مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ امرداد ۱۳۲۱ نشست ۸۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۳
جلسه: ۸۰
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه ۲۷ امرداد ماه ۱۳۲۱
فهرست مطالب
۱- تصویب صورت مجلس
۲- اظهارات آقای طوسی راجع به دستور
۳- بقیه شور اول لایحه جنگلها از ماده ۵ تا ماده ۱۸ و رأی به ورود شور دوم
۴- تصویب پیشنهاد آقای طوسی راجع به دستور جلسه آتیه
۵- تصویب مرخصی آقای ناصری
۶- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)
صورت مجلس روز ۲۲ امرداد ماه را آقای (طوسی) منشی خواندند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه- آقایان: سزاوار، مشار، مکرم افشار، فاطمی، کامل ماکو، همراز
غایبین بیاجازه- آقایان: تولیت، دکتر ضیا، فیاض، شهدوست، مؤید قوامی، دبستانی، آصف، صادق وزیری، شباهنگ دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: اکبر، نیکپور، خسروشاهی، امامی
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس-در صورت مجلس نظری نیست؟(گفته شد-خیر) صورت مجلس تصویب شد.
-بیانات آقای طوسی راجع بدستور
{۲-بیانات آقای طوسی راجع بدستور}
طوسی-گویا آقایان توجه نفرمودند که بنده عرض کردم در دستور عرض دارم. البته خاطر آقایان نمایندگان محترم مسبوق است که در جلسه گذشته برای جلسه بعد دستور معین شده و لوایحی که موجود است جزو دستور است یکی از لولیحی که الآن برای دستور مجلس موجود اسن و از مدتی باین طرف هیمنطور در دستور مانده است موضوع رسیدگی بحسابهائی است که مدتی قبل از این در مجلس مطرح شد (صحیح است) این موضوع همانطور که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است یک مرتبه طرحش در مجلس علنی قرائت شد و از مجلس ارجاع شد بکمیسیون مبتکرات و کمیسیون مبتکرات خبر مثبت نسبت باین موضوع داد ولی چون دورة کابینه سابق بود بسا هست و میشود احتمال داد که بحکم (گر حکم شود که مست گیرند) از این نظریاتی داشتند و خودداری کردند ولی دولت و مابینه فعلی تصور نمیکنم خودداری داشته باشند و بنده مخصوصاً چون خیلی کهنه شده است موضوع از مقام معظم مجلس شورای ملی و از مقام ریاست محترم ملجس استدعا میکنم و در خواست میکنم که خبر کمیسیون راجع باین موضوع را در درجه اول مواد دستور امروز قرار بدهند این یک امر خیلی ساده و سطحی است در حالی که مردم مشغول عمل خودشان هستند و اشخاص هستند و بعدها باز هم پیدا میکند این کار ما هم مورد یک ملامتهائی واقع میشویم که چرا گفتیم و. دنبال نکردیم. اگر آن کارهائی که شده و آن خبری که کمیسیون مبتکرات داده است اگر این را صحیح میدانید که کمیسیون خبرش را نوشته و داده است به مجلس در مجلس شورای ملی تکلیفش را معلوم کنید بدولت هم خبر کنید اخطار کنید بیاید واگر هم نیست که بنده عرضی ندارم. در هر حال من نمیخواهم مواد را گفته باشم ولی متصل میبینم عدة کمال شجاعت و شهامت باز کار خودشان را میکنند و دزدی میکنند ما هم نگاه میکنم و کاری هم نداریم آنوقت هم میگویند چرا حرف اجرا نمیگذارید؟ بنده استدعا میکنم که همین امروز خبر کمیسیون مبتکرات را در دستور مجلس بگذارید و تکلیف این قیضه را معلوم کنید دولتن هم اگر میخواهد مطلع شود و واقف شود اطلاع بدهید بیایند.(صحیح است)
رئیس-آقای انوار.
انوار-بنده خواستم آقای طوسی را تذکر بدهم که رعایت نظام نامه را بفرمائید چیزی که در دستور معین شده است جز و دستور معین شده است جزو دستور است منتهی اگر یک چیز دیگری را درنظر دارد بمجلس پیشنهاد میکند که فلان موضوع را پیشنهاد میکنم جزو دستور مجلس قرار گیرد و مورد رأی مجلس قرار میگیرد این جریان مظامنامه و سابقه مجلس است حالا هم شما نظرتان را پیشنهاد کنید این چیزی را که میفرمائید پیشنهاد کنید اگر مجلس رأی داد آن مطرح میشود اگر رأی نداد خیر راجع بجنگل مطرح میشود مجلس هم جریان طبیعی خودشرا از دیت نداده است (صحیح است)
طوسی- پیشنهاد شد دیگر گمان نمیکنم در مجلس پیشنهادی باین اهمیت شده باشد (صحیح است) حالا چه پیشنهادی بدهم و چه بنویسم، آقایان نشنیدید؟ همین عرض بنده خودش پیشنهاد بود دیگر (صحیح است)
رئیس- پیشنهاد کنید.
انوار- پیشنهاد کنید تا رأی گرفته شود.
یکی از نمایندگان- عده برای رأی کافی نیست.
رئیس- حالا مادة ۵ لایحه جنگل را بخوانید. بعد پیشنهاد کنید عده که کافی شده نیست بآن رأی گرفته میشود.
طوسی- ماده پنجم- استفاده از. . . ولی بنده خیلی متأسفم از این ترتیب. ماده را نمیشود حالا خوانده باید رای گرفته شود. آنوقت اجازه بفرمائید بدواً پیشنهاد بنده راجع بدستور خوانده شود.
جمعی از نمایندگان- بفرمائید.
پیشنهاد میکنم گزارش مبتکرات راجع بطرح رسیدگی بحساب اشخاص دردرجه اول جزو دستور شود.
جحمعی از نمایندگان- عده کافی نیست نمیشود رای گرفت.
-بقیه شور اول لایحه جنگلها از ماده ۵ تا ماده ۱۸ و رأی بورود در شور دوم
{۳-بقیه شور اول لایحه جنگلها از ماده ۵ تا ماده ۱۸ و رأی بورود در شور دوم}
رئیس- پس عجاله ماده پنجم را بخوانید تا بعد:
ماده۵- استفاده از درختهای افتاده جنگل برای مالکین آنها پس از معاینه و گواهی مأمور جنگل بانی مجاز است.
رئیس-آقای انوار.
