مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۲۰ نشست ۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۲۰ نشست ۹
مجلس یک ساعت وسه ربع پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید.
صورت مجلس پنجشنبه بیستم آذرماه را آقای طوسی(منشی)قرائت نموده اند**
- تصویب صورت مجلس
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس - درصورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد - خیر) صورت مجلس تصویب شد.
- بقیه مذاکرات در برنامه دولت
۲ - بقیه مذاکرات در برنامه دولت
نخست وزیر - درجلسه گذشته چندنفراز آقایان نمایندگان محترم بیاتانی فرمودند درباره برنامه دولت که مطرح مذاکرهاست که بسیاری ازآنها توضیحات وتذکرات بودتوضیح دربعضی مطالب که اکثر محل توجه هیئت دولت هم بوده وهست و در هر صورت ما از بیانات آقایان استفاده کردهایم باز هم حاضریم که استفاده کنیم. بنده بماسبت بیاناتی که در جلسه گذشته شد مقتضی میدانم که بعضی عرایض را بکنم. از جمله بعضی ازآقایان اشاره فرمودند در باره سیاست خارجی واظهار میل کردند باین که درسیاست خارجی دولت مذاکره بشود. بنده هم عقیدهام این است که خوبست بلکه هم لازم است که گاهی اوقات سیاست خارجی دولت درمجلس شورای ملی مطرح مذاکره بشود(صحیح است)سیاست خارجی مایکه تمام دول امروز مدارش بر این جنگی است که درحال جریان است. خاطر آقایان بخوبی مستحضر است که دامنه این جنگ روزبروز توسعه پیدا کردهاست تا جائی که امروز تقریباً تمام دنیا را گرفتهاست و کمتر جائی است بلکه شاید جائی نیست که مستقیم یا غیر مستقیم از این جنگ نصیبی نداشته باشد ناچار ما هم همین حال را داریم. حالا باید بخاطرآورد وقایع شهریور ماه گذشته را در آنموقع قوای دولتین شوروی و انگلیس داخل خاک ماشدند و عملیاتی کردند دولت مصلحت ندید با آنها ستیزگی بکند و مقتضی دیدند که ترک مقاومت بکند و با نمایندگان آن دو دولت مشغول مذاکره شدیم و مذاکرات ما منتهی شد بمبادله مکاتباتی که در همان شهریور ماه آنها را به مجلس آوردیم و آقای وزیر امور خارجه قرائت کردند و خاطر آقایان چه بود و عموم ملت از قضایا مسبوق شد که علت وقوع این وقایع چه بود. بنده فرض میکنم که اگر از خود حضرات آقایان شورویها و انگلیسها هم بپرسیم اینطور جواب خواهند داد که این جنگ از برای ما یک مسئله حیاتی و مماتی است حکایت جنگهای سابق نیست سابقاً وقتی دو دولت با هم جنگ میکردند سر یک موضوع خاصی بود مثلاً برای این بود که یک قطعه خاکی از آن دولت بگیرند یا خاکی که آن دولت از آنها گرفتهاست پس بگیرند وقتی که یک طرف مغلوب میشد اینطور نیست این جنگ جنگی است که اگر مغلوب شویم دشمن ما وجود ما. و حیثیات مارافانی خواهد کرد بنا براین ما مجبوریم که بهر وسیله متوسل بشویم که مانع این پیش آمد بشود از جمله آلمانها رسم دارند که هر جا هستند بهر قسم که میتوانند بر ضد ما کار کنند و برای ما مشکلات بتراشند و فتنه انگیزی میکنند و ما مطلع بودیم که در ایران هم جماعت کثیری از آلمانیها جمع شده بودند چهار صد پانصد نفر آنها که مردمان کاری هستند مشغول بهمین عملیات هستند و تهیه میدیدند که فتنه بزرگی را ایجاد کنند بدولت شما هم این تذکرات را دادیم و توقع کردیم تمنی کردیم رفع این شر را بکنند دولت شما اعتنائی که میبایست بکند نکرد و ما مجبور شدیم بالاخره خودمان عمل کنیم.
در هر حال این زبان حال آنها است این امور واقع شد و موافقت شد با آنها که آلمانها از خاک ما با ترتیبانی بیرون بروند پس از آنکه این نگرانی تا اندازه رفع شد آمدند و بما پیشنهاد کردند بیائید با ما یک پیمان اتحاد به بندید چرا؟ علت این پیشنهادی که بما کردند و میکنند چیست باز از قول آنها یعنی چه از مطالبی که استنباط میکنیم و چه از چیزهائی که صراحاً و مستقیماً بما گفتهاند و چه از از آنچه که غیر مستقیم از آنها استنباط کردیم میتوان زبان حال آنها را اینطور فرض کرد که میگویند مواقع جغرافیائی مملکت شما که با دو دولت همسایهاست طوری است که ما دو دولت که هر دو مشترکاً داخل در جنگ هستیم با یک دشمن قوی باید متفقاً و جداً در دفاع و حفظ خودمان بکوشیم و مجبور یم و نا چاریم با همدیگر ارتباط و اتصال داشته باشیم برای اینکه بتوانیم بهم کمک کنیم.
مواقع جغرافیائی کشور شما طوری است که امروزه مخصوصاً در نتیجه پیش آمدهای این جنگ بهترین وسهلترین راه از برای ما عبور از کشور شما است و ما میخواهیم بوسیله مملکت شما بهمدیگر ارتباط پیدا کنیم و قوا و مهمات ببریم و بیاوریم و ما از این مقصود نمیتوانیم صرف نظر بکنیم برای این که گفتیم این مسئله برای ما حیاتی و ممانی است این علت از برای این که بکشور شما نظر داریم و میل داریم با شما همکاری کنیم علت دیگر این است که باز نظر بموقع جغرافیائی شما دشمن ما کشور شما را که با هر دوی ما همسایهاست میتواند وسیله قرار دهد برای اینکه بما آسیب بزرگ برساند و ما محتاج هستیم و مجبوریم که جلو این وسائل را بگیریم و تدارک و تهیه این کار داشته باشیم برای اینکه دشمن اگر بخواهد کشور شما را از برای آسیب رساندن به ما وسیله قرار دهدجلوگیری کنیم این علت اصلی است که ما به کشور شما و به همکاری شما محتاجیم.
حالا هم این اعمال را میکنیم این کارها واقع میشود ولیکن بنا بر پش آمدهائی که واقع شد این عملیات بصورت اشغال خاک شما صورت میگیرد و ما این مطلب را خوش نداریم زیرا که با شما دشمنی نداریم، بلکه میخواهیم با شما دوست باشیم و این کارها را از روی اجبار میکنیم و این مقاصد را باید انجام بدهیم اگر شما با ما مساعدت بکنید این علامت دوستی شما خواهد بود و اگر نکنید آنوقت ما نمیتوانیم نسبت بشما احساسات دوستانه داشته باشیم پس اگر شما با ما یک پیمان اتحادی به بندید که این مقاصدها را حاصل کند ما در عو ض تعهد میکنیم که استقلال و تمامیت خاک شما و حاکمیت شما را رعایت کنیم و بداریم و بلکه اگر مزاحمتی از طرف دولت دیگری هم بشما بشود و تجاوزی بشود ما حاضریم که از شما دفاع کنیم و این زمان هم که جنگ دنیا را گرفتهاست و اثرات نامطلوبی را برای شما من جمله در امور زندگی و اقتصادی شما خواهد داشت ما متعهد میشویم هر چه از دستمان برمی آید به شما کمک کنیم که کمتر در تحت این تاثیرات واقع شویم و صدمه بخورید و وقتی هم که جنگ تمام شد قوای خودمان را از خاک شما میبریم و تعهد میکنیم که در نتیجه جنگ هم در اوقاتی که انجمنهای صلح و انجمنهای بین المللی تشکیل میشود منافع شما را محفوظ بداریم و هیچ اقدامی و هیچ امری که برخلاف مصلحت شما باشد و برخلاف استقلال شما باشد و برخلاف تمامیت خاک شما باشد ما موافقت نکنیم. این را هم ضمناً خود بنده باید عرض کنم که این مساعدتی که میگویند در امور اقتصادی به شما میکنیم تا یک اندازه تا بحال هم کردند و این را باید انصاف داد که مثلاً خواربار , گندم , قند و شکر یک مقداری که لازم بود رساندهاند و بعداً هم قول دادهاند که باز هم برسانند و کمک کنند و اینکه بعضی تصور میکنند که انگلیسها خواربار و قند و شکر ما را میبرند این صحیح نیست حقاً باید انصاف داد و کسی را نباید متهم کرد. حالا از آنطرف راجع به این اتحاد میگویند این اتحاد شما را مجبور به جنگ هم خواهد کرد و عملیات جنگی خواهد کرد؟ نخیر ما از شما شرکت در عملیات جنگی نمیخواهیم ما از شما کمک اشخاصی نمیخواهیم ما هیچگونه توقعی نداریم از اینکه شما برای خاطر ما فداکاری از حیث اشخاص بکنید جوانهای خودتان را فدا کنید حتی هیچ توقع نداریم که تهیه و تدارک جنگی کنیدتا بدرجه که اگر اسلحه یا مهمات زیادی هم داشته باشید ما حاضریم از شما بخریم و ممنون هم میشویم از شما و توقع این را ندارم که به ما کمک جنگی کنید که از حیث اسلحه و مهمات و چه نفرات و خیال شما راحت باشد و در عهد نامه هم ذکر میکنیم که عملیات جنگی بر عهده خود ماباشد ما البته قوای لازم داریم و باید هم داشته باشیم اما توقع ما از شما این است که فقط اکتفا کنید باین امنیت داخلی خودتان را حفظ کنید و شاهد براین اتحاد که شما با ما میکنید و مجبور نمیکنید شما را که با ما وارد در جنگ بشوید این است که مثلاً دولت ترکیه از اول جنگ با ما متحد بودهاست حالا هم که بیست و هفت ماه از جنگ میگذرد دولت ترکیه وارد در جنگ نشدهاست این هم عرض کردم زبان حال آنها است در علت پیشنهاد عقد اتحاد۰دولت ایران بعد از این کارها و مشاوراتی که بعمل آورد مقتضی دید در این باب داخل مذاکراه شود و این پیشنهاد را ردنکند ما هیئت دولت سابق تقریباً از بدو تشکیل تا حالا که تقریباً سه ماه میگذرد مشغول این مذاکرات بودهایم و البته عقد یک اتحادی مثل یک معامله ایست بین دو نفر که با هم معامله میکنند سعی دارند هر کدام معامله را به منافع خودشان نزدیکترکنند باین جهت بودهاست که این مذاکرات طول کشیدهاست و حالا تقریباً تمام شدهاست و ترتیب را هم اینطور دادیم که وقتی عقد نامه حاضر شد به مجلس شورای ملی وتحت مشاوره ومطالعه مجلس قرار بگیردواگر موافقت شد امضاء شود.
این قسمت راجع است به روابط ما باین دو همسایه.
اماراجع به همسایههای دیگرمان چندان چیز تازه نداریم که عرض کنم یکی از همسایههای ما دولت عراق است.
این دولت هم متأًسفانه در نتیجه جنگ گرفتار تشنجاتی شدهاست ولیکن این مسئله تأثیری در روابط ما با دولت عراق نداشتهاست و روابط ما با آن دولت کماکان دوستانهاست.
همسایه دیگر ما افغانستان است با دولت افغانستان هم دوستی و یگانگی ما کماکان دراعلی درجهاست موقع جغرافیایی افغانستان قدری بهتر از ما است و باین جهت کمتر از ما گرفتار جنگ شدهاست ولیکن همچو هم نیست که بکلی مصون مانده باشد. در هر صورت امیدواریم که بیش ازاین باین دولت دوست ما از جنگ صدمه وارد نیاید دولت دیگر همسایه ما دولت ترکیهاست آقایان مستحضرند که بنده شخصاً نسبت به ترکیه علاقه مخصوصی دارم بواسطه اینکه از بدو تأسیس سیاست جدید مابین دولت ایران ودولت ترکیه بنده دخیل و واسطه این کار بودهام. خاطر آقایان مستحضر است که سابق براین یعنی در زمان دولت عثمانی روابط ایران و عثمانی ترکیه چندان تعریفی نداشت بسیاری اوقات با هم جنگ کرده بودند و اوقاتی هم که باهم جنگ نکرده بودیم و ظاهراً صلح و صفا داشتیم باطناً مهر و محبتی نداشتیم.
خوشبختانه دولت ترکیه جدید سیاستش چه در امور داخلی و چه در امور خارجی بکلی با سیاست دولت عثمانی متفاوت بود و حاضر شد آن دولت بعضی خیالات باطل را که با ما سابقاً داشتند ترک کنند و طرح دوستی و محبت بریزند. در دفعه اول تقریباً چهارده سال قبل از بنده بریاست وزراء مفتخر بودم در آنموقع یک عهدنامه دوستی بادولت ترکیه جدید منعقد کردیم و چنین اتفاق افتاد که بعد از آن بنده مأموریت پیدا کردم درترکیه و در آنجا سیاست جدید دولت تازه ترکیه را یعنی دولتی را که رئیس او مصطفی کمال آتاترک مرحوم بود به رأی العین دیدم و مطمئن شدم و دولت خودم را مطمئن کردم باین که دولت نسبت بما سوء نیتی ندارد وصمیمیتی را که اظهار میکنند حقیقت دارد اساس دولت ترکیه و ایران از آن زمان محکم شدهاست و ممکن است که آقایان شنیده باشند وملتفت شده باشند که مثلاً اخیراً دریکی از روزنامههای ترکیه یک شرحی نوشته شده بود نسبت به ایران که چندان بوی محبتی از آن نمیآمد و آقایان روزنامه نویسهای ما هم این مطلب را دیدند و متأثرشدند و اظهار عقیده و گله کردند ولی بنده مطمئن بودم و هیئت دولت ترکیه هم صراحتاً گفتند و اطمینان دادند باینکه این حرفها را شما منتصب بدولت ترکیه نکنید این یک شخصی است یک نفری است که خیالاتی دارد گاهی اوقات چیزهائی اظهار میکند که ما از او راضی نیستیم نه تنها نسبت بشما این اظهارات را کردهاست نسبت بمقامات دیگر هم حرفهائی زدهاست که هیچ مناسبت نداشتهاست و این را مطمئن باشید که از ناحیه ما نیست و حتی خیلی هم در نظر ما ناپسند آمد. اما روابط ما با دول دیگر یعنی دولی را که غیر از همسایههای خودمان هستند هیچ عرضی ندارم زیرا متأسفانه تقریباً روابط ما با غیرهمسایگان مقطوع است راه رفت و آمد نیست با بعضی که رسماً مقطوع شدهاست و با بعضی هم که راسماً مقطوع نشدهاست عملاً مقطوع شدهاست گمان میکنم که سیاست خارجی دولت را کاملاً برای آقایان روشن کردند حالا دو کلمه از تعبیر مطالب دیگری که آقایان نمایندگان در جلسه گذشته اظهار فرمودند میخواهم عرض بکنم بیانات خیلی مفصل بود نمیتوانم در آنها وارد شوم و ضرورت هم شاید نباشد. اجالتاً مختصراً عرض میکنم مثلاً بیانات آقای نوبخت که خیلی مفصل هم بود یک مقداری از آنها را که ملاحظه فرمودید حکایت زمان ماضی بود وربطی به حالا وبرنامه دولت نداشت و یک مقداری از آنها هم که ممکن بود راجع بزمان حال باشد لازم است عرض کنم که بسیاری از اظهارتی که کردهاند اطلاعاتی که دادند از روی اشتباه بود نمیخواهم بنده یک یک آنها راعرض کنم زیرا خیلی وقت میگذرد نمیخواهم عرایضم طولانی شود مثلاً فرمودند میخواهند لباس نظامیان راعوض کنند هیچ همچو چیزی نیست هیچ همچو مذاکره نشدهاست درصورتیکه فرضاً هم شده باشد چه ضرری بدنیا و آخرت ما وارد میآیدکه لباس نظامیان ماعوض شود؟ بنده مکرر در عمرخودم دیدهام که لباس نظامیان ما عوض شده لباس سربازان ما در زمان ناصرالدین شاه جور دیگری بود و بعد عوض شد و بعداً هم مکرر عوض شد (انوار - یک کلاه را فقط عوض کردند) در هرصورت این مطلب صحت ندارد و همچو چیزی نیست نه در هیئت دولت صحبتی شدهاست نه در وزارت کشور.
یک چیز دیگر مثلاً فرمودند راجع به عطیه ملوکانه که در تقسیمش تبعیض کردند و طهران را ترجیح دادهاند بر شهرستانها این هم حقیقت ندارد عطیه ملوکانه که برای مساعدت زندگانی نظامیان داده شده بود بنابراین گذاشتند که بیک طبقه از نظامیها داده شود یعنی از درجه سرهنگ دومی به پائین که هرکدام به مناسبت اینکه تاکنون به نظامیها یک پاداشها و حقوق کافی داده نشدهاست و دست تنگ هستند به آنها کمکی از برای مخارج زمستانشان بکنند و آن طبقه را که معین کردهاند همه را بالسویه دادهاند و راحع بهمه جا این تقسیم را کردند و تبعیضی نشدهاست. نسبت به کسانی که در قضایای اخیر شهید شدهاند قرارشد ببازماندگان آنها از این عطیه ملوکانه معادل سه ماه حقوق آنها کمک شود برای اینکه فعلاً به فوریت یک افاقه در کار آنها بشود علاوه برآن حقوق هم به موجب مقرراتی که در وزارت جنگ است به این بازماندگان که البته استحقاق این را دارند که دائماً بآنها مساعدت بشود یعنی وظیفه بآنها داده شود و فعلاً چون مقرراتی نیست و محلی نیست وزارت جنگ عنقریب یک لایحه مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد کرد که یک ترتیبی اتخاذ بشود که بازماندگان این شهدا بتوانند وظیفهای را که استحقاق دارند بگیرند (صحیح است) اظهار تأسف فرمودند جماعتی از نظامیان این اوقات بمناسبت سن و مناسبات دیگر بازنشسته شدند برای اینکه اینها هم در این عمل بازنشستگی فوراً یک سکته بزندگانیشان وارد نیاید معادل دو ماه به آنها داده شده (وزیر جنگ - بافسران بازداشت شده نه بازنشسته) بلی افسران بازداشت شده. دیگر اظهار تأسف کردند مثل اینکه اعتراض کردند از انحلال اداره بازرسی مالی وزارت جنگ درصورتیکه بعقیده بنده کار خوب کردند زیرا که امور مالی وزارت جنگ مثل امور مالی سایر وزارتخانهها در تحت بازرسی وزارت دارائی رفتهاست (صحیح است) در هر صورت اداره بازرسی دارائی وزارت جنگ چیز بیفائده بود و انحلال او هم مطابق اصول بود و هم مطابق صرفه جوئی از این قبیل بود اینکه عرض کردم اطلاعات آقای نوبخت کافی نبوده و در بسیاری از این موارد برای ایشان اشتباهاتی دست دادهاست یک کلمه دیگر هم میخواهم عرض کنم راجع ببعضی از مذاکرات که راجع به مسئله شد امنیت که خیلی محل توجه همه هست چه باید باشد حتی اینکه اخیراً در روزنامهها هم چیزهایی نوشته میشود و اظهاراتی میشود مثل اینکه بنده و هیئت دولت کاملاً بمعنای امنیت پی نبردهایم بنده اطمینان میدهم که ما کاملاً میدانیم که امنیت چیست و چه اقسامی دارد البته بطور کلی میتوان گفت و تعریف جامعهای که برای امنیت میتوان کرد این است که در هرکشوری امنیت یعنی این که جریان امور آن کشور برطبق قانون باشد و قانون درآن جا حاکم باشد و محترم باشد و مجری باشد این فرمول کلی است ولی البته اقسام هم دارد یک قسم امنیت جانی و مالی مردم است درمقابل دزدان و غارتگران و اشراریک قسم امنیت قضائی است یعنی اینکه مردم مجبوراً با هم معاملاتی دارند و داد و ستد دارند حقوقشان را بتوانند حفظ کنند و مطمئن باشند که کسی اگر بحقوق آنها تخطی کرد و خواست حقوق آنها را پایمال کند نتواند و وسیلهای داشته باشند از برای اینکه حق خودشان را بگیرند این هم یک قسم از امنیت است. یک قسم امنیت هم امنیت محکومین است در مقابل حاکمان و مقصودم از حاکم فرماندار و استاندار تنها نیست مقصود بنده هرکسی است که حکمش بر دیگران روا باشد مخصوصاً مأمورین دولت که باید مردم از تعدّی و اجحاف مأمورین دولت مصون باشند (صحیح است) یک قسم دیگر امنیت را هم (که نمیدانم توجه فرمودهاند) این است که باید حیثیت و شرافت و آبروی مردمان آبرومند در امان باشد در مقابل اشخاصیکه میخواهند تخطی بکنند (صحیح است) البته تمام اقساط این امنیت منظور نظر است و امیدواریم که همه دست بدست هم بدهیم امنیت و بعبارت اخری محترم داشتن قانون را در کشور خودمان تامین کنیم البته مسئله مسئله امنیت ارتباط کامل هم پیدا میکند به آزادی در این باب هم در جلسه خصوصی مذاکرات شد و بنده همیشه گفتهام و گمان میکنم کسی هم منکر نباشد که بنده هم آزادی طلب هستم (صحیح است) در آزادی طلبی بزرگ شدهام و افتخار دارم که آزادی طلب باشم و هیچویت هم آزادی طلبی خود مرا پنهان نکردهام حتی در موقعیکه اظهار آزادی طلبی خطرناک بود وآقایان مسبوق هستند ومجبور نیستم وتوضیحش را بدهم حتی در این باب برمن زحمت وارد آمد وفقط خداوند مرا حفظ کرد بنده آزادی طلب هستم و شخصیت بنده این است که آزادی در دنیا مخصوصاً کشورها برقرار باشد ولکن تاسف دارم که توجه کافی نشد به بیانی که بنده یک شبی کردم و بتوسط رادیو منتشر شد که در آنجا همه این مطالب بطور مختصر و مفید با این که نه مجال ذکر کردم همان طور که امنیت در سایه قانون ومحترم بودن قانون تامین میشود آزادی هم در سایه محترم بودن قانون تأمین میشود در این اوقات میبینیم که در رو روزنامهها خیلی صحبت از سانسور میکنند و از این که هئیت دولت لایحه تهیه کردهاست که جراید را تحت سانسور دربیاورد و به مجلس شورای ملی پیشنهاد خوا هد کرد بنده مأخذ این اطلاعات را نمیدانم چیست ولکن بنده اطمینان میدهم که در این هیئت دولت صحبتی از سانسور پیش نیامده و پیش نخوا هد آمد و لایحه هم برای این کار تهیه نشدهاست نه این ا ست بنده سانسور را یک عفریتی میدانم آن طوری که آ قایان بنظرشان مجسم میکنند عرض کنم بهیچوجه من الوجوه در هیچوقت از اوقات سانسور نباید باشد جراید این را هم عرض کنم و بنده باک ندارم که این را عرض کنم که سانسورب عضی اوقات در جراید باید باشد در همین موقع در ممالکی که همیشه آزادی داشتهاند در آن جا حکمفرما است الآن سانسور در آنجا برقرار است و در یک وقتی سانسور اگر باشد باید از روی مصلحت و موقت باشدی عنی در یک وقتی باید سانسور کرد که مصالح عالی مملکت بر آزادی زبان و قلم مرجح باشد ولی البته باید موقت باشد امیدوارم که در کشور ما کار بآنجانرسد و آرزومندم و هیچ میل ندارم که بیائیم در مجلس شورایملی و تقاضای برقراری سانسور را بکنیم برای اینکه یک اندازه کار بدست کسانی است که ار آزادی زبان و آزادی قلم استفاده میکنند بخاطر داشته باشندکه زبان و قلم اگر آزاد باشد آن باشد آن زبان و قلمی باید آزاد باشدکه عفت داشته باشد (صحیح است).
بنده البته از بیانات و تذکرات آقایان مستفیض میشوم و عجالتاً عرایض خودم را خاتمه میدهم و همینقدر یادآوری میکنم که این هئیت دولت یازده روز است به مجلس شورای ملی معرفی شدهاند و این هم روز دومی است که در برنامه او مذاکره میشود و خیلی مقتضی است و مصلحت است که آقایان البته صحبتهای خودشان را بکنند اما در این جلسه تکلیف هئیت دولت را از رد یا قبول معلوم بفرمایند زیرا تا وقتی که تکلیف برنامه معین نشدهاست هئیت دولت تا اندازه تکلیفش نا معلوم است.
رئیس – آقای نقابت.
نقابت – البته فلسفه اینکه هئیت محترم دولت یکی هنگام طرح برنامه و یکی هم در موقع طرح بودجه در مجلس حاضر میشوند من جمله این است که آقایان وزیران هر کدام نیست به مذاکرات نمایندگان در اموری که مربوط به وزارتخانه خودشان است و تخصص در آن قسمت دارند جوابهای متقضی بیان کنند زیرا ممکن است که آن نماینده در اشتباه باشد و اطلاعات کافی نداشته باشد و در سایه این محاوره هم برای آن نماینده و هم برای سایرین رفع شبه بشود و بالاخره از مجموع این صحبتها زمینه وحدت سلیقه به تعبیر جناب آقای نخست وزیر ایجاد خواهد شد و نمایندگان هم از صمیم خاطر آن ورقه سفید رخشنده که آقای انوار تذکر دادند خواهند داد و از آن برگهای سفید سفید روزی مملکت را امیدوار هستند.
تذکری که بنده دارم چون خدمات بنده همیشه در امور قضائی بودهاست مطلقاً راجع به امور قضائی است و امنیت قضائی بنابر این روی سخن بنده با آقای وزیر دادگستری است و یک مقدمهای هم دارم. البته بر طبق قانون اساسی کشور ایران دارای ارکان ثلاثه مشروطیت است قوه مقننه و مجریه و قوه قضائیه. قوه قضائیه از قوه مقننه فرمان برداری میکند ولی به قوه مجریه که قدرت در دست آنها جمع میشود رفع حوائج دو قوه دیگر هم آنها سپرده شدهاست هر گاه از اشخاص تشکیل شود که خدای نکرده کمی آزادیخواه نباشند کمی اعتنا به قوانین و مقررات نداشته باشد، کار یک صورتی پیدامیکندکه عنوان تهافت پیش میآید و نسبت به دو قوه دیگر بی اعتنا میشوند دخالت در امر دو قوه دیگر میکنند و یک مسائل جزئی از قبیل عدم استحقاق فلان نماینده برای وکالت مجلس شورای ملی یا طول مذاکرات در جلسات پارلمانی یا عدم استحقاق قضات و چه و چه از مجموع این حرفها استفاده عدم رشد ملی میکنند و بالاخره قوه مجریه اینطور نتیجه میگیرد که یک ملتی غیر رشد است و من بنام قیم بر آن ملت غیر رشید باید قیومت کنم این طرز فکر که قوت گرفت دخالتها شروع میشود و فضاحتها بروز میکند باین معنی که اول در نتیجه بد بودن اوضاع اقتصادی در نتیجه بد بودن اوضاع قضائی چرخهای اقتصادی زنگ میزند زیرا که سرمایه و پول خوب گردش نمیکند مردم یک اطمینان و اعتمادی پیدا نمیکنند بر گردش سرمایه خودشان از طرفی نمایندگان مجلس شورای ملی میبینند که بوسیله دخالت دولت در انتخابات آنها حیثت انتخابیشان مورد تهدید واقع میشود و سلت مصونیت حبس و زجر و آزارهائی را که بچشم دیدهایم قدرت استقلال را در مجلس کم میکند و بهمین جهت در مقابل مسائلی که در مجلس مطرح میشود با یک اصول مسالمت آمیز و مدار میگذرد و بالا خره از این دو قوه مقننه و قوه قضائیه جز نام و نشان چیزی باقی نمیماند ولی وقتیکه بیک علل داخلی یا خارجی قوای مجریه رو به ضعف میگذارد احساسات ملت بنام آزادی جلوه میکند و آن اشخاصیکه ساکت ماندهاند سر از زیر سرپوش بیچارگی در میآورند و شروع میکنند به سئوال کردن و بازخواست کردن از قوای ثلاثه مشروطیت فریاد جرائد بلند میشود البته جرائد یک ائینه ایست که افکار مردم در آنجا منعکس میشود و هر نویسنده بفکر خودش و بر حسب تربیت و بر حسب طرز تشخیص خودش مسائلی را مینویسد و لازم نیست همه آن مسائل راست باشد صحیح باشد ولی شنوندگان و خوانندگان بایستی از مجموع آن اوراق استفاده کنند یکی از حبسها از زجرها از زندانها از توقیف املاک از فشار مالیات از نا امنی از چه وچه مقالاتی منتشر میشود در این موقع قوه مجریه در مقام تبرئه خود برمیاید و همچنین قوه قضائیه قاضی حقیقت امر را بر مردم میپوشاند و نمیگوید که تحت امر وزیر واقع شدهام میگوید قانون سخت است اینها قوانینی است که از مجلس شورای ملی گذشتهاست ما هم چاره نداریم و باید اجرا کنیم دولت هم بعنوان اینکه ما قوه مجریه هستیم و ما نظر نمایندگان را اجرا میکنیم بازهم تقصیر را متوجه نمایندگان میکنند ودر واقع آن دو قوه دیگر احساسات ملت را به مجلس سوق میدهند و این است که که به روزنامهها که مراجعه میکنند از صفحه اول تا آخر یک مشت حملات شدید نسبت به نمایندگان کرده میشود ولی بنده بتمام آن ا فکار وتمام آن ترشحات یک ارزش معنوی میدهم و همه آنها را بجای خود مفید میدانم زیرا جراید مرآت افکار مردم است و بایستی از مجموع آنها استفاده کرد. امروز حالا کار نداریم تقصیر با هر که هست از گذشته بگذریم اقتضایش این است که هر سه قوه مقننه و قضائیه و مجریه با یک متانت و بردباری با یک علاقه مندی کاملی که مقتضی مردان وطن پرست است دست بدست هم بدهند و این گرفتاری و بد بختی که در کشور ما هست رفع کنند بعقیده بنده بمصداق کل حزب بما لدیهم فرحون وچون اعتقادم این است که اگرقوه قضائیه کشورفوق العاده متین واستوارومقتدرزیادی ازبدبختیهای ماکاسته میشودزیرا هرکسیکه درهرفشاری واقع شد در تمام طبقات به قوه قضائیه متمسک میشود مرجع و ملجأ و پناه مردم قوه قضائیهاست و نباید به این قوه حمله کرد و از اهمیت آن کاست۰
متأسفانه حملاتی شدهاست به قوه قضائیه که از زمانهای سابق شروع شده و امروز هم ادامه دارد و امری هم نیست که محتاج یک اصلاحات طولانی و مفصلی باشد زمان مفصلی هم نمیخواهد خیلی زود و سریع میشود اصلاح کرد و بنده بنام یادآوری و اظهارآن علاقمندی این تذاکرات را عرض میکنم۰از آن جمله ایجاددادگاههای اختصاصی است در امور حقوقی البته در تمام ملل راقیه دادگاههای اختصاصی هست مثلأ دادگاه دادرسی آرتش است واز چیزهای خیلی لازم است ودرتمام دنیاهم هست ولی درامورحقوقی هیچوقت دادگاه اختصاصی ایجاد نمیکنندبدلیل این که موجب ضعف قوه قضائیه خواهد شد مثلأ دیوان محاکمات مالیه یا باصطلاح امروز دیوان دادرسی دارائی در۱۳ آبان۱۳۰۹ شروع شدوبموجب آن قانون درماده۴ این عبارت صلاحیت آنجا راایجاد کرد(کلیه دعاوی دولت بر اشخاص ودعاوی اشخاص بردولت نسبت باموال غیرمنقول وحقوق متعلقه بآن ودعاوی حاکمیت دولت نسبت باموال منقول ناشیه از اعمال تصدی که منشأتولید آن قبل از۱۹ اردی بهشت ۱۳۰۷ باشدونیزدعاوی بانک ایران براشخاص بربانک بمرجعیت محاکمات مالیه قطع وفصل خواهد شددرسایر مواردمرجع رسیدگی محاکم عدلیهاست)وبموجب ماده۸ مقررشدکه یک آئین نامهاز طرف هیئت وزیران برای طرز رسیدگی در این دادگاهها تنظیم شودوبا این ترتیب در حدوددویست هزارشماره کارودرحدود چندمیلیاردمدعی به مردم بدیوان محاکمات مالیه مراجعه شدوازتحت سلطه وقدرت قوه قضائیه خارج شدوهیچ منطقی نداشت وفقط چون خودبنده هم درهمین دیوان برای بیست روز وارد شدم و بعدبرخوردم که هیچ پایه وسلطه ندارد وتأمین ندارد باوزیر وقت مذاکره کردم و ایشان کفتند که تمام عقلای قوم پذیرفتهاند و دلیلش هم این است که اگر حکمی از این دادگاه شد اگر بموقع اجرا گذارده نشود عملی بر خلاف قانون اساسی نکردهایم تصمیم دادگاه اختصاصی است که اجرا نکردهایم اما اگر از دادگاه قضائی ودادگستری صادر شد و قوه قضائی به ما داد و ما اجرا نکردیم بر خلاف قانون اساسی رفتار شده بنده چون موانعی دیدم از آن استخدام صرف نظر کردم و برگشتم بخدمات قضائی قبلیم.
عرض کنم که تصویب نامه یک نظامنامه مقرر شد وضع شود در هیئت دولت برای کیفیت تشکیل وطرز رسیدگی به بینید این اختیار هیئت دولت محدود است به تشکیل و طرز رسیدگی اما اختیار داده نشد به هیئت دولت که نظاماتی وضع کند که که مقررات قانون مدنی را در هم بشکند و مقرراتی وضع کند که اصول کلی قضائی را پایمال کند تصویب نامه هائی که صادر شد تمام به همین ترتیب است و بنده به طور مثال عرض میکنم تصویب نامه تصویب شد در هشتم مرداد ۱۳۱۱ که (دفاتر بانک بر علیه تاجر و غیر تاجر دلیل رسمی وقاطع است)این بر خلاف قانون تجارت است بر خلاف ماده ۱۲۹۷ و ۱۲۹۸ و ۱۲۹۹ قانون مدنی است وبر خلاف ماده ۱۹۸ آئین دادرسی مدنی است و بر خلاف تمام این قوانین تصویب نامه صادر شد یعنی قوه مجریه خود را قائم مقام قوه مقننه کرد و وضع قانون کرد آن هم در چه مورد؟ در مورد دعاوی بانک ایران. در فصل نهم از عهد نامه ایران با دولت جماهیر شوروی مصوب ۲۳ قوس۱۳۰۰ این ماده ذکر شد (دولت شوروی روسیه نظر به اعلان نفی سیاست مستعمراتی سرمایه داری که باعث بدبختیها و خون ریزیهای بی شمار بوده و میباشد از انتفاع از کارهای اقتصادی روسیه تزاری که قصد از آنها اسارت اقتصادی ایران بود صرف نظر مینماید. بنابراین دولت شوروی و روسیه تمام نقدینه و اشیاء قیمتی کلیه مطالبات و بدهی بانک استقراضی ایران را و همچنین کلیه دارائی منقول و غیر منقول بانک مزبور را در خاک ایران به ملکیت کامل ملت ایران واگذار مینماید) بموجب صریح این ماده دولت ایران تصدیق کرد که بخش این وجوه بین طبقات مختلف مردم ایران فقط بمنظور سیاسی شومی بوده و روی نظرهای خاصی داده شدهاست ولی بموجب تصویب نامه یک چنین دفاتر رسمی و قاطع و غیرقابل اعتراض تلقی شد برعلیه نوهها و نوادههای مردم و هنوز هم آن دعاوی در جریان است (صحیح است - احسنت) اگر مقداری از نظر اقتصادی را دیدهاست