مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۶

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۵۵ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۶

جلسه ۱۲۶ صورت مشروح مجلس

یوم شنبه بیست وپنجم ۱۳۰۳مطابق بیستم شهر رجب المرجب ۱۳۴۳ مجلس دو ساعت وربع قبل از ظهر ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید . صورت مجلس یوم سه شنبه بیست ویکم را آقای میرزا جوادخان قرائت نمودند. رئیسآقای افشار (اجازه) آقای شیخ عبدالرحمن در جلسه گذشته بنده تب داشتم و بآقای امیراعلم هم عرض کردم ایشان فرمودند برو بنده هم رفتم همان روز هم از کمیسیون استجاره کردم ظاهرا گویا خبرش هم رسیده باشد. آقا میرزا رضاخان افشار_قریب هفت سال قبل در موقع ……….رئیسراجع بصورتمجلس اگر اظهار دارید بفرمائید افشار_در صورت مجلس عرضی ندارم.رئیس آقای آقایی حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه )حاج میرزا عبدالوهاب بنده قبل از دستور عرض دارم. رئیس_آقای آقا سید یعقوب (اجازه ) آقای سید یعقوب بنده عرضی ندارمرئیس_نسبت به صورت جلسه ایرادی نیست؟(گفتندخیر )

رئیس_آقای افشار بفرمائید آقای میرزارضاخان افشار _در سال قبل یک اعانه از طرف کلیه اهالی ایران برای غارتزدگان ارومیه جمع شد و بتجارتخانه تومانیانس سپرده شد ونظر باینکه دو نفر از وزرا وقت درآن موقع طلبی از تومانیانس داشتند اعانه ارومیه را از بابت

طلب خودشان برداشت کردند واین مبلغ باهالی ارومیه نرسید و مطابق احصاییه که در وزارت امور خارجه تهیه شده است قریب سی و سه هزار نفر در ارومیه تلف شدند برای اینکه دو نفر از وزرای وقت بتوانند طلب خودشان را وصول نمایند . بعد از آنکه میسیون امریکایی وارد شدند اداره طومانیانس یک پنبه داشته است در مشهد سر آن پنبه فروخته شد و مبلغ پنجاه و شش هزار تومان از بابت اعانه ارومیه ماخوذ شد و قرار شد این مبلغ را بارومیه بفرستند تا در بین اهالی تقسیم و توضیع شود و بطوری که خاطر اغلب آقایان نمایندگان محترم مسبوث است در دوره چهارم تقنینیه هم مبلغ یکصد هزار تومان بعنون اعاشه و اعانه ارومیه در مجلس تصویب شد و در واقع مجموع دو اعانه که باید باهالی ارومیه برسد (یعنی یکقسمت بعنوان قرض ویک قسمت بعنوان اعانه )یکصدو پنجاه و ششهزار تومان است ووزارت مالیه بطوری که آقایان ملاحظه فرموده اند در آن صورت حسابی که فرستاده اند آن مبلغ پنجاه و ششهزار تومان اعانه را در ارومیه بمصرف رسانیده از یکصد هزارتومان قرضه موضوع کرده در صورتیکه آن صد هزار تومان ابدا بمصرف نرسیده و همان پنجاه وششهزار تومانی که اعانه بوده و متعلق بخود اهالی بوده بمصرف رسیده ووزارت مالیه این پنجاه و ششهزار تومان را از بابت صد هزار تومان حساب میکند در صورتیکه اگر آن پنجاه و شش هزار تومانهم جزو عایدات مملکی حساب میشد باید از یکصدو پنجاه وششهزار تومان موضوع شود نه از یک صد هزار تومان.

در هر صورت این مبلغ پنجاه و ششهزار تومان اعانه را که وصول شده بعنوان قرضه بمردم داده اند و حالا دارند با کمال فشار از مردم مطالبه میکنند و از طرف اهالی هم به اغلب ‌‌آقایان مخصوصا بخود ‌آقای رئیس محترم مجلس چندمین مرتبه شکایت شده و بنده دراینصورت متوالیا بوزارت مالیه کاغذ نوشتم و استعدعا کردم که در این قضیه امعان نظری نمایند مع التاسف رد وزارت مالیه غیر ممکن است که باین قبیل حرفها اهمیت بدهند درتاریخ بیست وششم برج عقرب هم سئوالی در دراین باب از وزارت مالیه کرده ام و ‌آقای وزیر مالیه تا بحال تشریف نیاورده اند جواب بدهند وتصور میکنم یعنی عقیده بنده این است همان طوریکه در انقلاب فرانسه مردم از کثرت ظلم و تعدی و فشاری که در مجلس باستبل دیده بودند در موقع انقلاب ریختند و‌‌آنجا را خراب کرده اند .

