سخنان گلشائیان وزیر دارایی در بررسی و شناساندن لایحه گس گلشائیان مجلس شورای ملی سوم امرداد ۱۳۲۸
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | درگاه نفت |
وزیر دارائی - …… در مهر ماه ۱۳۲۶ قانونی از مجلس شورای ملی گذشت[۱] باین عبارت:
- دولت مکلف است در کلیه مواردیکه حقوق ملت ایران نسبت بمنابع ثروت کشور اعم از منابع زیر زمینی وغیر آن مرود تضییع واقع شدهاست بخصوص راجع بنفت جنوب بمنظور استیفای حقوق کامل ملی ایرانی مذاکرات واقدامات لازمه را بعمل آورده مجلس شورای ملی رااز نتیجه آن مطلع سازد.
آقایانیکه در این مجلس تشریف دارند بخاطر دارند گذشتن این قانون واین تبصره روزی بود که قرارداد نفتی که درزمان فترت بسته شده بود مجلس شورای ملی رد کرد وضمناً متوجه شد که قراردادهائی که سابقاً راجع بمنابع زیر زمینی وغیره بسته شدهاست ممکن است که منافع کامل ملت ایران تأمین نشده باشد مثل قرارداد شیلات، مثل قرارداد نفت جنوب برای اینکه دولت رامکلف بکند چه دولت حاضر وچه دولتهای بعد دولت رامکلف بکند که استیفای کامل حقوق ملت ایران را بکند این قانون گذشت از فردای این قانون دولت وقت که دولت آقای قوام بود با کمپانی نفت جنوب وارد مذاکره شد ونماینده از لندن خواست برای این موضوع که مذاکره بکند دولت آقای قوام ساقط شد دولت جناب آقای حکیمی روی کار آمد (دکتر بقائی – بفرمائید چه مذاکراتی کرد)
مذاکرات را شروع کردند ولی در زمان کابینه آقای حکیمی فقط در قسمتی که … (دکتر معظمی –مذاکراتشان کتبی بوده یا شفاهی؟) نه قربان مذاکرات شفاهی بودهاست فقط گفتهاند که مطابق این قانون ما باشما میخواهیم مذاکراه کنیم راجع باستیفای حقوق ملت ایران بعد از ایشان درکابینه آقای حکیمی نماینده شرکت از لندن آمد ومذاکراه کردند فقط نسبت بماده ۱۶ ماده ۱۶ امتیاز نامهای که همه آقایان البته خواندهاند ومسبوق هستند ماده ایست که در آنجا مکلف میکند کمپانی راکه وسائلی فراهم کند که عده کارمندان خارجی سال بسال کم بشود وبجایش کارمندان فنی استخدام بشود در زمان کابینه آقای حکیمی منحصراً نسبت به ماده ۱۶ مذاکره شد، اقدام شد اقدامی هم که راجع باینکار شد عبارت بود از فرستادن هیئتی مرکب از آقای دکتر شادمان وآقای بهنیامعاون وزارت دارائی و چند نفر دیگر بجنوب و آبادان برای مطالعه دراین قضیه که ببینند چه وسیله میشود برانگیخت که ماده ۱۶ آنطوریکه روح قانون است اجرا بشود ضمناً برای اینکه آقایان مسبوق بشوند این ماده ۱۶ عبارتش بسیار خوب نوشته شدهاست وهیچ جای نگرانی نیست ومتخصصینی هم که دیدهاند گفتهاند بسیار خوب است البته وقتی که این قانون گذشت بعد از این قانونه چون درقسمت سوم ماده ۱۶ میگوید که طرفین موافقت مینمایند که یک طرح عمومی تهیه نمایند که بر طبق آن هر سال مرتباً مستخدمین غیر ایرانی راتقلیل داده وبجای اینها از کارمندان ایرانی بگمارند در ۱۳۱۵ طرحی در وزارت دارائی بوسیله نماینده کمپانی امضاء شد که این طرح برای مدت هشت سال بود ودر آنجا نسبت مستخدمین خارجی به ایرانی ۱۸ درصد بود که بایستی درظرف هشت سال بصدی ۱۰ برسد بعد از اینکه این ۸ سال تمام شد مصادف شد به موقعی که قوای متفقین درایران بودند وجنک بود بلافاصله بعد از سال ۱۳۲۳ دستگاه اداره وزارت دارائی وارد مذاکره شد که چون این طرح تمام شده باید طرح جدیدی نوشته بشود که این طرح جدید اولا عنوان پورسانتاژ نداشنه باشد برای اینکه در این قانون عنوان پورسانتاژ ندارد صحبت این است که باید عده کارمندان خارجی بزور تصاعدی تقلیل پیدا کند وبجای آنها کارمندان ایرانی بگمارند
از آن تاریخ تا زمانیکه قانون ۲۶ گذشت مذاکرات وزارت دارائی و کمپانی نفت درجریان بوده طرحی هم آن هاداده بودند پروژهای هم دولت داده بود یعنی وزارت دارائی داده بود ولی توافقی نشده بود در زمان کابینه آقای حکیمی این ماده ۱۶ اول مورد نظر بود وروی این طرحی تهیه شده بود عدهای بجنوب رفتهاند مذاکراتی شده ولی مذاکرات بنتیجهای نرسید کابینه آقای حکیمی ساقط شد بعد کابینه آقای هژیر برسر کار آمد در کابینه آقای هژیر از مطالعاتی که از ۱۳۲۶ ببعد تهیه شده بود تحت ۲۵ ماده تنظیم شده بنماینده کمپانی که بطران آمده بود داده شد ده جلسه هم نماینده کمپانی باوزیر دارائی وقت با آقای وارسته بعدهم که ایشان استعفا داده بودند با آقای دکتر شادمان که وزیر اقتصاد ملی بودندوازطرف آقای نخست وزیرنمایندگی داشتند مذاکراتی درده جلسه بعمل آمد توضیحات مفصلی نسبت باین ۲۵ ماده از طرف دولت بنماینده کمپانی داده شد نماینده کمپانی گفت من بلندن بر میگردم وسه ماه مهلت مبخواهم که باهیئت مدیره مان مذاکره بکنم بعد از آن بیایم بدولت پیشنهادات متقابل را تقدیم کنم. (دکتر بقائی – ۲۵ماده رابفرمائید) اما آن ۲۵ ماده ایکه در زمان کابینه آقای هژیر تهیه شده بود وبآقایان داده شدهاست برای آقایان میخوانم، بمناسبت شروع مذاکرات مقدماتی با نمایندگان شرکت نفت ایران وانگلیس برای اجرای بند (ه)از قانون مصوب ۲۹مهرماه ۱۳۲۶ مواردی راکه دولت ایران عجالةمشمول مقررات بند مزبور دیدهاست بقرارذیل توضیح مینماید:
- ۱- تفاوت بهای طلابموجب قسمت «v»از ماده دهم امتیاز نامه ۱۳۱۲قطع نظر از توافقهائی که در خلال احوال حاصل شدهاست آن مقدار لیره ایکه بوسیله آن شرط تضمین طلابرای دولت تأمین شود بدولت پرداخت نگردیدهاست:
- ۲- مالیات دولت انگلستان. حصه دولت ایران ازمنافع سالیانه شرکت نمیبایستی مشمول مقررات مالیات بر در آمد دولت انگلستان میشد وآنچه باین ترتیب از حصه دولت کسر شده بایستی جبران شود. لطمه ایکه باین ترتیب بحقوق ایران وارد آمدهاست در ارقام صورت ضمیمه پیدا است. صورت مالیات بردرآمدیکه از ۱۹۳۲تا ۱۹۴۷ بدولت انگلستان بابت مالیات بر در آمد دادهاست وآن عبارتست از سال ۱۹۳۳ سیصد وپنج هزار لیره ۱۹۳۴بهمین تناسب ۵۱۱لیره ۴۰۸هزار لیره،۹۱۰هزار لیره یک میلیون وششصد وپنجاه ویک هزار لیره یک میلیون ویکصد وهفتاد وپنج هزار لیره یک میلیون ونهصد وپنجاه وپنج هزار لیره، دومیلیون ونهصد وهفتاد وپنج هزار لیره، دو میلیون ونهصد وبیست هزار لیره، چهارمیلیون ونهصد وهفده هزار لیره، هفت میلیون وششصد وشصت دوهزار لیره، ده میلیون وششصد وسی وشش هزار لیره، ده میلیون وششصد وهشتاد یک هزار لیره ده میلیون ودویست وهفتاد ونه هزار لیره، ۱۵میلیون و۲۶۶هزار لیره که سال ۱۹۴۷باشد. (دکتر بقائی – استدعا میکنم این ۲۵ ماده وصورت الحاقی رامرحمت کنید چاپ شود. )
وزیر دارائی – ما هیچ چیز مخفی نداریم برای اینکه ثابت بشود که نه دولت آقای قوام نه دولت آقای ساعد نه دولت آقای هژیر خیانت باین مملکت نکردهاست تمام نه تنها تمام اینهارامیدهیم چاپ بکنند تمام مذاکراتی که صورت مجلس دارد و کتابی دارد همه را میدهیم چاپ بکنند برای اینکه ثابت بشود ما هیچ فروگذار از استیفای حقوق ملت ایران نکردهایم وهرگز هم فکر نمیکنیم که برای خاطر چند روز مقام وچند روز در سر کار بودن خیانت باین مملکت بکنیم (احسنت، احسنت)
- ۳- محدودیت سود سهام شرکت. محدودیت میزان سود سهام شرکت باستناد دستور دولت انگلستان در مورد حصه دولت ایران از منافع شرکت نمیبایستی نافذ باشد.
