تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۹»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیم‌های مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۹'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۹'''
 +
 +
Page 1 missing
 +
 +
استخراج شده آنچه که برای تشریفات جشن بوده از قبیل تاج مبارک و غیره بخزانه اعاده داده اند منتهی بغیر محل اصلی خودش گذارده اند و زحمات ترتیب نمره و غیره بنده را در واقع هدر داده اند وآنچه حسب الامر برای ضبط حضور با هر النور ملوکانه استخراج شده بود بیرون است باین معنی که تا اواسط سال گذشته باشکال مختلفی بدون ترتیب و تنظیم مانده بود پس از مراجعت موکب مسعود مبارک از سفر خیرت اثر فرنک مقرر فرمودند که جواهرات مزبوره ابوابجمع آقای حاج عدل السلطنه بشود علیهذا از بابت جواهرات مستخرجه از خزانه’مبارکه اندرون باستثناءجواهرات معروفه’ذیل که هنوز در اندرون ضبط حضور باهرالنوراقدس ملوکانه ارواحناله الفدا باقی مانده و دستخط یا سند خرجی هم شرفصدور نیافته در این باب هرچه بعرض رسیده فرموده اند دستخط لازم نیست اعاده خواهد شد و تاکنون اراده سنیه در این باب تعلق نگرفته و البته بندگان حضرت اشرف وزارت پناهی در باب اعاده جواهرات ضبطی حضورانوراقدس شهریاری ارواحناله الفدا یا صدور دستخط آفتاب نقط ملوکانه اقدامی خواهند فرمودند بقیه بموجب چهل ونه طغرا افراد و صورت مجلس ممهور بمهر اشخاص مفصله الاسامی جمع آقای حاج عدل السلطنه ابوابجمع معزی الیه شده و بیرون مانده است،لیکن تفصیل جواهرات خزانه’اندرون خاصه مرواریدهای گرانبها همان است که کراراً بمقام منبع وزارت جلیله مالیه راپورت عرض شده وکماکان چند سال است درآن رطوبت هوای بد خزانه مانده است اینهم یکقسمت از راپرت رئیس بیوتات سلطنتی است که تقدیم مقام مافوق کرده و از وزارت مالیه مجلس شورای ملی شده است همانطور که عرض کردم این موضوع در خارج مجلس هم فوق العاده طرف اهمیت واقع شده بود و جراید با یک شدت لهجه این موضوع را تعقیب میکردند یکی از همان قسمت ها هم در روزنامه ایران آزاد ذکر شده و بقیه در راپرت ها ذکر شده است که در این روزنامه موضوع یک جعبه جواهرات است که در بانک سویسباسم عباس میرزا امانت سپرده شده است ولی جوابی نداده اند و همینطور مسکوت عنه گذارده اند و در خود مجلس هم چهل نفر از آقایان نمایندگان که صورت اسامی محترم آنها را فعلاً از نظر آقایان محترم میگذرانم این موضوع را تعقیب کردند.
 +
 +
یک فقره اهتمامی که چهل نفر از نمایندگان در موضوع جواهرات و نفایس و ذخایر ملی در تعقیب سو’ال آقای ارباب کیخسرو ابراز داده اند برای مطالعه قارئین ذیلا درج می نمائیم مقام منبع مجلس شورای ملی در تعقیب سو’الی که در تاریخ ششم حوت تخافوی ئیل در مجلس شورای ملی در خصوص جواهرات و ذخایر دولتی از اروپا محترم وزراء عظام شده است چون تاکنون از جواب اطمینان بخشی استحضار بعمل نیامده است لهذا برای اینکه در صورت وقوع از فوت وقت موجبات خسارت وندامتی حاصل و مسئولیت سنگین تری متوجه نشود تقاضا می نمایم مجلس شورای موافقت فرماید از طرف مجلس بدولت نوشته شود درهرقسمتی ازآن سو’ال که دولت واقعیت آنرا تصدیق نماید اقدامات فوری بعمل آورد:
 +
 +
اولاً کتب دولتی که آرشاک نام از ایران برده و در نیویورک بوده چون مال سرقتی است از دولت اتازونی خواسته شود.
 +
 +
ثانیاً تمام مأمورین دولت علیه در داخله وخارجه تلگرافاً وکتباًامر شود آنچه از کتب و ذخائر دولت ایران در هر کجا و نزد هرکس بیایند اقدام در استردادو ایصال بدولت ایران نمایند.
 +
 +
ثالثاً در حدود هر جزء از سو’ال مذکور فوق و آنچه نیز علاوه برآن از اشیاء و ذخائر و جواهرات و اسناد دولتی در هربانک ودر نزد هرکس باشد بفوریت تسلیم دولت نماید و در صورت تعلل اگر هر یک از مرتکبین و مسئولین که حقوق دولتی دارند و کفایت بآن اشیاء توقیف گردد والا از هر گونه دارائی آنها که کفایت بمیزان اشیاء و اموال نماید توقیف شود و رفع آن توقیف موکل بأخذ تمام وکمال هر جزئی از اجزاء آنچه نزدشان بوده ویا در صورت تفریط موقوف بتأدیه و کمال و اصل وفرع قیمت صحیح آن خواهد بود.
 +
 +
رابعا در طرف اقلایکماء از این تاریخ دولت نتیجه اقدامات خود را رسماً بمجلس شورای ملی اعلام فرمایند.کیخسرو شاهرخ .سلیمان محسن.هاشم آشتیانی.محقق العلماء.وقارالملک.علی محمدالحسینی.محمدطاهرالطبرسی.امین التجاراصفهانی.یعقوب الموسوی.عمادالسلطنه طباطبائی.نصرالله شیبانی.نصیربختیاری.نصیرالسلطنه.محمدصادق طباطبائی.نظام الدوله نوری.محمدتقی طباطبائی.محمدحسین نماینده کرمان.مساوات.شیخ العراقین زاده.ناظم العلماء.سیدمحمدتدین.حائری زاده.نصیردیوان.امیرناصر.محمدنجات.سدیدالملک.منتصرالملک.عمیدالممالک.م.ع کازرونی.رکن الملک.عدل السلطنه.ابراهیم قمی صدر الاسلام علی است.ملک الشعراءبهار.سیدکاظم یزدی.محمدعلی خراسانی.ابراهیم زنجانی.حسین علی.حسن الحسینی کاشانی.حسین صدرائی.
 +
 +
این یکم فقره است که چهل نفر ازنمایندگان محترم این موضوع را امضاءکرده تقدیم مقام ریاست نموده اند و تاکنونهم درآنچه ریاست مجلس نموده اند و تاکنونهم در آنخصوص جواب صحیح مسکتی داده نشده است.
 +
 +
ماحالا وارد می شویم در موضوعیکه این جواهراتدر اروپا بمصرف فروش رسیده است که راجع باصل سو’ال من است تا حالا مذاکره در سوابق این قضیه بود که بمناسبت مراعات احترام فرمایش آقای رئیس مختصری ازآنرا ذکر کردم.
 +
 +
حالا وارد میشویم در اصل سو’ال:در روزنامه پاریس سوار که درعدادجرائدبااهمیت فرانسه است خبری راجع بفروش جواهرات ایران اشاعه یافته که اصل آنرا تقدیم مقام ریاست مجلس شورای ملی میکنم و ترجمه اش را عرض خواهم کرد این است اصل خبر که در آن روزنامه درج شده بفرانسه تقدیم حضرت رئیس خواهم کرد.
 +
 +
ترجمه آن:
 +
 +
مورخه دوشنبه دهم مارس ۱۹۲۴صفحه۲:شاه ایران یکی از مهمانهای کنونی کوت دازور است در تمام مجالس عیش و طرب دیده میشود……
 +
 +
(یکنفر از نمایندگان.)
 +
 +
آقا سو’التان را بفرماید)
 +
 +
ضیاءالواعظین_بنده خیلی مواظب هستم که از حدود نزاکت خارج نشوم و مخصوصاً در این قسمت سعی میکنم که از حدود نزاکت خارج نشوم والا قسمت هائی از نظر من گذشت آن قسمتها را هم عرض میکردم شاه ایران یکی از مهمان های کنونی کوت دآرزوست(شاید بعضی ازآقایان بدانندکجا است) در تمام مجالس عیش و طرب دیده میشود احتراماتی را که نسبت باو معمول میدارند بدون نمایش می پذیرد و در جاهای دیگر هم حاضر میشودکه اگر انسان وارد شد پول خیلی لازم دارد (روزنامه میگوید)آیاکسی که باینجاها میرود و پول خیلی لازم دارد ممکن بی پول بشود(میگوید)نمیدانم ولی آنقدر هست که این روزهای اخیر مقداری جواهرات فروخته است میگویند شخصی که ازطرف بعضی امریکائی ها واسطه بوده بیست میلیون فرانک باو پرداخته است(آنوقت هم یک قدری بی لطفی است که بازبانهای روزنامه نگاری توبیخ میکند میگوید)بعضی هاجواهرمیخرند بعضی ها جواهر می فروشند ترتیب اینطور است.بیست میلیون فرانک را ما اگر فرانک را سه قران وده شاهی حساب کنیم می شود ۷ میلیون و اگر سه قران حساب کنیم می شود ۶ میلیون.واگر دو قران ودهشاهی حساب کنیم ۵میلیون میشود…
 +
 +
(جمعی از نمایندگان_ده شاهی است)
 +
 +
ضیاءالواعظین_واگرده شاهی حساب کنیم یک میلیون تومان می شود.کمتر از ده شاهی هم میفرمایند؟همان یک میلیون تومانی که اگر یک قسمتش به بلدیه تهران برسد حالت میدان توپخانه در برابر خارجی ها اینطور نیست(یک میلیون تومان اقلا..)تنهادر آن روزنامه نیست و روزنامه های دیگر هم این موضوع را مورد دقت و مطالعه قرار داده اند ترجمه همین چیزیراکه عرض کردم در روزنامه’ شریفه’کوشش درج شده یک ماه قبل از این تاکنون هم در اطرافش اظهاری نشده باز هم در خود روزنامه’کوشش شماره۲۴ بتاریخ۲۵رمضان یک مقاله مفصلی بوده است که از مقاله روزنامه’اروپا ترجمه کرده اند یک قسمتش راجع بجواهرات سلطنتی است عنوانش هم(جواهرات سلطنتی است)البته همه میدانند از پاریس تا تهران خیلی دور است..(خیلی مفصل است تا میرسد باینجاکه میگوید)از قرارمعلوم شاه باصطلاح قدما از دست عسس گریخته و صندوقدار دربار هم در فرستادن قوای اعزامیه مسکوک قدری تسامح و تعلل ورزیده اما ممکن است کوشش نمود و یک استقراض خصوصی در پاریس بنماید همین ساعت بفکر اجرای نیت خود میباشد و قصد دارد چندین تخمه از جواهرات گرانبهای سلطنتی را فوراً بمعرض بیع درآورد.از روزنامه دیلی کرانیکل مورخه۲۰ مارس۱۹۲۴دریک روزنامه پایتخت ایران ترجمه شد.تاکنون هم در اینخصوص از هیچ جا جواب داده نشد این یک مسئله.یکی دیگر روزنامه الاقبال است غالب آقایان میدانند روزنامه الاقبال یکیاز جرائد مهم صفحات بیروت و مصر است وبیست و سه سال است که منتشرمیشود و یک روزنامه است که هفته سه شماره سه شنبه پنجشنبه و جمعه منتشر می شود در آنجا یک خبریست بعربی که اصل آنرا تقدیم مقام ریاست میکنم.میگوید:جواهرات شاه ایران.روزنامه دیلی اکسپرس تلگرافی از طرف مخبر خود در پاریس منتشر نموده شاه ایران پس از اینکه مدتی مطابقمعمول وعادت خود در ریفیرا(ریفیرا نمیدانم کجا است)توقیف داشت بپاریس آمده در اینجا شایعات دیگری راجع بخسارت مالی ایران موجود است در میان مردم بطورخصوصی مذاکره میشود که شاه ایران بجای اینکه برای مسافرت دفترچک و اعتبار نامه های بانک بطوری که رسم است(همانطوریکه مرسوم است که یکنفر مسافر عادی که از اینجا به اروپا میرود باید همراه داشته باشد)همراه بیاورد صندوقچه از جواهرات همراه خود آورده است انظار عمومی بدین مناسبت متوجه این امر حقیقی و مسلم شده است که اعلانی در یکی از جرائد راجع بفروش دانه های الماس که قیمت آنها بیست میلیون فرانک است منتشر گردید.(علنی وآشکار در روزنامه ها اعلان میکند که حراج جواهرات ایران بیست میلیون هم قیمتش است!در روز نامه ها!)اعلان کنند جواهر فروش مشهوری است وهمان شخصی است که جواهرات پادشاه ترکیه را فروخته بود و تجارالماس فروش از تأثیر این جواهرات در نرخ و مظنه الماس کاملاً نگران میباشد..
 +
 +
یکنفر از نمایندگان-تاریخ تاریخ روزنامه را بفرمائید.
 +
 +
ضیاءالواعظین روزنامه خدمت آقای رئیس است این جواهرات خونبهای چندین هزارنفرایرانی است.همان ایرانیان شجاع وطن پرست باشرافتی که برای تحصیل کوچکترین مفاخر بجهت ملت خود چه فداکاریهائی کردند.قسمت عمده ازاین جواهرات را هم همه میدانند(در خیابانهاوداخل)که نادرشاه با یک فتوت و شهامت فوق العاده همان ایرانیان خسته و افسرده را جمع کرد و جلو افتاد و رفت ذخایر مهمی ازاطراف گذاشت بالای ذخایر ومفاخرملی ایران.یکی از همان ذخایری که ایران افتخار میکند بدست آوردن آنرا و برای ایران ننگ آور است که در اروپا بفروش برسد.یکجلدکتاب است یکی از همان سیزده جلدکتابی است یکی از همان ذخایریست که نادرشاه از هند برای ایران آورده است.این چیست؟پشت جلد این کتاب من شنیده ام نوشته شده است.محمدشاه هندی با خط و امضاءخودش نوشته است که این کتاب از مهمترین و نفیس ترین ذخایر سلطنتی هندوستان است من برسم هدیه تقدیم اعلیحضرت شاهنشاه ایران افشار نمودم.این برای ایران چقدر افتخار دارد و برای ایران چقدر قابل تقدیس است؟من وشما برای چه سنگ قبر پدرمان را دوست میداریم؟برای چه مردم عالم آثار تاریخی خودشان را حفظ می کنند؟یکی از آنها این کتاب است که در میانه سیزده جلد کتابی است که دارند در اروپا برای خریدنش بمبلغ چهارده ملیون توی سر هم میزنند و ما از دست داده ایم و نشسته ایم نگاه میکنیم.آغامحمدخان قاجار سر سلسله سلاطین قاجاریه برای تحصیل این جواهرات سعی کرده خیلی هم با نزاکت عرض میکنم از موضوع هم خارج نیست.این جواهرات را ایشان سعی کردند بدست آوردند یک قسمت مهم از این جواهرات را از اولاد مرحوم کریم خان زند رحمه الله علیه بدست آوردچطور بدست آورد؟آغامحمدخان جواهرات را از خانواده کریمخان!!واقعاً خجلت آوراست تا حدی که انسان ممکن است برای بدست آوردن یک چیزی که برای ایران حفظ شده است بچه وسایلی متوسل میشود؟!!این مسئله خیلی ننگ آور است…
