مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ بهمن ۱۳۰۴ نشست ۲۴۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ بهمن ۱۳۰۴ نشست ۲۴۷
جلسه ۲۴۷
صورت مشروح مجلس پنجشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۰۴ مطابق بیستم رجب سنه ۱۳۴۴
مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای تدین تشکیل گردید صورت مجلس سه شنبه سیزدهم بهمن ماه را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند
رئیس – آقای رضوی (اجازه)
رضوی – قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – آقای یاسائی (اجازه)
یاسائی – در دستور عرض دارم
رئیس – آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی – در دستور عرض دارم
رئیس – آقای شوشتری (اجازه)
شوشتری – عرضی ندارم
رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)
حائری زاده – آقای طاهری را دیدم غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتی که ایشان سه ماهه اجازه داشتند در وسط اجازه شان برای کار مجلس مؤسسان آمدند به طهران و مراجعت کردند و هنوز مدت سه ماهشان منقضی نشده است خواهش میکنم اصلاح بفرمایند و غائب با اجازه نوشته شود. در دستور هم عرض دارم در موقع عرض میکنم
رئیس – این یک موضوعی است که باید حل شود که اگر کسی اجازه خواست و قبل از انقضاءمدت اجازه بطهران آمد آیا آن اجازه اول که داشته است بحال خود باقیست یا لغو شده است بعد از حل این قسمت البته رعایت این مسئله خواهد شد. آقای رهنما. (اجازه)
رهنما – در دستور عرض دارم
رئیس – نسبت به صورت مجلس دیگر فرمایشی ندارید.
(بعضی گفتند: خیر)
رئیس – صورت مجلس تصویب شد
جمعی از نمایندگان. دستور
رئیس – آقای یاسائی نسبت به دستور فرمایشی داشتید؟
یاسائی - بله
رئیس – بفرمائید
یاسائی – یکی دو ماه از راپورت کمیسیون تجدید نظر در نظام نامه داخلی راجع بمستخدمین اداری مجلس باقی مانده تصور میکنم مذاکره زیادی هم ندارد. اگر آقایان اجازه بفرمایند مطرح شود بعد هم قانون استخدام کشوری جزء دستور بشود. برای اینکه در اول مجلس یک کمیسیون مخصوصی برای این کار تشکیل شد و دو سال است وقت اعضاء کمیسیون صرف اینکار شده و در خارج هم میبینیم غالب آقایان نسبت به این موضوع اظهار علاقه میکنند. بالاخره باید اینرا جزء دستور کرد و زحمات دو ساله آقایان را هدر نداد دیگر بسته بنظر آقایان است و پیشنهادی هم بنده کردهام.
رئیس – آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)
آقا میرزا شهاب – بنده برای اینکه وقت مجلس گرفته نشود بطور اختصار عرض میکنم سابقا پیشنهادی کرده بودم حالا هم پیشنهاد کردهام یک تبصره مختصر یست و چند دقیقه بیشتر لازم ندارد راجع بورثه حاج علی بابا. گمان میکنم آقای یاسائی و خود مستخدمین مجلس هم که میخواهند قانون درباره آنها بگذرد حاضرند که این تبصره قبلا مطرح شود بعد قانون استخدام مستخدمین مجلس که بنده موافقم و یک پیشنهادی هم در این موضوع کردهام و گمان میکنم مخالفی هم نداشته باشد
وزیر مالیه – لایحه نواقل و باج راهها که چند روز قبل عرض کردم خیلی مهم است و گمان میکنم خیلی لازم باشد که زودتر از تصویب مجلس بگذرد و تقاضا میکنم این مسئله اول جزء دستور شود
جمعی از نمایندگان – صحیح است
رئیس – آقای یاسائی پیشنهاد شما را رأی بگیریم یا مسترد میکنید
یاسائی – در قسمت مستخدمین مجلسش را رأی بگیرید چون یکی دو ماه بیشتر باقی نمانده قسمت دیگرش را مسترد میکنم.
رئیس – رأی میگیریم بقسمت اول پیشنهاد آقای یاسائی آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(عده قیام نمودند)
رئیس – تصویب نشد. پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب هم رأی گرفته میشود آقایانیکه موافقند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد بپیشنهاد آقای وزیر مالیه مخالفی نیست
شیروانی – بنده مخالفم
رئیس – بفرمائید
شیروانی – از ابتدای دوره پنجم تا امروز لایحه باین بدی به مجلس نیامده است و در موقعش بنده عرایض خودم را خواهم کرد. مسئله بودجه که در این مملکت همه مردم مبتلا به آن هستند اهمیتش بیشتر است. بعقیده بنده باید بودجه را در درجه اول دستور بگذارید بعد در درجه دوم این مسئله مطرح شود والا وقت مجلس تلف خواهد شد
رئیس – رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای وزیر مالیه یعنی مطرح شدن لایحه راجع به باج راهها آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب نمایندگان برخاستند)
رئیس – تصویب شد. خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به این موضوع مطرح است شور در کلیاتست آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب – موافقم
رئیس – آقای دکتر مصدق
دکتر محمد خان مصدق – بنده در دستور عرض دارم
رئیس – دستور معین شد لایحه الغاء باج راهها مطرح است
دکتر مصدق – بلی بنده در همین عرض دارم.
رئیس – بفرمائید
دکتر مصدق – بنده خیلی متشکرم از اینکه دولت بوسیله پیشنهاد این لایحه قانونی میخواهد باجها و عوارض دیگری را که در نقاط مختلفه بلاد و قصبات از مال التجاره اخذ میشود و یک مالیاتی است که در ممالک متمدنه امروز مرسوم نیست و جریان امور تجاری رابطی و مخارج اصول آنرا هم زیاد و در مسافرت مسافرین و عابرین تاخیرات و مزاحمت هائی حاصل میکند نسخ نموده و از این تحمیلات گوناگون را به یک فقره مالیات ساده بعنوان مالیات راه از مال التجاره وارد و صادر در سر حدات اخذ نماید با موافقت کامل در موضوع. ناگزیرم از این که نظریات خود را نسبت به لایحه پیشنهادی بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم. در موقع اخذ باج راه هیچ امتیازی بین محمولات نسبت بعباره اخری حقوقی که از یک من طلا و یا یک من چوب اخذ میشود مساویست. زیرا مدرک اخذ مالیات استفاده ایست که اشیاء محموله از مصارف تسطیح طرق و شوارع مینمایند و در حقیقت وزن اشیاء مدرک اخذ عایداتست نه قیمتشان در صورتیکه در این لایحه قضیه بر عکس است ظاهراً اساس مالیات وزن اشیاء نیست بلکه قیمت اشیاء میباشد بااینطریق که اگر شیئی گران است مثل تریاک و الکل و موادی که دارای الکل است یک من پنج قران و اشیاءپر وزن کم قیمت مثل الوار و احجاز فلزی و معدنیات باید یک من یک شاهی مالیات بدهند. ممکن است با این اصل هم بنده موافق باشم زیرا از اشیاء کم وزن پر قیمت معمولا اشخاص استفاده میکنند که از عهده مالیات سنگین میتوانند بر آیند و اشیاء پر وزن و کم قیمت محتاج الیه عموم است در این صورت مالیات باید طوری باشد که بر ضعفا و فقرا فوق العاده تحمیل نباشد ولی متأسفانه این اصل در لایحه مزبوره کاملا رعایت نشده. مثلا هیچ فرق بین منسوجات پنبه و کتانی با منسوجات ابریشمی و پشمی نگذارده و از تمام آنها مالیاتی بالسویه از قرار یک من یک قران اخذمی نماید در صورتی که به موجب تعرفه گمرکی از منسوجات پشمی هر یک من هشت قران از منسوجات پبنه هر ده من دوازده الی ۲۵ قران مالیات اخذ میشود و نیز دواجات که از روی قیمت صدی پنج و ساعت طلا هر عددی دو تومان و نقره که هر عددی پنج قران گمرک دارد و امثال آنها زیاد است چون در لایحه مزکور نیست بالطبع مشمول اشیاء غیر مذکوره فقره اول از ماده اول این لایحه میشود و به هر یک من ده شاهی مالیات تعلق خواهد گرفت. آنچه را که عرض شد مربوط به مال التجاره ایست که وارد مملکت میشود در خصوص مال التجاره که از مملکت خارج میشود اساس تعرفه گمرکی این است که به طور عموم از صادرات حقی اخذ نشود مگر مال التجارههای مذکور در تعرفه گمرکی که نوعاً ده قلم میباشد:
(۱) حیوانات ذی روح
(۲) انسام اسلحه
(۳) روغن و سایر دهنیات خوراکی
(۴) مشروبات
(۵) حبوبات و کنسروهای خوراکی
(۶) مواد نسجی ساخته نشده
(۷) تریاک
(۸)سنگهای قیمتی سوار کرده یا پیاده به انضمام مروارید
(۹) ماهی تازه یا خشک و یا نمکین
(۱۰) توتون.
که نسبت به این مالالتجارهها هم برای اینکه صادرات تشویق شود حقوق گمرکی معمولا زیاد نیست مثلا از برنج بی پوست پاک کرده هر ده من پانزده شاهی و برنجی که پوست نازک آن باقی مانده باشد هر ده من هفت شاهی و برنجی که پوست خارج داشته باشد هر ده من پنج شاهی گمرک اخذ میشود در صورتی که دراین لایحه هر گاه برنج را جزء غلات یا حبوبات حساب نمائیم باید یک من سه شاهی و چنانچه مشمول اشیاء غیر مذکوره باشد باید یک من ده شاهی یعنی از برنج گرده تقریباً معادل قیمت آن مالیات اخذ شود با اینکه برنج یک مال التجاره ایست که غالباً از نقاط سر حدی به خارج حمل میشود و از مصارف تسطیح راه استفاده مهمی ندارد و بر فرض استفاده هم این مالیات فوق العاده بی تناسب و مانع صادرات است . . ونیز کنف که مال التجارهای است از مازندران حمل میشود و چون در این لایحه ذکری ندارد جزء اشیاء غیر مذکوره ایست و باید هر یک من ده شاهی یعنی چند برابر قیمت خود مالیات بدهد. در خاتمه عرض میکنم که چون تعرفه گمرکی در هر مملکت از روی یک مطالعات عمیقی نوشته میشود و در موقع اجرا ءآن هر گاه به مشکلاتی تصادف نکرد معلوم میشود عملی است. اگر باید مالیاتی به فوریت وضع شود بنده بهتر مد دانم که اساس وضع این مالیات همان تعرفه گمرکی باشد. مثلا یک عشر مالیات گمرکی یا بیشتر به عنوان مالیات را اخذ شود. مثلا اگر از کل صادرات و واردات مملکتی یک عشر حقوق گمرکی به عنوان مالیات راه اخذ شود در این صورت اگر عایدی گمرکی ما قریب ده میلیون باشد قریب یک میلیون بدون خرج از این مالیات به دولت عاید میشود والا مقتضی است که در این لایحه دقتهای لازمه به عمل آمده تا هر مالیاتی که وضع میشود عملی و مفید و بر طبق عدالت باشد.
وزیر مالیه - اساساً گمان میکنم در اظهاراتی که آقای دکتر مصدق فرمودند با ترتیب مالیاتی که امروز معمول است و در بین راها و درب دروازهها اخذ میشود مخالف هستند و گمان میکنم این را هیچ کس نتواند منکر شود که این صورتی که امروز در راهها با مردم معامله میشود یک صورتیست که حقیقتاً از آن ادنی رعیت تا بزرگترین اشخاصی که عبور میکنند همیشه مورد زحمت و دچار صدماتی میشود. این قسمت گمان میکنم هیچ محل اشکال و تردید نیست بنابر این اگر به صورت مجالس مجلس هم مراجعه شود از دوره چهارم و پنجم که خود بنده هم افتخار عضویت آن را داشتم ملاحظه خواهد شد که مکرر در این موضوع مذاکرات شد و مکرر از دولت تقاضا شد که به یک ترتیبی این زحمات را از مردم مرتفع کنند پس از مطالعات بسیار برای اینکه این صدمات و زحماتی که به مردم وارد میشود مرتفع شود دولت در صدد بر آمد که به یک صورت دیگری این مالیاتها گرفته شود یعنی این خرج برای راهها و بلدیهها و شهرها طوری گرفته شود که اسباب زحمت و اشکال نباشد. راهی که به نظر دولت رسیده راهی است که به نظر بنده هم اسهل طرق است همین ترتیب است که به هیج وجه اسباب زحمت مردم و اشکال مردم نخواهد بود. پس در قسمت اولیه خود ایشان که اظهار مخالفت فرمودند همه قسم اظهارموافقت فرمودند که آن صورت باید به یک صورت دیگری تبدیل شود اما در قسمت ثانی اینکه فرمودند خوبست این مالیات را روی گمرک بگذاریم ما نمیخواهیم نغییری در تعرفه گمرکی داده باشیم مقصود ما از این مالیا ت یک وجهی است که گرفته شود برای تسطیح راهها و درست کردن راهها که حقیقتاً اولین قدمی است که مملکت باید برای اصلاحات اقتصادی خودش بردارد و اگر راههای مملکت اصلاح نشود هیچ وقت ممکن نیست ما برای اصلاح اقتصادیات مملکت یک قدم برداشته باشیم و یک خدمتی کرده باشم امروز اگر دقت بفرمائید در همین یکی دو ساله یک قدری راهها بهتر شده ملاحظه می فرمائید که امور مملکت از حیث اقتصاد و تجارت یک قدری بهتر شده و البته وقتی راههای مملکت درست شد اسباب راحت از حیث ارزاق از حیث اقتصاد. از حیث تجارت هم از هر جهت برای مردم فراهم میشود. این لایحه هم برای این است که یک وجهی گرفته بشود و این راههائی که در این مملکت هست ساخته شود و ضمناً یک قسمتش هم که راجع به شهرها بوده است به شهر داده شود و برای بلدیها یک خدمتی بشود. بنا براین در این قسمتی که راجع به گمرک فرمودند ما مقصود نداریم که راجع به گمرک اقدامی کرده باشیم پس این قسمت را هم کنار گذاشتیم بالطبیعه برمیگردیم روی همین اصل که ما باید یک مالیاتی بگیریم که این راهها را درست کنیم یا نه حالا اگر آقای دکتر مصدق اظهار میفرمایند که در بعضی قسمتها ممکن است کم و زیاد شود؟ بنده هم اشکالی ندارم. به جهت اینکه این اصل را باید معتقد شد که این مالیاتها باید کنار گذاشته شود و این ترتیب مجری میشود. البته هر قانونی را که می گذرانند در مرحله اول ممکن است یک جزئی نواقصی پیدا کند ولی در ضمن عمل وقتی یک مدتی عمل شد و معا یبش را دولت دید و مجلس دید البته هم مجلس هست و هم دولت و هر معایبی که دیده شده ممکن است از طرف دولت به مجلس پیشنهاد شود و آن معایب رفع شود و این قانون به یک صورت عمل حقیقی بیرون بیاید. راجع به برنج هم که فرمودند بنده گمان میکنم قسمت صادرات در این ماده اغلب بلکه همه اش نوشته شده از قبیل غلات. حبوبات. پشم و پنبه. پنبه خام. نمک این چیزهائی است که صادرات فرض شده است و برنج را هم جزو حبوبات و اینها فرض کردهاند حالا میفرمایند برنج را جزو اینها نمیشود و فرض کرد ممکن است اسم برنج را هم پیشنهاد کنید بنده هم قبول میکنم کنف را میفرمایند نوشته نشده؟ پیشنهاد بفرمایند بنده قبول میکنم یک چیز دیگری هم بنظرشان لازم است اصلاح شود؟ مرقوم بفرمایند بنده قبول میکنم. پس لایحه باین مهمی را نباید درش مخالفت کرد برای اینکه دو قسمت جزئی کوچکی ممکن است از نظر افتاده باشد آن دو قسمت هم ممکنست بعد اصلاح شود ولی با اصل لایحه باید موافقت کرد و البته اگر یک نظریاتی آقایان در یک قسمت هائی دارند آنرا اظهار میکنند دولت هم موافقت میکند و اصلاح میشود و اگر بعضی قسمتها هم بماند تا سه چهار ماه دیگر که این قانون بموقع عمل گذاشته شده و همین که در موقع عمل و اجراء دیده شد یک نواقصی دارد بمجلس پیشنهاد می شودو رفع نواقص آن میشود.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است؟
رضوی – بنده مخالفم با کفایت مذاکرات
رئیس – بفرمائید.
رضوی – یک لایحه باین تفصیل را که یک تغییراتی در اساس مالیات مملکت میدهد با صحبت یک موافق و مخالف نمیشود ختم کرد زیرا اینها یک چیزهائی است که بعقیده بنده صادرات مملکت را خیلی کم میکند و وارداتش را زیاد میکند بنابر این خوب است آقایان بگذارند یکقدری موافق و مخالف صحبت بکنند که رأی که داده میشود معلوم باشد
رئیس – رأی میگیریم بکفایت مذاکرات. آقایانی که کافی می دانند قیام بفرمایند
(عده کثیری قیام نمودند)
رئیس – کافی است. رأی گرفته میشود بورود در شور مواد آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. ماده اول (بمضمون ذیل قرائت شد)
ماده اول – بموجب این قانون از وزن غیر خالص صادرات و واردات مملکتی مالیاتی در تحت عنوان مالیات راه مطابق تعرفه ذیل اخذ خواهد شد. تریاک و الکل و موادی که دارای الکل باشد. اسباب توالت و ترکیبات آن. سیگار و سیگارت یکمن پنج قران منسوجات پنبه. منسوجات کتانی منسوجات ابریشم و پشمی باستثنای قالی یک من یک قران بنزین و قند یک من و پنج شاهی خشکبار. غلات و حبوبات. پشم و پنبه خام. نمک. ماشین آلات و اجزای یدکی آنها (بااستثنای معافیهای آنها ثانوی مصوبه ۷ دلو ۱۳۰۳)و فلزات یک من سه شاهی الوار. احجار فلزی و معدنیات که برای استعمال حاضر نشده. یک من یک شاهی شتر. اسب. استر. گاو نر. گاو ماده. گوساله. الاغ رأسی سه قران گوسفند. بز. بره. رأسی یک قران اتومبیل. گاری. درشکه و سایر وسایل نقلیه چرخ دار معاف از اشیائی که فوقاً ذکر نشده است. یک من ده شاهی تبصره – چهار پایان و وسایط نقلیه که موقتا بایران داخل و یا از ایران خارج میشوند از پرداخت مالیات مقرره در این قانون معاف خواهند بود و فقط در ازاء پلاک یا مهر مخصوص که برای تشخیص به آنها داده میشود یک قران از آنها دریافت خواهد شد ولی از بار و مال التجارهای که بوسیله این قبیل دواب و وسائط نقلیه حمل میشود مالیات معمولی اخذ خواهد گشت حائری زاده مخبر – یک کلمه نمی دانم در موقع نوشتن راپرت یا در مطبعه اشتباه شده در فقره پشم و پنبه خام و ناس هم بوده اینجا فراموش شده آقایان راپرت را اصلاح بفرمایند
رئیس – آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)
آقا میرزا شهاب – در دوره چهارم خاطر دارم روزهای آخر خیلی رأیها همینطور دادیم بدون مطالعه و بدون مذاکره زیاد برای اینکه وقت تنگ بود و نمیشد در لوایح و قوانینی که تصویب میشود مذاکره زیاد کرد حالا هم همان موقع از دوره چهارم رسیده است اینست که یک همچو لایحهای بمجلس میآید بمحض اینکه یکنفر موافق و یکنفر مخالف صحبت داشت آقایان میگویند کافیست البته کار زیاد است و وقت هم خیلی کم بیش از سه جلسه از این دوره مجلس باقی نمانده است و مهمتر از همه اینها بعقیده بنده آقای وزیر مالیه میبایستی بودجه مملکتی را پیشنهاد کند که مطرح شود و بگذارد برای اینکه تکلیف وزارت خانهها و ادارات و دوائر دولت و مدارس مختل مانده است و آلان ماه به آخر میرسد و بودجه نیست و میبایستی آن را پیشنهاد کنند که مسلما یک جلسه دو جلسه طول دارد تا بگذرد نه این که یک چنین لایحه که خیلی فکر و دقت لازم دارد (که بنده نمیخواهم حالا جزئیات آنرا عرض کنم) و بفوریت از مجلس بخواهند بگذرانند اما در قسمت فوریت این لایحه ما اینجا رأی میدهیم و آقایان هم با یک احساسات خیلی تندی نظر باین که باج راه را غلط می دانند و یک مرتبه اتومبیل شخصی که از هشتاد تومان به سی تومان میآید و بموجب این ماده اتومبیل کرایه شضت تومان میشود البته با یک احساساتی برای اینکه مسافرین هم از زحمت خارج شده باشند که آقایان رأی میدهند بدون اینکه یک ماده در این قانون باشد که چندین قانونی که در همین مجلس وضع شده بنویسد فلان قانون و فلان قانون که در فلان وقت تصویب شده است منسوخ و ملغی است قانون نواقل …
یک نفر از نمایندگان – مینویسند
آقا میرزا شهاب – خوب مینویسند. البته حالا که بنده تذکر دادم در آخرش هم یک ماده اضافه میکنند که هر چه قانون تا بحال راجع باین موضوع وضع شده است نسخ میشود. نظر آقاین هست در مجلس سیزدهم میزان قانونی برای وسائط نقلیه وضع شد آنوقت هم خاطر آقایان هست. مابین آنهائی که اتومبیل شخصی داشتند و نداشتند خیلی کشمکش شد و بالاخره اکثریت بآنهائی شد که اتومبیل نداشتند و اتومبیل شخصی هشتاد تومان مالیاتش شد و اتومبیل کرایه خیلی کمتر. حالا در اینجا اتومبیل شخصی سی تومان شده است و اتومبیل کرایه که محل استفاده عموم است شصت تومان است. زود هم رأی داده میشود. یکی دیگر از چیزهائی که در این لایحه هست این هست که هر مملکتی که بلدیه دارد بلدیه تقریباً یک استقلالی دارد و یک عایداتی مخصوص خود بلدیه هست که در قانون اساسی هم نوشته میشود و در قوانین ما هم هست که بلدیهها باید مالیاتهائی را که برای مخارج شهرها لازم می دانند قانونش را بنویسند و پیشنهاد کنند و مجلس شورای ملی تصویب کند. حالا ما بواسطه رأی دادن به این قانون تمام آن قوانین را لغو میکنیم و بلدیه را هم یک دائره یا اداره از وزارت مالیه قرار میدهیم که بایستی حقوق از وزارت مالیه بگیرد. یکی دیگر از چیز هائی که در این لایحه هست یکی بی عدالتیهائی است که نسبت بدهندگان این مالیاتها میشود. آقایان در این قسمت استدعا میکنم یک قدری دقت بفرمایند. تا کنون برای معارف شهرها. برای روشنائی شهرها. برای خیابان سازی. برای خرج این میدان توپخانه یا میدان سپه. این مالیات. این پول را چه اشخاصی می دادهاند؟ اشخاصی که در همین شهر بوده و از اینجا استفاده میکنند …
عدل – خیر دهاتیها میدهند که از دروازه وارد میشوند خودتان هم مکرر دفاع کردید.
