تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیم‌های مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰'''
 +
 +
جلسه صد و بیستم . صورت مشروح مجلس یوم شنبه یازدهم دلو هزار و سیصدو سه مطابق ششم رجب المرجب یک هزار وسیصدو چهل وسه جلس دوساعت و نیم قبل از ظهر بریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید . ( صورت مجلس یوم پنجشنبه نهم دلو را آقای میرزا جواد خان قرائت نمودند )
 +
 +
 +
 +
رئیس – آقای طهرانی ( اجازه ) آقا شیخ محمد علی طهرانی – بنده در دستور عرض دارم . رئیس – آسید یعقوب – قبل از دستور عرض دارم . رئیس – آقای تدین ( اجازه ) تدین – عرض بنده هم قبل از دستور است . رئیس – آقای روحی ( اجازه ) روحی – قبل از دستور عرض دارم . رئیس – آقای شریعتمدار ( اجازه ) شریعتمدار – قبل از دستور عرض دارم رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه )سهام السلطان –بنده راجع بدستور امروز عرض دارم . رئیس – آقای کازرونی ( اجازه ) کازرونی – راجع بدستور امروز عرض مختصری داشتم رئیس – معلوم می شود نسبت بصورت مجلس ایرادی نیست ( گفتند – خیر ) رئیس – آقای طهرانی ( اجازه ) طهرانی – چون در جلسات قبل یکی از اشیائی که جزو دستور گذاشته شد لایحه راجع به معافیت دهات غارت شده سلماس و خوی از مالیات بود استدعا میکنم آن را جزو دستور قرار بدهید اهمیتی هم ندارد بعد هم پیشنهاد آقای دامغانی راجع به طبع و نشر کتب مفیده پس از آن هم اگر ممکن بشود قانون استخدام که گمان می کنم تمام شده باشد جزو دستور شود . رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب – بنده خواستم عرض کنم چون وزارت مالیه آمده است و تقریبا تمام شده یا مشغول نوشتن هستند یک طرح آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان پیشنهاد کرده اند راجع به عوائد بلدی که جزو عوائد مملکتی شده است و یاشان پیشنهاد کرده اند که عوائد بلدی هر شهری مخصوص به خودش باشد . عده زیادی هم این پیشنهاد را امضاء کرده اند و گویا مجلس هم در این خصوص موافق باشد و کمیسیون مبتکرات هم خبرش را در این خصوص تقدیم مجلس کرده معطلی هم ندارد خیلی هم مفید است . بنابراین استدعا میکنم مقدم بر همه چیز جزو دستور و پس از آن در مسائل دیگر وارد شویم .
 +
 +
 +
 +
رئیس – آقای تدین ( اجازه ) تدین – مقصود بنده جلب توجه خاطر آقایان نمایندگان محترم است بدو ماده یکی ماده چهل وشش و یکی ماده چهل وهفت از قانون محاسبات عمومی . قانون محاسبات عمومی در دوره دوم مجلس در جلسه بیست و یکم سفر هزار و سیصدو بیست و نه هجری تصویب شد . حالا بطور کلی بموقع اجرا گذاشته نشده است . آن یک موضوع دیگری است ولی دو ماده در این قانون دارد که بعقیده بنده خیلی قابل اهمیت است و طرف توجه است . یکی از آن دو ماده ماده چهل و شش است که میگوید همه ساله وزارت مالیه مکلف است صورت اموال منقوله دولت را ضمیمه صورت اولیه نموده طبع و نشر نماید و یک صورت هم تقدیم مجلس شورای ملی بکند .
 +
 +
 +
 +
اطلاع از دارائی دولت و اینکه اموال منقول و غیر منقولش چیست و آیا در ظرف سال تغییراتی نسبت به آن اموال واقع شده یا نشده . تصور میکنم موضوعی است که طرف توجه عامه مملکت باشد . د رحکومت مشروطه دولت نماینده ملت است و در واقع دارائی او دارائی ملت است و ملت باید از دارائی خودش مسبوق باشد و یکی از لوازم اطلاع او این است که طبعا از حیف و میل آن اموال جلو گیری خواهد شد . بنابراین این دو ماده را بعرض آقایان میرسانم و بعد هم مطالب خودم را عرض میکنم .
 +
 +
 +
 +
ماده ۴۶ میگوید : وزیر مالیه صورتی که جامع فقرات ذیل باشد همه ساله تهیه نموده و طبع و نشر میسازد . الف – صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیسات عمومی نیست . ب- صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیات عمومی نیست . ج- شرح تغییراتی که در هر عرض سال در املاک سابق الذکر بهم میرسد .
 +
 +
ماده ۴۷ – صورت مذکوره در ماده قبل بضمیمه صورت کلیه اموال منقوله دولتی همه ساله بعد از طبع و نشر بمجلس شورای ملی تقدیم می شود . در دوره چهارم خیلی در اینخصوص اینجا مذاکره شد که یک مقدار زیادی از اموال منقوله دولتی حیف و میل شده است و چه شده است و بالاخره پس از مذاکرات زیاد نتیجه حاصل نشد و بنده هم این دو ماده را به آقاین نمایندگان محترم تذکر دادم و حالا هم از مجلس شورای ملی تقاضا می کنم در صورتی که تصویب بفرمائید از طرف مجلس بوزیر مالیه تذکر داده شود که د راسرع اوقات این دو ماده از قانون محاسبات را بموقع اجرا بگذارد و صورت کلیه اموال منقوله و غیر منقوله دولت را طبع و نشر نموده هم به مجلس بدهند و هم بجامعه .
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان – صحیح است . رئیس – آقای روحی ( اجازه ) روحی – بنده در دستور عرض داشتم اگر دستور مجلس همان دستور جلسه قبل است و قانون انتخابات جزو دستور تمروز خواهد بود که بنده عرضی ندارم و تصور هم نمی کنم مورد اعتراض آقایان نمایندگان باشد . اگر هم بنا باشد تغییر کند تقاضا میکنم قانون سجل احوال که شور دوم آن هم در کمیسیون تمام شود . رئیس- آقای دامغانی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
شریعتمدار دامغانی – ماده بیست و پنج قانون استخدام کشوری که ترتیب د رجات و مراتب مأمورین را معین میکند د روزارت پست و تلگراف این ماده بموقع اجرا گذاشته نشده عجالتا ماده شصت و شش این قانون را دارند بموقع اجرا میگذارند و تقریبا دویست سیصد نفر مردمان مستأصل عنقریب از کار خواهند افتاد . بنابراین بنده خواستم تذکر بدهم که کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام زودتر راپورتش را بدهمک تا در مجلس مطرح شده و رفع این اشکالات بشود .
 +
 +
 +
 +
رئیس –راپورتش را داده است . آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده پیشنهادی که تقدیم کرده ام خواستم تقاضا کنم اگر آقایان موافقت بفرمایند قانون سجل احوال جزو دستور شود . رئیس – آقای کازرونی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
کازرونی – اولا میخواستم عرض کنم چند فقره راپورت از طرف کمیسیون عرایض تقدیم مقام محترم ریاست شده است و تقاضا کنندگان منتظرند که تکلیف آنها زودتر از طرف مجلس معلوم شود برای اینکه یک کشمکشی ما بین آنها واداره مباشرت پیدا شده است . ثانیا میخواستم عرض کنم علت اینکه دستور جلسه بعد در جلسه قبل باید معین شود . غالبا و عادتا برای این است که قبل از وقت مطالعه نمایند و لولیحی که طبع شده است همراه داشته باشند و کور کورانه اظهار عقیده نکرده باشند . بنابراین بنده خواستم تقاضا کنم قاون انتخابات جزو دستور باشد چون آقایان نمایندگان راپورت آن را مطالعه کرده اند و محل نگرانی هم نیست و برای جلسه بعد اگر چیزی لازم باشد همین امروز معین نمایند که برای جلسه بعد آقایان درست درش مطالعه کرده باشند رئیس – آقای دست غیب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
دست غیب – چندین خبر از کمیسیون مبتکرات بمجلس تقدیم شده و همین طور مانده و در مجلس قرائت نشده یکی همان خبری بود که آقای طهرانی فرمودند راجع بخوی و سلماس یک یدیگر طرحپیشنهادی آقای داور و جمعی باینکه مستخدمین دولتی و اعضاء هیئت های شوری د رموقع فراغت می توانند تدریس کنند . همینطور خبرهای دیگری تقدیم شده چندان مذاکره هم لازم ندارد . مقصود بنده این است که این چیزها را جلو بیندازند و در قابل توجه بودن آنها رأی بدهند وقت زیادی هم لازم ندارد . یکی هم راجع بقانون استخدام مستخدمین کشوری بوده که قرار بود در آن خصوص تجدید نظر بشود و مدتی است رفته و هنوز بیرون نیامده در صورتی که در نظرم هست راجع به سه چهار ماده آقای یاسائی تقاضا فرمودند د رخود مجلس مطرح شود یک نفر از آقایان فرمودند که رفته است بکمیسیون تجدید نظر در قانون
 +
 +
استخدام کشوری و نتیجه اش را منقریب به مجاس راپورت میدهند در صورتی که معلوم نیست کی راپرت میدهند و نمیدانم چطور شده در هر صورت بنده عقیده مندم که اول اخبار کمیسیون مبتکرات در مجلس مطرح شده و قابل توجه شود و پس از آن بهر کمیسیونی که لازم است مراجعه شود.رئیس-آقای حاج میرزا عبدلوهاب ( اجازه ) حاج میرزا عبدلوهاب – میخواستم عرض کنم کمیسیون نظام دو نفر کسر دارد و بنا بود روز پنجشنبه انتخاب شود و نشد استدعا می کنم امروز آقایان انتخاب بفرمایند .
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان – صحیحی است . رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس – عرایض بنده گفته شد . رئیس – آقای سر کشیک زاده ( اجازه ) سرکشیک زاده – تصور می کنم دستور امروز قبلا معین شده باشد اولا طرحی بود که بنده پیش نهاد کرده بودم و قرار بود روز پنجشنبه مطرح شود و موقع نرسید ثانیا امتیاز راه بندر جزو دامغان به مسعود الملک بعد هم طرح آقای خوئی راجع به خوی و سلماس این ها جزو دستور امروز است و تصور میکنم خوب نباشد هر روز دستور را بهم بزنیم . رئیس – آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی – بنده پیشنهاد می کنم پیشنهادات قرائت شده و رأی گرفته شود . رئیس – آقای مشاراعظم .
 +
 +
 +
 +
مشار اعظم – بنده چندین مرتبه راجع به خبر میسیون معارف برای تأسیس کلاس های صنعتی در مدارس ابتدائی متذکر شدم و موکول به جلسات بعد شد آخر مجلس هم که می شود آقایان زود تشریف میبرند وعده برای رأی کافی نیست حالا خواستم استدعا کنم که این راپرت در درجه دوم یا سوم جزو دستور گذاشته شود . رئیس- آقای روحی ( اجازه ) روحی – استدعا میکنم پیش نهاد بنده و آقای سهام السلطان راجع بدستور قرائت شود .
 +
 +
 +
 +
رئیس – طرح پیشنهادی آقای سرکشیک زاده قبلا جزو دستور بود حالا هم جزو دستور خواهد بود بعد هم تقاضا شده است آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان راجع به تخصیص عوائد بلدی هر شهری به مؤسسات همان شهر جزو دستور شود . بعضی از نمایندگان – صحیح است . بعد هم خبر کمیسیون مبتکرات راجع به معافیت دهات و قصبات خوی و سلماس از مالیات تا مدت سه سال جزو دستور شود . مخالفی ندارد ؟ ( گفتند –خیر ) ایضا خبر کمیسیون مبتکرات راجع بضایع مستظرفه این هم مخالفی ندارد ؟ ( بعضی گفتند خیر ) پس از آن هم راپرت کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز. این قسمت هم مخالفتی ندارد ؟ بعضی از نمایندگان – رأ’ بگیرید . رئیس رأی میگیریم آقایانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون فوائید عامه راجع براه بندر جز جزو دستور شود قیام فرمایند ( اغلب قیام نمودند )
 +
 +
 +
 +
رئیس – تصویب شد خبر کمیسیون مبتکرات قرائت میشود . ( اینطور قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح قانونی آقای سر کشیک زاده نماینده محترم در خصوص منع ورود و استعمال مشروبات الکلی را مود شور قرار داده و اصولا طرح مذکور را قابل توجه دانسته تمنا دارد به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع گردد . رئیس- آقایانی که این طرح را قابل توجه میدانند قیام فرمایند ( جمع کثیری قیام نمودند ) رئیس قابل توجه شد . خبر دیگر ( بشرح ذیل قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح آقای شیروانی و جمعی از نمایندگان ایالات و ولایات را راجع بکلیه نوع عایداتی که در مرکز به عنوان عوائد بلدی مأخذ می شود و در ولایات سابقه داشته و اخذ می شده است اختصاص بمؤسسات بلدی همان محل بدهند قابل توجه دانسته و تمنای ارجاع بکمیسیون داخله را دارد . رئیس – آقای شیروانی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
شیروانی – اگر در مقدمه ملاحظه بفرمائید تقاضای فوریت شده و باید در مجلس مطرح شود . رئیس – آقای قائم مقام الملک ( اجازه ) قائم مقام الملک – بنده موافقم یک نفر مخالف حرف بزند آن وقت عماد السلطنه – بنده با فوریتش مخالفم رئیس – عجالتا مسئله فوریت در بین نیست . آقای طهرانی ( اجازه ) طهرانی – بنده هم اساسا موافقم ولی عقیده در این خصوص معنی ندارد چون دراینجا اشاره شده است بیک قانونی که حتماباید این شکل باشد و مطابق قانونی که سابقا مجلس وضع کرده است عایدات بلدی هر مکانی مخصوص بخودش است و حالا هم همین را باید بدولت تذکر داد و اخطار کرد دیگر فوریت لازم ندارد طرح قانونی که نیست که فوری باشد و باید حتما از طرف مجلس بدولت اخطار شود که عوائد بلدی هر جا برای مؤسسات همان جا اختصاص دارد . رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده در ارجاع بکمیسیون عرضی داشتم . در راپورت نوشته شده فقط بکمیسیون داخله رجوع شود و بعقیده بنده باید به کمیسیون بودجه هم ارجاع شود تا در آنجا ۰۰۰۰ رئیس – حرف در سر قابل توجه بودنش است . سهام السلطان – بنده موافقم با قابل توجه بودنش را رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه ) آقا سید یعقوب – بنده هم موافقم رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس – با یان عبارتی که خواندند گمان نمی کنم بتوانم موافق شوم مگر اینکه نوشته شود ( سابقه قانونی داشته است ) و با سابقه تنها موافق نیستم مگر نوشته شود سابقه قانونی . دست غیب مخبر کمیسیون مبتکرات – من نفهمیدم که شاهزاده شیخ الرئیس موافق بودند یا مخالف اگر مخالف بودند که خودشان اقرار کردند سابقه قانونی داشته است و فمودند اگر یک کلمه اضافه شود که سابقه قانونی داشته من موافقم ئالا مخالفم این جا اساس در قابل توجه بودنش است حالا یا سابقه قانونی داشته یا نداشته اگر تصدیق دارید که سابقه قانونی داشته که موافقید اگر هم سابقه قانونی نداشته که باز میفرمائید موافقم مشروط بر اینکه سابقه قانونی نوشته شود .
 +
 +
 +
 +
در هر صورت یا اصل و اساسش موافقید و بنده مخالفتی ندیدم برای انیکه فرمودند اگر پیش نهاد کننده تصدیق کند که سابقه قانونی داشته من موافقم والا مخالفم و عقیده دارم که سابقه قانونی داشته در هر حال ایشان اساسا اظهار مخالفتی نکردند بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – رأی می گیریم بقابل توجه بودن این طرح آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند . ( اغلب قیام نمودند ) رئیس – قابل توجه شد . راجع بفوریتش آقای شیروانی اگر اظهاری دارند بفرمایند .
 +
 +
شیروانی – غالبا دیده شده چیزهائی که به کمیسیون میرود مخصوصا این قبیل لوایح می میرد و هیچوقت از کمیسوین بیرون نمی آید . این یک ماده واحده ایست و موضوعش هم این است که بنده الان توضیح میدهم تا آقای شیخ الرئیس هم متذکر باشند . در ولایات قبل از وضع قانون نواقل و مستغلات یک عایداتی گرفته میشده ( که اختصاص داشته است به بلدیه ها ) از فوا که و ذغال و در بعضی از شهرها از چیزهای دیگر و بنده خودم در اصفهان که بودم میدیدم این عایدات را کلانترهای سابق میگرفتند و بمصرف بلدیه میرساندند در هر صورت موضوعش یکی است منتها کلمه فرق کرده است حالا بلدیه است .
 +
 +
 +
 +
آن وقت اداره کلانتری بوده سات و بعد هم چون عوائد سابق جزئی بود قانون نواقل و مستغلات وضع شد از برای مصارف بلدیه شهرها این قسمت دیگر که اخذ می شود و سابقه هم دارد آن قسمت هم باید بمصرف بلدی برسد و دیگر حیف و میل نشود و معلوم نشود که توی جیب کی میرود . حالا یک عده از آقایان ماده واحده پیشنهاد کرده اند که این عوائد محلی صرف بلدیه همان محل بشود دیگر این یک چیزی نیست که یک چند ماهی هم د رکمیسیونها معطل شود و بلاخره هم بر نگردد بنابراین امضاء کنندگان این طرح تقاضای فوریت کرده اند که در خود مجلس مطرح شود وقت زیادی هم لازم ندارد و گمان
 +
 +
نمیکنم کسی هم با فوریت آن مخالف باشد . رئیس- آقای دست غیب ( اجازه ) دست غیب – بنده با فوریت موافقم رئیس – آقای عمادالسلطنه ( اجازه ) عماد السلطنه – بنده با فوریتش مخالفم.
 +
 +
رئیس – بفرمائید عمادالسلطنه – بنده در عین اینکه با اساس این لایحه موافقم با فوریتش مخالفم که در مجلس الان مطرح شده و رأی گرفته شود . اگر چه من خودم این طرح را امضاء نکرده ام ولی همیشه یکی از موافقین آن بوده ام و غالبا هم این اظهار را میکردم شاید اطلاع من هم از کسانی که این طرح را امضاء کرده اند کمتر نباشد اگر زیادتر نباشد کمتر هم نیست . ولی الساعه ما نمیدانیم چه قسم مالیات هائی را تجزیه کنیم و جزء این طرح بیاوریم و تصویب کنیم برای بلدیه های ولایات برای اینکه این مالیتها در هر ولایتی متفاوت است همانطور که آقای شیروانی اظهار فرمودند مثلا در اصفهان مالیات بازار و ذغال وفوا که و غیره گرفته میشود در طهران مالیاتش قسم دیگری است که ابدا درولایات نیست وهیچ شباهت بهم ندارند.
 +
 +
 +
 +
بطور کلی نمیشود گفت مالیات هائی که در طهران برای بلدیه گرفته می شود عین همانها را در ولایات هم بگیرند چون مالیتهائی که در طهران معمول است در ولایات ابدا معمول نیست . بعلاوه این مسئله عادی و کوچکی نیست همه آقایان هم بخلاف من رأی میدهند بدهند ولی من حقایق را میگویم به یک قیام و قعود ممکن است دو میلیون از عایدات مملکت کسر شود ۰۰۰ شیروانی – اینطور نیست .
 +
 +
 +
 +
عماد السلطنه – فردا گرفتار دو میلیون کسر بودجه می شوند پس خوب است آقایانی که این طرح را امضاء کرده اند اجازه بدهند بکمیسیون بودجه و مالیه مراجعه شود و در آنجا این صورت ها را بخواهند و در اطرافش مطالعاتی بکنند و بیک طور متحدالشکلی مبلغ معینی برای ولایات تخصیص بدهند والا اگر امروز رأی بدهیم دچار اشکال می شویم و یک ماه دیگر مجبور می شویم بر خلاف رائی که داده ایم رأی دیگری بدهیم و اسباب زحمت میشود . شیروانی – اجازه میفرمائید توضیح بدهم ؟
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – رأی می گیریم به فوریت این لایحه آقایانی که تصوی میکنند قیام فرمایند . ( عده قبلی قیام نمودند ) رئیس – تصویب نشد . آقای دست غیب . دست غیب – عجالتا عرضی ندارم . رئیس – ( خطاب بدست غیب ) این مطالبی که در کمیسیون مبتکرات مطرح میشود بدولت اطلاع داده ایم یا نه هر وقت مطرح شد اطلاع میدهیم . رئیس – ماده چهل و دو شمار را مجبور میکند اطلاع بدهید .
 +
 +
 +
 +
دست غیب – همینطوریست که می فرمائید ماده چهل و دو مجبور میکند کمیسیون را که بدولت اطلاع بدهد ولی بنده لفظ اغلب را برای این عرض کردم که شاید در یک موقعی بنده در کمیسیون حاضر نبوده ام این بود که تمام را عرض نکردم ولی حالا که اینطور میفرمائید بنده عرض میکنم که بطور قطع بدولت خبر داده میشود و بعضی را که دولت تصدیق کرده ما هم تصدیق کردیم بعضی را هم که رد کرده است ما هم رد کرده ایم . رئیس – اگر رد کرده است باید اینجا تذکر داده باشید . دست غیب – بسیار خوب .
 +
 +
 +
 +
رئیس – پیشنهاد شده است طرح آقای شیروانی بکمیسیون داخله مراجعه شود اگر پیشنهادی دارید بفرمائید . عمادالسلطنه – بنده مخالفم . رئیس – بفرمائید . عماد السلطنه – بنده نمیدانم علت اینکه این طرح بکمیسیون داخله برود چیست ؟ و چه مناسبت دارد ؟ در صورتی که از یک نقطه نظر باید بکمیسیون قوانین مالیه برود و از نقطه نظر اینکه در جمع و خرج تغییری پیدا خواهد شد باید بکمیسیون بودجه برود و کمیسیون داخله مربوط باین کار نیست و اطلاعاتی هم در این خصوص در آن جا نیست که بتوانند اظهار عقیده نمایند بنابراین بعقیده بنده بکمیسیون داخله مربوط نیست . رئیس – آقای تدین ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
تدین – بنده موافقم با آنچه که آقای عماد السلطنه فرمودند . رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده هم با ایشان موافقم رئیس – رأی می گیریم بکمیسیون داخله اگر رد شد بکمیسیون بودجه بعد بکمیسیون قوانین مالیه رأی میگیریم . آقایانی که تصویب میکنند به کمیسیون داخله مراجعه شود قیام فرمایند . ( عده برخاستند ) رئیس – تصویب نشد . رأی میگیریم بکمیسیون بودجه مراجعه شود آقایانی که موافقند قیام فرمایند . ( اغلب قیام نمودند )
 +
 +
 +
 +
رئیس – تصویب شد . بکمیسیون بودجه مراجعه شود خبر کمیسیون مبتکرات راجع بطرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان و جمعی از آقایان نمایندگان قرائت میشود . ( بشرح ذیل قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان خوئی و جمعی از نمایندگان راجع به معافیت سه سال سلماس و قسمتی از دهات خوی را از مالیات مستقیم مطابق تشخیص وزارت مالیه مورد شور قرار داده و اصولا طرح مزبور را قابل توجه دانسته تمنا دارد بکمیسیون قوانین مالیه ارجاع فرمایند . رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا سید یعقوب – بنده خیلی خوشحال می شوم که انشا الله دولت ما مثل دولت شاه طهماسب موفق بشود که هشت سال تمام مالیات ایران را به بخشد و البته خدا میداند خیلی میل دارم ولی خواستم عرض کنم که درست است بنده هم کاملا تصدیق دارم که خوی و سلماس ، ارومیه ، ساوجبلاغ در آذربایجان خیلی صدمات برشان وارد شده است اما ما نماینده یک نقطه مملکت که نیستیم نماینده تمام ایران هستیم . تمام نقاط ایران را باید در تحت نظر بیاوریم و تمام خرابی های مملکت را نگاه کنیم . غرض عرضم این است کسی خیال نکند که من خست و بخل میکنم بنده می خواهم وجهه مجلس وجهه در باری و عنوان تیول و غیره نباشد بلکه باید وجهه اش طوری باشد که تمام وضعیات مملکت را رد نظر بیاورد و ملاحظه خرابی های تمام مملکت را بکند و یک تصمیمی عموما نسبت بتمام مملکت بگیرد .
 +
 +
 +
 +
بنده بعرض مجلس شورای ملی برسانم که رامجرد فارس یکی از بلوک معتبر فارس است و همه میدانند که سالی چهل پنجاه هزار تومان دولت از آنجا دولت استفاده میکرده است . سد رامجرد مدتی است خراب شده و قریب شصت پارچه ده آبادی بکلی قاعا صفصفا شده است پریروز تلگراف نی ریز را به عرض آقایان رساندم که هزار و چهار صد خانه از شهر نی ریز منهدم شده است . شهر نی ریز را همه در تاریخ دیده اند و میدانند یکی از شهرهای با افتخار فارس است و میرزای نیریزی و حکمای بزرگ آنجا بوده اند و این شهر بزرگ قاعا صفصفا شده است .
 +
 +
 +
 +
دولت هیچ نظری به آنها نکرده است نه اینکه دولت یا مجلس قصدا توجهی به آنجا نکرده بلکه از ناچاری و نداشتن است همین طور در طرف کرمانشاه کردستان و همدان که در این جنگ بین المللی همه آنجاها پایمال شده همچنین عراق ما بروجرد و خرم آباد لرستان و طرف گیلان مازندران و غیره آقاین نظر بنده را بمخالفت حمل نکنند بنده میخواهم عرض کنم این طرح هائی که می شود موقع ندارد برای خاطر اینکه مجلس شورای ملی باید وجهه اش را نسبت به تمام مملکت یکسان بدارد و تمام مملکت را درنظر بگیرد آنوقت به بینند که میتواند باین ترتیب عمل کند یا خیر نه اینکه یک نقطه را بر یک نقطه دیگر مقدم بدارند . حالا اگر اکثریت مقدم میدارد بنده هم موافقم .
 +
 +
 +
 +
