تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۳۵»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیم‌های مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۳۵'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۳۵'''
 +
 +
جلسه یک صدو سی و پنجم صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه سیزدهم برج حوت ۱۳۰۳مطابق هفتم شعبان المعظم ۱۳۴۳
 +
 +
مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظظهر بر پاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم یکشنبه یازدهم حوت را آقای آقا میرزا جواد خان قرائت نمودند )رئیس_آقای سر کشیکزاده (اجازه)سرکشیکزاده -بنده در دستور عرض دارم.
 +
 +
رئیس_ آقای اقا سید یعقوب (اجازه )آقاسید یعقوب_در صورت مجلس راجع بنظامه اجرای قانون یک پیشنهادی هم بنده کرده بودم در صوت مجلس اسمی از آن برده نشده چون آن پیش نهاد خوانده نشده بود برای این که از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس نوشته نشده رئیس _پیش نهادخوانده نشده بود برای این که از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس اسمی از آن برده نشده چون آن پیش نهاد خوانده نشده بود برای این ه از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس می نویسند ولی آنهائیکه دیر میرسد و قرائت نم شود و ارجاع می شود بکمیسیون اسمی از آنها برده نمی شود.
 +
 +
آقای سر کشیک زاده . (اجازه ) سر کشیکزاده _بنده از آقایان محترم معذرت میخواهم که به اندازه دو دقیقه وقت آقایان را اشغال می کنم عرایض بنده مربوط بدستوور امروز و سایر روزها است و البته مخالف نیستم با اینکه لایحه اوزان و مقادیر در دستور گذاشته شود لایحه سجل احوال بلکه این دو لایحه وسایر لوایح را از بهترین لوایح میدانم و البته آقایان بایدموافقت کنند وکمتر صحبت کنند که این قبیل لوایح و قوانین زودتر از مجلس شورای ملی بگذرد عرض بنده مربوط بطرح هائی است که غالباً از طرف آقایان نمایندگان محترم تقدیم مجلس می شود وبکمیسیون مبتکرات ارجاع میگرددوکمیسیون مبتکرات هم وظائف خودش رانجام وراپورت میدهد اگر واقعاً مقصود آقایان از امضاء کردن این طرحها فقط یک امضاء است البته اشکال ندارد ممکن است امضاء شود و بعد عملی نشود ولی اگر آقانیکه امضاء شود وبعد عملی نشود ولی اگر آقایانیکه امضاء می کنند مقصود شان این است که این طرح ها قانون شود وبکمیسیون های مربوطه برود باید تکلیف آنها معلوم بشود مخصوصاً بعضی از این طرحها گاهی مربوط بوقت می شود.
 +
 +
مثلا حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا صری راجع بترتیب تقدیم پیش نهاد کرده بودند بکمیسیون مبترات رفته بود کمیسیون هم در آن رای داد این طرح مربوط باول سال آینده است در کمیسیون مدت عمرش منتفی شد کمیسیون ثانی هنوز موفق نشده است که مجدداً رای بدهد همین صور آقای داور طرحی راجع بمعاملات دولت وادعاهائی که دولت بر اشخاص دارد و همینطور مردم بدولت دارند پیش نهاد داده بودند در کمیسین اول قابل توجه شد و این کمیسیون هنوز موفق نشده است رای بدهد بالفرض هم این کمیسیون راپرت بدهد باز تصور میکنم آن بمجلس نیاید که عمر این کمیسیون هم منتفی شد ویک کمیسیون دیگر معقد شود مثلا آقای دامغانی یک طرحی پیش نهاد کردند تقریباً نه ماه است سه کمیسیون راجع به این طرح را پرت داده اند . ولی هنوز بمجلس نیاید که عمر این کمیسیون منتفی شد ویک کمیسیون راجع به این طرح را پرت داده اند.
 +
 +
ولی هنوزبمجلس نیامده است و مطرح نشده است و همین طور سایر طرحها. بنده خواستم از نمایندگان محترم تقاضا کنم که اگر اجازه بقرمایند در اول هر جلسه دو عدد از این طرحهای قانونی در مجلس مطرح شود. البته اول مرتبه زیاد در آن مذاکره نمی شودیعنی یارد می شود یا قابل توجه می شود واگر این طور بشود میکنم کمیسیون مبتکرات هم موفق می شود که برای هر هفته تکلیف هفت هشت طرح را معین کند که در هفته که مجلس چهار جلسه دارد تمام طرحها تکلیفش معلوم می شود بنابراین پیش نهادی کرده ام تقدیم مقام ریاست می کنم اگرموافقت میفرمایند همینطور معمول شود. رئیس _راجع به امروز است
 +
 +
سر کیشک زاده _ بلی رئیس_امروز که جاضر نیست می ماند برای جلسات بعد. سر کشیک زاده_ بسیار خوب رئیس_ لایحه اوزان و مقادیر از ماده هفتم مطرح است . (بشرح ذیل قرائت شد) ماده هفتم برای اجرای این قانون وترتیب و تفتیش ودسیدگی وساخت و استعمال اوزان و مقیاس های جدید و جلوگیری از اوزان تقلبی . وزارت عوائد عامه نظامنامه مخصوص ترتیب وپس از تصویب دولت بموقع اجرا گذارده می شود. رئیس _ ماده هفتم تصویب شده است جمعی از نمایندگان _ صحیح است.
 +
 +
رئیس ¬ماده هشتم قرائت می شود
 +
 +
(اینطور قرائت شد )ماده هشتم _ دولت مکلف است که از تازخ تصویب این قانون در ضرف سه سال وسائل اجرای این قانون را درتمام مملکت تهیه نموده و در آخر سال سوم آن را اجرا نماید. چهار ماه قبل از اجراء باید اعلانی درهر محلی از طرف دولت انتشار یابد وموقع اجراء این قانون قبلا به اهالی خاطر نشان گردد رئیس _ آقای کازرونی (اجازه )
 +
 +
کازرونی _ عرض ندارم
 +
 +
رئیس_ آقای سلطان العلماء (اجازه ) سلطان العلماء _ عرض ندارم رئیس اخگر (اجازه )
 +
 +
اخگر عرضی ندارم شیروانی_ مخالفی نیست رئیس مخالفی نیست ؟ بعضی از نمایندگان خیر
 +
 +
رئیس_ رایمیگیریم . آقایانیکه ماده هشت را تصویب می کنند قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند ) رئیس__تصویب شده ماده نهم قرائت می شود . (بشرح ذیل قرائت شد ) ماده نهم _ پس از انقضاء مدت مذکور در ماده هشتم استعمال هر نوع مقیاس غیر از اوزان و مقادیری که بموجب این قانون تعیین و اعلان شده است ممنوع و درحق کسانی که بر خلاف این ممنوعیت رفتار نمایند مفاد ماده پنجم اجراء خواهد شد رئیس _ مخالفی دارد جمعی از نمایندگان _خیر رئیس _رای میگیریم . آقایان موافقین با این ماده قایم فرمایند. (اغلب قیام نمودند) رئیس _ تصویب شده جدول یک قبرائت می شود (بشرح ذیل قرائت شد )
 +
 +
۱_ مقیاس های طول ۰واحد مقیاس گز مساوی بیکمتر اجزاء:گره ۰ ده یک گز مسازی یک دسی متر اجزاء:بهره ۰ صد یک گز مساوی یک سانتی متر اجزاء :مو هزار یک گز مساوی یک میلی متر اضعاف : میل هزار گز مساوی یک کیلومتر اضعاف: فرسنک :ده هزار گز مساوی یک میر یا متر
 +
 +
رئیس _ گره ده یک گز _ مخالفی ندارد. (گفتند خیر) رئیس بهرصد یک گز . مخالفی ندارد. یکی از نمایندگان _خیر رئیس مو هزار یک گز . مخافی نیست؟ (اظهاری نشد ) رئیس _میل هزار گز . ایرادی نیست. (مخالفی نشد) رئیس _ فرسنک ده هزار گز مخالفی هست ؟ بعضی از نمایندگان _خیر رئیس _ رای میگیریم بجدول یک . آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) رئیس تصویب شده جدول دو قرائت می شود. (اینطور قرائت شد ) ۲_ مقیاس های سطح ۰ واحد مقیاس گز مربع مساوی یک متر مربع اجزاء : گره مربع مسازی یک دسی متر مربع اجزاء : بهر مربع مساوی یکسانتی مترمربع اجزاء: موی مربع مساوی یک دکامتر اضعاف _قفیز ۰۰صد گز مربع مساوی یک دکامتر اضعاف _جریب ده هزار گز مربع مساوی هکتار تبصره _ در اضعاف مقیاس سطح مقصود از گز مربع همه جا همان است که در عرف عامه (ذرع مضروب ) مینامند.
 +
 +
رئیس _ آقای تدین (اجازه ) تدین _اینجا نوشته شده است قفیز صد گز مربع مساوی یک دکامتر . بنده تصور میکنم باید نوشته شود مساوی یک دکامتر مربع دکادهمتر است نه صد متر کلمه مربعش افتاده است. رئیس __آقای مقوم الملک (اجازه ) مقوم الملک _ اینجا برای اضعاف سطح دو قسم تعیین شده است . یکی قفیز صد گز مربع ویکی جریب ده هزار گز مربع بنده تصور میکنم جریب در اغلب نقاط این مملکت هزار ذرع باشد بعضی از نمایندگان_ (بطور همهمه ) اینطور نیست.
 +
 +
مقو الملک _ در تمام صقحات جنوب و غرب جریب شان هزار ذرع است بنده یک پیشنهادی کرده ام که قفیز مساوی با صد متر مربع باشد و جریب هزارمتر مربع و خروار ره هزارمتر مربع رئیس _ شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه ) شاهزاده شیخ الرئیس _ کلمه جریب مختلف است در بعضی جاها هزار ذرع است در بعضی جاها هشتصد ذرع است ده هزار ذرع هم هست ولی اینجا هزار ذرع مربع از قلم افتاده است. ابتداٌ قفیز نوشته شده است که صد گز مربع است و یکمرتبه رفته است بده هزار ذرع . هزار ذرع در این میانه از بین رفته است مخبر _ این قسمت (اگر آقایان نمایندگان در خاطر داشته باشند )در شور ازل قدری مفصل تر بود پس از آن مذاکره شد که باید دست دولت را باز گذاشت که اگر بعد خواست اسامی جدیدی برای اینها بگذارد آزاد باشد. چنانچه ملاحظه میفرمائید در جدول چهارم که مقیاسهای و زن باشد در آن لایحه اولی پانزده شانزده اسم در مقابلش نوشته بودیم . ولی بعد فقط یک تبصره علاوه کردیم که آن تبصره نظر حضرت والا و سایرین را تامین میکند و آن تبصره این است : دولت می تواند محض سهنولت معاملات اجزاء و اضعالف فرعی برای مقایاسهای وزن تهیه نماید بنابراین اگجر دراین تبصره مقیاسهای سطح را هم علاوه کنیم دیگر گمان نمیکنیم محتاج باین باشیم که اسم مخصوصی برای هزار گز معین کنیم بعلاوه ممکن هم هست پیشنهاد بکنند بپذیریم رئیس _آقایآقایسید یعقوب (اجازه ) آقاسید یعقوب _ موافقم
 +
 +
رئیس _ آقای حاج میرزا عبدلاوهاب (اجازه ) حاج میرزا عبدالوهاب _ بنده هم تاییدمیکنم همان فرمایش آقایس مقوم الملک را زایرا اینطور که عجالتاً در مملکت معمول شده است جریب عبارت از هزار ذرع است و در تامام دهات ایران بین رعایا و اربابهای ملک این مسئله معمول است اگر حالا بیائیم بگوئیم جریب ده هزار دذرع باشد یک انقلاب و اختلاف بزرگی در مملکت تولید میشود و اسباب زحمت فراهم خواهد آمد . بنده عقیده ام این است که جریب را هزار گز معین کنند وبرای ده هزار ذرع خروار یا اسم دیگری معین نمایند واگر اینطور تصویب شود گمان میکنم اسباب انقلاب بشود. رئیس _آقای آقای سید یعقوب (اجازه )
 +
 +
