مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۴
جلسه ۲۴
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ۱۲ جوزا ۱۳۰۳ مطابق ۲۷ شوال سنه ۱۳۴۲
مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید
صورت جلسه یوم پنجشنبه نهم جوزا را آقای میرزا شهاب الدین قرائت نمودند
رئیس – آقای سردار معتمد (اجازه)
سردار معتمد – بنده در جلسه گذشته بواسطه کسالتی که داشتم با تلفون اجازه خواسته بودم حالا این جا بنده را غایب بدون اجازه نوشتهاند
رئیس – دیگر ایرادی نیست؟
(گفتند خیر)
آقای وزیر مالیه برای جواب سوالات حاضر شدهاند.
آقای سردار مفخم (اجازه)
سردار مفخم – در چندی قبل حاکم قزوین باسم طرفداری از فقراء و ضعفاء خرید گندم و فروش بخباز را بخودش انحصار داده بود و بعد از تعبیر او اداره مالیه قزوین همان ترتیب و روش را بنام اداره ارزاق تعقیب کرد تصور میکنم فلسفه اداره ارزاق برای رفاه حال ضعفا و فقراء است که شاید باین وسیله بتوان ضعف کارگر و زارع را از چنگال مالکین و احتکار نجات داد متاسفانه اداره مالیه قزوین بر خلاف این فلسفه رفتار نموده گندم را خرواری چهارده تومان بخرند و خرواری هفده تومان و هفت قران دهشاهی بخباز میدهند و در موقع تحویل گرفتن گندم از هر خرواری پانزده من الی بیست من باسم آفت کسر میکنند و همان گندم را یک خروار حساب میکنند و البته در هر خرواری هفت هشت تومان برای اهالی قزوین خسارت و تعدی است با این ترتیب بنده گمان میکنم که نظر دولت هم از تأسیس اداره ارزاق برای رفاه حال فقراء است و الا اگر مقصود انتفاع باشد ممکن است از چشمهُ دیگر و از یک منبع پر منفعت دیگر که مباح هم باشد اختصاص بدهند. میخواستم بدانم که با کدام مجوز قانونی این تحمیل کمر شکن بقزوینی بیچاره وارد آمده است که آن بیچارهها را بنان شب محتاج کردهاند و تا کی این تحمیل در قزوین معمول خواهد بود و آیا مماهد بود و آیا مم تا بحال گرفته شده و گمان میکنم بیش از سیصد هزار تومان است معین کنند که معلوم شود این وجوه کجا رفته و بچه مصرف رسیده؟
وزیر مالیه – بطوریکه آقای سردار مفخم اظهار فرمودند مقصود دولت از تأسیس ادارهُ ارزاق در قزوین رفاه حال اهالی بوده است و هیچ منظور نظر استفاده در این قضیه نبوده است و تصور هم نمیکنم تا حال در این مسئله اجحاف شده باشد در موضوع ارزاق در چند سال قبل در نتیجه پیش آمد قحطی و بدی جنس دولت این امر را در دست گرفت و همیشه مقصود دولت این بوده است که رویهم رفته این کار را طوری اداره کنند که نه نفع داشته باشد نه ضرر و اهالی هم از حیث نان آسوده باشند در ابتدای تأسیس داره ارزاق در طهران خود دولت فداکاریهای زیادی کرد و مبالغ زیادی در این مسئله خسارت کشید و بالاخره درنتیجه تظلمات و رفرمهائی که اتخاذ شد حالا دولت میتواند ارزاق طهران. قزوین و عراق و قم را اداره کند و نان اهالی را تهیه نماید بدون اینکه ضرری متحمل شده باشد در واقع در اینکار دولت وسیله ایست بین گندم دارها و خبازها که بیک وضع سهلتری نان مردم را تأمین کنند. اما راجع بتحمیلی که میفرمایند باهالی قزوین میشود از قبیل نرخ گندم و آفت و عوارض دیگر. در موضوع مسئله افت بکرات از اطراف هم شکایاتی به وزارت مالیه رسیده بود سال قبل که خود بنده عهده دار امر ارزاق بودم بقزوین رفتم برای تفتیش اداره ارزاق هیچگونه اجحاف از اداره ارزاق آنجا مشاهده نکردم. در موضوع افت این قضیه معین است که تمام آقایانیکه در آن حدود ملک دارند می دانند که گندم قزوین خاک زیاد دارد و این مسئله هم برای ملاکین اجباری نیست که این جنس را میفرستند حتماً پاک نکرده بدهند اشخاص آزادند میتوانند گندم خود را پاک نموده نود و پنج من داده صد من حساب کنند و پول آنرا بگیرند و این مسئله مکرر در قزوین بکسانی که جنس دارند گفته شده است که میتوانند جنسشان را پاک کرده ۹۵ من بدهند و صد من پولش را بگیرند و مطابق اطلاعاتی که بنده دارم در آنجا هیچگونه اجحاف و تعدی نشده و اگر مواد معین را آقا سراغ دارند که اجحاف شده بفرمایند تا جواب عرض کنم. دولت هم در نظر ندارد مسئله ارزاق قزوین یا جاهای دیگر را از بین ببرد و این ترتیبی است که دولت برای رفاه حال رعایا بایستی تعقیب کند. در موضوع قیمت هم عرض کردم قیمتی که دولت برای نرخ نان معین میکند اینها رویهمرفته طوری حساب میشود که دولت نه منفعت ببرد نه ضرر بکند اگر آقایان این مسئله را قبول ندارند ممکن است بحسابهای اداره ارزاق رسیدگی کنند آنوقت خواهند دید که دولت یک مشقتهای فوق العاده را متحمل است و این فقط برای رفاهیت مردم است.
سردار مفخم – بنده گمان میکنم آنطور که آقای وزیر مالیه فرمودند نباشد بنده حاضرم که مدلل کنم اداره ارزاق گندم را ۱۴ تومان میخرند و ۱۷ تومان و ۷ قران و ده شاهی بخباز میفروشند دفتر خباز معین است دفتر اداره هم معین است ثبوت این مسئله سهل و آسان است و اینکه فرمودند خودشان بقزوین تشریف آوردند و راجع بکیل خودشان تحقیق کردهاند در آن موقع خود بنده هم در قزوین بودم که ایشان تشریف و البته آوردند تصدیق میفرمایند تشریف آوردن ایشان در یک ساعت و یا یک روز آنهم در صورتی که اجزاء بدانند مقصود کیل گرفتن است و دقت میکنند جلوگیری از اینکار نمیکند بعلاوه آن کیل هم گمان میکنم کیل صحیحی نبوده که در حضور ایشان گرفته شده و این موضوعی را که بنده عرض میکنم چیزی نیست که از ده نفر دوازده نفر صد نفر گرفته باشند بتمام زارع و مالک قزوین اجحاف شده است ممکن است در این خصوص رسیدگی شود این عرایضی که بنده کردم اگر یکیش صحیح نبود بنده از عهده بر میآیم اما اگر صحیح و صدق بود خوب است وزارت مالیه رفع اینگونه تعدیات را از اهالی بیچاره قزوین بکند و همانطور که خودشان فرمودند مقصود از تاسیس اداره ارزاق برای رفاه حال مردم است و البته نبایستی اداره ارزاق چهارده تومان را هیجده تومان بدهد و انبفاع کلی ببرد چون پیش از این نباید عرض کنم دیگر در این باب چیزی عرض نمیکنم ولی در خارح حاضرم ثابت کنم. سوال دیگری هم دارم اجازه میفرمائید عرض کنم؟
رئیس – تامل بفرمائید دیگران هم سوالشان را بکنند. آقای مدیر الملک. (اجازه)
مدیر الملک – بنده میخواهم از آقای وزیر مالیه سوال بکنم با وجود اینکه عده زیادی از مستخدمین وزارت مالیه باسامی مختلفه بیکار هستند مسیو واشنوسکی که در دوره چهارم مجلس شورای ملی کنترات اورد شد و در صورتی که ابدا هیچ تخصصی برای ایشان در کار مالیه تصور و در نظر نیست و بلکه تمام از دست ایشان شکایت دارند و بکمیسیون فرایض هم شکایات متعددی رسیده است چه صلاحیتی در نظر گرفتهاند که ایشان با ماهی پانصد تومان چهارصد تومان حقوق در وزارت مالیه بعنوان استخدام باقی هستند.
وزیر مالیه – مسیو واشنوسکی استخدامش در اداره خالصجات تازه نیست مدتها استخدام اداره خالصجات است و اداره هم از طرز خدمات او راضی است و نظر باینکه مسیو واشنوسکی تبعه ایران نبود و تبعه خارجه بود در سال گذشته تبعیت دولت ایران را قبول کرد و شکایتی هم از طرف اعضاء راجع باو نشده و حقوقی را هم که دولت باو میدهد اینقدر نیست که فرمودند حقوقی راکه مسیو واشنوسکی میگیرد ماهی صدو چهل تومان بیشتر نیست.
مدبرالملک – بعقیده بنده رضایت از یک مأمور دولت مخصوصا خارجه فقط میتواند روی دو اصل باشد یکی ازدیاد عایدات و دیگری رفاهیت حال زارع در صورتی که آلان رئیس کمیسیون عرایض آقای آقا سید یعقوب اینجا تشریف دارند و تصدیق دازند که عرایض و شکایات مفصلی در موضوع ایشان بمجلس و کمیسیون عرایض رسیده و هیچ تخصصی هم در مالیه ندارند و بنده حاضر هستم در خارج هستم در خارج ثابت کنم که از وجود ایشان مبالغ گزافی بخالصه دولت ضرر خورده است با این حال چگونه میتوانیم تخصص او را قائل شویم؟
وزیر مالیه – بطوریکه بنده اطلاع دارم موقعی که مسیو واشنوسکی مأمور خالصجات ورامین بود بهترین سالی است که خالصجات ورامین عمل کرده است و چهارده هزار خروار در موقع تصدی ایشان خالصه ورامین عمل کرده در صورتی که سابقه ندارد که عملکرد ورامین باین مقدار بوده باشد در موضوع شکایات از او هم هیچ شکایاتی بوزارت مالیه نرسیده اگر موارد بخصوصی هم هست خوبست معین بفرمایند تا رسیدگی شود.
رئیس – آقای هرمزی. (اجازه)
هرمزی – بنده راجع به عبدالرضا خان سوالی درام که در دو جلسه قبل مذاکره شد و آقای وزیر مالیه یک جوابی فرمودند که دکتر میلسپو بمسئولیت خودش این شخص را استخدام نموده است بنده آنچه بقانون اساسی و قانون کنترات دکتر میلسپو مراجعه میکنم همچو مسئولیتی و وظیفه متوجه دکتر میلسپو نیست گذشته از این آنچه تحقیق کردم در وزارت مالیه و خزانه تمام مقصودش اسباب توهین دولت و بر خلاف منافع و مصالح ایران کار میکند چنانچه بانک ایران و روس که بموجب قرارداد بدولت ایران واگذار شده مانع شده و نگذاشته است که اسم ایران روی این مؤسسه گذاشته شود و یک تابلو خزانه داری در آنجا زدهاند که اسم ایران روی آنجا نباشد و استخدام این شخص بکلی بر خلاف قانون است و خوبست باین سوالاتی که میشود یک ترتیب اثری داده شود و اگر بنا بشود که ترتیب اثر داده نشود و همینطور جوابهای لفظی بدهند خوب است این سوالات نشود و مذاکره نشود.
وزیر مالیه – بنده در جلسه قبل اظهار نکردم میلسپو این شخص را بمسئولیت خودش استخدام کرده است اولا الزام است عرض کنم که استخدام عبدالرضاخان در وزارت مالیه تازگی ندارد بلکه شانزده سال است که ایشان در وزارت مالیه مستخدمند و اظهاراتی که بنده کردم این بود که چون این شخص تبعه خارجه است و تقاضای تابعیت ایران داشت و هنوز در موضوع تابعیت او یک تصمیمی اتخاذ نشده بود این بود که عرض کردم و الا نه اینکه فرض کرده باشم دکتر میلسپو بمسئولیت خودش اورا استخدام کرده او از سابق مستخدم بوده شانزده سال است مستخدام است. هرمزی – در مجلس دورهُ چهارم استخدام عبدالرضا خان رد شده است نظر باینکه تبعه خارجه بوده است هر چه قانون هم که در ادوار مختلفه وضع شده حاکی است که مستخدم دولت فقط میبایستی ایرانی باشد مگر یک متخصصینی که خارجی باشند باشندآن را هم باید مجلس کنتراتشان نماید و این شخص بر خلاف قانون مستخدم بوده شانزده سال هم مستخدم بوده بر خلاف قانون بوده و حالا باید این آدم استخدامش رد شود.
رئیس – آقای احتشام الحکماء (اجازه)
احتشام الحکماء – بنده در تعقیب مذکرات جلسهُ گذشتهُ راجع بتحدید میخواستم یک سوالی از آقای وزیر مالیه بکنم بطور کلی وضع قانون اختصاص دارد بمحلس شورای ملی و در هفده سال قبل که مالیات تریاک معین شد تعلق میگرفت بتریاک داخله مملکتی و تریاکی که حمل بخارجه میشود باید از مالیات و عوارض معاف باشد ولی از هشت ماه قبل که ایام فترت مجلس شروع شد تا کنون صندوقی سی تومان از تجار اصفهانی به عنوان مالیات میگیرند و پنجاه تومان هم در سر حد بعنوان گمرک میگیرند خواستم بفهمم علتش و فلسفه گرفتنش چیست؟
وزیر مالیه – قانون تحدید تریاک بطوری که نماینده محترم اظهار داشتند در چند سال قبل وضع شد و مدتش هم منقضی شده است ولی چون در موقع غیبت مجلس شورای ملی مدت قانون تحدید تریاک منقضی شده یک تصویب نامه هست که از طرف دولت وقت صادرشده و آن را تمدید نموده است و حالا خود وزارت مالیه در صدد است یک لوایحی تهیه کند و بمجلس تقدیم خواهد کرد. یک نفر از نمایندگان – آقا بلندتر بفرمائید.
وزیر مالیه – عرض کردم مدت قانونی تحدید تریاک وقتی که منقضی شد بموجب تصویب نامه هیئت دولت امتداد پیدا کرد اینهم یک مسئله مهمی است برای مملکت.
وزارت مالیه هم نمیتوانست فوراً آن را الغاء کند لوایحی در این باب تهیه خواهد شد و برای تصویب مجلس تقدیم خواهد شد.
رئیس – آقای احتشام الحکماء (اجازه)
احتشام الحکماء – بنده عرض میکنم که مجلس باید وضع قانون بکند وزارت مالیه حق ندارد قانون وضع کند. علت ندارد که مال التجارهای که جزء صادرات مملکت است وزارت مالیه یا دولت تصویبنامه صادر کنند و تجار در تحت فشار باشند.
وزیر مالیه – دولت قانونی وضع نکرده است یک قانونی بوده است آنرا دولت تمدید داده است و پیش نهادی در این خصوص تهیه شده و عنقریب بمجلس تقدیم خواهد شد یکنفر از نمایندگان – دولت حق نداشته است تمدید بدهد
رئیس – آقای حاج آقا اسمعیل (اجازه)
حاج آقا اسمعیل – بنده دو سوال از آقای وزیر مالیه داشتم. یکی راجع به دویستهزار تومان اعتباری است که در دوره چهارم برای غارت زدگان ارومیه داده شده و یکی هم راجع بپولی است که در کابینه آقای وثوق الدوله برای غارت زدگان ارومیه مردم دادند و آن پول پیش تومانیاس جمع شد و همینطور پیش تومانیانس ماند تا وقتی که تومانیانس بی پاو ورشکست شد تمام این پول همانطور بود تا حالا که اداره او باز شده آیا آن پول را گرفته یا نگرفتهاند؟ و آن دویستهزار تومان را چکار کردهاند بمصرف رسیده است یا نه؟
وزیر مالیه – چون این سوال را قبلا نفرموده بودید اطلاعی ندارم و در موضوع دویستهزار تومان نمیتوانم عرایضی عرض کنم ولی در موضوع پنجاه و دو هزار تومان که بابت اعانه نزد طومانیانس بود دولت آنرا دریافت و بتوسط مستروانرا آمریکائی برای غارت زدگان ارومیه فرستادند و بین اهالی که مصیبت زده و غارت شده بودند تقسیم شده است و راپورتش هم هنوز به بنده نرسیده است بعد از آنکه راپورتش ببنده رسید البته مراتب بنظر آقایان نمایندگان خواهد رسید.
سردار معظم – دولت ایران مگر خودش مأمور نداشت؟
حاج آقا اسمعیل – راجع بدویستهزار تومان بنده قبلا بمقام محترم ریاست اطلاع داده بودم که برای وزارت مالیه فرستاده شود حالا هم اگر فرستاده نشده تقاضا میکنم فرستاده شود
رئیس – روز پنجشنبه فرستاده بودید و ارسال شده است. آقای عماد السلطنه .(اجازه)
عمادالسلطنه – سوال بنده راجع به نواقل است ولی آنوقتی که این سوال را کردم بعد پشیمان شدم زیرا جوابی که به آقای احتشام الحکماء دادند هیچ مطابق سوالشان نبود ایشان گفتند از هشت ماه قبل تا کنون از هر صندوقی بیست و سه تومان اضافه بر آنچه میگرفتند از تریاک گرفته میشود. ایشان چیز دیگری فرمودند حالابا اینکه خارج از موضوع است عرض میکنم تجار ایرانی میخواستند تریاک خود را آزادانه حمل کنند از طرف ادارهُ مالیه به آنها فشار آوردهاند که باید بوسیله پست حمل کنید از بروجرد باصفهان قاعدتاً باید پنج روزه برسد ولی بایستی مدت سه ماه ونیم طول کشید تا رسید وقتی هم رسید نصف قیمت شده بود و چندین نفر از تجار به این واسطه دچار ورشکستگی شدند آمدند ملتجی شدند بوزارت مالیه که آخر این چه حکمی است؟ بچه مناسبت صندوق تریاکی که برای خارجه تهیه شده بوسیله پست حمل کنند؟ گفتند اگر میخواهید بوسیله پست حمل نکنند باید هر فرسخی یکشاهی و نیم در تمام خاک ایران پول بدهند. حالا اگر بخواهید مثلا تریاک از خراسان ببندر بوشهر حمل کنند باید فرسخی یک شاهی و نیم بدهند بعنوان اینکه میخواهند تریاکشان را با پست حمل نکند آیا اینهم مربوط بقانون تحدید یا تصویبنامه هیئت وزراء است؟ بنده هیچ نفهمیدم.
اما راجع بمسئله نواقل بنده د رجلسهُ قبل دو سوال کردم از آقای وزیر مالیه و هیچیک از مواردش را ترتیب اثر ندادند حتی راجع بمسئله کنترات هم که عرض کردم فقط یکنفری را شنیدم اشتبائی را که باو محول کرده بودند بخرد چون صد سی ارزان تر خریده است او را بی کار کردهاند ولی دیگران همانطور بحال خودشان باقی هستند. اما در موضوع نواقل همینجا الان بخلاف قانون امروز صبح آمده بودند از خود من نواقل میخواستند سه مقابل آنچه مجلس تصویب کرده است اگر ندهیم باید دم دروازهها با قزاق و اژان تصادف کنیم و نمیگذارند از دروازه خارج شویم واقعاً اگر آنها را ما باید بدهیم بیاورند بمجلس مجلس تصویب بکند ما بدهیم و الا چه فایده دارد که ما سوال کنیم؟ مثلا در فلان ولایت چه شد و یا در فلان ایالت چه شد. آقای حاج میرزا عبدالوهاب – اگر چه شاید جواب بنده هم مثل سایرین داده شود ولی باز عرض میکنم سوال بنده راجع بجادههای شوسه بود آنروز فرمودند باج راه از روی تاکس روسها معلوم شده در صورتیکه اینطور نیست زیرا آن باجی که روسها گرفتند بین دو باج خانه را معاف میداشتند و حالا از دم دروازه زنجیر گذاشتهاند و باج میگیرند در جاده قزوین همدان – ای یکی – و یکی دیگر راجع بپولی بود که از جاده بین عراق و همدان میگرفتند در صورتیکه ابداً شوسه نیست فقط یک فرسخ از آنجا را انگلیسیها بواسطه منزلی که در آنجاها داشتند شوسه کرده بودند حالا دولت آنجا را هم زنجیر گذاشته و پول میگیرند در صورتیکه جاده بکلی خراب شده و معروف است بپل ریز آباد آنجا زن و مرد و تمام عابرین چند تا حمال میگیرند که از آب آنها را عبور بدهند اگر جاده شوسه است جهة اینکه پل ندارد و وسایل عبور عابرین را فراهم نمیآورند چیست؟ اگر جاده شوسه نیست جهة اینکه پول را میگیرند چیست؟ میخواستم این سوالات را آقای وزیر مالیه جواب بدهند.
وزیر مالیه – بنده اطلاعات کافی در این باب ندارم و در جلسه آتیه جواب عرض میکنم.
رئیس – آقای اخگر (اجازه)
اخگر – بنده از وزارت داخله سوالی کرده بودم راجع بسانسور . . .
رئیس – آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند. اخگر – بلی ولی هفت هشت ده هفته است که گذشته و جوابی ببنده ندادهاند.
وزیر مالیه – بودجه تفصیلی وزارت عدلیه حاضر شده تقدیم مجلس شورای ملی میشود همچنین بودجه تفصیلی وزارت مالیه مال تمام ادارات مالیه ایران حاضر است تقدیم میشود.