اگر خدا نخواسته در ایران انقلابی پیش می آید منشا و ماخذ آن وزارت مالیه خواهدبود. واول بایدمردم در تخریب ‌آن جا بکوشند رئیس_‌‌‌آقای حاج سید المحققین _ (اجازه )حاج سید المحققین _طرح قانونی است که از طرف جمعی از آقایان پیش نهاد شده بتوسط بنده تقدیم مجلس میشود چون تقاضای قوریت شده است البته در اول دستور قرائت خواهد شد رئیس ‌‌آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه ) حاج سید المحققین بنده خواستم از کمیسیون محترم بودجه تقاضا کنم زودتر را پورت راجع بلایحه که برای معرف و سحیه مملکت تهیه و بکمیسیون ارجاع شده بمجلس بدهند که در ضمن تکلیف بودجه هم معلوم شود و از قرار معلوم دولت هم با این لایحه موافق است دیگر اینکه میخواستم عرض کنم تقریبا مدت ششما ه است سئوالی از وزارت مالیه کرده ام و برای جواب حاضر نشده اند بنابراین استدعا میکنم تاکید بفرمایند که حاضر شوند جواب بدهند. رئیس شاهزاده شیخ الرئیس محمد هاشم میرزا شیخ الر ئیس (اجازه )مقصود بنده این بود که چندین طرح من جمله طرح راجع بصحیه و معرف مملکت که ‌‌آقای حاج میرزا عبدالوهاب هم بآن اشاره فرمودند و طرح پیشنهادی آقای داور و چند تای دیگر بکمیسیون بودجه مراجعه شده و هنوز خبرش بمجلس تقدیم نشده و معلومنیست که دو لت موافقت کرده است یا نکرده است خوبست تکلیف آن را زودتر معین کنند زیرا مردم ولایات از حیث امور صحی خیلی در زحمت هستند و اگر قدری بتاخیر بیفتد متحمل است گفته شود موقع گذشته است و بودجه ها مطرح نشده است یک فکر اساسی برا ی صحیه و معارف ایالات و ولایات بشود و زودتر این را پرت داده شود بعضی از نمایندگان صحیح است. رییس_آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه _اولا راجع بلوایحی که آقایان فرمودند این لایح در کمیسیون مطرح شد و شرحی هم بوزارت مالیه نوشته شد و معاون وزارت مالیه هم از طرف کمیسیون خواسته شد و در اینخصوص مذاکرات شد و بالاخره قرار شد که تا دو هفته دولت نظریاتش را در اینخصوص اطلاع بدهد.

ولی بنده اجازه خواسته بودم برای جواب اظهارات آقای افشار اگر چه بنده نمی خواهم جواب ایشان را بدهم ولی در آن قسمت که فرمودند یکی دو نفراز وزرا وقت در آنموقع طلبشان را از بابت اعانه وصول کردند . این مطلب واقعیت ندارد مخصوصاآقای مشارالملک در چندی قبل که اینمسیله در کمیسیون بودجه مذاکره شد با حضور آقای رییس الوزرا و هییت دولت و رییس کل مالیه این مسئله را در آنجا بیان کردند وی کاملا توضیح دادند مورد تصدیق هم واقع شد و این ترتیبی که ایشان فرمودند واقعیت ندارد . رییس آقای افشار (اجازه )افشاراگر بدفتر تومانیانس مراجعه شود معلوم میشود که در آن موقع آقایان طلب خود را برداشت کرده اند یا خیر تومانیانس در آن موقع یکشاهی نمی توانست بدهد و در همان تاریخ طلب آقایان را از بابت این پول پرداخته است .

عمادالسطنه _اینکه گناه نیست که

طلب اقایان را پرداخته است.

رییس_شعبه ها امروز باید تجدید شود.

عده حضارمر کز صدو چهارده نفراست و هر شعبه ۱۹ نفر خواهد بود.

(آقای معظم السلطان بطور قرعه اسامی آقایان نمایندگان را بترتیب ذیل قرائت نمودند)

شعبه اول آقای حاج میرزااسدالله خان..

یکنفراز نمایندگان کی ؟

معظم السلطان حاج میرزااسدالله خان آقامیرزاشهاب الدین دست غیب نظامالتولیه رییس التجار_قایم مقام الملک مصدقالسلطنه _ امیراعلم _ آقا سید حسن اجاق_حاج میرزاعبدالوهاب_سهراب خان موتمن الملک محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس بردارمفخم امین الشریعه سلطان العلمائ امیر حشمت_ سردارفاخر_سردارمنصر

شعبه دوم _معظم السلطان _ کازرونی حاج مشر اعظم مدرس_ سر گشیک زاده

یکنفر از نمایندگان کی؟

معظم السلطان سر گشیگ زاده

یک نفر از نمایندگان بلندتر بفرمائید نمیشنویم

رئیس اسامی را مینویسند بعد اعلان می کنند بخودتان زحمت نوشتن ندهید.