شیروانی – آقا وکیل دهاتیها هستید !! آقا میرزا شهاب – بنده می دانید وکیل رفسنجان هستم و رفسنجان هم یک دهی است از کرمان. بهر حال همه می دانند که اتومبیل شخصی در جادههای صاف راه میروند و در خیابانهای ساخته راه میرود. مالیات هم میدهد بازخرج ساختن خیابان میشود درشکه در خیابان وسیع راه میرود مالیت میدهد باز خرج همان خیابانها میشود ولی حالا این مالیات را که وضع میکنند مالیاتی است که بر فرد فرد ایرانی حتی آنهائی که در یک گوشه از دهات هستند بایستی در ماه پنج سیر نبات برای مرضای خودشان بخرند یا بایستی چهار سیر نفت برای آن کلبه مختصری خودشان بخرند تحمیل میشود ولی پولش بایستی صرف خیابانهای تهران و سایر شهرها بشود آن دهاتی از این مالیاتی که میدهد چه استفاده میکند؟ چرا بایستی در مجلس شورای ملی با یک احساسات تندی یک مالیاتی وضع شود که ضررش به جامعه باشد و منفعتش را یک عده معدود محدودی استفاده کند! این مطابق کدام عدالت است؟ یکی دیگر اینکه (در ماده خودش خواهد آمد) در همین مجلس قانونی وضع شد و هنوز یک سال نگذشته است
(آقای آقا سید یعقوب همچون خیلی موافق هستند می خندند)
مدتی نگذشته است که برای اتومبیل شخصی هشتاد و دو تومان مالیات وضع کردیم و کرایه را شصت تومان و حالا معکوس شده است چه معکوس آنهم به تناسب معکوس نیست هشتاد و دو تومان حالا شده است سی تومان و شصت تومان به حال خودش باقی مانده؟ از همه بالاتر این است که (آقای آقا سید یعقوب چون نبودند شاید در این کارها دقت نکردهاند) از همه بالاتر این است که ما می آئیم مالیات را بر صادرات قرار میدهیم اما واردات و همچنین پارچه ابریشمی را که اینجا میآورند (با توضیحاتی که آقای دکتر مصدق دادند و بنده زائد می دانم چیزی عرض کنم) پارچه ابریشمی یک من صد تومان یا بیشتر فروخته میشود می دهد یک من یک قران آنوقت فرضاً خشکه باری که باید از اینجا صادر شود یک من سه شاهی یا پنج شاهی خوب. پس در این صورت ما مالیات را از واردات بر میداریم و بر صادراتمان میگذاریم این هم گمان میکنم نه برای صلاح مملکت ما نافع باشد نه برای تجارت بلی آقای وزیر مالیه فرمودند معایبی اگر دارد رفع میشود ولی بنده هر چه خیال میکنم این لایحه یک معایب رفع شدنی ندارد و با اینکه عقیده دارم که رأی داده خواهد شد معذلک یک معایبی دارد که رفع شدنی نیست و گفتنی هم نیست و بعد که دچار محظورات شدند آنوقت خودشان خواهند فهمید که بنده چه عرض میکنم
رئیس – آقای رهنما (اجازه)
شیروانی – اجازههای ما نوشته نمیشود
رئیس – چرا نوشته شده است
شیروانی – اجازههای ما نوشته نمیشود والا بنده اول شخص بودم که اجازه خواستم
رهنما – نمایندگان محترم در آن موقعی که مالیات بلدی گویا در مجلس مطرح شده بود به خاطر دارند که در آن موقع دو فکر و دو عقیده در مجلس تعقیب میشد یک فکر و عقیده این بود که بایستی برای کلیه وسائط نقلیه (که دنیا با آن زندگی میکند) تصحیلات فراهم کرده موانع درست نکرد و هر ساعت چوب جلو آنها نگذاشت و مالیات به عناوین مختلفه نگرفت و بالاخره زندگی این مملکت را با زندگی خر و قاطر و شتر نکرده اینها صحبت میشد. و یکی از موافقین آقای تقی زاده بودند. آقای شیروانی و سایر رفقا هم موافق بودند این یک فکری است که فکر راه داشتن و زندگانی داشتن در این مملکت است و این فکر هم نضج گرفته و دارد تعقیب میشود و وزراء و همه متوجه این مسئله شدهاند. تجارت این مملکت هم اگر دارد اصلاح میشود برای همین مسئله است. اگر امروز دایره ارزاق هم دارد خوب میشود برای صد اتومبیل است که تهیه کرده است اگر نکرده بود باید شتر دو ماهه از فلانجا جنس بیاورد. پس بنابر این اصل و این فکر را که تردیدی درش نبوده و واقعاً هم موافق بودهاند خوبست درش تردیدی نکند آنوقت در طرزش بنده هم شاید با آقایان موافق باشم. مملکت باید راه داشته باشد ماشین باشد. وسایل حمل و نقل داشته باشد. اگر زارع بخواهد زنده بماند و از این فقر و فلاکت نجات یابد با این خر و شتر و الاغ و آن زندگانی گذشته نخواهد توانست وقتی میتواند رعیت شما زندگانیش مثل رعیت فرانسه باشد که راه آهن بگذرد و در مقابل او هر ساعت چوب نگذارند که باین وسیله بدبختی از بین برود. مال التجاره ارزان خرید و فروش شود آیا با این بدبختی امروز و این وسائل حمل و نقل و این زندگانی امروز خیلی میکنیم مال التجاره ارزان خواهد شد؟ احساسات نمایندگان در نتیجه مسافرت هائی که کردهاند. فریاد مطبوعات بدبختی شوفرها بیچارگی مردم در این راهها این فکر را در این مملکت مثل یک اصل مسلم کرد که باید این باج راهها و این تخته بازی و چوب بازی را برداشت در مقابل خارجه فضیحت است برای این مملکت که دو فرسخ راه برود و چوب جلوش بگذارند تمام مملکت در سر حد در سر بند قراول ایستاده است که تو چرا از اینجا میروی؟ پس دولت در نتیجه این فکر عمومی آمد یک لایحه آورد بمجلس حالا در اصل قضیه همانطور که نماینده محترم آقای آقا میرزا شهاب فرمودند که بایستی بر صادر مالیات نه بست و بر وارد بست این یک بحث عملی فنی است ولی در اصل اینکه ما باز آن فکر را داشته باشیم که ممکن است با این ترتیب اهالی زنده بمانند یا ثروتمند بشوند نمیشود این را خودمان باید تصدیق بکنیم که باین شکل نمیشود. باج راه را هم که برمی داریم خوبست از همه کس برداریم هم از آن بیچاره و هم از آن سرمایه دار و هم از آن تاجر و هم از زارع و هم از شوفر و بگذاریم ماشین بیاید و این موتورهائی که در ظرف سه ساعت شما را میبرد بقره تو و یک روز میبرد با نزلی در مملکت زیاد شود و وقتی که زیاد شد آنوقت زندگانی مردم تجارت مردم رو به آسایش خواهد رفت. پس بنا بر این بنده استدعا میکنم این را با همان میل و همان عقیده که دارند دنبال کنند و اصلاحاتی که دارند بفرمایند البته آقای دکتر مصدق نظریات خوبی که دارند بایستی پیشنهاد بکنند سایر نمایندگان محترم هم پیشنهاد بکنند و این مسئله را بجنجال کشمکش و مباحثه و اعمال کردن بعضی نظریات نیندازیم و اینرا در نظر بگیریم که بواسطه این قانون هم در این مملکت جلوگیری از این چوبها و مالیاتهای مختلف میشود و هم منافع بیشتری تأمین میشود و هم بمالیات صدمه وارد نمیآید. پس بنا بر این بنده از آقایان محترم خواهشمندم که پیشنهادات عملی برای نضج این مسئله بکنند والا البته ممکن است این شکلی که ما میگیریم این لایحه را زیر انتقاد بگذاریم که از دستور خارج شود یا رد شود و بالاخره هم آن ترتیب فجیع از بین رفته و دهاتی هم حالش بهتر نشده است.
رئیس – آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی مقصود از تسطیح طرق و شوارع تسهیل امر تجارت است. لکن این لایحه برای جلوگیری از صادرات مملکت است ..
بعضی از نمایندگان (بطور همهمه) اینطور نیست.
شیروانی – صحیح است
کازرونی – تمام شد؟ این لایحه اولین تأثیرش جلوگیری از صادرات مملکت است مملکتی که صادراتش در حکم صفر است. مملکتی که در مقابل واردات خودش هر چه فکر میکند که بچه وسیله باید سعی کرد و یک چیزی به خارج فرستاد که جبران واردات را بکند و نمیتواند این کاملا از آن چیزی هم که هست جلوگیری میکند …
یکنفر از نمایندگان – نمیکند.
کازرونی – من خیلی متأسف و متأثرم آقایانی که میفرمایند نمیکند نه خبر از تجارت داخله دارند نه از تجارت خارجه بنده عرض میکنم اشیاء شما باید در مقابل اشیاء خارجی مقاومت بکند صادراتتان اگر نتوانست اگر در مقابل امتعه خارجی مقاومت کند خارج نخواهد شد. اکثر اشیاء شما از حیث وزن سنگین و از حیث قیمت کم است. مخصوصاً در قسمت سر حدات مملکتمان که صادرات بیشتر از آنجا میرود شما می گوئید یک من پنج شاهی و ده شاهی و سه شاهی مالیات می افزائید.
عدل – نمی افزائیم.
کازرونی – و می گوئید از صادرات باید گرفت. در صورتیکه قیمت اصلیش یا یک من پنج شاهی یا ده شاهی یا پانزده شاهی است در مقابل کرایه تنها که بتواند وارد گمرکش بکنند نمیتواند مقاومت بکند دولت باید بهر وسیله که هست به آنها مدد بدهد که بیشتر از مملکت صادر کنند. آنوقت شما اینجا می آئید و یک من ده شاهی مالیات برش می افزائید؟ بنده تعداد میکنم چیزهائی که از مملکت خارج میشود و در این لایحه جزء چیزهائی است که ذکر نشده و سالی یک مبلغ معتنابهی پول خارجه را وارد این مملکت میکند برای امر زندگانی بدترین مردم بدبخت. از جمله آنها بادام کوهی است. این بادام کوهی بعد از آنکه کرایه داده شد و وارد بندر شد و آنجا یک من پانزده شاهی قیمت دارد و شاید سالی دویست هزار گونی از این بادام کوهی حمل به خارجه میشود. شما یک من ده شاهی از این اگر بگیرید معنیش این است که نرود بخارجه. از جمله چیزهائی که مسکوت عنه است و ذکر نشده جفت است که سالی هزارها گونی حمل به خارجه میشود و قیمت اصلیش یک من پانزده شاهی است این هم در این صورت حمل بخارجه نخواهد شد. از جمله چیزها صمغ است که شیره درخت بادام کوهی است که سالی شاید قریب پانصد ششصد هزار گونی حمل به خارجه میشود. اینرا شما یک من ده شاهی میخواهید ازش بگیرید قیمت حسابی این یک من یک قران است یک من ده شاهی ازش میگیرید و بالاخره بنده خیلی باطاله کلام نمیپردازم و عقیدهام این است که چیزی که در قسمت صادرات مملکت تأثیر داشته باشد باید آنرا حذف کرد. ولی در قسمت واردات بنده موافقم به هر اندازه یعنی آن هم تا اندازه که بزندگانی مردم بی خانمان بی زندگانی تأثیر مهمی نداشته باشد مالیات وضع کنید بنده موافقم این یک قسمت یک قسمت دیگر این است که این یک مداخله ایست در امر بلدیهها. بلدیهها را مالیه یک مداخله درش کرده و چون سابقاً یک مداخلاتی کرده است که حق نداشته است حالا به خودش حق میدهد که مداخله بکند در صورتی که از ابتدا حق نداشته مداخله کند؟ مشروطیت ما عبارت از چیست؟ عبارت از بلدیهها است. این بلدیه هائی هم که وجود خارجی ندارند کم کم دارد جزو مالیه میشود و بالاخره نمی دانم مال کار ما و پایان کار ما و پایان کار ما بکجا خواهد انجامید ما باید حفظ این اساس را بکنیم. چون قسم یاد کردهایم بقدر که بتوانیم باید جلوگیری بکنیم که این حق از دست ملت گرفته نشود. اگر نواقلی وضع شده این نواقل برای بلدیهها بوده است. حالا مالیه چرا تصرف می کرده است من نمی دانم. میگویند سالی یک مبلغی عوض میدهیم. چطور میدهند؟ چرا اصلا مداخله کردهاند؟ این مربوط به بلدیهها است. مربوط به مالیه نیست در هر حال بنده عرض میکنم اگر این لایحه به همین ترتیبی که دارد از مجلس بگذرد یک صدمه و یک سکته بزرگی به تجارت مان وارد میآید. این عرایض بنده است و برای این کار یک پیشنهادی هم کردهام و تقدیم میکنم.
رئیس – آقای رضوی (اجازه)
رضوی – مخالفم
معاون وزارت مالیه – بنده همچو خیال میکردم و اینطور هم …
بعضی از نمایندگان – بلند تر بفرمائید.
معاون وزارت مالیه – (در محل نطق) بنده همچو خیال میکردم و از بعضی آقایان محترم هم شنیدم که در این ایام ا خیر بهترین لوایحی که میتواند از چندین جهت هم به حال مردم و هم به حال تجارت و هم بحال انتظام مالیه این مملکت مناسب و مفید باشد این لایحه است. آقای کازرونی چون فرمودند مداخله یا مذاکره در این امر یک اطلاع بامور تجارتی را هم لازم دارد. بنده یک قدری باید خودداری کنم برای اینکه آن اندازه ایشان اطلاعات تجارتی دارند من ندارم ولی چیزیکه هست خیال میکنم این مالیات از صورت اول بصورت ثانی در آمدنش میتواند میتواند شامل ۳ نظر باشد. یکی نظر به اینکه آیا نسبت به تجارت. وارد و صادر مملکت. تجارت اهالی نه کسی وارد میکند یا نه؟ یکی نسبت به اینکه آیا نسبت بمنافع خصوصی اشخاص که مداخله در امور تجارت دارند زحمت وارد میکند یا خیر؟ یکی هم در باب اینکه آیا بواسطه این مسئله یک اختلالی در انتظام امور مالیه مملکت رخ میدهد یا نه؟ بنده همچو خیال میکنم که نه تنها هر سه نظر تأمین شده بلکه بصورت بهتری در آمده. آنچه مربوط است بنکس تجارت. اگر تصور کنیم که با بر قراری مالیات به صورت لایحه جدید یک نکسی در تجارت خواهد شد مورد ندارد زیرا اگر مجالی میبود و مجلس فرصتی میداشت در خدمت آقای کازرونی یا هر یک از آقایان نمایندگان محترم که لازم میشد میزانی را که سابقاً یعنی تا امروز مردم از بابت عوارض مال التجاره که روی ارابه و سایر وسائل نقلیه باید در حرکت باشد میدهند تا برسد سر حد و همچنین مال التجاره که وارد مملکت میشود تا به معرض فروش برسد اینرا حساب میکردیم و ارقامی خدمتشان میدادیم از روی لوحهها و تعرفهها و آنچه که موجب قوانین مالی و نظامات سابق موجود است حساب میکردیم و می دیدیم که بر هر یک مال التجاره اعم از اینکه از هر کجا باشد از مرکز یا از نقطه دیگری حرکت کند برای خروج از سر حد و یا وارد شود برای اینکه به بازار فروش یا انبار خودش برسد چه قدر تحمیل از قبیل باج راه و عناوین دیگر که به دفعات متعدده میپردازد و آن رامقایسه میکردیم با میزان فعلی که از حکمیت مالالتجاره چه در موقع صدور وجه در موقع ورود باید گرفته شود. آن وقت ملاحظه میفرمودند که نسبت به کمیت مسئله چه تخفیف کلی نسبت به تجار و معامله گرها و کسانی که در امور صادر و وارد مملکت مخالفت دارند ملحوظ شده است. اما نسبت به نکسی که به کلیه تجارت مملکت ممکن است فرض کنیم وارد میشود نظر به اینکه تحمیلی بر مال النجاره نشده است هیچ حالت تازه برای تجارت پیدا نمیشود ولو اینکه از هر قسم باشد چه مال التجار که وارد می شده و چه صادر می شده. همان قسم تمام بر جای خودش باقی است و فرقی در کار پیدا نشده است. منتها اینکه یک مالیات پر زحمت پر خرج در هم ریخته تحمیل شده بر مردم به این صورتی در آمده است که تازه میخواهد تا یک اندازه شبیه بشود به طرز مالیاتی که در ممالک متمدنه از مردم اخذ میشود و به طور کلی بنده لازم است عرض کنم که دولت رعایت آن دو اصل اول را که عرض کردم یعنی حفظ منافع تجار و اشخاصی که در معاملات و وارد و صادر دخالت داردند و حفظ موازنه صادرات و واردات را که کاملا محفوظ مانده باشد و نکسی متوجه آن نشود. کرده است و این قدرها هم علاقه تام نشان نداده است که از میزان عایدات یکی فی الجمله هم کسر نشده باشد. چنانکه به موجب این لایحه عایداتی که در آتیه دریافت خواهیم کرد نسبت به آنچه را که به صورت حالیه دریافت میکنیم شاید به مقدار زیادی کسر میشود. نهایت چیزی که هست دولت در مقابل خوشوقت خواهد بود از اینکه یک آسایش برای مردم تهیه شده است و یک انتظامی برای وصول مالیات فراهم شده و این چوبها و سد هائی هم که آقایان میفرمودند از جلو برداشته شده است و دیگر اینکه مجال این خواهد بود که بعدها فکر بکنند و ببینند میزان جمع و خرجش میزان فایده و ضررش نسبت به مالیات و مال التجاره و معاملات عمومی چه صورتی پیدا کرده است. بنده به طور صراحت عرض میکنم هر نوع از مالیلتها که در مملکت ما به صورت امروزه است. یعنی اینطور متشتت و مختلف و متعدد (مکرر عرض میکنم) هر نوع که باشد مادامی که به این شکل در مملکت باقی است ما نمیتوانیم نتنها یک آسایش به مردم بدهیم بلکه نمیتوانیم یک صورت انتظام مالی هم به آن بدهیم. زیرا معلوم نیست منابع مختلفه عایدات و همچنین منافذ مخارج این کار چه صورتی دارد و این شایسته مملکتی نیست که میخواهد وارد شود در طریق آنهم نسبت به امور مالیه که اساسش مورد نداشته باشد. پس بهتر این است که ما سعی کنیم که هر قسم از این قبیل مالیاتها داریم که صورت مرغوبی ندارد به صورت مرغوبی دربیاوریم. ملاحظه بفرمائید از چیزهائی که بعد از وضع مالیات بصورت لایحه جدید دولت باید چشم بپوشاند و ملغی خواهد شد مجموعش تقریباً بیشتر از دو میلیون و سیصد هزار تومان میشود. (التفات می فرمائید ؟)در صورتیکه ممکن است این مبلغهائی که در این لایحه وضع شده است که از وارد و صادر اخذ کنند یک مبلغ هنگفتی کسر شود و دولت غنیمت نشمرده است که عوائد خودش را زیاد میکند (البته دولت باید در صدد باشد که عوائد خودش را زیاد کند ولیکن مشروط بر اینکه تکثیر عوائد موجب زحمت مردم نباشد) ولی در این مورد بخصوص عرض میکنم دولت نهایت مجاهدت را باید بکند که با لایحه جدید فقط یک توازن و تعادلی بدهد عایدات آتیه را نسبت به عایدات گذشته بنا بر این بنده تصور میکنم نگرانی هائی که آقای کازرونی اضهار فرمودند به هیچ وجه در وضع این صورت مالیات به این شکل جدید نخواهد بود بنده آنچه میشنوم از دور و نزدیک کسانی هم که ذی دخل بوده و هستند و در معامله و دادو ستد و صدور و ورود مال التجاره دخالت دارند همه راضی هستند برای اینکه واقعاً آسوده میشوند از این وضع فجیعی که هست. این است که اگر آقایان موافقت بفرمایند که این لایحه بگذرد گمان میکنم بهترین وجهی است که اختیار شده است
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
شیروانی – تمام این قانون ماده اول است کافی است؟
رئیس – پیشنهاد آقای افسر (بشرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم از منسوجات ابریشمی یک من دو قران گرفته شود
رئیس – آقای شریعت زاده و آقای اسدی هم عین همین را پیشنهاد کردهاند آقای افسر بفرمائید
افسر – البته دلیلش واضح است منسوجات پنبه که یک من یک قران معین شده است دلیل ندارد که ابریشمی را هم بگوئیم یک قران باشد. در صورتی که مبنای لایحه هم همین است. چنانچه در تریاک و بعضی چیزهای دیگر که قیمتش زیادتر است پنج قران معین کردهاند بنده با آقای وزیر مالیه هم مشاوره کردم و قبول کردند که این اشتباه را رفع کنند.
رئیس – آقای رضوی (اجازه)
رضوی – بنده هم در کلیات و هم در ماده اول اجازه خواستم و داده نشد و با این پیشنهاد هم مخالفم بجهت اینکه میزان وزن جنس است چه فرق میکند؟ یک خروار بار میآید. این یک خروار چهار تا مال میخواهد بار آنها منسوج پشمی باشد یا پنبه یا ابریشمی فرقی نمیکند اگر طلا هم باشد فرق نمیکند و باید یک جور مالیات بدهند با اصل این لایحه هم با این ترتیبی که بعضی را یک من پنج قران مالیات گذاشتهاند و بعضی را یک من پنج شاهی مخالفم و اساس این لایحه اصلا میزان نقلیه است.
رئیس – آقای مخبر نسبت به این پیشنهاد که منسوجات ابریشمی یک من دو قران باشد چه می فرمائید؟
مخبر – قبول میکنم
رئیس – پیشنهاد آقای عدل (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم بعد از بنزین و قند نفت علاوه شود.
رئیس – آقای عدل (اجازه)
عدل – اولا بنده استدعا میکنم که آقای مخبر قبول نفرمایند و واگذار به رأی مجلس بکنند. مسئله نفت را بنده در کمیسیون هم مطرح کردم و اینطور گفتم که نفت یک چیزی است که محتاج الیه عموم است و همه باید بخرند و مجبورند بخرند و نفت در ایران به قیمت عادلانه غالباً هفت عباسی سی شاهی و سی و دو شاهی است حالا اگر ما بیائیم به هفت عباسی یا سی شاهی و سی و دو شاهی یک مرتبه ده شاهی اضافه کنیم این یک قدری برای عموم اسباب زحمت خواهد بود این است که بنده این را در کمیسیون هم پیشنهاد کرده که جزء بنزین و قند پنج شاهی بگیرند آنوقت کمیسیون قبول نکرد حالا بسته برای مجلس است
رئیس – آقای افسر عضو کمیسیون قوانین مالیه هستند؟
افسر – خیر
رئیس – آقای مخبر
مخبر – بر حسب تقاضای خود ایشان بنده نمیتوانم قبول کنم.
رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای عدل
یک نفر از نمایندگان – یک مرتبه دیگر قرائت شود. (مجدداً خوانده شد)
رئیس – مقصود این است که یک من پنج شاهی از نفت گرفته شود آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند (چند نفر قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد دیگر آقای عدل (بشرح ذیل خوانده شد) بعد از لفظ خشکه بار برنج اضافه شود.
رئیس – آقای عدل (اجازه)
عدل – این را موقعی که در کلیات مذاکره میشد آقای دکتر مصدق یک شرحی فرمودند و آقای وزیر مالیه هم خودشان موافقت کردند که برنج جزو حبوبات و غلات باشد و یک من سه شاهی باشد چون که برنج گرده قالبا قیمتش یک من ده شاهی بیشتر نیست خرواری پنج تومان یا شش تومان است حالا اگر جزء اشیاء غیر مذکوره باشد و یک من ده شاهی مالیات بگذارند خیلی زیاد است این است که بنده این پیشنهاد را کردم و آقای وزیر هم که خودشان قبول کردهاند.
مخبر – برنج مشمول این فقره هست حالا اگر ایشان میخواهند صراحتش بیشتر باشد بنده هم قبول میکنم
رئیس – بعد از کلمه غلات اضافه میشود پیشنهاد آقای اسدی (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم بعد از بنزین و قند و شکر هم اضافه شود. شریعت زاده. اسدی.
رئیس – آقای شریعت زاده
شریعت زاده – توضیحی ندارد چون مسئله واضحی است وقتی بنا شد از قند مالیات گرفته شود علتی ندارد که از شکر گرفته نشود
مخبر – این را هم قبول میکنم
رئیس – پیشنهاد دیگر آقای شریعت زاده و آقای اسدی (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم –بر قسمت پنج مرقومه در صفحه اول اقلام ذیل اضافه شود. کنف. پوست انار هیزم ذغال چوب:
شریعت زاده. محمد ولی اسدی شریعت زاده – چون این اشیاء در این قسمت ذکر نشدهلازم میآید که مشمول قسمت اخیر ماده باشد و بعنوان اشیائیکه ذکر نشده است. یک من ده شاهی گرفته شود و نسبت باین اقلام گرفتن گرفتن یک من ده شاهی صحیح نیست.
رئیس – مقصود از قسمت پنج این ماده کجاست؟ یک من سه شاهی یا یک من یکشاهی
شریعت زاده – مقصود یکمن یکشاهی است.
وزیر مالیه – یکدفعه دیگر قرائت شود (مجدداً قرائت شد)
رئیس – مقصود این است که بعد از الوار و احجار فلزی که برای استعمال حاضر نشده نوشته شود – عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر – در هما ن قسمت الوار احجار فلزی آنها هم نوشته شود کمیسیون مخالف نیست؟
رئیس – جزو همین قسمت میشود – پیش نهاد آقای عدل. (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در ماده اول پس از لفظ گوساله گاومیش اضافه شود
رئیس – آقای عدل (اجازه)
عدل – تصور میکنم این فراموش شده است اینجا که نوشته است شتر. اسب استر. گاو نر. گاو ماده. گوساله. باید گاو میش هم اضافه شود بعد الاغ.
مخبر – قبول میکنم. رئیس گاو میش را هم قبول کردند پیشنهاد آقای مهدوی. (بشرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم – بعد از جمله خشکه بار بجای منی سه شاهی دو شاهی – معین شود.
رئیس – آقای مهدوی
مهدوی – بنده چون یک من سه شاهی را زیاد می دانم اینست که این پیشنهاد را کردم
مخبر– مجدداً قرائت شود. (بشرح گذاشته قرائت شد)
مخبر قبول میکنم – آنجا اضافه کردیم اینجا کم میکنیم.
رئیس – یک من سه شاهی تبدیل به دو شاهی شده. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب. (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در عوارض راجع به الکل و مواد الکلیه و توالت و ترکیبات آن یک من یکتومان گرفته شود.
رئیس آقای آقا سید یقعوب
آقا سید یعقوب گمان میکنم که خود آقایان قبول دارند که وضع این قانون دو نظر درش باشد یکی تصفیه اخلاق عامه یکی در واقع عوایدی است برای مملکت. اینجا در واقع هم تصفیه اخلاق است و هم مالیات بر تجمل است. پس مالیات بر تجمل بهترین مالیاتست اینست که بنده این را پیش نهاده کردم.
شریعت زاده – بنده هم یکچنین پیش نهادی کردهام
معاون وزارت مالیه – مسئله علاوه مالیاتی باستسناء تجملی که وارد مملکت میشود یک چیزی است منظور نظر همه و البته بعضی اوقات هم گفته میشود که اصلا اگر ورودش منع شود برای رفاهیت عامه و منفعت عموم بهتر است ولی آقایان دقت بفرمایند که اینقبیل چیز که در اینجا نوشته شده است یک حقوق معینه دارند غیر از آنچه ذکر کردهایم و باید تناسب د راینقبیل چیزها را بدون اینکه شرح بسطی بدهم رعایت کرد.
رئیس – آقای عدل (اجازه)
عدل – میخواستم عرض کنم که لفظ تریاک نوشته نشود چون تریاک از جمله صادرات مهم ماست و آنرا باید قدری ملاحظه کنیم. الکل هم همانطوری که آقای معاون فرمودند یک مالیات هنگفتی ازش گرفته میشود وباید یکطوری بشود که تناسب داشته باشد ولی تریاک را نمیشود زیاد کرد.
رئیس – در پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ذکری از تریاک نشده است ممکن است یک مرتبه دیگر تکرار شود (مجدداً قرائت شود)
مخبر – یکجمله عرض میکنم که دارد موضوع کم کم تغییر پیدا میکند. این مالیات چیست؟ مالیات راه است که از درب دروازه تهران تا بانزلی میرسید ند هر ده قدم راه یکچوب جلوشان میانداختند و یک پولی از شان میگرفتند مطابق وزن اجناس خواستند یک مالیاتی عوض تشخیص بدهند کار بقیمت و حیثیت جنس نداشتند. بعضی جنسها بوده است که سر تا سر مملکت عبور می کرده و صد جا از آن باج راه میگرفتند. پارچه یک جنس است که وقتی وارد ایران شد ممکن است تمام طول خط ایران رابرود و هر چند فرسخی یک باجی باو تعلق میگرفت چون پنجاه قلم مالیات میداده این را در یک جا جمع کردند گفتند در سر حد بدهد ولی بعضی جنسها بوده است که از ده پانزده فرسخی سر حد بیشتر عبور و مروری نداشته مثلا چوب و غله که میخواهند به خارجه بفرستند. بدیهی است کرایه هیچوقت صرف نمیکند که غلات یا حبوب طهران را حمل بخارجه کنند. این مال هفت فرسخی نزدیک سر حد است و از یک باج خانه عبور می کرده یک باج خفیفی می داده است. گفتند یک من صد دینار سه شاهی بدهد و هیچ نظری باید که این جنس جز صادرات و واردات است نداشتیم گفتم بجای باج راه که هر چند فرسخ جلوشان را میگرفتند و یک مبلغی میگرفتند این مالیات را بدهند. باین جهت فرق گذاشتیم بین اجناسی که از پنجاه باج خانه عبور میکند با اجناس که از یکی دو باج خانه عبور میکند و این تفاوت نرخی که معین شده است برای عبور و مرور اجناس است در داخل مملکت.
رئیس – پس کمیسیون قبول نمیکند؟
مخبر – خیر بنده نمیتوانم قبول کنم چون ما مالیات بر صادرات و واردات وضع نمیکنیم.
رئیس – پیشنهاد آقای اسدی و شریعت زاده هم فقط راجع توالت و الکل است.
شریعت زاده مسترد میدارم.
رئیس – رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب آقایان موافقین قیام فرمائید.
(عده برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای تجدد و شریعت زاده. (اینطور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم – که اقلام ذیل در ماده اول علاوه شود. برنج و مرکبات یک من یک شاهی
رئیس – قسمت برنج را آقای مخبر قبول کردند. شریعت زاده – نسبت به قسمت مرکبات پیشنهاد میکنم.
رئیس – این یک قلمی است که اگر کمیسیون قبول کند در ضمن قسمت پنجم اضافه خواهد شد.
رئیس – قسمت برنج را پس گرفتند فقط مرکبات را پیشنهاد کردهاند که یک من یک شاهی.
مخبر – اگر در قسمت سابق اضافه شود که یک من دو شاهی بشود ممکن است قبول کنم چون در نقاطی که غلات و برنج حمل میشود از همان نقطات هم هست مرکبات حمل میشود. و مالیات باج را مساوی خواهند پرداخت
رئیس – پیشنهاد آقای شریعت زاده یک شاهی است اگر قبول نمیکنید رأی بگیریم.
شریعت زاده بنده دو شاهی را قبول میکنم.
مخبر – بنده هم قبول میکنم.
رئیس – پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم – در ماده اول نوشته بشود – اشیاء لوکس یک من یک تومان
آقا میرزا شهاب – الان فوراً آقای معاون وزارت مالیه بلند میشوند و میگویند یک لایحه در وزارت مالیه در تحت تنظیم است برای اشیاء لوکس و قریباً بمجلس میآید و مجلس رأی میدهد و مالیاتهای زیادتر از این یک من یک تومان بر اشیاءلوکس وضع شده است و شاید هم بکلی منع شود ولی این لایحه ئیکه خواهند فرمود باین مجلس نمیرسد در اینجا مینویسد پارچه ابریشمی و پنبه یک من یک قران کرباس را اگر خواستند از این جا به یک جائی بفرستند باید یک من یک قران بدهند ولی اشیاء لوکس که میآید چون اسم ندارد باید یک من ده شاهی بدهند !! بنده استدعا میکنم حالا که آقایان الکل و مواد الکلی را قبول نکردند این قسمت را قبول کنند.
معاون وزارت مالیه – بنده عرض نکردم که لایحه برای اشیاء لوکس تجملی شده است یا میشود بنده عرض کرده این یک چیزی است که اگر بشود البته آمال همه است حالا فقط چیزی را که باید تذکر خاطرآقای آقا میرزا شهاب عرض کنم این است که مال التجاره که روی یک ارابه گذاشته میشود و فرض کنید از تهران حرکت میکند و میرود بیکی از بنادر یا سر حدات مملکت یا بلعکس مال التجاره را از سر حد روی ارابه میگذارند آنچه که تا امروز گرفته می شده است از آن وسایط نقلیه که عبور می کرده است به نسبت وزن بار یعنی کامیون سه تن و دو تن و یک من بار یک چیزی میگرفتند. صرفنظر از اینکه بار آن ابریشم باشد. زعفران باشد. آهن باشد. یا کاه باشد در واقع ما این مالیات را برداشتهایم و به یک صورت دیگری تبدیل میکنیم هیچ نظری هم نداریم که از علاوه کردن میزان مالیاتی استفاده کنیم بعلاوه قبلا هم بنده بطور اشاره عرض کرده اینها یک چیزهائی است که بموجب تعرفه گمرکی حقوق خودش را میپردازد و بهتر آن است وارد در آن قسمت نشویم
رئیس – عقیده کمیسیون چیست
مخبر – بنده نمیتوانم قبول کنم برای اینکه تولید یک زحمتی میکند تشخیص اشیاء لوکس را کی میدهد یکی دو فقره در آنجا در نظر گرفته شده است مثل الکل و اسباب توالت که جزء آن فقره سنگین مالیات شده پارچه ابریشمی که را هم چون آقایان گفتند لوکس است تفاوت گذارده شد و یک من دو قران شد در صورتی که با یک گاری حمل میشود و چون تشخیص اشیاء لوکس اشکال دارد بنده نمیتوانم قبول کنم رئیس – رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب آقایان که موافقند قیام فرمایند
(عدهای برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد آقای کازرونی وهایم پیشنهاد کردهاند کلمه نمک حذف شود.
رئیس – آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی – بنده بنظرم این است که در بعضی از جزایر خلیج فارس ما معدن نمک داریم که نمک آن بخارجه حمل میشود حالا بدبختانه یکی دو سال است که خارج نمیشود و اگر بنا باشد در موقع خروج از سر حد یک من صد دینار یا سه شاهی هم از آن بگیرند البته خارج نمیشود برای اینکه نمک خودش این اندازهها قیمت ندارد و برای حمل بخارجه صرف نمیکند و آن کسی که معدن را اجاره کرده است متضرر میشود اگر بخواهند که نمک از مملکت خارج نشود این یک چیزی است و الا هیچ مورد ندارد معدن نمکی که در یکی از جزایر است و نمک آن به خارج حمل میشود مالیات بدهد – بعلاوه نواقل و باج راه هم به آن تعلق نمیگیرد
رئیس – آقای عدل (اجازه)
عدل – عرض کنم که نمک ابتدا در جزء دهشاهیها نوشته شده بود بعد بنده مدعی شوم که در سر حدات شمالی یک معادن نمکی هست که دولت اجاره میدهد و بار آن بیش از سه چهار قران قیمت ندارد و اگر باری سه چهار قران هم مالیات بر آن تحمیل شود آن وقت دیگر حمل بخارجه نمیشود و بنده از آن صفحات اطلاع دارم که اگر نمک ما را نبرند میتوانند از جاهای دیگر تحصیل کنند و غالباً میبرند به خاک ترکیه و باید یک کاری کرد که ببرند و بالاخره بهر ترتیبی بود مالیات آن را یک من سه شاهی کردند دیروز بنده رفتم وزارت مالیه و در آنجا راجع به مسئله نمک یک مذاکراتی شد و میگفتند که از سمت بین النهرین و جنوب مقدار زیادی نمک از ایران بخارج حمل میشود و آنها مجبور هستند که این نمک را بخرند یعنی اگر نمک از ایران بآنجاها نرود از جای دیگر نمیتوانند تهیه کنند و اگر همان یک من ده شاهی را هم بدهند ضرری بصاحب جنس وارد نمیآید و صادرات هم نکنی پیدا نمیکند و بنده از آن پیشنهادی که کرده بودم یک اندازه پشیمان بودم ولی بهر حال هفت شاهی تخفیف داده شد و حالا آقای کازرونی میفرمایند معاف باشد و این بصرفه ما نیست و برای ما مضر است
مخبر – همان قسمی که آقای عدل توضیح دادند ابتداء دولت در این لایحه ذکری از نمک نکرده بود و باالطبعه مشمول آن فقره ده شاهی میشد برای اینکه کلیه چیزهائی که اسم برده نشده باید یک من ده شاهی بدهد و ما برای اصلاح آمدیم نمک را ضمیمه این فقره کردیم حالا آقای کازرونی میفرمایند حذف کنیم و اگر حذف کنیم مشمول یک من ده شاهی میشود و من نمیتوانم قبول کنم
رئیس – رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای کازرونی - آقایان موافقند قیام فرمایند
(عده قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد – پیشنهاد آقای شیروانی (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در فقره اول کلمه تریاک حذف شود
شیروانی – وقتی لایحه الغاء القاب به مجلس آمده بود یک عده در آنجا دیدند که زمینه مجلس حاضر است که بقیه القاب را لغو کند پیشنهادهائی کردند چون روح مجلس را بعضی اشخاص خوب میشناسند که چه طور باید بعضی مسائل را در جریان پارلمانی پیش برد و بنده کاملا از این حیث مشعوفم که هیئت وزراء ما کاملا پارلمانی هستند و یک چیز خیلی قشنگی را نشان میدهند آن وقت در ضمن آن یک چیزهای دیگری را هم می گذارنند در این جا بما میگویند باج راه موقوف میشود وقتی اینحرف بگوش یک وکیلی که خودش در راه عبور کرده و هر روز کیفش از کاغذهای شکایت باج راه پر میشود. آن وکیل البته خوشش میآید که یک چنین لایحه بمجلس بیاید و مجلس بیاید و باج راه لغو شود. ولی اگر این لایحه را دولت یطور ماده واحده بمجلس میآورد که باج راه الغاء شود بنده دم در بهارستان گوسفند همجلویش میکشتم. اما حالا میخواهند در مقابل الغاء آن یک مالیاتهائی که دو برابر باج راه است از مردم بگیرند منتهی حالا دم دروازه از رعیت نمیگیرند و مأمور مالیه میرود توی ده ازش میگیرد. حالا در مواد مذاکره میشود بنده عرائض خودم را عرض میکنم که دوبرابر هم گرفته خواهد شد آنوقت یک مالیات جدیدی هم بر مال التجاره ایران وضع میشود که بالغ بر چند میلیون میشود و بعقیده بنده این چهار پنج روز آخری مجلس سزاوار نیست که یک چنین مالیات سنگینی تحمیل بر این مملکت کنیم. صادرات این مملکت را دو یا سه چشمه جنس پر میکند یکی تریاک است. یکی قالی است. یکی هم خشکه بار. و هر کدام از آنها را بیک ترتیبی مالیاتی برش وضع کردهاند. تریاک ایران در سنوات اخیر اگر باستانسیک گمرک ملاحظه کنید تقریباً سالی سی و دو کرور به این مملکت پول میآورد. ولی امسال شاید یک قدری کمتر از سالهای دیگر بوده است و هفت هشت کرور آورده است. حالا میخواهند این صادره مهم هم محو شود و اقسام تشبثات شده! تشبثات بین المللی و سر حدی و غیره شده و بالاخره از هیچ جا که موفقیت حاصل نکردهاند آمدهاند از راه تحدید تریاک بتنها صادره مهم ایران الان یک من سی تومان مالیات وضع کردهاند یعنی نه تنها تریاکی که در داخله مصرف میشود بلکه بلکه از آن تریاکی هم که از سر حد خارج میشود صندوقی سی تومان مالیات میگیرند یک مالیات دیگر هم الان به آن اضافه کردهاند فردا باز یکی دیگر هم اضافه میکنیم پس فردا هم یک مالیات دیگر تا اینکه دیگر صادر نشود! ما از کجا طلا و نقره بیاوریم. در سایر نقاط دولت به تجار دستی پول میدهد و کمک میکند که یک صادری از مملکت بیرون برود آنوقت از راه دیگر مالیاتهائی ار ملت میگیرد. ولی ما تمام قوایمان را داریم صرف این میکنیم که جلو صادرات ایران را بگیریم. این است که بنده از نقطه نظر مصالح مملکت مضر می دانم که یک شاهی مالیات بر تریاک تحمیل شود یا اینکه یک صادره دیگر جای آنرا بگیرد.
وزیر مالیه – اینجا آقای شیروانی فرمودند که اگر دولت یک لایحه برای الغاء مالیات میآورد من قربانی میکردم ولی تصور نمیکردند که اگر آنرا میآورد و این لایحه را نمیآورد آنوقت تکلیف راهها و بلدیهها و شهرها چه میشود؟ و اگر ممکن است از این محل معینی این را تهیه کرد البته حرفی نیست. ولی بایستی این راهها و این بلدیها و این شهرها به یک ترتیبی که خود مردم یک حقوقی بدهند اداره شود. منتهی آن ترتیب را که مشکل بود دولت لغو میکند و این ترتیب را که آسانتر است پیشنهاد میکند و اگر بماده چهارم مراجعه بفرمائید ملاحظه خواهید فرمود که چقدر مالیات است که دولت الغای آن را پیشنهاد کرده. فقط تفاوتی بین این لایحه و آن یکی است این است که این مالیاتهائی که امروز دولت میخواهد وضع کند نسبت بآن مالیاتی که گرفته میشود هم زحمتش کمتر است و همچون جمع آوریش مرتب است از آن حیث عایداتش هم بیشتر میشود و نسبت به صادرات هم که فرمودند مکرر اظهار شد که این یک مالیاتهائی نیست که بخواهیم در کم و زیادش تبعیض کنیم بلکه این یک مالیاتی است متعلق به راهها و شهرها که الان میدهند منتهی عایداتش تکافوی مخارج آنرا بترتیبی که امروز گرفته میشود نمی نمایدبرای اینکه مقدار زیادی از آن تفریط میشود و این ترتیب که پیشنهاد شده است بهتر است.
رئیس– عقیده کمیسیون چیست
مخبر – من نمیتوانم قبول کنم
رئیس – راأی گرفته میشود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای شیروانی آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(عده بر خاستند)
رئیس – قابل توجه نشده. پیشنهاد دیگر آقای شیروانی (اینطور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم در فقره سوم نوشته شود بنزین. قند یک من یک قران.
شیروانی – یک فرمایشی آقای وزیر مالیه فرمودند که بنده آن را قبلا عرض میکنم. ما بدو عملی که قانون نبوده و اجرا میشده است حالا میخواهم صورت قانونی بدهیم مثل لوایحی که از مجلس شورای ملی گذشته و این کتاب قانونی که مادلمان را به آنها خوش کردهایم بشود باج راه یکمالیاتی بوده است که بر خلاف قانون گرفته میشده و حالا هم میخواهم آنرا قانونیش کنیم. وقتی هم که بنده بماده ششم قانون وسائط نقلیه مراجعه کردم دیدم این یک مالیاتی است که مجلس وضع کرده است برای شهرها و یک مالیاتی نیست که به صندوق مالیه مرکز بیاید. بلکه باید هر شهری خودش بگیرد بدون اینکه دولت را دخالت بدهد خودش هم خرج کند و اساساً یک اصل مشروطیت را ما اینجا داریم پایمال میکنیم! و اما این پیشنهادی که بنده کردهام باز از همان نقطه نظر است. منتهی وقتی که شما رأی میدهید از تریاک که یک صادر مهمی است مالیات گرفته شود بنده میگویم پس لااقل یک تناسبی را در نظر بگیرند. بنزین یا این طریقی که دارد باین مملکت میآید و با این ترتیبی که ما امروز به وسائط نقلیه احتیاج داریم بعقیده بنده این مملکت را بطرف بدبختی سوق خواهد داد یعنی اگر در این مملکت شما از خودتان نفت و بنزین تهیه میکند مهمترین وارد ایران بنزین خواهد شد. حالا آن فرمایش آقای رهنما یک جواب جداگانه دارد که بنده در خارج بایشان عرض میکنم و اینجا جسارت نمیکنم. پس وقتی که ما پنجقران برای تریاک میدهیم اقلا پنج یک قیمت آن را از بنزین یا قند بگیریم! از تریاک و سیگار یک من پنج قران یک من میگیرند و از اسباب توالت هم که ممکنست یک من صد تومان ارزش داشته باشد از آن پنج قران میگیرند. در صورتی که در تمام سال ممکنست فقط صد من اسباب توالت وارد این شهر بشود و پنجاه تومان بدهد آنوقت در مقابلش چقدر سیگار و تریاک خارج میشود؟ بنده به آقای وزیر عرض کردم بگذارید در موقع تنفس در خارج مجلس مذاکره شود و یک لایحه که یک طرفش مفید است اینرا درست دقت کنیم وقتی بمجلس میآید زودتر بگذرد و قبول نکردند و بنده پیش بینی میکنم که این لایحه تا روز آخر وقت مجلس را میگیرد و سایر لوایح دولت هم میماند و نمیگذرد.
معاون وزارت مالیه – بنده گویا یکی دو مرتبه راجع به تعرفه جدیدی که بموجب این لایحه پیشنهاد شده میخواهیم بعدها مالیات اخذ کنیم توضیحاتی عرض کردم باز هم ناچارم عرض کنم که این مالیات عبارت از چیزی است که از وسائط نقلیه بعنوان باج راه نواقل میگیرند و اگر امروز یا یک وقتی مقتضی باشد که ما یک مالیات وضع کنیم بر اجناس که وارد این مملکت میشود من جمله بر اشیاء تجملی و توالت و غیره البته آنروز مقتضی است بر اجناسی که وارد این مملکت میشود به نسبت قیمتش و به نسبت آن جنسی که میخواهند از ورودش جلوگیری کنند یا ورودش را ممنوع نمایند مالیات وضع کنند ولی امروز این قضیه مورد ندارد و این لایحه وضع مالیات بر اجناس نیست. ما یک تعرفه و حق العبور وجوهیکه بعنوان باج راه و نواقل از ارابه هائی که حامل حبوبات و لوازم توالت و سایر چیزها بودهاند میگرفتیم و بخود اصل جنس و مال التجاره نظری نداشتیم و نباید هم داشته باشیم. بنزین البته خیلی خوبست و باید طوری بشود که خودمان در مملکت بتوانیم تهیه کنیم برای اینکه لاینقطع اتومبیل در این مملکت زیاد میشود و ما بنزین نداریم و مجبوریم از خارج تهیه کنیم ولی با این حال بعقیده شخصی بنده اصلا باید بنزین معاف باشد. زیرا بنزین هم حالت یک وصله آهن را برای اتومبیل و کامیون دارد و احتمال میرود که اگر یک وصله از اتومبیل کم باشد آنرا بتوان درست کرد ولی اگر بنزین نباشد اصلا نمیشود حرکتش داد باین جهت است که در اینجا نسبت به مالیات بنزین هم رعایت مصلحتی شده است و عرض کردم ما مالیات بر اجناس نمیخواهیم وضع کنیم. همین قند بیچاره را ببینید که مبتلا به چند مالیات است یکی تعرفه گمرکی یکی هم انحصار دولتی یکی هم عوارض صنفی که بعنوان دلالی در بین مردم خودشان معمول است. و من سزاوار نمی دانم که قند را بشود بیش از این برش تحمیل کرد
رئیس – عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر – نمیتوانم قبول کنم
رئیس – رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای شیروانی. آقایانیکه موافقند قیام فرمایند.
(عده برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد چند دقیقه تنفس داده میشود (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس – پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (اینطور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که از تریاک یک من دو قران گرفته شود.
رئیس – آقای افسر هم در این باب یک پیشنهادی کردهاند. آقای دولت آبادی و حشمتی هم در همین زمینه پیشنهادی کردهاند. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب – بنده گمان میکنم این مسئله محتاج به تذکر نباشد خصوصاً اطلاعاتی که در مسئله تریاک بما میرسد و بعد هم در یک مسئله که گمان میکنم خود آقایان هم کاملا مسبوق باشند که یک فشارهائی هست که این محصول ما از بین برود در صورتی که دیگران خودشان حاضر نشدند و بنده بیشتر از این در این باب عرضی نمیکنم و آقای حائری زاده را متذکر مینمایم که در سر حدات تریاک را که میکشند با ظرفش رویهم رفته میکشند و وقتی ملاحظه بفرمائید باز تریاک خالص پنج قران میشود این است که بنده این پیشنهاد را کردم.
وزیر مالیه – آقایان اظهار فرمودند که از تریاک چون مالیاتهای دیگری هم گرفته میشود بنابر این مبلغی که در این لایحه نوشته شده زیاد است بنده گمان میکنم که اگر این قسمت به همین ترتیب بماند بهتر است برای اینکه دو قران خیلی کم است. ولی در قسمتهای دیگر چون از مجلس نگذشته است ممکن است در آن قسمتها یک نظرهائی بشود.
رئیس – عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر – بنظر مجلس واگذار میکنم
رئیس – رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب آقایانیکه موافقند قیام فرمایند. (عدهای برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای مدرس (بترتیب آتی قرائت شد)
پیشنهاد میکنم به جای ماده اول نوشته شود. از کلیه صادرات و واردات در سر حد بعنوان تعمیر و تسطیح طرق و شوارع و بلدیهها یک من صد دینار اخذ شود.
رئیس – پیشنهادی هم آقای آقا میرزا شهاب در همین زمینه کردهاند که یک من سه شاهی اخذ شود محض اطلاع آقایان عرض کردم آقای مدرس (اجازه)
مدرس – عرض میشود این لایحه یک لایحه ایست که تصویب شدنش یک مسئله خوبی است رد شدنش هم مسئله خوبی است یعنی اینکه دولت پیشنهاد کرده و کمیسیون هم راپورت داد. اگر چه در پیشنهاد نباید زیاد صحبت داشت ولی بنده میخواستم در کلیات و در ماده اول عرایضم را عرض کنم مذاکرات کافی شد. بعقیده من این لایحه خیلی مهم است خیلی نافع است و خیلی هم مضر است و آقایان هم هر چه فرمودند بعقیده من صحیح است و هر کدام نسبت بآن محوطه فکر خودشان که بنظر آورده بودند به عقیده من خوب بود لیکن مثلی عرض میکنم که آقایان از کسالت بیرون بیایند و آن اینست که آن زمانیکه ما طلبه بودیم (در اصفهان) یک کسی محکوم بقتل شد. این شخص از حبس فرار کرد و رفت در یک امازاده متحسن شد آن میر غضبی که مأمور بود او را بکشد رفت پشت امامزاده ایستاد و بنا کرد به قسمش دادن که ترا بحضرت عباس بیا بیرون من نمیخواهم تو را بکشم. مقصر میشوم. آنشخص هم آنجا نشسته بود و بیرون نمیآمد. میگفت من بقسمی ترا بکشم که اصلا خبر نشوی در هر صورت پول گرفتن از مردم آدم کشی است. لیکن این لایحه و این راپرت کشتن با اره است. ما باید بقسمی بکشیم که خبر نشود. حقیقة و فی نفس الامر این قسمی که در نواقل و باج راهها معمول بود الحق و الاانصاف فوق العاده زحمت داشت. این خدمت را ما باید بکنیم و از اهم مطالب است و آقایان هم امروز انشاالله رأی خواهند داد اما بجای این ترتیب باید یک قسمی بگیرد که بواردات و صادرات مملکت ما ضرر وارد نیاید. و در اواخر لایحه هم که پیش نهاد کردهاند صدی پنج خرج اینکار است باید یک ک ترتیبی بکنیم که هم اماکن خرج این کار زیاد نشود و از بیانی که آقاین فرمودند معلوم میشود که این مالیات دخلی به جنسی که روی قاطر گذاشته میشود ندارد و این تقصیر را خود دولت کرده است که در پیشنهاد روی اجناس فرق گذاشته است مثلا یک قاطری چهل من بارش میکنند سر این پل که میرسد یک چیزی ازش میگیرند. به آن منزل که میرسد یک چیزی ازش میگیرند و هکذا تا به سر حد برسد و این ترتیب برای مردم زحمت دارد و بهتر این است که این چیزها را روی هم بکشند و در سر حد بگیرند و دو ملیونی هم که آقا فرمودند بعد از وضع مخارجش پر شود و یک زحمتی هم از مردم رفع میشود در این موضوع بنده پیشنهادی عرض کردم که بعرض آقایان رسید که بلا استثناء از تمام اموال و اجناس یک میزان گرفته شود. آقای کازرونی که در سر حد بودهاند می دانند ولی متاسفانه آنها که همه چیز می دانند هیچ نمی دانند. اگر یک کسی در سر حد باشد یا در بندر باشد می داند مثل اینکه من چند روزی بوشهر بودم. محمره بودم در خانقین بودم. در کشتی بودم. یک اجناس وارد و خارج میشود که انسان اسمش را نمی داند چیست. قسمتی را هم که الان داخل در آن عبارت غیر مذکور است. میخواهم عرض کنم که من از آن تریاکی اسم بردهاند نمیترسم از آنکه اسم نبردند که چه چیز است میترسم آنهائی که اسم نبردهاند به قدری زیاد است که نهایت ندارد. باز عرض میکنم و خیلی معذرت میخواهم. از محمره سوار بودم میرفتم به ناصریه. کنار شط دیدم دود میرود بالا. پرسیدم چیست؟ گفتند کارخانه است. به آن صاحب کشتی گفتم ده دقیقه صبر کن تا من بروم این جا را ببینم شنید پائین آمدم دیدم کارخانه ایست منگنه میکنند. گفتم اینها چیست؟ گفت اصل السوس. همین که قانونش را چند روز پیش میگذراندیم که ما اصفهانیها (مجو) می گوئیم. طهرانی هم شیرین بیان میگویند غربیها میگویند ورک. ریشه آنها را از آن بیابانها به قدری آورده بودند خرمنها و منگنه میکردند و بار میکردند و گفتم یک من چه قدر از عربها میخرید؟ گفتند دو عباسی. یک من دو عباسی میخرند و باز میکنند و بنده مقصودم این است که اجناس لاتعد و لا تحص است. من عقیدهام این بود که دولت یک پیشنهادی به حسب وزن بفرمایند که من حیث الوزن باشد من عرض کردم صد دینار. حالا آقایان کم می دانند؟ بگویند سه شاهی. اما روش این است نسبت به وزن بگیرند و کار به قیمت جنس نداشته باشند. این قانون مال این کار است آن قوانین دیگر را که میآورند بر اجناس گران مالیات ببندند مطلبی علیحده است ولیکن این نسبت به این کار است. این است پیشنهاد بنده
وزیر مالیه – اساساً همین طور است که مکرر مذاکره شده این لایحه برای این است که آن مالیات هائی را که از بابت باج راه و نواقل و غیر ذلک می گیرفتهاند آن مالیاتها لغو شود و این مالیات داده شود. چنانچه در ماده چهارم هم ملاحظه می فرمائید چندین رقم مالیات است که حذف میشود. تقریباً معادل یک میلیون عایدات آن مالیات ما است و البته نقطه نظر هم این است که یک اندازه هم از مالیات اضافه تر شود زیرا باید راههایمان اداره شود. آن یک میلیونی هم که عاید میشد طوری که عرض کردم مقداری هم تلف میشد به واسطه این که جمع کردن و کنترل را نمیشد محفوظ داشت یک مقداری هم تلف میشد و آنها را هم اگر حساب کنیم خیلی بیشتر است. بنابراین نظری که دولت در این باب دارد این است که این مبلغی که گرفته میشود شاید قدری هم اضافه تر شود برای اینکه میتوانند در شهرها و راهها بیشتر عملیات اصلاحیه بکند این اظهاراتی را که آقای مدرس فرمودندالبته این جا از نقطه نظر از روی مال التجاره نیست از روی تاکس است که برای راه گرفته میشود و اگر بخواهیم این تاکس را کاملا ملاحظه کنیم ممکن است به خیلی از اجناس صدمه وارد بیایدو برای بعضیها هم هیچ اشکالی نداشته باشد و اگر چنانچه بخواهیم ازتمام اجناس صد دینار و سه شاهی یا پنج شاهی بگیریم گمان میکنم ابدا تکافوء این یک میلیون را بکند و باین ترتیب که ما حساب کردیم که از بعضی جنسها پنج قران بگیریم از بعضی یک قران بگیریم یا اضافه تر یا کم تر شاید معادل یک میلیون عایداتش بشود و وقتی تمام اینها را بیاوریم روی صد دینار و سه شاهی البته تصدیق میکنند که عایداتش شاید سیصد چهارصد هزار تومان بیشتر نشود یک مالیاتی که امروز یک میلیون ازش وصول میشود و گرفته میشود حذف کنیم و در مقابلش سیصد چهارصد هزار تومان مالیات وضع کنیم آنوقت ترتیب راهها و بلدیهها به این ترتیب که آقای مدرس پیشنهاد فرمودند منحل میشود و از بین خواهد رفت و نه برای راهها عایدی خواهد ماند و نه برای بلدیهها و اگر بخواهیم بطور تساوی بالا ببریم بعضی اجناسی هست که نمیشود بیش از یک شاهی صد دینار ازش مالیات گرفت و اگر بیشتر بگیرند به صادرات و مایحتاج عامه صدمه وارد میآید و یک ترتیبی میشود که شاید صدمات و زحماتش بیشتر شود این است که بعد از مدتها مطالعه این لایحه باین صورت درآمده که از بعضی چیزها بیشتر گرفته و از بعضی چیزها کمتر که این پولی را هم که ما میگیریم شاید یک قدری عایدات دولت بیشتر باشد که بتوانیم راهها را اصلاح کنیم و ضمناً رفع زحمت هم از مردم بشود والا باین صورت که فرمودند هیچ عملی نمیشود و این عایدات از بین میرود و این راهها و شهرها هم از این ترتیبی که حالیه دارند بدتر خواهد شد
رئیس – آقای مخبر
مخبر – بنده نمیتوانم قبول کنم و بنظر مجلس واگذار میکنم
رئیس – (خطاب به آقای مدرس)
این پیشنهاد را بجای ماده اول مرقوم فرمودهاید؟
ماده اول شامل قسمت هائی است که قابل وزن کردن نیست مثل دواب
مدرس – خوب آنها را جدا کنید
رئیس – رأی گرفته میشود
مدرس – آقایان اگر صلاح می دانند بنده پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب را که سه شاهی است قبول میکنم و عقیدهام بر این است که دو میلیون میشود
رئیس – این پیشنهاد مسترد شد پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب مطرح است آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)
آقا میرزا شهاب – پیشنهادی را که آقای مدرس فرمودند از روی تقریرات آقای معاون وزارت مالیه بود بنده هم که پیشنهاد کردم مستندم فرمایشات ایشان بود آقای معاون فرمودند دولت در نظر دارد مالیاتی بر محمولات وضع کند حالا آقای وزیر یک چیز دیگری میفرمایند آقای معاون فرمودند که دولت در نظر ندارد مالیاتی بر قیمت وضع کند. فقط یک محمولاتی بوده است که بواسطه گاری یا سایر وسائط نقلیه حمل می شده است و آنها خسارتی براه وارد می آورده خواه طلا بارش باشد خواه کاه باشد فرق نمیکند. پس باید مساوی گرفته شود و روی همان تقریراتیکه ایشان فرمودند که مالیات بر قیمت نیست بلکه همان باج راهی است که از شتر یا گاری می گرقتهاند و هیچ تفتیش نمیکردند که این شتر زعفران بار دارد یا گندم فقط فلان قیمت را میگرفتند. ولی حالا آقای وزیر میگویند که دولت در نظر گرفته است که از بعضی چیزها بیشتر بگیرد و از بعضی چیزها کمتر خوب آن را هم ما پیشنهاد کردیم دولت و مخبر قبول نکردند. گفتیم از اشیاء لوکس یک من یک تومان بگیرند قبول نکردند گفتیم ار الکل یک تومان بگیرند قبول نکردند. چه شده است که در نظر گرفته شده است که از تریاک که از صادرات مهم است یک من پنج قران گرفته شود اما از اشیاء لوکس یک من ده شاهی؟ آخر این چه نظری است که دولت برای صلاح مملکت و اصلاح بلدیهها و رفاهیت مردم گرفته است؟ فقط اسم الغاء باج راه همه را مجبور کرده است که در اینطور چیزها توجه نفرمایند. اینست که بنده پیشنهاد کردم از کلیه صادرات یک من سه شاهی گرفته شود
معاون وزارت مالیه – بلی بنده عرض کردم که این لایحه قائم مقام عایداتیست که دولت تا بحال باج راه و نواقل می گرفته است. باز هم مکرر عرض میکنم ولیکن گویا در موقعی که آقای کازرونی اظهاراتی فرمودند عرض کردم. یک شقوق مختلفه هم در تنظیم این لایحه در نظر گرفته شده است یعنی رعایت بعضی نکات و ملاحظات و اینها را هم گویا مشروحاً عرض کردم. نسبت بصادرات و واردات بطور کلی یکی نسبت بفائده و ضرری که ممکنست نسبت بتجار و معامله گر بشود. یکی هم راجع بتنظیم امور مالیاتی با رعایت اینکه این مالیات باندازه کفایت شده باشد. یعنی کم بیاید و دولت با مجموع تمام این نظرها این لایحه را تنظیم کرده است. اگر شما بخواهید مالیاتی وضع بفرمائید برای هر چیز که وارد میشود یا هر چیزیکه صادر میشود و بیک روش و نسق باشد گمان میکنم تمام دقایق و نکاتی که در این مدت دولت در نظر گرفته است کالم یکن خواهد شد زیرا بجزء اینها رسیدگی شده است. حالا خیلی قیمتهای دیگر هم هست که آنها هم مداخله دارند و خیلی چیزها هست که یک حقوقی معمولا میپردازند و نسبت به آنها نمیشود از نظر ازدیاد عایدات دیگر علاوه کرد زیرا نوع مال التجارهها که از مملکت صادر یا بمملکت وارد میشوند معمولا یک حقوق مخصوص میپردازند و آنچه را که در اینجا منظور شده که از هر نوع صادره و وارده گرفته شود بطوری که برای مملکت مفید یا مضر نباشد. تمام اینها هم روی همان اصل اخذ باج راه و نواقل منظور شده و این رعایتها شده است و بهتر از این چه چیز است که یک لایحه تنظیم شود که از حیث کمیت قائم مقام یک لایحه دیگر بشود و این رعایتها هم درش شده باشد. اگر در کمیسیون تشریف میداشتند و مذاکراتی که نسبت به جزءجزء این مسئله شده است شاید یک قدری مسئله را روشن کرده بود تصدیق میفرمودید که آنچه که تابحال نسبت به این مسئله مذاکره شده و کفایت میکند و بالاخره با در نظر گرفتن همه این راهها این لایحه تنظیم شده و بهترین شقوقی است که در نظر گرفته شده.
رئیس – آقای مخبر.
مخبر – بنده چون شخصاً مخالف این پیشنهاد هستم لازم می دانم که یک توضیحاتی بدهم که آقای پیشنهاد دهنده را قانع کند. امتعه که وارد این مملکت میشود بعضی است که از بیست باج خانه باید عبور کند تا به سر حد برسد و آن اشیائی است که سبک وزن و سنگینی قیمت است. مثل تریاک. الکل. اسباب توالت. سیگار و سیگارت بعضی اشیاء هست که از باجخانهها ممکن نیست عبور کند و از یک باجخانه ممکنست عبور کند و آن اشیائی است که سنگین وزن و سبک قیمت است. مثل احجار معدنی. سنگ و گچ و آهک که حمل بخارجه میشود اینها از ده باجخانه عبور نمیکنند زیرا خرواری یک تومان پنج قران قیمتش است و اگر بنا باشد یک من سه شاهی از کلیه صادرات و واردات بگیریم آن جنسی که خرواری یک تومان قیمت دارد و از سر حد خارج میشود و از هیچ باج خانه هم عبور نمی کرده است. این بی عدالتی است که آن اشیاء سنگین قیمتی که از پنجاه باج خانه عبور می کرده است آنرا بیاوریم و همدوش کنیم با احجار معدنی که فقط از سر حد خارج می شده است و عایداتش هم کفایت این مبلغ را نمیکند از این جهت بنده مخالف هستم و کمیسیون هم قبول نمیکند
رئیس – پیشنهادهای دیگر هم در این زمینه هست که از یک من صد دینار شروع شده و به سه شاهی و یک عباسی و پنج شاهی هم رسیده علی ای حال رأی میگیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای دکتر مصدق (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم یک من یک عباسی از صادرات و واردات باستثنای حیوانات ذیروح اخذ شود.
دکتر مصدق – بنده مقصودم از پیشنهاد یک توضیحاتی بود و پیشنهاد را چندان اهمیتی نمیدهم ولی در زمینه آن توضیحاتی میدهم، چون در اینجا مذاکره شد که باج راه را برمی دارند و حالا که باج راه را بر میدارند باید عوض آن هم که میخواهند یک مالیاتی وضع کنند جنس مال التجاره را همانطور که باج راه نمیبایست در نظر بگیرد اینجا هم نباید در نظر گرفته شود. مال التجاره را که از راه میگذرد هر چه باشد نسبت به وزنش باید مالیات بگیرند نه نسبت به قیمتش. علی ای حال قبل از اینکه داخل در مجلس بشویم با این نیتی که حقیقته خیلی خوب است و من هم موافق بودم و هستم خدمت آقای وزیر مالیه عرض کردم که امروز صلاح می دانم این پیشنهاد را بمجلس نیاورید بمقام ریاست هم عرض کردم که اگر ممکن باشد امروز مطرح نشود و در کمیسیون یک تجدید نظری درش بشود آنوقت بیاورند. حالا هم خدمت آقای معاون وزارت مالیه عرض کردم که حالا که شما میخواهید این مالیات و این باج را نسخ کنید اگر واقعاً بخواهید عین باج راه را قرار بدهید عین همین پیشنهادی است که آقای مدرس فرمودند بجهت این که باج راه از وزن مالیات میگیرد شما هم باید از وزن مالیات بگیرید هیچ فرقی نباید بگذارید بین قیمت اشیاء و اگر بخواهید صلاح و صرفه مملکت را در نظر داشته باشید باید احصائیههای گمرکی را ما ببینیم و بدانیم چه چیزهائی از مملکت خارج میشود و آن چیزهائی که خارج میشود قیمتشان چیست؟ امروز اگر بخواهیم در اشیاء غیر مذکور صحبت کنیم یعنی هر کس هر چیزی را که ذکر نشده است پیشنهاد بکند این خیلی مشکل است زیرا خیلی چیزها است که در اینجا پیش بینی نشده. آقای مدرس هم فرمودند که از اشیاء غیر مذکوره باید ترسید و آن چیزهائی که غیر مذکوره است که این پیش بینی نشده و ممکن است یک مالیاتی بهش تعلق بگیرد که فردا بر ضعفاء و فقراء و صادرات مملکت تحمیلاتی بشود. پس بنظر بنده باید احصائیه گمرکی را در نظر گرفت این کار هم چندان اهمیتی ندارد و در ظرف بیسد و چهار ساعت میشود این کار را کرد که اجصائیه گمرکی را ببینیم و به بینیم از مملکت چه چیزهائی خارج میشود و بمناسبت قیمتشان یک چیزهائی معین کنیم که صادرات مملکت زمین نخورد بنده غرضم توضیحات بود و پیشنهاد را هم نمیخواهم رأی بگیرند و استرداد میکنند.
رئیس – پیشنهاد شاهزاده افسر راجع بتریاک است. (بمضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم از تریاک لوله منی چهار قران و از چونه منی سه قران گرفته شود.
رضوی – پیشنهاد بنده مقدم است چون کمتر این است.
رئیس – اینجا صحبت کم و زیاد نیست.
افسر – البته مطالبی که آقایان بیان کردند و توضیحات مفصل دادند صحیح است زیادی تحمیل مالیات بر تریاک غیر عادلانه است و بایستی آقایان بدانند که از تریاک مبلغی در گمرک اخذ میشود و مبلغی هم عوارض دیگر دارد. بالاخره بایستی فهمید که این تریاکهائی که خارج میشود در مقابل تریاکهائی که وارد میشود از قبیل هندوستان که پست تر از تریاک ایران هم هست چه تحمیلاتی برش میشود و باید فکری کرد که تریاکی که خارج میشود در مقابل تریاکی که داخل میشود آنقدر تحمیل نشود که جلوگیری از صدور آنها بکند. این است که بنده سه قران برای تریاک چونه پیشنهاد کردم و چهار قران برای تریاک لوله که یکقدری امتیاز دارد و از این بیشتر را بنده برای زراعت و صادرات تریاک مضر می دانم و خوب است آقایان رأی بدهند.
رئیس – دو پیشنهاد دیگر هم بطور اطلاق شده است یکی یک من سه قران و یکی دو ریال. آقای مخبر
مخبر – بنظر مجلس واگذار میکنم.
رئیس – رأی میگیریم ….
وزیر عدلیه – این پیشنهاد غلط است و خوبست تجزیه شود تریاک لوله یعنی چه؟ تریاک لوله که حمل بخارجه نمیشود.
افسر – بنده عرض کردم تریاک لوله. نه اینکه گناه داشته باشد یا هیچ بخارج حمل نشود بنده تجزیه اش را هم قبول میکنم بدو جزء: تریاک لوله چهار قران تریاک چونه سه قران.
رئیس– آقای مخبر.
مخبر – قبول نمیکنم.
رئیس – رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(چند نفری برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای رضوی مطلق است. (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم از تریاک یک من سه قران گرفته شود. غلام حسین مسعود رضوی.
بعضی از نمایندگان – رد شد
رضوی – این رد نشده است برای اینکه مال آقای افسر دو جزء داشت این بطور مطلق است اگر اجازه میدهند عرض کنم.
رئیس – بفرمائید.
رضوی – توضیح زیادی هم ندارم به جهت اینکه مکرر توضیح داده شده است مقصود همان مالیات وسائل نقلیه است و آن هم فرق نمیکند خواه بارش تریاک باشد یا قند باشد قند را که در تمام مملکت باید برود میگویند سه شاهی اما تریاک را که ما می گوئیم سه قران میگویند صدمه وارد میآورد از این جهت بنده این پیشنهاد را پیشنهاد را کردم که به صادرات مملکتی هم صدمه وارد نیاورد.
وزیر مالیه – چون آن پیشنهادی که سه قران بود رد شد ممکن است چهار قران پیشنهاد کنند و آقای مخبر کمیسیون هم موافقت کنند و ما هم موافقت میکنیم تا نظر آقایان هم تامین شود. رئیس – رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد. یک پیشنهاد دیگری هم چهار قرانی شده است.
مدرس – پیشنهاد من راجع به دستور است.
رئیس – ببخشید پیشنهاد آقای مدرس قرائت میشود. (اینطور خوانده شد)
پیشنهاد میکنم لایحه فعلا از دستور خارج شود که صادرات و واردات وزناً تحقیق از وزارت مالیه شود و در جلسه آتیه مطرح شود.
مدرس – بنده گفتم لایحه از دستور خارج شود که آقایان بروند در خارج وزن صادر و وارد را تشخیص بدهند و من عقیدهام این است که دو میلیون خروار صادر و وارد داریم که یک من صد دینار و دومیلیون تومان میشود. این عقیده من است شما بروید تحقیق کنید به یک تلفن هم میشود تحقیق کرد اگر آمدند و گفتند خیر یک میلیون است یک من یک عباسی بکنیم اگر گفتند ۲ میلیون است یک من صد دینار کنید. بنابراین من تقاضا کردم که امروز از دستور خارج شود و در جلسه دیگر جزو دستور شود تمام این حرفهائی که ما میزنیم که نمی دانیم عاقبتش چه میشود و اگر تریاک را چهار قران بکنید چه میشود؟ بالاخره اینها را روی من بگذاریم و از اجناس یک میزان گرفته شود و عقیده من این است که دو میلیون خروار خارج و داخل میشود که نتیجه اش دومیلیون تومان میشود. این را از گمرک با تلفن بپرسید و بعد بیائید رأی بدهید و امروز این کار را نکنید و در جلسه دیگر در اول دستور قرار بدهید.
یک نفر از نمایندگان – پس شما نمیخواهید این لایحه بگذرد.
مدرس – من چرا نمیخواهم لایحه بگذرد شما خبر ندارید که تا حال هزار کاغذ شکایت از ترتیب نواقل برای من آمده من میخواهم این لایحه بگذرد ولی به یک طوری که سر مردم را با اره نبرند.
وزیر مالیه – اساساً حرف در سر این است که دولت با آن ترتیبی که آقای مدرس فرمودند که به طور کلی از تمام اجناس یک میزان گرفته شود این را دولت موافق نیست. چون یک جنسی است که ما صلاح می دانیم یک شاهی گرفته شود. یکی صد دینار و یکی پنج شاهی والا اسباب زحمت میشود. این است که عرض کردم سه ماه چهار ماه است دولت در این باب مطالعات خودش را کرده و تمام اطراف قضایا را دیده و آن صورتهائی که میفرمایند همه را دیده است و مطالعه و دقت خودش را کرده است. واین لایحه را باین صورت در آورده و پیشنهاد کرده است. دیگر اینکه عرض کردم که این لایحه از حیث جهات اطراف کار که برای تجارت ضرر نداشته باشد و برای صادرات و واردات ضرر نداشته باشد و اسباب زحمت مردم هم نشده باشد بالاخره تمام این قسمتها در این لایحه منظور شده حالا دیگر بسته به نظر آقایان است.
رئیس – آقای یاسائی هم مخالفید؟
یاسائی – بنده هم با خروج از دستور مخالفم.
رئیس – آقایانی که با پیشنهاد آقای مدرس موافقند قیام فرمایند.
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (به مضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم از تریاک منی چهار قران گرفته شود.
مخبر – بنده قبول میکنم که مذاکرات خاتمه پیدا کند.
رئیس – آقای دولت آبادی پیشنهادتان را چه میکنید؟
دولت آبادی – بفرمائید قرائت شود (به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد مکنم که از تریاک یک من دو قران و پانصد دینار گرفته شود.
دولت آبادی – بنده نمیخواهم داخل در موضوع تجارت تریاک بشوم و راجع به تجات تریاک و تأثیرات و پیشامدهای اخیری که این مال التجاره و ترتیبات آن کرده است و ضرر هائی که به مملکت وارد شده نمیخواهم وارد شوم فقط میخواهم عرض کنم تریاکی که از ایران خارج میشود بدوصورت است یک صورتش همان؟ قانونی است و در بعضی جاها غیر از عوارض قانونی عوارض غیر قانونی هم دارد بنده از نقطه نظر تریاک اصفهان عرض میکنم.
یک نفر از نمایندگان – اصفهان تریاک ندارد.
دولت آبادی – اگر تریاک ندارد بنده حرفش را نزنم عمده تریاکی که از ایران بیرون میرود از اصفهان خارج میشود که آمدهاند و یک قرار دادی با تجار اصفهانی کردهاند به طور اجبار که تاجر تریاک فروش اصفهانی خودش حق ندارد تریاکش را حمل کند و باید به توسط پست کمل کند آنوقت یک مبلغ گزافی که سی و سه تومان سی چهار تومان است از هر صندوقی میگیرند و حمل میکنند. در این مدت مکرر شکایت از تجار اصفهانی شده است که ما نمیتوانیم پایبند این قرار داد باشیم. به موقع تریاک ما را نمی رسانند و ضرر به ما وارد میشود و ما میخواهیم در باب تریاک خودمان آزاد باشیم. و بنده از نقطه نظر کلیه تریاک ایران عرض میکنم یک من پنج قران زیاد است و باید اقلاً نصف شود و زیاد تر از این را جایز نمی دانم. آقای وزیر یک فرمایشی کردند و فرمودند که ما عوض این مالیات از آن عوارض غیر قانونی میکاهیم. بنده عرض میکنم بیش از این نباید تحمیل شود. تریاک یک جا مالیات میدهد یک جا هم باید صندوقی سی و سه تومان اجباراً مالیات غیر قانونی بپست بدهد یک جا هم یک من پنج قران اینجا بدهد. ببینید چه قدر میشود آنوقت صندوقی هجده تومان هم بر آن سی و سه تومان اضافه میشود. پس دیگر کی خرید و فروش میکند و بالاخره اگر ممکن است اولا معادل همین هیجده تومان از آن عوارض غیر قانونی بکاهند بنده عرضی ندارم والا عقیده بنده این است که یک من پنج قران زیاد است از این جهت نصف پیشنهاد کردم. حالا دیگر بسته است بنظر آقایان.
رئیس – آقای مخبر
مخبر – بنده نمیتوانم قبول کنم.
رئیس – عده کافی نیست.
متاسفانه به واسطه بدی بعضی مواد نظامنامه بعضی از آقایان استفاده میکنند و هیچ جزایی هم در بین نیست علی ایهال جلسه را ختم میکنیم جلسه آتیه روز شنبه سه ساعت و نیم قببل از ظهر دستور همین دستور امروز.
(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی – سید محمد تدین
منشی م شهاب منشی علی خطیبی