رئیس – آقای دولت آبادی (اجازه)
دولت آبادی – اگر چه همهُ ولات تقریباً از مأمورین مالیه شکایت دارند ولیکن بطور خصوصی اهالی اصفهان شکایتشان خیلی زیادتر است (بواسطه تحدید) و اینکه کار تریاک در اصفهان یک اهمیتی دارد بملاحظه عمل گردش است در سال گذشته همه آقایان میدانند که یک حادثه خیلی دلخراش ناگواری در اصفهان اتفاق افتاد و چند نفر مردمان بی گناه در سر مسئله تریاک کشته شدند پس از آنکه مأمور دولت از اینجا رفت باصفهان این اعلان را از طرف دولت بدر و دیوار اصفهان چسبانیدند. (اعلان) محض رفاهیت و آسایش عامه رعایا شیره تریاک سهمی زارعین و رعایا بکلی آزاد و از هرگونه تعرض مصون و هیچگونه عوارضی مالیاتی بر شیره سهمی زارعین تعلق نخواهد گرفت – نماینده ریاست کل مالیه ایران – کلنل دومکرک. این اعلان در اصفهان مفادش این بود که رعیت آزاد است یعنی اگر رعیت تریاک خودش را از صحرا برد بخانه اش مأمور مالیه نباید برود در خانه آن رعیت و تفتیش کند با این حال در صورتیکه فلان شخص تریاک را مخفی نکرده است آنرا میکشند می آورند حبس میکنند جرم میکنند حالا چه قضایائی از این قبیل واقع شده است بطور تفصیل عرض کنم از این جهة مختصراً یک فقره را عرض میکنم و آن این است که در چندی قبل یک زارعی را میروند بخانه اش تریاک اورا میآورند بشهر و خودش فرار کرده تطهران آمده برادرش را میگیرند میبرند بمحبس باو فشار میآورند و صدمه میزنند که این تریاک قاچاق بوده هرچه فریاد میکند که بموجب اعلان خودتان مال رعیت آزاد است این تریاک مال رعیت است من خودم زارع هستم و از صحرا این تریاک را آوردهام اینجا برای اینکه بفروشم و یک مقداری از آن را فروختهام و پول باندرلش را هم دادهام و باقی را هم هر وقت خواستم بفروشم میدهم باندرل کنند معذالک تریاک را ضبط کردهاند و هزار و پانصد تومان یا سه هزار تومان ازش جرم میخواهند که چرا تریاک را قاچاق کرده از این جا باصفهان رجوع شد مذاکرات زیادی شد آن بیچاره هم اینجا سرگردان است نه تریاکش را میدهند و نه او را خلاص میکنند و از این قبیل نظایر در اصفهان زیاد هست این یک مسئله حالا شنیده میشود که این اعلان را هم میخواهند لغو بکنند.
بنده از وزارت مالیه سوال میکنم این اعلان خونبهای چند نفر مرزبان بیگناه استکه در اصفهان کشته شدهاند و اینرا که میخواهند لغو کنید در مقابلش چه میگذارید و چه فکری کردهاید که قضایای سال گذشته اصفهان تجدید بشود البته من نمیگویم قاچاق در کار نیست من نمیگویم مأمورین مالیه نباید جلو قاچاق را بگیرند ولی بیک ترتیبی که اسباب زحمت رعایای بدبخت فراهم نشود و در تحت فشار و سختی نشوند و اگر این را لغو کردهاید بجایش چه گذاشتهاید و اساساً چه فکری برای آسایش مردم کردهاید این یک سوال. سوال دیگر بنده این است که مامورین مالیه گاهی اوقات مامورین عدلیه هم میشوند و در مسایل حقوقی هم مداخله میکنند چنان که در سال گذشته در موضوع شخص حاج محمد ابراهیم خان کسی بر او ادعا میکندکه من از او چهار صد تومان مطلب دارم بدون آنکه رجوع بعدلیه کنند و بدون اینکه محاکمه کنند و بدون اینکه در یک محضر شرعی رجوع کنند میروند حاجی را میآورند در اداره مالیه چهار صد تومان از او میگیرند و ضیط میکنند و آنوقت میگویند حالا بروید با هم دعوای خودتان را طی کنید از آنجا ببنده شرحی در این موضوع نوشتند و بنده هم دراینجا دنبال کردم بالاخرده دیدند در اصفهان پول را ازشان میگیرند آن پول را فرستادند طهران. حالا مدتی استکه بنده با وزارت مالیه طرف هستم که چرا پول را پس نمیدهند و چرا مداخله در امور حقوقی کردهاند مالیه مساعی خودش را در یک مسائلی که هیچ حق ندارد بکار برده تا بحال ار برده تا بحال دادهاند این را هم سوال میکنم که جوابش چه چیز است.
وزیر مالیه – در موضوع عمل تحدید و مالیات تریاک آقایان نمایندگان دراینباب سوال کردند و وزارت مالیه را هم طرف حملات قرار داند بنده هم مکرر جواب عرض کردهام که وزارت مالیه برای تعدیل مالیات تریاک مشغول تهیه لوایح و پروژهها و پیشنهاد هائی است که تقدیم مجلس خواهد شد البته بعد از اینکه این پیشنهادها تقدیم مجلس شد این اشکالات مرتفع خواهد شد اما در موضوع اعلانی که فرمودند سال گذشته در اصفهان انتشار و حالا خیال دارند لغو کنند چنین اطلاعی بنده ندارم که همچو تصمیمی گرفته شده باشد و قبل از آنکه همچو امری واقع شود تصور میکردم خیلی توضیح لازم نداشته باشد. در موضوع سوال دوم راجع بچهار صد تومان حاج محمد ابراهیم خان که فرمودند اداره مالیات درامور حقوقی مداخله کرده اینطور هم که آقای فرمودند باین سادگی نیست برای اینکه این چهارصد تومان از بابت قبض دیوانی یک شخصی بوده استکه او گرفته است و چون اداره مالیه مکلف استکه وجوه قبوض را به صاحبان آنها بپردازد و بیک شخص دیگری این پول را داده بود وزارت مالیه مجبور بود این پول را از حاج محمد ابراهیم خان بگیرد و این چهارصد تومان را گرفته و پول در طهران توقیف بود بعد از آنکه بنده بوزارت مالیه آمدم این مسئله درآنجا مطرح شد و خودم یک اقدامی کردم و دیدم چون گفت و گو تا اینجا که ختم شده بود بیشتر جنبه حقوقی را پیدا میکرد تا بکار وزارتی این بود که بنده پول را از توقیف خارج کرده پول را باو رد کردهاند و یا همین دو سه روزه رد خواهند کرد.
دولت آبادی – در مسئله دوم که فرمودید پول را رد خواهیم کرد خیلی تشکر میکنم ولی در موضوع اول جواب بنده گفته نشد زیرا این شخص که الان در طهران است سرگردان مانده و درکمال فشار برادرش را نگاهداشتهاند و از او جرم میخواهند آیا باید دانست که این مسئول این اعلان هست پس دیگر حق نداشتهاید بخانه او بریزند و تریاکش را ببرند و این طور او را آزار و اذیت بکنند و حالا هم صاحبش بلاتکلیف بماند.
رئیس – آقای حاج میرزا علی رضا (اجازه)
حاج میرزا علیرضا – بنده عرض میکنم که حکمت و علت اینکه جلسه قبل سوال میکنند و سابقه میدهند بآقایان وزراء برای چیست برای این استکه یک جوابهائی مرحمت بکنند. آنچه بنده میبینم یک جوابهای لفظی است و هیچ ما را قانع نمیکند بنده درچندی قبل هم عرض کردم که در یونت ئیل یکمقدار از بدهی جو اهالی قم باقی بود و بطهران وزارت مالیه شکایت کردند از وزارت مالیه برئیس مالیه وقت حکم شد بقیمت عادلانه وقت تسعیر شود و خرواری هفت تومان تسعیر شد. این همان نرخی است که رئیس ارزاق که نماینده دولت است تعیین کرده بود و درهذه السنه مطالبه پرداخت خرواری سیزده قران از آن مبلغ میکنند علت علاوه که حالا مطالبه میکنند چیست؟ استدعا دارم جواب صحیح ببنده مرحمت بفرمایند نه این که فقط غرض جواب دادن باشد و در این صورت لازم است جوابی که بنده را قانع کنند ببنده بفرمایند.
معاون وزارت مالیه – این مسئله مطالبات علاوه از قیمت تسعیر جنس اینطور نیست که آقا میفرمایند و در این موضوع چند روزه شده است و یک مرتبه هم جواب عرض شده است راجع بآذربایجان یک مورد دارد و در عراق هم که آقای سهام السلطان سوال فرمودند و در قم هم که آقا فرمودند مطالب گاهی عموماً اتفاق میافتد که در خارج و در موقعیکه اسناد و مدارک در دست نیست بنده ارائه بدهم مذاکره بطور کلی بعنوان اجحاف یا تجاوز و تعدی یا خلاف قانون میشود ممکن است یک چیزهائی باشد و بنده شبهه ندارم که در کلیات یکمربته هم ممکن است یک چیزهائی واقع بشود ولی عجالتاً در این موضوع که میفرمایند اینطور نیست این مسئله تسعیر جنس بخصوص و تحقیقاتی کند در این کار شده این طور استکه وزارت مالیه حکم عمومی داده است در اواسط اواخر سال که هر جا مالیات را وصول میکنند از بابت بقایا هم معادل یک سنه نقداُ و جنساً مطالبه کنند و در اغلب نقاط چون جنس موجود نبوده است قیمت جنس را از آنها مطالبه کردهاند این مطالبه قیمت جنس از بابت تفاوت یک سنه مخلوط شده است با میزان مالیات هذه السنه وزارت مالیه بطور کلی هیچوقت هیچیک از مؤدیان مالیاتی را مجبور و ملزوم نمیکند که عین جنس را قیمت بدهند یا در عوض پول عین جنس بدهند یک قواعد مقرره است برای عواید مالیات که مؤدیان مالیات باید مطابق آن قواعد مالیاتشان را بپردازند نسبت بهمه هم همینطور میکنند و همین طور بوده است بنده لازم میدانستم که وقت مجلس را باید نسبت بیک مسائل لازم تری صرف نکنیم باین جزئیات ولی برای اینکه رفع شبهه بشود عرض میکنم یک قسمت از مطلب عبارت است از اینکه جنسهای بار کرده در اطراف و حومه شهرها یک قضیه ایستکه همه مؤدیان مالیاتی می دانند از چه قرار است یک جنس هائی استکه بعنوان بار کرده در جزء جمع منظور است و باید آنها را بشهر بیاورند و تحویل بدهند نسبت باینکه آیا این نقطه جزء نقاط شهر است یا نیست این خودش هم یک اختلافی است بین ادارات مالیه و مؤدیان مالیات در صورتی که ادارات همیشه از روی یک قانون و یک ثبتهای جزو جمعی مطالبه میکنند و مودیان مالیات میخواهند منکر آن شود همین مسئله بار کرده و بار نکرده تولید یک اختلاف گردید حمل جنس از یک فاصله بشهر را میکند آن اضافه کرایه که برای جنس از خارج میدهند تعبیر میشود باضافه قیمت موجوده جنس در صورتی که اینطور نیست (عبارت است از کرایه جنس) و الا ممکن است جنس را عیناً در شهر تحویل بدهند و ایرادی هم بر آنها وارد نیست. از این قبیل مسائل زیاد و بسیار است. من استدعا دارم آقایانی که نسبت باین قبیل قضایا سوالاتی دارند اگر ممکن است ومیل داشته باشند که وقت مجلس در این قبیل امور مسائل صرف نشود لطف بفرمائید در ادارهُ مربوطه بمکاتبات و مذاکراتیکه شده است و مدارکی که وزارت مالیه در این قبیل مسائل مختلف فیه در دست دارد در خود اداره یک مراجعه بشود که به بینیم واقعاً این طور استکه بطور کلی خیال میکنند مأمورین مالیه جز اجحاف و تعدی کار دیگری ندارند یا اختلاف مبنی بر این کار استکه از محل یک شکایاتی میرسد و البته آقایان محترم هم ناچار باید رفع تعدی از موکلین خودشان بکنند و حقوق آنها را حفظ نمایند این استکه جوابی هم که داده میشود بدیهی است بشکل مختصری داده میشود ولی در اداره بطور مفصل ممکن است ملاحظه بشود من جمله همین قضیه جنس است ممکن است یا خودشان در اداره با حضور وزیر مالیه یا یکی از اعضاء را مأمور بفرمایند که رسیدگی بشود تا در حضور نماینده محترم مسئله حل شود و محتاج باین نشود که در مجلس اینهمه مذاکرات بعمل آید.
رئیس – آقای نصرت الدوله (اجازه)
نصرت الدوله- بنده هم یک سوالی از وزارت مالیه داشتم ولیکن حالا یک قدری متحیرم زیرا اسباب تأثر بنده شده است که در مجلس بین نمایندگان و مبعوثان مملکت و مردم و وزراء مسئول نسبت بیک خلاف قانونهای مسلم یک مذاکراتی میشود و آقای وزیر مالیه هم او را یا بسکوت یا بیک نوعی تصدیق میفرمایند بدون اینکه یک راه حلی برای نقض قانون و جلوگیری از اجرای عملیات خلاف قانون پیدا کنند این قبیل عملیات ممکن است سوء تأثیرات در مملکت تولید کند. اگر من میدانستم این طور بود سوال نمیکردم اگر آقایان دیگر هم متذکر بودند آنها هم البته سوال نمیکردند زیرا قبل از سوال کردن و تولید یک چنین سوء تأثیری کردن باید راه حلی پیدا کرد بنده سوالم راجع بمالیاتها و عوارض است که در حدود کرمانشاه از مردم میگیرند بر خلاف تمام قوانین یکی نیست. دو تا نیست. یک روز نیست. دو روز نیست. هر روز میگیرند. همه روز هم زیاد میکنند یکی نمیگیرند. ده جا میگیرند یکجور نمیگیرند. همه جور میگیرند و همه روزه هم زیادتر میگیرند موکلین ما هم هر روزه داد و فریاد میزنند. هم سوال میکنیم و هیچکس گوش بحرف ما نمیدهد. اگر آقای وزیر مالیه میخواهند یک جوابی به بنده بدهند. یا همان طور که بدیگری هیچ جواب ندادند این چه تأثیری دارد ما که نمیتوانیم اینجا به نشینیم و در ولایات علاوه بر مالیاتهای مصوبه یک چییزهائی از مردم بگیرند این یکی از خصایص مجلس شورای ملی است و ما مجبوریم از حقوق مردم دفاع کنیم و نباید تصدیق کنیم که مردم این پولهای خلاف قانون را بدهند. راجع بنواقل در اینجا سوالی شد حقیقة ملاحظه بفرمائید و خودمان وکیل هستیم مردم یک وظیفه دیگری دارند ما هم یک وظیفهُ داریم غیر از وظیفه آنها ما چطور خودمان برویم زیر بار که هر روز بیایند یک مالیاتهای غیر قانونی از ما در این شهر بگیرند و ما اگر بخواهیم ندهیم که باید دست به یقه بشویم اینها خوب نیست مالیاتهای دلالی مکاری در سر پل قره سو از الاغ دار از گوسفند از شتر و بالاخره چنانچه یکی از نمایندگان محترم در دورهُ سابق اینجا گفت (اگر آقایان در نطر داشته باشند) که از اتومبیل هم مالیات مرتع چرانی میگیرند. بنده در دوره گذشته در کابینه آقای قوام السلطنه از آقای عمید السلطنه همین سوال را کردم یک جواب غیر مقنعی دادند تا بالاخره مجبور شدم سوال را مبدل باستیضاح کنم باز اثر نکرد حالا امسال میبینم که مطلب بدتر شده سابقاً اگر یک جا میگرفتند حالا در سه جا درقصر درکرمانشاه در هارو آباد درتمام این سه نقطه میگیرند رویهمرفته از وقتی که از شهر کرمانشاه شخص خارج میشود تا سرحد پنجاه جا بر خلاف قانون بانواع مختلفه مالیات بر خلاف قانون میگیرند ما هم باید به نشینیم تماشا کنیم و نتوانیم یک جوابی بدهیم و بقول نماینده محترم قم یک جواب حلی بما ندهند.
مدرس – اخطار قانونی دارم.
رئیس – اخطار نظامنامه؟
مدرس- بلی.
رئیس – بفرمائید.
مدرس – آقا از وضع سوال خارج شدند.
رئیس – فقط ایشان نبودند که از حدود سوال خارج شدند.
معاون وزارت مالیه – یکی از وسائل اصلاحات در امور مملکتی و رفع نواقص و معایب همین طریقه ایست که در مجلس شورای ملی معمول است سوالات میشود از دولت. اخطارها میشود. تذکرها داده میشود. بر میخوریم بمعایب و نواقصی که در کار هست و رفع آن نواقص و معایب در ادارات میشود و دولت همیشه برای اینکه یک کمکی داشته باشد و بتواند متوجه شود بمعایب و متذکر شود برفع نواقص نهایت شکر گذاری را از این قبیل مذاکرات دارد فقط چیزی که هست این است که چقدر خوب است مطالب در حدود ضرورت و لزوم باشد و بعلاوه این سوالی که حضرت والا امروز میفرمائید مطلبی است که از دو هفته تا بحال چندین مرتبه تکرار شده است همین سوال را در چند روز قبل آقای عماد السلطنه فرمودند جواب هائی هم داده شد امروز هم باز تکرار میشود البته نماینده محترم هم حق دارند سوال کنند و تکرار کنند برای مطالبه نتیجه و الا شاید ضرورت نداشته باشد تکرارش برای اینکه تکرار همان معایب شده در همان روزی که سوالات شروع شد قبل از اینکه این سوالات در مجلس ایراد شود در خود وزارت مالیه نظر باین که این قبیل قضایا رخ میدهد یک مطالعاتی شده است نسبت باین مالیات عوارض یک قسمت عمده آنها در نظامنامهها و قوانین سابق بعناوین مختلفه وجود دارد منتها امروز باینصورت در آوردهاند در عنوان عوارض شده است و یک بدبختی که مسافرت میکند تصادف میشود یا چند مرحله از جزو جمع مملکتی این گناه وزارت مالیه با مأمورین دولتی نیست. البته بدیهی است که گناه آن بشخص مسافر بینوا هم قهراً نیست ولی دولت و وزارت مالیه یک جزو جمع هائی دارد مالیاتهائی دارد یک ضیغ مختلفه در آن ذکر شده است ومعمول به است و عبارت است مجموعش از عایدات مملکتی و عمل میکنند بلی حالا که عمل میکنند البته اینطور تصادف پیش میآید اشهد بالله خوب هم نیست و باید مرتفع بشود و بهمین دلیل است که وزارتمالیه این قبیل مالیاتها را که متجاوز از چند صد صیغه میشود بمجلس پیشنهاد کرد که اینها ملغی شود مشروط بر اینکه مالیات جدید دیگری وضع شود و جای نشین او گردد اگر مجلس امر و تصویب میفرماید که این قبیل مالیاتها عوارض قبل از اینکه چیزی جانشین او شود آن یک چیز علیحده البته مجلس است و رد عوائد و جمع و خرج یک نظرجمع و خرج یک نظرت نسبت بکلیات و جزئیات دارد اگر واقعاً باید رعایت این قبیل مسائل بشود از طرف وزارتخانه مربوطه پیشنهاد شد برای یک مالیاتها و نسبت بآن مالیاتها البته مجلس نطر خودش را در آن میکند و آن روزی که بمرحله تصویب رسید وجود خارجی پیدا کرد مالیاتهای دیگری که پیشنهاد شده الغاء شود ملغی است و همه آسوده خواهند شد.
بنابراین بنده بهتر می دانم که نسبت باین قضایا که محل ابتلاء عموم شده است اعم از دولت و مجلس و اهالی و مودی مالیات یک فکر اساسی بشود دولت هم میتواند یک دستور کلی نسبت بجنبه بودجه و جمع و خرج مملکت داشته باشد و در حدود قوانین مالیاتهائی که هنوز از مراحل خودش نگذشته است لغو شود تا مشکلات رفع شود و وزارت مالیه هم بسودی خود مشغول است و اشتغال دارد باینکه برای اینکارها یک فکری بشود بهمین دلیل که پیشنهادهائی برای اینکار کرده و تقدیم مجلس هم نموده است. در نظر دارد یک مالیات هائی که شاید معمول به هم بوده است وزیر آنها هم بجزء تقدیم شده است آنها لغو شود معهذا وزارت مالیه برای اینکه بتواند یک بودجه جمع صحیحی تشکیل بدهد و بداند که منابع این بودجه جمع عبارت از چه قسم مالیات هائی هست و چه عناوینی دارد باینجهت اسامی مالیاتها آنطور جزء هم تقدیم کرده است. که بیشتر بنظر آقایان نمایندگان بیاید و هر چه زودتر بهتر است که یک چیزهائی بجای اینها بگذاریم و این مالیاتها را ملغی کنیم. صرفنظر از لوایحی که تقدیم شده است وزارت مالیه مشغول است برای اینکه حتی الامکان بتواند هر مقدار از این مالیاتها و عوارضی بهر اسم و رسم که تأثیر مهمی در بودجه مملکتی نداشته باشد آنها را مسکوت و موقوف گذارد که زحمت هم به اهالی وارد نشود و بمؤدیان مالیات هم زحمتی وارد نشود. بنابراین بنده تقاضا میکنم که نسبت باین قبیل مسائل که همه در یک صیغ و نهح است توجه مجلس محترم معطوف بشود باینکه اساسا باید برای این قبیل قضایا فکری بشود و لوائحی که از طرف دولت پیشنهاد شده است اگر محل تامل و اصلاح و جرح و تعدیل است روی آن کار کنیم والا از یکطرف این لوایح مسکوت بماند و از یکطرف هم که دولت مجبود است عوائد خودش را از این قبیل راهها جمع کند صحیح است تصدیق میکنم بد است غلط است اما دولتهم در محظور است و وزارت خانهای که باید متصدی این قبیل کارها باشد شدیداً در محظور است. چنانچه امروزه وزارت مالیه در نهایت درجهُ زحمت است یکقدری اگر توجه بفرمایند و تشخیص وضعیت امروزهُ مالیه را بفرمایند باین ترتیب که بعضی مطالب حقاُ بد است ولی اعتراض بر آنها وارد نیست و وزارتمالیه هم هنوز نتوانسته است راهی برای آنها پیدا نماید و وسائل اصلاحش را نداشته است اینستکه خیال میکنند وزارت مالیه نسبت بسوالات شاید بی علاقه است و شاید توجهی نمیکند و شاید در وزارت خانها و ادارات کارهایی که باید بموقع عمل و بموقع اجرا گذارند نمیگذارند بنابراین بنده یک مرتبه دیگر بانهایت احترام متذکر میشوم و استدعا میکنم نسبت بلوائحی که از طرف دولت پیشنهاد شده است نظر توجهی معطوف فرمایند که شاید در مرحلهُ امید تصویب یک قواعد و ترتیبات جدیدی وارد شویم و بیشتر بتوانیم نزدیک شویم بالغاء این قبیل مالیاتها و به صورتی در بیاوریم که مردم راحت شوند.
