مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ دی ۱۳۲۰ نشست ۱۵

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۳:۲۴ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ دی ۱۳۲۰ نشست ۱۵

دوره سیزدهم قانونگذاری

جلسه ۱۵

شماره مسلسل ۱۰۴۷

صورت مشروح مجلس روز پنج شنبه ۲۵ دی ماه ۱۳۲۰

مجلس یک ساعت وسه ربع پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز پنجشنبه ۱۸ دی ماه آقای طوسی (منشی)خواندند**

- تصویب صورت مجلس

۱ - تصویب صورت مجلس

رئیس - در صورت مجلس نظری نیست؟(گفته شد-خیر)صورت مجلس تصویب شد. آقای روحی

روحی - عرض کنم بنده می‌خواستم تذکر بدهم که هیچوقت آئین نامه مجلس اجازه نمی‌دهد که جلسات مجلس را آقای رئیس عقب بیندازند. جلساتی که معین می‌شود مجلس باتفاق آراء معین می‌کند وبایستی تغییر آنهم با مجلس باشد نمیدانم این جلسه امروز چه صورتی دارد من میدانم که آقای فرزین مرد باشد افت نفسی بودند والبته ایشان را تشییع کردند ویک ساعت ونیم بظهرهمه بیکار بودیم باید بیائیم وجلسه کنیم این جلسه اصلاً بعقیده من صحیح وقانونی نیست اگر یک نفر هم دیر بیاید ویا غایب باشد جرم ندارد به موجب قانون بالفرض هم بخواهند جلسه فوق العاده بکنند باید درجلسه خصوصی کسب اجازه بکنند وامیدوارم مقام ریاست هم بدون اجازه اکثریت مجلس بی موقع جلسه را تعطیل نکنند.

رئیس - آقا فرمایشاتی می‌کنند وحال اینکه این مسئله مکررسابقه دارد واتفاق افتاده وقتی که یک امر فوتی واقع می‌شود ممکن است جلسه به وقت دیگر موکول شود جلسه را دراینجا رئیس معین می‌کند درآنجا هم رئیس معین می‌کند واین هم به آقایان اطلاع داده شد ومانعی ندارد.

- شور دوم لایحه یکی شدن وزارت بازرگانی و پیشه و هنر

۲- شور دوم لایحه یکی شدن وزارت بازرگانی و پیشه و هنر

رئیس - شور دوم گزارش کمیسیون پیشه و هنر راجع به یکی شدن دووزارت خانه پیشه وهنر وبازرگانی گزارش کمیسیون قرائت می‌شود

کمیسیونهای بازرگانی وپیشه وهنر لایحه شماره (۴۹۴۲۳)دولت راجع بتوأم شدن سازمان دو وزارت بازرگانی وپیشه وهنر را برای شور دوم مطرح نموده چون درموقع شور اول پیشنهادی از طرف آقایان نمایندگان محترم نرسیده بنابراین کمیسیون گزارش اولیه خود را تاًئید نموده اینک عین ماده واحده پیشنهادی ضمن شور اول را طی این گزارش برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌نماید.

ماده واحده - از تاریخ تصویب این قانون سازمان وزارت بازرگانی وپیشه و هنر توام شده و بنام م وزارت بازرگانی وپیشه وهنر نامیده خواهد شد. وزارت بازرگانی وپیشه وهنر مطابق حد اقل احتیاجات ودرحدود بودجه‌های مصوب سازمان اداری خود را داده پس از آزمایش تا آخر اسفند ماه ۱۳۲۰ برای تصویب مجلس شورای پیشنهاد خواهد نمود.

رئیس - آقای روحی

روحی - عرض کنم چیزی که در درجه اول از اهمیت است مسئله بازرگانی کشور است که متاًسفانه دراین اواخر بآن هیچ توجهی نشده‌است آقای وزیر پیشه وهنر هم خودشان مسبوقند که وزارت بازرگانی یک اداره‌ای بود در وزارت دارائی مثل اداره گمرک وسایر ادارات وهر تصمیمی که می‌خواستند خودشان می‌توانستند بگیرند بعد تصمیم گرفته شد که اداره بازرگانی هم وزارت خانه باشد که بیشتر به بازرگانی کشور کمک بکند حالا آمده‌اند هیئت دولت وآقای نخست وزیر دراین تشکیلاتشان دو وزارت خانه اضافه کرده‌اند در صورتیکه هیچ لزومی نداشت وعنوان وزارت بازرگانی را می‌خواهد حذف کنند علت اینکه می‌خواهند حذف کنند چیست در صورتیکه فقط یک نفر وزیر کم می‌شود والا تمام اعضا وتشکیلات سرجایش هست وبرای کشور فرقی نمی‌کند یک حقوق بیک وزیر دادن وقتیکه تمام اعضاء و کارمندان هستند که چندان تاًثیری ندارد واما در تضمیمش آیا برای کشور تسهیلاتی فراهم می‌کند یا نه آیا خرج را می‌کاهد یانه این را صراحهً این جا بیان کننده قسمت دیگر عرضم راجع بکار خانه‌های دولت است بنده بطوری که می‌شنوم با توجهی که شخص ایشان باین کار دارند واعتمادی که بنده به طرز کار ایشان دارم ترتیبی بدهند که این کارخانه‌ها مفید بحال مردم باشد این‌ها معلوم نیست که از چه جنس قما تهیه کنند که امروز کشاورزان و مردم بیچاره می‌پوشند امروز لازم نیست این کارخانه‌ها پارچه‌های ذرعی بیست تومان و سی تومان تهیه کنند امروز باید پارچه‌های پنبه ذرعی پنج شش قران تهیه کنند که در دسترس مردم باشد نه این که پارچه هائی به میل ودلخواه خودشان تهیه کنند که بر ضرر کشور است وآن طوری هم که آقای وزیر پیشه و هنر فرمودند که ما برای پائین آوردن سطح زندگی یک چیزهائی را از خارج وارد می‌کنیم مثل قند وشکر ویک چیزهائی هم برای کبریت از خارج وارد می‌کنیم درست است ولی یک چیزهائی دیگر که دراین جا گران است مثل اسفناج و کدو که از خارج وارد نمی‌شود اینها حوائج عمومی مردم است چغندر آقا یک من تومان در این شهر فروخته می‌شود دولت می‌تواند اقدام کند جلوگیری کند این شهرداری به کوچکترین وظیفه خودش آشنا نیست اینها را باید محدود کرداینها را خودسر کرده‌اند هر قدر می‌خواهند به مردم تحمیل می‌کنند ودولت هم کوچکترین توجهی را باین قسمت‌ها نداشته ونخواهد داشت. دیگر اینکه بنده در روزنامه‌ها خواندم که کارخانه‌های اهواز وکجا اینها را صراحهً گفته‌اند سه ماه تعطیل است وپنبه بانها نداده‌اند نمیدانم چرا اینطور شده پنبه که فرستاده‌های بیشماری هم ندلردبرای چه باین کارخانه هانمی‌دهندکه رفع نیازمندی‌های کشوررابکنند. موضوع دیگرفروش پنبه‌است درفاصله درداخله کشورآقایان شاهدندماچندین جلسه گفتیم برای اینکه کرمانی‌های بیچاره کرباس بیافتند در این زمستان رفع سرما از خودشان بکنند شعبه اقتصادی کرمان یکمن پنبه برعیت بدبخت نمی‌دهدکه اینهاکرباس بیافتنداینهاهم بدرد دولت هم بدردمردم می‌خورد. اغتام کرمان شتر تخم پنبه می‌خواهد یک من نمی‌دهند چند جلسه بودیم باآقایان نمایندگان رفتیم مذاکره کردیم همه اش بذفع الوقت که مادستورداده‌ایم گذرانده‌اند و تااین تاریخ یکمن تخم پنبه به کرمانی نداده‌اند که دراین سرمای زمستان بتواند رفع حوائج خودش و مردم را بکند من نمیدانم که دولت چرا جلوگیری از این اعمال مأمورین نمی‌کند مأمورین هم درصددند بعنوان ازدیاد عوائد هر چه می‌توانند از مردم می‌گیرند خوبست دولت توجه بیشتری باین قسمت بکند و برای پائین آوردن سطح زندگی فرمایشات ایشان هم برای بنده کافی نبود زیرا تنها یک کبریت بعضی موادش از خارج می‌آید ولی سایراجناس درداخله کشورتهیه می‌شوداین بیان کافی نیست ودولت ازاین حیث مسئول است و سهل انگاری می‌کند و بنده صراحه عرض می‌کنم که خوب پایه‌ای نمی‌چرخدومردم بااین وضعیت نمی‌توانند زندگی کنند.

