مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ دی ۱۳۲۱ نشست ۱۲۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۲۴
جلسه: ۱۲۴
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۲۱
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت جنگ
۳ - بقیه شور و تصویب لایحه مربوط به جنگل
۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس دو ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید
صورت مجلس روز یکشنبه ۱۳ دی ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند.
(اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غایبین بی اجازه - آقایان: رضوی، منصف، مرآت اسفندیاری، تولیت، مهدوی، مؤید احمدی، ارگانی، مشیر دوانی، ناصری، اکبر، امیر ابراهیمی، حمزه تاش، دکتر سنگ، فاطمی، فریدونی، دبستانی، صادق وزیری، دولتشاهی، آصف، معینی، گرگانی، پناهی، آزادی، مسعودی، مستشار، اعتبار، دکتر ملک زاده، کامل ماکو
دیر آمدگان بی اجازه - آقایان: موقر، نصرتیان.
- تصویب صورت مجلس
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
ـ تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت جنگ
[ ۲ـ تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت جنگ ]
رئیسـ آقای سرتیب ریاضی فرمایشی داشتید؟
سرتیب ریاضی ـ در قانون بازنشتگی ارتش که بتصویب مجلس شورای ملی رسیده است در ماده ۱۹ برای سربازان و سر جوخه هائی که در خدمت وظیفه مجروح یا معلول میشوند پیش بینی کرده بود که بر طبق آن افرادی که باین وضعیت میافتند تا حدود ۴۵ ریال حقوق بازنشستگی به آنها تعلق میگرفت و بر طبق قانون افزایش حقوق که اخیراً گذشت در آن قانون صدی ۲۵ بر حقوق آنها اضافه شد روی هم رفته مرتباً ۵۲ ریال عاید آنها میشود ولی برای افراد داوطلب پیش بینی نشده و این اشخاصی که در واقع در انجام وظیفه از کار افتادهاند و هیچ کاری نمیتوانند بکنند وضع آنها به یک حال اسفناکی رسیده است و از طرفی هم چون از کار افتادهاند نمیتوانیم کار مهمی به آنها رجوع بکنیم این است که لایحهای تهیه شده است که اینها را هم مثل افراد سرباز وظیفه که در قانون آنها پیش بینی شده معامله شود و بازنشستگی روی اشل بازنشستگی پیش بینی شود که با این وضعیتی که گرفتار هستند بتوانند ادامه حیات بدهند. موضوع دیگر این است که در قانون بازنشستگی منظور نشده بود و آن راجع بافسران وظیفه است. افسران وظیفه چنانچه خاطر محترم آقایان مستحضر است اینها اغلب وارد خدمت نشدهاند و میآیند خدمت وظیفه را انجام میدهند گاهی مأمور میشوند و در اثر آن مأموریت اتفاق افتاده است که معلول میشوند و در وضعیتی واقع میشوند که مجبوریم از قانون بازنشستگی استفاده کنیم گرچه سابقه خدمت ندارند ولی ما مجبوریم. گرچه در قانون افسران حاضر السلاح پیش بینی شده است که سابقه خدمت برای این اشخاصی که در نتیجه جروحات از کار میافتند محفوظ مانده و بآنها حقوق بازنشستگی هم تعلق میگیرد ولی این را در قانون برای افسران وظیفه پیش بینی نکردهاند این است که یک ماده هم در این زمینه پیش بینی شده است که با افسران وظیفه هم که در حین انجام وظیفه جروحاتی بآنها وارد میشود همان معامله بشود که با افسران دیگر میشود و اگر سابقه خدمتی هم در ادارات دیگر دارند روی سابقه خدمت در اداره خودشان معامله بشود که آنها هم مستأصل و بیچاره نشوند.
ـ بقیه شور و تصویب لایحه جنگل
[ ۳ـ بقیه شور و تصویب لایحه جنگل ]
رئیسـ به کمیسیون رجوع میشود. بطوریکه آقایان مسبوقند در ماده ۶ مربوط به جنگل مذاکرات انجام شد فقط یک پیشنهادی رسیده است که خوانده میشود و بعرض آقایان میرسد و بعد به ماده رأی گرفته میشود. پیشنهاد آقای دکتر سمیعی
ریاست مجلس شورای ملی ـ پیشنهاد مینمایم که در سطر آخر ماده ششم بعد از وزارت کشاورزی اضافه شود یا رؤسای کشاورزی. دکتر سمیعی
مخبر ـ وزیر کشاورزی هم با این پیشنهاد موافقت کرده بودند بنده هم موافقم
رئیسـ رأی گرفته میشود بماده ششم با این اصلاحی که بعمل آمد موافقین برخیزند (اکثراً برخاستند)
تصویب شد. ماده هفتم
ماده هفتم ـ هر کس از روی بی احتیاطی مرتکب عملی شود که در نتیجه آن جنگل آتش بگیرد بحبس تأدیبی از دو ماه تا یکسال محکوم خواهد شد.
رئیسـ رأی گرفته میشود به ماده هفتم موافقین با این ماده برخیزند (اکثراً برخاستند)
تصویب شد ماده هشتم.
ماده هشتم ـ در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت و اهالی که در نزدیک آن محل باشند موظف بکمک در آتش نشانی هستند
رئیسـ آقای انوار
انوار ـ این موضوعی است موضوع اخلاقی و ما نمیتوانیم در موضوع اخلاقی دخالت کنیم درست است که قوانین بشر را به موضوعهای اخلاقی راهنمایی میکند ولی ما نمیتوانیم بدون مجازات آنها را موظف کنیم. اینجا خواستم آقای مخبر توجه کنند اینجا نوشته است که افراد موظف بکمک هستند ولی ما باین جور که نمیتوانیم این است که خواستم که آقای مخبر اگر قبول کند این یک التزامی یک کیفری قائل شویم که مثلاً جنگل که آتش بگیرد مأمور در آنجا هست یا کدخدا هست اینها توجهی نمیکنند این را نباید قناعت کنیم که بگوییم که تخلف کردهاند معلوم است که آتش گرفته است ولی کدخدا اقدام نکرده است یا مأمور دولت در آنجا بوده است دخالت در فرونشاندن آتش نکرده است و اینجا یک کیفیری برای او در نظر گرفته نشده
مخبرـ عرض کنم مأمورین دولت وظایف مختلفی دارند و وظایفی دارند که از نظر امور مربوطه اهمیت آن البته تصدیق میفرمائید که مهمتر از این موضوع است باینجهت است که یک مجازاتی برای آنها پیش بینی نشده است. البته به طور کلی مأمورین دولت مجازاتهای عمومی دارند اگر تخلف از مقررات قانون بکنند این هم یکی از مقررات است در صورتیکه عمل نکرد طبق مقررات و قوانین استخدامی تعقیب خواهد شد دیگر اینجا لزومی ندارد که مجازات برای آنها قائل شویم مخصوصاً اینکه شامل حال تمام افراد خواهد شد و تصور نمیکنم که کسی باشد که خودش برود و آتش سوزی بکند. اگر یک مقررات و مجازاتی در اینجا برقرار کنیم تصور میکنم در آتیه اسباب زحمت مأمورین بشود و بنده تصور میکنم که این ماده کافی است و طبق این ماده و نظامنامهای که بر طبق همین قانون تنظیم خواهد شد البته ممکن است در همان نظامنامه هم قید بکنند که این عمل انجام شود که بکلی رفع نگرانی آقا بشود.
رئیسـ آقای امیر تیمور
امیر تیمور ـ بنده تصور میکنم بدون اینکه برای اهالی تکلیف قانونی معلوم کنند همانطور که در گذشته خودشان از خانه و لانه و جنگل مراقبت میکردند باز هم درآتیه خواهند کرد و مصلحت نیست که در اینجا آنها را موظف بکنیم. اما اینکه نوشته شده است کلیه آنها موظف هستند که مواظبت و کمک کنند این کلیه اهالی شامل زن میشود بچه میشود مرد میشود بزرگ میشود کوچک میشود و بالاخره در موقع اجراء سوء تعبیر ممکن است که پیش آید و اسباب زحمت میشود بنده استدعا میکنم موافقت بفرمایند اصلاً این قسمت حذف شود و بنده قول قطعی میدهم که هر وقت آتش سوزی بشود خود اهالی با نهایت علاقمندی و کمال رغبت میروند و خاموش میکنند اما اینکه تکلیف تعیین میکنند این کار خوبی نیست و بنده تمنی میکنم که حذف شود
مخبرـ عرض شود اینکه میفرمایند کلمه کلیه شامل حال همه است عرض کنم که کلمه کلیه شامل حال همه مأمورین دولت است و کلمه کلیه شامل اهالی نیست اینجا مینویسید کلیه مأمورین دولت و اهالی که در نزدیکی جنگل واقع شدهاند. اینکه میفرمایند اهالی میروند که آتش سوزی را خاموش میکنند اگر مقررات قانونی نباشد به چه وسیله میتوانیم بگوئیم که شما بیائید و کمک کنید در اطفاء حریق و در تمام دنیای متمدن در قانون مدنی این مقررات هست اشخاصی که نزدیک جنگل واقع شدهاند و از همه چیز جنگل استفاده میکنند و از هر نوع محسنات جنگل بهره برمیدارند البته وقتی که خطر بزرگی متوجه جنگل میشود بدیهی است اشخاصی که در جوار جنگل واقع شدهاند موظفند یعنی باید موظف شوند برای اطفاء حریق و اینجا هم کلیه نیست نوشته است اهالی که در مجاورت جنگل هستن و البته اهالی شامل آن اشخاص میشود که میتوانند کمک بکنند بنده تصور نمیکنم این اسباب زحمتی برای مردم فراهم شود خصوصاً اینکه در اینجا مجازاتی هم پیش بینی نشده این یک نوع التزام اخلاقی است که اخلاقاً اینها مجبور هستند که کمک کنند با مأمورین دولت حالا بنده تمنا میکنم که حضرتعالی هم موافقت بفرمائید.
رئیسـ آقای دکتر سنگ
دکتر سنگ ـ بنده هم با این ماده مخالفم و عقیدهام این است که کسی نیست که یک جائی را ببیند آتش سوزی است و نرود جلو برای اطفاء آن و نظر بنده این است که تمام مردم هر کس ببیند که یک جائی آتش سوزی است میرود در آنجا آتش را خاموش میکند. مثلاً در یکجائی آتش گرفت آنوقت بشما گفتند چرا این اتومبیل را که مثلاً احیاناً آنجا هست شما خاموش نکردید. هزار جور زحمت ممکن است فراهم شود اسباب زحمت بشود آقا. مردم عموماً همینطور هستند اگر شما یک همسایهای داشته باشید ولو دشمن شما هم باشد اگر خدای نکرده دکتری لازم داشته باشد خودتان تشریف میبرید و کمک میکنید. بنده عقیدهام این است که این ماده زیادی است و باید حذف شود. اگر آقای وزیر کشاورزی بودند حتماً با حذف ماده موافقت میکردند و حالا هم تمنا دارم آقای افشار موافقت بفرمایند.
