تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۰»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیم‌های مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۰'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۰'''
 +
 +
Page 1 missing
 +
 +
در مجلس مطرح است و امیدوارم در این دوره تصویب شود. همین طور هم دولت مالیات های صنعتی را بیک مورد صحیحی دریباورد و بیاورد بمجلس تا مردم راحت شوند. بعضی از نمایندگان صحیح است
 +
 +
رئیس ـ آقای نظام التولیه (اجازه) نظام التولیه ـ جرائد خراسان شرحی در عملیات بعضی از خوانین قوچان نوشته اند که حقیقتاً به افسانه شبه تر است. والا تصور نمیشود کرد بتوات در دوره مشروطیت همچ عملیاتی را در محل هائی کرد. بنده ابتدائاً عین آن شرحی که در روزنامه نوشته شده بعرض آقایان می رسانم و عرض میکنم که علت وقوع اینطور قضایا چیست. در ضمن اخبار قوچان می نویسد: چندی قبل ولی خان قهرمانلو ملقب به ضرغام السلطان بمعیت حاج محمد حسین رستم آباددی و چند نفر سوار بکلاته سیاه رشت وارد می شوند. بخان مزبور خبر می دهند شیخ براتعلی نامی که بعوض او بوده در آن قلعه است دو نفر سوار بسراغ او رفته حاضر می نمایند. پس از فحاشی و هتاکی زیاد نسبت باو از قریه قز بوده حرکت و بسمت رستم آباد رهسپار می گردد بدو نفر سوار مزبور حکم میکند که شیخ را متعاقب او برستم آباد می برند سوارها نباید بدستور ارباب خودشان پس از خروج از قلعه گردن شیخ را با ریسمان به دم اسب بسته مشغول تاخت و تاز می شوند.
 +
 +
مسافت بین دو قریه را که قریب دو فرسخ بوده باین حال طی مینمایند بین راه چند مرتبه شیخ بیچاره ضعف نموده روی زمین می افتد مامورین قسی القلب بوسیله درفش و جوال دوز ( که حسب المعمول نوکرهای این خان برای همین مواقع با خود دارند) او را از روی زمین حرکت داده و باز بنای اسب تاری بحال مذکور مگذارند. تا اینکه بقریه رستم آباد برسند درب قلعه اسطخری بوده پر از گل و لجن قریب بیست مرتبه بیچاره را میان اسطخر انداخته بیرون می اورند و در فواصل آن کتک زیادی میزنند و در آخر هم لباس های او را کنده از سر تا پای آن را بگل سیاه گرفته باین هیئت پیش خان مذکور میبرند آن مجسمه شقاوت.
 +
 +
ثانیاً بنای فحاشی و هتاکی گذارده و امر بحبس و زجر او می نماید پس از مدتی حبس و آزار برادر حاج سابق الذکر رسیده و بحال او رقت می نماید و بوساطت او خان از سرقتل و زجر او می گذرد تا اینکه کسان او از قریه مایوان مسبوق شده میآیند و جسد نیم مرده شیخ را روی الاغ انداخته بخانه اش می برند پس از چند روز که فی الجمله رمقی پیدا نموده و تخفیفی در جراحت بدن او پیدا می شود برای اظهار شکایت بشهر میآید و بمقامات عالیه اظهار مظلومیت و دادخواهی می نماید.تاکنون چندین مرتبه حکم از مرکز برای رسیدگی بشکایت شیخ و رفع تظلم او صادر و بملاحظاتی تمام مسکوت عنه مانده و شیخ بیچاره در کوچه های قوچان ویلان و سرگردان مانده است. حقیقتاً این قسم پیش آمدها در شهر هائی که مدعی العموم دارد خیلی عجیب است که تعقیب نمی شود و هر کاری که دلشان میخواهد می کنند.
 +
 +
در صورتی که مشهد مدعی العموم دارد برای رسیدگی باین طور قضایا که اگر مدعی خصوصی نداشته باشد مدعی عمومی باید خودش تعقیب کند. متأسفانه مدعی العموم مشهد هیچوقت در این قبیل قضایا دخالت نمی کند اینکه بستگی مخصوص بیک عضو مهم مرکز داردو تقریباً میتوان گفت که مدعی العمومی مشهد قبول شده است و چندین سال است که ابداً تغییر نمی کند و البته اگر مدعی العموم تعقیقب بکند ابداً ممکن نیست این قضایا روی بدهد و مدتی این شخص بیچاره در آنجا ویلان و سرگردان مانده است و بهیچوجه تعقیب نشده . بنابراین خواستم قضایا را بعرض آقایان برسانم و از طرف مجلس مقدس شورای ملی بئولت تذکر داده شود که حقیقتاً چرا باید در یک ولایاتی در زمان مشروطیت یک حرکاتی بکنند که اینطور رقت آور باشد.
 +
 +
رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده می خواستم تقاضا کنم که مدت ها است دو فقره سؤال از وزارت مالیه کرده ام تقریباً شش هفت ماه است و هنوز حاضر نشده اند جواب بدهند و همین حاضر نشدنشان باعث شده است که هر دوره یک مالیات جدیدی بر اهالی همدان تحمیل می شود استدعا می کنم مقرر فرمائید که زودتر بیایند و جواب سؤالات بنده را بدهند و جلوگیری هم از این خلاف قانونها بکنند.
 +
 +
رئیس ـ تأکید می شود بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور بشویم. رئیس ـ خیر کمیسیون بودجه راجع بدوازده نفر مستخدمین بلژیکی مطرح است در کلیات مخالفی نیست؟ حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده مخالفم.
 +
 +
رئیس ـ بفرمائید حاج میرزا عبدالوهاب ـ در این لایحه نوشته شده که بیست و هفت هزار و هشتصدو خوردة تومان علاوه باین مستخدمین داده شود. بعلاوه منزل هم داده شود البته کسی منکر خدمات مستخدمین بلژیکی نیست.
 +
 +
ولی یک مملکتی که این قدر بی پول است این قدر بذل و بخشش را بنده سزاوار نمی دانم باید اول تحصیل پولش را کردبعد بذل و بخشش کرد تا محتاج بیک قرض و تصمیل طاقت فرسا بمردم بشویم و بنده این کار را سزاوار نمی دانم از این جهت مخالف هستم. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه) آقا سید یعقوب ـ بنده هم مخالفم. عماد السلطنه مخبر کمیسیون بودجه ـ اینکه آقا فرمودند بیست و هفت هزار تومان و کسری دراین لایحه نوشته شده است ولی در همین لایحه هم نوشته شده است که کلیه این مبلغ در بودجه سنه۱۳۰۲و۱۳۰۳ منظور شده و بهیچوجه موجب هیچگونه اضاسفه مخارجی نیست. اولا بنده باید تاریخچه این مسئله را عرض کنم چنانچه پریروز هم عرض کردم این در نتیجه یک سهوی است که در نوزدهم جوزای ۱۳۰۱ در مجلس شورای ملی واقع شده است در موقعی که لایحه دولت راجع بدوازده نفر بلژیکی مطرح بوده است وقتی میخواستند رأی بگیرند. آقای ارباب کیخسرو از وزیر مالیه وقت توضیح میخواهند ( در صورت مجلس هست) که این کنترات ها از چه تاریخ است ایشان جواب میدهند از تاریخ تصویب در صورتی که از تاریخ تصویب نبوده است و از تاریخ انقضای کنترات سابقشان بوده است و اگر در تاریخ تصویب بنا بود معمول شود.
 +
 +
همانطور که در این لایحه هم عرض شده است مستلزم این بود که یکعده از بلژیکی ها بدون استحقاق از حقوق کنتراتی شان علاوه دریافت کنند و یک عده دیگر بدون جهت از حقوق حقه خودشان کمتر دریافت کنند. برای این مسئله دولت ناچار بود ه مجلس مراجعه کند که رفع این اشتباه بشود. در آنوقت که مجلس نبود بعد هم که این لایحه را بمجلس تقدیم کردند مدتی در کمیسیون طول کشید چون لازم بود توضیحاتی از رئیس کل گمرکات در این باب خواسته شود رئیس کل گمرکات هم بمسافرت رفته بود بعد از آن که از مسافرت برگشت به کمیسیون آمد و توضیحاتی داد معلوم شد که هیچگونه اضافه مخارجی نیست و همان است در بودجه سنه سیصدو دو سیصدو سه تصویب شده است این بود که راپورتش تقدیم مجلس شد همین طورهم در راپورت کمیسیون ذکر شده و از تصویب مجلس هم گذشته است. بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است.
 +
 +
(بعضی گفتند کافی نیست) رئیس ـ آقایانی که مذاکگرات را کافی می دانند قیام فرمایند.( عدة قیام نمودند) رئیس معلوم می شود کافی است. آقای آقا سید یعقوب. (اجازه) آقا سید یعقوب ـ راجع بفرمایش آقای عمادالسلطنه . اولا این را عرض کنم که راجع باساس مالیه سخت است صحبت کردنش در مجلس برای اینکه مخبر کمیسیون بودجه آقای عمادالسلطنه است که بنظر بی مرحمتی حمله میکند و بنده نمیتوانم به ایشان اعتراضی کنم خودشان تصدیق میکنند که این مال سیصدو دو وسیصدوسه است و مال سابق نیست.یعنی در بودجه هزاروسیصدودووسه منظور شده پس معلوم میشود که این یک اضافه مخارجی است که آورده در بودجه.
 +
 +
بنده و آقای حاج میرزا عبدالوهاب با این اضافه مخالف هستیم چون همانطور که در سابق هم بنده عرض کرده ام اگر سابقاً آنها کنترات داشته اند که مطابق آن خدمتشان حقوق به آنها میدهند و اگر یک خدمت جدیدی بآنها رجوع رجوع کرده اند و مستوجب نصیحت جدیدی هستند که خوب است آنرا هم آقای مخبر بفرمایند که چون یک خدمت دیگری بآنها رجوع شده در مقابل این خدمت این نعمت را هم باید بآنها داد.
 +
 +
والا در صورتی که کنتراتشان در سابق تصویب شده و دارای یک حقوقی بوده اند دیگر اضافه برای چیست و همانطور که خودتان هم فرمودید در بودجه هزارو سیصدو دو و سه هم تصویب شده است د هر صورت مخالفت بنده و آقایان دیگر از این نقطه نظر است که این زیادتی برای چیست و چه خدمتی کرده اند که این اضافه بایستی منظور شود و در واقع توضیح این مسئله را میخواهم. مخبر ـ اولا بند هیچوقت حمله و تعرض نکرده ام که ایشان فرمودند حمله و تعرض میکنند و این فرمایش ایشان مورد ندارد. اما اینکه فرمودند چرا در بودجه ۱۳۰۲و۱۳۰۳ ذکر شده؟ جایش همانجا است چون در سنه ۱۳۱۱ کنترات اینها
 +
 +
تجدید شده است آنوقت باید در بودجه هزاروسیصدودووسه این اضافاتشان ذکر شده باشد و از تصویب مجلس هم گذشته باشد همین طور هم شده و از تصویب مجلس گذشته است. اما اینکه فرمودند چه خدمت جدیدی کرده اند که این حقوق بآنها داده میشود این یکچیز جدیدی نیست و خدمت هم جدیداً نکرده اند. همانطویکه سایر مستخدمین خارجی در کنتراتشان قید هست در کنترات مستخدمین بلژیکی هم این مسئله قید شده است که در سال اول و دوم و سوم و همینطور در سنوات خدمتشان حقوقشان نسبت بسال قبل علاوه می شود.این یک چیز تازه نیست هم چنانیکه نسبت به مستخدمین داخلی ایران هم این مسئله منظور شده و از این اضافه بهره مند میشوند. و باز هم تکرار میکنم که بهیچوجه من الوجوه در این قسمتی که امروز مجلس تصویب میفرماید یک دینار بر بودجه که تصویب شده تحمیل نمیشود.
 +
 +
رئیس ـ آقای کازرونی. (اجازه) کازرونی ـ موافقم.
 +
 +
رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده معنی بودجه مصوبه را ندانستم اگر اینها واقعاً تصویب شده دیگر زیادی معنی ندارد. اگر چنانچه یک پول زیادی در گمرک جمع شده است آنرا باید بدهند بخزانه مملکت نه اینکه چون آنجا یک پول زیادی جمع شده باید فوری برایش خرج بتراشیم و یک لایحه پیشنهاد کنیم بمجلس . این معنی ندارد اگر این طور است الان تمام ادارات ما بی مواجب مانده اند اول حقوق آنها را بدهند بعد برای اینها پیشنهاد زیادی بشود. مخبر ـ متأسفانه توضیحی که بنده میدهم آقایان توجه نمیفرمایند یا شاید بنده بد توضیح میدهم عرض کردم: اینها در جزو بودجه کل مملکتی از تصویب مجلس گذشته است. ولی نظر باینکه این اضافات برای مستخدمین بلژیکی بموجب کنتراتست و باید این اضافات در حق آنها منظور شود اجازه مجلس شورای ملی را لازم دارد ولی در هر صورت در جزو کل مملکتی و گمرک این مبلغ از تصویب مجلس گذشته است این عرض بنده…. بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
 +
 +
( بعضی گفتند ـ کافی نیست) رئیس ـ رأی میگیریم بکفایت مذاکرات . آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.( معدودی قیام نمودند)
 +
 +
رئیس ـ معلوم میشود کافی نیست؟ آقای سرکشیک زاده (اجازه) سرکشیک زاده ـ توضیحاتی که آقای عمادالسلطنه دادند بنده را قانع نکرد. مقدمه لایحه را هم خوانده ام آقایان ملاحظه بفرمایند در موقعی که یک طرحی بمجلس میاید که مستلزم هزار تومان مخارج است یکی از نمایندگان می گوید من مخالف با این حاتم بخشیها هستم. اگر اینطور است بنده هم با حاتم بخشیها مخالف هستم. اگر این حقوق را بموجب تصویب مجلس شورایملی میگیرنددیگر هیچ دلیلی ندارد دوباره مجلس رأی بدهدو اگر نمیگیرند این را هم خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که این بیست و هفت هزار تومان و کسری از چه بابت بآنها داده میشود.
 +
 +
رئیس ـ آقای معتمدالسلطنه (اجازه) معتمدالسلطنه ـ آقای سرکشیک زاده در ضمن بیانات خودشان فرمودند که در اینجا حاتم بخشی میشود بنده تصور میکنم خبر کمیسیون بودجه خیلی روشن و واضح نوشته شده گویا کاملا دقت نفرمودند در خبر کمیسیون نوشته شده است: که در سی و یکم جوزا ۱۳۰۲ کنترا ت مستخدمین بلژیکی بمجلس تقدیم شده و سی و یکم جوزا روزی است که روز آخر دوره تقنینیه مجلس چهارم بوده است کنترات مستخدمین بلژیکی در همان موقع بمجلس مطرح شد و همانطور که آقای مخبر توضیح دادند آقای ارباب کیخسرو از وزیر مالیه وقت سوال کردند و ایشان جواب دادند که این کنترات هاشات باید از روز انقضای کنترات سابقشان تجدید شود و بواسطه همین اختلاف این مسئله همینطور ماند ویک اضافاتی به بعضی ها شان داده شد و مبالغی هم از حقوق بعضی دیگر کسر شد و چون مجالی برای مجلس باقی نبود و در سی و یکم جوزا مجلس دوره اش خاتمه یافت و دیگر مجلس نبود که دولت پیشنهادی راجع بآنها تقدیم مجلس کند.
 +
 +
در دوره حاضر این پیشنهاد بمجلس آمد و آن اشتباهی که در دوره چهارم شد در این پیشنهاد اصلاح شده و آن تفاوتی هم که می بایستی داده شودمجلس شورای ملی در بودجه سنه ۱۳۰۲ تصویب کرده است و گمرک هم باسم آنها کنار گذارده و منتظر است که پس از تصویب مجلس حقوق حقه آنها را بآنها بدهد و بهیچوجه موضوع حاتم بخشی و اضافه خرج نیستو این یک حق مشروعی است که مطابق سوابق و کنترات هائی که داشته و دارند باید بآنها داده شود و اگر براپورت کمیسیون بودجه کاملا مراجعه شود رفع تمام مشکلات خواهد شد. رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس تقاضا کرده اند که لایحه از دستور.
 +
 +
محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ عرض کنم که … رئیس ـ آقا تأمل بفرمائید. مگر تقاضا نکرده اید که از دستور خارج شود. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ چرا ولی اول اجازه گرفته بودم. رئیس ـ در هر حال ایشان تقاضا کرده اندکه این لایحه از دستور خارج شود. بفرمائید. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ آقایان نسبت سهو بمجلس چهارم میدهند در صورتیکه اشتباه میکنند مجلس میخواست تا موقعی که کنترات آنها تمام نشده اقدامات و عملیاتی خارج از قانون نکنند و ابداً سهو نکرده. و بعلاوه چون اذهان آقایان حاضر نیست و مطالب مهمتری از قبیل نظام اجباری و غیره در دستور هست که مفصلتر است از اینجهت بنده پیشنهاد کردم که از دستور امروز خارج شود. مخبر ـ بنده عرض نکردم مجلس چهارم سهو است. رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه) شیروانی ـ بنده اساساً با این قبیل پیشنهاد ها مخالف هستم یک کاری که میآید بمجلس صحیح یا سقیم وقتی که درش جزئی گیری پیدا میشود و یک نظریاتی تولید میشود فوری آقایان میفرمایند از دستور خارج است و بنده با این ترتیب مخالفم.
 +
 +
اگر آقا موافقند موافقتشان را اظهار کنند اگر هم مخالفند مخالفتشان را بفرمایند دیگر چرا از دستور خارج شود. رئیس ـ آقایانی که تقاضای شاهزاده را تصویب میکنند قیام فرمایند. ( عده قلیلی قیام نمودند) رئیس ـ تصویب نشد. آقای عراقی (اجازه) حاج آقا اسمعیل عراقی ـ بنده در موقعی که مخبر محترم کمیسیون توضیح می دادند نزدیک بود یک قدری متقاعد شوم ولی توضیحی که آقای معتمدالسلطنه دادند بنده را در عقیده مخالفت خودم راسختر کرد. چون در ضمن توضیحات خودشان گفتند این وجه در خزانه گمرک موجود اسا تا وقتی که مجلس تصویب کند داده شود. معلوم می شود یک پولی که تصویب شده برای یک شخص معینی نبوده است در خزانه ایران خیلی چیزها موجود است.پس هر جاچیزی موجود است فوراً در این مقام بربیائیم که تصویب کنیم ببعضی اشخاصی داده شود. خیر اینطور نیست.
 +
 +
چون یکقدری پول در خزانه گمرک جمع شده بدهیم باین قبیل اشخاصی این ترتیب غریبی است و بنده تصور میکنم که این یک خرجی است تازه که مجدداً ما میخواهیم تصویب کنیم و من خیال میکنم قول آن کسی که ما حاتم بخشی کنم درست باشد. اقای معتمدالسلطنه برطبق فرمایشی که فرمودند تصدیق کردند که ما یک پولی داریم بدهیم بدیگری خیر. مطابق آن بودجه که سابقاً تصویب شده است برای مستخدمین بلژیکی یک حقوقی تصویب شده است و این اضافه است. مخبر محترم هم در ضمن فرمایششان فرمودند که یک اضافه که بیک کسی میبایستی داده شود داده نشده و بدیگری در عوض آن داده شده که مستحق آن نبوده است. حالا بهتراین است که ما این پولی را که داریم بدهیم باین شخصی که مستحق بوده و نگرفته. بنده معنای این را نفهمیدم حقیقتاً شکل غریبی است و بنده نمی توانم با این لایحه موافقت کنم.
 +
 +
رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه) کازرونی ـ موافقت بنده فقط متوجه این نکته است که حقیقتاً بلژیکی ها برای ما یک نوعی کار کرده اند و گمرکات ما را مرتب کرده اند که مستوجب تقدیر و تحسین هستند. بنده برخودم لازم میدانم که اظهار قدردانی کنم. اگر کسی درست مربوط باشد بگمرکات وعملیات آنها را نگاه کند حسن اداره آنها را تصدیق میکند که یا بهتر از بسیاری از گمرکات خارجه است یا مثل یکی یکی از گمرکان جنوب خارجه است.
 +
 +
در گمرکات ما اطمینان می دهیم که هیچ تعدی و خیانت وجود ندارد. با اینکه تجاوز را محکوم کرده است که آن آخرین مرتبه اعلای حقوق گمرکی را بپردازند. معذلک هیچوقت کسی از گمرک شکایتی نکرده است و همه وقت راضی بوده اند. عایدات گمرکی ما هم خیلی زیادتر شده است و روز بروز هم در تزاید است و بنده چندان مهم نمیدانم که حقوق این جور مردم زیاد شود ما بایستی در مقابل سایر مستخدمین که حقوق ما را منظور نمی دارند نسبت یکسانی که منظور می دارند قدری
 +
 +
حق شناسی کنیم که سوء تفاهم نشود.
 +
 +
رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس مطلب خیلی مخلوط شد و آن مطلبی که میفرمایند زیاد کم است مربوط به مستخدمین بلژیکی نیست معلوم نیست کسی مخالفت میکند بگوید این ها خدمت گزاری نکرده اند. خیر غرض این است که مجلس چهارم از روزی که این کنترات را تصویب کرده باید منظور شود یا نه؟ آقایان می فرمایند که اگر رأی بدهیم فرق نمیکند. بنده نمیدانم چطور فرق نمیکند؟!
 +
 +
اگر رأی بدهیم البته بر بودجه تحمیل خواهد شد. بنده که وقتی که حساب میکنم می بینم در صورت رأی دادن بر بودجه زیادتر می شود. آقایان مخبر و اعضاء کمیسیون باید این حساب را کرده باشند که این بیست و هفت هزار تومان را اگر بدهیم زیادتر می شود و چطور می شود نه زیادتر میشود نه کمتر من که نفهمیدم. لذا عقیده دارم از روزی که مجلس شورای ملی کنترات را تصویب کرده موضوع حقوق از آن روز است.
 +
 +
باین جهت مخالفت کردم نه اینکه بگویم بلژیکی ها بدرفتاری کرده اند خیر خیلی هم خوب رفتار کرده اند. رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
 +
 +
تدین ـ اینجا دو مطلب طرف توجه آقایان شده یکی راجه به مبلغ بیست و هفت هزارو هفتصدو هفتادو دو تومان برای حقوق آنها و یکی هم منزل برای سکونت آن ها. همانطوریکه آقای مخبر توضیح دادند این مبلغی که در این لایحه از طرف دولت بکمیسیون پیشنهاد شده است و کمیسیون هم تصویب کرده است. چیز تازة نیست مستخدمین بلژیکی که در گمرکات مشغول خدمت هستند مخصوصاً این دوازده نفری که اسامی شان اینجا هست تمامشان سابقه اداری در ادارات دولتی بلژیک داشته اند و از مستخدمین رسمی دولت بلژیک بوده اند کنترات آمده اند بایران و چون اینها بتدریج بایران آمده اند و کنترات های آنها منعقد شده است.
 +
 +
قبل از مجلس چهارم در وضعیات داخلی آنها یک تعدیلی بوده است باین معنی که یک نفر که سابقاً خدمتش در مالیه و گمرک زیادتر بوده است در کنتراتی که با دولت داشته است یکقدری حقوق زیادتر برایش منظور شده و آنکه کمتر بوده است یکقدری کمتر حقوق باو داده شده و باین ملاحظه یک توازن و تفاوتی ما بین افراد بلژیکی که در گمرک بوده اند بوده است. و همین مسئله باعث دلگرمی آن ها بوده تا اینکه در مجلس چهارم در اواخر مجلس ( که اغلب آقایان هم در آن دوره بوده اند) و خوب هم مسبوق هستند اصلا وضعیت فضا یکطوری بود که علاقمندی به استخدام طبقه خارجی نشان داده نمیشد و فقط موضوع بحث مالیه بود و اینکه از آمریکا برای مالیه مستشار بیاورند.
 +
 +
در اثر این وضعیت که از تأثیر فضا و محیط پیدا شده بود این بود که کنترات پانزده نفر از مستخدمین بلژیکی از طرف دولت وقت بمجلس پیشنهاد شد و باز در اثر همان تأثیرات سه نفر را قبول نکردند و دوازده نفر را قبول کردند و در اثر یک وضعیاتی آمدند یک کنترات متحدالشکلی درست کردندو طبق قانون دوره چهارم و این کنترات متحدالشکلی که تصویب شده است و چهارم سنبلة سال آینده تمام میشود و مدت کنترات های هر دوازده نفرشان منقضی می شود یک تغییری در تعادل وتوازن وضعییات سابقة خودشان در کار بوده است و این مسئله تولید اشکال کرده چون این بیست و هفت هزار تومان را در سابق آنها می گرفتند ولی با یک ترتیب مخصوص خودشان خودشان تقسیم می کردند و برای اینکه تعادل و توازن دومرتبه برقرار شود آمده اند ومیگوید این ترتیب را مجلس پنجم تصویب کند و اینکه کلمة سهوی اینجا گفته شد نسبت سهو بمجلس داده نشد ایشان هم اینطور اظهار نکردند نمی دانم آقایان مقدمه این راپرت را خوانده اند یا نه ؟ در این مقدمه تصریح شده است که سهو شده اما سهو را بمجلس نکرده و این اشکال در نتیجة سهوی که از طرف وزارت مالیه وقت در دورة چهارم در موقع گذشتن کنترات ها بعمل آمده حادث گردیده. می بایست وزارت مالیه وقت در آن تاریخ درست توضیح بدهد و این اشکالات پیش نیاید باین جهت در جزء صرفه جوئی ها و بودجة گمرک همانطور که قبل از دو سال معمول بوده است در بودجه منظور شده ولی چون مجلس رأی داده است که در یک حدود معینی حقوق بگیرند. اینها نتوانسته اند از بودجة گمرک بردارند باین جهت است که آمده اند ثانیاً تقاضا کرده اند و از طرف دولت هم لایحه آن تقدیم شده است که در صورتی که مجلس مقتضی و صلاح بداند تصویب کند. ازهمان مجلس هائی که صرفه جوئی شده است بآنها بدهند و تا چهارم سنبله سنه آتیه کنترات همه شان منقضی میشود آنوقت اگر خواستند تجدید نمایند موضوع دیگریست این راجع باین قسمت.
 +
 +
واما راجع بمنزل : اینها دوازده نفرند چنر نف از آنهاکه مامور نقاط خارج میباشند چون بنا و عمارت برای گمرک از خود دولت در آن نقاط هست در آنجا منزل دارند و در مقدمه این راپورت هم ذکر شده از قبیل انزلی آستارا مشهدسر بندر جز سیستان بندر شاه عباس و محمره و جلفا و تبریز در این نقاط دولت عمارات گمرکی دارد و هر یک از این مستخدمین بلژیکی که مامور آن نقاط میشوند البته در آن عمارات دولتی منزل میکنند و دیگر دولت برای آنها منزل جداگانه اجاره نمیکند و فقط سه نفر اینها میمانند. بعد از آنکه کنترات آنها در مجلس چهارم گذشت این اختلاف هم در آنجا موجود شده است.
 +
 +
قبل از دوره چهارم دولت بهر یک از آنها منزلی که شایسته مقامشان باشد میداده است حالا در این یک سال و نیم و دو سال سه نفرشان بی منزل مانده اند آن وقت آن نقطه نظر اخلاقی و احتیاجات اداری رئیس کل گمرکات میگوید شما که بآن هشت نفر یا نه نفر که منزل داده اید این سه نفر هم اهمیتی ندارد در ازاء خدمات صادقانه کرده اند در واقع یک اجاره خانه در ماه آن هم باینطوری که کمیسیون رأی داده است از بیست و پنج الی پنجاه تومان مال الاجاره نسبت باین سه چهار نفر بدهند و خانه اجاره نمایند بنابرین تصور میکنم که این یک چیز تازه نیست و تحمیلی هم بر بودجه نیست و علت این اشکال همان بود که بطور خلاصه بعرض آقایان رساندم و اگر آقایان توجه بفرمایند و بمستخدمین گمرک که از بلژیک آمده اند مبلغی پول بهر قصد یا اجاره خانه یا انعام یا اضافه مخارج داده شود با سوابقی که داشته اند یک تشویقی است و موضوع حاتم بخشی هم نیست. در ازاء خدمت است پول مفت هم داده شده است. جمعی گفتند : مذاکرات کافی است و بعضی گفتند کافی نیست. رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند رئیس ـ معلوم میشود کافیست رأی میگیریم برای شور مواد آقایانی که دخول در شور مواد را تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام فرمودند)
 +
 +
ئیس ـ تصویب شد. ماده اول قرائت شد. ( بشرح آتی قرائت شد) ماده اول ـ وزارت مالیه مجاز است برای مامورین بلژیکی گمرکات که در اماکن دولتی سکنی دارند منزلی متناسب با اهمیت مشاغل آنها در حدود ماهی ۲۵ الی پنجاه تومان اجره و باختیار ایشان بگذارد
 +
 +
