه انقلابات داخلی و لشکرکشیهای خارجی و حدوث قحط و گرسنگی و شیوع بیماری و زیانهای بیحساب بازرگانی بنسبت دارائی و نفوس از تلفات آلمان مهاجم فزون‌تر بود . در جنگ اخیر نیز لشکرکشیهای خارجیان که بعدا با آنان پیمان دوستی واتفاق بستیم وآمدن صد هزاران افراد نیروی نظامی و پراکندگان ملت مصیبتزده لهستانی بدین کشور و پیش آمد خشکسالی واز بین رفتن میلیونها تن خواربار ، و صدهزاران اغنام و مواشی وصدمیلیونها ریال کالای بازرگانی وشیوع بیماری واشغال شدن خطوط مخابرات و وسایل مناقلات وبروز ناامنی دو کشور که لازمه چنین حوادثی بود وعجز دولت از گردآوردن مالیات و ظهور تفرقه و دسته بندی های سیاسی و سیتزه جویی وشیوع بدبینی و بدگویی و نارضایتی ملت خسته و ستمدیده را سخت بستوه آورد. تنها امید نجاح که میرفت زخم دلهای ریش رامرهمی نهد و هیجان خاطرهای پریش را آرامشی دهد پیام صلح جهان و بوجود آمدن سازمان ملل متحد بود که در همان آ‎غاز کار پنجاه ملت گرد هم آمدند و با تدوین منشور ملل متحد دست پیمان بدست هم دادند و حمله برای حفظ صلح عالم و جلوگیری از هر گونه تجاوز و رفع هر گونه نگرانی عهد بستند. پیش از وقوع این تعهد بزرگ بین المللی پیمانی امیدبخش در تاریخ 9 آذر ماه سال 1322 در مرکز کشور مابین سه مرد بزرگ و سه پیشوای نامی برندگان جنگ جهانی یعنی روزولت رئیس جمهور آمریکا و ژنرالیسم استالین پیشوای ممالک شوروی و چرچیل نخست وزیرانگلستان منعقد شد و ما ملت را نسبت پاینده بس امیدوار ساخت وباید بگویم هنوز هم دلگرمی و ایمان ما نسبت به سازمان ملل متحد که با کمال افتخار عضو آنیم و امیدواری ما نسبت به پیمان سه گانه که سه مرد بزرگ در پایتخت ما فداکاری وخسارت ما را در آن تصدیق نموده و وعده همکاری بما داده اند در جای خود باقیست امید واثق ما این است که بتوانیم در زمره ملتهای عضو سازمان آنچه راکه در تامین صلح وآسایش جهان بعهده مااست کار بندیم و بنوبت خود از نعمتهای آن صلح و آسایش برخوردار گردیم . بدون تردید ما ایرانیان که بقدر کافی از تاثیرات شوم جنگها داغ دل دیده ایم بیش از خیلیها هواخواه صلح ملل و تفاهم واقعی بین المللی هستیم (صحیح است) هر گاه که خبری هیجان آمیز ودر ضمن انتشارات یا شایعات در باب وقوع اختلافات جدید در میان ملتهای نیرومند گیتی بگوش ما یمرسد دل هر ایرانی بی اختیار میلرزد (صحیح است) زیرا نه تنها ادبیات و فلسله ملی ما مزایای صلح و برادری ملتها را از زمان دیرین بما آموخته وشاعر بزرگ ما گفته است بنی‌آدم اعضای یکدیگرند . بلکه تجارت تلخ وستمهای روزگار و خسارات بیشمار عملا این حقیقت را که صلح راه یزدانی و جنگ روش اهریمنی است در نظر ما مسلم داشته است (صحیح است) گذشتهاز جنگهای خانمان‌برانداز تاریخ کشور ما یک فاجعه دیگر دائمی نیز قرین بوده و آن فاجعه عبارتست از وضع دقیق جغرافیائی ما که کشورما از قرنها باینطرف بخصوص از زمان ظهور سیاست شرق محل تصادم سیاستهای متضاد دولتهای استعمارطلب قویدست قرار داد و ما ونیاکان ما را در طی قرون اخیر گرفتار محنت و اضطراب ونگرانی دائمی ساخت (صحیح است) از یک لحاظ میتوانگفت این کشور پهناور قدیم از حدود سی قرن یعنی از بدو تاریخ سیاسی خود از شمال ومغرب ومشرق و جنوب پیوسته مورد مطامع و حملات و مهاجمات خارجیها و بازیچه سیاستهای آنان واقع گشته و از زمان جنگ آشور و جنگهای یونان و روم تا امروز عمر اجتماعی ما با مبارزات سیاسی و نظامی گذشته است (صحیح است) شگفت آنکه دولتهای رقیب بخصوص در مدت قرنهای اخیر که هر یک بنوبت خود خواستند در این ملک نفوذ سیاسی یا اقتصادی پیدا کنند از جمله بهانه‌هایی که جستند این بود که ما را در سیاست طرفگیرانه و یجانبه و پیرو آمال حریف معرفی کنند. با کمال تاسف چه از خلال گزارش جناب آقای نخست وزیر و چه از اخبار و انتشارات درمی‌یابیم که دولت دوست و همسایه بزرگ ما روسیه شوروی هنوز هم در باب سیاست خارجی ما این شبهه تاریخی را وارد و تکرار و تجدید میکند و ما را طرفدار سیاست یک جانبه میپندارد من بنام یک ایرانی و یک نمایده از جناب اشرف آقای نخست وزیر سپاسگزارم که با کمال خلوص کوشیده‌اند این موضوع را در نزد رجال محترم شوروی روشن سازند من خودم که افتخار عضویت میسیون مسکو را داشتم شاهد وناظر بودم که ایشان با کمال خلوص تشیید مبانی دوستی بی‌شائبه‌ایرا در میان دو کشور نصب‌العین و هدف خود قرار داده بودند و بخصوص در رفع این نسبت ناروای سیاست تبعیض یا باصطلاح دیگر سیاست خصمانه کوشش فراوان مبذول میداشتند و ملت ایران ورجال سیاست ایران از قدیمترین زمان با ذوق سلیم خود دریافته‌اند که وضع جغرافیائی ما ایجاب میکند سیاست مستقل ملی و بیطرفانه و بدون تبعیض داشته باشیم (صحیح است) این موضوع و این توازن و تعادل برای ما اهمیت حیاتی داشته است و کمتر اتفاق افتاده است که یک مرد سیاستمدار ایرانی یک نکته را برخورد نکرده وباهمیت آن پی نبرده باشد چنانکه در نطق سابق خودم اظهار داشتم معلم ملت ایران در این درس بزرگ سیاست مرور زمان و تجارب حوادث جهان بوده است در دنیائیکه وضع محیط در مرغ و ماهی تاثیر دارد و آنها را برای زندگانی در آنمحیط سازگار میکند حوادث پی در پی و مبارزه‌های دمادم سیاست خارجی که تصادم مدام منافع بیگانگان در ایران ملت ما را نیز از قرنها باین طرف نیک آموخته و ورزیده نموده و تبجربت و فراست دریافته‌ایم که ما را فقط یک سیاست خردمندانه ملی عاری از تبعیض و بدون تمایل بطرف دولتی بضرر دولت دیگر میتواند زنده نگهدارد (صحیح است) من بنام دولت وملت و مجلس ایران میتوانم بگویم که اصل لایتغیرسیاست خارجی ما این بوده است و خواهد بود (صحیح است) و با کمال صراحت نسبت سیاست طرفگیرانه را ردمیکنم(صحیح است) مجلس شورای ملی ایران از بدو حکومت مشروطه در ایران بدولتهای متوالی که از آنجمله دولت حاضر باشد باین شرط رای داده است واکنون هم همین اصل سیاسی را تایید میکند (صحیح است) با کمال وضوح میگویم ملت ایران نسبت به متفقین محترم خود سیاست شرافتمندانه و بیطرفانه و صادقانه میخواهد ودر این باب هیچگونه سوء ظن و نگرانی را محملی و موردی نمیتواند تصور نماید (صحیح است) ولی آرزوی قلبی ما این است همان طور که ما میگوییم هیچگونه نگرانی از ناحیه ما نسبت بهمسایگان دست ندهد مقتضی است این روش از طرف آنان نیز پیروی شود (صحیح است) یعنی آنان نیز بنوبه خودما را نگران و مضطرب نسازند و بیطرفی ما را بزور و تهدید متزلزل نکنند (صحیح است) میگویند مار گزیده از ریسمان پیسه میترسد ملت ایران با کمال صراحت تشیید هر گونه روابطو همکاری اقتصادیرا در حود اصول واختیار متقابل با همسایگانش بخصوص با دولت اتحاد جماهیر شوروی آرزو میکند ولی از نفوذ و عواقب سیاسی نگران و ترسانست و بهمین مناسبت از همسایگان خود انتظار دارد هر گونه آثار فشار و تحریک واصرار را از میان بردارند و هم وحید خود را بارتباط صادقانه تجارتی و همکاری واقعی بگمارند. داستان ملت ایران بخصوص از دوره صفویان باینطرف همان داستان گرگ و میش بوده که دولتهای مختلف مغرب زمین بعزم توسعه اقتصادی و فتوحات سیاسی و نظامی هر یک بنوبه خود بحقوق اینکشور تجاوز مینمودند وبرای مشروع شمردن این تجاوز دعاوی مصلحانه وعناوین خیرخواهانه نظیر حفظ حقوق اتباع ، تامین آسایش و آزادی مردم، تامین منافع اقتصادی و بدتر از همه بهانه جلوگیری از نفوذ دولتهای دیگر که رقیب آنان بودند برای ما میتراشیدند سیاست ایران چنانکه گفتم دراین کشمکشهای دشوار سیاسی که اساسی و بحکم ضرورت همان سیاست بیطرفی بود تا مگر با حفظ موازنه‌ای که از تصادم فشارهای چهارسویه حاصل گردد زندگانی خطیرخود را اامه دهد همین دولت بریطانیای کبیر که امروز روابط دوستانه ما با آندولت رو باستحکام میرود و طرفداریهای آندولت را از حقوق ایران در سازمان ملل تقدیر میکنیم و امیدواریم روابط فیمابین رفته رفته روشنتر گردد و روی موازین متساوی و صادقانه قرار گیرد در گذشته برای توسعه سیاست استعماری چندین بارها بهانه ها تراشد و تخطیات نظامی و سیاسی نسبت باینکشور نمود وقراردادهایی بما تحمیل کرد و مدتها ملت ایران را گرفتار نگرانیها ساخت . کار همسایه دیگر بزرگ یعنی روسیه قدم هم بهتر نبود و کشور ما را در مقابل آنان از زمان پطر کبیر گرفتارهمین سیاست تجاوز و استعمارطلب بود در زمان خود ما یعنی حدود 37 سال پیش دولت روسیه سابق یعنی دولت تزاری بامر نیکلای دوم و مطابق روش سیاسی آقای سازونوف بهانه هایی بیمان آورد و نقاطی از شمال کشور ما را که از آنجمله آذربایجان بود اشغال نظامی کرد و بحقوق ملی و آزادی واستقلال ما تجاوز نمود و پیشوایان آزادی ملت ایرانرا اعدام کرد و باپرجا در چنان سیاست حق شکنانه اصرار