دست غیب – فرمایشات آقای آقا سید یعقوب مخالف با این لایحه نبود و می توانم عرض کنم با این لایحه مخالفت نکردند چون فرمودند که نیریز یک خساراتی دیده بنده هم تصدیق میکنم که نیریز خسارت هائی دیده است دلیل این نمیشود که یک دستگیری نسبت بسلماس و خوی نشود . نیریز یک خسارت فوق العاده دیده بلکه اغلب ایالات و لایات در موقع جنگ بین المللی خسارت های فوق العاده دیده اند ولی این دلیل نیست که بگویئم چون جا های دیگر هم خسارت دیده اند پس توجهی بخوی یا سلماس نکنیم . بنده به آقای آقا سید یعقوب عرض میکنم که ممکن است خودشان هم یک طرحی در همان موضوعی که فرمودند پیشنهاد کنند که نیریز هم خسارت دیده بنده هم موافقم .
 +
 +
( همهمه بین نمایندگان ) دست غیب – فرمایشاتتان تمام شد ؟ خوبست حالا صبر کنید وقتیکه بنده عرضم تمام شد بفرمائید . عرض کردم ممکن است خود آقا سید یعقوب هم یکطرحی پیشنهاد کنند هم در باب نیریز و هم در باب بستن سد مجرد ولیکن این مخالفت نیست و دلیل نمیشود بر اینکه سلماس و خوی که یکقدری خصوصیاتشان از حیث خسارات بیشتر از خسارات سایر ایالات و ولایات است چون آنجا ها خسارات فوق العاده تری دیده اند راجع به اسمعیل آقا و جنگهائی که واقع شده و چه و چه الی آخر و نظر باین خصوصیت فوق العاده که از حیث خسارات یک وقتی در آنجا واقع شده است از این حیث است که کمیسیون مبتکرات این طرح را قابل توجه دانسته و علاوه بر اینکه این معامله با خوی و سلماس شده چیزی ندارند که مالیات بدهند . موضوع این است و بقول بنده سالبه باتقاء موضوع است مالیه هم همینطور تشخیص داده که چیزی ندارند که ازشان بگیرند و بعلاوه میخواهم ببینم آقایان نمایندگان خودشان این طرح را قابل توجه میدانند که نسبت به آنها ترحمی بشود یا خیر ؟ بلی آقایان موافقند . و بنده دلیل نمیشود که بسلماس و خوی رحم نکنند چرا ؟ که در شیراز و بندر عباس و نیریز یا رامجرد هم خساراتی رسیده است به طوری که نمیتوانند نمالیات بدهند مانعی ندارد که اگر بطوری خسارت به آنها وارد شده بدرجه که از هستی ساقط شده اند تصویب کنم که مالیات ندهند .
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . عماد السلطنه – کافی نیست بنده سؤالی دارم . رئیس – آقای عماد السلطنه ( اجازه ) عمادالسلطنه – بنده به این طرح مخالفم و علتش هم این است که دلائلی که آقا فرمودند وارد نیست . بنده موافقم که بخوی و سلماس اگر آنها چیزی ندارند در مالیات تخفیف داده شود ولی با این اصول که مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را ( یا نیریز و اصطهبانات فرق نمیکند ) بکلی تخفیف بدهیم با این اصل بنده مخالفم .
 +
 +
 +
 +
ولی موافقم که بدولت تذکر داده شود که از خوی و سلماس ممیزی بکند هر که هر چه عایدی دارد از او عشر بگیرند دیگر دلیل ندارد که ما یکمرتبه مالیات خوی و سلماس را ببخشیم آن وقت آقا میگویند شما یک طرح هم برای نیریز پیشنهاد کنید بسیار خوب فردا بنده هم یکطرح برای نجف آباد پیشنهاد می کنم بالاخره مالیات مملکت باینطور کسر میشود آن وقت معلوم نیست مخارجی را که داریم چه باید کرد ؟ بنده مخصوصا از آقای مخبر کمیسیون مبتکرات سؤال میکنم که آیا راجع باین طرح مخصوص با دولت مشاوره کرده اند یا خیر ؟ اگر کرده اند بفرمایند و مبلغ مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را که در این طرح بخشیده اند بفرمایند چقدر است .
 +
 +
 +
 +
دست غیب – بنده هم سؤال آقای عماد السلطنه را جواب میدهم و فرمایشاتشان بنده عرض نکردم که آقا سید یعقوب یا مخالفین بیایند طرح پیشنهاد کنند برای اینکه یک جائی را از مالیات معاف کنند و نگفتیم متصل هر کس برای موکلین خصوصی و مسلم خودش ( مثل بنده برای بندر عباس ) طرحی پیشنهاد کنند که مالیات آنها معاف شود ۰۰ تدین – چرا فرمودید مخبر – بنده عرض کردم که آقا سید یعقوب میفرمایند سد رامجرد را خوبست ببندیم پیشنهاد کنند ماهم موافقت میکنیم بنده عرض کردم به نیریز خسارت وارد آمده برای اینکه خودم فارسی هستم میدانم . و اما اینکه فرمودند هر کس پیشنهاد کند من هم برای نجف آباد پیشنهاد میکنم بلی اگر نجف آباد هم در تحت نفوذ یا سلطه یا جنگ واقع شده سات مثل خوی و سلماس شما هم پیشنهاد کنید .
 +
 +
 +
 +
ولی عرض کردم خوی و سلماس خصوصیتی دارد و حالتش رقت آور است مطابق اطلاعاتی هم که در انی خصوص کمیسیون مبتگرات بدست آورده حتی خود بنده از یکی از آقایانی که امضاء کرده بودند و سابقه آن جا را داشتند مثل آقای مصدق السلطنه پرسیدم فرمودند بله واقعا حالشان رقت آور است و اینکه فرمودند عشر بگیرند بلی باید بگیرند ولی اصل عشر براین است که باید چیزی داشته باشند . سلماس و خوی چیزی ندارند که بگیرند . اما راجع به سؤالشان که فرمودند بلی این بتصدیق دولت است و دولت این تصدیق کرده است و ازشان نگرفته و نمیتواند بگیرد . یعنی چیزی ندارند . اثاثیه خانه هم ندارند که ازشان بگیرند .
 +
 +
 +
 +
کمیسیون مبتکرات هم با کمال دقت ملاحظه اطراف این کار را کرده است و همین فرمایش آقای عمادالسلطنه را که حالا فرمودند در کمیسیون مبتکرات مطرح شد همین فرمایشاتی که آقای آقا سید یعقوب می فرمایند مه مبادا از این ببعد راه باز شود و فرمودند تمام نمایندگان و هر کس برای موکلین خصوصی خودش یک همچو پیشنهادی بکنند تمام این ها در کمیسیون مبتکرات مطرح شد و بلاخره کمیسیون مبتکرات رأی داد چرا ؟ برای اینکه سلماس و خوی یک خصوصیاتی دارد . برای خاطر آن که در آن خاک جنگ واقع شد و هر چه داشتنه اند از بین رفته حتی نه اثاثیه دارند و نه نان دارند بخورند . آن وقت آقای عماد السلطنه میفرمایند هر کس برای موکلیت خصوصی خود یک چنین پیشنهادی بکند
 +
 +
 +
 +
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است ( بعضی گفتند کافی نیست ) رئیس – آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند . ( عده قلیلی برخاستند ) رئیس – معلوم میشود کافی نیست . آقای کازرونی ( اجازه ) کازرونی – بنده البته اساسا مخالف نیستم که یک ترحمی باهالی خوی و سلماس بشود و بنده هم اطلاع دارم که نسبت به آنها ستم هائی رسیده است اما موضوع این است که ما باید چطور کار هارا بکنیم اگر این ترتیب است کمیسیون مبتکرات پیش گرفته که فقط برای اقناع مجلس یک کلمه ( اساسی )در راپورت بنویسد که ساسا با چنین پیشنهادی موافقم . ممکن است هر یک از ما یک پیشنهادی بکنیم با اساسش به آن معنی که ایشان در نظر دارند موافقت بکنند ؟
 +
 +
 +
 +
بنده فردا پیشنهاد میکنم که ده تا زیپلن وارد شود همه هم اساسا موافقت می کنند یا ده تا دریدنات وارد شود همه اساسا موافقند . البته همه اساسا موافقیم که مالیات نسبت بمردم تخفیف داده شود اما اینطور نیست !! قانون یک تکلیفی برای این چیزه معین کرده باید دولت را دید مذاکره کرد باید فهمید که عملی هست ؟ نیست ؟ ممکن است ؟ ممکن نیست ؟ چطور باید کرد ؟ چطور نباید کرد ؟ فقط همینطور با اساسش موافقید ؟ البته بنده هم اساسا موافقم که برویم بکره ماه یک سیاحتی بکنیم و کسی هم مخالف نیست .
 +
 +
 +
 +
اما این رویه عملی نیست اگر بنا شود ما اینطور پیشنهاد ها را تصویب کنیم و تعقیب کنیم و تمام امورات ما در معرض اختلال ئاقع می شود از این نقطه نظر بنده مخالف هستم با این راپورت .رئیس- آقای آقا میرزا جواد خان ( اجازه )طهرانی – آقا بنده اجازه کتبی سابق خواستم . رئیس – موافقید ؟ از حیث موافقت اجازه خواسته اید ؟ ایشان خودشان امضاء کننده هستند بر جنابعالی مقدمند .
 +
 +
 +
 +
آقا میرزا جواد خان خوئی – خوشبختانه آقای آقا سید یعقوب و آقای عماد السلطنه اساسا مخالف با یان طرح نبودند فقط مخالفتهاشان از یک نقطه نظرهائی بود که باید دولت را هم در انی موضوع دعوت کردونظریات دولت را هم فهمید . بنده اولا مجبورم یک قسمت از تاریخچه سلماس وخوی را بعرض آقایان برسانم وبعد جریانی را که در این۳ساله دولت خودش اتخاذ کرده است آن را هم بعرض آقایان برسانم و بعد البته آقایان خودشان میدانند . تقریبا از اول جنگ بین المللی که آذر بایجان مورد تهاجم طرفین یعنی دولتین روس و عثمانی واقع شد اسمعیل آقای سمیتقو به مناسبت اینکه مقدار قوای عشایری داشت اول با دولت روس طرفیت پیدا کردوبمناسبت طرفیت ایشان دولت روس بسلماس مکرر در مکرر قشون کشی کرد و در هر جمله چندین مرتبه آن جا قتل وغارت کردوآتش زد آقایان نمایندگان آذربایجان که حاضرند از قضایا مطلع هستند مخصوصا آقای مشیرالدوله که در آن موقع متصدی ورئیس الوزراء بودندتمام مراتب بعرض ایشان میرسید و کاملا اطلاع دارند بعد هم آقای مصدق السلطنه در آنجا تشریف داشتند مطلع هستند .
 +
 +
 +
 +
بعد که اسمعیل آقا بروسها تسلیم شد با عثمانی ها طرفیت پیدا کردند عثمانی ها هم بمناسبت طرفیت اسمعیل آقا با آنها چندین مرتبه آنجارا مورد حمله قرار دادند و قتل و غارت کردند و بعد از آنکه روسها و عثمانی ها از آذر بایجان یک قدری صرف نظر کرده و هر کدام کنار کشیدند ارامنه دو مرتبه هر کدام با بیست و بیست و پنج هزار قوای مسلح و مکمل بخوی و سلماس حمله کردند مخصوصا بسلماس و در حینی که اسمعیل آقا هارشمیون رئیس آسوریها را بقتل رسانید مخصوصا آسوریها به سلماس آمدند و تمام سلماس را آتش زدند حتی زن و بچه ما را تمام در مسجد پر میکردند و همه را در مسجد آتش می زدند تمام نمایندگان آذر بایجان حاضرند و اطلاع دارند و چیزی نیست که مکتوم مانده باشد بعد از آنکه آسوریها آمدند و این کارها را کردند و آتش زدند و کشتند اینها بکلی از حیز دارائی ساقط شدند و هیچ نداشتند . بعد از این قضایا طغیان اسمعیل آقا که پیش آمد این املاک کلیه شش سال تمام در تصرف اسمعیل آقا بود و بهیچوجه نه
 +
 +
مالکین و نه رعایا نمیتوانستند بآن املاک بروند تا چه رسد که در آنجا کشت و ذرع بکنند که هم خود و هم دیگران منتفع لسوند . درسنه ابت ئبل که دولت موفق شد اسمعیل آقا را از آنجا خارج کرد خودش یک کمیسیونی از مالیه به آذربایجان فرستاد در تحت ریاست مستر دانوی آمریکائی که الان رئیس مالیه همدان است با موافقت نظر دکتر میلیسیو و مستر جنی رئیس مالیه آذربایجان مستر دانوی با یک سیصد هزار تومان اعانه بایدبسلماس بدهد تا بتوانند رعایائی که الان در آن وتمام خاک عثمانی رفته و متواری هستند بخاک خودشان برگردند و آنجا مجددا خانه و لانه خودشان را بسازند و مشغول کشت و زرع بشوند متأسفانه برای اینکه در آن وقت دولت موفق نشد آن سیصد هزار تومان اعانه را بدهد رعایا هم تا کنون جمع نشده اند و میخواهم عرض کنم الان در دهات آنجا در ده قسمت ۹ قسمت آن بی سکنه هستند .
 +
 +
 +
 +
یک قسمت را مالکین با تحمل خسارات زیادی یکی دو نفر رعیت را آورده اند گذاشته اند آنجا برای انیکه اصلا نشانه آن ملک کم نشود نه اینکه از آنجا استفاده بکنند . الان از سلماس و خوی آنجاهائی که محل اشغال کردا بودند دولت و نه مالکین هیچکس نمیتوانند منتفع بشود اگر میتوانست دولت از آنجا مالیات بگیرد البته در سنه ماضیه و هذه السنه میگرفت پس چیزی نیست که از آن مالیات بگیردوخود دولت یک کمیسیونی بآنجا فرستاده وآنها رفتند آنجا و تشخیص دادند که نمیشود از آنها چیزی گرفت حالا برای اینکه بتوانند در ظرف این ۳ سال جمع شوند و خودشان را اداره کنند ما این پیشنهاد را کردیم و البته پس از ۳ سال مالیات خود را خواهند داد .
 +
 +
 +
 +
اما اینکه آقای عمادالسلطنه فرمودند باید به دولت مراجعه شود بنده تصور میکنم که این حرف از ایشان بعید باشد برای این که ایشان میدانند که این طرح جریانات دیگری هم دارد و باید پس از قابل توجه شدن بکمیسیون قوانین مالیه برود ودر آنجا هم البته دولت دعوت شود و با توافق نظر دولت تصمیمی اتخاذ خواهد شد و بعد راپورت آن بمجلس خواهد آمد . و آقای عمادالسلطنه در آن موقع ممکن است نظریاتشان را بفرمایند . اگر در کمیسیون قوانین مالیه رد شد بنده عرضی ندارم و خوی و سلماس هم هیچ عرضی ندارد .
 +
 +
 +
 +
بنابراین از آقایان استدعا می کنم که در قابل توجه بودن آن رأ’ بدهند بعد آقایان هر فرمایشی دارند ممکن است در کمیسیون قوانین مالیه یا بعد که راپورت آن بمجلس می آید بفرمایند. رئیس – پیشنهاد شده است که راپورت بکمیسیون برگردد ولی نسبت بکمیسیون مبتکرات مرسوم نبوده است که راپورت بکمیسیون برگردد . د. نفر از آقایان هم اصلاحی پیش نهاد کرده اند این هم مرسوم نبوده است . رأی می گیریم بقابل توجه بودن این طرح . ( اکثر برخاستند)
 +
 +
 +
 +
رئیس – قابل توجه شد . خبر کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز مطرح است . ماده ششم . ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده ششم – در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای ساختن این راه شرکتی مطابق مملکتی از اتباع داخله تشکیل نماید باید اسامی و نظامنامه شرکت را باطلاع وزارتفوائد عامه برساند و در آن صورت شرکت مزبور در حدود مسؤلیت و اختیارات صاحب امتیاز قائم مقام مشارالیه بوده و تمام حقوق او را دارا خواهد شد و تعهداتی که بر طبق این امتیاز بر عهده صاحب امتیاز وارد بیاید بر عهده شرکت مزبوره خواهد بود . مرکز شرکت نیز باید در ایران بوده و از هر حیث تابع قوانین مملکتی باشد . رئیس – آقای دامغانی – ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
دامغانی – البته اهالی دامغان و استر آباد بیشتر در امتیاز این راه علاقه مند هستند و نفع و ضرر بیشتر متوجه آن قسمت است و چون خود صاحب امتیاز حاضر است شرکتی تأسیس نماید بدین جهت بنده پیشنهاد کردم که در این جا قید شود که اگر اهالی دامغان از راه بندر جز تا دامغان و اهالی استرآباد از راه بندر جز تا استر آباد حاضر شدند که بقدر یک ربع مخارجشان را کمک کنند صاحب امتیاز مجبور باشد که آنها را شرکت بدهد . رهنما مخبر – در این قسمت گمان میکنم محتاج باین پیشنهاد نباشد چون خود صاحب امتیاز در صدد است که شرکتی تأسیس نماید و البته هر کس که تقاضای شرکت کند باوهم سهم خواهد داد و البته نباید صاحب امتیاز هم یک نظر خصوصی بدامغان داشته باشد و ندارد بنابراین این پیشنهاد مورد ندارد چون طبیعه وقتی این امتیاز تصویب شد صاحب امتیاز برای تسهیل کار خودش یک شرکتی تأسیس خواهد کرد وو محتاج باین پیشنهاد نیست . رئیس – آقای ساکنیان ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
ساکنیان – بنده میخواستم راجع به عملیات آشوری ها در سلماس و خوی توضیح بدهم . رئیس – راجع باین موضوع نیست . در آخر جلسه اگر اظهاری دارید بفرمائید شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه ) شیخ الرئیس – موافقم . رئیس- آقای آقا سید یعقوب . آقا سید یعقوب – موافقم . جمعی گفتند – مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهادها قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
پیشنهاد آقای یاسائی – بنده پیشنهاد می کنم تبصره ذیل ضمیمه ماده ششم شود . تبصره – هر گاه اهالی دامغان یا اهالی استر آباد یا بندر جز حاضر شوند ثلث مخارج ساختن راه مزبور را تعهد نمایند و تقاضای شرکت کنند صاحب امتیاز مجبور است این تقاضا را قبول نموده تأسیس شرکت کند . پیشنهاد آقای دامغانی – پیشنهاد می کنم هر گاه اهالی دامغان لااقل ربع مخارج را بعهده بگیرند برای شوسه شدن راه دامغان و بندر جز صاحب امتیاز مکلف است تأسیس شرکتی نموده اهالی دامغان را شرکت بدهد و همچنین در راه بندر جز به استر آباد با اهالی استرآباد بهمین طریق معمول دارد . پیشنهاد آقای حاج سید المحققین – پیشنهاد می نمایم ماده ششم – بترتیب ذیل اصلاح شود . ماده ۶- در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای شوسه نمودن راه مزبور شرکتی الی آخر پیشنهاد آقای شیخ جلال – بنده اصلاح ماده ۶ قانون امتیاز راه شوسه بند رجز را بشرح ذیل پیشنهاد مینمایم .
 +
 +
 +
 +
ماده ۶ – صاحب امتیاز برای ساختن راه شرکتی الی آخر . پیشنهاد آقای کازرونی – بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۶ اینطور اصلاح و نوشته شود : ماده ۶ – صاحب امتیاز میتواند برای تسریع اجرای این امتیاز تشکیل شرکتی در داخله ایران بدهد و این شرکت باید مطابق قوانین و مقررات مملکتی تأسیس داده شده اساس نامه آن باطلاع وزارت فوائد عامه برسد . پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین – پیشنهاد میشود که تبصره ذیل بماده ششم علاوه شود . تبصره – صاحب امتیاز میتواند نیز شرکائی از اتباع خارجه بپذیرد مشروط باین که سهامی که به اتباع خارجه میدهد متجاوز از سی در صد نباشد . رئیس- ماده هفتم . ( بشرح آتی خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده هفتم – این امتیاز بهیچ نحوی از انحاء قابل انتقال به اتباع خارجه نیست و انتقال آن به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز علاوه بربطلان چنانچه خسارتی متوجه دولت شود بعهده صاحب امتیاز خواهد بود . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه ) شریعتمدار دامغانی – بعقیده بنده اتباع خارجه دو قسمتند یک قسم هستند که در مملکت نظریات سیاسی دارند و یک قسم هستند که نظریات اقتصادی دارند البته آنهائی که نظریات سیاسی دارند باید از شرکت کردن ممنوع باشند صاحب امتیاز هم حق شرکت دادن آنها را ندارد ولی اتباع خارجه که نظر سیاسی ندارند و فقط سرمایه هایشان را برای اقتصادیات می آورند اگر حق داشته باشند آنها هم شرکت کنند البته بعمل نزدیکتر خواهد شد . رئیس – آقای عدالملک . ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
عدالملک – بنده با یان ماده موافق هستم و این ماده را هم خیلی مناسب میدانم جمعی گفتند –مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهادها قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد ) پیشنهاد آقای یاسائی بنده پیشنهاد میکنم ماده ۷ بنحو ذیل اصلاح گردد . ماده ۷- انتقال این امتیاز به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز بکلی ممنوع و موجب بطلان امتیاز خواهد بود ولی اگر صاحب امتیاز بخواهد موافق ماده ۶ تشکیل شرکت سهامی بدهد میتواند در تحت مسؤلیت خود تاصدی سی سهام به اتباع خارجه با قید آنکه خریداران سهام در مسائل مربوطه بشرکت تابع قوانین و محاکمات ایران باشند بفروشند . پیشنهاد آقای حاج سید لمحققین – پیشنهاد می نمایم ماده ۷ بترتیب ذیل اصلاح شود .
 +
 +
 +
 +
ماده ۷- این امتیاز بهیچ نحوی از انحاء قابل انتقال یا اجاره به اتباع خارجه الی آخر . پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو – بنده پیشنهاد میکنم اجاره دادن به اتباع خارجه هم در ضممن ماده ۷ مزید شود . رئیس- ماده هشتم ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده هستم صاحب امیتاز مجاز است در طرفین راه و در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه راه را بنا نماید و اراضی که برای ابنیه مزبور یا برای خطر راه لازم باشد هر گاه اراضی بایر خالصه باشد از طرف دولت مجانا و اراضی دایر خالصه هم در صورت ضرورت برای خطر راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و همچنین بایر و دایر
 +
 +
غیر خالصه را صاحب بقیمت عادلانه خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبوره حاضر بفروش نشوند صاحب امتیاز بوزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده و قرار عادلانه بدهد . رئیس – آقای دامغانی . دامغانی – عرضی ندارم رئیس – آقای عدل الملک عدالملک – عرضی ندارم رئیس – آقای کازرونی کازرونی – موافقم رئیس – آقای سید یعقوب . آقا سید یعقوب – موافقم رئیس – آقای سیروانی شیروانی – موافقم . ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
دست غیب – این ماده بعقیده بنده ابهام دارد و گذشته از اینکه بعضی جملاتش ابهام دارد بنده معتقدم که در هر لایحه قانونی خاصه امتیاز نبایستی ابهام را قائل شد و باید آن را بطوری صریح نوشت که معلوم باشد و بعد اسباب زحمت نشود . حالا ماده میخوانم تا ببینید ابهام دارد یانه صاحب امتیاز مجاز است در طرفین راه در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه بنا نماید . این نوشته شده است مقتضی باشد لابد هر جائی را که صاحب امتیاز مقتضی بداند ابنیه لازمه بنا نماید . مثلا صاحب امتیاز میگوید دو فرسخ ۳ فرسخ از اطراف راه را مقتضی است برای حفظ راه ابنیه بسازم و در قانون هم جلوگیری از این ترتیب نکرده است و این نکته را در موضوع امتیاز نفت هم من تذکر دادم . دیگر این که در این ماده نوشته شده است : و اراضی که برای ابنیه مذکوره یا برای خطر راه لازم باشد . هر گاه اراضی بائر خالصه باشد از طرف دولت ضرورت مجانا و اراضی دائر خالصه هم در صورت ضرورت برای خط راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد . در این جا هم بنده با این جمله مخالفم برای اینکه در این جا دولت هم امتیاز داده است وهم مقداری از املاکش را باو واگذار کرده است .
 +
 +
 +
 +
باز میخوانم ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و هم چنین بائر و دائر غیر خالصه را صاحب امتیاز بقیمت عادله خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبور حاضر بفروش نشوند صاحب امتیاز فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده قرار عادلانه بدهد .
 +
 +
این جا دو سه شق دارد . یعنی اگر بنده که صاحب ملک هستم حاضر نشدم برای اینکه ملک خودم را بفروشم و این ملک هم باری صاحب امتیاز خیلی لازم است او چه کار خواهد کرد ؟ صاحب امتیاز بوزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد و وزارتخانه هم به من می گوید که باید بفروشی . چه چیز مرا ملزم می کند که ملک خودم را بفروشم . وزارت فوائد عامه نمی تواند مرا مجبور کند و نفی تسلط از ملک من بکند .
 +
 +
 +
 +
این جا برای اینکه کسی نگوید که هیچکس نمیتواند در ملک متصرفی کسی دیگر مداخله کند آقایان اعضاء کمیسیوون جواب اعتراض حفظ منافع عمومی را رد نظر گرفته اند بنده نمیخواهم که د راین قسمت زیاد توضیح عرض کنم ولی بالصراحه عرض میکنم که حفظ منافع عمومی مالک را از تصرف در ملکش باز میدارد مالک بر ملک خود مسلط است و هیچکس نه دولت و نه وزارت فوائد عامه نمیتواند مالک را از تسلط بر ملکش باز بدارد این یک کلمه لاستیکی و کشدار است . و عقیده ما این است که مالک بتسلط در ملک خود باقی است و این جمله هم خلاف قانون است و نباید در قانون نوشته شود . رئیس – آقای عدل الملک ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
عدل الملک – آقای دست غیب فرمودند که این ماده ابهام دارد . بعد ملتفت شدند که ابهام ندارد برای این که بعد خودشان قضیه را گفتند و معلوم شد که ابهام ندارد و خیلی هم صراحت دارد و باید باین کسانی که د رمورد اقدام باین کارها دخالت می کنند مساعدت و معاونت کرد و بالاخره با آنها هزار گونه کمک کرد کسیکه میخواهد راه را درست کند چه ضرر دارد که یک مقداری از اراضی خالصه را باختیار او واگذار کرد و البته آقای دست غیب هم اطلاع دارند که در آن حدود اراضی بائر بقدری زیاد است که آباد کردن آنها برای رعایا مشکل است و قسمت عمده اراضی همینطور بی مصرف مانده است برای اینکه زراعت آن جا اغلب دیم است . اما کلمه که محل نظر آقای دست غیب واقع شد قیمت عادله بود در صورتیکه کلمه عادله کلمه بسیار خوبی است برای این که قیمت عادله در موقعی که یک چیزی محل توجه واقع شود نسبت بزمان عادی فرق میکند و خبره وقتی ببیند یک اراضی محل توجه است بیشتر قیمت میکند .