رئیس ـ آقای مساوات (اجازه) مساوات ـ اگر چه آقایان توضیحاتی دادند که خیلی کافی بود ولی این بنده یک مسئله راجع باینطور مسائل از مجلس گذشته است بآقایان تذکر می دهم و آن راجع بوده است بمسئله کنترات عموم خارجی ها که در دوره چهارم تصویب شده است و گذشتن آن قانون از روی این فلسفه بود که دیده میشد در بودجه خارجی ها وقتی که با دولت حساب میشد یک مخارج و یک اسامی خرجی هست که هیچ ربطی به کنترات ندارد مثلا خرج درشکه دیده شده و خرج بعضی چیزهای تجملی از قبیل مبل و اثاثیه و بعضی بعضی چیزهای دیگر را مینوشتند. برای اینکه دولت محدود باشد در وضع کنتراتها قرار دارند که کنترات خارجی ها وقتی بمجلس می آید باید خدمت او وسعت او و وجهی که او را کنترا میکنند و مدتش را بمجلس بیاورند و تصویب شود و حقوقی اضافه بر آنچه که مجلس تصویب کرده داده نشود و این برای همین مسئله است مخارج سبک هم مثلا داده نشود این مسائل برای شخصی بخصوص نیست و برای بلژیکی و غیر بلژیکی نیست مستخدمین بلژیکی هم البته خیلی خدمت کرده اند و منظور نظر هم می شد و گویا عموم وکلاء هم از آنها خشنود باشند اما این چون مخصوص یکدسته نیست بنده اساساً مخالفت دارم که یکدیناری زیادتر از آن کنتراتی که گذشته است داده شود و مخالفتم از اینجهت است
 +
 +
مخبر ـ اینجا یک شبهه برای آقای مساوات شده که لازم است رفع آن را بکنم اولا آن قانونی که فرمودند از مجلس گذشته البته محترم است و کنتراتهائی هم که شده است البته از آنقانون تجاوز نکرده و نمیکند. هر کنترات یکشرائط اصلیه و یک شرائط فرعیه دارد. شرائط اصلیه همانطور که فرمودند باید بمجلس بیامد و شرائط فرعیه را هم باز مطابق یکترتیبی که خودش تصویب کرده است باید معین کند اما این موضوع مخالف با آن مسئله نیست و این یکچیزی برخلاف کنترات و اضافه کنترات نیست. شما یک یک مامورینی میفرستید به یک چند نقطه از این نقاط عمارات دولتی دارند مثل اینکه نه نقطه است که دارند و در راپورت نوشته شده است از قبیل انزلی، آستاراریاریا،بوشهر ،بندر جز، سیستان،بندر عباس، محمره، جلفا، تبریز در یک قسمت ها عمارات دولتی هست ودر یکقسمتهائی هم از طرف دولت دستور ساخته شدن داده شده است
 +
 +
اما یک جاهائی که عمارات دولتی ندارد رئیس گمرک وقتی بآنجا میرود البته منزل می خواهد و این منزل را البته باید دولت بدهد. این حرف مشروع و حسابی است منتهی کمیسیون بودجه مقدار و مبلغش را هم معین کرده است که از پنجاه تومان کرایه خانه و اثاثیه تجاوز نکند یعنی از بیست و پنج تومان الی پنجاه تومان و این قبیل دقت ها در یک کمیسیونی که هجده نفر هستند و شاید در آنجا هم مجال رسیدگی و تحقیق و تدقیق بیش از مجلس شورای ملی باشد شده و تصورهم نمیکنم ماها میل داشته باشیم چیزی را بدون جهت و سبب بیاوریم از تصویب مجلس بگذرانیم یا چیز هائی بگوییم که خلاف واقع باشد.
 +
 +
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
 +
 +
رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده با این ماده و ماده بعد هر دو مخالفم و فلسفه مخالفتم دو امر است یک امر این است که این اصول غریب نوازی که در مملکت ما پیش آمده است یک مقدمه ای است برای اینکه یکعده زیادی مستخدم که ما از خارج آورده ایم وقتی که دیدند ما یک موضوعی را برای یکی گذراندیم این فتح باب می شود و یک راهی پیدا میکنند مستخدمین غیربلژیکی هم که از هر ملتی باشند آنها هم همین تقاضا دارند ثانیاً مگر مستخدمین خارجی همه خائن بودند که مستخدمین بلژیکی حتماً باید برایشان خانه تهیه بشود؟
 +
 +
مستخدمین ایرانی را هم که از مرکز ماموریت میدهند بروند بیک جائی حقوقشان را هم نمی دهند که بروند بمحل برسند. چه فرق می کند اگر بنا بخدمت است آخر ما مستخدمین ایرانی کم داریم و باید برای آن ها هم همین وجه منظور نظر باشد.
 +
 +
ثانیاً عیبی که پیدا می کند اینست که سی نفر بملیت های دیگر در این مملکت هستند که مستخدمین ایرانند آنها هم فردا تقاضا می کنند که چطور شما به بلژیکی ها خانه داده اید باید بما هم بدهید. چطور بآنها اضافه داده اید بما هم باید بدهید. آخر ایرانی ها چه فرق با آنها دارند که باید گرسنه بمانند؟ شش ماه بشش ماه حقوق نگیرند محو شدند؟ ولی مستخدمین خارجی علاوه بر حقوق باید برایشان یک کرایه خانه هم تصویب کنیم.
 +
 +
وزیر مالیه ـ آقای تهرانی توجه بفرمائید اینکه ما اینها را منترات کردیم برای یکمصلحتهائی بود والا البته هیچوقت مستخدمین خارجی نمی آوردیم و امیدوارم که در یکمدت قلیلی رفع احتیاجاتمان از مستخدمین خارجی بشود اما مادامی که باید آنها را نگاه داری کرد البته یکنفر که از خارج می آید غیر از مردم این مملکت است و با مستخدمین خودمان مطابق قانون استخدامی که شما تصویب کرده اید رفتار میکنیم آنها هم راضی هستند و باید هم راضی باشند ولی خارجی ها را که می آوریم باید وسایل که راحتیشانرا فراهم کنیم.
 +
 +
رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده فرمایشات آقای وزیر مالیه را تصدیق میکنم ولی آنروزی کی میآیند کنترات میشوند تمام این جزئیات لازمه منظور شده است برای خانه شان و درشکه شان تمام اینها منظور شده است دیگر هی هر روز لایحه بیاورند با این وضع بودجه مملکت ایران بنده صلاح نمیدانم حالا اگر اکثریت آقایان صلاح میدانند ببنده مربوط نیست و با این کسر بودجه بیست و هفت هزار تومان بعنوان اندامیته و چه و چه این حرفها را بنده مقتضی بودجه حاضر نمیدانم.
 +
 +
مخبر ـ برای آقا یک اشتباهی حاصل شده است. اینها را که کنترات کرده اند برای تهران کنترات کرده اند و قرار نشده است که بروند بندر جز یا بوشهر و البته وقتی که میروند ببندر جز یک منزلی می خواهند و این اشکالی ندارد.
 +
 +
رئیس ـ آقای مدرس پیشنهاد کرده اند از دستور خارج شود
 +
 +
مدرس ـ اگر چه بنظر اینطور می آید که بشخص بنده بربخورد ولی من از بین مستخدمین خارجی عقیده به بلژیکی ها دارم. عقیده شخصیم این است چون ده دوازده سال است که در این شهر هستم و آنچه بمن خبر رسیده است و تحقیق کرده ام اینها صادقانه باین مملکت خدمت کرده اند. ولی این لایحه چون با ذهن ما مسبوق نیست توی ذهن بعضی ها میزند آنها هم حق دارند لهذا تقاضا کردم از دستور امروز خارج شود و در خارج در اطراف آن مطالعه بشود یا اینها قانع بشوند یا آنها من مستخدمین بلژیکی را بهترین مستخدمین می دانم که در این مملکت آمده اند لهذا اگر آقایان صلاح میدانند باشد بعد در اطرافش مطالعه بشود آقایان قانع بشوند بعد بیاید بمجلس.
 +
 +
رئیس ـ آقای تدین (اجازه) تدین ـ این راپورت کمیسیون تقریباً در بیست و دوم رجب طبع شده و توزیع هم شده ودرجلسه گذشته هم تقاضا شد که جزو دستور امروز شود. بنده تصور میکنم آقایانی که نفیاً یا اثباتاً علاقمند بوده اند با این راپورت که قبول بکنند یا رد بکنند وطالعات خود را کرده اند و با اینکه آقای مدرس تصدیق میفرمایند خدمات صادقانه مستخدمین بلژیکی را وتصور میکنم سایر آقایان هم در این باب هم عقیده باشند بنده تصور میکنم زیاد در این باب صحبتی نخواهد شد مگر اینکه موضوع مکرر شود برای اینکه آقایانی که مخالف بودند دلائل خودشان را اقامه کردند و موافقین هم توضیحات خودشان را دادند و چیزی هم که قاطع است رای است.
 +
 +
حالا امروز از دستور خارج بشود و در خارج تبادل نظر شود نمی دانم عملی خواهد بود یا نه مگر اینکه آقای مدرس پیشنهادشان را اصلاح بفرمایند که برای جلسه بعد باشد بعد رای بگیرند مدرس ـ قبول می کنم رئیس ـآقایانی که این تقاضا را تصویب می کنند قیام فرمایند یکنفر ازنمایندگان با اصلاح (عده کمی برخاستند) رئیس ـ تصویب نشد نصرت الدوله ـ اجازه میفرمائید آقای مدرس خودشان تقاضای اصلاح کرده اند رئیس ـ اصلاحی ببنده نرسید نصرت الدوله ـ بنده پیشنهاد می کنم ( پیشنهادی تقدیم نمودند) پیشنهاد آقای نصرت الدوله بشرح ذیل قرائت شد تقاضا میشود که لایحه امروز از دستور خارج و در جلسه آتیه جزو دستور شود
 +
 +
رئیس ـ توضیحی دارید آقا نصرت الدوله ـ خیر توضیحی ندارم رئیس ـ آقایانی که این تقاضا را تصویب می کنند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) رئیس ـ تصویب شد قانون سرباز گیری عمومی مطرح است مذاکرات راجع بکلیات است آقای دامغانی (اجازه)دامغانی ـ بنده در کلیات عرضی ندارم.
 +
 +
رئیس ـ آقای یاسائی(اجازه) یاسائی ـ موافقم رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه) کازرونی ـقانون را وضع می شود نباید از نقطه نظر حسن ظن یا سوءظن نسبت باشخاص باشد بنده عقیده دارم که بایستی عقیده خودم را اظهار کنم. مثلا آقای مدرس( که مقام بنده نسبت بایشان معلوم و مسلم است) با این قانون موافقند بنده اگر بنا باشد به تبعیت ایشان عقیده خودم را گمان کنم عقیده ام است که یک نوع خیانتی بعقیده خودم کرده باشم قانون فی حد ذاته خوبست بهتر است از عدم آن لیکن بایستی قبل از وضع قانون زمینه را ملاحظه کرد زمینه قوانین اخلاق و احوال و اوضاع عمومی مملکت است اگر یک قانونی وضع شد در صورتیکه زمینه حاضر نداشته باشد یعنی اخلاق عادات اطوار.
 +
 +
وضعیات موافق با آن قانون نباشد هرچند آن قانون خوب باشد بنده تصور میکنم اثرش چندان خوب نباشد. ما قوانین در مملکت خیلی وضع کردیم حالا بعضی اش اجراء شده بعضی اش نشده. بعضی خوب اجراء شده بعضی بد. بطور کلی ما بایستی قبل از آنکه قانون وضع زمینه اش را در نظر بگیریم که بضرر دولت مآلا و بضرر مردم حالا تمام نشود. نوشتن قانون سهل است و اشکالی ندارد لکن همانطوری که عرض کردم قبلا باید زمینه اش را تهیه کرد.
 +
 +
بنده عقیده ام این است که ما بایستی اولا در نظر بگیریم که یک اشخاصی که بعنوان سربازی وارد می کنیم پس از اینکه خارج می شوند متخلق بیک اخلاقی باشند که هم برای خودشان و هم برای جامعه مفید باشد اگر این را قبلا در نظر گرفتیم و تأمین کردیم.
 +
 +
البته بنده موافق هستم روح مملکت باخلاق مردم مملکت است اگر اخلاق عمومی رو بفساد رفت مملکت بطرف فساد می رود قبل از همه چیز باید این مسئله را تأمین کرد مطمئن و خاطر جمع شد بعد قانون وضع کرد در هر صورت بنده عقیده ام این است برای امروز که یک عده زیادی از مردم چه در مرکز و چه در ولایات و چه در قراء بیکارند و بالعکس یک عده از مردم بالطبیمه دارای مشاغلند یا کاسب یا تاجر یا زارع یا حمالند و بالاخره متصدی و مباشر امور جامعه هستند در اقلیت هستند و اکثریت مردم بیکار هستند بنابر
 +
 +
 +
این بایستی بیکارها را زیر اسلحه آورد نه کار دارها را ولی بطور عمومی اشخاصی که دارای مشغل و کارند مجبور باشند زیر اسلحه بیایند و بالعکس مردم زیراسلحه نروند خوب نیست و بنده معتقدم بمقتضای حال امروزی مملکت ما که یک فقر عمومی در مملکت حکمفرماست نظام باید داوطلب داشته باشد و بنده عقیده بنظام داوطلب دارم نه اجباری.. ( همهمه بین نمایندگان ـ صدای زنگ رئیس )
 +
 +
کازرونی ـ بنده عقیده ام این است که باید نظام با داوطلب باشد زیرا نتیجه اش این می شود مردم بیکاری که حاضرند منحصراً برای یک لقمه نان یک مشغولیاتی برای خودشان تحصیل نمایند شاغل کار می شوند و بالعکس اشخاصی اشخاصی که دارای شغل و کاری هستند از شغل خودشان باز نمی مانند و اگر غیر از این باشد بنده عقیده ام این است همانطوری که دولت عثمانی نتیجة خوبی نگرفت ما هم نتیجه خوب نخواهیم گرفت .
 +
 +
یک قدری دقت کنید ببینید این نظام اجباری که همیشه یک قسمت از مملکت را بحال تزلزل می اندازد با این و حقیقت امروزی آیا هیچ لطمه بزراعت و فلاحت اقتصاد تجارت وارد میآورد یا نه؟؟ زیرا قبل از همه چیز خواهشمندم در نظر بگیریم و رفقا در نظر بگیرند نظام باید کاملا بر طبق احکام و قوانین شرع که یک قانون معین و مشخصی دارد باشد دو مورد دارد باشد یا جهادات یا دفاع. دفاع فرض ذمه تمام افراد مردم است بطور وجوب کفائی که از جانشان و مالشان و تمام حیثیتشان از وطن و دین خودشان دفاع و مدافعه بنمایند و این یک ترتیبی دارد معین. یا این است که جهادات از روی یک شرایط معین در موقعش باید اشخاص معین زیر اسلحه بروند و بنده با موافق هستم.
 +
 +
یا این است که ما بایستی اگر امروز مقتضی ندیدیم که بتمام معنی آن قانون را در موقع عمل بگذاریم ملاحظه کنیم به بینیم بهترین دول عالم چطور معامله می کنند ما هم از امور آن ها تبعیت کنیم. یکی از دولی که در امور مملکتی خیلی خوب کار می کند و در مملکت داری قابل است انگلیس است نظام اجباری ندارد ژاپن است که مترقی است و هم متمدن و هم متقدم است و هم متجدد است و نظام اجباری ندارد. یکی امریکا است که نظام اجباری ندارد و بالاخره بسیاری از دول متمدنه است که نظام اجباری ندارد.دولت عثمانی نظام اجباری داشت لیکن مراجعه کنید ببینید اثراتی که نظام اجباری برای دولت عثمانی گذاشت چه بود و چه نتیجه گرفتند این است عقاید من.
 +
 +
سالار لشگر مخبر کمیسیون نظام ـ البته آقایان محترم تصدیق میفرمائید که این قانون یکی از مهمترین قوانینی است که بمجلس آمده و البته وضعیات روحی یک مملکتی را بکلی تغییر خواهد داد و یک قدم بزرگی است بطرف ارتقاء وتجدد و دخول در عداد ملل حیه برای اینکه ملل حیه مللی هستند که همیشه از حقوق خود بتوانند دفاع کنند و در رشته دولی محسوب شود که افراد در حفظ مملکت شرکت می کنندحالا مسائلی را که آقای کازرونی فرمودند یکی یکی جواب می دهم و آنها را رد می کنم
 +
 +
اولا ایشان نسبت باخلاق فرمودند و فرمودند پس از آنکه یک عده داخل شدند باید دید اخلاق آنها چه میشود. در این جا یک دور و تسلسلی است هم باید مشاهده کرد که برای دخول در نظام چه اشخاصی لازم است و هم باید دید ازآنجا با چه اخلاقی بیرون می آید. مسئله دیگری که آقای کازرونی فرمودند اصول داوطلبی بود که فرمودنداشخاص بیکار و اشخاصی که هیچ نمی توانند از عهدة معاش خود برایند آنها بردند و داغوطلب در یک عده قشونی باشند. که برای اخذ یک وجوهاتی داوطلب میشدند نه برای خدمت نظامی یا دفاع از مملکت و بالاخره اصول داوطلبی این قانون را متزلزل میکند. برای اینکه در چند سال اخیر بر ما ثابت شد که چیز بدی است برای اینکه ژاندارم را بطور داوطلب می گرفتند بریگارد قزاق هم داوطلب بود و بالاخره بعد از یک مدتی بترتیب بنتیجه مراجعه شد معایب داوطلب این است اشخاصی که می روند آنجا و داوطلب می شوند
 +
 +
البته اخلاق خوبی ندارند. ولی وقتی که جامعة مردم برای خدمت سربازی حاضر شدند آن وقت از تمام خوش اخلاق های مملکت و اشخاص صحیح می روند در تحت بیرق دولت و در آنجا مشغول خدمت می شوند و در آنجا البته اخلاقشان از هر حیث بهتر میشود. اولا تساوی که از حیث طبقات پیدا می شود یعنی در نظام اجباری طبقات ممتازه و عالی و رنجبر و رعایا تمام در یک مقصد دوش بدوش سر میکنند و تربیت میشوند و همه آنها همدیگر را خواهند شناخت و خواهند دید که با هم چه تفاوتی دارند و اشخاصی که از طبقه پائین هستند با معاشرت طبقات عالیه البته کسب اخلاق بهتری می کنند.
 +
 +
از آنطرف اشخاص بالاتر و ناز پرورده در ثروت در آنجا بمشقت و زحمتی که طبقه رنجبر دارند آشنا نیشوند اینها که با هم ممزوج شدند از آنها یک جامعه تولید میشود که حس میکند مملکت چیست؟ وطن چیست؟ و بالاخره خودش را در موقعش برای جهادو دفاع مهیا میکند. و اینکه مخبر فرمودند شرعاً دفاع یا جهاد لازم است چون خود آقای کازرونی جزء مجاهدین بودند میدانند که اگر کسی قبل از وقت عادت بتفنک یا توپ انداختن نداشته باشد چطور می تواند در مقابل یک عساکر منظمه جهاد کند و همین اصول سربازگیری عمومی اساساً از روی شرع بوده وخود مردم باید بالطبع حاضر شوند. لهذا هم از حیث اخلاق و هم از حیث شرع. بنده تصور میکنم که بهترین مسائل مسئله نظام اجباری است. حالا آمدیم سر منافع باید دید که برای ملت چه منافعی دارد و برای دولت چه منافعی دارد. آنچه منافع که راجع بملت بود مختصراً حالا میآئیم بر سر منافع دولت.
 +
 +
آقای کازرونی در ضمن بیاناتشان از ژاپون و امریکا صحبت فرمودند که نظام اجباری ندارند. بنده اگر چه نمیخواهم بآقایان تصدیع بدهم ولی اگر بتاریخ مراجعه کنند ملاحظه خواهند کرد آنچه که دولت ژاپن است اگر نظام اجباری نداشت باین درجه ارتقاء و عظمت نمیرسید و در آن مملکت این مسئله کاملا جاری است. نظام اجباری محسناتی که برای این دولت دارد این است که ارزان تر تمام میشود و پس از آنکه برای دولت ارزان تمام شد آنوقت یک طبقاتی از جمعیت تولید میشود و بطوری که در قانون ملاحظه می فرمائید طبقات مقدم و ذخیرة تالی و پاسبان ولی در اصول داوطلبی یک آدمی که اریک جایی بیاید و معلوم نباشد که اخلاق او چطور است این شخص چهار پنج سال خدمت میکند و زحمات دولت و مخارج دولت نسبت باین آدم بهدر میرود و در موقع لزوم بدرد نمیخورد. ولی با ترتیب نظام اجباری بترتیبی که تمام دنیا آنرا اتخاذ کرده اند خیلی منافع دارد.
 +
 +
حالا متذکر میشویم که کی آنرا اتخاذ کرده اند. اساس اینقضیه در موقعی بود که ناپلئون با دولت پروس می جنگید و پس از شکستی که بآلمانها در دنیا داد قشون دولت پروس را محدود کردند به هشتاد هزار نفر که دولت پروس حق نگاهداری بیش از هشتاد هزار نفر نظامی نداشته باشد. آنها این ترتیب را محرمانه اتخاذ کردند که پس از سه چهار سال که مجدداً جنگ شروع شد یجای هشتاد هزارنفر سیصد هزار نفر خبر کردند.
 +
 +
پس از آنکه در اغلب ممالک دنیا بجز ممالکی که مثل امریکا احتیاج زیاد بدریا و کشتی دارند در سایر ممالک متمدنه این ترتیب اتخاذ شده است. بجز ممالک مغلوب که میگویند زیادتر از فلان حد نباید قشون داشته باشند والا مملکت مستسفلی که روی پای خودش می خواهد زندگی کند باید قشون اجباری داشته باشد. باید افرادش تحت سلاح بروند و صرفه این ترتیب این است که وقتی ما پنجاه هزار نفر تحت سلاح داشته باشیم در موقع لزوم با این ترتیب ذخیره دارای صدو پنجاه و دویست هزار نشویم و فعلا هیچ دولتی نیست که امروز ترتیب داوطلبی یا طریق دیگری را اتخاذ کرده باشد.
 +
 +
فقط دولت انگلیس قبل از جنگ بترتیب داوطلبی بود و این ترتیب برای این بود که احتیاج او بقشون بری خیلی کم است و مملکتی است بحری و در موقع جنگ بین الملل آقایان مطلع هستند که قشون اجباری را داخل مملکت خودشان کردند و بواسطه همان قشون اجباری بود که فتح هم کردند و هم فتح آنها بتأخیر افتاد.
 +
 +
زیرا اگر از اول قشون آنها زیاد بود و جنگ بین الملل پنج شش سال طول نمی کشید و امروزه دولی که قشون اجباری نمی گرفتند مجبور شده اند که بمرور این ترتیب را عمل کنند. این است که تصور میکنم از هر حیث این بهترین قانون باشد. در کلیات هم گمان نمی کنم آقایان محترم نظریاتی داشته باشند و راجع بمواد هم خود دولت در بعضی موادیک نظریاتی برای جرح و تعدیل دارد که ممکن است در ضمن شور آن اصلاحات بعمل آید و بیش از این هم نمیخواهم در کلیات صحبت کنم. عرایض بنده همین بود که عرض کردم.
 +
 +
رئیس الوزراء ـ بنده قبل از آقای سالار لشگر میخواستم عرایضی عرض کنم
 +
 +
 +
ولی فرصت نشد. و همینطور عرض میکنم که نطق آقای کازرونی هیچ طرف انتظار نبود و جای تأسف بود که در مقابل یک همچو قانونی اظهار مخالفت بشود. و لی بطور خلاصه عرض میکنم که این ترتیب بنتیجه حاضره قابل ادامه نیست و شش ماه شاید بگذرد که نمیتوانیم از روی نتیجه نفرات بگیریم و مملکت هم بی پاسبان نمیشود. همین دو اصل را در نظر بگیرند و بیش از این هم بنده عرضی نمی کنم
 +
 +
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. (بعضی گفتند کافی نیست) رئیس ـ رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند. ( اغلب قیام نمودند) رئیس ـ معلوم میشود کافی است. رأی میگیریم برای دخول در شور مواد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند ( اغلب برخاستند) رئیس ـ تصویب شد. چند دقیقه تنفس داده میشود. ( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیمساعت مجدداً تشکیل گردید)
 +
 +
رئیس ـ ماده اول قرائت میشود: ( بشرح ذیل خوانده شد) ماده اول ـ کلیه اتباع دولت ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات بخدمت سربازی مکلف میباشند. رئیس ـ آقای دامغانی. (اجازه)
 +
 +
دامغانی ـ ما میخواهیم قشون اجباری شود برای اینکه دولت عده نظامی و پاسبان و ذخیره بقدر احتیاج داشته باشد و البته بنای قانون از بدو اسلام هم همین طور بوده برای اینکه اگر این حکم نظامی بودن و سرباز شدن عدل است تعلق بهمه داشته باشد و اگر ظلم است ظلم بالسویه هم عدل است بعقیده بنده تنها اجباری بودن قشون کافی نیست. برای اینکه دولت بتواند احتیاجات خودش را اداره کند بلکه علاوه بر نظام اجباری یک ترتیباتی هم باید در ضمن باشد که مرکب شود از خوف و طمع.
 +
 +
مثلا سرباز و تا بین را به اندازه حقوق بدهد که کفایت مخارجش را بکند بنابراین باید دولت از بعضی محل ها بکاهد و برحقوق سرباز و تابین بیفزاید تا آنها هم بتوانند امور معاش خود را هم اداره کنند و همچنین جامعه باید از آنها قدرشناسی کند و یک احتراماتی بخصوص برای افراد پست سرباز قائل شود تا اینکه این دو قسمت موجب تشویق مردم شود و علاوه براینکه اجباری است خود مردم هم داشته باشند و الا همیشه دولت محتاج میشود فراری را تعقیب کند بطوریکه عملا هم تا بحال دیده نشده و برخلاف احساسات آقای کازرونی بنده معتقدم که خدمت قشونی بزرکترین خدمت است برای اینکه حضرت امیر میفرماید ان الجهاد باب من ابواب الحه نفتح اله لخاصه اولیائه حضرت امیر علیه السلام این قسمت را اختصاص میدهد از برای خواص مردم نه مردم پست و خیلی شغل بزرگی است و با شرافت ترین کارها است دیگر اینکه بنده در این ماده معتقدم که باید بین قوا و حکومت یک تناسبی باشد و سنخیت بین علت و معلول معروف است ولازم است. یعنی همانطور که قشون باید متحدالشکل باشد همانطو ر باید متحدالفکر هم باشد.
 +
 +
متحرالفکر بودن قشون موقوف براین است که از کلیه اتباع مملکت سوای ملل متنوعه سرباز گرفته شود برای اینکه ملل ملل متنوعه در امان و تأمین حکومت اسلام هستند و قوای اسلامی عهده دار حفظ ملل متنوعه است و در ممالک اسلامی اسلام بعهده گرفته است که آنها را حفظ کند و حوائج آنها را در مقابل یک مبلغ مالی ادا کند و عملا هم بتجربه ثابت شده است و در جنگ بین المللی دیده شده. وقتی که روح قشون با روح حکومت مخالف بود بنفع حکومت خاتمه پیدا نیافت مثلا قشونی که عثمانی ها از ارامنه داشتند بنفع عثمانیها خاتمه پیدا نکرد. رئیس ـ یکقدری ملاحظه کنید چرا ملاحظه نمی کنید. دامغانی ـ بالاخره بنده معتقدم باینکه حکومت اسلام عهده دار حفظ ملل متنوعه است و بایستی از آنها سرباز نگرفت و در عوض مساعدت مالی بنماید. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب. (اجازه) آقا سید یعقوب ـ عرضی ندارم. رئیس ـ آقای مدرس (اجازه)
 +
 +
مدرس ـ همین قسمتی که آقای رئیس غالباً میفرمودند بعضی مطالب راجع بکلیات را در ماده اول می شود مذاکره کرد من هم چون حالم اقتضا ندارد همیشه میگذارم در ماده اول بعضی عرایض را بر سبیل اقتضا عرض میکنم.
 +
 +
عقیده من اینست که قشون عمومی را تمام دنیا از اسلام اتخاذ کردند و آنهائی که در تاریخ دیده اند میدانند روز اولی که پیغمیر صلی الله علیه و آله مبعوث شد یکی از احکامی که آوردجهاد بود یعنی در هزارو سیصد سال قبل پس تاریخ نشان میدهد که در هزارو سیصدسال قبل قشون عمومی و اجباری بوده است و این مسئله ایست که آقایانی که اهل فقه هستند میدانند که یک بابی از ابواب کتب فقه ماسبق و رمایه است. یهنی مشق کردن به تیراندازی و اسب سواری این البته بمقتضای آن روز بوده است و سواری و تیر اندازی شخصی را از برای علم جنگ مهیا کرده است. ولی اگر امروز کتاب بنویسیم می نویسیم: طیاره سواری.
 +
 +
پس باید عموم مسلمین مهیا باشند از برای اینکه اگر اتفاقی افتاد بتوانند دفاع کنند و اگر اتفاق نیفتد جهاد هم میتوانند بکنند. چون عقیده ما در زمان غیبت دفاع است و در زمان غیبت ما عقیده به بجهاد نداریم. یعنی حمله بغیر نمیکینم اما هر کس بما حمله کند همان قسم که بر هر مکلفی نماز واجب است واجب هم هست که دفاع کند.
 +
 +
( جمعی از نمایندگان صحیح است) بناء علیهذا هر مسلمانی که عقیده به نماز و خمس و زکات و حج دارد باید بجهادو دفاع عقیده داشته باشد و این عقیده هم همینطوری فایده ندارد که من عقیده داشته باشم اگر دزد خانه ام آمد در بروم اینکه فایده ندارد باید یاد بگیرم که در نروم حالا اگر آقایان در اینجا تأمل دارند و می فرمایند که آن چندتا دیگر را باید یاد گرفت. اما این یکی را نباید یاد گرفت وهر وقت دشمن آمد آن وقت آدم در برود. بنده عقیده ام این است که هر کس صاحب این عقیده باشد منکر ضروری از ضروریات دین اسلام است.
 +
 +
یعنی کافر است پس باید آن را هم یاد بگیریم و مسئله که آقایان فرمودند که یک قسمتی را یاد بگیریم و یک قسمتی را یاد نگیریم اینطور نیست آن وقتی که بنیچه را قراردادند که اجباری خصوصی باشد یا شاید قدرت نداشتند و یا اگر قدرت داشتند چون مردم مهیا نبودند نمیشده است.
