مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
سال سوم
شماره
مدیر سید محمد هاشمی
شنبه ماه ۱۳۲۶
دوره پانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴
فهرست مطالب:
رئیس- جلسه پیش بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه نیست و مرخصی آقای بهادری مطرح میشود که قرار شد رأی گرفته شود حالا کارهای امشب اعتبار نامهها و مرخصیها است و بعد هم اگر مجال شد انتخاب یک کارپرداز. (گزارش مرخصی آقای بهادری را به شرح زیر آقای فولادوند منشی قرائت کردند) آقای بهادری برای انجام امور محلی حوزه انتخاباتی خود درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن به عرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای بهادری موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای بهار به شرح زیر قرائت گردید) جناب آقای بهار به واسطه کسالت مزاج و لزوم استراحت به موجب گواهی پزشک معالج درخواست سه ماه مرخصی از تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینکه گزارش آن بعرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای بهار موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای صدرزاده به شرح زیر قرائت گردید) آقای صدر زاده برای انجام امور محلی درخواست ۱۵ روز مرخصی از تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و کمیسیون عرایض ومرخصی با این درخواست موافقت نموده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایان موافقین با مرخصی آقای صدر زاده قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای عباس اسلامی به شرح زیر قرائت گردید) آقای اسلامی برای رسیدگی به امور محلی درخواست ۱۵ روز مرخصی از تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۲۶ نمودهاند مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای اسلامی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای گنابادی به شرح زیر قرائت گردید) آقای گنابادی به واسطه امتداد کسالت یک ماه و هفده روز از تاریخ ۱۹ مهر ماه ۱۳۲۶ به موجب گواهی پزشک معالج از حضور در مجلس معذور بودهاند و درخواست تصویب آن را نمودهاند کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن را تقدیم مینماید.
رئیس- آقایانی که موافقند با مرخصی آقای گنابادی قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای پالیزی به شرح زیر قرائت گردید) آقای پالیزی به واسطه دوام کسالت از تاریخ + سی و یکم شهریور ۱۳۲۶ به موجب گواهی پزشک معالج تا نهم مهر ماه معالجه ایشان دوام داشته و اینک درخواست ده روز تمدید مرخصی سابق خود را نموده کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن را تقدیم مینماید.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای پالیزی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای ناصرالدین ناصری به شرح زیر قرائت گردید) آقای ناصرالدین ناصری برای رسیدگی به امور شخصی درخواست ۲۴ روز مرخصی از تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۲۶ نموده و ضمناً مقرری این مدت را به شیر و خورشید سرخ تبریز اختصاص دادهاند که به وسیله کارپردازی مجلس شورای ملی به مؤسسه نامبرده پرداخته شود کمیسیون عرایض ومرخصی با این درخواست موافقت نموده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای ناصری موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای ساعد به شرح زیر قرائت گردید) جناب آقای ساعد برای معالجه خانم خودشان لازم شدهاست به خارج از کشور مسافرت کنند درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۲۶ نمودهاند کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن بعرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای ساعد موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای کامل ماکوئی به شرح زیر قرائت گردید) آقای کامل ماکوئی برای انجام امور محلی درخواست چهل روز مرخصی از تاریخ ۲۰ مهر ماه ۲۶ نمودهاند مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن بعرض میرسد.
- طرح یک فقره اعتبارنامه
۲- طرح یک فقره اعتبارنامه
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای کامل ماکوئی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. انتخابات اصفهان مطرح است راجع به آقای اعزاز نیک پی، آقای مکی و آقای دکتر بقائی مخالفند آقای دکتر بقائی بفرمائید.
دکتر بقائی- هر چند جریان اخیری که راجع به تصویب دو سه اعتبار نامه در مجلس پیش آمد و بی اعتنائی که در این مورد به افکار عمومی شد مرا برآن میداشت که از اعتراض نسبت به اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی چشم بپوشم اما چون عقیده دارم کسانی که بعنف حق ملی مردم را غصب کرده و میکنند بزرگترین ظلم و بیدادگری را به جامعه روا میدارند و در کیش ما اعانت به ظالم و ظلم شمرده میشود و اعانت من و امثال من به این قبیل بیدادگران اجتماعی سکوت ما است در قبال ظلم و بیدادگری آنها روا ندیدم و دور از انصاف دانستم که در این مورد سکوت کنم و بندای وجدان خود پاسخ دهم و وظیفة ملی و اخلاقی خود را با دا نرسانم و به هر تقدیر بهتر دیدم در مورد اعتبار نامه آقای نیک پی اعتراضات خود را بسمع آقایان نمایندگان محترم برسانم و داوری را در این باب به وجدان پاک آقایان واگذار کنم زیرا شک ندارم که با این همه افتراق و تشتت که هست، آنجا که پای حق و حقیقت در میان باشد این اختلافات و پراکندگیها باتحاد و یکانگی تبدیل میشود.
امروز به نام حفظ مصالح ملتی که لااقل نام آن بر مجلسی که ما در آن گرد آمدهایم نهاده شدهاست از آقایان نمایندگان محترم درخواست میکنم اندکی به وظیفه خطیر خود متوجه شوند و کارهای بزرگ را کوچک نپندارند و کاری نکنند که بیشتر از این احساسات عمومی به مجلس شورای ملی بی اعتنا شود. نماینده محترم آقای فرامرزی در یکی از مقالات کیهان چنانکه روش ایشان است بسیار خوب این مطلب را تعبیر و توجیه کردهاند (فرامرزی- متشکرم) مجلس هیچ قوهای جز افکار عمومی ندارد تنها این قوهاست که ممکن ا ست مجلس را برای ما نگاهدارد چنانکه همین قوه مجلس شورای ملی را به وجود آوردهاست افکار عمومی هم تا وقتی با مجلس همراهاست که مجلس سرسازگاری با آن داشته باشد اگر ما اینجا بنشینیم و آنچه خود میاندیشیم بدون در نظر داشتن جوانب کار به موقع اجرا بگذاریم و ابداً ارزشی برای افکار عمومی قائل نشویم وکار به جائی بکشد که گروهی از مردم انتخاب ما را با بی اعتنائی و گروهی با استهزا تلقی کنند و گروهی دیگر نومیدوار چشم از این دستگاه ملی بپوشند نباید انتظار پشتیبانی و کمک از افکار عمومی داشته باشیم این حسابی است بسیار ساده که مجلس در هر حال باید احساسات و افکار مردم را با خود همراه سازد و چون معمولاً شعور اجتماعی به خطا نمیرود شأن مجلس و احترام و عظمت مقام مجلس در آن است که همواره در تصمیمات و نحوه عمل خود تکیه به افکار عمومی داشته باشد و به داوری ملت سر احترام فرود آورد و نتیجه این داوری را تنقید و تسجیل کند اگر کار مجلس به جائی بکشد که محکومین افکار عمومی را بپذیرد و علیرغم قضات این محکمه عالی در آغوش خود جای دهد و بر مسند نمایندگی ملت بنشاند نباید توقع داشته باشیم که مردم به دیده احترام به او بنگرند و تصمیمات او را با حسن قبول تلقی کنند و به قدم اطاعت و رضا و رغبت پیش بروند واگر خدای نکرده روز رخنهای بر این اساس ملی وارد شود با کمال قدرت و ثبات عزم اراده از آن دفاع نمایند. آقایان نمایندگان محترم از شما انصاف میخواهم ووجدان شما را به داوری میخواهم در این پنج ماه و چند روز که هر روز فاصلة بین ملت و مجلس را بعمد زیادتر کردیم و ملت را از مجلس رمیده تر و گریزان تر ساختیم.
حاذقی- این طور نیست چرا این کار را میکنید. عوام فریبی تا چه اندازه آقایان.
حائری زاده- صحیح است.
-
رئیس- ساکت باشید آقایان نظم جلسه را رعایت کنید.
دکتر بقائی- من در اینجا خداوند را به شهادت میطلبم و کفی بالله شهیدا که از آنچه که میگویم هرگز قصد تظاهر و خودنمائی ندارم اما چون در بین طبقات مختلف زندگانی و با گروه بیشماری از مردم روشنفکر و فهمیده این کشور که تنها امید آتیه ما هستند افتخار معاشرت دارم آقایان میبینم که این سهل انگاریها چگونه در اذهان و افکار ایشان سوء اثر بخشیه و همه را بدبین و ناامید کردهاست به طور خلاصه بگویم همه افراد مؤثر این مملکت پیش خود فکر میکنند که امروز از چشم نزدیک بین اولیای امور آنچه ارزش دارد همان رسیدن به مقام و جمع ثروت است و بس حال این مقام و ثروت را از هر طریقی بدست آورد و به هر ترتیب کسب شود فرق نمیکند زیرا آنچه در نظر گرفته میشود همان غایت و نتیجهاست نه مقدمات و وسیله بی پرده بگویم موازین اخلاقی امورز در کشور ما از اعتبار افتاده و عملاً موقع و مقام خود را از دست دادهاست (صحیح است) دیگر این قبیل قیود سد راه ترقی و پیشرفت مادی شمرده میشود و باید به هر وسیله هست از میان برداشته شود آقایان نمایندگان محترم، مردم از مجلس ۱۵ انتظار داشتند که خطاهای گذشته را جبران و ترمیم کنند و اندکی بیشتر به حقایق امور توجه داشته باشند این ما بودیم که امیدها را بناامیدی و یأس مبدل کردیم و با عمل و رفتار خود نشان دادیم که گمان ما به خطا بود و این ما هستیم که میخواهیم این دستگاه فاسد را که سالها با نیروئی عظیم به یک جهت چرخیدهاست به جهت مخالف برگردانیم یک انقلاب اخلاقی بزرگ لازم است و قدر مسلم این است که ما قادر نیستیم منشاء و مبدأ این انقلاب باشیم. آقایان نمایندگان محترم، در قبال این بی اعتنائی به موازین اخلاقی که امروز در طبقات مختلف کشور ما به شدت نفوذ کرده روز بروز قوی تر و ریشه دارتر میشود چه چارهای میاندیشید؟ گمان نمیکنید که یان رشته باریک که امروز به موئی بسته ست اگر از هم بگسلد خطرات عظیمی دربرخواهد داشت که به آسانی نمیتوان تدارک نمود، دردسر ندهم همین موضوع اعتبار نامهها ملاحظه کنید تا چه اندازه موجب بی اعتباری مجلس شدهاست نمایندهای برمیخیزد و به صلاحیت یا جریان انتخابات نماینده دیگر اعتراض میکند دلائلی که در صحت آن نمیتوان تردید کرد میآورد شخص دیگری که باید هنر خود را در فصاحت وزبان آوری در راه حق و حقیقت بکار برد و نشان بدهد برمیخیزد و آسمان و ریسمان را به هم میبافد و میکوشد تا باطلی را در معرض حق بنشاند و در مقابل دلیل وبرهان با سفسطه و مغالطه وجدل قیام کند و سرانجام مجلس بدون توجه دلائل و در اثر خصوصیاتی دیگر که همه ما میدانیم و هم مردم در خارج بهتر از ما میدانند اعتبار نامه چنین شخصی را بایک قیام و قعود تصویب میکنند غافل از اینکه در مقابل این بی اعتنائی به حق چه عواقب وخیمی ممکن ا ست باربیاید که کمترین آن ناامیدی و سلب اعتبار عموم از این مرکز مقدس ملی باشد شخصاً با تجربهای که در این جریان چند ماهه بدست آوردهام از طرفداران جدی این عقیده هستم که باید موضوع اعتبار نامهها به کلی از مجلس شورای ملی مجزا و منتزع شود(صحیح است) و پیش ازآنکه مجلس شورای ملی افتتاح گردد مراجع قضائی صلاحیت دار و طرف اطمینانی به این کار رسیدگی کند (صحیح است) و آنها که طبق قوانین صلاحیتشان برای نمایندگی مشکوک یا نحوه انتخاباتشان مخدوش است قبل از اینکه باین ساحت مقدس ملی وارد گردند و یا آن را بدنام کنند رانده شوند(صحیح است) و برای رسیدن به این مقصود تا آنجا که توانائی دارم خواهم کوشید و اطمینان دارم که انجام یافتن این امر مهم کاملاً به صلاح اکثریت شایسته و نمایندگان حقیقی است و رجاء واثق دارم که در این راه اکثر نمایندگان محترم مساعدت و یاری خواهند کرد که انشاءالله از مجلس پانزدهم این یادگار باقی خواهد ماند (یک نفر از نمایندگان- نخواهد ماند) در مورد اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی من ایشان را یکی از مرودین افکار عمومی میدانم هم به صلاحیت ایشان اعتراض دارم و هم به طرز انتخابشان اینکه میگویم ایشان را افکار عمومی محکوم کردهاست مستند به دلیل است میل دارم در اینجا عین مطالبی را که قبل از استعفای از حزب دمکرات به جناب اشرف آقای قوام السلطنه عرض کردم تکرار کنم چنانکه آقایان محترم رفقای سابق حزبی میدانند و دیگران نیز کمابیش اطلاع یافتهاند بنده از کسانی بودم که همیشه میگفتم ساحت حزب باید از عناصر مشکوک و مردود صافی و منزه گردد (آشتیانی زاده- چرا شاهنده را بیرون نمیکنند) و کسانی که در خارج وزن و اعتباری ندارند و به بدی معروفند باید رانده شوند تا بتوانند در پناه و سنگر حزب قوی تر و آزاد تر مقاصد پست خود را انجام دهند و در این راه بسیار پافشاری کردم و چون نتیجه نداد با کمال تأسف از حزب استعفاء دادم در یکی از ملاقاتها همین موضوع را به جناب اشرف آقای قوام السلطنه تذکر دادم فرمودند دلیل فساد و تباهی این عده که از آنان نام میبرید چیست؟ عرض کردم که قوی ترین دلیل آن است که افکار عمومی آنان را مطرود داشته و به بدی شناختهاست و برای ایشان مثالی آوردم که بی مناسبت نیست در اینجا تکرار کنم گفتم آقای صادقی یکی از صمیمی ترین دوستان و نزدیکان شما هستند و دوبار به منصب وزارت رسیدهاند ولی شنیده نشدهاست که از ایشان کسی به بدی نام ببرد(صحیح است) و یا نسبتی ناروا به ایشان بدهد (صحیح است) اما درباره فلان و تا چیزی که نباشد مردم چیزها نگویند پس صرفاً نزدیکی به قدرت و کسب مقام که شخص را محسود دیگران میسازد در جامعه موجب زشت نامی اشخاص نیست بلکه علت دیگری نیز دارد که شعور اجتماعی و افکار عمومی آن را زود تشخیص میدهد و محال است در پیشگاه داوری ملت باطل در معرض حق وحق در مسند باطل بنشیند نمیگویم این سخن من تا چقدر در ایشان تأثیر کرد و نیز نمیدانم تا چه اندازه در آقایان نمایندگان محترم تأثیر میکند به هر چه هست آقای اعزاز نیک پی از کسانی هستند که از بوته داوری اجتماعی صاف و بیغش بیرون نیامدهاند و این سنگ محک زرایشان را قلب و سیمشان را ناسره تشخیص داده و امروز من وظیفه دارم نتیجه داوری جامعه را درباره ایشان در این مکان مقدس اعلام نمایم. موضوع انتخابات اصفهان همین طور که عرض کردم دو جنبه دارد یکی قسمت جریان انتخابات است یکی صلاحیت شخص ایشان، راجع به جریان انتخابات پروندهها خیلی زیاد و قطور و مطالب هم خیلی زیاد است ولی بنده برای اینکه باعث تصدیع آقایان نمایندگان محترم نشده باشم سه قسمت از رئوس مسائلی که در جریان انتخابات اصفهان مورد اعتراض است بعرض آقایان میرسانم و بعد هم راجع به صلاحیت شخص ایشان، یکی در مورد ابطال صندوق قهپایهاست در قهپایه یک انجمن نظار انتخاب شدند انتخابات هم جریان پیدا کرده و اخذ آراء بعمل آمده صندوقها بسته شدهاست انتخابات آنجا تمام شده آمدهاند و باستناد امضاء چهار نفر از اعضای انجمن نظارت که آنها را در اصفهان آوردند بعنوان اینکه در آنجا تهدید در کار بوده این انتخابات را باطل کردند و آراء را نخواندند اعتراض بنده در این قسمت به دو قسمت تقسیم میشود: یکی اینکه به فرض اینکه صحیح بود و در انتخابات آنجا تطمیع شده بود میبایستی طبق سوابقی که در مجلس شورای ملی و در این پانزده دورهاست آراء آنجا خوانده شود صورت مجلس بشود ولی بعداً به حساب نیاید نه اینکه اصلاً آنها را نخوانند و قسمت دوم جریان این امر است که ادعا کردهاند چون تهدید در کار بوده انتخابات آنجا باطل است حالا بنده برای یکی یکی دلائلی دارم که در انتخابات آنجا تهدیدی در کار نبودهاست ارائه میدهم یکی دفتراست که اینها دفاتر انتخابات قهپایهاست که از طرف انجمن نظارت قهپایه تنظیم شده و هر روز همه در زیرش امضاء میکردند این دفاتر اخذ آراء است که در این آخرش تمام اعضاء نظارت صحت انتخابات را امضاء کردهاند (دکتر معظمی- مجموع آراء چقدر بوده؟) مجموع آراء ۲۴۳۴ رأی پس در این انتخابات ما میبینیم چندین روز چیزهائی بوده هر روز هم یک عدهای آمدهاند این را امضاء کردهاند یعنی خود بخشدار و نماینده مرکزی همه آنها خود آقایان امضاء کردهاند و همه آقایان نمایندگان محترم میتوانند مراجعه بفرمایند و ببینند چون نمونه امضای ایشان در جای دیگر هم هست و مطابقه لازم ندارد بعد چند نفر از اینها آمدهاند به اصفهان و نوشتهاند که این انتخابات مبنی بر تهدید بوده و ما تحت تهدید یک نفر به اسم قدرت الله بهروان بودیم و مجبور بودیم این کار را بکنیم یک صورت مجلسی در اصفهان نوشتند و انحمن نظارت اصفهان این صورت مجلس را ملاک قرار داده و این صندوق را باطل کردهاست حالا دوسه قسمت هست که بعرض آقایان محترم میرسانم. یکی راجع به یک اختلافاتی است که در ابتدا در انجمن نظار قهپایه بوده، در تاریخ ۲۵/۱۱/۸ یک نامهای نوشته میشود از طرف یک عده از اعضای انجم فرعی قهپایه به انجمن مرکزی اصفهان:
- محترماً بعرض میرساند چون بخش قهپایه یک صندوق دارد و مدت آن بیش از پنج روز نمیباشد و ساکنین قصبه هرند و دهات اطراف آن که جمعیت آنها به مراتب بیش از کوهپایهاست نمیتوانند به سهولت و آسانی از حقوق قانونی خود استفاده نمایند لذا مستدعی است با در نظر گرفتن وضعیت اجازه فرمائید که روزهای شنبه ۱۲ و یک شنبه ۱۳ صندوق در قهپایه باشد و سه روز دیگر به قصبه هرند منتقل گردد تا عموماً به آسانی از حق خود استفاده نمایند
این اجازهای که خواسته شده از انجمن نظار مرکزی به امضای پنج نفر از اعضای انجمن نظارت قهپایهاست، همان پنج نفری که بعداً خواهند گفت یعنی خواهند نوشت که در این جا تهدیدی در کار بوده، یک نامه دیگری که در تاریخ ۱۱/۱۲ به امضای بقیه اعضای انجمن قهپایه به این مضمون نوشته شده به انجمن نظار مرکزی به طوری که شنیده میشود آن هیئت محترم تصمیم گرفتهاند صندوق انتخاباتی بخش کهپایه دو روز در کوهپایه مرکز بخش و سه روز دیگر در هرند که آخرین محل این بخش است انجام وظیفه و توزیع تعرفه و اخذ آراء نمایند با فرض صحت این موضوع اعضاء محترم انجمن مرکزی مقتضی است در نظر داشته باشند که اغلب قصبات و قراء این بخش از آنجمله (چند تا اسم و قریهاست در حدود ۱۲ الی ۱۸ فرسنگ مساحت ایاب و ذهاب تا هرند دارند و باعث محرومیت جمع کثیری از حق ملی و قانونی آنها است برای اعضای انجمن هم موجب زحمت و حتی حاضر برای رفتن به هرند نمیباشیم زیرا فقط این قریه از دهها قراء و قصبات این بخش است حتی این که یک ثلث از جمعیت هرند هم حاضرند به کوهپایه آمده و رأی خود را بدهند مقتضی است در صورت صحت آن هیئت محترم از این نظریه عدول فرموده که طبق معمول ادوار گذشته در مرکز بخش کوهپایه در تمام مدت پنج روزاخذ آراء و توزیع تعرفه بعمل آید چون که در وسط بخش واقع و به همه جا نزدیکتر است بدیهی است این نامه به امضاء ۷ نفر است که ۴ نفرشان از اعضای انجمن اصلی قهپایه هستند و سه نفر از اعضای علی البدل حالا بنده به این دو نامه اسنادکردم برای این بود که از آقایان نمایندگان محترم تقاضای یک قضاوت وجدانی کردم و در این موضوع، اگر بنا شد آقایان حرفهای خصوصی خودشان را بزنند پس اصراری بنده ندارم چون تقاضا دارم آقایان از روی وجدان در این قضیه قضاوت بکنند (گفته شد- بفرمائید) عرض کنم در ابتدای تشکیل انجمن نظار میبینیم یک دو دستگی تولید شد پنج نفر از اعضاء یک طرف هستند و تقاضاکردهاند از انجمن نظار مرکزی که صندوق از قهپایه به هرند انتقال داده شود برای مدت سه روز و ۴ نفر از اینها هم مخالفت کردهاند این نظریه را به دو دلیل یکی اینکه میگویند که در سابق چنین چیزی معمول نبوده و یکی هم این که میگویند هرند جای دور افتادهاست و گویا مرکزیتش بیشتر است این ۴ نفری که مخالف با رفتن به هرند هستند در رأسشان آن شخصی است که بنده نمیشناسم به اسم آقای قدرت الله بهروان و این پنج نفر مخالفین او هستند که میگویند صندوق میباید برده شود به هرند و همان پنج نفر بعد از خاتمه انتخابات میآیند میگویند که ماتحت تهدید قدرت اله بهروان بودیم انجمن نظارت مرکزی هم دستور میدهد طبق تقاضای مخالفین بهروان صندوق به هرند برده نشود، حالا آقایان بنده از این عرایضی که کردم یک استنتاج مختصری میتوانید بکنید دائر بر اینکه اگر بهروان دارای چنین قدرتی بود که تمام انجمن نظار را به اضافه بخشدار به اضافه نماینده انجمن مرکزی انتخابات را تحت تأثیر خودش قرار بدهد وقتی که برمیدارد صراحتاً مینویسد که من حاضر نیستم با رفقایم بروم به هرند چطور میشو که رأی آنها پیش میافتد و انجمن نظار مرکزی با رأی آنها موافقت میکند، این یکی البته یک روز بعد هم از طرف انجمن نظار مرکزی دستور داده میشود که صندوق باید به هرند برده شود و فوراً هم آنها اطاعت میکنند و طبق یک صورت مجلس که امضای همه هست صندوق بهره مند برده میشود یکی دیگر یک نفر از آن پنج نفری که طرفدار رفتن به هرند بودند در ابتدا مجدداً تقاضا میکند که من حاضر به رفتن به هرند نیستم که نمیدانم چرا، یکی گزارشی است که نماینده انجمن مرکزی اصفهان به انجمن نظارت اصفهان مینویسد، پیرو گزارش شماره ۶ محترماً باستحضار میرساند. (این گزارش در روز چهارشنبه ۱۶ بهمن نوشته شده) محترماً باستحضار میرساند در تاریخ روز چهارشنبه ۱۶ بهمن ماه جاری سیزدهمین و چهاردهمین جلسه انجمن انتخابات فرعی قهپایه (در هرند) با حضور آقایان رئیس و نائب رئیس و سایر اعضاء انجمن (اکثریت ۸ نفر) در ساعات مقرر تشکیل و با تشریفات قانونی توزیع تعرفه و اخذ آراء به شرح زیر بعمل آمد:
- - جلسه ۱۳ –۱۴۸ تعرفه
- - جلسه ۱۴ –۲۸۰ تعرفه
-
توزیع و اخذ آراء تا خاتمه مدت پنج روز دو هزار و چهارصدو سی و چهار بودهاست (ضمناً توجه آقایان را به این قسمت جلب میکنم) ضمناً پس از خاتمه جلسه(توزیع تعرفه و اخذ آراء) و لاک و ممهور شدن صندوق آراء هیئت انجمن(باکثریت 7 نفر اعضاء حاضر) رأی دادند که صندوق آراء به مرکز قهپایه برده شود، هیئت انجمن باکثریت هفت نفر اعضای حاضر رأی دادند که صندوق به مرکز قهپایه برده شود و استخراج آراء بعمل آمد(دکتر معظمی- کدام انجمن) انجمن فرعی قهپایه، اینها حالا رفتهاند به قهپایه کارشان تمام شده ضمناً آقای بخشدار تذکر دادند که با حرکت دادن صندوق ازهرند به قهپایه موافق نیستم مگر به دستور مرکز و اکثریت انجمن به اتکای قانون با اظهار ایشان مخالفت ورزیدند، اکثریت انجمن فرعی قهپایه با حرف بخشدار که میخواست صندوق را در هرند نگاهدارد مخالفت کردهاست و پس از برچیدن جلسه جمعیتی از قهپایه و قراء فرید میزدند طبق تصویب انجمن قهپایه باید صندوق به قهپایه برده شود و استخراج آراء شروع شود علیهذا گزاراشاً بعرض رسانید که هر طور مقتضی میدانند ابلاغ فرمایند، در خاتمه صندوق آراء مهموراً تحویل آقای سلیمان پور استوار یکم مأمور انتظام گردید و در منزل کدخدای هرند محفوظ گذارده شدهاست از این گزار بنده دو نتیجه میخواهم بگیرم. یکی اینکه طبق گزارش نماینده انجمن مرکزی اصفهان اکثریت یعنی اتفاق اعضاء انجمن نظارت فرعی قهپایه رأی دادند که صندوق باید بعد از خاتمه کار از هرند به کوپا برده شود سؤال میکنم، که آقای بخشدار چه حق داشتند که بخواهند این صندوق را در هرند نگاه دارند، حالا توضیحش این است که از اول کار آن جوری که میخواستند نمیتوانستند عمل بکنند برای اینکه یک عده از اشخاص مواظب بودند جمعیت آنجا هم زیاد بود، دیدند چکار کنند برای این که عملیاتی بتوانند در صندوق انجام بدهند پنج نفرازدست نشانده هائی که در انجمن نظارت قهپایه انتخاب شده بودند نوشتند به انجمن مرکزی که لازم است صندوق برخلاف تما ادوار گذشته به هرند برده شود با وجود این که آن چهار نفر دیگر هم تذکر دادند به انحمن مرکزی که چنین سابقه نبودهاست و در کوپا باید صندوق بماند انجمن نظارت مرکزی اصفهان تصویب کرد و دستور داد که صندوق برده شود به هرند آقایان رفتند در هرند متأسفانه رقبای ایشان هم آدمهای پرو پا قرصی بودند و آنجا هم نظارت کردند و نگذاشتند که آقایان دست از پا خطا کنند. انتخابات قهپایه تمام شد یعنی تعداد تعرفه کوپا و هرند همه تمام شد صندوق لاک و مهر شد. حالا اعضای انجمن طبق مقررات تصویب کردند که صندوق را ببرند به کوپا و آنجا قرائت بشود آراء اینها در این چند روز یعنی در انتقال موفق به هیچ اقدامی نشده بودند گفتند خیلی خوب اینرا میآئیم شب در هرند نگاه میداریم و آن کار که (میدانید آقایان) میکنیم (بعضی از نمایندگان- ما چه میدانیم، نمیدانیم) میدانید یعنی شنیدهاید شنیدید که هیچ وقت نشنیدید؟ یعنی یک قسمتی از آراء را بیرون میآورند از صندوق و یک قسمت دیگر میگذارند، یک کارآسانی است ولی متأسفانه با این کار هم موفق نمیشوند، یعنی در همان هرند هم یک عده آنجا با سماجت هر چه تمامتر صندوق را حفظ میکنند و آقایان شبانه موفق نمیشوند که این صندوق را عوض کنند صندوقی است دارای 2400 رأی میدانند که توی این صندوق اکثریت ندارند چکار کنند، آن پنج نفری که از اعضای انجمن نظارت دست نشاندههای خودشان هستند آنها را میآورند به اصفهان و میروند یک صورت مجلسی مینویسند که ما در ظرف مدت این بیست روز همه آنجا در زیر شمشیر بهروان بودیم و از ترس جانمان همه این کارها را کردیم حالا که آمدیم و الحمدالله در اصفهان آزادی و امنیت برقرار است این را مینویسیم و تقدیم میکنیم انجمن نظارت مرکزی اصفهان هم خودش باستناد همین ورقه یا هر چه اسمش را میگذارند باستناد همین آراء قهپایه را باطل میکند (اردلان- تعدادآن چقدر بود) 2400 رأی عرض کنم، یک جمله معترضه خدمت آقایان عرض میکنم، در وقتی که ما در شعبه رسیدگی به پرونده انتخابات اصفهان میکردیم مواجه به این امر شدیم که پرونده آنجا از طرف وزارت کشور فرستاده شده دارای یک نواقص زیادی است که هر چه خواستیم روی این پرونده قضاوت کنیم موفق نشدیم البته ما یک مدارکی در خارج بدست آورده بودیم، یعنی معترضین داده بودند این مدارک را هم داده بودند ولی برای رسیدگی به قسمت این مدارک و برای تکمیل این پرونده ما ناگزیر بودیم که دسترسی به پرونده انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم، البته بعضی از آقایان مخالف بودند با خواستن آن پرونده بعضیها هم موافق بودند، قرار براین شد که آن پرونده خواسته بشود و رسیدگی بشود به وزارت کشور نوشته شد که پرونده کامل انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان را بخواهند و در دسترس مجلس شورای ملی بگذارند خواهش میکنم آقایان این کلمه کامل را درنظر داشته باشند پرونده کامل انتخابات خواسته شد و به وسیله هواپیما از اصفهان آمد به وزارت کشور. از آنجا هم لاک و مهر شده وتحت شماره فرستادند به مجلس شورای ملی بنده چون گرفتار این کار شده بودم تمام این پرونده را متأسفانه خواندم و به یک موضوعی برخوردم و دیدم که این پرونده گذشته از اینکه دفاترش را نفرستادهاند دفاتر شعبات مختلفه را نفرستادهاند دارای نواقصی بسیار زیادی هم هست که بنده در اینجا استخراج کردم به طوری که آقایان میتوانند ملاحظه بفرمایند این پرونده آخرین شمارهای که دارد 371 است یعنی ما باید در این پرونده 371 نامه وارده یا مینوت نامه صادره از انجمن مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم برای رسیدگی متأسفانه چون عجله داشتند و نمیتوانستند تمام این نامهها را عوض کنند و درست کنند در عجلهای که کردندفکر نکردند که یک آدم بیکاری پیدا میشود و دقیقاً رسیدکی میکند به این موضوع 73 نامه که حالا بنده نمیدانم اینها گزارشات واردهاست یا نامههای صادره 73 نامه دراین پرونده کسر است، البته با تذکر به اینکه اینها را بعداً شماره گذاری کردهاند شمارههایش مرتب است شماره هائی که برای هر پرونده گذاشتهاند مرتب است ولی 73 شماره از واردات یا صادرات انجمن مرکزی انتخابات اصفهان در این پرونده نیست و در ضمن این 73 نامه منجمله از چیزهائی که به هیچ وجه وجود ندارد صورت مجلسهای …(آقای دادور تشریف دارند) (دادور- بلی) آن صورت مجلس هائی که ما در شعبه میگفتیم که در پرونده وزارت کشور نیست، صورت مجلسهای شعبات فرعی و حضرتعالی فرمودید که لزومی ندارد پرونده انجمن نظار اصفهان را که میآورند در آن خواهد بود، ما گفتیم خوب پرونده انتخابات اصفهان را میآوردند این صورت مجلسهای شعبات فرعی وجود ندارد و معذلک این مطالبی را که بنده حضور آقایان عرض میکنم از این پرونده ناقص استخراج شده، ما نه دفتر انجمن نظارت اصفهان را داریم، نه اندیکاترو داریم و نه صورت مجلسها، اینها قسمتهای له این پروندهاست که بعرض آقایان میرسانم، دیگر یک استشهادی است که محمدکیهانی بخشدار کوهپایه که از ارادت کیشان آقای اعزاز نیک پی بوده از یک عده از اعضای انجمن نظارت گرفتهاست از آقایان اعضای انجمن نظارت انتخابات کوهپایه استعلام مینماید که در روز 15 بهمن ماه انجمن انتخابات کوهپایه آقای قدرت الله بهروان رئیس انجمن آراء رأی دهندگان را از دست صاحبانش گرفته عوض نموده رأی دیگری از جیب خود بیرون آورده و در صندوق میریزد بنامبرده اخطار نمودم این کار برخلاف سات به این جانب فحاش و درحین انجام وظیفه اهانت نموده مشاهدات خودشان را مرقوم تا در اینجا صورت مجلس شود، این را آقای بخشدار کوهپایه مینویسد ادعا میکند به این که قدرت الله بهروان، همان قدرت الله که انتخابات کوهپایه را مبنی برتهدید کرده بود مینویسد که این قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من خواستم جلوگیری بکنم به من فحاشی کرده در حین انجام وظیفه به من توهین کرده یک عدهای هم این موضوع را تصدیق کردهاند که البته من نمیخواهم اسباب تصدیع آقایان بشوم، سه نفر از اعضای انجمن نظار این موضوع را در تاریخ 15 بهمن تصدیق کردهاند ولی آقایان در نظر داشته باشند که راجع به این تهدید واین تصدیقی که آقایان کردهاند تا قبل از اینکه انتخابات قهپایه را انجمن مرکزی اصفهان باطل بکند هیچ خبری نبوده و نمیخواستند باطل بکنند آقای کیهانی بخشدار یادش امده که یک توهینی بهش کردهاند آنوقت برمیدارد یک استشهاد درست میکند، استوار یکم سلیمان پور مینویسد که اینجانب استوار یکم سلیمان پور گزارش بخشدار کوهپایه را مبنی بر تهدید اعضاء انجمن انتخابات تصدیق مینمایم، قدرت الله بهروان رئیس انجمن قهپایه گواهی مینمایم، چون خود بخشدار یک دستوری برای تضییقات که موجود بود برای جلوگیری به من ندادند از این نظر بود که دخالتی نکردم این را در تاریخ 6 اسفند مینویسد خلاصه اش را دوباره عرض میکنم، آقایان توجه بفرمایند، آقای کیهانی بخشدار کوهپایه مدعی است که در روز 15 بهمن در حین اخذ آراء قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من به او تعرض کردم چرا این کا را میکنی به من فحش داده و به من توهین کرد، این را بخشدار محل مینویسد، سه نفر از نظار هم این را تصدیق میکنند بعد استوار یکم سلیمانپور هم که در آنجا حاضر بوده، این موضوع را تصدیق میکند ولی کی در ششم اسفند، و مینویسد چون به من دستوری ندادند من دخالتی نکردم اگر توهین شدهاست در حین انجام وظیفه که خوب بایستی این قضیه همان جا تعقیب شود، چطور شده اگر این قضیه صحت داشت بعد از 21 روز به فکرشان افتاده، آن صورت مجلس مورخه ششم اسفند ماه 1325 در تعقیب شرحی که آقایان اکثریت اعضای انجمن فرعی قهپایه نوشته بودند با توجه به مفاد نامه آقای محمد کیهانی بخشدار قهپایه و تصدیق استوار یکم سلیمان پور رئیس مأمورین انتظامات در حوزه نامبرده معلوم شد که در انتخابات آن حوزه تهدید در کار بودهاست این در روز ششم بودهاست پس از 21 روز بعد از انجام کار وجداناً و قانوناً امضاء کنندگان ذیل نمیتوانستند انتخابات حوزه مزبور را تصدیق نمایند، انجمن نظارت مرکزی برای بررسی این موضوع و تحقیقات لازم از امضاء کنندگان صورت مجلس مورخ 25/11/15 مبنی بر عدم صحت انتخابات کوهپایه دعوتی بعمل آمد و در تاریخ سه شنبه 6 اسفند ماه 1325 امضاءکنندگان زیر اکثریت اعضاء انجمن فرعی کوهپایه و آقای بخشدار و رئیس انجمن نظارت مرکزی حضور یافته و حضوراً محتویات صورت مجلس فوق را تأیید نمودند اضافه کردند که همان طور که به اطلاع انجمن مرکزی رساندهایم آراء انجمن فرعی کوهپایه منصوب گردیده صریحاً عقیده دارم بر اینکه آراء نامبرده عقیده حقیقی مردم نیست و به چشم خودم دیدم آقای بهروان آراء را خود از دست مردم گرفته و تعویض نموده در صندوق میریخت لذااین صندوق آراء موجوده در انجمن مرکزی که ممهور شد به مهر اعضا انجمن و طبق نظر آقای بهروان بودهاست بنابراین طبق ماده 4 قانون انتخابات از درجه اعتبارساقط است و همان طور که آقای بخشدار و آقای افسر انتظامی هم گواهی نمودهاند انتخابات آن حوزه مبنی بر تهدید و مشمول ماده 44 قانون انتخابات است و دیگر موردی برا ی استخراج آراء صندوق حوزه مزبور باقی نخواهد ماند نایب رئیس انجمن فرعی نظارت کوهپایه ابراهیم جواد پور، شیخ علی اکبر امینی، ناظم زاده این سه تا امضاء از اعضاء انجمن است یکی هم امضای بخشدار کوهپایه و دو نفر دیگر هم هستند که آنها نیز از اعضای انجمن میباشند و بعد از بخشدار نوشتهاند، در قسمت کوهپایه با این عرایض بنده گمان میکنم که آقایان نمایندگان محترم باندازه کافی روشن شده باشند (صحیح است) و تشخیص داده باشند که بدون حق آن آراء را باطل کردهاند برای اینکه برخلاف آنچه که الان امضای اعضای انجمن را در آن صورت مجلس خواندم، در این دفتر آنها تا آن روز خاتمه صحت انتخابات را امضاء کردهاند و بعد هم مهر نمودهاند و به مهر کدخدا و امضای بخشدار و فرماندار رسیدهاست (معتمد دماوندی- در چه تاریخ آقا؟) در تاریخ 17 بهمن ماه 1325 و از تعجبات این است که من الان متوجه شدم خود این آقای بخشدار که راجع به روز پانزدهم آن صورت مجلسها را امضاء کردهاند در روز ششم اسفند میگوید مبنی بر تهدید بودهاست صورت مجلس را در روز 17 که آخرین روز انجمن نظارت است امضاء کرده و صحت این مراتب را تصدیق کردهاست (مهدی ارباب- نگرانی دیگر رفع شد) بعد میرسیم به انتخابات سده و ماربین یکی از ایرادات بزرگی که به انتخابات سده و ماربین دارم راجع به انجمن نظارت فرعی است برای اینکه دو نفر از اعضای انجمن که یکی بعداً رئیس شد محکومیت جزائ داشته و مدتی در حبس بودهاند نایب رئیس هم همین طور و اینها از اعضاء کمیسیون و بیسواد بودهاند و حتی سواد خواندن و نوشتن هم که طبق قانون انتخابات که برای اعضای انجمن لازم است نداشتند نماینده بخشداری شخصی است به اسم ناصر قلی صدری که بنده متأسفانه ایشان را نمیشناسم و اسم ایشان را که اینجا میبرم آشنائی ندارم و خدمتتان هم نرسیدهام (یک نفر از نمایندگان- آقای استاندار لابد میشناسند) این شخص به طوری که اطلاع پیدا کردم سابقاً افسر بوده یعنی از آن افسرهای قدیمی سابق بوده و مدتی هم به جرم دزدی در زندان بوده در این پرونده یک مدارک عجیبی وجود دارد و بنده به طور خلاصه خدمت آقایان عرض میکنم جریانش را و بعد بعضی از مدارکش را هم ارائه میدهم از اردستان میبایستی صندوق به ماربین برده شود یک روزی رئیس انجمن مرکزی میآید وبه اردستان و مشاهده میکند که دو هزار و کسری رأی داده شده دستور میدهد یعنی کتباً به دفتر ثبت انجمن دستور میدهد بعد از ظهر هم اینجا اخذآراء بشود و 300،400 تعرفه توزیع کنند و فردا به ماربین برده شود این دستور را میدهد و مراجعت میکند به مرکز اصفهان در همان شب تعدادآراء از دوهزار و کسری که میبایسی بشود یک مرتبه به پنج هزار رأی میرسد یعنی در عرض یک شب که البته اتخاذ آراء نمیشدهاست سه هزار رأی میریزند به صندوق برای اینکه یک همچو عملی بکنند یک اثر خارجی هم باید داشته باشند چون اینها مردمانی بودهاند خیلی دقیق برای اینکه رأی بریزند در صندق میبایستی تعرفه هم صادر بکنند نهایت فرصت اینکه اسم بنویسند توی این تعرفهها نداشتهاند به این جهت همان طور تعرفه سفید را شماره گذاری میکنند و ثبت میکنند و صادر میکنند و حالا این تعرفههای سفید را ارائه میدهم خدمت آقایان نمایندگان محترم ملاحظه بفرمایند (اردلان- صندوق آنجا چقدر رأی داشتهاست) اینها یک مقدار تعرفه سفید است که هیچ چیز روی این آنها نوشته نشدهاست و فقط مهر شدهاست و این عمل خودش برخلاف قانون است اینها تعرفه هائی است که دارای شمارهاست و رویش هم نوشته شدهاست سده و ماربین ولی اسم نوشته نشده و به طوری که ما در انتخابات آنجا میبینیم قبل ازاین تعرفهها هم تعرفه هائی صادر شده و بعد از این تعرفهها هم تعرفه صادر شده ولی روی این تعرفهها که ملاحظه میفرمائید در وسط است اسم نوشته نشدهاست البته استشهادهای مفصلی هست برعلیه اعضای انجمن نظار سده که سوابق آنها را شرح دادهاند و یک عده زیادی از محترمین اصفهان امضاء کردهاند که من میبینم اگر زیاد طول بدهم موجب تصدیع اوقات آقایان میشود فقط خلاصه این جریان را راجع به اضافه کردن این سه هزار رأی میخواهم برای آقایان عرض کنم درست شنبه 15 بهمن که تا ظهر آن دفتر تعرفه از طرف آقای رئیس انجمن مرکزی با حضور پنجاه نفر دیگر بازرسی شده 2700 تعرفه توزیع شده ولی سه هزار رأی در صندوق ریختهاند که آقای رئیس انجمن شهر هم آقای عقدائی از وقوع این عمل مطلع بوده و انکار نکردهاست همین استشهاد محترمین و پیشوایان روحانی هم پیوست شده(فرامرزی- اینها را بحساب نیاوردهاند چند دلیل بودهاست) عرض کنم این تعرفه هائی که ملاحظه میفرمائید مال وسط است و شمارههای بعدش هم صادر شدهاست از مجرای دادگاه به موجب مدارک دولت تقاضای تعرفه جدید شده که مانند دیگر مراجع قانونی از انجام آن خودداری شدهاست و پس از اینکه صندوق از سده به آتشگاه بردند و دو روز مردم در حدود سه هزار وپانصد رأی ریختند برخلاف قانون با جلب نظر و دستور مقامات رسمی و دخالت آقای عرفان عضو انجمن شهر صندوق را مجدداًبه سده برگردانیده و در آنجا هر روز صبح وشب اشخاص را گرفته و از اطراف صندوق راندند و در پناه علای صدرالشریعه و حاجی علی ایران نژاد همان شخصی که گفتم محکومیت جزائی داشته و معاون انجمن و چند نفر دیگر آراء را به میل خود عوض میکردند و عجب تر آن که آراء رامطابق معمول قرائت و شماره و مخلوط کردند یعنی وقتی که آراء را قرائت میکردند باید یک گزارش جداگانه بدهند که صبح مثلاً پانصد و شصت رأی خوانده شد و هر کسی این قدر رأی داشت آقایان دیدند که این یک کار مشکلی است برای اینکه با درآوردند حساب جور درنمیآید البته این کار یک متخصص لازم دارم و متخصص این کار هم در دسترشان نبودهاست به این جهت یک جا آراء را به حساب آوردند و گفتند فرضاً که سه هزار رأی بودهاست آنوقت گفتند که هر جائی این قدر رأی داشتهاست در صورتی که طبق معمول همه جا باید هر روزی صندوق باز بشود، آن مقدار آرائی که قرائت میشود آن مقدار را شماره کنند و بنویسند که هر کس چقدر رأی داشت و بعد از ظهر هم همین کار را بکنند الی آخر ولی آقایان دیدند که ممکن است گیر بکنند در آن خورده ریزهای حساب کم اینکه گیر هم کردند و بعداً این جریان را بعرض آقایان خواهم رسانید. به این جهت یک جا نتیجه آراء را گفتهاند 17 برگ تعرفه صادره از انجمن سدهاست، تعویض صندوق و اضافه کردن سه هزار رأی از شماره 2700 تا 5700 که بر خلاف صریح بند دو ازماده 23 قانون است فاقد اسم دارنده ورقه و اسم پدر و مسکن بودهاست(اردلان- این را کی نوشتهاست) این خلاصه ایست که معترضین نوشتهاند(مهدی ارباب- سندیتش چیست کی امضاء کردهاست؟) این را کسی امضاء نکردهاست (فولادوند- معترضین نوشتهاند) آقای اردلان در انجمن سده و ماربین 8320 رأی توزیع شده و رأی گرفتهاند این شماره به طوری که ملاحظه میفرمائید پنج هزار و کسری است اگر 9 هزار بود فرمایش حضرتعالی کاملاً صحیح بود(اردلان- حالا هم صحیح است) همان طور که بعرض آقایان محترم رساندم یک عده زیادی بر جریان دعوت نظار سده و ماربین اعتراض کردهاند و یک عدهای به انجمن نظارت مرکزی رسیدهاست و انجمن نظارت مرکزی یک شخصی را بنام جناب آقای محمد اشرفی تعیین کرده که برود به سده و رسیدگی بکند و جریان را گزارش بدهد بنده جریان گزارش آقای محمد اشرفی را فقط بعرض آقایان میرسانم توضیح هم نمیدهم خود آقایان هر چه بخواهند میتوانند از این گزارش استنباط بکنند. ریاست انجمن نظارت مرکزی انتخابات تهران محترماً تصدیع میدهد که به موجب دستور آقایان اعضاء انجمن نظارت به معیت آقای سرهنگ دانش پور روز 25/11/8 یک ساعت قبل از ظهر به سده وارد پس از صرف نهار در شهرداری سده (محل انجمن نظارت) حضور به هم رسانیدم (ور در مقابل عمل انجام شده چون نماینده فرمانداری از اشخاصی دعوت کرده که طبق صورتی که مشاهده شد از 36 نفر 26 نفر حاضر بودهاند و نه نفر اعضاء اصلی از رئیس معاون و منشیها انتخاب و ذیل آن را امضاء کرده بودند و نه نفر اعضای علی البدل نیز تعیین مطابق اوراقی که در انجمن حاضر است پس از ساعتی سه نفر از اعضای اصلی که آن صورت را امضاء کردهاند با آقایان امینی و عنایتی حاضر و معترض و در کم و زیاد آن صحبت میکردند چون از وظیفه اینجانب و آقای سرهنگ خارج بود حرکت به شهر نمودیم نظر به اینکه بنده از اهالی سده وماربین میباشم از اظهار نظر دیگر خودداری و بقیه را به نظر هیئت انجمن نظارت انتخابات واگذار میکنم که شخص آقای رئیس و یا آقای معاون مراجعه نمایند و نتیجه را بعرض برسانند عضو انجمن نظارت انتخابات مرکزی اصفها ن اشرفی این گزارشی است که بازرسی که فرستادهاند میدهد، و در قبال هزاران شکایت و گزارش و تلگراف و استشهاد که بنده آقایان را معاف داشتم از خواندن، این نامه ایست که یک عده از همان اعضائیکه انتخاب شده بودند برای انجمن فرعی سده و یک عده از اهالی امضاء کردهاند و در پرونده انجمن نظارت مرکزی اصفهان ضبط است. انجمن نظارت اصفهان، اینجانبان امضاء کنندگان بنا بدعوت آقای ناصر قلی صدری نماینده استانداری برای تشکیل انجمن نظار ماربین قبل از ظهر سه شنبه 25/11/8 در سده (محل مقرر) حاضر و مشاهده شد:: 1- عده دعوت شدگان اکثراً برخلاف قانون و فاقد صلاحیت وشرایط مقرر در قانون انتخابات بودند به این توضیح که با در نظر گرفتن تناسب جمعیت ماربین و سده که ماربین سه برابر جمعیت، سده نفوس دارد میبایستی حداقل 24 نفر از 36 نفر مدعیون قراء ماربین و 12 نفر از سده باشند، در صورتی که از افراد حاضر فقط 4 نفر از ماربین و بقیه از سده و آنهم اغلب بیسواد و محکومین و متهمین به جنایت و جنحه بودند. 2- عده حاضر 20 نفر، 6 نفر از افراد متفرقه و تماشاچیان داخل کرده و عده را 26 نفر به حساب آوردهاند. 3- آراء نوشته شده به واسطه گماشتگان علی ایران نژاد چاقو کش مشهور به افراد داده میشود آن هم با وضع تهدید آمیز
- 4 - محوطه انتخابات به وسیله جمعی افراد شریر ناامن و مخوف بود با این کیفیت اخذ آراء تحمیلی شروع و بعد از قرائت اینجانبان نیز باکثریت تام و تمام جزء نه نفر انتخاب بودیم، ولی چون که اصول اخلاقی و رعایت وجدان مانع از تسلیم شدن به آن جریان فضیحت آمیز بود، مجلس به هم خوردو صورت مجلس هم تنظیم نگردید، بدیهی است در یک چنین انجمن تحمیلی و غیر قانونی ان هم در محیط ناامن زیر تسلط گروهی چاقوکش و شریر قطعاً متضمن تضییع حقوق ملت خواهد بود، لذا بدین وسیله بطلان و خلاف قانون بودن عملیات مقدماتی را معروض و اعلام میداریم و ضمناً برای حسن جریان انتخابات آزادمواردی که رعایت آن اهمین شایان دارد به شرح زیر از نظر آن هیئت میگذرانیم. 1- دعوت 24 نفر از قراء ماربین و 12 نفر از سده برای تشکیل انجمن 2- رعایت طبقات طبق ماده 14 3- تعیین مجلس برای تشکیل انجمن در خارج سده… مقصود این است که ازاین انجمن آقای ناصر قلی صدری دعوت کرده بودند یک عده اشخاص بدسابقه تویش بودند و یک عده از اشخاص موجه و آبرومند و آن ا شخاص موجه و آبرومند بعد از اینکه انتخاب شدند همان روز آمدند و اعتراض کردند و برداشتهاند به انجمن مرکزی نوشتهاند این موضوع راو بعداً انجمن نظارت مرکزی هم یک نفر را بعنوان بازرس فرستاده آن بازرس هم گزارش را بعرض آقایان میرساند که اگر آقایان چیزی نفهمند شانسشان از بنده بیشتر است حالا دراین جادو سه تا سند هست که بنده میخواهم و مخصوصاً توجه آقایان را جلب میکنم. معمولاً آقایان میدانید یا شنیدهاید که وقتی یک رشوهای داده میشود یا گرفته میشود هیچوقت سندی داده نمیشود یعنی رد و