ورزید تااینکه بنیانش بدست انقلابیون و آزادیخواهان روسیه از بن برافتاد ودولت جدید شوروی در زمان پیشوای بزرگ خود لنین آن سیاست جور و ستم رابرانداخت و سیاست جانبانه وجابرانه نامید و محکوم ومطرود ساخت و حقوق استقلال ما را محترم شمرد و با ما پیمان دوستی بست والحق روش پسندیده اتحاد جماهیر شووری بزخم دل ملت ایران مرهمی نهاد و ما را جلب کرد و قلوب ما را مطمئن ساخت وبتدریج راه برای توسعه و تشیید مبانی دوستی باز میشد ولی با کمال تاسف دعاوی اخیر روسیه شوروی راجع بنفت و طرز سیاستی که در آن راه از چهارسال باینطرف از ناحیه آن دولت اتخاذ شد بدون تردید جنبه اقتصادی و تجارتی را از آنموضوع دور کرد و شکل تهدید و فشار سیاسی بآن داد. دراین موقع بی ریا و بدون ملاحظه باید بگویم حوادث آذربایجان و تهدید اشغال کشور ملت ایرانرا نسبت بسیاست شوروی به قطع و یقین نگران و ظنین کرد و اکنون هم که هنوز اثرات تلخ آن وقایع از بین نرفته تذکرات سخت وفشارآمیز مامورین دولت شوروی که هم اکنون در ضمن گزارش جناب نخست وزیر شنیدیم اینگونه نگرانی راتقویت میکند. پس بنظر من که از صمیم قلب طرفدار دوستی و همکاری بین دو ملت هستم بهتر است دوست وهمسایه بزرگ ما قبل از هر عمل اقتصادی در رفع هر گونه عوامل که تولید نگرانی سیاسی در این کشور میکند بکوشد من آشکارا میگویم که مجلس و دولت ایران طرفدار طرح دوستی پایدار با اتحاد جماهیر شوروی هستند (صحیح است) ما همسایه دیوار بدیواریم. بهترین خریدار کالای ما روسیه است. ما نیز بکالای روسیه احتیاج وافر داریم و ارتباط اقتصادی بین دو کشور بحکم طبیعت ولازمه مجاورتست و قابل تزلزل نیست . گذشته از روابط اقتصادی روابط قویم فرهنگی در بین دو ملت موجود است که بهترین مظهر آن کار خاورشناسان نامی روسی از بارتوله وژه کوسکی تا فریمان و کشور واربلی وامثال آنانست که این دانشمندان همسایه در علوم وادبیات ایرانی پژوهشهای استادانه کرده اند پس مقدمات علمی و اقتصادی کافی برای یکدوستی ممتد و بی شائبه بین دو کشور از هر حیث موجود است. فقط برای عملی شدن این منظور لازمست اطمینان واعتماد کامل در بین باشد بنظر من اگر در این موقع دولت معظم شوروی واقعا بحکم ضرورت و احتیاج اقتصادی از ما نفت میخواهد ما با کمال خوشوقتی بشرطیکه در کشور خودمان آزادی عمل وامنیت کامل سیاسی داشته باشیم بعد از استخراج آن محصول خود را مطابق نرخ عادله بازار بآندولت میفروشیم (صحیح است) زیرا بمبادله و روابط بازرگانی روسیه احتیاج شدید داریم .اگر نظر دولت شوروی تامین منظور دیگری است از قبیل اینکه دولتهای رقیب دیگر در ایران بخصوص در قسمتهای مجاور شوروی دارای حقوق وامتیازات راجع باستخراج نفت نگردند بعقیده من هم مجلس و هم دولت و هم ملت ایران حاضر خواهند بود این نگرانی همسایه محترم شمالی را عملا رفع کند وسیاست حفظ موازنه و تامین قطعی منظورهای مشروع همسایگان خود را بطرز صحیحی روش سیاسی خود قرار دهند. (صحیح است) فقط برای تحقق این مقصود اولا تعقیب یک سیاست دوستانه وایجاد اعتماد و امنیت متقابل لازمست زیرا روابط اقتصادی چه در داخل یک کشور و چه در خارج شرایطی دارد که پایه واساس آن شرایط امنیت و فراغت خاطر ومصون بودن از هر نوع نگرانی است امید من مانند هر ایرانی دیگر اینست که با حسن نیت وعلو همت تمام مشکلات بین ما و شوروی چنانکه رئیس محترم دولت اظهار فرمودند از بین برود و جای آنرا روابط واقعی و صمیمانه فرهنگی واقتصادی بگیرد . در خاتمه اینک از مقام ریاست مجلس اجازه میخواهم طرحی را که شماره زیادی از نمایندگان محترم بعد از چندین روز و شب شور و مباحثه تهیه وامضاء کرده اند تقدیم دارم و درخواست میکنم این طرح قرائت شود. رئیس- طرح پیشنهادی قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد) ساحت مقدس مجلس شورایملی. در این آشوب و گیرودار جهان که نتایج وعواقب جنگ با نهایت وخامت زندگانی عالم بشریت رامسموم ساخته وملتها را گرفتار یک نگرانی دائمی کرده و بجای اینکه مطامع سیاسی از بین برود بر شدت خود افزوده است و مانند اینست که دنیا یک بار دیگر بسوی دسته‌بندیهای سیاسی میرود صلاح کشور ما که عضو ازمان ملل متحد ونسبت بحفظ صلح بین الملل متعهد است و در یک وضع بسیار حساس جغرافیائی واقع شده است همانا حفظ موازنه سیاسی و پیروی از یک سیاست بیطرف و مستقل و ملی و روشن و شرافتمندانه است که اندک شائبه تبعیض و ترجیح و مواضعه در آن نباشد لازمه چنین سیاستی است که دولت و ملت ما در روابط اقتصادی خود هم با خارجیها که افسوس که این روابط در دنیا هنوز از سیاست تفکیک نشده است، بس دقیق باشد و مقتضی است در این منظور مخصوصا نگرانیهایی را که از لحاظ تصور سیاست یک جانبه ملحوظ میتواند باشد عملامرتفع سازد اینک نظر باین موضوع مهم و اصل اساسی سیاست خارجی مطلبی که باید در قبال گزارش جناب آقای نخست وزیر و موافقت نامه شرکت مختلط نفت منظور اصلی را تشکیل دهد این است. محتاج بتذکر نیست کلیه ثروت طبیعی واقتصادی و تولیدی ایران متعلق بایران است و بهر نحو وترتیبی که ملت و مجلس ایران بخواهد طریق استفاده از آن را تعیین میکند.از طرف دیگر این اصل کلی هم مسلم است که ما در عصر تعاون و همکاری بین المللی زندگانی میکنیم و روابط عادلانه اقتصادی بین ملتها بخصوص همسایگان امری است طبیعی واز این لحاظ مقتضی است منابع ثروت و سرمایه هر ملتی اعم از ثروت زیرزمینی یا غیر آن بکار افتد و مورد داد و ستد و معاملات اقتصادی واقع شود و بوسیله قراردادهای صحیح و متقابل بازرگانی اصول همکاری معین گردد جز اینکه امروز وضع دنیا غیر از وضع 50 سال پیش است که دولتی بدون مطالعه امتیازاتی را نسبت بمنافع مجهولی بدیگری واگذار میکرد پس بنظر مجلس شورای ملی اولا باید بطور قطع مسلم گردد که مواد نفتی در چه نواحی کشور وجود دارد و مقدار محصول در حدود چه میزانی تواند باشد و از لحاظ اقتصادی و بازرگانی در کدام نقاط قابل بهره‌برداری است آنگاه روش اقتصادی ایران که استفاده از منابع زیرزمینی کشور بوسیله سرمایه ملی است آغاز و عملی گردد. بنا بمراتب فوق امضاءکنندگان ماده واحده ذیل را پس از استماع گزارش جناب آقای نخست وزیر پیشنهاد میکنم و بقید دو فوریت تصویب آن را تقاضا مینماییم. ماده واحده – الف – نظر باینکه آقای نخست وزیر با حسن نیت و در نتیجه استنباط از مفاد ماده دوم قانون یازدهم آذر ماه 1323 اقدام بمذاکره و تنظیم موافقتنامه مورخ پانزدهم فروردین ماه 1325 در باب ایجاد شرکت مختلط نفت ایران وشوروی نموده ند و نظر باینکه مجلس شورای ملی ایران استنباط مزبور را منطبق با مدلول و مفهوم واقعی قانون سابق الذکر تشخیص نمیدهد مذاکرات و موافقت نامه فوق را بلااثر و کان لم یکن میداند. ب- دولت باید موجبات تفحص فنی و علمی را بمنظور اکتشاف معادن نفت فراهم آورده و در ظرف مدت پنجسال نقشه های کامل فنی وعلمی مناطق نفت خیز کشور را ترسیم و تهیه نماید تا مجلس شورای ملی با استحضار و اطلاع کامل از وجود نفت بمقدار کافی بتواند ترتیب بهره برداری بازرگانی از این ثروت ملی را بوسیله تصویب قوانین لازم تعیین کند. ج- واگذاری هر گونه امتیاز استخراج نفت کشور و مشتقات آن بخارجیها و ایجادهر نوع شرکت برای این منظور که خارجیها در آن بوجهی از وجوه سهیم باشند مطلقا ممنوع است . د- در صورتیکه بعد از تفحصات فنی مذکور در بند ب وجود نفت بمقدار قابل استفاده بازرگانی در نواحی شمال ایران مسلم گردد دولت مجاز است در باب فروش محصولات آن با اتحاد جماهیر شوروی با آن دولت وارد مذاکره شود ونتیجه را باطلاع مجلس شورای ملی برساند. هـ - دولت مکلف است درکلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است بخصوص راجع به نفت جنوب بمنظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازمه را بعمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد. برزین، ممقانی، معتمد دماوندی، دکتر امینی،احمد دهقان، مهدی مشایخی . هاشم وکیل، علی بهبهانی،‌محمود محمود، اردلان ، دکتر طبا، حاذقی، امیرحسین ظفر، ماکوئی ، مرآت اسفندیاری، دکتر ملکی، قبادیان، اکبر، عزیز اعظم زنگنه، سالار بهزادی، سلمان اسدی، امیرتیمور، بهادری، جواد عامری، حسن مکرم، شریعت زاده، شهاب خسروانی، صادقی، غضنفری، سزاوار ، پالیزی، اردشیر شادلو، جواد گنجه، آقاخان بختیار، محمد ذوالفقاری، فتحعلی افشار، کفائی، وثوق و چند امضای دیگر که خوانده نمیشود ، موسوی ، شریف‌زاده، بهادری، نصرت الله اسکندری. بعضی از نمایندگان – اکثریت مجلس آقا. مسعود ثابتی – لازم بخواندن نیست آقا. فولادوند- خیلی امضاء دارد ، تقریبا 60 ، 66 امضاء دارد (زنگ رئیس) بعضی از نمایندگان- تمام آقایان موافق هستند.