رئیسـ آقای اورنگ
اورنگ ـ آقای دکتر سنگ استدعا میکنم توجه کنید اول لازم است که ماده را قرائت کنم مینویسد:
«در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت و اهالی که نزدیک آن محل باشند موظف بکمک در آتش نشانی هستند». خود حضرتعالی این مقدار بلکه بیشتر در ادبیات مهارت دارید که لفظ کلیه که به اول جمله گذارند عطف به اول جمله میشود و عطف به آخر جمله هم میشود مثلاً کلیه اهالی مجلس و ساکنین مدرسه سپهسالار این کلمه مستخدمین مجلس و کلیه ساکنین مدرسه سپهسالار. اینجا دو تا کلیه را تکرار نمیکنند این کلیه عطف به دو مطلب که در آن جمله ذکر شده میشود این تمام شد. حالا موضوع چیست؟ موضوع این است که نوع ما مردم سبکمال این است که در عمل اجتناب نداریم اگر آن عمل ناشایست باشد ولی از لفظ آن عمل اجتناب داریم و او را بر خلاف نزاکت میدانیم ولی عمل کردنش را موافق نزاکت. این سبک ما است آتش فشانی اگر اتفاق بیفتد در جنگل یا خانهها مأمورین دولت را شما بخواهید تکلیف برایشان معلوم کنید خوب بکنید مأمورین باید تلمبه بزنند و غیره ولی اهالی را بخواهید مکلف کنید نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که هر آتش نشانی و هر آتش فشانی یا هر آتش گرفتن که در تهران یا یک جای دیگر واقع میشود چهل روز بعد از آن مردم اطراف گریبانشان دست مأمورین است این سر میکشند و آن سر میکشند که آقا سطل اینجا بود تو چرا سطل را برنداشتی ببری یا طشت آب نزدیک تو بود چرا نبردی آب بپاشی و آنها را میبردند میاندازند توی هولدونی. دو تا مطلب است جنگل آتش میگیرد قبول آتش را هم مأمورین خاموش میکنند قبول یک آتش سوزی در اطراف جنگل بر پا شده یک آتش فشانی هم با این رایی که ما الان میدهیم درست میشود آقا بنده اهل این مملکت هستم شما هم اهل این مملکت هستید آقا مردم مکلف هستند اگر مردم مسلمان هستند میروند میکنند هر کس دل دارد البته هر که داشت احساسات دارد ـ من خودم در رودسر گیلان بودم دیدم که کشتیها را موج دریای خزر به کناره انداخت. ۳۴ تا کشتی در آنجا در رودسر آتش سوزی بود. اهالی کشتی که کشتی شان آمده بود روی گل نشسته بود آن کشتی روی گل را رها کرده و رفته برای آتش نشانی شرکت کرده بودند آمده بودند آتش را خاموش میکردند. اما شما که میا ئید اینجا و پای اهالی را در اینجا پیش میکشید و کلیه اهالی را مکلف میکنید نتیجه اش این است که آن اهالی که باید بروند خاموش کنند میایند آنها را میچسبند و میگویند خطا کردی و کمک نکردی و اسباب زحمت آنها را فراهم مینمایند این را واقعاً باید بدانید شوخی نمیکنم (امیر تیمور ـ کاملاً صحیح است)
رئیسـ آقای نقابت
نقابت ـ عرض کنم که بنده خیلی خوشوقتم از بیان آقای اورنگ که مطلب در عین اینکه این ماده یک ماده ایست که بقول آقای افشار مجازاتی ندارد (استدعا میکنم توجه بفرمایند آقای پارسا) با اینکه این ماده مجازاتی ندارد در این قانون ولی یک قدری از حیس اصول قابل توجه است. البته در احکام شرع و در احکام قانون و در هر احکام دیگری ما دو جور حکم داریم یک حکم واجب عین است که اگر عمل نشود مجازات و عقوبتی دارد. یک جور حکم کفائی است که اگر عمل نشود مجازات ندارد و اگر یک نفر عمل کرد از گردن دیگری ساقط است و باین جهت برای اقدام به واجبات کفائی مجازاتی پیش بینی نمیشود. مثلاً تکفین و دفن کردن میت به گردن همه است و اگر بنده کردم یا آقا کرد از دیگری ساقط میشود. این را در شرع بهش واجب کفائی میگویند و در قانون این را بهش التزام اخلاقی و اجتماعی میگویند. اگر میخواست که تکلیف بشود واجب عینی بشود در مقابلش یک مجازات هم نوشته میشد که هر کس نکرد چه جرمی بشود هر کس نکرد چه عملی با او بشود. اما چون در قانون مجازات نوشته نسده است نوشته میشود که هر کس این شعله حریق را دید مجبور است کمک کند این یک حکم کفائی است و مجازات ندارد در مقابلش البته این تکلیف به عهده کسی است که حاضر باشد. چون از نظر کلی بحث کردید که وحشت دارید از کلمه کلیه از نظر اخلاقی
و شرعی همیشه تکلیف متوجه به اشخاصی است که مکلف هستند یعنی قدرت دارند و میتوانند اعمال تکلیف بکنند یعنی رشد آنها مساعد است یا قدرت مزاجی آنها اجازه میدهد والا این تکلیف آپلی کابل به اشخاص نیست باین جهت وقتی که گفته میشود اهالی مقصود آن اهالی است که قدرت دارند. حالا ممکن است زن هم باشد مرد هم باشد بعضی از زنها در دهات کمک بیشتر میکنند دو تا کوزه میتوانند بیاورند ویا بچهها میتوانند بروند خبر کنند. این طور اعمال را میشود کرد وچون مجازات در مقابلش ندارد یک واجب کفائی است و عنوان ارشاد دارد در قانون و ضرری ندارد. حالا آمدیم یک نکته دیگری است که ممکن است مأمورین در مقابلش بکنند و آن این است که بیایند اذیت شان بکنند واین مأمورین بیایند و با شلاق اهالی را به بیگاری بکشند وبزنند که بیا آتش خاموش کن این فرض است این فرض از این ماده بر نمیآید این تخلف مأمور است این مطلب را ما در تمام قوانین ممکن است بگوئیم که مأمور ممکن است سوءاستفاده بکند اما مقنن که نوشته است این مطلب را یک نکته ایست که ما بفهمیم چه کار بکنیم وچه کار نکنیم چه علتی دارد که ما بگوئیم کلیه اهالی مکلفند فلان عمل خیر را انجام دهند البته آقاهمه ما مکلفیم از گرسنگان و بیچارگان دستگیری کنیم اگر لباس زیادی داریم بآنها بدهیم اگر نان زیادی هم داریم بآنها بدهیم مگر این را در قانون نداریم در قانون احتکار نداریم؟ منتهی بعضیها عمل نمیکنند بعضیها هم عمل میکنند بعضیها زاید بر استطاعتشان عمل میکنند اینها یک وظائف اخلاقی است وچون ضرری هم بجائی نمیزند خواهش میکنم آقایان قبول بفرمائید که بهمین صورت باشد
رئیسـ آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری ـ بنده موافقم
رئیسـ آقای انوار
انوارـ بنده موافقم
رئیسـ آقای منشور
منشور ـ موافق هستم و توضیحاتی که آقای اورنگ دادند کاملاً بجا است زیرا در مادة ۱۴ دولت را موظف کرده است که آئین نامة برای اجرای این قانون تنظیم بکنند در آن آئین نامة ممکن است هر جور که دلش میخواهد مجازات لازم را برای اجرای این قانون وضع کنند منتهی در ماده نوشته شده است که کلیه اهالی موظف هستند کمک بکنند در آتش نشانی این وظیفه در حدود اخلاق است که اگر هم کمک نکردند کسی متعرض آنها نخواهد شد پس ما ممکن است یک کاری بکنیم که اسباب زحمت نشود یعنی بعد از کلمه مکلفند نوشته شود در حدود امکان. اخلاقاً اگر توانستند کمک میکنند اگر نتوانست کمک کند رفع تکلیف از او میشود
بعضی از نمایندگان ـ کافی است. کافی است
رئیسـ آقای یمین اسفندیاری
یمین اسفندیاری ـ با مذاکرتی که آقایان مخالفین ماده فرمودند بنده احتیاجی نمیبینم عرض کنم ولی بیانی که آقای نقابتفرمودندکه این ارشاد ضرری نمی رساند اگر این ارشاد را از آقای راشد که در رادیو فرمایشاتی میکنند تقاضا کنیم و ایشان بگویند، بلی خیلی نا فع است ولی وقتی که در این قانون که از مجلس میگذرد وهمین طور که آقای منشور گفتند یک آئین نامهای دولا برای اینکار باید معین بکند قطعاً با آن اطلاعی که ما از اخلاق بعضی از ماًمورین ویا اطلاعی مردم داریم اینجا یک سوء استفاده خواهد شد برای ماًمورین و یک زحمتی را قطعاً برای اشخاصی که در محل هستند ایجاد خواهد کرد بنده استدعا دارم پیشنهادی را که آقای امیر تیمور تقدیم کردهاند اگر موافقت بفرمایند که خوانده شود و رفع اشکال میشود
رئیسـ آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری ـ اجازه بفرمائید ما موافق بودیم بعد از مخالف باید صحبت کنیم.
بعضی از نمایندگان ـ کافی است.
مخبرـ ایشان مخالف بودند بنده هم مجبور هستم جواب عرض کنم.
بعضی از نمایندگان ـ پیشنهاد ندادند
یمین اسفندیاری ـ پیشنهاد آقای امیرتیمور است بنده هم قبول دارم.
مخبرـ عرض کنم غالباً وقتیکه قوانین از مجلس میگذرد و یکی از صحبت هائی که در اطراف آن بیشتر بحث میشود همین قضیة مأمورین دولت است یعنی بیم و اندیشه این است که مجریان قانون قانون را طوری اجرا کنند که اسباب زحمت مردم بشود اگر این نظریه را ما پیش بگیریم پس باید هیچ قانونی را وضع نکنیم برای اینکه هر قانونی با مردم تماس دارد قانون مالیاتی قانون هائی که در عدلیه مقرر است آنها مجری است پس تمام قوانین با مردم تماس دارد ولی از طرف دیگر اینرا نباید از نظردور داشت که مملکت ما بایستی پا بمرحلة حقیقی و اجتماعی وارد شویم یعنی عادت کنیم که کارهای خودمان رااز نظر اجتماعی واز نظر دسته جمعی انجام بدهیم یکی از مقررات فلاحتی این است که مردم را در مواقع بروز خطرات فلاحتی، از قبیل هجوم حشرات وغیره وادار بکمک بکنیم و همچنین در قسمت جنگل مردم هر ناحیهای را مجبور میکنند مطابق مقررات قانون که با مأمورین دولت همراهی و کمک کنند در رفع خطر بنمایند. یکی از چیزهائی که خیلی لازم است و تا بحال وزارت کشاورزی انجام نداده است این است که باید یک قانونی بیاورند برای رفع حشرات که به کشاورزان و بمملکت ایران چه مقدار صدمه میزند از قبیل لیسه. فرض بفرمائید اشخاصی که در نزدیکی آنجا زندگی میکنند میدانند جائیکه لیسه اثر میکند ملیونها صدمه میزند واگر یکی دو نفر هم پیدا شوند که بخواهند جلو گیری کنند چون دیگران کمک نمیکنند این توجه و دقت یکی دو نفر مؤثر نمیشود پس ما باید عادت بکنیم که مردم را بکمک دسته جمعی به انجام امور اجتماعی عادت بدهیم و یکی از این مقررات هم همین است که میگوید اگر در یک جائی آتش سوزی شد همة مردم اخلاقاً موظف هستند به اطفاء حریق اینکه کار بدی نیست بقول آقای نقابت یک جریمة هم برای این کار نیست که اگر نکردند جریمه بکنند یا حبس بکنند ولی مأمور میگوید آقا شما مکلفید و وجودتان هم سلامت است قدرت هم دارید قوت هم دارید اگر بیائید با مأمورین دولت کمک کنید چه ضرردارد باینتجهه بنده استدعا میکنم که این ماده را تصویب کنید که خیر همه در آن است.
رئیسـ پیشنهاد آقای امیر تیمور.
پیشنهاد میکنم ماده هشتم بطریق ذیل اصلاح شود.
ماده هشتم ـ در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت مؤظف بکمک در آتش نشانی هستند و اهالی محل هم از کمک دریغ نخواهند نمود.
عده از نمایندگان ـ خوب است قبول کنید.
نقابتـ بنده که مخبر کمیسیون داد گستری هستم با این پیشنهاد موافقم و قبول میکنم و البته نظرم این بود که مردم ارشاد بکمک بشوند و این پیشنهاد هم بهمان منظوراست.
