تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ دی ۱۳۲۱ نشست ۱۲۰»
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
'''رئیس'''- آقای مؤید احمدی | '''رئیس'''- آقای مؤید احمدی | ||
− | مؤید احمدی - همانطور که بنده معتقد به خون سردی هستم استعدا میکنم اقایان هم عصبانی نشوند و ماده ۶۳ را هم بنتده در نظر دارم. عرض کنم بنده دیروز یک پیشنهاد جمعی را امضاء کرده بودم نوبت به بنده نرسید که عرایض خودم را درآن پیشنهاد عرض کنم. ما در تمام قوانینی که گذراندهایم قانون استخدام کشوری، قانون استخدام قضاوت قانون و کلای عدلیه قانون طبابت در تمام اینها سابقه را ملحوظ کردیم الان هم ان قوانین هست حتی در قانون سردفترها گفتیم اشخاصی که هفت سال سردفتر بودهاند دیگر آنها امتحان دادند لام ندارند بنده سه سال را البته کم میدانم لیکن یک آدمی که ده سال متوالی روزنامه را اداره کرده یا پانزده سال روزنمه را متناوباً اداره کردهاست بعقیده بنده این نباید امتحان بدهد و امتیاز بگیرد این بود که بنده پیشنهاد کردم که اگر دولت موافقت کنند اشخاصی که ده سال متوالیاً بشغل روزنامه نگاری اشتغال دارند یا پانزده سال متناوب اجازه بدهند روزنامه بنویسند اگر دولت این پیشنهاد را نمیپذیرد بسته به رأی مجلس است | + | '''مؤید احمدی''' - همانطور که بنده معتقد به خون سردی هستم استعدا میکنم اقایان هم عصبانی نشوند و ماده ۶۳ را هم بنتده در نظر دارم. عرض کنم بنده دیروز یک پیشنهاد جمعی را امضاء کرده بودم نوبت به بنده نرسید که عرایض خودم را درآن پیشنهاد عرض کنم. ما در تمام قوانینی که گذراندهایم قانون استخدام کشوری، قانون استخدام قضاوت قانون و کلای عدلیه قانون طبابت در تمام اینها سابقه را ملحوظ کردیم الان هم ان قوانین هست حتی در قانون سردفترها گفتیم اشخاصی که هفت سال سردفتر بودهاند دیگر آنها امتحان دادند لام ندارند بنده سه سال را البته کم میدانم لیکن یک آدمی که ده سال متوالی روزنامه را اداره کرده یا پانزده سال روزنمه را متناوباً اداره کردهاست بعقیده بنده این نباید امتحان بدهد و امتیاز بگیرد این بود که بنده پیشنهاد کردم که اگر دولت موافقت کنند اشخاصی که ده سال متوالیاً بشغل روزنامه نگاری اشتغال دارند یا پانزده سال متناوب اجازه بدهند روزنامه بنویسند اگر دولت این پیشنهاد را نمیپذیرد بسته به رأی مجلس است |
'''رئیس'''- موافقین با پیشنهاد آقای مؤید احمدی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهد آقای صفوی | '''رئیس'''- موافقین با پیشنهاد آقای مؤید احمدی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهد آقای صفوی | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
'''رئیس'''- آقای صفوی | '''رئیس'''- آقای صفوی | ||
− | صفوی - عرض کنم که بنده خیلی متأسف هستم که بعضی از همکارهای بنده بعد از بیست سال که تحت یک فشارهائی بودند و آزاد شدند یک چیزهائی را برخلاف ادب و نزاکت نوشتند که بنده هم مخالف بودم و عکسالعمل آن هم این حال عصبانی است که امروز مجلس شواری ملی از خود نشان میدهد (بعضی از نمایندگان - کسی عصبانی نیست) فعلا مجلس شورای ملی نسبت به مطبوعات این نظر را پیش گرفتهاست و بعضی از آقایان نسبت بآنها عصبانی هستند… | + | '''صفوی''' - عرض کنم که بنده خیلی متأسف هستم که بعضی از همکارهای بنده بعد از بیست سال که تحت یک فشارهائی بودند و آزاد شدند یک چیزهائی را برخلاف ادب و نزاکت نوشتند که بنده هم مخالف بودم و عکسالعمل آن هم این حال عصبانی است که امروز مجلس شواری ملی از خود نشان میدهد (بعضی از نمایندگان - کسی عصبانی نیست) فعلا مجلس شورای ملی نسبت به مطبوعات این نظر را پیش گرفتهاست و بعضی از آقایان نسبت بآنها عصبانی هستند… |
عدة از نمایندگان - کسی عصبانی نیست (زنگ رئیس) | عدة از نمایندگان - کسی عصبانی نیست (زنگ رئیس) | ||
− | صفوی - عرض کنم حضورتان تا اینجا یک قانونی میگذرانیم برای کلیه مطبوعات و باید مجلس شورای ملی نظر کلی داشته باشد آقایان: شما نمایندة تمام ملت ایران هستید که اینجا نشستهاید این روزنامهها هم زبان ملت هستند بنده اشخاص عفیف را میگویم دانشمندان و فضلائی رامیگویم که با یک مقاله خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای ناپاک را نمیگویم شما باید حامی اشخاصی باشید که قلمهای پاک و عفیف دارند (جمعی از نمایندگان - هستیم - هستیم) شما امروز یک قانونی میگذرانید و دادن امتیاز را محدود میکنید بیک شرایطی که حد معینی ندارد و واگذار میکنید بشورای عالی فرهنگ که انشاءالله آنها هم تحت تأثیر واقع نخواهد شد تمکن مالی و سرمایه علمی اشخاص برود آنجا (نائینی - پس کجا برود؟) توجه بفرمائید آقای نائینی. این جا معین نشدهاست که تمکن مای چه مبلغی است اگر یک مدیر روزنامه سرمایة شش ماه مخارج روزنامه را داشت ممکن است بهش امتیاز بدهند یا یک کسی که مخارج سه سال را داشته باشد ندهند برای اینکه در این قانون مبلغ این شرط معین نشدهاست یا یک کسی که معلوماتش شاید تا کلاس سه متوسطه باشد بهش امتیاز بدهند ولی یک کسی که دیپلم دکترا هم داشته باشد دکتر در فلسفه باشد ندهند زیرا حدی معین نشده (بعضی از نمایندگان - خیر میدهند) انشاءالله اینطور باشد ولی قانون مجمل است یک پیشنهاداتی هم میشود و میگویند اشخاصی که سابقة خدمت روزنامه نویسی داشتهاند بهشان داده شود آقایان یک قانونی از مجلس گذشتهاست و تصویب شدهاست نه از طرف آقایان مجالس گذشته با یک روح پاکی تصویب کردهاند و بآنها امتیاز دادهاند و رفتهاند پنج سال شش سال ده سال پانزده سال بیست سال بیست و پنج سال روزنامه نوشتهاند صلاحیت علمی و اخلاقی خودشان را ثابت کردهاند. | + | '''صفوی''' - عرض کنم حضورتان تا اینجا یک قانونی میگذرانیم برای کلیه مطبوعات و باید مجلس شورای ملی نظر کلی داشته باشد آقایان: شما نمایندة تمام ملت ایران هستید که اینجا نشستهاید این روزنامهها هم زبان ملت هستند بنده اشخاص عفیف را میگویم دانشمندان و فضلائی رامیگویم که با یک مقاله خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای ناپاک را نمیگویم شما باید حامی اشخاصی باشید که قلمهای پاک و عفیف دارند (جمعی از نمایندگان - هستیم - هستیم) شما امروز یک قانونی میگذرانید و دادن امتیاز را محدود میکنید بیک شرایطی که حد معینی ندارد و واگذار میکنید بشورای عالی فرهنگ که انشاءالله آنها هم تحت تأثیر واقع نخواهد شد تمکن مالی و سرمایه علمی اشخاص برود آنجا (نائینی - پس کجا برود؟) توجه بفرمائید آقای نائینی. این جا معین نشدهاست که تمکن مای چه مبلغی است اگر یک مدیر روزنامه سرمایة شش ماه مخارج روزنامه را داشت ممکن است بهش امتیاز بدهند یا یک کسی که مخارج سه سال را داشته باشد ندهند برای اینکه در این قانون مبلغ این شرط معین نشدهاست یا یک کسی که معلوماتش شاید تا کلاس سه متوسطه باشد بهش امتیاز بدهند ولی یک کسی که دیپلم دکترا هم داشته باشد دکتر در فلسفه باشد ندهند زیرا حدی معین نشده (بعضی از نمایندگان - خیر میدهند) انشاءالله اینطور باشد ولی قانون مجمل است یک پیشنهاداتی هم میشود و میگویند اشخاصی که سابقة خدمت روزنامه نویسی داشتهاند بهشان داده شود آقایان یک قانونی از مجلس گذشتهاست و تصویب شدهاست نه از طرف آقایان مجالس گذشته با یک روح پاکی تصویب کردهاند و بآنها امتیاز دادهاند و رفتهاند پنج سال شش سال ده سال پانزده سال بیست سال بیست و پنج سال روزنامه نوشتهاند صلاحیت علمی و اخلاقی خودشان را ثابت کردهاند. |
− | فرخ - حالا هم جائی نمیروند آقا…. | + | '''فرخ''' - حالا هم جائی نمیروند آقا…. |
− | صفوی - استدعا میکنم آقای فرخ. توجه بفرمائید پیشنهاد میشود اینجا آنهائی که پنج سال وارد روزنامه نگاری هستند اجازه داده شود قبول نمیشود پیشنهاد میشود آنهائی که ده سال یک مجله را منتشر کردهاند و یک کتاب خانه جامعی از روزنامه و مجله خود درست کردهاند با آنها موافقت شود مجلس رأی نمیدهد پیشنهاد میکنند…. | + | '''صفوی''' - استدعا میکنم آقای فرخ. توجه بفرمائید پیشنهاد میشود اینجا آنهائی که پنج سال وارد روزنامه نگاری هستند اجازه داده شود قبول نمیشود پیشنهاد میشود آنهائی که ده سال یک مجله را منتشر کردهاند و یک کتاب خانه جامعی از روزنامه و مجله خود درست کردهاند با آنها موافقت شود مجلس رأی نمیدهد پیشنهاد میکنند…. |
فرخ - شاید فضر نداشته باشند. | فرخ - شاید فضر نداشته باشند. | ||
− | صفوی - اجازه بفرمائید. آقای فرخ. شما اهل فضل هستید خواهش میکنم که شما هم کمک بکنید بفضل و دانش کسی که این مدت یک روزنامه یا مجلهای را اداره کردهاست. | + | '''صفوی'''- اجازه بفرمائید. آقای فرخ. شما اهل فضل هستید خواهش میکنم که شما هم کمک بکنید بفضل و دانش کسی که این مدت یک روزنامه یا مجلهای را اداره کردهاست. |
فرخ - حالا هم بکند مانعی ندارد | فرخ - حالا هم بکند مانعی ندارد | ||
− | صفوی - نمیدهند بهش | + | '''صفوی'''- نمیدهند بهش |
فرخ - میدهند. میدهند | فرخ - میدهند. میدهند | ||
− | صفوی - شما ازش سلب حق میکنید | + | '''صفوی'''- شما ازش سلب حق میکنید |
(زنگ رئیس) | (زنگ رئیس) | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
'''رئیس'''- آقا صحبت بینالاثنین نکنید | '''رئیس'''- آقا صحبت بینالاثنین نکنید | ||
− | صفوی - استدعا میکنم. توجه بفرمائید آقای فرخ این ماده را بنده برایتان میخوانم ماده اول: از تاریخ تصویب این قانون کسانی میتوانند صاحب امتیاز یت مدیر یا سردبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرره در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و سرمایه علمی…. | + | '''صفوی'''- استدعا میکنم. توجه بفرمائید آقای فرخ این ماده را بنده برایتان میخوانم ماده اول: از تاریخ تصویب این قانون کسانی میتوانند صاحب امتیاز یت مدیر یا سردبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرره در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و سرمایه علمی…. |
ملاحظه میفرمائید این یک عبارت خیلی کشداری است یک عبارت خیلی قابل تفسیر و تعبیری است البته اگر حسن نیت باشد یک کسی که دارای تصدیق شش ابتدائی هم باشد باید بدهند برای اینکه میگوید من سرمایه مالی دارم و سرمایه علمیام هم این تصدیق است ولی اگر خدای نکرده خدای نکرده اشخاص تحت تأثیر دولتها و وزراء و اولیای امورو یک عواملی واقع شدند اگر بوالله قسم مطابق پیشنهاد یکی از آقایان که دیروز کرده بودند دکترا در فلسفه و حقوق هم داشته باشد باز هم بهش نمیدهند و میگویندسرمایه تو کافی نیست. توجه میفرمائید؟ آنوقت میکوید که سرمایه علمی و اخلاقی او را شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که میخواهد منتشر کند و سمتی که در آن خواهند داشت تصدیق نماید. بعد مینویسد: صاحبان امتیاز و مدیران و سر دبیران فعلی روزنامهها و مجلات نیز مشمول این قانون میباشند. آنهائی هم که ده سال پانزده سال سرمایه علمی داشتهاند سرمایه اخلاقی داشتهاند سرمایه مادی و معنوی داشتهاند خرج کردهاند زحمت کشندهاند و امروز یک کتابخانه معظم از افکارشان از نشر یاتشا دارند امروز این سلب حق را انی جور مجلس شورای ملی از آنها میکند. | ملاحظه میفرمائید این یک عبارت خیلی کشداری است یک عبارت خیلی قابل تفسیر و تعبیری است البته اگر حسن نیت باشد یک کسی که دارای تصدیق شش ابتدائی هم باشد باید بدهند برای اینکه میگوید من سرمایه مالی دارم و سرمایه علمیام هم این تصدیق است ولی اگر خدای نکرده خدای نکرده اشخاص تحت تأثیر دولتها و وزراء و اولیای امورو یک عواملی واقع شدند اگر بوالله قسم مطابق پیشنهاد یکی از آقایان که دیروز کرده بودند دکترا در فلسفه و حقوق هم داشته باشد باز هم بهش نمیدهند و میگویندسرمایه تو کافی نیست. توجه میفرمائید؟ آنوقت میکوید که سرمایه علمی و اخلاقی او را شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که میخواهد منتشر کند و سمتی که در آن خواهند داشت تصدیق نماید. بعد مینویسد: صاحبان امتیاز و مدیران و سر دبیران فعلی روزنامهها و مجلات نیز مشمول این قانون میباشند. آنهائی هم که ده سال پانزده سال سرمایه علمی داشتهاند سرمایه اخلاقی داشتهاند سرمایه مادی و معنوی داشتهاند خرج کردهاند زحمت کشندهاند و امروز یک کتابخانه معظم از افکارشان از نشر یاتشا دارند امروز این سلب حق را انی جور مجلس شورای ملی از آنها میکند. | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
فرخ - چرا میفرمائید سلب حق؟ اگر سرمایه علمی دارند بروند و بنویسند. کسی سلب حق را از آنها. | فرخ - چرا میفرمائید سلب حق؟ اگر سرمایه علمی دارند بروند و بنویسند. کسی سلب حق را از آنها. | ||
− | صفوی - اجازه بفرمائید. آقای فرخ مجلس شورای ملی این سلب حق را از آنها میکند و میگوید شما هم باید بروید مثل اشخاص دیگر اگر صلاحیت علمی و سرمایه داشتید از شورای فرهنگ امتیاز بگیرید در شورا هم میگویند قبل از شما امتیاز گرفتهاند. این بر خلاف اصل قانون اساسی است. آقایان شما نمایندگان ملت هستید. چشم و چراغ این مملکت مجلس شورای ملی است و الله بالله امروز مردم زبانشان بستهاست. آقا هفده روز است در این شهر روزنامه نیست که شما نتیجه افکار عمومی را بدانید … | + | '''صفوی'''- اجازه بفرمائید. آقای فرخ مجلس شورای ملی این سلب حق را از آنها میکند و میگوید شما هم باید بروید مثل اشخاص دیگر اگر صلاحیت علمی و سرمایه داشتید از شورای فرهنگ امتیاز بگیرید در شورا هم میگویند قبل از شما امتیاز گرفتهاند. این بر خلاف اصل قانون اساسی است. آقایان شما نمایندگان ملت هستید. چشم و چراغ این مملکت مجلس شورای ملی است و الله بالله امروز مردم زبانشان بستهاست. آقا هفده روز است در این شهر روزنامه نیست که شما نتیجه افکار عمومی را بدانید … |
(زنگ رئیس) | (زنگ رئیس) | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
'''رئیس'''- آقای صفوی … یعنی چه. در موضوع پیشنهادتان صحبت کنید. چرا خارج از موضوع صحبت میکنید؟ | '''رئیس'''- آقای صفوی … یعنی چه. در موضوع پیشنهادتان صحبت کنید. چرا خارج از موضوع صحبت میکنید؟ | ||
− | صفوی - اجازه بفرمائید. بگذارید عرایضم تمام شود. بنده نماینده ملت هستم و اینجا قسم خوردهام باید وظیفه خودم را انجام بدهم آقای رئیس مجلس شورای ملی شما هم قسم خوردهاید من هم خوردهام. امروز هفده روز است زبان ملت بسته شدهاست. ما برای ملت ایران قانون وضع میکنیم. بنده نماینده ملت ایران هستم ما قوانینی وضع میکنیم که مطبوعات ک ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات که ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات بالاخره آن چیزی است که افکار عمومی را منتشر میکند شما هنوز نفهمیدهاید که افکار عمومی راجع باین لایحه چه نظری دارد؟ حالا کاری باین کارها ندارم. قانون اساسی میگویدحقوق ملت ایران در هر مورد محفوظ است بنده و یکصد وبیست و یک نفر از رفقای بنده در پشت این تریبون قسم بکلام الله مجید خوردهایم که حقوق ملت ایران را حفظ کنیم. یک امتیازی که دولت دادهاست بند زحمت کشیدهام روزنامه نوشتهام آقای موقر پانزده سال است مجله مهر را منتشر کردهاست خرج کردهایم یک مجله یا یک روزنامه منتشر کردهایم اگر فردا آقای موقر مطابق این قانون رفت بشورای عالی معارف امتیاز مجله مهر را خواست پس فردا بهش گفتند آقا شما متأسفانه دیرتر تقاضی دیرتر تقاضی کردید آقای میرزا حسین علی خان آمدند و این تقاضا را کردند ما هم دادیم باو…. | + | '''صفوی'''- اجازه بفرمائید. بگذارید عرایضم تمام شود. بنده نماینده ملت هستم و اینجا قسم خوردهام باید وظیفه خودم را انجام بدهم آقای رئیس مجلس شورای ملی شما هم قسم خوردهاید من هم خوردهام. امروز هفده روز است زبان ملت بسته شدهاست. ما برای ملت ایران قانون وضع میکنیم. بنده نماینده ملت ایران هستم ما قوانینی وضع میکنیم که مطبوعات ک ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات که ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات بالاخره آن چیزی است که افکار عمومی را منتشر میکند شما هنوز نفهمیدهاید که افکار عمومی راجع باین لایحه چه نظری دارد؟ حالا کاری باین کارها ندارم. قانون اساسی میگویدحقوق ملت ایران در هر مورد محفوظ است بنده و یکصد وبیست و یک نفر از رفقای بنده در پشت این تریبون قسم بکلام الله مجید خوردهایم که حقوق ملت ایران را حفظ کنیم. یک امتیازی که دولت دادهاست بند زحمت کشیدهام روزنامه نوشتهام آقای موقر پانزده سال است مجله مهر را منتشر کردهاست خرج کردهایم یک مجله یا یک روزنامه منتشر کردهایم اگر فردا آقای موقر مطابق این قانون رفت بشورای عالی معارف امتیاز مجله مهر را خواست پس فردا بهش گفتند آقا شما متأسفانه دیرتر تقاضی دیرتر تقاضی کردید آقای میرزا حسین علی خان آمدند و این تقاضا را کردند ما هم دادیم باو…. |
نخست وزیر - نیست همچو چیزی. همچو چیزی نمیگویند آقا. | نخست وزیر - نیست همچو چیزی. همچو چیزی نمیگویند آقا. | ||
خط ۱۷۴: | خط ۱۷۴: | ||
'''رئیس'''- مختصر تر بفرمائید آقا. | '''رئیس'''- مختصر تر بفرمائید آقا. | ||
− | صفوی - السّاعه تمام میشود. از روز هفدهم آذر که متأسفانه یک واقعة ناگهانی و ناگواری در طهران اتفاق افتاد و تمتم رفقای بنده و تمام وطنپرستان را متأثر کرد که آن مربوط بیک موضوعی است که بعداً اینجا مورد بحث خواهد شد تمام روزنامهها توقیف شدند خوب و بد قلم عفیف و قلم ناپاک صحیح و سقیم همه در یک ردیف و در یک خط واقع شدند و تمام توقیف شدند هیچ نگفتند کدام خوبست و کدام بد است کدام صالحند و کدام طالحند در ولایات این کار را نکردند…. | + | '''صفوی'''- السّاعه تمام میشود. از روز هفدهم آذر که متأسفانه یک واقعة ناگهانی و ناگواری در طهران اتفاق افتاد و تمتم رفقای بنده و تمام وطنپرستان را متأثر کرد که آن مربوط بیک موضوعی است که بعداً اینجا مورد بحث خواهد شد تمام روزنامهها توقیف شدند خوب و بد قلم عفیف و قلم ناپاک صحیح و سقیم همه در یک ردیف و در یک خط واقع شدند و تمام توقیف شدند هیچ نگفتند کدام خوبست و کدام بد است کدام صالحند و کدام طالحند در ولایات این کار را نکردند…. |
مشار - در ولایات که جراید این جریان را نداشت. | مشار - در ولایات که جراید این جریان را نداشت. | ||
− | صفوی - آقای مشار من بشما ارادت دارم استدعا میکنم عرایض مراگوش بدهید. در ولایات این کار را نکردنند فقط تهران را درحال تاریکی و بیخبری گذاشتند که صدائی از تهران در نیاید و یک روزنامه هم منتشر نشود اما در ولایات روزنامه هست. در اصفهان روزنامه منتشر میوشد در رشت روزنامه منتشر میشود در آذربایجان روزنامه منتشر میشود اقای مشار دیشب خودم داشتم در کرمان روزنامه منتشر میشود در خراسان منتشر میشود حالا ما آمدیم یک قانونی وضع کردهایم ما قانون را برای تهران که وضع نمیکنیم برای تمام مملکت وضع میکنیم فردا روزنامة که در کرمان چاپ میشود یا اصفهان چاپ میشود مطابق این قانون بایستی آنها را استثناء بکنند و بنده پیشنهاد کردم آنها مشمول مقررات ماده اول نباشند آقایان آنها انتظار خدمت و مساعدت را از شما دارند آنها را هم میآیند و توقیف میکنند آنوقت بعد از یک عمر که مثل بنده روزنامة آنها را توقیف کردند تازه بایدبیایند و تقاضای امتیاز کنند. | + | '''صفوی'''- آقای مشار من بشما ارادت دارم استدعا میکنم عرایض مراگوش بدهید. در ولایات این کار را نکردنند فقط تهران را درحال تاریکی و بیخبری گذاشتند که صدائی از تهران در نیاید و یک روزنامه هم منتشر نشود اما در ولایات روزنامه هست. در اصفهان روزنامه منتشر میوشد در رشت روزنامه منتشر میشود در آذربایجان روزنامه منتشر میشود اقای مشار دیشب خودم داشتم در کرمان روزنامه منتشر میشود در خراسان منتشر میشود حالا ما آمدیم یک قانونی وضع کردهایم ما قانون را برای تهران که وضع نمیکنیم برای تمام مملکت وضع میکنیم فردا روزنامة که در کرمان چاپ میشود یا اصفهان چاپ میشود مطابق این قانون بایستی آنها را استثناء بکنند و بنده پیشنهاد کردم آنها مشمول مقررات ماده اول نباشند آقایان آنها انتظار خدمت و مساعدت را از شما دارند آنها را هم میآیند و توقیف میکنند آنوقت بعد از یک عمر که مثل بنده روزنامة آنها را توقیف کردند تازه بایدبیایند و تقاضای امتیاز کنند. |
'''رئیس'''- بگذارید برأی مجلس. | '''رئیس'''- بگذارید برأی مجلس. | ||
− | صفوی - توجه میفرمائید. | + | '''صفوی'''- توجه میفرمائید. |
'''رئیس'''- آقا اخطار میکنم بشما که بس است. | '''رئیس'''- آقا اخطار میکنم بشما که بس است. | ||
− | صفوی - روزنامة که در ولایات الآن منتشر میشود مستثنی باشد. | + | '''صفوی'''- روزنامة که در ولایات الآن منتشر میشود مستثنی باشد. |
'''رئیس'''- چیز غریبی است اخطار هم بشما اثر نمیکند یعنی چه؟ شما باخطار هم متقاعد نمیشوید. | '''رئیس'''- چیز غریبی است اخطار هم بشما اثر نمیکند یعنی چه؟ شما باخطار هم متقاعد نمیشوید. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
'''رئیس'''- در این ماده عدة از آقایان اجازه خواستهاند مخالف و موافق صحبت خواهند کرد. اول آقای دکتر ملک زاده. | '''رئیس'''- در این ماده عدة از آقایان اجازه خواستهاند مخالف و موافق صحبت خواهند کرد. اول آقای دکتر ملک زاده. | ||
− | دکتر ملکزاده - عرض کنم که موضوع مطبوعات یکی از مهمترین قضایائی است که همیشه درمجلس شورای ملی و در پارلمانهای دنیا وقتی مورد بحث میشود نه فقط افکار عمومی را بخود جلب میکند بلکه تمام جرائد دنیا متوجه میشوند باین موضوع و در اطراف آن بحث میکنند همینطور در این موقع که این لایحه در مجلس شورای ملی مورد بحث و شور قرار گرفت آقایان متوجهند که تمام افکار مخصوصاً افکار طبقه مشروطه خواه مملکت و طبقه آزادیخواه مملکت متوجه هستند باین قانون و کیفیت اجرای این قانون و وضعی که مجلس شورای ملی این قانون را تلقی خواهد کرد حق هم با آنها است زیرا همه میدانند که مطبوعات و جراید یکی از پایهها و یکی از ستونهائی است که حکومت ملی و مشروطیت در روی آن قرار گرفتهاست این هیج جای شبهه و تردید نیست از طرف دیگر جای شبهه نیست که مجلس شورای ملی مظهر آزادی و مشروطیت است و نگهبان مشروطیت است و نمیتواند طرفدار آزادی مطبوعات نباشد این قضیه هم برای همه روشن است و این یکی از وظایف قانونی و وجدانی نمایندگان ملت است که از آزادی مطبوعات طرفداری کنند چرا؟ برای اینکه هر حکومتی در دنیا یک مظاهری دارد و اگر آن مظاهر و کیفیاتش حفظ نشود اصل فلسفه خودشرا از دست میدهد حکومت ملی که بزرگترین مظهر آن مجلس شورای ملی است یکی از خواصش حفظ آزادی و حفظ امنیت و عدالت است و البته مجلس شورای ملی باید که این اصل مسلم و اساسی را حافظ باشد چون بعقیده بنده هر قدر در اطاف این موضوع بحث شود و مسئله روشن بشود این ارزش دارد بواسطة اهمیتی که مطبوعات دارد. | + | '''دکتر ملکزاده''' - عرض کنم که موضوع مطبوعات یکی از مهمترین قضایائی است که همیشه درمجلس شورای ملی و در پارلمانهای دنیا وقتی مورد بحث میشود نه فقط افکار عمومی را بخود جلب میکند بلکه تمام جرائد دنیا متوجه میشوند باین موضوع و در اطراف آن بحث میکنند همینطور در این موقع که این لایحه در مجلس شورای ملی مورد بحث و شور قرار گرفت آقایان متوجهند که تمام افکار مخصوصاً افکار طبقه مشروطه خواه مملکت و طبقه آزادیخواه مملکت متوجه هستند باین قانون و کیفیت اجرای این قانون و وضعی که مجلس شورای ملی این قانون را تلقی خواهد کرد حق هم با آنها است زیرا همه میدانند که مطبوعات و جراید یکی از پایهها و یکی از ستونهائی است که حکومت ملی و مشروطیت در روی آن قرار گرفتهاست این هیج جای شبهه و تردید نیست از طرف دیگر جای شبهه نیست که مجلس شورای ملی مظهر آزادی و مشروطیت است و نگهبان مشروطیت است و نمیتواند طرفدار آزادی مطبوعات نباشد این قضیه هم برای همه روشن است و این یکی از وظایف قانونی و وجدانی نمایندگان ملت است که از آزادی مطبوعات طرفداری کنند چرا؟ برای اینکه هر حکومتی در دنیا یک مظاهری دارد و اگر آن مظاهر و کیفیاتش حفظ نشود اصل فلسفه خودشرا از دست میدهد حکومت ملی که بزرگترین مظهر آن مجلس شورای ملی است یکی از خواصش حفظ آزادی و حفظ امنیت و عدالت است و البته مجلس شورای ملی باید که این اصل مسلم و اساسی را حافظ باشد چون بعقیده بنده هر قدر در اطاف این موضوع بحث شود و مسئله روشن بشود این ارزش دارد بواسطة اهمیتی که مطبوعات دارد. موضوع آزادی مطبوعات در عالم مشروطیت در دنیای مشروطیت در دنیای مشروطیت اهمیتش بیشتر از این است که دو جلسه سه جلسه چهار جلسه در مجلس شورای ملی در اطراف آن بحث بشود بنده از اول خواستم حقیقهً از مدیران جرایدی که در مجلس شورای ملی عضویت دارند تشکر کنم از رویة متین و عاقلانة که آنها از اول در ظرف این مدت پیش گرفتهاند و اگر سایر روزنامها هم همین رویه را پیش گرفته بودند تصدیق میفرمایند که نه محتاج بوضع یک همچو قانونی میشد و نه اصلاً همچو قانونی پیشنهاد میشد متأسفانه بعضی از جراید از موقعیت خودشان سوء استفاده کردند و از حدود طبیعی خارج شدند و هر چیزی وقتی از حدود طبیعی خارج شد نتیجة معکوس میدهد و هر چیزی که نتیجه معکوس بدهد اثر و نتیجهاش همین خواهد بود و بیک وضعیت حقیقه ناگواری منتهی میشود. آقایان نظرشان هست که در کابینه مرحوم فروغی روز آخر دوره دوازدهم ایشان یک لایحه آورده بودند و یک قسمت آن لایحه راجع بمطبوعات بود و بنده کسی بودم که راجع بآن لایحه اظهار مخالفت کردم در همان وقتی هم که این صحبت را میکردم ایشان پس گرفتند و من امیدوار بودم در سهم خودم که در نتیجةاین وضعیتی که این بیست سال پیش آمد برای مملکت ما مدیران جرائد و ارباب قلم متوجه شده باشند که باید رویة را که بر صلاح مملکت و بر صلاح مشروطیت و بر صلاح حکومت ملی است پیش بگیرند برای اینکه یک جریان عکسالعملی در مقابل رویه ناروای آنها پیش نیاید بنده مطبوعاتی را که حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً توقع و انتظار دارند و آن این است که روزنامهها باید یک مدرسة باشند که در آن درس اخلاق و درس وطنپرستی میهن دوستی صحت عمل و تقوی بمردم یاد بدهند این باید وظیفه و رویه یک روزنامةکه خودش را مظهر افکار عامه در مملکت میدانند باشد حالا اگر آمد و یک رویه معکوسی را پیش گرفت و سبب فساد افکار عمومی شد باندازة که جرائد البته در زندگانی عمومی فایده دارند بهمان اندازه هم مضر برای جامعه و مضر برای مملکت واقع میشوند آقایان فراموش نفرمودهاند که سی و شش سال دو دوره گذراندیم یک دوره که دوره مشروطیت باید گفت و یک دوره دورة شاه سابق که دورة دیکتاتوری باشد اگر ما تمام امور را منکر شویم یک عمل را نمیشود منکر شد و آن این است که منطق را کسی نمیتواند منکر بشود چون اصول منطقی یک اصول طبیعی است یک امر طبیعی است که منکر ندارد نتیجه یک امری وقتی غلط شد مسلم است که مقدمات امر غلط بودهاست آقایان همه تصدیق میکنند که رویه سست و عدم امنیت و وضعیت جرائد و فحاشی و سستی دولت و بالاخره هزار عیب دیگر در آن هفده ساله موجب و مؤسس حکومت دیکتاتوری بود. چرا؟ چون مردم بجان آمدند دیدند نه امنیت جانی دارند نه امنیت مالی دارند نه حیثیت دارند نه شرافت دارند بالاخره خواستند یک راه دیگری برایشان بکنند که بشود پس باید تصدیق کرد که مؤسس حکومت دیکتاتوری که در آن دوره پیش آمد یکی از عوامل مؤثر آن دوره و آن پیش آمد جرائد بود که فحش را از زندهها گذراندند و بمردهها رساندند که همهتان دیدید که حتی حافظ و سعدی و غیره هم مصون نماندند از فحش روزنامهها (صحیح است) پس آقا امنیت امنیت حقیقی بزرگترین مظهر حکومت ملی است و این هیچ جای شبهه نیست (صحیح است) هرکس در وطنش در مملکتش میخواهد آقا باشد. چرا آدم وطنش را میخواهد و دوست دارد؟ چرا آلمانها و انگلیسها اینقدر فدارکاری میکنند؟ |
− | |||
− | موضوع آزادی مطبوعات در عالم مشروطیت در دنیای مشروطیت در دنیای مشروطیت اهمیتش بیشتر از این است که دو جلسه سه جلسه چهار جلسه در مجلس شورای ملی در اطراف آن بحث بشود بنده از اول خواستم حقیقهً از مدیران جرایدی که در مجلس شورای ملی عضویت دارند تشکر کنم از رویة متین و عاقلانة که آنها از اول در ظرف این مدت پیش گرفتهاند و اگر سایر روزنامها هم همین رویه را پیش گرفته بودند تصدیق میفرمایند که نه محتاج بوضع یک همچو قانونی میشد و نه اصلاً همچو قانونی پیشنهاد میشد متأسفانه بعضی از جراید از موقعیت خودشان سوء استفاده کردند و از حدود طبیعی خارج شدند و هر چیزی وقتی از حدود طبیعی خارج شد نتیجة معکوس میدهد و هر چیزی که نتیجه معکوس بدهد اثر و نتیجهاش همین خواهد بود و بیک وضعیت حقیقه ناگواری منتهی میشود. آقایان نظرشان هست که در کابینه مرحوم فروغی روز آخر دوره دوازدهم ایشان یک لایحه آورده بودند و یک قسمت آن لایحه راجع بمطبوعات بود و بنده کسی بودم که راجع بآن لایحه اظهار مخالفت کردم در همان وقتی هم که این صحبت را میکردم ایشان پس گرفتند و من امیدوار بودم در سهم خودم که در نتیجةاین وضعیتی که این بیست سال پیش آمد برای مملکت ما مدیران جرائد و ارباب قلم متوجه شده باشند که باید رویة را که بر صلاح مملکت و بر صلاح مشروطیت و بر صلاح حکومت ملی است پیش بگیرند برای اینکه یک جریان عکسالعملی در مقابل رویه ناروای آنها پیش نیاید بنده مطبوعاتی را که حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً توقع و انتظار دارند و آن این است که روزنامهها باید یک مدرسة باشند که در آن درس اخلاق و درس وطنپرستی میهن دوستی صحت عمل و تقوی بمردم یاد بدهند این باید وظیفه و رویه یک روزنامةکه خودش را مظهر افکار عامه در مملکت میدانند باشد حالا اگر آمد و یک رویه معکوسی را پیش گرفت و سبب فساد افکار عمومی شد باندازة که جرائد البته در زندگانی عمومی فایده دارند بهمان اندازه هم مضر برای جامعه و مضر برای مملکت واقع میشوند آقایان فراموش نفرمودهاند که سی و شش سال دو دوره گذراندیم یک دوره که دوره مشروطیت باید گفت و یک دوره دورة شاه سابق که دورة دیکتاتوری باشد اگر ما تمام امور را منکر شویم یک عمل را نمیشود منکر شد و آن این است که منطق را کسی نمیتواند منکر بشود چون اصول منطقی یک اصول طبیعی است یک امر طبیعی است که منکر ندارد نتیجه یک امری وقتی غلط شد مسلم است که مقدمات امر غلط بودهاست آقایان همه تصدیق میکنند که رویه سست و عدم امنیت و وضعیت جرائد و فحاشی و سستی دولت و بالاخره هزار عیب دیگر در آن هفده ساله موجب و مؤسس حکومت دیکتاتوری بود. چرا؟ چون مردم بجان آمدند دیدند نه امنیت جانی دارند نه امنیت مالی دارند نه حیثیت دارند نه شرافت دارند بالاخره خواستند یک راه دیگری برایشان بکنند که بشود پس باید تصدیق کرد که مؤسس حکومت دیکتاتوری که در آن دوره پیش آمد یکی از عوامل مؤثر آن دوره و آن پیش آمد جرائد بود که فحش را از زندهها گذراندند و بمردهها رساندند که همهتان دیدید که حتی حافظ و سعدی و غیره هم مصون نماندند از فحش روزنامهها (صحیح است) پس آقا امنیت امنیت حقیقی بزرگترین مظهر حکومت ملی است و این هیچ جای شبهه نیست (صحیح است) هرکس در وطنش در مملکتش میخواهد آقا باشد. چرا آدم وطنش را میخواهد و دوست دارد؟ چرا آلمانها و انگلیسها اینقدر فدارکاری میکنند؟ | ||
برای اینکه آقا باشند. عزیز باشند جان مال عقیده و حیثیت در مملکتشان در وطنشان محفوظ باشد برای این مملکتش را میخواهد و دوست دارد. | برای اینکه آقا باشند. عزیز باشند جان مال عقیده و حیثیت در مملکتشان در وطنشان محفوظ باشد برای این مملکتش را میخواهد و دوست دارد. | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۱۸: | ||
'''رئیس'''- آقای صفوی | '''رئیس'''- آقای صفوی | ||
− | صفوی - عرض کنم که ماده دوم مطرح است و بنده هم عرایضی دارم در اطراف ماده دوم که بعرض مجلس شواری ملی میرسانم و خیلی میل دارم که قلبهای پاک آقایان که همه دارای احساسات و عواطف وطنپرستی و آزادیخواهی هستند کاملاً توجه داشته باشد و عادلانه قضاوت کنند و نسبت بمطبوعات که رکن چهارم مشروطیت است و اشخاصی که قلم را از لحاظ سیاسی و اجتماعی و مذهبی در دست میگیرند و خدمت میکنند نسبت بآنها ظلم و بیعدالتی نشود عرض کنم که بنده یکی دو مرتبه در قسمت ماده اول یک عرایضی کردم و در کلیات این قانون هم یک عرایضی کردم و تأسفاتی خوردم که نمیخواهم تکرار کنم که اگر یک قلمهای آلوده نبود هیچوقت نه دولت مجبور میشد که این مواد را بمجلس شواری ملی پیشنهاد کند و نه مجلس شورای ملی راضی میشد که از مجلس که نماینده و مظهر ملت ایران محسبوب میشود و وکلا آن نمایندگان ملت ایران هستند یک قوانینی باین شدت و حدت بگذرد. اینجا در ماده دوم حالا ماده اول هر چه بود کاری ندارم ودر ماده دوم آمدهاست و ماده ۳۴ قانون مطبوعات را تفسیر میکند بنده دوم لایحه راکه ماده ۳۴ قانون مطبوعات را اینجا اصلاح کرده و پیشنهاد کردهاند برای اینکه ذهن آقایان را روشن کرده باشم اجازه میخواهم آن را عیناً بخوانم: | + | '''صفوی'''- عرض کنم که ماده دوم مطرح است و بنده هم عرایضی دارم در اطراف ماده دوم که بعرض مجلس شواری ملی میرسانم و خیلی میل دارم که قلبهای پاک آقایان که همه دارای احساسات و عواطف وطنپرستی و آزادیخواهی هستند کاملاً توجه داشته باشد و عادلانه قضاوت کنند و نسبت بمطبوعات که رکن چهارم مشروطیت است و اشخاصی که قلم را از لحاظ سیاسی و اجتماعی و مذهبی در دست میگیرند و خدمت میکنند نسبت بآنها ظلم و بیعدالتی نشود عرض کنم که بنده یکی دو مرتبه در قسمت ماده اول یک عرایضی کردم و در کلیات این قانون هم یک عرایضی کردم و تأسفاتی خوردم که نمیخواهم تکرار کنم که اگر یک قلمهای آلوده نبود هیچوقت نه دولت مجبور میشد که این مواد را بمجلس شواری ملی پیشنهاد کند و نه مجلس شورای ملی راضی میشد که از مجلس که نماینده و مظهر ملت ایران محسبوب میشود و وکلا آن نمایندگان ملت ایران هستند یک قوانینی باین شدت و حدت بگذرد. اینجا در ماده دوم حالا ماده اول هر چه بود کاری ندارم ودر ماده دوم آمدهاست و ماده ۳۴ قانون مطبوعات را تفسیر میکند بنده دوم لایحه راکه ماده ۳۴ قانون مطبوعات را اینجا اصلاح کرده و پیشنهاد کردهاند برای اینکه ذهن آقایان را روشن کرده باشم اجازه میخواهم آن را عیناً بخوانم: |
ماده دوم - ماده ۳۴ قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق ذیل اصلاح میشود | ماده دوم - ماده ۳۴ قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق ذیل اصلاح میشود | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۲۶: | ||
لیقوانی - عبارت صریح است آقا چه عیب دارد؟ | لیقوانی - عبارت صریح است آقا چه عیب دارد؟ | ||
− | صفوی - بلی آن کسی هم که صبح زود روزنامه را میآورد در خانه شما او را هم حبس بکنند هیچ عیب ندارد بگیرند بزنند او ناش است که صبح برای شما روزنامه میآورد و ما هی هم سیتومان میگیرد… | + | '''صفوی'''- بلی آن کسی هم که صبح زود روزنامه را میآورد در خانه شما او را هم حبس بکنند هیچ عیب ندارد بگیرند بزنند او ناش است که صبح برای شما روزنامه میآورد و ما هی هم سیتومان میگیرد… |
لیقوانی - او موزع است ناشر نیست. | لیقوانی - او موزع است ناشر نیست. | ||
− | صفوی - او ناشر است پس ناشر کیست؟ بنده مدیر هستم او ناشر است ناشر روزنامه کسی است که آنرا میفروشد. | + | '''صفوی'''- او ناشر است پس ناشر کیست؟ بنده مدیر هستم او ناشر است ناشر روزنامه کسی است که آنرا میفروشد. |
افشار - خیر او موزع است. | افشار - خیر او موزع است. | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۳۸: | ||
افشار - جنابعالی که نمیدانید موزع و ناشر کیست چه میفرمائید؟ | افشار - جنابعالی که نمیدانید موزع و ناشر کیست چه میفرمائید؟ | ||
− | صفوی - نه آقا اینجا هر سه نفر را نوشتهاند محرک و نویسنده و ناشر نویسندة که امضا میکند او مسئول است وقتی که او امضاء میکند او مسئول است بمن چه؟ | + | '''صفوی'''- نه آقا اینجا هر سه نفر را نوشتهاند محرک و نویسنده و ناشر نویسندة که امضا میکند او مسئول است وقتی که او امضاء میکند او مسئول است بمن چه؟ |
افشار - آنوقت بشما مربوط نیست ولی چرا چاپ میکند؟ | افشار - آنوقت بشما مربوط نیست ولی چرا چاپ میکند؟ | ||
− | صفوی - محرک و نویسنده، و ناشر از هشت روز تا یکسال حبس و از هزار تا یکصد هزار ریال جریمه نقدی یعنی اسم آقا را نوشت حالا آقایش را ننوشت این شد تحقیر؟ | + | '''صفوی'''- محرک و نویسنده، و ناشر از هشت روز تا یکسال حبس و از هزار تا یکصد هزار ریال جریمه نقدی یعنی اسم آقا را نوشت حالا آقایش را ننوشت این شد تحقیر؟ |
افشار - چرا نباید بنویسد؟ باید بنویسد آقای فلان | افشار - چرا نباید بنویسد؟ باید بنویسد آقای فلان | ||
− | صفوی - این شد تحقیر؟ حالا حروفچین فراموش کرد (خنده نمایندگان). | + | '''صفوی'''- این شد تحقیر؟ حالا حروفچین فراموش کرد (خنده نمایندگان). |
افشار - نباید فراموش کند. | افشار - نباید فراموش کند. | ||
− | صفوی - فراموش کرد این تحقیر است و از هشت روز تا یکسال حبس و فلان مقدار جریمه و تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم بشود؟ بعد هم نوشته و دادگاه میتواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکوره محکوم نماید یعنی هم یکسال حبس هم یکصد هزار جریمه و هم سه سال توقیف روزنامه؟ عرض کنم حضورتان که همانطور که…. | + | '''صفوی'''- فراموش کرد این تحقیر است و از هشت روز تا یکسال حبس و فلان مقدار جریمه و تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم بشود؟ بعد هم نوشته و دادگاه میتواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکوره محکوم نماید یعنی هم یکسال حبس هم یکصد هزار جریمه و هم سه سال توقیف روزنامه؟ عرض کنم حضورتان که همانطور که…. |
مؤید احمدی - ماده ۳۴ سابق را هم بخوانید. | مؤید احمدی - ماده ۳۴ سابق را هم بخوانید. | ||
− | صفوی - بلی چشم میخوانم: ماده ۳۴ - هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هیئ” مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد و مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقیر خواه بمعنی باشد خواه بالفاظ نالایق مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود. | + | '''صفوی'''- بلی چشم میخوانم: ماده ۳۴ - هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هیئ” مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد و مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقیر خواه بمعنی باشد خواه بالفاظ نالایق مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود. |
نائینی - سیاست یعنی چه؟ | نائینی - سیاست یعنی چه؟ | ||
− | صفوی - این هم آن ماده سابق. عرض کنم حضورتان آقای نائینی البته همه رفقا و سرکار دارای ادب و فضل و کمال هستند و همه اهل فضل و کمال که شایستگی دارند وابسته بمطبوعات هستند جنابعالی و آقایانی که دارای مقام فضل و دانش هیتند و نویسنده هستند و بیکی دو زبان خارجه آشنا هستند مترجم هستند جنابعالی خودتان ترجمه میکنید و مترجم هستید همه وابسته بمطبوعات میباشیدهمه بایستی حامی مطبوعات باشید شما میدانید که اگر یک مقاله که از روی حقیقت و از روی بیغرضی نوشته شود تأثیرات خیلی عمیقی دارد بالاخره اگر یکوقتی آمدید و شما از طرفی محاسنش را در نظر گرفتید و دیدید که مطبوعات چه خدمات شایان توجهی باین جامعه میکنند… | + | '''صفوی'''- این هم آن ماده سابق. عرض کنم حضورتان آقای نائینی البته همه رفقا و سرکار دارای ادب و فضل و کمال هستند و همه اهل فضل و کمال که شایستگی دارند وابسته بمطبوعات هستند جنابعالی و آقایانی که دارای مقام فضل و دانش هیتند و نویسنده هستند و بیکی دو زبان خارجه آشنا هستند مترجم هستند جنابعالی خودتان ترجمه میکنید و مترجم هستید همه وابسته بمطبوعات میباشیدهمه بایستی حامی مطبوعات باشید شما میدانید که اگر یک مقاله که از روی حقیقت و از روی بیغرضی نوشته شود تأثیرات خیلی عمیقی دارد بالاخره اگر یکوقتی آمدید و شما از طرفی محاسنش را در نظر گرفتید و دیدید که مطبوعات چه خدمات شایان توجهی باین جامعه میکنند… |
مصدق جهانشاهی - مقاصدش را هم بگوئید آقا. | مصدق جهانشاهی - مقاصدش را هم بگوئید آقا. | ||
− | صفوی - آنوقت در مقابل اگر آقای جهانشاهی عیب کوچکی هم در مطبوعات بود باید آنرا صرف نظر بفرمائید البته بنده منافعش را عرض میکنم که مطبوعات در مقابل انتقاد حکم پلیس مخفی جامعه را دارد شما یک مأموری را که میفرستید بفلان جا برود و رئیس اقتصاد آنجا را که در حدد ده پانزده کیسه قند بهش دادهاند که این را چهار صد گرم چهارصد گرم با کوپن تقسیم کند و بمردم بدهید یا برنج را میفرستند و میگویند که تقسیم کن بین مردم وقتی که بگیرد یک کیسهاش را تقسیم کند و بقیهاش را ببرد برفقایش بدهد این از چه وهم دارد از چه بیم دارد که مبادا این موضوع کشف شود؟ از اینکه یک مخبر روزنامة این را بردارد و بنویسد آنوقت وزارتخانه جلویش را بگیرد و او را تحت محاکمه و بازخواست قرار دهد و بگوید چرا بر خلاف مقررات عمل کردهای. | + | '''صفوی'''- آنوقت در مقابل اگر آقای جهانشاهی عیب کوچکی هم در مطبوعات بود باید آنرا صرف نظر بفرمائید البته بنده منافعش را عرض میکنم که مطبوعات در مقابل انتقاد حکم پلیس مخفی جامعه را دارد شما یک مأموری را که میفرستید بفلان جا برود و رئیس اقتصاد آنجا را که در حدد ده پانزده کیسه قند بهش دادهاند که این را چهار صد گرم چهارصد گرم با کوپن تقسیم کند و بمردم بدهید یا برنج را میفرستند و میگویند که تقسیم کن بین مردم وقتی که بگیرد یک کیسهاش را تقسیم کند و بقیهاش را ببرد برفقایش بدهد این از چه وهم دارد از چه بیم دارد که مبادا این موضوع کشف شود؟ از اینکه یک مخبر روزنامة این را بردارد و بنویسد آنوقت وزارتخانه جلویش را بگیرد و او را تحت محاکمه و بازخواست قرار دهد و بگوید چرا بر خلاف مقررات عمل کردهای. |
این یکی. ولی وقتیکه شما تمام این راهها را مشدود کردید وقتی که این زبانها را قطع کردید وقتیکه نخواستنید مردم تظلم خودشان را بدهند و دادخواهی کنند و عرضحال خودشان را بوزراء و بمجلس بدهند آنوقت نمیشود از این هرج و مرجها از این خلاف ترتیبها از این بیرویهگیها از این بیعدالتی و از همه این چیزهآئی که ما میدانیم و دیدةایم و هر یک از آقایان نمایندگان ولایات هر کدام سه چهار تا پنج تا تلگراف توی جیبشان است و از این محضورات همیشه دارند و آنوقت یک کسی هیچوقت نمیآید خودش را در محظور بیندازد و بآقا یک گزارشی بدهد بعد هم برود یکسال حبس بشود و بمحض اینکه فلان مأمور گمرک بمحض اینکه فلان مآمور اقتصاد بمحض اینکه فلان مأمور شهرداری بر علیه خودش یک خبری یک گزارشی دید فوراً مطابق این قانون یک عرضحال بمحکمه میدهد بعد هم میبینیم که پیشنهاداتی هم آقایان نمایندگان ضمیمه میکنند که خبرش را هم وقتی رفت بمحکمه باز هم نتوانند بنویسند آنوقت باید برود بمحکمه یکسال حبس بشود و یکصد هزار ریال جریمه نقدی و سه سال هم بتوقیف روزنامه محکوم بشود. توجه میفرمائید آقا؟ اینجا همانطور که عرض کردم مطبوعات حکم یک پلیس مخفی را دارد و همینقدر که یک هیئت تفتیشیه که با یک مبلغ خطیری وزارت راه یا پیشه و هنر و بازرگانی انتخاب میکند برای اینکه بروند بمحل و به بینند عملا دولت در فالن شهرستان با رعایا و با مردم چه عملی میکنند چه نوع رفتار میکنند اینجا از طرف وزارت کشور از طرف وزارت دادگستری یک هیئت تفتیشیه را میفرستند بآذربایجان برای اینکه تفتیش کنند و آقای نخست وزیر به بینند که عمال دولتی و مأمورین با مردم چه جور معامله میکنند همین حکم را دارد یک روزنامه یک روزنامه بیغرض و بینظر یک روزنامة که مقصود و منظور شخصی و خصوصی نداشته باشد حکم همان هیئت تفتیشیه را دارد و همانطور که هیئت تفتیشیه با یک مخارج سنگینی این وظیفه را انجام میدهد آن روزنامهها همین عمل را بدون خرج انجام میدهند پس دولت باید تشویق کند روزنامهها را دولت باید بروزنامهها کمک کند دولت باید روزنامهها را پشتیبان خودش بداند برای اینکه نواقص را بگویند تا رفع شود نه اینکه اگر فرضاً در یک محلی از بیآبی سوختند. اگر روزنامهها بنویسند که آقای شهردار فلان محله تهران از بیآبی سوخت فوری بگویند توهین کردهاست (نخستوزیر - بنویسند) آخر اگر بنویسند ممکن است بگویند این توهین بشهرداری است اگر گفتند بلدیه یک محلة شهر را تاریک گذاردهاست اگر گفتند بعد از بیست روز سیروز چهل روز سرشماری بالاخره الان هزاران اشخاص در شهر گرسنه و بی نان هستند این توهین به اداره آمار است (نخستوزیر - اینطور نیست آقا) بنابراین نمیتواند اینها را بنویسد بگذارید جرائد آزاد باشد در قسمت توهین و ناسزا در قسمت اول ماده که مینویسد ناسزا و هتک احترام و کسر اعتبارات اشخاص تا این جا بنده موافقم ولی قسمت دیگر. | این یکی. ولی وقتیکه شما تمام این راهها را مشدود کردید وقتی که این زبانها را قطع کردید وقتیکه نخواستنید مردم تظلم خودشان را بدهند و دادخواهی کنند و عرضحال خودشان را بوزراء و بمجلس بدهند آنوقت نمیشود از این هرج و مرجها از این خلاف ترتیبها از این بیرویهگیها از این بیعدالتی و از همه این چیزهآئی که ما میدانیم و دیدةایم و هر یک از آقایان نمایندگان ولایات هر کدام سه چهار تا پنج تا تلگراف توی جیبشان است و از این محضورات همیشه دارند و آنوقت یک کسی هیچوقت نمیآید خودش را در محظور بیندازد و بآقا یک گزارشی بدهد بعد هم برود یکسال حبس بشود و بمحض اینکه فلان مأمور گمرک بمحض اینکه فلان مآمور اقتصاد بمحض اینکه فلان مأمور شهرداری بر علیه خودش یک خبری یک گزارشی دید فوراً مطابق این قانون یک عرضحال بمحکمه میدهد بعد هم میبینیم که پیشنهاداتی هم آقایان نمایندگان ضمیمه میکنند که خبرش را هم وقتی رفت بمحکمه باز هم نتوانند بنویسند آنوقت باید برود بمحکمه یکسال حبس بشود و یکصد هزار ریال جریمه نقدی و سه سال هم بتوقیف روزنامه محکوم بشود. توجه میفرمائید آقا؟ اینجا همانطور که عرض کردم مطبوعات حکم یک پلیس مخفی را دارد و همینقدر که یک هیئت تفتیشیه که با یک مبلغ خطیری وزارت راه یا پیشه و هنر و بازرگانی انتخاب میکند برای اینکه بروند بمحل و به بینند عملا دولت در فالن شهرستان با رعایا و با مردم چه عملی میکنند چه نوع رفتار میکنند اینجا از طرف وزارت کشور از طرف وزارت دادگستری یک هیئت تفتیشیه را میفرستند بآذربایجان برای اینکه تفتیش کنند و آقای نخست وزیر به بینند که عمال دولتی و مأمورین با مردم چه جور معامله میکنند همین حکم را دارد یک روزنامه یک روزنامه بیغرض و بینظر یک روزنامة که مقصود و منظور شخصی و خصوصی نداشته باشد حکم همان هیئت تفتیشیه را دارد و همانطور که هیئت تفتیشیه با یک مخارج سنگینی این وظیفه را انجام میدهد آن روزنامهها همین عمل را بدون خرج انجام میدهند پس دولت باید تشویق کند روزنامهها را دولت باید بروزنامهها کمک کند دولت باید روزنامهها را پشتیبان خودش بداند برای اینکه نواقص را بگویند تا رفع شود نه اینکه اگر فرضاً در یک محلی از بیآبی سوختند. اگر روزنامهها بنویسند که آقای شهردار فلان محله تهران از بیآبی سوخت فوری بگویند توهین کردهاست (نخستوزیر - بنویسند) آخر اگر بنویسند ممکن است بگویند این توهین بشهرداری است اگر گفتند بلدیه یک محلة شهر را تاریک گذاردهاست اگر گفتند بعد از بیست روز سیروز چهل روز سرشماری بالاخره الان هزاران اشخاص در شهر گرسنه و بی نان هستند این توهین به اداره آمار است (نخستوزیر - اینطور نیست آقا) بنابراین نمیتواند اینها را بنویسد بگذارید جرائد آزاد باشد در قسمت توهین و ناسزا در قسمت اول ماده که مینویسد ناسزا و هتک احترام و کسر اعتبارات اشخاص تا این جا بنده موافقم ولی قسمت دیگر. | ||
خط ۳۴۲: | خط ۳۴۰: | ||
'''رئیس'''- آقای صفوی. | '''رئیس'''- آقای صفوی. | ||
− | صفوی - عرض کنم بطوریکه بنده قبلاً مفصل در عرایضم عرض کردم این جا در ماده دوم نوشته شدهاست که بدون هیچگونه تخفیف نویسنده محرک و ناشر شامل هر سه نفر خواهد بود ممکن است ناشر چند نفر باشد و شامل همه باشد و یک مطلبی باشد که نویسنده بامضای خودش نوشتهاست این برخلاف اصل است و عدالت که دیگران را بگیرند بعقیده بنده یک کسی وقتی یک مطبی را بیک کسی که نوشتهاست اگر بیامضاء بود یا امضاء مستعار داشت آنوقت مدیر روزنامه مسئول است و الا ناشر و محرک خیلی مشکل است پیدا کردنش پیدا کردن محرک ممکن است دچار زحمت بکند ممکن است بیست نفر سی نفر باشند پس پیشنهاد بنده این است که اگر امضاء مسئول است اگر امضاء نداشت مدیر روزنامه مسئول است. | + | '''صفوی'''- عرض کنم بطوریکه بنده قبلاً مفصل در عرایضم عرض کردم این جا در ماده دوم نوشته شدهاست که بدون هیچگونه تخفیف نویسنده محرک و ناشر شامل هر سه نفر خواهد بود ممکن است ناشر چند نفر باشد و شامل همه باشد و یک مطلبی باشد که نویسنده بامضای خودش نوشتهاست این برخلاف اصل است و عدالت که دیگران را بگیرند بعقیده بنده یک کسی وقتی یک مطبی را بیک کسی که نوشتهاست اگر بیامضاء بود یا امضاء مستعار داشت آنوقت مدیر روزنامه مسئول است و الا ناشر و محرک خیلی مشکل است پیدا کردنش پیدا کردن محرک ممکن است دچار زحمت بکند ممکن است بیست نفر سی نفر باشند پس پیشنهاد بنده این است که اگر امضاء مسئول است اگر امضاء نداشت مدیر روزنامه مسئول است. |
جمعی از نمایندگان - رأی رأی | جمعی از نمایندگان - رأی رأی | ||
خط ۳۷۰: | خط ۳۶۸: | ||
'''نقابت'''- بنده متأسفانه با این پیشنهاد مخالفم توجه بفرمائید یک محاکمة در مطرح است | '''نقابت'''- بنده متأسفانه با این پیشنهاد مخالفم توجه بفرمائید یک محاکمة در مطرح است | ||
− | صفوی - خبرش را هم میگویند در روزنامه ننویسند یعنی چه؟ | + | '''صفوی'''- خبرش را هم میگویند در روزنامه ننویسند یعنی چه؟ |
'''نقابت'''- آقای صفوی اجازه بدهید من که با شما موافقم یک قدری صبر کنید. | '''نقابت'''- آقای صفوی اجازه بدهید من که با شما موافقم یک قدری صبر کنید. |
نسخهٔ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۵۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
جلسه ۱۲۰
شماره مسلسل ۱۱۵۳
مذاکرات مجلس
صورت مشروح مجلس روز پنج شنبه سوم دی ماه ۱۳۲۱
مجلس یک ساعت دو سه ربع پیش از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید
صورت مجلس روز چهارشنبه ۲ دیماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند.
- تصویب صورت مجلس
(۱ - تصویب صورت مجلس)
رئیس - در صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد - خیر) صورت مجلس تصویب شد.
- بقیه شور لایحه اصلاح قانون مطبوعات
(۲ - بقیه شور لایحه اصلاح قانون مطبوعات)
رئیس- بقیه پیشنهادات ماده اول ماده اول لایحه مطبوعات خوانده میشود. پیشنهاد اقای هاشمی:
بنده پیشنهاد میکنم از آخر ماده از لفظ و هیچکس حذف شود و بجای آن تبصره ذیل نوشته شود.
تبصره - اگر کسی دارای دو امتیاز روزنامهاست و بحکم محکمه یکی از روزنامههای وی توقیف شد در مدت توقیف حق استفاده از امتیاز دیگر خود و نشر روزنامه دیگر را ندارد.
رئیس- آقای هاشمی
هاشمی - چون دیروز آخر جلسه مجلس قدری خسته بود لهذا بنده توضیحات خودم را در اطراف این پیشنهاد حالا عرض میکنم. دولت در این لایحه قائل شدهاست که به یک فرد دو امتیاز داده نشود باین فرض و باین جهت دو امتیاز قائل نشدهاند که اگر یک روزنامة مورد تعقیب واقع شد این شخص ممکن است از امتیاز دیگر خودش استفاده کند و فوری بیاید روزنامه خودش را منتشر کند حالا روی این نظر بنده همین را پیشنهاد کردم که اگر کسب صلاحیت دارد و امتیاز داشته باشد باو امتزاز داده شود ولی اگر یک روزنامه او بعلت تخلف از مقررات قانون تحت تعقیب درآمد حق نداشته باشد در آنمدت از امتیاز دیگر خودش استفاه کند و روزنامه دیگر را منتشر کند
رئیس- رأی گرفته شود به پیشنهاد آقای هاشمی موافقین برخیزند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. از آقایان خواهش میشود توضیحاتی که نسبت به پیشنهاد خودشان میدهند مطابق نظامنامه مختصر بدهند بعدهم البته نسبت به پیشنهاد رأی گرفته میشودبعد از این که رأی گرفته شد البته رأی مجلس مطاع است. پیشنهاد آقای رضوی:
بنده پیشنهاد میکنم در ذیل ماده اول جمله زیر اضافه شود:
اشخاصی که از هفت سال باینطرف مشغول انتشار روزنامه یا مجله بودهاند و فعلا هم روزنامه و مجله دایر دارند مشمول جدید نظر مندرج در این ماده نخواهند بود.
بعضی از نمایندگان - این پیشنهاد رد شدهاست
رئیس- آقای رضوی
رضوی - این موضوع مطرح نشده بود تا رد و قبول آن معلوم شده باشد. عرض کنم در تمام مواردی که در قسمتهای مختلف و قسمتهای علمی بحث میشود علم و تجربه با همدیگر ذکر میشود و ماهم سابقة که در قوانین گرفتهایم تجربه و سابقه را همیشه دخالت دادهایم در قانون قضاوت در قانون وکالت دادگستری و امثال اینها علاوه بر آنکه مزایای علمی از قبیل لیسانس و تصدیق دکترا را قدر برایش قائل شدهایم سوابق در کار را هم منشأ اثر قرار دادهایم این جا هم یک موضوعی است که مربوط بارشاد و هدایت جامعهاست که هم بالاخره در ضمن خود کار یک تجارتی اندوخته شده که در ضمن تحصیلات ممکن است آن تجارب اندوخته شده که در ضمن تحصیلات ممکن است آن تجارب مراعات نشده باشد باین مناسبت بنده پیشنهاد کردم که همراه دانش قسمت سابقه را هم مورد نظر قرار دهند مدت را هم البته بنده باختیار مجلس واگذار میکنم ممکن است از این مدت که بنده پیشنهاد کردهام کمتر یا زیادتر قرار دهند فقط چیزی که هست میخواستم این موضوع را عرض کرده باشم که قسمت تجربه و سابقه در کارنامه نگاری دخالتش خیلی زیاد و فراوان است و از این جهت نبایستی آنرا از نظر دور داشت و از این جهت بنده تصور میکنم که بهتر این است آقایان با این پیشنهاد موافقت کنند
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای رضوی موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) رد شد پیشنهاد آقای نقابت (بعضی از نمایندگان - آقای نقابت غایبند) پیشنهاد آقای موقر خوانده میشود:
بنده پیشنهاد میکنم قید اینکه شخصی که دارای مزایای اخلاقی و سرمایه لازم مادی و معنوی باشد فقط میتواند درارای امتیاز روزنامه یا مجله باشد برداشته شود زیرا در سایر کشورهای مترقی اشخاص صلاحیتدار حق دارند روزنامه و مجله هفتگی یا ماهیانه و یا سالیانه نیز داشته باشند
رئیس- آقای موقر
موقر - بعقیده بنده تمام اشکالات از این ناشی شد که این لایحه بقید دو فوریت به مجلس شورای ملی آمد و اگر دولت موافقت کرده بود که این لایحه یک فوریت داشته باشد و بکمیسیون فرهنگ برود مطالعه میشد و شاید بهتر و منقحتر میشد و به مجلس میآمد. اولا این را عرض کنم که بنده شخصاً از این لایحه بهیچوجه باک ندارم و آن شرایط و جهاتی که از نظر اخلاقی یا جنبه مادی و معنوی بموجب این لایحه بایستی محفوظ باشد بنده در خودم سراغ دارم و مدعی هستم که میتوانم دارای روزنامه باشم (صحیح است) اگر بنا باشد که لازم است جلوگیری از هتاکی بشود بنده در خودم هتاکی سراغ ندارم (صحیح است) و سابقة بیست سالة بنده در امر نامهنگاری و مزایای خانوادگی بنده بهترین شاهد بر این امر است (صحیح است) ولی عرض میکنم این لایحه با این وضع بعقیده بنده زیبنده نیست برای اینکه وقتی ما مراجعه کنیم به باقی دول دموکراسی و حتی غیر دمکراسی هیچ همچو شرطهای باین سختی نیست (تهرانچی - در هیچ جای دنیا نیست) عرض کنم ما در باقی کارهامان داریم از امریکا مستشار میآوریم و از آنها اقتباس میکنیم و آنها را سر مشق دمکراسی میشناسیم به بینیم در امریکا در انگلستان در فرانسه در سوئیس چه مقرراتی برای این کار هست و ماه هم همانطور رفتار کنیم. عرض کنم در دورة مرحوم فروغی هم خواستند این کار را بکنند با این که کابینه مرحوم فروغی در آن موقع اکثریت داشت و خیال میکرد که شاید قانون مطبوعات باین ترتیب بگذرد ولی موافقت نشد و رد شد سهیلی هم همین کار را خواست بکند و شاید میخواست باین وسیله مداخله در امر مطبوعات بکند ولی مورد موافقت مجلس واقع نگردید بنده شنیدم خود آقای قوام هم قصد داشتند این لایحه را با یک فوریت بیاورند ولی بعضی از آقایان نمایندگان (که نمیخواهم بنده اسمشان را ببرم) اظهار نظر کردند که با دو فوریت باشد که زودتر بگذرد فعلا در آن قسمت عرضی ندارم همینقدر عرض میکنم که ما سابقه بدی داریم راحع بمطبوعات اگر بعضی از آقایان نمایندگان تصور میکنند که بعضی از اشخاص و بعضی از آقایان نمایندگان تصور میکنند که بعضی از اشخاص و بعضی از آقایان نمایندگان تصور میکنند که بعضی از اشخاص و بعضی از اقایان نمایندگان مورد بیاحترامی واقع شدهاند این عکسالعمل دورهایست که حتی ناموس مردم هم موبد تعرض بود (مشار - همچو چیزی نبود) آبروی مردم در معرض تهدید بود (مشار - دورة پهلوی هم چنین چیزی نبود) آقا میدانید منتهی میخواهید اسمشان را ببرم این جا زنهای مردم را اسمشان را این جا ببرم؟! از این بالاتر مامورین تامنیات بیعرضه دو پولی که میتوانستد بعرض و ناموس مردم اعتراض کنند مگر فراموش کردهاید!؟ عرض کنم بالاخره بنده مدعی هستم که این لایحه بدون مطالعه تهیه شده و بعقیده بنده اگر بخواهید لایحه صحیحی بشود وقت بدهند مراجعه کنند مطالعه کنند و با مراجعه به قوانین مطبوعات سایر کشورها یک قانون صحیحی تهیه شود که از هر جهت کامل باشد. حالا آمدیم راجع به موضوع این پیشنهاد در اینجا میگوید یک نفر حق گرفتن بیش از یک امتیاز ندارد این را ثابت میکنم که وزارت فرهنگ اشتباه کردهاند ایشان از آنطرف نگاه میکنند که اگر یکنفر دارای چند امتیاز باشد و بخواهد هتاکی بکند میتواند ولی اینطور نیست کسی که هتاکی را بد میداند اگر چندین امتیاز هم داشته باشد اساساً هتاکی نمیکند و اگر کسی چندین امتیاز هم نداشته باشد هر وقت بخواهد هتاکی بکند میکند و بنده البته عقیده ندارم و بهر ترتیب این عمل را بد میدانم خودم امتیاز داشتم دربیست سال قبل روزنامه خوزستان را مینوشتم و این موقعی بود که خزعل رفته بود و در خوزستان قشون بود و اشخاصی که طرفدار خزعل بودند بر علیه ایران اقداماتی میکردند و عرب بازی بود و قشونیها میخواستند با سر نیزه آنها را آرام کنند ولی بنده عقیده داشتم که با قلم باید بآنها حالی کرد که شما ایرانی هستید و عرب نیستند روزنامه خوزستان را نوشتم و با مدارک گفتم که خوزستان و خوزستانی جزء ایران است و شاهد ما سد کارون و بندر شاهپور و خود شوش است که مرکز سلاطین ایران بوده و با این ترتیب ثابت کردم که خوزستان بود قضیه مجله مهر بنده این بود که بنده در خوزستان فکر کردم که در مصر مجلات خوبی مینویسند در ترکیه مجلات خوب دارند حتی افغان و عراق هم مجله دارد و ایران مجله ندارد بنده آمدم مجله مهر را نوشتم و اشخاصی که اطلاع دارند میدانند که مجله ایست برای خواص و عده خواص کم است سر و کار بیشتر با عوام است مجله مهرگان را برای عوام نوشتم که آنهم خیال میکنم مجله مفیدی بود حتی این اواخر بنده فکر کردم که ما باید با امریکا نزدیکتر شویم امریکائی که امروز علمدار آزادی است و ما هم عاشق آزادی هستیم باید از او پیروی کنیم روی اصل بود که بنده فکر کردم که یک مجله بنویسم بزبان ایگلیسی و با مریکائیها حالی بکنم که شما قیب آلمان را میکند که دارند بلژیک را از گرسنگی میکشند این را نوشتم که علت ندارد ما در آذربایجان گندم داشته باشیم و شما راضی شوید که ما در جاهای دیگر از حیث آذوقه در زحمت باشیم..
رئیس - آقای موقر در حدود پیشنهادتان صحبت کنید مسائل شخصی را صحبت نکنید آقا.
موقر - غرضم این بود که فکر کردم ثابت کنم.
رئیس - در مسائل شخصی صحبت نکنید.
موقر- شخصی نیست بنده مقصودم این است عرض کنم که یکنفر میتواند دارای چند امتیاز باشد و هر کدام هم میتواندبرای جامعه مفید باشد بنده این را خدمت آقای قوام عرض کردم که یکنفر میتواند دارای چند امتیاز باشد بنده دیپلمه مدرسه نامه نگاری انگلستان هستم و بنده میتوانم این مطلب را بامریکائیها حالی کنم چرا بنده نبایستی مجلاتی که که مفید باشد بنویسم؟بنده معتقدم که این لایحه از روی عجله نوشته شده و خوب تنظیم نشده و ناقص است و یکی از چیزهائی که لازم است بنده عرض کنم این است که بنده جداٌ طرفدار آقای قوام هستم و خیال میکنم شاید بجا بودهاست زیرا لیاقت ایشان در رفع همین غائله که پیش آمد ظاهر شد ولی باید مطالبی که بنظر خودم میرسد و اگر اشتباهی شده باشد باید عرض کنم و راجع به این لایحه مقصودم این است که جلوگیری از مطبوعات در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد دولتهای آزاد مثل امریکا و انگلستان حتی دولتهای آزاد مثل امریکا و انگلستان حتی دولتهای دیکتاتوری هم جلوگیری نمیکنند و هیچ کجای دنیا سابقه ندارد دولتهای دیکتاتوری هم جلوگیری نمیکنند (مشار - کی جلوگیری کرده؟) کاملاً جلوگیری میکنند و هیچ سابقه ندارد که روزنامه را توقیف شود مگر این واقعه که اتفاق افتاد بهانه میشود که روزنامه را توقیف کنند؟ واقعه در تولون بود که آن اتفاقات افتاد و فرانسه اشغال شده بود ولی روزنامهها توقیف نشد در هندوستان امر کاندی صادر میشد که تمام قیام کنید بر علیه حکومت همه حبس میشوند عدهای هم کشته میشوند و روزنامهها جلوگیری نمیشوند و توقیف نمیشوند در هر حال بنده معتقدم که جلوگیری از روزنامهها مضر بحال مملکت است و هیچ صلاح نیست.
وزیر کشور - بنده عرض کردم که بهیچوجه من - الوجوه در این لایحه تضییقی راجع بروزنامهها ندارد و دیروز هم آقای تهرانچی باز یک سوءتفاهمی بر ایشان پیدا شده بود که فرمودند وزیر کشور گفتهاست که ما قانون را زند کردهایم حالا هم بنده عرض میکنم که ما این قانون را زنده کردهایم (تهرانچی - قانون زنده بودهاست) خیر خیلی قانونها هست که مردهاست و این بواسطه بی اطلاعی بقوانین است از دوره اول تا کنون مرا جعه کنید به بینید چندین هزار قانون گذشتهاست و خیلی از آن قوانین اجرا نمیشود گاهی میآیند قانون را صراحتاٌ در مجلس نسخ میکنند ولی بعضی از قوانین هست که بواسطة مقتضیاتی بکلی اجرا نمیشود و ما در مقدمة این لایحه برای اینکه گفته نشده باشد کمترین نظری نسبت به مطبوعات هست اشاره کردیم بآن قانون و حتی یک چیز را هم برای آقایان سهلتر کردیم بعضی از آقایان تصور کردند که ما آمدیم و شرایط سختی گذاشتهایم در صورتیکه شرایط سخت و تازة هم پیش بینی نشده در قانون شورای عالی معارف ۱۳۰۰ گفتهاند صلاحیت روزنامه نویس را باید شورای عالی فرهنگ تصدیق بکند و در آنجا اختیاراتی بدست شورای عالی فرهنگ داده شده بود که خیلی بود ما گفتیم با اینکه این یک چیزی است که همة آقایان با ان موافقتند ولی شرط راکه قائل شدیم فقط یک تمکن مالی و یک سرمایهعلمی و یک فضیلت اخلاقی که باشد امتیاز داده میشود. برای رفع سوءتفاهم نسبت به بیانات آقای موقر لازم است عرض کنم این که گفتند در ممالک آزاد هر کس دلش میخواهد میتواند روزنامه بنویسد هیچ اینطور نیست این بکلی سوءتفاهم است در آن ممالک کسی که دارای سواد کافی و دارای تحصیلات مربوطه ادبی و اطلاعات کافی نباشد خودش اصلاً روزنامه نمینویسد. مگر درجاهای دیگر وقتی اشخاص سواد کافی نداشته باشند میتوانند روزنامهنویس باشند؟ تازه تحصیلات ابتدائی و متوسطه هم که داشته باشند نمیتوانند روزنامهنویسی کنند در اروپا کسیرا سراغ ندارید که تحصیلات عالیه نداشته باشد و روزنامه نویس باشد(تهرانچی - در اینجا هم بیسواد نمیتواند روزنامه بنویسید) اینرا هم برای رفع سوء تفاهم از آقای موقر عرض کردم که فرمودند در سایر جاها شرایطی برای روزنامه نویسی نیست و هر کس میتواند روزنامه بنویسد اینطور نیست آقا خود آقای موقر هم در این شرحی که اینجا نوشتهاند و پیشنهاد کردهاند خودشان اشاره کردهاند بصلاحیت و در ضمن بیاناتشان هم صلاحیت را در حقیقت توضیح دادند البته اشخاص صالح همهجا حق دارند روزنامه بنویسند خودشان هم توضیح دادند که مقصود از صلاحیت چیست.
رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای موقر برخیزند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای نقابت:
پیشنهاد مینماید: بمنظور حسن اجرای این قانون شورای عالی فرهنگ آئین نامه تنظیم خواهد نمود که پس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجرا گذارده خواهد شد. رأی شورای عالی فرهنگ با کثریت قاطع است و هیچیک از اعضای شورای عالی فرهنگ حق ندارد رأی خود را بدیگری واگذار نمایند.
ملک مدنی - این پیشنهاد توضیح لازم ندارد صحیح است.
رئیس- آقای نقابت
نقابت - همانطوری که آقای ملک مدنی اشاره فرمودند این پیشنها توضیح لازم ندارد آقایان مستحضر هستند که نقایصی در این ماده ملاحظه میشود که این نقایص باید ضمن یک آئین نامه تکمیل شود و دولت هم وعده دادهاست که این نقایص باید ضمن یک آئیننامة تکمیل شود و دولت هم وعده دادهاست که این نقایص یعنی مجموع نظریاتی که اقایان نمایندگان محترم بنفع روزنامهها بیان فرمودند در ان آئین نامه پیش بینی کنند و بنده این پیشنهاد را که برای تأمین آن منظور است بنظر جناب اقای نخست وزیر و آقای وزیر فرهنگ رساندم و قبول هم فرمودند و حالا هم اگر قبول میکنند موافقت خودشان را در مجلس اظهار بفرمایند.
بعضی از نمایندگان - این پیشنهاد بعنوان مادة الحاقیه باشد بهتر است.
وزیر فرهنگ - با پیشنهاد آقای نقابت دولت موافق است بدیهی است از لحاظ اینکه این قانون کلی است یک آئیننامه لازم خواهد داشت در آن آئیننامه هم همان تذکراتیراکه فرمودند برای تشخیص تمکن مالی و سرمایة علمی بایدذکر شود و صالحترین مقام هم برای تنظیم آن آئیننامه شورای عالی فرهنگ است بنابراین دولت این پیشنهاد را قبول میکند ولی بعنوان ماده سوم.
رئیس- پیشنهاد آقای منشور:
در ماده اول پس از تمکن مالی نوشته شود برای انتشار پنجاه شماره مجله و سیصد شماره روزنامه.
رئیس- آقای منشور.
منشور - عرض کنم نگرانی که این قانون تولید کردهاست دو جهت دارد یکی اینکه یک عده خیال میکنند بواسطة نداشتن سرمایه ملی استفاده از مقام علمیشان هم نمیتوانند بکننند و البته این حرف صحیح است برای اینکه بسیاری از نویسندگان دنیا ابتدا هیچ سرمایه نداشتهاند و سرمایه آنها فقط قلمشان بودهاست و از آنچه نوشتهاند مردم از قلم آنها استفاده کردهاند باین جهت نمیشود گفت که یک اشخاصی بواسطه نداشتن سرمایة مالی حق ندارند روزنامه بنویسند. اغلب نویسندگان بزرگ دنیا از قبیل ویکتور هوگو و سایرین شاید ابتدا دارای سرمایة نبودةاند فقط مطالب خود را مینوشتهاند و منتشر میکردهاند. (افشار - روزنامه نمینوشتند مقاله در روزنامه مینوشتهاند) حالا در مملکت ما متأسفانه وضعین طوری شده که یکعده آمدهاند روزنامه نگاری را وسیلة اعاشة خود قرار دادهاند به تکدی رسیدهاست امتیاز را گرفتهاست و امتیاز روزنامه را وسیله قرار داه و نماینده فرستاده و آدم فرستادهاست که شما بیائید فلان روزنامه را آبونه شوید و اگر طرف حاضر نشدهاست آبونه شود از او بدگوئی کردهاست با این حال ما نباید تمکن مالی را طوری پایهاش را بگذاریم که اشخاص نتوانند روزنامه بنویسندت البته این استطاعت مالی که اینجا گفته شده تا اندازه لازم است و در سایر جاها هم نظایرش را ما دیدهایم ولی باید تا این حدی باشد که مانع اشخاص فاضل نشود (فرخ - ماده ۶۳) بنده خواهش میکنم شما عوض اینکه در حرف بنده بدوید بعد از بنده تشریف بیاورید صحبت کنید شما که رئیس نیستید (فرخ - ماده ۶۳) اینکه نمیشود یک عده خودشان صحبت بکنند ولی تا یکنفر پا میشود صحبت کند توی حرفش میدوند (فرخ - آقا ماده ۶۳ را باید رعایت کنید) این اشخاصی که سرمایة مالی ندارند نمیتوانند روزنامهنویسی کنند ولی البته یک اشخاصی را پیدا میکنند که با آنها کمک مالی بکنند بنده روزنامه تایمز انگلستان را یک وقت میخواندم شاید در سال….
فرمانفرمائیان - اینجا مگر انگلیس است؟ خاک بر سر این جا مگر انگلستان است؟!
منشور- بالاخره روزنامه نویس باید سرمایه داشته باشد و آنچه که بنده فکر کردم اشخاصی که میخواهند روزنامه بنویسند سرمایه آنها را که بنده حساب کردم در جرائد باید طوری باشد که بتواند سیصد شماره بیرون بدهد همینطور که نسبت بصاحبان محاضر در قانون معین کردیم که صاحب دفتر باید استطاعت مالی داشته باشد البته یکنفر روزنامهنویس هم آنقدر باید تمکن داشته باشد که بتواند یکسال روزنامة خودش را اداره کند بهمین جهت بنده پیشنهاد کردم که اگر روزنامه باشد سیصد نمره و اگر مجله باشد پنجاه نمره بتواند منتشر بکند و پنجاه نمره مجلیه را وقتی حساب کردم معادل یکسال روزنامه میشود. عرض دیگر بنده این است که این قانون یک نقصی دارد و توجه نشدهاست شمامجازات را تاسه سال معین کردهاید ولی صالحیتش را با محکمه جنحه قرار دادهاید در صورتیکه محکمه جنحه بیش از دو سال نمیتواند حکم حبس بدهد و این یک موضوع مهمی است (عدة از نمایندگان - ماده ۶۳) خوب اینها یک تذکرات لازمی است که باید اینجا گفته شود حالا بسته بنظر مجلس است.
رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای منشور برخیزند (چند نفر قیام نمودند) رد شد. پیشنهاد آقای تهرانچی. اینجانب پیشنهاد میکنم به ماده اول اضافه شود: اشخاصی که سه سال سابقه روزنامه یا مجله نویسی داشتهاند از این قاعده مستثنی میباشند.
رئیس- آقای تهرانچی
تهرانچی - عرض کنم که البته دیروز در قسمت روزنامههائی که تاکنون انتشار مییافت نطق مفصلی در ضمن بیاناتشان آقای دشتی فرمودند بعضی از آقایان هم بواسطة تنقیدی که بعضی از جرائد از آنها کردهاند عصبانی هستند البته در تمام امور یک موضوع و یک امور جزئی را نباید بطور کلی گرفت باین معنی که اگر فرضاً یک جرائدی هم پیدا شده باشند یکی دو تا که اصلاً خودشان کوچک هستند و اظهاراتشان کوچک است این نباید سبب شود که آقایان نمایندگان محترم که مقام نمایندگی ملت را دارند این را ملاک قرار دهند و عصبانی شوند نسبت بآنها و آنوقت نسبت به کل جرائد عصبانی باشند پس بهتر این است که اقایان بدانند جرائدی که فعلاً در این مملکت منتشر میشده چه زحماتی را در این مدت تحمل کردهاند مدیران و سردبیران و اولیای آنها با این بیوسائلی و با این کم سرمایهگی این مملکت که کسی بیاید سرمایة خودش و وقت خودش و کار خودش را صرف روزنامه بکند که در حقیقت یک کار پر زحمتی است آنوقت قدر دانی که از آنها نشود هیچ دولت هم بیاید در یک چنین موقعی تمام آنها را یک مرتبه توقیف کند و یک چنین قانونی هم بیاورد و آنها را هم شامل همین قانون کند و بگوید آنهائی هم که سالیان دراز روزنامه نوشتهاند و جان کندهاند و زحمت کشیدهاند و مرارت کشیدهاند آنها را هم کانلم یکن فرض کنند. بعقیده بنده یکی از دلایلی که موجب شدهاست دولت آمدهاست یک مرتبه تمام روزنامهها را توقیف کردهاست یکی از دلایلش این قسمت بودهاست (چون در قضایای اخیر لزومی نداشت توقیف روزنامهها) که در اینموقع که این لایحه را برای روزنامهها آوردهاند همانطور که گفته شد که بعقیده بنده بر خلاف قانون است و نباید در این موقعی که آنها غائل هستند ما قانونی برای اینکه بگذرانیم که یک کسی غائب است در آتیه گفته شود که در غیاب یک کسی حق او را ادا نکردهایم این است که بعقیده بنده اگر مطابق این قانون لازم است که صلاحیت یک اشخاصی محرز شود من حضور آقایان عرض میکنم و از آقایان سؤال میکنم کسی که سه سال توانسته باشد یک روزنامه را بنویسد و اداره کند و مرتب بیرون بدهد این ایا صلاحیت روزنامه نویسی ندارد؟ بعد از این شورای عالی معارف همهاش را باید روی پیش بینی رای بدهد و متقاعد شود نه روی تجربه و عمل اینهائی که تجربه و عمل خودشان را بخوبی نشان دادهاند آیا صلاحیت ندارند؟ اقایان میدانند در این مملکت یک کسی که میخواهد کاری را شروع کند هر قدر کار کوچک باشد اول یک زحمت و مرارتهائی دارد وقتی که کرد معلوم میشود لیاقت دارد بطور مثل عرض میکنم….
رئیس- کوتاه کنید آقا. مختصر باید صحبت کرد
تهرانچی- بنده پیشنهادی دادهام و باید توضیح بدهم بنده هر وقت که صحبت میکنم بین حرف من که جنابعالی صحبت میکند رشته مطلب از دست من قطع میشود نمیخواهید حرف نزنم.
رئیس- آخر باید در پیشنهاد مختصر صحبت کرد
تهرانچی- نمیخواهید حرف بزنم حرف نمیزنم میروم بیرون (با حال عصبانی از مجلس خارج شدند)
رئیس- رای که میتوانیم بگریم مانعی ندارد شما بیرون بروید. رأی میگیریم به پیشنهاد آقای تهرانچی موافقین برخیزند (عده کمی قیام نمودند) رد شد. این پیشنهادهائی که داده میشود غالباً واضح است منتهی اگر مطلبی باشد که قبلا درش مذاکره نشده باشد مختصراً باید توضیح بدهند و رأی گرفته میشود مجلس را که نمیشود سه روز دیگر برای این کار معطل کرد. پیشنهاد آقای مؤید احمدی تبصره زیر را بماده اول پیشنهاد میکنم:
اشخاصی که ده سال متوالی یا پانزده سال متناوب سابقة روزنامه نویسی یا مجلیه نویسی داشتهاند از تحدیدات ماده فوق مستثنی هستند
رئیس- آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی - همانطور که بنده معتقد به خون سردی هستم استعدا میکنم اقایان هم عصبانی نشوند و ماده ۶۳ را هم بنتده در نظر دارم. عرض کنم بنده دیروز یک پیشنهاد جمعی را امضاء کرده بودم نوبت به بنده نرسید که عرایض خودم را درآن پیشنهاد عرض کنم. ما در تمام قوانینی که گذراندهایم قانون استخدام کشوری، قانون استخدام قضاوت قانون و کلای عدلیه قانون طبابت در تمام اینها سابقه را ملحوظ کردیم الان هم ان قوانین هست حتی در قانون سردفترها گفتیم اشخاصی که هفت سال سردفتر بودهاند دیگر آنها امتحان دادند لام ندارند بنده سه سال را البته کم میدانم لیکن یک آدمی که ده سال متوالی روزنامه را اداره کرده یا پانزده سال روزنمه را متناوباً اداره کردهاست بعقیده بنده این نباید امتحان بدهد و امتیاز بگیرد این بود که بنده پیشنهاد کردم که اگر دولت موافقت کنند اشخاصی که ده سال متوالیاً بشغل روزنامه نگاری اشتغال دارند یا پانزده سال متناوب اجازه بدهند روزنامه بنویسند اگر دولت این پیشنهاد را نمیپذیرد بسته به رأی مجلس است
رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای مؤید احمدی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهد آقای صفوی
تبصره - روزنامههائی که در شهرستانها تاکنون مرتباً منتشر شده و حالیه هم منتشر میشود مشمول ماده اول این قانون نخواهند شد.
رئیس- آقای صفوی
صفوی - عرض کنم که بنده خیلی متأسف هستم که بعضی از همکارهای بنده بعد از بیست سال که تحت یک فشارهائی بودند و آزاد شدند یک چیزهائی را برخلاف ادب و نزاکت نوشتند که بنده هم مخالف بودم و عکسالعمل آن هم این حال عصبانی است که امروز مجلس شواری ملی از خود نشان میدهد (بعضی از نمایندگان - کسی عصبانی نیست) فعلا مجلس شورای ملی نسبت به مطبوعات این نظر را پیش گرفتهاست و بعضی از آقایان نسبت بآنها عصبانی هستند…
عدة از نمایندگان - کسی عصبانی نیست (زنگ رئیس)
صفوی - عرض کنم حضورتان تا اینجا یک قانونی میگذرانیم برای کلیه مطبوعات و باید مجلس شورای ملی نظر کلی داشته باشد آقایان: شما نمایندة تمام ملت ایران هستید که اینجا نشستهاید این روزنامهها هم زبان ملت هستند بنده اشخاص عفیف را میگویم دانشمندان و فضلائی رامیگویم که با یک مقاله خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای خدماتی به مملکت و اصلاحات مملکت میکنند بنده قلمهای ناپاک را نمیگویم شما باید حامی اشخاصی باشید که قلمهای پاک و عفیف دارند (جمعی از نمایندگان - هستیم - هستیم) شما امروز یک قانونی میگذرانید و دادن امتیاز را محدود میکنید بیک شرایطی که حد معینی ندارد و واگذار میکنید بشورای عالی فرهنگ که انشاءالله آنها هم تحت تأثیر واقع نخواهد شد تمکن مالی و سرمایه علمی اشخاص برود آنجا (نائینی - پس کجا برود؟) توجه بفرمائید آقای نائینی. این جا معین نشدهاست که تمکن مای چه مبلغی است اگر یک مدیر روزنامه سرمایة شش ماه مخارج روزنامه را داشت ممکن است بهش امتیاز بدهند یا یک کسی که مخارج سه سال را داشته باشد ندهند برای اینکه در این قانون مبلغ این شرط معین نشدهاست یا یک کسی که معلوماتش شاید تا کلاس سه متوسطه باشد بهش امتیاز بدهند ولی یک کسی که دیپلم دکترا هم داشته باشد دکتر در فلسفه باشد ندهند زیرا حدی معین نشده (بعضی از نمایندگان - خیر میدهند) انشاءالله اینطور باشد ولی قانون مجمل است یک پیشنهاداتی هم میشود و میگویند اشخاصی که سابقة خدمت روزنامه نویسی داشتهاند بهشان داده شود آقایان یک قانونی از مجلس گذشتهاست و تصویب شدهاست نه از طرف آقایان مجالس گذشته با یک روح پاکی تصویب کردهاند و بآنها امتیاز دادهاند و رفتهاند پنج سال شش سال ده سال پانزده سال بیست سال بیست و پنج سال روزنامه نوشتهاند صلاحیت علمی و اخلاقی خودشان را ثابت کردهاند.
فرخ - حالا هم جائی نمیروند آقا….
صفوی - استدعا میکنم آقای فرخ. توجه بفرمائید پیشنهاد میشود اینجا آنهائی که پنج سال وارد روزنامه نگاری هستند اجازه داده شود قبول نمیشود پیشنهاد میشود آنهائی که ده سال یک مجله را منتشر کردهاند و یک کتاب خانه جامعی از روزنامه و مجله خود درست کردهاند با آنها موافقت شود مجلس رأی نمیدهد پیشنهاد میکنند….
فرخ - شاید فضر نداشته باشند.
صفوی- اجازه بفرمائید. آقای فرخ. شما اهل فضل هستید خواهش میکنم که شما هم کمک بکنید بفضل و دانش کسی که این مدت یک روزنامه یا مجلهای را اداره کردهاست.
فرخ - حالا هم بکند مانعی ندارد
صفوی- نمیدهند بهش
فرخ - میدهند. میدهند
صفوی- شما ازش سلب حق میکنید
(زنگ رئیس)
رئیس- آقا صحبت بینالاثنین نکنید
صفوی- استدعا میکنم. توجه بفرمائید آقای فرخ این ماده را بنده برایتان میخوانم ماده اول: از تاریخ تصویب این قانون کسانی میتوانند صاحب امتیاز یت مدیر یا سردبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرره در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و سرمایه علمی….
ملاحظه میفرمائید این یک عبارت خیلی کشداری است یک عبارت خیلی قابل تفسیر و تعبیری است البته اگر حسن نیت باشد یک کسی که دارای تصدیق شش ابتدائی هم باشد باید بدهند برای اینکه میگوید من سرمایه مالی دارم و سرمایه علمیام هم این تصدیق است ولی اگر خدای نکرده خدای نکرده اشخاص تحت تأثیر دولتها و وزراء و اولیای امورو یک عواملی واقع شدند اگر بوالله قسم مطابق پیشنهاد یکی از آقایان که دیروز کرده بودند دکترا در فلسفه و حقوق هم داشته باشد باز هم بهش نمیدهند و میگویندسرمایه تو کافی نیست. توجه میفرمائید؟ آنوقت میکوید که سرمایه علمی و اخلاقی او را شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که میخواهد منتشر کند و سمتی که در آن خواهند داشت تصدیق نماید. بعد مینویسد: صاحبان امتیاز و مدیران و سر دبیران فعلی روزنامهها و مجلات نیز مشمول این قانون میباشند. آنهائی هم که ده سال پانزده سال سرمایه علمی داشتهاند سرمایه اخلاقی داشتهاند سرمایه مادی و معنوی داشتهاند خرج کردهاند زحمت کشندهاند و امروز یک کتابخانه معظم از افکارشان از نشر یاتشا دارند امروز این سلب حق را انی جور مجلس شورای ملی از آنها میکند.
فرخ - چرا میفرمائید سلب حق؟ اگر سرمایه علمی دارند بروند و بنویسند. کسی سلب حق را از آنها.
صفوی- اجازه بفرمائید. آقای فرخ مجلس شورای ملی این سلب حق را از آنها میکند و میگوید شما هم باید بروید مثل اشخاص دیگر اگر صلاحیت علمی و سرمایه داشتید از شورای فرهنگ امتیاز بگیرید در شورا هم میگویند قبل از شما امتیاز گرفتهاند. این بر خلاف اصل قانون اساسی است. آقایان شما نمایندگان ملت هستید. چشم و چراغ این مملکت مجلس شورای ملی است و الله بالله امروز مردم زبانشان بستهاست. آقا هفده روز است در این شهر روزنامه نیست که شما نتیجه افکار عمومی را بدانید …
(زنگ رئیس)
رئیس- آقای صفوی … یعنی چه. در موضوع پیشنهادتان صحبت کنید. چرا خارج از موضوع صحبت میکنید؟
صفوی- اجازه بفرمائید. بگذارید عرایضم تمام شود. بنده نماینده ملت هستم و اینجا قسم خوردهام باید وظیفه خودم را انجام بدهم آقای رئیس مجلس شورای ملی شما هم قسم خوردهاید من هم خوردهام. امروز هفده روز است زبان ملت بسته شدهاست. ما برای ملت ایران قانون وضع میکنیم. بنده نماینده ملت ایران هستم ما قوانینی وضع میکنیم که مطبوعات ک ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات که ناشر افکار ملت هستند زبان ملت هستند مطبوعات بالاخره آن چیزی است که افکار عمومی را منتشر میکند شما هنوز نفهمیدهاید که افکار عمومی راجع باین لایحه چه نظری دارد؟ حالا کاری باین کارها ندارم. قانون اساسی میگویدحقوق ملت ایران در هر مورد محفوظ است بنده و یکصد وبیست و یک نفر از رفقای بنده در پشت این تریبون قسم بکلام الله مجید خوردهایم که حقوق ملت ایران را حفظ کنیم. یک امتیازی که دولت دادهاست بند زحمت کشیدهام روزنامه نوشتهام آقای موقر پانزده سال است مجله مهر را منتشر کردهاست خرج کردهایم یک مجله یا یک روزنامه منتشر کردهایم اگر فردا آقای موقر مطابق این قانون رفت بشورای عالی معارف امتیاز مجله مهر را خواست پس فردا بهش گفتند آقا شما متأسفانه دیرتر تقاضی دیرتر تقاضی کردید آقای میرزا حسین علی خان آمدند و این تقاضا را کردند ما هم دادیم باو….
نخست وزیر - نیست همچو چیزی. همچو چیزی نمیگویند آقا.
صفوی- این قانون است آقای نخست وزیر اگر نکنند ارفاق کردهاند اگر کردند قانون این جور میگوید که بنده که بیست و یکسال است روزنامه کوشش را با نهایت صراحت و صداقت و متانت و پاکدامنی منتشر کردهام بنده امروز یا یک روز دیگر رفتم در شورای عالی فرهنگ و خدمت آقای وزیر فرهنگ و تقاضی کردم که امتیاز مرا بدهید این قانون هم تصویب شدهاست...
شانزده هفده روز هم هست که روزنامه نیست روزنامه کوشش هم نیست مهر ایران نیست هیچ روزنامه نیست همه تعطیل هستند یک شهر خاموشان هیچ صدائی از هیج جائی بلند نیست توی هر اداره روزنامه دو تا مفتش اداره آگاهی هست که هیچکس دست بحروف نزند آنوقت فردا که بنده رفتم بوزارت فرهنگ و گفتم آقای وزیر فرهنگ بنده بدهید گفتند خیلی خوب بجریان میاندازیم پیشنهاد کنید بجریان میاندازیم پیشنهاد میکنم و بجریان میافتد میگویند ده روز دیگر بیائید و بعد از ده روز که رفتم میگویند که قبل از شما یک کس دیگر آمدهاست و امتیاز را گرفتهاست. بر خلاف قانون که نکردهاند این قانون است و اینطور میگوید اگر غیر از این بکنند ارفاق است اگر گفتند بیائید امتحان بدهید سرمایة علمی معلومات علمی اخلاقی زیادی را نشان بدهید ارفاق است والا مطابق قانون هر کس که زودتر رفت و تقاضی کرد باو میدهند حالا پیشنهاد بنده راجع بروزنامههائی است که در ولایات منتشر میشود ملاحظه بفرمائید از روز ۱۷ آذر که یک وقایع ناگواری اتفاق افتاد.
رئیس- مختصر تر بفرمائید آقا.
صفوی- السّاعه تمام میشود. از روز هفدهم آذر که متأسفانه یک واقعة ناگهانی و ناگواری در طهران اتفاق افتاد و تمتم رفقای بنده و تمام وطنپرستان را متأثر کرد که آن مربوط بیک موضوعی است که بعداً اینجا مورد بحث خواهد شد تمام روزنامهها توقیف شدند خوب و بد قلم عفیف و قلم ناپاک صحیح و سقیم همه در یک ردیف و در یک خط واقع شدند و تمام توقیف شدند هیچ نگفتند کدام خوبست و کدام بد است کدام صالحند و کدام طالحند در ولایات این کار را نکردند….
مشار - در ولایات که جراید این جریان را نداشت.
صفوی- آقای مشار من بشما ارادت دارم استدعا میکنم عرایض مراگوش بدهید. در ولایات این کار را نکردنند فقط تهران را درحال تاریکی و بیخبری گذاشتند که صدائی از تهران در نیاید و یک روزنامه هم منتشر نشود اما در ولایات روزنامه هست. در اصفهان روزنامه منتشر میوشد در رشت روزنامه منتشر میشود در آذربایجان روزنامه منتشر میشود اقای مشار دیشب خودم داشتم در کرمان روزنامه منتشر میشود در خراسان منتشر میشود حالا ما آمدیم یک قانونی وضع کردهایم ما قانون را برای تهران که وضع نمیکنیم برای تمام مملکت وضع میکنیم فردا روزنامة که در کرمان چاپ میشود یا اصفهان چاپ میشود مطابق این قانون بایستی آنها را استثناء بکنند و بنده پیشنهاد کردم آنها مشمول مقررات ماده اول نباشند آقایان آنها انتظار خدمت و مساعدت را از شما دارند آنها را هم میآیند و توقیف میکنند آنوقت بعد از یک عمر که مثل بنده روزنامة آنها را توقیف کردند تازه بایدبیایند و تقاضای امتیاز کنند.
رئیس- بگذارید برأی مجلس.
صفوی- توجه میفرمائید.
رئیس- آقا اخطار میکنم بشما که بس است.
صفوی- روزنامة که در ولایات الآن منتشر میشود مستثنی باشد.
رئیس- چیز غریبی است اخطار هم بشما اثر نمیکند یعنی چه؟ شما باخطار هم متقاعد نمیشوید.
جمعی از نمایندگان - رأی رأی.
رئیس- موافقین با پیشنهاد آقای صفوی برخیزند (عده قلیلی قیام نمودند) ردشد. پیشنهاد آقای فرمانفرمائیان: بنده پیشنهاد میدارم جرایدی که قبل از سال ۱۳۰۴ دارای امتیاز بودهاند امتیاز آنها محفوظ بوده و شورای عالی معارف با در نظر گرفتن مطلب و شرایط دیگر این قانون عمل نمایند. فرمانفرمائیان
فرمانفرمائیان- همه آقایان صحبت کردند. اجازه بفرمائید بنده هم توضیح بدهم. در اینجا یک مسئله ایست یک اصل مسلمی است که امتیاز هیچیک از آقایان نه امتیاز آقای صفوی دوست محترم بنده و سایر نمایندگان دیگر از بین نمیرود همه ما هم بنده اصولا شخصاً خودم را عرض میکنم همه ما علاقمند هستیم که جرائد با طرزی مطلوب چنانچه بیکم قسمتی از آنها هیچ ایرادی هم نبوده دائر باشند در این تردیدی نیست وئلی در اینجا دلیل نمیشود که این قانونی که آوردهاند و اینهمه آقایان اظهار تأسف میفرمایند اجازه داده نشود این قصاص قبل از جنایت است آقا. ملاحظه بفرمائید مجلس هفت هشت روز برای وضعیت داخلی خودش تعطیل بود در خارج منتشر شده بود که در مجلس بسته شدهاست و این حرف تأثیری منتشر شده بود که در مجلس بسته شدهاست و این حرف تأثیری هم نداشت برای اینکه مجلس برای کارهای داخلی خودش مشغول بودهاست و مخالفت نظری هم بین دولت و مجلس نبود رئیس دولت و هیئت دولت هم هیچ نظریه سوئی نداشتهاند چنانچه عملاً ثابت گردید. راجع بجرائد هم از کجا معلوم که فردا همین شورای عالی معارف همین پیشنهادی که بنده عرض میکنم و سایر نظریات نمایندگان را که اینجا اظهار داشتهاند در نظر نگیرند و امتیازات آقایان را که چندین سال است دارند و این روزنامه را اداره کردهاند ندهند؟ بنده خوب تشخیص دادم که هیچ همچو چیزی نیست. این قانون را شما قرائت بکنید بنده هم خیلی دقت کردم اینطور که آقای صفوی فرمودند نیست که شورای عالی فرهنگ بآقای صفوی بگوید مثلاً که روزنامة کوشش را نباید منتشر کنید. بنده شخص خودم را عرض میکنم که اگر شورای عالی معارف یک چنین غرض ورزی کرد بنده حاضرم و رد اینجا بنده اولین کسی هستم که یک طرح قانونی پیشنهاد بکنم و همه امضا میکنیم و این قانون را نسخ میکنیم قانونی که ما بموجب مقتضیات وضع میکنم دلیل ندارد که سه ماه دیگر نتوانیم آنرا اصلاح کنیم این است که بنده تمنی میکنم که آقایان باین اندازه اظهار وحشت و نگرانی نکنند همه در این قسمت اصولاً با آقایان موافق هستیم.
رئیس- رأی میگیریم….
فرمانفرمائیان- بنده برای توضیح عرض کردم. پس میگیرم.
رئیس- پیشنهادات این ماده تمام شد. موافقین با ماده اول برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود:
ماده دوم - ماده سیو چهارم قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق ذیل اصلاح میشود:
ماده ۳۴ - توهین و ناسزا و هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات افراد با هیئتها و مطلقا هر گونه تخفیف و تحقیر نسبت به آنها با شکایت مدعی خصوصی در دادگاه جنحه (و خارج از نوبت) مطرح و محرک و نویسنده و ناشر از هشت روز تا یکسال حبس و از هزار تا یکصد هزار ریال جریمة نقدی و از هشت روز تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم خواهد شد و دادگاه میتواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکوره محکوم نماید.
در صورتیکه جرائم مذکوره بوسیله اوراق چاپی یا هر گونه اوراق دیگر بعامل آمده باشد با مراجعه مدعی خصوصی آن اوراق ضبط و محرک و نویسنده و ناشر آن نیز مشمول مقررات فوق خواهند بود.
رئیس- در این ماده عدة از آقایان اجازه خواستهاند مخالف و موافق صحبت خواهند کرد. اول آقای دکتر ملک زاده.
دکتر ملکزاده - عرض کنم که موضوع مطبوعات یکی از مهمترین قضایائی است که همیشه درمجلس شورای ملی و در پارلمانهای دنیا وقتی مورد بحث میشود نه فقط افکار عمومی را بخود جلب میکند بلکه تمام جرائد دنیا متوجه میشوند باین موضوع و در اطراف آن بحث میکنند همینطور در این موقع که این لایحه در مجلس شورای ملی مورد بحث و شور قرار گرفت آقایان متوجهند که تمام افکار مخصوصاً افکار طبقه مشروطه خواه مملکت و طبقه آزادیخواه مملکت متوجه هستند باین قانون و کیفیت اجرای این قانون و وضعی که مجلس شورای ملی این قانون را تلقی خواهد کرد حق هم با آنها است زیرا همه میدانند که مطبوعات و جراید یکی از پایهها و یکی از ستونهائی است که حکومت ملی و مشروطیت در روی آن قرار گرفتهاست این هیج جای شبهه و تردید نیست از طرف دیگر جای شبهه نیست که مجلس شورای ملی مظهر آزادی و مشروطیت است و نگهبان مشروطیت است و نمیتواند طرفدار آزادی مطبوعات نباشد این قضیه هم برای همه روشن است و این یکی از وظایف قانونی و وجدانی نمایندگان ملت است که از آزادی مطبوعات طرفداری کنند چرا؟ برای اینکه هر حکومتی در دنیا یک مظاهری دارد و اگر آن مظاهر و کیفیاتش حفظ نشود اصل فلسفه خودشرا از دست میدهد حکومت ملی که بزرگترین مظهر آن مجلس شورای ملی است یکی از خواصش حفظ آزادی و حفظ امنیت و عدالت است و البته مجلس شورای ملی باید که این اصل مسلم و اساسی را حافظ باشد چون بعقیده بنده هر قدر در اطاف این موضوع بحث شود و مسئله روشن بشود این ارزش دارد بواسطة اهمیتی که مطبوعات دارد. موضوع آزادی مطبوعات در عالم مشروطیت در دنیای مشروطیت در دنیای مشروطیت اهمیتش بیشتر از این است که دو جلسه سه جلسه چهار جلسه در مجلس شورای ملی در اطراف آن بحث بشود بنده از اول خواستم حقیقهً از مدیران جرایدی که در مجلس شورای ملی عضویت دارند تشکر کنم از رویة متین و عاقلانة که آنها از اول در ظرف این مدت پیش گرفتهاند و اگر سایر روزنامها هم همین رویه را پیش گرفته بودند تصدیق میفرمایند که نه محتاج بوضع یک همچو قانونی میشد و نه اصلاً همچو قانونی پیشنهاد میشد متأسفانه بعضی از جراید از موقعیت خودشان سوء استفاده کردند و از حدود طبیعی خارج شدند و هر چیزی وقتی از حدود طبیعی خارج شد نتیجة معکوس میدهد و هر چیزی که نتیجه معکوس بدهد اثر و نتیجهاش همین خواهد بود و بیک وضعیت حقیقه ناگواری منتهی میشود. آقایان نظرشان هست که در کابینه مرحوم فروغی روز آخر دوره دوازدهم ایشان یک لایحه آورده بودند و یک قسمت آن لایحه راجع بمطبوعات بود و بنده کسی بودم که راجع بآن لایحه اظهار مخالفت کردم در همان وقتی هم که این صحبت را میکردم ایشان پس گرفتند و من امیدوار بودم در سهم خودم که در نتیجةاین وضعیتی که این بیست سال پیش آمد برای مملکت ما مدیران جرائد و ارباب قلم متوجه شده باشند که باید رویة را که بر صلاح مملکت و بر صلاح مشروطیت و بر صلاح حکومت ملی است پیش بگیرند برای اینکه یک جریان عکسالعملی در مقابل رویه ناروای آنها پیش نیاید بنده مطبوعاتی را که حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً از حدود وظائف ملی خودشان تجاوز بکنند و بجای اینکه آن حقی را که یک ملت و مملکت از آنها حقیقتاً توقع و انتظار دارند و آن این است که روزنامهها باید یک مدرسة باشند که در آن درس اخلاق و درس وطنپرستی میهن دوستی صحت عمل و تقوی بمردم یاد بدهند این باید وظیفه و رویه یک روزنامةکه خودش را مظهر افکار عامه در مملکت میدانند باشد حالا اگر آمد و یک رویه معکوسی را پیش گرفت و سبب فساد افکار عمومی شد باندازة که جرائد البته در زندگانی عمومی فایده دارند بهمان اندازه هم مضر برای جامعه و مضر برای مملکت واقع میشوند آقایان فراموش نفرمودهاند که سی و شش سال دو دوره گذراندیم یک دوره که دوره مشروطیت باید گفت و یک دوره دورة شاه سابق که دورة دیکتاتوری باشد اگر ما تمام امور را منکر شویم یک عمل را نمیشود منکر شد و آن این است که منطق را کسی نمیتواند منکر بشود چون اصول منطقی یک اصول طبیعی است یک امر طبیعی است که منکر ندارد نتیجه یک امری وقتی غلط شد مسلم است که مقدمات امر غلط بودهاست آقایان همه تصدیق میکنند که رویه سست و عدم امنیت و وضعیت جرائد و فحاشی و سستی دولت و بالاخره هزار عیب دیگر در آن هفده ساله موجب و مؤسس حکومت دیکتاتوری بود. چرا؟ چون مردم بجان آمدند دیدند نه امنیت جانی دارند نه امنیت مالی دارند نه حیثیت دارند نه شرافت دارند بالاخره خواستند یک راه دیگری برایشان بکنند که بشود پس باید تصدیق کرد که مؤسس حکومت دیکتاتوری که در آن دوره پیش آمد یکی از عوامل مؤثر آن دوره و آن پیش آمد جرائد بود که فحش را از زندهها گذراندند و بمردهها رساندند که همهتان دیدید که حتی حافظ و سعدی و غیره هم مصون نماندند از فحش روزنامهها (صحیح است) پس آقا امنیت امنیت حقیقی بزرگترین مظهر حکومت ملی است و این هیچ جای شبهه نیست (صحیح است) هرکس در وطنش در مملکتش میخواهد آقا باشد. چرا آدم وطنش را میخواهد و دوست دارد؟ چرا آلمانها و انگلیسها اینقدر فدارکاری میکنند؟
برای اینکه آقا باشند. عزیز باشند جان مال عقیده و حیثیت در مملکتشان در وطنشان محفوظ باشد برای این مملکتش را میخواهد و دوست دارد.
بنابراین اگر بنا باشد حیثیت اشخاص حیثیت مشروطیت حیثیت مملکت حیثیت مجلس شورای ملی دستخوش اغراض واقع شود و لطمه بشرافت و حیثیت اشخاص وارد آید البته آنوقت حکومت ملی و مشروطیت آن فلسفة حقیقی خودشرا از دست میدهد (صحیح است) و بالاخره صورتی پیدا میکند که در این مملکت پیدا شدهاست در اینجا نکته را هم مخصوصا نظر مجلس شورای ملی را بآن جلب کنم و خواهش میطکنم که دقت کنید بطوریکه مکرر هم گفته شده بود در موضوع قانون بعقیده من هشتاد درصد مسئله حسن اجراء وسوء اجرا در قانون تاثیر دارد اگر قانون بدست مردمان با تقوی و معتقد بحکومت ملی افتاد و قانون خوب اجرا شد بعقیده بنده نافع واقع میشود و اگر قانون بدست مردمان ناپاک و عناصری افتاد که دارای سوء عقیده هستند و بد اجرا شد اثرات خیلی بدی میبخشد مثل اینکه دیدید قانون نظام وظیفه که یکی از مهمترین و بهترین قوانینی است در کشور (سرباز شدن یکی از مکتبهای ملی محسوب میشود) بدست یک هشت اشخاص بد سابقه و دزد و استفادهچی افتاد و این اثرات خیلی بدی میبخشد مثل اینکه دیدید قانون نظام وظیفه که یکی از مهمترین و بهترین قوانینی است در کشور (سرباز شدن یکی از مکتبهای ملی محسوب میشود) بدست یک مشت اشخاص بد سابقه و دزد و استفاده چی افتاد واین اثرات درش پیدا شد این قانون هم همینطور است و من عقدیهام این است که مجلس شورای ملی راجع باین قانون که هیچ چیزی زائد نشدهاست بآن باید کاری بکند و بدولت تذکر بدهد که بدست مردمان پاک و وطنپرست و مشروطه خواه و صالح اجرا بشود توجه بفرمائید بنده الان یقین دارم که اگر یک چنین دولتی باشد تمام اشخاصی که سابقه روزنامه نویسی و سابقه آزادیخواهی و شرافت و پاکدامنی دارند نه فقط خودشان باید بیایند و تقاضی کنند بلکه حق دولت است که بآنها بگویند که شما بیائید و قبول کنید این کار را این یک چیزی است که مجلس شورای ملی باید سعی کند که مجریان قانون مردمان پک مردمان با ایمان و خوب باشند چرا؟ بواسطه اینکه این قانون دو چیز میگوید که بعقیده من تمام مجلس شورای ملی در اصل موافقند اولش این است برای یک کسی که قلم را در دست میگیرد و بالاخره خود را مظهر افکار ملی مملکت معرفی میکند اگر دارای یک مقام خیلی خیلی ارجمندی نباشد اقلاً بایستی شایستگی اینکار اجتماعی را داشته باشد شما اگر بخواهید مطبوعاتتان همان مقام وحیثیتی را که مطبوعات ممالک متمدنه عالم دارند دارا بشوند و آن مقام حقیقی را در جامعه حائز بشوند تصدیق بفرمائید تا اشخاص شایسته و با حیثیت اشخاص سیاستمدار درجه اول مردمان بزرگ و محل اعتماد ملت آنها شغل روزنامه نویسی را قبول نکنند شما مطبوعاتتان نمیتواند آن مقام را احراز کند که مطبوعات دنیا احراز کردهاند در تمام ممالک دنیا رئیس الوزراءها رئیس جمورها وقتی که از ریاست جمهوری یا ریاست وزراءکنارگیری میکنند و دوره ریاستشان را طی میکنند میآیند و روزنامه نویس میشوند چرا؟ برای اینکه میدانند مقام مطبوعات در مملکت مشروطه و حکومت مشروطه چیست پس ما هم باید سعی کنیم که مطبوعات ما آن مقامی را که در خور اوست همان مقام را احراز کند. دوم مسئله مجازات است بنده نمیدانم چطور است که اگر کسی به بنده فحش بدهد بنده حق دارم که بروم بمحکمه و او را تعقیب کنم و ادعای شرف بکنمولی اگر برداشت و توی روزنامه هابه حیثیت و شرافت و همه چیز انسان تعرض و حمله کرد نشود تعقیب کرد؟ آخر همه کار را که انسان برای آخرتش نمیکند صاف و پاک و پوست کنده عرض میکنم آدم با شرف و درستکار در یک مملکت از پول میگذرد برای اینکه عزیز باشد آبرو و حیثیت یک خانواده را ببرند شما هم حق نداشته باشید او را تعقیب کنید نتوانید او را در دادگاه تعقیب کنید این خیلی حرف است و اینطور نمیشود آقا (صحیح است) بنده در خاتمه عرایضم از مجلس شورای ملی خواهش میکنم و بدولت تذکر میدهم که مراقبت داشته باشند که حتی المکان اشخاص شایستة این مقام عهدهدار مقام روزنامه نویسی بشوند و اشخاصی که صلاحیت ندارند و بحیثیت مردم و شرافت مردم توهین و تجاوز میکنند مورد تعقیب قانونی واقع شوند و از آنها جلوگیری بکنند (صحیح است)
رئیس- آقای صفوی
صفوی- عرض کنم که ماده دوم مطرح است و بنده هم عرایضی دارم در اطراف ماده دوم که بعرض مجلس شواری ملی میرسانم و خیلی میل دارم که قلبهای پاک آقایان که همه دارای احساسات و عواطف وطنپرستی و آزادیخواهی هستند کاملاً توجه داشته باشد و عادلانه قضاوت کنند و نسبت بمطبوعات که رکن چهارم مشروطیت است و اشخاصی که قلم را از لحاظ سیاسی و اجتماعی و مذهبی در دست میگیرند و خدمت میکنند نسبت بآنها ظلم و بیعدالتی نشود عرض کنم که بنده یکی دو مرتبه در قسمت ماده اول یک عرایضی کردم و در کلیات این قانون هم یک عرایضی کردم و تأسفاتی خوردم که نمیخواهم تکرار کنم که اگر یک قلمهای آلوده نبود هیچوقت نه دولت مجبور میشد که این مواد را بمجلس شواری ملی پیشنهاد کند و نه مجلس شورای ملی راضی میشد که از مجلس که نماینده و مظهر ملت ایران محسبوب میشود و وکلا آن نمایندگان ملت ایران هستند یک قوانینی باین شدت و حدت بگذرد. اینجا در ماده دوم حالا ماده اول هر چه بود کاری ندارم ودر ماده دوم آمدهاست و ماده ۳۴ قانون مطبوعات را تفسیر میکند بنده دوم لایحه راکه ماده ۳۴ قانون مطبوعات را اینجا اصلاح کرده و پیشنهاد کردهاند برای اینکه ذهن آقایان را روشن کرده باشم اجازه میخواهم آن را عیناً بخوانم:
ماده دوم - ماده ۳۴ قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق ذیل اصلاح میشود
(ماده ۳۴ - توهین و ناسزا و هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات افراد یا هیئتها)تا این جا صد در صد موافقم بعد مینویسد (و مطلقا هر گونه تخفیف و تحقیر نسبت بآنها) این عبارت خیلی کشدار است (با شکایت مدعی خصوصی در دادگاه جنحه و خارج از نوبت مطرح مورد رسیدگی هم نیستها مینویسد (مطرح و محرک و نویسنده و ناشر) همه اینها را دارد همه اینها را…
لیقوانی - عبارت صریح است آقا چه عیب دارد؟
صفوی- بلی آن کسی هم که صبح زود روزنامه را میآورد در خانه شما او را هم حبس بکنند هیچ عیب ندارد بگیرند بزنند او ناش است که صبح برای شما روزنامه میآورد و ما هی هم سیتومان میگیرد…
لیقوانی - او موزع است ناشر نیست.
صفوی- او ناشر است پس ناشر کیست؟ بنده مدیر هستم او ناشر است ناشر روزنامه کسی است که آنرا میفروشد.
افشار - خیر او موزع است.
وزیر کشور - خیر اشتباه میکنید او موزع است.
افشار - جنابعالی که نمیدانید موزع و ناشر کیست چه میفرمائید؟
صفوی- نه آقا اینجا هر سه نفر را نوشتهاند محرک و نویسنده و ناشر نویسندة که امضا میکند او مسئول است وقتی که او امضاء میکند او مسئول است بمن چه؟
افشار - آنوقت بشما مربوط نیست ولی چرا چاپ میکند؟
صفوی- محرک و نویسنده، و ناشر از هشت روز تا یکسال حبس و از هزار تا یکصد هزار ریال جریمه نقدی یعنی اسم آقا را نوشت حالا آقایش را ننوشت این شد تحقیر؟
افشار - چرا نباید بنویسد؟ باید بنویسد آقای فلان
صفوی- این شد تحقیر؟ حالا حروفچین فراموش کرد (خنده نمایندگان).
افشار - نباید فراموش کند.
صفوی- فراموش کرد این تحقیر است و از هشت روز تا یکسال حبس و فلان مقدار جریمه و تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم بشود؟ بعد هم نوشته و دادگاه میتواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکوره محکوم نماید یعنی هم یکسال حبس هم یکصد هزار جریمه و هم سه سال توقیف روزنامه؟ عرض کنم حضورتان که همانطور که….
مؤید احمدی - ماده ۳۴ سابق را هم بخوانید.
صفوی- بلی چشم میخوانم: ماده ۳۴ - هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هیئ” مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد و مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقیر خواه بمعنی باشد خواه بالفاظ نالایق مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود.
نائینی - سیاست یعنی چه؟
صفوی- این هم آن ماده سابق. عرض کنم حضورتان آقای نائینی البته همه رفقا و سرکار دارای ادب و فضل و کمال هستند و همه اهل فضل و کمال که شایستگی دارند وابسته بمطبوعات هستند جنابعالی و آقایانی که دارای مقام فضل و دانش هیتند و نویسنده هستند و بیکی دو زبان خارجه آشنا هستند مترجم هستند جنابعالی خودتان ترجمه میکنید و مترجم هستید همه وابسته بمطبوعات میباشیدهمه بایستی حامی مطبوعات باشید شما میدانید که اگر یک مقاله که از روی حقیقت و از روی بیغرضی نوشته شود تأثیرات خیلی عمیقی دارد بالاخره اگر یکوقتی آمدید و شما از طرفی محاسنش را در نظر گرفتید و دیدید که مطبوعات چه خدمات شایان توجهی باین جامعه میکنند…
مصدق جهانشاهی - مقاصدش را هم بگوئید آقا.
صفوی- آنوقت در مقابل اگر آقای جهانشاهی عیب کوچکی هم در مطبوعات بود باید آنرا صرف نظر بفرمائید البته بنده منافعش را عرض میکنم که مطبوعات در مقابل انتقاد حکم پلیس مخفی جامعه را دارد شما یک مأموری را که میفرستید بفلان جا برود و رئیس اقتصاد آنجا را که در حدد ده پانزده کیسه قند بهش دادهاند که این را چهار صد گرم چهارصد گرم با کوپن تقسیم کند و بمردم بدهید یا برنج را میفرستند و میگویند که تقسیم کن بین مردم وقتی که بگیرد یک کیسهاش را تقسیم کند و بقیهاش را ببرد برفقایش بدهد این از چه وهم دارد از چه بیم دارد که مبادا این موضوع کشف شود؟ از اینکه یک مخبر روزنامة این را بردارد و بنویسد آنوقت وزارتخانه جلویش را بگیرد و او را تحت محاکمه و بازخواست قرار دهد و بگوید چرا بر خلاف مقررات عمل کردهای.
این یکی. ولی وقتیکه شما تمام این راهها را مشدود کردید وقتی که این زبانها را قطع کردید وقتیکه نخواستنید مردم تظلم خودشان را بدهند و دادخواهی کنند و عرضحال خودشان را بوزراء و بمجلس بدهند آنوقت نمیشود از این هرج و مرجها از این خلاف ترتیبها از این بیرویهگیها از این بیعدالتی و از همه این چیزهآئی که ما میدانیم و دیدةایم و هر یک از آقایان نمایندگان ولایات هر کدام سه چهار تا پنج تا تلگراف توی جیبشان است و از این محضورات همیشه دارند و آنوقت یک کسی هیچوقت نمیآید خودش را در محظور بیندازد و بآقا یک گزارشی بدهد بعد هم برود یکسال حبس بشود و بمحض اینکه فلان مأمور گمرک بمحض اینکه فلان مآمور اقتصاد بمحض اینکه فلان مأمور شهرداری بر علیه خودش یک خبری یک گزارشی دید فوراً مطابق این قانون یک عرضحال بمحکمه میدهد بعد هم میبینیم که پیشنهاداتی هم آقایان نمایندگان ضمیمه میکنند که خبرش را هم وقتی رفت بمحکمه باز هم نتوانند بنویسند آنوقت باید برود بمحکمه یکسال حبس بشود و یکصد هزار ریال جریمه نقدی و سه سال هم بتوقیف روزنامه محکوم بشود. توجه میفرمائید آقا؟ اینجا همانطور که عرض کردم مطبوعات حکم یک پلیس مخفی را دارد و همینقدر که یک هیئت تفتیشیه که با یک مبلغ خطیری وزارت راه یا پیشه و هنر و بازرگانی انتخاب میکند برای اینکه بروند بمحل و به بینند عملا دولت در فالن شهرستان با رعایا و با مردم چه عملی میکنند چه نوع رفتار میکنند اینجا از طرف وزارت کشور از طرف وزارت دادگستری یک هیئت تفتیشیه را میفرستند بآذربایجان برای اینکه تفتیش کنند و آقای نخست وزیر به بینند که عمال دولتی و مأمورین با مردم چه جور معامله میکنند همین حکم را دارد یک روزنامه یک روزنامه بیغرض و بینظر یک روزنامة که مقصود و منظور شخصی و خصوصی نداشته باشد حکم همان هیئت تفتیشیه را دارد و همانطور که هیئت تفتیشیه با یک مخارج سنگینی این وظیفه را انجام میدهد آن روزنامهها همین عمل را بدون خرج انجام میدهند پس دولت باید تشویق کند روزنامهها را دولت باید بروزنامهها کمک کند دولت باید روزنامهها را پشتیبان خودش بداند برای اینکه نواقص را بگویند تا رفع شود نه اینکه اگر فرضاً در یک محلی از بیآبی سوختند. اگر روزنامهها بنویسند که آقای شهردار فلان محله تهران از بیآبی سوخت فوری بگویند توهین کردهاست (نخستوزیر - بنویسند) آخر اگر بنویسند ممکن است بگویند این توهین بشهرداری است اگر گفتند بلدیه یک محلة شهر را تاریک گذاردهاست اگر گفتند بعد از بیست روز سیروز چهل روز سرشماری بالاخره الان هزاران اشخاص در شهر گرسنه و بی نان هستند این توهین به اداره آمار است (نخستوزیر - اینطور نیست آقا) بنابراین نمیتواند اینها را بنویسد بگذارید جرائد آزاد باشد در قسمت توهین و ناسزا در قسمت اول ماده که مینویسد ناسزا و هتک احترام و کسر اعتبارات اشخاص تا این جا بنده موافقم ولی قسمت دیگر.
و مطلقاً هر گونه تحقیر و تخفیف یک نفر مأمور جزء یا سر تحصیلدار فلان بلوک ابرقو رفت یک تعدی کرد و بجای اینکه مازاد گندم فلان جا را بدولت تحویل بدهد فلان مقدارش را فروخت برای خودش دیگر نمیتوانند بنویسند برای اینکه تحقیر است و مستوجب مجازاتهائی است مستلزم یکسال حبس است این راه را باز نگذارید برای اینکه مردمان بد عمل و آن کسانی که از موقعیت همیشه سوء استفاده کردهاند ما دست آنها را باز میگذاریم برای اینکه اگر در سابق یک ترس و بیمی داشتند که مبادا فلان روزنامه برداشت نوشت در این محل که بنده هستم آبله مثل برگ درخت بچههای مردم را میکشد و سرم آبله نیست فوراً میگویند به اداره بهداری توهین کردهاند (نخست وزیر - بنویسند آقا) مثلا برداشت نوشت در آذربایجان آبله مردم را کشت و سرم نفرستادند (مصدق جهانشاهی - آذربایجان نیست) آقای جهانشاهی خدا نکند در آذربایجان چنین خبری باشد من بر فرض مثال عرض میکنم مقصودم این نبود که در آذربایجان خبری شده بطور مثال عرض کردم این عبارت کشدار آخر ملاحظه بفرمائید هتک شرف نباید بکند خوب روزنامه باید قلمش پاک و عفیف و بیغرض باشد و بینظر باشد و هتک شرف نکند بیاحترامی نکند ناسزا نگوید ولی اگر به یکنفر اجازه بدهند بکند وبه یکنفر هم اجازه ندهند که یک نقطه ضعفی که در جای دولت هست بگوید یک چیزی را یادم آمد در سه چهار روز قبل خدمت آقای نخستوزیر عرض کردم مردم بوشهر از گرسنگی میمیرند جنازهها توی کوچهها افتادهاست فرمودند دستور دادیم برنج بفرستند خیلی من امیدوار شدم که عجالتاً تا چند روزی بخور و نمیری بآنها خواهد رسید به انبیا و اولیا دیشب کاغذ داشتم که هشتاد تن برنج بردند بشیراز و بعد از بیست روز معلوم شده که در خود شیراز برنجها را فروختهاند تازه مأمورین را گرفتهاند حبس کردهاند و تشفی قلب ما تنها این است که آنها را گرفتهاند حبس کردهاند و تشفی قلب ما تنها این است که آنها را گرفتهاند حبس کردهاند خوب دیگر ما نمیتوانیم یک همچو تلگرافی را در روزنامه چاپ کنیم شما نمیتوانید مطلع باشید که آن مردمی که دور از مرکز چشمشان بدست مجلس شورای ملی است و بدست دولت است چه بحالشان میگذرد شما دیگر نمیتوانید اطلاع داشته باشید که این مأمور که باید هشتاد تن برنج برای مردمان گرسنه ببرد بردهاست فروختهاست برای خودش یک وقتی که مطبوعات در مضیقه و در فشار بودند اداره سانسور برایشان درست کردند همین اداره نامهنگاری که چنانچه همه مطلع هستند این اداره در نهایت شدت مطبوعات را زیر فشار گذاشت حتی اسم کسی را نمیگذاشت بنویسند (مشاور - خیر آقا اینطور نبود) اجازه بدهید آقا شماها نماینده ملت هستید اینها درد دل ملت است ملاحظه فرمودید که همه دفترهاشان را بستند و جمع کردند و گذاشتند برای روزهای آزادی برای اینکه آنقدر مته به خشخاش میگذاشتند در اداره نامهنگاری که الان این که عرض میکنم سندش در اداره روزنامه کوشش هست در ضمن یک شرحی که نوشته بودند این شعر گنجانده بودند که (رضا بداده بده وز جبین گره بگشا) مامور سانسور که چشمش به این نام افتاده بود و نام رضا را دیده بود روی نام رضا خط قرمز کشیده بود و بجایش نوشته بود حسن بداده بده وز جبین گرهبگشا (خند نمایندگان) ملاحظه بفرمائید آقای نخست وزیر مطبوعات دورههائی گذراندند که حقیقه سخت بود آقای اقبال رضا را زده بود بجایش نوشته بود حسن بداده بده یک همچو دورانی را مطبوعات طی کردند از شهریور باینطرف که آن رح آزادی دمیده شد بنده هم تأسف میخوردم که بعضی از جرائد آنطور کرند و با شما هم همعقیده هستم اما شما هم باید گذشت داشته باشید دسول اکرم صلالله علیه و آله میفرماید خوبهاشانرا برای خدا بخواهید بدهاشان را برای ما (مشار - خد پدرشان را بیامرزد برسول اکرم هم وقعی نگذاردند) شما از نظر مقام ارجمندی که دارید از نظر مقام شامخی که دارید باید با نظر عفو و اغماض اینها را نگاه کنید اگر بشما خدای نخواسته یک ناسزائی گفتند من از طرف آنها پوزش میخواهم ولی بیائید این اصل کلی را اعمال کنید مطبوعات خدمتگذار مملکت هستند بنده مطبوعات خبو را عرض میکنم مطبوعات میتوانند یک مقاله بنویسند و هزرجور خدمت بکنند آنوقت در خلال آن سطور هم ممکن است یک چیزی بکسی خوش نیاید آنوقت بگویند هتک احترام از فلان کس شدهاست که مثلاً فلان مأمور برنج را در شیراز فروخته و نگذاشتهاست به بوشهر برسد آنوقت ناشر آن روزنامه که روزنامه را میآورد در خانه اشخاص میدهد او را هم میخواهید حبس کنید فرض کنید یک تلگرافی از بوشهر آمدهاست صاحیب تلگذاف و امضا کنندگان تلگراف نویسنده هستند بعلاوه ناشر و نوسینده هر سه را تعقیب میکنید بنده تعجب میکنم مجلس شورایملی توجه بفرمایند اگر حقیقه این برنج را برد در شیراز فروخت و حمل نکرد باری مردم گرسنه آنجا این مأمور باید مجازات شود نه اینکه هم ناشر و هم نویسنده رو هر سه این بر خلاف عدالت است بر خلاف انص۳اف است آنهم از هشت روز تا یکسال حبس آنهم بنظر دادگاه گذاشتن این خیلی زیاد است عرض کنممطبوعات برای دولت میتوانند یک مفتش بیخرجی باشند که خوب انجام وظیفه بکنند و اصلفاحات را نشان بدهند و از این بیترتیبی مامورین گزارش بشما بدهند بنده در نتیجه بیست سال زندگی روزنامه نویسی چیزها دیدهام و چیزها دارم افسوس میخورم که جایش در مجلس شورای ملی نیست ولی یک وقتی ممکن است که بنده اینها را منتشر کنم که چه بیعدالتیهائی در ولایات و در نقاط دور دست بمردم میشود و تنها راهی که دارند یک تلگرافی هم بیکی دو تا روزنامه و در این مقام دادخواهی بکنند و از آقایان نمایندگان استرحام میکنند که آقایان اینطور بما ظلم کردهاند حالا آقایان چرا آنقدر عصبانی هستید چرا بعضی از رفقای عزیز من برای یک نیش کوچکی آنقدر عصبانی هستند به انبیا و اولیا قسم است که قلمهای پاک هیچوقت منظوری ندارند و خدمتگذار هستند چرا میخواهید این عمل را بکنید که نویسنده و ناشر را تحت تعقیب قرار بدهید ناشر و مدیر که گناهی نکردهاست همیشه مرتکب را باید در نظر گرفت (افشار - پیشنهاد بدهید) بله بنده پیشنهاد میکنم ولی منظورم این است که زبان ملت را نباید بست این عمل یک راکسیونی خواهد داشت و عکسالعمل خواهد داشت و برای دوره سیزده که تا امروز خدمات مهمی کرده و بخوبی انجام وظیفه کردهاست که از هر جهت بهترین دورههای مجلس شورای ملی بودهاست بعقیده بنده پسندیده نیست که یک چنین قانونی را برعلیه مطبوعات بگذارند
وزیر کشور - بنده سه کلمه توضیح مدیهم خیلی مختصر چنانچه روز گذشته توضیح دادم این عین ماده ۳۴ سابق است با همان کلمات و جملات سابق بنده قرائت میکنم (هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات شخصیه افراد یا هیئت مادامی که مرتکب از ثبوت آن عاجز باشد و مطلقا هر گونه تخفیف و تحقیر خواه بمعنی خواه باشد خواه بالفاظ نالایق مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود. تعیین مجازات نشده (بعضی از نمایندگان - مواد بعد معین میکند) اگر میزان مجازات منظور آقایان است میزان را هم بهیچوجه اضافه نکردهایم در قانون مطبوعات که در سابق گذشته مجازات را تا پنجسال معین کرده ولی در این ماده معین نکرده در ماده بعدش برای توهین و ناسزا نسبت به انجمنهای ایالتی و ولایتی از یک روز تا هشت روز گذاشتهاست عین آن مدتی که در قانون سابق بوده این جا گذاردهایم و چیزی نسبت بقانون سابق اضافه نشده اما اینکه آقای صفوی نگرانی داشتند که ممکن است ما یک روزی توی روزنامه یک خبری بنویسیم که تحقیر باشد برای کسی الفاظ یک معنائی دارد توهین یک معنائی دارد ناسزا یک معنائی دارد مثلاً اگر راجع به آب فلان محل نوشتند این تحقیر نیست البته شما نمیتوانید بنویسید که فلان کس دزدی کردهاست و البته قهراً این آدمی که میخواهد یک چنین چیزی را بنویسد بایستی یک تحقیقاتی کرده باشد آیا ممکن است بنویسد فلان استاندار دزدیدهاست این را بدون تحقیق باید گفت؟ مثلاً قضیه برنج بوشهر را البته باید بنویسند با نهایت صراحت که این برنجی که دولت تخصیص دادهاست به بوشهر از بین رفتهاست هیچ ممکن است تعقیب نکنند اما اگر بدون مطالعه نوشت که فلان استاندار دزدی کردهاست و اینطور نباشد این باید تعقیب شود چرا بایستی که بدون تحقیق نوشته باشد که بعد دچار زحمت شود و همینها بودهاست تاکنون که باین جا رسیدهاست ممکن است یک خبری برسد به آقای صفوی بدون اینکه معلوم شد صحیح بودهاست یا خیر بنویسند این البته مسئولیت دارد ولی وقتی که تحقیق کردند و خبر صحیح بود البته یک همچو خبری را هر کس حق دارد بمدعی العموم بگوید اگر مدعیالعموم ندارد اما اشکال دیگری که برایشان پیدا شده که نوشته شدهاست محرک. نویسنده. ناشر ملاحظه بفرمائید در تمام دنیا در تمام جرائد یک مباشر اصلی دارد یک معاونی دارد و بموجب قانون مجازات عمومی همیشه محرک و کسانی که معاونت در جرم میکنند اینها هم تعقیب باید بشوند الآن هستند در این شهر که در یک گوشة نشستهاند و بچههای کوچک را میفرستند بروند دزدی کنند این محرک مسئولیت ندارد؟ تمام مسئولیت روی دوش محرک است یک کس دیگری از این بچه اسباب دزدی را میگیرد و میبرد بازار و میفروشد این مسئولیت ندارد آنچه هم که در این جا نوشته شدهاست از اصول مسلمه قانونی است و هیچ انحرافی نشدهاست.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
مسعودی - بنده مخالفم با کفایت مذاکرات (جمعی از نمایندگان - رأی رأی)
رئیس- رأی میگیریم بکفایت مذاکرات موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادها خوانده میشود)
پیشنهاد آقای نقابت:
در صورتیکه نویسنده یا مدیر روزنامه بتواند از عهده اثبات نسبتی که دادهاست برآید از مجازات معاف خواهد شد.
وزیر فرهنگ - این پیشنهاد را دولت قبول میکند.
نقابت- بنده خوشوقتم که دولت قبول کردند پیشنهاد بنده را.
پیشنهاد آقای منشور:
پیشنهاد میشود به آخر ماده دو افزوده شود در دادگاه جنائی رسیدگی شود.
منشور- آقای وزیر کشور تذکر دادند این قانون چیزی از آن قانون سابق نکاستهاست و چیزی اضافه نکردهاست و بنده تصدیق میکنم و با مراجعة بقوانین سابق بنده دیدم چیزی اضافه نشدهاست و فقط همان ماده اول است و بنده از موافقین این لایحه هستم و قبلاً هم خدمت آقای نخستوزیر شخصاً عرض کردم که بایستی روزنامهها محدود باشد و این موافقت برای این است که هر کس نباید در روزنامه هر چه دلش خواست بنویسد اما این محدودیت هم باید طوری باشد که از آنطرف هم هیچ نتوانند چیز بنویسند از آنطرف مسئله مجازات این مجازاتی که در اینجا معین شده برای روزنامه یک چیز فوقالعاده زیادی است (نخست وزیر - از هشت روز است) بله از هشت روز تا سه سال وقتی که موضوع در یک محکمة کوچکتر مطرح میشود که قاضی آنقدر دارای تجربه نیست این خیال میکند که اگر مجازات را ببرد روی هشت روز تا یکماه یا دو ماه این عدم انجام وظیفه کردهاست میرود روی یکسال و دو سال باضافه سابقاً مطابق قانون هیئت منصفه ولی اگر مواردی بود که محتاج نبود هیئت منصفه حاضر شوند و آن موقعی بود که توهین باشخاص میوشد که مربوط بمقامشان نباشد ولی بنده معقتقدم که اگر موضوع بمحکمه جنادی نرود و بمحکمه جنحه بورد قاضی رسیدگی کند و با کمال عجله رسیدگی کند اینجا یک نگرانیهائی پیش خواهد آمد که تصور شود قاضی ممکن است سرسری رسیدگی بکند و البته وقتیکه در محکمه رفت و ثابت کرد تبرئه خواهد شد بنابراین آنچه که از هشت روز مجازات دارد بایستی بمحکمه جنحه برود ولی وقتیکه تجاوز کرد شاید تا سه سال هم باید بمحکمه جنائی بورد و اینکه در اینجا نوشته شده بر خلاف اصل است.
رئیس- خطاب به اقای وزیر فرهنگ - پیشنها آقای نقابت را قبول کردید؟
وزیر فرهنگ - بقدری واضح و روشن است که لازم بذکر نیست و مسلم است.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای منشور موافقین برخیزند (تصویب شد).
پیشنهاد آقای نراقی:
پیشنهاد میکنم د رماده دو در سطر سوم پس از جمله: هر گونه تخفیف و تحقیر نسبت بآنها این عبارت در پرانتز نوشته شود (در صورتیکه صرفاً مربوط بزندگی شخصی و خصوصی و سیاسی آنها نداشته باشد که در آنحال رسیدگی با حضور هیئت منصفه بعمل خواهد آمد)
نراقی - در قانون اساسی تصریح شدهاست که جرائم مطبوعات و سیاسی با حقضور هیئت منصفه باید رسیدگی بعمل آید در اینجا میخواهند بموجب این قانون یک ماده که تصویب شدهاست در سابق یک مقداری از جرائم را میخواهند از آن زمره خارج کنند و با حضور هیئت منصفه قرار ندهند و یک محکمه کوچکتری برای او قائل شوند این اصولاً صحیح نیست در قانون اساسی بطور کلی نشوته شدهاست که جرائم مطبوعات باید در حضور هیئت منصفه باشد حالا نظر آقایان این است که بعضی از این اتهامات که جنبة سیاسی و عمومی ندارد باید در محکمه عادی رسیدگی شود بنده عرضی ندارم و موافقت میکنم ولی تا آن حدی که توهین و حمله بشخصیت اشخاص شده باشد یعنی بیک شخصی بگویند تو در زندگی خصوصی خودت مرتکب این خبطها شدههای یا یان معایب از تو سرزدهاست البته این رد دادگاههای جنحه رسیدگی خواهد شد اما بیک فردی اگر گفتند که تواز وضعیت اداری خودت سوء استفاده کردهای و تجاوز کردی دیگر اینرا نمیشود به این دادگاه کوچک مراجعه شود و رسیدگی شود اگر حمله بزندگانی شخصی و حقوقی شده باشد طبق این قانون مانع نیست که رسیدگی شود در محکمه عادی جنحه اما اگز از نقطه نظر اداری و سیاسی حمله شده باشد که آن شخص از مقام سیاسی و اداری خودش سوء استفاده کرده اینرا ننمیشود احاله داد بهمین دادگاهها بیک محکمه ساده کوچکی که یک نفر در آنجا قضاوت میکند در آنموقع لازم است که افکار و احساسات ملت ایران بوسیله هیئت منصفه در آنجا دخالت بکند این است که بنده پیشنهاد کردم بعد از جلمه هر گونه تخفیف و تحقیر نسبت به آنها این عبارت توی پرانتز نوشته شود: در صورتیکه صرفاُمربوط بزندگی شخصی و خصوصی آنها نداشته باشد در اینصورت باید در دادگاه جنحه رسیدگی شود و این اتهامات بستگی با موقعیت سیاسی و اداری آنها نداشته باشد که در آنحال با حضور هیئت منصفه طبق قانون اساسی باید بعمل بیاید این است که از آقایان استدعا میکنم با این پیشنهاد موافقت بفرمایند والا با گذشتن این قانون هر نوع حملة به آقایان نمایندگان یا کسان دیگری که متصدی مقامات بزرگ سیاسی و اداری هستند بشود میکشند بمحکمه ساده جنحه و آن اصل قانون اساسی و آن منظوری که در قانون اساسی است که باید احساسات عامه در اینموقع دخالت بکند این از بین خواهد رفت
امیر تیمور - بنده با پیشنهاد آقای نراقی مخالفم و تصور میکنم که منظور نماینده محترم آقای نراقی کاملاً حاصل است که آن اصل قانون اساسی سرجای خودش محفوظ است و هیئت منصفه تشکیل میشود و ما نمیتوانیم ملغی کنیم و این قانون بقوت خودش باقی است و قانون مطبوعات و قانون هیئت منصفه سر جای خودش باقی است البته آن جرائم خاصی که مطابق قانون مطبوعات باید با حضور هیئت منصفه باشد همینطور هم عمل خواهد شد بنابراین منظور حاصل است و استدعا میکنم پیشنهاد خودتان را مسترد بفرمائید.
نراقی - در صورتیکه دولت توضیح بدهد استرداد میکنم
امیرتیمور - دولت توضیح ندارد بدهد قانون اساسی که ملغی نمیشود آن جرائمی که باید برود به هیئت منصفه خواهد رفت و استدعا میکنم که این پیشنهاد را مسترد بفرمایند.
رئیس- آقایانیکه با پیشنهاد آقای نراقی موافقند قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند) تصویب نشد.
نراقی - خطاب بوزیر فرهنگ آقا شما مسامحه میکنید در توضیح دادن
پیشنهاد آقای مخبر فرهمند
امتیاز روزنامه را که قبل از این تاریخ کسی داشته تا وقتی که بعد از تصویب این قانون باو داده نشده دیگری بنام آن روزنامه حق گرفتن امتیاز آنرا نخواهد داشت.
مخبر فرهمند - در اطراف اینموضوع بحث و مذاکره زیاد شدهاست و بعقیده بنده توضیح خیلی بیش از اینها لازم بودهاست برای اینکه همینطوری که گفته شد قانون مطبوعات در واقع یک قانون اساسی است ما مطلب را روی سطح و وضعیت فعلی مطبوعات نگاه میکنیم فرض بفرمائید اگر یک روزنامه بیک نفراهانتی کردهاست ما قضاوت را میبریم روی آن نویسنده و آن شخص و حال اینکه مطلب اینطور نیست مجلس شورای ملی باید قانونی بگذارند برای مطبوعات کشور بایستی بطوری در اطراف این قضیه مطالعه شود که هیچگونه نظری در کار نباشد ما همینطوری میخواهیم قانون بگذرانیم بنده عقیدهام این است که روزنامههای ما باید طوری باشد که اگر در جامعه روزنامههای دنیا بگذارند برای ما یک مقام پستی را قائل نشوند برای اینکه روزنامه نماینده افکار و رشد سیاسی یک ملتی است همینطور هم بایستی که در قانونگذاری این نظر تأمین شود و نگویند قانونی برای مطبوعات مملکت وضع میشود آنوقت در اطرافش دقت میکنند که نگویند مجلس روی احساسات رفت یا دولت یک نظریات خاصی داشت بنابراین ملاحظه بفرمائید اگر همان روز الو به قید یک فوریت تصویب شده بود و بکمیسیون میرفت در روز بعد از کمیسیون آمده بود و تصویب میشد آن عمل نشد و سه روز گذشتهاست و امروز به تصویب میرسد در صورتی که ممکن بود همان دیروز بتصویب برسد و کسی هم مخالفتی نکرده باشد و وقت مجلس و دولت هم که بایستی صرف کارهای دیگری بشود گرفته نشده باشد ما عجله و شتاب کردیم و مطلب همینطور ماند و وقت هم زیاد گرفته شد.
فرخ - ماده ۶۳:
یک اشکال دیگر هم اینجا است که مجال صحبت داده نمیشود در مجلس هی گفته میشود ماده ۶۳ ماده ۶۳ (خطاب بآقای فرخ) آقا ماده ۶۳ برای بندهاست (فرخ - برای همهاست) بایستی مطالب گفته شود مجلس شورای ملی برای بحث و مذاکرهاست بنده تصور میکنم که این شتاب و عجله بعد از گذشتن قانون و بعدها برای خود آقایان پشیمانی بیاورد
و بنده تبصرة پیشنهاد کردم که آن آقایانی که امتیاز روزنامة را قبل از این تاریخ داشتهاند دیگری بنام آن روزنامه حق گرفتن آن امتیاز را نخواهد داشت برای انکه دارای ارزش است و این را نمیشود از او گرفت بنده پیشنهاد کردم که این امتیاز را بکسی دیگر نمیتوانند بدهند تا وقتی که آن صاحب از حق خودش صرفنظر نگند بدیگری بدهند و اگر کس دیگری آمد و خواست امتیازش را بگیرد و آن شرایط درش ملحوظ بود بنام دیگری بهش روزنامه بدهند نه یک نامی که بنده سالها برای خودم اتخاذ کردهام (طباطبائی - همینطور هم هست آقا)
رئیس- رای گرفته میشود به پیشنهاد آقای مخبر فرهمند موافقین برخیزند (عدةبرخاستند) تصویب نشد.
پیشنهاد آقای مسعودی.
دولت حق ندارد هیچیک از مجلات و روزنامهها را قبل از صدور رأی محکمه توقیف نماید.
مسعودی - عرض میکنم این مطلب البته بایستی مورد توجه آقایان باشد که فوقالعاده تحت تأثیر و احساسات واقع نشوند البته آقایان توجه کردهاند باینکه زیاد در این مورد بحص شد و مذاکره شد و در این دو جلسه دیده میوشد آقایان خیلی موضوع را اهمیت میدهند و نسبت بمطبوعات با یک نظر خیلی بد بینی (نخست وزیر اینطور نیست - اینطور نیست) نگاه میکنند بهمین جه عرض میکنم آقایان توجه داشته باشند که یک قانونی را میخواهند بتصویب برسانند باید با کمال متانت و آرامش بدون در نظر گرفتن چیزهای خصوصی و شخصی باشد بنده تصور میکنم که یک قسمت از مذاکرات این دو روزه بواسطه احساساتی است که خود آقایان از نقطه نظر یک قسمت از روزنامهها این احساسات را پیدا کردهاند (یکی از نمایندگان - اینطور نیست - اینطور نیست)چرا همین است بهمین است بهمین است بهمین دلیلی که الان ملاحظه میفرمائید دارید این قانون شدید را موافقت میفرمائید و میگذرد والا همینطور که آقای وزیر کشور توضیح دادند خود آقای وزیر کشور میفرمایند که ما در این ماده دوم هیچ چیز تازه نیاوردهایم بنده از خودشان سؤال میکنم که اگر چیز تازه نیاوردهاند این پیشنهادشان برای چه بود؟ خود آقای وزیر کشور میفرمایند که تمام اینها در قوانین ما بود بنده بایشان میگویم که چرا تا حالا عمل نکردند؟ نسبت به هتک احترامات و حیثیت و شرف اشخاص اگر اهانتی شدهاست چرا جلوگیری نشده است؟ پس دولتها در هر مورد در این مورد بخصوص نظرشان برود روی مطبوعات گذشته که مطبوعات گذشته نسبت به بعضی یک حرفهائی میزدند و عامة مطبوعات با نباید یکنواخت در نظر گرفت باید توجه داشته باشند که بعضی مطبوعات خوب هم بودهاست البته موضوع مطبوعات یک موضوع مقدسی است مطبوعات را با مجلس کاملاً رعایت بکنند و متوجه باشند که این دو قوره بایستی با هم کار بکنند حالا مطابق این پیشنهاد بنده دولت حق ندارد قبل از صدور رأی محکمه روزنامه را توفیق نماید این البته ممکن است واضح باشد ولی اگر دولت تأیید کرد که قبل از صدور حکم محکمه حق ندارد توقیف بکند نظر بنده تذمین میشود والا اگذ غیر از این است خواهش میکنم رأی بگیرند.
وزیر کشور - اینجا آقای مسعودی گفتند که اگر تغییری در قانون سابق داده نشده چرا این لایحهای را داده آند متأسفانه توضیحات بنده را لطف نفرمودند بنده عرض کردم در قانون سابق عین این مواد هست منتهی راجع به مجازات فقط مینویسد سیاست خواهد شد و مجازات تعیین نکردهاست (مسعودی - در مواد دیگر دارید)اگر قاضی بخواهد مجاغزات تعیین کند و رأی بدهد نمیتواند مجازات ماده دیگر را باین ماده بچسباند بنابراین تصوبر میکنم با تنظیم این ماده تمام عقاید تأمین ایت چون در ان ماده سابق نوشتهاست سیاست خواهد شد و میزان مجازات تعیین نشدهاست و اینجا میزان مجازات تعیین شده اما نسبت به پیشنهادشان فرمودند در این ماده اضافه بشود با پیشنهاد ایشان نمیتوانم موافقت کنم چرا برای اینکه این ماده را که پیشنهاد کردند مخالف یک قسمت از قانون مطبوعات سابق است اگر اجازه میفرمائید که آن مواد را بنده انیجا یکی یکی برای آقایان بخوانم. (بعضی از نمایندگان - خیر رأی گرفته شود).
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای مسعودی موافقین برخیزند (عدة کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای صفوی خوانده میشود:
در ماده دوم پیشنهاد میکنم نوشته شود: نویسنده در صورتیکه بدون امضاء باشد مدیر روزنامه.
رئیس- آقای صفوی.
صفوی- عرض کنم بطوریکه بنده قبلاً مفصل در عرایضم عرض کردم این جا در ماده دوم نوشته شدهاست که بدون هیچگونه تخفیف نویسنده محرک و ناشر شامل هر سه نفر خواهد بود ممکن است ناشر چند نفر باشد و شامل همه باشد و یک مطلبی باشد که نویسنده بامضای خودش نوشتهاست این برخلاف اصل است و عدالت که دیگران را بگیرند بعقیده بنده یک کسی وقتی یک مطبی را بیک کسی که نوشتهاست اگر بیامضاء بود یا امضاء مستعار داشت آنوقت مدیر روزنامه مسئول است و الا ناشر و محرک خیلی مشکل است پیدا کردنش پیدا کردن محرک ممکن است دچار زحمت بکند ممکن است بیست نفر سی نفر باشند پس پیشنهاد بنده این است که اگر امضاء مسئول است اگر امضاء نداشت مدیر روزنامه مسئول است.
جمعی از نمایندگان - رأی رأی
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای صفوی موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
پیشنهاد دیگر
طوسی - پیشنهاد عده ۱۹ نفر از آقایان - اعتبار - نیکپور - فیاض - مؤید ثابتی - دکتر ضیاء - فرشی - ذوالقدر خلاصه ۱۹ نفر:
پیشنهاد میکنیم به آخر ماده ۲ شرح زیر افزوده شود:
در مدتی که روزنامه یا مجله تحت تعقیب واقع میشود آن روزنامه یا مجله یا جرائد دیگر نمیتوانند نسبت به شاکی یا محکمه که موضوع در آن مطرح است تا خاتمه محاکمه و اعلام رأی هیچگونه نگارشی در روزنامه خود چه برله و چه بر علیه داشته باشند و چنانچه تخلف نمایند آن روزنامه و مجله قبل از صدور حکم محکمه توقیف میشود
رئیس- آقای اعتبار
اعتبار - اساساً بنده خیال میکنم این جا تمام آقایانی که موافق هستند با این لایحه حقیقت موافق ضمنی و موافق قطعی جراید هستند موافق پیشرفت مطبوعات هستند تصور نباید بشود به اینکه هر پیشنهادیکه آقایان بنام مخالف با آن لایحه رأی نمیدهند حقیقت اینها نظر مخالفتی نسبت بمطبوعات دارند اینطور نیست (صحیح است) بلکه ما و آقایان دیگری که ما با این لایحه موافقت میکنیم همه این نظر را داریم که مطبوعات دارای یک مقامی باشد که حقیقت باید و شاید دارا باشد (صحیح است) و اما این پیشنهاد بنده و یک عده از آقایان البته باز هم روی اینکه راجع بمطبوعات وقتی که شکایتی شد از طرف یک نفر مدعی خصوصی و موضوع رفت به محکمه و آن روزنامه یا جرائد دیگر رویة بیطرفی را حفظ کنند و نسبت بآن شخص شاکی تا روز اعلام رأی یا بهمین طور نسبت به محکمه رویة بیطرفی و سکوت را اختیار کنند این بنظر بنده باز هم یک کمکی است بآن نظر و به آن رویهای که آقایان گرفتهاند نسبت بمطبوعات که باید رویة بیطرفی اتخاذ بشود و حقیقت آنطوری که باید و شاید از آن نظری که هست رسیدگی بشود (طباطبائی - مقصود شما چیست آقا) مقصود ما این است که موقعی که یکنفر شاکی از یک روزنامهای شکایت میکند بمحکمه آن روزنامه بایستی سکوت اختیار کند نسبت بشاکی و نسبت به محکمة که موضوع در آنجا مطرح است و هیچگونه رویهای را برخلاف آن اتخاذ نکند تعقیب نکند فحش ندهد تا وقتی که محکمه با یک حال بیطرفی بتواند نتیجه رأی را اعلام بکند عرض کنم که برای شاکی چیزی نیست جز یک عرضحال که عرضحالش را به محکمه ولی برای رزنامه همان حربه در دستش است همان حربة که مورد و شکایت مردم است او در دستش است هیچ اشکال ندارد از فردا باز هم شروع میکند آنچه را هم که نگفتهاست باز در فردا میگوید (طباطبائی خوب باز هم فردا به محکمه میرود) اگر ما برای هر جرم یک دفعه محکمهرا قائل بشویم حق بجانب آقا بود ولی نظر ما این بود که آن محکمه در موضوع این شکایت شاکی تحت تأثیر واقع نشود و آن شاکی بتواند بکار خود موفق شود.
وزیر فرهنگ - نظر باینکه محکمه اگر بیطرف باشد و تحت تأثیر واقع نشود بهتر میتواند رسیدگی بکند دولت هم با این پیشنهاد موافق است.
عده از نمایندگان - مخالفیم
نقابت- بنده با این پیشنهاد مخالفم.
رئیس- بفرمائید.
نقابت- بنده متأسفانه با این پیشنهاد مخالفم توجه بفرمائید یک محاکمة در مطرح است
صفوی- خبرش را هم میگویند در روزنامه ننویسند یعنی چه؟
نقابت- آقای صفوی اجازه بدهید من که با شما موافقم یک قدری صبر کنید.
این قضیه در محکمة مطرح است این محکمه ممکن است درش محاکمه مختاری باشد ممکن است محاکمه قبل عمده باشد ممکن است محکمه برای رسیدگی باختلاس باشد ممکن است محاکمه کوچلو افرتاء نسبت به یک اشخاصی باشد محاکمه فرق خواهد داشت که انتشار بدهد و اظهار عقیده کند میفرمائید که آنها بدخواهند نوشت اگر آنها هم بد نوشتند از آنها هم شکایت میکنند بنابراین چرا باید محدود کرد این کار خوبی نیست آقا و همانطور که بنده عرض کردم نباید زیاد تشدید کرد این یک تشدیدی است از طرف نمایندگان محترم نسبت به لایحه و خواهش میکنم پس بگیرند تأثیری هم ندارد. (بعضی از نمایندگان - رأی - رأی).
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد این آقایان موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.
چند نفر از نمایندگان - چطور؟
هاشمی- ۳۹ نفر رأی دادند عده هم نود و چهار نفر است.
رئیس- اکثریت نیست. تصویب نشد پیشنهاد آقای اوحدی:
مجازات حبس از هشت روز تا شش ماه و مجازات نقدی از پانصد ریال تا پنجاه هزار ریال معین گردد.
اوحدی - عرض میکنم که با نظر اختصاری که دارم همینقدر عرض میکنم که اگر در قانون اساسی قوارا به سه قسمت منقسم نکرده بود و قوة اول و دوم و سوم را تشخیص نداده بود بعقیده بنده مطبوعات قوة او و دوم و سوم را تشخیص نداده بود بعقیده بنده مطبوعات قوة دوم بود این راعرض کردم که عقیده بنده برای آنهائی که میگوید ما قسمت خوردهایم بدانند که بنده هم طرفدار مطبوعات هستم و این قانون هم مخالفت با مطبوعات نیست که دولت به مجلسآوردهاست (صحیح است) این قانونی را که دولت آوردهاست مخالفت است با نویسندگان رذل و پست فطرت و وطنفروش (صحیح است) (نوبخت - اینطور نیست آقا) اینرا برای آنها آوردهاست نه برای ضدیت با مطبوعات نه برای اختناق مطبوعات نه برای خراب کردن مطبوعات برای اینها نیست(صحیح است) این اشتباه است باین جههاست که مجلس و اکثریت مجلس با این لایحه موافق است در صورتیکه همه آزادی خواهد هستند همه بقرآن قسم خوردهاند همه وطن خواهند و همه استقلال وطن را میخواهند و محترم میدانند (صحیح است) بنده فقط پیشنهاد کردهام که اینمجازات تخفیف پیدا کند این خیلی مهم نیست از هشت روز تا یکسال بنده تقاضا کردهام از هشت روز تا شش ماه بشود. مجازات نقدی که از هزار ریال تا صدر هزار است من تقضا کردم از پانصد ریال تا پنجاه هزار ریال باشد چون پائینبیاورید بهتر است اگر این موافقت بشود تصور میکنم ضرر و زیانی بجائی نداشته باشد ممکن است یکنفر روزنامهنگار یک مرتبه اشتباهآً یا سهواً تحقیری کرد مورد محاکمه و محکومیت واقع شد انصاف نیست یک سال برای خاطر یک تحقیر حبس شود در ماده دوم این قانون هست این را صریحاً میگویم این در تمام قوانین سابقه بودهاست جا هست در قانون سابق مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقیر مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود پس اینکه مورد استعجاب بعضی از آقایان شده بود خیلی هم مورد استعجاب نباشد و این صریحا در مواد قانون سابق نوشته شدهاست و هست و اسباب اشکال نخواهد بود دولت هم در اینجا نظر خاصی برای آوردن این قسمتها ندارد و حالا اگر آقای وزیر فرهنگ موافقت میکنند با آن تخفیف دیگر گفتگوئی نشود و رأی گرفته بشود و مذاکرات هم کافی است و بنده هم بنظریه خودم باقی خواهم بود.
وزیر فرهنگ - بنده بنظر مجلس واگذار میکنم.
طالش خان- یک مرتبه دیگر خوانده شود: (مجدداً خوانده شد)
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای اوحدی موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد تبصره پیشنهادی آقای انوار:
تبصره ذیل را پیشنهد میکنم: مطبوعاتی که در تحت محاکمه واقع میگردند مادامیکه رأی محکمه باجراء نرسیده هیچیک از مطبوعات مرکز یا شهرستانها نمیتوانند در این موضوع چیزی نگارش دهند در صورت تخلف یکسال توقیف خواهند شد
هاشمی- رد شدهاست آقا این پیشنهاد
رئیس- آقای انوار
انوار - اولا بنده خیل ی باختصار عرض میکنم یک موضوعی را ناچارم خدمت آقایان عرض کنم که بعضی از آقایان خیال میکنند که ما در حال عصبانیت بودیم خدا شاهد است هیچوقت ما عصبانی نیستیم و بهمان حالتی که بودیم هستیم با کمال خونسری آمدیم این رأی را دادیم پس این را تصور نکنند مخصوصاً آقای صفوی که سالهاست من بایشان ارادت دارم و نظری ندارم خدا شاهد است مقصود اصلاح است ولی یک مطلبی را خواستم بنده عرض کنم که کمکم دارد نظامنامه بواسطه عدم توجه از بین میرود این پیشنهادی که آقای اعتبار و چند نفر دیگر داده بودند این را دولت قبول کرد دولت که قبول کرد جزء ماده میشود و بعد از آنکه جزء ماده شد اگر کسی مخالف است تقاضای تجزیه میکند مطابق ماده ۹۹ نظامنامه که بجزء اول رای داده بشود و جزء ثانی هم بعد رای داده بشود خواستم توجه بدهم مجلس را باینکه چون دولت این پینشنهاد را قبول کرد این جزء ماده واقع شد زیرا دولت قبول کرد چون پیشنهاد در مجلس مورد قبول واقع شدهاست و دولت قبول کرده آقایانی که مخالف هستند در موقعی که رای داده میشود بماده تقاضای تجزیه میکنند اگر جزء اول رأی داده میشود قبول است جزء ثانی را اگر رای ندادند رد میشود این است برای خاطر اینکه این شبهه از میان برود من آن عبارت را تغییر دادم و نوشتم اعم از اینکه مطبوعات مرکز باشد یا شهرستانها در مرکز یک روزنامهای منتشر میکنند رفت بمحاکمه در اینجا منتشر نکنند در جای دیگر منتشر بکنند این نمیشود این است که بنده پیشنهاد کردم مادامیکه این روزنامه در تحت محاکمهاست در مرکز و شهرستانها بحث از این نشود تا اینکه محکمه آزادانه رای خودش را بدهد آنوقت هر چه میل دارند بنویسند بنابراین تخلف هم اگر روزنامه بکند از این حکم یکسال توقیف میشود اینهم پیشنهادی کیفری است که بنده کردم حالا اگر همان را مطابق ماده ۹۹ قبلو میکنند چون دولت قبول کردهاست رای گرفته بشود بجزء اول و بجزء ثانی اگر چنانچه غیر از این است ثانیا بنده تقاضا میکنم که این را با ورقه رای بگیرند آقا ثانیا بنده تقاضا میکنم که این را با ورقه رأی بگیرند آقا (بعضی از نمایندگان - رد شد آقا) بنده که دو ساعت خدمت آقایان عرض کردم بنده اینجا شهرستان را اضافه کردم و یکسال هم مجازات توقیف تعیین کردم ما هم خودمان پرورش یافته این نظامنامه هستیم نگاه میکنیم من غلط که اگر این موافقت بشود تصور میکنم ضرر و زیانی بجائی نداشته باشد ممکن است یکنفر روزنامهنگار یک مرتبه اشتباهآً یا سهواً تحقیری کرد مورد محاکمه و محکومیت واقع شد انصاف نیست یک سال برای خاطر یک تحقیر حبس شود در ماده دوم این قانون هست این را صریحاً میگویم این در تمام قوانین سابقه بودهاست جا هست در قانون سابق مطلقاً هر گونه تخفیف و تحقیر مستوجب تهدید و سیاست خواهد بود پس اینکه مورد استعجاب بعضی از آقایان شده بود خیلی هم مورد استعجاب نباشد و این صریحا در مواد قانون سابق نوشته شدهاست و هست و اسباب اشکال نخواهد بود دولت هم در اینجا نظر خاصی برای آوردن این قسمتها ندارد و حالا اگر آقای وزیر فرهنگ موافقت میکنند با آن تخفیف دیگر گفتگوئی نشود و رأی گرفته بشود و مذاکرات هم کافی است و بنده هم بنظریه خودم باقی خواهم بود.
وزیر فرهنگ - بنده بنظر مجلس واگذار میکنم.
طالش خان- یک مرتبه دیگر خوانده شود: (مجدداً خوانده شد)
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای اوحدی موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد تبصره پیشنهادی آقای انوار:
تبصره ذیل را پیشنهد میکنم: مطبوعاتی که در تحت محاکمه واقع میگردند مادامیکه رأی محکمه باجراء نرسیده هیچیک از مطبوعات مرکز یا شهرستانها نمیتوانند در این موضوع چیزی نگارش دهند در صورت تخلف یکسال توقیف خواهند شد
هاشمی- رد شدهاست آقا این پیشنهاد
رئیس- آقای انوار
انوار - اولا بنده خیل ی باختصار عرض میکنم یک موضوعی را ناچارم خدمت آقایان عرض کنم که بعضی از آقایان خیال میکنند که ما در حال عصبانیت بودیم خدا شاهد است هیچوقت ما عصبانی نیستیم و بهمان حالتی که بودیم هستیم با کمال خونسری آمدیم این رأی را دادیم پس این را تصور نکنند مخصوصاً آقای صفوی که سالهاست من بایشان ارادت دارم و نظری ندارم خدا شاهد است مقصود اصلاح است ولی یک مطلبی را خواستم بنده عرض کنم که کمکم دارد نظامنامه بواسطه عدم توجه از بین میرود این پیشنهادی که آقای اعتبار و چند نفر دیگر داده بودند این را دولت قبول کرد دولت که قبول کرد جزء ماده میشود و بعد از آنکه جزء ماده شد اگر کسی مخالف است تقاضای تجزیه میکند مطابق ماده ۹۹ نظامنامه که بجزء اول رای داده بشود و جزء ثانی هم بعد رای داده بشود خواستم توجه بدهم مجلس را باینکه چون دولت این پینشنهاد را قبول کرد این جزء ماده واقع شد زیرا دولت قبول کرد چون پیشنهاد در مجلس مورد قبلو واقع شدهاست و دولت قبول کرده آقایانی که مخالف هستند در موقعی که رای داده میشود بماده تقاضای تجزیه میکنند اگر جزء اول رأی داده میشود قبول است جزء ثانی را اگر رای ندادند رد میشود این است برای خاطر اینکه این شبهه از میان برود من آن عبارت را تغییر دادم و نوشتم اعم از اینکه مطبوعات مرکز باشد یا شهرستانها در مرکز یک روزنامهای منتشر میکنند رفت بمحاکمه در اینجا منتشر نکنند در جای دیگر منتشر بکنند این نمیشود این است که بنده پیشنهاد کردم مادامیکه این روزنامه در تحت محاکمهاست در مرکز و شهرستانها بحث از این نشود تا اینکه محکمه آزادانه رای خودش را بدهد آنوقت هر چه میل دارند بنویسند بنابراین تخلف هم اگر روزنامه بکند از این حکم یکسال توقیف میشود اینهم پیشنهادی کیفری است که بنده کردم حالا اگر همان را مطابق ماده ۹۹ قبلو میکنند چون دولت قبول کردهاست رای گرفته بشود بجزء اول و بجزء ثانی اگر چنانچه غیر از این است ثانیا بنده تقاضا میکنم که این را با ورقه رای بگیرند آقا ثانیا بنده تقاضا میکنم که این را با ورقه رأی بگیرند آقا (بعضی از نمایندگان - رد شد آقا) بنده که دو ساعت خدمت آقایان عرض کردم بنده اینجا شهرستان را اضافه کردم و یکسال هم مجازات توقیف تعیین کردم ما هم خودمان پرورش یافته این نظامنامه هستیم نگاه میکنیم من غلط که مطبوعات آن درجه و مقامی را که میبایستی در کشور دارا باشد دارای آن اهمیت خودشان باشد و اصولا البته این قانون گمان نمیکنم هیچ اشکالی داشته باشد و بنظر کسی اشکالی برسد فقط نگرانی که شاید در بعضی از رفقا هست طرز اجرای این قانون است بنده میخواهم مخصوصا این قسمت را بدولت متذکر شوم و استدعا کنم که در طرز اجرای این قانون واقعا یک طرزی را در نظر بگیرند که بهیچ وجه منالوجوه تبعیض و نظریات خصوصی اعمال نشود بلکه حقیقت بطوری که نظر مجلس شورای ملی و نظر عامهاست یک قدمی برداند که حقیقت آن اشخاصی که صالحاند و دارای صلاحیت هستند قلم را در دست بگیرند و این مملکت و این ملت را واقعا براه راست و صحیح هدایت کنند بنابراین با این تذکری که عرض کردم مخصوصا از آقای وزیر فرهنگ هم همینطور تقاضا میکنم که نسبت به شورای عالی فرهنگ البته بایستی این نظر را داشته باشند که از روی حقیقت و صلاحیت هر گونه امتیازی که داده میشود دارای آن نظری باشد که مجلس شورای ملی و مردم دارند و آن نظر ملحوظ و اجرا شود و اگر یک قدم از آن نظر دور بشوند بنظر بنده تأثیر این قانون و این نظریات بکلی از بین خواهد رفت و مخصوصاً تذکر میدهم که ماها حقیقت در این قانون ناظر هستیم و نظارت کامل خواهیم کرد و اگر از قدم اول یک قدم کجی گذارده شود بنده که بسهم خودم از قدم اول مخالفت خواهم کرد و سعی خواهیم کرد که این قانون آنطور که نظر مجلس و نظر مقنن است بهمان ترتیب اجرا بشود و انتظار دارم که دولت در این قسمت توجه دقیق بفرمایند و شورای عالی فرهنگ هم بیک صورت تام و تمامی تشکیل شود و با یک نظر دقیقی دقت کنند و صلاحیت را تشخیص بدهند که این نظریاتی که هست ملحوظ بشود و این نظریاتی که هست برای مملکت و کشور مهم است و مفید و محترم است و همانطور که گفته شد دارای اهمیت فوقالعادهاست و با منظور عمومی باید تطبیق شود.
بعضی از نمایندگان - کافی است - کافی است
نخستوزیر - بیاناتی را که آقای بیات فرمودند کاملا مورد توجه دولت است (صحیح است) دولت هم همین نظر را دارد که شورای عالی فرهنگ از اشخاص صالح و بیغرض تشکیل شود و مسلم است این حق هم برای آقایان نمایندگان هست که اگر دیدند یک اعمال غرضی شد البته سؤال میکنند استیضاح میکنند و حق خودشان را اجرا میکنند.
رئیس- آقای مؤید احمدی
بعضی از نمایندگان - کافی است مذاکرات
عده دیگر - برای رأی کافی نیست.
معدل - حالا که آقای مؤید احمدی از جای خودشان برخاستهاند بگذارید حرفشان را بزنند.
جمعی از نمایندگان - بفرمائید. بفرمائید
مؤید احمدی - خیلی متأسفم که از رفقای سابق کسی اینجا نیست (یکی از نمایندگان - آقای انوار هستند) آقای انوار در دوره سوم نبودید بنده بودم آقای دکتر قزل ایاغ بودند. (دکتر قزل ایاغ - بلی بنده هم بودم) و شما هم بودید آقای دکتر. عرض میکنم یک قانونی که میگذرد این طور نبود که در کلیات یک قانون یک نفری حرف بزند و بعد بگویند کافی است…
فرخ - عقیده مجلس این است که بس است و کافی است مؤیدی احمدی خیلی خبو عرض میکنم که حضور مبارک عالی بعقیده بنده این قانونی را که بمجلس آوردهاند در کابینه مرحوم فروغی و کابینه سهیلی اگر خاطر آقایانی باشد یک قانون بزرگ پیشنهاد کرده بودند که خیلی فشار به مطبوعات آورده بودند آوردند در جلسه خصوصی و آنجا مطرح کردند همه آقایان مخالفت کردند و پس گرفت و برد و این دو مادة را که دولت فعلا آوردهاست بعقیده بنده دو عیب در قانون سابق بود و این را باید انصاف داد یکی در ماده مجازاتیش بود که نوشتهاند سیاست میشود سیاست میشود این هیچ معنی نداشت شاید در دورة اول در سال ۱۳۲۶ سیاست آنوقت میدانید که چه معنی داشت؟ سیاستهای دورة استبدادی بود گوشبری بود دماغبری بود چوب زدن بود آنوقت هم نوشتهاند سیاست میشوند البته این یک مادة خیلی بدی بود و قابل اصلاح بود و خوب هم اصلاح کردند و بنده در آن ماده حرفی ندارم هر قانونی را که شما توجه بفرمائید میبینید بمحکمه میگویند از هشت روز تا دو سال یا یک سال چرا؟ برای اینکه تقصیرات فرق دارد. کی یک عبارت بدی گفتهاست البته باید حد اعلای مجازات باید بشود ولی یک کسی حد کمی گفته باید ۸ روز مجازات بشود لیکن در ماده اول برای شورای عالی معارف اشکال تولید میشودچرا؟ برای اینکه حالا هم شورای عالی معارف هست با اینکه اعضای آن مردمان خیلی خوبی هستند و بنده اغلبشان را میشناسم مردمان خیلی خوب هستند ولی این اشکال هم برای آنها باقی است که میزان مالی را چقدر معین کنند علمی را چقدر معین کنند این است که ما پیشنهاد کردیم یک حدی معین کنند که شورای عالی فرهنگ هم تکلیفش را بداند و مطابق آن عمل بکند و تا حالا هم این اشکال برای آنها باقی است و رفع اشکال نشدهاست باید دولت پیشنهاد بکند که علمی تا چه اندازه و مال تاچه اندازه باشد تا اینکه برای شورای عالی فرهنگ اشکالی نباد و این اشکالش هنوز هم باقیست.
رئیس- عرض کنم که یازده نفر از آقایان تقاضا کردهاند که با ورقه رأی گرفته شود مطابق ماده ۷۷ بنابرین با ورقه رأی گرفته میشود موافقین ورقة سفید میدهند.
(اخذ آراء بعمل آمده ۶۸ ورقة سفید و ۳ ورقة کبود و ۵ ورقة یامضاء علامت امتناع شماره شد)
رئیس- عده حضار در موقع رأی نودو دو - لایحه به اکثریت ۶۸ رأی تصویب شد.
(ورقه سفید علامت امتناع ۵)
بعضی از نمایندگان - ختم جلسه
- تعیین موقع برای جواب استیضاح از طرف آقای نخست وزیر
(۳ - تعیین موقع برای جواب استیضاح از طرف آقای نخست وزیر)
نخست وزیر - بنده خواستم جواب استیضاح آقای امیر تیمور را امروز بگویم ولی چون وقت گذشتهاست برای جلسه آتیه یعنی جلسه سهشنبه هشتم دی حاضر برای جواب خواهم بود.
- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
(۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه)
رئیس- اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم؟
جلسه آتیه روز سهشنبه هشتم دیماه سه ساعت قبل از ظهر دستور هم استیضاح
(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری
قانونهای تصویب شده
قانون اصلاح قسمتی از قانون مطبوعات
ماده اول - از تاریخ تصوب این قانون کسانی میتوانند صاحبت امتیاز یا مدیر یا سردبیر روزنامه یا مجله باشند که علاوه بر شرایط مقرره در قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ صلاحیت آنان را از لحاظ تمکن مالی و سرمایه علمی و اخلاقی شورای عالی فرهنگ با رعایت نوع روزنامه یا مجله که میخواهند منتشر کنند و سمتی که درآن خواهند داشت تصدیق نماید صاحبان امتیاز و مدیران و سردبیران فعلی روزنامهها و مجلات نیز مشمول این قانون میباشند و هیچکس نمیتواند بیش از یک امتیاز یا مجله داشته باشد.
ماده دوم - ماده ۳۴ قانون مطبوعات مصوب ۶ محرم ۱۳۲۶ بطریق زیر اصلاح میشود:
ماده ۳۴ - توهین و ناسزا و هتک احترام و شرف و کسر اعتبارات افراد یت هیئتها و مطلقا هر گونه تخفیف و تحقیر نسبت بآنها با شکایت مدعی خصوصی در دادگاه جنحه (و خارج از نوبت) مطرح و محرک و نویسنده و ناشر از هشت روز تا ششماه حبس و از پانصد ریال تا پنجاه هزار ریال جریمه نقدی و هشت روز تا سه سال بتوقیف روزنامه محکوم خودهد شد و دادگاه میتواند متخلف را بیک یا هر سه مجازات مذکور محکوم نماید.
در صورتیکه جرائم مذکوره بوسیلة اوراق چاپی یا هر گونه اوراق دیگری بعمل آمده باشد با مراجعه مدعی خصوصی آن اوراق ضبط و محرک و نویسنده و ناشر آن نیز مشمول مقررات فوق خواهند بود.
تبصره - در صورتیکه نویسنده یا مدیر روزنامه بتواند از عهده اثبات نسبتی که دادهاست برآید از مجازات معاف خواهد شد.
ماده سوم - شورای عالی فرهنگ آئیننامه تنظیم خواهد نمود که پس از تصویب هیئت وزیران بموقع اجرا گذارده خواهد شد رأی شورای عالی فرهنگ باکثریت قاطع است و هیچیک از کارمندان شورای مزبور حق ندارند رأی خود را بدیگری برگذار نمایند
این قانون که مشتمل بر سه مادهاست در جلسه سوم دیماه یکهزارو سیصدو بیست و یک بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری