تفاوت میان نسخههای «بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۲»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:Mohammad Reza Shah Pahlavi.jpg|thumb|left|شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی]] | [[پرونده:Mohammad Reza Shah Pahlavi.jpg|thumb|left|شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی]] | ||
− | |||
[[پرونده:ShahanshahRooseveltConferenceTehran1322.jpg|thumb|left|شاهنشاه با پرزیدنت روزولت دیدار میکنند]] | [[پرونده:ShahanshahRooseveltConferenceTehran1322.jpg|thumb|left|شاهنشاه با پرزیدنت روزولت دیدار میکنند]] | ||
[[پرونده:Shah churchill.jpg|thumb|left|چرچیل در تهران به دیدار [[محمدرضا شاه پهلوی]] میرود، سهیلی نخستوزیر ایران نیز در این دیدار در رکاب پادشاه بود]] | [[پرونده:Shah churchill.jpg|thumb|left|چرچیل در تهران به دیدار [[محمدرضا شاه پهلوی]] میرود، سهیلی نخستوزیر ایران نیز در این دیدار در رکاب پادشاه بود]] | ||
[[پرونده:Shahstalinmolotov.JPG|thumb|left|استالین به همراهی مولوتف وزیر خارجه شوروی به دیدار محمدرضا شاه پهلوی میروند از چپ:ساعد نخست وزیر، استالین، شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی، مولوتف، ماکزیموف]] | [[پرونده:Shahstalinmolotov.JPG|thumb|left|استالین به همراهی مولوتف وزیر خارجه شوروی به دیدار محمدرضا شاه پهلوی میروند از چپ:ساعد نخست وزیر، استالین، شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی، مولوتف، ماکزیموف]] | ||
+ | [[پرونده:Portrait of Mohammad Sa'ed.jpg|thumb|left|محمد ساعد نخستوزیر]] | ||
[[پرونده:Tehran Conference, 1943.jpg|thumb|left| از راست:چرچیل نخست وزیر بریتانیا، روزولت رییس جمهورایالات متحده امریکا و استالین]] | [[پرونده:Tehran Conference, 1943.jpg|thumb|left| از راست:چرچیل نخست وزیر بریتانیا، روزولت رییس جمهورایالات متحده امریکا و استالین]] | ||
[[پرونده:3 powers annoucement.pdf|thumb|left|اعلامیه سران سه کشور درباره ایران]] | [[پرونده:3 powers annoucement.pdf|thumb|left|اعلامیه سران سه کشور درباره ایران]] |
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۷:۱۲
درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
درگاه انقلاب شاه و مردم |
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۲
۱۳۲۲ سومین سال
- در پی گفتگوهایی که در کنفرانس وزیران خارجه دولتهای متفق در مسکو انجام گرفت، برای روشن ساختن سیاست متفقین در درازای جنگ و پس از جنگ، سران متفقین در تهران گردآمدند!
- شاهنشاه دموکراسی ایران را با وجود آنکه چهره تهدیدآمیزی به خود گرفتهبود، پشتیبانی میکرد!
ساعت دهونیم روز یکشنبه سیزدهم آذرماه ۱۳۲۲، گروهی از سران کشوری و لشکری و نمایندگان دوره چهاردهم و روزنامهنگاران به فراخوان علی سهیلی نخستوزیر در تالار کاخ وزارت امور خارجه گرد هم آمدند و نخستوزیر در سخنانی از رازهای کنفرانس مهمی که یک هفته پیش از آن در تهران برگزار شدهبود، پرده برداشت.
چندی پیش از آن، کنفرانس وزیران خارجه دولتهای متفق در مسکو برگزارشدهبود و "ایدن"، وزیر خارجه انگلستان و "کردلهول"، وزیر خارجه امریکا برای شرکت در این کنفرانس از راه تهران به مسکو رفتند و هر کدام چند روزی را در تهران سپری کردند.
در کنفرانس وزیران خارجه متفقین، پیشدرآمدهای یک کنفرانس عالی از زمامداران سه کشور فراهم شدهبود و همه میدانستند که برگزاری این کنفرانس ارزش زیادی در سرنوشت جنگ و اوضاع جهان خواهدداشت، اما از جای برگزاری کنفرانس کسی آگاهی نداشت. تا روزی که علی سهیلی، نخستوزیر ایران، فاش کرد که سران سه کشور متفق، تهران را برای برگزاری کنفرانس مهم خود برگزیده و چند روزی در پایتخت ایران میهمان بودهاند.
سهیلی گفت:
- «اکنون که کنفرانس تمام شده و همه اشخاص عالیمقام که در آن کنفرانس شرکت داشتند، به کشورهای خود بازگشت نمودهاند، اینجانب در کمال خوشوقتی رسماً اظهارمیدارم که کنفرانس عالی سه دولت در تهران تشکیل شد و تهران، پایتخت شاهنشاهی، این مزیت و امتیاز را حاصل نمود که رؤسای کشورهای بزرگ، دوست و متحد ما در اینجا و مرکز این حکومت، اساس و پایههای محکم آزادی و آسایش ملل را طرحریزی نمودهاند.»
تضمین استقلال ایران
کنفرانس تهران،[۱] مهمترین رویداد سیاسی در سومین سال پادشاهی شاهنشاه بود. تا زمانی که جارنامه زمامداران سه دولت درباره ایران به چاپ نرسیدهبود، ملت ایران نگران استقلال خود بود و از آن بیم داشت که با تاب آوردن در برابر آن همه آسیبها و دشواریها و خطرها و همکاری صمیمانه با متفقین در راه به دست آوردن هدفهای ایشان، آزادی خود را نیز افزون بر امنیت و رفاه خود از دست دادهباشد. اما سران متفقین، با پافشاری دولت ایران، پس از گرفتن تصمیمات فوقالعاده خود در زمینه اوضاع جنگ و دشواریهای پس از جنگ، جارنامهای با این درونمایه درباره شناسایی تمامیت و آزادی ایران بیرون دادند: [۲]
- «دولتهای کشورهای متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان کمکهایی را که ایران در تعقیب جنگ بر علیه دشمن مشترک و مخصوصاً در قسمت تسهیل وسایل حمل و نقل مهمات از ممالک ماوراء بحار به اتحاد جماهیر شوروی به عمل آورد، تصدیق دارند.
- سه دولت نامبرده تصدیق دارند که این جنگ مشکلات اقتصادی برای ایران فراهم آورده و در حفظ استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران با دولت ایران اتفاق نظر دارند و به مشارکت دولت ایران با سایر ملل صلحدوست در برقراری صلح بینالمللی و امنیت و سعادت بعد از جنگ بر طبق اصول منشور آتلانتیک که مورد قبول هر چهار دولت است، استظهاردارند.
وینستون چرچیل – ژ. و. استالین – فرانکلین د. روزولت»
زد و بند ربودن روزولت
نکتهای که در درازای کنفرانس تهران همگان را به خود کشید، ماندگاری روزولت، پرزیدنت امریکا، در سفارت شوروی بود و به همین روی نیز نشستهای کنفرانس تهران در سفارت شوروی برگزار میشد. به جز یک بار که چرچیل جشن زادروز خود را در سفارت انگلستان مهمانی برگزار کردهبود و روزولت نیز در این جشن فراخوانده شدهبود.
در روز پنجشنبه ۱ دیماه ۱۳۲۱ از سوی اداره کل انتشارات و تبلیغات، نامهای به روزنامه اطلاعات نوشتهشد بیانگر اینکه:
- «به ما اطلاع رسیده و یکی دو روزنامه پایتخت هم اشاره کردهاند و مطلب در اخبار پارس و رادیو لندن بوده که گویا روزولت، رییسجمهوری ممالک متحده امریکا، موقع بازگشت به کشور خود نسبت به امکان یک توطئه در تهران و وجود ۱۰۰ جاسوس آلمانی در تهران اظهاراتی کرده و علاوه نمودهاند که مارشال استالین چون از وجود این توطئه احتمالی اطلاع حاصل نموده، لذا از ایشان درخواست کردهاست که در سفارت کبرای شوروی منزل نمایند ...»
البته این چواندازیها و پراکندن آن در همان جارنامه از سوی مقامات رسمی دروغ شمرده و با گذشت زمان، این بیهودهگوییها نیز به فراموشی سپردهشد. پس از زمانی آشکار شد که این دروغ را روسها بر زبانها انداختند تا پرزیدنت امریکا در سفارت آنان این چند روز را سپری کند زیرا در همه اتاقهایی که روزولت در آنها بود، دستگاههای شنود کارگذاری شده بود و به همه گفتگوهای پنهانی و مهم روزولت، روسها گوش فرادادند.
انتخابات و مجلس چهاردهم
در درازای سومین سال پادشاهی شاهنشاه، عمر مجلس سیزدهم که در نخستین روزهای پادشاهی، از سوی اعلیحضرت همایونی گشوده شدهبود، به پایان رسید و انتخابات دوره چهاردهم آغازگشت.
شاهنشاه با وجود اینکه از رخنه کشمکشهای سیاسی به مجلس شورای ملی و دخالتهای بیقاعده برخی از نمایندگان در قوه قضاییه و مجریه رنج میبردند، همچنان با تمام نیرو از دموکراسی پشتیبانی میکردند. خود ایشان در خاطراتشان چنین مینویسند:
- «مجلس شورای ملی به مرکز مبادله اتهامات ناروا تبدیل شده و برنامه منظمی نداشت. بلکه قوه مقننه در قوای مجریه و قوه قضاییه مداخله و از جریان قانون جلوگیری میکرد.
- روحیه کارمندان نیز به آخرین درجه ضعف رسیدهبود. در آن موقع حیات سیاسی ما چنان دچار هرجومرج شدهبود که اگر از روش دموکراسی اصلاً مأیوس میشدم، جای تعجب نبود. ولی خوشبختانه عقاید سیاسی من چنان مستحکم شدهبود که اوضاع و پیشامدهای تهدیدکننده نمیتوانست مرا به ترک اصولی که بزرگان جهان، مانند جفرسون، آن را پذیرفتهبودند و من نیز مصمم به حفظ آنها بودم، وادارسازد.»
سرانجام انتخابات با پشتیبانی ارتش شوروی و انگلستان در ایران انجام شد و هر یک توانستند سرسپردههای خود را به مجلس شورای ملی بفرستند تا از انجام هر کاری یا تصویب قانونی به سود کشور و ملت ایران جلوگیری کنند. بزرگ خائن به ملت و کشور ایران محمد مصدق از این گروه بود که به مجلس شورای ملی راه یافت و تا پایان دوره چهاردهم نشستهای مجلس را سبوتاژ کرد و با گروهی به نام اقلیت که به راه انداخته بود، جلوی گرفتن رایاعتماد پنج وزیر را گرفت و در بحرانیترین روزهای تاریخ ایران، مجلس را با به اصطلاح « ابستراکسیون » فلج کرد.[۳]
آشوبگران شهری و عشایری
در درازای سومین سال پادشاهی نیز همچنان آشوب و ناامنی در سایه بودن نیروهای بیگانه در ایران، ادامهداشت و افزون بر آشوبگران که در ولایات و کوهستانها سر به گردنکشی برداشتهبودند، درون شهرها، از جمله پایتخت، نیز مردم از تجاوزهای چاقوکشان که هر کدام وابسته به یکی از گروههای سیاسی بودند، آرام و قرار نداشتند. از این روی، از سویی قانون تبعید چاقوکشان گذارده و پذیرفته شد و از سوی دیگر برای خلع سلاح آشوبگران، به ویژه در مناطق عشایری، یکانهای ارتش رهسپار گشتند. از جمله گروهی که به فرماندهی سپهبد شاهبختی برای برقراری امنیت منطقه جنوب رهسپار شدهبود، نخست توانست قشقاییها و سایر عشایر را خلع سلاح کند. سپس فیروزآباد، پایگاه حکومت قشقاییها را اشغال نمود. ولی یک ماه پس از آن، ناگهان رویداد خونین "سمیرم" روی داد و ایلهای قشقایی و بویراحمدی به وسیله سلاحهایی که با یورش به کامیونهای حامل اسلحه و غارت آنها به دست آوردهبودند، به سمیرم شبیخون زده و شماری از افسران و افراد ارتش را کشتند.
قانون آموزشهای اجباری
دولت علی سهیلی که پس از بازگشایی مجلس چهاردهم جای خود را به کابینه محمد ساعد سپرد، به فرمان شاهنشاه در همین سال قانون آموزشهای اجباری را تنظیم کرد و در شانزده ماده به تصویب رسانید.[۴] [۵] [۶]
این نخستین گام شاهنشاه برای مبارزه با بیسوادی بود که در طی بیستوپنج سال پادشاهی، همواره نسبت به آن توجه و کوشش به خرج دادهبودهاند.[۷]
روشنایی و تاریکی ...
پیروزی متفقین رفتهرفته آشکارمیگشت. با وجود پافشاری و پایداری سخت در جبهههای گوناگون، پیشروی نیروهای محور بازایستاده بود و آلمانها گام به گام عقبنشینی میکردند.
ولی با وجود آنکه سران متفقین خود استقلال ایران را تضمین کردهبودند و بر پایه پیمان سهجانبه[۸] و اعلامیه سه دولت در کنفرانس تهران راجع به ایران [۹] پذیرفتهبودند که در درازای شش ماه پس از پایان جنگ، از ایران بیرون بروند، نشانی از اینکه به پیمانهای بسته شده وفادار بمانند، در دست نبود. به ویژه آنکه روسها در استانهای شمالی از همکاری با مامورین کشوری ایران جلوگیری مینمودند و این سرزمین را زیر گستره فرمانروایی و چیرگی نظامی و سیاسی خود درآوردهبودند.
رویدادهای سالهای پس از آن نشان داد نگرانی ملت ایران در این باره نیز بیمورد نبودهاست.
منبع
- ↑ کنفرانس تهران
- ↑ اعلامیه سه دولت امریکا بریتانیا و شوروی در کنفرانس تهران راجع به ایران
- ↑ اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی
- ↑ قانون راجع به آموزش و پرورش عمومی اجباری مجانی
- ↑ آییننامههای اجرای قانون آموزش و پرورش اجباری مجانی
- ↑ اصلاح ماده ۱۲ آییننامه آموزش و پرورش عمومی اجباری مجانی
- ↑ کمیته ملی پیکار جهانی با بیسوادی
- ↑ پیمان سه دولت
- ↑ اعلامیه سه دولت امریکا بریتانیا و شوروی در کنفرانس تهران راجع به ایران