تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۶»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۶)
 
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی)
خط ۱۶: خط ۱۶:
 
شماره تلفن:  ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
 
شماره تلفن:  ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
  
سال سوم  
+
سال سوم
  
شماره  
+
شماره
  
مدیر سید محمد هاشمی  
+
مدیر سید محمد هاشمی
  
 
شنبه  ماه ۱۳۲۶
 
شنبه  ماه ۱۳۲۶
خط ۲۸: خط ۲۸:
 
شماره مسلسل
 
شماره مسلسل
  
'''مذاکرات مجلس شورای ملی'''  
+
'''مذاکرات مجلس شورای ملی'''
  
 
جلسه
 
جلسه
خط ۳۶: خط ۳۶:
 
فهرست مطالب:
 
فهرست مطالب:
  
 +
بقیه جلسه 46 مجلس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر بعنوان بعد از تنفس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
 +
 +
== دنباله سؤال جلسه قبل ==
 +
1- دنباله سؤال جلسه قبل
 +
 +
رئیس- جلسه قبل بعنوان تنفس ختم شد و صورت جلسه نداریم و چون در بین سؤال آقای ارباب مهدی بود پس دنباله سؤال را به طور اختصار تمام می‌کنند که وارد کارهای دیگر بشویم. دهقان- بنده تذکری داشتم و می‌خواستم بعرض برسانم.
 +
 +
آشتیانی زاده- تذکر بنده هم راجع به آسایش و امنیت عمومی بود.
 +
 +
رئیس- آقای مهدی ارباب.
 +
 +
ارباب- در جلسه قبل جریان استفاده از ارز دولت به صورتی که دولت پوند را به قرار 130 ریال فروخته‌است و مردم در حدود 220 ریال استفاده کرده‌اند و دراین جریان یک سوء استفاده هائی شده که پس از اینکه صورت مشروح آن را در کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر یا در یک کمیسیونی رسیدگی کردند گزارش آن به مجلس عرض خواهد شد اما اثر وجودی کمیسیون ارز، به طوری که عرض کردم در موقعی که می‌بایستی ارز موجودی را حفظ بکنند و کنترل برقرار باشد نشده موقعی کنترل برقرار شده که ارزهای هم که آزاد بود و می‌بایستی که به صورت کالا برگردد به مخالفت کمیسیون ارز وبه مفاد الانسان حریص علی ما منع اسعار هم برنگشته و ارزهای آزاد هم وقتی که به خارج می‌رود می‌بایستی به صورت کالا برگردد ولی به موجب کنترل کمیسیون ارز برنگشته‌است قبل از 22 تیر ماه 1326 که شهرت دادند پوند در لندن گران شده اعتبارات زیادی باز شد اقلام دویست هزرا، صدو پنجاه هزار، نود هزار، صد هزار پوند اعتبارباز شد وا ینها بعقیده بنده خالی از اطلاع خصوصی و ارتباط به مأمورین کمیسیون ارز نبوده‌است قبل از تجدید محدودیت ارز دو روز قبل از آن بدون آنکه کسی اطلاع داشته باشد که کمیسیون ارز تجدید حیات خواهد کرد مقدار معتنابهی راز به طور آزاد یعنی هر کسی ارز داخله هر مقدار می‌خواست آزاد می‌خرید و خارج می‌کرد و یک عده‌ای زودتر مطلع شدند و ارز‌ها را به این وسیله صادر کردند و کنترل و حسابی هم نیست که آیا این ارزها برگشته یا برنگشته و چنانچه از شهریور 20 به این طرف ارزهائی که از بانکها خریده شده حساب آن به دست بیاید گذشته از اینکه معلوم می‌شود از چه مجرائی ارز کشور خارج شده‌است کسانی هم که اززیر بار مالیات آن شانه خالی کرده‌اند معلوم می‌شود و شاید از این راه خزانه دولت هم بتواند یک استفاده هائی بکند قبل از اعلام تجدید حیات کمیسیون ارز در بازار گواهی نامه‌های ارز پوندی یکریال سی شاهی بیشتر ارزش نداشته و دو سه نفر معین که با کمیسیون ارز ارتباط صمیمانه داشتندتمام گواهینامه‌ها را از بازار جمع آوری کردند و پس از یک هفته یا ده روز شروع کردند به قرار هر پوندی 30 ریال 40 ریال فروختند و همین تفاوت نرخ بر هزینه مردم تحمیل شده‌است اینها تمام اثر وجود کمیسیون ارز است و به موقع تشکیل نشدن و به موقع تشکیل شدن آن معایب زیادی هم داشته‌است که نظر به اینکه جناب آقای وزیر جنگ اینجا تشریف دارند و کارهای دیگری هم هست بنده عرضی نمی‌کنم و همین اندازه عرض می‌کنم که کمیسیون ارز با وضعی که در کشور ما انجام وظیفه کرده‌است صددرصد به ضرر کشور ایران و به ضرر مردم ایران بوده‌است و امیدوارم که جناب آقای دکتر سجادی که حتی غالب این پیش آمدها در غیبت ایشان اتفاق افتاده‌است باحسن نیتی که دارند با مجلس شورای ملی همراهی بکنند و تجدید نظری در مأمورین واعضای کمیسیون ارز بکنند و عناصری که زیاد در آنجا ریشه پیدا کرده‌اند و ارتباط خصوصی با اشخاص دارند آنها را بجای دیگر انتقال بدهند و یک کمیسیون ارزی تشکیل بدهند که مفید به حال مملکت باشد.
 +
 +
== - پاسخ آقای وزیر اقتصاد ملی ==
 +
2- پاسخ آقای وزیر اقتصاد ملی
 +
 +
رئیس- آقای دکتر سجادی.
 +
 +
دکتر سجادی- بنده این جلسه پنجم یا ششم است که حاضر می‌شوم برای گفتن جواب آقای ارباب مهدی ولی چون مجلس در دستور مطالب دیگری داشته‌است مجال پیدا نکردم جواب بدهم. تشکیل مجدد کمیسیون ارز مقارن شد با موقعی که از طرف دولت وقت ده میلیون و صدو سی و نه هزار دلار بابت تصفیه حساب لواز نقلیه‌ای که خریداری شده بود پرداخت شد و درست در همان موقع بود که کمیسیون ارز با صفردلار شروع به کار کرد و از آن موقع تا این تاریخ غیر از چند پروانه که برای احتیاجات دولت داده نشده یعنی چند پروانه پنی سیلین برای بنگاه داروئی کشور، چند پروانه لوازم یدکی برای ماشینهای کارخانجات دولتی و برای بنگاه راه آهن، برای واردات کالا به کشورمطلقاً پروانه دلارس صادر نشده. در موقعی که کمیسیون ارز مجدداً در مهر 24 تشکیل شد مقرر این بود که برای کلیه واردات یعنی آنچه که به موجب سهمیه مجاز است پروانه لیره صادر شود و بالعکس صادر کنندگان هم هر چه از بابت فروش ارز بدست می‌آورند صد در صد به کمیسیون ارز یعنی به بانکهای مجاز به حساب کمیسیون ارز بفروشند در اسفند 1324 از طرف آقایان بازرگانان صادر کننده و همچنین اطاقهای بازرگانی کشور به کمیسیون ارزو به دولت وقت مراجعه شد و اظهار کردند که این چه ظلمی است که به ما می‌کنید؟ ما صادر کنندگان برویم اجناسی را به زحماتی تهیه بکنیم صادر کنیم، شما ارزش را می‌گیرید میدهید به دست وارد کنندگانی که هیچ زحمتی برای این عمل نکشیده‌اند و در فروردین 1325 قرار شد 90 درصد ارزی که بدست صادر کنندگان می‌آید در اختیار خودشان گذاشته شود و فقط ده درصد به نرخ دولتی، به نرخ مقرر رسمی به حساب کمیسیون ارز به بانکهای مجاز بفروشند و ضمناً دولت برای کالاهای ضروری که اقلامش تقریباً همین هائی است که برای بعضی اقلام ضروری از قبیل انواع ماشینهای صنعتی و فلاحتی مولد ثروت و لوازم یدکی آنها، تلمبه‌های آبیاری، قند و شکر، کامیون و لوازم یدکی ولاستیک کامیون، کتاب و مطبوعات، دارو و رنگ و مواد شیمیائی مورد احتیاج صنایع و ضمناً حوائج بازرگای و غیربازرگانی دولت برای این اقلام فقط ارز دولتی داده شده‌است و برای سایر کالاهائی که در سهمیه دولت مجاز محسوب است از ارز صادرات استفاده می‌شود. در شهریور 1325. در بیستم شهریور دولت وقت تصمیم گرفت این مقدار کالاهائی را که برایشان ارز می‌داد خیلی زیادتر بکند یعنی تقریباً برای تمام کالاهای مجاز ارز بدهد. این تصمیم را چرا گرفتند؟ بنده اطلاع ندارم به جهت اینکه از مرداد 1325 تامرداد 1326 بنده برای انجام مأموریتی در اروپای باختری بودم لابد این تصمیم را از این جهت گرفتند که خیال کردند به قدر کافی ارز برای اینکه به تمام واردات کشور بدهند دارند ولی در آخر همان سال ازاین تصمیم عدول شد و باز برگشتند به همان رویه اول یعنی برای چند قلم مخصوص ارز دادند و برای بقیه دیگر ارزی داده نشد یا اینکه همان طوری که آقایان ارباب مهدی نماینده محترم تذکر دادند در 23 تیر ماه 1326 به دلیلی که آقایان حالا دیگر مستحضرند یعنی به جهت راکد شدن موجودی لیره‌های ما در لندن دیگر پروانه ارزی صادر نشده‌است تا به امروز. صورت کسانی که از شهریور 25 تا شهریور 26 مطابق سؤال نماینده محترم ارز گرفته‌اند عبارتست از 2497 قلم یعنی به 2497 بازرگان یا شرکت ارز داده شده البته اقلام متفاوت است 175 لیره هست 275 هزار لیره هم هست  (یک نفر از نمایندگان- حد متوسطش چیست؟)  متوسطی ندارد نسبت به تقاضای وارد کننده بوده‌است البته این ارز صرفاً برای وارد کردند کالا به کشور به بازرگانان داده شده‌است (سزاوار- اسامیشان را بفرمائید) اسامی شان تمام اینجا هست این صورت 2497 وارد کننده‌است که بنده به مقام ریاست تقدیم می‌کنم این هم 14 کارتن خیلی مرتب و منظم است هر اسمی که شما بخواهی چون به ترتیب الفبا مرتب کلاسه شده هر اسمی که بخواهید پیدا می‌کنید و میدانید که از بانک ملی چه گرفته‌است از بانک شاهنشاهی چه گرفته شد است و حتی میدانید که برای وارد کردند چه کالائی گرفته‌است، این صورت موجود است این صورت عبارتست از 14 کارتن یکیش اینجاست و سیزده تای دیگرش را هم فردا می‌فرستم بیاورند (مکی- کسانی که ارز گرفته‌اند و مال التجاره وارد نکرده‌اند برای آنها چه مجازاتی قائل شده‌اید؟)  مجازات آنها این است که بایستی مطابق قانون عین ارزی را که گرفته‌اند باز فروش بکنند و این هم در مدت معینی است یعنی اگر در مدت معین پروانة گمرکی رامبنی بر اینکه معادل آن پروانه ارزی جنس به مملکت وارد کرده ارائه نکنند به دادگاه مخصوص ارز احاله شان می‌کنیم بنده عرض کردم این مطلب مربوط به دولت حاضر نیست بعلاوه مربوط به زمان تصدی بنده هم نیست ولی آقایان اعضاء کمیسیون ارز که عبارتند از دو نفر نماینده از طرف بانک ملی یک نفر از طرف وزارت دارائی یک نفر از طرف وزارت اقتصادملی مصراً تقاضا دارد آقایان نمایندگان محترم موافقت بفرمایند یک کمیسیون مخصوصی یا کمیسیون اقتصاد ملی یا یک هیئت اداری یا یک هیئت قضائی وجزائی به تمام مطالب رسیدگی کند  (صحیح است)  اگر چنانچه مسلم شده سوء جریانی یا سوء استفاده‌ای در این کار پیش آمد کرده‌است مرتکب و مجرم به کیفر قانونی خودش برسد  (صحیح است)  بنده هم این تقاضا را ازطرف آنها تأکید می‌کنم و تأیید می‌کنم و بهترین رویه برای روشن شدن مطالب همین است  (احسنت- صحیح است)  این صورت، این سوابق، آقایان کمیسیون اداری معین می‌فرمایند به هر طریقی که بهتر خیال می‌کنید به حقیقت می‌رسد دستور بفرمائید رسیدگی شود تا برای آینده مطلب مکشوف باشد (صحیح است- احسنت)  دهقان- بنده یک عرض خیلی لازمی داشتم برای استحضار مجلس شورای ملی می‌خواستم بعرض برسانم.
 +
 +
جمعی از نمایندگان- دستور، دستور.
 +
 +
== - بیانات قبل از دستور بعضی از آقایان نمایندگان (بیانات دکتر اقبال و احمد دهقان درباره کشتن محمد مسعود مدیر مرد امروز به وسیله حزب توده ==
 +
3- بیانات قبل از دستور بعضی از آقایان نمایندگان
 +
 +
رئیس- آقای دهقان اول نوبت آقای اقبال است بعد نوبت شماست بفرمائید آقای اقبال.
 +
 +
اقبال- دیروز شهر تهران ناظر یکی از بزرگترین مناظر اجتماعی کشور بودو آن تشریفات تشییع جنازه مجمد مسعودمدیر مرد امروز بود  (صحیح است)  جزء برنامه‌ای که در این تشییع قرار داده بودند و در جراید هم آقایان ملاحظه فرمودند که جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی در موقع دفن جسد آن فقید سعید تسلیتی به آقایان ارباب جراید بگویند. بنده هم به اتفاق برادرم جزء مشایعین رفته بودیم با امامزاده قاسم در آنجا آقای معدل اطلاع دادند که آقای رئیس مجلس غفلتاً دچار کسالت و درد دل شدیدی شده‌اند که اطبا آمده‌اند وحتی تشخیص داده‌اند که آپاندیسیت است.
 +
 +
رئیس- صحت نداشته‌است من کسالت داشتم ولی این موضوع صحت نداشته‌است.
 +
 +
اقبال- … و بنابراین ایشان نمی‌توانند تشریف بیاورند و فرمودند که یکی از آقایان نواب رئیس این وظیفه را انجام بدهند و چون دسترسی به آقایان نواب رئیس نبود آقای فرهودی و آقایان رفقا از بنده خواستندکه این وظیفه را انجام بدهم و چند کلمه آنجا صحبت کنم (صحیح است)  و این کاررا کردم حقیقتاً این واقعه مؤمله و این جنایت بزرگ  (مکی- جنایب فجیع)  یکی از چیزهائی است که سابقه در این مملکت نداشته‌است  (آشتیانی زاده – یک دفعه دیگر هم داشته‌است)  جمعیت دیروز به قدری بود که می‌شود گفت عده مشایعین در خیابانها و خط سیر جنازه او در حدود صد هزار نفر جمعیت بود  (صحیح است)  و در محل دفن هم شاید در حدود ده هزار نفر، بین ده هزار نفرو 20 هزار نفر جمعیت بود، در هر صورت واقعاً بنده خواستم اینجا به نام مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان تأثر و تنفر شدید خودمان را ازاین عمل عرض بکنم (صحیح است)  و از دولت می‌خواهم که با کمال شدت و بدون ملاحظه این مطلب را تعقیب بکند و قاتل را پیدا کند (صحیح است)  و به مجازات برسانند (سزاوار- شروع شده‌است به این کار)  آقایان میدانند که محمد مسعود نویسنده بسیار مبرز و در این باب تحصیل کرده بود، البته قلم اوتند بود و گاهی هم تجاوز به اشخاص می‌کرد و این اسباب تأثر بود ولی عقیده بنده این است روزنامه باشد وبد باشد بهتر از این است که روزنامه نباشد  (صحیح است)  من فراموش نمی‌کنم در آن قضایای 17 آذر که تمام روزنامه‌ها دچار توقیف شده بودند تنها یک ورقه‌ای به نام اخبار روز بیرون می‌آمد و بسیار محسوس بود که مردم تهران چقدر از نبودن روزنامه و از اینکه اطلاع ندارند از جریان روز ناراحت هستند درهر حال من به آقایان ارباب جراید تسلیت عرض می‌کنم و امیدوارم دولت با کمال قدرت مسببین و محرکین و مرتکبین این جنایت بزرگ را پیداکند و به مجازات برسانند  (صحیح است) 
 +
 +
رئیس-آقای دهقان.
 +
 +
اردلان- دستور.
 +
 +
آشتیانی زاده- آقا مطلب مهمی هست بایستی گفته شود.
 +
 +
دهقان- بنده دو تا کلمه عرض دارم بعد هم می‌خواهید اجازه بدهید وارددستور شویم. از قتل اسف آورد محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز همه نمایندگان محترم مستحضر شده‌اید و قطع دارم از این رفتار ناجوانمردانه عموم نمایندگان متأثر هستند من به نام جامعه مطبوعات و نویسندگان در این مکان مقدس بر علیه هر گونه ترور ومخصوصاً برعلیه قتل محمد مسعود شدیداً اعتراض می‌نمایم (صحیح است)  و یقین دارم نمایندگان محترم هم دراین اعتراض با بنده همصدا هستند (صحیح است)  جواب انتقاد و جواب قلم را نمی‌شود و نباید با گلوله داد  (صحیح است)  این اعمال و این قبیل مبارزه‌های خلاف شرف وانسانیت اصل مقدس آزادی را که در راه حفظ واجرای آن سوگند یاد کرده‌ایم متزلزل و صدای آزادی خواهان را خاموش می‌سازد (صحیح است)  دولت هر چه زودتر باید مرتکبین این قتل فجیع را دستگیر و به مجازات برساند تا ریشه این قبیل مفاسد از کشور ما رخت بربندد (صحیح است)  مدیران جراید مرا مأمور نموده‌اند که از پشت این تریبون رسماًاعلام دارم که نه قتل محمدمسعود که در راه مبارزه با فساد و بیداد گری شهید شد و نه موانع دیگر هر چه و از هر قبیل باشد آنها را از مبارزه باز نخواهد داشت  (صحیح است)  انتظار جامعه مطبوعات از مجلس مقدس شورای ملی این است که دولت را متذکر سازند که در تعقیب قاتل یا قاتلین کوشش کافی مبذول و با کشف و مجازات مسببین ریشه این قبیل مفاسد را خشک کند در خاتمه باز مأموریت دارم از همدردی نمایندگان محترم در این مصیبت وارده ازطرف روزنامه نگاران کشور عرض تشکر نمایم و مخصوصاً از بیانات آقای اقبال هم دیروز و هم امروز عرض تشکر و امتنان کنم.
 +
 +
رئیس- دیروز من کسالت داشتم اما نه به این ترتیبی که اینجا ذکر کردند و تردیدنیست که قتل فجیع محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز مایه کمال تأسف و تأثر اینجانب و نمایندگان محترم است  (صحیح است)  مجلس شورای ملی برای مطبوعات و جراید آزادی خواه و حق نویس که نظری جز انتقاد بی غرضانه برای اصلاح امور کشور ندارند کمال احترام را قائل است  (صحیح است)  زیرا این قبیل نویسندگان سهم بزرگی در بیداری افکار عمومی و نشر حقایق و راهنمائی جامعه دارند  (صحیح است)  من شخصاً همیشه طرفدار آزادی مطبوعات بوده و وجود جراید ملی و وزین را برای حفظ مصالح عامه لازم دانسته امیدوارم مدیران محترم جراید در این موقع خطیر دنیا مصالح عمومی را بر منافع فردی ترجیح داده و همواره در هدایت و ارشاد مردم و رستگاری ملت خدماتی انجام دهند (انشاءالله)  در هر صورت قتل رقت انگیر محمد مسعود موجب تأثراست  (صحیح است)  و مجلس شورای ملی انتظار دارد دولت و مأمورین انتظامی و دادگستری هر چه زودتر مرتکب را دستگیر و تسلیم پنجه قانون نموده تا به کیفر خود برسد. حالا اگر آقایان اجازه می‌دهند وارد شویم به دستور.
 +
 +
آشتیانی زاده- این موضوع خیلی مهم است.
 +
 +
رئیس- بلی 19 نفر از آقایان هم اجازه خواسته‌اند.
 +
 +
آشتیانی زاده-اجازه بفرمائید که منحصراً امروز این موضوع مطرح بشود.
 +
 +
اسکندری- بنده یک مطلب مهمی است باید بگویم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد رسیده که لایحه فرهنگ مطرح شود مطرح می‌شود.  (پیشنهاد آقای حائری زاده به شرح زیر قرائت گردید)  پیشنهاد می‌کنم موضوع گزارش فرهنگ در دستور جلسه مجلس باشد.
 +
 +
رئیس- آقای حائری زاده توضیحی دارید بفرمائید.
 +
 +
حائری زاده- بنده قبل از اینکه توضیح بدهم علت پیشنهاد خود را عرض می‌کنم یک حوادثی از اواخر حکومت سابق در این شهر و اطراف این شهر شروع شده  (صحیح است)  و کم کم به مملکت دارد سرایت می‌کند  (صحیح است)  و دولت امروز که من یکی از طرفداران آن دولت هست نگاه می‌کنم جماعتی برای افرادی که اینها در حکم یک کپسولی شده‌اند برای این حوادث ناگواری که در این مملکت دارد اتفاق می‌افتد و در پس پرده یک دستهای جنایتی است که مملکت را به طرف بدبختی میکشاند (صحیح است)  از این جهت یک ورقه استیضاحی تقدیم مقام ریاست کردم که جناب آقای رئیس دولت و وزیر کشور و وزیر جنگ تشریف بیاورند در این موضوع توضیحاتی بدهند تا افکار عمومی را قانع کنند و امروز هم آن لایحه راجع به فرهنگ آن پیشنهاداتی که شده بود در اطرافش هنوز تمام نشده  (آشتیانی زاده – آقای حائری زاده آن استیضاح را قرائت بفرمائید)  آن را مقدم بدارند تا سایر لوایح دولت تکلیفش بعد معلوم بشود (صحیح است)  آن را مقدم بدارند تا سایر لوایح دولت تکلیفش بعد معلوم بشود (صحیح است) 
 +
 +
عباس اسکندری- بنده مخالفم بااین پیشنهاد.
 +
 +
رئیس- بفرمائید
 +
 +
عباس اسکندری- پیشنهادی که آقای حائری زاده فرمودند که داخل دستور یا مذاکره لایحه فرهنگ بشویم بسیار اسباب تأسف است موضوعی که اینجا از طرف دو نفر از آقایان نمایندگان مطرح شد بسیار اهمیتش بیشتر از آن است که ده لایحه امروز شمارا مطرح بکنید و آن را تصویب نمائید  (صحیح است)  بنده اشخاص و مرتکبین جرم را البته در حدود قانون مقصر میدانم و امیدوار هستم هرچه زودتر آنها بدست مجازات سپرده بشوند اما قبل از او من با کمال تأسف مجلس را مقصد میدانم، من همین هیئت، همین جامعه‌ای که اینجا نشسته‌است واین آقایان نمایندگان را قاصر میدانم که خود من هم یکی از آنها هستم و متأسفانه گاهی که می‌خواهم صحبت بکنم به من اجازه نمی‌دهند بنده سرچشمه تمام این عملیات و خلاف را از همین محوطه میدانم که مجلس شورای ملی نامیده می‌شود با مسامحه و قصور و با قصد پرده پوشی همه چیز را نگاه می‌کنند و بالاخره مملکت را به یک سرازیری خواهند رسانید که ما نمی‌توانیم ازآنجابرگردیم، وقتی که کابینه آقای قوام السلطنه به مجلس شورای ملی معرفی شد من اینجا مخالفت کردم با یکی از وزرای کابینه که بعنوان وزیر جنگ معرفی شده بود، چرا مخالفت کردم؟ برای اینکه این قضایا امروز واقع نشود در همین جا گفتم آقای وزیر جنگ همین جا نشسته بود، در همین جا گفتم این بی پروائی ما و مسامحة که نسبت به گذشته می‌کنیم مقدمة این است که ما می‌رویم گذشته را تجدید کنیم و کسی هم حرف مرا گوش نکرد من یک سند در مقابل تاریخ آینده دارم و آن ورقه کبودی است که داده‌ام و همه شوخی کردند و خندیدند و با این شوخی و بی اعتنائی ما هستیم که جواز آدمکشی را می‌دهیم بدکاران وقتی ثمرة بدکاری را ارتقاء رتبه بدانند جز این انتظاری نباید داشت و با پرده پوشی و مسامحه ما هستیم که اجازه می‌دهیم و در مقابل این مسامحه‌ها بالاخره ما مسئول هستیم همه تصور می‌کنند روز حساب نیست من می‌گویم روز حساب هست آقایان فراموش می‌کنید وقتی که ما به این سادگی، با کمال بی اعتنائی واقعه مهم بمباران و هجوم به آستان مقدس رضوی که 1670 نفر مرده و زنده دفن شدند ندیده گرفتیم وقتی که خون سید جلیل القدر مدرس را که وکیل مجلس ونایب رئیس مجلس بود ندیده گرفتیم وقتل آن مرد شجاع نافذ را این طور ما سهل انگاری کردیم و متأسفانه کمیسیون عرایض همین مجلس شورای ملی با دست خودش این خون را شست و سند تبرئه می‌دهد  (مکی- ما که رأی ندادیم من مخالف رأی دادم)  بنده باز تکرار می‌کنم درست نگاه کنید از آن تاریخی که کمیسیون عرایض با کمال حذاقت به نمایندگی آقای حاذقی در پشت تریبون مجلس این مطالب را گفت و اعلام جرم راجع به مدرس و آستانه رضوی را وارد ندانست این بی اعتنائی به قوانین است که دست آدم کشها را باز می‌کند و 48 ساعت درست فاصله شد که محمد مسعود را کشتند.
 +
 +
شما اگر تصور کردید که خون مدرس را می‌شود ازبین برد چرا خون اسکندری یا محمد مسعود، یا متین دفتری یا ذوالفقاری و یا سایر نمایندگان را نمی‌شود بدون هراس ریخت شما چطور خودتان را اینقدر عزیز بی جهت میدانید شما خیال می‌کنید خونتان رنگین تر است از خون مدرس؟ مدرس مجتهد بودطراز اول بود، پیرمرد بود مدرس شخص درجه اول بود مدرس نایب رئیس مجلس بود، مدرس تمام مزایائی که برای یک نفر ممکن است باشد داشت و با تمام آن مصونیتهای خیالی او را با آن وضع فجیع کشتند.
 +
 +
رئیس- آقای عباس میرزا اینها صحیح است ولی شما راجع به مخالفت یا پیشنهاد دارید صحبت می‌کنید از موضوع خارج نشوید.
 +
 +
عباس اسکندری- اینها مقدمة همان عرایض است من مخالفم با سهل انگاریها و پرده پوشیها که مجلس می‌کند اگر کمیسیون دادگستری هم آنرا تبعیت کرد در حقیقت جواز کشتن دیگران را امضاء نموده‌اند و به همین دلیل با طرح لایحه مخالفم و می‌خواهم مطالب خود را بگویم اگر اجازه نمی‌دهید بنده عرضی نمی‌کنم بنده مخالفم با این پیشنهاد و گفتنیهائی لازم هست که اگر مجلس رأی بدهد می‌خواهم در این باره صحبت کنم.
 +
 +
حاذقی- مطابق ماده 109 من اخطار دارم.
 +
 +
رئیس- آقای برزین.
 +
 +
برزین- ملاحظه فرموده ایدآقایان نمایندگان محترم اشخاصی می‌آیند دراینجا و غالباً نام مرحوم مدرس را می‌برند (مکی- چون شهید آزادی بوده‌است اسمش را نبرید؟)  اگر شما می‌خواهید صحبت کنید بفرمائید و تأسف من از اینجاست که این مذاکرات را در مقابل کسی می‌کنند که حاکم محکمه بود آنوقت آقای عباس اسکندری همکار محترم من در اینجا می‌فرمایند که خون مدرس پایمال شد این مملکت یک قوانین دارد چرا قاتلین قتل مدرس تعقیب می‌شوند برای اینکه منحرف از جاده قانون شدند، برای اینکه به حکم محکمه مدرس کشته نشد و جز این مگر هست اگر ایراد می‌کنید به قوه قضائیه چون بنده حاکم این قضیه بودم که چرا قاتلین قتل مدرس اعدام نشده‌اند به مناسبت این بوده‌است که قانون اجازه نداده‌است آقایان اینجا گریه می‌کنند برای مدرس من حکم مدرس را دادم حق ندارم که خونم به جوش بیاید، من در این مملکت تمام جنایتکارن را که دادستان بر علیه آنها حکومت ترور برپا کرده بود، افراد را به زندان انداخته بودند و آنها را حبس غیر قانونی کرده بودند به موجب قانون به حداکثر مجازات محکوم کردم (احسنت)  من در پیشگاه وجدان و در پیشگاه خدا خودم را مسئول میدانم من نمی‌خواهم در اینجا حرفی بزنم که دیگران بگویند که برزین قاضی خوبی بود یا نبود آنروز که من حکم دادم نماینده مجلس شورای ملی نبودم آن روزی که من حکم دادم اگر او را هم تبرئه می‌کردم یک قاضی بودم که حق داشتم برای اینکه قاضی جزا اختیاراتش لایتنهای است اینجا دکترهای حقوق نشتسته‌اند، قضات نشسته‌اند میدانند مثل دعاوی حقوقی نیست که به موجب مدارک محاکم مکلف باشند میگویند که ولقد حکمت بذالک این جرم وارد شده‌است یا نشده‌است قاضی چرا اختیارات او زیاد است بنابراین انتظار نداشتم که آقای عباس اسکندری همکار محترم بنده رفیق مجترم بنده…  (مکی- مربوط به جنابعالی نبود) … چرا اجازه بدهید فرمودند نماینده کمیسیون عرایض باستناد عرض من در مجلس شورای ملی حکم برائت صادر کرده من سوگند به خدای یکتای بی همتا، سوگند به آئین راستی و درستی که من وزیر جنگ که جم باشد ندیده بودم «در عمرم یک دفعه در پالایشگاه نفت کرمانشاهان با مرحوم فروغی برای افتتاح پالایشگاه نفت آمدند آنجادیدمش رسمی و یکمرتبه هم که وزیر شد، من بندای وجدان پایبند هستم، من عوام فریب نیستم  (صحیح است)  من قاضی هستم (صحیح است)  من خودم را به هیچ رنگی آلوده نخواهم کرد به جز حقیقت  (صحیح است)  آن روز که اینجا ایشان گفتند که جم شرکت در قتل مدرس داشته آن ندای وجدانی به من فرمان داد که حقیقت را بگو  (صحیح است9 من فریاد کردم که من قاضی این کار بودم و من شهادت می‌دهم که جم در این قتل شرکت نداشت (صحیح است)  خدای من پروردگار من میدانند که اگر من جم را می‌شناختم یا هنوز هم ارتباط دارم بنابراین من یک آدمی هستم حقیقت پرست نه عوام فریبم نه می‌خواهم روزنامه برایم بد بنویسد یا خوب بنویسد بجز با خدا با احدی سرو کارندارم و من حقیقت را می‌گویم خواه به زعم و فکر دیگران خوب یا بد بیاید  (صحیح است)  این است که آقایان فرمودند خوب است باستناد حرف من پرونده را بخواهید میدانید آقایان همه شاهدید وقتی که قضایای شهریور رخ داد و آن جریان سخت پیش آمد و آن عده 54 نفر تقاضا کردند که مجرمین بیایند در پیشگاه محکه محاکمه شوند شما بدانید در آنروز تمام اشخاصی که در این جرایم شرکت داشتند بیانیه دادند، اعلامیه دادند، فریاد کشیدند من خاطرم هست که مظفر فیروز آن روز در تالار دیوان کیفر چنان نعره زد که صدابیش نمیدانم کجا رفت تا عیوق رفت و معذلک اسمی از جم نبود خدا یا تو شاهدی خدایا تو شاهدی که من روی خصوصیت یا سابقه قضیه جم را نگفتم (صحیح است)  گفتم برای اینکه طرفدار حقیقتم، گفتم برای اینکه عوام فریب نیستم گفتم برای اینکه هیچ رنگی جز رنگ ایرانی ندارم.  (احسنت، احسنت) 
 +
 +
حاذقی- طبق ماده 109 می‌خواهم صحبت کنم.
 +
 +
رئیس- بفرمائید رأی می‌گیرم به پیشنهاد.
 +
 +
حاذقی- طبق ماده 109 می‌خواهم توضیحی بدهم من هم مخبر کمیسیون عرایض هستم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد خود شما است می‌خواهیم رأی بگیریم که وارد دستور شویم.
 +
 +
حائری زاده- استرداد کردم.
 +
 +
کشاورز صدر- بنده قبول کردم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد آقای حاذقی هست پیشنهاد آقای دکتر معظمی هم هست.
 +
 +
دکتر معظمی- پیشنهاد بنده هم هست با ایشان تفاوت دارد قرائت بفرمائید چون اعلام فرمودید بنده پیشنهاد نکردم پس از آنکه مجلس رأی ورود دردستور داد آنوقت لایحه مطرح بشود من مخالف نیستم که قبل از دستور حرف بزنیم این تفاوت می‌کند.
 +
 +
حاذقی- من پیشنهاد کرده بودم بلافاصله مطرح شود.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد آقای حاذقی قرائت می‌شود.  (پیشنهاد آقای حاذقی به شرح زیر قرائت گردید)  پیشنهاد می‌کنم بلافاصله گزارش کمیسیون فرهنگ مطرح شود.
 +
 +
حاذقی- بنده اجازه می‌خواهم دو کلمه عرض کنم.
 +
 +
رئیس- بفرمائید.
 +
 +
حاذقی- آقای اسکندری مجلس را مقصد شمردند من می‌خواهم عرض کنم مجلس شورای ملی هیچ تقصیری و هیچ گونه مسامحه و هیچ گونه قصوری نسبت به کارهائی که بعهده او بوده انجام نداده  (یکی از نمایندگان- این طور نیست آقا)  و این مطلبی که ایشان گفتند اینجا موردتکذیب من و مورد تکذیب اکثریت نمایندگان مجلس است برای اینکه ما اینجا در تمام موارد گفته‌ایم که قانون باید محترم باشد  (صحیح است)  قانون باید اجرا بشود و خود ما هم سعی کرده‌ایم در هر مرحله‌ای که بوده‌ایم اجرا کنیم راجع به کمیسیون عرایض ایشان هم تلویحاً و هم تصریحاً اعتراض به کمیسیون و هم به شخص من کردند من لازم است اینجا عرض کنم ما چون یک قضاتی داریم که با کمال بیغرضی و بدون حب وبغض و بدون اینکه بخواهیم در اجتماع از عوام فریبی سوء استفاده بکنیم و خودمان را بر خلاف واقع طرفدار یک اصولی نشان بدهیم و حق را زیر پا بگذاریم ما این کاررا نمی‌کنیم در کمیسیون عرایض 6 نفر از نمایندگان مجلس که منتخب آقایان هستند حضور دارند اینجا امر دایر است که یا کمیسیون بدون توجه به به این مسائل رأی را مبتنی بر آن دلایلی که موجود است بدهد یا مرعوب شود و حق را زیر پا بگذارد یا کار نکند یا برخلاف حق رأی بدهد گزارشی که بعرض آقایان رسید راجع به آقای جم بعد ازمطالعه و دقت تمام سه دوره کمیسیون این گزارش را تهیه کرده بود کمیسیون اسبق این را رسیدگی کرده بود ولی به مجلس رد نشد کمیسیون اخیر مجدداً گزارش قبل را مطرح کرد و جهات کار را در نظر گرفت اعلام جرمی که آقای اسکندری کرده بودند بر وزیر جنگ وقت این بود که یکی گفته بودند ایشان در کودتای 1299 شرکت کردند، آقایان محترم مطابق قانون ما جرمی قابل رسیدگی است که اگر در حدود عمل جنائی باشد ده سال وقت از او نگذشته باشد الان 27 سال است که ازکودتی 1299 گذشته‌است  (سزاوار- در صورتی که مرور زمان منقطع نشده باشد)  هیچ محکمه‌ای و هیچ مقام قضائی در این مملکت به حکم قانون نمی‌تواند وارد در ماهیت این ادعابشود اعم از اینکه او دخالت داشته یا نداشته به حکم قانون ما قابل تعقیب نیست بنابراین ما وظیفه مان جز این نبود که بنویسیم در گزارشمان که به حکم قانون این اتهام قابل رسیدگی نیست تا چه رسد به اینکه وارد باشد یا نباشد، موضوع دیگران این بود که ایشان گفته بودند در قضیه گلوله باران کردن ضریح حضرت رضا آقای جم در آن موقع وزیر کشور بود و دخالت داشت رسیدگی کردیم او وزیر کشور نبود و نخست وزیر بود ولی در هر حال حادثه سال 1314 در سال 1326 اتهامش نسبت به هیچ فردی قابل رسیدگی و تعقیب نیست بنابراین کمیسیون عرایض هیچ کاری نمی‌توانست بکند جز اینکه به استناد همین قانون مملکتی گزارش را بعرض مجلس شورای ملی برساند.
 +
 +
موضوع سوم که مسئله انتساب شرکت آقای جم در قتل مرحوم مدرس بود آقایان محترم، همین آقای برزین نماینده محترم مجلس، خود این مرد محترم رئیس دادگاه دیوان کیفر بوده پرونده قتل مرحوم مدرس شهید راه آزادی ایران که مورد تجلیل تمام افراد این مملکت است در آن دادگاه مطرح شده‌است خود ایشان اینجا تصریح کردند که ما در آن پرونده‌ای که رسیدگی کردیم و رأی دادیم هیچ گونه قرینه اماره و دلیلی بر اینکه آقای جم در این پرونده دخیل باشد ندیدیم (یک نفر از نمایندگان- دکتر عبده هم مدعی العموم بودند)  و متهمین را تعقیب کردیم و حکم به مجازات قانونی آنها را هم صادرکردیم و حکم هم به مرحله نهائی اجرائی رسیده‌است بنابراین می‌خواهم عرض کنم آقایان یکی از معایب این مملکت این است که افراد و خیلی از آنها قانون را نمی‌خواهند محترم بشمارند کمیسیون عرایض مسئول رسیدگی به شکایاتی بود که راجع به مرحوم محمد مسعود است من از اینکه یک نفر منتسب به مطبوعات کشور به این صورت فجیع با این وضع جنایت آمیز کشته شده بی نهایت متأثرم  (صحیح است)  و از دولت تقاضا می‌کنم چنانچه مقام محترم ریاست اعلام فرمودند با شدت هر چه تمامتر آن کسی که قانون را درباره این مرد این نویسنده شکسته آن شخص را تعقیب بکند ولی تمام مفاسد منشأش این است که قانون محترم نیست  (صحیح است)  مدیر روزنامه چرا قانون را زیر پا می‌گذارد (یک نفر از نمایندگان- شکایت کنند آقا)  در کمیسیون عرایض ما رسیدگی کردیم آقای محمد مسعود خودش در روزنامه نوشت هر کس فلان کس را بکشد من صد هزار تومان می‌دهم  (بعضی از نمایندگان- چرا میگوئید آقا)  اجازه بدهید چرا می‌ترسید بگذارید حق را بگویم این موضوع در کمیسیون عرایض مطرح بود و مورد بحث بود.
 +
 +
مکی- نبود آقا من عضو کمیسیون عرایض بودم این موضوع نبود.
 +
 +
حاذقی- … شما غایب بودید آقا شما حاضر نبودید آقای پالیزی این طور بود یا نبود ایشان رئیس کمیسیون بودند  (دکتر اعتبار- آقا این فرمایش شما مورد ندارد)  شما غایب بودید آقای مکی حاضر نبودید دو مرتبه کمیسیون شد.
 +
 +
صدر زاده- اینجا اعلام جرم مراحلش را هنوز نپیموده بود… ما به دولت نوشتیم برای حفظ احترام مطبوعات قانون را اجرا کنند، وقتی قانون رااجرا کنند خون همه کس محفوظ، عرض همه کس محفوظ است (صحیح است)  نوامیس همه کس محفوظ است وقتی که تجاوز به قانون شد دچاراین وضعیت بد می‌شوند، باید در این مملکت قانون اجرا بشود هر کسی در حدود قانون عمل کند حالا هم استدعا می‌کنم دولت باشد مجازات آنچه که قانون تعیین کرده درباره کسی که قاتل یک فردی باشد که هیچ محکمه‌ای حکم قتل او را صادر نکره بود باید اورا تعقیب کنند و باشدمجازات برسانند و شدیدترین مقررات قانون را درباره او اجرا کنند همین حالا در یکی از جراید یک شرحی نوشته‌است که من بر ضد مقام ریاست عمل می‌کنم الله بالله من به ایشان ارادت دارم علاقه دارم همه آقایان میدانند که من به ایشان عقیده دارم روزنامه نباید بنویسد این چیزها را.
 +
 +
رئیس- صحبت خودتان را بفرمائید جاین این مذاکرات اینجا نیست.
 +
 +
حاذقی- چشم مقصودم این است که روزنامه نویس باید درحدود مصالح اجتماع چیز بنویسد و حب و بغض شخصی به کار نبرد و قانون را زیر پا نگذارد من پیشنهاد کردم که لایحه 65 میلیون ریال مطرح بشود و پنج جلسه‌است که وقت صرف این کار شده‌است قدر مسلم این است که 1700 نفر از هموطنان ما که شغل مقدس و پرافتخار آموزگاری ودبیری را دارند باستناد این قانون تقدیمی به مجلس از اول سال تحصیلی پنج ماه‌است مشغول تدریس هستند والان حقوق آنها پردخت نشده‌است تمام مراحلش هم طی شده‌است کمیسیون فرهنگ هم آن پیشنهاد آقای معتمد دماوندی و یکی دو پیشنهاد دیگر را موردتوجه قرار داده والان گزارشش حاضر است تقدیم مجلس شده‌است اجازه بفرمایند مطرح بشود که رأی گرفته شده ووارد کارهای دیگری بشویم.
 +
 +
کشاورز صدر- بنده مخالفت با این پیشنهاد کردم اجازه می‌دهید توضیح بدهم.
 +
 +
رئیس- با چه مخالفید؟ اول رأی می‌گیریم به ورود در دستور و بعد نسبت به پیشنهاد‌ها  (بعضی از نمایندگان- دستور صحیح است)  دو لایحه‌است یکی راجع به تسلیحات است و یکی هم لایحه وزارت فرهنگ است پیشنهادی رسیده‌است که قرائت می‌شود.
 +
 +
نمایندگان- کسی مخالف نیست آقا.
 +
 +
رئیس- کسی مخالف نیست با ورود در دستور؟
 +
 +
کشاورز صدر- بنده مخالفم با پیشنهادی که کرده‌اند لایحه وزارت فرهنگ مطرح می‌شود اجازه میفرمائید توضیح بدهم.
 +
 +
رئیس- بفرمائید.
 +
 +
کشاورز صدر- اگر نظر آقایان محترم باشد در جلسه قبل موضوع سؤال آقای ارباب مطرح بود و جواب آقای وزیراقتصاد که دادند و دستور معین نبود آقای حاذقی پیشنهاد کردند که لایحه وزارت فرهنگ مطرح بشود و استدلال فرمودند به این که چون حقوق معلمین عقب افتاده‌است، این لایحه مطرح شود و حال آنکه در آن جلسه پیشنهادی از آقای دماوندی مورد قبول واقع شد مجلس تصویب کرد که بالنتیجه این لایحه برود به کمیسیون.
 +
 +
رئیس- از کمیسیون این لایحه برگشته‌است.
 +
 +
کشاورز صدر- و ما اگر الان بقیه پیشنهادات را رسیدگی بکنیم و بحث بکنیم تازه آنوقت باید دوباره برود به کمیسیون (یک نفر از نمایندگان - این جا خبر نباید برود)  اینجا تصویب شد.
 +
 +
اردلان- آقا از کمیسیون برگشته.
 +
 +
رئیس- گزارش کمیسیون رسیده‌است.
 +
 +
کشاورز صدر- … من عقیده‌ام این است که این عملی که کرده‌اند برخلاف قانون است زیرا مطابق نظامنامه می‌بایستی تمام پیشنهاد خوانده بشود و بعد برود به کمیسیون در آنجا یا می‌بایستی پیشنهادات مطلقاً خوانده می‌شد همین قدر که پیشنهاد آقای دماوندی تصویب شد بقیه پیشنهادات خوانده شود و برود به کمیسیون این که آقایان یکمقدار را گذاشته‌اند در اینجا، پیشنهادات مانده‌است و بعد برده‌اند در کمیسیون و آورده‌اند بنده این را برخلاف قانون میدانم وبه هر حال بنده مخالفم با طرح این لایحه و چون لایحه تسلیحات را آقای وزیر جنگ آورده‌اند و مطرح شده‌است عقیده دارم که آن لایحه مطرح بشود و بحث در اطراف آن بشود که اهمیتش هم از آن بیشتراست
 +
 +
رئیس- وقتی که گزارش کمیسیون مطرح شد پیشنهادات هم قرائت می‌شود و تصویب می‌شود. آقایانی که موافقند وارد دستور بشوند بعد لایحه فرهنگ مطرح بشود.
 +
 +
یمین اسفندیاری- اول وارد دستور بشویم.
 +
 +
رئیس- در دستور که کسی مخالف نبود  (مکی- آقای اسکندری مخالفند)  ایشان با پیشنهاد آقای حاذقی مخالفت کرده‌اند رأی می‌گیریم که وارد لایحه فرهنگ بشویم آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد پس بنابراین لایحه تسلیحات مطرح است لایحه قرائت می‌شود و کلیات لایحه مطرح است.
 +
 +
== - طرح لایحه تسلیحات ==
 +
4- طرح لایحه تسلیحات
 +
 +
اسکندری- آقا اجازه بنده محفوظ است  (لایحه تسلیحات ارتش به شرح ذیل قرائت شد)  گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی کمیسیون نظام لایحه دولت راجع به خری مقدار ده میلیون دلار اسلحه و مهمات و وسایل مخصوص ارتش را از دول متحده آمریکا با حضور تیمسار سپهبد یزدان پناه وزیر جنگ مطرح و مورد مطالعه قرار داده با توضیحاتی که جناب آقای وزیر جنگ بیان نمودند کمیسیون لزوم خرید اسلحه و مهمات و وسایل مورد درخواست راتصدیق واینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.
 +
 +
مخبر کمیسیون نظام- عرب شیبانی گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی. لایحه دولت راجع به خرید ده میلیون دلار ساز و برگ و اسلحه و مهمات از دول متحده آمریکا با حضور آقای وزیر جنگ در کمیسیون بودجه مطرح گردید به طوری که آقای وزیر جنگ توضیح دادند اولاً در شهریور 1320 مقدار مهمی از اسلحه و مهمات ایران حیف و میل و مقدار زیادی هم به متفقین واگذار شده ثانیاً آنچه باقیمانده تا بحال فرسوده گشته وقسمتی از آن نیز از کار افتاده‌است ثالثاً از شهریور 1320 تاکنون دولت دیناری اسلحه خریداری نکرده در صورتی که از 1308 به بعد سالیانه در حدود یک یا دو میلیون لیره صرف خرید اسلحه و مهمات میشده‌است به طوری که مبلغ ده میلیون دلار منظور در لایحه تقدیمی بالنسبه با اعتباراتی که قبل ازشهریور 20 صرف همین منظور میگردیده‌است رقم بسیار کوچکی می‌باشد به جهات فوق الذکر دولت از چندی به این طرف در صدد خرید اسلحه و مهمات بوده و برای این منظور به کشورهای فروشنده رجوع نمود و پس از بررسیهای لازم و توجه به صرفه معتنابهی که از حیث قیمت وسایر شرایط در خرید مازاد تجهیزات ارتش آمریکا از هر جهت موجود بود با توجه به اینکه در قسمتی از لوازم و مایحتاج اصلاً فروشنده‌ای جز دولت آمریکا وجود نداشت تصمیم گرفت مقداری از این مهمات را از دولت متحده آمریکا به مبلغ منظور در لایحه تقدیمی خریداری کند و در نتیجه مذاکرات لازمه دولت آمریکا موافقت کرده‌است که قیمت مهمات مزبور نیز لااقل در دوازده قسط پرداخته شود لذا کمیسیون بودجه پس از استماع توضیحات آقای وزیر جنگ تصدیق لزوم خریدمهمات از طرف کمیسیون نظام با پیشنهاد دولت موافقت نموده پس از مطالعات لازم و مباحثات کافی نسبت به قسمت اخیر ماده واحده پیشنهادی راجع به مخارج حمل و نقل و بیمه وغیره مربوط به مهمات مزبور اصلاحی بعمل آورد که طبق آن دولت مکلف است با دول متحده آمریکا مذاکره نماید که دولت آمریکا هزینه‌های مزبور را خود بپردازد و بعداً با همان شرایط و در همان اقساط که نسبت به اصل معامله منظور است از طرف دولت ایران تأدیه شود اینک ماده واحده پیشنهادی را با اصلاحی که در آن بعمل آمده‌است برای تصویب تقدیم می‌دارد.
 +
 +
:ماده واحده- مجلس شورای ملی از نظرتشکیل وسائل مخابرات و ارتباط بهداری و ساز و برگ و اسلحه و مهمات مورد نیاز نیروهای زمینی و هوائی ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری به وزارت جنگ اجازه می‌دهد که این وسایل را در حدود مبلغی که از ده میلیون دلار تجاوز ننماید از ممالک متحده آمریکا که بنا به گزارش دولت شرایط مقرون به صرفه را دراین معاملة پیشنهاد داده‌است خریداری نماید و بهای آن را در طی مدتی که کمتراز 12 سال نباشد از تاریخ اول ژانویه 1950  (دی ماه 1328)  باقساط متساوی با سود سالیانه از قرار سوم هشتم سه درصد بپردازد.
 +
 +
تبصره 1- دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکا وارد مذاکره شود وقرار پرداخت کلیه هزینه حمل و نقل و باربندی و بیمه وسایر مصارف مربوط به لوازم و مهمات خریداری را به همان ترتیب و اقساط که نسبت به پرداخت اصل مبلغ مقرر است بدهد.
 +
 +
تبصره 2- اقساط مذکور دراین ماده و تبصره 1 در هر سال در بودجه وزارت جنگ منظور و پرداخت خواهد شد.
 +
 +
مخبر کمیسیون بودجه- دکتر مصباح زاده
 +
 +
رئیس- ماده واحده مطرح است.
 +
 +
مکی- بنده مخالفم.
 +
 +
رئیس- بفرمائید.
 +
 +
مکی- عرایضی که بنده حضور آقایان عرض می‌کنم ودلایلی را که در مورد مخالفت خود با لایحه خرید تسلیحات بعرض نمایندگان محترم میرسانم یک قسمتش مطالبی است که مصلحت میدانم در مجلس شورای ملی به سمع نمایندگان محترم برسد و قسمتهائی هم که از لحاظ مقتضیات مقتضی نمیدانم از ذکرش خودداری می‌کنم و می‌گذارم موردش را در جای مناسبی و جلسه‌ای که خصوصی و سری باشد که اسرار آن جلسه به خارج سرایت نکند ولی به طور کلی در جلسه سری قاعدتاً نبایستی اسرار به خارج سرایت بکند ولی متأسفانه غالب این جلست سری که در ادوار مختلفه مجلس شورای ملی شده‌است برخلاف آنچه را که وظیفه آن جلسه سری بوده باز در خارج انعکاس پیدا کرده حتی بنده در دوره سیزدهم، چهاردهم یادم است.
 +
 +
اردلان- دوره چهاردهم نداشت.
 +
 +
مکی- بلی در دوره چهاردهم نداشت ولی در دوره سیزدهم یک جلسه سری داشت به هر حال عرایضی را که لازم میدانم عرض می‌کنم و آنچه را که لازم نمیدانم از ذکرش خودداری می‌کنم چقدر خوب تمثیلی آورده‌است یکی از نویسندگان خارجی که می‌گوید ملل شرق پیش ملل غرب حکم خرگوش وکوبای را آزمایشگاه دارند همان طور که در آزمایشگاهها قبل از این که بخواهند روی یک میکربی یک امتحاناتی بعمل بیاورند قبلاً آن میکرب را روی حیوانات مثل خرگوش و غیره آزمایش می‌کنند پس از اینکه نتیجه خوب داد روی انسان آزمایش می‌کنند یکی ازنویسندگان غربی، اروپائی می‌گوید ملل شرق هم پیش ملل غرب حکم همان خرگوش را دارند که وقتی می‌خواهند یک سیاستی را در یکی از قسمتهای کشورهای اروپا عمل کنند قبلاً در کشورهای شرق عمل می‌کنند و پس از آنکه مانورشان نتیجه مثبتی داد در غرب عمل می‌کنند یعنی در خود اروپا عمل می‌کنند بنده از جهاتی که می‌بینم، پیش بینی می‌کنم، از خرید ده میلیون دلار اسلحه استنباط می‌کنم. که شاید مانور سیاسی باشد و نمایندگان مجلس شورای ملی ایران بایستی از این مانور سیاسی قبلاً اطلاع داشته باشند، و برای روزهای مبادا یک پیش بینی‌های لازمی کرده باشند، تیمسار سپهبد یزدان پناه در جلسه خصوصی که قبلاً تشکیل شده بود راجع به این موضوع فرمودند که امروز جنگ موتوریزه شده‌است در دریا تحت البحری شده در هوا بنام طیاره شده درزمین هم به نام تانک و زره پوش و این قبیل چیزها شده و در دوره شاه سابق این طوردر نظر گرفتند که قبلاً ما یک کارخانجات تولید کننده مواد آهنی و فلزی در داخله کشورمان ایجاد بکنیم بعد خودمان موتور بسازیم و ارتشمان را موتوری بکنیم تصور می‌کنم بیان ایشان اینطور بوده در آن جلسه، و بنده هم در همان جلسه بعرض شان رساندم چرا حالا موتوری بکنیم ما در حدود ده فقره پرونده خرید قبل ازجنگ اخیر در اروپا داشتیم آنچه که بنده اطلاع دادم '''کارخانه ذوب آهن بوده کارخانه کربنات دو سود بوده و کارخانجات دیگری بوده یک مقدار زیاد لوازم و وسایل یدکی‌های کارخانجات بوده‌است و بنده شاید اسامیش را بتوانم پیدا کنم و بخوانم، یک کارخانه سیمان کامل و غیره بوده که ماخریده بودیم و قس علیهذا از این قبیل سفارشات را ما پولش را داده بودیم ولی متأسفانه جنگ شد و همان کارخانجاتی که ما خریداری بودیم همان طور در خارج مانده‌است و یک قسمتش هم به ایران حمل شده''' (صحیح است) 
 +
 +
آقایان همه اطلاع دارند که میسیونها عده زیادی رفتند به اروپا وهنوز هم معلوم نشد که چطور شده و اینها کجاها است و قسمت عمده کارخانجات ما در اروپا به چه سرنوشتی دچار شده‌است بنده از تیمسار سپهبد یزادان پناه که حقیقتاً یک افسر منصفی می‌باشند سؤال می‌کنم که آیا همه چیز کشور ما موتوری شده فقط ارتش ما باید موتوریزه بشود ما که با خارجیها جنگی نداریم و در داخله هم برای این چهارتا دزدی که هست پشت دروازه اینها را ما نمی‌توانیم  (یک نفر از نمایندگان- چهار تا نیستند)  بگیریم و امنیت تهران را حفظ بکنیم بنده میدانم که ایشان حقیقتاً منصف می‌باشند و تصدیق می‌کنند در یک کشوری که آدم به گاو آهن می‌بندند و این همه با سختی زندگی می‌کنند و با هزار قسمت بدبختی شدید دست به گریبان هستند،
 +
 +
تراخم یک قسمت از اهالی جنوب ایران را نابینا کرده طرز زراعت شان ازعهد حجر هیچ تغییر و ترقی نکرده‌است وغالب آقایان میدانند که هنوز تمام نقاط این مملکت گندم را وقتی که می‌خواهند پاک بکنند با باد پاک می‌کنند ما هنوز یک وسایلی نداریم که بتوانیم گندم را پاک بکنیم  (دکتر ملکی- دلیل نیست که ارتش تکمیل نشود)  بلی وقتی که وضع زراعت مان از عهد حجر ترقی نکرده‌است با بیل زمین شخم می‌کنند آدم می‌بندند به گاو آهن زمین شخم می‌کنند یا با گاو شخم می‌کنند. با باد پاک می‌کنند، آسیاب‌هامان هم که همه آقایان میدانند، آسیابهای ایران چطور است و هنوز موتوری نشده‌است وسایل ما و ابراز ماهنوز هیچ کدام موتوری نشده‌است در صورتی که استعدادی که کشور ایران دارد و این مقدار زیاد رودخانه‌های ایران که آبهایش غالباً به دریاچه‌ها و یا باتلاقها و یا به دریاهای ایران می‌ریزد و بی مصرف مانده‌است و همه میدانیم که مملکت ما یک مملکت زراعتی است ولی قوه تولیدمان کم است ما خیلی ضعیفیم ما حقیقتاً خیلی احتیاج به وسایل داریم ولی باید یکنوعی بکنیم که برای ایجاد و وسایل ثروت در مملکت مایک قوه تولیدی زیاد بکنیم این تنها راهی است که ما داریم باید قوه تولیدی مان را زیاد بکنیم و برای این قوه تولیدی بایستی جمعیت زیادی که نداریم باید موتوری بکنیم و سدهامانرا ازش استفاده بکنم پس بنابراین ایشان تصدیق می‌کنند خیلی خوب بود قبل از اینکه ما به فکر موتوریزه کردن ارتش و تجهیزات کامل ارتش بیفتیم اول به فکر مردم به فکر موتوریزه کردن زراعت و فلاحت بیفتیم  (کشاورز صدر- هر دو لازم است)  وانگهی ما اگر بخواهیم فکر موتوریزه کردن بکنیم بنده با وام گرفتن از دولت آمریکا هیچ گونه مخالفتی ندارم و در اینکه دولت آمریکا اگر بخواهد به ما یک کمکهای اقتصادی و فرهنگی و کمکهای زراعتی و صنعتی بکند بنده خیلی از طرف ملت ایران از دولت و ملت آمریکا تشکر می‌کنم که از لحاظ صنعت و فرهنگ و بهداشت به ما کمک می‌کنند ولی بنده از همین دولت آمریکا که امروز حاضر شده‌است به ما ده میلیون دلار برای خرید اسلحه وام بدهد و دوازده ساله بگیرد بنده سؤال می‌کنم چه شده‌است که پس از آن جنگ بین المللی دوم که کمکهائی شد و ملت ایران تا آنجا که توانست درراه رسیدن به مقصود در راه پیشرفت ملل متفق تا آنجایی که توانائی داشت در طبق اخلاص گذاشت و از هیچ گونه فداکاری وهمکاری نسبت به متفقین خودش خودداری نکرد وقتی که آقایان خواستند از ایران بروند یک مشت از آهن پاره‌ها بنام لوکوموتیو و غیره که دراین کشور داشتند و همچنین درسایر کشورها هم مثل بلژیک و هلند و غیره هم داشتند مجانی واگذار کردند رفتند ولی چه شد که ازاین کشور 11 میلیون دلار یک چک نقدی گرفتند وامروز حاضرند که ده میلیون دلار 12 ساله به یک قیمت ارزانتری از سایر کشورها تأسیسات داشتند و تأسیساتشان را مجاناً واگذار کردند ولی وزیر دارائی وقت و وزیر راه مثل اینکه یکی از افتخاراتشان بود که یک چک ده میلیون دلاری بدهند به نماینده تجارتی امریکا و افتخار بکنند که در دوره زندگیشان که ما یک چک ده میلیون دادیم و چیزی را که خودشان حاضر بودند 8 سله ده ساله به ما واگذار کنند معامله نقدی کردند و امروز هم حاضرند که یک معامله دوازده ساله با ما بکنند واین را فکر می‌کنند برای این است که قطعاً می‌خواهند یک خورده گیری هائی بکنند قطعاً فکر می‌کنم که زیر این کاسه نیم کاسه هائی هم هست و حالا که می‌خواهند بدهند چرا ما روزه بگیریم و افطار کنیم با شلقم اگرمیخواهند بدهند مثل سایر کشورها چهار صد میلیون، پانصد میلیون بدهند آخر ده میلیون چیست که می‌دهند چهار صد میلیون بدهند که اقلاص برای کارخانجاتمان برای زراعتمان از خود کشور امریکا یا سایر کشورها وسایل مورد احتیاج خودمان را بیاوریم و این مملکت را از این وضع بدبختی نجات بدهیم دلیل دیگر مخالفت بنده این است که ایران یک کشوری است از لحاظ وضعیت جغرافیائی و موقعیت مخصوصی که دارد و روی آزمایشهای تاریخی که در این سرزمین شده‌است نفع و تمامیت ارضی آن موقعی مصون بوده وحفظ شده که سیاست مداران و زمامدارانش سیاست موازنه منفی را ایجاد کرده بودند و از اول قاجاریه که می‌شود گفت عصر نفوذ ملل اروپائی بر کشورهای شرق، ایران وراد یک موقعیت خاص جغرافیائی بود ولی از اول قاجاریه یک موقعیت خاصتری پیدا کرد یعنی یک صفت تفصیلی هم بهش اضافه شد آن موقع ما سر راه هندوستان بودیم و راه ارتباط آسیاو اروپا تقریباً می‌شود گفت ایرن بود راه ابریشم در زمان هخامنشی دراین مملکت مورد استفاده تجار مختلفه دنیا بوده و ما هم طبیعی است که در این تجارت یک سهمی مهمی داشتیم این موقعیت را داشتیم ولی از اول قاجاریه یک موقعیت خاصتری پیدا کردیم و کمپانی هند و اروپا آمد در هندوستان و نفوذ پیدا کرد و کم کم دولت انگلیس برهندوستان مسلط شد و از این تاریخی که این موقعیت خاصتر پیدا شد همیشه ما را سپر و بلاگردان این کشور کردند سیاستمداران خوب ما با دو سیاست آنوقت تماس داشتند یکی سیاست روس بود و یکی هم سیاست انگلیس گاهی هم سیاست عثمانی که در آن روز بی تأثیر نبود در وضع کشور ما ولی هر وقت که مملکت ما دارای سیاست موازنه منفی بوه هیچ گونه آسیبی به استقلال و تمامیت به مملکت ما وارد نشده ولی در هر موقعی که داشتند یک اندک انحراف یا تمایلی به یکی ازا این کشور پیدا می‌کردند کشور دیگر ده برابرش را خواستند به محض اینکه در زمان حاج میرزا آقاسی آن فرمان استفاده از شیلات را که بدون اجازه شاه صادر شده بود گرفتند انگلیسها فوراً تقاضا کردند که ما می‌خواهیم در تمام خلیج فارس و در تمام بحر عمان بازرسی کشتیهائی که وراد می‌شود و همچنین بنام منع خرید و فروش غلام و برده نظارت داشته باشیم همچنین مواقع دیگری اتفاق افتاده‌است جهت عدیده دارد تا منجر به دفاع سیاسی با مشروطیت ایران می‌شود که در تمام این ادوار شواهد زیادی دارد و بنده نمی‌خواهم اینجا مزاحم آقایان بشوم و سر آقایان را درد بیاورم زاید میدانم که یکی یکی شواهدی را که در دوره قاجاریه برای ماهمیشه بود بعرض آقایان برسانم خود آقایان البته تاریخ سیاسی دوره قاجاریه را ملاحظه فرموده‌اید و کشمکشهائی را هم که به واسطه این دو سیاست یا سه سیاست ما داشته‌ایم همیشه دچار زحمت بوده‌ایم آقایان توجه فرموده‌اند و دیگر بنده زاید میدانم وارد این مرحله بشوم فقط می‌خواهم توجه آقایان را به این نکته جلب کنم که ما هر وقت بخواهیم توچه کوچکی به یک کشوری پیدا کنیم کشور دیگر فوراً تقاضا می‌کند که مابه فلان چیز شما احتیاج داریم و فلان چیز شما را می‌خواهیم اگر یکی از این دو کشور یک امتیازی گرفته دیگر ده برابرش را میخواسته پس بنابراین تنها راهی که ایران را نجات میداده این بوده که دولت‌ها همیشه سیاست موازنه منفی را اتخاذ میکرده‌اند و این سیاست یگانه راه نجات این کشور بوده‌است، امروز هم بعقیده بنده تنها سیاستی که حافظ ایران است همان سیاست موازنه منفی است، ما که با کسی جنگی ندریم فرض محال هم که محال نیست، اگر جنگ بین المللی بین این دو بلوکی که تشکیل شده‌است اتفاق افتاد از دو حال خارج نیست یا اتفاق خواهد افتاد یا نخواهد افتاد اگر اتفاق نخواهد افتاد و ما بی طرف بمانیم و سیاست موازنه منفی کشور خودمان را اداره بکنیم که ضرر نکردیم و اما اگر اتفاق افتاد بین این دو بلوک ما اگر بیطرف بمانیم باز منفعت ایران در این است که خودش را بیطرف نگاه دارد، خیال می‌کنم که منافع همسایگان ما هم در این باشد که ایران خودش را بی طرف نگاه دارد برای اینکه اگر ایران وارد یکی از این دو بلوک بشود آناً پالایشگاههای نفت باکو و آبادان مورد تهدید یکی از این دو طرف قرار می‌گیرد و این دو قسمت یعنی این منابع امروز مورد توجه تمام کشورها و حتی هر دو بلوک است، اگراین پالایشگاه‌ها در امان بماند قطعاً طرف مقابلش هم می‌خواهد پالایشگاهش در امان بماند. پس بنابراین حفظ پالایشگاهها نفت این دو بلوک ایجاب می‌کند که ایران خودش هم از تعرضاتی که به باکو می‌شود جلوگیری بکند و همچنین از تعرضاتی که بنفت خودش می‌شود جلوگیری بعمل بیاورد این تنها راهی است که بنده تصور می‌کنم به نفع هر دو طرف باشد پس ما ضرری در این راه نکرده‌ایم و بی طرفی خودمان را حفظ کرده‌ایم واین مملکت آسیب دیده و غارت زده که شما هیچ خبری از ان ندارید و نفوسش هم به واسطه تراخم و غیره از بین می‌روند این مملکت را طوری اداره کرده‌ایم که از اتلاف نفوس آن جلوگیری کرده‌ایم و ازاین لحاظ هم عقیده بنده این است که اگر ما امروز هم سیاست موازنه منفی را انتخاب کنیم به صلاح ملت ایران است، و ملت ایران بایستی اصولاً با کشورهای بزرگ دنیا مثل شوروی و انگلستان و امریکا یک قرارداد عدم تعرض یا عدم تدافع ببندیم و بگوئیم آقا همان معامله‌ای را با شما خواهیم کرد که با طرف مقابل شما خواهیم کرد و راجع به این اسلحه‌ای هم که آقای وزیر جنگ در جلسه خصوصی فرمودند که ما قبلاً صورت خواسته بودیم از کشورهای دیگر مثل روسیه و انگلستان قیمتهائی را که آنها به ما پیشنهاد داده بودند خیلی گرانتر از قیمتهائی است که امروز ارتش آمریکا دولت آمریکا به ما داده‌است بنده در صحت بیان ایشان هم تردیدی نمی‌کنم برای اینکه قطعاً صحیح می‌فرمودند قطعاً منافع ارتش ایجاد میکرده که اگر چیزی می‌خواهند بخرنداز یک کشوری باید بخرند که رعایت صرفه و صلاح در آن بشود ولی همان سیاست بیطرفی و موازنه منفی در این جود مواقع به ما این طور می‌گوید که وقتی ما صورت خواستیم از یک کشور دیگری باید عین این صورت را به کشور‌های دیگر یعنی انگلستان و شوروی هم ارائه داده باشیم وبگوئیم که ما خواستیم از شما بخریم  (یک نفر از نمایندگان- چه احتیاجی داریم؟)  ندادید قیمت آن گرانتر بود حالا کشور دیگر حاضر شده‌است که به این قیمت بدهد و ما در درجه اول بایستی با دولت شوروی و انگلستان معامله کرده باشیم.
 +
 +
باتمانقلیچ- چرا آقای مکی این یک معامله ساده‌ای است ما بایستی در مقابل عراق و افغان بتوانیم بایستیم.
 +
 +
رئیس- آقایان ماده 112 را رعایت بفرمائید، بفرمائید.
 +
 +
مکی- '''جوابش را بنده در مقدمه عرایضم عرض کردم که اگر ما یک قرارداد تدافعی با کشورها ببندیم و یک سیاست موازنه منفی را پیش بگیریم در این صورت وقتی که ما یک سیاست موازنه منفی داشته باشیم و بخواهیم در صورت احتیاج یک اسلحه‌ای را بخریم آنوقت صورت اسلحه را با قیمتهائی که به ما داده‌اند عین آن را به طرفهای مقابل خودمان ابلاغ می‌کنیم میگوئیم آقا ما چون قرارداد تدافعی با شما داریم این صورت اسلحه‌ای است که از آمریکا به ما داده‌اند. چون ما با شما قرارداد تدافعی داریم اگر شما به این قیمت می‌دهید و جنستان مطابق همین جنسی است که دولت آمریکا می‌خواهد بدهد شما مقدم هستید (یمین اسفندیاری- این عمل هم شده‌است سالها است که از آمریکا اسلحه می‌خریم)  بعلاوه چیزی که بنده را بیشتر وادار به مخالفت با این لایحه کرد مشاهداتی بود که برای بنده و آقای حائری زاده در روز جمعه موقعی که جنازه محمد مسعود را جلوی مجلس آورده بودند آن حالت تأثر و رقت بود بنده می‌بینم از آقای رئیس مجلس که من مطمئنم ایشان روحشان اطلاع نداشته‌است از این جریان و از ایشان هیچگونه کسب تکلیفی نشده‌است و همچنین حفظ مجلس شورای ملی وضعیت انتظامات مجلس شورای ملی و تمام محوطه اش در تمام ادوار با شخص رئیس محترم مجلس بوده‌است (صحیح است)  و هیچ مقامی بدون اجازه رئیس مجلس حق ندارد در داخله مجلس یا در محوطة مجلس امر و نهی بکند و به مردم ایذا واذیتی برساند وبنده خیال می‌کنم و اطمینان دارم که از طرف مقام ریاست دستوری برای زدن مردم نبوده‌است چون میدانم آقای سردار فاخر حکمت با سابقة سیاسی و اداری که در این مملکت داشتند ابداً این طور نبوده که ایشان دستور بدهند یکی را بزنند یکی را مجروح بکنند،''' بنده با آقای حائری زاده جلوی مجلس بودیم این سرنیزه‌ای که برای حفظ مملکت و برای مبارزه باغارتگران پشت دروازه، دو فرسخی تهران است و یا این طرف پشت مسکر آباد است که شب مردم را لخت می‌کنند بایستی بکار برود این سرنیزه برای مجروح کردن مردم به کار می‌رود و خون به در ودیوار ریخته بود و همه آقایان هم آن خونها را دیدند و یکی دو ساعت هم بود و بعدشستند این جریان را هم آقای آزاد دیدند که خون به در و دیوار ریخته شده بود و چند نفر را باسرنیزه زدند و مجروح کردند البته این یک جریانی است جداگانه و بنده و آقای حائری زاده که استیضاح کرده‌ایم در استیضاح خودمان مفصل راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد، بنده می‌بینم که ده میلیون دلار اسلحه می‌آوریم و می‌دهیم به دست این اشخاص و آن وقت افسران جزئشان یا یک قدری ما فوق ترشان بدون اینکه دستور از مقام بالاتر بگیرند بجان مردم بیفتند بنده هیچوقت چنین تجویزی را نمی‌کردم و نمی‌گفتم و روی همین اصول هم هست که مخالفت با این لایحه کردم و عقیده دارم که برای ملت ایران مقدم بر هر چیز موتوریزه کردم زراعت و صنعت است و بیش از این هم توضیحی نمی‌دهم.
 +
 +
رئیس- همین طور که آقای مکی گفتند حفظ انتظام مجلس در قسمت محوطه با رئیس مجلس است  (صحیح است)  و من هم دستور زدن ندادم  (صحیح است)  البته گفتم در مجلس در محوطه مجلس کسی نباید وارد بشود، آقای امامی اهری بفرمائید.
 +
 +
امامی اهری- بنده هم سعی میکن حتی الامکان به اختصار عرایضم را بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم و تا اجبار پیدا نکنم و وظیفه وجدانی خودم ندانم چیزی عرض نمی‌کنم من قبل از ورود در اصل موضوع ناچارم مقدمه این نکته را بیان کنم که بنده برخلاف نظریه آقای مکی نماینده محترم به سیاست موازنه اعم از مثبت و منفی در اصل سیاست خارجی معتقد نیستم و اصل یک سیاست مستفل ایرانی را عقیده داشته و تعقیب می‌کنم و فکر و هر اقدامی را که متضمن منافع ایران و ا یرانی باشد صرفنظر از جهات دیگر آن که آیا مطابق مصالح دیگران می‌باشد و یا مخالف منافع آنها با دیده تحسین می‌نگرم (صحیح است، احسنت)  پس با این مقدمه ایکه بعرض آقایان رساندم و با توجه به توضیحاتی که از طرف تیمسار وزیر جنگ به اطلاع آقایان نمایندگان خواهدند رسانید محتاج به توضیح نیست که مسلماً با اصل موضوع بنده موافقم و عقیده دارم چنانکه اصل تنازع بقاء در مورد یک فرد صدق پیدا می‌کند در مورد ملل هم این اصول کاملاً مصداق دارد و شمردن مفاخر تاریخی و این که روزی کشور ما چشم چراغ دنیا بوده و ملت باستانی ایران مشعلدار مدنیت بوده‌است در موارد باریک و حیاتی پشیزی ارزش نداد و اغلب ما هم که شاید در دو جنگ بزرگ جهانی بودیم دیدیم که اعلان بیطرفی ما مورد ترتیب اثر قرار نگرفت نظر به همین مراتب من ده میلیون دلار را برای رفع احتیاجات کشور و تأمین امنیت داخلی کافی نمیدانم و عقیده دارم اگر بخواهیم زنده بمانیم و از منافع خودمان دفاع کنیم باید مانند ملل زنده دنیا فکر کنیم و از اعمال آنها پیروی نمائیم و اطمینان داشته باشیم که ضجه و ناله و آه و فغان در دنیای امروزه ارزشی ندارد  (صحیح است)  به هرحال موافق ومخالف در این مورد ولو بخواهند تصریح نمایند من قطع دارم اطمینان دارند که این ساز و برگ‌های مختصر برای تأمین امنیت داخلی ما مشکل کفایت می‌کند. در اینجا متأسفم که متذکر این نکته شوم که این احتیاج امروزی ما بدبختانه ناشی از لطف دیروزی همسایگان و متفقین ما گردیده آنچه که لازمه فدا کاری بود به جای آوریم تا جائی که این مطلب کراراً از طرف متفقین معظم مورد تأیید و تصدیق و قدردانی قرار گرفت برای این که زیاد گفته شده در این مورد بنده شاید دیگر مورد نداشته باشد ولی چون در اینجا اقتضا دارد بنده عرض می‌کنم، ما در مورد پیروزی متفقین آنچه که لازمه ما بود بجای آوردیم (صحیح است)  تا جائی که این مطلب کراراً از طرف متفقین معظم مورد تأیید و تصدیق و قدردانی قرار گرفت ولی با کمال تأسف ناچارم در اینجا بگویم که زحمات مابه هیچ وجه مورد قدردانی عملی از طرف همسایگان معظم قرار نگرفت (صحیح است)  برای اینکه اسلحه موجودی ما را در موقع جنگ واقعاً باید گفت بعد از سوم شهریور سال 1320 بردند و اسلحه خریداری ما را هم در اروپا تصاحب کردند و به هیچ وجه خسارات وارده بر ما را جبران نکردند تا اینجا هم ما شاید راضی بودیم ولی همان رفتاری را که با متخاصمین کردند با ما هم کردند همین الان آقایان میدانند یکی از آقایان نمایندگان مطلع اقتصادی ما آقای وکیلی در خارج جلسه مجلس اظهار داشتند که دولت امریکا معادل یک میلیارد و کسری دلار به دولت ایتالیا که با متفقین جنگیده بود کمک کرده در صورتی که هر طور حساب کنیم با آنها حساب کنند و مخصوصاً از نقطه نظر زحماتی که در راه پیروزی متفقین متحمل شدیم ملت و کشور ایران بیش از سایرین شایسته کمک و مساعدت متفقین می‌باشند گو اینکه ایرانی در عین شدت فقر از لحاظ غرور و مناعت جبلی حاضر به اظهار احتیاج و درخواست و تقاضا نمی‌باشد  (صحیح است)  روی همین جهات که عرض کردم با اخذ این مختصر ساز و برگ که برای امنیت داخلی مملکت است موافقم و اما این که دولت آمریکا عملاً ار زحمات ملت ایران قدردانی نموده و از احساسات پاک آمیخته به محبت ایرانی‌ها نسبت به خود استقبال می‌کنند معتقدم این ساز و برگ را مجانی و به طور هدیه تسلیم ارتش ایران نمایند و در این مورد تقاضا دارم و پیشنهاد می‌کنم که دولت ما با اولیای امریکا وارد مذاکره بشود وحتی الامکان سعی نماید که این اسلحه به طور مجانی برای ملت ودولت ایران تمام شود و در صورت عدم موفقیت به جلب اولیای امور آمریکا به این قسمت لااقل مخارج حمل و نقل آن روز بهای این ساز و برگ کشیده شود و به اقساط از ما گرفته بشود  (دکتر مصباح زاده- در لایحه همین طور است)  اما در قسمتی که آقای مکی نماینده محترم بیان فرمودند بهتر است دولت آمریکا آلات و ادوات کشاورزی در عوض این ساز و برگها به ما بدهد خودشان هم البته این قسمت را قبول دارند. لازم میدانم که جواباً عرض کنم که اثبات شیئی منفی ماعدا نمی‌کند البته ما انتظار توقع و مساعدت دولت وملت آمریکا را در آن قسمت هم داریم ولی آقای مکی باید توجه داشته باشند که تا امنیت داخلی به طور کامل تأمین نشود آن مرد زارع در اقصی نقاط ایران نمی‌تواند به آسودگی خاطر مشغول زراعت و فلاحت بشود (صحیح است)  بنابراین با این رویه در صورتی که لااقل مخارج حمل و نقل این ساز و برگ به طوری که آقای مصباح زاده اشاره کردند تنظیم شده باشد و پیش بینی شده باشد موافقم  (احسنت) 
 +
 +
رئیس- آقای اقبال.
 +
 +
اقبال- عرض کنم که بعقیده بنده تمام مطالب و لوایحی که از طرف دولت مطرح می‌شود باید در مجلس شورای ملی از روی فراغت خیال و آزادی مطلق صحبت وبحث بشود نمایندگان نظریات مختلف خود را بگویند والبته بعد هم مطابق قوانین حکومت دمکراسی رأی اکثریت قاطع است  (صحیح است)  بنده برای اینکه این مطلب و موضوع این لایحه درست و روشن بشود و واقعاً معلوم بشود که این لایحه و تصویب این قانون به صلاح کشور ما است ناچار باید یک قدری بیشتر صحبت بکنم و از آقایان همکاران عزیزم خواهش می‌کنم که با کمال راحتی و آرامش بعرایض بنده گوش بدهند و من امیدوارم بتوانم نظریات خودم را که صرفاً به نفع مملکت و ملت ایران میدانم طوری بیان کنم که مورد توجه آقایان واقع شود. این صحبت خرید و فروش اسلحه بعقیده بنده نیست صحبت صلاح و آسایش کشور و ملت ما است، چه اهمیتی داردکه آمریکا ده میلیون دلار به ما صدقه سری بدهد یا ندهد؟ این صحبتها مهم نیست ما باید ببینیم از نظر سیاست از نظر سیاست موازنه آیا مصلحت ما و مصلحت کشور ما هست که این معامله را بکنیم یا خیر؟ دولت آمریکا یک دولتی است متمول و متشخص و در ردیف اولین دول، ولی اینها مربوط به ما نیست ما باید وضع خودمان را از هر جهت و از هر حیث با مقتضیات جغرافیائی و موقعیت مملکت خودمان منطبق بکنیم  (دکتر معظمی- متأسفانه به کمیسیون خارجه هم نفرستادند)  دولت آمریکا قبل از جنگ بین المللی اخیر موقعیت دیگری داشت و حالا یعنی بعد از جنگ بین المللی موقعیت دیگری دارد.
 +
 +
دولت آمریکا قبل از این جنگ به هیچ وجه در کار سیاست خارج از آمریکا دخالت نمی‌کرد و به همین جهت هم بود که ما هر وقت لازم بود مستشارانی برای خدمت خودمان بیاوریم از دولت آمریکا می‌آوردیم ومفید هم واقع می‌شد چنانکه مستر شوستر به حال این مملکت مفید بود و دکتر میلیسپو هم در دفعه اول که آمد واقعاً مفید بود اما ببینیم دولت آمریکا بعد از خاتمه این جنگ همان وضع را دارد، ابداً، به هیچ وجه این یک مطلبی است که بایک فکر کوچکی می‌شود تشخیص داد که به هیچ وجه این طور نیست، امروز دو بلوک سیاسی در تمام دنیا تشکیل شده و این دو بلوک با کمال قدرت و قوت و با صرف کردن پول و تبلیغات می‌خواهند بلوکهای خودشان را قوت بدهند و در مقابل هم بایستند، حالا وظیفه ما چیست؟ آقایان، یک قدری به نقشیه جغرافیائی نگاه کنید وضعیت مملکت را ببینید به نظر من خیلی زود می‌شود تشخیص داد که وضعیت ما چیست؟ وضعیت ما این است که با دول همجوار خودمان دوست باشیم دوست صدیق باشیم (یک نفر از نمایندگان- هستیم) من نمی‌گویم نیستیم، و برای این مطلب ما جز صداقت و صراحت هیچ چیز دیگری لازم نیست، بنده برای اینکه ذهن آقایان روشن بشود ناچار یک صحبتی را می‌کنم اوقاتی که صحبت لایحه نفت بود و قرار بود که این لایحه به مجلس شورای ملی بیاید یک روز من با آقای قوام السلطنه صحبت می‌کردم ایشان از من پرسیدند که عقیده تو چیست راجع به این موضوع، بنده به ایشان گفتم که شما وقتی این مقاوله نامه راجع به نفت راامضا کردید و از روی اعتقاد این کار را کردید یا خیر؟ گفتند بلی از روی اعتقاد این کار راکردم گفتم اگر از روی اعتقاد این کار را کردید باید بیائیدبه مجلس شورای ملی باکمال صراحت تقاضا بکنید که به شما اجازه بدهد تا بر روی مقاوله نامه‌ای که با دولت شوروی و نماینده دولت شوروی امضاء کرده‌اید قرارداد شرکت نفت ایران و شوروی را تنظیم بکنید وامضابکنید و به مجلس تقدیم بکنید. البته مجلس شورای ملی این قرارداد را رد می‌کرد این تردید نداشت اما پرستیژ شخص قوام السلطنه هم طوری محفوظ می‌ماند که دولت شوروی هم که یک روز اورا بزرگترین نابغه سیاسی شرق می‌خواند یکروز نسبتهائی که من خجالت می‌کشم بگویم به ایشان ندهد. اینها نتیجة چیست؟ نیتجة این است که ایشان صراحت را ازدست دادند من بایشان گفتم با کمال صراحت و با کمال صداقت رفتار کنید و الا اینجا آمدن و یک چیزی گفتن وبعد هم یک چیزی را خواندن این فایده ندارد همه کس این کار را میداند. ما چهار سال یا پنج سال، تمام مدت جنگ آذوقه خودمان را در اختیار متفقین گذاشتیم وبه قدری خوب رفتار کردیم که بالاخره ما را گفتند اینها پل پیروزیند اما چه فایده برای ما داشت؟ چه شد؟ هیچ  (یک نفر از نمایندگان – بدهی ما را هم نمی‌دهند)  بنده به آنجا هم می‌رسم که بدهی ما را هم نمی‌دهند عرض کنم بعد از آنکه متفقین از ایران رفتند همان طور که یکی از آقایان در پشت تریبون گفتند درحدود 12 یا 13 میلیون دلار لوکوموتیو و سایر لوازم راه آهن داشتند که می‌خواستند در ایران بگذارند وقرار شد که به ما بفروشند. آقای دکتر سجادی، گمان می‌کنم تشریف بردند والا خیلی خوب بود با حضور ایشان این عرض را می‌کردم کمیسیونی تشکیل شد و جناب آقای دکتر سجادی و آقای ابوالقاسم فروهر در آن کمیسیون شرکت کردند، نمایندگان اقتصادی آمریکا هم آمدند و وارد مذاکره شدند وقرار شد این 12 میلیون را در مدت پنج سال بگیرند  (یک نفر از نمایندگان- 7سال)  اجازه بفرمائید یعنی سه سال اول را هیچ نگیرند تقاضای ما این بود و دو سال بعد هم این را به دو قسط بگیرند، اختلافی که آنها با ما داشتند این بود که می‌گفتند، ما این دو سال اول هیچ نمی‌گیریم وبعد هم خودشان گفته بودند که اصولاً ما این پول را از شما نمی‌گیریم ولی چون در سایر نقاط دنیا هم ما از این اجناس داریم و اگر از شما نگیریم آنها هم پول ما را نخواهند داد بنابراین به این اقساط قرار می‌گذاریم سرقسطش که رسید بگوئید ما نمی‌دهیم و ندهید بالاخره وزیر دارائی وقت من نمیدانم چطور شد که آمد به مجلس گزارش داد که صلاح است که ما اینها را نقد بخریم  (یک نفر از نمایندگان- کی بود وزیر دارائی وقت؟)  آقای بدر بود (ملک مدنی- مجلس گفت که بروند نقد بخرد)  مجلس گفت برو آنها را نقد بخر؟  (ملک مدنی- در همان کمیسیون مجلس گفت. بنده شهادت می‌دهم)  و بعد هم واقعاً این موضوع به قدری اسباب تعجب شد…  (دکتر معظمی- مجلس برعکس گفت نخرید)  مجلس گفت نخرید و خریدند، البته این مورد سوء ظن هم واقع شد چون معمولاً ازقراری که آقایان میدانند معاملاتی که با دولت آمریکا می‌شود معمولاً یک کمیسیونی هم می‌دهد چون در امریکا این عمل مشروع است ولی ظاهر این امر خیلی زننده بود برای اینکه امریکائیها حاضر بودند در مدت چند سال این پول را بگیرند و یا اصلاً نگیرند بعد یک مرتبه آمدند و نقد پرداختند و اقعاً من مقاله دیشب اطلاعات را خیلی پسندیدم نوشته‌است نسبت به یک کسی که اعلام جرمی می‌شود خوب است قوانین و محاکم طوری باشند که در ظرف 48 ساعت رسیدگی بکنند به یک کاری و واقعاً نشان بدهند (برزین- آقای اقبال در قوانین ما گرفتن یان حق دلالی جرم است)  بنده نمی‌خواهم عرض کنم که این جرم است یا خیر ولی متأسفانه دستگاههای ما هیچ وقت نسبت به این جرائم بزرگ و این معاملات بزرگ رسیدگی نمی‌کند و نتیجه را به اطلاع مجلس شورای ملی وملت میرساند ونتیجه اش این می‌شود که یک مطلب به این بزرگی برای من و برای همه نمایندگان مبهم است که واقعاً آیا این پول سوء استفاده شده یا نشده عرض می‌کنم که این صحبت ده میلیون دلار نیست این صحبت هفتاد میلیون دلار است تمامترس من از همین است من می‌گویم دولت آمریکا برای چه اسلحه هفتاد میلیون دلاری را بده میلیون دلار می‌دهد چرا؟ 15 میلیون دلا خرخ حمل و نقل این است چرا صحبتی از این نیست  (یک نفر از نمایندگان- پیشنهاد کردیم)  تمام ترس من این است، من می‌گویم اگر پول دارید اسلحه بخرید اما این اسلحه را نه از آمریکا بخرید و نه از دولت روسیه بخرید از یک دولت بیطرف بخرید امروز دولت آمریکا نسبت به زندگانی ما بیطرف نیست  (صحیح است)  (یک نفر از نمایندگان- پول نداریم)  آقا پول ندارید بخرید (ارباب- کشوری که ارتش دارد احتیاج دارد)  اجازه بدهید عقیده من این است که شما چون این اسلحه هم باز برای ما کافی نیست و بدرد ما هم نمیخور صرفنظر کنید چند روز پیش در اخبار جراید خارجه خواندم که دولت مصر برای خرید اسلحه نماینده به چک اسلواکی فرستاده‌است شما چرا این کار را نمی‌کنید؟… شما باید ترتیبی بدهید که هیچ کدام همسایه‌های شما مطلقاً سوء ظنی پیدا نکنند در این صورت است که حفظ مملکت ما میسر نخواهد بود و پیشه وری در این مملکت پیدانخواهد شد و الا شما با این اسلحه می‌خواهید چه کار بکنید؟ کی را تهدید بکنید؟ در مقابل کی بایستید؟ شما رفتارتان را باید طوری قرار بدهید که مملکت ما محفوظ بماند و الا هیچ فایده ندارد دولت شوروی باید را کمال جوانمردی طلاهای ما را به ما پس بدهد (یک نفر از نمایندگان- جوانمردی نمی‌خواهد بدهکار است باید بدهد) پس چه جور بگویم آقا؟ بنده می‌گویم دولت شوروی به نام یک همسایه بزرگ و دوست ما باید با کمال جوانمردی با ما رفتار بکند یعنی چه؟ یعنی تمام طلا‌های ما را به ما پس بدهد آن جزیره فیروزه را هم به ما رد کند (دهقان- جزیره نیست)  دولت انگلستان هم باید در قرارداد نفت جنوب به نفع این مملکت تجدید نظر بکند (صحیح است)  بحرین را هم به ما پس بدهد امریکا هم این دخالت را در کار مانکند (صحیح است)  اسلحه هفتاد میلیونی را به ده میلیون دادن دخالت است (دهقان- دخالت نیست)  آقا اجازه بدهید این عقیده من است اسلحه هفتاد میلیونی را به ده میلیون دادن دخالت است  (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس)  این درست مثل این می‌ماند که من یک بمبی را بدهم دست یک بچه کوچک بگویم هر کاری دلت می‌خواهد بکن. ملاحظه بفرمائید آقا ما مستشار داریم وجود این مستشارها برای ما به چه درد می‌خورد من از شما می‌پرسم با وجود این افسران، با وجود سپهبد یزدان پناه با وجود سرلشکر آق اولی، سرلشکر کوپال، سرلشکر رزم آراء من تعجب می‌کنم به چه مناسبت باید یک نفر مستشار در پهلوی اطاق رئیس ژاندارمری بنشینند و آنجا حکمفرمائی کند  (دکتر مجتهدی- بخودتان بگوئید تقصیر آمریکا نیست)  (اسلامی- چرادر دولت سابق نگفتند)  ما اگر یک کار بدی کردیم نباید که تجدیدش بکنیم چاره این چیست الان در چهار فرسخی تهران امنیت نیست توی این مملکت همه تان می‌بینید با این ژاندارمری  (نورالدین امامی- اسلحه ندارد)  (خنده نمایندگان)  در کاشمر محر انتخاب بند از هفت، هشت سال قبل یک سارقی پیدا شده به نام حسین خان افغان و این سه چهار نفر را هم بیشتر همراه ندارد الان این یک تلگرافی است که بنده می‌خوانم عرض می‌کنم که این آدم شاید تا به حال صد نفر را بدست خودش کشته باشد شاید قریب یکروز تومان از مردم پول گرفته‌است چه جور پول می‌گیرد حالا برایتان عرض می‌کنم میآید وارد ده می‌شود و پسر یک نفر متمول را پیدا می‌کند با خودش می‌رود وپیغام می‌دهد که اگر تا فلان ساعت مثلاً این پول راندهید من اینرا میکش بدبخت پدر و مادرش می‌برند و این پول را می‌دهند این تلگراف است یک نفراز اینها چند روز پیش گرفتار شده ودر تمام استنطاقش اقرار و اعتراف کرده که تمام ژاندارمها وافسران ژاندارم با او شریک هستنداین چه ژاندارمری است که شما دارید؟ این ژاندارمری را برای چه می‌خواهید اگر ژاندارم می‌خواهید برای حفظ این مملکت که شما خودتان شاهدید که بدترین رفتار را ژاندارمها در این مملکت می‌کنند (سزاوار- همه شان این طور نیستند یک عده شان هستند)  من نگفتم که همه شان این طورند ولی اغلبشان این طور هستند حالا اغلبشان هم نیستند یک نفر شان یکنفرشان اینطور است من چون که اینجا از آقای قوام السلطنه یک صحبتی شد گفت. عیب کل جمله بگفتی. هنرش نیز بگو این لایحه مدتی است که اینجا هست و خیلی وقت است در دست دولت است این چیز تازه‌ای نیست قوام السلطنه روی حفظ سیاست موازنه این کار را نکرد و آن را نیاورد و حتی دلیل این هم که بعضی‌ها با او مخالفت کردند همین است این یکی از دلایلش است این هم حرف شد؟ آقا ما اگر پول داریم می‌رویم اسلحه می‌خریم همین که اسلحه ارزان به ما می‌دهند مرا مظنون می‌کند چرا اسلحه ارازن به ما می‌دهند دولت آمریکا پول دارد به بنده چه و به من چه مربوط است باز یک صحبتی شد که دولت آمریکا به ایتالیا نمیدانم چقدر قرضه داده‌است شمانقشه را نگاه بکنید وضعیت ابطالی را ببینید با وضعیت حودمان کی دولت ابطالی یک طرفش روسیه‌است، یک طرفش انگلستان آخر هر چیزی را باید درست فکر کرد اینجورفایده ندارد. آقای مکی فرمودند که مطالب باید در مجلس سری گفته بشود بنده نفهمیدم این واقعاً یعنی چه مطالب باید در مجلس علنی گفته بشود در مقابل ملت ایران اینجا خانه ملت است آقایانی که اینجا هستند نماینده ملتند و وزراء هم خدمتگذار ملت هستند باید بیایند بنشینند اینجا تمام حرفها زده بشود وچیزی پنهان نماند برای اینکه همان طور که گفتم مجلس سری فقط گاهی برای چیزهای خیلی ضروری است و برای این است که مذاکرات منتشر نشود ومنهم ندیده‌ام که مجلس سری تشکیل بشود این دو تا همسایه بزرگوار ما همیشه پیش بهانه می‌گردند وهمیشه مراقب هم هستد که اگر شما یک نوازشی بیکی از آنها کردید نسبت به یکی دیگر هم بکنید آقای عامری اینجا تشریف دارند واعلیحضرت فقید رضا شاه در اوقاتی که واقعه سوم شهریور واقع شد و دو همسایه عزیز ما با کمال بیرحمی و برخلاف حق و عدالت به خاک ما هجوم کردندیک جریانی هست که من می‌گویم و خودشان میدانند و آن این است که این اواخر یک روزی رضا شاه آقای عامری را خواسته بود که آنوقت کفیل وزارت خارجه بودند و به ایشان گفته بود که آقا این چه بهانه ایست این چه وضعی است، اینها چه می‌خواهند از جان ما، ما که بیطرفیم، ما که با کسی جنگ نداریم ایشان هم آمده بودند و با سفیر کبیر انگلیس که گویا سرریدر بولارد بود صحبت کرده بودند که آقا شما اصلاً چه می‌خواهید مقصود این بود که اگر چیزی هم می‌خواهید بدهیم گفته بودند ابداً هیچ حرفی ما نداری چیزی نمی‌خواهیم معذلک تلگراف می‌کنم به لندن در انوقت آقای ایدن که وزیر خارجه انگلیس بود بعد از چند روز گفته بود که ابداً ما نظری نداریم، حرفی نداریم بعد پرسیدند که این نیروها را که درخاک عراق در سرحدات ما چرا تنظیم و مانورمیکنید، گفتند آقا آن در خاک عراق است و به شما چه مربوط است بعد از سه روز همان قوا وارد شدند به مملکت ما مانباید در زندگانی خودمان بهانه به دست هیچ یک بدهیم هیچ کدام را نباید بر علیه دیگری تضعیف بکنیم ما افسرانی سابقاً از سوئد آوردیم که هنوز خاطره خدمتگذاری و لیاقت و صداقت آنها در نظر تمام آقایان هست بروید آقا از سوئد افسر برای ژاندارمری بیاورید، برای ارتش بیاورید، برای شهربانی بیاورید (یک نفر از نمایندگان- از هیچ جا نیمآوریم)  پس اینها را هم ولشان کنید بروند، اینها را مرخص بفرمائید بسلامتی بروند مملکت خودشان چون واقعاً وضعیت یک طوری است که وجود اینها یک پول ارزش ندارد و مزاحم ما هستند وجود اینها در ارتش و ژاندارمری چه لزومی دارد؟منجمله ملاحظه بفرمائید تجدید قرارداد که آقای وزیر جنگ فرمودند در مصاحبه خودشان که دو ماه هم اضافه شده بر قرارداد خوب آقا این عمل صحیحی نشده باید این را بیاورند به مجلس که مجلس مسبوق بشود با بودن مجلس هیچ کار نباید کرد (دهقان- دولت سابق کرده‌است)  من از روی مصلحت مملکت می‌گویم و والله قوام السلطنه تا زمانی که در این مملکت بود و حکومت می‌کرد هنوز هم نمی‌گویم که آدم نالایقی است  (عباس مسعودی- اینطور نیست)  این عقیده شما است عقیده من این است که امروز هم او بهترین رجل ایران است (سزاوار- نیست اینطور)  من عقیده‌ام این است که دولت آمریکا معادل همین چند میلیونی که می‌خواهد اسلحه بدهد ماشین فلاحتی به ما بدهد مجانی بدهد متشکریم، ممنونیم لوازم طبی بدهد لابراتوار بدهد چرا گلوله به ما می‌دهد؟ چرا بلای جان برای ما درست می‌کند (دکتر مجتهدی- شما می‌خواهید ایشان نمی‌خواهند)  در مجلس گذشته خدا به سلامتش دارد آقای فیروز آبادی یک روز یک صحبتی کرد که من هیچ وقت فراموش نمی‌کند یکی از آن رفقای فراکسیون حزب توده آنوقت یک شوخی کرد و به فیروز آبادی گفت آقا شما هم طرفدار انگلیسید فیروز آبادی یک نگاهی کرد و گفت بنده طرفدار کسی هستم که بگوید زنت مال خودت مالت مال خودت مملکتت مال خودت، زندگیت مال خودت حالا آقا ما هم همین را می‌خواهیم از دوستان ما که به کار ما دخالت نکنند مطالبات ما را همسایه شمالی ما بپردازد فیروزه را برما برگردانند آقایان انگلیسیها هم به طوری که عادلانه و به نفع ملت ایران باشد در قرارداد نفت جنوب تجدید نظر بکنند وبحرین هم به ما پس داده بشود آقایان آمریکائیها هم تشریف ببرند به سلامتی و ماه پشت سرشان یک کوزه بزرگی می‌شکنیم که دو مرتبه به مملکت ما نیایند در هر صورت بنده بدون اینکه وارد این صحبت بشوم که چقدر ارزش دار وچقدر به ما تخفیف می‌دهند چون اینها را طبق ایرانی قبول نمی‌کند من والله ازآن شخص وزیردارائی از نظر عمل او متأسفم ولی از نظر اینکه حفظ حیثیت ما شد و پولهای آنرا نقداً به آنها دادند افتخار می‌کنم (دکتر عبده- بالاخره خوب کردند یا بد کردند)  از نظر سوء استفاده بد کرده در هر حال بنده عقیده‌ام این است که بدون اینکه وارد کمیت این معامله بشوم یعنی بگویم قیمتش چقدراست به ما چقدر تخفیف می‌دهند یا ممکن است اصولاً مجانی هم به ما بدهند ولی هر چه قیمت برای ما ارزانتر باشد بعقیده بنده ضررش برای ما بیشتر است من حرفی ندارم که قشون ما را تقویت بکنید قشون ما نگاهدار تاج و تخت پادشاه ما است من در اینها هم حرفی ندارم ولی من می‌گویم قشون ما باید اسلحه اش با پول خودمان و از یک مملکتی باشد ه اسباب سوء ظن دیگران نباشد ما به چه مناسبت بیائیم اسلحه‌ای را که قیمتش هفتاد میلیون دلار است به ده میلیون دلار و باقسط بخریم این حقیقتاً برای ما مصلحت نیست و من به این دلایلی که عرض کردم توجه آقایان نمایندگان محترم را جلب می‌کنم وعرض می‌کنم که این کار به مصلحت ما نیست و واقعاً به این کار رأی بدهند.