 +
 +
لکن امروز من عقیده ام این است که مردم هم مهیا هستند چون دیده اند که اکثر بلکه تمام دنیا بلد هستند من ژاپون و آن جاها نرفته ام ولی اینجاها که می شنوم می گویند همه مردم بلد هستند. ما هم میخواهیم بلد باشیم. حالا اگر آقایان طریقی برای اینکه همه جنگ کردن را بلد باشند غیر از این طریق در نظر دارند همان را پیشنهاد کنند برای اینکه مقصد این است که همه یاد بگیرند آقای کازرونی چون اهل ولایتشان همه بلد هستند. چون من دشتی و دشتستان بوده ام دیده ام که مردم آن جا همه اسب سواری و تیراندازی را بلد هستند.
 +
 +
اما طهرانی ها هیچکدام بلد نیستند باید یاد بگیرند و برای همه هم اسباب زحمت است و از حالا باید شروع کرد تا در ظرف ده یا پانزده سال دیگر که ماها همه مرده ایم آن وقت همه این قسمت را بلد باشند و باین قسمت دین لااقل عمل بکنند. باقی قسمتها را اگر مسامحه ممکنند این یک قسمت را بجهت دینشان و مملکت شان و استقلالشان بالاتر بگویم بجهت بنیه و مزاجشان خوب است عمل کنند.
 +
 +
همه اینها حکمت های فوق العاده دارد و اختصاص به یک حکمت دو حکمت ندارد و در بعضی فرمایشاتی که بعضی از آقایان فرمودند البته بمقتضای مذاقشان فرمودند. شاهزاده سلیمان میرزا بودند در قصر شیرین حساب کردیم که مخارج یک فوج قشون داوطلب ما مساوی با مخارج ۶ فوج قشون عثمانی بود چون آن روز ما هم داخل کار و اهل جنگ بودیم و بدقت حساب کردیم دیدیم که مخارج یک فوج ژاندارم مساوی با مخارج شش فوج قشون عثمانی بود.
 +
 +
داوطلب معنایش این است که هر چه پول زیادتر بدهند می آیند و فردا هم که دلش نمیخواهد نمی آید وقتی که ما جنگ نداریم بقدری داوطلب جمع میشود که نهایت ندارد. اما اگر صدای شیپور بلند شد صبح که رئیس قشون یا صاحب منصب بیدار میشود خودش است و اسبش. چرا اینطور است ؟ برای اینکه داوطلب است.
 +
 +
این را باید ایرانیها بدانند که تکلیف بدهی من که وطن را خیلی هم دوست دارم این است که اینطور عمل کنم و وطن پرست هم آن است که بنده عرض میکنم ما میخواهیم مملکتمان و دیمار قوی بشود. کاری هم بکسی نداریم. این مقصود اصلی استو پس بناء علیهذا اگر آقایان طریق بهتری در نظر داشته باشند ممکن است بفرمایند. اما من پس خیال میکنم این طریق خوب طریقی است و این لوایحی که مینوشتند ( برنخورد بهیئت دولت) حتی لوایحی را هم که فضلا می نویسند وقتی که آدم نگاه می کند می بیند که خیلی اشکال دارد. لیکن از باب اتفاق نمیدانم چطور
 +
 +
 +
شده و از ادعای کی بوده است. از کی بوده است که این لایحه نوشته شده است و من آن را مطالعه کردم دیدم کم اشکال است و تعجب کردم و گفتم شاید اساتیدی در کار بوده اند که ما آنها را نمیشناسیم و خیلی مهارت داشته اند از این جهت من موافقم و گمان میکنم بآن ترتیبی که در نظر است اگر دولت موفق بشود آن ترتیب را اجرا کند خیلی خوب است و آن ترتیب این است جوان هائی که میروند زیر اسلحه دو چیزشان محفوظ باشد.
 +
 +
یکی صحتشان که خیلی مهم است و یکی هم اخلاقشان اگر این دو کار را کردیم بهترین قدمی است که از برای مملکت برداشته ایم و این کار بسیار خوب است. چه عیبی دارد که پسر من زیر اسلحه برود آیا هیچ جا عکس وشکل حضرت امیر را دیده اید بی شمشیر دیده اید؟ بنده گمان میکنم خیلی کم جائی دیده شده است که شکل حضرت امیر باشد وبی شمشیر باشد. آخر آنها که شمشیر داشته اند این تعلیم است برای ما که ما هم برداریم پس عیب و عار نیست بلکه فخر ماست که این کار را بکنیم. والبته مجلس شورای ملی و دولت های ما باید مراقبتها ی کامل داشته باشند که اخلاق آنها محفوظ باشد حیثیتشان هم محفوظ باشد.
 +
 +
البته می روند مشق می کنند و علم پیدا می کنند. لیکن ضمناً عرض می کنم که این تکلیف برای مسلمین واجب است چون چون دیدم بعضی از آقایان نظرشان بر غیرب مسلمین هم هست عرض میکنم بر غیر مسلمان واجب نیست. لدی القتضاء ممکن است دولت آنها را استخدام کند. اما اگر بخواهند توی سرشان بزنند وآنها را بیاورند اقتضا ندارد آن کسی که را که باید توی سرش بزنند و وارد کنند مسلمان است که اگر بتکلیفش عمل نکرد باید اجباراً او را آورد. اما غیر مسلمان که تبعه ایران هستند مجبور نخواهند بود دولت لدی الاقتضاء می تواند آنها را استخدام کند. اما اگر او حاضر نشود دولت نمی تواند مجبورش کند. و این یکی از فلسفه های بزرگی است بجهت مراعات آنها. حالا می بینیم آقایان دست می زنند بخیالشان برخلاف ترتیب است خیر این فوق عدالت است بلکه خیلی تفضل است که نسبت بما احیاء کرده است و نسبت به آنها اجبار نکرده است این است عقیده من پیش نهادی هم در این زمینه کرده ام. رئیس الوزراء ـ فرمایشات آقای مدرس روی دو اصل بود: یکی از نقطه نظر حفظ الصحه و اخلاق البته آقایان تصدیق خواهند کرد در وضع قشون امروزه این دو نکته خیلی مراعات شده است. و بعلاوه در همین قانون هم قید شده است. قسمت دوم راجع بملل متنوعه فرمودند که آنها مجبور نیستند البته منظور آقای مدرس این است که این افتخار نصیب مسلمانها باشد و بنده تصدیق میکنم که آنها نباید مجبور باشند. ولی در مواقع لزوم باید در خدمت قشون بیایند….
 +
 +
( بعضی از نمایندگان ـ صحیح است) و البته در خدمت های پائین تری که کمتر از صف است داخل میشوند. ( بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است) (بعضی گفتند کافی نیست) رئیس رأی میگیریم . آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند. (عده کثیری قیام نمودند) رئیس ـ تصویب شد پیشنهاد ها قرائت میشود. ( بمضمون ذیل قرائت شد) پیشنهاد آقای داور. بنده پیشنهاد میکنم ماده ۱ بطریق ذیل اصلاح شود. کلیه اتباع دولت ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات و ایرانیانت مقیم خارجه بخدمت سربازی مکلف میباشند. پیشنهاد آقایان حاج سیدالمحققین و طهرانی: این جانبان پیشنهاد می نمائیم که پس از لفظ ایلات اضافه شود چه در داخل مملکت باشند و چه در خارج. پیشنهاد آقای سرکشیک زاده: بنده در ماده اول اصلاح ذیل را پیشنهاد می کنم:
 +
 +
ماده ۱- کلیه اتباع ذکور ـ الی آخر پیشنهاد آقای صدرالاسلام نظر باینکه در ماده ۱ بطور عموم کلیه اتباع ایران ذکر شده و در هیچ ماده دیگری طبقه نسوان از این اطلاق و عموم استثناء نشده پیشنهاد میکنم که در ماده اول توضیح داده شود یا در فصل بدوم در تحت ۱ ماده زن ها را مستثنی و معاف نمایند. پیشنهاد آقای دامغانی بنده پیشنهاد میکنم ملل متبوعه از خدمت سربازی معاف و در عوض مساعدت مالی بر ایشان فرض بشود. پیشنها آقای مدرس بنده پیشنهاد میکنم ماده اول بطریق ذیل اصلاح شود: کلیه اتباع مسلمان ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات بخدمت سربازی مکلف میباشند و سایر اتباع لدی الاقتضاء استخدام خواهند شد. پیشنهاد آقای کی استوان ماده اول اینطور نوشته شود: کلیه اتباع ایران بخدمت سربازی مکلف میباشند. رئیس ـ ماده دوم: (بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
ماده ۲ ـ مدت خدمت سربازی از سن ۲۱ سالگی شروع شده و در ۴۵ سالگی خاتمه می یابد و این ۲۵ سال بسه دوره تقسیم میشود:دوره اول خدمت نظامی و مدت آن ۶ سال است دو سال اول تحت سلاح و۴ سال بعد احتیاط. دوره دوم ذخیره و مدت آن ۱۳ سال است شش سال اول ذخیره م دم و۷ سال دوم ذخیره تالی. دوره سوم پاسبان و مدت آن شش سال است تبصره ـ د حوزه ایکه تحریر نفوس و قانون سجل احوال اجراء شود سپس سرباز گیری اجباری شروع خواهد شد.
 +
 +
رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ در اینجا ابتدای خدمت سربازی را از ۲۱ سالگی گرفته اند و بعقیده بنده کم است برای اینکه در سن بیست سالگی هنوز بنیه شخصی بطوری قوی نیست که بتواند از عهده وظایف نظامی برآید و بنده معتقدم که باید ابتدای خدمت را از سن ۲۵ سالگی گرفت ۶ سال دوره خدمت نظامی ۸ سال برای ذخیره وشش سال هم ئوره پاسبان باشد. ثانیاً یکقدری این ماده مجمل است هیچ در اینجا پیش بینی نشده است که بعد از اینکه این قانون تصویب شد اشخاصی که سنشان ۲۵ سال یا ۳۵ است یا در بین این سنوات واقعند تکلیف اینها چیست اگر اینها بنا باشد سرباز شوند دوره خدمت و ذخیره و پاسبانشان چقدر است؟ و دیگر در اینجا در تبصرره نوشته است ( در حوزه که تحریر نفوس و قانون سجل احوال اجراء شود سپس سربازگیری اجباری شروع خواهد شد) البته قانون سجل احوال در تمام مملکت یکمرتبه اجراء خواهد شد و بطور اختلاف اجراء خواهد شد در اینصورت آنجاها ئی که شروع نشده و عقب مانده در آن نقاط تکلیف سرباز چه خواهد شد؟ آیا باز از روی نتیجه قدیم است:
 +
 +
از روی این قانون؟ خوب است آقای مخبر توضیحبدهند. مخبر ـ اولا راجع بسن که فرمودید عرض میکنم همان ۲۱ سال است چون در سن این تمام قواء بدن از حیث رشد در حالت تکمیل است و از نقطه نظر طبی هم در سن ۲۱ سالگی سخص می تواند مواجهه با سختی ها و کارهای نظامی بشود و یک نکته دیگر هم که باید گفته شود. این است که چون خدمت سربازی را همه مکلفند باید قبل از اینکه یک کاری را پیدا کرده باشند این دین خود را اداء کنند و بعد داخل در مراحل زندگانی خصوصی بشوند. و اینکه آقای دامغانی فرمودند این ماده مجمل است و اشخاصی که متجاوز از بیست و یک سال دارند چه خواهد شد؟ البته این قانون قاطع است و پس از گذشتن این قانون شامل اشخاصی است که ۲۱ سال دارند و آنهائی که ۲۳ و ۲۴ سال دارند از این قانون خارج هستندو البته تصدیق میفرمایید تا خدمت اولیه را نکرده باشند قادر باینکه داخل در احتیاط و ذخیره باشند نخواهند بود.
 +
 +
مطلب دیگری که فرمودند که آیا پس از تحریر نفوس واجراء سجل احوال تکلیف چه خواهد بود؟ عرض میکنم در نقاطی که سجل احوال جای نشده است بهمین ترتیب حاضره اجراء خواهد شد. و تا این قانون کاملا اجرا نشود ترتیبات اولیه ملغی نخواهد شد.
 +
 +
رئیس ـ آقای یاسائی ـ توضیحاتی که آقای مخبر دادند راجع به اعتراضات آقای دامغانی بنده را که متقاعد نکرد بنده هم با ایشان هم عقیده هستم که باید سن سرباز از ۲۵ سالگی باشد و بنده نمیخواهم توضیحاتی در این مسئله بدهم.
 +
 +
سن سرباز باید از ۲۵ سال شروع شود و اشخاص ۲۱ ساله هنوز اعضای بدنی شان درست قرص ومحکم نشده و نمی شود آنها را بخدمت نظامی واداشت و البته آقایان متوجه نکاتی هستند و بیش از این بنده نمی خواهم توضیح بدهم و باز مکرر عرض میکنم که سن ۲۵ سالگی باشد نه ۲۱ سالگی.
 +
 +
اعتراض دیگری که آقای دامغانی فرمودند این بود که اشخاصی که سن آنها از ۲۱ سال متجاوز است مثلا د ر سن ۲۲ یا ۲۷ هستند تکلیفشان چیست؟ آیا آنها را بخدمت نظامی میبرند یا خیر؟ مطابق توضیحات آقای مخبر آنها را بخدمت دعوت نمیکنند و این بعقیده من موجب یک فترتی در امور نظامی میشود.
 +
 +
 +
تدین ـ ابداً نمیشود یاسائی ـ بنده حالا توضیح میدهم که ببینید میشود یا نه؟ مطابق این قانون شما میخواهید اصول نتیجه را الغاء کنید وقتی که الغاء کردید آنوقت موافق آن ترتیب باید رفتار کنید فرض بفرمائید سرباز دامغانی که الان سر خدمت است پانصدو بیست و پنج نفر مشغول خدمت هستند.
 +
 +
دوره خدمت شان ۳ ساله است. دوسال و نیم گذشته است شش ماه دیگر مرخص میشوند. خوب حالا که مرخص شدند آنوقت شما میخواهید از دامغان ومطابق این قانون نظامی بگیرید. یعنی از اشخاص ۲۱ ساله آیا انها بدرد فرونت و جنگ میخورند.
 +
 +
خیر زیرا باید سرباز دوره اش را طی کند و بیرونش کند تا بتواند خدمات نظامی را انجام دهد. پس بعقیده بنده این مسئله موجب اختلال میشود و باید پیش بینی کرد و بعقیده بنده باید از اشخاصی که از ۲۵ سال سنشان شروع میشود تا سی سال آنها بتدریج دعوت شوند تا اینکه بجای افرادی که فعلا مطابق بنیجه حاضر خدمت هستند بتوانند از اشخاص دیگری کاملا صلاحیت قشونی را دارا باشند تهیه کنند والا اگر بنا باشد که یک عده اشخاص ۲۱ ساله بیاورید وارد در نظام کنید بنده نمی دانم چه صورتی پیدا میکند. رئیس الوزراء ـ این تعیین سنی که برای سربازی عمومی شده است حداکثریست که مطابق قوانین تمام دنیا منظور داشته ایم و در سایر نقاط در مواقع لزوم از ۱۶ سالگی و ۱۷ سالگی و در مواقع عادی از ۱۸ سالگی سرباز میگیرند و ۲۱ سال حداکثر است بالاتر از آنهم از نقطه نظر نظامی و صحی صلاح نیست. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ پیشنهاد ها قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد آقای مدبرالملک بنده پیشنهاد میکنم در ماده دو بجای ۲۱ سال ۲۲ سال نوشته شود. پیشنهاد آقای میرزا آقا خان نظر باینکه دوره تحصیل را تمام نکرده لذا پیشنهاد میکنم از بیست و پنج سالگی شروع شود. پیشنهاد آقای محمد ولی میرزا پیشنهاد میکنم در ماده ۲ از سن۲۰ سال باشد. پیشنهاد آقای طهرانی این بنده پیشنهاد می نمایم که عبارت باین طریق اصلاح شود که پس از تمام شدن بیست سال شمسی مدت سربازی شروع شود.الی آخر.
 +
 +
پیشنهاد آقای کازرونی بنده پیشنهاد میکنم ماده دوم اینطور اصلاح شود: سربازگیری از سن ۲۵ سالگی شروع میشود. الی آخر رئیس ـ ماده سوم قرائت میشودک ( بشرح ذیل قرائت شد) ماده ۳ـ ترتیب احضار هر یک از دوره های سه گانه مذکوره در ماده دوم مطابق نظامنامه تجهیزات عمومی وزارت جنک معین خواهد شد و در مواقعی که تجهیز جزو احضار قسمتی از قشون را ضرورت ایجاب نماید از دوره احتیاط شروع و بپاسبان ختم خواهد شد.
 +
 +
رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه) یاسائی عرضی ندارم رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ عرضی ندارم. رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه) دست غیب ـ عرضی ندارم رئیس ـ مخالفی نداردـ ماده چهارم ( بشرح ذیل خوانده شد) ماده ۴ ـ مملکت ایران به ۶ ناحیه سربازگیری مطابق تشکیلات قشونی تقسیم می گردد. رئیس ـ مخالفی دارد؟
 +
 +
شریعتمدار دامغانی ـ بنده مخالفم رئیس ـ بفرمائید شریعتمدار دامغانی ـ البته این ۶ناحیه که در اینجا سربازگیری فرض شده طوری نیست که سرباز هائی را که در محل میخواهند بگیرند همه را بیاورند در آن ناحیه بایستی مامورینی داشته باشند که حوزه های جزئی تشکیل بدهند که در همان حوزه های جزء سربازها را تهیه کنند وهر کس هم که قرعه به نام او آمد برای سربازگیری جلب شود و بنده عقیده دارم که باید یک ضمیمه در این ماده باشد که مملکت ایران به شش ناحیه سربازگیری مطابق تقسیمات قشونی فعلی تقسیم میشود و هر ناحیه نیز بحوزه های جزء تقسیم میگردد. مخبر ـ این مسئله را که آقا فرمودند یک چیزی است طبیعی برای اینکه در این جا نظامنامه که بمجلس نیاورده اند این قانون است و البته یک تیپ های مختلف در قشون هست. افواج مختلف گروهای مختلف. در نواحی سرباز گیری و در مرکز کل البته یک شعبات جزئی هم هست و این مربوط به نظامنامه است و به اینجا مربوط نیست. جمعی از نمایندگان‌ ـ مذاکرا ت کافی است.
 +
 +
رئیس ـ ماده قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد) ماده ۵ ـ افراد قشونی در مراکز حوزه های سرباز گیری خود گرفته خواهند شد. رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ مخالفی ندارد؟ گفته شد خیر)ماده ۶ ـ مادامی که احتیاجات قشونی کمتر از میزان افرادی است که به سن سربازی داخل شده اند دولت هرساله بقدر احتیاجات خود افراد لازم را با اصول قرعه از بین افراد واجر شرائط سربازی انتخاب می نماید و آنهائی که قرعه بنامشان اصابت ننماید تا آخر دوره دوم جزء ذخیره محسوب خواهند شد و افراد ذخیره هر دو سال یک ماه برای مشق نظامی حاضر میشوند.
 +
 +
رئیس ـ آقای دامغانی ـ اینجا تصریح میکند که اگر دولت بقدر افراد احتیاج بقشون نداشت بحکم قرعه یک عده را انتخاب می کنند و یک عده را جزء ذخیره محسوب خواهد داشت. البته تصدیق می شود که قرعه هیچ عاطفه ندارد وهیچ مرجحی هم در نظر نمیگیرد. ممکن است صد نفر باشند و ده نفر را دولت احتیاج داشته باشد آن وقت قرعه بنام یک ده نفری بیرون بیاید که در نهایت فقرو پریشانی و تأهل باشند بعقیده بنده باید یک زحماتی قائل شد مثلا اول باید دو قسمت کرد زن دارها و عزب ها آنها را که زن دار هسنتد مستثنی هستند و بین عزب ها قرعه بکشند بعد هم که اگر لازم شد بین اولاد دارها و بی اولادها یک مرجحی باشد و در ضمن یک تشویقی هم شده باشد باین که مردم ازدواج نمایند و مثل حالا مردها و زن ها بلاتکلیف نباشند و بالاخره قرعه موقعی است که امر مشکل شود و هیچ مرجحاتی هم نباشد ولی در صورتی که یک مرجحی باشد البته باید عمل ترجیح کرد و قرعه آخرالدواء است. مخبر ـ در این مسئله که آقای دامغانی فرمودند البته موضوع قرعه خیلی قضایا را سهل میکند وبالاخره قرعه احتیاجات را تأمین میکند و عمومی هم نخواهد بود چون یک مسئله ایست که در این ماده اصلاح میشود و نزدیکتر است با نظر آقای دامغانی و آن این است که اشخاصی که قرعه بنام شان اصابت نکرده باشد ازاد هستند و دو سال بعد باید بیایند و قرعه درباره آنها کشیده شود باین جهت نظریه آقا هم تأمین خواهد شد. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
 +
 +
رئیس ـ پیشنهادها قرائت می شود ( بمضمون ذیل خوانده شد) پیشنهاد آقای مدرس بنده بپیشنهاد می کنم ماده ششم بطریق ذیل اصلاح شود: مادامی که احتیاج قشونی کمتر از میزان افرادیست که بسن سربازی داخل شده اند دولت هرساله بقدر احتیاجات خود افراد لازم را در صورتی که از معاینه آنها بقدر لزوم داوطلب کلا یا بعضاً حاضر بخدمت نشوند الی آخر. مدرس ـ اجزه می فرمائید توضیح بدهم.
 +
 +
رئیس ـ حالا شور اول است پیشنهادها قرائت میشود و میرود در کمیسیون توضیح در شور دوم است. پیشنهاد آقای ضیاءالملک بنده پیشنهاد میکنم ماده ۶ اینطور اصلاح شود. بعد از هر دوسال سه ماه برای مشق نظامی حاضر می شوند رئیس ـ ماده ۷ ( بشرح ذیل قرائت شد)ماده ۷- در تمام مملکت ایرانبموجب تصمیم هیئت وزرائ و صدور فرمان همایونی از پانزدهم میزان هر سال تا آخر عقرب همان سال عمل سرباز گیری شروع و خاتمه خواهد یافت.
 +
 +
رئیس ـ آقای دامغانی ( اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ البته همه آقایان تصدیق میفرمایندکه از پانزدهم میزان تا عقرب ابتدای سال فلاحتی و موقع زراعت است و باید مواد اولیه زندگانی در آن موقع تأمین شود شروع سربازگیری از پانزدهم میزان تا پانزدهم عقرب تصور میکنم لطمه بزرگی به اصول فلاحت وارد آورد زیرا این سربازی داوطلبی نیست و اجباریست و البته مردم و زارعین و رعایا هم از این مسئله کراهت دارند و بین ارباب و مالکین و تزلزل پیدا میشود مالکین نمیدانند تکلیفشان چیست و رعیت آنها کیست و زارعین هم همینطور بلاتکلیف و بالاخره نتیجه این میشود که از اول میزان که موقع زراعت و بذر کاری است تا اول عقرب امور زراعتی معطل بماند باین جهت بنده معتقدم قبل از این موقع یعنی از پانزدهم اسد تا پانزدهم سنبله سربازگیری شروع شود و خاتمه پیدا کند. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ( اجازه) آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی تعجب کردم از فرمایش اقای دامغانی و خواستم به آقای
 +
 +
 +
دامغانی عرض کنم که اگر شما میخواستید لااقل ملاحظه رعایا را بکنید پیش نهاد کنید از اول جدی این کار را بکنند زیرا موقع زمستانست رعایا کار ندارند و توی خانه شان نشسته اند نه این که اسد را که وقت کارو زحمت وتحصیل معیشت است بفرمائیدپس معلوم میشود که این نکته را در نظر نگرفته اید حالا آن چیزی را که دولت پیش نهاد کرده است بنده موافقم چرا؟ برای اینکه خرمن ال میزان آنچه باشد بدست آمده است و خودتان می دانید که سنبله موقع تخم کاشتن و شخم زدنست همه رعیت هستیم و اطلاع داریم. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ مادة۸ قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
ماده ۸- هر سال در ابتدای حمل در سعبه سربلزگیری هر ناحیة قشونی صورتی از کلیه افرادی که در آنسال بسن سربازی می رسند و در ثبت حوزه های جزا میباشند ا دفتر کل نفوس آن ناحیه استخراج و صورت عده نفراتی که در آن سال باید گرفته شود به اضافه صدی ۲۰ بجهت معافی فراری برای روسای حوزه های جزء و یک نسخه دیگر بوزارت جنگ ارسال میگردد رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم
 +
 +
رئیس ـ مخافی ندارد؟(گفته شد خیر) رئیس – پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین ( اینطور خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که جملة ( بجهت معافی و فراری) در آخر سطر چهارم از ماده ۸ حذف شود. رئیس ـ آقای مدرس پیشنهاد کرده اند جلسه را ختم کنیم بعضی از نمایندگان ـ ماده نهم را هم بخوانند که یک فصل تمام شده باشد. مدرس ـ بسیار خوب قبول میکنم رئیس ـ ماده نهم قرائت میشود: ( بشرح ذیل قرائت شد)
 +
 +
ماده ۹- پس از آنکه اوامر وزارت جنگ به امرای لشکر و مامورین سربازگیری برسد مامورین مزبور با صاحب منصبان ساخلو که برای هر حوزه جزء معین شده اند با دفاتر مزبوره در ماده ۸ بمراکز خود رفته باطلاع مامورین کشوری اسامی کلیه افرادی را که داخل سن سربازی شده و در آن حوزه حضور دارندیا مسافرت کرده باشند از دفتر نفوس استخراج و حاضرین را بمحل سربازگیری و مجلس قرعه احضار نمایند به استثنای مسافرین و اشخاص علیل غیر قابل حرکت که باید کدخدای محل پدر یا برادر یا یکی از بستگان ذکور آنها را در مجلس قرعه حاضر نمایند. وزیر فواعد عامه ـ این ماده محتاج بیک اصلاح عبارتی است باید نوشته شود.
 +
 +
پس از صدور اوامر وزارت جنگ مامورین سربازگیری الی آخر. آن قسمت امرای لشگر و مامورین باید حذف شود. چون اینها عملیاتی است که مربوط به نظام نامه است و یک اصلاح دیگری هم در این ماده لازم است بشود. کلیه افرادی که داخل سن سربازی شده باید اضافه شود و همچنین اشخاصی را که در دو سال قبل برحسب قرعه از خدمت معاف شده اند چون این ماده مربوط است بآن ماده۵ که فعلا گذشت چون مطابق آن ماده اینطور بود هر کس که همان سال از قرعه معاف شد دیگر متعرض او نباید بشوند ودر صورتی که مقصود این نبود و مقصود این بود که دو سال بعد در جزو کسانی که باید نسبت بآن ها قرعه کشیده شود حاضر باشند و این ماده هم چون مربوط به آن ماده است باید اصلاح شود و این اصلاحات را هم چون آقای مخبر کمیسیون شرکت داشته و دارند در کمیسیون اصلاح خواهند فرمود.
 +
 +
رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی عرضی ندارم. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ پیشنهاد ها قرائت میشود. پیشنهاد آقای میرزا آقا خان بنده پیشنهاد میکنم بجای ساخلو ( حاضر خدمت) نوشته شود. پیشنهاد آقای اخگر بنده پیشنهاد میکنم عبارت صاحت منصبان ساخلو بعبارت ( صاحب منصبان نگهبان) تبدیل شود.
 +
 +
رئیس ـ جلسه آتیه روز شنبه : دستور اولا خبر کمیسیون بودجه راجع بدوازده نفر بلژیکی. مشار اعظم ـ بنده اجازه خواسته ام رئیس ـ بلی می دانم عرض می کنم اگر تصویب فرمودید تغییر میدهیم. بعد جمعی پیشنهاد کرده اند که ۲ فقره خبر کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری نسبت بمواد تفسیری که از طرف وزارت مالیه پیشنهاد شده است و راپورت کمیسیون معارف راجع بحق التدریس مستخدمین دولتی در مدارس بعد آقای حائری زاده پیشنهاد کرده اند قانون بلدیه جزء دستور جلسه آتیه شود. نسبت به ۱۳ نفر بلژیکی که مخالفی نیست؟ آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم رئیس ـ بفرمائید. آقا سید یعقوب ـ مکرر در این مجلس صحبت شده است که دستور مجلس و تعیین آن با خود مجلس است بنده منعقدم این قانون اجباری که یک فصلش گذشته است این قانون را تمام کنیم و بعر داخل در قسمت های دیگر شویم.
 +
 +
رئیس ـ آقای تدین (اجازه) تدین ـ اولا نسبت براپرت کمیسیون بودجه در همین جلسه پیشنهاد آقای مدرس اصلاح شد و همه آقایان تصویب کردند در ظرف یک ساعت که نمی شود تغییر رأی داد بنابراین بنده تصور میکنم محتاج برأی جدید نباشد و اما آن قسمت دیگر راجع به تفسیر دو ماده است که از طرف وزارت مالیه پیشنهاد شده و یکی هم شرح قانونی از طرف آقایان نمایندگان در این جا تنظیم شده است که راجع بقسمت حق التدریس معلمین است و بکمیسیون های مربوطه ارجاع شده و تصور میکنم چندان وقتی هم لازم نخواهد داشت لهذا معتقدم این هم بعد از راپرت کمیسیون بودجه مطرح شود. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده مخالفم.
 +
 +
تدین ـ حالا لازم نیست عصبانی بشویدو رأی ندهید. رئیس ـ چون عده کافی نیست جلسه را ختم میکنم. (مجلس یک ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)
 +
 +
رئیس مجلس شورای ملی موتمن الملک
 +
 +
منشی علی اقبال الممالک
 +
 +
منشی معظم السلطان
 +
 +
 +
 +
  