رئیس- آقای نخست وزیر. نخست وزیر- چون در مقابل گزارشی که باطلاع آقایان رساندم طرح قانونی جدیدی در مجلس قرائت شد لازم است از نظر مسئولیتی که در سرنوشت مملکت دارم تذکر دهم که دراین قبیل مسائل بهتر است اخذ تصمیم معوض بمطالعه بیشتر و رعایت جزم واحتیاط باشد واز عجله وشتاب زدگی احتراز شود. تصور نمیکنم وضع گذشته راآقایان فراموش کرده باشند هنگامی که آذربایجان در آتش طغیان و عصیان میسوخت و نقشه قتل عامهای مخوف و وحشتناک برای اهالی آنجا طرح گشته بود و طهران مانند نگین انگشتر در حلقه محاصره بود و هر ساعت بیم حوادث ناگوار میرفت من ناچار بودم برای رهایی آذربایجان وجلوگیری از کشتارها وتخلیه ایران و تسکین قلوب اقداماتی بکنم و خود را در آن اقدامات کاملا مصاب میدانم. معهذا نسبت بآنچه فعلا مورد بحث است از حدود اقدامات قبل قدمی فراتر نگذاشتم و مذاکراتی که دراین باب شده ابتکار آن با من نبوده است آن ساعتی که موافقت نامه را امضا میکردم معتقد بودم بصلاح مملکت است . امروز هم معتقدم اگر مجلس جرح و تعدیلی لازم دیده اند با دقت و فرصت کافی در آن مطالعه کند. من وقتی تصمیم بامضای موافقتنامه گرفتم کاملا متوجه مسئولیت خطیر خوددر مقابل ملت ایران بودم و تنها راه علاج مصائب آنروز را در امضای آن تشخیص دادم ودر صحت تشخیص خود نیز معتقد بودم و هستم زیرا بعد از این موافقتنامه بود که وضع ایران کم کم از حال مخاطره خارج شد، قوای بیگانه کشور را ترک گفت ،‌حوادث آذربایجان و کردستان رفته رفته پایان یافت، مملکت روی اطمینان و آرامش دید و بطور خلاصه ایران از دام بلائی که گرفتار بود نجات پیدا کرد. روزی که موافقتنامه مزبور را برای نیل بهدفهای فوق امضاء کردم و مورد تحسین وتقدیر عموم قرار گرفتم یقین داشتم روزی خواهد رسید که مردم مملکت خالی از حب و بغض زمان آنچه را امروز برما میگذرد مورد مطالعه قرار داده خادم را از خائن تشخیص خواهند داد. اعتقادمن این بود که امضای موافقتنامه مربوط بشرکت نفت در آنموقع بصلاح مملکت بوده و در آنروز هر وطن پرست دیگری که بجای من می‌نشست خود را ناگزیر از موافقت با چنان پیشنهاد میدید، امروز هم صراحة میگویم رد موافقتنامه بطریقی که راه مجدد مذاکره با دولت شوروی را مسدود کند بصلاح کشور نیست. من در پیشگاه ملت ایران وتاریخ خود را موظف میدانم که عقیده خود را بسمع آقایان برسانم وامیدوارم تصمیمی را که اتخاذ میکنند توام با صبر وحوصله و خونسردی باشد وعجله وشتابزدگی نشود واین مخالف با این دو فوریت است که خواسته اند. مهندس رضوی- بنده با دو فوریت مخالف هستم و میخواهم عرایضی عرض کنم.

