تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۱»
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سرصفحه پروژه | {{سرصفحه پروژه | ||
| عنوان = [[تصمیمهای مجلس]] | | عنوان = [[تصمیمهای مجلس]] | ||
− | [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم]] | + | [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم]] |
| قسمت = | | قسمت = | ||
| قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم]] | | قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم]] | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۱''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۱''' | ||
− | + | مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۵ | |
− | + | جلسه: ۱۴۱ | |
− | + | صورت مشروح مجلس یوم شنبه ۲۳ حوت ۱۳۰۳ مطابق ۱۸ شعبان ۱۳۴۳ | |
− | + | مجلس دو ساعت و چهل و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید. | |
− | + | (صورت مجلس یوم پنجشنبه ۲۱ حوت را آقای آقا میرزا جواد خان قرائت نمودند) | |
− | + | رئیس - آقای رئیسالتجار (اجازه) | |
− | آقای رئیس فرمودند اکثریت نیست که در این باب | + | رئیسالتجار - بعد از تصویب صورت جلسه عرضی ندارم. |
+ | |||
+ | رئیس - آقای تهرانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمدعلی تهرانی - عرض بنده قبل از دستور است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه) | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو - بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - قبل از دستور عرض دارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای حائریزاده (اجازه) | ||
+ | |||
+ | حائریزاده - در صورت مجلس نوشته بود لایحه مستخدمین بلژیکی بر حسب پیشنهاد آقای مدرس رأی گرفته و رد شد که از دستور خارج شود در صورتی که رأی گرفته نشد. | ||
+ | |||
+ | آقای مدرس یک پیشنهادی کردند آقای رئیس هم قبل از این که مطلب را درست مجلس ملتفت بشود خواستند رأی بگیرند مجمل ماند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای مدرس پیشنهادی کردند به آن رأی گرفتیم رد شد. | ||
+ | |||
+ | حائریزاده - خیر مجمل ماند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای مدرس پیشنهادی کردند آقای نصرتالدوله هم خواستند اصلاحی به آن پیشنهاد کنند. | ||
+ | |||
+ | مدرس - من هم قبول کردم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - قبول کردید ولی ننوشتید. باید نوشته باشید که در روی آن رأی گرفته شود. علیایحال به پیشنهاد مدرس رأی گرفتیم و رد شد وانگهی اگر هم ایرادی بود میبایستی همان موقع بفرمایید تشخیص اکثریت هم با هیئت رئیسه است. نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست؟ .. | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده عرض دارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - آن وقتی که مقام محترم ریاست دستوری را اعلام فرمودند بنده مخالفت کردم و عرض کردم همان قانون سربازگیری که جزو دستور است آن را تمام کنیم بعد وارد در لوایح دیگر شویم. | ||
+ | |||
+ | آقای رئیس فرمودند اکثریت نیست که در این باب رأی گرفته شود در صورت مجلس نوشته است که دستور این طور معین شد و جلسه ختم شد. | ||
+ | |||
+ | مخالفت بنده نسبت به دستوری که اعلام فرمودید و در صورت مجلس نوشته است بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - حالا که میخواهیم داخل دستور شویم اظهار بفرمایید تا در آن رأی گرفته شود نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست؟ | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - خیر | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای رئیسالتجار (اجازه) | ||
+ | |||
+ | رئیسالتجار - بنده پیشنهادی تقدیم مقام ریاست کرد که این چهار روز جلسه که تا عید باقی است از چهار به ظهر تشکیل شود ولی چون عده برای رأی کافی نبود اخذ رأی ماند برای امروز. | ||
نظر بنده این بود که قانون نظام عمومی تا قبل از عید شور اولش تمام شود | نظر بنده این بود که قانون نظام عمومی تا قبل از عید شور اولش تمام شود | ||
− | + | و ما تجربه کردهایم که در وسط یک قانونی وقتی مسائل دیگری پیش بیاید آن قانون خیلی طول میکشد حالا که این قانون به مجلس آمده و قانون مهمی هم هست از آقایان محترم استدعا میکنم که بدون تأخیر همین قانون را تعقیب کنند که برای اول عید تمام شود در این یک ساعت هم که اضافه میشود ما میتوانیم مسائل دیگر را هم مطرح کنیم | |
+ | |||
+ | رئیس - آقای تهرانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمدعلی تهرانی - بنده خواستم اصل بیستم قانون اساسی را تذکر بدهم و عین عبارت این اصل را میخوانم بعد توضیح خواهم داد. اصل بیستم میگوید: بودجه هر یک از وزارتخانهها باید در آخر هر سال از برای سال دیگر تمام شده پانزده روز قبل از عید نوروز حاضر باشد. | ||
+ | |||
+ | امروز تقریباً پنج شش روز بیشتر به عید نوروز و سال آتیه باقی نمانده و هنوز بودجه هیچ یک از وزارتخانهها حتی بودجه وزارت مالیه به مجلس نیامده و گمان میکنم دو سه ماه هم از سال آتیه فرستادن بودجه باید به آن رسیدگی شود و ماه به ماه دولت یک دوازدهم اعتبار از مجلس خواهد خواست. | ||
+ | |||
+ | آخر سال هم معلوم نیست مقدار اشل وزارتخانهها چیست؟ و بالاخره منتهی میشود به این که اکثر وزارتخانهها در آخر سال آتیه چهار ماه پنج ماه برای حقوق معطل بمانند این است که تقاضا میکنم از طرف مجلس به دولت تذکر داده شود که موافق اصل بیستم قانون اساسی زودتر بودجهها را به مجلس ارسال دارند. | ||
+ | |||
+ | بیشتر عرض بنده متوجه یک چیزی است که در همین جا بنده از آقای وزیر معارف سؤال کردم راجع به معارف آذربایجان که بیست و هشت هزار تومان بیشتر بودجه معارف آذربایجان نیست و اهمیت معارف ابتدایی و تحصیل زبان فارسی در آذربایجان به قدری است که گمان نمیکنم هیچ یک از آقایان نمایندگان انکار کند. | ||
+ | |||
+ | (بعضی از نمایندگان - صحیح است) | ||
+ | |||
+ | و مخصوصاً هم متوجه هستند به معارف آذربایجان و به تبلیغ زبان فارسی در آنجا وزارت معارف وعده کرده است برحسب تصمیم آقای رئیسالوزرا و هیئت وزرا در سنه آتیه پنجاه هزار تومان بالخصوص برای معارف آذربایجان تخصیص بدهند که در تمام آنجا مدارس سه چهار کلاسه برای تدریس زبان فارسی تأسیس شود و البته اگر بودجه به مجلس بیاید تمام آقایان نمایندگان از جهات سیاسی و وطنی ما توجهی خواهند فرمود که بودجه معارف آذربایجان زیاد شود و پنجاه هزار تومان برای آنجا منظور شود تا بعد از این زبان ملی ما در تمام نقاط خاصه آذربایجان انتشار پیدا کند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه) | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو - تصور میشود آقایان نمایندگانی که در این چند دوره بنده در مجلس شرافت خدمتگذاری داشتهام و با هم آشنا بودهایم تصدیق کنند که بنده هیچ وقت در مدت نمایندگی خودم نخواستهام در مطالب خصوصی وارد شده باشم زیرا این که به اصل دوم قانون اساسی که در آنجا تصریح و مسلم است که مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت است که بلااستثناء در مسائل و موارد سیاسی و اقتصادی شرکت دارند. با این اصل به هیچ ضرورت نداشته است که گاهی پیش بیاید که بنده در یک مورد بخصوص نسبت به جماعت زردشتی یا قسمتها ی دیگری حرف زده باشم. | ||
+ | |||
+ | حالا هم اگر عرض میکنم از همان نقطهنظر است که معتقد نیستم به تبعیض وقتی که یک همچون اصلی محرز است البته جای آن نیست که بنده معتقد به یک تبعیض باشم پریروز در وقتی که ماده اول قانون نظام اجباری مطرح بوده است بنده شرف حضور نداشتم که مذاکرات را کاملاً بشنوم ولی بعد شنیده شد که در اطراف آن یک مذاکراتی شده است چون یک مذاکراتی نسبت به ملل متنوعه شده است که حتی بنده در چند جلسه قبل از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات استدعا کردم که دقت فرمایند شاید عبارت دیگری پیدا کنند (که ملل متنوعه استعمال نشود) برای این که تمام جماعتها یک ملت هستند و تا افتخار به بستگی خودمان به ایران داریم که احتراز میکنیم از این کلمه. البته مورد ندارد که خودمان را جدا بدانیم. | ||
+ | |||
+ | (جمعی از نمایندگان - صحیح است) در آن روز چون عنوانی به اسم ملل متنوعه شده بود (و هنوز هم لغت دیگری برایش علم نشده بنده هم عجالتاً همان عبارت را عرض میکنم) و از طرف نمایندگان ملل متنوعه در اینجا اظهاری نشده بود. این است که بنده از طرف خودم و اجازهای که از طرف نمایندگان مسیحی و کلیمی دارم به طور اختصار عرض میکنم که اگر آن روز سکوت اختیار شده و عرض نشده است به چند جهت بوده است. اولاً در چنین موارد بهتر این است که رعایت ادب و احترام به عمل آمده باشد و در حال عصبانی بودن عرضی نشده باشد. | ||
+ | |||
+ | ثانیاً تا موقع شور ثانی فرصت در دست بوده است تا آن وقت مطالعات بشود که معلوم شود نظر اکثریت مجلس چیست و برای این که تصور نشود آن سکوت موجب رضا بوده است این عرض را کردم. حالا هم در اساس مطلب عرض نمیشود برای این که آن فرصت هنوز از ما سلب نشده است البته اگر موقع برسد و ضرورت ایجاب کند برای هر یک مجال اظهار عقیده باقی است. ولی چون آن روز در اینجا یک مذاکراتی شده است که ممکن است در خارج یک سوء تعبیراتی بشود اگر چه ما خودمان کاملاً معتقدم که هیچ قصد و غرضی در اساس نبوده است. برای این که همیشه نظر آقایان نمایندگان نظر توجه به عموم و نظر شفقت و رأفت و نظر قضاوت و صحت بوده است. | ||
+ | |||
+ | ولی چون ممکن است سوء تعبیرات و تفسیراتی در خارج بشود (زیرا صدای اینجا غیر از صداهایی است که در کوچه و بازار و خانهها بلند است) و صدای اینجا در دنیا منعکس میشود و دنیا باید در آن قضاوت کند. به علاوه ممکن است بعضی عبارات در داخله مملکت سوء تعبیر و تفسیر شود و همین طور ممکن است کسانی که بعد از مدتها امیدوار بودهاند به وطن خودشان برگردند یک اثرات بدی داشته باشد و بعد از یک مدتی امید آنها را به یأس مبدل کند. | ||
+ | |||
+ | عرض میکنم در دوره چهارم هم در ضمن یکی از مطالب عرض کردم ما به قدری ایرانیت برای خودمان مسلم میدانیم و عملاً نشان دادیم که در موقع شدیدترین تهاجمات هیچ شمشیر برنده نتوانست ما را از افتخار ایرانیت جدا کند و هیچ وقت هم نخواهد توانست برای این که ما به این اسم و به این آب و خاک علاقمند هستیم و البته باید وظیفه خودمان را ادا کنیم ما هیچ وقت نمیخواهیم خودمان در شادی و راحت باشیم و برادران ما در رنج و تعب. | ||
+ | |||
+ | وقتی که ما خودمان را داخل یک ملت میدانیم عقیدهمندیم که در رنج و راحت در شادی و ذلت و جانبازی و برخورداری و همه چیز شریک باشیم و این قضیه نیست که ما امروز بخواهیم در این موضوع مخصوص عرض کنیم بلکه همیشه متوجه هستیم به آن چیزی که قانون اساسی امر میکند. به طوری که عرض کردم بنده نمیخواهم داخل در اصل موضوع شوم همین قدر از طرف خودم و از طرف نمایندگان مسیحی و کلیمی به طور اختصار عرض میکنم و استدعا دارم آقایان نمایندگان در ضمن این که تا موقع شور دوم فرصت دارند متوجه به دو اصل بشوند. | ||
+ | |||
+ | (و البته هستند) | ||
+ | |||
+ | یکی اصل دوم قانون اساسی و اصل هشتم متمم قانون اساسی و یکی اصل ایرانیت و اصل ملیت و وقتی به این دو اصل معتقد شدیم آرزوی آن وظیفه ایرانیت را معین کنیم. برای این که همان قانون اساسی که تکیه مشروطیت و اختیار مجلس شورای ملی بر روی آن محکم است فقط یک استثناء را در آنجا تصریح کرده و آن اصل پنجاه و هشتم متمم قانون اساسی است که در موضوع وزارت است و آن هم موضوعش معلوم است که در چه موقعی بوده است و البته امیدواری هست که به تدریج مقتضیات وقت اگر مقتضیات وقت آن روز این طور اقتضاء کرده است مقتضیات بعد هم متدرجاً این طور شود آن اصل هم اصلاح شده و این تبعیض هم از بین برداشته شود. بیش از این عرض نمیکنم و این عرضم فقط برای این بود که حکومت پریروز موجب رضا تصور نشود و البته وقت برای همه باقی است که در این باب بیشتر غور بشود. | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - وارد دستور شویم. | ||
+ | |||
+ | مدرس - آقا اجازه میخواهم یک توضیحی بدهم در عرض آن روز هم اگر توضیح ندهم آقایان در اشتباه خواهند بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - رأی میگیریم که داخل دستور شویم آقایان موافقین قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اغلب قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - تصویب شد | ||
+ | |||
+ | اخگر - بنده راجع به دستور عرض دارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | اخگر - بنده عقیدهام این است بعد از لایحه راجع به آقایان بلژیکی قانون نظام اجباری مطرح شود زیرا نه مادهاش گذشته است و اگر بقیه موادش بگذرد و بعد از گذشتن این قانون در سایر مسائل مذاکره کنیم بهتر خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - سه فقره پیشنهاد در این باب رسیده است قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت گردید) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای رئیسالتجار: بنده پیشنهاد میکنم قبل از اتمام شور اول قانون نظام اجباری هیچ لایحه دیگری جزو دستور نشود و امروز هم در درجه اول باشد. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس: پیشنهاد میکنم که قانون نظام در درجه اول جزو دستور باشد. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای مدبرالملک: بنده پیشنهاد میکنم این چند جلسه قبل از عید نوروز فقط منحصر باشد به شور در قانون نظام اجباری. | ||
+ | |||
+ | رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای رئیسالتجار آقایان موافقین قیام فرمایند. | ||
+ | |||
+ | (اغلب قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - تصویب شد آقای آقا سید یعقوب که دیگر اظهاری ندارند؟ | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - خیر | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده دهم مطرح است (این طور قرائت شد) ص۲ س۲ س۱ | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۰ - حکام شرع مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یک سال قبل متصدی شغل امامت جماعت بوده باشند در سنین سربازی واقع شوند از خدمت سربازی معاف خواهند بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | شریعتمداری دامغانی - در خصوص معاف بودن اصناف و اشخاص از سربازی البته باید تصدیق کرد که مملکت حکم یک خانواده را دارد که هر کس باید یک شغلی را اداره کند تا این که بالاخره امر آن خانواده منظم شود. اشخاصی یا اصنافی که وجودشان برای جامعه ضرورت دارد و طرف احتیاج جامعه هستند البته باید از سربازی معاف کرد. زیرا همان طور که یک قسمت مهم از احتیاجات جامعه سربازی است قسمتتهای دیگر هم دارد. مثلاً مأمورین و اطبای صحیه باید معاف باشند برای این که طرف احتیاج جامعه هستند. | ||
+ | |||
+ | همین طور اطبایی که در شهرها طرف احتیاج جامعه هستند باید معاف باشند به علت این که همان طور که عمل سربازی را که اهمیتش از هر کاری زیادتر است یک عدهای باید اداره کنند همان طور باید یک عدهای باشند که صحت و معالجه مردم را اداره کنند. اهمیت معلمینی که تدریس میکنند معلوم است و از نقطهنظر ترویج معارف بایستی آنها هم معاف باشند و این را در موقع خودش پیشنهاد خواهم کرد علاوه بر این که در این ماده نوشته شده است مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول. | ||
+ | |||
+ | بنده مقصود از لفظ درجات عالیه را نفهمیدم که آیا مقصود این است آنهایی که فقه و اصول درس میگویند معاف هستند و اگر مدرس در مدرسه صرف و نحو بگوید معاف نخواهد بود؟ گمان میکنم لفظ درجات عالیه زاید است و باید حذف شود. دیگر این که اینجا نوشته است هر گاه در سنین سربازی واقع شوند. | ||
+ | |||
+ | دیروز آقای مخبر توضیح دادند که اگر از سن بیست و یک سالگی گذشت دیگر معاف است و مخصوصاً بنده سؤال کردم که اگر کسی سنش به سی و پنج رسید تکلیفش چه خواهد بود فرمودند مشمول قانون سربازگیری نخواهد شد. | ||
+ | |||
+ | اگر این طور باشد دیگر اینجا لفظ سنین بیمورد است. باید گفت هر گاه در سن فلان واقع شوند. سالار لشکر مخبر کمیسیون شرحی را که آقای دامغانی نسبت به اطبا و معلمین فرمودند البته آقای دامغانی تصدیق مینمایند که در سن بیست و یک سالگی خیلی مشکل است کسی طبیب حسابی داشته باشد به واسطه این که همان طور که امروز هم ایراد کردند و جواب هم داده شد باید از سن بیست و یک سالگی شروع به نظام اجباری بکند و این برای این است که در سن بیست و یک سالگی بروند داخل خدمت نظامی شوند و دین خود را به مملکت ادا کنند بعد بروند برای تحصیل علوم عالیه. | ||
+ | |||
+ | اگر مقصود آقا اطبای قدیمی است که بالارث یک اطلاعاتی دارند. این قسم اطبا به هیچوجه وجودشان برای جامعه مفید نیست و اگر هم مقصودشان یک اطبایی است مثل آقای امیر اعلم که در اروپا تحصیل کرده باشند گمان نمیکنم قبل از سن بیست و پنج یا بیست و شش باشد تصدیق دکتر بگیرند. به علاوه در مواد بعد هم معلوم خواهد شد که اشخاصی که مشغول تحصیلات عالیه هستند مدت خدمت سربازیشان کمتر است و تصور میکنم معلم هم همان حال را داشته باشد. معلمینی که در دارالمعلمین میروند و تحصیل معلمی میکنند آنها هم همین حال را دارند و مدت خدمتشان کم است. راجع به امام جماعت هم که فرمودند این را بنده درست اطلاع ندارم آقای مدرس در موقع خواهند فرمود ولی تصور نمیکنم در سن بیست و یک سالگی امام جماعتی پیدا شود و علیایحال اینجا قید شد که اگر پیدا شد معاف باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - اعتراض بنده به این ماده راجع به کلمه حکام شرع مجاز است این کلمه در موقع عمل یک جورهای دیگری معنی میدهد. اجازه یک مرتبه اجازه اجتهاد است اگر مقصود آقایان این است که بنده هم موافقم. ولی مقصود اجازههای حسبی است آن را باید توضیح داد. برای این که یک وقت به فلان طلبه اجازه میدهند که تو میتوانی طلاق بدهی یا عقد کنی یا در امورات حسبی میتوانی دخالت کنی و خیلیها هم از این اجازهها در دست دارند. | ||
+ | |||
+ | به نظر بنده باید اینجا توضیح شود که مقصود از اجازه اجازه اجتهاد است یا اجازه حسبی. باز هم برای توضیح عرض میکنم در دهات غالباً یک اشخاصی با یک عمامههای بزرگی پیدا میشوند ولی صاحبانش هیچ سواد ندارند. در ایام گذشته برای فرار از سربازی فرضاً اسم یک کسی حسن بوده است عمامه گذاشته است شیخ حسن شده است ولی اسم شیخ حسن رویش مانده است. | ||
+ | |||
+ | مقصود این است که ماخودمان پیشبینیهایی میکنیم که فردا برای اشخاص وسیله شود و هر کس یک عمامه سرش بود از خدمت سربازی خودش را معاف بداند. دیگر از اعتراضات بنده راجع به معافیت است. چون تمام این فصل راجع به معافیت و هر کدام به یک ترتیب مخصوص معاف شدهاند. بعضیها مدت خدمت سربازیشان کم است و بعضیها به کلی معاف هستند. همان طور که آقای دامغانی فرمودند معلم از نقطهنظر ترویج معارف باید معاف باشد. | ||
+ | |||
+ | ما معلمین را آن احترامی که باید به آنها بکنیم نمیکنیم و آن حقوق را که بایستی به آنها بدهیم نمیدهیم و آن توقعی که از نقطهنظر ترویج باید از معلمین بشود نمیشود. مخصوصاً در ولایات. پس برای دلخوشی آنها و برای زیاد کردن معلم بنده عقیدهام این است اگر معلمین را هم معاف کنیم بهتر است زیرا کمکی به توسعه معارف و ازدیاد معلمین میشود. دیگر مسئله اطبا است که جوابی که آقای مخبر دادند به نظر بنده قانع زکننده نبود. زیرا در فلان ولایت مثلاً در سبزوار سه طبیب بیشتر نیست و با این حال اگر بخواهند این سه طبیب را تحت سلاح بیاورند دیگر گمان نمیکنم طبیبی در آن خطه پیدا شود. | ||
+ | |||
+ | در تمام مملکت شاید بیش از هفتصد هشتصد نفر طبیب رسمی تصدیقدار نباشد و نصف آنها هم در تهران هستند و در ولایت بیش از یکی دو نفر نیستند این که آقای مخبر فرمودند که کسانی که سنشان از بیست و یک سال گذشته است از خدمت نظام اجباری معاف هستند این طور نیست زیرا ما در بیست سالگی قرعه میکشیم و اتفاقاً قرعه به نام آنها اصابت نمیکند ولی بعد از دو سال دو مرتبه آنها را تحت سلاج میآوریم اگر بعد از این که در دفعه اول قرعه به نام آنها اصابت نکرد معاف خواهند بود. | ||
+ | |||
+ | خوب است توضیح بدهند تا معلوم باشد اگر این طور باشد محتاج به یک ماده مخصوصی خواهد بود. فرضاً در جایی که هزار نفر دارد که به سن بیست و یک سال رسیدهاند در بین این هزار نفر دولت محتاج بود دویست نفر با قید قرعه بگیرد و هشتصد نفر دیگر باقی خواهند ماند. | ||
+ | |||
+ | این هشتصد نفری که باقی ماند به کلی معاف میشوند یا خیر میماند برای دو سال بعد اگر برای دو سال دیگر میماند که این جواب آقای مخبر قانعکننده نیست زیرا ممکن است در دفعه اول و دوم قرعه به نام آن بیست و یک ساله اصابت نکند و در دفعه پنجم مثلاً اصابت کند و آن وقت او سی و پنج سال خواهد داشت نه بیست و یک سال به هر حال به عقیده بنده اطبا را هم باید مستثنی کرد. دیگر از مستثنیاتی که ما باید قائل شویم مستخدمین فنی دولت هستند که در خدمت دولت کار میکنند آنها را هم به عقیده بنده باید معاف کرد. مثلاً فلان تلگرافچی که مستخدم فنی دولت است باید معاف باشد و اگر بخواهند اینها را به خدمت سربازی ببرند به جای آنها یک اشخاصی نیستند که بتوانند کار دولت را انجام دهند. | ||
+ | |||
+ | زبرا به موجب قانون استخدام ما بیش از صد پنج منتظر خدمت حق نداریم در اداراتمان داشته باشیم. آقایان باید بدانند که این قانون برای یکی دو سال است و باید مراعات تمام جهات بشود و یکی دیگر از موارد مستثنیات این قانون قضات عدلیه هستند و بنده عقیدهمندم که قضات عدلیه هم باید از خدمت سربازی معاف باشند (نه از برای شخص خودم است که این را عرض میکنم خیر خودم با نهایت افتخار حاضرم داخل در خدمت سربازی بشوم) ولی اساساً نظرم این است که قضات باید معتف باشند برای این که به کسی که مدتهای مدیدی رفته و تحصیل کرده و از مدرسه حقوق دیپلم اخذ کرده و حقوقدان است نمیشود گفت تو برو خدمت نظام کن و سرباز شو علاوه بر این مملکت ما قاضی ندارد و به قضاتی محتاج است که تحصیلاتشان خوب و عالی باشد به این اشخاصی که الان مصدر کار هستند و در ضمن عمل یک چیزهایی یاد گرفتهاند نمیشود گفت که اینها قاضی هستند و حقیقتاً حق قضاوت را ادا میکنند پس نظر به تشویق و ترغیب قضات صحیح عالم و لایق بنده عقیده دارم که باید معاف باشند. | ||
+ | |||
+ | اشتباه نشود اگر بنا شود تمام این اشخاص هم مستثنی شوند تازه عدهشان به ده هزار نفر نمیرسد و مطابق این قانون ما همیشه | ||
+ | |||
+ | میتوانیم یک میلیون دو میلیون قشون داشته باشیم با این ترتیب اگر ده هزار نفر هم مستثنی شوند هیچ اهمیتی ندارد. | ||
+ | |||
+ | یک نفر از نمایندگان - پس زارع هم باید معاف باشد. | ||
+ | |||
+ | یاسایی - اگر آقایان فرمایشی دارند بهتر این است که به نوبت خودشان بروند پشت تریبون و صحبت کنند. در باب زارع باید عرض کنم که زارع نمیتواند وزیر یا قاضی یا طبیب شود. اگر طبیب شد آن وقت باید جامعه از طبابت او استفاده کند. | ||
+ | |||
+ | رئیسالتجار - زارع چرا نمیتواند وزیر یا طبیب شود معلوم میشود تساوی حقوق را مایل نیستند | ||
+ | |||
+ | یاسایی - بنده تساوی حقوق را بهتر از جنابعالی قائل هستم ولی بدیهی است که در تساوی حقوق فاضل و عالم بر جاهل رجحان و توفق خواهد داشت و این یک امر بدیهی و مسلمی است. خلاصه یکی از چیزهایی که ما باید در نظر بگیریم و منافع زیاد دارد این است که به عقیده بنده تمام اشخاصی که در خدمت نظامی پذیرفته میشوند آنها را به سه درجه تقسیم کنیم. | ||
+ | |||
+ | در درجه اول که میخواهیم قرعه بکشیم باید اول شروع کنیم به اشخاصی که متأهل نیستند اگر این عده کافی نبوده و محتاج شد دو مرتبه اشخاصی را خدمت نظامی قبول کنیم خوب است قرعه بکشیم تا بین اشخاصی که متأهل هستند ولی اولاد ندارند و بالاخره در دفعه سوم اگر باز محتاج شدیم بین اشخاصی که متأهل هستند و اولاد هم دارند قرعه بکشیم و به خدمت نظامی بطلبیم آن وقت در نتیجه این قانون ازدواج اجباری را ایجاب میکند و طبعاً از این فحشا و منکری هم که ذکرش موجب شرمساری است جلوگیری خواهد شد و این ترتیب خیلی خوب خواهد بود و هیچ اشکالی هم ندارد و با این کیفیت ما تمام اشخاص را به قرعه به خدمت نظامی دعوت میکنیم منتهی تشویقی هم از ازدواج و ازدیاد نسل ایرانی شده و عده ایرانی هم زیاد خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | رئیسالوزرا - پیشنهادهای آقای یاسایی اصل قانون سربازگیری عمومی را متزلزل میکند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - اولاً باید آقای یاسایی را توجه بدهم به این که در پشت همین تریبون اظهار کردند که من مسلکا تندم ولیکن در عمل به قدری استثناءها و صفوف ممتازه قائل شوند که در هیچ عصری حتی در دوره کیخسرو هم قائل نبودهاند خوب اگر بنا شود در قانون اجباری این همه استثناء قائل شویم آن وقت علی میماند و حوضش در مقام عمل میفرمایند مسلک من تند است مسلک یعنی چه؟ | ||
+ | |||
+ | مسلک همان عقیده است ولی این مسلک یا عقیده در هرحال باید عملی باشد به هر صورت بر سبیل کلیت بنده عرض میکنم این همه اینهایی که از طبیب و غیره که فرمودند باید سرباز باشند اما آمدیم بر سر اظهاراتشان بنده کلمه به کلمه یادداشت کرده و جواب عرض میکنم راجع به مجاز. | ||
+ | |||
+ | ما در مملکت هستیم و همه اوضاع را میدانیم و هر کدام یک رساله در توی بغلمان داریم مقصود از مجاز یعنی کسی که اجازه اجتهاد داشته باشد نه این که خود به خود اجازه داشته باشد شما خودتان از طلاب هستید و همه را میدانید کسی که اجازه طلاق دارد یعنی کسی که قصد انشا داشته باشد و میتواند طلاق بدهد چیز غریبی فرمودید پس مراد از مجاز یعنی چه؟ یعنی کسی که اجازه اجتهاد داشته باشد اما راجع به حسن فرمودید ممکن است شیخ شیخ حسن بشود این حرفها یعنی چه این که فرمودید در فلان ده فلان زید ممکن است برای فرار از خدمت نظامی عمامه سرش بگذارد و شیه حسن بشود در شهر هم ممکن است یک کسی مثلاً حسن علی میرزا بشود و فرار کند مدتها بود که مردم برای ابراز مقام عالمیت عمامه سرشان میگذاشتند حالا فکل میبندند این دیگر این حرفها را نمیخواهد عمامه گذاشتن که نقض نیست. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به معلم شرحی فرمودید ملاحظه بفرمایید معلمی که باید در مدرسه به شاگردها درس بیاموزد البته یک چنین معلمی باید دارای اخلاق حسنه و ملکات پسندیده باشد تا بتواند شاگردان و اطفال را تربیت کرده و به حسن اخلاق پرورش دهد در این صورت بنده به معلم بیست و یک ساله عقیده ندارم زیرا واجد شرایط نیست معلم باید روحیات شاگرد را بداند تا گفته او در متعلم اثر کند و شخص بیست و یک ساله هیجده ساله غیر از تندخویی و تجاور کردن از حدود قانون چیز دیگری نمیتواند به تعلم بیاموزد پس کسی که میخواهد معلم بشود قبل از معلم شدن اول دین خودش را به مملکت و به وطن ادا کند (چون در واقع این به منزله یک دینی است نسبت به مملکت) آن وقت برود معلم بشود و این یک چیز تازه هم نیست پس معلمی که در سن بیست و یک سالگی رفته و خدمت نظامی خودش را کرده و دین خودش را به مملکتش ادا کرده در سن بیست و پنج سالگی برود معلمی کند او بهتر میتواند به شاگردان چیز یاد بدهد اما راجع به طبیب با این نظری که مخصوصاً ما در محفوظ داشتن اصول حفظالصحه در نظر داریم و میخواهیم در همه جا دکترها را محدود کنیم تا هر کس نتواند به اسم دکتر بودن اسباب زحمت و هلاکت هزاران بی گناه را فراهم آورد اگر ما قایل شویم که دکترها معاف باشند آن وقت با این وضع حاضره که اکثر مردم خودشان را طبیب میدانند دیگر کسی سرباز خواهد شد؟ | ||
+ | |||
+ | در خصوص مستخدمین کشوری بنده از آن اشخاص هستم که معتقدم مستخدمین کشوری و دولتی باید برای نظام اجباری حاضر باشند و مشق نظام کنند و اصول نظامی را خوب بدانند ما خودمان در مملکت عثمانی دیدهایم در موقع جنگ بینالمللی تمام مستخدمین کشوری با لباس نظامی در پشت میزها نشسته بودند (در تمام دنیا همین طور است وقتی که اعلان نظام اجباری میکنند باید همه مستخدمین کشوری داخل نظام شوند تا در موقعش برای سلاح حاضر باشند. | ||
+ | |||
+ | اما راجع به قضات (گر چه تمام تمام مقصود قضات بود) به نظر بنده باید تمام مستخدمین عدلیه از قضات و غیره شامل این قانون شوند چرا میخواهید قضات را مستثنی کنید؟ خوب است مراجع به ماده اول این قانون بفرمایید که میگوید تمام ایرانیها مکلفند خدمت نظام اجباری بکنند بنابراین برای چه قضات و اجزای عدلیه مستثنی شوند و بنابر فرمایشی که آقای مدرس کردند که بنده جرأت نمیکنم مخالفت کنم زیرا تکفیر میشوم این نظام اجباری در واقع حکم جهاد را دارد در این صورت به چه لحاظ قضات عدلیه از جهاد و حکم الهی باید مستثنی باشند اگر قاضی از حکم الهی تجاوز بکند حکمش قتل است خوب است ما همه این مراتب را در نظر بگیریم اگر ما موفق شویم که به یاری خدا این قانون را زودتر از مجلس بگذرانیم خیلی خوب و یکی از بهترین کارهای دوره پنجم خواهد بود اگر ما در این دوره پنجم هیچ کاری نکنیم و همین قانون نظام اجباری یا قانون ممیزی را بگذرانیم همین بهترین کارها خواهد بود از این جهت بنده عقیدهمندم که هر چه زودتر این قانون باید بگذرد. | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | بعضی گفتند - کافی نیست | ||
+ | |||
+ | رئیس - رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند | ||
+ | |||
+ | (جمع کثیری قیام نمودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - تصویب شد. پیشنهادها قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد میشود که ماده ۱۰ به طریق ذیل اصلاح شود | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۰ - حکم شرع و ائمه جماعت مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که تا موقع اجرای این قانون متصدی شغل امامت جماعت شده باشد و معلمین مدارس عالیه هر گاه در سنین سربازی معاف خواهند شد (جواد خویی) | ||
+ | |||
+ | بنده حذف ماده ۱۰ قانون سرباز گیری را پیشنهاد مینمایم. (شیخ جلال) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که ماده دهم از قانون سربازگیری عمومی بالمره حذف شود (ع روحی) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم که بعد از کلمه پیشنمازان مساجد اضافه شود و مبلغین اسلام و وعاظ (دستغیب) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم ماده دهم این اصلاح شود. ماده دهم حکام شرع مجاز از مراجع تقلید یا فتوی و مدرسین مجاز برای تدریس علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد تا آخر (صدرالعلماء) | ||
+ | |||
+ | تبصره ذیل را پیشنهاد میکنم اشخاصی که تبعیت ایران را قبول میکنند یک نسل از سربازی معاف خواهند بود (میرزا آقا خان) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ بعد از لفظ مدرسین دو کلمه درجات عالیه حذف شود. (رضا دامغانی) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ به ترتیب ذیل اصلاح شود | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۰ - حکام شرع که از دو نفر مراجع تقلید اجازه صریح اجتهاد داشته و مدرسین علوم معقول و منقول در مساجد و مدارس الی آخر (حاج سیدالمحققین) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای مشار اعظم: ماده ۱۰ به این نحو اصلاح شود: مجتهدین و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و طب و همچنین معلمین علوم عالیه ریاضیات و طبعیات از خدمت سربازی معاف خواهندبود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای تهرانی: بنده پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ حذف شود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد کی استوان: ماده ۱۰ این طور اصلاح شود حکام شرع مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یک سال قبل متصدی شغل امامت جماعت بوده باشند هر گاه در سنین سربازی واقع شوند شش ماه تحتالسلاح خواهند بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده یازدهم قرائت میشود (به شرح ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۱ - از خدام بقاع متبرکه و مدارس قدیمه فقط متولیان در صورتی که در سنین سربازی واقع نشوند از خدمت سربازی معاف خواهند بود | ||
+ | |||
+ | مخبر - این جا باید یک اصلاح عبارتی بشود | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | شریعتمدار دامغانی - اولاً بنده از آقای مخبر توضیح میخواهم از خدام بقاع متبرکه آیا منحصر است به خدام آستانه رضوی علیه السلام و قم و حضرت عبدالعظیم الخ یا این که شامل امام زادهها هم میشود؟ ثانیاً فلسفه این که متولیان مدارس قدیمه را معاف کرده متولیان مدارس قدیمه را معاف کردهاند چیست؟ اگر متمولی مشمول ماده ده است یعنی مجاز از طرف حکام شرع است البته معاف است و اگر مشمول ماده دوازده یعنی از طلاب است که باز معاف است ولی | ||
+ | |||
+ | اگر متولی نه مشمول ماده ده و نه مشمول ماده دوازده باشد دیگر چرا باید معاف و مستثنی باشد و این فلسفه ندارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر - ایراد اولی که آقا فرمودند البته شامل حال اماکن مهمه خواهد بود و این مسئله در نظامنامه خود وزارت جنگ درست توضیح داده خواهد شد که شامل کدام بقاع متبرکه خواهد بود در این جا چون نمیشود تمام مطالب را تصریح کرد از این جهت در نظامنامه که وزارت جنگ ترتیب خواهد داد تصریح خواهد شد | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - بنده با این ماده کاملاً مخالفم و این ماده را به کلی زاید استثناء را بیمورد میدانم زیرا فردا هر کس که از پهلوی یک امامزاده عبور میکند میخواهد خودش را معاف کند در جاهایی که حقاً باید معاف باشند آقایان اعتراض میکنند ولی در اینجا واقعاً معنی ندارد که یک عده اشخاص بدون هیچ مجوزی معاف باشند آن عشریه که فلان متولی از فلان بقعه میگیرد او را بدهد به دیگری و خودش برود به خدمت نظامی دیگر دلیل ندارد معاف باشد لذا پیشنهاد میکنم که این ماده به کلی حذف شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده هم متأسفانه با نظریه آقای یاسایی موافقم. | ||
+ | |||
+ | مخبر - حذف این ماده را بنده قبول میکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقایان آقای سید یعقوب و مدبرالملک و ایزدی و دیوان بیگی و اخگر و تهرانی پیشنهاد کردهاند که این ماده حذف شود. پیشنهاد دیگری هم رسیده که قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای افشار: پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده یازده اضافه شود | ||
+ | |||
+ | تبصره - مقصود از جمله بقاع متبرکه مشهد حضرت رضا و معصومه قم و حضرت عبدالعظیم است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده دوازدهم قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۲ - طلاب علوم دینیه که در مدارس قدیمه شبانهروزی مسکن داشته باشند با شرایط ذیل مدت خدمت تحتالسلاح آنها به یک سال محدود میشود. | ||
+ | |||
+ | مخبر - در این ماده یک اصلاحی شده است. قسمت الف در این ماده حذف شده است و یک قسمت از الف شامل قسمت (ب) که اینجا هست میشود و جمله (سکونت داشته باشد) به قسمت (ب) اضافه میشود | ||
+ | |||
+ | ب: از متولی مدرسه و دو نفر مدرس مسلم تصدیقنامه طلبگی و این که فقط اشتغال به تحصیل دارد در دست داشته باشد و در آن جا هم سکونت داشته باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | شریعتمدار دامغانی - بنده از نقطهنظر حفظ اصول دیانت که مستلزم این است که علوم دینیه ترویج پیدا کند و از برای تحصیل تشویق شده باشد معتقدم به این که طلاب پس از این که امتحان دادند و تصدیق شد به این که طلبه هستند باید اصلاً معاف باشند و با یک تحتالسلاح بودنشان بنده مخالفم دیگر این که این جا نوشته است از متولی مدرسه و دو نفر مدرس تصدیق داشته باشند. | ||
+ | |||
+ | کلیه این فرض در مدارس است که دو یا سه مدارس داشته باشد ولی خیلی از مدارس هست چه در مرکز و چه در ولایات که فقط یک مدرس دارد در این صورت آن وقت باید از یک نفر مدرس دیگر از کجا تصدیقنامه بگیرد؟ عقیده بنده این است که همان یک نفر مدرس کافی است و به علاوه پس از این که طلاب امتحان دادند معلوم شد که حقیقتاً طلبه هستند و برای فرار از سربازی نیست اساساً باید از خدمت سربازی معاف باشند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده در اینجا با هر دو قسمت بیانات آقا مخالفم برای این که ما حقیقتاً علاقهمندیمان نسبت به این مسئله بیبشتر است و بیشتر ما متوجه هستیم به این که این مسئله عمومیت پیدا کند و این کتاب جهادی که از بین رفته است زنده شود و طلاب مدارس هم با شوق زیادی متوجه این قسمت هستند و اگر نظر شما به تشویق مدارس است باید از راه دیگر تشویق کنید مثل آن پیشنهادی که در دوره چهارم آقای تدین نسبت به مدارس قدیمه کردند و دولت را توجه دادند به اصلاح مدارس قدیمه. اما نسبت به دو نفر مدرس که فرمودید. عرض میکنم که مسلماً هر مدرسه دو مرتبه دارد یک مرتبه مقدماتی و یک مرتبه مؤخراتی و هیچ مدرسه نیست که این دو مرتبه را نداشته باشد در مدرسه یک مرتبه مقدماتی است که عبارت است از صرف و نحو و منطق و معانی و بیان و مرتبه مؤخراتی هم عبارت است از فقه و اصول و اگر طب بخوانند طب است. | ||
+ | |||
+ | بنابراین در هر مدرسه دو مدرس دارد یکی مدرس مقدماتی و یکی مدرس مؤخراتی و هیچ مدرسه نمیشود که در آنجا علوم مقدماتی و مؤخراتی تدریس نشود و به علاوه تکلیف فرع بروجرد است. اگر مدرسه باشد که دو مدرس نداشته باشد و یکی داشته باشد البته در آن موقع یکی هم کفایت میکند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی. (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - بنده مخالف بودم ولی با اصلاحی که آقای مخبر کردند موافق شدم. | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - مذاکرات کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - بلی کافی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - پیشنهادات قرائت میشود؟. (مضمون آتی خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای کی استوان: در ماده ۱۲ لغت (مدارس قدیمه) تبدیل به (مدارس روحانی) شود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقایان سرکشیکزاده و مساوات: بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۱۲ حذف شود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای مدرس: پیشنهاد میکنم یک سال تبدیل به شش ماه بشود. | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای دامغانی: بنده پیشنهاد میکنم در ماده دوازده تصدیق یک نفر مدرس و متولی برای کلیه کافی باشد. | ||
+ | |||
+ | ایضاً پیشنهاد آقای دامغانی: بنده پیشنهاد میکنم طلاب مدارس قدیمه در صورتی که حقیقتاً طلبه باشند مطلقاً از خدمت سربازی معاف هستند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده ۱۳ (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۳ - محصلینی که در مدارس عالیه داخله یا خارجه منظما مشغول تحصیل باشند و به سن سربازی برسند تا موقع اکمال و اتمام تحصیلاتشان در رشتهای که از اول شروع نموده باشند از خدمت نظامی معاف هستند و آنهایی که از مدارس مزبوره تصدیقنامه رسمی (دیپلم) داشته باشند مدت خدمت تحتالسلاح آنها فقط شش ماه خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی. (اجازه) | ||
+ | |||
+ | دامغانی - بنده با این ماده مخالف نیستم لیکن فقط میخواهم به آقای آقا سید یعقوب عرض کنم که این جا محصلینی که در مدارس خارجه و داخله هستند مدت تحتالسلاح آنها را شش ماه قرار دادهاند ولی مال طلاب مدارس قدیمه را یک سال قرار دادهاند و بنده نمیدانم مقصود از این فرقی که بین محصلین مدارس قدیمه و مدارس جدیده داخله و خارجه گذاشتهاید چیست؟ رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده مخالفم با این ماده ابداً استثناء نباید بشود از اول تا آخر باید باشند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا میرزا شهابالدین - بنده عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای مساوات (اجازه) | ||
+ | |||
+ | مساوات - بنده با تمام این استثناءها مخالف بودم و مجال نکردم عرض کنم برای این که اگر میخواهیم قشون داشته باشیم باید استثناء را قائل نشویم و دولت این ملاحظاتی را که نسبت به بعضی اشخاص کرده است و برای احترامات بعضی مقامات این طور مقرر داشته است بنده اینها را بر حسب ظاهر درست میدانم ولی در باطن بنده میبینم آقایانی که طرفداری از آنها میکنند بر علیه آنها حرف میزنید زیرا معنی حقیقی محصل این نیست که نظام نفهمند و معنای ملا این نیست که نظام نداند. هیچ یک اینها با نظام منافات ندارد و بنده سالهای سال بود که تقاضا و آرزو میکردم که این قانون بیاید به مجلس و این از بهترین قوانین است. زیرا قانونی است که یک مملکت مرده را میتواند زنده کند و بنده امروز این عقیده را پیدا نکردهام بلکه هفده سال است که این عقیده را برای خودم اتخاذ کردهام محل باید در سن بیست و یک سالگی داخل خدمت نظام شود و اینهایی هم که تا بیست و یک سالگی دیپلم نگرفتهاند به نظرم نمیآید که دیگر قابل و لایق از برای گرفتن دیپلم باشند. | ||
+ | |||
+ | حالا ممکن است این موفق نشدن به گرفتن دیپلم به واسطه ترتیبات دخول و خروج به مدرسه بوده است که در این بین یک وقفههایی پیدا شده است که نتوانسته است دیپلم بگیرد. حالا آمدهاند گفتهاند محصلین اگر دیپلم داشته باشند یا نیمه تحصیلشان باقی مانده باشد از خدمت سربازی معاف هستند بنده عقیده دارم که باید استثناء خارج شود و محصل هر کس میخواهد باشد باید دو سال خدمت نظامیاش را عمل کند مثل این که دو سال در مدرسه دارالفنون تحصیل میکند هیچ فرق نمیکند و بنده معتقدم که باید تمام ایرانیها دو سال تحتالسلاح باشند. | ||
+ | |||
+ | مخبر - اینجا از ایراداتی که آقایان محترم فرمودند معلوم شد که یک افکاری ضد و نقیض یکدیگر هست. | ||
+ | |||
+ | آقای دامغانی و آقای یاسایی اینجا یک افکاری را اظهار داشتند که ضد و نقیض یکدیگر بود. در این جا نسبت به علوم دینیه هیچ استثنایی نشده است. مثلاً آن طلابی که در نجف و در جاهای خارج از ایران تحصیل میکنند شامل این ماده هستند منتها یک اشخاصی که مشغول هستند به تحصیلات خیلی عالی مثل طب و مثل قضاوت اینها در حین این که مشغول به تحصیل هستند. | ||
+ | |||
+ | چطور میتوانند یک مدتی وقت خودشان را تلف کنند برای این که بیاید به مرکز و مجدداً مراجعت کنند؟ و به علاوه ممکن است دولت هم از تأخیر تحصیل آنها یک صدمه بخورد از نقطهنظر نداشتن متخصص در بعضی علوم ولی وقتی که آنها تحصیلات خودشان را تکمیل نمودند و برگشتند آمدند این جا آن وقت آن شش ماه خدمت نظامی آنها مطابق است با دو سال خدمت نظامی اشخاص متعارفی برای این که دارای یک فکر و عقل روشن است که مسائلی را که به او میآموزند زودتر از سایرین یاد میگیرد قادر است به این که یک چیزی را که به او میگویند زود یاد بگیرد و دولت هم میتواند از او استفادههایی بکند و مقصود از این پیشنهاد این بوده است که اینها تحصیلات فنی از قبیل مهندسی و غیره را بنمایند زیرا همه اینها به درد نظام میخورد. | ||
+ | |||
+ | یکی طب تحصیل کرده یکی مهندسی تحصیل میکند البته همه به درد نظام خواهند خورد و روی هم رفته اغلب تحصیلات عالیه است که به درد نظام و جامعه سربازگیری میخورد. | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است | ||
+ | |||
+ | مدرس - بنده اجازه خواستهام | ||
+ | |||
+ | رئیس - چند نفر قبل از جنابعالی اجازه خواستهاند. | ||
+ | |||
+ | مدرس - خیلی خوب این دو ماده بایستی مثل هم باشد | ||
+ | |||
+ | رئیس - پیشنهاد شده است این ماده حذف شود. | ||
+ | |||
+ | مدرس - حذف نباید بشود باید مثل هم شود | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده چهارده (به مضمون ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۴ - شاگردان فارغالتحصیل مدارس متوسطه که دارای تصدیقنامه رسمی دیپلم باشند در صورتی که به سن هیجده بالغ شوند میتوانند بدون قرعه داوطلبانه داخل خدمت تحتالسلاح بشوند و پس از یک سال خدمت جزو ذخیره محسوب خواهند شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی | ||
+ | |||
+ | دامغانی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی | ||
+ | |||
+ | یاسایی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده مخالفم | ||
+ | |||
+ | رئیس - نوشتهاید موافق هستید | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - در این ماده مخالفم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دستغیب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | دستغیب - همه آقایان سابقه دارند که روح مجلس با نظام اجباری کاملاً موافق است و یک نفر از نمایندگان حتی بعضی از اشخاصی که در بعضی مواد نظریاتی دارند نظر شوروی است نه نظر مخالفتی. مثل ماده قبل که بنده هم مخالف بودم و همین طور بعضی ازآقایان هم مخالف بودند و بالاخره آقای مدرس فرمودند که باید مساوی باشد. | ||
+ | |||
+ | قضیه نظام اجباری مسلم است و بنده عقیدهام این است که هر ایرانی وطنخواه مسلمانی باید عقیدهاش این باشد که قانون نظام اجباری در ایران جریان پیدا کند. حالا بعضی اصلاحات لازم دارد از قبیل این که در این ماده یک امتیازی گذارده شده در حالی که افتخار و امتیاز مال آن کسی است که در تحت سلاح میرود. | ||
+ | |||
+ | شخص بنده امتیاز و امتیاز را در این میدانم که برای عالم اسلام مملکت خدمت نمایم ولی بعضی از آقایان یک نظریاتی دارند و بعضی از آقایان میفرمایند مذاکرات کافی است و مقصود از این نظریات اصلاحات عبارتی است. در ماده چهارده میگوید: | ||
+ | |||
+ | شاگردان فارغالتحصیل مدارس متوسط که دارای تصدیقنامه رسمی دیپلم باشند در صورتی که به سن هیجده بالغ شوند میتوانند بدون قرعه داوطلبانه داخل خدمت تحتالسلاح بشوند. این جا میگوید هیجده ساله در صورتی که خود شما در قانون نوشتهاید در سن بیست و یک سالگی این جا در صورت اختیار است ولی آن جا در صورت اجبار است | ||
+ | |||
+ | (همهمه بین نمایندگان) | ||
+ | |||
+ | آقایان خوب است صبر کنند و به فرمایش آقای تدین بنده منبرم را بروم بعد اگر آقایان دیگر خواستند منبر بروند علت این که نظام اجباری را بیست و یک سال قرار دادهاند آقایان اعضاء کمیسیون (بنده هم مخالف بودم و عقیدهام این بود که هیجده سال یا نوزده سال باشد) برای این بود که دلیل و منطقشان این بود که هیجده ساله قابل از برای نظام نیست باید بیست و یک سال باشد بنده عرض میکنم اگر دلیل همین است که بیست و یک ساله باید داخل شود پس هیجده ساله را نباید آورد داخل نظام کرد و این که میفرمایند در بیست و یک سالگی اجباری است و در هیجده سالگی اختیاری این را بنده ملتفت نشدم. | ||
+ | |||
+ | اگر سن هیجده ساله میتواند از عهده خدمت نظام برآید همان جا را هم باید هیجده سال قرار بدهند و اگر نمیتواند این جا را هم باید مثل آنجا قرار بدهند. | ||
+ | |||
+ | وزیر فوائد عامه - هیجده ساله تحصیلکرده غیر از بیست و یک ساله تحصیلنکرده است. اساساً هر فرد از افراد ایرانی وقتی که به سن هیجده سال رسید در آن سن هنوز زود است داخل خدمت سربازی شود ولی پس از آن که کسی مدرسه متوسطه را تمام کرد البته او یک مزایایی نسبت به آن اشخاصی که تحصیلات متوسطه را تمام نکردهاند دارد و به علاوه در همان حالی که خدمت نظامی واجب و لازم است ملاحظه افراد این مملکت را هم باید کرد. یک کسی مدرسه متوسطه را تمام کرده حالا چه بکند تا به سن بیست و یک سالگی برسد؟ اگر برود دنبال تحصیلات عالیه که از هیجده سال تا بیست و یک سالگی برای او این مدت کافی نیست ناچار است یا دنباله تحصیلاتش را قطع کند و یا این که او را معاف کنید و به این جهت میگوید کسی که مدرسه را تمام کرد این شخص داوطلبانه میتواند قبول خدمت نظامی را بنماید چرا؟ | ||
+ | |||
+ | برای این که میخواهد بعد زندگانی خودش را مرتب کند و برای تشویق بین آن کس که تحصیلاتی کرده است و آن کسی که نکرده آمدهاند مدت خدمت او را یک سال قرار دادهاند و بعد از آن هم میرود دنبال تحصیلات خودش و این یکی از مواد خوب این قانون است و در تمام جاهایی که قانون نظام اجباری دارند این ماده را پیشبینی کردهاند | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است | ||
+ | |||
+ | رئیس - پیشنهادها قرائت میشود (به مضمون ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای اخگر: بنده پیشنهاد میکنم ماده ۱۴ این طور اصلاح شود طلاب و شاگردان فارغالتحصیل مدارس که الخ | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب: بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۱۱۴ حذف شود | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده ۱۵ (به شرح آتی قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۵ - اشخاص معلولی که اساساً از خدمت سربازی معاف هستند از قرار ذیل میباشند | ||
+ | |||
+ | الف- نابینایی از چشم راست | ||
+ | |||
+ | ب - قوزی | ||
+ | |||
+ | ج - کر | ||
+ | |||
+ | د - لال | ||
+ | |||
+ | ه - شل و چلاق | ||
+ | |||
+ | اشخاص دیگری که ضعیف البته یا مریض باشند جزو قرعه محسوب میشوند و معافیت مطلق یا موقت آنها به تصدیق اطبای نظام خواهد بود ولی معافین موقت به خرج دولت معالجه خواهند شد. | ||
+ | |||
+ | وزیر فوائد عامه - در این ماده یک اصلاح عبارتی مختصری شده است: عوض نابینای از چشم راست باید نوشته شود نابینای از یک یا دو چشم اعم از این که چشم راست باشد یا چشم چپ | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | دامغانی - اشخاصی که به واسطه علت مزاج از خدمت سربازی بایستی معاف باشند البته متخصصین نظام بهتر تشخیص میدهند و البته با بودن آقای دکتر امیر اعلم در کمیسیون نظام این ملاحظات شده است و بنده فقط یک اشکال عبارتی دارم و آن این است که لفظ معلول استعمالش در این جا غلط است برای این که لفظ عل به معنی مرض لازم است اسم مفعول ندارد و باید علیل نوشته شود زیرا معلول به معنای چیز دیگر است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - صحیح است باید علیل باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا میرزا شهابالدین - بنده هم موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - پیشنهادها قرائت میشود (به این مضمون قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای احتشامالحکما - بنده ماده پانزده را این طور عقیده دارم اصلاح شود | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۵ اشخاص معلولی که اساساً از خدمت سربازی معاف هستند از قرار ذیل میباشد | ||
+ | |||
+ | الف - اعور احوال مطلقاً | ||
+ | |||
+ | ب - قوزی الخ | ||
+ | |||
+ | پیشنهاد آقای افشار: بنده پیشنهاد میکنم اشخاص مسلول و سفلیستیک و آنهایی که دکتر مخصوص قشونی مسری بودن امراض موجوده در آنها را تصدیق نموده باشد از خدمت در نظام معاف باشند | ||
+ | |||
+ | رئیس - اجازه میفرمایید چند دقیقه تنفس داده شود | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - صحیح است | ||
+ | |||
+ | (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید) | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده شانزده (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۶ - هر مرد یا زنی که سنش به هفتاد رسیده یا به واسطه علت مزاج از اداره امر معاش خود عاجز باشد و فقط یک پسر داشته باشد که کفالت امر او را بنماید مادامی که کفالت به عهده او است از سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی | ||
+ | |||
+ | یک نفر از نمایندگان - تشریف ندارند | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - مخالفت بنده راجع به سن است در این جا معین کرده است که هر | ||
+ | |||
+ | مرد یا زنی که سنش به هفتاد رسیده باشد این غلط است باید نوشته شود هر مرد یا زنی که عاجز باشد از اداره امور زندگانیش و پسرش متکفل مخارج او باشد: | ||
+ | |||
+ | زیرا ممکن است زن پنجاه ساله باشد که عاجز از اداره کردن مخارج خودش باشد و اگر این لفظ سن هفتاد برداشته شود بنده هم موافقم | ||
+ | |||
+ | مخبر - ماده ۱۷ قرائت میشود به شرح ذیل قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۷ - هر مرد یا زنی که یک پسرش تحتالسلاح باشد و پسر دیگر او به سن سربازی برسد مادام که پسر اول از خدمت تحتالسلاح فارغ نشده یا سومی او به سن هیجده نرسیده پسر دوم از سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی | ||
+ | |||
+ | یاسایی - عرض ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دستغیب (اجازه) (حاضر نبودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای تهرانی | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمدعلی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای مساوات مخالفند؟ | ||
+ | |||
+ | مساوات - بلی بنده فرق نمیگذارم بین این که یک پسر یا دو پسر داشته باشد وقتی که به سن سربازی رسیدند باید قرعه به نام آنها کشیده شود مگر این که زن عاجز باشد از اداره کردن زندگانیاش آن وقت ماده شانزده تکلیف او را معین کرده است و حکمش در آنجا شده است | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده مخالفت آقای مساوات را نفهمیدم از چه نقطهنظر است این جا اشخاصی که رسیدهاند به سن سربازی میآیند از میان آنها قرعه میکشند یک کسی سه پسر دارد یک پسرش به سن هیجده سال نرسیده است یک پسرش هم رفته است تحتالسلاح باید یک نفری باشد که امور خانه را اداره نماید و کفالت مخارج خانه را بکند؟ ما قانون سربازگیری عمومی را که مینویسیم برای محفوظ بودن خانوادهها است شما میفرمایید همه بروند جنگ آن وقت کار این بیچاره را کی بکند؟ اگر این پسر هم برود جنگ که مادرش از گرسنگی میرود. | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده هیجده (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۸ - هر مرد یا زنی که بیش از یک پسرش در خدمت نظامی وفات کرده و پسر دیگرش به سن سربازی رسیده مادام که پسری دیگر به سن هیجده ندارد آن پسر از خدمت سربازی معاف است | ||
+ | |||
+ | رئیس - مخالفی ندارد؟ | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - خیر | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده نوزذهم (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۱۹ - هر زن بیوه که یک پسرش به سن سربازی رسیده و غیر از او پسر سالمی که قادر به کفالتش باشد ندارد مادام که این وضعیت باقی است آن پسر از خدمت سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | (حاضر نشده بودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی | ||
+ | |||
+ | یاسایی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مخالفی ندارد | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای مساوات (اجازه) | ||
+ | |||
+ | مساوات - بنده عقیدهام این است این ماده را با ماده شانزده باید در تحت یک ماده نوشت. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده بیست (به مضمون ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۰ - هر جوانی که به سن سربازی رسیده و مدیر یک خانواده است و در آن محل از پدرزن و یا برادرزنی که به سن بیست و پنج رسیده باشد ندارد مادام که این وضعیت باقی است از خدمت سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس مخالفی ندارد؟ جمعی از نمایندگان خیر رئیس ماده بیست و یک (بمضمون ذیل قرائت شد) ماده بیست و یکم هر جوانی که بسن سربازی رسیده و وصی یاقیم یتیمی باشد که بغیر از او برای اداره امور آن یتیم شخص دیگری نباشد مادام که این وضعیت باقی است از خدمت سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - مخالفی دارد؟ | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده مخالفم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای تهرانی | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ محمدعلی تهرانی - عرضی ندارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دستغیب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | دستغیب - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای کازرونی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یک نفر از نمایندگان - تشریف ندارند. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای سرکشیکزاده (اجازه) | ||
+ | |||
+ | (حاضر نشده بودند) | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - اینجا آقایان قدری توجه بفرمایند شاید عرایض بنده در کمیسیون محل توجه واقع شود اینجا نوشته است: هر جوانی که به سن سربازی رسیده و وصی یا قیم باشد که به غیر او برای اداره امور آن یتیم شخص دیگری نباشد. وصی اداره امر در دستش نیست قیم اداره امور در دستش است کسی که وصی در اموال است نه وصی در امور و باید تفسیر شود که قیم در اداره امور باید مستثنی باشد نه این که وصی مطلق مستثنی باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا میرزا شهابالدین. (اجازه) | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | ||
+ | |||
+ | رئیس - مذاکرات کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - بلی کافی است؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده ۲۲ (به شرح ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۲ - هر جوانی که به سن سربازی رسیده منحصراً کفیل معیشت جد یا جد پیر یا علیل و از کار افتاده خود باشد مادام که حال به این منوال است از خدمت سربازی معاف است. | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - صحیح است | ||
+ | |||
+ | رئیس - مخالفی ندارد؟ | ||
+ | |||
+ | جمعی از نمایندگان - خیر | ||
+ | |||
+ | رئیس - پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان. (به عبارت ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۲۲ در آخر سطر اول بعد از کلمه معیشت اضافه شود. عیال و اطفال خود. الخ. | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده ۲۳ (به مضمون ذیل خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۳ - هرگاه در مجلس به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هر یک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته و آن دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود و هر گاه قرعه به یکی از دو پسر یک نفر که در یک سال به سن سربازی رسیدهاند اصابت نماید پدر مینواند پسر دیگر را به شرط رضایت او به جای آن یک که قرعه به نام او اصابت کرده به سربازی روانه سازد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - مخالفی ندارد؟ | ||
+ | |||
+ | یاسایی - بنده مخالفم | ||
+ | |||
+ | رئیس - بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | یاسایی - مخالفت بنده از این نقطهنظر است که این لفظ تعلیق این جا درست معنی نمیدهد. نوشته است هر گاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هریک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته آن دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود. اساساً گفته شد این جا که اشخاصی که سنشان به بیست و یک سالگی رسید آنها باید داخل خدمت نظامی بشوند به این طور که افراد را به حکم قرعه از میان آنها انتخاب میکنند ولی تکلیف بعد از این مدت را قانون معین نکرده اگر فرضاً در یک حوزه سربازگیری بیست نفر سرباز ما لازم داریم بگیریم و صد نفرشان به سن بیست و یک سالگی رسیده باشند قرعه کشیدند بیست نفر آنها استخراج شد بعد هشتاد نفرشان معاف میشوند. | ||
+ | |||
+ | و آن وقت در دفعه دوم یعنی دو سال بعد هم میآییم باز قرعه میکشیم و ده نفر از میان آنها استخراج میکنیم و باز هفتاد نفر از آنها معاف میشوند و همین طور سال بعد اگر مقصود این است که هر سال این عده را جلب کنیم و در سی و پنج سالگی هم آنها را بیاوریم و داخل نظام شوند که بنده مخالفم. زیرا اینجا گفته شد که در بیست و یک سالگی اگر قرعه کشیدند و به نام آنها اصابت نکرد دیگر معاف هستند. باید آنها را رها کنند بروند و در سال بعد یک عده اشخاص بیست و یک ساله دیگری بیاورند و از میانشان انتخاب کنند. | ||
+ | |||
+ | ولی اینجا میگوید: به دو سال بعد تعلیق میشود و این مفهومش این است که اگر در سال بعد باز قرعه به نامش درنیامد به دو سال دیگر که چهار سال بعد باشد معلق میشود و همین طور دو سال به دو سال بالا میرود تا سنین خدمت تمام شود. بنابراین بنده عقیدهام این است که اینجا باید تصریح شود که بعد از آن که اشخاصی که در سن بیست و یک سالگی معاف شدند فقط دفعه دوم باید برای قرعه دعوت شوند و یا این که همین طور تا سن چهل و پنج سالگی هم هر سال که قرعه میکشند آنها را هم میآورند و یا این که همان دفعه اول که اسمشان در قرعه درنیامد معاف هستند و سال بعد باید یک عده بیست و یک سالههای دیگری را بیاورند. علیایحال این لفظ تعلیق ابهام دارد. | ||
+ | |||
+ | مخبر - تصور میکنم آقا مختصر اشتباهی کردهاند. اینجا مقصود این است که اگر کسی دو پسر دارد هر دو پسرش با هم نروند به خدمت سربازی در سال اول اگر یک پسرش رفت دو سال دیگر آن پسر دیگر اگر قرعه به نامش درآمد سرباز است و اگر درنیامد میآید مشمول ماده شش میشود | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای تهرانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقای شیخ محمدعلی تهرانی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دستغیب | ||
+ | |||
+ | دستغیب - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای سرکشیکزاده | ||
+ | |||
+ | سرکشیکزاده - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای روحی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | روحی - بنده با قسمت اول این ماده مخالفم | ||
+ | |||
+ | (هرگاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هر یک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته و دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود) | ||
+ | |||
+ | ما قائل شدیم که اینجا بیست و یک ساله قابل از برای خدمت سربازی عمومی است و در آن موقع هم بالغ است و هیچ محتاج به امر پدر نیست یک امری را به گردن پدر محول کردن نه مجوز شرعی دارد و نه مجوز قانونی. | ||
+ | |||
+ | بنده عقیدهام این است که به هر کس که قرعه اصابت کر د به اختیار خود او باشد و اگر بین طرفین طرازی به عمل آمد برود و حق پدر ساقط باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
+ | |||
+ | آقا سید یعقوب - بنده ناچارم هم جواب آقای یاسایی را عرض کنم گمان میکنم آقای مخبر درست جواب ندادند و هم جواب آقای روحی را. فرمایش آقای روحی این بود که میفرمایند هر گاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر اصابت نماید. یعنی اگر قرعه کشیدند هر دو اسمشان درآمد نه یکی پس در این صورت تکلیف به هر دو وارد است یعنی آن عده را که دولت معین کرده است پانزده هزار نفر است بر حسب تجهیزاتی که وزارت جنگ معین میکند آن وقت قرعه کشیدند در این ناحیه به اسم هر دو قرعه در آمده و یک نفرش بیشتر لازم نیست یک نفر دیگر چون قرعه اسمش را گرفته است برای دو سال بعد باید باشد. | ||
+ | |||
+ | اما این که آقای روحی فرمودند اختیار پدر شرط نیست و بالغ شده و باید پدر را به کلی کنار بگذاریم بنده جواباً عرض میکنم که ما هنوز آن قدرها فرنگیمآب نشدهایم که احترامات پدر را فوری کنار بگذاریم. البته احترامات و نظریات پدر باید ملاحظه شود و البته مصلحت خانواده را پدر بهتر میداند باید رجوع به پدر کنند هر طور پدر معین کرد آن طور بکنند چون وقتی که بنا شد این دو نفر تحت سلاح بروند و یک نفر را بیشتر دولت لازم نداشت چه عیبی دارد رأی پدر را مرجح قرار بدهیم. | ||
+ | |||
+ | فرضاً قرعه به اسم حسن درآمده ولی حسن نمیخواهد برود و حسین را راضی کرده است برود این چه اشکالی دارد که حسین را به جای حسن بفرستد و این ماده به نظر من خوب مادهای است | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است | ||
+ | |||
+ | رئیس - ماده بیست و چهارم (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۲۴ - هرگاه شخصی در یک حوزه سربازگیری زیاده از دو پسر داشته که داخل سنین سربازی باشند و فقط به یک پسرش قرعه اصابت کند همان پسر را اگر به دو پسرش قرعه اصابت نماید هر دو را اگر به زیاده از دو پسر اصابت نماید باز دو پسرش به خدمت سربازی گرفته شده و بقیه به قرعه دو سال بعد محول خواهد شد اگر از آن چند پسر یکی قبلاً در خدمت سربازی بوده و در آن سال به دو نفر دیگر قرعه اصابت نماید فقط یکی از آنها به سربازی داخل خواهد شد در هر صورت پسری که به سربازی گرفته یا معاف میشود منوط به انتخاب پدر است و شرح این موضوع در دفتر نفوس و دفتر قرعه ثبت خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای دامغانی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | شریعتمدار دامغانی - عرضی ندارم | ||
+ | |||
+ | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | ||
+ | |||
+ | یاسایی - به نظر بنده تا این موضوع حل نشود و بالصراحه در این قانون نوشته نشود بنده باید مخالفت کنم تا قضیه حل شود. در این ماده باز تکرار شده است که بقیه قرعه دو سال بعد محول خواهد شد دو سال به دو سال قرعه میکشند و اشخاصی که در دورههای قبل در قرعه داخل بودهاند و قرعه به نام آنها اصابت نکرده مجدداً در حین قرعه اسامی آنها باید بیاید در بین آن وقت از سن بیست و یک سالگی مدام سال به سال آن اشخاص را بیاورند برای قرعه تا چهل و پنج سالگی. | ||
+ | |||
+ | این چیز غریبی است آن وقت با قید به این که وقت ورود به خدمت سنشان باید بیست و یک سال باشد. پس از این که سنشان هم سی و پنج ساله شد باید آنها را در ردیف بیست و یک سالههایی که بعد آمده بیست و یک ساله شدهاند و در موقعی که او بیست و یک ساله بوده آن کی دوازده سالش بوده است هر دو اینها را باید بیاورند و قرعه بکشند و این مسئله به نظر بنده اسباب اشکال و زحمت میشود از برای مردم باید تضریح شود دو مرتبه. سه مرتبه. | ||
+ | |||
+ | هرچه که صلاح میدانند قرعه تجدید میشود و پس از یکی دو مرتبه معاف میشوند و الا این ترتیب معنایش این است که دو سال به دو سال قرعه میکشند تا قرعه به نام آنها اصابت کند. | ||
+ | |||
+ | وزیر فوائد عامه - اصلاً تمام این موادی که نوشته شده است محتاج به یک اصلاحات عبارتی است که فردا شاید در کمیسیون نظام اصلاح شود. تصدیق میکنم عبارت یک قدری مجمل و مبهم است و مقصود را درست و صراحتاً نمیفهماند ولی برای این که هر ماده محتاج به مخالفت نشود بنده اصل جریان مطلب را عرض خواهم کرد و بر روی این جریان هم اصلاح خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | در اول بیست و یک سالگی هر کس در حدود احتیاجات دولت برای سربازی حاضر میشود و اسامی آنها را به دولت تعیین میکند آن وقت عدهای را که دولت به آنها احتیاج دارد آن را هم معین میکند بعد از آن که مستثنیاتی که قانون معین کرده است از مجموع عده جوانها استغنا کردند بقیه که میماند ممکن است زیادتر از احتیاجات دولت باشد آن وقت به حکم قرعه عده لازم از میان آنها معین میشوند و تحت سلاح میروند و عدهای هم که قرعه به نام آنها اصابت نکرده معاف میشوند و آن عده که معاف شدهاند تکلیفشان چیست؟ | ||
− | + | تکلیف آنها این است که دو سال دیگر هم باید حاضر شوند برای قرعه و آنها هم باز وارد میشوند در جزو جوانهایی که دارای شرایط سربازی هستند و باید به اسم آنها قرعه کشید اگر در دو سال بعد هم قرعه به نام آنها اصابت نکرد دیگر به آنها هیچ کس کاری ندارد. میروند جزو ذخیره مقدم و مؤخر و مطلقاً آزاد هستند این خلاصه جریان کار است یعنی هر کس که بیست و یک سال دارد و قانوناً هم نباید مستثنی باشد اگر در مجلس قرعه به نام او اصابت نکند میرود و در اول بیست و سه سالگی حاضر میشود. اگر در آن دوره هم قرعه به نام او اصابت نکرد دیگر در مجلس قرعه حاضر نخواهند شد. | |
− | + | پس قرعه نه شامل بیست و چهار ساله میشود و نه بیست و پنج ساله و این شخص به کلی آزاد است و جزو ذخیره مقدم میشود من بعد هم جزو ذخیره تالی محسوب میشود. | |
− | + | این است جریان امر و چون در این مواد این مسائل روشن ذکر نشده و بنده هم تصدیق دارم زیاد محتاج به مخالفت نیست و در کمیسیون اصلاح خواهد شد. اینها اصلاح عبارتی است و برای شور ثانی اینها را اصلاح خواهیم نمود و بنده این را عرض کردم برای این که محتاج به تکرار مخالفت نباشد. | |
− | + | بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | |
− | + | رئیس - ماده بیست و پنج (به مضمون ذیل قرائت شد) | |
− | + | ماده ۲۵ - اگر دو نفر مشترکاً کفیل یک یا چند خانواده باشند و در یک سال قرعه به نام هر دو اصابت نماید آن که اول قرعه به نامش اصابت نموده و به خدمت سربازی داخل و دیگری مادام که این وضعیت باقی است از خدمت معاف است. | |
− | + | رئیس مخالفی دارد؟ | |
− | + | جمعی از نمایندگان - خیر | |
− | + | دامغانی یک و او زیادی است (و به خدمت) باید (به خدمت باشد) | |
− | + | رئیس - ماده ۲۶ (این طور قرائت شد) | |
+ | ماده ۲۶ - اشخاصی که در سن سربازی بخواهند داخل خدمات دولتی یا اجتماعی یا مشاغل آزادی که مستلزم اجازه رسمی دولت است بشوند باید تصدیق (سند) انجام خدمت تحتالسلاح یا عدم اصابت قرعه را در دست داشته باشند. | ||
− | رئیس | + | رئیس مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) ماده ۲۷ (به مضمون ذیل قرائت شد) |
− | + | ماده ۲۷ - اشخاصی که بخواهند داخل خدمت نظمیه یا امنیه بشوند باید خدمت دوره کامل تحتالسلاح را (دو سال) تمام کرده و تصدیقنامه حسن اخلاق و صحت عمل را در دست داشته باشند. | |
− | + | رئیس - ایرادی دارد؟ | |
− | + | بعضی از نمایندگان - خیر | |
− | رئیس | + | رئیس - ماده بیست و هشت (به این ترتیب قرائت شد) |
− | + | ماده ۲۸- اشخاصی که به زیاده از دو سال حبس جزایی محکوم شده یا از حقوق مدنی موقتاً محروم گردیده و قرعه به اسمشان اصابت نماید در تمام سنین سربازی از حمل اسلحه محروم و در مواقع خدمت تحت نظر مأمورین مخصوص به خدمات عملهگی نظام گماشته میشوند. | |
− | + | رئیس - آقای یاسایی (اجازه) | |
− | + | یاسایی - بنده عقیدهام این است درباره مجرمین نباید این اندازه قساوت به خرج بدهیم یک اشخاصی اگر یک جرمی کردهاند ما میبریم آنها را مجازات و حبس میکنیم حالا پس از این که محاکمه شدند و به مجازات رسیدند دیگر نباید باز مجازاتی برای آنها قائل شویم برای این که یک کسی مرتکب یک جرمی شد فرضاً مجازاتش این است که دو سال حبس شود و دو سال هم در حبس ماند وقتی که ولش کردیم باید او هم مثل سایر مردم از حقوق خودش استفاده کند مگر | |
− | + | این که محکوم باشد به محروم بودن از حقوق مدنی و اگر احیاناً محکمه رأی داده است که مثلاً این شخص باید از حقوق مدنی محروم باشد آن وقت این هم مدت دارد ممکن است محکمه رأی داده باشد که این شخص سه سال از حقوق مدنی محروم شده باشد و مطابق با این ماده او را به خدمت سربازی بپذیرند در صورتی که پس از آن که مدت حبس یا مدت محرومیتش از حقوق مدنی مقتضی شد او هم مثل سایر مردم است و این مجازات ثانوی است که برای او قائل میشویم بنابراین بنده با این ماده مخالفم | |
+ | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) | ||
− | + | آقا سید یعقوب - آقای یاسایی خوب است راجع به این شخص دو نظر کنند یکی این که چون ما میخواهیم نظام اداری یک مقام عالی باشد این شخص که محکوم شده مشار به بنان است. منفور است و در واقع ما این قانون را برای این مینویسیم که تهذیب اخلاق شود ومردم کمتر جنایت کنند و محکوم نشوند وقتی که اطلاع پیدا کرد که اگر جنایتی بکند محکوم به حکم جزایی بشود به خدمت نظام هم قبول نمیشود و به مقام عالی نمیرسد البته جنایت نمیکند. | |
− | + | ما یک قانون وضع کردهایم برای تصفیه اخلاق، دیگر آن که راجع به مقامات نظامی ما میخواهیم نظام را خیلی محترم و محتشم نگاه داریم که همه مردم از روی میل و رغبت داخل شوند اگر بنا شود هر محکوم به دزدی هر محکوم به جنایتی بیاید در آنجایی که بنده و دیگری هم هستیم این چه خواهد شد؟ باید در مراتب پایینتری باشد یا در طباخی یا در اصطبل و از این قبیلها بنابراین گمان میکنم این ماده عیبی ندارد. | |
− | + | رئیس - آقای تهرانی (اجازه) | |
− | آقا سید یعقوب | + | آقای شیخ محمدعلی تهرانی - بنده تعجب میکنم که از مدافعات آقای آقا سید یعقوب یک قانون جزایی که نوشته شد از برای مجرمین حد عالی جزای آن مجرم را محکمه ناچار است اعلام کند پی از این که آن شخص که محکوم به یک جزایی است مراتب جزایی خودش را پیمود مثل سایر مردم میشود و الا باید شما همیشه یک مواد جزایی در قوانین دیگر وضع بکنید راجع به یک مجرمی که مجازات آن مجرم در قوانین جزایی معلوم شده مثلاً اگر کسی به دو سال حبس محکوم شده و دو سال هم حبس شده وقتی بیرون آمد با سایر افراد چه فرق دارد؟ شاید نظر آقا این باشد که اوضاع محبس مادر ایران خوب نیست و اخلاقها را بدتر میکند. |
− | + | اگر ما بتوانیم محبس خودمان را مثل آمریکا قرار دهیم و معلمین تهیه کنیم که آنها را تهذیب اخلاق تعلیم کند با سایرین چه فرقی دارند؟ و الا وقتی که قانون حکم کرد کسی دو سال حبس شود یا محکوم شود به این که یک مدت معینی به طور موقت محروم از حقوق مدنی باشد جهت ندارد که در جامعه سربازی با سایرین فرق داشته باشد و همیشه توسریخور باشد. | |
− | + | وزیر فوائد عامه - در همان حالی که بنده تصدیق میکنم که این ماده محتاج به یک اصلاحاتی هست مخصوصاً در قسمت اخیر این ماده تحت نظر مأمورین مخصوص باید حذف شود و قسیمت دیگر ماده هم باید اصلاح شود در همان حال نمیتوان منکر شد. راست است از یک نقطهنظر اجرای وظیفه است ولی در عین حال این یک وظیفهای است که مستلزم شرافتمندی هم هست و به هر دستی نمیشود داد. | |
− | در | + | پس بنابراین در ضمن اجرای وظیفه میگوییم آن دستهایی که تا اندازهای پاک هستند به آنها اسلحه میدهیم و به آن دستهایی که قدری آلوده هستند به آن دستها سلاح نداده و آنها را به خدمات دیگری مشغول میکنیم. |
− | + | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است. | |
− | + | رئیس - مذاکرات کافی است؟ | |
− | + | بعضی از نمایندگان - بلی کافی است. | |
− | + | رئیس - ماده بیست و نه (به شرح ذیل قرائت شد) | |
− | + | ماده ۲۹ - کلیه اشخاصی که جهت فرار از دخول در خدمت سربازی یکی از اعضای خود را ناقص نمایند در صورت ثبوت بدون قرعه برای تمام مدت خدمت نظامی به سربازی جلب میشوند. | |
+ | رئیس - آقای دامغانی. (اجازه) | ||
− | + | دامغانی - کسی که یکی از اعضای خودش را ناقص بکند که منافات با سربازی نداشته باشد جهتی ندارد که او را محکوم کنند بدون قرعه در تمام مدت سربازی خدمت کند و اگر یک عضوش را ناقص کرد که لیاقت سربازی نداشت با سربازی منافات دارد و بنده نمیدانم چگونه از این شخص استفاده سربازی میکنند. برای این که این شخص مثل کسی است که انتحار کند وقتی خودش را انتحار کرد دیگر کاری نمیشود کرد. | |
− | رئیس آقای | + | رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه) |
− | + | آقا سید یعقوب - این مسئله مکرر ذکر شده است که قانون وقتی که نوشته میشود فوراً نمیشود آن را اجرا کرد این قانون را اعلان میکنند اطلاع میدهند افراد مملکت از این قضیه مطلع میشوند که اگر کسی بخواهد فرار کند فلان مجازات را دارد یا اگر کسی برای کار حاضر نشود فلان ترتیب با او رفتار میشود و این مسئله هم مکرر صحبت شده است که متخلف از قانون مجازات دارد این قطع است برای این که مستحضر بوده است که اگر دزدی کند میبرند دستش را قطع میکنند یا اگر چشمش را کور کند فلان طور با او رفتار میکنند. | |
− | + | این نظیر و فی القصاص حیوه یا اولیالالباب است. وقتی که قاتل فهمید اگر کسی را بکشد او را خواهند کشت کسی را نمیکشد بعد از این که ما گفتیم کسی که برای فرار از قرعه دستش را قطع کند یا چشمش را کور کند یا پایش را لنگ کند یا کار دیگر بکند باز هم میبرندش در نظام و تا آخر دوره سربازی هم میماند دیگر این کار رانمیکند و به نظر بنده این ماده اشکالی ندارد. | |
− | + | جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است | |
− | رئیس | + | رئیس - مذاکرات کافی است |
− | + | رئیس - اگر صلاح میدانید بقیه مذاکرات بماند برای جلسه بعد | |
− | + | جمعی از نمایندگان - صحیح است | |
− | + | وزیر مالیه - چون بودجههای سال آینده هنوز به مجلس نیامده است اگر چه عنقریب خواهد آمد و امیدواریم همین چند روزه به مجلس شورای ملی ارسال شود ولی در هر صورت چون باید یک مدتی در کمیسیون بودجه مطالعه شود و بعد هم در مجلس مذاکره شود و البته وقتی تصویب خواهد شد که در اول سال جریان امور مالی بتواند مرتب شود به این جهت ناچاریم از مجلس شورای ملی تقاضا کنیم. | |
− | + | (همهمه بین نمایندگان - صدای زنگ رئیس) | |
− | + | وزیر مالیه - ناچاریم که لایحه یک دوازدهم برج حمل | |
+ | (همهمه بین نمایندگان - صدای زنگ) | ||
− | + | رئیس - امر به سکوت | |
− | + | وزیر مالیه - اجازه بدهید. چون جریان امور مالیه به مملکت را نمیتوان متوقف کرد از این جهت این لایحه یک دوازدهم اعتبار برج حمل را به مجلس شورای ملی تقدیم میکنم و تقاضا میکنم قبل از آقایان تصویب کنند. | |
− | + | رئیس - برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم جلسه خصوصی باید تشکیل شود تشریف ببرند | |
− | + | وزبر فواعد عامه - در باب شیلات لایحهای تنظیم شده تقدیم مجلس شورای ملی میشود | |
− | + | رئیس - چند فقره خبر از کمیسیون مرخصی است قرائت میشود بعد تکلیفش را معین فرمایید | |
− | + | (راپورت راجع به مرخصی به شرح ذیل قرائت شد) | |
− | + | آقای سپهدار اعظم نماینده محترم تلگرافاً اشعار داشتهاند که چون راه مسدود است و نیز مریض هستم معذور از حرکت میباشم و تقاضا کردهاند بیست روز غایب با اجازه باشند کمیسیون تقاضای ایشان را مشروع دانسته تصویب مینماید | |
− | + | رئیس - آقای آقا سید یعقوب | |
− | + | آقا سید یعقوب - بنده از اعضای محترم کمیسیون میخواستم سؤال کنم که در دوره چهارم معمول بود که بعضی از مواد که اجازه میگرفتند یک خدمتی به کتابخانه میکردند و اجازه هم از دو ماه بیشتر داده نمیشد این دوره خیلی عطوفت به خرج میدادند. | |
− | + | اولاً اجازهها از دو ماه تجاوز کرده و به سه ماه و چهار ماه و حالا با این که با طیاره در مدت دو ساعت از رشت به تهران میآیند و راهها به کلی متصل شده است به هم باز میگویند راه بند است. این است که بنده تقاضا میکنم که اگر اجازه داده میشود حقوقشان را به کتابخانه بدهند. | |
− | + | رئیس - آقایانی که مرخصی بیست روزه آقای سپهدار را تصویب میکنند قیام فرمایند | |
− | + | (اغلب قیام نمودند) | |
− | + | رئیس - تصویب شد راپورت راجع به مرخصی آقای نجات به شرح ذیل قرائت شد | |
− | + | آقای نجات نماینده محترم سه ماه مرخصی تقاضا کردهاند نظر به این که دلیل موجهی بر لزوم این تقاضا موجود نبود و نظر به این که کثرت تقاضای غیبت از طرف نمایندگان محترم اکثریت مجلس مقدس را تهدید مینماید کمیسیون تصویب ننمود. | |
− | آقای | + | رئیس- آقای نجات (اجازه) |
− | + | نجات - اگر بنده نمیخواهم وقت مجلس را صرف این قبیل مشاغل بکنم ولی نمیدانم علت این که کمیسیون عرایض فقط بنده را استثنا کرده چیست در صورتی که خود آقای ملکالتجار خوب اطلاع دارند کارهای بنده در خراسان به کلی مختل است و مجبورم بعد از چندین سال که در مجلس شورای ملی بودهام یک اجازه تحصیل کنم و بروم. | |
+ | رئیس - رأی میگیریم به راپورت آقایانی که مفاد خبر کمیسیون را تصویب میکنند قیام فرمایند. | ||
− | + | (عده قلیلی قیام نمودند) | |
− | رئیس | + | رئیس - راپورت تصویب نشد |
− | + | بعضی از نمایندگان ـ چه شد | |
− | رئیس ـ | + | رئیس ـ رأی گرفتیم مخبر کمیسیون خبر رد شد و مرخصی تصویب شد (راپورت راجع به مرخصی آقا شیخ جلال به شرح ذیل قرائت شد) |
− | + | آقای آقا شیخ جلال نماینده محترم با ارائه تصدیق دو نفر از بزرگان اطبا بر لزوم مسافرت به جهت معالجه مرض قلبی تقاضای سه ماه مرخصی از تاریخ پانزدهم حمل کردهاند کمیسیون عذر ایشان را مقنع و موجه دانسته تصویب مینماید | |
− | رئیس ـ آقای | + | رئیس ـ رأی میگیریم به مرخصی آقای آقا شیخ جلال از پانزدهم حمل آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند) |
− | + | رئیس ـ تصویب شد. راپورت دیگر (به شرح ذیل قرائت شد) | |
− | + | آقای صولتالسلطنه نماینده محترم به واسطه گرفتاریهای محلی مجبور به عزیمت بوده تقاضای سه ماه مرخصی کردهاند کمیسیون پس از مداقه تصویب مینماید که از تاریخ پانزدهم حمل هزار و سیصد و چهار تا مدت دو برج غایب بااجازه باشند | |
− | رئیس ـ | + | رئیس ـ آقای سرکشیکزاده (اجازه) |
− | + | سرکشیکزاده ـ آقای صولتالسلطنه تا به حال دو سه مرتبه مرخصی خواستهاند و به ایشان اجازه داده شده ولی به جای این که تشریف ببرند بنده میدیدم در تهران تشریف دارند از این جهت بنده مخالفم | |
− | + | رئیس ـ آقای آقا میرزا شهاب (اجازه) | |
− | ولی | + | آقا میرزا شهاب ـ همان طوری که آقای سرکشیکزاده فرمودند آقای صولتالسلطنه اجازه مرخصی گرفتهاند ولی در موقعی اجازه به ایشان داده شد که یک مدتی از مدتی که اجازه مرخصی خواسته بودند گذشته بود و به علاوه یک مدتی هم مریض بودهاند و از آن اجازه استفاده نشده حالا برای کارهای لازمشان اجازه خواستهاند بروند |
− | + | رئیس ـ رأی میگیریم. آقایانی که مرخصی دو ماهه آقای صولتالسلطنه را از پانزدهم حمل تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند) | |
+ | رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
− | + | آقای ناصرالاسلام نماینده محترم برای استعلاج تقاضای غیبت از تاریخ پانزدهم حوت هزار و سیصد و سه تا اول حمل هزار و سیصد و چهار کردهاند. کمیسیون عذر موجه ایشان را پذیرفته تصویب مینماید. | |
− | + | رئیس ـ آقایانی که مرخصی ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند) | |
− | + | رئیس ـ تصویب شد. یک پیشنهادی رسیده است راجع به دستور جلسه فردا قرائت میشود. (به شرح آتی قرائت گردید) | |
− | + | نظر به لزوم توجه به اصلاح امور اقتصادی مملکت امضاکنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم راپرت نفت گیلان جزء دستور جلسه آتیه شود. | |
− | + | رئیس ـ آقای مشار اعظم (اجازه) | |
− | + | مشار اعظم ـ بنده عقیده دارم که بهتر این است مجلس شورای ملی در هر کاری که وارد میشود آن کار را به اتمام برساند بعد به کار دیگر بپردازد. یک عده لوایح اینجا هست که از هر کدام آنها چند ماده بیشتر باقی نمانده است خوب است اگر آقایان موافق باشند راپرت راجع به نفت گیلان بگذارند. بعد از این که این لوایح ناتمام تصویب شد آن وقت به مجلس بیاورند و در آن رأی بگیریم | |
− | + | رئیس ـ رأی میگیریم. آقایانی که این تقاضا را تصویب میکنند قیام فرمایند. (عده کمی قیام نمودند) | |
− | + | رئیس ـ تصویب نشد. آقای دستغیب (اجازه) | |
− | + | دستغیب ـ بنده عرضم راجع به همین مسئله بود که گذشت. | |
− | رئیس ـ | + | رئیس ـ آقای عدلالملک (اجازه) |
− | + | عدلالملک ـ عرضی ندارم | |
− | + | رئیس ـ آقای تدین (اجازه) | |
− | + | تدین ـ عرضی ندارم | |
+ | رئیس ـ آقای تهرانی (اجازه) | ||
− | + | آقا شیخ محمدعلی تهرانی ـ بنده عرضی ندارم | |
− | رئیس ـ آقای | + | رئیس ـ آقای نصرتالدوله (اجازه) |
− | + | نصرتالدوله ـ عرضی ندارم | |
− | + | رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه) | |
− | + | حاج میرزا عبدالوهاب ـ عرضی ندارم. | |
− | رئیس ـ | + | رئیس ـ آقای افشار (اجازه) |
− | + | آقا میرزا رضا خان افشار ـ عرضی ندارم. | |
− | رئیس ـ آقای | + | رئیس ـ آقای عراقی (اجازه) |
− | + | حاج آقا اسمعیل عراقی ـ عرضی ندارم | |
− | رئیس ـ | + | رئیس ـ آقای رهنما (اجازه) |
− | + | رهنما ـ بنده هم عرضی ندارم | |
− | + | رئیس ـ آقای حائریزاده (اجازه) | |
− | + | حائریزاده ـ بنده میخواهم پیشنهاد کنم که لایحه سجل احوال قریب به اتمام است و اجرای این قانون با بلدیهها است و لایحه قانون بلدیه هم از کمیسیون بیرون آمده و چند روز دیگر هم ممکن است عمر این کمیسیون منقضی نشود و اگر در مجلس مطرح نشود این لایحه مجدداً محتاج به تجدیدنظر در کمیسیون جدید خواهد شد | |
− | + | بنابراین بنده تقاضا میکنم جزء دستور جلسه بشود و مطرح شود و بعد اگر خواستند یک لوایح مهمتری را جزء دستور کنند آن وقت بنده اعتراضی ندارم | |
− | رئیس | + | رئیس ـ آقای تدین. بنده عقیدهام این است که آقای حائریزاده صرفنظر از این پیشنهادشان بکنند و فردا همان قانون نظام اجباری جزء دستور باشد بعد از این که این قانون تمام شد آن وقت پیشنهاد ایشان جزء دستور شود |
+ | حائریزاده ـ بنده موافقم باشد بعد | ||
− | + | رئیس ـ پس بعد پیشنهاد کنید | |
+ | (مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد) | ||
+ | رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمنالملک | ||
+ | منشی ـ علی اقبالالممالک | ||
+ | منشی ـ معظمالسلطان | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]] |
نسخهٔ ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۱۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ اسفند (حوت) ۱۳۰۳ نشست ۱۴۱
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۵
جلسه: ۱۴۱
صورت مشروح مجلس یوم شنبه ۲۳ حوت ۱۳۰۳ مطابق ۱۸ شعبان ۱۳۴۳
مجلس دو ساعت و چهل و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم پنجشنبه ۲۱ حوت را آقای آقا میرزا جواد خان قرائت نمودند)
رئیس - آقای رئیسالتجار (اجازه)
رئیسالتجار - بعد از تصویب صورت جلسه عرضی ندارم.
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - عرض بنده قبل از دستور است.
رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو - بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - قبل از دستور عرض دارم.
رئیس - آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده - در صورت مجلس نوشته بود لایحه مستخدمین بلژیکی بر حسب پیشنهاد آقای مدرس رأی گرفته و رد شد که از دستور خارج شود در صورتی که رأی گرفته نشد.
آقای مدرس یک پیشنهادی کردند آقای رئیس هم قبل از این که مطلب را درست مجلس ملتفت بشود خواستند رأی بگیرند مجمل ماند.
رئیس - آقای مدرس پیشنهادی کردند به آن رأی گرفتیم رد شد.
حائریزاده - خیر مجمل ماند.
رئیس - آقای مدرس پیشنهادی کردند آقای نصرتالدوله هم خواستند اصلاحی به آن پیشنهاد کنند.
مدرس - من هم قبول کردم.
رئیس - قبول کردید ولی ننوشتید. باید نوشته باشید که در روی آن رأی گرفته شود. علیایحال به پیشنهاد مدرس رأی گرفتیم و رد شد وانگهی اگر هم ایرادی بود میبایستی همان موقع بفرمایید تشخیص اکثریت هم با هیئت رئیسه است. نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست؟ ..
آقا سید یعقوب - بنده عرض دارم
رئیس - بفرمایید.
آقا سید یعقوب - آن وقتی که مقام محترم ریاست دستوری را اعلام فرمودند بنده مخالفت کردم و عرض کردم همان قانون سربازگیری که جزو دستور است آن را تمام کنیم بعد وارد در لوایح دیگر شویم.
آقای رئیس فرمودند اکثریت نیست که در این باب رأی گرفته شود در صورت مجلس نوشته است که دستور این طور معین شد و جلسه ختم شد.
مخالفت بنده نسبت به دستوری که اعلام فرمودید و در صورت مجلس نوشته است بود.
رئیس - حالا که میخواهیم داخل دستور شویم اظهار بفرمایید تا در آن رأی گرفته شود نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست؟
بعضی از نمایندگان - خیر
رئیس - آقای رئیسالتجار (اجازه)
رئیسالتجار - بنده پیشنهادی تقدیم مقام ریاست کرد که این چهار روز جلسه که تا عید باقی است از چهار به ظهر تشکیل شود ولی چون عده برای رأی کافی نبود اخذ رأی ماند برای امروز.
نظر بنده این بود که قانون نظام عمومی تا قبل از عید شور اولش تمام شود
و ما تجربه کردهایم که در وسط یک قانونی وقتی مسائل دیگری پیش بیاید آن قانون خیلی طول میکشد حالا که این قانون به مجلس آمده و قانون مهمی هم هست از آقایان محترم استدعا میکنم که بدون تأخیر همین قانون را تعقیب کنند که برای اول عید تمام شود در این یک ساعت هم که اضافه میشود ما میتوانیم مسائل دیگر را هم مطرح کنیم
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - بنده خواستم اصل بیستم قانون اساسی را تذکر بدهم و عین عبارت این اصل را میخوانم بعد توضیح خواهم داد. اصل بیستم میگوید: بودجه هر یک از وزارتخانهها باید در آخر هر سال از برای سال دیگر تمام شده پانزده روز قبل از عید نوروز حاضر باشد.
امروز تقریباً پنج شش روز بیشتر به عید نوروز و سال آتیه باقی نمانده و هنوز بودجه هیچ یک از وزارتخانهها حتی بودجه وزارت مالیه به مجلس نیامده و گمان میکنم دو سه ماه هم از سال آتیه فرستادن بودجه باید به آن رسیدگی شود و ماه به ماه دولت یک دوازدهم اعتبار از مجلس خواهد خواست.
آخر سال هم معلوم نیست مقدار اشل وزارتخانهها چیست؟ و بالاخره منتهی میشود به این که اکثر وزارتخانهها در آخر سال آتیه چهار ماه پنج ماه برای حقوق معطل بمانند این است که تقاضا میکنم از طرف مجلس به دولت تذکر داده شود که موافق اصل بیستم قانون اساسی زودتر بودجهها را به مجلس ارسال دارند.
بیشتر عرض بنده متوجه یک چیزی است که در همین جا بنده از آقای وزیر معارف سؤال کردم راجع به معارف آذربایجان که بیست و هشت هزار تومان بیشتر بودجه معارف آذربایجان نیست و اهمیت معارف ابتدایی و تحصیل زبان فارسی در آذربایجان به قدری است که گمان نمیکنم هیچ یک از آقایان نمایندگان انکار کند.
(بعضی از نمایندگان - صحیح است)
و مخصوصاً هم متوجه هستند به معارف آذربایجان و به تبلیغ زبان فارسی در آنجا وزارت معارف وعده کرده است برحسب تصمیم آقای رئیسالوزرا و هیئت وزرا در سنه آتیه پنجاه هزار تومان بالخصوص برای معارف آذربایجان تخصیص بدهند که در تمام آنجا مدارس سه چهار کلاسه برای تدریس زبان فارسی تأسیس شود و البته اگر بودجه به مجلس بیاید تمام آقایان نمایندگان از جهات سیاسی و وطنی ما توجهی خواهند فرمود که بودجه معارف آذربایجان زیاد شود و پنجاه هزار تومان برای آنجا منظور شود تا بعد از این زبان ملی ما در تمام نقاط خاصه آذربایجان انتشار پیدا کند.
رئیس - آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو - تصور میشود آقایان نمایندگانی که در این چند دوره بنده در مجلس شرافت خدمتگذاری داشتهام و با هم آشنا بودهایم تصدیق کنند که بنده هیچ وقت در مدت نمایندگی خودم نخواستهام در مطالب خصوصی وارد شده باشم زیرا این که به اصل دوم قانون اساسی که در آنجا تصریح و مسلم است که مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت است که بلااستثناء در مسائل و موارد سیاسی و اقتصادی شرکت دارند. با این اصل به هیچ ضرورت نداشته است که گاهی پیش بیاید که بنده در یک مورد بخصوص نسبت به جماعت زردشتی یا قسمتها ی دیگری حرف زده باشم.
حالا هم اگر عرض میکنم از همان نقطهنظر است که معتقد نیستم به تبعیض وقتی که یک همچون اصلی محرز است البته جای آن نیست که بنده معتقد به یک تبعیض باشم پریروز در وقتی که ماده اول قانون نظام اجباری مطرح بوده است بنده شرف حضور نداشتم که مذاکرات را کاملاً بشنوم ولی بعد شنیده شد که در اطراف آن یک مذاکراتی شده است چون یک مذاکراتی نسبت به ملل متنوعه شده است که حتی بنده در چند جلسه قبل از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات استدعا کردم که دقت فرمایند شاید عبارت دیگری پیدا کنند (که ملل متنوعه استعمال نشود) برای این که تمام جماعتها یک ملت هستند و تا افتخار به بستگی خودمان به ایران داریم که احتراز میکنیم از این کلمه. البته مورد ندارد که خودمان را جدا بدانیم.
(جمعی از نمایندگان - صحیح است) در آن روز چون عنوانی به اسم ملل متنوعه شده بود (و هنوز هم لغت دیگری برایش علم نشده بنده هم عجالتاً همان عبارت را عرض میکنم) و از طرف نمایندگان ملل متنوعه در اینجا اظهاری نشده بود. این است که بنده از طرف خودم و اجازهای که از طرف نمایندگان مسیحی و کلیمی دارم به طور اختصار عرض میکنم که اگر آن روز سکوت اختیار شده و عرض نشده است به چند جهت بوده است. اولاً در چنین موارد بهتر این است که رعایت ادب و احترام به عمل آمده باشد و در حال عصبانی بودن عرضی نشده باشد.
ثانیاً تا موقع شور ثانی فرصت در دست بوده است تا آن وقت مطالعات بشود که معلوم شود نظر اکثریت مجلس چیست و برای این که تصور نشود آن سکوت موجب رضا بوده است این عرض را کردم. حالا هم در اساس مطلب عرض نمیشود برای این که آن فرصت هنوز از ما سلب نشده است البته اگر موقع برسد و ضرورت ایجاب کند برای هر یک مجال اظهار عقیده باقی است. ولی چون آن روز در اینجا یک مذاکراتی شده است که ممکن است در خارج یک سوء تعبیراتی بشود اگر چه ما خودمان کاملاً معتقدم که هیچ قصد و غرضی در اساس نبوده است. برای این که همیشه نظر آقایان نمایندگان نظر توجه به عموم و نظر شفقت و رأفت و نظر قضاوت و صحت بوده است.
ولی چون ممکن است سوء تعبیرات و تفسیراتی در خارج بشود (زیرا صدای اینجا غیر از صداهایی است که در کوچه و بازار و خانهها بلند است) و صدای اینجا در دنیا منعکس میشود و دنیا باید در آن قضاوت کند. به علاوه ممکن است بعضی عبارات در داخله مملکت سوء تعبیر و تفسیر شود و همین طور ممکن است کسانی که بعد از مدتها امیدوار بودهاند به وطن خودشان برگردند یک اثرات بدی داشته باشد و بعد از یک مدتی امید آنها را به یأس مبدل کند.
عرض میکنم در دوره چهارم هم در ضمن یکی از مطالب عرض کردم ما به قدری ایرانیت برای خودمان مسلم میدانیم و عملاً نشان دادیم که در موقع شدیدترین تهاجمات هیچ شمشیر برنده نتوانست ما را از افتخار ایرانیت جدا کند و هیچ وقت هم نخواهد توانست برای این که ما به این اسم و به این آب و خاک علاقمند هستیم و البته باید وظیفه خودمان را ادا کنیم ما هیچ وقت نمیخواهیم خودمان در شادی و راحت باشیم و برادران ما در رنج و تعب.
وقتی که ما خودمان را داخل یک ملت میدانیم عقیدهمندیم که در رنج و راحت در شادی و ذلت و جانبازی و برخورداری و همه چیز شریک باشیم و این قضیه نیست که ما امروز بخواهیم در این موضوع مخصوص عرض کنیم بلکه همیشه متوجه هستیم به آن چیزی که قانون اساسی امر میکند. به طوری که عرض کردم بنده نمیخواهم داخل در اصل موضوع شوم همین قدر از طرف خودم و از طرف نمایندگان مسیحی و کلیمی به طور اختصار عرض میکنم و استدعا دارم آقایان نمایندگان در ضمن این که تا موقع شور دوم فرصت دارند متوجه به دو اصل بشوند.
(و البته هستند)
یکی اصل دوم قانون اساسی و اصل هشتم متمم قانون اساسی و یکی اصل ایرانیت و اصل ملیت و وقتی به این دو اصل معتقد شدیم آرزوی آن وظیفه ایرانیت را معین کنیم. برای این که همان قانون اساسی که تکیه مشروطیت و اختیار مجلس شورای ملی بر روی آن محکم است فقط یک استثناء را در آنجا تصریح کرده و آن اصل پنجاه و هشتم متمم قانون اساسی است که در موضوع وزارت است و آن هم موضوعش معلوم است که در چه موقعی بوده است و البته امیدواری هست که به تدریج مقتضیات وقت اگر مقتضیات وقت آن روز این طور اقتضاء کرده است مقتضیات بعد هم متدرجاً این طور شود آن اصل هم اصلاح شده و این تبعیض هم از بین برداشته شود. بیش از این عرض نمیکنم و این عرضم فقط برای این بود که حکومت پریروز موجب رضا تصور نشود و البته وقت برای همه باقی است که در این باب بیشتر غور بشود.
جمعی از نمایندگان - وارد دستور شویم.
مدرس - آقا اجازه میخواهم یک توضیحی بدهم در عرض آن روز هم اگر توضیح ندهم آقایان در اشتباه خواهند بود.
رئیس - رأی میگیریم که داخل دستور شویم آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد
اخگر - بنده راجع به دستور عرض دارم.
رئیس - بفرمایید.
اخگر - بنده عقیدهام این است بعد از لایحه راجع به آقایان بلژیکی قانون نظام اجباری مطرح شود زیرا نه مادهاش گذشته است و اگر بقیه موادش بگذرد و بعد از گذشتن این قانون در سایر مسائل مذاکره کنیم بهتر خواهد بود.
رئیس - سه فقره پیشنهاد در این باب رسیده است قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت گردید)
پیشنهاد آقای رئیسالتجار: بنده پیشنهاد میکنم قبل از اتمام شور اول قانون نظام اجباری هیچ لایحه دیگری جزو دستور نشود و امروز هم در درجه اول باشد.
پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس: پیشنهاد میکنم که قانون نظام در درجه اول جزو دستور باشد.
پیشنهاد آقای مدبرالملک: بنده پیشنهاد میکنم این چند جلسه قبل از عید نوروز فقط منحصر باشد به شور در قانون نظام اجباری.
رئیس - رأی میگیریم به پیشنهاد آقای رئیسالتجار آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد آقای آقا سید یعقوب که دیگر اظهاری ندارند؟
آقا سید یعقوب - خیر
رئیس - ماده دهم مطرح است (این طور قرائت شد) ص۲ س۲ س۱
ماده ۱۰ - حکام شرع مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یک سال قبل متصدی شغل امامت جماعت بوده باشند در سنین سربازی واقع شوند از خدمت سربازی معاف خواهند بود.
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
شریعتمداری دامغانی - در خصوص معاف بودن اصناف و اشخاص از سربازی البته باید تصدیق کرد که مملکت حکم یک خانواده را دارد که هر کس باید یک شغلی را اداره کند تا این که بالاخره امر آن خانواده منظم شود. اشخاصی یا اصنافی که وجودشان برای جامعه ضرورت دارد و طرف احتیاج جامعه هستند البته باید از سربازی معاف کرد. زیرا همان طور که یک قسمت مهم از احتیاجات جامعه سربازی است قسمتتهای دیگر هم دارد. مثلاً مأمورین و اطبای صحیه باید معاف باشند برای این که طرف احتیاج جامعه هستند.
همین طور اطبایی که در شهرها طرف احتیاج جامعه هستند باید معاف باشند به علت این که همان طور که عمل سربازی را که اهمیتش از هر کاری زیادتر است یک عدهای باید اداره کنند همان طور باید یک عدهای باشند که صحت و معالجه مردم را اداره کنند. اهمیت معلمینی که تدریس میکنند معلوم است و از نقطهنظر ترویج معارف بایستی آنها هم معاف باشند و این را در موقع خودش پیشنهاد خواهم کرد علاوه بر این که در این ماده نوشته شده است مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول.
بنده مقصود از لفظ درجات عالیه را نفهمیدم که آیا مقصود این است آنهایی که فقه و اصول درس میگویند معاف هستند و اگر مدرس در مدرسه صرف و نحو بگوید معاف نخواهد بود؟ گمان میکنم لفظ درجات عالیه زاید است و باید حذف شود. دیگر این که اینجا نوشته است هر گاه در سنین سربازی واقع شوند.
دیروز آقای مخبر توضیح دادند که اگر از سن بیست و یک سالگی گذشت دیگر معاف است و مخصوصاً بنده سؤال کردم که اگر کسی سنش به سی و پنج رسید تکلیفش چه خواهد بود فرمودند مشمول قانون سربازگیری نخواهد شد.
اگر این طور باشد دیگر اینجا لفظ سنین بیمورد است. باید گفت هر گاه در سن فلان واقع شوند. سالار لشکر مخبر کمیسیون شرحی را که آقای دامغانی نسبت به اطبا و معلمین فرمودند البته آقای دامغانی تصدیق مینمایند که در سن بیست و یک سالگی خیلی مشکل است کسی طبیب حسابی داشته باشد به واسطه این که همان طور که امروز هم ایراد کردند و جواب هم داده شد باید از سن بیست و یک سالگی شروع به نظام اجباری بکند و این برای این است که در سن بیست و یک سالگی بروند داخل خدمت نظامی شوند و دین خود را به مملکت ادا کنند بعد بروند برای تحصیل علوم عالیه.
اگر مقصود آقا اطبای قدیمی است که بالارث یک اطلاعاتی دارند. این قسم اطبا به هیچوجه وجودشان برای جامعه مفید نیست و اگر هم مقصودشان یک اطبایی است مثل آقای امیر اعلم که در اروپا تحصیل کرده باشند گمان نمیکنم قبل از سن بیست و پنج یا بیست و شش باشد تصدیق دکتر بگیرند. به علاوه در مواد بعد هم معلوم خواهد شد که اشخاصی که مشغول تحصیلات عالیه هستند مدت خدمت سربازیشان کمتر است و تصور میکنم معلم هم همان حال را داشته باشد. معلمینی که در دارالمعلمین میروند و تحصیل معلمی میکنند آنها هم همین حال را دارند و مدت خدمتشان کم است. راجع به امام جماعت هم که فرمودند این را بنده درست اطلاع ندارم آقای مدرس در موقع خواهند فرمود ولی تصور نمیکنم در سن بیست و یک سالگی امام جماعتی پیدا شود و علیایحال اینجا قید شد که اگر پیدا شد معاف باشد.
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - اعتراض بنده به این ماده راجع به کلمه حکام شرع مجاز است این کلمه در موقع عمل یک جورهای دیگری معنی میدهد. اجازه یک مرتبه اجازه اجتهاد است اگر مقصود آقایان این است که بنده هم موافقم. ولی مقصود اجازههای حسبی است آن را باید توضیح داد. برای این که یک وقت به فلان طلبه اجازه میدهند که تو میتوانی طلاق بدهی یا عقد کنی یا در امورات حسبی میتوانی دخالت کنی و خیلیها هم از این اجازهها در دست دارند.
به نظر بنده باید اینجا توضیح شود که مقصود از اجازه اجازه اجتهاد است یا اجازه حسبی. باز هم برای توضیح عرض میکنم در دهات غالباً یک اشخاصی با یک عمامههای بزرگی پیدا میشوند ولی صاحبانش هیچ سواد ندارند. در ایام گذشته برای فرار از سربازی فرضاً اسم یک کسی حسن بوده است عمامه گذاشته است شیخ حسن شده است ولی اسم شیخ حسن رویش مانده است.
مقصود این است که ماخودمان پیشبینیهایی میکنیم که فردا برای اشخاص وسیله شود و هر کس یک عمامه سرش بود از خدمت سربازی خودش را معاف بداند. دیگر از اعتراضات بنده راجع به معافیت است. چون تمام این فصل راجع به معافیت و هر کدام به یک ترتیب مخصوص معاف شدهاند. بعضیها مدت خدمت سربازیشان کم است و بعضیها به کلی معاف هستند. همان طور که آقای دامغانی فرمودند معلم از نقطهنظر ترویج معارف باید معاف باشد.
ما معلمین را آن احترامی که باید به آنها بکنیم نمیکنیم و آن حقوق را که بایستی به آنها بدهیم نمیدهیم و آن توقعی که از نقطهنظر ترویج باید از معلمین بشود نمیشود. مخصوصاً در ولایات. پس برای دلخوشی آنها و برای زیاد کردن معلم بنده عقیدهام این است اگر معلمین را هم معاف کنیم بهتر است زیرا کمکی به توسعه معارف و ازدیاد معلمین میشود. دیگر مسئله اطبا است که جوابی که آقای مخبر دادند به نظر بنده قانع زکننده نبود. زیرا در فلان ولایت مثلاً در سبزوار سه طبیب بیشتر نیست و با این حال اگر بخواهند این سه طبیب را تحت سلاح بیاورند دیگر گمان نمیکنم طبیبی در آن خطه پیدا شود.
در تمام مملکت شاید بیش از هفتصد هشتصد نفر طبیب رسمی تصدیقدار نباشد و نصف آنها هم در تهران هستند و در ولایت بیش از یکی دو نفر نیستند این که آقای مخبر فرمودند که کسانی که سنشان از بیست و یک سال گذشته است از خدمت نظام اجباری معاف هستند این طور نیست زیرا ما در بیست سالگی قرعه میکشیم و اتفاقاً قرعه به نام آنها اصابت نمیکند ولی بعد از دو سال دو مرتبه آنها را تحت سلاج میآوریم اگر بعد از این که در دفعه اول قرعه به نام آنها اصابت نکرد معاف خواهند بود.
خوب است توضیح بدهند تا معلوم باشد اگر این طور باشد محتاج به یک ماده مخصوصی خواهد بود. فرضاً در جایی که هزار نفر دارد که به سن بیست و یک سال رسیدهاند در بین این هزار نفر دولت محتاج بود دویست نفر با قید قرعه بگیرد و هشتصد نفر دیگر باقی خواهند ماند.
این هشتصد نفری که باقی ماند به کلی معاف میشوند یا خیر میماند برای دو سال بعد اگر برای دو سال دیگر میماند که این جواب آقای مخبر قانعکننده نیست زیرا ممکن است در دفعه اول و دوم قرعه به نام آن بیست و یک ساله اصابت نکند و در دفعه پنجم مثلاً اصابت کند و آن وقت او سی و پنج سال خواهد داشت نه بیست و یک سال به هر حال به عقیده بنده اطبا را هم باید مستثنی کرد. دیگر از مستثنیاتی که ما باید قائل شویم مستخدمین فنی دولت هستند که در خدمت دولت کار میکنند آنها را هم به عقیده بنده باید معاف کرد. مثلاً فلان تلگرافچی که مستخدم فنی دولت است باید معاف باشد و اگر بخواهند اینها را به خدمت سربازی ببرند به جای آنها یک اشخاصی نیستند که بتوانند کار دولت را انجام دهند.
زبرا به موجب قانون استخدام ما بیش از صد پنج منتظر خدمت حق نداریم در اداراتمان داشته باشیم. آقایان باید بدانند که این قانون برای یکی دو سال است و باید مراعات تمام جهات بشود و یکی دیگر از موارد مستثنیات این قانون قضات عدلیه هستند و بنده عقیدهمندم که قضات عدلیه هم باید از خدمت سربازی معاف باشند (نه از برای شخص خودم است که این را عرض میکنم خیر خودم با نهایت افتخار حاضرم داخل در خدمت سربازی بشوم) ولی اساساً نظرم این است که قضات باید معتف باشند برای این که به کسی که مدتهای مدیدی رفته و تحصیل کرده و از مدرسه حقوق دیپلم اخذ کرده و حقوقدان است نمیشود گفت تو برو خدمت نظام کن و سرباز شو علاوه بر این مملکت ما قاضی ندارد و به قضاتی محتاج است که تحصیلاتشان خوب و عالی باشد به این اشخاصی که الان مصدر کار هستند و در ضمن عمل یک چیزهایی یاد گرفتهاند نمیشود گفت که اینها قاضی هستند و حقیقتاً حق قضاوت را ادا میکنند پس نظر به تشویق و ترغیب قضات صحیح عالم و لایق بنده عقیده دارم که باید معاف باشند.
اشتباه نشود اگر بنا شود تمام این اشخاص هم مستثنی شوند تازه عدهشان به ده هزار نفر نمیرسد و مطابق این قانون ما همیشه
میتوانیم یک میلیون دو میلیون قشون داشته باشیم با این ترتیب اگر ده هزار نفر هم مستثنی شوند هیچ اهمیتی ندارد.
یک نفر از نمایندگان - پس زارع هم باید معاف باشد.
یاسایی - اگر آقایان فرمایشی دارند بهتر این است که به نوبت خودشان بروند پشت تریبون و صحبت کنند. در باب زارع باید عرض کنم که زارع نمیتواند وزیر یا قاضی یا طبیب شود. اگر طبیب شد آن وقت باید جامعه از طبابت او استفاده کند.
رئیسالتجار - زارع چرا نمیتواند وزیر یا طبیب شود معلوم میشود تساوی حقوق را مایل نیستند
یاسایی - بنده تساوی حقوق را بهتر از جنابعالی قائل هستم ولی بدیهی است که در تساوی حقوق فاضل و عالم بر جاهل رجحان و توفق خواهد داشت و این یک امر بدیهی و مسلمی است. خلاصه یکی از چیزهایی که ما باید در نظر بگیریم و منافع زیاد دارد این است که به عقیده بنده تمام اشخاصی که در خدمت نظامی پذیرفته میشوند آنها را به سه درجه تقسیم کنیم.
در درجه اول که میخواهیم قرعه بکشیم باید اول شروع کنیم به اشخاصی که متأهل نیستند اگر این عده کافی نبوده و محتاج شد دو مرتبه اشخاصی را خدمت نظامی قبول کنیم خوب است قرعه بکشیم تا بین اشخاصی که متأهل هستند ولی اولاد ندارند و بالاخره در دفعه سوم اگر باز محتاج شدیم بین اشخاصی که متأهل هستند و اولاد هم دارند قرعه بکشیم و به خدمت نظامی بطلبیم آن وقت در نتیجه این قانون ازدواج اجباری را ایجاب میکند و طبعاً از این فحشا و منکری هم که ذکرش موجب شرمساری است جلوگیری خواهد شد و این ترتیب خیلی خوب خواهد بود و هیچ اشکالی هم ندارد و با این کیفیت ما تمام اشخاص را به قرعه به خدمت نظامی دعوت میکنیم منتهی تشویقی هم از ازدواج و ازدیاد نسل ایرانی شده و عده ایرانی هم زیاد خواهد شد.
رئیسالوزرا - پیشنهادهای آقای یاسایی اصل قانون سربازگیری عمومی را متزلزل میکند.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - اولاً باید آقای یاسایی را توجه بدهم به این که در پشت همین تریبون اظهار کردند که من مسلکا تندم ولیکن در عمل به قدری استثناءها و صفوف ممتازه قائل شوند که در هیچ عصری حتی در دوره کیخسرو هم قائل نبودهاند خوب اگر بنا شود در قانون اجباری این همه استثناء قائل شویم آن وقت علی میماند و حوضش در مقام عمل میفرمایند مسلک من تند است مسلک یعنی چه؟
مسلک همان عقیده است ولی این مسلک یا عقیده در هرحال باید عملی باشد به هر صورت بر سبیل کلیت بنده عرض میکنم این همه اینهایی که از طبیب و غیره که فرمودند باید سرباز باشند اما آمدیم بر سر اظهاراتشان بنده کلمه به کلمه یادداشت کرده و جواب عرض میکنم راجع به مجاز.
ما در مملکت هستیم و همه اوضاع را میدانیم و هر کدام یک رساله در توی بغلمان داریم مقصود از مجاز یعنی کسی که اجازه اجتهاد داشته باشد نه این که خود به خود اجازه داشته باشد شما خودتان از طلاب هستید و همه را میدانید کسی که اجازه طلاق دارد یعنی کسی که قصد انشا داشته باشد و میتواند طلاق بدهد چیز غریبی فرمودید پس مراد از مجاز یعنی چه؟ یعنی کسی که اجازه اجتهاد داشته باشد اما راجع به حسن فرمودید ممکن است شیخ شیخ حسن بشود این حرفها یعنی چه این که فرمودید در فلان ده فلان زید ممکن است برای فرار از خدمت نظامی عمامه سرش بگذارد و شیه حسن بشود در شهر هم ممکن است یک کسی مثلاً حسن علی میرزا بشود و فرار کند مدتها بود که مردم برای ابراز مقام عالمیت عمامه سرشان میگذاشتند حالا فکل میبندند این دیگر این حرفها را نمیخواهد عمامه گذاشتن که نقض نیست.
اما راجع به معلم شرحی فرمودید ملاحظه بفرمایید معلمی که باید در مدرسه به شاگردها درس بیاموزد البته یک چنین معلمی باید دارای اخلاق حسنه و ملکات پسندیده باشد تا بتواند شاگردان و اطفال را تربیت کرده و به حسن اخلاق پرورش دهد در این صورت بنده به معلم بیست و یک ساله عقیده ندارم زیرا واجد شرایط نیست معلم باید روحیات شاگرد را بداند تا گفته او در متعلم اثر کند و شخص بیست و یک ساله هیجده ساله غیر از تندخویی و تجاور کردن از حدود قانون چیز دیگری نمیتواند به تعلم بیاموزد پس کسی که میخواهد معلم بشود قبل از معلم شدن اول دین خودش را به مملکت و به وطن ادا کند (چون در واقع این به منزله یک دینی است نسبت به مملکت) آن وقت برود معلم بشود و این یک چیز تازه هم نیست پس معلمی که در سن بیست و یک سالگی رفته و خدمت نظامی خودش را کرده و دین خودش را به مملکتش ادا کرده در سن بیست و پنج سالگی برود معلمی کند او بهتر میتواند به شاگردان چیز یاد بدهد اما راجع به طبیب با این نظری که مخصوصاً ما در محفوظ داشتن اصول حفظالصحه در نظر داریم و میخواهیم در همه جا دکترها را محدود کنیم تا هر کس نتواند به اسم دکتر بودن اسباب زحمت و هلاکت هزاران بی گناه را فراهم آورد اگر ما قایل شویم که دکترها معاف باشند آن وقت با این وضع حاضره که اکثر مردم خودشان را طبیب میدانند دیگر کسی سرباز خواهد شد؟
در خصوص مستخدمین کشوری بنده از آن اشخاص هستم که معتقدم مستخدمین کشوری و دولتی باید برای نظام اجباری حاضر باشند و مشق نظام کنند و اصول نظامی را خوب بدانند ما خودمان در مملکت عثمانی دیدهایم در موقع جنگ بینالمللی تمام مستخدمین کشوری با لباس نظامی در پشت میزها نشسته بودند (در تمام دنیا همین طور است وقتی که اعلان نظام اجباری میکنند باید همه مستخدمین کشوری داخل نظام شوند تا در موقعش برای سلاح حاضر باشند.
اما راجع به قضات (گر چه تمام تمام مقصود قضات بود) به نظر بنده باید تمام مستخدمین عدلیه از قضات و غیره شامل این قانون شوند چرا میخواهید قضات را مستثنی کنید؟ خوب است مراجع به ماده اول این قانون بفرمایید که میگوید تمام ایرانیها مکلفند خدمت نظام اجباری بکنند بنابراین برای چه قضات و اجزای عدلیه مستثنی شوند و بنابر فرمایشی که آقای مدرس کردند که بنده جرأت نمیکنم مخالفت کنم زیرا تکفیر میشوم این نظام اجباری در واقع حکم جهاد را دارد در این صورت به چه لحاظ قضات عدلیه از جهاد و حکم الهی باید مستثنی باشند اگر قاضی از حکم الهی تجاوز بکند حکمش قتل است خوب است ما همه این مراتب را در نظر بگیریم اگر ما موفق شویم که به یاری خدا این قانون را زودتر از مجلس بگذرانیم خیلی خوب و یکی از بهترین کارهای دوره پنجم خواهد بود اگر ما در این دوره پنجم هیچ کاری نکنیم و همین قانون نظام اجباری یا قانون ممیزی را بگذرانیم همین بهترین کارها خواهد بود از این جهت بنده عقیدهمندم که هر چه زودتر این قانون باید بگذرد.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
بعضی گفتند - کافی نیست
رئیس - رأی میگیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد. پیشنهادها قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میشود که ماده ۱۰ به طریق ذیل اصلاح شود
ماده ۱۰ - حکم شرع و ائمه جماعت مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که تا موقع اجرای این قانون متصدی شغل امامت جماعت شده باشد و معلمین مدارس عالیه هر گاه در سنین سربازی معاف خواهند شد (جواد خویی)
بنده حذف ماده ۱۰ قانون سرباز گیری را پیشنهاد مینمایم. (شیخ جلال)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده دهم از قانون سربازگیری عمومی بالمره حذف شود (ع روحی)
بنده پیشنهاد میکنم که بعد از کلمه پیشنمازان مساجد اضافه شود و مبلغین اسلام و وعاظ (دستغیب)
بنده پیشنهاد میکنم ماده دهم این اصلاح شود. ماده دهم حکام شرع مجاز از مراجع تقلید یا فتوی و مدرسین مجاز برای تدریس علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد تا آخر (صدرالعلماء)
تبصره ذیل را پیشنهاد میکنم اشخاصی که تبعیت ایران را قبول میکنند یک نسل از سربازی معاف خواهند بود (میرزا آقا خان)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۱۰ بعد از لفظ مدرسین دو کلمه درجات عالیه حذف شود. (رضا دامغانی)
پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ به ترتیب ذیل اصلاح شود
ماده ۱۰ - حکام شرع که از دو نفر مراجع تقلید اجازه صریح اجتهاد داشته و مدرسین علوم معقول و منقول در مساجد و مدارس الی آخر (حاج سیدالمحققین)
پیشنهاد آقای مشار اعظم: ماده ۱۰ به این نحو اصلاح شود: مجتهدین و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و طب و همچنین معلمین علوم عالیه ریاضیات و طبعیات از خدمت سربازی معاف خواهندبود.
پیشنهاد آقای تهرانی: بنده پیشنهاد مینمایم ماده ۱۰ حذف شود.
پیشنهاد کی استوان: ماده ۱۰ این طور اصلاح شود حکام شرع مجاز از مراجع تقلید و مدرسین درجات عالیه علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یک سال قبل متصدی شغل امامت جماعت بوده باشند هر گاه در سنین سربازی واقع شوند شش ماه تحتالسلاح خواهند بود.
رئیس - ماده یازدهم قرائت میشود (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده ۱۱ - از خدام بقاع متبرکه و مدارس قدیمه فقط متولیان در صورتی که در سنین سربازی واقع نشوند از خدمت سربازی معاف خواهند بود
مخبر - این جا باید یک اصلاح عبارتی بشود
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
شریعتمدار دامغانی - اولاً بنده از آقای مخبر توضیح میخواهم از خدام بقاع متبرکه آیا منحصر است به خدام آستانه رضوی علیه السلام و قم و حضرت عبدالعظیم الخ یا این که شامل امام زادهها هم میشود؟ ثانیاً فلسفه این که متولیان مدارس قدیمه را معاف کرده متولیان مدارس قدیمه را معاف کردهاند چیست؟ اگر متمولی مشمول ماده ده است یعنی مجاز از طرف حکام شرع است البته معاف است و اگر مشمول ماده دوازده یعنی از طلاب است که باز معاف است ولی
اگر متولی نه مشمول ماده ده و نه مشمول ماده دوازده باشد دیگر چرا باید معاف و مستثنی باشد و این فلسفه ندارد.
مخبر - ایراد اولی که آقا فرمودند البته شامل حال اماکن مهمه خواهد بود و این مسئله در نظامنامه خود وزارت جنگ درست توضیح داده خواهد شد که شامل کدام بقاع متبرکه خواهد بود در این جا چون نمیشود تمام مطالب را تصریح کرد از این جهت در نظامنامه که وزارت جنگ ترتیب خواهد داد تصریح خواهد شد
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - بنده با این ماده کاملاً مخالفم و این ماده را به کلی زاید استثناء را بیمورد میدانم زیرا فردا هر کس که از پهلوی یک امامزاده عبور میکند میخواهد خودش را معاف کند در جاهایی که حقاً باید معاف باشند آقایان اعتراض میکنند ولی در اینجا واقعاً معنی ندارد که یک عده اشخاص بدون هیچ مجوزی معاف باشند آن عشریه که فلان متولی از فلان بقعه میگیرد او را بدهد به دیگری و خودش برود به خدمت نظامی دیگر دلیل ندارد معاف باشد لذا پیشنهاد میکنم که این ماده به کلی حذف شود.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب - بنده هم متأسفانه با نظریه آقای یاسایی موافقم.
مخبر - حذف این ماده را بنده قبول میکنم.
رئیس - آقایان آقای سید یعقوب و مدبرالملک و ایزدی و دیوان بیگی و اخگر و تهرانی پیشنهاد کردهاند که این ماده حذف شود. پیشنهاد دیگری هم رسیده که قرائت میشود.
پیشنهاد آقای افشار: پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده یازده اضافه شود
تبصره - مقصود از جمله بقاع متبرکه مشهد حضرت رضا و معصومه قم و حضرت عبدالعظیم است.
رئیس - ماده دوازدهم قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۲ - طلاب علوم دینیه که در مدارس قدیمه شبانهروزی مسکن داشته باشند با شرایط ذیل مدت خدمت تحتالسلاح آنها به یک سال محدود میشود.
مخبر - در این ماده یک اصلاحی شده است. قسمت الف در این ماده حذف شده است و یک قسمت از الف شامل قسمت (ب) که اینجا هست میشود و جمله (سکونت داشته باشد) به قسمت (ب) اضافه میشود
ب: از متولی مدرسه و دو نفر مدرس مسلم تصدیقنامه طلبگی و این که فقط اشتغال به تحصیل دارد در دست داشته باشد و در آن جا هم سکونت داشته باشد.
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
شریعتمدار دامغانی - بنده از نقطهنظر حفظ اصول دیانت که مستلزم این است که علوم دینیه ترویج پیدا کند و از برای تحصیل تشویق شده باشد معتقدم به این که طلاب پس از این که امتحان دادند و تصدیق شد به این که طلبه هستند باید اصلاً معاف باشند و با یک تحتالسلاح بودنشان بنده مخالفم دیگر این که این جا نوشته است از متولی مدرسه و دو نفر مدرس تصدیق داشته باشند.
کلیه این فرض در مدارس است که دو یا سه مدارس داشته باشد ولی خیلی از مدارس هست چه در مرکز و چه در ولایات که فقط یک مدرس دارد در این صورت آن وقت باید از یک نفر مدرس دیگر از کجا تصدیقنامه بگیرد؟ عقیده بنده این است که همان یک نفر مدرس کافی است و به علاوه پس از این که طلاب امتحان دادند معلوم شد که حقیقتاً طلبه هستند و برای فرار از سربازی نیست اساساً باید از خدمت سربازی معاف باشند.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده در اینجا با هر دو قسمت بیانات آقا مخالفم برای این که ما حقیقتاً علاقهمندیمان نسبت به این مسئله بیبشتر است و بیشتر ما متوجه هستیم به این که این مسئله عمومیت پیدا کند و این کتاب جهادی که از بین رفته است زنده شود و طلاب مدارس هم با شوق زیادی متوجه این قسمت هستند و اگر نظر شما به تشویق مدارس است باید از راه دیگر تشویق کنید مثل آن پیشنهادی که در دوره چهارم آقای تدین نسبت به مدارس قدیمه کردند و دولت را توجه دادند به اصلاح مدارس قدیمه. اما نسبت به دو نفر مدرس که فرمودید. عرض میکنم که مسلماً هر مدرسه دو مرتبه دارد یک مرتبه مقدماتی و یک مرتبه مؤخراتی و هیچ مدرسه نیست که این دو مرتبه را نداشته باشد در مدرسه یک مرتبه مقدماتی است که عبارت است از صرف و نحو و منطق و معانی و بیان و مرتبه مؤخراتی هم عبارت است از فقه و اصول و اگر طب بخوانند طب است.
بنابراین در هر مدرسه دو مدرس دارد یکی مدرس مقدماتی و یکی مدرس مؤخراتی و هیچ مدرسه نمیشود که در آنجا علوم مقدماتی و مؤخراتی تدریس نشود و به علاوه تکلیف فرع بروجرد است. اگر مدرسه باشد که دو مدرس نداشته باشد و یکی داشته باشد البته در آن موقع یکی هم کفایت میکند.
رئیس - آقای یاسایی. (اجازه)
یاسایی - بنده مخالف بودم ولی با اصلاحی که آقای مخبر کردند موافق شدم.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - مذاکرات کافی است؟
بعضی از نمایندگان - بلی کافی است.
رئیس - پیشنهادات قرائت میشود؟. (مضمون آتی خوانده شد)
پیشنهاد آقای کی استوان: در ماده ۱۲ لغت (مدارس قدیمه) تبدیل به (مدارس روحانی) شود.
پیشنهاد آقایان سرکشیکزاده و مساوات: بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۱۲ حذف شود.
پیشنهاد آقای مدرس: پیشنهاد میکنم یک سال تبدیل به شش ماه بشود.
پیشنهاد آقای دامغانی: بنده پیشنهاد میکنم در ماده دوازده تصدیق یک نفر مدرس و متولی برای کلیه کافی باشد.
ایضاً پیشنهاد آقای دامغانی: بنده پیشنهاد میکنم طلاب مدارس قدیمه در صورتی که حقیقتاً طلبه باشند مطلقاً از خدمت سربازی معاف هستند.
رئیس - ماده ۱۳ (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۳ - محصلینی که در مدارس عالیه داخله یا خارجه منظما مشغول تحصیل باشند و به سن سربازی برسند تا موقع اکمال و اتمام تحصیلاتشان در رشتهای که از اول شروع نموده باشند از خدمت نظامی معاف هستند و آنهایی که از مدارس مزبوره تصدیقنامه رسمی (دیپلم) داشته باشند مدت خدمت تحتالسلاح آنها فقط شش ماه خواهد بود.
رئیس - آقای دامغانی. (اجازه)
دامغانی - بنده با این ماده مخالف نیستم لیکن فقط میخواهم به آقای آقا سید یعقوب عرض کنم که این جا محصلینی که در مدارس خارجه و داخله هستند مدت تحتالسلاح آنها را شش ماه قرار دادهاند ولی مال طلاب مدارس قدیمه را یک سال قرار دادهاند و بنده نمیدانم مقصود از این فرقی که بین محصلین مدارس قدیمه و مدارس جدیده داخله و خارجه گذاشتهاید چیست؟ رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده مخالفم با این ماده ابداً استثناء نباید بشود از اول تا آخر باید باشند.
رئیس - آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه)
آقا میرزا شهابالدین - بنده عرضی ندارم.
رئیس - آقای مساوات (اجازه)
مساوات - بنده با تمام این استثناءها مخالف بودم و مجال نکردم عرض کنم برای این که اگر میخواهیم قشون داشته باشیم باید استثناء را قائل نشویم و دولت این ملاحظاتی را که نسبت به بعضی اشخاص کرده است و برای احترامات بعضی مقامات این طور مقرر داشته است بنده اینها را بر حسب ظاهر درست میدانم ولی در باطن بنده میبینم آقایانی که طرفداری از آنها میکنند بر علیه آنها حرف میزنید زیرا معنی حقیقی محصل این نیست که نظام نفهمند و معنای ملا این نیست که نظام نداند. هیچ یک اینها با نظام منافات ندارد و بنده سالهای سال بود که تقاضا و آرزو میکردم که این قانون بیاید به مجلس و این از بهترین قوانین است. زیرا قانونی است که یک مملکت مرده را میتواند زنده کند و بنده امروز این عقیده را پیدا نکردهام بلکه هفده سال است که این عقیده را برای خودم اتخاذ کردهام محل باید در سن بیست و یک سالگی داخل خدمت نظام شود و اینهایی هم که تا بیست و یک سالگی دیپلم نگرفتهاند به نظرم نمیآید که دیگر قابل و لایق از برای گرفتن دیپلم باشند.
حالا ممکن است این موفق نشدن به گرفتن دیپلم به واسطه ترتیبات دخول و خروج به مدرسه بوده است که در این بین یک وقفههایی پیدا شده است که نتوانسته است دیپلم بگیرد. حالا آمدهاند گفتهاند محصلین اگر دیپلم داشته باشند یا نیمه تحصیلشان باقی مانده باشد از خدمت سربازی معاف هستند بنده عقیده دارم که باید استثناء خارج شود و محصل هر کس میخواهد باشد باید دو سال خدمت نظامیاش را عمل کند مثل این که دو سال در مدرسه دارالفنون تحصیل میکند هیچ فرق نمیکند و بنده معتقدم که باید تمام ایرانیها دو سال تحتالسلاح باشند.
مخبر - اینجا از ایراداتی که آقایان محترم فرمودند معلوم شد که یک افکاری ضد و نقیض یکدیگر هست.
آقای دامغانی و آقای یاسایی اینجا یک افکاری را اظهار داشتند که ضد و نقیض یکدیگر بود. در این جا نسبت به علوم دینیه هیچ استثنایی نشده است. مثلاً آن طلابی که در نجف و در جاهای خارج از ایران تحصیل میکنند شامل این ماده هستند منتها یک اشخاصی که مشغول هستند به تحصیلات خیلی عالی مثل طب و مثل قضاوت اینها در حین این که مشغول به تحصیل هستند.
چطور میتوانند یک مدتی وقت خودشان را تلف کنند برای این که بیاید به مرکز و مجدداً مراجعت کنند؟ و به علاوه ممکن است دولت هم از تأخیر تحصیل آنها یک صدمه بخورد از نقطهنظر نداشتن متخصص در بعضی علوم ولی وقتی که آنها تحصیلات خودشان را تکمیل نمودند و برگشتند آمدند این جا آن وقت آن شش ماه خدمت نظامی آنها مطابق است با دو سال خدمت نظامی اشخاص متعارفی برای این که دارای یک فکر و عقل روشن است که مسائلی را که به او میآموزند زودتر از سایرین یاد میگیرد قادر است به این که یک چیزی را که به او میگویند زود یاد بگیرد و دولت هم میتواند از او استفادههایی بکند و مقصود از این پیشنهاد این بوده است که اینها تحصیلات فنی از قبیل مهندسی و غیره را بنمایند زیرا همه اینها به درد نظام میخورد.
یکی طب تحصیل کرده یکی مهندسی تحصیل میکند البته همه به درد نظام خواهند خورد و روی هم رفته اغلب تحصیلات عالیه است که به درد نظام و جامعه سربازگیری میخورد.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است
مدرس - بنده اجازه خواستهام
رئیس - چند نفر قبل از جنابعالی اجازه خواستهاند.
مدرس - خیلی خوب این دو ماده بایستی مثل هم باشد
رئیس - پیشنهاد شده است این ماده حذف شود.
مدرس - حذف نباید بشود باید مثل هم شود
رئیس - ماده چهارده (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده ۱۴ - شاگردان فارغالتحصیل مدارس متوسطه که دارای تصدیقنامه رسمی دیپلم باشند در صورتی که به سن هیجده بالغ شوند میتوانند بدون قرعه داوطلبانه داخل خدمت تحتالسلاح بشوند و پس از یک سال خدمت جزو ذخیره محسوب خواهند شد.
رئیس - آقای دامغانی
دامغانی - عرضی ندارم
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - عرضی ندارم
آقا سید یعقوب - بنده مخالفم
رئیس - نوشتهاید موافق هستید
آقا سید یعقوب - در این ماده مخالفم.
رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - همه آقایان سابقه دارند که روح مجلس با نظام اجباری کاملاً موافق است و یک نفر از نمایندگان حتی بعضی از اشخاصی که در بعضی مواد نظریاتی دارند نظر شوروی است نه نظر مخالفتی. مثل ماده قبل که بنده هم مخالف بودم و همین طور بعضی ازآقایان هم مخالف بودند و بالاخره آقای مدرس فرمودند که باید مساوی باشد.
قضیه نظام اجباری مسلم است و بنده عقیدهام این است که هر ایرانی وطنخواه مسلمانی باید عقیدهاش این باشد که قانون نظام اجباری در ایران جریان پیدا کند. حالا بعضی اصلاحات لازم دارد از قبیل این که در این ماده یک امتیازی گذارده شده در حالی که افتخار و امتیاز مال آن کسی است که در تحت سلاح میرود.
شخص بنده امتیاز و امتیاز را در این میدانم که برای عالم اسلام مملکت خدمت نمایم ولی بعضی از آقایان یک نظریاتی دارند و بعضی از آقایان میفرمایند مذاکرات کافی است و مقصود از این نظریات اصلاحات عبارتی است. در ماده چهارده میگوید:
شاگردان فارغالتحصیل مدارس متوسط که دارای تصدیقنامه رسمی دیپلم باشند در صورتی که به سن هیجده بالغ شوند میتوانند بدون قرعه داوطلبانه داخل خدمت تحتالسلاح بشوند. این جا میگوید هیجده ساله در صورتی که خود شما در قانون نوشتهاید در سن بیست و یک سالگی این جا در صورت اختیار است ولی آن جا در صورت اجبار است
(همهمه بین نمایندگان)
آقایان خوب است صبر کنند و به فرمایش آقای تدین بنده منبرم را بروم بعد اگر آقایان دیگر خواستند منبر بروند علت این که نظام اجباری را بیست و یک سال قرار دادهاند آقایان اعضاء کمیسیون (بنده هم مخالف بودم و عقیدهام این بود که هیجده سال یا نوزده سال باشد) برای این بود که دلیل و منطقشان این بود که هیجده ساله قابل از برای نظام نیست باید بیست و یک سال باشد بنده عرض میکنم اگر دلیل همین است که بیست و یک ساله باید داخل شود پس هیجده ساله را نباید آورد داخل نظام کرد و این که میفرمایند در بیست و یک سالگی اجباری است و در هیجده سالگی اختیاری این را بنده ملتفت نشدم.
اگر سن هیجده ساله میتواند از عهده خدمت نظام برآید همان جا را هم باید هیجده سال قرار بدهند و اگر نمیتواند این جا را هم باید مثل آنجا قرار بدهند.
وزیر فوائد عامه - هیجده ساله تحصیلکرده غیر از بیست و یک ساله تحصیلنکرده است. اساساً هر فرد از افراد ایرانی وقتی که به سن هیجده سال رسید در آن سن هنوز زود است داخل خدمت سربازی شود ولی پس از آن که کسی مدرسه متوسطه را تمام کرد البته او یک مزایایی نسبت به آن اشخاصی که تحصیلات متوسطه را تمام نکردهاند دارد و به علاوه در همان حالی که خدمت نظامی واجب و لازم است ملاحظه افراد این مملکت را هم باید کرد. یک کسی مدرسه متوسطه را تمام کرده حالا چه بکند تا به سن بیست و یک سالگی برسد؟ اگر برود دنبال تحصیلات عالیه که از هیجده سال تا بیست و یک سالگی برای او این مدت کافی نیست ناچار است یا دنباله تحصیلاتش را قطع کند و یا این که او را معاف کنید و به این جهت میگوید کسی که مدرسه را تمام کرد این شخص داوطلبانه میتواند قبول خدمت نظامی را بنماید چرا؟
برای این که میخواهد بعد زندگانی خودش را مرتب کند و برای تشویق بین آن کس که تحصیلاتی کرده است و آن کسی که نکرده آمدهاند مدت خدمت او را یک سال قرار دادهاند و بعد از آن هم میرود دنبال تحصیلات خودش و این یکی از مواد خوب این قانون است و در تمام جاهایی که قانون نظام اجباری دارند این ماده را پیشبینی کردهاند
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است
رئیس - پیشنهادها قرائت میشود (به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد آقای اخگر: بنده پیشنهاد میکنم ماده ۱۴ این طور اصلاح شود طلاب و شاگردان فارغالتحصیل مدارس که الخ
پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب: بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۱۱۴ حذف شود
رئیس - ماده ۱۵ (به شرح آتی قرائت شد)
ماده ۱۵ - اشخاص معلولی که اساساً از خدمت سربازی معاف هستند از قرار ذیل میباشند
الف- نابینایی از چشم راست
ب - قوزی
ج - کر
د - لال
ه - شل و چلاق
اشخاص دیگری که ضعیف البته یا مریض باشند جزو قرعه محسوب میشوند و معافیت مطلق یا موقت آنها به تصدیق اطبای نظام خواهد بود ولی معافین موقت به خرج دولت معالجه خواهند شد.
وزیر فوائد عامه - در این ماده یک اصلاح عبارتی مختصری شده است: عوض نابینای از چشم راست باید نوشته شود نابینای از یک یا دو چشم اعم از این که چشم راست باشد یا چشم چپ
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
دامغانی - اشخاصی که به واسطه علت مزاج از خدمت سربازی بایستی معاف باشند البته متخصصین نظام بهتر تشخیص میدهند و البته با بودن آقای دکتر امیر اعلم در کمیسیون نظام این ملاحظات شده است و بنده فقط یک اشکال عبارتی دارم و آن این است که لفظ معلول استعمالش در این جا غلط است برای این که لفظ عل به معنی مرض لازم است اسم مفعول ندارد و باید علیل نوشته شود زیرا معلول به معنای چیز دیگر است.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - صحیح است باید علیل باشد.
رئیس آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه)
آقا میرزا شهابالدین - بنده هم موافقم.
رئیس - پیشنهادها قرائت میشود (به این مضمون قرائت شد)
پیشنهاد آقای احتشامالحکما - بنده ماده پانزده را این طور عقیده دارم اصلاح شود
ماده ۱۵ اشخاص معلولی که اساساً از خدمت سربازی معاف هستند از قرار ذیل میباشد
الف - اعور احوال مطلقاً
ب - قوزی الخ
پیشنهاد آقای افشار: بنده پیشنهاد میکنم اشخاص مسلول و سفلیستیک و آنهایی که دکتر مخصوص قشونی مسری بودن امراض موجوده در آنها را تصدیق نموده باشد از خدمت در نظام معاف باشند
رئیس - اجازه میفرمایید چند دقیقه تنفس داده شود
جمعی از نمایندگان - صحیح است
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس - ماده شانزده (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۶ - هر مرد یا زنی که سنش به هفتاد رسیده یا به واسطه علت مزاج از اداره امر معاش خود عاجز باشد و فقط یک پسر داشته باشد که کفالت امر او را بنماید مادامی که کفالت به عهده او است از سربازی معاف است.
رئیس - آقای دامغانی
یک نفر از نمایندگان - تشریف ندارند
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - مخالفت بنده راجع به سن است در این جا معین کرده است که هر
مرد یا زنی که سنش به هفتاد رسیده باشد این غلط است باید نوشته شود هر مرد یا زنی که عاجز باشد از اداره امور زندگانیش و پسرش متکفل مخارج او باشد:
زیرا ممکن است زن پنجاه ساله باشد که عاجز از اداره کردن مخارج خودش باشد و اگر این لفظ سن هفتاد برداشته شود بنده هم موافقم
مخبر - ماده ۱۷ قرائت میشود به شرح ذیل قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۷ - هر مرد یا زنی که یک پسرش تحتالسلاح باشد و پسر دیگر او به سن سربازی برسد مادام که پسر اول از خدمت تحتالسلاح فارغ نشده یا سومی او به سن هیجده نرسیده پسر دوم از سربازی معاف است.
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - عرض ندارم
رئیس - آقای دستغیب (اجازه) (حاضر نبودند)
رئیس - آقای تهرانی
آقا شیخ محمدعلی - عرضی ندارم
رئیس - آقای مساوات مخالفند؟
مساوات - بلی بنده فرق نمیگذارم بین این که یک پسر یا دو پسر داشته باشد وقتی که به سن سربازی رسیدند باید قرعه به نام آنها کشیده شود مگر این که زن عاجز باشد از اداره کردن زندگانیاش آن وقت ماده شانزده تکلیف او را معین کرده است و حکمش در آنجا شده است
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده مخالفت آقای مساوات را نفهمیدم از چه نقطهنظر است این جا اشخاصی که رسیدهاند به سن سربازی میآیند از میان آنها قرعه میکشند یک کسی سه پسر دارد یک پسرش به سن هیجده سال نرسیده است یک پسرش هم رفته است تحتالسلاح باید یک نفری باشد که امور خانه را اداره نماید و کفالت مخارج خانه را بکند؟ ما قانون سربازگیری عمومی را که مینویسیم برای محفوظ بودن خانوادهها است شما میفرمایید همه بروند جنگ آن وقت کار این بیچاره را کی بکند؟ اگر این پسر هم برود جنگ که مادرش از گرسنگی میرود.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - ماده هیجده (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۸ - هر مرد یا زنی که بیش از یک پسرش در خدمت نظامی وفات کرده و پسر دیگرش به سن سربازی رسیده مادام که پسری دیگر به سن هیجده ندارد آن پسر از خدمت سربازی معاف است
رئیس - مخالفی ندارد؟
جمعی از نمایندگان - خیر
رئیس - ماده نوزذهم (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۱۹ - هر زن بیوه که یک پسرش به سن سربازی رسیده و غیر از او پسر سالمی که قادر به کفالتش باشد ندارد مادام که این وضعیت باقی است آن پسر از خدمت سربازی معاف است.
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
(حاضر نشده بودند)
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - عرضی ندارم
جمعی از نمایندگان - مخالفی ندارد
رئیس - آقای مساوات (اجازه)
مساوات - بنده عقیدهام این است این ماده را با ماده شانزده باید در تحت یک ماده نوشت.
رئیس - ماده بیست (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده ۲۰ - هر جوانی که به سن سربازی رسیده و مدیر یک خانواده است و در آن محل از پدرزن و یا برادرزنی که به سن بیست و پنج رسیده باشد ندارد مادام که این وضعیت باقی است از خدمت سربازی معاف است.
رئیس مخالفی ندارد؟ جمعی از نمایندگان خیر رئیس ماده بیست و یک (بمضمون ذیل قرائت شد) ماده بیست و یکم هر جوانی که بسن سربازی رسیده و وصی یاقیم یتیمی باشد که بغیر از او برای اداره امور آن یتیم شخص دیگری نباشد مادام که این وضعیت باقی است از خدمت سربازی معاف است.
رئیس - مخالفی دارد؟
آقا سید یعقوب - بنده مخالفم
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - عرضی ندارم
رئیس - آقای تهرانی
آقا شیخ محمدعلی تهرانی - عرضی ندارم.
رئیس - آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب - عرضی ندارم
رئیس - آقای کازرونی (اجازه)
یک نفر از نمایندگان - تشریف ندارند.
رئیس - آقای سرکشیکزاده (اجازه)
(حاضر نشده بودند)
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - اینجا آقایان قدری توجه بفرمایند شاید عرایض بنده در کمیسیون محل توجه واقع شود اینجا نوشته است: هر جوانی که به سن سربازی رسیده و وصی یا قیم باشد که به غیر او برای اداره امور آن یتیم شخص دیگری نباشد. وصی اداره امر در دستش نیست قیم اداره امور در دستش است کسی که وصی در اموال است نه وصی در امور و باید تفسیر شود که قیم در اداره امور باید مستثنی باشد نه این که وصی مطلق مستثنی باشد.
رئیس - آقای آقا میرزا شهابالدین. (اجازه)
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - مذاکرات کافی است؟
بعضی از نمایندگان - بلی کافی است؟
رئیس - ماده ۲۲ (به شرح ذیل خوانده شد)
ماده ۲۲ - هر جوانی که به سن سربازی رسیده منحصراً کفیل معیشت جد یا جد پیر یا علیل و از کار افتاده خود باشد مادام که حال به این منوال است از خدمت سربازی معاف است.
بعضی از نمایندگان - صحیح است
رئیس - مخالفی ندارد؟
جمعی از نمایندگان - خیر
رئیس - پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان. (به عبارت ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۲۲ در آخر سطر اول بعد از کلمه معیشت اضافه شود. عیال و اطفال خود. الخ.
رئیس - ماده ۲۳ (به مضمون ذیل خوانده شد)
ماده ۲۳ - هرگاه در مجلس به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هر یک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته و آن دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود و هر گاه قرعه به یکی از دو پسر یک نفر که در یک سال به سن سربازی رسیدهاند اصابت نماید پدر مینواند پسر دیگر را به شرط رضایت او به جای آن یک که قرعه به نام او اصابت کرده به سربازی روانه سازد.
رئیس - مخالفی ندارد؟
یاسایی - بنده مخالفم
رئیس - بفرمایید.
یاسایی - مخالفت بنده از این نقطهنظر است که این لفظ تعلیق این جا درست معنی نمیدهد. نوشته است هر گاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هریک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته آن دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود. اساساً گفته شد این جا که اشخاصی که سنشان به بیست و یک سالگی رسید آنها باید داخل خدمت نظامی بشوند به این طور که افراد را به حکم قرعه از میان آنها انتخاب میکنند ولی تکلیف بعد از این مدت را قانون معین نکرده اگر فرضاً در یک حوزه سربازگیری بیست نفر سرباز ما لازم داریم بگیریم و صد نفرشان به سن بیست و یک سالگی رسیده باشند قرعه کشیدند بیست نفر آنها استخراج شد بعد هشتاد نفرشان معاف میشوند.
و آن وقت در دفعه دوم یعنی دو سال بعد هم میآییم باز قرعه میکشیم و ده نفر از میان آنها استخراج میکنیم و باز هفتاد نفر از آنها معاف میشوند و همین طور سال بعد اگر مقصود این است که هر سال این عده را جلب کنیم و در سی و پنج سالگی هم آنها را بیاوریم و داخل نظام شوند که بنده مخالفم. زیرا اینجا گفته شد که در بیست و یک سالگی اگر قرعه کشیدند و به نام آنها اصابت نکرد دیگر معاف هستند. باید آنها را رها کنند بروند و در سال بعد یک عده اشخاص بیست و یک ساله دیگری بیاورند و از میانشان انتخاب کنند.
ولی اینجا میگوید: به دو سال بعد تعلیق میشود و این مفهومش این است که اگر در سال بعد باز قرعه به نامش درنیامد به دو سال دیگر که چهار سال بعد باشد معلق میشود و همین طور دو سال به دو سال بالا میرود تا سنین خدمت تمام شود. بنابراین بنده عقیدهام این است که اینجا باید تصریح شود که بعد از آن که اشخاصی که در سن بیست و یک سالگی معاف شدند فقط دفعه دوم باید برای قرعه دعوت شوند و یا این که همین طور تا سن چهل و پنج سالگی هم هر سال که قرعه میکشند آنها را هم میآورند و یا این که همان دفعه اول که اسمشان در قرعه درنیامد معاف هستند و سال بعد باید یک عده بیست و یک سالههای دیگری را بیاورند. علیایحال این لفظ تعلیق ابهام دارد.
مخبر - تصور میکنم آقا مختصر اشتباهی کردهاند. اینجا مقصود این است که اگر کسی دو پسر دارد هر دو پسرش با هم نروند به خدمت سربازی در سال اول اگر یک پسرش رفت دو سال دیگر آن پسر دیگر اگر قرعه به نامش درآمد سرباز است و اگر درنیامد میآید مشمول ماده شش میشود
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقای شیخ محمدعلی تهرانی - عرضی ندارم
رئیس - آقای دستغیب
دستغیب - عرضی ندارم
رئیس - آقای سرکشیکزاده
سرکشیکزاده - عرضی ندارم
رئیس - آقای روحی (اجازه)
روحی - بنده با قسمت اول این ماده مخالفم
(هرگاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر قرعه اصابت نماید هر یک را که پدر معین کند تحتالسلاح رفته و دیگری به دو سال بعد تعلیق میشود)
ما قائل شدیم که اینجا بیست و یک ساله قابل از برای خدمت سربازی عمومی است و در آن موقع هم بالغ است و هیچ محتاج به امر پدر نیست یک امری را به گردن پدر محول کردن نه مجوز شرعی دارد و نه مجوز قانونی.
بنده عقیدهام این است که به هر کس که قرعه اصابت کر د به اختیار خود او باشد و اگر بین طرفین طرازی به عمل آمد برود و حق پدر ساقط باشد.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده ناچارم هم جواب آقای یاسایی را عرض کنم گمان میکنم آقای مخبر درست جواب ندادند و هم جواب آقای روحی را. فرمایش آقای روحی این بود که میفرمایند هر گاه در مجلس قرعه به دو پسر یک نفر اصابت نماید. یعنی اگر قرعه کشیدند هر دو اسمشان درآمد نه یکی پس در این صورت تکلیف به هر دو وارد است یعنی آن عده را که دولت معین کرده است پانزده هزار نفر است بر حسب تجهیزاتی که وزارت جنگ معین میکند آن وقت قرعه کشیدند در این ناحیه به اسم هر دو قرعه در آمده و یک نفرش بیشتر لازم نیست یک نفر دیگر چون قرعه اسمش را گرفته است برای دو سال بعد باید باشد.
اما این که آقای روحی فرمودند اختیار پدر شرط نیست و بالغ شده و باید پدر را به کلی کنار بگذاریم بنده جواباً عرض میکنم که ما هنوز آن قدرها فرنگیمآب نشدهایم که احترامات پدر را فوری کنار بگذاریم. البته احترامات و نظریات پدر باید ملاحظه شود و البته مصلحت خانواده را پدر بهتر میداند باید رجوع به پدر کنند هر طور پدر معین کرد آن طور بکنند چون وقتی که بنا شد این دو نفر تحت سلاح بروند و یک نفر را بیشتر دولت لازم نداشت چه عیبی دارد رأی پدر را مرجح قرار بدهیم.
فرضاً قرعه به اسم حسن درآمده ولی حسن نمیخواهد برود و حسین را راضی کرده است برود این چه اشکالی دارد که حسین را به جای حسن بفرستد و این ماده به نظر من خوب مادهای است
بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است
رئیس - ماده بیست و چهارم (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۲۴ - هرگاه شخصی در یک حوزه سربازگیری زیاده از دو پسر داشته که داخل سنین سربازی باشند و فقط به یک پسرش قرعه اصابت کند همان پسر را اگر به دو پسرش قرعه اصابت نماید هر دو را اگر به زیاده از دو پسر اصابت نماید باز دو پسرش به خدمت سربازی گرفته شده و بقیه به قرعه دو سال بعد محول خواهد شد اگر از آن چند پسر یکی قبلاً در خدمت سربازی بوده و در آن سال به دو نفر دیگر قرعه اصابت نماید فقط یکی از آنها به سربازی داخل خواهد شد در هر صورت پسری که به سربازی گرفته یا معاف میشود منوط به انتخاب پدر است و شرح این موضوع در دفتر نفوس و دفتر قرعه ثبت خواهد شد.
رئیس - آقای دامغانی (اجازه)
شریعتمدار دامغانی - عرضی ندارم
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - به نظر بنده تا این موضوع حل نشود و بالصراحه در این قانون نوشته نشود بنده باید مخالفت کنم تا قضیه حل شود. در این ماده باز تکرار شده است که بقیه قرعه دو سال بعد محول خواهد شد دو سال به دو سال قرعه میکشند و اشخاصی که در دورههای قبل در قرعه داخل بودهاند و قرعه به نام آنها اصابت نکرده مجدداً در حین قرعه اسامی آنها باید بیاید در بین آن وقت از سن بیست و یک سالگی مدام سال به سال آن اشخاص را بیاورند برای قرعه تا چهل و پنج سالگی.
این چیز غریبی است آن وقت با قید به این که وقت ورود به خدمت سنشان باید بیست و یک سال باشد. پس از این که سنشان هم سی و پنج ساله شد باید آنها را در ردیف بیست و یک سالههایی که بعد آمده بیست و یک ساله شدهاند و در موقعی که او بیست و یک ساله بوده آن کی دوازده سالش بوده است هر دو اینها را باید بیاورند و قرعه بکشند و این مسئله به نظر بنده اسباب اشکال و زحمت میشود از برای مردم باید تضریح شود دو مرتبه. سه مرتبه.
هرچه که صلاح میدانند قرعه تجدید میشود و پس از یکی دو مرتبه معاف میشوند و الا این ترتیب معنایش این است که دو سال به دو سال قرعه میکشند تا قرعه به نام آنها اصابت کند.
وزیر فوائد عامه - اصلاً تمام این موادی که نوشته شده است محتاج به یک اصلاحات عبارتی است که فردا شاید در کمیسیون نظام اصلاح شود. تصدیق میکنم عبارت یک قدری مجمل و مبهم است و مقصود را درست و صراحتاً نمیفهماند ولی برای این که هر ماده محتاج به مخالفت نشود بنده اصل جریان مطلب را عرض خواهم کرد و بر روی این جریان هم اصلاح خواهد شد.
در اول بیست و یک سالگی هر کس در حدود احتیاجات دولت برای سربازی حاضر میشود و اسامی آنها را به دولت تعیین میکند آن وقت عدهای را که دولت به آنها احتیاج دارد آن را هم معین میکند بعد از آن که مستثنیاتی که قانون معین کرده است از مجموع عده جوانها استغنا کردند بقیه که میماند ممکن است زیادتر از احتیاجات دولت باشد آن وقت به حکم قرعه عده لازم از میان آنها معین میشوند و تحت سلاح میروند و عدهای هم که قرعه به نام آنها اصابت نکرده معاف میشوند و آن عده که معاف شدهاند تکلیفشان چیست؟
تکلیف آنها این است که دو سال دیگر هم باید حاضر شوند برای قرعه و آنها هم باز وارد میشوند در جزو جوانهایی که دارای شرایط سربازی هستند و باید به اسم آنها قرعه کشید اگر در دو سال بعد هم قرعه به نام آنها اصابت نکرد دیگر به آنها هیچ کس کاری ندارد. میروند جزو ذخیره مقدم و مؤخر و مطلقاً آزاد هستند این خلاصه جریان کار است یعنی هر کس که بیست و یک سال دارد و قانوناً هم نباید مستثنی باشد اگر در مجلس قرعه به نام او اصابت نکند میرود و در اول بیست و سه سالگی حاضر میشود. اگر در آن دوره هم قرعه به نام او اصابت نکرد دیگر در مجلس قرعه حاضر نخواهند شد.
پس قرعه نه شامل بیست و چهار ساله میشود و نه بیست و پنج ساله و این شخص به کلی آزاد است و جزو ذخیره مقدم میشود من بعد هم جزو ذخیره تالی محسوب میشود.
این است جریان امر و چون در این مواد این مسائل روشن ذکر نشده و بنده هم تصدیق دارم زیاد محتاج به مخالفت نیست و در کمیسیون اصلاح خواهد شد. اینها اصلاح عبارتی است و برای شور ثانی اینها را اصلاح خواهیم نمود و بنده این را عرض کردم برای این که محتاج به تکرار مخالفت نباشد.
بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - ماده بیست و پنج (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده ۲۵ - اگر دو نفر مشترکاً کفیل یک یا چند خانواده باشند و در یک سال قرعه به نام هر دو اصابت نماید آن که اول قرعه به نامش اصابت نموده و به خدمت سربازی داخل و دیگری مادام که این وضعیت باقی است از خدمت معاف است.
رئیس مخالفی دارد؟
جمعی از نمایندگان - خیر
دامغانی یک و او زیادی است (و به خدمت) باید (به خدمت باشد)
رئیس - ماده ۲۶ (این طور قرائت شد)
ماده ۲۶ - اشخاصی که در سن سربازی بخواهند داخل خدمات دولتی یا اجتماعی یا مشاغل آزادی که مستلزم اجازه رسمی دولت است بشوند باید تصدیق (سند) انجام خدمت تحتالسلاح یا عدم اصابت قرعه را در دست داشته باشند.
رئیس مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) ماده ۲۷ (به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده ۲۷ - اشخاصی که بخواهند داخل خدمت نظمیه یا امنیه بشوند باید خدمت دوره کامل تحتالسلاح را (دو سال) تمام کرده و تصدیقنامه حسن اخلاق و صحت عمل را در دست داشته باشند.
رئیس - ایرادی دارد؟
بعضی از نمایندگان - خیر
رئیس - ماده بیست و هشت (به این ترتیب قرائت شد)
ماده ۲۸- اشخاصی که به زیاده از دو سال حبس جزایی محکوم شده یا از حقوق مدنی موقتاً محروم گردیده و قرعه به اسمشان اصابت نماید در تمام سنین سربازی از حمل اسلحه محروم و در مواقع خدمت تحت نظر مأمورین مخصوص به خدمات عملهگی نظام گماشته میشوند.
رئیس - آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی - بنده عقیدهام این است درباره مجرمین نباید این اندازه قساوت به خرج بدهیم یک اشخاصی اگر یک جرمی کردهاند ما میبریم آنها را مجازات و حبس میکنیم حالا پس از این که محاکمه شدند و به مجازات رسیدند دیگر نباید باز مجازاتی برای آنها قائل شویم برای این که یک کسی مرتکب یک جرمی شد فرضاً مجازاتش این است که دو سال حبس شود و دو سال هم در حبس ماند وقتی که ولش کردیم باید او هم مثل سایر مردم از حقوق خودش استفاده کند مگر
این که محکوم باشد به محروم بودن از حقوق مدنی و اگر احیاناً محکمه رأی داده است که مثلاً این شخص باید از حقوق مدنی محروم باشد آن وقت این هم مدت دارد ممکن است محکمه رأی داده باشد که این شخص سه سال از حقوق مدنی محروم شده باشد و مطابق با این ماده او را به خدمت سربازی بپذیرند در صورتی که پس از آن که مدت حبس یا مدت محرومیتش از حقوق مدنی مقتضی شد او هم مثل سایر مردم است و این مجازات ثانوی است که برای او قائل میشویم بنابراین بنده با این ماده مخالفم
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - آقای یاسایی خوب است راجع به این شخص دو نظر کنند یکی این که چون ما میخواهیم نظام اداری یک مقام عالی باشد این شخص که محکوم شده مشار به بنان است. منفور است و در واقع ما این قانون را برای این مینویسیم که تهذیب اخلاق شود ومردم کمتر جنایت کنند و محکوم نشوند وقتی که اطلاع پیدا کرد که اگر جنایتی بکند محکوم به حکم جزایی بشود به خدمت نظام هم قبول نمیشود و به مقام عالی نمیرسد البته جنایت نمیکند.
ما یک قانون وضع کردهایم برای تصفیه اخلاق، دیگر آن که راجع به مقامات نظامی ما میخواهیم نظام را خیلی محترم و محتشم نگاه داریم که همه مردم از روی میل و رغبت داخل شوند اگر بنا شود هر محکوم به دزدی هر محکوم به جنایتی بیاید در آنجایی که بنده و دیگری هم هستیم این چه خواهد شد؟ باید در مراتب پایینتری باشد یا در طباخی یا در اصطبل و از این قبیلها بنابراین گمان میکنم این ماده عیبی ندارد.
رئیس - آقای تهرانی (اجازه)
آقای شیخ محمدعلی تهرانی - بنده تعجب میکنم که از مدافعات آقای آقا سید یعقوب یک قانون جزایی که نوشته شد از برای مجرمین حد عالی جزای آن مجرم را محکمه ناچار است اعلام کند پی از این که آن شخص که محکوم به یک جزایی است مراتب جزایی خودش را پیمود مثل سایر مردم میشود و الا باید شما همیشه یک مواد جزایی در قوانین دیگر وضع بکنید راجع به یک مجرمی که مجازات آن مجرم در قوانین جزایی معلوم شده مثلاً اگر کسی به دو سال حبس محکوم شده و دو سال هم حبس شده وقتی بیرون آمد با سایر افراد چه فرق دارد؟ شاید نظر آقا این باشد که اوضاع محبس مادر ایران خوب نیست و اخلاقها را بدتر میکند.
اگر ما بتوانیم محبس خودمان را مثل آمریکا قرار دهیم و معلمین تهیه کنیم که آنها را تهذیب اخلاق تعلیم کند با سایرین چه فرقی دارند؟ و الا وقتی که قانون حکم کرد کسی دو سال حبس شود یا محکوم شود به این که یک مدت معینی به طور موقت محروم از حقوق مدنی باشد جهت ندارد که در جامعه سربازی با سایرین فرق داشته باشد و همیشه توسریخور باشد.
وزیر فوائد عامه - در همان حالی که بنده تصدیق میکنم که این ماده محتاج به یک اصلاحاتی هست مخصوصاً در قسمت اخیر این ماده تحت نظر مأمورین مخصوص باید حذف شود و قسیمت دیگر ماده هم باید اصلاح شود در همان حال نمیتوان منکر شد. راست است از یک نقطهنظر اجرای وظیفه است ولی در عین حال این یک وظیفهای است که مستلزم شرافتمندی هم هست و به هر دستی نمیشود داد.
پس بنابراین در ضمن اجرای وظیفه میگوییم آن دستهایی که تا اندازهای پاک هستند به آنها اسلحه میدهیم و به آن دستهایی که قدری آلوده هستند به آن دستها سلاح نداده و آنها را به خدمات دیگری مشغول میکنیم.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - مذاکرات کافی است؟
بعضی از نمایندگان - بلی کافی است.
رئیس - ماده بیست و نه (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۲۹ - کلیه اشخاصی که جهت فرار از دخول در خدمت سربازی یکی از اعضای خود را ناقص نمایند در صورت ثبوت بدون قرعه برای تمام مدت خدمت نظامی به سربازی جلب میشوند.
رئیس - آقای دامغانی. (اجازه)
دامغانی - کسی که یکی از اعضای خودش را ناقص بکند که منافات با سربازی نداشته باشد جهتی ندارد که او را محکوم کنند بدون قرعه در تمام مدت سربازی خدمت کند و اگر یک عضوش را ناقص کرد که لیاقت سربازی نداشت با سربازی منافات دارد و بنده نمیدانم چگونه از این شخص استفاده سربازی میکنند. برای این که این شخص مثل کسی است که انتحار کند وقتی خودش را انتحار کرد دیگر کاری نمیشود کرد.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - این مسئله مکرر ذکر شده است که قانون وقتی که نوشته میشود فوراً نمیشود آن را اجرا کرد این قانون را اعلان میکنند اطلاع میدهند افراد مملکت از این قضیه مطلع میشوند که اگر کسی بخواهد فرار کند فلان مجازات را دارد یا اگر کسی برای کار حاضر نشود فلان ترتیب با او رفتار میشود و این مسئله هم مکرر صحبت شده است که متخلف از قانون مجازات دارد این قطع است برای این که مستحضر بوده است که اگر دزدی کند میبرند دستش را قطع میکنند یا اگر چشمش را کور کند فلان طور با او رفتار میکنند.
این نظیر و فی القصاص حیوه یا اولیالالباب است. وقتی که قاتل فهمید اگر کسی را بکشد او را خواهند کشت کسی را نمیکشد بعد از این که ما گفتیم کسی که برای فرار از قرعه دستش را قطع کند یا چشمش را کور کند یا پایش را لنگ کند یا کار دیگر بکند باز هم میبرندش در نظام و تا آخر دوره سربازی هم میماند دیگر این کار رانمیکند و به نظر بنده این ماده اشکالی ندارد.
جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است
رئیس - مذاکرات کافی است
رئیس - اگر صلاح میدانید بقیه مذاکرات بماند برای جلسه بعد
جمعی از نمایندگان - صحیح است
وزیر مالیه - چون بودجههای سال آینده هنوز به مجلس نیامده است اگر چه عنقریب خواهد آمد و امیدواریم همین چند روزه به مجلس شورای ملی ارسال شود ولی در هر صورت چون باید یک مدتی در کمیسیون بودجه مطالعه شود و بعد هم در مجلس مذاکره شود و البته وقتی تصویب خواهد شد که در اول سال جریان امور مالی بتواند مرتب شود به این جهت ناچاریم از مجلس شورای ملی تقاضا کنیم.
(همهمه بین نمایندگان - صدای زنگ رئیس)
وزیر مالیه - ناچاریم که لایحه یک دوازدهم برج حمل
(همهمه بین نمایندگان - صدای زنگ)
رئیس - امر به سکوت
وزیر مالیه - اجازه بدهید. چون جریان امور مالیه به مملکت را نمیتوان متوقف کرد از این جهت این لایحه یک دوازدهم اعتبار برج حمل را به مجلس شورای ملی تقدیم میکنم و تقاضا میکنم قبل از آقایان تصویب کنند.
رئیس - برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم جلسه خصوصی باید تشکیل شود تشریف ببرند
وزبر فواعد عامه - در باب شیلات لایحهای تنظیم شده تقدیم مجلس شورای ملی میشود
رئیس - چند فقره خبر از کمیسیون مرخصی است قرائت میشود بعد تکلیفش را معین فرمایید
(راپورت راجع به مرخصی به شرح ذیل قرائت شد)
آقای سپهدار اعظم نماینده محترم تلگرافاً اشعار داشتهاند که چون راه مسدود است و نیز مریض هستم معذور از حرکت میباشم و تقاضا کردهاند بیست روز غایب با اجازه باشند کمیسیون تقاضای ایشان را مشروع دانسته تصویب مینماید
رئیس - آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب - بنده از اعضای محترم کمیسیون میخواستم سؤال کنم که در دوره چهارم معمول بود که بعضی از مواد که اجازه میگرفتند یک خدمتی به کتابخانه میکردند و اجازه هم از دو ماه بیشتر داده نمیشد این دوره خیلی عطوفت به خرج میدادند.
اولاً اجازهها از دو ماه تجاوز کرده و به سه ماه و چهار ماه و حالا با این که با طیاره در مدت دو ساعت از رشت به تهران میآیند و راهها به کلی متصل شده است به هم باز میگویند راه بند است. این است که بنده تقاضا میکنم که اگر اجازه داده میشود حقوقشان را به کتابخانه بدهند.
رئیس - آقایانی که مرخصی بیست روزه آقای سپهدار را تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد راپورت راجع به مرخصی آقای نجات به شرح ذیل قرائت شد
آقای نجات نماینده محترم سه ماه مرخصی تقاضا کردهاند نظر به این که دلیل موجهی بر لزوم این تقاضا موجود نبود و نظر به این که کثرت تقاضای غیبت از طرف نمایندگان محترم اکثریت مجلس مقدس را تهدید مینماید کمیسیون تصویب ننمود.
رئیس- آقای نجات (اجازه)
نجات - اگر بنده نمیخواهم وقت مجلس را صرف این قبیل مشاغل بکنم ولی نمیدانم علت این که کمیسیون عرایض فقط بنده را استثنا کرده چیست در صورتی که خود آقای ملکالتجار خوب اطلاع دارند کارهای بنده در خراسان به کلی مختل است و مجبورم بعد از چندین سال که در مجلس شورای ملی بودهام یک اجازه تحصیل کنم و بروم.
رئیس - رأی میگیریم به راپورت آقایانی که مفاد خبر کمیسیون را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس - راپورت تصویب نشد
بعضی از نمایندگان ـ چه شد
رئیس ـ رأی گرفتیم مخبر کمیسیون خبر رد شد و مرخصی تصویب شد (راپورت راجع به مرخصی آقا شیخ جلال به شرح ذیل قرائت شد)
آقای آقا شیخ جلال نماینده محترم با ارائه تصدیق دو نفر از بزرگان اطبا بر لزوم مسافرت به جهت معالجه مرض قلبی تقاضای سه ماه مرخصی از تاریخ پانزدهم حمل کردهاند کمیسیون عذر ایشان را مقنع و موجه دانسته تصویب مینماید
رئیس ـ رأی میگیریم به مرخصی آقای آقا شیخ جلال از پانزدهم حمل آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. راپورت دیگر (به شرح ذیل قرائت شد)
آقای صولتالسلطنه نماینده محترم به واسطه گرفتاریهای محلی مجبور به عزیمت بوده تقاضای سه ماه مرخصی کردهاند کمیسیون پس از مداقه تصویب مینماید که از تاریخ پانزدهم حمل هزار و سیصد و چهار تا مدت دو برج غایب بااجازه باشند
رئیس ـ آقای سرکشیکزاده (اجازه)
سرکشیکزاده ـ آقای صولتالسلطنه تا به حال دو سه مرتبه مرخصی خواستهاند و به ایشان اجازه داده شده ولی به جای این که تشریف ببرند بنده میدیدم در تهران تشریف دارند از این جهت بنده مخالفم
رئیس ـ آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)
آقا میرزا شهاب ـ همان طوری که آقای سرکشیکزاده فرمودند آقای صولتالسلطنه اجازه مرخصی گرفتهاند ولی در موقعی اجازه به ایشان داده شد که یک مدتی از مدتی که اجازه مرخصی خواسته بودند گذشته بود و به علاوه یک مدتی هم مریض بودهاند و از آن اجازه استفاده نشده حالا برای کارهای لازمشان اجازه خواستهاند بروند
رئیس ـ رأی میگیریم. آقایانی که مرخصی دو ماهه آقای صولتالسلطنه را از پانزدهم حمل تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر (به شرح ذیل قرائت شد)
آقای ناصرالاسلام نماینده محترم برای استعلاج تقاضای غیبت از تاریخ پانزدهم حوت هزار و سیصد و سه تا اول حمل هزار و سیصد و چهار کردهاند. کمیسیون عذر موجه ایشان را پذیرفته تصویب مینماید.
رئیس ـ آقایانی که مرخصی ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. یک پیشنهادی رسیده است راجع به دستور جلسه فردا قرائت میشود. (به شرح آتی قرائت گردید)
نظر به لزوم توجه به اصلاح امور اقتصادی مملکت امضاکنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم راپرت نفت گیلان جزء دستور جلسه آتیه شود.
رئیس ـ آقای مشار اعظم (اجازه)
مشار اعظم ـ بنده عقیده دارم که بهتر این است مجلس شورای ملی در هر کاری که وارد میشود آن کار را به اتمام برساند بعد به کار دیگر بپردازد. یک عده لوایح اینجا هست که از هر کدام آنها چند ماده بیشتر باقی نمانده است خوب است اگر آقایان موافق باشند راپرت راجع به نفت گیلان بگذارند. بعد از این که این لوایح ناتمام تصویب شد آن وقت به مجلس بیاورند و در آن رأی بگیریم
رئیس ـ رأی میگیریم. آقایانی که این تقاضا را تصویب میکنند قیام فرمایند. (عده کمی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد. آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب ـ بنده عرضم راجع به همین مسئله بود که گذشت.
رئیس ـ آقای عدلالملک (اجازه)
عدلالملک ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی ـ بنده عرضی ندارم
رئیس ـ آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب ـ عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای افشار (اجازه)
آقا میرزا رضا خان افشار ـ عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای عراقی (اجازه)
حاج آقا اسمعیل عراقی ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای رهنما (اجازه)
رهنما ـ بنده هم عرضی ندارم
رئیس ـ آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده ـ بنده میخواهم پیشنهاد کنم که لایحه سجل احوال قریب به اتمام است و اجرای این قانون با بلدیهها است و لایحه قانون بلدیه هم از کمیسیون بیرون آمده و چند روز دیگر هم ممکن است عمر این کمیسیون منقضی نشود و اگر در مجلس مطرح نشود این لایحه مجدداً محتاج به تجدیدنظر در کمیسیون جدید خواهد شد
بنابراین بنده تقاضا میکنم جزء دستور جلسه بشود و مطرح شود و بعد اگر خواستند یک لوایح مهمتری را جزء دستور کنند آن وقت بنده اعتراضی ندارم
رئیس ـ آقای تدین. بنده عقیدهام این است که آقای حائریزاده صرفنظر از این پیشنهادشان بکنند و فردا همان قانون نظام اجباری جزء دستور باشد بعد از این که این قانون تمام شد آن وقت پیشنهاد ایشان جزء دستور شود
حائریزاده ـ بنده موافقم باشد بعد
رئیس ـ پس بعد پیشنهاد کنید
(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمنالملک
منشی ـ علی اقبالالممالک
منشی ـ معظمالسلطان