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۵۹

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۰

Page 1 missing

در مجلس مطرح است و امیدوارم در این دوره تصویب شود. همین طور هم دولت مالیات های صنعتی را بیک مورد صحیحی دریباورد و بیاورد بمجلس تا مردم راحت شوند. بعضی از نمایندگان صحیح است

رئیس ـ آقای نظام التولیه (اجازه) نظام التولیه ـ جرائد خراسان شرحی در عملیات بعضی از خوانین قوچان نوشته اند که حقیقتاً به افسانه شبه تر است. والا تصور نمیشود کرد بتوات در دوره مشروطیت همچ عملیاتی را در محل هائی کرد. بنده ابتدائاً عین آن شرحی که در روزنامه نوشته شده بعرض آقایان می رسانم و عرض میکنم که علت وقوع اینطور قضایا چیست. در ضمن اخبار قوچان می نویسد: چندی قبل ولی خان قهرمانلو ملقب به ضرغام السلطان بمعیت حاج محمد حسین رستم آباددی و چند نفر سوار بکلاته سیاه رشت وارد می شوند. بخان مزبور خبر می دهند شیخ براتعلی نامی که بعوض او بوده در آن قلعه است دو نفر سوار بسراغ او رفته حاضر می نمایند. پس از فحاشی و هتاکی زیاد نسبت باو از قریه قز بوده حرکت و بسمت رستم آباد رهسپار می گردد بدو نفر سوار مزبور حکم میکند که شیخ را متعاقب او برستم آباد می برند سوارها نباید بدستور ارباب خودشان پس از خروج از قلعه گردن شیخ را با ریسمان به دم اسب بسته مشغول تاخت و تاز می شوند.