(آقای معظم السلطان مجددا بترتیب دیل شروع بقرائت اسامی نمودند)

مشیر الدوله . صدر الاسلام . حاج میرزا علیرضا .محمدولی میرزا. اعتبار الدوله . مقوم الملک . آقا سید محی الدین . مستوفی الممالک .آقا سید مصطفی بهبانی . آقا شیخ علی مدرس قائم مقام. آقا میرزا سید احمد بهبهانی مدبر الملک

شعبه سوم . مشار اعظم . ضیا الطبا غلامحسین میرزا . صدرانی .‌آقا میرزا آقا خان عصر انقلاب . سردار نصرت . روحی ضیا الملک . حاج آقا اسمعیل عراقی . آقا شیخ هادی (شیخ الرئیس ).ملک الشعرا . آقا میر سید سن کاشانی . تقی زاده . سردار سپه. سهام السلطان. دیوان بیگی . آقا میرزا رضاخان افشار علائی

شعبه چهارم . سردار عشایر نصرت الدوه امیر احتشام .آقا میرزا جواد خان سلیمان میرزا . آقا شیخ محمد علی طهرانی میر سید حسن خان زعیم . مشیر معظم نظم الملک . مصدق الملک ارباب کیخسرو وحید الدوله . حائری زاده . دارو شریعتمدار دامغانی هائم . سیف اله خان صدق السلطنه شریعت زاده

شعبه پنجم . آقا میرزا یداله خان. رهنما امیر اشرف مشار الملک ناصر الااسلام حاج ملک التجار . مساوات شیروانی سالارلشگر. کی استوان . حاج میرزا یحی دولت ‌‌آبادی . هرمزی . الموتی احتشام الحکما. شیخ العراقین زاده . ‌‌آقا یخ عبدالرحمن. آقا شیخ بلال الدین . سردار معتمد.

شعبه ششم _ آقا میرزا سلیمان خان ایزدی . یمن الملک . صولت السلطنه . آقا سید کاظم یزدی وکیل الملک . حاج سید المعققین . صدر العما مقتی . یاسائی . تدین عمادالسلثنه. اخگر . معتمد السلطنه . آقا سید محمد علی شوشتری . شیخ السلام ملایری . دکتر احیا السلطنه . قوام الدوله نجات . عدل الملک . اقبال الملک

رئیس -طرح پیشنهادی نوزده نفر از آقایان نمایندگان قرائت میشود بعد تکلیفش را معین میکند

نظر باینکه در سنوات اخیره که سرپرستی و زمامداری قشون و استقرار امنیت را آقای سردار سپه عهده دار شده اند با اقدامات و جدیت ایشان قوای مسلح مملکتی بطور غیر مترقبه بمدارج ترقی و انتظام رسیده که آرزوی هر ایرانی وطنخواهی بوده و میباشد.

و نظرباینکه ببرکت این قوه منظم و عملیات قشونی و مراقبت و جدیت آقای سردار سپه امنیت کامل در تمام مملکت حکم فرما گردیده و جای تردید نیست که این قوه تامینیه هنور تاسنوات عدیده بالضروره باید دردست موجه خود باقی بماند تا بدرجه کمال برسد و استفادات سیاسی و اقتصادی ایران در پرتو امنیت عمومی کامل شود.

علیهذا ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را بفوریت در این جلسه می نماید.

ماده واحده- مجلس شورای ملی ریاست مالیه کل قوای دفاعیه و تامینیه مملکتی را مخصوص آفای رضاخان سردار سپه دانسته که باختیارات تامه در حدود قانون اساسی و قوانین مملکتی انجام وظیفه نمایندو سمت مزبور بدن تضویب مجلس شورایملی از ایشان سلب نتواند شد

رئیس _تقاضای فوریت شده است نسبت بفوریت ایرادی نیست

بعضی از نمایندگان _خیر

رئیس _ر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای می گیریم بقوریت آقایانی که تصیب می کنند قیام قرمایند (اغلب قیام نمودند)

رئیس تصویب شد باید مرجعه بشود بکمیسیون ؟

آقای تدین (اجازه )

تدین مقصود از تقاضای فوریتی که شده است بنده و سایر آقایان هم امضا کرده ایم فوریت بمعنی ثانوط است یعنی بدون ارجاع بکمیسیون در خود مجلس مطرح شود

رئیس _ رای میگیریم بفوریت یعنی عدم ارجاع بکمیسیون ‌ ‌‌آقانیکه تصویب می کنند قیام فرمایند (جمع کثیری قیام نمودند )

رئیس_ تصویب شد ماده واحده دو باره قرائت میشود(بشرح گذشته قرائت شد )

رئیس _آقای رهنما (اجازه )

رهنما _بنده موافقم

رئیس _آقای سردار عشایر هم موافقند ؟

سردار عشایر _بنده اجازه نخواسته ام

رئیس آقای یاسائی (اجازه )

یاسائی موافقم

رئیس آقایان سهام السلطان و تدین هم موافقند ؟

سهام السلطان بلی

رئیس مخالفی ندارد (بعضی گفتند خیر )

آقای سید یعقوب - بنده پیشنهادی دارم .باید توضیح داده شود (همهمه نمایندگان)