 +
 +
رئیس-آقای مخبر.
 +
 +
مخبر- عرب شیبانی- بنده چون مخبر کمیسیون نظام بودم برای عرض دلایل خودم بر وجوب خرید این اسلحه قبلاً خودم را در مقابل یک سؤالاتی گذاشتم و جوابی تهیه کرده‌ام که حالا برای آقایان عرض می‌کنم و امیدوارم که با این عرض بنده یک صرفه جوئی در وقت مجلس هم شده باشد و امیدوارم با چند دقیقه صرف وقت بر بنده منتی بگذارند و عرایضم را گوش کنند  (بفرمائید)  آقایان محترم: مطالبی را که امروز می‌خواهم بعرض برسانم از جمله نکاتی است که خاطر نمایندگان محترم از آنها قرین استحضار است منتها بنابر وظیفه نمایندگی و وجدانی عرض آنرا لازم میدانم وامیدوارم با چند لحظه صرف وقت بر بنده منت نهند. نیاکان ما زمانی که در این سرزمین میزیسته‌اند که از جهات وسعت خاک  (ثروت)  جمعیت و قدرت ایران عزیز ما سرآمد همسایگان وملل دیگر دنیا بوده‌است، حدود خاک ما در زمان کوروش کبیر از شمال به رود سیحون دریای خزر و دریای سیاه از مشرق رود سند از مغرب دریای اژه و از جنوب به دریای عمان وخلیج فارس محدود شده‌است در این چهاردیواری عظیم و خارج از حدود فعلی کشور ما سه ناحیه وسیع ثروتمند است که نظر فاتحین عصر بدانها معطوف بوده واین طور عقیده دارم که هم اکنون نیز این جذبه را از دست نداده‌اند و در آینده هم نخواهند داد این مناطق شامل ماوراء النهر بین النهرین و ناحیه سند می‌باشد. وجود این سه منطقه و هندوستان مهمترین عاملی بوده‌است که سبب تحرک مرزها و نقصان جمعیت ثروت و قدرت ایران بزرگ شده زیرا هجوم قبایل مختلف از مشرق مغرب به منظور استیلای بر این نواحی ثروتمند که ناگزیر زمین ایران کنونی را هم درمعرض تاخت و تازشان قرار میداده‌است وقوع جنگهای که گه گاه به نفع و یا زیان ما تمام شده‌است به مرور از سیر آن قدرت و ثروت و جمعیت و خاک ما کاسته‌است بنابراین ابتلاء گذشته معمول وضع جغرافیائی این کشور شناخته می‌شود و در آینده هم بنابر همین وضع ممکن است حوادث تلخی در کمین ما باشد و این یادآوری اگر هم اعلامخطر تلقی بشود من حرفی ندارم زیرا هنگام وقوع جنگهای بین المللی اول و دوم خاک ما را علیرغم صلح دویستی و صلح جوئی و بی طرفی ملت ایران از شمال و جنوب و مغرب مورد تاخت و تاز قرار دادند. استقلال ما را محترم نشمردند ودر این تاخت و تاز غیر عادلانه هیچ یک از مبانی واصول حقوق بین المللی هم رعایت نشد. پس اگر جنگ سومی واقع شود به نظر من مصونیت ما از تعرض امری است واقع نشدنی مگر اینکه خدای توانا توجهی بفرماید نوسانهای مرزی کشور ما از زمان صفویه به بعد باستثنای تغییری که در ناحیه شمال غرب کشور در اثر بیمهری و حرص همسایه ما روسیه تزاری پدید آمد و قسمتی از خاک ما به یغما رفت تقریباً ثابت ماند ازقادر متعال خواستارم بعداً موجبات تغییری که به زیان ما باشد پیش نیاید در اینجا لازم بعرض میدانم که ملت ایران بحرین و فیروزه را اجزاء لاینفک کشور میداند (صحیح است)  و از دولت مصراً درخواست می‌کنم که در تصفیه امر اقدام عاجلی بفرمایند. به گفته شاردن فرانسوی در این کشور در زمان صفویه 55 میلیون جمعیت میزیسته‌اند ولی اکنون نفوس ما به 15 میلیون تقلیل یافته در حالی که مساحت خاک ما به 1648000 کیلومتر مربع می‌رسد و طول خطوط مرزی ما 75000 کیلو متر است البته با توجه به این پیکرها به سهولت واضح می‌شود که وسعت خاک و کمی جمعیت تنظیمات و تنسیقات کشور را دچار اشکال می‌کند و برای جبران این نقص ناچار باید چاره‌ای اندیشید. در عین حال باید عرض کنم زیانهای تدریجی که دامنگیر ما شده از میزان ستایش من راجع به خصائل  افراد این کشور کسر نمی‌کند و معتقد هستم که اگر همین افراد نبودند شاید ایران محبوب ما خدای نخواسته موقعیت فعلی را هم نداشت و شاید زیر سلطه دیگران حتی صاحب نام ایران هم نبود مؤید عرایضم صفحات تاریخ است که این مدعا را مدلل داشته و شناسانده‌است که مردم این مرز و بوم با استظهار به صفحات عالی خود و باقتضای یک سابقه و الهام معنوی در مواقع بسیار باریک با یک جنبشی غیورانه و مردانه کشور را کراراً از لب پرتگاه رهانیده و به تجدید حیات توفیق یافته‌اند در همین جا استکه همت جوانمردانه برادران عزیز آذربایجانی و مساعی ارتش ما موجبات قدردانی و ستایش همه را نسبت به رفع غائله آذربایجان فراهم می‌سازد. من تردید ندارم که این روح شهامت و فداکاری در وجود تمام افراد ایرانی باقی و جاودان است و اگر قدرتی مناسب با زمان برای او فراهم شد از ایثار خون خود در راه حفظ و عظمت میراث نیاکان به هیچ وجه مضایقه ندارد اما بایستی وسائل این قدرت را فراهم کرد وایجاد این وسایل همان چاره‌است که جبران کمی جمعیت ما را خواهند نمود با اینکه تعداد نفرات یکی از عوامل نیرومندی ارتش ما می‌باشد معهذا فقط یکی از عوامل است و ما بایستی سعی کنیم عوامل دیگر را هم برای تقویت نیروی ارتش خود فراهم کنیم اختراعات محیرالعقول که غالباً نتیجه جنگهای خونین اخیر بوده فنون نظامی و مخصوصاًسلاحهای نظامی را چنان دچار تحول کرده‌است که اگر کوروش کبیر یا ناپلئون هم با آن نبوغ نظامی که داشتند امروز از قبر برمیخواستند دست تعجب به دندان می‌گرفتند ما از این سلاحها به طور کلی بی خبریم زیرا نه داخل جنگ بوده‌ایم نه کارخانه داشته‌ایم که بتواند ما را هم از اسرار آنها با خبر کند از طرف دیگر همانطور که قبلاً بعرض رساندم سرحدات ما به قدری وسیع است که اگر بخواهیم اصول مرزداری را درآنجا اعمال کنیم نیازمند هزینه گزافی هستیم واز طرف دیگر ارتش ما با کمی عده فعلی نمی‌تواند قوای مرزی را تشکیل دهد و هم ذخیره در داخل باشد که قادر به حفظ امنیت داخلی بشود پس ناچار نقصان نفرات را با قدرت تحرک جدید بایدتلفیق کرد و با استفاده از ماشین سرعت حرکت عده را از نقطه‌ای به نقطه دیگر به حداکمل تأمین نمود که هم بتوان حدود و ثغور و سرحدات کشور را تا حد امکان حفظ کرد و هم به حفظ امنیت داخلی موفق گردیم از این مقدمه نباید نتیجه گرفت که وجود این ارتش کوچک برای حمله و تعرض به خاک دیگران قادر خواهد بود زیرا قدرت تسلیحاتی و تجهیزاتی ارتشهای ملی جدید به قدری است که ما اگر تمام تمکن مادی خود را در راه ایجاد تسلیح و تجهیز افراد صرف کنیم در مقابل قدرت جنگی یکی از کشورهای بزرگ به قدری ناچیز خواهد بود که به حساب نخواهد آمد برای توضیح عرض می‌کنم صورت مقایسه ترتیب داده شده‌است که در آن یک لشکر ایرانی با یک لشکر آمریکائی از جهات کمیت واحدهای ترکیباتی افراد اسلحه و لوازم با تعیین ارزش به دلار تعیین شده طبق این صورت ارزش اسلحه و وسایل دیگر برای یک لشکر آمریکائی در حدود سیزده میلیون دلار و برای یک لشکر ایرانی در حدود دو میلیون و سیصد هزار دلار تعیین شده‌است تازه این مبلغ فقط شامل اقلام بزرگ می‌باشد و پیکرهای مربوط به بهای وسائل دیگر برای تعمیرگاههای لازمه اسلحه و ابزارآلات لوازم یدکی مهمات و اسلحه هائی که معمولاً باید ذخیر لشکر را تشکیل بدهد نیست.
 +
 +
از مقایسه این دو پیکر و تفاوتی که بالغ بر ده میلیون وهفت صد هزار دلار می‌شود مفهوم عرایضم به ثبوت می‌رسد و بنابر مراتبی که معروض افتاد کشور ما نه از جهت کمیت افراد قادر به خدمت نه به سبب بنیه اقتصادی و نه از جهت قدرتهای آتش و تحرک نیروی ذخیره هیچ یک قادر نیست که ارتش قابل تعرضی به وجود آورد بلکه تمام تقلا و کوشش بر این امر متوجه‌است که با تقویت سازمان فعلی نیروئی به وجود آید که خاصیت حفظ امنیت در مرزها و در داخله کشور را حائزگردد. برای این که ذهن نمایندگان محترم روش شود لازم میدانم به طوراختصار تاریخچه تسلیحات ارتش را از زمانسازمان جدید تا به حال بعرض برسانم، موقعی که اعلیحضرت پادشاه فقید زمام ا امور کشور را بدست گرفتند اولین توجه خود را به ایجاد یک ارتش منظمی معطوف داشتند زیرا برای ایشان معلوم بود که بدون وجود ارتش که نتیجه مستقیم آن ا منیت داخلی کشور است هیچ گونه اصلاح اقتصادی میسر نیست اعلیحضرت رضا شاه می‌دانست که اگر راهزنان و قاچاقچیان و هرزه گردان ازقدرت مرکزی که متکی بر یک ارتش قوی باشد خوف و رعبی نداشته باشند هیچ یک از سازمانهای اصلاحی صورت عمل به خود نخواهد گرفت بنابراین طبق قوانین مصوبه قسمتی از درآمد نفت جنوب که بعقیده من بایستی سرمایه ایرانی نفت جنوب نامیده شود برای خرید اسلحه و وسایل ارتشی اختصاص یافت پردخت این مبلغ که ازسال 1308 شروع و تا سال 1320 ادامه داشت به شانزده میلیون لیره رسید.
 +
 +
از این مبلغ در حدود دو میلیون لیره به صورت ارزهای خارجی طبق قانون هشتم مهر ماه 1320 به خزانه داری دولت برگشت داده شد از چهارده میلیون لیره باقیمانده در حدود 75 درصد صرف خرید کارخانجات تفنگ سازی فشنگ سازی مسلسل سازی باروت سازی ابزار سازی برنج سازی وکارخانه رمونت طیارات شده‌است وفقط در حدود 25% به مصرف خرید اسلحه رسیده‌است. تردید نباید داشت که وجود همین کارخانجات وسیله بالا رفتن سطح فکر صنعتی کشور شد و از طرف دیگر در اثر ساختن یک عده از سلاح خریدهای ارتش در خارج نقصان یافت و ا مروز بعقیده متخصصین خارجی که این کارخانه‌ها را بازدید کرده‌اند ممکن است با جزئی تغییرات علاوه بر تهیه بعضی نوع سلاح‌ها قسمت عمده‌ای از احتیاجات صنعتی کشور را نیز تأمین نمود و هم اکنون کارخانه باروت سازی الکل اسید سولفوریک و نیتروکلسین می‌سازد و از نیروی کارخانه سلطنت آباد برای برق شهر استفاده می‌شود بنابراین نباید پولهائی که در این راه به دست اعلیحضرت شاه فقید خرج شده‌است دور ریخته پنداشت بلکه خود این کارخانجات هم اکنون ازحیث نوع در درجه عالی و از حیث بها هم امروزه خیلی بیش از بهای خرید ارزش دارد اما در موضوع اسلحه‌ای که با این پول خریداری شده توضیحاً عرض می‌کنم دراثر وقوع جنگ بزرگ دنیا و پیش آمد تأسف انگیز و شوم سوم شهریور ماه 1320 مقدار مهمی از این اسلحه در حدود یک صدر هزار تفنگ بر نو هشتصد قبضه مسلسل سبک چهار صد قبضه مسلسل سنگین ده میلیون فشنگ و ده دستگاه هواپیمای کورتیس و لوازم یدکی آن بنا به دستور دولت به متفقین واگذار شد که بعداً 1/003/810 لیره انگیسی قیمت تفنگ و فشنگ و مسلسها را پرداختند این مبلغ عیناً به خزانه داری کل کشور تحویل شده‌است و بعوض ده طیاره کورتیس هم پانزده طیاره انسن تحویل نموده‌اند ونیز پس از اعلان جنگ دولت ایران به دولت آلمان و متحدین آن مقدارزیادی از اسلحه و لوازم سفارشی به کارخانجات آلمان در آنجا باقیمانده بعد از اشغال آلمان معلوم نیست چه صورتی پیدا کرده و مقدار اسلحه و لوازم و قسمتی از ماشین آلات کارخانجات خارجه متوقف ماند واز بین رفت و مطالبات ما از کارخانجات و خساراتی که دراثر از بین رفتن این لوازم متوجه ما شد به مبلغ کثیری بالغ است که صورت زیر آنها برای مطالبه غرامت به وزارت خارجه داده شده‌است بعلاوه مقداری از اسلحه ووسایل دیگر هم همان موقع حمله به قوای متفقین به ایران در مناطق شمالی از دست رفته وبه نیروهای دریایی هم خسارت کلی در جنوب وارد شد ونیروی هوائی ما هم زیان دید که صورت آنها را وزیر جنگ به وزارت امور خارجه برای مطالبه غرامت داده‌است به این ترتیب و با در نظر گرفتن این که باقی مانده سلاح ووسایل در اثر استعمال فرسوده شد و یا به زودی از حیز انتفاع خواهند افتاد، و نکته مهم دیگر احتیاج روز به رفورم ارتش به صورت موتوریزه ومکانیزه شدن وتقویت نیروی زمینی تا حد حصول این قدرت که جبران کمی نفرات ما را برای جلوگیری از قاچاقچیان در مرزها و امنیت داخلی بشود دولت ایران را بر آن داشته‌است که با نهایت دقت و رعایت صرفه صورتی از وسایل بهداری مقداری وسایل مخابراتی تعدادی خودرو‌های زرهی و غیر زرهی مقداری اسلحه از نوع مختلف باستثناء تفنگ مسلسل سبک و فشنگ و طیارات و بر طبق صورتی که جزئاً تعدادو مقدار هر یک تعیین شده تهیه و خرید آنها را به طریق وام از دولت کشورهای متحده آمریکا در نظر بگیرد و برای این معامله دو شرط عمده موجود شده‌است که متوجه کشورهای متحده آمریکا شده‌ایم اول مناسب بودند بهاء دوم استهلاک بهاء به مدت و امیدوارم با در نظر گرفتن فقرارتش از نظر اسلحه و ادوات دیگر و لزوم ایجاد امنیت در مرزها ودر داخله کشور آقایان نمایندگان محترم لایحه تقدیمی دولت را تصویب فرمایند در پایان عرض می‌کنم ملت ایران جویا وخواهان صلح است صلحی را طالبیم که اجازه دهد درلاک خو سر فرو بریم ولاک و حافظ ما احترام به مبانی و قوانین بین المللی باشد ما برای حفظ بقا و موجودیت خود محتاج به اصلاحات هستیم اصلاحات امنیت می‌خواهد لازمه وجود امنیت داشتن نوای تأمینیه‌است قوا هم اسلحه می‌خواهد در این صورت توجه میفرمائید که دلایل کافی برای خرید اسلحه عرض شد از طرف دیگر صحبت بود که چرا ما مقدار وام را کم کردیم بنده تصور
 +
+ می‌کنم که اگر مقدار وام هم خیلی زیادتر بشود باز هم نباید زیر بار منت دولت آمریکا برویم به این دلیل که ما تا مرادیهائی در جنگ داشتیم اگر پل پیروزی به ما نام گذاشتند اقلاً در تسریع ختم جنگ کمک کردیم  (صحیح است)  اگر تنها یک روز قائل بشویم که جنگ به واسطه کمک ما مدتش کمتر شده باشد و اگر میزان هزینه روزانه یک دولت متفق رادر نظربگیریم آن هم دولت آمریکا باشد سیصد میلیون دلار هزینه یک روز جنگ را ما به نفع آمریکائیها صرفه جوئی کردیم دراین صورت اگر خیلی بیشتر از این مبلغ هم به مابدهند جادارد  (صحیح است)  و امیدوارم که روابط دوستی ما با سایر دول باقی و برقرار بماند (صحیح است)  و محتاج نباشیم به این که یک روزی مثل گذشته در مقام مشاجره با همسایگان برآئیم (انشاءالله- احسنت)  رئیس- آقای حائری زاده حائری زاده- قبلاً باید عرض کنم که عرایض بنده تا تمام نشده و مبتدای بدون خبر یا گفتن کلمه لا الله تا الا الله را نشنیده‌اند ابراز احساساتی نکنید (صحیح است)  و بگذارید عرایض من تمام بشود و بگذارید که من یک چیزهائی بگویم که یک قدری بگوش آقایان سنگین می‌آید و از این سیستم حرفها بیست سال است که بگوش آقایان نخورده‌است و عجیب می‌آید و تا کلام من تمام نشده‌است قضاوت نکنید، صبر کنید مطالعه کنید در عرایض بنده  (بفرمائید)  این را هم عرض می‌کنم که من هیچ وقت عادت به پرحرفی و برچانگی ندارم  (صحیح است)  امتحان هم داده‌ام در این مجلس که حتی الامکان کمتر خواستم صحبت کنم و تا اجباری برای من نیامده نیامده‌ام وقت مملکت را صرف حرفهائی بکنم و خود نمائی کرده باشم هیچ به این فکر نبوده‌ام واین سنخ فکر ندارم این نکته را باید توجه کرد که ملت ایران از نظر این که یک ملت حساسی است یا ملت شریف قدیمی است دوستی را خیلی محترم میشمارد، حتی افراد دهاتی در سایه دوستی جان و مال را هم ممکن است فدا بکنند، در راه آزادی و شرف هم همین طور که سابقه دارید آقایان فدا می‌کنند این مبالغه نیست، من در اطراف این موضوع نمی‌خواهم بحث کنم، با همسایگان خودمان سوابقی داریم هر وقت هر یک از اینها نسبت به ایران یک کمکی کردند ایران در مقابل دوستی آنها فداکاری کرد  (صحیح است)  من به تاریخ عقب برنمیگردم، با این عمر کوتاه خودمان از اوایل مشروطیت به این طرف کم و بیش در نظر داریم ملت ایران قبل از مشروطیت در فشار حکومت تزاری روس بود بعد از معاهده ترکمن چای و مقامی که سطنت تزاری در دنیا داشت نسبت به ما خیلی ظلم و تعدی می‌کرد و به تمام حقوق و شئون این مملکت تخطی کردهمسایه جنوبی ما در آن موقع غمخواری کرد و این مشروطیت و آزادی را که ما داریم درسایة مساعدتی بود که همسایه جنوبی به ما کرده‌است، و ملت ایران حق شناس بود و از تمام طبقات علماء و روحانیون که وارد سیاست نبودند با سایر طبقات در قسمت کارهای خودشان ابراز احساسات و محبت نسبت به همسایه‌ای که مساعدت کرده بود نمودند اگر چه برای ما دل سوزی نکرده بود با دیگران طرفیت داشت ضمناً برای اینکه با انها طرفیت داشت به ما کمک کرد و به همان اندازه‌ای که به ما کمک شد همه ابراز احساسات کردند.
 +
 +
رجال آزادی خواه ما هم کسانی بودند که علاقمند بودند به پیشرفت آن سیاست که در سایة کمک او از فشار و ظلم و تعدی تزارها نجات پیدا کنند رفتند ناصرالملک را از لندن باری نیابت سلطنت آوردند به ایران ولی طولی نکشید که آنها با همسایه شمالی ما همدست شدند و و آن جنگ عمومی سابق که پیش آمد ایرانی‌ها احساس کردند که خیر این دوستی‌ها مفید به حال ایران نبوده‌است برای منافع خودشان د ر نظر گرفتند، آن دو همسایه با هم ساختند و با اینکه ما در چنگال این دو همسایه بودیم ملت ایران در آن موقع مبارزه کردند، کارشان به مهاجرت کشید، کارشان به زدو خورد کشید، کشمکشها کردند باز هم خاتمه نیافت و دراثر این جنگ همسایة جنوبی ما فرمانروای جهان شد زیرا که آمریکائی‌ها دخالتی در سیاست دنیای قدیم نداشتند و در خانه خودشان در جنگ نشستند و همسایه شمالی ما گرفتار انقلاب داخلی خودش شد که فرمانفرمای جهان آن روز بعد از جنگ همسایه جنوبی باشد، دراین جریان با ممالک معاهدات جدیدی باز کردند من جمله با ایران، حکومت وثوق الدوله در ایران برقرار شد و قراردادی منعقد کردن با اینکه ملت ایران می‌دانست دنیا به کام این است ایستاد و مقاومت کرد حبسش کردن تبعید کردند همه جور فشار به ملت ایران وارد شد ولی زیر بار آن قرارداد نرفت  (صحیح است)  اینها هم تلافی کردند 20 سال ما را زیر لگد و تازیانه انداختند آن به جای خود این بحث علیحده‌ای است که من نمی‌خواهم وارد این بحث بشوم حکومت شوروی به جای حکومت تزاری نشست بزرگورای کرد در حق ملت ایران تمام مطالباتی را که بانک استقراضی از تمام ملت ایران داشت و حق آنها بود و هم از دولت ایران طلب داشتند تمام آنها را به ملت ایران واگذار کرد، امتیازاتی را که در آن عصر گرفته بودند تمام آنها را لغو کردند راههای شوسه تمام اینها را واگذار کرد به ملت ایران، و ملت ایران از این بزرگواری ملت مجاور ما برای احسان و محبتی که کرده بود حقیقتاً امیدی برای خودش ذخیره کرد نظر من هست دورة چهاردهم که اینجا بودیم مردم در سفارت روس متحصن می‌شدند و آزادی می‌خواستند، پناهگاه خودشان را آنجا قرار داده بودند چرا؟ برای اینکه مجبت دیده بودند از حکومت شوروی، نسبت به ایرانهیا احسان کرده بود، مظالم تزاری‌ها را ماکه زوری نداشتیم آنها را از بین ببرم خودشان به ما واگذار کردند خودشان صرفنظر کردند و آن عهد نامه‌های گذشته را پاره کردند آن عده نامه 1921 پایه دوستی ما و حکومت اتحاد جماهیر شوروی شد، ملت ایران کار باعصار قدیم ندارد که دوره پهلوی بوده دراین تاریخ معاصر همیشه طرفدار صلح و آزادی و عدالت و آرامش بوده‌است منافع ملت ایران هم در آرامش دنیا و عدالت و آزادی است که در سایه آن آزادی می‌تواند آشیانه خودش را به دست خودش تعمیر کند و فرزندان خودش را تربیت کند هیچ وقت نمی‌توانم فکر کنم که ملت ایران خیال حمله‌ای داشته باشد.
 +
 +
یک ملت ده پانزد میلیونی با این اوضاع و احوال و آن همسایه‌های قوی فکر این که ایرانی ممکن است است یک روزی تهیه نقشه و حمله به یکی از همسایه‌های خودش بکند محال است  (صحیح است)  و در اطراف این کار هیچ وقت فکر نمی‌کند. بنده نظر دارم در اوایل مشروطیت قوای منظمی اگر در ایران بوده اینها طرفدار محمد علی میرزا و استبداد و از این قبیل چیزها بوده وقتی که مشروطه شد تایک قوای منظمی از سرحد ایران وارد شد تا پایتخت یک پست منظم نظامی ژاندارمری شهربانی هم دیده نشد ختی موقع بروز جنگ بین المللی اول اوضاع داخلی ایران و نبودن قوای انتظامی کار به جائی رسیده بود که یک دزد کاشی بود به نام نایب حسین این آدم خیلی شرارت می‌کرد، برای اینکه از شرارت او دولت مرکزی مصون بماند و راه را به دزد سپرده باشد، امنیت تا پشت دروازه کرمان را به ماشاءالله خان پسر نایب حسین داده بود یک وقتی در یزد بچه بودم مردم گرفتار این دزدهای کاشی بودند و مردم داد و فریاد می‌کردند و کسی هم نبود که به آنها کمکی بکند تا کار آنها به جائی رسید که سردار ظفر بختیاری پدر همین آقای ایلخان یزد را به او سپرد همین آقای ایلخان با یک شخص بختیاری بلند شد آمد یزد، ماشاءالله خان کاشی را دستگیر کرد، در جنگ بین المللی سابق وضعیت قوای انتظامی و مملکتی ما از این قرار بود که چند نفر افسری که از ممالک کوچک اروپا که مورد سوءظن هیچ دولتی نباشد استخدام کردیم ویک ژاندارمری نیم بند هم بود که جنگ پیش آمد و تشکیلات این ژاندارمری هم ریشة پیدا نکرد و تا این که تأثیری بکند متلاشی شد و حالا یک عده هستند که در ژاندارمری آن وقت تربیت شده‌اند وزحمت کشیده‌اند افسرهای خوب آنهائی هستند که روی وطن پرستی کار می‌کردند و با ایمان بودند وآن قزاقها از دوره تزاری بودند و آنها هم هیچ به درد نمی‌خورند ما افسرهای خوبمان ازآن دوره‌ها پیدا شده بود و بعد هم در مدارس خودمان افسر‌های خوب تربیت شده‌است و البته افسرهای خوبی داریم، حالا اوضاع خاتمه یافتن جنگ سابق را با این دوره می‌خواهم مقایسه بکنم. آن موقع ما قشون نیرومند امروز را نداشتیم، سرحدی نداشتیم و امنیت پشت دروازه قم تا کرمان را که مرکز ایران بود به یک دزد کاشی سپرده بودیم و برای اینکه شر او را بکنیم بختیاریها آمدند با آن که آنها منظم نبودند امدند شر اورا کندند و این آزادی که حالا بدست آمده‌است از آن دوره پیدا شده، ملت ایران آن موقع درزیر فشار روسها بود یک قسمت از اسکناسهای ما دست انگلیس‌ها بود، دست بانک شاهی بود، قزاقمان دست روس‌ها بود، هیچ قوائی نداشتیم ولی یک چیز داشتیم و آن هم روح ایمان در مردم بود و رجالی مثل مرحوم مشیرالدوله مستوفی الممالک، مؤتمن الملک در این مملکت بودند، یک اشخاص فداکاری مثل مرحوم مدرس در این مملکت بودند  (صحیح است)
 +
+ کسانی بودند که فریب جاه و مقام را نمی‌خوردند کسانی بودند که با پول فریب نمی‌خوردند و تطمیع نمی‌شدند واز خط سیر خودشان منحرف نمی‌شدند، این اشخاص در رأس کارها بودند  (صحیح است)  دیگر هم کسی را نداشتیم جنگ که تمام شد من نظرم هست، آنوقت در تهران بودم، موقع انقلاب روسیه بنده در تهران بودم قوای انگلیس آمده بود در یزدو من هم تبعید شده بودم آمده بودم در تهران اینجا در آن موقع لیره طلا را دوتومان، بیست ویک قران، بیست و دو قران در بازار قرار داده بودند توی هر دهی، توی هر ایلی که شما وارد می‌شدید هر دختری که یک کوزه آب از سرچشمه می‌خواست بیاورد چند مثقال طلا به گوشواره داشت یا در گردنش انداخته بود یا در گوشه پیراهنش دوخته بود، یک ملتی بودیم که افراد چندان ناراضی از زندگانی خودشان نبودند، قشون هم نداشتیم، این تشکیلات را هم نداشتیم، اسکناس و بانک ملی هم نداشتیم خوشبختانه راه آهن را هم نداشتیم آن اوضاع آن روز ما بود، جنگ در چه حال بود، جنگ در مملکت ما بود همدان و کردستان و آذربایجان یک روز دست قوای عثمانی بود وفردایش دست قوای روس محل کشمکش و مبارزه ایران بود، ایران مجل جنگ بود ودر ختام آن جنگ این اندازه که ملت ایران بدبخت هستند نبود (صحیح است)  ولی در این جنگ، جنگ در آن سردنیا بود، در پطروگراد و مسکوآلمانها داشتند جنگ می‌کردند یا در آفریقا مشغول جنگ بودند، ایران فقط یک معبری بود، راهی بود و در این جنگ ممکن بود ملت ایران غنی ترین ملت روی زمین بشود، و از موقعیت خاص خودش استفاده بکند و تمام بدبختی‌های خود رامی‌توانست در آن موقع مرتفع بکند و ا صلاح بکند، بدبختانه آن رجال رفته بودند دیگر کسی نبود و امروز من می‌شنوم لیره را هشتاد تومان هفتاد تومان روزی نود وهفت تومان هم بود، لیره طلا مقیاس سنجش ثروت روی همان ترازوی طلا است و البته کاغذ را اسمش را بگذارید میلیونها اثری ندارد هنوز نمی‌شود بگوئید که از ترازو بودن، میزان سنجش ثروت از طلا روی خودش را پوشانیده باشد، نه طلا ارزش خودش از در دنیا هنوز حفظ کرده‌است، از چند هزار سال پیش به این طرف مقیاس سنجش طلا بوده موقع جنگ بین المللی سابق تا که ختم شد لیره طلا دو تومان بیست و هشت قران. بیست و دو قران بود امروز که جنگ ختم شد لیره طلا هفتاد تومان، هشتاد تومان، نود تومان واز این حرفها است این فاصله این جنگ بود با آن جنگ آن جنگ هیچ نداشتیم و آن امنیت و آسایش ما بود، این دوره ماشاءالله هر چه هست و هر چه دولت زحمت کشید برای قشون بود اگر راه ساخت برای قشون ساخت، حتی در ده‌ها مأمور انتظامات داشت و هر چه خرج شد برای قشون شد، قانون تشکیلات که در کمیسیونی که جناب آقای سرلشکر آق اولی تشریف داشتند یک تشکیلات غلطی درست کرده بودند، گفتند این تابع تشکیلات قشون بود، همه چیز ما فدای این قشون شد، زراعت فدای این کارشد دهاتی‌های ما بدبختها گندمی که می‌کاشتند خودشان نمی‌خوردند برای شهر می‌آوردند اینها را گرفتند آوردند برای اینکه خدمت نظام وظیفه بکنند این آدم که آمد خدمت کرد دیگر برنگشت برود دنبال کار خودشان که نان بخورند از ثروت عمومی کسر شد و همه این کارها را کردیم وبه فقر و به بیچارگی خودمان تن در دادیم خیال کردیم چون برای ما و به درد ما می‌خورد ولی آن روز سیاهی که برای ملت ایران پیش آمد شبی دو همسایه نیرومند ما برخلاف سایر قوانین واصول انسانیت بی خبر به سر ما ریختند مملکت ما را غارت کردند  (صحیح است)  و تمام زندگانی ما را بردند و به زور سند از ماگرفتند مطابق میل ومرام و نظر خودشان و آن چیزی که می‌خواستند از جمله لیره که 13 تومان کردند و اجناس را هم چه جور بدهند و مردم یک سال دچار قحط و غلا بودند، آن پول هم که قرار بود به ما بدهند آن هم در بانک مسکو ماند نمیدانم کجا ماند و روی چه حسابی هم که خودشان نوشتند این پول را به ما ندادند این‌ها همه مال این بود که ما آن رجال را نداشتیم نمیدانم آفتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچ چیز من میخواه در اطراف وقایع آن روز وضع قشون و منظره‌های دلخراشی که خودمن در تهران تماشا کردم با آن افسرهائی که به چه صورت خودشان را پیزدرسانده بودند یا سایر نقاط که اینها را من نمی‌خواهم بحث کنم موضوعات داخلی خودمان است ولی همسایه‌های ما به قدری بیرحم بودند که چهارتا ناو کوچکی که ما داشتیم در خلیج فارس برای این که یک روزی پستمان را به بحرین بفرستیم و وسیله ارتباط ما باشد در جزایر اینها که کشتی جنگی نبودند، چندتا ناو جنگی بود، با کمال بیرحمی وشقاوت این کشتی‌ها را بحریه انگلستان غرق کرد و افسرها خوب ما را کشت، یک چیز خوشبختانه هست آن موقعیت خوبی است که ملت ایران درروی کره ارض دارد، برای اینکه هنوز خوشبختانه آن موقعیت خودمان راداریم من در دوره چهارم یادم است که کابینه قوام السلطنه محتاج به پول شده بود دو میلیون دلار می‌خواستند قرض کنند احساسات ان روز هم علیه انگلستان خیلی شدید بود فکر کردند که برویم از آمریکائی‌ها قرض کنیم قانونش را اگر توی مجموعه دوره چهارم آقایان ملاحظه بفرمایند هست با آنها مذاکره داشتیم که نفت شمال را با آنها یک معامله بکنیم آن روز که این حرفها و این بازیهائی که همسایه شمالی درست کرده‌است برای ما نبود، گفتند شاید نفت را استخراج کنند یک مشت مردم گرسنه‌ای که روی جواهر نشسته‌اند از جواهر زیر پایشان یک بالاپوش برایشان درست بکنند آن موقع مذاکره نفت هم بود به ما یک همچواعتماد و اعتباری نکردند تا نفت جنوب را وثیقه نگرفتند من غیر رسم یک میلیون دلار به ما قرض ندادند آن هم مدتش خیلی کوتاه بود طولانی نبود اوضاع دنیا امروز به شکلی است که ما نه از مسکو وحشت داریم نه از لندن نه از واشنگتن برای این که آنها به خودشان مشغولند، آن ذره که در حساب ناید مائیم و ما وارد در جنگ با هیچ دولت مملکت و ملتی نیستیم خودشان هم میدانن که ملت ایران ملتی است صلح طلب و هیچ وقت پیرامون جنگ نمی‌گردد و مصلحتش هم نیست که وارد جریان جنگ بشود اگر یک حرفهائی گاهی دررادیو‌ها یک چیزهائی میگویند اینها مصلحت دیپلماسیشان این است که بگویند ولی خودشان هم میدانند که ما اهل این حرفها نیستیم زیرا تا وقتی که آنها متفق هستند ما از هیچ کام ترس و وحشت نداریم ما باید حقوق خودمان را مطالبه بکنیم و بای حفظ حقوق خودمان کوشش بکنیم برای من جزایر بحرین وفیروزه هیچ کدام فرق نمی‌کند  (احسنت)  باید از هر دو استفاده بکنیم از هر دو بهره برداری کنیم ما چکار داریم که وارد مطالبه استقراض بشویم ما باید حساب جاری با آنها باز کنیم من اطلاع ندارم اگر آقای وزیر دارائی تشریف داشتند شاید مطلع بودند زیرا من احصائیه اش را اطلاع ندارم، من شنیدم که از این جزایر بحرین نفتی که از آنجا استخراج می‌کنند پولی که به آن یارو که آنجا را غصب کرده و نمی‌گذارند نیروی ما برود آن پولی که در بحرین در سال می‌دهند در حدود پانصد، ششصد میلیون پول ایران است که آمریکا به آن شیخ که یاغی است و بی اجازه حکومت مرکزی ایران دارد در آنجا دخالت می‌کند به آنها پول می‌دهد، ما بایدحسابمان را باآنها روشن بکنیم و تصفیه بکنیم، ما چرا باید ده میلیون دلار قرض کنیم و از آنها اسلحه بخریم، فشنگ بخریم که توی کلمة محمد مسعود بزنند، همچو کاری نمی‌کنیم ما باید حساب جاری با آنها باز کنیم  (صحیح است)  خیلی بای خرید بکنیم از آنها، صحبت یک شاهی صد دینار نیست، مملکت ما باید آباد بشود راههای شوسه باید تمام بشود در اطراف ایران یک راه شوسه حسابی و اسفالت شده بایستی داشته باشیم که قوای موتوریزه ما برود برای جلوگیری از قاچاق، ما پول نداریم ما پول لازم داریم این جا در خراسان از شاهرود تا مشهد راهش تقریباً ساخته شده یا در شرف ساختمان است که تا چندی دیگر زیر سازی آنجا تمام می‌شود ریل به ما نمی‌دهند شش میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان قیمتش است، ریل این اندازه به ما ندادند و کمک نکردند که این راه برای ما دخل و خرج بکند این راه آهن ضرر می‌کند فقط راه خراسان است که دخل وخرج می‌کند، ما اسلحه بخریم برای چه؟ چه مصرف دارد مابایدخیلی معامله بکنیم با امریکا، ما آمریکا حساب جاری داریم ما باید با آمریکا تکلیفمان را راجع به عواید نفت بحرین معلوم بکنیم (صحیح است)  چون آنجا بهره برداری کرده‌اند ممکن است نماینده آنها بیایند قراردادی برای نفت بحرین ببندیم مانعی ندارد  (نمایندگان- انشاءالله)  ماباید حساب جاری با آنها باز کنیم از بابت طلب خودمان هر چه لازم داریم بگیریم، زراعتمان را راه بیندازم راه شوسه ان را درست بکنیم این برنامه هفت ساله‌ای که در کابینه سابق نوشته شده من یک قسمتش را مطالعه کردم این پول لازم دارد ما با قرض این کارها را نمی‌توانیم انجام بدهیم ماباید مطالبات خودمان را وصول کنیم من برای مثال عرض می‌کنم یک تجارتخانه‌ای بود ایران اسمش تجارت خانه جمشیدیان بود این تجارتخانه جمشیدیان طرف بی مهری بعضی مقامات خارجی واقع شده بود این را ورشکستش کرده بودند، هر چه فریاد می‌زد که من ورشکست نیستم به حرفش گوش نمی‌دادند و یک هیئت تصفیه‌ای درست کرده بودند و مال او را می‌خریدند
 +
+ و می‌فروختند و یک شندر قازی هم به او می‌دادند که از گرسنگی تلف نشود وقتی که محظورات سیاسی یک قسمتش مرتفع شد آمدند گفتند که نه، این آدم مقداری چیز دارد دارائی دارد و اگر املاک و دارائیش را قیمت بکنیم ورشکست نیست این طلبهایش را می‌تواند بدهد آمدند حساب دخل و خرجش را کردند و چیزی دست بچه‌هایش دادند و الان دارند زندگانی می‌کنند، ما هیچ محتاج استقراض نیستیم ما موجودی طلا در آن جاها داریم ما اگر حسابمان را بکنیم خیلی طلب داریم ازآمریکائیها، امریکائی‌ها که این همه نسبت به ما، نمیدام اسمش را چی بگذارم بر خلاف انسانیت عمل کردند به مملکت ما وارد شدند کردند آنچه کردند چهار تا تکه آهن پاره بود که اینها را نمی‌توانستند حمل و نقل بکنند یا بدولت دادند یا به این شرکتهای ملی فروختد و چهار تا دلاری هم که بود بعد گرفتند و رفتند و من وارد این بحث نمی‌شوم که این جنس به هفتاد میلیون می‌ارزد یا اینکه به هفت میلیون می‌ارزد برای ما خطر دارد البته من خیال می‌کنم که این خطر دارد که این اسلحه وارد مملکت ما شود ما اول باید عدالت و امنیت را در مملکت برقرار کنیم ایران هر یک فرسخ مربع زمینش یک مسلحی بیشتر برای حفاظتش لازم ندارد ما امنیت داخلی لازم داریم ما با خارجیها هیچ وقت جنگ نداریم و ملتی نجیبتر آرامتر و مطیع تر از ایران در دنیا وجود ندارد حالا علتش دیانت مردم است یا مالیات مردم را بیچاره و قوه شان را گرفته‌است و نمی‌توانند مقاومت بکنند یا این که جهات دیگری است، آن مواقعی که هیچ نداشتیم سرباز و ژاندارمری شهربانی و عدلیه نداشتیم همین مردم از حکومت مرکزی خودشان حمایت می‌کردند از حکومت مرکزی ه غیز از عدالت چیزی نمی‌خواستند و این مجلس که شما وقتی وارد می‌شوید بالایش عدل مظفر نوشته شده چون آن شاه این را تشخیص داده بود که مردم عدالت می‌خواهند گفت من چهار روزی در این دنیا هستم چه لزومی دارد که بد نامی برای خودم درست بکنم و چه لزومی و به مردم ظلم و تعدی بکنم، خوب بیایند وبرای خودشان عدالتخانه‌ای درست بکنند مجلس را برای مقدمه عدالت درست کردند مجلس را مردم نمی‌خواستند اول فریاد مردم برای عدالت بود می‌گفتند که بی جهت کسی را چوب نزنند بی جهت کسی را حبس نکنند عین الدوله یکی کسی را چوب زده بود بلوائی شد قیام کردند برای عدالت این عنوان و این دستگاه و این تشکیلات را دادند، من نگاه می‌کنم میبینم که در ایران از تمام نقاط بیشتر در مرکز همه جور تشکیلات داریم از سری و علنی از مسلح و غیر مسلح همه جور داریم ولی چون عدالت در این مملکت به معنای خودش عادت نکرده‌است اجرا بشود درمقابل عدالت شاه و گدا فرقی ندارند و طبقات ممتازه نمی‌شود قائل شد، در یک همچو مملکتی خیال می‌کنم بین کهریزک و تهران بود چند روزپیش کامیونها غارت شد اینجا مسگر آباد یک فرسخی تهران بود کامیونها را لخت کردند در شهر تهران آقایان که اینجا تشریف دارند شنیده‌اند شب رفتند خانه آقای ممقانی را غارت کردند و پنجره اطاق را شکستند گلدانهایش را برداشتند آژان دیده بود صدا کرده بود و کسی توی خانه شما بوده بعد اینکه بلند شدند دیدند که این جا فرصت نشده درست اسبابها را جمع بکنند. و دیگر آقای دکتر بقائی بود که کت و شلوارش را دزدیده بودند این هم قوای مسلحی که ما اینجا داریم توی همین جا اگر یک یک بپرسید عده زیادی هستند که از بی عدالتی از ناامنی شکایت دارند و این ناامنی‌ها در خواف و طیبات سرحد خراسان و افغانستان نیست چرا برای این که قوای انتظامی و دولتی در آنجاها کمتر است بنده در 15 سال پیش بود بعنوان بازرس مأمور خراسان شدم، می‌گشتیم تا این که بالاخره وارد طبس شدیم در طبس در آن موقع خوشبختانه نه شهربانی بود نه ژاندارمری نه صلحیه داشت هیچ چیز نداشت یک نفری بودبی سواد اهل همان محل اسمش بخشدار بود یکی هم رئیس مالیه داشتند یک نفر هم رئیس مدرسه، در سبزوار که ما رفتیم ده روز بودیم پانصد تا شکایت بیشتر رسید به ما برای اینکه بیشتر تشکیلات در آنجا بود ولی طبس که رسیدیم چند روز بودیم یکی نیامد شکایت بکند در خیابانهای آنجا که دو طرفش نارنج بود کسی ازآنها نچیده بود، آنجا شهرداری نداشت که مواظبت بکند درختهایش را بخشکاند و بزند، راحت هم بودند حالا نمیدانم همه چیز که درست کرده‌اند راحت هستید یا نه بنده خبر ندارم، در این مقوع جنگ اخیر بدون این که ما میل داشته باشیم ایران میدان جنگ باشد اینحا به ما حمله کردند و وارد مملکت ماشدند فقط یک چیز به ما دادند سران سه دولت بزرگ در تهران جمع شدند و یک لقب پل پیروزی به ملت ایران دادندگفتند شما یک ملتی هستند که مملکت شما پل پیروزی بوده این را دروغ هم نگفتند زیرا که این نفت، خیلی کمک کرد به فتح آنها (صحیح است)  این راه آهن ما خیلی کمک کرده، بردباری ملت ایران اگر می‌خواست اشکال تراشی بکند دو تا پل راه آهن راه خراب می‌کرد اشکال تراشی هم اهمیت نداشت ما اشکال تراشی نکردیم باید خیلی ممنون باشند که پل پیروزی شدیم در نتیجه پل پیروزی چه شد؟ ما چون حق خودمان را مطالبه نکردیم، حق را باید بگیرند همسایه دو دستی به ما نمی‌دهند اگر یک حقی را دو دستی به آدم دادند قدر خودش را از دست می‌دهد مشروطیت را دو دستی به دادند قدرش را ندانستیم و تبدیل به یک دیکتاتوری کردیم بایستی که حق را گرفت و حق خودمان را باید مطالبه بکنیم، دولتهای ما بدبختانه بعقیده من روحشان خیلی ضعیف است موقعی که قوای خارجی‌ها توی این مملکت ما بود یک کابینه نظرم نیست تحت ریاست آقای ساعد تشکیل شده بود یا تحت ریاست آقای سهیلی تشکیل شده بود که دو وزیر مشاور داشت یکی آقای منصورالسلطنه عدل و یکی هم آقای بیات بودند در آن موقع بنده دردفتر نخست وزیری بودم گفتیم شما آمده‌اید وزیر شده‌اید این وزارت شما هم معلوم نیست که شش ماه یک سال دوام بکند یک قدمی ممکن است در این مدت کوتاه وزارت بردارید موضوع وام و اجاره در کار هست کشتی‌های اینها می‌آیند از آمریکا لوازم و آذوقه بار می‌کنند میآورند به خلیج فارس و از آنجا تحویل راه آهن می‌دهند از خوزستان بیاورند به جلفا تحویل بدهند اگر چنانچه این خوزستان ما را که زمینش شهادت می‌دهد که سالها آذوقه یک مملکتی را میداده این سدش را ببندند و به آخرین سیستم ماشینهای زراعتی آنجا را مجهز بکنند و محصول اینجا را بردارند برای مصارف کشتی‌های خودشان این آذوقه را می‌برند و جای دیگر جنگ می‌کنند آنجا خرج می‌کنند قسمتی هم به ما قرض بدهند با مهندسی خودشان لوازم خودشان خوزستان را برای بهره برداری مهیا بکنند وحاضر و آماده بکنند وبهره برداری بکنند از محل عایدات آنجا قرض خودمان را می‌پردازیم پس از اینکه قوای خارجی از مملکت ما رفت هرچه خرابی کرد اقلاً یک خوزستان آبادی برای ما می‌ماند دیدم آقایان اصلاًوارد این فکرها نیستند که بروند مذاکره بکنند و از این موضوع یک نتیجه‌ای بگیرن بنده راجع به این لایحه دولت موافق هستم و مخالف هم هستم موافقت من این است که ما باید با امریکائیها برای آبادی مملکت خودمان معامله داشته باشیم و این حرفهای پوچ که این همسایه نمیدانم میرنچد و آن همسایه می‌رنجد این حرفها پوچ است همسایه اصلاً حق ندارد که ما چکارمیکنیم  (صحیح است)  این حرفها را اصلاً نباید گوش داد ولی یک دانه فشنگ از آنها نباید خریداری بکنیم فشنگ لازم نداریم ما باید لوازم زراعتی، لوازم طبی، لوازم آبیاری، لوازمی کهمردم بدبخت را از این فلاکت نجات بدهداز آنها خریداری کنیم آن هم نه ده میلیون دلار صد میلیون دلار نه بعنوان قرض بلکه از بابت محاسبات خودمان از آن پولهائی که از دست رفته از آنها بگیریم امروز وقت حساب است اگر امروز ما حساب این را روشن نکنیم هیچ وقت روشن نخواهد شد (صحیح است). فولادوند- مخالفم.
 +
 +
رئیس- دو سه تا پیشنهاد رسیده‌است که مذاکرات کافی است قرائت می‌شود  (صحیح است)  (پیشنهاد آقای فولادوند به شرح زیر قرائت گردید.)  بنده پیشنهاد می‌کنم مذاکره کافی است وارد شور شویم.
 +
 +
رئیس- آقای فولادوند توضیحی دارید بفرمائید.
 +
 +
فولادوند- بنده در اطراف این لایحه نمی‌توانم مذاکره کنم چون اسم نویسی نکردم ولی عرض می‌کنم که این موضوع خرید اسلحه از آمریکا مدتها است که مورد مذاکره و تمام افراد باسواد این مملکت ازاین موضوع اطلاع دارند.  (صحیح است)  آقایان نمایندگان هم آنقدر که باید وشاید در اطراف این موضوع دقت کرده‌اند و بررسی لازم کرده‌اند و خیال نیمکنم که نکته ابهامی برای آقایان باقی مانده باشدو بقدر کافی هر در اینجا مذاکره شده از طرفی اگر آقایان هم بخواهند رأی به این قانون بدهند چون ششم اسفند ماه که موعد مقرری که دولت آمریکا برای فروش معین کرده‌است می‌رسد این است که بنده معتقدم که بایستی زودتر در این موضوع رأی بگیرند که اگر ما می‌خواهیم معلوم شود و اگر نمی‌خواهیم بخریم قضیه روشن بشود و دولت در فشار نباشد (صحیح است)  اما بنده یک تذکری دارم می‌خواستم عرض کنم به آقایان که این افسران آمریکائی بالخصوص آن هائی که در ژاندارمری هستند اینها خدماتی به این مملکت کرده‌اند بنده خودم معتقدم خدمت کرده‌اند اگر ما بخواهیم آنها را، اهانت دیگر نباید به اینها بکنیم (صحیح است)  همان طوریکه با احترام و تجلیل آنها را آوردیم بگوئیم آقا مرحمت شما زیاد تا بیک دولت بزرگی مثل آمریکا که یک ژنرال بزرگ خودش را فرستاده به ایران اهانت نباشد (صحیح است)  برای چه ما اینطور حرف بزنیم (صحیح است)  عرض دیگر بنده راجع به ژاندارمری است.
 +
 +
چون آقایان همه به ژاندارمری حمله کردند بنده هم خیلی راضی از ژاندارمری نیستم ولی واجب است بنده این نکته را بعرض آقایان برسانم، در چند روز پیش در راه شاهرود ودر مشهد یک سرقت بزرگی واق شد که تقریباً 14 کامیون را در راه زدند تصادف آقای سرهنگ فریبرز رئیس هنگ ژاندارمری مرکز که قبلاً شیراز بوده و بسیار افسر شریفی است و آقایان نمایندگان محترم فارس هم از ایشان تعریف می‌کنند بنده این را باید عرض کنم همان شب تصادفاً ایشان به شاهرود می‌رسد وقتی که این آقایانی که غارت شده بودند شکایت می‌کنند شبانه با گروهان شاهرود راه می‌افتد ودوازده فرسخی در یک قلعه‌ای دزدها را محاصره می‌کند وتمام اموال مسروقه را از آنها می‌گیرد وبه شهر می‌آورد آنجا یک آقای حجار باشی که باید گفت جواهر باشی ایشان گفت که من یک میلیون تومان جواهر دارم این افسر شریف درستکار برمیگردد آن روز 12 فرسخی اطراف قلعه محلی که آن جواهرات را مخفی کرده‌اند جستجومیکند جواهرات را می‌آورد و فردای آن شب در حضور دادستان و تمام رؤسای ادارات به آن آقای حجار باشی می‌دهد بنده می‌خواستم از این افسر شریف یک قدردانی کرده باشم  (صحیح است)  رئیس- آقای رحیمیان.
 +
 +
رحیمیان- اولاً بعد ازآقای حائری زاده نوبت بنده بوده‌است و ثانیاً آقایان این لایحه کمتر از لایحه فرهنگ است؟ کمتر از لایحه وزارت بهداری است؟ این مهتمر است بعقیده بنده اجازه بدهید در اطراف این صحبت بشود وطبیعی این لایحه بگذرد  (صحیح است)  یمین اسفندیاری- مذاکرات در اطرافش لازم است.
 +
 +
عباس اسکندری- تنفس بدهید.
 +
 +
رئیس- تنفس لازم نیست جلسه را ختم می‌کنیم بعلاوه دو استیضاح رسیده‌است که بایستی در جلسه قرائت شود و بر طبق ماده 109 هم آقای اسکندری می‌خواهند صحبت بکنند.
 +
 +
دکتر معظمی-بنده پیشنهاد تنفس کرده‌ام.
 +
 +
رئیس- پس قبل از تنفس این دو استیضاح قرائت می‌شود.
 +
 +
دکتر معظمی- این پیشنهاد مقدم است.
 +
 +
رئیس- وقتی استیضاح به رئیس رسید باید قرائت شود فقط قرائت می‌شود دیگر جریانی ندارد ماده را قرائت کنید. (ماده 44 نظامنامه به شرح زیر قرائت گردید)  هر نماینده‌ای که از وزیری می‌خواهد استیضاحی نماید باید تقاضای خود را کتباً به رئیس داده وموضوع استیضاح را در ضمن معین نماید. رئیس آن را در مجلس قرائت می‌کند و مجلس باید آن تقاضا را قبول نموده و پس از آنکه از اظهارات وزیریا وزراء در باب تعیین روزی که استیضاح باید بعمل آید مستحضر شد بدون مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد.
 +
 +
رئیس- بنابراین ودو استیضاح را قرائت کنید برای دولت فرستاده می‌شود.  (استیضاح آقای حائری زاده و حسین مکی به شرح زیر قرائت گردید)  ریاست محترم مجلس شورای ملی – اینجانبان نسبت به سرقتها و قتل نفسهائی که از اواخر کابینه سابق شروع شده و هنوز از طرف دولت موجبات اطمینان عامه فراهم نشده بلکه قتل سیاسی اخیر بر وحشت و اضطراب عموم مردم افزوده دولت را استیضاح مینمائیم.
 +
 +
تقاضا داریم جنابان آقایان وزیر جنگ و سرلشگر آق اولی وزیر کشور را برای توضیحات هر چه زودتر به مجلس احضار فرمایند.
 +
 +
(استیضاح آقای عبدالقدیر آزاد به شرح زیر قرائت گردید)  جناب آقای رئیس مجلس: راجع به قتل محمد مسعود و سایر قتلهائی که در تهران رخ داده و امنیت عمومی را مختل ساخته اینجانب دولت را استیضاح می‌نمایم خواهشمندم به هیئت دولت اطلاع داده روز استیضاح را تعیین فرمایند.
 +
 +
رئیس- به طوری که گفته شد برای دولت فرستاده می‌شود آقای عباس اسکندری بعنوان ماده 109 در جواب آقای برزین و آقای حاذقی توضیح دارند.
 +
 +
حاذقی- ماده 109 می‌گوید یا تحریف بشود یا اهانت.
 +
 +
رئیس- آقای اسکندری مختصر بفرمائید می‌خواهم تنفس بدهم.
 +
 +
عباس اسکندری-جناب آقای برزین و آقای حاذقی مطالبی که فرمودند که به کلی با آنچه که بنده عرض کردم تفاوت داشت بنده هیچ وقت نگفتم که آقای برزین قاضی خوبی نبودند وخوب محاکمه نکردند و خوب حکم ندادند بلکه بالعکس بنده ایشان را یک قاضی خوب و پاکدامن هم میدانم  (صحیح است)  و ایشان هم در موقع درست حکم دادند  (صحیح است)  اما موضوع راجع به عملی بود که کمیسیون عرایض باستناد فرمایشات آقای برزین نموده و در دو جلسه قبل خبر آن را هم تقدیم مجلس کردن این عمل صحیح نیست، خلاف قانون است استنتاج کمیسیون عرایض صحیح نبود، چرا؟ بعقیده بنده آقای برزین بعد از این حکمی که شما راجع به قتله مرحوم سید حسن مدرس داده‌اید همان دلیل تعقیب می‌شود زیرا رئیس الوزراء وقت در مدت سه سال در جریان وقوف این امر بوده که مأمورین رسمی دولتی مدرس را می‌گیرند مسموم می‌کنند و خفه می‌کنند و او هیچ حرف نمی‌زند ومرتکبین که مأمورین شهربانی بوده‌اند مورد تعقیب قرار نمی‌گیرند پس مسئولیت وزراء چه معنی دارد؟ آقای برزین اگر شما آنها را تبرئه کرده بودید این ایراد وارد نمی‌شد و کمیسیون می‌توانست بگوید جرمی واقع نشده و دلیلی در دست نیست بنده هیچ وقت نگفتم که رئیس الوزرای وقت از تهران رفت به ترشیز و بند انداخت بگردن مرحوم مدرس ومدرس را خفه کر من همچ چیزی را نگفتم بنده می‌گویم که در اثر مسامجه‌ای که مجلس شورای ملی می‌کند نتیجة این فراموشیها و سهل انگاری‌ها موجب خواهد شد که یک قضایائی تکرار بشود (یکی از نمایندگان- این چه مربوط به 109 است)  حتی من راجع به قضیه قتل محمد مسعود هم خواستم داخل صحبت بشوم به من اجازه صحبت ندادندمن گفتم می‌خواهم داخل صحبت بشوم بعنوان مخالف با اینکه دستور مطرح بشود و بنا کردم به صحبت کردن بنده تصور می‌کنم که جناب آقای بزرین اشتباه فرمودند و بیان ایشان درست نقض غرض بود یعنی بایستی عملی که واقع می‌شد بعد از این حکمی که شما داده‌اید این باشد که متصدیان امور که در مقابل مجلس شورای ملی مسئولند و طبق اصل 64 قانون اساسی هیچ قسم دستور وامری سلب مسئولیت آنها را نمی‌کند باید مورد تعقیب قرار گیرند من صریح می‌گویم آنها فقط مسئول مجلس هستند و مسئول ملت ایران هستند و بایدجواب بدهند که این عمل خلاف قاعده چه بوده؟ حاذقی- الان در کمیسیون دادگستری است.
 +
 +
رئیس- آقا در حدودماده 109 باید صحبت کنید.
 +
 +
عباس اسکندری- باز هم اگر اجازه نمیفرمائید عرض نمی‌کنم.
 +
 +
رئیس- مجلس آئین نامه‌ای دارد شما مطابق ماده 109 اجازه خواستید و بنده اجازه دادم اما اگر خواستید زیاد صحبت کنید بنده ناچارم نگذارم بفرمائید بیان خودتان را بکنید… پس آقای دکتر معظمی باید توضیح بدهند.
 +
 +
دکتر معظمی- پیشنهاد بنده را که پیشنهاد تنفس است رعایت بفرمائید معنی پیشنهاد تنفس این است که در هرموقعی که بحث هست آن بحث قطع شود ورأی آن هم با مجلس است بنابراین اینجا تخلفی از نظامنامه شده‌است و این ممکن است که حق وکیل در آتیه سلب شود این است که بنده عرض می‌کنم.
 +
 +
رئیس- نه این اشتباه نبوده برای اینکه هر وقت استیضاحی بدهند در مجلس باید قرائت شود مطابق ماده‌ای که برای شما خواندم بعلاوه اگر با پیشنهاد شما مخالفت بشود می‌ماند، برای اینکه عده برای رأی کافی نیست و برای مذاکره کافی است.
 +
 +
دکترمعظمی- بنده از مقام محترم ریاست می‌خواهم که در بین صحبت وکیل نبایدصحبت کنند (صحیح است)  آشتیانی زاده- دوستانه‌است و از روی غرضی نیست.
 +
 +
رئیس- من حافظ مجلس هستم اگر صحبت نکنم که مجلس بی نظم خواهد شد  (صحیح است)  دکتر معظمی- پیشنهاد تنفس حق مسلم وکیل است و معنایش این است که مباحثات در هر مرحله‌ای که هست بایستی خاتمه داده شود و حاکم براین پیشنهادهم مجلس شورای ملی است بنابراین قرائت نفرمودید و اگر این ایرا نظامنامه که فرمودید باید استیضاح قرائت بشود حق بود همان موقعی
 +
+ که داده می‌شد همان موقع قرائت شود نه اینکه مدت یک ساعت بگذرد بعد بفرمائید که پیشنهاد تنفس داده شده این با خود مقام ریاست است که فرمودند جلسه سه ساعت خواهد بود و ما ساعت 4 آمدیم ساعت پنج و نیم زنگ زده شده از وقتی که زنگ زده شد الان سه ساعت گذشته و خسته شده‌ایم و الان هم مطلب خیلی مهم است که بایستی دراطراف آن کاملاً بحث کرد.
 +
 +
5- تعطیل جلسه بعنوان تنفس و تعیین جلسه آینده رئیس- بسیار خوب این مانع نبود از اینکه بنده تنفس بدهم ولی استیضاح که داده بودند در حین جریان مذاکره یک وکیلی بود  (صحیح است)  من آنوقت نمی‌توانستم قرائت بکنم حالا هم چون عده برای رأی کافی نیست تنفس داده می‌شود و جلسه برای روز سه شنبه پس فردا ساعت چهارو نیم بعد از ظهر.
 +
 +
(در این موقع ساعت هشت و سه ربع بعداز ظهر جلسه بعنوان تنفس ختم شد)  اخبار مجلس روز یک شنبه 26/11/25 سه قبل از ظهر که قرار بود کمیسیون بودجه تشکیل شود به واسطه تشکیل کمیسیون فوق العاده برای امور اقتصادی ورفتن عده‌ای از آقایان در مجلس ترحیم مرحوم محمد مسعود کمیسیون تشکیل نگردید.
 +
 +
سه ساعت ونیم بعد از ظهر کمیسیون دارائی با حضور آقای نجم وزیر دارائی به ریاست آقای یمین اسفندیاری تشکیل لایحه شماره 13455 راجع به معافیت ماشینهای فلاحتی از حقوق گمرکی وارده مطرح گزارش کمیسیون تشکیل با اصلاحی تصویب و گزارش آن به مجلس داده شد.
 +
 +
سپس طرح پیشنهادی آقای دکتر معظمی و جمعی از نمایندگان در دوره چهاردهم که موافقت شده بود به کمیسیون دارائی دوره 15 ارجاع شود مطرح گردید. این طرح راجع بود به ساختمان پنج هزار باب خانه برای کارمندان دولت پس از مذاکراتی دراین قسمت چون آقای وزیر دارئی مخالفتی نداشتند قرار شد یک جلسه با مشارکت کمیسیون بودجه طرح مزبور رسیدگی و تصمیم لازم اتخاذ شود و جلسه ختم شد.
 +
 +
چهار ساعت بعد از ظهر روز یکشنبه 11/25 کمیسیون فرهنگ با حضورآقای وزیر فرهنگ به ریاست آقای دکتر معظمی تشکیل پیشنهادات آقایان نمایندگان مجلس راجع به لایحه 65 میلیون ریال اعتبار تعلیمات عمومی مطرح با مطالعات لازمه در اطراف پیشنهادات بالاخره دو تبصره به گزراش قبلی کمیسیون اضافه گردیده وراپورت آن به مجلس داده شد.
 +
 +
روز چهارشنبه 27 بهمن ماه 26 یک ساعت و نیم قبل از ظهر کمیسیون بودجه به ریاست آقای دکتر بقائی نایب رئیس تشکیل با حضور آقایان فریدونی معاون وزارت کشور وخواجه نوری معاون وزارت دارئی مذاکراتی در اطراف بودجه وزارت کشور شده چون قرار بود پروژه‌ای برای رسیدگی به بودجه‌ها به طور کلی تهیه شود که پس از تصویب کمیسیون روی آن پروژه بودجه رسیدگی و در اقلام آن صرفه جوئی شود لذا پروژه مزبور قرائت چون عده‌ای مخالف بودند قرار شد فردا روز چهارشنبه عصر در کمیسیون بودجه مطرح شود.
 +
 +
غائبین بی اجازه- آقایان: دکتر مصباح زاده- محمدعلی نیک پور.
 +
 +
غائبین با اجازه-آقایان: سیدعلی بهبهانی- خسروانی- صاحب جمع- امیر تیمور- دکتر عبده- افخمی.
 +
 +
== تصویبنامه‌ها ==
 +
شماره 20164 1326/11/22 وزارت دارائی هیئشماره 20164 1326/11/22 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 326 طبق پیشنهاد شماره 45948-88282 وزارت کشورتصویب نمودند از تاریخ صدور این تصویبنامه نه قلم عوارض مصوب در تصویبنامه شمراه 19204-23/11/7 ملغی و بجای آن عوارض مشروحه زیر: 1- از هر دستگاه ماشین اعم از کامیون و اتوبوس و اتومبیل سواری وارده باستثنای کامیون و اتومبیلهای سواری دولتی در هرمرتبه که وارد می‌شود سی ریال مشروط براینکه مسافر داشته باشد.
 +
 +
2- از هر عدل بخورک- تردو- خرما- برنج- بزرک- کنجد- ظروف چینی- اصطهبانات باستثنای اجناس ارزاقی پنج ریال به نفع شهردای اصطهبانات وصول گردد. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است م- 6594 نخست وزیر شماره 21222 26/11/21 وزارت کشور هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 1326 برحسب پیشنهاد شماره 48067-91397 وزارت کشور وبرطبق ماده 7 آئین نامه قانون بلدیه شش تن آقایان کارمندان دوره سوم انجمن شهرداری خاش را به ترتیب زیر: حاجی سید علی اکبر امامی- عباس نیکبخت- عباس عزیز زاده- میرزا احمد توکلی- محمد رضا خورشیدی- محمد فیروز آبادی تعیین وتصویب نمودند. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- 6549 از طرف نخست وزیر شماره 22584 26/11/21 وزارت کشور هیئت وزیران در جلسه20 بهمن ماه 1326 بر طبق ماده 7 آئین نامه قانون بلدیه شش تن آقایان کارمندان دوره هشتم انجمن شهرداری سیرجان را به ترتیب زیر: محمد رضا قطبی- مظفر ابراهیمی- حسن شوکت زاده- علی اصغر یزدانی- محمد تقی ستوده نیا- عبدالحسین محسنی تعیین وتصویب نمودند. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- 6548 از طرف نخست وزیر شماره 21978 26/11/22 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 1326 بنا به پیشنهاد شماره 49860-94307 وزارت کشورتصویب نمودند عوارض مشروحه زیر: 1- از ریسمان وارده به شهر ازواردکننده هرعدل برای مصرف شهر 20 ریال 2- از برنج وارده بشهر از وارد کننده پنج ریال ازتاریخ صدرو تصویبنامه به نفع شهرداری میناب دریافت گردد. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است م- 6592 نخست وزیر
 +
+ بقیه جلسه 46 مجلس ساعت شش بعد از ظهر به بریاست آقای رضا حکمت بعنوان بعد از تنفس تشکیل گردید.
 +
 +
1- بقیه مذاکره در اطراف لایحه تسلیحات و تصویب آن رئیس- جلسه رسمی است پیشنهادی آقای فولادوند کردند راجع به کفایت مذاکرات و آقای رحیمیان مخالفت کردند حالاباید رأی بگیریم اعلام رأی شده‌است.
 +
 +
دکتر عبده- بنده می‌خواستم تذکری بدهم.
 +
 +
رئیس- تذکر ندارد اعلام رأی شده‌است. اگر آقایان مصلحت بدانند که مذاکره بیشتری بشود موافقت نکنند. پیشنهادرا مجدداً قرائت کنید.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم مذاکره کافی است پیشنهاد ات قرائت شود- فولادوند.
 +
 +
رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند  (اکثر برخاستند)  تصویب شد پیشنهادات قرائت می‌شود یک پیشنهاد هم رسیده که از دستور خارج شود سه نفر پیشنهاد کرده‌اند لایحه ا ز دستور خارج شود آن هم قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه وزارت جنگ از دستور خارج شود.
 +
 +
غلامحسین رحیمیان- یک پیشنهاد دیگری بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه تسلیحات از دستور خارج شود. اقبال. باز پیشنهاد دیگر پیشنهاد می‌کنم لایحه تسلیحات از دستور خارج شود. آشتیانی زاده.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- مخالفیم، مخالفیم.
 +
 +
رئیس- آقای رحیمیان.
 +
 +
رحیمیان- بنده با چند دلیل این لایحه را قابل مطرح شدن در اینجا نمیدانم  (مکی- خواهش می‌کنم بفرمائید که به کمیسیون خارجه هم باید برود)  بنده نمیدانم ولی می‌خواهم آقای وزیر جنگ این لایحه را مسترد بفرمایند با اینکه بکمیسیون بودجه برود و مطالعه بیشتری در اینباب بکنند اولاً محل تأمین بودجه برای پرداخت اقساط سالیانه این وام در گزارش کمیسیون معین نیست اقساط مذکور در این ماده و تبصره یک در هر سال در بودجه وزارت جنگ گذاشته و پرداخت خواهد شد این چیزی است که کمیسیون بودجه در اینجا نوشته‌است  (صحیح است)  ما در اینجا میگوئیم بودجه ما برای کشور ما سنگین است بنده و سایر نمایندگان محترم در این مدت هفت ماهی که مجلس افتتاح شده همه اش صحبت از این کرده‌ایم که هزینه زندگی و گرانی هزینه زندگی برای این ملت طاقت فرسا است در خزانه کشور پول نیست، مالیات اضافه نمی‌شود از مردم گرفت، هزینه زندگی طاقت فرساست بنابراین ما وقتی که شش میلیون و نیم تومان وزارت فرهنگ را با اینکه هزاران نفر معطل حقوقشان هستند نگاه می‌داریم چطور می‌توانیم برای این کشور به قول خودتان ده میلیون دلار اسلحه یا 10 میلیون وسایل حمل و نقل یا به قول آقای اقبال 70 میلیون بخریم یا 150 میلیون تومان به حساب امروز ما چطور مامی‌توانیم این را تصویب بکنیم و چطور می‌توانیم این را یقین بکنیم که این ملت این پول را می‌تواند بپردازد و تنها تنزیل این در این مدت 12 سال تقریباً شاید در حدود سی میلیون تومان پول بحساب امروز می‌شود. بنابراین ما یک 120 میلیون و 30 میلیون هم تنزیل این پول را باید بدهیم چطور می‌شود این بودجه را تأمین کرد و این را از کجا باید گرفت و از کجا باید داد و این
 +
+ قرض را ما وقتی که توانائی نداشته باشیم چطور ما می‌توانیم بدهیم جناب آقای وزیر جنگ قرض از دولت بزرگ برای دولت کوچک حکم سم را دارد و امروز پشت قرض اسارت است پشت سرش نفوذ است همه چیز هست پشت سر قرض، هیچ وقت دولت کوچکی نمی‌تواند از دولت بزرگی قرض کند و زیر بار قرض بماند در دوره 20 ساله راه آهن ساختیم تمام وسایلی را که امروز در اینجا هست تهیه کردیم در دورة گذشته مجلس ابداً زیر بار قرض از خارجه نرفت در صورتی که در آن دوره مقتضیات برای گرفتن قرض فراهمتر بود و در صورتی که امروز خطرناکتر از آن روز است گذشته از آن خود آقای وزیر جنگ در فرمایشات خودشان فرموده‌اند واقعاً متحیرم، این فرمایشات جناب آقای وزیر جنگ است واقعاً متحیر که چگونه و از چه راه باید اعتبارات ضروری خود را تأمین نمائیم این تأمین اعتبارات خودشان است از این بودجه‌ای که فعلاً در دست دارند حالا یک نفر آقای وزیر جنگ این طور بیان می‌فرمایند پس بنده می‌خواهم سؤال بکنم از این دولت این مجل 150 میلیون تومان ازکجا تأمین می‌شود واز طرفی ما باید فکر کنیم که آیا ما اسلحه در اینجا لازم داریم یا خیر اولاً این را بدانید هر ملتی دارای هر مسلک و دارای هر رژیمی باشد به قشون وتقویت قشون و تسلیحات قشون علاقمند است  (صحیح است)  اعم از اینکه هر مرامی داشته باشند و لی از طرف دیگر ما باید فکر کنیم بنده هم که بدولت و هم به ارتش خودم علاقمندم باید فکر کنم که این تقویت ارتش ما به نفع ملت باشد و مطیع قانون باشد و گذشته از آن بنده از طرف خودم ترس من از این است که مبادا تقویت ارتش ما برای تهدید و سلب آزادی در ایران بشود (صحیح است)  شاید وسیله‌ای برای خفه کردن آزادی خواهان در این موقع قرار گیرد ما می‌خواهیم برای امنیت، برای شرافت برای افتخار خودمان ارتش تقویت بشود و گذشته از آن اسلحه برای ما البته ضروری است یکی برای امنیت داخلی و یکی خدای نکرده برای یک تجاوز خارجی بنده اطمینان می‌دهم که ملت ایران طالب جنگ با هیچ کس نیست  (صحیح است)  بنابراین یک احتمالی می‌دهیم که من غیر حق و من غیر قانون شاید یک ملتی یک روزی بحقوق ما تجاوز کند، برای امنیت داخلی می‌خواهم عرض کنم این اسلحه‌ای که ما فعلاً در دست داریم این اسلحه برای امنیت داخلی ما کافی است ما امروز یک ملتی که بحساب بر ضد حکومت خودش بر ضد ملت خودش قیام ملی بکند فعلاً سراغ نداریم آیا این اشراری که ما امروز فکر می‌کنیم که برعلیه ارتش ما قیام کنند در کجا است؟ در شمال؟ من کسی را نمی‌بینم در جنوب؟ خیال نمی‌کنم که بحساب کسی مخالف با ارتش باشد برای اینکه اگر در آنجا یک مخالفی باشد یک قضایائی رخ داد که در اینجا به آنها نشان افتخار دادند بنابراین برای امنیت داخلی من خیال می‌کنم با این اسلحه‌ای که داریم کافی است وبایستی همه ملت ایران متحد و مثل برادرزندگی بکنند اعم ازقوای تأمینیه ما، اعم از زارع ما، اعم از کارگر ما، آمدیم روی اصل تجاوز خارجی باید تصدیق کرد نه تنها این 10 میلیون دلار بلکه هزار میلیون دلار برای ما کافی نیست بنابراین وقتی که ما میدانیم این اسلحه برای ما کافی نیست ما امروز باید کشور خودمانرا مرکز ذخیره اسلحه قرار ندهیم در دوره گذشته رضا شاه پهلوی که بنده با دیکتاتوریش مخالف بودم و الان هم هستم دو فکر عملی نمود یکی تقویت ارتش و ازطرفی ساختمان وتقویت کارخانجات و همه اینها در اینجا عمل می‌شد در جنگ دوم آنچه ما اسلحه داشتیم از بین رفت ولی آنچه در کارخانجات و سایر مؤسسات خرج شد برای ایران باقی ماند (صحیح است)  و امروز خبط گذشته را ما نباید تکرارکنیم بنده امروز در اینجا صورت دارم از 1310 تا 1320 مبلغ 29779626 لیره ما ذخیره داشتیم و این را مصرف کردیم البته جناب آقای وزیر جنگ فرمودند که یک مقداری از این محل خرج شده  (یک نفر از نمایندگان- شانزده میلیون خرج شده)  شانزده میلیون خرج شده بنده یک پیشنهادی خواهم داد که در آتیه معلوم شود ولی مقصود بنده این استکه اگر این پولی که ما امروز برای اسلحه می‌دهیم این را برای کارخانجات و سایر مؤسسات خرج می‌کردیم این برای ملت ایران باقی می‌ماند و گذشته از آن ما امروز یک کارخانجاتی داریم که فعلاً این کارخانجاتمان هست و این کارخانجات بقوه جناب آقای وزیر جنگ یا بنده از خارج شنیدی که تقریباً دویست میلیون تومان قیمت این کارخانجات است ما اگر امروز محتاج اسلحه باشیم و امروز اگر این کارخانجات خودمان را تکمیل کنیم از طرفی ایجاد کار می‌شود و هم ازطرفی آن اسلحه‌ای که برای امنیت داخلی ما ضروری است تأمین میشوداین برای ما ضروری تر ازاین است که یک اسلحه‌ای از خارج بخریم بایدگفت از لحاظ مصلحت کشور… رئیس- آقای رحیمیان در اطراف پیشنهاد خودتان صحبت کنید.
 +
 +
رحیمیان- چون من پیشنهاد خروج از دستور کرده‌ام باید دلایل خودم را عرض کنم جناب آقای وزیر جنگ فرمودند که این قرض یک نظر ساده ایست و ما می‌خواهیم این اسلحه را برای تقویت ارتش و برای امنیت داخلی خودمان خریداری کنیم وچون ارزانتر بوده‌است به جهت ارزانی ما از اینجا خریده‌ایم البته بنده هم شاید تا یک اندازه‌ای تصدیق بکنم و فرمایشات جناب آقای وزیر جنگ صحیح باشد ولی از طرفی تصادف می‌کند با وقت انتشاراتی راجع به قرارداد نظامی مورخه13مهر ماه البته برای بنده مسلم نیست که صحیح است یا خیر از این می‌گذرم ولی اگر صحیح باشد این قرارداد بعقیده بنده دو ماده یا هر چند ماده اضافه شده‌است این برای ملت ما و مخصوصاً برای ارتش ما یک مسئله توهین آوری است و امیدوارم که این صحیح باشد و دیگر تصادف می‌کند با مذاکرات نمایندگان کمیسیون خارجه آمریکا… رئیس- آقای رحیمیان باید مختصر صحبت کنید اگر این سابقه گذاشته شود که نمی‌شود پیشنهاد خروج از دستور فرمودید ولی در اصل موضوع داخل شدید شاید بخواهید یک ساعت حرف بزنید آنوقت یکی هم مخالفت می‌کند بااین پیشنهاد و دو ساعت صحبت می‌کند.
 +
 +
منصف- آقای رحیمیان در خود ماده این دلایل را ذکر کنید.
 +
 +
رحیمیان- بنده راجع به خروج از دستور عرض می‌کنم و این دلایل خروج است والان تمام می‌شود، قربان، اجازه بدهید ما در مقدرات خودمان حرف بزنیم و دخالت کنیم امروز صد نفر در اینجا موافقند بگذاریدیک نفر مخالف هم برای کشور خودش حرف بزند.
 +
 +
رئیس- شما پیشنهاد داده‌اید باید در حدود پیشنهادخودتان صحبت کنید.
 +
 +
رحیمیان- می‌گویم اگر منافع و مضرات این کار را درنظر بگیریم باید اول مصلحت وتقویت ارتش ایران را در نظربگیریم باید اول مصلحت وتقویت ارتش ایران را در نظر بگیریم و مورد توجه ودقت قرار دهیم ما باید کاری کنیم که ایران ازلحاظ نظامی لااقل درردیف ترکیه و یونان باشد من می‌گویم نکند که این تصادف بکند با منافع آمریکائیها و ما را در این بین قربانی منافع خودشان بکنند  (اسدی- اینطورنیست چرا میفرمائید؟)  بله آقای اسدی این طور نیست، بنده عرض می‌کنم اگر بنا باشد ما در واقع قربانی بشویم قربانی منافع ایران بشویم قربانی استقلال ایران بشویم قربانی منافع دیگران و سرمایه داران آمریکائی نباید بشوی این حرف بدی است؟ (سزاوار-صحیح است، حرف خوبی است)  روی این اصل بنده عرض می‌کنم که صرفاً این نظر‌های سیاسی نباید باشد، کشورمان در اینجا یعنی درردیف ترکیه و یونان قرار نخواهد گرفت بند عرض می‌کنم ورود در بلوکی به نفع ما نیست و گذشته ازآن بنده صرفاً با این عقیده مخالفم و می‌گویم اگر کشورمان وارد یک بلوکی بشود با تمام وکمال خائنانه‌است ولی اگر آقایان این رابرای کشور مصلحت میدانند چریا به این ارزانی اقلاً پس پول خونمان را شما بگیرید بنابراین بنده می‌گویم مصلحت نیست اگر شما میگوئید مصلحت است روی مصلحت 15 میلیون نفر فکر کنید این عقیده بنده‌است تما شد، بنده فقط در خاتمه عرض می‌کنم هر طور مجلس رأی داد نظر مجلس حاکم است ولی در عین حال جناب آقای وزیر جنگ بنده عرض می‌کنم ببینید در قم و در همه جا صدای نان بلند شده ما اگر آزاد باشیم وعقیده‌ها آزاد باشد و از این طبقه حاکمه خودمان تقاضا می‌کنیم ما به نان بیشتر از توپ و تفنگ احتیاج داریم به طوری که در برنامه دولت هم گفتم.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.
 +
 +
رئیس-آقای دکتر شفق.
 +
 +
دکتر مصباح زاده- اجازه میفرمائید؟ قبادیان- اجازه بنده محفوظ بماند.
 +
 +
رئیس- شمااجازه نگرفته بودید آقای دکتر شفق بفرمائید.
 +
 +
دکتر شفق-بنده با خروج این لایحه از دستور ازاین لحاظ مخالفت کردم که در باب دستور سابق که دستور فرهنگ و لایحه فرهنگ بودعقیده بنده این بود که رأی بدهیم برای اینکه عده زیادی از معملین پنج ماه‌است حقوقشانرا نگرفته‌اند و بعد وارداین لایحه بشویم آقایان این لایحه را پیش کشیده‌اند در حالی که آن لایحه ناقص ماند حالا هم میفرمائید این لایحه راناقص کنیم و بپردازیم به لایحه دیگر، من می‌ترسم مثل دولتهائی که می‌آیند
 +
+ و می‌روند این لایحه هم تصادف بکند با لایحه دیگر و پیشنهاد خروج ازدستور بشود و همین طور بلاتکلیف بماند راجع به این لایحه بخصوص بنده پیشنهاد می‌کنم همین امروز مورد بحث واقع شود  (صحیح است)  چون بعضی از مطالب در جلسه گذشته گتفه شد که بنظر بنده آن مطالب جا دارد مورد توجه آقایان واقع بشود و بعضی ازآقایان نمایندگان نظر خودشان را بگویند به قول مرحوم مدرس سه نمره مطلب بود در جلسه گذشته یکی راجع به مستشار ان نظامی آمریکائی یکی راجع به خود تسلیحاتی که مورد معامله هست. یک خلط مبحث عجیبی که عبارت بود از جنبه سیاسی دادن به این موضوع  (رحیمیان- این خلط مبحث نیست. دیگران میگویند)  آنچه راجع به مجلس شورای ملی وملت ایران است عزم دارد که به گفته دیگران تا آنجائی که خلاف منطق است اهمیت ندهد  (صحیح است)  (رحیمیان- خودشان میگویند)  آنکه راجع به مستشار ان امریکائی است دولت ایران همان طوری که با مستشاران مالی یک قراردادی داشته یکعده را خواسته‌است وهر وقت به موجب اعلامیه رسمی سفیر آمریکا مجلس ایران مقتضی دید که مستشاران آمریکائی یعنی آنانکه بعنوان مستشار نظامی به قراری که امرای لشگری ما می‌فرمایند کارشان صرف راجع به انتظامات از قبیل سررشته داری است هر موقع که مجلس مقتضی دید این اشخاص کنترلشان خاتمه داده می‌شود وبه هیچ وجه من الوجوه یک ذره‌ای هم اهمیت سیاسی و نظامی برای ملت ایران ندارد  (صحیح است)  یک امر بسیار مختصریست و اگر حقیقت را منظور بدارید بیخودی سیاست بافی می‌کنند آمدیم به مسئله تسلیحات امروز در تمام دنیا بچه‌های دهساله هم میدانند که امریکائیها یکمقدار اسلحه داشتند و این اسلحه زیادست و از جنگ باقی مانده‌است و هراج گذاشته‌اند و آن اداره‌ای که اسلح رامیفروشد دولت آمریکا نیست یک اداره ساده صرف اقتصادی است و ما تنها دولتی، تنها ملتی نیستیم که برای این اسلحه پیشنهادداده‌ایم ملت و دولتهای دیگری هم مشتری هستند  (اسدی- 27 دولت)  یک بازاری است بازار دادو ستد و به موجب توضیحاتی که تیمسار سپهبد وزیر جنگ دادند در جلسه خصوصی و ما هنوز مهلت نداده‌ایم که این توضیحات را اینجا در مجلس هم بدهند این اسلحه را روی اصول اقتصادی از تمام دولت‌ها بیشتر از همه از دولت روسیه شوروی ودولت چکوسلواکی که دیروزصحبت بود و دولت‌های فروشنده دیگر، رسماً دولت ایران به وسیله مراسله رسمی خواسته و این فروشندگان یا نداشتند و یا گران می‌فروختند الان وزارت جنگ رفته سراغ این ارزانترین مقدار اسلحه باز تازه اگر مجلس رأی ندهد ما این اسلحه را نمی‌خریم وزارت جنگ یک پیشنهاد داده لایحه‌ای آورده‌است بنده می‌خواستم بدانم که این دخالت دادن راجع به امر سیاست چه معنی دارد یک مقداراسلحه که 10 میلیون تومان ارزش دارد و شاید بیشتر از نصفش بنده نمیدانم لوازمی است از قبیل سیم و چرخ اتومبیل این چه مناسبت دارد با ماده ششم قرارداد 1921 با سیاست یا بلوک  (صحیح است)  ما آقا خودمان بلند می‌شویم اینحا میگوئیم ما باید پیور سیاست موازنه باشیم مثل اینکه ما در این امر پیرو سیاست موازنه نیستیم ما آقا به هیچ وجه من الوجوه یک همسایه‌ای را نسبت به همسایه دیگری به اندازه یک سرموئی ترجیح نمی‌دهیم و نخواهیم داد  (صحیح است)  و تبعیض هم نمی‌کنیم و نخواهیم کرد (صحیح است)  بعقیده بنده اگر این موضوع برای ما روشن نیست به تمام همسایگان ما و به تمام اهل دنیا کاملاً روشن است که با ده میلیون اسلحه ولو همه اش توپ و تفنگ هم باشد نمی‌توانیم با یک دولت متوسط هم بجنگیم و امنیت آن دولت را بخطر بیندازیم  (یمین اسفندیاری – فکر آن را هم نداریم)  اینها آقایان متخصصین نظامی دارند، حساب می‌کنند میدانند آن اسلحه که از آنجا می‌آید به درد چه می‌خورد ما می‌خواهیم یک عده اشرار که به هزار اسم و رسم یا خدای نکرده به اس تجزیه و به اسم انفصال یا نمیدانم به چه اسمی که بنده نمیدانم چه اصطلاحی برایش بگذاریم اگر پیدا شدند و یک دولت خارجی ایرادی به ما گرفت که شما امنیت داخلی را نمی‌توانید تأمین کنید ما یک اسلحه‌ای لازم داریم آن هم بنده اهلش نیستم تشخیص بدهم ما اسلحه لازم داریم آقایان دیگر هم شاید زیاد در اینکار وارد نیستد وظیفه وزارت جنگ ودولت است که ثابت کند ما این اسلحه را که فقط برای استفاده داخلی خودمان است برای جلوگیری از اشرار داخلی لازم داریم و از بازار تمام دنیا هم خواسته‌ایم و رسماً دولت شوروی و چکسلواکی جواب داده‌اند که ما این اسلحه را نداریم این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که مذاکرات در این باب اجازه بدهید ادامه داده شود که این مسئله روشن بشود و حل و فصل بشود و رأی گرفته شود  (صحیح است)  و بعد برسیم به یک موضوع دیگر  (صحیح است)  رئیس- آقای وزیرجنگ.
 +
 +
