مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ امرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۹۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ امرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۹۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال پنجم - شماره

مدیر سید محمد هاشمی

۳شنبه ۴ مرداد ماه ۱۳۲۸

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۷۳۹

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۱۹۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز دوشنبه سوم امرداد ماه ۱۳۲۸ نشست ۱۹۷

مجلس ساعت ۹ و چهل و پنج دقیقه صبح بریاست آقای امیر حسین ایلخان (نائب رئیس)

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مشروح مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: تقی‌زاده، آزاد، وزیر دارایی، امیرتیمور، دکتر اعتبار
۳- قرائت استیضاح آقایان: مکی - دکتر بقائی - حائری‌زاده و آزاد
۴- بقیه مذاکره در موضوع نفت
۵- تقدیم چهار فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی، یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه و سه فقره راجع به کارشناسان فنی دانشگاه و دخانیات و ادامه مذاکره نفت
۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

تصویب صورت مشروح مجلس

۱- تصویب صورت مشروح مجلس

نائب رئیس – در صورت مجلس نظری نیست؟آقای دهقان.

دهقان –در بیاناتی که بنده دیروز کردم اینجا نوشته شده‌است «در یک چنین موقع بسیار مهم بگذاریم بیچاره مخالف اظهارش رابکند» بنده بیچاره نگفتم بفرمائید اصلاح کنند.

نایب رئیس – اصلاح می‌شود آقای مکی در صورت مجلس ایرادی دارید؟

مکی –بنده هم ایراد بصورت مجلس دارم وهم استیضاحی از دولت راجع بنفت

نایب رئیس – استیضاح خوانده می‌شود توضیحش زیادی است.

مکی – بقیه عرایضم راجع بصورت جلسه‌است. یکی راجع بتشکیل جلسه امروز است بموجب ماده ۱۳۸ که می‌گوید: جلسات فقط درمورد بودجه آنهم باستثنای روزهای جمعه ودوشنبه تشکیل می‌شود در صورتیکه مجلس رأی بدهد می‌تواند روز دوشنبه تشکیل شود دیروز مجلس شورایملی رأی نداده‌است در مجله دسمی هم چاپ نشده‌است بنابراین جلسه امروز بر خلاف قانون تشکیل شده مثل تمام کارهائی که بر خلاف قانون می‌شود.

نایب رئیس – در جلسه خصوصی راجع بجلسه امروز صحبت شد وقرار شد وآقایان هم موافقت کردند که امروز جلسه تشکیل شود.

مکی – باید در جلسه رسمی اعلام شود وموافقت شود.

نایب رئیس – آقای امیر تیمور.

امیر تیمور – بنده از مقام ریاست محترم تمنا می‌کنم بقدر دو دقیقه اجازه بفرمایند مراسله‌ای که جناب آقای سید محمد صادق طباطبائی بمجلس عرض کرده‌اند وتقاضا کرده‌اند که مراسله شان بعرض مجلس برسد قرائت کنم.

نائب رئیس –این موضوع مربوط بصورت مجلس نیست وآقا هم برای قبل از دستور اسم نویسی فرموده‌اند همانوقت بفرمائید.

آزاد- بله آقای رئیس خواهش می‌کنم قبل از دستور اجازه بفرمائیدبنده هم عرایضم رابکنم.

نایب رئیس – دیگر نسبت بصورت مجلس اعتراضی نیست؟(اظهاری نشد) آقای تقی زاده وآقای آزاد وآقای امیر تیمور اجازه خواسته‌اند

مکی – باید طبق آئین نامه استیضاح رابخوانید.

نایب رئیس – بنده یک تقاضا از آقایان دارم که عصبانی نشوند ورعایت نظامنامه رابکنندورعایت ادب ونزاکت رااز دست ندهند وبگذارند ماکار بکنیم واستدعا می‌کنم رعایت بفرمائید. آقای تقی زاده بفرمائید.

- بیانات قبل از دستور آقایان:تقی زاده آزاد –وزیر دارائی – امیر تیمور – دکتر اعتبار

۲- بیانات قبل از دستور آقایان:تقی زاده آزاد –وزیر دارائی – امیر تیمور – دکتر اعتبار

تقی زاده – میدانم که کارهای فوری در مجلس هست وتأسف دارم که وقت مجلس رااندکی می‌گیرم اماسعی دراختصار می‌کنم وامیدوارم بیانات بنده بیش از ربع ساعت نباشد اگر چه اندکی اگربیشتر شد. آقای حاذقی لطف فرموده واز سهم خود چند دقیقه موافقت فرموده‌اند بمن بدهند

حاذقی – صحیح است.

تقی زاده – بنده درروز اول دیماه سال ۱۲۸۵ هجری شمسی ۶ ذی القعده ۱۳۲۴ یعنی چهل ودوسال وهفت ماه قبل اولین بار نطقی در مجلس شورایملی کردم وآنچه بنظرم می‌رسید در مصالح ملک وملت ومنافع هموطنان خود بیان نمودم آن اولین نطق من بود واینک این عرایض امروزی من آخرین نطق من در مجلس ملی است. لذا از آقایان محترم همکاران که همیشه جمله لطفی به اینجانب داشته‌اند اجازه می‌خواهم فقط برای چند دقیقه چند کلمه عرض کنم. تمام زندگی سیاسی من بدون انقطاع وفترت وفتوری در غمخواری ملت ایران ومخصوصاًطبقات محروم از رفاه ووسعت معاش وتشخصات گذشته وسعی داشته‌ام حقوق آنها را حفظ واز منافع آنها دفاع کنم وقدمی بسوی آن مقصود وغایه اساسی خود که عبارت از مساوات حقوق آن طبقات کم نصیب باطبقات عالیه وبا نفوذ بوده بردارم یعنی آنکه این جمع مظلوم یا طبقه محکومه هم دارای حقوق شوند وعدالت وامنیت قضائی ومصونیت جان ومال وشرف وحقوق ورفاه معتدل یا حداقل وصحت بدن وتربیت ومعرفت وشرکت دراداره مملکت منحصربطبقه باثروت یا با نفوذ نشود، یعنی در واقع باصطلاح رومیهای قدیم جهد مااین بود که«پلبین‌ها»در حقوق بشری همپایه «پاتریسین‌ها»بشوند. دراین مرام اگرچه بطور مطلوب کامیاب نشدیم لکن بکلی هم مجاهدات ما بی اثر نمانده وافق آزادی وتحول مانند صبح صادق از دوردیده می‌شود واگربسامان رسیدن کار پریشانی بیشتر از این هم می‌خواهد آنهم بطورواضح وسهل نمایان است. وبقول شخصی جهان شهرت جنک اخیر دنیائی اگر چه هنوز در آغازآخر کارنیستیم گویادر آخر ومنتهای آغاز آن هستیم آنچه امروز عرض می‌کنم خطاب به آیندگان است. اولا این مملکت بیش ازهمه چیز محتاج عدالت است که حقوق ضعفاء و اقویاء بحکم عدل محفوظ باشد بطوریکه زورمندان بزور گوئی وستم قادر نباشند گفتن این حرف آسانترین کارهاست وابنیأ وحکماء وشعراء هزاران سال آنرا گفته‌اند ولی باید اداره کنندگان مملکت یعنی وزراء و وکلاء برای تأمین این امر اقدام موثری بنمایند وراه آن تسلیم مطلق وکامل امر قضائی وعدالت بمحاکم صالحه وتصفیه دستگاه عدلیه از هر عنصر فاسد یا ضعیف یا بی شهامت ویا اهل حب وبغض وطرف گیری وعدم دخالت هیچ قوه خارجی بهیچ نوع وبهیچوجه درآن سپردن کامل ودایع خدا بقاضی وقاضی بخداست. بعلاوه سعی در تنظیم قوانین عادلانه واحتراز از تغییرات سریع قوانین ونسخ وتبدیل پی درپی آنها برای آنکه برای مردم در معاملات زندگی خود تکیه گاه ثابتی بوجود آید.

ثانیاً قوانین مالیاتی مملکت باید عادلانه باشد وتحمیل زیادی بر ضعفا نشود وبتناسب دارائی وعایدی از مردم مملکت برای مخارج عمومی چیزی گرفته شود و آنچه هم گرفته می‌شود مانند روغن کمی که بحداقل بماشینها برای سیر وجریان منظم آنها زده می‌شود باید برای واجبترین وضروری ترین وحیاتی ترین امورمشترک عمومی بحدقل ولابدمنه وبقول معروف مانند قوت لایموت صرف شود ودیناری زائد بر آن مستحبات ومستحسنات وحتی واجبات درجه دوم هم خرج نشود ودراین زمینه دولت باید از خرید وفروش حوائج ضروری عامه ومنفعت درآنها وگرفتن خون مردم ضعیف بوسیله این نوع از مالیات غیر مستقیم بالکل باید صرفنظر و اجتناب نماید ونیز از ایجاد ادارات ودوائر بی لزوم واستخدام اردوئی بیکار وبیکاره از حمایت شدگان طبقه بانفوذ خودداری نموده برای تصفیه دوایر موجوده ومستخدمین زائد نیز نقشه مؤثر ومستمر اتخاذ نماید ودرمخارج قوای تأمینیه نیز همین دقت واکتفا بحد ضرورت را پیشه نماید بارعیت صلح واز مداخلات خصم ایمن نشیند. شمردن نقائص امور مقدور نیست وباید مهمترین آنها اقتصاد شود و البته اگر عیب گفته شد هنر نیز و در مقابل نقص کمال نیز باید گفته شود مثلا حالا بر خلاف دوره استبداد که تقریباً همه اعمال دولت فقط در پی منافع وفکر فوائد شخصی خود بودند حالا بحمدالله مردمان وطن دوست ودلسوز بملت وخیرخواه مملکت نیز دربین عمال دولت ومتصدیان امور عامه کم وبیش وجود دارد اگر چه کارها کمتر بدست آنها داده می‌شود اساس مشروطیت تا حدی مسلم شده واگر انصاف رامیزان حکم قرار بدهیم نقاط زیادی در اوضاع مملکت می‌توانیم پیدا کنیم که تا حدی موجب تسلی خاطر ودلخوشی تواند شد در مقابل پادشاهان طماع وبلهوس پادشاهی بی طمع وخوش نیت وخیر خواه داریم که این خود سرمایه عظیمی برای مملکت است وبجای کسانیکه برای بر انداختن مشروطیت استخاره بقرآن یا استشاره از سفارت خارجه می‌کردند رئیس مملکتی داریم که بمشروطیت وحکومت ملی معتقد است (نمایندگان – صحیح است) وهمچنین بعضی اموردیگر مایه تسکین خاطر وامید سیر بسوی اصلاح وجود دارد که شمرد ن آنها نیز موجب اطناب می‌شود لیکن در میان نقائص عمده واساسی بعضی قسمت‌ها وجود دارد که این مملکت برای حفظ بقا ومصونیت از زوال وسیر در رفع آنها هست ومن می‌خواهم علاوه بر اصلاحات مالی واقتصادی جلوگیری از اسرافات که بآنها اشاره کردم دوسه فقره از آنها رابیان کنم یکی از آنها که مانع رشد ورفاه اینملت هست مداخله دستگاه دولتی است درهمه شئون وامورمردم مملکت واین امر که فرنگیها بشکل بهتر آنها «اتا تیزم» گویند از اعظم آفات است ویقین است که هر چه دولت ودوایر اجرائی مملکتی وبلدی کمتر در امور مردم دخالت کنند راحت ورفاه مردم بیشتر می‌شود اگردم دروازه جلو میوه وبادنجان وزغال رانگرفته وجبراً بمیدان رد ه فروشی نبرند وعمل آورندگان در فروش مال خود آزاد مطلق باشند مردم شهر هم رفاه بیشتری خواهند داشت اگرراهداری صد سال پیش رادر دم دروازه‌های شهر‌ها ایجاد نکرده وعوارضی مانند گمرک از واردات بشهرها برای مالیات غیر مستقیم جهت بلدیه هانمیگرفتند (که این اواخر محشری شده) وبرای اسفالت خیابانهای شهر جهت اتومبیل محتر مین بنا وعمله ومقنی برای قندوقماش ومأکولات مصرفی خود مالیات نمی‌داد زحمت مردم کمتر می‌شد. دیگر این که اساس مشروطیت وحکومت ملی روز بروز باید استوارترشود وتکمیل گردد وپیروی کاملتری از ترتیب ممالک راقیه بشود ولی یک نکته عمده وخیلی اساسی در این باب هست که بدون آن نه مشروطیت ونه آزادی ونه تحری حقیقت ممکن نخواهد شد وآن تساهل وبقول فرنگیها «تولرانس» یا تحمل عقاید مخالف وانصاف وبحث معقول ومتین واعتدال وخونسردی در مباحثات و اجتناب از تندیها ومرعوب کردن طرف ومخصوصاًتهمت وسوء ظن است واین فقره که بدبختانه مملکت ما درآن باب بی اندازه بدبخت وفقیر است در واقع روح اصلی حکومت ملی وسر اساسی محض حقیقت است دیگر سعی در اصلاح وتهذیب اخلاق اجتماعی وترویج ملکات راستگوئی ودرستکاری وشاید از همه بالاتر ایجاد خصلت حیثیت یا شهامت اخلاقی که فرنگیها غالباً بآن «کاراکتر»میگویند واحتراز از نفاق و دوروئی وتمایل روزانه بر جهتی که باد ازآن ناحیه می‌وزد. بدون این صفات رشد ملی که لازمه حکومت ملی است حاصل نتواند شد. من خیلی حرف دارم وافسوس که وقت مساعد نیست لکن از بیان این نکته آخری نمی‌توانم خودداری کنم وآن لزوم مجاهدت عظیم بلکه جهاد مقدسی است برای بر اندختن وریشه کن کردن یک صفت بسیار بسیار پست ودنی وفوق العاده خطرناک که از چندی باینطرف طاعون مهلک وخیمی برای اینمملکت شده وآن داشتن نظردر امورات بخارجه‌ها واعتقاد خرافی به نفوذ وهمی آنها وتسلیم اختیاری وبدون جهت بمیل آنها وقبول بندگی وبردگی خارجیان ازبیم جن یا امید بلطف پری که قادر علی کل شیئی هستند. واگر این عقاید وهمی وشیطانی از این مملکت برنیفتد هیچوقت این ملت قائم بالذات وسر بلند ودارای حیثیت و شخصیت نمی‌شود ومصداق وضربت علیهم الذلة و المسکنه خواهد بود سخن راکوتاه می‌کنم وبارواح شهدای آزادی درود می‌فرستم ودر انتظار نهضت آینده ملی دوام مجلس شورای ملی ایرانی که آشیانه ولانه قدیم من بود از دل وجان خواهانم وبرای وداع ابدی عتبه مجلس مقدس رامیبوسم.

نایب رئیس – آقازاد.

دکتر بقائی – آقای تقی زاده راجع بنفت بفرمائید.

دهقان – مامنتظر بودیم آقای تقی زاده مارا راجع بنفت روشن کنند.

آزاد – نظر باینکه مجلس شورایملی انشاءالله فردا یا پس فردا بسلامتی تمام می‌شود در اینموقع که صحبت نفت در میان است می‌خواهم دوسه کلمه صحبت کنم البته همانطور که بنده از روز اول زندگیم عادت کرده‌ام معتقد هستم مطالب رابایستی عریان و پوست کنده گفت که در قلب شنونده تأثیر بکند من همیشه صحبت‌هایم واضح وروشن بوده‌است الان هم راجع بنفت که خیلی مورد سر وصدای زیادی در بین مردم هست می‌خواهم صحبت کنم عرض کنم موقعی که آقای وثوق الدوله قرارداد ۱۹۱۹ را بست عده‌ای بهش اعتراض کردند که شما یک مرد عاقل وفهمیده‌ای بودید چرا آمدید این قرارداد رابستید آقای وثوق الدوله فقط یک جواب باین اشخاص که این سؤال را می‌کردند میداد می‌گفت که جنگ بین المللی اول خاتمه پیدا کرده‌است دولت انگلیس فاتح است در روسیه هم انقلاب شده‌است و بحال خودش گرفتار است بنابراین ما ناچار بودیم که انگلیسها هر چه می‌گفتند قبول کنیم گر چه بنده معتقد هستم که یک مرد وطنپرست برای منافع مملکت خودش باید از جانش هم صرفنظر بکند چه برسد در مقابل فشار بیگانگان حاضر بشود که هر طوری بخواهند عمل بکنند. حالا بنده می‌خواهم این قضیه را مطرح بکنم که بعد از جنگ ۱۹۴۵ سه دولت در دنیا باقیمانده‌است که اول دولت آمریکاست دوم دولت روسیه‌است و سوم دولت انگلستان است یعنی انگلستان در درجه سوم دول امروزی دنیاست وضعیت داخلی انگلستان الان مغشوش است برای اینکه در آنجا حکومت نظامی اعلام شده‌است ملتی که همیشه آزادی را دوست داشت مجبور شده‌است که آزادی را از بین ببرد ودر اثر وضع داخلی مجبور شده‌است که حکومت نظامی اعلام بکند وضعیت اقتصادی و همه امورش خرابست و اگر آمریکا کمک بهش نکند وضعیتش از هم گسیخته می‌شود اگر امریکا دست کمک و مساعدتش را از سر او بردارد یک لقمة الصباح روسیه‌است در این صورت من نمیدانم بچه مناسبت این رجال سیاسی ما هرچه انگلیس می‌گوید قبول می‌کنند؟ هر چه میگویندگوش می‌کنند؟ بنده می‌خواهم عرض کنم که که این آقای تقی زاده که الان اینجا آمد وصحبت کرد روزی آمد و در این مجلس گفت که ما قراردادی راکه با انگلیس‌ها بستیم در ۱۹۳۳ تحت فشار و زور بوده‌است حالا من می‌خواهم به بینم این لایحه‌ای که آوردند در مجلس و می‌بینیم که یک اشخاصی با حرص و ولع می‌خواهند این قرارداد را تصویب و خیانت بکنند حالا چه اجباری دارند؟ من می‌خواهم بدانم غیر از این است؟ چنانچه خدای نخواسته این قرارداد در اینموقع تصویب شود بزرگترین ننک ابدی برای کسانی که تصویب می‌کنند باقی خواهد ماند. می‌خواهم با دلیل ثابت کنم این قراردادی که آقای گلشائیان آورده‌اند یک دینار بملت ایران فایده ندارد و من می‌خواهم بآقایان ثابت کنم اینها همه اش سفسطه‌است. اولا اگر آقایان ملاحظه فرموده باشند و این قرارداد را خوانده باشندملاحظه کرده‌اند که هیچ کس نمی‌فهمد چه نوشته‌است. این قرارداد را بین آقایان تقسیم کرده‌اند واگر مواد این قرارداد را یکی یکی بخوانید بقدری پیچیده نوشته‌اند که هیچکس نمی‌فهمد اینجا چه نوشته شده‌است؟ مگر یک اشخاصی که مطلع باشند از مندرجاتی که در این قرارداد درج شده.

همین آقای گلشائیان که آوردند شاید چیزی نفهمیدند، حالا چرا این قرارداد را اینطور نوشته‌اند؟ برای این است که کسی نفهمد منافع این چیست و ضرر این چیست؟ اینقدر پیچیده نوشته‌اند که هر کس می‌خواند سر در گم بشود و بعدهم دولت نوشته‌است با این قراردادکه ما بسته‌ایم یک منافعی بملت ایران عاید شده‌است در صورتیکه ملت ایران از این قرارداد ضرر میکندبنده ثابت می‌کنم بآقایان که مطابق این قرارداد انگلیس‌ها نه تنها چیزی بما نداده‌اند بلکه یک چیزی هم از ما گرفته‌اند. این قرارداد متضمن چهار قسمت است یک قسمت راجع به ۵ میلیون لیره بابت ذخیره‌است، یک قسمت بیست درصد از حق السهم ایران گفته‌اند از مالیات معاف باشد، یک قسمت هم تنی ۹ پنس را گفته‌اند تنی یک شیلینک، یک قسمت دیگر هم یک تن را از چهار شیلینک بشش شیلینک ترقی داده‌اند. بنده می‌خواهم ثابت کنم که از این قسمت‌ها نه تنها چیزی به ما عاید نمی‌شود بلکه ضرر وارد می‌شود. آقای حائری زاده توجه بفرمائید. قسمت اول، این قسمت پنج میلیون لیره که از بابت ذخیره به ما داده‌اند من از آقایان می‌خواستم بپرسم میدانند ذخیره یعنی چه؟چون بنده رفتم اینمطالب را سه شب پیش از دو سه نفر که متخصص هستندودر وزارت دارائی هستند تحقیقات کردم ذخیره عبارتست از یک مقداری درآمد نفت که کمپانی برای مصارفی که درجاهای دیگرمی کند هر سال از عایدات برمیدارد. دیروز بیلان ۱۹۴۸ شرکت منتشر شده‌است در آنجا می‌نویسد درآمد شرکت ۵۲ میلیون لیره، مالیات بردر آمدی که دولت انگلستان گرفته‌است ۲۸میلیون لیره، باقی مانده‌است از برای شرکت ۲۴میلیون لیره، از این بیست وچهار میلیون لیره شرکت نفت ۱۷ میلیون لیره در ذخیره گذاشته بدون اینکه بما حقی بدهد آن وقت ۷میلیون لیره دیگر مانده‌است مطابق آنچه اینجا نوشته‌اند سهمیه مملکت ایران رااز آن مقداری که بصاحبان سهام می‌دهند بمامی دهند یعنی ۷میلیون لیره باقی گذاشته‌اند که سهمیه دولت ایران رااز این ۷میلیون لیره می‌دهند.

این قرار دادی که اینجا نوشته شده‌است اینطور است، مال سال ۲۷ هم اینطوراست، مال ۲۸ هم اینطور است. عرض کنم از این پولی که شرکت نفت از درآمد عمومی برای ذخیره می‌گذارد یک مؤسساتی دردنیادرست کرده‌است این مؤسسات به ۳۷مؤسسه بالغ می‌شود درفرانسه یک مؤسسه، در بلژیک یک مؤسسه، در عراق یک مؤسسه درست کرده، در ونزوئلا درست کرده آقای دکتر بقائی توجه بفرمائید، ۳۷ مؤسسه درست کرده‌است که که قیمت این ۳۷مؤسسه الان یک میلیارد لیره‌است. این مؤسساتی که شرکت نفت درخارج ایران درست کرده یک میلیاردلیره قیمت دارد واین قیمتها تمام از درآمد نفت بوده‌است که سهم ایران رانداده‌اند، یعنی دولت ایران سهم داسته ولی از سهم دولت ایران برداشته‌اند واین مؤسسات رادرست کرده‌اند، حالا این ۳۷ بنگاهی که شرکت نفت در خارج ایران دارد و یک میلیارد قیمت دارد مطابق قراردادی که خودشان بسته‌اند دویست میلیون لیره آن متعلق بدولت ایران است برای اینکه از کل برداشته‌اند یعنی سال گذشته ۳۹ میلیون لیره از ذخیره برداشته‌است وبرای تقویت این ۳۷بنگاه مصرف کرده‌است. این همان چیزی است که خودشرکت نفت برداشته‌است منتشرکرده‌است آنوقت در صورتیکه مادویست میلیون لیره از بابت این ذخائری که شرکت نفت برداشته ودر خارج ایران مصرف کرده‌است طلب داریم بما چه می‌دهند؟ فقط ۵میلیون لیره. حالا آقای گلشائیان برداشته نوشته مه ما۵میلیون لیره بشمامیدهیم در صورتیکه مطابق این صورتهائی که هست ملت ایران از این ذخائر عمومی که در خارج هست دویست میلیون لیره حق داشته‌است برای اینکه این ذخائر راکه برداشته‌اند در خارج گذاشته‌اند ۲۰درصد سهمیه ماجزواین پولی بوده‌است که در این ذخیره گذاشته‌اند. حالا که این دویست میلیون لیره سهمیه مامیشود از مؤسساتی که در خارجه دارند، جناب آقای گلشائیان آمده لطف کرده حق ایران وتمام اینها راصلح کرده‌است به ۵میلیون لیره. این خدمتی است که بما این آقا کرده‌است، آنوقت آمدند چکار کردند؟ما آمدیم اگر خاطر آقایان باشد بهژیر فحش دادیم که برداشته‌است یک مفاصا حسابی داده‌است وآقای ساعد هم گفتند خیر، آقای دهقان هم گفتند خیر چنین چیزی نیست حالا آقای گلشائیان در این باره ببینید چکار کرده‌اند؟اولامیدانید آقایان ما چقدر نسبت بشرکت دعاوی داریم یکی اینست که در ۱۹۱۴ شرکت نفت، نفت‌های ایران رادر اثر تبانی بخودشان فروخته از قرارتنی ۳۰شیلینک ۳۵سال است الان این قضیه ادامه دارد یعنی نفت ایران که تنی ۵۷ تومان است ودر خارج هم بهمین قسمت می‌فروشند الان هم نفت ایران رابرداشته‌اند وفروخته‌اند یک لیرو ونیم، این یکی از دعاوی ماست حالا ببینیدآقایان آقای گلشائیان چه قراردادی برای شما آورده‌است:

  • ماده ۹در مقابل پرداخت مبالغ مزبور از طرف کمپانی دولت وکمپانی موافقت می‌نمایند که کلیه تعهداتی که یکی از آنها تا تاریخ ۳۱دسامبر ۱۹۴۸نسبت بدیگری دربند الف وبند ب ماده ۱۰نسبت بماده ۱۱بقرارداد اصلی وآنچه مربوط بذخیره عمومی می‌باشد کاملاانجام یافته‌است، یعنی مطابق این قرارداد ماتمام پولهائیکه از انگلیسها طلب داریم وتمام دعاوی که داریم آقای گلشائیان صلح کردند شماراجع بیک کاغذی که هژیر نوشته بودکه یک یادوسال راتصفیه کرده بود هزار دفعه بهش فحش دادید واعتراض کردید دولت گفت ماتکذیب کردیم ولی آقای گلشائیان و آقای ساعد برداشته‌اند تمام دعاوی ایران رااز آنسال تا حالا صلح کرده‌اند بهیچ چیز شما نخوانده‌اید این قرارداد را درست درمطالب این دقت نکرده‌اید که چه خیانت بزرگی بماها کرده‌اند، چه خیانت بزرگی بملت ایران، بزنها وبچه‌های ماکرده‌اند.

این قرارداد را خوب بخوانید و بدانید که آقای گلشائیان هر چه ماداشته‌ایم داده‌است بانگلیسها مفت ومسلم. این قراددادرابسته‌اند، آورده‌اند من بیربط حرف نمی‌زنم. ماده ۹راهم برای آقایان خواندم که تمام دعاوی ایران را از بابت ذخیره که دویست میلیون لیره حق مسلم ملت ایرانست از بابت دعاوی ۱۹۱۴که نفت‌های ماردا خریدند به تنی ۳۰شیلینک، تمام دعاوی ماراآورده‌است صلح کرده‌است با انگلیسها بایک حبه نبات. آنوقت هی فشار می‌آورند بیائید تصویب کنید دعاوی راجع بفروش نفت صرفنظر کنید، از اینکه آورده‌اند ۶۰سال را،۹۳سال کردند، چرا؟–برای خاطر گل روی آقای گلشائیان که ایشان می‌خواهند یک خدمتی بانگلیسها بکنند، آنوقت وجدان شمابشما اجازه می‌دهد که باین رأی بدهید ویک چنین قراردادی را امضاکنید؟! (یکی از نمایندگان –چکار باشخاص دارید؟)من به همه کاردارم، من اعلام جرم هم کرده‌ام، این اعلام جرمی است که من کرده‌ام بآقای گلشائیان ومحاکمه هم خواهم کرد. آقا میز وصندلی که خیانت نمی‌کند همین اشخاص هستند.

که خیانت می‌کنند و مورد حمله کسان دیگر واقع می‌شوند. بنده می‌خواهم یکقسمت دیگر خدمت آقایان عرض کنم قسمت دوم راجع بقضیه‌ای است که در اینجا نوشته‌اند که ما ۹ پنس رابالابرده‌ایم بیک شیلینک بنده می‌خواهم این قرارداد رابرای آقایان بخوانم. ماده ۱۱ می‌گوید:کمپانی برای مدت سی سال اول عملیات خود در ایران از پرداخت هر گونه مالیاتیکه بنفع دولت وادارات محلی فعلابرقرارویا در آتیه وضع شود معاف خواهد بود ودر عوض مبالغ ذیل رابدولت تأدیه خواهد نموده:

الف –درمدت ۱۵سال اول این قرارداد تاریخ ۲۸فوریه هرسال وبرای اولین مرتبه در ۲۸فوریه سال۱۹۳۴ نه پنس بابت هر تن از شش میلیون تن نفتی که بابت سنه گذشته مسیحی مشمول حق الامتیاز مذکور در جزوالف ازماده ۱۰می‌گردد وشش پنس بابت هر تن نفت اضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود.
ج- در مدت پانزده سال بعد یک شیلینک بابت هر تن از شش میلیون تن نفتی که بابت سنه گذشتهمسیحی مشمول حق الامتیاز مذکور در جزو الف از ماده ۱۰می‌گردد ونه پنس بابت هر تن نفت ا ضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود»
ج –درمدت پانزده سال بعد یک شیلینک بابت هر تن از شش میلیون تن نقتی که بابت سنه گذشته مسیحی مشمول حق الامتیاز مذکور در جزو الف از ماده ۱۰می‌گردد ونه پنس بابت هر تن نفت اضافه بر رقم شش میلیون تن مذکور در فوق تأدیه خواهد نمود»این قرارداد ی که این جابسته‌اند مطابق این قرارداد بعد از ۱۵سال کمپانی موظف بوده‌است که برای هر شش میلیون تن اول ۹پنس رایک شیلینک بکند توجه بکنید الاتن ۱۵ سال گذشته والان سال شانزدهم است یعنی درسال ۱۹۳۳این قرارداد بسته شده‌است وتاحالا تقریباً ۱۶سال است طبق این قراداد –حالا آمده‌اند یک منتی بر ملت ایران گذاشته‌اند واین را یک خدمتی بملت ایران میدانند در صورتیکه می‌خواهم خدمت آقایان عرض کنم هر لیره مساوی است با بیست شیلینک هر شیلینکی مساوی است بادوازده پنس مطابق نرخ رسمی لیره هر پنسی تقریباً ده شاهی ونیم می‌شود بفرض اینکه مازادش راهم حساب کنیم هر تنی سی شاهی بما داده‌اند، مثل بچه‌ای که بانخود کشمش گول می‌زنند آمده‌اند ماراگول می‌زنند ومیگویند قبول می‌کنیم که برای هر تن یک شیلینک بدهیم در صورتی که مطابق این قراردادی که خودشان بسته‌اند در سال گذشته اینها موظف بودند که یک شیلینک بدهند.

نایب رئیس – آقای آزاد وقت شماتمام شده

آزاد – آقای رئیس اجازه بفرمائید بنده می‌خواهم ثابت کنم که این ۶شیلینک هم بیربط است وثابت می‌کنم که نمی‌دهند. مطابق این قراردادی که آورده‌اند بمجلس وهیچ کسی ازش چیزی نمی‌فهمد، آمدند دارندماراگول می‌زنند ممکن است در موقع دیگری بنده برای آقایان ثابت بکنم.

نایب رئیس – آقای وزیر دارائی.

بعضی از نمایندگان – قبل از دستور نمی‌شود ایشان صحبت کنند.

وزیر دارائی – راجع باین موضوعاتی که آقای آزاد فرمودند برای اینکه لازم است در جواب توضیحات مربوط بنفط عرایضی عرض کنم اینجا فعلا باختصار می‌پردازم وبرای اینکه سوءتفاهمی بین آقایان نشود بنده چند کلمه بیشتر از این عرض نمی‌کنم (دکتر بقائی – قبل از دستور نمی‌شود) وخیلی خوشوقت هستم که آقای آزاد هم فرمودند که از این قرارداد چیزی نفهمیدند اینکه اشاره کردند ۲۰۰میلیون یاسیصد میلیون یا چهارصد میلیون اینطور نیست این بیلان ۴۸ چاپی شرکت ایت اگر آقا درس تجارت نخوانده‌اید ممکن است از کسانی که بشما تعلیم داده‌اند ازشان بپرسید ژنرال رزرو یک مبلغی است که از روزی که یک شرکتی تأسیس می‌شود تا آنروزی که شرکت منحل می‌شود همه ساله یک مبلغی باید علاوه بشود (آزاد – ما سهم داشتیم یا نه؟)نسبت بژنرال رزرو مطابق امتیاز فعلی ماسهم داریم ۲۰٪درموقع خاتمه امتیاز مطابق ماده ۱۰یادر موقعی که رزرو راقسمت میکنندولی اینها حاضر شده‌اند که قبل از خاتمه امتیازیعنی قبل از ۴۵سال دیگر آن مبالغی که در ژنرال رزرو تاامروز موجود است ۲۰درصد مارابدهند ومالیات هم ازش کم نشود ومن بعد هم سال بسال مالیات بر در آمد ازش کم نشود ومن بعد هم سال لسلا مالیات بر در آمد ازش کم نشود مطابق این صورت رسمی ۳۰میلیون لیره در ژنرال رزرو هست (آزاد – آیا ۳۷شعبه شرکت نفط درخارج داردیا ندارد؟) ۳۰میلیون لیره در ژنر ال رزرو نفط ایران وانگلیس هست ۴۴۸۴۰۴لیره درشعبات شرکتهای تابعه کمپانی نفط ایران و انگلیس هست مطابق این صورت بیست درصدی که مطابق امتیاز نامه بمامیرسد می‌شود ۶میلیون لیره مبلغی که مطابق این قرارداد بمامیدهند ۱۱ میلیون لیره‌است یک ۵میلیون وصد هزار لیره برای سال ۴۷ویک ۵میلیون ونهصد هزارلیره برای سال ۴۸ ما می‌گیریم ودرآمد ماکم نمی‌شود بجای اینکه ۶میلیون لیره بما بدهند ۱۱ میلیون لیره می‌دهند. تمام دارائی شرکت در ایران ودر تمام دنیا۱۳۰میلیون لیره‌است (آزاد – آیا ۳۷ بنگاه داردیانه؟) این صورت رسمی است تمام دارائی شرکت در ایران ودر تمام دنیا ۰۰۰‚۲۹۶‚۱۳۰لیره‌است (آزاد – ۲۹میلیون ذخیره پارسال دارند سفسطه می‌کنند آقای وزیر دارائی)اولا درتوضیحاتی که بعد راجع باصل موضوع بنده خواهم داد مفصل عرض خواهم کرد ولی مطابق این بیلان شش میلیون ریال حق مابوده‌است ۱۱ میلیون لیره داده‌اند (دکتر بقائی – قبل از ۱۹۴۷ماحقی داشتیم یانه؟)عرض کنم «ژنرال رزرو»شما که دکترهستید باید بدانید که «ژنزال رزرو»در ۱۹۳۳که تشکیل شد تا ۱۹۳۸یکدفعه «ژنرال رزرو»راتقسیم کردند آن موقع که تقسیم کردند سهم ماراهم دادند سیصد وچند هزار لیره دادند از ۱۹۳۸تا آخر سال ۱۹۴۸ مطابق این بیلان مبلغ ژنرال رزرو وسی میلیون لیره‌است از این سی میلیون لیره مطابق حق الامتیاز مالیات بر در آمد انگلیس که ۹پنس روی هر۲۰ شیلینک است علاوه می‌کند بجای اینکه ۶میلیون لیره بمابدهد ۱۱میلیون لیره بمامیدهند که یک پنج میلیون و۹۰هزار لیره مطابق این قرارداد یعنی بجای ۶میلیون لیره ۱۱میلیون لیره می‌دهند اماقسمتی که ایشان گفتند مامفاصا حساب داده‌ایم برای سالهای گذشته اینطورنیست اگر یکدفعه دیگر بخوانید می‌بینید که اینطور نیست ومادرست نوشته‌ایم درماده ۱۰و۱۱ آن قسمتی که مربوط بمالیات است که مربوط بتن شماری هست بند یک الف –وبقیه صحبتها مانده‌است (آزاد – تمام حرفها سر ما ده ۱۰ویازده‌است والاما دیگر حقی نداریم)ومنحصراًراجع بژنرال رزرو است ومن صریحاًمیگویم که ما دعاوی خودمان راراجع بسایر دعاوی یانسبت بتمام رزروها صرف نظر نکرده‌ایم من اینجا صریحاً می‌گویم فقط آن قسمتیکه دربند ۹است راجع ببند یک الف آن مقداریکه باید روی تن شماری بما پول بدهند که چهارشیلینک است وحالا شش شیلینک ونسبت بذخیره عمومی که شش میلیون است حالا یازده میلیون می‌دهند نسبت بآن مفاصا می‌دهیم ولی نسبت بسایر رزروها نسبت بسایر مطالبات مامفاصا حساب نداده‌ایم (دکتر بقائی –مطالبات قبل از ۴۷چه می‌شود؟)عرض خواهم کرد بموقع خودش توضیحات مفصل در جلسه خصوصی دادم در جلسه سری دادم ودر آن جلسه‌ای هم که دیشب آقایان بودند دادم (دکتر بقائی – ماکه باظهارات در جلسه خصوصی قانع نشدیم) باز هم اگر لازم بشود در اینجا خواهم گفت که مطالبات ما چه بوده و دعاوی ماچه بوده. اما درقسمت ماده ۱۱ گفتند بما هیچ نداده‌اند این ماده ۱۱رادو مرتبه بخوانید می‌گوید بعد از ۱۵سال اول نسبت بشش میلیون تن اول یک شیلینک ونسبت به بقیه ۹پنس حالا می‌گوید اعم از اینکه یکمیلیون تن استخراج باشد یا ۲۵میلیون نسبت بهمه مقدار استخراجی یک شیلینک می‌دهد یهنی بهمین قرارداد لعنتی بقول آقای آزاد نسبت بتمام ۲۵میلیون تن که قبلا نسبت بشش میلیون تن اول یک شیلینک ونسبت به نوزده میلیون ۹پنس می‌گرفتیم ولی مطابق این قرارداد نسبت بهمه ۲۵میلیون تن اول یک شیلینک می‌گیریم وچون عرض کردم فعلااینموضوع مطرح نیست هروقت نوبت باین موضوع رسید بنده عرض خواهم کرد. دیگر عرضی ندارم.

نایب رئیس – آقایان لاهوتی واردلان هم اجازه نطق قبل از دستورخواسته‌اند ونوبتشان برای دفعه بعد محفوظ است آقای امیر تیمور.

امیر تیمور – بنده بدواً اجازه می‌خواهم مراسله جناب آقای سید محمد صادق طباطبائی را بعرض مجلس برسانم، :مجلس شورایی ملی در ایام اخیر که اینجانب برای چند روز استراحت بخارج از تهران مسافرت کرده بودم پس از مراجعت اطلاع حاصل شدکه ناگهان لایحه نفت از طرف دولت بمجلس تقدیم ومورد طرح قرار گرفته‌است ودر ایندو روزه جمعی از دوستان وافراد صالحی که باموراساسی مملکت ومصالح واقعی آن علاقمند می‌باشند، مراجعه وعقیده این جانب رادراطراف موضوع خواستار بودند لذا بموجب وظیفه ورعایت مصالح مملکت که در هر موضوع باید مورد نظر این جانب باشد در پاسخ دوستان وآشنایانی که دادن توضیح جداگانه بهر یک میسر نیست ومخصوصاً بقصد جلب توجه نمایندگان محترم مجلس که رسماً وظیفه نمانیدگی رابرعهده دارند ذیلا نظر خودرامینگاردموضوع بحث درعین حال که از جهات فنی ومالی بسیار دقیق است ونمی شود درباره آن اظهار نظر سطحی نمود از جهات کلی برای مملکت امری است حیاتی واصولی که بهیچوجه نباید باشتابزدگی وعجله نسبت بآنعمل کرد مخصوصاً افکار عمومی از مفاد لایحه تقدیمی ناراضی ونگران ومتهیج واشخاص مطلع نیز بهره‌ای که در این لایحه برای مملکت منظور شده چه از جهت مالی وچه از جهات دیگر نا چیز وغیر وافی میدانند، زیرا این منابع طبیعی ومعادن ذی قیمت ملک ایران وسرمایه حیات مردم آنست وانصافاً بایدبسیاری از دردهای بیدرمان راچاره سازد ومخصوصاً برای اشتغال مهندسین وافراد فنی وکارگران ایرانی از هر جهت مهیا وآماده باشد زیرا ایران وایرانی برای استفاده ماده ومخصوصاًاشتغال درآن بر همه کس رجحان دارد ومجلس شورایملی امروز رسماًوظیفه داراست که بحفظ مصالح کشوردر این امر حیاتی نهایت مراقبت وجدیت رانموده واز عجله اجتناب نمایند که بعداً دچار ندامت وپشیمانی نشوند ومنافع آتی کشور ونسل آینده مانند گذشته دستخوش خسران غیر قابل جبران نگردد وآنان که بدون دقت ومطالعه در اطراف این لایحه وبدون تحقیق از اهل بصیرت واطلاع در تصویب آن شتاب کنند در حال وآینده هدف نفرت واعتراض معاصرین ونسل‌های آینده وتاریخ مملکت قرار نگیرند خصوصاً در تنگنای خاتمه مجلس که بقول معروف آفتاب عمر مجلس بر لب بام است.

تعجیل وتصویب برای هیچ یک از دو طرف دارای اثر خوبی نخواهد بود. بعلاوه برای کسانی که معتقد بکوتاهی ایام فترت مجلس هستند این نکته نیز قابل توجه‌است که تأنی ومتانت در تصویب این لایحه وتعویق آن از نظر تدقیق ومطالعه وبحث با اهل تخصص واطلاع از چگونگی آن ممکن است موجب کوتاهی ایام فترت شده کثرت مشاغل دولت موجب تعویق انتخابات دوره ۱۶نشود. تهران دوم مرداد ماه ۱۳۲۸ سید محمد صادق طباطبائی. عرض کنم بآقای آزاد ایشان اینجا ماده ۹ راقرائت کردند وبماده ۹اشاره کردند واین ماده ۹راباعث بدبختی وباعث ضرر وصدمه کشور ایران دانستند من می‌خواهم بعرض آقا برسانم که بدتر ازماده ۹ماده ۱۰است. ماده ۱۰-با رعایت مقررات این قرارداد مقررات قرارداد اصلی در کمال قوت واعتبار خود باقی خواهد ماند. قراردادی که درموقع اجبار ونبودن آزادی ودموکراسی بکشور ایران بزور تحمیل شده‌است (صحیح است) اینک می‌خواهند مجلس تأیید کندو سند اسارت ایران رابرای ۴۴ سال دیگر تصدیقش را از مجلس بگیرند ونسل حاضر ونسل آتیه رابهمین بدبختی وسیاهروزی باقی بگذارند بنده در این قسمت عرایضی دارم که در موقع خودش بعرض خواهم رساند اما موضوعی که می‌خواستم بعرض مجلس شورایملی برسانم اینست که در موقعی که بودجه مجلس مطرح بود برای تقاعد مستخدمین مجلس بنده عرض کردم که یک عده از مستخدمین ماداریم که اینها عمرخودشان رادر مجلس شورایملی طی کرده‌اند ونمی توانند نه خدمت مجلس را ترک کنند ونه مجلس می‌تواند از آنها صرف نظر کند ولی علاوه بر این موضوع یک موضوع دیگری هم هست که بعرض مجلس رساندم وآن عبارت از این است که یک عده از این مستخدمین مجلس هستند که شاید هم راضی نباشند که بنده اسم آنها را ببرم مثل آقای طوسی این ۴۲ سال سابقه خدمت دارد اگر این امروز یک رز کارش ترک شود سائل بکف است ونان شب ندارد وچندین سر عائله دارد وطبق این امر اگر فکر بازنشستگی برای طوسی بکنید مثل این است که حکم قتل یک خانواده بیست نفری راصادر کرده‌اید بنده چند روز بامقام ریاست صحبت کردم امثال آقای طوسی در مجلس شورای ملی زیاد هستند واین کسانی که در مجلس عمرشان راصرف کرده‌اند بنا بگفته معروف اینها بخدمت پرداخته‌اند وعقب نعمت نرفته‌اند (دکتر طبا – مگر حقوق نمی‌گیرند) حقوق می‌گیرند ولی چون عائله دارند وعده شان هم بسیار است بنده شب قبل با آقای رئیس هم صحبت کردم وایشان هم موافقت کردند از دو کار یک کار باید بشود یا موافقت بشود یا بنا شود اگر اینها باز نشسته می‌شوند تمام حقوق ومزایائی که حالا می‌گیرند مادام العمر بآنها داده شود ویا موافقت بشودکه بد ون رضایت خودشان اینها را باز نشسته نکنند (معتمد دماوندی باشی راهم اضافه بکنید) اینهایک عده‌ای هستند باشرافت وخدمت کرده‌اند ویک عمری راصرف کرده‌اند استدعا می‌کنم مجلس شورایملی هم با این نظر بنده موافقت بکند که اینطور عمل شود دیگر عرضی ندارم نامه آقای سید محمد صادق طباطبائی راهم تقدیم می‌کنم.

نایب رئیس – آقای دکتر اعتبار.

دکتر اعتبار – بنده عرایض مختصری دارم که مربوط بنفت نیست واجازه می‌خواهم که چند دقیقه وقت مجلس رابگیرم درجلسه روز دوشنبه ۱۳تیرماه که برای تصویب ماده واحده مربوط به برنامه هفت ساله بطور فوق العاده تشکیل شده بود بنده در ضمن موافقت با تبصره ماده واحده تصریح کردم که چون تقریباً تمام کارهای مربوط به برنامه کارهای فنی وساختمانی است مصلحت در این است که دست سازمان برنامه نسبت بامور استخدامی باز باشد ولی در عین حال توضیح دادم که معنی این تبصره این نیست که سازمان برنامه دروا گذاری امور ساختمانی ویا خرید احتیاجات خود قانون محاسبات عمومی ویا سایر قوانین متداول را رعایت ننماید من باب مثل به ساختمانهای دانشگاه تهران اشاره نمودم که در زمان فترت با یک تصویبنامه بشرکت سنتاب داده شده بود ودر خاتمه اظهارخوشوقتی نمودم که جناب آقای وزیر دارائی متذکر این امور خلاف قانون شده ودستور فرموده‌اند بقیه کاربمناقصه گذارده شود –جناب آقای وزیردارائی درجواب فرمودند که ساختمانهای دانشگاه بنا بسابقه‌ای که موجود بوده درزمان فترت بشرکت سنتاب واگذار شده وچون این تصویبنامه ضمن تصویبنامه‌های دیگر دوره فترت برای اظهار نظر تقدیم مجلس شورای ملی شده‌است تا مجلس شوری ملی آنرارد نکند مفاد تصویبنامه را باید قانونی تلقی نمود چون دراطراف عرایض آن روز بنده حربه معمول امروز یعنی سعایت والغاء شبهه‌ای شده‌است اجازه می‌خواهم توضیح مختصری بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم در اوایل دوره پانزدهم در زمان کابینه جناب آقای قوام بنده در خدمت یکعده دیگراز آقایان نمایندگان باصر فنظر ازتمام مزیت هائی که موجود بود فقط وفقط برای حفظ مصلحت مملکت ازمخالفین دولت بودم و مرتباً هفته‌ای یکبار سؤالی راجع بعملیات خلاف قانون دولت ایشان تقدیم مجلس می‌نمودم یمکی از سؤالات مربوط بهمین موضوع ساختمان‌های دانشگاه بود که در تاریخ ۹مهر ماه ۱۳۲۶ یعنی تقریباً دوسال قبل تقدیم گردید بعداً هم یک یادداشت کتبی خدمت جناب آقای نجم ویکی دیگر خدمت جناب آقای هژیر تقدیم داشتم واز تاریخ یادداشت آخری که در ۱۵ تیرماه ۱۳۲۷تنظیم شده بود دیگر موضوع را تعقیب نکردم چند ماه قبل شنیدم در نتیجه عدم رضایت عمومی از کارهای شرکت و مخصوصاً عملیاتش در ساختمانهای درمانگاههای مربوط بسازمان خدمات شاهنشاهی که گزارش آن نیز بشرف عرض اعلیحضرت همایونی رسیده بوده وهمچنین دراثر اصرار رئیس بنگاه پاستور وزارت دارائی ساختمان بنگاه پاستور راکه جزو این قرارداد بوده بمناقصه گذاشته وشرکت آرمه یک شرکت ایرانی با تخفیف ۸۰و۲۸ درصد برنده مناقصه شده‌است وچون بهای پیشنهادی شرکت بمراتب ارزانترازبهای قراردادمتکی بتصویبنامه بوده وزارت دارائی تصمیم گرفته‌است تمام بقیه کارراازشرکت سنتاب تحویل گرفته وبمناقصه بگذارد ازتوضیحی که جناب آقای وزیر دارائی دادند استنباط بنده این شد که موضوع رابرای ایشان درست روشن نکرده‌اند – آقایان اغلب سابقه دارند که پس از شهریور ۱۳۲۰عملیات ساختمانی که دولت دردست اقدام داشت اغلب متوقف شدند ونظر ببالا رفتن بی تناسب هزینه زندگی مقاطعه کاران بعداً حاضر نشدند تعهدات خودشان را باقیمتهای قبل از شهر یور انجام بدهند بهمین دلیل در قانون متمم بودجه ۱۳۲۱ تبصره‌ای تصویب شد که بدولت اجازه می‌داد برای تکمیل ساختمانهای ناتمام تاده درصد ببهای بقراردادهای قبل از شهریور اضافه کند وساختمان کاخ دادگستری نیز طبق همین قانون بپایان رسید حالا اجازه بفرمائید متن تصویبنامه مربوط بسنتاب را برای شما بخوانم:هیئت وزیران در جلسه ۱۹ اردیبهشت ۲۶ بنا به پیشنهاد شماره ۲۴۳۷ راوزارت دارائی تصویب نمودند از نظر اینکه ساختمانهای دانشگاه تهران وبنگاه پاستور دارای عملیات ساختمانی فنی خاصی است وشرکت سنتاب هم در امور ساختمانی دانشگاه سابقه دارد واز هر حیث برای انجام ساختمانهای مزبور مجهز وآماده می‌باشد ساختمانهای مربوط به دانشگاه وبنگاه پاستور در سال ۱۳۲۶ بشرکت نامبرده بدون انجام تشریفات مناقصه با شرایط ومشخصاتیکه بین آن شرکت ودانشگاه داده می‌شود بابهائبکه طبق نظر کمیسیون فنی دانشگاه تعیین می‌گردد واگذار نموده وقرادداد آنرا منعقد نماید.

تبصره – پس از گشایش دوره ۱۵مجلس شورای ملی مجوز قانونی آن تحصیل خواهد شد. تاریخ این تصویبنامه اول اردیبهشت ۱۳۲۶ است یعنی تقریباً ۶سال بعد از شهریور ۱۳۲۰ثانیاً در خود تصویبنامه اشاه‌ای بچنین سابقه‌ای نشده واگرهم می‌شد صحیح نبود زیرا نه ساختمانهای که بااین تصویبنامه به شرکت واگذار شده ساختمانهای ناتمامی بوده بلکه همه ساختمانهای جدید هستند ونه بهائی که مورد توافق شده فقط ده درصد بیشتر از قیمت‌های قبل از شهریور است بلکه اغلب آنها از ۳۰درصد هم تجاوز می‌کند پس مجوز قانونی برای این عمل بهیچوجه موجود نبوده ازاین نکته که بگذریم برفرض اینکه استدلال آقای وزیر دارائی راجع بفرستادن تصویبنامه بمجلس مورد قبول آقایان نمایندگان واقع شود درتصویبنامه صریح نوشته‌است که عملیات ساختمانی سال ۱۳۲۶با این شرایط بشرکت واگذار شودوجناب آقای هژیر وزیر دارائی وقت نیز صراحه دستورکتبی می‌دهند که چنانچه این ساختمانها درسال ۲۶ خاتمه خواهند یافت قرارداد امضاءومبادله شود ولی برای اینکه یک عمل خلاف قانونی تکمیل بشود باین دستور ایشان هم کسی گوش نداد وقرارداد برای مدت ۴۲ماه بسته شده پس بر فرض هم که مااضطراراً تصویبنامه دوره فترت راقبول کنیم در سالهای ۲۷و۲۸ بابودن مجلس شورای ملی هیچ مجوزی برای ادامه کاروترک مناقصه وجود نداشته‌است تمام این کاردر حدود ۲۰میلیون تومان است که شاید نصف آن انجام شده برای بقیه بعقیده من دولت هیچ راه دیگری جز مناقصه ندارد وبر فرض هم بخواهد کاردردست شرکت سنتاب بماند باید قیمتهای متداول امروز راباوبقبولانند بهترین زمینه همان مناقصه ایست که اخیراً برای بنگاه پاستورداده شده‌است بنده جناب آقای گلشائیان وزیر دارائی رابر خلاف آنچه که در چند جلسه گذشته اینجا گفته شد یک وزیر بسیار لایق واردوباوجدان میدانم وتصور می‌کنم با توضیحاتی که بنده دادم وتحقیقاتی که خواهند فرمود راجع باین موضوع تغییر عقیده خواهند داد زیرا مسلماً باسمتی که ایشان در دولت دارند علاقشان در حفظ اموال دولت وجلوگیری از تفریط آنها بمراتب بیشتر از بنده باید باشد والبته هم هست بنده اصولا نظر خاصی نسبت بشرکت سنتاب ندارم ولی همان طوریکه بکرات در مجلس بعرض آقایا ن نمایندگان رسانده‌ام درعین اینکه معتقدم که ماباید برای اصلاح وضع مملکت از دوستان خارجی خودمان حد اکثر استفاده رابکنیم ولی کاملا مخالفم که ماسعی کنیم هر کاری رابخارجیها بسپاریم متأسفانه می‌بینم که درنتیجه عدم موفقیت هاوهرج ومرج این چند ساله این فکر طرفدار زیاد پیدا کرده که برای کارهای حساس ومهم کشور مستخدمین ویاشرکتهای خارجی استخدام شوند عرض کردم ما در بعضی کارهایمان ممکن است که احتیاج بکارشناسان فنی داشته باشیم ولی فراموش نفرمائید آنچه که بیکنفر خارجی امکان انجام کاری می‌دهد نفس خارجی بودن ویا اطلاعات او نیست بلکه آن حقوقهای چندین هزاردلاری هزینه سفرخود و افرادخانواده اش خانه ییلاقی وقشلاقی آشپز وغیره یعنی اولا فراهم کردن راحتی کامل خاطر اواست وثانیاً اختیار وقدرت سرشاری است که باوداده می‌شود (باتما نقلیج –صحیح است) در صورتیکه مااز یکنفر مستخدم ایرانی انتظار داریم با حقوقی که فقط برای چند روز اووخانواده اش کافی است بدون هیچ اختیار ودر تحت فشار انواع واقسام نفوذها انجام وظیفه نماید مگر این همه فعالیت دوره اعلیحضرت فقیدراخود ایرانیها متصدی نبودند حالا هم بعقیده من اصلاح مملکت فقط باتقویت یک عده اشخاص وطنه پرست، لایق، کاردان ایرانی میسر است، ایرانی با داشتن قدرت وپشتیبان برای مملکت خودش از هر خارجی بهتر کارمیکند (با تمانقلیج –صحیح است).

- قرائت استیضاح آقایان: مکی - دکتر بقائی - حائری‌زاده و آزاد

۳ - قرائت استیضاح آقایان:مکی – دکتر بقائی – حائری زاده وآزاد

نائب رئیس – استیضاح خوانده می‌شود (بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی:چون دولت جناب آقای ساعد بر خلاف قانون مهر ماه ۱۳۲۶ در برابر استیفای حقوق ایران در شرکت نفت انگلیس وایران مرتکب اعمالی شده که عملا بزیان مملکت بوده وخلاف قانون مزبور عمل کرده‌است وهمچنین دخالت مستقیم شخص نخست وزیر در قوه مقننه کشور بمنظور بتصویب رساندن قرارداد نفت بنفع شرکت نفت انگلیس و ایران لذا امضا کنندگان ذیل دولت آقای ساعد وبالاخص شخص ایشان و وزیر دارائی را نسبت بدو مورد ذیل استیضاح می‌کنیم:
  • ۱ - عدم استیفای حقوق ایران
  • ۲ - دخالت در قوه مقننه مملکت. حسین مکی –دکتر بقائی کرمانی– حائری زاده – عبد القدیر آزاد.

- بقیه مذاکره درموضوع نفت

۴- بقیه مذاکره درموضوع نفت

نایب رئیس – البته آقایان اطلاع دارند که دیروز مذاکرات بجائی رسید که آقای رئیس محدودیت نطق را بمجلس واگذار کردند واکثریت مجلس راقاطع این نظر دانستند وقتی جلسه خصوصی تشکیل دادند وچون غیر ازاین نظری پیشرفت نکرد لذا آقای رئیس نظرشان این بودودر هیئت رئیسه هم صحبت کردند چون بعضی از آقایان عقیده دارند که این مذاکرات باید محدود باشد وبعضی عقیده دارند باید نامحدود باشد البته مجلس باید تکلیف این کارارامعلوم کند (فرامرزی –صحیح نیست) ونظر باینکه آقای رئیس اعلام رأی کرده‌اند (مکی – اعلام رأی نشده)دراینموقع آقای مکی در حالی که بصحبت خود ادامه می‌دادند پشت تریبون آمدند)

مکی – من از پشت این تریبون پائین نمی‌روم مگر اینکه من را با گلوله پائین ببرید اینجا نوشته شده قرارداد وامتیازی که از طرف دولت شاهنشاهی بشرکت نفت داده شده.

نائب رئیس – آقای مکی خواهش می‌کنم بفرمائید بگذارید من صحبت می‌کنم.

مکی – من پائین نمی‌روم مگربا گلوله مراپائین ببرید، با گلوله

دکتر بقائی – آقای مکی پشت تریبون هستند وشما هم صحبتتان رابفرمائید. نائب رئیس – من حرفم تمام نشده شما بفرمائید. علیهذا آقای رئیس مجلس فرمودند نظر باینکه این اختلاف بین نمایندگان مجلس هست باید برأی مجلس واگذارشود.

مکی – شما بر خلاف تمام قوانین مملکت رفتار می‌کنید.

نایب رئیس – در اینباب هم صحبت شده والان هم رأی مجلس قاطع است.

دکتر بقائی – من اخطار دارم.

نایب رئیس – علیهذا منهم رأی مجلس راتأیید می‌کنم ووا گذار برأی مجلس می‌کنم وچون حالا اکثریت برای رأی نیست ده دقیقه تنفس می‌دهیم.

مکی – نمی‌توانید رأی بگیرید.

نایب رئیس – حرف نزن.(درینوقع یکساعت وربع قبل از ظهرجلسه بعنوان تنفس تعطیل وپس از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید).

نایب رئیس – آقایان توجه بفرمایند نظر باینکه یک مذاکراتی اینجا راجع بنفت شده‌است آقای نخست وزیر وآقای وزیر دارائی تقاضا کرده‌اند هر کدام میل دارند توضیحاتی بدهند آقای مکی هم بعد صحبت خواهند کرد (دکتر بقائی – حق آقای مکی محفوظ می‌ماند) آقای نخست وزیر.

نخست وزیر –دیروز که بنده عرایضی کردم مقصودم این بودکه بدولت فرصت داده شودکه دولت بتواند مطالب خودش رابعرض مجلس شورای ملی برساند بنده می‌توانم بآقایان اطمینان بدهم تا آن حدی که مقدور بوده‌است دولت برای استیفای حقوق دولت ایران از شرکت نفت کوشیده‌است (مکی – تکذیب می‌کنم) کوشیده‌است حالا آقایان موافقت کرده‌اند دولت اقدامات خود را بعرض مجلس شورای ملی برساند خیلی متشکرم واینکه بنده می‌گفتم که آقای مکی دیروز صحبتشان رایک قدری محدود بکنند نه برای این بودکه ترور بکنم هیچ چنین نظری ندارم می‌گفتم فقط در موضوع صحبت کنند وطبق قانون بنده درموضوع جواب می‌دهم (مکی – یک کلمه از موضوع خارج نشدم). وهمانطور که ایشان حق دارند صحبت بکنند ومن اطمینان دارم که از فرط وطن پرستی است بنده عرض می‌کنم که دولت هم همین احساسات رانسبت بملت وافراد ایران دارد این اقداماتی راکه ما کردیم بعرض آقایان نمایندگان خواهد رسید البته نظر مجلس دراین موضوع قاطع است وهرنظری اتخاذکنددولت مطیع اوامر مجلس شورایملی است (دکتر بقائی – راپرت ژیدل رااگرممکن است مرحمت کنید که مطالعه کنیم) آقای وزیر دارائی این توضیحات راخواهند داد ممکن است درضمن آن بنظرمبارک برسد.

- تقدیم چهارفقره لایحه بوسیله آقای وزیردارائی:یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه وسه فقره راجع بکارشناسان فنی دانشگاه و دخانیات – ادامه مذاکرات نفت

۵- تقدیم چهارفقره لایحه بوسیله آقای وزیردارائی:یک فقره راجع به هیئت سازمان برنامه وسه فقره راجع بکارشناسان فنی دانشگاه و دخانیات – ادامه مذاکرات نفت

نایب رئیس – آقای وزیر دارائی.

وزیر دارائی – قبل از اینکه وارد این موضوع بشوم از موقع استفاده می‌کنم یک لایحه راجع بهیئت نظارت سازمان برنامه‌است و۳ لایحه دیگرراجع بکارشناسان فنی دانشگاه و متخصصین دخانیات است که تقدیم مجلس شورایملی می‌کنم. اماتوضیحات راجع بنفت اولا خیلی خوش وقت هستم که مجالی دادند آقایان که ما می‌خواهیم عملیاتی که این دولت ودولت‌های گذشته دراجرای قانون مهر ماه ۱۳۲۶ انجام داده‌است بعرض واطلاع آقایان برسانم ضمناً هم عرض می‌کنم آقایان مخالفین بدانند که وطن پرستی مختص بچهار نفر نیست (دکتر بقانی – چهار نفر نیست ملت ایرانست) وبدانید اشخاصی که یک عمر خودشان وخانواده شان واستخوانهای پدرانشان در این مملکت زندگی کرده‌اند وهستند اینها هیچ وقت نمی‌آیند یک وجب خاک مملکتشان رابکسی بدهند (صحیح است) ویک روز گفتم وامروز هم تکرار می‌کنم که ایرانی خائن وجود ندارد وافتخار می‌کنم در مملکت اشخاصی اگر بد باشند اکثریت بااشخاص خوب ووطنپرست است (صحیح است) وبیجهت وبیگناه هم جا دارد که تهمت باشخاص نزنند وهمیشه با مدرک ودلیل حرف بزنند واحساسات راوارد کار نکنند (مکی – من بدون مدرک حرفی نمی‌زنم) (آزاد –مملکت ماراکی باین روز انداخته‌است نه آب است نه نان است نه امنیت است، اینهاراشما کرده‌اید) ممکن است در تشخیص اشتباه شده باشد یک عملی که من امروز خدمت بمملکت میدانم آقایان خدمت ندانند ولی بایستی زحمتی که برای یک عملی کشیده شده‌است قضاوت کنید وقضاوت عادلانه بکنید این مملکت باین روزافتاده‌است روی اصل عوام فریبی بنده این را صریح می‌گویم دراین مملکت اشخاصی که کار نکرده اندوپشت منقل نشسته‌اند اینها مملکت را باین روز کشیده‌اند اینها اگرمرد هستند بیایند و کارکنند چرا وقتیکه ریاست دولت بآنهاپیشنهاد می‌شود قبول نمی‌کنند؟ چرا وقتی وزیر خارجه می‌شوند میآیند اینجا اختیار می‌گیرند بعد از ۵ روز اینجا غش می‌کنند

مکی – توهین نکنید.

وزیر دارائی -… اینها می‌خواهند کنار بنشینند ومنفی بافی کنند، اینها می‌خواهند مملکت را بخاک سیاه بنشانند، در دنیا اشخاصی توانسته‌اند مملکتشان را بجائی برسانند که کارکرده‌اند، آقا کار کردن، قبول مسئولیت کردن این هنر است در دنیا من افتخار می‌کنم که کار می‌کنم وقبول مسئولیت هم می‌کنم در مقابل دنیا ووجدانم پاک هستم ودر هر محکمه‌ای حاضر هستم محاکمه بشوم وجواب بدهم ولی اشخاصی که از صبح تا غروب پای منقل می‌نشینند اینها می‌خواهند...

مکی – رئیس مجلس مؤسسانتان بود

دکتر بقائی – قانون اساسی راآنها تغییر دادند آنروز ما این حرفها رازدیم برای اینکه این صحبتها پیش نیاید.

مکی – رئیس مجلس مؤسسان شما بود (زنک رئیس)

دکتر بقائی – نشستند قانون اساسی راتغییر دادند معلوم بود برای امروز قانون اساسی راتغییر دادند.

نایب رئیس – صحبت اشخاص غیر رانکنید.

وزیر دارائی - …… در مهر ماه ۱۳۲۶ قانونی از مجلس شورای ملی گذشت باین عبارت:

دولت مکلف است در کلیه مواردیکه حقوق ملت ایران نسبت بمنابع ثروت کشور اعم از منابع زیر زمینی وغیر آن مرود تضییع واقع شده‌است بخصوص راجع بنفت جنوب بمنظور استیفای حقوق کامل ملی ایرانی مذاکرات واقدامات لازمه را بعمل آورده مجلس شورای ملی رااز نتیجه آن مطلع سازد.

آقایانیکه در این مجلس تشریف دارند بخاطر دارند گذشتن این قانون واین تبصره روزی بود که قرارداد نفتی که درزمان فترت بسته شده بود مجلس شورای ملی رد کرد وضمناً متوجه شد که قراردادهائی که سابقاً راجع بمنابع زیر زمینی وغیره بسته شده‌است ممکن است که منافع کامل ملت ایران تأمین نشده باشد مثل قرارداد شیلات، مثل قرارداد نفت جنوب برای اینکه دولت رامکلف بکند چه دولت حاضر وچه دولتهای بعد دولت رامکلف بکند که استیفای کامل حقوق ملت ایران را بکند این قانون گذشت از فردای این قانون دولت وقت که دولت آقای قوام بود با کمپانی نفت جنوب وارد مذاکره شد ونماینده از لندن خواست برای این موضوع که مذاکره بکند دولت آقای قوام ساقط شد دولت جناب آقای حکیمی روی کار آمد (دکتر بقائی – بفرمائید چه مذاکراتی کرد)

مذاکرات را شروع کردند ولی درزمان کابینه آقای حکیمی فقط درقسمتی که … (دکتر معظمی –مذاکراتشان کتبی بوده یا شفاهی؟) نه قربان مذاکرات شفاهی بوده‌است فقط گفته‌اند که مطابق این قانون ما باشما می‌خواهیم مذاکراه کنیم راجع باستیفای حقوق ملت ایران بعد از ایشان درکابینه آقای حکیمی نماینده شرکت از لندن آمد ومذاکراه کردند فقط نسبت بماده ۱۶ ماده ۱۶ امتیاز نامه‌ای که همه آقایان البته خوانده‌اند ومسبوق هستند ماده ایست که در آنجا مکلف می‌کند کمپانی راکه وسائلی فراهم کند که عده کارمندان خارجی سال بسال کم بشود وبجایش کارمندان فنی استخدام بشود در زمان کابینه آقای حکیمی منحصراً نسبت به ماده ۱۶ مذاکره شد، اقدام شد اقدامی هم که راجع باینکار شد عبارت بود از فرستادن هیئتی مرکب از آقای دکتر شادمان وآقای بهنیامعاون وزارت دارائی وچند نفر دیگر بجنوب و آبادان برای مطالعه دراین قضیه که ببینند چه وسیله می‌شود برانگیخت که ماده ۱۶ آنطوریکه روح قانون است اجرا بشود ضمناً برای اینکه آقایان مسبوق بشوند این ماده ۱۶ عبارتش بسیار خوب نوشته شده‌است وهیچ جای نگرانی نیست ومتخصصینی هم که دیده‌اند گفته‌اند بسیار خوب است البته وقتی که این قانون گذشت بعد از این قانونه چون درقسمت سوم ماده ۱۶ می‌گوید که طرفین موافقت می‌نمایند که یک طرح عمومی تهیه نمایند که بر طبق آن هر سال مرتباً مستخدمین غیر ایرانی راتقلیل داده وبجای اینها از کارمندان ایرانی بگمارند در ۱۳۱۵ طرحی در وزارت دارائی بوسیله نماینده کمپانی امضاء شد که این طرح برای مدت هشت سال بود ودر آنجا نسبت مستخدمین خارجی به ایرانی ۱۸ درصد بود که بایستی درظرف هشت سال بصدی ۱۰ برسد بعد از اینکه این ۸ سال تمام شد مصادف شد به موقعی که قوای متفقین درایران بودند وجنک بود بلافاصله بعد از سال ۱۳۲۳ دستگاه اداره وزارت دارائی وارد مذاکره شد که چون این طرح تمام شده باید طرح جدیدی نوشته بشود که این طرح جدید اولا عنوان پورسانتاژ نداشنه باشد برای اینکه در این قانون عنوان پورسانتاژ ندارد صحبت این است که باید عده کارمندان خارجی بزور تصاعدی تقلیل پیدا کند وبجای آنها کارمندان ایرانی بگمارند

از آن تاریخ تا زمانیکه قانون ۲۶ گذشت مذاکرات وزارت دارائی و کمپانی نفت درجریان بوده طرحی هم آن هاداده بودند پروژه‌ای هم دولت داده بود یعنی وزارت دارائی داده بودولی توافقی نشده بود درزمان کابینه آقای حکیمی این ماده ۱۶ اول مورد نظر بود وروی این طرحی تهیه شده بود عده‌ای بجنوب رفته‌اند مذاکراتی شده ولی مذاکرات بنتیجه‌ای نرسید کابینه آقای حکیمی ساقط شد بعد کابینه آقای هژیر برسر کار آمد در کابینه آقای هژیر از مطالعاتی که از ۱۳۲۶ ببعد تهیه شده بود تحت ۲۵ ماده تنظیم شده بنماینده کمپانی که بطران آمده بود داده شد ده جلسه هم نماینده کمپانی باوزیر دارائی وقت با آقای وارسته بعدهم که ایشان استعفا داده بودند با آقای دکتر شادمان که وزیر اقتصاد ملی بودندوازطرف آقای نخست وزیرنمایندگی داشتند مذاکراتی درده جلسه بعمل آمد توضیحات مفصلی نسبت باین ۲۵ ماده از طرف دولت بنماینده کمپانی داده شد نماینده کمپانی گفت من بلندن بر می‌گردم وسه ماه مهلت مبخواهم که باهیئت مدیره مان مذاکره بکنم بعد از آن بیایم بدولت پیشنهادات متقابل را تقدیم کنم. (دکتر بقائی – ۲۵ماده رابفرمائید) اما آن ۲۵ ماده ایکه در زمان کابینه آقای هژیر تهیه شده بود وبآقایان داده شده‌است برای آقایان می‌خوانم، بمناسبت شروع مذاکرات مقدماتی با نمایندگان شرکت نفت ایران وانگلیس برای اجرای بند (ه)از قانون مصوب ۲۹مهرماه ۱۳۲۶ مواردی راکه دولت ایران عجالةمشمول مقررات بند مزبور دیده‌است بقرارذیل توضیح می‌نماید:

  • ۱- تفاوت بهای طلابموجب قسمت «v»از ماده دهم امتیاز نامه ۱۳۱۲قطع نظر از توافقهائیکه در خلال احوال حاصل شده‌است آن مقدار لیره ایکه بوسیله آن شرط تضمین طلابرای دولت تأمین شود بدولت پرداخت نگردیده‌است:
  • ۲- مالیات دولت انگلستان. حصه دولت ایران ازمنافع سالیانه شرکت نمی‌بایستی مشمول مقررات مالیات بر در آمد دولت انگلستان می‌شد وآنچه باین ترتیب از حصه دولت کسر شده بایستی جبران شود. لطمه ایکه باین ترتیب بحقوق ایران وارد آمده‌است در ارقام صورت ضمیمه پیدا است. صورت مالیات بردرآمدیکه از ۱۹۳۲تا ۱۹۴۷ بدولت انگلستان بابت مالیات بر در آمد داده‌است وآن عبارتست از سال ۱۹۳۳ سیصد وپنج هزار لیره ۱۹۳۴بهمین تناسب ۵۱۱لیره ۴۰۸هزار لیره،۹۱۰هزار لیره یک میلیون وششصد وپنجاه ویک هزار لیره یک میلیون ویکصد وهفتاد وپنج هزار لیره یک میلیون ونهصد وپنجاه وپنج هزار لیره، دومیلیون ونهصد وهفتاد وپنج هزار لیره، دو میلیون ونهصد وبیست هزار لیره، چهارمیلیون ونهصد وهفده هزار لیره، هفت میلیون وششصد وشصت دوهزار لیره، ده میلیون وششصد وسی وشش هزار لیره، ده میلیون وششصد وهشتاد یک هزار لیره ده میلیون ودویست وهفتاد ونه هزار لیره، ۱۵میلیون و۲۶۶هزار لیره که سال ۱۹۴۷باشد. (دکتر بقائی – استدعا می‌کنم این ۲۵ ماده وصورت الحاقی رامرحمت کنید چاپ شود. )

وزیر دارائی – ما هیچ چیز مخفی نداریم برای اینکه ثابت بشود که نه دولت آقای قوام نه دولت آقای ساعد نه دولت آقای هژیر خیانت باین مملکت نکرده‌است تمام نه تنها تمام اینهارامیدهیم چاپ بکنند تمام مذاکراتی که صورت مجلس دارد و کتابی دارد همه را می‌دهیم چاپ بکنند برای اینکه ثابت بشود ما هیچ فروگذار از استیفای حقوق ملت ایران نکرده‌ایم وهرگز هم فکر نمی‌کنیم که برای خاطر چند روز مقام وچند روز در سر کار بودن خیانت باین مملکت بکنیم (احسنت، احسنت)

  • ۳- محدودیت سود سهام شرکت. محدودیت میزان سود سهام شرکت باستناد دستور دولت انگلستان در مورد حصه دولت ایران از منافع شرکت نمی‌بایستی نافذ باشد.
  • ۴- قرارداد فروش با بحریه انگلیس وشرکت‌های امریکایی بموجب ماده ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲شرکت بایستی هر وقت ودر هر موقع حقوق وامتیازات ومنافع دولت رادر نظر داشته واقدام بهیچ عملی یا خودداری از عملی که موجب زیان دولت باشد ننماید وحال آنکه درمورد قراردادهای فروش که شرکت با بحریه وهواپیمائی انگلستان وشرکتهای امریکائی منعقد نموده‌است ازاین لحاظ که معامله بنرخ عادله روز انجام نگرفته حق دولت بنسبت حصه اش از منافع شرکت تضییع شده‌است.
  • ۵- مواد نفتی که در عملیات شرکت مصرف می‌شود. حقوق ایران ازبابت مواد نفتی که درعملیات شرکت مصرف شده پرداخته نشده‌است.
  • ۶- بازرسی مالی واطلاعات مالی نظارت دراجرای بند (۱) از ماده ۱۶و ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲ و سهم دولت در سود توزیع شده ودر ذخائر شرکت (ذخیره عمومی وذخیره افت واستهلاک) ایجاب می‌نمود که دولت ایران بتواند بدفاتر ومحاسبات شرکت رسیدگی کند. از معاملات وتصمیماتیکه در حقوق ایران مؤثر است قبلا اطلاع حاصل نماید.
  • ۷- صادرات نفت خام. ماده ۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲ واختیارات قانونی دولت ایران ایجاب می‌نمود که تصفیه مواد نفتی کلا درداخله ایران بعمل آید.
  • ۸- تأسیسات خارج از ایران. حق دولت در خاتمه امتیاز نسبت بتأسیساتی که در خارج ازایران باوجوه شرکت ایجاد شده‌است
  • ۹- قیمت موادنفتی. تعیین تکلیف قیمت فروش کلیه مواد نفتی در داخله مملکت ایران از لحاظ آنکه آنچه در اینباب در امتیاز نامه ۱۳۱۲ نوشته شده بود عملااز بین رفته‌است.(دکتر بقائی – راجع بماده قبل چه فرمودید؟) حق ما راجع بتأسیسات خارجی ایران.
  • ۱۰- تأسیسات پخش نفت. توسعه کافی تأسیسات پخش نفت اعم از نقاطی که فعلا تأسیساتی در آنجا وجود دارد ویا اینکه هیچگونه تأسیساتی ندارد.
  • ۱۱- تقلیل مستخدمین خارجی وبهبود وضع کارمندان وکارگران ایرانی تعیین تکلیف طرحی که در اینباب در آبانماه ۱۳۲۶ باستناد مواد ۱۶ و۱۷ امتیاز نامه ۱۳۱۲ بشرکت تسلیم شده‌است.
  • ۱۲- جلوگیری از تلف شدن گاز. جلوگیری از اتلاف گاز بوسیله مصرف در عملیات شرکت ولوله کشی بشهرها برای مصرف اهالی ویا نگاهداری آن درچاهها باستناد مواد ۱۲ و۲۱ امتیاز نامه ۱۳۱۲
  • ۱۳- مقاطعه کاران خارجی. پرداخت مالیات بر در آمد مقاطعه کران خارجی طبق قوانین کشور.
  • ۱۴- بیمه. بیمه مؤسسات شرکت نفت رایران نزد شرکت بیمه ایران.
  • ۱۵- مدت امتیاز درموقع اصلاح دارسی دومطلب بیش از سایر مطالب مورد توجه طرفین بوده‌است از طرف دولت ایران حق الامتیاز واز طرف شرکت مدت امتیاز درموقعی که هنوز دارسی مجری بوده یا کمتر از ۴ میلیون تن صادرات و فروش سالیانه در حدود یک میلیون و نیم لیره طلا حق الامتیاز بدولت می‌رسید و باین حساب بموجب مقررات امتیاز دارسی با قریب ۱۸ میلیون تن صادرات و فروش سالیانه که اخیراً استحصال شرکت است متجاوز از ۶ میلیون ونیم بودند طلا حق الامتیاز دولت می شود و حال آنکه عمل شرکت باستناد امتیاز نامه ۱۳۱۲ طوری بوده‌است که با ۱۸ میلیون تن صادرات وفروش حق الامتیاز دولت حتی از ۶ میلیون ونیم پوند طلا هم خیلی کمتر است و باین وصف معلوم نیست در موقع فسخ امتیاز دارسی درقبال تمدید مدت امتیاز نامه سابق از امتیازنامه ۱۳۱۲ بدولت ایران چه عاید شده‌است این مطلب مورد نهایت علاقه دولت ایران وبیش ازهر چیز مورد توجه مردم مملکت است

نکته دیگری که درموقع این مقایسه باید طرف توجه قرارگیرد این است که بموجب امتیاز دارسی درخاتمه امتیاز کلیه دارائی ومؤسسات شرکت درهر جای دنیاکه بود بیران تعلق می‌گرفت وحال آنکه در امتیاز۱۳۱۲ این قید نسبت بدارائی شرکت در ایران شده‌است اهمیت این مطلب بیشتر بااین توجه جلوه می‌کند که مدت امتیاز دارسی در سال ۱۹۶۲ خاتمه می‌بافت وحال آنکه درامتیاز نامه سال ۱۳۱۲ نوشته شده‌است که از آن ببعد ۶۰ سال معتبر خواهد بود وپیداست که وضع ذخائر نفتی مملکت ایران بامقایسه مدتهای مذکور دردو امتیاز سابق الذکر چه تفاوت فاحشی رامتضمن است.

  • ۱۶- مبنای حق الامتیاز. مبلغ چهار شلینک در هر تن در سال ۱۹۳۳ معادل یک هشتم قیمت نفت خام ایران بوده‌است و حال آنکه فعلا با صرف طلای آن (بر طبق محاسبه شرکت)کمتر از یک شانزدهم شده‌است وباین ترتیب مجموع حق الامتیاز دولت ایران بنسبت قیمت کل نفت استخراج شده درایران در سال ۱۹۳۳ حدود ۳۳ درصد بوده و در سال ۱۹۴۷ فقط درحدود ۹درصد.

خیلی متأسفم که آقای آزاد وآقای مکی تشریف ندارند (مکی – بنده اینجا هستم) (دکتر بقائی - تشریف دارند) یادداشت بفرمائید آن چیز هائی که اطلاع ندارید اقلااطلاع حاصل کنید. (مکی – جنابعالی نگذاشتید بنده تمام مطالبم راعرض کنم) بعد بفرمائید اگر حق الامتیاز دولت ایران طبق امتیازات کشور ونزوئلا دریافت می‌گردد از بابت سال ۱۹۴۷ بجای ۷ میلیون لیره بالغ به ۲۲ میلیون لیره میشدیعنی متجاوز از ۳ برابر شرکت نفت عراق می‌تواند تا ۶ شلینک طلا حق الامتیاز دریافت دارد واین مبلغ نیز بادر نظر گرفتن قیمت عادله یش از ۳برابر حق الامتیازی است که تاکنون بدولت ایران پرداخته شده‌است بر طبق امتیاز جدید درکویت نیز حق الامتیاز دریافتی از ۳برابر حق الامتیاز که تاکنون بدولت ایران پرداخته شده‌است متجاوز است. ضمناًاز کل حق –الامتیازی که ونزوئلا وکویت وبصره دریافت می‌دارند مقداری هم نفت خام است که عیناً می‌توانند آنرا تحویل بگیرند وبنابراین هر گاه این ارقام منشاء محاسبه باشد ماخذ حق الامتیاز متداول فعلی در دنیا در حدود یک لیره درهر تن استخراج شده می‌شود. از ارقام فوق ومخصوصاً بامداقه در مندرجات قسمت (۱۷) این یادداشت بخوبی آشکار است که برای حق الامتیاز ایران بهیچوجه مبنای عادلانه ومنصفانه‌ای درکارنیست.

  • ۱۷- معافیت‌ها. کم وکیف معافیتهای مالیاتی وگمرکی مورد محاسبه دقیق و تعیین تکلیف قطعی باید قرار گیرد باین معنی که مالیات بر درآمد شرکت بر طبق قانون مالیات بر درآمد ایران برای سال ۱۹۴۷ بالغ بر ۱۲میلیون لیره می‌گردد واز طرف دیگربر طبق مقررات مملکتی در هر یک از سنوات ۱۳۲۵ و۱۳۲۶ حقوق وعوارض گمرکی اجناس واشیائی که شرکت بایران وارد کرده و یا ازایران صادر کرده‌است در حدود ۱۷میلیون لیره‌است توضیحاً علاوه می‌نماید که شرکت در سال ۱۹۳۳ از بابت مالیات بر در آمد مبلغ ۲۷۴۴۱۲ لیره بدولت ایران و۳۰۵۴۱۸ لیره بدولت انگلستان پرداخته‌است و حال آنکه درسال ۱۹۴۷ مالیات دولت ایران ۷۶۵۴۰۵ لیره ومالیات انگلستان ۱۵۲۶۶۶۶۵لیره بوده‌است
  • ۱۸- سهام شرکت. تبدیل حصه ایران از ذخائر شرکت بسهم شرکت نظیر معاملها ی که باصاحبان سهام می‌شود.
  • ۱۹- اسعار. استفاده از یک قسمت از اسعار حاصله از فروش مواد نفتی در دنیا.
  • ۲۰- فروش نفت برای صدور. تعیین ترتیبی که بموجب آن شرکت مواد نفتی رابرای صدور در اختیار دولت یا اتباع ایران خواهد گذاشت.
  • ۲۱- نفت شاه. اتخاذ تدابیر عملی برای تأمین منافع وحقوق ایران در نفت شاه بمناسیت مجاورت با نفت خانه.
  • ۲۲- شرکتهای وابسته. تعیین مقرراتی که شرکتهای غیر تابعه بایستی مشمول آن باشند.
  • ۲۳-تغییرات اساسنامه. ضرورت جلب موافقت دولت ایران نسبت بتغییراتی که در اساسنامه سال ۱۹۳۳ بعمل آمده‌است.
  • ۲۴- ذخایر شرکت. روشن نمودن وضع ذخایر وطرز تشکیل آنها وتعیین حقوق دولت بطور دقیق.
  • ۲۵- خطوط هواپیمائی وتلفونی وتلگرافی وغیره کم و کیف وحدود قیود استفاده شرکت از خطوط هواپیمائی وتلفونی وتلگرافی وبندر سازی وغیره باید مورد دقت قرار گیرد.

این ۲۵ماده‌ای بود که در زمان کابینه آقای هژیر که نماینده شرکت بطهران آمده بود داده شده ودر ظرف ده جلسه مذاکره ایکه شده‌است توضیحات مفصل دراطراف هر کدام از آنها بنماینده شرکت داده شده‌است همینطور که برای آقایان عرض می‌کنم نماینده شرکت سه ماه از دولت وفت خواست که برود با هیئت مدیره مذاکره بکند وبعد بایران برگردد مذاکرات مجدداً شروع شد بعد از سه ماه که کابینه آقای هژیر رفته بود وبجایش کابینه به آقای ساعد واگذارشده بود اطلاع بیا دادند که نماینده شرکت حاضر است که بتهران بیاید برای مذاکره تهران آمدبرای اینکه دراین مذاکراتی که می‌شود تنها دولت دخیل نباشد واشخاصیکه امروزدرخانه شان نشسته‌اند وتنقید می‌کنند (مکی – ویک لکه سیاه در زندگیشان ندارند) ونمیخواهند حاضر بشوند که خدمتی باین مملکت بکنند

بنده این مراسله رامیخوانم تا آقایان بدانند تاریخ ۹و۱۱و۳۲۷ مراسله بشماره ۷۲۷۹از طرف وزارت دارائی بآقای نخست وزیر.

جناب آقای نخست وزیر – در تاریخ ۶و۱۰و۲۷ ذیل شماره ۶۷۹۶ راجع بمذاکرات رئیس شرکت نفت در تهران با اینجانب درباب تعیین نمایندگان دولت ایران برای تجدید مذاکرات نسبت بامور مربوط بشرکت نفت شرحی عرض و ضمنا پیشنهاد نموده بودم که دولت یک هیئت سه نفری از افرادی که بشرح زیر معرفی نموده بودم معین کنند جناب آقای تقی زاده جناب آقای دکتر مصدق – جناب آقای هژیر – جناب آقای بهاءالملک و آقایان ابتهاج و نصرالله جهانگیر معین فرمایند که تحت نظر وزیر دارائی وقت یا تحت نظر هر یک از آقایان که مصلحت میدانند مشغول مذاکره با شرکت نفت باشند ولی تاکنون نظر هیئت دولت راجع بنمایندگان مزبور ابلاغ نگردیده‌است و با اینکه در مذاکرات حضوری اظهار نظر فرموده‌اند که اینجانب سمت نمایندگی از طرف دولت را دارم تا حال نیز در باب انتخاب اینجانب بسمت مزبور مراتب را کتبا ابلاغ نفرموده‌اند چون نماینده شرکت بزودی بطهران عازم خواهد شد متمنی است امر و مقرر فرمائید چنانچه اینجانب بایستی سمت نمایندگی را داشته باشم امر عالی را کتبا ابلاغ و اسامی آقایانی را که با اینجانب برای مذاکره شرکت خواهند داشت تعیین نماینده اینرا میدانید برای چه نوشتم برای اینکه آنروز می‌دانستم که هیچیک از آقایان برای کار مسئولیت دار در این مملکت زیر بار نمی‌رود برای اینکه یک گوشه‌ای بنشینند و تنقید کنند برای اینکه روز کار و میدان کار مرد کار می‌خواهد متاسفانه این مملکت فاقد مرد کار است من صریحا عرض می‌کنم تمام آن اشخاصی که منفی باف هستند آنهائی هستند که در خانه شان نشته‌اند و تنقید کرده‌اند این پیشنهاد رسمی است از طرف آقای نخست وزیر بفرد فرد آقایان مذاکره شد التماس شد که آقایان این کار مملکت است کار من نیست این یک کار مهمی است این کار بستگی به آتیه مملکت دارد، مربوط به بچه‌های شما است بیائید انصاف داشته باشید و حاضر شوید بخودتان زحمت بدهید بجای اینکه آب خنک بخورید بجای انیکه می‌نشینید مقاله می‌نویسید در موقعش بیائید زحمت بکشید این دوسیه‌ها را بخوانید تمام آقایان گفتند ما چکار داریم.

تقی زاده – کی کرد و کی کرد اصلا یک کلمه نشنیدم (خنده نمایندگان)

مکی – خطاب به آقای وزیر دارائی – دروغگو معلوم می‌شود همه اش را دروغ میگوئید (زنگ ممتد رئیس)

دکتر بقائی و مکی – آقا این تکذیب تقی زاده چرا دروغ میگوئید؟

بعضی از نمایندگان – دروغ است.

مکی – تمامش دروغ است.

دهقان – بی ربط میگویند اگر راست میگویند چرا یک کلمه اینجا راجع بنفت نگفتند (زنگ ممتد نائب رئیس)

دکتر بقائی – این اولش دروغ است (زنگ نایب رئیس) آخر دارند دروغ میگویند آقای تقی زاده تکذیب می‌کنند. بقیه هم که نیستند مدرک نشان بدهید که قبول نکردند اشان که تکذیب می‌کنند.

یمین اسفندیاری – ایشان که نگفتند من صحبت کردم مگویند آقای ساعد صحبت کردند.

وزیر دارائی-... بنده با نهایت ارادتی که بشخص جناب آقای تقی زاده تا امروز دارم و خواهم داشت بسیار متاسفم که ایشان با اینکه نامه رسمی آقای نخست وزیر بایشان نوشته‌اند با اینکه در تمام مذاکرات ما وارد بوده‌اند. این خط آقای تقی زاده‌است اگر شرافت دارند بیایند اینجا قسم بخورند که من ننوشته‌ام (اینها جال ما هستند که مارا چهل سال اغفال کرده‌اند) (زنگ رئیس) اولین مراسله‌ای که راجع بنفت نوشتم توالین مذاکره‌ای که راجع بنفت کردم در منزل آقای تقی زاده بود این کاغذ آقای تقی زاده‌است (همهمه نمایندگان) (دکتر معظمی – کاغذ آقای تقی زاده را بخوانید) عرض کنم که اولین مذاکره ایکه با مستر گس شد مستر گس گفت من آمده‌ام بایران برای تعدیل نسبت به بعضی مواد من بهش گفتم آقا ما تعدیلات نمی‌خواهیم ما مطابق قانون مهر ۱۳۲۶ وظیفه دارد در تجدید نظر هستیم منظور ما تجدید نظر در قرار داد است او گفت ما همچو حرفهائی نداریم تجدید نظر صحبتش نیست تجدید نظری اگر هست در امتیاز نامه مربوط بمذاکرات ما نیست پس من بر می‌گردم بلندن گفتم بروید بنده یک یادداشتی در منزل جناب آقای تقی زاده تهیه کردم برایشان خواندم، ایشان اصلاح کردند خط خود ایشان اینجاست ایشان بیایند اینجا بگویند خط من نیست آنوقت بنده تمام این مطالب را قبول دارم همانطور یکه دیروز مذاکره کردیم در مقابل یادداشتهائی که دولت در کذاکرات سابق با آقایان داد انتظار داشتیم که جواب کتبی و نظر نهائی شرکت بما گفته می‌شد ولی چون نظریات کتبی داده نشد و بعلاوه همانطور که در قسمت چهار یادداشت سابق دولت اشاره شده بود با فرض اتخاذ ترتیبات مذکور در قسمت ۳ یادداشت و استیفای کامل حقوق مندرجه در امتیاز نامه فعلی باز هم در اوضاع فعلی حقوقی که بدین ترتیب عاید دولت خواهد شد عادلانه و منصفانه نبوده و چه از لحاظ رفع اشکالات مندرج در قسمت یک یادداشت سابق و چه از لحاظ اجرای اصول عدالت و انصاف بایستی نسبت بطرز تعیین این حقوق تغییر اساسی بعمل آید و چنانکه آقایان بخوبی اطلاع دارند از تاریخ عقد امتیاز نامه جدید تحولاتی در ایران و دنیا پیش آمده‌است آقای تقی زاده و او را زدند با خط مبارکشان گفتند که او غلط است در دنیا بکنید. (تقی زاده – از ما کی دعوت کردید؟ این را گفتم) که منافعی که حقا و انصافا که باید بدولت ایران از این امتیاز برسد فعلا نمی‌رسد و حتی همانچه هم که در سال ۱۹۳۳ یعنی موقع عقد قرارداد امتیاز عاید ما می‌شد اینک عاید نمی‌شود (در سال ۱۹۳۳ لیست عایدات بسودنا ویژه ۳۸. ر. و حالا. ر. است) و با در نظر گرفتن منافعی که سایر کشورها از دادن این قبیل امتیازها برده و می‌برند و با توجه باینکه مقررات امتیازهای سایر ممالک بیشتر و بهتر از امتیاز نامه نفت جنوب است مع الوصف در سالهای اخیر در امتیاز نامه‌های مزبور تجدید نظرهائی شده یا در شرف تجدید نظر می‌باشد و با ذکر این نکته که خود اولیاء شرکت نفت با نهایت حسن نیتی که دارند باید اذعان کنند اینجا هم آقای تقی زاده فرمودند که این حسن نیا را شما اینجا ننویسید چرا شما تصدیق می‌کنید آنها حسن نیت دارند.

اگر این را هم تکذیب بکنند من حرفی ندارم که با موجباتی که پیش آمده از قبیل مالیات بر درآمد دولت انگلستان محدود کردن سود سهام – قرار دادهائی که بزیان دولت ایران بوده‌است آنچه باید بدولت ایران طبق این امتیاز نامه می‌رسید در ظرف این چند سال اخیر نرسیده و مکرر در مذاکرات سابق اشاره بتعدیلاتی نسبت به آینده نموده‌اند و نیز با توجهی که اولیاء شرکت دارند که ملت ایران و مجلس شورایملی بهیچوجه از مقررات امتیاز نامه با پیش آمدهائی که شده رضایت کامل نداشته و آنرا کافی برای استیفا حق کامل ملت ایران نمیدانند و دولت را مکلف نموده‌اند که نسبت به استیفای حقوق ایران حد اعلای کوشش را بنماید بنابراین و بجهاتی که فوقا ذکر شد و استدلالاتی که در یادداشتهای گذشته بعمل آمد و توضیحاتیکه در مذاکرات گذشته از طرف نمایندگان دولت داده شد بنظر ما مسلم گردیده که برای استیفای حقوق کامل ملت ایران و برای اینکه عوائدی که حقا و انصافا باید بما برسد لااقل کمتر از سایر کشورها نباشد اینجا ما نوشته بودیم کمتر از سایر کشورهای همجوار باز جناب آقای تقی زاده فرمودند چرا کشورهای همجوار می‌گذارید با خط مبارک خودشان زدند و نوشتند سایر کشورهای دیگر (بعضی از نمایندگان – اینکه خوب است،) بلی بسیار خوب است بنده هم فوق العاده استفاده کردم ایراد در این بود که ایشان فرمودند من روحم اطلاع ندارد (دکتر بقائی – حضرتعالی فرمودید دعوت کردند) لازم است که در بعضی از مواد امتیاز نامه تجدید نظر شود و وقتی اطمینان بحسن نیت اولیاء شرکت نفت داریم باز اینجا را تذکر دادند که حسن نیت را برداریم یقین داریم این پیشنهاد ما مورد قبول واقع خواهد گردید اگر موافق باشند نسبت باین مواردیکه مورد نظر است بعد مجلس شورایملی نظریات خود را بدهد موادی که آنجا باید تجدید نظر شود عبارتست از ۱۰-۱۱-۱۵-۱۶-۱۸-۱۹-۲۱-۲۶ بعد از اینکه این یاد داشت را ما دادیم این بحث که اینجا شروع شد بحث این بود که عرض کردم ما روز اولی که خواستیم وارد مذاکره بشویم می‌خواستیم این مسئولیت را این بار برگ را بر گردن خودمان تنها نگذاریم گفتیم آقا یک دستگاهی است که باید این کار را بکند منفعت مملکت است کار بزرگ است و بهتر آنکه اشخاصیکه توی این مملکت مقام پیدا کرده‌اند وزیر شده‌اند رئیس الوزراء شده‌اند شخصیت پیدا کرده‌اند از بودجه این مملکت ارتزاق کرده‌اند و می‌کنند اینها هم شریک باشند دلشان باید بسوزد و شاید بما کمک کنند راهنمائی کنند تا بعد وقتی که تمام شد ننشینند در خارج کوراغلی بخوانند که چنان بکنید و چنان نکنید خوبست که خودشان وارد شوند (دکتر بقائی- شما رسما ازشان دعوت کردید؟)

آقای نخست وزیر با فرد فردشان مذاکره کردند مراسله که از آقای نخست وزیر داریم این است عرض کردم بعد از آنکه با همه اینها صحبت کردم تنها کسی که حاضر شد با ما همکاری کند جناب آقای عدل وزیر مشاوردکتر شادمان هم که در مذاکرات سابق شرکت داشت دعوت کردیم آنهم استعفا داد و دکتر پیرنیا که رئیس اداری خودمان است آقای امامی هم که کمیسر نفت است در لندن بوده آقای جهانگیر که چندین سال رئیس شرکت نفت بودند و در زمانیکه قرار داد ۱۹۳۳ بسته شد وارد کار بودند وقتی این جریان را بنده دیدم مأیوس شدم از اینکه دیگران بیایند خودشان را بزحمت بیندازند و صبح تا غروب یا پرونده بخوانند یا وارد مباحثه بشوند در خانه خودشان نشسته‌اند بعد هم در موقع خودش تنقید خودشان را می‌کنند، مجبور شدیم که تمام سوابقی که بوده یا تمامخ نظریاتی که متخصصین دولت در ۱۹۳۳ داده بودند تمام نظریاتی که متخصصین دولت برای امتیاز نفت ایران و آمریکا داده بودند تمام اینها را خواندیم، خوانده شد یک قدری اطلاع پیدا کردیم این را باید بطور معترضه عرض کنم اینکه گفته شد امتیاز ۱۹۳۳ تا جلسه آخر صحبت تمدیدش نبود این دروغ است. این دروغ است که نمایندگان شرکت گفتند روز آخر یا تمدید یا قطع می‌کنیم مذاکرات را (دکتر – این را آقای تقی زاده پشت تریبون فرمودند) در ۱۹۲۸ سفر دومی که مرحوم تیمور تاش به پاریس رفته بودند با سرجان کدمن یک قراردادی را پاراف می‌کنند باسم قرار داد سه ستاره بعنوان قرار داد سه ستاره یکی از شرایط آن قرارداد سی سال اضافه شدن بر مدت امتیاز است یعنی مذاکراتی که تا آخر دفعه میگویند تمام شده‌است دفعه آخر آمدند رفتند پیش اعلیحضرت فقید گفتند که یا بیا امضاء کن... (بعضی از نمایندگان - - قرارداد ستاره؟) بلی پاراف کرده‌است سرجان کدمن قرارداد سه ستاره تیمور تاش در سال ۱۳۱۱ از هیئت وزراء تصویب نامه‌ای صادر شد. همان قرارداد را قبول کرده‌اند منتها بعد تردیدی درش شد. قرار بوده‌است که اینها مقداری پیش قسط بما بدهند وضع خزانه در آنموقع بقدری بد بوده‌است که کاغذی از وزارت دارائی وقت می‌نویسند بمرحوم تیمور تاش اینها هم در روسیه‌است که می‌نویسند من خجالت می‌کشم اینقدر که از بانک شاهی قرض کردیم (بعضی از نمایندگان – وزیر دارائی وقت کی بوده‌است؟) جناب آقای تقی زاده یکشاهی پولنداریم شما تلگرافی بسرجان کدمن بکنید و خواهش کنید که صد هزار لیره باعتبار قرارداد جدید بما بدهد تا ما بتوانیم کار مملکت را راه بیندازیم اگر این صحبت‌ها نمی‌شد اینها را بنده عرض نمی‌کردم و در گور می‌بردم (دکتر بقائی – خیلی خوب شد تاریخ باید روشن بشود از خودتان دفاع کنید)تا گفته نشود برضا شاه فشار آوردنند گفتند این مذاکرات قرارداد ۱۹۳۳از ۱۹۲۸ شروع شده‌است (دکتر بقائی – اینها را بخوانید این قرارداد را بخوانید) (دهقان – بگذارید در یک سکوتی این حقایق گفته شود) یعنی نگویند که تصویب نامه‌ای صادر نشده هیچ یقه بنده را نگرفتند بیا این کار را بکن. (دهقان – بگذارید این حقایق گفته شود تا ملت ایران خادم و خائن را بشناسد) سه سال دولت‌های وقت وزرای وقت نشستند و صحبت کردند، باعتبار قرارداد موهوم قرض خواستند، برای اینکه چرخ مملکت را بچرخاند آن وقت بیایند اینجا تمام تقصیر را بگردن رضا شاه که مرده‌است بیندازند و بگویند ما همه مان درستیم؟! (احسنت) در هر صورت این یادداشتها باینها داده شد (دکتر بقائی – آن سه ستاره خدمتتان هست؟) (خنده نمایندگان) یک کامیون در وزارت دارائی دوسیه هست یکی دو تا و یک روز و دو روز نمی‌شود که خیال کنیم یک قراردادی را یک روزه دو روزه نوشتند و گفتند امضاء کنید، در هر صورت هر چه بود هر چه شد قرارداد یا خوب یا بد امروز ما واردش نمی‌شویم یک قراردادی در ۱۹۳۳ بسته شد و یک شرایطی هم نوشته شده اول دفعه‌ای که ما باینها گفتیم آقا این قرارداد را می‌خواهیم تجدید نظر کنیم برای اینکه ببینیم دوستانه حاضر هستند نسبت باین قرارداد تجدید نظر کنیم؟ (مکی – آن قرارداد سه ستاره چه شد؟)

آن قرارداد سه ستاره حالا مطرح نیست صحبت اقدامات دولت فعلی است (یکی از نمایندگان – وجه تسمیه قرارداد سه ستاره چیست؟)آن قراردادی که پاراف شده بود اینها جزء پرونده هائی بود که در کارهای مربوط به تیمورتاش بود روزیکه ایشان فوت شد اینها همه صورتمجلس شد و تحویل وزارت دارائی گردید و اینکه وجه تسمیه این سه ستاره چیست چون ایشان در وقتیکه امضاء کردنند سه ستاره رویش کشیده بودند این معروف شد بقرارداد سه ستاره وقتیکه این یادداشت باینها داده شد آقایان گفتند که ما حاضر نیستیم تجدید نظر کنیم این قرارداد که الان هست و این حرف را بزنند مجلس هم که به ما گفته‌است این قرارداد کان لم یکن است و بروید یک قراداد تازه‌ای بندید گفته‌اند در حدود این قراداد صحبت کنید ما ببینیم روی این قراداد چه موادی می‌توانیم پیدا کنیم که از این مواد استفاده کنیم و آنها را تحت فشار بگذاریم دیدیم چند ماده‌است که در اینجا می‌شود استفاده کرد یادداشتهائیکه در زمان کابینه آقای هژیر تهیه شده بود همین یادداشت‌ها را مطالعه کردیم بعد هم نظر متخصصین را خواستیم و بهشان گفتیم شما نسبت باین قرارداد تخلف کردید چون تنها راهی که ممکن بودکه اینها را در فشار بگذاریم از نقطه نظر این قرارداد گفتیم که شما تخلف کردید و میزان تخلف را باید محکمه تعیین کند خود این قرارداد دو تا ماده دارد که حالا خوبست من برای آقااین بخوانم یک ماده اش اینست که این امتیاز برحسب هیچ قانون عمومی و خصوصی یا هیچیک از دستورات اداری یا تصمیمات مقامات اجرائی قابل لغو نخواهد بود یک ماده اش هم ماده ۲۶ است که می‌گوی: این امتیاز مگر در صورتیکه کمپانی مطابق ماده ۲۰ آن را ترک کند. بعد هم در اینجا تصریح کرده‌است مذکور در فوق منحصر باین قرارداد است خوب یکی اینکه اولا هر گاه مبلغی که برحسب رأی محکمه باید بدولت پرداخته شود تا یکماه بعد از صدور رأی پرداخت شود دوم اینکه هر گاه تصمیم بر انحلال اختیاری یا اجباری کمپانی قرار گرفت پس ما افتادیم در مقابل این محظور یک مردی می‌گوید که من امتیاز نامه دارم و حاضر برای تجدیدش نیستم ما گفتیم تخلف کردی گفت ثابت کنید در محکمه من هم جواب می‌دهم ما مجبور شدیم از این مرحله وارد شویم گفتیم این قضیه را می‌گذاریم دست آخر شاید در مواد باهم موافقت کردیم چرا برویم بحکمیت گفتند بسیار خوب حاضر هستیم مذاکراتی بکنیم آمدند پیشنهاداتی دادند پیشنهاد خود دولت از ماده ۱۰و ۱۱ پیشنهاد خود دولت باشد ما چون تجربه داشتیم نسبت باین امتیاز که روی این مقررات امتیاز چه قسمت از منافع ما ممکن است تأمین بشود ناچار آمدیم بانظر متخصصین یک فرمولی پیدا کردیم که تمام راه عدم استیفای حقوق دولت بستته شده باشد اولا بجای اینکه مثل قرارداد دارسی از عوائد بما بدهند که یک عایدات منظم سه ماه بسه ماه باشد چون یکی از مواد امتیاز دارسی این بود آقای مکی ما باید صحبت می‌کردیم بیلان شرکت ۵ و ۱۶% بایستی بما بدهند دیگر ماه بماه سه ماه بسه ماه بما چیزی نمی‌دادند محسنات این قرارداد فعلی مقرراتی داریم که از روی تن شماری یک مقداری بگیریم (مکی – راجع بهمین عرض دارم)

دیشب ما روی این بحث کردیم آخر سال امتیاز نامه بیلان شرکت که بسته شد صدی بیست از عایدات بگیریم ما آمدیم گفتیم که این فرمول را از این جهت از دست ندهیم که یک چیزی بگیریم اما این بیست درصدی که نوشته‌اند که ۲۰ درصد از سود قابل تقسیم بصاحبان سهام آنوقت نتیجه این می‌شود که این رزورها و مالیتها همش منحل می‌شود و دیگر چیزی برایمان نمی‌ماند پس اگر ما این بیست درصد را فرمولی برایش پیدا کنیم که دیگر مالیات بر درآمد این رزروها ازش کم نشود بهتر است سوم اینکه ما فهمیدیم که ما نفت داریم در مملکت اختیار نفت باید در یک قسمت در دست ما باشد بعد گفتیم بهترین فرمولی که می‌شود برای اینکگار پیدا کرد فرمولی است که در ونزئلا معمول است ولی ۵۰ درصد از این راه بما می‌دهند ئ ۵ و ۶ شلینک طلا چون عنوان طلا دارد پایه اش ۱۲۰ شلینگ نیست پایه اش ۸۳ شلینگ است نتیجه می‌شود ۱۳ سلینگ تفاوت بعد هم بجای اینکه بیست درصد سود قابل تقسیم بما بدهند سود ناویژه بما می‌دهند سود ناویژه آقایانی که در کاربیلان وارد هستند میدانند سود ناویژه یعنی قبل از برداشت مالیات بر درآمد از آن بما بهند بعد هم گفتیم یک ششم نفتد خام بقیمتیکه ببحریه انگلیس یا دیگران می‌فروشند به ما بدهند که ما اگر بخواهیم یک وقتی بفروشیم داشته باشیم و در داخله بفروشیم و مصرف کنیم مجموع اینها کمتر از ۵۰ درصد عایدات ما نشود اگر هم کمتر شد بما بقیه اش را بدهند این فرمول هم زیاد من در آوردی نبوده‌است با نظر متخصصین وقت و مشاورین اقتصادی بوده‌است که با آنها مشورت کردیم و حساب کردیم که اگر ما این کار را بتوانیم بکنیم این حد اعلای درآمدی است که امروز در همه جای دنیا ممکن است گرفته شود از یک شرکت ضمنا هم گفتیم بهشان با ماده ۱۰ و ۱۱ تکلیفش روشن شود چون این شاه ماده‌است ما وارد سایر مواد نمی‌شویم اینها رفتند و آمدند و مذاکرات زیادی کردند بالاخره پیشنهاد کردند که این فرمول دولت چون مغایر وضع فعلی امتیاز نامه‌است ما قبول نمی‌کنیم چون این امتیاز نامه را ما فرمول آنرا حاضر نیستیم عوض کنیم گفتیم تفاوت چیست گفتند تفاوت این است که بما بجای ۴ شلینگ روی هر تن ۶ شلینگ بدهند نتیجه این را هم ما گفتیم روی استخراج ببینند نه روی فروش برای اینکه تفاوت استخراج و فروش همیشه چند میلیون تن است که آن مقدارش را در کارخانهجات مصرف می‌کردند مالیات نمی‌دادند تن شماری نمی‌دادند و گفتند که ما قبول می‌کنیم که ۴ شلینگ را ۶ شلینگ گفتیم و اینقسمت مالیاتیکه هست که از ۶ میلیون به بالا را ۹ پنس بدهیم.

آنرا گفتیم ۶ شلینگ یعنی سه پنس اضافه کنیم که خلاصه مجموع عایدات ما روی وضع امتیاز نامه با تفاوت قیمت طلا الان ده شلینگ و نیم پنس بعد که ما گفتیم این غیر قابل قبول است و نمی‌توانیم قبول کنیم پیشنهاد تازه‌ای آوردند که بیست درصد رزرو عمومیکه در امتیاز نامه حق شما است ما بجای اینکه آخر امتیاز نامه بشما بدهیم سال بسال بشما می‌دهیم تفاوت هم این است که اختیار رزرو عمومی دست کمپانی است ممکن است حالا که سی میلیون لیره‌است سال دیگر سی میلیون لیره را در جای دیگر خرج کند شما اگر می‌خواهید اینکار را بکنیم حاضریم سال بسالبشما بدهیم البته این آخرین پیشنهاد آنها بود ما هم به آنها تهدید کردیم که قبول نداریم مذاکرات ما قطع شد و در نتیجه آنها رفتنر وقتیکه مذاکرات ما به اینجا رسید بهشان پیغام دادیم که اگر نظر شما نسبت با این استیفا این است ما نظرش را اصلا قبول نداریم بالاخره رئیس شرکت خودش به تهران آمد مذاکرات تجدید شد آمدند گفتند سال ۴۷ و ۴۸ که در آمد زیاد شده‌است یکسال استثنائی بوده‌است برای اینکه قیمت نفت در سال ۱۹۴۶- ۲ لیره و د ر۱۹۴۸ به ۵ لیره و چون این یکسال استثنائی بوده‌است باین مناسبت این وضع برای بعد قابل قبول نیست پیشنهاد کردنند که با این طریق که ما میگوئیم در ۱۹۴۷ بجای ۷ میلیون لیره بشما ۱۲ میلیون و خورده‌ای لیره بشما داده می‌شود و در سال ۱۹۴۸ بجای ۷ میلیون لیره ۱۸ میلیون و هفتصدو پنجاه هزار لیره (دکتر معظمی – اینها کتبی بوده یا شفاهی) تمام کتبی بوده بنده نمیدانم که خبط کرده‌ام یا درست این عمل را کرده‌ام چون در مملکت ما همه چیز تکذیب می‌شود لایحه را به مجلس می‌دهید کمیسیون دارائی مجلس تصویب می‌کند بعد در روزنامه می‌نویسند که چنین لایحه‌ای بمجلس نیامده تمام مذاکراتی که کردیم تمام کتبی بوده‌است و آنچه آنها امضاء کردند آنرا امضا کردم همه امضاء کردیم و بمسئولیت همه‌است خوشبختانه بنده این مذاکرات را تمام کتبی کردم که اگر یک کسی یک روزی بیاید می‌بیند که من یک کلمه حرف از اینها قبول نکردم مگر اینکه یادداشت ازشان بگیرم یک کلمه حرف تصمیم نگرفتیم مگر اینکه نظر مشاورین نفت را بپرسم با مشاورین عالیمقام مشورت کنم و با نظر آنها جواب بدهم در هر صورت اینها رفتند و آمدند و رئیس شرکت گفت که ما حاضریم که برای ۲۰ درصد رزرو و سهم شما علاوه بر آن ۵ و ۱۰ شلینگ که بابت حق الامتیاز می‌گیرید ۵ و ۲ میلیون لیره برای سال ۱۹۴۹ کنیم آقای نخست وزیر بهشان جواب دادند که این پیشنهادات شما را ما اصلا نمی‌توانیم قبول کنیم نه من قبول می‌کنم نه وزیر دارائی قبول می‌کند نه دولت نه مجلس و ایشان هم با نهایت تعرض از ایران خارج شدند بالاخره مذاکرات تمام شد گزارش از طرف وزارت دارائی بنده و همکاران خود بدولت دادیم که آقا مذاکرات تمام شد و دیگر جای مذاکره‌ای هم نیست برای اینکه جای توافق هم نیست بعقیده ما عقیده ما که در ایران هستیم عقیده مان این است که برویم بحکمیت برای اینکه راه دیگر ندارد ضمنا پروفسور ژیدل در تهران بود گفتیم که ما می‌خواهیم ببینیم از دو طرفش حساب است هر دو طرف را باید حساب کنیم مذاکره ما به نتیجه نرسید و در ضمن حکمیت و حکم هم ما را محکوم کرد آنوقت آقای آزاد تشریف می‌آورند اینجا میگویند اینهم خیانت بود چرا رفت بحکمیت مگر می‌شود با دولت انگلیس طرف بشوید این حق ما چهارصد میلیون لیره‌است باید گاشائیان را آتش زد برای اینکه میلیونها لیره باین مملکت ضرر زده‌است برای اینکه از گل روی مستر گس خوشش نیامده یا وقتیکه با او صحبت کرد اوقاتش تلخ شد برای اینکه اشخاصیکه در گوشه‌ای نشسته‌اند و تنقید می‌کنند همینطور هستند پروفسور ژیدل که پروفسوری عالی مقام حقوق بین المللی و همه آقایان میدانند که یک است در دنیا که نسبت به پروژه‌های ما اظهار نظر کرد خود کمپانی گفت چون پروفسور ژیدل گفته‌است من نمی‌توانم قبول نکنم برای اینکه این یک مرد عالیمقامی است که حرفش حجت است ما گفتیم که آقای پروفسور ژیدل شما این گزارش را بخوانید مطالبات مارا ببینید که ما می‌توانیم بحکمیت مراجعه بکنیم یا نمی‌توانیم ورودی این ۲۵ ماده کدامش قابل طرح است در مرحله حکمیت آقای پروفسور ژیدل وقت صرف کردند و یک کتاب ینوشتند راجع باین قضیه که به عقیده بنده یک تزی است که اشخاصیکه وارد در کار حقوق هستند می‌توانند استفاده زیاد ببرند و منهم که این را می‌خوانم از هر صفحه آن لذت می‌برم ایشان از نظر اینکه دولت می‌خواهد برود در یک محکمه حکمیتی بنشیند و بیان دعوا بکند تمام این تز دولت را نوشته که اینجور می‌شود اگر خواستند بروند دفاع کنند ولی گفتند متأسفانه از این ۲۵ ماده که شما اعتراض کردید فقط ۸ فقره آن قابل اعتراض است نروید خودتان را زحمت بدهید گفتیم خوب شما حکم ما آقای پروفسور را انتخاب کردیم گفتیم شما حکم دولت شما بروید در محکمه حکمیت رأی بدهید اینجا است که بنده باید به آقایان عرض کنم که خیلی متأسفم در جلسه سری که بنده دعوت کردم بنده این مطالب را گفتم حالا آقایان اصرار دارید که من علنی بگویم علنی می‌گویم (عده‌ای از نمایندگان – نفرمائید) (فرامرزی – مصلحت را در نظر بگیرید و حرف بزنید)

برای اینکه مردم بدانند که اگر من تقاضای جلسه سری کردم برای اینکه برای این نبود که پرده پوشی کرده باشم موضوع این نبود که خواسته باشم مخفی باشد یک نظریاتی از دهان متخصصین از دهان علمای عالیمقام مسبوق هستند در آنجا مذاکره شد ما از مجموع بیاناتی که شد چه مذاکرات وزارت خارجه و چه در جاهای دیگر باین برخوردیم که مصلحت مملکت در تمام کردن اینکار با خود آقایان است باینجهت ما ناچار شدیم باز باب مذاکرات را مفتوح کنیم پیشنهادات تازه بدهیم و خواهش کنیم که دو مرتبه مذاکرات تجدید شود نماینده شرکت دو مرتبه آمد و مذاکرات شد و در نتیجه این مذاکره باینجا رسیدیم که بجای ۵و۲میلیون لیره که برای ۲۰ درصد رزرو عمومی و بیست درصد سود سهام در سال ۱۹۴۹ منحصرا برای ما تعیین می‌کردند حاضر شدند تا آخر امتیاز نامه چهار میلیون لیره حداقل پرداخت کنیم ضمنا دولت ایران وجهی که می‌گیرد مشمول مالیات بردرآمد دولت انگلستان بشود اینها مذاکره کردند و گفتند در این قضیه هم ما حاضر هستیم این عمل را بکنیم اولا راجع به آن تن شماری مشمول آن مالیات بردرآمد نیست برای اینکه آقایان مسبوق باشند و یکی از آقایان هم صحبت کردند این ۵۱ میلیون لیره بعد از پرداخت بعد از پرداخت آن ۷ میلیون هشت میلیون لیره‌است که بعد از تن شماری بما می‌دهند یعنی عایدات نفت که میگویند ۵۰ میلیون لیره عایدات نفت است در حقیقت شصت میلیون لیره‌است آن ۹ میلیون لیره پولی است که از بابت تن شماری بما می‌دهند وقتی که پرداخت کردند آنوقت بیلان می‌دهند گفتند ما در آن رقم تن شماری که مالیات بردرآمد دولت انگلیس راجع برزرو عمومی که شما میگوئید رزروی که مطابق این امتیاز نامه میگوئید شما حق دارید ما مجبور بودیم که یک فورمولی پیدا کنیم همان فورمولی که بنظر آقای آزاد خیلی مشگل می‌آید خیلی فهمش آسان سات اگر یک دفعه مراجعه کنند گفتم چون مالیات بردرآمد انگلستان در تغییر است الان ۹ شلینگ است نرخ فوق مالیات بردرآمد زمان جنگ بوده ممکن است پائین بیاید این فورمول را که ما پیدا کردیم که روی یک لیره مالیات بردرآمد دولت انگلیس می‌گیرد این را بر مبلغ رزروی که می‌خواهیم بگذاریم علاوه کنیم و بیست درصد بما می‌دهند یعنی اگر یک میلیون لیره اینها می‌بایستی برزرو بگذارند سهمی که بما می‌دهند حقا مطابق این امتیاز نامه باید دویست هزار لیره باشد فرض کنیم که مالیات بردرآمد انگلیس ده شلینگ باشد این ده شلینگ را هم روی این می‌کشند میشود دو برابر مثل اینکه دو میلیون لیره بوده‌است و بجای اینکه بما دویست هزار لیره بدهند چهارصد هزار لیره می‌دهند پس نتیجه آن قسمت رزرو که بما پرداخت می‌شود مشمول مالیات بردرآمد دولت انگلیس نیست بعد بحث در این شد که این پیشنهادی که داده‌اند آیا نسبت بسایر مواد هم صحبت می‌شود چند ماده در انیجا بود که مورد نظر دولت بود عرض کردم یکی ماده ۱۵ بود که طرحی که ما به آنها نوشته بودیم صریحا قید کردیم که باید نماینده دولت حق حضور در تمام جلسات هئیت مدیره شرکت داشته باشد و ضمنا هم در آنجا تصریح کرده بودیم که شخصا یا بوسیله متخصصین حق بازرسی کلیه دفاتر محاسبات کمپانی را دارا باشد یکی ماده ۱۸ بود که تقاضا کرده بودیم هر وقت بخواهند سهامی منتشر بکنند بایستی که برای اتباع ایران تا میزان نصف سهام در تهران هم منتشر کنند و حق تقدم قائل شوند یکی هم راجع بماده ۱۹ بود که قیمت نفت و بنزین در داخله مملکت که ما گفتیم مطابق قیمت تمام شده آبادان قیمت معین بشود یا بقیمتی که بدستگاههای دیگر می‌فروشند مثل بحریه انگلیس یکی هم راجع بماده ۲۶ بود که ما تقاضا کردیم هر ۱۵ سال یکمرتبه تجدید نظر شود عرض کردم نسبت باین مواد چون مخالف با امتیاز نامه فعلی است گفتند ما حاضر برای مذاکره نیستیم حاضر برای قبول هم نیستیم ولی نسبت بماده ۱۶ که بایستی یک طرحی تهیه بشود گفتند ما حاضریم که مذاکره کنیم و موافقت کنیم البته دولت تا کنون مسبت بماده ۱۶ و طرح آن موافقت نکرده و تا سه ماه حق برای خودمان قائل شدیم که اگر نتوانستیم موافقت بکنیم بحکمیت رجوع راجع بماده ۱۹ که خواستیم وارد مذاکره شویم گفتند مطالبات مارا نسبت بگذشته اول روشن بکنید مطالبات گذشته که اینها میگویند چیست؟

در سال گذشته که دولت آقای ساعد خواست از قیمت توتون و سیگار و قند و شکر و نفت و بنزین پائین بیاورد ما شرحی نوشتیم بکمپانی که از قیمت گذشته‌است که دولت باید یک پولی بما دستی بدهد قیمت را کم کنیم چیست؟ بعد متوجه شدیم که مطابق امتیاز نامه فعلی ماده ۱۹ می‌گوید که برای قیمت گذاری در داخله مملکت یک قیمت اساسی در نظر گرفته شود آن فیت اساسی عبارتست از فیت خلیج مکزیک یا خلیج رومانی بعد مخارج مملکت بهش علاوه می‌شود از این قیمتی که حاصل می‌شود ۲۵ درصد تخفیف برای دولت و ده درصد تخفیف برای مردم و تا آخر سال ۱۳۲۵ همه ساله اینجا در خرداد ۲۵ آمدند بدولت گفتند که فیت خلیج رومانی از فیت بازار مارشه موندیال خارج شده و چون قیمت خلیج مکزیک هم بالا رفته ما باید قیمتش را بالا ببریم این را همن باید بگویم که قیمت خلیج مکزیک در آنجا تعیین نمی‌شود بازار دنیا تعیین می‌کند و در بروشورهای چاپی تعیین می‌شود و این یک موضوعی است که مورد اطمینان همه‌است یعنی وقتی که میگویند فیت خلیج مکزیک یعنی چه، یعنی از روی بروشور که نگاه کردید که از سال ۱۳۲۵ تا خرداد ۴۵/۱۳۲۷ میلیون تومان اینها ضرر بهشان خورده و بایستی اگر قیمت را گران نکردند از جیبشان بدهند (دکتر بقائی – آنها موثر در تعیین قیمت خلیج مکزیک نیستند؟)

اگر شما اینقدر اینها را در دنیا قوی میدانید چه عرض کنم (دکتر بقائی – سؤال می‌کنم) چه عرض کنم قیمت خلیجمکزیک یک قیمتی است که مارش موندیال است و مربوط باینها نیست و مربوط بکمپانیهائی است که رقیب اینها هستند وقتی بحساب رسیدگی کردیم در وزارت دارائی بالاخره راه حلی پیدا کردند این بود که یک قانونی بمجلس بیاورند برای قیمت نفت و بنزین که بالاخره چون یک تاکسی در زمان آقای قوام السلطنه داده شده بود یک قسمتی از آنرا گفتند برقرار بکنید چون گفتند که خلاف قانون است برقرار نکنید ولی یک مقداری بابت طلب بکمپانی داده شود ۲۰ میلیون تومان، ۲۵ میلیون تومان هم کمپانی صرفنظر بکند (وزیر کشور – کی موافقت کرد) در کابینه آقای حکیمی جناب آقای نجم الملک لایحه اش را بمجلس آوردند آقایان ممکن است توجه بفرمایند لایحه در کمیسیون دارائی چاپ شده و طبع و توزیع شده و حتی یکروز آقای امیر نصرت اسکندری ببنده فرمودند چه نظری دارید بنده تلفن کردم که تصویب نفرمائید چون اگر تصویب شود (عباس مسعودی – مورد مطالبه بوده ولی پرداخت نشده) مورد مطالبه بوده است (دکتر بقائی – این را که آقای نجم الملک تکذیب کردند که چنین لایحه‌ای بمجلس داده باشد) امسال وقتی مذاکرات ماده ۱۹ را کردند صورت حساب پارسال و امسال را آوردند و مبلغ پارسال که هشت میلیون و نهصد هزار تومان است که این ۴۵ میلیون تومان اگر علاوه کنیم می‌شود ۵۴ میلیون تومان ولی اینرا ضمنا برای آقایان گفته باشم که این امتیاز نامه فعلی حق می‌دهد بکمپانی که این مطالبه را بکند و اگر راجع باین قرارداد موافقت نشود باز هم عرض می‌کنم که برای کمپانی مطابق این امتیاز حقی هست برای اینکه مطابق همین ماده امتیاز که میگوئیم اگر یک شلینگ را ندادید ما حقی داریم مراجعه بحکمیت بکنیم او هم میگوئید شما می‌بایستی مراجعه می‌کردید بقیمت خلیج مکزیک و آنوقت قیمت را در داخله باضافه مخارج داخلی معین می‌کردید چون دولت مرا مجبور کرده‌است که قیمت را بالا نبریم دولت باید این پول را بدهد و دولت ضامن است و باید عرض کنم که این مطالبه‌ای که کرده‌است بحق بوده‌است و مادامی که اینها صرفنظر نکرده‌اند باز همین لایحه‌ای یک حسنی که داشته از ۲۵ میلیون تومان حداقل صرفنظر کرده در هر صورت امسال که صحبت شد گفتند که آقا ما حاضریم یک طوری قیمت را معین بکنیم که از قیمت فعلی بالا نرود گفتیم ما قبول می‌کنیم بیک شرط شرطش این است که این ۵۴ میلیون تومانی که شما مطالبه می‌کنید و بحق هم مطالبه می‌کنید این را ول کنید و صرفنظر کنید بروید پی کارتان گفتند بسیار خوب و حاضر شدند این است ماده ۱۹ ئدر قرار دادهم هست اولا ما اینطور توافق کردیم که بجای اینکه قیمت خلیج مکزیک را بگیرند را بگیرند ۲۵ درصد تخفیف از خلیج مکزیک بگیرند و ده درصد تخفیف که برای مردم قائل می‌شوند ۲۵ درصد قائل شوند که در نتیجه قیمت بالا نرود و ضمنا هم این ۵۴ میلیون تومانی که از ما مطالبه داشتند بموجب مراسله رسمی که بما نوشتند صرفنظر کردند پس ما ماده ۱۹ را باین طرز در قرار داد نوشتیم باقی ماند ماده ۱۶ عرض کردم که هنوز راجع بماده ۱۶ ما موافقت نکردیم و تا سه ماه دیگر قرار گذاشتیم که تکلیف ما بعد از یه ماه روشن شود اگر موافقت کردیم فیها و الا برود بحکمیت این مقدمه مذاکرات دولت بوده‌است از زمان این کابینه تا کنون و از گذشته از زمان کابینه آقای قوام تا امروز حالا ما هستیم در مقابل این عملی که یک قدری از جنبه تئوری خارج بشویم و بجنبه حقیقت برویم یک امتیاز نامه در سال ۱۹۳۳ بسته شده‌است من که امتیاز دارسی و این امتیاز را مطالعه کرده‌ام باید صریحا عرض کنم که این امتیاز بجز آن قسمت ۳۰ سال تمدیدش هزار درجه بهتر از امتیاز دارسی بوده(حائری زاده – خیلی از موادش بدتر است)

تمام مواردی را که آقایان تذکر می‌دادی بنده یادداشت کردم همین ماده ۱۶ که باینصورت نوشته شده میدانید در امتیاز دارسی چه بوده امتیاز این است عمله و فعله که در تأسیسات فوق کار می‌کنند باید رعیت اعلیحضرت شاهنشاه باشند باستثناء اجزای علمی از قبیل مدیر و مهند سو مباشر مطابق این امتیاز نامه فقط عمله و فعله باید ایرانی باشد باقی هر کس هست باید فرنگی باشد در صورتی که این امتیاز نامه ماده ۱۶ آن صراحت دارد که باید علاوه براین که عمله و فعله اش ایرانی باشد تصریح دارد صنعتگران و مهندسین فنی و تجاری خود را باید از افراد ذیصلاحیت و با تجربه که در ایران یافت می‌شود انتخاب کند برای این کار کمپانی سالی چند میلیون لیره خرج می‌کند مدرسه دائر می‌کند اشخاص را بخارج می‌فرستد و در اینجا بدانشگاه کمک می‌کند برای اینکه الان متخصصینی که در نفت هستند همان متخصصین عالیمقامی هستند که د راینجا هستند من تصدیق نیکنم که کمپانی نفت این عمل را بد کرده اینجا هم صریح می‌گویم ماده ۱۶ را خوب اجرا نکرده‌اند ما هم نسبت بماده ۱۶ اعتراض داریم (صحیح است، احسنت) در اعتراض خودمان هم باقی هستیم این حق دولت تنها نیست حق مردم این مملکت است، حق مهندسین ایرانی است، حق جوانهای ایران است ما این را ازش نخواهیم گذشت ولی باید این را عرض کننم، این ماده ۱۶ با آن طرزی که نوشته شده اگر اجرا شود آن نظری است که همه ملت دارند و دولت دارد و همه مردم دارند منتها باید خوب اجرا شود عرض کنم راجع به آ‎ن شانزده درصدی که از عایدات داریم با این که حق نظارت بدفاتر کمپانی داریم خیلی متأسفم که از تاریخ امتیاز دارسی تا تاریخ لغوش یک رسیدگی بوسیله ارمیتاژاسمیت که آنهم خودش نگلیسی بود کرد و نظری داد هیچوقت، هیچ زمانی اجازه ندادند که ما دفاتر آنها را رسیدگی کنیم و چیزی در بیاوریم حائری زاده – حق داشتیم ولی نکردیم.

نایب رئیس- آقای گلشائیان فرمایش آقا خیلی زیاد است؟

وزیر دارائی – چند دقیقه دیگر باقی است عرض کنم که حالا هستیم در مقابل یک رآلیته یک حقیقتی، اقداماتی که دولت کرده بود از باء بسم الله تا تاء تمت برای آقایان گفتم و حاضر هم هستم هر قسمتش را هر موقع روز آقایان در وزارت دارائی تشریف بیاورند تمام را دراختیارشان بگذارم زیرا هیچ چیز محرمانه و پوشیده‌ای ما نداریم هیچ مذاکره شفاهی هم که اتخاذ سند کسی بتواند بکند نداریم تمام مذاکراتی که می‌کردیم در صورت مجلس هائی نوشته می‌شد یک مترجم ما بود و بک مترجم آنها و تمام این صحبتها؟ ما هستیم در مقابل یک قانون موجود با آن جریاناتی که عرض کردم، دولت یک وظیفه‌ای داشت که وظیفه اش را مطابق قانون مهرماه ۱۳۲۶ انجام داد بنظر آقایان ممکن است در نحوه قضاوت و تشخیص فرق بکند ولی قدر مسلم بدانید که نه من ونه این دولت و نه هیچکس در کشور ایران حاضر نیست که بمملکت خودش برای اینکه چهار روزی سرکار باشد خیانت بکند ولی صریحا گفتم آن کوششی که ممکن بود بنهایت کوشش که ممکن بود چه من و چه همکاران من و چه دولت کرده‌است این نتیجه ایست که بمجلس شورایملی آمده‌است دولت هم در مقابل این عملی که کرده‌است یک کار تمام شده‌ای میداند یعنی وظیفه خودش را انجام داده‌است حالا اگر مجلس این عمل دولت را می‌پسندد البته ما خیلی ممنونیم البته انتظار هم داریم حالا ممکن است چند نفری از من بدشان بیاید یا از هیکل من خوششان نیاید (دکتر بقائی – اینطور نیست صحبت هیکل در میان نیست صحبت منافع است) ولی البته دولت انتظار دارد که وقتیکه یک زحماتی کشیده‌است اقلا مورد نظر از نقطه نظر انصاف و عدالت قرار گیرد حالا اگر واقعا مجلس شورایملی معتقد است که دولت عمل بدی کرده‌است هیچ مانعی ندارد یک قراردادی است آورده‌است بمجلس با نهایت مردانگی و شهامت بجای اینکه وقت را تلف کنید بلند شوید بالاتفاق بگوئید این بر خلاف مصالح ایران است و دولت هم بعد از اینکار ساقط می‌شود و محاکمه می‌شود و در غیر اینصورت بنده عرض دیگری ندارم (احسنت).

نایب رئیس - آقای تقی زاده تقاضا کرده‌اند که راجع باینموضشوع صحبت کنند. مکی فردا صبح بفرمائید صحبت کنند.

نایب رئیس – بفرمایند آقای تقی زاده.

تقی زاده – در اینکه آقای وزیر دارائی شخصا بسیار زحمت در اینکار کشیده‌اند و رعایت آنچه را که ممکن بود و باعلا درجه امکان مبذول داشته‌اند در این بابت هیچگونه ایرادی بایان نیست و توضیحاتی هم که دادند مفید بود ولی بهتر این بود که اگر از جاده حقیقت خارج نمی‌شدند دیگر همه ما عادت ندارم که چیزی خلاف حقیقت بگویم و لو بضرر خودم هم باشد آنچه که بنده شنیدم و فهمیدم این بود که ایشان بیان می‌کردند که جماعتی را که چند نفری را هم اسم بردند که بنده مسبوق نبودم که از اینها تقاضا شده بود که بیایند در هئیت شرکت کنند آیا تقاضا شده یانه اطلاع ندارم گفتند تقاضا شد قبول نکردند عوام فریبی کردند، خودداری کردند پشت سر می‌روند میگویند وقتی کار مهم و پر مسئولیتی پیش می‌آید خودشان را عقب می‌کشند شاید نظرشان طعنه و حمله باشخاص معینی بود ولی بنده جزو آنها نبودم از بنده هم تقاضائی نشده که بیایم جزو هیئتی شوم که مدافعه کنم و مذاکره کنم اول امر در هشت ماه یا نه ماه یاده ماه یادم نیست وقتی نماینده کمپانی باینجا آمد آقای هژیر بمن یک کاغذی نوشت و گفت من خیال می‌کنم که بهترین راه اینستکه شما در انیکار اقدام بکنید و نماینده تام الاختیار دولت بشوید و من حاضرم همه جور و هر نوع شکلی که شما مایل باشید شرکت نمائید. خیلی مؤدبانه ومعقولانه بود و مفصل، بنده جواب عرض کردم که بخصوص خودم هر مشورتی که از من بشود مضایقه نمی‌کنم و هر چه بنظرم می‌رسد بدون ملاحظه و بدون عوام فریبی خواهم گفت و در تمام عمرم خیالم این نبود که مردم را بفریبم ولی من عضو مجلس هستم بدون اجازه مجلس نمی‌توانم در کار دولت مداخله کنم و دولت مرا نماینده بکند ایشانهم قانع شدند ولی بعد خبری نشد وقتی که ایشان، آقای وزیر مالیه گفتند که بعضی اشخاص را دعوت کردیم ناز کردند، عقب کشیدند فلان کردند اسم من جزو آنها بود من گفتم چه وقت از من دعوت شده، چه تاریخی، بچه وسیله‌ای و چه تقاضائی دعوت شده‌ام آنوقت اینجا یک کاغذ هائی را خواندند که ایشان بکمپانی نوشته‌اند و مشودت کردند چون بنده گفته بودم که هر مطلبی را که از من بخواهید من در اختیار شما هستم هر مشکلی برسد حقیقت را می‌گویم ایشان کاغذی نوشته بودند که رقائت کردند اما این که من بخط خودم نوشتم و گفتم این کلمه اش اینطور باشد بهتر است و این را دلیل دانستند که از من تقاضا کرده‌اند که بروم جزو آن هئیت بشوم من از روز اول شنیده بودم که این هیئت عبارتست از آقای جهانگیر و آقای پیرنیا و آقای امامی و خودشان و آقای عدل بنده غیر از این تا امروز چیزی نشنیدم اما اینمطلبی را که عرش کردم صحبتش همین است که عرض می‌کنم یک کلمه پس و پیش ندارد از این بابت هم شاید نظرشان بیک شخص معینی بوده‌است و شاید هم به آنها کاغذ نوشته‌اند و تقاضا کرده‌اند من نمیدانم اما در قسمتی که فرمودند امتیاز و مدتش من آنچه که د رمجلس گفتم همانطوری است که در لوح محفوظ خدا ضبط کرده‌است یک کلمه بیشتر ندارم و بتمام مقدسات عالم قسم می‌خورم که من حقیقت را در مجلس گفتم و اگر ایاشن از حدود ادب خارج نمی‌شوم و با ایشان آن معامله را نمی‌کنم گفتند که از امروز معلوم نشد موضوع مدت امتیاز از قبل صحبت شده بود، من خودم در وزارت مالیه بودم آمدیم صحبت کردیم صحبت تمدید در میان نبود آخرش ما به حداقل موافقت نکردیم ما گفتیم یک میلیون آنها گفتند هفتصدو پنجاه هزار بعد آن شخص که رئیس بود چون توافقی نشد رفت پیش اعلیحضرت شاه مرحوم و اجازه مرخصی خواست که فردا حرکت کند، گفت برای چه؟ خودشان به من فرمودند که من گفتم برای چه می‌روی؟ آنها گفتند که ما با مزرای شما سازش نمی‌کنیم، خود اعلیحضرت روزبروز در قضیه بودند از جریان قضیه با اطلاع بودند اما اینطور مصلحت دیدند گفتند اینها چه میگویند و اختلافشان بر سر چیست من که مسبوق نیستم وقتی که حضور ایشان رفتند و جلسه منعقد شد صحبت مدت بمیان آمده بود و یکبار وقتی جهتئمدات را گفتن شاه مرحوم نهایت فحاشی را کرد و این طور فرمودند که این ابدا نمی‌شود میخواهید سی سال که ما به گذشتگان لعنت کردیم ۵۰سال هم آیندگان به ما لعنت کنند این همین عبارتی بود آن شخصی کفارسی می‌دانست ترجمه کرد و آن شخص می‌گفت که در هر حال مرخص کنید آن مجلس نیمه تمام ماند و بعد هم نظر این شد که بروند بجامعه ملل امتیاز نامه را اول لغو کردند و پاره کردند بدون این که اول بمشاورین حقوق مراجعه کند آنوقت آنها رفتند بحکمیت لاهه و دولت پیش افتاد و گفت که مما از دست شما شکایت داریم رفتند بجامعه ملل صحبت کردند ایران که پیش نبرد ولی اشخاصی میانه افتادند گفتند یک عمل دیگری برای دولت ایران بکنیم نمی‌خواهیم به کسی دیگر بنویسیم بشرایط دلخواه خودشان بشما مینوسم بهمان مدت امتیاز دارسی آنوقت می‌آمدند این جا وقتی که توافق نمی‌شد بعد می‌رفتند بجمعه ملل و جامعه ملل دوباره رسیدگی می‌کرد و حکم می‌داد ممکن بود بضرر ایران باشد این ملاحظه شاه مرحوم را مانع می‌شد که دوباره اگر چه برحسب ظاهر وقتی گفتند می‌رویم بجامعه ملل به آقای علاء و آقای داور گفت که شما هم چمدانهایتان را ببندید بعد گفتند بهتر این است که دوباره مذاکره را شروع کنید گفتند آمدند روی مدت هی اصرار کردند حتی بعد از مدت یک چیز دیگر گفتند، گفتند ما دویست و سیصد هزار میل قبول نداریم نصف تمام ایران شد آنهم قبول شد که از نصف تمام ایران چند هزار میل مربع انتخاب بکنند در پنج سال پس من خیلی افسوس دارم و هیچ وقت نمی‌خواهم مواجه بشوم که از طرف یک وزیری کلمه دروغ گفته بشود آنچه که من گفتم خدا را شاهد می‌گیرم و بتمام مقدسات عالم قسم می‌خورم و یکی از آن اشخاص دیده‌است آقای علاء است اگر از آقای علاء بپرسید عین حقیقت را ایشان میگویند و یک قراردادی که قبلا درست شد و دو سال مذاکره اش طول کشید مرحوم تیمور تاش مأمورش بود اصلاح قرارداد دارسی بود که بیک فرمولی اصلاح بکنند که آن امتیاز را بهم بزنند و آخرین وهله شاه مرحوم بتنگ آمد گفتند اصلا این اصلاح را نمی‌خواهم برداشت انداخت توی بخاری و گفت فسخش بکنید همین امشب فسخش کردند اینکه بعضی اشخاص میگویند تبانی، همچو چیزی ابدا نبوده رئیس کمپانی نفت در یک جائی برای چای دعوت اشت یک کسی از بیرون آمد و گفت روزنامه‌ای فریاد می‌کند فسخ قرارداد گفت بگیر بیاور آوردند دید نوشته‌است فسخ قرارداد. این فسخ شد و سه چهار ماه ادامه داشت در اصلاح قرارداد دارسی مدت کم نبوده‌است، در هر حال طول کشید چندین سال پیش از آن و گاه بگاهی شنیده بودیم و اینکه گفته می‌شود سال ۱۹۳۳ نیست و چندین سال پیش از آنست اینکه من عرض کردم عین حقیقت بود و تمام آنچه را که ایشان بیان کردند بایستی اصلاح کنم و تصریح کنم که آنچه که ایشان فرمودند کلیه اش درست بود جز مسئله مدت دروغ بود چون در روزهای آخر بمیان آمد ولی این قضیه دعوت که از ما دعوت کرده‌اند اگر دعوت می‌کردند و مجلس اجازه می‌داد با کمال علاقه می‌رفتم، بنده هیچوقت شانه از زیر بار مسئولیت از اول تا آخر عمرم خالی نکرده‌ام و امروز صبح خیال می‌کردم که آخرین حرف خودم را در مجلس می‌زنم و ایشان مرا مجبور کردند که بیایم این حرفها را بزنم و اگر باز مطالبی گفته شد ناچار بجواب خواهم بود.

نایب رئیس – پیشنهادی دولت کرده که جلسه امشب تشکیل شود (دکتر بقائی و مکی – فردا) آقای مکی مخالفید؟

مکی – آقای دکتر بقائی مخالفند.

نایب رئیس – آقای دکتر بقائی.

دکتر بقائی –بنده خیلی خوشوقت هستم از جریانیکه امروز در مجلس پیش آمد و از تصادفی که در بعضی افکار پیدا شد یک حقایقی شروع به کشف شد البته تا موقعیکه تمام حقایق کشف بشود خیلی طول دارد کما اینکه در فرمایشات جناب آقای تقی زاده و جناب آقای گلشائیان ما نمیدانیم کدام یک راجع به آن قرارداد سه ستاره و آنکه خواسته‌اند از عایدات قرارداد جدید صد هزار لیره بگیرند اینها کدامشان صحیح است ولی بهر حال یک راه خوب باز شد که یک حقایقی که برای ملت ایران مجهول بود کشف بشود از این مطلب گذشته پیشنهادی که شده جلسه امشب بشود بنده مخالفت می‌کنم علتش هم این است همانطور که آقایان ملاحظه فرمودید بعد از این تأثرات و سخنانی که در روز اول طرح این ۱۱ ماده که فوایدش را هیچکس هنوز توضیح نداده‌است برای ما یک تأثراتی تولید شده بود و یک حالت سرگیجه‌ای تولید شده بود خوشبختانه حالا افکار قدری آرام شده ولی می‌بینیم اگر فرصت داده بشود یک راه حل آبرومندی هم برای دولت و هم برای مجلس پیش خواهد آمد باین جهت بنده مخالفت می‌کنم باینکه جلسه شب بشود آقایان افکارشان یکقدری استراحت بکند یک فورمولی که همه را همه جهات را ملاحظه بکنید و بیک صورت آبرومندی حل شود باین جهت من مخالفت می‌کنم و تقاضا می‌کنم که آقایان هم موافقت نفرمائید که جلسه امشب بشود که فردا صبح با فکر راحت و بدون خستگی بتوانیم بیائیم چون با این خستگی که همه آقایان از پیروز و دیروز دارند و غالب آقایان هم میدانم که دیشب بسیار نارحت خوابیدند روی این جریانات که بوده این یکشب را بتوانند استراحت کنند تا با فکر راحت فردا این موضوع را حل کنند برای اینکه می‌ترسم با یان حال خستگی جلسه تشکیل بشود و نه شما به نتیجه‌ای برسید و بلکه بیک صورت نامطبوع قضیه در بیاید بدین جهت از همکاران محترم تقاضا می‌کنم که با تشکیل جلسه در امب موافقت نفرمایند.

- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

نایب رئیس - رأی می‌گیریم پیشنهاد دولت که جلسه امشب باشد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) چهل چهار نفر قیام کردند و تصویب شد جلسه امشب ساعت ۵و۸ بعد از ظهر دستور بقیه نطق آقای مکی. (جلسه یکساعت و ده دقیقه بعد از ظهر ختم شد).

نایب رئیس مجلس شورای ملی – امیر حسین طفر ایلخان