نصرت الدوله – جواب آقای معاون وزارت مالیه بنده را هیچ قانع نکرد سوال را هیچ جواب یک کلیاتی را اظهار کنند که یک قسمت از آن کلیات هیچ نباید اینجا اظهار شود. بنده سوال میکنم که فلان مالیات را که بر خلاف قانون است چرا میگیرند یا باید بمن جواب بدهید که خلاف قانون نیست بموجب فلان سند و فلان مدرک جزء مالیاتهای قانونی است یا اینکه باید تصدیق بفرمایند بر خلاف قانون است و این کار اصلاحی ندارد جز اینکه دیگر نگیرند. اصلاحش فقط نگرفتن است. زیرا برای گرفتن یک مالیات غیر قانونی درمملکت هیچ اصل درمملکت هیچ اصلکه دیگر نگیرند. اصلاحش نگرفتن است. زیرا برای گرفتن یک مالیات غیر قانونی درمملکت هیچ اصلاحی متصور نیست جز نگرفتن آن وقتی که یک لائحه نوشتید آوردید به مجلس و تصویب شد آنوقت یک مالیات جدیدی است که باید نگیرند سوالات را جواب نمیدهند و یک کلیاتی را بیان میفرمایند یک اصلی را محرز بکیند که اگر یک جریانهائی است بر خلاف قانون آنها را ما باید با هم کمک بکنیم و اصلاح بکنیم و الا این حرفها را (بنده از نقطه نظر خصوصی کار ندارم ولی) از لحاط عمومی و از نقطه نظر رسمی در مجلس بنده هیچ صلاح نمیدانم گفته شود. و اما آن سوالی را بنده کردم هیچ به آن سوال بنده جواب داده نشد بنده عرض کردم مالیاتی را که در سرحد میگیرند هیچوقت در جزو هیچ جزء جمعی نبوده و بر خلاف قانون است چرا میگیرند؟
رئیس – خطاب بآقای سردارمعظم سوالتان را ابلاغ فرمودهاید
سردار معظم – ۴ جلسه قبل
رئیس – بفرمائید.
سردار معظم خراسانی – قبل از این که وارد موضوع سوال خودم بشوم میخواستم یک مقدمه کلی که مربوط به سوالم میشود مربوط بجوابی که بمن داده میشود اینجا عنوان کنم ممکن است دو نظر وجود داشته باشد که آن دو نظر با هم متضاد باشند بعضیها ممکن است جامعه را باصول کیف مایشائی اداره کرد و ادامه داد و بعد یک لوایحی تهیه کرد این یک عقیده ایست بعضیها هم بر عکس عقیده دارند و میگویند جامعه را باید فقط و فقط از نقطه نظر قانون اداره کرد بنده شخصاً طرفدار این شق ثانی هستم یعنی در مملکت یزی که اجازه میدهد یا نهی میکند. قانون است و آمر و ناهی مملکت فقط قانون است اگر قانون امر و نهی میکند همه باید سر تعظیم و تمکین فرو بیاوریم و قبول کنیم اگر قانون اجازه نمیدهد گفتن نصایح فایده ندارد علی الخصوص که اصل ۹۴ قانون اساسی که بقدری تصریح دارد و واضح است که هیچ جای شبهه و تردید نیست و هیچ محتاج بتعبیر و تفسیر نیست و مینویسد. هیچ قسم مالیات برقرار نمیشود مگر بحکم قانون وقتی که قانون باین صراحت مطلب را گفت یعنی تمام مالیات هائی که مطابق قانون برقرار نشوند قانونیت ندارند و از درجه اعتبار ساقط است. در اینصورت هر فردی از افراد میتواند از تأدیه آن استنکاف ورزد اصل سوال بنده راجع براه است راه یعنی چه؟ یعنی راه داخل شهر و راه خارج شهر و مطلب مربوط میشود قهراً بتواقل و باجهائی که در راه گرفته میشود اهمیت راه در زندگی اقتصادی یک مملکت و ملتی محتاج بعرض من نیست و محتاج توضیح من نیست هر کسی که بخواهد قدمهای اولی در راه ترقی اقبصادی خود بردارد و یک قدمهای جدی برای ترقی و تجارت و ثروت خودش بردارد باید خدمت کافی و وضع راههای خودش بکند متأسفانه ما میبینم که در ایران روز بروز اوضاع راههای ما بدتر میشود اصولی هم که برای اداره کردن راهها اتخاذ میشود. درست ضد منطق تشویق و ترغیب تجارتی میشود یعنی باج راه را بطوری بالا میبریم که عوض اینکه اسباب تسهیل تجارت را فراهم آوردیم بر عکس یک مشکلاتی ایجاد و فراهم میکنیم که اسباب تضیع امر تجارت میشود خود بنده دو چندی قبل قطع نظر از اینکه از خط جنوب آمدم از اینجا برشت و انزلی هم مسافرت کردم بکلی این راه دارد خراب میشود در صورتی که از هر اتومبیل هم بیست و پنج شش تومان پول گرفته میشود معذلک اینطور خراب است و تصور میکنم سایرین هم میتوانند توضیح بدهند از مسافرینی هم در اتومبیل بودند سوال کنید بقدری این راه خراب است که حقیقتاً انسان از زندگانی خودش بتنگ میآید آن قسمت آنطرف قزوینی که مصادف با سفید رود است بقدری جاده تنگ شده ممکن است در ظرف چند سال دیگر این راه بکلی از بین برود در شهر آقایانی که بدبختانه صاحب اتومبیل یا درشکه میباشند می دانند که بزرگترین عذاب در تهران با اتومبیل و درشکه حرکت کردن است و اشخاصی که با این وسایل حرکت میکنند از زندگانی خودشان سیر میشوند در صورتی که بلدیه شهر طهران که باز هم بر حسب قانون تشکیل نشده و باید مطابق قانون تشکیل بشود منافع هنگفتی برای تسطیح خیابانها میگیرند و بعقیده بنده فقط بمصرفی که نمیرسد تسطیح خیابانها است راههای دور دست را بند ه عرض نمیکنم فقی راه از اینجا به شمیران را عرض میکنم که البته همه آقایان ملاحظه فرموده و تشریف بردهاند اصلاحی که تازه بنده دیدهام این است بین دو چوب تیر قدیم یک چوب تیر هم اضافه کرده اندکه وسط بلیط را پاره میکنند.
شیروانی – این سوال نیست استیضاح است ماده ۵۴ را و ۵۵ را بخوانید.
سردار معظم – شما بخوانید
شیروانی - اجاره میفرمائید؟
رئیس – خیر
سردار معظم – اینها مقدمه سوال است تشخیص سوال و استیضاح و سوال را خود بنده هم اطلاع دارم و بنده بهمین ملاحظه بود که این مقدمه را ذکر میکنم که بتوانم سوال خود را بکنم که درمقابل این معایب دولت و وزارت مالیه چه تصمیمی اتخاذ کرده است پس بنابراین و به علاوه . . .
شیروانی – این سوال نیست استیضاح است.
سردار معظم – خیر این سوال است و استیضاح از نقطه نظرلحن نیست آقا چون تازه تشریف آوردهاند درست نمی دانند فرق سوال و استیضاح این است که استیضاح ختم میشود برأی مثبت و نفی ولی سوال اینطور نیست در هر حال نظر باینکه باج هائی گرفته میشود مجوز قانونی ندارد و نظر باینکه کوچهها و خیابانهای طهران خراب است و تسطیع نمیشود لهذا بنده سوال میكنم از وزارت مالیه چون میدانم خود آقای وزیر مالیه نهایت حسن نیت و اعتقاد نسبت به اصلاحات را دارند در این صورت از اشخاص محترم ایشان استدعا میكنم جواب اقناع كننده به بنده بفرمایند و جواب معمولی ندهند اگر هم مشكلاتی دارند بفرمایند فلان مشكلات هست تا ما هم سعی كنیم معایب را مرتفع كنیم و بفرمایند كه آیا تصمیمات جدی عملی اتخاذ فرمودهاند كه مالیاتهای راههای بعضی از حیث تقلیل باجهای راهها و تسطیع كوچهها و خیابانها یك نظری اتخاذ نمودهاند كه عنقریب ما به بینیم این راهها اصلاح و ترمیم شده است یا نه؟
معاون وزارت مالیه – با این كه سوال آقای سردار معظم تكرار همان سوالات بود بنده باز بیشتر ممنون میشوم برای این كه بهتر بتواند تعقیب نماید به طور كلی برای این كه ما باید قائل باشیم كه آمروناهی قانونی باید باشد این را بنده در امر مالیه و امور اداری از بدیهیات اولیه میدانم به جهت این كه یك مجلس شورای ملی وجود دارد و واضح است اگرچه ممكن است با وجود مجلس شورای ملی هم گاهی اتفاق بیفتد عملیاتی كه در حدود قانون باید بشود یك نقیصه در او باشد و لیكن هر چیزی قابل ترمیم است قابل اصلاح است و این مسائلی كه نماینده محترم اظهار داشتند یعنی اخذ مالیاتهایی كه صورت قانونی ندارد در صورتی كه وزارت مالیه امروزه از كلیه مالیاتها و عوارضی كه مجموع آنها عبارت میشود از بودجه كل مملكتی كه به مجلس شورای ملی تقدیم كرده و دریافت میكند.
یك پول یا یك دینار چیی كه از مجلس نگذشته باشد اخذ و دریافت نمیكند بنده بالصراحه عرض میكنم اما طریق تصویب را باید دید البته اگر مجلس شورای ملی یا كمیسیونهای مربوطه مجال پیدا كنند و به مالیاتهایی كه وضع شده است قلم به قلم رسیدگی فرمایند و هر كدام از آنها را متناسب با وضعیات مملكت بدانند یا ندانند تصویب یا رد بفرمایند.
آن وقت است كه تكلیف دولت نسبت به اخذ مالیات وضع ماخوذ معلوم خواهد شد و لیكن علیالمجاله مالیاتهایی كه دولت اخذ میكند عبارت از جمع بودجهای است كه دولت به مجلس پیشنهاد كرده است در این بودجه جمع نه منتها اقلامیرا كه نماینده محترم اظهار میفرمایند. بلكه خیلی اقلام هست كه صورت مالیاتی دارد و اینها فی نفسه به مجلس شورای ملی نیامده است و از تصویب مجلس شورای ملی به موجب یك ماده نگذشته است ولی قانون بودجه از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است و مالیه و دولت به آن عمل میكنند...
(یك نفر از نمایندگان - این طور نیست)
معاون وزارت مالیه - چرا دولت در سنه تنگوزئیل یك عمل بودجه كرده است یك طرف جمع و یك طرف خرج و یك بودجه مجلس شورای ملی تصویب كرده است كه در مقابل یك ارقام جمعی یك ارقام خرجی را تصویب كرده است و اگر این طور نبود پس لازم میآمد در آن موقع محل بداند تكلیف این خرج چیست
خرجی تصویب شده است در مقابل یك جمعی و وزرات مالیه و دولت هم از روی همان بودجه كه تصویب شده است رفتار مینمایند و هر یك از آقایان نمایندگان میل داشته باشند ممكن است این جا فرستاده شود كه مطالعه بفرمایند و یا ممكن است به ادارت مربوطهاش مراجعه بفرمایند تمام اینها در جای خودش مضبوط و محفوظ است اما اگر یك اقلامی هم هست كه متناسب نیست با وضعیت مملكت و باید از مردم گرفت و بهتر این است كه لغو و اصلاح شود. اینها یك چیزهایی است كه باید یكی از كمیسیون قوانین مالیه یا كمیسیون بودجه یا یك كمیسیون دیگری هر كدام را كه آقایان صلاح بدانند در جزییات این قبیل مسائل وارد بشوند و تشخیص مطالب و تشخیص این كه كدام یك از این مالیات را میشود ملغی كرد و كدام یك را باید برقرار كرد بدهند البته آن تصویب مجلس شورای ملی است و بعدها هم به همان ترتیب رفتار خواهد شد.
خلاصه اینها یك مسائلی است كه بنده منقضی نمیدانم كه وقت مجلس را به جزییات آن صرف كنم وخیلی واضح چنانچه عرض كردم علی المجاله برای این كه نماینده محترم مسبوق و متوجه بلكه مطمئن باشند كه وزارت مالیه هماناندازه كه مجلس نظر توجهی به این قبیل قضایا معطوف میدارند در اداره هم كما ینبغی این احتیاجات احساس شده است عرض میكنم كه مشغول هستند به مطالبات این قبیل عوارض و مالیاتها و تمام آنها را در تحت نظر آوردهاند و علیالمجاله صرف نظر از این كه عایداتی باید جای او را بگیرد اگر یك اقلامیباشد كه تاثیر مهمیدر عایدات مملكتی نداشته باشد و یك چیزهایی باشد كه به نظر غیر معقول میآید خود وزارت مالیه درصدد است آنها را لغو كند. ولی با این حال یك مرتبه دیگر استدعا میكنم كه مجلس شورای ملی یك توجهی به لوایح پیشنهادی وزارت مالیه بفرمایند.
سردار معظم – اجازه میفرمایید
رئیس – بفرمایید
سردار معظم- بنده با تشكر از نصایح آقای معاون وزارت مالیه كه به آقایان وكلاء كردند عرض میكنم ایشان جواب سوال بنده را ندادند به جهت این كه بنده اصل سوالم این بود كه كدام یك از مالیاتها قانونی است و كدامیك قانونی نیست و البته خود بنده این قدرها اطلاع داشتم و تصور میكنم خودشان هم این را تصدیق بفرمایند كه مالیات بعد از آن كه تصویب شد بودجه جمع پس از تصویب به موقع اجراء گذارده میشود و تصویب بودجه خرج اجازه وصول مالیات را نمیدهند چون بنده در نظر ندارم كه بودجه جمعی در مجلس تصویب شده باشد این است كه نه تكذیبمیكنم و نه تصدیق. ولی سوال بنده راجع به این نبوده بنده عرض كردم با وجود این كه پاره از عوارض كه امروزه گرفته میشود وبه نام باج و عوارض مالیات و غیره تا حالا به تصویب قانونی نرسیده معذلك من از این قسمتش صرف نظر میكنم و میگویم این پول كه با مخالف قانون یا موافق قانون گرفته میشود آیا به مصرف تسطیح و تعمیر خیابانها و اصلاح طرق و شوارع خواهد رسید یا خیر؟
اعم از این كه آن پولی كه گرفته میشود موافق قانون باشد یا نباشد آقا در ضمن نصایحی كه به مجلس و به آقایان فرمودند در باب این مطلب كه آیا راهها اصلاح خواهد شد و خیابانها و گوچههای طهران اصلاح میشود یا نه ابداً كلمه نفرمودند و توضیح ندارند كه این باجهایی كه گرفته میشود و این مالیاتهای گزاف به چه مصرف میرسد؟
معاون وزارت مالیه – بنده نصایحی عرض نكردم بنده تشریح قضایا كردم و حالا هم باز عرض میكنم این مالیاتهای كه نماینده محترم مخصوصاً قید كردند غیر قانونی است بنده خواستم تصریح كنم كه تفصیل آن از چه قرار است عرض كردم اینها همه در بودجه جمع مندرج است و تمام بودجه جمع نوشته شده كه ما به آن بودجه عمل میكنیم.
اما راجع به باجها كه آن چه دریافت بشود باید به مصارف خودش برسد البته به مصارف خودش هم میرسد مخصوصاً در وزارت مالیه این مسئله مورد نظر است كه عایدات هر چیی از این قبیل حتیالامكان به مصرف چیز دیگری نرسد و راجع به تسطیع و اصلاح طرق و شوارع هم (چون فوق العاده از نقطه نظر تجارت و آسایش عابرین اهمیت دارد) مخصوصاً در این اواخر مطرح مذاكره بوده است كه شاید وزارت مالیه بتواند وسیله پیدا بكند و انشاءالله آن ترتیبی را كه در نظر دارد موفقیت حاصل نماید و امیدوارم تدریجاً همین طور بشود.
رئیس – از این سوالات میل دارید تنفس داده شود
(گفتند – صحیح است)
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشكیل گردید)
رئیس - اعتبارنامه شاهزاده شیخالرئیس مطرح است آقای ملكالتجار مخالف بودند.
ملكالتجار - بلی
رئیس - بفرمایید
ملكالتجار - بنده خاطر آقایان را متوجه میكنم به مورد ۶ از ماده ۶ و مورد ۷ ماده ۷ قانون انتخابات كه كاملاً درباره حال شاهزاده محمدهاشم میرزا مورد دارد به عبارت اخری بنده از دو نقطه نظر با شاهزاده محمدهاشم میرزا مخالفم به یكی از نقطه نظر فساد انتخابات و یكی از نقطهنظر عدم صلاحیت شاهزاده به وكالت مجلس شورای ملی اگر چه بر حسب توصیه بعضی از آقایان دوستان و رعابت حزم و احتیاط مقتضی بود چون اعتبارنامه خود بنده در مجلس مطرح شده لذا از شرح فساد انتخابات صرفنظر كنم برای این كه بالطبع برای خود بنده یك مخالفین تصنعی ایجاد خواهد شد ولی چون بنده همیشه منافع نوعیه را بر مطامع شخصیه ترجیح میدهم ناچار شدم این قضیه را شرح دهم بنده تصور نمیكنم كه فقط اهالی سبزوار با یك حالت نگرانی منتظر قضاوت عادلانه مجلس شورای ملی باشند بلكه تمام اهالی خراسان متوجه این نكتهاند اما در موضوع فساد انتخابات اهالی سبزوار شكایات متواتره هم به مجلس شورای ملی هم به مقام ریاست وزراء و هم به وزارت داخله كردهاند و یك دوسیه خیلی مفصلی دارد استدعا دارم آقای رئیس بفرمایند آن دوسیه را بیاورند چون آن دوسیه باید قرائت بشود به علاوه از محتویات دوسیه یك مدارك و دلایلی هم پیش خود بنده است كه تصور میكنم باید آن دوسیه قرائت شود بعد مدارك واسنادی كه نزد خود بنده است استدعا میكنم مقرر فرمایید دوسیه را بیاورند چون به آن دوسیه كاملاً رسیدگی نشده است. اگر اجازه میفرمایید قبل از رسیدن دوسیه بنده بعضی عرایض خود را عرض كنم تا دوسیه برسد.
رئیس – بلی مطالبتان را بفرمایید تا دوسیه برسد.
ملك التجار – این نكته را باید عرض كنم كه آن دوسیه اگرچه متحدالمال بود ولی یك نكته این جا هست و آن این است كه یكی از نمایندگان محترم در موقع مذاكره انتخاب خراسان را به عبارت آبرومندانه تعبیر كردند و بنده هم در همان موقع تذكر دادم آقایان نمایندگان محترم را با انتخاب سبزوار نماینده دولت صریحاً به مجلس شورای ملی و به مقام وزارت داخله و ریاست وزراء مینویسند كه در بلوك خمسه كوهنش در حضور خود من آمدند و آراء داخل صندوق كردند یعنی آرائیکه داده شده بود آتش زدند و یک عده آرائی اضافه کردند و مدعی شدند که عده آراء بیش از عده نفوس محل است و رسماً در این موضوع شکایت کرده است این مسئله نمی دانم بچه مناسبت در شعبه محل توجه واقع نشده همچنین نمیدانم چرا از طرف دولت این قضیه تعقیب نشد اگر نمایندهُ دولت محل وثوق هیئت دولت بوده است بمجرد اینکه این راپرت میرسد میبایستی از طرف دولت تعقیب میشد و بالاخره از طرف مجلس شورای ملی یعنی از طرف شعبه یک دقت کاملی در این امر میشد اگر دروغ گفته است که باید مجازات شود و اگر هم راست گفته است که چرا مؤثر در انتخابات نشده این یک دلیل بنده است دیگر این است که حاکم سبزوار در یکی از مراسلاتی که بیکی از دوستان خودش مینویسد که عین او و سواد او و عکس او فعلا اینجا موجود است نوشته (بواسطه بودن بعضی نوشتجات دوسیه در موضوع انتخابات من جرأت نکردم اعتبار نامه را امضاء کنم و حرکت کردم . . . .) این است ملاحظه بفرمائید (بمجلس ارائه دادند) بالاخره والی خراسان مجبور میکند حاکم معزول را بتوسط حکومت نیشابور که باید سوار بفرستی و حاکم معزول را مجبور کنی بامضاء کردن اعتبار نامه سوار مراسله خراسان که بحکومت نیشابور نوشته شده است نزد بنده موجود است و بالاخره اورا مجبور میکنند برای اینکه آن اعتبار نامها را بر خلاف اراده و احساسات خودش امضاء کند سواد مراسله اینست: اعتبار نامهای آقایان رئیس التجار و حضرت والا شاهزاده شیخ الرئیس که میبایست دارای مهر حکومتی و مهر شخص حاکم باشد بدون مهر از سبزوار فرستادهاند اعتبارنامه شاهزاده شیخ الرئیس را بخود ایشان رد نمودم که خودشان باتمام برسانند اعتبار نامه آقای رئیس انتجار را نزد سرکار والا فرستادم که فورا بامضاء و مهر آقای سالار معتمد رسانیده در اولین فرصت عاجلا نزد جناب آقای آقا میرزا حسن رئیس انجمن سبزوار بفرستید که معزی الیه بمهر حکومتی سبزوار رسانیده بآقای رئیس التجار برسانند نتیجه را هم اطلاع دهید فوری بوسیلهُ سوار مخصوص اعتبارنامه را پیش سالار معتمد بفرستید اگر خودش در نیشابور است که بهتر و الا اگر در دهات خودش است بوسیله سوار مخصوص برسانید و مهر و امضاء نماید پس از آن با پست فوری پیش آقازادهُ سبزواری بفرستید که بمهر حکومتی رسانیده به آقای رئیس التجار بدهند.
بنده عرضم این بود که حاکم معزول بواسطه این مراسله که نوشته است:
(وکالت آقایان وکلای سبزوار دارد خراب میشود نوشتجات دوسیه بدست بعضیها دیدم که جرئت نکردم اعتبار نامه را مهر نمایم تا بعد چه شود) غرضم این بود که بعد از اینکه حکومت سبزوار متفصل شد و به نیشابور آمد والی خراسان او را ملزم کرد که حتما باید بر خلاف احساسات خودش اعتبار نامه را امضاء کند و بامضاء هم رساندند . . .
اخگر – آن یکی را دوباره قرائت بفرمائید.
ملک التجار – بله آقا؟
اخگر – عرض کردم آن یک سطر را دوباره قرائت بفرمائید.
ملک التجار – بلی حاکم سبزوار بعد از انفصال مینویسد: وکالت آقایان وکلای سبزوار دارد خراب میشود نوشتجات دوسیه به دست بعضیها دیدم که جرئت نکردم اعتبار نامه را مهر نمایم تا بعد چه شود. موقعی است که منفصل بوده این را نوشته که اگر تولید سوء ظنی شده بود رفع کند این مال وقتی بود که منفصل شده بود. علی ای حال این دوسیه متعلق است بسبزوار و حجم این دوسیه هم تنها بواسطهُ شکایات است.
رئیس – پیشنهادی است قرائت میشود
(بشرح ذیل قرائت شد)
- مقام منیع ریاست مجلس مقدس این بنده پیشنهاد میکنم مذاکره د اعتبار نامه آقای شیخ الرئیس بماند برای جلسه بعد.
(یک نفر از وکلاء – امضاء را قرائت بفرمائید)
آقا میرزا شهاب الدین – امضاء معظم السلطان.
(جمعی از نمایندگان – خیر خیر)
رئیس – رأی میگیریم.
آقایانی که این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس – تصویب نشد.
ملک التجار – قبل از آنکه شرحی که ضیاء السلطان تظلم کرده است بخوانم لازم می دانم یک مسئله را تذکر بدهم. بنده عقیدهام اینستکه همیشه اقلیت بر حق بر اکثریت ناحق ترجیح دارد و اگر بنده یک دلائلی اقامه بکنم و یک منطقی اظهار بدارم تصور نمیکنم در مقابل منطق مذاکرات را کافی بدانند و اگر اینجا کافی بدانند در پیشگاه افکار عامه مؤثر نخواهد بود
سردار معظم – ما نخواهیم گفت
ملک التجار – پس بهمین قاعده تصور میکنم نه این جلسه بلکه ده جلسه دیگر هم این انتخاب تمام نخواهد شد. چون تمام این دوسیه باید قرائت شود.
سردار معظم – مجلس هم بیکار است.
ملک التجار – اولا کاغذ ضیاء السلطان است مینویسد:
ساحت مقدس مجلس دارالشورای ملی شیدالله ارکانه
- در تاریخ چهار برج سنبله ۱۳۰۲ در موقعی که انجمن نظار برای امر انتخابات از سبزوار برای بلوک کوه میش سبزوار از طرف انجمن نظار مرکزی اعزام میشدند این بنده عباسعلی خان ضیاءالسلطان بموجب حکم نمره ۹۷۵ که سزواد مصدق آن ضمیمه است از طرف حکومت بنمایندگی مشارالیه باتفاق هیئت نظار نامبر گان ذیل که از نوکر و بستگان مخصوص آقا میرزا حسن (حاج محمد اسماعیل – حاج سید حسن حاج محمد حسین و غیره) آقازادهاند بمحل مزبور رفته در چند پارچه از قراء بلوک بانهایت صحت و حسن جریان امر انتخابات قریب پانصد ورقه تعرفه داده و اخذ آراء شد تا بمحل کی زقان که جزء ابواب جمعی امام جمعه است رسیده از شهر مشار الیه و سید ابوالقاسم و میرزا عبدالله محرریان آقا زاده از طرف آقازاده مأمور و بمحل مزبور آمده در یک شب سه هزار تعرفه را آتش زده.
یک نفراز نمایندگان – بلندتر بفرمائید
ملک التجار – از این بلندتر نمیشود بنده دست و پایم را گم نمیکنم تمام دوسیه را میخواهم بخوانم در همین موضوع بنده مختصری عرض میکنم که این نماینده حکومت که بموجب حکم رسمی در تحت نمره ۹۷۵ خودش را معرفی کرده است ایشان مدعی شدهاند که چندین هزار تعرفه آتش زده شده و در عوض رأی باسم شاهزاده شیخ الرئیس ریخته شده است علت اینکه این قسمت در شعبه محل توجه واقع نشده است و شعبه آن را غیر وارد دانسته است چیست؟ فلسفه اش چیست؟ نکته اش چیست؟
حائری زاده – خیلی صحبت شد.
ملک التجار – این یک فقره شکایتی است که تجار سبزوار کردهاند مقام منیع مجلس مقدس شورای ملی دام توفیقانه با یک مراجعه بودسیه وزارت جلیله داخل راجع بانتخابات سبزوار و دسایسی که در اطراف انتخابات این حوزه شده مکشوف میگردد و عموم اهالی از سوء جریان انتخابات مذکوره از بدو تشکیل انجمن نظار در سبزوار شکایاتی بمقامات مربوطه نموده و اخیراً تمام را بوعده افتتاح مجلس مقدس امیدوار داشته در این موقع که بمژده افتتاح آن کعبه آمال مسرور گردیده بر حسب وظیفه ملیت در مقام تجدید شکایت برآمده شمه از دسایس و مخالفتهای بین انتخاب مذکوره را عرضه میدارد
- اولا شروع انتخابات در موقع تصدی حاکم غیر قانونی شده زیرا که وزارت جلیله داخله در این موقع شاهزاده رکن الممالک را بحکومت سبزوار معین و معرفی فرموده و معناً حاکم قانونی بنتیجه دولت مشارالیه بوده و دوسیه کاران در امر انتخاب که انتخاب این حاکم را مانع از اجرای دسایس خود میدیده بتهدید و تطمیع بمیل و اراده وکلای تحمیلی فعلی (شیخ الرئیس رئیس التجار) سالار معتمد را که فاقد تمام شرایط قانون استخدام بوده از مشهد به حکومت سبزوار فرستاده و فقط مأمور اختتام انتخاب بمیل خودشان نموده و احکام دولت را در نصب حکومت رکن الممالک بلا اثر شمرده که در حقیقت سلب اختیار از دولت وقت نمودند و بدیهی است در ولایتی که دولت مسلوب الختیار باشد اهالی دارای آزادی نخواهند بود که بتوانند آراء ثابته خود را در انتخاب وکیل ابراز و اظهار دارند
- ثانیاً علاوه بر اینکه خود حاکم غیر صالح و غیر قانونی بوده نظاری را که انتخاب نموده بودند مخالف با قانون اتنخابات و رعایت طبقات اربعه و غیره نشده و برا ی توزیع تعرفه بلوکات تمام اشخاص بد سابقه و مجرم و ورشکستگان معلوم و معلوم الحال را تعیین نموده و فرستادهاند و در بلوک کوه میش مطابق تصدیق یک نفر که بنمایندگی حکومت غیر قانونی رفته تعرفهها را سوزانیده و آرائی نوشته باسامی اشخاصی که وجود خارجی نداشته در دفتر ثبت نموده و بصندوق پر کرده و بشهر آوردهاند و پس از ورود صندوقهای آراء بدون رعایت مواد (۳۱) و (۳۲) قانون انتخابات نظار غیر صالح خود باز کرده و بدون شماره و تطبیق یک نفر رئیس نافذالامر غیر قانونی انجمن نظار بمیل خود قرائت نموده و اخیراً نیز ماده (۳۵) را غیر قابل توجه دانسته از اعلام اوراق آراء با حضور وجوه اهالی امتناع جسته و هنوز هم نظار غیر صالح اعلان ختم انجمن را اعلام ننموده و دفاتر اتنخابات را برای اصلاح خراب کاریها که در آنها شده در ضبط خود باقی داشته و از طرف حکومت فعلی هم مطالبه شده جواب مکفی نداده و دوسیه انتخابات را از دفتر حکومتی خارج کرده و چندین ورقه آنرا باضافه فهرست دوسیه مذکوره از بین بردهاند که دوسیه وزارت جلیله داخله بخوبی این قضایا را مکشوف میدارد و چنانچه بخواهد تمام ارتکابات خلاف قانونی که شده عرضه بدارد این اوراق گنجایش و آن دولت محترم را وقت قرائت نخواهد بود این است که بهمین مختصر اکتفا و رد وکلای غیر صالح تحمیلی را خواستار و برا ی اثبات تعرضات معروضه در صورت اعزام یک نفرمفتش بی غرض همه قسم حاضر و امید دادرس یرا دارد.
بنده عرض میکنم اهالی سبزوار تقریباً شش هفت ماه است که ادامه دادهاند بشکایت خودشان و هنوز هم دنباله شکایتشان را دارند و چند نفر سبزواری را هم فرستادهاند به مركز كه موجودند و هر قدر تظلم كردهاند به تظلم آنها وقعی داده نشده یعنی رسیدگی به عمل نیامده است كه وقعی داده شود یا نشود.
اولاً در موضوع نپذیرفتن شاهزاده ركن الممالك كه بدون جهت والی خراسان پاپیچ ایشان شده بودند و آقای سالار معتمد را فرستادهاند به طوری كه این جا شكایت میكند این اعتراض رابنده وارد میدانم و دیگر مسئله آقای ضیاء السلطان نماینده حكومت است كه بالصراحه مدعی هستند كه چندین هزار تعرفه آتش زده شده و به جای چندین هزار تعرفه آتش زده شده و به جای آن آراء زیادی به اسم شاهزاده ریختهاند باید تحقیقات بشود اگر چنانچه حقیقت دارد باید موثر در امر انتخابات باشد و اگر حقیقت ندارد او را دولت باید مجازات كند كه بعد از این یك چنین راپورت غلطی ندهند و به علاوه اگر اجازه بدهید بنده صورت مجلس و شكایت جزء را تمام بخوانم
مقام منیع وزارت داخله
دامت شوكته
- راجع به انتخابات سبزوار به مقام عالیه تصدیع میدهم اول این كه قبل از شروع به انتخابات حكومت و متنفذین محلی تمام روسای بلوكات را به شهر خواسته ملتزم نمودند كه كاندید خودشان را نوشته و رعایا را مجبور به اطاعت نظار نمایند این است كه یك نفر از تمام اهالی به میل خود رأی ندادند و علاوه چنانچه بخواهند از تمام اهالی بلوكات سوال نمایند كه رأی شما چه بوده نمیدانند به واسطه این كه رأی اهالی هر محلی را یك نفر رئیس محل نوشته بدون اطلاع رأی دهند در صندوق انداختهاند در این صورت چه انتخاب و چه وكیل محض این به شرف عرض رسانیدم كه به فریاد این ضعفا برسید.
مراسله دیگری است كه جواب شكایت فوق است از طرف وزارت داخله مینویسد
حكومت سبزوار
- در اطراف انتخابات سبزوار وارد سایسی كه شده متواتراً به شكایت میرسد یكی از متشكیان مینویسد كه انتخاب سبزوار و بلوكات به دستیاری آقازاده انجام یافته است چگونه شده است كه حكومت از دسایس جلوگیری نكرده و گذاشته است كه امر انتخابات آن جا به طرز نامطبوع جریان خود را به انتها رسانیده باشد علاوه بردسایس به نحوی كه نوشتهاند رعایا را با اجبار و اكراه و گرفتن التزام وادار به دادن رأی نمودهاند اگر به این طریق رفتار شده باشد مسئولیت متوجه به محكومت است
كاغذ دیگر
مقام محترم حضرت اشرف وزارت
داخله دامت شوكتهالعالی
- تصدیق حضور محترمت كردیم – عرض حال این چاكر به حضور مبارك این است راجع به انتخابات همین قدر مسبوق باشند در هیچ ماده قانون انتخابات در این شهر بی حساب خراب رفتار نكردهاند همه گونه دسیسه كاری و غیره جریان داشته ولی امروز هنوز وارد نمیدانم كه كدام یك از فجایع آن را اظهار نمایم كه ار نماید همین قدر از این نظار فعال مایشاء ابداً خبر نداریم از طرف اصناف هیچ كسی تعیین نشده من جمله در اصناف هستند كه از صفار معتبر و محترمتر و لایق است.
برأی نظاری چون هم میل خود ندانسته لذا آنها را تعیین نكرده فقط یك نفر صفار را تعیین كردهاند كه به حقیقت حتی روح ما اصناف و كسبه از او خبر ندارند و خودشان با حكومت وقت دست یك شده در آراء بلوكات و قلمه جات اطراف كه عمده مصرف تعرفه در آن جا است خرابی و خلاف قانون زیاد كردهاند.
آراء مساعده نوشته و سپردهاند و هر بلوكی را كه سوای میل و اراده خود دیدهاند در آن جا تعرفه ندادهاند مثل بلوكین مزینان و گاه و باشتن كه الساعه از آنها شكایت دارند.
دیگر در صندوقهای آراء چه كردهاند اگر تماماً را عرض نمایم باعث تصدیع است استدعای عاجزانه آن كه یك نفر مفتش امین عامل روانه فرمایید تا برأی العین ملاحظه و راپروت به حضور مبارك عرض نماید ما ها بیزار این اشخاص خائن و وكلای تحمیلی هستیم
یكی از وكلا - امضاءها را بخوانید
ملك التجار – اقل میرزا رضای كفاش اقل العباد موسی عبدالعلی موسوی یك فقره دیگر
مقام محترم مدیر شعبه انتخابات وزارت داخله
- با نهایت احترام از دسیسه كاری سبزوار خاطر محترم را مستحضر میدارد دو نفر نمایندگان سبزوار جوین برخلاف قانون به دستیاری آقا میرزا حسن آقا حاج میرزا به دستیاری آقا میرزا حسن آقا حاج میرزا حسین سبزواری و بستگان ایشان در سبزوار و بلوكات آراء نوشته به دست موكلین داده كه به صندوق آراء بیندازند دلیل محكم به جهت اثبات این مسئله پس از عزا امیر ارفع و آمدن شاهزاده ركنالممالك به حكومت سبزوار چون آقازاده برأی پیش بردن مقاصد غیر مشروع خود معظم له را مخالف تصور نمود.
- به همین ملاحظه درب دیوان خانه حكومتی را بسته حاكم قانونی بی تقصیر را به توسط تلگرافات عزل و آقای سالار معتمد نیابوری رفیق شفیق آقای شیخ الرئیس و امیر ارفع را به حكومت سبزوار منصوب گوی اكثریت را اسم رفقای خود از میدان ربوده كه در آتیه بهتر بتواند رئیس عدلیه سبزوار را به توهین از سبزوار معزول و جیب خود را به دستیاری رفقای دیرین خود پر نماید لذا تمنای تجدید انتخابات را مسئلت مینماید
- یوسف
ملكالتجار – هم اسم است و هم امضاء یوسف
مقام منیع وزارت جلیله داخله دامت شوكته
- راجع به انتخابات همه ساله سبزوار خصوصاً امساله كه هیچ یك از اهالی اطلاعی نه از نظار و نه از انتخابات دارند نظر به این كه نوشتن آراء با مساعده در شهر و فرستادن آنها در بلوكات و آراء را جبراً به اهالی داده كه در صندوق بیندازند استدعا از مقام منیع آن است مفتش اعزام نموده تا بیچارگان را از چنگال ظلم اینها برهانند.
- جان نثار محمدرضا.
مقام محترم ریاست جلیله وزارت داخله دامت شوكته
- عرض این جانب راجع به انتخابات سبزوار آن كه قبل از شروع انتخابات حكومت و متنفذین محلی تمام روسای بلوكات را به شهر خواسته تمام را ملتزم نموده كه كاندید خودشان را نوشته و رعایا را مجبور به اطاعت از نظار نمایند استدعا از آن مقام منیع این است كه مفتش اعزام فرمایید تا صدق و كذب معین شود اقل دعا گویان حسن الحاج فرج الله سبزواری مقام منیع ریاست محترم شعبه انتخابات دامت شوكتهالعالی پس از تقدیم مراسم ارادت و بندگی معروض میدارد چون اوضاع انتخابات امساله سبزوار از جاده صحت منحرف شده است لازم دانست كه مختصری از مفاسد آن را شرح داده و ریاست محترم را از ترتیب جریان آن مطلع سازم كه از حس نوع پروری و وطن پرستی در مقام رفع برآمده و از اقدامات مرتجعانه مفسدین جلوگیری نمایند اولاً نظار نتیجه حكومت سابق كه نظارتشان از بدو امر مخالف مواد قانون انتخابات بوده و آقای امیر ارفع به میل خود ایشان را به نظارت تعیین كردهاند همان طور به نظارت خویش باقی و به دستیاری حكومت پارتی و كلاء تحمیلی بوده و قبل از شروع انتخابات ریش سفیدان و روسای فراء را به شهر خواسته و دستورات لازمه درباره وكلاء كاندیدی خود داده و به ایشان توصیه نمودهاند كه رعایا را مجبور به اطاعت نظار منتخبه بلوكات نمایند سپس نظاری كه جهت بلوكات معلوم نمودند تمام اشخاص خودی و بسته به آقایان مذكوره بود چنانچه یكی از بلوكات كه نظارت به غیر داده شده مطابق میل بعضی از آنها نشده رئیس آن بلوك را به شهر خواسته و تهدیدات خود را درباره ایشان مبذول داشتهاند لذا چنانچه مسموع است جهت اصلاح این امر سه هزار ورقه تعرفه از مشهد خواستهاند كه به هر نوع هست اكثریت را جهت وكلای كاندیدی خود تهیه نمایند.
- آیا در شهری كه پس از ورود شانزده هزار ورقه یك هزار و هشتصد ورقه نشر و از آن هم هزار و دویست رأی گرفته شد خواستن سه هزار ورقه فوقالعاده چه مورد دارد؟ ثانیاً نظار منتخبه بلوكات و روسای منتفذ و جایر بعضی از آن بلوكات در صفحات خود اهالی را مجبور به گرفتن تعرفه نوده و عوض آنها صندوق را پر از رأیهای خود مینمایند چنانچه یكی از نظار طالنجان در صفحات براكوه تعدیات زیاد نموده و مردم را وادار به گرفتن تعرفه نموده و صندوق را ممتلی از رأی آموخته خود نموده و دیگر از قول یكی از موثقین طلاب شنیدم كه كی گفت در دولت آباد كه قریه است مجاور به شهر حاجی محمد حسین رئیس آن قلعه در عین جمع آوری خرمنها اهالی را جبراً به شهر میفرستاد جهت گرفتن تعرفه فیالجمله همیناندازه پس كه قبل از نشر اوراق تعرفه وكلای سبزوار معلوم و آراء مساعده كار خود را كرده است.
- در خاتمه ادعیه خالصانه خود را تقدیم و زیاده بر جسارت خود نیافزاییم چرا كه اگر بگویم شرح آن بی حد شود – مثنوی هفتاد من كاغذ شود – صدق عرأیض بسته به اعزام مفتش است...
- ناظم مدرسه دولتی مجانی سبزوار احمد
عرض میكنم موید صدق این شرحی كه فعلاً قرائت كردم نوشته ای است به خط انجمن نظار كه دستور داده بودند وعده آراء را معین كردهاند كه به اسم اشخاص بنوییسند اهالی سبزوار گیر آوردهاند و فرستادهاند این است كه قرائت میكنم
كوه میش نوشته دو هزار رأی
شامپانی هزار و پانصد رأی
علی ای حال این جایی است كه دستور داده است...
كازرونی – كی به كی؟
ملكالتجار – نوشته رئیس انجمن نظار است به خط خودش كه نوشته
یكی از نمایندگان – یكی؟
ملكالتجار – شخص معلوم نیست فقط معلوم است كه تعلیمات داده است كه از بلوكات آراء به چه قسم از مردم گرفته شود كه اكثریت آقای شیخالرئیس بشود خلاصهاش این است
میرزا علی كازرونی – از اول تا آخرش بخوانید
ملكالتجار – كاغذ خصوصی نیست از اول تا آخرش هم خوانده میشود صورت جمع و خرجی است كه كرده بنده میخوانم اولش هم همان بود كه عرض كردم – از كوه میش شیخالرئیس هزار و پانصد رأی – امیر (مقصود امیر ارفع است) هزار و پانصد آقای رئیسالتجار هزار رأی – از شامیانی شیخالرئیسالتجار نهصد – امیر نهصد – رئیسالتجار ششصد – مزینان و طبس شیخالرئیس نهصد – امیر نهصد – رئیسالتجار شش صد ...
سلطانالعلماء – چه استنباط فرمودید از این نوشته دلایلش چیست؟
ملک الـتجار-از بنده سؤال میفرمائید.
سلطان العلماء – بلی
ملک الـتجار- خوبست از اهالی سبزوار سؤال کنید.
رئیس (خطاب بسلطان العلماء)-سؤالی فرمودهاید میخواهید قرائت شود؟
سلطان العلماء – بلی قرائت شود
(سؤال مزبور را آقای میرزا شهاب الـدین بشرح ذیل قرائت نـمودند)
مقام منیع ریاست جلیله در صورتیکه در نظامنامه مصرح است که دوسیه بشعبات میرود و بـمجلس راپرت شعبه تقدیـم میشود آیا خواندن دوسیه مخالف با نظامنامه هست یا خیر؟
رئیس – از قراری که میفهمم مجلس خواندنش را مـخالف نمی داند.
میـرزا محمد نجات – اصلا خواندن دوسیه مـخالف حیثیت اشخاص است.