انوار- عرضی که بنده در این ماده داشتم مطابق با آن عرضی است که در ماده اول این ماده این لایحه چندی قبل در مجلس شورای ملی کردم و آن این است که البته مراقبت در حفظ جنگلهای دولتی و نظارت در بهر برداری آنها بعهده وزارت کشاورزی است بعد از آن که مشخص داشتیم حفظ اینها و تشخیص داده سد که این جنگلها دولتی است و این درخت آنجا در نظر است و مقصود مال دولت است اگر در
این لایحه جنگلها ما قائل بمالکیت شدیم و یک جنگلی را که خود دولت تصدیق دارد که این ملک فلانکس است در صورتیکه ما قائل بحقوق مالکیت بشویم بسلطة مالکیت بشویم سلطة مالکیت این است درختش که افتاده ببرد توی خانه اش حالا باید بیاید از شما پروانه بخواهند از جنگل بان جواز بخواهد و بگوید آقا در توی جنگل من در توی ملک من در توی باغ من درختی افتاده است اجازه می فرمائید که درختش را ببرم توی خانهام ؟اینجا نوشتهاید که مالکین پس از معاینه و گواهی مأمور جنگلبانی مجازند استفاده از درختهای افتاده خودشان بکنند این مشکل است خود آقایان از زحمات و سخت گیریهائی که مأمورین از زحمات و سخت بکنند این مشکل است خود آقایان از زحمات و سخت گیریهای که مأمورین وزارتخانها و ادارات در ولایات و در جنگل و در راها بمردم میکنند کاملاً مطلع هستند و میداند معذلک مکرر ما عرض کردیم که آقا یک مدتی بگذرد که مردم معنی حکومت عادله را بفهمند آنوقت و بگذارد حالا یقه آنها از دست مأمورین آزاد باشد و نجات پیدا کنند بگذارید یک نفسی براحتی بکشند آنوقت آن مرد بدبخت جنگلی یک نفسی براحتی بکشد از دست مأمورین املاک و مأمور کشاورزی آنوقت یکسال دو سال صبر کنید و اگر ضرری بردید آنوقت دو مرتبه بیاورید این قانون یاسائی را هی تحمیل کنید بر این مردم بعد از اینکه خودتان تصدیق کردید بمالکیت این معنی ندارد که میگوئید برود گواهینامه و معاینه و پروانه از مأمور بگیرد که درخت من افتاده است و میخواهم ببرم. بنده مخالف این ماده هستم البته مخالف اسن نیستم که دولت مداخلات مالکانه نسبت بجنگل هائی که مالکیتش مال دولت است داشته باشد و صحیح هم هست ولی جنگلی که مال اشخاص است این سختگیریها را ما برایش بکنیم این را بنده معتقدم نیستم و بنده پیشنهادی هم در این خصوص تقدیم میکنم.
رئیس-از آقایان خواهش میکنم که بیرون تشریف نبرند چون عده کافی نیست و خوبست رعایت عده را برای کفایت مذاکرات بفرمایند هر ساعت که نمیشود تذکر داد (صحیح است)
مخبر کمیسیون کشاورزی (آقای افشار)- عرض میکنم بطوریکه از فرمایشات آقای معلوم میشود توجه اساسی به رزن دتروغایة منظور این قانون نفرمودند.
مؤید ثابتی-رزن دتر؟
مخبر- منظور وزرات کشاورزی و غیر آن این نیست که سکتة باصول مالکیت برسد و با توجه باین اصل که سکتة نرسد باصل مالکیت مستلزم این نیست که جنگل را که یکی از ودایع مهم طبیعت است اجازه بدهند مالکین بهر نحوی که دلشان میخواهمد قطع کنند و یک نقاط سبز و خرم و آبادی را بخرابه زار تبدیل کنند مالکیت و اصل مالکیت بجای خودش صحیح و مسلم و محترم و محرز است ولی مالک باید از مالکیت خودش از مایملک خودش طوری استفاده بکند که از استفاده او بجامعه و کشور و مملکت ضرری متوجه نشود و در این مورد بخصوص هم خود آقای انوار را توجه باین قانون ملاحظه خواهند فرمود که این قانون برای جلوگیری از قطع اشجار و برای حفاظت جنگلهای کشور بمجلس آمده است چه جنگل دولتی باشد چه شخصی باشد چه مالک داشته باشد چه مالک نداشته باشد بنده آن روز هم من باب مثل عرض کردم عرض کردم که مالکیت اصل صحیح و مقدس و محترمی است ولی فرض بفرمائید یک مالکی یک ملکی دارد یک دهی دارد محصول دارد عایدات دارد برداشت محصول میکند ولی با این سختی اوضاع فلاحتی و با این سختی وضع خواربار کشور آیا اجازه میدهید باین مالک که جنس و محصول عایدی ده خود را بهر نرخی که دلش میخواهد در خارج بفروشد؟ البته اجازه نمیدهید و حال آنکه تصدیق میفرمائید خودسر کار که این عمل قانونی بمالکیت او صدمه میزند (صحیح است) البته در ممالک متمدنه و در کشوری که قدم بتمدن و ترقی گذاشت این قواعد و قانون مرسوم و جاری است در عین حال که هم آزادی و هم مالکیت و هم چیزهای دیگر بجای خودش محرز و مسلم و محترم است
(صحیح است) اما آمدیم سر همین ماده این ماده را اگر درست توجه فرموده باشند در واقع ارفاق است نه سخت گیری ما نمیخواهیم بمردم بگوئیم اگر در قسمت جنگل شما یک درختی افتاده است دیگر مقرراتی برای آن قائل نیستم و شما میتوانید پس از معاینه جنگل بان آن درخت را بردارید ببرید و بسوزانید پس بنده نمیدانم در یک ماده ارفاقی هم برای مردم قائل شدهاند چرا باید مخالفتی داسته باشند با این ارفاق.
رئیس-آقای یمین اسفندیاری.
یکی از نمایندگان-نیستند آقا.
رئیس-آقای صفوی.
صفوی-بنده راجع باین ماده عرضی نداشتم عرایض بنده راجع باصل قانون جنگلها است…
رئیس-حالا موقعش نیست گذشته است. شور کلیات گذشت.
صفوی-بلی عرض میکنم که این لایحه را در کابینه گذشته دادند بمجلس ولی کابینه جدید که بمجلس معرفی شده است.
رئیس-وزیرش که عوض نشده است.
صفوی-باید لایحه را جدیداً آقای نخست وزیر و وزیر کشاورزی از نظر تشریفات قانونی امضاء کرده و تأیید کرده باشند تا در مجلس مطرح شود.
رئیس-عرض کردم وزیر که تغییری نکرده است (صحیح است) ماده ششم را بخوانبد.
طوسی-پیشنهادات ماده پنجم مانده است خوانده میشود: پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری و جمعی از آقایان پیشنهاد میشود ماده ۵ بشرح زیر اصلاح شود:
ماده۵-استفاده از درختهای افتاده جنگل برای مالکین و مستاجرین آنها پس از اطلاع بمأمورین جنگل بانب مجاز است
یمین اسفندیاری-ملک زاد آملی ابراهیم سمیعی-طالش معتصم سنگ-تهرانچ –همراز-دکتر سنگ-عطا الله پالیزی-ه پالیزی.
پیشنهاد میکنم در ماده ۵ در سطر آخر اضافه شود مأمور حوزه موظف است پس از وصول اظهار نامه در مدتی که کمتر از دو هفته نباشد معاینه و گواهی دهد.
پیشنهاد آقای انوار:
پیشنهاد میکنم ماده پنجم این نوع اصلاح شود ماده پنجم استفاده درختهای افتاده جنگل هائی که مالک دارد ممنوع نیست.