 +
 +
 +
 +
بعلاوه منافع عمومی را هم باید تأمین کرد مثلا در یک موقعی ضرورت پیدا میکند که یک ملکی را داخل در راه نماید البته آن وقت خود صاحب امتیاز هر طور مالک را اراضی میکند این خیلی مهم است و اگر آقایان از آن جاها اطلاع داشته باشند میدانند که حل یان قبیل مسائل بواسطه کدخدا منشی که معمول ما است خیلی آسان و سهل است بعضی گفتند مذاکرات کافی است .
 +
 +
 +
 +
رئیس – پیشنهادی از طرف آقای دامغانی رسیده است قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد ) بنده پیشنهاد میکنم در ذیل ماده هشت الحاق شود بتصدیق عده از اهل خبره محل که کمتر از ۱۰ نفر نباشد و اکثریت تقدیم آنها مناط است . رئیس – ماده نهم . ( بشرح ذیل خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده نهم – صاحب امتیاز در روی کلیه رود خانه ها و مجاری و میاه که راه را قطع مینماید پلهای محکم خواهد ساخت و مجرای نهرهائی را که عمق آن یک ذرع یا کمتر است سنگ فرش خواهد کرد اگر مالکین اطراف جاده علاوه بر نحره های موجود بخواهند در وسط جاده نهر جدیدی حفر و احداث نمایند بایستی در ظرف یکهفته این کار را انجام دهند در صورت تخلف صاحب امتیاز حق خواهد داشت نهر مزبور را ساخته و مخارج آن را از مالکین اراضی دریافت دارد . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه ) دامغانی – عرضی ندارم . رئیس – آقای آقا سید یعقوب . ( اجازه ) آقا سید یعقوب – موافقم . رئیس – آقای شریعت زاده . شریعتمدار – موافقم . رئیس – آقای شیروانی . شیروانی – موافقم . رئیس – مخالفی ندارد ؟ بعضی از نمایندگان – خیر رئیس – ماده دهم ( اینطور خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
ماده دهم – صاحب امتیاز در آن قسمت از راه که از کوهسار عبور میکند از طرف دره باید دیوار احتیاطی و پناهگاه محکمی از سنگ و آهک بسازد و این دیوار باید لااقل ۱۲ گره عرض و ۱۲ گره ارتفاع داشته باشد . رئیس – آقای دامغانی . دامغانی – البته این دیوار احتیاطی که این جا در نظر گرفتهور میکند از طرف دره باید دیوار احتیاطی و پناهگاه محکمی از سنگ و آهک بسازد و این دیوار باید لااقل ۱۲ گره عرض و ۱۲ گره ارتفاع داشته باشد .
 +
 +
 +
 +
مخبر - در این قسمت اگر نماینده محترم توجه میفرموند براه بین طهران و قره تو و طهران و انزلی که مباشرین آنها هم اروپائی بوده اند و خیلی هم این راه خوب ساخته اند ملاحظه میفرمودند که همان راهی که بطرف قره تو میرود دیوار احتیاطی آن همین اندازه ارتفاع دارد و بیش از این هم محتاج نیست و لزومی ندارد از طرف دیوار بروند که بیفتد والا اگر بزور بخواهند هم دیگر راهول بدهند در صورتیکه ارتفاع دیوار یک ذرع و نیم هم باشد پرت میشوند
 +
 +
 +
 +
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهاد آقای یاسائی قرائت میشود . ( بشرح آتی خوانده شد ) بنده پیشنهاد میکنم که در ماده دهم نوشته شود که یک گز و نیم ارتفاع داشته باشد . رئیس – ماده یازدهم . ( بشرح ذیل قرائت شد )
 +
 +
 +
 +
ماده یازدهم – صاحب امتیاز مجاز است که پس از ساخته شدن یک ربع از راه بطوری که مورد تصدیق وزارت فوائد عامه باشد حق العبور متناسب با طول راه ساخته شده مطابق تعرفه ای که در طریق شوسه دولتی معمول است برای عبور از قسمت ساخته شده راه دریافت دارد و میزان حق العبوری که صاحب امتیاز خواهد گرفت باید قبلا به تصویب دولت رسیده باشد . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
دامغانی – بعقیده بنده این ماده مهم است چون راجع بحق العبور است و حق العبور هم در راههائیکه دست دولت است مختلف است . دیگر اینکه ممکن است بطوری که عقیده اغلب آقایان نمایندگان است باج راه و حق العبور ساقط شود . آن وقت تکلیف صاحب امتیاز چه خواهد بود ؟
 +
 +
 +
 +
بعلاوه این حق العبوری که دولت الان دارد میگیرد مطابق یک ترتیبی است که فعلا دارد اجرا میکند ممکن است بعد ها تغییر کند و طور دیگر بگیرد و معلوم نیست صاحب امتیاز مطابق ترتیب امروزه باید حق العبور بگیرد یا مطابق ترتیب بعد . پس باید این را معین کرد که در چه شکل باید بگیرد . دیگر اینکه دولت الان دارد از مسافر و از مالش حق العبور میگیرد از اتومبیل و مسافری که توی اتومبیل است حق العبور میگیرد و صاحب امتیاز البتهخ این نظر را نخواهد داشت دیگر اینکه عبارت این ماده یکقدری هم با هم متناقض است زیرا می نویسد وقتی که از طرف بندر جز شروع کند بعد از ساخته شدن یک ربع راه حق دارد حق العبور بگیرد اما اگر از طرف دامغان باشد نصف راه را که ساخت حق العبور دریافت میکند در صورتیکه اگر ما درست سابقه باین راه داشته باشیم معلوم میشود که از دامغان به بندر جز یک قسمت زیادی محتاج بساختن نیست و راه مسطح است و اشکالاتی که دارد یکمقداری از راه دامغان به بند رجز است که تقریبا دو فرسخ و نیمش اشکال دارد و آن قسمتی
 +
 +
 +
است که متصل ببندرجز است بعقیده بنده وقتی که از بندر جز شروع کند حق العبور را وقتی حق دارد بگیرد که یک ربع راه را درست کرده باشد ولی وقتی که از دامغان شروع کرد وقتی حق دارد بگیرد که ۳ ربع راه درست کرده باشد از یکطرف یک ربع قراردادن واز طرفی نصف قرار دادن این با هم ضد است پس بعقیده بنده باید از یکطرف بکربع واز طرف دیگر ۳ ربع قرار بدهند .رئیس ـ آقای عدل الملک ( اجازه ) عدل الملک ـ بنده با این ماده مخالفم رئیس ـ آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی ـ بنده هم مخالفم رئیس ـ آقای سر کشیک زاده ( اجازه ) سرکشیک زاده ـبنده عرضی ندارم رئیس – آقای یاسائی ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
یاسائی ـ نظریاتی را که آقای دامغانی فرمودند تا یک اندازه صحیح است ولی عجالتاً ممکن نیست یک میزان حق العبوری تشخیص بشود وباید همینطور بنظر دولت وا گذار کرد بترتیبی که در طرق شوسه دیگر معمول است ویک با جها ئی گرفته میشود ـ صاحب امتیاز هم وقتی که راه را شوسه کرد همانطور حق العبور بگیرد و بنده هم پیشنهاد کردم که میزان حق العبوری که دولت از طهران تا رشت می گیرد بعد از ساخته شدن این راه را از بندر جز یا دامغان استر آباد هم همان اندازه گرفته شود والبته میزانی را که دولت از راه شوسه طهران تا رشت میگیرد نمی شود الان در این قانون پیش بینی کرد بطور تشخیض که از فلان مال فلان مبلغ بگیرد واز الان چقدر واز اتومبیل وقاطر و بالاخره ایین را فعلا نمی شود تشخیص داد وممکن است حق العبور ها وباج ها در طرق شوسه دولتی هر سالی یک حکمی داشته باشد ویک ترتیبی باشد . مثلاً یک وضعیاتی در حدود دامغان واستر آباد پیش بیاید ویک ارزانی ها وتفاوت نرخهائی موجب بشود که حق العبور کم گرفته شود وممکن است بر عکس یک گرانی هائی پیش بیاید که باعث شود حق العبور زیاد گرفته شود . خلا صه وضعیات هر روز را دولت باید در نظر بگیرد وتشخیص بدهد . البته صرفه مردم را هم دولت در نظر دارد . صاحب امتیاز هم چون یک شخص پاک نفس خوش بینی است همیشه مایل است کخ عادلانه با مردم معامله کرده باشد . رئیس ـ آقای آقا میرزا شهاب ( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا میرزاشهاب ـ بنده تصور میکنم مقصود از این پیشنهاد امتیاز همین ماده است که باسم شوسه کردن یک قسمت راه یک مبلغ باج لز هر مسافر وهر درشکه که از آنجا عبور میکند گرفته شود . در صورتیکه این ماده خیلی نواقص دارد که یک قسمتش را آقای شریعتمدار فرمودند . اولا اینکه چرا بعد از شاخته شدن یک ربع راه ؟ مگر باج راه را که می گیرند قسمت میشود روی فرسخها وذر عها ابن هیچ فلسفه ندارد که یک رربع راه را که ساخت حق العبور بگیرد واز یکظرف مطابق تقر یری که آقای شریعتمدار فرمودند تقریباً نصف این راه که ساخته هست نتیجه این ماده این میشود که یک چوب ابنطرف ویک چوب آن طرف میگذارند ور مسافری که میرود یک میلغی میخواهند در صورتیکه بنده هر روزه در این جامی بینم که آقایان ( بخصوص اشخاصی که مسافرت می فرمایند هر یک از طرق شوسه ) شکایت میکنند که یک اتومبیل که از یک جا میگذرد بایستی بقدر کرایه اتومبیل یا شاید بقدر قیمت اتومبیل باج راه بدهد از اینجا باقره تو تقریبا شصت وپنج تومان یا ۷۰ تومان بایستی باج راه داده شود حالا هم مجلس تصویب کند که صاحب امتیاز پس از ساختن یک ربع راه یا نصف راه وقتی که ساخت شروع با خذ حق العبور نماید و البته آن یک قسمت راه هم که ساخته هست وطبیعی است از آ نجا هم حق العبور میگیرد ؟ آن وقت هم معلوم نیست که آیا باید از سواره گرفت ؟ از پیاده گرفت ؟ در صورتیکه اغلب اشخاصی که از این راه ها عبور میکنند دارای یک یا دو الاغ هستند و هیچئوقت محتاج به شوسه کرده راه نیستند . شوسه کردن راه برای اشخاصی مفید است کخ میخواهند با دستگاه یا درشکه و کالسکه واتومبیل حر کت کنند والا اشخاصی که الاغ دارند وعبور میکنند محتاج بشوسه کردن راه نیستند و نباید حق العبور بدهند وبعقیده بنده وقتی که تمام راه ساخته شد آن وقت باید حق العبور بگیرند وآنهم استثنائی داشته باشد .یعنی از شخص مسافر پیاده نگیرند وآنهائی هم که یک الاغ برای خارکنی دارتد از آنها هم نگیرند .
 +
 +
 +
 +
مخبر ـ اساساً راجع بقسمت باج راه ها یک عقیده پیدا شده است که بایستی باج راه بگیرند واصولا هم صحیح است واساساً برای حمل ونقل ومال التجاره خیلی مفید است که باج راه گرفته نشود ولی در چه موقعی باید این حق را نگیرند .محلش کجا است ؟ راههای شوسه که از ابتدای جنگ بین المللی یا قبل از جنگ مادار ا شدیم مهمترین اینها یکی راه تهران بانزلی بود ویکی هم راه طهران بقره تو در قسمت راه طهران بانزلی . البته نمام آقایان نمایندگان در خاطر دارند که نصف باج فعلی را هم نمی گرفتند م حالا گفته میشود که باج راه نگیرید این بجای خود صحیح است خیلی خوب ولی گفته نمیشود که تقریباً یک میلیون ونیم دو میلیون که برای مرمت راهها لازم است از کجا باید داده شود. یکی دیگر اینکه اساساً این قضیه دومرحله است یکی آن راههای ساخته شده است البته باید سعی کرد از راههائی که ساخته شده ا ست باج راهرا برداشت والبته مجلس شورای ملی باید این باج رالز بین بردارد ولی برای راههای شوسه نشده هم باید باج را برداشت آن وقت باید گفت ۱۰ میلیون ۱۵ میلیون تخصیص بدهند که دولت راه بسازد والا یک کمپانی نمی آید صدهزار تومان یا پانصد هزار تومان سرمایه خودش را خرج کمد وراه بسازد وحق العبورش رانگیرد این درست طرف افراط وتفریط رفتن است . یک مرتبه گفته میشود باج راه ساخته شد . را نگیرند یکمرتبه خم گفته میشود که اساساً بیایند وراه بسازند ودولت پول ندارد بسازد مردم خودشان سرمایه زیادی بریزند و پول باج هم نگیرند با ینطرز البته تصدیق میفرمائید که نمی شود یک مملکتی را آباد کرد .حالا آمدیم سر قسمت های دیگر اینکه میفرمایند این راه یکقسمتش ساخته شده است از قراری که مطلعین در کمیسیمون اظهار نظر میکردند یکقسمت این راه کوه است وباین جهت است که در آن قسمتی که کوه واقع است قید شده است تا نصف راه برای اینکه برسد بآن حدی که از آن جا بزمین هموار تحاوز کرده باشد. و البته باید سرمایه زیادی داشته باشد که بتواند کوه و تپه را بشکافد وراه درست کند دراین صورت البته باید باح راههم بگیرد اما اینکه میفرمایند چطور باید داده شود عرض میکنم همانطور که در راههای شوسه معمول است که لز روی فرسخ معین کرده اند این را هم تقسیم بندی میکنند بفرسخ وآن وقت یک باح راهی معین میکنند بنابر این البته اگر نمایند گان محترم بخواهند از راههای شوسه نشد هم باج راهر ا بردارند .البته خیلی خوبست ولی باید یک بودچه پنچ شش ملیونی هم منظور کنند برای ساختن راه والبته یک کمپانی که آمد وسرمایه خود را ریخت وراهی ساخت اگر نفع نبرد داعی ندارد که سرمایه خود را خرج کند .
 +
 +
 +
 +
جمعی گفتنند مذاکرات کافی است رئیس ـ اجازه میفرمائبد بقیه مذاکرات بماند برای فردا چندفقره خیر از کمیسیون مرخصی رسیده است قرائت میشود .( بشرح ذیل قرائت شد ) آقای زعیم نمایند ه محترم بوسیله مشروحه که بمقام جلیل ریاست مجلس مقدس نوشته اند مدلل داشته اند که بواسطه مرض فتق وبجهت معالجه آن مجبور بغریمت باروپا هستند والا تقاضای ۳ ماه مرخصی از روز حرکت کرده اند کمیسیون این تقاضا را بمورد دانسته تضویب می نماید .
 +
 +
 +
 +
رئیس ـ آقایانیکه مفاد این خبر را تصویب میکنند قیام فرمایند . ( اکثر قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . خبر دیگر قرائت میشود .( بمضمون ذیل قرائت شد ) آقای سر کشیک زاده نماینده محترم تقاضا کرده اند که چون بواسطه کسالت مزاج بر ظبق تجویز طبیب بجهت معالجه باید باروپا بروم ۴ ماه از تاریخ روز حرکت اجازه مرخصی داده شود این تقاضا را مشروع دانسته تصویب مینماید که از تاریخ روز حرکتشان تا مدت ۳ ماه غا ئب با اجازه باشند.رئیس ـ آقایانی که مرخصی ۳ ماهه آقای سرکسیک زاده را تصویب میکنند قیام فرمایند ( اغلب برخاستند ) رئیس ـ تصویب شد . خبر دیگر ( باین ترتیب خوانده شد )
 +
 +
 +
 +
آقای آقا شیخ عبدالرحمن نماینده محترم بواسطه کسالت مزاج استجازه غیبت یکهفته کرده اند کمیسیون عذر موجه ایشان را پذیرفته تصویب مینماید که از تاریخ چهارم دلو هفت روز غئب با اجازه نو شته شوند رئیس ـ آقایاین کهه مرخصی یکهفته آقا شیخ عبدالرحمن را تصویب میکنند قیام فرمایند .( عده کثیری قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . دستور جلسه فردا عرض میکنم بعد رای میگیریم . اولا خیر کمیسیون مبتکرات راجع باعزام محصلین باروپا . ثانیاً خیر کمیسیون مبتکرات راجع بمعافیت ارومیه از تادیه مالیات . ثا لثاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع بتبدیل تاریخ رسمی مملکت بسالهای شمسی قدیم . رابعاً خبر کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز وضنمناً انتخاب دو نفر کسری اعضای کمیسیون نظام .آقای آقا سید بعقوب .( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقاسید بعقوب ـ بنده خواستم عرض کنم که لا بحه راجع بگرفتن شیره ریشه مک ( چون گفته شد که بعربی حرف نزنند ) که شوز اولش تمام شده جز ودستور فرار بدهند تا تمام شود . رئیس ـ بعد از چیزهائی که گفته شد در درجه سادس ؟ آقا سید یعقوب ـ بلی بهد از این هائی که فرمودید باشد . رئیس ـ شیره چه فرموئید ؟ آقا سید یعقوب ـ شیره ریشه مک . رئیس ـ آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی ـ مکرر پیشنهاد کتبی و شفاهی از طرف اغلب آقایان شده است که قانون استخدام مستخلمین مجلس جزو دستور باشد بنده تقاضا میکنم در جلسه آتیه در درجه اول باشد .
 +
 +
 +
رئیس ـ آقایانیکه تقاضای آقای شیروانی راتصویب میکنندقیام فرمایند ( اکثر نمایندگان قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد آقای روحی ( اجازه ) روحی ـ بنده در ابتدای مجلس هم استدعا کردم وپیشنهاد کردم. توجهی از طرف مقام ریاست نشد قانون سجل احوال یک قانونی است که از هر جهت بحال مملکت مفید است چه از حیث انتخایات وچه احیث نظام واحصائیه وجهات دگر استدعا میکنم امر بقرائت بفرمائید ورای بگیرد ومجلس که رای داد. ( دردرجه اول یا هر طور که مجلس رای دادند .) مقرر فرمایند . رئیس ـ مقصود این بوده است که قانونی که شود اولش شروع میشود تمام شود .بعد برویم سر قانون دیگر حالا قرائت میشود ورای میگیریم . ( پیشنهاد آقای روحی بشرح ذیل قرائت شد )
 +
 +
 +
 +
بنده پیش نهاد میکنم که دستور فردا قسمت اول . اول انتخاب کسری اعضاء کمیسیون نظام در قسمت بعد شود در لایحه قانون سجل احوال مقدم بر آنچه در دستور معلوم شده باشد بعضی از نمایندگان درجه اول معین شد . رئیس ـ پیشنهاد میکنند در درجه دوم باشد . آقایان موافقین قیام فرمایند رئیس ـ تصو یب نشد . آقای سلطان العلماء .( اجازه ) سلطان العلماء ـ آن روز که دستور امروز را معین میفرمودید لا یحه صنایع مستظرفه را در درجه سوم قرار دادید بعد خوانده نشد . بنده استدعا میکنم در درجه دوم فردا قرار داده شود رئیس ـ راپورت کمیسیون معارف را میفرمائید ؟ سلطان العلماء ـ بلی راجع بوظایف صنایع مستظرفه رئیس ـ خوب اگرآقایان موافقند در درجه دوم باشد قیام فرمایند .( عده قلیلی قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب نشد . آقای آقا میرزا جوادخان .( اجازه )
 +
 +
 +
 +
آقا میرزا جوادخان ـ بنده در ضمن عرایضم که راجع بخوی وسلماس عرض میکردم یک قسمتش چون راجع بود بتهاجم ارامنه وآسوریها . محض اینکه سوء تفاهم نشود برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم ارامنه وآسوریهائیکه بارومیه وسلماس وخوی هجوم کردند ارامنه بودند که از روسیه و عثمانی مهاجرت کرده بودند وفرار کرده بودند وابداً ایرانی نبودند این بود که ترحمی نکردند .والا ارامنه ایرانی معلوم است همیشه تابع ومطیع بوده اند وبایرانین خودشان ثابت وباقی هستند .محض استحضار خاطر آقایان عرض کردم.
 +
 +
 +
 +
( مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد ) رئیس ـ مجلس شورای ملی موتمن الملک منشی ـ علی اقبال الما لک منشی ـ معظم السلطان
 +
 +
 +
 +
جلسه صد وبیست ویکم صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه دوازدهم دلو ۱۳۰۳ مطابق هفتم رجب ۱۳۴۳ مجلس دو ساعت وبیست دقیقه قبل از ظهر برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید .صورت مجلس یوم قبل را آقای آقا میرزا جوادخان قرائت نمودند . رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدیر الملک ـ بنده قبل از دستور عرضی دارم . رئیس ـ آقای آقاسید بعقوب ( اجازه ) آقاسید بعقوب ـ بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ بنده هم بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس ـ ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده هم قبل از دستور عرض دارم . رئیس ـ آقای روحی ( اجازه ) روحی ـ بنده چندی است دو فقره سئوال از وزارت مالیه کرده ام … رئیس ـ راجع به صورت جلسه بفرمائید . روحی ـ در صورت مجلس عر ضی ندارم . رئیس ـ صورت مجلس مخالفی ندارد ؟ ( گفتند خیر ) رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدبر الملک ـ از بدو افتتا ج مجلس مکرر موضوع زارعین مخصوصاً موضوع زنگ زدگی و سرمای سنه گذشته در اینجا اظهار شد ومخصوصاً آقای آقا میرزایدالله خان چندین مرتبه تذکردادند و از مقام محترم ریاست تقاضا کردند در این موضوع بدولت تذکر داده شود مناسفانه نتیجه حاصل نشد چند روز قبل هم باز آقای آقا میرزایدالله خان تذکر دادند که دعایا بکلی از هستی ساقط شده اند واگر یک مقدار گندم وجو هم برای آذوقه خودشان ذخیره کرده بودند وزارت مالیه باشدید ترین طرزی مشغول است واز بابت بقایا آنها را لز آنها میگیرد وحمل میکند وعلاوه بر این امروز کار بجائی رسیده است که فرش ومس وغیره که آن بدبختها دارند مامورین مالیه میروند واز خانه آنها میکشند واز بابت بقایا ضبط وحراج میکنند در صورتیکه مادر مجلس در خصوص خوی وسلماس وایالات دیگر تخفیف مالیاتی قائل میشویم دلیل ندارد که ما صبر کنیم اهالی ساوجبلاغ که در بیخ گوشمان هستند از شدت فشار بیایند در تلگراف خانه ینکی امام متحصن شوند . بنده تقاضا میکنم بدولت تذکر داده شود که در این موضوع فکری بکنند .رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب ـ ( اجازه ) آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم مجلس را تذکر بدهم به یک مسئله . در واقع از آقای امیر اعلم تشکر کنم .پیشنهاد ی که در مجلس راجع بصحیه مملکتی شد از قرار اطلاعی که بنده پیدا کرده ام معلوم میشود دولت نسبت بصحیه یک تصمیم جدیدی اتخاذ نکرده است وهمان هشتصد هزارتومان را نسبت بمعارف وصحیه منظور داشته اند .این مسئله را گمان میکنم همه افراد مملکت فهمیده باشند که یکی از جهات فقر ما فقر افرادی است البته تا در مملکت جمهیت زیاد نشود مکر اینکه حفظ الصحه ما عمومیت پیدا کند این هم نمیشود مگر اینکه بودجه ا ش تصویب شود . بنده خواستم تذکر بدهم که دولت متذکر باشد نسبت بصحیه مملکتی این قدنهای باین کندی هیچ فایده ندارد وما بهیچ جائی نخواهیم رسید خوبست یک توجهی ببودجه صحیه بشود .بعقیده بنده صحیه بر معارف وطرق وشوارع وهمه چیز مقدم است زیرا تا آدم زنده نباشد نمی تواند درس بخواند یا راه برود همینقدر خواستم تذکر بدهم که خوبست نسبت بصحیه یک قدمهای سریعی برداشته شود .رئیس ـ آقای ها یم ( اجازه ) هایم ـ قصد بنده از تصدیع خاطر محترم نمایندگان عظام از اقدامات خلاف قانون وزارت مالیه را بعرض آقایان محترم برسانم وجلب عطو فت نمایندگان عظام را نسبت بیک مشت مردم زحمت کش ومظلوم کرده باشم وخوشوقتم از اینکه آقای مدبر الملک هم مقدمتاً در این خصوص اظهاری فرمودند .اگرچه خاطر محترم نمایندگان عظام از حال تمام اشخاصی که جزئی سروکاری بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم با وزارت مالیه دارند .کستحضر است واز اقدامات مامورین مالیه وحال رقت آور رعایا و اصناف بیچاره پریشان کاملا واقف وآگاه است ولی چون ابراز اینگونه مطالب را از نقطه نظر ایفاء وظیفه نمایندگی و بشریت میدانم این است که بنده هم جسارتاً بعرض میرسانم تقریباً در عشت ماه قبل شکایات متعددی از صنف نخ تاب یزد که مردمان مفلوک وبیچاره وهمان اشخاصی هستند که برای پارچه های وطنی ( که غالب آقایان باستعمال و ترویج آن اهمیت میدهند ) نخ تهیه میکنند رسید وشکایات آن ها راجع بگرافی مالیات آنها بود وبواسطه فشار وتضییق مامورین مالیه عده آنها رو بتناقص گذاشته که غالباً جلای وطن کرده اند وسیصد تومان که مالیه از آن ها مطالبه میکرد اظهار مینمودند زیاد است بنده شرح حال آن ها را بوزارت جلیله مالیه در ضمن یک عرایضی عرض کردم واستدعا کردم که جلب توجه مامورین خودشان را بوضعیت ضنف نخ تاب یزد بکنند .وزارت مالیه هم وعده فرمودند که این قضیه را تحت مداقه خود قرار دهند وسعی کنند که وضعیت صنف نخ تاب یزد بهتر شود .ولی متاسفانه بعوض اینکه چاره ای به حال آن ها بکنند بعوض سیصد تومان بموجب بلگرافی که رسید ه است چهار صد وپنجاه تومان اضافی را که از آنها مطالبه میکنند تخفیفی است که بواسطه قلت عده نخ تاب درسنوات قبل به آن ها داده اند حالا چون در صدد تظلم وشکایت بر آمده اند وزارت مالیه آن تخفیف سنوات قبل را هم از آن ها مطالبه میکند و البته با علاقه مفرطی که عموم نمایندگان عظام به از دیاد نفوس وافراد مملکت دارند بنده تصور میکنم که اگر از این قبیل تمدیات جلوگیری نشود مردم ناچار بفرار خواهند شد زیرا نمیتوانند مقاومت کنند واقدامات مامورین مالیه آنها را مجبور میکند که بخارجه بروند . بنابراین اگر آقایان نمایندگان محترم صلاح بدانند در این قسمت ها یک تذکر ی بوزارت مالیه داده شود . عرض دیگر بنده هم راجع بوزارت مالیه است .
 +
 +
 +
 +
  
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۳۴

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰

جلسه صد و بیستم . صورت مشروح مجلس یوم شنبه یازدهم دلو هزار و سیصدو سه مطابق ششم رجب المرجب یک هزار وسیصدو چهل وسه جلس دوساعت و نیم قبل از ظهر بریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید . ( صورت مجلس یوم پنجشنبه نهم دلو را آقای میرزا جواد خان قرائت نمودند )


رئیس – آقای طهرانی ( اجازه ) آقا شیخ محمد علی طهرانی – بنده در دستور عرض دارم . رئیس – آسید یعقوب – قبل از دستور عرض دارم . رئیس – آقای تدین ( اجازه ) تدین – عرض بنده هم قبل از دستور است . رئیس – آقای روحی ( اجازه ) روحی – قبل از دستور عرض دارم . رئیس – آقای شریعتمدار ( اجازه ) شریعتمدار – قبل از دستور عرض دارم رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه )سهام السلطان –بنده راجع بدستور امروز عرض دارم . رئیس – آقای کازرونی ( اجازه ) کازرونی – راجع بدستور امروز عرض مختصری داشتم رئیس – معلوم می شود نسبت بصورت مجلس ایرادی نیست ( گفتند – خیر ) رئیس – آقای طهرانی ( اجازه ) طهرانی – چون در جلسات قبل یکی از اشیائی که جزو دستور گذاشته شد لایحه راجع به معافیت دهات غارت شده سلماس و خوی از مالیات بود استدعا میکنم آن را جزو دستور قرار بدهید اهمیتی هم ندارد بعد هم پیشنهاد آقای دامغانی راجع به طبع و نشر کتب مفیده پس از آن هم اگر ممکن بشود قانون استخدام که گمان می کنم تمام شده باشد جزو دستور شود . رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )


آقا سید یعقوب – بنده خواستم عرض کنم چون وزارت مالیه آمده است و تقریبا تمام شده یا مشغول نوشتن هستند یک طرح آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان پیشنهاد کرده اند راجع به عوائد بلدی که جزو عوائد مملکتی شده است و یاشان پیشنهاد کرده اند که عوائد بلدی هر شهری مخصوص به خودش باشد . عده زیادی هم این پیشنهاد را امضاء کرده اند و گویا مجلس هم در این خصوص موافق باشد و کمیسیون مبتکرات هم خبرش را در این خصوص تقدیم مجلس کرده معطلی هم ندارد خیلی هم مفید است . بنابراین استدعا میکنم مقدم بر همه چیز جزو دستور و پس از آن در مسائل دیگر وارد شویم .


رئیس – آقای تدین ( اجازه ) تدین – مقصود بنده جلب توجه خاطر آقایان نمایندگان محترم است بدو ماده یکی ماده چهل وشش و یکی ماده چهل وهفت از قانون محاسبات عمومی . قانون محاسبات عمومی در دوره دوم مجلس در جلسه بیست و یکم سفر هزار و سیصدو بیست و نه هجری تصویب شد . حالا بطور کلی بموقع اجرا گذاشته نشده است . آن یک موضوع دیگری است ولی دو ماده در این قانون دارد که بعقیده بنده خیلی قابل اهمیت است و طرف توجه است . یکی از آن دو ماده ماده چهل و شش است که میگوید همه ساله وزارت مالیه مکلف است صورت اموال منقوله دولت را ضمیمه صورت اولیه نموده طبع و نشر نماید و یک صورت هم تقدیم مجلس شورای ملی بکند .


اطلاع از دارائی دولت و اینکه اموال منقول و غیر منقولش چیست و آیا در ظرف سال تغییراتی نسبت به آن اموال واقع شده یا نشده . تصور میکنم موضوعی است که طرف توجه عامه مملکت باشد . د رحکومت مشروطه دولت نماینده ملت است و در واقع دارائی او دارائی ملت است و ملت باید از دارائی خودش مسبوق باشد و یکی از لوازم اطلاع او این است که طبعا از حیف و میل آن اموال جلو گیری خواهد شد . بنابراین این دو ماده را بعرض آقایان میرسانم و بعد هم مطالب خودم را عرض میکنم .


ماده ۴۶ میگوید : وزیر مالیه صورتی که جامع فقرات ذیل باشد همه ساله تهیه نموده و طبع و نشر میسازد . الف – صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیسات عمومی نیست . ب- صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیات عمومی نیست . ج- شرح تغییراتی که در هر عرض سال در املاک سابق الذکر بهم میرسد .

ماده ۴۷ – صورت مذکوره در ماده قبل بضمیمه صورت کلیه اموال منقوله دولتی همه ساله بعد از طبع و نشر بمجلس شورای ملی تقدیم می شود . در دوره چهارم خیلی در اینخصوص اینجا مذاکره شد که یک مقدار زیادی از اموال منقوله دولتی حیف و میل شده است و چه شده است و بالاخره پس از مذاکرات زیاد نتیجه حاصل نشد و بنده هم این دو ماده را به آقاین نمایندگان محترم تذکر دادم و حالا هم از مجلس شورای ملی تقاضا می کنم در صورتی که تصویب بفرمائید از طرف مجلس بوزیر مالیه تذکر داده شود که د راسرع اوقات این دو ماده از قانون محاسبات را بموقع اجرا بگذارد و صورت کلیه اموال منقوله و غیر منقوله دولت را طبع و نشر نموده هم به مجلس بدهند و هم بجامعه .


بعضی از نمایندگان – صحیح است . رئیس – آقای روحی ( اجازه ) روحی – بنده در دستور عرض داشتم اگر دستور مجلس همان دستور جلسه قبل است و قانون انتخابات جزو دستور تمروز خواهد بود که بنده عرضی ندارم و تصور هم نمی کنم مورد اعتراض آقایان نمایندگان باشد . اگر هم بنا باشد تغییر کند تقاضا میکنم قانون سجل احوال که شور دوم آن هم در کمیسیون تمام شود . رئیس- آقای دامغانی ( اجازه )


شریعتمدار دامغانی – ماده بیست و پنج قانون استخدام کشوری که ترتیب د رجات و مراتب مأمورین را معین میکند د روزارت پست و تلگراف این ماده بموقع اجرا گذاشته نشده عجالتا ماده شصت و شش این قانون را دارند بموقع اجرا میگذارند و تقریبا دویست سیصد نفر مردمان مستأصل عنقریب از کار خواهند افتاد . بنابراین بنده خواستم تذکر بدهم که کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام زودتر راپورتش را بدهمک تا در مجلس مطرح شده و رفع این اشکالات بشود .


رئیس –راپورتش را داده است . آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده پیشنهادی که تقدیم کرده ام خواستم تقاضا کنم اگر آقایان موافقت بفرمایند قانون سجل احوال جزو دستور شود . رئیس – آقای کازرونی ( اجازه )


کازرونی – اولا میخواستم عرض کنم چند فقره راپورت از طرف کمیسیون عرایض تقدیم مقام محترم ریاست شده است و تقاضا کنندگان منتظرند که تکلیف آنها زودتر از طرف مجلس معلوم شود برای اینکه یک کشمکشی ما بین آنها واداره مباشرت پیدا شده است . ثانیا میخواستم عرض کنم علت اینکه دستور جلسه بعد در جلسه قبل باید معین شود . غالبا و عادتا برای این است که قبل از وقت مطالعه نمایند و لولیحی که طبع شده است همراه داشته باشند و کور کورانه اظهار عقیده نکرده باشند . بنابراین بنده خواستم تقاضا کنم قاون انتخابات جزو دستور باشد چون آقایان نمایندگان راپورت آن را مطالعه کرده اند و محل نگرانی هم نیست و برای جلسه بعد اگر چیزی لازم باشد همین امروز معین نمایند که برای جلسه بعد آقایان درست درش مطالعه کرده باشند رئیس – آقای دست غیب ( اجازه )


دست غیب – چندین خبر از کمیسیون مبتکرات بمجلس تقدیم شده و همین طور مانده و در مجلس قرائت نشده یکی همان خبری بود که آقای طهرانی فرمودند راجع بخوی و سلماس یک یدیگر طرحپیشنهادی آقای داور و جمعی باینکه مستخدمین دولتی و اعضاء هیئت های شوری د رموقع فراغت می توانند تدریس کنند . همینطور خبرهای دیگری تقدیم شده چندان مذاکره هم لازم ندارد . مقصود بنده این است که این چیزها را جلو بیندازند و در قابل توجه بودن آنها رأی بدهند وقت زیادی هم لازم ندارد . یکی هم راجع بقانون استخدام مستخدمین کشوری بوده که قرار بود در آن خصوص تجدید نظر بشود و مدتی است رفته و هنوز بیرون نیامده در صورتی که در نظرم هست راجع به سه چهار ماده آقای یاسائی تقاضا فرمودند د رخود مجلس مطرح شود یک نفر از آقایان فرمودند که رفته است بکمیسیون تجدید نظر در قانون

استخدام کشوری و نتیجه اش را منقریب به مجاس راپورت میدهند در صورتی که معلوم نیست کی راپرت میدهند و نمیدانم چطور شده در هر صورت بنده عقیده مندم که اول اخبار کمیسیون مبتکرات در مجلس مطرح شده و قابل توجه شود و پس از آن بهر کمیسیونی که لازم است مراجعه شود.رئیس-آقای حاج میرزا عبدلوهاب ( اجازه ) حاج میرزا عبدلوهاب – میخواستم عرض کنم کمیسیون نظام دو نفر کسر دارد و بنا بود روز پنجشنبه انتخاب شود و نشد استدعا می کنم امروز آقایان انتخاب بفرمایند .


بعضی از نمایندگان – صحیحی است . رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس – عرایض بنده گفته شد . رئیس – آقای سر کشیک زاده ( اجازه ) سرکشیک زاده – تصور می کنم دستور امروز قبلا معین شده باشد اولا طرحی بود که بنده پیش نهاد کرده بودم و قرار بود روز پنجشنبه مطرح شود و موقع نرسید ثانیا امتیاز راه بندر جزو دامغان به مسعود الملک بعد هم طرح آقای خوئی راجع به خوی و سلماس این ها جزو دستور امروز است و تصور میکنم خوب نباشد هر روز دستور را بهم بزنیم . رئیس – آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی – بنده پیشنهاد می کنم پیشنهادات قرائت شده و رأی گرفته شود . رئیس – آقای مشاراعظم .


مشار اعظم – بنده چندین مرتبه راجع به خبر میسیون معارف برای تأسیس کلاس های صنعتی در مدارس ابتدائی متذکر شدم و موکول به جلسات بعد شد آخر مجلس هم که می شود آقایان زود تشریف میبرند وعده برای رأی کافی نیست حالا خواستم استدعا کنم که این راپرت در درجه دوم یا سوم جزو دستور گذاشته شود . رئیس- آقای روحی ( اجازه ) روحی – استدعا میکنم پیش نهاد بنده و آقای سهام السلطان راجع بدستور قرائت شود .


رئیس – طرح پیشنهادی آقای سرکشیک زاده قبلا جزو دستور بود حالا هم جزو دستور خواهد بود بعد هم تقاضا شده است آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان راجع به تخصیص عوائد بلدی هر شهری به مؤسسات همان شهر جزو دستور شود . بعضی از نمایندگان – صحیح است . بعد هم خبر کمیسیون مبتکرات راجع به معافیت دهات و قصبات خوی و سلماس از مالیات تا مدت سه سال جزو دستور شود . مخالفی ندارد ؟ ( گفتند –خیر ) ایضا خبر کمیسیون مبتکرات راجع بضایع مستظرفه این هم مخالفی ندارد ؟ ( بعضی گفتند خیر ) پس از آن هم راپرت کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز. این قسمت هم مخالفتی ندارد ؟ بعضی از نمایندگان – رأ’ بگیرید . رئیس رأی میگیریم آقایانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون فوائید عامه راجع براه بندر جز جزو دستور شود قیام فرمایند ( اغلب قیام نمودند )


رئیس – تصویب شد خبر کمیسیون مبتکرات قرائت میشود . ( اینطور قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح قانونی آقای سر کشیک زاده نماینده محترم در خصوص منع ورود و استعمال مشروبات الکلی را مود شور قرار داده و اصولا طرح مذکور را قابل توجه دانسته تمنا دارد به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع گردد . رئیس- آقایانی که این طرح را قابل توجه میدانند قیام فرمایند ( جمع کثیری قیام نمودند ) رئیس قابل توجه شد . خبر دیگر ( بشرح ذیل قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح آقای شیروانی و جمعی از نمایندگان ایالات و ولایات را راجع بکلیه نوع عایداتی که در مرکز به عنوان عوائد بلدی مأخذ می شود و در ولایات سابقه داشته و اخذ می شده است اختصاص بمؤسسات بلدی همان محل بدهند قابل توجه دانسته و تمنای ارجاع بکمیسیون داخله را دارد . رئیس – آقای شیروانی ( اجازه )


شیروانی – اگر در مقدمه ملاحظه بفرمائید تقاضای فوریت شده و باید در مجلس مطرح شود . رئیس – آقای قائم مقام الملک ( اجازه ) قائم مقام الملک – بنده موافقم یک نفر مخالف حرف بزند آن وقت عماد السلطنه – بنده با فوریتش مخالفم رئیس – عجالتا مسئله فوریت در بین نیست . آقای طهرانی ( اجازه ) طهرانی – بنده هم اساسا موافقم ولی عقیده در این خصوص معنی ندارد چون دراینجا اشاره شده است بیک قانونی که حتماباید این شکل باشد و مطابق قانونی که سابقا مجلس وضع کرده است عایدات بلدی هر مکانی مخصوص بخودش است و حالا هم همین را باید بدولت تذکر داد و اخطار کرد دیگر فوریت لازم ندارد طرح قانونی که نیست که فوری باشد و باید حتما از طرف مجلس بدولت اخطار شود که عوائد بلدی هر جا برای مؤسسات همان جا اختصاص دارد . رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده در ارجاع بکمیسیون عرضی داشتم . در راپورت نوشته شده فقط بکمیسیون داخله رجوع شود و بعقیده بنده باید به کمیسیون بودجه هم ارجاع شود تا در آنجا ۰۰۰۰ رئیس – حرف در سر قابل توجه بودنش است . سهام السلطان – بنده موافقم با قابل توجه بودنش را رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه ) آقا سید یعقوب – بنده هم موافقم رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه )


محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس – با یان عبارتی که خواندند گمان نمی کنم بتوانم موافق شوم مگر اینکه نوشته شود ( سابقه قانونی داشته است ) و با سابقه تنها موافق نیستم مگر نوشته شود سابقه قانونی . دست غیب مخبر کمیسیون مبتکرات – من نفهمیدم که شاهزاده شیخ الرئیس موافق بودند یا مخالف اگر مخالف بودند که خودشان اقرار کردند سابقه قانونی داشته است و فمودند اگر یک کلمه اضافه شود که سابقه قانونی داشته من موافقم ئالا مخالفم این جا اساس در قابل توجه بودنش است حالا یا سابقه قانونی داشته یا نداشته اگر تصدیق دارید که سابقه قانونی داشته که موافقید اگر هم سابقه قانونی نداشته که باز میفرمائید موافقم مشروط بر اینکه سابقه قانونی نوشته شود .


در هر صورت یا اصل و اساسش موافقید و بنده مخالفتی ندیدم برای انیکه فرمودند اگر پیش نهاد کننده تصدیق کند که سابقه قانونی داشته من موافقم والا مخالفم و عقیده دارم که سابقه قانونی داشته در هر حال ایشان اساسا اظهار مخالفتی نکردند بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – رأی می گیریم بقابل توجه بودن این طرح آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند . ( اغلب قیام نمودند ) رئیس – قابل توجه شد . راجع بفوریتش آقای شیروانی اگر اظهاری دارند بفرمایند .

شیروانی – غالبا دیده شده چیزهائی که به کمیسیون میرود مخصوصا این قبیل لوایح می میرد و هیچوقت از کمیسوین بیرون نمی آید . این یک ماده واحده ایست و موضوعش هم این است که بنده الان توضیح میدهم تا آقای شیخ الرئیس هم متذکر باشند . در ولایات قبل از وضع قانون نواقل و مستغلات یک عایداتی گرفته میشده ( که اختصاص داشته است به بلدیه ها ) از فوا که و ذغال و در بعضی از شهرها از چیزهای دیگر و بنده خودم در اصفهان که بودم میدیدم این عایدات را کلانترهای سابق میگرفتند و بمصرف بلدیه میرساندند در هر صورت موضوعش یکی است منتها کلمه فرق کرده است حالا بلدیه است .


آن وقت اداره کلانتری بوده سات و بعد هم چون عوائد سابق جزئی بود قانون نواقل و مستغلات وضع شد از برای مصارف بلدیه شهرها این قسمت دیگر که اخذ می شود و سابقه هم دارد آن قسمت هم باید بمصرف بلدی برسد و دیگر حیف و میل نشود و معلوم نشود که توی جیب کی میرود . حالا یک عده از آقایان ماده واحده پیشنهاد کرده اند که این عوائد محلی صرف بلدیه همان محل بشود دیگر این یک چیزی نیست که یک چند ماهی هم د رکمیسیونها معطل شود و بلاخره هم بر نگردد بنابراین امضاء کنندگان این طرح تقاضای فوریت کرده اند که در خود مجلس مطرح شود وقت زیادی هم لازم ندارد و گمان

نمیکنم کسی هم با فوریت آن مخالف باشد . رئیس- آقای دست غیب ( اجازه ) دست غیب – بنده با فوریت موافقم رئیس – آقای عمادالسلطنه ( اجازه ) عماد السلطنه – بنده با فوریتش مخالفم.

رئیس – بفرمائید عمادالسلطنه – بنده در عین اینکه با اساس این لایحه موافقم با فوریتش مخالفم که در مجلس الان مطرح شده و رأی گرفته شود . اگر چه من خودم این طرح را امضاء نکرده ام ولی همیشه یکی از موافقین آن بوده ام و غالبا هم این اظهار را میکردم شاید اطلاع من هم از کسانی که این طرح را امضاء کرده اند کمتر نباشد اگر زیادتر نباشد کمتر هم نیست . ولی الساعه ما نمیدانیم چه قسم مالیات هائی را تجزیه کنیم و جزء این طرح بیاوریم و تصویب کنیم برای بلدیه های ولایات برای اینکه این مالیتها در هر ولایتی متفاوت است همانطور که آقای شیروانی اظهار فرمودند مثلا در اصفهان مالیات بازار و ذغال وفوا که و غیره گرفته میشود در طهران مالیاتش قسم دیگری است که ابدا درولایات نیست وهیچ شباهت بهم ندارند.


بطور کلی نمیشود گفت مالیات هائی که در طهران برای بلدیه گرفته می شود عین همانها را در ولایات هم بگیرند چون مالیتهائی که در طهران معمول است در ولایات ابدا معمول نیست . بعلاوه این مسئله عادی و کوچکی نیست همه آقایان هم بخلاف من رأی میدهند بدهند ولی من حقایق را میگویم به یک قیام و قعود ممکن است دو میلیون از عایدات مملکت کسر شود ۰۰۰ شیروانی – اینطور نیست .


عماد السلطنه – فردا گرفتار دو میلیون کسر بودجه می شوند پس خوب است آقایانی که این طرح را امضاء کرده اند اجازه بدهند بکمیسیون بودجه و مالیه مراجعه شود و در آنجا این صورت ها را بخواهند و در اطرافش مطالعاتی بکنند و بیک طور متحدالشکلی مبلغ معینی برای ولایات تخصیص بدهند والا اگر امروز رأی بدهیم دچار اشکال می شویم و یک ماه دیگر مجبور می شویم بر خلاف رائی که داده ایم رأی دیگری بدهیم و اسباب زحمت میشود . شیروانی – اجازه میفرمائید توضیح بدهم ؟


بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – رأی می گیریم به فوریت این لایحه آقایانی که تصوی میکنند قیام فرمایند . ( عده قبلی قیام نمودند ) رئیس – تصویب نشد . آقای دست غیب . دست غیب – عجالتا عرضی ندارم . رئیس – ( خطاب بدست غیب ) این مطالبی که در کمیسیون مبتکرات مطرح میشود بدولت اطلاع داده ایم یا نه هر وقت مطرح شد اطلاع میدهیم . رئیس – ماده چهل و دو شمار را مجبور میکند اطلاع بدهید .


دست غیب – همینطوریست که می فرمائید ماده چهل و دو مجبور میکند کمیسیون را که بدولت اطلاع بدهد ولی بنده لفظ اغلب را برای این عرض کردم که شاید در یک موقعی بنده در کمیسیون حاضر نبوده ام این بود که تمام را عرض نکردم ولی حالا که اینطور میفرمائید بنده عرض میکنم که بطور قطع بدولت خبر داده میشود و بعضی را که دولت تصدیق کرده ما هم تصدیق کردیم بعضی را هم که رد کرده است ما هم رد کرده ایم . رئیس – اگر رد کرده است باید اینجا تذکر داده باشید . دست غیب – بسیار خوب .


رئیس – پیشنهاد شده است طرح آقای شیروانی بکمیسیون داخله مراجعه شود اگر پیشنهادی دارید بفرمائید . عمادالسلطنه – بنده مخالفم . رئیس – بفرمائید . عماد السلطنه – بنده نمیدانم علت اینکه این طرح بکمیسیون داخله برود چیست ؟ و چه مناسبت دارد ؟ در صورتی که از یک نقطه نظر باید بکمیسیون قوانین مالیه برود و از نقطه نظر اینکه در جمع و خرج تغییری پیدا خواهد شد باید بکمیسیون بودجه برود و کمیسیون داخله مربوط باین کار نیست و اطلاعاتی هم در این خصوص در آن جا نیست که بتوانند اظهار عقیده نمایند بنابراین بعقیده بنده بکمیسیون داخله مربوط نیست . رئیس – آقای تدین ( اجازه )


تدین – بنده موافقم با آنچه که آقای عماد السلطنه فرمودند . رئیس – آقای سهام السلطان ( اجازه ) سهام السلطان – بنده هم با ایشان موافقم رئیس – رأی می گیریم بکمیسیون داخله اگر رد شد بکمیسیون بودجه بعد بکمیسیون قوانین مالیه رأی میگیریم . آقایانی که تصویب میکنند به کمیسیون داخله مراجعه شود قیام فرمایند . ( عده برخاستند ) رئیس – تصویب نشد . رأی میگیریم بکمیسیون بودجه مراجعه شود آقایانی که موافقند قیام فرمایند . ( اغلب قیام نمودند )


رئیس – تصویب شد . بکمیسیون بودجه مراجعه شود خبر کمیسیون مبتکرات راجع بطرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان و جمعی از آقایان نمایندگان قرائت میشود . ( بشرح ذیل قرائت شد ) کمیسیون مبتکرات طرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان خوئی و جمعی از نمایندگان راجع به معافیت سه سال سلماس و قسمتی از دهات خوی را از مالیات مستقیم مطابق تشخیص وزارت مالیه مورد شور قرار داده و اصولا طرح مزبور را قابل توجه دانسته تمنا دارد بکمیسیون قوانین مالیه ارجاع فرمایند . رئیس – آقای آقا سید یعقوب ( اجازه )


آقا سید یعقوب – بنده خیلی خوشحال می شوم که انشا الله دولت ما مثل دولت شاه طهماسب موفق بشود که هشت سال تمام مالیات ایران را به بخشد و البته خدا میداند خیلی میل دارم ولی خواستم عرض کنم که درست است بنده هم کاملا تصدیق دارم که خوی و سلماس ، ارومیه ، ساوجبلاغ در آذربایجان خیلی صدمات برشان وارد شده است اما ما نماینده یک نقطه مملکت که نیستیم نماینده تمام ایران هستیم . تمام نقاط ایران را باید در تحت نظر بیاوریم و تمام خرابی های مملکت را نگاه کنیم . غرض عرضم این است کسی خیال نکند که من خست و بخل میکنم بنده می خواهم وجهه مجلس وجهه در باری و عنوان تیول و غیره نباشد بلکه باید وجهه اش طوری باشد که تمام وضعیات مملکت را رد نظر بیاورد و ملاحظه خرابی های تمام مملکت را بکند و یک تصمیمی عموما نسبت بتمام مملکت بگیرد .


بنده بعرض مجلس شورای ملی برسانم که رامجرد فارس یکی از بلوک معتبر فارس است و همه میدانند که سالی چهل پنجاه هزار تومان دولت از آنجا دولت استفاده میکرده است . سد رامجرد مدتی است خراب شده و قریب شصت پارچه ده آبادی بکلی قاعا صفصفا شده است پریروز تلگراف نی ریز را به عرض آقایان رساندم که هزار و چهار صد خانه از شهر نی ریز منهدم شده است . شهر نی ریز را همه در تاریخ دیده اند و میدانند یکی از شهرهای با افتخار فارس است و میرزای نیریزی و حکمای بزرگ آنجا بوده اند و این شهر بزرگ قاعا صفصفا شده است .


دولت هیچ نظری به آنها نکرده است نه اینکه دولت یا مجلس قصدا توجهی به آنجا نکرده بلکه از ناچاری و نداشتن است همین طور در طرف کرمانشاه کردستان و همدان که در این جنگ بین المللی همه آنجاها پایمال شده همچنین عراق ما بروجرد و خرم آباد لرستان و طرف گیلان مازندران و غیره آقاین نظر بنده را بمخالفت حمل نکنند بنده میخواهم عرض کنم این طرح هائی که می شود موقع ندارد برای خاطر اینکه مجلس شورای ملی باید وجهه اش را نسبت به تمام مملکت یکسان بدارد و تمام مملکت را درنظر بگیرد آنوقت به بینند که میتواند باین ترتیب عمل کند یا خیر نه اینکه یک نقطه را بر یک نقطه دیگر مقدم بدارند . حالا اگر اکثریت مقدم میدارد بنده هم موافقم .


دست غیب – فرمایشات آقای آقا سید یعقوب مخالف با این لایحه نبود و می توانم عرض کنم با این لایحه مخالفت نکردند چون فرمودند که نیریز یک خساراتی دیده بنده هم تصدیق میکنم که نیریز خسارت هائی دیده است دلیل این نمیشود که یک دستگیری نسبت بسلماس و خوی نشود . نیریز یک خسارت فوق العاده دیده بلکه اغلب ایالات و لایات در موقع جنگ بین المللی خسارت های فوق العاده دیده اند ولی این دلیل نیست که بگویئم چون جا های دیگر هم خسارت دیده اند پس توجهی بخوی یا سلماس نکنیم . بنده به آقای آقا سید یعقوب عرض میکنم که ممکن است خودشان هم یک طرحی در همان موضوعی که فرمودند پیشنهاد کنند که نیریز هم خسارت دیده بنده هم موافقم .

( همهمه بین نمایندگان ) دست غیب – فرمایشاتتان تمام شد ؟ خوبست حالا صبر کنید وقتیکه بنده عرضم تمام شد بفرمائید . عرض کردم ممکن است خود آقا سید یعقوب هم یکطرحی پیشنهاد کنند هم در باب نیریز و هم در باب بستن سد مجرد ولیکن این مخالفت نیست و دلیل نمیشود بر اینکه سلماس و خوی که یکقدری خصوصیاتشان از حیث خسارات بیشتر از خسارات سایر ایالات و ولایات است چون آنجا ها خسارات فوق العاده تری دیده اند راجع به اسمعیل آقا و جنگهائی که واقع شده و چه و چه الی آخر و نظر باین خصوصیت فوق العاده که از حیث خسارات یک وقتی در آنجا واقع شده است از این حیث است که کمیسیون مبتکرات این طرح را قابل توجه دانسته و علاوه بر اینکه این معامله با خوی و سلماس شده چیزی ندارند که مالیات بدهند . موضوع این است و بقول بنده سالبه باتقاء موضوع است مالیه هم همینطور تشخیص داده که چیزی ندارند که ازشان بگیرند و بعلاوه میخواهم ببینم آقایان نمایندگان خودشان این طرح را قابل توجه میدانند که نسبت به آنها ترحمی بشود یا خیر ؟ بلی آقایان موافقند . و بنده دلیل نمیشود که بسلماس و خوی رحم نکنند چرا ؟ که در شیراز و بندر عباس و نیریز یا رامجرد هم خساراتی رسیده است به طوری که نمیتوانند نمالیات بدهند مانعی ندارد که اگر بطوری خسارت به آنها وارد شده بدرجه که از هستی ساقط شده اند تصویب کنم که مالیات ندهند .


بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . عماد السلطنه – کافی نیست بنده سؤالی دارم . رئیس – آقای عماد السلطنه ( اجازه ) عمادالسلطنه – بنده به این طرح مخالفم و علتش هم این است که دلائلی که آقا فرمودند وارد نیست . بنده موافقم که بخوی و سلماس اگر آنها چیزی ندارند در مالیات تخفیف داده شود ولی با این اصول که مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را ( یا نیریز و اصطهبانات فرق نمیکند ) بکلی تخفیف بدهیم با این اصل بنده مخالفم .


ولی موافقم که بدولت تذکر داده شود که از خوی و سلماس ممیزی بکند هر که هر چه عایدی دارد از او عشر بگیرند دیگر دلیل ندارد که ما یکمرتبه مالیات خوی و سلماس را ببخشیم آن وقت آقا میگویند شما یک طرح هم برای نیریز پیشنهاد کنید بسیار خوب فردا بنده هم یکطرح برای نجف آباد پیشنهاد می کنم بالاخره مالیات مملکت باینطور کسر میشود آن وقت معلوم نیست مخارجی را که داریم چه باید کرد ؟ بنده مخصوصا از آقای مخبر کمیسیون مبتکرات سؤال میکنم که آیا راجع باین طرح مخصوص با دولت مشاوره کرده اند یا خیر ؟ اگر کرده اند بفرمایند و مبلغ مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را که در این طرح بخشیده اند بفرمایند چقدر است .


دست غیب – بنده هم سؤال آقای عماد السلطنه را جواب میدهم و فرمایشاتشان بنده عرض نکردم که آقا سید یعقوب یا مخالفین بیایند طرح پیشنهاد کنند برای اینکه یک جائی را از مالیات معاف کنند و نگفتیم متصل هر کس برای موکلین خصوصی و مسلم خودش ( مثل بنده برای بندر عباس ) طرحی پیشنهاد کنند که مالیات آنها معاف شود ۰۰ تدین – چرا فرمودید مخبر – بنده عرض کردم که آقا سید یعقوب میفرمایند سد رامجرد را خوبست ببندیم پیشنهاد کنند ماهم موافقت میکنیم بنده عرض کردم به نیریز خسارت وارد آمده برای اینکه خودم فارسی هستم میدانم . و اما اینکه فرمودند هر کس پیشنهاد کند من هم برای نجف آباد پیشنهاد میکنم بلی اگر نجف آباد هم در تحت نفوذ یا سلطه یا جنگ واقع شده سات مثل خوی و سلماس شما هم پیشنهاد کنید .


ولی عرض کردم خوی و سلماس خصوصیتی دارد و حالتش رقت آور است مطابق اطلاعاتی هم که در انی خصوص کمیسیون مبتگرات بدست آورده حتی خود بنده از یکی از آقایانی که امضاء کرده بودند و سابقه آن جا را داشتند مثل آقای مصدق السلطنه پرسیدم فرمودند بله واقعا حالشان رقت آور است و اینکه فرمودند عشر بگیرند بلی باید بگیرند ولی اصل عشر براین است که باید چیزی داشته باشند . سلماس و خوی چیزی ندارند که بگیرند . اما راجع به سؤالشان که فرمودند بلی این بتصدیق دولت است و دولت این تصدیق کرده است و ازشان نگرفته و نمیتواند بگیرد . یعنی چیزی ندارند . اثاثیه خانه هم ندارند که ازشان بگیرند .


کمیسیون مبتکرات هم با کمال دقت ملاحظه اطراف این کار را کرده است و همین فرمایش آقای عمادالسلطنه را که حالا فرمودند در کمیسیون مبتکرات مطرح شد همین فرمایشاتی که آقای آقا سید یعقوب می فرمایند مه مبادا از این ببعد راه باز شود و فرمودند تمام نمایندگان و هر کس برای موکلین خصوصی خودش یک همچو پیشنهادی بکنند تمام این ها در کمیسیون مبتکرات مطرح شد و بلاخره کمیسیون مبتکرات رأی داد چرا ؟ برای اینکه سلماس و خوی یک خصوصیاتی دارد . برای خاطر آن که در آن خاک جنگ واقع شد و هر چه داشتنه اند از بین رفته حتی نه اثاثیه دارند و نه نان دارند بخورند . آن وقت آقای عماد السلطنه میفرمایند هر کس برای موکلیت خصوصی خود یک چنین پیشنهادی بکند


بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است ( بعضی گفتند کافی نیست ) رئیس – آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند . ( عده قلیلی برخاستند ) رئیس – معلوم میشود کافی نیست . آقای کازرونی ( اجازه ) کازرونی – بنده البته اساسا مخالف نیستم که یک ترحمی باهالی خوی و سلماس بشود و بنده هم اطلاع دارم که نسبت به آنها ستم هائی رسیده است اما موضوع این است که ما باید چطور کار هارا بکنیم اگر این ترتیب است کمیسیون مبتکرات پیش گرفته که فقط برای اقناع مجلس یک کلمه ( اساسی )در راپورت بنویسد که ساسا با چنین پیشنهادی موافقم . ممکن است هر یک از ما یک پیشنهادی بکنیم با اساسش به آن معنی که ایشان در نظر دارند موافقت بکنند ؟


بنده فردا پیشنهاد میکنم که ده تا زیپلن وارد شود همه هم اساسا موافقت می کنند یا ده تا دریدنات وارد شود همه اساسا موافقند . البته همه اساسا موافقیم که مالیات نسبت بمردم تخفیف داده شود اما اینطور نیست !! قانون یک تکلیفی برای این چیزه معین کرده باید دولت را دید مذاکره کرد باید فهمید که عملی هست ؟ نیست ؟ ممکن است ؟ ممکن نیست ؟ چطور باید کرد ؟ چطور نباید کرد ؟ فقط همینطور با اساسش موافقید ؟ البته بنده هم اساسا موافقم که برویم بکره ماه یک سیاحتی بکنیم و کسی هم مخالف نیست .


اما این رویه عملی نیست اگر بنا شود ما اینطور پیشنهاد ها را تصویب کنیم و تعقیب کنیم و تمام امورات ما در معرض اختلال ئاقع می شود از این نقطه نظر بنده مخالف هستم با این راپورت .رئیس- آقای آقا میرزا جواد خان ( اجازه )طهرانی – آقا بنده اجازه کتبی سابق خواستم . رئیس – موافقید ؟ از حیث موافقت اجازه خواسته اید ؟ ایشان خودشان امضاء کننده هستند بر جنابعالی مقدمند .


آقا میرزا جواد خان خوئی – خوشبختانه آقای آقا سید یعقوب و آقای عماد السلطنه اساسا مخالف با یان طرح نبودند فقط مخالفتهاشان از یک نقطه نظرهائی بود که باید دولت را هم در انی موضوع دعوت کردونظریات دولت را هم فهمید . بنده اولا مجبورم یک قسمت از تاریخچه سلماس وخوی را بعرض آقایان برسانم وبعد جریانی را که در این۳ساله دولت خودش اتخاذ کرده است آن را هم بعرض آقایان برسانم و بعد البته آقایان خودشان میدانند . تقریبا از اول جنگ بین المللی که آذر بایجان مورد تهاجم طرفین یعنی دولتین روس و عثمانی واقع شد اسمعیل آقای سمیتقو به مناسبت اینکه مقدار قوای عشایری داشت اول با دولت روس طرفیت پیدا کردوبمناسبت طرفیت ایشان دولت روس بسلماس مکرر در مکرر قشون کشی کرد و در هر جمله چندین مرتبه آن جا قتل وغارت کردوآتش زد آقایان نمایندگان آذربایجان که حاضرند از قضایا مطلع هستند مخصوصا آقای مشیرالدوله که در آن موقع متصدی ورئیس الوزراء بودندتمام مراتب بعرض ایشان میرسید و کاملا اطلاع دارند بعد هم آقای مصدق السلطنه در آنجا تشریف داشتند مطلع هستند .


بعد که اسمعیل آقا بروسها تسلیم شد با عثمانی ها طرفیت پیدا کردند عثمانی ها هم بمناسبت طرفیت اسمعیل آقا با آنها چندین مرتبه آنجارا مورد حمله قرار دادند و قتل و غارت کردند و بعد از آنکه روسها و عثمانی ها از آذر بایجان یک قدری صرف نظر کرده و هر کدام کنار کشیدند ارامنه دو مرتبه هر کدام با بیست و بیست و پنج هزار قوای مسلح و مکمل بخوی و سلماس حمله کردند مخصوصا بسلماس و در حینی که اسمعیل آقا هارشمیون رئیس آسوریها را بقتل رسانید مخصوصا آسوریها به سلماس آمدند و تمام سلماس را آتش زدند حتی زن و بچه ما را تمام در مسجد پر میکردند و همه را در مسجد آتش می زدند تمام نمایندگان آذر بایجان حاضرند و اطلاع دارند و چیزی نیست که مکتوم مانده باشد بعد از آنکه آسوریها آمدند و این کارها را کردند و آتش زدند و کشتند اینها بکلی از حیز دارائی ساقط شدند و هیچ نداشتند . بعد از این قضایا طغیان اسمعیل آقا که پیش آمد این املاک کلیه شش سال تمام در تصرف اسمعیل آقا بود و بهیچوجه نه

مالکین و نه رعایا نمیتوانستند بآن املاک بروند تا چه رسد که در آنجا کشت و ذرع بکنند که هم خود و هم دیگران منتفع لسوند . درسنه ابت ئبل که دولت موفق شد اسمعیل آقا را از آنجا خارج کرد خودش یک کمیسیونی از مالیه به آذربایجان فرستاد در تحت ریاست مستر دانوی آمریکائی که الان رئیس مالیه همدان است با موافقت نظر دکتر میلیسیو و مستر جنی رئیس مالیه آذربایجان مستر دانوی با یک سیصد هزار تومان اعانه بایدبسلماس بدهد تا بتوانند رعایائی که الان در آن وتمام خاک عثمانی رفته و متواری هستند بخاک خودشان برگردند و آنجا مجددا خانه و لانه خودشان را بسازند و مشغول کشت و زرع بشوند متأسفانه برای اینکه در آن وقت دولت موفق نشد آن سیصد هزار تومان اعانه را بدهد رعایا هم تا کنون جمع نشده اند و میخواهم عرض کنم الان در دهات آنجا در ده قسمت ۹ قسمت آن بی سکنه هستند .


یک قسمت را مالکین با تحمل خسارات زیادی یکی دو نفر رعیت را آورده اند گذاشته اند آنجا برای انیکه اصلا نشانه آن ملک کم نشود نه اینکه از آنجا استفاده بکنند . الان از سلماس و خوی آنجاهائی که محل اشغال کردا بودند دولت و نه مالکین هیچکس نمیتوانند منتفع بشود اگر میتوانست دولت از آنجا مالیات بگیرد البته در سنه ماضیه و هذه السنه میگرفت پس چیزی نیست که از آن مالیات بگیردوخود دولت یک کمیسیونی بآنجا فرستاده وآنها رفتند آنجا و تشخیص دادند که نمیشود از آنها چیزی گرفت حالا برای اینکه بتوانند در ظرف این ۳ سال جمع شوند و خودشان را اداره کنند ما این پیشنهاد را کردیم و البته پس از ۳ سال مالیات خود را خواهند داد .


اما اینکه آقای عمادالسلطنه فرمودند باید به دولت مراجعه شود بنده تصور میکنم که این حرف از ایشان بعید باشد برای این که ایشان میدانند که این طرح جریانات دیگری هم دارد و باید پس از قابل توجه شدن بکمیسیون قوانین مالیه برود ودر آنجا هم البته دولت دعوت شود و با توافق نظر دولت تصمیمی اتخاذ خواهد شد و بعد راپورت آن بمجلس خواهد آمد . و آقای عمادالسلطنه در آن موقع ممکن است نظریاتشان را بفرمایند . اگر در کمیسیون قوانین مالیه رد شد بنده عرضی ندارم و خوی و سلماس هم هیچ عرضی ندارد .


بنابراین از آقایان استدعا می کنم که در قابل توجه بودن آن رأ’ بدهند بعد آقایان هر فرمایشی دارند ممکن است در کمیسیون قوانین مالیه یا بعد که راپورت آن بمجلس می آید بفرمایند. رئیس – پیشنهاد شده است که راپورت بکمیسیون برگردد ولی نسبت بکمیسیون مبتکرات مرسوم نبوده است که راپورت بکمیسیون برگردد . د. نفر از آقایان هم اصلاحی پیش نهاد کرده اند این هم مرسوم نبوده است . رأی می گیریم بقابل توجه بودن این طرح . ( اکثر برخاستند)


رئیس – قابل توجه شد . خبر کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز مطرح است . ماده ششم . ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده ششم – در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای ساختن این راه شرکتی مطابق مملکتی از اتباع داخله تشکیل نماید باید اسامی و نظامنامه شرکت را باطلاع وزارتفوائد عامه برساند و در آن صورت شرکت مزبور در حدود مسؤلیت و اختیارات صاحب امتیاز قائم مقام مشارالیه بوده و تمام حقوق او را دارا خواهد شد و تعهداتی که بر طبق این امتیاز بر عهده صاحب امتیاز وارد بیاید بر عهده شرکت مزبوره خواهد بود . مرکز شرکت نیز باید در ایران بوده و از هر حیث تابع قوانین مملکتی باشد . رئیس – آقای دامغانی – ( اجازه )


دامغانی – البته اهالی دامغان و استر آباد بیشتر در امتیاز این راه علاقه مند هستند و نفع و ضرر بیشتر متوجه آن قسمت است و چون خود صاحب امتیاز حاضر است شرکتی تأسیس نماید بدین جهت بنده پیشنهاد کردم که در این جا قید شود که اگر اهالی دامغان از راه بندر جز تا دامغان و اهالی استرآباد از راه بندر جز تا استر آباد حاضر شدند که بقدر یک ربع مخارجشان را کمک کنند صاحب امتیاز مجبور باشد که آنها را شرکت بدهد . رهنما مخبر – در این قسمت گمان میکنم محتاج باین پیشنهاد نباشد چون خود صاحب امتیاز در صدد است که شرکتی تأسیس نماید و البته هر کس که تقاضای شرکت کند باوهم سهم خواهد داد و البته نباید صاحب امتیاز هم یک نظر خصوصی بدامغان داشته باشد و ندارد بنابراین این پیشنهاد مورد ندارد چون طبیعه وقتی این امتیاز تصویب شد صاحب امتیاز برای تسهیل کار خودش یک شرکتی تأسیس خواهد کرد وو محتاج باین پیشنهاد نیست . رئیس – آقای ساکنیان ( اجازه )


ساکنیان – بنده میخواستم راجع به عملیات آشوری ها در سلماس و خوی توضیح بدهم . رئیس – راجع باین موضوع نیست . در آخر جلسه اگر اظهاری دارید بفرمائید شاهزاده شیخ الرئیس ( اجازه ) شیخ الرئیس – موافقم . رئیس- آقای آقا سید یعقوب . آقا سید یعقوب – موافقم . جمعی گفتند – مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهادها قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد )


پیشنهاد آقای یاسائی – بنده پیشنهاد می کنم تبصره ذیل ضمیمه ماده ششم شود . تبصره – هر گاه اهالی دامغان یا اهالی استر آباد یا بندر جز حاضر شوند ثلث مخارج ساختن راه مزبور را تعهد نمایند و تقاضای شرکت کنند صاحب امتیاز مجبور است این تقاضا را قبول نموده تأسیس شرکت کند . پیشنهاد آقای دامغانی – پیشنهاد می کنم هر گاه اهالی دامغان لااقل ربع مخارج را بعهده بگیرند برای شوسه شدن راه دامغان و بندر جز صاحب امتیاز مکلف است تأسیس شرکتی نموده اهالی دامغان را شرکت بدهد و همچنین در راه بندر جز به استر آباد با اهالی استرآباد بهمین طریق معمول دارد . پیشنهاد آقای حاج سید المحققین – پیشنهاد می نمایم ماده ششم – بترتیب ذیل اصلاح شود . ماده ۶- در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای شوسه نمودن راه مزبور شرکتی الی آخر پیشنهاد آقای شیخ جلال – بنده اصلاح ماده ۶ قانون امتیاز راه شوسه بند رجز را بشرح ذیل پیشنهاد مینمایم .


ماده ۶ – صاحب امتیاز برای ساختن راه شرکتی الی آخر . پیشنهاد آقای کازرونی – بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۶ اینطور اصلاح و نوشته شود : ماده ۶ – صاحب امتیاز میتواند برای تسریع اجرای این امتیاز تشکیل شرکتی در داخله ایران بدهد و این شرکت باید مطابق قوانین و مقررات مملکتی تأسیس داده شده اساس نامه آن باطلاع وزارت فوائد عامه برسد . پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین – پیشنهاد میشود که تبصره ذیل بماده ششم علاوه شود . تبصره – صاحب امتیاز میتواند نیز شرکائی از اتباع خارجه بپذیرد مشروط باین که سهامی که به اتباع خارجه میدهد متجاوز از سی در صد نباشد . رئیس- ماده هفتم . ( بشرح آتی خوانده شد )


ماده هفتم – این امتیاز بهیچ نحوی از انحاء قابل انتقال به اتباع خارجه نیست و انتقال آن به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز علاوه بربطلان چنانچه خسارتی متوجه دولت شود بعهده صاحب امتیاز خواهد بود . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه ) شریعتمدار دامغانی – بعقیده بنده اتباع خارجه دو قسمتند یک قسم هستند که در مملکت نظریات سیاسی دارند و یک قسم هستند که نظریات اقتصادی دارند البته آنهائی که نظریات سیاسی دارند باید از شرکت کردن ممنوع باشند صاحب امتیاز هم حق شرکت دادن آنها را ندارد ولی اتباع خارجه که نظر سیاسی ندارند و فقط سرمایه هایشان را برای اقتصادیات می آورند اگر حق داشته باشند آنها هم شرکت کنند البته بعمل نزدیکتر خواهد شد . رئیس – آقای عدالملک . ( اجازه )


عدالملک – بنده با یان ماده موافق هستم و این ماده را هم خیلی مناسب میدانم جمعی گفتند –مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهادها قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد ) پیشنهاد آقای یاسائی بنده پیشنهاد میکنم ماده ۷ بنحو ذیل اصلاح گردد . ماده ۷- انتقال این امتیاز به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز بکلی ممنوع و موجب بطلان امتیاز خواهد بود ولی اگر صاحب امتیاز بخواهد موافق ماده ۶ تشکیل شرکت سهامی بدهد میتواند در تحت مسؤلیت خود تاصدی سی سهام به اتباع خارجه با قید آنکه خریداران سهام در مسائل مربوطه بشرکت تابع قوانین و محاکمات ایران باشند بفروشند . پیشنهاد آقای حاج سید لمحققین – پیشنهاد می نمایم ماده ۷ بترتیب ذیل اصلاح شود .


ماده ۷- این امتیاز بهیچ نحوی از انحاء قابل انتقال یا اجاره به اتباع خارجه الی آخر . پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو – بنده پیشنهاد میکنم اجاره دادن به اتباع خارجه هم در ضممن ماده ۷ مزید شود . رئیس- ماده هشتم ( بشرح ذیل قرائت شد ) ماده هستم صاحب امیتاز مجاز است در طرفین راه و در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه راه را بنا نماید و اراضی که برای ابنیه مزبور یا برای خطر راه لازم باشد هر گاه اراضی بایر خالصه باشد از طرف دولت مجانا و اراضی دایر خالصه هم در صورت ضرورت برای خطر راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و همچنین بایر و دایر

غیر خالصه را صاحب بقیمت عادلانه خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبوره حاضر بفروش نشوند صاحب امتیاز بوزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده و قرار عادلانه بدهد . رئیس – آقای دامغانی . دامغانی – عرضی ندارم رئیس – آقای عدل الملک عدالملک – عرضی ندارم رئیس – آقای کازرونی کازرونی – موافقم رئیس – آقای سید یعقوب . آقا سید یعقوب – موافقم رئیس – آقای سیروانی شیروانی – موافقم . ( اجازه )


دست غیب – این ماده بعقیده بنده ابهام دارد و گذشته از اینکه بعضی جملاتش ابهام دارد بنده معتقدم که در هر لایحه قانونی خاصه امتیاز نبایستی ابهام را قائل شد و باید آن را بطوری صریح نوشت که معلوم باشد و بعد اسباب زحمت نشود . حالا ماده میخوانم تا ببینید ابهام دارد یانه صاحب امتیاز مجاز است در طرفین راه در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه بنا نماید . این نوشته شده است مقتضی باشد لابد هر جائی را که صاحب امتیاز مقتضی بداند ابنیه لازمه بنا نماید . مثلا صاحب امتیاز میگوید دو فرسخ ۳ فرسخ از اطراف راه را مقتضی است برای حفظ راه ابنیه بسازم و در قانون هم جلوگیری از این ترتیب نکرده است و این نکته را در موضوع امتیاز نفت هم من تذکر دادم . دیگر این که در این ماده نوشته شده است : و اراضی که برای ابنیه مذکوره یا برای خطر راه لازم باشد . هر گاه اراضی بائر خالصه باشد از طرف دولت ضرورت مجانا و اراضی دائر خالصه هم در صورت ضرورت برای خط راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد . در این جا هم بنده با این جمله مخالفم برای اینکه در این جا دولت هم امتیاز داده است وهم مقداری از املاکش را باو واگذار کرده است .


باز میخوانم ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و هم چنین بائر و دائر غیر خالصه را صاحب امتیاز بقیمت عادله خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبور حاضر بفروش نشوند صاحب امتیاز فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده قرار عادلانه بدهد .

این جا دو سه شق دارد . یعنی اگر بنده که صاحب ملک هستم حاضر نشدم برای اینکه ملک خودم را بفروشم و این ملک هم باری صاحب امتیاز خیلی لازم است او چه کار خواهد کرد ؟ صاحب امتیاز بوزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد و وزارتخانه هم به من می گوید که باید بفروشی . چه چیز مرا ملزم می کند که ملک خودم را بفروشم . وزارت فوائد عامه نمی تواند مرا مجبور کند و نفی تسلط از ملک من بکند .


این جا برای اینکه کسی نگوید که هیچکس نمیتواند در ملک متصرفی کسی دیگر مداخله کند آقایان اعضاء کمیسیوون جواب اعتراض حفظ منافع عمومی را رد نظر گرفته اند بنده نمیخواهم که د راین قسمت زیاد توضیح عرض کنم ولی بالصراحه عرض میکنم که حفظ منافع عمومی مالک را از تصرف در ملکش باز میدارد مالک بر ملک خود مسلط است و هیچکس نه دولت و نه وزارت فوائد عامه نمیتواند مالک را از تسلط بر ملکش باز بدارد این یک کلمه لاستیکی و کشدار است . و عقیده ما این است که مالک بتسلط در ملک خود باقی است و این جمله هم خلاف قانون است و نباید در قانون نوشته شود . رئیس – آقای عدل الملک ( اجازه )


عدل الملک – آقای دست غیب فرمودند که این ماده ابهام دارد . بعد ملتفت شدند که ابهام ندارد برای این که بعد خودشان قضیه را گفتند و معلوم شد که ابهام ندارد و خیلی هم صراحت دارد و باید باین کسانی که د رمورد اقدام باین کارها دخالت می کنند مساعدت و معاونت کرد و بالاخره با آنها هزار گونه کمک کرد کسیکه میخواهد راه را درست کند چه ضرر دارد که یک مقداری از اراضی خالصه را باختیار او واگذار کرد و البته آقای دست غیب هم اطلاع دارند که در آن حدود اراضی بائر بقدری زیاد است که آباد کردن آنها برای رعایا مشکل است و قسمت عمده اراضی همینطور بی مصرف مانده است برای اینکه زراعت آن جا اغلب دیم است . اما کلمه که محل نظر آقای دست غیب واقع شد قیمت عادله بود در صورتیکه کلمه عادله کلمه بسیار خوبی است برای این که قیمت عادله در موقعی که یک چیزی محل توجه واقع شود نسبت بزمان عادی فرق میکند و خبره وقتی ببیند یک اراضی محل توجه است بیشتر قیمت میکند .


بعلاوه منافع عمومی را هم باید تأمین کرد مثلا در یک موقعی ضرورت پیدا میکند که یک ملکی را داخل در راه نماید البته آن وقت خود صاحب امتیاز هر طور مالک را اراضی میکند این خیلی مهم است و اگر آقایان از آن جاها اطلاع داشته باشند میدانند که حل یان قبیل مسائل بواسطه کدخدا منشی که معمول ما است خیلی آسان و سهل است بعضی گفتند مذاکرات کافی است .


رئیس – پیشنهادی از طرف آقای دامغانی رسیده است قرائت میشود ( بشرح ذیل خوانده شد ) بنده پیشنهاد میکنم در ذیل ماده هشت الحاق شود بتصدیق عده از اهل خبره محل که کمتر از ۱۰ نفر نباشد و اکثریت تقدیم آنها مناط است . رئیس – ماده نهم . ( بشرح ذیل خوانده شد )


ماده نهم – صاحب امتیاز در روی کلیه رود خانه ها و مجاری و میاه که راه را قطع مینماید پلهای محکم خواهد ساخت و مجرای نهرهائی را که عمق آن یک ذرع یا کمتر است سنگ فرش خواهد کرد اگر مالکین اطراف جاده علاوه بر نحره های موجود بخواهند در وسط جاده نهر جدیدی حفر و احداث نمایند بایستی در ظرف یکهفته این کار را انجام دهند در صورت تخلف صاحب امتیاز حق خواهد داشت نهر مزبور را ساخته و مخارج آن را از مالکین اراضی دریافت دارد . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه ) دامغانی – عرضی ندارم . رئیس – آقای آقا سید یعقوب . ( اجازه ) آقا سید یعقوب – موافقم . رئیس – آقای شریعت زاده . شریعتمدار – موافقم . رئیس – آقای شیروانی . شیروانی – موافقم . رئیس – مخالفی ندارد ؟ بعضی از نمایندگان – خیر رئیس – ماده دهم ( اینطور خوانده شد )


ماده دهم – صاحب امتیاز در آن قسمت از راه که از کوهسار عبور میکند از طرف دره باید دیوار احتیاطی و پناهگاه محکمی از سنگ و آهک بسازد و این دیوار باید لااقل ۱۲ گره عرض و ۱۲ گره ارتفاع داشته باشد . رئیس – آقای دامغانی . دامغانی – البته این دیوار احتیاطی که این جا در نظر گرفتهور میکند از طرف دره باید دیوار احتیاطی و پناهگاه محکمی از سنگ و آهک بسازد و این دیوار باید لااقل ۱۲ گره عرض و ۱۲ گره ارتفاع داشته باشد .


مخبر - در این قسمت اگر نماینده محترم توجه میفرموند براه بین طهران و قره تو و طهران و انزلی که مباشرین آنها هم اروپائی بوده اند و خیلی هم این راه خوب ساخته اند ملاحظه میفرمودند که همان راهی که بطرف قره تو میرود دیوار احتیاطی آن همین اندازه ارتفاع دارد و بیش از این هم محتاج نیست و لزومی ندارد از طرف دیوار بروند که بیفتد والا اگر بزور بخواهند هم دیگر راهول بدهند در صورتیکه ارتفاع دیوار یک ذرع و نیم هم باشد پرت میشوند


جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است . رئیس – پیشنهاد آقای یاسائی قرائت میشود . ( بشرح آتی خوانده شد ) بنده پیشنهاد میکنم که در ماده دهم نوشته شود که یک گز و نیم ارتفاع داشته باشد . رئیس – ماده یازدهم . ( بشرح ذیل قرائت شد )


ماده یازدهم – صاحب امتیاز مجاز است که پس از ساخته شدن یک ربع از راه بطوری که مورد تصدیق وزارت فوائد عامه باشد حق العبور متناسب با طول راه ساخته شده مطابق تعرفه ای که در طریق شوسه دولتی معمول است برای عبور از قسمت ساخته شده راه دریافت دارد و میزان حق العبوری که صاحب امتیاز خواهد گرفت باید قبلا به تصویب دولت رسیده باشد . رئیس – آقای دامغانی ( اجازه )


دامغانی – بعقیده بنده این ماده مهم است چون راجع بحق العبور است و حق العبور هم در راههائیکه دست دولت است مختلف است . دیگر اینکه ممکن است بطوری که عقیده اغلب آقایان نمایندگان است باج راه و حق العبور ساقط شود . آن وقت تکلیف صاحب امتیاز چه خواهد بود ؟


بعلاوه این حق العبوری که دولت الان دارد میگیرد مطابق یک ترتیبی است که فعلا دارد اجرا میکند ممکن است بعد ها تغییر کند و طور دیگر بگیرد و معلوم نیست صاحب امتیاز مطابق ترتیب امروزه باید حق العبور بگیرد یا مطابق ترتیب بعد . پس باید این را معین کرد که در چه شکل باید بگیرد . دیگر اینکه دولت الان دارد از مسافر و از مالش حق العبور میگیرد از اتومبیل و مسافری که توی اتومبیل است حق العبور میگیرد و صاحب امتیاز البتهخ این نظر را نخواهد داشت دیگر اینکه عبارت این ماده یکقدری هم با هم متناقض است زیرا می نویسد وقتی که از طرف بندر جز شروع کند بعد از ساخته شدن یک ربع راه حق دارد حق العبور بگیرد اما اگر از طرف دامغان باشد نصف راه را که ساخت حق العبور دریافت میکند در صورتیکه اگر ما درست سابقه باین راه داشته باشیم معلوم میشود که از دامغان به بندر جز یک قسمت زیادی محتاج بساختن نیست و راه مسطح است و اشکالاتی که دارد یکمقداری از راه دامغان به بند رجز است که تقریبا دو فرسخ و نیمش اشکال دارد و آن قسمتی


است که متصل ببندرجز است بعقیده بنده وقتی که از بندر جز شروع کند حق العبور را وقتی حق دارد بگیرد که یک ربع راه را درست کرده باشد ولی وقتی که از دامغان شروع کرد وقتی حق دارد بگیرد که ۳ ربع راه درست کرده باشد از یکطرف یک ربع قراردادن واز طرفی نصف قرار دادن این با هم ضد است پس بعقیده بنده باید از یکطرف بکربع واز طرف دیگر ۳ ربع قرار بدهند .رئیس ـ آقای عدل الملک ( اجازه ) عدل الملک ـ بنده با این ماده مخالفم رئیس ـ آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی ـ بنده هم مخالفم رئیس ـ آقای سر کشیک زاده ( اجازه ) سرکشیک زاده ـبنده عرضی ندارم رئیس – آقای یاسائی ( اجازه )


یاسائی ـ نظریاتی را که آقای دامغانی فرمودند تا یک اندازه صحیح است ولی عجالتاً ممکن نیست یک میزان حق العبوری تشخیص بشود وباید همینطور بنظر دولت وا گذار کرد بترتیبی که در طرق شوسه دیگر معمول است ویک با جها ئی گرفته میشود ـ صاحب امتیاز هم وقتی که راه را شوسه کرد همانطور حق العبور بگیرد و بنده هم پیشنهاد کردم که میزان حق العبوری که دولت از طهران تا رشت می گیرد بعد از ساخته شدن این راه را از بندر جز یا دامغان استر آباد هم همان اندازه گرفته شود والبته میزانی را که دولت از راه شوسه طهران تا رشت میگیرد نمی شود الان در این قانون پیش بینی کرد بطور تشخیض که از فلان مال فلان مبلغ بگیرد واز الان چقدر واز اتومبیل وقاطر و بالاخره ایین را فعلا نمی شود تشخیص داد وممکن است حق العبور ها وباج ها در طرق شوسه دولتی هر سالی یک حکمی داشته باشد ویک ترتیبی باشد . مثلاً یک وضعیاتی در حدود دامغان واستر آباد پیش بیاید ویک ارزانی ها وتفاوت نرخهائی موجب بشود که حق العبور کم گرفته شود وممکن است بر عکس یک گرانی هائی پیش بیاید که باعث شود حق العبور زیاد گرفته شود . خلا صه وضعیات هر روز را دولت باید در نظر بگیرد وتشخیص بدهد . البته صرفه مردم را هم دولت در نظر دارد . صاحب امتیاز هم چون یک شخص پاک نفس خوش بینی است همیشه مایل است کخ عادلانه با مردم معامله کرده باشد . رئیس ـ آقای آقا میرزا شهاب ( اجازه )


آقا میرزاشهاب ـ بنده تصور میکنم مقصود از این پیشنهاد امتیاز همین ماده است که باسم شوسه کردن یک قسمت راه یک مبلغ باج لز هر مسافر وهر درشکه که از آنجا عبور میکند گرفته شود . در صورتیکه این ماده خیلی نواقص دارد که یک قسمتش را آقای شریعتمدار فرمودند . اولا اینکه چرا بعد از شاخته شدن یک ربع راه ؟ مگر باج راه را که می گیرند قسمت میشود روی فرسخها وذر عها ابن هیچ فلسفه ندارد که یک رربع راه را که ساخت حق العبور بگیرد واز یکظرف مطابق تقر یری که آقای شریعتمدار فرمودند تقریباً نصف این راه که ساخته هست نتیجه این ماده این میشود که یک چوب ابنطرف ویک چوب آن طرف میگذارند ور مسافری که میرود یک میلغی میخواهند در صورتیکه بنده هر روزه در این جامی بینم که آقایان ( بخصوص اشخاصی که مسافرت می فرمایند هر یک از طرق شوسه ) شکایت میکنند که یک اتومبیل که از یک جا میگذرد بایستی بقدر کرایه اتومبیل یا شاید بقدر قیمت اتومبیل باج راه بدهد از اینجا باقره تو تقریبا شصت وپنج تومان یا ۷۰ تومان بایستی باج راه داده شود حالا هم مجلس تصویب کند که صاحب امتیاز پس از ساختن یک ربع راه یا نصف راه وقتی که ساخت شروع با خذ حق العبور نماید و البته آن یک قسمت راه هم که ساخته هست وطبیعی است از آ نجا هم حق العبور میگیرد ؟ آن وقت هم معلوم نیست که آیا باید از سواره گرفت ؟ از پیاده گرفت ؟ در صورتیکه اغلب اشخاصی که از این راه ها عبور میکنند دارای یک یا دو الاغ هستند و هیچئوقت محتاج به شوسه کرده راه نیستند . شوسه کردن راه برای اشخاصی مفید است کخ میخواهند با دستگاه یا درشکه و کالسکه واتومبیل حر کت کنند والا اشخاصی که الاغ دارند وعبور میکنند محتاج بشوسه کردن راه نیستند و نباید حق العبور بدهند وبعقیده بنده وقتی که تمام راه ساخته شد آن وقت باید حق العبور بگیرند وآنهم استثنائی داشته باشد .یعنی از شخص مسافر پیاده نگیرند وآنهائی هم که یک الاغ برای خارکنی دارتد از آنها هم نگیرند .


مخبر ـ اساساً راجع بقسمت باج راه ها یک عقیده پیدا شده است که بایستی باج راه بگیرند واصولا هم صحیح است واساساً برای حمل ونقل ومال التجاره خیلی مفید است که باج راه گرفته نشود ولی در چه موقعی باید این حق را نگیرند .محلش کجا است ؟ راههای شوسه که از ابتدای جنگ بین المللی یا قبل از جنگ مادار ا شدیم مهمترین اینها یکی راه تهران بانزلی بود ویکی هم راه طهران بقره تو در قسمت راه طهران بانزلی . البته نمام آقایان نمایندگان در خاطر دارند که نصف باج فعلی را هم نمی گرفتند م حالا گفته میشود که باج راه نگیرید این بجای خود صحیح است خیلی خوب ولی گفته نمیشود که تقریباً یک میلیون ونیم دو میلیون که برای مرمت راهها لازم است از کجا باید داده شود. یکی دیگر اینکه اساساً این قضیه دومرحله است یکی آن راههای ساخته شده است البته باید سعی کرد از راههائی که ساخته شده ا ست باج راهرا برداشت والبته مجلس شورای ملی باید این باج رالز بین بردارد ولی برای راههای شوسه نشده هم باید باج را برداشت آن وقت باید گفت ۱۰ میلیون ۱۵ میلیون تخصیص بدهند که دولت راه بسازد والا یک کمپانی نمی آید صدهزار تومان یا پانصد هزار تومان سرمایه خودش را خرج کمد وراه بسازد وحق العبورش رانگیرد این درست طرف افراط وتفریط رفتن است . یک مرتبه گفته میشود باج راه ساخته شد . را نگیرند یکمرتبه خم گفته میشود که اساساً بیایند وراه بسازند ودولت پول ندارد بسازد مردم خودشان سرمایه زیادی بریزند و پول باج هم نگیرند با ینطرز البته تصدیق میفرمائید که نمی شود یک مملکتی را آباد کرد .حالا آمدیم سر قسمت های دیگر اینکه میفرمایند این راه یکقسمتش ساخته شده است از قراری که مطلعین در کمیسیمون اظهار نظر میکردند یکقسمت این راه کوه است وباین جهت است که در آن قسمتی که کوه واقع است قید شده است تا نصف راه برای اینکه برسد بآن حدی که از آن جا بزمین هموار تحاوز کرده باشد. و البته باید سرمایه زیادی داشته باشد که بتواند کوه و تپه را بشکافد وراه درست کند دراین صورت البته باید باح راههم بگیرد اما اینکه میفرمایند چطور باید داده شود عرض میکنم همانطور که در راههای شوسه معمول است که لز روی فرسخ معین کرده اند این را هم تقسیم بندی میکنند بفرسخ وآن وقت یک باح راهی معین میکنند بنابر این البته اگر نمایند گان محترم بخواهند از راههای شوسه نشد هم باج راهر ا بردارند .البته خیلی خوبست ولی باید یک بودچه پنچ شش ملیونی هم منظور کنند برای ساختن راه والبته یک کمپانی که آمد وسرمایه خود را ریخت وراهی ساخت اگر نفع نبرد داعی ندارد که سرمایه خود را خرج کند .


جمعی گفتنند مذاکرات کافی است رئیس ـ اجازه میفرمائبد بقیه مذاکرات بماند برای فردا چندفقره خیر از کمیسیون مرخصی رسیده است قرائت میشود .( بشرح ذیل قرائت شد ) آقای زعیم نمایند ه محترم بوسیله مشروحه که بمقام جلیل ریاست مجلس مقدس نوشته اند مدلل داشته اند که بواسطه مرض فتق وبجهت معالجه آن مجبور بغریمت باروپا هستند والا تقاضای ۳ ماه مرخصی از روز حرکت کرده اند کمیسیون این تقاضا را بمورد دانسته تضویب می نماید .


رئیس ـ آقایانیکه مفاد این خبر را تصویب میکنند قیام فرمایند . ( اکثر قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . خبر دیگر قرائت میشود .( بمضمون ذیل قرائت شد ) آقای سر کشیک زاده نماینده محترم تقاضا کرده اند که چون بواسطه کسالت مزاج بر ظبق تجویز طبیب بجهت معالجه باید باروپا بروم ۴ ماه از تاریخ روز حرکت اجازه مرخصی داده شود این تقاضا را مشروع دانسته تصویب مینماید که از تاریخ روز حرکتشان تا مدت ۳ ماه غا ئب با اجازه باشند.رئیس ـ آقایانی که مرخصی ۳ ماهه آقای سرکسیک زاده را تصویب میکنند قیام فرمایند ( اغلب برخاستند ) رئیس ـ تصویب شد . خبر دیگر ( باین ترتیب خوانده شد )


آقای آقا شیخ عبدالرحمن نماینده محترم بواسطه کسالت مزاج استجازه غیبت یکهفته کرده اند کمیسیون عذر موجه ایشان را پذیرفته تصویب مینماید که از تاریخ چهارم دلو هفت روز غئب با اجازه نو شته شوند رئیس ـ آقایاین کهه مرخصی یکهفته آقا شیخ عبدالرحمن را تصویب میکنند قیام فرمایند .( عده کثیری قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد . دستور جلسه فردا عرض میکنم بعد رای میگیریم . اولا خیر کمیسیون مبتکرات راجع باعزام محصلین باروپا . ثانیاً خیر کمیسیون مبتکرات راجع بمعافیت ارومیه از تادیه مالیات . ثا لثاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع بتبدیل تاریخ رسمی مملکت بسالهای شمسی قدیم . رابعاً خبر کمیسیون فوائد عامه راجع براه بندر جز وضنمناً انتخاب دو نفر کسری اعضای کمیسیون نظام .آقای آقا سید بعقوب .( اجازه )


آقاسید بعقوب ـ بنده خواستم عرض کنم که لا بحه راجع بگرفتن شیره ریشه مک ( چون گفته شد که بعربی حرف نزنند ) که شوز اولش تمام شده جز ودستور فرار بدهند تا تمام شود . رئیس ـ بعد از چیزهائی که گفته شد در درجه سادس ؟ آقا سید یعقوب ـ بلی بهد از این هائی که فرمودید باشد . رئیس ـ شیره چه فرموئید ؟ آقا سید یعقوب ـ شیره ریشه مک . رئیس ـ آقای شیروانی ( اجازه ) شیروانی ـ مکرر پیشنهاد کتبی و شفاهی از طرف اغلب آقایان شده است که قانون استخدام مستخلمین مجلس جزو دستور باشد بنده تقاضا میکنم در جلسه آتیه در درجه اول باشد .


رئیس ـ آقایانیکه تقاضای آقای شیروانی راتصویب میکنندقیام فرمایند ( اکثر نمایندگان قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب شد آقای روحی ( اجازه ) روحی ـ بنده در ابتدای مجلس هم استدعا کردم وپیشنهاد کردم. توجهی از طرف مقام ریاست نشد قانون سجل احوال یک قانونی است که از هر جهت بحال مملکت مفید است چه از حیث انتخایات وچه احیث نظام واحصائیه وجهات دگر استدعا میکنم امر بقرائت بفرمائید ورای بگیرد ومجلس که رای داد. ( دردرجه اول یا هر طور که مجلس رای دادند .) مقرر فرمایند . رئیس ـ مقصود این بوده است که قانونی که شود اولش شروع میشود تمام شود .بعد برویم سر قانون دیگر حالا قرائت میشود ورای میگیریم . ( پیشنهاد آقای روحی بشرح ذیل قرائت شد )


بنده پیش نهاد میکنم که دستور فردا قسمت اول . اول انتخاب کسری اعضاء کمیسیون نظام در قسمت بعد شود در لایحه قانون سجل احوال مقدم بر آنچه در دستور معلوم شده باشد بعضی از نمایندگان درجه اول معین شد . رئیس ـ پیشنهاد میکنند در درجه دوم باشد . آقایان موافقین قیام فرمایند رئیس ـ تصو یب نشد . آقای سلطان العلماء .( اجازه ) سلطان العلماء ـ آن روز که دستور امروز را معین میفرمودید لا یحه صنایع مستظرفه را در درجه سوم قرار دادید بعد خوانده نشد . بنده استدعا میکنم در درجه دوم فردا قرار داده شود رئیس ـ راپورت کمیسیون معارف را میفرمائید ؟ سلطان العلماء ـ بلی راجع بوظایف صنایع مستظرفه رئیس ـ خوب اگرآقایان موافقند در درجه دوم باشد قیام فرمایند .( عده قلیلی قیام نمودند ) رئیس ـ تصویب نشد . آقای آقا میرزا جوادخان .( اجازه )


آقا میرزا جوادخان ـ بنده در ضمن عرایضم که راجع بخوی وسلماس عرض میکردم یک قسمتش چون راجع بود بتهاجم ارامنه وآسوریها . محض اینکه سوء تفاهم نشود برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم ارامنه وآسوریهائیکه بارومیه وسلماس وخوی هجوم کردند ارامنه بودند که از روسیه و عثمانی مهاجرت کرده بودند وفرار کرده بودند وابداً ایرانی نبودند این بود که ترحمی نکردند .والا ارامنه ایرانی معلوم است همیشه تابع ومطیع بوده اند وبایرانین خودشان ثابت وباقی هستند .محض استحضار خاطر آقایان عرض کردم.


( مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد ) رئیس ـ مجلس شورای ملی موتمن الملک منشی ـ علی اقبال الما لک منشی ـ معظم السلطان


جلسه صد وبیست ویکم صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه دوازدهم دلو ۱۳۰۳ مطابق هفتم رجب ۱۳۴۳ مجلس دو ساعت وبیست دقیقه قبل از ظهر برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید .صورت مجلس یوم قبل را آقای آقا میرزا جوادخان قرائت نمودند . رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدیر الملک ـ بنده قبل از دستور عرضی دارم . رئیس ـ آقای آقاسید بعقوب ( اجازه ) آقاسید بعقوب ـ بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ آقای هایم ( اجازه ) هایم ـ بنده هم بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم . رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس ـ ( اجازه ) محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده هم قبل از دستور عرض دارم . رئیس ـ آقای روحی ( اجازه ) روحی ـ بنده چندی است دو فقره سئوال از وزارت مالیه کرده ام … رئیس ـ راجع به صورت جلسه بفرمائید . روحی ـ در صورت مجلس عر ضی ندارم . رئیس ـ صورت مجلس مخالفی ندارد ؟ ( گفتند خیر ) رئیس ـ آقای مدبر الملک ( اجازه ) مدبر الملک ـ از بدو افتتا ج مجلس مکرر موضوع زارعین مخصوصاً موضوع زنگ زدگی و سرمای سنه گذشته در اینجا اظهار شد ومخصوصاً آقای آقا میرزایدالله خان چندین مرتبه تذکردادند و از مقام محترم ریاست تقاضا کردند در این موضوع بدولت تذکر داده شود مناسفانه نتیجه حاصل نشد چند روز قبل هم باز آقای آقا میرزایدالله خان تذکر دادند که دعایا بکلی از هستی ساقط شده اند واگر یک مقدار گندم وجو هم برای آذوقه خودشان ذخیره کرده بودند وزارت مالیه باشدید ترین طرزی مشغول است واز بابت بقایا آنها را لز آنها میگیرد وحمل میکند وعلاوه بر این امروز کار بجائی رسیده است که فرش ومس وغیره که آن بدبختها دارند مامورین مالیه میروند واز خانه آنها میکشند واز بابت بقایا ضبط وحراج میکنند در صورتیکه مادر مجلس در خصوص خوی وسلماس وایالات دیگر تخفیف مالیاتی قائل میشویم دلیل ندارد که ما صبر کنیم اهالی ساوجبلاغ که در بیخ گوشمان هستند از شدت فشار بیایند در تلگراف خانه ینکی امام متحصن شوند . بنده تقاضا میکنم بدولت تذکر داده شود که در این موضوع فکری بکنند .رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب ـ ( اجازه ) آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم مجلس را تذکر بدهم به یک مسئله . در واقع از آقای امیر اعلم تشکر کنم .پیشنهاد ی که در مجلس راجع بصحیه مملکتی شد از قرار اطلاعی که بنده پیدا کرده ام معلوم میشود دولت نسبت بصحیه یک تصمیم جدیدی اتخاذ نکرده است وهمان هشتصد هزارتومان را نسبت بمعارف وصحیه منظور داشته اند .این مسئله را گمان میکنم همه افراد مملکت فهمیده باشند که یکی از جهات فقر ما فقر افرادی است البته تا در مملکت جمهیت زیاد نشود مکر اینکه حفظ الصحه ما عمومیت پیدا کند این هم نمیشود مگر اینکه بودجه ا ش تصویب شود . بنده خواستم تذکر بدهم که دولت متذکر باشد نسبت بصحیه مملکتی این قدنهای باین کندی هیچ فایده ندارد وما بهیچ جائی نخواهیم رسید خوبست یک توجهی ببودجه صحیه بشود .بعقیده بنده صحیه بر معارف وطرق وشوارع وهمه چیز مقدم است زیرا تا آدم زنده نباشد نمی تواند درس بخواند یا راه برود همینقدر خواستم تذکر بدهم که خوبست نسبت بصحیه یک قدمهای سریعی برداشته شود .رئیس ـ آقای ها یم ( اجازه ) هایم ـ قصد بنده از تصدیع خاطر محترم نمایندگان عظام از اقدامات خلاف قانون وزارت مالیه را بعرض آقایان محترم برسانم وجلب عطو فت نمایندگان عظام را نسبت بیک مشت مردم زحمت کش ومظلوم کرده باشم وخوشوقتم از اینکه آقای مدبر الملک هم مقدمتاً در این خصوص اظهاری فرمودند .اگرچه خاطر محترم نمایندگان عظام از حال تمام اشخاصی که جزئی سروکاری بطور مستقیم یا بطور غیر مستقیم با وزارت مالیه دارند .کستحضر است واز اقدامات مامورین مالیه وحال رقت آور رعایا و اصناف بیچاره پریشان کاملا واقف وآگاه است ولی چون ابراز اینگونه مطالب را از نقطه نظر ایفاء وظیفه نمایندگی و بشریت میدانم این است که بنده هم جسارتاً بعرض میرسانم تقریباً در عشت ماه قبل شکایات متعددی از صنف نخ تاب یزد که مردمان مفلوک وبیچاره وهمان اشخاصی هستند که برای پارچه های وطنی ( که غالب آقایان باستعمال و ترویج آن اهمیت میدهند ) نخ تهیه میکنند رسید وشکایات آن ها راجع بگرافی مالیات آنها بود وبواسطه فشار وتضییق مامورین مالیه عده آنها رو بتناقص گذاشته که غالباً جلای وطن کرده اند وسیصد تومان که مالیه از آن ها مطالبه میکرد اظهار مینمودند زیاد است بنده شرح حال آن ها را بوزارت جلیله مالیه در ضمن یک عرایضی عرض کردم واستدعا کردم که جلب توجه مامورین خودشان را بوضعیت ضنف نخ تاب یزد بکنند .وزارت مالیه هم وعده فرمودند که این قضیه را تحت مداقه خود قرار دهند وسعی کنند که وضعیت صنف نخ تاب یزد بهتر شود .ولی متاسفانه بعوض اینکه چاره ای به حال آن ها بکنند بعوض سیصد تومان بموجب بلگرافی که رسید ه است چهار صد وپنجاه تومان اضافی را که از آنها مطالبه میکنند تخفیفی است که بواسطه قلت عده نخ تاب درسنوات قبل به آن ها داده اند حالا چون در صدد تظلم وشکایت بر آمده اند وزارت مالیه آن تخفیف سنوات قبل را هم از آن ها مطالبه میکند و البته با علاقه مفرطی که عموم نمایندگان عظام به از دیاد نفوس وافراد مملکت دارند بنده تصور میکنم که اگر از این قبیل تمدیات جلوگیری نشود مردم ناچار بفرار خواهند شد زیرا نمیتوانند مقاومت کنند واقدامات مامورین مالیه آنها را مجبور میکند که بخارجه بروند . بنابراین اگر آقایان نمایندگان محترم صلاح بدانند در این قسمت ها یک تذکر ی بوزارت مالیه داده شود . عرض دیگر بنده هم راجع بوزارت مالیه است .