وزیر جنگ- آقای نماینده محترم رحیمیان فرمودند که در بعضی از جراید نوشته شده‌است که دولت ایران یک قرارداد نظامی با دولت ممالک متحده آمریکا بسته‌است بنده خودم هم این را در یکی از روزنامه‌ها خواندم در هفته قبل که مصاحبه‌ای با مدیران جراید در باشگاه افسران داشتیم بنده این موضوع را جداًتکذیب کردم و ضمناً اضافه کردم که مملکت ما یک مملکت مشروطه و پارلمانی است  (صحیح است)  هیچ نوع قراردادی بدون تصویب مجلس شورای ملی رسیمت ندارد  (صحیح است)  و اگر شبهه را هم قوی بگیریم که یک چنین قراردادی هم هست این قرارداد از درجة اعتبار ساقط است  (صحیح است، احسنت)  در صورتی که اجازه بفرمایند، جواب آقایان را در چند دقیقه عرض می‌کنم  (نمایندگان- بفرمائید)  چون در ضمن مذاکرات جلسه 25 بهمن ماه ازطرف آقایان نمایندگان محترم مطالبی اظهار شد که بایستی جواب آنها به عرض مجلس شورای ملی برسد لذا به طور مقدمه معروض می‌دارد که بنده ازاولین روز تصدیب وزارت جنگ در نظر گرفتم از هر فرصتی استفاده نموده و ضعیت ارتش را در مجلس شورای ملی کاملاً تشریح کنم تا برای نمایندگان محترم و عموم ملت ایران هیچ نقطه ابهامی نسبت به ارتش باقی نماند. در اثر همین تصمیم راجع به مسائلی که مطرح می‌باشد آنچه لازم بود در جلسات علنی به عرض رسید و اگر هم راجع به موضوع تسلیحات ارتش تمنای جلسه خصوصی شد نه برای این بود که مطالبی را از نظر ملت ایران مکتوم نگاهدارم بلکه چون گزارش راجع به تسلیحات متضمن ارقام و اعدادی بود که شاید انتشار آنها مطابق اصول کلی به صلاح کشور نبود  (صحیح است)  به این واسطه در طی دو جلسه خصوصی از روی همین اعداد و ارقام کلیه مسائل مربوط به تسلیحات ارتش را از 1310 به بعد مفصلاً به استحضار آقایان رسانیدم ومعلوم شد که چه داشتیم و چه از دست رفته و چه موجود داریم و وضعیت آنچه داریم از چه قرار است و اگر بخواهیم نیروی مسلحی به هر اسم و عنوانی داشته باشیم به تناسب وسعت کشور و مأموریت این نیرو چه نواقصی داریم و بالاخره مملکت هر قدر هم کوچک و ناتوان باشد برای برقراری امنیت و حفظ حدود و ثغور خود چه احتیاجاتی دارد  (یمین اسفندیاری- آقای رحیمیان توجه بفرمائید جواب شما را می‌دهند)  خلاصه تصور می‌کنم وضعیت تسلیحات ارتش و احتیاجات ضروری آن برای آقایان کاملا روش شده باشد. با وصف این چون در طی مذاکرات جلسه قبل بعضی از آقایان نمایندگان محترم برای معامله با امریکا جنبه خاصی قائل شدند مجدداً عرض می‌کنم بنا بر مدارکی که در جلسه خصوصی ارائه شد چون احتیاج وزارت جنگ باین وسایل محرز ومسلم بود ازیک سال نیم پیش برای جبران قسمتی از نقائص تسلیحاتی ارتش مطالعات شروع شد و به دول بزرگ فروشنده یعنی دولت شوروی وانگلستان و بعداً آمریکا مراجعه گردید و پس از وصول پیشنهاد شرایط وقیمتهای این دول و مقایسه آنها با یکدیگر معلوم شد که قیمتهای پیشنهادی دولت آمریکا به مراتب ارزانتر و شرایط معامله هم خیلی سهلتر است مثلاً قیمت یک خمپاره انداز را دولت شوروی، 8410 ریال و دولت انگلستان 19/17 لیره (قریب به 6000 دلار)  و دولت آمریکا از 30 تا 59 دلار (960 تا 1800 ریال)  یعنی قیمت یک خمپاره انداز 50 میلیمتری 30 دلار یعنی 960 ریال و 81 میلیمتری 59 دلار یعنی 1800 ریال وقیمت یک نارنجک دستی را دولت شوروی 78 ریال و دولت انگلستان برای 12 نارنجک 1/19 لیره و دولت آمریکا جهت هر نارنجک 8 سنت یعنی 48 شاهی پیشنهاد داده بودند.
 +
 +
طبیعی است هر خریداری در معامله همیشه طالب ارزانی جنس و سهولت معامله‌است و به همین جهت وقتی که گزارشات هیئت مأمور مطالعه اجناس مازاد ارتش آمریکا واصل شد و باستحضار دولت رسید در همان وقت از طرف دولت تصمیم گرفته شد که اجناس مورد لزوم ازمازاد ارتش آمریکا خریداری شود و چون این تصمیم در اواخر کار دولت سابق گرفته شد و مسائل مهمتری در پیش داشتند علیهذا فرصت نیافتند که لایحه آن را به مجلس شورای ملی بیاورند.
 +
 +
وقتی دولت فعلی سرکار آمد و به سوابق امر مراجعه کرد چون این معامله را به دلایل به صرفه ایران تشخیص داد تصمیم دولت قبل را تأیید و لایحه خرید را به مجلس شورای ملی تقدیم نمود. اما اینکه نماینده محترم آقای اقبال فرمودند به طوری که اطلاع دارند دولت مصر از دولت چکسلواکی اسلحه می‌خرد چرا ما از آمریکا می‌خریم باید بعرض برسانم که دولت مصر هم سفارش عمده‌ای به دولت امریکا داده و ضمناً ممکن است ازدولت چکسلواکی هم مقداری اسلحه بخرد ولی باید در نظر داشت که اولاً هردولتی با آن شرایطی که ما می‌خواهیم معامله کنیم حاضر نیست ثانیاً به طوری که ما اطلاع داریم امروز خرید اسلحه از چک اسلواکی خالی از اشکال نیست. ضمناً بعضی از آقایان نمایندگان سؤال فرمودند که چرا معامله نقداً صورت نمی‌گیرد علت آن دوچیز است اولاً دولت اعتبار موجود به ارز ندارد که نقداً بپردازد ثانیاً وقتی می‌شود معامله‌ای را با شرایط خیلی مناسب به اقساط 12 ساله انجام داد چه لزومی دارد که تبدیل به معامله نقد بشود (صحیح است). برخی از آقایان نمایندگان محتر هم راجع به جنبه سیاسی این معامله اظهار نگرانی فرمودند که برای رفع سوء تفاهمی باید عرض کنم که این معامله ابداً جنبه سیاسی ندارد  (صحیح است)  بلکه یک معامله خیلی عادی و ساده‌است که در قبال آن هیچ گونه تعهدات سیاسی ایجاب نمی‌شود چنانکه آقایان استحضار دارند قبل از جنگ هم دولت ایران به ممالک مختلف مانند چک اسلواکی وسوئد و بلژیک و آمریکا و انگلیس و آلمان و شوروی مراجعه نمود و شرایط هر کدام مناسبتر بود با آنان معامله می‌کرد امروز هم پس از مراجعه به سه دولت بزرگ فروشنده چون شرایط پیشنهادی دولت آمریکا مناسبتر بود تصمیم گرفت با ان دولت معامله کند و جای بسی تأسف است که اگر کسی بخواهد به چنین معامله ساده‌ای رنگ سیاسی بدهد  (صحیح است)  نماینده محترم آقای مکی ضمن فرمایشات خودشان اظهار داشتند مملکتی که هیچ چیز ندراد خوب است اول به فکر موتوریزه کردن قسمتهای فلاحتی خود برآید و بعد ارتش. تصورمیکنم هیچ ایرانی پیدا نشود که آرزو نکند این قبیل ترقیات در تمام شئون کشور صورت عمل به خود بگیرد و موتوریزه شدن دستگاه فلاحتی کشور نیز جزو آرزوهای ما است اما بنده عقیده دارم تا اوضاع صناعتی کشور منجمله ساختن موتور استوار نگردد اقدام به موتوریزاسیون در هرقسمتی مستلزم مخارج بسیار کمر شکنی می‌شود و حتی برای ارتش هم مقدور نخواهد بود مگر با کمک ممالک صنعتی زیرا یک لشکر موتوریزه سوای سلاحهائی که دارای کشش موتوری است باید لااقل 1000 کامیون باتناژ مختلف در اختیار داشته باشد به این واسطه معتقدم که موضوع موتوریزاسیون ارتش فعلاً مقدور ما نیست و به همین جهت جزو این لایحه هم منظور نشده‌است.
 +
 +
اما موضوع مانور سیاسی یا تشبیه کشورهای شرقی به آزمایشگاه که به آن اشاره فرمودند ممکن است در بعضی موارد صدق بکند ولی در مورد این معامله مصداق ندارد زیرا کشورهای زیادی اعم از غربی و شرقی از مازاد ارتش آمریکا خریدهائی نموده‌اند و اختصاصی به مملکت ما ندارد به علاوه باید در نظر داشت که ما در صدد خرید برآمده‌ایم و آنها اصراری به فروش ندارند.
 +
 +
اما اینکه آقای اقبال و آقای مکی قائل بودند که این معامله باید جریانات خاصی و نیم کاسه‌ای زیر کاسه باشد  (فولادوند- اشتباه کردند)  و حتی اطلاع دارند که این معامله به حسب ظاهر ده میلیون دلار و در باطن هفتاد میلیون دلار است و قطعاً سری در کار هست بایدعرض کنم: در این کار هیچ سری متصورنیست جز اینکه کشور آمریکا یک کشور صنعتی و دارای میلیونها کارگر است و برای اینکه دستگاه صنعتی او نخوابد و کارگران بیکار نمانند گاهی محصول کارخانجات خود را بقیمت نازل می‌فروشد که با ایجاد کارهای جدید ازبیکاری کارگران خود جلوگیری نماید و جبران این ضرر را از راه دیگری می‌کند.
 +
 +
اینکه نماینده محترم آقای حائری زاده فرمودند مابا کسی جنگ نداریم که اسلحه لازم داشته باشیم بنده هم در این قسمت با ایشان همعقیده هستم و صریحاً عرض می‌کنم که ما هم به فکر جنگ نیستیم چنانکه در جنگهای گذشته دولت و ملت ایران کراراً بیطرفی خود را اعلام داشته‌اند و در صلح طلبی همیشه پیشقدم بوده‌اند اما با تمام این احوال آیا در این دنیای پرحادثه ما نباید به فکر حفظ آب و خاک خوداز تجاوز دیگران باشیم و لااقل بتوانیم از حقوق حقه خود دفاع نمائیم؟  (صحیح است)  (آشتیانی زاده- با ده میلیون دلار نمی‌شود خیلی بیشتر لازم دارد)  از طرف دیگر جنگهای امروزه اصولاً جنگ تکنیک و صنعت است و کشورهائی که از حیث صنعت عقب مانده‌اند حتی نمی‌توانند به فکر مبارزه با یک کشور صنعتی بیافتند و اگر بخواهند تمام وسائل تکنیکی و صنعتی خود را ازدیگران بخرند حتی با چند میلیارد از عهده این کار برنمی آیند چه رسد به ده میلیون دلار.
 +
 +
در خاتمه از عرض این نکته ناگزیر است گرچه نظرهای سیاسی دارای نکات خیلی باریک و ظریفی است که در فکر ما سربازان نمی‌گنجد و دراینباب از اظهار عقیده خودداری می‌کنم ولی بنابرتجربیات گذشته آنچه مشهود و معلوم است در اکثر موارد بدبختانه ما هم چوب خورده‌ایم و هم پیاز و هم جریمه داده‌ایم دیگر عرضی ندارم و تصویب لایحه تقدیمی منوبط به نظر نمایندگان محترم است.
 +
 +
نمایندگان- احسنت، احسنت.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.
 +
 +
رئیس- پیشنهادی که شده بود راجع به خروج ازدستور بود آقایانی که موافق با خروج از دستور هستند قیام کنند  (کسی برنخاست)  تصویب نشد. پیشنهادات به ترتیب قرائت می‌شود:  (پیشنهاد آقای گنجه‌ای به شرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم جمله مربوط به سود اقساط خرید ساز و برگ ماده واحده حذف شود.
 +
 +
مکی- بنده پیشنهاد داده بودم که لایحه فرهنگ مقدم باشد.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- آن رد شد مجلس رأی داد که این لایحه در دستور باشد.
 +
 +
مکی- آن خروج ازدستور بود این ورود در دستور است.
 +
 +
رئیس- وقتی که رأی دادند این لایحه در دستور باشد دیگر شما نمی‌توانید این پیشنهاد را بکنید پیشنهاد آقای گنجه‌ای را دو مرتبه قرائت کنید (بشرح قبل خوانده شد)  آقای گنجه‌ای بفرمائید.
 +
 +
گنجه‌ای- بنده تصور می‌کنم معدودی از همکاران محترم این معامله و خرید را با استقراضی که در گذشته از بیگانگان نموده بودیم مخلوط کرده‌اند البته هم آقایان از آن قروضی که شده خاطر خوشی ندارند و ضرر و زیان فراوانی از آن متحمل شده‌ایم وا ز همه مهمتر ضررهای معنوی این قروض بود که موجب شد که بعد از این عناوینی بشود و مداخلاتی در امور سیاسی وداخلی کشور ما رخ بدهد بقیه السیف این نوع قروض همانهائی بود که در جلسات گذشته موقعی که سه دوازدهم بودجه در اینجا مطرح بود یکی از نمایندگان طرح کرد و باتفاق آراء رأی داده شد که دولت با پرداخت کردن این قرض لوث این ننگ را از دامن ملت پاک کند  (اردلان- آقای نراقی فرمودند)  ولی این خرید اقساطی با آن قروض دوره منحوس طرف مقایسه نیست این یک معامله ایست که ملت ایران برای رفع نیازمندیهای خود با طیب خاطر حاضر به معامله شده‌است  (صحیح است) ولی بنده تعجب می‌کنم در این معامله سود وبهره برای چیست؟ اگر شما با یک بازرگانی معامله اقساطی می‌کنید یا بکنید آیا به آن اقساط بایستی سودی هم منظور کرد؟ این نوع معاملات بعقیده بنده مخصوص مؤسسات صرافی و بانکی است دولت یعنی دولتی که در هر صورت فقیراست گمان نمی‌کنم که شایسته باشد که ما برای این معامله یک سودی قائل بشویم که به تدریج بپردازیم و بعلاوه بایستی آقایان توجه کرد که این بدهی که ملت ایران عهده دار پرداخت خواهد بود به محلهای تولیدی مصرف نمی‌شود که ما فکر بکنیم ازدرآمد تولیدی یا انتفاعی آن یک مبلغی برای سود یا بهره این قرضه تخصیص بدهیم و اگر آقایان درست توجه بفرمایند این ده میلیون در دو ساله اولی که ما باید بپردازیم از آن سالی که اقساطش شروع می‌شود هر سال در حدود 250 هزار دلار بایستی به کم و بیش از بابت سود وبهره تجارتی بدهیم که بعد که به تدریج قرضه ما تقلیل پیدا می‌کند به همان تناسب البته سود این کمتر خواهد شد و روی هم رفته اگر حساب بکنیم شاید در پایان دو، سه میلیون دلار سود بهره این قرضه خواهد بود (یمین اسفندیاری- اینطور نیست آقا)  چرا این طور است.
 +
 +
عرض دومم این است که در تبصره یک که دولت مکلف شده قرار پرداخت هزینه حمل ونقل و بیمه و باربری را به ترتیب اقساط اصل بهای خرید بپردازد اینجا روشن نیست که آیا به این مبلغی که از این پارگراف حاصل می‌شود آیا ما به او هم سود و بهره‌ای خواهیم داد؟ و اگر بنا باشد به آن هم سود وبهره‌ای بدهیم چون این یک طوری تنظیم شده این تبصره که میرساند که به آن مبلغ هم شاید ما بهره و سودی بدهیم (دکتر امینی- بعداً باید دولت مذاکره کند)  بسیار خود حالا آن را بنده می‌گذارم برای بعد ولی اگر بناشد به آن هم سودی تعلق بگیرد این سود شاید به مبلغ بیشتری تجاوز خواهد کرد بنابراین بنده عقیده ا این است و پیشنهاد می‌کنم این جمله حذف شود کشور ما برای اصلاح اصول کشاورزی وعمران و آبادی خود نیازمند به سرمایه‌های معتنابهی است که همه منتظریم که دولت کنونی با بانک بین المللی که خودمان نیز از صاحبان سرمایه اوهستیم مذاکره‌ای کرده و لوایحی بیاورد و برای این قسمت یک قرضه هائی
 +
+ که بتوانیم ما با آن وجوه کشاورزی یا فرهنگ یا بهداشت خودمان را اصلاح کنیم ویک درآمدهائی انتفاعی داشته باشیم این نظر من است و من گمان می‌کنم که اگر این مطلب اینجا تصویب بشودکه ما به هرقرضه‌های بزرگی، یک قرضه‌های معتنابهی، یک قرضه‌های سیصد میلیونی، چهار صد میلیونی استقراض بکنیم زیرا ما تنها قدرت پرداخت سود آنها را نخواهیم داشت تا چه رسد به اصل قضیه این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که موافقت بفرمائید این موضوع سود از این لایحه حذف بشود.
 +
 +
دکتر عبده- اجازه میفرمائید؟ رئیس- آقای دکتر عبده شما عضو کمیسیون هستید؟ دکتر عبده- بلی.
 +
 +
رئیس- بفرمائید دکترعبده- عرض کنم که بنده خیلی خوشوقتم که آقای گنجه‌ای ترجمان احساسات ما بودند و مخصوصاً گفتند که ملت ایران موافق با این قرض است برای اینکه این قرض را با سایر قروض مقایسه نمیکندو دلیل هم دارد دلیلش هم طرز رفتار ممالک متحد آمریکا است با این که در ادوار مختلف در مواقعی که موقعیت این کشور بسیار حساس بوده  (صحیح است)  خوشبختانه ملت ایران به کمک و مساعدت ما برخاسته که در 1919 با اعلامیه استقلال ایران در موقعی که استقلال این مملکت در خطر بود چه در موقع امضای اعلامیه تهران برای اینکه تاریخ نشان داد که اعلامیه تهران ابتکارش در دست مرحوم روزولت بود.  (یکی از نمایندگان- رجال ایران اینکار را کردند ابتکارش در دست اینها بود) رجال ایرانی البته آنطوری که بنده اطلاع دارم حسن نیت و رفتار رجال ایرانی نمونه بود و زمامداران آمریکا مبتکر این کار شدند و موافقت کردند با نظریه رجال ما و همین طور در مورد اختلاف هائی که ما داشتیم به طور بارز سیاسی نشان می‌دهد تاریخ سیاسی نشان می‌دهد که زمامداران آمریکا با استقلال و تمامیت مملکت ما کمال موافقت را کردند  (صحیح است)  و به همین دلایل ما این قرض را با سایر قروض قیاس نمی‌کنیم و یقین داریم که هیچوقت دولت آمریکا برای پرداخت این قروض ما را تحت فشار سیاسی نخواهد گذاشت و راجع به پیشنهاد آقای گنجه‌ای بنده هم کاملاً موافقم  (مهندس رضوی- از کجا میدانید؟)  بدلیل گذشته عرض کنم بنده وقتی که با جنابعالی دوستی می‌کنم به دلیل روابط گذشته‌است که با جنابعالی دارم و بهمین جهت می‌شود آن را قضاوت کرد  (صحیح است)  در روابط بین دو دولت هم همین طور است آقا وقتی ما از یک دولتی جز محبت چیزی ندیدیم، می‌بینیم که در ادوار گذشته برای حفظ استقلال و تمامیت ما کم کرده مساعدت کرده می‌توانیم خوشبین باشیم باید هم همین طور باشد بعلاوه ما تنها مدیون کمک آمریکا نیستیم 27 ملت از جمله یوگوسلاوی و چک اسلوکی از دولت آمریکا استفاده کرده‌اند بعناوین مختلف بنده خیال نمی‌کنم که یک دولت آمریکائی اگرهم بخواهد بتواند اعمال فشار بیاورد به 27 دولت در هر حال بنده می‌خواهم این استفاده را بکنم که چون ما به تاریخ سیاسی ایران نگاه بکنیم می‌بینیم موقعی که بین دو همسایه شمالی و جنوبی ما وحدت نظر بوده این وحدت نظر معمولاً به ضرر مملکت ما تمام شه  (صحیح است)  به همین جهت وطن پرستان و میهن دوستان ما همیشه در این گونه مواقع سعی می‌کردند متوسل بشوند به یک دولت ثالثی و آنها را ذینفع بکنند برای آنکه استقلال و تمامیت این مملکت را حفظ بکنند. شما خیال می‌کنید آن موقعی که یک عده‌ای از ایرانیان متوسل شدند به آلمان برای اینکه استقلال این مملکت حفظ شود آنها مردم خائنی بودند؟ (معتمد دماوندی- معلوم نیست آقا)  آنها این طور فکر می‌کردند که برای نجات از فشار روس و انگلیس یک دولت ثالثی را مداخله بدهند برای اینکه استقلال و تمامیت این مملکت نگاهداری بشود عرض می‌کنم این نظر بنده‌است ممکن است آقایان نظر دیگری داشته باشند.  (معتمد دماوندی- شما صحبت دیگری بفرمائید آنها باید در محکمه ملی محاکمه بشوند)  عقیده من این است از مجموع اخباری که ما امروز می‌شنویم ممکن است وحدت نظریاتی بین همسایه جنوبی و شمالی ما باشد و ما ترسناک هستیم از ساختن بین این دو که مثل خربزه و عسل هستند چون ما همیشه ضرر کرده‌ایم و منافع ملت ایران ایجاب می‌کند که از آن دوستی که همیشه برای حفظ استقلال و صیانت و تمامیت ما کمک کرده دراین موقع هم استفاده کنیم آنهائی که نمی‌خواهند این کار بشود همانهائی بودند که آمدند پیشنهاد کردن در ازاء آن کالاهای راه آهن که ما خریدیم نقداً پول پرداخته شود برای چه؟ برای اینه نمی‌خواستند دولت آمریکا در کار ما نظر داشته باشد تا ما در تحت فشار آنهائی که همیشه از آنها رنج دیدیم همیشه در زحمت دیدیم خرد بشویم و له بشویم  (صحیح است، احسنت)  بنده دخالت یعنی نظر داشتن دولت ثالث درکار ایران آن هم دولت آمریکا به شهادت تاریخ به مصلحت ایران تشخیص می‌دهم و این را عرض می‌کنم بعنوان یک ایرانی وطن پرست عرض می‌کنم، (اقبال - ابداً به مصلحت مملکت نیست این چه حرفی است میفرمائید)  آقای اقبال بگذارید عرض کنم جنابعالی آمدید اینجا پشت تریبون حرفی زدید که فقط از رادیوی مسکو و رادیوی خارجی باید شنید (اقبال- من هم اگر یک سفری به آمریکا می‌رفتم مثل تو صحبت می‌کردم)  من اگر به وطن پرستی شما سابقه نداشتم تردید می‌کردم  (اقبال- چرا هومیکنید همه شما را می‌شناسند تردید می‌کردم! چی را تردید می‌کردید؟)  در هر حال بنده از این مطلب می‌گذرم راجع به پیشنهادی که آقای گنجه‌ای کردند می‌خواستم این نکته را عرض کنم که ما البته دلمان می‌خواهد که یک قرضی بکنیم و منفعت ندهیم ولی این معامله طرفینی است یعنی باید طرف قبول بکند و مذاکراتی که تاکنون شده این مذاکرات کاملاً میرساند که شاید حاضر نباشد بدون منفعت به شما قرض بدهد و در هیچ کجای دنیا قرضی بدون منفعت عملی نیست  (دکتر راجی- قرض نیست)  معذلک بنده خیال می‌کنم برای اینکه نظر آقای گنجه‌ای تأمین بشود (معتمد دماوندی- قرضی نیست یک معامله بازرگانی است)  قبول بفرمائید که این پیشنهاد اینطور اصلاح بشود که دولت مکلف است که با دولت ایالات متحده آمریکا وارد مذاکره بشود و برای عدم پرداخت سود سالیانه سعی لازم را بنماید اگر ما دولت را مکلف کنیم که مذاکره بکند این بجاست و به طور کلی این نظر را بنده درسایر پیشنهاداتی که می‌شود دارم برای اینکه مذاکراتی شده که این مذاکرات به این نتیجه رسیده و این قانون از قوانین عادی نیست که ما بتوانیم با پیشنهاد مدلول آنرا تغییر بدهیم برای اینکه یک طرف دیگر هم هست که باید آن را قبول بکند. آقایان نظریاتی که دارند ممکن است به این طریق بدهند.
 +
 +
رئیس- آقای دکتر عبده مختصر بفرمائید.
 +
 +
دکتر عبده- اطاعت می‌کنم، بنده می‌خواهم یک نظری عرض کنم که سایر پیشنهاداتی که شده آقایان موافقت کنند و پس بگیرند نظر بنده این است که هرتغییری که می‌خواهند بدهند این تغییر را خواهش می‌کنم این طور بدهند که دولت مکلف است با ایالات متحده آمریکا مذاکره بکند برای اینکه موافقت آنها را جلب بکند و به طور کلی منظوراین است که پیشنهادی نشود که مدلول این قانون را تغییر بدهد بدون اینکه نظر قبل طرف یعنی فروشنده جلب کرده باشیم.
 +
 +
دکتر اعتبار- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.
 +
 +
رئیس- عرض کن هر یک از نمایندگان در اظهار عقیده خودشان آزاداندوهیچ لازم نیست که عقیده دیگران را تکذیب بکنند و افکار و آزادی عقاید را باید محترم شمرد وبنده هیچ موافق نیستم که در اظهار عقیده بهم پرخاش بکنند. آقای اردلان وزیر راه.
 +
 +
دکتر اعتبار- اخطار نظامنامه‌ای مقدم است.
 +
 +
اردلان  (وزیر راه) - راجع به پیشنهاد نماینده محترم آقای گنجه‌ای بنده می‌خواهم عرض کن که همین طور که آقای دکترعبده فرمودند چون مسئله طرفینی است نمی‌شود در این معامله یک تغییر قطعی ازطرف مابشود  (صحیح است)  این است که خواهش می‌کنم اگر ممکن است مسترد کنند و همین تذکری که دادندباعث خواهد شد که دولت در این باب قبلاً صرفه ایران را در نظر بگیرد و مذاکره کند و هر قدر توانست به صرفه ملت و مملکت ایران معامله را انجام بدهد نسبت به سور هم شاید کاری بکند ولی خواهش می‌کنم که مکلف نکنید چون که ممکن است باعث عدم انجا معامله بشود  (صحیح است)  یک نکته‌ای را بنده اینجا به نظر خودم لازم دانستم که بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم حق دارند هر پیشنهاد دولت را از هر نقطه نظر که خودشان قضاوت می‌کنند از همان نقطه نظر دفاع کنند یا مخالفت کنند در این باب هیچ شبهه‌ای نیست و نمی‌شود محدودیتی قائل شد.
 +
 +
ولی این تمنا ممکن است از طرف دولت بشود برای اینکه نظر دولت دراین باب هیچ نظر سیاسی نبوده  (صحیح است)  و یک موضوع ساده تجارتی است بنده چون خودم در همین چند روزه تصدی که در کار راه پیدا کردم می‌بینم خرید لوکوموتیو مطرح است در 1319 دولت ایران با دولت انگلیس قرار خرید 24 لوکوموتیو را می‌دهد به واسطه جنگ هم این لوکوموتیو تحویل نشده حالا می‌گوید اگر پولش را صدی چند اضافه قرار این کار را می‌دهیم و ممکن است وارد معامله بشویم ولی دولت قبول نمی‌کند و قرارداد به قوت خود باقی است از این جهت عرض می‌کنم که با پیشنهادای که می‌شود ممکن است هیچ دولت حاضر نشود که واقعاً یک همچو معامله‌ای را با مابکند آیا آنوقت می‌شود بدولت اعتراض کرد که چرا لوکوموتیو از انگلیس خریدیدد و از کشور دیگر نخریدید خوب این معامله ایست نگاه می‌شود چه کسی ارزانتر و بهتر ومناسبتر با دولت معامله می‌کند و دولت هم آن را معامله می‌کند  (صحیح است)  و راجع به خرید اسلحه هم با توضیحاتی که تیسمار وزیر جنگ دادند به نظر بنده مطلب خیلی روشن شد برای آقایان و بنده نباید دیگر عرضی بکنم ولی این را تنما می‌کنم که موضوع یک معامله ساده تجارتی است برای رفع احتیاجات داخلی ما و مخلوط به کارسیاسی ما نشود بعلاوه با بودن سازمان ملل متفق هیچ دولت ثالثی نمی‌تواند بحقوق داخلی یک مملکتی مداخله بکند  (صحیح است، آفرین)  و بنده می‌خواستم از آقا گنجه‌ای بخواهم که این پیشنهادرا مسترد بکند.
 +
 +
رئیس- آقای مخبر شما چه نظر دارید؟ دکتر مصباح زاده- (مخبر)  بنده می‌خواستم ازایشان استدعا کنم که پیشنهادشان را پس بگیرند همان طوری که آقایان وزراء فرمودند دولت در ضمن مذاکره ایکه برای اصل معامله با دولت آمریکا می‌کند در این خصوص هم مذاکره می‌کند که بلکه ما سود ندهیم و مطلب دیگر هم این است که به طوری که بنده اطلاع دارم سودی که دولت آمریکا ازما می‌گیرد خیلی کمتر است از سودی که از سایر کشورها در معاملات گرفته‌است.
 +
 +
رئیس- آقای گنجه‌ای مسترد کردید یا رأی گرفته شود؟
 +
 +
گنجه‌ای- چون دولت موافقت کرد که در این باره مذاکره کند بنده پیشنهاد خودم را مسترد می‌کنم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر خوانده شد)  پیشنهاد می‌کنم که لایحه به کمیسیونی که از کمیسیونهای بودجه و خارجه و نظام تشکیل می‌شود احاله شود، اقبال.
 +
 +
رئیس- آقای اقبال.
 +
 +
اقبال- بنده قبل ازاینکه وارد توضیح در باره پیشنهاد خودم بشوم با کمال احترام تذکری به مقام محترم ریاست مجلس داشتم توجه میفرمائید آقای رئیس بحضرتعالی عرض می‌کنم… رئیس- به بنده لازم نیست بفرمائید شما صحبت خودتان را بکنید.
 +
 +
اقبال- عرض کنم در یکی دو جلسه پیش آقای رئیس مجلس برای اینکه وضع جلسات مجلس حفظ شود و مجلس موفق بشود که بیشتر انجام وظیفه کند تصمیم گرفتند و تصمیمشان را هم قبلاً اعلام فرمودند که من ساعت چهار و نیم بعد از ظهر هر روز جلسه می‌آیم ودر کرسی ریاست می‌نشینم و نیم ساعت صبر خواهم کرد و اگرآقایان حاضر نشدند جلسه را ختم می‌کنیم، یکی دو جلسه این تصمیم را به موقع اجرا گذاشتند و واقعاً ازش نتیجه گرفتیم امروز متأسفانه قدری در این تصمیم تغییر حاصل شد و ایشان یک ربع به ساعت شش مانده تشریف آوردند به مجلس. من می‌خواهم از ایشان استدعا کنم که همان تصمیم قبلی را اجرا کنند و همان ساعت تشریف بیاورند  (صحیح است)  و مجلس تشکیل بشود و به این کارهای زیادی که هست رسیدگی شود.
 +
 +
درجلسه پریروز که بنده با این لایحه مخالفت کردم و خدا را گواه می‌گیرم و به شرافتم قسم می‌خورم که از روی کمال حسن عقیده و کمال صمیمیت باجرای وظیفه مقدس نمایندگی ملت این عرایض را کردم  (صحیح است)  صد تا تلفن و نامه تبریک به من رسیده‌است که همه از این اقدام و مذاکره من تشکر کردند  (دکتر عبده- ممکن است اسامی آنها را بفرمائید)  ننوشته‌ام عرض کنم به من نوشته‌اند واز من تشکر کرده‌اند باور بفرمائید این تشویقات است که انسان را به خدمتگذاری تشویق می‌کند و من از میان آن مراسلات و آن تلگرافها یک نامه ایرا که یک نفر دانشجو به من نوشته‌است می‌خوانم که آقای دکتر عبده هم توجه بفرمایند.
 +
 +
رئیس- این مربوط به پیشنهاد شما نیست اگر می‌خواهید که من نظامنامه را رعایت بکنم سعی بفرمائید که در اطراف پیشنهاد صحبت شود.
 +
 +
حاذقی- اجازه بدهید دانشجو تحصیلاتش را بکند.
 +
 +
دهقان- آقای اقبال این نامه را بطور خصوصی به مقام ریاست بدهید.
 +
 +
اقبال- از این هم گذشتیم حالا می‌رسیم به یک چیز دیگر مگر بفرمائید که مربوط نیست… رئیس- آنچه که مربوط به پیشنهاد است من نمی‌گویم و مانعی ندارد.
 +
 +
اقبال- عرض کنم که آقای فولادوند در ضمن صحبتشان در جلسه قبل فرموده بودند مستشارانی که ما از دولت امریکا در خدمت خودمان داریم  (اردلان- این هم مربوط به پیشنهاد نیست) این هم مربوط به پیشنهاد نیست؟ چرا؟ بگذارید صحبت کنم مطالب روشن بشود آقای اردلان… رئیس- آقای اردلان بگذارید صحبت کنند… اقبال- عرض کنم که گفتند اینها نماینده دولت بزرگی یعنی آمریکا هستند البته من هم مثل تمام ملت ایران و دولت و ملت آمریکا را یکی از بزرگترین دولت و ملتهای آزادی خواه دنیا میدانم محل تردید نیست کسی دراین حرفها تردیدی ندارد و من در نطق خودم گفتم که دولت آمریکا و ملت آمریکا قبل از جنگ بین المللی دچاریک زحمت ویک خسارتی می‌شد اینها واقعاً یک کمکهائی می‌کردند و کمکهائی که آنوقت می‌کردند به هیچ وجه نمی‌شد جنبه دخالت در سیاستهای داخلی و کارهای عمومی کشور دیگر تعبیر کرد آمریکائیها در کشور ما مدارسی درست کردند که امروز یک عده زیادی از رجال ما تربیت شد همان مدارس هستند و ما نهایت تشکر را داریم بیمارستانهائی تأسیس کردند که صدهاهزار نفر از مرضای ما را مداوا کردند و نجات دادند اینها بجای خودش باقی است ولی عرض کنم صحبتی که ما می‌کنیم مربوط به مملکت خودمان است و هیچ ربطی به دولت آمریکا ندارد و من به دولت خودمان گفتم و به دولت خودمان می‌گویم که خرید این اسلحه به صلاح ملت ایران نیست البته دولت آمریکا با آن سرمایه سرشاری که دارد احتیاجی ندارد که ما ده میلیون دلار بدهیم و اسلحه بخریم هیچ وقت چنین احتیاجی ندارد و تقاضا نکرده‌است ما مصلحت خودمان را باید درنظر بگیریم من عقیده‌ام این است که این کار مصلحت ما نیست بنابراین من در صحبتهای خودم قصد اهانتی به دولت و ملت آمریکا ندارم واین را اگر کسی این طور تعبیرکرده باشد اینجا می‌گویم که بد تعبیر کرده البته دولت آمریکا با ما جز نظر دوستی ندارد این مسلم است ولی بعضی دوستیها هست که به ضرر ماتمام می‌شود منجمله همین موضوع دوستی با دو کشور بزرگی که در همسایگی خودمان داریم و همان طور که آن روز عرض کردم باید بانهایت صداقت وصراحت با آنها رفتار کنیم اگردر این مملکت مستشار ان آمریکائی نبودند شاید بنده با این لایحه مخالفت نمی‌کردم ولی چون مستشار ان آمریکائی امروز در وزارت جنگ و در ژاندارمری و قوای انتظامی این کشور هستند بنابراین من با این لایحه مخالفم و با خرید اسلحه آمریکائی بکلی مخالفم من آن روز عرض کردم باز هم تکرار می‌کنم ما به ارتش خودمان افتخار می‌کنیم ما به ارتش خودمان احتیاج داریم ارتش ما حافظ ناموس ملی ما است ارتش ما حافظ تاج وتخت پادشاه ما است اینرا هیچ کس تردیدی ندارد ولی من می‌گویم بهانه‌ای به دست دیگران نباید داد این مکرر امتحان داده من آنروز عرض کردم حالا باز تکرار می‌کنم ما از دولت شوروی همسایه بزرگ شمالی خودمان تقاضا می‌کنیم که به پیروی از نیات آزادی خواه بزرگ دنیا لنین با ما با نهایت جوانمردی و دوستی رفتارکنند پولهای ما را بایستی بدهند (صحیح است)  آن قصبة فیروزه را بایستی بدهند و می‌خواهیم از دمکراتهای قلابی آذربایجان حمایت نکنند پیشه وری و غلام یحیی در این مملکت پیدانشود ما این تقاضا را با کمال شدت از دولت بزرگ همسایه خودمان داریم همین جور از همسایه جنوبی خودمان هم تقاضاداریم که در قرارداد شرکت نفت ایران وانگلیس حتماً تجدید نظر کند قوای ما در بحرین وارد شود از دولت آمریکا هم می‌خواهیم که به ما کمکهای کشاورزی کنند به ما تراکتور بدهند لوکوموتیو بدهند در کشور ما مدرسه تأسیس کنند ولی اسلحه به ما ندهند این اسلحه مثل بمب خطرناکی برای ما است این عقیده من است و از این عقیده‌ام برنمیگردم….
 +
 +
مکی- احسنت همین سیاست موازنه‌است.
 +
 +
فولادوند- ما نان نخوریم که سیاست موازنه‌است؟ آشتیانی زاده- نارنجک که نان نیست.
 +
 +
اقبال- … ما در مدت چندین سال در نتیجه کاردانی ولیاقت رضا شاه فقید مقدار زیادی اسلحه و مهمات برای ارتش خودمان تهیه کردیم.
 +
 +
رئیس- آقا در حدود پیشنهاد تان صحبت بفرمائید ومراعات ماده 63 را هم بکنید.
 +
 +
اقبال- … مراعات ماده 63 را هم می‌کنم عرض کنم ولی این اسلحه این اسلحه‌ای که با دقت
 +
+ فراوان رضا شاه تهیه شده بود در یک طرفه العین از دست ما خارج شد در ظرف 24 ساعت از دست ما خارج شد، اسلحه امریکائی که چرا بخریم که خدای نکرده اگردر این مملکت یک واقعه‌ای پیش بیاید پس از 24 ساعت ما اسلحه‌ای نخواهیم داشت من مخالف با خرید این اسلحه هستم مطلب مهم دیگری که در اینجا است این است که ما یک قرضی داریم به دولت انگلیس در حدود 600 هزار لیر اینرا قرار شد بپردازند و ترتیبی داده شود ما باید یک کاری بکنیم که زیر بار قرض خارجی هیچ دولتی نرویم ما که ششصد هزار لیره به انگلیس قرض داریم این مذاکرات را می‌کنیم و آنقدر سعی داریم که آن را بپردازیم و شانه مان را از زیربار قرض یک دولت خارجی خارج کنیم حالا ما بیائی با تصویب این وام ده میلیون دلار که می‌شود در حدود شش میلیون لیره یعنی پول اینها می‌شود شش میلیون لیره تازه ما خودمان را مقروض به دولت آمریکا بکنیم این بعقیده بنده صلاح نیست مطابق مصلحت مملکت نیست ما باید به هیچ دولت خارجی قرضی نداشته باشیم ما باید مثل سرو آزاد باشیم و هیچ تحریکی در داخله مان از طرف هیچ کس نباشد و دیگران در کار ما دخالت نکنند. آقای وزیر جنگ در ضمن بیاناتشان فرمودند که این مسئله جنبة سیاسی ندارد واقعاً جنبه سیاسی عجب ندارد ناطق محترم آقای دکتر عبده چنان این را رنگ سیاسی دادند که چه عرض کنم. در هر صورت بنده می‌خواستم این عرایض را بکنم و پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس- من برای اینکه نمایندگان محترم سروقت حاضر بشوند این قرار را دادم که ساعت 4 و نیم به مجلس بیایم و این برای این بود که آقایان رعایت وقت را بکنند امروز اتفاقاً همه آقایان حاضر بودند اما این لازم نیست که اگر کاری در خارج باشد و لازم باشد که مذاکراتی در خارج ازجلسه بشود و جلسه قدری به تأخیر بیفتد آقایان سروقت حاضر نشوند بعداً هم همان ساعت چهارو نیم رعایت می‌شود آقایان هم رعایت کنند که حاضر بشوند پیشنهاد دیگری را قرائت بکنید.
 +
 +
ملک مدنی- بنده اخطار دارم اجازه میفرمائید؟ رئیس- بفرمائید.
 +
 +
ملک مدنی- عرض کنم که خاطر محترم مسبوق است که طبق آئین نامه اخطار دروقتی است که مقام ریاست توجه نفرمایند و یک وکیل موضف است که در کمال نزاکت و ادب تذکر بدهد آقای رئیس این اجازه‌ای که میفرمائید و این رأفتی که میفرمائید باعث این می‌شود که کاری از مجلس نگذرد اتفاقاً بنده در حضور وکلائی که اینجا هستند و خود حضرتعالی که مقام ریاست را عهده دار هستید و مورد احترام همه هستید و سایر نمایندگان باید بگویم که این مذاکرات دکتر عبده و اقبال هیچ موردی نداشت… رئیس- بنده مکرر بهشان تذکر دادم مگر از پشت تریبون خارجشان کنم.
 +
 +
ملک مدنی- … همان طور که در وقت جلسات فرمودند و پیشرفت کردیم نباید اجازه بفرمائید که وقتی پیشنهادی می‌کنند یک کتاب بیایند رویش صحبت کنند.
 +
 +
اقبال- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مطابق ماده 109.
 +
 +
رئیس- به شما چیزی نگفتند همه آقایان این کار را کردید بعد از این هم ماده 63 را رعایت بکنید پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم تبصه زیر به ماده واحده بعنوان تبصره سه اضافه شود: دولت مکلف است برای خرید ادوات و لوازم وماشینهای کشاورزی و سدبندی و حفر چاههای عمیق برای بسط و توسعه و ا صلاح کشاورزی کشور در حدود شرایط و تخفیفهائی که نسبت به خرید ساز و برگ قائل شده‌اند در حدود ده میلیون دلار وارد مذاکره شده و پس از کسب موافقت فروشنده لایحه آن را حداکثر در ظرف سه ماه تهیه و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.
 +
 +
دهقان.
 +
 +
نمایندگان- به لایحه مربوط نیست.
 +
 +
رئیس- یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود.  (مجدداً قرائت شد)  به این لایحه مربوط نیست پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  ریاست محترم مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‌کنم که در ماده واحده پس از جلمه«دوازده میلیون دلار تجاوز ننماید» این عبارت اضافه شود: برابر هم ارز آن به نرخ رسمی دولت ایران به لیره انگلیسی از ممالک متحده آمریکا تا آخر- اردلان.
 +
 +
رئیس- ماده 63 را هم به آقای اردلان تذکر بدهید که از حالا رعایت بکنند.
 +
 +
اردلان- بنده هنوز عرضی نکرده‌ام جناب آقای رئیس ماده 63 را تذکر میفرمائید عرض کنم که بنده معتقد هستم اگر این لایحه به این طرز تصویب شود از لحاظ مالی به ضرر مملکت است و خواستم از جناب آقای وزیر دارائی تشریف دارند یا خیر؟ و از اعضای محترم کمیسیون بودجه خسارت کرده و سؤال بکنم که وقتی صددرصد ارز صادرات کشور متعلق به صادر کننده‌است یعنی اگر کالائی یک نفر به امریکا صادر کرد دلارش مال خودش است دولت ما از چه محلی ده میلیون دلار خواهد داشت که بتواندیک چنین تعهد سنگینی را قبول بکند ولی بنده چون معتقد هستم که ارتش ما اگر از آن مسئولیت می‌خواهیم باید نواقصش را البته رفع بکنیم و حتماً باین لایحه باید رأی بدهیم چیزی که هست من نظرم این است که این رابخریم ولی با ارزی که همیشه داریم یعنی با لیره انگلیسی ما از عایدات نفت جنوب هر سال 7 میلیون لیره موجود داریم بعلاوه کمپانی نفت جنوب هر سال در حدود 13 میلیون لیره برای مخارجش به ما می‌فروشد بنابراین ما سالی 20 میلیون لیره انگلیسی داریم بنابراین ما می‌توانیم عوض ده میلیون دلار دو میلیون و پانصد هزار لیره انگلیسی تعهد بکنیم که در موقع پرداختش دچار زحمت نشویم والا دولت ما یک تعهدی می‌کند به دلار در صورتی که دلار ندارد و صددر صد ارز صادرات مال صادر کننده‌است دولت هم که خودش کالائی به آمریکا صادر نمی‌کند بنابراین در موقعی که ما می‌خواهیم پرداخت بکنیم دلار نخواهیم داشت که پرداخت کنیم ولی لیره انگلیسی داریم بنابراین طبق نرخ رسمی عوض اینکه ما به دلار بپردازیم به لیره انگلیسی خواهیم پرداخت و برای دولت آمریکا هم هیچ فرقی نمی‌کند برای اینکه او طالب یک ارز خارجی است او در مملکت انگلستان و در ممالک گروه استرلینگ خرج می‌کند او احتیاج به لیره انگلیس دارد عوض اینکه دلار خودش را خورد کند و لیره بخرد همین لیره که از ما می‌گیرد آن را خرج می‌کند بنابراین هیچ وقت در زحمت مالی واقع نخواهیم شد دولت ما یک معامله‌ای کرده برای این معامله هم پول دارد و آن لیره انگلیسی است در صورتی که اگر ما تعهد دلار بکنیم در زحمت خواهیم بود این است که من پیشنهاد می‌کنم اینجا که می‌گوید در ماده واحده می‌نویسد در حدود مبلغی که از ده میلیون دلار تجاوز ننماید بنده می‌خواهم بجای آن نوشته شود برابر هم ارز آن به نرخ رسمس دولت ایران به لیرة انگلیسی از ممالک امریکا خریداری کنیم نرخ رسمی هم باشد یک لیره برابر چهار دلار بوده یعنی دربرابر تعهده ده میلیون دلار که در آتیه ممکن است زحمت مالی برای ماایجاد کند ما این را بخریم ولی به لیره انگلیسی بخریم که پرداختش برای ما مقدور ما است و اشکالات مالی برای ما فراهم نخواهد کرد. این نظر بنده‌است.
 +
 +
رئیس- آقای دکتر زنگنه.
 +
 +
دکتر زنگنه- عرض کنم که جناب آقای اردلان معلوم است که با اصل مطلب مخالفتی ندارند و چون مخالفتی ندارند باید مطلب دوم را هم تصدیق بفرمایند که موضوع معامله‌است یک طرفی که نیست باید طرف هم قبول بکند. اینکه حضرتعالی میفرمائید که ما لیره بیشتر داریم و دلار کمتر نظربه اینکه امروز همه به دولت آمریکا مقروضند این است که او احتیاجی به لیره ندارد و همه مردم احتیاج دارند که هروقت لیره بخواهند از تمام ممالکی که لیره دارند طلبکار است بنابراین باید طرف قبول بکند این هم مثل آن پیشنهاد قبل نمی‌توانیم به طور فرع در لایحه بگذرانیم ولی البته اگر مذاکره شد و آنها قبول کردند بعداً دولت قبول می‌کند بنابراین دولت ایران که فرمودید دلار ندارد صحبت امروز که نیست ده سال دیگر است دهسال دیگر ما معلوم نیست که ما ده میلیون دلار نتوانیم داشته باشیم بنابراین تقاضا می‌کنم که مسترد بفرمائید.
 +
 +
نمایندگان- رأی بگیرید. (عده برای رأی کافی نیست)  دکتر مصباح زاده- بنده هم می‌خواستم از آقای اردلان استدعا بکنم که پیشنهاد خودشان را مسترد بکنند و همان طور که آقای دکتر زنگنه فرمودند با توافق نظر ممکن است بعداً این عمل انجام شود بساممکن است که اصلاً بجای لیره هم ما ریال بدهیم و نظر شما تأمین شود خواهش می‌کنم پیشنهاد خودتان را مسترد بکنید.
 +
 +
اردلان- رأی بگیرید.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود، آقایانی که با پیشنهاد آقای اردلان موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهادمیکنم بهای تسلیحات در صورتی که مورد ضروری قطعی تشخیص گردد بعداً پرداخت بشود. احمد رضوی رئیس- آقای مهندس رضوی.
 +
 +
مهندس رضوی- بنده تصدیق می‌کنم که در مورد پیشنهادات باید با رعایت اختصار صحبت کرد ولی به همکار محترم خودم ‏آقای ملک مدنی هم باید عرض کنم که این اقدامات را باید از لوایح عادی شروع بکنند امروز یک موضوع مهمی در مجلس مطرح است و چون سابقه دارد در این مجلس مطالبی گفته می‌شود و در چندین مورد هم اغماض شده‌است اجازه می‌خواهم که بنده هم دو سه دقیقه توضیحات خودم را بدهم البته راجع به پیشنهاد خودم عرض می‌کنم منتهی یک قدری مفصلتر اولاً ارتش ایران به طوری که مکرر گفته شده‌است از ملت جدا نیست و بلکه متعلق به ملت است و بنده هم به هیچ وجه و در هیچ لحظه‌ای از زندگانی خودم خاطر ندارم که هیچ دستگاهی بیش از دستگاه ارتش احترام داشته باشد آن هم دلیلی دارد چون خود بنده هم سرباز بودم نظامی بودم و خدمت سربازی وظیفه انجام داده‌ام بعلاوه در ده زندگی کرده‌ام و وقتی کسی در ده متولد شده باشد میداند که حدود و رفتار مردم مخصوصاً کسانی که شر را برای ساکنین صلح طلب دهات و شهرها می‌خواهند محتاج است به اینکه ارتش قوی باشد تا از وجود آنها استفاده کنند چه بسیار که ما در بچگی در سن طفولیت با نهایت نگرانی زندگی می‌کردیم برای اینکه درآن موقع یک دستگاه مجهزی برای دفاع از مردم نبود و هر ایرانی مدیون اعلیحضرت فقید است برای اینکه تأسیس ارتش جدید را براساس نوی قرار دادند و از این حیث یک قدم بزرگی در راه اصلاح کشور برداشتند  (صحیح است)  از این مقدمه که بگذرم باید عرض بکنم که بنده در مورد اقدامات اساسی که در عمران مملکت یا تکمیل تسلیحات می‌شود عقیده دارم که مادام که در دستگاههای مملکت تصفیه نشده این اقدامات هیچ نتیجه‌ای ندارد و چون فعلاً موضوع تسلیحات مطرح است به طور خلاصه البته با هر اندازه صراحتی که مقتضی بدانم عرض می‌کنم که مادام که ارتش ما از یکعده افسرانی که نشان داده‌اند که نمی‌توانند اسلحه مملکت را نگاه دارند و نمی‌توانند از حق حکومت مملکت دفاع کنند خلاص نشده‌است به دست این ارتش دادن اسلحه این قدر صلاح نیست در عین حال چون یقین دارم که تیمسار سپهبد یزدان پناه چون شخصی نبوده‌است که پی مال بروند بنابراین مردم ایران به او اعتقاد دارند و میگویند مردی است که نرفته‌است مردم را بچابد و خانه و ملک بخرد بنابراین فکر می‌کنم که وزیر جنگی مثل ایشان همین نگرانی بنده را دارند و به این دلیل بنده این طور استدلال می‌کنم که عقیده ایشان این است که در شرف این اقدام هستند بنابراین چون در شرف این اقدام هستند بنده هم می‌گویم که مانعی ندارد چون در شرف این اقدام هستند لابد لازم میدانند که اسلحه هم به موقع برسد و امیدوار هستند که ابتدا تصفیه کنند و بعد انشاءالله این صندوقها باز شود و اما این تصفیه را اگر فراموش نفرمائید خدمتی به این کشور شده‌است  (صحیح است)  پس امر تصفیه یک اقدام بسیار مهمی است هم در ادارات کشوری هم در ادارات لشکری تازه یک موضوع دیگری پیش می‌آید و این استفاده‌است از کسانی که حقیقتاً صلاحیت دراند چه بسیار افسران عالیرتبه‌ای هستند که مدارس عالی را طی کرده‌اند ولی اصلاً از ارتش خارج هستند یا در ارتش شاغل پستهای مهمی نیستند و مخصوصاً آنهائی که حقیقتاً می‌فهمند که مثلاً توپ جدید با توپ قدیم چه فرق دارد شما میدانید که بسیاری از این محصلین و بسیاری از کسانی که حقیقتاً اطلاع دارند امروز در این دستگاه وارد نیستند یا اگر هم هستند خیلی برکنارند، و حالا هم که میفرمائید که از اسلحه جدید استفاده کنند چون صرف دادن اسلحه به ارتش البته پتانسیل جنگ را بالا نمی‌برد چون ما می‌خواهیم در داخل مملکت خودمان به کار بریم و این مال دفاع خودمان است این هم یک فکر اساسی است مادام که ارتش از لحاظ تکنیک بالا نرود و اهمیت امور فنی را درآن احساس نکند و این قسمت را رعایت نکنند هیچ فایده‌ای ندارد چنانکه در زمان اعلیحضرت در آن روز سوم اسفند خیلی متأسفم عرض کنم که در همان رژه هائی که می‌رفتیم چند تا تانکی که به زحمت خریده شده بود اغلب کسانی که نمی‌توانستند از آنها به خوبی استفاده کنند و بزحمت آورده بودند شرکت می‌کردند پس باید تکنیک را اضافه کرد تا بتوانیم از این وسایلی که خریداری می‌شود استفاده بکنیم حالا آمدیم به اینکه دو قسمت را انشاءالله عمل کنند و در تحت توجهات اعلیحضرت پادشاه که علاقمندی خاصی به ارتش دارند و همین طور با نظارت نمایندگان محترم ارتش هم تصفیه شود و هم در قسمتهای فنی تغییر وارد بشود و آنوقت محتاج بشود به خرید اسلحه و بنده هم تصدیق دارم هرچند متأسفانه آن 16 میلیون لیره‌ای اسلحه‌ای که خریداری شده چیزی در ارتش به قراری که می‌فرمایند باقی نمانده و هر چند فرمودند که یک میلیون لیره از این اسلحه به متفقین فروخته شده ولی باید عرض کنم که آن 15 میلیون لیره‌ای که از بین رفته‌است برای ممالک بزرگ چیزی نیست اما در خانه مور شبنمی طوفان است، برای کشور ایران مقدار قابل توجهی است و درست معلوم نشد این اسلحه‌ای که وارد ایران شد در واقع چه شد، و این تفنگهای برنوئی که در راهها دردست یاغیها در دست ایلات بر علیه ملت قیام می‌کنند و بعد افتخار می‌کنند این اشخاص تفنگهای برنوئی که دارند و به خرج ملت ایران تهیه شده بود از کجا به دست آورده‌اند چرا جواب این مطلب را نمی‌دهند بنده با تمام این مقدمات معتقدم که ارتش پس از تصفیه و پس از آنکه مراتب لیاقت افسران و مخصوصاً مراتب تکنیک را مراعات کردند باید این اسلحه را خرید که امروز جمع شدیم اینجاو در بیرون هم شاید به هر نام و عنوانی در بازار و مساجد مردم را جمع کردیم و گفتیم که آقا شما وضعتان خیلی بد است، می‌رویم که وضع شما را قدری اصلاح کنیم و حرفهای بیشتری هم می‌زدیم و وعده‌های بیشتری هم می‌دادیم، ما آمدیم که این کارها را بکنیم ولی مردم امروز اغلب به ما میرسندو از مامیپرسند که چه کردید؟ خوب آقا ما باید اسلحه بخریم پس پول این اسلحه را کی باید بدهد آیا ما حق داریم بگذاریم وبرای نسل آینده که نمیدانم چه چیز برای نسل آینده گذاشتیم که این پول را هم به اوتحمیل کنیم درست است که ده میلیون دلار چیز مهمی نیست ولی به هر حل یک اساسی است که اگر ما بکنیم و جلو برویم و فردا خدای نکرده عادت می‌کنیم در این اوضاع برای این مملکت و نسل آینده خوب نیست بعد هم بنده احترام می‌کنم به آقای هژیر با اینکه در خیلی نکات با ایشان موافق نیستم به من گفتند که من با وام خارجی موافق نیستم، ولی امروز تعجب می‌کنم که وام خارجی را با نظر خیلی ساده‌ای ما تلقی می‌کنیم در صورتی که این وام است و این فتح باب است حالا میفرمائید پول نداریم، اما چرا پول نداریم مملکتی که در آن اشخاص ثروتمند هستند اشخاصی هستند که در موقع جنگ استفاده‌های شایانی کردند بازرگانانی هستند که بایستی چندین میلیون تومان مالیات بدهند وبا چند هزار تومان پرونده‌های خودشان را بستند، از اینها مالیاتشانرا بگیرید و با آن پول اسلحه را که صلاح میدانید بخرید و ما هم با شما موافق هستیم ودنبال شما هستیم بدهند اگر برای آن آقایان هم مشکل است من از طرف فقرا این قول را می‌دهم یک گوشواره طلائی که دارد حاضر است به ارتش تقدیم بکند که ارتش برود از هر جائی که صلاح می‌بیند و تشخیص می‌دهد و لازم میداند برای مملکت بخرد و بیاورد و برای حفظ امنیت مملکت استفاده بکند چرا آقایان آقای دکتر عبده که یک نفر شخص تحصیل کرده‌ای بودند میگویند بگذارید مملکت آمریکا به ما علاقمند بشود مگر مملکت آمریکا با دادن ده میلیون دلار وام به ما علاقمند می‌شود یا با دادن سود به ما علاقمندمیشود ما همه میدانیم که ملت آمریکا علاقه مند است به ما ولی نه اینکه ده میلیون دلار از ما طلبکار باشد، امادر مورد دیگری که فرمودند قضیه کاملاً بر عکس بود در آن موقع در مورد لوکوموتیوها ممکن بود آنها را دربازار آزاد بفروشند ولی نکردند و پولش را هم نقداً گرفتند و بعضی‌ها یک کمیسیونهائی هم از طرف ایرانیها و هم ازطرف آمریکائیها استفاده کردند (صحیح است)  و بنده این موضوع را روشن می‌کنم و کسانی را که در آن پرونده هستند خائن تلقی می‌کنم و از مصونیت خودم استفاده می‌کنم و این را اعلام می‌کنم و اسم همه را میدانم و اینها چند نفر بودند که آمدند پول اینها را دادن وبعضی کالاها خریدند که خود کالا یک بود ولی قیمتش چندین برابر از قیمت آنها بالاتر این است وضعیت  (بعضی از نمایندگان- اسامیشان را بفرمائید)  آقا سه نفر را که بنده می‌شناسم اسامیشانرا الان می‌برم آقای بدر- آقای سعیدی- آقای سعید نفیسی این سه نفر اشخاصی بودند که دراین پرونده وارد بودند و هرسه عملی کردند که خیانت به کشور است یعنی برای استفاده جیب مبالغی از ارز مملکت را دادند به خارجی‌ها، به کمیسیونرهای آمریکائی، بنده صراحت دارم از کسی هم وحشت ندارم با وجودی که میدانم آقایان نمایندگان محترم شاید برایشان
 +
+ مشکل باشد که به این پیشنهاد رأی بدهند بنده عرایض خودم را عرض می‌کنم تقاضا می‌کنم به این مطلب توجه بفرمایند که ما اگر برویم هرچه داریم جمع کنیم و بیاوریم ارتش خودمان را در حدود احتیاجات دفاع داخلی خودمان تجهیز بکنیم برای ما شرافتمندانه‌است و هیچ لزومی ندارد که مجلس را شرکت بدهند که از کجا می‌خواهد بخرد ما اطمینان داریم به آقای سپهبد یزدان پناه و اگر تقاضا کنند که ده میلیون دلار به صلاح مملکت پول بدهند بنده یقین دارم فرد فرد ایرانیها یعنی همان ایرانیهائی که از دست شماگلوله خوردند باز به شما پول خواهند داد زیرا باز هم می‌ترسند زیرا باز هم وحشت دارند مردم امنیت حقیقی هنوز در این مملکت حس نکرده‌اند از شش سال پیش از روزی که اعلیحضرت فقید از این مملکت رفت با وجود خدماتی که کردند در نتیجه 20 سال تنها فکر کردند مملکت را از نظر اجتماعی جلو نبردند در نتیجع ما از هم گسیخته شدیم و مملکت ایران در این مدت 6 سال امنیت و راحت ندیده بود حتی وقتی که قشون خارجی رفت، ما از کجا فردا استراحت خواهیم کرد و تأمین خواهیم داشت اگر مطمئن نباشیم که این اسلحه را وقتی که شما خریدید بدست آن کسانی می‌دهید که آنها تنها وظیفه خودشان را دفاع از شئون مملکت ودفاع از آزادی بدانند که صلح جویانه در کشور زندگی بکنند و خدمت بکنند واین را خواهش می‌کنیم که توجه بفرمایند و ما را فداری این کار نکنند و تحت تأثیر بیانات آقای دکترعبده که یک قدری در تحت تأثیر مسافرت خودشان بودند واقع نشوند و ترتیب اثر ندهند.
 +
 +
دکتر عبده- اجازه میفرمائید بنده عرضی دارم؟ رئیس- شما عضو کمیسیون هستید می‌توانید صحبت کنید بفرمائید.
 +
 +
دکتر عبده- عرض می‌کنم آقا بنده احساسات آقای مهندس رضوی را تقدیر می‌کنم نسبت به ارتش و از ایشان که یک جوان تحصیل کرده‌ای هستند غیر از این انتظار نداشتم و این را استدعا می‌کنم که خوب است ما که هر دو از جوانها تحصیل کرده هستیم  (مکی- راجع جوانی ما هم حرف بزنید)  راجع به جوانی خودمان هم بیش از این عرض نمیکم ولی بنده می‌خواستم عرض کنم که آقایان مطالبی که ایشان فرمودند منجلمه متذکر شدند که من گفتم که این وام را از آمریکائیها بگیریم برای اینکه آنها به ما علاقمند بشوند من خیال می‌کنم که یک کمی سوء تفاهم برای ایشان حاصل شده من می‌خواهم این را بگویم بنده خواستم عرض کنم که به طور کلی هر علاقه‌ای آقای مهندس رضوی در اثر ارتباط پیدا می‌شود ما الان با ساکنین کره مریخ چون ارتباط نداریم نه آنها به ما علاقه دارند و نه ما به آنها علاقه داریم  (یکی از نمایندگان- کره مریخ ساکن ندارد)  خوب شد ساکنینی هم در آنجا باش، واصولاً همسایه‌های شمالی و جنوبی ما علاقه ندارند که یک مملکت ثالثی با ما ارتباط اقتصادی داشته باشد مثل اینکه آقای مکی فرمودند که اگر ما اسلحه بخواهیم بخریم چرا از همسایه‌های شمالی و جنوبی نخریم بنده در عین حال که در حسن نیت ایشان تردیدی ندارم ولی نفهمیدم و نتوانستن بفهمم به چه علت وقتی که ما یک اسلحه‌ای باید بخریم از دو همسایه شمالی و جنوبی بخریم بنده در هر حال معتقد هستم که این را صریح و پوست کنده عرض کنم من مرد وطن پرستی هم هستم و حاضرم تا آنجائی که جانم را برای حفظ وطن بگذارم حرفهای خودم را صاف و روشن بزنم و آن این است که بنده در وضعیت فعلی مملکت عرض می‌کنم که ایجاد ارتباط وتقویت ارتباط ما با ممالک متحده آمریکا به نفع حفظ استقلال و نجات ایران است (صحیح است)  رئیس- پیشنهاد آقای مهندس رضوی محدداً قرائت می‌شود تا رأی بگیریم)  (بشرح قبلی مجدداً قرائت شد)  دکتر زنگنه-  (معاون نخست وزیر)  اجازه بفرمائید بنده توضیحی بدهم.
 +
 +
رئیس- بفرمائیدو دکتر زنگنه- چون جواب آقای مهندس رضوی را آقای دکتر عبده ندادند و مطالب دیگری باز فرمودند این است که بنده توضیحاتی می‌دهم ایشان فرمودند که بالاخره نقد بخریم در حدود میزانی که مورد احتیاج تشخیص شده‌است و وزارت جنگ احتیاج را تشخیص داده‌است و حداقلی که لازم داریم آقای تیمسار هم فرمودند که اگر ما واقعاً می‌خواستیم مسلح بشویم خیلی بیشتر از اینها لازم داشتیم این یک حداقلی است که برای احتیاجات ضروری داخلی ما تشخیص داده شده‌است که بایستی بخریم ووقتی که ما این را می‌خریم البته اگر ما پول نقد هم داشتیم یقیناً بدانید که هیچ کس حاضر نبود که نقد بخرد و این اشکالات بود یعنی از نظر شخصی هر کسی ترجیح خواهد داد که نسیه بخرد تا نقد ولی نظری که آقای مهندس رضوی داشتند از نظر مملکتی و برای اینکه تحمیلی به نسلهای بعد نشود بود و البته حق این است که هر نسلی حد اعلای کوشش را بکند که به اشخاص دیگر تحمیل نشود ولی واقعاً این را جوابش را باید آقای اردلان بدهند که گفتند ما دلار نداریم بدهیم و لیره ما را هم قبول نمی‌کنند و دلیلش این است که ما نداریم اگر می‌داشتیم نقد می‌دادیم.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای مهندس رضوی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگر خوانده می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم تبصره یک لایحه خرید ساز و برگ حذف و تبصره زیر بجای آن گذاشته شود- اسلامی.
 +
 +
تبصره یک- کلیه هزینه حمل و نقل و باربندی و بیمه و سایر مصارف مربوط به لوازم ومهمات مزبور تا سواحل بنادر ایران بعهده ممالک متحده آمریکا خواهد بود که کلیه ساز برگ مزبور ظرف شش ماه به ایران برسد.
 +
 +
رئیس- آقای اسلامی.
 +
 +
اسلامی- بنده در همین جا صحبت می‌کنم که مشمول آن ماده نشوم عرض کنم که بنده زیاد توضیح ندارم دول بزرگ یعنی سه دولت روس و انگلیس و آمریکا اینها یک روز در اعلامیه‌ها و در جراید متذکر شدند که مملکت ایران بزرگترین خدمت را در پیشرفت جنگ اخیر کرده‌است و نام پل پیروزی را به ما دادند و با ما تعهد کردند که همه گونه کمک از هر جهت به ما بکنند متأسفانه تاکنون هیچ کمکی نشده از طرفی هم برای دولت آمریکا کم و زیاد شدند ارزش این قبیل معاملات چندان تأثیری ندارد این را بنده به نام ملت ایران تقاضا می‌کنم که این هزینه بعهده دولت آمریکا گذاشته شود و علت اینکه بنده پیشنهاد کردم که در ظرف شش ماه به ایران برسد برای این است که با سه چهار کشتی این اسلحه حمل خواهد شد.
 +
 +
دکتر مصباح زاده- آقای رئیس اجازه میفرمائید؟ رئیس- آقای دکتر مصباح زاده بفرمائید.
 +
 +
دکتر مصباح زاده-  (مخبر) - بنده بسیار متأسفم که آقای اسلامی می‌خواهند پل پیروزی را خیلی ارزان بفروشند اجازه میفرمائید خدمتی که ما در جنگ کردیم غیرقابل انکار است  (صحیح است)  متفقین همه تصدیق کردند که در جنگ خسارات زیادی دیدیم آن حساب جداگانه ایست البته هر دولتی که بیاید خصوصاً دولت فعلی باید تعقیب بکند این خسارات و غرامات ناشی از جنگ را و ما صدها میلیون دلار ضرر این جنگ را داریم آن یک حسابی است جداگانه دولت باید رسیدگی بکند و به ما جواب بدهد که ما تا چه اندازه در این کار موفقیت پیدا کرده‌ایم، اما راجع به این کار، این یک معامله ایست که ما نمی‌توانیم یا قانونی اینجا وضع کنیم و دولت آمریکا آن قانون را اجرا بکند یک معامله ایست که طرفینی است و ما باید با دولت آمریکا مذاکره بکنیم و برای این موضوع حمل و نقل ما در تبصره گذاشتیم که دولت مکلف است که مذاکره بکند و آن را هم به اقساط پرداخت کنیم حالا دولت در ضمن مذاکره اگر موفق شد پولی از این بابت ندهد چه بهتر ولی این را به عقیده بنده نباید به حساب خدماتی که ایران در زمان جنگ کرده گذاشت  (صحیح است، احسنت)  اسلامی- عرض کنم بنده به شرط پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس- شرط ندارد یا پس بگیرید یا رأی گرفته شود.
 +
 +
اسلامی-آن شش ماه بایستی باشد که این اسلحه در ظرف شش ماه به ایران برسد.
 +
 +
رئیس- پس رأی گرفته شود.
 +
 +
کشاورز صدر- آقا پس گرفتند.
 +
 +
اسلامی- مسترد کردم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده به جای دی ماه 1328 نوشته شود دهم دی ماه 1328 زیرا اول ژانویه مصادف است با دهم دیماه. دکتر شفق. دکتر مصباح زاده-  (مخبر) - بنده قبول می‌کنم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  ریاست محترم مجلس شورای ملی من پیشنهاد می‌کنم دولت برای خرید کشتی و پاره از کارخانجات موجود در داخل مذاکره شده و ترتیبی برای خرید آنها از آمریکا بدهد. علی وکیلی رئیس- آقای علی وکیلی این پیشنهاد مربوط به خرید اسلحه‌است؟ وکیلی- اجازه بفرمائید کشتی برای حمل همین
 +
+ اسلحه عرض کنم مطابق قانونی که از کنگره آمریکا گذشته‌است کنگره تصویب کرده‌است دولت امریکا کلیه کشتیهائی را که در موقع جنگ ساخته‌است بفروشد به ممالک دیگر صدی بیست و پنج بهای آن را نقد گرفته و صدی هفتاد و پنج را بین 17 الی 20 سال بگیرد این اعلامیه برای کلیه دول فرستاده شد از جمله دو سال پیش این اعلامیه را دولت آمریکا برای دولت ایران فرستاد که صدی بیست و پنج نقد گرفته می‌شود و صدی هفتاد و پنج در مدت 17 الی 20 سال یعنی از روز ساختمان کشتی تا 20 سال و چون سه چهار سال است که این کشتیها ساخته شده پس از 17 سال این اعلامیه را دولت آمریکا بدولت شاهنشاهی ایران اعلام کرد دو سه ماه در روی میزها چرخید و کسی خبر نداشت، بالاخره یکروزی رسید به اطاق بازرگانی و بنده مطلع شدم رفتم به آمریکا برای این عمل چندین ماه در آنجا گردش کردم وبا دولت آمریکا مذاکره کردم از دو سه محل رسمی دولت آمریکا موافقت شد ولی در یک جا باقی ماند از نقطه نظر رقابت تجارتی.
 +
 +
امروز دولت ایران چندین میلیون دلار باید برای حمل این خریدی که می‌نماید به دولت آمریکا بدهد. شرکتهای ایرانی که حاضرند صدی و پنج بهای نقد این کشتیهارا بدهند به دولت آمریکا و دولت ایران کشتی بخرد باید دولت ایران مذاکره کند و این کشتیها خریده شود وتمام این تسلیحات را کشتی‌های ایرانی حمل کنند. این قست اول راجع به کشتیها، قسمت دوم اینکه این لوازمی که دولت آمریکا می‌فروشد دو نوع است یکی لوازم منقول است، در امریکا چندین هزار کارخانه ساخته شده‌است، برای تهیه پتو و لباس و برای سرباز و از قبیل اینها، اینها را هم دولت آمریکا می‌فروشد و بهای آن را در مدت 15 الی 20 سال دریافت می‌کند و اینها را صورت دادند و وقتی که بنده در آنجا بودم تلگراف کردم به وزارت دارائی که مذاکره بکنند و مذاکره شده‌است الان دولت شاهنشاهی، وزارت جنگ در آنجا مأمورینی دارند باید اینها را مطالعه بکنند کارخانه و ماشین آلات بخرند و بیاورند به ایران که تولید بشود و مردم مشغول کار بشوند علاوه بر این در میان این لوازم مقدار زیادی لوازم راه آهن و نقلیه‌است که این لوازم را هم به وعده‌های 15 الی 20 سال می‌فروشند اینها راخواهش می‌کنم که دولت یادداشت بکند و به مأمورین خودش در آمریکا دستور بدهد که مذاکره کنند موضوع کشتی از تمام اینها مهمتر است که در جنگ سرباز حمل میکرده‌اند و دو رقم ا ست ویکتوریا و لیبرتی که برای دولت آمریکا تقریباً دو میلیون و نیم دلار تمام شده و تقریباً به ثلث قیمت میفرشند اینجا مذاکره شد که چرا دولت آمریکا این اجناس را به ما ارزان می‌فروشد بنده خودم در آمریکا دیدم که از خود اتباع آمریکائی اشخاصی جنسی را از دولت آمریکا خریدند به دویست دلار و صد و هشت هزار دلار در خود امریکا این جنس فروش رفت که حتی در کنگره آمریکا هم مذاکره شد از طیارات آمریکائی تمام دول مانند سوئد، نروژ، دانمارک حتی دولت حبشه هم پنج فروند از طیارات آمریکا خریده‌است هر یک از این طیارات در حدود صدو بیست هزار دلار تمام می‌شود و در به بیست هزار دلار می‌فروشند بنده اجازه می‌خواهم که عرض کنم دولتهای وقت ما غافل بودند هیچ وقت به اطلاعات و اخبار اهمیت نمی‌دادند لوازمی را که قبلاً از دولت آمریکا به 12 میلیون دلار نقد خریدند، دولت آمریکا حاضر بود که این لوازم را به ریال بفروشد و ریالش را در ایران خرج کند قریب یک سال است که آقای علاء زحمت می‌کشد که این پول را پس بگیرد و نمی‌تواند چون میگویند که نمی‌شود و این پول بخزانه آمریکا وارد شده‌است و ما مجبوریم یک قانون ثانوی به کنگره ببریم و برای این هم نمی‌توانیم ببریم اگر دولت ما آگاه باشد، اداره اطلاعات داشته باشد و روزانه مسائلی را که در دنیا اتفاق می‌افتد مطالعه کند از هر واقعه‌ای استفاده کند این مسائل حل می‌شود، این موضوع فروش لوازم در آمریکا میلیاردها دلار بوده‌است که نمیدانم به ریال چقدر می‌شود.
 +
 +
تمام دول دنیا هر جا که بخواهید استرالیا، نیوزیلند، هندوستان، حبشه هر دولتی را که بخواهید حتی مراکش سه سال است که مأمورین زیادی در آنجا داشته و دارند گردش کرده‌اند مطالعه کرده‌اند با دولتهای خودشان تماس گرفته‌اند و یک لوازمی را خریده‌اند، دولت آمریکا برای اینها اداراتی درست کرده‌است و این ادارات لوازم را میفروشن شاید در حدود 20 هزار طیارات به تمام دنیا فروخته‌اند شاید پانصد طیاره در شمال آفریقا توی صحرا همین طور افتاده‌است دولت ما خواب بوده‌است یعنی باید عرض کنم که استفاده از موقعیت نکرده‌است باید استفاده بکند هیچ جنبه سیاسی این موضوع دردنیا ندارد و بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم به شرط اینکه دولت مذاکره کند و خودش اقدام کند ویادداشت کند که خرید کشتی و سایر لوازم به قدر کافی عملی شود.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود  (بشرح زیر قرائت شد)  تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نمایم: تبصره- دولت مکلف است با دولت آمریکا مذاکره نماید که هزینه تحویل ساز و برگ خریدار شده تا ورود به بندرایران بعهده دولت آمریکا باشد. کشاورز صدر
 +
 +
جمعی از نمایندگان- نظیر این پیشنهاد رأی گرفته شده و رد شده‌است.
 +
 +
رئیس- نظیر این پیشنهاد، پیشنهاد آقای اسلامی بوده‌است که استرداد کردند و رأی گرفته نشده‌است آقای کشاورز صدر بفرمائید.
 +
 +
کشاورز صدر- بنده به احترام مقام ریاست مثل آقایان سوء استفاده نمی‌کنم وبه همان متن پیشنهاد وارد می‌شود.
 +
 +
اولاً آقایان دو سه پیشنهاد کرده بودند به اینکه تصویب بشود که هزینه با آنها است و این در معاملات دو طرفی معنی ندارد و همین پیشنهاد بود که پس گرفتند و بنده پیشنهاد می‌کنم و شبیه تبصره یک است با استثناء اینکه در تبصره یک می‌گوید وارد مذاکره شوند با دولت آمریا برای اینکه ترتیب مخارج حمل و نقل این کار را هم به همان اقساط و به همان ترتیب بدهند بنده این را به این صورت پیشنهاد کردم به اینکه جبران همکاری که ما با متفقین کردیم البته نه بعنوان پل پیروزی که به این مختصر بفروشیم و آقای مخبر کمیسیون بایند و بگویند که ارزان فروختیم. با دولت آمریکا وارد مذاکره شویم و برای دولت آمریکا هم شاق نیست زیرا طرفین معامله حق دارند با هم وارد مذاکره بشوند و برای یک دولتی که مهمات جنگی زیادی دارد و از قیمت تمام شده ارزانتر می‌فروشد ممکن است در نتیجه مراجعه دولت ایران موافقت بکند و با داشتن کشتیهای متعدد و زیادی که دارد این مهمات را مجاناً بیاورد در بندر وتحویل ما بدهد بعقیده بنده این پیشنهاد خیلی مفیدی است و عقیده من این است که آقایان مطالعه بکنند اگر اقتضا دارد بپذیرند و بنده اگر آقایان نپذیرند البته پس می‌گیرم ولی استدعای من این است که بپذیرید (جمعی از نمایندگان- پس بگیرید آقای کشاورز صدر)  پس گرفتم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  ریاست محترم مجلس شورای ملی – بنده پیشنهاد می‌کنم دو نفر افسر پاکدامن دیگر برای گرفتن تخفیف و نظارت در امر تحویل به آمریکا فرستاده شود زیرا مازاد اموال ارتش آمریکا را در آمریکا آتش می‌زنند و دیگر آن اموال به درد جنگ جدید نمی‌خورد پس در امر خرید جا دارد دقت زیادتری بشود. باتمانقلیچ
 +
 +
رئیس- این پیشنهاد موردندارد زیرا مداخله در کار قوه مجریه‌است آنها خودشان هر کسی را که صلاح بدانند و تخصص داشته باشد مختارند در فرستادنش و همان کار را می‌کنند.
 +
 +
باتمانقلیچ- جناب آقای رئیس بنده چون هفت میلیون دلار از اموال ارتش آمریکا راخریداری کرده‌ام ناچاراً باید توضیح بدهم.
 +
 +
رئیس- این پیشنهاد با این طرز مورد ندارد مگر اینکه به صورت دیگری اصلاح شود که فرستادن افسر نباشد- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی – اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از کلمه ژاندارمری کلمه شهربانی هم اضافه شود. نورالدین امامی.
 +
 +
رئیس- آقای نورالدین امامی نیستند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم که یک ربع مبلغ مورد معامله منحصراً جهت خرید لوازم طبی و جراحی مورد نیاز بهداری ارتش برسد. دکتر طبا.
 +
 +
رئیس- آقای دکترطبا هم نیستند پیشنهاد دیگری قرائت شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم در سطر ماقبل آخر ماده واحده جمله زیر اضافه شود. و بهای آن را  (به اضافه مبالغی که تا ورود به خرمشهر
 +
مخارج خواهد داشت)  در طی مدتی که کمتر از 12 سال نباش الی آخر - مسعود ثابتی رئیس- آقای مسعود ثابتی.
 +
 +
مسعود ثابتی- اولاً این پیشنهادی را که بنده کرده‌ام در رأی ما تأثیر دارد زیرا عین این پیشنهاد در تبصره نوشته شده‌است که مخارج حمل و نقل را دولت مکلف است که صحبت بکنند و در صورتی که حمل و نقل قبول را قبول نکنند البته برای ما گران تمام خواهد شد بنابراین چون در رأی بنده مؤثر است این پیشنهاد یعنی این پیشنهادی که از طرف ما شده‌است که هیئت دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکا وارد مذاکره شود که آیا مورد قبول واقع خواهد شد یاخیر؟ بنابراین بنده عرض کردم این در خود ماده نوشته شود در هر صورت بنده ضمناً می‌خواستم عرض کنم چون بعضی جریانات است که بعضی نتایج نامطلوبی حاصل می‌شود و حتی المقدور از تکرار این جریانات بایستی خودداری بشود ما خوب نظرمان هست آن معامله نقد بعد از اینکه ارتش آمریا از اینجا رفت یک ابزار آلات زیادی داشتند که به خیلی از ممالک فروختند و از جمله بدولت ایران هم پیشنهاد کردند و شاید در حدود پانصد میلیون تومان می‌شد یعنی سی، چهل میلیون دلار در هر صورت در آنموقع مذاکره شد در اینجا و یک مذاکراتی هم در مجلس شد و بعد از مدتی مذاکره بعد ازاینکه آقایان قهر کردند ومیخواستند با ما این معامله را نکنند دولت دید اگر وسایر راه آهن را به ما ندهند راه آهن ما دچار زحمت خواهد شد آمد به مجلس از کمیسیون مجلس در اینحا اجازه گرفت و کمیسیون مجلس هم اجازه داد که نقد خریدد در صورتی که اگر آن معامله را می‌کردند پانصد میلیون تومان به نفع مملکت ایران بود زیرا بعداً قانونی از گنگره آمریکا گذشت که با چند مملکتی که معامله کرده بودند آن منافع را بخشیدند به آن مملکت که به مصرف معارف برسد بنده منظورم از این عرضی که می‌کنم این است که نماینده‌ای که در اینجا صبحت می‌کنند حرف آن نماینده فکر خود او است یک عده مخصوصی که نمی‌توانند نماینده افکار تمام مجلس باشند نماینده افکار مجلس آن رأی نهائی است که بالاخره داده خواهد شد و آقایان آمریکائی‌ها که خودشان پارلمانتر هستند نبایستی از بعضی صحبتها رنجش حاصل بکنند همان طور که رنجش حاصل کردند و حالا هم اگر آقای وزیر جنگ اطمینان دارند به قبول این قسمت بنده حرفی ندارم و مسترد می‌کنم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم دولت با کشورهای متحده آمریکای شمالی داخل مذاکره شود که ماشینهای زراعتی و تولید برق و کارخانجات ریسندگی وبافندگی وقند نیز باقساط 12ساله خریداری نمایند. محمد علی مسعودی
 +
 +
رئیس- به این لایحه مربوط نمی‌شود.
 +
 +
محمد علی مسعودی- چون بیانات مؤثری در این باره شده بنده پس می‌گیرم (احسنت)  رئیس- پیشنهاد آقای امامی را قرائت کنید حالا حاضر هستند توضیح می‌دهند.  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی- اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از کلمه ژاندارمری کلمه شهربانی هم اضافه شود.
 +
 +
دکتر مصباح زاده- آقای موافقیم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر طبا مجدداً قرائت می‌شود چون حالا تشریف دارند  (پیشنهاد دکتر طبا مجدداً قرائت شد)  آقای دکتر طبا بفرمائید.
 +
 +
دکتر طبا- پیشنهاد بنده توضیح زیادی لازم ندارد فقط بنده خواستم تذکراً عرض کنم که در این معاملات معمولاً راجع به بهداری اهمیت زیادی داده نمیشو و در ارتش مخصوصاً اهمیت بهداری محتاج به توضیح نیست برای اینکه سربازان و افسران در نقاط غیر مساعد و بد آب و هوا زندگی می‌کنند اردوگاهها محتاج به آمبولانس هستند غالب این مریضهائی که در خارج هستند حتی مریضخانه هائی هم که در تهران هستند آقایان رفته‌اند و مطالعه کرده‌اند و نواقصش را به چشم دیده‌اند بنابراین بعقیده بند همان پورسانتاژ و صد در صدی که درنظردارند در این لایحه قید بشود جناب آقای سپهبد یزدان پناه یک توضیحاتی دادند وارقامی فرمودند و گفتند که مراعات شده ولی بعقیده بنده به هیچ وجه تکافو نمی‌کند این ارقام حالاممکن است خودشان توضیح بدهند.
 +
 +
وزیر جنگ- عرض می‌شود قبل از اینکه این صورتها تهیه بشود و به ممالک فروشنده ارائه بشود کمیسیون هائی اصولاً در وزارت جنگ از افسران متخصص در هر رشته‌ای تشکیل شده مدتها در اطراف این سفارشات مطالعات کافی شده مثلاًراجع به مخابرات و ارتباط و اسلحه مربوط به افسران متخصص در آن رشته و اسلحه مربوط به هواپیمائی متخصصین مربوط و راجع به بهداری ارتش، پزشکان واطباء ارتش در کمیسیون رفتند و احتیاجشان را معلوم کردند همین طور سررشته داری همین طور مهندسی هر کس احتیاج خودش را معلوم کرده و فرستاده پس نظر آقای دکتر طبا کاملاً تأمین است واین پیشنهاد پیش بینی شده‌است.
 +
 +
دکتر طبا- با توضیحات ایشان پس گرفتم. رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به مادة واحده اضافه شود.
 +
 +
:دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکاوارد مذاکره شده بهای ده میلیون دلار را بجای دلار نقد از کالاهای صادراتی سالیانه از کشور ایران صادر نماید. باتمانقلیچ.
 +
 +
رئیس- آقای باتمانقلیچ.
 +
 +
باتمانقلیچ- بنده چون وظیفه خودم میدانم که از مردمان پاکدامن دفاع بکنم اینکه آقای مهندس رضوی راجع به آقای بدرفرمودند… رئیس- راجع به پیشنهاد خودتان بفرمائید.
 +
 +
باتمانقلیچ- بلی ولی اگر از ایشان دفاع کند در مجلس اگر یک افسر مالی ما اگر یک افسر ارتش ما پاکدامن باشد که باید دفاع کند ازش؟ (دماوندی- خودش آقا به شما چه؟)  کی اینجا دفاع می‌کند (دماوندی- بردند آقا همه هم میدانند بانک شاهی آنجا شاهد است که چکش را گرفته‌اند)  (مهندس رضوی- پرونده مفصلی دارد)  بنده پیشنهادی که کرده‌ام که دولت ما برود با دولت آمریکا وارد مذاکره بشود برای قیمت این اسلحه‌ها به سبب تجربه‌ای بود که بنده در مورد معامله اموال ارتش آمریکا دارم بنده و چند نفر بازرگانان ایرانی چهل میلیون دلار اموال ارتش آمریکائیها را به 7 میلیون دلار خریداری کردیم و این 7 میلیون دلار را هم نصفش را با نرخ کمیسیون ارز سه تومان و دو ریال دادیم بقیه را هم دلار دادیم و این اموال ارتش آمریکا بقدری زیاد است که فکر نکنید که منتی بر ما می‌گذارند در دادن این اموال آمریکائی‌ها مردمان تاجری هستند و اینکه این پیشنهاد را کردم چون مردم در آنجا این اموال را آتش می‌زنند نه ازنقطه نظر اینکه در جنگ به درد نمی‌خورد چون پیش بینی می‌کنند اگر در دنیا جنگی پیش بیاید جنگ اتم خواهد بود اسلحه و تفنگ و فشنگ وتوپ و ضد طیاره لازم ندارد  (مهندس رضوی- ما چرا می‌خریم؟)  برای ما لازم است چون وضع داخلی مملکت ما طوری است مثلاً آب هیرمند را می‌برند و ما نمی‌توانیم ازشان جلوگیری کنیم چون اسلحه نداریم قشون نداری من می‌خواهم این راز را فاش بکنم آنچه ما داشتیم متفقین عزیز ما از ما گرفتند و بردند ما با سیلی صورتمان را سرخ نگاهداشتیم آقایان سعی بکنند که این لایحه تصویب شود که اسلحه خریداری بشود که اگر یک یاغی پیدا شد یا یک پیشه وری در آذربایجان پیدا شد ارتش با چوب جاروب که نمی‌تواند دفاع بکند اسلحه لازم دارد… رئیس- در مورد پیشنهاد خودتان بفرمائید.
 +
 +
باتمانقلیچ- … آقایان نمایندگان بنده غالب شهرهای آمریکا را و این اموال را از نزدیک دیده‌ام من جمله ده دستگاه طیاره خود بنده خریداربودم که چهل هزار دلار می‌گفتند و سیصد هزار دلار تمام شده پس از اینکه نزدیک شدیم در معامله خواستیم معامله بکنیم به سی هزار دلار سه ساله طیاره سیصد هزار دلاری که آن هم 7 ساعت پرواز کرده بود از روی دفترچه‌های خودشان 7ساعت بیشتر پرواز نکرده بود به بنده می‌دادند پس اگر افسرانی رفتند و جناب آقای علاء که آنجا تشریف دارند نظارت می‌کنند در این خرید خیلی خیال می‌کنم دقت کامل بعمل بیاید ولی اگر همان پیشنهاد هائی که تک تک آقایان کردید دو نفر افسر مأمور بشود یکی راجع به عملی که جناب آقای وکیلی پیشنهاد فرمودند کشتی خریداری بشود که این طیاره‌ها واثاثیه‌ها بیاید این اساسی ترین پیشنهادها است زیرامیزان حمل و نقل را اگر حساب بکنید نصف این پول را خرج حمل و نقل پرداخته‌ایم در ضمن پس از اجرای حمل ما صاحب چند کشتی خواهیم بود ماباید همه چیز داشته باشیم مگر نباید اسلحه داشته باشیم که اگر افغانها به ما تجاوز کردند بتوانیم جلوگیری کنیم… رئیس- در حدود پیشنهادتان صحبت کنید پیشنهاد شما دو مرتبه قرائت می‌شود (مجدداً قرائت شد)  باتمانقلیچ- … آقایان اجازه بدهید من حرفم را بزنم جناب آقای رئیس اگر یک کسی پیشنهادی می‌کند که تخفیف بگیرد باید دلیل اینکه آنجا می‌شود تخفیف گرفت بگوید اجازه بدهید بنده باید مثال عرض کنم
 +
 +
یکی از نمایندگان- پیشنهاد خرج است.
 +
 +
باتمانقلیچ- پیشنهاد خرج نیست ده میلیون دلار که می‌شود 32 میلیون تومان دو نفر افسر برود… سزاوار- لازم نداریم آقا در آنجا افسر داریم.
 +
 +
یمین اسفندیاری- سرلشکر هدایت افسر بسیار درستی است و در آنجا است.
 +
 +
باتمانقلیچ- آقا چرا نمی‌گذارید حرفم را بزنم هر وکیلی می‌تواند بیاید اینجا و عقاید خودش را بگویم شما چرا نمی‌گذارید من حرفم را بزنم من الان استعفا می‌کنم از این مجلس  (خنده نمایندگان)  بنده باید عقاید خودم را بگویم شما آقای رئیس باید قبل از دستور به بنده اجازه بدهید.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی – پیشنهاد میکن به جای خرید از ممال متحده آمریکا نوشته شود خرید اسلحه از ممالک بی طرف و طبق قانون محاسبات عمومی و اصول مناقصه به صرفه کشور خریداری شود. عباس اسکندری.
 +
 +
رئیس- آقای عباس اسکندری.
 +
 +
عباس اسکندری- بنده قبل از اینکه شروع بکنم بعرایض مختصر خودم چون محبت و لطف تمام آقایان را نسبت به خودم میدانم می‌خواستم که تقاضا کرده باشم آقایان برای بنده یک ماده واحده‌ای که الان عرض می‌کنم با قید دو فوریت قبلاً تصویب کنند و آن این است که موافقت بفرمائید بنده از امشب تغییر اسم بدهم یعنی آقای عباس اسکندری موسوم به آقای مهندس احمد رضوی بشوند بلکه به این طریق بتوانم مطالب و عرایضی که دارم اینجا با یک وقت و فراغت بیشتری بعرض برسانم (مهندس رضوی- چه فرمودید آقا؟)  چیز بدی نبود من می‌خواهم این افتخار را داشته باشم که بتوانم صحبتم را بکنم وا زلطف آقای رئیس استفاه بکنم چرا بنده پیشنهاد کردم که به جای خرید اسلحه از ممالک متحده آمریکا نوشته شود از ممالک بیطرف بر طبق قانون محاسبات عمومی و اصول مناقصه وصرفه کشود خریداری شود؟ اصولاً بنده عقیده دارم که بایستی ارتش ما قوی باشد یعنی از برای رفاه خودمان و از برای حفظ انتظامات داخلی خودمان و کمک به ژاندارمری و وسائل استحفاظی ما لازم است که ارتش قوی باشد این یک اصل کلی است و خیال می‌کنم همه آقایان هم همین نظر را دارند  (صحیح است)  و مذاکراتی که در اینجا می‌شود بسیاری از آقایان گاهی عصبانی می‌شوند و تصور می‌کنند که این مذاکرات برله یا علیه یک شخصی است نه، اینطور نیست که در این مجلس شورای ملی هستیم عقیده من این است که باستثنای دو سه نفر که بنده به آنها حسن نظر ندارم  (یکی از نمایندگان- اسمشان را ببرید)  او اختیارش با خودم است و چندنفر را که خیال می‌کنم شاید همه اشتباه می‌کنند عقیده دارم که سایرین میل دارند درست فکر بکنند و فکرشان به منظور خدمت به کشور ایران است اما ممکن است بعقیده بنده آنها هم اشتباه بکنند، اشکالی ندارد بسیاری فکرهائی که میکنندممکن است حسن نیت هم همراه آن باشد اما در اشتباه باشند این را همیشه آینده نشان می‌دهد که کی اشتباه کرده. کی نکرده بنابراین هیچ کس نباید اوقاتش تلخ بشود وکسی که صحبت می‌کند تصور کنند که غرض خاصی به یک موضوع دارد.
 +
 +
ما همه اینجا جمع شده‌ایم و امیدواریم که بتوانیم خدمتی هم برای کشور خودمان ایران بکنیم (انشاءالله)  بنده این موضوعی که مختصراً عرض می‌کنم مفصلش را در موقع طرح برنامه جناب آقای حکیمی بعرض رساندم حالا یک مراجعه کوچک که منطبق با پیشنهادبنده‌است بعرض میرسانم، اصولاً دل و جرأت زیاد داشتن یک امر طبیعی است، بنده آدم ترسوئی هست بسیاری مردم هستند که خیلی جرأت و شجاعت ندارند حالا به من ایراد نگیرید که چرا می‌ترسم، می‌ترسم و حق هم با من است و خیال می‌کنم کسانی که در این موقع احتیاط نمی‌کنند و رعایت حزم را نمی‌نمایند در اشتباه هستند بنده خرید اسلحه را از ممالک متحده آمریکای شمالی مفید نمیدانم نه از برای اینکه داخل کیفیت یا کمیتش شدم که مقدارش چقدر است یا مبلغش ارزان است یا گران است بنده از نظر سیاست حالیه این کشور با این معامله مخالفم قبلاًعرض کردم که با دولت حاضر نظر موافق ندارم ولی خیال می‌کنم که آن دولت هم نظرش خدمت به کشور است ولی اشتباه می‌کند وامیدوارم با فکر من در این قسمت همراهی بکنند بنده تصویب این قانون را صلاح نمیدانم چرا؟ وضعیت جغرافیائی ما ایجاب می‌کند که ما یک قدری بیشتر دقت بکنیم ممالک متحده آمریکا بزرگترین کشوری است که از حیث قوای بری و بحری وهوائی در دنیای امروز در درجه اول است و قوای وحشت آور او تمام دنیا رامتوجه به عظمت خود کرده‌است و با نظر احترام به او نگاه می‌کنند این هیچ محل تردید نیست این مطالب را بنده در موقع طرح برنامه دولت به تفصیل گفته‌ام یکمرتیه دیگر هم اجمالاً می‌گویم و در همان موقع توجه دادم که این نگرانی که ممالک متحده آمریکا مکرر راجع به وضع خودش با سیر غیرقابل نفوذی که به وسیله چهار اقیانوسی که در دور این قاره‌است می‌نماید و اظهار نگرانی را از من وشما و دیگرانی چون ما نمی‌کند این اظهار نگرانیرا از دولت اتحاد جماهیر شوروی که با ام دو هزار و هفتصد کیلومتر مساحت و هم مرز است می‌کند به طور طبیعی ما حق داریم که دقت بکنیم، نگران باشیم و هراس داشته باشیم، ما از زندگانی خودمان با مراجعه و مداقه‌ای که حتماً بر هر ایرانی واجب است بنمایدموظف هستیم، ایرانی در درجه اول رعایت اصل استقلال سیاسی واقتصادی ایران راباید داشته باشد و بخواهد آزاد زندگی بکند و ما برای حفظ آزادی خودمان باید امیدوار باشیم اگر روزی پیش آمد کرد ما ایستادگی می‌کنیم در جای خودمان و آزاد می‌میریم، این عقیده من است اما از این مرحله که گذشت باید یک فکر بکنیم یعنی باید ملاحظه کنیم که موجبات ناراحتی ونگرانی هائی را فراهم نکنیم که به این نتیجه بد یک روزی برسیم حالا قدری روشن تر می‌گویم امروز در دنیا مسلم شده‌است دو هماورد بزرگ هستنداینها در مقابل هم برسر آقائی جهان زدو خورد و رقابت سیاسی دارند که امیدوارم… (باتمانقلیچ- از موضوع خارج شده)  ماده واحده را برای این پیشنهاد کردم.
 +
 +
این ماده واحده… رئیس- داخل کلیات نشوید درکلیات به کفایت مذاکرات رأی گرفته شد و تصویب شد.
 +
 +
پیشنهاد آقای اسکندری را قرائت کنید که در حدود پیشنهادشان صحبت کنند.
 +
 +
عباس اسکندری- … خودم قرائت می‌کنم  (مجدداً پیشنهاد خود را قرائت کردند)  باید به آقایان توضیح بدهم که چرا با این پیشنهاد من موافقت بکنند آخر بیخودی که نمی‌شود آنها را به راه راست دلالت کرد من باید دلایل خودم را بگویم و خیلی به اختصار عرض می‌کنم، آقایان یک وقتی ما اینجا صحبت می‌کنیم بین خودمان یک حالت و همپه‌ای پیش می‌آید یعنی با دست خودمان روی دیوار یک صورتی را می‌کشیم و بعد فریاد می‌کشیم دیو، جن و غش می‌کنیم ولی آنچه من می‌بینم صور و همیه نیست و حقیقت دارد ما هر روز جراید و اخبار رادیو‌های خارج که تنها وسیله استخبار است برای ما آنها را می‌خوانم میبینم که متأسفانه سوء تفاهمی حاصل می‌شود که من یقین دارم هیچ پایه و اساس واقعی ندارد وفقط صرفاً اشتباه و سوء تفاهم است ولی با همه اینها دیدیم که موجب شد در این ده، بیست روزه اخیر یک یادداشتهائی هم مبادله شد وبعقیده بنده موردی نداشت از برای اینکه ملت ایران واقعاً کمال علاقمندی را دارد با دولت اتحاد جماهیر شوروی و هیچ گاه گذشته ازاینکه نمی‌تواند میل هم ندارد که دراین روابط دوستانه او خدشه‌ای وارد بشود  (صحیح است، احسنت)  اما ما چه باید بکنیم؟ من تصور می‌کنم وقتی که فهمیدیم که این دو دولت بزر با هم یک رقابتهای زیادی دارند و اتفاقاً یکی از موارد حساس رقابتشان در کشور ما است ماباید سعی بکنیم که آنها بار خودشان را از اینجا ببرند و به جای دیگری فرود بیاورند تا ما راحت بشویم می‌پرسید چطور ممکن است این کار را بکنیم؟ حالا که میگویند حاجت دارد به اینکه اسلحه خریداری نمائیم و من لزومش را نمیدانم البته ماباید سعی بکنیم که این اسلحه را ارزانتر خریداری کنیم که به صرفه یک مملکت فقیری مثل ایران تمام بشود ولی در عین حال ما باید فکر بکنیم وقتی این نگرانیها در پیش است منافع و مضارخرید آن در نظر گرفته شود آقایان دیگر اینجا توضیحاتی دادند که بعقیده بنده تاحدی کافی بود وباید مورد توجه قرار بگیرد  (آقای مکی، آقای اقبال و آقای حائری زاده)  اما یک نکته را که جناب آقای اهری فرمودند درست مخالف این نظری است که بنده عرض می‌کنم فرمودند من عقیده دارم که ما اصلاً سیاست موازنه را هم نباید تعقیب بکنیم خیال می‌کنم آقای اهری دچار اشتباه هستند سیاست موازنه را اگر ما تعقیب نکنیم به عقیده من دچار بدبختی می‌شویم (باتمانقلیچ- از موضوع پیشنهادشان خارج شدند)  (یمین اسفندیاری- آقا بفرمائید) ایشان فرمودند که ما می‌خواهیم حداکثر استفاده را ببریم من مجبور هستم که به ایشان توجه بدهم که در جنگ اول جهانی دولتی بوده موسوم به مونتنگر و یا قراطاغ این دولت به نفع متفقین یعنی انگلستان و فرانسه وروسیه داخل در جنگ شد
 +
 +
+ پادشاهش نیکلا نیکلای قراطاغ معروف به پدر زن اروپا بود یک دخترش زن ویکتور امانوئل پادشاه ایتالیا بود.  (صدای زنگ رئیس)  رئیس- اگر بنده به شما بگویم که این اظهارات شما مربوط به پیشنهادتان نیست شما گویا سعی دارید هر وقت می آئید اینجا به طوری صحبت کنید که من بگویم بروید بنشینید مدتی است که الان شما دارید صحبت می‌کنید و هیچ مربوط به پیشنهادتان نبوده‌است.
 +
 +
در اطراف پیشنهادتان هرچه می‌خواهید صحبت کنید.
 +
 +
عباس اسکندری- به هر حال ایندولت به نفع متفقین داخل در جنگ شده بود وزمانی هم که متفقین فاتح شدند خیال می‌کرد تمام بالکان را ضمیه خود کند و نقشه امپراطوری قراطاغ را هم کشیده بود وقتی که نمایندگان او در کنفرانس صلح بودند للوید جرج رئیس الوزراء انگلیس در مجلس انگلستان گفت وضعیت جغرافیائی مونتنگرو و اجازه ادامه حیات سیاسی به اونمیدهند فوراً صربستان این کشور را اشغال نمود و به حیات سیاسی او خاتمه داده شد و جزو یوگوسلاوی گردید (یکی از نمایندگان- انشاءالله برای ما اینطور نیست)  (یمین اسفندیاری- این خیلی تفاوت دارد)  بنده هیچ نظر ندارم همان طور که آقای اقبال فرمودند مستخدمینی که اینجا هستند باید این مستخدمین را روانه کرد. من عقیده دارم به آنها نشان هم بدهند خدماتی دراین مملکت کرده‌اند خدماتشان هم ملحوظ است امااز نظر کشور ما بهتر است که این چند نفر هم بروند من خیال می‌کنم که زیر آسمان کشور خودمان راحت تر و آسوده تر زندگی می‌کنیم به هیچ کس هم حق نخواهیم داد که در امور کشور ما دخالت کند و ما آزادی خودمان را حفظ می‌کنیم وقتی که به کسی بهانه ندادیم، وسیله ندادیم و نشان دادیم که ما تمام سعی خودمان را در این کشور کردیم و می‌کنیم که کسی نتواند بر خلاف منافع شما که همسایه ما هستند اقدامی بکنند اگر خواستند به ما تحمیلی بکنند ما هم آزاد می‌خواهیم زندگی بکنیم می‌ایستیم و می‌میریم اما دلیلی نداد که ما سوء تفاهماتی را دنبال بکنیم و بعد دچار یک عواقب بدی بشویم واینکه آقای دکتر عبده فرمودند که همیشه ممالک متحده آمریکا به ما با نظر مهرنگاه می‌کردند بنده هم موافقم اما آمریکای 1919 که سیاست مونروئه را تعقیب می‌کرد که اصلاً در قاره‌های دیگر دخالت نداشت با آمریکای فعلی که بزرگترین منفعت داردر سیاست جهان است بسیار فرق دارد و ما باید مابین این دو را فرق بگذاریم و البته باید آنها را در نظر داشته باشیم البته باید دوستی سایر ممالک جهان را در نظر گرفت اما بدانید هیچ ملتی مدرم و افرادش را برای خاطرما و برای هیچ کس نمی‌آورد بیجود به کشتن بدهد و به زحمت بیندازد مگر اینکه منافع او تطبیق به این کار بکند پس ما نباید بخیال این باشیم که اشخاصی برای اینکه ما از اولاد بزرگان قدیم هستیم و ما امپراطوری هخامنشی داشتیم بیایند وبه ما کمک بکنند هیچ کس از این کارها نخواهد کرد ومن تقاضا دارم از جناب آقای وزیر جنگ و ایشان میدانند ه بنده آنچه که عرض می‌کنم صادقانه‌است و خیال می‌کنم که آقایان هم قبول بفرمایند و این گفته به صلاح مملکت ایران است یک اعلان مناقصه داده شود چرا؟ چون اینجا گفته شد ما از اتحاد جماهیر شوروی خواستیم، از انگلستان خواستیم که آنها بدند ولی قیمت‌ها را خیلی گرانتر دادند تاریخ تقاضای دولت که برای ما معلوم نشد در چه تاریخی است ممکن است یک عده اشخاص مالی داشته باشند یک روزی گران بدهند بعد وقتی که دیدند یک کسی ارزانتر می‌دهد آنها هم ارزانتر بدهند ولی من عقیده‌ام این است که این خرید نه از اتحاد جماهیر شوروی و نه از آمریک بشود و نه از انگلیس، اگر می‌توانید از یک دولت دیگری بخرید اگر نبود باز اعلان مناقصه بدهید قانون محاسبات عمومی را هم رعایت کنید اگر کسی به شما ارزانتر داد حوائج خودتان را از او بخرید  (یمین اسفندیاری- از بارزانیها هم بخرید)  خود است شما هم پیشنهادکنید از آنجا بخرند بنده انتظار دارم آقایان عرایض مرا با یک نظر صادقانه تلقی کنند این به منفعت کشور ایران است و ما همه برای این کشور بایستی وظیفه خودمان را اداء بکنیم با این مقدار اسلحه همه میدانند که هیچ وقت نمی‌شود تعرض به کسی کرد و نه می‌شود کاری انجام داد با چند نفر مأمور آمریکائی در نظام هم هیچ قضیه‌ای به نظر من واقع نمی‌شود اماوقتی که ما نگاه می‌کنیم و اینهمه نگرانیها را هم می‌بینیم و دیروز بود که در روزنامه نطق ایزنهاور رئیس ستاد آمریکا را خواندیم. برای ما لازم است وقتی ممالک متحده آمریکا با چند هزار کیلومتر فاصله از اقیانوسها وسایل دفاعی برای خودتهیه می‌کند ما با همسایگی بی جهت خود را به زحمت نیندازیم  (زنگ ممتد و مسلسل رئیس).
 +
 +
رئیس- نیم ساعت است شما دارید صحبت می‌کنید من آخر اینجا که نشسته‌ام وظیفه‌ای دارم بفرمائید بنشینید این صحبتهای شما راجع به پیشنهادتان و در حدود نظامنامه نیست هی می‌گویم از موضوع خارج است و شما توجه نمی فرمائید و باز صحبت می‌کنید.
 +
 +
اسکندری- حالا که اجازه داده نمی‌شود و کاملاً مربوط به پیشنهاد است به هر حال بسته به نظر آقایان است و تاریخ آینده هم قضاوت می‌کند که من چه گفتم.
 +
 +
مخبر کمیسیون بودجه- (دکتر مصباح زاده)  بنده تصور می‌کنم نظر آقای اسکندری در هر دو قسمت تأمین شده‌است در قسمت مناقصه همان طوری که آقای وزیر جنگ فرمودند مدت یک سال است که روی این کار با دولت انگلیس، با دولت شوروی با دولت آمریکا مکاتبه شد و بالاخره چون قسمتهائی که دولت آمریکا داده بود، شرایطی که قبول کرده بود برای ما نافع تر بود ما می‌خواهیم با دولت آمریکا معامله کنیم و این رعایت صلاح و صرفه از هر حیث شده اما در قسمت کشور بی طرف که فرمودید می‌خواستم خدمتتان عرض کنم کشور بیطرف اصولاً در زمان جنگ است ودر زمان صلح تمام کشورها بی طرف هستند (صحیح است)  رئیس-رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای عباس اسکندری آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند  (چند نفر قیام نمودند)  تصویب نشد. پیشنهاددیگری قرائت می‌شود. پیشنهاد می‌کنم در تبصره یک قید شود که به قیمت بیمه و حمل و نقل آن به چه مقدار بالغ می‌شود و مجلس شورای ملی چون لایحه مالی است داند به چه مبلغ رأی می‌دهد. عباس اسکندری.
 +
 +
رئیس-آقای عباس اسکندری.
 +
 +
اسکندری- بنده میخواه معرض کنم ما یک لایحه مالی را داریم رأی می‌دهیم در این تبصره نوشته می‌شود که حمل و نقل وبیمه او به همین طریق ضمیمه اقساطی بشود (صحیح است)  جه مبلغ است؟… این ممکن است معاملة آن شتر وگربه باشد… گفتند یک کسی شتری را در یک شهری میگرداند می‌گفت این شتر یک تومان و این گربه 50 تومان گفتند این خوب است اما یک چیزی گردنش آویزان است من نمیدان این لایحه را که فردا شما تصویب می‌کنید و تصویب می‌کنید و تعهد می‌کنید اگر22 میلیون هم خرجش شد ما که حالا می‌خواهیم رأی بدهیم و آقایانی که رأی می‌دهند باید بدانیم چه مبلغ برای بیمه و حمل و نقل آن در نظر گرفته شده‌است این کار از روز اول در تمام این مدتی که مذاکره می‌کردند ممکن بود بکنند این یک کار بسیار آسانی است شما یک تلگراف می‌توانید بکنید دو روزه سؤال بکنید که آقا چه مبلغ بیمه این می‌شود چه مبلغ حمل و نقل این می‌شود  (صحیح است)  به هر حال بنده منظورم این است که آقایان باز هم می‌گویم برای خاطر مملکت است که اینجا نشسته ایدو صحبت می‌کنید این مطالب را دقت بکنید یک روزی می‌شود که شما مواجه می‌شوید مصادف می‌شوید شما باید بدانید که سالی چه مقدار در بودجه کشور هر سال می‌گذارید شما الان نمیدانید که این تبصره چه چیز مهمی است که الان می‌خواهید همین طوری رأی بدهید باید کمیسیون بودجه روی این دقت کرده باشد حالا بسته به نظر آقایان است.
 +
 +
رئیس- آقای مخبر بفرمائید.
 +
 +
مخبر کمیسیون بودجه-  (دکتر مصباح زاده)  این موضوعی که آقای اسکندری فرمودند در کمیسیون بودجه هم مطرح شد و علت اینکه ما نمی‌توانستیم یک مبلغی برای کرایه پیش بینی کنیم این است که این اجناسی که ما خریداری می‌کنیم در یک نقطه جمع نیست و وضع آن معین نیست تا بتوانیم تخمین بزنیم که چه مقدار برای حمل و نقل آن تعیین بکنیم  (مهندس رضوی- این کایه دو سارژ دارد پس چطور قیمت گذاشته‌اند)  قیمت با وزن فرق دارد و من خیال می‌کنم از این جهت ما نمی‌توانیم قیمت را معین کنیم و خیال می‌کنم جای نگرانی هم نباشد برای اینکه دولت آمریکا طرف با ما است دولت آمریکا به ما صورت می‌دهد با یک حدودی، البته نامحدود نیست، یک حدی دارد برای اینکه آن مقدار جنسی که ما خریداری می‌کنیم از برای خریداری آن مقدار جنس بایدکرایه حمل و نقل هم بدهیم از این جهت بنده استدعا می‌کنم پیشنهادتان را پس بگیرید.
 +
 +
عده‌ای از نمایندگان- رأی رأی.
 +
 +
رئیس- یک دفعه دیگر پیشنهاد آقای اسکندری قرائت می‌شود (مجدداً به شرح فوق خواند شد)  اردلان- این ایرادی است برای اینکه این معامله نشود اولاَ اگر در یک تاریخ معینی این کار انجام نشود در حقیقت این مذاکرات تمام بدون نتیجه خواهد بود واگر مأمور کردیم دولت را که معین بکند تا دینار آخر که این چه خرجی دارد شاید تا سال دیگر هم معین نشود. برای اینکه تدریجاً این اجناس معین می‌شود نسبت به وزنش نسبت به طرز آن چیزی که تحویل می‌شود در کشتیها کرایه مخصوصی دارد اول تا نبینند که چه چیز را تحویل می‌گیرند و بعد برای آن چیز تدریجاً چه مبلغ کرایه تعلق میگید تا او را نخرند اصلاً نمی‌توانند معلوم کنند که کرایه اش چقدر است.
 +
 +
اول باید خرید بعد کرایه را معین کرد و به همین جهت هم بود که کمیسیون بودجه از نقطه نظر اینکه دولت مکلف نباشد که یک پولی دریک جا برای حمل و نقل بدهد نوشت که این مساعدت هم از دولت آمریکا بشود و کرایه یک کرایه ایست بین المللی تعرفه عمومی دارد تجار و اشخاص مال التجاره حمل می‌کنند این یک چیزی نیست که بدولت تحمیل بشود و شاید در آن مذاکرات موفقیتهای بیشتری هم نصیب ما بشود پس اگر آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی معتقدند که این معامله بشود باید تصدیق بفرمایند این پیشنهاد قابل قبول نیست اگر برای این است که بتعویق بیفتد آنوقت هم به نظر بنده خیلی قابل توجه‌است.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای عباس اسکندری آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد. یک پیشنهادی از طرف آقای مکی رسیده‌است ده دقیقه تنفس داده شود.
 +
 +
حاذقی-مخالفم.
 +
 +
فولادوند-مخالفم.
 +
 +
رئیس- قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌نمایم ده دقیقه تنفس داده شود.
 +
 +
رئیس- آقای مکی.
 +
 +
مکی- بنده قبل از اینکه امشب مجلس وارد لایحه اسلحه بشود پیشنهادی داده بودم که عده زیادی از آموزگاران و دبیران تهران و شهرستانها هستند که شش ماه خدمت کرده‌اند و حقوق نگرفته‌اند و دیروز آمدند به مجلس شکایت کردند و گفتند ما بچه‌ها را ول می‌کنیم که بیایند بگویند ما آموزگار نداریم  (حاذقی- بگذارید رأی بگیریم)  نوبت شما هم محفوظ است شما هم اینجا میگوئی قانون و خودتان قانون را رعایت نمی‌کنید بنده استدعا کردم از مقام ریاست که به این موضوع توجه کنند یک رأی هم بیشتر لازم نداشت الان سه ساعت تمام است مطابق قاعده ما کار کردیم و مدت مجلس هم باید سه ساعت باشد لذا بنده استدعا کردم که ده دقیقه تنفس داده شود و بعد محدداً بیائیم اینجا و کار را تمام بکنیم و برای جلسه آینده ما می‌توانیم کارهای دیگر را انجام دهیم.
 +
 +
رئیس- آقای صدر زاده.
 +
 +
نمایندگان- رأی بگیرید.
 +
 +
رئیس- یک نفر حق دارد بعنوان مخالف صحبت کند بفرمائید آقای صدر زاده.
 +
 +
صدر زاده- بنده با تنفس مخالف هستم زیرا که بعد جلسه منعقد نمی‌شود و یک قانونی یک لایحه‌ای که به مجلس آمده و چند جلسه روی آن صحبت شده‌است والان هم مجلس مشغول است به این پیشنهادات رسیدگی می‌کند و نمایندگان محترم هم متوجه مدلول و مفاد این لایحه هستند استدعا می‌کنم که چند دقیقه دیگر صرف وقت بفرمایند که تمام بشود  (صحیح است)  مکی- بنده مسترد کردم. رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم چهار تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.
 +
 +
تبصره یک- دولت مکلف است بخمت مستشاران آمریکائی در ارتش و ژاندارمری خاتمه دهد و حق انعقاد هیچ گونه قرارداد نظامی با دولت آمریکا ندارد.
 +
 +
تبصره دو- دولت مکلف است از ده میلیون دلار، پنج میلیون آن را خرید اسلحه و مهمات نماید و پنج میلیون دیگر را مصرف خرید ماشین آلات برای تکمیل کارخانجات ارتش بنماید.
 +
 +
تبصره سه- دولت مکلف است صورت عایدات و مصرف لیره‌های وصولی بابت حق الامتیاز نفت جنوب و سود سهام و مالیات بر درآمد آن رااز 1308 الی 1322 در ظرف یک ماه تهیه و به اطلاع مجلس شورای ملی برساند.
 +
 +
تبصره چهار- دولت مکلف است در حدود ده میلیون دلار خرید اسلحه و هزینه حمل و نقل و سایر مخارج آن طرح قانونی مالیاتی بر اشخاصی که تمول آنها از یک میلیون تجاوز می‌کند در ظرف مدت یک ماه تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارد. - غلامحسین رحیمیان.
 +
 +
رئیس- اینها بعضیهایش وارد است و بعضیهایش وارد نیست مثلاً تبصره چهار یک لایحه مالیات خاصی است که مربوط نیست شاید یک عده‌ای از آقایان هم موافقت نمایند ولی جایش اینجا نیست معهذا بفرمائید آقای رحیمیان.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- این پیشنهادات وارد نیستند.
 +
 +
رحیمیان- بنده یکی یکی می‌خوانم رأی بگیرید.
 +
 +
رئیس- این مربوط به قانون مالیات است مربوط به خرید اسلحه نیست شما پیشنهاد کرده‌اید مالیات گرفته شود طرح قانونی باید برای مالیات تهیه بشود و مجلس رأی بدهد.
 +
 +
دهقان- آقای رحیمیان در مورد مالیات هه موافقیم ولی جایش اینجا نیست.
 +
 +
رحیمیان- تبصره دوم را عرض می‌کنم بنده اصولاً عرض می‌کنم که بیشتر موافقین این لایحه پیشنهاد می‌کنند پیشنهاد در پیشنهاد و آنها باعث تعویق این لایحه شدند (صحیح است)  بایستی اجازه بدهند که مخالفین پیشنهاد‌های خود را بدهند و در این موضوع صحبت کنند ولی ما که مخالفیم وقتی پیشنهاد می‌کنیم هنوز نخوانده میگویند وارد نیست  (صحیح است)  اما پیشنهاد بنده راجعبه مستشاران می‌خواهم تقاضا کنم که اگر وارد است صحبت کنم واگر نیست صحبت نکنم  (بعضی از نمایندگان- هست آقا)  آقای رئیس حضرتعالی بفرمائید طبق قانون وارد هست یا نیست بنده در اطرافش زیاد توضیح نمی‌دهم.
 +
 +
رئیس-قانونی راجع به مستشاران از مجلس نگذشته که لغو بشود.
 +
 +
وزیر جنگ- در آبان 1322 قانونی از مجلس گذشته‌است.
 +
 +
رئیس- قانون دارد ولی ربطی به این موضوع ندارد.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- مربوط نیست.
 +
 +
رحیمیان- بنده پیشنهاد دادم ولی شما رأی ندهید، بنده در تبصره یک راجع به خاتمه خدمت مستشاران آمریکائی توضیحی نمی‌دهم و همین است که پیشنهاد کرده‌ام حالا بسته به نظر مجلس است، پیشنهاد بنده راجع به تبصره دوم راجع به ده میلیون دلار که پنج میلیون آن را خرید اسلحه بکنند و پنج میلیون آنرا صرف خرید کارخانجات و تکمیل کارخانجات ارتش بکنند، به طوری که قبلاً عرض کردم هم در اینجا ایجاد کار می‌شود و هم یک کارخانجاتی کار می‌کنند که هم به نفع خود ارتش و هم به نفع کشور است، این هم پیشنهادی است که در اطرافش توضیح زیادی لازم نیست، راجع به تبصره سوم این است که ما در مدت ده سال سی میلیون لیره گرفتیم ولی از این سی میلیون لیره آقایان می‌فرمایند که 16 میلیون لیره را صرف تسلیحات کردیم و بقیه آن چون برای ما معلوم نیست بنده فقط پیشنهاد کردم که دولت موظف باشد صورت عایدات و مصرف این را به اطلاع مجلس شورای ملی برساند این خیال می‌کنم که مورد موافقت شما باشد، راجع به تبصره چهارم بنده نوشته بودم یک میلیون ریال آقای دکتر مصباح زاده و شما نوشتیدیک میلیون تومان بنده به طوری که بعد هم عرض کردم البته مردم و اهالی فقیر ایران هستند که از عهده این مالیات برنمیآید و طبقه حاکمه این کشور بیشتر از قدرت ارتش استفاده می‌برند و دیگران که هیچ ابداً نمی‌توانند به جر نان خشکی برای خود تهیه کنند بعقیده بنده انصاف نیست که ما یک مالیاتی را بعهده آنها واگذار کنیم بنابراین بنده پیشنهاد می‌کنم که دولت قبول بکند که یک طرح مالیاتی را تهیه بکند و بعد بعرض مجلس شورای ملی برساند اگر قبول شد که البته قانون خواهد شدو اگر هم نشد که آن ا مری است علیحده، آقای ارباب مهدی چه فرمودید که بنده تذکر بدهم؟… رئیس- آقای دکتر معظمی.
 +
 +
دکتر معظمی- عرض کنم که تبصره‌ها چون یک قسمتش راجع به مستشار ان آمریکائی است که مستشاران آمریکائی را دولت مکلف است که لایحه استخدامشان را به مجلس بیاورد بنابراین این را می‌گذاریم برای آن قسمت  (صحیح است)  و بعلاوه اگر قراردادی هم منعقد شده‌است چون خود آقای وزیر جنگ فرمودند و اگر هم نفرموده بودند هیچ قراردادی اگر هم منعقد شده باشد تا به مجلس نیامده قرارداد نیست قرارداد موقعی است که مجلس شورای ملی تصویب کرده باشد فقط یک موضوعی در مورد استخدام مستشاران آمریکائی هست که ما بایستی الان آن را تذکر بدهیم این است که دولت نمی‌تواند باستناد آن قانون 1322 خدمت آنها را تمدید کند بنابراین ما در اینجا در مجلس شورای ملی میگوئیم که حق چنین تمدیدی را ندارند و هر کاری که می‌خواهند بکنند بایستی بیاورند و ازتصویب مجلس شورای ملی بگذرانندو مورد رأی واقع شود.
 +
 +
رحیمیان- بنده پس گرفتم.
 +
 +
رئیس- بسیار خوب پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه فرهنگ مطرح شود- رضوی.
 +
 +
رحیمیان- من یکیش را پس گرفتم سه تای دیگرش باقی است، اولیش را پس گرفتم باید رأی گرفته شود. یکی راجع به پنج میلیون خرید اسلحه بود که این را بنده پس نگرفتم یکی هم راجع به صورت عایدات و خرج و حق الامتیاز نفت جنوب که بعرض مجلس برسانند.
 +
 +
رضوی- مطابق ماده 110 نظامنامه بنده اخطار می‌کنم بعضیهایش وارد نیست.
 +
 +
رئیس- بسیار خود اگر اولی را پس گرفتید به بقیه باید رأی بگیریم، رأی می‌گیریم به پیشنهادهای آقای رحیمیان، سه تبصره بقیه آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد پیشنهاد آقای رضوی باز قرائت شود.  (بشرح بالا قرائت شد)  رئیس- آقای رضوی بفرمائید.
 +
 +
رضوی- بنده خیلی متأسفم که فرهنگ موقعیت خودش را در مملکت ما گم کرده‌است  (دهقان- آقای وزیر فرهنگ که نیستند)  استدعا می‌کنم اجازه بفرمائید بنده توضیح خودم را عرض کنم، عرض کردم که اصلاً فرهنگ موقعیتش را در مملکت ماگم کرده‌است توجه بفرمائید متأسفانه یک ماه‌است که لایحه فرهنگ تقدیم مجلس شورای ملی شده (صحیح است)  عده زیادی آموزگار و معلم و شاگرد همچنان بلاتکلیف هستندسال در شرف تمام شدن است پیشنهاداتی راجع به این موضوع رسیده و قرائت شده‌است فقط یک توجه مختصر می‌خواهد و یک رأی گرفتن و تکلیف کار اینها را روشن کردن با این مقدمه بنده نمیدانم چه اصراری است لایحه ارتش در این قسمت الان گفتگوهایش شده مطرح هم شده مورد بحث هم قرار گرفته 12 پیشنهاد دیگر دارد که می‌افتد برای جلسه بعد، پس هر چه زودتر لایحه فرهنگ را تمام کنیم و ضمناً تکلیف این آموزگاران بدبخت را معین کنیم.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.
 +
 +
رئیس- هر لایحه‌ای که مطرح شود با حضور وزیر مربوطه باید باشد چون آقای وزیر فرهنگ نیستند مطرح نمی‌شود در این قسمت ماده نظامنامه صریح است پیشنهادات دیگر را بخوانید، پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.
 +
 +
یمین اسفندیاری- ما موافق هستیم با پیشنهاد آقای رضوی ولی الان آقای وزیر فرهنگ در مجلس نیستند.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم ماده واحده به طریق ذیل اصلاح شود.
 +
 +
مجلس شورای ملی از نظر تکمیل وسایل مخابرات و ارتباط و بهداری وساز و برگ و اسلحه و مهمات مورد نیازز نیروهای زمینی و هوائی ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری به دولت اجازه می‌دهد که در حدود مبلغ 150 میلیول ریال ارز بر بودجه 1327 وزارت جنگ اضافه نماید که از هر کشوری که به نازلترین قیمت اسلحه بفروش میرساند خریداری نماید.
 +
 +
دکتر معظمی.
 +
 +
رئیس- آقای دکتر معظمی. دکتر معظمی- متأسفانه آقایان خسته هستند ولی از جهت اینکه بنده این پیشنهاد را مطابق عقیده و فکرخودم ضروری دانستم این پیشنهاد را کردم و نظیر این پیشنهاد هم نشده بود و یکی ازآقایان هم فرمودند که ارتباط ندارد گویا لایحه را نخوانده باشند که ارتباط دارد یا ندارد بنده قبل از توضیح خواستم عرض کنم که راجع به مخالفت یا موافقت با لایحه بعضی از آقایان متأسفانه گفتند اگر هر کس مخالفت کند وطن پرست نیست و هر کس موافقت کند وطن پرست است (یکی از نمایندگان- این طور نیست)  اجازه بفرمائید خواستم عرض کنم که وطن پرستی مونوپل هیچ کس نیست  (صحیح است)  و بنابراین هر کسی که می‌آید در مجلس شورای ملی ایرانی است و ما معتقدیم که عقایدی که دارد باید آزادانه ابراز کند  (صحیح است)  و ما هم گوش بکنیم و هر کسی هرچه رأی داد اختیار خودش را دارد بنابراین هر کس آزاد است که رأی خودش را بدهند و بنده خواستم که اسلحه را بکار نبرند مخصوصاً در موقع لایحه خرید اسلحه، قسمت دوم که می‌خواستم عرض کنم یک اعتراضی بود به اینکه این لایحه چرا به کمیسیون خارجه داده نشده نه از نظر اینکه من این لایحه را لایحه سیاسی میدانم، خیر بلکه من معتقدم که هر مملکت مستقلی می‌تواند اسلحه بخرد و بنابراین جنبه سیاسی دارد یا ندارد بنده کار ندارم ولی عدم مراجعه به کمیسیون خارجه چون خود بنده عضو آن کمیسیون هستم و بعداً هم ممکن است این لوایح به کمیسیون خارجه مراجعه نشود این اعتراض را می‌کنم که بعداً اگر وامی از خارجه خواستیم از لوازم اولیه اش این است که به کمیسیون خارجه هم برود (یکی از نمایندگان- این وام نیست)  وام است، بنده از شما صد تومان پول قرض می‌کنم که ده ماهه بدهم این وام نیست پس بنابراین از نظر اصول به کمیسیون خارجه مراجعه شود اما مخالفتی که بنده با این لایحه کردم فقط از نقطه نظر کسر بودجه بود که با لایحه بودجه هم بنده مخالف بودم و تذکر دادم که هر وقت من تشخیص بدهم که ارتش ما یک اعتباری لازم داشته باشد پس از اینکه تشخیص دادم با آن موافقت می‌کنم و با بیاناتی که آقای وزیر جنگ فرمودند و فرمودند که ارتش فعلی ماضرورت دارد به اینکه یک مقداری اسلحه داشته باشد و بنده هم با این عقیده‌ای که دارم معتقدم که ارتش باید اسله داشته باشد ولی این باعقیده دیگری تعارض پیدا کرده‌است و آن عبارت از این است که ما نبایستی وام بگیریم وام گرفتم مخصوصاً توجه بفرمائید این وامی که اینجا گرفته می‌شود با توجه به این ماده‌ای که خود کمیسیون بودجه نوشته‌است مبلغش خیلی زیاد می‌شود و بعلاوه ماده واحده صراحت ندارد در دو سه موردش توجه آقایان را به این موضوع جلب می‌کنم یکی اینکه اولاً از الان ما تقریباً سالی سیصد هزار دلار مطابق این ماده در سال اول و دوم هم بایستی ما بدهیم برای اینکه در سال اول و دوم که قسط پرداخت نمی‌کنیم بنابراین ششصد هزار دلار برای سال اول و دوم بایستی بدهیم بعداز سال سوم مابایستی یک میلیون و صد هزار دلار بدهیم وقتی که مجموع تنزیل این قرض را با اقساطش جمع کنیم می‌بینیم یک مبلغ خیلی زیادی ما باید بدهیم که ابتدا ممکن است به نظراین معامله برای ما نفع داشته باشد ولی وقتی که جمعاًبا تنزیلی که پرداخت می‌کنیم اگر حساب کنیم چندان صرفی برای ما نخواهد داشت و از طرفی من فکر کردم که این اعتباری که وزارت جنگ خواسته‌است سی میلیون تومان است این سی میلیون تومان را بنده نصف کردم و گفتم چون مان این اسلحه را نمی‌توانیم یک دفعه وارد کنیم فعلاً 15 میلیون تومان در اختیار وزارت جنگ گذاشته بشود واین 15 میلیون تومان را فعلاً اسلحه بخریم و در پیشنهادی که بنده دادم قید کردم که این 15 میلیون تومان را از هر مملکتی که به نازلترین قیمت داد بخریم چون فکر من این است که وقتی ما باید اسلحه بخریم هر مملکتی که با نازلترین داد ما ممکن است تحقیق بکنم و واقعاً مطابق حق حاکمیتی که خود ما داریم از آن مملکت این را بخریم بنابراین آن معایبی که بنده اینجا ذکر کردم نخواهد داشت و بعلاوه نسبت به نسل آتیه هم به هیچ وجه عملی نکرده‌ایم، به جهت اینکه ما نمی‌توانیم از مزایای یک قسمتی استفاده بکنیم ولی مالیاتش را کسی دیگر بدهد در 1950 ملاحظه بفرمائید ممکن است که ما ده سال از این اسلحه‌ها استفاده کنیم و موقعی که اسلحه ما کهنه شده‌است بعد بیایند و پول اینها را بدهند ولی مطابق آن پیشنهادی که شد که بایستی متمولین مملکت مالیات بدهند وقتی که آنها این مالیات را پرداختند، اگر نقد هم بخریم هیچ عیبی ندارد و بعلاوه با توجه به وضعیت مالی خودمان این مقدار ارز را ما فعلاً به وزارت جنگ داده‌ایم بنابراین من چون اصولاً مخالف با قسمت وام خارجی هستم از این جهت پیشنهاد کردم که این قسمت نقداً باشد وبعد هم در اینجا قید کردم در این قسمت آخرش، از دولت هم من ذکری نکردم، که از هر جا که به نازلترین به داد ما از آنجا خریداری کنیم به این جهت بنده پیشنهاد کردم که قسمت وام از بین برود وعلاوه بر این عبارتهای آخرش که از یک دولت معینی ما خریداری بکنیم لزومی ندارد و بعضی قسمتهای ماده که کمیسیون گزارش داده‌است صریح نیست و می‌خواستم مخبر کمیسیون جواب بدهد که در سال اول و دوم هم پرداخت می‌شود یا نمی‌شود ما بایستی بدانیم برای اینکه در سال اول و دوم پرداخت بشود این سیصد هزار دلار تفاوت معامله‌است  (دکتر مصباح زاده- این پرداخت نمی‌شود)  نمی‌شود که نمی‌شود ظاهر عبارت این است که ماباید این سیصد هزار دلار را بپردازیم توجه بفرمائید بایستی تصریح بفرمائید که در صورت جلسه قید شود که در سال اول و دوم پرداخت نمی‌شود برای اینکه یک تفاوت زیادی این معامله خواهد داشت و یک قسمت دیگر هم که می‌خواستم عرض کنم با این وضعی که این ماده تدوین شده‌است خود من هم خسته شده‌ام و نمی‌توانم حرف بزنم دستگاهی که باید تشخیص بدهد که در چه موردی ضروری هست بدانیم، فقط کمیسیون بودجه و نظام نیست، آنها هم توجه نکردند ما یک ماده واحده‌ای را تصویب می‌کنم و این را توجه نمی‌کنیم که یک دستگاه فنی که مورد اعتماد مجلس است بایستی در این نظارت بکند
 +
+  (یمین اسفندیاری- این را آقای وزیر جنگ توضیح دادند)  توضیح وزیر جنگ موقعی برای بنده قانع کننده بود که بنده می‌دانستم تا آخر خرید اسلحه ایشان وزیر جنگ هستند توجه فرمودید در مملکت ما این طور نیست اما یک قسمت عمده‌ای که باید مورد توجه کمیسیون واقع شود متأسفانه کمیسیون دقت نکرده‌است از این جهت بنده پیشنهاد کردم و تذکر می‌دهم که بایستی مجلس شورای ملی را مطمئن کنند که چه دستگاهی و چه اشخاصی نظارت خواهند کرد که این معامله‌است و یا وام است و در یک قسمتهای دیگرهم بنده ایراد داشتم و چون پیشنهاد دیگری کرده‌ام راجع به تبصره دوم این است که در آن قسمت عرض می‌کنم و به آقای مخبر کمیسیون هم می‌خواستم عرض کنم که خواهش نفرمایند که بنده پس بگیرم چون عقیده‌ام این است که وام مضر است می‌خواهم مجلس شورای ملی روی این قسمت رأی بدهند ولو اینکه رأی ندهند.
 +
 +
نمایندگان- رأی، رأی.
 +
 +
رئیس- آقای مخبر.
 +
 +
دکتر مصباح زاده- (مخبر)  در دو سال اول از وقتی که جنس تحویل می‌شود آنها سود خواهند گرفت.
 +
 +
وزیر جنگ- از تاریخی که به ما جنس تحویل می‌دهند.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر معظمی آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم تبصره یک ماده واحده مجدداً به کمیسیون بودجه فرستاده شود. دکتر عبدالله معظمی رئیس- آقای دکتر معظمی.
 +
 +
دکتر معظمی- عرض کنم اینجا متأسفانه همان طوری که آقای عباس اسکندری توضیح دادند کمیسیون بودجه به هیچ وجه توجه نکرده‌است شما یک کار مهمی را اجازه می‌دهید و به بعد بدون اینکه مبلغ آنرا هم بدانید باز اختیار می‌دهید به دولت دیگری که می‌خواهد به شما قرض بدهد که برای شما صورت حساب بفرستد و از روی صورت حساب شما دولت ایران را مقروض می‌کنید و علاوه براین باید این اعتبارش معین باشد قبلاً شما باید یک مبلغ معین اعتبار بگیرید حتی در موقعی که بودحه برای یک سال تصویب می‌شود قانون محاسبات عمومی به شما اجازه داده‌است که اعتبار اضافی بخواهید اعتبار اضافی معنایش همین است که هر وقت وجوهی که مجلس شورای ملی پیش بینی کرده تجاوز کند مجلس شورای ملی مجدداً اجازه می‌دهد، اما بیائیم بگوئیم که برای مملکت ماحاضریم که قرض بکنید بعد معلوم شود پولش چقدر است ما می‌بینیم دولت ایران را مقروض کرده‌ایم در صورتی که حدش را هم نمیدانیم و این قسمت فوق العاده برای ما مضر است و از این لحاظ است که عرض می‌کنم که این دستگاه کنترل را متأسفانه کمیسیون بودجه پیش بینی نکرده ا ست و یکی از مواردی که در آن خیلی سوء استفاده خواهد شد همین تبصره‌است که خواستم به آقایان تذکر بدهم واین برخلاف اصول است.
 +
 +
دکتر اعتبار- آقای رئیس اجازه میفرمائید بنده خیلی مختصر می‌خواستم توضیحی بدهم.
 +
 +
رئیس- بفرمائید.
 +
 +
دکتر اعتبار- در موقعی که آقای عباس اسکندری پیشنهاد کردند که حدود این بیمه و مخارج حمل آن معین شود بنده همان موقع می‌خواستم عرض کنم که رأی ندادن به این پیشنهاد به صلاح کشور نیست و الان هم که آقای دکتر معظمی این تذکر را دادند بنده تأکید می‌کنم که نظرشان صحیح است وبایستی یک حداکثری معلوم باشد.
 +
 +
رئیس- شما موافقید با پیشنهاد آقای دکتر معظمی یا مخالف؟ دکتر اعتبار- بنده موافقم و می‌خواستم عرض کنم که از پیشنهادت بدون توجه نگذرید.
 +
 +
جمعی از نمایندگان- پیشنهاد آقای دکتر معظمی مجدداً قرائت شود.  (مجدداً بشرح فوق قرائت شد)  رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر معظمی آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت شود. دو پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد: پیشنهادمیکنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.
 +
 +
تبصره- دولت حین مذاکره با نمایندگان کمپانیهای فروش اسلحه باید سعی نماید تا بتواند اقساط پرداخت را تبدیل به ریال نموده وبجای آن کالاهای بازرگانی مجاز تحویل نماید.
 +
 +
تبصره دو- دولت مکلف است درظرف یک ماه مطالعه نموده لایحه مشابه لایحه مزبور برای آلات و ادوات کشاورزی به منظور ماشینی کردن امور کشاورزی مملکت تنظیم و تقدیم مجلس شورای ملی نماید. معتمد دماوندی.
 +
 +
رئیس-آقای معتمد دماوندی.
 +
 +
معتمد دماوندی- البته باید عرض کنم که در موضوع پیشنهاد در اینجا صحبتهای مختلفی شد راجع به اصل موضوع خرید و آقای دکتر عبده هم راجع به محبتهای دولت آمریکا اینجا فرمایشاتی فرمودند در صورتی که چندیست دولت آمریکا بعضی از کالاهای مارا تقریباً صورت تجملی بهش داده از جمله قالی که یکی از بزرگترین صادرات ما به کشور آمریکا بوده اخیراً عنوان تجملی به قالی داده‌اند و یک مقدار زیادی حقوق گمرکی از قالی می‌گیرند و وارد نمی‌شود و یا کم وارد می‌شود بنده اینجا یک پیشنهادی کردم و دولت را مکلف نکردم گفتم دولت مذاکره بکند اگر توانست بجای اینکه اقساط را به ارز بپردازد و دلار بدهد به ریال بدهد وبجای آنهم کالای مجاز بازرگانی بدهد از طرفی ما در این چند روزه در روزنامه‌ها می‌خوانیم که دولت ارزهائی را که به مملکت وارد شده صد در صد می‌خواهد به وارد کنندگان بدهد بنابراین دیگر محلی از اعراب برای پرداخت این ارزباقی نمی‌ماند وهمه ارزهای تجارتی که تا بحال ده درصدش در دست دولت بود یعنی ارزهای تحارتی از این به بعد صد در صد این ارزهای تجارتی به صادر کنندگان و وارد کنندگان داده می‌شود پس می‌ماند محلی که از درآمد نفت جنوب برای ما تحصیل می‌شود این را هم عرض کنم که در ضمن پیشنهاداتی که اینجا شد قرار شد برای آینده مملکت بماند و ذخیره شود بنابراین دیگر محلی برای پرداخت این ارز نیست من خیال کردم که اگر بتواند دولت یک معامله پایاپائی بکند در عوض کالاهای ما که مثلاً بهدانه‌است و الان در بازارهای آمریکا مانده‌است بفروشد، قالی بفروشد، کتیرا بفروشد، انقوزه بفروشد و برای ما اسلحه بیاورد و از آقایان خواهش می‌کنم که به این پیشنهاد رأی بدهند.
 +
 +
اما راجع به پیشنهاد دوم آنچه که بنده را وادار کرد که این پیشنهاد را تقدیم کنم و چند دقیقه وقت مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان محترم را بگیرم این بود که وضع اسفناک اوضاع کشاورزی مملکت مرا وادار کرد که به سه خودم یک عرایضی بکنم آقایان محترم میدانند که هنوز که هنوز است ما با وسائل پدر و بابائی و عهد عتیق و وسائلی که در عهد دقیانوس معمول بوده کشاورزی می‌کنیم حالا هم که برنامه هفت ساله تنظیم شده باز هم ما با گاو آهن به کشاورزی مشغولیم در چنین روزی که در دنیا آخرین سیستم کشاورزی معمول است و ممالک به آخرین سیستم کشاورزی مجهز هستند اگر آقای دهقان شلوغ نکنند و نخندند و گوش کنند کشاورزان لخت و بدبخت ما با همان وسایل کهنه قدیمی مشغول بوده و متأسفانه نمی‌توانند آنطوری که شاید و باید از همین وسایل هم استفاده کنند بنده دراین جا پیشنهاد کردم که این لایحه که الان برای ما بنا به فرمایش آقی اقبال در حدود صدو پنجاه میلیون تومان سرمیزند اگر ارز را به قیمت آزاد 72 ریال بدهند و یا ارز دولتی 32 ریال به قیمت امروز هشتاد میلیون تومان می‌شود و اگر این مبلغ را درایران خرج بکنیم چندین سد بسته می‌شود از قبیل سد کارون سد لار و سد سفید رود که برای ساختن سد سفید رود پروژه‌ای هم تهیه کرده‌اند که با بیست میلیون تومان می‌توانند این سد را بسازند و تمام اراضی بایر گیلان و طالش اراضی زراعتی خواهد شد علاه بر این تمام گیلان را هم برق خواهد داد فقط بیست میلیون تومان خرج دارد  (دهقان- به اسلحه چه ربطی دارد؟)  بنده می‌خواستم عرض کنم که دولت مکلف باشد در ظرف یک ماه مطالعه کند همان طور که برای رفرم کشاورزی ما البته آخرین سیستم لوازم مفید است اگر به کشاورزی جدید معتقد هستیم، آقای کشاورز صدر می‌خواهند که در وضعیت اهالی حوزه انتخابیه شان مختصر تغییری داده شود در زندگی آنها که دیگر بلوط نخورند و در عوض گندم بخورند باید آقایان رأی بدهند که دولت مکلف باشد در ظرف یک ماه مطالعه بکند و لایحه اش را بیاورد به مجلس که وسایل کشاورزی در مملکت ما تأمین شود.
 +
 +
رئیس- نسبت به این پیشنهاد نمی‌شود رأی گرفت پیشنهاد خرج است پیشنهاد اول مجدداً قرائت می‌شود که نسبت به آن رأی گرفته شود.  (پیشنهاد اول آقای دماوندی به شرح ذیل مجدداً قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه
 +
* تبصره- دولت حین مذاکره با نمایندگان کمپانیهای فروش اسلحه باید سعی نماید تا بتواند اقساط پرداخت را تبدیل به ریال نموده و بجای آن کالاهای بازرگانی مجاز تحویل نماید. معتمد دماوندی.
 +
 +
رئیس- دو پیشنهاد بود که یکیش قابل رأی نبود و در مورد آن یکی هم یکی از آقایان توضیح دادند و رد شده معهذا به این پیشنهاد رأی گرفته می‌شود… یمین اسفندیاری- که دولت ده میلیون برود چیز بخرد؟
 +
 +
معتمد دماوندی- ده میلیون عرض نکردم پیشنهاد کرده‌ام که دولت لایحه اش را بیاورد.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دماوندی آقایانی که موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح ذیل قرائت شد)  مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم مبلغ سه میلیون دلار از ده میلیون اختصاص به تجهیزات و ساز و برگ تشکیلات شهربانی کل کشور داده شود.
 +
 +
آشتیانی زاده.
 +
 +
رئیس- آقای آشتیانی زاده.
 +
 +
آشتیانی زاده- عرض کنم که اولاً بنده معتقدم که مجلس شورای ملی آقا قبل از هر چیز باید حقوق پارلمانی افراد خودش را حفظ بکند مکرر درهمین مجلس گفته شده‌است اکثریت تصمیم می‌گیرد و اقلیت حرفش را می‌زند مع الاسف در این مجلس این طوری که که ما می‌بینیم در هر موردی هر کسی که در اقلیت واقع می‌شود حق حرف زدن را از او سلب می‌کنند و این معنی ندارد به اندازه‌ای آقایان در این قبیل کارها عجله می‌کنند مثل اینکه همین الان ارتش ایران در سنگرهای خودش معطل مانده‌است و محاصره شده‌است و به هر حوی از انحاء است باید اسلحه را بهش برسانند و از بین می‌رود. خوب آقایان این موضوعهای به این مهمی را یک قدری بیشتر صحبت بکنید گناه کبیره که نمی‌شود در موضوع نفت هم همین طور شد اینجا ما خواستیم حرف بزنیم با یک عجله فوق العاده‌ای آقایان مثل اینکه تمام مملکت می‌خواهد از بین برود حق صحبت را از ما سلب کردند و نگذاشتند ما پیشنهاد بکنیم و حرف بزنیم. عرض کنم چون بنده میدانم که این پیشنهادات تصویب نمی‌شود (یمین اسفندیاری- فقط بی لطفی میفرمائید که وقت تلف شود)  آقا وقت تلف نمی‌شود اجازه بفرمائید حرفمان را بزنیم (چند نفر از نمایندگان- بفرمائید آق)  اولاً آقایان ما بایستی که کیفیت ارتش را ببینیم، ببینیم ارتش ما از نظر دفاع از خارج است یا از برای رفع حوائج داخلی است.
 +
 +
اگر این ارتش از نظر رفع حوائج داخلی است همین تسلیحاتی که الان موجود است الان کافی است بنده به شما قول می‌دهم این تسلیحات فعلی تمام عشایر را می‌تواند خلع سلا کند بنده به شما قول می‌دهم  (یمین اسفندیاری- مگر شما وزیر جنگ هستید؟)  هر چند که به آقای سپهبد یزدان پناه اردات دارم ولی حاضرم که جای ایشان را بگیرم و این کار را بکنم (یک نفر از نمایندگان- در کابینه آینده)  در کابینه آینده بنده را حبس می‌کنند اگر فرصت دست آقایان برسد اما اگر از نظر دفاع مملکت است البته تسلیحات لازم داریم، تانک لازم داریم، طیاره لازم داریم توپ هم لازم داریم پس اول آقای وزیر جنگ تشریف بیاورند اینجا وضعیت ما را از نظر ارتش معین بکنند که آیا این ارتش ارتشی است که باید رفع حوائج داخلی را بکند یا برای رفع حوائج خارجی است.
 +
 +
آقایان تسلیحات صرفاً توپ و تفنگ و تانک نیست و خریدن اینها کافی نیست و اگر خدای نکرده بخواهد در این مملکت انقلاباتی پیدا شود که انگشت خارجی درش باشد قطعاً توپ و تانک نیست کادر هم لازم است، افسر هم لازم است ما افسران بسیار خوب داریم در ایران مع الاسف آنه از آلات وادوات جدید جنگ اطلاعی نداند (یک نفر از نمایندگان- دانشگاه جنگ داریم)  دانشگاه جنگ قبل از این جنگ بود اغلب از افسرانی که ما داریم اینها در دانشگاه و دانشکده‌های افسری تحصیل کرده‌اند فقط در فرانسه در جنگ بین المللی ثابت شد که جنگ حرکت و سرعت است وهمه از آلات و ادوات فعلی جنگ ا طلاع ندارند پس ما اگر بخواهیم یک تجهیزات جدیدی را برای ارتش قائل شویم.
 +
 +
آقایان بایستی تخصصی هم برای این تجهیزات قائل بشوم والا این آلات و ادوات می‌آید و اینجا می‌ماند و فایده ازش برده نمی‌شد. در کلیات که نگذاشتید ما حرف بزنیم یکی هم راجع به اینکه آقایان آن اشخاصی که مأمور می‌شوند که این اسلحه را تحویل بگیرند این اشخاص باید کسانی باشند که در ساختن اسلحه و تخصص در خود اسلحه داشته باشند و این افسری را که می‌فرستند اسلحه را تحویل بگیرد عالم به علم اسلحه نیست بنده با اینکه با اقای خسرو هدایت در این اوخر میانة خوبی ندارم و روابطمان تیره‌است به آقای سرلشکر هدایت خیلی معتقدم، ایشان یک آدم فاضلی هستند و مرد پاکی هستند متخصص نیستند و اطلاعات زیادی هم ندارند یک افسر دارائی است و دیگری افسری است که در ارکان حزب و ستاد بوده و اطلاعاتی هم ندارد از این اسلحه بنده می‌خواستم بگویم که این ارتش ما واین اسلحه‌ای که می‌خواهید برای ارتش خریداری کنید این از لحاظ دفاع از حدود و ثغور مملکت است یا از برای رفع حوائج داخلی مملکت واز لحاظ استقرار امنیت است این اولاً باید معلوم شود اگر این معامله شد آنوقت ما باید برویم در نوع اسلحه… رئیس-پیشنهاد سرکار این بود که سه میلیون دلار اختصاص به شهربانی داده بشود.
 +
 +
آشتیانی زاده- بله آقا بنده معتقدم که شتر سواری دولا، دولا نمی‌شود بنده با کمال صراحت پشت این تریبون می‌گویم که می‌خواهید میدان بیائید مرد مردانه بیائید نترسید شما همه تان می‌ترسید  (یمین اسفندیاری- از چه می‌ترسیم میدانی در بین نیست)  اجازه بفرمائید اگر نمی‌ترسید اگر جبنی در کار نیست بیائید در کمال صراحت بگوئید چرا می‌ترسید (یمین اسفندیاری- بلوکی نداریم)  چرا دنیا دارد من و شما هم جزء دنیا هستیم اگر شهامت دارید بیائید بگوئید ما می‌خواهیم برویم در بلوک آمریکا و الا این موازنه‌ای که بنده و آقای دهقان می‌خواهیم داشته باشیم این موازنه نیست (دهقان- از خودتان بفرمائید)  چشم آقا، این موازنه نیست این موازنه دروغ است آنها قبول نمی‌کنند مگر بنده و شما این را قبول کنیم ما نباید خودمان را گول بزنیم آقایان شما می‌خواهید همسایه محترم ما اتحاد جماهیر شوروی را قانع کنید  (یمین اسفندیاری- آقا مگر شما وکیل اتحاد جماهیر شوروی هستید؟)  بنده که از شما کاتولیک تر هستم (رئیس- آقا از موضوع خارج نشوید)  بنده معتقدم آقا اگر شما می‌خواهید ده میلیون دلار بگیرید چرا سیصد میلیون دلار نمی‌گیرید از نظر آن اشخاصی که به این قضیه سوء ظن دارند تفاوت نمی‌کند حالا که این طور است بیائید مردانه بروید به ان طرف این ا ستخاره چیست؟… رئیس- آقا اجازه بدهید صبر کنید ماده 110 قرائت می‌شود (ماده 110 به شرح زیر قرائت شد)  ناطق باید از موضوع مباحثه خارج نشود چنانچه خارج شود رئیس او را متذکر می‌سازد و اگر ناطق مزبور بخواهد توضیحاتی بدهد که او از موضوع خارج شده‌است یا آنکه از موضوع خارج شدن دلایلی دارد در این باب اجازه داده نخواهد شد.
 +
 +
رئیس- بنابراین این پیشنهادی که شما کردید با این مذاکرات وفق نمی‌دهد ازموضوع خارج نشوید.
 +
 +
آشتیانی زاده- … عرض کنم راجع به این پیشنهادی که بنده کردم اطلاع نداشتم که رئیس شهربانی را امروز عوض کردند وبنده معتقدم که سه میلیون دلار فقط صرف خرید تجهیزات و لوازمی که برای شهربانی لازم است به این مصرف برسد امروز هم با آقای حائری زاده در شهربانی بودیم اتفاقاً همین موضوع در آنجا مطرح شد شب هفت مرحوم مسعود رئیس شهربانی اظهار داشت ما به واسطه فقدان وسایل از نظر انگشت نگاری ووسایل پلیسی ما این وسایل در دسترسمان نیست و قادر نیستیم یک جرم یا جنایتی همان طوری که سایر نقاط دنیا در اسرع اوقات کشف می‌کنند ما قدرت کشف جنایات را در به آن سرعت نداریم از این نظر البته حوائج زیاد داریم حتی رئیس شهربانی گفتند که تهران از 1310  (یکی از نمایندگان- در 1310؟)  بلی قربای در 1307 دارای 800 پلیس بوده و امروز با این وسعت و با این توسعه‌ای که در شهر هست و با این کثرت جمعیت عده پلیس 70-80 نفر بیشتر اضافه نشده  (بعضی از نمایندگان- بیشتر است آقا)  رئیس شهربانی گفت آقا بنده خیلی تعجب کردم در این موقعی که این جنایت عجیب واقع شده دولت آقای حکیمی در عوض اینکه همان رئیس را باقی بگذارد که مشغول تعقیب جانی‌ها بشود واین قضیه را زودتر کشف بکند تسریع فرمودند در تعویض او (یکی از نمایندگان- خواص این دولت است)  حالا اگر آقای مخبر این پیشنهاد بنده را قبول کند که بنده حرفی ندارم ولی بنده معتقدیم این موازه نیست اگر می‌خواهید بروید مرد مردانه بروید جزء بلوک… رئیس- آقا از موضوع خارج نشوید. آقای مخبر بفرمائید.
 +
 +
مخبر-  (دکتر مصباح زاده) بنده توضیح مختصری دارم بنده موضوع شهربانی را که آقای امامی
 +
پیشنهاد کردند قبول کردم و یک قسمتی از این ساز و برگ را برای شهربانی اختصاص دادیم و از این جهت نظر ایشان تأمین است ولی بنده تعجب می‌کنم که چرا بر سر یک معامله‌ای که صرفاً جنبه تجارتی دراد ما سعی می‌کنیم که به آن جنبه سیاسی بدهیم این ابداً جنبه سیاسی ندارد و باضافه اگر با خریداسلحه آنهم ده میلیون دلار ما وارد یک بلوک بشویم کشورهای دیگر هستند که چندین صد میلیون دلار از همین دولت آمریکا اسلحه و مهمات خریدند پس ما و آنها در یک بلوک هستیم.
 +
 +
رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای آشتیانی زاده آقایانی که موافقند قیام کنند  (کسی برنخاست)  یمین- خود ایشان هم نیستند که بلند شوند)  تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم به جای مدت 12 سال پرداخت بیست سال قیل شود. سزاوار.
 +
 +
حاذقی- این معامله‌است باید مرضی الطرفین باشد.
 +
 +
سزاوار- آقای حاذقی اجازه بدهید سابق بر این تعزیه هیئتی که می‌خواندند یک معین البکائی بود این معین البکاء وظیفه اش این بود که اگر می‌خواستند از حیث مقام وضعیتشان مردم را مرتب می‌کرد که در موقع تعزیه خوانی و تعزیه گردانی تعزیه اش مرتب باشد حالا لوایحی که می‌آید به مجلس خوب مجلس یک عادتی دارد لوایح می‌آید به طور عادی و رویش بحث می‌کنند من نمیدانم بعضی از لوایح که میآیداین لوایح تعزیه گردان پیدا می‌کند معین البکاء پیدا می‌کنند آقای حاذقی میفرمایندکه این پیشنهاد که شما می‌کنید باید موافق باشد اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم حضورتان عرض کنم این پیشنهاد معامله‌است و البته معامله همان طور که آقای حاذقی فرمودند بایستی مرضی الطرفین باشد بنده این پیشنهاد را که کردم برای اینکه چند کلمه عرض داشتم اینجا بکنم والبته بعد هم با آن تذکری که می‌دهم قناعت می‌کنم زیرا منظورم ازاین پیشنهاد این بود با این رویه و مذاکراتی که در اطرافش شده و تیمسار وزیر جنگ توضیح دادند حالادولت متحده آمریکا که حاضر شده‌است باقساط 12 ساله این وام را بگیرد اگر مذاکره بشود که این مدت زیادتر بشود این به نفع کشور است و به طوری هم مستهلک می‌شود که بر بودجة سالیانه ما در مدت 20 سال نمودار نیست و در مدت 12 سال نمودار است یک نکته دیگر که می‌خواهم عرض کنم که اینجا بنده این اجازه را کسب کردم که آقای اقبال بیاناتی فرمودند و آقای دکتر عبده هم یک فرمایشاتی فرمودند آقای دکتر عبده بنده وقتی بهشان تذکر دادم گویا راجع به اینکه من راجع به آن مطلبی که فرمودند بنده درست توجه نکردم بنده تصور کردم که ایشان فرمودند نظارت دولت آمریکا خالی از اشکال نیست مثل اینکه یک همچو چیزی فرمودند بنده می‌خواستم این عرض را بکنم که دولت آمریکا و دولت شوروی و دولت انگلستان برای ما مساوی است اجازه بفرمائید اگر ما باید بی طرف باشیم به مفهوم واقعی خودش باید بی طرف باشیم و این همان طوری که گفتم یک نوع معامله‌ای بیش نبود و بهتر این بود که ما در اطراف این اقدامات می‌کردیم از نظر ارتباط سیاسی وقتی که داخل شدیم اگر کسی آمد از نظر مخالفت صحبت کرد نباید اتاک کرد و حمله کرد چرا؟ برای اینکه آن جنبه بیطرفی که میگوئیم آن مفهوم واقعی خودش را از دست می‌دهد بنده این را صرفاً از نظر یک معامله‌ای بیشتر تلقی نمی‌کنم  (صحیح است)  در صورتی که اگر ضرورت ایجاب بکند یک اسلحه‌ای مملکت لازم داشته باشد یک دولتی هم فروشنده این اسلحه‌است و البته متخصصین فنی هم میگویند این اسلحه از اسلحه هائی است که از آخرین سیستم است و به درد کشور می‌خورد و پولش را هم به اقساط 12ساله می‌دهند پس این یک معامله‌ای است که به نسبت سایر کشورها بصرفه و صلاح این مملکت است بنده بیشتر از این نمی‌توانم به این موضوع جنبة سیاسی بدهم اما یک مطلبی است که بنده عرض می‌کنم و تیمسار هم توجه بفرمایند ما اسلحه داشتیم قبل از شهریور بنده چون ناظر بودم از اشخاصی بودم که در تهران ماندم و وکیل مجلس هم بودم و ناظر بودم در خیابان کاخ ناظر بودم حالا نمی‌خواهم مفصلاً شرح بدهم رفتند بردند بنده دیدم از ارتش خودم دیدم خوار و بار هم با کامیون بردند این اسلحه‌ای که امروز خریداری می‌شود البته در ارتش صاحب منصبان شریف و لایقی به تمام معنی مورد اطمینان ما در ارتش داریم اما متأسفانه باید بگویم قسم دیگری هم داریم که آن صاحب منصبان قابل اعتماد و اطمینان نیستند اینها باید تصفیه بشوند. این اسلحه‌ای که خریده می‌شود این ده میلیون دلار با سود به بودجة این مملکت تحمیل می‌شود و این بودجه را از همانهائی که اینجا گفتند بنده هم معتقدم که این مالیات از سرمایه دار درست گرفته نمی‌شود مالیات را از آن بی بضاعت بدبخت می‌گیرند از آنکه زیر انداز و رو انداز ندارد مالیات را به تمام معنی از او می‌گیرند اسلحه می‌خرند این اسلحه را نباید داد به دست آن اشخاص که همانطور که دیدیم نگهداری کردند اگر یک روز یک بلائی پیش آمد دیگر از این اسلحه چیزی در دست ما باقی نمی‌ماند حالا هم بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم دولت با مقامات فروشنده ساز و برگ وارد مذاکره شده و قراری بدهند که به اندازه نیازمندی کشتی‌های مسلح کوچک جهت جلوگیری از قاچاق خلیج جزء لیست بگذارند.
 +
 +
ساعد رئیس- آقای ساعد.
 +
 +
ساعد- آقایان به خوبی میدانند که در شهریور خساراتی که به ما وارد شد یک نیروی دریائی جوانی هم داشتیم خساراتی هم به آن وارد شد در این لایحه‌ای که پیشنهاد شده می‌نویسد مهمات مورد نیاز نیروهای زمینی و هوائی ارتش بنده پیشنهاد می‌کنم نیروهای دریائی هم اضافه شود اگر سوم شهریور برای ما شوم بوده‌است برای متفقین محترم ما هم یک افتخار جنگی نداشته‌است  (صحیح است)  آن وقت یک کشتیهائی از ما غرق شده‌است. بعضیها را هم خیط کرده‌اند و از میان برده‌اند  (صحیح است)  این است که این موضوع هم بایدجبران شود شاهنشاه فقید نیروی دریائی ما را هم احیاء کردند باید همین نیروی دریائی هم در مد نظر اولیای محترم باشد از این مبلغی که در نظر گرفته شده اینجا حالا زیاد یا کم و موضعات دیگری که ذکر شده‌است بنده نمی‌خواهم زیاد داخل بشوم اگر یک اختلاف نظرهائی است برای این است که بعضی از جراید خارجه و رادیو‌های خارجه این را بزرگ کردند خواستند یک موضوعی را که ما می‌خواهیم برای ساز و برگ خودمان این را یک جنبه سیاسی بهش بدهند همین ساز و برگی که ما با ده میلیون دلار می‌خواهیم بخریم آقایان شاهد هستند و خود متفقین ما هم تصدیق دارند که از این ساز و برگ‌ها و از این مهمات قریب 4 میلیون تن از خاک ما عبور کرده برای همسایه معظم ما دولت یوگوسلاوی تمام متفقین که در آن موقع در جنگ بودند و جنگ تمام شد به آنها تمام داده شده به قیمتهای مختلفه و ما اگر بخواهیم قشون خودمان را مجهز کنیم حق داریم هیچ کس نمی‌تواند ما را منع کند ما تابع هیچ دولتی نیستیم استقلال ما را تمامیت ما را تصدیق کرده‌اند در تمام دنیا و ما جزء سازمان ملل هستیم هیچ کس حق ندارد در کارهای ما مداخله کند  (صحیح است)  اگر ما امروز اجازه بدهیم که بروید این اسلحه را بخرید یانخرید از دولت آمریکا بخرید یا نخرید بعد از اینکه رد کردیم از دولت آمریکا و خواستیم با دولت بیطرفی وارد مذاکره شویم آن وقت وقتی که قدم اول را برداشتیم آنوقت خواهند گفت که عوض صد هزارتفنگ باید 90 هزار تفنگ بخرید این این صد هزار تفنگ را حق ندارید بخرید توپ نخرید لازم ندارید  (صحیح است)  ما این را نمی‌توانیم قبول کنیم یا باید زنده زندگانی کرد یا باید تن به این قبیل مسائل داد بنده می‌خواهم از آقایان استدعا بکنم که این موضوع را زیاد شاخ و برگ ندهید ما مستقل هستیم باید استقلال سیاسی و اقتصادی ما را در نظر بگیرند همان طور که عرض کردم باید نیروی دریائی ما هم تقویت شود و در این خصوص در لایحه کلمه بحری هم اضافه شود ما زحمتها کشیدیم صاحب منصبان وافسران دریائی تربیت کردیم بعضیها در همان شهریور کشته شدند وبعضیها زنده هستند والان منتظر هستند خدماتی در این خصوص بکنند و در زیر حمایت این کشتی‌های مسلح ما می‌توانیم دامنه عملیات کشتیهای تجارتی خودمان را در این دریا بیشتر بسط بدهیم البته بنده از اولیاء دولت خواهش و تمنی دارم که تعهداتی را که متفقین ما در نظر گرفته‌اند با آنها مذاکره بکنند و آنها را مکلف کنند که تعهدات خود را ایفا کنند در قرارداد سه جانبه تهران یک تعهداتی دارند  (نمایندگان- در اعلامیه تهران)  در اعلامیه تهران می‌نویسد راجع به استقرار یک صلحی که ناشی ازحسن نیت توده ملل جهان بوده تا چندین نسل آنها را از تجاوز وستمگری در امان نگهدارد ولی کشورهای بزرگ و کوچک دیگر مانند اهالی کشورهای ما کلیتاً آنها تصمیم گرفتند که اصول ظلم و ستمگری را از جهان برچینند.
 +
 +
رئیس- آقای ساعد توجه بفرمائید استدعا می‌کنم که در حدود پیشنهاد خودتان بفرمائید.
 +
یمین اسفندیاری- منظورشان اجرای اعلامیه‌است.
 +
 +
ساعد- … بلی تعهداتی کردند و آن این است که بعد از خاتمه جنگ به ما خدمتهائی بکنند و از دولت استدعا می‌کنم که در این خصوص توجه متفقین ما را جلب بکنند که بیشتراز این به ما کمک کنند در اینجا صحبت شد راجع به همسایه معظم شمالی ما با دولت شوروی همیشه دولت دوست بوده و همواره دست دوستی و مودت به طرف دولت و ملت شوروی دراز کردیم همیشه ما طرف دوستی صمیمی را با دولت شوروی خواهانیم و همیشه دوستی صمیمی و همکاری اقتصادی را با دولت شوروی و دولت انگلیس خواهانیم (صحیح است)  و از آنها متوقع هستیم که با ما بعد از جنگ همانطور که در پیمان سه گانه تعهد کرده‌اند به ما کمکهای اقتصادی بکنند و هیچ وقت ما خودمان را دور نکرده‌ایم و برای هر جور مذاکرات اقتصادی وسیاسی با این دولت معظم همسایه حاضر هستیم ولی الان دولت متحده آمریکا… رئیس- آقای ساعد عرض کردم از حدود پیشنهادتان خارج نشوید من اینجا به محظور خواهم افتاد به آقا عرض می‌کنم.
 +
 +
ساعد- … و من امیدوارم انشاءالله در خصوص کشتیها به ما کمکهای دقیقی بکنند.
 +
 +
وزیر جنگ- نظر جناب آقای ساعد در مورد نیروی دریائی کاملاً تأمین است. نیروی دریائی را وزارت جنگ در دو سال پیش در نظر گرفت و اقداماتی کرد و باز هم کشتی‌های دیگری هستند بدون خرج برای دولت ما در شرف حرکت هستند و به زودی حرکت خواهند کرد.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  در تبصره سوم ماده واحده بنده پیشنهاد می‌کنم بجای ارتش شاهنشاهی شهربانی نوشته شود و بجای وزارت جنگ وزارت کشور نوشته شود.
 +
 +
حائری زاده.
 +
 +
رئیس- آقای حائری زاده.
 +
 +
حائری زاده- بنده می‌بینم یک مطالبی که پیش من جزو بدیهیات است وقتی که عنوان می‌شود بگوششان سنگین می‌آید باید دید وزارت جنگ چی لازم دارد و چی لازم ندارد وبرای چی لازم دارد تا آنوقت در اطراف قسمتهای دیگرش بحث کنیم بدیهی است که ما عضو دنیا هستیم ویک جامعه‌ای برای اینکه ارتباطی با همه پیدا کند از طرف ممالک نمایندگانی در آنجا می‌روند و مطلبی که همیشه هست این است که ما امتحان دادیم که اهل جنگ و مبارزه حتی الامکان نیستیم و سعی می‌کنیم که وسایل صلح و آشتی بیشتر فراهم بشود همسایه‌های ما هم میدانند که ما برای جنگ هیچ وقت مهیا و حاضر نیستیم ملل کوچکی طرفدار صلح و سلامت طرفدار بیطرفی، طرفدار اینکه با تمام همسایه‌ها روابط دوستی داشته باشیم بودیم وهستیم و خواهیم بود  (صحیح است)  در جنگ بین المللی بزرگ دولی برخلاف حق و عدالت وارد مملکت ما شدند و کردند آنچه کردند قشون ما قشون مدافع نمی‌توانست باشد بلی ایران قوای صلح لازم دارد برای انتظامات داخلی خودش حالا اسمش را ژاندارمری می‌گذارند این ژاندارمری دو نوع اشخاص مسلح لازم دارد یکی اشخاصی که پست میگذارندسرجاده‌ها این هم اسمش ژاندارم است و یک دسته دیگر هم لازم دارد که اگر در یک نقاطی پستها ضعیف شدند و اشراری شرارا کردند و این پستها نتوانستند دفع اشرار بکنند یک قوای کمکی باشد که به آنها کمک برساند اسم این را گذاشته‌اند ارتش من هر دو را برای حفظ انتظامات داخلی میدانم ما برای جنگهای خارجی قشونی نگاه نمی‌داریم و صلاح ما هم نیست ما برای امنیت داخلی خودمان ژاندارمری داریم که یک وظیفه اش این است که در نقاط مهمی توقف پیدا کند برای پست دادن.
 +
 +
بدبختانه چون شاه مملکت ما از طبقه قشونی پیدا شده یک مملکتی توی مملکت ایجاد شده وقتی رقتی در داخل قشون یک مملکتی است پسر من دو سال مرتب افتخار داشته‌است نظام وظیفه را انجام بدهد البته مملکت همه چیز لازم دارد قشون لازم دارد ولی قشون ما قوای مسلحش قوای ژاندارمری تمام باید برای انتظامات داخلی باشد مهندسیشان برای قسمت راهسازی باشد ان قسمت فرهنگشان یعنی دانشکده و دانشگاه افسری جزو فرهنگ بشود ما در دو دستگاه که زندگی نمی‌کنیم ما ایرانیها یک عائله هستیم من از قرض و امثال اینها واهمه‌ای ندارم من می‌گویم که یکی از طرق اقتصادی امروزه استقراض است یکعده از کلیمی‌ها آمدند توی این مملکت اعتباری باز کردند در بانک ملی مثلاً یکی از اینها دویست میلیون تومان اعتبار دارد یک شاهی نه طلا آورده نه مال التجاره سفته می‌داد به نرخ بانک تنزیل می‌داد به بانک در خارج هم تجار دیگر از تفاوت عملش زندگانی می‌کردند این یهودیهای سرمایه داری که امروز در مملکت ما هستند اغلب کسانی هستند که یک شاهی نیاوردند در این مملکت و در نتیجه اعتبار و استقراض از بانک ملی یا دادن به تجار دیگر به مدتهای طولانی صدی دوازده گرفتند و صدی هیجده دادند و از تفاوت عملش زندگانی کردند وثروتی اندوختند یکی از طرق تحصیل ثروت امروزه همان استقراض است اینجا هم من مخالف نیستم که دولت آمریکا با اینکه در نتیجه جنگ صدمه دیده وسائل کاملی دارد ولی ما هر چه وسایل داریم مهم نیست و با آنها قابل مقایسه نیست راجع به استقراض هم ده میلیون نه هزار میلیون من موافقم ولی شهربانی و ژاندارمری یعنی قوائی که شهرها را باید امن بکند و آن قوائی که دشتها وسرحدات ما را برای جلوگیری از قاچاق باید مواظبت بکنند این بود که بنده پیشنهاد کردم که به جای ارتش شهربانی گذاشته شود ژاندارمری که هست اینجا (یکی از نمایندگان- مقصود چیست؟)  مقصود این است که مااصلاً وزارت جنگمان را اگرتقسیم بکنیم توی وزارت خانه‌های دیگر خودمان و به راه سازی خودمان کمک بدهیم به فرهنگمان کمک بدهیم به بهداشتمان کمک بدهیم هیچ اشکالی در تشکیلات مملکتی ما پیدا نمی‌شود و سوء تفاهماتی هم نخواهدبود ویک دولتی هم توی دولت نخواهیم داشت.
 +
 +
اردلان- به سه دوازدهم بودجه ارتش رأی دادیم چطور می‌شود ارتش را حذف کرد؟ یمین اسفندیاری- حیات مملکت به بودجه وزارت جنگ است.
 +
 +
مهندس رضوی- و شرکت تلفنی.
 +
 +
رئیس- آقایانی که با پیشنهاد آقای حائری زاده موافقند قیام کنند  (عده کمی برخاستند)  تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود  (بشرح زیر قرائت شد)  مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم افسرانی که به منظور تحویل گرفتند اسلحه مورد خرید به آمریکا فرستاده می‌شوند فیمابین متخصصین تسلیحات انتخاب شوند.
 +
 +
آشتیانی زاده رئیس- مذاکره‌ای نمی‌شود در این پیشنهاد کرد این وظیفه وزارت جنگ است پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم چون ضمن معاملات در آمریکا معمولاَ مبلغی بعنوان حق العمل بنماینده خریدار داده شود دولت مکلف است با نظر و اطلاع سفارت کبرای ایران در واشنگتن مبلغی را که در این معامله به عنوان حق العمل داده خواهد شد دریافت داشته و به نفع سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بمصرف برسانند. راجی.
 +
 +
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند، پس گرفتند.
 +
 +
رئیس- آقایان اجازه بدهید حرف بزنند، بفرمائید آقای دکتر راجی.
 +
 +
دکتر راجی - معمولاً موضوع حق العمل دادن و کمیسیون دادند در آمریکا به طوری که بنده شنیده‌ام یک چیز خوبی است و با اطمینانی که البته به افسرانی که برای خرید می‌فرستند هست و مخصوصاً ممکن است که جناب آقای علاء که یکی از اشخاصی است که از هر جهت مورد اعتماد است بنده خیال می‌کنم که اگربنا است حق العملی گرفته شود آن حق العمل به نفع یک مؤسسه خیریه برسد خیلی بجا است.
 +
 +
رئیس- رأی بگیریم به پیشنهادشان یا پس می‌گیرید.
 +
 +
دکتر راجی- چون میگویند حق العمل نیست بنده پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم به دولت اختیار داده شود که دولت با توافق دولت آمریکا قسمتی از اقساط را از سال چهارم به بعد فرش یا قالی بدهد در این صورت.
 +
 +
رئیس- این پیشنهاد وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم در تبصره ذکر شود مخارج باربندی و حمل نباید از یک میلیون دلار تجاوز کند. نبوی رئیس- آقای نبوی.
 +
 +
نبوی- عرض کنم بنده خیلی متأسفم که پیشنهاد من زودتر مطرح نشده و آقایان خسته شده‌اند حالا هم اگر آقایان توجه بعرایض من بکنند در این صورت بنده سعی می‌کنم مطالب را مثل همیشه خیلی باختصار عرض کنم مقصود بنده از این پیشنهاد این بود که خواستم یک موضوع مهمتری به آقایان تذکر بدهم شاید
 +
جناب آقای وزیر جنگ و آقای مخبر توضیحی دادند و بنده قانع شدم و آن موضوعی است که این عمل مکرر اینجا توضیح داده شده‌است، راجع به این معامله که دولت لایحه اش را آورده‌است به مجلس در مجلس چندین جلسه صحبت شده که شاید گفتن بعضی ازاین مطالب اصلاً ضروری نبوده‌است قبل از این هم ارتش اسلحه می‌خرید و احتیاجی هم نداشت به اینکه دولت لایحه به مجلس بیاورد اساساً دولت برای اینکه بخواهد جنسی از خارجه یا از داخله به نقد یا اقساط بخرد محتاج به استجازه از مجلس شورای ملی نیست چنانچه قبلاً هم دولت مکرر اسلحه خریده و در سالهای پیش خرید اسلحه از یک دولت خارجه فرقی بری دولت با خرید قند و شکر و قماش و سایر اجناس ندارد همان طور که دولت حق دارد مثلاً قماش یا به نقد یا باقساط بخرد همان طور هم می‌تواند اسلحه بخرد بنابراین دولت بدون مراجعه به مجلس وبدون آوردند این لایحه به مجلس حق دارد که این اسلحه را از بودجه وزارت جنگ بخرد و مبلغش هم زیاد نیست می‌توانست سالی دو سه میلیون تومان در بودجه اش پیش بینی کند و این اسلحه را بخرد بدون اینکه این صورت به مجلس بیاید.
 +
 +
رئیس- آقای نبوی مختصر بفرمائید (صحیح است)  نبوی-چشم باختصار عرض می‌کنم اما راجع به این پیشنهاد خواستم عرض کنم که اغلب آقایان نمایندگان نگرانی دارند از اینکه مخارج باربندی و حمل یک مبلغی باشد که فوق طاقت ملت ایران باشد و حتی از قیمت اسلحه زیادتر بشود یا به اصطلاح یک اعتبار بدون اندازه‌ای باشد این است که بنده پیشنهاد کردم برای مخارج حمل وباربندی که برای این کار در نظر گرفته شده معلوم باشد حالا هم اگر یک توضیحی داده شود که بنده قانع بشوم پیشنهادم را پس می‌گیرم.
 +
 +
نمایندگان- پس گرفتند، پس گرفتند.
 +
 +
رئیس- پس گرفتید آقای نبوی؟ نبوی- بلی چون آقایان می‌فرمایند پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.  (بشرح زیر قرائت شد)  پیشنهاد می‌کنم مبلغ لازم برای خرید لوازم مذکور در لایحه را با مخارج حمل و نقل وزارت جنگ از وجوه موجود خود نقداً بپردازد. سیدحسن تقی زاده.
 +
 +
فولادوند- این آخرین پیشنهاداست.
 +
 +
رئیس- آقای تقی زاده.
 +
 +
تقی زاده- خیلی خوشوقت شدم از اینکه فرمودند پیشنهاد بنده آخرین پیشنهاد است. عرض کنم راجع به این پیشنهاد یک مطلبی داشتم که خواستم بعرض برسانم و آقای وزیر جنگ توضیح بدهند آنوقت اگر توضیحات کافی دادند بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم اگر هم کافی نباشد شاید پس بگیرم عرض کنم این مذاکراتی که اینجا شد کاشکی… یعی می‌خواهم عرض کنم کاشکی… حقیقتش هم این است که به اصل مطلب مربوط باشدیعنی اینجا فقط یک نکته بیشتر نیست و آن این است که آیا این لازم است یانیست اگر مسلم بشود که لازم است به هر ترتیبی هست باید بخریم و اگر شک داشته باشیم در لزومش بنده نمیدانم وقتی که بخرند البته بار بزرگی برای مالیات مملکت و مالیات دهنده می‌گذارد که در واقع کمر شکن است (صحیح است)  دوم این است که ایجاد یک قرض خارجی می‌کنند ما تا چند وقت پیش ده تا قرضه خارجی داشتیم که الحمدالله یکی یکی از میان رفته فقط یکی باقی مانده که آن شاید از حیث شرایط بهترینش باشد ولی به هر حال آن هم معایبی دارد و اخیراً پیشنهادشده که بلکه پرداخت شود وما کاملاً شسته ورفته بوده و در نزد خارجیها سربلند باشیم و این به اندازه 6 میلیون لیره جای آن بیاید و کاشکی ممکن بود که این قرض را ما نکنیم بنده برای این، این پیشنهادرا دادم که بر حسب گزارشی که دیوان محاسبات به مجلس داده‌اند محاسباتی که از وزارت جنگ به دیوان محاسبات رسیده تا 1322 است و تا 1322 223 میلیون تومان وجه موجود داشته‌اند علاوه بر مخارج خودشان واز آنوقت تا حالا نداده‌اند این حساب را به دیوان محاسبات البته تا حالا چندین میلیون هم به آن اضافه شده چون نداده‌اند بنده ازاین جهت این پیشنهاد را کردم به هر حال اگر حقیقتاً 300 میلیون تومان وجه موجود ندارند چرا لازم است ما برای 80 میلیون تومان خودمان را بقرض بیندازیم هم قرض خارجی بکنیم و هم باری برای مالیات دهندگان فراهم کنیم از این جهت بنده پیشنهاد کردم اگر ممکن است پول این لوازم را از وجوه موجوده بدهند طبق صورت محاسباتی که از دیوان محاسبات رسیده و دیوان محاسبات مطالعه کرده و راپورت به مجلس داده مبلغ 223 میلیون تومان وجه موجود داشته‌اند و از آن وقت تا به حال دیگر حساب به دیوان محاسبات نداده‌اند اگر حالا بدهند فرض می‌کنیم یک صد میلیون اضافه شده‌است اگر غیر از این است البته بنده حرفی ندارم ولی اینکه بنده عرض می‌کنم به موجب صورت حسابی است که بدیوان محاسبات رسیده و دیوان محاسبات مطالعه کرده وراپرت داده‌است به مجلس در این صورت هیچ شک و تردیدی نیست که به این خطری که تصور می‌شود سه مسئله‌است یکی برای امنیت داخلی خودمان است که یقین دارم که قوای موجوده فعلی خیلی بیش از آن است  (صحیح است)  ویکی این است یعنی شق افراطی دیگرش یکی از ممالک خارجه باشد این هم همه آقایان تکراردکردند که مورد ندارد اگر ده برابر این را هم داشته باشیم یکی هم برای اینکه اگر بعضی خطرهای تحرک آمیزی بشود که شاید بیش از امنیت داخلی قوه بخواهد این را دیگر بنده نمیدانم و حسابش را هم نکرده‌ام ممکن بود یک کمیسیونی از مجلس برود دقت بکنید یا ایشان خودشان اهل حسابند فرمودند که حساب کردی که این خطر به فلان اندازه‌است و سلاحهای ما این قدر است و ما باید آنها را موازنه بدهیم و اطلاع ما راجع به این قسمت کم است یک چیز دیگری که در آخر می‌خواستم عرض بکنم کاشکی آرزو می‌کردم در این مجلس ایراد نمی‌گیرم کاشکی آرزو می‌کردم تا آخر یک حرف تفوه نکرده بود باینکه این ملاحظات خارجی دارد و اصلاً و ابداً این چیزها با یک خروار غله خریدن دربازار تهران هم فرقی ندارد و حتی سیاست خارجی گفتن تفوهش هم گناه‌است (صحیح است. احسنت)  وزیر جنگ- راجع به پول موجودی که آقای تقی زاده فرمودند موجود است بنده در وزارت جنگ سراغ ندارم بلکه آن طوری که اظهار فرمودند دیوان محاسبات عمومی این طور گزارش داده‌اند که از 1322 به بعد حساب وزارت جنگ نرسیده.
 +
 +
تقی زاده- با توضیحاتی که آقای وزیر جنگ فرمودند بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم.
 +
 +
رئیس-رأی گرفته می‌شود با ورقه به ماده واحده و دو تبصره عده حاضر 92 نفر.
 +
 +
(اخذ رأی بعمل آمده و نتیجه به قرار ذیل بود)  رئیس- با 79 رأی از 95 رأی لایحه تصویب شد.
 +
 +
موافقین آقایان: صدر زاده- فولادوند- محمود محمود- صاحب جمع- عباسی- دکتر مصباح زاده- قبادیان- ابوالقاسم بهبهانی- لیقوانی- غضنفری- سید علی بهبهانی- پالیزی- عزیز اعظم زنگنه- کهبد- دکتر عبده- احمد فرامرزی- دکتر مجتهدی- دکتر آشتیانی- عباس مسعودی- فاضلی- نورالدین امامی- ملکپور- بوداغیان- سلمان اسدی- جعفر کفائی-نصرت الملک ملکی- محمد علی مسعودی- برزین- فتحعلی افشار- عرب شیبانی- حسن مکرم- دکتر ملکی- مهدی ارباب- مسعود ثابتی- دکتر فلسفی- یمین اسفندیاری- مهدی باتمانقلیچ- اردلان- دکتر راجی- هاشم وکیل- ساعد- معین زاده باقری- امامی اهری- شریف زاده- لاهوتی- امیر حسین ظفر بختیاری- هراتی- امیر نص- هراتی- امیر نصرت اسکندری- ارباب گیو- صاحب دیوانی- وثوق- منصف- دهقان- ابوالفضل حاذقی- علی وکیلی- اعزاز نیک پی- ظفری- گنجه‌ای- نواب- محمد ذوالفقاری- سلطان العلماء- دکتر شفق- آصف- موسوی- دکتر امینی- مهندس هدایت- ابوالحسن رضوی- محمد تقی خوئیلر- کشاورز صدر- قهرمان- ملک مدنی- مهدی مشایخی- ناصر ذوالفقاری- جواد عامری- اخوان- ناصرالدین ناصری- اسلامی- دکتر اعتبار- صفا امامی.
 +
 +
مخالفین آقایان: عباس اسکندری- دکتر معظمی- مهندس احمد رضوی- رحیمیان- آشتیانی زاده – مکی- چهار ورقه سفید شماره شد.
 +
 +
اردلان- آقای رئیس پیشنهادمیکنم که به لایحه فرهنگ هم امشب رأی گرفته شود.
 +
 +
وزیر جنگ- بنده خیلی از آقایان نمایندگان معذرت می‌خواهم ازاینکه این لایحه خیلی آقایان را خسته کرد و خیلی متشکرم که تا بحال تأمل فرمودید که لایحه تصویب شد باز هم تشکر می‌کنم  (در این موقع عده‌ای از نمایندگان از محل خود برخاستند)  2- تقدیم یک فقره لایحه راجع به سازمان هواپیمایی کشور از طرف وزیر راه رئیس- آقایان صبر کنید یک دقیقه تأمل بفرمائید یک لایحه‌ای آقای وزیر راه دارند بدهند بعد تشریف ببرید.
 +
 +
وزیر راه- این یک لایحه تشکیلات هواپیمایی کشوری است تقدیم می‌کنم.
 +
 +
3- ختم جلسه- تعیین موقع و دستور جلسه آتیه رئیس- جلسه ختم می‌شود جلسه آینده روز پنج شنبه ساعت چهار بعد از ظهر.
 +
 +
دستور لایحه فرهنگ.
 +
 +
(ساعت ده و نیم بعد از ظهرجلسه ختم شد)  رئیس مجلس شورای ملی -رضا حکمت
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]]