رئیس- ماده ششم خوانده میشود:
ماده ۶-هر کس جنگل یا قسمتی از آن را عمداً بسوزاند بحبس مجرد از دو سال تا ده سال محکوم میشود و اگر برای جنگل کاری یا تبدیل جنگل بزراعت یا هر اقدام دیگری سوزانیدن جنگل ضرورت داشته باشد اجرای آن منوط باجازه کشاورزی است.
رئیس-ماده هفتم:
ماده ۷-هر کس از برای بی احتیاطی مرتکب عملی شود که در نتیجه آن جنگل آتش بگیرد بحبس تادیبی از دو ماه تا یکسال محکوم خواهد شد. ک
رئیس-آقای انوار.
انوار-بنده اینجا خواستم آقای نقابت توجه داشته باشند این قانون جزائی را لابد در نظر دارند اینجا میگوید هر کس از روی بی احتیاطی مرتکب عملی شود که در نتیجه آن جنگل آتش بگیرد بحبس تادیبی از دو ماه نا یکسال محکوم خواهد شد. این کیفر برای کسی است که قصد عمل را داشته باشد و در ماده بالا نوشته ولی مثلا کسی که قصد عمل نداشته است معلوم است کیفری نباید داشته باشد فرض بفرمائید اینجا این آدم سیگارش افتاده است این قصدا عمل نداشته است بنده عقیدهام این است مطابق قوانین شرع در این جا ضرر را متحمل بشود اما کیفر که عتاب باشد بهش مترتب نمبشود تامین خسارات را بنمایند مطابق قوانینی که داریم اما کیفری که عتاب باشد نباید داشته باشد چون عتاب فرع بر عمل و فرع بر توجه و قصد است و این
قصد نداشته است توجه نداشته است قصد فعلی را نداشته است چون قصد فعلی نداشته است من نمیدانم برای کسی که قصد فعلی نداشته باشد تعیین مجازات و کیفر برای چیست؟
مخبر کمیسیون دادگستری (آقای نقابت)-جوابی که بنده عرض میکنم بآقای انوار از لحاظ مخبری کمیسیون قوانین دادگستری است چون این لایحه در کمیسیون دادگستری هم مطرح بود اما راجع باین موضوعی که بحث فرمودند اصولاً یک مطلبی حقوقی است که هر کس بقاعده ضمان مسئول اعمال توجه بخودش است مسئول نتایج حاصله از عمل خودش است اعم از اینکه او از راه عمد باشد یا غیر عمد وارد آوردن باشخاص هم کیفر دارد هم مسئولیت دارد یک کسی که در خیابان تعلیمی خودشرا فرضاً می چرخاند و این میخورد بعینک من و عینک مرا میشکند یا میخورد بچشم دیگری و چشم او را کور میکند البته این عمل هم کیفر دارد با اینکه جرح غیر عمد است و قاصد هم نبود است و از نتیجه عمل خودش مسئولیت هم دارد مسئولیت حقوقی که باید خسارت مدعی خصوصی را بدهد و جبران کند نظیر هم در قانون مازیاد دارد و اصولاً ماده ۱۷۷ قانون کیفر همگانی (قانون مجازات عمومی) مینویسد هر کس از روی بی احتیاطی یا بی مبالاتی اقدام بامری بکند که در آن مهارت نداشته باشد یا مخالف با نظامات دولتی باشد مرتکب بحبس تا دیبی از یکسال تا سه سال محکوم خواهد شد خسارت مالی هم دارد و این ماده غالباً استفاده میشود برای مجازات کسانی که بواسطه راندن اتومبیل اشخاص را هدف قرار میدهند در حالتی که قصدی ندارند او را بکشند یا مجروح کنند ولی این مجازات و غرامت بی احتیاطی است که خارج از قصد هم بوده است برای هر کسی که در یک جامعة زندگانی میکند (صحیح است) اول شرط زندگانی در یک جامعه رعایت احتیاط است (صحیح است) و نباید کاری بکند که عمل او بدیگران خسارت برسد مثلاًدر یک جائی که مواد محترقه هست البته باید رعایت احتیاط را بکند که مبادا در نتیجه عمل غیر عمدی او و غیر مقصود او یک زبانی بدیگری یا جامعه برسد البته جنگل یک چیزمفیدی است برای هر مملکتی و یک چیز مؤثری است یک چیز مفیدی است برای کشور و برای آب و هوای مملکت (صحیح است) همچنین سایر استفاده هائی که از جنگل برای کشور و افراد کشور و جامعه و دولت است پس باید نسبت باین موضوع و نسبت بجنگل همه رعایت احتیاط را بکنند نه اینکه بگویند خیر چون من وارد جنگل شدم و چائی نخوردهام برای اینکه چائی بخورم آتشی درست کند و کتری خودشرا بگذارد بروی آن و آبی جوش بیاورد و چائی دم کند و بخورد بعد هم آتش را خاموش نکند و باد هم بزند و آتشها را ببرد بداخل جنگل و جنگل هم آتش بگیرد البته در این جا خساراتی میرسد و هم مجازات دارد و هم غرامت باید بدهد پس این است که لازم است رعایت احتیاط کاملاً بشود چیزی که هست مجازاتی که در این جا معین شده است با عملی که در نتیجه بی احتیاطی ایجاد میشود متناسب نیست و این موضوع بعداً در کمیسیون تجدید نظر خواهید شد برای شور دوم (صحیح است) که منظور را بهتر تامین کند چون این مجازات متناسب نیست.
رئیس-آقای سزاوار
سزاوار-بنده عرضی ندارم چون جواب را آقای نقابت دادند.
رئیس-پیشنهادات خوانده میشود:
پیشنهاد آقای سمیعی- پیشنهاد میکنم تبصره زیر بماده ۷ اضافه شود مأمورین جنگلبانی هم مسئول و بمحکومیت ذکر شده در ماده بالا محکوم خواهند بود.
رئیس-ماده هشتم:
ماده۸-در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیة مأمورین دولت و اهالی که در نزدیک آن محل باشند موظف بکمک در آتش نشانی هستند.
رئیس-ماده نهم:
ماده۹-هر کس بواسطه اعمالی مانند کت زدن یا پی زدن
درخت یا روشن کردن آتش در تنه درخت و غیر سبب خشکانیدن درختهای جنگل شود بحبس تادینی از ۸ روز تا دو ماه و بپرداخت غرامت از ۵۱ تا ۳۰۰ ریال بخزانه دولت برای هر درختی که خشکانیده باشد محکوم خواهد شد.
رئیس-آقای انوار
انوار-بنده خواستم این جا یک توضیحی داده شود یعنی نفس کت زدن یا پی زدن این کیفر را دارد که در ماده نوشته شده است یا اگر خشکانیدن محقق شود؟ یک دفعه کت میزند ولی خشکانیدن نیست و خشک نمیشود اگر درخت خشک نشد یا پی زد و در تنه درخت آتش روشن کرد ولی درخت نسوخت باز هم مجازات دارد یا اساساً نفس این اعمال مجازات دارد این را آقای وزیر توضیح بدهند.