رئیسـ پیشنهاد آقای دکتر سنگ هم همین جور است آنرا هم بخوانید؟
بعضی از نمایندگان ـ بلی. بخوانید.
پیشنهاد آقای دکتر سنگ.
ماده ۸ را بطریق ذیل پیشنهاد مینمایم.
در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت که در نزدیک آن محل هستند مؤظف میباشند در آتش نشانی کمک نمایند و اهالی را نیز بکمک بطلبند.
اورنگـ پیشنهاد آقای امیر تیمور را یک مرتبه دیگر قرائت بفرمائید (بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده هشتم بطریق ذیل اصلاح شود.
ماده هشتم ـ در مواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت مؤظف به کمک در آتش نشانی هستند و اهالی هم از کمک دریغ نخواهند نمود (اورنگـ این بهتر است. این پیشنهاد خیلی خوب است)
طالش ـ این پیشنهاد خیلی خوبی است ولی یک کلمه
لازم دارد آن این است که حدود را هم معین کنند.
رئیسـ اهالی محل نوشته شده است و حدود لازم ندارد
بعضی از نمایندگان ـ پیشنهاد آقای دکتر سنگ دو مرتبه خوانده شود (بشرح سابق خوانده شد)
دکتر سنگ ـ بنده این پیشنهاد را که کردم برای این است که منظور آقای افشار هم تأمین شود که در اینجا مأمورین علاوه از اینکه خودشان مکلفند کمک بکنند این وظیفه را هم دارند که با هالی هم خبر کنند که شما هم برای کمک بیائید.
روحی ـ عرض کنم که این ماده هیچ اشکالی ندارد و باید همگی موافقت کنید منهم رأی میدهم و میدانم هم که مانعی ندارد بسته بنظر مجلس است (اورنگـ به پیشنهاد آقای امیر تیمور رأی بگیرید.
طباطبائی ـ بعقیده من آقای اورنگ توجه بفرمائید این تشتت فکری که ملاحظه فرمودید در این باب از تناقضی بود که بین دو جواب از طرف دو مخبر کمیسیون داده شد آقای انوار معتقد بودند که در ماده مجازاتی معین نشده بنابراین یک چیزی است که صورت قانونی ندارد و معلوم نیست که اگر کسی تخلف کرد با او چه معاملة خواهد شد جوابی که از طرف آقای افشار داده شد این بود که توجه فرمودید؟ آقای نقابت که مخبر کمیسیون داد گستری هستند جوابشان غیر از این بود فرمودند که جنبه ارشادی دارد و مجازاتی هم برای کسانی که تخلف کنند در قانون نیست علی ایّ حال بنده خیال میکنم که تغیر ماده با هر شکلی که فرض بفرمائید لازمه اش این است که وزیر هم باشد ونمایندة د. ولت هم نظرش جلب شود تا اینکه بشود همه را تغیر داد (دکتر سنگ ـ دولت حتماً موافق است) و ممکن است خود دولت موافق باشد علی ایّ حال به نظر بنده با توضیحاتی که آقای نقابت دادند ودر صورت جلسه هم هست و اینجا هم تصریح میکند که برای متخلفین مجازاتی نیست واین کافی است.
امیرتیمور ـ اجازه میفرمائید بنده در پیشنهاد خودم توضیح عرض کنم؟
رئیسـ بفرمائید.
امیر تیمور ـ بنده اولادر پیشنهاد خودم توضیحی عرض نکردم و مخبر محترم دادگستری آقای نقابت هم موافقت فرمودند از این جهت دیگر لازم نمیبینم که توضیحات زیادی در این قضیه بعرض برسانم حقیقتاً اینکه خودشان تصدیق دارند که اگر ملکات ور شد مأمورین دولت ما کامل بود البته برای بنده وبرای هچکس نگرانی باقی نمیماند وقانون هم نمیخواستیم ولی مأمورین حقیقتاً دارای آن رشد و ملکات نیستند که بگویند آقا چون این ماده مجازات ندارد وجنبه ارشادی دارد آن کس که توانائی ندارد اگر نیامده است مانعی ندارد وما نباید این بیچاره را تعقیب کنیم خیر مثلاً یک پیر زن نود ساله ویک بچه هفت ساله در اینجا مکلف هستند که کمک کنند حالا نیامد مجازات نمیکنند؟ در صورتیکه اینها بوظیفه خودشان حتماً آشنا هستند تا یک آتش سوزی شد در یک جائی آنها فوراً تمام مردم را از زن ومرد وبزرگ وکوچک تا پیر مرد هشتاد ساله را مکلف میکند برای این کار واسباب زحمت برای مردم فراهم میشود اینجا با کمال بی طرفی ما یک قانونی وضع میکنیم و نمیدانیم در نتیجه چه تاثیراتی ممکن است ایجاد شود بنا بر این چون مخبر محترم کمیسیون موافقت کردند بنده هم مستغنی از توضیحات بیشتری هستم و خواهش میکنم رأی بگیرید یا پیشنهاد را بخوانید چون آقای وزیر کشاورزی هم تشریف آوردند.
رئیسـ آقای وزیر کشاورزی هم آمدند پیشنهاد آقای امیر تیمور دو مرتبه خوانده میشود آقای جهانشاهی.
جهانشاهی ـ اجازه خواستم تذکراً عرض کنم که وقتی یک وکیل پیشنهاد داد ودولت هم قبول کرد جزء قانون میشود دیگر رأی لازم ندارد.
بعضی از نمایندگان ـ پیشنهاد آقای امیر تیمور دو مرتبه خوانده شود (بشرح سابق خوانده شد)
وزیر کشاورزی ـ اگر این جا کمک اهالی را تقاضا نکنند مثل این است که خانه بنده آتش گرفته است سایرین
بیایند کمک کنند ولی بنده بنشینم تماشا کنم وقتیکه جنگل آتش گرفته برای خود اهالی هم خطر دارد و مجبور هستند که بیایند و کمک بکنند در آتش نشانی و مثل سایرین کمک کنند.
رئیسـ آقای سزاوار.
سزاوار ـ بنده میخواهم عرض کنم اگر توجهی شود بین پیشنهاد آقای امیر تیمور با ماده هیچ اختلافی نیست برای اینکه در همان پیشنهاد هم ایشان منظورشان این است که اهالی را ارشاد کنند برایکمک و در ماده هم همانطور است و بهیچوجه برای متخلف آنها کیفری نیست و اینکه آقای منشور گفتند که ممکن است در آئین نامه بعداً کیفری معین کنند گمان میکنم که در این جا توجه نفرمودند برای اینکه وقتیکه یک آئین نامه را در هیئت وزیران تصویب میکنند البته با مواد قانون تطبیق مینماید یک عملی را که قانون جرم تشخیص نمیدهد و بنظر بنده با همین ماده منظور آقایان هم تأمین میشود.
رئیسـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای امیر تیمور موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد
طوسی ـ پیشنهاد آقای دکتر سنگ دو مرتبه قرائت میشود: (بشرح سابق خوانده شد)
رئیسـ موافقین با پیشنهاد آقای دکتر سنگ برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد رأی گرفته میشود بماده ۸ پیشنهادی دولت موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده ۹ ماده نهم ـ هر کس بواسطه اعمالی مانند کت زدن یا پی زدن درخت یا روشن کردن آتش در تنه درخت و غیره سبب خشکانیدن درختهای جنگل شود بحبس تأدیبی از هشت روز تا دو ماه و بپرداخت غرامت از پنجاه و یک تا سیصد ریال بخزانة دولت برای هر درختی که خشکانیده باشد محکوم خواهد شد
رئیسـ آقای امیر تیمور
امیر تیمور ـ اگر بنده این جا یک لغتی را بگویم نمیفهمم بر بنده اشکال نفرمائید اولاً بنده کلمة کت زدن که در این جا نوشته است تا حالا نشنیدم و نمیدانم چیست این را اولاً بفرمائید که این کلمه فارسی است یا خیر؟ دیگر اینکه آیا مشخص این تخلفاتی که در ماده تعیین شده کی خواهد بود و ممیز این تشخیصات کی است؟ آیا بصرف اینکه یک مأموری بگوید تو تنه درخت را آتش زدی باید سیصد ریال جریمه بدهی این کافی است مشخص خود آن مأمور است یا محکمه است این را توضیح بفرمایند و همچنین معنی آن لغت را
وزیر کشاورزی ـ کت زدن یک لفظ محلی است در گیلان به عملی میگویند که یک حلقه پوست از دور درخت میگیرند و درخت خشک میشود واین عمل در قسمت گیلان معمول است که یک چوپانی میآید یک حلقه پوست از درخت میزند و درخت میخشکد ودر قسمت مازندران هم اصطلاح پی زدن هست و مخصوصاً این کلمه را گذاشتیم که مردم بهتر بفهمند اما قسمت دوم سئوال آقای امیرتیمور اگر مأمور یک شخصی را در حین ارتکاب جرم ملاحظه بکند طبق همین قانون که بازرسی جنگلبانی جزء ضابطین داد گستری محسوب میشوند گزارش او مدرک خواهد بود تا خلاف آن ثابت شود
رئیسـ پیشنهاد آقای هاشمی
پیشنهاد میکنم لفظ کت زدن را بلفظی معمول تر که در همة کشور مفهوم شود تبدیل نمایند.
هاشمی ـ توضیح بدهند کت زدن را ضمن تبصره ویا ماده چون قانون فقط برای مازندران و گیلان که وضع نمیشود جنوب هم جنگل دارد ونمیشود یک لفظی که در یک محل معمول است برای همه مملکت در قانون نوشت
پیشنهاد دکتر ادهم
پیشنهاد میکنم که بعد از کلمه کت زدن بین الحلالین نوشته شود پوست کندن.
طالش ـ پوست کندن نیست آقا.
وزیر کشاورزی ـ پوست کندن نیست چون ممکن است یک درختی را به درازای پوست بکنند این صدمة نمیزند. کت زدن مقصود این است که تمام تنه درخت را پوست بکنند
رئیسـ آقای نقابت.
نقابتـ استدعا میکنم توجه بفرمائید آقای اورنگ. عرض کنم که صرف کت زدن مجازات ندارد یا صرف پی زدن مجازات ندارد زیرا نوشته شده است. هرکس بواسطه اعمالی مانند کت زدن یا پی زدن درخت یا روشن کردن آتش در تنه درخت وغیره که سبب خشکانیدن درختهای جنگل شود آنوقت مجازات میشود یعنی عملی که منتهی به مجازات میشود خشکانیدن درخت است حالا خشکانیدن درخت بچه وسیله است؟ یکی این است که دردل درخت آتشی ایجاد میکند وآن الیافی که شیره نباتی رااز زمین ببالا میکشد میسوزاند یا پوست میکند یا بر انژیکسیون میکند یا اختراع دیگری میکند که بوسیله آن اختراع ممکن است درخت اززمین خشک شود یا یک وسیله فراهم گردد که اینجا ذکر نشده و بهر حال آنچیزی که مستلزم مجازات است عملی است که کاری بکند که موجب خشکانیدن درخت شود در هر حال صرف کت زدن که منتهی بخشک کردن نشود مجازات ندارد بنابراین وحشت از اصطلاح محلی نباید داشت زیرا که دنبالش توضیح داده است که هر اقدامی که منتهی به خشکانیدن شود جرم است واین راهم که همه آقایان تصدیق دارند (پارسا ـ پوست کندن بنویسند) ممکن است پوست کندن یکی از شقوق آن باشد ممکن است که ریختن سموم در پای درخت یکی از شقوقش باشد کود دادن اضافه که ممکن است درخت متحمل آن نشود و منتهی بشود بخشکانیدن درخت یکی از شقوقش باشد بنابراین چون نتیجه مطلوب حاصل است اشکالی ندارد فقط دو عمل فنی است یکی کت زدن که عبارت است از تبر زدن به تنه درخت و تنه درخت را ازهم سوا کردن دوم پی زدن. پی زدن عبارت است از ریشه زدن.