ملک الـتجار – مراسله دیگر
مقام منیع دائره انتخابات وزارت داخـله دامت شوکته
خاطر مبارک را از وضع جریان انتخابات سبزوار که بدون مراعات قانون وتطمیع وتـهدید وزوراً بوده مستحضرمیدارد اینهمه تلگرافات و مکتوبات که از سبزوار در موضوع انتخابات شد ابداُ بجواب امید بخشی نائل نشدند اولیای مصادر امور مگر بفکر رعیت نیستند یـا اینـکه بسبزوار نظر ندارند از وضع انتخابات سبزوار تـمام متحیرند از آنـجائی که آقازاده حجةالاسلام حاجی میرزا حسین در سبزوار نفوذ دارد وتمام اهالی سبزوار از مشارالیه مـی ترسند کسی جرا ُت اینکه از این پیش آمدها جلو گیری کند نیست (بتوسط همین شخص محترم وکلای سـبزوار یکی محمد هاشم میرزا ودیگری رئیس الـتجار مشهد است وکیل شد)
۱- نظار منتخب ابداُ بـموجب قانون انتخابات منتخب نشـدهاند
۲-طبقه علما در انـجمن نظار نبودند وهر کس را که دلشان خواست قبول کردند.
۳-تطمیع وتـهدید در کار بود (رئیس الـتجار از مشهد قریب چهار هزار تومان پول فرستاد بسبزوار جهت یک نفر از اعضاء نظار ودر سبزوار هم تـهدید میکردند که باید فلانکس باشـد)
نفوس سبزوار بالغ بر سی هزار است مردم از بس که از این انتخابات متنفر بودند نرفتند تعرفه بگیرند تمام تعرفه سبزوار هزارودویست وهفتاد شد کـه مردم گرفتند آن هم قریب پانصد نفر از قراء نیم فرسخی ویک فرسخی شهر را زورا ُ ازسرخرمن هـاکشیدندو آوردند شهر و تعرفه دادنـد و سیصدو هفتاد تعرفه برنگشت که دست مردم ماند سبزواری کـه سی هزار نفوس دارد پانصد نفر تعرفه گرفتند که آنها هم از وابستگان نظـار بودند واقع این وکیل بـجهت اهالی سبزوار است جاهای دیگر اگر وکیل زوری و تـهدیدی و تطمیعی باشد وبشود باین آشکاری نـبوده و نیست و از روی قانون رفتار میکنند سبزوار ابداً قانون نیست نظاری که بلوکات سبزوار رفتند سه چهار پنج نفر بچه کـه یکی ورشکست و باقی از نوکرهای خود آقازاده واز معتمدین بلد نبودهاند خوبست که اولیای دولت نگذارند که حقوق دویست هزار نفوس سبزوار واطـراف پایـمال شود وبـهمین لا مرکزی خاتـمه داده رعیت بیچاره را راحت نمایند چنانچه بخواهم شرح دهم از وضع انتخاباتسبزوار مفصل میشود در خاتـمه استدعا میشود که هر طور هست یک نظر مرحمت باهالی سبزوار بنمایند که مردم در حفظ حقوق خود زندگانـی نـمایند چاکر محمد تقی تبریزی. یک کاغذ دیگر: مقام منیع مـحترم حضرت اجل عالی وزیر داخله دام بقائه العالی مشرف باد. اینجانب امضاء کنندهایـن ورقه نفور خود را از جریان انتخابات دوره پنجم در سبزوار اظهار داشته و این انتخابات حالیه واین منتخبین را نماینده خود و صنوف صالـحه سبزوار نـمیدانـم اینگونه اشخاص امضاءکنندگان دوستی و خصوصیت و بـملاحظه کار خودشان ورو دروائیسی بطمع وتـهدید انتخـاب نمودهاند ابدا ُ بـخیال یک مشت ملت بیچاره ما ایرانیها نیستند و نخواهند بود فقط بخیال دنیا و مقصود خودشان و پیشرفت امورات شخصـی خود امضاء نمودند از این هیئت نظار و این دو نفر وکیل که تعیین شده تنفر خود را عرض و اظهار میدارم کربلائی علی اکبر.
جوابـش هم از وزارت داخله داده شده است.
دیگر تلگرافیست از سالار معتمد به وزارت داخله با اینکه این دوسیهها مشحون از شکایت است اینطـور مینویسد:
مقام منیع وزارت جلیله داخله دامت شوکته- دستخط مطاع نـمره سه هزاروچهار صدوشصت ویک زیارت انتخابات در سیزدهـم صفر خاتـمه وانـجمن از چهاردهم تا یک هفته برای شکایات واصله هـمه روزه منعقد بود از قرار مذکور روز آخر یک فقره شکایتی بانجمن رسیده که یقیناً ضمیمه دوسیهوصورت مـجلس نموده بـمرکز تقدیم خواهند نـمود موقع اخطار بر متشکیان گذشته است بیست ودوم میزان نـمره هزاروسیصدوچهار سالار معتمد.
۱ فقره دیگر مینویسد:
مقام منیع حضرت اشرف وزارت داخله دامت شوکته العالـی. با کمال احترام معروض میداریم چندیست انتخابات در سبزوار با نوع بدی جریان یافته تلگرافات عدیده هم در این موضوع مخابره شده ما اهالی که اغلب از حقوق ملیت خودمان محرومیم الا این که یگانه حقی استکه دولت مشروطه به ما داده که در انتخابات وتعیین وکلای خودمان آزاد باشیـم متاسفانه متنفذین و اشخاصی که غاصب حقوق عامه هستند این حق مشروع را از ماها سلب کرده و بـهمه نوع دسایس که میخواهند بعضی را که ابدا ُ رضایت بوکالت آنها نداریم با تـهدید و تطمیع برای ما وکیل درست نمایند ونظاری که به بلوکات فرستادهاند اسم اشخاصی کـه معین هستند برای ماها وکیل درست نمایند رعایا را بنوشتن اسامی آنـها وادار کرده اندو صندوقهای آراء را در این روزها مشغول خواندن هستند بعضی اسامی که در بلوکات نیست نوشته که با ورقه تعرفه مغایر و ابدا ُ هـمچو کسی نیست و نبوده مستدعی به وضع این سامان و این وکلای تحمیلی رسیدگی فرمایند رعایای سبزوار نظاررا بطور دلخواه خودشان تعیین کردند زیاده باعث زحمت است.
امضاء در ظهر است.
مـحمد اسـمعیل سبزواری مـحمد حسن قناد کربلائی عبدالصمد کفاش.
شعبه محترم انتخابات وزارت جلیله داخله دامت شوکته- نظر باینکه انتخابات از روی عدالت و آزادی بعمل آمده دسیسه و نیرنگ در میان نبوده و مطابق مواد قانون انتخابات بوده باشد انتخابات سبزوار بکلی بر خلاف مجوز قانون انتخابات بعمل آمده.
اولا- نظاری که در سبزوار معین شدهاند شرایط واوصافی که در قانون انتخابات ذکر شده است دارا نیستند واهـالی هـم از نظارت آنـها ناراضی بوده و هستند.
ثانیاً- یکـنفری که باسم نماینده اصناف داخل در نظار کردهاند بکلی بدون اطلاع تمام اصناف وبر خلاف رضایت اصناف بوده است.
ثالثاً- نظاری که برای بلوکات معین کردهاند تـمام از منسوبین نظار شهری بوده است.
رابعاً- قبل از آنکه نظار ببلوکات بفرستند حکومت و متنفذین شهر رؤسای بلوکات را خواستند آنها را ملزم نـمودند که کاندید خودشان را نوشته و رعیت را مجبور باطاعت از نظار نـمایند.
خامساً- نظاری که ببلوکات رفتهاند کسانی را که میدانستند کـاندید خود را نمینویسند بآنـها تعرفه ندادهاند چنانچه جمع کثیری از بلوک گاه و باشتن و مز ینان از این مطلب شاکیند.
در اینکه انتخابات سبزوار از روی دسیسه و نیرنگ وبر خلاف مجوز قانون انتخابات بعمل آمده شکی نیست اگر تاکنون این مطالب ثابت و محقق نگردیده مـمکن است مفتش اعزام فرموده تا صدق وکذب معلوم گردد. عبدالـحسین متولی.
مقام منیع ریاست وزارت داخله دامت شوکته – عرض دعا گو را جع بانتخابات سبزوار چنانچه تمام ولایت انتخابات مثل سبزوار بوده وای بحال ما رعایای ایران.
اولاً-آنکه تعیین هیئت نظارت ابداً به رضایت اهالی و مشمول مواد قانون انتخابات نبوده.
بعلاوه هیچیک از اصناف و سایر طبقات را در تعیین نظارت دخالت ندادهاند و یک نفر از صفارها را باسم نماینده اصناف جزء نظار نموده در صورتیکه عموم اصناف بـی اطلاع میباشند باقی گزارشات سبزوار را از همان نوع بدانید زیاده چـه عرض کنیم شما را بحق خدا بر ما رحم کنید که انتخابات سبزوار هـمه اش بطور دسیسه میباشد زیاده منتظر امر مبارک شما اهـالـی میباشیم.
اقیلل السادات ابراهیم الـحسینی سبزواری
رئیس (خطاب بملک التجار)-آقا قدری تأمل بفرمائید پیشنهادی رسیده است.
(بشرح ذیل قرائت شود)
مقام مـحترم ریاست. بنده پیشنهاد میکنم جلسه ختم شود زیرا یک ساعت از ظهر میگذرد. یعقوب الـموسوی
(بعضی از نمایندگان –صحیح است)
(جمعی از نمایندگان – خیر صحیح نیست)
رئیس – آقای حائری زاده مخالفند؟
حائری زاده. بلی. امروز آمدیم و در جلسه یک سئوالاتی از آقایان وزراء شد و اگر این اعتبار نامه را امروز نگذرانیم که کاری صورت ندادهایـم.
آقا سید یعقوب – اجـازه میفر ما ئید
ملک التجار- بنده تـمام این دوسیه را میخوانم ولو تا غروب هم باشد.
رئیس-رأی میگیریم باین پیش نـهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(معدودی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد.
ملک التجار- مراسله دیگر مقام منیع ریاست مـحترم وزارت جلـیله داخـله دامت توفیقاتـهم.
راجع بانتخابات هـمه ساله سبزوار خصوصاً امساله که هیچیک از اهـالی اطلاعی نه از نظار ونه از انتخابات دارند نظر باین که نوشتن آراء با مساعده در شهر وفرستادن آنـها را در بلوکات و آراء را جبـراُ به اهـالی داده که در صندوق بیندازند استدعا از مـقام منیع آنست مفتش اعزام نـموده با بیچارگان را از چنگال ظلم اینها برهاند زیاده امر امر مبارک است.
جان نثار عبدالکریـم دباغ.
مقام مـحترم جلیله داخله دامت عظمته.
- چنانچه بر اولیای دولت مـحترم واضح است وکلائی که از هر جا تعیین نموده از روی حقیقت نیست و نبوده خصوص انتخابات امساله سبزوار که ابدا صورت قانونی نداشته اینکه تعیین نظار ابداً به رضایت اهـالـی نبوده مـحض رضای خدا فکری جهة کلیه نفوس ایران بفرمائید باقی وسلام (موسی دباغ)
مقام مـحترم رئیس شعبه انتخابات وزارت داخله دامت شوکته.
- ترتیب انتخابات امساله سبزوار بکلی فاسد و بر خلاف قانون بوده زیرا که نظار منتخبه روسای قراء را دیده وقرار دادها نمودند و ایشانرا تطمیع نموده آقایان ریش سفیدان بجهت مصالح چندی رعایا را مجبور نموده بشهر می فرستادندکه تعرفه بگیرند چنانچه حقیر در دولت آبادی که قری ه است مجاور شهر سبزوار بودم هـمان اوقات کخ خرمنها در میان بود حا جی مـحمد حسین که رئیس آن قلعه است کسان خود را وادار نـموده بود که اهـالی ده را جـبراً از کار خود باز داشته بشهر میفرستاد که تعرفه بگیرند واشخاصی که بمیل خود نـمیرفتند تـهدیدات زیـاد میکرد که اگر نروید از برای شـما نگرفتن تعرفه عاقبت وخیمی خواهد داشت لذا رعایا مجبوراً به شهر میرفتند در صورتیکه نمیدانستند چـه خواهد شد وکرا باید انتخاب نمایند این چه وضع قانون است مگر نه اینست که رأی باید مخفی باشد این چه اغفائی است که اهـالی ده در یک مجلس جمع شده به امر ریش سفید و کدخدا تماماُ رأی خود را در انتخاب دو نفر معلوم بنویسند که پس از انقراض مجلس از هر یک بپرسی رأی در باره که دادی که بگوید چه میدانم هر که را میل داشتند نوشتند مگر میتوانم از حرفشان بیرون شوم واقعاُ اگر باید انتخابات مبنی بر تـهدید وتطمیع نباشد ملت بـمیل خود نماینده تعیین نمایند چند جائی که حقیر بودم واطلاع دارم مثل دولت آباد و علی آباد و آزاد منجیر بر خلاف این وتـمامش از روی اجبار و تـهدید بود وها کزا سایر قراء مستدعی از آن وزارت جلیله میباشم که مفتش صحیح العمل اعزام فرموده که صدق وکذب عرایض چاکر را معلوم واوضاع مغشوش را ملاحظه فرماید.
- (چاکر اقل الطلاب علی اکبر دولت آبادی)
مقام منیع ریاست جلیله داخله دامت شوکته.
غرض تصدیع خاطر مبارک را راجع بانتخابات سبزوار وای بـحال ماها آنکه تعیین نظار بوده به خواست خودشان و ابـداً اهـالی و بلوک وبلوک را در تعیین نظار جـمیعاً کل اصناف بی خبر بودند بعد یک نفر از صفارها را باسم نـماینده اصناف با خودشان مع نموده علاوه بکوکین معظم که با کاندید آنـها هـمراه نبوده آنـها را ابداً تعرفه ندادهاند محض رضای خدا مفتش از برای آن مظلومین تعـیین تا مشاهده آن امر عظیم را بنماید و به سمع مبارک شماها برساند تا داد مظلومان را از دست آن ظالمان بستاند (اینجانب دعا گویان کربلا ئـی حسین) صورت مجلس حوزه انتخابیه سبزوار در لیله ۲۲ برج ثور ۱۳۰۳ حضرت اجل آقای امر ارفع حکمران جلیل سبزوار زید اقباله انـجمن نظارت حوزه انتخابیه سبزوار را در حدود نظامنامه از طبقات اربعه و معتمدین مـحل از نامبردگان ذیل تعیین نمودند …
صدر الاسلام- عده کافی برای مذاکره نیست.
رئیس – میفرستم بیایند.
نـجات – بر فرض بیایند این دوسیه اگر بنا بشود خوانده شود چند روز طول خواهـد کشید.
(پیشنهادی بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم چون خواندن قسمتهای مـخالف دوسیه عملی شد قسمتهای موافق آن هـم خوانده شود تا سابقه نشود (امـیر حشمت)
رئیس- (خطاب بامـیر حشمت) توضیح بدهید.
امـیر حشمت – توضیحی ندارم.
رئـیس – میفرمائید کی بـخواند.
امـیر حشمت قسمت مـخالف را مـخالف خواند قسمت موافق را خم موافق بـخواند.
رئیس – آقای عمـاد السلطنه پیشنهاد کردهاند جلسه ختم شود. ختم جلسه را رأی گرفتیم رد شد.
عمادالسلطنه – هـمین امروز عصر جلسه تشکیل شود.
رئیس- گمان میکنم مخالف نظامنامه باشد.
عمادالسلطنه – مـمکن است تنفس بفرمائید مخالف نظامنامه هم نیست آقایان همین جا ناهار میل کنند مجدداً پس از سه ساعت تنفس جلسه تشکیل شود مخالف نظامنامه هم نیست.
مدرس – سابقه ندارد سه ساعت. پیش نـهاد دیگری بشرح ذیل قرائت شد)
- مقام مـحترم ریاست – بنده پیشنهاد میکنم اجازه تنفس سه ساعت داده شود
- (یعقوب الـموسوی)
بنده پیشنهاد میکنم سه ساعت تنفس داده شود.
(عمادالسلطنه)
مقام منیع ریاست جلیله – بنده پیشنهاد میکنم تنفس داده شود
(اخـگر)
بنده پیشنهاد میکنم در صورتی که مذاکره در انتخابات سبزوار امروز تـمام نشد عصر هم جلسه برای همین مطلب منعقد شود.
(مـحمد هاشم میرزا)
رئیس –امر مشترک همان سه ساعت تنفس است.
یک نفر از نمایندگان –چهار ساعت.
رئیس – یکساعت را ضمیمه سه ساعت کنیم چهار ساعت میشود مخالفی ندارد؟
(دو سه نفر از نمایندگان خیر)
رئیس –علی الرسم رأی میگیریم آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثراً قیام نمودند). رئیس – تصویب شد. پس سه ساعت قبل از غروب باید تشریف بیاورید.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پنجساعت و نیم بعد از ظهر مجدداً تشکیل گردید)
رئیس –آقای ملک التجار (اجازه)
ملک التجار- مقدمات دوسیه این بود که امروز صبح مقداری قرائت کردم و الـبته طـول کلام موجب یک ملالتی برای عموم آقایان شد و بالاخره رفقای بنده آزرده خاطر شدند که بدون مشورت با ایشان بنده یک مـخالفتی با آقای شیخ الرئیس کردم و چون بنده خیلی قدر و قیمت میگذارم رعایت خاطر آقایانرا بـهمین اندازه قناعت میکنم و دوسیه همان است که ملاحظه فرمودید دیگر بقیه اش را بقضاوت وحکمیت آقایان محترم واگذار میکنم.
رئیس – آقای شیخ الرئیس.(اجازه)
شیخ الرئیس – البته مقتضی نبود که بنده خودم دفاع کنم ولـی چون دفاع از حقوق نوع بشر تکلیف هر ذی حیاتی است و برای اینکه این سابقه بـماند و خود اشخاص در صدد دفاع از خودشان بر آیند باینجهت است عرض میکنم وخیلی هم وقت مـجلس را ذی قیمت می دانم و میخواهم بطور اجـمال در قسمت هائی که امروز اینجا مذاکره شد جواب عرض کنم مذاکراتی که فرمودند سه چهار قسمت منقسم میشود یک نوشتجاتی بود خواندند از اشخاصی که هیچ معروفیت نداشتند و خودشان هم آنـها را نمیشناختند تلگراف هم نبود که اقلاً تلگرافچی آنها را بشناسد یک کاغذ هائیبود که معلوم نبود از کجا نوشته شده در دوسیه هم هست آقایان ملاحظه بفرمایند من جمله یک نوشته است که بیست وپنج مهر داد که معلوم است هـمه آن امهار یکی است وبا یک مرکب است وامضاء هم ندارد این جواب آنـها است که هـمه شان نوشتهاند انتخابات بد بوده دلیلی هم نیاورده بودند نوشته بودند در انتخابات دسیسه است بی ترتیب است البته هر اقلیتـی در انتخابات مقابل اکثریت از این حرفها خواهد گفت اتفاقاً آنها اقلیت هم نبودند بجهت اینکه معلوم نیست اینها اشخاصی هستند که حق انتخاب را داشتهاند یا نه؟ یک قسمت شکایت از حکومت بود که قرائت کردند تقریباً سیزده فقره تلگراف حاضر است که جزء جزء انتخابات بلوکات را تصدیق میکند که هـمه حاضر است اگـر لازم است بخوانم. اگر لازم نیست که خیر در این سیزده تلگراف هـمه جا تصدیق صحت جریان انتخابات را کرده است در صورت مجلس هـم مفصلاً نوشته و تـمام انـجمن نظار جزئیات را تـماماً نوشتهاند و خود حکومت هم تصدیق کردهاند فقط وقت حرکت امضای اعتبارنامه را که پیش ایالت فرستاده بودند گویا فراموش کرده بودند امضاء کنند و گویا خود ایالت هم بعد تذکر دادند که اعتبارنامه را امضاء نمایند و آن صورت مـجلس که یک نسخه اش را پیش وزارت داخله فرستادهاند تاریخش چند روز قبل از حرکت ایالت بود ایالت وقت هـم آقای سردار اسد بودند یک قسمت هم چیزهائی بود راجع باعمال نفوذ آقای آقازاده سبزواری این قسمت را بنده چون وظیفه دیانتی دارم مجبورم بطور اجمال عرض کنم آیت اله سبزواری را هـمه آقایان میشناسید و مـحتاج بمعرفی بنده نیست و از شاگردهای اول مرحـوم حاجـی – سبزواری و مرحوم میرزای شیرازی و حاج میرزا حسین و حاج میرزا خلیل و مرحوم آخوند ملا مـحمد کاظم و مرحوم شیخ زین العـا بدین رشتی و مرحوم صدر اصفهانی و مرحوم میرزای آشتیانی و آقای نجفی و آقای حائری تـمام این نوشتجات هست ورد بر حکم ایشان را رد بـر حکم خدا دانستهاند و چیزهائی نوشته شده که مخصوصاً اگر لازم باشد هـمه هست و هـمه میشناسند ودر این چهار دوره پنج دوره کـه وکیل شدهام در دفعه اول که از مسقط الرأسم سبزوار انتخاب شدهام هر وقت اهـالی سبزوار از آقا پرسیدهاند که کی برای وکالت خوب است گفته بودند مـحمد هاشم میرزا خوب است و اگر اینطور است واین هم جزو تـهدید و تطمیع محسوب میشود دیگر نباید هـیچکس معرفی هیچ وکیلی را بکند. بنده چون خدمتشان تحصیل کرده بودم مرا میشناختند در این چهار پنج دوره که وکیل شدهام در دفعه اول از سبزوار بـمن نوشتند که شما چرا وکالت مشهد را قبول کردهاید و وکالت سبزوار را رد کردهاید این دفعه هـم قریب پنجاه کاغذ به بنده نوشتهاند و بنده با اینکه در مشهد کاندید بودم در سبزوار هم کاندید شدم ونه هزاروششصد نفر در سبزوار ببنده رأی دادهاند عرض میکنم اگر اشکالی دارند ممکن است عوض آن نه هزار نفر بیست هزار نفر با امضاء علنـی تصدیق وکالت مـرا بکنند بنـده مقصودم از این عبارتها این است که حیف میدانم یک انتخاباتی که کمتر قابل اعتراض بوده است اینطور دستخوش اعتراضات بشود و حـالا چون مذاکره دیگری نفرمودند بنده هـمین قدر عرض میکنم که انتخاب وکالت خودم را قانونی میدانم و خود را مدعی انتخابات قانونی میدانم.