رئیس- بقید دو فوریت است. محمدعلی مسعودی- بنده در کلیات لایحه مخالف هستم.

رئیس- موضوع در کلیات نیست فوریت اول مطرح است. فرامرزی – بنده مخالفم.

رئیس- بفرمایید. عباس اسکندری- بنده قبلا اجازه خواسته ام ایشان موافق طرح هستندو بنده با فوریت آن مخالف هستم. دهقان – بنده موافقم. فرامرزی- بنده از موقع میخواستم استفاده کنم از زحماتی که جناب آقای نخست وزیر کشیده اند برای ایجاد حسن روابط با دولت اتحاد جماهیر شوروی تشکر بکنم ولی آقای دکتر شفق یک بیاناتی فرمودن که دیگر بعد از ایشان هر چه آدم دراین قسمت بگوید بنظر من خودش را مفتضح کرده است. بنابراین بنده اصلا از عرایضی که میخواستم عرض کنم صرفنظر میکنم و فقط خوشوقت هستم که خودم حسن استنباط کردم که چه رای بدهم، بنده با این حال عرض میکنم همانطوری که ایشان فرمودند بنده با فوریت این لایحه بدو علت مخالف هستم علت اولش این است که این طرحی که آقایان امضا کرده اند راجع به یک قضیه‌ای است که تمام ملت ایران منتظر است که بفهمد که مجلس چه میکند مجلس هم معتقد است بعد از این طرح باید ببیند که ملت ایران چه نظری دارد لااقل این قدر مجال داده شود که در جراید منعکس بشود و اقوال و افکارمختلف در باره این اظهار بشود و دیده شود که ملت ایران با این موافق است یا مخالف علت دیگرش این است که معتقد هستم این طرح ناقص است برای این که فقط راجع به قسمت نفت است در صورتی که گزارشی که جناب اشرف دادند راجع به خیلی قسمتها است من جمله آذربایجان است و در آن جا ایشان هم اشاره فرمودند که پیشوای معظم روسیه یعنی اتحاد جماهیر شوروی استدلال کرده اند راجع به عدم تخلیه ایران و حمایت از دمکراتهای آذربایجان قرارداد 1921 و من تعجب میکنم که چطور هیچیک از وزرای ما ، از وکلای ما جوابی باین قسمت ندادند. یادم هست یک روزی درهمین جا ، پشت همین تریبون راجع به عدم تخلیه ایران اشاره باین قرارداد شده است ، اولا این قرارداد توام با یک نامه‌ است که بدون این که آن نامه تفسیر کند آن ماده را دولت ایران امضاء نکرد (دکترطبا: درگزارش بود) گذشته از آن از اول اکتبر 1937 و مهر ماه 1306 یک قرارداد دیگری بین ایران و بین اتحاد شوروی بسته شد که آن قرارداد اولی را کاملا تفسیر میکند و هر گونه سوء فهمی یا سوء تفاهمی را از بین میبرد. بنده اجازه میخواهم برای توضیح عرایض خودم که این طرح را ناقص میدانم و با فوریتش مخالف هستم این را میخوانم. فصل 2- هر یک از طرفین متعاهدین متعهد میشوند که از حمله وتجاوزات بطرف مقابل یا وارد کردن قوای مسلحه خود بخاک طرف مقابل خودداری بکند در صورتی که یکی از طرفین متعاهدین مورد حمله یک یا چند دولت ثالث بشود طرف متعاهد دیگر متعهد میشود که بی طرفی خود را در تمام مدت مخاصمه محفوظ بدارد و ضمنا طرفی که مورد حمله واقع شده است نباید برفرض هر قسمت ملاحظات سوق الجیشی و تاکتیکی و یا سیاسی که باشد و یا هر نوع منافعی که برای او از آن متصور شود این بیطرفی را نقض نماید اگر یکی از دو دولت مورد مهاجمه قرار گیرد و آن احتیاج داشت که در خاک یکی ازین دولت در خاک طرف قشون داشته باشد برای دفاع از خودش مطابق اینقرارداد حق ندارد (صحیح است) حالا این عملی که شده مطابق با قرارداده بوده یا نبوده بنده عرضی ندارم. فصل چهارم، راجع بهمان قضیه این نص موجوداست . (نخست وزیر: توجه نفرموده اید آقا در گزارش هم بود) در فصل چهارم میگوید نظر بتعهدات مقرره در فصول 4 و 5 عهدنامه 26 فوریه 1921 چون هر یک از طرفین متعاهدین قصد دارند در امور داخلی طرف متعاهد دیگر مداخله ننمایند و تبلیغات و یا مبارزه بر علیه دولت طرف دیگر نکنند مستخدمین خود را در خاک متعاهد دیگر از اینگونه عملیات اکیدا ممنوع خواهند داشت اگر اتباع یکی از طرفین متعاهدین در خاک متعاهد دیگر اقدام بعملیات تبلیغات و مبارزاتی که مصادر امور آن مملکت آن را منع نموده باشند بنمایند دولت آنمملکت حق خواهد داشت مرتکبین را بمجازاتهای مقرره رسانده واز عملیات آنها جلوگیری بنماید همچنین باعتبار فصول مذکوره در فوق طرفین متعهد میشوند در خاک خود از تشکیلات وعملیاتیکه شرح داده میشود تقویت نکرده وجلوگیری نمایند. اولا- از تشکیلات دستجاتی که خود رابنام دولت تمام خاک متعاهد دیگر یا یک قسمت آن معرفی مینماید (مثل همان آذربایجان و پیشه وری) و همچنین قصدشان مبارزه با وسایل مذکوره در فوق با دولت متعاهد دیگر بوده وآسایش و صلح متعاهد دیگر را متزلزل مینمایند و یا سوء قصد نسبت بتمامیت اراضی متعاهد دیگر دارند بنا بر مراتب مذکوره در فوق طرفین متعاهدین همچنین متعهد میشوند که تجهیزات نفرات و ورود قوای مسلحه اسلحه و مهمات جنگی و هر نوع مواد حربی را بخاک خود برای تشکیلات و دستجات مذکوره در فوق ممنوع بدارند. چون یک چنین سابقه ای هست و حتی اینکه در ابلاغیه اشاره باین قضیه هست که راجع بقضیه آذربایجان دولت حل مسالمت آمیز را پیش خواهد گرفت البته این هم عیبی ندارد چون امضاء یک نماینده خارجی پای این هست با اینکه سالبه بانتفاء موضوع است باید این هم قید بشود و باین جهت من آنرا ناقص میدانم و بهمین علت است که با فوریت آن لایحه مخالفم و معتقدم که برود درکمیسیون و در آنجا مطالعه بشود.