بعضی از نمایندگان ـ کافی است ـ کافی است ـ رأی رأی.
رئیسـ آقای محیط لاریجانی.
محیط لاریجانی ـ کت زدن عبارت است از قطع کردن تنه درخت وتنه درخت را جدا کردن و باصطلاح محلی کت زدن معروف است دوم پی زدن، پی زدن غبارت است از ریشه زدن ریشه هائی که شاه ریشه درخت است کسی که مقصود دارد و میداند اگر دو شاه ریشه درخت را بزند درخت خشک میشود چون درخت از ریشه تغذیه میکند واز تنه درخت هم که کت بزند این هر دو موجب خشک شدن درخت است
رئیسـ رأی گرفته میشود بماده نهم موافقین با ماده نهم برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده دهم
ماده دهم ـ قطع شاخههای بزرگ درختهای جنگل بجز در مواردی که این قانون استثناءکرده است ممنوع است و متخلف بپرداخت دوتا پنج ریال به خزانة دولت برای هر شاخه که بریده است محکوم خواهد شد.
تبصره ـ شاخه بزرگ شاخهای است که قطر آن در محل اتصال به تنه درخت بیش از هشت سانتیمتر باشد.
رئیسـ آقای امیر تیمور.
امیر تیمور ـ بنده همانطور که در مواد قبل مجازات را برای متخلفین یا تکالیف را برای مردم زیاد و غیر وارد میدانستم در این ماده قطع شاخه درخت را که فقط دو ریال جریمه معین کردهاند که شاخة بزرگ را ۲تا ۵ ریال جریمه قائل شده است جریمه اش را کم میدانم فرض بفرمائید که در بعضی جاها غالباً اشجار صنعتی در آن جا پیدا میشود وشاید از نقطه نظر صنعت دویست تومان قیمتش میشود ویا پانصد تومان قیمتش میشود ویک کسی ممکن است از نقطه نظر صنعت یا از نظر سوء نیت بیاید وچهار تا شاه شاخه درخت را قطع کند آنوقت چهار دو ریال بشما میدهد مرحمت زیاد. بعقیده بنده این ماده با این طرز نقض غرض میشود بنده خواهش میکنم همانطور که آقای وزیر کشاورزی در مواد دیگر پا فشاری میکنند اینجا هم نقض غرض نکنند در اینجا هم یک نظری بگیرند که اسباب زحمت واز بین بردن درختها نشود وهمانطور که آقای مخبر کمیسیون دادگستری آقای نقابت هم فرمودند بیشتر قوانین منظور ارشاد است قطع بکن و دو قران جریمه اش را بده یک چنین ارشادی را مجلس اجازه ندهد بنده استدعا میکنم موافقت
بفرمایند اصلاً این ماده حذف شود این ماده یا یک مجازات بیشتری برایش قائل شوند واز این ارشاد ضمنی جلو گیری بفرمایند ومقصود جلب کردن نظر آقای وزیر کشاورزی بود که توضیح بفرمایند.
وزیر کشاورزی ـ البته ممکن است بطوریکه آقای امیر تیمور فرمودند یک سوء استفاده هائی هم بشود یعنی این دو ریال که ما پیشنهاد کردیم به مجلس برای خسارت این عمل کافی نباشد ولی چون ممکن است در یک درخت چندین شاخه بریده شود در واقع میزان جرائمی که گرفته میشود چندین برابر این دو ریال است از آنطرف منظور ما از شاخه غیر از تنه درخت است ممکن است تنه درخت را ببرند آن شاخه نمیشود ولی شاخه آن است که روی آن تنههای درخت چسبیده وبیش از هشت سانتیمتر نباشد واگر آقایان تصور میفرمایند این میزان کافی نیست زیادتر پیشنهاد کنند بنده هم موافقت میکنم
رئیسـ آقای انوار
انوارـ اینجا بنده اولاً از آقای امیر تیمور که آن جنبه ارفاقی را دارند قدری گله دارم ثانیاً این دست همه را بسته است زیرا اینجا بطور کلی شاخههای بزرگ درخت را گفته است اگر جنگل جنگل دولتی باشد بلی ممنوع است ولی اگر جنگل شخصی خودش است نزدیک خانه خودش واقع شده است شخصی که جنگل مال خودش است البته میتواند شاخه را قطع کند واگر با آن بریدن درخت نا قص میشود البته درخت خودش را ناقص نمیکند وبنده در اینجا نظر دارم که نوشته شود جنگل دولتی ودر جنگل شخصی خودش عیبی ندارد
وزیر کشاورزی ـ اولاً چندین بار بنده تذکر دادم که استثناء نشده است یعنی دولتی وغیر دولتی تفاوت ندارد منتهی مواردی که برای تهیه هیزم وسوخت لازم است دولت تعیین میکند که مجاز است بنابراین آنچه برای مصرف محلی است اگر کمتر از هشت سانتیمتر باشد مانعی ندارد واز طرف دیگر این قانون کلی است دولتی وغیر دولتی ندارد زیرا برای حفظ جنگل است و توضیحاتش را هم بعرض آقایان رساندم
رئیسـ آٌقای اورنگ
اورنگـ بنده عرضی ندارم (بعضی از نمایندگان کافی است رأی بگیرید)
رضوی ـ بنده عرض دارم
رئیسـ بفرمائید
رضوی ـ این مجازات که اینجا معین شده برای بعضیها بنظر بنده زیاد است وبرای بعضیها بطوریکه آقای امیر تیمور فرمودند کم است. مثلاً صاحب جنگل اگر تصرفی در جنگل خودش بکند وشاخهای را ببرد مجازاتش اصلاً زیاد است و بنظر بنده این عمل مجازات ندارد ولی درختهای صتعتی اگر قطع شود گمان میکنم که مجازاتش کم باشد بنده عقیده دارم که نسبت به درختهای غیر صنعتی در جنگلهای شخصی یک استثنائی شود ودر نسبت به درختهای صنعتی یکقدری مجازات را زیاد تر قرار بدهند که سوء استفاده نشود. باین جهت بنده پیشنهاد میکنم که مجازات زیادتری در نظر گرفته شود.
امیر تیمور ـ بنده پیشنهادی تقدیم میکنم.
رئیسـ آقای طالش.
طالش ـ این ماده که دولت پیشنهاد کرده است بهترین فکری است که کردهاند اصلاً چرا شاخه را میبرند آن شاخة که باین قطر معین شده است اصلاً قابل بریدن نیست لذا بنده استدعا میکنم باهمان ماده که دولت پیشنهاد کرده است آقایان موافقت بفرمایند
پیشنهاد آقای امیر تیمور.
پیشنهاد میکنم ماده ۱۰ بطریق ذیل اصلاح شود.
ماده ۱۰ـ قطع شاخههای بزرگ درخت جنگلها بجز در مواردی که این قانون استثناء کرده ممنوع است و متخلف به پرداخت غرامت محکوم میشود.
امیر تیمور ـ بنده منظورم از این پیشنهاد وعرایضی که کردم فقط برای این است که از قطع اشجار صنعتی جلوگیری
شود وبرای آنها مجوزی در دستشان نباشد که اشجار را قطع کنند ویک جرائم کوچکی باشد که با پرداخت آن این عمل را بکند واینکه بنده پیشنهاد کردهام و جریمه را معین نکردهام وپرداخت غرامات نوشتهام برای این است که معلوم میشود که این شاخه صنعتی دارای چه قیمتی است ممکن است دو قران جریمه اش بشود یا پنج قران یا بیشتر همانطور که در موارد دیگر جنگل خبره دارد در محل وخود اهلی محل هم خبرویت دارند که این درخت صنعتی دارای چه قیمتی است و به هریک از اهالی آنجا مراجعه کنند قیمت آنرا میدانند که چقدر است بنابراین اشکالی ندارد و اینطور باشد بهتر است.
مخبرـ عرض کنم پیشنهاد آقای امیر تیمور بسیار خوب و بجا است و متناسب است با ضرری که به جنگل وارد میشود ولی یک عیبی دارد چون این قانون را تصدیق میفرمائید که یک عمل ابتدائی است چون مردم گیلان و سایر جاهای ایران و کسانی که از جنگل استفاده میکنند از مقررات قانون بی اطلاعند و با بی اطلاعی مردم بنده میترسم اسباب زحمت زیادی برای مردم فراهم شود و دولت مجبور شود براثر شکایات مردم قانون را اصلاح کند بنابراین استدعا میکنم پیشنهادشان را مسترد فرمائید و با همین ترتیب که دولت پیشنهاد کرده و در کمیسیون هم مطالعه شده موافقت بفرمایند.
امیر تیمور ـ بنده مسترد میکنم.
رئیسـ رأی گرفته میشود به ماده دهم آقایان موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده یازدهم
ماده ۱۱ـ در جنگلهائی که سوخته و یا از آنها بهره برداری شده و به موجب آگهیهای منتشر از طرف وزارت کشاورزی حدود آنها معین گردیده چرای دام تا مدت پانرده سال ممنوع است. متخلف به پرداخت غرامت از پنجاه و یک تا پنج هزار ریال به خزانه دولت محکوم خواهد شد.
رئیسـ آقای اوحدی
اوحدی ـ در این ماده به نظر بنده یک اجمالی میرسد که لازم است وزیر کشاورزی توجه بفرمایند این قانون مربوط است به عموم جنگلها البته آقای وزیر کشاورزی متوجه شدهاند که یک قسمت از جنگلها متعلق به دولت است یک قسمت از آنها متعلق به اشخاص است و مالک خاص این قاعده برای تمام جنگلها معین شده استثنائی نیز بین جنگل متعلق به دولت یا اشخاص بنابراین حدی را که معین میکنند ممکن است آن حد مالک خصوصی داشته باشد که این مالک خاص دارای ده تا گوسفند است ده تا گاو است ده تا دام دیگر است حالا مطابق این قانون ممنوع است که در آن محل معینه که آتش سوزی و یا بهره برداری شده چرای دامدر آن محل بشود عرض میکنم این مالک خصوصی که ده تا گوسفند دارد اینها را باید از آن حد خارج کنند که برود در یک جائی خارج از این حد مسئله چرا را که میدانید اگر گوسفند ندارید البته دیدهاید این گوسفند همینطور که راه میرود میچرد و میرود دم دهانش را که نمیشود بست این حال چراست وقتی هم که برمیگردد به همین حال چرا برمیگردد میخواستم ببینم این حال و این رفت و آمد هم جزو ماده است که باید مجازات شود یا مستثنی است و اگر اجازه بفرمائید بنده یک تبصرة تقدیم میکنم که رفتن و برگشتن دام و از این محل به محل دیگربرای چرا مستثنی است و جزء ماده نخواهد بود والسلم و الاکرام.