رئیس - آقای طباطبائی.

طباطبائی - عرض کنم که دراساس لایحه معلوم شد آقای روحی موافق تر بودند ایشان بقدری موافق هستندکه انتظار داشتند در تشکیلات اداری وزارت پیشه وهنرهم تقلیل مخارجی پیش بیایدملاحضه فرمودیدکه یکی ازموادبرنامه دولت تقلیل هزینه بودوبنظربنده این راه عملی خوبی است که موسسات وادارات و وزارتخانهائی که زیادی است اینهاراممکن است دولت اگرازمن بپرسندمنحل کندوالا لااقل ضمیمه یکدیگربکنندکه ازاین حیث تقلیل وتفاوتی دربودجه کشور بشود و اینکه فرمودند بابرداشتن یک وزیرتفاوت کلی حاصل نمی‌شوداینطورنیست وزیرکه بودآقامعاون می‌خواهد دفتر می‌خواهنداتومبیل می‌خواهد تشریفات و مصارفی می‌خواهدکه وقتی جمع گردید درسال می‌بینیدمبلغ معتنابهی می‌شود والبته اوضاع امروزه کشور ومضیقه‌ای که ازنقطه نظرمالی برای کشورهست ودرآتیه بیشترپیش بینی می‌شود فکرخوبی است که ادارات زیادی حذف شوداگر در هر وزارتخانه و هر موسسه دولت روی این فکر برود (ولی برای بیکاره هابایدیک فکری البته بکند) بسیارخوب است آخروزارتخانه هاواداره هااین فکرسابق است که بایددارالعجزء باشدویک عده رانان بدهدخوب آقااین اشخاص یک فکردیگربکنندبنده نمیدانم برای دولت مقتدرهست یانیست ولی باید استطاعت مردم وخزانه عمومی رادرنظرگرفت ازکجااین همه مخارج رابایدتأمین کردآقای روحی گفتندکه دو دزارتخانه تأسیس شده البته بایدیک فکری بکنندوقتی که یک اداره کشاورزی را کردند وزارت کشاورزی بهداری را کردند وزارتخانه البته تحمیلی می‌شودبربودجه کشوروتفاوتی دربودجه حاصل می‌شودوچه بهترکه یک وزارتخانه‌ای راکه کاری نداشت فقط اداره کردن یک عده کارخانجات اختصاصی رادردست ازبین برود. کارخانه ذوب آهن اول جای دیگربنابود درست کنند نشد بردند کرج تا حالا سی میلیون تومان خرج ساختمانش شده حالا هم بی ترتیب و بی نظم و یک پول زیادی هم خرج نده می‌شود معلوم نیست چه نتیجه خواهدداشت لااقل خوبست اینها را بودجه اش را از بین ببرند و حذف کنند و برای نگاهداری آن فکری کنندکه ازبین نرودومتلاشی نشودوبنده هم موافقم بنده شنیدم برای نقل وانتقال یک کارخانه گویاکارخانه قندباشدازبندرشاه بجای دیگرمعادل قیمت خودآن کارخانه خرج کرده انداین هاتحمیلاتی است که به این مملکت شده وفکرنکرده ومطالعه نکرده روی هوی وهوس اینطور تحمیلات گزافی رابه بودجه این مملکت کرده اندحالابنده خیال نمی‌کنم که کسی باشدکه این دو وزارتخانه یکی شود زیرا یک قسمت ازبودجه اش حذف می‌شود و این بنفع این مملکت است دیگر اینکه بنده معنای این اداره کل معادن را نفهمیدم چیست و چکار می‌کنند اداره کل معادن یعنی چه یک اداره مستقل جداگانه ایست یا جزءپیشه و هنر است در هر صورت بنده با لایحه موافقم و خوب است آقایان موافقت فرمایند زیرا باز مقداری صرفه جوئی می‌شود و بنفع مملکت است زیرا یک وزیر و یک معاون و رئیس دفتر با اتومبیل و سایر مخارج تشریفاتی اگر حساب بفرمایند ملاحظه خواهید فرمود که در سال چقدر می‌شود.