وزیر کشاورزی-البته کت زدن یا پی زدن در خدمت یا روشن کردن آتش در تنه درخت همه منتهی بخشک شدن درخت میشود بنابراین ارتکاب عمل خودش این نتیجه را میدهد پس هر کس کت بزند یا آتش در تنه درخت روشن کند این مجازات را خواهد داشت.
رئیس-آقای اوحدی
اوحدی-مقصود بنده هم همین نکته بود که آقای وزیر فرمود که کت زدن و پی زدن منظور است و چیزی دیگری نیست.
رئیس-ماده دهم
ماده۱۰-قطع شاخههای بزرگ درختهای جنگل بجز در مواردی که این قانون استثناء کرده است ممنوع است و مختلف بپرداخت دو تا پنج ریال بخزانه دولت برای هر شاخه که بریده است محکوم خواهد شد.
تبصره- شاخه بزرگ شاخه ایست که قطر آن در محل اتصال به تنه درخت بیش از ۸ سانتیمتر باشد.
رئیس-ماده یازدهم
ماده۱۱-در جنگل هائی که سوخته و یا از آنها بهره برداری شده و بموجب آگهی منتشر از طرف وزارت کشاورزی حدود آنها معین گردیده چرای دام تا مدت ۱۵ سال ممنوع است متخلف بپرداخت غرامت از ۵۱ تا ۵۰۰۰ ریال بخزانه دولت محکوم خواهد شد.
رئیس-آقای دکتر سنگ.
دکتر سنگ- بنده در این ماده عرضی نداشتم عرض بنده در ماده بیش بود که خواستم عرض کنم در این جا باید مراعات کنند که رعیت بیچاره و مردم بیچاره و بیسوادی که در جنگل سکونت دارند چه میداند که سانتیمتر چه چیزی است و چقدر است.
چون گذشته است چیزی عرض نمیکنم باشد برای دفعه دیگر که اگر مطرح شد عرض کنم.
رئیس-پیشنهادات خوانده میشود:
پیشنهاد آقای ابراهیم سمیعی:
پیشنهاد میکنم به آخر سطر سوم ماده ۱۱ جمله زیر اضافه شود وزارت کشاورزی مستقیماً یا با همکاری مالکین خصوصی موظف بایجاد جنگل در نقاط مزبور خواهد بود.
رئیس-ماده دوازده
ماده ۱۲-نسبت به بزههای مذکور در انی قانون مأمورین جنگل بانی وزارت کشاورزی جزء ضابطین دادگستری بشمار آمده و گزارش آنها مطابق تکالیفی که در فصل دوم از باب یکم قانون آئین دادرسی کیفری معین شده معتبر خواهد بود.
رئیس-آقای انوار
انوار-حقیقتاً که امنیه و نظمیه ضابطین عدلیه هستند حالا این دو تا کم هستند آمدهاند جنگل بانان را هم جزو ضابطین عدلیه قرار دادهاند و ملاحظه فرمودید که در این مدت چه مزاحمتی این مردم از دست ضابطین عدلیه (نظمیه و امنیه) کشیدند این همه که دیدم کم است؟ حالا در جنگل هم این کار را بکنیم؟ و آنهائی که ما برای جنگل بانی میگریم آنها را هم جزو ضابطین عدلیه قرار بدهیم آنوقت هم مینویسند هر راپرتی را که آمدند و دادند ترتیب اثر بهش داده میشود و حکم صادر میشود این معنی دارد آقا؟ ما جنگل بانها را که جدیداً میگریم ما آن را جزو ضابطین عدلیه قرار میدهیم یعنی هر راپرتی و گزارشی را که دادند ترتیب
اثر میدهیم. هیمنطور میشود یعنی محکمه تشکیل میشود و محکمه مطابق آن گزارش که مامور جنگل بانی داده است آن بیچاره صاحب ملک را محکوم میکند مثلاً امروز فلان کس که در جنگل بود الاغش را روانه کرد در فلانجا مامورین هم میگویند مطابق این ماده جزو ضابطین عدلیه است و حرفش معتبر است که واقع شد ترتیب اثر میدهند این است که من با این قسمت مخالف هستم. نهایت ممکن است راپرت اینها آورده شود و تصدیق شود و یک گزارش درست شود و آن وقت اینها بیک ترتیباتی تقسیم شود آنوقت جزو ضابطین عدلیه شود تا بهزار زحمت و هزار من سر یشم این را می چسبانیم و اگر غیراز این باشد یعنی هیمنطور بگوئیم آنها هم جزء ضابطین عدلیه هستند بنده جداً با این امر مخالفم حالا یک فکری آقای نقابت که الحمد الله در این بابت متخصص هستند میکنند که چطور جنگل بانها را جزء ضابطین عدلیه قرار بدهیم.
(مخبر کمیسیون قوانین دادگستری) نقابت-عرض کنم ضابطین عدلیه یک قواعد مفصلی در قانون محاکمات جزائی برای آنها هست و معلوم میدارد که گزارش آنها در چه وقت مؤثر است؟ البته ضابطین عدلیه (مامورین شهربانی و مامورین امنیه) و هر کس که تحت این عنوان در قانون معین شده باشد ضابطین عدلیه میشوند و باصطلاح مامورین عدلیه گفته میشوند و گزارشات آنها یعنی گزارشی که میدهند در قانون تصریح شده است که گزارش اینها صحیح است تا خلافش اثبات شود یعنی گزارشی را که در امور جنحه میدهند در اصول محاکمات جزائی تصریح شده است که گزارش ضابطین عدلیه در امور جنحه صحیح است و اگر کسی مدعی شد گزارش اینها خلاف واقع است باید اثبات بکند اما در امور جنائی اینطور نیست گزارش ضابطین عدلیه مؤثر نیست یعنی این قناعت و جدائی برای قاضی اینجا نمیکند قاضی محکمه جنائی خودش رسیدگی میکند به مبانی کار بدعاوی و سایر قسمتها متوجه میکند اقرار نزد قاضی یا شهادت بقدری که برای قاضی اصول جرم ثابت شود و موجب حصول قناعت و جدانی او گردد آنوقت حکم میکند و برای این جرم اینجا دو جور مجازات تعیین شده است یکی مجازاتی جنائی دارد مثلاً حبس تا ده سال و حبس مجرد که اینها همه مجازاتهای جنائی است در اینجا راپرت مامورین فقط برای اعلام جرم است البته در حدود قانون اینطور تلقی میشود ولی وقتی که اعلام شد پارکه محل یا مستنطق مکلفند که رسیدگی کنند تحقیق کنند وارد جرایانات شوند و رد قسمتهای جنحهای هم را پرتشان تا اثبات خلاف آن موثر است این قاعده ایست در اصول محاکمات جزائی و قضائی و اینها یک اصول مسلمه ایست پس در این قانون جنگلبانی هم اگر راپرت مامورین نقض شود البته نوثر واقع نمیشود قانون که اینست حالا اگر فلان مامور تخطی کرد یا گزارشی خلاف واقع داد برای آن هم ما یک مقرراتی داریم که اگر یک ماموری گزارشی خلاف واقع داد باید تعقیب شود مجازات بشود اینها یک مقررات عملی است اشکالهائی هم اگر دارد در طرز عمل است یعنی چون دیدهاند یک اعمالی بر خلاف قانون واقع شده و مامورین باعث زحمت مردم شدهاند مقرراتی وضع کردهاند در اینجا هم ممکن است که اسباب زحمت مردم بشوند بلی ممکن هست ما که نگفتیم ممکن نیست ولی وقتی قوه مقننه یک مقرراتی را وضع میکند همیشه از نظر تئوری وضع میکنند و امیدواریم بدست مامورین صالحین باشد و در اثر اقداماتی که پیش آمده همه مردم ؟آسوده باشند و در نتیجه تبلیغات آقایان امیدواریم که همه مامورین صالح باشند