رئیس- آقای دهقان شما مخالفید یا موافق؟ دهقان – بنده موافقم، نماینده محترم که در عالم مطبوعات هم سمت استادی به بنده دارند خودشان این طرح را امضاء فرمودند و با فوریتش هم موافقت فرمودند (فرامرزی:‌من امضاء نکردم) گمان نمیکنم آقای فرامرزی چیزی را بدون مطالعه امضاء بکنند. نظر بنده این است که چون ایشان موافق بودند امضاء کردند (یکنفر از نمایندگان : امضاء نکرده اند) مطالبی که فرموده‌اند البته بسیار صحیح است و میتوانند ایشان اینجا پیشنهاد بکنندکه در طرح اضافه شود ولی مخالفتی با فوریت طرح ندارد. زیرا مدتها است که ملت ایران نگران این موضوع است وهر چه زودتر تکلیف این موضوع مهم روشن شود دولت میتواند بکارهای دیگرش ، بامور مملکت بپردازد و امور سیر طبیعی خودش را پیش بگیرد (صحیح است) بنده گمان میکنم نمایندگانی که این طرح را امضاء کرده اند و با فوریت طرح موافق هستند مطالعات کافی در باره این طرح کرده اند (صحیح است) و لزوم فوریت این امر راتشخیص داده‌اند (صحیح است) اما اظهار نگرانی که جناب اشرف در نطق اخیر خودشان فرمودند میخواهم عرض کنم که این طرح مانع از ادامه مذاکرات فورش نفت بدولت شوروی نیست. ملت ایران 000

رئیس- در فوریت صحبت کنید. دهقان- خیلی خوب بنابراین عرایضم را در فوریت عرض کردم. همانطوری که آقایان امضاء کرده‌اند البته کمال موافقت را داشته‌اند و لزوم آنرا تشخیص داده‌اند بنابراین آقایان موافقت بکنند با فوریت آن (صحیح است) بعضی از نمایندگان- رای رای .

رئیس- آقایانیکه با فوریت اول موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است- آقای مهندس رضوی. قبادیان- بنده موافقم. دکتر اعتبار- فوریت دوم مطرح است آقا؟ اسکندری- بنده اخطار نظامنامه دارم طبق ماده 108

رئیس- بر طبق ماده 108 آقا اخطار دارید شامل نیست بفرمایید بنشینید فوریت دوم مطرح است. اسکندری- اخطار نظامنامه مقدم بر هر گفتگوئی است واصولا موافق ومخالف باید بنوبت صحبت کنند آقایانی که با طرح موافقند وآن را امضاء کرده اند چطور مخالفند؟ (مهندس رضوی: بنده امضاء نکرده‌ام) بنده اجازه گرفته ام بخود آقای رئیس نوشته ام و لازم است مطالبی را عرض کنم. بعضی از نمایندگان – بعد صحبت کنید. عباس اسکندری – شما چرا مرا مانع میشوید از صحبت ، هر چه به صلاح مملکت است نمیگذارید حرف بزنم؟ آقای رئیس رعایت نظامنامه را نمیکنید !

رئیس- بفرمایید بنیشینید آقا شمانوشته اید دیگران هم نوشته اند . ماده 107 را قرائت میکنند (ماده 107 بشرح ذیل قرائت شد) ماده صد وهفتم- منشیان اسامی نمایندگانرا بترتیبی که در مجلس یا درخارج مجلس اجازه میخواهند ثبت میکنند اگر اجازه نطق راجع بلوایح یا طرح قانونی باشد قبل از تسلیم راپرت کمیسیون بمجلس اسامی نمایندگان برای نطق ثبت نمیشود. عباس اسکندری- ابدا این ماده مربوط بموضوع اجازه بنده نیست قبل از هر کس اجازه خواسته ام و به خود شما هم تذکر دادم و در حضور شما به منشیها یادآوری کردم که ضبط هم نمایند و شما هم گفتید بسیار خوب.

رئیس- شما قبل از این که این طرح را بدهند اجازه خواستید آقای مسعودی هم قبل از شما اجازه خواستند. عباس اسکندری- اجازه بدهید توضیح بدهم آقا چنین نیست شما بر طبق نظامنامه باید حکومت نمایید.

رئیس-توضیح ندارد آقا بفرمایید بنشینید. عباس اسکندری- شماورقه را گرفتید از من برای این که نگذارید من حرف بزنم.

رئیس- شما نظامنامه را بخوانید آقا مطابق نظامنامه حرف بزنید . آقای مهندس رضوی. مهندس رضوی- بنده این طرح را امضاء نکردم و با فوریت اول هم مخالفت کردم وحالا چون فوریت دوم مطرح است مخالفت خودم را بعرض میرسانم ولی اگر مجلس شورای ملی باکثریت هر دو فوریت را تصویب بفرمایند بطرح رای خواهم داد ولی مطالبی است که راجع بعدم لزوم فوریت و همچنین راجع به یکی دو نکته ضرورت دانستم که بعرض مجلس شورای ملی براسنم. بنظر بنده در یک محیط سیاسی آشفته چنانچه امروز در جهان از هر طرف پیدا است سرعت تصمیم وفوریت نشانه رشد سیاسی نیست . بنده این مطلب را بچند نفر از همکاران خودم هم در جریان مطالعه و مذاکره راجع باین مسئله مهم عرض کردم ، بنده شخصا درهیچ سیاستی وارد نیستم یعنی بمعنای عادی که در طهران میگویند معنای عادی وارد بودن سیاست در طهران سود بردن از سیاست است . بنده نه از سیاست سود میبرم و نه از باقی امور زندگانی خودم غیر از پول مشروع واین نظر من است (اردلان: کی سود برده است آقا؟) باین دلیل بنده آنچه اینجا عرض میکنم مورد توجه آقایان استدعا میکنم واقع شود و امیدوارم بنام عده زیادی از مردم مملکت فقیر و بیچاره خودم باشم،‌ بنده از اقصی بلاد بلوچستان تا سواحل بحر خزر همه جا بیچارگی ، گرسنگی و فقر و مرض رامی‌بینم (یکنفر از نمایندگان: بفوریت چه مربوط است) بنده می‌بینم که در نتیجه سیاست یک طرفه مدت زیادی وقت مملکت ایران از حزم سیاسی کامل منحرف شده است و مملکت ایران به جائی رسیده است که امروز ما در دنبال وقایع ناگورای قرار گرفته‌ایم . بنده این وقایع ناگوار را نتیجه همین سایستها میدانم. امروز در دنیا دو بلوک سیاسی مهم تشکیل شده است با ادبیات و عبارات روشن و رسای آقای دکتر شفق این دو بلوک سیاسی دنیا حل نمیشود. (همهمه نمایندگان ) بنده باید بآقایان ثابت کنم که فوریت مورد ندارد این موضوع را بعرض آقایان میرسانم که مطلب اهمیت دارد و اگر آقایان اجازه بفرمایند صحبت بکنم. ملاحظه خواهند فرمود که این دو بلوک چنانکه میدانید از طرف ممالک نیرومندی تشکیل میشود و هم اکنون تمام جراید دنیا باستثنای عده بسیار قلیلی در یکی از دو طرف اتخاذ تصمیم کرده‌اند (صحیح است) (محمدعلی مسعودی: این بلوک بما چه مربوط است، بلوک ما ایران است) بعضی طرفدار یکی از این دو سیاست و بعضی طرفدار دیگری هستند بنده میخواهم عرض کنم در نتیجه همان تجاربی که آقای دکتر شفق بخوبی اظهار و بیان فرمودند ملت ایران از کشانیده شدن بسوی هر یک از این بلوکها کاملا بیزار است (صحیح است) و بنده عرض میکنم مملکت ایران دارای مجلس شورای ملی است و وکلای وطن پرست و با ایمان ملت بخوبی میتوانند از روی حوصله و مطالعه تصمیم قاطع و نهایی که مصالح کشور را کاملا محفوظ وتامین میکند بکند وهیچ لزومی باین عجله دراین موضوع مهم ندارد (یکنفر از نمایندگان: یک سال است آقا) یک امری را که باید بعرض آقایان برسانم این است که بنده چنانکه عرض کردم اگر مجلس شورای ملی بدو فوریت رای بدهد بالطبع رای میدهم ولی باز یک نکته مهم را اینجا از طرف جماعت زیادی از ملت ایران بعرض اشخاصی که این جا نشسته اند میرسانم و آن اینست که هر شخص خواه در مقامات مسئول دولتی یا غیر از مقامات دولتی، منظوری ندارم ولی منظورم افراد عادی است که گاهی شر و شوری در روزنامه ها راه بیندازند وبخواهند ایران را وارد یک بلوک سیاسی بکنند ملت یاران در نتیجه این تجارب آنها را خائن تشخیص خواهد داد و بنده این اعلان میکنم که کسانی که با ارتباطات خصوصی فریادهایی میزنند که از گلوی آنها نیست متل ایران آنها را میشناسد و محکوم میکند (صحیح است) و خائن میداند (صحیح است) باین دلایل بنده فوریت را لازم نمیدانم با اصل طرح البته موافقم (احسنت ، احسنت) رئیس- رای میگیریم بفوریت دوم آقایانی که با فرویت دوم موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است (عباس اسکندری: بنده مخالف هستم) (نمایندگان: رای رای) آقای مسعودی. محمدعلی مسعودی – بنده از کسانی هستم که این طرح را با اینکه بنظر من بد تنظیم نشده است امضاء نکرده‌ام و با آن مخالفم. عباس اسکندری- آقا مخالف باید صحبت بکند ایشان که موافقندشما اجازه نمیدهید در مصالح مملکت صحبت بشود و یک طرفه صحبت میشود. راجع به بحرین و الغاء تمدید نفت جنوب نمیگذارید صحبت شود.

رئیس- ساکت بنشینید . محمدعلی مسعودی- آقا عباس میرزا اسکندری وطن پرستی مونوپل جنابعالی نیست (زنگ رئیس)

رئیس- آقای مسعودی شما صحبت خودتان را بکنید. محمدعلی مسعودی – بلی بسیار خوب بنده عرض کردم که این طرح را امضا نکردم وبا آنهم مخالف هستم در اینماده واحده فقط قسمت اول یعنی بند الف و بند ح خوب تنظیم شده ولی قسمتهای دیگر بنظر من بهیچ‌وجه خوب تنظیم نشده باین نظر بنده با این طرح مخالفم ودلایل مخالفت را هم عرض میکنم و بنظر بنده بهتر این بود که بجای این سه بند ماده ای قرار میدادند که فقط ملت ایران حق داشت نفت را خودش استخراج بکند و بفروشد واینهم صریح وروشن نوشته میشد (صحیح است) که بخارجیها بقیمت مناسبی داده شود و فقط حق ملت ایران است که باسرمایه شخصی استخراج و بفروش برساند (صحیح است) بنده میگویم که البته دراینجا نوشته شده است که بخارجیها داده نشود اما استخوان لای زخم گذاشته اند ملت ایران امروز توانائی مالی دارد که بتواند شرکتهای ملی تشکیل بدهد (صحیح است) ودر تمام نقاط ایران نفت خودش را شخصا استخراج کند (صحیح است) و بعلاوه ملت ایران امروز رشد علمی و فنیش اینقدر زیاد است که جوانهایی دارد که تمام آنها دارای تحصیلات مختلف مهندسی در رشته‌های مختلفه چه نفت و چه قسمتهای دیگر میباشند والان حاضر وآماده برای این منظور هستند (صحیح است) و البته آن اشخاصی که موضوع نفت را ارتباط میدهند با روابط دوستی ما با دول همجوار بنظر من کاملا اشتباه میکنند (صحیح است) ملت ایران خودش میخواهد نفط خودش را استخراج بکند و هیچ الزامی ندارد که بخواهد بخارجیها بدهد (صحیح است) بنده اینجا صریح وروشن عرض میکنم ملت شوروی در سال 1933 تمام خارجیها را از کشور خودش بیرون کرد ویک اقدام میهن پرستانه ای کرد وآن این بود که تمام منابع ثروت خودش را بکار انداخت وخودش استخراج کرد و منافع آنرا ملت شوروی برد ما چرا این کار را نکنیم (صحیح است) ما اینقدر زمینهای ثروت خیز داریم ودر این مملکت از گرسنگی و بیچارگی میمیریم و آنوقت آقای عباس میرزای اسکندری اینجا میفرمایند 00 (زنگ رئیس)

رئیس- آقا از صحبت خارج نشوید. محمدعلی مسعودی- عرض بنده این بود که بجای این دو ماده بهتر این بود که یک ماده میگذاشتند که استخراج نفت بدست خود ایرانی و با سرمایه خود ایرانی باشد وباین دلیل بنده با این طرح مخالفم. جمعی از نمایندگان – رای . رای.

رئیس- پیشنهادی رسیده است از آقای فرامرزی باید قرائت بشود بنابراین بکفایت مذاکرات رای گرفته میشود. جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است آقا کسی مخالف نیست. رای . عباس اسکندری- بنده با کفایت مذاکرات مخالفم.

رئیس- آقایانی که کفایت مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند (اکثر برخاستند ) تصویب شد . پیشنهاد آقای فرامرزی قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد. ) ریاست محترم مجلس شورای ملی . جمله زیر را پیشنهاد مینمایم بآخر قسمت الف از ماده واحده افزوده شود. ماده سوم ابلاغیه مورخه 15 فروردین 1325 نیز کان لم یکن میباشد. نمایندگان – صحیح است

رئیس- آقای فرامرزی بفرمایید خیلی باختصار توضیح بدهید همانجا هم ممکن است صحبت بفرمایید. فرامرزی – عرض کنم دراین ابلاغیه ای که جناب آقای نخست وزیر صادر فرمودند (بعضی از نمایندگان: یکقدری بلندتر آقا) که در 15 فروردین 25 صادر شده راجع بسه قسمت است که البته یک قسمتش دیگر موضوع ندارد یکی راجع به نفت است که آقایان طرح داده اند یکی هم راجع بآذربایجان است که بنده میخوانم: سوم – راجع بمسئله آذربایجان چون یک امر داخلی ایران است باید ترتیب مسالمت‌آمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجوده و با روح خیرخواهی نسبت باهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد. نخست وزیر دولت شاهنشاهی ایران – احمدقوام. سفیر کبیر دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مقیم تهران سادچیکف. درست است که این قضیه امروز سالبه بانتفاء موضوع است یعنی موضوعی ندارد که در آن بحث کنیم ولی چون گفته نشده است که بآقای پیشه‌وری یا با دموکراتها گفته شده است ، اهالی آذربایجان چون احتمال خطر را کسی نمیفهمد ممکن است برای 50 سال دیگر یک آتشی زیر خاکستر باشد برای اینکه این توهم هم از بین برود بنده این پیشنهاد را کردم که دیگر هیچ موضوعی نداشته باشد (صحیح است) بعضی از نمایندگان- رای رای.

رئیس- آقایانیکه با این پیشنهاد موافقند که بماده واحده الحاق شود قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. یک پیشنهادی هم رسیده است که با ورقه رای گرفته شود. (صحیح است) عباس اسکندری – بنده پیشنهاد داده بودم . حاذقی – اعلام رای شده است آقا. آشتیانی زاده – پیشنهاد بنده را قرائت بفرمایید.

رئیس- پیشنهاداتی که رسیده چهار پنج تا است قرائت میشود. (جمعی از نمایندگان : اعلام رای شده است آقا ) مکی – پیشنهادات را بخوانید آقا. عباس اسکندری – پیشنهاد بنده را بخوانید.

رئیس- پیشنهادی که مربوط بلایحه نیست قرائت نمیشود آنچه که مربوط بلایحه است قرائت میشود (صحیح است) عباس اسکندری – پیشنهاد بنده مربوط بلایحه است . راجع به نفت جنوب است. معتمد دماوندی – راجع به بحرین هم بنده پیشنهاد دادم اجازه بفرمایید قرائت بشود.

رئیس- از موضوع لایحه خارج است بفرمایید بنشینید پیشنهادی رسیده است که قرائت میشود (پیشنهاد بشرح ذیل قرائت گردید) امضاء کنندگان در زیر پیشنهاد مینماییم که نسبت بماده واحده مورد بحث باورقه رای گرفته شود. ناصر ذوالفقاری، دکتر طبا، کفائی، موسوی، عزیز زنگنه، کشاورز صدر، اردشیر شادلو. عباس اسکندری – آقا بنده پیشنهادی راجع به بحرین کردم نمیگذارند بخوانند.

رئیس- عده حاضر 104نفر. (اخذ واستخراج آراء بعمل آمد نتیجه بقرار ذیل حاصل شد). موافق 102 ورقه سفید علامت امتناع 2 .