آقای سید یعقوب _ خود آقایان همه میدانند که در دهات و ولایات جریب فرق دارد و بیک نسق نیست واین اختلاف در مملکت است و علت اینکه دولت لایه اوزان ومقیاسها را بمجلس آوردهم بود برای اینکه توحید اوزان و مقادیر بشود دولت این لایه را بمجلس آورد که اختلافات برداشته شود وچنانچه خاطر محترم آقایان مسحضر است در موعی که پروگرام مطرح بود همین مسئله صحبت شد که باید مشی را واحد کرد تا اختلافات از بین برداشته شود. در این مملکت جریبدر یکجا ده هزار ذرع است و در یکجا هشتصد ذرع ودر یکجا هزار ذرع ودریکجا ششصد ذرع است همین مسئله باعث شده است که این لایحه ازمجلس یگذرد تا اوزان و مقیاسها تحت شکل واحدی در آید . این اولا.
 +
 +
ثانیاً بعد از اینکه دولت وارد اجرای این قانون شد وبنا شد اصطلاحات را تغییر بدهند. چه فرق میکند که بگویند جریب ده هزار ذرع یا هزار ذرع باشد یا مراذ از من پانصد مثقال یا هزار ذرع باشد یا مراد از من پانصد مثقال یاهزار مثقال است. پس آنکه دولت ازوان ومقادیر سایر را متروک کرد هرچه که غیر از آن چیزی است که در این لایحه نوشته شده است بین خواهد رفت . مامیخواهیم یکقدمهئی بر داریم آن اختلافاتی هست و این قانون برای رفع همان اختلافاتی هست. بلی اختلافات هست و این قانون برای رفع همان اختلافات است. پس از آنکه این قانون وضع شد همین طور که این جا نوشته شده است قفیز می شود صد متر مربع و جریب می شود ده هزار متر مربع همین صور الف دیگری که برای این معانی وضع شده است. رئیس _ آقای اخگر (اجازه )
 +
 +
اخگر_اساساءاین پیشنهادی است آقای مقوم الملک کرده اند از باب این امر که مابین جریب وقفیز که اینجا معین شده است یکاصطلاح دیگری لازم است بر هزار متر . حالا یکجا جریب هشتصد ویک هزار و یکجا ده هزار ذرع است. البته آن باید بصورت واحدی در آید مقصود ایشان از این پیشنهاد این برای هزار متر هم یک اصطلاحی معین شده باشد.
 +
 +
این بودکه پیشنهاد کردند جریب هزار متر و خروارهم ده هزار متر باشد که بین مالکین و رعایا هم معمول است و گمان نمیکنم هیچ ضرری داشته باشد که بین صد گز وره هزار گز یکچیز دیگری هم معین شود . این است که ایشان پیشنهاد کرده اند جریب هزار ذرع و خروار ده هزار ذرع باشد. رئیس _آقای تدین (اجازه )تدین _ بنده موافقم ولی اینکه فرمایند لعت خروار را استعمال کنیم تصور میکنم از نقطه نظر اصلاات محلی باشد در خراسان کلمه هیچ نیست کازرونی _در ایران معمول استتدین _آقایان البته تصدیق میفرمایند علت اینکه توحید اوزان و مقادیر لازم شد چه بود ؟
 +
 +
علت بواستطه اختلافاتی بودکه در اوزان ومقادیر مملکت موجود بود حتی بدرجه که در هر ایالتی ازوانش یکجا یکجور و یکجا طور دیگر است. برای اینکه این اختلافات مرتفع ودر همه جا یکطور خواهد شد. از این تاریخ ببعد جریب اطلاق خواهد شد بده هزار ذرع مربع وتصور نمیکنم هیچ اشکالی هم داشته باشد و پیش نهادی هم داده ام. جمعی از نمایندگان _ مذاکرات کافی است. رئیس_پیشنهاد آقایان آقا میرزا شهاب و مقوم الملک قرائت میشود (بشرح ذیل خوانده شد )بنده اضعاف مقیاس سطح را بطریق ذیل پیشنهاد میکنم:قطب _ده متر مربع . قفیز _صد متر مربع جریب _هزار متر مربع خروار ده هزار متر مربع
 +
 +
رئیس__ آقای آقا میرزا شهاب (اجازه )رئیس _آقای آقا میرزا شهاب (اجازه )آقا میرزا شهاب _همین طور که آقایان اینجا فرمودند این اصطلاحات مختلف است مثلا در کرمان هیچ الفاظ قفیز و جریب معمول نیست وبجای قفیز قصب میگویند که عبارت ازبیست پنج ذرع مربع است ودر اینجا که نوشته است اضعاف سطح بنده نمیدانم چرا ماده متر یاده ذرع مربع را از بین می اندازیم یا همین طور هزار ذرع را از بین می اندازیم یا این مسئله از دو حال خارج نیست یا این است که قائل می شویم احتیاج نداریم و از این نظر لفظی برایش وضع نمی کنیم یا این است که باید بگوئیم صد وبیست نفر وکیل عاجز بود اند از اینکه یک لفظی پیدا کنند واین خیلی بداست که در یک قانون مادومرتبه را از قلم بیندازیم و مرتبه سوم را بگیریم هیچ یک از این الفاظیکه اینجا نوشته شده است در تمام ایران معمول و متداول نیست مثلا قفیز و جریب در بعضی جاها معمول نیست و همینطور قصب و خروار پس بنده با در نظر گرفتن مجموع اینها یک پیشنهادی کردم که برای ده ذرع مربع قصب معین شود. چون در کرمان متداول است که برای مقیاس سطح غیر از قصب چیز دیگری نمگویند و این مقیاس مساویست با بیست و پنجذرع مربع و علت اینکه قصب میگویند برای این است که بانی اندازه می گیرند .
 +
 +
در این جا هم چه ضرر دارد که همین طور نوشته شود وفرضاً قصب هم نگویند ممکن است نی بگویند وبنظر بنده اشکالی هم ندارد به این طور که یک نی ده گز مربع و یک قفیز صد گز مربع ویک جریب هزر متر مربع ویک خروار ده هزار متر مربع باشد تا عبارتی هم از وسط نینداخته باشیم و اشکالی هم ندارد مخبر _در این قسمت اول برای این که توافق نظری بین بنده و آقایان حاصل شود عرض کنم که در تبصره ذیل مقیاسهای وزن هست و اختصاص داده شده است بوزن که دولت برای آن اضافاتی میتواند تهیه خواهد کرد.
 +
 +
لذا ماخوب است صبرکنیم که ببینیم دولت چه میکند آنوقت بعد ممکن استنظریات آقایان که باز میخواهند یک قسمت هائی در قسمت اضعاف و اجزاء ملحوظ شود تامین گردد وخود دولت مطابق نظریه آقایان ترتیب خواهد داد. اما اینکه فرمودند چرا مساحت قفیز و جریب از صد متر بده هزار متار بالا رفته است در اینجا اگر ملاحظه بفرمائید می بینید از نقطه نظر گز مربع معین شده آن وقت وقتی بخواهیم صد گز مربع را بالا ببریم به همان تناسب مربعی بالا میبریم و ردجه صعودی این مثل متر عادی نیست صد گز مربع را وقتی بخواهند بالا ببرند باید ببینند مرتبه بالاترش چیست و مرتبه بالاترش همین ده هزار گز است که نوشته شده
 +
 +
بعلاوه چنانچه عرض کردم دولت محض سهولت و معاملات ناچار است یک اجزاء و اضعاف فرعی برای مقیاس وزن تهیه نماید وممکن است مقیاس سطح هم در آن تبصره گذاشته شود در آن وقت اگر کم وزیادی اززم باشد ممکن است مقیاس سطح هم در آن تبصره گذاشته شود در آن وقت اگر کم زیادی لازم باشد ممکن است دولت اضافه کند ونظریه آقایان می شود بنابراین بهتر این است دولت اضافه کند نظریه آقایان می شود بناراین تهتر این است که آقایان حالا پیش نهادات خودشان را پس بگیرند رئیس _این پیشنهاد مجدداً قرائت می شود ورای میگیریم آقا میرزا شهاب _بنده پیش نهاد میکنم قصب را تبدیل به نی نمایند.
 +
 +
رئیس _آقای مقوم الملک هم با این پیشنها موافقند؟ مقوم الملک _بلی (پیشنهاد فوق بشرح سابق با تبدیل قب به نی خوانده شد)رئیس _رای میگیریم به این پیش نهاد آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند. (عده قیام نمودند ) رئیس _مشکوک شده مدداً رای می گیریم بقابل توجه بودن آن آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده برخاستند) رئیس _ قابل توجه نشده پیشنهاد آقای تدین قرائت می شود پیش نهاد میکنم که اضعاف مقیاس سطح بطریق ذیل مقرر شود قفیز . مساوی صد گز مربع :یکدکا متر مربع . میل مربع مساوی هزار گز مربع یک کیلومتر مربع. جریب . ده هزار گز مربع یک هکتار رئیس _(خطاب بآقای تدین ) وقتی که رای دادید میل مساویست باهزار گز میل را که مربع گردید آن وقت می شود یک میلیون بفرمائید تدین _اضعاف طول در سطح هم در سیستم متر یک فرانسه همانست نهایت واحد فرق میکند متر هکتومتر کیلومتر دگا متر در مربع می شود: مترمربع هکتو متر مربع دکامتر مربع نهایت برای مساحت اراضی زراعتی فقط دامتر مربع نهایت برای مساحت اراضی زراعتی فقط دکامتر مربع را استعمال میکنند در این موقع اسمش فرق کرده و می شود آر. بنابراین قهراًیکی از اضعاف آر هم هکتار میشد که معادل خواهد بود باصد آر این برای مساحت اراضی زراعتی است قرض بفرمائید می خواهند بگویند مساحت سطح گیلان چقدر است یا مساحت تمام خاک آذربایجان یا سطح کلیه ایران یا سطح کره زمین چقدر است در اینجا نه هکتار اسمش خواهد بود نه آرونه دکامتر مربع هیچ یک بلکه میگویند:کیلومتر مربع و وقتیکه بکقدری ترقی کند میشود :میل مربع .
 +
 +
بنابراین در اینجا در مورد مقیاس سطح اگر قفیز یا جریب یا هرچه که استعمال شود باید دانست که این مربوط است باراضی مزروع نه مطلق اراضی بنابراین اگر بخواهند سطح تهران ارمعین کنند چقدر است چطور معین خواهند کرد؟ مثلا خواهند گفت : صد قفیز یا یصد جریب است ؟ خیر اینطور صحیح نیست و در اینجا باید همان اضعافی را که در مقیاسهای طول ذکر کرده اند در اینجا هم قبول کنند با این قید مثلا در صول واحد طولمعین شود ودر اضعاف آن اگر میل بود در اینجا فرسنگ مربع نوته شود آنوقت ممکن است علاوه کنید و بگوئید که برای مساحت اراضی زراعتی قفیزیا جریب یا قصب استعمال شود لذا برای رفع این نواقص این طور پیشنهاد کردم که قفیزهم باشد جریب هم باشد منتهی در این وسط میل مربع را هم ذکر کنیم برای رفع این نواقص این طور پیشنهاد کردم که قفیز هم باشد جریب هم باشد منتهی در این وسط میل مربع را هم ذکر کنیم برای اینمکه اگر یکوقتی بنا شود مطلق اراضی وسطح یک ایالت یاولایت یا شهری را معین کنند واحد این قبیل سطح میل مربع باشد. آنوقت هر سه جزء هم در اینجا رعایت شد . قفیز, جریب. میل مربع .
 +
 +
اما اینکه اشاره فرمودند میل مربع یک ملیون میشود. توضیحا عرض کنم که نقص در الفاظ ما است. وقتی ما میگو ئیم ده ذرع مربع در اینجا دو معنی استفاده میشود یکی اینکه صد ذرع مربع یعنی صد ذرعی که مربع است و یکمرتبه در خودش ضرب نموده ایم . و یکدفعه اینکه مثلا یک زمینی طولش ده ذرع و عرضش هم ده ذرع است و این عرض و طول را در هم ضرب کرده ایم می شود صد ذرع مربع. مثلا ملاحظه میفرمائید میگویند این اطاق مساحتش هشتاد ذرع مربع است. این عبارت یعنی چه ؟
 +
 +
یعنی طول و عرضش را معین کرده ایم میل مربع عبارت است از هزار ذرع مربع. شده . در اینجا که بنده عرض کردم میل مربع عبارت است هز هزار ذرع مربع. مقصودم ذرع مضروب به اصطلاح میموله معماری نبود یعنی مثلا یک ضلعش صد ذرع باشد و ضلع دیگرش ده ذرع. یعنی یک زمینی که هر ضلعش هزار