وزیر پیشه و هنر – در کمیسیون آقایان تشریف داشتند وقتی که صحبت الحاق وزارت پیشه و هنر و بازرگانی شد راجع به هزینه این وزارتخانه بود بنده صریحاُ عرض کردم که یکی از مطالبی که راجع به این عمل منظور نظر است همین مسئله صرفه جوئی برای کشور است وقتی که ما عوائد کم داریم باید خرج هم کم شود از طرف دیگر باکی هم نداریم عرض کنم که این یک عده اعضای بی مصرفی هم داریم البته خارج کنیم ما اگر بنظر انصاف نگاه کنیم نباید که از یک پیره زنی در اقصی نقاط مملکت پول بگیریم و خرج یکعده اشخاص بیکاره بشود که مستخدم دولت هستند خیر این دو وزارتخانه که یکی شد اعضاء و اجزایش هم بحداقل خواهد شد و بعد هم ملاحظه خواهید فرمود که یکی شدن این دو وزارتخانه صرفه جوئی لازم خواهد شد و اینکه فرمودند که وزارت بازرگانی ابتدا یک اداره بود در وزارت دارئی و بعد وزارتخانه مستقلی شد عرض کنم وزارت دارائی و بازرگانی و پیشه و هنر اینها تمام کارهای اقتصادی دارند اینها بهم وابستگی دارند و باید به هم نزدیک تر باشند و نمی‌شود گفت که حالا که یک وزارتخانه علیحده شده دیگر لازم نیست خیر اینطور نیست راجع بکارخانجات هم که اشاره کردند بنده قبلاُ گفتم ما در نظر داریم که این کارخانجات در این مملکت هستند کاری کنیم که محصولاتی که جنبه فانتزی ندارد ببافد به همین جهت نسبت بکارخانجات شمال که واگذار دولت شده کارخانجات شاهی و جالوس دستور داده شده‌است که اجناسی تهیه کنند که مورد ضرورت کشور باشد و بدرد مملکت بخورد و از صاحبان کارخانجات ملی هم همین تقاضا شده وامیدواری داریم که با همین نظری که در وزارت پیشه و هنر اتخاذ شده محصول آنجاها هم طوری باشد که بدرد مملکت بخورد و بهمین جهت ورودنخ که سالها بود غدغن بود بموجب تصویبنامه هیئت دولت آزادشده تابتواندنخ ازهندوستان وارد کنندراجع بکارخانه ذوب آهن هم که یک اشاره فرمودند آقای طباطبائی توجه بفرمایندکه البته کارخانه ذوب آهن خیلی خرج دارددرست است که سیصدملیون تا حالا خرج آن شده ولی تمام این سیصدملیون خرج خود کارخانه نشده و شاید با یک ثلث این دهم این کارخانه اگر بکار می‌افتاد ما حساب کردیم در ظرف دو سال عایدات کارخانه مخارجش را مستهلک می‌کرد البته برای یک کشوری که این همه موسسات دارد ساختمان راه آهن دارد البته کارخانه ذوب آهن نهایت درجه اهمیت را دارد و اگر در اثر یک حوادثی این کارخانه بکار نیفتاده آن مطلب دیگری است. و در قسمت اداره کل معادن شاید یکقدری بی انصافی فرمودند اداره کل معادن وجودش خیلی ضرورت دارد این اشخاصی که در این اداره کار می‌کنند سالهاست زحمت می‌کشند و با هزاران خطر جانی مواجه هستند اینطور نیست که اشخاصی باشند که در آن اداره نشسته باشند و حقوق مفت بگیرند ولی در عین حال بنده و عده می‌دهم که اگر در این سازمان اشخاصی باشند که بواسطه تعطیل شدن کار وجودشان مثمرثمر نباشد آنها را بکار دیگر بگماریم که در آتیه بکارهای موثری مشغول باشند.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – آقای افشار.