تدین -توضیح مورد ندارد

رئیس -(خطاب بآقاسید یعقوب ) پیشنهادی اگر دارید بفرمائید

آقا ی سید یعقوب بلی پیشنهاد دارم (پیشنهاد خود را تسلیم نمودند)

رئیس پیشنهادایشان اصلاح علارتی است که مملکتی را تبدیل بکنندبه ایران

آقا سید یعقوب بلی مملکت ایران

رئیس.بفرمایید

آقا سید یعقوب-بنده با اینکه همه هیاهو کردند گمان نمیکنم کسی باشم که مخالفت در این موضوع داشته باشم و همه آقایان هم گمان میکنم بنده را شناخته باشند آنهم در یک موضوعی که همه مجلس موافق هستند من چطور مخالفت میکنم که آقایان اظهار حرارت میکنند .

بنده عبارت چون مملکتی بودنوشتم قوای مملکت ایران و این را بنده تبدیل کردم که عبارت از قوای فاعیه و تامینه از هر طرف حمله مقتضی نبود قبول نمی کنند نکنند

بعضی از نمایندگان رای بگیرید

رئیس -آقای تدین (اجازه)

تدین -بنده تصور نمیکردم که آقای آقا سید یعقوب اینطور پیشنهاد اصلاحی بکنند.

مملکت مملکت ایران است مجلس شورای ملی هم مجلس ایران . آقای سردار سپه هم ایرانی قشون هم ایرانی مگر تفاهمی ممکن است اتفاق بیفتد که بگویند مقصود از این مملکت مملکت فرانسه است جای دیگر ؟‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍خبر

رئیس رای بگیریم

آقا سید یعقوب بلی بلی

رئیس آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

کسی قیام نکرد

رئیس قابل توجه نشد

پیشنهاد دیگر از آقای مدرس بشرح ذیل خوانده شد

پیشنهاد میکنم بهد از لفظ بین الهلالین (وامینیه )شود

مدرس_چونکه آقایان درحقیقت صلاح ندیدند در این مسئله صحبت بشود بفوریت رای ندادم و صلاح هم در آن بیست و چهار ساعت بگذرد

اما حالا که اکثریت رای داده هیچ .

این پیشنهادی که عرض کردم چون بر حسب ترکیب عبارتی دفاعیه دارد پهلویش هم تامینه باشد

البته دفاعیه و امینیه همچو لفظ نیست و باید تامینیه باشد

لیکن تامینه که مناسب باقوه نظامی است که مادر این پیشنهاد دادهایم به آقای سردار سپه آن بیرون است یعنی نظمیه نیست و نظمیه است و با قشون و نظام مناسبت ندارد

اما تامینیه مملکتی چوون ظاهر نظمیه هم میشود و ما از امور کشور امینه را اختصاصی بقشون دادهایم و الا هم از امور کشوری است و امور باید از کشوری مجزا باشد منتهی مصالح مملکتی و ارتباطی که امر و باقشون دارد و باید داشته باشد امینه اختصاص دارد و بواسطه قوه دو قشوی بهتر میتواند امنیت را حفظ کند که تجربه شده

اما لفظ تامینیه نباید شامل بشود و من مخالف هستم .

کلیه امور کشوری تیرون نظام خصوصی نظمیه که بکلی بیربط است

لذا بنده تقاضا کردم در بین امنیه شود که از خصوص امورکشوری امنیه بیرون اختصاص بسر دار سپه یعنی کل قشون دارد حالا آقایان دیگر صلاح میدانند رای بدهند.

رئیس _رای میگیریم پیشنهاد مدرس آقایانیکه قابل تو جه میدانند فرمایند . (اکثر نمایندگان بر خاستند

رئیس _قابل توجه شدرای قطعی را


بعد خواهیم گرفت .

پیشنهاد آقای ملک التجار . (بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم بعوض کلمه ریاست عالیه قرمان دهی کل قوی نوشته شود (همهمه بین نمایندگان )

ملک التجار بنده استدعا میکنم قبل از اینکه داخل مذاکراتی بشویم آقایان در ضمن بیانات بنده یک تعرضاتی نکنند.

اولا عقاید آزاد است.

بنده این پیشنهاد را کردم و دلم هم میخواهد یک توضیحاتی بدهم بعدهم اگر آقایان مخالف بودند آقایان مخالف بودند ممکن است رای ندهند یا یک توضیحاتی بدهند

ولی بمجرد این که این پیشنهاد شد دست بزنند و جنجال کنند من از میدان در نمیروم .

مدرس _مادرمیرویم شما در نمیروید .

ملک التجار _ تصور میکنم آقایانیکه با خلاق بنده برخودره باشند میدانند که بنده هم توی کلائیها مدرسشان هستم. (همهمه بین نمایندگان )

یکی از نمایندگان _اینطور نیست .

حاج آقا اسمعیل عراقیی _توهین نکیند آقا .