 +
 +
رئیس –از حدود سو’ال خارج نشوید.
 +
 +
ضیاءالواعظین-ابداًخارج نمیشوم بازهم میروم در موضوع تاریخ برای این که ازحدودسو’ال خارج نشوم از برای اینکه بزبان خودم حرف نزده باشم بزبان تاریخ حرف میزنم وقتی که آغامحمد خان قاجار وارد خراسان شد و فراغت حاصل کرد…
 +
 +
رئیس-آقایان قبول میکنند یک همچو سو’الاتی را؟
 +
 +
.چند نفر از نمایندگان-خیرخیر.ضیاءالواعظین-راجع بجواهرات است.
 +
 +
یک نفر از نمایندگان-تاریخ است سو’ال که نیست خارج از موضوع سئوال است.
 +
 +
آقامیرزاهاشم آشتیانی-این جا متینگ که نیست مجلس شورای ملی است.
 +
 +
رئیس-گمان میکنم از حدود سو’ال خارج است.
 +
 +
ضیاءالواعظین-بنده با کمال نزاکت میخواهم عرض کنم یک دانه جواهر بچه ترتیب تحصیل شده و بچه ترتیب فروش میرود…
 +
 +
(همهمه بین نمایندگان)
 +
 +
ضیاءالواعظین-بنده می ایستم هروقت آقای رئیس بگویند برگردبجایت میروم یا بفرمایند حرفت را بگو…
 +
 +
رئیس –دیگران هم تأسی میکنند آن وقت کار مشکل میشود.
 +
 +
ضیاءالواعظین-بنده تاریخ را کنار میگذارم زبانم را هم می بندم و حرف نمیزنم. فقط عرض میکنم این جواهراتی است که برای تحصیلش چه فداکاریهائی شده است شاهرخ شاه کور پس نادرافشار را هم برای یکدانه اش چه بلائی بسرش درآورند خمیر هم حلقه کردند روی سرش گذاشتندروغن داغ هم در آن خمیر ریختند تا یکدانه از این جواهرات را بدست آوردند.
 +
 +
حالا این جواهرات بکجا میرود و کجا فروخته میشود وبچه درد مملکت میرسد؟
 +
 +
اصل سو’ال من این است تاریخ را هم کنار میگذارم.
 +
 +
وزیر مالیه-سو’الی که از طرف آقای ضیاءالواعظین از وزارت مالیه در موضوع جواهرات سلطنتی شده بود یک عبارت مهمی بود فقط صورت سوال ایشان در موضوع فروش جواهرات سلطنتی بود و مواد سوالشان را باین شرح و بسطی که فرمودند نگفته بود-که بنده در مورد هر یک از آنها جوابی بدهم.
 +
 +
فقط چیزیکه عرض میکنم این است که فرمودند.غارت جواهرات سلطنتی در جواهرات سلطنتی هیچ غارتی نشده است جواهرات سلطنتی بعد از خلع اعلیحضرت محمدعلی میرزا در خزانه اندرون بجای محکمی گذاشته شده است و یک قسمت آن در صندوقخانه سلطنتی است که در اختیار اعلیحضرت همایونی است و از آن ببعد هم ده مرتبه مطابق تشریفاتی که معمول است یا حضور رئیس الوزراهای وقت و وزیر مالیه و وزیر دربار ومأمورینی که برای اینکار معین شدند بخزانه رفته و مقداری بیرون آورده اند و هر وقتی که خارج شده است صورت حساب دارد.
 +
 +
یک مقداری از این جواهرات بطوری که آقای ضیاءالواعظین اظهار کردند صورتی هم خواندند درتصرف اعلیحضرت همایونی بود که برای مواقع تشریفات لازم میشد ولی در سال گذشته در پانزدهم اسد تمام جواهراتی که تحویل ایشان بود همه را تحویل خزانه دولت کرده وصورتش هم هست.
 +
 +
فقط قدری از آنها که مقدار وجهش هم خیلی مهم نیست و عبارت از ده حلقه انگشتر دو نشان دولت روس و بخارا و یک دکمه طلای کبود و دو دستگاه ساعت دیگر که اعلیحضرت همایونی هدیه دادند به والاحضرت ولیعهد و سایر شاهزادگان
 +
 +
تدین-ده حلقه انگشترچه بوده؟
 +
 +
وزیر مالیه-صورتش اینجا هست نشان دولت روس و بخارا بوده است که جواهراتش را پیاده کرده اند و بعضی هدیه داده اند.انگشتر تخمه الماس فلامک سه حلقه انگشتر تخمه برلیان پنج حلقه اما در موضوع ضبط جواهر سلطنتی که گفتند در جای مرطوبی است و از بین میرود.این قسمت در تحت نظر مخصوص هیئت دولت بوده ویک جای سالم صحیح خشکی هم تهیه شده و حاضر است.
 +
 +
و بایستی با یک تشریفات مخصوصی این جواهرات بخزانه جدید که در اندرون است انتقال داده بشود آیا در موضوع قبالجات و اسنادی که گفتند در خدمت اعلیحضرت همایونی بوده است.
 +
 +
اگر چنانچه این اسناد هم پیش ایشان باشد ضرری بمملکت وارد نمی آورد برای این که اگر از این اسناد مقصودشان قبالجات واسناد املاک مخصوص اعلیحضرت محمد علی میرزا است که آن املاک در تصرف دولت است و مقداری هم مطابق آن پرتکل که اظهار کردند(باطلاع سفارت روس و انگلیس بسته شده است)در موقع خلع محمدعلی شاه در سفارت روس بود که آنها را هم تحویل دولت داده اند بنابراین موضوعی برای حرارت هائی که بخرجح دادند ندیدم.مدرس-آن بیست ملیون که فروش رفته است جواب نفرمودید.
 +
 +
وزیرمالیه-در موضوع کتاب ها هم قبل از مشروطیت البته یک مقداری از کتابهای سلطنتی بسرقت رفته بود و از طرف دولتهای وقت آن سارق را که لسان الدوله بود تعقیب کردند در کابینه آقای مشیرالدوله در دو سال قبل اطلاع پیدا کردیم که یک قسمت از این کتابها در امریکااست دولت بتوسط آقای علائی در واشنگتن این قضیه را دنبال کرده برای اینکه بتوان این کتب را مسترد کرد اسنادی لازم داشت و نوشتجاتی خواسته بودندکه برای دولت آن طوریکه میخواست وسائلش فراهم نبود بهرحال چون این موضوع بخصوص را در سوال معین نکرده بودند برای کتابهابنده جواب مخصوصی عرض نکرده ام همینقدر عرض میکنم چیزی از بین نرفته است و هرچه درتصرف اعلیحضرت همایونی ودر پانزدهم اسدتحویل داده اند و بیست و یک فقره هم هست که بخشیده اند اینهم معمول بوده است که تصویب نامه صادر می کردند و بتصویب نامه صادر می کردند و بتصویب دولت می بخشیدند و سابقه هم دارد.
 +
 +
رئیس-آقای ضیاءالواعظین
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ضیاءالواعظین-بنده مختصراً عرض میکنم که راجع باصل سوال بنده آقای وزیر مالیه جوابی ندادند.یک صحبتی فرمودند در موقعی که اعلیحضرت تشریف میبردندتحویل دادند.
 +
 +
مگر در اروپا تجملات سلطانی را ایشان لازم دارند؟
 +
 +
این جواب بنده نبود اصل سوال بنده راجع بفروش بیست میلیون فرانک جواهر است از قرارمندرجات ۳ روزنامه که در اروپا منتشر میشود و در محافل سیاسی اروپا مطرح است راجع باین ۲۰میلیون فرانک آقای وزیر مالیه جوابی ندادند.در این خصوص عرض میکنم یا امروز یا هر روزی هرروزی که معین میفرمایند تحقیقات کاملتری بفرمایند و جواب التفات کنند.
 +
 +
وزیر مالیه-جواهراتی که در صندوقخانه هست معمولاًتحویل صندوقدار اعلیحضرت همایونی بوده ودر مواقع مسافرت اعلیحضرت جواهراتی هم نبرده اند و حالا صندوقخانه هم به محمد حاج عدل السلطنه که صندوقدار اعلیحضرت و مأمور بیوتات که از طرف وزارت عالیه است ممهوراست و جواهراتی هم نبرده اند باروپا.
 +
 +
اما در موضوع فروش جواهرات که میگویند بیست میلیون فرانک فروخته اند اعلیحضرت همایونی جواهراتی که میگویند بیست میلیون فرانک فروخته اند اعلیحضرت همایونی جواهراتی که بفروشند همراه نبرده بودند و ما هم چنین جواهراتی سراغ نداریم که در پیش ایشان باشد و فروخته باشند اگر خودشان یا ملکه یک مقدار جواهراتی داشته اند و بایشان داده اند که بفروشد مربوط بجواهرات سلطنتی نیست.رئیس-آقای کازرونی چه می فرمائید.
 +
 +
آقامیرزاعلی کازرونی-بنده میخواستم سوال کنم اشیائی که اعلیحضرت برده اند و چند حلقه انگشتر برده اند قیمتش چقدر بوده است
 +
 +
.رئیس- این سوال جدیدی است که باید ایشان را مطلع کنند(خطاب بوزیر مالیه)حاضر هستند برای جواب؟
 +
 +
وزیرمالیه-این جواهراتی که در خزانه هست تقویم نشده است فقط صورتی دارد و شکل و ترتیبی آن چیزی که معین شده است شاید ۱۵ هزار تومان الی بیست هزار تومان بیشتر نباشد.
 +
 +
رئیس-بموجب نظامنامه آقای ضیاءالواعظین دیگر حق سوال ندارد.
 +
 +
ضیاءالواعظین-ولی هنوزجوابی نرسیده و در سوال خود باقی هستم.
 +
 +
رئیس-نسبت بآقای ضیاءالواعظین گمان میکنم که خیلی هم مسامحه قائل شدیم برای اینکه تابحال چنین سوالی نشده بود اگر اعتراضی هم شد برای این بود که سابقه نشود.
 +
 +
آقای سیدیعقوب
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
آقاسیدیعقوب-بنده تقاضامیکنم بودجه مجلس را جزو دستور قرار داده و مقدم برهمه کارها باشد.
 +
 +
رئیس-بودجه مجلس از ماده سوم مطرح است.
 +
 +
(آقای آقا میرزاشهاب الدین ماده سوم را بشرح ذیل قرائت نمودند)
 +
 +
ماده سوم مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید باغ بهارستان در جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.
 +
 +
(جمعی از نمایندگان-خیر
 +
 +
رئیس-آقای زعیم
 +
 +
اجازه)
 +
 +
آقا میرزا سیدحسنخان زعیم-بنده در اصل ماده عرضی نداشتم فقط عبار تش لازم است اصلاح شود.مینویسد:مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید باغ بهارستان در جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.ضبط عواید هیچوقت اجازه لازم ندارد و مثل خرج نیست که بدون اجازه نمیتوان آنرا مصرف کرد.بنده پیشنهاد میکنم که عبارت اینطور اصلاح شود:عواید باغ بهارستان در تحت نظر مباشرین مجلس شورای ملی ضبط و بجمع مباشرین مجلس محسوب شود.
 +
 +
رئیس-آقای ارباب کیخسرو.
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ارباب کیخسرو-بنده در این قسمت اظهاری ندارم تصورکردم ایشان مخالفتی دارند ولی چون مخالف نبودند بنده عرضی ندارم فقط اصلاحی پیشنهادکردم.
 +
 +
رئیس-(خطاب بآقای زعیم)
 +
 +
اینجا یک اجازه میخواهد که این عواید جزو جمع مجلس محسوب بیاید باین نظر نوشته شده است.آقای دست غیب.
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
دست غیب-بنده موافقم و فرمایش آقای زعیم مخالفتی نبودگذشته از این اینکه اشکال عبارتی هم بنظر من نمیآید برای اینکه اگر مقصودشان این است که در تحت نظارت اداره مباشرت نظامنامه معین کرده ودرتحت نظارت اداره هم هست و مباشرین هم مطابق تکلیف خود عمل میکنند عبارت هم خیلی خوبست ودر تحت نظر مباشرت هم هست.
 +
 +
آقامیرزا سید حسن خان زعیم-مقصود بنده این است که ضبظ عواید اجازه لازم ندارد.
 +
 +
رئیس-آقای سید یعقوب هم موافقند؟
 +
 +
آقاسید یعقوب-یک عرضی دارم.
 +
 +
رئیس-راجع به ایرادیست که آقای زعیم فرمودند؟
 +
 +
آقای سید یعقوب-بلی برای خاطراینکه آقای زعیم مستحضر شوند عرض می کنم در دوره چهارم یک عبارتی نوشته شده بود که آن عبارت را اکثر مجلس پس ازآنکه بودجه مجلس گذشت ملتفت شدند و آنرا تغییر دادند و این بودجه که فعلاًنوشته شده است مطابق همان بودجه است که در دوره چهارم تصویب شده و این عبارت هم از روی عبارتی است که درآن دوره اصلاح کرده اند این را خواستم بمجلس عرض کنم اصلاحی که در دوره چهارم پیشنهاد شد وباکثریت هم گذشت مخصوصاً برای همین مسئله که عواید باغ بهارستان باجازه اداره مباشرت مجلس بیاید.
 +
 +
رئیس-رأی گرفته میشود بماده سوم آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند.(اغلب قیام نمودند)
 +
 +
رئیس- تصویب شد.درکلیات مخالفتی نیست؟
 +
 +
(اظهاری نشد)
 +
 +
رأی گرفته میشود بقانون بودجه یکساله سیچقان ئیل مجلس که مشتعل است بر سه ماده آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید والا کبود خواهند داد.
 +
 +
ارباب کیخسرو-اجازه میفرمائید؟.
 +
 +
رئیس-بفر مائید.
 +
 +
ارباب کیخسرو-اینجا اگر چه از طرف اداره مباشرت در حاشیه بودجه توضیح داده شده است اما بنده اینجا ناگزیرم تذکر بدهم دو موضوع را،اولاً راجع به مقرری نمایندگان است که اینجا یکصد و بیست و پنج نفر پیشنهاد کرده اند ممکن است دریک برج کمتر و در یک برج بیشتر از آن حدودی که مجلس تصویب کرده است بشود برای اینکه اشکالات مالیه پیش نیاید استدعا دارم بهمین عنوان رأی گرفته شود.یعنی اگر در یک برج کمتر گرفته میشود و در یک برج زیادتر کلیه از روی سال باشد و از روی دوازده ماده رأی بدهند که تولید اشکال نکند.یکی هم راجع به کارکنان اداری اینجا است که همین قسمی که تذکر داده شده است برای اینکه قانون استخدام کارکنان مجلس نگذاشته بود امید واریم که زودتر پشنهاد بشود و بگذارد البته در موقعیکه پیشنهاد می شود اگر تفاوتی حاصل بشود آن تفاوت علاوه پیشنهاد خواهد شد.