مسافت بین دو قریه را که قریب دو فرسخ بوده باین حال طی مینمایند بین راه چند مرتبه شیخ بیچاره ضعف نموده روی زمین می افتد مامورین قسی القلب بوسیله درفش و جوال دوز ( که حسب المعمول نوکرهای این خان برای همین مواقع با خود دارند) او را از روی زمین حرکت داده و باز بنای اسب تاری بحال مذکور مگذارند. تا اینکه بقریه رستم آباد برسند درب قلعه اسطخری بوده پر از گل و لجن قریب بیست مرتبه بیچاره را میان اسطخر انداخته بیرون می اورند و در فواصل آن کتک زیادی میزنند و در آخر هم لباس های او را کنده از سر تا پای آن را بگل سیاه گرفته باین هیئت پیش خان مذکور میبرند آن مجسمه شقاوت.

ثانیاً بنای فحاشی و هتاکی گذارده و امر بحبس و زجر او می نماید پس از مدتی حبس و آزار برادر حاج سابق الذکر رسیده و بحال او رقت می نماید و بوساطت او خان از سرقتل و زجر او می گذرد تا اینکه کسان او از قریه مایوان مسبوق شده میآیند و جسد نیم مرده شیخ را روی الاغ انداخته بخانه اش می برند پس از چند روز که فی الجمله رمقی پیدا نموده و تخفیفی در جراحت بدن او پیدا می شود برای اظهار شکایت بشهر میآید و بمقامات عالیه اظهار مظلومیت و دادخواهی می نماید.تاکنون چندین مرتبه حکم از مرکز برای رسیدگی بشکایت شیخ و رفع تظلم او صادر و بملاحظاتی تمام مسکوت عنه مانده و شیخ بیچاره در کوچه های قوچان ویلان و سرگردان مانده است. حقیقتاً این قسم پیش آمدها در شهر هائی که مدعی العموم دارد خیلی عجیب است که تعقیب نمی شود و هر کاری که دلشان میخواهد می کنند.

در صورتی که مشهد مدعی العموم دارد برای رسیدگی باین طور قضایا که اگر مدعی خصوصی نداشته باشد مدعی عمومی باید خودش تعقیب کند. متأسفانه مدعی العموم مشهد هیچوقت در این قبیل قضایا دخالت نمی کند اینکه بستگی مخصوص بیک عضو مهم مرکز داردو تقریباً میتوان گفت که مدعی العمومی مشهد قبول شده است و چندین سال است که ابداً تغییر نمی کند و البته اگر مدعی العموم تعقیقب بکند ابداً ممکن نیست این قضایا روی بدهد و مدتی این شخص بیچاره در آنجا ویلان و سرگردان مانده است و بهیچوجه تعقیب نشده . بنابراین خواستم قضایا را بعرض آقایان برسانم و از طرف مجلس مقدس شورای ملی بئولت تذکر داده شود که حقیقتاً چرا باید در یک ولایاتی در زمان مشروطیت یک حرکاتی بکنند که اینطور رقت آور باشد.

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده می خواستم تقاضا کنم که مدت ها است دو فقره سؤال از وزارت مالیه کرده ام تقریباً شش هفت ماه است و هنوز حاضر نشده اند جواب بدهند و همین حاضر نشدنشان باعث شده است که هر دوره یک مالیات جدیدی بر اهالی همدان تحمیل می شود استدعا می کنم مقرر فرمائید که زودتر بیایند و جواب سؤالات بنده را بدهند و جلوگیری هم از این خلاف قانونها بکنند.

رئیس ـ تأکید می شود بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور بشویم. رئیس ـ خیر کمیسیون بودجه راجع بدوازده نفر مستخدمین بلژیکی مطرح است در کلیات مخالفی نیست؟ حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ بفرمائید حاج میرزا عبدالوهاب ـ در این لایحه نوشته شده که بیست و هفت هزار و هشتصدو خوردة تومان علاوه باین مستخدمین داده شود. بعلاوه منزل هم داده شود البته کسی منکر خدمات مستخدمین بلژیکی نیست.

ولی یک مملکتی که این قدر بی پول است این قدر بذل و بخشش را بنده سزاوار نمی دانم باید اول تحصیل پولش را کردبعد بذل و بخشش کرد تا محتاج بیک قرض و تصمیل طاقت فرسا بمردم بشویم و بنده این کار را سزاوار نمی دانم از این جهت مخالف هستم. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه) آقا سید یعقوب ـ بنده هم مخالفم. عماد السلطنه مخبر کمیسیون بودجه ـ اینکه آقا فرمودند بیست و هفت هزار تومان و کسری دراین لایحه نوشته شده است ولی در همین لایحه هم نوشته شده است که کلیه این مبلغ در بودجه سنه۱۳۰۲و۱۳۰۳ منظور شده و بهیچوجه موجب هیچگونه اضاسفه مخارجی نیست. اولا بنده باید تاریخچه این مسئله را عرض کنم چنانچه پریروز هم عرض کردم این در نتیجه یک سهوی است که در نوزدهم جوزای ۱۳۰۱ در مجلس شورای ملی واقع شده است در موقعی که لایحه دولت راجع بدوازده نفر بلژیکی مطرح بوده است وقتی میخواستند رأی بگیرند. آقای ارباب کیخسرو از وزیر مالیه وقت توضیح میخواهند ( در صورت مجلس هست) که این کنترات ها از چه تاریخ است ایشان جواب میدهند از تاریخ تصویب در صورتی که از تاریخ تصویب نبوده است و از تاریخ انقضای کنترات سابقشان بوده است و اگر در تاریخ تصویب بنا بود معمول شود.

همانطور که در این لایحه هم عرض شده است مستلزم این بود که یکعده از بلژیکی ها بدون استحقاق از حقوق کنتراتی شان علاوه دریافت کنند و یک عده دیگر بدون جهت از حقوق حقه خودشان کمتر دریافت کنند. برای این مسئله دولت ناچار بود ه مجلس مراجعه کند که رفع این اشتباه بشود. در آنوقت که مجلس نبود بعد هم که این لایحه را بمجلس تقدیم کردند مدتی در کمیسیون طول کشید چون لازم بود توضیحاتی از رئیس کل گمرکات در این باب خواسته شود رئیس کل گمرکات هم بمسافرت رفته بود بعد از آن که از مسافرت برگشت به کمیسیون آمد و توضیحاتی داد معلوم شد که هیچگونه اضافه مخارجی نیست و همان است در بودجه سنه سیصدو دو سیصدو سه تصویب شده است این بود که راپورتش تقدیم مجلس شد همین طورهم در راپورت کمیسیون ذکر شده و از تصویب مجلس هم گذشته است. بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است.

(بعضی گفتند کافی نیست) رئیس ـ آقایانی که مذاکگرات را کافی می دانند قیام فرمایند.( عدة قیام نمودند) رئیس معلوم می شود کافی است. آقای آقا سید یعقوب. (اجازه) آقا سید یعقوب ـ راجع بفرمایش آقای عمادالسلطنه . اولا این را عرض کنم که راجع باساس مالیه سخت است صحبت کردنش در مجلس برای اینکه مخبر کمیسیون بودجه آقای عمادالسلطنه است که بنظر بی مرحمتی حمله میکند و بنده نمیتوانم به ایشان اعتراضی کنم خودشان تصدیق میکنند که این مال سیصدو دو وسیصدوسه است و مال سابق نیست.یعنی در بودجه هزاروسیصدودووسه منظور شده پس معلوم میشود که این یک اضافه مخارجی است که آورده در بودجه.

بنده و آقای حاج میرزا عبدالوهاب با این اضافه مخالف هستیم چون همانطور که در سابق هم بنده عرض کرده ام اگر سابقاً آنها کنترات داشته اند که مطابق آن خدمتشان حقوق به آنها میدهند و اگر یک خدمت جدیدی بآنها رجوع رجوع کرده اند و مستوجب نصیحت جدیدی هستند که خوب است آنرا هم آقای مخبر بفرمایند که چون یک خدمت دیگری بآنها رجوع شده در مقابل این خدمت این نعمت را هم باید بآنها داد.

والا در صورتی که کنتراتشان در سابق تصویب شده و دارای یک حقوقی بوده اند دیگر اضافه برای چیست و همانطور که خودتان هم فرمودید در بودجه هزارو سیصدو دو و سه هم تصویب شده است د هر صورت مخالفت بنده و آقایان دیگر از این نقطه نظر است که این زیادتی برای چیست و چه خدمتی کرده اند که این اضافه بایستی منظور شود و در واقع توضیح این مسئله را میخواهم. مخبر ـ اولا بند هیچوقت حمله و تعرض نکرده ام که ایشان فرمودند حمله و تعرض میکنند و این فرمایش ایشان مورد ندارد. اما اینکه فرمودند چرا در بودجه ۱۳۰۲و۱۳۰۳ ذکر شده؟ جایش همانجا است چون در سنه ۱۳۱۱ کنترات اینها

تجدید شده است آنوقت باید در بودجه هزاروسیصدودووسه این اضافاتشان ذکر شده باشد و از تصویب مجلس هم گذشته باشد همین طور هم شده و از تصویب مجلس گذشته است. اما اینکه فرمودند چه خدمت جدیدی کرده اند که این حقوق بآنها داده میشود این یکچیز جدیدی نیست و خدمت هم جدیداً نکرده اند. همانطویکه سایر مستخدمین خارجی در کنتراتشان قید هست در کنترات مستخدمین بلژیکی هم این مسئله قید شده است که در سال اول و دوم و سوم و همینطور در سنوات خدمتشان حقوقشان نسبت بسال قبل علاوه می شود.این یک چیز تازه نیست هم چنانیکه نسبت به مستخدمین داخلی ایران هم این مسئله منظور شده و از این اضافه بهره مند میشوند. و باز هم تکرار میکنم که بهیچوجه من الوجوه در این قسمتی که امروز مجلس تصویب میفرماید یک دینار بر بودجه که تصویب شده تحمیل نمیشود.

رئیس ـ آقای کازرونی. (اجازه) کازرونی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده معنی بودجه مصوبه را ندانستم اگر اینها واقعاً تصویب شده دیگر زیادی معنی ندارد. اگر چنانچه یک پول زیادی در گمرک جمع شده است آنرا باید بدهند بخزانه مملکت نه اینکه چون آنجا یک پول زیادی جمع شده باید فوری برایش خرج بتراشیم و یک لایحه پیشنهاد کنیم بمجلس . این معنی ندارد اگر این طور است الان تمام ادارات ما بی مواجب مانده اند اول حقوق آنها را بدهند بعد برای اینها پیشنهاد زیادی بشود. مخبر ـ متأسفانه توضیحی که بنده میدهم آقایان توجه نمیفرمایند یا شاید بنده بد توضیح میدهم عرض کردم: اینها در جزو بودجه کل مملکتی از تصویب مجلس گذشته است. ولی نظر باینکه این اضافات برای مستخدمین بلژیکی بموجب کنتراتست و باید این اضافات در حق آنها منظور شود اجازه مجلس شورای ملی را لازم دارد ولی در هر صورت در جزو کل مملکتی و گمرک این مبلغ از تصویب مجلس گذشته است این عرض بنده…. بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

( بعضی گفتند ـ کافی نیست) رئیس ـ رأی میگیریم بکفایت مذاکرات . آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.( معدودی قیام نمودند)

رئیس ـ معلوم میشود کافی نیست؟ آقای سرکشیک زاده (اجازه) سرکشیک زاده ـ توضیحاتی که آقای عمادالسلطنه دادند بنده را قانع نکرد. مقدمه لایحه را هم خوانده ام آقایان ملاحظه بفرمایند در موقعی که یک طرحی بمجلس میاید که مستلزم هزار تومان مخارج است یکی از نمایندگان می گوید من مخالف با این حاتم بخشیها هستم. اگر اینطور است بنده هم با حاتم بخشیها مخالف هستم. اگر این حقوق را بموجب تصویب مجلس شورایملی میگیرنددیگر هیچ دلیلی ندارد دوباره مجلس رأی بدهدو اگر نمیگیرند این را هم خوب است آقای مخبر توضیح بدهند که این بیست و هفت هزار تومان و کسری از چه بابت بآنها داده میشود.

رئیس ـ آقای معتمدالسلطنه (اجازه) معتمدالسلطنه ـ آقای سرکشیک زاده در ضمن بیانات خودشان فرمودند که در اینجا حاتم بخشی میشود بنده تصور میکنم خبر کمیسیون بودجه خیلی روشن و واضح نوشته شده گویا کاملا دقت نفرمودند در خبر کمیسیون نوشته شده است: که در سی و یکم جوزا ۱۳۰۲ کنترا ت مستخدمین بلژیکی بمجلس تقدیم شده و سی و یکم جوزا روزی است که روز آخر دوره تقنینیه مجلس چهارم بوده است کنترات مستخدمین بلژیکی در همان موقع بمجلس مطرح شد و همانطور که آقای مخبر توضیح دادند آقای ارباب کیخسرو از وزیر مالیه وقت سوال کردند و ایشان جواب دادند که این کنترات هاشات باید از روز انقضای کنترات سابقشان تجدید شود و بواسطه همین اختلاف این مسئله همینطور ماند ویک اضافاتی به بعضی ها شان داده شد و مبالغی هم از حقوق بعضی دیگر کسر شد و چون مجالی برای مجلس باقی نبود و در سی و یکم جوزا مجلس دوره اش خاتمه یافت و دیگر مجلس نبود که دولت پیشنهادی راجع بآنها تقدیم مجلس کند.

در دوره حاضر این پیشنهاد بمجلس آمد و آن اشتباهی که در دوره چهارم شد در این پیشنهاد اصلاح شده و آن تفاوتی هم که می بایستی داده شودمجلس شورای ملی در بودجه سنه ۱۳۰۲ تصویب کرده است و گمرک هم باسم آنها کنار گذارده و منتظر است که پس از تصویب مجلس حقوق حقه آنها را بآنها بدهد و بهیچوجه موضوع حاتم بخشی و اضافه خرج نیستو این یک حق مشروعی است که مطابق سوابق و کنترات هائی که داشته و دارند باید بآنها داده شود و اگر براپورت کمیسیون بودجه کاملا مراجعه شود رفع تمام مشکلات خواهد شد. رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس تقاضا کرده اند که لایحه از دستور.

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ عرض کنم که … رئیس ـ آقا تأمل بفرمائید. مگر تقاضا نکرده اید که از دستور خارج شود. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ چرا ولی اول اجازه گرفته بودم. رئیس ـ در هر حال ایشان تقاضا کرده اندکه این لایحه از دستور خارج شود. بفرمائید. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ آقایان نسبت سهو بمجلس چهارم میدهند در صورتیکه اشتباه میکنند مجلس میخواست تا موقعی که کنترات آنها تمام نشده اقدامات و عملیاتی خارج از قانون نکنند و ابداً سهو نکرده. و بعلاوه چون اذهان آقایان حاضر نیست و مطالب مهمتری از قبیل نظام اجباری و غیره در دستور هست که مفصلتر است از اینجهت بنده پیشنهاد کردم که از دستور امروز خارج شود. مخبر ـ بنده عرض نکردم مجلس چهارم سهو است. رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه) شیروانی ـ بنده اساساً با این قبیل پیشنهاد ها مخالف هستم یک کاری که میآید بمجلس صحیح یا سقیم وقتی که درش جزئی گیری پیدا میشود و یک نظریاتی تولید میشود فوری آقایان میفرمایند از دستور خارج است و بنده با این ترتیب مخالفم.

اگر آقا موافقند موافقتشان را اظهار کنند اگر هم مخالفند مخالفتشان را بفرمایند دیگر چرا از دستور خارج شود. رئیس ـ آقایانی که تقاضای شاهزاده را تصویب میکنند قیام فرمایند. ( عده قلیلی قیام نمودند) رئیس ـ تصویب نشد. آقای عراقی (اجازه) حاج آقا اسمعیل عراقی ـ بنده در موقعی که مخبر محترم کمیسیون توضیح می دادند نزدیک بود یک قدری متقاعد شوم ولی توضیحی که آقای معتمدالسلطنه دادند بنده را در عقیده مخالفت خودم راسختر کرد. چون در ضمن توضیحات خودشان گفتند این وجه در خزانه گمرک موجود اسا تا وقتی که مجلس تصویب کند داده شود. معلوم می شود یک پولی که تصویب شده برای یک شخص معینی نبوده است در خزانه ایران خیلی چیزها موجود است.پس هر جاچیزی موجود است فوراً در این مقام بربیائیم که تصویب کنیم ببعضی اشخاصی داده شود. خیر اینطور نیست.

چون یکقدری پول در خزانه گمرک جمع شده بدهیم باین قبیل اشخاصی این ترتیب غریبی است و بنده تصور میکنم که این یک خرجی است تازه که مجدداً ما میخواهیم تصویب کنیم و من خیال میکنم قول آن کسی که ما حاتم بخشی کنم درست باشد. اقای معتمدالسلطنه برطبق فرمایشی که فرمودند تصدیق کردند که ما یک پولی داریم بدهیم بدیگری خیر. مطابق آن بودجه که سابقاً تصویب شده است برای مستخدمین بلژیکی یک حقوقی تصویب شده است و این اضافه است. مخبر محترم هم در ضمن فرمایششان فرمودند که یک اضافه که بیک کسی میبایستی داده شود داده نشده و بدیگری در عوض آن داده شده که مستحق آن نبوده است. حالا بهتراین است که ما این پولی را که داریم بدهیم باین شخصی که مستحق بوده و نگرفته. بنده معنای این را نفهمیدم حقیقتاً شکل غریبی است و بنده نمی توانم با این لایحه موافقت کنم.

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه) کازرونی ـ موافقت بنده فقط متوجه این نکته است که حقیقتاً بلژیکی ها برای ما یک نوعی کار کرده اند و گمرکات ما را مرتب کرده اند که مستوجب تقدیر و تحسین هستند. بنده برخودم لازم میدانم که اظهار قدردانی کنم. اگر کسی درست مربوط باشد بگمرکات وعملیات آنها را نگاه کند حسن اداره آنها را تصدیق میکند که یا بهتر از بسیاری از گمرکات خارجه است یا مثل یکی یکی از گمرکان جنوب خارجه است.

در گمرکات ما اطمینان می دهیم که هیچ تعدی و خیانت وجود ندارد. با اینکه تجاوز را محکوم کرده است که آن آخرین مرتبه اعلای حقوق گمرکی را بپردازند. معذلک هیچوقت کسی از گمرک شکایتی نکرده است و همه وقت راضی بوده اند. عایدات گمرکی ما هم خیلی زیادتر شده است و روز بروز هم در تزاید است و بنده چندان مهم نمیدانم که حقوق این جور مردم زیاد شود ما بایستی در مقابل سایر مستخدمین که حقوق ما را منظور نمی دارند نسبت یکسانی که منظور می دارند قدری

حق شناسی کنیم که سوء تفاهم نشود.

رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس مطلب خیلی مخلوط شد و آن مطلبی که میفرمایند زیاد کم است مربوط به مستخدمین بلژیکی نیست معلوم نیست کسی مخالفت میکند بگوید این ها خدمت گزاری نکرده اند. خیر غرض این است که مجلس چهارم از روزی که این کنترات را تصویب کرده باید منظور شود یا نه؟ آقایان می فرمایند که اگر رأی بدهیم فرق نمیکند. بنده نمیدانم چطور فرق نمیکند؟!