 +
 +
متر باشد و وقتیکه در هم ضرب میشود آن وقت هزار ذرع مربع میشود که مساوی خواهد بود با یک کیلومت مربع واضعافش هم هر کدام یک اسم خاص دارد. علی ی ال مقصودم اینستونقص از الفاظ ما است.میل مربع معادل است با هزار ذرع مربع و در مقابلش نوشته اینم یک کیلو متر مربع یک سحی که هر یک از اضلاعش یک کیلومتر با هزارمتر باشد. رئیس_قرائت میشود رای میگیریم (مجدداًبشرح سابق خوانده شد)
 +
 +
رئیس_ رای میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (چند نفری برخاستند) رئیس_قابل توجه نشد. پیشنهاد شاهزاده محمد هاشم میرزا قرائت می شود. (باین مضمون خوانده د) پیشنهاد میکنم عوض هزار ذرع مربع بخش نوشته شود. رئیس _آقای شیخ ارئیس . (اجازه )
 +
 +
محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس _ کلیتاًبنده آنچه ه تصور میکنم یکی از مقاصد مهمه از وضع این قانون و انشاء آن برای وحدت موازین ومقادیر بوده استوبرای اینست که از این اختلافاتی که در هر جا یکطور است دولت و مردم راحت شوند مثال ملاحظه بفرمائید جریب در گیلان ده هزار ذرع است و در هر گز سه هزاروششصد ذرع . و در سبزوار هزار وششصد ذرع ودر جای دیگر طور دیگربهر حال بقدری مختلف و متفاوت است که حقیقتاً اسباب زحمت است پس چه ضرر دارد که ما یک لغتیی وضع کنیم که هم تازه و هم فارسی و هم فارسی وهم خوب ومتعمل باشد وآن به عقیده بنده کلمه "بخش" است . ضمناً باید یک لغتی هم وضع کرد که مردم هم به آن مانوس باشند. و اما اینکه آقای رهنما فرمودند نوشتن درتبصره کافی است بنظر بنده کافی نیست زیرا هزار ذرع یک چیز یست که خیلی معمول ومتداول است ودر اراضی همه جا هم بکارمیرود و ده هزار ذرعی خیلی کمتر مورد استعمال است واین برخلاف ترتیب است و البته اگر برای هزار ذرع هم یک اسمی داشته باشیم بهتر است وهمین طور اگرده هزار ذرعی ده جریب بشود راحت تر است والا باید تمام مردم اصطلاحات خودان را عوض کنند تا این که مطابقه بکند با این ترتیب پس بعقیده بنده بخش یک لغتی یک غتی است فارسی و ساده وهمه هی میتوانند یاد بگیرند واگر بجای هزار ذرع بخش گذاشته شود بهتر است و هیچ اشکالی هم ندارد ورفع این مشکلات هم می شود. حالا بنده این کلمه را پیش نهاد کردم و دیگر بته است برای آقای مخبر.
 +
 +
مخبر_خد حضرت والا عضو کمیسیون هستند و ملاحظه فرموده اند که حساب تا اندازه از روی دقت شده و در کمیسیونی هم که مجدداً تشکیل شد عده از آقایان تشریف داشتند و مذاکره شد که این ترتیب بهم نخورد به علاوه بند هعرض میکنم اگرشما در آن تبصره بدولت اجازه بدهید که اضعاف و اجزائی تشکیل شد عده از آقایان تشریف داشتند ومذاکره شد که این ترتیب بهم نخودر علاوه بنده عرمیکنم اگر شما در آن تبصره بدولت اتجازه بدهید که اضعاف واجزائی برایمقایس سطح معین ند تمام این اختلافات بر صرف می شود و اسباب زحمت هم نخواهد شد و فقط در این تبصره علاوه بشود که دولت محض سهولت معاملات می تواند ا ضعاف و اجزائی برای مقاسهای سطح معین کند آن وقت دولت با یک دقتی ملاحظه میکند و اسمش رایا کیلو متر میگذارد یا میل می گذارد ,یا بخش میگذارد و از این جهت گمان میکنم این ترتیب تهتر باشد. رئیس ¬__رای می گیریم بقابل توجه بودن پیش نهاد شاهزاده محمد هاشم میرزا آقایان موافقین قیام فرمایند . (عده قلیلی قیام نمودند ) رئیس قابل توجه نشد. پیش نهاد آقای مشار اعظم . (مضمون ذیل خوانده شد ) بنده پیش نهاد می کنم هزار گز مربع (ذرع نامیده شود یویک واحدی ازمقیاسهای سطح باشد. رئیس بفرمائید . مشار اعظم در این جا توشیح داه شد که جریب ده هزار گز مربع است یعنی وقتی گفتند جریب ملتفت می شویم که مقصود ره هزار گز مربع است وهمین طور یک فقیز عباتست از صد گز مربع است ویک اسمی هم برای آن بگذاریم وهیچ اشکال و لطمه هم وارد نمی آید. بنابراین برای اینکه بین اینها هم مرتبه باشد بعقیده بنده خوبست ارز را قرار بدهیم این بنظر بنده رسید که عرض کردم مصطلح هم هست اینست که پیش نهاد کردم ولی اگر آقای مخبر قبول کنند
 +
 +
مخبر _بنده خیلی میل داشتم پیشنهاد آقای مشار اعظم را بپذیرمولی همانطور که آقای تدین پیش نهاد کردند گمان میکنم در موقع عمل این نظریه تامین شود ودر این جا می خواستم عرض کنم که دکامتر مربع ارهم که آقای تدین پیشنهاد کردند ممکنست اضافه شود لیکن خوبست آقایان در این قسمت ها اصرار نفرمایند زیرا خود دولت این ها را درخواهد کرد. مشار اعظم _پس رای بگیرید رئیس _مسترد گردید؟ مشاراعظم _بلی رئیس _پیشنهاد آقای یاسائی (اینطور قرائت شد ) بنده پیشنهاد میکنم اضعاف گز مربع اینطور مقرر شود:گز مساوی ده گز مربع نی مساوی صد گز مربع قفیز مساوی هزار گز مربع جریب مساوی ده هزار گز مربع رئیس _بفرمائید
 +
 +
یاسائی _چون میبینم بعضی از آقایان توحش دارند از اینکه اصطلاحات جدیدی در قانون مقرر شود در صورتیکه هراصطالحی که وضع شود بعد جامعه ناچاراست از اینکه یاد بگیرد همین شکلی را هم که معین میکنند ه جریب ده هزار ذرع مربع است البته باید وحمت بکشند تا یاد بگیرند ولی فقط یک چیزی هست که جامعه به بعضضی اصطلاحات طوری وضع شود که مورد انس همه باشد بهتر است کوچکترین قطعه زمینی که دراطصلاح فارسی داریم و همه جا هم معمول است گز است و دربعضی جاها هم واو تصغیر بآخرش اضافه میکنند ومیگویند گرتو و کرت لغت فارسی است برای یک قطعه زمین زراعتی و بعقیده بنده اگرما بخواهیم اصطلاحی وضع کنیم برای ده ذرع مربع باید همان کرت باشد و بعد از او همان طور که آقای آقا میرزا شهاب توضیح دادند نی مربع باشد بهتر است. زیرا مردم باین اصطلاحات مانوس ترند و زودتریاد میگیرند. دیگراینکه اینجا گفته شد وقتی ما میگوئیم پنج ذرع مربع مقصود همان پنج ذرع است یا نتیجه اشحاصل ربش است. خوب بالاخره باید اینها را حل کنیم که وقتی میگوئیم پیج ذرع مربع مقصود پنج ذرع است یا بیست وپنج ذرع بعی میگویند زبان ما ناقص است ووقتی که میگوئیم پنج ذرع یعنیهمان پنج ذرع. درصورتی که اینطور نیست پنج ذرع مربع که ما گفتیم و بافید مربع ذکر کردیم یعنی بیست و پنج ذرع مربع و این خیلی واضح است زایرا پنج تا بیست و پنج تا میشود و عقیده بنده این جا هم مقصود همانست. رئیس _شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه )
 +
 +
شیخ الرئیس _ بنده نمیدانم در عبارت های خیلی معمولی که در همه جا متداول است چرا باید بعضی اشکالات کرد و گفت غلط است. صد ذرع مربع معنایش اینست که حاصل ضرب آن صد ذرع است و اینکه می فرمایند "دوهزار ذرع مربع یعنی دوهزار ذرع ضرب در دو هزار ذرع که حاصل ضرب آن می شود چهار میلیون ذرع" همچو چیزی متاول نیست واگر همان اسمی را که معمولست بگذاریم و بگوئیم ذرع مضروب بهتر است که فرضا وقتی میگوئیم پیج هزار ذرع یعنی پنج هزار را ضرب میکنیم در پنج هزار و حاصل ضربش هم معلوماست وهربنائی هم میداند و اگر در اصطلا علمی اشکالی دارد در اصطلاح عمومی بهیچوجه اشکالی وادر نمی آورد رئیس _ آقایانی که پیشنهاد آقای یاسای را قابل توجه میدانند قیام فرمایند . (عده کمی برخاستند ) رئیس _قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای مشیر الدوله و آقای تقی زاده…. یک پیشنهاد دیگر یست که آن مقدم است . پیشنهاد مینماینم جدولهایازوان ومقادیر را بکمیسیون بر گردانیده پس از یک دقت و تجدید نظر دیگری بعرض مجلس برسانند. رئیس _ بفرمائید .
 +
 +
دکتر احیاء السلطنه _ مقصود از تدوین قانون ازوان ومقادیر اینبوده است که ازئوان مقادیر ما هم برطبق اصول سیستم متر یک مقیاسهای متری فرانسه تنظیم بشود توضیحاتی را هم که آقای تدین دادند کاملا مطابق باسیستم متر یک بود وچون ما این قدم را میخواهیم بر داریم لازم است که از رزی دقت ومطالعه باشد لهذا بنده این پیشنهاد را کردم که این قانون بر گردد به کمیسیون و تجدید نظری ودقتی در آن بشود وبعد بیاید به مجلس تا این اشکالات و ایرادات آقایان هم ر طرف شود و حالا اگر آقایان موافق باشند خیلی خوبست.
 +
 +
رئیس _آقای شیروانی (اجازه )
 +
 +
شیروانی عرض کنم اگر آقایان از برگشتن این قانون به کمیسییون یک نظریات دیگری دیگری دارند که هیچ ,ولی اگر بواسطه اشکالات وایرادات است و بواسطه اختلاف نظر هاست که ممکن است یک پیشنهاداتی بفرمایند ونظریات خودشان بگویند والا ممکن است این قانون برگردد به کمیسیون کمیسیون یک نظریاتی اتخاذ کند و مجدداً در مجلس نسبت بآن نظریات مخالفت بشد و بنده یک پیشنهادی هم تقدیم کرده ام . رئیس _آقایانی که پیشنهاد آقای دکتر احیاءالسلطنه راتصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند) رئیس تصویب شد.
 +
 +
مواد الحاقیه پیش نهاد شده تلکیفش باید معین شود (بمضمون ذیل قرائت شد ) پیشنهاد آقایان محمد هاشم میرزا ورئیس الحار ودولت آبادی _امضا کنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم که ماده العاقیه ذیل به لایحه اوزان و مقادیر اضافه شود. ماده الحاقیه _سنگها و مقیاسهای جدیدباید در خود ایران ساخته و تهیه شود.
 +
 +
رئیس _ شاهزاده شیخ ارئیس . (اجازه ) شیخ الرئیس _مقصود از این پیشنهاد اینست که قسمت صنعتی آن اگر در ایران واقع شود خیلی بهتر است زایرا اگر یک آهنهائی برای اینکار وارد کنند آنوقت وجود این آهنهائی که قعلا هست تمامس بی مصرف میماند درصورتیکه ما میتوانیم وسیله برای انجام گرفتن اینقسمت فراهم کنیم و ریختن سنگ هم یک اسباب زیادی نمی خواهد و ممکنست همین جا درست شود واز نقطه نظر اقتصاد با نبودن معدن موجودی که فعلا استخراج کنند عقیده بنده اینست که همین آنها را بصنعگران خودمان مزد بدهند وبسازند که این آهنها هم مورد استعمال پیدا کند واز بین نرود.
 +
 +