 +
 +
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و آقای اقبال الملک اوراق سفید را هفتاد و هشت ورقه تعداد نمودند)
 +
 +
رئیس-عده حضار صد و دو نفر باکثریت هشتاد و هفت رأی تصویب شد بعد از تنفس جلسه تشکیل و بودجه مطبعه مجلس مطرح می شود و کمیسیون خارجه و هم باید انتخاب شود.
 +
 +
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
 +
 +
رئیس-قانون بودجه یکساله سیچقان ئیل مطبعه مطرح است.کمیسیون مالیه و کمیسیون خارجه بنا بود در این جلسه انتخاب شود.آقای مستخرجین آراء تشریف ببرند بیرون برای اخذ آراء آقای عمادالسلطنه
 +
 +
(اجازه) عمادالسلطنه-در موقع تنفس که بنا بود فرا کسیونها با هم راجع به تعیین کمیسیون مالیه و کمیسیون خارجه تبادل آرائی بکنند در شعب مشغول تعیین هیئت رئیسه بودند و مجال نشد که تبادل آراء بشود و اگر در این جلسه انتخاب بشود ناچار یک اختلاف و تشتتی تولید میشود که محتاج به تجدید میشود اگر چنانچه اجازه میفرمائید بماند برای جلسه دیگر نمایندگان فرا کسیونها معین شده و تبادل افکار بکنند و در یک جلسه انتخاب شوند.
 +
 +
رئیس-آقای سرکشیک زاده
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
سرکشیک زاده-بنده موافقم رئیس-بسته باجازه مجلس است مجلس مخالفتی ندارد؟
 +
 +
(بعضی گفتند خیر)
 +
 +
رئیس-درکلیات بودجه کسی مخالف هست یانه؟
 +
 +
(گفتند خیر)
 +
 +
رئیس-رای گرفته میشود برای ورود در مواد آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند.
 +
 +
(اغلب قیام نمودند)
 +
 +
رئیس-تصویب شد ماده اول
 +
 +
(بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
ماده اول-برای حقوق و مخارج ۱۲ماهه سنه سیچقان ئیل ۱۳۰۳مطبعه مجلس شورای ملی و تهیه نواقص و اثاثیه وکرایه و مخارج آن مبلغ چهل و نه هزار و دویست و شش تومان موافق فقرات(۱)و(۲)ضمیمه۱اعتبار بمباشرین مجلس داده میشود
 +
 +
.رئیس-ماده۱ضمیمه است
 +
 +
(بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
ماده اول-فقره۱حقوق کارکنان مطبعه مجلس شورایملی۹۰نفر۲۲۳۲۶۰قران.
 +
 +
فقره۲-مصارف و اثاثیه و اعتبار سالانه مطبعه مجلس۲۱۶۹۰۰۰قران.رئیس آقای سردارمعظم خراسانی
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
سردار معظم خراسانیس-بدواً خواهش می کنم یکی از آقایان توضیح بدهندکه مقصود از تأسیس مطبعه در مجلس چیست؟ثانیا عقیده خود را عرض کنم.
 +
 +
رئیس آقای ارباب
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ارباب کیخسرو-گمان میکنم خود آقای سردار معظم کاملاً اطلاع داشته باشند برای اینکه در موقعی که شروع این اقدام شده است خودشان یکی ازاشخاصی بودند که کاملا موافق با تأسیس مطبعه بودند برای اینکه درتأسیس مطبعه در مجلس رفع حوائج مجلس شده باشد بعد از اینکه این مسئله در هیئت رئیسه تصویب شد و اداره مباشرت اقدام کرد نظر باینکه کارهای مجلس بقدر کفایت مطبعه مجلس نبود این بود که کار های خارج هم قبول می نمود و چون یک خرجی که اینجا می شود در مقابلش هم یک عوایدی باید باشد درموقعی که خواستیم ماشین آلات فعلی را بیاوریم-ماشین آلات و لوازمی که برای دولت تقریباً هشتاد هزار تومان شده بود کارش بجائی رسیده بود که از این دست بآن دست گشتن عبارت شده بود از سه تا ماشین شکسته که یک اجاره مختصری بآن می بستند و آن اجاره هم هیچوقت عاید دولت نمی شد و دولت نمیتوانست رفع احتیاج خودش را از آن موسسه بکند از موقعیکه این ماشین آلات نقل شد روباینجا بآبادانی گذاشت و دولت هم خواست از اینجا استفاده کند یک قسمت از کارهایش را باینجا می فرستاد و همین باعث شد که دولت تصورکند چون مجلس یک مطبعه را دایر کرده است آن را تکمیل کند که خورده خورده رفع حوائج دولت هم بشود از همین قرار در مجلس گذشته همین مسئله مطرح شد و مجلس گذشته تصویب کرد تکمیل آنرا وبنابراین همان نظر هم اقدام شده است شرحی هم در جواب آقای عمادالسلطنه در سه جلسه قبل عرض کردم در واقع چون از نقطه نظر اقتصادی ایشان سوال کردند در مقابل سوال ایشان جواب داده شد که معلوم شود از وقتی که شروع شد مأخذ خرج ودخل آن چه بوده وچه عوایدی داشته است ولی شاید چنانچه در ضمن مذاکرات یکی از جلسات گذشته این جا گفته شد که مجلس شورای ملی یعنی مطبعه در مجلس شورا برای تجارت نیست(این اصل رادر نظربگیرند)اما گمان میکنم مجلس شورای ملی باید چند چیز رادر نظر در بگیرند یکی اینکه اسناد و کارهای دولت بهتر این است که بواسطه مطبعه خودش طبع شود و امانات و اسرار دولتی محفوظ بماند-یکی از چیزهای عمده که حقیقتاً شرم آور بود مسئله تمبر بود بنده نمیدانم درچه حدود و چه کنترل ممکن بود مالیه دولت حفظ شود الان در
 +
 +
 +
تحت همان نظری که مجلس شورای ملی گرفته ودر هیئت رئیسه هم سابقاً مذاکره شده بود مطابق صلاح دید کارگزاران مالیه لوازم آن را هم تهیه کردیم که رفع این احتیاج هم از دولت بشود و بطورکلی درهمه مطالب گمان میکنم که آقای سردارمعظم بقدری که میخواهم توضیح بدهم خودشان کاملاًاطلاع داشته باشند و چون خودشان مطلع هستند بنده بیش تر از این توضیح نمیدهم و البته اگر ایشان مقصود دیگری داشته باشند میفرمایند تابعد بنده اگر توضیحی دارم عرض میکنم.
 +
 +
رئیس-آقای ضیاءالواعظین
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ضیاءالواعظین-بنده موافقم.
 +
 +
رئیس-آقای دست غیب (اجازه) حاج سید محمد باقر دست غیب-
 +
 +
بنده هم موافقم.
 +
 +
رئیس-آقای ملک الشعراء
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ملک الشعراء-بنده با مطبعه مجلس از ابتداء و از دوره گذشته موافق بودم و البته موافقت منهم ابتداء از نقطه نظر عقیده و نظریاتی بودکه آقای سردارمعظم مکرر اظهار کردند و بنده هیچ عقیده نداشتم که مجلس یک مطبعه داشته باشد و آنمطبعه داخل کسب وبنده این را شئونات مجلس میدانستم ولی وقتی بجریان افتاد البته نمی شود گفت که از این جریان باید صرفنظر کرد برای اینکه یک مطبعه ایست وکار هم میکند و ضرری هم برای مجلس ندارد مقصود بنده از این عرایض در فقره دوم است.در فقره دوم یک اعتباری برای مصارف و اثاثیه سالیانه مطبعه مجلس ذکر کرده اند که رقم آن بنظر بنده خیلی زیاد می آید بیست و ششهزار نهصد تومان در سال می باید توضیح بدهند که از برای کدام مصارف و چه اثاثیه ایست اگر بخواهیم از نقطه نظر مطابع معمولی که فعلاً در طهران و در ایران است نگاه کنیم این رقم خیلی بنظر میآید برای اینکه بحساب امروز این مبلغ قیمت یکدستگاه مطبعه است پس باید توضیح داده شود که این بیست و ششهزار نهصد تومان بمصرف چه اثاثیه خواهد رسید.زیرا اثاثیه مطبعه غالباً آهن است و دوام می کند و لازم بتجدید و عوض کردن در هر موقع و در هر سال نیست فقط قسمتی که باید عوض شود قسمت حروف است.
 +
 +
حروف هم مطابق اطلاعاتی که داریم وقتی که دو خروار حروف که حداکثر قیمتش هزار و دویست یا هزار و پانصد تومان برای یک مطبعه خریداری بشود دو سه سال دوام می کند پس خوب است قبلاً توضیح داده شود که مقصودشان از این اثاثیه چه اثاثیه ایست و اگر چنانچه بخواهیم از نقطه نظر مطابع بزرگی که امروز در دنیا معمول است از آن صرفنظر کنیم زیرا که ما هنوز آن مطبعه بزرگ دنیا را نداریم
 +
 +
.خوب است آقای ارباب کیخسرو توضیح بدهند که آن مطبعه که در نظر گرفته شده خریداری شده؟وارد شده؟ و این اعتبار برای اعتبار همان مطعبه است؟ یا اعتبار برای مطبعه فعلی مجلس است؟ اگر برای قسم دوم است که این رقم خیلی زیاد است و راجع بمسئله وسعت دادن مطبعه بآن شکلی که شنیده ام آقای ارباب درنظر دارند درآن باب هم بنده یک نظریاتی دارم که اگر توضیح دادند عرض خواهم کرد.
 +
 +
رئیس-آقای ارباب کیخسرو
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ارباب کیخسرو-اینجا یقین است که آقای ملک الشعراءدرست توجه نفرموده اند باقلام آن اینجا یک سه هزار تومان است اعتبار برای مرکب و روغن و نفت و صابون و ژلاتین مطبعه است بعد سوخت زمستانیش است ششصد تومان و آن قلم عمده اش دو فقره است یکی اعتبار فوق العاده است سه هزار تومان و یکی بیستهزار تومان که اینجا در حاشیه هم توضیح داده شده برای کرایه و مخارج و زواید اشیاء اولا سه هزار تومان که اینجا اعتبار گرفته شده است و سال گذشته هم اعتبار گرفته شده بود
 +
 +
(البته همه اش اعتبارات است)
 +
 +
منتهی یک اعتباری است که همه اش را می شود پیش بینی کرد مثلاً این سی هزار تومان اعتبار برای موقعی استکه کارگران فوق العاده کار میکنند خود آقای ملک الشعراء می دانند که باید در مقابل کار فوق العاده فوق العاده بآنها داد چون در مقابل کار فوق العاده عواید فوق العاده هم دارند پس می ماند بیست هزار تومان این ۲۰هزار تومان هم چنانچه در حاشیه هم توضیح داده شده است برای کرایه و مخارج لوازمی است که خریده شده.اما حروف و این چیزهائی که فرمودند همین قسم است که فرمودند البته حروف می ساید باز هم ممکن است که جایش خرید و تهیه کرد.ولی ماشین آلات غیر از این است برای تمام کارهائی که برای دولت لازم بوده است و همچنین برای کارهای مجلس تمام ماشین هایش تهیه و خریداری شده است عرض کردم.یکی از اینها یک دستگاه ماشین است که فقط برای طبع تمبر که خودکارگذاران وزارت مالیه هم قبلاً مذاکره بودند و در هیئت رئیسه هم مذاکره و تصویب شده بود تهیه شده است.اعتبارش هم در سنه گذشته برای خرید مجلس داده بود خریداری شده است این اعتبارپیش بینی شده برای مخارج این اجناس است که داده می شود و بعضی نواقص دیگری هم داشته است که اعتبار سابق آنراکفایت نمی کرده است راجع بمطابع دیگر که فرمودند البتاه خودشان بهتر می دانند که مطابع دیگر هرکدام در حدود معین لوازم دارند که بتواننددر آن حدود معین کارکنند و عوایدشان هم از روی همان زمینه است اینجا درحدود ضروریاتی که در نظر گرفته شده لوازم تهیه شده است عواید آن هم در مقابل همان است.بنده در ضمن آن توضیحی که قبلاًعرض کردم درجواب آقای عمادالسلطنه معین شده که در سنه گذشته ما فقط در مقابل سه چرخ همان سه چرخ که آورده ایم تعمیرکرده ایم بیست و چهار هزار تومان و خورده عایدی داشته ایم و از این مبلغ تقریباً۱۲هزار تومان مخارجش بوده و ۱۲هزارتومان و خورده عایدی مطبعه بوده است گمان میکنم از روی هر قاعده تجارتی که محسوب شود یک عایدی که آن عایدی بیش از اصل اساس باشد ضرری را متوجه نمیکند
 +
 +
.پس از همین نظر می شود از برای آتیه یک نظری اتخاذ کرد این نظر کلی بود.حالا اغگر مجلس موافق نباشد که اصلاً مطبعه داشته باشدآن دیگر مربوطظ بیننده نیست آن بسته بنظریات خود مجلس است هر طورکه مجلس صلاح بداند و دستور بدهد البته مباشرین مجلس رفتار خواهند کرد و مکلف بانجامش هستند.
 +
 +
رئیس-آقای سردارمعظم
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
سردارمعظم-متأسفانه جوابهائی که آقای ارباب کیخسرو فرمودند بنده را قانع نکرد یعنی آن توضیحاتی که من درنظر داشتمن داده نشد البته خود بنده هم نظر باین که افتخار عضویت مجلس و همچنین افتخار عضویت هیئت رئیسه را داشتم و نایب رئیس بودم از جریان کار اطلاع کامل داشتم ودارم و می دانم یک مطبعه بود و اسمش مطبعه دولتی بود بالاخره در هیئت رئیسه تصویب شد که این مطبعه بمجلس تخصیص داده شود که رفع حوائج مجلس را بکند و از طرف دیگر این مسئله محتاج بعرض و ذکر بنده نیست که هر کاری را که آقای ارباب کیخسرو اداره میکنند خیلی خوب اداره میکند وهیچ محل تردید نیست بنده خودم اطلاع دارم که ایشان برای تکمیل این مطبعه زحمات فوق العاده متحمل شده اند و در آلمان یکم مدت مدیدی ماندند و ماشین آلات خیلی ارزان خریدند در صورتی که اگر سایرین میخریدند شاید خیلی گران تر می خریدند ولی این مطبعه خوب بود در اینجا نبود و در وزارت مالیه بود و وزارت مالیه مباشرتش را میکرد اختلاف نظر اینجاست والا از نقطه نظر اصلاح مطبعه بنده تردیدی ندارم وتقدیس میکنم خدمات آقای ارباب کیخسرو را و از ایشان امتنان میکنم و زحمت هم کشیده اند اما این چه ربطی بمجلس دارد من میخواهم ببینم (اختلاف نظری که حاصل می شود در اینجاست)که مجلس شورای ملی باید چه نوع مطبعه داشته باشد چنانچه در تمام پارلمانهای دنیا مطبعه دارند.
 +
 +
مطبعه که مجلس شورای ملی دارد ابداًنظر بعوایدش نیست زیراکه اگر مجلس شورای ملی نظر بموسسات عوایدی داشت چه عیبی دارد که مجلس شورای ملی کارخانه کاغذ سازی هم داشته باشد و چه علتی دارد که بالاخره ریسمان باقی نداشته باشد اینهم یکی از موسساتی است که عواید دارد پس از نقطه نظر عایدی نباید وارد حل قضیه شد(عایدی سرجای خودش) باید بوزارت مالیه واگذارکردکه مطبعه را اداره کند و عوایدش را هم جمع کنند و جزء خزانه دولت محسوب کنند مطبعه که مجلس شورای ملی میتواند داشته باشد منحصراً برای رفع احتیاجات خود مجلس است حالا ببینیم کارهائی که در مجلس است چیست؟اول کاری که مطبعه مجلس ممکن بود داشته باشد و متأسفانه در جلسه گذشته عرض کردم ولی آقایان نمایندگان تصویب نفرمودند قضیه طبع صورت مشروح مجلس و نطق آقایان نمایندگان است که تاحالا تأمین نشده است حالا بعد چه وقت تأمین می شود چه عرض کنم؟پس این مطبعه این قسمت را تأمین نمی کند آنوقت میماند یک قسمت کارهای داخلی و یک قسمت خارجی کارهای خارج بعقیده بنده مربوط بمطبعه مجلس نیست البته اگر مطبعه مجلس بعد از انجام تمام کارهای داخلی مجلس وقت و فرصتی پیدا کرد ممکن است کارهای خارجی هم پیدا کند ولی نباید نظر باین مسئله معطوف باشدکه باید مطبعه مجلس تمبر چاپ کند تمبر چاپ کردن جزء احتیاجات مجلس شورای ملی نیست اگر چه جزء احتیاجات مملکت است و باید مطبعه دولتی با مطبعه مملکتی یاهرچه اسمش را بگذاریم بتواند چاپ کند.ولی مطبعه مجلس نباید تمبر چاپ کند از طرف دیگر این نکته را هم باید در نظر داشت که ما حتی الالمکان برای مصارف موسسات در بودجه مجلس در انتظار مردم نباید ارقام
 +
 +
 +
کلی بنویسم زیراکه مردم اقلام کلی بود مجلس شورای ملی را میخوانند و بعد میگویند که مجلس شورای ملی فلان قیمت خرج دارد در صورتیکه کارهایش آنقدر ارزش ندارد پس از این نقطه نظر بعقیده من هرچه بتوانیم بودجه را کم و متناسب بکنیم بهتر است البته من هیچوقت طرفدار کمی خرج نیستم من خیال میکنم مملکتی که میخواهد ترقی بکند خرجش هم زیاد می شود و سال بسال دنیا خرجش زیاد میشود ولی مخالفت بنده از نقطه نظر این است که خرج هر موسسه باید متناسب باشد با خود آن موسسه و چون مطبعه مجلس بایسد متناسب با احتیاجات مجلس باشد این مطبعه را با تقدیس زحمات آقای ارباب کیخسرو برای مجلس شورای ملی زیاد میدانم.
 +
 +
رئیس-آقای ضیاءالواعظین
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
ضیاءالواعظین-البته آقایان تصدیق می فرمایند که یکی ازط لوازم ضروری و حیاتی مملکت مطبعه است و متأسفانه تا بحال درایران آنطوری که باید نشده دولت ایران سعی کرد یک مطبعه تأسیس کند و عاقبت منتهی شد بآنجائی که ارباب کیخسرو اشاره فرمودند و البته همه ماها تصدیق می کنیم که نمی تواند مطبعه منظمی در خارج مجلس اداره شود و مجلس بهترین خدمت ها را به ترقی معارف از حیث مطبعه می کند این مطبعه میتواند معرف مملکمت را ترقی بدهد و میتواند آبروی مملکت را درخارج و داخل حفظ کند و چون مذاکرات را هم بنده کافی میدانم یک قسمت از فرمایشات آقای سردارمعظم که فرمودند ارقام خرج مجلس هر قدر بزرگتر باشد باعث توجه مردم می شویم به عقیده بنده ارقام بودجه مطبعه مجلس هرقدر بییشتر باشد البته بیشتر موجب رضایت مردم است زیرا میدانند مطبعه بزرگ می شود و مطبعه هرقدر بزرگ باشد آبروی مملکت حفظ می شود و معارف ترقی میکند.
 +
 +
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
 +
 +
رئیس-رأی گرفته می شود بماده اول از قانون بمبلغ چهل و نه هزار و دویست وبیست و شش تومان.
 +
 +
آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند
 +
 +
(اغلب قیام نمودند)
 +
 +
رئیس- تصویب شد ماده دوم بشرح ذیل قرائت شد.
 +
 +
ماده دوم-مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید مطبعه مجلس محسوب شود.
 +
 +
رئیس-اخیراً کمیسیون محاسبات یک پیشنهادی کرده است و ماده دوم را تغییر داده است.
 +
 +
(پیشنهاد مخبر کمیسیون بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
بنده پیشنهاد می کنم ماده دوم بقانون بودجه سیچقان ئیل مجلس شورای ملی به ترتیب ذیل اصلاح شود.
 +
 +
ماده۲-مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید مطبعه مجلس دو جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.
 +
 +
رئیس-آقای دست غیب
 +
 +
(اجازه)
 +
 +
دست غیب-بنده میخواستم سوال کنم فرق مابین دو عبارت چیست خوب است فرق این دو عبارت را بیان کنند تا بنده ملتفت بشوم.بنده که فرق میانه دو عبارت را نفهمیدم.
 +
 +
مخبر-فرق این مسئله که پیشنهاد کردیم با عبارت قبل این است که اینطور پیشنهاد کردیم که عایداتش جزو خود مجلس باشد آنوقت مخارجش را هم مجلس بدهد وفقط مطبعه را برداشته ایم در آنجا رجوع به فرمائید می فهمید.اول نوشته است مجلس شورای ملی اجازه می دهد که عوائد مطبعه مجلس در جزو جمع محاسبات مطبعه مجلس محسوب شود آن لفظ مطبعه را برداشتیم برای اینکه جزء عایدات خود مجلس بشود نه جزء محاسبات خود مطبعه
 +
 +
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
 +
 +
رئیس-دیگر مخالفی ندارد؟
 +
 +
(اظهاری نشد)
 +
 +
رئیس-رأی میگیریم
 +
 +
بماده دوم به ترتیبی که آقای قائم مقام از طرف کمیسیون پیشنهاد کردند آقایانی که ماده دوم را باین ترتیب تصویب میکنند قیام فرمایند
 +
 +
(اکثر قیام نمودند)
 +
 +
رئیس-تصویب شد.نسبت به کلیات مخالفی ندارد
 +
 +
.(یعضی گفتند خیر)
 +
 +
رئیس-رأی گرفته میشود بقانونی که شامل برد و ماده است آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد.
 +
 +
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و ورقه سفید علامت قبول ۷۴ورقه تعداد شد
 +
 +
.رئیس-عده حضار ۱۰۴نفر ۷۴ رأی تصویب شد.این راهم باید عرض کنم که کمیسیون محاسبات نسبت باین قانون برخلاف معمول و سابقه عمل کرده است تمام مخارج وعوائد مجلس از هر حیث و هرچقدر باشد باید در ضمن یک قانون پیشنهاد شود اینجا تفکیک کرده اند ودر ضمن دو قانون پیشنهاد کرده اند مقصود این است که برای بعدها سابقه نشود.
 +
 +
مخبر-مطبعه مجلس را میفرماید؟
 +
 +
رئیس-بلی
 +
 +
.مخبر-اجازه بفرمائید عرض کنم مطبعه مجلس را به همان علتی که آقای سردار معظم فرمودندکه مخارج مجلس زیاد بنظر میآید وچون مطبعه مجلس یک عایدات زیادی داشت و ما می خواستیم مخارج زیاد بنظر نیاید بهمان ملاحظه تفکیک کردیم.
 +
 +
رئیس-بنده قصد دارم که اگر یک لایحه از طرف دولت پیشنهاد میشد برای اینکه بنظر زیاد نیاید آن لایحه را را باین ترتیب قبول نمیکردند
 +
 +
(بعضی از نمایندگان-صحیح است)
 +
 +
بعد این باید رعایت این مطلب بشود.آقای حائری زاده(اجازه) حائری زاده-بنده چون عضو کمیسیون هستم وبه اصرار بنده تفکیک شد نظر بنده هم همان نظر ملک الشعراء بود که مطبعه مجلس معنی ندارد.یک موسسه ایست که عایداتی برای مملکت دارد اگر هم مجلس گاهی احتیاج پیدا کند اوراقش را طبع کند و جزء بودجه مجلس نیست ولی چون مأمورین دولتی وقتی مطبعه دست آنها بود امتحان داده اند و مجلس هم نمی توانست از آن مطبعه استفاده کند این بود که از دست آنها خارج شد و تقریباً یک موسسه ایست که دولت تحت نظر مباشرین مجلس دارد اداره می کند.
 +
 +
رئیس-مطبعه مجلس مال مجلس است وتعلق به مجلس دارد و جزء قانون بودجه مجلس باید پیشنهاد شود والا جزء بودجه مملکتی و دولتی بتصویب میرسد.(صحیح است) جلسه آینده روز سه شنبه است(بعضی از نمایندگان-پنجشنبه)
 +
 +
رئیس-چون بالفعل کاری نداریم عرض کردم باشد برای سه شنبه.
 +
 +
سردارمعظم-یکشنبه یا سه شنبه؟
 +
 +
رئیس- سه شنبه آینده.مصدق السلطنه-بنده یک عرضی دارم.
 +
 +
رئیس-بفرمائید.
 +
 +
مصدق السلطنه-بنده خیلی از آقایان محترم معذرت میخواهم چون موقع گذشته و جلسه باید تعطیل شود ولی استدعا میکنم باندازه مختصری توجه بفرمائید بعرض من که مطابق نظامنامه و قانون اساسی است یعنی از وظایف حقیقی مجلس شورای ملی است و اگر چیزی هم عرض میکنم عقیده شخص خودم را عرض میکنم واز آقایان استدعا میکنم نه صحیح است بفرمایند و نه تنقید بفرمایند.بنده عرض میکنم که اصل هفتم متمم قانون اساسی میگوید مشروطیت کلاً و جزاً تعطیل بردار نیست این اصلی است که بموجب همین قانون اساسی قسم یادکرده ایم مقدس است و میبایست مطابق قسمی که یاد کرده ایم این اصل را رعایت کنیم بنده میخواهم ببینم که اساس مشروطیت چه چیز است در این مملکت؟اساس مشروطی را باز یکی از اصول قانون اساسی که ماده ۳۶ یا ۲۷است معین کند که اساس مشروطیت شاه و مجلس شورایملی و دولت است.
 +
 +
این سه قوه در مملکت اساس مشروطیت هستند و شخص بنده عقیده خودم این است که(اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست) مراد این است که در مجلس باز باشد و ما بیائیم اینجا در مجلس روزی را بگذ رانیم بخوردن چای و اتلاف وقت آنوقت برویم بیرون بگوئیم (اساس مشرزوطیت تعطیل بردار نیست )عقیده من این است که وقتی اساس مشروطیت تعطیل بردارنیست که ما بوظایف خودمان عمل کنیم یعنی مجلس شورایملی بوظیفه خودش دولت بوظیفه خودش و شاه هم بوظیفه خودش و هر یک از این سه چرخه های سه گانه که بوظایف خودشان عم بکنند. آنوقت اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست یعنی آن تکلیفی را که باید نسبت به مملکت خودشان انجام بدهند نداده اند این یک قسمت.قسمت دیگر ماده پانزدهم نظامنامه داخلی است که می گوید مجلس شورایملی هر شش ماه مقارن تجدید انتخاب هیئت رئیسه هفت کمیسیون از میان خود بطریق انتخاب جمعی معین می کند.
 +
 +
این عرایض بنده اخطار قانونی است اخطار (روی اصل هفتم ممتم قانون اساسی ) واخطار(روی ماده پانزدهم نظامنامه داخلی) یعنی اینکه وقتی که هیئت رئیسه انتخاب شد هفت کمیسیون انتخاب میشود برای اینکه اگر دولت یک کاری داردکمیسیونها اینجا حاضر باشند بیایند و مطلب را بگویند و مسائل مملکتی را حل کنند.
 +
 +
بنده تصور میکنم این جریانی که مجلس شورایملی بخود گرفته مخالف با اصل هفتم قانون اساسی است یعنی اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست بنده این را بآقای رئیس مجلس عرض می کنم چون نظامنامه که مجلس مینویسد مجری آن رئیس مجلس است و رئیس مجلس شورای ملی نمی بایست نگاه کند با اکثریت یا اقلیت پارلمان باید ببیند که در این نظامنامه چه نوشته شده و وقتی که نظامنامه میگوید مقارن انتخاب هیئت رئیسه هفت کمیسیون انتخاب می شو رئیس مجلس بمرئوسین خودش امر میدهدکه بروید مطابق ماده ۹۳نظامنامه در آن اطاق خارج مجلس و ترتیبی که در نظامنامه مندرج است اعضاء کمیسیون را انتخاب کنید.ممکن است یکوقت گفته شود بلی مجلس یک اکثریتی ندارد یعنی هنوز
 +
 +
 +
Page 7 missing
 +
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۲۵

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۹


مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ اردیبهشت (ثور) ۱۳۰۳ نشست ۱۹

Page 1 missing

استخراج شده آنچه که برای تشریفات جشن بوده از قبیل تاج مبارک و غیره بخزانه اعاده داده اند منتهی بغیر محل اصلی خودش گذارده اند و زحمات ترتیب نمره و غیره بنده را در واقع هدر داده اند وآنچه حسب الامر برای ضبط حضور با هر النور ملوکانه استخراج شده بود بیرون است باین معنی که تا اواسط سال گذشته باشکال مختلفی بدون ترتیب و تنظیم مانده بود پس از مراجعت موکب مسعود مبارک از سفر خیرت اثر فرنک مقرر فرمودند که جواهرات مزبوره ابوابجمع آقای حاج عدل السلطنه بشود علیهذا از بابت جواهرات مستخرجه از خزانه’مبارکه اندرون باستثناءجواهرات معروفه’ذیل که هنوز در اندرون ضبط حضور باهرالنوراقدس ملوکانه ارواحناله الفدا باقی مانده و دستخط یا سند خرجی هم شرفصدور نیافته در این باب هرچه بعرض رسیده فرموده اند دستخط لازم نیست اعاده خواهد شد و تاکنون اراده سنیه در این باب تعلق نگرفته و البته بندگان حضرت اشرف وزارت پناهی در باب اعاده جواهرات ضبطی حضورانوراقدس شهریاری ارواحناله الفدا یا صدور دستخط آفتاب نقط ملوکانه اقدامی خواهند فرمودند بقیه بموجب چهل ونه طغرا افراد و صورت مجلس ممهور بمهر اشخاص مفصله الاسامی جمع آقای حاج عدل السلطنه ابوابجمع معزی الیه شده و بیرون مانده است،لیکن تفصیل جواهرات خزانه’اندرون خاصه مرواریدهای گرانبها همان است که کراراً بمقام منبع وزارت جلیله مالیه راپورت عرض شده وکماکان چند سال است درآن رطوبت هوای بد خزانه مانده است اینهم یکقسمت از راپرت رئیس بیوتات سلطنتی است که تقدیم مقام مافوق کرده و از وزارت مالیه مجلس شورای ملی شده است همانطور که عرض کردم این موضوع در خارج مجلس هم فوق العاده طرف اهمیت واقع شده بود و جراید با یک شدت لهجه این موضوع را تعقیب میکردند یکی از همان قسمت ها هم در روزنامه ایران آزاد ذکر شده و بقیه در راپرت ها ذکر شده است که در این روزنامه موضوع یک جعبه جواهرات است که در بانک سویسباسم عباس میرزا امانت سپرده شده است ولی جوابی نداده اند و همینطور مسکوت عنه گذارده اند و در خود مجلس هم چهل نفر از آقایان نمایندگان که صورت اسامی محترم آنها را فعلاً از نظر آقایان محترم میگذرانم این موضوع را تعقیب کردند.

یک فقره اهتمامی که چهل نفر از نمایندگان در موضوع جواهرات و نفایس و ذخایر ملی در تعقیب سو’ال آقای ارباب کیخسرو ابراز داده اند برای مطالعه قارئین ذیلا درج می نمائیم مقام منبع مجلس شورای ملی در تعقیب سو’الی که در تاریخ ششم حوت تخافوی ئیل در مجلس شورای ملی در خصوص جواهرات و ذخایر دولتی از اروپا محترم وزراء عظام شده است چون تاکنون از جواب اطمینان بخشی استحضار بعمل نیامده است لهذا برای اینکه در صورت وقوع از فوت وقت موجبات خسارت وندامتی حاصل و مسئولیت سنگین تری متوجه نشود تقاضا می نمایم مجلس شورای موافقت فرماید از طرف مجلس بدولت نوشته شود درهرقسمتی ازآن سو’ال که دولت واقعیت آنرا تصدیق نماید اقدامات فوری بعمل آورد:

اولاً کتب دولتی که آرشاک نام از ایران برده و در نیویورک بوده چون مال سرقتی است از دولت اتازونی خواسته شود.

ثانیاً تمام مأمورین دولت علیه در داخله وخارجه تلگرافاً وکتباًامر شود آنچه از کتب و ذخائر دولت ایران در هر کجا و نزد هرکس بیایند اقدام در استردادو ایصال بدولت ایران نمایند.

ثالثاً در حدود هر جزء از سو’ال مذکور فوق و آنچه نیز علاوه برآن از اشیاء و ذخائر و جواهرات و اسناد دولتی در هربانک ودر نزد هرکس باشد بفوریت تسلیم دولت نماید و در صورت تعلل اگر هر یک از مرتکبین و مسئولین که حقوق دولتی دارند و کفایت بآن اشیاء توقیف گردد والا از هر گونه دارائی آنها که کفایت بمیزان اشیاء و اموال نماید توقیف شود و رفع آن توقیف موکل بأخذ تمام وکمال هر جزئی از اجزاء آنچه نزدشان بوده ویا در صورت تفریط موقوف بتأدیه و کمال و اصل وفرع قیمت صحیح آن خواهد بود.

رابعا در طرف اقلایکماء از این تاریخ دولت نتیجه اقدامات خود را رسماً بمجلس شورای ملی اعلام فرمایند.کیخسرو شاهرخ .سلیمان محسن.هاشم آشتیانی.محقق العلماء.وقارالملک.علی محمدالحسینی.محمدطاهرالطبرسی.امین التجاراصفهانی.یعقوب الموسوی.عمادالسلطنه طباطبائی.نصرالله شیبانی.نصیربختیاری.نصیرالسلطنه.محمدصادق طباطبائی.نظام الدوله نوری.محمدتقی طباطبائی.محمدحسین نماینده کرمان.مساوات.شیخ العراقین زاده.ناظم العلماء.سیدمحمدتدین.حائری زاده.نصیردیوان.امیرناصر.محمدنجات.سدیدالملک.منتصرالملک.عمیدالممالک.م.ع کازرونی.رکن الملک.عدل السلطنه.ابراهیم قمی صدر الاسلام علی است.ملک الشعراءبهار.سیدکاظم یزدی.محمدعلی خراسانی.ابراهیم زنجانی.حسین علی.حسن الحسینی کاشانی.حسین صدرائی.

این یکم فقره است که چهل نفر ازنمایندگان محترم این موضوع را امضاءکرده تقدیم مقام ریاست نموده اند و تاکنونهم درآنچه ریاست مجلس نموده اند و تاکنونهم در آنخصوص جواب صحیح مسکتی داده نشده است.

ماحالا وارد می شویم در موضوعیکه این جواهراتدر اروپا بمصرف فروش رسیده است که راجع باصل سو’ال من است تا حالا مذاکره در سوابق این قضیه بود که بمناسبت مراعات احترام فرمایش آقای رئیس مختصری ازآنرا ذکر کردم.

حالا وارد میشویم در اصل سو’ال:در روزنامه پاریس سوار که درعدادجرائدبااهمیت فرانسه است خبری راجع بفروش جواهرات ایران اشاعه یافته که اصل آنرا تقدیم مقام ریاست مجلس شورای ملی میکنم و ترجمه اش را عرض خواهم کرد این است اصل خبر که در آن روزنامه درج شده بفرانسه تقدیم حضرت رئیس خواهم کرد.

ترجمه آن:

مورخه دوشنبه دهم مارس ۱۹۲۴صفحه۲:شاه ایران یکی از مهمانهای کنونی کوت دازور است در تمام مجالس عیش و طرب دیده میشود……

(یکنفر از نمایندگان.)

آقا سو’التان را بفرماید)

ضیاءالواعظین_بنده خیلی مواظب هستم که از حدود نزاکت خارج نشوم و مخصوصاً در این قسمت سعی میکنم که از حدود نزاکت خارج نشوم والا قسمت هائی از نظر من گذشت آن قسمتها را هم عرض میکردم شاه ایران یکی از مهمان های کنونی کوت دآرزوست(شاید بعضی ازآقایان بدانندکجا است) در تمام مجالس عیش و طرب دیده میشود احتراماتی را که نسبت باو معمول میدارند بدون نمایش می پذیرد و در جاهای دیگر هم حاضر میشودکه اگر انسان وارد شد پول خیلی لازم دارد (روزنامه میگوید)آیاکسی که باینجاها میرود و پول خیلی لازم دارد ممکن بی پول بشود(میگوید)نمیدانم ولی آنقدر هست که این روزهای اخیر مقداری جواهرات فروخته است میگویند شخصی که ازطرف بعضی امریکائی ها واسطه بوده بیست میلیون فرانک باو پرداخته است(آنوقت هم یک قدری بی لطفی است که بازبانهای روزنامه نگاری توبیخ میکند میگوید)بعضی هاجواهرمیخرند بعضی ها جواهر می فروشند ترتیب اینطور است.بیست میلیون فرانک را ما اگر فرانک را سه قران وده شاهی حساب کنیم می شود ۷ میلیون و اگر سه قران حساب کنیم می شود ۶ میلیون.واگر دو قران ودهشاهی حساب کنیم ۵میلیون میشود…

(جمعی از نمایندگان_ده شاهی است)

ضیاءالواعظین_واگرده شاهی حساب کنیم یک میلیون تومان می شود.کمتر از ده شاهی هم میفرمایند؟همان یک میلیون تومانی که اگر یک قسمتش به بلدیه تهران برسد حالت میدان توپخانه در برابر خارجی ها اینطور نیست(یک میلیون تومان اقلا..)تنهادر آن روزنامه نیست و روزنامه های دیگر هم این موضوع را مورد دقت و مطالعه قرار داده اند ترجمه همین چیزیراکه عرض کردم در روزنامه’ شریفه’کوشش درج شده یک ماه قبل از این تاکنون هم در اطرافش اظهاری نشده باز هم در خود روزنامه’کوشش شماره۲۴ بتاریخ۲۵رمضان یک مقاله مفصلی بوده است که از مقاله روزنامه’اروپا ترجمه کرده اند یک قسمتش راجع بجواهرات سلطنتی است عنوانش هم(جواهرات سلطنتی است)البته همه میدانند از پاریس تا تهران خیلی دور است..(خیلی مفصل است تا میرسد باینجاکه میگوید)از قرارمعلوم شاه باصطلاح قدما از دست عسس گریخته و صندوقدار دربار هم در فرستادن قوای اعزامیه مسکوک قدری تسامح و تعلل ورزیده اما ممکن است کوشش نمود و یک استقراض خصوصی در پاریس بنماید همین ساعت بفکر اجرای نیت خود میباشد و قصد دارد چندین تخمه از جواهرات گرانبهای سلطنتی را فوراً بمعرض بیع درآورد.از روزنامه دیلی کرانیکل مورخه۲۰ مارس۱۹۲۴دریک روزنامه پایتخت ایران ترجمه شد.تاکنون هم در اینخصوص از هیچ جا جواب داده نشد این یک مسئله.یکی دیگر روزنامه الاقبال است غالب آقایان میدانند روزنامه الاقبال یکیاز جرائد مهم صفحات بیروت و مصر است وبیست و سه سال است که منتشرمیشود و یک روزنامه است که هفته سه شماره سه شنبه پنجشنبه و جمعه منتشر می شود در آنجا یک خبریست بعربی که اصل آنرا تقدیم مقام ریاست میکنم.میگوید:جواهرات شاه ایران.روزنامه دیلی اکسپرس تلگرافی از طرف مخبر خود در پاریس منتشر نموده شاه ایران پس از اینکه مدتی مطابقمعمول وعادت خود در ریفیرا(ریفیرا نمیدانم کجا است)توقیف داشت بپاریس آمده در اینجا شایعات دیگری راجع بخسارت مالی ایران موجود است در میان مردم بطورخصوصی مذاکره میشود که شاه ایران بجای اینکه برای مسافرت دفترچک و اعتبار نامه های بانک بطوری که رسم است(همانطوریکه مرسوم است که یکنفر مسافر عادی که از اینجا به اروپا میرود باید همراه داشته باشد)همراه بیاورد صندوقچه از جواهرات همراه خود آورده است انظار عمومی بدین مناسبت متوجه این امر حقیقی و مسلم شده است که اعلانی در یکی از جرائد راجع بفروش دانه های الماس که قیمت آنها بیست میلیون فرانک است منتشر گردید.(علنی وآشکار در روزنامه ها اعلان میکند که حراج جواهرات ایران بیست میلیون هم قیمتش است!در روز نامه ها!)اعلان کنند جواهر فروش مشهوری است وهمان شخصی است که جواهرات پادشاه ترکیه را فروخته بود و تجارالماس فروش از تأثیر این جواهرات در نرخ و مظنه الماس کاملاً نگران میباشد..

یکنفر از نمایندگان-تاریخ تاریخ روزنامه را بفرمائید.