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۷

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۵ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال سوم

شماره

مدیر سید محمد هاشمی

شنبه ماه ۱۳۲۶

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲۵ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۶

فهرست مطالب:

بقیه جلسه 46 مجلس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر بعنوان بعد از تنفس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

دنباله سؤال جلسه قبل

1- دنباله سؤال جلسه قبل

رئیس- جلسه قبل بعنوان تنفس ختم شد و صورت جلسه نداریم و چون در بین سؤال آقای ارباب مهدی بود پس دنباله سؤال را به طور اختصار تمام می‌کنند که وارد کارهای دیگر بشویم. دهقان- بنده تذکری داشتم و می‌خواستم بعرض برسانم.

آشتیانی زاده- تذکر بنده هم راجع به آسایش و امنیت عمومی بود.

رئیس- آقای مهدی ارباب.

ارباب- در جلسه قبل جریان استفاده از ارز دولت به صورتی که دولت پوند را به قرار 130 ریال فروخته‌است و مردم در حدود 220 ریال استفاده کرده‌اند و دراین جریان یک سوء استفاده هائی شده که پس از اینکه صورت مشروح آن را در کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر یا در یک کمیسیونی رسیدگی کردند گزارش آن به مجلس عرض خواهد شد اما اثر وجودی کمیسیون ارز، به طوری که عرض کردم در موقعی که می‌بایستی ارز موجودی را حفظ بکنند و کنترل برقرار باشد نشده موقعی کنترل برقرار شده که ارزهای هم که آزاد بود و می‌بایستی که به صورت کالا برگردد به مخالفت کمیسیون ارز وبه مفاد الانسان حریص علی ما منع اسعار هم برنگشته و ارزهای آزاد هم وقتی که به خارج می‌رود می‌بایستی به صورت کالا برگردد ولی به موجب کنترل کمیسیون ارز برنگشته‌است قبل از 22 تیر ماه 1326 که شهرت دادند پوند در لندن گران شده اعتبارات زیادی باز شد اقلام دویست هزرا، صدو پنجاه هزار، نود هزار، صد هزار پوند اعتبارباز شد وا ینها بعقیده بنده خالی از اطلاع خصوصی و ارتباط به مأمورین کمیسیون ارز نبوده‌است قبل از تجدید محدودیت ارز دو روز قبل از آن بدون آنکه کسی اطلاع داشته باشد که کمیسیون ارز تجدید حیات خواهد کرد مقدار معتنابهی راز به طور آزاد یعنی هر کسی ارز داخله هر مقدار می‌خواست آزاد می‌خرید و خارج می‌کرد و یک عده‌ای زودتر مطلع شدند و ارز‌ها را به این وسیله صادر کردند و کنترل و حسابی هم نیست که آیا این ارزها برگشته یا برنگشته و چنانچه از شهریور 20 به این طرف ارزهائی که از بانکها خریده شده حساب آن به دست بیاید گذشته از اینکه معلوم می‌شود از چه مجرائی ارز کشور خارج شده‌است کسانی هم که اززیر بار مالیات آن شانه خالی کرده‌اند معلوم می‌شود و شاید از این راه خزانه دولت هم بتواند یک استفاده هائی بکند قبل از اعلام تجدید حیات کمیسیون ارز در بازار گواهی نامه‌های ارز پوندی یکریال سی شاهی بیشتر ارزش نداشته و دو سه نفر معین که با کمیسیون ارز ارتباط صمیمانه داشتندتمام گواهینامه‌ها را از بازار جمع آوری کردند و پس از یک هفته یا ده روز شروع کردند به قرار هر پوندی 30 ریال 40 ریال فروختند و همین تفاوت نرخ بر هزینه مردم تحمیل شده‌است اینها تمام اثر وجود کمیسیون ارز است و به موقع تشکیل نشدن و به موقع تشکیل شدن آن معایب زیادی هم داشته‌است که نظر به اینکه جناب آقای وزیر جنگ اینجا تشریف دارند و کارهای دیگری هم هست بنده عرضی نمی‌کنم و همین اندازه عرض می‌کنم که کمیسیون ارز با وضعی که در کشور ما انجام وظیفه کرده‌است صددرصد به ضرر کشور ایران و به ضرر مردم ایران بوده‌است و امیدوارم که جناب آقای دکتر سجادی که حتی غالب این پیش آمدها در غیبت ایشان اتفاق افتاده‌است باحسن نیتی که دارند با مجلس شورای ملی همراهی بکنند و تجدید نظری در مأمورین واعضای کمیسیون ارز بکنند و عناصری که زیاد در آنجا ریشه پیدا کرده‌اند و ارتباط خصوصی با اشخاص دارند آنها را بجای دیگر انتقال بدهند و یک کمیسیون ارزی تشکیل بدهند که مفید به حال مملکت باشد.

- پاسخ آقای وزیر اقتصاد ملی

2- پاسخ آقای وزیر اقتصاد ملی 

رئیس- آقای دکتر سجادی.

دکتر سجادی- بنده این جلسه پنجم یا ششم است که حاضر می‌شوم برای گفتن جواب آقای ارباب مهدی ولی چون مجلس در دستور مطالب دیگری داشته‌است مجال پیدا نکردم جواب بدهم. تشکیل مجدد کمیسیون ارز مقارن شد با موقعی که از طرف دولت وقت ده میلیون و صدو سی و نه هزار دلار بابت تصفیه حساب لواز نقلیه‌ای که خریداری شده بود پرداخت شد و درست در همان موقع بود که کمیسیون ارز با صفردلار شروع به کار کرد و از آن موقع تا این تاریخ غیر از چند پروانه که برای احتیاجات دولت داده نشده یعنی چند پروانه پنی سیلین برای بنگاه داروئی کشور، چند پروانه لوازم یدکی برای ماشینهای کارخانجات دولتی و برای بنگاه راه آهن، برای واردات کالا به کشورمطلقاً پروانه دلارس صادر نشده. در موقعی که کمیسیون ارز مجدداً در مهر 24 تشکیل شد مقرر این بود که برای کلیه واردات یعنی آنچه که به موجب سهمیه مجاز است پروانه لیره صادر شود و بالعکس صادر کنندگان هم هر چه از بابت فروش ارز بدست می‌آورند صد در صد به کمیسیون ارز یعنی به بانکهای مجاز به حساب کمیسیون ارز بفروشند در اسفند 1324 از طرف آقایان بازرگانان صادر کننده و همچنین اطاقهای بازرگانی کشور به کمیسیون ارزو به دولت وقت مراجعه شد و اظهار کردند که این چه ظلمی است که به ما می‌کنید؟ ما صادر کنندگان برویم اجناسی را به زحماتی تهیه بکنیم صادر کنیم، شما ارزش را می‌گیرید میدهید به دست وارد کنندگانی که هیچ زحمتی برای این عمل نکشیده‌اند و در فروردین 1325 قرار شد 90 درصد ارزی که بدست صادر کنندگان می‌آید در اختیار خودشان گذاشته شود و فقط ده درصد به نرخ دولتی، به نرخ مقرر رسمی به حساب کمیسیون ارز به بانکهای مجاز بفروشند و ضمناً دولت برای کالاهای ضروری که اقلامش تقریباً همین هائی است که برای بعضی اقلام ضروری از قبیل انواع ماشینهای صنعتی و فلاحتی مولد ثروت و لوازم یدکی آنها، تلمبه‌های آبیاری، قند و شکر، کامیون و لوازم یدکی ولاستیک کامیون، کتاب و مطبوعات، دارو و رنگ و مواد شیمیائی مورد احتیاج صنایع و ضمناً حوائج بازرگای و غیربازرگانی دولت برای این اقلام فقط ارز دولتی داده شده‌است و برای سایر کالاهائی که در سهمیه دولت مجاز محسوب است از ارز صادرات استفاده می‌شود. در شهریور 1325. در بیستم شهریور دولت وقت تصمیم گرفت این مقدار کالاهائی را که برایشان ارز می‌داد خیلی زیادتر بکند یعنی تقریباً برای تمام کالاهای مجاز ارز بدهد. این تصمیم را چرا گرفتند؟ بنده اطلاع ندارم به جهت اینکه از مرداد 1325 تامرداد 1326 بنده برای انجام مأموریتی در اروپای باختری بودم لابد این تصمیم را از این جهت گرفتند که خیال کردند به قدر کافی ارز برای اینکه به تمام واردات کشور بدهند دارند ولی در آخر همان سال ازاین تصمیم عدول شد و باز برگشتند به همان رویه اول یعنی برای چند قلم مخصوص ارز دادند و برای بقیه دیگر ارزی داده نشد یا اینکه همان طوری که آقایان ارباب مهدی نماینده محترم تذکر دادند در 23 تیر ماه 1326 به دلیلی که آقایان حالا دیگر مستحضرند یعنی به جهت راکد شدن موجودی لیره‌های ما در لندن دیگر پروانه ارزی صادر نشده‌است تا به امروز. صورت کسانی که از شهریور 25 تا شهریور 26 مطابق سؤال نماینده محترم ارز گرفته‌اند عبارتست از 2497 قلم یعنی به 2497 بازرگان یا شرکت ارز داده شده البته اقلام متفاوت است 175 لیره هست 275 هزار لیره هم هست (یک نفر از نمایندگان- حد متوسطش چیست؟) متوسطی ندارد نسبت به تقاضای وارد کننده بوده‌است البته این ارز صرفاً برای وارد کردند کالا به کشور به بازرگانان داده شده‌است (سزاوار- اسامیشان را بفرمائید) اسامی شان تمام اینجا هست این صورت 2497 وارد کننده‌است که بنده به مقام ریاست تقدیم می‌کنم این هم 14 کارتن خیلی مرتب و منظم است هر اسمی که شما بخواهی چون به ترتیب الفبا مرتب کلاسه شده هر اسمی که بخواهید پیدا می‌کنید و میدانید که از بانک ملی چه گرفته‌است از بانک شاهنشاهی چه گرفته شد است و حتی میدانید که برای وارد کردند چه کالائی گرفته‌است، این صورت موجود است این صورت عبارتست از 14 کارتن یکیش اینجاست و سیزده تای دیگرش را هم فردا می‌فرستم بیاورند (مکی- کسانی که ارز گرفته‌اند و مال التجاره وارد نکرده‌اند برای آنها چه مجازاتی قائل شده‌اید؟) مجازات آنها این است که بایستی مطابق قانون عین ارزی را که گرفته‌اند باز فروش بکنند و این هم در مدت معینی است یعنی اگر در مدت معین پروانة گمرکی رامبنی بر اینکه معادل آن پروانه ارزی جنس به مملکت وارد کرده ارائه نکنند به دادگاه مخصوص ارز احاله شان می‌کنیم بنده عرض کردم این مطلب مربوط به دولت حاضر نیست بعلاوه مربوط به زمان تصدی بنده هم نیست ولی آقایان اعضاء کمیسیون ارز که عبارتند از دو نفر نماینده از طرف بانک ملی یک نفر از طرف وزارت دارائی یک نفر از طرف وزارت اقتصادملی مصراً تقاضا دارد آقایان نمایندگان محترم موافقت بفرمایند یک کمیسیون مخصوصی یا کمیسیون اقتصاد ملی یا یک هیئت اداری یا یک هیئت قضائی وجزائی به تمام مطالب رسیدگی کند (صحیح است) اگر چنانچه مسلم شده سوء جریانی یا سوء استفاده‌ای در این کار پیش آمد کرده‌است مرتکب و مجرم به کیفر قانونی خودش برسد (صحیح است) بنده هم این تقاضا را ازطرف آنها تأکید می‌کنم و تأیید می‌کنم و بهترین رویه برای روشن شدن مطالب همین است (احسنت- صحیح است) این صورت، این سوابق، آقایان کمیسیون اداری معین می‌فرمایند به هر طریقی که بهتر خیال می‌کنید به حقیقت می‌رسد دستور بفرمائید رسیدگی شود تا برای آینده مطلب مکشوف باشد (صحیح است- احسنت) دهقان- بنده یک عرض خیلی لازمی داشتم برای استحضار مجلس شورای ملی می‌خواستم بعرض برسانم.

جمعی از نمایندگان- دستور، دستور.

- بیانات قبل از دستور بعضی از آقایان نمایندگان (بیانات دکتر اقبال و احمد دهقان درباره کشتن محمد مسعود مدیر مرد امروز به وسیله حزب توده

3- بیانات قبل از دستور بعضی از آقایان نمایندگان

رئیس- آقای دهقان اول نوبت آقای اقبال است بعد نوبت شماست بفرمائید آقای اقبال.

اقبال- دیروز شهر تهران ناظر یکی از بزرگترین مناظر اجتماعی کشور بودو آن تشریفات تشییع جنازه مجمد مسعودمدیر مرد امروز بود (صحیح است) جزء برنامه‌ای که در این تشییع قرار داده بودند و در جراید هم آقایان ملاحظه فرمودند که جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی در موقع دفن جسد آن فقید سعید تسلیتی به آقایان ارباب جراید بگویند. بنده هم به اتفاق برادرم جزء مشایعین رفته بودیم با امامزاده قاسم در آنجا آقای معدل اطلاع دادند که آقای رئیس مجلس غفلتاً دچار کسالت و درد دل شدیدی شده‌اند که اطبا آمده‌اند وحتی تشخیص داده‌اند که آپاندیسیت است.

رئیس- صحت نداشته‌است من کسالت داشتم ولی این موضوع صحت نداشته‌است.

اقبال- … و بنابراین ایشان نمی‌توانند تشریف بیاورند و فرمودند که یکی از آقایان نواب رئیس این وظیفه را انجام بدهند و چون دسترسی به آقایان نواب رئیس نبود آقای فرهودی و آقایان رفقا از بنده خواستندکه این وظیفه را انجام بدهم و چند کلمه آنجا صحبت کنم (صحیح است) و این کاررا کردم حقیقتاً این واقعه مؤمله و این جنایت بزرگ (مکی- جنایب فجیع) یکی از چیزهائی است که سابقه در این مملکت نداشته‌است (آشتیانی زاده – یک دفعه دیگر هم داشته‌است) جمعیت دیروز به قدری بود که می‌شود گفت عده مشایعین در خیابانها و خط سیر جنازه او در حدود صد هزار نفر جمعیت بود (صحیح است) و در محل دفن هم شاید در حدود ده هزار نفر، بین ده هزار نفرو 20 هزار نفر جمعیت بود، در هر صورت واقعاً بنده خواستم اینجا به نام مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان تأثر و تنفر شدید خودمان را ازاین عمل عرض بکنم (صحیح است) و از دولت می‌خواهم که با کمال شدت و بدون ملاحظه این مطلب را تعقیب بکند و قاتل را پیدا کند (صحیح است) و به مجازات برسانند (سزاوار- شروع شده‌است به این کار) آقایان میدانند که محمد مسعود نویسنده بسیار مبرز و در این باب تحصیل کرده بود، البته قلم اوتند بود و گاهی هم تجاوز به اشخاص می‌کرد و این اسباب تأثر بود ولی عقیده بنده این است روزنامه باشد وبد باشد بهتر از این است که روزنامه نباشد (صحیح است) من فراموش نمی‌کنم در آن قضایای 17 آذر که تمام روزنامه‌ها دچار توقیف شده بودند تنها یک ورقه‌ای به نام اخبار روز بیرون می‌آمد و بسیار محسوس بود که مردم تهران چقدر از نبودن روزنامه و از اینکه اطلاع ندارند از جریان روز ناراحت هستند درهر حال من به آقایان ارباب جراید تسلیت عرض می‌کنم و امیدوارم دولت با کمال قدرت مسببین و محرکین و مرتکبین این جنایت بزرگ را پیداکند و به مجازات برسانند (صحیح است)

رئیس-آقای دهقان.

اردلان- دستور.

آشتیانی زاده- آقا مطلب مهمی هست بایستی گفته شود.

دهقان- بنده دو تا کلمه عرض دارم بعد هم می‌خواهید اجازه بدهید وارددستور شویم. از قتل اسف آورد محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز همه نمایندگان محترم مستحضر شده‌اید و قطع دارم از این رفتار ناجوانمردانه عموم نمایندگان متأثر هستند من به نام جامعه مطبوعات و نویسندگان در این مکان مقدس بر علیه هر گونه ترور ومخصوصاً برعلیه قتل محمد مسعود شدیداً اعتراض می‌نمایم (صحیح است) و یقین دارم نمایندگان محترم هم دراین اعتراض با بنده همصدا هستند (صحیح است) جواب انتقاد و جواب قلم را نمی‌شود و نباید با گلوله داد (صحیح است) این اعمال و این قبیل مبارزه‌های خلاف شرف وانسانیت اصل مقدس آزادی را که در راه حفظ واجرای آن سوگند یاد کرده‌ایم متزلزل و صدای آزادی خواهان را خاموش می‌سازد (صحیح است) دولت هر چه زودتر باید مرتکبین این قتل فجیع را دستگیر و به مجازات برساند تا ریشه این قبیل مفاسد از کشور ما رخت بربندد (صحیح است) مدیران جراید مرا مأمور نموده‌اند که از پشت این تریبون رسماًاعلام دارم که نه قتل محمدمسعود که در راه مبارزه با فساد و بیداد گری شهید شد و نه موانع دیگر هر چه و از هر قبیل باشد آنها را از مبارزه باز نخواهد داشت (صحیح است) انتظار جامعه مطبوعات از مجلس مقدس شورای ملی این است که دولت را متذکر سازند که در تعقیب قاتل یا قاتلین کوشش کافی مبذول و با کشف و مجازات مسببین ریشه این قبیل مفاسد را خشک کند در خاتمه باز مأموریت دارم از همدردی نمایندگان محترم در این مصیبت وارده ازطرف روزنامه نگاران کشور عرض تشکر نمایم و مخصوصاً از بیانات آقای اقبال هم دیروز و هم امروز عرض تشکر و امتنان کنم.

رئیس- دیروز من کسالت داشتم اما نه به این ترتیبی که اینجا ذکر کردند و تردیدنیست که قتل فجیع محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز مایه کمال تأسف و تأثر اینجانب و نمایندگان محترم است (صحیح است) مجلس شورای ملی برای مطبوعات و جراید آزادی خواه و حق نویس که نظری جز انتقاد بی غرضانه برای اصلاح امور کشور ندارند کمال احترام را قائل است (صحیح است) زیرا این قبیل نویسندگان سهم بزرگی در بیداری افکار عمومی و نشر حقایق و راهنمائی جامعه دارند (صحیح است) من شخصاً همیشه طرفدار آزادی مطبوعات بوده و وجود جراید ملی و وزین را برای حفظ مصالح عامه لازم دانسته امیدوارم مدیران محترم جراید در این موقع خطیر دنیا مصالح عمومی را بر منافع فردی ترجیح داده و همواره در هدایت و ارشاد مردم و رستگاری ملت خدماتی انجام دهند (انشاءالله) در هر صورت قتل رقت انگیر محمد مسعود موجب تأثراست (صحیح است) و مجلس شورای ملی انتظار دارد دولت و مأمورین انتظامی و دادگستری هر چه زودتر مرتکب را دستگیر و تسلیم پنجه قانون نموده تا به کیفر خود برسد. حالا اگر آقایان اجازه می‌دهند وارد شویم به دستور.

آشتیانی زاده- این موضوع خیلی مهم است.

رئیس- بلی 19 نفر از آقایان هم اجازه خواسته‌اند.

آشتیانی زاده-اجازه بفرمائید که منحصراً امروز این موضوع مطرح بشود.

اسکندری- بنده یک مطلب مهمی است باید بگویم.

رئیس- پیشنهاد رسیده که لایحه فرهنگ مطرح شود مطرح می‌شود. (پیشنهاد آقای حائری زاده به شرح زیر قرائت گردید) پیشنهاد می‌کنم موضوع گزارش فرهنگ در دستور جلسه مجلس باشد.

رئیس- آقای حائری زاده توضیحی دارید بفرمائید.

حائری زاده- بنده قبل از اینکه توضیح بدهم علت پیشنهاد خود را عرض می‌کنم یک حوادثی از اواخر حکومت سابق در این شهر و اطراف این شهر شروع شده (صحیح است) و کم کم به مملکت دارد سرایت می‌کند (صحیح است) و دولت امروز که من یکی از طرفداران آن دولت هست نگاه می‌کنم جماعتی برای افرادی که اینها در حکم یک کپسولی شده‌اند برای این حوادث ناگواری که در این مملکت دارد اتفاق می‌افتد و در پس پرده یک دستهای جنایتی است که مملکت را به طرف بدبختی میکشاند (صحیح است) از این جهت یک ورقه استیضاحی تقدیم مقام ریاست کردم که جناب آقای رئیس دولت و وزیر کشور و وزیر جنگ تشریف بیاورند در این موضوع توضیحاتی بدهند تا افکار عمومی را قانع کنند و امروز هم آن لایحه راجع به فرهنگ آن پیشنهاداتی که شده بود در اطرافش هنوز تمام نشده (آشتیانی زاده – آقای حائری زاده آن استیضاح را قرائت بفرمائید) آن را مقدم بدارند تا سایر لوایح دولت تکلیفش بعد معلوم بشود (صحیح است) آن را مقدم بدارند تا سایر لوایح دولت تکلیفش بعد معلوم بشود (صحیح است)

عباس اسکندری- بنده مخالفم بااین پیشنهاد.

رئیس- بفرمائید

عباس اسکندری- پیشنهادی که آقای حائری زاده فرمودند که داخل دستور یا مذاکره لایحه فرهنگ بشویم بسیار اسباب تأسف است موضوعی که اینجا از طرف دو نفر از آقایان نمایندگان مطرح شد بسیار اهمیتش بیشتر از آن است که ده لایحه امروز شمارا مطرح بکنید و آن را تصویب نمائید (صحیح است) بنده اشخاص و مرتکبین جرم را البته در حدود قانون مقصر میدانم و امیدوار هستم هرچه زودتر آنها بدست مجازات سپرده بشوند اما قبل از او من با کمال تأسف مجلس را مقصد میدانم، من همین هیئت، همین جامعه‌ای که اینجا نشسته‌است واین آقایان نمایندگان را قاصر میدانم که خود من هم یکی از آنها هستم و متأسفانه گاهی که می‌خواهم صحبت بکنم به من اجازه نمی‌دهند بنده سرچشمه تمام این عملیات و خلاف را از همین محوطه میدانم که مجلس شورای ملی نامیده می‌شود با مسامحه و قصور و با قصد پرده پوشی همه چیز را نگاه می‌کنند و بالاخره مملکت را به یک سرازیری خواهند رسانید که ما نمی‌توانیم ازآنجابرگردیم، وقتی که کابینه آقای قوام السلطنه به مجلس شورای ملی معرفی شد من اینجا مخالفت کردم با یکی از وزرای کابینه که بعنوان وزیر جنگ معرفی شده بود، چرا مخالفت کردم؟ برای اینکه این قضایا امروز واقع نشود در همین جا گفتم آقای وزیر جنگ همین جا نشسته بود، در همین جا گفتم این بی پروائی ما و مسامحة که نسبت به گذشته می‌کنیم مقدمة این است که ما می‌رویم گذشته را تجدید کنیم و کسی هم حرف مرا گوش نکرد من یک سند در مقابل تاریخ آینده دارم و آن ورقه کبودی است که داده‌ام و همه شوخی کردند و خندیدند و با این شوخی و بی اعتنائی ما هستیم که جواز آدمکشی را می‌دهیم بدکاران وقتی ثمرة بدکاری را ارتقاء رتبه بدانند جز این انتظاری نباید داشت و با پرده پوشی و مسامحه ما هستیم که اجازه می‌دهیم و در مقابل این مسامحه‌ها بالاخره ما مسئول هستیم همه تصور می‌کنند روز حساب نیست من می‌گویم روز حساب هست آقایان فراموش می‌کنید وقتی که ما به این سادگی، با کمال بی اعتنائی واقعه مهم بمباران و هجوم به آستان مقدس رضوی که 1670 نفر مرده و زنده دفن شدند ندیده گرفتیم وقتی که خون سید جلیل القدر مدرس را که وکیل مجلس ونایب رئیس مجلس بود ندیده گرفتیم وقتل آن مرد شجاع نافذ را این طور ما سهل انگاری کردیم و متأسفانه کمیسیون عرایض همین مجلس شورای ملی با دست خودش این خون را شست و سند تبرئه می‌دهد (مکی- ما که رأی ندادیم من مخالف رأی دادم) بنده باز تکرار می‌کنم درست نگاه کنید از آن تاریخی که کمیسیون عرایض با کمال حذاقت به نمایندگی آقای حاذقی در پشت تریبون مجلس این مطالب را گفت و اعلام جرم راجع به مدرس و آستانه رضوی را وارد ندانست این بی اعتنائی به قوانین است که دست آدم کشها را باز می‌کند و 48 ساعت درست فاصله شد که محمد مسعود را کشتند.

شما اگر تصور کردید که خون مدرس را می‌شود ازبین برد چرا خون اسکندری یا محمد مسعود، یا متین دفتری یا ذوالفقاری و یا سایر نمایندگان را نمی‌شود بدون هراس ریخت شما چطور خودتان را اینقدر عزیز بی جهت میدانید شما خیال می‌کنید خونتان رنگین تر است از خون مدرس؟ مدرس مجتهد بودطراز اول بود، پیرمرد بود مدرس شخص درجه اول بود مدرس نایب رئیس مجلس بود، مدرس تمام مزایائی که برای یک نفر ممکن است باشد داشت و با تمام آن مصونیتهای خیالی او را با آن وضع فجیع کشتند.

رئیس- آقای عباس میرزا اینها صحیح است ولی شما راجع به مخالفت یا پیشنهاد دارید صحبت می‌کنید از موضوع خارج نشوید.

عباس اسکندری- اینها مقدمة همان عرایض است من مخالفم با سهل انگاریها و پرده پوشیها که مجلس می‌کند اگر کمیسیون دادگستری هم آنرا تبعیت کرد در حقیقت جواز کشتن دیگران را امضاء نموده‌اند و به همین دلیل با طرح لایحه مخالفم و می‌خواهم مطالب خود را بگویم اگر اجازه نمی‌دهید بنده عرضی نمی‌کنم بنده مخالفم با این پیشنهاد و گفتنیهائی لازم هست که اگر مجلس رأی بدهد می‌خواهم در این باره صحبت کنم.

حاذقی- مطابق ماده 109 من اخطار دارم.

رئیس- آقای برزین.

برزین- ملاحظه فرموده ایدآقایان نمایندگان محترم اشخاصی می‌آیند دراینجا و غالباً نام مرحوم مدرس را می‌برند (مکی- چون شهید آزادی بوده‌است اسمش را نبرید؟) اگر شما می‌خواهید صحبت کنید بفرمائید و تأسف من از اینجاست که این مذاکرات را در مقابل کسی می‌کنند که حاکم محکمه بود آنوقت آقای عباس اسکندری همکار محترم من در اینجا می‌فرمایند که خون مدرس پایمال شد این مملکت یک قوانین دارد چرا قاتلین قتل مدرس تعقیب می‌شوند برای اینکه منحرف از جاده قانون شدند، برای اینکه به حکم محکمه مدرس کشته نشد و جز این مگر هست اگر ایراد می‌کنید به قوه قضائیه چون بنده حاکم این قضیه بودم که چرا قاتلین قتل مدرس اعدام نشده‌اند به مناسبت این بوده‌است که قانون اجازه نداده‌است آقایان اینجا گریه می‌کنند برای مدرس من حکم مدرس را دادم حق ندارم که خونم به جوش بیاید، من در این مملکت تمام جنایتکارن را که دادستان بر علیه آنها حکومت ترور برپا کرده بود، افراد را به زندان انداخته بودند و آنها را حبس غیر قانونی کرده بودند به موجب قانون به حداکثر مجازات محکوم کردم (احسنت) من در پیشگاه وجدان و در پیشگاه خدا خودم را مسئول میدانم من نمی‌خواهم در اینجا حرفی بزنم که دیگران بگویند که برزین قاضی خوبی بود یا نبود آنروز که من حکم دادم نماینده مجلس شورای ملی نبودم آن روزی که من حکم دادم اگر او را هم تبرئه می‌کردم یک قاضی بودم که حق داشتم برای اینکه قاضی جزا اختیاراتش لایتنهای است اینجا دکترهای حقوق نشتسته‌اند، قضات نشسته‌اند میدانند مثل دعاوی حقوقی نیست که به موجب مدارک محاکم مکلف باشند میگویند که ولقد حکمت بذالک این جرم وارد شده‌است یا نشده‌است قاضی چرا اختیارات او زیاد است بنابراین انتظار نداشتم که آقای عباس اسکندری همکار محترم بنده رفیق مجترم بنده… (مکی- مربوط به جنابعالی نبود) … چرا اجازه بدهید فرمودند نماینده کمیسیون عرایض باستناد عرض من در مجلس شورای ملی حکم برائت صادر کرده من سوگند به خدای یکتای بی همتا، سوگند به آئین راستی و درستی که من وزیر جنگ که جم باشد ندیده بودم «در عمرم یک دفعه در پالایشگاه نفت کرمانشاهان با مرحوم فروغی برای افتتاح پالایشگاه نفت آمدند آنجادیدمش رسمی و یکمرتبه هم که وزیر شد، من بندای وجدان پایبند هستم، من عوام فریب نیستم (صحیح است) من قاضی هستم (صحیح است) من خودم را به هیچ رنگی آلوده نخواهم کرد به جز حقیقت (صحیح است) آن روز که اینجا ایشان گفتند که جم شرکت در قتل مدرس داشته آن ندای وجدانی به من فرمان داد که حقیقت را بگو (صحیح است9 من فریاد کردم که من قاضی این کار بودم و من شهادت می‌دهم که جم در این قتل شرکت نداشت (صحیح است) خدای من پروردگار من میدانند که اگر من جم را می‌شناختم یا هنوز هم ارتباط دارم بنابراین من یک آدمی هستم حقیقت پرست نه عوام فریبم نه می‌خواهم روزنامه برایم بد بنویسد یا خوب بنویسد بجز با خدا با احدی سرو کارندارم و من حقیقت را می‌گویم خواه به زعم و فکر دیگران خوب یا بد بیاید (صحیح است) این است که آقایان فرمودند خوب است باستناد حرف من پرونده را بخواهید میدانید آقایان همه شاهدید وقتی که قضایای شهریور رخ داد و آن جریان سخت پیش آمد و آن عده 54 نفر تقاضا کردند که مجرمین بیایند در پیشگاه محکه محاکمه شوند شما بدانید در آنروز تمام اشخاصی که در این جرایم شرکت داشتند بیانیه دادند، اعلامیه دادند، فریاد کشیدند من خاطرم هست که مظفر فیروز آن روز در تالار دیوان کیفر چنان نعره زد که صدابیش نمیدانم کجا رفت تا عیوق رفت و معذلک اسمی از جم نبود خدا یا تو شاهدی خدایا تو شاهدی که من روی خصوصیت یا سابقه قضیه جم را نگفتم (صحیح است) گفتم برای اینکه طرفدار حقیقتم، گفتم برای اینکه عوام فریب نیستم گفتم برای اینکه هیچ رنگی جز رنگ ایرانی ندارم. (احسنت، احسنت)

حاذقی- طبق ماده 109 می‌خواهم صحبت کنم.

رئیس- بفرمائید رأی می‌گیرم به پیشنهاد.

حاذقی- طبق ماده 109 می‌خواهم توضیحی بدهم من هم مخبر کمیسیون عرایض هستم.

رئیس- پیشنهاد خود شما است می‌خواهیم رأی بگیریم که وارد دستور شویم.

حائری زاده- استرداد کردم.

کشاورز صدر- بنده قبول کردم.

رئیس- پیشنهاد آقای حاذقی هست پیشنهاد آقای دکتر معظمی هم هست.

دکتر معظمی- پیشنهاد بنده هم هست با ایشان تفاوت دارد قرائت بفرمائید چون اعلام فرمودید بنده پیشنهاد نکردم پس از آنکه مجلس رأی ورود دردستور داد آنوقت لایحه مطرح بشود من مخالف نیستم که قبل از دستور حرف بزنیم این تفاوت می‌کند.

حاذقی- من پیشنهاد کرده بودم بلافاصله مطرح شود.

رئیس- پیشنهاد آقای حاذقی قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای حاذقی به شرح زیر قرائت گردید) پیشنهاد می‌کنم بلافاصله گزارش کمیسیون فرهنگ مطرح شود.

حاذقی- بنده اجازه می‌خواهم دو کلمه عرض کنم.

رئیس- بفرمائید.

حاذقی- آقای اسکندری مجلس را مقصد شمردند من می‌خواهم عرض کنم مجلس شورای ملی هیچ تقصیری و هیچ گونه مسامحه و هیچ گونه قصوری نسبت به کارهائی که بعهده او بوده انجام نداده (یکی از نمایندگان- این طور نیست آقا) و این مطلبی که ایشان گفتند اینجا موردتکذیب من و مورد تکذیب اکثریت نمایندگان مجلس است برای اینکه ما اینجا در تمام موارد گفته‌ایم که قانون باید محترم باشد (صحیح است) قانون باید اجرا بشود و خود ما هم سعی کرده‌ایم در هر مرحله‌ای که بوده‌ایم اجرا کنیم راجع به کمیسیون عرایض ایشان هم تلویحاً و هم تصریحاً اعتراض به کمیسیون و هم به شخص من کردند من لازم است اینجا عرض کنم ما چون یک قضاتی داریم که با کمال بیغرضی و بدون حب وبغض و بدون اینکه بخواهیم در اجتماع از عوام فریبی سوء استفاده بکنیم و خودمان را بر خلاف واقع طرفدار یک اصولی نشان بدهیم و حق را زیر پا بگذاریم ما این کاررا نمی‌کنیم در کمیسیون عرایض 6 نفر از نمایندگان مجلس که منتخب آقایان هستند حضور دارند اینجا امر دایر است که یا کمیسیون بدون توجه به به این مسائل رأی را مبتنی بر آن دلایلی که موجود است بدهد یا مرعوب شود و حق را زیر پا بگذارد یا کار نکند یا برخلاف حق رأی بدهد گزارشی که بعرض آقایان رسید راجع به آقای جم بعد ازمطالعه و دقت تمام سه دوره کمیسیون این گزارش را تهیه کرده بود کمیسیون اسبق این را رسیدگی کرده بود ولی به مجلس رد نشد کمیسیون اخیر مجدداً گزارش قبل را مطرح کرد و جهات کار را در نظر گرفت اعلام جرمی که آقای اسکندری کرده بودند بر وزیر جنگ وقت این بود که یکی گفته بودند ایشان در کودتای 1299 شرکت کردند، آقایان محترم مطابق قانون ما جرمی قابل رسیدگی است که اگر در حدود عمل جنائی باشد ده سال وقت از او نگذشته باشد الان 27 سال است که ازکودتی 1299 گذشته‌است (سزاوار- در صورتی که مرور زمان منقطع نشده باشد) هیچ محکمه‌ای و هیچ مقام قضائی در این مملکت به حکم قانون نمی‌تواند وارد در ماهیت این ادعابشود اعم از اینکه او دخالت داشته یا نداشته به حکم قانون ما قابل تعقیب نیست بنابراین ما وظیفه مان جز این نبود که بنویسیم در گزارشمان که به حکم قانون این اتهام قابل رسیدگی نیست تا چه رسد به اینکه وارد باشد یا نباشد، موضوع دیگران این بود که ایشان گفته بودند در قضیه گلوله باران کردن ضریح حضرت رضا آقای جم در آن موقع وزیر کشور بود و دخالت داشت رسیدگی کردیم او وزیر کشور نبود و نخست وزیر بود ولی در هر حال حادثه سال 1314 در سال 1326 اتهامش نسبت به هیچ فردی قابل رسیدگی و تعقیب نیست بنابراین کمیسیون عرایض هیچ کاری نمی‌توانست بکند جز اینکه به استناد همین قانون مملکتی گزارش را بعرض مجلس شورای ملی برساند.

موضوع سوم که مسئله انتساب شرکت آقای جم در قتل مرحوم مدرس بود آقایان محترم، همین آقای برزین نماینده محترم مجلس، خود این مرد محترم رئیس دادگاه دیوان کیفر بوده پرونده قتل مرحوم مدرس شهید راه آزادی ایران که مورد تجلیل تمام افراد این مملکت است در آن دادگاه مطرح شده‌است خود ایشان اینجا تصریح کردند که ما در آن پرونده‌ای که رسیدگی کردیم و رأی دادیم هیچ گونه قرینه اماره و دلیلی بر اینکه آقای جم در این پرونده دخیل باشد ندیدیم (یک نفر از نمایندگان- دکتر عبده هم مدعی العموم بودند) و متهمین را تعقیب کردیم و حکم به مجازات قانونی آنها را هم صادرکردیم و حکم هم به مرحله نهائی اجرائی رسیده‌است بنابراین می‌خواهم عرض کنم آقایان یکی از معایب این مملکت این است که افراد و خیلی از آنها قانون را نمی‌خواهند محترم بشمارند کمیسیون عرایض مسئول رسیدگی به شکایاتی بود که راجع به مرحوم محمد مسعود است من از اینکه یک نفر منتسب به مطبوعات کشور به این صورت فجیع با این وضع جنایت آمیز کشته شده بی نهایت متأثرم (صحیح است) و از دولت تقاضا می‌کنم چنانچه مقام محترم ریاست اعلام فرمودند با شدت هر چه تمامتر آن کسی که قانون را درباره این مرد این نویسنده شکسته آن شخص را تعقیب بکند ولی تمام مفاسد منشأش این است که قانون محترم نیست (صحیح است) مدیر روزنامه چرا قانون را زیر پا می‌گذارد (یک نفر از نمایندگان- شکایت کنند آقا) در کمیسیون عرایض ما رسیدگی کردیم آقای محمد مسعود خودش در روزنامه نوشت هر کس فلان کس را بکشد من صد هزار تومان می‌دهم (بعضی از نمایندگان- چرا میگوئید آقا) اجازه بدهید چرا می‌ترسید بگذارید حق را بگویم این موضوع در کمیسیون عرایض مطرح بود و مورد بحث بود.

مکی- نبود آقا من عضو کمیسیون عرایض بودم این موضوع نبود.

حاذقی- … شما غایب بودید آقا شما حاضر نبودید آقای پالیزی این طور بود یا نبود ایشان رئیس کمیسیون بودند (دکتر اعتبار- آقا این فرمایش شما مورد ندارد) شما غایب بودید آقای مکی حاضر نبودید دو مرتبه کمیسیون شد.

صدر زاده- اینجا اعلام جرم مراحلش را هنوز نپیموده بود… ما به دولت نوشتیم برای حفظ احترام مطبوعات قانون را اجرا کنند، وقتی قانون رااجرا کنند خون همه کس محفوظ، عرض همه کس محفوظ است (صحیح است) نوامیس همه کس محفوظ است وقتی که تجاوز به قانون شد دچاراین وضعیت بد می‌شوند، باید در این مملکت قانون اجرا بشود هر کسی در حدود قانون عمل کند حالا هم استدعا می‌کنم دولت باشد مجازات آنچه که قانون تعیین کرده درباره کسی که قاتل یک فردی باشد که هیچ محکمه‌ای حکم قتل او را صادر نکره بود باید اورا تعقیب کنند و باشدمجازات برسانند و شدیدترین مقررات قانون را درباره او اجرا کنند همین حالا در یکی از جراید یک شرحی نوشته‌است که من بر ضد مقام ریاست عمل می‌کنم الله بالله من به ایشان ارادت دارم علاقه دارم همه آقایان میدانند که من به ایشان عقیده دارم روزنامه نباید بنویسد این چیزها را.

رئیس- صحبت خودتان را بفرمائید جاین این مذاکرات اینجا نیست.

حاذقی- چشم مقصودم این است که روزنامه نویس باید درحدود مصالح اجتماع چیز بنویسد و حب و بغض شخصی به کار نبرد و قانون را زیر پا نگذارد من پیشنهاد کردم که لایحه 65 میلیون ریال مطرح بشود و پنج جلسه‌است که وقت صرف این کار شده‌است قدر مسلم این است که 1700 نفر از هموطنان ما که شغل مقدس و پرافتخار آموزگاری ودبیری را دارند باستناد این قانون تقدیمی به مجلس از اول سال تحصیلی پنج ماه‌است مشغول تدریس هستند والان حقوق آنها پردخت نشده‌است تمام مراحلش هم طی شده‌است کمیسیون فرهنگ هم آن پیشنهاد آقای معتمد دماوندی و یکی دو پیشنهاد دیگر را موردتوجه قرار داده والان گزارشش حاضر است تقدیم مجلس شده‌است اجازه بفرمایند مطرح بشود که رأی گرفته شده ووارد کارهای دیگری بشویم.

کشاورز صدر- بنده مخالفت با این پیشنهاد کردم اجازه می‌دهید توضیح بدهم.

رئیس- با چه مخالفید؟ اول رأی می‌گیریم به ورود در دستور و بعد نسبت به پیشنهاد‌ها (بعضی از نمایندگان- دستور صحیح است) دو لایحه‌است یکی راجع به تسلیحات است و یکی هم لایحه وزارت فرهنگ است پیشنهادی رسیده‌است که قرائت می‌شود.

نمایندگان- کسی مخالف نیست آقا.

رئیس- کسی مخالف نیست با ورود در دستور؟

کشاورز صدر- بنده مخالفم با پیشنهادی که کرده‌اند لایحه وزارت فرهنگ مطرح می‌شود اجازه میفرمائید توضیح بدهم.

رئیس- بفرمائید.

کشاورز صدر- اگر نظر آقایان محترم باشد در جلسه قبل موضوع سؤال آقای ارباب مطرح بود و جواب آقای وزیراقتصاد که دادند و دستور معین نبود آقای حاذقی پیشنهاد کردند که لایحه وزارت فرهنگ مطرح بشود و استدلال فرمودند به این که چون حقوق معلمین عقب افتاده‌است، این لایحه مطرح شود و حال آنکه در آن جلسه پیشنهادی از آقای دماوندی مورد قبول واقع شد مجلس تصویب کرد که بالنتیجه این لایحه برود به کمیسیون.

رئیس- از کمیسیون این لایحه برگشته‌است.

کشاورز صدر- و ما اگر الان بقیه پیشنهادات را رسیدگی بکنیم و بحث بکنیم تازه آنوقت باید دوباره برود به کمیسیون (یک نفر از نمایندگان - این جا خبر نباید برود) اینجا تصویب شد.

اردلان- آقا از کمیسیون برگشته.

رئیس- گزارش کمیسیون رسیده‌است.

کشاورز صدر- … من عقیده‌ام این است که این عملی که کرده‌اند برخلاف قانون است زیرا مطابق نظامنامه می‌بایستی تمام پیشنهاد خوانده بشود و بعد برود به کمیسیون در آنجا یا می‌بایستی پیشنهادات مطلقاً خوانده می‌شد همین قدر که پیشنهاد آقای دماوندی تصویب شد بقیه پیشنهادات خوانده شود و برود به کمیسیون این که آقایان یکمقدار را گذاشته‌اند در اینجا، پیشنهادات مانده‌است و بعد برده‌اند در کمیسیون و آورده‌اند بنده این را برخلاف قانون میدانم وبه هر حال بنده مخالفم با طرح این لایحه و چون لایحه تسلیحات را آقای وزیر جنگ آورده‌اند و مطرح شده‌است عقیده دارم که آن لایحه مطرح بشود و بحث در اطراف آن بشود که اهمیتش هم از آن بیشتراست

رئیس- وقتی که گزارش کمیسیون مطرح شد پیشنهادات هم قرائت می‌شود و تصویب می‌شود. آقایانی که موافقند وارد دستور بشوند بعد لایحه فرهنگ مطرح بشود.

یمین اسفندیاری- اول وارد دستور بشویم.

رئیس- در دستور که کسی مخالف نبود (مکی- آقای اسکندری مخالفند) ایشان با پیشنهاد آقای حاذقی مخالفت کرده‌اند رأی می‌گیریم که وارد لایحه فرهنگ بشویم آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پس بنابراین لایحه تسلیحات مطرح است لایحه قرائت می‌شود و کلیات لایحه مطرح است.

- طرح لایحه تسلیحات

4- طرح لایحه تسلیحات

اسکندری- آقا اجازه بنده محفوظ است (لایحه تسلیحات ارتش به شرح ذیل قرائت شد) گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی کمیسیون نظام لایحه دولت راجع به خری مقدار ده میلیون دلار اسلحه و مهمات و وسایل مخصوص ارتش را از دول متحده آمریکا با حضور تیمسار سپهبد یزدان پناه وزیر جنگ مطرح و مورد مطالعه قرار داده با توضیحاتی که جناب آقای وزیر جنگ بیان نمودند کمیسیون لزوم خرید اسلحه و مهمات و وسایل مورد درخواست راتصدیق واینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

مخبر کمیسیون نظام- عرب شیبانی گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی. لایحه دولت راجع به خرید ده میلیون دلار ساز و برگ و اسلحه و مهمات از دول متحده آمریکا با حضور آقای وزیر جنگ در کمیسیون بودجه مطرح گردید به طوری که آقای وزیر جنگ توضیح دادند اولاً در شهریور 1320 مقدار مهمی از اسلحه و مهمات ایران حیف و میل و مقدار زیادی هم به متفقین واگذار شده ثانیاً آنچه باقیمانده تا بحال فرسوده گشته وقسمتی از آن نیز از کار افتاده‌است ثالثاً از شهریور 1320 تاکنون دولت دیناری اسلحه خریداری نکرده در صورتی که از 1308 به بعد سالیانه در حدود یک یا دو میلیون لیره صرف خرید اسلحه و مهمات میشده‌است به طوری که مبلغ ده میلیون دلار منظور در لایحه تقدیمی بالنسبه با اعتباراتی که قبل ازشهریور 20 صرف همین منظور میگردیده‌است رقم بسیار کوچکی می‌باشد به جهات فوق الذکر دولت از چندی به این طرف در صدد خرید اسلحه و مهمات بوده و برای این منظور به کشورهای فروشنده رجوع نمود و پس از بررسیهای لازم و توجه به صرفه معتنابهی که از حیث قیمت وسایر شرایط در خرید مازاد تجهیزات ارتش آمریکا از هر جهت موجود بود با توجه به اینکه در قسمتی از لوازم و مایحتاج اصلاً فروشنده‌ای جز دولت آمریکا وجود نداشت تصمیم گرفت مقداری از این مهمات را از دولت متحده آمریکا به مبلغ منظور در لایحه تقدیمی خریداری کند و در نتیجه مذاکرات لازمه دولت آمریکا موافقت کرده‌است که قیمت مهمات مزبور نیز لااقل در دوازده قسط پرداخته شود لذا کمیسیون بودجه پس از استماع توضیحات آقای وزیر جنگ تصدیق لزوم خریدمهمات از طرف کمیسیون نظام با پیشنهاد دولت موافقت نموده پس از مطالعات لازم و مباحثات کافی نسبت به قسمت اخیر ماده واحده پیشنهادی راجع به مخارج حمل و نقل و بیمه وغیره مربوط به مهمات مزبور اصلاحی بعمل آورد که طبق آن دولت مکلف است با دول متحده آمریکا مذاکره نماید که دولت آمریکا هزینه‌های مزبور را خود بپردازد و بعداً با همان شرایط و در همان اقساط که نسبت به اصل معامله منظور است از طرف دولت ایران تأدیه شود اینک ماده واحده پیشنهادی را با اصلاحی که در آن بعمل آمده‌است برای تصویب تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- مجلس شورای ملی از نظرتشکیل وسائل مخابرات و ارتباط بهداری و ساز و برگ و اسلحه و مهمات مورد نیاز نیروهای زمینی و هوائی ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری به وزارت جنگ اجازه می‌دهد که این وسایل را در حدود مبلغی که از ده میلیون دلار تجاوز ننماید از ممالک متحده آمریکا که بنا به گزارش دولت شرایط مقرون به صرفه را دراین معاملة پیشنهاد داده‌است خریداری نماید و بهای آن را در طی مدتی که کمتراز 12 سال نباشد از تاریخ اول ژانویه 1950 (دی ماه 1328) باقساط متساوی با سود سالیانه از قرار سوم هشتم سه درصد بپردازد.

تبصره 1- دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکا وارد مذاکره شود وقرار پرداخت کلیه هزینه حمل و نقل و باربندی و بیمه وسایر مصارف مربوط به لوازم و مهمات خریداری را به همان ترتیب و اقساط که نسبت به پرداخت اصل مبلغ مقرر است بدهد.

تبصره 2- اقساط مذکور دراین ماده و تبصره 1 در هر سال در بودجه وزارت جنگ منظور و پرداخت خواهد شد.

مخبر کمیسیون بودجه- دکتر مصباح زاده

رئیس- ماده واحده مطرح است.

مکی- بنده مخالفم.

رئیس- بفرمائید.

مکی- عرایضی که بنده حضور آقایان عرض می‌کنم ودلایلی را که در مورد مخالفت خود با لایحه خرید تسلیحات بعرض نمایندگان محترم میرسانم یک قسمتش مطالبی است که مصلحت میدانم در مجلس شورای ملی به سمع نمایندگان محترم برسد و قسمتهائی هم که از لحاظ مقتضیات مقتضی نمیدانم از ذکرش خودداری می‌کنم و می‌گذارم موردش را در جای مناسبی و جلسه‌ای که خصوصی و سری باشد که اسرار آن جلسه به خارج سرایت نکند ولی به طور کلی در جلسه سری قاعدتاً نبایستی اسرار به خارج سرایت بکند ولی متأسفانه غالب این جلست سری که در ادوار مختلفه مجلس شورای ملی شده‌است برخلاف آنچه را که وظیفه آن جلسه سری بوده باز در خارج انعکاس پیدا کرده حتی بنده در دوره سیزدهم، چهاردهم یادم است.

اردلان- دوره چهاردهم نداشت.

مکی- بلی در دوره چهاردهم نداشت ولی در دوره سیزدهم یک جلسه سری داشت به هر حال عرایضی را که لازم میدانم عرض می‌کنم و آنچه را که لازم نمیدانم از ذکرش خودداری می‌کنم چقدر خوب تمثیلی آورده‌است یکی از نویسندگان خارجی که می‌گوید ملل شرق پیش ملل غرب حکم خرگوش وکوبای را آزمایشگاه دارند همان طور که در آزمایشگاهها قبل از این که بخواهند روی یک میکربی یک امتحاناتی بعمل بیاورند قبلاً آن میکرب را روی حیوانات مثل خرگوش و غیره آزمایش می‌کنند پس از اینکه نتیجه خوب داد روی انسان آزمایش می‌کنند یکی ازنویسندگان غربی، اروپائی می‌گوید ملل شرق هم پیش ملل غرب حکم همان خرگوش را دارند که وقتی می‌خواهند یک سیاستی را در یکی از قسمتهای کشورهای اروپا عمل کنند قبلاً در کشورهای شرق عمل می‌کنند و پس از آنکه مانورشان نتیجه مثبتی داد در غرب عمل می‌کنند یعنی در خود اروپا عمل می‌کنند بنده از جهاتی که می‌بینم، پیش بینی می‌کنم، از خرید ده میلیون دلار اسلحه استنباط می‌کنم. که شاید مانور سیاسی باشد و نمایندگان مجلس شورای ملی ایران بایستی از این مانور سیاسی قبلاً اطلاع داشته باشند، و برای روزهای مبادا یک پیش بینی‌های لازمی کرده باشند، تیمسار سپهبد یزدان پناه در جلسه خصوصی که قبلاً تشکیل شده بود راجع به این موضوع فرمودند که امروز جنگ موتوریزه شده‌است در دریا تحت البحری شده در هوا بنام طیاره شده درزمین هم به نام تانک و زره پوش و این قبیل چیزها شده و در دوره شاه سابق این طوردر نظر گرفتند که قبلاً ما یک کارخانجات تولید کننده مواد آهنی و فلزی در داخله کشورمان ایجاد بکنیم بعد خودمان موتور بسازیم و ارتشمان را موتوری بکنیم تصور می‌کنم بیان ایشان اینطور بوده در آن جلسه، و بنده هم در همان جلسه بعرض شان رساندم چرا حالا موتوری بکنیم ما در حدود ده فقره پرونده خرید قبل ازجنگ اخیر در اروپا داشتیم آنچه که بنده اطلاع دادم کارخانه ذوب آهن بوده کارخانه کربنات دو سود بوده و کارخانجات دیگری بوده یک مقدار زیاد لوازم و وسایل یدکی‌های کارخانجات بوده‌است و بنده شاید اسامیش را بتوانم پیدا کنم و بخوانم، یک کارخانه سیمان کامل و غیره بوده که ماخریده بودیم و قس علیهذا از این قبیل سفارشات را ما پولش را داده بودیم ولی متأسفانه جنگ شد و همان کارخانجاتی که ما خریداری بودیم همان طور در خارج مانده‌است و یک قسمتش هم به ایران حمل شده (صحیح است)

آقایان همه اطلاع دارند که میسیونها عده زیادی رفتند به اروپا وهنوز هم معلوم نشد که چطور شده و اینها کجاها است و قسمت عمده کارخانجات ما در اروپا به چه سرنوشتی دچار شده‌است بنده از تیمسار سپهبد یزادان پناه که حقیقتاً یک افسر منصفی می‌باشند سؤال می‌کنم که آیا همه چیز کشور ما موتوری شده فقط ارتش ما باید موتوریزه بشود ما که با خارجیها جنگی نداریم و در داخله هم برای این چهارتا دزدی که هست پشت دروازه اینها را ما نمی‌توانیم (یک نفر از نمایندگان- چهار تا نیستند) بگیریم و امنیت تهران را حفظ بکنیم بنده میدانم که ایشان حقیقتاً منصف می‌باشند و تصدیق می‌کنند در یک کشوری که آدم به گاو آهن می‌بندند و این همه با سختی زندگی می‌کنند و با هزار قسمت بدبختی شدید دست به گریبان هستند،

تراخم یک قسمت از اهالی جنوب ایران را نابینا کرده طرز زراعت شان ازعهد حجر هیچ تغییر و ترقی نکرده‌است وغالب آقایان میدانند که هنوز تمام نقاط این مملکت گندم را وقتی که می‌خواهند پاک بکنند با باد پاک می‌کنند ما هنوز یک وسایلی نداریم که بتوانیم گندم را پاک بکنیم (دکتر ملکی- دلیل نیست که ارتش تکمیل نشود) بلی وقتی که وضع زراعت مان از عهد حجر ترقی نکرده‌است با بیل زمین شخم می‌کنند آدم می‌بندند به گاو آهن زمین شخم می‌کنند یا با گاو شخم می‌کنند. با باد پاک می‌کنند، آسیاب‌هامان هم که همه آقایان میدانند، آسیابهای ایران چطور است و هنوز موتوری نشده‌است وسایل ما و ابراز ماهنوز هیچ کدام موتوری نشده‌است در صورتی که استعدادی که کشور ایران دارد و این مقدار زیاد رودخانه‌های ایران که آبهایش غالباً به دریاچه‌ها و یا باتلاقها و یا به دریاهای ایران می‌ریزد و بی مصرف مانده‌است و همه میدانیم که مملکت ما یک مملکت زراعتی است ولی قوه تولیدمان کم است ما خیلی ضعیفیم ما حقیقتاً خیلی احتیاج به وسایل داریم ولی باید یکنوعی بکنیم که برای ایجاد و وسایل ثروت در مملکت مایک قوه تولیدی زیاد بکنیم این تنها راهی است که ما داریم باید قوه تولیدی مان را زیاد بکنیم و برای این قوه تولیدی بایستی جمعیت زیادی که نداریم باید موتوری بکنیم و سدهامانرا ازش استفاده بکنم پس بنابراین ایشان تصدیق می‌کنند خیلی خوب بود قبل از اینکه ما به فکر موتوریزه کردن ارتش و تجهیزات کامل ارتش بیفتیم اول به فکر مردم به فکر موتوریزه کردن زراعت و فلاحت بیفتیم (کشاورز صدر- هر دو لازم است) وانگهی ما اگر بخواهیم فکر موتوریزه کردن بکنیم بنده با وام گرفتن از دولت آمریکا هیچ گونه مخالفتی ندارم و در اینکه دولت آمریکا اگر بخواهد به ما یک کمکهای اقتصادی و فرهنگی و کمکهای زراعتی و صنعتی بکند بنده خیلی از طرف ملت ایران از دولت و ملت آمریکا تشکر می‌کنم که از لحاظ صنعت و فرهنگ و بهداشت به ما کمک می‌کنند ولی بنده از همین دولت آمریکا که امروز حاضر شده‌است به ما ده میلیون دلار برای خرید اسلحه وام بدهد و دوازده ساله بگیرد بنده سؤال می‌کنم چه شده‌است که پس از آن جنگ بین المللی دوم که کمکهائی شد و ملت ایران تا آنجا که توانست درراه رسیدن به مقصود در راه پیشرفت ملل متفق تا آنجایی که توانائی داشت در طبق اخلاص گذاشت و از هیچ گونه فداکاری وهمکاری نسبت به متفقین خودش خودداری نکرد وقتی که آقایان خواستند از ایران بروند یک مشت از آهن پاره‌ها بنام لوکوموتیو و غیره که دراین کشور داشتند و همچنین درسایر کشورها هم مثل بلژیک و هلند و غیره هم داشتند مجانی واگذار کردند رفتند ولی چه شد که ازاین کشور 11 میلیون دلار یک چک نقدی گرفتند وامروز حاضرند که ده میلیون دلار 12 ساله به یک قیمت ارزانتری از سایر کشورها تأسیسات داشتند و تأسیساتشان را مجاناً واگذار کردند ولی وزیر دارائی وقت و وزیر راه مثل اینکه یکی از افتخاراتشان بود که یک چک ده میلیون دلاری بدهند به نماینده تجارتی امریکا و افتخار بکنند که در دوره زندگیشان که ما یک چک ده میلیون دادیم و چیزی را که خودشان حاضر بودند 8 سله ده ساله به ما واگذار کنند معامله نقدی کردند و امروز هم حاضرند که یک معامله دوازده ساله با ما بکنند واین را فکر می‌کنند برای این است که قطعاً می‌خواهند یک خورده گیری هائی بکنند قطعاً فکر می‌کنم که زیر این کاسه نیم کاسه هائی هم هست و حالا که می‌خواهند بدهند چرا ما روزه بگیریم و افطار کنیم با شلقم اگرمیخواهند بدهند مثل سایر کشورها چهار صد میلیون، پانصد میلیون بدهند آخر ده میلیون چیست که می‌دهند چهار صد میلیون بدهند که اقلاص برای کارخانجاتمان برای زراعتمان از خود کشور امریکا یا سایر کشورها وسایل مورد احتیاج خودمان را بیاوریم و این مملکت را از این وضع بدبختی نجات بدهیم دلیل دیگر مخالفت بنده این است که ایران یک کشوری است از لحاظ وضعیت جغرافیائی و موقعیت مخصوصی که دارد و روی آزمایشهای تاریخی که در این سرزمین شده‌است نفع و تمامیت ارضی آن موقعی مصون بوده وحفظ شده که سیاست مداران و زمامدارانش سیاست موازنه منفی را ایجاد کرده بودند و از اول قاجاریه که می‌شود گفت عصر نفوذ ملل اروپائی بر کشورهای شرق، ایران وراد یک موقعیت خاص جغرافیائی بود ولی از اول قاجاریه یک موقعیت خاصتری پیدا کرد یعنی یک صفت تفصیلی هم بهش اضافه شد آن موقع ما سر راه هندوستان بودیم و راه ارتباط آسیاو اروپا تقریباً می‌شود گفت ایرن بود راه ابریشم در زمان هخامنشی دراین مملکت مورد استفاده تجار مختلفه دنیا بوده و ما هم طبیعی است که در این تجارت یک سهمی مهمی داشتیم این موقعیت را داشتیم ولی از اول قاجاریه یک موقعیت خاصتری پیدا کردیم و کمپانی هند و اروپا آمد در هندوستان و نفوذ پیدا کرد و کم کم دولت انگلیس برهندوستان مسلط شد و از این تاریخی که این موقعیت خاصتر پیدا شد همیشه ما را سپر و بلاگردان این کشور کردند سیاستمداران خوب ما با دو سیاست آنوقت تماس داشتند یکی سیاست روس بود و یکی هم سیاست انگلیس گاهی هم سیاست عثمانی که در آن روز بی تأثیر نبود در وضع کشور ما ولی هر وقت که مملکت ما دارای سیاست موازنه منفی بوه هیچ گونه آسیبی به استقلال و تمامیت به مملکت ما وارد نشده ولی در هر موقعی که داشتند یک اندک انحراف یا تمایلی به یکی ازا این کشور پیدا می‌کردند کشور دیگر ده برابرش را خواستند به محض اینکه در زمان حاج میرزا آقاسی آن فرمان استفاده از شیلات را که بدون اجازه شاه صادر شده بود گرفتند انگلیسها فوراً تقاضا کردند که ما می‌خواهیم در تمام خلیج فارس و در تمام بحر عمان بازرسی کشتیهائی که وراد می‌شود و همچنین بنام منع خرید و فروش غلام و برده نظارت داشته باشیم همچنین مواقع دیگری اتفاق افتاده‌است جهت عدیده دارد تا منجر به دفاع سیاسی با مشروطیت ایران می‌شود که در تمام این ادوار شواهد زیادی دارد و بنده نمی‌خواهم اینجا مزاحم آقایان بشوم و سر آقایان را درد بیاورم زاید میدانم که یکی یکی شواهدی را که در دوره قاجاریه برای ماهمیشه بود بعرض آقایان برسانم خود آقایان البته تاریخ سیاسی دوره قاجاریه را ملاحظه فرموده‌اید و کشمکشهائی را هم که به واسطه این دو سیاست یا سه سیاست ما داشته‌ایم همیشه دچار زحمت بوده‌ایم آقایان توجه فرموده‌اند و دیگر بنده زاید میدانم وارد این مرحله بشوم فقط می‌خواهم توجه آقایان را به این نکته جلب کنم که ما هر وقت بخواهیم توچه کوچکی به یک کشوری پیدا کنیم کشور دیگر فوراً تقاضا می‌کند که مابه فلان چیز شما احتیاج داریم و فلان چیز شما را می‌خواهیم اگر یکی از این دو کشور یک امتیازی گرفته دیگر ده برابرش را میخواسته پس بنابراین تنها راهی که ایران را نجات میداده این بوده که دولت‌ها همیشه سیاست موازنه منفی را اتخاذ میکرده‌اند و این سیاست یگانه راه نجات این کشور بوده‌است، امروز هم بعقیده بنده تنها سیاستی که حافظ ایران است همان سیاست موازنه منفی است، ما که با کسی جنگی ندریم فرض محال هم که محال نیست، اگر جنگ بین المللی بین این دو بلوکی که تشکیل شده‌است اتفاق افتاد از دو حال خارج نیست یا اتفاق خواهد افتاد یا نخواهد افتاد اگر اتفاق نخواهد افتاد و ما بی طرف بمانیم و سیاست موازنه منفی کشور خودمان را اداره بکنیم که ضرر نکردیم و اما اگر اتفاق افتاد بین این دو بلوک ما اگر بیطرف بمانیم باز منفعت ایران در این است که خودش را بیطرف نگاه دارد، خیال می‌کنم که منافع همسایگان ما هم در این باشد که ایران خودش را بی طرف نگاه دارد برای اینکه اگر ایران وارد یکی از این دو بلوک بشود آناً پالایشگاههای نفت باکو و آبادان مورد تهدید یکی از این دو طرف قرار می‌گیرد و این دو قسمت یعنی این منابع امروز مورد توجه تمام کشورها و حتی هر دو بلوک است، اگراین پالایشگاه‌ها در امان بماند قطعاً طرف مقابلش هم می‌خواهد پالایشگاهش در امان بماند. پس بنابراین حفظ پالایشگاهها نفت این دو بلوک ایجاب می‌کند که ایران خودش هم از تعرضاتی که به باکو می‌شود جلوگیری بکند و همچنین از تعرضاتی که بنفت خودش می‌شود جلوگیری بعمل بیاورد این تنها راهی است که بنده تصور می‌کنم به نفع هر دو طرف باشد پس ما ضرری در این راه نکرده‌ایم و بی طرفی خودمان را حفظ کرده‌ایم واین مملکت آسیب دیده و غارت زده که شما هیچ خبری از ان ندارید و نفوسش هم به واسطه تراخم و غیره از بین می‌روند این مملکت را طوری اداره کرده‌ایم که از اتلاف نفوس آن جلوگیری کرده‌ایم و ازاین لحاظ هم عقیده بنده این است که اگر ما امروز هم سیاست موازنه منفی را انتخاب کنیم به صلاح ملت ایران است، و ملت ایران بایستی اصولاً با کشورهای بزرگ دنیا مثل شوروی و انگلستان و امریکا یک قرارداد عدم تعرض یا عدم تدافع ببندیم و بگوئیم آقا همان معامله‌ای را با شما خواهیم کرد که با طرف مقابل شما خواهیم کرد و راجع به این اسلحه‌ای هم که آقای وزیر جنگ در جلسه خصوصی فرمودند که ما قبلاً صورت خواسته بودیم از کشورهای دیگر مثل روسیه و انگلستان قیمتهائی را که آنها به ما پیشنهاد داده بودند خیلی گرانتر از قیمتهائی است که امروز ارتش آمریکا دولت آمریکا به ما داده‌است بنده در صحت بیان ایشان هم تردیدی نمی‌کنم برای اینکه قطعاً صحیح می‌فرمودند قطعاً منافع ارتش ایجاد میکرده که اگر چیزی می‌خواهند بخرنداز یک کشوری باید بخرند که رعایت صرفه و صلاح در آن بشود ولی همان سیاست بیطرفی و موازنه منفی در این جود مواقع به ما این طور می‌گوید که وقتی ما صورت خواستیم از یک کشور دیگری باید عین این صورت را به کشور‌های دیگر یعنی انگلستان و شوروی هم ارائه داده باشیم وبگوئیم که ما خواستیم از شما بخریم (یک نفر از نمایندگان- چه احتیاجی داریم؟) ندادید قیمت آن گرانتر بود حالا کشور دیگر حاضر شده‌است که به این قیمت بدهد و ما در درجه اول بایستی با دولت شوروی و انگلستان معامله کرده باشیم.

باتمانقلیچ- چرا آقای مکی این یک معامله ساده‌ای است ما بایستی در مقابل عراق و افغان بتوانیم بایستیم.

رئیس- آقایان ماده 112 را رعایت بفرمائید، بفرمائید.

مکی- جوابش را بنده در مقدمه عرایضم عرض کردم که اگر ما یک قرارداد تدافعی با کشورها ببندیم و یک سیاست موازنه منفی را پیش بگیریم در این صورت وقتی که ما یک سیاست موازنه منفی داشته باشیم و بخواهیم در صورت احتیاج یک اسلحه‌ای را بخریم آنوقت صورت اسلحه را با قیمتهائی که به ما داده‌اند عین آن را به طرفهای مقابل خودمان ابلاغ می‌کنیم میگوئیم آقا ما چون قرارداد تدافعی با شما داریم این صورت اسلحه‌ای است که از آمریکا به ما داده‌اند. چون ما با شما قرارداد تدافعی داریم اگر شما به این قیمت می‌دهید و جنستان مطابق همین جنسی است که دولت آمریکا می‌خواهد بدهد شما مقدم هستید (یمین اسفندیاری- این عمل هم شده‌است سالها است که از آمریکا اسلحه می‌خریم) بعلاوه چیزی که بنده را بیشتر وادار به مخالفت با این لایحه کرد مشاهداتی بود که برای بنده و آقای حائری زاده در روز جمعه موقعی که جنازه محمد مسعود را جلوی مجلس آورده بودند آن حالت تأثر و رقت بود بنده می‌بینم از آقای رئیس مجلس که من مطمئنم ایشان روحشان اطلاع نداشته‌است از این جریان و از ایشان هیچگونه کسب تکلیفی نشده‌است و همچنین حفظ مجلس شورای ملی وضعیت انتظامات مجلس شورای ملی و تمام محوطه اش در تمام ادوار با شخص رئیس محترم مجلس بوده‌است (صحیح است) و هیچ مقامی بدون اجازه رئیس مجلس حق ندارد در داخله مجلس یا در محوطة مجلس امر و نهی بکند و به مردم ایذا واذیتی برساند وبنده خیال می‌کنم و اطمینان دارم که از طرف مقام ریاست دستوری برای زدن مردم نبوده‌است چون میدانم آقای سردار فاخر حکمت با سابقة سیاسی و اداری که در این مملکت داشتند ابداً این طور نبوده که ایشان دستور بدهند یکی را بزنند یکی را مجروح بکنند، بنده با آقای حائری زاده جلوی مجلس بودیم این سرنیزه‌ای که برای حفظ مملکت و برای مبارزه باغارتگران پشت دروازه، دو فرسخی تهران است و یا این طرف پشت مسکر آباد است که شب مردم را لخت می‌کنند بایستی بکار برود این سرنیزه برای مجروح کردن مردم به کار می‌رود و خون به در ودیوار ریخته بود و همه آقایان هم آن خونها را دیدند و یکی دو ساعت هم بود و بعدشستند این جریان را هم آقای آزاد دیدند که خون به در و دیوار ریخته شده بود و چند نفر را باسرنیزه زدند و مجروح کردند البته این یک جریانی است جداگانه و بنده و آقای حائری زاده که استیضاح کرده‌ایم در استیضاح خودمان مفصل راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد، بنده می‌بینم که ده میلیون دلار اسلحه می‌آوریم و می‌دهیم به دست این اشخاص و آن وقت افسران جزئشان یا یک قدری ما فوق ترشان بدون اینکه دستور از مقام بالاتر بگیرند بجان مردم بیفتند بنده هیچوقت چنین تجویزی را نمی‌کردم و نمی‌گفتم و روی همین اصول هم هست که مخالفت با این لایحه کردم و عقیده دارم که برای ملت ایران مقدم بر هر چیز موتوریزه کردم زراعت و صنعت است و بیش از این هم توضیحی نمی‌دهم.

رئیس- همین طور که آقای مکی گفتند حفظ انتظام مجلس در قسمت محوطه با رئیس مجلس است (صحیح است) و من هم دستور زدن ندادم (صحیح است) البته گفتم در مجلس در محوطه مجلس کسی نباید وارد بشود، آقای امامی اهری بفرمائید.

امامی اهری- بنده هم سعی میکن حتی الامکان به اختصار عرایضم را بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم و تا اجبار پیدا نکنم و وظیفه وجدانی خودم ندانم چیزی عرض نمی‌کنم من قبل از ورود در اصل موضوع ناچارم مقدمه این نکته را بیان کنم که بنده برخلاف نظریه آقای مکی نماینده محترم به سیاست موازنه اعم از مثبت و منفی در اصل سیاست خارجی معتقد نیستم و اصل یک سیاست مستفل ایرانی را عقیده داشته و تعقیب می‌کنم و فکر و هر اقدامی را که متضمن منافع ایران و ا یرانی باشد صرفنظر از جهات دیگر آن که آیا مطابق مصالح دیگران می‌باشد و یا مخالف منافع آنها با دیده تحسین می‌نگرم (صحیح است، احسنت) پس با این مقدمه ایکه بعرض آقایان رساندم و با توجه به توضیحاتی که از طرف تیمسار وزیر جنگ به اطلاع آقایان نمایندگان خواهدند رسانید محتاج به توضیح نیست که مسلماً با اصل موضوع بنده موافقم و عقیده دارم چنانکه اصل تنازع بقاء در مورد یک فرد صدق پیدا می‌کند در مورد ملل هم این اصول کاملاً مصداق دارد و شمردن مفاخر تاریخی و این که روزی کشور ما چشم چراغ دنیا بوده و ملت باستانی ایران مشعلدار مدنیت بوده‌است در موارد باریک و حیاتی پشیزی ارزش نداد و اغلب ما هم که شاید در دو جنگ بزرگ جهانی بودیم دیدیم که اعلان بیطرفی ما مورد ترتیب اثر قرار نگرفت نظر به همین مراتب من ده میلیون دلار را برای رفع احتیاجات کشور و تأمین امنیت داخلی کافی نمیدانم و عقیده دارم اگر بخواهیم زنده بمانیم و از منافع خودمان دفاع کنیم باید مانند ملل زنده دنیا فکر کنیم و از اعمال آنها پیروی نمائیم و اطمینان داشته باشیم که ضجه و ناله و آه و فغان در دنیای امروزه ارزشی ندارد (صحیح است) به هرحال موافق ومخالف در این مورد ولو بخواهند تصریح نمایند من قطع دارم اطمینان دارند که این ساز و برگ‌های مختصر برای تأمین امنیت داخلی ما مشکل کفایت می‌کند. در اینجا متأسفم که متذکر این نکته شوم که این احتیاج امروزی ما بدبختانه ناشی از لطف دیروزی همسایگان و متفقین ما گردیده آنچه که لازمه فدا کاری بود به جای آوریم تا جائی که این مطلب کراراً از طرف متفقین معظم مورد تأیید و تصدیق و قدردانی قرار گرفت برای این که زیاد گفته شده در این مورد بنده شاید دیگر مورد نداشته باشد ولی چون در اینجا اقتضا دارد بنده عرض می‌کنم، ما در مورد پیروزی متفقین آنچه که لازمه ما بود بجای آوردیم (صحیح است) تا جائی که این مطلب کراراً از طرف متفقین معظم مورد تأیید و تصدیق و قدردانی قرار گرفت ولی با کمال تأسف ناچارم در اینجا بگویم که زحمات مابه هیچ وجه مورد قدردانی عملی از طرف همسایگان معظم قرار نگرفت (صحیح است) برای اینکه اسلحه موجودی ما را در موقع جنگ واقعاً باید گفت بعد از سوم شهریور سال 1320 بردند و اسلحه خریداری ما را هم در اروپا تصاحب کردند و به هیچ وجه خسارات وارده بر ما را جبران نکردند تا اینجا هم ما شاید راضی بودیم ولی همان رفتاری را که با متخاصمین کردند با ما هم کردند همین الان آقایان میدانند یکی از آقایان نمایندگان مطلع اقتصادی ما آقای وکیلی در خارج جلسه مجلس اظهار داشتند که دولت امریکا معادل یک میلیارد و کسری دلار به دولت ایتالیا که با متفقین جنگیده بود کمک کرده در صورتی که هر طور حساب کنیم با آنها حساب کنند و مخصوصاً از نقطه نظر زحماتی که در راه پیروزی متفقین متحمل شدیم ملت و کشور ایران بیش از سایرین شایسته کمک و مساعدت متفقین می‌باشند گو اینکه ایرانی در عین شدت فقر از لحاظ غرور و مناعت جبلی حاضر به اظهار احتیاج و درخواست و تقاضا نمی‌باشد (صحیح است) روی همین جهات که عرض کردم با اخذ این مختصر ساز و برگ که برای امنیت داخلی مملکت است موافقم و اما این که دولت آمریکا عملاً ار زحمات ملت ایران قدردانی نموده و از احساسات پاک آمیخته به محبت ایرانی‌ها نسبت به خود استقبال می‌کنند معتقدم این ساز و برگ را مجانی و به طور هدیه تسلیم ارتش ایران نمایند و در این مورد تقاضا دارم و پیشنهاد می‌کنم که دولت ما با اولیای امریکا وارد مذاکره بشود وحتی الامکان سعی نماید که این اسلحه به طور مجانی برای ملت ودولت ایران تمام شود و در صورت عدم موفقیت به جلب اولیای امور آمریکا به این قسمت لااقل مخارج حمل و نقل آن روز بهای این ساز و برگ کشیده شود و به اقساط از ما گرفته بشود (دکتر مصباح زاده- در لایحه همین طور است) اما در قسمتی که آقای مکی نماینده محترم بیان فرمودند بهتر است دولت آمریکا آلات و ادوات کشاورزی در عوض این ساز و برگها به ما بدهد خودشان هم البته این قسمت را قبول دارند. لازم میدانم که جواباً عرض کنم که اثبات شیئی منفی ماعدا نمی‌کند البته ما انتظار توقع و مساعدت دولت وملت آمریکا را در آن قسمت هم داریم ولی آقای مکی باید توجه داشته باشند که تا امنیت داخلی به طور کامل تأمین نشود آن مرد زارع در اقصی نقاط ایران نمی‌تواند به آسودگی خاطر مشغول زراعت و فلاحت بشود (صحیح است) بنابراین با این رویه در صورتی که لااقل مخارج حمل و نقل این ساز و برگ به طوری که آقای مصباح زاده اشاره کردند تنظیم شده باشد و پیش بینی شده باشد موافقم (احسنت)

رئیس- آقای اقبال.

اقبال- عرض کنم که بعقیده بنده تمام مطالب و لوایحی که از طرف دولت مطرح می‌شود باید در مجلس شورای ملی از روی فراغت خیال و آزادی مطلق صحبت وبحث بشود نمایندگان نظریات مختلف خود را بگویند والبته بعد هم مطابق قوانین حکومت دمکراسی رأی اکثریت قاطع است (صحیح است) بنده برای اینکه این مطلب و موضوع این لایحه درست و روشن بشود و واقعاً معلوم بشود که این لایحه و تصویب این قانون به صلاح کشور ما است ناچار باید یک قدری بیشتر صحبت بکنم و از آقایان همکاران عزیزم خواهش می‌کنم که با کمال راحتی و آرامش بعرایض بنده گوش بدهند و من امیدوارم بتوانم نظریات خودم را که صرفاً به نفع مملکت و ملت ایران میدانم طوری بیان کنم که مورد توجه آقایان واقع شود. این صحبت خرید و فروش اسلحه بعقیده بنده نیست صحبت صلاح و آسایش کشور و ملت ما است، چه اهمیتی داردکه آمریکا ده میلیون دلار به ما صدقه سری بدهد یا ندهد؟ این صحبتها مهم نیست ما باید ببینیم از نظر سیاست از نظر سیاست موازنه آیا مصلحت ما و مصلحت کشور ما هست که این معامله را بکنیم یا خیر؟ دولت آمریکا یک دولتی است متمول و متشخص و در ردیف اولین دول، ولی اینها مربوط به ما نیست ما باید وضع خودمان را از هر جهت و از هر حیث با مقتضیات جغرافیائی و موقعیت مملکت خودمان منطبق بکنیم (دکتر معظمی- متأسفانه به کمیسیون خارجه هم نفرستادند) دولت آمریکا قبل از جنگ بین المللی اخیر موقعیت دیگری داشت و حالا یعنی بعد از جنگ بین المللی موقعیت دیگری دارد.

دولت آمریکا قبل از این جنگ به هیچ وجه در کار سیاست خارج از آمریکا دخالت نمی‌کرد و به همین جهت هم بود که ما هر وقت لازم بود مستشارانی برای خدمت خودمان بیاوریم از دولت آمریکا می‌آوردیم ومفید هم واقع می‌شد چنانکه مستر شوستر به حال این مملکت مفید بود و دکتر میلیسپو هم در دفعه اول که آمد واقعاً مفید بود اما ببینیم دولت آمریکا بعد از خاتمه این جنگ همان وضع را دارد، ابداً، به هیچ وجه این یک مطلبی است که بایک فکر کوچکی می‌شود تشخیص داد که به هیچ وجه این طور نیست، امروز دو بلوک سیاسی در تمام دنیا تشکیل شده و این دو بلوک با کمال قدرت و قوت و با صرف کردن پول و تبلیغات می‌خواهند بلوکهای خودشان را قوت بدهند و در مقابل هم بایستند، حالا وظیفه ما چیست؟ آقایان، یک قدری به نقشیه جغرافیائی نگاه کنید وضعیت مملکت را ببینید به نظر من خیلی زود می‌شود تشخیص داد که وضعیت ما چیست؟ وضعیت ما این است که با دول همجوار خودمان دوست باشیم دوست صدیق باشیم (یک نفر از نمایندگان- هستیم) من نمی‌گویم نیستیم، و برای این مطلب ما جز صداقت و صراحت هیچ چیز دیگری لازم نیست، بنده برای اینکه ذهن آقایان روشن بشود ناچار یک صحبتی را می‌کنم اوقاتی که صحبت لایحه نفت بود و قرار بود که این لایحه به مجلس شورای ملی بیاید یک روز من با آقای قوام السلطنه صحبت می‌کردم ایشان از من پرسیدند که عقیده تو چیست راجع به این موضوع، بنده به ایشان گفتم که شما وقتی این مقاوله نامه راجع به نفت راامضا کردید و از روی اعتقاد این کار را کردید یا خیر؟ گفتند بلی از روی اعتقاد این کار راکردم گفتم اگر از روی اعتقاد این کار را کردید باید بیائیدبه مجلس شورای ملی باکمال صراحت تقاضا بکنید که به شما اجازه بدهد تا بر روی مقاوله نامه‌ای که با دولت شوروی و نماینده دولت شوروی امضاء کرده‌اید قرارداد شرکت نفت ایران و شوروی را تنظیم بکنید وامضابکنید و به مجلس تقدیم بکنید. البته مجلس شورای ملی این قرارداد را رد می‌کرد این تردید نداشت اما پرستیژ شخص قوام السلطنه هم طوری محفوظ می‌ماند که دولت شوروی هم که یک روز اورا بزرگترین نابغه سیاسی شرق می‌خواند یکروز نسبتهائی که من خجالت می‌کشم بگویم به ایشان ندهد. اینها نتیجة چیست؟ نیتجة این است که ایشان صراحت را ازدست دادند من بایشان گفتم با کمال صراحت و با کمال صداقت رفتار کنید و الا اینجا آمدن و یک چیزی گفتن وبعد هم یک چیزی را خواندن این فایده ندارد همه کس این کار را میداند. ما چهار سال یا پنج سال، تمام مدت جنگ آذوقه خودمان را در اختیار متفقین گذاشتیم وبه قدری خوب رفتار کردیم که بالاخره ما را گفتند اینها پل پیروزیند اما چه فایده برای ما داشت؟ چه شد؟ هیچ (یک نفر از نمایندگان – بدهی ما را هم نمی‌دهند) بنده به آنجا هم می‌رسم که بدهی ما را هم نمی‌دهند عرض کنم بعد از آنکه متفقین از ایران رفتند همان طور که یکی از آقایان در پشت تریبون گفتند درحدود 12 یا 13 میلیون دلار لوکوموتیو و سایر لوازم راه آهن داشتند که می‌خواستند در ایران بگذارند وقرار شد که به ما بفروشند. آقای دکتر سجادی، گمان می‌کنم تشریف بردند والا خیلی خوب بود با حضور ایشان این عرض را می‌کردم کمیسیونی تشکیل شد و جناب آقای دکتر سجادی و آقای ابوالقاسم فروهر در آن کمیسیون شرکت کردند، نمایندگان اقتصادی آمریکا هم آمدند و وارد مذاکره شدند وقرار شد این 12 میلیون را در مدت پنج سال بگیرند (یک نفر از نمایندگان- 7سال) اجازه بفرمائید یعنی سه سال اول را هیچ نگیرند تقاضای ما این بود و دو سال بعد هم این را به دو قسط بگیرند، اختلافی که آنها با ما داشتند این بود که می‌گفتند، ما این دو سال اول هیچ نمی‌گیریم وبعد هم خودشان گفته بودند که اصولاً ما این پول را از شما نمی‌گیریم ولی چون در سایر نقاط دنیا هم ما از این اجناس داریم و اگر از شما نگیریم آنها هم پول ما را نخواهند داد بنابراین به این اقساط قرار می‌گذاریم سرقسطش که رسید بگوئید ما نمی‌دهیم و ندهید بالاخره وزیر دارائی وقت من نمیدانم چطور شد که آمد به مجلس گزارش داد که صلاح است که ما اینها را نقد بخریم (یک نفر از نمایندگان- کی بود وزیر دارائی وقت؟) آقای بدر بود (ملک مدنی- مجلس گفت که بروند نقد بخرد) مجلس گفت برو آنها را نقد بخر؟ (ملک مدنی- در همان کمیسیون مجلس گفت. بنده شهادت می‌دهم) و بعد هم واقعاً این موضوع به قدری اسباب تعجب شد… (دکتر معظمی- مجلس برعکس گفت نخرید) مجلس گفت نخرید و خریدند، البته این مورد سوء ظن هم واقع شد چون معمولاً ازقراری که آقایان میدانند معاملاتی که با دولت آمریکا می‌شود معمولاً یک کمیسیونی هم می‌دهد چون در امریکا این عمل مشروع است ولی ظاهر این امر خیلی زننده بود برای اینکه امریکائیها حاضر بودند در مدت چند سال این پول را بگیرند و یا اصلاً نگیرند بعد یک مرتبه آمدند و نقد پرداختند و اقعاً من مقاله دیشب اطلاعات را خیلی پسندیدم نوشته‌است نسبت به یک کسی که اعلام جرمی می‌شود خوب است قوانین و محاکم طوری باشند که در ظرف 48 ساعت رسیدگی بکنند به یک کاری و واقعاً نشان بدهند (برزین- آقای اقبال در قوانین ما گرفتن یان حق دلالی جرم است) بنده نمی‌خواهم عرض کنم که این جرم است یا خیر ولی متأسفانه دستگاههای ما هیچ وقت نسبت به این جرائم بزرگ و این معاملات بزرگ رسیدگی نمی‌کند و نتیجه را به اطلاع مجلس شورای ملی وملت میرساند ونتیجه اش این می‌شود که یک مطلب به این بزرگی برای من و برای همه نمایندگان مبهم است که واقعاً آیا این پول سوء استفاده شده یا نشده عرض می‌کنم که این صحبت ده میلیون دلار نیست این صحبت هفتاد میلیون دلار است تمامترس من از همین است من می‌گویم دولت آمریکا برای چه اسلحه هفتاد میلیون دلاری را بده میلیون دلار می‌دهد چرا؟ 15 میلیون دلا خرخ حمل و نقل این است چرا صحبتی از این نیست (یک نفر از نمایندگان- پیشنهاد کردیم) تمام ترس من این است، من می‌گویم اگر پول دارید اسلحه بخرید اما این اسلحه را نه از آمریکا بخرید و نه از دولت روسیه بخرید از یک دولت بیطرف بخرید امروز دولت آمریکا نسبت به زندگانی ما بیطرف نیست (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان- پول نداریم) آقا پول ندارید بخرید (ارباب- کشوری که ارتش دارد احتیاج دارد) اجازه بدهید عقیده من این است که شما چون این اسلحه هم باز برای ما کافی نیست و بدرد ما هم نمیخور صرفنظر کنید چند روز پیش در اخبار جراید خارجه خواندم که دولت مصر برای خرید اسلحه نماینده به چک اسلواکی فرستاده‌است شما چرا این کار را نمی‌کنید؟… شما باید ترتیبی بدهید که هیچ کدام همسایه‌های شما مطلقاً سوء ظنی پیدا نکنند در این صورت است که حفظ مملکت ما میسر نخواهد بود و پیشه وری در این مملکت پیدانخواهد شد و الا شما با این اسلحه می‌خواهید چه کار بکنید؟ کی را تهدید بکنید؟ در مقابل کی بایستید؟ شما رفتارتان را باید طوری قرار بدهید که مملکت ما محفوظ بماند و الا هیچ فایده ندارد دولت شوروی باید را کمال جوانمردی طلاهای ما را به ما پس بدهد (یک نفر از نمایندگان- جوانمردی نمی‌خواهد بدهکار است باید بدهد) پس چه جور بگویم آقا؟ بنده می‌گویم دولت شوروی به نام یک همسایه بزرگ و دوست ما باید با کمال جوانمردی با ما رفتار بکند یعنی چه؟ یعنی تمام طلا‌های ما را به ما پس بدهد آن جزیره فیروزه را هم به ما رد کند (دهقان- جزیره نیست) دولت انگلستان هم باید در قرارداد نفت جنوب به نفع این مملکت تجدید نظر بکند (صحیح است) بحرین را هم به ما پس بدهد امریکا هم این دخالت را در کار مانکند (صحیح است) اسلحه هفتاد میلیونی را به ده میلیون دادن دخالت است (دهقان- دخالت نیست) آقا اجازه بدهید این عقیده من است اسلحه هفتاد میلیونی را به ده میلیون دادن دخالت است (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس) این درست مثل این می‌ماند که من یک بمبی را بدهم دست یک بچه کوچک بگویم هر کاری دلت می‌خواهد بکن. ملاحظه بفرمائید آقا ما مستشار داریم وجود این مستشارها برای ما به چه درد می‌خورد من از شما می‌پرسم با وجود این افسران، با وجود سپهبد یزدان پناه با وجود سرلشکر آق اولی، سرلشکر کوپال، سرلشکر رزم آراء من تعجب می‌کنم به چه مناسبت باید یک نفر مستشار در پهلوی اطاق رئیس ژاندارمری بنشینند و آنجا حکمفرمائی کند (دکتر مجتهدی- بخودتان بگوئید تقصیر آمریکا نیست) (اسلامی- چرادر دولت سابق نگفتند) ما اگر یک کار بدی کردیم نباید که تجدیدش بکنیم چاره این چیست الان در چهار فرسخی تهران امنیت نیست توی این مملکت همه تان می‌بینید با این ژاندارمری (نورالدین امامی- اسلحه ندارد) (خنده نمایندگان) در کاشمر محر انتخاب بند از هفت، هشت سال قبل یک سارقی پیدا شده به نام حسین خان افغان و این سه چهار نفر را هم بیشتر همراه ندارد الان این یک تلگرافی است که بنده می‌خوانم عرض می‌کنم که این آدم شاید تا به حال صد نفر را بدست خودش کشته باشد شاید قریب یکروز تومان از مردم پول گرفته‌است چه جور پول می‌گیرد حالا برایتان عرض می‌کنم میآید وارد ده می‌شود و پسر یک نفر متمول را پیدا می‌کند با خودش می‌رود وپیغام می‌دهد که اگر تا فلان ساعت مثلاً این پول راندهید من اینرا میکش بدبخت پدر و مادرش می‌برند و این پول را می‌دهند این تلگراف است یک نفراز اینها چند روز پیش گرفتار شده ودر تمام استنطاقش اقرار و اعتراف کرده که تمام ژاندارمها وافسران ژاندارم با او شریک هستنداین چه ژاندارمری است که شما دارید؟ این ژاندارمری را برای چه می‌خواهید اگر ژاندارم می‌خواهید برای حفظ این مملکت که شما خودتان شاهدید که بدترین رفتار را ژاندارمها در این مملکت می‌کنند (سزاوار- همه شان این طور نیستند یک عده شان هستند) من نگفتم که همه شان این طورند ولی اغلبشان این طور هستند حالا اغلبشان هم نیستند یک نفر شان یکنفرشان اینطور است من چون که اینجا از آقای قوام السلطنه یک صحبتی شد گفت. عیب کل جمله بگفتی. هنرش نیز بگو این لایحه مدتی است که اینجا هست و خیلی وقت است در دست دولت است این چیز تازه‌ای نیست قوام السلطنه روی حفظ سیاست موازنه این کار را نکرد و آن را نیاورد و حتی دلیل این هم که بعضی‌ها با او مخالفت کردند همین است این یکی از دلایلش است این هم حرف شد؟ آقا ما اگر پول داریم می‌رویم اسلحه می‌خریم همین که اسلحه ارزان به ما می‌دهند مرا مظنون می‌کند چرا اسلحه ارازن به ما می‌دهند دولت آمریکا پول دارد به بنده چه و به من چه مربوط است باز یک صحبتی شد که دولت آمریکا به ایتالیا نمیدانم چقدر قرضه داده‌است شمانقشه را نگاه بکنید وضعیت ابطالی را ببینید با وضعیت حودمان کی دولت ابطالی یک طرفش روسیه‌است، یک طرفش انگلستان آخر هر چیزی را باید درست فکر کرد اینجورفایده ندارد. آقای مکی فرمودند که مطالب باید در مجلس سری گفته بشود بنده نفهمیدم این واقعاً یعنی چه مطالب باید در مجلس علنی گفته بشود در مقابل ملت ایران اینجا خانه ملت است آقایانی که اینجا هستند نماینده ملتند و وزراء هم خدمتگذار ملت هستند باید بیایند بنشینند اینجا تمام حرفها زده بشود وچیزی پنهان نماند برای اینکه همان طور که گفتم مجلس سری فقط گاهی برای چیزهای خیلی ضروری است و برای این است که مذاکرات منتشر نشود ومنهم ندیده‌ام که مجلس سری تشکیل بشود این دو تا همسایه بزرگوار ما همیشه پیش بهانه می‌گردند وهمیشه مراقب هم هستد که اگر شما یک نوازشی بیکی از آنها کردید نسبت به یکی دیگر هم بکنید آقای عامری اینجا تشریف دارند واعلیحضرت فقید رضا شاه در اوقاتی که واقعه سوم شهریور واقع شد و دو همسایه عزیز ما با کمال بیرحمی و برخلاف حق و عدالت به خاک ما هجوم کردندیک جریانی هست که من می‌گویم و خودشان میدانند و آن این است که این اواخر یک روزی رضا شاه آقای عامری را خواسته بود که آنوقت کفیل وزارت خارجه بودند و به ایشان گفته بود که آقا این چه بهانه ایست این چه وضعی است، اینها چه می‌خواهند از جان ما، ما که بیطرفیم، ما که با کسی جنگ نداریم ایشان هم آمده بودند و با سفیر کبیر انگلیس که گویا سرریدر بولارد بود صحبت کرده بودند که آقا شما اصلاً چه می‌خواهید مقصود این بود که اگر چیزی هم می‌خواهید بدهیم گفته بودند ابداً هیچ حرفی ما نداری چیزی نمی‌خواهیم معذلک تلگراف می‌کنم به لندن در انوقت آقای ایدن که وزیر خارجه انگلیس بود بعد از چند روز گفته بود که ابداً ما نظری نداریم، حرفی نداریم بعد پرسیدند که این نیروها را که درخاک عراق در سرحدات ما چرا تنظیم و مانورمیکنید، گفتند آقا آن در خاک عراق است و به شما چه مربوط است بعد از سه روز همان قوا وارد شدند به مملکت ما مانباید در زندگانی خودمان بهانه به دست هیچ یک بدهیم هیچ کدام را نباید بر علیه دیگری تضعیف بکنیم ما افسرانی سابقاً از سوئد آوردیم که هنوز خاطره خدمتگذاری و لیاقت و صداقت آنها در نظر تمام آقایان هست بروید آقا از سوئد افسر برای ژاندارمری بیاورید، برای ارتش بیاورید، برای شهربانی بیاورید (یک نفر از نمایندگان- از هیچ جا نیمآوریم) پس اینها را هم ولشان کنید بروند، اینها را مرخص بفرمائید بسلامتی بروند مملکت خودشان چون واقعاً وضعیت یک طوری است که وجود اینها یک پول ارزش ندارد و مزاحم ما هستند وجود اینها در ارتش و ژاندارمری چه لزومی دارد؟منجمله ملاحظه بفرمائید تجدید قرارداد که آقای وزیر جنگ فرمودند در مصاحبه خودشان که دو ماه هم اضافه شده بر قرارداد خوب آقا این عمل صحیحی نشده باید این را بیاورند به مجلس که مجلس مسبوق بشود با بودن مجلس هیچ کار نباید کرد (دهقان- دولت سابق کرده‌است) من از روی مصلحت مملکت می‌گویم و والله قوام السلطنه تا زمانی که در این مملکت بود و حکومت می‌کرد هنوز هم نمی‌گویم که آدم نالایقی است (عباس مسعودی- اینطور نیست) این عقیده شما است عقیده من این است که امروز هم او بهترین رجل ایران است (سزاوار- نیست اینطور) من عقیده‌ام این است که دولت آمریکا معادل همین چند میلیونی که می‌خواهد اسلحه بدهد ماشین فلاحتی به ما بدهد مجانی بدهد متشکریم، ممنونیم لوازم طبی بدهد لابراتوار بدهد چرا گلوله به ما می‌دهد؟ چرا بلای جان برای ما درست می‌کند (دکتر مجتهدی- شما می‌خواهید ایشان نمی‌خواهند) در مجلس گذشته خدا به سلامتش دارد آقای فیروز آبادی یک روز یک صحبتی کرد که من هیچ وقت فراموش نمی‌کند یکی از آن رفقای فراکسیون حزب توده آنوقت یک شوخی کرد و به فیروز آبادی گفت آقا شما هم طرفدار انگلیسید فیروز آبادی یک نگاهی کرد و گفت بنده طرفدار کسی هستم که بگوید زنت مال خودت مالت مال خودت مملکتت مال خودت، زندگیت مال خودت حالا آقا ما هم همین را می‌خواهیم از دوستان ما که به کار ما دخالت نکنند مطالبات ما را همسایه شمالی ما بپردازد فیروزه را برما برگردانند آقایان انگلیسیها هم به طوری که عادلانه و به نفع ملت ایران باشد در قرارداد نفت جنوب تجدید نظر بکنند وبحرین هم به ما پس داده بشود آقایان آمریکائیها هم تشریف ببرند به سلامتی و ماه پشت سرشان یک کوزه بزرگی می‌شکنیم که دو مرتبه به مملکت ما نیایند در هر صورت بنده بدون اینکه وارد این صحبت بشوم که چقدر ارزش دار وچقدر به ما تخفیف می‌دهند چون اینها را طبق ایرانی قبول نمی‌کند من والله ازآن شخص وزیردارائی از نظر عمل او متأسفم ولی از نظر اینکه حفظ حیثیت ما شد و پولهای آنرا نقداً به آنها دادند افتخار می‌کنم (دکتر عبده- بالاخره خوب کردند یا بد کردند) از نظر سوء استفاده بد کرده در هر حال بنده عقیده‌ام این است که بدون اینکه وارد کمیت این معامله بشوم یعنی بگویم قیمتش چقدراست به ما چقدر تخفیف می‌دهند یا ممکن است اصولاً مجانی هم به ما بدهند ولی هر چه قیمت برای ما ارزانتر باشد بعقیده بنده ضررش برای ما بیشتر است من حرفی ندارم که قشون ما را تقویت بکنید قشون ما نگاهدار تاج و تخت پادشاه ما است من در اینها هم حرفی ندارم ولی من می‌گویم قشون ما باید اسلحه اش با پول خودمان و از یک مملکتی باشد ه اسباب سوء ظن دیگران نباشد ما به چه مناسبت بیائیم اسلحه‌ای را که قیمتش هفتاد میلیون دلار است به ده میلیون دلار و باقسط بخریم این حقیقتاً برای ما مصلحت نیست و من به این دلایلی که عرض کردم توجه آقایان نمایندگان محترم را جلب می‌کنم وعرض می‌کنم که این کار به مصلحت ما نیست و واقعاً به این کار رأی بدهند.

رئیس-آقای مخبر.

مخبر- عرب شیبانی- بنده چون مخبر کمیسیون نظام بودم برای عرض دلایل خودم بر وجوب خرید این اسلحه قبلاً خودم را در مقابل یک سؤالاتی گذاشتم و جوابی تهیه کرده‌ام که حالا برای آقایان عرض می‌کنم و امیدوارم که با این عرض بنده یک صرفه جوئی در وقت مجلس هم شده باشد و امیدوارم با چند دقیقه صرف وقت بر بنده منتی بگذارند و عرایضم را گوش کنند (بفرمائید) آقایان محترم: مطالبی را که امروز می‌خواهم بعرض برسانم از جمله نکاتی است که خاطر نمایندگان محترم از آنها قرین استحضار است منتها بنابر وظیفه نمایندگی و وجدانی عرض آنرا لازم میدانم وامیدوارم با چند لحظه صرف وقت بر بنده منت نهند. نیاکان ما زمانی که در این سرزمین میزیسته‌اند که از جهات وسعت خاک (ثروت) جمعیت و قدرت ایران عزیز ما سرآمد همسایگان وملل دیگر دنیا بوده‌است، حدود خاک ما در زمان کوروش کبیر از شمال به رود سیحون دریای خزر و دریای سیاه از مشرق رود سند از مغرب دریای اژه و از جنوب به دریای عمان وخلیج فارس محدود شده‌است در این چهاردیواری عظیم و خارج از حدود فعلی کشور ما سه ناحیه وسیع ثروتمند است که نظر فاتحین عصر بدانها معطوف بوده واین طور عقیده دارم که هم اکنون نیز این جذبه را از دست نداده‌اند و در آینده هم نخواهند داد این مناطق شامل ماوراء النهر بین النهرین و ناحیه سند می‌باشد. وجود این سه منطقه و هندوستان مهمترین عاملی بوده‌است که سبب تحرک مرزها و نقصان جمعیت ثروت و قدرت ایران بزرگ شده زیرا هجوم قبایل مختلف از مشرق مغرب به منظور استیلای بر این نواحی ثروتمند که ناگزیر زمین ایران کنونی را هم درمعرض تاخت و تازشان قرار میداده‌است وقوع جنگهای که گه گاه به نفع و یا زیان ما تمام شده‌است به مرور از سیر آن قدرت و ثروت و جمعیت و خاک ما کاسته‌است بنابراین ابتلاء گذشته معمول وضع جغرافیائی این کشور شناخته می‌شود و در آینده هم بنابر همین وضع ممکن است حوادث تلخی در کمین ما باشد و این یادآوری اگر هم اعلامخطر تلقی بشود من حرفی ندارم زیرا هنگام وقوع جنگهای بین المللی اول و دوم خاک ما را علیرغم صلح دویستی و صلح جوئی و بی طرفی ملت ایران از شمال و جنوب و مغرب مورد تاخت و تاز قرار دادند. استقلال ما را محترم نشمردند ودر این تاخت و تاز غیر عادلانه هیچ یک از مبانی واصول حقوق بین المللی هم رعایت نشد. پس اگر جنگ سومی واقع شود به نظر من مصونیت ما از تعرض امری است واقع نشدنی مگر اینکه خدای توانا توجهی بفرماید نوسانهای مرزی کشور ما از زمان صفویه به بعد باستثنای تغییری که در ناحیه شمال غرب کشور در اثر بیمهری و حرص همسایه ما روسیه تزاری پدید آمد و قسمتی از خاک ما به یغما رفت تقریباً ثابت ماند ازقادر متعال خواستارم بعداً موجبات تغییری که به زیان ما باشد پیش نیاید در اینجا لازم بعرض میدانم که ملت ایران بحرین و فیروزه را اجزاء لاینفک کشور میداند (صحیح است) و از دولت مصراً درخواست می‌کنم که در تصفیه امر اقدام عاجلی بفرمایند. به گفته شاردن فرانسوی در این کشور در زمان صفویه 55 میلیون جمعیت میزیسته‌اند ولی اکنون نفوس ما به 15 میلیون تقلیل یافته در حالی که مساحت خاک ما به 1648000 کیلومتر مربع می‌رسد و طول خطوط مرزی ما 75000 کیلو متر است البته با توجه به این پیکرها به سهولت واضح می‌شود که وسعت خاک و کمی جمعیت تنظیمات و تنسیقات کشور را دچار اشکال می‌کند و برای جبران این نقص ناچار باید چاره‌ای اندیشید. در عین حال باید عرض کنم زیانهای تدریجی که دامنگیر ما شده از میزان ستایش من راجع به خصائل افراد این کشور کسر نمی‌کند و معتقد هستم که اگر همین افراد نبودند شاید ایران محبوب ما خدای نخواسته موقعیت فعلی را هم نداشت و شاید زیر سلطه دیگران حتی صاحب نام ایران هم نبود مؤید عرایضم صفحات تاریخ است که این مدعا را مدلل داشته و شناسانده‌است که مردم این مرز و بوم با استظهار به صفحات عالی خود و باقتضای یک سابقه و الهام معنوی در مواقع بسیار باریک با یک جنبشی غیورانه و مردانه کشور را کراراً از لب پرتگاه رهانیده و به تجدید حیات توفیق یافته‌اند در همین جا استکه همت جوانمردانه برادران عزیز آذربایجانی و مساعی ارتش ما موجبات قدردانی و ستایش همه را نسبت به رفع غائله آذربایجان فراهم می‌سازد. من تردید ندارم که این روح شهامت و فداکاری در وجود تمام افراد ایرانی باقی و جاودان است و اگر قدرتی مناسب با زمان برای او فراهم شد از ایثار خون خود در راه حفظ و عظمت میراث نیاکان به هیچ وجه مضایقه ندارد اما بایستی وسائل این قدرت را فراهم کرد وایجاد این وسایل همان چاره‌است که جبران کمی جمعیت ما را خواهند نمود با اینکه تعداد نفرات یکی از عوامل نیرومندی ارتش ما می‌باشد معهذا فقط یکی از عوامل است و ما بایستی سعی کنیم عوامل دیگر را هم برای تقویت نیروی ارتش خود فراهم کنیم اختراعات محیرالعقول که غالباً نتیجه جنگهای خونین اخیر بوده فنون نظامی و مخصوصاًسلاحهای نظامی را چنان دچار تحول کرده‌است که اگر کوروش کبیر یا ناپلئون هم با آن نبوغ نظامی که داشتند امروز از قبر برمیخواستند دست تعجب به دندان می‌گرفتند ما از این سلاحها به طور کلی بی خبریم زیرا نه داخل جنگ بوده‌ایم نه کارخانه داشته‌ایم که بتواند ما را هم از اسرار آنها با خبر کند از طرف دیگر همانطور که قبلاً بعرض رساندم سرحدات ما به قدری وسیع است که اگر بخواهیم اصول مرزداری را درآنجا اعمال کنیم نیازمند هزینه گزافی هستیم واز طرف دیگر ارتش ما با کمی عده فعلی نمی‌تواند قوای مرزی را تشکیل دهد و هم ذخیره در داخل باشد که قادر به حفظ امنیت داخلی بشود پس ناچار نقصان نفرات را با قدرت تحرک جدید بایدتلفیق کرد و با استفاده از ماشین سرعت حرکت عده را از نقطه‌ای به نقطه دیگر به حداکمل تأمین نمود که هم بتوان حدود و ثغور و سرحدات کشور را تا حد امکان حفظ کرد و هم به حفظ امنیت داخلی موفق گردیم از این مقدمه نباید نتیجه گرفت که وجود این ارتش کوچک برای حمله و تعرض به خاک دیگران قادر خواهد بود زیرا قدرت تسلیحاتی و تجهیزاتی ارتشهای ملی جدید به قدری است که ما اگر تمام تمکن مادی خود را در راه ایجاد تسلیح و تجهیز افراد صرف کنیم در مقابل قدرت جنگی یکی از کشورهای بزرگ به قدری ناچیز خواهد بود که به حساب نخواهد آمد برای توضیح عرض می‌کنم صورت مقایسه ترتیب داده شده‌است که در آن یک لشکر ایرانی با یک لشکر آمریکائی از جهات کمیت واحدهای ترکیباتی افراد اسلحه و لوازم با تعیین ارزش به دلار تعیین شده طبق این صورت ارزش اسلحه و وسایل دیگر برای یک لشکر آمریکائی در حدود سیزده میلیون دلار و برای یک لشکر ایرانی در حدود دو میلیون و سیصد هزار دلار تعیین شده‌است تازه این مبلغ فقط شامل اقلام بزرگ می‌باشد و پیکرهای مربوط به بهای وسائل دیگر برای تعمیرگاههای لازمه اسلحه و ابزارآلات لوازم یدکی مهمات و اسلحه هائی که معمولاً باید ذخیر لشکر را تشکیل بدهد نیست.

از مقایسه این دو پیکر و تفاوتی که بالغ بر ده میلیون وهفت صد هزار دلار می‌شود مفهوم عرایضم به ثبوت می‌رسد و بنابر مراتبی که معروض افتاد کشور ما نه از جهت کمیت افراد قادر به خدمت نه به سبب بنیه اقتصادی و نه از جهت قدرتهای آتش و تحرک نیروی ذخیره هیچ یک قادر نیست که ارتش قابل تعرضی به وجود آورد بلکه تمام تقلا و کوشش بر این امر متوجه‌است که با تقویت سازمان فعلی نیروئی به وجود آید که خاصیت حفظ امنیت در مرزها و در داخله کشور را حائزگردد. برای این که ذهن نمایندگان محترم روش شود لازم میدانم به طوراختصار تاریخچه تسلیحات ارتش را از زمانسازمان جدید تا به حال بعرض برسانم، موقعی که اعلیحضرت پادشاه فقید زمام ا امور کشور را بدست گرفتند اولین توجه خود را به ایجاد یک ارتش منظمی معطوف داشتند زیرا برای ایشان معلوم بود که بدون وجود ارتش که نتیجه مستقیم آن ا منیت داخلی کشور است هیچ گونه اصلاح اقتصادی میسر نیست اعلیحضرت رضا شاه می‌دانست که اگر راهزنان و قاچاقچیان و هرزه گردان ازقدرت مرکزی که متکی بر یک ارتش قوی باشد خوف و رعبی نداشته باشند هیچ یک از سازمانهای اصلاحی صورت عمل به خود نخواهد گرفت بنابراین طبق قوانین مصوبه قسمتی از درآمد نفت جنوب که بعقیده من بایستی سرمایه ایرانی نفت جنوب نامیده شود برای خرید اسلحه و وسایل ارتشی اختصاص یافت پردخت این مبلغ که ازسال 1308 شروع و تا سال 1320 ادامه داشت به شانزده میلیون لیره رسید.

از این مبلغ در حدود دو میلیون لیره به صورت ارزهای خارجی طبق قانون هشتم مهر ماه 1320 به خزانه داری دولت برگشت داده شد از چهارده میلیون لیره باقیمانده در حدود 75 درصد صرف خرید کارخانجات تفنگ سازی فشنگ سازی مسلسل سازی باروت سازی ابزار سازی برنج سازی وکارخانه رمونت طیارات شده‌است وفقط در حدود 25% به مصرف خرید اسلحه رسیده‌است. تردید نباید داشت که وجود همین کارخانجات وسیله بالا رفتن سطح فکر صنعتی کشور شد و از طرف دیگر در اثر ساختن یک عده از سلاح خریدهای ارتش در خارج نقصان یافت و ا مروز بعقیده متخصصین خارجی که این کارخانه‌ها را بازدید کرده‌اند ممکن است با جزئی تغییرات علاوه بر تهیه بعضی نوع سلاح‌ها قسمت عمده‌ای از احتیاجات صنعتی کشور را نیز تأمین نمود و هم اکنون کارخانه باروت سازی الکل اسید سولفوریک و نیتروکلسین می‌سازد و از نیروی کارخانه سلطنت آباد برای برق شهر استفاده می‌شود بنابراین نباید پولهائی که در این راه به دست اعلیحضرت شاه فقید خرج شده‌است دور ریخته پنداشت بلکه خود این کارخانجات هم اکنون ازحیث نوع در درجه عالی و از حیث بها هم امروزه خیلی بیش از بهای خرید ارزش دارد اما در موضوع اسلحه‌ای که با این پول خریداری شده توضیحاً عرض می‌کنم دراثر وقوع جنگ بزرگ دنیا و پیش آمد تأسف انگیز و شوم سوم شهریور ماه 1320 مقدار مهمی از این اسلحه در حدود یک صدر هزار تفنگ بر نو هشتصد قبضه مسلسل سبک چهار صد قبضه مسلسل سنگین ده میلیون فشنگ و ده دستگاه هواپیمای کورتیس و لوازم یدکی آن بنا به دستور دولت به متفقین واگذار شد که بعداً 1/003/810 لیره انگیسی قیمت تفنگ و فشنگ و مسلسها را پرداختند این مبلغ عیناً به خزانه داری کل کشور تحویل شده‌است و بعوض ده طیاره کورتیس هم پانزده طیاره انسن تحویل نموده‌اند ونیز پس از اعلان جنگ دولت ایران به دولت آلمان و متحدین آن مقدارزیادی از اسلحه و لوازم سفارشی به کارخانجات آلمان در آنجا باقیمانده بعد از اشغال آلمان معلوم نیست چه صورتی پیدا کرده و مقدار اسلحه و لوازم و قسمتی از ماشین آلات کارخانجات خارجه متوقف ماند واز بین رفت و مطالبات ما از کارخانجات و خساراتی که دراثر از بین رفتن این لوازم متوجه ما شد به مبلغ کثیری بالغ است که صورت زیر آنها برای مطالبه غرامت به وزارت خارجه داده شده‌است بعلاوه مقداری از اسلحه ووسایل دیگر هم همان موقع حمله به قوای متفقین به ایران در مناطق شمالی از دست رفته وبه نیروهای دریایی هم خسارت کلی در جنوب وارد شد ونیروی هوائی ما هم زیان دید که صورت آنها را وزیر جنگ به وزارت امور خارجه برای مطالبه غرامت داده‌است به این ترتیب و با در نظر گرفتن این که باقی مانده سلاح ووسایل در اثر استعمال فرسوده شد و یا به زودی از حیز انتفاع خواهند افتاد، و نکته مهم دیگر احتیاج روز به رفورم ارتش به صورت موتوریزه ومکانیزه شدن وتقویت نیروی زمینی تا حد حصول این قدرت که جبران کمی نفرات ما را برای جلوگیری از قاچاقچیان در مرزها و امنیت داخلی بشود دولت ایران را بر آن داشته‌است که با نهایت دقت و رعایت صرفه صورتی از وسایل بهداری مقداری وسایل مخابراتی تعدادی خودرو‌های زرهی و غیر زرهی مقداری اسلحه از نوع مختلف باستثناء تفنگ مسلسل سبک و فشنگ و طیارات و بر طبق صورتی که جزئاً تعدادو مقدار هر یک تعیین شده تهیه و خرید آنها را به طریق وام از دولت کشورهای متحده آمریکا در نظر بگیرد و برای این معامله دو شرط عمده موجود شده‌است که متوجه کشورهای متحده آمریکا شده‌ایم اول مناسب بودند بهاء دوم استهلاک بهاء به مدت و امیدوارم با در نظر گرفتن فقرارتش از نظر اسلحه و ادوات دیگر و لزوم ایجاد امنیت در مرزها ودر داخله کشور آقایان نمایندگان محترم لایحه تقدیمی دولت را تصویب فرمایند در پایان عرض می‌کنم ملت ایران جویا وخواهان صلح است صلحی را طالبیم که اجازه دهد درلاک خو سر فرو بریم ولاک و حافظ ما احترام به مبانی و قوانین بین المللی باشد ما برای حفظ بقا و موجودیت خود محتاج به اصلاحات هستیم اصلاحات امنیت می‌خواهد لازمه وجود امنیت داشتن نوای تأمینیه‌است قوا هم اسلحه می‌خواهد در این صورت توجه میفرمائید که دلایل کافی برای خرید اسلحه عرض شد از طرف دیگر صحبت بود که چرا ما مقدار وام را کم کردیم بنده تصور + می‌کنم که اگر مقدار وام هم خیلی زیادتر بشود باز هم نباید زیر بار منت دولت آمریکا برویم به این دلیل که ما تا مرادیهائی در جنگ داشتیم اگر پل پیروزی به ما نام گذاشتند اقلاً در تسریع ختم جنگ کمک کردیم (صحیح است) اگر تنها یک روز قائل بشویم که جنگ به واسطه کمک ما مدتش کمتر شده باشد و اگر میزان هزینه روزانه یک دولت متفق رادر نظربگیریم آن هم دولت آمریکا باشد سیصد میلیون دلار هزینه یک روز جنگ را ما به نفع آمریکائیها صرفه جوئی کردیم دراین صورت اگر خیلی بیشتر از این مبلغ هم به مابدهند جادارد (صحیح است) و امیدوارم که روابط دوستی ما با سایر دول باقی و برقرار بماند (صحیح است) و محتاج نباشیم به این که یک روزی مثل گذشته در مقام مشاجره با همسایگان برآئیم (انشاءالله- احسنت) رئیس- آقای حائری زاده حائری زاده- قبلاً باید عرض کنم که عرایض بنده تا تمام نشده و مبتدای بدون خبر یا گفتن کلمه لا الله تا الا الله را نشنیده‌اند ابراز احساساتی نکنید (صحیح است) و بگذارید عرایض من تمام بشود و بگذارید که من یک چیزهائی بگویم که یک قدری بگوش آقایان سنگین می‌آید و از این سیستم حرفها بیست سال است که بگوش آقایان نخورده‌است و عجیب می‌آید و تا کلام من تمام نشده‌است قضاوت نکنید، صبر کنید مطالعه کنید در عرایض بنده (بفرمائید) این را هم عرض می‌کنم که من هیچ وقت عادت به پرحرفی و برچانگی ندارم (صحیح است) امتحان هم داده‌ام در این مجلس که حتی الامکان کمتر خواستم صحبت کنم و تا اجباری برای من نیامده نیامده‌ام وقت مملکت را صرف حرفهائی بکنم و خود نمائی کرده باشم هیچ به این فکر نبوده‌ام واین سنخ فکر ندارم این نکته را باید توجه کرد که ملت ایران از نظر این که یک ملت حساسی است یا ملت شریف قدیمی است دوستی را خیلی محترم میشمارد، حتی افراد دهاتی در سایه دوستی جان و مال را هم ممکن است فدا بکنند، در راه آزادی و شرف هم همین طور که سابقه دارید آقایان فدا می‌کنند این مبالغه نیست، من در اطراف این موضوع نمی‌خواهم بحث کنم، با همسایگان خودمان سوابقی داریم هر وقت هر یک از اینها نسبت به ایران یک کمکی کردند ایران در مقابل دوستی آنها فداکاری کرد (صحیح است) من به تاریخ عقب برنمیگردم، با این عمر کوتاه خودمان از اوایل مشروطیت به این طرف کم و بیش در نظر داریم ملت ایران قبل از مشروطیت در فشار حکومت تزاری روس بود بعد از معاهده ترکمن چای و مقامی که سطنت تزاری در دنیا داشت نسبت به ما خیلی ظلم و تعدی می‌کرد و به تمام حقوق و شئون این مملکت تخطی کردهمسایه جنوبی ما در آن موقع غمخواری کرد و این مشروطیت و آزادی را که ما داریم درسایة مساعدتی بود که همسایه جنوبی به ما کرده‌است، و ملت ایران حق شناس بود و از تمام طبقات علماء و روحانیون که وارد سیاست نبودند با سایر طبقات در قسمت کارهای خودشان ابراز احساسات و محبت نسبت به همسایه‌ای که مساعدت کرده بود نمودند اگر چه برای ما دل سوزی نکرده بود با دیگران طرفیت داشت ضمناً برای اینکه با انها طرفیت داشت به ما کمک کرد و به همان اندازه‌ای که به ما کمک شد همه ابراز احساسات کردند.

رجال آزادی خواه ما هم کسانی بودند که علاقمند بودند به پیشرفت آن سیاست که در سایة کمک او از فشار و ظلم و تعدی تزارها نجات پیدا کنند رفتند ناصرالملک را از لندن باری نیابت سلطنت آوردند به ایران ولی طولی نکشید که آنها با همسایه شمالی ما همدست شدند و و آن جنگ عمومی سابق که پیش آمد ایرانی‌ها احساس کردند که خیر این دوستی‌ها مفید به حال ایران نبوده‌است برای منافع خودشان د ر نظر گرفتند، آن دو همسایه با هم ساختند و با اینکه ما در چنگال این دو همسایه بودیم ملت ایران در آن موقع مبارزه کردند، کارشان به مهاجرت کشید، کارشان به زدو خورد کشید، کشمکشها کردند باز هم خاتمه نیافت و دراثر این جنگ همسایة جنوبی ما فرمانروای جهان شد زیرا که آمریکائی‌ها دخالتی در سیاست دنیای قدیم نداشتند و در خانه خودشان در جنگ نشستند و همسایه شمالی ما گرفتار انقلاب داخلی خودش شد که فرمانفرمای جهان آن روز بعد از جنگ همسایه جنوبی باشد، دراین جریان با ممالک معاهدات جدیدی باز کردند من جمله با ایران، حکومت وثوق الدوله در ایران برقرار شد و قراردادی منعقد کردن با اینکه ملت ایران می‌دانست دنیا به کام این است ایستاد و مقاومت کرد حبسش کردن تبعید کردند همه جور فشار به ملت ایران وارد شد ولی زیر بار آن قرارداد نرفت (صحیح است) اینها هم تلافی کردند 20 سال ما را زیر لگد و تازیانه انداختند آن به جای خود این بحث علیحده‌ای است که من نمی‌خواهم وارد این بحث بشوم حکومت شوروی به جای حکومت تزاری نشست بزرگورای کرد در حق ملت ایران تمام مطالباتی را که بانک استقراضی از تمام ملت ایران داشت و حق آنها بود و هم از دولت ایران طلب داشتند تمام آنها را به ملت ایران واگذار کرد، امتیازاتی را که در آن عصر گرفته بودند تمام آنها را لغو کردند راههای شوسه تمام اینها را واگذار کرد به ملت ایران، و ملت ایران از این بزرگواری ملت مجاور ما برای احسان و محبتی که کرده بود حقیقتاً امیدی برای خودش ذخیره کرد نظر من هست دورة چهاردهم که اینجا بودیم مردم در سفارت روس متحصن می‌شدند و آزادی می‌خواستند، پناهگاه خودشان را آنجا قرار داده بودند چرا؟ برای اینکه مجبت دیده بودند از حکومت شوروی، نسبت به ایرانهیا احسان کرده بود، مظالم تزاری‌ها را ماکه زوری نداشتیم آنها را از بین ببرم خودشان به ما واگذار کردند خودشان صرفنظر کردند و آن عهد نامه‌های گذشته را پاره کردند آن عده نامه 1921 پایه دوستی ما و حکومت اتحاد جماهیر شوروی شد، ملت ایران کار باعصار قدیم ندارد که دوره پهلوی بوده دراین تاریخ معاصر همیشه طرفدار صلح و آزادی و عدالت و آرامش بوده‌است منافع ملت ایران هم در آرامش دنیا و عدالت و آزادی است که در سایه آن آزادی می‌تواند آشیانه خودش را به دست خودش تعمیر کند و فرزندان خودش را تربیت کند هیچ وقت نمی‌توانم فکر کنم که ملت ایران خیال حمله‌ای داشته باشد.

یک ملت ده پانزد میلیونی با این اوضاع و احوال و آن همسایه‌های قوی فکر این که ایرانی ممکن است است یک روزی تهیه نقشه و حمله به یکی از همسایه‌های خودش بکند محال است (صحیح است) و در اطراف این کار هیچ وقت فکر نمی‌کند. بنده نظر دارم در اوایل مشروطیت قوای منظمی اگر در ایران بوده اینها طرفدار محمد علی میرزا و استبداد و از این قبیل چیزها بوده وقتی که مشروطه شد تایک قوای منظمی از سرحد ایران وارد شد تا پایتخت یک پست منظم نظامی ژاندارمری شهربانی هم دیده نشد ختی موقع بروز جنگ بین المللی اول اوضاع داخلی ایران و نبودن قوای انتظامی کار به جائی رسیده بود که یک دزد کاشی بود به نام نایب حسین این آدم خیلی شرارت می‌کرد، برای اینکه از شرارت او دولت مرکزی مصون بماند و راه را به دزد سپرده باشد، امنیت تا پشت دروازه کرمان را به ماشاءالله خان پسر نایب حسین داده بود یک وقتی در یزد بچه بودم مردم گرفتار این دزدهای کاشی بودند و مردم داد و فریاد می‌کردند و کسی هم نبود که به آنها کمکی بکند تا کار آنها به جائی رسید که سردار ظفر بختیاری پدر همین آقای ایلخان یزد را به او سپرد همین آقای ایلخان با یک شخص بختیاری بلند شد آمد یزد، ماشاءالله خان کاشی را دستگیر کرد، در جنگ بین المللی سابق وضعیت قوای انتظامی و مملکتی ما از این قرار بود که چند نفر افسری که از ممالک کوچک اروپا که مورد سوءظن هیچ دولتی نباشد استخدام کردیم ویک ژاندارمری نیم بند هم بود که جنگ پیش آمد و تشکیلات این ژاندارمری هم ریشة پیدا نکرد و تا این که تأثیری بکند متلاشی شد و حالا یک عده هستند که در ژاندارمری آن وقت تربیت شده‌اند وزحمت کشیده‌اند افسرهای خوب آنهائی هستند که روی وطن پرستی کار می‌کردند و با ایمان بودند وآن قزاقها از دوره تزاری بودند و آنها هم هیچ به درد نمی‌خورند ما افسرهای خوبمان ازآن دوره‌ها پیدا شده بود و بعد هم در مدارس خودمان افسر‌های خوب تربیت شده‌است و البته افسرهای خوبی داریم، حالا اوضاع خاتمه یافتن جنگ سابق را با این دوره می‌خواهم مقایسه بکنم. آن موقع ما قشون نیرومند امروز را نداشتیم، سرحدی نداشتیم و امنیت پشت دروازه قم تا کرمان را که مرکز ایران بود به یک دزد کاشی سپرده بودیم و برای اینکه شر او را بکنیم بختیاریها آمدند با آن که آنها منظم نبودند امدند شر اورا کندند و این آزادی که حالا بدست آمده‌است از آن دوره پیدا شده، ملت ایران آن موقع درزیر فشار روسها بود یک قسمت از اسکناسهای ما دست انگلیس‌ها بود، دست بانک شاهی بود، قزاقمان دست روس‌ها بود، هیچ قوائی نداشتیم ولی یک چیز داشتیم و آن هم روح ایمان در مردم بود و رجالی مثل مرحوم مشیرالدوله مستوفی الممالک، مؤتمن الملک در این مملکت بودند، یک اشخاص فداکاری مثل مرحوم مدرس در این مملکت بودند (صحیح است) + کسانی بودند که فریب جاه و مقام را نمی‌خوردند کسانی بودند که با پول فریب نمی‌خوردند و تطمیع نمی‌شدند واز خط سیر خودشان منحرف نمی‌شدند، این اشخاص در رأس کارها بودند (صحیح است) دیگر هم کسی را نداشتیم جنگ که تمام شد من نظرم هست، آنوقت در تهران بودم، موقع انقلاب روسیه بنده در تهران بودم قوای انگلیس آمده بود در یزدو من هم تبعید شده بودم آمده بودم در تهران اینجا در آن موقع لیره طلا را دوتومان، بیست ویک قران، بیست و دو قران در بازار قرار داده بودند توی هر دهی، توی هر ایلی که شما وارد می‌شدید هر دختری که یک کوزه آب از سرچشمه می‌خواست بیاورد چند مثقال طلا به گوشواره داشت یا در گردنش انداخته بود یا در گوشه پیراهنش دوخته بود، یک ملتی بودیم که افراد چندان ناراضی از زندگانی خودشان نبودند، قشون هم نداشتیم، این تشکیلات را هم نداشتیم، اسکناس و بانک ملی هم نداشتیم خوشبختانه راه آهن را هم نداشتیم آن اوضاع آن روز ما بود، جنگ در چه حال بود، جنگ در مملکت ما بود همدان و کردستان و آذربایجان یک روز دست قوای عثمانی بود وفردایش دست قوای روس محل کشمکش و مبارزه ایران بود، ایران مجل جنگ بود ودر ختام آن جنگ این اندازه که ملت ایران بدبخت هستند نبود (صحیح است) ولی در این جنگ، جنگ در آن سردنیا بود، در پطروگراد و مسکوآلمانها داشتند جنگ می‌کردند یا در آفریقا مشغول جنگ بودند، ایران فقط یک معبری بود، راهی بود و در این جنگ ممکن بود ملت ایران غنی ترین ملت روی زمین بشود، و از موقعیت خاص خودش استفاده بکند و تمام بدبختی‌های خود رامی‌توانست در آن موقع مرتفع بکند و ا صلاح بکند، بدبختانه آن رجال رفته بودند دیگر کسی نبود و امروز من می‌شنوم لیره را هشتاد تومان هفتاد تومان روزی نود وهفت تومان هم بود، لیره طلا مقیاس سنجش ثروت روی همان ترازوی طلا است و البته کاغذ را اسمش را بگذارید میلیونها اثری ندارد هنوز نمی‌شود بگوئید که از ترازو بودن، میزان سنجش ثروت از طلا روی خودش را پوشانیده باشد، نه طلا ارزش خودش از در دنیا هنوز حفظ کرده‌است، از چند هزار سال پیش به این طرف مقیاس سنجش طلا بوده موقع جنگ بین المللی سابق تا که ختم شد لیره طلا دو تومان بیست و هشت قران. بیست و دو قران بود امروز که جنگ ختم شد لیره طلا هفتاد تومان، هشتاد تومان، نود تومان واز این حرفها است این فاصله این جنگ بود با آن جنگ آن جنگ هیچ نداشتیم و آن امنیت و آسایش ما بود، این دوره ماشاءالله هر چه هست و هر چه دولت زحمت کشید برای قشون بود اگر راه ساخت برای قشون ساخت، حتی در ده‌ها مأمور انتظامات داشت و هر چه خرج شد برای قشون شد، قانون تشکیلات که در کمیسیونی که جناب آقای سرلشکر آق اولی تشریف داشتند یک تشکیلات غلطی درست کرده بودند، گفتند این تابع تشکیلات قشون بود، همه چیز ما فدای این قشون شد، زراعت فدای این کارشد دهاتی‌های ما بدبختها گندمی که می‌کاشتند خودشان نمی‌خوردند برای شهر می‌آوردند اینها را گرفتند آوردند برای اینکه خدمت نظام وظیفه بکنند این آدم که آمد خدمت کرد دیگر برنگشت برود دنبال کار خودشان که نان بخورند از ثروت عمومی کسر شد و همه این کارها را کردیم وبه فقر و به بیچارگی خودمان تن در دادیم خیال کردیم چون برای ما و به درد ما می‌خورد ولی آن روز سیاهی که برای ملت ایران پیش آمد شبی دو همسایه نیرومند ما برخلاف سایر قوانین واصول انسانیت بی خبر به سر ما ریختند مملکت ما را غارت کردند (صحیح است) و تمام زندگانی ما را بردند و به زور سند از ماگرفتند مطابق میل ومرام و نظر خودشان و آن چیزی که می‌خواستند از جمله لیره که 13 تومان کردند و اجناس را هم چه جور بدهند و مردم یک سال دچار قحط و غلا بودند، آن پول هم که قرار بود به ما بدهند آن هم در بانک مسکو ماند نمیدانم کجا ماند و روی چه حسابی هم که خودشان نوشتند این پول را به ما ندادند این‌ها همه مال این بود که ما آن رجال را نداشتیم نمیدانم آفتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچ چیز من میخواه در اطراف وقایع آن روز وضع قشون و منظره‌های دلخراشی که خودمن در تهران تماشا کردم با آن افسرهائی که به چه صورت خودشان را پیزدرسانده بودند یا سایر نقاط که اینها را من نمی‌خواهم بحث کنم موضوعات داخلی خودمان است ولی همسایه‌های ما به قدری بیرحم بودند که چهارتا ناو کوچکی که ما داشتیم در خلیج فارس برای این که یک روزی پستمان را به بحرین بفرستیم و وسیله ارتباط ما باشد در جزایر اینها که کشتی جنگی نبودند، چندتا ناو جنگی بود، با کمال بیرحمی وشقاوت این کشتی‌ها را بحریه انگلستان غرق کرد و افسرها خوب ما را کشت، یک چیز خوشبختانه هست آن موقعیت خوبی است که ملت ایران درروی کره ارض دارد، برای اینکه هنوز خوشبختانه آن موقعیت خودمان راداریم من در دوره چهارم یادم است که کابینه قوام السلطنه محتاج به پول شده بود دو میلیون دلار می‌خواستند قرض کنند احساسات ان روز هم علیه انگلستان خیلی شدید بود فکر کردند که برویم از آمریکائی‌ها قرض کنیم قانونش را اگر توی مجموعه دوره چهارم آقایان ملاحظه بفرمایند هست با آنها مذاکره داشتیم که نفت شمال را با آنها یک معامله بکنیم آن روز که این حرفها و این بازیهائی که همسایه شمالی درست کرده‌است برای ما نبود، گفتند شاید نفت را استخراج کنند یک مشت مردم گرسنه‌ای که روی جواهر نشسته‌اند از جواهر زیر پایشان یک بالاپوش برایشان درست بکنند آن موقع مذاکره نفت هم بود به ما یک همچواعتماد و اعتباری نکردند تا نفت جنوب را وثیقه نگرفتند من غیر رسم یک میلیون دلار به ما قرض ندادند آن هم مدتش خیلی کوتاه بود طولانی نبود اوضاع دنیا امروز به شکلی است که ما نه از مسکو وحشت داریم نه از لندن نه از واشنگتن برای این که آنها به خودشان مشغولند، آن ذره که در حساب ناید مائیم و ما وارد در جنگ با هیچ دولت مملکت و ملتی نیستیم خودشان هم میدانن که ملت ایران ملتی است صلح طلب و هیچ وقت پیرامون جنگ نمی‌گردد و مصلحتش هم نیست که وارد جریان جنگ بشود اگر یک حرفهائی گاهی دررادیو‌ها یک چیزهائی میگویند اینها مصلحت دیپلماسیشان این است که بگویند ولی خودشان هم میدانند که ما اهل این حرفها نیستیم زیرا تا وقتی که آنها متفق هستند ما از هیچ کام ترس و وحشت نداریم ما باید حقوق خودمان را مطالبه بکنیم و بای حفظ حقوق خودمان کوشش بکنیم برای من جزایر بحرین وفیروزه هیچ کدام فرق نمی‌کند (احسنت) باید از هر دو استفاده بکنیم از هر دو بهره برداری کنیم ما چکار داریم که وارد مطالبه استقراض بشویم ما باید حساب جاری با آنها باز کنیم من اطلاع ندارم اگر آقای وزیر دارائی تشریف داشتند شاید مطلع بودند زیرا من احصائیه اش را اطلاع ندارم، من شنیدم که از این جزایر بحرین نفتی که از آنجا استخراج می‌کنند پولی که به آن یارو که آنجا را غصب کرده و نمی‌گذارند نیروی ما برود آن پولی که در بحرین در سال می‌دهند در حدود پانصد، ششصد میلیون پول ایران است که آمریکا به آن شیخ که یاغی است و بی اجازه حکومت مرکزی ایران دارد در آنجا دخالت می‌کند به آنها پول می‌دهد، ما بایدحسابمان را باآنها روشن بکنیم و تصفیه بکنیم، ما چرا باید ده میلیون دلار قرض کنیم و از آنها اسلحه بخریم، فشنگ بخریم که توی کلمة محمد مسعود بزنند، همچو کاری نمی‌کنیم ما باید حساب جاری با آنها باز کنیم (صحیح است) خیلی بای خرید بکنیم از آنها، صحبت یک شاهی صد دینار نیست، مملکت ما باید آباد بشود راههای شوسه باید تمام بشود در اطراف ایران یک راه شوسه حسابی و اسفالت شده بایستی داشته باشیم که قوای موتوریزه ما برود برای جلوگیری از قاچاق، ما پول نداریم ما پول لازم داریم این جا در خراسان از شاهرود تا مشهد راهش تقریباً ساخته شده یا در شرف ساختمان است که تا چندی دیگر زیر سازی آنجا تمام می‌شود ریل به ما نمی‌دهند شش میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان قیمتش است، ریل این اندازه به ما ندادند و کمک نکردند که این راه برای ما دخل و خرج بکند این راه آهن ضرر می‌کند فقط راه خراسان است که دخل وخرج می‌کند، ما اسلحه بخریم برای چه؟ چه مصرف دارد مابایدخیلی معامله بکنیم با امریکا، ما آمریکا حساب جاری داریم ما باید با آمریکا تکلیفمان را راجع به عواید نفت بحرین معلوم بکنیم (صحیح است) چون آنجا بهره برداری کرده‌اند ممکن است نماینده آنها بیایند قراردادی برای نفت بحرین ببندیم مانعی ندارد (نمایندگان- انشاءالله) ماباید حساب جاری با آنها باز کنیم از بابت طلب خودمان هر چه لازم داریم بگیریم، زراعتمان را راه بیندازم راه شوسه ان را درست بکنیم این برنامه هفت ساله‌ای که در کابینه سابق نوشته شده من یک قسمتش را مطالعه کردم این پول لازم دارد ما با قرض این کارها را نمی‌توانیم انجام بدهیم ماباید مطالبات خودمان را وصول کنیم من برای مثال عرض می‌کنم یک تجارتخانه‌ای بود ایران اسمش تجارت خانه جمشیدیان بود این تجارتخانه جمشیدیان طرف بی مهری بعضی مقامات خارجی واقع شده بود این را ورشکستش کرده بودند، هر چه فریاد می‌زد که من ورشکست نیستم به حرفش گوش نمی‌دادند و یک هیئت تصفیه‌ای درست کرده بودند و مال او را می‌خریدند + و می‌فروختند و یک شندر قازی هم به او می‌دادند که از گرسنگی تلف نشود وقتی که محظورات سیاسی یک قسمتش مرتفع شد آمدند گفتند که نه، این آدم مقداری چیز دارد دارائی دارد و اگر املاک و دارائیش را قیمت بکنیم ورشکست نیست این طلبهایش را می‌تواند بدهد آمدند حساب دخل و خرجش را کردند و چیزی دست بچه‌هایش دادند و الان دارند زندگانی می‌کنند، ما هیچ محتاج استقراض نیستیم ما موجودی طلا در آن جاها داریم ما اگر حسابمان را بکنیم خیلی طلب داریم ازآمریکائیها، امریکائی‌ها که این همه نسبت به ما، نمیدام اسمش را چی بگذارم بر خلاف انسانیت عمل کردند به مملکت ما وارد شدند کردند آنچه کردند چهار تا تکه آهن پاره بود که اینها را نمی‌توانستند حمل و نقل بکنند یا بدولت دادند یا به این شرکتهای ملی فروختد و چهار تا دلاری هم که بود بعد گرفتند و رفتند و من وارد این بحث نمی‌شوم که این جنس به هفتاد میلیون می‌ارزد یا اینکه به هفت میلیون می‌ارزد برای ما خطر دارد البته من خیال می‌کنم که این خطر دارد که این اسلحه وارد مملکت ما شود ما اول باید عدالت و امنیت را در مملکت برقرار کنیم ایران هر یک فرسخ مربع زمینش یک مسلحی بیشتر برای حفاظتش لازم ندارد ما امنیت داخلی لازم داریم ما با خارجیها هیچ وقت جنگ نداریم و ملتی نجیبتر آرامتر و مطیع تر از ایران در دنیا وجود ندارد حالا علتش دیانت مردم است یا مالیات مردم را بیچاره و قوه شان را گرفته‌است و نمی‌توانند مقاومت بکنند یا این که جهات دیگری است، آن مواقعی که هیچ نداشتیم سرباز و ژاندارمری شهربانی و عدلیه نداشتیم همین مردم از حکومت مرکزی خودشان حمایت می‌کردند از حکومت مرکزی ه غیز از عدالت چیزی نمی‌خواستند و این مجلس که شما وقتی وارد می‌شوید بالایش عدل مظفر نوشته شده چون آن شاه این را تشخیص داده بود که مردم عدالت می‌خواهند گفت من چهار روزی در این دنیا هستم چه لزومی دارد که بد نامی برای خودم درست بکنم و چه لزومی و به مردم ظلم و تعدی بکنم، خوب بیایند وبرای خودشان عدالتخانه‌ای درست بکنند مجلس را برای مقدمه عدالت درست کردند مجلس را مردم نمی‌خواستند اول فریاد مردم برای عدالت بود می‌گفتند که بی جهت کسی را چوب نزنند بی جهت کسی را حبس نکنند عین الدوله یکی کسی را چوب زده بود بلوائی شد قیام کردند برای عدالت این عنوان و این دستگاه و این تشکیلات را دادند، من نگاه می‌کنم میبینم که در ایران از تمام نقاط بیشتر در مرکز همه جور تشکیلات داریم از سری و علنی از مسلح و غیر مسلح همه جور داریم ولی چون عدالت در این مملکت به معنای خودش عادت نکرده‌است اجرا بشود درمقابل عدالت شاه و گدا فرقی ندارند و طبقات ممتازه نمی‌شود قائل شد، در یک همچو مملکتی خیال می‌کنم بین کهریزک و تهران بود چند روزپیش کامیونها غارت شد اینجا مسگر آباد یک فرسخی تهران بود کامیونها را لخت کردند در شهر تهران آقایان که اینجا تشریف دارند شنیده‌اند شب رفتند خانه آقای ممقانی را غارت کردند و پنجره اطاق را شکستند گلدانهایش را برداشتند آژان دیده بود صدا کرده بود و کسی توی خانه شما بوده بعد اینکه بلند شدند دیدند که این جا فرصت نشده درست اسبابها را جمع بکنند. و دیگر آقای دکتر بقائی بود که کت و شلوارش را دزدیده بودند این هم قوای مسلحی که ما اینجا داریم توی همین جا اگر یک یک بپرسید عده زیادی هستند که از بی عدالتی از ناامنی شکایت دارند و این ناامنی‌ها در خواف و طیبات سرحد خراسان و افغانستان نیست چرا برای این که قوای انتظامی و دولتی در آنجاها کمتر است بنده در 15 سال پیش بود بعنوان بازرس مأمور خراسان شدم، می‌گشتیم تا این که بالاخره وارد طبس شدیم در طبس در آن موقع خوشبختانه نه شهربانی بود نه ژاندارمری نه صلحیه داشت هیچ چیز نداشت یک نفری بودبی سواد اهل همان محل اسمش بخشدار بود یکی هم رئیس مالیه داشتند یک نفر هم رئیس مدرسه، در سبزوار که ما رفتیم ده روز بودیم پانصد تا شکایت بیشتر رسید به ما برای اینکه بیشتر تشکیلات در آنجا بود ولی طبس که رسیدیم چند روز بودیم یکی نیامد شکایت بکند در خیابانهای آنجا که دو طرفش نارنج بود کسی ازآنها نچیده بود، آنجا شهرداری نداشت که مواظبت بکند درختهایش را بخشکاند و بزند، راحت هم بودند حالا نمیدانم همه چیز که درست کرده‌اند راحت هستید یا نه بنده خبر ندارم، در این مقوع جنگ اخیر بدون این که ما میل داشته باشیم ایران میدان جنگ باشد اینحا به ما حمله کردند و وارد مملکت ماشدند فقط یک چیز به ما دادند سران سه دولت بزرگ در تهران جمع شدند و یک لقب پل پیروزی به ملت ایران دادندگفتند شما یک ملتی هستند که مملکت شما پل پیروزی بوده این را دروغ هم نگفتند زیرا که این نفت، خیلی کمک کرد به فتح آنها (صحیح است) این راه آهن ما خیلی کمک کرده، بردباری ملت ایران اگر می‌خواست اشکال تراشی بکند دو تا پل راه آهن راه خراب می‌کرد اشکال تراشی هم اهمیت نداشت ما اشکال تراشی نکردیم باید خیلی ممنون باشند که پل پیروزی شدیم در نتیجه پل پیروزی چه شد؟ ما چون حق خودمان را مطالبه نکردیم، حق را باید بگیرند همسایه دو دستی به ما نمی‌دهند اگر یک حقی را دو دستی به آدم دادند قدر خودش را از دست می‌دهد مشروطیت را دو دستی به دادند قدرش را ندانستیم و تبدیل به یک دیکتاتوری کردیم بایستی که حق را گرفت و حق خودمان را باید مطالبه بکنیم، دولتهای ما بدبختانه بعقیده من روحشان خیلی ضعیف است موقعی که قوای خارجی‌ها توی این مملکت ما بود یک کابینه نظرم نیست تحت ریاست آقای ساعد تشکیل شده بود یا تحت ریاست آقای سهیلی تشکیل شده بود که دو وزیر مشاور داشت یکی آقای منصورالسلطنه عدل و یکی هم آقای بیات بودند در آن موقع بنده دردفتر نخست وزیری بودم گفتیم شما آمده‌اید وزیر شده‌اید این وزارت شما هم معلوم نیست که شش ماه یک سال دوام بکند یک قدمی ممکن است در این مدت کوتاه وزارت بردارید موضوع وام و اجاره در کار هست کشتی‌های اینها می‌آیند از آمریکا لوازم و آذوقه بار می‌کنند میآورند به خلیج فارس و از آنجا تحویل راه آهن می‌دهند از خوزستان بیاورند به جلفا تحویل بدهند اگر چنانچه این خوزستان ما را که زمینش شهادت می‌دهد که سالها آذوقه یک مملکتی را میداده این سدش را ببندند و به آخرین سیستم ماشینهای زراعتی آنجا را مجهز بکنند و محصول اینجا را بردارند برای مصارف کشتی‌های خودشان این آذوقه را می‌برند و جای دیگر جنگ می‌کنند آنجا خرج می‌کنند قسمتی هم به ما قرض بدهند با مهندسی خودشان لوازم خودشان خوزستان را برای بهره برداری مهیا بکنند وحاضر و آماده بکنند وبهره برداری بکنند از محل عایدات آنجا قرض خودمان را می‌پردازیم پس از اینکه قوای خارجی از مملکت ما رفت هرچه خرابی کرد اقلاً یک خوزستان آبادی برای ما می‌ماند دیدم آقایان اصلاًوارد این فکرها نیستند که بروند مذاکره بکنند و از این موضوع یک نتیجه‌ای بگیرن بنده راجع به این لایحه دولت موافق هستم و مخالف هم هستم موافقت من این است که ما باید با امریکائیها برای آبادی مملکت خودمان معامله داشته باشیم و این حرفهای پوچ که این همسایه نمیدانم میرنچد و آن همسایه می‌رنجد این حرفها پوچ است همسایه اصلاً حق ندارد که ما چکارمیکنیم (صحیح است) این حرفها را اصلاً نباید گوش داد ولی یک دانه فشنگ از آنها نباید خریداری بکنیم فشنگ لازم نداریم ما باید لوازم زراعتی، لوازم طبی، لوازم آبیاری، لوازمی کهمردم بدبخت را از این فلاکت نجات بدهداز آنها خریداری کنیم آن هم نه ده میلیون دلار صد میلیون دلار نه بعنوان قرض بلکه از بابت محاسبات خودمان از آن پولهائی که از دست رفته از آنها بگیریم امروز وقت حساب است اگر امروز ما حساب این را روشن نکنیم هیچ وقت روشن نخواهد شد (صحیح است). فولادوند- مخالفم.

رئیس- دو سه تا پیشنهاد رسیده‌است که مذاکرات کافی است قرائت می‌شود (صحیح است) (پیشنهاد آقای فولادوند به شرح زیر قرائت گردید.) بنده پیشنهاد می‌کنم مذاکره کافی است وارد شور شویم.

رئیس- آقای فولادوند توضیحی دارید بفرمائید.

فولادوند- بنده در اطراف این لایحه نمی‌توانم مذاکره کنم چون اسم نویسی نکردم ولی عرض می‌کنم که این موضوع خرید اسلحه از آمریکا مدتها است که مورد مذاکره و تمام افراد باسواد این مملکت ازاین موضوع اطلاع دارند. (صحیح است) آقایان نمایندگان هم آنقدر که باید وشاید در اطراف این موضوع دقت کرده‌اند و بررسی لازم کرده‌اند و خیال نیمکنم که نکته ابهامی برای آقایان باقی مانده باشدو بقدر کافی هر در اینجا مذاکره شده از طرفی اگر آقایان هم بخواهند رأی به این قانون بدهند چون ششم اسفند ماه که موعد مقرری که دولت آمریکا برای فروش معین کرده‌است می‌رسد این است که بنده معتقدم که بایستی زودتر در این موضوع رأی بگیرند که اگر ما می‌خواهیم معلوم شود و اگر نمی‌خواهیم بخریم قضیه روشن بشود و دولت در فشار نباشد (صحیح است) اما بنده یک تذکری دارم می‌خواستم عرض کنم به آقایان که این افسران آمریکائی بالخصوص آن هائی که در ژاندارمری هستند اینها خدماتی به این مملکت کرده‌اند بنده خودم معتقدم خدمت کرده‌اند اگر ما بخواهیم آنها را، اهانت دیگر نباید به اینها بکنیم (صحیح است) همان طوریکه با احترام و تجلیل آنها را آوردیم بگوئیم آقا مرحمت شما زیاد تا بیک دولت بزرگی مثل آمریکا که یک ژنرال بزرگ خودش را فرستاده به ایران اهانت نباشد (صحیح است) برای چه ما اینطور حرف بزنیم (صحیح است) عرض دیگر بنده راجع به ژاندارمری است.

چون آقایان همه به ژاندارمری حمله کردند بنده هم خیلی راضی از ژاندارمری نیستم ولی واجب است بنده این نکته را بعرض آقایان برسانم، در چند روز پیش در راه شاهرود ودر مشهد یک سرقت بزرگی واق شد که تقریباً 14 کامیون را در راه زدند تصادف آقای سرهنگ فریبرز رئیس هنگ ژاندارمری مرکز که قبلاً شیراز بوده و بسیار افسر شریفی است و آقایان نمایندگان محترم فارس هم از ایشان تعریف می‌کنند بنده این را باید عرض کنم همان شب تصادفاً ایشان به شاهرود می‌رسد وقتی که این آقایانی که غارت شده بودند شکایت می‌کنند شبانه با گروهان شاهرود راه می‌افتد ودوازده فرسخی در یک قلعه‌ای دزدها را محاصره می‌کند وتمام اموال مسروقه را از آنها می‌گیرد وبه شهر می‌آورد آنجا یک آقای حجار باشی که باید گفت جواهر باشی ایشان گفت که من یک میلیون تومان جواهر دارم این افسر شریف درستکار برمیگردد آن روز 12 فرسخی اطراف قلعه محلی که آن جواهرات را مخفی کرده‌اند جستجومیکند جواهرات را می‌آورد و فردای آن شب در حضور دادستان و تمام رؤسای ادارات به آن آقای حجار باشی می‌دهد بنده می‌خواستم از این افسر شریف یک قدردانی کرده باشم (صحیح است) رئیس- آقای رحیمیان.

رحیمیان- اولاً بعد ازآقای حائری زاده نوبت بنده بوده‌است و ثانیاً آقایان این لایحه کمتر از لایحه فرهنگ است؟ کمتر از لایحه وزارت بهداری است؟ این مهتمر است بعقیده بنده اجازه بدهید در اطراف این صحبت بشود وطبیعی این لایحه بگذرد (صحیح است) یمین اسفندیاری- مذاکرات در اطرافش لازم است.

عباس اسکندری- تنفس بدهید.

رئیس- تنفس لازم نیست جلسه را ختم می‌کنیم بعلاوه دو استیضاح رسیده‌است که بایستی در جلسه قرائت شود و بر طبق ماده 109 هم آقای اسکندری می‌خواهند صحبت بکنند.

دکتر معظمی-بنده پیشنهاد تنفس کرده‌ام.

رئیس- پس قبل از تنفس این دو استیضاح قرائت می‌شود.

دکتر معظمی- این پیشنهاد مقدم است.

رئیس- وقتی استیضاح به رئیس رسید باید قرائت شود فقط قرائت می‌شود دیگر جریانی ندارد ماده را قرائت کنید. (ماده 44 نظامنامه به شرح زیر قرائت گردید) هر نماینده‌ای که از وزیری می‌خواهد استیضاحی نماید باید تقاضای خود را کتباً به رئیس داده وموضوع استیضاح را در ضمن معین نماید. رئیس آن را در مجلس قرائت می‌کند و مجلس باید آن تقاضا را قبول نموده و پس از آنکه از اظهارات وزیریا وزراء در باب تعیین روزی که استیضاح باید بعمل آید مستحضر شد بدون مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد.

رئیس- بنابراین ودو استیضاح را قرائت کنید برای دولت فرستاده می‌شود. (استیضاح آقای حائری زاده و حسین مکی به شرح زیر قرائت گردید) ریاست محترم مجلس شورای ملی – اینجانبان نسبت به سرقتها و قتل نفسهائی که از اواخر کابینه سابق شروع شده و هنوز از طرف دولت موجبات اطمینان عامه فراهم نشده بلکه قتل سیاسی اخیر بر وحشت و اضطراب عموم مردم افزوده دولت را استیضاح مینمائیم.

تقاضا داریم جنابان آقایان وزیر جنگ و سرلشگر آق اولی وزیر کشور را برای توضیحات هر چه زودتر به مجلس احضار فرمایند.

(استیضاح آقای عبدالقدیر آزاد به شرح زیر قرائت گردید)  جناب آقای رئیس مجلس: راجع به قتل محمد مسعود و سایر قتلهائی که در تهران رخ داده و امنیت عمومی را مختل ساخته اینجانب دولت را استیضاح می‌نمایم خواهشمندم به هیئت دولت اطلاع داده روز استیضاح را تعیین فرمایند.

رئیس- به طوری که گفته شد برای دولت فرستاده می‌شود آقای عباس اسکندری بعنوان ماده 109 در جواب آقای برزین و آقای حاذقی توضیح دارند.

حاذقی- ماده 109 می‌گوید یا تحریف بشود یا اهانت.

رئیس- آقای اسکندری مختصر بفرمائید می‌خواهم تنفس بدهم.

عباس اسکندری-جناب آقای برزین و آقای حاذقی مطالبی که فرمودند که به کلی با آنچه که بنده عرض کردم تفاوت داشت بنده هیچ وقت نگفتم که آقای برزین قاضی خوبی نبودند وخوب محاکمه نکردند و خوب حکم ندادند بلکه بالعکس بنده ایشان را یک قاضی خوب و پاکدامن هم میدانم (صحیح است) و ایشان هم در موقع درست حکم دادند (صحیح است) اما موضوع راجع به عملی بود که کمیسیون عرایض باستناد فرمایشات آقای برزین نموده و در دو جلسه قبل خبر آن را هم تقدیم مجلس کردن این عمل صحیح نیست، خلاف قانون است استنتاج کمیسیون عرایض صحیح نبود، چرا؟ بعقیده بنده آقای برزین بعد از این حکمی که شما راجع به قتله مرحوم سید حسن مدرس داده‌اید همان دلیل تعقیب می‌شود زیرا رئیس الوزراء وقت در مدت سه سال در جریان وقوف این امر بوده که مأمورین رسمی دولتی مدرس را می‌گیرند مسموم می‌کنند و خفه می‌کنند و او هیچ حرف نمی‌زند ومرتکبین که مأمورین شهربانی بوده‌اند مورد تعقیب قرار نمی‌گیرند پس مسئولیت وزراء چه معنی دارد؟ آقای برزین اگر شما آنها را تبرئه کرده بودید این ایراد وارد نمی‌شد و کمیسیون می‌توانست بگوید جرمی واقع نشده و دلیلی در دست نیست بنده هیچ وقت نگفتم که رئیس الوزرای وقت از تهران رفت به ترشیز و بند انداخت بگردن مرحوم مدرس ومدرس را خفه کر من همچ چیزی را نگفتم بنده می‌گویم که در اثر مسامجه‌ای که مجلس شورای ملی می‌کند نتیجة این فراموشیها و سهل انگاری‌ها موجب خواهد شد که یک قضایائی تکرار بشود (یکی از نمایندگان- این چه مربوط به 109 است) حتی من راجع به قضیه قتل محمد مسعود هم خواستم داخل صحبت بشوم به من اجازه صحبت ندادندمن گفتم می‌خواهم داخل صحبت بشوم بعنوان مخالف با اینکه دستور مطرح بشود و بنا کردم به صحبت کردن بنده تصور می‌کنم که جناب آقای بزرین اشتباه فرمودند و بیان ایشان درست نقض غرض بود یعنی بایستی عملی که واقع می‌شد بعد از این حکمی که شما داده‌اید این باشد که متصدیان امور که در مقابل مجلس شورای ملی مسئولند و طبق اصل 64 قانون اساسی هیچ قسم دستور وامری سلب مسئولیت آنها را نمی‌کند باید مورد تعقیب قرار گیرند من صریح می‌گویم آنها فقط مسئول مجلس هستند و مسئول ملت ایران هستند و بایدجواب بدهند که این عمل خلاف قاعده چه بوده؟ حاذقی- الان در کمیسیون دادگستری است.

رئیس- آقا در حدودماده 109 باید صحبت کنید.

عباس اسکندری- باز هم اگر اجازه نمیفرمائید عرض نمی‌کنم.

رئیس- مجلس آئین نامه‌ای دارد شما مطابق ماده 109 اجازه خواستید و بنده اجازه دادم اما اگر خواستید زیاد صحبت کنید بنده ناچارم نگذارم بفرمائید بیان خودتان را بکنید… پس آقای دکتر معظمی باید توضیح بدهند.

دکتر معظمی- پیشنهاد بنده را که پیشنهاد تنفس است رعایت بفرمائید معنی پیشنهاد تنفس این است که در هرموقعی که بحث هست آن بحث قطع شود ورأی آن هم با مجلس است بنابراین اینجا تخلفی از نظامنامه شده‌است و این ممکن است که حق وکیل در آتیه سلب شود این است که بنده عرض می‌کنم.

رئیس- نه این اشتباه نبوده برای اینکه هر وقت استیضاحی بدهند در مجلس باید قرائت شود مطابق ماده‌ای که برای شما خواندم بعلاوه اگر با پیشنهاد شما مخالفت بشود می‌ماند، برای اینکه عده برای رأی کافی نیست و برای مذاکره کافی است.

دکترمعظمی- بنده از مقام محترم ریاست می‌خواهم که در بین صحبت وکیل نبایدصحبت کنند (صحیح است) آشتیانی زاده- دوستانه‌است و از روی غرضی نیست.

رئیس- من حافظ مجلس هستم اگر صحبت نکنم که مجلس بی نظم خواهد شد (صحیح است) دکتر معظمی- پیشنهاد تنفس حق مسلم وکیل است و معنایش این است که مباحثات در هر مرحله‌ای که هست بایستی خاتمه داده شود و حاکم براین پیشنهادهم مجلس شورای ملی است بنابراین قرائت نفرمودید و اگر این ایرا نظامنامه که فرمودید باید استیضاح قرائت بشود حق بود همان موقعی + که داده می‌شد همان موقع قرائت شود نه اینکه مدت یک ساعت بگذرد بعد بفرمائید که پیشنهاد تنفس داده شده این با خود مقام ریاست است که فرمودند جلسه سه ساعت خواهد بود و ما ساعت 4 آمدیم ساعت پنج و نیم زنگ زده شده از وقتی که زنگ زده شد الان سه ساعت گذشته و خسته شده‌ایم و الان هم مطلب خیلی مهم است که بایستی دراطراف آن کاملاً بحث کرد.

5- تعطیل جلسه بعنوان تنفس و تعیین جلسه آینده رئیس- بسیار خوب این مانع نبود از اینکه بنده تنفس بدهم ولی استیضاح که داده بودند در حین جریان مذاکره یک وکیلی بود (صحیح است) من آنوقت نمی‌توانستم قرائت بکنم حالا هم چون عده برای رأی کافی نیست تنفس داده می‌شود و جلسه برای روز سه شنبه پس فردا ساعت چهارو نیم بعد از ظهر.

(در این موقع ساعت هشت و سه ربع بعداز ظهر جلسه بعنوان تنفس ختم شد)  اخبار مجلس روز یک شنبه 26/11/25 سه قبل از ظهر که قرار بود کمیسیون بودجه تشکیل شود به واسطه تشکیل کمیسیون فوق العاده برای امور اقتصادی ورفتن عده‌ای از آقایان در مجلس ترحیم مرحوم محمد مسعود کمیسیون تشکیل نگردید.

سه ساعت ونیم بعد از ظهر کمیسیون دارائی با حضور آقای نجم وزیر دارائی به ریاست آقای یمین اسفندیاری تشکیل لایحه شماره 13455 راجع به معافیت ماشینهای فلاحتی از حقوق گمرکی وارده مطرح گزارش کمیسیون تشکیل با اصلاحی تصویب و گزارش آن به مجلس داده شد.

سپس طرح پیشنهادی آقای دکتر معظمی و جمعی از نمایندگان در دوره چهاردهم که موافقت شده بود به کمیسیون دارائی دوره 15 ارجاع شود مطرح گردید. این طرح راجع بود به ساختمان پنج هزار باب خانه برای کارمندان دولت پس از مذاکراتی دراین قسمت چون آقای وزیر دارئی مخالفتی نداشتند قرار شد یک جلسه با مشارکت کمیسیون بودجه طرح مزبور رسیدگی و تصمیم لازم اتخاذ شود و جلسه ختم شد.

چهار ساعت بعد از ظهر روز یکشنبه 11/25 کمیسیون فرهنگ با حضورآقای وزیر فرهنگ به ریاست آقای دکتر معظمی تشکیل پیشنهادات آقایان نمایندگان مجلس راجع به لایحه 65 میلیون ریال اعتبار تعلیمات عمومی مطرح با مطالعات لازمه در اطراف پیشنهادات بالاخره دو تبصره به گزراش قبلی کمیسیون اضافه گردیده وراپورت آن به مجلس داده شد.

روز چهارشنبه 27 بهمن ماه 26 یک ساعت و نیم قبل از ظهر کمیسیون بودجه به ریاست آقای دکتر بقائی نایب رئیس تشکیل با حضور آقایان فریدونی معاون وزارت کشور وخواجه نوری معاون وزارت دارئی مذاکراتی در اطراف بودجه وزارت کشور شده چون قرار بود پروژه‌ای برای رسیدگی به بودجه‌ها به طور کلی تهیه شود که پس از تصویب کمیسیون روی آن پروژه بودجه رسیدگی و در اقلام آن صرفه جوئی شود لذا پروژه مزبور قرائت چون عده‌ای مخالف بودند قرار شد فردا روز چهارشنبه عصر در کمیسیون بودجه مطرح شود.

غائبین بی اجازه- آقایان: دکتر مصباح زاده- محمدعلی نیک پور.

غائبین با اجازه-آقایان: سیدعلی بهبهانی- خسروانی- صاحب جمع- امیر تیمور- دکتر عبده- افخمی.

تصویبنامه‌ها

شماره 20164 1326/11/22 وزارت دارائی هیئشماره 20164 1326/11/22 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 326 طبق پیشنهاد شماره 45948-88282 وزارت کشورتصویب نمودند از تاریخ صدور این تصویبنامه نه قلم عوارض مصوب در تصویبنامه شمراه 19204-23/11/7 ملغی و بجای آن عوارض مشروحه زیر: 1- از هر دستگاه ماشین اعم از کامیون و اتوبوس و اتومبیل سواری وارده باستثنای کامیون و اتومبیلهای سواری دولتی در هرمرتبه که وارد می‌شود سی ریال مشروط براینکه مسافر داشته باشد.

2- از هر عدل بخورک- تردو- خرما- برنج- بزرک- کنجد- ظروف چینی- اصطهبانات باستثنای اجناس ارزاقی پنج ریال به نفع شهردای اصطهبانات وصول گردد. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است م- 6594 نخست وزیر شماره 21222 26/11/21 وزارت کشور هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 1326 برحسب پیشنهاد شماره 48067-91397 وزارت کشور وبرطبق ماده 7 آئین نامه قانون بلدیه شش تن آقایان کارمندان دوره سوم انجمن شهرداری خاش را به ترتیب زیر: حاجی سید علی اکبر امامی- عباس نیکبخت- عباس عزیز زاده- میرزا احمد توکلی- محمد رضا خورشیدی- محمد فیروز آبادی تعیین وتصویب نمودند. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- 6549 از طرف نخست وزیر شماره 22584 26/11/21 وزارت کشور هیئت وزیران در جلسه20 بهمن ماه 1326 بر طبق ماده 7 آئین نامه قانون بلدیه شش تن آقایان کارمندان دوره هشتم انجمن شهرداری سیرجان را به ترتیب زیر: محمد رضا قطبی- مظفر ابراهیمی- حسن شوکت زاده- علی اصغر یزدانی- محمد تقی ستوده نیا- عبدالحسین محسنی تعیین وتصویب نمودند. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است. م- 6548 از طرف نخست وزیر شماره 21978 26/11/22 وزارت دارائی هیئت وزیران در جلسه 20 بهمن ماه 1326 بنا به پیشنهاد شماره 49860-94307 وزارت کشورتصویب نمودند عوارض مشروحه زیر: 1- از ریسمان وارده به شهر ازواردکننده هرعدل برای مصرف شهر 20 ریال 2- از برنج وارده بشهر از وارد کننده پنج ریال ازتاریخ صدرو تصویبنامه به نفع شهرداری میناب دریافت گردد. تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است م- 6592 نخست وزیر + بقیه جلسه 46 مجلس ساعت شش بعد از ظهر به بریاست آقای رضا حکمت بعنوان بعد از تنفس تشکیل گردید.

1- بقیه مذاکره در اطراف لایحه تسلیحات و تصویب آن رئیس- جلسه رسمی است پیشنهادی آقای فولادوند کردند راجع به کفایت مذاکرات و آقای رحیمیان مخالفت کردند حالاباید رأی بگیریم اعلام رأی شده‌است.

دکتر عبده- بنده می‌خواستم تذکری بدهم.

رئیس- تذکر ندارد اعلام رأی شده‌است. اگر آقایان مصلحت بدانند که مذاکره بیشتری بشود موافقت نکنند. پیشنهادرا مجدداً قرائت کنید. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم مذاکره کافی است پیشنهاد ات قرائت شود- فولادوند.

رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادات قرائت می‌شود یک پیشنهاد هم رسیده که از دستور خارج شود سه نفر پیشنهاد کرده‌اند لایحه ا ز دستور خارج شود آن هم قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه وزارت جنگ از دستور خارج شود.

غلامحسین رحیمیان- یک پیشنهاد دیگری بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه تسلیحات از دستور خارج شود. اقبال. باز پیشنهاد دیگر پیشنهاد می‌کنم لایحه تسلیحات از دستور خارج شود. آشتیانی زاده.

بعضی از نمایندگان- مخالفیم، مخالفیم.

رئیس- آقای رحیمیان.

رحیمیان- بنده با چند دلیل این لایحه را قابل مطرح شدن در اینجا نمیدانم (مکی- خواهش می‌کنم بفرمائید که به کمیسیون خارجه هم باید برود) بنده نمیدانم ولی می‌خواهم آقای وزیر جنگ این لایحه را مسترد بفرمایند با اینکه بکمیسیون بودجه برود و مطالعه بیشتری در اینباب بکنند اولاً محل تأمین بودجه برای پرداخت اقساط سالیانه این وام در گزارش کمیسیون معین نیست اقساط مذکور در این ماده و تبصره یک در هر سال در بودجه وزارت جنگ گذاشته و پرداخت خواهد شد این چیزی است که کمیسیون بودجه در اینجا نوشته‌است (صحیح است) ما در اینجا میگوئیم بودجه ما برای کشور ما سنگین است بنده و سایر نمایندگان محترم در این مدت هفت ماهی که مجلس افتتاح شده همه اش صحبت از این کرده‌ایم که هزینه زندگی و گرانی هزینه زندگی برای این ملت طاقت فرسا است در خزانه کشور پول نیست، مالیات اضافه نمی‌شود از مردم گرفت، هزینه زندگی طاقت فرساست بنابراین ما وقتی که شش میلیون و نیم تومان وزارت فرهنگ را با اینکه هزاران نفر معطل حقوقشان هستند نگاه می‌داریم چطور می‌توانیم برای این کشور به قول خودتان ده میلیون دلار اسلحه یا 10 میلیون وسایل حمل و نقل یا به قول آقای اقبال 70 میلیون بخریم یا 150 میلیون تومان به حساب امروز ما چطور مامی‌توانیم این را تصویب بکنیم و چطور می‌توانیم این را یقین بکنیم که این ملت این پول را می‌تواند بپردازد و تنها تنزیل این در این مدت 12 سال تقریباً شاید در حدود سی میلیون تومان پول بحساب امروز می‌شود. بنابراین ما یک 120 میلیون و 30 میلیون هم تنزیل این پول را باید بدهیم چطور می‌شود این بودجه را تأمین کرد و این را از کجا باید گرفت و از کجا باید داد و این + قرض را ما وقتی که توانائی نداشته باشیم چطور ما می‌توانیم بدهیم جناب آقای وزیر جنگ قرض از دولت بزرگ برای دولت کوچک حکم سم را دارد و امروز پشت قرض اسارت است پشت سرش نفوذ است همه چیز هست پشت سر قرض، هیچ وقت دولت کوچکی نمی‌تواند از دولت بزرگی قرض کند و زیر بار قرض بماند در دوره 20 ساله راه آهن ساختیم تمام وسایلی را که امروز در اینجا هست تهیه کردیم در دورة گذشته مجلس ابداً زیر بار قرض از خارجه نرفت در صورتی که در آن دوره مقتضیات برای گرفتن قرض فراهمتر بود و در صورتی که امروز خطرناکتر از آن روز است گذشته از آن خود آقای وزیر جنگ در فرمایشات خودشان فرموده‌اند واقعاً متحیرم، این فرمایشات جناب آقای وزیر جنگ است واقعاً متحیر که چگونه و از چه راه باید اعتبارات ضروری خود را تأمین نمائیم این تأمین اعتبارات خودشان است از این بودجه‌ای که فعلاً در دست دارند حالا یک نفر آقای وزیر جنگ این طور بیان می‌فرمایند پس بنده می‌خواهم سؤال بکنم از این دولت این مجل 150 میلیون تومان ازکجا تأمین می‌شود واز طرفی ما باید فکر کنیم که آیا ما اسلحه در اینجا لازم داریم یا خیر اولاً این را بدانید هر ملتی دارای هر مسلک و دارای هر رژیمی باشد به قشون وتقویت قشون و تسلیحات قشون علاقمند است (صحیح است) اعم از اینکه هر مرامی داشته باشند و لی از طرف دیگر ما باید فکر کنیم بنده هم که بدولت و هم به ارتش خودم علاقمندم باید فکر کنم که این تقویت ارتش ما به نفع ملت باشد و مطیع قانون باشد و گذشته از آن بنده از طرف خودم ترس من از این است که مبادا تقویت ارتش ما برای تهدید و سلب آزادی در ایران بشود (صحیح است) شاید وسیله‌ای برای خفه کردن آزادی خواهان در این موقع قرار گیرد ما می‌خواهیم برای امنیت، برای شرافت برای افتخار خودمان ارتش تقویت بشود و گذشته از آن اسلحه برای ما البته ضروری است یکی برای امنیت داخلی و یکی خدای نکرده برای یک تجاوز خارجی بنده اطمینان می‌دهم که ملت ایران طالب جنگ با هیچ کس نیست (صحیح است) بنابراین یک احتمالی می‌دهیم که من غیر حق و من غیر قانون شاید یک ملتی یک روزی بحقوق ما تجاوز کند، برای امنیت داخلی می‌خواهم عرض کنم این اسلحه‌ای که ما فعلاً در دست داریم این اسلحه برای امنیت داخلی ما کافی است ما امروز یک ملتی که بحساب بر ضد حکومت خودش بر ضد ملت خودش قیام ملی بکند فعلاً سراغ نداریم آیا این اشراری که ما امروز فکر می‌کنیم که برعلیه ارتش ما قیام کنند در کجا است؟ در شمال؟ من کسی را نمی‌بینم در جنوب؟ خیال نمی‌کنم که بحساب کسی مخالف با ارتش باشد برای اینکه اگر در آنجا یک مخالفی باشد یک قضایائی رخ داد که در اینجا به آنها نشان افتخار دادند بنابراین برای امنیت داخلی من خیال می‌کنم با این اسلحه‌ای که داریم کافی است وبایستی همه ملت ایران متحد و مثل برادرزندگی بکنند اعم ازقوای تأمینیه ما، اعم از زارع ما، اعم از کارگر ما، آمدیم روی اصل تجاوز خارجی باید تصدیق کرد نه تنها این 10 میلیون دلار بلکه هزار میلیون دلار برای ما کافی نیست بنابراین وقتی که ما میدانیم این اسلحه برای ما کافی نیست ما امروز باید کشور خودمانرا مرکز ذخیره اسلحه قرار ندهیم در دوره گذشته رضا شاه پهلوی که بنده با دیکتاتوریش مخالف بودم و الان هم هستم دو فکر عملی نمود یکی تقویت ارتش و ازطرفی ساختمان وتقویت کارخانجات و همه اینها در اینجا عمل می‌شد در جنگ دوم آنچه ما اسلحه داشتیم از بین رفت ولی آنچه در کارخانجات و سایر مؤسسات خرج شد برای ایران باقی ماند (صحیح است) و امروز خبط گذشته را ما نباید تکرارکنیم بنده امروز در اینجا صورت دارم از 1310 تا 1320 مبلغ 29779626 لیره ما ذخیره داشتیم و این را مصرف کردیم البته جناب آقای وزیر جنگ فرمودند که یک مقداری از این محل خرج شده (یک نفر از نمایندگان- شانزده میلیون خرج شده) شانزده میلیون خرج شده بنده یک پیشنهادی خواهم داد که در آتیه معلوم شود ولی مقصود بنده این استکه اگر این پولی که ما امروز برای اسلحه می‌دهیم این را برای کارخانجات و سایر مؤسسات خرج می‌کردیم این برای ملت ایران باقی می‌ماند و گذشته از آن ما امروز یک کارخانجاتی داریم که فعلاً این کارخانجاتمان هست و این کارخانجات بقوه جناب آقای وزیر جنگ یا بنده از خارج شنیدی که تقریباً دویست میلیون تومان قیمت این کارخانجات است ما اگر امروز محتاج اسلحه باشیم و امروز اگر این کارخانجات خودمان را تکمیل کنیم از طرفی ایجاد کار می‌شود و هم ازطرفی آن اسلحه‌ای که برای امنیت داخلی ما ضروری است تأمین میشوداین برای ما ضروری تر ازاین است که یک اسلحه‌ای از خارج بخریم بایدگفت از لحاظ مصلحت کشور… رئیس- آقای رحیمیان در اطراف پیشنهاد خودتان صحبت کنید.

رحیمیان- چون من پیشنهاد خروج از دستور کرده‌ام باید دلایل خودم را عرض کنم جناب آقای وزیر جنگ فرمودند که این قرض یک نظر ساده ایست و ما می‌خواهیم این اسلحه را برای تقویت ارتش و برای امنیت داخلی خودمان خریداری کنیم وچون ارزانتر بوده‌است به جهت ارزانی ما از اینجا خریده‌ایم البته بنده هم شاید تا یک اندازه‌ای تصدیق بکنم و فرمایشات جناب آقای وزیر جنگ صحیح باشد ولی از طرفی تصادف می‌کند با وقت انتشاراتی راجع به قرارداد نظامی مورخه13مهر ماه البته برای بنده مسلم نیست که صحیح است یا خیر از این می‌گذرم ولی اگر صحیح باشد این قرارداد بعقیده بنده دو ماده یا هر چند ماده اضافه شده‌است این برای ملت ما و مخصوصاً برای ارتش ما یک مسئله توهین آوری است و امیدوارم که این صحیح باشد و دیگر تصادف می‌کند با مذاکرات نمایندگان کمیسیون خارجه آمریکا… رئیس- آقای رحیمیان باید مختصر صحبت کنید اگر این سابقه گذاشته شود که نمی‌شود پیشنهاد خروج از دستور فرمودید ولی در اصل موضوع داخل شدید شاید بخواهید یک ساعت حرف بزنید آنوقت یکی هم مخالفت می‌کند بااین پیشنهاد و دو ساعت صحبت می‌کند.

منصف- آقای رحیمیان در خود ماده این دلایل را ذکر کنید.

رحیمیان- بنده راجع به خروج از دستور عرض می‌کنم و این دلایل خروج است والان تمام می‌شود، قربان، اجازه بدهید ما در مقدرات خودمان حرف بزنیم و دخالت کنیم امروز صد نفر در اینجا موافقند بگذاریدیک نفر مخالف هم برای کشور خودش حرف بزند.

رئیس- شما پیشنهاد داده‌اید باید در حدود پیشنهادخودتان صحبت کنید.

رحیمیان- می‌گویم اگر منافع و مضرات این کار را درنظر بگیریم باید اول مصلحت وتقویت ارتش ایران را در نظربگیریم باید اول مصلحت وتقویت ارتش ایران را در نظر بگیریم و مورد توجه ودقت قرار دهیم ما باید کاری کنیم که ایران ازلحاظ نظامی لااقل درردیف ترکیه و یونان باشد من می‌گویم نکند که این تصادف بکند با منافع آمریکائیها و ما را در این بین قربانی منافع خودشان بکنند (اسدی- اینطورنیست چرا میفرمائید؟) بله آقای اسدی این طور نیست، بنده عرض می‌کنم اگر بنا باشد ما در واقع قربانی بشویم قربانی منافع ایران بشویم قربانی استقلال ایران بشویم قربانی منافع دیگران و سرمایه داران آمریکائی نباید بشوی این حرف بدی است؟ (سزاوار-صحیح است، حرف خوبی است) روی این اصل بنده عرض می‌کنم که صرفاً این نظر‌های سیاسی نباید باشد، کشورمان در اینجا یعنی درردیف ترکیه و یونان قرار نخواهد گرفت بند عرض می‌کنم ورود در بلوکی به نفع ما نیست و گذشته ازآن بنده صرفاً با این عقیده مخالفم و می‌گویم اگر کشورمان وارد یک بلوکی بشود با تمام وکمال خائنانه‌است ولی اگر آقایان این رابرای کشور مصلحت میدانند چریا به این ارزانی اقلاً پس پول خونمان را شما بگیرید بنابراین بنده می‌گویم مصلحت نیست اگر شما میگوئید مصلحت است روی مصلحت 15 میلیون نفر فکر کنید این عقیده بنده‌است تما شد، بنده فقط در خاتمه عرض می‌کنم هر طور مجلس رأی داد نظر مجلس حاکم است ولی در عین حال جناب آقای وزیر جنگ بنده عرض می‌کنم ببینید در قم و در همه جا صدای نان بلند شده ما اگر آزاد باشیم وعقیده‌ها آزاد باشد و از این طبقه حاکمه خودمان تقاضا می‌کنیم ما به نان بیشتر از توپ و تفنگ احتیاج داریم به طوری که در برنامه دولت هم گفتم.

بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.

رئیس-آقای دکتر شفق.

دکتر مصباح زاده- اجازه میفرمائید؟ قبادیان- اجازه بنده محفوظ بماند.

رئیس- شمااجازه نگرفته بودید آقای دکتر شفق بفرمائید.

دکتر شفق-بنده با خروج این لایحه از دستور ازاین لحاظ مخالفت کردم که در باب دستور سابق که دستور فرهنگ و لایحه فرهنگ بودعقیده بنده این بود که رأی بدهیم برای اینکه عده زیادی از معملین پنج ماه‌است حقوقشانرا نگرفته‌اند و بعد وارداین لایحه بشویم آقایان این لایحه را پیش کشیده‌اند در حالی که آن لایحه ناقص ماند حالا هم میفرمائید این لایحه راناقص کنیم و بپردازیم به لایحه دیگر، من می‌ترسم مثل دولتهائی که می‌آیند + و می‌روند این لایحه هم تصادف بکند با لایحه دیگر و پیشنهاد خروج ازدستور بشود و همین طور بلاتکلیف بماند راجع به این لایحه بخصوص بنده پیشنهاد می‌کنم همین امروز مورد بحث واقع شود (صحیح است) چون بعضی از مطالب در جلسه گذشته گتفه شد که بنظر بنده آن مطالب جا دارد مورد توجه آقایان واقع بشود و بعضی ازآقایان نمایندگان نظر خودشان را بگویند به قول مرحوم مدرس سه نمره مطلب بود در جلسه گذشته یکی راجع به مستشار ان نظامی آمریکائی یکی راجع به خود تسلیحاتی که مورد معامله هست. یک خلط مبحث عجیبی که عبارت بود از جنبه سیاسی دادن به این موضوع (رحیمیان- این خلط مبحث نیست. دیگران میگویند) آنچه راجع به مجلس شورای ملی وملت ایران است عزم دارد که به گفته دیگران تا آنجائی که خلاف منطق است اهمیت ندهد (صحیح است) (رحیمیان- خودشان میگویند) آنکه راجع به مستشار ان امریکائی است دولت ایران همان طوری که با مستشاران مالی یک قراردادی داشته یکعده را خواسته‌است وهر وقت به موجب اعلامیه رسمی سفیر آمریکا مجلس ایران مقتضی دید که مستشاران آمریکائی یعنی آنانکه بعنوان مستشار نظامی به قراری که امرای لشگری ما می‌فرمایند کارشان صرف راجع به انتظامات از قبیل سررشته داری است هر موقع که مجلس مقتضی دید این اشخاص کنترلشان خاتمه داده می‌شود وبه هیچ وجه من الوجوه یک ذره‌ای هم اهمیت سیاسی و نظامی برای ملت ایران ندارد (صحیح است) یک امر بسیار مختصریست و اگر حقیقت را منظور بدارید بیخودی سیاست بافی می‌کنند آمدیم به مسئله تسلیحات امروز در تمام دنیا بچه‌های دهساله هم میدانند که امریکائیها یکمقدار اسلحه داشتند و این اسلحه زیادست و از جنگ باقی مانده‌است و هراج گذاشته‌اند و آن اداره‌ای که اسلح رامیفروشد دولت آمریکا نیست یک اداره ساده صرف اقتصادی است و ما تنها دولتی، تنها ملتی نیستیم که برای این اسلحه پیشنهادداده‌ایم ملت و دولتهای دیگری هم مشتری هستند (اسدی- 27 دولت) یک بازاری است بازار دادو ستد و به موجب توضیحاتی که تیمسار سپهبد وزیر جنگ دادند در جلسه خصوصی و ما هنوز مهلت نداده‌ایم که این توضیحات را اینجا در مجلس هم بدهند این اسلحه را روی اصول اقتصادی از تمام دولت‌ها بیشتر از همه از دولت روسیه شوروی ودولت چکوسلواکی که دیروزصحبت بود و دولت‌های فروشنده دیگر، رسماً دولت ایران به وسیله مراسله رسمی خواسته و این فروشندگان یا نداشتند و یا گران می‌فروختند الان وزارت جنگ رفته سراغ این ارزانترین مقدار اسلحه باز تازه اگر مجلس رأی ندهد ما این اسلحه را نمی‌خریم وزارت جنگ یک پیشنهاد داده لایحه‌ای آورده‌است بنده می‌خواستم بدانم که این دخالت دادن راجع به امر سیاست چه معنی دارد یک مقداراسلحه که 10 میلیون تومان ارزش دارد و شاید بیشتر از نصفش بنده نمیدانم لوازمی است از قبیل سیم و چرخ اتومبیل این چه مناسبت دارد با ماده ششم قرارداد 1921 با سیاست یا بلوک (صحیح است) ما آقا خودمان بلند می‌شویم اینحا میگوئیم ما باید پیور سیاست موازنه باشیم مثل اینکه ما در این امر پیرو سیاست موازنه نیستیم ما آقا به هیچ وجه من الوجوه یک همسایه‌ای را نسبت به همسایه دیگری به اندازه یک سرموئی ترجیح نمی‌دهیم و نخواهیم داد (صحیح است) و تبعیض هم نمی‌کنیم و نخواهیم کرد (صحیح است) بعقیده بنده اگر این موضوع برای ما روشن نیست به تمام همسایگان ما و به تمام اهل دنیا کاملاً روشن است که با ده میلیون اسلحه ولو همه اش توپ و تفنگ هم باشد نمی‌توانیم با یک دولت متوسط هم بجنگیم و امنیت آن دولت را بخطر بیندازیم (یمین اسفندیاری – فکر آن را هم نداریم) اینها آقایان متخصصین نظامی دارند، حساب می‌کنند میدانند آن اسلحه که از آنجا می‌آید به درد چه می‌خورد ما می‌خواهیم یک عده اشرار که به هزار اسم و رسم یا خدای نکرده به اس تجزیه و به اسم انفصال یا نمیدانم به چه اسمی که بنده نمیدانم چه اصطلاحی برایش بگذاریم اگر پیدا شدند و یک دولت خارجی ایرادی به ما گرفت که شما امنیت داخلی را نمی‌توانید تأمین کنید ما یک اسلحه‌ای لازم داریم آن هم بنده اهلش نیستم تشخیص بدهم ما اسلحه لازم داریم آقایان دیگر هم شاید زیاد در اینکار وارد نیستد وظیفه وزارت جنگ ودولت است که ثابت کند ما این اسلحه را که فقط برای استفاده داخلی خودمان است برای جلوگیری از اشرار داخلی لازم داریم و از بازار تمام دنیا هم خواسته‌ایم و رسماً دولت شوروی و چکسلواکی جواب داده‌اند که ما این اسلحه را نداریم این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که مذاکرات در این باب اجازه بدهید ادامه داده شود که این مسئله روشن بشود و حل و فصل بشود و رأی گرفته شود (صحیح است) و بعد برسیم به یک موضوع دیگر (صحیح است) رئیس- آقای وزیرجنگ.

وزیر جنگ- آقای نماینده محترم رحیمیان فرمودند که در بعضی از جراید نوشته شده‌است که دولت ایران یک قرارداد نظامی با دولت ممالک متحده آمریکا بسته‌است بنده خودم هم این را در یکی از روزنامه‌ها خواندم در هفته قبل که مصاحبه‌ای با مدیران جراید در باشگاه افسران داشتیم بنده این موضوع را جداًتکذیب کردم و ضمناً اضافه کردم که مملکت ما یک مملکت مشروطه و پارلمانی است (صحیح است) هیچ نوع قراردادی بدون تصویب مجلس شورای ملی رسیمت ندارد (صحیح است) و اگر شبهه را هم قوی بگیریم که یک چنین قراردادی هم هست این قرارداد از درجة اعتبار ساقط است (صحیح است، احسنت) در صورتی که اجازه بفرمایند، جواب آقایان را در چند دقیقه عرض می‌کنم (نمایندگان- بفرمائید) چون در ضمن مذاکرات جلسه 25 بهمن ماه ازطرف آقایان نمایندگان محترم مطالبی اظهار شد که بایستی جواب آنها به عرض مجلس شورای ملی برسد لذا به طور مقدمه معروض می‌دارد که بنده ازاولین روز تصدیب وزارت جنگ در نظر گرفتم از هر فرصتی استفاده نموده و ضعیت ارتش را در مجلس شورای ملی کاملاً تشریح کنم تا برای نمایندگان محترم و عموم ملت ایران هیچ نقطه ابهامی نسبت به ارتش باقی نماند. در اثر همین تصمیم راجع به مسائلی که مطرح می‌باشد آنچه لازم بود در جلسات علنی به عرض رسید و اگر هم راجع به موضوع تسلیحات ارتش تمنای جلسه خصوصی شد نه برای این بود که مطالبی را از نظر ملت ایران مکتوم نگاهدارم بلکه چون گزارش راجع به تسلیحات متضمن ارقام و اعدادی بود که شاید انتشار آنها مطابق اصول کلی به صلاح کشور نبود (صحیح است) به این واسطه در طی دو جلسه خصوصی از روی همین اعداد و ارقام کلیه مسائل مربوط به تسلیحات ارتش را از 1310 به بعد مفصلاً به استحضار آقایان رسانیدم ومعلوم شد که چه داشتیم و چه از دست رفته و چه موجود داریم و وضعیت آنچه داریم از چه قرار است و اگر بخواهیم نیروی مسلحی به هر اسم و عنوانی داشته باشیم به تناسب وسعت کشور و مأموریت این نیرو چه نواقصی داریم و بالاخره مملکت هر قدر هم کوچک و ناتوان باشد برای برقراری امنیت و حفظ حدود و ثغور خود چه احتیاجاتی دارد (یمین اسفندیاری- آقای رحیمیان توجه بفرمائید جواب شما را می‌دهند) خلاصه تصور می‌کنم وضعیت تسلیحات ارتش و احتیاجات ضروری آن برای آقایان کاملا روش شده باشد. با وصف این چون در طی مذاکرات جلسه قبل بعضی از آقایان نمایندگان محترم برای معامله با امریکا جنبه خاصی قائل شدند مجدداً عرض می‌کنم بنا بر مدارکی که در جلسه خصوصی ارائه شد چون احتیاج وزارت جنگ باین وسایل محرز ومسلم بود ازیک سال نیم پیش برای جبران قسمتی از نقائص تسلیحاتی ارتش مطالعات شروع شد و به دول بزرگ فروشنده یعنی دولت شوروی وانگلستان و بعداً آمریکا مراجعه گردید و پس از وصول پیشنهاد شرایط وقیمتهای این دول و مقایسه آنها با یکدیگر معلوم شد که قیمتهای پیشنهادی دولت آمریکا به مراتب ارزانتر و شرایط معامله هم خیلی سهلتر است مثلاً قیمت یک خمپاره انداز را دولت شوروی، 8410 ریال و دولت انگلستان 19/17 لیره (قریب به 6000 دلار) و دولت آمریکا از 30 تا 59 دلار (960 تا 1800 ریال) یعنی قیمت یک خمپاره انداز 50 میلیمتری 30 دلار یعنی 960 ریال و 81 میلیمتری 59 دلار یعنی 1800 ریال وقیمت یک نارنجک دستی را دولت شوروی 78 ریال و دولت انگلستان برای 12 نارنجک 1/19 لیره و دولت آمریکا جهت هر نارنجک 8 سنت یعنی 48 شاهی پیشنهاد داده بودند.

طبیعی است هر خریداری در معامله همیشه طالب ارزانی جنس و سهولت معامله‌است و به همین جهت وقتی که گزارشات هیئت مأمور مطالعه اجناس مازاد ارتش آمریکا واصل شد و باستحضار دولت رسید در همان وقت از طرف دولت تصمیم گرفته شد که اجناس مورد لزوم ازمازاد ارتش آمریکا خریداری شود و چون این تصمیم در اواخر کار دولت سابق گرفته شد و مسائل مهمتری در پیش داشتند علیهذا فرصت نیافتند که لایحه آن را به مجلس شورای ملی بیاورند.

وقتی دولت فعلی سرکار آمد و به سوابق امر مراجعه کرد چون این معامله را به دلایل به صرفه ایران تشخیص داد تصمیم دولت قبل را تأیید و لایحه خرید را به مجلس شورای ملی تقدیم نمود. اما اینکه نماینده محترم آقای اقبال فرمودند به طوری که اطلاع دارند دولت مصر از دولت چکسلواکی اسلحه می‌خرد چرا ما از آمریکا می‌خریم باید بعرض برسانم که دولت مصر هم سفارش عمده‌ای به دولت امریکا داده و ضمناً ممکن است ازدولت چکسلواکی هم مقداری اسلحه بخرد ولی باید در نظر داشت که اولاً هردولتی با آن شرایطی که ما می‌خواهیم معامله کنیم حاضر نیست ثانیاً به طوری که ما اطلاع داریم امروز خرید اسلحه از چک اسلواکی خالی از اشکال نیست. ضمناً بعضی از آقایان نمایندگان سؤال فرمودند که چرا معامله نقداً صورت نمی‌گیرد علت آن دوچیز است اولاً دولت اعتبار موجود به ارز ندارد که نقداً بپردازد ثانیاً وقتی می‌شود معامله‌ای را با شرایط خیلی مناسب به اقساط 12 ساله انجام داد چه لزومی دارد که تبدیل به معامله نقد بشود (صحیح است). برخی از آقایان نمایندگان محتر هم راجع به جنبه سیاسی این معامله اظهار نگرانی فرمودند که برای رفع سوء تفاهمی باید عرض کنم که این معامله ابداً جنبه سیاسی ندارد (صحیح است) بلکه یک معامله خیلی عادی و ساده‌است که در قبال آن هیچ گونه تعهدات سیاسی ایجاب نمی‌شود چنانکه آقایان استحضار دارند قبل از جنگ هم دولت ایران به ممالک مختلف مانند چک اسلواکی وسوئد و بلژیک و آمریکا و انگلیس و آلمان و شوروی مراجعه نمود و شرایط هر کدام مناسبتر بود با آنان معامله می‌کرد امروز هم پس از مراجعه به سه دولت بزرگ فروشنده چون شرایط پیشنهادی دولت آمریکا مناسبتر بود تصمیم گرفت با ان دولت معامله کند و جای بسی تأسف است که اگر کسی بخواهد به چنین معامله ساده‌ای رنگ سیاسی بدهد (صحیح است) نماینده محترم آقای مکی ضمن فرمایشات خودشان اظهار داشتند مملکتی که هیچ چیز ندراد خوب است اول به فکر موتوریزه کردن قسمتهای فلاحتی خود برآید و بعد ارتش. تصورمیکنم هیچ ایرانی پیدا نشود که آرزو نکند این قبیل ترقیات در تمام شئون کشور صورت عمل به خود بگیرد و موتوریزه شدن دستگاه فلاحتی کشور نیز جزو آرزوهای ما است اما بنده عقیده دارم تا اوضاع صناعتی کشور منجمله ساختن موتور استوار نگردد اقدام به موتوریزاسیون در هرقسمتی مستلزم مخارج بسیار کمر شکنی می‌شود و حتی برای ارتش هم مقدور نخواهد بود مگر با کمک ممالک صنعتی زیرا یک لشکر موتوریزه سوای سلاحهائی که دارای کشش موتوری است باید لااقل 1000 کامیون باتناژ مختلف در اختیار داشته باشد به این واسطه معتقدم که موضوع موتوریزاسیون ارتش فعلاً مقدور ما نیست و به همین جهت جزو این لایحه هم منظور نشده‌است.

اما موضوع مانور سیاسی یا تشبیه کشورهای شرقی به آزمایشگاه که به آن اشاره فرمودند ممکن است در بعضی موارد صدق بکند ولی در مورد این معامله مصداق ندارد زیرا کشورهای زیادی اعم از غربی و شرقی از مازاد ارتش آمریکا خریدهائی نموده‌اند و اختصاصی به مملکت ما ندارد به علاوه باید در نظر داشت که ما در صدد خرید برآمده‌ایم و آنها اصراری به فروش ندارند.

اما اینکه آقای اقبال و آقای مکی قائل بودند که این معامله باید جریانات خاصی و نیم کاسه‌ای زیر کاسه باشد (فولادوند- اشتباه کردند) و حتی اطلاع دارند که این معامله به حسب ظاهر ده میلیون دلار و در باطن هفتاد میلیون دلار است و قطعاً سری در کار هست بایدعرض کنم: در این کار هیچ سری متصورنیست جز اینکه کشور آمریکا یک کشور صنعتی و دارای میلیونها کارگر است و برای اینکه دستگاه صنعتی او نخوابد و کارگران بیکار نمانند گاهی محصول کارخانجات خود را بقیمت نازل می‌فروشد که با ایجاد کارهای جدید ازبیکاری کارگران خود جلوگیری نماید و جبران این ضرر را از راه دیگری می‌کند.

اینکه نماینده محترم آقای حائری زاده فرمودند مابا کسی جنگ نداریم که اسلحه لازم داشته باشیم بنده هم در این قسمت با ایشان همعقیده هستم و صریحاً عرض می‌کنم که ما هم به فکر جنگ نیستیم چنانکه در جنگهای گذشته دولت و ملت ایران کراراً بیطرفی خود را اعلام داشته‌اند و در صلح طلبی همیشه پیشقدم بوده‌اند اما با تمام این احوال آیا در این دنیای پرحادثه ما نباید به فکر حفظ آب و خاک خوداز تجاوز دیگران باشیم و لااقل بتوانیم از حقوق حقه خود دفاع نمائیم؟ (صحیح است) (آشتیانی زاده- با ده میلیون دلار نمی‌شود خیلی بیشتر لازم دارد) از طرف دیگر جنگهای امروزه اصولاً جنگ تکنیک و صنعت است و کشورهائی که از حیث صنعت عقب مانده‌اند حتی نمی‌توانند به فکر مبارزه با یک کشور صنعتی بیافتند و اگر بخواهند تمام وسائل تکنیکی و صنعتی خود را ازدیگران بخرند حتی با چند میلیارد از عهده این کار برنمی آیند چه رسد به ده میلیون دلار.

در خاتمه از عرض این نکته ناگزیر است گرچه نظرهای سیاسی دارای نکات خیلی باریک و ظریفی است که در فکر ما سربازان نمی‌گنجد و دراینباب از اظهار عقیده خودداری می‌کنم ولی بنابرتجربیات گذشته آنچه مشهود و معلوم است در اکثر موارد بدبختانه ما هم چوب خورده‌ایم و هم پیاز و هم جریمه داده‌ایم دیگر عرضی ندارم و تصویب لایحه تقدیمی منوبط به نظر نمایندگان محترم است.

نمایندگان- احسنت، احسنت.

بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.

رئیس- پیشنهادی که شده بود راجع به خروج ازدستور بود آقایانی که موافق با خروج از دستور هستند قیام کنند (کسی برنخاست) تصویب نشد. پیشنهادات به ترتیب قرائت می‌شود: (پیشنهاد آقای گنجه‌ای به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم جمله مربوط به سود اقساط خرید ساز و برگ ماده واحده حذف شود.

مکی- بنده پیشنهاد داده بودم که لایحه فرهنگ مقدم باشد.

بعضی از نمایندگان- آن رد شد مجلس رأی داد که این لایحه در دستور باشد.

مکی- آن خروج ازدستور بود این ورود در دستور است.

رئیس- وقتی که رأی دادند این لایحه در دستور باشد دیگر شما نمی‌توانید این پیشنهاد را بکنید پیشنهاد آقای گنجه‌ای را دو مرتبه قرائت کنید (بشرح قبل خوانده شد) آقای گنجه‌ای بفرمائید.

گنجه‌ای- بنده تصور می‌کنم معدودی از همکاران محترم این معامله و خرید را با استقراضی که در گذشته از بیگانگان نموده بودیم مخلوط کرده‌اند البته هم آقایان از آن قروضی که شده خاطر خوشی ندارند و ضرر و زیان فراوانی از آن متحمل شده‌ایم وا ز همه مهمتر ضررهای معنوی این قروض بود که موجب شد که بعد از این عناوینی بشود و مداخلاتی در امور سیاسی وداخلی کشور ما رخ بدهد بقیه السیف این نوع قروض همانهائی بود که در جلسات گذشته موقعی که سه دوازدهم بودجه در اینجا مطرح بود یکی از نمایندگان طرح کرد و باتفاق آراء رأی داده شد که دولت با پرداخت کردن این قرض لوث این ننگ را از دامن ملت پاک کند (اردلان- آقای نراقی فرمودند) ولی این خرید اقساطی با آن قروض دوره منحوس طرف مقایسه نیست این یک معامله ایست که ملت ایران برای رفع نیازمندیهای خود با طیب خاطر حاضر به معامله شده‌است (صحیح است) ولی بنده تعجب می‌کنم در این معامله سود وبهره برای چیست؟ اگر شما با یک بازرگانی معامله اقساطی می‌کنید یا بکنید آیا به آن اقساط بایستی سودی هم منظور کرد؟ این نوع معاملات بعقیده بنده مخصوص مؤسسات صرافی و بانکی است دولت یعنی دولتی که در هر صورت فقیراست گمان نمی‌کنم که شایسته باشد که ما برای این معامله یک سودی قائل بشویم که به تدریج بپردازیم و بعلاوه بایستی آقایان توجه کرد که این بدهی که ملت ایران عهده دار پرداخت خواهد بود به محلهای تولیدی مصرف نمی‌شود که ما فکر بکنیم ازدرآمد تولیدی یا انتفاعی آن یک مبلغی برای سود یا بهره این قرضه تخصیص بدهیم و اگر آقایان درست توجه بفرمایند این ده میلیون در دو ساله اولی که ما باید بپردازیم از آن سالی که اقساطش شروع می‌شود هر سال در حدود 250 هزار دلار بایستی به کم و بیش از بابت سود وبهره تجارتی بدهیم که بعد که به تدریج قرضه ما تقلیل پیدا می‌کند به همان تناسب البته سود این کمتر خواهد شد و روی هم رفته اگر حساب بکنیم شاید در پایان دو، سه میلیون دلار سود بهره این قرضه خواهد بود (یمین اسفندیاری- اینطور نیست آقا) چرا این طور است.

عرض دومم این است که در تبصره یک که دولت مکلف شده قرار پرداخت هزینه حمل ونقل و بیمه و باربری را به ترتیب اقساط اصل بهای خرید بپردازد اینجا روشن نیست که آیا به این مبلغی که از این پارگراف حاصل می‌شود آیا ما به او هم سود و بهره‌ای خواهیم داد؟ و اگر بنا باشد به آن هم سود وبهره‌ای بدهیم چون این یک طوری تنظیم شده این تبصره که میرساند که به آن مبلغ هم شاید ما بهره و سودی بدهیم (دکتر امینی- بعداً باید دولت مذاکره کند) بسیار خود حالا آن را بنده می‌گذارم برای بعد ولی اگر بناشد به آن هم سودی تعلق بگیرد این سود شاید به مبلغ بیشتری تجاوز خواهد کرد بنابراین بنده عقیده ا این است و پیشنهاد می‌کنم این جمله حذف شود کشور ما برای اصلاح اصول کشاورزی وعمران و آبادی خود نیازمند به سرمایه‌های معتنابهی است که همه منتظریم که دولت کنونی با بانک بین المللی که خودمان نیز از صاحبان سرمایه اوهستیم مذاکره‌ای کرده و لوایحی بیاورد و برای این قسمت یک قرضه هائی + که بتوانیم ما با آن وجوه کشاورزی یا فرهنگ یا بهداشت خودمان را اصلاح کنیم ویک درآمدهائی انتفاعی داشته باشیم این نظر من است و من گمان می‌کنم که اگر این مطلب اینجا تصویب بشودکه ما به هرقرضه‌های بزرگی، یک قرضه‌های معتنابهی، یک قرضه‌های سیصد میلیونی، چهار صد میلیونی استقراض بکنیم زیرا ما تنها قدرت پرداخت سود آنها را نخواهیم داشت تا چه رسد به اصل قضیه این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که موافقت بفرمائید این موضوع سود از این لایحه حذف بشود.

دکتر عبده- اجازه میفرمائید؟ رئیس- آقای دکتر عبده شما عضو کمیسیون هستید؟ دکتر عبده- بلی.

رئیس- بفرمائید دکترعبده- عرض کنم که بنده خیلی خوشوقتم که آقای گنجه‌ای ترجمان احساسات ما بودند و مخصوصاً گفتند که ملت ایران موافق با این قرض است برای اینکه این قرض را با سایر قروض مقایسه نمیکندو دلیل هم دارد دلیلش هم طرز رفتار ممالک متحد آمریکا است با این که در ادوار مختلف در مواقعی که موقعیت این کشور بسیار حساس بوده (صحیح است) خوشبختانه ملت ایران به کمک و مساعدت ما برخاسته که در 1919 با اعلامیه استقلال ایران در موقعی که استقلال این مملکت در خطر بود چه در موقع امضای اعلامیه تهران برای اینکه تاریخ نشان داد که اعلامیه تهران ابتکارش در دست مرحوم روزولت بود. (یکی از نمایندگان- رجال ایران اینکار را کردند ابتکارش در دست اینها بود) رجال ایرانی البته آنطوری که بنده اطلاع دارم حسن نیت و رفتار رجال ایرانی نمونه بود و زمامداران آمریکا مبتکر این کار شدند و موافقت کردند با نظریه رجال ما و همین طور در مورد اختلاف هائی که ما داشتیم به طور بارز سیاسی نشان می‌دهد تاریخ سیاسی نشان می‌دهد که زمامداران آمریکا با استقلال و تمامیت مملکت ما کمال موافقت را کردند (صحیح است) و به همین دلایل ما این قرض را با سایر قروض قیاس نمی‌کنیم و یقین داریم که هیچوقت دولت آمریکا برای پرداخت این قروض ما را تحت فشار سیاسی نخواهد گذاشت و راجع به پیشنهاد آقای گنجه‌ای بنده هم کاملاً موافقم (مهندس رضوی- از کجا میدانید؟) بدلیل گذشته عرض کنم بنده وقتی که با جنابعالی دوستی می‌کنم به دلیل روابط گذشته‌است که با جنابعالی دارم و بهمین جهت می‌شود آن را قضاوت کرد (صحیح است) در روابط بین دو دولت هم همین طور است آقا وقتی ما از یک دولتی جز محبت چیزی ندیدیم، می‌بینیم که در ادوار گذشته برای حفظ استقلال و تمامیت ما کم کرده مساعدت کرده می‌توانیم خوشبین باشیم باید هم همین طور باشد بعلاوه ما تنها مدیون کمک آمریکا نیستیم 27 ملت از جمله یوگوسلاوی و چک اسلوکی از دولت آمریکا استفاده کرده‌اند بعناوین مختلف بنده خیال نمی‌کنم که یک دولت آمریکائی اگرهم بخواهد بتواند اعمال فشار بیاورد به 27 دولت در هر حال بنده می‌خواهم این استفاده را بکنم که چون ما به تاریخ سیاسی ایران نگاه بکنیم می‌بینیم موقعی که بین دو همسایه شمالی و جنوبی ما وحدت نظر بوده این وحدت نظر معمولاً به ضرر مملکت ما تمام شه (صحیح است) به همین جهت وطن پرستان و میهن دوستان ما همیشه در این گونه مواقع سعی می‌کردند متوسل بشوند به یک دولت ثالثی و آنها را ذینفع بکنند برای آنکه استقلال و تمامیت این مملکت را حفظ بکنند. شما خیال می‌کنید آن موقعی که یک عده‌ای از ایرانیان متوسل شدند به آلمان برای اینکه استقلال این مملکت حفظ شود آنها مردم خائنی بودند؟ (معتمد دماوندی- معلوم نیست آقا) آنها این طور فکر می‌کردند که برای نجات از فشار روس و انگلیس یک دولت ثالثی را مداخله بدهند برای اینکه استقلال و تمامیت این مملکت نگاهداری بشود عرض می‌کنم این نظر بنده‌است ممکن است آقایان نظر دیگری داشته باشند. (معتمد دماوندی- شما صحبت دیگری بفرمائید آنها باید در محکمه ملی محاکمه بشوند) عقیده من این است از مجموع اخباری که ما امروز می‌شنویم ممکن است وحدت نظریاتی بین همسایه جنوبی و شمالی ما باشد و ما ترسناک هستیم از ساختن بین این دو که مثل خربزه و عسل هستند چون ما همیشه ضرر کرده‌ایم و منافع ملت ایران ایجاب می‌کند که از آن دوستی که همیشه برای حفظ استقلال و صیانت و تمامیت ما کمک کرده دراین موقع هم استفاده کنیم آنهائی که نمی‌خواهند این کار بشود همانهائی بودند که آمدند پیشنهاد کردن در ازاء آن کالاهای راه آهن که ما خریدیم نقداً پول پرداخته شود برای چه؟ برای اینه نمی‌خواستند دولت آمریکا در کار ما نظر داشته باشد تا ما در تحت فشار آنهائی که همیشه از آنها رنج دیدیم همیشه در زحمت دیدیم خرد بشویم و له بشویم (صحیح است، احسنت) بنده دخالت یعنی نظر داشتن دولت ثالث درکار ایران آن هم دولت آمریکا به شهادت تاریخ به مصلحت ایران تشخیص می‌دهم و این را عرض می‌کنم بعنوان یک ایرانی وطن پرست عرض می‌کنم، (اقبال - ابداً به مصلحت مملکت نیست این چه حرفی است میفرمائید) آقای اقبال بگذارید عرض کنم جنابعالی آمدید اینجا پشت تریبون حرفی زدید که فقط از رادیوی مسکو و رادیوی خارجی باید شنید (اقبال- من هم اگر یک سفری به آمریکا می‌رفتم مثل تو صحبت می‌کردم) من اگر به وطن پرستی شما سابقه نداشتم تردید می‌کردم (اقبال- چرا هومیکنید همه شما را می‌شناسند تردید می‌کردم! چی را تردید می‌کردید؟) در هر حال بنده از این مطلب می‌گذرم راجع به پیشنهادی که آقای گنجه‌ای کردند می‌خواستم این نکته را عرض کنم که ما البته دلمان می‌خواهد که یک قرضی بکنیم و منفعت ندهیم ولی این معامله طرفینی است یعنی باید طرف قبول بکند و مذاکراتی که تاکنون شده این مذاکرات کاملاً میرساند که شاید حاضر نباشد بدون منفعت به شما قرض بدهد و در هیچ کجای دنیا قرضی بدون منفعت عملی نیست (دکتر راجی- قرض نیست) معذلک بنده خیال می‌کنم برای اینکه نظر آقای گنجه‌ای تأمین بشود (معتمد دماوندی- قرضی نیست یک معامله بازرگانی است) قبول بفرمائید که این پیشنهاد اینطور اصلاح بشود که دولت مکلف است که با دولت ایالات متحده آمریکا وارد مذاکره بشود و برای عدم پرداخت سود سالیانه سعی لازم را بنماید اگر ما دولت را مکلف کنیم که مذاکره بکند این بجاست و به طور کلی این نظر را بنده درسایر پیشنهاداتی که می‌شود دارم برای اینکه مذاکراتی شده که این مذاکرات به این نتیجه رسیده و این قانون از قوانین عادی نیست که ما بتوانیم با پیشنهاد مدلول آنرا تغییر بدهیم برای اینکه یک طرف دیگر هم هست که باید آن را قبول بکند. آقایان نظریاتی که دارند ممکن است به این طریق بدهند.

رئیس- آقای دکتر عبده مختصر بفرمائید.

دکتر عبده- اطاعت می‌کنم، بنده می‌خواهم یک نظری عرض کنم که سایر پیشنهاداتی که شده آقایان موافقت کنند و پس بگیرند نظر بنده این است که هرتغییری که می‌خواهند بدهند این تغییر را خواهش می‌کنم این طور بدهند که دولت مکلف است با ایالات متحده آمریکا مذاکره بکند برای اینکه موافقت آنها را جلب بکند و به طور کلی منظوراین است که پیشنهادی نشود که مدلول این قانون را تغییر بدهد بدون اینکه نظر قبل طرف یعنی فروشنده جلب کرده باشیم.

دکتر اعتبار- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- عرض کن هر یک از نمایندگان در اظهار عقیده خودشان آزاداندوهیچ لازم نیست که عقیده دیگران را تکذیب بکنند و افکار و آزادی عقاید را باید محترم شمرد وبنده هیچ موافق نیستم که در اظهار عقیده بهم پرخاش بکنند. آقای اردلان وزیر راه.

دکتر اعتبار- اخطار نظامنامه‌ای مقدم است.

اردلان (وزیر راه) - راجع به پیشنهاد نماینده محترم آقای گنجه‌ای بنده می‌خواهم عرض کن که همین طور که آقای دکترعبده فرمودند چون مسئله طرفینی است نمی‌شود در این معامله یک تغییر قطعی ازطرف مابشود (صحیح است) این است که خواهش می‌کنم اگر ممکن است مسترد کنند و همین تذکری که دادندباعث خواهد شد که دولت در این باب قبلاً صرفه ایران را در نظر بگیرد و مذاکره کند و هر قدر توانست به صرفه ملت و مملکت ایران معامله را انجام بدهد نسبت به سور هم شاید کاری بکند ولی خواهش می‌کنم که مکلف نکنید چون که ممکن است باعث عدم انجا معامله بشود (صحیح است) یک نکته‌ای را بنده اینجا به نظر خودم لازم دانستم که بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم حق دارند هر پیشنهاد دولت را از هر نقطه نظر که خودشان قضاوت می‌کنند از همان نقطه نظر دفاع کنند یا مخالفت کنند در این باب هیچ شبهه‌ای نیست و نمی‌شود محدودیتی قائل شد.

ولی این تمنا ممکن است از طرف دولت بشود برای اینکه نظر دولت دراین باب هیچ نظر سیاسی نبوده (صحیح است) و یک موضوع ساده تجارتی است بنده چون خودم در همین چند روزه تصدی که در کار راه پیدا کردم می‌بینم خرید لوکوموتیو مطرح است در 1319 دولت ایران با دولت انگلیس قرار خرید 24 لوکوموتیو را می‌دهد به واسطه جنگ هم این لوکوموتیو تحویل نشده حالا می‌گوید اگر پولش را صدی چند اضافه قرار این کار را می‌دهیم و ممکن است وارد معامله بشویم ولی دولت قبول نمی‌کند و قرارداد به قوت خود باقی است از این جهت عرض می‌کنم که با پیشنهادای که می‌شود ممکن است هیچ دولت حاضر نشود که واقعاً یک همچو معامله‌ای را با مابکند آیا آنوقت می‌شود بدولت اعتراض کرد که چرا لوکوموتیو از انگلیس خریدیدد و از کشور دیگر نخریدید خوب این معامله ایست نگاه می‌شود چه کسی ارزانتر و بهتر ومناسبتر با دولت معامله می‌کند و دولت هم آن را معامله می‌کند (صحیح است) و راجع به خرید اسلحه هم با توضیحاتی که تیسمار وزیر جنگ دادند به نظر بنده مطلب خیلی روشن شد برای آقایان و بنده نباید دیگر عرضی بکنم ولی این را تنما می‌کنم که موضوع یک معامله ساده تجارتی است برای رفع احتیاجات داخلی ما و مخلوط به کارسیاسی ما نشود بعلاوه با بودن سازمان ملل متفق هیچ دولت ثالثی نمی‌تواند بحقوق داخلی یک مملکتی مداخله بکند (صحیح است، آفرین) و بنده می‌خواستم از آقا گنجه‌ای بخواهم که این پیشنهادرا مسترد بکند.

رئیس- آقای مخبر شما چه نظر دارید؟ دکتر مصباح زاده- (مخبر) بنده می‌خواستم ازایشان استدعا کنم که پیشنهادشان را پس بگیرند همان طوری که آقایان وزراء فرمودند دولت در ضمن مذاکره ایکه برای اصل معامله با دولت آمریکا می‌کند در این خصوص هم مذاکره می‌کند که بلکه ما سود ندهیم و مطلب دیگر هم این است که به طوری که بنده اطلاع دارم سودی که دولت آمریکا ازما می‌گیرد خیلی کمتر است از سودی که از سایر کشورها در معاملات گرفته‌است.

رئیس- آقای گنجه‌ای مسترد کردید یا رأی گرفته شود؟

گنجه‌ای- چون دولت موافقت کرد که در این باره مذاکره کند بنده پیشنهاد خودم را مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر خوانده شد) پیشنهاد می‌کنم که لایحه به کمیسیونی که از کمیسیونهای بودجه و خارجه و نظام تشکیل می‌شود احاله شود، اقبال.

رئیس- آقای اقبال.

اقبال- بنده قبل ازاینکه وارد توضیح در باره پیشنهاد خودم بشوم با کمال احترام تذکری به مقام محترم ریاست مجلس داشتم توجه میفرمائید آقای رئیس بحضرتعالی عرض می‌کنم… رئیس- به بنده لازم نیست بفرمائید شما صحبت خودتان را بکنید.

اقبال- عرض کنم در یکی دو جلسه پیش آقای رئیس مجلس برای اینکه وضع جلسات مجلس حفظ شود و مجلس موفق بشود که بیشتر انجام وظیفه کند تصمیم گرفتند و تصمیمشان را هم قبلاً اعلام فرمودند که من ساعت چهار و نیم بعد از ظهر هر روز جلسه می‌آیم ودر کرسی ریاست می‌نشینم و نیم ساعت صبر خواهم کرد و اگرآقایان حاضر نشدند جلسه را ختم می‌کنیم، یکی دو جلسه این تصمیم را به موقع اجرا گذاشتند و واقعاً ازش نتیجه گرفتیم امروز متأسفانه قدری در این تصمیم تغییر حاصل شد و ایشان یک ربع به ساعت شش مانده تشریف آوردند به مجلس. من می‌خواهم از ایشان استدعا کنم که همان تصمیم قبلی را اجرا کنند و همان ساعت تشریف بیاورند (صحیح است) و مجلس تشکیل بشود و به این کارهای زیادی که هست رسیدگی شود.

درجلسه پریروز که بنده با این لایحه مخالفت کردم و خدا را گواه می‌گیرم و به شرافتم قسم می‌خورم که از روی کمال حسن عقیده و کمال صمیمیت باجرای وظیفه مقدس نمایندگی ملت این عرایض را کردم (صحیح است) صد تا تلفن و نامه تبریک به من رسیده‌است که همه از این اقدام و مذاکره من تشکر کردند (دکتر عبده- ممکن است اسامی آنها را بفرمائید) ننوشته‌ام عرض کنم به من نوشته‌اند واز من تشکر کرده‌اند باور بفرمائید این تشویقات است که انسان را به خدمتگذاری تشویق می‌کند و من از میان آن مراسلات و آن تلگرافها یک نامه ایرا که یک نفر دانشجو به من نوشته‌است می‌خوانم که آقای دکتر عبده هم توجه بفرمایند.

رئیس- این مربوط به پیشنهاد شما نیست اگر می‌خواهید که من نظامنامه را رعایت بکنم سعی بفرمائید که در اطراف پیشنهاد صحبت شود.

حاذقی- اجازه بدهید دانشجو تحصیلاتش را بکند.

دهقان- آقای اقبال این نامه را بطور خصوصی به مقام ریاست بدهید.

اقبال- از این هم گذشتیم حالا می‌رسیم به یک چیز دیگر مگر بفرمائید که مربوط نیست… رئیس- آنچه که مربوط به پیشنهاد است من نمی‌گویم و مانعی ندارد.

اقبال- عرض کنم که آقای فولادوند در ضمن صحبتشان در جلسه قبل فرموده بودند مستشارانی که ما از دولت امریکا در خدمت خودمان داریم (اردلان- این هم مربوط به پیشنهاد نیست) این هم مربوط به پیشنهاد نیست؟ چرا؟ بگذارید صحبت کنم مطالب روشن بشود آقای اردلان… رئیس- آقای اردلان بگذارید صحبت کنند… اقبال- عرض کنم که گفتند اینها نماینده دولت بزرگی یعنی آمریکا هستند البته من هم مثل تمام ملت ایران و دولت و ملت آمریکا را یکی از بزرگترین دولت و ملتهای آزادی خواه دنیا میدانم محل تردید نیست کسی دراین حرفها تردیدی ندارد و من در نطق خودم گفتم که دولت آمریکا و ملت آمریکا قبل از جنگ بین المللی دچاریک زحمت ویک خسارتی می‌شد اینها واقعاً یک کمکهائی می‌کردند و کمکهائی که آنوقت می‌کردند به هیچ وجه نمی‌شد جنبه دخالت در سیاستهای داخلی و کارهای عمومی کشور دیگر تعبیر کرد آمریکائیها در کشور ما مدارسی درست کردند که امروز یک عده زیادی از رجال ما تربیت شد همان مدارس هستند و ما نهایت تشکر را داریم بیمارستانهائی تأسیس کردند که صدهاهزار نفر از مرضای ما را مداوا کردند و نجات دادند اینها بجای خودش باقی است ولی عرض کنم صحبتی که ما می‌کنیم مربوط به مملکت خودمان است و هیچ ربطی به دولت آمریکا ندارد و من به دولت خودمان گفتم و به دولت خودمان می‌گویم که خرید این اسلحه به صلاح ملت ایران نیست البته دولت آمریکا با آن سرمایه سرشاری که دارد احتیاجی ندارد که ما ده میلیون دلار بدهیم و اسلحه بخریم هیچ وقت چنین احتیاجی ندارد و تقاضا نکرده‌است ما مصلحت خودمان را باید درنظر بگیریم من عقیده‌ام این است که این کار مصلحت ما نیست بنابراین من در صحبتهای خودم قصد اهانتی به دولت و ملت آمریکا ندارم واین را اگر کسی این طور تعبیرکرده باشد اینجا می‌گویم که بد تعبیر کرده البته دولت آمریکا با ما جز نظر دوستی ندارد این مسلم است ولی بعضی دوستیها هست که به ضرر ماتمام می‌شود منجمله همین موضوع دوستی با دو کشور بزرگی که در همسایگی خودمان داریم و همان طور که آن روز عرض کردم باید بانهایت صداقت وصراحت با آنها رفتار کنیم اگردر این مملکت مستشار ان آمریکائی نبودند شاید بنده با این لایحه مخالفت نمی‌کردم ولی چون مستشار ان آمریکائی امروز در وزارت جنگ و در ژاندارمری و قوای انتظامی این کشور هستند بنابراین من با این لایحه مخالفم و با خرید اسلحه آمریکائی بکلی مخالفم من آن روز عرض کردم باز هم تکرار می‌کنم ما به ارتش خودمان افتخار می‌کنیم ما به ارتش خودمان احتیاج داریم ارتش ما حافظ ناموس ملی ما است ارتش ما حافظ تاج وتخت پادشاه ما است اینرا هیچ کس تردیدی ندارد ولی من می‌گویم بهانه‌ای به دست دیگران نباید داد این مکرر امتحان داده من آنروز عرض کردم حالا باز تکرار می‌کنم ما از دولت شوروی همسایه بزرگ شمالی خودمان تقاضا می‌کنیم که به پیروی از نیات آزادی خواه بزرگ دنیا لنین با ما با نهایت جوانمردی و دوستی رفتارکنند پولهای ما را بایستی بدهند (صحیح است) آن قصبة فیروزه را بایستی بدهند و می‌خواهیم از دمکراتهای قلابی آذربایجان حمایت نکنند پیشه وری و غلام یحیی در این مملکت پیدانشود ما این تقاضا را با کمال شدت از دولت بزرگ همسایه خودمان داریم همین جور از همسایه جنوبی خودمان هم تقاضاداریم که در قرارداد شرکت نفت ایران وانگلیس حتماً تجدید نظر کند قوای ما در بحرین وارد شود از دولت آمریکا هم می‌خواهیم که به ما کمکهای کشاورزی کنند به ما تراکتور بدهند لوکوموتیو بدهند در کشور ما مدرسه تأسیس کنند ولی اسلحه به ما ندهند این اسلحه مثل بمب خطرناکی برای ما است این عقیده من است و از این عقیده‌ام برنمیگردم….

مکی- احسنت همین سیاست موازنه‌است.

فولادوند- ما نان نخوریم که سیاست موازنه‌است؟ آشتیانی زاده- نارنجک که نان نیست.

اقبال- … ما در مدت چندین سال در نتیجه کاردانی ولیاقت رضا شاه فقید مقدار زیادی اسلحه و مهمات برای ارتش خودمان تهیه کردیم.

رئیس- آقا در حدود پیشنهاد تان صحبت بفرمائید ومراعات ماده 63 را هم بکنید.

اقبال- … مراعات ماده 63 را هم می‌کنم عرض کنم ولی این اسلحه این اسلحه‌ای که با دقت + فراوان رضا شاه تهیه شده بود در یک طرفه العین از دست ما خارج شد در ظرف 24 ساعت از دست ما خارج شد، اسلحه امریکائی که چرا بخریم که خدای نکرده اگردر این مملکت یک واقعه‌ای پیش بیاید پس از 24 ساعت ما اسلحه‌ای نخواهیم داشت من مخالف با خرید این اسلحه هستم مطلب مهم دیگری که در اینجا است این است که ما یک قرضی داریم به دولت انگلیس در حدود 600 هزار لیر اینرا قرار شد بپردازند و ترتیبی داده شود ما باید یک کاری بکنیم که زیر بار قرض خارجی هیچ دولتی نرویم ما که ششصد هزار لیره به انگلیس قرض داریم این مذاکرات را می‌کنیم و آنقدر سعی داریم که آن را بپردازیم و شانه مان را از زیربار قرض یک دولت خارجی خارج کنیم حالا ما بیائی با تصویب این وام ده میلیون دلار که می‌شود در حدود شش میلیون لیره یعنی پول اینها می‌شود شش میلیون لیره تازه ما خودمان را مقروض به دولت آمریکا بکنیم این بعقیده بنده صلاح نیست مطابق مصلحت مملکت نیست ما باید به هیچ دولت خارجی قرضی نداشته باشیم ما باید مثل سرو آزاد باشیم و هیچ تحریکی در داخله مان از طرف هیچ کس نباشد و دیگران در کار ما دخالت نکنند. آقای وزیر جنگ در ضمن بیاناتشان فرمودند که این مسئله جنبة سیاسی ندارد واقعاً جنبه سیاسی عجب ندارد ناطق محترم آقای دکتر عبده چنان این را رنگ سیاسی دادند که چه عرض کنم. در هر صورت بنده می‌خواستم این عرایض را بکنم و پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس- من برای اینکه نمایندگان محترم سروقت حاضر بشوند این قرار را دادم که ساعت 4 و نیم به مجلس بیایم و این برای این بود که آقایان رعایت وقت را بکنند امروز اتفاقاً همه آقایان حاضر بودند اما این لازم نیست که اگر کاری در خارج باشد و لازم باشد که مذاکراتی در خارج ازجلسه بشود و جلسه قدری به تأخیر بیفتد آقایان سروقت حاضر نشوند بعداً هم همان ساعت چهارو نیم رعایت می‌شود آقایان هم رعایت کنند که حاضر بشوند پیشنهاد دیگری را قرائت بکنید.

ملک مدنی- بنده اخطار دارم اجازه میفرمائید؟ رئیس- بفرمائید.

ملک مدنی- عرض کنم که خاطر محترم مسبوق است که طبق آئین نامه اخطار دروقتی است که مقام ریاست توجه نفرمایند و یک وکیل موضف است که در کمال نزاکت و ادب تذکر بدهد آقای رئیس این اجازه‌ای که میفرمائید و این رأفتی که میفرمائید باعث این می‌شود که کاری از مجلس نگذرد اتفاقاً بنده در حضور وکلائی که اینجا هستند و خود حضرتعالی که مقام ریاست را عهده دار هستید و مورد احترام همه هستید و سایر نمایندگان باید بگویم که این مذاکرات دکتر عبده و اقبال هیچ موردی نداشت… رئیس- بنده مکرر بهشان تذکر دادم مگر از پشت تریبون خارجشان کنم.

ملک مدنی- … همان طور که در وقت جلسات فرمودند و پیشرفت کردیم نباید اجازه بفرمائید که وقتی پیشنهادی می‌کنند یک کتاب بیایند رویش صحبت کنند.

اقبال- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم مطابق ماده 109.

رئیس- به شما چیزی نگفتند همه آقایان این کار را کردید بعد از این هم ماده 63 را رعایت بکنید پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصه زیر به ماده واحده بعنوان تبصره سه اضافه شود: دولت مکلف است برای خرید ادوات و لوازم وماشینهای کشاورزی و سدبندی و حفر چاههای عمیق برای بسط و توسعه و ا صلاح کشاورزی کشور در حدود شرایط و تخفیفهائی که نسبت به خرید ساز و برگ قائل شده‌اند در حدود ده میلیون دلار وارد مذاکره شده و پس از کسب موافقت فروشنده لایحه آن را حداکثر در ظرف سه ماه تهیه و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.

دهقان.

نمایندگان- به لایحه مربوط نیست.

رئیس- یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود. (مجدداً قرائت شد) به این لایحه مربوط نیست پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‌کنم که در ماده واحده پس از جلمه«دوازده میلیون دلار تجاوز ننماید» این عبارت اضافه شود: برابر هم ارز آن به نرخ رسمی دولت ایران به لیره انگلیسی از ممالک متحده آمریکا تا آخر- اردلان.

رئیس- ماده 63 را هم به آقای اردلان تذکر بدهید که از حالا رعایت بکنند.

اردلان- بنده هنوز عرضی نکرده‌ام جناب آقای رئیس ماده 63 را تذکر میفرمائید عرض کنم که بنده معتقد هستم اگر این لایحه به این طرز تصویب شود از لحاظ مالی به ضرر مملکت است و خواستم از جناب آقای وزیر دارائی تشریف دارند یا خیر؟ و از اعضای محترم کمیسیون بودجه خسارت کرده و سؤال بکنم که وقتی صددرصد ارز صادرات کشور متعلق به صادر کننده‌است یعنی اگر کالائی یک نفر به امریکا صادر کرد دلارش مال خودش است دولت ما از چه محلی ده میلیون دلار خواهد داشت که بتواندیک چنین تعهد سنگینی را قبول بکند ولی بنده چون معتقد هستم که ارتش ما اگر از آن مسئولیت می‌خواهیم باید نواقصش را البته رفع بکنیم و حتماً باین لایحه باید رأی بدهیم چیزی که هست من نظرم این است که این رابخریم ولی با ارزی که همیشه داریم یعنی با لیره انگلیسی ما از عایدات نفت جنوب هر سال 7 میلیون لیره موجود داریم بعلاوه کمپانی نفت جنوب هر سال در حدود 13 میلیون لیره برای مخارجش به ما می‌فروشد بنابراین ما سالی 20 میلیون لیره انگلیسی داریم بنابراین ما می‌توانیم عوض ده میلیون دلار دو میلیون و پانصد هزار لیره انگلیسی تعهد بکنیم که در موقع پرداختش دچار زحمت نشویم والا دولت ما یک تعهدی می‌کند به دلار در صورتی که دلار ندارد و صددر صد ارز صادرات مال صادر کننده‌است دولت هم که خودش کالائی به آمریکا صادر نمی‌کند بنابراین در موقعی که ما می‌خواهیم پرداخت بکنیم دلار نخواهیم داشت که پرداخت کنیم ولی لیره انگلیسی داریم بنابراین طبق نرخ رسمی عوض اینکه ما به دلار بپردازیم به لیره انگلیسی خواهیم پرداخت و برای دولت آمریکا هم هیچ فرقی نمی‌کند برای اینکه او طالب یک ارز خارجی است او در مملکت انگلستان و در ممالک گروه استرلینگ خرج می‌کند او احتیاج به لیره انگلیس دارد عوض اینکه دلار خودش را خورد کند و لیره بخرد همین لیره که از ما می‌گیرد آن را خرج می‌کند بنابراین هیچ وقت در زحمت مالی واقع نخواهیم شد دولت ما یک معامله‌ای کرده برای این معامله هم پول دارد و آن لیره انگلیسی است در صورتی که اگر ما تعهد دلار بکنیم در زحمت خواهیم بود این است که من پیشنهاد می‌کنم اینجا که می‌گوید در ماده واحده می‌نویسد در حدود مبلغی که از ده میلیون دلار تجاوز ننماید بنده می‌خواهم بجای آن نوشته شود برابر هم ارز آن به نرخ رسمس دولت ایران به لیرة انگلیسی از ممالک امریکا خریداری کنیم نرخ رسمی هم باشد یک لیره برابر چهار دلار بوده یعنی دربرابر تعهده ده میلیون دلار که در آتیه ممکن است زحمت مالی برای ماایجاد کند ما این را بخریم ولی به لیره انگلیسی بخریم که پرداختش برای ما مقدور ما است و اشکالات مالی برای ما فراهم نخواهد کرد. این نظر بنده‌است.

رئیس- آقای دکتر زنگنه.

دکتر زنگنه- عرض کنم که جناب آقای اردلان معلوم است که با اصل مطلب مخالفتی ندارند و چون مخالفتی ندارند باید مطلب دوم را هم تصدیق بفرمایند که موضوع معامله‌است یک طرفی که نیست باید طرف هم قبول بکند. اینکه حضرتعالی میفرمائید که ما لیره بیشتر داریم و دلار کمتر نظربه اینکه امروز همه به دولت آمریکا مقروضند این است که او احتیاجی به لیره ندارد و همه مردم احتیاج دارند که هروقت لیره بخواهند از تمام ممالکی که لیره دارند طلبکار است بنابراین باید طرف قبول بکند این هم مثل آن پیشنهاد قبل نمی‌توانیم به طور فرع در لایحه بگذرانیم ولی البته اگر مذاکره شد و آنها قبول کردند بعداً دولت قبول می‌کند بنابراین دولت ایران که فرمودید دلار ندارد صحبت امروز که نیست ده سال دیگر است دهسال دیگر ما معلوم نیست که ما ده میلیون دلار نتوانیم داشته باشیم بنابراین تقاضا می‌کنم که مسترد بفرمائید.

نمایندگان- رأی بگیرید. (عده برای رأی کافی نیست) دکتر مصباح زاده- بنده هم می‌خواستم از آقای اردلان استدعا بکنم که پیشنهاد خودشان را مسترد بکنند و همان طور که آقای دکتر زنگنه فرمودند با توافق نظر ممکن است بعداً این عمل انجام شود بساممکن است که اصلاً بجای لیره هم ما ریال بدهیم و نظر شما تأمین شود خواهش می‌کنم پیشنهاد خودتان را مسترد بکنید.

اردلان- رأی بگیرید.

رئیس- رأی گرفته می‌شود، آقایانی که با پیشنهاد آقای اردلان موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود بشرح زیر قرائت شد) پیشنهادمیکنم بهای تسلیحات در صورتی که مورد ضروری قطعی تشخیص گردد بعداً پرداخت بشود. احمد رضوی رئیس- آقای مهندس رضوی.

مهندس رضوی- بنده تصدیق می‌کنم که در مورد پیشنهادات باید با رعایت اختصار صحبت کرد ولی به همکار محترم خودم ‏آقای ملک مدنی هم باید عرض کنم که این اقدامات را باید از لوایح عادی شروع بکنند امروز یک موضوع مهمی در مجلس مطرح است و چون سابقه دارد در این مجلس مطالبی گفته می‌شود و در چندین مورد هم اغماض شده‌است اجازه می‌خواهم که بنده هم دو سه دقیقه توضیحات خودم را بدهم البته راجع به پیشنهاد خودم عرض می‌کنم منتهی یک قدری مفصلتر اولاً ارتش ایران به طوری که مکرر گفته شده‌است از ملت جدا نیست و بلکه متعلق به ملت است و بنده هم به هیچ وجه و در هیچ لحظه‌ای از زندگانی خودم خاطر ندارم که هیچ دستگاهی بیش از دستگاه ارتش احترام داشته باشد آن هم دلیلی دارد چون خود بنده هم سرباز بودم نظامی بودم و خدمت سربازی وظیفه انجام داده‌ام بعلاوه در ده زندگی کرده‌ام و وقتی کسی در ده متولد شده باشد میداند که حدود و رفتار مردم مخصوصاً کسانی که شر را برای ساکنین صلح طلب دهات و شهرها می‌خواهند محتاج است به اینکه ارتش قوی باشد تا از وجود آنها استفاده کنند چه بسیار که ما در بچگی در سن طفولیت با نهایت نگرانی زندگی می‌کردیم برای اینکه درآن موقع یک دستگاه مجهزی برای دفاع از مردم نبود و هر ایرانی مدیون اعلیحضرت فقید است برای اینکه تأسیس ارتش جدید را براساس نوی قرار دادند و از این حیث یک قدم بزرگی در راه اصلاح کشور برداشتند (صحیح است) از این مقدمه که بگذرم باید عرض بکنم که بنده در مورد اقدامات اساسی که در عمران مملکت یا تکمیل تسلیحات می‌شود عقیده دارم که مادام که در دستگاههای مملکت تصفیه نشده این اقدامات هیچ نتیجه‌ای ندارد و چون فعلاً موضوع تسلیحات مطرح است به طور خلاصه البته با هر اندازه صراحتی که مقتضی بدانم عرض می‌کنم که مادام که ارتش ما از یکعده افسرانی که نشان داده‌اند که نمی‌توانند اسلحه مملکت را نگاه دارند و نمی‌توانند از حق حکومت مملکت دفاع کنند خلاص نشده‌است به دست این ارتش دادن اسلحه این قدر صلاح نیست در عین حال چون یقین دارم که تیمسار سپهبد یزدان پناه چون شخصی نبوده‌است که پی مال بروند بنابراین مردم ایران به او اعتقاد دارند و میگویند مردی است که نرفته‌است مردم را بچابد و خانه و ملک بخرد بنابراین فکر می‌کنم که وزیر جنگی مثل ایشان همین نگرانی بنده را دارند و به این دلیل بنده این طور استدلال می‌کنم که عقیده ایشان این است که در شرف این اقدام هستند بنابراین چون در شرف این اقدام هستند بنده هم می‌گویم که مانعی ندارد چون در شرف این اقدام هستند لابد لازم میدانند که اسلحه هم به موقع برسد و امیدوار هستند که ابتدا تصفیه کنند و بعد انشاءالله این صندوقها باز شود و اما این تصفیه را اگر فراموش نفرمائید خدمتی به این کشور شده‌است (صحیح است) پس امر تصفیه یک اقدام بسیار مهمی است هم در ادارات کشوری هم در ادارات لشکری تازه یک موضوع دیگری پیش می‌آید و این استفاده‌است از کسانی که حقیقتاً صلاحیت دراند چه بسیار افسران عالیرتبه‌ای هستند که مدارس عالی را طی کرده‌اند ولی اصلاً از ارتش خارج هستند یا در ارتش شاغل پستهای مهمی نیستند و مخصوصاً آنهائی که حقیقتاً می‌فهمند که مثلاً توپ جدید با توپ قدیم چه فرق دارد شما میدانید که بسیاری از این محصلین و بسیاری از کسانی که حقیقتاً اطلاع دارند امروز در این دستگاه وارد نیستند یا اگر هم هستند خیلی برکنارند، و حالا هم که میفرمائید که از اسلحه جدید استفاده کنند چون صرف دادن اسلحه به ارتش البته پتانسیل جنگ را بالا نمی‌برد چون ما می‌خواهیم در داخل مملکت خودمان به کار بریم و این مال دفاع خودمان است این هم یک فکر اساسی است مادام که ارتش از لحاظ تکنیک بالا نرود و اهمیت امور فنی را درآن احساس نکند و این قسمت را رعایت نکنند هیچ فایده‌ای ندارد چنانکه در زمان اعلیحضرت در آن روز سوم اسفند خیلی متأسفم عرض کنم که در همان رژه هائی که می‌رفتیم چند تا تانکی که به زحمت خریده شده بود اغلب کسانی که نمی‌توانستند از آنها به خوبی استفاده کنند و بزحمت آورده بودند شرکت می‌کردند پس باید تکنیک را اضافه کرد تا بتوانیم از این وسایلی که خریداری می‌شود استفاده بکنیم حالا آمدیم به اینکه دو قسمت را انشاءالله عمل کنند و در تحت توجهات اعلیحضرت پادشاه که علاقمندی خاصی به ارتش دارند و همین طور با نظارت نمایندگان محترم ارتش هم تصفیه شود و هم در قسمتهای فنی تغییر وارد بشود و آنوقت محتاج بشود به خرید اسلحه و بنده هم تصدیق دارم هرچند متأسفانه آن 16 میلیون لیره‌ای اسلحه‌ای که خریداری شده چیزی در ارتش به قراری که می‌فرمایند باقی نمانده و هر چند فرمودند که یک میلیون لیره از این اسلحه به متفقین فروخته شده ولی باید عرض کنم که آن 15 میلیون لیره‌ای که از بین رفته‌است برای ممالک بزرگ چیزی نیست اما در خانه مور شبنمی طوفان است، برای کشور ایران مقدار قابل توجهی است و درست معلوم نشد این اسلحه‌ای که وارد ایران شد در واقع چه شد، و این تفنگهای برنوئی که در راهها دردست یاغیها در دست ایلات بر علیه ملت قیام می‌کنند و بعد افتخار می‌کنند این اشخاص تفنگهای برنوئی که دارند و به خرج ملت ایران تهیه شده بود از کجا به دست آورده‌اند چرا جواب این مطلب را نمی‌دهند بنده با تمام این مقدمات معتقدم که ارتش پس از تصفیه و پس از آنکه مراتب لیاقت افسران و مخصوصاً مراتب تکنیک را مراعات کردند باید این اسلحه را خرید که امروز جمع شدیم اینجاو در بیرون هم شاید به هر نام و عنوانی در بازار و مساجد مردم را جمع کردیم و گفتیم که آقا شما وضعتان خیلی بد است، می‌رویم که وضع شما را قدری اصلاح کنیم و حرفهای بیشتری هم می‌زدیم و وعده‌های بیشتری هم می‌دادیم، ما آمدیم که این کارها را بکنیم ولی مردم امروز اغلب به ما میرسندو از مامیپرسند که چه کردید؟ خوب آقا ما باید اسلحه بخریم پس پول این اسلحه را کی باید بدهد آیا ما حق داریم بگذاریم وبرای نسل آینده که نمیدانم چه چیز برای نسل آینده گذاشتیم که این پول را هم به اوتحمیل کنیم درست است که ده میلیون دلار چیز مهمی نیست ولی به هر حل یک اساسی است که اگر ما بکنیم و جلو برویم و فردا خدای نکرده عادت می‌کنیم در این اوضاع برای این مملکت و نسل آینده خوب نیست بعد هم بنده احترام می‌کنم به آقای هژیر با اینکه در خیلی نکات با ایشان موافق نیستم به من گفتند که من با وام خارجی موافق نیستم، ولی امروز تعجب می‌کنم که وام خارجی را با نظر خیلی ساده‌ای ما تلقی می‌کنیم در صورتی که این وام است و این فتح باب است حالا میفرمائید پول نداریم، اما چرا پول نداریم مملکتی که در آن اشخاص ثروتمند هستند اشخاصی هستند که در موقع جنگ استفاده‌های شایانی کردند بازرگانانی هستند که بایستی چندین میلیون تومان مالیات بدهند وبا چند هزار تومان پرونده‌های خودشان را بستند، از اینها مالیاتشانرا بگیرید و با آن پول اسلحه را که صلاح میدانید بخرید و ما هم با شما موافق هستیم ودنبال شما هستیم بدهند اگر برای آن آقایان هم مشکل است من از طرف فقرا این قول را می‌دهم یک گوشواره طلائی که دارد حاضر است به ارتش تقدیم بکند که ارتش برود از هر جائی که صلاح می‌بیند و تشخیص می‌دهد و لازم میداند برای مملکت بخرد و بیاورد و برای حفظ امنیت مملکت استفاده بکند چرا آقایان آقای دکتر عبده که یک نفر شخص تحصیل کرده‌ای بودند میگویند بگذارید مملکت آمریکا به ما علاقمند بشود مگر مملکت آمریکا با دادن ده میلیون دلار وام به ما علاقمند می‌شود یا با دادن سود به ما علاقمندمیشود ما همه میدانیم که ملت آمریکا علاقه مند است به ما ولی نه اینکه ده میلیون دلار از ما طلبکار باشد، امادر مورد دیگری که فرمودند قضیه کاملاً بر عکس بود در آن موقع در مورد لوکوموتیوها ممکن بود آنها را دربازار آزاد بفروشند ولی نکردند و پولش را هم نقداً گرفتند و بعضی‌ها یک کمیسیونهائی هم از طرف ایرانیها و هم ازطرف آمریکائیها استفاده کردند (صحیح است) و بنده این موضوع را روشن می‌کنم و کسانی را که در آن پرونده هستند خائن تلقی می‌کنم و از مصونیت خودم استفاده می‌کنم و این را اعلام می‌کنم و اسم همه را میدانم و اینها چند نفر بودند که آمدند پول اینها را دادن وبعضی کالاها خریدند که خود کالا یک بود ولی قیمتش چندین برابر از قیمت آنها بالاتر این است وضعیت (بعضی از نمایندگان- اسامیشان را بفرمائید) آقا سه نفر را که بنده می‌شناسم اسامیشانرا الان می‌برم آقای بدر- آقای سعیدی- آقای سعید نفیسی این سه نفر اشخاصی بودند که دراین پرونده وارد بودند و هرسه عملی کردند که خیانت به کشور است یعنی برای استفاده جیب مبالغی از ارز مملکت را دادند به خارجی‌ها، به کمیسیونرهای آمریکائی، بنده صراحت دارم از کسی هم وحشت ندارم با وجودی که میدانم آقایان نمایندگان محترم شاید برایشان + مشکل باشد که به این پیشنهاد رأی بدهند بنده عرایض خودم را عرض می‌کنم تقاضا می‌کنم به این مطلب توجه بفرمایند که ما اگر برویم هرچه داریم جمع کنیم و بیاوریم ارتش خودمان را در حدود احتیاجات دفاع داخلی خودمان تجهیز بکنیم برای ما شرافتمندانه‌است و هیچ لزومی ندارد که مجلس را شرکت بدهند که از کجا می‌خواهد بخرد ما اطمینان داریم به آقای سپهبد یزدان پناه و اگر تقاضا کنند که ده میلیون دلار به صلاح مملکت پول بدهند بنده یقین دارم فرد فرد ایرانیها یعنی همان ایرانیهائی که از دست شماگلوله خوردند باز به شما پول خواهند داد زیرا باز هم می‌ترسند زیرا باز هم وحشت دارند مردم امنیت حقیقی هنوز در این مملکت حس نکرده‌اند از شش سال پیش از روزی که اعلیحضرت فقید از این مملکت رفت با وجود خدماتی که کردند در نتیجه 20 سال تنها فکر کردند مملکت را از نظر اجتماعی جلو نبردند در نتیجع ما از هم گسیخته شدیم و مملکت ایران در این مدت 6 سال امنیت و راحت ندیده بود حتی وقتی که قشون خارجی رفت، ما از کجا فردا استراحت خواهیم کرد و تأمین خواهیم داشت اگر مطمئن نباشیم که این اسلحه را وقتی که شما خریدید بدست آن کسانی می‌دهید که آنها تنها وظیفه خودشان را دفاع از شئون مملکت ودفاع از آزادی بدانند که صلح جویانه در کشور زندگی بکنند و خدمت بکنند واین را خواهش می‌کنیم که توجه بفرمایند و ما را فداری این کار نکنند و تحت تأثیر بیانات آقای دکترعبده که یک قدری در تحت تأثیر مسافرت خودشان بودند واقع نشوند و ترتیب اثر ندهند.

دکتر عبده- اجازه میفرمائید بنده عرضی دارم؟ رئیس- شما عضو کمیسیون هستید می‌توانید صحبت کنید بفرمائید.

دکتر عبده- عرض می‌کنم آقا بنده احساسات آقای مهندس رضوی را تقدیر می‌کنم نسبت به ارتش و از ایشان که یک جوان تحصیل کرده‌ای هستند غیر از این انتظار نداشتم و این را استدعا می‌کنم که خوب است ما که هر دو از جوانها تحصیل کرده هستیم (مکی- راجع جوانی ما هم حرف بزنید) راجع به جوانی خودمان هم بیش از این عرض نمیکم ولی بنده می‌خواستم عرض کنم که آقایان مطالبی که ایشان فرمودند منجلمه متذکر شدند که من گفتم که این وام را از آمریکائیها بگیریم برای اینکه آنها به ما علاقمند بشوند من خیال می‌کنم که یک کمی سوء تفاهم برای ایشان حاصل شده من می‌خواهم این را بگویم بنده خواستم عرض کنم که به طور کلی هر علاقه‌ای آقای مهندس رضوی در اثر ارتباط پیدا می‌شود ما الان با ساکنین کره مریخ چون ارتباط نداریم نه آنها به ما علاقه دارند و نه ما به آنها علاقه داریم (یکی از نمایندگان- کره مریخ ساکن ندارد) خوب شد ساکنینی هم در آنجا باش، واصولاً همسایه‌های شمالی و جنوبی ما علاقه ندارند که یک مملکت ثالثی با ما ارتباط اقتصادی داشته باشد مثل اینکه آقای مکی فرمودند که اگر ما اسلحه بخواهیم بخریم چرا از همسایه‌های شمالی و جنوبی نخریم بنده در عین حال که در حسن نیت ایشان تردیدی ندارم ولی نفهمیدم و نتوانستن بفهمم به چه علت وقتی که ما یک اسلحه‌ای باید بخریم از دو همسایه شمالی و جنوبی بخریم بنده در هر حال معتقد هستم که این را صریح و پوست کنده عرض کنم من مرد وطن پرستی هم هستم و حاضرم تا آنجائی که جانم را برای حفظ وطن بگذارم حرفهای خودم را صاف و روشن بزنم و آن این است که بنده در وضعیت فعلی مملکت عرض می‌کنم که ایجاد ارتباط وتقویت ارتباط ما با ممالک متحده آمریکا به نفع حفظ استقلال و نجات ایران است (صحیح است) رئیس- پیشنهاد آقای مهندس رضوی محدداً قرائت می‌شود تا رأی بگیریم) (بشرح قبلی مجدداً قرائت شد) دکتر زنگنه- (معاون نخست وزیر) اجازه بفرمائید بنده توضیحی بدهم.

رئیس- بفرمائیدو دکتر زنگنه- چون جواب آقای مهندس رضوی را آقای دکتر عبده ندادند و مطالب دیگری باز فرمودند این است که بنده توضیحاتی می‌دهم ایشان فرمودند که بالاخره نقد بخریم در حدود میزانی که مورد احتیاج تشخیص شده‌است و وزارت جنگ احتیاج را تشخیص داده‌است و حداقلی که لازم داریم آقای تیمسار هم فرمودند که اگر ما واقعاً می‌خواستیم مسلح بشویم خیلی بیشتر از اینها لازم داشتیم این یک حداقلی است که برای احتیاجات ضروری داخلی ما تشخیص داده شده‌است که بایستی بخریم ووقتی که ما این را می‌خریم البته اگر ما پول نقد هم داشتیم یقیناً بدانید که هیچ کس حاضر نبود که نقد بخرد و این اشکالات بود یعنی از نظر شخصی هر کسی ترجیح خواهد داد که نسیه بخرد تا نقد ولی نظری که آقای مهندس رضوی داشتند از نظر مملکتی و برای اینکه تحمیلی به نسلهای بعد نشود بود و البته حق این است که هر نسلی حد اعلای کوشش را بکند که به اشخاص دیگر تحمیل نشود ولی واقعاً این را جوابش را باید آقای اردلان بدهند که گفتند ما دلار نداریم بدهیم و لیره ما را هم قبول نمی‌کنند و دلیلش این است که ما نداریم اگر می‌داشتیم نقد می‌دادیم.

بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای مهندس رضوی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگر خوانده می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره یک لایحه خرید ساز و برگ حذف و تبصره زیر بجای آن گذاشته شود- اسلامی.

تبصره یک- کلیه هزینه حمل و نقل و باربندی و بیمه و سایر مصارف مربوط به لوازم ومهمات مزبور تا سواحل بنادر ایران بعهده ممالک متحده آمریکا خواهد بود که کلیه ساز برگ مزبور ظرف شش ماه به ایران برسد.

رئیس- آقای اسلامی.

اسلامی- بنده در همین جا صحبت می‌کنم که مشمول آن ماده نشوم عرض کنم که بنده زیاد توضیح ندارم دول بزرگ یعنی سه دولت روس و انگلیس و آمریکا اینها یک روز در اعلامیه‌ها و در جراید متذکر شدند که مملکت ایران بزرگترین خدمت را در پیشرفت جنگ اخیر کرده‌است و نام پل پیروزی را به ما دادند و با ما تعهد کردند که همه گونه کمک از هر جهت به ما بکنند متأسفانه تاکنون هیچ کمکی نشده از طرفی هم برای دولت آمریکا کم و زیاد شدند ارزش این قبیل معاملات چندان تأثیری ندارد این را بنده به نام ملت ایران تقاضا می‌کنم که این هزینه بعهده دولت آمریکا گذاشته شود و علت اینکه بنده پیشنهاد کردم که در ظرف شش ماه به ایران برسد برای این است که با سه چهار کشتی این اسلحه حمل خواهد شد.

دکتر مصباح زاده- آقای رئیس اجازه میفرمائید؟ رئیس- آقای دکتر مصباح زاده بفرمائید.

دکتر مصباح زاده- (مخبر) - بنده بسیار متأسفم که آقای اسلامی می‌خواهند پل پیروزی را خیلی ارزان بفروشند اجازه میفرمائید خدمتی که ما در جنگ کردیم غیرقابل انکار است (صحیح است) متفقین همه تصدیق کردند که در جنگ خسارات زیادی دیدیم آن حساب جداگانه ایست البته هر دولتی که بیاید خصوصاً دولت فعلی باید تعقیب بکند این خسارات و غرامات ناشی از جنگ را و ما صدها میلیون دلار ضرر این جنگ را داریم آن یک حسابی است جداگانه دولت باید رسیدگی بکند و به ما جواب بدهد که ما تا چه اندازه در این کار موفقیت پیدا کرده‌ایم، اما راجع به این کار، این یک معامله ایست که ما نمی‌توانیم یا قانونی اینجا وضع کنیم و دولت آمریکا آن قانون را اجرا بکند یک معامله ایست که طرفینی است و ما باید با دولت آمریکا مذاکره بکنیم و برای این موضوع حمل و نقل ما در تبصره گذاشتیم که دولت مکلف است که مذاکره بکند و آن را هم به اقساط پرداخت کنیم حالا دولت در ضمن مذاکره اگر موفق شد پولی از این بابت ندهد چه بهتر ولی این را به عقیده بنده نباید به حساب خدماتی که ایران در زمان جنگ کرده گذاشت (صحیح است، احسنت) اسلامی- عرض کنم بنده به شرط پس می‌گیرم.

رئیس- شرط ندارد یا پس بگیرید یا رأی گرفته شود.

اسلامی-آن شش ماه بایستی باشد که این اسلحه در ظرف شش ماه به ایران برسد.

رئیس- پس رأی گرفته شود.

کشاورز صدر- آقا پس گرفتند.

اسلامی- مسترد کردم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده به جای دی ماه 1328 نوشته شود دهم دی ماه 1328 زیرا اول ژانویه مصادف است با دهم دیماه. دکتر شفق. دکتر مصباح زاده- (مخبر) - بنده قبول می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود. (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی من پیشنهاد می‌کنم دولت برای خرید کشتی و پاره از کارخانجات موجود در داخل مذاکره شده و ترتیبی برای خرید آنها از آمریکا بدهد. علی وکیلی رئیس- آقای علی وکیلی این پیشنهاد مربوط به خرید اسلحه‌است؟ وکیلی- اجازه بفرمائید کشتی برای حمل همین + اسلحه عرض کنم مطابق قانونی که از کنگره آمریکا گذشته‌است کنگره تصویب کرده‌است دولت امریکا کلیه کشتیهائی را که در موقع جنگ ساخته‌است بفروشد به ممالک دیگر صدی بیست و پنج بهای آن را نقد گرفته و صدی هفتاد و پنج را بین 17 الی 20 سال بگیرد این اعلامیه برای کلیه دول فرستاده شد از جمله دو سال پیش این اعلامیه را دولت آمریکا برای دولت ایران فرستاد که صدی بیست و پنج نقد گرفته می‌شود و صدی هفتاد و پنج در مدت 17 الی 20 سال یعنی از روز ساختمان کشتی تا 20 سال و چون سه چهار سال است که این کشتیها ساخته شده پس از 17 سال این اعلامیه را دولت آمریکا بدولت شاهنشاهی ایران اعلام کرد دو سه ماه در روی میزها چرخید و کسی خبر نداشت، بالاخره یکروزی رسید به اطاق بازرگانی و بنده مطلع شدم رفتم به آمریکا برای این عمل چندین ماه در آنجا گردش کردم وبا دولت آمریکا مذاکره کردم از دو سه محل رسمی دولت آمریکا موافقت شد ولی در یک جا باقی ماند از نقطه نظر رقابت تجارتی.

امروز دولت ایران چندین میلیون دلار باید برای حمل این خریدی که می‌نماید به دولت آمریکا بدهد. شرکتهای ایرانی که حاضرند صدی و پنج بهای نقد این کشتیهارا بدهند به دولت آمریکا و دولت ایران کشتی بخرد باید دولت ایران مذاکره کند و این کشتیها خریده شود وتمام این تسلیحات را کشتی‌های ایرانی حمل کنند. این قست اول راجع به کشتیها، قسمت دوم اینکه این لوازمی که دولت آمریکا می‌فروشد دو نوع است یکی لوازم منقول است، در امریکا چندین هزار کارخانه ساخته شده‌است، برای تهیه پتو و لباس و برای سرباز و از قبیل اینها، اینها را هم دولت آمریکا می‌فروشد و بهای آن را در مدت 15 الی 20 سال دریافت می‌کند و اینها را صورت دادند و وقتی که بنده در آنجا بودم تلگراف کردم به وزارت دارائی که مذاکره بکنند و مذاکره شده‌است الان دولت شاهنشاهی، وزارت جنگ در آنجا مأمورینی دارند باید اینها را مطالعه بکنند کارخانه و ماشین آلات بخرند و بیاورند به ایران که تولید بشود و مردم مشغول کار بشوند علاوه بر این در میان این لوازم مقدار زیادی لوازم راه آهن و نقلیه‌است که این لوازم را هم به وعده‌های 15 الی 20 سال می‌فروشند اینها راخواهش می‌کنم که دولت یادداشت بکند و به مأمورین خودش در آمریکا دستور بدهد که مذاکره کنند موضوع کشتی از تمام اینها مهمتر است که در جنگ سرباز حمل میکرده‌اند و دو رقم ا ست ویکتوریا و لیبرتی که برای دولت آمریکا تقریباً دو میلیون و نیم دلار تمام شده و تقریباً به ثلث قیمت میفرشند اینجا مذاکره شد که چرا دولت آمریکا این اجناس را به ما ارزان می‌فروشد بنده خودم در آمریکا دیدم که از خود اتباع آمریکائی اشخاصی جنسی را از دولت آمریکا خریدند به دویست دلار و صد و هشت هزار دلار در خود امریکا این جنس فروش رفت که حتی در کنگره آمریکا هم مذاکره شد از طیارات آمریکائی تمام دول مانند سوئد، نروژ، دانمارک حتی دولت حبشه هم پنج فروند از طیارات آمریکا خریده‌است هر یک از این طیارات در حدود صدو بیست هزار دلار تمام می‌شود و در به بیست هزار دلار می‌فروشند بنده اجازه می‌خواهم که عرض کنم دولتهای وقت ما غافل بودند هیچ وقت به اطلاعات و اخبار اهمیت نمی‌دادند لوازمی را که قبلاً از دولت آمریکا به 12 میلیون دلار نقد خریدند، دولت آمریکا حاضر بود که این لوازم را به ریال بفروشد و ریالش را در ایران خرج کند قریب یک سال است که آقای علاء زحمت می‌کشد که این پول را پس بگیرد و نمی‌تواند چون میگویند که نمی‌شود و این پول بخزانه آمریکا وارد شده‌است و ما مجبوریم یک قانون ثانوی به کنگره ببریم و برای این هم نمی‌توانیم ببریم اگر دولت ما آگاه باشد، اداره اطلاعات داشته باشد و روزانه مسائلی را که در دنیا اتفاق می‌افتد مطالعه کند از هر واقعه‌ای استفاده کند این مسائل حل می‌شود، این موضوع فروش لوازم در آمریکا میلیاردها دلار بوده‌است که نمیدانم به ریال چقدر می‌شود.

تمام دول دنیا هر جا که بخواهید استرالیا، نیوزیلند، هندوستان، حبشه هر دولتی را که بخواهید حتی مراکش سه سال است که مأمورین زیادی در آنجا داشته و دارند گردش کرده‌اند مطالعه کرده‌اند با دولتهای خودشان تماس گرفته‌اند و یک لوازمی را خریده‌اند، دولت آمریکا برای اینها اداراتی درست کرده‌است و این ادارات لوازم را میفروشن شاید در حدود 20 هزار طیارات به تمام دنیا فروخته‌اند شاید پانصد طیاره در شمال آفریقا توی صحرا همین طور افتاده‌است دولت ما خواب بوده‌است یعنی باید عرض کنم که استفاده از موقعیت نکرده‌است باید استفاده بکند هیچ جنبه سیاسی این موضوع دردنیا ندارد و بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم به شرط اینکه دولت مذاکره کند و خودش اقدام کند ویادداشت کند که خرید کشتی و سایر لوازم به قدر کافی عملی شود.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نمایم: تبصره- دولت مکلف است با دولت آمریکا مذاکره نماید که هزینه تحویل ساز و برگ خریدار شده تا ورود به بندرایران بعهده دولت آمریکا باشد. کشاورز صدر

جمعی از نمایندگان- نظیر این پیشنهاد رأی گرفته شده و رد شده‌است.

رئیس- نظیر این پیشنهاد، پیشنهاد آقای اسلامی بوده‌است که استرداد کردند و رأی گرفته نشده‌است آقای کشاورز صدر بفرمائید.

کشاورز صدر- بنده به احترام مقام ریاست مثل آقایان سوء استفاده نمی‌کنم وبه همان متن پیشنهاد وارد می‌شود.

اولاً آقایان دو سه پیشنهاد کرده بودند به اینکه تصویب بشود که هزینه با آنها است و این در معاملات دو طرفی معنی ندارد و همین پیشنهاد بود که پس گرفتند و بنده پیشنهاد می‌کنم و شبیه تبصره یک است با استثناء اینکه در تبصره یک می‌گوید وارد مذاکره شوند با دولت آمریا برای اینکه ترتیب مخارج حمل و نقل این کار را هم به همان اقساط و به همان ترتیب بدهند بنده این را به این صورت پیشنهاد کردم به اینکه جبران همکاری که ما با متفقین کردیم البته نه بعنوان پل پیروزی که به این مختصر بفروشیم و آقای مخبر کمیسیون بایند و بگویند که ارزان فروختیم. با دولت آمریکا وارد مذاکره شویم و برای دولت آمریکا هم شاق نیست زیرا طرفین معامله حق دارند با هم وارد مذاکره بشوند و برای یک دولتی که مهمات جنگی زیادی دارد و از قیمت تمام شده ارزانتر می‌فروشد ممکن است در نتیجه مراجعه دولت ایران موافقت بکند و با داشتن کشتیهای متعدد و زیادی که دارد این مهمات را مجاناً بیاورد در بندر وتحویل ما بدهد بعقیده بنده این پیشنهاد خیلی مفیدی است و عقیده من این است که آقایان مطالعه بکنند اگر اقتضا دارد بپذیرند و بنده اگر آقایان نپذیرند البته پس می‌گیرم ولی استدعای من این است که بپذیرید (جمعی از نمایندگان- پس بگیرید آقای کشاورز صدر) پس گرفتم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی – بنده پیشنهاد می‌کنم دو نفر افسر پاکدامن دیگر برای گرفتن تخفیف و نظارت در امر تحویل به آمریکا فرستاده شود زیرا مازاد اموال ارتش آمریکا را در آمریکا آتش می‌زنند و دیگر آن اموال به درد جنگ جدید نمی‌خورد پس در امر خرید جا دارد دقت زیادتری بشود. باتمانقلیچ

رئیس- این پیشنهاد موردندارد زیرا مداخله در کار قوه مجریه‌است آنها خودشان هر کسی را که صلاح بدانند و تخصص داشته باشد مختارند در فرستادنش و همان کار را می‌کنند.

باتمانقلیچ- جناب آقای رئیس بنده چون هفت میلیون دلار از اموال ارتش آمریکا راخریداری کرده‌ام ناچاراً باید توضیح بدهم.

رئیس- این پیشنهاد با این طرز مورد ندارد مگر اینکه به صورت دیگری اصلاح شود که فرستادن افسر نباشد- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی – اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از کلمه ژاندارمری کلمه شهربانی هم اضافه شود. نورالدین امامی.

رئیس- آقای نورالدین امامی نیستند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم که یک ربع مبلغ مورد معامله منحصراً جهت خرید لوازم طبی و جراحی مورد نیاز بهداری ارتش برسد. دکتر طبا.

رئیس- آقای دکترطبا هم نیستند پیشنهاد دیگری قرائت شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم در سطر ماقبل آخر ماده واحده جمله زیر اضافه شود. و بهای آن را (به اضافه مبالغی که تا ورود به خرمشهر مخارج خواهد داشت) در طی مدتی که کمتر از 12 سال نباش الی آخر - مسعود ثابتی رئیس- آقای مسعود ثابتی.

مسعود ثابتی- اولاً این پیشنهادی را که بنده کرده‌ام در رأی ما تأثیر دارد زیرا عین این پیشنهاد در تبصره نوشته شده‌است که مخارج حمل و نقل را دولت مکلف است که صحبت بکنند و در صورتی که حمل و نقل قبول را قبول نکنند البته برای ما گران تمام خواهد شد بنابراین چون در رأی بنده مؤثر است این پیشنهاد یعنی این پیشنهادی که از طرف ما شده‌است که هیئت دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکا وارد مذاکره شود که آیا مورد قبول واقع خواهد شد یاخیر؟ بنابراین بنده عرض کردم این در خود ماده نوشته شود در هر صورت بنده ضمناً می‌خواستم عرض کنم چون بعضی جریانات است که بعضی نتایج نامطلوبی حاصل می‌شود و حتی المقدور از تکرار این جریانات بایستی خودداری بشود ما خوب نظرمان هست آن معامله نقد بعد از اینکه ارتش آمریا از اینجا رفت یک ابزار آلات زیادی داشتند که به خیلی از ممالک فروختند و از جمله بدولت ایران هم پیشنهاد کردند و شاید در حدود پانصد میلیون تومان می‌شد یعنی سی، چهل میلیون دلار در هر صورت در آنموقع مذاکره شد در اینجا و یک مذاکراتی هم در مجلس شد و بعد از مدتی مذاکره بعد ازاینکه آقایان قهر کردند ومیخواستند با ما این معامله را نکنند دولت دید اگر وسایر راه آهن را به ما ندهند راه آهن ما دچار زحمت خواهد شد آمد به مجلس از کمیسیون مجلس در اینحا اجازه گرفت و کمیسیون مجلس هم اجازه داد که نقد خریدد در صورتی که اگر آن معامله را می‌کردند پانصد میلیون تومان به نفع مملکت ایران بود زیرا بعداً قانونی از گنگره آمریکا گذشت که با چند مملکتی که معامله کرده بودند آن منافع را بخشیدند به آن مملکت که به مصرف معارف برسد بنده منظورم از این عرضی که می‌کنم این است که نماینده‌ای که در اینجا صبحت می‌کنند حرف آن نماینده فکر خود او است یک عده مخصوصی که نمی‌توانند نماینده افکار تمام مجلس باشند نماینده افکار مجلس آن رأی نهائی است که بالاخره داده خواهد شد و آقایان آمریکائی‌ها که خودشان پارلمانتر هستند نبایستی از بعضی صحبتها رنجش حاصل بکنند همان طور که رنجش حاصل کردند و حالا هم اگر آقای وزیر جنگ اطمینان دارند به قبول این قسمت بنده حرفی ندارم و مسترد می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم دولت با کشورهای متحده آمریکای شمالی داخل مذاکره شود که ماشینهای زراعتی و تولید برق و کارخانجات ریسندگی وبافندگی وقند نیز باقساط 12ساله خریداری نمایند. محمد علی مسعودی

رئیس- به این لایحه مربوط نمی‌شود.

محمد علی مسعودی- چون بیانات مؤثری در این باره شده بنده پس می‌گیرم (احسنت) رئیس- پیشنهاد آقای امامی را قرائت کنید حالا حاضر هستند توضیح می‌دهند. (بشرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی- اینجانب پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از کلمه ژاندارمری کلمه شهربانی هم اضافه شود.

دکتر مصباح زاده- آقای موافقیم.

رئیس- پیشنهاد آقای دکتر طبا مجدداً قرائت می‌شود چون حالا تشریف دارند (پیشنهاد دکتر طبا مجدداً قرائت شد) آقای دکتر طبا بفرمائید.

دکتر طبا- پیشنهاد بنده توضیح زیادی لازم ندارد فقط بنده خواستم تذکراً عرض کنم که در این معاملات معمولاً راجع به بهداری اهمیت زیادی داده نمیشو و در ارتش مخصوصاً اهمیت بهداری محتاج به توضیح نیست برای اینکه سربازان و افسران در نقاط غیر مساعد و بد آب و هوا زندگی می‌کنند اردوگاهها محتاج به آمبولانس هستند غالب این مریضهائی که در خارج هستند حتی مریضخانه هائی هم که در تهران هستند آقایان رفته‌اند و مطالعه کرده‌اند و نواقصش را به چشم دیده‌اند بنابراین بعقیده بند همان پورسانتاژ و صد در صدی که درنظردارند در این لایحه قید بشود جناب آقای سپهبد یزدان پناه یک توضیحاتی دادند وارقامی فرمودند و گفتند که مراعات شده ولی بعقیده بنده به هیچ وجه تکافو نمی‌کند این ارقام حالاممکن است خودشان توضیح بدهند.

وزیر جنگ- عرض می‌شود قبل از اینکه این صورتها تهیه بشود و به ممالک فروشنده ارائه بشود کمیسیون هائی اصولاً در وزارت جنگ از افسران متخصص در هر رشته‌ای تشکیل شده مدتها در اطراف این سفارشات مطالعات کافی شده مثلاًراجع به مخابرات و ارتباط و اسلحه مربوط به افسران متخصص در آن رشته و اسلحه مربوط به هواپیمائی متخصصین مربوط و راجع به بهداری ارتش، پزشکان واطباء ارتش در کمیسیون رفتند و احتیاجشان را معلوم کردند همین طور سررشته داری همین طور مهندسی هر کس احتیاج خودش را معلوم کرده و فرستاده پس نظر آقای دکتر طبا کاملاً تأمین است واین پیشنهاد پیش بینی شده‌است.

دکتر طبا- با توضیحات ایشان پس گرفتم. رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به مادة واحده اضافه شود.

دولت مکلف است با ممالک متحده آمریکاوارد مذاکره شده بهای ده میلیون دلار را بجای دلار نقد از کالاهای صادراتی سالیانه از کشور ایران صادر نماید. باتمانقلیچ.

رئیس- آقای باتمانقلیچ.

باتمانقلیچ- بنده چون وظیفه خودم میدانم که از مردمان پاکدامن دفاع بکنم اینکه آقای مهندس رضوی راجع به آقای بدرفرمودند… رئیس- راجع به پیشنهاد خودتان بفرمائید.

باتمانقلیچ- بلی ولی اگر از ایشان دفاع کند در مجلس اگر یک افسر مالی ما اگر یک افسر ارتش ما پاکدامن باشد که باید دفاع کند ازش؟ (دماوندی- خودش آقا به شما چه؟) کی اینجا دفاع می‌کند (دماوندی- بردند آقا همه هم میدانند بانک شاهی آنجا شاهد است که چکش را گرفته‌اند) (مهندس رضوی- پرونده مفصلی دارد) بنده پیشنهادی که کرده‌ام که دولت ما برود با دولت آمریکا وارد مذاکره بشود برای قیمت این اسلحه‌ها به سبب تجربه‌ای بود که بنده در مورد معامله اموال ارتش آمریکا دارم بنده و چند نفر بازرگانان ایرانی چهل میلیون دلار اموال ارتش آمریکائیها را به 7 میلیون دلار خریداری کردیم و این 7 میلیون دلار را هم نصفش را با نرخ کمیسیون ارز سه تومان و دو ریال دادیم بقیه را هم دلار دادیم و این اموال ارتش آمریکا بقدری زیاد است که فکر نکنید که منتی بر ما می‌گذارند در دادن این اموال آمریکائی‌ها مردمان تاجری هستند و اینکه این پیشنهاد را کردم چون مردم در آنجا این اموال را آتش می‌زنند نه ازنقطه نظر اینکه در جنگ به درد نمی‌خورد چون پیش بینی می‌کنند اگر در دنیا جنگی پیش بیاید جنگ اتم خواهد بود اسلحه و تفنگ و فشنگ وتوپ و ضد طیاره لازم ندارد (مهندس رضوی- ما چرا می‌خریم؟) برای ما لازم است چون وضع داخلی مملکت ما طوری است مثلاً آب هیرمند را می‌برند و ما نمی‌توانیم ازشان جلوگیری کنیم چون اسلحه نداریم قشون نداری من می‌خواهم این راز را فاش بکنم آنچه ما داشتیم متفقین عزیز ما از ما گرفتند و بردند ما با سیلی صورتمان را سرخ نگاهداشتیم آقایان سعی بکنند که این لایحه تصویب شود که اسلحه خریداری بشود که اگر یک یاغی پیدا شد یا یک پیشه وری در آذربایجان پیدا شد ارتش با چوب جاروب که نمی‌تواند دفاع بکند اسلحه لازم دارد… رئیس- در مورد پیشنهاد خودتان بفرمائید.

باتمانقلیچ- … آقایان نمایندگان بنده غالب شهرهای آمریکا را و این اموال را از نزدیک دیده‌ام من جمله ده دستگاه طیاره خود بنده خریداربودم که چهل هزار دلار می‌گفتند و سیصد هزار دلار تمام شده پس از اینکه نزدیک شدیم در معامله خواستیم معامله بکنیم به سی هزار دلار سه ساله طیاره سیصد هزار دلاری که آن هم 7 ساعت پرواز کرده بود از روی دفترچه‌های خودشان 7ساعت بیشتر پرواز نکرده بود به بنده می‌دادند پس اگر افسرانی رفتند و جناب آقای علاء که آنجا تشریف دارند نظارت می‌کنند در این خرید خیلی خیال می‌کنم دقت کامل بعمل بیاید ولی اگر همان پیشنهاد هائی که تک تک آقایان کردید دو نفر افسر مأمور بشود یکی راجع به عملی که جناب آقای وکیلی پیشنهاد فرمودند کشتی خریداری بشود که این طیاره‌ها واثاثیه‌ها بیاید این اساسی ترین پیشنهادها است زیرامیزان حمل و نقل را اگر حساب بکنید نصف این پول را خرج حمل و نقل پرداخته‌ایم در ضمن پس از اجرای حمل ما صاحب چند کشتی خواهیم بود ماباید همه چیز داشته باشیم مگر نباید اسلحه داشته باشیم که اگر افغانها به ما تجاوز کردند بتوانیم جلوگیری کنیم… رئیس- در حدود پیشنهادتان صحبت کنید پیشنهاد شما دو مرتبه قرائت می‌شود (مجدداً قرائت شد) باتمانقلیچ- … آقایان اجازه بدهید من حرفم را بزنم جناب آقای رئیس اگر یک کسی پیشنهادی می‌کند که تخفیف بگیرد باید دلیل اینکه آنجا می‌شود تخفیف گرفت بگوید اجازه بدهید بنده باید مثال عرض کنم

یکی از نمایندگان- پیشنهاد خرج است.

باتمانقلیچ- پیشنهاد خرج نیست ده میلیون دلار که می‌شود 32 میلیون تومان دو نفر افسر برود… سزاوار- لازم نداریم آقا در آنجا افسر داریم.

یمین اسفندیاری- سرلشکر هدایت افسر بسیار درستی است و در آنجا است.

باتمانقلیچ- آقا چرا نمی‌گذارید حرفم را بزنم هر وکیلی می‌تواند بیاید اینجا و عقاید خودش را بگویم شما چرا نمی‌گذارید من حرفم را بزنم من الان استعفا می‌کنم از این مجلس (خنده نمایندگان) بنده باید عقاید خودم را بگویم شما آقای رئیس باید قبل از دستور به بنده اجازه بدهید.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی – پیشنهاد میکن به جای خرید از ممال متحده آمریکا نوشته شود خرید اسلحه از ممالک بی طرف و طبق قانون محاسبات عمومی و اصول مناقصه به صرفه کشور خریداری شود. عباس اسکندری.

رئیس- آقای عباس اسکندری.

عباس اسکندری- بنده قبل از اینکه شروع بکنم بعرایض مختصر خودم چون محبت و لطف تمام آقایان را نسبت به خودم میدانم می‌خواستم که تقاضا کرده باشم آقایان برای بنده یک ماده واحده‌ای که الان عرض می‌کنم با قید دو فوریت قبلاً تصویب کنند و آن این است که موافقت بفرمائید بنده از امشب تغییر اسم بدهم یعنی آقای عباس اسکندری موسوم به آقای مهندس احمد رضوی بشوند بلکه به این طریق بتوانم مطالب و عرایضی که دارم اینجا با یک وقت و فراغت بیشتری بعرض برسانم (مهندس رضوی- چه فرمودید آقا؟) چیز بدی نبود من می‌خواهم این افتخار را داشته باشم که بتوانم صحبتم را بکنم وا زلطف آقای رئیس استفاه بکنم چرا بنده پیشنهاد کردم که به جای خرید اسلحه از ممالک متحده آمریکا نوشته شود از ممالک بیطرف بر طبق قانون محاسبات عمومی و اصول مناقصه وصرفه کشود خریداری شود؟ اصولاً بنده عقیده دارم که بایستی ارتش ما قوی باشد یعنی از برای رفاه خودمان و از برای حفظ انتظامات داخلی خودمان و کمک به ژاندارمری و وسائل استحفاظی ما لازم است که ارتش قوی باشد این یک اصل کلی است و خیال می‌کنم همه آقایان هم همین نظر را دارند (صحیح است) و مذاکراتی که در اینجا می‌شود بسیاری از آقایان گاهی عصبانی می‌شوند و تصور می‌کنند که این مذاکرات برله یا علیه یک شخصی است نه، اینطور نیست که در این مجلس شورای ملی هستیم عقیده من این است که باستثنای دو سه نفر که بنده به آنها حسن نظر ندارم (یکی از نمایندگان- اسمشان را ببرید) او اختیارش با خودم است و چندنفر را که خیال می‌کنم شاید همه اشتباه می‌کنند عقیده دارم که سایرین میل دارند درست فکر بکنند و فکرشان به منظور خدمت به کشور ایران است اما ممکن است بعقیده بنده آنها هم اشتباه بکنند، اشکالی ندارد بسیاری فکرهائی که میکنندممکن است حسن نیت هم همراه آن باشد اما در اشتباه باشند این را همیشه آینده نشان می‌دهد که کی اشتباه کرده. کی نکرده بنابراین هیچ کس نباید اوقاتش تلخ بشود وکسی که صحبت می‌کند تصور کنند که غرض خاصی به یک موضوع دارد.

ما همه اینجا جمع شده‌ایم و امیدواریم که بتوانیم خدمتی هم برای کشور خودمان ایران بکنیم (انشاءالله) بنده این موضوعی که مختصراً عرض می‌کنم مفصلش را در موقع طرح برنامه جناب آقای حکیمی بعرض رساندم حالا یک مراجعه کوچک که منطبق با پیشنهادبنده‌است بعرض میرسانم، اصولاً دل و جرأت زیاد داشتن یک امر طبیعی است، بنده آدم ترسوئی هست بسیاری مردم هستند که خیلی جرأت و شجاعت ندارند حالا به من ایراد نگیرید که چرا می‌ترسم، می‌ترسم و حق هم با من است و خیال می‌کنم کسانی که در این موقع احتیاط نمی‌کنند و رعایت حزم را نمی‌نمایند در اشتباه هستند بنده خرید اسلحه را از ممالک متحده آمریکای شمالی مفید نمیدانم نه از برای اینکه داخل کیفیت یا کمیتش شدم که مقدارش چقدر است یا مبلغش ارزان است یا گران است بنده از نظر سیاست حالیه این کشور با این معامله مخالفم قبلاًعرض کردم که با دولت حاضر نظر موافق ندارم ولی خیال می‌کنم که آن دولت هم نظرش خدمت به کشور است ولی اشتباه می‌کند وامیدوارم با فکر من در این قسمت همراهی بکنند بنده تصویب این قانون را صلاح نمیدانم چرا؟ وضعیت جغرافیائی ما ایجاب می‌کند که ما یک قدری بیشتر دقت بکنیم ممالک متحده آمریکا بزرگترین کشوری است که از حیث قوای بری و بحری وهوائی در دنیای امروز در درجه اول است و قوای وحشت آور او تمام دنیا رامتوجه به عظمت خود کرده‌است و با نظر احترام به او نگاه می‌کنند این هیچ محل تردید نیست این مطالب را بنده در موقع طرح برنامه دولت به تفصیل گفته‌ام یکمرتیه دیگر هم اجمالاً می‌گویم و در همان موقع توجه دادم که این نگرانی که ممالک متحده آمریکا مکرر راجع به وضع خودش با سیر غیرقابل نفوذی که به وسیله چهار اقیانوسی که در دور این قاره‌است می‌نماید و اظهار نگرانی را از من وشما و دیگرانی چون ما نمی‌کند این اظهار نگرانیرا از دولت اتحاد جماهیر شوروی که با ام دو هزار و هفتصد کیلومتر مساحت و هم مرز است می‌کند به طور طبیعی ما حق داریم که دقت بکنیم، نگران باشیم و هراس داشته باشیم، ما از زندگانی خودمان با مراجعه و مداقه‌ای که حتماً بر هر ایرانی واجب است بنمایدموظف هستیم، ایرانی در درجه اول رعایت اصل استقلال سیاسی واقتصادی ایران راباید داشته باشد و بخواهد آزاد زندگی بکند و ما برای حفظ آزادی خودمان باید امیدوار باشیم اگر روزی پیش آمد کرد ما ایستادگی می‌کنیم در جای خودمان و آزاد می‌میریم، این عقیده من است اما از این مرحله که گذشت باید یک فکر بکنیم یعنی باید ملاحظه کنیم که موجبات ناراحتی ونگرانی هائی را فراهم نکنیم که به این نتیجه بد یک روزی برسیم حالا قدری روشن تر می‌گویم امروز در دنیا مسلم شده‌است دو هماورد بزرگ هستنداینها در مقابل هم برسر آقائی جهان زدو خورد و رقابت سیاسی دارند که امیدوارم… (باتمانقلیچ- از موضوع خارج شده) ماده واحده را برای این پیشنهاد کردم.

این ماده واحده… رئیس- داخل کلیات نشوید درکلیات به کفایت مذاکرات رأی گرفته شد و تصویب شد.

پیشنهاد آقای اسکندری را قرائت کنید که در حدود پیشنهادشان صحبت کنند.

عباس اسکندری- … خودم قرائت می‌کنم (مجدداً پیشنهاد خود را قرائت کردند) باید به آقایان توضیح بدهم که چرا با این پیشنهاد من موافقت بکنند آخر بیخودی که نمی‌شود آنها را به راه راست دلالت کرد من باید دلایل خودم را بگویم و خیلی به اختصار عرض می‌کنم، آقایان یک وقتی ما اینجا صحبت می‌کنیم بین خودمان یک حالت و همپه‌ای پیش می‌آید یعنی با دست خودمان روی دیوار یک صورتی را می‌کشیم و بعد فریاد می‌کشیم دیو، جن و غش می‌کنیم ولی آنچه من می‌بینم صور و همیه نیست و حقیقت دارد ما هر روز جراید و اخبار رادیو‌های خارج که تنها وسیله استخبار است برای ما آنها را می‌خوانم میبینم که متأسفانه سوء تفاهمی حاصل می‌شود که من یقین دارم هیچ پایه و اساس واقعی ندارد وفقط صرفاً اشتباه و سوء تفاهم است ولی با همه اینها دیدیم که موجب شد در این ده، بیست روزه اخیر یک یادداشتهائی هم مبادله شد وبعقیده بنده موردی نداشت از برای اینکه ملت ایران واقعاً کمال علاقمندی را دارد با دولت اتحاد جماهیر شوروی و هیچ گاه گذشته ازاینکه نمی‌تواند میل هم ندارد که دراین روابط دوستانه او خدشه‌ای وارد بشود (صحیح است، احسنت) اما ما چه باید بکنیم؟ من تصور می‌کنم وقتی که فهمیدیم که این دو دولت بزر با هم یک رقابتهای زیادی دارند و اتفاقاً یکی از موارد حساس رقابتشان در کشور ما است ماباید سعی بکنیم که آنها بار خودشان را از اینجا ببرند و به جای دیگری فرود بیاورند تا ما راحت بشویم می‌پرسید چطور ممکن است این کار را بکنیم؟ حالا که میگویند حاجت دارد به اینکه اسلحه خریداری نمائیم و من لزومش را نمیدانم البته ماباید سعی بکنیم که این اسلحه را ارزانتر خریداری کنیم که به صرفه یک مملکت فقیری مثل ایران تمام بشود ولی در عین حال ما باید فکر بکنیم وقتی این نگرانیها در پیش است منافع و مضارخرید آن در نظر گرفته شود آقایان دیگر اینجا توضیحاتی دادند که بعقیده بنده تاحدی کافی بود وباید مورد توجه قرار بگیرد (آقای مکی، آقای اقبال و آقای حائری زاده) اما یک نکته را که جناب آقای اهری فرمودند درست مخالف این نظری است که بنده عرض می‌کنم فرمودند من عقیده دارم که ما اصلاً سیاست موازنه را هم نباید تعقیب بکنیم خیال می‌کنم آقای اهری دچار اشتباه هستند سیاست موازنه را اگر ما تعقیب نکنیم به عقیده من دچار بدبختی می‌شویم (باتمانقلیچ- از موضوع پیشنهادشان خارج شدند) (یمین اسفندیاری- آقا بفرمائید) ایشان فرمودند که ما می‌خواهیم حداکثر استفاده را ببریم من مجبور هستم که به ایشان توجه بدهم که در جنگ اول جهانی دولتی بوده موسوم به مونتنگر و یا قراطاغ این دولت به نفع متفقین یعنی انگلستان و فرانسه وروسیه داخل در جنگ شد

+ پادشاهش نیکلا نیکلای قراطاغ معروف به پدر زن اروپا بود یک دخترش زن ویکتور امانوئل پادشاه ایتالیا بود. (صدای زنگ رئیس) رئیس- اگر بنده به شما بگویم که این اظهارات شما مربوط به پیشنهادتان نیست شما گویا سعی دارید هر وقت می آئید اینجا به طوری صحبت کنید که من بگویم بروید بنشینید مدتی است که الان شما دارید صحبت می‌کنید و هیچ مربوط به پیشنهادتان نبوده‌است.

در اطراف پیشنهادتان هرچه می‌خواهید صحبت کنید.

عباس اسکندری- به هر حال ایندولت به نفع متفقین داخل در جنگ شده بود وزمانی هم که متفقین فاتح شدند خیال می‌کرد تمام بالکان را ضمیه خود کند و نقشه امپراطوری قراطاغ را هم کشیده بود وقتی که نمایندگان او در کنفرانس صلح بودند للوید جرج رئیس الوزراء انگلیس در مجلس انگلستان گفت وضعیت جغرافیائی مونتنگرو و اجازه ادامه حیات سیاسی به اونمیدهند فوراً صربستان این کشور را اشغال نمود و به حیات سیاسی او خاتمه داده شد و جزو یوگوسلاوی گردید (یکی از نمایندگان- انشاءالله برای ما اینطور نیست) (یمین اسفندیاری- این خیلی تفاوت دارد) بنده هیچ نظر ندارم همان طور که آقای اقبال فرمودند مستخدمینی که اینجا هستند باید این مستخدمین را روانه کرد. من عقیده دارم به آنها نشان هم بدهند خدماتی دراین مملکت کرده‌اند خدماتشان هم ملحوظ است امااز نظر کشور ما بهتر است که این چند نفر هم بروند من خیال می‌کنم که زیر آسمان کشور خودمان راحت تر و آسوده تر زندگی می‌کنیم به هیچ کس هم حق نخواهیم داد که در امور کشور ما دخالت کند و ما آزادی خودمان را حفظ می‌کنیم وقتی که به کسی بهانه ندادیم، وسیله ندادیم و نشان دادیم که ما تمام سعی خودمان را در این کشور کردیم و می‌کنیم که کسی نتواند بر خلاف منافع شما که همسایه ما هستند اقدامی بکنند اگر خواستند به ما تحمیلی بکنند ما هم آزاد می‌خواهیم زندگی بکنیم می‌ایستیم و می‌میریم اما دلیلی نداد که ما سوء تفاهماتی را دنبال بکنیم و بعد دچار یک عواقب بدی بشویم واینکه آقای دکتر عبده فرمودند که همیشه ممالک متحده آمریکا به ما با نظر مهرنگاه می‌کردند بنده هم موافقم اما آمریکای 1919 که سیاست مونروئه را تعقیب می‌کرد که اصلاً در قاره‌های دیگر دخالت نداشت با آمریکای فعلی که بزرگترین منفعت داردر سیاست جهان است بسیار فرق دارد و ما باید مابین این دو را فرق بگذاریم و البته باید آنها را در نظر داشته باشیم البته باید دوستی سایر ممالک جهان را در نظر گرفت اما بدانید هیچ ملتی مدرم و افرادش را برای خاطرما و برای هیچ کس نمی‌آورد بیجود به کشتن بدهد و به زحمت بیندازد مگر اینکه منافع او تطبیق به این کار بکند پس ما نباید بخیال این باشیم که اشخاصی برای اینکه ما از اولاد بزرگان قدیم هستیم و ما امپراطوری هخامنشی داشتیم بیایند وبه ما کمک بکنند هیچ کس از این کارها نخواهد کرد ومن تقاضا دارم از جناب آقای وزیر جنگ و ایشان میدانند ه بنده آنچه که عرض می‌کنم صادقانه‌است و خیال می‌کنم که آقایان هم قبول بفرمایند و این گفته به صلاح مملکت ایران است یک اعلان مناقصه داده شود چرا؟ چون اینجا گفته شد ما از اتحاد جماهیر شوروی خواستیم، از انگلستان خواستیم که آنها بدند ولی قیمت‌ها را خیلی گرانتر دادند تاریخ تقاضای دولت که برای ما معلوم نشد در چه تاریخی است ممکن است یک عده اشخاص مالی داشته باشند یک روزی گران بدهند بعد وقتی که دیدند یک کسی ارزانتر می‌دهد آنها هم ارزانتر بدهند ولی من عقیده‌ام این است که این خرید نه از اتحاد جماهیر شوروی و نه از آمریک بشود و نه از انگلیس، اگر می‌توانید از یک دولت دیگری بخرید اگر نبود باز اعلان مناقصه بدهید قانون محاسبات عمومی را هم رعایت کنید اگر کسی به شما ارزانتر داد حوائج خودتان را از او بخرید (یمین اسفندیاری- از بارزانیها هم بخرید) خود است شما هم پیشنهادکنید از آنجا بخرند بنده انتظار دارم آقایان عرایض مرا با یک نظر صادقانه تلقی کنند این به منفعت کشور ایران است و ما همه برای این کشور بایستی وظیفه خودمان را اداء بکنیم با این مقدار اسلحه همه میدانند که هیچ وقت نمی‌شود تعرض به کسی کرد و نه می‌شود کاری انجام داد با چند نفر مأمور آمریکائی در نظام هم هیچ قضیه‌ای به نظر من واقع نمی‌شود اماوقتی که ما نگاه می‌کنیم و اینهمه نگرانیها را هم می‌بینیم و دیروز بود که در روزنامه نطق ایزنهاور رئیس ستاد آمریکا را خواندیم. برای ما لازم است وقتی ممالک متحده آمریکا با چند هزار کیلومتر فاصله از اقیانوسها وسایل دفاعی برای خودتهیه می‌کند ما با همسایگی بی جهت خود را به زحمت نیندازیم (زنگ ممتد و مسلسل رئیس).

رئیس- نیم ساعت است شما دارید صحبت می‌کنید من آخر اینجا که نشسته‌ام وظیفه‌ای دارم بفرمائید بنشینید این صحبتهای شما راجع به پیشنهادتان و در حدود نظامنامه نیست هی می‌گویم از موضوع خارج است و شما توجه نمی فرمائید و باز صحبت می‌کنید.

اسکندری- حالا که اجازه داده نمی‌شود و کاملاً مربوط به پیشنهاد است به هر حال بسته به نظر آقایان است و تاریخ آینده هم قضاوت می‌کند که من چه گفتم.

مخبر کمیسیون بودجه- (دکتر مصباح زاده) بنده تصور می‌کنم نظر آقای اسکندری در هر دو قسمت تأمین شده‌است در قسمت مناقصه همان طوری که آقای وزیر جنگ فرمودند مدت یک سال است که روی این کار با دولت انگلیس، با دولت شوروی با دولت آمریکا مکاتبه شد و بالاخره چون قسمتهائی که دولت آمریکا داده بود، شرایطی که قبول کرده بود برای ما نافع تر بود ما می‌خواهیم با دولت آمریکا معامله کنیم و این رعایت صلاح و صرفه از هر حیث شده اما در قسمت کشور بی طرف که فرمودید می‌خواستم خدمتتان عرض کنم کشور بیطرف اصولاً در زمان جنگ است ودر زمان صلح تمام کشورها بی طرف هستند (صحیح است) رئیس-رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای عباس اسکندری آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند (چند نفر قیام نمودند) تصویب نشد. پیشنهاددیگری قرائت می‌شود. پیشنهاد می‌کنم در تبصره یک قید شود که به قیمت بیمه و حمل و نقل آن به چه مقدار بالغ می‌شود و مجلس شورای ملی چون لایحه مالی است داند به چه مبلغ رأی می‌دهد. عباس اسکندری.

رئیس-آقای عباس اسکندری.

اسکندری- بنده میخواه معرض کنم ما یک لایحه مالی را داریم رأی می‌دهیم در این تبصره نوشته می‌شود که حمل و نقل وبیمه او به همین طریق ضمیمه اقساطی بشود (صحیح است) جه مبلغ است؟… این ممکن است معاملة آن شتر وگربه باشد… گفتند یک کسی شتری را در یک شهری میگرداند می‌گفت این شتر یک تومان و این گربه 50 تومان گفتند این خوب است اما یک چیزی گردنش آویزان است من نمیدان این لایحه را که فردا شما تصویب می‌کنید و تصویب می‌کنید و تعهد می‌کنید اگر22 میلیون هم خرجش شد ما که حالا می‌خواهیم رأی بدهیم و آقایانی که رأی می‌دهند باید بدانیم چه مبلغ برای بیمه و حمل و نقل آن در نظر گرفته شده‌است این کار از روز اول در تمام این مدتی که مذاکره می‌کردند ممکن بود بکنند این یک کار بسیار آسانی است شما یک تلگراف می‌توانید بکنید دو روزه سؤال بکنید که آقا چه مبلغ بیمه این می‌شود چه مبلغ حمل و نقل این می‌شود (صحیح است) به هر حال بنده منظورم این است که آقایان باز هم می‌گویم برای خاطر مملکت است که اینجا نشسته ایدو صحبت می‌کنید این مطالب را دقت بکنید یک روزی می‌شود که شما مواجه می‌شوید مصادف می‌شوید شما باید بدانید که سالی چه مقدار در بودجه کشور هر سال می‌گذارید شما الان نمیدانید که این تبصره چه چیز مهمی است که الان می‌خواهید همین طوری رأی بدهید باید کمیسیون بودجه روی این دقت کرده باشد حالا بسته به نظر آقایان است.

رئیس- آقای مخبر بفرمائید.

مخبر کمیسیون بودجه- (دکتر مصباح زاده) این موضوعی که آقای اسکندری فرمودند در کمیسیون بودجه هم مطرح شد و علت اینکه ما نمی‌توانستیم یک مبلغی برای کرایه پیش بینی کنیم این است که این اجناسی که ما خریداری می‌کنیم در یک نقطه جمع نیست و وضع آن معین نیست تا بتوانیم تخمین بزنیم که چه مقدار برای حمل و نقل آن تعیین بکنیم (مهندس رضوی- این کایه دو سارژ دارد پس چطور قیمت گذاشته‌اند) قیمت با وزن فرق دارد و من خیال می‌کنم از این جهت ما نمی‌توانیم قیمت را معین کنیم و خیال می‌کنم جای نگرانی هم نباشد برای اینکه دولت آمریکا طرف با ما است دولت آمریکا به ما صورت می‌دهد با یک حدودی، البته نامحدود نیست، یک حدی دارد برای اینکه آن مقدار جنسی که ما خریداری می‌کنیم از برای خریداری آن مقدار جنس بایدکرایه حمل و نقل هم بدهیم از این جهت بنده استدعا می‌کنم پیشنهادتان را پس بگیرید.

عده‌ای از نمایندگان- رأی رأی.

رئیس- یک دفعه دیگر پیشنهاد آقای اسکندری قرائت می‌شود (مجدداً به شرح فوق خواند شد) اردلان- این ایرادی است برای اینکه این معامله نشود اولاَ اگر در یک تاریخ معینی این کار انجام نشود در حقیقت این مذاکرات تمام بدون نتیجه خواهد بود واگر مأمور کردیم دولت را که معین بکند تا دینار آخر که این چه خرجی دارد شاید تا سال دیگر هم معین نشود. برای اینکه تدریجاً این اجناس معین می‌شود نسبت به وزنش نسبت به طرز آن چیزی که تحویل می‌شود در کشتیها کرایه مخصوصی دارد اول تا نبینند که چه چیز را تحویل می‌گیرند و بعد برای آن چیز تدریجاً چه مبلغ کرایه تعلق میگید تا او را نخرند اصلاً نمی‌توانند معلوم کنند که کرایه اش چقدر است.

اول باید خرید بعد کرایه را معین کرد و به همین جهت هم بود که کمیسیون بودجه از نقطه نظر اینکه دولت مکلف نباشد که یک پولی دریک جا برای حمل و نقل بدهد نوشت که این مساعدت هم از دولت آمریکا بشود و کرایه یک کرایه ایست بین المللی تعرفه عمومی دارد تجار و اشخاص مال التجاره حمل می‌کنند این یک چیزی نیست که بدولت تحمیل بشود و شاید در آن مذاکرات موفقیتهای بیشتری هم نصیب ما بشود پس اگر آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی معتقدند که این معامله بشود باید تصدیق بفرمایند این پیشنهاد قابل قبول نیست اگر برای این است که بتعویق بیفتد آنوقت هم به نظر بنده خیلی قابل توجه‌است.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای عباس اسکندری آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. یک پیشنهادی از طرف آقای مکی رسیده‌است ده دقیقه تنفس داده شود.

حاذقی-مخالفم.

فولادوند-مخالفم.

رئیس- قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌نمایم ده دقیقه تنفس داده شود.

رئیس- آقای مکی.

مکی- بنده قبل از اینکه امشب مجلس وارد لایحه اسلحه بشود پیشنهادی داده بودم که عده زیادی از آموزگاران و دبیران تهران و شهرستانها هستند که شش ماه خدمت کرده‌اند و حقوق نگرفته‌اند و دیروز آمدند به مجلس شکایت کردند و گفتند ما بچه‌ها را ول می‌کنیم که بیایند بگویند ما آموزگار نداریم (حاذقی- بگذارید رأی بگیریم) نوبت شما هم محفوظ است شما هم اینجا میگوئی قانون و خودتان قانون را رعایت نمی‌کنید بنده استدعا کردم از مقام ریاست که به این موضوع توجه کنند یک رأی هم بیشتر لازم نداشت الان سه ساعت تمام است مطابق قاعده ما کار کردیم و مدت مجلس هم باید سه ساعت باشد لذا بنده استدعا کردم که ده دقیقه تنفس داده شود و بعد محدداً بیائیم اینجا و کار را تمام بکنیم و برای جلسه آینده ما می‌توانیم کارهای دیگر را انجام دهیم.

رئیس- آقای صدر زاده.

نمایندگان- رأی بگیرید.

رئیس- یک نفر حق دارد بعنوان مخالف صحبت کند بفرمائید آقای صدر زاده.

صدر زاده- بنده با تنفس مخالف هستم زیرا که بعد جلسه منعقد نمی‌شود و یک قانونی یک لایحه‌ای که به مجلس آمده و چند جلسه روی آن صحبت شده‌است والان هم مجلس مشغول است به این پیشنهادات رسیدگی می‌کند و نمایندگان محترم هم متوجه مدلول و مفاد این لایحه هستند استدعا می‌کنم که چند دقیقه دیگر صرف وقت بفرمایند که تمام بشود (صحیح است) مکی- بنده مسترد کردم. رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم چهار تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.

تبصره یک- دولت مکلف است بخمت مستشاران آمریکائی در ارتش و ژاندارمری خاتمه دهد و حق انعقاد هیچ گونه قرارداد نظامی با دولت آمریکا ندارد.

تبصره دو- دولت مکلف است از ده میلیون دلار، پنج میلیون آن را خرید اسلحه و مهمات نماید و پنج میلیون دیگر را مصرف خرید ماشین آلات برای تکمیل کارخانجات ارتش بنماید.

تبصره سه- دولت مکلف است صورت عایدات و مصرف لیره‌های وصولی بابت حق الامتیاز نفت جنوب و سود سهام و مالیات بر درآمد آن رااز 1308 الی 1322 در ظرف یک ماه تهیه و به اطلاع مجلس شورای ملی برساند.

تبصره چهار- دولت مکلف است در حدود ده میلیون دلار خرید اسلحه و هزینه حمل و نقل و سایر مخارج آن طرح قانونی مالیاتی بر اشخاصی که تمول آنها از یک میلیون تجاوز می‌کند در ظرف مدت یک ماه تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم دارد. - غلامحسین رحیمیان.

رئیس- اینها بعضیهایش وارد است و بعضیهایش وارد نیست مثلاً تبصره چهار یک لایحه مالیات خاصی است که مربوط نیست شاید یک عده‌ای از آقایان هم موافقت نمایند ولی جایش اینجا نیست معهذا بفرمائید آقای رحیمیان.

بعضی از نمایندگان- این پیشنهادات وارد نیستند.

رحیمیان- بنده یکی یکی می‌خوانم رأی بگیرید.

رئیس- این مربوط به قانون مالیات است مربوط به خرید اسلحه نیست شما پیشنهاد کرده‌اید مالیات گرفته شود طرح قانونی باید برای مالیات تهیه بشود و مجلس رأی بدهد.

دهقان- آقای رحیمیان در مورد مالیات هه موافقیم ولی جایش اینجا نیست.

رحیمیان- تبصره دوم را عرض می‌کنم بنده اصولاً عرض می‌کنم که بیشتر موافقین این لایحه پیشنهاد می‌کنند پیشنهاد در پیشنهاد و آنها باعث تعویق این لایحه شدند (صحیح است) بایستی اجازه بدهند که مخالفین پیشنهاد‌های خود را بدهند و در این موضوع صحبت کنند ولی ما که مخالفیم وقتی پیشنهاد می‌کنیم هنوز نخوانده میگویند وارد نیست (صحیح است) اما پیشنهاد بنده راجعبه مستشاران می‌خواهم تقاضا کنم که اگر وارد است صحبت کنم واگر نیست صحبت نکنم (بعضی از نمایندگان- هست آقا) آقای رئیس حضرتعالی بفرمائید طبق قانون وارد هست یا نیست بنده در اطرافش زیاد توضیح نمی‌دهم.

رئیس-قانونی راجع به مستشاران از مجلس نگذشته که لغو بشود.

وزیر جنگ- در آبان 1322 قانونی از مجلس گذشته‌است.

رئیس- قانون دارد ولی ربطی به این موضوع ندارد.

بعضی از نمایندگان- مربوط نیست.

رحیمیان- بنده پیشنهاد دادم ولی شما رأی ندهید، بنده در تبصره یک راجع به خاتمه خدمت مستشاران آمریکائی توضیحی نمی‌دهم و همین است که پیشنهاد کرده‌ام حالا بسته به نظر مجلس است، پیشنهاد بنده راجع به تبصره دوم راجع به ده میلیون دلار که پنج میلیون آن را خرید اسلحه بکنند و پنج میلیون آنرا صرف خرید کارخانجات و تکمیل کارخانجات ارتش بکنند، به طوری که قبلاً عرض کردم هم در اینجا ایجاد کار می‌شود و هم یک کارخانجاتی کار می‌کنند که هم به نفع خود ارتش و هم به نفع کشور است، این هم پیشنهادی است که در اطرافش توضیح زیادی لازم نیست، راجع به تبصره سوم این است که ما در مدت ده سال سی میلیون لیره گرفتیم ولی از این سی میلیون لیره آقایان می‌فرمایند که 16 میلیون لیره را صرف تسلیحات کردیم و بقیه آن چون برای ما معلوم نیست بنده فقط پیشنهاد کردم که دولت موظف باشد صورت عایدات و مصرف این را به اطلاع مجلس شورای ملی برساند این خیال می‌کنم که مورد موافقت شما باشد، راجع به تبصره چهارم بنده نوشته بودم یک میلیون ریال آقای دکتر مصباح زاده و شما نوشتیدیک میلیون تومان بنده به طوری که بعد هم عرض کردم البته مردم و اهالی فقیر ایران هستند که از عهده این مالیات برنمیآید و طبقه حاکمه این کشور بیشتر از قدرت ارتش استفاده می‌برند و دیگران که هیچ ابداً نمی‌توانند به جر نان خشکی برای خود تهیه کنند بعقیده بنده انصاف نیست که ما یک مالیاتی را بعهده آنها واگذار کنیم بنابراین بنده پیشنهاد می‌کنم که دولت قبول بکند که یک طرح مالیاتی را تهیه بکند و بعد بعرض مجلس شورای ملی برساند اگر قبول شد که البته قانون خواهد شدو اگر هم نشد که آن ا مری است علیحده، آقای ارباب مهدی چه فرمودید که بنده تذکر بدهم؟… رئیس- آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی- عرض کنم که تبصره‌ها چون یک قسمتش راجع به مستشار ان آمریکائی است که مستشاران آمریکائی را دولت مکلف است که لایحه استخدامشان را به مجلس بیاورد بنابراین این را می‌گذاریم برای آن قسمت (صحیح است) و بعلاوه اگر قراردادی هم منعقد شده‌است چون خود آقای وزیر جنگ فرمودند و اگر هم نفرموده بودند هیچ قراردادی اگر هم منعقد شده باشد تا به مجلس نیامده قرارداد نیست قرارداد موقعی است که مجلس شورای ملی تصویب کرده باشد فقط یک موضوعی در مورد استخدام مستشاران آمریکائی هست که ما بایستی الان آن را تذکر بدهیم این است که دولت نمی‌تواند باستناد آن قانون 1322 خدمت آنها را تمدید کند بنابراین ما در اینجا در مجلس شورای ملی میگوئیم که حق چنین تمدیدی را ندارند و هر کاری که می‌خواهند بکنند بایستی بیاورند و ازتصویب مجلس شورای ملی بگذرانندو مورد رأی واقع شود.

رحیمیان- بنده پس گرفتم.

رئیس- بسیار خوب پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه فرهنگ مطرح شود- رضوی.

رحیمیان- من یکیش را پس گرفتم سه تای دیگرش باقی است، اولیش را پس گرفتم باید رأی گرفته شود. یکی راجع به پنج میلیون خرید اسلحه بود که این را بنده پس نگرفتم یکی هم راجع به صورت عایدات و خرج و حق الامتیاز نفت جنوب که بعرض مجلس برسانند.

رضوی- مطابق ماده 110 نظامنامه بنده اخطار می‌کنم بعضیهایش وارد نیست.

رئیس- بسیار خود اگر اولی را پس گرفتید به بقیه باید رأی بگیریم، رأی می‌گیریم به پیشنهادهای آقای رحیمیان، سه تبصره بقیه آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد آقای رضوی باز قرائت شود. (بشرح بالا قرائت شد) رئیس- آقای رضوی بفرمائید.

رضوی- بنده خیلی متأسفم که فرهنگ موقعیت خودش را در مملکت ما گم کرده‌است (دهقان- آقای وزیر فرهنگ که نیستند) استدعا می‌کنم اجازه بفرمائید بنده توضیح خودم را عرض کنم، عرض کردم که اصلاً فرهنگ موقعیتش را در مملکت ماگم کرده‌است توجه بفرمائید متأسفانه یک ماه‌است که لایحه فرهنگ تقدیم مجلس شورای ملی شده (صحیح است) عده زیادی آموزگار و معلم و شاگرد همچنان بلاتکلیف هستندسال در شرف تمام شدن است پیشنهاداتی راجع به این موضوع رسیده و قرائت شده‌است فقط یک توجه مختصر می‌خواهد و یک رأی گرفتن و تکلیف کار اینها را روشن کردن با این مقدمه بنده نمیدانم چه اصراری است لایحه ارتش در این قسمت الان گفتگوهایش شده مطرح هم شده مورد بحث هم قرار گرفته 12 پیشنهاد دیگر دارد که می‌افتد برای جلسه بعد، پس هر چه زودتر لایحه فرهنگ را تمام کنیم و ضمناً تکلیف این آموزگاران بدبخت را معین کنیم.

بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.

رئیس- هر لایحه‌ای که مطرح شود با حضور وزیر مربوطه باید باشد چون آقای وزیر فرهنگ نیستند مطرح نمی‌شود در این قسمت ماده نظامنامه صریح است پیشنهادات دیگر را بخوانید، پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

یمین اسفندیاری- ما موافق هستیم با پیشنهاد آقای رضوی ولی الان آقای وزیر فرهنگ در مجلس نیستند. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم ماده واحده به طریق ذیل اصلاح شود.

مجلس شورای ملی از نظر تکمیل وسایل مخابرات و ارتباط و بهداری وساز و برگ و اسلحه و مهمات مورد نیازز نیروهای زمینی و هوائی ارتش شاهنشاهی و ژاندارمری به دولت اجازه می‌دهد که در حدود مبلغ 150 میلیول ریال ارز بر بودجه 1327 وزارت جنگ اضافه نماید که از هر کشوری که به نازلترین قیمت اسلحه بفروش میرساند خریداری نماید.

دکتر معظمی.

رئیس- آقای دکتر معظمی. دکتر معظمی- متأسفانه آقایان خسته هستند ولی از جهت اینکه بنده این پیشنهاد را مطابق عقیده و فکرخودم ضروری دانستم این پیشنهاد را کردم و نظیر این پیشنهاد هم نشده بود و یکی ازآقایان هم فرمودند که ارتباط ندارد گویا لایحه را نخوانده باشند که ارتباط دارد یا ندارد بنده قبل از توضیح خواستم عرض کنم که راجع به مخالفت یا موافقت با لایحه بعضی از آقایان متأسفانه گفتند اگر هر کس مخالفت کند وطن پرست نیست و هر کس موافقت کند وطن پرست است (یکی از نمایندگان- این طور نیست) اجازه بفرمائید خواستم عرض کنم که وطن پرستی مونوپل هیچ کس نیست (صحیح است) و بنابراین هر کسی که می‌آید در مجلس شورای ملی ایرانی است و ما معتقدیم که عقایدی که دارد باید آزادانه ابراز کند (صحیح است) و ما هم گوش بکنیم و هر کسی هرچه رأی داد اختیار خودش را دارد بنابراین هر کس آزاد است که رأی خودش را بدهند و بنده خواستم که اسلحه را بکار نبرند مخصوصاً در موقع لایحه خرید اسلحه، قسمت دوم که می‌خواستم عرض کنم یک اعتراضی بود به اینکه این لایحه چرا به کمیسیون خارجه داده نشده نه از نظر اینکه من این لایحه را لایحه سیاسی میدانم، خیر بلکه من معتقدم که هر مملکت مستقلی می‌تواند اسلحه بخرد و بنابراین جنبه سیاسی دارد یا ندارد بنده کار ندارم ولی عدم مراجعه به کمیسیون خارجه چون خود بنده عضو آن کمیسیون هستم و بعداً هم ممکن است این لوایح به کمیسیون خارجه مراجعه نشود این اعتراض را می‌کنم که بعداً اگر وامی از خارجه خواستیم از لوازم اولیه اش این است که به کمیسیون خارجه هم برود (یکی از نمایندگان- این وام نیست) وام است، بنده از شما صد تومان پول قرض می‌کنم که ده ماهه بدهم این وام نیست پس بنابراین از نظر اصول به کمیسیون خارجه مراجعه شود اما مخالفتی که بنده با این لایحه کردم فقط از نقطه نظر کسر بودجه بود که با لایحه بودجه هم بنده مخالف بودم و تذکر دادم که هر وقت من تشخیص بدهم که ارتش ما یک اعتباری لازم داشته باشد پس از اینکه تشخیص دادم با آن موافقت می‌کنم و با بیاناتی که آقای وزیر جنگ فرمودند و فرمودند که ارتش فعلی ماضرورت دارد به اینکه یک مقداری اسلحه داشته باشد و بنده هم با این عقیده‌ای که دارم معتقدم که ارتش باید اسله داشته باشد ولی این باعقیده دیگری تعارض پیدا کرده‌است و آن عبارت از این است که ما نبایستی وام بگیریم وام گرفتم مخصوصاً توجه بفرمائید این وامی که اینجا گرفته می‌شود با توجه به این ماده‌ای که خود کمیسیون بودجه نوشته‌است مبلغش خیلی زیاد می‌شود و بعلاوه ماده واحده صراحت ندارد در دو سه موردش توجه آقایان را به این موضوع جلب می‌کنم یکی اینکه اولاً از الان ما تقریباً سالی سیصد هزار دلار مطابق این ماده در سال اول و دوم هم بایستی ما بدهیم برای اینکه در سال اول و دوم که قسط پرداخت نمی‌کنیم بنابراین ششصد هزار دلار برای سال اول و دوم بایستی بدهیم بعداز سال سوم مابایستی یک میلیون و صد هزار دلار بدهیم وقتی که مجموع تنزیل این قرض را با اقساطش جمع کنیم می‌بینیم یک مبلغ خیلی زیادی ما باید بدهیم که ابتدا ممکن است به نظراین معامله برای ما نفع داشته باشد ولی وقتی که جمعاًبا تنزیلی که پرداخت می‌کنیم اگر حساب کنیم چندان صرفی برای ما نخواهد داشت و از طرفی من فکر کردم که این اعتباری که وزارت جنگ خواسته‌است سی میلیون تومان است این سی میلیون تومان را بنده نصف کردم و گفتم چون مان این اسلحه را نمی‌توانیم یک دفعه وارد کنیم فعلاً 15 میلیون تومان در اختیار وزارت جنگ گذاشته بشود واین 15 میلیون تومان را فعلاً اسلحه بخریم و در پیشنهادی که بنده دادم قید کردم که این 15 میلیون تومان را از هر مملکتی که به نازلترین قیمت داد بخریم چون فکر من این است که وقتی ما باید اسلحه بخریم هر مملکتی که با نازلترین داد ما ممکن است تحقیق بکنم و واقعاً مطابق حق حاکمیتی که خود ما داریم از آن مملکت این را بخریم بنابراین آن معایبی که بنده اینجا ذکر کردم نخواهد داشت و بعلاوه نسبت به نسل آتیه هم به هیچ وجه عملی نکرده‌ایم، به جهت اینکه ما نمی‌توانیم از مزایای یک قسمتی استفاده بکنیم ولی مالیاتش را کسی دیگر بدهد در 1950 ملاحظه بفرمائید ممکن است که ما ده سال از این اسلحه‌ها استفاده کنیم و موقعی که اسلحه ما کهنه شده‌است بعد بیایند و پول اینها را بدهند ولی مطابق آن پیشنهادی که شد که بایستی متمولین مملکت مالیات بدهند وقتی که آنها این مالیات را پرداختند، اگر نقد هم بخریم هیچ عیبی ندارد و بعلاوه با توجه به وضعیت مالی خودمان این مقدار ارز را ما فعلاً به وزارت جنگ داده‌ایم بنابراین من چون اصولاً مخالف با قسمت وام خارجی هستم از این جهت پیشنهاد کردم که این قسمت نقداً باشد وبعد هم در اینجا قید کردم در این قسمت آخرش، از دولت هم من ذکری نکردم، که از هر جا که به نازلترین به داد ما از آنجا خریداری کنیم به این جهت بنده پیشنهاد کردم که قسمت وام از بین برود وعلاوه بر این عبارتهای آخرش که از یک دولت معینی ما خریداری بکنیم لزومی ندارد و بعضی قسمتهای ماده که کمیسیون گزارش داده‌است صریح نیست و می‌خواستم مخبر کمیسیون جواب بدهد که در سال اول و دوم هم پرداخت می‌شود یا نمی‌شود ما بایستی بدانیم برای اینکه در سال اول و دوم پرداخت بشود این سیصد هزار دلار تفاوت معامله‌است (دکتر مصباح زاده- این پرداخت نمی‌شود) نمی‌شود که نمی‌شود ظاهر عبارت این است که ماباید این سیصد هزار دلار را بپردازیم توجه بفرمائید بایستی تصریح بفرمائید که در صورت جلسه قید شود که در سال اول و دوم پرداخت نمی‌شود برای اینکه یک تفاوت زیادی این معامله خواهد داشت و یک قسمت دیگر هم که می‌خواستم عرض کنم با این وضعی که این ماده تدوین شده‌است خود من هم خسته شده‌ام و نمی‌توانم حرف بزنم دستگاهی که باید تشخیص بدهد که در چه موردی ضروری هست بدانیم، فقط کمیسیون بودجه و نظام نیست، آنها هم توجه نکردند ما یک ماده واحده‌ای را تصویب می‌کنم و این را توجه نمی‌کنیم که یک دستگاه فنی که مورد اعتماد مجلس است بایستی در این نظارت بکند + (یمین اسفندیاری- این را آقای وزیر جنگ توضیح دادند) توضیح وزیر جنگ موقعی برای بنده قانع کننده بود که بنده می‌دانستم تا آخر خرید اسلحه ایشان وزیر جنگ هستند توجه فرمودید در مملکت ما این طور نیست اما یک قسمت عمده‌ای که باید مورد توجه کمیسیون واقع شود متأسفانه کمیسیون دقت نکرده‌است از این جهت بنده پیشنهاد کردم و تذکر می‌دهم که بایستی مجلس شورای ملی را مطمئن کنند که چه دستگاهی و چه اشخاصی نظارت خواهند کرد که این معامله‌است و یا وام است و در یک قسمتهای دیگرهم بنده ایراد داشتم و چون پیشنهاد دیگری کرده‌ام راجع به تبصره دوم این است که در آن قسمت عرض می‌کنم و به آقای مخبر کمیسیون هم می‌خواستم عرض کنم که خواهش نفرمایند که بنده پس بگیرم چون عقیده‌ام این است که وام مضر است می‌خواهم مجلس شورای ملی روی این قسمت رأی بدهند ولو اینکه رأی ندهند.

نمایندگان- رأی، رأی.

رئیس- آقای مخبر.

دکتر مصباح زاده- (مخبر) در دو سال اول از وقتی که جنس تحویل می‌شود آنها سود خواهند گرفت.

وزیر جنگ- از تاریخی که به ما جنس تحویل می‌دهند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر معظمی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره یک ماده واحده مجدداً به کمیسیون بودجه فرستاده شود. دکتر عبدالله معظمی رئیس- آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی- عرض کنم اینجا متأسفانه همان طوری که آقای عباس اسکندری توضیح دادند کمیسیون بودجه به هیچ وجه توجه نکرده‌است شما یک کار مهمی را اجازه می‌دهید و به بعد بدون اینکه مبلغ آنرا هم بدانید باز اختیار می‌دهید به دولت دیگری که می‌خواهد به شما قرض بدهد که برای شما صورت حساب بفرستد و از روی صورت حساب شما دولت ایران را مقروض می‌کنید و علاوه براین باید این اعتبارش معین باشد قبلاً شما باید یک مبلغ معین اعتبار بگیرید حتی در موقعی که بودحه برای یک سال تصویب می‌شود قانون محاسبات عمومی به شما اجازه داده‌است که اعتبار اضافی بخواهید اعتبار اضافی معنایش همین است که هر وقت وجوهی که مجلس شورای ملی پیش بینی کرده تجاوز کند مجلس شورای ملی مجدداً اجازه می‌دهد، اما بیائیم بگوئیم که برای مملکت ماحاضریم که قرض بکنید بعد معلوم شود پولش چقدر است ما می‌بینیم دولت ایران را مقروض کرده‌ایم در صورتی که حدش را هم نمیدانیم و این قسمت فوق العاده برای ما مضر است و از این لحاظ است که عرض می‌کنم که این دستگاه کنترل را متأسفانه کمیسیون بودجه پیش بینی نکرده ا ست و یکی از مواردی که در آن خیلی سوء استفاده خواهد شد همین تبصره‌است که خواستم به آقایان تذکر بدهم واین برخلاف اصول است.

دکتر اعتبار- آقای رئیس اجازه میفرمائید بنده خیلی مختصر می‌خواستم توضیحی بدهم.

رئیس- بفرمائید.

دکتر اعتبار- در موقعی که آقای عباس اسکندری پیشنهاد کردند که حدود این بیمه و مخارج حمل آن معین شود بنده همان موقع می‌خواستم عرض کنم که رأی ندادن به این پیشنهاد به صلاح کشور نیست و الان هم که آقای دکتر معظمی این تذکر را دادند بنده تأکید می‌کنم که نظرشان صحیح است وبایستی یک حداکثری معلوم باشد.

رئیس- شما موافقید با پیشنهاد آقای دکتر معظمی یا مخالف؟ دکتر اعتبار- بنده موافقم و می‌خواستم عرض کنم که از پیشنهادت بدون توجه نگذرید.

جمعی از نمایندگان- پیشنهاد آقای دکتر معظمی مجدداً قرائت شود. (مجدداً بشرح فوق قرائت شد) رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر معظمی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت شود. دو پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد: پیشنهادمیکنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.

تبصره- دولت حین مذاکره با نمایندگان کمپانیهای فروش اسلحه باید سعی نماید تا بتواند اقساط پرداخت را تبدیل به ریال نموده وبجای آن کالاهای بازرگانی مجاز تحویل نماید.

تبصره دو- دولت مکلف است درظرف یک ماه مطالعه نموده لایحه مشابه لایحه مزبور برای آلات و ادوات کشاورزی به منظور ماشینی کردن امور کشاورزی مملکت تنظیم و تقدیم مجلس شورای ملی نماید. معتمد دماوندی.

رئیس-آقای معتمد دماوندی.

معتمد دماوندی- البته باید عرض کنم که در موضوع پیشنهاد در اینجا صحبتهای مختلفی شد راجع به اصل موضوع خرید و آقای دکتر عبده هم راجع به محبتهای دولت آمریکا اینجا فرمایشاتی فرمودند در صورتی که چندیست دولت آمریکا بعضی از کالاهای مارا تقریباً صورت تجملی بهش داده از جمله قالی که یکی از بزرگترین صادرات ما به کشور آمریکا بوده اخیراً عنوان تجملی به قالی داده‌اند و یک مقدار زیادی حقوق گمرکی از قالی می‌گیرند و وارد نمی‌شود و یا کم وارد می‌شود بنده اینجا یک پیشنهادی کردم و دولت را مکلف نکردم گفتم دولت مذاکره بکند اگر توانست بجای اینکه اقساط را به ارز بپردازد و دلار بدهد به ریال بدهد وبجای آنهم کالای مجاز بازرگانی بدهد از طرفی ما در این چند روزه در روزنامه‌ها می‌خوانیم که دولت ارزهائی را که به مملکت وارد شده صد در صد می‌خواهد به وارد کنندگان بدهد بنابراین دیگر محلی از اعراب برای پرداخت این ارزباقی نمی‌ماند وهمه ارزهای تجارتی که تا بحال ده درصدش در دست دولت بود یعنی ارزهای تحارتی از این به بعد صد در صد این ارزهای تجارتی به صادر کنندگان و وارد کنندگان داده می‌شود پس می‌ماند محلی که از درآمد نفت جنوب برای ما تحصیل می‌شود این را هم عرض کنم که در ضمن پیشنهاداتی که اینجا شد قرار شد برای آینده مملکت بماند و ذخیره شود بنابراین دیگر محلی برای پرداخت این ارز نیست من خیال کردم که اگر بتواند دولت یک معامله پایاپائی بکند در عوض کالاهای ما که مثلاً بهدانه‌است و الان در بازارهای آمریکا مانده‌است بفروشد، قالی بفروشد، کتیرا بفروشد، انقوزه بفروشد و برای ما اسلحه بیاورد و از آقایان خواهش می‌کنم که به این پیشنهاد رأی بدهند.

اما راجع به پیشنهاد دوم آنچه که بنده را وادار کرد که این پیشنهاد را تقدیم کنم و چند دقیقه وقت مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان محترم را بگیرم این بود که وضع اسفناک اوضاع کشاورزی مملکت مرا وادار کرد که به سه خودم یک عرایضی بکنم آقایان محترم میدانند که هنوز که هنوز است ما با وسائل پدر و بابائی و عهد عتیق و وسائلی که در عهد دقیانوس معمول بوده کشاورزی می‌کنیم حالا هم که برنامه هفت ساله تنظیم شده باز هم ما با گاو آهن به کشاورزی مشغولیم در چنین روزی که در دنیا آخرین سیستم کشاورزی معمول است و ممالک به آخرین سیستم کشاورزی مجهز هستند اگر آقای دهقان شلوغ نکنند و نخندند و گوش کنند کشاورزان لخت و بدبخت ما با همان وسایل کهنه قدیمی مشغول بوده و متأسفانه نمی‌توانند آنطوری که شاید و باید از همین وسایل هم استفاده کنند بنده دراین جا پیشنهاد کردم که این لایحه که الان برای ما بنا به فرمایش آقی اقبال در حدود صدو پنجاه میلیون تومان سرمیزند اگر ارز را به قیمت آزاد 72 ریال بدهند و یا ارز دولتی 32 ریال به قیمت امروز هشتاد میلیون تومان می‌شود و اگر این مبلغ را درایران خرج بکنیم چندین سد بسته می‌شود از قبیل سد کارون سد لار و سد سفید رود که برای ساختن سد سفید رود پروژه‌ای هم تهیه کرده‌اند که با بیست میلیون تومان می‌توانند این سد را بسازند و تمام اراضی بایر گیلان و طالش اراضی زراعتی خواهد شد علاه بر این تمام گیلان را هم برق خواهد داد فقط بیست میلیون تومان خرج دارد (دهقان- به اسلحه چه ربطی دارد؟) بنده می‌خواستم عرض کنم که دولت مکلف باشد در ظرف یک ماه مطالعه کند همان طور که برای رفرم کشاورزی ما البته آخرین سیستم لوازم مفید است اگر به کشاورزی جدید معتقد هستیم، آقای کشاورز صدر می‌خواهند که در وضعیت اهالی حوزه انتخابیه شان مختصر تغییری داده شود در زندگی آنها که دیگر بلوط نخورند و در عوض گندم بخورند باید آقایان رأی بدهند که دولت مکلف باشد در ظرف یک ماه مطالعه بکند و لایحه اش را بیاورد به مجلس که وسایل کشاورزی در مملکت ما تأمین شود.

رئیس- نسبت به این پیشنهاد نمی‌شود رأی گرفت پیشنهاد خرج است پیشنهاد اول مجدداً قرائت می‌شود که نسبت به آن رأی گرفته شود. (پیشنهاد اول آقای دماوندی به شرح ذیل مجدداً قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه

  • تبصره- دولت حین مذاکره با نمایندگان کمپانیهای فروش اسلحه باید سعی نماید تا بتواند اقساط پرداخت را تبدیل به ریال نموده و بجای آن کالاهای بازرگانی مجاز تحویل نماید. معتمد دماوندی.

رئیس- دو پیشنهاد بود که یکیش قابل رأی نبود و در مورد آن یکی هم یکی از آقایان توضیح دادند و رد شده معهذا به این پیشنهاد رأی گرفته می‌شود… یمین اسفندیاری- که دولت ده میلیون برود چیز بخرد؟

معتمد دماوندی- ده میلیون عرض نکردم پیشنهاد کرده‌ام که دولت لایحه اش را بیاورد.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دماوندی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم مبلغ سه میلیون دلار از ده میلیون اختصاص به تجهیزات و ساز و برگ تشکیلات شهربانی کل کشور داده شود.

آشتیانی زاده.

رئیس- آقای آشتیانی زاده.

آشتیانی زاده- عرض کنم که اولاً بنده معتقدم که مجلس شورای ملی آقا قبل از هر چیز باید حقوق پارلمانی افراد خودش را حفظ بکند مکرر درهمین مجلس گفته شده‌است اکثریت تصمیم می‌گیرد و اقلیت حرفش را می‌زند مع الاسف در این مجلس این طوری که که ما می‌بینیم در هر موردی هر کسی که در اقلیت واقع می‌شود حق حرف زدن را از او سلب می‌کنند و این معنی ندارد به اندازه‌ای آقایان در این قبیل کارها عجله می‌کنند مثل اینکه همین الان ارتش ایران در سنگرهای خودش معطل مانده‌است و محاصره شده‌است و به هر حوی از انحاء است باید اسلحه را بهش برسانند و از بین می‌رود. خوب آقایان این موضوعهای به این مهمی را یک قدری بیشتر صحبت بکنید گناه کبیره که نمی‌شود در موضوع نفت هم همین طور شد اینجا ما خواستیم حرف بزنیم با یک عجله فوق العاده‌ای آقایان مثل اینکه تمام مملکت می‌خواهد از بین برود حق صحبت را از ما سلب کردند و نگذاشتند ما پیشنهاد بکنیم و حرف بزنیم. عرض کنم چون بنده میدانم که این پیشنهادات تصویب نمی‌شود (یمین اسفندیاری- فقط بی لطفی میفرمائید که وقت تلف شود) آقا وقت تلف نمی‌شود اجازه بفرمائید حرفمان را بزنیم (چند نفر از نمایندگان- بفرمائید آق) اولاً آقایان ما بایستی که کیفیت ارتش را ببینیم، ببینیم ارتش ما از نظر دفاع از خارج است یا از برای رفع حوائج داخلی است.

اگر این ارتش از نظر رفع حوائج داخلی است همین تسلیحاتی که الان موجود است الان کافی است بنده به شما قول می‌دهم این تسلیحات فعلی تمام عشایر را می‌تواند خلع سلا کند بنده به شما قول می‌دهم (یمین اسفندیاری- مگر شما وزیر جنگ هستید؟) هر چند که به آقای سپهبد یزدان پناه اردات دارم ولی حاضرم که جای ایشان را بگیرم و این کار را بکنم (یک نفر از نمایندگان- در کابینه آینده) در کابینه آینده بنده را حبس می‌کنند اگر فرصت دست آقایان برسد اما اگر از نظر دفاع مملکت است البته تسلیحات لازم داریم، تانک لازم داریم، طیاره لازم داریم توپ هم لازم داریم پس اول آقای وزیر جنگ تشریف بیاورند اینجا وضعیت ما را از نظر ارتش معین بکنند که آیا این ارتش ارتشی است که باید رفع حوائج داخلی را بکند یا برای رفع حوائج خارجی است.

آقایان تسلیحات صرفاً توپ و تفنگ و تانک نیست و خریدن اینها کافی نیست و اگر خدای نکرده بخواهد در این مملکت انقلاباتی پیدا شود که انگشت خارجی درش باشد قطعاً توپ و تانک نیست کادر هم لازم است، افسر هم لازم است ما افسران بسیار خوب داریم در ایران مع الاسف آنه از آلات وادوات جدید جنگ اطلاعی نداند (یک نفر از نمایندگان- دانشگاه جنگ داریم) دانشگاه جنگ قبل از این جنگ بود اغلب از افسرانی که ما داریم اینها در دانشگاه و دانشکده‌های افسری تحصیل کرده‌اند فقط در فرانسه در جنگ بین المللی ثابت شد که جنگ حرکت و سرعت است وهمه از آلات و ادوات فعلی جنگ ا طلاع ندارند پس ما اگر بخواهیم یک تجهیزات جدیدی را برای ارتش قائل شویم.

آقایان بایستی تخصصی هم برای این تجهیزات قائل بشوم والا این آلات و ادوات می‌آید و اینجا می‌ماند و فایده ازش برده نمی‌شد. در کلیات که نگذاشتید ما حرف بزنیم یکی هم راجع به اینکه آقایان آن اشخاصی که مأمور می‌شوند که این اسلحه را تحویل بگیرند این اشخاص باید کسانی باشند که در ساختن اسلحه و تخصص در خود اسلحه داشته باشند و این افسری را که می‌فرستند اسلحه را تحویل بگیرد عالم به علم اسلحه نیست بنده با اینکه با اقای خسرو هدایت در این اوخر میانة خوبی ندارم و روابطمان تیره‌است به آقای سرلشکر هدایت خیلی معتقدم، ایشان یک آدم فاضلی هستند و مرد پاکی هستند متخصص نیستند و اطلاعات زیادی هم ندارند یک افسر دارائی است و دیگری افسری است که در ارکان حزب و ستاد بوده و اطلاعاتی هم ندارد از این اسلحه بنده می‌خواستم بگویم که این ارتش ما واین اسلحه‌ای که می‌خواهید برای ارتش خریداری کنید این از لحاظ دفاع از حدود و ثغور مملکت است یا از برای رفع حوائج داخلی مملکت واز لحاظ استقرار امنیت است این اولاً باید معلوم شود اگر این معامله شد آنوقت ما باید برویم در نوع اسلحه… رئیس-پیشنهاد سرکار این بود که سه میلیون دلار اختصاص به شهربانی داده بشود.

آشتیانی زاده- بله آقا بنده معتقدم که شتر سواری دولا، دولا نمی‌شود بنده با کمال صراحت پشت این تریبون می‌گویم که می‌خواهید میدان بیائید مرد مردانه بیائید نترسید شما همه تان می‌ترسید (یمین اسفندیاری- از چه می‌ترسیم میدانی در بین نیست) اجازه بفرمائید اگر نمی‌ترسید اگر جبنی در کار نیست بیائید در کمال صراحت بگوئید چرا می‌ترسید (یمین اسفندیاری- بلوکی نداریم) چرا دنیا دارد من و شما هم جزء دنیا هستیم اگر شهامت دارید بیائید بگوئید ما می‌خواهیم برویم در بلوک آمریکا و الا این موازنه‌ای که بنده و آقای دهقان می‌خواهیم داشته باشیم این موازنه نیست (دهقان- از خودتان بفرمائید) چشم آقا، این موازنه نیست این موازنه دروغ است آنها قبول نمی‌کنند مگر بنده و شما این را قبول کنیم ما نباید خودمان را گول بزنیم آقایان شما می‌خواهید همسایه محترم ما اتحاد جماهیر شوروی را قانع کنید (یمین اسفندیاری- آقا مگر شما وکیل اتحاد جماهیر شوروی هستید؟) بنده که از شما کاتولیک تر هستم (رئیس- آقا از موضوع خارج نشوید) بنده معتقدم آقا اگر شما می‌خواهید ده میلیون دلار بگیرید چرا سیصد میلیون دلار نمی‌گیرید از نظر آن اشخاصی که به این قضیه سوء ظن دارند تفاوت نمی‌کند حالا که این طور است بیائید مردانه بروید به ان طرف این ا ستخاره چیست؟… رئیس- آقا اجازه بدهید صبر کنید ماده 110 قرائت می‌شود (ماده 110 به شرح زیر قرائت شد) ناطق باید از موضوع مباحثه خارج نشود چنانچه خارج شود رئیس او را متذکر می‌سازد و اگر ناطق مزبور بخواهد توضیحاتی بدهد که او از موضوع خارج شده‌است یا آنکه از موضوع خارج شدن دلایلی دارد در این باب اجازه داده نخواهد شد.

رئیس- بنابراین این پیشنهادی که شما کردید با این مذاکرات وفق نمی‌دهد ازموضوع خارج نشوید.

آشتیانی زاده- … عرض کنم راجع به این پیشنهادی که بنده کردم اطلاع نداشتم که رئیس شهربانی را امروز عوض کردند وبنده معتقدم که سه میلیون دلار فقط صرف خرید تجهیزات و لوازمی که برای شهربانی لازم است به این مصرف برسد امروز هم با آقای حائری زاده در شهربانی بودیم اتفاقاً همین موضوع در آنجا مطرح شد شب هفت مرحوم مسعود رئیس شهربانی اظهار داشت ما به واسطه فقدان وسایل از نظر انگشت نگاری ووسایل پلیسی ما این وسایل در دسترسمان نیست و قادر نیستیم یک جرم یا جنایتی همان طوری که سایر نقاط دنیا در اسرع اوقات کشف می‌کنند ما قدرت کشف جنایات را در به آن سرعت نداریم از این نظر البته حوائج زیاد داریم حتی رئیس شهربانی گفتند که تهران از 1310 (یکی از نمایندگان- در 1310؟) بلی قربای در 1307 دارای 800 پلیس بوده و امروز با این وسعت و با این توسعه‌ای که در شهر هست و با این کثرت جمعیت عده پلیس 70-80 نفر بیشتر اضافه نشده (بعضی از نمایندگان- بیشتر است آقا) رئیس شهربانی گفت آقا بنده خیلی تعجب کردم در این موقعی که این جنایت عجیب واقع شده دولت آقای حکیمی در عوض اینکه همان رئیس را باقی بگذارد که مشغول تعقیب جانی‌ها بشود واین قضیه را زودتر کشف بکند تسریع فرمودند در تعویض او (یکی از نمایندگان- خواص این دولت است) حالا اگر آقای مخبر این پیشنهاد بنده را قبول کند که بنده حرفی ندارم ولی بنده معتقدیم این موازه نیست اگر می‌خواهید بروید مرد مردانه بروید جزء بلوک… رئیس- آقا از موضوع خارج نشوید. آقای مخبر بفرمائید.

مخبر- (دکتر مصباح زاده) بنده توضیح مختصری دارم بنده موضوع شهربانی را که آقای امامی پیشنهاد کردند قبول کردم و یک قسمتی از این ساز و برگ را برای شهربانی اختصاص دادیم و از این جهت نظر ایشان تأمین است ولی بنده تعجب می‌کنم که چرا بر سر یک معامله‌ای که صرفاً جنبه تجارتی دراد ما سعی می‌کنیم که به آن جنبه سیاسی بدهیم این ابداً جنبه سیاسی ندارد و باضافه اگر با خریداسلحه آنهم ده میلیون دلار ما وارد یک بلوک بشویم کشورهای دیگر هستند که چندین صد میلیون دلار از همین دولت آمریکا اسلحه و مهمات خریدند پس ما و آنها در یک بلوک هستیم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای آشتیانی زاده آقایانی که موافقند قیام کنند (کسی برنخاست) یمین- خود ایشان هم نیستند که بلند شوند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم به جای مدت 12 سال پرداخت بیست سال قیل شود. سزاوار.

حاذقی- این معامله‌است باید مرضی الطرفین باشد.

سزاوار- آقای حاذقی اجازه بدهید سابق بر این تعزیه هیئتی که می‌خواندند یک معین البکائی بود این معین البکاء وظیفه اش این بود که اگر می‌خواستند از حیث مقام وضعیتشان مردم را مرتب می‌کرد که در موقع تعزیه خوانی و تعزیه گردانی تعزیه اش مرتب باشد حالا لوایحی که می‌آید به مجلس خوب مجلس یک عادتی دارد لوایح می‌آید به طور عادی و رویش بحث می‌کنند من نمیدانم بعضی از لوایح که میآیداین لوایح تعزیه گردان پیدا می‌کند معین البکاء پیدا می‌کنند آقای حاذقی میفرمایندکه این پیشنهاد که شما می‌کنید باید موافق باشد اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم حضورتان عرض کنم این پیشنهاد معامله‌است و البته معامله همان طور که آقای حاذقی فرمودند بایستی مرضی الطرفین باشد بنده این پیشنهاد را که کردم برای اینکه چند کلمه عرض داشتم اینجا بکنم والبته بعد هم با آن تذکری که می‌دهم قناعت می‌کنم زیرا منظورم ازاین پیشنهاد این بود با این رویه و مذاکراتی که در اطرافش شده و تیمسار وزیر جنگ توضیح دادند حالادولت متحده آمریکا که حاضر شده‌است باقساط 12 ساله این وام را بگیرد اگر مذاکره بشود که این مدت زیادتر بشود این به نفع کشور است و به طوری هم مستهلک می‌شود که بر بودجة سالیانه ما در مدت 20 سال نمودار نیست و در مدت 12 سال نمودار است یک نکته دیگر که می‌خواهم عرض کنم که اینجا بنده این اجازه را کسب کردم که آقای اقبال بیاناتی فرمودند و آقای دکتر عبده هم یک فرمایشاتی فرمودند آقای دکتر عبده بنده وقتی بهشان تذکر دادم گویا راجع به اینکه من راجع به آن مطلبی که فرمودند بنده درست توجه نکردم بنده تصور کردم که ایشان فرمودند نظارت دولت آمریکا خالی از اشکال نیست مثل اینکه یک همچو چیزی فرمودند بنده می‌خواستم این عرض را بکنم که دولت آمریکا و دولت شوروی و دولت انگلستان برای ما مساوی است اجازه بفرمائید اگر ما باید بی طرف باشیم به مفهوم واقعی خودش باید بی طرف باشیم و این همان طوری که گفتم یک نوع معامله‌ای بیش نبود و بهتر این بود که ما در اطراف این اقدامات می‌کردیم از نظر ارتباط سیاسی وقتی که داخل شدیم اگر کسی آمد از نظر مخالفت صحبت کرد نباید اتاک کرد و حمله کرد چرا؟ برای اینکه آن جنبه بیطرفی که میگوئیم آن مفهوم واقعی خودش را از دست می‌دهد بنده این را صرفاً از نظر یک معامله‌ای بیشتر تلقی نمی‌کنم (صحیح است) در صورتی که اگر ضرورت ایجاب بکند یک اسلحه‌ای مملکت لازم داشته باشد یک دولتی هم فروشنده این اسلحه‌است و البته متخصصین فنی هم میگویند این اسلحه از اسلحه هائی است که از آخرین سیستم است و به درد کشور می‌خورد و پولش را هم به اقساط 12ساله می‌دهند پس این یک معامله‌ای است که به نسبت سایر کشورها بصرفه و صلاح این مملکت است بنده بیشتر از این نمی‌توانم به این موضوع جنبة سیاسی بدهم اما یک مطلبی است که بنده عرض می‌کنم و تیمسار هم توجه بفرمایند ما اسلحه داشتیم قبل از شهریور بنده چون ناظر بودم از اشخاصی بودم که در تهران ماندم و وکیل مجلس هم بودم و ناظر بودم در خیابان کاخ ناظر بودم حالا نمی‌خواهم مفصلاً شرح بدهم رفتند بردند بنده دیدم از ارتش خودم دیدم خوار و بار هم با کامیون بردند این اسلحه‌ای که امروز خریداری می‌شود البته در ارتش صاحب منصبان شریف و لایقی به تمام معنی مورد اطمینان ما در ارتش داریم اما متأسفانه باید بگویم قسم دیگری هم داریم که آن صاحب منصبان قابل اعتماد و اطمینان نیستند اینها باید تصفیه بشوند. این اسلحه‌ای که خریده می‌شود این ده میلیون دلار با سود به بودجة این مملکت تحمیل می‌شود و این بودجه را از همانهائی که اینجا گفتند بنده هم معتقدم که این مالیات از سرمایه دار درست گرفته نمی‌شود مالیات را از آن بی بضاعت بدبخت می‌گیرند از آنکه زیر انداز و رو انداز ندارد مالیات را به تمام معنی از او می‌گیرند اسلحه می‌خرند این اسلحه را نباید داد به دست آن اشخاص که همانطور که دیدیم نگهداری کردند اگر یک روز یک بلائی پیش آمد دیگر از این اسلحه چیزی در دست ما باقی نمی‌ماند حالا هم بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم دولت با مقامات فروشنده ساز و برگ وارد مذاکره شده و قراری بدهند که به اندازه نیازمندی کشتی‌های مسلح کوچک جهت جلوگیری از قاچاق خلیج جزء لیست بگذارند.

ساعد رئیس- آقای ساعد.

ساعد- آقایان به خوبی میدانند که در شهریور خساراتی که به ما وارد شد یک نیروی دریائی جوانی هم داشتیم خساراتی هم به آن وارد شد در این لایحه‌ای که پیشنهاد شده می‌نویسد مهمات مورد نیاز نیروهای زمینی و هوائی ارتش بنده پیشنهاد می‌کنم نیروهای دریائی هم اضافه شود اگر سوم شهریور برای ما شوم بوده‌است برای متفقین محترم ما هم یک افتخار جنگی نداشته‌است (صحیح است) آن وقت یک کشتیهائی از ما غرق شده‌است. بعضیها را هم خیط کرده‌اند و از میان برده‌اند (صحیح است) این است که این موضوع هم بایدجبران شود شاهنشاه فقید نیروی دریائی ما را هم احیاء کردند باید همین نیروی دریائی هم در مد نظر اولیای محترم باشد از این مبلغی که در نظر گرفته شده اینجا حالا زیاد یا کم و موضعات دیگری که ذکر شده‌است بنده نمی‌خواهم زیاد داخل بشوم اگر یک اختلاف نظرهائی است برای این است که بعضی از جراید خارجه و رادیو‌های خارجه این را بزرگ کردند خواستند یک موضوعی را که ما می‌خواهیم برای ساز و برگ خودمان این را یک جنبه سیاسی بهش بدهند همین ساز و برگی که ما با ده میلیون دلار می‌خواهیم بخریم آقایان شاهد هستند و خود متفقین ما هم تصدیق دارند که از این ساز و برگ‌ها و از این مهمات قریب 4 میلیون تن از خاک ما عبور کرده برای همسایه معظم ما دولت یوگوسلاوی تمام متفقین که در آن موقع در جنگ بودند و جنگ تمام شد به آنها تمام داده شده به قیمتهای مختلفه و ما اگر بخواهیم قشون خودمان را مجهز کنیم حق داریم هیچ کس نمی‌تواند ما را منع کند ما تابع هیچ دولتی نیستیم استقلال ما را تمامیت ما را تصدیق کرده‌اند در تمام دنیا و ما جزء سازمان ملل هستیم هیچ کس حق ندارد در کارهای ما مداخله کند (صحیح است) اگر ما امروز اجازه بدهیم که بروید این اسلحه را بخرید یانخرید از دولت آمریکا بخرید یا نخرید بعد از اینکه رد کردیم از دولت آمریکا و خواستیم با دولت بیطرفی وارد مذاکره شویم آن وقت وقتی که قدم اول را برداشتیم آنوقت خواهند گفت که عوض صد هزارتفنگ باید 90 هزار تفنگ بخرید این این صد هزار تفنگ را حق ندارید بخرید توپ نخرید لازم ندارید (صحیح است) ما این را نمی‌توانیم قبول کنیم یا باید زنده زندگانی کرد یا باید تن به این قبیل مسائل داد بنده می‌خواهم از آقایان استدعا بکنم که این موضوع را زیاد شاخ و برگ ندهید ما مستقل هستیم باید استقلال سیاسی و اقتصادی ما را در نظر بگیرند همان طور که عرض کردم باید نیروی دریائی ما هم تقویت شود و در این خصوص در لایحه کلمه بحری هم اضافه شود ما زحمتها کشیدیم صاحب منصبان وافسران دریائی تربیت کردیم بعضیها در همان شهریور کشته شدند وبعضیها زنده هستند والان منتظر هستند خدماتی در این خصوص بکنند و در زیر حمایت این کشتی‌های مسلح ما می‌توانیم دامنه عملیات کشتیهای تجارتی خودمان را در این دریا بیشتر بسط بدهیم البته بنده از اولیاء دولت خواهش و تمنی دارم که تعهداتی را که متفقین ما در نظر گرفته‌اند با آنها مذاکره بکنند و آنها را مکلف کنند که تعهدات خود را ایفا کنند در قرارداد سه جانبه تهران یک تعهداتی دارند (نمایندگان- در اعلامیه تهران) در اعلامیه تهران می‌نویسد راجع به استقرار یک صلحی که ناشی ازحسن نیت توده ملل جهان بوده تا چندین نسل آنها را از تجاوز وستمگری در امان نگهدارد ولی کشورهای بزرگ و کوچک دیگر مانند اهالی کشورهای ما کلیتاً آنها تصمیم گرفتند که اصول ظلم و ستمگری را از جهان برچینند.

رئیس- آقای ساعد توجه بفرمائید استدعا می‌کنم که در حدود پیشنهاد خودتان بفرمائید. یمین اسفندیاری- منظورشان اجرای اعلامیه‌است.

ساعد- … بلی تعهداتی کردند و آن این است که بعد از خاتمه جنگ به ما خدمتهائی بکنند و از دولت استدعا می‌کنم که در این خصوص توجه متفقین ما را جلب بکنند که بیشتراز این به ما کمک کنند در اینجا صحبت شد راجع به همسایه معظم شمالی ما با دولت شوروی همیشه دولت دوست بوده و همواره دست دوستی و مودت به طرف دولت و ملت شوروی دراز کردیم همیشه ما طرف دوستی صمیمی را با دولت شوروی خواهانیم و همیشه دوستی صمیمی و همکاری اقتصادی را با دولت شوروی و دولت انگلیس خواهانیم (صحیح است) و از آنها متوقع هستیم که با ما بعد از جنگ همانطور که در پیمان سه گانه تعهد کرده‌اند به ما کمکهای اقتصادی بکنند و هیچ وقت ما خودمان را دور نکرده‌ایم و برای هر جور مذاکرات اقتصادی وسیاسی با این دولت معظم همسایه حاضر هستیم ولی الان دولت متحده آمریکا… رئیس- آقای ساعد عرض کردم از حدود پیشنهادتان خارج نشوید من اینجا به محظور خواهم افتاد به آقا عرض می‌کنم.

ساعد- … و من امیدوارم انشاءالله در خصوص کشتیها به ما کمکهای دقیقی بکنند.

وزیر جنگ- نظر جناب آقای ساعد در مورد نیروی دریائی کاملاً تأمین است. نیروی دریائی را وزارت جنگ در دو سال پیش در نظر گرفت و اقداماتی کرد و باز هم کشتی‌های دیگری هستند بدون خرج برای دولت ما در شرف حرکت هستند و به زودی حرکت خواهند کرد.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) در تبصره سوم ماده واحده بنده پیشنهاد می‌کنم بجای ارتش شاهنشاهی شهربانی نوشته شود و بجای وزارت جنگ وزارت کشور نوشته شود.

حائری زاده.

رئیس- آقای حائری زاده.

حائری زاده- بنده می‌بینم یک مطالبی که پیش من جزو بدیهیات است وقتی که عنوان می‌شود بگوششان سنگین می‌آید باید دید وزارت جنگ چی لازم دارد و چی لازم ندارد وبرای چی لازم دارد تا آنوقت در اطراف قسمتهای دیگرش بحث کنیم بدیهی است که ما عضو دنیا هستیم ویک جامعه‌ای برای اینکه ارتباطی با همه پیدا کند از طرف ممالک نمایندگانی در آنجا می‌روند و مطلبی که همیشه هست این است که ما امتحان دادیم که اهل جنگ و مبارزه حتی الامکان نیستیم و سعی می‌کنیم که وسایل صلح و آشتی بیشتر فراهم بشود همسایه‌های ما هم میدانند که ما برای جنگ هیچ وقت مهیا و حاضر نیستیم ملل کوچکی طرفدار صلح و سلامت طرفدار بیطرفی، طرفدار اینکه با تمام همسایه‌ها روابط دوستی داشته باشیم بودیم وهستیم و خواهیم بود (صحیح است) در جنگ بین المللی بزرگ دولی برخلاف حق و عدالت وارد مملکت ما شدند و کردند آنچه کردند قشون ما قشون مدافع نمی‌توانست باشد بلی ایران قوای صلح لازم دارد برای انتظامات داخلی خودش حالا اسمش را ژاندارمری می‌گذارند این ژاندارمری دو نوع اشخاص مسلح لازم دارد یکی اشخاصی که پست میگذارندسرجاده‌ها این هم اسمش ژاندارم است و یک دسته دیگر هم لازم دارد که اگر در یک نقاطی پستها ضعیف شدند و اشراری شرارا کردند و این پستها نتوانستند دفع اشرار بکنند یک قوای کمکی باشد که به آنها کمک برساند اسم این را گذاشته‌اند ارتش من هر دو را برای حفظ انتظامات داخلی میدانم ما برای جنگهای خارجی قشونی نگاه نمی‌داریم و صلاح ما هم نیست ما برای امنیت داخلی خودمان ژاندارمری داریم که یک وظیفه اش این است که در نقاط مهمی توقف پیدا کند برای پست دادن.

بدبختانه چون شاه مملکت ما از طبقه قشونی پیدا شده یک مملکتی توی مملکت ایجاد شده وقتی رقتی در داخل قشون یک مملکتی است پسر من دو سال مرتب افتخار داشته‌است نظام وظیفه را انجام بدهد البته مملکت همه چیز لازم دارد قشون لازم دارد ولی قشون ما قوای مسلحش قوای ژاندارمری تمام باید برای انتظامات داخلی باشد مهندسیشان برای قسمت راهسازی باشد ان قسمت فرهنگشان یعنی دانشکده و دانشگاه افسری جزو فرهنگ بشود ما در دو دستگاه که زندگی نمی‌کنیم ما ایرانیها یک عائله هستیم من از قرض و امثال اینها واهمه‌ای ندارم من می‌گویم که یکی از طرق اقتصادی امروزه استقراض است یکعده از کلیمی‌ها آمدند توی این مملکت اعتباری باز کردند در بانک ملی مثلاً یکی از اینها دویست میلیون تومان اعتبار دارد یک شاهی نه طلا آورده نه مال التجاره سفته می‌داد به نرخ بانک تنزیل می‌داد به بانک در خارج هم تجار دیگر از تفاوت عملش زندگانی می‌کردند این یهودیهای سرمایه داری که امروز در مملکت ما هستند اغلب کسانی هستند که یک شاهی نیاوردند در این مملکت و در نتیجه اعتبار و استقراض از بانک ملی یا دادن به تجار دیگر به مدتهای طولانی صدی دوازده گرفتند و صدی هیجده دادند و از تفاوت عملش زندگانی کردند وثروتی اندوختند یکی از طرق تحصیل ثروت امروزه همان استقراض است اینجا هم من مخالف نیستم که دولت آمریکا با اینکه در نتیجه جنگ صدمه دیده وسائل کاملی دارد ولی ما هر چه وسایل داریم مهم نیست و با آنها قابل مقایسه نیست راجع به استقراض هم ده میلیون نه هزار میلیون من موافقم ولی شهربانی و ژاندارمری یعنی قوائی که شهرها را باید امن بکند و آن قوائی که دشتها وسرحدات ما را برای جلوگیری از قاچاق باید مواظبت بکنند این بود که بنده پیشنهاد کردم که به جای ارتش شهربانی گذاشته شود ژاندارمری که هست اینجا (یکی از نمایندگان- مقصود چیست؟) مقصود این است که مااصلاً وزارت جنگمان را اگرتقسیم بکنیم توی وزارت خانه‌های دیگر خودمان و به راه سازی خودمان کمک بدهیم به فرهنگمان کمک بدهیم به بهداشتمان کمک بدهیم هیچ اشکالی در تشکیلات مملکتی ما پیدا نمی‌شود و سوء تفاهماتی هم نخواهدبود ویک دولتی هم توی دولت نخواهیم داشت.

اردلان- به سه دوازدهم بودجه ارتش رأی دادیم چطور می‌شود ارتش را حذف کرد؟ یمین اسفندیاری- حیات مملکت به بودجه وزارت جنگ است.

مهندس رضوی- و شرکت تلفنی.

رئیس- آقایانی که با پیشنهاد آقای حائری زاده موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی – پیشنهاد می‌کنم افسرانی که به منظور تحویل گرفتند اسلحه مورد خرید به آمریکا فرستاده می‌شوند فیمابین متخصصین تسلیحات انتخاب شوند.

آشتیانی زاده رئیس- مذاکره‌ای نمی‌شود در این پیشنهاد کرد این وظیفه وزارت جنگ است پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم چون ضمن معاملات در آمریکا معمولاَ مبلغی بعنوان حق العمل بنماینده خریدار داده شود دولت مکلف است با نظر و اطلاع سفارت کبرای ایران در واشنگتن مبلغی را که در این معامله به عنوان حق العمل داده خواهد شد دریافت داشته و به نفع سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی بمصرف برسانند. راجی.

بعضی از نمایندگان- پس گرفتند، پس گرفتند.

رئیس- آقایان اجازه بدهید حرف بزنند، بفرمائید آقای دکتر راجی.

دکتر راجی - معمولاً موضوع حق العمل دادن و کمیسیون دادند در آمریکا به طوری که بنده شنیده‌ام یک چیز خوبی است و با اطمینانی که البته به افسرانی که برای خرید می‌فرستند هست و مخصوصاً ممکن است که جناب آقای علاء که یکی از اشخاصی است که از هر جهت مورد اعتماد است بنده خیال می‌کنم که اگربنا است حق العملی گرفته شود آن حق العمل به نفع یک مؤسسه خیریه برسد خیلی بجا است.

رئیس- رأی بگیریم به پیشنهادشان یا پس می‌گیرید.

دکتر راجی- چون میگویند حق العمل نیست بنده پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم به دولت اختیار داده شود که دولت با توافق دولت آمریکا قسمتی از اقساط را از سال چهارم به بعد فرش یا قالی بدهد در این صورت.

رئیس- این پیشنهاد وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم در تبصره ذکر شود مخارج باربندی و حمل نباید از یک میلیون دلار تجاوز کند. نبوی رئیس- آقای نبوی.

نبوی- عرض کنم بنده خیلی متأسفم که پیشنهاد من زودتر مطرح نشده و آقایان خسته شده‌اند حالا هم اگر آقایان توجه بعرایض من بکنند در این صورت بنده سعی می‌کنم مطالب را مثل همیشه خیلی باختصار عرض کنم مقصود بنده از این پیشنهاد این بود که خواستم یک موضوع مهمتری به آقایان تذکر بدهم شاید جناب آقای وزیر جنگ و آقای مخبر توضیحی دادند و بنده قانع شدم و آن موضوعی است که این عمل مکرر اینجا توضیح داده شده‌است، راجع به این معامله که دولت لایحه اش را آورده‌است به مجلس در مجلس چندین جلسه صحبت شده که شاید گفتن بعضی ازاین مطالب اصلاً ضروری نبوده‌است قبل از این هم ارتش اسلحه می‌خرید و احتیاجی هم نداشت به اینکه دولت لایحه به مجلس بیاورد اساساً دولت برای اینکه بخواهد جنسی از خارجه یا از داخله به نقد یا اقساط بخرد محتاج به استجازه از مجلس شورای ملی نیست چنانچه قبلاً هم دولت مکرر اسلحه خریده و در سالهای پیش خرید اسلحه از یک دولت خارجه فرقی بری دولت با خرید قند و شکر و قماش و سایر اجناس ندارد همان طور که دولت حق دارد مثلاً قماش یا به نقد یا باقساط بخرد همان طور هم می‌تواند اسلحه بخرد بنابراین دولت بدون مراجعه به مجلس وبدون آوردند این لایحه به مجلس حق دارد که این اسلحه را از بودجه وزارت جنگ بخرد و مبلغش هم زیاد نیست می‌توانست سالی دو سه میلیون تومان در بودجه اش پیش بینی کند و این اسلحه را بخرد بدون اینکه این صورت به مجلس بیاید.

رئیس- آقای نبوی مختصر بفرمائید (صحیح است) نبوی-چشم باختصار عرض می‌کنم اما راجع به این پیشنهاد خواستم عرض کنم که اغلب آقایان نمایندگان نگرانی دارند از اینکه مخارج باربندی و حمل یک مبلغی باشد که فوق طاقت ملت ایران باشد و حتی از قیمت اسلحه زیادتر بشود یا به اصطلاح یک اعتبار بدون اندازه‌ای باشد این است که بنده پیشنهاد کردم برای مخارج حمل وباربندی که برای این کار در نظر گرفته شده معلوم باشد حالا هم اگر یک توضیحی داده شود که بنده قانع بشوم پیشنهادم را پس می‌گیرم.

نمایندگان- پس گرفتند، پس گرفتند.

رئیس- پس گرفتید آقای نبوی؟ نبوی- بلی چون آقایان می‌فرمایند پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (بشرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم مبلغ لازم برای خرید لوازم مذکور در لایحه را با مخارج حمل و نقل وزارت جنگ از وجوه موجود خود نقداً بپردازد. سیدحسن تقی زاده.

فولادوند- این آخرین پیشنهاداست.

رئیس- آقای تقی زاده.

تقی زاده- خیلی خوشوقت شدم از اینکه فرمودند پیشنهاد بنده آخرین پیشنهاد است. عرض کنم راجع به این پیشنهاد یک مطلبی داشتم که خواستم بعرض برسانم و آقای وزیر جنگ توضیح بدهند آنوقت اگر توضیحات کافی دادند بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم اگر هم کافی نباشد شاید پس بگیرم عرض کنم این مذاکراتی که اینجا شد کاشکی… یعی می‌خواهم عرض کنم کاشکی… حقیقتش هم این است که به اصل مطلب مربوط باشدیعنی اینجا فقط یک نکته بیشتر نیست و آن این است که آیا این لازم است یانیست اگر مسلم بشود که لازم است به هر ترتیبی هست باید بخریم و اگر شک داشته باشیم در لزومش بنده نمیدانم وقتی که بخرند البته بار بزرگی برای مالیات مملکت و مالیات دهنده می‌گذارد که در واقع کمر شکن است (صحیح است) دوم این است که ایجاد یک قرض خارجی می‌کنند ما تا چند وقت پیش ده تا قرضه خارجی داشتیم که الحمدالله یکی یکی از میان رفته فقط یکی باقی مانده که آن شاید از حیث شرایط بهترینش باشد ولی به هر حال آن هم معایبی دارد و اخیراً پیشنهادشده که بلکه پرداخت شود وما کاملاً شسته ورفته بوده و در نزد خارجیها سربلند باشیم و این به اندازه 6 میلیون لیره جای آن بیاید و کاشکی ممکن بود که این قرض را ما نکنیم بنده برای این، این پیشنهادرا دادم که بر حسب گزارشی که دیوان محاسبات به مجلس داده‌اند محاسباتی که از وزارت جنگ به دیوان محاسبات رسیده تا 1322 است و تا 1322 223 میلیون تومان وجه موجود داشته‌اند علاوه بر مخارج خودشان واز آنوقت تا حالا نداده‌اند این حساب را به دیوان محاسبات البته تا حالا چندین میلیون هم به آن اضافه شده چون نداده‌اند بنده ازاین جهت این پیشنهاد را کردم به هر حال اگر حقیقتاً 300 میلیون تومان وجه موجود ندارند چرا لازم است ما برای 80 میلیون تومان خودمان را بقرض بیندازیم هم قرض خارجی بکنیم و هم باری برای مالیات دهندگان فراهم کنیم از این جهت بنده پیشنهاد کردم اگر ممکن است پول این لوازم را از وجوه موجوده بدهند طبق صورت محاسباتی که از دیوان محاسبات رسیده و دیوان محاسبات مطالعه کرده و راپورت به مجلس داده مبلغ 223 میلیون تومان وجه موجود داشته‌اند و از آن وقت تا به حال دیگر حساب به دیوان محاسبات نداده‌اند اگر حالا بدهند فرض می‌کنیم یک صد میلیون اضافه شده‌است اگر غیر از این است البته بنده حرفی ندارم ولی اینکه بنده عرض می‌کنم به موجب صورت حسابی است که بدیوان محاسبات رسیده و دیوان محاسبات مطالعه کرده وراپرت داده‌است به مجلس در این صورت هیچ شک و تردیدی نیست که به این خطری که تصور می‌شود سه مسئله‌است یکی برای امنیت داخلی خودمان است که یقین دارم که قوای موجوده فعلی خیلی بیش از آن است (صحیح است) ویکی این است یعنی شق افراطی دیگرش یکی از ممالک خارجه باشد این هم همه آقایان تکراردکردند که مورد ندارد اگر ده برابر این را هم داشته باشیم یکی هم برای اینکه اگر بعضی خطرهای تحرک آمیزی بشود که شاید بیش از امنیت داخلی قوه بخواهد این را دیگر بنده نمیدانم و حسابش را هم نکرده‌ام ممکن بود یک کمیسیونی از مجلس برود دقت بکنید یا ایشان خودشان اهل حسابند فرمودند که حساب کردی که این خطر به فلان اندازه‌است و سلاحهای ما این قدر است و ما باید آنها را موازنه بدهیم و اطلاع ما راجع به این قسمت کم است یک چیز دیگری که در آخر می‌خواستم عرض بکنم کاشکی آرزو می‌کردم در این مجلس ایراد نمی‌گیرم کاشکی آرزو می‌کردم تا آخر یک حرف تفوه نکرده بود باینکه این ملاحظات خارجی دارد و اصلاً و ابداً این چیزها با یک خروار غله خریدن دربازار تهران هم فرقی ندارد و حتی سیاست خارجی گفتن تفوهش هم گناه‌است (صحیح است. احسنت) وزیر جنگ- راجع به پول موجودی که آقای تقی زاده فرمودند موجود است بنده در وزارت جنگ سراغ ندارم بلکه آن طوری که اظهار فرمودند دیوان محاسبات عمومی این طور گزارش داده‌اند که از 1322 به بعد حساب وزارت جنگ نرسیده.

تقی زاده- با توضیحاتی که آقای وزیر جنگ فرمودند بنده پیشنهادم را پس می‌گیرم.

رئیس-رأی گرفته می‌شود با ورقه به ماده واحده و دو تبصره عده حاضر 92 نفر.

(اخذ رأی بعمل آمده و نتیجه به قرار ذیل بود)  رئیس- با 79 رأی از 95 رأی لایحه تصویب شد.

موافقین آقایان: صدر زاده- فولادوند- محمود محمود- صاحب جمع- عباسی- دکتر مصباح زاده- قبادیان- ابوالقاسم بهبهانی- لیقوانی- غضنفری- سید علی بهبهانی- پالیزی- عزیز اعظم زنگنه- کهبد- دکتر عبده- احمد فرامرزی- دکتر مجتهدی- دکتر آشتیانی- عباس مسعودی- فاضلی- نورالدین امامی- ملکپور- بوداغیان- سلمان اسدی- جعفر کفائی-نصرت الملک ملکی- محمد علی مسعودی- برزین- فتحعلی افشار- عرب شیبانی- حسن مکرم- دکتر ملکی- مهدی ارباب- مسعود ثابتی- دکتر فلسفی- یمین اسفندیاری- مهدی باتمانقلیچ- اردلان- دکتر راجی- هاشم وکیل- ساعد- معین زاده باقری- امامی اهری- شریف زاده- لاهوتی- امیر حسین ظفر بختیاری- هراتی- امیر نص- هراتی- امیر نصرت اسکندری- ارباب گیو- صاحب دیوانی- وثوق- منصف- دهقان- ابوالفضل حاذقی- علی وکیلی- اعزاز نیک پی- ظفری- گنجه‌ای- نواب- محمد ذوالفقاری- سلطان العلماء- دکتر شفق- آصف- موسوی- دکتر امینی- مهندس هدایت- ابوالحسن رضوی- محمد تقی خوئیلر- کشاورز صدر- قهرمان- ملک مدنی- مهدی مشایخی- ناصر ذوالفقاری- جواد عامری- اخوان- ناصرالدین ناصری- اسلامی- دکتر اعتبار- صفا امامی.

مخالفین آقایان: عباس اسکندری- دکتر معظمی- مهندس احمد رضوی- رحیمیان- آشتیانی زاده – مکی- چهار ورقه سفید شماره شد.

اردلان- آقای رئیس پیشنهادمیکنم که به لایحه فرهنگ هم امشب رأی گرفته شود.

وزیر جنگ- بنده خیلی از آقایان نمایندگان معذرت می‌خواهم ازاینکه این لایحه خیلی آقایان را خسته کرد و خیلی متشکرم که تا بحال تأمل فرمودید که لایحه تصویب شد باز هم تشکر می‌کنم (در این موقع عده‌ای از نمایندگان از محل خود برخاستند) 2- تقدیم یک فقره لایحه راجع به سازمان هواپیمایی کشور از طرف وزیر راه رئیس- آقایان صبر کنید یک دقیقه تأمل بفرمائید یک لایحه‌ای آقای وزیر راه دارند بدهند بعد تشریف ببرید.

وزیر راه- این یک لایحه تشکیلات هواپیمایی کشوری است تقدیم می‌کنم.

3- ختم جلسه- تعیین موقع و دستور جلسه آتیه رئیس- جلسه ختم می‌شود جلسه آینده روز پنج شنبه ساعت چهار بعد از ظهر.

دستور لایحه فرهنگ.

(ساعت ده و نیم بعد از ظهرجلسه ختم شد)  رئیس مجلس شورای ملی -رضا حکمت