وزیر کشاورزی ـ سئوال آقای اوحدی کاملاً صحیح است اولاً بنده عرض میکنم همینطور که چندین مرتبه عرض کردم این قانون مربوط به جنگل دولتی و غیر دولتی نیست این را یک مرتبه تمام کنیم که دیگر تکرار نشود این قانون جنبه عمومی دارد خواه مال دولت خواه مال موقوفه خواه مال مردم عموم جنگلها بعد از این باید مطابق این قانون عمل شود اما جنگلی که سوخته یا بهره برداری شده است گفتیم که تا مدت پانزده سال از چرا معاف باشد که آن شاخههای جوان نموکنند البته این ایراد هم وارد است ولی نظر ما این است که در این قبیل جنگلها که سوخته یک حدی را معین میکنیم که گله هائی که برای چرا میروند
از آن محل برون برای چرا و برگردانند و مثلاً پنجاه متر صد متر معین میکنیم بسته به وسعت آن منطقه که از آن جاده معینه بتوانند عبور کنند و از حد خارج نشوند اصلاً نظر ما هم همین است رئیسـ آقای امیر تیمور
امیر تیمور ـ بنده مقصود از این ماده را نفهمیدم چون اینجا ذکر میکند در جنگلهائی که سوخته یا از آنها بهره برداری شده بموجب آگهی ممنوع است و متخلف به پرداخت فلان قدر محکوم خواهد شد چرا چرا ممنوع است باید علتش ذکر شود، معلوم شود آیا برای این است که یک جنگلی از بین میرود در آنجا دو مرتبه ایجاد جنگل میشود بنده کاملاً موافقم ولی باید اینجا توضیح داده شود و الا اگر جائی هست که جنگل سوخته شده و صاف شده و پاک شده و جنگل هم ایجاد نشده چرا مانع میشوند که مردم استفاده کنند ولی البته اگر از نوع میخواهند ایجاد جنگل کنند بنده کاملاً موافقم ولی بایستی توضیح داده شود
وزیر کشاورزی ـ وقتی که یک جنگلی سوخت یا بهره برداری شد بهر جهت ممکن است که در آنجاها جنگل احداث شود یکی اینکه اگر هوا مساعد شد خود جنگل میروید و جنگل احداث میشود برای اینکه ممکن است که ریشه اش نسوخته باشد و از بین نرفته باشد ولی اگر چرای دام در این جنگلها آزاد باشد گاو و گوسفند و مخصوصاً بز که بزرگترین خطر را برای جنگل نمو بکند و تمام شاخه هائی که تازه روئیده شده میچرند این است که اینطور پیش بینی شده.
امیر تیمور ـ بنده هم موافقم با این ماده.
رئیسـ آقای انوار.
انوارـ عرض میکنم در اینجا نوشته است پانزده سال و این مدت عبور گله را ممنوع بکنند بعقیده بنده زیاد است ده سال معین کنید بهتر است
وزیر کشاورزی ـ ما این پانزده سال را که معین کردیم از نظر این است که درخت در این مدت به اندازة کافی نمو کند و بتوانند درخت بکارند
رئیسـ یک سئوالی هم بنده از وزیر کشاورزی دارم. پانزده سال زیاد نیست؟
نقابتـ بنده پیشنهاد کردم که بجای مدت پانزده سال قید کنیم تا مدتی که وزارت کشاورزی مقتضی میداند و آگهی منتشر کند.
وزیر کشاورزی ـ بسیار خوب
رئیسـ آقای طالش
طالش ـ بنده عقیده دارم که پانزده سال کم است و بایستی بیشتر شود ولی اینجا پیشنهادی را که آقای نقابت میکنند چون تا هر وقت که دولت مقتضی بداند خوبست و نظر بنده هم تأمین میشود.
پیشنهاد آقای اوحدی
بنده تبصره زیر را بماده یازده پیشنهاد میکنم
تبصره ـ جنگلهای سوخته و یا بهره برداری شده که مالک خصوصی دارد عبور دامهای مالکین برای چرای در خارج حد مجاز خواهند بود.
وزیر کشاورزی ـ این پیشنهاد را نمیشود قبول کرد اگر بنا باشد عبور آزاد باشد این ماده قانون فایده ندارد بنابراین بهتر این است که آقای اوحدی پیشنهاد خودشان را مسترد فرمایند
اوحدی ـ بنده درست ملتفت توضیح آقای وزیر کشاورزی نشدم که مسترد کنم پیشنهاد خودم را یا نکنم
وزیر کشاورزی ـ عرض میکنم یک جنگلی سوخته است آقا میفرمائید که در مدت پانزده سال یک گله ده بیست هزار گوسفند صبح و عصر از اینجا برود و بیاید آنوقت برای این جنگل چه میماند؟
اوحدی ـ پس میگیریم
رئیسـ پیشنهاد آقای انوار
انوارـ پیشنهادی که آقای نقابت کردند بنده موافقم با آن پیشنهاد
پیشنهاد آقای نقابت
تا مدتی که وزیر کشاورزی مقتضی بداند و آگهی نماید
وزیر کشاورزی ـ بنده هم موافقم
رئیسـ موافقین با ماده یازده با این قسمت اصلاح شده برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده دوازدهم
ماده ۱۲ـ نسبت به بزههای مذکور در این قانون مأمورین جنگلبانی وزارت کشاورزی جزء ضابطین دادگستری بشمار آمده و گزارش آنها مطابق تکالیفی که در فصل دوم از باب یکم قانون آئین دادرسی کیفری معین شده معتبر خواهد بود
رئیسـ آقای امیر تیمور
امیر تیمور ـ طبق این ماده مجلس اجازه میدهد که گزارش مأمورین جنگلبانی وکشاورزی حکم گزارش دادگستری را دارد و گزارش آنها هم معتبر خواهد بود و دارای اثرات قانونی است یعنی مطابق گزارش آن مأمور ممکن است حبس شود و جریمه شود وممکن است متخلف شناخته شود البته وزیر کشاورزی هم جز اتخاذ این طریق برای اجرای این دستور وسیله ندارد بنده در آن باب عرضی نمیکنم و بلکه موافق هم هستم ولی اگر معلوم شد که یک مأموری برای استفاده شخصی گزارش داده و اسباب زحمت یک بیچاره شده است و معلوم شود که گزارش این مأمور بر خلاف واقع یا برای نفع شخصی بوده آن مأمور از خدمت منفصل شود
وزیر کشاورزی ـ در قانونی که ما پیشنهاد کرده بودیم پیش بینی کرده بودیم که اگر مأموری یک گزارش بر خلاف واقع داد یک مجازاتی برای آنها قائل بشویم دیدیم درقوانین فعلی یک کیفر هائی برای مأمورین دولت هست که اگر برای استفده شخصی یاا ضرارکسی راپرتی بدهند یک مجازاتهائی قائل شدهاند این است که اینجا ننوشتهایم و همان مواد کفایت میکند و دیگر لزومی ندارد
امیر تیمور ـ با این تو ضیح آقای وزیر کشاورزی نظر بنده تأمین است ولی خواهش میکنم که آقای مخبر کمیسیون دادگستری هم یک توضیحی بفرمایند که اگر مأموری بر خلاف واقع یک گزارشی داده وبراثرگزارش او یک بیچارة بزحمت افتاده است و در قوانین دیگر مجازاتی برای آنها قائل شدهاند آنوقت نظر بنده کاملاً تأمین میشود
رئیسـ آقای منشور
منشور ـ این ماده دوازده بعقیدة بنده موردی ندارد برای اینکه ما مأمورین جنگلبانی را نمیدانم چه اشخاصی هستند ودر کدام مدرسة جنگلبانی تحصیل کردهاند که ما بخواهیم گزارش آنها را جزء گزارش ضابطین عدلیه بیاوریم و البته مطابق قانین جزائی یک راپرتی که مأمور قضائی داد در حکم سند رسمی است وباید آن شخص برود در محکمه و مدتها وقت تلف کند تا محکوم شود یا برائت حاصل کند دلیلی که بنده دارم این است که ماده ۹ ذکر شده است (هر کس بواسطه اعمالی مانند کت زدن یا پی زدن درخت یا روشن کردن آتش درتنه درخت وغیره سبب خشکانیدن درختهای جنگل شود) فرض بفرمائید یک کسی آمد یک درخت را کت زدورفت پنجماه شش ماه از این عمل گذشت مأمور میآید می بیند که این درخت خشک شده است بنده نمیدانم حالا بعد از پنج شش ماه آن کسی که اسباب خشک شدن درخت شده است یا بوسیله کت زدن یا بوسیله آتش روشن کردن از کجا پیدا میکند وحالا آمده است تازه میگوید من در جنگل فلان وقت کشیک میدادم ورد شدم فلان عابر یا فلان زارع بواسطه آتشی که روشن کرده بود این درخت را سوزانده است در صورتیکه این شخص را متهم باین عمل کرده اصلاً خبذ از این قضیه ندارد بنابراین بایستی برای این کار مأمورین باصلاحیتی تربیت کنید که بدون جهت مزاحم کسی نشود بنابراین بعقیده بنده ذکر این ماده در این قانون لزومی ندارد
وزیر کشاورزی – نظر آقای منشورتأمین شده وبنده هم توضیح دادم در موقعی مه شور اول قانون بود ما برای جنگلبانی فعلاً دو مدرسه داریم یک مدرسه کشاورزی که دبیرستان را تمام کردند میرود آنجا و یکی هم مدرسه کمک
مهندس که اشخاصی که سه ساله دبیرستان را تمام کردهاند بآنجا میروند و جنگلبانهائی که از این دو دسته هستند تحصیلاتشان بنظر بنده خوبست و اسباب نگرانی نیست و اینکه فرمودند ممکن است که یک مأموری بیجهت اسباب مزاحمت شود و بگوید شش ماه پیش فلان کس این درخت را اینطور کرد این عمل خودش قابل مجازات است بنا براین نگرانی نیست واگر این ماده نباشد اساساً هیچ ماده راجع بجلو گیری و تخریب جنگل مانداریم
رئیسـ آقای اوحدی
اوحدی ـ وقتی که مذاکره میشود باینکه مامور جنگل بانی جزء مامورین ضابطین تصور میکنند آقایان شنوندگان که ضابطین عدلیه حتماً ووجوباً ولزوماً بایستی در مدرسه حقوق تحصیل کرده باشند ودارای دیپلم باشند این اشتباه است همه ضابطین عدلیه یک سنخ نیستند ژاندارمری و امنیه ضابط عدلیه است کلیه آژان وپاسبانها ضابطین عدلیه هستند مامورین جنگلبانی هم ضابطین عدلیه هستند نتیجه برای توجه دعوا و تعقیب آن گزارش است که بوسیله آنها بمقام صلاحیت دار تقدیم میشود این فقط برای تعقیب است حالا میخواهید این آدم درس خوانده باشد یا نخوانده باشد سواد داشته باشد یا نداشته باشد این گزارش که موجب محکومیت نخواهد بود صرف گزارش آنها مورد تصدیق نخواهد بود این همه درجات در دستگاه قضائی برای چه بوده چون باید برود دربار که مستنطق تحقیقات بکند حکمی هم که رئیس دادگاه میدهد او هم تازه مؤثر نیست وباید برود در جای دیگر که استیناف میگویند اوهم باز این قدرها مؤثر نیست مگر اینکه برود در دیوان کشور و آنجا ابرام شود خیال میکنید که همینطور یک آژان یایک امنیه یایک مأمور جنگلبانی راپرتی داده همان است که او گفته خیر آقا اینطور نیست حالا اگر این مأمور بر خلاف هم محقق است ومسلم است وثابت است که اگر یک مأموری بر خلاف واقع گزارش داد او را تعقیب میکنند ویک مجازاتی هم دارد که بر جای خودش معلوم است من علاوه میکنم که حالا آقای وزیر کشاورزی قبل از اینکه قانون جنگلش را بگذراند دانشکده اش را تأسیس کرده است وآنجا شاگردان در آنجا هستند منتظرند که فردا آنها را بفرستند بجنگل وهیچ نگرانی نیست بنابر این بنده خواهش میکنم که آقایان هم موافقت کنند واین ماده همانطور که هست تصویب گردد
پیشنهاد آقای امیر تیمور
چنانچه گزارش مأمورین جنگل معلوم شود بر خلاف واقع یا برای استفاده بوده است آن مأمور محکوم بانفصال از خدمت خواهد بود
امیر تیمور ـ بنده این پیشنهادی را که کردهاند مسترد میکنم وبا پیشنهادی که آقای نقابت کردهاند موافقت میکنم
پیشنهاد آقای نقابت
تبصره ـ در صورتیکه گزارش مأمورین بر خلاف واقع وبرای نفع شخصی یا اعمال غرض بوده باشد مامور گزارش دهنده بدو برابر کیفر جرمی که موضوع گزارش خلاف واقع بوده است محکوم خواهد شد
نقابتـ مخبر کمیسیون داد گستری ـ این پیشنهاد را آقای امیر تیمور وبنده امضاء کردهایم و قبلاً هم موافقت آقای وزیر را جلب کردهایم علتش هم این است گزارشی که مامور میدهد ممکن است بر خلاف واقع یا از روی غرض شخصی باشد این برای این است که گزارش دهنده بر خلاف واقع مجازات شود که بعد از این حرف نارسا نزند (یکی از نمایندگان در ماده سیزدهپیشنهاد کنید) اینکه میفرمائید محلش ماده سیزده است ماده سیزده میگوید مامور جنگل باید در اجرای مقررات این قانون مراقبت نمایند اما اینجا صحبت گزارش است و محلی که ماموربعنوان ضابط داد گستری معرفی میشود وکسی که بعنوان ضابط دادگستری معرفی میشود ناچار باید این تکلیف قانونی را هم داشته باشد
رئیسـ آقای وزیر کشاورزی موافقند بااین پیشنهاد
وزیر کشاورزی ـ بله موافقم
رئیسـ رأی گرفته میشود به ماده دوازدهم با این تبصره که آقای وزیر هم موافقت کردند موافقین بر خیزند (اغلب بر خاستند) تصویب شد ماده سیزدهم
ماده ۱۳ ـ هرگاه مأمورین جنگل بانی در اجرای مقررات این قانون و آئین نامههای مربوطه مراقبت کامل ننمایند و متخلفین از مقررات قانون را تعقیب نکنند بحبس تأدیبی از یک ماه تا سه ماه محکوم خواهند شد.
رئیسـ آقای انوار
انوارـ بنده اساساً با این ماده مخالفم برای اینکه ما برای مأمورین متخلف در قوانین عدلیه تکلیفی معین کردهایم و تمام موارد را معین کردهایم حالا در اینجا هم یک ماده مخصوصی ذکر کردن این بعقیده بنده معنی ندارد ما در یک ماده معین کردیم که مأمورین جنگل بانی جزء ضابطین عدلیه هستند حالا خواه مأمور جنگل بانی باشد یا مأمورین دیگر چون قید شده است دیگر اینجا لازم نیست که ماده علیحده ذکر شود من تعجب از آقای نقابت دارم با این تبحری که در قانون دارد باید طوری کنیم که قوانین یک نواخت باشد در آن ماده قانون آئین کیفری تکلیف این مأمورین معین شده است حالا دیگر چه لزومی دارد که در اینجا هم ما یک ماده قانون علیحده ذکر کنیم.
رئیسـ آقای نقابت.
نقابتـ عرض کنم فقط یک تاسف هست آقای انوار ما که وقتی یک نکته را میفرمائید ومیبایستی جواب داده شود بنده که این جا میآیم می بینم همه آقایان با هم صحبت میکنند و توجه نمیکنند اگر آقایان توجه بفرمایند التفات میفرمایند که ما میخواهیم قوانین را بهم بزنیم اصولاً کسی که ضابط عدلیه است کسی که مستنطق است کسی که مأمور شهربانی است کسی که وکیل عمومی است تا برسد بآن کسی که سمت دادستانی دارد اگر کسی را خیال کردند از راست گرفتند و تعقیب کردند دیدند دزد نیست این اشخاص تعقیب نمیشوند برای اینکه اگر کسی تعقیب شد ومنتهی شد آن تعقیب بحکم برائت آن متهم بخواهند از سر بگیرند وهمه را تعقیب کنند دیگر کسی زیر بار این قبیل کارها نمیرود در صورتی میتوانیم آنها را تعقیب کنیم که اعمال آنها از نظر غرض دزدی و برای جلب نفع شخصی بوده است آنوقت البته آن تعقیبیرا که از نظر نفع شخصی واز لحاظ غرض کردهاند البته قابل تعقیب است این جاما میگوئیم مأمورین جنگلبانی ضابطین دادگستری هستند امتیاز ضابطین دادگستری در حدود قانون فقط این است که گزارش او صحیح است تا خلاف آن ثابت شود اصل صحت است تا خلاف آن ثابت شود این موضوع صحیح است ودر قوانین سابق کاملاً مشخص است ولی یک مبانی دیگری است که ما بایستی بآن مبانی هم توجه کنیم مااین جا میخواهیم بگوئیم که هر مأموری که در وظیفه خودش مسامحه بکند نگاه کند به بیند درختی رادارند قطع میکنند و بگوید شتر دیدی ندیدی اورا ول کند و برود این متخلف است یکوقت در مقابل این مسامحه استفاده هم میکند واز طرف پول هم میگیرند آنوقت طرفین راشی ومترشی محسوب میشوند و تعقیب میشوند در دیوان جزا بطوریکه آقای انوار اشاره کردند ولی یک وقتی رفیق هستند باهمدیگر ومأمور جنگل سست عنصری میکند وطرف را ول میکند ووظیفه خودش را اعمال نمیکند این مسئولیت اداری دارد و مطابق قانون مسامحه ازوظیفه جنحه است وباید تعقیب شود اما در خلال این عمل اگر جرم دیگری هم کرد که شدیدتر بود یا رشوه گرفت جرمی که باو تعلق میگیرد شدیدتر است والبته مجازاتش هم بتناسب آن جرم شدیدتر خواهد بود وبنابراین این ماده مخالفتی با قوانین دیگر ندارد وخوب است آقاهم موافقت بفرمایند.
رئیسـ آقای انوار.
انوارـ استدعا میکنم آقایان توجه بعرض بنده بفرمایند وبه زرنگی وخوش بیانی آقای نقابت تحت تأثیر واقع نشوند شما آمدید یک قسمتی را بیان کردید که آن مورد ابداً مورد توجه نبود شما آمدید گفتید که اگر یک مأمور جنگل گزارش داد که کسی درخت کنده وبعد آن
مقصر تبرئه شددیگر نباید آن مأمور جنگل را چون ما این جا او را سمت ضابط عدلیه دادهایم مورد تعقیب قرار بدهند بنده نگفتم که او را مجازات نکنید بنده میگویم مطابق این ماده قانون که میگوید: هر گاه مأموزین جنگلبانی در اجرای مقررات این قانون و آئین نامههای مربوطه مراقبت کامل ننمایند و متخلفین از مقررات این قانون را تعقیب نکنند بحبس تأدیبی از یک تا سه ماه محکوم خواهند شد یعنی اگر عمل بوظیفه خودشان نکنند بموجب این ماده تعقیب میشوند بنده عرض کردم در قوانین جزائی ما معین شده است که اگر مأموری بوظیفه خود عمل نکند مجازات میشود و حتی در قوانین جزائی تکلیف این کار معین شده است و کیفرشان را معین کردهاند ذکر کردن یک ماده علیحده در این قانون معنی ندارد که باینوسیله ما بیائیم یک نواخت بودن قوانین جزائی را بهم بزنیم چه فرقی دارد یک مأمور جنگل با یک مأمورمالیة که در کار خودش مسامحه کند وتخلف کند؟ تخلف از قانون سه مرتبه دارد حلاف است جنحه است و جنایت وهر کدامش تکلیف مجازاتش معین است وهر چیزی را برایش یک قانون علیحده آوردن معنی ندارد بموجب این قانون او موظف است کار خودش را بکند این جا مینویسد اگر او از وظیفه خودش تخلف کرد بموجب این ماده مجازات میشود بنده هم قبول دارم ولی کیفر متخلف درقانون دیگر معین نشده و ماده مخصوص و علیحده نمیخواهد
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیسـ پیشنهادات قرائت میشود. پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان:
پیشنهاد میشود شش ماه حبس تأدیبی ودر صورت تکرار انفصال از شغل جنگلبانی.
رئیسـ آقای فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان ـ این نظر را درکمیسیون کشاورزی هم بنده عرض کردم آقای وزیر کشاورزی هم تشریف داشتند بعقیده بنده برای این کار باید مجازات بیشتری معین شود چون جنگلبانها در شهرها نیست در صحرا است و دور دست هستند وایفاء وظیفه در جائی میکند که چندان کسی نیست وقتی شما گزارش مأمور جنگل را رسمیت میدهید وقتی که او گزارش داد جریان قانونی پیدا میکند بعقیدة بنده مجازاتش باید شدیدتر باشد ازاین جهت بنده پیشنهاد کردم شش ماه حبس تأدیبی واگر تکرار شود بانفصال ابداز خدمات دولتی محکوم شود.
نقابتـ با این پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان نمیشود موافقت کرد برای این که شدت مجازات همیشه باید متناسب با جرم باشد واین مجازاتی که دراین ماده معین شده است بعقیده بنده کافی است البته همانطور که عرض کردم اگر تخلف او مستلزم مجازات بیشتری باشد مطابق قوانین جزائی بآن مجازات بیشتر محکوم میشود ودر مورد تکرار جرم هم البته خود محکمه طبق مقررات جزائی مجازات بیشتری در نظر میگیرد بنا بر این بهتراست که آقای فرمانفرمائیان هم پیشنهاد خودش را پس بگیرد.
فرمانفرمائیان ـ مسترد میکنم.
رئیسـ رأی گرفته میشود بهماده سیزدهم موافقین برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. ماده چهاردهم.
ماده چهاردهم ـ آئین نامههای مربوط باجرای این قانون را وزارت کشاورزی تهیه وپس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجرا خواهد گذارد. وزارت کشاورزی مجاز است که به متخلفین از مواد آئین نامههای این قانون تا مدتی که مقتضی بداند پروانه قطع درخت ندهد.
رئیسـ آقای امیر تیمور.
امیر تیمور ـ اگر آقای وزیر کشاورزی مصلحت میداند وبرایشان مانعی نباشد یک جملة اضافه شود که این ائین نامه با تصویب کمیسیون کشاورزی مجلس شورای ملی بموقع اجرا گذارده شود واگر زحمتی است که عرضی ندارم
وزیر کشاورزی ـ بنظر بنده تصویب هیئت وزیران کافی است چون آئین نامه هم مفصل است ممکن است مدتی طول بکشد خوب است آقا هم موافقت بفرمایند که
در هیئت وزیران تصویب شود و بموقع اجرا گذارده شود
رئیسـ موافقین با ماده چهاردهم برخیزند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. ماده پانزدهم:
ماده پانزدهم ـ مواد ۲ و ۴ و ۱۰ این قانون در حوزه هائی که وزارت کشاورزی اجرای آن را لازم بداند یکماه پس از آگهی درهر حوزه قابل اجراست
رئیسـ موافقین با ماده ۱۵ برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۱۶
ماده شانزدهم ـ هیچ یک از مأمورین جنگلبانی در حوزة مأموریت خود حق نخواهند داشت مستقیماً یا بواسطة دیگری بمعاملات بازرگانی چوب مبادرت کنند ـ اقوام طبقه اول و دوم آنها نیز مشمول این حکم خواهند بود
رئیسـ آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری ـ بنده با این ماده موافقم فقط منظورم این است که اگر آقای وزیر کشاورزی قبول بفرمایند این جمله (در حوزة مأموریت را) بردارند چون ممکن است مأمورین جنگلبانی با هم تبانی کنند هر کدام در قسمتهای دیگر مشغول معامله چوب شوند
وزیر کشاورزی ـ بنده موافقم با حذف این جمله
رئیسـ موافقین با این ماده با حذف عبارتی که موافقت شد برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد ماده ۱۷:
ماده هفدهم ـ در جنگلهائی که اقدام به بهره برداری و قطع اشجار میشود مالکین باید مطابق دستور وزارت کشاورزی درختکاری نمایند و نیز در جنگلهای دولتی و بلاصاحب دولت مستقیماً مکلف به انجام مقررات این ماده میباشد.