ملک التجار _علی ای حال قرماندهی جز القاب نباید باشد یعنی باید داخل عمل باشد

ریاست عالیه تعقیده بنده اگر با علیحضرت تفویض میشد بمراتب بهتر بود تا اینکه به آقای سردار سپه واگذار بشود چرا که اعلیحضرت در این مدت بهیچوجه منالوجوه داخل در نظام بوده اند و نه فرماندهی کردهاند شاید هم اطلاعاتی در این باب نداشته باشند. مقصود بنده این است که چون فرماندهی باید داخل عمل باشد و ‌قای سردار سپه وزیر جنگندو از ابتدا این کاربرشانبوده و این کاربر را طی کرده اند

اگر بجای راست عالیه که جزء مناسب است مرماندهی نوشته شود بعقیده من بهتر است حالا رای رای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌آقایان است.

رئیس _آقای تدین (اجازه )

تدین- البته عقیده آزاد است و بنابر این آقای ملک التجار اظهار عقیده کردند ولی بنده این اظنار عقیده شان را فقط میتوانم تعبیر کنم باینکه نسبت بعقیده سابق خود پیدا کرده اند .

برای اینکه همین طرح قانونی که تقدیم مجلس شده است خودشان هم امضاء کرده اند و سه شبانه روز تقریباًبیست و یکنفر از نمایندگان مجموع مجلس مشغول مذاکره و مداقه بودند.

در باب اینکه یک طرزی و فورمولی اتخاذ بشود که موافق باشد یا تمایلات عامه که بهترین فورمول بوده است اتخاذ شده است و توافق کلمه هم حاصل شده است بنابراین تصور میکنم هر کدام از آقایان پیشنهادات دیگری بکنند جز اینکه وقت مجلس تلف بشود فایده ندارد .

رئیس _ آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند . (کسی قیام نکرد )

رئیس _ قابل توجه نشد . ماده واحد با اصلاحی که تصویب شد قرائت میشود و ر‌ای قطعی میگیریم .

ماده واحده .مجلس ورایملی ریاست عالیه کل قواءدفاعیه و تامیینه (امنیه )مملکتی را مخصوص آقای رضاخان سردار سپه دانسته که با اختیارت تامه در حدود قانون اساسی و قوانین مملکتی انجام وظیفه نمایند و سمت مزبور بدون تصویب مجلس شورایملی از ایشان سلب نتواند شد.

رئیس _رای میگیریم . آقانیکه ماده واحده را بترتیبی که قرائت شد تصویب میکنند قیام فرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند )

رئیس _تصویب شد. لایحه قانونی ممیزی مطرح است.

آقای مشار اعظم (اجازه )

مشار اعظم _ آنروزی که این قانون مطرح بود بنده در کلیات آن عرایضی عرض کردم و آقایان نمایندگان بواسطه توجه بیک قضایای مهمه از مجلس خارج شدند و تعطیل قطعی پیش آمد و عرایض بنده موقوف مانده .

از مقدماتی که بنده عرض کردم این نتیجه ما خود میشد که مملکت ایران بواسطه اینکه یک مملکت فلاحتی تسهیلاتی فراهم بود و تشریفاتی در این باب بعمل آید و باتوجه بان لایحه که از کمیسیون قوانین مالیه گذشته همچو بنظرم میرسد که در موضوع دیم که در این لایحه نرخ گزافی برای مالیاتش منظور شده قابلیت دارد تحت یک و دقت دقیقتری در مجلس واقع شود ضمنا بطور توضیح عرض کردم که کارهای رعیتی در اراضی دیم بمراتب مشکلاتش زیادتر از آن اقداماتی است که در اراضی آبی میشود.

زیرا در اراضی دیم بقدر بذری که افشانده میشود باید زمین چهار برابر وسیع تر باشد و همچنین باید دو سه بار شخم زده شود و در موقع حصاد میبایستی آن برزگری که آنها را درو میکند دانه دانه بچسبند و چون این قبیل اراضی هم غالبا در کوهپایه واقع میباشند از این جهت متاج بیک زحمات مقدماتی هم میباشند .

بنابراین علت اصلی اینکه همیشه ملاکین در اراضی دیمی سهم کمتر گرفتهاند تا اراضی آبی کمتر گرفته اند تا اراضی آبی برای همین زحمات فوق العاده است و اگر ما میخواستییم یک امتیازاتی بین این اراضی بگذاریم .

بهتر این که در اراضی دیم مقدار مالیات را تخفیف بدهیم و مالیات اراضی آبی را زیادتر کنیم .

نه اینکه بر عکس عمل کنیم یعنی مالیات اراضی آبی را کمتر کنیم

یک نکته مهم دیگری هم که قابل ملاحظه است پر بروز بعرض آقایان رساندم و آن این بود که مالیاتی که اخذ میشود و بر فرض که دولت توجهی نداشته باشد بانیکه این مالیات از ملاکین گرفته میشود یا از محصول ولی نمیشود انکار کرد که ملاکین در ایران نمیتوانند راضی شوند که مالیات را بر عهده رعایا بگذارند.

یعنی رعایا یک همچو مسئله را قبول نمیکنند زیرا همین عایدات حاضره کفاف مخارج آنها را نمی نماید چه رسد باینکه مالیات هم از آنها گرفته شود. و این مسئله مسلم مقطوع است وهر قدر هم از این قضیه دفاع شود ولی بیمورد است .

ولی بنده عرض میکنم تعیین این نرخ بنظر میاید گران برای مالیات و هم یک چیز فوق العاده عجیبی برای اینکه در اراضی آبی تقسیمات بین ارباب و رعیت بروی اصول تراضی که همیشه درایران معمول بوده است میباشذ یعنی درخمس و نصف و بالاخره سه گوت ولی در اراضی دیم تقسیمات بین ارباب و رعیت غالباً دو عشرو یک عشر است واز این حد تجاوز ندارد.

اگر چه در قسمت بروجردو لرستان یک قدری بیشتر است ولیدر سایر نقاط تمام تقسیمات انطور است تعنی عشر ودوعشر است .

در قسمت گرمسیرات فارس هم بنده تحقیقات کرده ام در آنجا هم شش یک و هفت یک و هشت یک واینطور ها است در اینصورت اگر ما حساب کنیم می بینیم یک ارباب ملکی که از ملکش یک عشر عاید آن میشود باید شش و نیم درصد از آن عایدی را بعنوان مالیات بدهد

زیرا رعیت تاکنون این مالیات را نمیداده و از این تارخ ببعدهم نمیشود بر او تحمیل کرد که مالیات بدهد و اگر ییک ارباب ملکی بخواهد متوسل بیک اقدامات بشود اگر در سال اول دوم این عمل را کرد در سال سوم باید از منافع ملک خودش بکلی چشم بپوشد یعنی امور ملکی او بکلی مختل میشود و نمیتواند در آنجا انتظاماتی بر قرار کند.

اگر بنا شود از عشر عایدات ملک شش و نیم درصد مالیات اخذشود یعنی ازده خروارشش خروار و نیم بعنوان مالیات بگیرند آنوقت فقط سه خروار و نیم برای مالک میماند .

بنابراین یک مالکی که این همه زحمتا برای ملکش میکشد خودش فقط سه خروارو هیم بر داشته است این تقربیاً یک ثلث میشود و فی الحقیقه باید صدی هفتاد مالیات بدهد و گمان نمیکنم این قضیه را بشود اجرا کرد چون خیلی باشکالات بر میخورد و صاحبان ملک حاضر نمیشوند و اگربانها هم خیلی فشار بیاورند ناچار ند املاک خودشان را باختیار مامورین دولت بگذارند و بروند . حالا چیزئیکه دولت را متوجه کرده است بانکه مالیات تی بود هاست که شاید مالیات آن نسبت باداضی آبی یک قدری زیادتر علت اصلی گویا این بوده است و این موضوع بر اعضای کمیسیون هم مکشوف نشد که در سابق علت و سبب چه بوده است که از اراضی دیم دولت مالیات بیشتر می گرفته است ماهم نتوانستیم بفهمیم که علت عهمده این قضیه چه بوده است .

ولی بالاخره این فکر بنظر ما رسید که چون خیال کرده اند اراضی دیم آب آن مجانی است

بنابراین باید یک مالیات بیشتری بدهد ولی قسمتهای دیگر آن ملاحظه نکرده است که چه زحمتهائی دارد _بلی بعضی املاک دیمی هست که محصول آنها زیاد است.

ولی روی هم رفته وقتی حساب کنیم و میبینیم اراضی دیمی نوعاً محصولش از اراضی آبی کمتر است. قسمت دیگری هم که باز باید بان توجه داشت همان اختلاف تقسیم بین ارباب و رعیت است.

در اراضی دیم بطوریکه عرض کردم تقسیمات دو سه قسم است :

یا یک عشر یا دو عشر.

حالا در قسمتهای بروجرد و لرستان بنده تحقیق کرده ام آن جا یکقدری بیشتر معمول است .

ولی در سایر نقاط مختلف این دو قسم مسلم است.

ولی در اراضی آبی اختلاف تقسیم ارباب و رعیت خیلی زیاد و بعضی از آقاین نمایندگان در این موضوعات اطلاعات کافی تحصیل نموده و یک جدولی تهی کرده اند و این جدول میرساند که چند نوع تقسیمات هست بالاخره مالیاتها بچه نحو ترقی و تنزل میکند.

مثلا در آنجائیکه چهل درصد از ارباب میگیرد .

وقتیکه با مالیات چهار و نیم در صد


بسنجیم یازده و نیم درصد مالیات تحمیل بر ارباب است در آنجائیکه ۵۰ درصد یعنی مناصفه است مالیات ۹ درصد خواهد شد در آنجاهائیکه ۷۵ درصد است یعنی دو قسمت را مالک میبرد یکقسمت رعیت میبرد.