ضیاءالواعظین روزنامه خدمت آقای رئیس است این جواهرات خونبهای چندین هزارنفرایرانی است.همان ایرانیان شجاع وطن پرست باشرافتی که برای تحصیل کوچکترین مفاخر بجهت ملت خود چه فداکاریهائی کردند.قسمت عمده ازاین جواهرات را هم همه میدانند(در خیابانهاوداخل)که نادرشاه با یک فتوت و شهامت فوق العاده همان ایرانیان خسته و افسرده را جمع کرد و جلو افتاد و رفت ذخایر مهمی ازاطراف گذاشت بالای ذخایر ومفاخرملی ایران.یکی از همان ذخایری که ایران افتخار میکند بدست آوردن آنرا و برای ایران ننگ آور است که در اروپا بفروش برسد.یکجلدکتاب است یکی از همان سیزده جلدکتابی است یکی از همان ذخایریست که نادرشاه از هند برای ایران آورده است.این چیست؟پشت جلد این کتاب من شنیده ام نوشته شده است.محمدشاه هندی با خط و امضاءخودش نوشته است که این کتاب از مهمترین و نفیس ترین ذخایر سلطنتی هندوستان است من برسم هدیه تقدیم اعلیحضرت شاهنشاه ایران افشار نمودم.این برای ایران چقدر افتخار دارد و برای ایران چقدر قابل تقدیس است؟من وشما برای چه سنگ قبر پدرمان را دوست میداریم؟برای چه مردم عالم آثار تاریخی خودشان را حفظ می کنند؟یکی از آنها این کتاب است که در میانه سیزده جلد کتابی است که دارند در اروپا برای خریدنش بمبلغ چهارده ملیون توی سر هم میزنند و ما از دست داده ایم و نشسته ایم نگاه میکنیم.آغامحمدخان قاجار سر سلسله سلاطین قاجاریه برای تحصیل این جواهرات سعی کرده خیلی هم با نزاکت عرض میکنم از موضوع هم خارج نیست.این جواهرات را ایشان سعی کردند بدست آوردند یک قسمت مهم از این جواهرات را از اولاد مرحوم کریم خان زند رحمه الله علیه بدست آوردچطور بدست آورد؟آغامحمدخان جواهرات را از خانواده کریمخان!!واقعاً خجلت آوراست تا حدی که انسان ممکن است برای بدست آوردن یک چیزی که برای ایران حفظ شده است بچه وسایلی متوسل میشود؟!!این مسئله خیلی ننگ آور است…

رئیس –از حدود سو’ال خارج نشوید.

ضیاءالواعظین-ابداًخارج نمیشوم بازهم میروم در موضوع تاریخ برای این که ازحدودسو’ال خارج نشوم از برای اینکه بزبان خودم حرف نزده باشم بزبان تاریخ حرف میزنم وقتی که آغامحمد خان قاجار وارد خراسان شد و فراغت حاصل کرد…

رئیس-آقایان قبول میکنند یک همچو سو’الاتی را؟

.چند نفر از نمایندگان-خیرخیر.ضیاءالواعظین-راجع بجواهرات است.

یک نفر از نمایندگان-تاریخ است سو’ال که نیست خارج از موضوع سئوال است.

آقامیرزاهاشم آشتیانی-این جا متینگ که نیست مجلس شورای ملی است.

رئیس-گمان میکنم از حدود سو’ال خارج است.

ضیاءالواعظین-بنده با کمال نزاکت میخواهم عرض کنم یک دانه جواهر بچه ترتیب تحصیل شده و بچه ترتیب فروش میرود…

(همهمه بین نمایندگان)

ضیاءالواعظین-بنده می ایستم هروقت آقای رئیس بگویند برگردبجایت میروم یا بفرمایند حرفت را بگو…

رئیس –دیگران هم تأسی میکنند آن وقت کار مشکل میشود.

ضیاءالواعظین-بنده تاریخ را کنار میگذارم زبانم را هم می بندم و حرف نمیزنم. فقط عرض میکنم این جواهراتی است که برای تحصیلش چه فداکاریهائی شده است شاهرخ شاه کور پس نادرافشار را هم برای یکدانه اش چه بلائی بسرش درآورند خمیر هم حلقه کردند روی سرش گذاشتندروغن داغ هم در آن خمیر ریختند تا یکدانه از این جواهرات را بدست آوردند.

حالا این جواهرات بکجا میرود و کجا فروخته میشود وبچه درد مملکت میرسد؟

اصل سو’ال من این است تاریخ را هم کنار میگذارم.

وزیر مالیه-سو’الی که از طرف آقای ضیاءالواعظین از وزارت مالیه در موضوع جواهرات سلطنتی شده بود یک عبارت مهمی بود فقط صورت سوال ایشان در موضوع فروش جواهرات سلطنتی بود و مواد سوالشان را باین شرح و بسطی که فرمودند نگفته بود-که بنده در مورد هر یک از آنها جوابی بدهم.

فقط چیزیکه عرض میکنم این است که فرمودند.غارت جواهرات سلطنتی در جواهرات سلطنتی هیچ غارتی نشده است جواهرات سلطنتی بعد از خلع اعلیحضرت محمدعلی میرزا در خزانه اندرون بجای محکمی گذاشته شده است و یک قسمت آن در صندوقخانه سلطنتی است که در اختیار اعلیحضرت همایونی است و از آن ببعد هم ده مرتبه مطابق تشریفاتی که معمول است یا حضور رئیس الوزراهای وقت و وزیر مالیه و وزیر دربار ومأمورینی که برای اینکار معین شدند بخزانه رفته و مقداری بیرون آورده اند و هر وقتی که خارج شده است صورت حساب دارد.

یک مقداری از این جواهرات بطوری که آقای ضیاءالواعظین اظهار کردند صورتی هم خواندند درتصرف اعلیحضرت همایونی بود که برای مواقع تشریفات لازم میشد ولی در سال گذشته در پانزدهم اسد تمام جواهراتی که تحویل ایشان بود همه را تحویل خزانه دولت کرده وصورتش هم هست.

فقط قدری از آنها که مقدار وجهش هم خیلی مهم نیست و عبارت از ده حلقه انگشتر دو نشان دولت روس و بخارا و یک دکمه طلای کبود و دو دستگاه ساعت دیگر که اعلیحضرت همایونی هدیه دادند به والاحضرت ولیعهد و سایر شاهزادگان

تدین-ده حلقه انگشترچه بوده؟

وزیر مالیه-صورتش اینجا هست نشان دولت روس و بخارا بوده است که جواهراتش را پیاده کرده اند و بعضی هدیه داده اند.انگشتر تخمه الماس فلامک سه حلقه انگشتر تخمه برلیان پنج حلقه اما در موضوع ضبط جواهر سلطنتی که گفتند در جای مرطوبی است و از بین میرود.این قسمت در تحت نظر مخصوص هیئت دولت بوده ویک جای سالم صحیح خشکی هم تهیه شده و حاضر است.

و بایستی با یک تشریفات مخصوصی این جواهرات بخزانه جدید که در اندرون است انتقال داده بشود آیا در موضوع قبالجات و اسنادی که گفتند در خدمت اعلیحضرت همایونی بوده است.

اگر چنانچه این اسناد هم پیش ایشان باشد ضرری بمملکت وارد نمی آورد برای این که اگر از این اسناد مقصودشان قبالجات واسناد املاک مخصوص اعلیحضرت محمد علی میرزا است که آن املاک در تصرف دولت است و مقداری هم مطابق آن پرتکل که اظهار کردند(باطلاع سفارت روس و انگلیس بسته شده است)در موقع خلع محمدعلی شاه در سفارت روس بود که آنها را هم تحویل دولت داده اند بنابراین موضوعی برای حرارت هائی که بخرجح دادند ندیدم.مدرس-آن بیست ملیون که فروش رفته است جواب نفرمودید.

وزیرمالیه-در موضوع کتاب ها هم قبل از مشروطیت البته یک مقداری از کتابهای سلطنتی بسرقت رفته بود و از طرف دولتهای وقت آن سارق را که لسان الدوله بود تعقیب کردند در کابینه آقای مشیرالدوله در دو سال قبل اطلاع پیدا کردیم که یک قسمت از این کتابها در امریکااست دولت بتوسط آقای علائی در واشنگتن این قضیه را دنبال کرده برای اینکه بتوان این کتب را مسترد کرد اسنادی لازم داشت و نوشتجاتی خواسته بودندکه برای دولت آن طوریکه میخواست وسائلش فراهم نبود بهرحال چون این موضوع بخصوص را در سوال معین نکرده بودند برای کتابهابنده جواب مخصوصی عرض نکرده ام همینقدر عرض میکنم چیزی از بین نرفته است و هرچه درتصرف اعلیحضرت همایونی ودر پانزدهم اسدتحویل داده اند و بیست و یک فقره هم هست که بخشیده اند اینهم معمول بوده است که تصویب نامه صادر می کردند و بتصویب نامه صادر می کردند و بتصویب دولت می بخشیدند و سابقه هم دارد.

رئیس-آقای ضیاءالواعظین

(اجازه)

ضیاءالواعظین-بنده مختصراً عرض میکنم که راجع باصل سوال بنده آقای وزیر مالیه جوابی ندادند.یک صحبتی فرمودند در موقعی که اعلیحضرت تشریف میبردندتحویل دادند.

مگر در اروپا تجملات سلطانی را ایشان لازم دارند؟

این جواب بنده نبود اصل سوال بنده راجع بفروش بیست میلیون فرانک جواهر است از قرارمندرجات ۳ روزنامه که در اروپا منتشر میشود و در محافل سیاسی اروپا مطرح است راجع باین ۲۰میلیون فرانک آقای وزیر مالیه جوابی ندادند.در این خصوص عرض میکنم یا امروز یا هر روزی هرروزی که معین میفرمایند تحقیقات کاملتری بفرمایند و جواب التفات کنند.

وزیر مالیه-جواهراتی که در صندوقخانه هست معمولاًتحویل صندوقدار اعلیحضرت همایونی بوده ودر مواقع مسافرت اعلیحضرت جواهراتی هم نبرده اند و حالا صندوقخانه هم به محمد حاج عدل السلطنه که صندوقدار اعلیحضرت و مأمور بیوتات که از طرف وزارت عالیه است ممهوراست و جواهراتی هم نبرده اند باروپا.

اما در موضوع فروش جواهرات که میگویند بیست میلیون فرانک فروخته اند اعلیحضرت همایونی جواهراتی که میگویند بیست میلیون فرانک فروخته اند اعلیحضرت همایونی جواهراتی که بفروشند همراه نبرده بودند و ما هم چنین جواهراتی سراغ نداریم که در پیش ایشان باشد و فروخته باشند اگر خودشان یا ملکه یک مقدار جواهراتی داشته اند و بایشان داده اند که بفروشد مربوط بجواهرات سلطنتی نیست.رئیس-آقای کازرونی چه می فرمائید.

آقامیرزاعلی کازرونی-بنده میخواستم سوال کنم اشیائی که اعلیحضرت برده اند و چند حلقه انگشتر برده اند قیمتش چقدر بوده است

.رئیس- این سوال جدیدی است که باید ایشان را مطلع کنند(خطاب بوزیر مالیه)حاضر هستند برای جواب؟

وزیرمالیه-این جواهراتی که در خزانه هست تقویم نشده است فقط صورتی دارد و شکل و ترتیبی آن چیزی که معین شده است شاید ۱۵ هزار تومان الی بیست هزار تومان بیشتر نباشد.

رئیس-بموجب نظامنامه آقای ضیاءالواعظین دیگر حق سوال ندارد.

ضیاءالواعظین-ولی هنوزجوابی نرسیده و در سوال خود باقی هستم.

رئیس-نسبت بآقای ضیاءالواعظین گمان میکنم که خیلی هم مسامحه قائل شدیم برای اینکه تابحال چنین سوالی نشده بود اگر اعتراضی هم شد برای این بود که سابقه نشود.

آقای سیدیعقوب

(اجازه)

آقاسیدیعقوب-بنده تقاضامیکنم بودجه مجلس را جزو دستور قرار داده و مقدم برهمه کارها باشد.

رئیس-بودجه مجلس از ماده سوم مطرح است.

(آقای آقا میرزاشهاب الدین ماده سوم را بشرح ذیل قرائت نمودند)

ماده سوم مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید باغ بهارستان در جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.

(جمعی از نمایندگان-خیر

رئیس-آقای زعیم

اجازه)

آقا میرزا سیدحسنخان زعیم-بنده در اصل ماده عرضی نداشتم فقط عبار تش لازم است اصلاح شود.مینویسد:مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید باغ بهارستان در جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.ضبط عواید هیچوقت اجازه لازم ندارد و مثل خرج نیست که بدون اجازه نمیتوان آنرا مصرف کرد.بنده پیشنهاد میکنم که عبارت اینطور اصلاح شود:عواید باغ بهارستان در تحت نظر مباشرین مجلس شورای ملی ضبط و بجمع مباشرین مجلس محسوب شود.

رئیس-آقای ارباب کیخسرو.

(اجازه)

ارباب کیخسرو-بنده در این قسمت اظهاری ندارم تصورکردم ایشان مخالفتی دارند ولی چون مخالف نبودند بنده عرضی ندارم فقط اصلاحی پیشنهادکردم.

رئیس-(خطاب بآقای زعیم)

اینجا یک اجازه میخواهد که این عواید جزو جمع مجلس محسوب بیاید باین نظر نوشته شده است.آقای دست غیب.

(اجازه)

دست غیب-بنده موافقم و فرمایش آقای زعیم مخالفتی نبودگذشته از این اینکه اشکال عبارتی هم بنظر من نمیآید برای اینکه اگر مقصودشان این است که در تحت نظارت اداره مباشرت نظامنامه معین کرده ودرتحت نظارت اداره هم هست و مباشرین هم مطابق تکلیف خود عمل میکنند عبارت هم خیلی خوبست ودر تحت نظر مباشرت هم هست.

آقامیرزا سید حسن خان زعیم-مقصود بنده این است که ضبظ عواید اجازه لازم ندارد.

رئیس-آقای سید یعقوب هم موافقند؟

آقاسید یعقوب-یک عرضی دارم.

رئیس-راجع به ایرادیست که آقای زعیم فرمودند؟

آقای سید یعقوب-بلی برای خاطراینکه آقای زعیم مستحضر شوند عرض می کنم در دوره چهارم یک عبارتی نوشته شده بود که آن عبارت را اکثر مجلس پس ازآنکه بودجه مجلس گذشت ملتفت شدند و آنرا تغییر دادند و این بودجه که فعلاًنوشته شده است مطابق همان بودجه است که در دوره چهارم تصویب شده و این عبارت هم از روی عبارتی است که درآن دوره اصلاح کرده اند این را خواستم بمجلس عرض کنم اصلاحی که در دوره چهارم پیشنهاد شد وباکثریت هم گذشت مخصوصاً برای همین مسئله که عواید باغ بهارستان باجازه اداره مباشرت مجلس بیاید.

رئیس-رأی گرفته میشود بماده سوم آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند.(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.درکلیات مخالفتی نیست؟

(اظهاری نشد)

رأی گرفته میشود بقانون بودجه یکساله سیچقان ئیل مجلس که مشتعل است بر سه ماده آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید والا کبود خواهند داد.

ارباب کیخسرو-اجازه میفرمائید؟.

رئیس-بفر مائید.

ارباب کیخسرو-اینجا اگر چه از طرف اداره مباشرت در حاشیه بودجه توضیح داده شده است اما بنده اینجا ناگزیرم تذکر بدهم دو موضوع را،اولاً راجع به مقرری نمایندگان است که اینجا یکصد و بیست و پنج نفر پیشنهاد کرده اند ممکن است دریک برج کمتر و در یک برج بیشتر از آن حدودی که مجلس تصویب کرده است بشود برای اینکه اشکالات مالیه پیش نیاید استدعا دارم بهمین عنوان رأی گرفته شود.یعنی اگر در یک برج کمتر گرفته میشود و در یک برج زیادتر کلیه از روی سال باشد و از روی دوازده ماده رأی بدهند که تولید اشکال نکند.یکی هم راجع به کارکنان اداری اینجا است که همین قسمی که تذکر داده شده است برای اینکه قانون استخدام کارکنان مجلس نگذاشته بود امید واریم که زودتر پشنهاد بشود و بگذارد البته در موقعیکه پیشنهاد می شود اگر تفاوتی حاصل بشود آن تفاوت علاوه پیشنهاد خواهد شد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و آقای اقبال الملک اوراق سفید را هفتاد و هشت ورقه تعداد نمودند)

رئیس-عده حضار صد و دو نفر باکثریت هشتاد و هفت رأی تصویب شد بعد از تنفس جلسه تشکیل و بودجه مطبعه مجلس مطرح می شود و کمیسیون خارجه و هم باید انتخاب شود.

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس-قانون بودجه یکساله سیچقان ئیل مطبعه مطرح است.کمیسیون مالیه و کمیسیون خارجه بنا بود در این جلسه انتخاب شود.آقای مستخرجین آراء تشریف ببرند بیرون برای اخذ آراء آقای عمادالسلطنه

(اجازه) عمادالسلطنه-در موقع تنفس که بنا بود فرا کسیونها با هم راجع به تعیین کمیسیون مالیه و کمیسیون خارجه تبادل آرائی بکنند در شعب مشغول تعیین هیئت رئیسه بودند و مجال نشد که تبادل آراء بشود و اگر در این جلسه انتخاب بشود ناچار یک اختلاف و تشتتی تولید میشود که محتاج به تجدید میشود اگر چنانچه اجازه میفرمائید بماند برای جلسه دیگر نمایندگان فرا کسیونها معین شده و تبادل افکار بکنند و در یک جلسه انتخاب شوند.

رئیس-آقای سرکشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده-بنده موافقم رئیس-بسته باجازه مجلس است مجلس مخالفتی ندارد؟

(بعضی گفتند خیر)

رئیس-درکلیات بودجه کسی مخالف هست یانه؟

(گفتند خیر)

رئیس-رای گرفته میشود برای ورود در مواد آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد ماده اول

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده اول-برای حقوق و مخارج ۱۲ماهه سنه سیچقان ئیل ۱۳۰۳مطبعه مجلس شورای ملی و تهیه نواقص و اثاثیه وکرایه و مخارج آن مبلغ چهل و نه هزار و دویست و شش تومان موافق فقرات(۱)و(۲)ضمیمه۱اعتبار بمباشرین مجلس داده میشود

.رئیس-ماده۱ضمیمه است

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده اول-فقره۱حقوق کارکنان مطبعه مجلس شورایملی۹۰نفر۲۲۳۲۶۰قران.

فقره۲-مصارف و اثاثیه و اعتبار سالانه مطبعه مجلس۲۱۶۹۰۰۰قران.رئیس آقای سردارمعظم خراسانی

(اجازه)

سردار معظم خراسانیس-بدواً خواهش می کنم یکی از آقایان توضیح بدهندکه مقصود از تأسیس مطبعه در مجلس چیست؟ثانیا عقیده خود را عرض کنم.

رئیس آقای ارباب

(اجازه)

ارباب کیخسرو-گمان میکنم خود آقای سردار معظم کاملاً اطلاع داشته باشند برای اینکه در موقعی که شروع این اقدام شده است خودشان یکی ازاشخاصی بودند که کاملا موافق با تأسیس مطبعه بودند برای اینکه درتأسیس مطبعه در مجلس رفع حوائج مجلس شده باشد بعد از اینکه این مسئله در هیئت رئیسه تصویب شد و اداره مباشرت اقدام کرد نظر باینکه کارهای مجلس بقدر کفایت مطبعه مجلس نبود این بود که کار های خارج هم قبول می نمود و چون یک خرجی که اینجا می شود در مقابلش هم یک عوایدی باید باشد درموقعی که خواستیم ماشین آلات فعلی را بیاوریم-ماشین آلات و لوازمی که برای دولت تقریباً هشتاد هزار تومان شده بود کارش بجائی رسیده بود که از این دست بآن دست گشتن عبارت شده بود از سه تا ماشین شکسته که یک اجاره مختصری بآن می بستند و آن اجاره هم هیچوقت عاید دولت نمی شد و دولت نمیتوانست رفع احتیاج خودش را از آن موسسه بکند از موقعیکه این ماشین آلات نقل شد روباینجا بآبادانی گذاشت و دولت هم خواست از اینجا استفاده کند یک قسمت از کارهایش را باینجا می فرستاد و همین باعث شد که دولت تصورکند چون مجلس یک مطبعه را دایر کرده است آن را تکمیل کند که خورده خورده رفع حوائج دولت هم بشود از همین قرار در مجلس گذشته همین مسئله مطرح شد و مجلس گذشته تصویب کرد تکمیل آنرا وبنابراین همان نظر هم اقدام شده است شرحی هم در جواب آقای عمادالسلطنه در سه جلسه قبل عرض کردم در واقع چون از نقطه نظر اقتصادی ایشان سوال کردند در مقابل سوال ایشان جواب داده شد که معلوم شود از وقتی که شروع شد مأخذ خرج ودخل آن چه بوده وچه عوایدی داشته است ولی شاید چنانچه در ضمن مذاکرات یکی از جلسات گذشته این جا گفته شد که مجلس شورای ملی یعنی مطبعه در مجلس شورا برای تجارت نیست(این اصل رادر نظربگیرند)اما گمان میکنم مجلس شورای ملی باید چند چیز رادر نظر در بگیرند یکی اینکه اسناد و کارهای دولت بهتر این است که بواسطه مطبعه خودش طبع شود و امانات و اسرار دولتی محفوظ بماند-یکی از چیزهای عمده که حقیقتاً شرم آور بود مسئله تمبر بود بنده نمیدانم درچه حدود و چه کنترل ممکن بود مالیه دولت حفظ شود الان در


تحت همان نظری که مجلس شورای ملی گرفته ودر هیئت رئیسه هم سابقاً مذاکره شده بود مطابق صلاح دید کارگزاران مالیه لوازم آن را هم تهیه کردیم که رفع این احتیاج هم از دولت بشود و بطورکلی درهمه مطالب گمان میکنم که آقای سردارمعظم بقدری که میخواهم توضیح بدهم خودشان کاملاًاطلاع داشته باشند و چون خودشان مطلع هستند بنده بیش تر از این توضیح نمیدهم و البته اگر ایشان مقصود دیگری داشته باشند میفرمایند تابعد بنده اگر توضیحی دارم عرض میکنم.

رئیس-آقای ضیاءالواعظین

(اجازه)

ضیاءالواعظین-بنده موافقم.

رئیس-آقای دست غیب (اجازه) حاج سید محمد باقر دست غیب-

بنده هم موافقم.

رئیس-آقای ملک الشعراء

(اجازه)

ملک الشعراء-بنده با مطبعه مجلس از ابتداء و از دوره گذشته موافق بودم و البته موافقت منهم ابتداء از نقطه نظر عقیده و نظریاتی بودکه آقای سردارمعظم مکرر اظهار کردند و بنده هیچ عقیده نداشتم که مجلس یک مطبعه داشته باشد و آنمطبعه داخل کسب وبنده این را شئونات مجلس میدانستم ولی وقتی بجریان افتاد البته نمی شود گفت که از این جریان باید صرفنظر کرد برای اینکه یک مطبعه ایست وکار هم میکند و ضرری هم برای مجلس ندارد مقصود بنده از این عرایض در فقره دوم است.در فقره دوم یک اعتباری برای مصارف و اثاثیه سالیانه مطبعه مجلس ذکر کرده اند که رقم آن بنظر بنده خیلی زیاد می آید بیست و ششهزار نهصد تومان در سال می باید توضیح بدهند که از برای کدام مصارف و چه اثاثیه ایست اگر بخواهیم از نقطه نظر مطابع معمولی که فعلاً در طهران و در ایران است نگاه کنیم این رقم خیلی بنظر میآید برای اینکه بحساب امروز این مبلغ قیمت یکدستگاه مطبعه است پس باید توضیح داده شود که این بیست و ششهزار نهصد تومان بمصرف چه اثاثیه خواهد رسید.زیرا اثاثیه مطبعه غالباً آهن است و دوام می کند و لازم بتجدید و عوض کردن در هر موقع و در هر سال نیست فقط قسمتی که باید عوض شود قسمت حروف است.

حروف هم مطابق اطلاعاتی که داریم وقتی که دو خروار حروف که حداکثر قیمتش هزار و دویست یا هزار و پانصد تومان برای یک مطبعه خریداری بشود دو سه سال دوام می کند پس خوب است قبلاً توضیح داده شود که مقصودشان از این اثاثیه چه اثاثیه ایست و اگر چنانچه بخواهیم از نقطه نظر مطابع بزرگی که امروز در دنیا معمول است از آن صرفنظر کنیم زیرا که ما هنوز آن مطبعه بزرگ دنیا را نداریم

.خوب است آقای ارباب کیخسرو توضیح بدهند که آن مطبعه که در نظر گرفته شده خریداری شده؟وارد شده؟ و این اعتبار برای اعتبار همان مطعبه است؟ یا اعتبار برای مطبعه فعلی مجلس است؟ اگر برای قسم دوم است که این رقم خیلی زیاد است و راجع بمسئله وسعت دادن مطبعه بآن شکلی که شنیده ام آقای ارباب درنظر دارند درآن باب هم بنده یک نظریاتی دارم که اگر توضیح دادند عرض خواهم کرد.

رئیس-آقای ارباب کیخسرو

(اجازه)

ارباب کیخسرو-اینجا یقین است که آقای ملک الشعراءدرست توجه نفرموده اند باقلام آن اینجا یک سه هزار تومان است اعتبار برای مرکب و روغن و نفت و صابون و ژلاتین مطبعه است بعد سوخت زمستانیش است ششصد تومان و آن قلم عمده اش دو فقره است یکی اعتبار فوق العاده است سه هزار تومان و یکی بیستهزار تومان که اینجا در حاشیه هم توضیح داده شده برای کرایه و مخارج و زواید اشیاء اولا سه هزار تومان که اینجا اعتبار گرفته شده است و سال گذشته هم اعتبار گرفته شده بود

(البته همه اش اعتبارات است)

منتهی یک اعتباری است که همه اش را می شود پیش بینی کرد مثلاً این سی هزار تومان اعتبار برای موقعی استکه کارگران فوق العاده کار میکنند خود آقای ملک الشعراء می دانند که باید در مقابل کار فوق العاده فوق العاده بآنها داد چون در مقابل کار فوق العاده عواید فوق العاده هم دارند پس می ماند بیست هزار تومان این ۲۰هزار تومان هم چنانچه در حاشیه هم توضیح داده شده است برای کرایه و مخارج لوازمی است که خریده شده.اما حروف و این چیزهائی که فرمودند همین قسم است که فرمودند البته حروف می ساید باز هم ممکن است که جایش خرید و تهیه کرد.ولی ماشین آلات غیر از این است برای تمام کارهائی که برای دولت لازم بوده است و همچنین برای کارهای مجلس تمام ماشین هایش تهیه و خریداری شده است عرض کردم.یکی از اینها یک دستگاه ماشین است که فقط برای طبع تمبر که خودکارگذاران وزارت مالیه هم قبلاً مذاکره بودند و در هیئت رئیسه هم مذاکره و تصویب شده بود تهیه شده است.اعتبارش هم در سنه گذشته برای خرید مجلس داده بود خریداری شده است این اعتبارپیش بینی شده برای مخارج این اجناس است که داده می شود و بعضی نواقص دیگری هم داشته است که اعتبار سابق آنراکفایت نمی کرده است راجع بمطابع دیگر که فرمودند البتاه خودشان بهتر می دانند که مطابع دیگر هرکدام در حدود معین لوازم دارند که بتواننددر آن حدود معین کارکنند و عوایدشان هم از روی همان زمینه است اینجا درحدود ضروریاتی که در نظر گرفته شده لوازم تهیه شده است عواید آن هم در مقابل همان است.بنده در ضمن آن توضیحی که قبلاًعرض کردم درجواب آقای عمادالسلطنه معین شده که در سنه گذشته ما فقط در مقابل سه چرخ همان سه چرخ که آورده ایم تعمیرکرده ایم بیست و چهار هزار تومان و خورده عایدی داشته ایم و از این مبلغ تقریباً۱۲هزار تومان مخارجش بوده و ۱۲هزارتومان و خورده عایدی مطبعه بوده است گمان میکنم از روی هر قاعده تجارتی که محسوب شود یک عایدی که آن عایدی بیش از اصل اساس باشد ضرری را متوجه نمیکند

.پس از همین نظر می شود از برای آتیه یک نظری اتخاذ کرد این نظر کلی بود.حالا اغگر مجلس موافق نباشد که اصلاً مطبعه داشته باشدآن دیگر مربوطظ بیننده نیست آن بسته بنظریات خود مجلس است هر طورکه مجلس صلاح بداند و دستور بدهد البته مباشرین مجلس رفتار خواهند کرد و مکلف بانجامش هستند.

رئیس-آقای سردارمعظم

(اجازه)

سردارمعظم-متأسفانه جوابهائی که آقای ارباب کیخسرو فرمودند بنده را قانع نکرد یعنی آن توضیحاتی که من درنظر داشتمن داده نشد البته خود بنده هم نظر باین که افتخار عضویت مجلس و همچنین افتخار عضویت هیئت رئیسه را داشتم و نایب رئیس بودم از جریان کار اطلاع کامل داشتم ودارم و می دانم یک مطبعه بود و اسمش مطبعه دولتی بود بالاخره در هیئت رئیسه تصویب شد که این مطبعه بمجلس تخصیص داده شود که رفع حوائج مجلس را بکند و از طرف دیگر این مسئله محتاج بعرض و ذکر بنده نیست که هر کاری را که آقای ارباب کیخسرو اداره میکنند خیلی خوب اداره میکند وهیچ محل تردید نیست بنده خودم اطلاع دارم که ایشان برای تکمیل این مطبعه زحمات فوق العاده متحمل شده اند و در آلمان یکم مدت مدیدی ماندند و ماشین آلات خیلی ارزان خریدند در صورتی که اگر سایرین میخریدند شاید خیلی گران تر می خریدند ولی این مطبعه خوب بود در اینجا نبود و در وزارت مالیه بود و وزارت مالیه مباشرتش را میکرد اختلاف نظر اینجاست والا از نقطه نظر اصلاح مطبعه بنده تردیدی ندارم وتقدیس میکنم خدمات آقای ارباب کیخسرو را و از ایشان امتنان میکنم و زحمت هم کشیده اند اما این چه ربطی بمجلس دارد من میخواهم ببینم (اختلاف نظری که حاصل می شود در اینجاست)که مجلس شورای ملی باید چه نوع مطبعه داشته باشد چنانچه در تمام پارلمانهای دنیا مطبعه دارند.

مطبعه که مجلس شورای ملی دارد ابداًنظر بعوایدش نیست زیراکه اگر مجلس شورای ملی نظر بموسسات عوایدی داشت چه عیبی دارد که مجلس شورای ملی کارخانه کاغذ سازی هم داشته باشد و چه علتی دارد که بالاخره ریسمان باقی نداشته باشد اینهم یکی از موسساتی است که عواید دارد پس از نقطه نظر عایدی نباید وارد حل قضیه شد(عایدی سرجای خودش) باید بوزارت مالیه واگذارکردکه مطبعه را اداره کند و عوایدش را هم جمع کنند و جزء خزانه دولت محسوب کنند مطبعه که مجلس شورای ملی میتواند داشته باشد منحصراً برای رفع احتیاجات خود مجلس است حالا ببینیم کارهائی که در مجلس است چیست؟اول کاری که مطبعه مجلس ممکن بود داشته باشد و متأسفانه در جلسه گذشته عرض کردم ولی آقایان نمایندگان تصویب نفرمودند قضیه طبع صورت مشروح مجلس و نطق آقایان نمایندگان است که تاحالا تأمین نشده است حالا بعد چه وقت تأمین می شود چه عرض کنم؟پس این مطبعه این قسمت را تأمین نمی کند آنوقت میماند یک قسمت کارهای داخلی و یک قسمت خارجی کارهای خارج بعقیده بنده مربوط بمطبعه مجلس نیست البته اگر مطبعه مجلس بعد از انجام تمام کارهای داخلی مجلس وقت و فرصتی پیدا کرد ممکن است کارهای خارجی هم پیدا کند ولی نباید نظر باین مسئله معطوف باشدکه باید مطبعه مجلس تمبر چاپ کند تمبر چاپ کردن جزء احتیاجات مجلس شورای ملی نیست اگر چه جزء احتیاجات مملکت است و باید مطبعه دولتی با مطبعه مملکتی یاهرچه اسمش را بگذاریم بتواند چاپ کند.ولی مطبعه مجلس نباید تمبر چاپ کند از طرف دیگر این نکته را هم باید در نظر داشت که ما حتی الالمکان برای مصارف موسسات در بودجه مجلس در انتظار مردم نباید ارقام


کلی بنویسم زیراکه مردم اقلام کلی بود مجلس شورای ملی را میخوانند و بعد میگویند که مجلس شورای ملی فلان قیمت خرج دارد در صورتیکه کارهایش آنقدر ارزش ندارد پس از این نقطه نظر بعقیده من هرچه بتوانیم بودجه را کم و متناسب بکنیم بهتر است البته من هیچوقت طرفدار کمی خرج نیستم من خیال میکنم مملکتی که میخواهد ترقی بکند خرجش هم زیاد می شود و سال بسال دنیا خرجش زیاد میشود ولی مخالفت بنده از نقطه نظر این است که خرج هر موسسه باید متناسب باشد با خود آن موسسه و چون مطبعه مجلس بایسد متناسب با احتیاجات مجلس باشد این مطبعه را با تقدیس زحمات آقای ارباب کیخسرو برای مجلس شورای ملی زیاد میدانم.

رئیس-آقای ضیاءالواعظین

(اجازه)

ضیاءالواعظین-البته آقایان تصدیق می فرمایند که یکی ازط لوازم ضروری و حیاتی مملکت مطبعه است و متأسفانه تا بحال درایران آنطوری که باید نشده دولت ایران سعی کرد یک مطبعه تأسیس کند و عاقبت منتهی شد بآنجائی که ارباب کیخسرو اشاره فرمودند و البته همه ماها تصدیق می کنیم که نمی تواند مطبعه منظمی در خارج مجلس اداره شود و مجلس بهترین خدمت ها را به ترقی معارف از حیث مطبعه می کند این مطبعه میتواند معرف مملکمت را ترقی بدهد و میتواند آبروی مملکت را درخارج و داخل حفظ کند و چون مذاکرات را هم بنده کافی میدانم یک قسمت از فرمایشات آقای سردارمعظم که فرمودند ارقام خرج مجلس هر قدر بزرگتر باشد باعث توجه مردم می شویم به عقیده بنده ارقام بودجه مطبعه مجلس هرقدر بییشتر باشد البته بیشتر موجب رضایت مردم است زیرا میدانند مطبعه بزرگ می شود و مطبعه هرقدر بزرگ باشد آبروی مملکت حفظ می شود و معارف ترقی میکند.

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس-رأی گرفته می شود بماده اول از قانون بمبلغ چهل و نه هزار و دویست وبیست و شش تومان.

آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد ماده دوم بشرح ذیل قرائت شد.

ماده دوم-مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید مطبعه مجلس محسوب شود.

رئیس-اخیراً کمیسیون محاسبات یک پیشنهادی کرده است و ماده دوم را تغییر داده است.

(پیشنهاد مخبر کمیسیون بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می کنم ماده دوم بقانون بودجه سیچقان ئیل مجلس شورای ملی به ترتیب ذیل اصلاح شود.

ماده۲-مجلس شورای ملی اجازه میدهد که عواید مطبعه مجلس دو جزو جمع محاسبات مجلس محسوب شود.

رئیس-آقای دست غیب

(اجازه)

دست غیب-بنده میخواستم سوال کنم فرق مابین دو عبارت چیست خوب است فرق این دو عبارت را بیان کنند تا بنده ملتفت بشوم.بنده که فرق میانه دو عبارت را نفهمیدم.

مخبر-فرق این مسئله که پیشنهاد کردیم با عبارت قبل این است که اینطور پیشنهاد کردیم که عایداتش جزو خود مجلس باشد آنوقت مخارجش را هم مجلس بدهد وفقط مطبعه را برداشته ایم در آنجا رجوع به فرمائید می فهمید.اول نوشته است مجلس شورای ملی اجازه می دهد که عوائد مطبعه مجلس در جزو جمع محاسبات مطبعه مجلس محسوب شود آن لفظ مطبعه را برداشتیم برای اینکه جزء عایدات خود مجلس بشود نه جزء محاسبات خود مطبعه

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس-دیگر مخالفی ندارد؟

(اظهاری نشد)

رئیس-رأی میگیریم

بماده دوم به ترتیبی که آقای قائم مقام از طرف کمیسیون پیشنهاد کردند آقایانی که ماده دوم را باین ترتیب تصویب میکنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد.نسبت به کلیات مخالفی ندارد

.(یعضی گفتند خیر)

رئیس-رأی گرفته میشود بقانونی که شامل برد و ماده است آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و ورقه سفید علامت قبول ۷۴ورقه تعداد شد

.رئیس-عده حضار ۱۰۴نفر ۷۴ رأی تصویب شد.این راهم باید عرض کنم که کمیسیون محاسبات نسبت باین قانون برخلاف معمول و سابقه عمل کرده است تمام مخارج وعوائد مجلس از هر حیث و هرچقدر باشد باید در ضمن یک قانون پیشنهاد شود اینجا تفکیک کرده اند ودر ضمن دو قانون پیشنهاد کرده اند مقصود این است که برای بعدها سابقه نشود.

مخبر-مطبعه مجلس را میفرماید؟

رئیس-بلی

.مخبر-اجازه بفرمائید عرض کنم مطبعه مجلس را به همان علتی که آقای سردار معظم فرمودندکه مخارج مجلس زیاد بنظر میآید وچون مطبعه مجلس یک عایدات زیادی داشت و ما می خواستیم مخارج زیاد بنظر نیاید بهمان ملاحظه تفکیک کردیم.

رئیس-بنده قصد دارم که اگر یک لایحه از طرف دولت پیشنهاد میشد برای اینکه بنظر زیاد نیاید آن لایحه را را باین ترتیب قبول نمیکردند

(بعضی از نمایندگان-صحیح است)

بعد این باید رعایت این مطلب بشود.آقای حائری زاده(اجازه) حائری زاده-بنده چون عضو کمیسیون هستم وبه اصرار بنده تفکیک شد نظر بنده هم همان نظر ملک الشعراء بود که مطبعه مجلس معنی ندارد.یک موسسه ایست که عایداتی برای مملکت دارد اگر هم مجلس گاهی احتیاج پیدا کند اوراقش را طبع کند و جزء بودجه مجلس نیست ولی چون مأمورین دولتی وقتی مطبعه دست آنها بود امتحان داده اند و مجلس هم نمی توانست از آن مطبعه استفاده کند این بود که از دست آنها خارج شد و تقریباً یک موسسه ایست که دولت تحت نظر مباشرین مجلس دارد اداره می کند.

رئیس-مطبعه مجلس مال مجلس است وتعلق به مجلس دارد و جزء قانون بودجه مجلس باید پیشنهاد شود والا جزء بودجه مملکتی و دولتی بتصویب میرسد.(صحیح است) جلسه آینده روز سه شنبه است(بعضی از نمایندگان-پنجشنبه)

رئیس-چون بالفعل کاری نداریم عرض کردم باشد برای سه شنبه.

سردارمعظم-یکشنبه یا سه شنبه؟

رئیس- سه شنبه آینده.مصدق السلطنه-بنده یک عرضی دارم.

رئیس-بفرمائید.

مصدق السلطنه-بنده خیلی از آقایان محترم معذرت میخواهم چون موقع گذشته و جلسه باید تعطیل شود ولی استدعا میکنم باندازه مختصری توجه بفرمائید بعرض من که مطابق نظامنامه و قانون اساسی است یعنی از وظایف حقیقی مجلس شورای ملی است و اگر چیزی هم عرض میکنم عقیده شخص خودم را عرض میکنم واز آقایان استدعا میکنم نه صحیح است بفرمایند و نه تنقید بفرمایند.بنده عرض میکنم که اصل هفتم متمم قانون اساسی میگوید مشروطیت کلاً و جزاً تعطیل بردار نیست این اصلی است که بموجب همین قانون اساسی قسم یادکرده ایم مقدس است و میبایست مطابق قسمی که یاد کرده ایم این اصل را رعایت کنیم بنده میخواهم ببینم که اساس مشروطیت چه چیز است در این مملکت؟اساس مشروطی را باز یکی از اصول قانون اساسی که ماده ۳۶ یا ۲۷است معین کند که اساس مشروطیت شاه و مجلس شورایملی و دولت است.

این سه قوه در مملکت اساس مشروطیت هستند و شخص بنده عقیده خودم این است که(اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست) مراد این است که در مجلس باز باشد و ما بیائیم اینجا در مجلس روزی را بگذ رانیم بخوردن چای و اتلاف وقت آنوقت برویم بیرون بگوئیم (اساس مشرزوطیت تعطیل بردار نیست )عقیده من این است که وقتی اساس مشروطیت تعطیل بردارنیست که ما بوظایف خودمان عمل کنیم یعنی مجلس شورایملی بوظیفه خودش دولت بوظیفه خودش و شاه هم بوظیفه خودش و هر یک از این سه چرخه های سه گانه که بوظایف خودشان عم بکنند. آنوقت اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست یعنی آن تکلیفی را که باید نسبت به مملکت خودشان انجام بدهند نداده اند این یک قسمت.قسمت دیگر ماده پانزدهم نظامنامه داخلی است که می گوید مجلس شورایملی هر شش ماه مقارن تجدید انتخاب هیئت رئیسه هفت کمیسیون از میان خود بطریق انتخاب جمعی معین می کند.

این عرایض بنده اخطار قانونی است اخطار (روی اصل هفتم ممتم قانون اساسی ) واخطار(روی ماده پانزدهم نظامنامه داخلی) یعنی اینکه وقتی که هیئت رئیسه انتخاب شد هفت کمیسیون انتخاب میشود برای اینکه اگر دولت یک کاری داردکمیسیونها اینجا حاضر باشند بیایند و مطلب را بگویند و مسائل مملکتی را حل کنند.

بنده تصور میکنم این جریانی که مجلس شورایملی بخود گرفته مخالف با اصل هفتم قانون اساسی است یعنی اساس مشروطیت تعطیل بردار نیست بنده این را بآقای رئیس مجلس عرض می کنم چون نظامنامه که مجلس مینویسد مجری آن رئیس مجلس است و رئیس مجلس شورای ملی نمی بایست نگاه کند با اکثریت یا اقلیت پارلمان باید ببیند که در این نظامنامه چه نوشته شده و وقتی که نظامنامه میگوید مقارن انتخاب هیئت رئیسه هفت کمیسیون انتخاب می شو رئیس مجلس بمرئوسین خودش امر میدهدکه بروید مطابق ماده ۹۳نظامنامه در آن اطاق خارج مجلس و ترتیبی که در نظامنامه مندرج است اعضاء کمیسیون را انتخاب کنید.ممکن است یکوقت گفته شود بلی مجلس یک اکثریتی ندارد یعنی هنوز


Page 7 missing