افشار – بنده یک عرایضی دارم چون وقت گذشته مختصر عرض می‌کنم اگر آقایان از اول مشروطیت تا بحال تاریخچه ادارات ما را ملاحظه بفرمایند می‌بینید که همه ساله وزارتخانه‌های ما در تشکیلات و آزمایش بوده‌است و متأسفانه صورت یک وزارتخانه مستقلی بخود نگرفته‌است و هروزیری که نامزد یک وزارتخانه می‌شده‌است در این مدت سی و چند سال پیش باینطرف همه مردم منتظر بودند که به بینند چه تشکیلاتی در این وزارتخانه داده خواهد شد و اگر یک وزیری تشکیلات نمداد شاید بی عرضه بنظر می‌آمد که این نمی‌تواند تشکیلات بدهد و آقایان تصدیق می‌فرمایند صرف نظر از اینکه این گونه تشکیلات هیچ نتیجه نداده یک ضررهائی هم داشته‌است و شاهد عرض بنده همین تشکیلات و تغییرات سه سال قبل وزارت دارائی که بر خلاف ترتیبات امروزه دنیا یک کارهائی کردند که هیچ فائده عاید مملکت نشد در میان ادارات ما اداره که دچار تغییر نشده اگر ملاحظه بفرمائید اداره گمرک بوده‌است اداره گمرک از اول ورود مستشاران بایران تا وقتی که رفتند بیک نحو و ترتیب آبرومندی و یک اساس مستقلی کار کردند و آقایان تصدیق دارند که بهترین ادارات ایران بود برای اینکه دچار تغییر و تشکیلات نبود (یکی از نمایندگان – حالا هم همانطور است) و حالا هم اگر بهترین ادارات ایران است برای این است که با همان رویه و اسلوب کار می‌کند و بنده تصور می‌کنم که این رویه تغییر سازمان دادن خوب نباشد زیرا همیشه اگر آدم یک رویه ثابت و مستقلی را در پیش بگیرد حتماً بیک نتیجه خوبی خواهد رسید ولی تغییرات و تحولات و مخصوصاً تحولاتی که از روی یک مطالعه عمیقی نباشد تجربه ثابت کرده‌است که خوب ثمر نمی‌دهد بنده با این تشکیلاتی که آقای وزیر محترم تجارت و صناعت در نظر دارند موافقت ندارم و عقیده مندم که برای اینکه از نقطه نظراداری ادرات ما دارای یک وضع ثابتی بشود دولت یک شورای عالی تشکیل بدهند تمام ادارات ما نواقص دارند اگر کسی بگوید نواقص ندارد اشتباه کرده‌است پس یک شورای عالی تشکیل بدهند و این شورای مطالعه کند احتیاجات را و آنچه را که نواقص دید روی کاغذ بیاورد و وقتی که روی کاغذ آوردند یک سازمان ثابت و ترتیب صحیحی بدهند که هر روز هر وزیری که می‌آید بفکر خودش یک تشکیلات و تغییراتی ندهد و در حقیقت ادارات ما یک طریق و روش مستقلی پیدا کنند و اینکه می‌فرمایند وزارت تجارت اهمیت ندارد بنده با این عقیده همراه نیستم برای اینکه کار وزارت تجارت تجارت نیست کار وزارت تجارت راهنمائی تجار و فراهم نمودن وسایل تجارت است و برای اینکه کار عملی بشود وزارت تجارت باید در تمام دنیا نماینده داشته باشد و در آنجا کالاهای ما را ترویج کنند و تجار ما را راهنمائی کنند که بچه طریق بتوانند از عمل بازرگانی خودشان استفاده کنند و همچنین راجع به اوضاع اقتصادی کشور مطالعات عمیقی بکنند و راههای بهبودی اوضاع اقتصادی کشور را فراهم کنند تا اقتصادیات ما را از این وضع پر ملال رهائی بخشند و یکی از کارهای مهمی که باید وزارت بازرگانی انجام بدهد و تصور می‌کنم از مرام خود آقای وزیر باشد و آن تشکیل یک اداره مهم احصائیه‌است که یک اداره حقیقت اوضاع داخلی کشور را بتواند آمار کند و بعد روی کاغذ بیاورد ما هر وقتی که در خدمت آقایان کمیسیونهائی تشکیل می‌شد و می‌خواستیم مطالعاتی بکنیم به یک امری بر می‌خوردیم که دست و پای ما را می‌بست و آن عدم اطلاع از اوضاع و وضعیت اقتصادی ایران بود بواسطه اینکه ما احصائیه در دست نداشتیم و نداشتن احصائیه مانع بود که ما بتوانیم یک تصمیماتی اتخاذ کنیم مثل اینکه بنده یک دهی داشته باشم و اطلاع نداشته باشم از اینکه جند خروار بذر افشان زمین در ملک من است کشور هم کمتر از ده نیست ما می‌خواهیم وضعیات اقتصادی یک کشوری را اصلاح کنیم بدون اینکه بدانیم این کشور منافعش چیست در آمدش چیست و چقدر می‌تواند مالیات بدهد و چقدر می‌تواند عایدات داشته باشد این قسمت. عرض دوم بنده چون لایحه مجال می‌دهد که در اقتصادیات کشور صحبت بشود عرض می‌کنم البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که اوضاع اقتصادی ما از چندی باینطرف متزلزل است از بیست سال قبل یک تفاوتی بین عناصر و منابع مختلفه تولید ثروت بود ولی تعادل را حفظ می‌کرد تولید کننده و حتی مصرف کننده را از تقریباُ پانزده سال قبل باینطرف که دولت یک سلسله اقدانات اقتصادی فوق العاده داشت از قبیل تأسیس راه آهن و خرید اسلحه برای قشون و تأسیس کارخانجات و خروج‌های هنکفتی شروع کردند به عمل آوردن و یکی از اشتباهات بزرگ بعقیده بنده اشتباه بزرگ اقتصادی این بود که خواستند یک کارهای فوق العاده بکنند و یک بنگاههای مهم اقتصادی راایجادکننددرصورتیکه دولتهای بزرگ مثل فرانسه آلمان روسیه انگلیس که بنیان اقتصادیشان هزارمرتبه ازمامحکمتربودهرگزاین کاررانمی‌کردنداینهاقرضهای طویل المدت می‌کردندوباآن قرضهای طویل المدت مقاصداقتصادی خودشان رابصورت عمل درمی‌آوردندبدون اینکه در داخله کشورشان تزلزلی پیداشودولی ماآمدیم تمام این مخارج بزرگ وهنگفت رابدوش این ملت بدبخت گذاشتیم وخواستیم بگوئیم که مابقدری قوی هستیم که یک همچوکارمهمی راازبودجه سالیانه کشورانجام می‌دهیم البته اموراقتصادی چیزی نیست که تابع زور وفشارشوداگر از یکطرف فشار بدهند از طرف دیگر عکس العملی پیداخواهندکردکه بزرگترین عکس العمل آن بالارفتن سطح زندگانی وخرابی اوضاع فلاحتی وزراعتی کشورمی‌شودبرای اینکه این بارگران تحمیل بدوش برزگروزارع می‌شودبالاخره یگانه تولیدمنبع ثروت ایران فلاحت ایران است بنده خودم به احصائیه سالیانه مراجعه کردم ۹۷ درصد اقتصادیات ایران را محصولات فلاحتی ایران تشکیل می‌دهد وقتیکه شما آمدید یک عمده اقتصادی راانجام بدهندالبته تحمیلات اوبدوش همان طبقه خواهدشدبراثراین تحمیلات فلاحت ایران دچار تزلزل شد ایرانی که می‌بایستی سالها میلیونها خروار گندم جو حبوبات بخارجه صادر کند دراین موقع بایدازخارج غذای خودش راواردکندبرای اینکه طبقه زارع ازبین رفته‌است برای اینکه وضعیت زارع طوری خراب است که اصلاُ قدرت زراعت از او سلب شده‌است وقتی که دولت برنامه اش راتنظیم کردبرنامه اش این بودکه سطح زندگی راپائین بیاوردوبنده هم امیدواربودم که چون فشاررژیم سابق ازبین رفته حالادیگراقداماتی خواهدشدکه سطح زندگی پائین بیایدمتأسفانه روزبروز بالاتررفت و امیدوار بودم دولت از خرجهائی که موجب بالارفتن خرجهای زیاد بود صرف نظرکرده و از طرف دیگر بودجه را طوری تنظیم خواهدکردکه موجب پائین آمدن سطح زندگی خواهدشدمتأسفانه تمام آن خرجهابجای خودش باقی است یکی ازآنهاراه آهن است بنده عرض می‌کنم راه آهن خیلی خوبست ولی دربین موقع که جنگ دنیاراگرفته‌است صلاح نیست که ماراه آهن راتمام کنیم یاسایرخرجهای دیگررادنبال کنیم بعقیده بنده امروز چون وضعیت غیرعادی است دولت بایستی ازمخارج زائدکه هیچ لزوم نداردصرف نظرکندو وقتی که این مخارج ازبین رفت بودجه دولت کمترمی‌شودوبراثرتقلیل بودجه زندگی مردم هم سهل می‌شودعرض دیگربنده این است یکی ازکارهای اقتصادی که دولت بایدبکندبایدبودجه راکه تنظیم می‌کندبین خرجهایک تناسبی قائل شوندوهی مخارج ده میلیون تومان پانزده میلیون تومان برای ساختن وزارتخانه هیچ لزومی نداردبعقیده بنده مأمورین وزارت مالیه درهمان ساختمان اولیه می‌توانستندباکمال خوبی زندگی کنند وبهیچ جای مملکت هم برنمی‌خوردواکرهم این پانزده میلیون تومان راخرج آبیاری وایجادچاه می‌کردندسال اول نه سال دوم همان مقدارعایدمیشدعرض دیگربنده کارخانجات چه دولتی چه ملی ازسال اول ساختمان کارخانه صاحب کارخانه درنظرداردکه هرخرجی که برای ایجادکارخانه کرده درسال اول مستهلک کندوچون انحصارهم دست دولت است وجلوگیری ازآن می‌کندیک تحمیل فوق العاده ایست برای مصرف کننده و برای فروش محصول کارخا نجات دولت یک سرمایه معین کرده که صدی فلا نقدر بیشتر نمی‌تواند خرج کند آنوقت مأ مورین دولت فوراُ صاحبان کارخانه را با صطلاح آبستن می‌کنند و بکلی کارخانجات را آزاد می‌گذارندو لو اینکه صدی پنجاه وصدی صاحب کارخانه تحمیل بکندواین تخمیل بزرگ بمصرف کننده‌است واصلأ صلاح مملکت نیست که چهارنفرباعث بدبختی مردم بشوندوتااین حدبمردم تحمیل کنندبعقیده بنده آقای وزیربازرگانی وپیشه وهنربایدتوجه بفرمایندکه صاحبان کارخانه از یک حد معینی محصول کارخانه خودشان را گرانتر نفروشند عرض دیگر بنده راجع به تنظیم کاراست در تمام دنیا از شصت هفتاد سال قبل باینطرف بین کاروسرمایه یک تناسبی قائل شده اندآتیه کارگرراتأمین کنندامروزدراین کارخانه‌ها کارگران کارمی‌کنند اگر یک دیگر ترکید و یک کارگری سوخت خودش و تمام فامیلش باید به گدائی بیفتند امروز وضع دنیا طوری شده‌است که درتمام ممالک برای کارگران یک مزایاویک راحتی هائی فراهم کرده‌اند که آتیه آنهاراتأمین می‌کنندوهیچ دلیل ندارد که کارگران ایرانی ازاین مزایااستفاده نکنندبعقیده بنده یک مقررانی برای این اشخاص بایدوضع شودکه اینها هم تا اندازه از زحماتی که می‌کننداستفاده کنندودلگرم باشدوقتی که مایک کارگرراآوردیم وفقط روزی دوتومان سه تومان چهارتومان به اواجرت دادیم و دیگر هیچ مزایائی برای او قائل نشدیم این هیچوقت برای ما دلسوزی نخواهد کردبنابراین هرچه زودتر فکری هم برای اینها بشودخیلی بجاومناسب خواهدبودکه کارگران درکشورراحت باشندوقلب سالم داشته باشند و اختلاف طبقاتی ازبین برود این بود عرایض بنده و چون وقت گذشته‌است دیگر عرضی نمی‌کنم.

رئیس- آقای ملک مدنی موافقند بفرمائید

ملک مدنی- آقای افشاریک فرمایشاتی کردندکه بنده خیلی باختصار جواب عرض می‌کنم بعقیده بنده یکی ازکارهای خوب دولت فعلی تقدیم این لایحه‌است که لازمه اش تغییرات است وتغییر وقتی حاصل می‌شودکه دووزارتخانه ازنظرتناسب کاری یکی بشودوهمین لایحه ایست که آقای وزیربازرگانی آورده اندایشان فرمودند که دراین بیست ساله همه اش دلخوشی مابه ساختمان بوده‌است بنده عرض می‌کنم البته درهمه دنیامعمول است وقتی که یک مملکتی روبترقی می‌رودسازمانهایش هم تغییرپیدا می‌کند ما یک روزی شاید احتیاج بیک وزارتخانه که اسمش پیشه و هنر باشد پیداکنیم ولی اوضاع دنیا طوری شده‌است که قسمت بازرگانی و پیشه و هنرمان محدودشده و همه دنیا دارند تشکیلات خودشان را کوچک می‌کنند مقتضی بود که این لایحه به مجلس بیاید اما آقای افشار یک قسمتی راجع به پائین آوردن سطح زندگانی فرمودند که بعقیده بنده مطلب صحیح است ولی مربوط باین لایحه نیست البته با بودن آقای گلشائیان وزیر بازرگانی در مجلس تذکرش عیب ندارد ولی بعقیده بنده جایش در نطق قبل از دستور است فعلاً اینجا مورد ندارد ولی این لایحه یکی از لوایح خوب است و حتی المقدور باید سعی کنیم که احتیاج و تشکیلات و ساختمان آنرا کوچک کنیم و این خیلی خوبست و این عمل را باید تقدیسکرد زیرا ما نباید مثل سابق فکرمان این باشد سازمان را وسیع کنیم ما با جائی تجارت نداریم وسائل حمل ونقل ما محدود شده این ا لبته با آن سوابقی هم که از نظر ابتکار و روشی که آقای گلشائیان دارند سعی می‌کنند که بودجه متناسبی تهیه کنند و بمجلس بیاورند که از این حیث صرفه جوئی شده و کمکی از نظر مالی بشود.

یعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – آقای مخبر فرهمند.

مخبرفرهمند- بنده می‌خواهم اظهار تأسف کنم که ما هفته یکروز میآئیم برای انجام اینکه وظیفه و آن هم یکساعت بظهر بجلسه میآئیم تا یک مطلبی که هنوز دو نفر صحبت نکرده میگوئیم مذاکرات کافی است بنده عقیده‌ام این است یک مطلبی که مطرح شد چون جلسات هفته یک روز است اجازه بدهند تا یکساعت دو ساعت بعد از ظهر هم شده جلسه طول بکشد البته ما با این حقوقی که می‌گیریم و مسئولتی که داریم باید در مقابلش هم صرف وقت کنیم راجع بلایحه که مطرح است بنده در اصل مقصود که دو وزارتخانه را یکی کرده‌اند بدون اینکه قانونش بگذرد و بدون اینکه سابقه داشته باشد بعقیده بنده این عملی بوده‌است که بر خلاف اصل شده‌است در یک کشوری ممکن است نخست وزیر دو وزارت خانه یا سه وزارتخانه دیگر را موقتاً کفالت کند لکن یک وزیر دو وزارت خانه را نشده‌است و نمی‌تواند عهده دار شود حالا آن یک موضوعی است گذشته و یک سابقه شده که البته باید از بین برود مقصود از یکی کردن وزارت بازرگانی و پیشه و هنربا مقدمه که در قانون گذاشته شده بعقیده بنده دلیل قانع کننده نیست در کمیسیون هم بنده مفصلاُ عرض کرده‌ام و آقای وزیر هم تشریف داشتند که عرض کردم اگر بنا باشد ما قانون را برای روز بنویسم که فرض بفرمائید فلان وزارت خانه یک اداره اش کم شده دو تا را یکی کنیم فردا یک شعبه بآن علاوه می‌کنیم و میائیم دو وزارتخانه اش می‌کنیم این عمل خوب نیست این قانون برای امروز نیست برای همه وقت است وزارت بازرگانی یک وزارت خانه مهمی است باید آن را محفوظ نگاه داشت منتهی امروز کارش کم است فردا زیاد می‌شود بعلاوه یک قسمت از کار این وزارتخانه را وزارت دارائی گرفته که عبارت باشد از کار اقتصاد که اگر آن در اداره بازرگانی شود خودش یک وزارت خانه مهمی بود. حالا اینجا می‌گویند از نظر صرفه جوئی این عمل می‌شود منظور از این صرفه جوئی چه قسم صرفه جوئی می‌باشد اگر صرفه جوئی عبارت از هزینه باشد یعنی اگر یک چیزی لازم داشتند می‌خرند ندا شتند نمی‌خرند؟ اگر منظور این قسم صرفه جوئی باشد که صحیح نیست صرفه جوئی بسته باحتیاجات است شاید اگر کارخانه نتوانند وارد کنند و اسباب و لوازم نشود وارد کرد این را صرفه جوئی حساب نمایند والا از حیث حقوق به عقیده بنده صرفه جوئی نمی‌شود برای اینکه یک عده مستخدم که الآن دارندکارمی کنندیابایستی آنهارادستشان راگرفت وبیرون کردوگفت به آن هااحتیاجینداریم یا بایدانقال بدهیم به یک وزارت خانه دیگراگر انتقال دادیم که صرفه جوئی نشده برای اینکه دولت عوائدواعتباراتش همه اش یکی است و اگر بیرون کردید بنظر بنده بااینکه آقافرمودند اشکالی ندارد. هرچه لازم نباشدبیرون می‌کنندبنده تصورمی‌کنم یک مقرراتی در قانون استخدام وقراردادهاهست که نشودبهمین سادگی دست آنهاراگرفت وخارج کردودروهله اول هم کار لنگ می‌شود اینجا بعقیده بنده یک صرفه جوئی شده‌است که عبارت ازحقوق وزیراست بنده وزارتخانه‌ها را که حساب می‌کردیم دیدم متأسفانه سیزده وزارتخانه‌است بعد باین فکرافتادم که شاید خواسته‌اند عدد سیزده را از آن خارج کنند اگر این بودمی‌خواستند چهارده تاکنند و یکی هم علاوه می‌کردند برای توقعات بنده ودیگران ویک عده راراضی نگاه می‌داشتند دست و بالشان هم بسته نمیشدبنظربنده امروزیک وزارت تجارتی راکوچک کردنولواینکه ماکوچک هستیم بایدخودمان رالااقل بزرگ نشان بدهیم هی خودمان را کوچک نشان ندهیم شمادراین پیمان که مطرح بودنظرم هست بعضی ازآقایان پیشنهادکردندکه بعد ازکلمه استقلال سیاسی استقلال اقتصادی هم نوشته شودازیکطرف این نظرهست وازطرفی یک وزارتخانه مهمی راهم بخیال وبعنوان اینکه تقلیل بودجه بدهیم آنراکوچک می‌کنیم ویک چیزدیگربهم که درمقدمه لایحهودلیل بر یکی کردن دو وزارتخانه ذکرکرده‌اند این است که کارخانجات راملی کنندیعنی بفروشندبنده دراین قسمت هم کاملاُ مخالفم برای اینکه انوقتی که دولت درگذشته نمی‌بایست درموقع عادی دنیاکارخانه بیاورد و تجارت کند. انحصاردرست کندآنوقت کرده ولی امروزکه وضعیت دنیااجازه نمی‌دهدوهمه دنیاهم اینکارراکرده اندمی‌خواهندانحصار را رهاکنند و کارخانه راب فروشند و بدهند بدست مردمان قسی القلب و بدست محتکر و بالاخره این جمعیتی که هستند ازبین برود بعقیده بنده امروز دولت بایستی این کارخانجات را خودش اداره کندمنتهی مأمورین صالح امین درسرکارباشدانحصاروکارخانجات رادردست بگیردومراقب وضعیت مردمباشدمردم امروزوحشت زده ونگران می‌باشندازطرفی وضعیت خوارباروازطرف دیگربیچارگی وفقروپریشانی مردم بازسابق برین ترسی توی کاربودکه بنده اگرمتصدی یک کاری بودم اگردزدی هم می‌کردم همیشه ترس داشتم که فردامرابه محاکمه بکشندیااموالم رابگیرندولی امروزآن ترس نیست همان بردنها وخوردنهاهست باکمال آزادی واطمینان پس بایددولت اگر دولت صالحی است همه چیزراتحت نظربگیردزیرامجلس ودولت مسئول وضعیت این مردم هستنددراین دوره بحران دنیانمی‌شود همه چیز را بباری و بهر جهت گذراند موقع خیلی باریکتر از این است که ما فکر می‌کنیم نباید کارخانه را بدهید بدست بنده و بنده بیایم یک سرمایه از خود دولت یا از بانگی بگیرم و بیاورم بخودش بدهم کارخانه را بگیرم بعد همان سال اول از عایداتش پول کارخانه را بدهم و یک قسمت از زندگانی مردم را احتکار کنم آن کسی که کارخانه‌ها را آورده شاید نظرش هم برای امروز بوده اگر هم نبوده این کار برای امروز ما مفید بود و ما یک چیز مفیدی را از دست بدهیم که می‌خواهیم دووزارتخانه را یکی کنیم این معنی و منطق ندارد و ملاحظه بفرمائید موضوع انحصارها هر کاری که در گدشته شده‌است همه اش بد نبوده البته یک کارهای خوبی هم بوده که باید هر کاری که خوب بوده آنرا حفظ کرد و چون هر کاری در گذشته شده هر چه باشد پا گذاشتن و از رویش رد شدن منصفانه نیست یعنی مصلحت ما نیست ما باید آنچه را که کار خوبست و شده حفظ کنیم و آنچه هم که نقص دارد نقصش را رفع کنیم و آنچه بنفع مردم و کشور است باید تقویت کنیم. یکی این انحصارها است که دولت آنوقتی که نباید مداخله کند کرده و حالا که باید مداخله کند می‌خواهد نکند و حالا اگر مداخله نکند یک دسته ازمردم در دست می‌گیرند و نمونه اش هم همین وضعیت بازار است که برنج در آنموقع هشتاد تومان بود و حالا دویست تومان است آنوقت دردکانها برنج نبود ولی حالا در کاروانسراها هر جا بروید پر است و می‌گویند دویست تومان شرکت تعاونی مصرف که مال مستخدمین دولت است کبریت را می‌دهد بسته سی شاهی جای دیگر چهار قران است بعقیده بنده دولت مسئولیت دارد باید آنرا عمل کند و نوع همین شرکت تعاونی را زیاد کند که مستخدمین و مردم حوائجشان را تأمین نماید جنس خوب می‌دهند باقساط پول می‌گیرند و نسبتاً هم گران نیست اگر دولت لااقل همان قسمت خودش را که مستخدمین هستند بوسیله شرکت تقویت کند که زندگانی یک قسمت از مردم را تأمین کند که آنها را سربار سایر مردم نکند باز کاری شده‌است و چون وقت گذشته‌است و زیاد حرف زدن بنده هم ممکن است ملال شود عرضم را خاتمه می‌دهم و اگر بخواهید این ماده را تصویب کنید یک اشتباهی دارد باید اصلاح شود و آن این است که وزارت پیشه و هنر را گفتند یک وزارتخانه مهمی است نمی‌شود جزو بازرگانی بشود. عنوان وزارت بازرگانی و پیشه و هنر اصلاً نقص غرض است که یک وزارتخانه ضمیمه یک اداره بشود. سؤال دیگری هم داشتم که فراموش کرده بودم عرض کنم و آن راجع به کار خانه ذوب آهن است که معلوم نیست چه حالی دارد با اینکه مبالغ کلی برای آن خرج شده وضعیتش معلوم نیست که آیا بکار افتاده یا خیر این را توضیح بفرمایند که اطلاع پیدا کنیم و مطمئن باشیم آنچه بوده‌است در جای خودش هست.

امامی (مخبر کمیسیون) – فرمایشات نماینده محترم بیشتر در قسمت عمومی اقتصادی مملکت بود که با این لایحه چندان مربوط نبود ولی بنده خواستم یک قسمت از فرمایشات آقای افشار را راجع بکارخانجات اصفهان جواب عرض کنم الآن همین کارخانجات که دائر است صاحبان آنها الآن حاضرند آنها را واگذار کنند که این بند راحت شود. و اما اینکه فرمودند در قسمتی که چرا قانون نگذاشته این دو وزارتخانه یکی شده تا حالا که این قانون تصویب نشده هر وزارتخانه کار خودش را جداگانه انجام داده و می‌دهد و اینکه فرمودند یک وزیر نمی‌تواند دو وزارتخانه را تکفل کند و نخست وزیر اینکار میکرده اینطور نیست و این سابقه هست و آقای فروغی یکوقتی خودشان وزیر بودند و دو وزارتخانه در تحت نظر ایشان اداره می‌شد آقای مخبر فرهمند فرمودند چرا حالا که ضمیمه شده چرا اول بازرگانی نوشته شده بعد پیشه و هنر این البته یک موضوع مهمی نبود و در کمیسیون هم نظری نداشتند که مقدم و مؤخر کدام باشد ولی اصولاً هر عملی که از وزارتخانه پیشه و هنر می‌شود خودش یک عمل بازرگانی است مثلاً یک کارخانه که پنبه یا پشم وارد می‌کند در ضمن اینکه این پنبه یا پشم وارد کارخانه می‌شود این عمل بازرگانی است یعنی پنبه و پشم می‌خرد برای محصول کارخانه و این عمل بازرگانی است یعنی پنبه را می‌خرد و ریسمان می‌فروشد بنا براین مانعی ندارد که لفظ بازرگانی مقدم باشد و بعلاوه پست و تلگراف و تلفن کدام اهمیتش زیادتر است البته تلگراف اهمیتش زیادتر از پست است ولی پست را مقدم می‌کنند و می‌گویند پست و تلگراف وقتی که یک وزارتخانه ضمیمه وزارتخانه دیگر می‌شود همه می‌گویند کامرس ایندوستری نه اینکه بگویند ایندوستری کامرس. همه جا دنیا وزارت تجارت و پیشه و هنر می‌گویند و راجع ببعضی از اظهارات آقای مخبر فرهمند راجع بانحصار و کارخانجات در اینجا چون از موضوع خارج بود بنده هم جواب عرض نمی‌کنم و باید در این لایحه که مربوط بضمیمه شدن دو وزارتخانه‌است صحبت شود و اگر موقعی شد جواب سایر بیانات ایشانرا می‌دهم.

وزیر پیشه و هنر – راجع بکارخانه ذوب آهن که اینجا صحبت شد اجازه میفرمائید توضیحی بدهم کارخانه ذوب آهن ۵۳ هزار تن وزن دارد که خریداری شده از کمپانی آلمان در سه سال قبل از این ماشین آلات آن هشت هزار تن رسیده‌است و ساختمان آن واگذار شده‌است بیک شرکتی که یک قسمتش ساخته شده و یک قسمت از مواد اولیه اش نیز در ایران تهیه شده و از طرف دیگر هم چون امروز تکمیل ساختمان با نبودن ماشین آلات خرج بیهوده ایست فقط آن قسمت از ساختمان آن تمام می‌شود و بقیه اش صورت مجلس می‌شود از کلیه جنس موجودی آنجا که با حضور نماینده پیشه و هنر و یکنفر نماینده کمپانی فروشنده این عمل صورت می‌گیرد و چون سفارتخانه دیگری حافظ منافع آن کمپانی است البته باید نماینده آن سفارتخانه نیز حضور داشته و صورت مجلس تنظیم شود و مقدار موجودی معین می‌شود و انشاءالله وقتی که جنگ تمام شد وسائل ساختمان و بجریان انداختن آنرا فراهم می‌کنیم.

رئیس – آقای طوسی

طوسی – بنده یک سؤال کوچکی داشتم و آن این است که می‌خواهم بدانم این دو وزارتخانه که یکی می‌شوند ترتیب پرسنلی آنها چه می‌شود و ایا تکلیف اعضاء و اجراء آنها در این موقع زمستان چه می‌شود و خیال می‌کنیم مبادا عده در اینموقع منفصل شوند و بزحمت بیفتند خوبست آقای وزیر توضیحی در اینخصوص بفرمایند.

اورنگ – بنده هم سؤال دارم اجازه میفرمائید.

رئیس – بفرمائید.

اورنگ - در موقعی که تکلیف دو وزارتخانه و تجزیه دو وزارتخانه مطرح بود از طرف رفقا خیلی اشکال می‌شد که چرا بایستی تفکیک شود یا ایجاد شود دولت لایحه آورده باینکه این دو وزارتخانه یکی شود بنده اعتقادم این است که فقط یک وزیرش حذف می‌شود چون در دو وزارتخانه یک وزیر اسم برده با حقوق ماهی فلان قدر بر این دو وزارتخانه رسیدگی می‌کند زائد بر این گمان نمی‌کنم تغییری داده شده باشد یا داده شود و خود من متحیرم و هنوز نفهمیده‌ایم که این مسئله مضر باشد چیزی که من اغتنام فرصت کرده و وقتی برای اظهارم پیدا کرده‌ام و وقت بهتری برای خاطر این تذکر در عمر پارلمانی خودم ندیده‌ام وحالا این فرصت را مغتنم شمرده و این سؤال را می‌کنم که آقای وزیر پیشه و هنر و بازرگانی یا آقای وزیر بازرگانی و پیشه و هنر دلشان این عرض بنده را بشنود نه گوششان. آقایان رفقا همه میدانند و قطع دارم که همه میدانند دو عامل است در دنیا که با این دو عامل دنیا اداره می‌شود یکی عقل و یکی احساس یکی عقل یکی قلب و این قلب را امروز می‌توانند بخرند و روزی می‌رسد که نمی‌توانند بخرند بنده چندین سال است که همه آقایان مسبوقید قیم صغار مرحوم مستوفی الممالک هستم و مستوفی الممالک هم در این دقیقه نیست و من و شما هم می‌میریم بیست و یک اولاد دارد این مرد یک ده دارد در نزدیک طهران اسمش ونک است همه تشریف برده‌اید همه دیده‌اید نصف اراضی این ده را بدون هیچ مجوزی در دنیا و بدون اطلاع بوراث یا نظار و یا صغار و کبارش گرفته بنام ساختمان یک کارخانه برای ماسک و بر ضد گاز خفه کننده گاز خفه کننده احتمالی که ماسکش باید در این ده ساخته شود خود گازش بر این ده حمله کرد و هجوم کرد و نان خاندانی را که بیست و یکنفر صغیر از آنجا اعاشه کنند برداشته شد و صرف آن کارخانه شد بروید در ونک ملاحظه کنید تمام زمین‌های مزروعی ونک جزء این کارخانه باغی هم در آنجا بود که هر جریب آنرا خبره‌ها آمدند و قیمت کردند این باغ درختهائی داشت که دو تن ازمردان اگر بغل می‌کردند بدست نمی‌آمد آنها هم جزء این باغ رفت قنوات ونک صرف می‌شود برای این کارخانه یک دنیار اگر شما قیمت این باغ و اراضی را دیده‌اید وراث مرحوم مستوفی الممالک هم دیده‌اند این بار چهارم است که در پشت این تریدون بشما عرض می‌کنم که حق ننگ بشر نیست تنگ بشر دزدی است خیات است (صحیح است) بی چیزی ننگ نیست (صحیح است) امروز رحم کنید امروز قدر بشناسید امروز شما مردمیکه زمام امور دست شما است و اینجا نشسته‌اید با رأی شما دولت مجاز می‌شود بدهد با رأی شما دولت مجاز می‌شود بگیرد امروز خودمان را در محکمه دیگر به بینید و بدانید در جائی می‌نشینید که محکومید آقای وزیر پیشه و هنر با سمت وزارت این عرض من را گوش ندهند عرض کردم با دلش گوش بدهد حسن او را می‌خواهم تحریک کنم و حسن هر حساس در دنیا می‌گوید حق مردم محترم است خاصه مردمی که عزیز بوده‌اند (صحیح است)خاصه مردمی که پاک بوده‌اند و خدمت کرده‌اند (صحیح است) بابا قبول کنید که مستوفی الممالک در این مملکت خیانت نکرده‌است (صحیح است) خادم بوده یک مردی چندین سال در این مملکت خدمت کرده باغ و زمین او را گرفته‌اید ماسک بسازند ولی ماسک در مقابل صغاران نه بندید یک مملکتی با این شکل نمی‌تواند هی داد بزند اشخاص صالح را بباورید آقای افشار و سایر آقایان که میفرمائید افراد صالح بیاورید آقایان با ذکر در مجلس و با اوراد آدم صالح و خوب نمی‌شود عمل ما این است یک آدمی که صغیرش گرسنه‌است دل کسی نمی‌سوزد من چطور صالح شوم می‌دزدم و می‌خورم این حرف‌ها ارزش ندارد یک پول نمی‌ارزد مال مستوفی المالک را بدهند بدست صغارش اینکه زندگانی نمی‌شود اینکه وضع نمی‌شود و لله ناخوشم بحق خدا برای حال من خوب نیست برای قلب من بد است زفت انداختم انتی فیلوژستین الآن پهلوهای مرا گرفته حرف هائی گفتم حرف هائی بزنم شاید اثر کند حس ما تحریک شود یک عملی از ما صادر شود که آن عمل تشویق درستکاران شود نه گفتار این حاصل عرض من است این است که می‌خواهم عرض کنم که اگر آقای مخبر السلطنه و صاحب اختیار بوزارت پیشه و هنر مراجعه کنند جواب داده نشود که در بودجه این مسئله اعتبار ندارد اشتباه نود این عمل واقع شده اصلاحش را از آقای وزیر پیشه و هنر می‌خواهم.

وزیر پیشه و هنر – اگر آقای اورنگ بدفتر کارخانه شماره پنج مراجعه فرمودند که روز سه شنبه پریروز در کارخانه رفتم و کارخانه را دیدم پرسیدم پول این زمین را داده‌اید گفتند چون اینجا وقف بوده‌است پولش داده نشده و هنوز تکلیف معین نیست دستور دادم که باید پول را بدهند بمتولی یا آن اشخاصیکه مقصدی اینکار هستند یا قیم صغار آنمرحوم اگر این را مراجعه می‌کردند آقای اورنگ دیگر عصبانی نمی‌شوند.

اورنگ – اقا اینکه می‌گویند ونک وقف است اینطور نیست ونک وقف نیست.

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

۳- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – آقای مخبر فرهمند می‌فرمایند یک جلسه در هفته داریم و اگر یکساعت طول بکشد اهمیت ندارد اما نمی‌فرمایند که رفقای محترم ما ملاحظه جلسه را نمکنند و رعایت نمی‌کنند و از اکثریت مجلس را می‌اندازند و بنده خیلی متأسفم این یک روزی که ما در اینجا هستیم و باید کار کنیم رعایت کار و مجلس را نمی‌کنیم بنده با کمال تأسف اجازه می‌خواهم جلسه را ختم کنم. جلسه آینده روز یکشنبه ۲۸ دیماه

صفوی – اجازه میفرمائید.

رئیس – بفرمائید.

صفوی – چند نفر از آقایان اجازه گرفته بودند که مطالبی بعرض برسانند ولی متأسفانه چون آقایان وزراء تشریف نمی‌آورند و هفته یک روز یادو روز که جلسه می‌شود باید آقایان حاضر باشند که نمایندگان مطالب خودشان را بگویند و آقایان وزراء اگر کار داشته باشند تشریف می‌آورند و الا نمی‌آیند این است که بنده خواستم پیشنهاد کنم به آقایان وزراء اطلاع بدهند که چون یک مسائلی است که باید گفته شود تشریف بیاورند به مجلس.

[مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد]

رئیس مجلس شورای ملیحسن اسفندیاری