در آنجاها ۶ درصد است و در قسمت های دیگر که ارباب ملک ۳۳درصد میبرد و بقیه مال رعیت است آنجاها ۱۳ درصد است وبالاخره اختلاف از ۱۳ درصد تا ۶ درصد است.

حالا بنده برای اینکه ازقات نمایندگان تضییع نشود نمخواهم یکی یکی توضحات داده باشم اینها هست ورامین دماوند _قم _اصفهان کرمانشاه .

در اینجا ها اصالاعاتی که دراین جدول تنظیم شده است تقسیمات خیلی اختلاف دارد و وضع یک همچو قانونی که در مملکت اینطور تفاوت و اختلاف در تقسیم بین ارباب و رعیت هست بنظر بنده خیلی عجیب می آید که بطور کلی میزان مالیات را یک مقداری بگیریم که این همه تفاوت نسبت با رب های مملکت که بهره بر دارند داشته باشد.

این مسئله هم باید حتما در نظر باشد که در وضع این قانون طوری باید رعایت کرد که در عواید دولتی نکسی پیدا نشود این مسلم است وتردیدی ندارد و چون عواید دولت که ما بان احتیاج داریم اگر تنزل کند مشکلات زیاد میشود ونباید تنزل بکند.

اما باید توجه باین هم داشت وخیلی هم مصر نباید بو د که عواید دولت حتماَترقی کند.

اگر تفاوت کرد و زادتر شدنعم _ المطلوب ولی اگر تفاوت نکرد زیاد نشد باید مترصد بود که کسر هم نکند.

مطابق این حساب در اراضی آبی یعنی چهار نیم درصد مالیات بر اراضی آبی یا عشر از سهم ارباب جدول دیگری تنظیم شده است که وقتی مطابق این جدول هر دو را با هم مقایسه می کنیم می بینم عشر مالیات از مالک ملک گرفته شود یا اینکه چهار و نیم درضد از کل عایدات گرفته شود.

. اخذ عشر از سهم ارباب بیشتر میشود از چهار و نیم درصد از کل عایدات و این حساب در اینجا روشن است .

حالا بنده بعرض نمایندگان محترم میرسانم…….

شیروانی_اینطور که شد یک چیزی هم از دولت طلبکار میشوند.

مشار اعضم _در اصفهان تقسیمات ارباب و رعیت سه کوت است یعنی سه سهم است دو قسمت ارباب یک قسمت رعیت

شیروانی _چرا ؟

مشار اعظم _ چون فرمودندچرا توضیحاً عرض کنم مخارج را وقتی که ارباب ها میدهند در غالب نقاط ایران آن وقت تقسیمات اینطور است ولی وقتیکه رعایا میدهند برعکس است.

مثلا درقسمت گیلان _ در آنجا چونبذر و سایر کارها با رعیت است علی الظاهر دو سهم رعیت میبرد یک سهم مالک مالک در اصفهان و همدان مثلا کسانی که دارای سیصد خروار ضبط باشد مطابق این قانون فعلی از کلش مالیات بگیریم چهار ونیم درصد مالیات میشود بیست و هفت خروار. اما اگر از عشر مالک بگیریم آن وقت ۳۰ خروار میود ۳ خروار در اینجا تفاوت میکند این من باب مثل بود . حالا از این قبیل خیلی هست مثلا در قم در آنجا سه قسمت میشود که قسمت رعیت میبرد. یا در اطراف طهبران که از ۰تا دو مالک میبرد وقتی تمام را حساب کنیم چهارونیم درصد بمراتب کمتر میشود از اینکه بخواهیم از سهم ارباب بگیریم بدون خرج و این عشر خیلی با صرفه تر است مطابق این حساب وقتی که جمه چندین قلم را ما زده ایم . یعنی چهارونیم درصد را با عشر عایدات مالک وقتی که با هم حساب کردیم شد شش هزار و هفتصد و پنجاه و هفت خروار و عشر سهم ارباب هفت هزار خروار شد یعنی آن قسمت عشراینقدر تاوز میکند یعنی در هر ده خروار یکخروار و شش دهم خروار الفه منظورکنند وپیدا میشود. بنابراین زقتی یکصد هزار خروار از این دو قلم با هم معادله هم بشود مادر این قسمت چهارده هزار خروار تفاوت خواهم داشت . ولی بنده انکار نمیکنم که اراضی دیم در ایران زاد تاست و همانطورکه عرض کردم اینها قسمت ارباب را کمتر میدهند اگر بناشد از حقوق ارباب دردیم بگیریم البته عشر سهم ارباب در دیم با آن میزانی که دراینجا منظور شده است شش ونیم درصد تفاوت کلی خواهد داشت و این شش ونیم درد نسبت بعشر سهم ارباب دردیم خیلی بیشتر خواهد شد. ولی البته آقایان نمایندگان محترم هرگز تصدیقنخواهند فرمود به اینکه از ارا ضی دیم که زحمتشخیلی بیشتر از آبی است یک مالیات باین گزافی گرفته شود. و اگر حق عدالتی است در کار باشد میباستی این قسمت را تنزل بدهیم در صورتیکه این قیه را بنده میدانم که مالیاتها تحمیل بر مالک ملک میشود نه بر رعیت و ممکن نیست رعیت زیر بار برودزیرا تا بحال مالیات نداده و حالا هم با زیادی مخارجی که مالیات فوق العاده نمیدهد و باین لحاظ نظریاتی بودکه قطعاً بترتیب اخذ مالیات تغییر بکند وبرود روی سهم ملاکین و از آنها برای آنها منظور کنند و در این باب خود کمیسیون هم مذاکرات خیلی کافی شد و در آنجابنظر رسیده بود که اگر یک طرز معتدلی با رعایت این مقیاس پیدا کنند بهتر است چون غالبا تقسیمات در ایران پنج ی کو سه کوت است. خود بنده هم یک پیشنهادی کردم در کمیسیون هم مورد توجه واقع شد و نمایندگان محترم قبول فرمودند و آن این بود که عشر از ثلث کل عایدات از مالک بکیرند که در حقیقت صدی ۳ و سه دهم میشد این مسئله قبول هم شد.ولی در موقع تجدید نظر قضیه تغییر کرد و بصورت دیگری در آمد ه است و گمان میکنم آن پیشنهاد هم نتواند عملی بشود برای اینکه تغییرات کلی است تقسیمات ارباب و رعیت در اراضی دیم و آبی متفاوت و آن وقت وضع مالیات در یکجا همانطور که عرض کردم در قسمت آبی یازده و نیم درصد و در یکجا صدی شش درصد خواهد بود وبا این ترتیب البته عشر عادلانه خواهد بود و در قسمت اراضی دیم هم همانطور که توضیحات عرض کردم شش و نیم درصد غیر قابل تحمل است. زیرا مالیات ششو نیم درصد را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و باین جهات اگرما مصالغه کنیم می بینیم که اگر روی همان اصول مالیات را از عشر کل عایدات مملک بگیریم آن وقت هیچ اشکالی نخواهد بود برای اینکه ملاکین عایداتشان مطابق تقسیمات در هر حوزه معین است و مخارجی هم برای او منظور نمیداریم که چه مخارجی مقدم است و چه مخارچی مقدم نیست و چه و چه ضرورتی هم ندارد . زیرا عشر عایداتارباب در همه جا معلوم است و بنده حاضرم لا این جدولی که در اینجا منظم شده است ثابت کنم که عایدات دولت هم در قسمت آبی نهایت ترقی خودو داشت نسبت باین ترتیب حاضره و لی در قسمت دیمی نخیر البته صدی شش و نیم از کل عایدات با عر عایدات ملک اربار تفاوا دارد و قابل تحمل هم نیست و لی آن عشر قابل تحمل است و چون اگر بخواهیم یک نرخ متساوی برای همه جا قرار بدهیم آن را تصدیق نمایند بهتر این است که ماعشر از کل عایدات ارباب که امروز یک اصولی دارد بگیریم و عشر عایدات بمراتب زیادتر خو اهد بود از این میزانی که حالا دولت در نظر گرفته . جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است.حاج میرزا عبدالوهاب_کافی نیست اجازه میفرمائید!رئیس آقای حاج میرزا عیبدالوهاب (اجازه)حاج میرزا عبدالوهاب بنده آن روز هم عرض کردم امروز هم عرض میکنم مخالفین این لایحه یک چیزهائی فکر کردهاند که بایستی آنها را بگویند شیروانی_در مواد بگویند حاج میرزاعبدالوهاب_در مواد هم میویند مذاکرات کافی است و بالاخره حکمیت این کار با مجلس است و بنده معتقدم که آقایان هر یک عقاید خود را کاملا بگویند و این صحبت هائیکه آقای مشار اعظم فرمودند که بعضی آنها را بنه دیدم بد نیست و التته همانطور که عرض کردم بهتر این است که موافق و مخلف مقاید خودشان را کامل بگویند بعد بکفایت مذاکرات رای گرفته شود .رئیس_رای میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانیکه مذاکرات را کافی مودانند قیام فرمایند .(عدهقیام نمودند )رئیس معلوم میشود کافی نیست . چهد دقیقه تنفس داده میشود . (در این موفع جلسه برایتنفس تعطیل و پس از نیمساعت مجددآ تشکیل گردید )رئیس چون عده کافی نیست اجاره میفرمائید جلسه را ختم کنیم بقیه مذاکرات میماند برای فردا. آقا سید یعقوب بنده چند کلمه عرض داشتم . رئیس_عده کافی نیست (ده دقیقه قبل از ظهر مجلس ختم شد )رئیس مجلس شورای ملی موتمن الملک منشی _علی اقبال الممالک منشی _معظم السلطان