مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۱

جلسه ۷۱

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه بیست و نهم شهر ذی قعده ۱۳۳۳

مجلس یک ساعت و نیم قبل از غروب در تحت ریاست مؤتمن الملک تشکیل گرید .

غائبین با اجازه ـ آقایان شیخ المالک مبصر الملک .

غائبین بدون اجازه نجف قلی میرزا . محمد هاشم میرزا ـ آقا شیخ محمد جواد .

مریض ـ آقایان ادیب السلطنه، آقا شیخ رضای دهخوار قانی .

رئیس ـ قبل از اینکه صورت مجلس قرائت شود بعضی عرایضی داشتم که باید خدمت آقایان عرض کنم از ده ماه قبل که آقایان اظهار لطف نموده و بنده را به سمت ریاست منتخب فرمودند بنده هم خیلی ساعی و جهاد بودم که از این حسن ظن و اعتماد استحقاقی پیدا بکنم و همیشه اعتمام داشتم که به شرایط اموری که به بنده محول فرموده اند عمل کنم اگر هم در بعضی مواقع کوتاهی شده است می توانم عرض کنم که از راه تقصیر و عمد نبوده است آقایان هم همیشه با بنده کمال مساعدت و همراهی را در پیشرفت امور فرموده و کمال تشکر را دارم از چندی قبل یعنی از چهار ماه قبل به واسطه عا علت مزاج و نقاهت که داشتم خیال کرده بودم از آقایان استدعا کن که بنده را معف کنند ولی به واسطه استیضاح و تولید بحران موقع را مناسب ندانستم استدعای خودم را به عرض آقایان برسانم این بود که تامل کردم تا کابینه تشکیل شود بعد از تشکیل کابینه هم چون دیدم مدت زیادی به دوره انتخابیه هیئت رئیسه نمانده است صلاح در این دیدم که باز هم اظهاری نکنم تا اینکه دوره انتخابیه منقضی شده و بالطبع مستعفی شده باشم در یک هفته قبل هم خدمت آقایان اظهار امتنان خودم را کرده و تشکرات خودم را اظهار داشتم و متعرض کردم که در این انتخابات جدید بنده را از این شغل معاف بدار ند ولی ق باز هم اظهار حسن ظن نموده و دوباره بنده را به این سمت معین کرده اید ولی همانطور که عرض کدام علت مزاج باعث این شده است که بنده نمی توانم در این کار مداومت کنم امروزه هم محض احترام رأی آقایان شرفیاب شدم سه چهار جلسه یا پنچ جلسه دیگر هم حاضر می شوم و به وظایفی که به بنده رجوع شده است عمل می کنم ولی استدعا می کنم آقایان هم نظریاتی بفرمایند تا تکلیف معین شود .

( صورت مجلس روز پنج شنبه ۲۶ را آقای حاج میرزا حسن خان قرائت نمودند ) .

رئیس ـ در صورت مجلس ملاحظاتی هست یا نیست ، ( اظهاری نشد ) ایرادی نیست صورت مجالس تصویب شد قبل از این که داخل در دستور بشویم یک رقعة از طرف آقای رئیس الوزراء رسیده است قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

مجلس محترم شورای ملی
نظر به مراتب زحمات و اهتمام مات مرحوم علین مکان آیت الله خراسانی اعل الله مقامه که در استقرار اساس مشروطیت متحمل شدند پس از فوت آن مرحوم هست دولت پاس زحمات ایشان را در نظر گرفته در تاریخ ۱۹ جمادی الاخر از املاک خالصه دولتی ملکی که عایدی آن در سال به مبلغ یه هزار تومان لاغ باشد به ملکیت آقای آیت الله زادکان تفویض و تملیک شود که وسیله سهولت معاش برای آنان فراهم بشود در آن ایام برای اجرای مدلول تصویب نامه هیئت دولت در وزارت مالیه چند مجلس مذاکره به عمل آمده بالمره شش دانگ قریه فخر آباد به نظام قلعه باغ آن و پنج سهم از ۱۲ سهم علی آباد که از خالص جات نیشابور است انتخاب گریده به موجب فرما همایونی مورخه جمادی الاخر ۱۳۳۰ شب به آقایان آیت الله زادکان واگذار گردید و چون در آن تاریخ این دو فقره خالصه جزء سایر خالص جات نیشابور به موجب اجاره حاج محمد تقی شاهرودی و شر کاء ‌ایشان اتسقرار داشت و فسخ اجاره هم ممکن نبود پس از صدور فرمان ملکیت این طور مقرر شد که تا انقضاء مدت این اجاره مال التجاره رسمی این دو خالسه را مستاجرین هر ساله به گماشته آیت الله زاد کان به پردازند و در واقع مستاجرین از طرف آنها در این دو خالصه دخالتی داشته باشند تا زمانی که به اجازه منقضی شود و نیز در زمانی که هیئت دولت این تصمیم را نموده و این فرمان تملیک صادر شده در نظر داشته اند که پس از افتتاح مجلس شورای ملی تصمیم مزبور به تصویب مجلس هم مقرون گردد و یقین داشتند مجس و رأی ملی نیز پاس حقوق آن مرحوم را را در نظر داشته تصمیمی هیئت دولت را امضاء خواهند فرمودند اکنون که اجاره خالص جات نیشابور در شرف انقضاء است هیئت دولت لزوما مدول فرمان همایونی را در ضمن ماه واحده به مجلس شورای ملی پیشنهاد می کند و تصویب آن را تقاضا و انتظار دارد .

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی مدلول فرمان همایونی مورخه جمادی الاخر ۱۳۳۰ را راجع به تملیک شش دانگ فریه فخر آبادی به انضمام قلعه و باغ آن رو پنج سهم از دوازده سهم علی آباد که خالص جات نیشابور است در باره آقای آیت الله زاد کان خراسانی تصویب می نمایند .

رئیس ـ این دفعه به کمیسیون بودجه فرستاده خواهد شد دستور امروز قانون سرباز گیری و بعد انتخاب کمیسیون ها است مجلس را زود تر ختم خواهیم کرد که آقایان وقت دشته باشند اعضاء کمیسیون را همین امروز معین نمایند ـ مذاکرات در کلیات قانون سرباز گیری است در کلیات این قانون مخالفی هست یا نیست ( مخلفتی نشد ) رأی می گیریم داخل در شور مواد بشویم یا نه آقایانی که تصویب می کنند د داخل مواد شویم قیام نمایند .

( بالاتفاق قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد ـ ماده اول قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد )

ماده ( ۱ ) ـ اساس قشون گیری دولت ایران بطرز بنیچه ( خدمت اجباری خصوصی است ) .

رئیس ـ در این ما ه مخالفی هست .

آاقا شیخ ابراهیم رنجانی ـ بنده در این ماه یک توضیحی می خواهی اولا لفظ ( اساس ) خوب نیست انشاء الله اساس طور دیگری خواهد شد چون قشون اجباری بهتر است علاوه بر این ( خدمت اجباری خصوص ) نوشته اند خدمت اجباری نیست آنچه معمول بوده این است که سرباز دادن اجباری بوده یعنی فلان محل مجبور است سرباز بدهد و الا خود سرباز اجباری نبوده و داوطلبی بده یعنی هر کسی داوطلب می شد سرباز می شد خدمت اجباری یعنی کسی مجبور باشد سرباز باشد در حالی که تا بحال این طور نبوده است اگر بعد از این خواهد شد باید حدودش را معین کنند که به چه ترتیب اجباری خواهد بود

سردار سعید مخبر کمیسیون نظام ـ اینکه می فرمایند سرباز دادن اجباری بود ولی خدمت اجباری نبوده و داوطلبی بوده این ترتیب را که بند اطلاع ندارم به جهت اینکه آنچه ر از قدیم در ایران معمول بوده این است که صاحب منصب فوج یا آن عده که برای سرباز گیری معین می شوند می روند بنده دهات و آنهائی که باید سرباز بدهند سرباز های خود را حاضر نمی کنند آن وقت یا ملاحظاتی که باید از طرف وزارت جنگ به عمل بیاید و موافق نظام نامه سرباز گیری باشد هر گام از اینها را آن مامور وزارت جنگ برای سربازی انتخاب کرد مجبور است برود و سرباز شود اینکه در بنی الهاللین نوشته ش ه است ( خدمت اجباری خصوصی است ) از برای این است که همه آقایان مسبوقند در اغلب نقاط دنیا خدمت نظام اجباری عمومی است یعنی هر کسی بسن معین رسید باید سرباز بشود و ما امیدواری داریم که انشاء الله اینجا هم این طور بشود و خواهد شد ولی امروز خدمت اجباری خصوصی یعنی بطور نتیجه است که سرباز خودش را در موقعی که فوج را احضار می کنند حاضر کنند به این جهت اجباری خصوصی نوشته شده است .

آقا شیخ ابرایهم زنجانی ـ باز من نفهمیدم تمام مالیات ها اجباری است این هم یک قسم مالیات است که مردم باید بدهند خدمت اجباری این را نمی گویند سرباز گیری اجباری است یعنی سرباز را مجبورند بدهند اما خدمت اجباری نیست داوطلبی است هر کس داوطلب شد و آن شرایط را داشت ( یعنی سلامتی رو غیره آن را قبول می کنند چون من نمی دانم چطور اجباری است؟ این را باید توضیح بدهند تا بنده بدانم .

سردار معظم ـ در این ماده آقای زنجانی یک قدری دقت نفرمودند به عقیده بنده اولا تکلیف سرباز را در این ماه معین نمی کند که سرباز در خدمت مجبور است یا مختار است بلکه تکلیف آن تحمیلی را که باید بشود و بنام تحمیل سرباز گیری می شود معین نماید چون تحمیل یا بنام مالیات است یا افرادی است که قشون گیری باشد در اینجا لازم است انواع تحمیلی که ممکن است بنام قشون گیری وارد شود گفته شود بالاخره سه نوع ممکن است این تحمیل بشود یکی سرباز گیری عمومی اجباری یعنی تام افرادی مملکت که دارای شرایط و سن معین شد ند مجبور ند داخل در خدمت نظام بشوند این تحمیل ، تحمیل اجباری عمومی است یکی داو طلبی است که از موضع بحث مخا خارج است و یکی دیگر این است که ( این تحمیل و اجبار در دخول خدمت نظامی ) در همه جا یک طور نباشد یعنی در یک مملکتی مثل مملکت ما که مقتضی نمی دانند تمام جوانها خودشان را که به یک نن معین شدند داخل نظام بکنند آن وقت بر بعضی جاها و حوزه هائی که مقتضی می داند این تحمیل را می کنند و در مقابل بعضی مراعات های دیگر نستب به آنها می کنند پس همه محلها مثل هم نیستند و بعضی دون بعضی مجبور هستند سرباز بدهند اسم این را ما گذاشته ایم قشون گیری طرز بنیجه یعنی قشون گیری که اجباری است ولی در هان عالم اجباریت باز عمویت ندارد .

    • 3-4

روی همین ماده قرار خواهد داد در صورتی که ما در ماده سابق تصریح کردیم که دسته جات سواره و پیاده و توپ خانه باید مطابق دستور سابق یعنی آن نتیجه که سابق معمول بوده است باشد و بطور معمول سابق سرباز های خدشان را بدهند بنده عدد صحیح یعنی عدد بلا تخفیف قشون ایران را نمی توانم عرض کنم زیرا اطلاع کاملی ندارم و همین قدر می دانم آن اندازه که معمول بوده است از صد هزاز نفر بیشتر بوده است حالا اگر ما در این ماده تصریح به فتاد و پنج هزاز نکنیم در صورتی که مطابق ماده قبل بایست هر محل سوار و سرباز و توپچی را بدهد بین این ماده و ماده قبل ضدیت حاصل خواهد شد و اگر بخواهیم ضدیت حاصل نشود باید به وزارت جنگ اجازه بدهیم که از میان آن عده که باید از برای خدمت حاضر کند یک عده را به میل خودش خارج کند و یک عده را داخل کند بنده مثل این کار را به آن کمیسیونی که در زمان فترت و در زمان انفصال مجلس در وزارت جنگ تشکیل شده بود می زنم در آن کمیسیون یک جدولی و یک اسامی از افواج سواره و پیاده و توپ خانه ایران ترتیب داده بودند و یک قسمت از افواج ایران را بدون جهت انداخته بودند درست است که در آنجا پنجاه و چند هزاز قشون از برای ایران تصور کرده بودند ولی فرق نمی کند هفتاد و پنج هزاز هم که گفتیم باز یک قسمتی از قشون حذف می شود واز قلم خواهد افتاد منتها سبت به آن عده که آنها نوشته بودند چهار فوج دیگر اضافه خواهد شد مثلا در آن صورت فرضا ف فوج کحا نبود سوار کجا نبود حلا بچه نظر کمیسیون وزرات جنگ این عده را حذف کر ه بود معلوم نیست پس بنظر بنده بایستی که یا بعده صحیح و یا اقلا بالغ بر صد هزاز نوشته شود به جهت اینکه وزارت جنگ مکلف است از همان محل ها این سوار و سرباز را که از قدیم معمول بوده است بگیرد بنده نمی گویم که ین صد هزاز نفر دب تحت السلاح باشند و دولت ایرن همیشه به آنها چیره و مواجب سر خدمت بدهد که تا بحال معمول بوده است و باید کسر نشود به جهت اینکه ما نمی دانم از کدام محل کسر می کنند و این حق را نمی تواینم به هیچ وزارت خانه بدهیم که خودش یک قسمتی از قشون ایران را کسر کند منتها آن قسمتی که باد سر خدمت باشنید آن را بر حسب لزوم معین می کنند در هر سال در هر نقطه چقدر قشون لازم است آن وقت جیره و مواجب آنها را هم بودجه پیش بینی خواهد کرد پس این ماه با تصریح به هفتاد و پنج نفر به عقیده بنده صحیح نیست.

سردار سعید مخبر ماخذ اطلاع آقای حاج عز الممالک سال نامه معموله عهد ناصر الدین شاه است که همه ساله چاپ می دشو در آنجا عدة سورا و سرباز و توپچی نوشته می شد و درة آنجا یک صدر و پنجاه نوشته می شد قشون ذخیره پنجاه هزار نفر و معلوم نبود که ذخیره کجاست و ماخذ پنجاه هزار نفر از کجاست ولی با حسابی که در وزارت جنگ شد همان طور که آقای سردار معظم توضیح فرمودند سه قسم سرباز گیری ممکن بود یکی خدمت اجباری و دیگری بنیچه و سومی داوطلب که این قسم اخیر چه د وزارت جنگ و چه در کمیسیون مجلس بکلی رد شد و اگر یا دقت به همان اسامی که درسال نامه ها نوشته می شد نظر بفرمایند آنجا خواهند دیده بقرد همین عده ها یعنی بیست و پنج هزار نفر یا قدری کمتر یا بیشتر عده قشون داوطلب بوده است مثلا یک فوجی که عده اش هزار نفر بوده است وقتی که صد نفر یا دویست نفر از آن عده هم بیاید و بنیچه اش کافی نبود و نمی توانستید دویست نفر را بدهند آن وقت یک عدده دویست نفری داوطلب می گرفتند و منضم به آن فوج می کردند که یک فوج ن تمام شود یا یک دسته سوار یا یک دسته توپچی تمام حاضر شود پس از آنکه وزارت جنگ تصدیق کدر باید به قشون داوطلب منسوخ شود و به درد دولت نمی خورد و کمیسیون هم تصدیق کرد آنها بله خودی خود از میان رفته و می روند چنانچه الان جز دو دسته توپچی که یک دسته آنها در خراسان در سر خدمت هستند دیگر قشون داوطلب باقی نمانده است پس قشون بنیچه با آن صورتی که معین شده است بیشتر از پنجاه هزار نفر باقی نمی ماند و لازم هم نیست ما یک عده صد هزار نفری بنویسیم در صورتی که آن صد هزار نفر را نداریم بنابراین همان عده معینه را خواهیم داشت اما اینکه می فرمایند لازم نیست تما آنها را در سر حدت داشته باشیم البته دقت فرموده اند که در اینجا هم نوشته شده است که این مسئله بسته به بودجه ای است که از مجلس شورای ملی می گذرد و هر اندازه که بودجه تصویب کرد همان اندازه در سر خدمت حاضر خواهند شد و هر چه تصویب نشد در محل خواهد ماند تا در موقعی که وجود آنها لازم باشد حاضر خواهد شد .

حاج شیخ ابراهیم زنجانی ـ تعین هفتاد و پنج هزار نفر به هیچ وجه صحیح نیست به جهت اینکه اگر سابقا بیشتر از این بنده است یعنی مثلا صد هزار نفر بوده است و حالا بنویسیم هفتاد و پنج هزار نفر معلوم نبست بقیه آن را از کجا حذف خواهیم کرد در این صورت باید یک مده باشد که معین کد از تمام محله یک ربع کم خواهد شد و الا نمی شود گفت از صد هزار نفر بیست و ینج هزار نفر کم می کنیم این صحیح نیست پس همان که سابقا بود باید دید چقدر است و همان را به اخذ قرار داد چنانچه اگر صد نفر زیاد شود نخواهیم دانست به کجا تحمیل کنیم هم چنین اگر صد نفر هم کم شود نخواهیم دانست از کجا حذف خواهد شد لهذا باید کمیسیون به همان حساب سابق عده را معین کند .

معاون وزارت جنگ ـ با توضیحاتی که قبلا آقای مخبر دادند گمان می کنم جواب این سؤالات داده شده باشد چنانچه گفتند در قدیم محل قشون وزرات جنگ صد هزار نفر بوده ولی از این صد هزار نفر داوطلب ها که به تدریج موقوف شد و بعضی افواج هم به واسطه سرکشی های محل مثل أفواج فارس و خراسان لغو شدند یا بعضی سوارها که تقلیل شدند و تبدیل به یک مقدار کمی سوار شده اند پس از موضوع شدن آنها در اوایل مشروطیت هشتاد وسه هزاز ماخذ قشون دولت ایران بوده است از بانی هشتاد و سه هزار نفر هم عده موضوع شده یک فوج مخصوص تهران بود که داوطلب بوده اند و یکی سه هزاز و شش صد نفر توپچی داوطلب بوده و به همین طور سوار و قسمت های دیگر افواج داو طلبی بوده که چون اساس نظر وزارت جنگ و نر کمیسیون لغو کردن داوطلب بوده از میان رفته اند بنابراین آنچه برای وزارت جنگ باقی می ماند بیشتر از این ماخذ ۷۵ هزار نفر نیست و حال بنا را به یک چیز موهومی نمی شود گذاشت و گفت بیشتر یا کمتر از ۷۵ هزار نفر باشد به علاوه یک چیزی در اینجا اضافه شده است و آن این است که نوشته شده ( فعالا ۷۵ هزار نفر خواهد بود ) البته هر وقت وزارت جنگ توانست با نظری نمایندگان ترتیباتی بدهد و با اخذ این ۷۵ هزار نفر را بهر هزار یا دویست هزار نفر برساند ( که البته خواهد هم شد ) و خواهد رساند ولی امروز وزارت جنگ بیشتر از این محل نداد و دو چیزی کم و زی زیاد نمی کند مقصود این است که بقر آقایان اشتباه نباشد .

حاج عزالممالک ـ بنده هم نمی خواستم قشون داوطلب را داخل در این لایحه کنم شاید مقصود بنده هم در معنی با نظر آقای معاون و آقای مخبر موافق باشد ولی این ماده نظر هیچ کدام را چنانچه توضیح دادند نمی رساند زیرا آقایان نمی گویند قشون بنیچه ایران تماما با داوطلب صد هزار نفر بوده است بنده هم می دانم که البته قشون ایران داوطلب داشته است بعضی جاها بوده است که بادا معمول نبوده قشون بدهند مع هذا در موقع احتیاج بطور داوطلب در سر خدمت حاضر می شدند این یک چیز علی حده است بنده این در داخل در این لایحه نمی دانم مقصود بنده هم در ین لایحه قشون بنیچه است در اینجا یک عده ۷۵ هزار نفر نوشته شده است اگر در مقابل این عدد کمیسیون صورتی مرتب کرده بود و تمام قشون سواره و پیاده را که در ایران از بنیچه گرفته می شود شرح داده بود و جمع می بست ۷۵ هزار نفر می شد آن وقت بنده ن قانع بودم و با این ماده مخالفت نمی کردم حالا هم همین تقاضا را دارم که کمیسیون عده قشونی را که تا بحال دولت از روی بنیجه می گرفته است همان را بنویسید و همان را ماخذ قار بدهند و چون اگر زیاد تر از ۷۵ هزاز نفر باشد و معلوم نسیت از کجا کسر می کنید و اگر کمتر باشد معلوم نیست به کجا اضافه می کنند بنابراین این ماده ناقص است و بایستی از روی آن جدول پیشنهاد شود .

رئیس ـ مذاکرات کافی است یک فقره پیشنهاد از طرف شاه زاده سلیمان میرزا رسیده قرائت می شود

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

مقام محترم ریاست مجلس ـ بنده پیشنهاد می نمایم که ماده چهارم چنین نوشته شود کلیه عده نفرات قشون بنیجه محلی فعلا یک صد هزار نفر خواهد بود .

رئیس ـ آقای مخبر قبول دارید.

مخبر ـ با آن توضیحاتی که خواهد شد باز هم قبول می کنم به کمیسیون رجوع بفرمائید .

رئیس ـ ارجاع می شود به کمیسیون ماه پنج قرائت می شود .

( به مضمونه ذیل قرائت شد )

ماده پنج ـ کلیه افراد قشونی که داخل خدمت می شوند با رعایت مواد نظام نامه قشون گیری باید دارای شرایط ذیل باشند .

( ۱) ـ تابعیت ایران
( ۲ ) - مسلمانی
( ۳ ) - نداشتن سن کمتر از ۱۸ و زیادتر از ۲۳۲۸ سال
( ۴ ) - صحت مزاج و کاملی الخلقه بودن .


سردار معظم ـ بنده در این ماه اشکال کوچکی دارم و آن سن ( ۱۸ ) ساله است چنانچه در این موضوع مکرر عرض کرده ام سن ۱۸ ساله را کوچک می دانم اگر در مملکت خودمان تاریخ و شهادت نامه تولد می داشتیم که به طور قطع می توانستیم (( ۱۸ ) ساله معین کنیم بنده مخالفت نی کردم و چنانچه در پیشنهاد خودم پیشنهاد کرده ام نظر بنده این است که اگر سمن را یک قدری بالاتر بگیریم و ۲۰ ساله قرا بدهیم ممکن الست در عمل ۱۸ ساله در را بپذیریم زیرا یک جوانی که می گوید من ۲۰ سال دولت همیشه یک دو سالی بالاتر یا پائین تر را می توان معین کرد ولی اگر ماخذ ۱۸ سال باشد می ترسم تنزل به ۱۶ و ۱۵ سال شود و این اندازه سن کم است دو تصدیق خواند فرمود که جوان ۱۵ و ۱۶ ساله بدد سرباز نمی خورد حالا اگر موافقت بفرمایند که سن ۲۰ معین شود که فرشا در عمل هم همان ۱۸ ساله داخل شود و کمتر از ۱۸ ساله داخل نشود به عقیده بنده بهتر است .

مخبر ـ همان طور یکی آقای سردار معظم می فرمایند در مملکت ما مخصوصا در ایالت و دهات تعین سن اشخاص خیلی مشکل است ولی از کجا معلوم شد که ۱۸ ساله به ۱۵ و ۱۶ منزل می کند و به ۲۰ و ۲۲ ترقی نمی کند بنده گمان می کنم چون ۱۸ یک سن معینی است و تمام اینها آن را قبول کرده اند ) با اینکه در اروپا دیرتر و صف آنها ( ۱۸ ) ساله را قبول کرده اند ) در مملکت ما بطریق اولی هیجده یک سنی است که می تواند همه کاری بکند یعنی به درد خدمت نظامی بخورد اگر ماخذ ۲۰ باشد شاید به ۲۳ و ۲ ۲۴ تجاوز کند و آن وقت یک هم چه سربازی البته فامیل دارد خانواده دارد و نمی تواند کما ینبغی از عهده خدمت نظامی بر آید و در تمام جاها دقت می کند که سربا از کسانی باشد که مجرد باشند و با یک خیال سالی می توانند خدمت نظامی را انجام بدهند بنده مخالفت ندارم که ۲۰ سال باشد ولی تصور می کنم چون مطابق قرار داد تمام دنیا است ۱۸ سال را تغیر ندهیم .

مدحت السلطنه ـ بنده در جزء اول با آقای سردار معظم موافقم که سن ۱۸ سال کافی نیست د و باید ۲۰ سال باشد و در جزء ثانی که می گویند تا ۲۸ بنده عقیده ام این است که سی سال باشد و چون از ۲۰ تا سی یک حدی است که می تواند بخوبی از عهده خدمات نظامی بر آید .

معاون وزرات جنگ ـ تکیه قوانین ایران باید بشرع باشد زیرا شرع حد بلوغ برای تکالیف مذهبی که یکی از آنها جهاد است معین کرده است و این حدی که وزارت جنگ گرفته است بالا دست آن حدی است که در شرع معین شده و در و سال هم زیاد تر گرفته است و تصور نمی کنم ماخذ کمی باشد چون اساس قشون گیری مملکت اسلام باید تابع اصول فقه باشد تکیه بعضی قسمت های این ماده به آن مطالب و نکات مسلمانی است مملکت دیگر این نکات را از اسلام اقتباس کرده اند و ما خودمان به آنچه داریم اگر می زنیم .

رئیس ـ چون آقایان باید کمیسیون ها را معین کنند اگر صلاح می دانند مذاکرات در ادر همین جا ختم کنیم یک پیشنهادی از طرف آقای سردار معظم رسیده است قرائت می شود و بعد جلسه را ختم می کنیم.

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

پیشنهاد می کنم در ماه پنج فقره سن از ۲۰ الی سی نوشته شود .

رئیس ـ آقای مخبر قبول دارید؟

مخبر ـ خیر .

رئیس ـ پس باید به قابل توجه بودنش رأی بگیریم .

سردار معظم ـ اجازه می فرمائید توضیح بدهم؟

رئیس ـ بفرمائید .

سردار معظم ـ دلائلی که ذکر شد هیچ کدام بنده را قانع نکرد حتی اینکه آقای معاون که متوسل به قوانین شروع شدند برای اینکه حتما ۱۸ سال باشد و بیست ساله نباشد اولا در تمام جاها این حد بطور و احد نیست که حتما هر کس به سن ۱۸ رسید داخل خدمت شود تا بست و یک سال هم هست بر فرض که که در سایر جاها که ۱۸ سال برا برای خدمت نامی قبول کنند در آنجا مقتضیاتی هست که د اینجا آن ن مقتضات مفقود است اولا در پاره جاها خدمت نظامی اجباری و عمومی است و می خواهند دامنه عده نفرات را که داخل نظام می شوند وسیع کنند ولی در اینجا خدمت نظامی ما اجباری خصوصی است حتی ما همه ساله یک عده جوان های خودمان را معاف می کنیم پس ما این احتیاج را نداریم و ثانیا چنانچه عرض کردم و می فرمائید در مملکت ما نی شود بطور تحقیق سن را معین کرد و اگر بگویند ۲۱ ساله باشد و بهتر قبول خواهیم کرد به جهت اینکه تازه تحد رشد رسیده و قوانین زیاد تر و بهتر می تواند از عهده خدمت برای ولی می ترسم که بر عکس اگر کمتر بگویند بد بشود یعنی وقتی که در قانون ۱۸ سال را معین کردیم آن وقت معلوم نیست به چه تریب ممکن است ما بین ۱۷ و ۱۶ و ۱۸ ساله فرق گذاشت پس بهتر این است که در قانون یک قدری سن را زیاد تر معین کنیم که در عمل همان ۱۲۸ ساله هم داخل خدمت نظامی شود پس از این نقطه نظر همان طوری که ما بین ۱۸ و ۲۸ ده سال فاصله است از بیست تا سی قرار بدهیم بهتر است و اینکه آقای مخبر فرمودند ۱۸ یک عدد معین است بنده عرض می کنم شاید عدد بیست از حیث اعداد منظم تر و مرتب تر باشد پس از این نقطه نظر هم که باشد خوب است همان طوری که در پیشنهاد های سابق موافقت کردند در این پیشنهاد هم موافقت کند به جهت اینکه تصور می کنم این پیشنهاد با مطالعه اطراف کار نوشته شده است .

رئیس ـ رأی می گیریم در قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه شد .

ناصر الاسلام ـ بنده هم یک پیشنهادی در ماده دوم کرده بودم …

رئیس ـ می فرستیم به کمیسیون جلسه آتیه روز ۳ شنبه سه ساعت به غروب مانده و دستور آن بقیه شور در قانون سرباز گیری خواهد بود آقایان که تشریف می برند اولا باید تشریف ببرند به شعبات هیئت رئیسه شعبات را معین بفرمایند بعد بیایند کمیسیون ها را معین کنند .

سردار معظم ـ خوب است ناظر کمیسیون ها را هم تعین بفرمائید .

رئیس ـ معین می کنم آقای آقا میرزا هشم به موجب نذری که کرده اند باید به حضرت معصومه قم سلام الله علیها مشرف شودند و اجازه مرخصی پانزده روز خواسته اند کمیسیون هم تصویب کرده است باید رأی بگیریم آقایانی که مرخصی ۱۵ روزه ایشان را تصویب می کنند قیام نمایند .و

( عده کثیری قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد ـ حالا نظار برای استخراج آراء اعضاء کمیسیون ها معین می شوند ( آقایان نظام السلطان ـ دکتر حسن علی خان ـ حاج عز الممالک به حکم قرع که معین شدند ) .

حاج شیخ یوسف ـ بنده در سه جلسه قبل از مقام ریاست مجلس شورای ملی استدعائی کردم که آقای رئیس الوزراء را به مجلس ملی دعوت فرمایند که بنده دو سه سؤال راجع به اوضاع بنادر از آقای رئیس الوزراء بنایم نمی دانم دعوت شده اند یا خیر .

رئیس ـ هر وقت سوای داده شود فورا نوشته می شود کوتاهی نشده است .

حاج شیخ یوسف پس بنده استدعا می کنم که تاکید بفرمائید زودتر تشریف بیاورند و این چند شورای بشود .

رئیس ـ بسیار خوب تاکید می شود .

( مجلس مقارن غروب ختم شد ) .