- ۴- قرارداد فروش با بحریه انگلیس و شرکتهای امریکایی بموجب ماده ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲شرکت بایستی هر وقت ودر هر موقع حقوق وامتیازات ومنافع دولت رادر نظر داشته واقدام بهیچ عملی یا خودداری از عملی که موجب زیان دولت باشد ننماید وحال آنکه درمورد قراردادهای فروش که شرکت با بحریه وهواپیمائی انگلستان وشرکتهای امریکائی منعقد نمودهاست ازاین لحاظ که معامله بنرخ عادله روز انجام نگرفته حق دولت بنسبت حصه اش از منافع شرکت تضییع شدهاست.
- ۵- مواد نفتی که در عملیات شرکت مصرف میشود. حقوق ایران ازبابت مواد نفتی که درعملیات شرکت مصرف شده پرداخته نشدهاست.
- ۶- بازرسی مالی واطلاعات مالی نظارت دراجرای بند (۱) از ماده ۱۶و ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲ و سهم دولت در سود توزیع شده ودر ذخائر شرکت (ذخیره عمومی وذخیره افت واستهلاک) ایجاب مینمود که دولت ایران بتواند بدفاتر ومحاسبات شرکت رسیدگی کند. از معاملات وتصمیماتیکه در حقوق ایران مؤثر است قبلا اطلاع حاصل نماید.
- ۷- صادرات نفت خام. ماده ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲ واختیارات قانونی دولت ایران ایجاب مینمود که تصفیه مواد نفتی کلا درداخله ایران بعمل آید.
- ۸- تأسیسات خارج از ایران. حق دولت در خاتمه امتیاز نسبت بتأسیساتی که در خارج ازایران باوجوه شرکت ایجاد شدهاست
- ۹- قیمت موادنفتی. تعیین تکلیف قیمت فروش کلیه مواد نفتی در داخله مملکت ایران از لحاظ آنکه آنچه در اینباب در امتیاز نامه ۱۳۱۲ نوشته شده بود عملااز بین رفتهاست.(دکتر بقائی – راجع بماده قبل چه فرمودید؟) حق ما راجع بتأسیسات خارجی ایران.
- ۱۰- تأسیسات پخش نفت. توسعه کافی تأسیسات پخش نفت اعم از نقاطی که فعلا تأسیساتی در آنجا وجود دارد ویا اینکه هیچگونه تأسیساتی ندارد.
- ۱۱- تقلیل مستخدمین خارجی وبهبود وضع کارمندان وکارگران ایرانی تعیین تکلیف طرحی که در اینباب در آبانماه ۱۳۲۶ باستناد مواد ۱۶ و۱۷ امتیاز نامه ۱۳۱۲ بشرکت تسلیم شدهاست.
- ۱۲- جلوگیری از تلف شدن گاز. جلوگیری از اتلاف گاز بوسیله مصرف در عملیات شرکت ولوله کشی بشهرها برای مصرف اهالی ویا نگاهداری آن درچاهها باستناد مواد ۱۲ و۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲
- ۱۳- مقاطعه کاران خارجی. پرداخت مالیات بر در آمد مقاطعه کران خارجی طبق قوانین کشور.
- ۱۴- بیمه. بیمه مؤسسات شرکت نفت رایران نزد شرکت بیمه ایران.
- ۱۵- مدت امتیاز درموقع اصلاح دارسی دومطلب بیش از سایر مطالب مورد توجه طرفین بودهاست از طرف دولت ایران حق الامتیاز واز طرف شرکت مدت امتیاز درموقعی که هنوز دارسی مجری بوده یا کمتر از ۴ میلیون تن صادرات و فروش سالیانه در حدود یک میلیون و نیم لیره طلا حق الامتیاز بدولت میرسید و باین حساب بموجب مقررات امتیاز دارسی با قریب ۱۸ میلیون تن صادرات و فروش سالیانه که اخیراً استحصال شرکت است متجاوز از ۶ میلیون ونیم بودند طلا حق الامتیاز دولت می شود و حال آنکه عمل شرکت باستناد امتیاز نامه ۱۳۱۲ طوری بودهاست که با ۱۸ میلیون تن صادرات وفروش حق الامتیاز دولت حتی از ۶ میلیون ونیم پوند طلا هم خیلی کمتر است و باین وصف معلوم نیست در موقع فسخ امتیاز دارسی درقبال تمدید مدت امتیاز نامه سابق از امتیازنامه ۱۳۱۲ بدولت ایران چه عاید شدهاست این مطلب مورد نهایت علاقه دولت ایران وبیش ازهر چیز مورد توجه مردم مملکت است
نکته دیگری که درموقع این مقایسه باید طرف توجه قرارگیرد این است که بموجب امتیاز دارسی درخاتمه امتیاز کلیه دارائی و مؤسسات شرکت در هر جای دنیا که بود به ایران تعلق میگرفت و حال آنکه در امتیاز ۱۳۱۲ این قید نسبت به دارائی شرکت در ایران شدهاست اهمیت این مطلب بیشتر بااین توجه جلوه میکند که مدت امتیاز دارسی در سال ۱۹۶۲ خاتمه مییافت و حال آنکه درامتیازنامه سال ۱۳۱۲ نوشته شدهاست که از آن ببعد ۶۰ سال معتبر خواهد بود و پیداست که وضع ذخائر نفتی مملکت ایران با مقایسه مدتهای مذکور در دو امتیاز سابق الذکر چه تفاوت فاحشی رامتضمن است.
- ۱۶- مبنای حق الامتیاز. مبلغ چهار شلینک در هر تن در سال ۱۹۳۳ معادل یک هشتم قیمت نفت خام ایران بودهاست و حال آنکه فعلا با صرف طلای آن (بر طبق محاسبه شرکت)کمتر از یک شانزدهم شدهاست وباین ترتیب مجموع حق الامتیاز دولت ایران بنسبت قیمت کل نفت استخراج شده درایران در سال ۱۹۳۳ حدود ۳۳ درصد بوده و در سال ۱۹۴۷ فقط درحدود ۹درصد.
خیلی متأسفم که آقای آزاد وآقای مکی تشریف ندارند (مکی – بنده اینجا هستم) (دکتر بقائی - تشریف دارند) یادداشت بفرمائید آن چیز هائی که اطلاع ندارید اقلااطلاع حاصل کنید. (مکی – جنابعالی نگذاشتید بنده تمام مطالبم راعرض کنم) بعد بفرمائید اگر حق الامتیاز دولت ایران طبق امتیازات کشور ونزوئلا دریافت میگردد از بابت سال ۱۹۴۷ بجای ۷ میلیون لیره بالغ به ۲۲ میلیون لیره میشدیعنی متجاوز از ۳ برابر شرکت نفت عراق میتواند تا ۶ شلینک طلا حق الامتیاز دریافت دارد واین مبلغ نیز با در نظر گرفتن قیمت عادله یش از ۳ برابر حق الامتیازی است که تاکنون بدولت ایران پرداخته شدهاست بر طبق امتیاز جدید در کویت نیز حق الامتیاز دریافتی از ۳ برابر حق الامتیاز که تاکنون بدولت ایران پرداخته شدهاست متجاوز است. ضمناًاز کل حق –الامتیازی که ونزوئلا وکویت وبصره دریافت میدارند مقداری هم نفت خام است که عیناً میتوانند آنرا تحویل بگیرند وبنابراین هر گاه این ارقام منشاء محاسبه باشد ماخذ حق الامتیاز متداول فعلی در دنیا در حدود یک لیره درهر تن استخراج شده میشود. از ارقام فوق و مخصوصاً با مداقه در مندرجات قسمت (۱۷) این یادداشت بخوبی آشکار است که برای حق الامتیاز ایران بهیچوجه مبنای عادلانه و منصفانهای در کارنیست.