رئیس _آقای آقا سید یعقوب . آقا سید یعقوب _بنده میخواهم یک عرضی بکنم ضمناًاجازه میدهم از آقای رئیس که زنک بزنند وبفرمایند خارج از موضوع است. بنده عرض میکنم که این قانون آمد در مجلس و تمام آقایان مشیر الدوله و تقی زاده و داور و تمام فضلاء و عقلاء و علماءآمدند در کمیسیون واین قانون راتنظیم کردند و گفتیم بیاری خدا امید داریم که این قانون بگذرد و بایاین همه الان هشت ما هست که این قانون سه مرتبه آمد بمجلس واکثریت پیدا نکرد وحالا هم میفرمایند برگردد بکمیسیون و این صحبتی را هم که حضرت والا فرمودند تمام همنهائی است که در کمیسیون مذاکره شده است و این صحبت ها هم لازم ندارد و دیگر اینکه از یکطرف ما دولت را مجبور می کنیم که در مدت سه سال تمام سنک ومزان ومقادیر ایران را یکسان کند واز طرف دیگر میگوئیم که تمامش باید در اینجا درست شود شما ماحظه بفرمائید ما که در دو شیئی متناقص نمیتوانیم رای بدهیم تمام اینها را ما در کمیسیون با حضور نماینده گمرک مذاکره کردیم و بالاخره قرار بر این شد که دولت هر اندازه را که میتواند در ایران تهیه نماید آنوقت چطور ما بدولت فشار بیاوریم که قانون را اجرا کند از یک طرف ما میگوئیم در ظرف فلان مدت قانونی را دولت اجرا کند از آنطرف از میگوید من سیگرا تهیه نکرده ام پس ما نمی توانیم دولت را مجبور کنیم که تمام سیگها را در اینجا تهیه کند معلومست آن اندازه که ممکنست شود در اینجا هست تهیه میکنند اما اجازه ای که خواستم برای عرض اولم بود. بهزار زحمت ما این قانونرا آورده بودیم , بمجلس وبازگشت بکمیسیون خدا میداند دیگر کی بر گردد.
 +
 +
جمعی از نمایندگان_ مذاکرات کافی است. رئیس -رای میگیریم پیشنهاد شاهزاده شیخ الرئیس آقایانیکه پیشنهاد ایشان را قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (اکثر نمایندگانقیام نمودند)رئیسقابل توجه شد.
 +
 +
پیشنهاد آقای مدرس. (بشرح ذیل قرائت شد ) ماده الحاقیه دولت مکلف است ازوان فلزی که در مملکت هست در مقابل اوزان جدید باختلاف قیمت عشر تا سه عشر بول نماید. مدرساگر چه پیشنهاد است بایدمختصر عرض کنم . آقایان سایه نشسته اند ورای میدهند. این قانون را اینطور که آقایان مسامعه میرفرمایند باری مملکت ده کرورضرر دارد. تمام مملکت سنگ دارد . سنگ فلزی برنج. آهن چدن هم دارند .
 +
 +
بنده خاطرم میآیدسابق برین میگفتند سنگ صرابخانه. یک سیگی بود باین اسم. الان که شما اینجا رای میدهید بنا میکنند یک سنگهائی میسازند واین سنگهائی که هست وجودشان اسباب معطلی است عقیده بنده این است که دولت باید این سنگها را تدارگ کند اولا دو سال و سه سال وچهارسال وپنچ سال طول نمی کشد که در شهرهای معتبر اساسش را بریزند دولت مخصوصاًباید مباشر این کار باشد یعنی تهیه کند وآنوقت بفروشد دوره سیگ هم دومن است که از یکمثقال تایکمن که یکدوره سیگست دو من می شود.
 +
 +
یکنفر از نمایندگان _ بیشتر می شود مدرس تقریبی عرض کردم دو من سنگرا دولت تمام میکند و میخواهد بفروشد ده تومان یا نهتومان یا هشت تومان یا هرچه ,من هم سنگ دارم پدرم یاجدم یا برنج یا آهن یا هرفلزی بمن رسیده واگر بنا شود تمام مملکت نگ جدید را پول بدهند بخرند وسنگهای سابقه وجود معطله بشود ببینیید چقدر ضرربه مملکت وارد میآید بنده این را مسلم میدانستم که این پیشنهادی که شاهزاده کردند تدارک آن باید در اینجا بشود و احتمال نمیدادم که در جای دیگر سنگ تدارک شود ونظر من این بود که نه ضرر بدولت برسد ونه ضرربمردم وارد آید ایین بود که پیشنهاد کردم من که یک سنگ فلزی دارم ویک سنگهم که دولت دارد.
 +
 +
این سنگ مرا دولت تبدیل کند به سنگ خودش باختلاف یکعشر یا دو عشر یا سه عشر یکمیزانی برای اجرت ساختن بر دارد که هم دولت ضرر نکند و هم یکضرری به مملکت وارد نیاید یعنی ممن که کاسب هستم بی پا نشوم که دومن سنگرا حالا بخرم ده تومان یا هشت تومان زیرا این یک خسارت عمده ای به این مملکت وارد میکند این سنگ فلزی من را دولت قبول کند ضررش را هم ده یک,ده دو,ده سه یا ده جهار بردارد بنابراین این پیشنهاد دراین جهت استحضار خاطرآقایان اعضاء کمیسیون عرض کردم وعقیده بند هاین است که این قانون بدون این پیشنهاد یکضرر فوق اعاده برای مملکت دارد جمعی از نمایندگان_صحیح است. مخبر در این قسمتا آقای مدرس معروف هستند که خیلی خوب حرف میزنند همینطور هم هست خیلی خوب حرف میزنند ونکاتی را درنظر میگیرند که غالباً اکثریت را میبرند ولی در این جا اجازه بدهند بنده توضیح بدهم شاید خودشانهم قبول کنند
 +
 +
اولا این سیگها نقره نیست سنگست آهن است . طلا ونقره نیستمدرس_ برنج است مخبر_برنج هم هست ازنقره که قیمتش بالاتر نیست امروز شما ضرابخانه دارید یکنفری که میخواهد برود آنجا بنقره اش را میدهد سکه می زند پولش را میگیرد ومیآورد این سنگ از پول دو قرانی ضرابخانه بالاتر است؟در یکی از مواد اینقانون صریحاًنوشته شده است که سنگها را برای اینکه مشکلاتی برای مردم تولید نشود برای اینکه آن خورده سنگهای آهنی که آقای مدرس تخمین کردند به ده کرور وبعقیده بنده ده کرور پول نقره در این مملکت نیست بموجب این ماده هر کس می تواند سنگش را درست کند وببرد بگوید رویش را علامت بزنندپس سنگهاشان از بین نمیرود این ماده صریح است وبنده برای آقایان الان میخوانم : ماده سوم _ هرکس حق دارد اوزان و مقیاسهائی بر طبقاین قانون تهیه نماید ولی قبل از اینکه آنها را بمعرض فروش در آورد ویا برای تجارت و کسب بکار برد باید آن ازوان و مقیاسها را تصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی روی آن نقش نماید. پس چه میشود؟
 +
 +
دکاندار سنگ آهن دارد میرود سنگش رادرست میکند می برد پیش دولت که روی این مارک بزن این چه اشکالی دارد؟حالا اگر آمدیم این قسمت پیشنهاد را قبول کردیم برای یک نظری که تصور کرده اند آنوقت فرض کنید دولت سنگی تهیه کرد اولا این سنگ روی شتر باید حمل ونقل شود واز این طرف به آن طرف ببرند
 +
 +
اینقضیه چطور میشود؟ (همهمه بین نمایندگان)اجازه بدهید این سنگها را که در همه جا نمیتوانند درست کنند این یک نمونه دارد و در مرکز باید درست شود یا اگر یک نمونه ای در شهرهای مهم دارد و در مرکز باید درست شود یا اگر یک نمونه ای در شهرهای مهم دارد آنوقت باید درهرجا دولت یک اداره میز و صندلی هائی درست کند وهی سنگ بریزند و آن سنگها را روی شتر وقاطر حمل کرده وهی کرایه بدهند این که نمیشود واسباب زحمت است پس ماده این اجازه را میدهد که هر کس سنگهای مختلفی دارد آن سنگها را ببرند آب بکند ودرست بکند وبدهد بدولت که دولت روی آن مارک بزند باین صورت گمان میکنم نظریه آقای مدرس هم تامین شده باشد فقط ممکن است بگویند برای علامتی که دولت روی
 +
 +
آن سنگش میخواهدبزند ممکن است اجحاف کند وسیصد تومان ازش مثلامطالبه کند والا نقع دیگری ندارد وقتی که بمردم اجازه داده شد که سنگها راخودشان درست کنند وبیاورند علامت دولت را روی آن بگذارند دیگر چه اشکالی دارد؟
 +
 +
مگر اینکه بفرمایند علامتی که دولت روی آن میزند پولش رازاید میگیرد ومن گمان نمیکنم دولت نظر استفاده در این خصوص داشته باشد که برای علامت مثلا پنجاه یا هفتاد یا صد تومان پول بگیرد سنگهائی را که فرمودند ممکن است تهیه کنندو بدولت بدهند در همان ولایات که دولت روی آنها علامت بگذارد رئیس _آقایانی که پیشنهاد آقای مدرس را قابل توجه میدانند قیام فرمایند (غالب نمایندگان قیام نمودند )
 +
 +
رئیس _قابل توجه شد چند فقره دیگر پیشنهاد هست اگر اجازه بفرمائید باشد برایبعد از تنفس بعضی از نمایندگان _صحیح است (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس ازنیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)رئیس _تهیه پیش نهاد ها قرائت می شود کفیل وزارت معارف _بنده قبلا خواستم تقاضا کنم که کنترات معلمین فرانسوی را اگر صلا می دانید برای روز شنبه یا روز یکشنبه جزءدستور فرمائید
 +
 +
رئیس _در موقع تعیین دستور در نظر گرفته میشود پیشنهاد آقایان میرزا آقاخان وروحی بشرح ذیل قرائت شد )بنده ماده الحاقیه ذیل را پیش نهاد می کنم ماده الحاقیه _ کلیه سنگها و اوزانی که در این جا قید شده باشد باید همه آنها به مهر رسمی وزارت فوائد عامه که برای این کارتخصیص داده میشود رسیده باشد وسنگها اوزانیکه از خارج وارد شده باشد ولو مطابقت با این قانون بنماید ممنوع از استعمال است .
 +
 +
رئیس _ آقای روحی نیستند؟ آقای میرزا آقاخان . (اجازه ) میرزا آقاخان _برای اینکه این سنگ ها مثل سایر چیزهای دیگری نشود ودر ایراین درست کنند وسنگ ها را از خارجه نیاورند بنده این پیشنهاد را کردم که در همین جادرست کنند.
 +
 +
رئیس _اگر باین نظر است که آن پیشنهاد آقای مدرس ای ننظر را تامین میکند. اگر میخواهید رای بگیریم ؟ میرزا آقاخان _خیر. (پیشنهاد آقای سلطان العلماء بشرح ذیل قرائت شد ) ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد میکنم .
 +
 +
ماده الحاقیه _ازوان ومقادیری که دولت تهیه میکند نباید در موقع فروش بر قیمت تمام شده بیشاز نیم عشر اضافه نمایند و ازوان ومقادیری که دیگران تهیه مینمایند برای وضع عامت رسمی دولت نباید پیش از عشر قیمت تمام شده از تهیه کننده دریافت نمایند. رئیس _آقای سلطان العلماء (اجازه)
 +
 +
سلطان العلما ءبنده سوءظن بدولت ندارم که این پیشنهاد را کردم نه از راه سوءظن است . ولی همان طوری که در شور اول عرض کردم دولت برای رفاهیت مردم این کار را میکند وضمناًهم یک فایده خواهد برد چنانکه گفته شده است دولت یکنظری دارد برای این کارکه اسباب رفاهیت مردم باشد ودر ضمن هم البته منافعی خواهدبرد آن است که بنده پیشنهاد کردم که دولت این سنگهائی را که میسازد به قدری که تمام شده نیم عشر اضافه کند وبفروش برساند وهمینطور هر کسی که یک سنگی را تهیه کرد دولت برای وضع آن علامت رسمی نیم عشر بیش از قیمت تمام شده آن حق دریافت نداشته باشد. رئیس نزدیک ظهر است وعده هم کافینیست جلسه را اجازه می فرمائید ختم کنیم؟(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
 +
 +
رئیس مجلس شورای ملی موتمن الملک
 +
 +
منشی علی اقبال الممالک
 +
 +
منشی معظم السلطان
 +
 +
  
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۸

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۳۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۳۵

جلسه یک صدو سی و پنجم صورت مشروح مجلس یوم سه شنبه سیزدهم برج حوت ۱۳۰۳مطابق هفتم شعبان المعظم ۱۳۴۳

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظظهر بر پاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید (صورت مجلس یوم یکشنبه یازدهم حوت را آقای آقا میرزا جواد خان قرائت نمودند )رئیس_آقای سر کشیکزاده (اجازه)سرکشیکزاده -بنده در دستور عرض دارم.

رئیس_ آقای اقا سید یعقوب (اجازه )آقاسید یعقوب_در صورت مجلس راجع بنظامه اجرای قانون یک پیشنهادی هم بنده کرده بودم در صوت مجلس اسمی از آن برده نشده چون آن پیش نهاد خوانده نشده بود برای این که از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس نوشته نشده رئیس _پیش نهادخوانده نشده بود برای این که از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس اسمی از آن برده نشده چون آن پیش نهاد خوانده نشده بود برای این ه از بین نرود خواستم تذکر بدهم که در صورت مجلس می نویسند ولی آنهائیکه دیر میرسد و قرائت نم شود و ارجاع می شود بکمیسیون اسمی از آنها برده نمی شود.

آقای سر کشیک زاده . (اجازه ) سر کشیکزاده _بنده از آقایان محترم معذرت میخواهم که به اندازه دو دقیقه وقت آقایان را اشغال می کنم عرایض بنده مربوط بدستوور امروز و سایر روزها است و البته مخالف نیستم با اینکه لایحه اوزان و مقادیر در دستور گذاشته شود لایحه سجل احوال بلکه این دو لایحه وسایر لوایح را از بهترین لوایح میدانم و البته آقایان بایدموافقت کنند وکمتر صحبت کنند که این قبیل لوایح و قوانین زودتر از مجلس شورای ملی بگذرد عرض بنده مربوط بطرح هائی است که غالباً از طرف آقایان نمایندگان محترم تقدیم مجلس می شود وبکمیسیون مبتکرات ارجاع میگرددوکمیسیون مبتکرات هم وظائف خودش رانجام وراپورت میدهد اگر واقعاً مقصود آقایان از امضاء کردن این طرحها فقط یک امضاء است البته اشکال ندارد ممکن است امضاء شود و بعد عملی نشود ولی اگر آقانیکه امضاء شود وبعد عملی نشود ولی اگر آقایانیکه امضاء می کنند مقصود شان این است که این طرح ها قانون شود وبکمیسیون های مربوطه برود باید تکلیف آنها معلوم بشود مخصوصاً بعضی از این طرحها گاهی مربوط بوقت می شود.

مثلا حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا صری راجع بترتیب تقدیم پیش نهاد کرده بودند بکمیسیون مبترات رفته بود کمیسیون هم در آن رای داد این طرح مربوط باول سال آینده است در کمیسیون مدت عمرش منتفی شد کمیسیون ثانی هنوز موفق نشده است که مجدداً رای بدهد همین صور آقای داور طرحی راجع بمعاملات دولت وادعاهائی که دولت بر اشخاص دارد و همینطور مردم بدولت دارند پیش نهاد داده بودند در کمیسین اول قابل توجه شد و این کمیسیون هنوز موفق نشده است رای بدهد بالفرض هم این کمیسیون راپرت بدهد باز تصور میکنم آن بمجلس نیاید که عمر این کمیسیون هم منتفی شد ویک کمیسیون دیگر معقد شود مثلا آقای دامغانی یک طرحی پیش نهاد کردند تقریباً نه ماه است سه کمیسیون راجع به این طرح را پرت داده اند . ولی هنوز بمجلس نیاید که عمر این کمیسیون منتفی شد ویک کمیسیون راجع به این طرح را پرت داده اند.

ولی هنوزبمجلس نیامده است و مطرح نشده است و همین طور سایر طرحها. بنده خواستم از نمایندگان محترم تقاضا کنم که اگر اجازه بقرمایند در اول هر جلسه دو عدد از این طرحهای قانونی در مجلس مطرح شود. البته اول مرتبه زیاد در آن مذاکره نمی شودیعنی یارد می شود یا قابل توجه می شود واگر این طور بشود میکنم کمیسیون مبتکرات هم موفق می شود که برای هر هفته تکلیف هفت هشت طرح را معین کند که در هفته که مجلس چهار جلسه دارد تمام طرحها تکلیفش معلوم می شود بنابراین پیش نهادی کرده ام تقدیم مقام ریاست می کنم اگرموافقت میفرمایند همینطور معمول شود. رئیس _راجع به امروز است

سر کیشک زاده _ بلی رئیس_امروز که جاضر نیست می ماند برای جلسات بعد. سر کشیک زاده_ بسیار خوب رئیس_ لایحه اوزان و مقادیر از ماده هفتم مطرح است . (بشرح ذیل قرائت شد) ماده هفتم برای اجرای این قانون وترتیب و تفتیش ودسیدگی وساخت و استعمال اوزان و مقیاس های جدید و جلوگیری از اوزان تقلبی . وزارت عوائد عامه نظامنامه مخصوص ترتیب وپس از تصویب دولت بموقع اجرا گذارده می شود. رئیس _ ماده هفتم تصویب شده است جمعی از نمایندگان _ صحیح است.

رئیس ¬ماده هشتم قرائت می شود

(اینطور قرائت شد )ماده هشتم _ دولت مکلف است که از تازخ تصویب این قانون در ضرف سه سال وسائل اجرای این قانون را درتمام مملکت تهیه نموده و در آخر سال سوم آن را اجرا نماید. چهار ماه قبل از اجراء باید اعلانی درهر محلی از طرف دولت انتشار یابد وموقع اجراء این قانون قبلا به اهالی خاطر نشان گردد رئیس _ آقای کازرونی (اجازه )

کازرونی _ عرض ندارم

رئیس_ آقای سلطان العلماء (اجازه ) سلطان العلماء _ عرض ندارم رئیس اخگر (اجازه )

اخگر عرضی ندارم شیروانی_ مخالفی نیست رئیس مخالفی نیست ؟ بعضی از نمایندگان خیر

رئیس_ رایمیگیریم . آقایانیکه ماده هشت را تصویب می کنند قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند ) رئیس__تصویب شده ماده نهم قرائت می شود . (بشرح ذیل قرائت شد ) ماده نهم _ پس از انقضاء مدت مذکور در ماده هشتم استعمال هر نوع مقیاس غیر از اوزان و مقادیری که بموجب این قانون تعیین و اعلان شده است ممنوع و درحق کسانی که بر خلاف این ممنوعیت رفتار نمایند مفاد ماده پنجم اجراء خواهد شد رئیس _ مخالفی دارد جمعی از نمایندگان _خیر رئیس _رای میگیریم . آقایان موافقین با این ماده قایم فرمایند. (اغلب قیام نمودند) رئیس _ تصویب شده جدول یک قبرائت می شود (بشرح ذیل قرائت شد )

۱_ مقیاس های طول ۰واحد مقیاس گز مساوی بیکمتر اجزاء:گره ۰ ده یک گز مسازی یک دسی متر اجزاء:بهره ۰ صد یک گز مساوی یک سانتی متر اجزاء :مو هزار یک گز مساوی یک میلی متر اضعاف : میل هزار گز مساوی یک کیلومتر اضعاف: فرسنک :ده هزار گز مساوی یک میر یا متر

رئیس _ گره ده یک گز _ مخالفی ندارد. (گفتند خیر) رئیس بهرصد یک گز . مخالفی ندارد. یکی از نمایندگان _خیر رئیس مو هزار یک گز . مخافی نیست؟ (اظهاری نشد ) رئیس _میل هزار گز . ایرادی نیست. (مخالفی نشد) رئیس _ فرسنک ده هزار گز مخالفی هست ؟ بعضی از نمایندگان _خیر رئیس _ رای میگیریم بجدول یک . آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) رئیس تصویب شده جدول دو قرائت می شود. (اینطور قرائت شد ) ۲_ مقیاس های سطح ۰ واحد مقیاس گز مربع مساوی یک متر مربع اجزاء : گره مربع مسازی یک دسی متر مربع اجزاء : بهر مربع مساوی یکسانتی مترمربع اجزاء: موی مربع مساوی یک دکامتر اضعاف _قفیز ۰۰صد گز مربع مساوی یک دکامتر اضعاف _جریب ده هزار گز مربع مساوی هکتار تبصره _ در اضعاف مقیاس سطح مقصود از گز مربع همه جا همان است که در عرف عامه (ذرع مضروب ) مینامند.

رئیس _ آقای تدین (اجازه ) تدین _اینجا نوشته شده است قفیز صد گز مربع مساوی یک دکامتر . بنده تصور میکنم باید نوشته شود مساوی یک دکامتر مربع دکادهمتر است نه صد متر کلمه مربعش افتاده است. رئیس __آقای مقوم الملک (اجازه ) مقوم الملک _ اینجا برای اضعاف سطح دو قسم تعیین شده است . یکی قفیز صد گز مربع ویکی جریب ده هزار گز مربع بنده تصور میکنم جریب در اغلب نقاط این مملکت هزار ذرع باشد بعضی از نمایندگان_ (بطور همهمه ) اینطور نیست.

مقو الملک _ در تمام صقحات جنوب و غرب جریب شان هزار ذرع است بنده یک پیشنهادی کرده ام که قفیز مساوی با صد متر مربع باشد و جریب هزارمتر مربع و خروار ره هزارمتر مربع رئیس _ شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه ) شاهزاده شیخ الرئیس _ کلمه جریب مختلف است در بعضی جاها هزار ذرع است در بعضی جاها هشتصد ذرع است ده هزار ذرع هم هست ولی اینجا هزار ذرع مربع از قلم افتاده است. ابتداٌ قفیز نوشته شده است که صد گز مربع است و یکمرتبه رفته است بده هزار ذرع . هزار ذرع در این میانه از بین رفته است مخبر _ این قسمت (اگر آقایان نمایندگان در خاطر داشته باشند )در شور ازل قدری مفصل تر بود پس از آن مذاکره شد که باید دست دولت را باز گذاشت که اگر بعد خواست اسامی جدیدی برای اینها بگذارد آزاد باشد. چنانچه ملاحظه میفرمائید در جدول چهارم که مقیاسهای و زن باشد در آن لایحه اولی پانزده شانزده اسم در مقابلش نوشته بودیم . ولی بعد فقط یک تبصره علاوه کردیم که آن تبصره نظر حضرت والا و سایرین را تامین میکند و آن تبصره این است : دولت می تواند محض سهنولت معاملات اجزاء و اضعالف فرعی برای مقایاسهای وزن تهیه نماید بنابراین اگجر دراین تبصره مقیاسهای سطح را هم علاوه کنیم دیگر گمان نمیکنیم محتاج باین باشیم که اسم مخصوصی برای هزار گز معین کنیم بعلاوه ممکن هم هست پیشنهاد بکنند بپذیریم رئیس _آقایآقایسید یعقوب (اجازه ) آقاسید یعقوب _ موافقم

رئیس _ آقای حاج میرزا عبدلاوهاب (اجازه ) حاج میرزا عبدالوهاب _ بنده هم تاییدمیکنم همان فرمایش آقایس مقوم الملک را زایرا اینطور که عجالتاً در مملکت معمول شده است جریب عبارت از هزار ذرع است و در تامام دهات ایران بین رعایا و اربابهای ملک این مسئله معمول است اگر حالا بیائیم بگوئیم جریب ده هزار دذرع باشد یک انقلاب و اختلاف بزرگی در مملکت تولید میشود و اسباب زحمت فراهم خواهد آمد . بنده عقیده ام این است که جریب را هزار گز معین کنند وبرای ده هزار ذرع خروار یا اسم دیگری معین نمایند واگر اینطور تصویب شود گمان میکنم اسباب انقلاب بشود. رئیس _آقای آقای سید یعقوب (اجازه )

آقای سید یعقوب _ خود آقایان همه میدانند که در دهات و ولایات جریب فرق دارد و بیک نسق نیست واین اختلاف در مملکت است و علت اینکه دولت لایه اوزان ومقیاسها را بمجلس آوردهم بود برای اینکه توحید اوزان و مقادیر بشود دولت این لایه را بمجلس آورد که اختلافات برداشته شود وچنانچه خاطر محترم آقایان مسحضر است در موعی که پروگرام مطرح بود همین مسئله صحبت شد که باید مشی را واحد کرد تا اختلافات از بین برداشته شود. در این مملکت جریبدر یکجا ده هزار ذرع است و در یکجا هشتصد ذرع ودر یکجا هزار ذرع ودریکجا ششصد ذرع است همین مسئله باعث شده است که این لایحه ازمجلس یگذرد تا اوزان و مقیاسها تحت شکل واحدی در آید . این اولا.

ثانیاً بعد از اینکه دولت وارد اجرای این قانون شد وبنا شد اصطلاحات را تغییر بدهند. چه فرق میکند که بگویند جریب ده هزار ذرع یا هزار ذرع باشد یا مراذ از من پانصد مثقال یا هزار ذرع باشد یا مراد از من پانصد مثقال یاهزار مثقال است. پس آنکه دولت ازوان ومقادیر سایر را متروک کرد هرچه که غیر از آن چیزی است که در این لایحه نوشته شده است بین خواهد رفت . مامیخواهیم یکقدمهئی بر داریم آن اختلافاتی هست و این قانون برای رفع همان اختلافاتی هست. بلی اختلافات هست و این قانون برای رفع همان اختلافات است. پس از آنکه این قانون وضع شد همین طور که این جا نوشته شده است قفیز می شود صد متر مربع و جریب می شود ده هزار متر مربع همین صور الف دیگری که برای این معانی وضع شده است. رئیس _ آقای اخگر (اجازه )

اخگر_اساساءاین پیشنهادی است آقای مقوم الملک کرده اند از باب این امر که مابین جریب وقفیز که اینجا معین شده است یکاصطلاح دیگری لازم است بر هزار متر . حالا یکجا جریب هشتصد ویک هزار و یکجا ده هزار ذرع است. البته آن باید بصورت واحدی در آید مقصود ایشان از این پیشنهاد این برای هزار متر هم یک اصطلاحی معین شده باشد.

این بودکه پیشنهاد کردند جریب هزار متر و خروارهم ده هزار متر باشد که بین مالکین و رعایا هم معمول است و گمان نمیکنم هیچ ضرری داشته باشد که بین صد گز وره هزار گز یکچیز دیگری هم معین شود . این است که ایشان پیشنهاد کرده اند جریب هزار ذرع و خروار ده هزار ذرع باشد. رئیس _آقای تدین (اجازه )تدین _ بنده موافقم ولی اینکه فرمایند لعت خروار را استعمال کنیم تصور میکنم از نقطه نظر اصلاات محلی باشد در خراسان کلمه هیچ نیست کازرونی _در ایران معمول استتدین _آقایان البته تصدیق میفرمایند علت اینکه توحید اوزان و مقادیر لازم شد چه بود ؟

علت بواستطه اختلافاتی بودکه در اوزان ومقادیر مملکت موجود بود حتی بدرجه که در هر ایالتی ازوانش یکجا یکجور و یکجا طور دیگر است. برای اینکه این اختلافات مرتفع ودر همه جا یکطور خواهد شد. از این تاریخ ببعد جریب اطلاق خواهد شد بده هزار ذرع مربع وتصور نمیکنم هیچ اشکالی هم داشته باشد و پیش نهادی هم داده ام. جمعی از نمایندگان _ مذاکرات کافی است. رئیس_پیشنهاد آقایان آقا میرزا شهاب و مقوم الملک قرائت میشود (بشرح ذیل خوانده شد )بنده اضعاف مقیاس سطح را بطریق ذیل پیشنهاد میکنم:قطب _ده متر مربع . قفیز _صد متر مربع جریب _هزار متر مربع خروار ده هزار متر مربع

رئیس__ آقای آقا میرزا شهاب (اجازه )رئیس _آقای آقا میرزا شهاب (اجازه )آقا میرزا شهاب _همین طور که آقایان اینجا فرمودند این اصطلاحات مختلف است مثلا در کرمان هیچ الفاظ قفیز و جریب معمول نیست وبجای قفیز قصب میگویند که عبارت ازبیست پنج ذرع مربع است ودر اینجا که نوشته است اضعاف سطح بنده نمیدانم چرا ماده متر یاده ذرع مربع را از بین می اندازیم یا همین طور هزار ذرع را از بین می اندازیم یا این مسئله از دو حال خارج نیست یا این است که قائل می شویم احتیاج نداریم و از این نظر لفظی برایش وضع نمی کنیم یا این است که باید بگوئیم صد وبیست نفر وکیل عاجز بود اند از اینکه یک لفظی پیدا کنند واین خیلی بداست که در یک قانون مادومرتبه را از قلم بیندازیم و مرتبه سوم را بگیریم هیچ یک از این الفاظیکه اینجا نوشته شده است در تمام ایران معمول و متداول نیست مثلا قفیز و جریب در بعضی جاها معمول نیست و همینطور قصب و خروار پس بنده با در نظر گرفتن مجموع اینها یک پیشنهادی کردم که برای ده ذرع مربع قصب معین شود. چون در کرمان متداول است که برای مقیاس سطح غیر از قصب چیز دیگری نمگویند و این مقیاس مساویست با بیست و پنجذرع مربع و علت اینکه قصب میگویند برای این است که بانی اندازه می گیرند .

در این جا هم چه ضرر دارد که همین طور نوشته شود وفرضاً قصب هم نگویند ممکن است نی بگویند وبنظر بنده اشکالی هم ندارد به این طور که یک نی ده گز مربع و یک قفیز صد گز مربع ویک جریب هزر متر مربع ویک خروار ده هزار متر مربع باشد تا عبارتی هم از وسط نینداخته باشیم و اشکالی هم ندارد مخبر _در این قسمت اول برای این که توافق نظری بین بنده و آقایان حاصل شود عرض کنم که در تبصره ذیل مقیاسهای وزن هست و اختصاص داده شده است بوزن که دولت برای آن اضافاتی میتواند تهیه خواهد کرد.

لذا ماخوب است صبرکنیم که ببینیم دولت چه میکند آنوقت بعد ممکن استنظریات آقایان که باز میخواهند یک قسمت هائی در قسمت اضعاف و اجزاء ملحوظ شود تامین گردد وخود دولت مطابق نظریه آقایان ترتیب خواهد داد. اما اینکه فرمودند چرا مساحت قفیز و جریب از صد متر بده هزار متار بالا رفته است در اینجا اگر ملاحظه بفرمائید می بینید از نقطه نظر گز مربع معین شده آن وقت وقتی بخواهیم صد گز مربع را بالا ببریم به همان تناسب مربعی بالا میبریم و ردجه صعودی این مثل متر عادی نیست صد گز مربع را وقتی بخواهند بالا ببرند باید ببینند مرتبه بالاترش چیست و مرتبه بالاترش همین ده هزار گز است که نوشته شده

بعلاوه چنانچه عرض کردم دولت محض سهولت و معاملات ناچار است یک اجزاء و اضعاف فرعی برای مقیاس وزن تهیه نماید وممکن است مقیاس سطح هم در آن تبصره گذاشته شود در آن وقت اگر کم وزیادی اززم باشد ممکن است مقیاس سطح هم در آن تبصره گذاشته شود در آن وقت اگر کم زیادی لازم باشد ممکن است دولت اضافه کند ونظریه آقایان می شود بنابراین بهتر این است دولت اضافه کند نظریه آقایان می شود بناراین تهتر این است که آقایان حالا پیش نهادات خودشان را پس بگیرند رئیس _این پیشنهاد مجدداً قرائت می شود ورای میگیریم آقا میرزا شهاب _بنده پیش نهاد میکنم قصب را تبدیل به نی نمایند.

رئیس _آقای مقوم الملک هم با این پیشنها موافقند؟ مقوم الملک _بلی (پیشنهاد فوق بشرح سابق با تبدیل قب به نی خوانده شد)رئیس _رای میگیریم به این پیش نهاد آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند. (عده قیام نمودند ) رئیس _مشکوک شده مدداً رای می گیریم بقابل توجه بودن آن آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده برخاستند) رئیس _ قابل توجه نشده پیشنهاد آقای تدین قرائت می شود پیش نهاد میکنم که اضعاف مقیاس سطح بطریق ذیل مقرر شود قفیز . مساوی صد گز مربع :یکدکا متر مربع . میل مربع مساوی هزار گز مربع یک کیلومتر مربع. جریب . ده هزار گز مربع یک هکتار رئیس _(خطاب بآقای تدین ) وقتی که رای دادید میل مساویست باهزار گز میل را که مربع گردید آن وقت می شود یک میلیون بفرمائید تدین _اضعاف طول در سطح هم در سیستم متر یک فرانسه همانست نهایت واحد فرق میکند متر هکتومتر کیلومتر دگا متر در مربع می شود: مترمربع هکتو متر مربع دکامتر مربع نهایت برای مساحت اراضی زراعتی فقط دامتر مربع نهایت برای مساحت اراضی زراعتی فقط دکامتر مربع را استعمال میکنند در این موقع اسمش فرق کرده و می شود آر. بنابراین قهراًیکی از اضعاف آر هم هکتار میشد که معادل خواهد بود باصد آر این برای مساحت اراضی زراعتی است قرض بفرمائید می خواهند بگویند مساحت سطح گیلان چقدر است یا مساحت تمام خاک آذربایجان یا سطح کلیه ایران یا سطح کره زمین چقدر است در اینجا نه هکتار اسمش خواهد بود نه آرونه دکامتر مربع هیچ یک بلکه میگویند:کیلومتر مربع و وقتیکه بکقدری ترقی کند میشود :میل مربع .

بنابراین در اینجا در مورد مقیاس سطح اگر قفیز یا جریب یا هرچه که استعمال شود باید دانست که این مربوط است باراضی مزروع نه مطلق اراضی بنابراین اگر بخواهند سطح تهران ارمعین کنند چقدر است چطور معین خواهند کرد؟ مثلا خواهند گفت : صد قفیز یا یصد جریب است ؟ خیر اینطور صحیح نیست و در اینجا باید همان اضعافی را که در مقیاسهای طول ذکر کرده اند در اینجا هم قبول کنند با این قید مثلا در صول واحد طولمعین شود ودر اضعاف آن اگر میل بود در اینجا فرسنگ مربع نوته شود آنوقت ممکن است علاوه کنید و بگوئید که برای مساحت اراضی زراعتی قفیزیا جریب یا قصب استعمال شود لذا برای رفع این نواقص این طور پیشنهاد کردم که قفیزهم باشد جریب هم باشد منتهی در این وسط میل مربع را هم ذکر کنیم برای رفع این نواقص این طور پیشنهاد کردم که قفیز هم باشد جریب هم باشد منتهی در این وسط میل مربع را هم ذکر کنیم برای اینمکه اگر یکوقتی بنا شود مطلق اراضی وسطح یک ایالت یاولایت یا شهری را معین کنند واحد این قبیل سطح میل مربع باشد. آنوقت هر سه جزء هم در اینجا رعایت شد . قفیز, جریب. میل مربع .

اما اینکه اشاره فرمودند میل مربع یک ملیون میشود. توضیحا عرض کنم که نقص در الفاظ ما است. وقتی ما میگو ئیم ده ذرع مربع در اینجا دو معنی استفاده میشود یکی اینکه صد ذرع مربع یعنی صد ذرعی که مربع است و یکمرتبه در خودش ضرب نموده ایم . و یکدفعه اینکه مثلا یک زمینی طولش ده ذرع و عرضش هم ده ذرع است و این عرض و طول را در هم ضرب کرده ایم می شود صد ذرع مربع. مثلا ملاحظه میفرمائید میگویند این اطاق مساحتش هشتاد ذرع مربع است. این عبارت یعنی چه ؟

یعنی طول و عرضش را معین کرده ایم میل مربع عبارت است از هزار ذرع مربع. شده . در اینجا که بنده عرض کردم میل مربع عبارت است هز هزار ذرع مربع. مقصودم ذرع مضروب به اصطلاح میموله معماری نبود یعنی مثلا یک ضلعش صد ذرع باشد و ضلع دیگرش ده ذرع. یعنی یک زمینی که هر ضلعش هزار

متر باشد و وقتیکه در هم ضرب میشود آن وقت هزار ذرع مربع میشود که مساوی خواهد بود با یک کیلومت مربع واضعافش هم هر کدام یک اسم خاص دارد. علی ی ال مقصودم اینستونقص از الفاظ ما است.میل مربع معادل است با هزار ذرع مربع و در مقابلش نوشته اینم یک کیلو متر مربع یک سحی که هر یک از اضلاعش یک کیلومتر با هزارمتر باشد. رئیس_قرائت میشود رای میگیریم (مجدداًبشرح سابق خوانده شد)

رئیس_ رای میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (چند نفری برخاستند) رئیس_قابل توجه نشد. پیشنهاد شاهزاده محمد هاشم میرزا قرائت می شود. (باین مضمون خوانده د) پیشنهاد میکنم عوض هزار ذرع مربع بخش نوشته شود. رئیس _آقای شیخ ارئیس . (اجازه )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس _ کلیتاًبنده آنچه ه تصور میکنم یکی از مقاصد مهمه از وضع این قانون و انشاء آن برای وحدت موازین ومقادیر بوده استوبرای اینست که از این اختلافاتی که در هر جا یکطور است دولت و مردم راحت شوند مثال ملاحظه بفرمائید جریب در گیلان ده هزار ذرع است و در هر گز سه هزاروششصد ذرع . و در سبزوار هزار وششصد ذرع ودر جای دیگر طور دیگربهر حال بقدری مختلف و متفاوت است که حقیقتاً اسباب زحمت است پس چه ضرر دارد که ما یک لغتیی وضع کنیم که هم تازه و هم فارسی و هم فارسی وهم خوب ومتعمل باشد وآن به عقیده بنده کلمه "بخش" است . ضمناً باید یک لغتی هم وضع کرد که مردم هم به آن مانوس باشند. و اما اینکه آقای رهنما فرمودند نوشتن درتبصره کافی است بنظر بنده کافی نیست زیرا هزار ذرع یک چیز یست که خیلی معمول ومتداول است ودر اراضی همه جا هم بکارمیرود و ده هزار ذرعی خیلی کمتر مورد استعمال است واین برخلاف ترتیب است و البته اگر برای هزار ذرع هم یک اسمی داشته باشیم بهتر است وهمین طور اگرده هزار ذرعی ده جریب بشود راحت تر است والا باید تمام مردم اصطلاحات خودان را عوض کنند تا این که مطابقه بکند با این ترتیب پس بعقیده بنده بخش یک لغتی یک غتی است فارسی و ساده وهمه هی میتوانند یاد بگیرند واگر بجای هزار ذرع بخش گذاشته شود بهتر است و هیچ اشکالی هم ندارد ورفع این مشکلات هم می شود. حالا بنده این کلمه را پیش نهاد کردم و دیگر بته است برای آقای مخبر.

مخبر_خد حضرت والا عضو کمیسیون هستند و ملاحظه فرموده اند که حساب تا اندازه از روی دقت شده و در کمیسیونی هم که مجدداً تشکیل شد عده از آقایان تشریف داشتند و مذاکره شد که این ترتیب بهم نخورد به علاوه بند هعرض میکنم اگرشما در آن تبصره بدولت اجازه بدهید که اضعاف و اجزائی تشکیل شد عده از آقایان تشریف داشتند ومذاکره شد که این ترتیب بهم نخودر علاوه بنده عرمیکنم اگر شما در آن تبصره بدولت اتجازه بدهید که اضعاف واجزائی برایمقایس سطح معین ند تمام این اختلافات بر صرف می شود و اسباب زحمت هم نخواهد شد و فقط در این تبصره علاوه بشود که دولت محض سهولت معاملات می تواند ا ضعاف و اجزائی برای مقاسهای سطح معین کند آن وقت دولت با یک دقتی ملاحظه میکند و اسمش رایا کیلو متر میگذارد یا میل می گذارد ,یا بخش میگذارد و از این جهت گمان میکنم این ترتیب تهتر باشد. رئیس ¬__رای می گیریم بقابل توجه بودن پیش نهاد شاهزاده محمد هاشم میرزا آقایان موافقین قیام فرمایند . (عده قلیلی قیام نمودند ) رئیس قابل توجه نشد. پیش نهاد آقای مشار اعظم . (مضمون ذیل خوانده شد ) بنده پیش نهاد می کنم هزار گز مربع (ذرع نامیده شود یویک واحدی ازمقیاسهای سطح باشد. رئیس بفرمائید . مشار اعظم در این جا توشیح داه شد که جریب ده هزار گز مربع است یعنی وقتی گفتند جریب ملتفت می شویم که مقصود ره هزار گز مربع است وهمین طور یک فقیز عباتست از صد گز مربع است ویک اسمی هم برای آن بگذاریم وهیچ اشکال و لطمه هم وارد نمی آید. بنابراین برای اینکه بین اینها هم مرتبه باشد بعقیده بنده خوبست ارز را قرار بدهیم این بنظر بنده رسید که عرض کردم مصطلح هم هست اینست که پیش نهاد کردم ولی اگر آقای مخبر قبول کنند

مخبر _بنده خیلی میل داشتم پیشنهاد آقای مشار اعظم را بپذیرمولی همانطور که آقای تدین پیش نهاد کردند گمان میکنم در موقع عمل این نظریه تامین شود ودر این جا می خواستم عرض کنم که دکامتر مربع ارهم که آقای تدین پیشنهاد کردند ممکنست اضافه شود لیکن خوبست آقایان در این قسمت ها اصرار نفرمایند زیرا خود دولت این ها را درخواهد کرد. مشار اعظم _پس رای بگیرید رئیس _مسترد گردید؟ مشاراعظم _بلی رئیس _پیشنهاد آقای یاسائی (اینطور قرائت شد ) بنده پیشنهاد میکنم اضعاف گز مربع اینطور مقرر شود:گز مساوی ده گز مربع نی مساوی صد گز مربع قفیز مساوی هزار گز مربع جریب مساوی ده هزار گز مربع رئیس _بفرمائید

یاسائی _چون میبینم بعضی از آقایان توحش دارند از اینکه اصطلاحات جدیدی در قانون مقرر شود در صورتیکه هراصطالحی که وضع شود بعد جامعه ناچاراست از اینکه یاد بگیرد همین شکلی را هم که معین میکنند ه جریب ده هزار ذرع مربع است البته باید وحمت بکشند تا یاد بگیرند ولی فقط یک چیزی هست که جامعه به بعضضی اصطلاحات طوری وضع شود که مورد انس همه باشد بهتر است کوچکترین قطعه زمینی که دراطصلاح فارسی داریم و همه جا هم معمول است گز است و دربعضی جاها هم واو تصغیر بآخرش اضافه میکنند ومیگویند گرتو و کرت لغت فارسی است برای یک قطعه زمین زراعتی و بعقیده بنده اگرما بخواهیم اصطلاحی وضع کنیم برای ده ذرع مربع باید همان کرت باشد و بعد از او همان طور که آقای آقا میرزا شهاب توضیح دادند نی مربع باشد بهتر است. زیرا مردم باین اصطلاحات مانوس ترند و زودتریاد میگیرند. دیگراینکه اینجا گفته شد وقتی ما میگوئیم پنج ذرع مربع مقصود همان پنج ذرع است یا نتیجه اشحاصل ربش است. خوب بالاخره باید اینها را حل کنیم که وقتی میگوئیم پیج ذرع مربع مقصود پنج ذرع است یا بیست وپنج ذرع بعی میگویند زبان ما ناقص است ووقتی که میگوئیم پنج ذرع یعنیهمان پنج ذرع. درصورتی که اینطور نیست پنج ذرع مربع که ما گفتیم و بافید مربع ذکر کردیم یعنی بیست و پنج ذرع مربع و این خیلی واضح است زایرا پنج تا بیست و پنج تا میشود و عقیده بنده این جا هم مقصود همانست. رئیس _شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه )

شیخ الرئیس _ بنده نمیدانم در عبارت های خیلی معمولی که در همه جا متداول است چرا باید بعضی اشکالات کرد و گفت غلط است. صد ذرع مربع معنایش اینست که حاصل ضرب آن صد ذرع است و اینکه می فرمایند "دوهزار ذرع مربع یعنی دوهزار ذرع ضرب در دو هزار ذرع که حاصل ضرب آن می شود چهار میلیون ذرع" همچو چیزی متاول نیست واگر همان اسمی را که معمولست بگذاریم و بگوئیم ذرع مضروب بهتر است که فرضا وقتی میگوئیم پیج هزار ذرع یعنی پنج هزار را ضرب میکنیم در پنج هزار و حاصل ضربش هم معلوماست وهربنائی هم میداند و اگر در اصطلا علمی اشکالی دارد در اصطلاح عمومی بهیچوجه اشکالی وادر نمی آورد رئیس _ آقایانی که پیشنهاد آقای یاسای را قابل توجه میدانند قیام فرمایند . (عده کمی برخاستند ) رئیس _قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای مشیر الدوله و آقای تقی زاده…. یک پیشنهاد دیگر یست که آن مقدم است . پیشنهاد مینماینم جدولهایازوان ومقادیر را بکمیسیون بر گردانیده پس از یک دقت و تجدید نظر دیگری بعرض مجلس برسانند. رئیس _ بفرمائید .

دکتر احیاء السلطنه _ مقصود از تدوین قانون ازوان ومقادیر اینبوده است که ازئوان مقادیر ما هم برطبق اصول سیستم متر یک مقیاسهای متری فرانسه تنظیم بشود توضیحاتی را هم که آقای تدین دادند کاملا مطابق باسیستم متر یک بود وچون ما این قدم را میخواهیم بر داریم لازم است که از رزی دقت ومطالعه باشد لهذا بنده این پیشنهاد را کردم که این قانون بر گردد به کمیسیون و تجدید نظری ودقتی در آن بشود وبعد بیاید به مجلس تا این اشکالات و ایرادات آقایان هم ر طرف شود و حالا اگر آقایان موافق باشند خیلی خوبست.

رئیس _آقای شیروانی (اجازه )

شیروانی عرض کنم اگر آقایان از برگشتن این قانون به کمیسییون یک نظریات دیگری دیگری دارند که هیچ ,ولی اگر بواسطه اشکالات وایرادات است و بواسطه اختلاف نظر هاست که ممکن است یک پیشنهاداتی بفرمایند ونظریات خودشان بگویند والا ممکن است این قانون برگردد به کمیسیون کمیسیون یک نظریاتی اتخاذ کند و مجدداً در مجلس نسبت بآن نظریات مخالفت بشد و بنده یک پیشنهادی هم تقدیم کرده ام . رئیس _آقایانی که پیشنهاد آقای دکتر احیاءالسلطنه راتصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند) رئیس تصویب شد.

مواد الحاقیه پیش نهاد شده تلکیفش باید معین شود (بمضمون ذیل قرائت شد ) پیشنهاد آقایان محمد هاشم میرزا ورئیس الحار ودولت آبادی _امضا کنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم که ماده العاقیه ذیل به لایحه اوزان و مقادیر اضافه شود. ماده الحاقیه _سنگها و مقیاسهای جدیدباید در خود ایران ساخته و تهیه شود.

رئیس _ شاهزاده شیخ ارئیس . (اجازه ) شیخ الرئیس _مقصود از این پیشنهاد اینست که قسمت صنعتی آن اگر در ایران واقع شود خیلی بهتر است زایرا اگر یک آهنهائی برای اینکار وارد کنند آنوقت وجود این آهنهائی که قعلا هست تمامس بی مصرف میماند درصورتیکه ما میتوانیم وسیله برای انجام گرفتن اینقسمت فراهم کنیم و ریختن سنگ هم یک اسباب زیادی نمی خواهد و ممکنست همین جا درست شود واز نقطه نظر اقتصاد با نبودن معدن موجودی که فعلا استخراج کنند عقیده بنده اینست که همین آنها را بصنعگران خودمان مزد بدهند وبسازند که این آهنها هم مورد استعمال پیدا کند واز بین نرود.

رئیس _آقای آقا سید یعقوب . آقا سید یعقوب _بنده میخواهم یک عرضی بکنم ضمناًاجازه میدهم از آقای رئیس که زنک بزنند وبفرمایند خارج از موضوع است. بنده عرض میکنم که این قانون آمد در مجلس و تمام آقایان مشیر الدوله و تقی زاده و داور و تمام فضلاء و عقلاء و علماءآمدند در کمیسیون واین قانون راتنظیم کردند و گفتیم بیاری خدا امید داریم که این قانون بگذرد و بایاین همه الان هشت ما هست که این قانون سه مرتبه آمد بمجلس واکثریت پیدا نکرد وحالا هم میفرمایند برگردد بکمیسیون و این صحبتی را هم که حضرت والا فرمودند تمام همنهائی است که در کمیسیون مذاکره شده است و این صحبت ها هم لازم ندارد و دیگر اینکه از یکطرف ما دولت را مجبور می کنیم که در مدت سه سال تمام سنک ومزان ومقادیر ایران را یکسان کند واز طرف دیگر میگوئیم که تمامش باید در اینجا درست شود شما ماحظه بفرمائید ما که در دو شیئی متناقص نمیتوانیم رای بدهیم تمام اینها را ما در کمیسیون با حضور نماینده گمرک مذاکره کردیم و بالاخره قرار بر این شد که دولت هر اندازه را که میتواند در ایران تهیه نماید آنوقت چطور ما بدولت فشار بیاوریم که قانون را اجرا کند از یک طرف ما میگوئیم در ظرف فلان مدت قانونی را دولت اجرا کند از آنطرف از میگوید من سیگرا تهیه نکرده ام پس ما نمی توانیم دولت را مجبور کنیم که تمام سیگها را در اینجا تهیه کند معلومست آن اندازه که ممکنست شود در اینجا هست تهیه میکنند اما اجازه ای که خواستم برای عرض اولم بود. بهزار زحمت ما این قانونرا آورده بودیم , بمجلس وبازگشت بکمیسیون خدا میداند دیگر کی بر گردد.

جمعی از نمایندگان_ مذاکرات کافی است. رئیس -رای میگیریم پیشنهاد شاهزاده شیخ الرئیس آقایانیکه پیشنهاد ایشان را قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (اکثر نمایندگانقیام نمودند)رئیسقابل توجه شد.

پیشنهاد آقای مدرس. (بشرح ذیل قرائت شد ) ماده الحاقیه دولت مکلف است ازوان فلزی که در مملکت هست در مقابل اوزان جدید باختلاف قیمت عشر تا سه عشر بول نماید. مدرساگر چه پیشنهاد است بایدمختصر عرض کنم . آقایان سایه نشسته اند ورای میدهند. این قانون را اینطور که آقایان مسامعه میرفرمایند باری مملکت ده کرورضرر دارد. تمام مملکت سنگ دارد . سنگ فلزی برنج. آهن چدن هم دارند .

بنده خاطرم میآیدسابق برین میگفتند سنگ صرابخانه. یک سیگی بود باین اسم. الان که شما اینجا رای میدهید بنا میکنند یک سنگهائی میسازند واین سنگهائی که هست وجودشان اسباب معطلی است عقیده بنده این است که دولت باید این سنگها را تدارگ کند اولا دو سال و سه سال وچهارسال وپنچ سال طول نمی کشد که در شهرهای معتبر اساسش را بریزند دولت مخصوصاًباید مباشر این کار باشد یعنی تهیه کند وآنوقت بفروشد دوره سیگ هم دومن است که از یکمثقال تایکمن که یکدوره سیگست دو من می شود.

یکنفر از نمایندگان _ بیشتر می شود مدرس تقریبی عرض کردم دو من سنگرا دولت تمام میکند و میخواهد بفروشد ده تومان یا نهتومان یا هشت تومان یا هرچه ,من هم سنگ دارم پدرم یاجدم یا برنج یا آهن یا هرفلزی بمن رسیده واگر بنا شود تمام مملکت نگ جدید را پول بدهند بخرند وسنگهای سابقه وجود معطله بشود ببینیید چقدر ضرربه مملکت وارد میآید بنده این را مسلم میدانستم که این پیشنهادی که شاهزاده کردند تدارک آن باید در اینجا بشود و احتمال نمیدادم که در جای دیگر سنگ تدارک شود ونظر من این بود که نه ضرر بدولت برسد ونه ضرربمردم وارد آید ایین بود که پیشنهاد کردم من که یک سنگ فلزی دارم ویک سنگهم که دولت دارد.

این سنگ مرا دولت تبدیل کند به سنگ خودش باختلاف یکعشر یا دو عشر یا سه عشر یکمیزانی برای اجرت ساختن بر دارد که هم دولت ضرر نکند و هم یکضرری به مملکت وارد نیاید یعنی ممن که کاسب هستم بی پا نشوم که دومن سنگرا حالا بخرم ده تومان یا هشت تومان زیرا این یک خسارت عمده ای به این مملکت وارد میکند این سنگ فلزی من را دولت قبول کند ضررش را هم ده یک,ده دو,ده سه یا ده جهار بردارد بنابراین این پیشنهاد دراین جهت استحضار خاطرآقایان اعضاء کمیسیون عرض کردم وعقیده بند هاین است که این قانون بدون این پیشنهاد یکضرر فوق اعاده برای مملکت دارد جمعی از نمایندگان_صحیح است. مخبر در این قسمتا آقای مدرس معروف هستند که خیلی خوب حرف میزنند همینطور هم هست خیلی خوب حرف میزنند ونکاتی را درنظر میگیرند که غالباً اکثریت را میبرند ولی در این جا اجازه بدهند بنده توضیح بدهم شاید خودشانهم قبول کنند

اولا این سیگها نقره نیست سنگست آهن است . طلا ونقره نیستمدرس_ برنج است مخبر_برنج هم هست ازنقره که قیمتش بالاتر نیست امروز شما ضرابخانه دارید یکنفری که میخواهد برود آنجا بنقره اش را میدهد سکه می زند پولش را میگیرد ومیآورد این سنگ از پول دو قرانی ضرابخانه بالاتر است؟در یکی از مواد اینقانون صریحاًنوشته شده است که سنگها را برای اینکه مشکلاتی برای مردم تولید نشود برای اینکه آن خورده سنگهای آهنی که آقای مدرس تخمین کردند به ده کرور وبعقیده بنده ده کرور پول نقره در این مملکت نیست بموجب این ماده هر کس می تواند سنگش را درست کند وببرد بگوید رویش را علامت بزنندپس سنگهاشان از بین نمیرود این ماده صریح است وبنده برای آقایان الان میخوانم : ماده سوم _ هرکس حق دارد اوزان و مقیاسهائی بر طبقاین قانون تهیه نماید ولی قبل از اینکه آنها را بمعرض فروش در آورد ویا برای تجارت و کسب بکار برد باید آن ازوان و مقیاسها را تصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی روی آن نقش نماید. پس چه میشود؟

دکاندار سنگ آهن دارد میرود سنگش رادرست میکند می برد پیش دولت که روی این مارک بزن این چه اشکالی دارد؟حالا اگر آمدیم این قسمت پیشنهاد را قبول کردیم برای یک نظری که تصور کرده اند آنوقت فرض کنید دولت سنگی تهیه کرد اولا این سنگ روی شتر باید حمل ونقل شود واز این طرف به آن طرف ببرند

اینقضیه چطور میشود؟ (همهمه بین نمایندگان)اجازه بدهید این سنگها را که در همه جا نمیتوانند درست کنند این یک نمونه دارد و در مرکز باید درست شود یا اگر یک نمونه ای در شهرهای مهم دارد و در مرکز باید درست شود یا اگر یک نمونه ای در شهرهای مهم دارد آنوقت باید درهرجا دولت یک اداره میز و صندلی هائی درست کند وهی سنگ بریزند و آن سنگها را روی شتر وقاطر حمل کرده وهی کرایه بدهند این که نمیشود واسباب زحمت است پس ماده این اجازه را میدهد که هر کس سنگهای مختلفی دارد آن سنگها را ببرند آب بکند ودرست بکند وبدهد بدولت که دولت روی آن مارک بزند باین صورت گمان میکنم نظریه آقای مدرس هم تامین شده باشد فقط ممکن است بگویند برای علامتی که دولت روی

آن سنگش میخواهدبزند ممکن است اجحاف کند وسیصد تومان ازش مثلامطالبه کند والا نقع دیگری ندارد وقتی که بمردم اجازه داده شد که سنگها راخودشان درست کنند وبیاورند علامت دولت را روی آن بگذارند دیگر چه اشکالی دارد؟

مگر اینکه بفرمایند علامتی که دولت روی آن میزند پولش رازاید میگیرد ومن گمان نمیکنم دولت نظر استفاده در این خصوص داشته باشد که برای علامت مثلا پنجاه یا هفتاد یا صد تومان پول بگیرد سنگهائی را که فرمودند ممکن است تهیه کنندو بدولت بدهند در همان ولایات که دولت روی آنها علامت بگذارد رئیس _آقایانی که پیشنهاد آقای مدرس را قابل توجه میدانند قیام فرمایند (غالب نمایندگان قیام نمودند )

رئیس _قابل توجه شد چند فقره دیگر پیشنهاد هست اگر اجازه بفرمائید باشد برایبعد از تنفس بعضی از نمایندگان _صحیح است (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس ازنیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)رئیس _تهیه پیش نهاد ها قرائت می شود کفیل وزارت معارف _بنده قبلا خواستم تقاضا کنم که کنترات معلمین فرانسوی را اگر صلا می دانید برای روز شنبه یا روز یکشنبه جزءدستور فرمائید

رئیس _در موقع تعیین دستور در نظر گرفته میشود پیشنهاد آقایان میرزا آقاخان وروحی بشرح ذیل قرائت شد )بنده ماده الحاقیه ذیل را پیش نهاد می کنم ماده الحاقیه _ کلیه سنگها و اوزانی که در این جا قید شده باشد باید همه آنها به مهر رسمی وزارت فوائد عامه که برای این کارتخصیص داده میشود رسیده باشد وسنگها اوزانیکه از خارج وارد شده باشد ولو مطابقت با این قانون بنماید ممنوع از استعمال است .

رئیس _ آقای روحی نیستند؟ آقای میرزا آقاخان . (اجازه ) میرزا آقاخان _برای اینکه این سنگ ها مثل سایر چیزهای دیگری نشود ودر ایراین درست کنند وسنگ ها را از خارجه نیاورند بنده این پیشنهاد را کردم که در همین جادرست کنند.

رئیس _اگر باین نظر است که آن پیشنهاد آقای مدرس ای ننظر را تامین میکند. اگر میخواهید رای بگیریم ؟ میرزا آقاخان _خیر. (پیشنهاد آقای سلطان العلماء بشرح ذیل قرائت شد ) ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد میکنم .

ماده الحاقیه _ازوان ومقادیری که دولت تهیه میکند نباید در موقع فروش بر قیمت تمام شده بیشاز نیم عشر اضافه نمایند و ازوان ومقادیری که دیگران تهیه مینمایند برای وضع عامت رسمی دولت نباید پیش از عشر قیمت تمام شده از تهیه کننده دریافت نمایند. رئیس _آقای سلطان العلماء (اجازه)

سلطان العلما ءبنده سوءظن بدولت ندارم که این پیشنهاد را کردم نه از راه سوءظن است . ولی همان طوری که در شور اول عرض کردم دولت برای رفاهیت مردم این کار را میکند وضمناًهم یک فایده خواهد برد چنانکه گفته شده است دولت یکنظری دارد برای این کارکه اسباب رفاهیت مردم باشد ودر ضمن هم البته منافعی خواهدبرد آن است که بنده پیشنهاد کردم که دولت این سنگهائی را که میسازد به قدری که تمام شده نیم عشر اضافه کند وبفروش برساند وهمینطور هر کسی که یک سنگی را تهیه کرد دولت برای وضع آن علامت رسمی نیم عشر بیش از قیمت تمام شده آن حق دریافت نداشته باشد. رئیس نزدیک ظهر است وعده هم کافینیست جلسه را اجازه می فرمائید ختم کنیم؟(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی موتمن الملک

منشی علی اقبال الممالک

منشی معظم السلطان