رئیسـ آقای امیر تیمور
امیر تیمور ـ الآن چند دقیقه قبل خود آقای وزیر کشاورزی در جواب بنده فرمودند که بعضی از قطعات جنگل که اشجارش قطع میشود یا برطرف میشود بواسطة موقعیت طبیعی و تأثیر آب و هوا خود به خود به شکل اول در میآید و محتاج به درختکاری نیست ولی در اینجا مکلف کردهاند که هر جا درخت قطع میشود صاحبان جنگل و مردم باید به دستور وزارت کشاورزی درختکاری نمایند و این دو موضوع با هم جور در نمیآید
وزیر کشاورزی ـ متأسفانه بطور کلی درختهای مرغوب و صنعتی خودرو نیستند و باید آنها را کاشت و این قسمتی که در اینجا نوشته شده بیشتر از این نظر است و در جاهائی که درختهای صنعتی داشته باید درختکاری شود
امیر تیمور ـ پس خود دولت هم باید این کار ار بکند
مخبرکمیسیون کشاورزی ـ این تکلیف برای دولت در خود ماده هست
رئیسـ موافقین با ماده هفدهم برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده هجدهم
ماده هجدهم ـ مقررات کیفری مربوط باین موضوع در قسمتی که مخالف این قانون است نسخ میشود
رئیسـ آقای نقابت
نقابتـ این ماده ۱۸ یک مطلب خلاف اصلی دارد و خواهش میکنم آقای وزیر توضیح بفرمایند که این منظور چیست
وزیر کشاورزی ـ وقتی که ما این قانون را پیشنهاد میکردیم سعی کردیم به بینیم در تمام قوانینی که در این سی ساله راجع به مقررات کیفری است مقرراتی برای کسانی که جنگل را بسوزانند و از بین ببرند هست یا خیر دیدیم فقط یک ماده ۲۵۰در آن قانون هست که هر کس کشتی و جنگل را آتش بزند به فلان مجازات محکوم میشود کشتی و جنگل نمیدانم با هم چه مناسبت دارند؟ جنگل را ممکن است هزار جور از بین برد در سابق این مسائل اصلاً مورد نظر نبود حالا ما آمدهایم از روی مطالعه یک قانونی پیشنهاد کردهایم و برای هر یک از انواع این عمل یک مجازاتی قائل شدهایم و ضمناً در این ماده پیشنهاد کردهایم که اگر قوانینی بر خلاف مقررات کیفری در این قانون ذکر شده است باشد در قسمتی که مربوط به جنگل است نسخ میشود
چون وقتی یک کسی یک کشتی رابسوزاند باکسی که درمازندران یک جنگلی رابسوزاند تناسبی باهم ندارد که مجازات او یک جور معین شود
رئیسـ آقای نقابت
روحی ـ مذاکرات کافی است. رأی بگیرید. آقای نقابت خودشان که مخبر کمیسیون هستند مخالفت میکنند
نقابتـ تصور میکنم آقای روحی بنده حرف مزخرف نمیزنم توجه بفرمائید اول که نمیدانید چه میخواهم بگویم بعد که گفتم بگوئید مخبر کمیسیون چرا مخلف است مخبر البته نظر کمیسیون را بعرض میرساند ومراقبت میکند که یک مطلبی را که اشکالی درش پیدا میشود توضیح بدهد که دچار اشکال نشود حالا از کجا این عیب پیدا شده است چون ماده آخر است عرض میکنم. این لایحه درکمیسیون دادگستری وکمیسیون کشاورزی مطرح شد وخبر شور اول آن آمد به مجلس وهر دو کمیسیون نظردادند ولی درشوردوم درکمیسیون کشاورزی بدون این که نظر کمیسیون دادگستری را بخواهد نظر داد وبه این جهت کمیسیون دادگستری نظر متممی در شور دوم در این قضیه نداده لهذا به بنده هم بحثی نیست. این جا قید میشود که مقررات کیفری که مخالف این قانون باشد نسخ میشود یعنی مقصود آقای وزیر کشاورزی این است که در مورد بخصوص این قانون اجرا نشود با این ترتیب نسخ نمیشود و در این جا اگر باین ترتیب تصویب کند مسامحه است و بایستی نوشته شود مقررات کیفری مر بوط باین موضوع در قسمتی که مخالف این قانون است و در مورد جرائم مذکور در اینقانون اجرا نمیشود (صحیح است)
رئیسـ آقای سزاوار.
سزاوار ـ بنظر بنده این توضیحی که آقای نقابت دادند صحیح است ولی چیزی که هست در قسمت اخیرش که فرمودند بنویسیم اجرا نمیشود این درست نیست برای اینکه ما نمیتوانیم یک قانونی داشته باشیم که در تمام کشور اجرا شود ولی در این مورد بگوئیم که بلا اثر است و اجرا نمیشود و در اینجا استثنا است این نمیشود زیرا که تا وقتی قانونی هست نمیشود گفت قاضی آن مواد را در نظر بگیرد ولی تطبیق کند با مقررات مربوط به قانون جنگلبانی و اگر قانونی بر قرار باشد این سابقه بدی است که در عمل بگوئیم آن قانون اجرا نمیشود.
رئیسـ آقای دکتر سنگ.
دکتر سنگ ـ سینه بنده گرفته است و نمیتوانم درست عرایضم را عرض کنم. اظهار عقیده کردن نه تنها وظیفة ما است بلکه بر ذمة ما است که اگر نظری داریم عرض کنم اگر صحیح است آقایان بپذیرند اگر نا صحیح است که پذیرفته نمیشود ولی اگر بنده به بینم یک مطلبی بر خلاف اصل است اگر نگوئیم بر خلاف وجدان و وظیفة خود رفتار کردهام. اینجا آقای نقابت فرمودند که این لایحه در شور دوم به کمیسیون دادگستری نرفته است و دلیلش هم این است که مخبر کمیسیون دادگستری امضاء نکرده است اگر این عمل بر خلاف جریان عمل است چرا ما باید یکقانونیرا بگذرانیم که جریان عمل او بخوبی اجرا نشده است؟ پس باید مجلس این مطلب را حل کند اگر مدتی هم وقت صرف این کار بشود اشکالی ندارد اگر این موضوعی که بنده عرض میکنم وارد است که باید حل شود اگر وارد نیست که رای بدهید.
وزیر کشاورزی ـ در شور اول این قانون در کمیسیون کشاورزی و دادگستری هر دو مطرح شد و آمد به مجلس بعد در مجلس نسبت به قسمتهای که مربوط بکشاورزی بود یک پیشنهاد اتی شد ولی نسبت بمواد یکه مربوط بدادگستری بود هیچ تغییری داده نشد این بود که آقایان اعضاء کمیسیون کشاورزی گفتند که چون در قسمتهای مربوط بدادگستری تغیری پیشنهاد نشده نظر کمیسیون دادگستری همان نظر شور اول است این بود که این لایحه در شور دوم به کمیسیون دادگستری نرفت.
رئیسـ آقای روحی.
روحی ـ بنده خواستم آقای نقابت همکار محترم بنده متذکر
باشند که بنده با ارادتی که خدمت ایشان دارم لازم است عرض کنم که اصول مشروطیت و طرز عمل نظامنامه نباید خدشة بآن وارد شودو با این عملی که شده است به طرز اجرای نظامنامه خدشه وارد میشود اینجا ما میبینیم آقای نقابت نشستهاند و ا ز لایحه دفاع میکنند و پیشنهاد قبول میکنند اگر این لایحه به کمیسیون دادگستری نرفته است ایشان چرا دفاع میکنند و اگر ایشان لازم است روی سابقة که در شور اول این لایحه به کمیسیون دادگستری رفته و مواد جزئی دارد دفاع کنند مخبر نبایستی دیگر پیشنهاد بدهد و بموجب نظامنامه مجبور است از موادی که از کمیسیون گذشته دفاع کند و این نقض غرض میشود و ضمناً خواستم نظر آقای وزیر کشاورزی را جلب کنم که با این ترتیب که این ماده نوشته شده است تولید اشکال میکند و اینکه نوشته است هر قانونی که با این قانون تصادم دارد از این تاریخ قابل اجرا نیست این برای قاضی و برای مجریان تولید اشکال میکند شما که دولت هستید سرویس منظم دارید نمیداند و نتوانستهاید صریحاً در قانون معین کنید این را خواهش میکنم اشکالش را رفع بفرمائید اگر باید به کمیسیون دادگستری برود ولو اینکه همان رای اول را بدهد ارجاع به کمیسیون دادگستری بشود و اگر لازم نیست و به کمیسیون دادگستری نرفته است آقای نقابت بیخود اینجا نشستهاند.
رئیسـ آقای نقابت.
نقابتـ کسی که کمال دقت را در انجام وظیفه دارد نباید متهم بعدم انجام وظیفه بشود با اینکه آقای روحی در آخر بیاناتشان با این ماده مخالفت کردند و نظرشان این بود که با این ترتیب تنظیم ماده ممکن است تولید اشکال کند نمیدانم بچه جهت نظر بنده را که با نظر یه ایشان موافق بود میخواهند رد کنند در صورتیکه بنده خواستم خدمتی به قوانین کرده باشم و در این مورد نتوانستم تحمل کنم نا چار بذکر پیشنهاد اصلاحی شدم و اگر مراعات اصول باید بشود از ریشه باید بشود نه در فرمول عمل و ایشان نباید پا بند ظاهر باشند.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیسـ پیشنهاد آقای نقابت:
مقررات کیفری دیگری که مخالف با مقررات کیفری مذکور در این قانون باشد در مورد جرائم مذکورة در این قانون بی اثر است.
وزیر کشاورزی ـ اگر با این مضمون منظوری که عرض کردم تاُ مین میشود بنده این پیشنهاد را قبول میکنم.
مخبرکمیسیون کشاورزی ـ بنده هم موافقم.
رئیسـ موافقین با ماده هیجدهم بنحوی که اصلاح شد بر خیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده الحاقیه پیشنهاد آقای مجد ضیائی.
پیشنهاد مینمایم ماده ۱۹ بعنوان ماده الحاقیه ضمیمه شود: ماده ۱۹- قطع اشجار ثمره که کاشته شده مادامی که خشک نشده باشد ممنوع است مرتکب به ده روز حبس تاُدیبی یا تاُ دیه دویست ریال محکوم خواهد شد.
تبصره ـ در صورتیکه قطع درخت برای پیوند زدن لازم باشد از مقررات این ماده مستثنی خواهد بود.
بعضی از نمایندگان ـ آقای مجد ضیائی نیستند.
رئیسـ ماده الحاقیه پیشنهادی آقای رضوی:
ماده الحاقیه ـ اشخاصی که بر طبق مقررات ادارة جنگلبانی پیوند پسته و بادام در جنگلهای دولتی بزنند و لااقل پنجاه در صد آنها را به ثمر برسانند آن جنگل به ملکیت آنها قرار خواهد گرفت. حدود و اطراف قسمت ملکی باید از طرف وزارت کشاورزی تحدید و واگذار شود.
رئیسـ آقای رضوی:
رضوی ـ الآن یک مقرراتی هست که اداره کشاورزی با اغلب از مردم در قسمتهای خارج و در جنگلهای دولتی یک قرار دادهائی منعقد میکنند و بموجب آن اجازه میدهند با یک شرایطی که در حدود بیست و دو ماده است یک درختهای جنگل که میوه دار نیست از درختهای میوه دار پیوند میزند و بخصوص در قسمت کرمان این عمل زیادتر واقع شده است بنده خواستم پیشنهاد کنم که از نظرتشویق این قبیل اشخاص که میآیند و حاضر میشوند این کار را
انجام بدهند و این جنگلهای فراوانی که در قسمتهای مختلف مملکت هست و از بین رفته است اگر کسی پیدا شد این درختها را پیوند بزند و پیوندهائی که زده است لااقل پنجاه در صد آنها به ثمر رسید آنوقت دولت موافقت کند که آن جنگل متعلق بخود او باشد و بنده تصور میکنم از نظر تشویق احیای جنگل پیشنهاد بنده پیشنهاد خیلی مناسبی باشد.