- ۱۷- معافیتها. کم وکیف معافیتهای مالیاتی وگمرکی مورد محاسبه دقیق و تعیین تکلیف قطعی باید قرار گیرد باین معنی که مالیات بر درآمد شرکت بر طبق قانون مالیات بر درآمد ایران برای سال ۱۹۴۷ بالغ بر ۱۲میلیون لیره میگردد واز طرف دیگربر طبق مقررات مملکتی در هر یک از سنوات ۱۳۲۵ و۱۳۲۶ حقوق وعوارض گمرکی اجناس و اشیائی که شرکت بایران وارد کرده و یا از ایران صادر کردهاست در حدود ۱۷ میلیون لیرهاست توضیحاً علاوه مینماید که شرکت در سال ۱۹۳۳ از بابت مالیات بر در آمد مبلغ ۲۷۴۴۱۲ لیره بدولت ایران و۳۰۵۴۱۸ لیره بدولت انگلستان پرداختهاست و حال آنکه درسال ۱۹۴۷ مالیات دولت ایران ۷۶۵۴۰۵ لیره ومالیات انگلستان ۱۵۲۶۶۶۶۵لیره بودهاست
- ۱۸- سهام شرکت. تبدیل حصه ایران از ذخائر شرکت بسهم شرکت نظیر معاملها ی که باصاحبان سهام میشود.
- ۱۹- اسعار. استفاده از یک قسمت از اسعار حاصله از فروش مواد نفتی در دنیا.
- ۲۰- فروش نفت برای صدور. تعیین ترتیبی که بموجب آن شرکت مواد نفتی رابرای صدور در اختیار دولت یا اتباع ایران خواهد گذاشت.
- ۲۱- نفت شاه. اتخاذ تدابیر عملی برای تأمین منافع وحقوق ایران در نفت شاه بمناسبت مجاورت با نفت خانه.
- ۲۲- شرکتهای وابسته. تعیین مقرراتی که شرکتهای غیر تابعه بایستی مشمول آن باشند.
- ۲۳-تغییرات اساسنامه. ضرورت جلب موافقت دولت ایران نسبت بتغییراتی که در اساسنامه سال ۱۹۳۳ بعمل آمدهاست.
- ۲۴- ذخایر شرکت. روشن نمودن وضع ذخایر وطرز تشکیل آنها وتعیین حقوق دولت بطور دقیق.
- ۲۵- خطوط هواپیمائی وتلفونی وتلگرافی وغیره کم و کیف وحدود قیود استفاده شرکت از خطوط هواپیمائی وتلفونی وتلگرافی وبندر سازی وغیره باید مورد دقت قرار گیرد.
این ۲۵مادهای بود که در زمان کابینه آقای هژیر که نماینده شرکت بطهران آمده بود داده شده ودر ظرف ده جلسه مذاکره ایکه شدهاست توضیحات مفصل دراطراف هر کدام از آنها بنماینده شرکت داده شدهاست همینطور که برای آقایان عرض میکنم نماینده شرکت سه ماه از دولت وفت خواست که برود با هیئت مدیره مذاکره بکند وبعد بایران برگردد مذاکرات مجدداً شروع شد بعد از سه ماه که کابینه آقای هژیر رفته بود وبجایش کابینه به آقای ساعد واگذارشده بود اطلاع بیا دادند که نماینده شرکت حاضر است که بتهران بیاید برای مذاکره تهران آمدبرای اینکه دراین مذاکراتی که میشود تنها دولت دخیل نباشد واشخاصیکه امروزدرخانه شان نشستهاند وتنقید میکنند (مکی – ویک لکه سیاه در زندگیشان ندارند) ونمیخواهند حاضر بشوند که خدمتی باین مملکت بکنند
بنده این مراسله رامیخوانم تا آقایان بدانند تاریخ ۱۳۲۷/۱۱/۹ مراسله بشماره ۷۲۷۹از طرف وزارت دارائی بآقای نخست وزیر.
جناب آقای نخست وزیر – در تاریخ ۶و۱۰و۲۷ ذیل شماره ۶۷۹۶ راجع بمذاکرات رئیس شرکت نفت در تهران با اینجانب درباب تعیین نمایندگان دولت ایران برای تجدید مذاکرات نسبت بامور مربوط بشرکت نفت شرحی عرض و ضمنا پیشنهاد نموده بودم که دولت یک هیئت سه نفری از افرادی که بشرح زیر معرفی نموده بودم معین کنند جناب آقای تقی زاده جناب آقای دکتر مصدق – جناب آقای هژیر – جناب آقای بهاءالملک و آقایان ابتهاج و نصرالله جهانگیر معین فرمایند که تحت نظر وزیر دارائی وقت یا تحت نظر هر یک از آقایان که مصلحت میدانند مشغول مذاکره با شرکت نفت باشند ولی تاکنون نظر هیئت دولت راجع بنمایندگان مزبور ابلاغ نگردیدهاست و با اینکه در مذاکرات حضوری اظهار نظر فرمودهاند که اینجانب سمت نمایندگی از طرف دولت را دارم تا حال نیز در باب انتخاب اینجانب بسمت مزبور مراتب را کتبا ابلاغ نفرمودهاند چون نماینده شرکت بزودی بطهران عازم خواهد شد متمنی است امر و مقرر فرمائید چنانچه اینجانب بایستی سمت نمایندگی را داشته باشم امر عالی را کتبا ابلاغ و اسامی آقایانی را که با اینجانب برای مذاکره شرکت خواهند داشت تعیین نماینده اینرا میدانید برای چه نوشتم برای اینکه آنروز میدانستم که هیچیک از آقایان برای کار مسئولیت دار در این مملکت زیر بار نمیرود برای اینکه یک گوشهای بنشینند و تنقید کنند برای اینکه روز کار و میدان کار مرد کار میخواهد متاسفانه این مملکت فاقد مرد کار است من صریحا عرض میکنم تمام آن اشخاصی که منفی باف هستند آنهائی هستند که در خانه شان نشتهاند و تنقید کردهاند این پیشنهاد رسمی است از طرف آقای نخست وزیر بفرد فرد آقایان مذاکره شد التماس شد که آقایان این کار مملکت است کار من نیست این یک کار مهمی است این کار بستگی به آتیه مملکت دارد، مربوط به بچههای شما است بیائید انصاف داشته باشید و حاضر شوید بخودتان زحمت بدهید بجای اینکه آب خنک بخورید بجای انیکه مینشینید مقاله مینویسید در موقعش بیائید زحمت بکشید این دوسیهها را بخوانید تمام آقایان گفتند ما چکار داریم.
تقی زاده – کی کرد و کی کرد اصلا یک کلمه نشنیدم (خنده نمایندگان)
مکی – خطاب به آقای وزیر دارائی – دروغگو معلوم میشود همه اش را دروغ میگوئید (زنگ ممتد رئیس)
دکتر بقائی و مکی – آقا این تکذیب تقی زاده چرا دروغ میگوئید؟
بعضی از نمایندگان – دروغ است.
مکی – تمامش دروغ است.
دهقان – بی ربط میگویند اگر راست میگویند چرا یک کلمه اینجا راجع بنفت نگفتند (زنگ ممتد نائب رئیس)
دکتر بقائی – این اولش دروغ است (زنگ نایب رئیس) آخر دارند دروغ میگویند آقای تقی زاده تکذیب میکنند. بقیه هم که نیستند مدرک نشان بدهید که قبول نکردند اشان که تکذیب میکنند.
یمین اسفندیاری – ایشان که نگفتند من صحبت کردم میگویند آقای ساعد صحبت کردند.
وزیر دارائی-... بنده با نهایت ارادتی که بشخص جناب آقای تقی زاده تا امروز دارم و خواهم داشت بسیار متاسفم که ایشان با اینکه نامه رسمی آقای نخست وزیر بایشان نوشتهاند با اینکه در تمام مذاکرات ما وارد بودهاند. این خط آقای تقی زادهاست اگر شرافت دارند بیایند اینجا قسم بخورند که من ننوشتهام (اینها رجال ما هستند که ما را چهل سال اغفال کردهاند) (زنگ رئیس) اولین مراسلهای که راجع بنفت نوشتم و اولین مذاکرهای که راجع بنفت کردم در منزل آقای تقی زاده بود این کاغذ آقای تقی زادهاست (همهمه نمایندگان) (دکتر معظمی – کاغذ آقای تقی زاده را بخوانید) عرض کنم که اولین مذاکره ای که با مستر گس شد مستر گس گفت من آمدهام بایران برای تعدیل نسبت به بعضی مواد من بهش گفتم آقا ما تعدیلات نمیخواهیم ما مطابق قانون مهر ۱۳۲۶ وظیفه دارد در تجدید نظر هستیم منظور ما تجدید نظر در قرار داد است او گفت ما همچو حرفهائی نداریم تجدید نظر صحبتش نیست تجدید نظری اگر هست در امتیاز نامه مربوط بمذاکرات ما نیست پس من بر میگردم بلندن گفتم بروید بنده یک یادداشتی در منزل جناب آقای تقی زاده تهیه کردم برایشان خواندم، ایشان اصلاح کردند خط خود ایشان اینجاست ایشان بیایند اینجا بگویند خط من نیست آنوقت بنده تمام این مطالب را قبول دارم همانطور یکه دیروز مذاکره کردیم در مقابل یادداشتهائی که دولت در کذاکرات سابق با آقایان داد انتظار داشتیم که جواب کتبی و نظر نهائی شرکت بما گفته میشد ولی چون نظریات کتبی داده نشد و بعلاوه همانطور که در قسمت چهار یادداشت سابق دولت اشاره شده بود با فرض اتخاذ ترتیبات مذکور در قسمت ۳ یادداشت و استیفای کامل حقوق مندرجه در امتیاز نامه فعلی باز هم در اوضاع فعلی حقوقی که بدین ترتیب عاید دولت خواهد شد عادلانه و منصفانه نبوده و چه از لحاظ رفع اشکالات مندرج در قسمت یک یادداشت سابق و چه از لحاظ اجرای اصول عدالت و انصاف بایستی نسبت بطرز تعیین این حقوق تغییر اساسی بعمل آید و چنانکه آقایان بخوبی اطلاع دارند از تاریخ عقد امتیاز نامه جدید تحولاتی در ایران و دنیا پیش آمدهاست آقای تقی زاده و او را زدند با خط مبارکشان گفتند که او غلط است در دنیا بکنید. (تقی زاده – از ما کی دعوت کردید؟ این را گفتم) که منافعی که حقا و انصافا که باید بدولت ایران از این امتیاز برسد فعلا نمیرسد و حتی همانچه هم که در سال ۱۹۳۳ یعنی موقع عقد قرارداد امتیاز عاید ما میشد اینک عاید نمیشود (در سال ۱۹۳۳ لیست عایدات بسودنا ویژه ۳۸. ر. و حالا. ر. است) و با در نظر گرفتن منافعی که سایر کشورها از دادن این قبیل امتیازها برده و میبرند و با توجه باینکه مقررات امتیازهای سایر ممالک بیشتر و بهتر از امتیاز نامه نفت جنوب است مع الوصف در سالهای اخیر در امتیاز نامههای مزبور تجدید نظرهائی شده یا در شرف تجدید نظر میباشد و با ذکر این نکته که خود اولیاء شرکت نفت با نهایت حسن نیتی که دارند باید اذعان کنند اینجا هم آقای تقی زاده فرمودند که این حسن نیا را شما اینجا ننویسید چرا شما تصدیق میکنید آنها حسن نیت دارند.
اگر این را هم تکذیب بکنند من حرفی ندارم که با موجباتی که پیش آمده از قبیل مالیات بر درآمد دولت انگلستان محدود کردن سود سهام – قرار دادهائی که بزیان دولت ایران بودهاست آنچه باید بدولت ایران طبق این امتیاز نامه میرسید در ظرف این چند سال اخیر نرسیده و مکرر در مذاکرات سابق اشاره بتعدیلاتی نسبت به آینده نمودهاند و نیز با توجهی که اولیاء شرکت دارند که ملت ایران و مجلس شورایملی بهیچوجه از مقررات امتیاز نامه با پیش آمدهائی که شده رضایت کامل نداشته و آنرا کافی برای استیفا حق کامل ملت ایران نمیدانند و دولت را مکلف نمودهاند که نسبت به استیفای حقوق ایران حد اعلای کوشش را بنماید بنابراین و بجهاتی که فوقا ذکر شد و استدلالاتی که در یادداشتهای گذشته بعمل آمد و توضیحاتیکه در مذاکرات گذشته از طرف نمایندگان دولت داده شد بنظر ما مسلم گردیده که برای استیفای حقوق کامل ملت ایران و برای اینکه عوائدی که حقا و انصافا باید بما برسد لااقل کمتر از سایر کشورها نباشد اینجا ما نوشته بودیم کمتر از سایر کشورهای همجوار باز جناب آقای تقی زاده فرمودند چرا کشورهای همجوار میگذارید با خط مبارک خودشان زدند و نوشتند سایر کشورهای دیگر (بعضی از نمایندگان – اینکه خوب است،) بلی بسیار خوب است بنده هم فوق العاده استفاده کردم ایراد در این بود که ایشان فرمودند من روحم اطلاع ندارد (دکتر بقائی – حضرتعالی فرمودید دعوت کردند) لازم است که در بعضی از مواد امتیاز نامه تجدید نظر شود و وقتی اطمینان بحسن نیت اولیاء شرکت نفت داریم باز اینجا را تذکر دادند که حسن نیت را برداریم یقین داریم این پیشنهاد ما مورد قبول واقع خواهد گردید اگر موافق باشند نسبت باین مواردیکه مورد نظر است بعد مجلس شورایملی نظریات خود را بدهد موادی که آنجا باید تجدید نظر شود عبارتست از ۱۰-۱۱-۱۵-۱۶-۱۸-۱۹-۲۱-۲۶ بعد از اینکه این یاد داشت را ما دادیم این بحث که اینجا شروع شد بحث این بود که عرض کردم ما روز اولی که خواستیم وارد مذاکره بشویم میخواستیم این مسئولیت را این بار برگ را بر گردن خودمان تنها نگذاریم گفتیم آقا یک دستگاهی است که باید این کار را بکند منفعت مملکت است کار بزرگ است و بهتر آنکه اشخاصیکه توی این مملکت مقام پیدا کردهاند وزیر شدهاند رئیس الوزراء شدهاند شخصیت پیدا کردهاند از بودجه این مملکت ارتزاق کردهاند و میکنند اینها هم شریک باشند دلشان باید بسوزد و شاید بما کمک کنند راهنمائی کنند تا بعد وقتی که تمام شد ننشینند در خارج کوراغلی بخوانند که چنان بکنید و چنان نکنید خوبست که خودشان وارد شوند (دکتر بقائی- شما رسما ازشان دعوت کردید؟)
آقای نخست وزیر با فرد فردشان مذاکره کردند مراسله که از آقای نخست وزیر داریم این است عرض کردم بعد از آنکه با همه اینها صحبت کردم تنها کسی که حاضر شد با ما همکاری کند جناب آقای عدل وزیر مشاور دکتر شادمان هم که در مذاکرات سابق شرکت داشت دعوت کردیم آنهم استعفا داد و دکتر پیرنیا که رئیس اداری خودمان است آقای امامی هم که کمیسر نفت است در لندن بوده آقای جهانگیر که چندین سال رئیس شرکت نفت بودند و در زمانیکه قرار داد ۱۹۳۳ بسته شد وارد کار بودند وقتی این جریان را بنده دیدم مأیوس شدم از اینکه دیگران بیایند خودشان را بزحمت بیندازند و صبح تا غروب یا پرونده بخوانند یا وارد مباحثه بشوند در خانه خودشان نشستهاند بعد هم در موقع خودش تنقید خودشان را میکنند، مجبور شدیم که تمام سوابقی که بوده یا تمامخ نظریاتی که متخصصین دولت در ۱۹۳۳ داده بودند تمام نظریاتی که متخصصین دولت برای امتیاز نفت ایران و آمریکا داده بودند تمام اینها را خواندیم، خوانده شد یک قدری اطلاع پیدا کردیم این را باید بطور معترضه عرض کنم اینکه گفته شد امتیاز ۱۹۳۳ تا جلسه آخر صحبت تمدیدش نبود این دروغ است. این دروغ است که نمایندگان شرکت گفتند روز آخر یا تمدید یا قطع میکنیم مذاکرات را (دکتر – این را آقای تقی زاده پشت تریبون فرمودند) در ۱۹۲۸ سفر دومی که مرحوم تیمور تاش به پاریس رفته بودند با سرجان کدمن یک قراردادی را پاراف میکنند باسم قرار داد سه ستاره بعنوان قرار داد سه ستاره یکی از شرایط آن قرارداد سی سال اضافه شدن بر مدت امتیاز است یعنی مذاکراتی که تا آخر دفعه میگویند تمام شدهاست دفعه آخر آمدند رفتند پیش اعلیحضرت فقید گفتند که یا بیا امضاء کن... (بعضی از نمایندگان - - قرارداد ستاره؟) بلی پاراف کردهاست سرجان کدمن قرارداد سه ستاره تیمورتاش در سال ۱۳۱۱ از هیئت وزراء تصویب نامهای صادر شد. همان قرارداد را قبول کردهاند منتها بعد تردیدی درش شد.
قرار بودهاست که اینها مقداری پیش قسط بما بدهند وضع خزانه در آنموقع بقدری بد بودهاست که کاغذی از وزارت دارائی وقت مینویسند بمرحوم تیمورتاش اینها هم در روسیهاست که مینویسند من خجالت میکشم اینقدر که از بانک شاهی قرض کردیم (بعضی از نمایندگان – وزیر دارائی وقت کی بودهاست؟) جناب آقای تقی زاده یکشاهی پولنداریم شما تلگرافی بسرجان کدمن بکنید و خواهش کنید که صد هزار لیره باعتبار قرارداد جدید بما بدهد تا ما بتوانیم کار مملکت را راه بیندازیم اگر این صحبتها نمیشد اینها را بنده عرض نمیکردم و در گور میبردم (دکتر بقائی – خیلی خوب شد تاریخ باید روشن بشود از خودتان دفاع کنید)تا گفته نشود برضا شاه فشار آوردنند گفتند این مذاکرات قرارداد ۱۹۳۳از ۱۹۲۸ شروع شدهاست (دکتر بقائی – اینها را بخوانید این قرارداد را بخوانید) (دهقان – بگذارید در یک سکوتی این حقایق گفته شود) یعنی نگویند که تصویب نامهای صادر نشده هیچ یقه بنده را نگرفتند بیا این کار را بکن. (دهقان – بگذارید این حقایق گفته شود تا ملت ایران خادم و خائن را بشناسد) سه سال دولتهای وقت وزرای وقت نشستند و صحبت کردند، باعتبار قرارداد موهوم قرض خواستند، برای اینکه چرخ مملکت را بچرخاند آن وقت بیایند اینجا تمام تقصیر را بگردن رضا شاه که مردهاست بیندازند و بگویند ما همه مان درستیم؟! (احسنت) در هر صورت این یادداشتها باینها داده شد (دکتر بقائی – آن سه ستاره خدمتتان هست؟) (خنده نمایندگان) یک کامیون در وزارت دارائی دوسیه هست یکی دو تا و یک روز و دو روز نمیشود که خیال کنیم یک قراردادی را یک روزه دو روزه نوشتند و گفتند امضاء کنید، در هر صورت هر چه بود هر چه شد قرارداد یا خوب یا بد امروز ما واردش نمیشویم یک قراردادی در ۱۹۳۳ بسته شد و یک شرایطی هم نوشته شده اول دفعهای که ما باینها گفتیم آقا این قرارداد را میخواهیم تجدید نظر کنیم برای اینکه ببینیم دوستانه حاضر هستند نسبت باین قرارداد تجدید نظر کنیم؟ (مکی – آن قرارداد سه ستاره چه شد؟)
آن قرارداد سه ستاره حالا مطرح نیست صحبت اقدامات دولت فعلی است (یکی از نمایندگان – وجه تسمیه قرارداد سه ستاره چیست؟)آن قراردادی که پاراف شده بود اینها جزء پرونده هائی بود که در کارهای مربوط به تیمورتاش بود روزیکه ایشان فوت شد اینها همه صورتمجلس شد و تحویل وزارت دارائی گردید و اینکه وجه تسمیه این سه ستاره چیست چون ایشان در وقتیکه امضاء کردنند سه ستاره رویش کشیده بودند این معروف شد بقرارداد سه ستاره وقتیکه این یادداشت باینها داده شد آقایان گفتند که ما حاضر نیستیم تجدید نظر کنیم این قرارداد که الان هست و این حرف را بزنند مجلس هم که به ما گفتهاست این قرارداد کان لم یکن است و بروید یک قراداد تازهای بندید گفتهاند در حدود این قراداد صحبت کنید ما ببینیم روی این قراداد چه موادی میتوانیم پیدا کنیم که از این مواد استفاده کنیم و آنها را تحت فشار بگذاریم دیدیم چند مادهاست که در اینجا میشود استفاده کرد یادداشتهایی که در زمان کابینه آقای هژیر تهیه شده بود همین یادداشتها را مطالعه کردیم بعد هم نظر متخصصین را خواستیم و بهشان گفتیم شما نسبت باین قرارداد تخلف کردید چون تنها راهی که ممکن بودکه اینها را در فشار بگذاریم از نقطه نظر این قرارداد گفتیم که شما تخلف کردید و میزان تخلف را باید محکمه تعیین کند خود این قرارداد دو تا ماده دارد که حالا خوبست من برای آقااین بخوانم یک ماده اش اینست که این امتیاز برحسب هیچ قانون عمومی و خصوصی یا هیچیک از دستورات اداری یا تصمیمات مقامات اجرائی قابل لغو نخواهد بود یک ماده اش هم ماده ۲۶ است که میگوید: این امتیاز مگر در صورتیکه کمپانی مطابق ماده ۲۰ آن را ترک کند. بعد هم در اینجا تصریح کردهاست مذکور در فوق منحصر باین قرارداد است خوب یکی اینکه
- اولا هر گاه مبلغی که برحسب رأی محکمه باید بدولت پرداخته شود تا یکماه بعد از صدور رأی پرداخت شود
- دوم اینکه هر گاه تصمیم بر انحلال اختیاری یا اجباری کمپانی قرار گرفت پس ما افتادیم در مقابل این محظور یک مردی میگوید که من امتیازنامه دارم و حاضر برای تجدیدش نیستم ما گفتیم تخلف کردی گفت ثابت کنید در محکمه من هم جواب میدهم ما مجبور شدیم از این مرحله وارد شویم گفتیم این قضیه را میگذاریم دست آخر شاید در مواد باهم موافقت کردیم چرا برویم بحکمیت گفتند بسیار خوب حاضر هستیم مذاکراتی بکنیم آمدند پیشنهاداتی دادند پیشنهاد خود دولت از ماده ۱۰ و ۱۱ پیشنهاد خود دولت باشد ما چون تجربه داشتیم نسبت باین امتیاز که روی این مقررات امتیاز چه قسمت از منافع ما ممکن است تأمین بشود ناچار آمدیم بانظر متخصصین یک فرمولی پیدا کردیم که تمام راه عدم استیفای حقوق دولت بستته شده باشد اولا بجای اینکه مثل قرارداد دارسی از عوائد بما بدهند که یک عایدات منظم سه ماه بسه ماه باشد چون یکی از مواد امتیاز دارسی این بود آقای مکی ما باید صحبت میکردیم بیلان شرکت ۵ و ۱۶% بایستی بما بدهند دیگر ماه بماه سه ماه بسه ماه بما چیزی نمیدادند محسنات این قرارداد فعلی مقرراتی داریم که از روی تن شماری یک مقداری بگیریم (مکی – راجع بهمین عرض دارم) دیشب ما روی این بحث کردیم آخر سال امتیاز نامه بیلان شرکت که بسته شد صدی بیست از عایدات بگیریم ما آمدیم گفتیم که این فرمول را از این جهت از دست ندهیم که یک چیزی بگیریم اما این بیست درصدی که نوشتهاند که ۲۰ درصد از سود قابل تقسیم بصاحبان سهام آنوقت نتیجه این میشود که این رزورها و مالیتها همش منحل میشود و دیگر چیزی برایمان نمیماند پس اگر ما این بیست درصد را فرمولی برایش پیدا کنیم که دیگر مالیات بر درآمد این رزروها ازش کم نشود بهتر است
- سوم اینکه ما فهمیدیم که ما نفت داریم در مملکت اختیار نفت باید در یک قسمت در دست ما باشد بعد گفتیم بهترین فرمولی که میشود برای اینکار پیدا کرد فرمولی است که در ونزئلا معمول است ولی ۵۰ درصد از این راه بما میدهند ۵ و ۶ شلینک طلا چون عنوان طلا دارد پایه اش ۱۲۰ شلینگ نیست پایه اش ۸۳ شلینگ است نتیجه میشود ۱۳ شلینگ تفاوت بعد هم بجای اینکه بیست درصد سود قابل تقسیم بما بدهند سود ناویژه بما میدهند سود ناویژه آقایانی که در کاربیلان وارد هستند میدانند سود ناویژه یعنی قبل از برداشت مالیات بر درآمد از آن بما بهند بعد هم گفتیم یک ششم نفت خام به قیمتی که به بحریه انگلیس یا دیگران میفروشند به ما بدهند که ما اگر بخواهیم یک وقتی بفروشیم داشته باشیم و در داخله بفروشیم و مصرف کنیم مجموع اینها کمتر از ۵۰ درصد عایدات ما نشود اگر هم کمتر شد بما بقیه اش را بدهند این فرمول هم زیاد من درآوردی نبودهاست با نظر متخصصین وقت و مشاورین اقتصادی بودهاست که با آنها مشورت کردیم و حساب کردیم که اگر ما این کار را بتوانیم بکنیم این حد اعلای درآمدی است که امروز در همه جای دنیا ممکن است گرفته شود از یک شرکت ضمنا هم گفتیم بهشان با ماده ۱۰ و ۱۱ تکلیفش روشن شود چون این شاه مادهاست ما وارد سایر مواد نمیشویم اینها رفتند و آمدند و مذاکرات زیادی کردند بالاخره پیشنهاد کردند که این فرمول دولت چون مغایر وضع فعلی امتیازنامهاست ما قبول نمیکنیم چون این امتیازنامه را ما فرمول آنرا حاضر نیستیم عوض کنیم گفتیم تفاوت چیست گفتند تفاوت این است که بما بجای ۴ شلینگ روی هر تن ۶ شلینگ بدهند نتیجه این را هم ما گفتیم روی استخراج ببینند نه روی فروش برای اینکه تفاوت استخراج و فروش همیشه چند میلیون تن است که آن مقدارش را در کارخانهجات مصرف میکردند مالیات نمیدادند تن شماری نمیدادند و گفتند که ما قبول میکنیم که ۴ شلینگ را ۶ شلینگ گفتیم و این قسمت مالیاتی که هست که از ۶ میلیون به بالا را ۹ پنس بدهیم.
آنرا گفتیم ۶ شلینگ یعنی سه پنس اضافه کنیم که خلاصه مجموع عایدات ما روی وضع امتیازنامه با تفاوت قیمت طلا الان ده شلینگ و نیم پنس بعد که ما گفتیم این غیر قابل قبول است و نمیتوانیم قبول کنیم پیشنهاد تازهای آوردند که بیست درصد رزرو عمومی که در امتیازنامه حق شما است ما بجای اینکه آخر امتیازنامه بشما بدهیم سال بسال بشما میدهیم تفاوت هم این است که اختیار رزرو عمومی دست کمپانی است ممکن است حالا که سی میلیون لیرهاست سال دیگر سی میلیون لیره را در جای دیگر خرج کند شما اگر میخواهید اینکار را بکنیم حاضریم سال بسال به شما بدهیم البته این آخرین پیشنهاد آنها بود ما هم به آنها تهدید کردیم که قبول نداریم مذاکرات ما قطع شد و در نتیجه آنها رفتند وقتی که مذاکرات ما به اینجا رسید بهشان پیغام دادیم که اگر نظر شما نسبت با این استیفا این است ما نظرش را اصلا قبول نداریم بالاخره رئیس شرکت خودش به تهران آمد مذاکرات تجدید شد آمدند گفتند سال ۴۷ و ۴۸ که درآمد زیاد شدهاست یکسال استثنائی بودهاست برای اینکه قیمت نفت در سال ۱۹۴۶- ۲ لیره و در ۱۹۴۸ به ۵ لیره و چون این یکسال استثنائی بودهاست باین مناسبت این وضع برای بعد قابل قبول نیست پیشنهاد کردنند که با این طریق که ما میگوئیم در ۱۹۴۷ بجای ۷ میلیون لیره بشما ۱۲ میلیون و خوردهای لیره بشما داده میشود و در سال ۱۹۴۸ بجای ۷ میلیون لیره ۱۸ میلیون و هفتصدو پنجاه هزار لیره (دکتر معظمی – اینها کتبی بوده یا شفاهی) تمام کتبی بوده بنده نمیدانم که خبط کردهام یا درست این عمل را کردهام چون در مملکت ما همه چیز تکذیب میشود لایحه را به مجلس میدهید کمیسیون دارائی مجلس تصویب میکند بعد در روزنامه مینویسند که چنین لایحهای بمجلس نیامده تمام مذاکراتی که کردیم تمام کتبی بودهاست و آنچه آنها امضاء کردند آنرا امضا کردم همه امضاء کردیم و بمسئولیت همهاست خوشبختانه بنده این مذاکرات را تمام کتبی کردم که اگر یک کسی یک روزی بیاید میبیند که من یک کلمه حرف از اینها قبول نکردم مگر اینکه یادداشت ازشان بگیرم یک کلمه حرف تصمیم نگرفتیم مگر اینکه نظر مشاورین نفت را بپرسم با مشاورین عالیمقام مشورت کنم و با نظر آنها جواب بدهم در هر صورت اینها رفتند و آمدند و رئیس شرکت گفت که ما حاضریم که برای ۲۰ درصد رزرو و سهم شما علاوه بر آن ۵ و ۱۰ شلینگ که بابت حق الامتیاز میگیرید ۵ و ۲ میلیون لیره برای سال ۱۹۴۹ کنیم آقای نخست وزیر بهشان جواب دادند که این پیشنهادات شما را ما اصلا نمیتوانیم قبول کنیم نه من قبول میکنم نه وزیر دارائی قبول میکند نه دولت نه مجلس و ایشان هم با نهایت تعرض از ایران خارج شدند بالاخره مذاکرات تمام شد گزارش از طرف وزارت دارائی بنده و همکاران خود بدولت دادیم که آقا مذاکرات تمام شد و دیگر جای مذاکرهای هم نیست برای اینکه جای توافق هم نیست بعقیده ما عقیده ما که در ایران هستیم عقیده مان این است که برویم بحکمیت برای اینکه راه دیگر ندارد ضمنا پروفسور ژیدل در تهران بود گفتیم که ما میخواهیم ببینیم از دو طرفش حساب است هر دو طرف را باید حساب کنیم مذاکره ما به نتیجه نرسید و در ضمن حکمیت و حکم هم ما را محکوم کرد آنوقت آقای آزاد تشریف میآورند اینجا میگویند اینهم خیانت بود چرا رفت بحکمیت مگر میشود با دولت انگلیس طرف بشوید این حق ما چهارصد میلیون لیرهاست باید گلشائیان را آتش زد برای اینکه میلیونها لیره باین مملکت ضرر زدهاست برای اینکه از گل روی مستر گس خوشش نیامده یا وقتیکه با او صحبت کرد اوقاتش تلخ شد برای اینکه اشخاصیکه در گوشهای نشستهاند و تنقید میکنند همینطور هستند پروفسور ژیدل که پروفسوری عالی مقام حقوق بین المللی و همه آقایان میدانند که یک است در دنیا که نسبت به پروژههای ما اظهار نظر کرد خود کمپانی گفت چون پروفسور ژیدل گفتهاست من نمیتوانم قبول نکنم برای اینکه این یک مرد عالیمقامی است که حرفش حجت است ما گفتیم که آقای پروفسور ژیدل شما این گزارش را بخوانید مطالبات مارا ببینید که ما میتوانیم بحکمیت مراجعه بکنیم یا نمیتوانیم ورودی این ۲۵ ماده کدامش قابل طرح است در مرحله حکمیت آقای پروفسور ژیدل وقت صرف کردند و یک کتاب ینوشتند راجع باین قضیه که به عقیده بنده یک تزی است که اشخاصیکه وارد در کار حقوق هستند میتوانند استفاده زیاد ببرند و منهم که این را میخوانم از هر صفحه آن لذت میبرم ایشان از نظر اینکه دولت میخواهد برود در یک محکمه حکمیتی بنشیند و بیان دعوا بکند تمام این تز دولت را نوشته که اینجور میشود اگر خواستند بروند دفاع کنند ولی گفتند متأسفانه از این ۲۵ ماده که شما اعتراض کردید فقط ۸ فقره آن قابل اعتراض است نروید خودتان را زحمت بدهید گفتیم خوب شما حکم ما آقای پروفسور را انتخاب کردیم گفتیم شما حکم دولت شما بروید در محکمه حکمیت رأی بدهید اینجا است که بنده باید به آقایان عرض کنم که خیلی متأسفم در جلسه سری که بنده دعوت کردم بنده این مطالب را گفتم حالا آقایان اصرار دارید که من علنی بگویم علنی میگویم (عدهای از نمایندگان – نفرمائید) (فرامرزی – مصلحت را در نظر بگیرید و حرف بزنید)
برای اینکه مردم بدانند که اگر من تقاضای جلسه سری کردم برای اینکه برای این نبود که پرده پوشی کرده باشم موضوع این نبود که خواسته باشم مخفی باشد یک نظریاتی از دهان متخصصین از دهان علمای عالیمقام مسبوق هستند در آنجا مذاکره شد ما از مجموع بیاناتی که شد چه مذاکرات وزارت خارجه و چه در جاهای دیگر باین برخوردیم که مصلحت مملکت در تمام کردن اینکار با خود آقایان است باین جهت ما ناچار شدیم باز باب مذاکرات را مفتوح کنیم پیشنهادات تازه بدهیم و خواهش کنیم که دو مرتبه مذاکرات تجدید شود نماینده شرکت دو مرتبه آمد و مذاکرات شد و در نتیجه این مذاکره باینجا رسیدیم که بجای ۵و۲میلیون لیره که برای ۲۰ درصد رزرو عمومی و بیست درصد سود سهام در سال ۱۹۴۹ منحصرا برای ما تعیین میکردند حاضر شدند تا آخر امتیاز نامه چهار میلیون لیره حداقل پرداخت کنیم ضمنا دولت ایران وجهی که میگیرد مشمول مالیات بردرآمد دولت انگلستان بشود اینها مذاکره کردند و گفتند در این قضیه هم ما حاضر هستیم این عمل را بکنیم اولا راجع به آن تن شماری مشمول آن مالیات بردرآمد نیست برای اینکه آقایان مسبوق باشند و یکی از آقایان هم صحبت کردند این ۵۱ میلیون لیره بعد از پرداخت بعد از پرداخت آن ۷ میلیون هشت میلیون لیرهاست که بعد از تن شماری بما میدهند یعنی عایدات نفت که میگویند ۵۰ میلیون لیره عایدات نفت است در حقیقت شصت میلیون لیرهاست آن ۹ میلیون لیره پولی است که از بابت تن شماری بما میدهند وقتی که پرداخت کردند آنوقت بیلان میدهند گفتند ما در آن رقم تن شماری که مالیات بردرآمد دولت انگلیس راجع برزرو عمومی که شما میگوئید رزروی که مطابق این امتیاز نامه میگوئید شما حق دارید ما مجبور بودیم که یک فورمولی پیدا کنیم همان فورمولی که بنظر آقای آزاد خیلی مشگل میآید خیلی فهمش آسان است اگر یک دفعه مراجعه کنند گفتم چون مالیات بردرآمد انگلستان در تغییر است الان ۹ شلینگ است نرخ فوق مالیات بردرآمد زمان جنگ بوده ممکن است پائین بیاید این فورمول را که ما پیدا کردیم که روی یک لیره مالیات بردرآمد دولت انگلیس میگیرد این را بر مبلغ رزروی که میخواهیم بگذاریم علاوه کنیم و بیست درصد بما میدهند یعنی اگر یک میلیون لیره اینها میبایستی برزرو بگذارند سهمی که بما میدهند حقا مطابق این امتیاز نامه باید دویست هزار لیره باشد فرض کنیم که مالیات بردرآمد انگلیس ده شلینگ باشد این ده شلینگ را هم روی این میکشند میشود دو برابر مثل اینکه دو میلیون لیره بودهاست و بجای اینکه بما دویست هزار لیره بدهند چهارصد هزار لیره میدهند پس نتیجه آن قسمت رزرو که بما پرداخت میشود مشمول مالیات بردرآمد دولت انگلیس نیست بعد بحث در این شد که این پیشنهادی که دادهاند آیا نسبت بسایر مواد هم صحبت میشود چند ماده در انیجا بود که مورد نظر دولت بود عرض کردم یکی ماده ۱۵ بود که طرحی که ما به آنها نوشته بودیم صریحا قید کردیم که باید نماینده دولت حق حضور در تمام جلسات هئیت مدیره شرکت داشته باشد و ضمنا هم در آنجا تصریح کرده بودیم که شخصا یا بوسیله متخصصین حق بازرسی کلیه دفاتر محاسبات کمپانی را دارا باشد یکی ماده ۱۸ بود که تقاضا کرده بودیم هر وقت بخواهند سهامی منتشر بکنند بایستی که برای اتباع ایران تا میزان نصف سهام در تهران هم منتشر کنند و حق تقدم قائل شوند یکی هم راجع بماده ۱۹ بود که قیمت نفت و بنزین در داخله مملکت که ما گفتیم مطابق قیمت تمام شده آبادان قیمت معین بشود یا بقیمتی که بدستگاههای دیگر میفروشند مثل بحریه انگلیس یکی هم راجع بماده ۲۶ بود که ما تقاضا کردیم هر ۱۵ سال یکمرتبه تجدید نظر شود عرض کردم نسبت باین مواد چون مخالف با امتیازنامه فعلی است گفتند ما حاضر برای مذاکره نیستیم حاضر برای قبول هم نیستیم ولی نسبت بماده ۱۶ که بایستی یک طرحی تهیه بشود گفتند ما حاضریم که مذاکره کنیم و موافقت کنیم البته دولت تا کنون نسبت بماده ۱۶ و طرح آن موافقت نکرده و تا سه ماه حق برای خودمان قائل شدیم که اگر نتوانستیم موافقت بکنیم بحکمیت رجوع راجع بماده ۱۹ که خواستیم وارد مذاکره شویم گفتند مطالبات مارا نسبت بگذشته اول روشن بکنید مطالبات گذشته که اینها میگویند چیست؟
در سال گذشته که دولت آقای ساعد خواست از قیمت توتون و سیگار و قند و شکر و نفت و بنزین پائین بیاورد ما شرحی نوشتیم بکمپانی که از قیمت گذشتهاست که دولت باید یک پولی بما دستی بدهد قیمت را کم کنیم چیست؟ بعد متوجه شدیم که مطابق امتیازنامه فعلی ماده ۱۹ میگوید که برای قیمت گذاری در داخله مملکت یک قیمت اساسی در نظر گرفته شود آن فیت اساسی عبارتست از فیمت خلیج مکزیک یا خلیج رومانی بعد مخارج مملکت بهش علاوه میشود از این قیمتی که حاصل میشود ۲۵ درصد تخفیف برای دولت و ده درصد تخفیف برای مردم و تا آخر سال ۱۳۲۵ همه ساله اینجا در خرداد ۲۵ آمدند بدولت گفتند که فیت خلیج رومانی از فیت بازار مارشه موندیال خارج شده و چون قیمت خلیج مکزیک هم بالا رفته ما باید قیمتش را بالا ببریم این را همن باید بگویم که قیمت خلیج مکزیک در آنجا تعیین نمیشود بازار دنیا تعیین میکند و در بروشورهای چاپی تعیین میشود و این یک موضوعی است که مورد اطمینان همهاست یعنی وقتی که میگویند فیمت خلیج مکزیک یعنی چه، یعنی از روی بروشور که نگاه کردید که از سال ۱۳۲۵ تا خرداد ۱۳۲۷ ۴۵ میلیون تومان اینها ضرر بهشان خورده و بایستی اگر قیمت را گران نکردند از جیبشان بدهند (دکتر بقائی – آنها موثر در تعیین قیمت خلیج مکزیک نیستند؟)
اگر شما اینقدر اینها را در دنیا قوی میدانید چه عرض کنم (دکتر بقائی – سؤال میکنم) چه عرض کنم قیمت خلیج مکزیک یک قیمتی است که مارش موندیال است و مربوط باینها نیست و مربوط بکمپانیهائی است که رقیب اینها هستند وقتی بحساب رسیدگی کردیم در وزارت دارائی بالاخره راه حلی پیدا کردند این بود که یک قانونی بمجلس بیاورند برای قیمت نفت و بنزین که بالاخره چون یک تا کسی در زمان آقای قوام السلطنه داده شده بود یک قسمتی از آنرا گفتند برقرار بکنید چون گفتند که خلاف قانون است برقرار نکنید ولی یک مقداری بابت طلب بکمپانی داده شود ۲۰ میلیون تومان، ۲۵ میلیون تومان هم کمپانی صرفنظر بکند (وزیر کشور – کی موافقت کرد) در کابینه آقای حکیمی جناب آقای نجم الملک لایحه اش را بمجلس آوردند آقایان ممکن است توجه بفرمایند لایحه در کمیسیون دارائی چاپ شده و طبع و توزیع شده و حتی یکروز آقای امیر نصرت اسکندری ببنده فرمودند چه نظری دارید بنده تلفن کردم که تصویب نفرمائید چون اگر تصویب شود (عباس مسعودی – مورد مطالبه بوده ولی پرداخت نشده) مورد مطالبه بوده است (دکتر بقائی – این را که آقای نجم الملک تکذیب کردند که چنین لایحهای بمجلس داده باشد) امسال وقتی مذاکرات ماده ۱۹ را کردند صورت حساب پارسال و امسال را آوردند و مبلغ پارسال که هشت میلیون و نهصد هزار تومان است که این ۴۵ میلیون تومان اگر علاوه کنیم میشود ۵۴ میلیون تومان ولی اینرا ضمنا برای آقایان گفته باشم که این امتیاز نامه فعلی حق میدهد بکمپانی که این مطالبه را بکند و اگر راجع باین قرارداد موافقت نشود باز هم عرض میکنم که برای کمپانی مطابق این امتیاز حقی هست برای اینکه مطابق همین ماده امتیاز که میگوئیم اگر یک شلینگ را ندادید ما حقی داریم مراجعه بحکمیت بکنیم او هم میگوئید شما میبایستی مراجعه میکردید بقیمت خلیج مکزیک و آنوقت قیمت را در داخله باضافه مخارج داخلی معین میکردید چون دولت مرا مجبور کردهاست که قیمت را بالا نبریم دولت باید این پول را بدهد و دولت ضامن است و باید عرض کنم که این مطالبهای که کردهاست بحق بودهاست و مادامی که اینها صرفنظر نکردهاند باز همین لایحهای یک حسنی که داشته از ۲۵ میلیون تومان حداقل صرفنظر کرده در هر صورت امسال که صحبت شد گفتند که آقا ما حاضریم یک طوری قیمت را معین بکنیم که از قیمت فعلی بالا نرود گفتیم ما قبول میکنیم بیک شرط شرطش این است که این ۵۴ میلیون تومانی که شما مطالبه میکنید و بحق هم مطالبه میکنید این را ول کنید و صرفنظر کنید بروید پی کارتان گفتند بسیار خوب و حاضر شدند این است ماده ۱۹ ئدر قرار دادهم هست اولا ما اینطور توافق کردیم که بجای اینکه قیمت خلیج مکزیک را بگیرند را بگیرند ۲۵ درصد تخفیف از خلیج مکزیک بگیرند و ده درصد تخفیف که برای مردم قائل میشوند ۲۵ درصد قائل شوند که در نتیجه قیمت بالا نرود و ضمنا هم این ۵۴ میلیون تومانی که از ما مطالبه داشتند بموجب مراسله رسمی که بما نوشتند صرفنظر کردند پس ما ماده ۱۹ را باین طرز در قرار داد نوشتیم باقی ماند ماده ۱۶ عرض کردم که هنوز راجع بماده ۱۶ ما موافقت نکردیم و تا سه ماه دیگر قرار گذاشتیم که تکلیف ما بعد از یه ماه روشن شود اگر موافقت کردیم فیها و الا برود بحکمیت این مقدمه مذاکرات دولت بودهاست از زمان این کابینه تا کنون و از گذشته از زمان کابینه آقای قوام تا امروز حالا ما هستیم در مقابل این عملی که یک قدری از جنبه تئوری خارج بشویم و بجنبه حقیقت برویم یک امتیاز نامه در سال ۱۹۳۳ بسته شدهاست من که امتیاز دارسی و این امتیاز را مطالعه کردهام باید صریحا عرض کنم که این امتیاز بجز آن قسمت ۳۰ سال تمدیدش هزار درجه بهتر از امتیاز دارسی بوده(حائری زاده – خیلی از موادش بدتر است)
تمام مواردی را که آقایان تذکر میدادی بنده یادداشت کردم همین ماده ۱۶ که باینصورت نوشته شده میدانید در امتیاز دارسی چه بوده امتیاز این است عمله و فعله که در تأسیسات فوق کار میکنند باید رعیت اعلیحضرت شاهنشاه باشند باستثناء اجزای علمی از قبیل مدیر و مهند سو مباشر مطابق این امتیاز نامه فقط عمله و فعله باید ایرانی باشد باقی هر کس هست باید فرنگی باشد در صورتی که این امتیاز نامه ماده ۱۶ آن صراحت دارد که باید علاوه براین که عمله و فعله اش ایرانی باشد تصریح دارد صنعتگران و مهندسین فنی و تجاری خود را باید از افراد ذیصلاحیت و با تجربه که در ایران یافت میشود انتخاب کند برای این کار کمپانی سالی چند میلیون لیره خرج میکند مدرسه دائر میکند اشخاص را بخارج میفرستد و در اینجا بدانشگاه کمک میکند برای اینکه الان متخصصینی که در نفت هستند همان متخصصین عالیمقامی هستند که د راینجا هستند من تصدیق نیکنم که کمپانی نفت این عمل را بد کرده اینجا هم صریح میگویم ماده ۱۶ را خوب اجرا نکردهاند ما هم نسبت بماده ۱۶ اعتراض داریم (صحیح است، احسنت) در اعتراض خودمان هم باقی هستیم این حق دولت تنها نیست حق مردم این مملکت است، حق مهندسین ایرانی است، حق جوانهای ایران است ما این را ازش نخواهیم گذشت ولی باید این را عرض کننم، این ماده ۱۶ با آن طرزی که نوشته شده اگر اجرا شود آن نظری است که همه ملت دارند و دولت دارد و همه مردم دارند منتها باید خوب اجرا شود عرض کنم راجع به آن شانزده درصدی که از عایدات داریم با این که حق نظارت بدفاتر کمپانی داریم خیلی متأسفم که از تاریخ امتیاز دارسی تا تاریخ لغوش یک رسیدگی بوسیله ارمیتاژاسمیت که آنهم خودش نگلیسی بود کرد و نظری داد هیچوقت، هیچ زمانی اجازه ندادند که ما دفاتر آنها را رسیدگی کنیم و چیزی در بیاوریم
حائری زاده – حق داشتیم ولی نکردیم.
نایب رئیس- آقای گلشائیان فرمایش آقا خیلی زیاد است؟
وزیر دارائی – چند دقیقه دیگر باقی است عرض کنم که حالا هستیم در مقابل یک رآلیته یک حقیقتی، اقداماتی که دولت کرده بود از باء بسم الله تا تاء تمت برای آقایان گفتم و حاضر هم هستم هر قسمتش را هر موقع روز آقایان در وزارت دارائی تشریف بیاورند تمام را دراختیارشان بگذارم زیرا هیچ چیز محرمانه و پوشیدهای ما نداریم هیچ مذاکره شفاهی هم که اتخاذ سند کسی بتواند بکند نداریم تمام مذاکراتی که میکردیم در صورت مجلس هائی نوشته میشد یک مترجم ما بود و بک مترجم آنها و تمام این صحبتها؟ ما هستیم در مقابل یک قانون موجود با آن جریاناتی که عرض کردم، دولت یک وظیفهای داشت که وظیفه اش را مطابق قانون مهرماه ۱۳۲۶ انجام داد بنظر آقایان ممکن است در نحوه قضاوت و تشخیص فرق بکند ولی قدر مسلم بدانید که نه من ونه این دولت و نه هیچکس در کشور ایران حاضر نیست که بمملکت خودش برای اینکه چهار روزی سرکار باشد خیانت بکند ولی صریحا گفتم آن کوششی که ممکن بود بنهایت کوشش که ممکن بود چه من و چه همکاران من و چه دولت کردهاست این نتیجه ایست که بمجلس شورایملی آمدهاست دولت هم در مقابل این عملی که کردهاست یک کار تمام شدهای میداند یعنی وظیفه خودش را انجام دادهاست حالا اگر مجلس این عمل دولت را میپسندد البته ما خیلی ممنونیم البته انتظار هم داریم حالا ممکن است چند نفری از من بدشان بیاید یا از هیکل من خوششان نیاید (دکتر بقائی – اینطور نیست صحبت هیکل در میان نیست صحبت منافع است) ولی البته دولت انتظار دارد که وقتیکه یک زحماتی کشیدهاست اقلا مورد نظر از نقطه نظر انصاف و عدالت قرار گیرد حالا اگر واقعا مجلس شورایملی معتقد است که دولت عمل بدی کردهاست هیچ مانعی ندارد یک قراردادی است آوردهاست بمجلس با نهایت مردانگی و شهامت بجای اینکه وقت را تلف کنید بلند شوید بالاتفاق بگوئید این بر خلاف مصالح ایران است و دولت هم بعد از اینکار ساقط میشود و محاکمه میشود و در غیر اینصورت بنده عرض دیگری ندارم (احسنت).
منبع