اگر رأی بدهیم البته بر بودجه تحمیل خواهد شد. بنده که وقتی که حساب میکنم می بینم در صورت رأی دادن بر بودجه زیادتر می شود. آقایان مخبر و اعضاء کمیسیون باید این حساب را کرده باشند که این بیست و هفت هزار تومان را اگر بدهیم زیادتر می شود و چطور می شود نه زیادتر میشود نه کمتر من که نفهمیدم. لذا عقیده دارم از روزی که مجلس شورای ملی کنترات را تصویب کرده موضوع حقوق از آن روز است.

باین جهت مخالفت کردم نه اینکه بگویم بلژیکی ها بدرفتاری کرده اند خیر خیلی هم خوب رفتار کرده اند. رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ اینجا دو مطلب طرف توجه آقایان شده یکی راجه به مبلغ بیست و هفت هزارو هفتصدو هفتادو دو تومان برای حقوق آنها و یکی هم منزل برای سکونت آن ها. همانطوریکه آقای مخبر توضیح دادند این مبلغی که در این لایحه از طرف دولت بکمیسیون پیشنهاد شده است و کمیسیون هم تصویب کرده است. چیز تازة نیست مستخدمین بلژیکی که در گمرکات مشغول خدمت هستند مخصوصاً این دوازده نفری که اسامی شان اینجا هست تمامشان سابقه اداری در ادارات دولتی بلژیک داشته اند و از مستخدمین رسمی دولت بلژیک بوده اند کنترات آمده اند بایران و چون اینها بتدریج بایران آمده اند و کنترات های آنها منعقد شده است.

قبل از مجلس چهارم در وضعیات داخلی آنها یک تعدیلی بوده است باین معنی که یک نفر که سابقاً خدمتش در مالیه و گمرک زیادتر بوده است در کنتراتی که با دولت داشته است یکقدری حقوق زیادتر برایش منظور شده و آنکه کمتر بوده است یکقدری کمتر حقوق باو داده شده و باین ملاحظه یک توازن و تفاوتی ما بین افراد بلژیکی که در گمرک بوده اند بوده است. و همین مسئله باعث دلگرمی آن ها بوده تا اینکه در مجلس چهارم در اواخر مجلس ( که اغلب آقایان هم در آن دوره بوده اند) و خوب هم مسبوق هستند اصلا وضعیت فضا یکطوری بود که علاقمندی به استخدام طبقه خارجی نشان داده نمیشد و فقط موضوع بحث مالیه بود و اینکه از آمریکا برای مالیه مستشار بیاورند.

در اثر این وضعیت که از تأثیر فضا و محیط پیدا شده بود این بود که کنترات پانزده نفر از مستخدمین بلژیکی از طرف دولت وقت بمجلس پیشنهاد شد و باز در اثر همان تأثیرات سه نفر را قبول نکردند و دوازده نفر را قبول کردند و در اثر یک وضعیاتی آمدند یک کنترات متحدالشکلی درست کردندو طبق قانون دوره چهارم و این کنترات متحدالشکلی که تصویب شده است و چهارم سنبلة سال آینده تمام میشود و مدت کنترات های هر دوازده نفرشان منقضی می شود یک تغییری در تعادل وتوازن وضعییات سابقة خودشان در کار بوده است و این مسئله تولید اشکال کرده چون این بیست و هفت هزار تومان را در سابق آنها می گرفتند ولی با یک ترتیب مخصوص خودشان خودشان تقسیم می کردند و برای اینکه تعادل و توازن دومرتبه برقرار شود آمده اند ومیگوید این ترتیب را مجلس پنجم تصویب کند و اینکه کلمة سهوی اینجا گفته شد نسبت سهو بمجلس داده نشد ایشان هم اینطور اظهار نکردند نمی دانم آقایان مقدمه این راپرت را خوانده اند یا نه ؟ در این مقدمه تصریح شده است که سهو شده اما سهو را بمجلس نکرده و این اشکال در نتیجة سهوی که از طرف وزارت مالیه وقت در دورة چهارم در موقع گذشتن کنترات ها بعمل آمده حادث گردیده. می بایست وزارت مالیه وقت در آن تاریخ درست توضیح بدهد و این اشکالات پیش نیاید باین جهت در جزء صرفه جوئی ها و بودجة گمرک همانطور که قبل از دو سال معمول بوده است در بودجه منظور شده ولی چون مجلس رأی داده است که در یک حدود معینی حقوق بگیرند. اینها نتوانسته اند از بودجة گمرک بردارند باین جهت است که آمده اند ثانیاً تقاضا کرده اند و از طرف دولت هم لایحه آن تقدیم شده است که در صورتی که مجلس مقتضی و صلاح بداند تصویب کند. ازهمان مجلس هائی که صرفه جوئی شده است بآنها بدهند و تا چهارم سنبله سنه آتیه کنترات همه شان منقضی میشود آنوقت اگر خواستند تجدید نمایند موضوع دیگریست این راجع باین قسمت.

واما راجع بمنزل : اینها دوازده نفرند چنر نف از آنهاکه مامور نقاط خارج میباشند چون بنا و عمارت برای گمرک از خود دولت در آن نقاط هست در آنجا منزل دارند و در مقدمه این راپورت هم ذکر شده از قبیل انزلی آستارا مشهدسر بندر جز سیستان بندر شاه عباس و محمره و جلفا و تبریز در این نقاط دولت عمارات گمرکی دارد و هر یک از این مستخدمین بلژیکی که مامور آن نقاط میشوند البته در آن عمارات دولتی منزل میکنند و دیگر دولت برای آنها منزل جداگانه اجاره نمیکند و فقط سه نفر اینها میمانند. بعد از آنکه کنترات آنها در مجلس چهارم گذشت این اختلاف هم در آنجا موجود شده است.

قبل از دوره چهارم دولت بهر یک از آنها منزلی که شایسته مقامشان باشد میداده است حالا در این یک سال و نیم و دو سال سه نفرشان بی منزل مانده اند آن وقت آن نقطه نظر اخلاقی و احتیاجات اداری رئیس کل گمرکات میگوید شما که بآن هشت نفر یا نه نفر که منزل داده اید این سه نفر هم اهمیتی ندارد در ازاء خدمات صادقانه کرده اند در واقع یک اجاره خانه در ماه آن هم باینطوری که کمیسیون رأی داده است از بیست و پنج الی پنجاه تومان مال الاجاره نسبت باین سه چهار نفر بدهند و خانه اجاره نمایند بنابرین تصور میکنم که این یک چیز تازه نیست و تحمیلی هم بر بودجه نیست و علت این اشکال همان بود که بطور خلاصه بعرض آقایان رساندم و اگر آقایان توجه بفرمایند و بمستخدمین گمرک که از بلژیک آمده اند مبلغی پول بهر قصد یا اجاره خانه یا انعام یا اضافه مخارج داده شود با سوابقی که داشته اند یک تشویقی است و موضوع حاتم بخشی هم نیست. در ازاء خدمت است پول مفت هم داده شده است. جمعی گفتند : مذاکرات کافی است و بعضی گفتند کافی نیست. رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند رئیس ـ معلوم میشود کافیست رأی میگیریم برای شور مواد آقایانی که دخول در شور مواد را تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام فرمودند)

ئیس ـ تصویب شد. ماده اول قرائت شد. ( بشرح آتی قرائت شد) ماده اول ـ وزارت مالیه مجاز است برای مامورین بلژیکی گمرکات که در اماکن دولتی سکنی دارند منزلی متناسب با اهمیت مشاغل آنها در حدود ماهی ۲۵ الی پنجاه تومان اجره و باختیار ایشان بگذارد

رئیس ـ آقای مساوات (اجازه) مساوات ـ اگر چه آقایان توضیحاتی دادند که خیلی کافی بود ولی این بنده یک مسئله راجع باینطور مسائل از مجلس گذشته است بآقایان تذکر می دهم و آن راجع بوده است بمسئله کنترات عموم خارجی ها که در دوره چهارم تصویب شده است و گذشتن آن قانون از روی این فلسفه بود که دیده میشد در بودجه خارجی ها وقتی که با دولت حساب میشد یک مخارج و یک اسامی خرجی هست که هیچ ربطی به کنترات ندارد مثلا خرج درشکه دیده شده و خرج بعضی چیزهای تجملی از قبیل مبل و اثاثیه و بعضی بعضی چیزهای دیگر را مینوشتند. برای اینکه دولت محدود باشد در وضع کنتراتها قرار دارند که کنترات خارجی ها وقتی بمجلس می آید باید خدمت او وسعت او و وجهی که او را کنترا میکنند و مدتش را بمجلس بیاورند و تصویب شود و حقوقی اضافه بر آنچه که مجلس تصویب کرده داده نشود و این برای همین مسئله است مخارج سبک هم مثلا داده نشود این مسائل برای شخصی بخصوص نیست و برای بلژیکی و غیر بلژیکی نیست مستخدمین بلژیکی هم البته خیلی خدمت کرده اند و منظور نظر هم می شد و گویا عموم وکلاء هم از آنها خشنود باشند اما این چون مخصوص یکدسته نیست بنده اساساً مخالفت دارم که یکدیناری زیادتر از آن کنتراتی که گذشته است داده شود و مخالفتم از اینجهت است

مخبر ـ اینجا یک شبهه برای آقای مساوات شده که لازم است رفع آن را بکنم اولا آن قانونی که فرمودند از مجلس گذشته البته محترم است و کنتراتهائی هم که شده است البته از آنقانون تجاوز نکرده و نمیکند. هر کنترات یکشرائط اصلیه و یک شرائط فرعیه دارد. شرائط اصلیه همانطور که فرمودند باید بمجلس بیامد و شرائط فرعیه را هم باز مطابق یکترتیبی که خودش تصویب کرده است باید معین کند اما این موضوع مخالف با آن مسئله نیست و این یکچیزی برخلاف کنترات و اضافه کنترات نیست. شما یک یک مامورینی میفرستید به یک چند نقطه از این نقاط عمارات دولتی دارند مثل اینکه نه نقطه است که دارند و در راپورت نوشته شده است از قبیل انزلی، آستاراریاریا،بوشهر ،بندر جز، سیستان،بندر عباس، محمره، جلفا، تبریز در یک قسمت ها عمارات دولتی هست ودر یکقسمتهائی هم از طرف دولت دستور ساخته شدن داده شده است

اما یک جاهائی که عمارات دولتی ندارد رئیس گمرک وقتی بآنجا میرود البته منزل می خواهد و این منزل را البته باید دولت بدهد. این حرف مشروع و حسابی است منتهی کمیسیون بودجه مقدار و مبلغش را هم معین کرده است که از پنجاه تومان کرایه خانه و اثاثیه تجاوز نکند یعنی از بیست و پنج تومان الی پنجاه تومان و این قبیل دقت ها در یک کمیسیونی که هجده نفر هستند و شاید در آنجا هم مجال رسیدگی و تحقیق و تدقیق بیش از مجلس شورای ملی باشد شده و تصورهم نمیکنم ماها میل داشته باشیم چیزی را بدون جهت و سبب بیاوریم از تصویب مجلس بگذرانیم یا چیز هائی بگوییم که خلاف واقع باشد.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده با این ماده و ماده بعد هر دو مخالفم و فلسفه مخالفتم دو امر است یک امر این است که این اصول غریب نوازی که در مملکت ما پیش آمده است یک مقدمه ای است برای اینکه یکعده زیادی مستخدم که ما از خارج آورده ایم وقتی که دیدند ما یک موضوعی را برای یکی گذراندیم این فتح باب می شود و یک راهی پیدا میکنند مستخدمین غیربلژیکی هم که از هر ملتی باشند آنها هم همین تقاضا دارند ثانیاً مگر مستخدمین خارجی همه خائن بودند که مستخدمین بلژیکی حتماً باید برایشان خانه تهیه بشود؟

مستخدمین ایرانی را هم که از مرکز ماموریت میدهند بروند بیک جائی حقوقشان را هم نمی دهند که بروند بمحل برسند. چه فرق می کند اگر بنا بخدمت است آخر ما مستخدمین ایرانی کم داریم و باید برای آن ها هم همین وجه منظور نظر باشد.

ثانیاً عیبی که پیدا می کند اینست که سی نفر بملیت های دیگر در این مملکت هستند که مستخدمین ایرانند آنها هم فردا تقاضا می کنند که چطور شما به بلژیکی ها خانه داده اید باید بما هم بدهید. چطور بآنها اضافه داده اید بما هم باید بدهید. آخر ایرانی ها چه فرق با آنها دارند که باید گرسنه بمانند؟ شش ماه بشش ماه حقوق نگیرند محو شدند؟ ولی مستخدمین خارجی علاوه بر حقوق باید برایشان یک کرایه خانه هم تصویب کنیم.

وزیر مالیه ـ آقای تهرانی توجه بفرمائید اینکه ما اینها را منترات کردیم برای یکمصلحتهائی بود والا البته هیچوقت مستخدمین خارجی نمی آوردیم و امیدوارم که در یکمدت قلیلی رفع احتیاجاتمان از مستخدمین خارجی بشود اما مادامی که باید آنها را نگاه داری کرد البته یکنفر که از خارج می آید غیر از مردم این مملکت است و با مستخدمین خودمان مطابق قانون استخدامی که شما تصویب کرده اید رفتار میکنیم آنها هم راضی هستند و باید هم راضی باشند ولی خارجی ها را که می آوریم باید وسایل که راحتیشانرا فراهم کنیم.

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده فرمایشات آقای وزیر مالیه را تصدیق میکنم ولی آنروزی کی میآیند کنترات میشوند تمام این جزئیات لازمه منظور شده است برای خانه شان و درشکه شان تمام اینها منظور شده است دیگر هی هر روز لایحه بیاورند با این وضع بودجه مملکت ایران بنده صلاح نمیدانم حالا اگر اکثریت آقایان صلاح میدانند ببنده مربوط نیست و با این کسر بودجه بیست و هفت هزار تومان بعنوان اندامیته و چه و چه این حرفها را بنده مقتضی بودجه حاضر نمیدانم.

مخبر ـ برای آقا یک اشتباهی حاصل شده است. اینها را که کنترات کرده اند برای تهران کنترات کرده اند و قرار نشده است که بروند بندر جز یا بوشهر و البته وقتی که میروند ببندر جز یک منزلی می خواهند و این اشکالی ندارد.

رئیس ـ آقای مدرس پیشنهاد کرده اند از دستور خارج شود

مدرس ـ اگر چه بنظر اینطور می آید که بشخص بنده بربخورد ولی من از بین مستخدمین خارجی عقیده به بلژیکی ها دارم. عقیده شخصیم این است چون ده دوازده سال است که در این شهر هستم و آنچه بمن خبر رسیده است و تحقیق کرده ام اینها صادقانه باین مملکت خدمت کرده اند. ولی این لایحه چون با ذهن ما مسبوق نیست توی ذهن بعضی ها میزند آنها هم حق دارند لهذا تقاضا کردم از دستور امروز خارج شود و در خارج در اطراف آن مطالعه بشود یا اینها قانع بشوند یا آنها من مستخدمین بلژیکی را بهترین مستخدمین می دانم که در این مملکت آمده اند لهذا اگر آقایان صلاح میدانند باشد بعد در اطرافش مطالعه بشود آقایان قانع بشوند بعد بیاید بمجلس.

رئیس ـ آقای تدین (اجازه) تدین ـ این راپورت کمیسیون تقریباً در بیست و دوم رجب طبع شده و توزیع هم شده ودرجلسه گذشته هم تقاضا شد که جزو دستور امروز شود. بنده تصور میکنم آقایانی که نفیاً یا اثباتاً علاقمند بوده اند با این راپورت که قبول بکنند یا رد بکنند وطالعات خود را کرده اند و با اینکه آقای مدرس تصدیق میفرمایند خدمات صادقانه مستخدمین بلژیکی را وتصور میکنم سایر آقایان هم در این باب هم عقیده باشند بنده تصور میکنم زیاد در این باب صحبتی نخواهد شد مگر اینکه موضوع مکرر شود برای اینکه آقایانی که مخالف بودند دلائل خودشان را اقامه کردند و موافقین هم توضیحات خودشان را دادند و چیزی هم که قاطع است رای است.

حالا امروز از دستور خارج بشود و در خارج تبادل نظر شود نمی دانم عملی خواهد بود یا نه مگر اینکه آقای مدرس پیشنهادشان را اصلاح بفرمایند که برای جلسه بعد باشد بعد رای بگیرند مدرس ـ قبول می کنم رئیس ـآقایانی که این تقاضا را تصویب می کنند قیام فرمایند یکنفر ازنمایندگان با اصلاح (عده کمی برخاستند) رئیس ـ تصویب نشد نصرت الدوله ـ اجازه میفرمائید آقای مدرس خودشان تقاضای اصلاح کرده اند رئیس ـ اصلاحی ببنده نرسید نصرت الدوله ـ بنده پیشنهاد می کنم ( پیشنهادی تقدیم نمودند) پیشنهاد آقای نصرت الدوله بشرح ذیل قرائت شد تقاضا میشود که لایحه امروز از دستور خارج و در جلسه آتیه جزو دستور شود

رئیس ـ توضیحی دارید آقا نصرت الدوله ـ خیر توضیحی ندارم رئیس ـ آقایانی که این تقاضا را تصویب می کنند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) رئیس ـ تصویب شد قانون سرباز گیری عمومی مطرح است مذاکرات راجع بکلیات است آقای دامغانی (اجازه)دامغانی ـ بنده در کلیات عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای یاسائی(اجازه) یاسائی ـ موافقم رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه) کازرونی ـقانون را وضع می شود نباید از نقطه نظر حسن ظن یا سوءظن نسبت باشخاص باشد بنده عقیده دارم که بایستی عقیده خودم را اظهار کنم. مثلا آقای مدرس( که مقام بنده نسبت بایشان معلوم و مسلم است) با این قانون موافقند بنده اگر بنا باشد به تبعیت ایشان عقیده خودم را گمان کنم عقیده ام است که یک نوع خیانتی بعقیده خودم کرده باشم قانون فی حد ذاته خوبست بهتر است از عدم آن لیکن بایستی قبل از وضع قانون زمینه را ملاحظه کرد زمینه قوانین اخلاق و احوال و اوضاع عمومی مملکت است اگر یک قانونی وضع شد در صورتیکه زمینه حاضر نداشته باشد یعنی اخلاق عادات اطوار.

وضعیات موافق با آن قانون نباشد هرچند آن قانون خوب باشد بنده تصور میکنم اثرش چندان خوب نباشد. ما قوانین در مملکت خیلی وضع کردیم حالا بعضی اش اجراء شده بعضی اش نشده. بعضی خوب اجراء شده بعضی بد. بطور کلی ما بایستی قبل از آنکه قانون وضع زمینه اش را در نظر بگیریم که بضرر دولت مآلا و بضرر مردم حالا تمام نشود. نوشتن قانون سهل است و اشکالی ندارد لکن همانطوری که عرض کردم قبلا باید زمینه اش را تهیه کرد.

بنده عقیده ام این است که ما بایستی اولا در نظر بگیریم که یک اشخاصی که بعنوان سربازی وارد می کنیم پس از اینکه خارج می شوند متخلق بیک اخلاقی باشند که هم برای خودشان و هم برای جامعه مفید باشد اگر این را قبلا در نظر گرفتیم و تأمین کردیم.

البته بنده موافق هستم روح مملکت باخلاق مردم مملکت است اگر اخلاق عمومی رو بفساد رفت مملکت بطرف فساد می رود قبل از همه چیز باید این مسئله را تأمین کرد مطمئن و خاطر جمع شد بعد قانون وضع کرد در هر صورت بنده عقیده ام این است برای امروز که یک عده زیادی از مردم چه در مرکز و چه در ولایات و چه در قراء بیکارند و بالعکس یک عده از مردم بالطبیمه دارای مشاغلند یا کاسب یا تاجر یا زارع یا حمالند و بالاخره متصدی و مباشر امور جامعه هستند در اقلیت هستند و اکثریت مردم بیکار هستند بنابر


این بایستی بیکارها را زیر اسلحه آورد نه کار دارها را ولی بطور عمومی اشخاصی که دارای مشغل و کارند مجبور باشند زیر اسلحه بیایند و بالعکس مردم زیراسلحه نروند خوب نیست و بنده معتقدم بمقتضای حال امروزی مملکت ما که یک فقر عمومی در مملکت حکمفرماست نظام باید داوطلب داشته باشد و بنده عقیده بنظام داوطلب دارم نه اجباری.. ( همهمه بین نمایندگان ـ صدای زنگ رئیس )

کازرونی ـ بنده عقیده ام این است که باید نظام با داوطلب باشد زیرا نتیجه اش این می شود مردم بیکاری که حاضرند منحصراً برای یک لقمه نان یک مشغولیاتی برای خودشان تحصیل نمایند شاغل کار می شوند و بالعکس اشخاصی اشخاصی که دارای شغل و کاری هستند از شغل خودشان باز نمی مانند و اگر غیر از این باشد بنده عقیده ام این است همانطوری که دولت عثمانی نتیجة خوبی نگرفت ما هم نتیجه خوب نخواهیم گرفت .

یک قدری دقت کنید ببینید این نظام اجباری که همیشه یک قسمت از مملکت را بحال تزلزل می اندازد با این و حقیقت امروزی آیا هیچ لطمه بزراعت و فلاحت اقتصاد تجارت وارد میآورد یا نه؟؟ زیرا قبل از همه چیز خواهشمندم در نظر بگیریم و رفقا در نظر بگیرند نظام باید کاملا بر طبق احکام و قوانین شرع که یک قانون معین و مشخصی دارد باشد دو مورد دارد باشد یا جهادات یا دفاع. دفاع فرض ذمه تمام افراد مردم است بطور وجوب کفائی که از جانشان و مالشان و تمام حیثیتشان از وطن و دین خودشان دفاع و مدافعه بنمایند و این یک ترتیبی دارد معین. یا این است که جهادات از روی یک شرایط معین در موقعش باید اشخاص معین زیر اسلحه بروند و بنده با موافق هستم.