وزیر کشاورزی ـ بنده با این پیشنهاد موافقم
هاشمی ـ بنده مخالفم.
دشتی ـ دو مرتبه پیشنهاد را بخوانند.
(بشرح سابق خوانده شد)
رئیسـ آقای هاشمی بفرمائید.
هاشمی ـ چون آقای رضوی مخصوصاً قسمت کرمان را مثل زدند و این عمل در کرمان جلوتر از سایر جاها شروع شده است و یکنفر هم مقدم به این کار شده است راجع به اسن موضوع بنده وقتی که نگاه میکنم و خرابی کرمان را که میبینیم علت خرابیش منحصر باین است که یک عده انگشت شمار و معدود محتکر املاک شدهاند و حالا اگر این املاک باین وسیله از دست دولت بیرون برود باز ممکن است با این سرمایه دولت بتواند عده زیادی را تشویق کند و قسمت کرمان را که بنده میبینم شاید این عمل شامل یکی دو نفر بشود و باین جهت با این پیشنهاد بنده مخالف هستم.
وزیر کشاورزی ـ اساساً این فکر خیلی خوب است برای اینکه جنگلهای خیلی زیادی در کرمان و فارس هست که الآن هیچ استفاده از آنها نمیشود (امیر تیمور ـ در خراسان هم هست) در خراسان هم هست و اگر اینطور بشود یک تشویق زیادی از اشخاص میشود و یک خدمت مهمی به ثروت مملکت خواهد شد. بنده از این لحاظ با این پیشنهاد موافقت کردم ولی اگر آقایان موافقت بفرمایند برای این کار لایحه مخصوصی بیاوریم بهتر است.
رضوی ـ چون در نظر دارند قانون مخصوصی برای این کار بیاورند و بنده هم قبلاً تصور میکردم که بتوانم با عرایض خودم آقایان را قانع کنم ولی فعلاً چون میبینم نظر مخالفتی در این قسمت هست بنده که خودم که جنگل خصوصی ندارم و برای این کار هم داوطلب نخواهم بود که مورد نظر واقع شود بنابراین با نظر را در ضمن لایحه دیگری تأمین کنند و پیشنهاد خودم را مسترد میکنم.
رئیسـ مذاکره در کلیات است. آقای انوار.
انوارـ آقای نقابت یک موضوعی را در این جا ذکر کردند و آقای دکتر سنگ هم یک صحبتی کردند بنده خواستم این موضوع این جا حل شود. ـ این لایحه اول قرار بود به کمیسیون کشاورزی برود چون این قضیه مربوط و مختص به کمیسیون کشاورزی بود بعد از نظر مقررات کیفری قرار شد بکمیسیون دادگستری هم برود و در شور دوم چون تغیری در قسمتهای کیفری داده نشد و پیشنهادی نشد فقط به کمیسیون کشاورزی رفته است و اساساً نظر جدائی در بین کمیسیونهای مجلس نیست و بالاخره موضوع در مجلس هم مطرح میشود و این عمل طوری نیست که قانون را متزلزل کرده باشد (صحیح است) و مجلس هم کاملاً بوظیفه خودش عمل کرده است حالا کسی تصور نکند که اگر آقای نقابت ایرادی کردند و آقای دکتر سنگ هم بیابانی کردند این جریان خلاف نظامنامه نیست و کاملاً مطابق نظامنامه عمل شده (صحیح است)
رئیسـ رأی گرفته میشود به مجموع این قانون موافقین برخیزند (اکثر نمودند) تصویب شد.
رئیسـ بنده از آقایان رفقای خودم اظهار تشکر میکنم برای اینکه قراری که خودشان دادند در کمال خوبی رعایت کردند و امیدوارم که این قرار درجلسات بعد هم همینطور از طرف آقایان رعایت شود و بعلاوه این که موافقت فرمودند که یک قانونی بزودی گذشت موجب خوشوقتی است و آقایان وزراء هم زودتر در جلسه حاضر شوند.
طهرانچی ـ بنده خواهش میکنم مقرر فرمائید
آقای وزیر کشاورزی در جلسه بعد برای جواب سئوال بنده حاضر شوند.
وزیرکشاورزی ـ در اول جلسه بعد جواب سئوال آقای تهرانچی عرض میشود.
ـ موقع ودستورجلسه بعدـ ختم جلسه
[۴ـ موقع ودستورجلسه بعدـ ختم جلسه ]
رئیسـ موافقت میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه روزیک شنبه.
۲۰دیماه سه ساعت پیش از ظهردستورلوایح موجوده
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفدیاری
قانون
راجع به جنگلها
ماده اول ـ مراقبتدر حفظ و احداث جنگلها و نظارت در بهره برداری آنها بعهده وزارت کشاورزی میباشد.
تبصره ـ مالکین جنگلهای خصوصی مکلفند دستورهای وزارت کشاورزی را برای حفاظت جنگلهای خود وتجدید جنگلهای از بین رفته و بهبود آنها رعایت وبموقع اجرا بگذارند.
ماده ۲ ـ بریدن درخت از جنگل وتهیه هیزم وذغال وتبدیل هر جنگل بزمین زراعتی اعم از اینکه جنگل ملک اشخاص یا دولت باشد بدون داشتن پروانه از وزارت کشاورزی ممنوع است. وزارت کشاورزی با در نظر گرفتن احتیاجات عمومی پروانههای لازم را بموقع صادر خواهد کرد.
تبصره ۱ ـ تهیه هیزم از درختها وشاخه هائی که وزارت کشاورزی برای مصرف سوخت مناسب میداند وبآگهی عموم خواهد رسانید برای مصرف محلی جنگل نشینان و ساکنین دهکدههای مجاز نیازمندبصدور پروانه نیست.
تبصره۲ ـ قطع درخت برای مصارف روستائی ازقبیل خانه سازی ـ سدسازی ـ پادنگ ـ تلمبار ـ آبدنگ وسه پایه زنی و غیره ساکنین جنگل ودهکدههای مجاور آن بمیزانی که وزارت کشاورزی تعین مینماید آزاد است مشروط براینکه قطع کنندگان قبلاً اظهار نامه بمأمورین جنگلبانی محل داده وبا نظارت آنهاا قدام بقطع درخت بنمایند
تبصره ۳ ـ قطع اشجار در محوطة خانههای روستائی درحدود یکهزاروپانصدمترمربع برای ساکنین آزاد است.
ماده سوم ـ صدور پروانه قطع درخت درمرز جنگلها به عرضی که وزارت کشاورزی تعین خواهد کرد واز یک کیلومتر کمتر نخواهد بود برای همیشه ممنوع است.
ماده چهارم ـ هر کس بر خلاف این قانون بدونپروانه وزارت کشاورزی درخت از جنگلها بیندازد بپرداخت جریمه از پنجاه ویک ریال تا پنجهزار ریال وحبس تأدیبی از هشت روزتادوماه محکوم خواهدشد
تبصره ـ مأمورین کشاورزی مکلفند پس از وصول اظهارنامه وتقاضای پروانه برای قطع درخت در ظرف ۱۵ روز رسیدگی نمایند ودرصورت استحقاق پروانه لازم صادرکنند
ماده پنجم ـ استفاده از درختهای برای افتاده جنگل برای مالکین آنها پس از معاینه وگواهی مأمورجنگلبانی مجاز است ومأمورموظف است پساز وصول اظهارنامه درمدتی که زیاده از پانزده روز نباشد معاینه وگواهی دهد.
ماده ششم ـ هرکس جنگل یا قسمتی از آنرا عمداً بسوزاند بحبس مجرد از دوسال تا ده سال محکوم میشود واگربرای جنگل کاری یا تبدیل جنگل بزراعت یا هر اقدام دیگری سوزانیدن جنگل ضرورت داشته باشداجرای آن منط باجازه وزارت کشاورزی یارؤسایکشاورزی خواهد بود.
ماده هفتم ـ هرکس ازروی بی احتیاتی مرتکب عملی شود که درنتیجهآن جنگل آتش بگیردبحبس تأدیبی ازدوماه تایک سال محکوم خواهد شد.
ماده هشتم ـ درمواقع آتش سوزی جنگلها کلیه مأمورین دولت واهالی که درنزدیک آن محل باشند موظف بکمک درآتش نشانی هستند.
ماده نهم ـ هرکس بواسطه اعمالی مانندکت زدن یاپی زدن درخت یا روشن کردن آتش درتنه درخت وغیرهسبب خشکانیدن درختهای جنگل شودبحبس تأدیبی ازهشت روز تا دوماه وپرداخت غرامت از پنجاه ویک تاسیصد ریال بخزانه
دولت برای هر درختی که خشکیده باشدمحکوم خواهدشد.
ماده دهم ـ قطع شاخههای بزرگ درختهای جنگل بجزدرمواردی که این قانون استثناءکرده است ممنوع است و متخلف بپرداخت دوتاپنج ریال بخزانه دولت برای هر شاخه که بریده است محکوم خواهد شد.
تبصره ـ شاخه بزرگ شاخه ائی است که قطر آن در محل اتصال به تنه درخت بیش از هشت سانتی متر باشد.
ماده یازدهم ـ درجنگل هائی که سوخته ویا از آنها بهره برداری شده وبموجب آگهی منتشر از طرف وزارت کشاورزی حدود آنها معین گردیده چرای دام تامدتی که وزیرکشاورزی مقتضی بداندوآگهی نمایدممنوع است متخلف بپرداخت غرامت ازپنجاه ویک تا پنج هزارریال بخزانه دولت محکوم خواهد شد.
ماده دوازدهم ـ نسبت به بزههای مذکور در این قانون مأمورین جنگل بانی وزارت کشاورزی جزءضابطین دادگستری بشمار آمده و گزارش آنها مطابق تکالیفی که در فصل دوم از باب یکم قانون آئین دادرسی کیفری معین شده معتبر خواهد بود. تبصره ـ درصورتیکه گزارش مأمورین بر خلاف واقع وبرای نفع شخصی یا اعمال غرض بوده باشد مأمورگزارش دهنده بدو برابر کیفر جرمی که موضوع گزارش خلاف واقع بوده است محکوم خواهد شد.
ماده سیزدهم ـ هرگاه مأمورین جنگل بانی در اجرای مقررات این قانون وآئین نامههای مربوطه مراقبت کامل ننمایند و متخلفین از مقررات این قانون را تعقیب نکنند بحبس تأدیبی از یک تا سه ماه محکوم خواهند شد.
ماده چهاردهم ـ آئین نامههای مربوط باجرای این قانون را وزارت کشاورزی تهیه وپس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجراخواهد گذارد وزارت کشاورزی مجاز است که به متخلفین از مواد آئین نامههای این قانون تا مدتی که مقتضی بداند پروانه قطع درخت ندهد.
ماده پانزدهم ـ مواد ۲و۴و۱۰ این قانون در حوزه هائی که وزارت کشاورزی اجرای آنرا لازم بداند یکماه پس ازآگهی درهرحوزه قابل اجرا است.
ماده شانزدهم ـ هیچیک از مأمورین جنگل بانی حق نخواهند داشت مستقیماً یا بوسیله دیگری بمعاملات بازرگانی چوب مبادرت کنند ـ اقوام طبقه اول ودوم آنهانیزمشمول این حکم خواهند بود.
ماده هفدهم ـ درجنگل هائی که اقدام به بهره برداری و قطع اشجارمیشود مالکین بایدمطابق دستور وزارت کشاورزی درخت کاری نمایند ونیز در جنگلهای دولتی وبلاصاحب دولت مستقیماً مکلف بانجام مقررات این ماده میباشد.
ماده هیجدهم ـ مقررات کیفری دیگری که مخالف بامقررات کیفری مذکور دراین قانون باشد درموردجرایم مذکوره دراین قانون بی اثر است.
این قانون که مشتمل برهیجده ماده است درجلسه هفدهم دیماه یکهزاروسیصدوبیست ویک بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری