تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ تیر ۱۳۲۲ نشست ۱۸۲»
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۶: | ||
{۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای نخست وزیر راجع بانحلال وزارت خواربار و معرفی آقای تدین بسمت وزارت مشاور} | {۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای نخست وزیر راجع بانحلال وزارت خواربار و معرفی آقای تدین بسمت وزارت مشاور} | ||
− | نخست وزیر- همانطور که آقایان محترم بخاطر دارند در دولت سابق متقضی شده بود که یک وزارتخانه باسم وزارت خواربار تاسیس شود در این دولت هم مدتی آقای تدین تصدی این امر را داشتند و در این مدت بنده باید اعتراف کنم که با نهایت صداقت و صمیمیت انجام وظیفه نمودند (صحیح است) از چند باینطرف ایشان درصدد کناره گیری برآمدند و بالاخره بنا به پیشنهاد وزارت خواربار و رئیس کل دارائی و تصویب هیئت دولت اینطور متقضی دیده شد که بموجب اختیاراتی که از طرف مجلس شورای ملی برئیس کل دارائی داده شده است امروز باز هم تحت اختیار آقای | + | '''نخست وزیر'''- همانطور که آقایان محترم بخاطر دارند در دولت سابق متقضی شده بود که یک وزارتخانه باسم وزارت خواربار تاسیس شود در این دولت هم مدتی آقای تدین تصدی این امر را داشتند و در این مدت بنده باید اعتراف کنم که با نهایت صداقت و صمیمیت انجام وظیفه نمودند (صحیح است) از چند باینطرف ایشان درصدد کناره گیری برآمدند و بالاخره بنا به پیشنهاد وزارت خواربار و رئیس کل دارائی و تصویب هیئت دولت اینطور متقضی دیده شد که بموجب اختیاراتی که از طرف مجلس شورای ملی برئیس کل دارائی داده شده است امروز باز هم تحت اختیار آقای دکتر میلسپو قرار میگیرد بنابراین چون تاسیس وزارت خواربار بموجب قانون بود و حالا باواگذاری امور خوارباری بوزارت دارائی یعنی به آقای دکتر میلسپو دیگر برای وزارت خواربار کار زیادی نمیماند لهذا قانون انحلال آن را تقدیم مجلس شورای ملی میکنم و ضمناً چون بوجود آقای تدین احتیاج زیادی داریم و ایشان را لازم داریم ایشان را هم بسمت وزارت مشاور معرفی میکنم. |
− | |||
− | دکتر میلسپو قرار میگیرد بنابراین چون تاسیس وزارت خواربار بموجب قانون بود و حالا باواگذاری امور خوارباری بوزارت دارائی یعنی به آقای دکتر میلسپو دیگر برای وزارت خواربار کار زیادی نمیماند لهذا قانون انحلال آن را تقدیم مجلس شورای ملی میکنم و ضمناً چون بوجود آقای تدین احتیاج زیادی داریم و ایشان را لازم داریم ایشان را هم بسمت وزارت مشاور معرفی میکنم. | ||
'''انوار'''- وزارت مشاور چرا تاسیس کردهاید وزارت عدلیه را که محتاج هستیم معرفی کنید. والله دستگاه قضاوت ما از بین وفته است. | '''انوار'''- وزارت مشاور چرا تاسیس کردهاید وزارت عدلیه را که محتاج هستیم معرفی کنید. والله دستگاه قضاوت ما از بین وفته است. | ||
'''نراقی'''- وزارت عدلیه را هم منحل کنید ما را راحت کنید. | '''نراقی'''- وزارت عدلیه را هم منحل کنید ما را راحت کنید. | ||
+ | |||
+ | == - بقیه شور دوم لایحه آموزش عمومی == | ||
{۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش عمومی} | {۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش عمومی} | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
'''رئیس'''- آقای امیرتیمور. | '''رئیس'''- آقای امیرتیمور. | ||
− | امیرتیمور- ما در جمیع شئون زندگی مان قانون داریم و از حیث قانون بقدر کافی غنی هستیم و اگر یکقدری زحمت مراجعه بقوانین را بخودمان بدهیم معلوم میشود که برای جمیع احتیاجات کشور قانون مخصوصی در موقع خودشن وضع شده است منجمله برای همین تعلیمات عمومی در دوره دوم مجلس قانونی گذاشته است بنده بعضی از مواد آن را الان عرض میکنم مثلاً ماده ۳ تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است. | + | '''امیرتیمور'''- ما در جمیع شئون زندگی مان قانون داریم و از حیث قانون بقدر کافی غنی هستیم و اگر یکقدری زحمت مراجعه بقوانین را بخودمان بدهیم معلوم میشود که برای جمیع احتیاجات کشور قانون مخصوصی در موقع خودشن وضع شده است منجمله برای همین تعلیمات عمومی در دوره دوم مجلس قانونی گذاشته است بنده بعضی از مواد آن را الان عرض میکنم مثلاً ماده ۳ تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است. |
+ | |||
+ | ماده ۷: علل غیر اسلامی در مدارس دلتی حق تقاضای تحصیل مذهب خودشان را ندارند مجبور بتحصیل شرعیات اسلامی نیز نخواهند بود. | ||
− | + | ماده ۱۷: پر گرام مکاتب و مدارس ابتدائیه و متوسطه باید تعلیم واجبات دینی را بقدر لزوم شامل باشد. منظور این است که ما تمام آن قسمتهائی که در این قانون فعلی میخواهم از تصویب مجلس بگذارنیم در قانون اساسی فرهنگ موجود است و برای اجرای تعلیمات اجباری و عمومی در کشور کوچکترین مانع و رادع قانونی وجود نداشته است و ندارد تا حالا اجرا نکردهاند حالا هم یا تعارف علیخده باز میخواهیم اضافه شود در هر حال گذشته از این موضوع ما اگر حساب را رعایت کنیم موفق میشویم تمام تصمیماتی را که میگیریم بموقع خودش اجرا کنیم طبق ماده بیست و پنج این قانون فرهنگ معترض شده است تعلیمات ابتدائی برای اطفال فقرا مجانی است و آقای طباطبائی پیشنهادشان روی همین اصل بود برای این است که از پول غیر فقرا میتوانیم صرف خرج سایر اشخاص بکنیم و تعلیمات را در تمام کشور بسط بدهیم و اگر غیر از این باشد عملی نخواهد شد برای اینکه تقریباً ۵۴ هزار ده و قریه و قصبه در این کشور داریم و برای هر یک یک مکتب ابتدائی اگر در نظر بگیریم مخارج سالیانه این مدارس بالغ بر پنجاه و چهار میلیون تومان میشود روی حساب ساده و البته حالا خواهند فرمود که دفعتاً واحده این پنجاه و چهار میلیون مورد خرج پیدا نخواهد کرد زیرا دولت و وزارت فرهنگ از عهده انجام این امر که تعلیمات ابتدائی را آناً در تمام مملکت بسط بدهد نخواهد برآمد این را هم بنده تصدیق میکنم ولی بعد از ده سال که مطابق این قانون تعلیمات ابتدائی اجباری و مجانی را میخواهند در تمام کشور عملی بشود آیا میتوانید بعد از ده سال پنجاه و چها میلیون تومان اختصاصاً برای مدارس ابتدائی تان خرج کنید. اگر چنین چیزی بود بنده هم کمال آرزو را دارم ولی با توجه به بنیه مالی کشور بنده قول قطعی بهتان میدهم که پنجاه و چهار میلیون تومان را برای مدارس ابتدائی شما موفق نخواهید شد خرج کنید برای کلیه بودجه فرهنگ هم موفق نخواهید شد پنجاه و چهار میلیون خرج کنید و این یک تعارف بیشتری نیست ولی اگر نیت شما این بود که تعلیمات ابتدائی را در تمام مملکت بسط بدهید راهش همان ماده بیست و پنج قانون اساسی فرهنگ است که از بچههای اغنیاء و ثروتمندان پول گرفته شود و اشخاص بی بضاعت مجانی باشند بنده میخواستم باینکه یک چنین ماده با کمال صراحت وجود دارد دلیل و منطقش هم با خودش است و آقای طباطبائی هم استدلال کردند آقای وزیر معارف هم قبول نکردند و این قبول نکردن این قانون شما را محکوم به نیستی میکند و عملی نخواهد شد و من بشما قول میدهم که این قانون عملی نخواهد شد و یک تعارف و تظاهری است و عمل نخواهد شد. | |
'''مخبر'''- فرمایشات آقای امیرتیمور مربوط بماده سوم است که از تصویب مجلس هم گذشت و این قانون را هم که ایشان در دست گرفتهاند قانون اساسی کشور که نیست با تصویب ماده سه در پنج دقیقه پیش آن قانون معارف آن ماده از بین رفت و مرد دیگر بمرده نمیشود استناد کرد آن مرد و مجلس شورای ملی که رأس داد آن از میان رفت اما اینکه فرمودند چهل و پنجهزار قریه داریم و چهل و پنجهزار دبستان لازم داریم خیر قرائی که قابل تاسیس دبستان چهار کلاسه و شش کلاسه باشد بطور تخمین بیش از چهار هزار یا چهار هزار و پانصد تا نداریم یعنی قریهای که چهار پنجهزار جمعیت داشته باشد بیش از چهار هزار نداریم. | '''مخبر'''- فرمایشات آقای امیرتیمور مربوط بماده سوم است که از تصویب مجلس هم گذشت و این قانون را هم که ایشان در دست گرفتهاند قانون اساسی کشور که نیست با تصویب ماده سه در پنج دقیقه پیش آن قانون معارف آن ماده از بین رفت و مرد دیگر بمرده نمیشود استناد کرد آن مرد و مجلس شورای ملی که رأس داد آن از میان رفت اما اینکه فرمودند چهل و پنجهزار قریه داریم و چهل و پنجهزار دبستان لازم داریم خیر قرائی که قابل تاسیس دبستان چهار کلاسه و شش کلاسه باشد بطور تخمین بیش از چهار هزار یا چهار هزار و پانصد تا نداریم یعنی قریهای که چهار پنجهزار جمعیت داشته باشد بیش از چهار هزار نداریم. | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۸: | ||
'''رئیس'''- آقای انوار | '''رئیس'''- آقای انوار | ||
− | '''انوار'''- بنده اگر عرض میکنم از نظر فهم خودم است عرض میکنم یک مرتبه ما وضع قانون میکنیم یک مرتبه وارد جزئیات میشویم ما برای وضع قانون آمدهایم اما اجرائیات با دولت است ما این قانون را مینویسیم میدهیم بدست دولت و دولت مامور اجرای آن است هر کجا دید نمیتواند باید بیاید اینجا پیشنهاد بکند اینکه در تهران میتواند یا دراصفهان نمیتواند این را باید خود او توجه کند این است که من خواستم به آقای رضوی توجه بدهم که ما باید توجه بقانون داشته باشیم نه در اجرای قانون دولت در هر جا | + | '''انوار'''- بنده اگر عرض میکنم از نظر فهم خودم است عرض میکنم یک مرتبه ما وضع قانون میکنیم یک مرتبه وارد جزئیات میشویم ما برای وضع قانون آمدهایم اما اجرائیات با دولت است ما این قانون را مینویسیم میدهیم بدست دولت و دولت مامور اجرای آن است هر کجا دید نمیتواند باید بیاید اینجا پیشنهاد بکند اینکه در تهران میتواند یا دراصفهان نمیتواند این را باید خود او توجه کند این است که من خواستم به آقای رضوی توجه بدهم که ما باید توجه بقانون داشته باشیم نه در اجرای قانون دولت در هر جا که در اجراگیر کرد باید بیاید اینجا که فلانجا را توانستم این عرضم بود و خواستم یک کلمه سال هم اینجا چون عبارت خوب تنظیم نشده اصلاح شود در نقاطی که وسایل تعلیمات اجباری بودن آنرا در فروردین ماه همان سال اعلام خواهد کرد امسال هم میخواهد بعد از فروردین ماه گذاشته شود. |
− | |||
− | که در اجراگیر کرد باید بیاید اینجا که فلانجا را توانستم این عرضم بود و خواستم یک کلمه سال هم اینجا چون عبارت خوب تنظیم نشده اصلاح شود در نقاطی که وسایل تعلیمات اجباری بودن آنرا در فروردین ماه همان سال اعلام خواهد کرد امسال هم میخواهد بعد از فروردین ماه گذاشته شود. | ||
'''مخبر'''- نسبت بالحاق وزارت فرهنگ بعد ازاین جلمه قبول میکنم. | '''مخبر'''- نسبت بالحاق وزارت فرهنگ بعد ازاین جلمه قبول میکنم. |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۵۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۳
جلسه: ۱۸۲
صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۲۳ تیر ماه ۱۳۲۲
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بقیه شور دوم لایحه آموزش و پرورش عمومی از ماده سوم
۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای نخست وزیر راجع به انحلال وزارت خواربار و معرفی آقای تدین به سمت وزیر مشاور
۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش و پرورش عمومی
۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلس دو ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)
صورت مجلس روز ۲۱ تیر ماه را آقای (هاشمی) منشی قرائت نمودند.
(اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه- آقایان: دکتر سنگ، دادور، فاطمی
غایبین بیاجازه- آقایان: دکتر سمیعی، فیاض، طوسی، شهدوست، مؤید احمدی، اورنگ، طالشخان، دکتر تاجبخش، مشار، مشیردوانی، شجاع، عطاءالله پالیزی، حمزهتاش، مهذب، معتصم سنگ، فرشی، سلطانی، طهرانچی، صادق وزیری، دولتشاهی، لاریجانی، شباهنگ، کامل ماکو، حریری، بوداغیان، فرمانفرماییان، یاراحمدی
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: نصرتیان، لیقوانی، اکبر، امامی)
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس-در ضمن غائبین آقای دکتر سمیعی را هم نوشتهاند ایشان ناخوش هستند و باید اصلاح شود آقای دولتشاهی هم همینطور اشخاصی که ناخوش هستند نباید غایب نوشته شوند آقای پالیزی در صورت مجلس فرمایشی دارید؟
پالیزی- خیر قبل از دستور
رئیس- آقای صفوی در صورت مجلس فرمایشی دارید؟
صفوی- خیر قبل از دستور
رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.
- بقیه شور دوم لایحه آموزش وپرورش عمومی
۲- بقیه شور دوم لایحه آموزش وپرورش عمومی
رئیس- ماده سوم لایحه تعلیمات عمومی مطرح بود و خوانده شد.
جمعی از نمایندگان- ماده خوانده شود هنوز کسی صحبت نکرده است.
رئیس- ماده سوم خوانده میشود.
ماده سوم- آموزش و پرورش در دبستانهای دولتی در
تمام کشور مجانی است و بهیچ عنوان نباید از دانش آموزان وجهی مطالبه شود بدانش آموزان بی بضاعت کتاب درس مجانی داده خواهد شد.
رئیس- چون آقای فیاض غائب هستند امروز هم آقای هاشمی بعنوان مخبر انجام وظیفه میکنند
آقای رضوی فرمایشی داشتید
رضوی- عرض کنم با این وضعیت بودجهای که وزارت فرهنگ دارد بلاخره در امسال نمیتواند آموزش و پرورش اجباری را در مملکت جاری بکند و بالاخره پیداست که یک بودجه قوی که بتواند در اطراف و اکناف مملکت در هر گوشه و کنار این منظور را عملی بکند و تعلیمات اجباری را در مملکت جاری کند نیست بنابراین باید از همان وسائلی که فعلاُ تا موقعی که میخواهند قانون را اجرا کنند در دست هست استفاده بکنند و یکی از آن وسایل که از مدتی باین طرف در ممکلت ما بوده و حق تقدم در این خدمت بزرگ فرهنگی دارند مدارس ملی است این مدارس هم البته در یک موقعی دامن همت بکمر زدند و شروع کردند به آموزش و پرورش که اسمی از وزارت فرهنگ هم شاید نبود و در حقیقت آنها با یک عشقی به تعلیم و تربیت آمدند و شروع کردند باقدامات مهمی تا امروز و با اینکه توانستند از راه آموزش چیزهائی که شاید با برنامههای امروزی هم دست تطبیق نمیکرد خدماتی باین کشور بکنند و آقایانی که مدارس ملی قدیم را دیدهاند و توجه فرمودهاند میدانند که در معنویات و تحصیلات مجاهدت آنها اگر زیادتر برنامههای امروزی نبود کمتر هم نبوده است (صحیح است) بنابراین باید یک کاری کرد که آنها هم تصویب بشوند چون کمک بآنها کمک بوضعیت دولت و کمک بفرهنگ عمومی است و آنها هم با سوابق ممتدی که دارند و زحماتی که در این کار کشیدهاند بوسیله دولت تضعیف میشوند اینجا نوشتهاند آموزشو پرورش در دبستانهای دولتی در تمام کشور مجانی است و بهیچ عنوانی هم نباید از دانش آموزان وجهی مطالبه شود این ماده بسیار ماده خوبی است و در مدارس دولتی هم خاصه و حتی که بخواهند تحصیلات را اجباری کنند نباید پول بگیرند اما یک عده ایکه دارا هستند و مستطیع هستند و میتوانند بفرهنگ کمک بکنند نباید آنها را هم مجانی کرد و حتی الامکان بنده عقیدهام این است که وزرات فرهنگ یک پیش بینی بکند یا در قانون یا در آئین نامه که بتصویب کمیسیون فرهنگ خواهد رسید و دستوری بمدارس دولتی بدهند که حتی الامکان از پذیرفتن شاگردان مستطیع خودداری شود بکله باین وسیله هم کمکی ببودجه شده و هم وسیلهای شود این مدارس ملی که حالا نمیتوانند از دولت کمک خرج بگیرند تقویت بشوند و بالنتیجه بکار خودشان ادامه بدهند و باجرای این قانون که دولت در مقام اجرای آن بر آمده است کمکی کرده باشند.
رئیس- آقای انوار
انوار- بنده کاملاً با اظهارات آقای رضوی موافق هستم و باید آقای وزیر در این باب جواب بدهند چون دولت مسلماً باید توجه کند و تقویت کند مدارس ملی را که یک خدماتی کردهاند و باید هم بخدمات خودشان ادامه بدهند این است که خوب است آقای وزیر جواب آقای رضوی را بدهند و این قسمت را تائید کنند (صحیح است)
وزیر فرهنگ- عرض کنم بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم مداری ملی ما بحال خودش باقی است و کمکهای مادی هم وزارت فرهنگ میکند و یک اعاناتی هم هست که بآنها داده میشود و آنها هم استفاده میکنند و ما هم بآنها احتیاج خواهیم داشت و بیشتر هم بآنها کمک میکنیم و اما اینکه آقای رضوی فرمودند اشخاص با بضاعت را ما منع کنیم از ورود در مدارس دولتی تصدیق بفرمائید این کار مشکلی است البته حتی الامکان رعایت خواهد شد ولی نمیتوان مانع شد که اشخاصی که استطاعت دارند وارد مداری دولتی نشوند شاید در آئین نامه هائی که با نظر کمیسیون فرهنگ تنظیم خواهد شد ممکن باشد رعایت نظر جنابعالی بشود ولی تصدیق بفرمائید در قانون کار مشکلی است و جا ندارد نوشته شود.
رئیس- پیشنهاد آقای نراقی خوانده میشود.
پیشنهاد میکنم در ماده ۳ در سطر آخر بعد از کلمه کتاب درس کلمه و نوشت افزار هم اضافه شود
نراقی- چون در آخر ماده نوشته شده است به محصلین بی بضاعت کتاب درس داده میشود بنده پیشنهاد کردم نوشت افزار یعنی قلیم و کاغذ و لوازم التحریر هم بآنها داده شود مخصوصاً خورده فروشی نوشت افزار خیلی گران است و برای اشخاص و اطفال بی بضاعت بسیار گران تمام میشود و توانائی خرید آنرا ندارند ولی باری دولت که یک جا بخرد ارزان و مناسب تمام میشود حالا که کتاب درس میدهند قلم و کاغذ هم به بی بضاعتها بدهند.
وزیر فرهنگ- در این ماده اگر نظر آقایان باشد اول نوشته شده بود تحصیل در مدارس دولتی مجانی است و قسمت دادن کتاب مجانی به کودکان بی بضاعت بعد اضافه شد در کمیسیون بنده با این که تصدیق کردم در کمیسیون و گفتم که باید همه نوع کمک باطفال بی بضاعت شود تامل داشتم در قبول این قسمت برای اینکه وسایلی که این کار را انجام بدهیم باید اول فراهم کدر البته همه میدانند که این کار خوب است که اطفال بی بضاعت را نه تنها کتاب بدهیم هیچکس منکر نیست که باطفال بی بضاعت باید همه نوع کمک کرد و وسایل تحصیل و لباس و حتی اگر ممکن باشد شام و ناهارشان را تهیه کنیم و بدهیم این خیلی خوب است ولی باید دید وسایل داریم یا نداریم بنده مکرر عض کردهام باید سعی کنیم این قانون طوری تنظیم شود که بعمل نزدیک باشد و ضعیت تئوری و یک امر غیر قابل اجرائی را نداشته باشد و تامل بنده هم در قسمت کتاب مجانی از همین جهت بود برای اینکه وسایل را باید فراهم کرد و باید فکر کرد که بچه ترتیب میتواند کتاب تهیه کرد و بدانش آموز داد و چون آقایان اعضاء کمیسیون وزرات فرهنگ اصراری داشتند بنده هم ناچار موافقت کردم و البته باید فکر کنیم که بچه ترتیب ممکن است قسمت کتاب را تامین کنیم برای اطفال بی بضاعت ولی نوشت افزار یک اعتبار خیلی خیلی زیادی لازم دارد این را خواهش میکنم آقای نراقی مسترد بفرمایند و قناعت بکنند بهمان که در ماده نوشته شده البته وزرات فرهنگ نهایت کوشش را خواهد کرد که به بچههای بی بضاعت نوشت افزار مجانی داده شود و شاید در آئین نامههایی که نوشته میشود و به تصویب کمیسیون فرهنگ میرسد این را شاید در نظر بگیریم ولی با نوشتن در قانون ممکن است و شاید وزارت فرهنگ نتواند از عهده این کار برآید که موظف باشد این کار را بکند بنابراین تقاضا میکنم مسترد بفرمائید و در آئین نامه ایکه به تصویب کمیسیون میرسد شاید راهی برای این کار در نظر بگیریم
نراقی- چون فرمودند شاید در نظامنامهها پیش بینی بشود بنده مسترد میکنم.
رئیس- پیشنهاد آقای طباطبائی.
پیشنهاد میکنم ماده هم اینطور اصلاح شود:
ماده سوم- آموزش و پرورش در دبستانهای دولتی برای فقراء و اشخاص بی بضاعت در تمام کشور مجانی است و بهیچ عنوان نباید از دانش آموزان وجهی مطالبه شود بدانش آموزان مزبور کتاب و لوازم التحریر مجاناً داده خواهد شد.
طباطبائی- عرض کنم که مدرسه درست کردن مدرسه مجانی برای عامه تاسیس کردن شعبه کار وزرات خواربار است که گندم در سال سختی و قحطی خرواری ۴۰۰ تومان بخرد از جیب مردم از خزانه عمومی و بعد بیاید آن گندم را نان کند و به ثلث قیمت بدهد بهمه افراد و همه طبقات و بعد اوضاع وزارت خانه از لحاظ بودجه و تشکیلات بیک صورتی نیفتد که در اینجا دوسه جلسه رویش صحبت کردید و دیدید شما میدانید که اینجا شکایت میکردند از نداشتن پول و بودجه حالا شما میخواهید مدرسه درست کنید و اطفال تمام طبقات را از غنی و متوسط و فقیر آنجا قبول کنید برای تحصیل برای چه؟ طبقاتی که توانائی دارند شما چرا برایشان تحصیل مجانی قائل میشوید الان هم همین طور است و این غلط است ملاحظه بفرمائید مدارس دولتی از کلاس اول تا ششم مجانی است بعد اگر یک کسی آمد این ۶ کلاس را تمام کرد خواست پایش را بگذارد بالاتر از اول پول مطالبه میکنید اعم از اینکه داشته باشد یا نداشته باشد از آن سمت حالا میآئید و یک همچو لایحهای پیش بینی میکنید که در مداس ابتدائی اطقال تمام طبقات مجانی باشد الان هم میفرمائید ما وسیله نداریم پول نداریم این است که من پیشنهاد کردم در این ماده سوم که لازم هم نبود در قانون ذکر شد اگر بیانات بهمین حال باماد چرا برای همه مجانی باشد باید دبستانهای دولتی برای فقرا و طبقات بی بضاعت مجانی باشد و طبقات دیگر که دارند و الحمدالله متمکن هستند طبقات اول و دوم که میتوانند هرماهه برای اطفالشان دوسه تومان شهریه بدهند پول ندهند یا بروند بمدارس ملی آقا هیچ پدری نیست که برای فرزند خودش در این راه از دادن ماهی دوسه تومان امساک بکند یا به طیب خاطر ندهند اگر هم یک چنین فردی در این مملکت پیدا شود بهتر است طفل او اصلاً درس نخواند پس از این طبقال پول بگیرید که بودجه داشته باشدی و بتوانید با این پولها افراد بی بضاعت اطفال بی پدر و مادر را که همین طور توی خیابانها ولوهستند جمع کنید و ببرید بمدرسه آنوقت همین پیشنهادی که الان شده بود بنده هم در پیشنهاد اصلاحی خودم قید کردم باین اطفال بی بضاعت کتاب ولوازم التحریر هم بدهیم کمک هم بکنیم و هرماهه مبلغی هم بآنها پول بدهیم دروزارت فرهنگ مدتی یک کمک خرجهائی هم ببعضی از اشخاص بی بضاعت داده میشد که آنرا هم در انی اواخر نمیدانم چه طور از محل اوقاف قطع کردند دیگر یا کمک نمیکنند یا کمتر کمک میکنند یکی دیگر هم اینکه بعضی از وزارتخانها و ادارات یک آموزشگاههای اختصاصی دارند که اینها از ولایات شاگرد میطلبند و این بیچارهها میآیند این جا دو ماه سه ماه شش ماه در این وزارتخانه در آن اداره معطل و سرگردان گرسنه و پریشان بلاتکلیف میماندند بارها بخود من مراجعه کردهاند و وزرات فرهنگ یکی از کارهائی که باید بکند این است که تمرکز بدهد فرهنگ یک کشور را در یک جا و وزارتخانهای مختلف باید برای شهرت هر کدام یک مدرسه داشته باشند وزرات راه بگوید این مدرسه من است و وزارت فرهنگ هم بگوید بمن مربوط نیست یا وزارت پست و تلگراف و امثال آن اینها را تمرکز بدهید اطفال مردم را که از ولایات دعوت میکنید باین جا اقلاً زندگی شان را تامین کنید خیلی سخت است گرانی است مردم نباید بلاتکلیف باشند محصل قبل از اینکه بمدرسه برود در درجه اول زندگانی میخواهد در درجه دوم کتاب و لوازم التحریر در درجه سوم معلم و توی کلاس نشستن و بدرس گوش دادن اگر شما آن دو مقدمه را که لازم و اساسی است بهش توجه نکنید هیچ نتیجهای نخواهید گرفت و این لایحه شما هیچ نتیجهای نخواهد داد جز دردسر انداختن یک مشت رعیت و زارع بدبخت در خارج بوسیله امنیه.
هاشمی- (بجای مخبر کمیسیون) جمله اخیری که فرمودید که بعضی از آموزشگاههای اختصاصی شاگرد از ولایات میطلبد امروز گمان نمیکنم دیگر همچو چیزی وجود داشته باشد …
طباطبائی- چرا آقا آموزشگاه شهربانی هست دیروز چند نفر از آنها در دفتر خود من بودند.
مخبر- بلکه داوطلبانه خودشان میآیند وقتی داوطلبانه شاگردی از این ولایتی آمد بدیهی است وضعیت خود را هم نسنجیده است و وارد شده است بآموزشگاه اما موضوع دیگری که فرمودید بچههای اغنیاء یک شهریه بدهند در همه جای دنیا تعلیمات مقدماتی بطور عموم مجانی است حالا هم داریم میبینیم که کشور ما یک مقتضیات خاصی دارد و بنده هم زیاد در این قسمت مصر نیستم و عرض میشود که خیلی اصرار ندارم بسته برای مجلس است و شخص آقای وزیر اشکالاتی بیان میکردند که فردا در ضمن عمل مشکل است بیایند از یک عهده شهریه بگیرند یک عده را معاف کنند و برند تصدیق اعسار و تصدیق عدم بضاعت تهیه کنند برای اطفالشان تا در مدرسه ابتدائی پذیرفته بشوند. این خیلی مشکل است دبستان نخستین پایگاه و جایگاه استک که باید تمام اطفال بطور تساوی در آن جای بگیرند و آنکه شهریه مدهید آیا تصور نمیکند که از طرف فراش مدرسه از طرف آموزگاران مدرسه از طرف مدیر مدرسه یک امتیازی و تبعیضی برایش قائل شود نسبت بآن دیگری که شهریه نمیدهد و آیا تصور نمیکنند که اولیای مدرسه این شهریه بده را بر آن دیگری ترجیح ندهند؟ اگر این تبعیض و این امتیاز ایجاد نشود بنده البته بحثی ندارم و بسته است برأی و نظر مجلس ولی مسلماً تبعیض خواهد شد (صحیح است)
وزیر فرهنگ- بنده در شور اول هم عرض کردم که همیشه در همه کشورهای متمدن تعلیمات عمومی اجباری است و مجانی هم هست علت اینکه مجانی است این است اجباری است و نمیشود کسی را مجبور کرد و گفت پول هم بده اجباری هم باشد برای اینکه ضمناً زبان دولت هم دراز باشد و بگوید آقا من وسائل تعلیم طفل تو را فراهم کردهام طفلت را بفرست بمدرسه کسی هم حق ندارد از او پول بگیرد (صحیح است) و کسی هم حق ندارد استنکاف کند از اینکه بچه اش را بفرستد بمدرسه از طرف دیگر در چهار سال تا شش سال که پیش بینی شده است همه افراد ممکلت متساوی هستند برای اطمینان همه دولت قطع نظر از (آن روز هم عرض کردم) وضع زندگانی افراد متمول یا بی بضاعت باید بفرستند بمدرسه و دولت هم همه را بیک نظر نگاه میکند و تربیت و تعلیم همه را یکسان تلقی میکند بنابراین از چندین نظر قبول پیشنهاد آقا مورد امکان نیست اولاً از نظر عمل ملاحظه بفرمائید که تشخیص آن فوق العاده مشکل است که ما همه به بینیم واقعاً کسی با بضاعت است و کسی بی بضاعت (طباطبائی در مورد کتاب چطور تشخیص میدهد؟) آن را بعد عرض میکنم. پس تشخیص مشکل است که کسب با بضاعت است که کسی بی بضاعت ثانیاً از نظر اصلاحی ما نباید بچهار را از کودکی تحقیر و تخفیف کنیم و عادت بدهیم به پستی و خفت بچه که ناچار شد بوسیله گرفتن گواهینامه عدم بضاعت انگشت نما باشد بین بچهها این عمل اثر بسیار بدی در اخلاق و روحیه او خواهد گذاشت این بچه این کودک ششی هفت سال وقتیکه بی بضاعت هم هست با آن با بضاعت باید خود را کاملاً برابر و مسائی بداند و مشمول عنایت و توجه دولت و در قابل دولت هر دو یکسانند بنابراین از لحاظ اخلاقی هم شایسته نیست که ما فرقی قائل شویم بین افراد افراد (صحیح است) اما برای کتاب که فرمودید بالاخره برای کتاب که لازم نیست برود از شهربانی یا کلانتری تصدیق بیاورد خود مدرسه تشخیص میدهد هر طفلی که کتاب خواست باید باو داد بنابراین بنده تصور میکنم که آقا موافقت بفرمایند که این ماده بهمان صورتی که هست تصویب شود و برای بی بضاعتها هم شاید در همان آئین نامه هائیکه از کمیسیون خواهد گذشت یک راههائی را در نظر بگیریم که به بی بضاعتها کمک بیشتری بشود که نظر آقایان تا حدی تامین شود.
شاهرودی- عضو کمیسیون می فرمائید
رئیس- عضو کمیسیون هستید.
شاهرودی- بلی
رئیس- بفرمائید
شاهرودی- بنده خواستم عرض کنم سابق هم همین موضوع تبعیض بین اشخاص متمکن و غیر متمکن در مدارس دولتی بود و واقعاً ما گرفتار محظوراتی بودیم و در چند سال قبل از دولت تقاضا شد که این ترتیب را بردارند و عموم را مجانی کنند حالا هم عقیده بنده این است که بایستی مجانی باشد و تبعیض در کار نباشد.
طباطبائی- اجازه میفرمائید؟ باید جوابی عرض کنم و توضیحی بدهم.
رئیس- بفرمایئد
طباطبائی- عرض کنم بنده نگفتم که باطفال بی بضاعت بروید و بگوئید که تو بی بضاعت هستی یک چنین حرفی در پیشنهاد من نیست من پیشنهاد کردم که اطفال اشخاص تواناد و با بضاعت بمدارس دولتی که میآورند یا شهریه بدهند یا ببرند بمدارس ملی حالا شما وحشت دارید از اینکه یک بدبختی که پایش برهنه است و شکمش گرسنه است شما اگز بدیگری بگوئید تو پول بده اوبدش بیاید این منطق اگر صحیح است این شد جواب بنده و بنده از مجموع فرمایشات شان بیش از این نتوانستم چیزی استنباط کنک که اگر طفل آقای شاهرودی که میآید بمدرسه با بگویند تو باید دو تومان بدهی آنوقت طفل بنده که ندارد چون از او دو تومان میخواهند من میرنجم پس ما بیائیم و با پول مردم مدرسه دست کنیم که اطفال اغنیا و توانگران مدرسه مجانی بروند.
مخبر- اولاً یک اصلی است که در همه جای دنیا تعلیمات ابتدائی عمومی و اجباری و مجانی است.
طباطبائی- دنیا باین جا مربوط نیست.
مخبر- چرا باید مربوطش کرد و الا پس باید مدرسه هم نباشد وقتی انسان تابع یک اصولی شد باید گفت ره چنان رو که رهروان رفتند بدبختانه اتومبیل را اینجا از خارج وارد میکنند ولی دستور اتومبیل ساز را که چه اندازه بارش کنی و بار گیریش چقدر باشد رعایت نمیکنید و ملاحظه نمیکنید و اتومبیل را از بین میبرید ما همه چیز را درش اینجور میکنیم یک فکری را از خارج و از سایر ملل میگیریم ولی بجزئیات آن اهمیت نمیدهیم بنابراین نه مقلد خوبی هستیم نه مجتهد خوبی. ملل قدیمه آنهائی که دارای تمدن بودند مثل یونانیها، رومنها بالاخره امتیازی بین افراد هیچوقت قائل نبودند از حیث خوراک و لباس نمیشود گفت بچه عنی که میآید بمدرسه یک متکائی هم برای خودش بیاورد مدرسه مثل سربازخانه باید باشد منظور این است که افراد بطور تساوی زندگی کنند و تحصیلاتی بطور تساوی بیاموزند با یکدیگر رفیق باشند و رفیق بار بیایند که بفرمایش آقای انوار وحدت ملی ملحوظ شود بدیهی است وقتی شاگرد غنی پول برداشت آمد مدرسه در روحیه شاگردان فقیر تاثیر دارد آقای طباطبائی محیط مدرسه غیر از سایر جاهاست آن پول دار عزیزتر از سایر بچهها خواهد بود که فقیر هستند پیش نظر اولیای مدرسه پیش نظر فراش مدرسه اور را باطفال بی بضاعت امتیاز میدهند و آن کسی که میخواهد بگوید من بی بضاعت هستم در اینصورت بمحض این که هر کس آمد گفت من ندارم که نبایستی بپذیرند باید یک سندی بیاورد در صدور این سند و آوردن آن از روز اول باید نفس خودش را بذلت بدهد تا آن سند را تهیه کند اگر این عیوبی که عرض کردم وارد نیست این پیشنهاد را تعقیب کنید و بفرمائید پول بگیرند.
رئیس- موافقین با این پیشنهاد … (چند نفر از نمایندگان – عده برای رأی کافی نیست) بنده واقعاً خیلی تعجب میکنم بتکرار اظهار هم بخرج آقایان نمیرود. این لایحه شور دومش است و بای رأی گرفت یا به پیشنهادات یا به مواد بنابراین هر دقیقه و هر ساعت باید برای چند نفر که اکثریت را کفایت کند باید معطل شویم و نمیدانم چند دفعه باید در هر روز این حرف را زد و بخرج هم نمیرود؟
طباطبائی- اجازه میفرمائید بنده یک اخطار قانونی دارم یک مرده ایست که بنده میخواهم بعد رأی بگیرید. ماده ۲۵ قانون اساسی معارف است. مکاتب و مداری مجانی که بخرج دولت اداره میشود فقط برای تمتع اطفال فقرا و اشخاصی است که رسماً عدم بضاعت آنها از طرف مامورین رسمی محلی تصدیق شده باشد.
وزیر فرهنگ- این قانون اساسی کشوری نیست این ماده را که قرائت فرمودند قانون اساسی معارف است ثانیاً این قانونی وقتی تصویب شده است در سی سال پیش که یک عده معدودی مدارس دولتی داشتیم و وسیله هم برای تاسیس مدرسه بیش از آن نداشتیم این بود که در قانون اساسی معارف قیده شده که در مدارس دولتی اشخاص بابضاعت نیایند و البته آنوقت با امروز خیلی با امروز فرق دارد که شما میخواهید تعلیمات عمومی و اجباری را در مملکت اجرا کنید و حالا تصور نمیکنم اشکالی داشته باشد که تصویف بفرمائید که مدارس ابتدائی مجانی باشد.
رئیس- رأی بگیریم یا مسترد میکنید؟ (طباطبائی – بسته بنظر مجلس است) موافقین با پیشنهاد آقای طباطبائی برخیزند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای ساکنیان:
پیشنهاد میکنم ماده سوم اینطور اصلاح شود:
ماده سوم- آموزش و پرورش در دبستانهای دولتی دهات و از این اهالی کم بضاعت در شهرها در تمام کشور مجانی است و بهیچ عنوان نباید از این دانش آموزان وجهی مطالبه شود.
نبیل سمیعی- عین پیشنهاد آقای طباطبائی است که رد شد فقط انشائش با آن فرق دارد.
رئیس- آقای ساکینیان.
ساکینیان- اصل منظور این قانون بسط و توسعه تعلیمات ابتدائی هر چه زودتر در تمام مملکت و این منظور عملی نیمشود مگر اینکه از طرف اهالی هم مساعدت شود و بعقیده بنده از برای تعلیمات ابتدائی تمام کشور وزارت فرهنگ اساساً به ده هزار دبستان احتیاج دارد و مخارج و هزینه هر مدرسه هم در سال اقلاً هزار تومان میشود و باید وزارت فرهنگ هر ساله ده میلیون تومان مجارج این دبستانها را بپردازد در صورتیکه عده دار تعلیمات متوسطه و تعلیمات عالیه هم هست و پرداخت این مبلغ برای وزرات فرهنگ نه فقط مقدور نیست بلکه مقتضی هم نیست در عین حال که اغنیا در تمام حوائج دیگر حاضرند برای فرزندان خود مخارج لازمه را بعهده بگیرند حاضر هستند مخارج مدرسه اطفالشان را هم بپردازند البته ممکن است وقتیکه یک اندازه از این اقتصادیات حالیه خلاصی پیدا کردیم آنوقت برای تمام اهالی مجانی باشد ولی با وضع فعلی اگر بخواهید تا دو سه سال دیگر در تمام کشور تعلیمات ابتدائی بسط پیدا کند باید در شهرها از آنهائیکه توانائی دارند اجرت تعلیمات ابتدائی را بگیرند.
رئیس- پیشنهاد آقای ساگینیان عم عین پیشنهاد آقای طباطبائی است که رد شد تکرار رأی نمیشود.
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده سه اضافه شود:
تبصره – اطفال در دبستانهای دهات و قصبات از حیث لباس آزادند.
وزیر فرهنگ- حالا هم آزاد است در همه جا
رئیس- آقای انوار
انوار- آقای وزیر معارف میفرمانید آزاد است در کجا است؟ آزاد نیست آقا پس از آنکه دستور دادید بکارخانههای اصفهان که فلان رنک خاکستری باشد و آنها هم با قیمت گزافی آن پارچهها را فروختند یادتان رفته است باید لباس شاگردان مدارس ابتدائی آزاد باشد که یک تحمیلی هم از این حیث به مردم نشود در ضمن خواستم یک نکته را هم عرض کنم که آقای طباطبائی توجه بفرمایند و آن این است که هرکاری را که دولت میخواهد اجباری کند باید خرجش را هم بدهد و نمیشود یک کاری را اجباری کنند و توس سر من هم بزنند و بگویند خودت خرجش را بده حکومت دمکراسی و ملی معنایش این است اولاً آقا باید مردم را با سواد کرد و تعلیمات ابتدائی را عمومی کرد و خرجش را هم باید دولت بدهد ولی اگر بخواهند به تعلیمات عالیه بروند خرجش با خودشان است با سوداد شدن عموم مردم این یک تکلیف عمومی است و ما نمیتوانیم در اینجا فرق طبقاتی قائل شویم و بگوئیم که چون فلان کس دارد از او بگیریم و خرج دیگری که ندارد بکنیم این نمیشود وقتیکه تکلیف خواندن و نوشتن برای همه اجباری شد بر دولت واجب است که از خزانه عمومی خرج اینکار را بدهد و این موضوع چون عمومیت دارد باید مقنن قوانین وقتیکه آن قانون را وضع میکند اول باید یک قدمهای سهل و آسانی برای اجرای آن بردارد که از اول اجرای قانون یک تحمیلاتی بمردم نشود و بهمین جهت است که بنده پیشنهاد کردم که قید متحدالشکل هم در لباس دبستانها مخصوصاً در دهات و قصبات از بین برود حالا آقای وزیر بفرمایند که در شهرها هم آزاد است این پیشنهاد بنده را آقای لاریجانی و آقای محیط و آقای دهستانی هم کردهاند بنده نظرم این بود که قیدی در دهات برای شاگردان دبستانها نباشد و بهمین نظر این پیشنهاد را تقدیم کردم
هاشمی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- البته اگر وسائلش بود وحدت شکل دخلی باختلاف آن نداشت خاصه برای دختران آقای انوار اگر دختران آزاد باشند باز دختران اغنیا میروند روی لباس فاخر پوشیدن (صحیح است) و این چیز عجیبی از کار در میآید و بنظر بنده تکلیف مدرسه است که یک لباس ساده متناسب با قوه فقرا دستور بدهد که اغنیا هم از همان لباس مجبور باشند بپوشند و راجع بلباس هم گویا از سال قبل در زمان وزارت آقای تدین بود که این قید برداشته شد چون دیدیم سال سخت است بمحض یادآوری معلوم شد خودشان دستور دادهاند که این قید برداشته شود مخصوصاً که اخیراً صاحبان کارخانهها هم از این حیث یک تعدی و تجاوزاتی میکردند برای یک نوع پارچه بخصوص که میدیدند مورد احتیاج است ولی الان آزاد است در همه کشور بدیهی است در مدارس ابتدائی هم سخت گیری نخواهد شد.
انوار- چون نظر بنده تامین شده است استرداد میکنم
رئیس- پیشنهاد آقای مجد ضیائی:
پیشنهاد میکنم پس از کلمه دانش آموزان بی بضاعت نوشته شود کتابهای درسی مجانی داده خواهد شد
رئیس- آقای مجد ضیائی
مجدضیائی- این جا در ماده نوشته شده است کتاب مجانی داده خواهد شد این کتاب مقصود یک کتاب است یا تمام کتابها است این را توضیح بفرمایند
وزیر فرهنگ- نظرآقا تامین است چون در مدارس ابتدائی یک کتاب بیشتر نیست هر سالی یک کتاب دارند و ثانیاً کتاب اسم جنس است وقتیکه گفته میشود کتاب درس اگر چند کتاب هم باشد مشمول میشود
مجدضیائی- پس میگیرم
رئیس- پیشنهاد دیگر آقای مجدضیائی (مجدضیائی آن را هم پس میگیرم)
پیشنهاد آقای دهستانی:
تبصره زیر را پیشنهاد میکنم:
تبصره- هزینه تحصیلی اطفالی که کفیل و بضاعتی ندارند وزارت فرهنگ مکلف است از درآمدهای خیریه اوقاف که مصرف معینی ندارد و صرفه جوئیهای آن وزراتخانه تامین نماید.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی- عرض میکنم اطفال بی پدر و مادر و بی بضاعتی که در شهر هستند اینها را اگر ملاحظه بفرمائید اول گدا هستند و مشغول گدائی میشوند و بلاخره ولگرد هستند و وقتی بزرگ شدند چاقو کش میشوند بنابراین وزرات فرهنگ باید تکلیفی برای این قبیل اطفال معلوم کند و الا این ولگردی تا دامنه قیامت برای آنها باقی خواهد ماند. از طرف دیگر اطفالی هستند در دهستانها که برای آنها دارالایتام وجود ندارد البته درآنجاها این اطفال گدائی نمیکنند و این اطفال بی بضاعت را اشخاص دیگری نگاهداری میکنند عوض اینکه وقتی به سن شش سالگی و هفت سالگی رسیندند آنها را بکارهای خودشان بگذارند والا نمیکنند و ما اگر بخواهیم این عمل را بکنیم که درسن شش هفت سالکی آنها را برای تحصیل بدبستان بفرستیم آ اشخاص دیگر آن نگاهداری را از اطفال بی بضاعت و بی پدر ومارد نخواهند کرد این بود که بنده خواستم از آقای وزیر فرهنگ استدعا کنم که وسیله معاش و نگاهداری این قبیل اطفال را از محل خیریه اوقاف فراهم بیاورند و آنها را تربیت کنند که وسیله برای نگاهداری این بدبختها و بیچارهها در دهات وشهرها باشد.
مخبر- این تکلیفی که آقای دهستانی به وزرات فرهنگ میکنند البته خیلی خوب است ولی متاسفانه قوانینی که امروز در دست داریم برای انجام این منظور رسا نیست یکی دیگر اینکه این اطفالی را که میفرمائید در بچه گی توجه میکنند و در پنچ سالکی بکار زارعت وامیدارند من زیاد این موضوع را سراغ ندارم شاید در حدود املاک هم باشد (محیط لاریجانی – در همه جا هست) یک چنین چیزی در همه جا نیست و باید قانون را مطابق همه جا نوشت و بایستی این نظر را مقایسه با همه جا کرد و برای این قبیل اطفال باید در شهرها دارالایتام تاسیس کرد که در آنجاها آنها را نگاهداری کنند و در دهات با بازشدن مداری مجانی باید یک فکر اساسی دیگر برای این قبیل اطفال کرد و آنهم تصور میکنم محتاج بیک قانونی خواهد بود که اجازه داده شود از محل اوقاف بدهند والا این پیشنهاد در این قانون مورد ندارد.
دهستانی- بنده وظیفه داشتم این پینشهاد را تقدیم کنم حالا آقای وزیر فرهنگ اگر قبول کند یا نکند تاثری ندارم و پس میگیرم
رئیس- پیشنهاد آقای محیط
بنده پیشنهاد میکنم که در ماده سوم تبصره افزوده شود که برای ایتام و اطفال بی پرستار دولت مکلف است از بودجه خود تحمل تحصیل و نگاهداری آنها را بنماید.
انوار- این پیشنهاد خرج است.
رئیس- آقای محیط
محیط لاریجانی- عرض کنم در همه دهات بدون استثنا ایتام و فقرائی هستند که مدام که بچه تا پنج شش ساله هستند اشخاص دیگر آنها را نگاهداری میکنند تا آنها بزرگ شوند و همانطور که آقای دهستانی تذکر دادند بعداً آنها را برای کارهای زراعتی میبرند ولی اگر این اطفال را بخواهند در این موقع برای تحصیل ببرند آنها دیگر پرستاری ندارند و آن اشخاص هم از آنها نگاهداری نخواهند کرد این بود که بنده پیشنهاد کردم اگر واقعاً میخواهند اینها را تربیت کنند وزارت فرهنگ باید یک فکری بکند که معاش و زندگی آنها را تامین کنند و تربیت شوند.
روحی- این کار را ماکلین دهات بکنند (سزاور – صحیح است)
رئیس- این پیشنهاد خرج است نمیشود رأس گرفت.
پیشنهاد آقای اوحدی:
پیشنهاد میکنم تبصره زیر به ماده سه اضافه شود.
آموزش و پرورش مجانی تا کلاس چهارم عمومی و از ۴ تا ۶ نسبت به فقرا مجانی خواهد بود.
رئیس- آقای اوحدی
اوحدی- در این ماده نوشته شده آموزش و پرورش در دبستانهای دولتی در تمام کشور مجانی است و در ماده قبل در تبصره نوشته شده وزارت فرهنگ میتواند تا زمانی که وسائل کافی در اختیار ندارد و مقتضی میداند تحصیلات را در کلاسهای ۵ و ۶ اختیار قرار دهد مشروط بر اینکه این مدت از تاریخ تصویب این قانون از پنجسال تجاوز نکند پس عقیده وزارت فرهنگ بر این است که تا کلاس چهارهم مجانی و هم اجباری باشد. ولی بنده پیشنهاد کردم ککه موافقت شود برای تامین نظر دولت باینکه اگر مقصود خواندن و نوشتن است که عمومیت داشته باشد که مردم بالاجماع و بالاجبار بروند دنبال خواندن و نوشتن تا همان کلاس چهارم این تکلیف را قرار بدهید زیرا شما درکلاس ۵ و ۶ میخواهید حرف و صنایع را داخل کنید و در دهات هم این اطفال میخواهند بروند دنبال کشاورزی بنا بر این بنده برای اینکه جمع شده باشد بین نظرهای مختلفی که امروز در مجلسه اظهار شد این پیشنهاد را تقدیم کردم که تا کلاس چهارم اجباری و مجانی برای همه باشد و برای کلاسهای ۵ و ۶ اگر دنباله پیدا کرد و فقرا و ضعفائی هم هستند که میخواهند داخل حرف و صنایعی بشوند نسبت بآنها همینطور مجانی باشد ولی اگر کسی قادر بود و توانا بود و خواست حرفه و صنعت را یاد بگیرد از آنها حقوق بگیرید و از حقوقی که از آنها میگیرند خرج ضعفا وفقرا بکنید این بود نظر بنده والسلام و الاکرام.
مخبر- اگر این فرض آقای اوحدی در ماده سوم و تبصره ماده دوم درست بود میشد نظر ایشان را پذیرفت ولی در آن فرض اشتباه فرمودهاند و اشتباده از این جا است که در تصور فرمودهاند تحصیلات ابتدائی چهار سال است و کلاسهای ۵ و۶ اختیاری است و حال آنکه چنین نیست دروه تحصیلات اجباری و مجانی در کشور شش سال است فقط در تبصره ماده دوم گفته شده است تا وقتی که وزارت فرهنگ وسائل ندارد مدارس چهار کلاسه باز کند و هرجا وسائل دارد کلاس ۵ و۶ هم دائر کند و آنهم تا مدت پنجسال ولی اساساً دوره تعلیمات ابتدائی و عمومی و مجانی شش سال است از این جهت تکلیف کردن اینکه در دو کلاس آخر هر کس با بضاعت است پول بدهد وارد نیست و موضوعی ندارد.
اوحدی- من که اشتباه نکردهام ماده را خوانده بودم و تبصره را هم خوانده بودم و پیشنهاد خودم را هم پس نمیگیرم.
رئیس- رای گرفته میشود به پیشنهاد آقای اوحدی موافقین برخیزند (چند نفر قیام نمودند) تصویب نشد.
پیشنهاد آقای دهستانی:
پیشنهاد میکنم: هزینه اطفال بی بضاعت با مالکین خواهد بود.
رئیس- آقای دهستانی.
دهستانی- آقای وزیر فرهنگ قبول نفرمودند که از بودجه وزرات فرهنک باین اشخاص اعانت و توجهی بشود بنده نظر خودم را اصلاح کردم باینکه در دهی که صد نفر جمعیت باشد اگر پنج شش نفر چنین اطفالی وجود داشته باشد و انها هم وقتی بزرگ شدند تمام منافع و دسترنج آنها به مالک برمیگردد نگاهداری و اعاشه مدت تحصیل آنها بعهده مالک گذارده شود و هیچ مالک پست فطرتی هم نیست که صد رعیت داشته باشد و از نگاهداری ۴ و۵ نفر طفل بی بضاعت خودداری کند و بنده تقاضا میکنم این پیشنهاد را قبول بفرمائید.
چند نفر از نمایندگان- این وضع مالیت است.
روحی- اجازه میفرمائید بنده عضو کمیسیون هستم. عرض کنم من تعجب میکنم از این فرمایش آقایان در دهات و قراء و قصبات اطفالی هستند که سرپرست ندارند و امروز هم ما میخواهیم تعلیمات را عمومی کنیم باید برای این اطفال یک کسی باشد که خرجشان بکند و نگاهداری کند دولت که قبول نمیکند مالک را هم آقایان میگویند وضع مالیات میشود خیر آقا من له الغنم فعلیه الغرم آن کسی که عایدات این جا را میبرد باید حتماً چهارنفر بی بضاعت را هم که در این ده هست نگاهداری کند و بنده نمیدانم این دلسوزی آقایان برای این مالکین از چه نقطه نظر است یا باید دولت قبول کند یا مردم قبول کنند که این اطفال بی بضاعت بیچاره بی سرپرست و آواره نمانند (محیط لاریجانی – صحیح است) والا نمیشود این اطفال بیچاره را همنیطور سرخود ول کرد اینها چه کنند؟ نمیشود گفت که این طفل بی پدر چهار سال با این که نان ندارد بیاید درس بخواند این طفل در این مدت چطور میتواند درس بخواند پس باید مالک همانطور که وقتی بزرگ شد پول و گندمش را میبرد این کار را هم بکند بالاخره اینها هم اهالی این کشور هستند و آن مالکین هم از این کشور سود میبرند و نمیشود گفت یک اطفال بیچاره برای این که وسیله معاش ندارد از تحصیل بی بهره بماند.
رئیس- آقای مرآت اسفندیاری هم پیشنهادی دراین زمینه دادهاند خوانده میشود:
پیشنهاد میکنم تبصره زیر بماده ۳ اضافه شود.
مالکین هر ده مکلفند که از اطفال بی سرپرست آن ده نگاهداری نمایند تا دوره دبستان را بپایان برسانند.
رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای دهستانی و آقای مرآت اسفندیاری برخیزند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد رأی. گرفته میشود به ماده سوم موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای نخست وزیر راجع بانحلال وزارت خواربار و معرفی آقای تدین بسمت وزارت مشاور
{۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای نخست وزیر راجع بانحلال وزارت خواربار و معرفی آقای تدین بسمت وزارت مشاور}
نخست وزیر- همانطور که آقایان محترم بخاطر دارند در دولت سابق متقضی شده بود که یک وزارتخانه باسم وزارت خواربار تاسیس شود در این دولت هم مدتی آقای تدین تصدی این امر را داشتند و در این مدت بنده باید اعتراف کنم که با نهایت صداقت و صمیمیت انجام وظیفه نمودند (صحیح است) از چند باینطرف ایشان درصدد کناره گیری برآمدند و بالاخره بنا به پیشنهاد وزارت خواربار و رئیس کل دارائی و تصویب هیئت دولت اینطور متقضی دیده شد که بموجب اختیاراتی که از طرف مجلس شورای ملی برئیس کل دارائی داده شده است امروز باز هم تحت اختیار آقای دکتر میلسپو قرار میگیرد بنابراین چون تاسیس وزارت خواربار بموجب قانون بود و حالا باواگذاری امور خوارباری بوزارت دارائی یعنی به آقای دکتر میلسپو دیگر برای وزارت خواربار کار زیادی نمیماند لهذا قانون انحلال آن را تقدیم مجلس شورای ملی میکنم و ضمناً چون بوجود آقای تدین احتیاج زیادی داریم و ایشان را لازم داریم ایشان را هم بسمت وزارت مشاور معرفی میکنم.
انوار- وزارت مشاور چرا تاسیس کردهاید وزارت عدلیه را که محتاج هستیم معرفی کنید. والله دستگاه قضاوت ما از بین وفته است.
نراقی- وزارت عدلیه را هم منحل کنید ما را راحت کنید.
- بقیه شور دوم لایحه آموزش عمومی
{۴- بقیه شور دوم لایحه آموزش عمومی}
رئیس- لایحه به کمیسیون میرود. ماده چهارم قرائت میشود.
ماده ۴- وزارت فرهنگ در نقاطی که وسائل تعلیمات اجباری فراهم گردیده اجباری بودن آن را در فرودین ماه پس از صحه ملوکانه اعلام مینماید.
رئیس- آقای امیرتیمور.
امیرتیمور- ما در جمیع شئون زندگی مان قانون داریم و از حیث قانون بقدر کافی غنی هستیم و اگر یکقدری زحمت مراجعه بقوانین را بخودمان بدهیم معلوم میشود که برای جمیع احتیاجات کشور قانون مخصوصی در موقع خودشن وضع شده است منجمله برای همین تعلیمات عمومی در دوره دوم مجلس قانونی گذاشته است بنده بعضی از مواد آن را الان عرض میکنم مثلاً ماده ۳ تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است.
ماده ۷: علل غیر اسلامی در مدارس دلتی حق تقاضای تحصیل مذهب خودشان را ندارند مجبور بتحصیل شرعیات اسلامی نیز نخواهند بود.
ماده ۱۷: پر گرام مکاتب و مدارس ابتدائیه و متوسطه باید تعلیم واجبات دینی را بقدر لزوم شامل باشد. منظور این است که ما تمام آن قسمتهائی که در این قانون فعلی میخواهم از تصویب مجلس بگذارنیم در قانون اساسی فرهنگ موجود است و برای اجرای تعلیمات اجباری و عمومی در کشور کوچکترین مانع و رادع قانونی وجود نداشته است و ندارد تا حالا اجرا نکردهاند حالا هم یا تعارف علیخده باز میخواهیم اضافه شود در هر حال گذشته از این موضوع ما اگر حساب را رعایت کنیم موفق میشویم تمام تصمیماتی را که میگیریم بموقع خودش اجرا کنیم طبق ماده بیست و پنج این قانون فرهنگ معترض شده است تعلیمات ابتدائی برای اطفال فقرا مجانی است و آقای طباطبائی پیشنهادشان روی همین اصل بود برای این است که از پول غیر فقرا میتوانیم صرف خرج سایر اشخاص بکنیم و تعلیمات را در تمام کشور بسط بدهیم و اگر غیر از این باشد عملی نخواهد شد برای اینکه تقریباً ۵۴ هزار ده و قریه و قصبه در این کشور داریم و برای هر یک یک مکتب ابتدائی اگر در نظر بگیریم مخارج سالیانه این مدارس بالغ بر پنجاه و چهار میلیون تومان میشود روی حساب ساده و البته حالا خواهند فرمود که دفعتاً واحده این پنجاه و چهار میلیون مورد خرج پیدا نخواهد کرد زیرا دولت و وزارت فرهنگ از عهده انجام این امر که تعلیمات ابتدائی را آناً در تمام مملکت بسط بدهد نخواهد برآمد این را هم بنده تصدیق میکنم ولی بعد از ده سال که مطابق این قانون تعلیمات ابتدائی اجباری و مجانی را میخواهند در تمام کشور عملی بشود آیا میتوانید بعد از ده سال پنجاه و چها میلیون تومان اختصاصاً برای مدارس ابتدائی تان خرج کنید. اگر چنین چیزی بود بنده هم کمال آرزو را دارم ولی با توجه به بنیه مالی کشور بنده قول قطعی بهتان میدهم که پنجاه و چهار میلیون تومان را برای مدارس ابتدائی شما موفق نخواهید شد خرج کنید برای کلیه بودجه فرهنگ هم موفق نخواهید شد پنجاه و چهار میلیون خرج کنید و این یک تعارف بیشتری نیست ولی اگر نیت شما این بود که تعلیمات ابتدائی را در تمام مملکت بسط بدهید راهش همان ماده بیست و پنج قانون اساسی فرهنگ است که از بچههای اغنیاء و ثروتمندان پول گرفته شود و اشخاص بی بضاعت مجانی باشند بنده میخواستم باینکه یک چنین ماده با کمال صراحت وجود دارد دلیل و منطقش هم با خودش است و آقای طباطبائی هم استدلال کردند آقای وزیر معارف هم قبول نکردند و این قبول نکردن این قانون شما را محکوم به نیستی میکند و عملی نخواهد شد و من بشما قول میدهم که این قانون عملی نخواهد شد و یک تعارف و تظاهری است و عمل نخواهد شد.
مخبر- فرمایشات آقای امیرتیمور مربوط بماده سوم است که از تصویب مجلس هم گذشت و این قانون را هم که ایشان در دست گرفتهاند قانون اساسی کشور که نیست با تصویب ماده سه در پنج دقیقه پیش آن قانون معارف آن ماده از بین رفت و مرد دیگر بمرده نمیشود استناد کرد آن مرد و مجلس شورای ملی که رأس داد آن از میان رفت اما اینکه فرمودند چهل و پنجهزار قریه داریم و چهل و پنجهزار دبستان لازم داریم خیر قرائی که قابل تاسیس دبستان چهار کلاسه و شش کلاسه باشد بطور تخمین بیش از چهار هزار یا چهار هزار و پانصد تا نداریم یعنی قریهای که چهار پنجهزار جمعیت داشته باشد بیش از چهار هزار نداریم.
رئیس- آقای رضوی.
رضوی- بیانات آقای امیرتیمور بنظر بنده مربوط به ماده سوم بود ولی در هر حال دهاتی که شایسته تاسیس مدرسه است در ایران بنظر بنده بدو هزار هم نمیرسد در جاهائی که ده قریه بیست قریه باشد در مرکز آن باید یک مدرسه تاسیس کنند همیشه هم باید قضایا را از طرف مفیدش در نظر گرفت برای اینکه ما تصدیق کردیم دوای این ممکلت تحصیلات اجباری است باید هم دولت را مکلف کنیم و خودمان کمک کنیم که این لایحه عملی بشود برای اینکه اگر واقعاً در مملکت تعلمیات عمومی و اجباری عملی میشد خیلی از این جنایاتی که واقع میشود واقع نمیشد و بهترین اصلاح این جهلها بنظر نبده همان تعلیمات اجباری است تنها عرض بنده در این ماده چهارم این است که هر مملکتی قوانینی که وضع میکند یکقدری باید مطالعه اوضاع و احوال را هم بکند ما در تمام قوانینی که گذشته است و شروع باجرا شده است از قبیل قوانین عمران و آبادی همه از پایتخت شروع شده است و در نیتجه بیک نسبت غیر متساوی پیشرفت عمران و آبادی پایتخت نسبت بشهرستانها و دهات و بخشها جلو رفته باین مناسبت بنده عقیده دارم که در ماده چهارم یک تبصره اضافه شود که شروع باجرای این قانون را از شهرستانها و جاهای دور شروع کنند چون در مرکز وسایل تحصیل از مدارس ملی و دولتی آماده است دبیرستانها دانشکدهها زیاد است بالاخره افرادهم همه باسوادند و وسایلی بوده است که اغلب تحصیل کردهاند و اغلب تحصیل کردهها در تهرانند ولی جاهائی در کشور است که اسم مدرسه را هم نشنیدهاند از این جهت بنده تصور میکنم بهتر است وزارت فرهنگ قبول کند که شروع باجرای این لایحه را از شهرستانها و بخشها بکند و یک پیشنهادی هم بنده کردهام.
مخبر- در دبستانهای تهران الان جا برای قبول شاگرد نیست و در این قانون هم وزارت فرهنگ مطالعات لازم بعمل میآورد در نقاطی که وسایل کار بهتر فراهم است البته تعلیمات اجباری را در آنجا اعلام میکند و این هم که آقای رضوی فرمودند اول تهران را جلو میاندازند وسایل در اینجا هست خودتان تصدیق میفرمائید در دبستانها الان در تهران جا برای قبول شاگرد نیست ای کاش در این قانون تهران را جلو بیاندازند برای اینکه در این شهر اطفال ولگرد بیش از همه جا است و کاش میشد تهران را جلو انداخت.
رئیس- آقای انوار
انوار- بنده اگر عرض میکنم از نظر فهم خودم است عرض میکنم یک مرتبه ما وضع قانون میکنیم یک مرتبه وارد جزئیات میشویم ما برای وضع قانون آمدهایم اما اجرائیات با دولت است ما این قانون را مینویسیم میدهیم بدست دولت و دولت مامور اجرای آن است هر کجا دید نمیتواند باید بیاید اینجا پیشنهاد بکند اینکه در تهران میتواند یا دراصفهان نمیتواند این را باید خود او توجه کند این است که من خواستم به آقای رضوی توجه بدهم که ما باید توجه بقانون داشته باشیم نه در اجرای قانون دولت در هر جا که در اجراگیر کرد باید بیاید اینجا که فلانجا را توانستم این عرضم بود و خواستم یک کلمه سال هم اینجا چون عبارت خوب تنظیم نشده اصلاح شود در نقاطی که وسایل تعلیمات اجباری بودن آنرا در فروردین ماه همان سال اعلام خواهد کرد امسال هم میخواهد بعد از فروردین ماه گذاشته شود.
مخبر- نسبت بالحاق وزارت فرهنگ بعد ازاین جلمه قبول میکنم.
وزیر فرهنگ- بنده هم قبول میکنم.
رئیس- آقای طباطبائی
طباطبائی- این ماده بنظر بنده علاوه بر اینکه فایده ندارد زاید هم هست ملاحظه فرمودهاید همه ساله یک اعلانهای خیلی بزرگ از طرف شهرداری چاپ میشود و بدیوارها الصاق میشود که از ریختن زباله یا رخت شوئی در مجاری آبها احتراز کنید و آب تمیز بخورید و چه و چه کوچکترین اثر را نمیکند چون بنده از کار طبع خیلی بی اطلاع نیستم این اعلانات که منتشر میشود همین اعلان مربوط به مجاری آب الاقل بیست هزار تومان خرجش است اگر همین پول را بلدیه بدهد به مامورین و مراقبت بکنند که مجاری آبها اینطور کثیف نباشد و مردم آلوده نکنند بنده عرض نمیکنم که آبها آلوده نمیشود ولی در صدی سی تا چهل از اینکار جلوگیری میشود وزارت فرهنگ نمیدانم حالا این کار را میکند سالهای گذشته اعلانات بزرگی داشت که عکس بزرگی را نشان میداد و یک چند کلمه حساب و یک بچه نشان میداد که آموزش و پرورش لازم است و مردم بیایند کلاسهای اکابر ممکن است این اعلام سی چهل تا پنجاه هزار تومان خرج آن بشود اگر قبول ندارند بیایم خدمت تان حساب کنیم با این پنجاه هزار تومان که خرج بیهوده شما میکنید ممکن است لااقل چهار پنج تا مدرسه درست کنید و نمیکنید، این کار غلط است که فقط یک جنبه تظاهر و خودنمائی داشته از سابق معمول شده و دست بردار نیستند و این ماده چهارم رفته است روی آن فکر پوسیده که هر سال در فروردین ماه یک اعلام گنده و بزرگ در بیاید که ما میخواهیم تعلیمات را اجباری کنیم چه لزوم دارد قانو که از تصویب مجلس گذشت پس از صحه ملوکانه که شما هیچ نگرانی نداشته باشید قانون میشود و رسیمت دارد وزارت فرهنگ بتدریج در ظرف ده سال باید این کار را بکند خود وزارت فرهنگ هر کجا وسایل داشت و خودش را مهیا و آماده دید شروع به اجرای تعلیمات عمومی میکند. اما این کاری که میخواهد بکند مبالغ هنگفتی خرج اعلان خواهد شد با این گرانی کاغذ که از کیلوئی سه قران و ده شاهی رسیده به ۵۸ تومان و یک مدتی هم صرف وقت خواهند کرد و یک شعباتی از وزارت فرهنگ وقت خودش را صرف این کار خواهد کرد این ضررهایش بود که عرض کردم اما منفعتش هم هیچ این است که موافقت بفرمائید این ماده برداشته شود.
وزیر فرهنگ- این ماده حذفش جایز نیست برای اینکه در هر نقطه که وسایل اجباری بودن تعلمیات فراهم شد باید اهالی مطلع بشوند باین بآنها اطلاع داد برای اینکه مواد بعد که ملاحظه خواهید فرمود آنها را ملزم میکند اطفال خودشان را بدبستان بیاورند و البته اگر بآنها اطلاع ندهیم بعد نمیشود برای آنها یک مجازاتی قائل شد اما ایرادی که فرمودند که این اعلام مستلزم این خواهد بود که ما خرج زیادی بکنیم و اعلانات بالابلندی بکنیم چنین چیزی نیست بعلاوه یک کلمه هست که توجه نفرمودید و شاید این تو هم برای تان دست داده اینجا نوشته اعلام مینماید اعلام بامیم با اعلام بانون البته یک تفاوت لطیف خیلی کوچکی است ولی وقتی که میگویند اعلام یعنی اطلاع خواهند داد ولی اعلام وقتی گفته میشود یعنی آنکه در روزنامه و یا در و دیوار باشد و اینجا مخصوصاً نوشته شده است که بصحه همایونی میرسد و بعد این مطلب اعلام میشود مراد این نیست که پس از صحه همایونی اعلان میکنند بلکه مراد این است که باطلاع عامه میرسد و اطلاع عامه هم مستلزم این نیست که اعلانهای بلند بالائی و گران قیمت تهیه بشود.
رئیس- پیشنهاد آقای مهدوی
پیشنهاد مینمایم ماده چهارم بشرح زیر اصلاح شود:
ماده چهارم- وزارت فرهنگ بعد از تصویب این قانون در تمام نقاط کشور بالسویه و به تناسب ساکنین هر محل شروع بفراهم نمودن وسایل تعلیمات اجباری مینماید و پس از داشتن وسایل کافی در سراسر کشور اجباری بودن تعلیمات اجباری را پس از صحه ملوکانه اعلام مینماید.
رئیس- آقای مهدوی
مهدوی- بعقیده بنده این ماده چهار روی بی عدالتی تنظیم شده چون نمیشود تصور کرد که چطور در یک نقطه مملکت فرض بفرمائید یک سال دیگر وسایل تعلیمات اجباری مهیا خواهد شد ودر نقاط دیگر نخواهد شد مثلاً فرض بفرمائید در تهران یا در کرمان تا یکسال دیگر دولت دبستان جدید ایجاد خواهد کرد و مثلاً در سیستان تا ده سال دیگر دو تا سه تا دبستان جدید ایجاد نخواهد کرد این است که از لحاظ عدالت بنده عقیدهام این است که دولت شروع بکند بفراهم نمودن وسایل اینکار در همه جا و بعد که در همه جا وسایل فراهم شد تعلیمات اجباری را اعلام بکند.
مخبر- این پیشنهاد علمی نیست رأی بگیرید
رئیس-رأی میگیریم به پیشنهاد آقای مهدوی آقایانی که موافقند بر خیزند (عده کمی بر خواستند) تصویب نشد
پیشنهاد آقای دهستانی
پیشنهاد میکنم تبصره زیر اضافه شود:
تبصره وزارت فرهنگ مجاز است در دهاتی که جمعیت زیاد نداشته و متفرق هستند تعلیمات اجباری بطور سیار عمل نماید.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی- عرض کنم چون آقای دکتر سیاسی هیچ حاضر نیستند هیچوقت حرف حسابی بنده را قبول کنند وعلت هم این است که ایشان شهرنشین هستند و از حال رعیت ده نشین اطلاع ندارند دهات پر جمعیت البته دارای دبستان خواهد شد ولی از طرف دیگر معلوم و سازمانی نداریم که در تمام کشور این نظر را تامین کنیم بنده پیشنهاد کردم در دهاتی که ده نفر بیست نفر اطفال هستند و متفرق هستند دو فرسخ سه فرسخ در این قسمتها بطور سیار مثل خارجه عمل بشود قبول بفرمائید ممنون قبول نمیفرمایند اینهم مثل آن یکی اگر قبلو بفرمایند متشکرم نمیفرمایند هم از نظر انجام وظیفه عرض کردم.
رئیس- پیشنهاد آقای دهستانی معلوم میشود عملی نیست آقایانی که موافقند برخیزند (چند نفری قیام کردند) تصویب نشد پیشنهاد آقای رضوی
بنده تبصره زیر را بماده چهارم پیشنهاد میکنم:
تبصره- آموزش اجباری از شهرستانها و بخشها شروع خواهد شد.
رئیس- آقای رضوی
رضوی- یک مقداری از ادله خودم را بنده آنوقت عرض کردم ولی چون آقای هاشمی توضیحاتی فرمودند که برعکس خوب است از تهران شروع بشود شما یک عده اطفال ولگرد در کوچهها میبینید میگوئید از تهران شروع بشود بهتر است اما فرک بفرمائید یک اراضی وسیعی که چندصد فرسخ اساساً مدرسه وجود ندارد وزارت فرهنگ در ظرف این مدت که برنامهای نداشته بنده از فارس که روشن هستم و کاملاً اطلاع دادم عرض میکنم در تهران حتی رفتند موقوفات مدرسه سپهسالار را گرو گذاشتند مدرسه ساختند ولی در فارس چهار تا بیشتر ندارد آنهم از طرف شهرداریها و از طرف وزارت فرهنگ نیست بنابراین باید الآن این تبعیض جبران شود ما وقتی باین کار شروع میکنیم بنده پیشنهاد میکنم شهرستانها و بخشها مقدم باشد برای این است که اگر این بودجه یکساله صرف تعلیمات اجباری اطفال تهران بشود اساساً تا چندین سال بمصرف شهرستانها نخواهد رسید ولی اگر از آنجاها شروع کنند ممکن است یکمقدار مملکت را شروع کرد و برای تهران هم شاگرد تهیه کرد و کم کم وسایل تعلیم و تربیت در همه جا فراهم خواهد شد و بنده عقیده ندارم که شهرستانها را هم از نظر دور نگذارند برای انیکه آنها هم بالاخره ایرانی هستند همه جا حق دارند و بنظر بنده مطلبی نیست که قابل عدم موافقت باشد اگر آقایان موافقت بفرمایند بهتر است
وزیر فرهنگ- در این ماده پیش بینی نشده است که تهران مقدم خواهد بود بر شهرستانها بهیچوجه همچو چیزی نیست فقط نوشته است که وزارت فرهنگ به تناسب وسایلی که دارد در نقاط مختلفه تعلیمات را در آنجاها تعمیم بدهد نمیشود گفت اگر در تهران (حالا سابق بر این بیشتر توجه بتهران شده است بنده کار ندارم) یا در فلان نقطه وسایل فراهم تر است آنرا باید عقب انداخت و بنده اطمینان میدهم به آقای رضوی که وزارت فرهنگ شهرستانها را بیشتر در نظر خواهند گرفت و آنجاها را جلو خواهد انداخت فقط تقاضای بنده این است که دست وزارت فرهنگ باز باشد و مجبور نباشد که آنوقت اگر وسایلی در تهران دارد نتواند اینجا هم اینکار را اجرا بکند بنده قول میدهم اطمینان میدهم که توجه بیشتر بشهرستانها خواهد بود.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد اقای رضوی آقایانی که موافقتند برخیزند (عدهای برخاستند) تصویب شد رأی میگیریم بماده چهارم با اصلاحی که شده آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
- موقع و دستور جلسه آیته ختم جلسه
{۵- موقع و دستور جلسه آیته ختم جلسه}
رئیس- اگر اجازه بفرمائید جلسه را ختم کنیم
جلسه آینده روز ۳ شنبه چون روز شنبه عید است و برای یکشنبه نمیتوانند صورت مجلس را تهیه کنند جلسه روز سه شنبه ۴ ساعت پیش از ظهر دستور همین لایحه
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی – حسین اسفندیاری