(بعضی از نمایندگان صحیح است)
رئیس – آقای تدین موافقند؟
تدین – بلی.
رئیس – آقای رئیس التجار؟
رئیس التجار – موافقم.
رئیس –آقای عماد السلطنه چطور؟
عماد السلطنه موافقم.
رئیس – آقای حائری زاده هم موافقند؟
حائری زاده – بلی موافقم.
رئیس – آقای اخگر؟
اخگر – موافقم.
رئیس – آقای مدرس.
مدرس – موافقم لیکن فی الـجمله مخالفتی هم دارم.
رئیس – اقای قائم مقام.(اجازه)
قائم مقام ـ موافقم.
رئیس – آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا – بنده اجازه نخواستم.
رئیس – آقای زعیم موافقند یا مخالف؟
مـیرزا سید حسن خان زعیم موافقم.
رئیس آقای شریعت زاده (اجازه)
شریعت زاده – موافقم.
رئیس آقای امیر حشمت چطور؟
امیر حشمت – بـنده هـم موافقم.
رئیس – آقای تدین. (اجازه)
تدین – بنده خیلی متأسف هستم از این که آقای ملک التجار بدون شور و مشورت با رفقای خودشان اظهار مخالفت با شاهزاده شیخ الرئیس فرمودند و چون خودشان این مسئله را متذکر شدند و متنبه شدند که بر خلاف مشورت بوده است بنـده زیاد این قسمت را تعقیب نمیکنم ولی این را میخواستم عرض بکنم که عقیده ایشان عقیده شخصی بود و رفقای فراکسیونی بنده هـم موافق هستند با انتخاب شاهزاده شیخ الرئیس بنده شخصاً تردیدی در صحت انتخاب ایشان ندارم بخصوص در صورتی که یک شعبه که عده اش با لغ بر شانزده و هفده نفر است صحت انتخاب ایشان را تصویب کرده است و آن آقایان هم کاملاً طرف اطمینان هستند بنا بر این موردی نـدارد مخالف با ایشان این اسنادی که در این جا قرائت شد تمام آقایان تصدیق میفرمایند که یک اسنادی نیست که مؤثر باشد دربطلان انتخاب وبعلاوه مقامات ادبی وفضلی وحسن سابقه شاهزاده شیخ والرئیس به قدری است در خراسان که محتاج نیست در انتخاب ایشان یک اعمال اغـراض خصوصی بشود بنا بر این یک مخالفتی امروز شد و نتیجه اش این بود که مدتی وقت عزیز مجلس را صرف کرد و چون تردیدی برای بنه نیست و هم چنین سایر آقایان هم تصدیق میکنند که این موضوع موضوعی نیست که قابل مذاکره زیاد باشد و موافق در این قضیه هم خیلی است و دلیلش هم این است که تمام آقایان که اجازه خواسته بودند جزء موافقین بودند بنا بر این اگر آقایان اجازه بدهند میخواهم خواهـش بکنم کـه مذاکرات را ختم بفرمایند و بالاخره رأی و حکومت بـمجلس واگذار شود.
(جمعی گفتند مذاکرات کافـی است)
رئیس – مذاکرات کافی است؟
(جمعی از نمایندگان بلی)
رئیس – پس رأی میگیریم بوکالت شاهزاده شیخ الرئیس از سبزوار آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد.
اعتبارنامه آقای سیف الله خان اسکندری مطرح است، آقای عماد السلطنه گویا مخالف بودند بفرمائید.
عماد السلطنه – علت مخالفت بنده با این اعتبارنامه فقط تصادفی بود در موقعی که در شعبه سه بودم و اعتبارنامه آقای صدق السلطنه در آنجا مطرح بود بر خوردیم باعتبارنامه وکلاء شهر تبریز که یکی از آنها سیف الله خان است چون در درجه دهم بودند بنده متوجه شدم ببینم علتش چیست، در آنجا یک استعفا نامه دیدم از آقای حاج ظهیر الممالک که از یک قسمت حکومت که داشتند استعفا کردهاند بنا بـر این تصور میکردم که ایشان منتخب بودند و چون در این موضوع توضیح کافی و راپرت شعبه نبود مخالفت کردم بعد یک عده از آقایان که محـل اعتماد و وثوق بنده هستند به من فرمودند آقای حاج ظهیر الممالک استعفاء نوشته بودند ولی عملا استعفا ندادند حتی از مالیه هم تا آخـر سال حقوق گرفتهاند و نوشتجاتی هم از ایشان در روی اوراق رسمی حکومتی هست که دلالت میکند بر اینکه ایشان تا آخر انتخابات حکـومت داشتهاند بنابراین انجمن نظار آن آرائی را که در قسمت حکومتی ایشان بوده موضوع کردهاند باین جهت رفع اشکال بنده شد و از این جهت مخالفت خودم را پس میگیرم و دیگر مخالفتی ندارم.
رئیس – رأی میگیریم بوکالت آقای سیف الله خان اسکندری.
آقایانی که وکالت ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند.
رئیس – تصویب شد.
وکالت آقای دشتی مطرح است.
آقای ناصر الاسلام (اجازه)
ناصر الاسلام - بنـده پیشنهاد دادم.
پیشنهاد را بخوانید بعد توضیح میدهم
رئیس – آقای ناصر الاسلام پیشنهادی کردهاند که مفادش اینست:
چون یک مذاکراتی در هیئت رئیسه جریان دارد اینست که مذاکره در اعتبارنامه آقای دشتی بماند آن مذاکرات باتمام برسد بعد اعتبارنامه در مـجلس مـطرح شود. عماد السلطنه خوب است رأی بگیرند.
ناصر الاسلام – گویا آقای رئیس مقتضی ندانستند پیشنهاد بنده در مـجلس قرائت بشود. بنده هم اصراری ندارم. نقطه نظر من از این پیشنهاد این بود که اگر این موضوعی که در پیش نـهاد خودم تذکر دادم در هیئت رئیسه حل شود نقطه نظر نمایندگان در راپرت شعبه فرق میکند بنا بر این این تقاضا را کردم. حکومت این پیشنهاد بنده یعنی رد و قبولش با مـجلس است اگـر پیشنهاد بنده قبول نشود آنوقت در موضوع اعتبارنامه عرایضی دادم که عرض خواهم کرد.
رئیس – چون بنده حق ندارم که مانـع خواندن پیشنهاد بشوم مفادش را عرض کردم ولی اگر اصرار داشته باشید قرائت میشود.
ناصر الاسلام – نخیر اصراری ندارم. رئیس آقای حاج اسمعیل – با اینکه از مفاد پیشنهادی آقای ناصر الاسلام مسبوق نیستم ونمیدانم چه پیشنهادی است ولی در عقب افتادن راپرت شعبه هیچ دلیـل متقنعـی نمیبینم که بچه علت راپرت شعبه عقب بیفتد و از دستور خارج شود و شعبه هم هر نظری داشته راجع بجریان انتخابات بوده که شعبه نمایندگی آقای دشتی را رد کرده نسبت بصلاحیت و عدم صلاحیت نبوده و نظرش بجریان بوده و حالا هم با خارج شدن از دستورش مخالفم.
رئیس – آقای حائری زاده با خارج شدنش از دستور موافقید یا مخالف،
صابری زاده – بنده با پیشنهاد مخالفم
رئیس شاهزاده غلام حسین میرزا،(اجازه)
غلام حسین میرزا – بنده با پیشنهاد مخالفم.
رئیس – آقای حاج میزا عبد الوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبد الوهاب – مخالفم
رئیـس آقـای کازرونی (اجازه)
کازرونی – عرضی ندارم.
رئیس – آقای ناصر الاسلام (اجازه)
ناصر الاسلام – بنده بعد از فرمایش آقا تقاضا مـی کنـم پیشنهاد خوانده شود چون آنـموضوعی را که نسبت میدهند بشخص دشتی اگر مرتفع شود بنده یکی از موافقین جدی ایشان هستم و اگر محقق شود از مخالفین جدی ایشان خواهم بود لذا تقاضا میکنم پیشنهاد خوانده شود.
(بشرح ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مـجلس شورایملی –نظر بـمکتوبـی که نسبت بآقای دشتی به هیئت رئیسه رسیده است تا صحت و سقم آن معلوم نشده است تقاضا میشود از دستور خـارج شود.
ناصر الاسلام.
رئیس – رأی میگیریم. آقایانی که این پیشنهاد آقای ناصر الاسلام را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(چند نفری قیـام نمودند)
رئیس – تصویب نشد.
راپرت در جلسه قبل قرائت شده راپرت مشعر بود بر رد. اگر میل دارید مجدداً قرائت شود.
(یک نفر از نمایندگان قرائت شود)
رئیس – آقای وکیل الـملک (احضار برای قرائت راپرت)
(آقای وکیل الـملک راپرت شعبه چهارم را راجع برد انتخاب آقای دشتی از ساوه بشرح ذیل خواندند)
شعبه چهارم دوسیه انتخابات ساوه را تحت مطالعه آورد انجمن نظار بعد ازنشر اعلان از غره رجب ۱۳۴۲ – الـی ۱۰ توزیع تعرفه نموده واز ۱۳ رجب الـی ۱۶ باخذ آراء پرداخته کلیه اوراق آرائی کـه بصندوق وارد شـده ۱۰۲۲۵ ورقه بوده در نتیجه استخراج آراء آقای شیخ علی دشتی دارای ۷۲۳۹ رأی و حائز اکثریت بوده اعضاء انجمن نظار صورت مـجلس و اعتبارنامه را امضاء کرده و اظهار نمودند شکایت و اعتراضی نرسیده شعبه چهارم دوسیه فوق را در جلسات متعدده مطالعه و رسیدگی نـمود اعتراضات و شکایتهای زیادی از اهالی ساوه و خلجستان و خرقان و غیره و چند نفر از اعضای شعبات انـجمنهای نظار فرعیه در اطراف اعمال نظر و اقدامات حاکم ساوه ونایب الـحکومههای بلوکات و مفتش وزارت داخله بـمجلس شورای ملی رسیده بود شکایتها طوری بود که جلب توجه اعضاء شعبه چهارم را نمود به نظر قریب چهل روز (از ۹ حـمل الـی ۱۷ ثور) جلسات متعدده این دوسیه مطرح مذاکره بود بالاخره در جلسه ۱۷ ثور بعد از مذاکرات زیادی بر حسب پیش نهاد یک نفر اعضای شعبه رأی مخفی گرفته شد از ۱۹ نفر اعضای شعبه پانزده نفر حاضر بودند بعد از قرائت آراء هشت نفر از پانزده نفر رأی رد داده بودند شش نفر امتناع نموده ورقه سفید داده بودند یک نفر رأی تصویب داده بود.
رئیس – نسبت براپرت کسی مخالف هست؟ چون باید بخود راپرت رأی بگیریم.
ناصر الاسلام- بنده مخالفم.
رئیـس – بفرمائید.
ناصر الاسلام – قبل از اینکه وارد در موضوع راپرت بشوم ناچار از نقطه نظر تذکر یک قسمت از مذاکرات آقایان نمایندگان را در موقع دفاع از پاره اعتبار نامها بعرض آقایان برسانم. اغلب اعتبارنامهها که در مـجلس مطرح شده است از نقطه نظر موافقت و مخالفت مکرر شنیده میشد که در راپرتها نوشته بودند شکایاتی رسید چون شکایات را شعبه طرف توجه قرار نداد و نمایندگی فلان را تصـویب کـرد و قضاوت شعبه از نقطه نظر صحت و سقم انتخابات البته تا یک اندازه میتوان گفت صحیح است اما راپرت راجع باین موضوع بخصوص بنـده بخوبی اطلاع دارم در آنروز که در شعبه تقاضای رأی مخفی در این باب شد و سابقه هم نداشت یک عده از موافقین با اعتبارنامه دشتـی دعوت نشده بودند الان هم در مـجلس حاضرند و ممکن است باسم و رسم معرفی کنم. اما اعتراضات وارده فقط و فقط در راپرت مینویسد شکایتی رسید. آقایان نمایندگان حاضر شکایات را چه نـحو فرض کردند آیا شعبه مقتضی نبود که شکایات را جزاً وکلا مینوشت تا آقایان نمایندگان از آن مسبوق شوند و بدانند چه بوده و آیا وارد است یا وارد نیست مـخبر شعبه مینویسد شکایاتی رسید و آن شکایات را شعبه طرف توجه قرار داد آنچه را که بنده اطلاع دارم شکایتـی که متوجه میشود بانتخابات ساوه این است که می گو یند اعلانی در ساوه منتشر شد که جز مفتشین انتخابات کسی دیگر حق ندارد در امور انتخابات دخالت کند. اولا معلوم نیست که این اعلان صورت خارجی پیدا کرده باشد و از طرف وزارت داخله بـهیچوجه نشر این اعلان تصدیق نشده علاوه بر این هیچوقت مفتش انتخابات وارد نشده در منع کردن اهالی از اینکـه اعتراضات خودشان را بانجمن بکنند اگر مفتش و حاکم مانع بودند این همه شکایات از کجا رسیده پس بنا بر این عرض میکنم اهالی آزاد بودهاند والا این شکایاتی که بشعبه رسیده از چه مجری رسیده؟ اگر واقعاً موانعی در کار بوده اینهمه شکایات را بشعبه نمیفرستادند پس بنا بر این آزادبودهاند در شکا یات برای اینکه تصدیق بکنند آقایان نقطه نظر خصوصی در این اعتبار نا مه تعقیب شده است ملتی می گو یم که اگرآقایان میخواستند افکار را تروریزه بکنند افراد شعبه چرا رای علنی نگر فته اندمی خواستند رای علنی بگیرند چرا رای مخفی گرفتند وچرا موافقین بااعتبار نامه دشتی رادعوت نکر دند درسا یرانتخابات هم از این قبیل اعتراضات زیادشنیده شده است وبهیچوجه هم ترتیب اثر داده نشده است حتی یکی ازآقایان دراین مجلس گفت ما از نقطه نظر وضعیت مملکت اگر یک وکیلی وارد شد واعتبارنامه نداشت باید با اومما شات بکنیم ولی امروز بنده میبینم یک وکیلی که اعتبارنامه دارد واعتراضاتی به اومتوجه نیست آقایان رأی مخالف میدهند اگرنظر آقایان نظر شخصی باشدکه هیچ ولی اگر قضاوت آقایان از نقطه نظر جریان باشد بنده غرض میکنم انتخابات ایشان صحیح است و هیچ اعتر اضی بانتخابات ایشان وارد نیست واین راپرت شعبه مدرک برای رد ایشان نیست.
رئیس – شاهزاده غلا مـحسین میرزا (اجازه)
غلام حسین میرزا – آقای ناصـر الاسـلام اولا فرمودند شکایات زیاد بشعبه رسیده و خود این دلیل بر آزادی انتخابات بوده است در صورتی که اینطور نبوده است زیرا شکایات فقط بمجلس رسیده است و انـجمن نظار مینویسد: چون شکایتی نرسیده بود اعتبارنامه صادر شد بنده هـمین را یکی از دلایل رد این اعتبار نامه می دانم بواسطه اینکه با اطلاعاتی که بنده الان عرض خواهم کرد مصرع است که در آنـجا انتخابات با تـهدید و تطمیع و طرز غریبی خاتـمه پیدا کرده است. چندی قبل یکی از آقایان در پشت هـمین تریبون فرمودند که وکیل بی اعتبار نامه را نباید قبول کرد ولی بنده عرض میکنم وکیل بـی اعتبار نامه بـهتر است از یک اعتبارنامه که نه وکیل دارد نه موکل بنده نمیخواهم زیاد تطویل بدهم به مطا لب بنده بعضی یاد- داشتها از دوسیه برداشتهام که به عرض آقایان میرسانم و البته قضاوتش با آقایان است. یکی از اعضاء انـجمن نظارت سید مـحمد ساوه مینویسد: بانـمن مرکزی کل در خود ساوه مینویسد: نایب الـحکومه رسما در انـجمن اظهار کردندکه حکومت از من التزام گرفته کـه باید آقا شیخ علی دشتی انتخاب شود و آراء باید قبلا خوانده شود که کسی تقلب نکند (خنده نمایندگان) ولی اعضاء انـجمن تقاضا نـمودند که در خارج انـجمن آراء دیده شود و در خود انـجمن دیده نشود که حیثیت نظار هم قدری حفظ شده باشد اگر تردیدی دارند ممکن است مثل سابق دوسیه را بیاورند اینجا و قرائت کنند و این را جرئت نکردهاند در دوسیه انتخابات ساوه بگذارند شاید حکومت میل نداشته است در دوسیه بماند و فرستادهاند بـمجلس مسئله دیگر اعلانـی است که خود حکومت کرده که در واقع مؤید رد اعتبارنامه است ونص آن اعـلان این است که بنده میخوانم:
(هیچکس حق ندارد آراء مردم را بخواند غیر از مأمورین وزارت داخله و مفتش انتخابات)
یکی از اعضای انجمن مزلقان با دو سه نفر شرحی مینویسد انـجمن مرکزی که فشارهای فوقالعاده بانـجمن برای انتخابات آقای شیخ علی دشتی وارد شده است حتی انـجمن را سانسور کردهاند تکلیف چیست؟ این عین عبارت آنـها است انـجمن مرکزی جواب مینویسد وضعیات انـجمن مرکزی بهتر نیست بگذارید بگذرد و همگی راحت شویم بنده تصور میکنم هـمه ماها یک وظایف و تکالیفی داریم و آن این است که حتی الـمقدور حفظ شئونات ملی را اقلا بظاهر بکنیم وبا این ترتیب در این انتخاباتی که در ساوه شده بنده تصور میکنم یکی از لطماتی است که به شئونات ملی است حالا البته حکمیت این مسئله با آقایان است و بعد هم بنده عرض میکنم که راجع بصلاحیت آقای دشتی بنده عرضی ندارم فقـط نظرم بـجریان انتخابات است.
وکیل الـملک مخبر شعبه – بنده خواستم توضیحی از نقطه نظر شعبه عرض کنم که آقای ناصر الاسلام فرمودند چند نفر از اعضاء دعوت نشدند و نظر خصوصی بوده است عرض میکنم شعبه چهارم رئیس آقای دولت آبادی بوده است اعضائشعبه را هـر وقتی میخواهند دعوت کنند اسم اشخاصی را نمینویسند که کیها را دعوت بکنید باداره مباشرت مینویسند اعضاء را خبر کنند اداره مباشـرت هم بر حسب وظیفه همه را فرستادهاند دعوت کرده اندشاید فراش فراموش کرده ببرد وشاید هم فراش برده و آنروز آقایان در منـزل نبودهاند یا شاید فراش هم رفته و دعوت کرده و کسان آقایان فراموش کردهاند اطلاع بدهند از این نقطه نظر بنده گمان میکنم ایرادی برئیس شعبـه یا اعضای شعبه وارد نیست یک قسمت هم فرمودند که شکایات نوشته نشده چون معمول نبود که شکایات را چه موافق چه مخالف در راپرت بنویسند بنده هم مختصراً موافق ومخالف را نوشته بودم اگر آقایان بخواهند ملاحظه کنند دوسیه حاضر است و اینهم از نقطه نظر عقیده بوده است که چند نفر رای رد داده اندو چند نفر ممتنع شدهاند و نتوانستند قضاوت کنند یک نفر هم عقیده اش این بوده که تصویب کند رأی تصـویب داده دیگر تصور نمیکنم تقصیری از رئیس یا اعضاء شعبه باشد یا اعضای شعبه اعمال غرض کرده باشند
(جمعی از نـمایندگان – مذاکرات کافـی است)
رئیس – پیشنهاد رأی مخفی شده است.
(دو پیشنهاد بشرح ذیل قرائت شد).
- مقام مـحترم ریاست جلیله مـجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانه – ما امضاء کنندگان ذیل این ورقه پیشنهاد میکنیم که خصوص انتخاب آقای دشتی رأی مـخفی با مهره سیـاه و سفید گرفته شود.
- مدرس – احـمد الـموسوی بـهبهانی. قوام الدوله. اسـمعیل الـحسینی العراقی. م. ع. کازرونی. اخگر. مصطفی الـموسوی - البهبهانی. سید حسن زعیم. حائریزاده ملک الشعراء. شیخ الاسلام. سید محمد سلطان. فرج الله. هادی. عبد العزیز هاشم آشتیانی. علی.
مقام محترم ریاست دار الشورای ملی شید الله ارکانه –
این جانبان تقاضا مینمائیم که راجع باعتبارنامه با راپرت شعبه آقای شیخ علی دشتی رأی مـخفی گرفته شود. قائم مقام. بنان السلطان احـمد طباطبائی. صدق السلطنه. جواد خان. مـحمد مهدی الطباطبائی.
رئیس – امضاء بقدر کفایت نظامنامه هست رأی گرفته میشود براپرت شعبه. آقایانی که با وکالت آقای دشتی موافقند مهره سیاه وآقایانی که مخالفند مهره سفید خواهند داد (زمزمه نمایندگان) اگر ایرادی دارید بفرمائید تا بعد اسباب اشکال نشود. آقایانی که راپرت را رد میکنند باید مهره سیاه بدهند. یعنی اشخاصی که موافقند با وکالت آقای دشتی مهره سیاه میدهند و اشخاصی که مخالفند با وکالت آقای دشتی مهره سفید مـی دهند چـون براپرت رأی گرفته میشود بعکس همیشه موافقین مهره سیاه بدهند و مخالفین سفید
آقای حائری زاده.(اجازه)
حائری زاده – چون رأی مـخفی آن دفعه که اخذ شد وسایلش کاملا فراهم نشده بود این است که عرض میکنم آن کیسه اولی که باید رأی در او انداخته شود کجا است و آن کیسه که مهرههای زائد را باید در آن بیندازند کجا است خوب است این را بفرمائید تا بعد اشتباه نشود.
رئیس – آن چیزی که بـالفعل لازم است همان کیسه اولی است که فراهم است.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده بشرح ذیل نتبجه حاصل گردید)
مهره تفتیشیه ۱۰۱ مهره سفید ۶۶ مهره سیاه ۳۳ رئیس – راپرت شعبه باکثریت ۶۶ رأی تصویب شد راپرت آقای مقوم الملک مطرح است.
(آقای رهنما راپرت شعبه سوم را راجع بنمایندگی آقای مقوم الـملک بشرح ذیل قرائت نمودند)
شعبه ۳ دوسیه انتخابات غاز و فشافویه را تحت مطالعه و دقت قـرار داده راپورت آن را بعرض مجلس شورای ملی می رساند مقدمات انتخابات غار و فشا پویه بر وفق قانون جریان یافته. انـجمن نظار تشکیل ومدت-های قانونی برای اعلان و توزیع تعرفه و اخذ رأی در فواصل معیته بعمل آمده و در چهار حوزه انتخابیه ذیل: حضرت عبد العظیم. فشافـویه – غربی غار و شرقی غار که انـجمنهای فرعی تشکیل شده بوظایف قانونی خود عمل کرده مقدار ۶۷۹۰ ورقه تعرفه در چهار روزه مزبـور توزیع و از مقدار مذکور ۶۳۰۷ ورقه رأی اخذ گردید در نتیجه استخراج آراء آقای مقوم الـملک با ۱۷۷۱ رأی حائز اکثریت شدند شکایتی که وارد شده از قسمت شرق بوده است که بعضی از رعایا هنگامی که آمدهاند رأی بدهند انـجمن تعطیل بوده وآراء خود را در پاکت ریخته و سرش را لاک کرده به آژان مستحفظ انـجمن سپردهاند. موقع تشکیل انـجمن پاکت آراء در صندوق ریخته شده است و آراء مزبوره از صد ورقه رأی تجاوز نـمیکند یک فقره دیگر شکایت این بوده است که تعرفه باشخاص در آن مـحل دادهاند که حق رأی نداشتهاند ولی پس از تحقیقات معلوم شده است که این شکایت بیمورد بوده است شعبه پس از مداقه در این شکایت ملاحظه کرد که اگر یکصد ورقه آراء مـحل مشاجره و با تمام آراء قسمت شرق را هم باطل و کان لـم یکن فرض نماید باز اکثریت با آقای مقوم الـملک است و ایشان در این حوزه که مـحل کشمکش وقابل شبهه بوده آراء مهمی نداشتهاند زیرا مـجموع آراء حوزه انتخابیه قسمت شرق ۱۴۱۷ رأی بوده که از این مقدار آراء آقای مقوم الـملک فقط یکصدو ده رأی داشتهاند وبا فرض بطلان آن باز اکثریت با ایشان است باین ملاحظات شعبه سوم نـمایندگی آقای مقوم الـملک را از غاز و فشافویه تصویب و تصدیق این نظریه خود را بعرض مـجلس شورای ملی میرساند.
رئیس – آقای مدرس (اجازه)
مدرس مخالفم.
رئیس – میماند برای جلسه بعد.
رئیس – آقای معتمد السلطنه (اجازه)
معتمد السلطنه – خواستم تقاضا کنم اگر مانعی نداشته باشد راپرت کمیسیون بودجه جزء دستور شود.
رئیس – خوب است توضیح بیشتری بدهید.
معتمد السلطنه – لایـحة که در جلسه پنجشنبه دولت تقدیم کرد و تقاضای فوریت آن شده بود و در کمیسیون بوجه راپرت آنرا تهیه و تقدیم مجلس کرده است استدعا میکنم جزو دستور شود.
رئیس – آقای مدبر الـملک (اجازه)
مدبر الـملک – بنده میخواستم تقاضا کنم راجع بکمیسیون قوانین مالیه بین آقای میرزا یدالله خان و حاج میرزا عبدالـوهاب قرعه کشیده شود.
رئیس – دیر نمیشود همین کار را میکنیم. باید رأی گرفته شود به پیشنهاد آقای معتمدالسلطنه مخالفی نیست؟
(یک نفر از نـمایندگان – هـمه موافقند مخالفی نیست)
رئیس – جزء دستور نبود رأی میگیریم.
آقایانـی کـه تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد.
مذاکرات راجع بکلیات است در کلیات کسی مخالفی هست؟
آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
آقای ارباب کیخسرو – چون این راپرت از کمیسیون بوجه تازه آمده است و تازه طبع و توزیع شده است خـوب اسـت بفرمائید بخوانند تا خاطر آقایان مستحضر شود بعد شروع بمذاکره کنند. (بشرح ذیل قرائت شد) کمیسیون بودجه در جلسه یازدهم جوزای سیچقان ئیل لایحه پیشنهادی ۹۱۷۳ دولت را مورد بحث و دقت قرار داده و با موافقت نماینده دولت مواد پیشنهادی را بطریق ذیل اصلاح و برای تصویب به مـجلس شورای ملی تقدیم مینماید.
ماده اول – مـجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه میدهد که در حدود اعتبارات سنـه ماضیه تنکوزئیل یک دوازدهم در ثور و یک دوازدهم در جوزای هذه السنه سیچقان ئیل از بابت بودجههای مـملکتی پرداخت نماید.
تبصره – هر قدر از بودجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر یا علاوه شود در بروج بهد باید حساب شود.
ماده دوم – هر یک از وزارتخانهها که بوجه تفصیلی سیچقان ئیل خود را تا آخر جوزای هذه السنه تقدیم مـجلس نکردند نسبت ببوجه برج جوزا مشمول این قانون نمیشود.
رئیس – آقای آقا سید یعقوب موافقید؟
آقا سید یعقوب – بلی. رئیس –آقای اخگر موافقید؟
اخگر – بلی
رئیس – آقای حاج عزالـممالک
حاج عزالـممالک – بنده هم موافقم.
رئیس – آقای سهام السلطان (اجازه)
سهام السلطان موافقم.
رئیس آقای تدین.
تدین موافقم ولی یک کلمه بنظر بنده افتاده است.
رئیس بعد در موقعی که ماده خوانده میشود بفرمائید. آقای مشیر معظم هم موافقند؟
مشیر معظم – بلی.
رئیس – خوب مـخالفی ندارد. رأی میگیریم که داخل در مواد بشویم یا نه آقایانی که تصویب میکنند در مواد شور بشود قیام بفـرمایند
(اغلب – نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد.
ماده اول قرائت میشود. (بشرح فوق قرائت شد)
رئیس – آقای آقا سید یعقوب موافقید.
آقـا سید یعقوب – بنده سؤالی داشتم.
عمادالسلطنه مـخبر کمیسیون – یک کلمه علی الحساب بعد از سیچقان ئیل باید اضافه شود کـه اینطـور میشود یک دوازدهم در جوزای هذه السنه سیچقان ئیل علی الـحساب افتاده است و باید اضافه شود. رئیس آقای آقا سید یعقوب. (اجازه) آقا سید یعقوب بنده خواستم از مخبر مـحترم سؤال کنم چون لایحه دولت که در نظر دارند گر چه آنلایـحه طبع و توزیع نشده لیکن نسبت بیک مسئله که آن مسئله جالب نظر است این است که بعضی از وزارت خانهها (بعضی از آقایان می دانند) مخارجی داشته است در سنـه تنکوزئیل و الان چنانکه خاطر آقایان مستحضر است آن مـحلها از بین رفته است و در اینجا راجع بدو برج نوشته است دیگر آنـرا اشاره نکرده است که نسبت بآنـمحلی که از بین رفته چه باید بشود خواستم ببینم در کمیسیون بودجه در این باب چیزی در نظر اعضاء کمیسیون بوجه آمده است و نظری درش شده است یا نه؟ والا بنده با اصل ماده موافقم.
مـخبر – اولا این پیشنهاد دولت طبـع و توزیـع شده و آن اینست اگر قرائت نکردهاید نمیدانم ثانیاً در اینجا راجع باین موضوع اولا یک کلمه علی الـحساب داردو یک تبصره – مقصود از تبصره این است که هر چه از بودجه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر یا علاوه شود نسبت ببروج بعد باید مـحسوب شود پس اگر یک وزارت خانه در سنه تنکوزئیل یک مـخارجی داشته که در سنه سیچقان ئیل آن مـخارج را نداشته است وقتی که مـجلس شورای ملی تصویب کرد نسبت بآن سه ماه کسر خواهد شد.
رئیس – آقای تدین (اجازه)
تدین – بنده عرضی ندارم مقصودم تذکر کلمه بود که افتاده بود که تذکر دادند.
رئیس – آقای سهام السلطان (اجازه)
سهام السلطان - بنده موافقم.
رئیس – آقای شیروانی.
شیروانی – موافقم.
رئیس – آقای یاسائی.
یاسائی – بنده با این تبصره مخالفم.
رئیس – حالا نرسدهایم بتبصره مذاکره در ماده اول است. آقای حاج عزالـممالک (اجازه)
حاج عزالـممالک – بنده با ماده موافقم ولی در موقع تبصره عرض دارم.
رئیس – حالا نسبت بتبصره مذاکره میشود.
آفای سهام السلطان و تدین و شیروانی با تبصره موافقند.
(گفتند موافقیم)
رئیس – آقای یاسائی (اجازه)
یاسائی – علت مخالفت بنده با آنچه در این تبصره نوشته شده این است بطوری که در سنه ماضیه در موقع عمل دیدیم بعد از تصویب این تبصره یک مشکلاتی برای دوایر دولتی ایجاد خواهد شد زیرا فعلا در برج ثور و جورا هستیم یک دوایری هست و یک اشخاصی هم سر کار مشغول خدمت هستند مـمکن است در بوجه تفصیلی مـملکتی که تقدیم مجلس شورای ملی شده است یک تغییرات کلی حاصل شـود. بعضـی از شعبهها حذف شوند و یا بعضی از بین بروند و بعضی از مشاغل حذف شوند آن وقت استرداد این وجوه از اشخاصی که در این مـدت دو ماه خدمت کردهاند و پول گرفتهاند مشکل خواهد بود و اگر مشاغلی حذف شود من نمیفهمم بعد چگونه مـحسوب میشود خوب است تو ضیح بدهند.
مـخبر – دلایلی که فرمودید هـمان دلایلی است که کمیسیون بوجه در نظر داشته و بهمین جهت تبصره نوشته شد اما اینکه فرمودند دوایری فعلا موجود است که شاید حذف شود آنـها حقوق حمل و ثور و جوزاشان را خواهند گرفت برای آنکه آن مأمورینی که سه ماه خدمت کردهاند میشود بآنها گفت حقوق را نگیر اگر یک اداره علاوه شود آن هم از سرطان ببعد ولی مـمکن است این کسر و علاوه راجع بفلان شخص باشد که دویست تومان داشته باشد این دویست تومان فرضاً صدوهشتاد تومان بشود آنوقت آن کسر مربوط بآنجاست والا اساساً اگر یک اداره از بین رفت مجبورند سه ماه حقوقش را بدهند.
رئیس دیگر مـخالفی نیست؟
حاج عزالـممالک – بنده مـخالفـم.
رئیس بفرمائید.
حاج عزالـممالک – بنده اینجا با کلمه علاوه مـخالفم دلیلش هم این است که بدون اجازه مـجلس شورای مـلی هیچ مؤسسه که باید مـملکت مـخارج اورا تأدیه کند نباید تأسیس شود در اینصورت مورد ندارد که ما تصیب بکنیم حالا اگر یک مؤسسه در هذه السنه علاوه از سنه ماضیه دولت یا رئیس یکی از وزارت خانهها تأسیس کرده باشد و بعد مـجلس تصویب کند مـخارج او برای مدت سه ماه مـحسوب شود به عقیده بنده آن مؤسسه وقتی باید تأسیس شود یا اضافه حقوق داشته باشد که مـجلس تصویب کرده باشد و از روز تصویب بودجه باید بموقع اجرا کذارده شود پس این که کلمه (علاوه) در اینجا نوشته شده است مورد ندارد حالا آقای مـخبر نمی دانم در این باب چه فکری کردهاند و چه نظری داشتهاند که کلمه (علاوه) را در اینجا ذکر کردهاند باز برای اینکه خاطر آقـایان نـماینـدگـان را مستحضر بکنم تصریح میکنم که راجع بکسر توضیح آقای مـخبر قانع کننده است ولی نسبت باضافه مورد ندارد یعنی یک وزارت خانه این کلـمه را میبیند اضافه حقوق میدهد یا یک اعتبار اضافی از سنه ماضیه ادعا میکنند در صورتی که تا مجلس تصویب نکرده است نمیتوانند چنین کاری بکنند و بعد از آنکه مـجلس تصویب کرد دیگر لفظ علاوه مورد ندارد.
مـخبر – اینها اولا مربوط بـماقبل است و مربـوط بقانون استخدام است زیرا قانون استخدام وقتی که اجرا میشود مـمکن است یک حقوق هائی قهراً و طبعاً اضافه شود آنوقت شما میتوانید بگوئید مطابق قانون استخدام اضافه حقوق بفلان مستخدم ندهند؟ ناچار باید بدهند یا مثلا در بوجه وزارت معارف مجبورند یک اضافاتی بدهند باینجهت نوشته شد. رئیس – آقای معتمد السلطنه (اجازه) معتمد السلطنه – بنده تصور میکنم آقای حاج عز الـممالک اینجا یک اشتباهی فرمودند این عبارتی که اینجا نوشته شده است کسر یا علاوه میشود این مسلم است که بدون تصویب مـجلس شورای ملی یک دینار کسر یا علاوه نخواهد شد ولی در اینجا قید شده است هر قدر از بودجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه مبالغی کسر یا اضافه شود در بروج بعد از بابت این وجوهی که قبلا پرداخته شده است احتساب خواهد شد. اینکه نوشته شده است پس از تصویب بودجهها البته تصویب وقتی است که مـجلس شورای ملی تصدیق کرده باشد.
رئیس – آقای حاج عز الـممالک.
حاج عزالـممالک – اگر مـجلس شورای ملی موافق باشد باین که بودجههای مصوبه در ماده سوم و چهارم از اول سال اجرا شود حرفی ندارم از برج ثور یا هر وقت ولی اضافات بودجه از موقع تصویب بایستی بموقع اجرا گذاشته شود یک وزارت خانه قبل از تصویب مـجلس شورای ملی حق ندارد یک مؤسسه تأسیس کند یا اضافه حقوق بدهد و باین دلیل (علاوه) در اینجا مورد ندارد حالا اگر آقایان میل دارند باینکه رائی که در دو ماه بعد میدهند نسبت بدو ماه قبل اجرا شود بنده عرضی ندارم.
(جـمعی اظهار نمودند مذاکرات کافی است)
رئیس – اصلاحی از طرف آقای معتمد السلطنه رسیـده است قـرائت میشود
(بشرح آتی قرائت شد)
بنده اصلاح ذیل را نسبت بتبصره ماده اول پیشنهاد مینمایم – تغییراتیکه در بودجههای مصوبـه هذه السنـه حاصل شده است اعم از اینکه کسر یا اضافه باشد باید در بروج بعد از بابت وجوهی که پرداخته شده است احتساب نمایند.
رئیس – آقـای معتمد السلطنه.(اجازه)
معتمد السلطنه –مفاد این اصلاحی که بنده پیش نـهاد کردم با اصل تبصره یکی است ولیکن تصور میکنم که بهتر و روشن تر این است که تقاضا میکنم یک مرتبه دیگر قرائت بشود. (مجدداً بشرح سابق قرائت شد)
رئیس – آقای تدین (اجازه)
تـدین- این پیشنهاد آقای معتمد السلطنه بواسطه طولانی بودنش مطلب را بیشتر گنگ و مبهم میکند ولی خود تبصره واضح است ماده اول میگوید یک دوازدهم برج ثور و یک دوازدهم برای برج جوزا از بودجه مصوبه سال گذشته بدهید این را بچه ترتیب بدهیم برسم علی الحساب میدهیم برای چه؟ بری این که بودجههای تفضیلی وزارت خانهها را هنوز بـمجلس ندادهاند بعد از اینکه کلمه علی الـحساب را در بـالا قبـول کردیـم دیکر اعتراض باین تبصره مورد ندارد این تبصره مبین کلمه علی ال حساب است در اینجا که آقایان میزنند یک اداره در پارسال بوده است امسال حذف میشود اینجا مورد ندارد برای اینکه یک اداره در بوجه امسال اگر لزوم نداشت و مـجلس او را حذف کرد از آن تاریخی که حذف میشود نسبت به گذشته کسی نمیتواند متعرض اعضایش بشود بگوید حقوق را بیار پس بده بلکه نسبت بـمؤسسات موجـوده است. یک مثال میزنیم فرض میکنیم در سال گذشته یک نفر مستخدم در ماه صدوپنجاه تومان می گرفته است (مثلا عرض میکنم) در این بودجه که بعد مـجلس تصویب خواهد کرد مـمکن است صدوپنجاه تومان را صدوچهل تومان بکنند یا مـمکن است صدوپنجاه تومان را صدوشصت تومان بکنند اگر صدوپنجاه تومان صدوچهل تومان شد اضافه را که از بابت یک دوازدهم گرفته باید با او حساب گرد اگر صد-وشصت تومان شد باید بقیه را باو دادو نسبت به دوائری که حذف یا اشخاصی که منفصل میشوند نیست بنابراین تصور میکنم خود آقای معتمد السلطنه هم چندان اصراری نداشته باشند در صورتی که عقیده شان این است که آن پیش نهاد مبین و مفسر این ماده است.
(جمعی- گفتند- مذاکرات کافی است .)
رئیس – کمیسیون عقیده اش چیست؟
مـخبر – کمیسیون عقیده اش بهمین تبصره ایست که خودش نوشته است.
معتمد السلطنه – بنده پس گرفتم.
رئیس – کلمه علی الـحساب برعبارت سابق اضافه شد
آقای آقا میرزا شهاب الدین.(اجـازه)
آقا میرزا شهاب الدین – بنده در ماده اول اصلاحی عرض کردهام اینجا مینویسد که در حدود اعتبارات سنه ماضیه تنکوزئیل یک دوازدهـم درجوزای هذه السنه سیچقانئیل از بابت بودجههای مـملکتی پرداخت نماید ثور که گذشته است نمیتوان گفت در ثور پرداخت نمایند چون حالا نمیتوانیم برگردیـم به ثور و در ثور پرداخت نمائیمباید بنویسد برای ثور یا بابت ثور (در ثور) معنی ندارد.
مـخبر – این اصلاح قبول است یک دوازدهم بابت ثور یک دوازدهم در جوزا یا (بابت جوزا)
رئیس – ماده با تبصره قرائت میشود و رأی میکیـریـم.
(بـمضمون ذیل- قرائت شد)
ماده اول – مـجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه میدهد که در حدود اعتبارات سنه ماضیه تنگوزئیل یک دوازدهم بابت ثور و یک دوازدهم بابت جوزای هذه السنه سیچقان ئیل علی الـحساب از بابت بودجههای مـملکتی پرداخت نماید.
تبصره – هر قدر از بودجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر یا علاوه شود در بروج بعد مـحسوب شود.
رئیس – رأی میگیریم بـماده اول.
آقای آقـا -شیخ مـحمد علی گویا خواستند تبصره تـجزیه شود.
آقا شیخ مـحمد علی طهرانی – بلی بنده تـجزیه خواستم اول نسبت بعلاوه و بعد نسبت بکسر.
رئیس –ماده از تبصره تـجزیه میشود خود تبصره هم تـجزیه میشود. ماده قرائت میشود.
(بشرح سابق قرائت شد)
رئیس رأی میگیریم باین ماده بترتیبی که قرائت شد.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب نـمایندگان نـمودند)
رئیس تصویب شد. رأی میگیریم بتبصره باین ترتیب هر قدر از بودجه هـای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر شود در بروج بعد باید مـحسوب شود. اینطور خواستید تـجزیه شود؟
آقا شیخ مـحمد علی – طهرانی – کسر و علاوه را عرض کردم تـجزیه شود
. رئیس – این طوریکه قرائت شد باید رأی بگیریم بعد عین این عبارت خوانده میشود با حذف کسر بضمیمه علاوه مقصود همین است؟
(اظهاری نشد و تبصره مـجدداً بشرح ذیل قرائت شد)
تبصره – هر قدر از بودجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر بشود در بروج بعد باید مـحسوب شود.
رئیس – رأی میگیریم باین قسمت آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جمعی قیام نمودند)
آقا شیخ مـحمد علی طهرانی – (هر قدر از) باید تبدیل شود به (هر قدر بر) چـون علاوه است.
(مـجدداً تبصره بشرح ذیل قرائت شد .)
- هر قدر بر بوجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه علاوه شود در بروجبعد باید مـحسوب شود.
رئیس – رأی میگیریم باین یکی آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس – تصویب نشد. حـالا رأی می گیریم بماده اول بضمیمه آن قسمت تبصره که قبول شد.
(ماده اول بضمیمه بشرح ذیل قرائت شد .)
ماده اول – مـجلس شورای ملـی بوزارت مالیه اجازه میدهد که در حدود اعتبارات سنه ماضیه تنگوزئیل یک دوازدهم بابت ثور و یک دوازدهم بابت جوزای هـذه الـسنه سیچقان ئیل علی الـحساب از بابت بودجههای مـملکتی پرداخت نماید.
تبصره – هر قدر از بوجههای مصوبه هذه السنه نسبت بسنه ماضیه کسر شود در بروج بعد باید مـحسوب شود.
جـمعی از نـمایندگان – صحیح است.
رئیس – رأی میگیریم باین ماده با تبصره
آقایانـی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جـمعی قیام نـمودند)
رئیس – تصویب شد.
ماده دوم قرائت میشود.(بشرح آتـی قرائت شد)
ماده ۲ – هر یک از وزارت خانهها که بودجه تفضیلی سیچقان ئیل خود را تا آخر جوزای هذه السنه تقدیم مـجلس نکردند نسبت ببودجـه برج جوزا مشمول این قانون نمیشوند.
رئیس – مـخالفی ندارد؟
(گفته شد – خیر)
ردیس – اصلاحی است که آقای معتمدالسلطنه پیش-نـهاد کردهاند. (بترتیب ذیل خوانده شد)
بنده اصلاح ماده دویـم را از این قرار پیشنهاد می نمایـم.
ماده ۲ – هر یک از وزارت خانهها که بودجههای تفضیلی سیچقان ئیل ۱۳۰۳ خود را تا آخر جوزای هذه السنه تقدیم مـجلس شورای ملی ننمایند نسبت بدریافت حقوق بـرج جوزا مشمول این قانون نخواهد بود.
بعضی از نـمایندگان – هر دو یکی است پس گرفتند.
مـخبر – بنده اصلا نـمیفهمم فلسفهایـن اصلاحات آقای معتمد السلطنه را و کمیسیون اصلاح ایشان را قبول نمیکند.
رئیس- قبول ندارید؟
مـخبر –خـیر.
رئیس – آقـای معتمد-السلطنه (اجازه)
معتمد السلطنه – در ماده ۲ نوشته شده است:
هر یک از وزارت خانهها که بودجه تفصیلی سیچقان ئیل خود را تا آخر جوزای هذه السنه تقدیم مـجلس نکردند نسبت به بودجه برج جوزا مشمول این قانون نمیشوند. بنده این اصلاح عبارتیم ایـن است نسبت بدریافت حقوق برج چوزا مشمول این قانون نمیشوند. اصلاح عبارتی من اینست.
عمادالسلطنه بنده باز هم نفهمیدم برای اینکه اساساً ایـن دو ماده اول ودوم راجع به چیست؟ راجع بپرداخت است که مـجلس شورای ملی اجازه میدهد پرداخت بروج ثوروجوزا را اینجا ما در ماده دوم نوشتهایم اگر بودجه تفصیلی خود را تا آخر جوزای هذه السنه تقدیم مـجلس نکردند نسبت ببودجه برج جوزا مشمول این قانون نمیشوند یعنی نسبت باخذ بودجه برج جوزا مشمول این قانون نمیشوند آنهم نه اینکه از سرش بگذرند یعنی در آخر برج جوزا پرداخت نمیشود.
رئیـس – (خطاب بآقای معتمدالسلطنه) رأی بگیریم؟
معتمدالسلطنه – بلی.
(جمعی اظهار نمودند – مذاکرات کافی است)
رئیس گویا نظام نامه اجـازه بدهد بالاخره باید رأی گرفت. رأی میگیریم باصلاح آقای معتمدالسلطنه. آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(تنها خودشان برخاستند)
رئیس – رد شد. رأی میگیریم بماده دوم – آقای امیر حشمت.(اجازه)
امیرحشمت – دریکی از موادقانون اساسی مطرح است که بودجههای وزارت خانهها ….
رئیس - اگر اصلاحی دارید بدهید بیاورند.
امیرحشمت – بنده میخواستم بدانم که این سابقه نشود. رئیس چون گفته شد مذاکرات کافی است فقط در اینجا حق اصلاح دارید. رأی میگیریم بماده دوم بقراریکه قرائت شد آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جمعی قیام نمودند)
رئیس تصویب شد. در کلیات مخالفی هست.
تدین بنده سؤالـی دارم.
رئیس بفرمائید.
تدین –خاطر محترم آقایان را باین مطلـب متوجه میکنم وآن این است که تبصره بتقاضای یک نفر از آقایان نـمایندگان تجزیه شد قسمت کسر تصویب شد قسمت علاوه رد شد اگر بودجه را مـجلس تصویب کرد نسبت بسنه ماضیه علاوه بر او قائل شد چطور میتوانید رأی بدهید که علاوه راندهید بنده تصور میکنم که متوجه نبودند زیرا پس از آنکه بودجه تصویب شد و نسبت بسنه ماضیه علاوه در او منظور شد چگونه میتوان رأی دادکه داده نشود.
رئیس – آقای شریعت زاده.(اجازه)
شریعت زاده – بنده خواستم همین تذکر را بدهم.
رئیس- آقای سهام السلطان (اجازه)
سهام السلطان- عـرض میکنم این مسئله که رأی داده شد منافات باعمل بعد که در مـجلس میشود ندارد زیرا در مـجلس بر فرض که تصویب شود که علاوه بیـک شخصی داده شود آن را مـمکن است بعد مـجلس تصویب کند علاوه داده شود و نسبت باین سه ماهه بهمان میزان و مبلغی کـه سنه ماضیه پرداخته میشد امسال هم پرداخته شود تصور نمیکنم اشکالی داشته باشد.
رئیس –آقای حاج عزالـممالک.(اجازه)
حاج عز الـممالک-بنده موافقم پس از یک مخالف عرض خواهم کرد.
رئیس آقای مدرس.(اجازه)
مدرس-بنده موافقم لیکن میخواستم توضیح بدهم چون مشتبه شـده است.
رئیس-آقای شیخ مـحمدعلی مخالفید؟
آقاشیخ مـحمدعلی طهرانی- در کلیات؟
رئیس-بلی.
آقای شیخ مـحمدعلی-خیر موافقـم.
رئیس- آقای سردار معظم چطور؟
سردار-موافقم.
رئیس-آقای تدین هم موافقید در کلیات؟
تدین- درکلیات موافقم.
رئیس-ایـراد کـردید موافق نیستید.
تدین- در کلیات بنده تذکر میخواستم بدهم که این رأی یک صورت قانونی پیدا نکرد برای اینکه مطابق قانون بنظرم نمیآیدوتذکر خودم واعتراض خودم را عرض کردم ولـی در اساس البته موافقم.
رئیس- آقای مشار اعظم.(اجازه)
مشار اعظم- مذاکره در تبصره است یادر کلیات در تبصره بنده توضیحی داشتم. بعضی از نـمایندگان - گذشت.
رئیس- نسبت بتبصره توضیحی دارید؟
مشاراعظم- بلی.
رئیس- چون رأی گرفته شده است اگر اشکالی بتبصره دارید بشکل مخالف در کلیات باید اظهار کنید.
مشاراعظم- چون منظور نـظر نـمایندگان مـحترم بطور کلی این بود که در قسمت سنه ماضیه هر قدر کسر میشود می شود این را بعد مـحسوب بدارند وبنابراین کسر نسبت بحقوق یک اداره تفاوت پیدا میکند اگر حقوق باشد میتوان مـحسوب کرد ولی اگر اداره باشد بعد اسباب اشکال خواهد شد. بنابر این باید رعایت کرد که باین اشکال بر نـخوریم.
مـخبر- این جا یکی از آقایان مـحترم یاسائی اشکال کردند جوابش را هم عرض کردم در صورتی کـه یـک اداره حذف شود حقوق خود را تا آخر جوزا دریافت میدارد.
رئیس- دیگر کسی مـخالف نیست؟
بعضی از نـمایندگان- خیر. مذاکرات کافـی است.
رئیس خوب رأی گرفته میشود باین دو ماده
آقایانی که تصویب میکنند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهنـد داد.
(اخـذ- واستخراج آراء بعمل آمده نتیجه بشرح ذیل حاصل گردید)
ورقه سفید (علامت قبول است) ۸۲.
رئیس –عده حضار (۹۷)باکثریت (۸۲ رأی تصویب شد .) بین آقای حاج میرزا عبدالوهاب وآقا میرزا یدالـه خان برای کمیسیون قوانین مالیه تساوی آراء بوده است بایستی یکی از آقایان بقرعه تعیین شود اجازه بفرمائید قرعه کشیده شود.
(جمعی از نـمایندگان –صحیح است)
(آقای اقبال الـممالک استقراع نمودند و آقای حاج میرزا عبدالوهاب معین شدند)
رئیس- نسبت باصلاح و تغییر نظام نامه داخلی پیشنهادی شده بود مراجعه شد بشعبات در شعب مذاکراتی شده است حالا باید مذاکره شود ورأی بگیریم (پیش نـهاد بـمضمون ذیل قرائت شد) مقام مـحترم ریاست مـجلس مقدس شورای ملی -ما امضاء کنندگان ذیل پیش نـهاد میکنیم برای تکمیل نظامنامه داخلی در دوره چهارم توسط هیئت مـحترمه رئیسه بـموجب رأی مـجلس بعمل آمده کمیسیونی از شش شعبه انتخاب شده و هر چه زودتر راپورت مطالعات خود را به مـجلس تقدیم نمایند.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)
آقا سیدیعقوب –بنده موافقم.
رئیس- آقای داور.(اجازه)
داور-موافقم.
رئیس-آقای سردار معظم.(اجازه)
سردارمعظم- بنده هم موافقم.
رئیس-آقای سهام السلطان (اجازه)
سهام السلطان- موافقم.
رئیس- آقای ملک الشعراء.(اجازه)
ملک الشعراء-بنده هم موافقم.
رئیس-مخالفی ندارد؟
(گفتند-خـیر)
رئیس-آقای شیروانی.(اجازه)
شیروانی- بنده نسبت بعـده مخالفم و عقیده بنده این است که دوازده نفر باشد.
رئیس- اول رأی میگیریم باصل لایحه بعد راجع بعده آقایانی که راجع به تفسیر نظامنامـه اصلاحش رأی دادند قیام فرمایند.
(غالب نـمایندگان برخاستند)
رئیس- تصویب شد. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقاسیدیعقوب- بنـده خواستم اجازه داشته باشم بعد از مخالفت آقای بنان السلطان عرایضم را عرض کنم.
رئیس بفرمائید.
آقا سیدیعقوب- معلوم شد ایشانـهم در اصل موافقند ولی در عده یعنی شش نفر مـخالف هستند و عقیده دارند دوازده نفر باشد چون که بنده نمی دانم از امضاء کنندگان این پیش نهاد هستم یا نه چون موافق موافق هستم در آنصورت نظرم نیست که امضاء کردهام یا نه ولی چون موافقم وهم در اینجاو هم در شعبه رأی دادهام موافقم در شعبه هم صحبت شد آن چیزی که بنده در نظر دارم و همینطور مـذاکرات دوره چهارم در نظرم هست که برای اصلاح این نظامنامه اختیار داده شد به هیئت مـحترم رئیسه و هیئت مـحترم رئیسه هم در آن دوره کاملا در تحت مطالعه یعنی در تحت عمل یعنی عملیاتی که واقع شده است مطابق عملیات با نظر دقت مطالعه شده بود اصلاح شده بود و در همان دوره هم طبع و منتشر شده بود وبنده هم دارم و غالباً مطالعه میکنم برای اینکه زودتر تمام شود وبه موقع اجرا گذاشته شود این بود که پیش نـهاد شش نفری کرده بودند بنده تصور میکنم با شش نفـر زودتر مسئله حل میشود وزودتر بـمجلس میآید و عملی میشود و اگر دوازده نفر باشد یک قدری مسئله طول میکشد نقطه نظر سرعت عمل است از این جهت همان شش نفر را ما پیش نـهاد کردیـم وشعبه هم باینکه از هر شعبه یک نفر باشد رأی دادیم وعقیده شعبه را عـرض کردم وعقیده خودم هم همان شش نفر است.
رئیس- آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی- اگر چه آقای آقا سیدیعقوب غالباً وقتی که میخواهند جمله بفرمایند میفرمایند تازه هستید لیکن عرض میکنم تازهها از نظامنامه که در آن دوره تدوین شده است اطلاعی ندارند البته جنابعالی شاید خوب بدانند ولی بنده چون اطلاع ندارم شاید او را خوب ندانم و نظریات جدیدی داشته باشم بنا بر این عقیده بنده این است که دوازده نفر انتخـاب شود واز خود مجلس هم انتخاب بشود.
آقا سیدیعقوب – کی بنده همچو حرفی زدم. آقا من هـمچو حرفی زدم؟
رئیس رأی میگیریم به عده شش نفر بعداً اگر تصویب نشد رأی میگیریم به دوازده نفر
آقایانی که شش نفر را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده کثیری قیام نمودند) رئیس تصویب شد باید رأی گرفته شود نسبت باینکه از شعبه تعیین شود یا از مـجلس. بر حسب پیشنهاد اول رأی میگیریم از شعب و از هر شعبـه یک نفر انتخاب شود. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جـمعیت کثیری قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. طرح قانونی از طرف آقای یاسائی رسیده است راجع باصلاح مواد ۶۶ و۶۷ و۷۱ قانون استخدام کشوری باید مراجعه شود بکمیسیون مبتکرات.
حاج میرزا عبد الوهاب –خوانده شود.
رئیس-میل دارید قرائت شود.
(بعضی از نـمایندگان خیر)
رئیس طرح قانونی است از طرف آقای داور راجع باصلاح ماده ۶۶ قانون استخدام کشوریضمیمه میشود باین طرح وفرستاده میشود بکمیسیون مبتکرات. طرح قانونی است از طرف بعضی از آقایان راجع بقانون بلدیه. اجازه می فرمائید سه ماده است قرائت شود.
(گفتند صحیح است)
(بشرح ذیل قرائت شد)
- ماده اول- قانون بلدیه بموقع اجـرا گذاشته وهر چه زودتر شروع بانتخاب نـمایندگان بلدیه شود.
- ماده دوم- تصمیم جلسه ۲۳ قوس ۱۳۰۰ مـجلس شورای مای راجـع بـمشارکت کمیسیون داخله با دولت برای تجدید نظر در قانون بلدیه واینکه اگر نواقصی در قانون مصوبه مشاهده نمود یا اصلاحاتی را لازم بداننـدبعـرض مـجلس رسانیده از تصویب نـمایندگان مـحترم بگذرد صورت قطعیت داده و کمیسیون داخله نظریه را بعرض مـجلس برساند.
- ماده سوم- صورت جمع و خرج این مدت بلدیه از طرف مـجلس خواسته شده در کمیسیون مـخصوص مورد دقت و مطالعه شده بـمجلس بیاید تا نـمایندگان مـحترم و ملت از عواید و مصارف بلدیه مستحضر شوند: رئیس- مراجعه میشود بکمیسیون مبتکرات.
سردار معظم- اجـازه می فرمائید.
رئیس اینجا که مذاکره نمیشود.
سردار معظم بعقیده بنده طرح قانونی نیست که بکمیسیون مبتکرات برود مطلبی است مثل سایر مطالب وباید برود به شعب و بر گردد بـمجلس زیرا ماده اول تقاضای اجرای قانون است در صورتی که مطلب شاید مـحتاج بتقاضا نباشد و قانون با ید اجرا شود مطلب دومش راجع به تقاضائی است که کمیسیون داخله اجازه داشته باشد که تعقیب کند کارهای کمیسیون داخله سابق را راجع بتهیه لایحة قانونی بلدیه. سیمی هم تقاضای مـحاسبه است پس بعقیده بنده طرح قانونی نیست که برود بکمیسیون مبتکرات و باید بـرود بـه شعب که در آنجا تبادل نظر بشود آنوقت بیاید بـمجلس.
رئیس- آن لوایـحی که فرستاده میشود بکمیسیون مبتکرات باز باید بشعبه بـرود قسمت دوم بنظرم آمد که راجع به طرح قانونی باشد معذلک اگر مـجلس موافق است بشعبه برو.
آقای حائری زاده (اجازه)
حائـری زاده- مطلب من را تقریباً آقای سردار اظهار کردند جمله اول را باید از دولت سؤال کرد که چرا قانون را اجرا نکردهاند و زودتر وسایل اجـرایش را فراهم کند جمله ثانی اگر ده امضاء داشته باشد تصور نمیکنم مـحتاج برفتن بکمیسیون مبتکرات باشد وهـمان طرحی را کـه دوره پیـش از کمیسیون بیرون آمدو چون مستشار بلدیه جدیداً از امریکا وارد شده بودند و نظریه دولت را بخواهد واصلاحات لازمه را بکند وضمناً راجـع-بانجمن ایالتی و ولایتی که ریشه مشروطیت را مـحکم میکند بآنجا برود وزمینه اش را حاضر بکنند و آنرا تعقیب کنیم.
رئیس- آقـای اخگـر (اجازه)
اخگر- عرضی ندارم.
رئیس- آقای کازرونی.(اجازه)
کازرونی- عرضی ندارم.
رئیس- آقای یاسائی (اجازه)
یاسائی – مطالب بنده را آقای سرذار معظم فرمودند.
رئیس- پس ارسال میشود بشعب. مطلب دیگر. پیشنهاد دیگری بشرح ذیل خوانده شد.
مـقام مـحترم ریاست مـجلس مقدس شورای ملی –
نظر باینکه قانون استخدام کشوری نواقصی دارد که در عمل معلوم گردیده امضاء کنندگان ذیـل تقاضـا میکنیم کمیسیونی مرکب از شش نفر برای تجدید نظر در آن انتخاب شده و مطالعات خود را بـمجلس راپورت دهند.
رئیس- این هم مراجعه میشود بشعب. پیشنهادی دیگری بترتیب ذیل قرائت شد.
نظر باینکه یکی از وظایف حتمیه نمایندگان ملت نظارت وتفتیش در اجـرای قوانین موضوعه مـملکتی است و نظر باینکه اهم وظیفه نـمایندگی رسیدگی بجمع و خرج مـملکت وقضایای مربوط به آن است ونظر باینکه راجع باجرای قانون استخدام واضافات وتبعیضات در پاره از وزارت خانهها عملیاتی اشتهار دارد. لذا امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نـماید یک کمیسیونی مرکب از دوازده نفر از نـمایندگان از شعب مـجلس منتخب شده و بکلیه قضایای مربوط بجمع و خرج مـملکتی - و مسائل مربوطه بوزارتخانههای کشوری و امور پرسلنی و طرز اجرای قانون استخدام میباشد رسیدگی و تفتیش کامل بعمل آورده و نتیـجه تحقیقات خود را در ضمن راپرت مشروح بمجلس تقدیم نمایند –وزارت خانههای مربوطه مکلف خواهند بود که وسائل تسهیل کار کمیسیون رافراهم داشته ودر مواقع مقتضیه از ارائه هر گونه دفاتر ومدارک ودسیسههای مربوطه را که لازم بدانند دریغ ندارند.
رئیس- این هم راجع بشعب میشود
(گفته شد صحیح است) مطلب دیگر.
(وایضاً پیشنهاد دیگری بـمضمون آتی خوانده شد)
مقام مـحترم مـجلس مقدس شورای ملی – نظر باینکه بر طبق اصل ۹۴ و۹۶ مـتمم قانون اساسی هیچ قسم مالیات برقرار نمیشود مگر بـحکم قانون و تصویب مـجلس شورای ملی نظر باینکه در ادوار فترت اضافاتی بر مالیات نواقل منظور شده که اولا بر خلاف صریح قانون مصوب مالیات نواقل و ثانیاً موجب زحمت و خسارت عظیمه برای کسبه وزارعین وتجاوز وغیره گردیده است و بعلاوه در نقاطی قانون بموقع اجرا گذاشته شده که مشمول قانـون مزبور نیست نظر باینکه حفظ قوانین مصوبه ونظارت در اجراء آنها از وظایف حتمیه مـجلس شورای ملی است لهذا ما امضاءکنندگان ذیل از مـجلس شورای ملی تقاضا مینمائیم بدولت تذکر داده شود که فقط قانون مصوب مالیات نواقل را در نقاطی که مشمول قانون مزبـور است بموقع اجرا گذاشته واز مردم گرفته میشود قطعاً مـمانعت نـمایند.
رئیس- این هم باز راجع بشعبهها است. آقای اقبال الـممالک چشمشان علیل است ده روز استجازه کردهاند که معالجه کنند کمیسیون مرخصی هم مرخصی ده روزه ایشان را تصویب کرده است باید رأی گرفـته شود.
آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب – بنده عرض میکنم که چون آقای ضیاءالادباء هم رفتهاند خـوب است اجازه بفرمائید دو نفر انتخاب شود.
رئیس- این مرخصی را برای ده روز است
آقایانی که این مرخصی ده روزه ایشان را برای معالـجه چشم تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده زیادی بر خاستند)
رئیس- تصویب شد. یک پیشنهاد مفصلی از طرف آقای سردار معظم رسیده اسـت. حالا قرائت شود یا بـماند برای جلسه بعد.
سردار معظم – استدعا میکنم ارجاعبفرمائید به شعب.
رئیس – اگر موافق باشید جلسه را ختم میکنیم.
جلسه آتیه روز پنجشنبه دستور هم قسم.
آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- اگر چه جلسه ختم شد لیکن بنده نمیدانـم تکلیفم چه چیز است این لوایح تـماماًبنا شد برود بشعب. حالا در شعب مطالعه کنیم بعد تکلیف ما ومـجلس چیست این لوایح که میرود بشعب و معلوم نیست در آنجا راپرتی از عـملیات شعبه بـمجلس میرسد یا نه میخواستم عرض کنم هنوز فلسفه ماده دو دوازدهم بر بنـده مـجهول است و هنوز نتیجه را هم نفهمیدهام. یک زحمت فوق العاده است ویک نتیجه هم بر او مترتب نمیشود اگر مثل انتخابات بود که مـجلس درش قضاوت کند باز یک فلسفه داشت حالا تمام این لوایح رفت بشعب با اینکه هر کدام از اینها کمیسیونهای مربوطه دارد خواستم بعرض مـجلس برسانم شعب چکار بکنند مقصود بنده حل این نکته بود. رفتیم شعبه هم تشکیل شد. نشستیم و صحبت کردیم ثم مذا آنوقت مـجلس چه کند؟ این مسئله برای ما خیلی مشکل است مگر اینکه راپرت آن از شهبه بـمجلس بیاید و نظریات خود را بعـرض مـجلس برسانید اگر این را مـجلس رأی بدهد بهتر است چون در نظامنامه نیست که شعبه نظریات خودش را بتوسط مـخبر به مـجلس بگوید حالا از این نقطه نظر است که بنده آنوقت هم عرض کردم مخالفم و این قبیل مسائل باید بکمیسیونـهای مربوطه برود همینطور حالا هـم مـخالف هستم مگر اینکه یک کسی فلسفه بیان کند که مرا قانع کند.
رئیس- مذاکره در شعبه بمنـزله تبادل نظر است همان کاری که نسبت باصلاح نظام داخلی کردند همان کار را خواهند کرد و برای اینکه زیاد در مـجلس مذاکره نشود در شعب مذاکره میشود بعد هم در مـجلس مختصراً مذاکره میشود و رأی میگیریم. نسبت بدستور مـخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
(مـجلس نیم ساعت از شب گذشته ختـم شد)
رئیـس مـجلس شورای ملی مؤتـمن الـملک
منشی- معظم السلطان. م. شهاب.