یا این است که ما بایستی اگر امروز مقتضی ندیدیم که بتمام معنی آن قانون را در موقع عمل بگذاریم ملاحظه کنیم به بینیم بهترین دول عالم چطور معامله می کنند ما هم از امور آن ها تبعیت کنیم. یکی از دولی که در امور مملکتی خیلی خوب کار می کند و در مملکت داری قابل است انگلیس است نظام اجباری ندارد ژاپن است که مترقی است و هم متمدن و هم متقدم است و هم متجدد است و نظام اجباری ندارد. یکی امریکا است که نظام اجباری ندارد و بالاخره بسیاری از دول متمدنه است که نظام اجباری ندارد.دولت عثمانی نظام اجباری داشت لیکن مراجعه کنید ببینید اثراتی که نظام اجباری برای دولت عثمانی گذاشت چه بود و چه نتیجه گرفتند این است عقاید من.

سالار لشگر مخبر کمیسیون نظام ـ البته آقایان محترم تصدیق میفرمائید که این قانون یکی از مهمترین قوانینی است که بمجلس آمده و البته وضعیات روحی یک مملکتی را بکلی تغییر خواهد داد و یک قدم بزرگی است بطرف ارتقاء وتجدد و دخول در عداد ملل حیه برای اینکه ملل حیه مللی هستند که همیشه از حقوق خود بتوانند دفاع کنند و در رشته دولی محسوب شود که افراد در حفظ مملکت شرکت می کنندحالا مسائلی را که آقای کازرونی فرمودند یکی یکی جواب می دهم و آنها را رد می کنم

اولا ایشان نسبت باخلاق فرمودند و فرمودند پس از آنکه یک عده داخل شدند باید دید اخلاق آنها چه میشود. در این جا یک دور و تسلسلی است هم باید مشاهده کرد که برای دخول در نظام چه اشخاصی لازم است و هم باید دید ازآنجا با چه اخلاقی بیرون می آید. مسئله دیگری که آقای کازرونی فرمودند اصول داوطلبی بود که فرمودنداشخاص بیکار و اشخاصی که هیچ نمی توانند از عهدة معاش خود برایند آنها بردند و داغوطلب در یک عده قشونی باشند. که برای اخذ یک وجوهاتی داوطلب میشدند نه برای خدمت نظامی یا دفاع از مملکت و بالاخره اصول داوطلبی این قانون را متزلزل میکند. برای اینکه در چند سال اخیر بر ما ثابت شد که چیز بدی است برای اینکه ژاندارم را بطور داوطلب می گرفتند بریگارد قزاق هم داوطلب بود و بالاخره بعد از یک مدتی بترتیب بنتیجه مراجعه شد معایب داوطلب این است اشخاصی که می روند آنجا و داوطلب می شوند

البته اخلاق خوبی ندارند. ولی وقتی که جامعة مردم برای خدمت سربازی حاضر شدند آن وقت از تمام خوش اخلاق های مملکت و اشخاص صحیح می روند در تحت بیرق دولت و در آنجا مشغول خدمت می شوند و در آنجا البته اخلاقشان از هر حیث بهتر میشود. اولا تساوی که از حیث طبقات پیدا می شود یعنی در نظام اجباری طبقات ممتازه و عالی و رنجبر و رعایا تمام در یک مقصد دوش بدوش سر میکنند و تربیت میشوند و همه آنها همدیگر را خواهند شناخت و خواهند دید که با هم چه تفاوتی دارند و اشخاصی که از طبقه پائین هستند با معاشرت طبقات عالیه البته کسب اخلاق بهتری می کنند.

از آنطرف اشخاص بالاتر و ناز پرورده در ثروت در آنجا بمشقت و زحمتی که طبقه رنجبر دارند آشنا نیشوند اینها که با هم ممزوج شدند از آنها یک جامعه تولید میشود که حس میکند مملکت چیست؟ وطن چیست؟ و بالاخره خودش را در موقعش برای جهادو دفاع مهیا میکند. و اینکه مخبر فرمودند شرعاً دفاع یا جهاد لازم است چون خود آقای کازرونی جزء مجاهدین بودند میدانند که اگر کسی قبل از وقت عادت بتفنک یا توپ انداختن نداشته باشد چطور می تواند در مقابل یک عساکر منظمه جهاد کند و همین اصول سربازگیری عمومی اساساً از روی شرع بوده وخود مردم باید بالطبع حاضر شوند. لهذا هم از حیث اخلاق و هم از حیث شرع. بنده تصور میکنم که بهترین مسائل مسئله نظام اجباری است. حالا آمدیم سر منافع باید دید که برای ملت چه منافعی دارد و برای دولت چه منافعی دارد. آنچه منافع که راجع بملت بود مختصراً حالا میآئیم بر سر منافع دولت.

آقای کازرونی در ضمن بیاناتشان از ژاپون و امریکا صحبت فرمودند که نظام اجباری ندارند. بنده اگر چه نمیخواهم بآقایان تصدیع بدهم ولی اگر بتاریخ مراجعه کنند ملاحظه خواهند کرد آنچه که دولت ژاپن است اگر نظام اجباری نداشت باین درجه ارتقاء و عظمت نمیرسید و در آن مملکت این مسئله کاملا جاری است. نظام اجباری محسناتی که برای این دولت دارد این است که ارزان تر تمام میشود و پس از آنکه برای دولت ارزان تمام شد آنوقت یک طبقاتی از جمعیت تولید میشود و بطوری که در قانون ملاحظه می فرمائید طبقات مقدم و ذخیرة تالی و پاسبان ولی در اصول داوطلبی یک آدمی که اریک جایی بیاید و معلوم نباشد که اخلاق او چطور است این شخص چهار پنج سال خدمت میکند و زحمات دولت و مخارج دولت نسبت باین آدم بهدر میرود و در موقع لزوم بدرد نمیخورد. ولی با ترتیب نظام اجباری بترتیبی که تمام دنیا آنرا اتخاذ کرده اند خیلی منافع دارد.

حالا متذکر میشویم که کی آنرا اتخاذ کرده اند. اساس اینقضیه در موقعی بود که ناپلئون با دولت پروس می جنگید و پس از شکستی که بآلمانها در دنیا داد قشون دولت پروس را محدود کردند به هشتاد هزار نفر که دولت پروس حق نگاهداری بیش از هشتاد هزار نفر نظامی نداشته باشد. آنها این ترتیب را محرمانه اتخاذ کردند که پس از سه چهار سال که مجدداً جنگ شروع شد یجای هشتاد هزارنفر سیصد هزار نفر خبر کردند.

پس از آنکه در اغلب ممالک دنیا بجز ممالکی که مثل امریکا احتیاج زیاد بدریا و کشتی دارند در سایر ممالک متمدنه این ترتیب اتخاذ شده است. بجز ممالک مغلوب که میگویند زیادتر از فلان حد نباید قشون داشته باشند والا مملکت مستسفلی که روی پای خودش می خواهد زندگی کند باید قشون اجباری داشته باشد. باید افرادش تحت سلاح بروند و صرفه این ترتیب این است که وقتی ما پنجاه هزار نفر تحت سلاح داشته باشیم در موقع لزوم با این ترتیب ذخیره دارای صدو پنجاه و دویست هزار نشویم و فعلا هیچ دولتی نیست که امروز ترتیب داوطلبی یا طریق دیگری را اتخاذ کرده باشد.

فقط دولت انگلیس قبل از جنگ بترتیب داوطلبی بود و این ترتیب برای این بود که احتیاج او بقشون بری خیلی کم است و مملکتی است بحری و در موقع جنگ بین الملل آقایان مطلع هستند که قشون اجباری را داخل مملکت خودشان کردند و بواسطه همان قشون اجباری بود که فتح هم کردند و هم فتح آنها بتأخیر افتاد.

زیرا اگر از اول قشون آنها زیاد بود و جنگ بین الملل پنج شش سال طول نمی کشید و امروزه دولی که قشون اجباری نمی گرفتند مجبور شده اند که بمرور این ترتیب را عمل کنند. این است که تصور میکنم از هر حیث این بهترین قانون باشد. در کلیات هم گمان نمی کنم آقایان محترم نظریاتی داشته باشند و راجع بمواد هم خود دولت در بعضی موادیک نظریاتی برای جرح و تعدیل دارد که ممکن است در ضمن شور آن اصلاحات بعمل آید و بیش از این هم نمیخواهم در کلیات صحبت کنم. عرایض بنده همین بود که عرض کردم.

رئیس الوزراء ـ بنده قبل از آقای سالار لشگر میخواستم عرایضی عرض کنم


ولی فرصت نشد. و همینطور عرض میکنم که نطق آقای کازرونی هیچ طرف انتظار نبود و جای تأسف بود که در مقابل یک همچو قانونی اظهار مخالفت بشود. و لی بطور خلاصه عرض میکنم که این ترتیب بنتیجه حاضره قابل ادامه نیست و شش ماه شاید بگذرد که نمیتوانیم از روی نتیجه نفرات بگیریم و مملکت هم بی پاسبان نمیشود. همین دو اصل را در نظر بگیرند و بیش از این هم بنده عرضی نمی کنم

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. (بعضی گفتند کافی نیست) رئیس ـ رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند. ( اغلب قیام نمودند) رئیس ـ معلوم میشود کافی است. رأی میگیریم برای دخول در شور مواد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند ( اغلب برخاستند) رئیس ـ تصویب شد. چند دقیقه تنفس داده میشود. ( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیمساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ ماده اول قرائت میشود: ( بشرح ذیل خوانده شد) ماده اول ـ کلیه اتباع دولت ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات بخدمت سربازی مکلف میباشند. رئیس ـ آقای دامغانی. (اجازه)

دامغانی ـ ما میخواهیم قشون اجباری شود برای اینکه دولت عده نظامی و پاسبان و ذخیره بقدر احتیاج داشته باشد و البته بنای قانون از بدو اسلام هم همین طور بوده برای اینکه اگر این حکم نظامی بودن و سرباز شدن عدل است تعلق بهمه داشته باشد و اگر ظلم است ظلم بالسویه هم عدل است بعقیده بنده تنها اجباری بودن قشون کافی نیست. برای اینکه دولت بتواند احتیاجات خودش را اداره کند بلکه علاوه بر نظام اجباری یک ترتیباتی هم باید در ضمن باشد که مرکب شود از خوف و طمع.

مثلا سرباز و تا بین را به اندازه حقوق بدهد که کفایت مخارجش را بکند بنابراین باید دولت از بعضی محل ها بکاهد و برحقوق سرباز و تابین بیفزاید تا آنها هم بتوانند امور معاش خود را هم اداره کنند و همچنین جامعه باید از آنها قدرشناسی کند و یک احتراماتی بخصوص برای افراد پست سرباز قائل شود تا اینکه این دو قسمت موجب تشویق مردم شود و علاوه براینکه اجباری است خود مردم هم داشته باشند و الا همیشه دولت محتاج میشود فراری را تعقیب کند بطوریکه عملا هم تا بحال دیده نشده و برخلاف احساسات آقای کازرونی بنده معتقدم که خدمت قشونی بزرکترین خدمت است برای اینکه حضرت امیر میفرماید ان الجهاد باب من ابواب الحه نفتح اله لخاصه اولیائه حضرت امیر علیه السلام این قسمت را اختصاص میدهد از برای خواص مردم نه مردم پست و خیلی شغل بزرگی است و با شرافت ترین کارها است دیگر اینکه بنده در این ماده معتقدم که باید بین قوا و حکومت یک تناسبی باشد و سنخیت بین علت و معلول معروف است ولازم است. یعنی همانطور که قشون باید متحدالشکل باشد همانطو ر باید متحدالفکر هم باشد.

متحرالفکر بودن قشون موقوف براین است که از کلیه اتباع مملکت سوای ملل متنوعه سرباز گرفته شود برای اینکه ملل ملل متنوعه در امان و تأمین حکومت اسلام هستند و قوای اسلامی عهده دار حفظ ملل متنوعه است و در ممالک اسلامی اسلام بعهده گرفته است که آنها را حفظ کند و حوائج آنها را در مقابل یک مبلغ مالی ادا کند و عملا هم بتجربه ثابت شده است و در جنگ بین المللی دیده شده. وقتی که روح قشون با روح حکومت مخالف بود بنفع حکومت خاتمه پیدا نیافت مثلا قشونی که عثمانی ها از ارامنه داشتند بنفع عثمانیها خاتمه پیدا نکرد. رئیس ـ یکقدری ملاحظه کنید چرا ملاحظه نمی کنید. دامغانی ـ بالاخره بنده معتقدم باینکه حکومت اسلام عهده دار حفظ ملل متنوعه است و بایستی از آنها سرباز نگرفت و در عوض مساعدت مالی بنماید. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب. (اجازه) آقا سید یعقوب ـ عرضی ندارم. رئیس ـ آقای مدرس (اجازه)

مدرس ـ همین قسمتی که آقای رئیس غالباً میفرمودند بعضی مطالب راجع بکلیات را در ماده اول می شود مذاکره کرد من هم چون حالم اقتضا ندارد همیشه میگذارم در ماده اول بعضی عرایض را بر سبیل اقتضا عرض میکنم.

عقیده من اینست که قشون عمومی را تمام دنیا از اسلام اتخاذ کردند و آنهائی که در تاریخ دیده اند میدانند روز اولی که پیغمیر صلی الله علیه و آله مبعوث شد یکی از احکامی که آوردجهاد بود یعنی در هزارو سیصد سال قبل پس تاریخ نشان میدهد که در هزارو سیصدسال قبل قشون عمومی و اجباری بوده است و این مسئله ایست که آقایانی که اهل فقه هستند میدانند که یک بابی از ابواب کتب فقه ماسبق و رمایه است. یهنی مشق کردن به تیراندازی و اسب سواری این البته بمقتضای آن روز بوده است و سواری و تیر اندازی شخصی را از برای علم جنگ مهیا کرده است. ولی اگر امروز کتاب بنویسیم می نویسیم: طیاره سواری.

پس باید عموم مسلمین مهیا باشند از برای اینکه اگر اتفاقی افتاد بتوانند دفاع کنند و اگر اتفاق نیفتد جهاد هم میتوانند بکنند. چون عقیده ما در زمان غیبت دفاع است و در زمان غیبت ما عقیده به بجهاد نداریم. یعنی حمله بغیر نمیکینم اما هر کس بما حمله کند همان قسم که بر هر مکلفی نماز واجب است واجب هم هست که دفاع کند.

( جمعی از نمایندگان صحیح است) بناء علیهذا هر مسلمانی که عقیده به نماز و خمس و زکات و حج دارد باید بجهادو دفاع عقیده داشته باشد و این عقیده هم همینطوری فایده ندارد که من عقیده داشته باشم اگر دزد خانه ام آمد در بروم اینکه فایده ندارد باید یاد بگیرم که در نروم حالا اگر آقایان در اینجا تأمل دارند و می فرمایند که آن چندتا دیگر را باید یاد گرفت. اما این یکی را نباید یاد گرفت وهر وقت دشمن آمد آن وقت آدم در برود. بنده عقیده ام این است که هر کس صاحب این عقیده باشد منکر ضروری از ضروریات دین اسلام است.

یعنی کافر است پس باید آن را هم یاد بگیریم و مسئله که آقایان فرمودند که یک قسمتی را یاد بگیریم و یک قسمتی را یاد نگیریم اینطور نیست آن وقتی که بنیچه را قراردادند که اجباری خصوصی باشد یا شاید قدرت نداشتند و یا اگر قدرت داشتند چون مردم مهیا نبودند نمیشده است.

لکن امروز من عقیده ام این است که مردم هم مهیا هستند چون دیده اند که اکثر بلکه تمام دنیا بلد هستند من ژاپون و آن جاها نرفته ام ولی اینجاها که می شنوم می گویند همه مردم بلد هستند. ما هم میخواهیم بلد باشیم. حالا اگر آقایان طریقی برای اینکه همه جنگ کردن را بلد باشند غیر از این طریق در نظر دارند همان را پیشنهاد کنند برای اینکه مقصد این است که همه یاد بگیرند آقای کازرونی چون اهل ولایتشان همه بلد هستند. چون من دشتی و دشتستان بوده ام دیده ام که مردم آن جا همه اسب سواری و تیراندازی را بلد هستند.

اما طهرانی ها هیچکدام بلد نیستند باید یاد بگیرند و برای همه هم اسباب زحمت است و از حالا باید شروع کرد تا در ظرف ده یا پانزده سال دیگر که ماها همه مرده ایم آن وقت همه این قسمت را بلد باشند و باین قسمت دین لااقل عمل بکنند. باقی قسمتها را اگر مسامحه ممکنند این یک قسمت را بجهت دینشان و مملکت شان و استقلالشان بالاتر بگویم بجهت بنیه و مزاجشان خوب است عمل کنند.

همه اینها حکمت های فوق العاده دارد و اختصاص به یک حکمت دو حکمت ندارد و در بعضی فرمایشاتی که بعضی از آقایان فرمودند البته بمقتضای مذاقشان فرمودند. شاهزاده سلیمان میرزا بودند در قصر شیرین حساب کردیم که مخارج یک فوج قشون داوطلب ما مساوی با مخارج ۶ فوج قشون عثمانی بود چون آن روز ما هم داخل کار و اهل جنگ بودیم و بدقت حساب کردیم دیدیم که مخارج یک فوج ژاندارم مساوی با مخارج شش فوج قشون عثمانی بود.

داوطلب معنایش این است که هر چه پول زیادتر بدهند می آیند و فردا هم که دلش نمیخواهد نمی آید وقتی که ما جنگ نداریم بقدری داوطلب جمع میشود که نهایت ندارد. اما اگر صدای شیپور بلند شد صبح که رئیس قشون یا صاحب منصب بیدار میشود خودش است و اسبش. چرا اینطور است ؟ برای اینکه داوطلب است.

این را باید ایرانیها بدانند که تکلیف بدهی من که وطن را خیلی هم دوست دارم این است که اینطور عمل کنم و وطن پرست هم آن است که بنده عرض میکنم ما میخواهیم مملکتمان و دیمار قوی بشود. کاری هم بکسی نداریم. این مقصود اصلی استو پس بناء علیهذا اگر آقایان طریق بهتری در نظر داشته باشند ممکن است بفرمایند. اما من پس خیال میکنم این طریق خوب طریقی است و این لوایحی که مینوشتند ( برنخورد بهیئت دولت) حتی لوایحی را هم که فضلا می نویسند وقتی که آدم نگاه می کند می بیند که خیلی اشکال دارد. لیکن از باب اتفاق نمیدانم چطور


شده و از ادعای کی بوده است. از کی بوده است که این لایحه نوشته شده است و من آن را مطالعه کردم دیدم کم اشکال است و تعجب کردم و گفتم شاید اساتیدی در کار بوده اند که ما آنها را نمیشناسیم و خیلی مهارت داشته اند از این جهت من موافقم و گمان میکنم بآن ترتیبی که در نظر است اگر دولت موفق بشود آن ترتیب را اجرا کند خیلی خوب است و آن ترتیب این است جوان هائی که میروند زیر اسلحه دو چیزشان محفوظ باشد.

یکی صحتشان که خیلی مهم است و یکی هم اخلاقشان اگر این دو کار را کردیم بهترین قدمی است که از برای مملکت برداشته ایم و این کار بسیار خوب است. چه عیبی دارد که پسر من زیر اسلحه برود آیا هیچ جا عکس وشکل حضرت امیر را دیده اید بی شمشیر دیده اید؟ بنده گمان میکنم خیلی کم جائی دیده شده است که شکل حضرت امیر باشد وبی شمشیر باشد. آخر آنها که شمشیر داشته اند این تعلیم است برای ما که ما هم برداریم پس عیب و عار نیست بلکه فخر ماست که این کار را بکنیم. والبته مجلس شورای ملی و دولت های ما باید مراقبتها ی کامل داشته باشند که اخلاق آنها محفوظ باشد حیثیتشان هم محفوظ باشد.

البته می روند مشق می کنند و علم پیدا می کنند. لیکن ضمناً عرض می کنم که این تکلیف برای مسلمین واجب است چون چون دیدم بعضی از آقایان نظرشان بر غیرب مسلمین هم هست عرض میکنم بر غیر مسلمان واجب نیست. لدی القتضاء ممکن است دولت آنها را استخدام کند. اما اگر بخواهند توی سرشان بزنند وآنها را بیاورند اقتضا ندارد آن کسی که را که باید توی سرش بزنند و وارد کنند مسلمان است که اگر بتکلیفش عمل نکرد باید اجباراً او را آورد. اما غیر مسلمان که تبعه ایران هستند مجبور نخواهند بود دولت لدی الاقتضاء می تواند آنها را استخدام کند. اما اگر او حاضر نشود دولت نمی تواند مجبورش کند. و این یکی از فلسفه های بزرگی است بجهت مراعات آنها. حالا می بینیم آقایان دست می زنند بخیالشان برخلاف ترتیب است خیر این فوق عدالت است بلکه خیلی تفضل است که نسبت بما احیاء کرده است و نسبت به آنها اجبار نکرده است این است عقیده من پیش نهادی هم در این زمینه کرده ام. رئیس الوزراء ـ فرمایشات آقای مدرس روی دو اصل بود: یکی از نقطه نظر حفظ الصحه و اخلاق البته آقایان تصدیق خواهند کرد در وضع قشون امروزه این دو نکته خیلی مراعات شده است. و بعلاوه در همین قانون هم قید شده است. قسمت دوم راجع بملل متنوعه فرمودند که آنها مجبور نیستند البته منظور آقای مدرس این است که این افتخار نصیب مسلمانها باشد و بنده تصدیق میکنم که آنها نباید مجبور باشند. ولی در مواقع لزوم باید در خدمت قشون بیایند….

( بعضی از نمایندگان ـ صحیح است) و البته در خدمت های پائین تری که کمتر از صف است داخل میشوند. ( بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است) (بعضی گفتند کافی نیست) رئیس رأی میگیریم . آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند. (عده کثیری قیام نمودند) رئیس ـ تصویب شد پیشنهاد ها قرائت میشود. ( بمضمون ذیل قرائت شد) پیشنهاد آقای داور. بنده پیشنهاد میکنم ماده ۱ بطریق ذیل اصلاح شود. کلیه اتباع دولت ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات و ایرانیانت مقیم خارجه بخدمت سربازی مکلف میباشند. پیشنهاد آقایان حاج سیدالمحققین و طهرانی: این جانبان پیشنهاد می نمائیم که پس از لفظ ایلات اضافه شود چه در داخل مملکت باشند و چه در خارج. پیشنهاد آقای سرکشیک زاده: بنده در ماده اول اصلاح ذیل را پیشنهاد می کنم:

ماده ۱- کلیه اتباع ذکور ـ الی آخر پیشنهاد آقای صدرالاسلام نظر باینکه در ماده ۱ بطور عموم کلیه اتباع ایران ذکر شده و در هیچ ماده دیگری طبقه نسوان از این اطلاق و عموم استثناء نشده پیشنهاد میکنم که در ماده اول توضیح داده شود یا در فصل بدوم در تحت ۱ ماده زن ها را مستثنی و معاف نمایند. پیشنهاد آقای دامغانی بنده پیشنهاد میکنم ملل متبوعه از خدمت سربازی معاف و در عوض مساعدت مالی بر ایشان فرض بشود. پیشنها آقای مدرس بنده پیشنهاد میکنم ماده اول بطریق ذیل اصلاح شود: کلیه اتباع مسلمان ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات بخدمت سربازی مکلف میباشند و سایر اتباع لدی الاقتضاء استخدام خواهند شد. پیشنهاد آقای کی استوان ماده اول اینطور نوشته شود: کلیه اتباع ایران بخدمت سربازی مکلف میباشند. رئیس ـ ماده دوم: (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۲ ـ مدت خدمت سربازی از سن ۲۱ سالگی شروع شده و در ۴۵ سالگی خاتمه می یابد و این ۲۵ سال بسه دوره تقسیم میشود:دوره اول خدمت نظامی و مدت آن ۶ سال است دو سال اول تحت سلاح و۴ سال بعد احتیاط. دوره دوم ذخیره و مدت آن ۱۳ سال است شش سال اول ذخیره م دم و۷ سال دوم ذخیره تالی. دوره سوم پاسبان و مدت آن شش سال است تبصره ـ د حوزه ایکه تحریر نفوس و قانون سجل احوال اجراء شود سپس سرباز گیری اجباری شروع خواهد شد.

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ در اینجا ابتدای خدمت سربازی را از ۲۱ سالگی گرفته اند و بعقیده بنده کم است برای اینکه در سن بیست سالگی هنوز بنیه شخصی بطوری قوی نیست که بتواند از عهده وظایف نظامی برآید و بنده معتقدم که باید ابتدای خدمت را از سن ۲۵ سالگی گرفت ۶ سال دوره خدمت نظامی ۸ سال برای ذخیره وشش سال هم ئوره پاسبان باشد. ثانیاً یکقدری این ماده مجمل است هیچ در اینجا پیش بینی نشده است که بعد از اینکه این قانون تصویب شد اشخاصی که سنشان ۲۵ سال یا ۳۵ است یا در بین این سنوات واقعند تکلیف اینها چیست اگر اینها بنا باشد سرباز شوند دوره خدمت و ذخیره و پاسبانشان چقدر است؟ و دیگر در اینجا در تبصرره نوشته است ( در حوزه که تحریر نفوس و قانون سجل احوال اجراء شود سپس سربازگیری اجباری شروع خواهد شد) البته قانون سجل احوال در تمام مملکت یکمرتبه اجراء خواهد شد و بطور اختلاف اجراء خواهد شد در اینصورت آنجاها ئی که شروع نشده و عقب مانده در آن نقاط تکلیف سرباز چه خواهد شد؟ آیا باز از روی نتیجه قدیم است:

از روی این قانون؟ خوب است آقای مخبر توضیحبدهند. مخبر ـ اولا راجع بسن که فرمودید عرض میکنم همان ۲۱ سال است چون در سن این تمام قواء بدن از حیث رشد در حالت تکمیل است و از نقطه نظر طبی هم در سن ۲۱ سالگی سخص می تواند مواجهه با سختی ها و کارهای نظامی بشود و یک نکته دیگر هم که باید گفته شود. این است که چون خدمت سربازی را همه مکلفند باید قبل از اینکه یک کاری را پیدا کرده باشند این دین خود را اداء کنند و بعد داخل در مراحل زندگانی خصوصی بشوند. و اینکه آقای دامغانی فرمودند این ماده مجمل است و اشخاصی که متجاوز از بیست و یک سال دارند چه خواهد شد؟ البته این قانون قاطع است و پس از گذشتن این قانون شامل اشخاصی است که ۲۱ سال دارند و آنهائی که ۲۳ و ۲۴ سال دارند از این قانون خارج هستندو البته تصدیق میفرمایید تا خدمت اولیه را نکرده باشند قادر باینکه داخل در احتیاط و ذخیره باشند نخواهند بود.

مطلب دیگری که فرمودند که آیا پس از تحریر نفوس واجراء سجل احوال تکلیف چه خواهد بود؟ عرض میکنم در نقاطی که سجل احوال جای نشده است بهمین ترتیب حاضره اجراء خواهد شد. و تا این قانون کاملا اجرا نشود ترتیبات اولیه ملغی نخواهد شد.

رئیس ـ آقای یاسائی ـ توضیحاتی که آقای مخبر دادند راجع به اعتراضات آقای دامغانی بنده را که متقاعد نکرد بنده هم با ایشان هم عقیده هستم که باید سن سرباز از ۲۵ سالگی باشد و بنده نمیخواهم توضیحاتی در این مسئله بدهم.

سن سرباز باید از ۲۵ سال شروع شود و اشخاص ۲۱ ساله هنوز اعضای بدنی شان درست قرص ومحکم نشده و نمی شود آنها را بخدمت نظامی واداشت و البته آقایان متوجه نکاتی هستند و بیش از این بنده نمی خواهم توضیح بدهم و باز مکرر عرض میکنم که سن ۲۵ سالگی باشد نه ۲۱ سالگی.

اعتراض دیگری که آقای دامغانی فرمودند این بود که اشخاصی که سن آنها از ۲۱ سال متجاوز است مثلا د ر سن ۲۲ یا ۲۷ هستند تکلیفشان چیست؟ آیا آنها را بخدمت نظامی میبرند یا خیر؟ مطابق توضیحات آقای مخبر آنها را بخدمت دعوت نمیکنند و این بعقیده من موجب یک فترتی در امور نظامی میشود.


تدین ـ ابداً نمیشود یاسائی ـ بنده حالا توضیح میدهم که ببینید میشود یا نه؟ مطابق این قانون شما میخواهید اصول نتیجه را الغاء کنید وقتی که الغاء کردید آنوقت موافق آن ترتیب باید رفتار کنید فرض بفرمائید سرباز دامغانی که الان سر خدمت است پانصدو بیست و پنج نفر مشغول خدمت هستند.

دوره خدمت شان ۳ ساله است. دوسال و نیم گذشته است شش ماه دیگر مرخص میشوند. خوب حالا که مرخص شدند آنوقت شما میخواهید از دامغان ومطابق این قانون نظامی بگیرید. یعنی از اشخاص ۲۱ ساله آیا انها بدرد فرونت و جنگ میخورند.

خیر زیرا باید سرباز دوره اش را طی کند و بیرونش کند تا بتواند خدمات نظامی را انجام دهد. پس بعقیده بنده این مسئله موجب اختلال میشود و باید پیش بینی کرد و بعقیده بنده باید از اشخاصی که از ۲۵ سال سنشان شروع میشود تا سی سال آنها بتدریج دعوت شوند تا اینکه بجای افرادی که فعلا مطابق بنیجه حاضر خدمت هستند بتوانند از اشخاص دیگری کاملا صلاحیت قشونی را دارا باشند تهیه کنند والا اگر بنا باشد که یک عده اشخاص ۲۱ ساله بیاورید وارد در نظام کنید بنده نمی دانم چه صورتی پیدا میکند. رئیس الوزراء ـ این تعیین سنی که برای سربازی عمومی شده است حداکثریست که مطابق قوانین تمام دنیا منظور داشته ایم و در سایر نقاط در مواقع لزوم از ۱۶ سالگی و ۱۷ سالگی و در مواقع عادی از ۱۸ سالگی سرباز میگیرند و ۲۱ سال حداکثر است بالاتر از آنهم از نقطه نظر نظامی و صحی صلاح نیست. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ پیشنهاد ها قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد آقای مدبرالملک بنده پیشنهاد میکنم در ماده دو بجای ۲۱ سال ۲۲ سال نوشته شود. پیشنهاد آقای میرزا آقا خان نظر باینکه دوره تحصیل را تمام نکرده لذا پیشنهاد میکنم از بیست و پنج سالگی شروع شود. پیشنهاد آقای محمد ولی میرزا پیشنهاد میکنم در ماده ۲ از سن۲۰ سال باشد. پیشنهاد آقای طهرانی این بنده پیشنهاد می نمایم که عبارت باین طریق اصلاح شود که پس از تمام شدن بیست سال شمسی مدت سربازی شروع شود.الی آخر.

پیشنهاد آقای کازرونی بنده پیشنهاد میکنم ماده دوم اینطور اصلاح شود: سربازگیری از سن ۲۵ سالگی شروع میشود. الی آخر رئیس ـ ماده سوم قرائت میشودک ( بشرح ذیل قرائت شد) ماده ۳ـ ترتیب احضار هر یک از دوره های سه گانه مذکوره در ماده دوم مطابق نظامنامه تجهیزات عمومی وزارت جنک معین خواهد شد و در مواقعی که تجهیز جزو احضار قسمتی از قشون را ضرورت ایجاب نماید از دوره احتیاط شروع و بپاسبان ختم خواهد شد.

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه) یاسائی عرضی ندارم رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ عرضی ندارم. رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه) دست غیب ـ عرضی ندارم رئیس ـ مخالفی نداردـ ماده چهارم ( بشرح ذیل خوانده شد) ماده ۴ ـ مملکت ایران به ۶ ناحیه سربازگیری مطابق تشکیلات قشونی تقسیم می گردد. رئیس ـ مخالفی دارد؟

شریعتمدار دامغانی ـ بنده مخالفم رئیس ـ بفرمائید شریعتمدار دامغانی ـ البته این ۶ناحیه که در اینجا سربازگیری فرض شده طوری نیست که سرباز هائی را که در محل میخواهند بگیرند همه را بیاورند در آن ناحیه بایستی مامورینی داشته باشند که حوزه های جزئی تشکیل بدهند که در همان حوزه های جزء سربازها را تهیه کنند وهر کس هم که قرعه به نام او آمد برای سربازگیری جلب شود و بنده عقیده دارم که باید یک ضمیمه در این ماده باشد که مملکت ایران به شش ناحیه سربازگیری مطابق تقسیمات قشونی فعلی تقسیم میشود و هر ناحیه نیز بحوزه های جزء تقسیم میگردد. مخبر ـ این مسئله را که آقا فرمودند یک چیزی است طبیعی برای اینکه در این جا نظامنامه که بمجلس نیاورده اند این قانون است و البته یک تیپ های مختلف در قشون هست. افواج مختلف گروهای مختلف. در نواحی سرباز گیری و در مرکز کل البته یک شعبات جزئی هم هست و این مربوط به نظامنامه است و به اینجا مربوط نیست. جمعی از نمایندگان‌ ـ مذاکرا ت کافی است.

رئیس ـ ماده قرائت میشود ( بشرح ذیل قرائت شد) ماده ۵ ـ افراد قشونی در مراکز حوزه های سرباز گیری خود گرفته خواهند شد. رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ مخالفی ندارد؟ گفته شد خیر)ماده ۶ ـ مادامی که احتیاجات قشونی کمتر از میزان افرادی است که به سن سربازی داخل شده اند دولت هرساله بقدر احتیاجات خود افراد لازم را با اصول قرعه از بین افراد واجر شرائط سربازی انتخاب می نماید و آنهائی که قرعه بنامشان اصابت ننماید تا آخر دوره دوم جزء ذخیره محسوب خواهند شد و افراد ذخیره هر دو سال یک ماه برای مشق نظامی حاضر میشوند.

رئیس ـ آقای دامغانی ـ اینجا تصریح میکند که اگر دولت بقدر افراد احتیاج بقشون نداشت بحکم قرعه یک عده را انتخاب می کنند و یک عده را جزء ذخیره محسوب خواهد داشت. البته تصدیق می شود که قرعه هیچ عاطفه ندارد وهیچ مرجحی هم در نظر نمیگیرد. ممکن است صد نفر باشند و ده نفر را دولت احتیاج داشته باشد آن وقت قرعه بنام یک ده نفری بیرون بیاید که در نهایت فقرو پریشانی و تأهل باشند بعقیده بنده باید یک زحماتی قائل شد مثلا اول باید دو قسمت کرد زن دارها و عزب ها آنها را که زن دار هسنتد مستثنی هستند و بین عزب ها قرعه بکشند بعد هم که اگر لازم شد بین اولاد دارها و بی اولادها یک مرجحی باشد و در ضمن یک تشویقی هم شده باشد باین که مردم ازدواج نمایند و مثل حالا مردها و زن ها بلاتکلیف نباشند و بالاخره قرعه موقعی است که امر مشکل شود و هیچ مرجحاتی هم نباشد ولی در صورتی که یک مرجحی باشد البته باید عمل ترجیح کرد و قرعه آخرالدواء است. مخبر ـ در این مسئله که آقای دامغانی فرمودند البته موضوع قرعه خیلی قضایا را سهل میکند وبالاخره قرعه احتیاجات را تأمین میکند و عمومی هم نخواهد بود چون یک مسئله ایست که در این ماده اصلاح میشود و نزدیکتر است با نظر آقای دامغانی و آن این است که اشخاصی که قرعه بنام شان اصابت نکرده باشد ازاد هستند و دو سال بعد باید بیایند و قرعه درباره آنها کشیده شود باین جهت نظریه آقا هم تأمین خواهد شد. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ پیشنهادها قرائت می شود ( بمضمون ذیل خوانده شد) پیشنهاد آقای مدرس بنده بپیشنهاد می کنم ماده ششم بطریق ذیل اصلاح شود: مادامی که احتیاج قشونی کمتر از میزان افرادیست که بسن سربازی داخل شده اند دولت هرساله بقدر احتیاجات خود افراد لازم را در صورتی که از معاینه آنها بقدر لزوم داوطلب کلا یا بعضاً حاضر بخدمت نشوند الی آخر. مدرس ـ اجزه می فرمائید توضیح بدهم.

رئیس ـ حالا شور اول است پیشنهادها قرائت میشود و میرود در کمیسیون توضیح در شور دوم است. پیشنهاد آقای ضیاءالملک بنده پیشنهاد میکنم ماده ۶ اینطور اصلاح شود. بعد از هر دوسال سه ماه برای مشق نظامی حاضر می شوند رئیس ـ ماده ۷ ( بشرح ذیل قرائت شد)ماده ۷- در تمام مملکت ایرانبموجب تصمیم هیئت وزرائ و صدور فرمان همایونی از پانزدهم میزان هر سال تا آخر عقرب همان سال عمل سرباز گیری شروع و خاتمه خواهد یافت.

رئیس ـ آقای دامغانی ( اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ البته همه آقایان تصدیق میفرمایندکه از پانزدهم میزان تا عقرب ابتدای سال فلاحتی و موقع زراعت است و باید مواد اولیه زندگانی در آن موقع تأمین شود شروع سربازگیری از پانزدهم میزان تا پانزدهم عقرب تصور میکنم لطمه بزرگی به اصول فلاحت وارد آورد زیرا این سربازی داوطلبی نیست و اجباریست و البته مردم و زارعین و رعایا هم از این مسئله کراهت دارند و بین ارباب و مالکین و تزلزل پیدا میشود مالکین نمیدانند تکلیفشان چیست و رعیت آنها کیست و زارعین هم همینطور بلاتکلیف و بالاخره نتیجه این میشود که از اول میزان که موقع زراعت و بذر کاری است تا اول عقرب امور زراعتی معطل بماند باین جهت بنده معتقدم قبل از این موقع یعنی از پانزدهم اسد تا پانزدهم سنبله سربازگیری شروع شود و خاتمه پیدا کند. رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب ( اجازه) آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی تعجب کردم از فرمایش اقای دامغانی و خواستم به آقای


دامغانی عرض کنم که اگر شما میخواستید لااقل ملاحظه رعایا را بکنید پیش نهاد کنید از اول جدی این کار را بکنند زیرا موقع زمستانست رعایا کار ندارند و توی خانه شان نشسته اند نه این که اسد را که وقت کارو زحمت وتحصیل معیشت است بفرمائیدپس معلوم میشود که این نکته را در نظر نگرفته اید حالا آن چیزی را که دولت پیش نهاد کرده است بنده موافقم چرا؟ برای اینکه خرمن ال میزان آنچه باشد بدست آمده است و خودتان می دانید که سنبله موقع تخم کاشتن و شخم زدنست همه رعیت هستیم و اطلاع داریم. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ مادة۸ قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۸- هر سال در ابتدای حمل در سعبه سربلزگیری هر ناحیة قشونی صورتی از کلیه افرادی که در آنسال بسن سربازی می رسند و در ثبت حوزه های جزا میباشند ا دفتر کل نفوس آن ناحیه استخراج و صورت عده نفراتی که در آن سال باید گرفته شود به اضافه صدی ۲۰ بجهت معافی فراری برای روسای حوزه های جزء و یک نسخه دیگر بوزارت جنگ ارسال میگردد رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ مخافی ندارد؟(گفته شد خیر) رئیس – پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین ( اینطور خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که جملة ( بجهت معافی و فراری) در آخر سطر چهارم از ماده ۸ حذف شود. رئیس ـ آقای مدرس پیشنهاد کرده اند جلسه را ختم کنیم بعضی از نمایندگان ـ ماده نهم را هم بخوانند که یک فصل تمام شده باشد. مدرس ـ بسیار خوب قبول میکنم رئیس ـ ماده نهم قرائت میشود: ( بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۹- پس از آنکه اوامر وزارت جنگ به امرای لشکر و مامورین سربازگیری برسد مامورین مزبور با صاحب منصبان ساخلو که برای هر حوزه جزء معین شده اند با دفاتر مزبوره در ماده ۸ بمراکز خود رفته باطلاع مامورین کشوری اسامی کلیه افرادی را که داخل سن سربازی شده و در آن حوزه حضور دارندیا مسافرت کرده باشند از دفتر نفوس استخراج و حاضرین را بمحل سربازگیری و مجلس قرعه احضار نمایند به استثنای مسافرین و اشخاص علیل غیر قابل حرکت که باید کدخدای محل پدر یا برادر یا یکی از بستگان ذکور آنها را در مجلس قرعه حاضر نمایند. وزیر فواعد عامه ـ این ماده محتاج بیک اصلاح عبارتی است باید نوشته شود.

پس از صدور اوامر وزارت جنگ مامورین سربازگیری الی آخر. آن قسمت امرای لشگر و مامورین باید حذف شود. چون اینها عملیاتی است که مربوط به نظام نامه است و یک اصلاح دیگری هم در این ماده لازم است بشود. کلیه افرادی که داخل سن سربازی شده باید اضافه شود و همچنین اشخاصی را که در دو سال قبل برحسب قرعه از خدمت معاف شده اند چون این ماده مربوط است بآن ماده۵ که فعلا گذشت چون مطابق آن ماده اینطور بود هر کس که همان سال از قرعه معاف شد دیگر متعرض او نباید بشوند ودر صورتی که مقصود این نبود و مقصود این بود که دو سال بعد در جزو کسانی که باید نسبت بآن ها قرعه کشیده شود حاضر باشند و این ماده هم چون مربوط به آن ماده است باید اصلاح شود و این اصلاحات را هم چون آقای مخبر کمیسیون شرکت داشته و دارند در کمیسیون اصلاح خواهند فرمود.

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه) شریعتمدار دامغانی ـ عرضی ندارم رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه) آقا شیخ محمد علی طهرانی عرضی ندارم. جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. رئیس ـ پیشنهاد ها قرائت میشود. پیشنهاد آقای میرزا آقا خان بنده پیشنهاد میکنم بجای ساخلو ( حاضر خدمت) نوشته شود. پیشنهاد آقای اخگر بنده پیشنهاد میکنم عبارت صاحت منصبان ساخلو بعبارت ( صاحب منصبان نگهبان) تبدیل شود.

رئیس ـ جلسه آتیه روز شنبه : دستور اولا خبر کمیسیون بودجه راجع بدوازده نفر بلژیکی. مشار اعظم ـ بنده اجازه خواسته ام رئیس ـ بلی می دانم عرض می کنم اگر تصویب فرمودید تغییر میدهیم. بعد جمعی پیشنهاد کرده اند که ۲ فقره خبر کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری نسبت بمواد تفسیری که از طرف وزارت مالیه پیشنهاد شده است و راپورت کمیسیون معارف راجع بحق التدریس مستخدمین دولتی در مدارس بعد آقای حائری زاده پیشنهاد کرده اند قانون بلدیه جزء دستور جلسه آتیه شود. نسبت به ۱۳ نفر بلژیکی که مخالفی نیست؟ آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم رئیس ـ بفرمائید. آقا سید یعقوب ـ مکرر در این مجلس صحبت شده است که دستور مجلس و تعیین آن با خود مجلس است بنده منعقدم این قانون اجباری که یک فصلش گذشته است این قانون را تمام کنیم و بعر داخل در قسمت های دیگر شویم.

رئیس ـ آقای تدین (اجازه) تدین ـ اولا نسبت براپرت کمیسیون بودجه در همین جلسه پیشنهاد آقای مدرس اصلاح شد و همه آقایان تصویب کردند در ظرف یک ساعت که نمی شود تغییر رأی داد بنابراین بنده تصور میکنم محتاج برأی جدید نباشد و اما آن قسمت دیگر راجع به تفسیر دو ماده است که از طرف وزارت مالیه پیشنهاد شده و یکی هم شرح قانونی از طرف آقایان نمایندگان در این جا تنظیم شده است که راجع بقسمت حق التدریس معلمین است و بکمیسیون های مربوطه ارجاع شده و تصور میکنم چندان وقتی هم لازم نخواهد داشت لهذا معتقدم این هم بعد از راپرت کمیسیون بودجه مطرح شود. محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده مخالفم.

تدین ـ حالا لازم نیست عصبانی بشویدو رأی ندهید. رئیس ـ چون عده کافی نیست جلسه را ختم میکنم. (مجلس یک ربع ساعت بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی موتمن الملک

منشی علی اقبال الممالک

منشی معظم السلطان