رئیس- از عده حاضر که 104 نفر بودند 102 نفر موافق رای داده اند و این ماده واحده تصویب شده . نمایندگان – باتفاق آراء. اسامی موافقین – آقایان : سلطانی،‌مکرم، تولیت، شریعت‌زاده، فتحعلی افشار،‌ محمدعباسی ، باتمانقلیچ، محمد ذوالفقاری، فولادوند،‌مهندس خسرو هدایت،‌بهادری، گنجه، جواد عامری، غلامحسین صاحبدیوانی، حسن اکبر، پالیزی، دهقان، آصف، نورالدین امامی، کامل ماکوئی، لاهوتی، عباسقلی عرب شیبانی،‌عزیز اعظم زنگنه، حسین وکیل، دکتر طبا، محمدعلی مسعودی، دکتر بقائی ، دکتر معظمی ، دکتر مصباح زاده ، اخوان،‌دکتر متین دفتری، معتمد دماوندی، شهاب خسروانی،‌ارباب رستم گیو، یمین اسفندیاری ، ملک پور ، نراقی ، دکتر ملکی ، سلطان العلماء ، شادلو،‌دکتر راجی،‌عباس مسعودی،‌مسعود ثباتی، ضیاء ابراهیمی ، نواب،‌مرتضی شریف زاده، اردلان، وثوق، مهندس احمد رضوی، بوداغیان،‌ساعد، دکتر رضازاده شفق، اقبال، محمدعلی دادور, صدرزاده، امیرحسین ظفر بختیار، دکتر آشتیانی، فرامرزی، علیمحمد غضنفری، محمدحسین قشقائی، آقاخان بختیار، کشاورز صدر، ظفری، ناصر ذوالفقاری، عبدالقدیر آزاد، مهدی مشایخی، ملک مدنی ، فاضلی، رحیمیان، صفا امامی، امامی اهری،‌سزاوار،‌ ابوالفضل حاذقی، سید علی بهبهانی ، محمود محمود، معین زاده باقری، سلمان اسدی ، عزت الله بیات، قوامی ، مرآت اسفندیاری، صاحب‌جمع، موسوی ، هراتی،‌ابوالقاسم بهبهانی، سیدهاشم وکیل، ناصرالدین ناصری، قبادیان، اعزاز نیک‌پی، ابوالفتح قهرمان، امیر نصرت اسکندری ، برزین، دکتر علی امینی ، ابوالحسن صادقی، افخمی، دکتر اعتبار،‌امیرتیمور، سالار بهزادی، نیک پور،‌ اورنگ . 3- قرائت ورقه استیضاح از طرف آقای رحیمیان.

رئیس- یک استیضاحی آقای رحیمیان از دولت کرده اند (بعضی از نمایندگان: در جلسه دیگر آقا) آقایان بفرمایید بنشینید جلسه آتیه را تعیین کنیم اگر تشریف بردید فردا تعیین میکنیم. فعلا استیضاح آقای رحیمیان قرائت میشود. (ورقه استیضاحیه بشرح زیر قرائت گردید) مقام محترم ریاست مجلس شورایملی بجهاتیکه ذیلا بعرض مجلس شورای ملی میرساند و با توجه باصل 67 متمم قانون اساسی وصراحت ماده 44 نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی این جانب آقای قوام السلطنه نخست وزیر را استیضاح مینمایم و تقاضی دارم که مقرر فرمایند متن استیضاح را در جلسه علنی مجلس شورای ملی قرائت و مدلول آنرا بدولت اعلام و روز استیضاح را معین نمایند. -1بواسطه نقض قانون ورویه نامطلوب و اعمال خودسرانه در سیاست خارجی کشور و مداخله درانتخابات بنام حزب دمکرات ایران واجازه صدور پروانه اجناس صادرات و واردات وسوء استفاده بنام اشخاص معین و توقیف غیرقانونی اشخاص وجراید علاوه بر اینکه صریح اصل نهم و 79 متمم قانون اساسی است اصولا بمنزله خیانت بحقوق ملت محسوب میشود. نظر باینکه ادامه این رویه مملکت را بطرف پرتگاها سوق میدهد و با توضیحات شفاهی که در جلسه علنی بعرض مجلس شورای ملی خواهد رسانید آقای قوام السلطنه را مورد استیضاح قرار میدهم . غلامحسین رحیمیان. 4- اقتراع دوازده نفر از نمایندگان برای عرض تبریک اعلیحضرت همایونی.

رئیس- باستحضار دولت میرسد که تعیین وقت بشود. چون روز چهارم آبان مولود اعلیحضرت همایونی است البته گرچه تمام آقایان نمایندگان برای عرض تبریک شرفیاب میشوندمعهذا دوازده نفر بحکم قرعه تعیین میکنیم که برای عرض تبریک شرفیاب شوند. (اقتراع بعمل آمده نتیجه بقرار ذیل اعلام گردید) آقایان: هدایت الله پالیزی، آرام بوداغیان، جواد عامری، حسن اکبر، کامل ماکوئی، ملک مدنی، محمدعلی کشاورز صدر ، مهندس هدایت، تقی برزین، اسمعیل ظفری، محمدعلی مسعودی، دکتر معظمی. نمایندگان – بسیار خوب است. 5- موقع ودستور جلسه بعد- ختم جلسه.

رئیس- هیئت رئیسه شعب بایستی انتخاب شود خواهش میکنم آقایان روز یکشنبه تشریف بیاورند که ساعت 10 روز یکشنبه انتخاب هیئت رئیسه شعب که لازم است بعمل آید . بنابراین جلسه روز یکشنبه ساعت 10 تشکیل میشود. (جلسه مقارن ساعت 10 شب پایان یافت)

رئیس مجلس شورای ملی – رضا حکمت تصویب نامه ها شماره 15056 – 1326/7/15 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه 13 مهر ماه 1326 بنا به پیشنهاد شماره 2033ر4 وزارت دارائی تصویب نمودند: 1- از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه صدور چای داخله از ایران آزاد است. 2- سفارش ورود چای خارجی تا میزانیکه مجموعا با محصول چای داخلی مصرف چای مورد احتیاج کشور را تامین نماید مجاز خواهد بود. 3- میزان مجاز واردات چای خارجی موضوع بند 2 این تصویبنامه بموجب سهمیه وارداتی تعیین میگردد. 4- از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه سفارش و ورود چای خارجه قطع نظر از اینکه از چه مبدائی باشد در حدود سهمیه واردات مجاز خواهد بود مشروط بر اینکه واردکنندگان برای خروج کالای خود از گمرک ضمن سایر اسناد ومدارک تصدیقی از اداره خریدهای چای داخلی تسلیم نمایند مبنی بر اینکه معادل پنجاه درصد مقدار چای خارجه که میخواهند از گمرک مرخص نمایند چای داخلی از اداره مزبور خریداری نموده و بهای آنرا کلا پرداخت کرده اند . 5- قیمت چای داخلی که هر واردکننده ای چای خارجی بموجب بند 4 این تصویبنامه میبایستی بپردازد وهمچنین شرایط و خصوصیات و ارقام چای مزبور از طرف اداره خرید چای داخلی باطلاع عموم خواهد رسید. تبصره – قیمت فروش چای داخلی بواردکنندگان چای خارجه بر اساس قیمت خرید چای داخلی از طرف دولت و مخارج متعلق بآن تعیین خواهد گردید. 6- تا موقعیکه محصول چای داخلی از ثلث چای مصرف کل کشور کمتر باشد اداره خرید چای داخلی درازاء آنمقدار چای داخله که بایستی بوادرکنندگان چای خارجه طبق مفاد این تصویبنامه فروخته شود و بعلت موجود نبودن چای داخله فروخته نمیشود از قرار هر کیلو مبلغی نقداً دریافت خواهد نمود و تصدیقی خواهد داد که بگمرک تسلیم نماید مبلغ مزبور در هر سال از طرف اداره خرید چای داخلی بتناسب قیمت چای معلوم و باطلاع عموم خواهد رسید. 7- برای توسعه کشت و بهبود جنس و ازدیاد محصول چای داخله وزارت دارائی هر گونه اقدام و مساعی لازم را بعمل خواهد آورد که هر چه زودتر احتیاج کشور از چای خارجه رفع شود به تدریجی که محصول چای داخلی افزایش مییابد از میزان سهمیه چای خارجه کسر گردد. 8- بوزارت اقتصاد ملی اجازه داده میشود برای چایهاییکه در تاریخ صدور این تصویبنامه در گمرک موجود است از محل سهمیه واردات سال جاری پروانه ورود صادر نماید و اداره کل گمرک در موقع ترخیص چایهاییکه طبق مقررات این تصویبنامه پروانه ورود آنها صادر گردیده است از قرار هر کیلو 35 ریال بابت سود بازرگانی دولت دریافت خواهد نمود. 9- سفارش و ورود چای از مبداء چین و قرمز و ژاپن نیز منبعد مشمول مقررات این تصویبنامه خواهد بود و علیهذا تصویبنامه شماره 22796 مورخ 25/6/25 ملغی میگردد و در موردچایهاییکه بموجب تصویبنامه 22796 بالفعل در گمرک موجود است در صورتی بر طبق مقررات تصویبنامه مزبور با آنها رفتار خواهد شد که در ظرف مدت یکماه از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه چای خود را از گمرک ترخیص نمایند والا مشمول مقررات بند 8 این تصویبنامه خواهند گردید. 10- اداره خرید چای داخلی در اول هر سال انواع و نرخ خرید چای محصول داخلی را در آن سال پیشنهاد و پس از تصویب هیئت وزیران اقدام بجمع آوری محصول داخله خواهد نمود. 11- وزارت دارائی ادامه خرید چای خارجه واختلاط با چای داخله وفروش آنرا از طریق این جریان را برای تصویب هیئت وزیران پیشنهاد نماید بعلاوه ترتیب ازدیاد کارنجات چای سازی را از محل اعتبار سود بازرگانی که از چای خارجه دریافت میشود معلوم و برای تصویب و اجرا پیشنهاد نماید . تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م – 4009 – از طرف نخست وزیر. آئین نامه ها نظر بماده 25 قانون وکالت مقرر میدارد. ماده 1- وکلاء پایه دوم و سوم و کارگشایان دادگستری مکلفند در صورتی که برای انجام امور وکالتی منشی داشته باشند با پیوست نمودن رونوشت شناسنامه و چهار عدد عکس بقطع 7× 5 سانتیمتر منشی خود را باداره کل بازرسی وسازمان وکلاء دادگستری معرفی نمایند. ماده 2- وکلاء پایه اول موظفند عضو تحریری خود را با شرایط مندرجه در ماده قبل باداره مزبور معرفی نمایند. ماده 3- اداره کل بازرسی و سازمان وکلاء دادگستری برای معرفی منشیان مذکور درمواد یک و دو این آئین‌نامه کارت تهیه و با قید هویت والصاحق عکس بمنشیان تسلیم میدارد. ماده 4- درصورت اخراج منشی از نزد خود یا فوت او وکلاء و کارگشایان باید ظرف 24 ساعت کتبا قسمت سازمان وکلاء را مطلع نمایند. ماده 5- متخلفین از مقررات بالا بمجازات انتظامی از درجه 4 ببالا محکوم خواهند شد. م – 4246 – وزیر دادگستری. آقای یعقوب سید رزاقی دفتریار درجه اول و نماینده دفاتر اسناد رسمی شماره 8 و 2 خوی. بموجب این حکم بسمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم شهر خوی منصوب میشوید طبق مقررات مشمول انجام وظیفه شوید. وزیر دادگستری. شماره 9607ر21529 – 19-7-26 آقای سید علاءالدین علوی طالقانی. بموجب این ابلاغ دفتر شما رادر شهر تهران خیابان سلسبیل برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد. وزیر دادگستری شماره 9915ر21529 – 23-7-26 آقای سید محمدباقر مهاجر ایروانی سردفتر اسناد رسمی شماره 7 تهران بموجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر اسناد رسمی و گواهی صحت امضاء پذیرفته میشود. وزیر دادگستری شماره 10333ر21743 – 26-7-26 آقای محمد چاوشی بموجب این حکم بسمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم شاهرود منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید . وزیر دادگستری شماره 9916ر21531 – 24-7-26 آقای قوام الدین مهاجر دفتریاردرجه اول دفتر اسناد رسمی شماره 7 تهران بموجب این حکم بسمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم تهران منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید. پ وزیر دادگستری شماره 9209-20376 – 15-7-26 آقای محمد باقر شریعت بموجب این حکم بسمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم شهر اصفهان منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید. وزیر دادگستری شماره 8991 ر 20374 – 15-7-26 آقای سید محمد حسین طباطبائی قنات آبادی بموجب این حکم بسمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم تهران منصوب میشوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید. وزیر دادگستری شماره 9794 ر 21528 – 26-7-26 آقای محمد عارف عماری بموجب این ابلاغ دفاتر شما را در دهستان کره سی شاهپور برای ثبت ازدواج و طلاق رسمیت میدهد. وزیر دادگستری شماره 9753 ر 21522 – 26-7-26 آقای غلامحسین تولیت سردفتر اسناد سمی وازدواج شهر قائن بموجب این ابلاغ دفتر شما را در قائن برای ثبت طلاق هم رسمیت میدهد . وزیر دادگستری شماره 9982 ر 21532 – 26-7-26 آقای عبدالحسین قدس نبوی سردفتر ازدواج سابق شهرسمنان چون محاکمه انتظامی شما منتهی بمحکومیت به توبیخ کتبی شده بموجب این ابلاغ رفع تعلیق شما را از دفتر ازدواج اعلام میدارد . وزیر دادگستری شماره 9788 ر 21520 – 26-7-26 آقای محمد صادق عتیقی سردفتر ازدواج و طلاق دهستان کره سی شاهپور نظر باینکه بر اثر گزارش واصله تحت تعقیب دادگاه انتظامی سردفتران واقع شده اید وزارت دادگستری طبق ماده 39 قانون دفتر اسناد رسمی تا خاتمه رسیدگی بتخلفات شما در دادگاه نامبرده شما را از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق معلق مینماید. وزیر دادگستری شماره 10331 ر 21735 – 26-7-26 آقای محمد (وحید گلپایگانی) بموجب این ابلاغ دفتر شمارا در تهران برای ثبت ازدواج رسمیت میدهد . وزیر دادگستری شماره 9763 ر 21737 – 26-7-26 آقای محمد علی دری مسعود سردفتر اسناد رسمی وازدواج طالخونچه بلوک سمیرم سفلای اصفهان بموجب این ابلاغ بعلت غیبت بدون اجازه و ترک محل کار از تصدی دفاتر اسناد رسمی وازدواج معاف میشوید. وزیر دادگستری انتصابات و احکام شماره 16060 –62406 – 15-7-26 در وزارت کشور آقای احمد فلاحی کارمند منتظر خدمت ، از تاریخ شانزدهم مهر ماه 1326 بسمت بخشدار سیمینه رود منصوب شدند. شماره 17366 ر 64513 – 27-7-326 آقای علی وزیری بخشدار نطنز ازتاریخ اول آبانماه 1326 بسمت بخش دار حومه رضائیه منتقل شدند. شماره 15705 ر 67040 – 27-7-26 آقای محمد جعفری منشی استانداری ششم از تاریخ اول آبانماه 1326 بسمت بخشدار اسدآباد منتقل شدند. شماره 17467 ر 64433 – 27-7-326 آقای جمال الدین شریعتمدار بخشدار سیه چشمه از تاریخ شانزدهم مهر ماه 1326 بسمت بخش دار هوراند منتقل شدند. شماره 18186 ر 67168 – 28-7-21326 آقای عبدالحسین سلامتی بخشدار صیدآباد از تاریخ اول آبانماه 1326 بسمت بخشدار حومه دامغان منتقل شدند. شماره 18185 ر 66156 – 27-7-326 آقای محسن مخبری کارمند منتظر خدمت از تاریخ اول آبانماه 1326 بسمت بخشدار صیدآباد منصوب شدند. شماره 169 – 26ر7ر1326 در وزارت امور خارجه اطلاعاً اشعار میدارد که جناب آقای محمد علی همایون جاه بسمت سفیر کبیر شاهنشاهی در آنکارا معین شدند.