مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اسفند ۱۳۲۱ نشست ۱۳۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۳
جلسه: ۱۳۴
صورت مشروح مجلس روز یکشنبه دوم اسفند ماه ۱۳۲۱
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - شور در برنامه دولت آقای سهیلی
۳ - تقدیم یک فقره لایحه از طرف کارپردازی مجلس
۴ - بقیه شور در برنامه دولت و تصویب آن
۵ - تصویب گزارش کمیسیون بودجه و خارجه و فرهنگ راجع به تجدید استخدام آقای پروفسور ابرلین
۶ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید صورت مجلس روز ۲۸ بهمن ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند. (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است
غایب با اجازه - آقای: فاطمی
غایبین بی اجازه - آقایان: منصف، مرآت اسفندیاری، رهبری، شهدوست، ارگانی، مشیردوانی، امیر ابراهیمی، شجاع، دبستانی، آصف، سلطانی، صادق وزیری، شباهنگ، اردبیلی، کامل ماکو
دیر آمدگان بی اجازه - آقایان: مسعودی خراسانی، اکبر، نیک پور)
- تصویب صورت مجلس
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
ـ طرح و تصویب برنامه دولت آقای سهیلی
[۲ـ طرح و تصویب برنامه دولت آقای سهیلی ]
رئیسـ برنامه دولت مطرح است. آقای روحی
فریدونی ـ بنده قبل از دستور عرض لازمی داشتم
عدة از نمایندگان ـ دیگر گذشت. وارد دستور شدیم
روحی ـ عرض کنم نظامنامه مجلس دارای یک نقیصه است و آن این است که در موقع طرح برنامه دولت برای تذکراتی که ممکن است که نمایندگان بدولت بدهند و ذهن دولت را روشن کنند مجالی برای سخن جز بعنوان مخالف باقی نگذاشتند و حال آنکه عنوان تذکر است و مخالفت نیست و این نقیصه در نظامنامه داخلی مجلس است. عرض کنم البته آقایان میدانند که نماینده فقط در دو مورد میتواند ذهن دولت را روشن کند متوجه بقضایا بکند یکی در برنامه دولت است و دیگر در مورد بودجه. و من میخواستم
عرض کم اگر من و همکارانم این جا یک تذکراتی میدهیم صرفاً برای این است که فقط توجهات دولت را جلب کنیم بالنسبه بیک قضایائی که باید نسبت بآنها توجه و اهمیت بیشتری مبذول گردد تا رفع یکرشته بیچار گیهائی از مردم و از جامعه بشود (صحیح است) و الا مخالفت نیست.
قسمت اول عرایض بنده در درجه اول راجع باین وضعیت گرانی کشور است آقای نخست وزیر و سایر آقایان وزراء باید توجه داشته باشند که پایة زندگی در این کشور بجائی رسیده است که بنده نمیتوانم آنرا تشریح کنم آقایان: ما بالاخره جزو طبقات متوسط این کشور هستیم و وضع مان این است حالا آن طبقه پائین تر چه میکنند و در حقیقت چطور گذران میکنند این برای بنده و همه مجهول است (صحیح است) مخصوصاً کارمندان دولت و آن کسانیکه از خزانه دولت و از صندوق دولت اعاشه میکنند امروزه بد بخت ترین طبقات مردم این کشور را تشکیل میدهند (صحیح است) زیرا که بالا خره کاسب یا تاجر یک متاعی دارد میخرد و گران تر میفروشد هر قدر زندگی گران تر شد او هم بر قیمت متاع و کالای خودش میافزاید ولی آن بیچارهای که یک بودجه محدود و معینی دارد این نمیتواند زندگانی کند و بودجه او تکاپوی این زندگی گران و طاقت فرسا را نمیکند (صحیح است) و با این ترتیب تصور میکنم که اگر یک قدر پاکی و تقوائی هم در میان آنها بجا مانده است با این وضعیت قهراً از بین خواهد رفت (صحیح است) و این وضع مردم را آقا به بد کاری و تبهکاری وادار میکند و این بر خلاف آن چیزی است ککه مجلس شورای ملی و دولت در نظر دارد و عکس آن بعمل خواهد آمد زیرا که از قدیم گفتهاند که شکم گرسنه ایمان ندارد. علاج هم ندارد جز اینکه دولت یکی از کارهای مهمش این باشد و توجه خودش را باین قسمت مبذول دارد که فکری عاجل برای این مردم بکند این را هم نا گفته نگذارم که این راهی را که تا حالا پیمودهاند راهی نیست که بتواند رفع نگرانی از جامعه بکند بایستس یک فکر نوینی بکنند بایستی یک کاری بکنند که این اصول کهنه که ما داریم که سال بدوازده ماه بآن عمل میکنیم این را از بین ببرند والا اگر بخواهیم روی این اصول کهنه کار بکنیم روز بروز بربدبختی مردم مخصوصاً بر بدبختی کارمندان دولت و آنهائی که از خزانه کشور حقیقتاً اعاشه میکنند افزوده خواهد شد زیرا اینها بیچاره تر و پریشان روز گارتر و بد بخت تر میشوند و این یک توجه خیلی عاجلی لازم دارد ملاحظه بفرمائید پس فردا شب عید است. عید نوروز که سه هزار سال است بیادگار از نیاکان ما باقی مانده است و ما بآن احترام میکنیم ولی من فکر میکنم که این مردم گرسنه اگر بخواهند واقعاً برای اطفالشان یک متر پارچه مناسب یکمتر چیت بخرند در این سال نو چطور میتوانند این کار را بکنند این قضیه خیلی مهم است آقا و باید به ببیند و توجه کنید و طرز کار را عوض کنید و چارهای برای آن بیندیشید بلکه بتوانید علاجی برای آن پیدا کنید (صحیح است) عرض دوم بنده مسئله مازاد است همه میدانید که بحدی راجع بمازاد ما در سال گذشته بدعمل شد و بحدی در اینکار سوء استفاده شد که حدی بر آن متصور نیست و نتوانستند آن مامورینی که برای اینکار معلوم شده بودند خوب کار بکنند بنده صریح عرض میکنم رفتند و جیب خودشانرا پر کردند و انبارهای دولت را خالی کردند و باور کنید میلیو نها سوء استفاده شد بنده مکرر گفتم و بوزرای وقت تذکر دادم به آقایان نخست وزیران عرض کردم یک هیئت بازرسی بفرستند به بینند که اینها چقدر و چطور سوء استفاده کردهاند چهار نفر را بفرستند تحقیق و بازرسی کنند تا دیگر این کار را نکنند ملاحظه بفرمائید الان هنوز نه حاصل بدست آمده نه محصولی وجود دارد بنده صریح عرض میکنم اگر در این کار چارهای نیندیشید پس فردا بدبختی کشور بیشتر خواهد شد ملاحظه کنید آیا واقعاً سزاوار است که سال نو هم ما با این بدبختی زندگی کنیم و این زندگانی کنیم و این زندگانی عادی ما باشد؟ این قابل تحمل نیست آقا این زندگانی خوبی نیست آقا (صحیح است) باید
Page 3 missing
من این اظهار را کردم استیحاش کردند و گفتند که بهیچ وجه نمیشود و باید شکر هر محل در همان محل مصرف شود و نمیشود حمل شود ما اگر از آن طرف بیاوریم باید از این طرف به آنجا حمل کنیم و این برخلاف قانون و سود و صرفة دولت و مردم است و ما هرگز این کار را نخواهیم کرد بعداً همین وزارت خواربار دو هزار کیسه شکر از شیراز اجازه دادند و وارد کردند حالا چقدر در این کار سوء استفاده شده است چه عرض کنم از هر کیسه سیصد چهارصد تومان استفاده شده است آنها را یادداشت کنید اینها را بپرسید بگوئید بیایند اینجا جواب بدهند. چرا این عملیات در این وزارتخانها میشود؟ چرا باید بشود؟ و چرا نباید جلوگیری بکنند؟ الآن که میشنوید باید جلوگیری کنید اگر حقیقت دارد مرتکب را مجازات کنید محاکمه کنید که چرا این اشخاص این کارها را میکنند؟ اگر حقیقت دارد مرتکب را به جامعه بمجلس معرفی کنید بدهید بدادگاه تا بکیفر برسد. یک همچو سوء استفاده و سوء نیتی در یک همچو موقعی که کشور دچار بد بختی شده است چرا باید بشود؟ چرا این عملیات خلاف قانون تا این پایه نسبت بیک جامعة فقیر و بدبختی باید بشود؟ (صحیح است) یکی دیگر از عرایض بنده موضوع وزارت بهداری است اتفاقاً در کارهای ما در این کشور رعایت تناسب کار بهیچ وجه نمیشود و همه اش مبتنی بر یک اغراض شخصی است همه مطلع هستند که وزارت بهداری از نظر کار دادن بیک نفر ایجاد شد و این پست اینجور جعل شد. همه میدانید کشوری که دارو ندارد وسائل حمل و نقل ندارد در یک همچو موقعی چه ضرورت داشت که وزارت بهداری داشته باشیم حقیقتاً؟ اگر ما بیمارستانهای مختلف و متنوع در کشور داشتیم انواع و اقسام بیماریهای واگیردار سریعاً از هر طرف بما رو کرده بود مقتضی این بود که وزارت بهداری تأسیس بشود بنده عرض میکنم که ما البته احتیاج داریم بموازات بهداری ولی نه در این موقع که نه دارو داریم و نه وسائل باربری. این وزارتخانه در هر صورت ایجاد شد نتیجه اش چه شد؟ الان چندین ماه است از عمر این وزارتخانه که دارای شش نفر مدیر کل است و چهل نفر دکتر پشت سر هم در توی این اطاقهایش نشستهاند میگذرد و ابداً یک کار هم انجام ندادهاند (صحیح است) یک دینار فیده ندارد سربار جامعه هم شده است و ابداً سودمند واقع نشده است آنوقت ملاحظه بفرمائید در کمره گلپایگان خوانسار نهاوند ملایر تویسرکان و این قسمتها دو نفر طبیب دیپلمه پیدا نمیشود دو نفر هم نیست . . .
دکترسنگ ـ چرا نیست آقا. هست.
روحی ـ نه خیر. نیست آقا. نیست. دو نفر هم نیست در این جای خودتان در تویسرکان در نهاوند معرفی کنید اگر هست بگوئید دو نفر طبیب دیپلمه هست ؟ . . . .
عدة از نمایندگان ـ صحیح است آقا. نیست.
روحی ـ بلی نیست آقا اینها را که میگویم دلیل دارم بیخود که عرض نمیکنم . . . .
دکترسنگ ـ چرا. نیست آقا.
روحی ـ سند دارم. حالا شما از نظر همکاری میفرمائید هست بنده عرض میکنم اطلاع دارم که نیست بنده از نظر جامعه و از نظر مردم عرض میکنم و میگویم نیست حقیقتاً نیست آقا (صحیح است) یک طبیبی که مسئول وزارت بهداری باشد در سراسر کشور نیست. ادارة گمرک الان هم بزرگیش و هم اهمیتش بیشتر است خوب با یک مدیر کل اداره میشود خوب چه ضرورت دارد که در این موقع برای اینکه میخواهیم بیک نفر یک کار بدهیم این بدبختی برای کشور درست کنیم که کارش باین فضاحت برسد که من شرم دارم در اینجا عرض کنم که چه شده است (صحیح است) و چه کثافت کاری کردهاند در آنجا (صحیح است) بلکه آقای اردلان بتواند این کار را سر و صورتی بدهند چون بنده به لیاقت و کفایت ایشان حقیقتاً یک ایمان و اعتقادی دارم بلکه ایشان بتوانند اینجا را سر و صورتی بدهند والا باز هم به همان عقیدة خودم باقی هستم که اصلاً در این موقع چه ضرورتی دارد که ما وزارت بهداری داشته باشیم ؟ . . .
(همهمة نمایندگان ـ خیر خیر لازم است)
افشار ـ چرا آقا ضرورت دارد لازم است . . .
روحی ـ بنده خودم اول طرفدار بهداری هستم بنده میگویم باید کشور ایران گلستان بشود ولی شما که امروز یک اتومبیل یک کامیون ندارید که دارو به یک نقطه از کشور بفرستید خجالت آور است . . .
شما الان قند در کارخانجات تان هست ولی وسیله ندارید بفرستید به تهران و نمیتوانید حمل کنید
دکتر سنگ ـ شما دارو بخرید برای مردم طبیب بی دارو نمیشود. این حرفها چیست؟
روحی ـ این را آقا باید یک فکری برایش کرد ما این پول را نباید بدهیم باین افراد بخورند و بنشینند آن جا این پول باید صرف مردم بشود باید یک چارة در این کار اندیشید که این پول صرف جامعه بشود الان میبینیم آبله و سرخجه و سایر امراض سرتاسر کشور را فرا گرفته است چه اقدام از طرف وزارت بهداری شده است؟ هیچ. این جور بدرد نمیخورد آقا. اینطور نمیشود آقا یکی دیگر از عرایض بنده موضوع باربری است این را میتوانم بطور قطع عرض کنم مکرر هم در اینجا درادوار مختلفه که افتخار سمت نمایندگی را داشتم عرض کردم و گفتهام در درجة اول کشور امنیت میخواهد بعد باربری و حمل و نقل و بعد چه و چه وچه زیرا این دو قسمت امنیت و حمل و نقل سلسله اقتصادیات و رشته اقتصادیات کشور را هم میپیوندد (صحیح است) و هر کشوری که اقتصادیاتش لنگ بشود تمام جریانش لنگ میشود این حاجت بگفتن ندارد (صحیح است) و مترصد بودم در برنامه دولت از باربری هم عنوانی باشد که به ما نوید بدهد که یک تسهیلاتی در امر حمل و نقل فراهم کردهاند ولی اتفاقاً هیچ ندیدم بنده این قسمت را باید عرض کنم که ما یک قسمت چیزهائی است که خودمان در داخله میتوانیم حل کنیم ولی یک قسمت هم هست که باید با متفقین خودمان حل کنیم این قضایا را و ما هر نوع کمکی که بمتفقین و متحدین خودمان میکنیم متوقع هستیم آنها هم با ما مساعدت کنند. مثلاً آمریکا، ممالک متحدة آمریکای شمالی که از سالیان دیر با ما مناسبات خوبی داشتهاند وسائل باربری باید بما بدهند این وسائل را برای ما فراهم کنند تا در این موقع به کار ببندیم ما برای روز جنگ و سختی کمک و مساعدت میخواهیم برای روز بیچارگی کمک میخواهیم و الا برای موقع صلح که ما خودمان وسائل فراهم میکنیم (صحیح است) ولی امروز نباید کار این کشور باینجا برسد که همان طور که عرض کردم قند را از کارخانههای داخلی خودمان میتوانیم به این شهر و آن شهر برسانیم و صریحاً وزارت خواربار بگوید که من وسیله حمل و نقل ندارم. اینجا بخاطر دارم خود آقای سهیلی فرمودند که ما مشمول قانون وام و اجاره آمریکا شدهایم و هر نوع استفاده میتوانیم بکنیم. ولی امروزه با این حرفها هیچ چیزی نداریم و قسمت باربری ما که پایة اقتصادیات است لنگ و خراب است و چرخ مملکت ما خوابیده است و و ممکن است قحط وبلا تمام جاهای ما را فرا گیرد و ما در صورت داشتن گندم هم نتوانیم بهیچ جائی حمل کنیم و برسانیم (صحیح است) این قسمت را بنده خیلی میل داشتم یک توجهی بفرمایند و یک تسریعی در این کار بکنند و از حرف پا بعمل بگذارند اشتباه نشود این را اینجا بنده امروز بزرگترین تذکرم میدانم و عرضم این است که دولت برود وسائل فراهم کند برود موجود کند نگوید نمیشود لفظ (نه) از دهان هیچ وزیری در کشور ایران از این ببعد نباید شنیده شود و سعی کنند در جامعه که تمام مقاصد جامعه را لباس عمل بپوشانند و بهمان مواد برنامه استفاده کنند و عمل کنند مشکلات البته خیلی زیاد است ولی به حرف نمیشود رفع کرد باید اقدام کند دولت و با کمک مجلس شورای ملی این مشکلات را برطرف کند نه اینکه به صرف حرف و گفتار باشد. عرض دیگرم این بود که خواستم آقای وزیر پیشه و هنر و بازرگانی را تذکر بدهم بالنسبه باقدامی که چندین بار هم در مجلس شورای ملی مطرح بوده است و آقای هژیر وزیر سابق بازرگانی و پیشه و هنر هم الحق در این کار خیلی اقدام کردهاند و قضیه به بن رسیده بود که کابینه سقوط کرد و آن موضوع تحدید
قیمتهای کارخانههای داخلی است. من دیشب یک اعلانی درروز نامه خواندم که یک قیمتی برای پنبه معین کرده بودند حالا ببینید چه میکنند این پنبه را باین قیمت میخرند وهمین را نخ میکنند وبچه قیمتی میفروشند؟
چرا آقا بایستی کارخانها این قدر ستم وتعدی را بر مردم روا دارند ملاحظه بفرمائید چه میکنند ؟(صحیح است) در هیچ جای دنیا در هیچ مؤسسه وبنگاهی این قدر سود نمیبرند ملاحظه بفرمائید در آمریکا دو ونیم در انگلستان صدی یک ونیم ودراین جا مجلس رأی داد صدی دوازده سود ببرند بعد آمدند وگفتند نمیشود قانون را اصلاح کنید اصلاح کردند وبعد گفتند اگر غیر از این ترتیب شد ماازاد بنفع کشور ظبط بشود واین همینطور مانده است صدی شصت صدی هفتاد صدی هشتاد وبیشتر میبرند در هیچ جای عالم اینطور نیست آقا (صحیح است) این را جلو بگیرید الآن برای مردم زندگی با این وضع غیرممکن وطاقت فرسا شده است (صحیح است) یک نفر کارگر یک کارمند دولت نمیتواند با این ترتیب بزندگانی خود وعائله اش ادامه بدهد این کار را توجه بفرمائید رسیدگی بکنند که حدی قائل بشوند (صحیح است) مجلس شورای ملی دونوبت بیک اصلی رأی میدهاینها را باید بهش ترتیب اثر داد ورسیدگی کرد (صحیح است) ومن مخصوصاً توجه آقای نخست وزیر را جلب میکنم که خودشان بیایند وحقیقتاًباین کار رسیدگی بکند که لااقل مردم پس از چندین سال بتوانند یک جفت جوراب ویک جفت کفش دراین آخر سال برای خودشان و بچه شان بخرند دومتر پارچه بتوانند بخرند .(صحیح است) هر صبح که پا میشوند این کارخانههای کبریت سازی ما روزی ده دینار بیست دینار سی دینار بر قیمت کبریت اضافه میکنند همینطور سایر شئون زندگی. هرروز برقیمت زندگی افزوده میشود وهر روز سطح زندگی دارد بالا میرود ومردم بیچاره وبدبخت این جامعه دیگر در مانده شدهاند (صحیح است) وروزبروز این بدبختیها فراوان تر وزیادتر میشود (صحیح است). یک عرض دیگر بنده راجع باعتبار دولت است ودولت در بودجه خودش تقریباً سی هزار تومان (سیصد هزار ریال) اعتبار دارد این اعتبار اگر خاطر آقایان محترم باشد صورت مصرفش هر ماهی برای ماه بعد چاپ میشد وبنمایندگان داده میشد که بدانندصرف چه چیز شده است ودیگر چاپ نشد این صورت باید چاپ بشود (صحیح است) رسیدگی بشود که اینها بچه مصرف رسیده همینطور که پیش از این هم این عمل را میکردهاند حالا هم بنده لطفاً خواهش دارم این صورت اعتبار سی هزار تومان دولت را چاپ کنند که ما بدانیم این اعتبار بچه مصرفی وچه هزینة رسیده است (صحیح است) یک موضوع عرض دیگر بنده که خیلی کوچک است ولی شاید توجه بهش ندارند واین را هم آقایان وزراء باید توجه دقیق داشته باشند موضوع صرفه جوئی است صرفه جوئی در وزارتخانها. الآن در وزارتخانها اکثراً یک بخاری میسوزد دو بخاری برقی هم درآن کنار اطاق میسوزد روز روشن است وچراغ هم میسوزد. یک ورق یاد داشت را یک خط میکشد رویش بعد کاغذ را پاره میکند ومیاندازد دور دیگر فکر نمیکند که این چیزها چقدر برای کشور گران تمام میشود وازهمین صرفه جوئیهای کوچک چقدر کشور میتواند سود ببرد واستفاده کند. الآن وزارت پست وتلگراف برای هر نلگرافی یک پاکت مصرف میکنند این دیگر ضرورتی ندارد همان تلگراف را که مینویسنددورش را چسب بزنند وبچسبانند وهمان را بفرستند برای صاحب تلگراف. امروز بیچارگی است آقا. امروز باین گرانی این طورتفریط کردن بزیان جامعه وکشور تمام میشود (صحیح است) پس فردا هم تابستان میشود پنج تا بادبزن برقی یکی این ور میسوزد یکی هم آن ور کار میکند چراغ برق هم بالا روشن است اینها معقول وپسندیده نیست آیا اگر از جیب خودشان بود باز این کارهارا میکردند؟ سئوال میکنم آیا از جیب خودشان این جور ولنگ وبازی میکردند؟ (صحیح است) اینها همه یک نوع تفریط واختلاس وول خرجی است که باید جلو گیری بشود (صحیح است) اینها خراب کاری است باید جلو گرفت. باز هم عرایضی دارم ولی کوتاه میکنم وخاتمه میدهم واستدعا میکنم این عرایضی
که کردم مورد توجه قرار گیرد وامید وارم آقای نخست وزیر وآقایان وزیران متوجه باشند واز کارهای بد گذشته نباید بگذرد زیرا بد کار اگر کیفر نه بیند مانند او در جامعه فراوان پیدا خواهد شد (صحیح است، احسنت)
رئیسـ آقای ملایری
ملایری ـ برنامه دولت که تقدیم مجلس شورای ملی شده وفعلاً مطرح است بسیار پسندیده وقابل تمجید است زیرا بطور خلاصه متضمن احتیاجات مورد نیاز عامه درحال حاضر وتضمین منافع کشور از لحاظ سیاست همکاری نزدیک با متفقین میباشد وچون بپاکی طینت وصراحت لهجه وگفتار وجوانمردی شخص رئیس دولت معتقدم ودر ایشان وهمکاران محترم واطرافیانشان تأمین منافعی از قبیل فروش برنج وچائی وابریشم وتوتون سراغ ندارم یقین کامل دارم که بتوانند برنامه خود را که یگانه مقصود همگی است عملی نمایند
فراموش نمیکنیم چند روز قبل از استفای کابینة قبلی آقای سهیلی موقعیکه حضور حضرت اشرف آقای مؤتمن الملک شرفیاب شدم واز رأی صائب وبی آلایش آن وجود محترم راجع به روش خود استمداد نمودند فرمودند آقای سهیلی را تقویت نمایند چون عقد پیمان را با دول دوست وهمجوار ما امضاء نمودهاند وبعلاوه موقع برداشت خرمن هم نزدیک است. بگذارید انبارها را پر نمایند واسباب اطمینان جامعه را فراهم سازند وبه همکاران عزیزم آقایان بیات وصدرورفیعی هم عین همین فرمایش را فرموده بودند که بوسیلة آقای رفیعی در جلسه خصوصی بعرض آقایان محترم رسانیده شد.
همانطور که درمواقع سخت وروزهای تیره هر کشوری دیده میشود که افراد از هر دسته وحزب وبا هر مرام ومقصدی که هستند نظریات خصوصی را کنار گذارده ودست بدست هم داده وتنها هدف خود را حفظ مصالح کشور قرار میدهندامیدوارم ماهم از وکیل ووزیر وروزنامه نویس واداری وبازاری از روی خلوص عقیده وایمان ودست اتحاد بیکدیگر داده ودر لوای توجهات شاهنشاه محبوب وجوان خود از راد مردی که بر اثر تمایل مجلس وافکار عامه روی کار آمدهاند بالاتفاق پشتیبانی نموده بلکه بتوانیم با یاری خداوند متعال برادران خود را ازچنگ فقر وفلاکت برهانیمورجاء واثق است که همسایگان عزیز ومعظم ماهم که از منظرة دلخراش گرسنگان متأثرند نهایت کمک ومساعدت را درراه پیشرفت این مقصود با دولت وملت ایران مبذول خواهند داشت. (صحیح است ـ احسنت).
رئیسـ آقای نوبخت.
نوبخت ـ پیش از اظهار نظر در بارة برنامة دولت لازم میدانم خاطر آقایان نمایندگان محترم ودولت آقای سهیلی را یاد آوری کنم که آنچه بیان خواهم کرد نسبت برئیس دولت یا شخصی از اشخاص این هیئت که به مجلس معرفی شدهاند جنبة مخالفت خاصی ندارد نه با تشکیل هیئتی معین مخالف هستم ونه با تعین هیئتی دیگر موافق بلکه دولتهائی که دراین دوره تقنینهیعنی دوره سیزدهم بمجلس معرفی شدهاند همه درنظر من یکسان بودهاند زیرا برنامة آنها یکنواخت ودر کلیات سیاست دارای یک روش بلکه همعقیده بودهاند وتا تغییر دولتی در امور کشور مؤثر نباشد ودر اثر تبدیل دستة با دستة دیگر تحولی ایجاد نشود بسلیقه من موافقت یا مخالفت جنبة عمومی نخواهد داشت ازاین جهت نباید تصور بشود که بیانات من از این لحاظ است که با دولت سابق یا هیئتی دیگر موافقت داشته یا دارم یا ایجاب کند که با دولت فعلی مخلف باشم. اعتراف صریح دولت در مقدمه برنامه نیز مؤید نظریة من است که اظهار نمودهاند: (اصول وظائفهر دولت وطن خواه همان است که همواره در ضمن برنامة دولتها در طول مدت دوره تقنینه حاضر تقدیم مجلس شورای ملی شده است. ضرورت تعقیبهمان مواد را ایجاب مینماید) در ضمن برای من کافی است که از جملات فوق چنین استنباط کنم که در تمام این مدت هیچگونه بهبودی در اوضاع واحوال کشور ما راه نیافته وگرنه طبعاً ایجاب میکرد که تغییری در برنامة دولت
حاصل شود وچون توقف بحکم عقل محال است ناچار رو بانحطاط رفتهایم وبون شبهه این انحطاط معلول روش سیاسی دولتهای ما است زیرا اصولی که اتخاظ کردهاند اگر بصواب نزدیک بود نتیجه اش جز این بود که مشاهده میکنیم. شاید در اثر همین انحطاط فکری است که یک کشور فلاحتی چنان در تنگنای قحطی افتاده است که مهمترین مواد برنامة دولت او (اقدام سریع برای تأمین مواد غذائی وایجاد وسائلی است که امر خواربار را تنظیم نماید) آنها که به جغرافیای چند سال پیش آشنائی دارند میدانند که ایران همان کشوری است که از پشت دروازة اصفهان تا پشت دروازه مرد شاهجهان یک وجب زمین خشک نداشته وآنها که از این مقوله بیخبرند شاید بدانند که درهمین دوسال پیش مردماین کشور در اثر وفور وفراوانی همه نوع خواربار برای ممالک خارجه حمل میکردند اما درظرف این مدت کم بواسطة سوء سیاست ما یا حسن سیاست دیگران روز گار کنونی بجائی رسیده است که نتظیم امور خواربار برای او مشکل بزرگی ایجاد کرده است. بااظهار تأسف از وقوع چنین بدبختی اگردر واقع دولتی مایل است این مشکل را حل نموده حوائج مردم را تأمین نماید نباید کوچکترین انتظاری داشته باشد که دیگران به حوائج اقتصادی او نظری کرده مساعدتی نمایند دیگر چه رسد باین که برای رفع مشکلات اقتصادی این کشور متعلق بخوداواست اگر این انتظار را نتیجة عاید میشد قطعاً در طول این مدت مشهود شده بود وچنانچه بخاطر دارم در یکسال وچند ماه پیش آقای وزیر نخست وزیر فعلی که وزیر خارجه آنزمان بودند درضمن مذاکره یا مصاحبه با آقای مدیر محترم تجدد فرمودند (بمناسبت جنگ وبسته شدن راههای خشکی ودریائی برای آنکه حیات اقتصادی خود را تأمین کنیم احتیاج داریم با متفقین قرار دادی منعقد نمائیم که احتیاجات ضروری مارا تأمین کنند) مدتها است ازاین مصاحبه میگذرد واین مفهوم که بزبان وزیر خارجه وقت بطور قطعی ایراد شده است امروز بزبان آقای نخست وزیر صورت امید وانتظار را دارد زیرا در پایان نامه خود میفرمایند (ونیز اطمینان دارد که متفقین ما که روابط مستقیم ومنافع مشترکشان با دولت ایران روز افزون است برای رفع مشکلات اقتصادی مخصوصاً امر خواربار همواره مساعدت سریع ومؤثری خواهند نمود) هر کس مفهوم این دوجمله را درنظر خود مجسم نماید ناچار اعتراف خواهد کرد که روش سیاسی دولتهای ما تا کنون برروی نظریه صائبی استوار نبوده است واگر به هستی ما دست نیازند کشور مارا بمساعدت هیچکس نیازی نیست. من در مسافرت اخیر خودم بهر نقطه که رسیدم خواربار فراوان دیدم واین دوشیئی متضاد که با تمام معنی در غالب نقاط این کشور مشاهده میشود بما میفهماند وصریح میگوید که همه چیز هست اما بشما نمیرسد. بنابراین آن دولت وطنخواه که تنظیم امور خواربار و رفع احتیاج مردم را در نظر دارد با اتخاذ این سه امر میتواند بدون انتظار مساعدت دیگران این مشکل را حل کند. اول آنکه دولت از آنها که گندم نروئیده و جو هنوز سبز نشده را بطور سلف میخرند و از آنها که کشتة نرسده خود را پیشکی میفروشند با شدتی هر چه تمام تر جلوگیری نماید. دوم از آنها که انواع خواربار مخصوصاً گندم و برنج را از این کشور خارج مینمایند ممانعت کند و راستی اگر متفقین را با دولت روی مساعدتی است بگذارند که این کار عملی بشود. سوم خواربار کشور را بمصرف اهالی کشور برساند و در عوض آنچه را که متفقین مدعی هستند که گاهی برای ما میآورند برای مصرف خودشان وارد نمایند. اگر دولت بتواند این سه نکته را رعایت نموده و اجرای آن را پافشاری نماید حوائج این کشور را از لحاظ تأمین خواربار برآورده است و احتیاجی نیز به مساعدت دیگران نیست. و گرنه مال خود را از کف دادن و منتظر همسایه بودن و آنچه کشور دارد از بیگانه تمنا کردن خواربار
مورداحتیاج را تأمین نخواهد کرد و اگر این منظور برآورده نشود طبعاً ماده سوم این برنامه که حاکی از اصلاحات لازم نسبت به مسائل اساسای و از آن جمله بهداری است معنی نخواهد داشت زیرا در امور صحی بیش از همه چیز خواربار و تهیة آن برروی وسائل صحی مورد بحث است. شکم گرسنه مردم را شن ریزی کردن با اصلاحات امور بهداری چه تناسبی با هم دارد؟ دربارة مادة چهارم که نوشته شده است (همکاری نزدیک با دول متفق ایران و دولت متحدة آمریکای شمالی و تضمین منافع طرفین با رعایت کامل مصالح کشور) عقیدة من همانها است که در ضمن بیان خود دربارة برنامههای سابق و در ضمن مخالفت با قرارداد اظهار نمودم و تکرار آنها را لازم نمیدانم زیرا معلوم است که با این اتفاق خوش بین نبوده و نیستم و آنچه را که پیش بینی کرده و بیان نمودم متأسفانه غالباً صورت عمل یافته پریشانی احوال مملکت و قحطی روز افزون و هزاران مصائب دیگر که پدید آمده است نظریة صائب مرا تأیید میکند. دربارة کلمة همکاری نمیدانم یا دولت تمام معانی این کلمه را در نظر داشته است یا آنکه مقصود همراهی است زیرا دولت ایران در این جنگ جهانگیر با دول متفقه البته همکار نیست و چنانچه عقیده دارید بر طبق قراردادی که بستهاید همراه هستید نه همکار. این نکته را نیز متذکر میشوم که در برنامههای سابق نه تنها اسم دولت شوروی و دولت انگلیس در میان بود و نامی از آمریکا بقید همکاری به نظر نرسید و اکنون در این برنامه نام دولت متحدة آمریکای شمالی افزوده شده است.
انوار ـ خیلی بهتر.
یمین اسفندیاری ـ بسیار خوب است . . . .
نوبخت ـ این عطف زائد بنظر من قدری موضوع را مبهم و تاریکتر کرده است زیرا اولاً نمیدانم دولت ایران بر طبق کدام قرارداد این همکاری را متقبل شده است و کدام پیمان ایجاد کرده است که دولت ایران منافع آمریکا را تضمین کند؟ ثانیاً موضوع ورود سربازان آمریکائی است که نمیدانم برطبق چه قائده و از روی چه قراردادی است هنگامی که این جانب از مسافرت فارس برگشتم در پایتخت وقایعی روی داده بود که از لحاظ عقیدة خودم میبایستی اعتراض خود را به عرض مجلس شورای ملی برسانم اما در آنوقت در مرکز نبودم و پس از ورود تقریباً یکماه و چند روز پیش از این با نخست وزیر سابق آقای قوام این موضوع را تذکر دادم و چنین اعتراض کردم که دولت ایران با دولت انگلیس و شوروی قرار دادی بسته و معین کردهاند که پس از شش ماه بعد از جنگ خاک ایران را ترک نمایند بمن بفرمائید که سربازان آمریکائی برطبق کدام قانون آمدهاند و برطبق چه قراردادی خواهند رفت و مسئول خروج آنها کیست؟ آقای قوام جواب دادند که درباره این موضوع مشغول مذاکره هستیم مهلتی بدهید بعد جواب خواهم داد بالاخره ایشان جواب ندادند تا مستعفی شدند و اکنون مورد این سئوال آقای سهیلی نخست وزیر فعلی هستند که این مسئولیت را عهده دار میباشند و از ایشان خواهشمندم که هر گونه اقدامی در این باره شده است یا خواهد شد مجلس را مستحضر فرمایند.
رئیسـ آقای بیات.
بیات ـ البته در برنامه دولت موقعی است که آقایان نمایندگان میتوانند نظریاتی که راجع به اصلاحات دارند بدولت تذکر بدهند و مخالف یا موافقی که نوشته میشود برای همین قسمت است که اصلاحات و نظریاتی که هست تذکر داده شود مطالبی است که مربوط به جامعه است که باید از طرف دولت اقدام و یا جلوگیری شود و البته توضیحاتی که داده میشود همانطور که عرض کردم هر کس نظریاتی دارد و صریحاً اظهار میکنند و امیدوار هستم که دولت حاضر این نظریات و تذکرات را در نظر بگیرند و هر کدام را که تذکر میدهند در نظر بگیرند و بموقع عمل و اجرا بگذارند. البته خاطر آقااین نمایندگان محترم مستحضر است که قبل از تشکیلکابینه آقای قوام آقای سهیلی زمام
امورکشور را در دست داشتند و چند ماهی به اجرای برنامه دولت خود کمر همت بستند امادولت آقای سهیلی پس از چند ماه فعالیت مستعفی گردید و قضاوت مجلس شورای ملی دربارة آن کابینه وطرز عملش موافق نبودامروز برای مرتبه دوم آقای سهیلی زمامدار امور دولت هستند وباظهار خود ایشان برنامه دولت تعقیب همان برنامه دولت سلبق ایشان است ولیالبته برای طرز عمل واجرای برنامه امیدواریم نظریات دیگری اتخاذ نموده باشند که نتایج مطلوبی در زمامداری جدید ایشان بدست آمده که اسباب رضایت خاطر نمایندگان وعموم ملت فراهم گردد آقایان نمایندگان محترم دولت حاضر تصدیق میفرمایند که برنامه کلیه دولتها مجموع یک سلسله اصول وقواعد مفید ومسائلی است که اجرای آنها از هر جهت برای کشور ضروری میباشد لیکن تمام اشکالات در اجرای برنامه وعملی ساختن آنست ئدر اینجا نه فقط باید باجرای برنامه وتوجه نمود بلکه طریقه اجرای وراه به نیل بمقصود خود اهمیت خاصی را حائز است بهرحال برنامه هر دولت مادام که لباس عمل نپوشد آرزوئی بیش نیست وبا آرزوی صرف کار کشور اصلاح نمیشود اگر کابینه آقای سهیلی موفق به اجرای برنامه خودنگردید وانتظارات مردم ایران را نتوان برآورد وبالاخره اگرمشکلاتی در اجرای مقاصد ومنویات رئیس دولت موجود باید متوجه گردید که برنامه فعلی دنبالة همان برنامه وانتظارات مردم ایران از دولت فعلی بیشتر از انتظار آنان از دولت اسبق وبالاخره مشکلات وموانع بدرجات بیشتر وازحد وحصر فزون است. پس اگر نظر آقای رئیس دولت تعقیب همان رویة اولیه مثبت باشد وما تصور میکنیم که آقای سهیلی در طرز اجرای برنامه خود وراه تأمین آسایش مردم ازگذشته وحوادث اخیر اوضاع سراسر بحران دنیا وبالاخره تجربیات عملی خود رویه عملی لازم را مورد توجه مخصوصاً قرار دادهاند واین مرتبه راهی را خواهند پیمود که دولت ایشان را بسرمنزل مقصود برساند وکشتی مملکت ایران را که جنگ وبحران جهانگیر دچار طوفان حوادث ساخته است با حسن تدبیر وفعالیت خود وهمکارانشان با اتکاء بمراحم شاهنشاهجوان بخت ونمایندگان محترم ملت بساحل نجات برسانند.
پس از ذکر این مقدمه بحث مختصری در مورد مواد برنامه دولت را لازم میدانم ماده اول.
برنامه دولت بدین مضمون است. اقدام سریع برای تأمین مواد غذائی که آناً مورد حاجت ونیاز عامه است وایجاد وسائل مؤثر برای انتظام امر خواربار در سال آینده این ماده شامل دوقسمت است: قسمت اول تأمین مواد غذائی که آناً مورد حاجت عامه میباشد آقای قوام رئیس دولت سابق روزی در جلسه عمومی شورای ملی اظهار داشتند که ایشان قادر باعجاز نبوده ونمیتوانند برای رفع نیازمندی مردم گندم خلق نمایند ما نه از آقای قوام و نه از آقای سهیلی انتظار اعجاز وخلق کردن گندم نداریم انتظار مجلس شورای ملی و قاطبة مردم ایران حس اداره امور وسازمان کشور است نسبت بموضوع خواربار میگوئیم برای دولت دو عمل در درجة اول اهمیئت قرار دارد اول استفاده از کلیه منابع موجوده کشور وتنظیم امور اقتصاذی متناسب با وضعیت فعلی کشور دوم اقدامات قبلی برای جلوگیری از مخاطرات وضررهای محتمل الوقوع نسبت بتأمین مواد غذائی که مورد نیاز فوری امور است باید به اصول اقتصادی توجه ویژه مبذول داشت باید متذکر شویم که تنها کشور ایران دچار بحران نیست بسیاری از کشورها هستند که از نائرة جنگ برگنار نیستند وبلکه بطور مستقیم یاغیر مستقیم دچار آتش جنگ شدهاند با این همه اصول اقتصادی وخط مشی آنها در تأمین احتیاج عمومی وخواربار طوری است که بسرنوشت ما دچار نشدهاند البته در آن کشورها فداکاری افراد با حسن تدبیر دولت توأم است مثلاً دراجرای قوانین منع احتکار یا جیره بندی نهایت دقت بعمل میآید که اولاً اجرای اوبدست مأمورین صالح پاکدامن عملی گردد وثانیاً در این قسمت تبعیض بکار نرد واز همه بالاتر شدت عمل است در ایران انتظاری که در اجرای قوانین نام برده از دولت میرفت مقرون به عمل نگردید نتیجه آن شد که قیمتها روز بروز سیر صعودی
خود را تعقیب کرد. از طرفی کالاهائی مورد جیره بندی واقع گردید واز طرف دیگر در بازار آزاد مورد معامله قرار گرفت ومعلوم نیست بچه مجوزی وقتی مردم در خرید ومصرف کالائی به عنوان جیره بندی محدود شده باید در تحصیل ان در عین حال آزاد باشند واگر جیره بندی نتیجه قلت تولید است چرا باید اجازه داده شود کالای نایاب دردست اشخاص متمراکز شده آزادانه خرید وفروش شود؟ ووجود بازار آزاد در صحت معاملات خلل وارد سازد ودر بهای کالاهای دیگر اثر سوء بخشد. بعلاوه کالائی که نرخ آن تثبیت گردیده واحتکار آن ممنوع است ببهای فوق العاده گران در بازار معامله شود وذخیره کنندگان در عملیات نا مشروع خود آن طور که باید مورد مؤاخذه قرار نگیرند واگر مؤاخذه در کار باشد ناقص عملی گردد ودر این کار قانون آنطور که انتظار ملت ایران است بموقع اجرا گذاشته نشود هنگامی که نان جیره بندی شد دولت چنین تشخیص داد که مردم ایران موظفند در مصرف نان تقلیل کنند واین محرومیت را بطور تساوی تحمل نمیند باید انصاف داد که این اصل با آزادی مصرف نان مغایرت دارد وبرخلاف نظم طبیعی واصول اقتصادی است توضیح آنکه با جیره بندی نان تمام افراد کشور باید بموجب قانونی ملزم شوند آرد یا گندم ذخیره خود را فوراً به دولت تسلیم نمایند تا مطابق قاعده ظروف مرتبطه دراین موقع بحران همه به یک نسبت در سختی معیشت شریک یکدیگر باشند واز موجودی خواربار کشور بیک میزان بهرمند شوند اولاً این موضوع بنظر بنده میبایست درتمام کشور غعملی شود والادر یک قسمت طرزجیره بندی مجریودر قسمتهای دیگر آزارد این امر غیر قابل اجرا است وتصور میکنم چنانچه اجرای این موضوع را دولت درنظر داشته باشد نقشه عملی کردن آنرا در تمام مملکت باید برای آتیه درنظر گرفته تانتیجه مطلوبه ازآن بدست آید قانون جاینشین یکی از اصول اقتصادی است که در موقع بحران عمومی مورد اجرا قرار میگیرد مثلاً اگر تولید گندم کم شد برنج یا سیب زمینی باید جای گیر آن شود دولت اگر به تولید موادی که بتواند جانشین مواد اصلی شود نظر خاصی مبذول میداشت اگر درتثبیت بهای این قبیل مواد لااقل توجه مینمود بهای مواد اصلی تا این درجه رو به ترقی نمیرفت زیرا مصرف کننده دراین حال از خرید ماده اصلی صرف نظر مینمود واختلاف فاحشی که بین ماده اصلی وماده فرعی وجود داشت مصرف کننده را بخرید ماده دوم متوجه میساخت وتقلیل تقاضا موجب پائین آمدن بهای ماده اصلی میگردید از طرف دیگر تثبیت قیمتها امری است ساده وطبیعی وتنها یک عامل شرط اخذ نتیجه تثبیت بود وآن همان اجرای امر یعنی عمل بود وبس ـ گفتند معاملات دلالی (اسپکولاسیون) ممنوع است وباید جلوگیری شود اما درعین حال درطی پنج شش ماه باز قیمتها پنج شش مرتبه ترقی نموده است ومعلوم نیست حسن تدبیر دولت سابق چه بوده است؟ وآیا عمل اداری دولت وسیاست اقتصادی او رانمیتوان خود یکنوع (اسپکولاسیون) دانست! بالاخره اگر راهی که دولتهای اخیر رفتهاند غلط بوده است باید دیگر آن راه انتخاب نشود واگراشخاصی که مسئول امور بودهاند نتوانستهاند آنطور که انتظار مردم برآن است انجام وظیفه نمایند دیگر تصدی آنان به آن مقام وتجدید مطلع بزیان کشور است واگر واقعاً اصلاح امور غیر ممکن است قبول مسئولیت غیر منطقی است خلاصه آنکه تأمین آذوقه مردم ایران در این موقع با جمع آوری موجودی کشور وافراد وتوزیع آن بنسبت به اجرای این امر بوسیله مأمورین صالح طبق مقررات واصول صحیح ممکن است ودرعین حال وارد نمودن حوائج اولیه از خارج بویژهبا مساعدت متفقین ما امری است ضروری وما از دولت آقای سهیلی انتظار اجرای این موضوع را داریم. نسبت به سازمان وزارت خواربار واین دستگاه عریض وطویل وهزینه زیاد ونتیجه عمل این مؤسسه وطرز عمل مأمورین آن وبیلان حاصل از عملیات آنها انتظار رسیدگی دقیق وگزارش لازم راداریم اما درمورد قسمت دوم ماده اول برنامه دولت یعنی (ایجاد وسائل مؤثر برای انتظام امر خواربار در سال آینده) در این جا نه فقط دولت را بکلیة
اصول اعتمادی که برای ازدیاد تولید محصول کشاورزی وبهبودی آن است از قبیل تهیه بذر کمک مادی به زارعین به وسیله بانک کشاورزی و تشویق آنان مطابق قواعد علمی تأمین منافع وحقوق آنها بالاخره توجه به کمنیت وکیفیت کشتهای مختلفه به اعتبار فصل ومحل متوجه میسازم بلکه نکته مهمی لازم به توضیح است توجه به تجربه تلخی است که از رویة دولتهای سابق بر ما حاصل گردید که به موقع نتوانستند خرمن جمع آوری نمایند وآن را در دست خود متمرکز سازند واین وضع موجب شد که زارع وکشاورز محصول خود را به بهای گرانتری از میزان مقرر بدیگران بفروشد وبعد خود نیز از نقطه نظر بازرگانی در عمل خود پشیمان گردد و در ماه چهارم سال همه محتاج به گندم شویم وتا کنون هم در مضیقه باشیم اینک انتظار میرود دولت فعلی ازگذشته سرمشق گیرد وقانوناً عموم تولید کنندگان را مجبور نمایند محصول خود را منحصراً بدولت بفروشند ومأمورین جدی وصحیح العمل برای رسیدگی بگمارند اما بهای محصول آنان را بمیزان عادلانه بپردازند واین عمل که انحصار درخرید وفروش نامیده میشود نباید مورد تعجب وایراد قرار گیرد اینکه انحصار مورد تنقید قرار میگیرد غرض عمل بانحصار در موقع جنگ وبحران نیستآقایان خود متذکر هستند که اگر برای انحصار بتوان مجوز قائل گردید این مجوز خود بحران و جنگ است ئدراین موقع نیز انحصار خرید وفروش کالاهای ضروری باید دردست ذولت باشد دولت فداکاری کند مقصود آنست که نظم وترتیب برهم نخورد وبا کمال دقت وروی اصول علمی که متناسب با اوضاع محیط باشد انحصار دولت عملی شود پس دولت باید نسبت بتأمین آذوقه سال آینده نهایت دقت را ملحوظ داشته تدابیر لازمه بیاندیشد واز خبطهای گذشته جلو گیری کند در تکثیر تولید بکوشد واز مصرف تعادل لازم برقرار شود وبالنتیجه بهای کالا تنزل نماید ماده دوم برنامه دولت عبارت است از مجاهده درتنزل دادن هزینه زندگانی ومبارزه باغلاء وگرانی اجناس و اهتمام در تثبیت قیمت آنها جای تردید نیست مادام که برای تنزل دادن هزینه زندگی رعایت اصول علمی نشودنتیجه منتظره حاصل نخواهدگردید بدواًباید بعلل ترقی بها پی بردوسپس در علاج آن اقدام نمود. آیا دولت وهم آقایان نمیندگان یا بنده هم عقیده نیستند که تقلیل تولید وعدم تقلیل مصرف دربالارفتن بهای کالاها اثر خاصی داشته است؟ آیا تصدیق نمیفرمائید که عملیات دلالی (اسپکولاسیون) یکی از عوامل مؤثر ترقی بهای کالاها بوده؟ آیا مینگرید که ازدیاد انتشار اسکناس وسیاست پولی دولت که بدون مطالعه کامل بوده ونیز عدم توازن بودجه مملکتی تأثیر خاصی در افزایش قیمتها نموده است؟ بالاخره آیا نباید اذغان کنیم که عامل روحی بنوبه خود بچه میزان زیادی در بهای کالا اثر نموده رفتار دولت سابق با مردم اختال کابینه آقای قوام ترس واظطراب مردم واقعه ۱۷ آذر ونتایج آن توقیف جراید رفتار وزارت خواربار با مردم وبالاخره عدم تأمین مردم از دولت گذشته واز حوادثی که برآنان میگذشته است در روحیه آنان اثر سوء نبخشیده وموجب سلب اعتماد عمومی وگرانی بهای کالاها نگردیده. اینها ویک سلسله عواملدیگر که ذکر آن موجب اطاله کلام میشود موجبات حدوث اشکالات وگرانی هزینه زندگانی شدند. دولت فعلی باید باین مسائل توجه خاصی مبذول دارد وعملاً پس از تشخیص مرض به معالجه بپردازد تا خدمتی انجام دهد. کمک به بینوایان ومستمندان کشور نیز از وظائف دولت بشمار میرود ودراینجا بسیاری از مردم واقعاً بحسن نیت وایمان خود را عملاً نشان دادهاند. دولت باید بیکاران بکار بگمارد نه فقط از وجود بسیاری از جوانان تحصیل کرده که برای امروزه کشور گوهر گرانبها هستند حد اکثر استفاده را بنماید. بلکه باید وجود عموم مردم را مثمر ثمر ساخته واز بیکاری جلوگیری نمایند
دولت در ماده سوم برنامه خود مقرر میدارد «اهتمام در اصلاحات لازم نسبت بمسائل اساسی مانند پیشرفت امور
کشاورزی وبهداری وفرهنگ ورفع نواقص قوانین دادگستری وهمین سعی در بهبود ی زندگانی مستخدمین دولت وکارگران وکشاورزان وتأمین رفاهیت آنان با وضع قوانین ومقررات لازم»مندرجات این ماده مارا بمسائل مهمی متوجه میسازد که اصلاح آنها مورد نظر دولت فعلی است ولی بطوری که عرض کردم منظور ومقصود دولت خیلی خوب انشاء شده لیکن اجرای آن اصل واساس است در مورد کشاورزی امروز ما محتاج بسازمان صحیح وبرنامه دقیق هستیم باید با نظر متخصصین برنامة عمل تنظیم شود. من ویک عده از رفقای پارلمانی درمورد املاک واگذاری طرحی تهیه نمود وسابقاً درمجلس مطرح ساختیم امروز آن طرح را مجدداً بدولت یاد آوری میکنم که مورد مطالعه قرار دهند زیرا صرفه وصلاح کشور وکشاورزان وخورده مالکین را دراجرای آن طرح میدانم.
کشاورزی اساس وبنیان زندگانی اقتصادی ایران است بخصوص دراین موقع که ما تنها وابسته بسعی وفعالیت خودمان هستیم ونمیتوانیم حوائج خودرا از خارج تأمین کنیم. اهمیت بهداری را در دو کلام خلاصه میکنم آمار در گذشتگان همه روز معرف وضع بهداشت مردم وزندگانی مادی آنها است ومجلس شورای ملی بطور قطع انتظار اقدامات مجدانه برای اصلاح بهداشت عمومی دارد برایپیشرفت امور فرهنگ ودادگستری مجلس شورای ملی همه گونه همکاری وتسهیلات طبق وظائف خود مینماید عملیات دولت را برای توسعه این قسمت قضاوت خواهد کرد.
اما وضع مستخدمین وکارگران وکشاورزان قابل مطالعه وتحقیق زیادی است زندگانی این طبقه از مردم مختل است از مستخدمین دولت استفاده لازم بعمل نمیآید حقوق آنها برای تأمین رندگانی مادی آنان کافی نیست دستهای از آنان روز بروز بضعف میروند جمعی رخ خویشتن را با سیلی سرخ نمودهاند اما دستهای هم بدون استحقاق زائد برصلاحیت خود متنفع میشوند بعضی از آنها چنانچه شنیده میشود بطرق نا مشروع متشبث شده ودر اندک مدتی ثروت هنگفتی جمع آوری مینمایند عجب در آنست که بحال ووضعیت هیچیک ازاین دستجات رسیدگی نمیشود نه از بیچارگان دستگیری میشود نه از وظیفه شناسان قدر دانی ونه راجع بطراران احتمالی تحقیق بعمل آمده است چون فعالیت دولت باید بوسیله عمالش انجام شود پس در این مورد دولت باید فوق العاده دقیق شود وبوضعیت کارمندان خود از نزدیک بازرسی نماید ودربین آنان حس مسئولیت را تقویت کند. بالاخره مادة چهارم برنامه دولت ناظر بر حفظ وتحکیم مناسبات صمیمانه با دول متفق ایران ودول متحدة آمریکایشمالی وتضمین منافع طرفین بارعایت کامل مصالح کشور است
جای تردید نیست که دولت ایران با دول همسایه ومتفقین خود ودولت آمریکا مناسبات دیرینه داشته وحسن تفاهم وروابط موجود هر روزتقویت شده است وبدیهی است ملت ایران هم که طالب صلح وآرامش جهان وآرزومند بسعادت آن ملل میباشد نسبت به متفقین خود ومهمانان آمریکائی ودیگر آنان که تا آنجا که ظرفیت مادی او اجازه میداده است خدمتگزاری نموده ومینماید وبدیهی است انتظار دارد که دول نامبرده نیز در موضوع خواربار وحوائج اولیه ایران در این موقع مساعدت کامل بنمایند ودولت نیز دراین قسمت اقدام لازم بعمل آورد تا معاضدت واقعی از جانب هردو طرف عملی گردد.
درخاتمه عرایضخود این نکته را نیز تذکر میدهم که مجلس شورای ملی در هر حال ناظر اعمال دولت است ودر این مورد قضاوت خواهد کرد ونسبت بانجام مسائل مفیده در حدود وظائف خود با نهایت علاقمندی ابراز موفقیت خواهد نمود
نخست وزیر ـ همان طور که آقای روحی درابتدای بیانات خودشان اظهار فرمودند البته مجلس شورای ملی در موقع طرح برنامه دولت یا طرح بودجه موقعی بدست دارد
که راجع به مسائل کلی و عمومی کشور تذکراتی بدهد بنده از طرف خودم و رفقای خودم خیلی خوشوقت هستم که این مورد بدست آمده است که تذکرات آقایان نمایندگان محترم اعم از موافق یا مخالف بشنویم. بطور کلی آنچه بیان شد حکایت از اشکالات و معضلاتی میکند که بر هیچیک از ماها پوشیده و پنهان نیست چه بنده یا هر دولت دیگری هم که در این جابسر کار بیاید نمیتواند منکر شود که اوضاع جنگ و عواقب ناشیه از آن ما را دور از اثرات آن بگذارد و آن اثرات امروز مبتلی به ما شده و ما را از هر جهت احاطه کرده است و تاجنگ باقی است البته باید اعتراف کرد که مدار عمل هر دولتی در اطراف این قضایا چرخ میزند اگر دولت من در تنظیم برنامه خود راه اختصار پیموده برای این بوده که با احاطه و اطلاع کاملی که نمایندگان محترم در کلیه شئون مملکت دارند وبا همان دقتی که در مطالعه امور کشور میکنند و مصرف وقت میفرمایند اطلاع کامل بمعضلات و مشکلات دارند دیگر ما نخواستیم که زیاد بشرح وتوضیح بپردازیم وسعی کردیم برنامه را کوتاه کنیم ویک مسائلی را اینجا بگنجانیم که در درجه اول اهمیت مبتلی به عموم است ودر برنامه بنده معتقدم همانطور که آقای روحی وآقای نوبخت و همینطور سایر آقایان فرمودند از حرف و نوشتن باجزاء و بعمل بپردازیم (صحیح است) حال لازم است بطور کلی در اطراف برنامه چند کلمه عرض کنم و نسبت به بیاناتی که آقای روحی و سایر آقایان دیگر فرمودند توضیحاتی بدهم دولت ایران با سیاستی که بتصویب مجلس شورای ملی رسیده و بموجب آن پیمانی با متفقین خود (دولتین شوروی و انگلستان) بسته البته همکاری ما با متفقین مسلم شده و خوشبختانه باید اعتراف کنیم که این سیاست و شالودة آن کاملاً بمصلحت کشور ایران بوده است (صحیح است) از طرف این دولت هم سعی وافی خواهد شد که موجبات تحکیم و اجرای این پیمان از هر حیث و هر جهت فراهم بشود و مدام بر صفای و داد و حسن مناسبات افزوده شود و یقین دارم متحدین ما هم در این مدت اطمینان قطعی پیدا کردهاند که دولتها و مردم ایران در اجرای پیمان از هر جهت با صفای نیت کمر همت بستهاند و بهیچوجه آنچه مربوط بما بوده خودداری نشده است (صحیح است) و آنچه در قوه داشتهایم و در حیطه اقتدار و اختیارمان بوده است اقدام کردهایم (صحیح است) و حتی با تحمل مصائب و مشقات و مشکلات همه گونه زحمت و رنجی را بر خود در این راه هموار ساختهایم (صحیح است) و بنده مطمئن هستم متحدین ما هم به تعهدات خودشان وفا دارند (صحیح است) در امر خواربار که اینجا اشاراتی شد همین قدر باید عرض کنم مطابق اطلاعاتی که در ظرف این دو روزه بنده تحصیل کردهام مقداری که قطع شده است که از طرف متحدین بما برسد خواهد رسید و ضمناً هم متعهد شدهاند که کمبود ما را تا اول خرمن بهر وسیله که شده است بما برسانند (صحیح است – انشاء الله)
البته یک نکته هم که باید عرض شود این است که ما در جنگ نیستیم ولی مقتضیات و خصوصیاتی که جنگ گذارده است تمام عالم اعم از ممالک متخاصم یا بی طرف را در بر گرفته و همان مقتضیات در این جاها هم استقرار یافته و ما هم ناچاریم آن مقتضیات را بموقع عمل و اجرا بگذاریم و عموم مردم بایستی از این اصول تبعیت کنند از جمله مبارزه شدید با احتکار و مجازات سخت محتکرین (صحیح است) جلوگیری و مجازات نفع پرستان (صحیح است) و منافع بی جا و بی موقع صاحبان کارخانه (صحیح است – احسنت) برقراری جیره بندی تعیین نرخهای ثابت در تمام شئون زندگانی مردم میباشد البته این اقدامات و عملیات بهر نحو و بهر قیمتی که ممکن باشد باید بعمل بیاید هر چند دولتهای سابق در این باب اقدامات کردهاند ولی بنده هم اعتراف میکنم که متأسفانه بجائی نرسیده و اگر دولتهای سابق که خود من هم جزو آنها بودم در جلوگیری از عملیات و اقدامات نفع پرستان بمسامحه و غمض عین گذراندهاند معلوم میشود متأسفانه آنها هم متوجه نشدهاند که به خلق خدا باید رحم کرد و حال باید اینجا بطور صریح و جدی عرض کنم که دیگر بهیچوجه جای هیچ نوع مسامحه نیست و تعلل و اغماض در این باب
ابداً نباید رواداشت (صحیح است) دولت من با کمک و مساعدت نمایندگان محترم مجلس شورای ملی امید قطعی دارد که در انجام این امر موافقت کامل حاصل کند (صحیح است انشاءالله) البته باینها رحم و شفقت نباید کرد (صحیح است) زیرا که اینها هلاکت عامه را بهیچ می شمارند (صحیح است) من باید در اینجا بر حسب وظیفه که دارم عرض کنم که قضیه نان متأسفانه تا بحال خوب نبوده این دوسه روزی هم که خودم وارد بودم و دیدم مشاهده کردم خوب نیست و میتوان گفت بمناسبت نرسیدن گندم یک قدری هم بدتر شده (صحیح است) این را من اعتراف میکنم ولی مطابق اطلاعاتی که دارم و امیدواری که داریم بهیچوجه جای این نیست که مادر این باب تصور کنیم گندم بما نخواهد رسید مقدارمعتنابهی گندم به بنادر ما همین چند روزه وارد خواهد شد و بنده امیدوارم که بعد از یکی دو روز دیگر خیلی وضع نان بهتر بشود (صحیح است ـ انشاءالله)
در باب وزارت خواربار هم مطالعاتی شده و اقداماتی خواهد شد و یقین دارم بزودی این موضوع سرو صورتی بگیرد که نگرانی از هر جهت از ما دور شود (صحیح است)
علاوه بر میزانی که قرار است از خارجه خواربار برسد اقداماتی هم در باب خرید غله در داخله کشور شده است و جمع آوری هم شده است و امید است خیلی بزودی به تهران برسد. مطلب دیگری که دولت بای در نظر بگیرد یکی موضوع کشت آینده است که باید بعقیده بنده زمین هائی که زیر کشت میرود بکشت موادی اختصاص داده شود که مورد نیاز مردم است و از کشتهای تفننی خودداری شود دیگر موضوع جمع آوری غله است این هم مطلب فوق العاده مهمی است که باید به آن توجه بشود که بایستی تا بتوانیم غله را جمع آوری بکنیم که هم قبلاً خودمان تأمین پیدا کنیم و هم اینکه دیگران نگویند که بمناسبت مسامحه یا سستی یا سوء اداره دولت نتوانست گندم را جمع آوری کند و وسائل این کار را فراهم آورد. موضوع دیگر که باید عرض کنم راجع بتثبیت نرخها (صحیح است) که یکی از مسائل مهمی است که مورد توجه کامل دولت ایت بنده در این باب و سایر مسائل مالی و اقتصادی که همه از مسائل مهمه است و فعلاً نمیخواهم توضیح زیادی بدهم مخصوصاً با آقای دکتر میلیسپو مذاکره کردم ایشان هم مشغول مطالعه خیلی دقیقی هستند و نقشهها و پروژه هائی در دست دارند که امیدوار هستیم به نتیجه خیلی مطلوبی برسیم آنچه که تحت مطالعه میباشد موضوع امور مالی است. بودجه هست، موضوع پول هست، تثبیت نرخ هست و مسائل دیگر هم هست که در موقع خودش همه اینها باطلاع آقایان خواهد رسید و مطلع خواهند شد. در برنامة دولت بدو موضوع اشاره شده بود و لازم است این را هم عرض کنم که بعقیدة بنده و همکارانم اعم از اینکه اوضاع ما یک حالت فوق العادة داشته باشد یا عادی باشد باید تمام دولتهائی که سر کار میآیند ب خودشان حتم کنند که باید اصلاح وضع زندگانی کارگران و کشاورزان را در مد نظر بگیرند (صحیح است) این یکی از مسائل اساسی است که بایستی همیشه ما وجهة همت خودمان قرار بدهیم و از نظر دور نداریم البته در این ضمن بنده موضوع آسایش زندگانی مستخدمین دولت را هم از نظر دور نمیکنم و خوب وارد هستم که به آنها (همانطور که آقای روحی هم تذکر دادند)
چه میگذرد یقین است با مطالعات آقای دکتر میلسپو بیک نتیجه مطلوبی برسد (صحیح است) و وسائل راحتی مستخدمین دولت هم فراهم شود. این جا یکی دو موضوع را هم آقایان تذکر دادند که هر چند همانطور که فرمودند یک شایعاتی هست ولی لازم است بعضی نکات عرض شود. آن چیزی زا که آقای روحی فرمودند راجع به فرشهای وزارت خواربار و کیسههای شکر اینها البته یک تذکراتی بود و چون اطلاعی ندارم فعلاً نمیتوانم در این باب چیزی عرض کنم و میگذارم برای بعد. همچنین قضیه باربری تمام اینها را من یادداشت کردم و در اطراف همه اینها تحقیقات میکنم و اقدام میکنم و جوابش را بعد عرض میکنم.
روحی ـ خیلی متشکرم
نخست وزیر ـ آقای نوبخت اشاره فرمودند بموضوع
آمریکائیها واینجا تذکراتی دادند لازم است عرض کنم که ما با متفقین خودمان یعنی دولتین شوروی وانگلستان البته یک پیمانی داریم دولت آمریکا هم یکی از عوامل مهمه ایست امروزه برای کمک رساندن بمستخدمین خود البته یک رشته کارهائی دردست دارد ویک مساعدت هائی باید بکند در بعضی قسمتها خودشان هم مباشرت در عمل دارند آنچه را که آقای نوبخت فرمودند تحقیق میکنیم به بینیم آقای قوام نخست وزیر سابق چه اقداماتی کرده اندنخست ولی میخواهم عرض کنم ویک موضوع کلی راتذکربدهم وآن این است که یک دولتی که بستگی کامل بمنشور آتلانتیک دارد یکدولتی که پرچم آزادی ودمکراسی رادردست دارد وپیشاپیش میکشد از این دولت ما بهیچوجه نگرانی نباید داشته باشیم (صحیح است) ازاینکه این دولت اینجا از لحاظ کمکبمتفقین خودش وارد شده واقداماتی کردهباشد. جای نگرانی نیست بلکه دولت آمریکا وملت آمریکا از آن دولتها وملتهای نوع دوست وآزادیخواهی هستند ازهیچ نوع مساعدت وکمک بسایر مللمضایقه نکردهاند (صحیح است) بنده درخاتمه عرایضم راجع بیک موضوعی که آقای روحی فرمودند راجع باعتبار دولت اشارهمیکنم که البته اینها بانظر آقای میلسپو ونظارت کاملی که ایشان در مخارج دارند وبا وقتی که درکارها دارند درآتیه روی یک متد واسلوب صحیحی حلخواهد شد ومنظور آقایان تأمین خواهد گردید درخاتمه باید عرض کنم وموقع را مغتنم بشمارم که اتکاء دولت بنمایند گان محترم مجلس شورای ملی است (صحیح است) واینکه آقای بیات فرمودند در گذشته کاری صورت داده نشد وصورت ندادیم این را بنده درسهم خود قبول ندارم وآن روزی که اینجا آمدم برای خداحافظی از آقایان نمایندگان محترم جریان عملم را بعرض آقایان در همین مجلس رساندم اگر ملاحظه فرموده باشید این طور نیست که درسه چهار ماه ما کاری نکرده باشیم (صحیح است) حالا هم امیدوارم با توفیقات الهی ومساعدت آقایان نمایندگان محترم بتوانیم خدماتی را که بما مراجعه شده است بخوبی انجام بدهیم (صحیح است. انشاءالله)
جمعی ازنمایندگان ـ مذاکرات کافی است
نقابت ـ کافی نیست. بنده با کفایت مذاکرات مخالفم
جمعی از نمایندگان ـ رأی رأی
نقابت ـ آقا باید اول توضیح بدهم بعد رأی بگیرید. بنده باکفایت مذاکرات مخالفم. رئیس ـ بفرمائید. نقابت ـ علت مخالفت بنده با کفایت مذاکرات این است که دربرنامه قدری باید بیشتر بحث ومذاکره بشود ما که نمیخواهیم احتجاج کنیم. ما قصد مباحثه ومعارضه که نداریم. یک موقعی است که پیداشده است وپیش آمده است برای اینکه ملت با دولت خودش حرف بزنددلها تمام پراز درد است مردم تمام گرفتارند. اجازه بدهید ملت با دولت حرف بزند. راه نشان بدهد وارائه طریق کند اظهار عقیده کند که مردم بدانند مجلس کار میکند (صحیح است)
جمعی ازنمایندگان ـ جمعی بفرمائید. بفرمائید
عدة دیگر ـ رأی رأی
دشتی ـ نوبت کیست؟
رئیسـ نوبت آقای امیر تیمور است. آقای امیر تیمور
امیرتیمور ـ در این چند روزه که دولت آقای سهیلی زمام کار را دردست گرفتهاند از آشنایان ورفقا هر یک که با من تصادف کردهاند پرسیدهاند که آیا بنظر شما دولت چقدر دوام خواهد کرد (خنده نمایندگان) بنده جواب این سئوال را مقتضی دیدم که دراین جا عرض کنم که دوام دولت ودوام دولتهادر گذشته مربوط بخود دولت وعمل دولت بوده است اگر این دولت یا هر دولتی که تقوی وایمان را شعار خودش قرار بدهد واز قدم اول احتیاجات عامه را تشخیص ودردها را بفهمند وآنها را تأمین بکند وطبق او اقدام بکند بعقیده بنده همیشه دوام دارد ازاین قضیه که بگذریم البته باید وارد بحث در پرگرام ومواد برنامه شد وتمام بحث ومذاکرات این کشور وجامعه هم عجالتاً روی مواد خواربار وغذائی وامر نان قرار گرفته یعنی تقدیر برای ما این طور پیش آورده است که تمام طبقات کشور از عالی ودانی طوری گرفتار شوند که تمام بیست وچهار ساعت اوقات آنها صرف تأمین
معاش وقوت روزانه بشود وبکار دیگری نرسند وهرکار هم بکنند ونتواند معاش زندگی خود را تأمین کنند مقدر ما اینطور بوده است حالا این تقدیر را خداوند برای ما مقرر داشته است ما با خودمان بدست خودتهیه دیدهایم مطلبی است که قابل بحث نیست وبنظر من تقصیر از خودمان است وما نخواستهایم که بهتر باشیم از اول مآل کار را در نظر نگرفتیم فکر حساس واندیشه صحیح نداشتیم وباین بدبختی رسیدیم درست است که عالم برای ما هم ابتلاهای بسیاری داشته است وما را بسیار در شکنجه وعذاب قرار داده است ولی همیشه بیشتر این شکنجهها از بی فکری خودمان ناشی شده است وتقصیر با خودمان بوده است ومن حاضر هستم این عرضی که میکنم در هر محکمه که تشکیل بدهند اثبات بکنم که تمام کسانی که زمام امور را دردست داشتهاند حقیقتاً قصور وکوتاهی کردهاند وشایسته آن مقام وآن درجه نبودند ومتأسفانه بعضیها هم بقدری جاه طلب بودند که مضایقه نداشتند مملکت را فدای منافع وجاه طلبی خودشان نمایند وحاضر بودند که مملکت از بین برود وخودشان باقی باشند.
یمین اسفندیاری ـ عفی الله عما سلف
امیرتیمور ـ بلی بنده هم عرضی ندارم بمرده لگد نمیزنم کاملاً نظر وفرمایش حضرتعالی صحیح است (عفی الله عما سلف) باری برای تهیه خواربار ومواد غذائی وتعدیل زندگانی متوسل بقانون منع احتکار شدیم وزارت خوار بار درست کردیم مستخدم خواربار یا مستشار خواربار آوردیم ولی باید اذعان کرد هیچیک از اینها علاج درد ما را نکرد ودوای حقیقی درد نبود. (دولتشاهی این نان هم مستشار نمیخواهد) قانون منع احتکار نتیجه اش این بود که اگر اجناس یا موادی از غذائی وغیره در کشور باشد ودر نزد مردم باشد از ترس قانون پیش کشی نمایند ومقدر باشد خارج شود که در دسترس دولت ومردم هیچوقت قرار نگیرد و بعقیدة بنده بهتر بود که بجای قانون منع احتکار جایزه احتکار در مملکت داده شود یعنی دولت اعلان میکرد که هر کسیکه مثلاً در تهران هزار خروار گندم بیاورد وهزار خروار لوبیا انبار کند چه بیاورد چه بیاورد من فلان قدر باو جایزه میدهم وواقعاً جایزه بدهند تا باینوسیله مردم تشویق شوند ومواد غذائی وخواربار جمع کنند نه اینکه بوسیله قانون هیچکس جرأت نداشته باشد پنج من قوت لایموت را درخانه ومنزل خودشان نگهدارند که امروز نه دردسترس مردم باشد نه دردسترس دولت ودست گدائی ما هم بیشتر به بیگانگان دراز شود واین یک بدبختی است که خودمان تولید کردهایم از قدم اول وتقصیر با هیج کس نبوده است. پنجاه میلیون تومان پوا برایخرید خواربار اینجا دادیم که نمام از بین رفته است وعلاوه من اطلاع دارم که مقدار زیادی هم پول از مواد انحصاری دولت که وزارت خواربار متصدی آن بوده وبهای آن را دریافت داشته به عنوان خرید خواربار گرفته است از بین رفته است واز نتیجه این وزارت خواربار وبیچارگی وبدبختی مردم شاید ده، پانزده نفر میلیونر شوند آقای مستشار خواربار را هم باید عرض کنم که واقعاً در این کار هیچگونه تخصصی نداشته (صحیح است) وبدرد اینکار مطلقاًنمی خورد (صحیح است) ممکن است ایشان مرد تاجری باشد مرد اقتصادی باشد یاهمانطور که شنیدم در مصرف دوا فروش بوده (خنده نمایندگان) یک دوا فروش خوبی باشد اما باید اذعان کرد که بدرد وزارت خوار بار نمیخورد وبا تفنن نمیشود یک مملکتی را ازبین برد ومردم را از گرسنگی کشت بنده تمنی میکنم از آقای سهیلی اولین قدم شرطش این است به آقای شریدان یک کار دیگری رجوع کنند نگاهش بدارند پنج مرتبه حقوق هم زیاد تر بهش بدهند وبنده هم حاضرم بنام خود هرروز بایشان سلام تقدیم کنم ولی ازاین کار ایشان را بردارند چون شایستگی این کار را ندارند ممکن است یک مرد اقتصادی خوبی باشد ولی بدرد این کار نمی خورداینکه عیب نیست بنده یکمرتبه دیگر هم در موقع بحث لایحه خواربار در مجلس عرض کردم هر مقرراتیکه میخواهید برای شهر تهران قرار بدهید نان را هم اگر میخواهید بصورت کوپن در آورید در بیاورید وکار خودتان را بکنید اما اجازه بدهید که پخت نان آزاد دراین شهربرقرار باشد ومردم هم بتواننداز خارج آذوقه وارد کنند متأسفانه روی
لجاجت آقای فرخ عملی نشد. الان هم همان عقیده را دارم آقای سهیلی شما هر مقرراتی دارید انجام بدهیدولی در عین حال اعلان کنید وخبر بدهید که اشخاصی که میخواهند پخت آزاد در تهران دائر کنند وآردشان را خودشان از خارج تهیه خوامند نمود دولت به آنهائی کمک میکند من بشما قول میدهم با این وسیله چندین دکان نانوائی آزاد ایجادمیشود که ازاین وضعیت بدبختی وپریشانی تا حدی جلوگیری خواهد کرد وبمردم کمک خواهد بود ازاین موضوع که بگذریم موضوع خود نان است آیا از وقتی که وزارت خواربار با کوپن را مقرر داشته واقعاً این نان است که بمردم میدهند؟ بنده از اشخاصی هستم که در امر خواربار در جلسه شورای ملی هیچوقت نخواستهام عرضی بکنم برای آنکه در مردم ایجاد وحشت نشود وبرای دوان نگرانی واضطراب فراهم نشود ومجال داشته باشند که فکر خودرا بکنند اما ناچارمعرضی کنم که این نان کوپن را حقیقتاً به سگ بدهند نمیخورد وقابل هضم نیست تمام مردمی که میخورند تدریجاً از بین میروند مردمی که قوت غالب آنها نان است وباید این نان شکم خود واطفال بیگناهومعصوم خود را سیرکنند چطور میتوانند این نان را بخورند اگر چهارصد گرم نمیتوانید بدهید ندهید همانکه میتوانید بدهید ولو روزی صد گرم باشد اما مأکول باشد نان خالص باشد که بتوانند بیچاره مردم سد جوع کنند وتوی نان فعلی تمام مواد خارجی هست شاید صدی پنجاه صدی شصت خاک اره وهزار کثافت دیگر این نتیجه عدم شایستگی آقای شریدان است بنده هیچ عقیده به آقای شریدان ندارم جمعیت یک مملکتی این قدر بانزاکت نباید نیست وفدای عدم شایستگی امثال شریدان بشوند بروید غسالخانه احصائیه را دردست بگیرید وملاحظه کنید که مردم بدبخت که فقط وفقط با این نان باید سد جوع کنند روزی چندصدنفر رهسپار دیار عدم وبه غسالخانه میروند مسئول مردن اینها کیها هستند در وهله اول دولت است وبعد هم ما میئول هستیم که ماتذکر بدهیم وراهنمائی بکنیم واز دولت بخواهیمکه حتماً فکر صحیحی بکنند وقدم صحیحی بردارند واین کار را بدرستی انجام دهند بعداز موضوع خواربار عرض بنده درمسئله ادارة باربری است دروزارت خواربار بنده آقای سهیلی جنابعالی وتمام هیئت دولت را بنام کشور وبنام پادشاه وبنام ملت وبنام مجلس ایران قسم میدهم این آیئن نامة که برای ادارة باربری بتصویب هیئت دولت آقای قوام رسیده وبموقع اجرا میگذرانند یکدفعه درهیئت دولت بخوانید بشرط آنکه یکساعت همهتان گوش بدهید یک ساعت وقت خودتان را صرف این کار بکنید (بنام مملکت ازشما استدعا میکنم) خواهید دید این آئین نامه از عهدنامه ترکمن چای بد تر است این موضوع را برای این متذکر شدم که در نظر داشته باشید کد موضوع حمل ونقل مملکت اعم از موتوری وحیوانی با این آئین نامه بدتر ازموضوع خواربار میشود مقصود این است که یک ایرانی قادر نباشد صدمن بارازاین شهر بآن شهر ببرد (صحیح است) ماچرا اینقدر بدبختوبیچاره هستیم ماچرا اینقدر کر وکور هستیم که با دست خودمان با تصویب خودمان با قلم خودمان موجبات بیچارگی خودمانرا فراهم کنیم این آئین نامه را الان آوردهام برای شما بخوانم تاملاحظه بکنید از صد عهدنامه ترکمن چای بدتر است ولی برای احتراز از تضییع وقت مجلس وبرای اینکه رفقا وهمکاران محترم را متأثر نکنم از قرائتش خود داری میکنم واستدعا میکنم در هیئت دولت توجه بفرمائید وآنرا لغو کنید واز بین ببرید که سرتاپا مضر وبرخلاف قانوناست وبدتر ازمواد این آئین نامه این است که موضوع حمل ونقل را بصورت انحصار در آوردهاند انحصار یکی از حقوقات مسلمه مجلس شورای ملی است بدون تصویب مجلس شورای ملی هیچ چیز را نمیشود انحصار کرد نمیشود بار بری یا غیر آنهارا انحصار کرد اگر انحصار برای کشور مصلحت است قانون بیاورید به مجلس ومجلس هم همه طرفدار شما هستند باشما موافقت میکنند که طبق صلاح مملکت این کار از مجلس بگذرد ولی بدون تصویب مجلس شورای ملی هیچکس نمیتواند انحصار کند این کار برخلاف قانون اساسی است (صحیح است) و
همچنین برخلاف قانون یک شخص خارجی را آوردهاند در رأس ادارة باربری قراردادهاند من این شخص را نمیشناسم ممکن است آدم خوبی باشد ممکن است آدم بدی باشد وبدرد ما نخورد واسمش بر گل است ولی مسلم این است که استخدام او باید از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد پس از تصویب مجلس آنوقت کاربکند بنده از آقای سهیلی استدعا میکنم همین امروز که تشریف میبرند اول دستوری که میدهند این باشد که این آدم را از اینجا خارجش کنند (صحیح است) این برخلاف قانون اساسی است که یک نفر اجنبی رابرای کاربار بری بدون تصویب مجلس شورای ملی بگذارند اگرلازم است اورا نگاه بدارید اول باید قانون استخدام اورا بیاورند به مجلس تا مجلس تصویب کند بدون تصویب مجلس که نمیشود از این مسئله که بگذریم میرویم سر مادة چهارم برنامة دولت البته همانطور که آقای نخست وزیر هم فرمودند بندهم اضافه میکنم پس از اینکه مجلس شورای ملی پیمان همکاری با متفقین را تصویب کرد وبین ما ودوهمسایه معظم ما روس وانگلیس پیمان منعقد شد تا الی حال از طرف تمام اهالی این کشور واز طرف مجلس شورای ملی واز طرف دولت در انجام واجرای این پیمان بهایت اهتمام وسعی بعمل آمده وکوچکترین قدمی هم از طرف هیچیک از افراد کشور برعلیه متفقین برداشته نشده اما این پیمان که تمام از طرف ما نباید اجرا شود وپیمان یک طرفی نیست دو دولت معظم وبزرگ با ما پیمان بستهاند متوقع هستیم از طرف آنها هم مقررات پیمان انجام شود وانجام تعهدات یک طرفه آنهم از طرف ما نباشد ودر خاطر بنده کلمة هست که باید اینجا عرض کنم وآن راجع به رفتاری است که برخلاف دوستی وبرخلاف پیمان وبرخلاف اتحاد وبرخلاف شئون یک کشور مستقلی چون ایران شده است وآن مسئلة دستگیری وتبعید سرلشگر زاهدی است ازایران سرلشگر زاهدی یک ژنرال ایرانی است واگر آن ژنرال برخلاف سیاست کشور وبرخلاف متفقین کاری کرده باید تقاضای تعقیبش را بامدارکی که دارند بدولت بدهند ودولت بایستی اورا تعقیب کند ورسیدگی کند واگر تقصیری دارد مجازات کنند نه اینکه بدون اطلاع قبلی بدولت اورا دستگیرواز ایران خارج کنند بنده بنام یک فرد ایرانی باین عمل دولت دوست وهمپیمان خودمان انگلستان اعتراضمی کنم ویکی از علل قوی مخالفت من با کابینة آقای قوام سر همین قضیه بود که لازم بود آقای قوام برای حفظشرافت دولت باین عمل اعتراض بکند اگر اعتراض او مورد توجه واقع نمیشد باز از نقطه نظر حفظ شرافت دولت لزم بود فوری استفا بدهد وتا جائی که بنده اطلاع دارم دراین امر اقدام کردهاند نتیجه نگرفتند وآن روز استفا ندادند وازهمان وقت بنده در صصددمخالفت با دولت آقای قوام برآمدم برای اینکه برخلاف پرستیژ دولت رفتار کردهاند راجع به همکاری با دولت آمریکا البته اهالی این مملکت یک حسن نظر مخصوصی نسبت بآمریکائیها دارند (صحیح است) وبنده هم آرزومندم که این حسن نظر وحسن مناسبات روزبروز تحکیم بشود اما این مناسبات ودوستی باید روی یک مقررات واصولی تعین شوداگر هر چقدر ما باهم ذوست باشیم باز مسائلی در بین داریم که باید روی یک مقررات واصولی باشد البته اگر ما پیمانی با دولت روس وانگلیس داریم بآنها مربوط نیست وشامل آمریکانمیشود وچنین پیمانی که با آمریکا هنوز منعقد نکردهایم قوای مسلح آمریکا که یک مملکت دمکراسی وآزادیخواهی است بدون مجوز وبرخلاف قانون بین المللی حق نداشتهاند قدم بخاک مملکت ما بگذارند میخواستند قبلاً با ما یک پیمانی منعقد کنند واجازه بگیرندوروی یک اصولی این مناسبات را دوستانه تضمین کنند وبنده تصور میکنم که دولت گذشته از فرط اطمینانی که به دوستی بین ایران وآمریکا داشته است در این کار اقدامی نکرده وحرفی نزده است ولی این اعتراض ازنظر حقوقی باقی میماند وباید بشود واینک من اعتراض میکنم وخواهش میکنم کابینه آقای سهیلی این موضوع را در نظر بگیرند این حفظ مناسبات روی یک اصولی مقرر شود ویم مقرراتی برایش تنظیم گردد وبالاخره اگر میخواهید بهتر باما پیمانی منعقد کنند اما اگر
بخواهند بدون هیچ مقرراتی وبدون مجوز قانونی قوا داشته باشند وبعدهم که جنگ تمام شد بسلامتی یک لبخندی بما بزنند وبگویند متشکریم وبروند برای ما کافی نیست وتحمل پذیر نیست این کار را شما باید حتماً انجام دهید. بنده بیش از این عرضی ندارم وموفقیت شما را آقای سهیلی در خدمت بدولت خواستارم.
نمایندگان ـ صحیح است ـ احسنت
رئیسـ آقای هاشمی.
هاشمی ـ بنده با این برنامة دولت موافقم ومعتقدم که اگر همین چهار ماده عملی شود اکثر اعتراضات مرتفع خواهد شد در کلیات واین قولی است که همگی برآنند وهیچ تردیدی نیست. چطور است که کلیات بد از آب در میاید عقیده بنده این است که بجزء هائی که کل راتشکیل میدهند توجه در ایران کم میشود بدون توجه باینکه هر کلی از یک اجزائی تشکیل شده امور کوچک کوچک به تسامح میگذرد توجه بامور کوچک نمیشود وهمیشه به کل توجه میکنند اصل نکته این است که تسامح در گذشته زیاد شده امروز هم هیچ علاجی ندارد جزاینکه همة قوای آمره وحاکمه کشور بایک وحدت نظری به دفع مشکلات بکوشند وبعمل بکوشند در واقع وظیفه بزرگی که مجلس شورایملی دارد این است که بایک اکثریت قاطع وروشنی از دولت پشتیبانی کند ومجال دهد که دولت بایک طول مدتی که میخواهدبرمشکلات فایق آید اکثریت هم بدولت یاد آوری بکند که آن روح اصلاح طلبی را که در روح این مجلس مخی مانده است دراین مجلس ودربین ملت ایران یک روح اصلاح طلبی حقیقی موجود است همین مجلس وافراد آن نظر بعملیاتی که دولت بعهده دارد هنگامی که عملیات خوب شد بالطبع میبینید آراء دولت نسبت بلوایح آن بالا میرود وشاهد عرض بنده این دوماهه آخر است که می دیدیدموقعی که دولت تزلزل آمیزبود. هروقت به هشتاد ’نود ولی هروقت یک موضوع دیگری به مجلس میآمد وغیروارد تلقی میشد آراء دولت تنزل میکرد پس یک موضوع اصلاحطلب حقیقی در مجلس وجود دارد. این مجلس هم مظهر افکار ملت ایران است درعین حال ملت ایران هم در هر جمعی که مینشینند (چند نفر از آقایان نمایندگانصحبت مینمودند) بنده نباید آداب سخن گفتن وشنیدن را بآقایان یاد بدهم.
حکیم فردوسی میفرماید: سخن شنیدن بباید نخست ـ چودانا شدی پاسخ آری درست. این مجلس دولت قبلی آقای سهیلی رااز کار نینداخته است توجه بفرمائید. آقای سهیلی هروقت اعمال دولتها خوب بوده است طبعاً این مجلس پشتیبان آن دولت بوده واگر اعمال دولتها خوب تلقی نمی شده است فوری آثارش دراین مجلس مشهود میشد و از محیط این مجلس هم گذشته به تمام تودة ایران سرایت میکرده است امروز درتمام ملت ایران این روح اصلاح طلبی وجود دارد واگر کسی بخواهد ازاین روح استفاده کند مورد تمایل وطرف میل اکثریت ملت ایران است واگر یک افرادی منافع خصوصی دارند ودر ضمن هم سد راه اصلاحات میباشند باید اینها راپامال بکنید اهمیت ندارد اگر افرادی راضی شوند که درهر شهرستانی چند صد نفر آدم از گرسنگی بمیرند یک دولت مقتدری میخواهد که بازور ومشت قوی حقیقتاً آنها را بین ببرنداگر از بین هم نروند آنها رابنشانند سرجایشان زیرا این وضعیت بیش از این قابل تحمل نیست برای زندگانی ایرانی. عرض شود بعقیدةبنده ماده ۲ مادة بسیار خوبی است که دولت باید یک مدتی ولو با صرف یک مبلغ سرشاری هم با شد با گرانفروش مبارزه کند زیرا زندگانی برای افراد واقعاً غیر قابل تحمل شده است. نسبت به باربری که آقای روحی هم فرمودند تصور میکنم که درمادة اول دولت آورده است که اقدام سریع برای تأمین مواد غذائی که آناً مورد حاجت ونیاز عامه است وایجاد وسائل مؤثری برای انتظام امر خواربار درسال آینده یک رکن آن یاربری اسنت وبدون وسیلة باربری امکان پذیر نیست. یک نقش بزرگی از دورة گذشته مانده است برای ما بیادگار که دورة گذشته شاید حسن
بود ولی اینک عیب است وباعث نکس است دورة گذشته تمام امور جزء وکل همه شهرستانها را دولت هدایت بمرکز کرده قدرت هم داشته اما مدتی است که آن قوه وآن موتور خاموش شده است دولتهای بعد که میخواهند رویآن اصول رفتار کنند غافل از آنکه مأمورین متمرد شدهاند وبفکر استفادة خود افتادهاند وبا همدیگر بطرز مخصوص سازش دارند ودر همه جا باعث زحمت مردم ودولت شدهاند بعضی احکام واوامر دولت مرکزی را اطاعت نمیکنند بالاخره این تشکیلات که برای رفع احتیاجات مردم است با اصل منظور مطابق نیست مگر اینکه دولت در مرکز همان قدرت دولت سابق یعنی قدرت رضا شاه را پیدا کند وآنهم با مقتضیات امروز سازشی ندارد یعنی باید یک قدری قوةشهرستانها را زیاد کرد وتوجه نمود بامور شهرستانها ورعایا را برگردانند به شهرستانها در گذشته تمام قصبات وشهرستانها برای عمل از بین رفت یعنی متجاوز ازیک صد قصبه از بین رفته وبجای آن خیابان وعمارت در شهرساخته شده دولت خهم بفکر جبران آن نبوده دولت باید اقلاً امر خواربار مردم رادر نظر داشته باشد واین اندازه وقت دولت در مرکز گرفته نشود یواش یواش شهرستانها را تقویت کنند وامورشان را ازراه کشاورزی آبادی املاک ومزارع ازهمانجا که خراب شده است قصبه را از آنجا سد ببندند وشروع باصلاح کنند، هوش از سرانسان میرود وقتی که از استان هشتم وهفتم دستشان را دراز میکنند بمرکز که نان بده گندم بده درحالی که کنار سرشان انبار غله ایران سیستان بوده است که در فاصله ده سال ازصدوده هزار خروار غله حاصل آنجا رسیده است به شش هزارخروار که آنهم بخودشان نمیرسد؟ اینهمه فقیر از کجاپیدا شده! ایران بود نان داشت مردم نان داشتند، پنجاه نفر اگر ظهر به کلبه زارع فقیری وارد میشدند غافل وبی اطلاع بهتر از یک لرد انگیسی از آنها پذیرائی میکرد ولی امروز سرایت کرده آتش خانمان سوز وقحط وغلا باین مملکت واز روزی که ملت ایران قد برافراشته ومقدرات آتیه چند ساله خودشان را دارند تأمین میکنند ملت شریف ایران را لاینقطع صدایش برای نان بلند باشد ؟! همین است وضع مملکت داری؟ مملکتی که میتواند سه مقابل این جمعیت را نان بدهد میتواند ده میلیون وارد را نان بدهد ودرنتیجه سوإ تشکیلات ده دوازده ساله اخیر این خرابی پیش آمده است حالا عکس آنرا عمل کنند اولا در زمان گذشته تمام توجهشان به شهرستانها بود ومی رفتند یک عده رجال بالای بلندی ومی دیدند مردم دارند خیابان میسازند وچند صد دهکده آباد وئیران شد تایک خیابان شاه رضا درست شد، شما میدانید جیرفت که ده هزار خروار برنج داشت برنجش ممنوع شد در برابرش یک چیزی درمملکت درست شد که سالی چند هزار تومان خرج دارد درمقابل آن چقدر دهکدههای کوچک ومزارع وقصبات ویران شد واز طرفی هم در شهرستانها طبقات کشور از بین رفتند این است که کار باینجا رسیده است پس تقویت بفرمائید از جاهای حاصلخیز وتوجهی بفرمائید بامور شهرستانها بلکه جنگ سه سال طول کشید چهار سال طول کشید بنده اذغان دارم واعتقاد دارم وصحیح است که حوادث جنگ یک مشکلاتی درست میکند ایرانیها ایرانیهای ساده تصور میکنند که تمام این اوضاع برای آنها فراهم شده خوب حق دارند از روی حکمیت خودشان قضاوت میکنند ودرصورتی که اینطور نیست چنانچه شاعر گفته دریا بوجود خویشموجی دارد وخس پندارد که این کشاکش ازاوست یک طوفانی در دنیا پیداشده است هر ملتی که حسن استنباط داشته باشد میتواند خودش را از گرداب بلا رهائی دهد اگر نداشته باشد غرق میشود. شک وشبهای نیست که جنگ برای ما یک صعوبتهائی ایجاد کرده ولی بیشتر مشکلات ما از قامت ناساز بی اندام خودمان است بالاخره آیا جنگ بمأمورین ما گفت که از آن کسی که هزار خروار جنس دارد پل ازش بگیرید ولش کنند وآن کسی که برای خوراک خودش دوخروار حاصل دارد ازش بگیرند وبعنوان تأمین غذای شهری از گلوی دهاتی بیرون بیاورند. این تمرد را جنگ یاد داده است؟ مجازات بفرمائید کیفر کنید! با کمال جدیا! هیچ رحم نکنید با آنهائی
که با خون مردم بازی میکنند این مجلس شورای ملی و این هیئت دولت که اینجا نشسته است بالاخره مسئولیت کامل دارد و بالاخره پیرو آن آئینی است که رئیس آن آئین میگفت که من چطور به اسم ولایت و به اسم امارت راضی بشوم و حال آنکه در یک بلاد دور دست یکنفر گرسنه بخوابد در مملکت شما در مرکزمملکت شب و روز به بینید چند صد نفر تلفات میفرمایند در مجلس شورای ملی بنده هم راجع به خواربار صحبت میکردم باعث استیحاش میشده است آقا چه استیحاشی! این نان است که میبینید! از این دکان نانوائی بدتر؟ استیحاش صحیح است، اوایل استیحاش بود و جان مردم را گرفته بودند بالاخره چسبید گلوی چند نفر ارباب مطبوعات و روزنامه نویسان را! ملاحظه کنید این اشخاص مقصر بودند؟ گوش ما حاضر برای شنیدن حرف نبود، همه را ول کردند آمدند اینها را گرفتند. بهرحال این یکی از آن خرابکاریهای گذشته بوده است و از گذشت هم بنده صحبت نمیکنم، در خاتمه هم آقای دکتر سنگ خیلی بسینه میزند و در واقع هم حق دارند، امسال ملت ایران ابراز لیاقت کرد و در عین حالی که بیست سال بگوش او آیه مادیت خوانده شده بود معنویت بخرج داد ولی با این حال با دادن پول و کمک بعامه مردم بدون اینکه کاری در برابر داشته باشد بنده مخالفم، احیای نفس خوب است از طریق اینکه یک بیکاری را وارد کار بکنند بنده پیشنهاد میکنم کاری بکنند که این انجمنهای خیریه یک رویه صحیحی بخودش بگیرد بدیهی است امسال هم مشکل بود اگر این اقدامات را نمیکردند عده تلفات بیشتر بود تمام اینها را اذعان دارم ولی یکی از محاسن دورة گذشته ما این بود که داشت فقیر وسائل بکف کم میشد و حالا دارد زیاد میشود خوب است بجای این هر چه میتوانند این انجمنهای خیریه و تجار محترم در برابر کار بدون اینکه نظر داشته باشند که کار این فرد تکافؤ بمزد او میکند یا نه به آنها کمک بکنند یعنی بداند که در برابر کار نان میخورد و مناعت طبع یکنفر ایرانی از بین نرود در این قسمت توجه کنید و بیشتر توجه کنید.
رئیسـ آقایان پیشنهاد ختم جلسه کردهاند. آقای ملک مدنی
ملک مدنی ـ عرض کنم که موقعیت مملکت ایجاب میکند که هر چه زودتر تکلیف دولت معلوم شود (صحیح است)
دولت میخواهد کار بکند بحرف که عمل نمیشود نان باید تهیه شود کارهای مملکت باید انجام بشود (جمعی از نمایندگان عصر جلسه بشود) بعقیده بنده مجلس نشان داده است همانطور که بعضی آقایان اینجا صحبت کردند صد در صد همکاری با دولت دارد و حاضر است با دولت همکاری بکند و تقویت بکند دولت را الآن بیانات آقایان همه حاکی از مشکلاتی است که در پیش است این مشکلات را با نیروی دولت باید از بین برد مجلس شورای ملی در این موقع باید دولت را تقویت بکند بنظر بنده این بیاناتی را که میخواهند آقایان بکنند بنظر دولت بیشتر واضح و روشن است امروز احتیاجی نداریم که از مشکلات بیاناتی بکنیم خود آقای نخست وزیر هم اینجا اشاره فرمودند که مشکلات باندازهای محسوس شده که همه متوجه هستند بعقیده بنده باید کاری بکنیم که دولت کارش یک روز هم لنگ و معطل نشود یا موافقت بفرمایند تا دو بعد از ظهر هم شده است بنشینیم (یک روز هم ما مثل مأمورین دولت تا سه بعد از ظهر در مجلس باشیم چه عیب دارد) آقایان بیانات خودشان را بکنند برنامه دولت تمام بشود تکلیف دولت معلوم شود و مشغول کار بشود یا اینکه تنفس بدهیم سه ساعت بعد از ظهر آقایان تشریف بیاورند اینجا و این کار را امروز تمام کنیم.
نخست وزیر ـ خواستم استدعا کنم چون کارهائی در دست است که باید تکلیف آن معلوم بشود اگر آقایان خسته شدهاند تصویب بفرمائید که حالا تنفس بشود بعد از ظهر جلسه ادامه پیدا بکند.
رئیسـ برای خستگی آقایان نیست آقایان خسته نشدهاند ولی بقدری اجازهها مانده است که تا ساعت سه بعد از ظهر هم بیشتر طول میکشد اگر اجازه میفرمائید سه ساعت بعد از ظهر را قرار بگذاریم. آقای فریدونی مطلب لازمی دارید بفرمائید.
فریدونی ـ عرض کنم از طرف وزارت پیشه و هنر پیشنهادی بدولت شد که حقوق کارگران را دو مقابل کنند نسبت به مهر ۱۳۲۰ این ترتیب نسبت بکارگران کارخانههای خودشان عمل هم شده کارگرهای چاپخانه مجلس که چون قانونی نداشت به آنها داده نشده ولی هر کدام اینها سی و پنج تومان و چهل تومان یا پنجاه تومان حقوق دارند اینست که لایحه اصلاح بودجه برای دو ماه تقدیم میشود که آقایان تصویب بفرمایند.
(در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و ساعت چهار و سه ربع بعد از ظهر مجدداً تشکیل گردید)
رئیسـ آقای نقابت
نقابت ـ بنده یک یاد داشتهای بالنسبه مفصل ولی کوتاه کوتاهی تهیه کرده بودم بعنوان یادآوری و تذکر به آقایان وزراء منتها کسالت مزاج باعث شد که بکوتاهی بپردازم. البته اینکه عرض کردم در یک همچو فرصت و موقعی میل دارد ملت با دولت خودش حرف بزند عنوان لجاج و احتیاج نیست، عنوان محاجه نیست، عنوان این نیست که بنده یک عرایضی بکنم و انتظار یک جوابی از دولت داشته باشم، چون در مقام سؤال نیستم، در مقام استیضاح نیستم بلکه در مقام بیان یک حقایقی و یک دردهائی و یک ارائه طریقی هستم، گاهی هست که بنده اشتباه میکنم تذکر میدهند که اشتباه است گاه هست که تذکرات بنده صحیح است اجرا میشود پس بنده قصد همکاری دارم قصد کمک دارم و معتقدم هیئت دولت یعنی یک هیئت دوازده نفری یا چهارده نفری بدون پشتیبانی مجلس، بدون پشتیبانی ملت، بدون پشتیبانی مطبوعات، بدون پشتیبانی یک جامعه نمیتواند کار را از پیش ببرد. کار کردن یعنی اسباب کار داشتن، کار کردن یعنی موانع کار را از بین بردن و بالاخره بایستی که تمام موجباتی که کاری را ایجاب میکند فراهم بشود تا یک کاری پیشرفت کند.
در برنامه ذکر شده است طی مادة یک ‹‹ تهیه مواد غذائی که آناً مورد حاجت است ›› یکقدری دقت بفرمائید مثلاً اگر بنده مدعی بشوم که آناً کیمیا تهیه و تقدیم میکنم شاید باور نفرمائید پس اشخاصی که میدانند مشکل است تهیه کردنش حق دارند که از بنده بپرسند چگونه تهیه میکنی. مواد غذائی که سمبل یا سردسته آنها گندم است باید دید چطور تهیه میشود گندم یکی از محصولات فلاحتی است اول باید کاشته شود بعد باید یک دوره زمان طبیعی را طی کند، سبز بشود تا زارع گندم داشته باشد، اینکه الآن، آناً تهیه شود ممکن نیست، در هیچ مزرعه نمیشود. پس چاره چیست؟ ناچاریم فرض کنیم که دولت یک مبلغی از مواد غذائی در اختیار خودش دارد که آناً در دسترس عامه میگذارد؛ این متبوع کجاست؟ در داخل ایران است یا در خارج است؟ اگر شایعاتی هست، اگر گفته میشود که ایران گندم دارد و بیش از حاجت دارد و احتکار میکند ما این شایعات را تکذیب میکنیم (صحیح است) گندم در ایران نیست، حالا که نیست باید رفت سراغ منابع خارجی و گندم را از خارج آورد، خارجیها مردمان درستی هستند اروپائی عادت کرده است بقول خودش عمل کند بشرط اینکه قول بدهد، گاهی ما اشتباه میکنیم قول داده شده است، درست دقت بفرمائید اگر قول داد، اگر قبول کرد اگر تعهد کرد و اگر باور کرد قطعاً انجام میدهد، قطعاً اجرا میکند. چند روز پیش در روزنامه خواندم مستر روزولت بیانیهای داده است و گفته است که من با مستر چرچیل صحبت کردم که بعد از اینکه کار فلان کشور مشترک را خاتمه دادیم به اتفاق برویم سراغ فلان دشمن مشترک دیگر ایشان گفتند که با هم قرارداد ببندیم من گفتم که من با ملت نجیب انگلستان قرارداد لازم نمی دانم ببندم حرف قول کافی است. این طرز کار آنهاست حرف قبول کافی است اما ما اسنادی در دست داریم که ما بد عمل کردیم و به آنها حالی نکردیم که ما گندم نداریم ما ثابت نکردیم، بنده سند دارم، سندش کدام است؟ در کابینه سابق یک پرتکلی امضا شده، یک صورت مجلس در کابینه سابق امضا شده، در جراید هم انتشار دادند که در آن صورت مجلس نوشته شده بود که هر گاه نمایندگان چهار دولت تصدیق کردند و قانع شدند بر اینکه مواد ضروری
و گندم در ایران مطلقاً وجود ندارد آنوقت مساعدتهای لازم خواهند کرد. این را البته آقایان در روزنامهها خواندند، این صورت مجلس دلیل قطعی بر اینست که خارجیها، متفقین ما، دوستان ما هنوز اعتقاد ندارند که ما گندم نداریم. دولتهای ما با خلوص نیت، با شجاعت، با بیان واقع سفره دل ما را باز نکردند پیش آنها و حال این مملکت را به آنها آشکار نکردند اگر کرده بودند ... (همهمه نمایندگان) (دکتر طاهری ـ آنها قول که دادند اقدام هم کردهاند) آقایان اجازه بدهند من عرایضم را بکنم ما نمیخواهیم از دوستان خودمان گله بکنیم، شکایت بکنیم، ما میخواهیم از دولت خودمان، از فرزندان برومند مملکت خودمان که اسمشان وزیر است گله کنیم بگوییم آقا ما که در تماس با آنها نیستیم، ما که نمیتوانیم اسناد را ببریم و به آنها نشان بدهیم شما میان ما و آنها فاصله هستید، شما با خلوص نیت این مسائل را به آنها ثابت کنید. این صورت مجلس را به دست هر کس بدهید که انتشار یافته دلیل سوء ظن است این دلیل بر این است که مطلب کاملاً حالی نشده است، آقایان نمایندگان محترم آیا گندم بقدر کافی در این مملکت هست (نمایندگان ـ خیر هیچ نیست) پس حالا که نیست دولت از قول مجلس شورای ملی، از قول اکثریت، از قول مناظر دکانهای نانوائی از قول خانه دارها، از قول اشخاص از قول فقرا، از قول رنجبران، از قول کارگران، از قول اعیان، از قول همه به متفقین ما بگویند که ما گندم بقدر کفایت نداریم، وقتی که نداریم باید به ما کمک بکنند و کمک هم میکنند (انوار ـ نمیدهند آقا !) خواهش دارم چوبش نزنید آقای انوار، آقا طرز زندگانی و عمل آنها طرز قول آنها با ما تفاوت دارد. بنده در اینجا اجازه میخواهم یک مثالی هم عرض کنم این مثل اینست که یک مهمانی به خانوادهای برسد ...
رئیسـ آقای نقابت دولتهای سابق هم از تذکر و اقدام مقتضی قصور نکردهاند چنانچه از مقالات جراید خارجی هم معلوم است متفقین ما هم از تنگی وضع خواربار داخلی ایران بیخبر نیستند جمعی از نمایندگان ـ آقا بگذارید حرفشان را بزنند. بفرمائید آقا.
نقابت ـ عرض کنم البته آنها هم زحمت خودشان را کشیدهاند ما هم داریم زحمت خودمان را میکشیم. می فرمائید ما زحمت خودمان را نکشیم؟ ؛ از بنده چه کاری ساخته است جز بیان حقایق. فرض بفرمائید مهمانی به خانواده یک ایرانی رسید شب است چیزی هم در دستگاه ندارد ایرانی عادتش اینست که مهمان را رد نمیکند به خانه همسایه میرود قرض میکند، حتی اینکه غذای بازار میخرد و در دیگهای خانگی میگذارد و آبروداری میکند پذیرایی میکند، اما اگر احیاناً با این مهمان یک قرارداد دوستی هم داشت این مهمان حق دارد از صاحب خانه گله کند که آقا اگر نداشتی چرا به من نگفتی من به تو کمک میکردم اینست که ناچار باید در این طور مواقع حقایق امر را آشکار کرد (صحیح است) مگر دولت آمریکا که به این مملکت در آن سال قحطی این همه کمک کرد، این همه گندم داد، این همه مساعدت کرد مگر با ما قرارداد داشت قراردادی نداشت و کمک کرد. یک مملکتی که برای آزادی ملل دیگر وارد جنگ میشود اینها هیچ قراردادی هم که نداشته باشند برای یک مملکتی زحمت میکشند جنگ میکنند. مگر چند روز پیش نبود که شنیدید صد هزار تن گندم برای ترکیه رفت البته برای ما هم میآید (هاشمی ـ تکذیب کردند) مگر فراموش فرمودید که در جلسه خصوصی گذشته گفته شد که گندم و برنج از ما خواستهاند ولی در مقابل وعده شده است که پنجاه و شش هزار تن هم عنقریب وارد میشود (صحیح است) اینجا هم آقای نخست وزیر فرمودند قرار است بیاید منتها مقدارش را نگفتند، حالا اگر عرایض بنده صحیح نیست رئیس دولت فعلی تشریف بیاورند اینجا بفرمایند مه ایران تا سر خرمن گندم دارد اگر ندارد خوب بگویند ثابت بکنند اسناد بدهند این همه حملهکردن وگوسالة بسته را کتک زدن وبعنوان احتکار دوسیهها بستن ومزاحم مردم شدن چیست ؟! آقایان ما خودمان اینکارها را میکنیم، خودمان تهیه سند
میکنیم میگوئیم آقاما همه چیز داریم (صحیح است) بگوئید که نداریم آنها هم کمال همراهی را با ما دارند ...
(محیط لاریجانی ـ آنروز که داشتیم گفتیم نخریدند) این یک نکته است که بنده خواستم بعرض برسانم وباین وسیله هم یک حقیقتی را گفته باشم وهم همکاری کرده باشم با دولت که اتخاذ سند بکنند واگر مطالبی لازم است تذکر داده شود قبلاً بعضی آقایان گله کردند که در اطراف طهران مشغول هستند بعضی زراعتها را حتی قبلاً میخرند (صحیح است) حتی زارع میگوید ممکن است آفت به گندم من بزند میگویند خوب اگر آفت زد ما ازش نمیگیریم ومساعدت میکنیم باز ازاین حرف ما یک مرتبه متوجه ماده چهاربرنامة دولت میشویم که عنوان تثبیت قیمتها است، که عنوان پائین آوردن سطح زندگانی است باز بنده میبینم هر دولتی که این ادعا را بکند مثل همان تهیة کیمیا است وباز بنده میبینم که اسباب کار جورنیست مگر اینکه یک فکر اساسی دارند (که بنده تکذیب نمیکنم والبته باید صحیح باشد) لآن فکر را میخواهند تکمیل بکنند اما تثبیت قیمت دراین مملکت فرضش این است که دولت تمام ضروریات مملکت را دردست داشته باشد وخریدار را محدود بکند نهفروشنده را، هرکس هرجنسی تولید میگند بدهد بدولت هرکس جنس وارد میکند بگذارد در اختیارات دولت، دولت هم یک تقسیم عادلانه بکند بعد هم غدغن بکند که هیچکس حق ندارد بخرد، طبعاً وقتی فروشنده مشتری نداشت بدولت میفروشد ووقتی این موضوع بتمام کلمه از ضروریات زندگی مجری شد آنوقت نتیجه میگیریم وقیمت هارا تثبیت میکنیم میگوئیم شکر مثلاً کیلوئی فلانقدر ریال این عملی است اما اگر شما دو مشتری سه مشتری توی بازار داشتید که یکی ازآنهامثل بنده محدود بود، محدودیت من محدودیت بعایدات من است محدودیت به حقوق من است محدودیت بثروت وتوانائی من است اما اگر یک مشتری دیگر توی بازار بودکه محدودیت نداشت، آزاد بود درخرید آزاد بود در پیش خرید، آزاد بود در زیادی در مصرف آنوقت دیگر شما تثبیت قیمت نمیتوانید بکنید. در چندین ماه قبل بنده اینجا حرف را مطرح کردم ومثال هم زدم که وقتی ما میرویم بدکان کفاش یک جفت کفش بخریم در آن تاریخ میگفت سی وپنج تومان ولی بلافاصله یکنفر خارجی وارد میشد ومیخرید هفتاد تومان این ترتیب یک عیبیدارد که اخلاق تولید کننده را فاسد میکند وقتی که تولید کننده میبیند بازحمت کمتر میتواند نفع بیشتر ببرد وتینه وتنبل میشود کار نمیکند بجای ده جفت تولید جنس چهار جفت تولید میکند بالاخره موجودی یک کشوری کم میشود. این موضوع اقتصادی است فکر بنده نیست اینها در تمام کتب اقتصادی هست که در مورد سور پوپولاسیون عمل میکند چه عیبی دارد که دولت بامتفقین ما با دوستهای ماوارد مذاکره بشوند بگویند که آقا تمام این عده که شما دارید تمام وارداتی که شما دارید حاجات اینها را احصا بکنید تمام اینها را روی یک صورتی بیاورید ما خودمان تهیه میکنیم بشما میدهیم آنچه را که شما دارید بما بدهید مادر انبار خودمان نگاه میداریم بشما هم میدهیم، آنها دیگر پول نداشته باشند توی بازار آزادانه بخرند، پول نداشته باشند در کارخانهها بروند، در کفاشی بروند، درپارچه فروشی بروند، در ساعت فروشی بروند، در ساعت فروشی بروند، مشتری متفرق که در بازار آمد مشتری غیر محدود خودش بازار را بهم میزند وآنوقت دولت هر حکمی که صادر میکند ومجلس هر قانونی که تصویب میکند ولو با مجازات اعدام (ممکن است که چند نفر هم اعدام بشوند) ولی تأثیر نمیکرد، قاچاق داخلی شروع میشود وآنوقت جلو قاچاق را نمشود گرفت اینها یک مسائل خیلی بارز وروشنی است بنابراین وقتی بنده میبینم ومی شنوم تهیه گندم آنی برای حوائج آنی کشور وبعد تثبیت نرخ وتعین یک مقرراتی برای پائین آوردن سطح زندگی در برنامه ذکر شده منعقد میشوم که اگر اسباب کار را جور نکرده باشند وبیان نکنند که با چه اسبابی میخواهند اینکار را بکنند بطور قطع ویقین بنده میگویم این عمل مثل کیمیا سازی است ویک قدری مشکل است وبنده ناچارم یعنی امید وارم که دولت حاضر تمام این مسائل را پیش بینی کرده باشند ویک چاره اندیشیده باشند که این کارها را بکنند وبعقیده بنده (همیشه این مطلب را تکرار کردهام باز هم میکنم)
این مملکت دفاع اقتصادی میخواهد پس باید یک هیئتی مرکب از متخصصین، از فضلا، از تجار فهمیده دعوت شوند (چون یک فرمولهائی هست در مملکت ما این را هم عرض میکنم در پرانتز که این فرمولها اسباب زحمت شده مثلاما میخواهیم ملکی را یا قناتی را بازدید کنیم نگاه میکنیم اطراف آن میبینم کی ملک زیادی دارد آنوقت برای دیدن آن قنات دعوتش میکنیم در صورتیکه این صحیح نیست ممکن است یک کسی خیلی ملک داشته باشد اما خبره نباشد اما فلان استاد مقنی که یک متر زمین هم نداشته باشد خبره باشد)
این را هم بنده عرض میکنم که از متخصصین فنی واز کسانی که اهل اطلاع هستند از کسانی که کار کرده وزحمت کشیدهاند باید دعوت شوند صرفاً اتکاء به میسیون آمریکائی نکنیم اینقدر بار روی دوش آنها نگذاریم که نتواند حمل کنند واز آنهابپرسیم که چه جور میخواهند کار کنند یک روزی ما یک عده از دکترهای اروپا برگشته نداشتیم، یک روزی ما تماس با ممالک دنیا نداشتیم، امروز رادیو ما را با دنیا متصل کرده است برق هست، تلفن هست، مسافرت کتاب هست، رفت وآمد هست بالاخره ایران هم یک گوشه از ممالک متمدنه است با تمام این اسباب کار که داریم باید با آنها بحث کنیم که باچه نوع اسبابی شما میخواهید این نتیجه را بگیرید، در یک کمیسیونی مورد بحث قرار بدهید این را حل کنید مطلب را برسی کنید بعد از آن ترتیب آن رویهای را که میشود اجرا وعمل کرد آن را بدست دولت بدهند دولت اجرا میکند، این دماغ اقتصادی باید سنجیده وفهمیده مسائل را برسی کند ویک فرمولهائی داشته باشد که قابل عمل واجرا باشد والا هرچه قال وقیل کنیم دعوی کنیم توی سر همدیگر بزنیم، بنده آقا را متهم کنم، آقا بمن حمله کند اینها دردی از دل مردم برنمیدارد روز بروز هم بدتر میشود، آخرین ششماه یا آخرین هشت ماه دورة مجلس شورای ملی است بنده میترسم یک روزی این کرسیها را ما ترک کنیم (البته بعضیها ئالا آقایانی که دارای زمینههای کامل هستند خواهند بود) ونتوانیم بگوئیم که دردی را دوا کردهایم، آنوقت یکقری باید بعمر از دست رفته تأسف خورد بهر صورت اینها یک مسائلی است که برای امور اقتصادی درنظر هست وبایستی بشود. اما در سیاست داخلی واوضاع اداری مان خراب است من نمیخواهم بگویم که حقیقتاً خراب است البته وقتی که دریک وزارتخانة فرض کنید بهداری چهار تا مدیرکل بروند بمعاون حمله کنند یا دریک جائی بگویند چون دیروز فلان وزیر رفته امروز حکمش ارزش ندارد یا فلانجا بگویند چون آقای قوام السلطنه مستعفی شد هر حکمی که داده است باطل است اینها یک سوء انتظامی تولید میکند واثبات میکند عدم رشد این افراد را (نه عدم رشد مملکت را) مملکت ایران پیش از تمام این جریانات رشید بوده امروز همهست وما مردمان متفکر داریم وخواهیم داشت واین افکار در ما هست یعنی عوامل حیات در ما هست اگر احیاناً مرض پیدا شده یک گریپ اجتماعی مبتلا شدهایم امیدواریم با این دوازده نفر با چهارده نفر طبیب حاذق که بنام دولت میپذیریم معالجه بشویم. یک مسئله که خیلی بعقیده بنده طرف اهمیت است در درجه اول قضیه مطبوعات است. مطبوعات را بایستی دولت در دست داشته باشد مجلس هم در دست داشته باشد. مطبوعات باید جزء لاینفک مجلس و دولت باشد (صحیح است) اگر احیاناً در بین آنها بعضی ناجور هستند آنها را هم در تخت لوای تربیت اجتماعی جمع آوری بکنند و این قوه را که قوه تبلیغات است برای تشحیذ اذهان برای رفع شایبه برای عدم تشویش بکار بریم. بنده خیلی متأسفم که گاهی قبل از هفدهم آذر در بعضی مطبوعات شروع کردند باینکه استشمام انقلاب میکردند که الآن انقلابی پیدا میشود و بعد هم یک حوادثی رخ داد که بشوخی بیشتر شبیه بود بعد از آن هم باز شروع شده باین حرفها. بنده خواهش میکنم، تمنی میکنم از فرزندان برومند این مملکت که مدیران جرائد و صاحبان مطبوعات هستند یک خرده توجه بکنند، یک ملت بیچاره گرفتار در دهلیز جنگ واقع شدهای را منقلب نکنند و آبی به احساسات آنها بپاشند (صحیح است) اگر توی خانههامان گندم داریم باید با دیگران بخوریم بالاخره بهم کمک بکنیم و همة ما مجموعاً یک صدا داشته باشیم و آن صدا استقلال ایران و حیات
ایران است (صحیح است ـ احسنت).
رئیسـ آقای طوسی.
طوسی ـ یک تابلوئی در اینجا گذاشته شده است که موافق و مخالف در آنجا اسامی خود را یادداشت کنند (جمعی از نمایندگان ـ کسی مخالف نیست آقا) بسیار خوب اجازه بفرمائید و چون در مذاکرات آقایان چیزی ندیدم جز یک سلسله تذکراتی از گذشته و تأسف از اینکه چرا یک مدتی از عمر ایران با سوء نیت خدای نخواسته تلف شده و باید جبران کنیم پس صحبت مخالفت نبود و تذکراتی بود (صحیح است) البته بنده هم به سهم خودم امیدوارم دولت کنونی با تجربیاتی که از سابق دارند اقدامات مؤثرتر و بهتری بکنند بلکه این فکری را که در بعضی از مغزها هست بطوری که مطلوب خاطر همه آقایان باشد انجام بدهند اینست که بنده هم به همکاران محترم خودم تأیید میکنم و تذکراتی میدهم و سعی میکنم خیلی مختصر عرض کنم. در ماده ۳ برنامه دولت اشاره شده است باصلاح به امور کارمندان دولت همچنین جناب آقای نخست وزیر هم قبل از ظهر در همین جا این وعده را فرمودند که دفع اینها مرتب خواهد شد بنده یک نکته را در نظر دارم که آقایان هم توجه بفرمایند و آن اینست که با وضعیت فعلی کشور هر قدر هم به کارمندان دولت اضافه داده شود جز اینکه سطح زندگی را بالا ببرد و بر بدبختی مستخدمین بیافزاید هیچ اثر دیگری نخواهد داشت (صحیح است) باید کاری شود که وسائل معاش آنها از هر حیث مرتب باشد که آنها تشتت و نگرانی از وضع زندگانی و خانه و عائله و اطفالشان نداشته باشند (صحیح است) حالا آن چه جور باید باشد البته بنده نمیتوانم و نمیخواهم روی آن اظهار عقیده بکنم و البته در مقابل توجهات عمیقی که دولت داشته و دارند اقدام موثر خواهند نمود (صحیح است) یکی دیگر موضوع اجحافاتی است که نسبت بمطبوعات شده است البته باز نمیخواهم ذکر کرده باشم اسامی بعضی از روزنامههای مهم را که خدمات زیادی باین کشور کردهاند و همینطور تا کنون در محاق توقیف و بلاتکلیفی ماندهاند (صحیح است) و بنده ناچارم اینجا استدعا کنم که باین کار یک صورتی بدهند که تعیین تکلیف این جرائد شده باشد و بهتر از این موقع برای این موضوع بدستم نیامد (صحیح است) دیگر این نکته است که خیلی بنده معتقد به آن و تصور میکنم اغلب آقایان در این قضیه با بنده هم عقیده باشند و آن راجع به رسیدگی به قضیه روز ۱۷ آذر است این را استدعا میکنم دولت یکقدری توجه بیشتری مبذول فرمایند تا واقعاً مسببین اصلی این واقعه معلوم شود کیست زیرا یک حرفهائی در خارج و داخل حتی در همین مجلس هم گاهی تک تک شنیده میشود ولی اینها هیچکدام مارا بمقصود نمی رساند و نتیجه ندارد ملاحظه بفرمائید آقایان چه روز بدی بود آن روز چه روز شومی بود برای ایران (صحیح است) چه روز ننگینی بود که هیچوقت قابل فراموشی نیست (صحیح است) برای هیچ کس و آبروی ما را بالمره در داخل و خارج برد بنده مخصوصاً استدعا میکنم از آقای نخست وزیر و هیئت محترم دولت که این قضیه را مورد توجه قرار بدهند که مسببین چه اشخاصی بودهاند و بزودی کشف بشود و بیشتر مجلس شورای ملی از این قسمت متشکل خواهد شد (صحیح است) یک موضوع دیگری که چندی قبل هم تذکراً عرض کردم اگر چه قابل تذکر هم نیست و خیلی کوچک است .... چندی قبل نسبت به بعضی از کارمندان از جمله کارخانجات که قرار بود آن دو ماه مساعدت بشود و نشده بود بنده با آقای وزیر پیشه و هنر وقت تذکراً عرض کردم ایشان هم وعده فرمودند اقدام در این قضیه خواهم کرد ولی باز امروز به توسط بنده شرحی به مقام ریاست مجلس شورای ملی نوشته و تقدیم کردهاند که هنوز در این موضوع اقدامی نشده و انجام نشده است در صورتی که اینها هم از خدمتگذاران این مملکت هستند و باید با آنها هم مثل سایرین مساعدت بشود (صحیح است) عرض دیگر بنده که باز هم کوچک و ناقابل است آن موضوع نفت است که عمل نفت هم در این شهر مثل عمل نان شده است در هر دکان نفت فروشی ملاحظه میفرمائید پشت سر هم چقدر جمعیت ایستادهاند بطوری که نمیشود آنها را از هم جدا کرد و ردشان نمود و اینرا هم بنده خواستم تذکراً حضورتان عرض کنم که در این باب هم توجهی مبذول
بشود. این تذکر بنده بوده و تمام رفقا هم که تذکر دادند همه موافق بودند یک قسمت دیگر هم که باید تذکر بدهم این است که دوره سیزدهم مجلس شورای ملی بلاشک مطابق صورت مجلسها اگر ملاحظه بفرمائید یک افتخارات خیلی بزرگی برای خودش باقی گذاشته است حالا هم تقریباً دو ثلث این دوره گذشته و باقی مانده است هفت هشت ماه خیلی خوب کار کرده است حالا هم البته همینطور هست و امیدواری میرود با یک نظر متفق و متحد و صمیمانه طوری بشود که این هفت هشت ماه را هم برگذار کنیم و همانطور که آقای نقابت هم فرمودند کرسیها را با افتخار ترک کنیم.
رئیسـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ بنده در ماده اول اجازه خواسته بودم (بعضی از نمایندگان ـ در برنامة دولت که مواد مطرح نمیشود)
رئیسـ بفرمائید.
مؤید احمدی ـ یک کلمه اول در تعقیب بیانات آقای طوسی میخواهم عرض کنم که این جا نظامنامه مجلس پیش بینی نکرده است والا روی دو ستون مینویسیم موافق و مخالف. بنده موافق هستم و میخواهم تذکرات خودم را در برنامه دولت بدهم حالا در کجا باید بنویسم موافق یا مخالف (نبیل سمیعی ـ در حاشیه بنویسید آقا) (خنده نمایندگان) مخالفی نیست آقا لیکن چون علاج نیست اجازه که میخواستم بنویسم توی ستون مخالف است والا کسی که مخالف نیست که کسی چیزی بنویسد. عرض کنم همینطور که فرمودند قصد ما از این که اجازه میگیریم یک تذکراتی است که به فکرمان میرسد که بدولت عرضه داریم که اگر ممکن است انجام دهند ملاحظه بفرمائید بنده بشهادت آقای رئیس چون در اطاق ایشان بود که نخست وزیر سابق هم بود که یک پیشنهادی یک نفر فرستاده بود از قم باسم بنده آوردم در آن اطاق همه تحسین کردند که به به چه فکر خوبی است بدهید بما ما اقدام میکنیم همگی این را گفتند ولی بعداً اصلاً اقدام نکردند و آن موضوع سلف خری است آقا این شوخی نیست در تمام این کشور شروع شده است (در شهرها) بخرید جو و گندم از حالا پول نقد هم پیش میدهند گندم خرواری ۲۵۰ تومان و جو ۱۶۰ تومان اوراقش هم هست راهش را عرض میکنم استدعا میکنم که آقای نخست وزیر و آقای وزیر دادگستری مخصوصاً توجه بفرمایند تمام اسنادش هم از دفاتر رسمی صادر میشود. استدعا میکنم آقای وزیر دادگستری به دفاتر رسمی بخش نامه صادر بکنند که معاملات سلف و جنس را ثبت نکنند و صورت آن اشخاص (بایع و مشتری) را هم برای دولت بفرستند ببینند اینها چه اشخاصی هستند که جنس سلف میخرند این یک حرفهای صحیح است و بعقیده بنده این کار خیلی نافعی است و خیلی جلوگیری میکند (صحیح است) عرض کنم موضوع دوم چون آقای نقابت فرمودند مجلس دوره ۱۳ اگر سر برسد باید ببینیم چه کارهائی کردهایم و خجالت نکشند آن اشخاصی که نمیشوند. عرض کنم آقا مجلس دوره سیزدهم بعقیده بنده که چند دوره هم پیش از پهلوی بودهام بعدش هم بودهام بنظر بنده خدماتی این دوره کرده که هیچ دورهای نکرده است. شما ملاحظه بفرمائید کدام دورهای . . . بنده الآن برای شما حساب میکنم شما در این دوره دویست میلیون ریالی یعنی ۲۰ میلیون تومان بدولت سابق اعتبار دادید برای خواربار در کابینه آقای قوام السلطنه ۵۰۰ میلیون ریال اعتبار دادید که من همان روز پشت تریبون گفتم من در عمر پارلمانی خودم هم چه اعتباری ندیدم. پانصد میلیون ریال برای خرید خواربار اعتبار به ایشان دادیم و یک استدعای دیگری دارم که آقای وزیر دارائی باید در نظر بگیرند و آن این است که بنده شنیدم که عایدات قند و شکر و چای و تریاک و سیگار که آنها را وزارت خواربار جزء انحصار خودش در آورده بود عایدات آنها را هم بخزانه بر نگرداندهاند (دکتر طاهری ـ آقا این جزء بودجه است چطور میشود بر نگردانده باشند) خزانه دار گفته بما نرسیده است (دکتر طاهری خلاف گفته) اشکال ندارد خزانه دار گفت نیامده است (دکتر طاهری ـ خلاف عرض کرده) الآن سرکار توجه بفرمائید معلوم میشود که خلاف عرض کرده است یا نه
اصلاً پولش را هم نداده است.
دکتر طاهری ـ نیست همچو چیزی آقا
مؤید احمدی ـ عجب حکایتی است آقا (مستشار تحقیق آن که ضرری ندارد آقا) بلی تحقیق آن ضرر ندارد که این روزها که نان فروخته میشود و قند و چای فروخته میشود پول اینها میرود بخزانه دولت یا نمیرود اشکالی ندارد توجه فرمودید این هم یکی از عوامل بود که باید آنها را دقت بکنید پس مجلس از حیث پول بعقیده بنده نهایت سخاوت را کرده است و اما از حیث همراهی قانون منع احتکار گذارنده آئین نامه گذرانده و بهش داده است دیگر مجلس شورای چه کار کند مجلس در اجرائیات که نمیتواند دخالت کند ما این کار را کردیم که این وضعیت که در این شهر و سایر شهرها است تکرار نشودلکن اجرایش که ما نیست آقا. الآن ببینید چه خبر است دکان نفت فروشی که الآن میآمدم چه خبر است در دکان نانوائی چه خبر است. بروید ببینید از متوفیات چه خبر است در کرمان عرض کنم در یک شهری که ۵۵ هزار جمعیت دارد ببینید در روز چهل پنجاه گوسفند کشته میشود به بنده نوشته بودند که سر خون آنها دعوا است و روزی چند نفر میمیرند. بنده میخواهم از آقای نخست وزیر استدعا کنم اینکه فرمودند گندم میآید به بنادر یک مقداری هم از آن را اختصاص بدهند به کرمان مردم دارند تلف میشوند و میمیرند آقا عرض کنم خدمت شما اینها عرایضی بود که بنده یادداشت کرده بودم بعرض برسانم یک موضوع دیگر این است که در تمام شهرها دو جور نان است الآن در خراسان در کرمان دو جور نان است و در جاهائی که بنده اطلاع دارم یک قسم نانی است که دولت میدهد و نان خوبی نیست و ج دارد ارزان دارد و یک قسم نان هم مپزند که گندم خالص است و یک من دو تومان اشخاصی که وسعت دارند میروند و میخرند الا تهران که این را مانع میشوند نمیگذارند اگر بخواهیم یک من نان آزاد بخریم نمیگذارند. این را که عرض میکنم بجان شما یک بسته از کرمان برای من فرستاده بودند خوردنی هم نبود یک طاقه شان کرمانی بود رفتم به پستخانه بگیرم گفتند باید وزارت خواربار اجازه بدهد. رفتم وزارت خواربار گفتند باید منع احتکار اجازه بدهد. یک ماه معطل کردند که بالاخره بنده از آن گذشتم. آقا نمیگذارند برای چه؟ بگذارید که هر کس هر چه میخواهد خوراکی وارد این شهر بکند بگذارید بیاید آقا حالا یک طاقه شان کرمانی بیاید و ندهند اما خوراکی را بگذارید وارد شود. این بود عرایض بنده و تذکرات که بنده لازم دانستم عرض کنم البته ما امیدواریم که دولت حاضر تذکراتی که آقایان میدهند و اطلاعاتی که دارند با کمال جدیت تعقیب بکنند و این مصائب را از پیش بردارند و ما هم بتوانبم کمک میکنیم.
نخست وزیر ـ (آقای سهیلی) همانطوری که عرض کردم البته این تذکرات همه بموقع و بجا و مورد توجه کامل بنده و همکارانم خواهد بود. خیلی هم لازم است و چه بسا مطالبی بود که حقیقتاً شاید ما متوجه نشده بودیم و در اینجا متوجه شدهایم و البته در اصلاح آنها خواهیک کوشید و سعی خواهیم کرد که مطابق منظور عمل شود. این یک موضوع موضوع دیگری که بنده لازم دانستم چند کلمه در اطراف آن توضیح بدهیم موضوع آمریکائیها بود که صبح در این بابت یک مذاکراتی شد و بنده لازم دانستم یک تحقیقات بیشتری کنم و ببینم که سابقه عمل چه بوده. و چه اقدامی شده و نتیجهای که بدست آوردم باطلاع آقایان برسانم اینک خلاصه گزارش وزارت امور خارجه این است که بعرض میرسانم بمناسبت نظری که دولت آمریکا در بابت اعزام افراد مسلح بایران اتخاذ نموده بود و اظهار میشد که این اقدام اصولاً از لحاظ انجام تعلیماتی برای تسریع در کار حمل و نقل بوسیله راه آهن ایران ضرورت دارد دولت ایران باستناد منشور اتلانتیک و کلیه اصول دموکراسی که مبنای سیاست دولت آمریکا را تشکیل میدهد همواره مسلم میدانسته است که دولت آمریکا بهیچوجه اقدامی را که منافعی با استقلال و تمامیت ایران باشد بعمل نمیآورد برای اینکه اعزام این نیرو بایران بمقررات منشور اتلانتیک و بموافقت دولت ایران که مبتنی برقرار داد مرضی الطرفین بشود مستند
باشد از دولت آمریکا تقاضا کرد که قراردادی در این باب منعقد شود و در این خصوص بدولت آمریکا مراجعه شده از سفارت شاهنشاهی در واشنگتن پاسخی رسیده دائر بر اینکه دولت آمریکا اصولاً با نظر دولت شاهنشاهی در اینجا که باید صورتی باینکار داده شود موافق هستند و بهمین جهت در صدد تهیه طرحی برای موافقت نامه بین دولت ایران و آمریکا در این موضوع میباشند حال ما هم امیدواریم بزودی این طرح حاضر و موافقت نامه منعقد گردد.
هاشمی ـ بسیار خوب است
نخست وزیرـ در میان فرمایشاتی که شد و آقای مؤید احمدی هم فرمودند مسئله پیش خرید بود این را بنده اقدام کردم با آقای وزیر دادگستری هم مذاکره کردم بخشنامه بدهند بتمام مأمورین و دفاتر ثبت اسناد که بهیچوجه این موضوع و این معاملات را ثبت نکنند آنچه هم که ثبت شده است البته بایستی ترتیبی داده شود تا ملغی الاثر شود. (بعضی از نمایندگان ـ باید یک قانون باشد) دیگر بنده عرایضی بیش از این ندارم و همینطور که عرض کردم تمام مذاکرات آقایان را یادداشت کردم و نظریاتی که آقایان فرمودند و تذکراتی که دادند البته به وزارتخانههای مربوطه داده میشود و اقدام خواهد شد و امیدواریم در آتیه نتیجه آنها بعرض آقایان نمایندگان محترم برسد. (صحیح است)
بعضی از نمایندگان ـ کافی است کافی است.
اوحدی ـ بنده مخالفم با کفایت مذاکرات (بعضی از نمایندگان ـ رأی رأی) اگر بنابر کفایت مذاکرات بود که بایستی قبل از ظهرکه گفتند مذاکرات کافی است مجلس روی همان مذاکرات کافی است رأی بدهد. وقتی که مجلس قبول کرد که نمایندگان عرایض خودشان را با دولت بکنند وارائة طریق بکنند مجلس نمیتواند بعد از آن دیگر مذاکرات را کافی بداند. (همهمه نمایندگان ـ مجلس میتواند)
بعضی از نمایندگان ـ رأی رأی
رئیسـ اولاً این ایراد شما وارد نیست مجلس نمتواند واین وارد نیست مجلس وقتی که لازم دید که مذاکرات کافی باشد میتواند رأی بدهد هر نوع که دلش بخواهد وبارأی مجلس کافی خواهد بود (صحیح است) آقایانی که موافقت دارند که مذاکرات کافی است برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
رأی گرفته میشود به برنامه دولت موافقین ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ آراء بعمل آمد۸۹ اوراق رأی و۲ ورقه سفید شماره شد)
رئیسـ عده حاضر در موقع اعلام رأی ۹۹ نفر برنامه دولت با ۸۹ رأی تصویب شد.
[ ۵ ـ تصویب گزارش کمیسیون بودجه و خارجه و فرهنگ راجع به تجدید استخدام آقای پروفسور ابرلین ]
رئیسـ بعضی از آقایان پیشنهاد میکنند که قرار داد استخدام پرفسور ابرلین مطرح شود (صحیح است) گزارش کمیسیون بودجه خوانده میشود. گزارش از کمیسیون بودجه: کمیسیون بودجه لایحه شماره ۴۷۶۳۹ دولت راجع به تجدید استخدام آقای پروفسور شارل ابرلین را مطرح نموده با پیشنهاد دولت موافقت واینک گزلرش آنرا که عین ماده
واحده پیشنهادی است تقدیم میدارم.
رئیسـ گزارش کمیسیون امور خارجه:
گزارش از کمیسیون امور خارجه: کمیسیون امور خارجه لایحه شماره ۴۷۶۳۹/۲۹۴۸۵ دولت راجع به تجدید استخدام آقای پروفسور شارل ابرلین تابع دولت فرانسه را مورد شور قرار داده از نقطه نظر تابعیت با استخدام ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیسـ گزارش کمیسیون فرهنگ.
گزارش از کمیسیون فرهنگ :کمیسیون فرهنگ لایحة شماره ۴۷۶۳۹/۲۹۴۸۵ دولت راجع باستخدام آقای پروفسور ابرلین را مورد شور ومطالعه قرار داده وبالایحه نامبرده موافقت نمود اینک گزارش آن تقدیم بمجلس شورای ملی میگردد.
رئیسـ عین ماده واحده پیشنهادی خوانده میشود.
ماده واحده ـ وزارت فرهنگ مجاز است قرار داد استخدامی آقای پروفسور شارل ابرلین برای مدت دوسال با شرایطی که در قانون نهم بهمن ماه ۱۳۱۸ راجع باستخدام ایشان بتصویب رسیده است تمدید یا تجدید نماید
رئیسـ آقای ملک مدنی.
ملک مدنی ـ خدمات وسوابق پروفسور ابرلین برهمه ماها پوشیده نیست وایشان بعقیده بنده خدمت خودشان را بخوبی انجام دادهاند ومعلوم است که در گذشته خوب انجام دادهاند وتجدید کنترات ایشان هم دلیل براین است که در گذشته خوب توانسته است انجام وظیفه کند (صحیح است) البته همینطور همانتظار داشتیم چون ایشان از آن مردم خیلی وظیفه شناس هستند ووظیفه خود را بخوبی انجام میهند موضوعی را که بنده خواستم یاد آور شوم تهیه بودجه برای سال آتیه که نزدیک است میباشد ومطلب دیگری که میخواستم عرض کنم این است که درسال آتیه (آقای دکتر سیاسی وزیرفرهنگ هم سابقه دارند) خطاب بنده به آقای صالح وزیر دارائی است دراین موقع که بودجه تدوین میشود باید یک مساعدت بیشتری ویم اعتبار بیشتری در نظر بگیرد که قسمت دانشکده پزشکی توسعه بیشتری پیدا کند. بیاد داشته باشید چند نفر از کمیسیون بودجه آمدیم در وزارت فرهنگ در آنجا یک عده زیادی داوطلب ورود به دانشکده پزشکی بودند وتوضیحاتی که آقای دکتر امیر اعلمدادند فرمودند که جا درسالن تشریح کافی نیست وباید یک اعتباری در بودجه سال آتیه پیش بینی شود که ما بتوانیم شاگردان بیشتری در آنجا قبول کنیم. تصور میکنم موضوع بهداشت وبهداری هم جای بحث نیست چون ما متأسفانه طبیب کافی نداریم. بنده یاد دارم موقعی که آقای نخست وزیر وزیر کشور بودند در همین موضوع در کمیسیون بودجه ایشان توضیحاتی دادند ومن خاطرم هست که صورتی که ازتمام کشور آورده بودند در کمیسیون خاطرم میآید که شاید در حدود چهار صد وخوردهای بود وفرمودند در کرمان چون در آنجا استاندار بودم یک ایالت باین پهناوری فقط چهار نفر طبیب دیپلمه دارد دراین موقع که بودجه سال آتیه تهیه میشود بنده خواستم استدعا کنم از آقای وزیر دارائی واز هیئت دولت که باین امر حیاتی یک توجه بیشتری بفرمایند واز هر جا شده یک اعتبارات زیادتری برای توسعه دانشکده پزشکی پیش بینی کنند زیرا مملکت ما خیلی بیشتر ازاین احتیاج به طبیب دارد متأسفانه یکی از آقایان در خاطرم هست در برنامه دولت تذکراتی راجع به نبودن بهداشت ونبودن طبیب در ولایات دادند، البته هیچ شک وتردیدی نیست که اصل رسیدن باین منظور قضیه طبیب است واگر دانشکده مان ترتیب پیدا کند یعنی دانشکده پزشکی البته این منظور بهتر عملی میشود. این است که استدعا میکنم برای این موضوعی که مورد توجههمه است دولت حاضر یک قدمهای اساسی بردارد واین رشته حیاتی را تقویت کند که ما بتوانیم درسالهای بعدیک عده بیشتری طبیب از دانشکده بیرون بیاوریم که بولایات فرستاده شود.
رئیسـ آقای دکتر طاهری موافقید؟
دکتر طاهری ـ بنده موافقم ولی یک تذکری دارم.
روحی ـ پس صبر بعد ازیک مخالف.
دکترطاهری ـ بنده موافقهستم با ماده واحده ولی این عبارتی که نوشته شده برای اجازه تجدید استخدام پروفسور ابرلین که واقعاً از مستخدمینی بود که خدمت مهمی کرد برای دانشکده پزشکی وتجدید استخدام ایشان هم بمنظور قدردانی ایشان است لیکن خیلی مبهم وگنگ نوشته شده است وبنده هم اتفاقاً در آن روز درکمیسیون بودجه نبودم که اصلاح کنم از چیزهائی که در لوایح استخدامی مستخدمین خارجی بایست مجلس شور بکند یکی مدت استخدام است ومدت استخدام هم ابتدا وانتهائی لازم دارد اینجا در لایحه نوشته شده که استخدام پروفسور ابرلین را تمدید وتجدید بکند. معنی تجدید عبارت ازاین است که وقتی مدت خدمت تمام شد بعد استخدام شروع میشود تمدید عبارت از آن است که اگر فاصله پیدا نشد از تو شروع شود. بنده حالا استدعا میکنم از آقای وزیر فرهنگ که استخدام ایشان چون در شهر یور خاتمه یافته وایشان اینجا نبودند از این جهت استخدام ایشان باید تجدید شود. نبابراین کلمه تمدید را بردارند وبنویسند استخدامش تجدید میشود البته مدت استخدامشان از موقعورود به ایران است این را حالا پیشنهاد میکنم.
وزیر فرهنگ ـ (آقای دکتر سیاسی) ـ این دوکلمه تمدید وتجدید که دراینجا ذکر شده است اتفاقاً در کمیسیون فرهنگ که خود آقای دکتر طاهری تشریف داشتند همین اظهار را کردند وتمدید را حذف کردند وبنده موافقت کردم باحذف آن چون البته تجدید میشود استخدام ایشان واما مبدأ استخدام او هم روزی است که تصویب میشود. قرار داد او هم حاضر است وبمحض اینکه تصویب شد حرکت خواهند نمود .(صحیح است)
رئیسـ آقای دشتی.
دشتی ـ بنده موافقم.
رئیسـ آقای دکتر سنگ (دکتر سنگ ـ بنده موافقم) آقای اورنگ (اورنگ ـ موافقم) آقای امیر تیمور.
امیرتیمور ـ همانطور که همکار محترم بنده آقای ملک مدنی اظهار نمودند پروفسور ابرلین از اشخاصی است که حقیقتاً با صداقت خدمت کرده است وتوانسته است کعه جلب رضایت وزارت متبوعه وکشورما را بکند. البته این تجدید استخدام هم صرفاً از نظر قدردانی است که یک شخص خارجی که درایران خدمت کرده است استخدام اورا تجدید کنیم .(صحیح است)
رئیسـ آقای یمین اسفندیاری.
یمین اسفندیاری ـ بنده موافقم.
رئیسـ آقای افشار.
افشار ـ موافقم.
رئیسـ آقای رضوی.
رضوی ـ البته استخدام آقای پروفسور ابرلین که اغلب از آقایان هم مذاکره فرمودند وآقایانی هم که مذاکره نفرمودند معلوم شد موافق هستند وحاکی از قدردانی نسبت به یم مستخدمی که باصداقت انجام وظیفه نموده است واز زحمات واز عملیاتش رضایت داریم وبهیچوجه هم درتمام دوره خدمتش از هیچ یک مراحلی که تماس داشت کلمهای که حاکی از عدم رضایت باشد از او شنیده نشده است ولی عرضی که بنده داشتم این بود که چون در ماه اسفند موقع تقدیم بودجهها است ودارند بودجه میآورند بنده خواستم از فرصت استفاده کنم واز آقای وزیر فرهنگ استدعا کنم که در سال حاضر بموجب وعده که شده بود قرار بود یک دانشکده پزشکی در بعضی از ایالات منجمله در فارس تشکیل شود که احتیاج وضرورت بسیاری برطرف شود با نظری که راجع به اضافه کردن بودجههای بهداری برای امسال هست وبانبودن پزشک معالج بخصوص در دهات وقراء وقصبات وضعیت آنجاها درخطر است. عرض کنم باید یک خدمتی بکنیم که باین وسیله بتوانیم افرادی که در محل مهیا ازبرای درس خواندن هستند ونمیتوانند ازبرای سختی وگرانی معیشت شان به تهران بیایند آنجا وسیله تحصیلشان فراهم شود ودیگراینکه همانطور که وعده شده
بود ایالات هم از بودجه بیشتر برخوردار شوند واستفادة بیشتری ازاین راه برای آنها قرار بدهند.
رئیسـ آقای روحی.
روحی ـ عرض کنم دراین موقع خواستم یک تذکری مخصوصاًبه هیئت محترم دولت راجع به خارجیهای روزمزد عرض کنم. این طرز طرز خوبی نیست آقااگر مستخدمین خارجی مستخدم ایران هستند که بایستی لایحه استخدام آنها بیاید به مجلس وصلاحیت آنان در کمیسیون امور خارجه محرز شود (کنترات بشوند واگر غیر از این باشد معلوم میشود اینها صلاحیت ندارند اگر یک آدم روز مزدی استوصلاحیت ندارد نباید استخدام شود).
افشار ـ این مربوط بهابرلین نیست واو روز مزد نیست.
روحی ـ آقا صحبت ابرلین نیست بنده کاملاً باایشان موافقم آقا خوب گوش بدهید بعد حرف بزنید توجه نمیکنید بعدمیگوئید صحبت ابرلین است. صحبت از مستخدمین روز مزد خارجی است مخصوصاً بدولت تذکر میدهم که این قسمت را موافقت بکنند اگر یک خارجی است بیاورندیکسال یا دوسال استخدام بکنند وهویت اورا مجلس تصدیق کند وصلاحیت او را هم قبول کند آن وقت حقوقی بهش بدهیم. واگر غیر از این باشد معلوم نیست چه مسئولیتی دارد واگر پس فردا یک کار خلافی از او سرزد مسئولیتش معلوم نیست با کجا است در صورتیکه دولت درمقابل مجلس مسئول است پس باید باین کار ترتیبی بدهند.
رئیسـ آقای اعتبار.
اعتبار ـ عرض کنم البته بروز این احساسات از طرف آقایان نمایندگان محترم بد نبود پروفسور ابرلین یک سرمشقی است برای تمام مستخدمین خارجی ما که چون مورد توجه نما یندگان مجلس است امیدواریم که آنها هم سعی بکنند همین وضعیت را احراز بکنند نکتهای را که آقای روحی فرمودند این ارتباط دارد به قانون بودجه دورة ششم ومتمم بودجه که در ماده ۲۵ است. خیال میکنم بدولت اجازه داده شده است که مستخدمین خارجی را لدی الاقتضا بطور روز مزد استخدام بکند
روحی ـ مال راه آهن بود مال عملیات راه آهن بود سوء استفاده شده.
اعتبار ـ البته در آن موقع دلایلی بود که دولت این اختیار را لازم میدانست وهمنطور که فرمودند مربوط به موضوع راه آهن بود که یک مستخدمینی را احتیاج داشتند که نمیتوانستند قرارداد آنها را بمجلس بیاورند ولی امروز بنظر بنده آن قسمت مرتفع شده والبته دولت بایستی توجه بکند در قانون متمم بودجه که مربوط بسال ۱۳۰۵ میباشد و ماده ۲۵ آن مربوط باین امر است آنرا الغاء بکنند وبعد به بهترین صورت عمل کنند البته دولت میتواند هر مستخدم خارجی را استخدام بکند ولی بایستی مطابق قانون اساسی لایحه استخدام او را به مجلس شورای ملی تقدیم کند و ما هم در کمیسیون این تصمیم را داشتیم و این تصمیم را هم کمیسیون گرفته است و البته هر لایحهای که مطابق این نظر باشد و از طرف دولت پیشنهاد شود مورد موافقت است و این را خواستم مخصوصاً عرض کنم که این نظر بوده است و انشاءالله عمل خواهد شد (صحیح است)
رئیسـ آقای معدل فرمایشی داشتید؟
معدل ـ عرضی ندارم.
رئیسـ آقایانیکه موافقند با قرارداد . . .
ملک مدنی ـ اجازه بفرمائید تذکری که آقای دکتر طاهری دادند وارد بود باید کلمه تمدید حذف شود
رئیسـ آقایانیکه موافقت دارند با قرارداد آقای پروفسور ابرلین با اصلاحی که شد و آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ آراء بعمل آمده ۸۴ ورقه رأی شماره شد)
رئیسـ عده حاضر در موقع اعلام رأی ۹۲ نفر پیشنهاد دولت باکثریت ۸۴ رأی تصویب شد.
رئیسـ آقای نخست وزیر فرمایشی دارید؟
نخست وزیر ـ بنده با اجازه از همکاران خودم خواستم سپاسگذاری و تشکر کنم از آقایانیکه با ورقه سفید اظهار اعتماد بدولت کردند و امیدواریم با تائیدات الهی و توجهات و مساعدتها و کمکهای آقایان نمایندگان محترم در انجام خدماتی که بما رجوع شده است توفیق حاصل شود.
وزیر دارائی ـ بطوریکه خاطر آقایان مستحضر است دوره قانونی دیوان محاسبات مدتی است خاتمه یافته و در این قسمت بی تکلیف هستیم اینست که خواهش میکنم که نظر مجلس راجع باعضای جدید زودتر اعلام شود.
چند نفر از نمایندگان ـ بماند برای اول جلسه آینده
[ ۶ ـ موقع و دستور جلسه آتیه ـ ختم جلسه ]
رئیسـ در جلسه آتیه تمام میشود. اگر تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)
روز پنجشنبه ۶ اسفند ماه سه ساعت قبل از ظهر دستور هم لوایح موجوده.
(مجلس ۶ ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری
قانون
تصمیم قانونی
دائر بابراز رأی اعتماد به کابینة آقای سهیلی نخست وزیر
مجلس شورای ملی در جلسه دوم اسفند ماه یکهزارو سیصد و بیست و یک برنامه کابینه آقای علی سهیلی نخست وزیر را با کثریت عده حاضره (۸۹ رأی از ۹۹ نفر حاضره) تصویب و در نتیجه به کابینة نامبرده ابراز رأی اعتماد نموده است.
این تصمیم در جلسه دوم اسفند ماه یکهزار و سیصد و بیست و یک بتصویب مجلس شورای ملی رسیده است
رئیس مجلس شورای ـ حسن اسفندیاری
قانون
اجازه تجدید استخدام آقای پروفسور شارل ابرلین
ماده واحده ـ وزارت فرهنگ مجاز است قرارداد استخدامی آقای پروفسور شارل ابرلین را برای مدت دو سال با شرایطی که در قانون نهم بهمن ماه ۱۳۱۸ راجع به استخدام ایشان بتصویب رسیده است تجدید نماید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دوم اسفند ماه یکهزار و سیصد و بیست و یک بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ حسن اسفندیاری