سزاوار-بطوریکه بنده در خاطر دارم در این ماده در کمیسیون خیلی صحبی شده است اگر آقای انوار توجه بفرمایند در هر حال ضابطین دادگستری و مامورین شهربانی و امنیه اگر در اینجا باشند ئ اینها هم خوب جزو افراد این کشور محسوب میشوند ولی جنگلها ما ضابطین دادگستری نمیتوانیم داشته باشیم از این اشخاص برای اینکه در آنجا نه شهربانی است و نه مامورین امنیه بنابراین باسم اینکه
حفظ حقوق دولت و جامعه در جنگل شده باشد و همچنین جنگل مصون باشد جنگل بانانرا بنام ضابطین دادگستری نامیدیم یعنی گفتیم که آنها هم گزارششان مثل گزارش ضابطین دادگستری قابل تربیت اثر است اگر بتوانیم فرضاً تصور کنیم که اگر به این گزارش مامور جنگلبانی ترتیب اثر نمیتوان داد و یا گفته شود این اشخاص خللی دارد در گزارششان این فرض را هم میتوانیم در مورد مامورین شهربانی و امنیه هم بکنیم ولی بالعکس بنده عرض میکنم که اینها این مامورین جنگلبانی مدرسه دیده و فارغ التحصیل هستند و گزارش آنها بیشتر میتواند طرف اعتماد دادگاه واقع بشود
رئیس-پیشنهاد آقای انوار
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل بماده ۱۲ اضافه شود گزارش مامورین جنگلبانی در صورتی معتبر است که تصدیق دادرس رسیده باشد در صورت عدم تصدیق گزارش دهنده بحبس تادیبی تا چهار ماه مجازات خواهد شد.
رئیس-ماده سیزدهم
ماده ۱۳-هر گاه مامورین جنگل بانی در اجرای مقررات این آئین نامههای مربوطه مراقبت کامل ننمایند و متخلفین از مقررات این قانون را تعقیب نکنند بحبس تادیبی از یک تا سه ماه محکوم خواهند شد.
رئیس-آقای اوحدی
اوحدی-بعقیده بنده این ماده غیر منصفانه تهیه شده است زیرا که مقررات این قانون که قابل شناخته شده از حیث درجات مجازاتی مختلف است یکجا برای مرتکب از دو سال حبس مجرد تا ده سال حبس مجرد تعیین شده است و در یکجا از دو ماه تا یکسال حبس تعیین شده است اگر این مامور نسبت بآن کسی که مجازات را این قانون از دو سال تا ده سال حبس مجرد تعیین کرده تعقیبش نکند چه باید بشود؟ باید این بهمین سه ماه محکوم شود؟ انصاف است؟ چرا راست است افراد دولت و مستخدمین دولت ایرانی هستند اما آن مرتکب بدبخت هم ایرانی است چطور برای آنها رعیت مه برایش مجازات از دو ماه تا یکسال تعیین شده آنرا میکنند از دو سال تا ده سال و مجازات حبس برایش تعیین میشود و رعایت ایرانیت نمیشود اما آن وقت برای مستخدم دولت این رعایت میشود؟ بنابراین بنده پیشنهاد میکنم این قسمت سه ماه حذف شود و معین شود که عدم تعقیب مامورین نسبت بهر موردی مطابق همان مورد مجازات خواهد شد.
رئیس-پیشنهاد رادید؟
اوحدی-الآن میدهم
مخبر کمیسیون قوانین دادگستری-عرض کنم یک اشتباهی آقای اوحدی فرمودند که اگر حالا توضیح بدهیم معلوم میشود که بنده اشتباه کردم یا آقای اوحدی و اشتباه این است که در ماده نوشته شده اگر مامورین مراقبت کامل ننمایند و باعث تعقیب متخلفین نشوند بانجهت چون تخلف از وظیفه خودشان کردهاند مجازاتی برای ایشان
تعیین شده است از یک تا سه ماه اما فرض آقای اوحدی این است که مرتکب چون خودش مامور دولت باشد یعنی آن زارع و مالکی که وقت و اقدام بسوزاندن و خراب کردن کرد مجازات سنگین و کذائی برایش تعیین خواهد شد ولی اگر مامور دولت یا مستحفظ این کار را کرد ایرادشان این است که چرا مجازاتش کم تر باشد اشکال دو تا است اگر آن کسی که خودش مستحفظ یک جائی شده است عدم مراقبت او باعث این خسارت شده است این یکی دیگر برای آن حالتی است که مامور اعلام جرم نمیکند یا بجهتی از ایفای وظیفه خودداری کند یا گزارشی ندهد این جا علاوه بر این مجازاتی که برای آن هست یک باب مجازات کلی دیگری هم برای مامور هست هر کسی که بوسیله مال پول و یا عده و یا سند از اقدام بامری که در وظیفه اش هست خودداری بکند مرتکب مجازاتهای جنائی شناخته شده و در دیوان جزای عمال دولت محاکمه و مجازات میشود هم خودش جرم است و هم تخلف از انجام وظیفه است این مجازاتها بجای خودش هست معذالک اگر آقای اوحدی اینطور در نظر داشته
باشند که اگر در مواردی یک مامور از انجام وظیفه خود خودداری کرد و منتهی بجنایت شد مثل نفر مجرم جنائی باید مجازات شود وای در مواردی یک جرائمی که ممکن است جنحه باشد باید کمتر مجازات شود و ترتیبی البتخ باید قائل شد اگر مقصود همین نکته باشد البته…
افشار-بلی بلی همین است منظورشان
مخبر-این ایراد وارد است و در شور دوم رفع خواهد شد و اگر پیشنهاد دیگری هم دارید بفرمائید
اوحدی- اجازه میفرمائید
رئیس-آقای اوحدی
اوحدی-اگر درست توجه بفرمائید؟ آقای نقابت ملتفت میشوند که خودشان اشتباه کردند زیرا مقصودشان این بود مامورین دولتی که در جنگلها هستند اگر جرائمی را تعقیب بکنند بهمان تناسب خودشان شریک شدند در جرم این نطق بنده حاضر عین بیان بنده هم حاضر و مطلب معلوم است همینطور ایت که آخر امر استنباط کردند و آقای مخبر کمیسیون کشاورزی هم بایشان گفتند نظر بنده غیر از استنباط آخری آقا چیز دیگری نبود
رئیس-پیشنهادی دارید؟
اوحدی-خیر بنده پیشنهادی ندارم
رئیس-پیشنهاد آقای ابراهیم سمیعی:
پیشنهاد میکنم در سطر دوم ماده ۱۳ جمله زیر پس از کلمه ننمایند اضافه شود:و یا ثابت شود که بزههای مذکور در این قانون ناشی از بی مبالاتی آنها در انجام ویظفه بوده و گزارشات خلاف واقع داده باشد.
رئیس-ماده چهارهم
ماده ۱۴-آئین نامههای مربوط باجرای لین قانون را وزارت کشاورزی تهیه و پس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجرا خواهد گذارد وزارت کشاورزی مجازات که به متخلفین از مواد آئین نامههای قانونی تا مدتی که منقضی بدانند پروانه قطع درخت ندهند.
رئیس-ماده پانزدهم
ماده۱۵-کواد۲ و ۴و۱۰این قانون در حوزه هائی که وزارت کشاورزی اجرای آنرا لازم بداند یکماه پس از آگهی در هر حوزه قابل اجرا است
رئیس-پیشنهاد آقای ابراهیم سمیعی
پیشنهائ میکنم در ماده ۱۵ پس از کلمه حوزه هائی بجای که وزارت کشاورزی اجرای آنرا لازم بداند نوشته که گفته جنگل و سازمان جنگلبانی آن بحد کفایت آماده باشد
رئیس-مادة شانزدهم
مادة۱۶-هیچیک از مامورین جنگل بانی در حوزة ماموریت خود نخواهد داشت مستقیماً یا بواسطه دیگری بمعاملات بازرگانی چوب مبادرت کنند اقوام طبقه اول و دوم آنها نیز مشمول این حکم خواهند بود.
رئیس-آقای اوحدی اگر پیشنهاد دارید که پیشنهاد میرود به کمیسیون
اوحدی-خیر پیشنهاد ندارک در ماده ۱۶ حرف دارم عرض خیلی مختصر است فقط راجع بحوزه مامریت است که نوشته شده مامورین جنگل بانی در حوزهماموریت خود حق ندارند وارد در معاملات بشوند این مفهومش چه است؟ این است که اگر در حوزه ماموریت یک قدری آن طرف تر باشد میتواند این کار بکند بنابراین آن نکته را که از او احتراز میشد در حوزه غیر ماموریتش میتواند اعمال کند چون در جای دیگر هم رفیق دارد و آنجا هم اعمال نفوذ میکند چه کاری باید کرد این که نمیشود؟ بنده عقیده دارم که مامورین جنگلبانی در همه جا از معاملات چوب خودداری بکند (یمین اسفندیاری-صحیح است)
رئیس-آقای انوار
انوار-این قانون دارد یک اصل اساسی را از دست ما میبرد قانون اساسی ما این است که اموال دولت مطابق قانون دیوان محاسبات باید بمزایده و مناقصه گذاشته شود ولی هی اطلاع پیدا میکنم که فلان چیز را بردهاند یا فلان وزیر بفلان کس فلان اجازه را برای کندن چوب داده است هی دارند این اصل اساسی که باید مال دولت بمناقصه یا مزایده
معامله شود از بین میبرند این معنی ندارد که مامورین کشاورزی یا جنگلبانی یا خود اداره کشاورزی اقدام بمعاملات بکنند خیر این معامله نمیشود و نباید بشود مگر بعنوان مزایده و مناقصه یک اصل اساسی ما دردست داریم و باید مطابق آن اصل اساسی باید باشد مامور جنگلبانی چه حق دارد این کار را بکند که شما منعش میکنید مگر ایم مال دولت نیست باید با مزایده و مناقصه باشد شما اخیراً ملاحظه فرمودید که مدتی است در روزنامه جات هم هی میبینم مال دولت را این یکی یک تصویب نامه صادر میکند یکی دیگر هم او میبخشد یکی دیگر هم اومرحمت میکند همینطور هی میبینیم که مال دولت را چه جور میچاپند یکی هم حرف نمیزند نمیتوانید وقتی که در کمیسیون بودجه در بودجهها وارد میشویم می بینیم که چه درست کردهاند و چه دردی باید داشته باشیم وقتی این بودجهها را میبینیم الآن برای دادگاه نظامی در حدود ۴۰۰۰۰تومان پول گرفتند برای مبلش که دور یک میز بنشینند و محاکمه کنند اینها از کجا میآورند؟ غیر از این است که از مامی گیرند و ما گیرند و ما باید پول بدهیم ؟خدا شاهد است غیر از امروز فردائی هم هست چهل هزار تومان برای مبل قرار دادن برای دادگاه نظامی امپراطور دنیا هم امروز تمام اطاقش در حدود چهل هزار تومان مبل ندارد این را خدا می داند که مسئولیت دارد این معنی دارد کع بگویند دادگاه نظامی ما چهل هزار تومان مبل میخواهد……(خنده نمایندگان)
وزیر کشاورزی-بنده از اعتبار دادگاه نظامی اطلاعی ندارم و چون اطلاعی ندارم وارد نمیشوم ولی در قسمتهای معاملات چوب که فرمودند بنده آقای بقانون توجه نفرمودند وزارت کشاورزی یا دولت با این قانون که نمیخواهد معامله چوب بکند که مامورین آن حق داشته باشند که در معاملات چوب بکند که مامورین آن حق داشته باشند که در معاملات رعایت مناقصه یا مزایده بکنند ما گفتیم که مامورین کشاورزی در یک منطقه ماموریتشان حق ندارند در آن منطقه معاملات چوب بکند یعنی بروند و از جنگل چوب بخرند و بفروشند و از موفقیت خودشان سوء استفاده بکنند و در آنجا یک سودی ییرند و چوب را خیرده و بمردم بفروشند این چه ربطی دارد بمناقصه و مزایده یکی دیگر اگر چوب مال دولت باشد بمزایده میفروشند این چه کار دارد بمال مردم
رئیس-پیشنهاد آقای اوحدی
پیشنهاد میکنم که جمله در حوزه ماموریت خود از ماده ۱۶ حذف شود
رئیس-مادة۱۷
مادة هفدهم-در جنگل هائی که اقدام به بهره برداری و قطع اشجار میشود مالکین باید مطابق دستور وزارت کشاورزی برای جبران آنچه که قطع شده درخت کاری نمایند.
رئیس-آقای دکتر سنگ
دکتر سنگ-آقای افشار فرمایشاتی که فرمودند بنده در فرمایشات ایشان عرضی ندارم فقط نگرانی که داشتم عرض میکنم آقا تذکرات لازمی بود که میخواستم عرض کنم. الا بنده نه جنگل دارم و نه چوب و نه یک درخت آقای وزیر کشاورزی هم در این جا تشریف دارند ممکن است تحقیقات بفرمائید و دو سیهها هم شاهد است که یک چوب بنده ندارم ولی آنچه را که عرض میکنم مربوط به بنده نیست و مربوطظ به مردم است در این جا یک جرائمی برای مردم قائل شدهاند خواستم عرض کنم که آن کالش وزارع بدبخت چه میداند سانتیمتر چیست و خیلی هم طول میگشند که جنگل بان بیاید و نشان بدهد تا بدانند سانتی متر چیست بنده نمیگویم نباید یاد بگیرند البته بنده آرزو دارم یک دفعه تعلیم اجباری بشود و آن زارع و کالش هم که در مازنداران و گیلان هستند تعلیم بشوند و در سایر جاها هم که هستند اینها هم بدانند سانتی متر چیست این منتهای آرزوی من است ولی امروز وقتی که این مجبور شد مطابق این ماده عمل کند تا جنگلبان بیاید این اسباب زحمت خواهد شد آقای وزیر کشاورزی فرمودند که تمام مردم با تمام ادارت تماس دارند یعنی مامورین نباید بد باشند بنده هیچوقت عرض نمیکنم که بد هستند یا خوب البته بد و خوب دارند
در هر جائی در هر دستهای بد هیت خوب هست بنده مخصوصاً عرض کردم حضور آقای وزیر کشاورزی که یکدفعه بر خورد به یک مامور جنگلبان چه دیدید؟ من از آن میترسم من میترسم از اینکه این آقای جنگلبان برود آنجا و آن زارع که نمیداند سانتی متر چقدر است همین طور قطع کرده است درختها را آنوقت دچار گرفتاری خواهد شد خدا میداند این وضعیت خوب نیست بقول آقای سید یعقوب گناه دارد یکعده اشخاص هستند و در یک جاهائی زندگانی کردهاند که ابداً گوش آنها به دسیمتر و سانتیمتر و باین چیزها بر نخورده است باید اینها را متوجه کرد و آنها را مواظبت کرد آن جنگلبانهائی که میفرستند در آنجا باید مراقب باشند که همه آنها نمیتوانند در جنگل زندگی کنند بعقیده بنده اگر ملک مال دولت خودش بالاخره این املاک را بدست کی میسپارد و در آنجا میتواند آقای وزیر کشاورزی یا وزارت کشاورزی دستور بدهد کهع مطابق مقررات رفتار بشود و با بمالک خصوصی آنجا بگویند مه مطابق این دستور باید رفتار بکنید حالا آمدیم سر این که درخت را نبرند و اگر بریدند باید جایش بکارند خیر اینطور نیست فرمودید که دکتر سنگ اطلاعندارد آقا من جنگلی هستم اصلاً من جنگلیها تماس دارم من دیدهام اگر آقا ندیدهاند نمیتوانم یک درخت را که میبرند چند تا درخت از پهلویش میروید اگر باور ندارند تحقیق بفرمایند شما در مازندران نمیگویم که تشریف نبردهاید تشریف بردهاید و دیدهاید وشما را هم در آنجا دیدهاند ولی در و. سط جنگلها تشریف نبردهاید و ندیدهاید که چه خبر است میفرمائید که نبرند و نتراشند این معمول اسن بین کالشها اگر این شاخهها را نزنند دیگر گیاه روئیده نمیشود بنده اطلاع دارم که شما و آقای افشار هر دوی شما از یک مدرسه بیرون آمدهاید آنطور که آقای افشار گفت بنده هم عرض میکنم باید آن شاخههای درخت را زد اگر نزنند هم جنگل خراب میشود و هم علف روئید نمیشود باور بکنید که یک وقتی که گاوها را خوب است روانه نکنید در جنگل گفتیم پس همة این گاوها کجا بروند گفتند ببرند بمنزل هایشان ئ در اصطبل و طویله بنده در این خصوص دیگر چیزی عرض نکردم آقای فرمودند بنده عرض میکنم که این شاخهها بریده شود که آفتاب به علفها بتابد و علفها بخوبی روئیده شود و در آنجا که فرمودید که مالک درخت مجبور است اگر قطع کند باید او بکارد چه قرار دادند و کجا موجود است درختهای صنعتی را قید نکردند بنده تصور میکنم آقای احمد ی هم منظورشان همین قسمت بود و بنده اینطور استنباط میکنم پس قید کنید در این درخت صنعتی در صورتیکه فقط اینجا درخت درخت توسکاواین چیزهائی را که شما اطلاع دارید و مخصوصاً درخت گل ابریشم را وقتی بزنند چندین درخت در اصراف او روئیده میشود امثال این درختها خیلی در جنگلها هست و اگر یک درخت اینطور شد شاید حود آن درخت دیگر سبز نشود ولی خیلی از شاخههای دیگری در اطراف هست زود بالا میآید مالکین باید مطابق دستور وزارت کشاورزی برای جبران آنچه که قطع شده درخت کاری نمایند من نمیدانم در صورتیکه مالکی اجاره بدهد یا بفروشد و اجازه دار درخت را ببرد باز هم مالک باید این کار را بکند اما آمدیم یک درخت هائی که مربوط به دولت است یا آنکه ما لک هم خبر ندارد و کسی هست در آنجا مه اجاره کرده است آنها را دیگر نمیدانم آقا آنوقت مالک بیچاره در آنجنگل هر روز بیاید و یک درخت بکارد اینها را آقا بهتر میداند و بنده اینها را من باب تذکر عرض میکنم موضوع دیگری را که خواستم حضور مبارک آقایان عرض کنم این است که توجه بفرمائید در مادة۲ آنروز فرمودید که مادة۲ دستشان را باز میکند برای پرچین و چپز ولی آنجا همه اش را موکول باجازة جنگل بان نمودهاند در هیچ قانونی بنده ندیدم که اینقدر اجازة مامور در جزئیات لازم داشته باشد اگر صلاح بدانید یک قدری اینها اصلاح کنید.
وزیر کشاورزی-در مجلس شورای ملی در این موضوع خیلی صحبت شده ولی بنده خلاصه عرض میکنم راجع
به قطع شاخههای درخت چند جور است یک شاخه هائی است که اگر ببرند کمک میکند به تنه درخت ولی یک شاخههای دیگری هم هست که اگر ببرند بدرخت صدمه میرساند خود آقایان اگر به پهلوی و رشت تشریف بردهاند دیدهاند در کنار جادهها درختهای کهن وجود داشت ولی متاسفانه تمام شاخههای آنها را بریدهاند فقط یکدانه مانده و بکلی از بین رفته است اینکه ما نوشتیم و شاخههای بزرگ را تعیین کردیم برای اینست که مردم بدانند شاخه بزرگ چه هست و تا اندازهای کمک بمردم شده باشد و این برای اینست که اگر شاخههای کوچک رابریدهاید راجع به موضوع درختکاری که فرمودند منظور ما راجع بدرخت هائی است که یا جوش نمیدهند بدبختانه درختهای خوب با جوش نمیدهد ولی بنده به درخت توسکا و شب خسب هیچ علاقه ندارم بنده عرض میکنم که درختهای شب خسب را در جنگلها دیدند ببرند (دکتر سنگ-بموجب چه قانونی) بنده اجازه میدهم ببرند اگر جنگل بان ما آمد و گفت چرا درخت گل ابریشم را بریدید بنده آتن جنگل بان را از خدمت خارج میکنم راجع بدرخت کاری که فرمودید این ماده در کمیسیون اضافه شد و جزء پیشنهادات وزارت کشاورزی نبود اما مطابق دستور کشاورزی یک جاهائی است که اگر درخت را میاندازند صلاح نیست درخت جایش بکارند و مالک هم مجبور نیست در جایش درخت بکارد اما در جاهائی که درخت انداختند احتیاج هم بدرخت داریم مطابق دستور وزارت کشاورزی باید حتماً بکارند والا اجباری نیست و مطابق دستور خواهد بود.
رئیس-آقای معدل
معدل-ماده۱۷ این قانون تقریباً مادة آخر است چون ماده ۱۸ مربوط باین جا نیست بنده ناچار بودم که این عرض را در این جا بکنم اشجار جنگلی را تقریباً در اینجا میتوان گفت برای دو مقصود قطع میکنند یکی از نظر کارهای صنعتی و امثال اینها ویکی هم از برای سوخت راجع بدرختهای صنعتی که قطع میشود البته بجا است ولی آنجا که برای سوخت مصرف میشود یک عمل اجباری است یعنی باید گفت که مردم ناچار هستند در جائی که مواد سوختنی نیست از این اشجار و از اینجنگلها استفاده بکنند اما در نقاطی که ذغال سنگ نقط سیاه امثال اینها که بدرد سوخت میخورد و بدرد مردم میخورد باید در این جا باید مردم را مجبور کرد که چوبها را قطع نکنند و از این چیزها استفاده بکنند ولی در جائی که غیر از جنگل و غی از چوب چیز دیگری برای سوخت موجود نیست هر قدر قانون بگذرد و هر قدر مردم را مطمئن کنیم نتیجه مطلوب گرفته نمیشود بنابراین لازم است که قبلاً برای مردم فکری بکنید عقیرهام این است و یک پیشنهادی هم در این باب کردهام که دولت مکلف است نقاطی که غیر از اشجار جنگلی مواد سوختنی دیگری نیست تصمیماتی اتخاذ نمایند و نتیجه آنرا برای آگاهی مردم اعلام نمایند اگر این کار را نکردم علاج دیگری متصور نیست.
رئیس-آقای مؤیی احمدی
مؤید احمدی-آنطوری که آقای وزیر کشاورزی فرمودند معلوم میشود که پیشنهاد دولت جور دیگری بوده اصلاح که کردهاند و این طور شده است پیشنهاد دولت این بوده که در هر جا لازم بدانند اشجاری که لازم دارند جایش کاشته شود پیشنهاد دولت اینطور بوده و صلاح هم هیمنطور است برای بعضی اشجار است که قیمتی شده بدهم و خود آقای وزیر کشاورزی هم مطلع هستند و در این قسمت هم خیلی کمک کردند یکی از تجاوز کرمان (آقای آگاه) از دولت اجازه گرفت و درختهای چاتلانفوش را پسته پیوند زد و بقدری پسته خوبی کرده است که امروز یکی از صادرات خوبی است که صادر میشود بامریکا البته این درخت را نباید برید و این درخت قیمت کلی دارد بنابراین همه جا سروع کردهاند به پیوند کردن درخت پسته خیلی بهتر و خوش مزه تر میشود از پستههای باغی و خیلی هم شایع شده است البته درختها را باید حفظ بکنند و شاخههایش را نبرند مثلاً در خراسان هم جنگل بوده و همینطور برای ذغال
بریدهاند و جایش را هم چیزی نکاشتهاند و همه از بین رفته است (ایمر تیمور-ریشههای آنها را هم در آوردند) ریشههایش را هم بقول آقا در آوردهاند البته دولت باید اینها را در نظر بگیرد و درخت هائی را که پس از بریدن جایش یبز میشود مانعی ندارد ببرند ولی در آنجا که سبز حتی المقدور جلوگیری کرد.
رئیس-پیشنهاد آقای دکتر سمیعی
ماده۱۷-را بشرح پائین پیشنهاد مینمائیم:
ماده۱۷-در جنگلهائی که اقدام به بهره برداری و قطع اشجار میشود همچنین در جنگلهائی که اشجار آن قطع شده است آنچهخ که مربوط به دولت است وزارت کشاورزی برای جبران اشجاری که قطع شده است موظف است درخت کاری نماید در جنگلهای خصوصی اجرای این عمل با تامین منافع مالک جنگل در تحت نظر وزارت کشاورزی انجام شد
رئیس-پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان
در ماده ۱۷ اصلاح زیر بشود مالکین باید مطابق برنامه که وزارت کشاورزی قبلاً تهیه و اعلام عمل نماید
رئیس-مادة۱۸
ماده هیجدهم- مقررات کیفری مربوط باین موضوع در قسمتی که مخالف این قانون است فسخ میشود
رئیس-مواد الحاقیه هم پیشنهاد شده است
پیشنهاد آقای براهیم سمیعی-مادة اضافی زیر پیشنهاد میکنم:
ماده۱۹-دولت مکلف است هر سال از اراضی غیر مزرعی مه حداقل آن ده هکتار کمتر نباشد تبدیل به جنگل مصنوعی نماید و همچنین مالکین به هزینه خود اراضی غیر مزروع را تبدیل به جنگل نمایند مجاز خواهند بود با اطلاع مامورین جنگلبانیدر حدود مقررات عمومی از آن جنگل استفاده نجاری نمایند.
پیشنهاد آقای معدل-مادة زیر را بعنوان مادة الحاقیه پیشنهاد می نمائیم:
دولت مکلف است در نقاطی که غیر از اشجار جنگلی مواد سوختنی وجود ندارد بازرسی ارضی بعمل آورد و نتیجه تحقیقات و نظریات خود را در هر حوزه استان و شهرستان اعلام نماید که اهالی یتوانند بسهولت سوختنی تحت الارضی استفاده نمایند
رئیس-رای گرفته میشود بورود در شور دوم موافقین برخیزند (حاکثر بر خاستند) تصویب شد
{۴-تصویب پیشنهاد آقای طوسی راجع بدستور جلسه آتیه }
رای گرفته میشود به پیشنهاد آقای طوسی (بعضی از نمایندگان-پیشنهاد را بخوانند)
پیشنهاد آقای طوسی
پیشنهاد میکنم گزارش کمیسیون مبتکرات راجع به طرح رسیدگی به حساب اشخاص در درجه اول جزو دستور جلسه آینده شود
رئیس-موافقین با پیشنهاد آقای طوسی بر خیزند (اغلب بر خاستند) تصویب شد
{۵-تصویب مرخصی آقای ناصری}
رئیس-بک گزارش از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده که قرائت میشود:
آقای ناصری در خواست یکماه مرخصی از تاریخ بیست و هفتم فروردین ۱۳۲۱ نمودهاند و کمیسیون عرایض و مرخصی با در خواست ایشان موافقت اینک گزارش آن بعرض میرسد
رئیس-موافقین با مرخصی ؟آقای ناصری بر خیزند (اغلب بر خاستند) تصویب شد
{۶-موقع و دستور جلیه بعد-ختم جلسه}
رئیس-اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)
جلسه آینده روز یک شنبه اول شهریور ماه سه ساعت و نیم پیش از ظهر دستور هم بطوریکه تصویب شد گزارش مربوط به رسیدگی به حساب اشخاص
مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری