تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۲۰ نشست ۹»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
'''رئیس -''' برنامه قرائت نشده , خوانده ورأی میگیریم | '''رئیس -''' برنامه قرائت نشده , خوانده ورأی میگیریم | ||
− | '''عده از نمایندگان -''' خواندن لازم ندارد طبع | + | '''عده از نمایندگان -''' خواندن لازم ندارد طبع و توزیع شده ونزد همه هست. |
− | '''رئیس -''' | + | '''رئیس -''' بایستی درمجلس خوانده شود |
'''بیات –''' اجازه میفرمائید. | '''بیات –''' اجازه میفرمائید. | ||
− | '''رئیس -''' بفرمائید. | + | '''رئیس -''' بفرمائید. |
− | '''طوسی -''' باید پنج نفر پیشنهاد کنند تا | + | '''بیات -''' اساساً نسبت ببرنامه دولت رأی گرفته نمیشود واحتیاج بخواندن هم ندارد تذکراتی دراطاف برنامه داده شده برنامه هم چاپ شده مجلس هم به کفایت مذاکرات رأی داد حالا همانطور که از طرف دولت تقاضای رأی اعتماد گرفته شوددیگر خواندن لایحه و اینها موضوعی ندارد (صحیح است) |
+ | |||
+ | '''طوسی -''' باید پنج نفر پیشنهاد کنند تا رأی با ورقه گرفته شود. | ||
'''وزیر فرهنگ –''' تصور میکنم آن پنج نفری که باید در مورد اخذ رأی با ورقه پیشنهاد نماینده شامل این مورد نباشد ما بنام هیئت دولت خودمان تقاضا میکنیم رأی با ورقه گرفته شود (صحیح است) | '''وزیر فرهنگ –''' تصور میکنم آن پنج نفری که باید در مورد اخذ رأی با ورقه پیشنهاد نماینده شامل این مورد نباشد ما بنام هیئت دولت خودمان تقاضا میکنیم رأی با ورقه گرفته شود (صحیح است) | ||
+ | == رای اعتماد == | ||
'''رئیس -''' رأی اعتماد گرفته میشود باورقه آقایانی که اعتماد دارند ورقه سفید میدهند | '''رئیس -''' رأی اعتماد گرفته میشود باورقه آقایانی که اعتماد دارند ورقه سفید میدهند | ||
(اخذ واستخراج آراء شده ۷۷ ورقه سفید ودر ورقه کبود وسه ورقه بی امضاء شمرده شد) | (اخذ واستخراج آراء شده ۷۷ ورقه سفید ودر ورقه کبود وسه ورقه بی امضاء شمرده شد) | ||
− | '''رئیس -''' عده حاضر درموقع اعلام رأی ۱۰۳ باکثریت ۷۷ رأی رأی اعتماد | + | :'''اسامی موافقین'''-آقایان:رستم گیو- طوسی- پارسا- طالش رحمت سمیعی- ملکزاده آملی- حمزه تاش- یمین اسفندیاری- عزیزی-معتصم سنگ- یاراحمدی-پناهی- دکترقزل ایاغ- ذوالقدر- معدل- صفاری- شیرازی- اردبیلی- دکترنفیسی- مسعودی خراسانی-دکتر طاهری- ثقةالاسلامی- پالیزی- دکتر سنگ- حریری- امامی- خواجه نوری- لاریجانی - نواب یزدی- دکتر لقمان نهورای- دبستانی- جلیلی- امیرابراهیمی- جلایی- دکترملک زاده –اوحدی-اورنگ- رفیعی- فرشی- شاهرودی-هاشم ملک مدنی- نصرتیان- لیقوانی- نمازی- مهذب- اعتبار- بهبهانی- مرآت اسفندیاری- گودرزنیا- بیات - گرگانی- محیط- خسروشاهی- معینی- چایچی-ابراهیمیریگی-نائینی- فتوحی- رهبری- دکترتاجبخش- فریدونی-مسعودی- آزادی- اکبر- کازرونیان- نیکپور- نقابت- محسن منشور- رضوی- مستشار- معتضدی- فروهر- عطاءالله پالیزی- مجدضیایی- ابراهیم سمیعی. |
+ | |||
+ | :'''اسامی مخالفین-''' آقایان: دکتراهری- کامل ماکو | ||
+ | |||
+ | '''ورقه سفید بیامضاء''' - سه برگ | ||
+ | |||
+ | '''رئیس -''' عده حاضر درموقع اعلام رأی ۱۰۳ باکثریت ۷۷ رأی رأی اعتماد به هیئت دولت داده شد. | ||
== - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه == | == - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه == |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم |
دوره سیزدهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۳ آذر ۱۳۲۰ نشست ۹
فهرست مندرجات:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بقیه مذاكرات در برنامه دولت
۳- تصمیم مجلس دایر به ابراز رأی اعتماد به هیئت دولت
۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یك ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقاى اسفندیارى تشكیل گردید.
صورت مجلس پنجشنبه بیستم آذر ماه را آقاى طوسى (منشى) قرائت نمودند(اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین بیاجازه- آقایان: تولیت- دكتر ضیا- صدر- ناصری- اعظم زنگنه- موید قوامی- دكتر ادهم- جهانشاهی- آصف- تهرانچی- صادق وزیری- معدل
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: اكبر- خسروشاهی)
- تصویب صورت مجلس
۱ - تصویب صورت مجلس
رئیس - درصورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد - خیر) صورت مجلس تصویب شد.
- بقیه مذاکرات در برنامه دولت
۲ - بقیه مذاکرات در برنامه دولت
نخست وزیر - در جلسه گذشته چند نفر از آقایان نمایندگان محترم بیاتانی فرمودند درباره برنامه دولت که مطرح مذاکرهاست که بسیاری ازآنها توضیحات و تذکرات بود توضیح در بعضی مطالب که اکثر محل توجه هیئت دولت هم بوده و هست و در هر صورت ما از بیانات آقایان استفاده کردهایم باز هم حاضریم که استفاده کنیم. بنده بمناسبت بیاناتی که در جلسه گذشته شد مقتضی میدانم که بعضی عرایض را بکنم. از جمله بعضی از آقایان اشاره فرمودند درباره سیاست خارجی و اظهار میل کردند باین که در سیاست خارجی دولت مذاکره بشود. بنده هم عقیدهام این است که خوبست بلکه هم لازم است که گاهی اوقات سیاست خارجی دولت در مجلس شورای ملی مطرح مذاکره بشود (صحیح است) سیاست خارجی ما که تمام دول امروز مدارش بر این جنگی است که در حال جریان است. خاطر آقایان بخوبی مستحضر است که دامنه این جنگ روز بروز توسعه پیدا کردهاست تا جائی که امروز تقریباً تمام دنیا را گرفتهاست و کمتر جائی است بلکه شاید جائی نیست که مستقیم یا غیر مستقیم از این جنگ نصیبی نداشته باشد ناچار ما هم همین حال را داریم. حالا باید بخاطرآورد وقایع شهریور ماه گذشته را در آنموقع قوای دولتین شوروی و انگلیس داخل خاک ما شدند و عملیاتی کردند دولت مصلحت ندید با آنها ستیزگی بکند و مقتضی دیدند که ترک مقاومت بکند و با نمایندگان آن دو دولت مشغول مذاکره شدیم و مذاکرات ما منتهی شد بمبادله مکاتباتی که در همان شهریور ماه آنها را به مجلس آوردیم و آقای وزیر امور خارجه قرائت کردند و خاطر آقایان چه بود و عموم ملت از قضایا مسبوق شد که علت وقوع این وقایع چه بود. بنده فرض میکنم که اگر از خود حضرات آقایان شورویها و انگلیسها هم بپرسیم اینطور جواب خواهند داد که این جنگ از برای ما یک مسئله حیاتی و مماتی است حکایت جنگهای سابق نیست سابقاً وقتی دو دولت با هم جنگ میکردند سر یک موضوع خاصی بود مثلاً برای این بود که یک قطعه خاکی از آن دولت بگیرند یا خاکی که آن دولت از آنها گرفتهاست پس بگیرند وقتی که یک طرف مغلوب میشد اینطور نیست این جنگ جنگی است که اگر مغلوب شویم دشمن ما وجود ما و حیثیات مارافانی خواهد کرد بنا براین ما مجبوریم که بهر وسیله متوسل بشویم که مانع این پیش آمد بشود از جمله آلمانها رسم دارند که هر جا هستند بهر قسم که میتوانند بر ضد ما کار کنند و برای ما مشکلات بتراشند و فتنهانگیزی میکنند و ما مطلع بودیم که در ایران هم جماعت کثیری از آلمانیها جمع شده بودند چهار صد پانصد نفر آنها که مردمان کاری هستند مشغول بهمین عملیات هستند و تهیه میدیدند که فتنه بزرگی را ایجاد کنند بدولت شما هم این تذکرات را دادیم و توقع کردیم تمنی کردیم رفع این شر را بکنند دولت شما اعتنائی که میبایست بکند نکرد و ما مجبور شدیم بالاخره خودمان عمل کنیم.
در هر حال این زبان حال آنها است این امور واقع شد و موافقت شد با آنها که آلمانها از خاک ما با ترتیبانی بیرون بروند پس از آنکه این نگرانی تا اندازه رفع شد آمدند و بما پیشنهاد کردند بیائید با ما یک پیمان اتحاد به بندید چرا؟ علت این پیشنهادی که بما کردند و میکنند چیست باز از قول آنها یعنی چه از مطالبی که استنباط میکنیم و چه از چیزهائی که صراحاً و مستقیماً بما گفتهاند و چه از آنچه که غیر مستقیم از آنها استنباط کردیم میتوان زبان حال آنها را اینطور فرض کرد که میگویند مواقع جغرافیائی مملکت شما که با دو دولت همسایهاست طوری است که ما دو دولت که هر دو مشترکاً داخل در جنگ هستیم با یک دشمن قوی باید متفقاً و جداً در دفاع و حفظ خودمان بکوشیم و مجبوریم و ناچاریم با همدیگر ارتباط و اتصال داشته باشیم برای اینکه بتوانیم بهم کمک کنیم.
مواقع جغرافیائی کشور شما طوری است که امروزه مخصوصاً در نتیجه پیش آمدهای این جنگ بهترین وسهلترین راه از برای ما عبور از کشور شما است و ما میخواهیم بوسیله مملکت شما بهمدیگر ارتباط پیدا کنیم و قوا و مهمات ببریم و بیاوریم و ما از این مقصود نمیتوانیم صرف نظر بکنیم برای این که گفتیم این مسئله برای ما حیاتی و ممانی است این علت از برای این که بکشور شما نظر داریم و میل داریم با شما همکاری کنیم علت دیگر این است که باز نظر بموقع جغرافیائی شما دشمن ما کشور شما را که با هر دوی ما همسایهاست میتواند وسیله قرار دهد برای اینکه بما آسیب بزرگ برساند و ما محتاج هستیم و مجبوریم که جلو این وسائل را بگیریم و تدارک و تهیه این کار داشته باشیم برای اینکه دشمن اگر بخواهد کشور شما را از برای آسیب رساندن به ما وسیله قرار دهد جلوگیری کنیم این علت اصلی است که ما به کشور شما و به همکاری شما محتاجیم.
حالا هم این اعمال را میکنیم این کارها واقع میشود ولیکن بنابر پیشآمدهائی که واقع شد این عملیات بصورت اشغال خاک شما صورت میگیرد و ما این مطلب را خوش نداریم زیرا که با شما دشمنی نداریم، بلکه میخواهیم با شما دوست باشیم و این کارها را از روی اجبار میکنیم و این مقاصد را باید انجام بدهیم اگر شما با ما مساعدت بکنید این علامت دوستی شما خواهد بود و اگر نکنید آنوقت ما نمیتوانیم نسبت بشما احساسات دوستانه داشته باشیم پس اگر شما با ما یک پیمان اتحادی ببندید که این مقاصدها را حاصل کند ما در عوض تعهد میکنیم که استقلال و تمامیت خاک شما و حاکمیت شما را رعایت کنیم و بداریم و بلکه اگر مزاحمتی از طرف دولت دیگری هم بشما بشود و تجاوزی بشود ما حاضریم که از شما دفاع کنیم و این زمان هم که جنگ دنیا را گرفتهاست و اثرات نامطلوبی را برای شما من جمله در امور زندگی و اقتصادی شما خواهد داشت ما متعهد میشویم هر چه از دستمان برمی آید به شما کمک کنیم که کمتر در تحت این تاثیرات واقع شویم و صدمه بخورید و وقتی هم که جنگ تمام شد قوای خودمان را از خاک شما میبریم و تعهد میکنیم که در نتیجه جنگ هم در اوقاتی که انجمنهای صلح و انجمنهای بینالمللی تشکیل میشود منافع شما را محفوظ بداریم و هیچ اقدامی و هیچ امری که برخلاف مصلحت شما باشد و برخلاف استقلال شما باشد و برخلاف تمامیت خاک شما باشد ما موافقت نکنیم. این را هم ضمناً خود بنده باید عرض کنم که این مساعدتی که میگویند در امور اقتصادی به شما میکنیم تا یک اندازه تا بحال هم کردند و این را باید انصاف داد که مثلاً خواربار , گندم , قند و شکر یک مقداری که لازم بود رساندهاند و بعداً هم قول دادهاند که باز هم برسانند و کمک کنند و اینکه بعضی تصور میکنند که انگلیسها خواربار و قند و شکر ما را میبرند این صحیح نیست حقاً باید انصاف داد و کسی را نباید متهم کرد. حالا از آنطرف راجع به این اتحاد میگویند این اتحاد شما را مجبور به جنگ هم خواهد کرد و عملیات جنگی خواهد کرد؟ نخیر ما از شما شرکت در عملیات جنگی نمیخواهیم ما از شما کمک اشخاصی نمیخواهیم ما هیچگونه توقعی نداریم از اینکه شما برای خاطر ما فداکاری از حیث اشخاص بکنید جوانهای خودتان را فدا کنید حتی هیچ توقع نداریم که تهیه و تدارک جنگی کنید تا بدرجه که اگر اسلحه یا مهمات زیادی هم داشته باشید ما حاضریم از شما بخریم و ممنون هم میشویم از شما و توقع این را نداریم که به ما کمک جنگی کنید که از حیث اسلحه و مهمات و چه نفرات و خیال شما راحت باشد و در عهد نامه هم ذکر میکنیم که عملیات جنگی بر عهده خود ماباشد ما البته قوای لازم داریم و باید هم داشته باشیم اما توقع ما از شما این است که فقط اکتفا کنید باین امنیت داخلی خودتان را حفظ کنید و شاهد براین اتحاد که شما با ما میکنید و مجبور نمیکنید شما را که با ما وارد در جنگ بشوید این است که مثلاً دولت ترکیه از اول جنگ با ما متحد بودهاست حالا هم که بیست و هفت ماه از جنگ میگذرد دولت ترکیه وارد در جنگ نشدهاست این هم عرض کردم زبان حال آنها است در علت پیشنهاد عقد اتحاد. دولت ایران بعد از این کارها و مشاوراتی که بعمل آورد مقتضی دید در این باب داخل مذاکراه شود و این پیشنهاد را ردنکند ما هیئت دولت سابق تقریباً از بدو تشکیل تا حالا که تقریباً سه ماه میگذرد مشغول این مذاکرات بودهایم و البته عقد یک اتحادی مثل یک معامله ایست بین دو نفر که با هم معامله میکنند سعی دارند هر کدام معامله را به منافع خودشان نزدیکترکنند باین جهت بودهاست که این مذاکرات طول کشیدهاست و حالا تقریباً تمام شدهاست و ترتیب را هم اینطور دادیم که وقتی عقدنامه حاضر شد به مجلس شورای ملی و تحت مشاوره و مطالعه مجلس قرار بگیرد و اگر موافقت شد امضاء شود. این قسمت راجع است به روابط ما باین دو همسایه. اماراجع به همسایههای دیگرمان چندان چیز تازه نداریم که عرض کنم یکی از همسایههای ما دولت عراق است. این دولت هم متأًسفانه در نتیجه جنگ گرفتار تشنجاتی شدهاست ولیکن این مسئله تأثیری در روابط ما با دولت عراق نداشتهاست و روابط ما با آن دولت کماکان دوستانهاست. همسایه دیگر ما افغانستان است با دولت افغانستان هم دوستی و یگانگی ما کماکان دراعلی درجهاست موقع جغرافیایی افغانستان قدری بهتر از ما است و باین جهت کمتر از ما گرفتار جنگ شدهاست ولیکن همچو هم نیست که بکلی مصون مانده باشد. در هر صورت امیدواریم که بیش ازاین باین دولت دوست ما از جنگ صدمه وارد نیاید دولت دیگر همسایه ما دولت ترکیهاست آقایان مستحضرند که بنده شخصاً نسبت به ترکیه علاقه مخصوصی دارم بواسطه اینکه از بدو تأسیس سیاست جدید مابین دولت ایران ودولت ترکیه بنده دخیل و واسطه این کار بودهام. خاطر آقایان مستحضر است که سابق براین یعنی در زمان دولت عثمانی روابط ایران و عثمانی ترکیه چندان تعریفی نداشت بسیاری اوقات با هم جنگ کرده بودند و اوقاتی هم که باهم جنگ نکرده بودیم و ظاهراً صلح و صفا داشتیم باطناً مهر و محبتی نداشتیم. خوشبختانه دولت ترکیه جدید سیاستش چه در امور داخلی و چه در امور خارجی بکلی با سیاست دولت عثمانی متفاوت بود و حاضر شد آن دولت بعضی خیالات باطل را که با ما سابقاً داشتند ترک کنند و طرح دوستی و محبت بریزند. در دفعه اول تقریباً چهارده سال قبل از بنده بریاست وزراء مفتخر بودم در آنموقع یک عهدنامه دوستی بادولت ترکیه جدید منعقد کردیم و چنین اتفاق افتاد که بعد از آن بنده مأموریت پیدا کردم درترکیه و در آنجا سیاست جدید دولت تازه ترکیه را یعنی دولتی را که رئیس او مصطفی کمال آتاترک مرحوم بود به رأی العین دیدم و مطمئن شدم و دولت خودم را مطمئن کردم باین که دولت نسبت بما سوء نیتی ندارد وصمیمیتی را که اظهار میکنند حقیقت دارد اساس دولت ترکیه و ایران از آن زمان محکم شدهاست و ممکن است که آقایان شنیده باشند وملتفت شده باشند که مثلاً اخیراً دریکی از روزنامههای ترکیه یک شرحی نوشته شده بود نسبت به ایران که چندان بوی محبتی از آن نمیآمد و آقایان روزنامه نویسهای ما هم این مطلب را دیدند و متأثرشدند و اظهار عقیده و گله کردند ولی بنده مطمئن بودم و هیئت دولت ترکیه هم صراحتاً گفتند و اطمینان دادند باینکه این حرفها را شما منتصب بدولت ترکیه نکنید این یک شخصی است یک نفری است که خیالاتی دارد گاهی اوقات چیزهائی اظهار میکند که ما از او راضی نیستیم نه تنها نسبت بشما این اظهارات را کردهاست نسبت بمقامات دیگر هم حرفهائی زدهاست که هیچ مناسبت نداشتهاست و این را مطمئن باشید که از ناحیه ما نیست و حتی خیلی هم در نظر ما ناپسند آمد. اما روابط ما با دول دیگر یعنی دولی را که غیر از همسایههای خودمان هستند هیچ عرضی ندارم زیرا متأسفانه تقریباً روابط ما با غیرهمسایگان مقطوع است راه رفت و آمد نیست با بعضی که رسماً مقطوع شدهاست و با بعضی هم که راسماً مقطوع نشدهاست عملاً مقطوع شدهاست گمان میکنم که سیاست خارجی دولت را کاملاً برای آقایان روشن کردند حالا دو کلمه از تعبیر مطالب دیگری که آقایان نمایندگان در جلسه گذشته اظهار فرمودند میخواهم عرض بکنم بیانات خیلی مفصل بود نمیتوانم در آنها وارد شوم و ضرورت هم شاید نباشد. اجالتاً مختصراً عرض میکنم مثلاً بیانات آقای نوبخت که خیلی مفصل هم بود یک مقداری از آنها را که ملاحظه فرمودید حکایت زمان ماضی بود وربطی به حالا وبرنامه دولت نداشت و یک مقداری از آنها هم که ممکن بود راجع بزمان حال باشد لازم است عرض کنم که بسیاری از اظهارتی که کردهاند اطلاعاتی که دادند از روی اشتباه بود نمیخواهم بنده یک یک آنها راعرض کنم زیرا خیلی وقت میگذرد نمیخواهم عرایضم طولانی شود مثلاً فرمودند میخواهند لباس نظامیان راعوض کنند هیچ همچو چیزی نیست هیچ همچو مذاکره نشدهاست درصورتیکه فرضاً هم شده باشد چه ضرری بدنیا و آخرت ما وارد میآیدکه لباس نظامیان ماعوض شود؟ بنده مکرر در عمرخودم دیدهام که لباس نظامیان ما عوض شده لباس سربازان ما در زمان ناصرالدین شاه جور دیگری بود و بعد عوض شد و بعداً هم مکرر عوض شد (انوار - یک کلاه را فقط عوض کردند) در هرصورت این مطلب صحت ندارد و همچو چیزی نیست نه در هیئت دولت صحبتی شدهاست نه در وزارت کشور. یک چیز دیگر مثلاً فرمودند راجع به عطیه ملوکانه که در تقسیمش تبعیض کردند و طهران را ترجیح دادهاند بر شهرستانها این هم حقیقت ندارد عطیه ملوکانه که برای مساعدت زندگانی نظامیان داده شده بود بنابراین گذاشتند که بیک طبقه از نظامیها داده شود یعنی از درجه سرهنگ دومی به پائین که هرکدام به مناسبت اینکه تاکنون به نظامیها یک پاداشها و حقوق کافی داده نشدهاست و دست تنگ هستند به آنها کمکی از برای مخارج زمستانشان بکنند و آن طبقه را که معین کردهاند همه را بالسویه دادهاند و راحع بهمه جا این تقسیم را کردند و تبعیضی نشدهاست. نسبت به کسانی که در قضایای اخیر شهید شدهاند قرارشد ببازماندگان آنها از این عطیه ملوکانه معادل سه ماه حقوق آنها کمک شود برای اینکه فعلاً به فوریت یک افاقه در کار آنها بشود علاوه برآن حقوق هم به موجب مقرراتی که در وزارت جنگ است به این بازماندگان که البته استحقاق این را دارند که دائماً بآنها مساعدت بشود یعنی وظیفه بآنها داده شود و فعلاً چون مقرراتی نیست و محلی نیست وزارت جنگ عنقریب یک لایحه مجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد کرد که یک ترتیبی اتخاذ بشود که بازماندگان این شهدا بتوانند وظیفهای را که استحقاق دارند بگیرند (صحیح است) اظهار تأسف فرمودند جماعتی از نظامیان این اوقات بمناسبت سن و مناسبات دیگر بازنشسته شدند برای اینکه اینها هم در این عمل بازنشستگی فوراً یک سکته بزندگانیشان وارد نیاید معادل دو ماه به آنها داده شده (وزیر جنگ - بافسران بازداشت شده نه بازنشسته) بلی افسران بازداشت شده. دیگر اظهار تأسف کردند مثل اینکه اعتراض کردند از انحلال اداره بازرسی مالی وزارت جنگ درصورتیکه بعقیده بنده کار خوب کردند زیرا که امور مالی وزارت جنگ مثل امور مالی سایر وزارتخانهها در تحت بازرسی وزارت دارائی رفتهاست (صحیح است) در هر صورت اداره بازرسی دارائی وزارت جنگ چیز بیفائده بود و انحلال او هم مطابق اصول بود و هم مطابق صرفه جوئی از این قبیل بود اینکه عرض کردم اطلاعات آقای نوبخت کافی نبوده و در بسیاری از این موارد برای ایشان اشتباهاتی دست دادهاست یک کلمه دیگر هم میخواهم عرض کنم راجع ببعضی از مذاکرات که راجع به مسئله شد امنیت که خیلی محل توجه همه هست چه باید باشد حتی اینکه اخیراً در روزنامهها هم چیزهایی نوشته میشود و اظهاراتی میشود مثل اینکه بنده و هیئت دولت کاملاً بمعنای امنیت پی نبردهایم بنده اطمینان میدهم که ما کاملاً میدانیم که امنیت چیست و چه اقسامی دارد البته بطور کلی میتوان گفت و تعریف جامعهای که برای امنیت میتوان کرد این است که در هرکشوری امنیت یعنی این که جریان امور آن کشور برطبق قانون باشد و قانون درآن جا حاکم باشد و محترم باشد و مجری باشد این فرمول کلی است ولی البته اقسام هم دارد یک قسم امنیت جانی و مالی مردم است درمقابل دزدان و غارتگران و اشراریک قسم امنیت قضائی است یعنی اینکه مردم مجبوراً با هم معاملاتی دارند و داد و ستد دارند حقوقشان را بتوانند حفظ کنند و مطمئن باشند که کسی اگر بحقوق آنها تخطی کرد و خواست حقوق آنها را پایمال کند نتواند و وسیلهای داشته باشند از برای اینکه حق خودشان را بگیرند این هم یک قسم از امنیت است. یک قسم امنیت هم امنیت محکومین است در مقابل حاکمان و مقصودم از حاکم فرماندار و استاندار تنها نیست مقصود بنده هرکسی است که حکمش بر دیگران روا باشد مخصوصاً مأمورین دولت که باید مردم از تعدّی و اجحاف مأمورین دولت مصون باشند (صحیح است) یک قسم دیگر امنیت را هم (که نمیدانم توجه فرمودهاند) این است که باید حیثیت و شرافت و آبروی مردمان آبرومند در امان باشد در مقابل اشخاصیکه میخواهند تخطی بکنند (صحیح است) البته تمام اقساط این امنیت منظور نظر است و امیدواریم که همه دست بدست هم بدهیم امنیت و بعبارت اخری محترم داشتن قانون را در کشور خودمان تامین کنیم البته مسئله مسئله امنیت ارتباط کامل هم پیدا میکند به آزادی در این باب هم در جلسه خصوصی مذاکرات شد و بنده همیشه گفتهام و گمان میکنم کسی هم منکر نباشد که بنده هم آزادی طلب هستم (صحیح است) در آزادی طلبی بزرگ شدهام و افتخار دارم که آزادی طلب باشم و هیچویت هم آزادی طلبی خود مرا پنهان نکردهام حتی در موقعیکه اظهار آزادی طلبی خطرناک بود وآقایان مسبوق هستند ومجبور نیستم وتوضیحش را بدهم حتی در این باب برمن زحمت وارد آمد وفقط خداوند مرا حفظ کرد بنده آزادی طلب هستم و شخصیت بنده این است که آزادی در دنیا مخصوصاً کشورها برقرار باشد ولکن تاسف دارم که توجه کافی نشد به بیانی که بنده یک شبی کردم و بتوسط رادیو منتشر شد که در آنجا همه این مطالب بطور مختصر و مفید با این که نه مجال ذکر کردم همان طور که امنیت در سایه قانون ومحترم بودن قانون تامین میشود آزادی هم در سایه محترم بودن قانون تأمین میشود در این اوقات میبینیم که در رو روزنامهها خیلی صحبت از سانسور میکنند و از این که هئیت دولت لایحه تهیه کردهاست که جراید را تحت سانسور دربیاورد و به مجلس شورای ملی پیشنهاد خوا هد کرد بنده مأخذ این اطلاعات را نمیدانم چیست ولکن بنده اطمینان میدهم که در این هیئت دولت صحبتی از سانسور پیش نیامده و پیش نخوا هد آمد و لایحه هم برای این کار تهیه نشدهاست نه این ا ست بنده سانسور را یک عفریتی میدانم آن طوری که آ قایان بنظرشان مجسم میکنند عرض کنم بهیچوجه من الوجوه در هیچوقت از اوقات سانسور نباید باشد جراید این را هم عرض کنم و بنده باک ندارم که این را عرض کنم که سانسورب عضی اوقات در جراید باید باشد در همین موقع در ممالکی که همیشه آزادی داشتهاند در آن جا حکمفرما است الآن سانسور در آنجا برقرار است و در یک وقتی سانسور اگر باشد باید از روی مصلحت و موقت باشدی عنی در یک وقتی باید سانسور کرد که مصالح عالی مملکت بر آزادی زبان و قلم مرجح باشد ولی البته باید موقت باشد امیدوارم که در کشور ما کار بآنجانرسد و آرزومندم و هیچ میل ندارم که بیائیم در مجلس شورایملی و تقاضای برقراری سانسور را بکنیم برای اینکه یک اندازه کار بدست کسانی است که ار آزادی زبان و آزادی قلم استفاده میکنند بخاطر داشته باشندکه زبان و قلم اگر آزاد باشد آن باشد آن زبان و قلمی باید آزاد باشدکه عفت داشته باشد (صحیح است). بنده البته از بیانات و تذکرات آقایان مستفیض میشوم و عجالتاً عرایض خودم را خاتمه میدهم و همینقدر یادآوری میکنم که این هئیت دولت یازده روز است به مجلس شورای ملی معرفی شدهاند و این هم روز دومی است که در برنامه او مذاکره میشود و خیلی مقتضی است و مصلحت است که آقایان البته صحبتهای خودشان را بکنند اما در این جلسه تکلیف هئیت دولت را از رد یا قبول معلوم بفرمایند زیرا تا وقتی که تکلیف برنامه معین نشدهاست هئیت دولت تا اندازه تکلیفش نا معلوم است.
رئیس – آقای نقابت.
نقابت – البته فلسفه اینکه هئیت محترم دولت یکی هنگام طرح برنامه و یکی هم در موقع طرح بودجه در مجلس حاضر میشوند من جمله این است که آقایان وزیران هر کدام نیست به مذاکرات نمایندگان در اموری که مربوط به وزارتخانه خودشان است و تخصص در آن قسمت دارند جوابهای متقضی بیان کنند زیرا ممکن است که آن نماینده در اشتباه باشد و اطلاعات کافی نداشته باشد و در سایه این محاوره هم برای آن نماینده و هم برای سایرین رفع شبه بشود و بالاخره از مجموع این صحبتها زمینه وحدت سلیقه به تعبیر جناب آقای نخست وزیر ایجاد خواهد شد و نمایندگان هم از صمیم خاطر آن ورقه سفید رخشنده که آقای انوار تذکر دادند خواهند داد و از آن برگهای سفید سفید روزی مملکت را امیدوار هستند. تذکری که بنده دارم چون خدمات بنده همیشه در امور قضائی بودهاست مطلقاً راجع به امور قضائی است و امنیت قضائی بنابر این روی سخن بنده با آقای وزیر دادگستری است و یک مقدمهای هم دارم. البته بر طبق قانون اساسی کشور ایران دارای ارکان ثلاثه مشروطیت است قوه مقننه و مجریه و قوه قضائیه. قوه قضائیه از قوه مقننه فرمان برداری میکند ولی به قوه مجریه که قدرت در دست آنها جمع میشود رفع حوائج دو قوه دیگر هم آنها سپرده شدهاست هر گاه از اشخاص تشکیل شود که خدای نکرده کمی آزادیخواه نباشند کمی اعتنا به قوانین و مقررات نداشته باشد، کار یک صورتی پیدامیکندکه عنوان تهافت پیش میآید و نسبت به دو قوه دیگر بی اعتنا میشوند دخالت در امر دو قوه دیگر میکنند و یک مسائل جزئی از قبیل عدم استحقاق فلان نماینده برای وکالت مجلس شورای ملی یا طول مذاکرات در جلسات پارلمانی یا عدم استحقاق قضات و چه و چه از مجموع این حرفها استفاده عدم رشد ملی میکنند و بالاخره قوه مجریه اینطور نتیجه میگیرد که یک ملتی غیر رشد است و من بنام قیم بر آن ملت غیر رشید باید قیومت کنم این طرز فکر که قوت گرفت دخالتها شروع میشود و فضاحتها بروز میکند باین معنی که اول در نتیجه بد بودن اوضاع اقتصادی در نتیجه بد بودن اوضاع قضائی چرخهای اقتصادی زنگ میزند زیرا که سرمایه و پول خوب گردش نمیکند مردم یک اطمینان و اعتمادی پیدا نمیکنند بر گردش سرمایه خودشان از طرفی نمایندگان مجلس شورای ملی میبینند که بوسیله دخالت دولت در انتخابات آنها حیثت انتخابیشان مورد تهدید واقع میشود و سلت مصونیت حبس و زجر و آزارهائی را که بچشم دیدهایم قدرت استقلال را در مجلس کم میکند و بهمین جهت در مقابل مسائلی که در مجلس مطرح میشود با یک اصول مسالمت آمیز و مدار میگذرد و بالا خره از این دو قوه مقننه و قوه قضائیه جز نام و نشان چیزی باقی نمیماند ولی وقتیکه بیک علل داخلی یا خارجی قوای مجریه رو به ضعف میگذارد احساسات ملت بنام آزادی جلوه میکند و آن اشخاصیکه ساکت ماندهاند سر از زیر سرپوش بیچارگی در میآورند و شروع میکنند به سئوال کردن و بازخواست کردن از قوای ثلاثه مشروطیت فریاد جرائد بلند میشود البته جرائد یک ائینه ایست که افکار مردم در آنجا منعکس میشود و هر نویسنده بفکر خودش و بر حسب تربیت و بر حسب طرز تشخیص خودش مسائلی را مینویسد و لازم نیست همه آن مسائل راست باشد صحیح باشد ولی شنوندگان و خوانندگان بایستی از مجموع آن اوراق استفاده کنند یکی از حبسها از زجرها از زندانها از توقیف املاک از فشار مالیات از نا امنی از چه وچه مقالاتی منتشر میشود در این موقع قوه مجریه در مقام تبرئه خود برمیاید و همچنین قوه قضائیه قاضی حقیقت امر را بر مردم میپوشاند و نمیگوید که تحت امر وزیر واقع شدهام میگوید قانون سخت است اینها قوانینی است که از مجلس شورای ملی گذشتهاست ما هم چاره نداریم و باید اجرا کنیم دولت هم بعنوان اینکه ما قوه مجریه هستیم و ما نظر نمایندگان را اجرا میکنیم بازهم تقصیر را متوجه نمایندگان میکنند ودر واقع آن دو قوه دیگر احساسات ملت را به مجلس سوق میدهند و این است که که به روزنامهها که مراجعه میکنند از صفحه اول تا آخر یک مشت حملات شدید نسبت به نمایندگان کرده میشود ولی بنده بتمام آن ا فکار وتمام آن ترشحات یک ارزش معنوی میدهم و همه آنها را بجای خود مفید میدانم زیرا جراید مرآت افکار مردم است و بایستی از مجموع آنها استفاده کرد. امروز حالا کار نداریم تقصیر با هر که هست از گذشته بگذریم اقتضایش این است که هر سه قوه مقننه و قضائیه و مجریه با یک متانت و بردباری با یک علاقه مندی کاملی که مقتضی مردان وطن پرست است دست بدست هم بدهند و این گرفتاری و بد بختی که در کشور ما هست رفع کنند بعقیده بنده بمصداق کل حزب بما لدیهم فرحون وچون اعتقادم این است که اگرقوه قضائیه کشورفوق العاده متین واستوارومقتدرزیادی ازبدبختیهای ماکاسته میشودزیرا هرکسیکه درهرفشاری واقع شد در تمام طبقات به قوه قضائیه متمسک میشود مرجع و ملجأ و پناه مردم قوه قضائیهاست و نباید به این قوه حمله کرد و از اهمیت آن کاست. متأسفانه حملاتی شدهاست به قوه قضائیه که از زمانهای سابق شروع شده و امروز هم ادامه دارد و امری هم نیست که محتاج یک اصلاحات طولانی و مفصلی باشد زمان مفصلی هم نمیخواهد خیلی زود و سریع میشود اصلاح کرد و بنده بنام یادآوری و اظهارآن علاقمندی این تذاکرات را عرض میکنم۰از آن جمله ایجاددادگاههای اختصاصی است در امور حقوقی البته در تمام ملل راقیه دادگاههای اختصاصی هست مثلأ دادگاه دادرسی آرتش است واز چیزهای خیلی لازم است ودرتمام دنیاهم هست ولی درامورحقوقی هیچوقت دادگاه اختصاصی ایجاد نمیکنندبدلیل این که موجب ضعف قوه قضائیه خواهد شد مثلأ دیوان محاکمات مالیه یا باصطلاح امروز دیوان دادرسی دارائی در۱۳ آبان۱۳۰۹ شروع شدوبموجب آن قانون درماده۴ این عبارت صلاحیت آنجا راایجاد کرد(کلیه دعاوی دولت بر اشخاص ودعاوی اشخاص بردولت نسبت باموال غیرمنقول وحقوق متعلقه بآن ودعاوی حاکمیت دولت نسبت باموال منقول ناشیه از اعمال تصدی که منشأتولید آن قبل از۱۹ اردی بهشت ۱۳۰۷ باشدونیزدعاوی بانک ایران براشخاص بربانک بمرجعیت محاکمات مالیه قطع وفصل خواهد شددرسایر مواردمرجع رسیدگی محاکم عدلیهاست)وبموجب ماده۸ مقررشدکه یک آئین نامهاز طرف هیئت وزیران برای طرز رسیدگی در این دادگاهها تنظیم شودوبا این ترتیب در حدوددویست هزارشماره کارودرحدود چندمیلیاردمدعی به مردم بدیوان محاکمات مالیه مراجعه شدوازتحت سلطه وقدرت قوه قضائیه خارج شدوهیچ منطقی نداشت وفقط چون خودبنده هم درهمین دیوان برای بیست روز وارد شدم و بعدبرخوردم که هیچ پایه وسلطه ندارد وتأمین ندارد باوزیر وقت مذاکره کردم و ایشان کفتند که تمام عقلای قوم پذیرفتهاند و دلیلش هم این است که اگر حکمی از این دادگاه شد اگر بموقع اجرا گذارده نشود عملی بر خلاف قانون اساسی نکردهایم تصمیم دادگاه اختصاصی است که اجرا نکردهایم اما اگر از دادگاه قضائی و دادگستری صادر شد و قوه قضائی به ما داد و ما اجرا نکردیم بر خلاف قانون اساسی رفتار شده بنده چون موانعی دیدم از آن استخدام صرف نظر کردم و برگشتم بخدمات قضائی قبلیم. عرض کنم که تصویب نامه یک نظامنامه مقرر شد وضع شود در هیئت دولت برای کیفیت تشکیل وطرز رسیدگی به بینید این اختیار هیئت دولت محدود است به تشکیل و طرز رسیدگی اما اختیار داده نشد به هیئت دولت که نظاماتی وضع کند که که مقررات قانون مدنی را در هم بشکند و مقرراتی وضع کند که اصول کلی قضائی را پایمال کند تصویب نامه هائی که صادر شد تمام به همین ترتیب است و بنده به طور مثال عرض میکنم تصویب نامه تصویب شد در هشتم مرداد ۱۳۱۱ که (دفاتر بانک بر علیه تاجر و غیر تاجر دلیل رسمی وقاطع است)این بر خلاف قانون تجارت است بر خلاف ماده ۱۲۹۷ و ۱۲۹۸ و ۱۲۹۹ قانون مدنی است وبر خلاف ماده ۱۹۸ آئین دادرسی مدنی است و بر خلاف تمام این قوانین تصویب نامه صادر شد یعنی قوه مجریه خود را قائم مقام قوه مقننه کرد و وضع قانون کرد آن هم در چه مورد؟ در مورد دعاوی بانک ایران. در فصل نهم از عهد نامه ایران با دولت جماهیر شوروی مصوب ۲۳ قوس۱۳۰۰ این ماده ذکر شد (دولت شوروی روسیه نظر به اعلان نفی سیاست مستعمراتی سرمایه داری که باعث بدبختیها و خون ریزیهای بی شمار بوده و میباشد از انتفاع از کارهای اقتصادی روسیه تزاری که قصد از آنها اسارت اقتصادی ایران بود صرف نظر مینماید. بنابراین دولت شوروی و روسیه تمام نقدینه و اشیاء قیمتی کلیه مطالبات و بدهی بانک استقراضی ایران را و همچنین کلیه دارائی منقول و غیر منقول بانک مزبور را در خاک ایران به ملکیت کامل ملت ایران واگذار مینماید) بموجب صریح این ماده دولت ایران تصدیق کرد که بخش این وجوه بین طبقات مختلف مردم ایران فقط بمنظور سیاسی شومی بوده و روی نظرهای خاصی داده شدهاست ولی بموجب تصویب نامه یک چنین دفاتر رسمی و قاطع و غیرقابل اعتراض تلقی شد برعلیه نوهها و نوادههای مردم و هنوز هم آن دعاوی در جریان است (صحیح است - احسنت) اگر مقداری از نظر اقتصادی را دیدهاست بالاخره هم حساب عدد میکند از نظر اقتتصادی حساب بفرمائید مجموع درآمدی که از این دعاوی در آوردند و مجموع خرجی که برای این اذاره و دادگاه و برای این وکلا کردند حساب کنید تازه یک مقدار زیادی دولت از بودجه خودش خرج کرده ویک جماعتی ناراضی ومخالف با قوای مشروطیت درست کردهاست. دیگراز کارهائی که کردهاند و در همین هیئت تصویب شد که پولهای بدهی بانک ایران باشخاص بشود بنابراین هرکس طلبکار بودمأیوس از وصل شد اسناد مطالباتی را تومانی دوریال سه ریال فروختند یکی از وزراهم مأمور جمع آوری و خریداری این اسناد شد واینها راجمع آوری کردند بنام شاه مستغنی وبعد املاک سپهسالار وبسیاری املاک دیگر مازندران که امروز مطرح مذاکراه است بعنوان بدهی بیانک به قیمت تومانی چهار قرآن بدست آوردند و آن اسناد که تومانی دو ریال وسه ریال خریده بودند بافرع آن حساب کردند ویک تصویب نامه صادر کردند که بانک قروض خودش را بپردازد آنوقت آن قروض را بافرع تومانی یک تومان حساب کردند این املاک رادرمقابل آن برگذار کردند این خدمتی بود که بانک بااین دفاتر رسمی درموضوعیتش برای اعمال یک سیاستی اجرا کرد البته یکعده هم ازاین جریانات سوء استفاده کردند وبالاخره این حرفها زدنش اینجا مورد ندارد بالاخره وقتی که برخوردند بمشکلات قضائی درهمین دیوان دادرسی باز تصویب نامه ۱۳۱۱ صادر شدبااین عبارت هرگاه مدعی علیه ادعا کند(توجه بفرمائید اینها یک مسائلی است که شاید آقایان نمایندگان خیال کنند که من اختراع کردهام برای کسانی که وارد نبودهاند)هرگاه مدعی علیه ادعا کند که مورث واتر که نداشته یاتر که بیش از دیونی که تأدیه شده نبوده یا مداخله درتر که ننموده باید مدعی علیه ادعایش را ثابت بکند ملاحظه فرمائید اصل البینه علی المدعی اصل برائت انتقال دارائی باقرض وخیلی اصول دیگر وهمینطور مقررات قانون مدنی وسایر مقررات قانونی زیر پا گذاشته شد وهیچکس نیست باین مردم بگوید که آقایان مجلس این کار رانکرداینها با تصویبنامه گذشت برخلاف اختیارات بودوپس امروز دیگر چرا باقی است حالا دیگر چرا نمیرود پی کارش مگر اینها وقت میخواهد زمان میخواهد الغاء این تصویبنامه درجلسه همین امشب هم ممکن است بنده خیلی راه دور نمیروم که چه زحماتی برای مردم ایجاد کردند وچطور توی سرما زدند یک مثال ازخودمجلس شورای ملی دارم وآن شخص رئیس مجلس است آقای رئیس مجلس دربیست وشش سال پیش از یکنفر معرفی کرده بودند وآن شخص هم باغ شمیران واملاکش رادراختیار بانک گذاشته بود پس ازبیست ودوسال سهل انگاری بانک بیست وهفت هزارتومان از رئیس مجلس مطالبه کرده بازحمات زیادی که کشیده شد ودرجلساتی که بنده وآقای همراز وکیل بانک هم بودیم بالاخره قرار شد که پانزده هزار تومان از بابت اصل ایشان بدهند وباقی صرف نظر شود وایشان که امروز درخانه اجاره منزل دارند از حقوق مجلسشان دارند میپردازند وقتی این رفتار با رئیس مجلس شورای ملی بشود حالا به بینیدکه باسایر مردم چه رفتاری میکنند بافقرای بیچاره چه میکردند خانههای مردم راتوقیف میکنند و مال و اموالشان را میبرند و یک بیچارگی برای مردم ایجاد میکنند که نمیتوانند وصول مطالبات دولت و میگویند آخر دولت که نمیتواند از مطالبش بگذرد بانک است دفاترش رسمی است عامل شوم سیاست خارجی را مگر ما میتوانیم ولش کنیم واز مردم نگیریم نخیر؟این هم مقرراتی است که فعلاُ جاری است هیچ زمان هم لازم ندارد دریک آن قابل اصلاح است درهمین دیوان دادرسی شروع شد در مورد املاک ثبتی دولت یک عده به ثبت دولت اعتراض کنند و دولت هم بنابراحوط به ثبت مردم اعتراض میکند یک مأمور مالیه برای اینکه مبادا ازش مواخذه کنند که چرا فلانی ثبت داد اعتراض نکردی برسم علی الحساب اعتراض میکند بالاخره قراربود بحکمیت قطع وفصل شود بعد ازآنکه دیدند آخر حکمها هم دارای وجدانی هستند گاهی دخالت میکنند درین کارها حق را بحق دار میدهند آمدند وبهم زدند قانون حکمیت را گفتند در دادگاه رجوع شود چرا بهم خورد برای اینکه شخص آقای فروغی دریک قضیه حکم بودند وبضرر دولت رأی دادند ورأی ایشان اجرا نشد وبازهم شاهد دارم گفتند خود دادگاه رسیدگی بکند باز اصول را بهم زدند در همین دادگاه باهمان تصویب نامه وباهمین ترتیب شروع برسیدگی دعاوی وحقوق مردم شداین است که مردم داد میزنند عده که تشخیص میدهند مرض را میدانند که مریض ناله میکند دوازده نفر طلب حاذقی که امروز بنام دولت برای پانسمان کردن جراحات مردم دعوت شدهاند امروز حقیقت توجه کنید ما هم وظیفه دار هستیم و لوبهر عنوانی از عناوین که باشد باید تذکر بدهیم (آفرین) حالا چه عیبی دارد که یک همچو دیوانی یا یک قانون بدی غلطی یا یک همچو رویه بر خلاف قوانین حقوق امروز منحل شود و آن دعاوی هم چنانچه سابق بود بعدلیه مراجعه شود و این کاپیتولاسیون در وزارت مالیه ملغی شود اگر واقعاً منطق دولت در حفظ این دادگاه این است که دادگاه اطلاعات فنی لازم دارد در مورد دولتی با آنکه از قضاوت دادگستری برای همین کار دیدهام که عاریع میکردند بعلاوه یک قسمتی از دعاوی دولت را ما دیدهایم بدادگستری مراجعه میشود باز هم منطق را قابل قبول تشخیص نمیدهندبنابراین بنده درخواست میکنم بدون هیچ معطلی وبدون اینکه هیچ ضرری برای کشورداشته باشداین دادگاه رامنحل کنیدواین دعاوی رابمراجع صلاحیت دارخودش ارجاع کنیدویک حمله دیگرهم به قوه قضائیه شدهاست که بطوراختصارذکر میکنم وآن ایجاد دیوان جزای اعمال دولت است این فکردر دوم تیرماه۱۳۰۷شروع شدوبموجب یک ماده واحده۳۰آبان۱۳۸۰اجازه داده شدکه وزیردادگستری وقت موادی راجع بطرزتشکیل وصلاحیت دادگستری تهیه کندودرظرف شش ماه بمجلس شورای ملی پیشنهادکنداعتباراین هم محدودبشش ماه بودالبته یک جمله هم در دنیااین ماده هست وآن این است که تاموقعی که ازمجلس تعیین تکلیف نشده آن موادباعتبارخودباقی است درآنموقع صورت مجلس کمیسیون دادگستری حاضراست نمایندگان میگفتندماوکیلیم وحق توکیل غیررانداریم وحق قانون گذاری خودمان رابه غیرنمیدهیم درآنجاوعده دادندکه خیرمافقط تاشش ماه ازلحاظ کاری که داریم وحوائجی که داریم تهیه میکنیم وچون وقتی که این قانون بمجلس داده شدوآنوقت باشوردرکمیسیونهاومذاکرات طول میکشدواین دستگاه بلاتکلیف میماندبنابراین تاوقتی که درجریان شورواقع نشده باعتبارخودش باقی باشدیعنی پس ازپیشنهادباعتبارخودباقی باشدنه اینکه تاوقتی که نداده انداین صورت مجلس کمیسیون دادگستری است و این مذاکرات وکلااست پس این قانون محدودبمدت شش ماه امسال دوازده سال است درجریان است وازتمام متخصین دنیاهم که هرکس اگردسترسی داشته باشدوسئوال کندبربطلان این برشدت وحدت این براعمال نظرخصوصی این وبراعمال اغراض شخصی این شهادت میدهدومعذلک دوازده سال است که وعده داده شدهاست که امروزمیآوریم فردامیآوریم این قانون هنوزهست و این دستگاه هنوزهست یکی دوتاازعیوش راهم بنده بگویم وعبورکنم بموجب قانون دیوان کیفرمدعی العموم دیوان جزاحق داردهرکس راازهرطبقه که هست درهرنقطه مملکت که اقامت داردبصرف ظن وگمان خودش تلگراف کندواوراتوقیف کنداراین قرارتوقیف هم بهیچکس نمیشود شکایت کرد و بهیچ جا نمیشود استیناف داد مگر بوزیر دادگستری آن وزیری که بر خلاف حق این قانون را وضع کرد آن وزیری که بدون اجازه مدعی العموم اقدام میکند بنابراین آن مرجع عرضحال این هم مرجع استیناف و این هم اختیار در اینصورت بازهم دم از امنیت قضائی بزنیم؟ بنابراین کسی هست که درخانه خودش بخوابدومصون باشدازقرارتوقیف دیوان جزا هیچکس؟ بنابراین این مقررات شش ماهه دوازده سال است درجریان است وهیچ جواب منطقی دندان شکنی نداردکسی به بنده بدهدوقتی که پرونده تکمیل شدسه سال درجریان تحقیقات بیچاره متهم دچاراشتباه که فلان مامورفلان استاندارفلان والی برای حفظ موقعیت خودش یک جماعتی رامتهم میکندوجلوی چرخ دیوان جزامیدهدبعدازهمه این تحقیقات آنوقت پرونده میرودبمحکمه اظهارمیکنندکه سه روزه بروپردنده رابخوان اگراعتراض داری بگوپرونده هم هزاربرگ که قابل مطاله نیست بالاخره جریان هم قوی وهم سریع است مثل ماشین خودکاردادگاه تشکیل میشود دوکلمه مبادلات گفتارشخصی ازطرفین وبدون جهه حکم ده سال حبس حکم انفصال از خدمت بنده نمگویم مقصر را نیاید کرد اما این مطلب مورد اتفاق فلسفه و حکما است که خطر محکوم شدن اشخاص بی تقصیر برای مملکت بیشتر است از خطر تبرئه شدن اشخاص مقصر (صحیح است) بنده خیلی سعی کردم که یک کلمه نگویم ولی خوب علی الله میگویم و آن این است که یکی از روسای همین محاکم بیکی از محکومین خودش میگفت که شما غصه نخورید ما مجبور بودیم برای اینکه یک مستنطقی که با متهمی درشتی کرده ولی حقیقت چیز دیگری بوده ده سال حبس نوشتیم آن محکوم به آن قاضی گفت که شما اگر مجبور بودید که محکوم کنید عده ده سال حبس را که وزیربرای شما معین نکرده بود دلیلش هم این است که حکم شما در دیوان تمیز شکسته شد برای اینکه وزیر نظری در این کار نداشت ولی البته دیگراین قاضی جوابی نداشت بدهدزیراسنخیت پیداکرده بودیاقوه مجریه و این شدت عمل وسختی راموجب ترقی وترفیع خودمیدانست اینهاچیزهائی است که امنیت قضائی یک کشوری راجریحدار میکند بالاخره درنتیجه این محکومیت هاواین رسیدگیها بااین پروسدارها اشخاس ناراضی تهیه میکنندیکی که از توقیف بیرون میآمدیاقی میشود یکی محاکمه تنهائی بین خودش و مردم میکند آنچنان محاکمانی که ویکتورهوگو در کتاب خودش مینویسد بالاخره باید یکقدری مردم را استمالت کرد و این جراحات بیچاره مردم رادرمان کرد اگر تمام گوالهای سهمگین راازپیش پای مردم بر نمیدارید استدعا میکنم لااقل بیائید بالای هر کدام یک چراغ خطری نصب کنید دیگر گفته نشود که ماامنیت قضائی داریم ودادگستری بمعنای حقیقی داریم(صحیح است - احسنت)در همین دیوان جزا وقتی مدیر کلهای وزارت راه را محاکمه میکردند یکی از وکلا گویا آقای آقاشیخ رضای ملکی شرحی از مظالم شهربانی نقل کرده بود که چه بلاهائی سر اینها آورده بودند البته گفت که موکل من میگوید اینطور آنوقت این اظهار اوتأثیر خوب که نه بخشد بجای خودش بلکه ممنوع الوکاله هم شد بجای مدت پنجسال بالاخره قانون وکالت را هم عوض کردند وبستم شهریور ۱۳۱۴ قانون وکالت توی همین مجلس دووزارت آقای صدر تصویب شد قبل ازاین محاکمه دیوان جزا که در بهمن ۱۳۱۴ بود، در ۲۵ بهمن ۱۳۱۵ قانون وکالت یعنی یکسال بعد عوض شد وکیل عدلیه که ارزش قاضی دارد وبایستی قدرت داشته باشید برعلیه وزیر وکیل و قاضی اقامه دعوی بکند اینها رابردند بیک دادگاه انتظامی و سپردند بدادگاه انتظامی و صلاحیت دادند باین دادگاههای انتظامی و قضاوت راهم خارج کردند و بالاخره کانون وکالت راکه مرکز پرورش مردان شایسته در تمام دنیاست دستخوش هوی و هوس قراردادند و این افکار و این تشکیلات امروز هم هست و با این دستگاههای که ما داریم دستگاههای آدم سازی را یکی بعد از دیگری خراب میکنم (صحیح است) باید یکقدری توجه کرد و این موضوعات را اصلاح کرد یک جمله دیگری هم قوه قضائی کردهاست و آن عدم دقت در تشکیلات قوه قضائیهاست البته وزارت دادگستری مثل ناخدائی که سکان کشتی را در دست دارد کشتی عدالت یک مملکتی را هدایت میکند اگر بنا شود که هر ساعت از پشت آن دستگاه خارج شود ازآن دیده بانی با میماند وآن کشتی عدالت بسنگ میخورد بنابراین این دستگاه راباید اصلاح کردهرقاضی راهنمایش کتاب قانون است قانون مدنی قانون اصول محاکمات آنوقت شرایطی دارد این قاضی باید تحصیلاتی داشته باشد این قاضی باید پانزده سال معلومات حقوقی به بیند، آنوقت فقیه باشد واصول رادیده باشند وآنوقت تمام مطالب رابیاد درتحت نظر بگیرد باید مستقل الفکر باشند نه اینکه به هرقاضی کارهای حساس داده شود که تا فلان کار راازاو بپرسند بگوید آقا فرداازوزیر میپرسم میآیم جواب میدهم آقا این جریانات باید ازبین برود(صحیح است) نکته دیگر که هست این است که کارهای خیلی مهم وموثر که تماس با مال و جان و نوامیس واعراض مردم دارد غالباً با شخاص سپرده میشود که آن ارزش را ندارند حالا تصور نشود که نظری دارم خدا گواه است نظری ندارم مثلاً پست مدعی العموم بدایت طهران پست مدعی العلوم استیناف طهران و اینطور پستها که قانون برای آن رتبه نه قائل شدهاند برای اینست که نه سال بیست و هفت سال ارزش دارد که کسی رتبه نه پیدا کند در سن قضائی از بیست و پنجسالگی که شروع کرد بیست و پنج سال و بیست و هفت سال میشود پنجاه و دو سال پس پنجاه و دو سال وقت لازم دارد که یک کسی بمقام شامخ مدعی العموم بدایت طهران برسد و نماینده ثابت یکی از ارکان مشروطیت ایران باشد ووقتی که آن جبه سرخ باآن اپیتوژ طلائی رتبه ۹ را در بر میکند زندان و شهربانی و هر کس در مقابل او تعظیم میکند که این نماینده رکن سوم مشروطیت است این نماینده دولت است این نماینده شاه است وشاه ظل اللهاست بالاخره باید از نظر رتبه وسن وشخصیت وحسن تدبیر همه باوبنظر احترام نگاه کنند چرا مثل آقای عبده رئیس محکمه انتظامی راما بمدعی العموم طهران برنمی گزینیم که اگر رئیس شهربانی تلفن کرد بگوید فضئلی موقوف همیشه باید انتخابات از اشخاص متعین و روشن و صالح و محترم و با خانواده و موثر در پستهای خودشان بنشینند و قوا را بدست بگیرند ما نمیگوئیم اینها بیکار باشند البته اینها تحصیلاتی کردهاند تربیتی دارند اینها هم درپستهای غیر موثر باشند ولی پستهای حساس رابدست کسانی بسپارند که زندگانی خودشان رااز هوای نفس دور کرده باشند این است مصداق وصف عادل که درلغت میگوئیم عادل کسی است که از هوای نفس دور شده باشد حال اگر مابطور کلی نمیگوئیم بمقدار جزئی که میتوانیم انجام بدهیم این یک تذکراتی بود عرض کردم البته بنده شاید کوچکتر باشم ازبرای این بیانات ولی البته آقایان توجه دارند باین مضمون که انظرالی ماقال ولا تنظر الی من قال این یک دستور است.
مرد باید که گیرد اندر گوش ور نوشتهاست پند بر دیوار (صحیح است - احسنت - آفرین)
وزیر دارائی - در قسمت دیوان دارائی نماینده محترم یک فرمایشاتی فرمودند که بنده لازم دانستم چند کلمه توضیح عرض کنم خاطر آقایان مسبوق است که ازبدو تشکیلات وزارت دارائی یعنی درسی سال قبل اززمانی که مرناددرایران بود این دیوان وجود داشتهاست وفلسفه آنهم مربوط بیک اصلی است که درقانون اساسی نوشته شده وآن موضوع تفکیک قواء ثلاثهاست قوه اجرائیه قوه قضائیه قوه مقننه چون اعمال حاکمیت دولت همیشه دریک مرجعی رسیدگی میشود که تابع قوه قضائیه باشد ازاین جهت یک دیوان دارائی درست کردهاند که تابع خود قوه مجریه باشد و این ترتیب درتمام ممالکی که قانون اساسی آن مطابق قانون اساسی ایران است وجود دارد ومنظور هم بیشتر برای حفظ حقوق افراد است که یک موجباتی دارد وباید باشد که پاینده نظامات وتشریفات قضائی نباشد وبتوانند بیشتر احقاق حق مردم را بکنند حالا اگر درعمل بداجرا شده البته رسیدگی میشود و در ظرف این مدت هم بنده هروقت بشکایتی برخوردهام شخصاً رسیدگی کردهام وجلوگیری نمودهام که حق کسی ضایع نشود یک دستگاهی هم در وزارت دارائی است برای اینکه اشخاص اگر شکایتی دارند بآنجا مراجعه کنند ورسیدگی بشود دراینصورت گمان نمیکنم اشکالی باشد وماهم درنظر داریم درآئین نامههای آن تجدید نظر بشود که کاملاً منظوری که از تشکیل این دادگاه بودهاست تاًمین شود. موضوع دیگری که فرمودند راجع به امر بانک ایران بود البته آقایان مستحضرند که این بانک استقراضی سابق روس بود که بدولت ایران باتمام دعاوی و دیونش بدولت ایران منتقل شد و هیچوقت هم قانونی وضع نشدهاست که دولت ازاین تاریخ از وصول آن مطالبات صرف نظر کند و البته تا وقتی که وضعیت بصورت امروز باقی است وزارت دارائی وظیفه اش این است آن وجوه راکهمردم مدیون هستند دریافت کند ولی البته بنده هم تصور میکنم که راجع بمطالبات گذشته ونقل وانتقالاتی که درآن حاصل شده لازم است یک تجدید نظری شود و از وقتی هم که بنده متصدی وزارت دارائی شدهام این مطلب را تحت نظر گرفتهام و شاید تا دو سه هفته دیگر لایحه قانونی برای اصلاح این موضوع بمجلس تقدیم بشود و آقایان نمایندگان در آنموقع فرصت خواهند داشت که نظریاتشان راهر طور صلاح است اظهار نمایند و در صورتیکه معلوم شود وصول این مطالبات موردی ندارد البته صرف نظر خواهد شد ولی تا آنموقع البته باید هر مطالباتی که هست مطالبه شود منتها اگر در ضمن عمل یک فشار بیموردی یاشخاص وارد آمد ویاتقاضاهای نامشروعی شد البته شکایت میکنند وبه شکایتشان هم رسیدگی خواهد شد.
وزیر دادگستری - بنده میخواستم جواب فرمایشات آقاین نمایندگان محترم راکه راجع بوزارات دادگستری تذکر دادند بگذارم برای آخرین جلسه که پس از اتمام مذارکات واستماع تذکرات آقایان یکجا جواب عرض کنم ولی برای اینکه وقت زیاد باقی نماینده وتصور میکنم عرایضی که میکنم جواب مطالب آقایانی هم که بعداً اظهاراتی شاید داشته باشند خواهد داد این است مختصراً عرض میکنم که تضییع وقت هم نشده باشد اگر چه تذکراتی که امروز آقای نقات دادند اقتضامیکرد که بنده هم مشروح تر ومفصلتر جواب فرمایشات ایشان را بدهم ولی چون وقت تنگ است با اختصار میکوشم وحاضرهستم که ایشان بعد تشریف بیاورند وجواب فرمایشاتشان را حضوراً وشخصاً بدهم قانع بشوند وبدانند که قسمت عمده که ایشان تذکر دادند این طورنیست که ایشان تصور فرمودهاند هر مطلبی وهر موضوعی دلائلی دارد که البته درموقع برنامه ومذاکرات راجع به بودجه خیلی تذکرات داده میشود ولی اظهارقسمتی از مطالب هم احتیاج بیک مطالعه بیشتری دارد وجواب آن هم بایستی یا یک مطالعات بیشتری داده شود چنانچه درتذکراتی که آقای نقابت دادند چه راجع به بانک چه راجع به دیوان دادرسی مالیه وچه راجعبه دادگستری بایستی باارقام وبا یک مطالعات بیشتری به ایشان جواب داده شود که حالا متاًسفانه وقت تنگ است و موقع آن نیست باین جهت بنده برمیگردم وبه جلسه گذشته و بعضی آقایان نمایندگان راجع با ملاک واگذاری و تذکراتی که دادند و اظهار تعجب کردند از اینکه چرا این ملک زودتر واگذار میشود و چرا آن لایحه پیشنهاد شده و این ممکن است اسباب زحمت بیشتری برای تذکرات از طرف بعضی افراد مالکین و از طرف بعضی از اشخاص که در این قسمت ذی نفع بودند چه تلگرافاً و چه کتباً بوزارت دادگستری داده شدهاست و جواب را هم بنده داده بودم حتی در کمیسیونی هم که چند روز قبل با حضور عده از آقایان نمایندگان مازندران در همین جا تشکیل شده بنده عرض کردم سابقاً هم در جلسه علنی مجلس شورای ملی عرض کردم که موضوع واگذاری املاک و استرداد املاک و استرداد املاک بصاحبانش بدمن یک رسیدگی دقیق صحیح نیست و منطق ندارد و غیر ممکن است و نمیخواهم عرض کنم که بعضیها مقصودی دارند آقایان نمایندگان هم خودشان متوجه آن مطالب هستند که نباید آب گل آلود بشود و در نتیجه حق به من له الحق نرسد (صحیح است) باید کاری کرد که واقعاً احقاق حق بشود و املاک بصاحبان حقیقی آنها برسد و بنده هم از اول همین نظر را داشتم وآن لایحه هم که تهیه شد روی همین نظر بود و عرض هم کردم که نباید شتاب کرد تا با مطالعات بیشتری لایحه تهیه شود و این فرصتی که در این فاصله پیدا شد به بنده مجال داد که مطالعات بیشتری بشود تا احقاق حق مردم نسبت باملاکشان بعمل آید دولت هم غیر از این نظری ندارد وزارت دادگستری هم کاملاً متوجه این معنی بود و کوشش داشته و دارد که این منظور بوجه احسن عملی شود از همین لحاظ پس از دقت در شکایات و تمام اضهارات راجع باین مطلب لایحه جدیدی در این چند روزه بنده تهیه کردم که منتظر بودم مذاکرات راجع به برنامه تمام شود و آنوقت تقدیم مجلس کنم و آن لایحه قبلی پس گرفته شود. در لایحه جدید که تقدیم خواهد شد یک تغییرات اساسی داده شدهاست بطوری که بعد ملاحظه خواهند فرمود که شاید دو ثلث از شکایاتی که اشخاص دارند بطرز سهلی حل شود و رفع نگرانی هم از مالکین و هم آقایان نمایندگان از این حیث بشود تصور میکنم دولت مساعدت کافی درباره اینها کردهاست و بنده هم آنقدر که ممکن بودهاست کوشیدهام که بتوانم رفع نگرانی مردم را از این حیث بکنم و حق را آن طور که باید بذی حق برسانم ضمناً راجع باینکه در این زمینه آقایان بیان فرمودند و از جمله آنروز آقای امیر تیمور فرمودند که ممکن بود بدفاتر حسابداری دربار و غیر مراجعه بشود و زمینه حاضر بشود بنده تصور میکنم در همین جا هم عرض کرده بودم که از اول هم بنده باین نکته متوجه بودم که زمینه فراهم بکنم تا حتی المقدو اشخاص که دچار زحمت شدهاند زحمتشان کمتر شود و این زمینه راهم بنده تهیه کردهام و رسیدگیهای قبلی هم بعمل آمدهاست و تصور میکنم راه خوبی پیموده شدهاست برای اینکه مطلب روشن و عملی بشود (دکتر سنگ - این را هم بفرنائید که تحت هیچ تأثیری هم واقع نخواهید شد) بنده گمان میکنم که این توضیح دیگری زائد باشد زیرا آقایان تصور میکنم بقدر کافی بنده را شناخته باشند که تحت تأثیر واقع نمیشود دلیل هم ندارد که تحت تأثیر واقع شویم و اگر تحت تأثیر مضری واقع شویم گناه بزرگی را مرتکب شدهایم امیدوارم چنین چیزی هم پیش نیاید اما مطلبی که اروز ناینده محترم آقای نقابت تذکر دادند راجع بقوه قضائیه و حملاتی که بقوه قضائیه وارد شدهاست و باید جبران شود بنده چون وقت تنگ است بازعرض میکنم که نمیخواهم بطور تفصیل وارد مطلب شوم اما همینقدر عرض میکنم که سازمان و تشکیلات ذر یک جامعه و در یک کشوری البته معلول بعلل و موجباتی میباشد والا آن تأسیسات بوجود نمیآید و این موقع هم جای بحث آن نیست که چرا موسساتی که ماداریم وبنظر نماینده محترم نبایستی وجود داشته باشد بوجود امدهاست البته آن علل وموجبات قوت داشتهاست که این موسساترا بوجود آورده شاید هنوز هم آن علل باقی باشد وبهمان دلیل هم نمیشود از خیلی از قسمتها صرفنظر کرد تمام تشکیلاتی هم که بشر میدهد و تاًسیساتی که در هر جامعه بوجود میآمد از همان روزهای اول و هر چه بعد جلوتر برویم بیشتر معلوم میشود که دارای نواقصی میباشد و البته این نواقص باید مرتفع گردد مهمترین تشکیلات کشور هم که دررأس همه قرار گرفتهاست وپایه وبنیان مشروطیت میباشد وعبارت ازمجلس شورای ملی است برای همین است که این نواقص درآنجا تذکر داده شود وقوه مجریه هم آنرا درنظر بگیرد ومتوجه بشود که اصلاحات ضروری را تدریجاً بعمل آورد. ولی این اصلاحات باید با مطالعه بعمل بیاید واگر بدون مطالعه بمحض اینکه امری بنظر ماناقص آمد ما بخواهیم آن تشکیلات را برهم بزنیم وآن تاًسیسات راازمیان ببریم دچاراشتباه بزرگترین شدهایم و نواقص بیشتری ایجاد کردهایم که برخلاف مصلحت جامعهاست وبزبان جامعه تمام میشود. دیوان دادرسی مالیه که آقای نقابت تذکر دادند یک عللی داشت که مختصرش را آقای وزیر مالیه تذکر دادند وتفصیلش راهم ممکن است که بنده به آقای نماینده محترم توضیح بدهم وآن علل هنوز هم باقی است که نمیشود ازآن صرف نظر کرد و این را نمیشود دلیل برحمله به قوه قضائیه دانست وقوه مجریه هم در این قسمت وهم درموارد دیگر میتواند هم کمک بکند هم کمک از قوه قضائیه بخواهد تااینکه منظور بوجه احسن وواقعاً عملی شود والبته بنده نمیخواهم راجع بگذشته ومعایبی که درکار بودهاست ونماینده محترم متوجه آن شدهاند چیزی عرض بکنم وتبرئه کنم خیر درهرقدمی که مابرمیداریم نواقصی هست وخطا هائی ممکن است ودر این زمینه هم رخ داده باشد ازاین مطلب هم صرف میکنم که آیا درایم ومورد جای این مذاکرات هست یا بهتر بود رفع نواقص رابایکمطالعات بیشتری بخواهیم تاآن تشکیلات هم بتواند باتوجه بیشتربه علل ونواقص کاررفع آن را بکند درهر صورت چه دیوان دادرسی مالیه چه دیوان کیفر کارکنان دولت اینها یک عللی داشتهاست که باعث وجود آنها شدهاست البته عرض نمیکنم که همه آن موجبات هنوز هم بقوت خود باقی است ولی قسمت زیادی ازآن موجبات حالا هم وجود دارد. شک نیست که نواقصی هم درعمل وطرز تشکیلات موجود است وباید اصلاح شود بنده هم سابقاً این جا عرض کردم که وزارت دادگستری درنظردارد ومشغول مطالعهاست که اصلاحاتی که باید درکلیه قسمتها ازجمله در این قسمت بعمل آورد والبته نتیجه اش هم بعرض اقایان خواهد رسید وملاحظه خواهند فرمود اما اینکه تذکر دادند که بااین نواقصی که هست خوبست یک چراغ خطری برفراز آن روشن شود تامردم آگاه شوند ودر گودال این مخاطرات نیفتند بنده انتظار داشتم آقای نقابت که خودشان بهتر ازبنده آشنا هستند به تاًسیسات دادگستری این فرمایشات را نفرمایند چون این چراغ خطر وجود دارد دیده بصیرت وقوه بینائی ایشان هم بیش ازآن است که بنده بگویم ایشان ندیدهاند ایشان دیدهاند ومیدانند که این چراغ خطر بصورت دستگاه اداره نظارت ومحکمه عالی انتظامی دروزارت دادگستری وجود دارد. اگر خدای نخواسته یکی از تشکیلات ماراه خطائی به پیماید ویااشتباهی بکند آنها متوجه خواهند شد وتذکر میدهند وجلوگیری میکنند واگر کسی دچار خطری از حیث امور قضائی بود در این تاًسیسات آن خطر ازاورفع میشود و جبران اشتباهات وچیزهائی که برخلاف انتظار ممکن است پیش بیاید بعمل میآید این راهم باید عرض کنم که این اشتباهات انحصارواختصاص بما وتشکیلات جامعه ماندارد درهمه جای دنیا ممکن است این اشتباهات پیش بیاید و این تاًسیسات هم برای این است که رفع اشتباهات و این خطرهای فرضی را بکنند. راجع باشخاص و اینکه مثلاً دردادسراهای شهرستان واستان اشخاص مسن تر ومهم تری بایستی بکار گماشته شوند وبه بنده تذکراتی دادند صرف نظر ازاینکه نگفتند چرا باوجود احتیاج مبرم ایشان نسبت بجوانان تحصیل کرده زحمت کش بی عقیده شدهاند بنده هم تصدیق دارم که اگر مثلاً آقای عبدهدر دادسراهای شهرستان ما بودند البته بهتر بود واهمیت بیشتری میداشت ولی خوب بنده از شما میپرسم که چند نفر مثل آقای عبده ما داریم؟واگر ایشان را مثلاً برای ریاست محکمه عالی انتظامی چه میکردیم؟اینها یک نکاتی است که اگر شخص بیگانه این حرف رامیزد ونسبت بوسائل وعده اشخاص تحصیل کرده شایسته ومیزان احتیجات تشکیلات قضائی بی اطلاع بود بنده چیزی نمیگفتم ولی آقای نقابت وارد هستند ومیدانند اشخاصی را که برای رفع این احتیاجات جامعه پرورانده وآماده انجام این وظایف نموده تا چه میزان است وتا چه حدهم باید انتظار داشت بنده تصور میکنم اگر دقت در این موضوع میفرمودند این اشکال را خودشان جواب میدادند. اما این که تذکر دادندباید کاری کرد که دیگر قاضی ازوزیر برای صدور حکمش اجازه نخواهد ووزیر هم اجازه ندهد بازهم بنده تعجب میکنم که چرا آقای نقابت حقیقت راازنظر دورداشتهاند بنده راجع بگذشته اطلاعی ندارم امادراین مدت که متجاوز ازیکسال ونیم است خودبنده خدمتگذار دادگستری هستم نه فقط اطمینان میدهم بلکه میدانم خودآقای نقابت هم یقین دارند که در این مدت حتی یک مورد راهم خود نماینده محترم یا یک کس دیگری نمیتواند نشان بدهد که کسی ازقضات برای صدور رأی خود از وزیر دادگستری اجازه خواسته باشد بعقیده بنده هم وزیر دادگستری همانطور که فرمودند ناخدائی است که باید مراقب باشد کشتی دادگستری درمجرای قانون وسلامت طی راه کند ومقید هستم که این طرز عمل همیشه سیره وزارت دادگستری باشد وهمه عادت باین ویه کنیم و این عمل در زمان بنده شدهاست وامیدوارم بعد هم خواهد شدکه وزیر درکارقاضی وقضاوت مداخله نکند (صحیح است) عمده مطالب این بود که عرض کردم ویادداشتهای دیگریهم دارم که چون وقت تنگ است صرف نظر میکنموتمنی میکنم آقای نماینده محترم اگر میل داشته باشند از حقایق آگاه شوند تشریف بیاورند تا توضیحات بیشتری بایشان بدهم.
رئیس - آقای روحی
روحی - سخن بسیار فرسودگی آوردهاست برای آقایان نمایندگان وهیئت محترم دولت این است که بنده سعی میکنم که خیلی مختصر ادای مقصود کرده باشم. عرض کنم که برنامه ایکه دولت تقدیم مجلس شورای ملی داشتهاست فقط میتوان یک وسیله معمولی است ویک فرمالیته ایست برای دادن رأی اعتماد بمجلس وبرای اینکه صلاحیت دولت رابرای رأی اعتماد مجلس بآنان احراز کرده باشندوالا برای هر قسمت از اینهائی که دربرنامه ذکر شدهاست یک قانون جداگانه لازم است کشاورزی را میخواهند توسعه بدهند قانون علیحده باید بیاورند همینطور سایر قسمتها من میخواستم خاطر محترم جناب آقای نخست وزیر را که کاملاًشهدالله مورد اعتماد واتفاق اکثریت مجلس هستند ونظر اکثریت مجلس بشخص ایشان است ایشان هم متوجه اصلاحات هستند متوجه ساخته باشم که خوب بود یک برنامه دوساله سه ساله پنج ساله برای اصلاحات درکشور بیاورند که این چرخی که بامقررات بازحمت در این کشور وبا خون دل بجریان افتادهاست ودرموقع فشار مالیاتها هم مردم راخرد کردهاست سازمان این چرخ نباید متوقف بشود ودولت میآمد ومی گفت مثلاً طبق این نقشه من اینقدر در این چند سال بندی میکنم,راه آهن میکشم سایر اصلاحات اساسی را میکنم, بالفرض این دولت نبود یک دولت دیگری ناگزیر بود همین اصلاحات رادنبال وپیروی کند بنده امروز صراحتاً عرض میکنم که تمام این چرخها درکشور خوابیدهاست والبته انتظار دادم که هیئت دولت توجهی بکند توانائی بخرج بدهد قدرت بخرج بدها که اینها را بجریان بیندازد البته این انتظار همهاست (صحیح است) که هیئت دولت برای گردش همه این چرخها یک توجهی بکنندوتوقف را روااندازند(صحیح است)زیرا وقوف بعقیده عقلا وفلاسفه روی بانحطاط ومرگ است وما نباید تسلیم بوقوف ومرگ بشویم وحالا من صریحاً عرض میکنم صدی شصت از عایدات مابارتش داده میشد حالا شما این خرج را اینقدر نمیکنید وبنده نمیگویم که بیائید بمالیات اضافه وتحمیلی بکنید البته آقای وزیر دارائی اضافه مالیات مورد پسندشان نبودهاست ولی درمورد بنزین که اضافه شدبهرحال پس این کارها را بکنید و این چرخها را بگردش بیندازید که کارها باهمان سرعت که درپیش بوده وباکمال صحت پیش برود وبجریان خودش بیفتد. عرض دیگر بنده موضوع فارس وکرمان است بنده صریحاً عرض میکنم که در ظرف این مدت بیست سال که بتمام این کشور خدماتی شده و توجهاتی شدهاست کارخانجاتی دائر شده خط آهن هائی کشیده شدهاست و بالاخره یک دست توانائی ولو هر قدر هم جامعه بخواهد تنقید کند از یک خدماتی که شدهاست از طرف او که این خدمات بس آبرومندی باین کشور شدهاست و سازمانهای بس بزرگی هم ایجاد شدهاست اتفاقاً کوچکترین توجهی بفارس و کرمان نشدهاست آقای سهیلی وزیر امورخارجه که خود مدتی در کرمان تشریف داشتند خوب توجه دارند که ازاین کارخانهها هیچ یکی هم بکرمان نرفت همینطور از قسمتهای دیگر، از خزانه بانک کشاورزی که دینار بکرمانی داده نشد. همینطور درفارس چرا فقط یک کارخانه قندی درمرودشت شیراز که آن هم درفارس است نه کرمان,من چیزی نمیگویم,البته بجنوردی,کرمانی,مراغه مثل فارسی وکرمانی همه جزو کشور ایران وهمه وطن ماست ومابهمه انجاها علاقه داریم ومیخواستم دولت توجهی بکند باین موضوع ومخصوصاً بنده توجه جناب آقای رئیس دولت راباین موضوع جلب میکنم. موضوع دوم موضوع خواربار است بنده بآقایانی که رفتند خدمت آقای نخست وزیر که شاید نظر آنها را جلب کنند برای افراد هیئت دولت بنده عرض کردم که شما نظری نداشته باشید درافراد نظر مثبت یا منفی در افراد نداشته باشید بآنهاگفتم خدمت خودشان هم عرض کردم که امروز از همه چیز واجب تر وضروری تر موضوع خواربار است وکشور ما امروز نیازمند یک نفر وزیر خواربار است زیرا امروز ارزاق عمومی وخواربار تاًمین نیست ملاحظه بفرمائید آقای نخست وزیر وضع خواربار بکجا کشیدهاست اراکی نان یک من سه ریال دارد اصفهانی ۸ ریال کرمانی ۷ ریال البته همه میدانند امسال بهترین سالی بودهاست که ما جنس درکشور داشتیم وشاید اضافه هم برمصرف خودمان داشتهایم بااینحال طوری شدهاست که حالا ما باید از خارج جنس بیاوریم اینها چه شدهاست؟ همه اینها احتکار شدهاست احتکار وشما باید ازاین احتکار جلوگیری کنید که انبارها خردخرد ازبین برود ودرداخله جنس را احتکار نکنند و این تنگی آذوقه از جامعه برود وآذوقه وخواربار کشور فراوان شود وتوجهی باین درد بشود ونظارت کامل هیئت دولت در این امر خیلی لازم است یکی دیگر از قسمتهائی که میخواهم عرض کنم راجع ببانک کشاورزی است بانک کشاورزی که میتوانم عرض کنم ستون فقرات اقتصادی کشور است و این بانک هرروز یک مشکلات جدیدی را برای ارباب رجوع ایجاد میکند که مردم نمیتوانند استفاده ازآن بکنند باید ملک ثبت شده بدهند تضمین دوچندان بدهند و این مقررات خیلی مشکل است که بایستی اینها را برداشت این مقررات سخت راو سرمایه بانک را علاوه کرد بلکه مردم قنوات خودشان رالاروبی کنند زمینهای بایر خودشان را آباد کنند تهیه آب کنند اصلاحاتی بکنند که درزمینهای قابل کشتشان کشت وزرع بشود وفلاحت کنن پیشرفت کند وآباد بشود. موضوع دیگر عرایضم این بود که خواستم توجه بدهم آقای وزیر فرهنگ را شخص ایشان از مبانی کامل مشروطیت ایران هستند و تمام جریانات را در این کشور میدانند و آن موضوع کلاس سالمندان است که موضوع عجیبی شدهاست در این کشور یک بودجه بس گزافی را این کار میخواهد آنوقت هم میایند و پیشخدمت اداری و حمامی و حمال سرگذر را میبرند بعنف در آنجا و این صد دینار هم فایده ندارد آنوقت یک ملتی سزاوار نیست که بچهها را بگذارند که ول بگردند و تحصیل نکنند آنوقت پنجاه سالش که شد بیاورندش و مجبور کنند که تحصیل کند کلاس سالمندان اینها سزاوار و شایسته نیست و هیچ فایده هم ندارد من عقیده دارم که خرج اینها را در بودجه کشور اختصاص بدهید برای دو استان در دو استان در جنوب و در شمال در خوزستان و در آذربایجان در این جاها تعلیم را اجباری کنید هیچ کاری هم ندارد محل هم دارید کلاس اکابر هم لازم ندارید که باین ترتیب بجه نرود تحصیل کند ولی مرد پنجاه ساله را نبرند باجبار بکلاس سالمندان این یک چیزی است که بایستی درآن نظر کرد وبرای نومنه هم که شدهاست دریک قسمت استان کشور عملی بشود وتعلیم اجباری را عملاً شروع کنیم دبستاهای دوکلاسه وسه کلاسه که بجهها بروند واز اول عمر تعلیم بگیرندوخواندن ونوشتن رایاد بگیرند این بسیار ضرورت دارد. یکی دیگر از عرایضم موضوع کارخانههای داخلی است این کارخانهها یک روز هم خدمتشان عرض کردم اینها از همه چیز از گمرک واز سایر عوارض معاف بودهاند وهمه نوع تسهیلاتی هم برایشان قائل شدهاند پنیه هم در داخله کشور هست امروز هم ما احتیاج میرم داریم اینها باید یک طوری باشد که مصنوعاتشان را اینقدر گران نفروشد ملاحظه بفرمائید اینها تا آلان چند برابر پول کارخانههاشان را واصل سرمایه شان را در آوردهاند کارخانه هم مال خود کشور است پنبه هم مال خود کشور کارگر هم مال خود کشور خوب اینها نباید بیش از صدی ده سود ببرید نه اینکه در این موقع تنگی این طور رفتار بکنند این مقتضی نیست که ما بنشینیم و اینها هر اندازه که دلشان میخواهد جنس را بمردم بفروشند آخر چرا؟ این نظارت خیلی خیلی دقیق میخواهد که باید این قسمت هر طور شده کاملاً تعدیل شود که مردم در رفاه باشند(صحیح است) قسمت دیگر موضوع حمل ونقل است وبنده نمیدانم دولت برای این موضوع چه در نظر دارد شاید در چهار ماه دیگر ما نتوانیم حمل ونقل مان را اداره کنیم امروز لاستیک برای اتومبیلهای باری لازم است نه برای اتومبیل شخصی بنده عرض نمیکنم باتومبیل شخصی ندهند ولی باید اقدامی بشود وطوری بشود که ما از حیث حمل ونقل دچار مضیقه نشویم این هم یک موضوعی بود که بنده خواستم عرض کرده باشم. یکی دیگر از عرایض بنده که خیلی علاقه دارم و شخصاً عقیده دام که باید عده ماًمورین وظیفه ناشناس یا توضیح شوند ویا بکیفر برسند وان این است که در این واقعاتیکه درشهریور ماه دکشور اتفاق افتاد از لشکر شرق یک عده کار ووظیفه وخدمت خود را ترک کردند ورفتند و نمیدانم آیا این قضایا تحت رسیدگی است یانه یا ماًمورین دیگر مثلاً فلان آقای رئیس پست یا فلان رئیس دارائی که پست خودش را ول کرده وگذشته رفته وفرار کرده ونمیدانم سر از کجا در آورده بدون اینکه خطری باو متوجه شده باشد آیا این موضوعها رسیدگی شده؟ ماباید باین کارها برسیم و اینها باید مورد توبیخ و کیفر قرار گیرند. مایستی باین قضایا متوجه باشیم شاید خدای ناخواسته یک خطرات بیشتیری پیش بیاید وحال کشور بدتر ازاین شد بااین ماًمورین چه باید کرد؟ اینجا باید دولت ماًمورین وظیفه شناس را تشویق کند و پاداش بدهد و آنهائی هم که پست شان را ول کرده وفرار کردهاند آنها را هم باید کیفر داد(صحیح است) وهمه نوع توبیخ وتعقیب کرد وحال آنکه الان من میبینم امروز بعضیها که این کارها را کردهاند راست دارند راه میروند وبمردم افتخار هم میکنند(صحیح است)این قسمتها را بنده عقیده دارم که جداً باید تحت تعقیب قرار دهند و رسیدگی کنند وتوجه داشته باشند (صحیح است) و ماًمورین را بوظایف خودشان آشنا کنند. یکی دیگر چون من بآقای وزیر جنگ کنونی عقیده دارم وبپا کدامنی ایشان معتقدم وبایشان علاقه دارم نمیدانم این ترفیعات وتغییرات را در وزارت جنگ بچه جهت میدهند که یک عده را خارج میکنندیک دسته را برمیدارند ومتقاعد میکنندوبی جهت یک دسته را کار میدهند یک دسته ا نمیدهند اینها را که عرض کردم فقط چیزی که من را اقناع میکند همانا اطمینانی است که بپاکدامنی ودرستی شخص آقای وزیر جنگ دارم وایشان را بسیار بسیار مرد شریف پاکدامن میدانم امیدوارم که عرض کنم این قسمت هم طوری باشد که اعمال نظریات شخص درش مدخلیت نداشته باشد. یکی دیگر از عرایضم این است: یک نفر از آقایان یادداشتی الان در موضوع دوا بمن دادهاست شما اگر الان باحصائیه گمرکی نگاه کنید باندازه چهار سال طهران دوا داریم و تمام احتکار شدهاست واسن یک قانونی میخواهد آقای نخست وزیر بایستی برای احتکار قانونی بیاورند حتی تا اعدام هم مجازات داشته باشد زیرا این کم کم دامنه پیدا میکند و رفته رفته احتکار سر از ذغال هم در میآورد سر از سایر مایحتاجهای مردم هم در میآورد و باید جلوگیری شود و یک کاری باید بکنید که مردم اینقدر در مضیقه و فشار نیفتند ومجبور نشوند که از صبح تا شام دنبال ذغال بگردند ودرباره ذغال الان این کار را کردند والان در این وقع سال ذغال رسیدهاست بسیصد کیلو چهارصد ریال و این معقول نیست,خوب نیست این را نباید ول کرد آقا تاکی؟ باید برای پائین اوردن سطح زندگی وجلوگیری از احتکار کوشش کرد و فکری کرد پس فردا عید نوروز است یک نفر روستائی یک کشاورزی که بخواهد بچه اش رایک پیراهن نوبپوشاند باید صدوپنجاه ریال دویست ریال پول بدهد و این مقدور نیست آقا باید فکری کنید وچاره بیندیشید وبرای این طبقه که متولد ثروت هستند یک فکری بکنند. درپایان هم میخواهم عرض کنم آقا نخست وزیر بوسیله رادیو درباره آزادی و قانون بجامعه اندرزهائی دادند هم بآقایان وزراء وهم بسایر طبقات کشور که درکار خودشان نظریات خصوصی اعمال نکنند و از حدود قانون تخطی و تجاوز نکنند بنده خیلی میل دارم آقایان مخصوصاً آقای وزیر راه آن قانون و دستور را رعایت کنند و آن نظریات خصوصی که در وزارت کشورشان فرمودند نکنند و آقای آهی هم خودشان را که در محاکم تعمیم فرمایند.
وزیر فرهنگ (آقای تدین) – در عین اینکه راجع بمطالب مربوط بهر یک از وزارتخانها وزیر مسئول آن وزارتخانه حق دارد جواب بدهد دیگری از وزراء هم حق دارد از طرف آن وزیر جواب عرض بکند بنابرین بنده با در نظر گرفتن خستگی آقایان (چون بنده مکرر در مجامع عمومی و خوصوصی صحبت کردهام و میدانم همان قدر که آقایتن مستمعین خسته بشوند دیگری برای گوش دادن حاضر نیستند) خیلی مختصر است اولاً خیلی خوشوقت هستم بنده و سایر آقایان وزریران از تذکرات کلی که داده میشود و در عین اینکه تمام این موضوعات مورد توجه خاص دولت است زمان لازم دارد و بتدریج هر مشکل حل خواهد شد ولی بعضی قسمتهای برجسته در نطق آقایان بود که آن را خواستم جواب عرض کنم. اولاً موضوع دوا بود که این موضوع فوق العاده طرف توجه هئیت دولت است و مخصوصاً آقای وزیر بهداری در این خصوص اقدامات جدی کردهاند و در نظر دارند که در حدود وسائل ممکنه موضوع دوا آن طوری حل شود که براشخاص کهمحتاج بدوا هستند صدمه وارد نشود وازاین حیث جای هیچگونه نگرانی نیست. اما راجع بوزارت جنگ اعتراض کردند که چرا اصلاحات اداری شدهاست جواباً میگویم که البته یکی از اصلاحات اساسی که هیئت دولت در نظر دارد اصلاح اداری است برای اینکه یک تشکیلاتی برطبق مقتضیات ادوار گذشته ایجاد شده وامروز دولت درنظر دارد تجدید نظری درآن تشکیلات بکند وزوائدی که بنظر میرسد انها را بطور عادلانه اصلاح کند وازمیان ببرد. تجدید نظر درتشکیلات واصلاحاتاداری اگر قانون داشته باشد ازحقوق مختصه وزیر است واگر محتاج بقانون هم باشد البته قانونش را تقدیم مجلس خواهد کرد تابانظر وتصویب مجلس شورای ملی بموقع عمل واجرا بگذارد بنابراین اگر وزارت جنگ اصلاحاتی بعمل آمدهاست اشکالی ندارد وجای نگرانی نیست. اما راجع به بازنشستگی این هم برطبق یک قانونی است که بتصویب مجلس شورای ملی رسیدهاست وبرطبق آن یک عده از افسران وزارت جنگ بازنشسته شدند وراجع بآن اشخاص هم که اشاره کردند که از ماًموریت وشغل خود فرار کردهاند آن هم مورد توجه خاص وزارت جنگ واقع شدهاست ورسیدگی میکنندئ که هرکدام ازاین افسران فرار کرده وانجام وظیفه نکرده باشند حتماً بدادگاه نظامی احاله داده خواهد شد اما آنهائی که عذر موجه داشته باشند البته رعایت حال آنها هم خواهد شدورسیدگی در این موضوع هم موجب نگرانی خاطر آقایان نخواهد بود برای اینکه باید در این موضوع قضاوت بشود وقضاوت هم خواهد شد تااینکه درآتیه افسران کاملاً متوجه انجام وظیفه باشند وهیچوقت اززیر بار انجام وظیفه شانه خالی نکنند وآنهائیکه انجام وظیفه کردهاند نیز باید مورد تقدیر واقع گردند. اما آن قسمی که مربوط بخودم است آن را هم اگر اجازه میفرمائید چند کلمه درآن باب عرض کنم: فرمودند کلاس سالمندان لازم نیست متاًسفانه بنده بااین فکر همراه نیستم وبرای موضوع لازم است که مختصرآ عرض کنم که همه آقایان بدانند که تعلیمات عمومی سالها وقت لازم دارد وما وقتیکه از اطفال شروع میکنیم میبینیم شش سال دوره ابتدائی است شش سال هم دوره متوسطه ودوره عالی هم حداقل سه سال وحداکثر شش سال پس بنابراین اگر چنانچه یک طفل هفت ساله امروز وارد دبستان بشود ومملکت بخواهد منتظر بشود که از وجود این اطفال استفاده کندشش سال وشش سال دوازده سال هجده سال باید انتظار بکشد که یک طفل هفت ساله امروز بعد از ۱۸ سال یکنفر شخص مطلع ومفیدی ازاین کارخانههای آدم سازی مملکت بیرون بیاید والبته درظرف این مدت عده زیادی هستند در این مملکت که بنده آن نسبت صدی چندش را متآسفانه امروز نمیخواهم عرض کنم ولی بطور کلی اکثریت تام با آنهائی است که سواد ندارند بنابراین ما بایدبا یک دست اطفال امروزی خودمان را دردبستانها بگذاریم وانتظار اختتام دوره تحصیل آنها رابکشیم وبا یکدست دیگر آن سالمندان را که بواسطه نبودن وسائل کافی ازتحصیل بازماندهاند وسائل تعلیم وباسواد شدن آنها را تهیه کنیم باین جهت بودهاست که کلاس سالمندان مایاباسم قدیم کلاس اکابر تاًسیس شد ونمیشود ازآن صرف نظر کرد و این که فرمودند که بعضی از افراد باجبار جلب میکنند بآنجا البته اگر باجبار باشد جلوگیری خواهد شد ازآن واگ یک نواقصی دراصل عمل باشد البته ان را هم بنده رسیدگی خواهم کرد وآن رارفع خواهم نمودولی از اساسش نمیشود صرف نظر کرد واما راجع به تعلیمات اجباری این موضوع تصور میکنم مورد توجه وعلاقه همه ما باشد که تعلیمات ابتدائی درمملکت ما اجباری باشدامایک نکته راهم باید عرض کنم که درمملکت ما خوشبختانه احتیاجی نیست باین که قانون تعلیمات اجباری را بموقع اجرا بگذاریم زیر که میبینم همه مردم امروزه بالطبع طرفدار فرهنگ ودبستان ودبیرستان هستند وبرای اثبات این مطلب عرض کردم همینقدر کافی است که عرض کنم درابتدای افتتاح مدارس بقدری هجوم میاوردند برای گذاشتن بچه هایشان دردبستانها که متاًسفانه ووزارت فرهنگ دبستان بقدر کفایت ندارد(یکی از نمایندگان - تهیه کنید) وسایر چیزهای دیگر وبعقیده بنده اول باید بنای دبستان را تهیه کرد بعد بقیه چیزها وبا توجه دادن خاطر آقایان باین موضوع تصور میکنم که ماباید سعی کنیم که دبستان بقدر کفایت ایجادکنیم(صیکحیح است)ومدرسه بسازیم ومردم را تشویق کنیم یعنی آنهائی را که تمکن دارندباطلوع ورغبت وشوق دبستان بسازند وبوزارت فرهنگ هدیه کنند آنوقت که این دبستانها ساخته شد بنده میتوانم اطمینان بدهم که طبعاً در این مملکت تعلیمات ابتدائی بخودی خود عمومی واجباری خواهد شد.
رئیس - آقای سلطانی
سلطانی شیخ الاسلامی - درمطالعه برنامه دولت نکاتی بنظر رسید که تذکر آنها را لازم میدانم وچون مصلحت عموم اقتضاء میکند که درتعیین تکلیف دولت تسریع شود سعی میکنم که مطالبم را بطور اختصار بعرض برسانم. دربرنامه دولت سابق وعده هائی درخصوص اصلاح اموراقتصادی وقضائی وبرقرار ساختن امنیت وغیره داده شد بود که عین آن بامختصر تغییر عبارت واضافه یکی دوموضوع در این برنامه هم وارد شدهاست. بنده اصولاً ومنطقاً طرفدار جدی قدرت وتوانائی حکومت کشور خود هستم وبفضائل جناب آقای فروغی وخوبی افکار وعقاید ایشان معتقدم واگر بعنوان مخالفت اظهاری میکنم به قسمی که عرض کردم ازباب تذکر است نه مخالفت. دولت سابق دربرنامه خودانجام دوقسم امور رارعهده گرفته ووعده داده بود قسم دیگر اموریکه جز بمرور زمان وتدریج انجام نمییابد ازقبیل ترقی وتکمیل صنایع وموسسات فرهنگی واصلاح اخلاق عمومی وامثال آن. بنده درآن قسمت که انجامش جز بطول زمان میسرنیست عرضی ندارم وتذکراتی که درنظر دارم مربوط بآن اموری است که باید با نهایت سرعت وبدون فوت یکدقیقه وقت اقدام شود واگر بامورد دیگر اشاره میکنم ازباب مثل ونمونهاست. یک قسمت ازعرایض بنده مربوط به تعدیل مالیاتها بمنظور تخفیف مالیاتی وتجدید نظر درمقررات بازرگانی والغاء انحصارهای غیر ضروری وبلکه زیان آور است که اختیارش دردست خود دولت بوده وبسرعت میتوانست اقدام کند. دراین قسمت متاًسفانه باستثنای ملغی ساختن یکی دو انحصار ازقبیل انحصار برنج آنهم نسبت بداخله مملکت اقدامی بعمل نیامده وآرزوی عموم برآورده نشدهاست بیشتر رنج وفشارها وگله وشکایتهای مردم ازاین دوسه موضوع است که رفع آنها اشکالی ندارد. توده ملت از مالیاتهای سنگین کمر شکن وتحمیلاتی که بنام مقررات بازرگانی وانحصارها براوشده وتبعیض واستثناهای عجیب وغریبی که دراجراء همین مقررات معمول بوده در رنج و عذاب است وبیشتر گله وشکایت اکثریت از بالارفتن سطح زندگی است که از حد تحمل گذشته وبهر یک از شکایات مردم که رسیدگی کنیم منتهی باین موضوع میشوددولت سابق در مدت کوتاه خود نه تنهاباین قسمت برنامه خود بطور مطلوب عمل نکرد بلکه یکی دو مالیات هم اضافه وبربار سنگینی که ملت از تجملش عاجز است یکی دوسربار علاوه کرده وازتصویب اکثریت طرفداران خود گذرانید وباگذراندن لایحه افزایش حقوق کارمندان دولت سطح زندگی را هم قدری بالاتر برد. دربرنامه فصلی هم درقسمت ششم تعدیل مالیاتها برای تخفیف مالیاتی وجلوگیری از هزینههای غیر لازم وتجدید نظر درمقررات بازرگانی والغای انحصارهای غیر ضروری واهتمام در پائین آوردن سطح زندگی عامه وعده داده شده. اما تاریخ اجرای این قسمت رابزمان دورتری که زمان تهیه وتدوین بودجه سال آینده باشد موکول داشته اند, درصورتیکه دربرنامه دولت سابق که رئیس وبیشتر اعضایش در این دولت هم ریاست وعضویت دارند بطور صراحت (در قسمت چهارم)وعده شده بود که دربودجه کشور برای جلوگیری ازهزینه هائی که با مقتضیات فعلی وفق نمیدهدتجدید نظر شود. ازاین تفاوت لهجه که دردوبرنامه دیده میشود اینطور استنباط میشود که آقایان وزراء سکوت وآرامش افکار عموم را که دلیل برمتانت ملی است دلیل برراضی بودن ولااقل شاکی نبودن فرض کرده واز تصمیم سابق خود که فوریت ولزوم آن مورد تصدیق همه بود صرف نظر کرده و گذشته ازاین که به تجدید نظر دربودجه اشاره نکرده الغای انحصارها ومقررات بازرگانی راهم بموقع تهیه بودجه سال آینده محول داشته وچنین مستعاد میشود که از فکر سابق خود منصرف شدهاست. از رئیس محترم حکومت که دارای افکار عالی وارجمن علمی هستند وازبعضی افراد دولت ایشان که صاحب فکر روشن وواقف براحوال عامه مردم ودارای حس عالی وطن پرستی هستند بهیچوجه منتظر نیستم که تجدیدنظر دربودجه را که برخلاف توانائی وبنیه مالی کشور وبر خلاف کلیه اصول وموازین اقتصادی تنظیم شدهاست روا ندارد وبدان اشاره نکنند. بعد از تغییر آقای تقی زاده وبلکه بعد از برداشته شدن مستشاران امریکائی از وزارت دارائی تابامروز اساس تدوین بودجه این کشور برهیچ اصلی جز جهل واستبداد وبی اطلاعی ازحال طبقات ملت وبی علاقکی بآسایش و بلکه بحیات جامعه نبوده و این امری است که همه میبینیم و میدانیم و محتاج به توضیح و تشریح نیست از حکومتی که مدعی اصلاح خرابکاریهای گذشتهاست اصرار درنگهداری انحصارهای مضرویا نالازم و خودداری از تجدید نظر دربودجه که شمه از چگونگیش عرض شد کاملاً بعید وغریب مینماید.
جناب آقای نخست وزیر: جنابعالی که مردی حکیم وصاحب تجربهاید بدرد مردم برسید و بدبختیهای انها را تسکین دهید و بیش از آنکه وقت بگذرد بردلهای ریش مرهمی بگذارید ملت بآخرین درجه ناتوانی وضعف رسیده فقروفاقه عمومی وگرانی روز افزون زندگی بقاء وموجودیت ما راتهدید میکند.
آقایان وزراء: بعمارتهای مجلل وآپارتمانهای زیبا وخیابانهای اسفالت شده وآبادنمای واتومبیل نشینهای تهران نگاه نکنید ونظر خود رابه نقاط دور از مرکز بیندازید وبسکنه سایر شهرهای کشور که روز بروز فقیر ت وپریشانترمیشوند توجه کنید برای نمونه فارس وشیراز رااسم میبرم وتمنا میکنم که دیروز وامروز آن رامقایسه کنید وبه بینید استانی که متمولترین وزیباترین استوان کشور محسوب میشد بچه روز افتاده وچگونه دراثر ظلم وبیداد ماًمورین وغفلت حکومت مرکزی وتعدیات ماًمورین طماع ونالایق وبدی اجرای قوانین تبدیل به یک ظلمتکه ووحشت آبادشدهاست یگانه راه علاج این بدبختی ومحنت عمومی تخفیف مالیاتهای سنگین وتقلیل هزینههای نالازم است ازوسع وبسط غیر لازم ادارات بکاهید عرض وطول سازمان وزارت دارائی را که از زمان مرحوم داور بطرز شگفت آوری روبفزونی نهادهاست محدود فرمائید مخارج غیر لازم که ازهمین حالا میتوان حذف کرد بسیار داریم برای نمونه یک فقره را بعرض میرسانم دولت درهرسال مبلغ معتنابهی بعنوان مخازج اتومبیل برای سواری مدیران کل وروسای وزارتخانهها میپردازد این قلم خرج غیر لازم است که حذف آن به هیچ جا ضرر نمیرساند ملتی که خوراکش نان وآبگوشت ووسیله گرمی زمستانش کرسی وخاکه ذغال است وآنرا هم اغلب نمیتوانند تهیه کنند اگر ایاب وذهاب کارمندان دولتش هم باپای وپیاده ویا باروزی دوازده ریال خرج درشگه باشد هیچ عدم تناسبی درمیان نیامده وبا هیچ اقتضائی مخالفت نشدهاست وهزاران درجه بهتر ازاین است که برای هریک ماًمور درجه اول ماهی لااقل دوهزار وپانصد ریال خرج اتومبیل سواری بشود بعلاوه چندین هزار ریال که برای خریداری اتومبیل پرداخته میشود. آقایان وزراء: گر بیان جامعه را از دست یک عده انحصارچی وشرکت چی و روسا ی شرکتهای دولتی رها سازید و در الغای انحصارهائی که نتایج آن را دیده و میبینیم تسریع فرمائید در اثر همین انحصارها است که تجارتخانهای سرمایه داران و تجار واقعی بسته شده و بازرگانان و سوداگران واقعی که یکی از ارکان هر جامعهاند از هستی ساقط و برخی بنان شب محتاج شدهاند و در برابر معدودی بی سرمایههای زرنگ و ورشکستگان به زور و نفوذ قدرت دولت و وجود انحصار سرمایههای دیگران را به به کیسه خود ریخته و و میلیونر شدهاند نتیجه این وضع ناگوار و جمع شدن ثروت در دست عده معلوم الحال اینکه میان افراد جامعه و سرمایه داران جدید فاصله روز افزون ایجاد شده و بوحدت ملی لطمه بس هولناک خواهد زد! ملت ایران و ما نظر تنگ نیستیم و این اشخاص اگر از راه تجارت آزا د و مشروع یا انحصار صحیح و بی تبعیض سرمایه دار و میلیونر شده بودند هیچکس حرفی نداشت و بلکه همه خوشحال بودند و میگفتند نوش جانشان باشدخدا بیشتر بدهد اماایناشخاص بدبختانه ازقدرت نامحدود دولت سوء استفاده کردهاند وبطریق نامشروعی که شرحش مقتضی نیست تمام تجارت کشو را بخود انحصار دادهاند وایکاش تمام تجارتخانها دردست خودولت بود که سود آنهم عاید همه میشد. بدیهی است که دولت تاجر نیست ونباید تجارت کند بلکه باید بکوشد وافراد ملت خود راتاجر وسرمایه دار سازد چه دولت باعتبار ملت در جهان متمول یا فقیر شناخته خواهد شد لیکن بودن تجارتها در دست دولت بهتر از این انحصارها و شرکتهای زیان آور است. یکی دیگر ازعرایض بنده که اهمیت درجه اول دارد اینکه درروز بیست وپنجم شهریور در جلسه ۱۱۵۰ دوره دوازدهم جناب آقای نخست وزیر در ضمن اعلام استغناء وکناه گیری شاه سابق پیام اعلیحضرت پادشاه جوان وآزادیخواه ما رابه مجلس شورای ملی وعامه مردم ابلاغ کردند و از جمله این بود (که ملت ایران بداند که من کاملاً یک پادشاه قانونی هستم و تصمیم قطعی من براین است که قانون اساسی دولت و مملکت و ملت ایران را کاملاً رعایت کنم و محفوظ بدارم و جریان عادی قوانین را هم که مجلس شورای ملی وضع کردهاست یا وضع خواهد کرد تاًمین کنم واگر درگذشته نسبت بمردم جمعاً یا فرداً تعدیانی شده باشد از صدور تاذیل مطمئن باشند که اقدام خواهیم کرد ازبرای آنکه آن تعدیلات مرتفع وحتی الامکان جبران بشود)این بود فرمایشات پر مغز و امیدبخش همایونی که آقای نخست وزیر اعلام کردند حال به بینیم دراجرای این نیت واراده عالی چه اقدامی شدهاست. همه میدانیم که حکومت اسبق نه تنها قوانین پیش اززمان خود را محترم نمیشمرد بلکه به قوانینی هم که خود پیشنهاد کرده واز تصویب مجلس گذرانده بود وقعی نمینهاد ودر هرموقع که راًیش اقتضا میکرد به لغو آنها عملاً اقدام مینمود برای نمونه یک فقره را بعرض میرسانم وآن تعطیل دانشکده معقول ومنقول است که بموجب قانون تاًسیس دانشگاه یکی از شعب شش گانه دانشگاه است که باید دائر باشد وچند سالی هم دائر وبرقرار بود وبعد معلوم نشد که چرا وبکدام مجوز قانونی تعطیل کردهاند. این دانشکده تنها مرکز علمی بود که علوم سابق ما یعنی نتایج افکار هزاران عالم وفیلسوف وحکیم وادیب وریاضی دان وپزشک را که ظرف ۱۲۰۰ وبلکه دوسه هزار سال بوجود آمدهاست از محو واندراس مصون میداشت وهمه میدانیم که پایه تمام ترقیات عصر حاضر برهمین افکار نهاده شده وهمین معلومات است که تمدن قدیم را به تمدن جدید مربوط میدارد این دانشکده تنها مرکز علمی بوده که رنگ ملیت وایرانیت داشت ومیبایست درنگهداری آن بیش از سایر مراکز علمی سعی ودقت شود واگر در اداره آن نقایص ویا معایبی وجود داشت میبایست درمرتفع ساختن آن بکوشند واداره آنرا باشخاصی که از هر جهت لایق وقابل اعتماد باشند واگذارند نه اینکه آنرا پس از چند سال دائر بودن بدون سبب و دلیلی ظاهر به بندند. از این لغو قانونها که یکی برای نمونه عرض شد بسیار است و دولت کنونی که بنام آزادی و قانون روی کار امدهاست باید قوانین ترک شده را از سر نو احیاء و تجدید کند محترم و محفوظ نبودن قوانین آثار زیان آوری در این مملکت تولید کرده و از جمله موضوعی است که ظاهراً بی اهمیت مینماید. لکن تاًثیر آن دربدبین ساختن مردم نسبت بحکومت قانونی کمال اهمیت را دارد و آن این که قاطبه ماًمورین دولت ولااقل اکثریت آنها از کوچک وبزرگ بنوعی ازرفتار مستبدانه عادت کرده ودرادای وظایف اداری یا انجام تقاضاهای ارباب رجوع شخصیت خود را بیش از اوامر قانون وآئین نامهها معتبر ومحترم میشمرند و بطوریکه میشنویم هنوز ماًموریتی از درجه سوم و چهارم هستند که برای آزار ارباب رجوع تفسیر مواد قانون را که خاص مجلس شورای ملی است بهانه قرار میدهند و بانداشتن سواد و عاجزبودن از فهم یک عبارت ساده فارسی کلمات و عبارت قانون و آئین نامه را برخلاف منظور واضع اصلی تفسیر میکنند و آنرا وسیله آزار ارباب رجوع یا غرض رانی نسبت بزید و عمرو و دماغ سوزی افراد و اعضای لایق دانشمند قرار میدهند و میشنویم که بعضی از همین آقایان درجه ۳ و چهارند که در برابر قوانین و آئین نامهها رأی من و عقیده قطعی من میگویند و میل و اداره شخصی خود را بدین عبارت مستبدانه بکرسی مینشانید.این روح پلید استبدادی که در ظرف بیست سال سوء اداره و تربیت در این کالبدها دمیده شدهاست باید ازبین برود و خفه شود و روح وظیفه شناسی و ایمان به قانون و عظمت و احترام بقوانین موضوعه جانشین آن گردد. پادشاه جوان و آزادیخواه ما در آخر پیام خود وعده میدهند که: هر نوع تعدی که بمردم جمعاً یا فرداً شدهاست مرتفع خواهد شد. اکنون باید دی که قوه مجریه باوزراء درانجام یا اعجاز این وعده چه اقدامی کرده وتا کنون چنددسته از ستمکاران ومتعدیان را به دادگاه تسلیم نموده اند؟ متاًسفانه ازاین منظور مقدس آنچه با کمال سرعت وفوریت انجام شد همان ضبط املاک شاه سابق بود که شخص شریف پادشاه جوان ومحبوب ما املاک ودارائی پدر خود را که مال ملت بود به علت مرحمت فرمودند ودیگر از احدی حقوق ملت مطالبه ودریافت نشدهاست وگویا تجاوز کننده بحقوق مردم همان شاه سابق بودهاست لاغیر. درصورتیکه شاه سابق اگر استفادهای از اموال واملاک مردم کد خدماتی هم دربرابرش انجام دادهاست لیکن یکعده ماًمورین بیدادگر چه درمرکز وچه درشهرها میشناسیم که از غارت اموالمردم صاحب میلیونها شده وبانهایت ازادی وبلکه سربلندی به تعیش ازحاصل غارتگریهای خود مشغولند وبه قانون و بعدالت میخندند. آقایان وزراء: تعقیب ومجازات این بیدادگران راکه ملت را از صغیر وکبیر کشوری ولشکری چاپیده ومملکت راباین روز سیاه نشانیدهاند از مواد اساسی برنامه خود قرار دهید. شما میخواهید بنیاد ووحدت ملی را مستحکم سازید. این مقصود عالی درصورتی انجام مییابد که بدرد ملت برسید وحق او را از یک عده غارتگرکه مدت بیست سال او را چابیدهاند بگیرند. تا وقتیکه این بیدادگران با کمال آزادی و سلامت راه میروند و از خون جگر و اشک چشم جامعه غارتزده سعی میکنند محال است که جامعه بحکومیت و قانون اعتماد پیدا کند و پشتیبان و حامی حکومت گردد.
آقایان: منظور شاهانه را بموقع عمل بگذارید و مظالمی را که بافراد و جماعات شدهاست جبران کنید.
عشایر قشقائی و کوه گیلویه و بختیاری و امثال آنها که دهنده قسمت اعظم مالیات و در موقع خود پشتیبان قوه نظامی مملکت و حافظ استقلال کشورند نه تنها اموالشان غارت شده و از هستی ساقط شدهاند بلکه دسته دسته ازاین طوائف را بدون محاکمه اعدام کردهاند! تنها چندین دسته برادران کوه گیلویه مرا که بهیچ عنوانی درمحاکم نظامی نتوانستند گناهی برای آنان پیدا کنند بنام قصد فرار کشتند وگفتند امر محرمانه بود! از طایفه بمنی علاء الدینی کوه گیلویه دریک روز ۹۷ نفر را کشتند که یکنفرشان کودک ۱۳ ساله بود چهار صدنفر ازاین طایفه رادراهواز حبس کردند وقریب سیصد نفر آنها درزندان مردند یانفله شدند. کوه گیلویه بخدا قسم یاغی نبود طوائفش را ماًمورین یاغی کردند. ممسنی یاغی نبود پول حاج معین بوشهری کارخود راکردوماًمورین باعث خمیر مایه فتنه وانقلاب آنجا شدند. خوانین بویر احمدی را بادادن تاًمین وسوگند یاد کردن به طهران آوردند وبعنوان اینکه برعلیه مملکت قیام کردهاند کشتند اما عائله وبازماندگان آنها را بجای اینکه نگهداری وتربیت کنند بحای این که بحکومت وقانون آشنا وبزندگانی شهری مایل ودلگرم سازند نگذاشتند عوائد املاکشان بآنها برسد وآنها رادر نهایت سختی وبدبختی نگهداشتند (عوائد املاک آنها راماًمورین حی ومیل میکردند) غال از اینکه این طرز رفتار فیلسوف راجانی وخطا کار میکند تاچه رسد مردم نادان. روشی که درخانه نشین کردن عشایر نشان دادند روش اعدام وافناء بود نه تربیت واصلاح وهمین روش وجامعه ایرانی را ناتوان و امید بوحدت ملی را ضعیف کردهاست. بدبختی این بود که اگر برحسب تصادف ماًمور پاکدامن وشرافتمندی مانند آقای محمد حسن جهانبانی را بکوه گیلویه میفرستادند واز روی ایمان ودرستی به مملکت خدمت میکرد بجای تقدیر وسپاس چنین کسی راخلع درجه میکردند (افشار - این مطالب خارج از موضوع برنامهاست) خیر آقا خارج از برنامه نیست در برنامهاست.
آقایان: وحدت ملی باید درسایه عدالت وقانون ایجاد وتاًمین شود. برای ایجاد وحدت برای تشویق معدودی که در این عصر وحشت باکمال شرافت و بی طمعی انجام وظیفه کردهاند وبرای ارشاد ودلالت خدمتگذاران آینده که بادل گرم وامیدوار بآنها تاًسی کنند وبرای تسلیت دلهائی که از حکومت وقانون وعدالت وجامعه رمیدهاست گناهکاران ار تسلیم دادگاه وحقوق ملت را از آنها دریافت کنید. آقای سپهبد امیر احمدی که از افسران لایق وفدا کارند وامروز بخدمت وزارت کشور دیده وشناختهایم بخوبی میدانند که امروز آوازه عدل ودادبیش از صدای غرش توپ وخمپاره تاًثیر دارد. پس باید کاری کرد که کافه طبقات مردم بعدل وداد وحکومت امیدوار گردند. امروز تاًمین خواربار وامنیت مهمترین موضوعی است که فکر دولت را بخود مشغول داشته وبنده برطبق ادله وبراهینی که دردست دارم بدرلت اطمینان میدهم که اگر ماًمورین متعدی سابق را تعقیب و مجازات کنند نخست امنیت وسپس خوابار تاًمین میشود واگر در این امر قصوری رود خطر قحط وغلا روزبروز شدید تر خواهد شد. مملکت تنها طهران نیست که نانش را تاًمین کردهایم ودولت البته میداند که دربیشتر نواحی مملکت بلای قحط و غلا بالا گرفته وحیات جامعه را تهدید میکند. این قحط و غلا را باید جدیت همین مردم در کار و پیشه مرتفع سازد و کسانی که کشندگان پدر و برادر و غارت کنندگان اموال خود راسالم میبینند ممکن نیست که بادل شاد و امیدوار بخدمت مملکت آماده ومهیا شوند. گناهکاران شهربانی مگر همین دوسه نفر بودند که زندانی شدند؟ مگر پاسیار دو نیرومند کشنده جوان دانشمند بیگناهی مانند خانبابا اسعد متهم به چندین جنایت دیگر نیست که باکمال آزادی و بی ترسی راه میرود و بدبختانه میشنوم او را برخلاف عدل و انصاف از مقاماتی باو حمایت میشود و بعنوان تفقیش، آری تفقیش از مردم (بیچاره مردم!) او را بخوزستان فرستادهاند خانبانا اسعد راهمه میشناسیم که پسر مرحوم سردار اسعد بزرگ پدید آورنده اساس مشروطیت وحافظ همین مجلس شورای ملی وخادم راه آزادی واستقلال مملکت بوده. سردار اسعدراتاریخ این کشور بنام مجاهد بزرگ آزادی معرفی کرده و کسی بود جنازه اش را میخواستند در مجلس دفن کنند تا از خدماتش قدردانی شده باشد. پسرهای این مرد بزرگ هرکدام بنوبت وسهم خود خدماتی باین مملکت کردند یکی از آنها شادروان جعفر قلی سردار اسعد وزیر جنگ اسبق بود که همین مجلس شورای ملی در سخت ترین بحرانهائی که برای کشور دراستبداد صغیر پیش آمده بوداز خدمات بزرگ او تقدیر وتمجید کرد. این شخص را بطوریکه میدانیم برخلاف نصر صریح قانون اساسی بزندان افکندند وبه فجیع ترین وضعی کشتند و خانواده اش را بروز سیاه نشاندند و از هستی ساقط شدهاند. من بنام حقوق که سردار اسعد بزرگ به مملکت و بهمین مجلس شورای ملی دارد از پیشگاه مبارک دولت استدعا میکنم که متهمین بقتل فرزندان او مخصوصاً مرحوم جعفر قلی اسعد وزیر جنگ اسبق را نعقیب و مجازات و خسارتهای وارد به بازماندگان او رااندازه امکان تلافی و جبران کنند.
رئیس - اینها جزو برنامهاست آقا؟ چرا وقت مردم را تلف میکنید آقا. حیف است از شما.
سلطانی - بایدکسانی راکه در این مملکت کشته اندگفته شود. بایدحقایق مشکوف شود.
رئیس - چرا وقت مردم را ضایع میکنید؟ حیف است اینها چه ربطی ببرنامه دارد آقا.
سلطانی - خوب معلوم میشود نباید کسی گناهکاران را تعقیب کند و نباید بمجازات برسند. پس بنده صرف نظرمیکنیم ازعرایضم. امیدواریم انشاءالله درآتیه آزادی آنطوریکه شایسته و برازندهاست برقرار شود تا حقایق گفته شود. از بیخ و بن برکنده باد استبداد (از مجلس خارج شد.)
نخست وزیر - مجلس شورای ملی آقاباید سرمشق باشد برای همه کس در ادای وظائف (صحیح است) البته زبان باید در مجلس شورای ملی آزاد باشد و همه چیز را بتوانند بگویند و بمردم مملکت بفهمانند ولی هر چیزی بجای خودش (صحیح است) ولی عرض کردم ابتدائا دولتی هست که میخواهد تکلیفش را بفهمد این برنامه را هم پیشنهادکردهاست حالا باید قسم بخورد والله بالله این مذاکرات مربوط به برنامه نبود (صحیح است) هیچکدام مربوط به بنده نبود. سابق براین چه واقع شدهاست چه ربطی به بنده دارد (صحیح است)بنده میخواهم یک پیشنهادی بکنم بنده میگویم که آقایان نمایندگان یک حرفهائی رامدتهائی است داشتند و نمیشد بگویندحالا میل دارند و میخواهند بگویند یک چیزهائی را لازم میدانند بما بگویند البته ضرری ندارد بفرمائید بگوئید این مذاکرات این توصیهها این حرفها خوبست بما بگوئید ممنون هم میشویم بنده هم تصدیق میکنم صحیح است ولی بنده تمنی میکنم بنده هیچ عرضی نمکنم آقایان نمایندگان والله بالله بنده نمیگویم باین دولت وبمن رای اعتیاد بدهیدبنده تمنی میکنم رای خودتان رامعلوم کنیداگرعدم اعتماداست که خوب یک دولت محل اعتمادشمامی آیداگرهم باین دولت رای اعتماد دادید که خوب تکلیف این دولت را معلوم کنیدکه متوجه کارهای خودش باشداین اوقاتی که مصرف این چیزها میکنیم بایستی برویم و کارکنیم و لوایح قانونی تهیه کنیم و بیاوریم این جا و شما رای بدهید و تصویب کنید و اگر هم این حرفها لازم است این جازده شود بعد از آنکه تکلیف دولت معلوم و معین شد یک جلسات مخصوصی تشکیل بدهند و این حرفهی لازم است این جا زده شوند بعد از آنکه تکلیف دولت معلوم و معین شد یک جلسات مخصوصی تشکیل بدهند و این صحبتها را بکنند (صحیح است) شوخی نمیکنم و الله شوخی نمیکنم - بگوئید بفرمائید ولی بعد از آنکه تعیین تکلیف دولت را کردید یک جلسات مخصوص این صحبتها بفرمائید خوبست که این زده شود بسیار خوبست هفته دو جلسه سه جلسه مخصوص این کار تخصیص بدهید یا زیاد تر هفته سه جلسه دارید زیاد تر بکنید و بگوئید ما هم میآ ئیم و مینشیییم و میفهمیم و در نظر میگیریم و کار میکنیم ولی بیائید بدواتکلیف را معلوم کنید که ما بتوانیم کار کنیم الآن یازده روز است این هیئت دولت تشکیل شده و هنوز تکلیفش معلوم نشدهاست ومن استدعامیکنم ابتداء مجلس شورای ملی تعیین تکلیف این موضوع رابنماید(صحیح است) که ما میخواهیم برویم کارکنیم
بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است(عده دیگرکافی نیست)
رئیس - آقای اعتبار
اعتبار - استدعامیکنم که آقایان توجه داشته باشندبالاخره بنظربنده آنطوریکه بایدوشایدمذاکرات لازمه شدومطالب گفته شده بعداُ هم رئیس محترم دولت تقاضامیکنندکه بالاخره تکلیف دولت معلوم شودوبااین نظری که جناب آقای نخست وزیراظهارکردندبنده هیچ مانعی نمیبینم که واقعاُ یک جلساتی هم مجلس داشته باشدکه این مطالب بطورمشروح گفته شودازاین جهت بنده استدعا میکنم آقایانیکه اجازه خواسته اندکف نفس بفرمایندوبگذارندتکلیف دولت معلوم شود. یک ساعت بعدازظهراست آقایان هم میخواهند بروندکارکنندبگذاریدمطلب رابرای بعد
رئیس - خیلی از آقایان اجازه خواستهاند و بااین ترتیب دیگر بنده نمیتوانم اجازه بدهم. رای گرفته میشود بکفایت مذاکرات....
اورنک - اجازه میفرمائیدبنده بک عرضی دارم. یک مخالف,یک نفرموافق حرف بزندبعدرای بگیرید
رئیس - بفرمائید
اورنک - عده زیادی ازآقایان اجازه خواسته اندبیاناتی بکننداعم ازموافق یامخالف وبنده هم جزوآن دسته هستم ونوبه هم بمانرسیدهاست هیچ مانعی هم نیست ازاینکه رای بگیریدمنتهی نه بکفایت مذاکرات بلکه باینکه تکلیف دولت رامعین کنندونام آقایانی هم که اجازه خواسته اندمحفوظ بماندبرای جلسات بعد...(عده ازنمایندگان - خیرخیر این ترتیب خوب نیست. کافی است مذاکرات)
ملک مدنی - اجازه میفرمائیدبنده هم یک عرضی دارم.
رئیس - بفرمائید.
ملک مدنی - مطابق نظامنامه داخلی مجلس وقتیکه درمجلس اظهارکردندمذاکرات کافی است مقام ریاست بایدباآن کسی که اضهارمیکندمذاکرات کافی است اجازه بدهدتا دلائل خودش رابگویدبعدهم یک نفرمخالف باکفایت مذاکرات نظریات خودرا اظهارمیکند و رئیس رای میگیرد و تکلیف را مجلس معلوم میکند. حالا آقای اعتبار کفایت مذاکرات را پیشنهادکردند و صحبت کردند آقای اورنک هم اضهاری کردند بنظر بنده حالا رای گرفت وبالاخره تکلیف مطلب را معلوم کرد.
رئیس - چندین نفرپیشنهادکفایت مذاکرات وختم مذاکرات رانمودندوبعضی هم مخالفت کرده اندحالارای گرفته میشودبکفایت مذاکرات....
دکتر جوان - بنده مخالف هستم بارای گرفتن بکفایت اجازه میفرمائید دلیل مخالفتم راعرض کنم عده ازنمایندگان - نمیشودآقایک نفرمخالف ویک موافق صحبت کرده اندباید رای گرفته شود....
رئیس - (خطاب بدکترجوان) بفرمائید.
دکتر جوان - علت اینکه بنده مخالف هستم برای این است که امروزجناب آقای نخست وزیرراجع بسیاست خارجی مذاکرات فرمودند و ازطرف نمایندگان محترم بنده میبینم سکوت شدهاست وممکن است که بعضی هاعرایضی داشته باشندومطالبی رابخواهندبگویند وبنده شخصاُ راجع باین سیاست خارجی که فرمودندنظریاتی دارم وعرایض خیلی مختصری دارم زیرا این یک فرمایشیاتی نیست که بهمین سکوت بگذردولواینکه عرض بنده راجع بخودم است ازاین جهت باکفایت مذاکرات مخالف هستم تاتنهاخودم بتوانم پنج دقیقه عرض کرده باشم.
عده از نمایندگان - رأی رأی.
رئیس - رأی گرفته میشود بکفایت مذاکرات آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند)اکثریت تصویب شد. رأی گرفته میشود بورود در شور مواد.
موید احمدی - بنده صحبت هائی داشتم که اصولاً صحبت نشدهاست درموضوع رأی خواستم بآقایان نخست وزیر توضیح بدهم که آقایان نگذاشتند والبته من هم آدمی نبودم گه مهمل بگویم... (از مجلس خارج شدند).
وزیر فرهنگ - اجاره میفرمائید؟ چون فرمودند ورود در شور مواد خواستم عرض کرده باشم البته دخالت من در اموریکه مربوط بداخله مجلس است نه چندان مورد ندارد فقط از حیث شرکت خواستم تذکر بدهم که مطابق سابقه واصول برنامه دولت یک ماه است ومشتمل براجزاء مختلف (صحیح است)چون حالا رأی بکفایت مذاکرات داده شدهاست و گویا کافی هم بود(صحیح است) بنابراین بنده بنام دولت عرض میکنم رأی اعتماد گرفته شود تت تکلیف دولت معلوم شود (صحیح است)این قسمت را هم من باب مثل عرض میکنم که از طرفی آقایان توقع جدیت درکار دارند از ماها واز طرف دیگرهم میخواهند مذاکرات شان چندین روز طول بکشد وبعقیده بنده جمع بین هر دو همانطور بود که جناب آقای نخست وزیر فرمودند.(صحیح است)
رئیس - برنامه قرائت نشده , خوانده ورأی میگیریم
عده از نمایندگان - خواندن لازم ندارد طبع و توزیع شده ونزد همه هست.
رئیس - بایستی درمجلس خوانده شود
بیات – اجازه میفرمائید.
رئیس - بفرمائید.
بیات - اساساً نسبت ببرنامه دولت رأی گرفته نمیشود واحتیاج بخواندن هم ندارد تذکراتی دراطاف برنامه داده شده برنامه هم چاپ شده مجلس هم به کفایت مذاکرات رأی داد حالا همانطور که از طرف دولت تقاضای رأی اعتماد گرفته شوددیگر خواندن لایحه و اینها موضوعی ندارد (صحیح است)
طوسی - باید پنج نفر پیشنهاد کنند تا رأی با ورقه گرفته شود.
وزیر فرهنگ – تصور میکنم آن پنج نفری که باید در مورد اخذ رأی با ورقه پیشنهاد نماینده شامل این مورد نباشد ما بنام هیئت دولت خودمان تقاضا میکنیم رأی با ورقه گرفته شود (صحیح است)
رای اعتماد
رئیس - رأی اعتماد گرفته میشود باورقه آقایانی که اعتماد دارند ورقه سفید میدهند
(اخذ واستخراج آراء شده ۷۷ ورقه سفید ودر ورقه کبود وسه ورقه بی امضاء شمرده شد)
- اسامی موافقین-آقایان:رستم گیو- طوسی- پارسا- طالش رحمت سمیعی- ملکزاده آملی- حمزه تاش- یمین اسفندیاری- عزیزی-معتصم سنگ- یاراحمدی-پناهی- دکترقزل ایاغ- ذوالقدر- معدل- صفاری- شیرازی- اردبیلی- دکترنفیسی- مسعودی خراسانی-دکتر طاهری- ثقةالاسلامی- پالیزی- دکتر سنگ- حریری- امامی- خواجه نوری- لاریجانی - نواب یزدی- دکتر لقمان نهورای- دبستانی- جلیلی- امیرابراهیمی- جلایی- دکترملک زاده –اوحدی-اورنگ- رفیعی- فرشی- شاهرودی-هاشم ملک مدنی- نصرتیان- لیقوانی- نمازی- مهذب- اعتبار- بهبهانی- مرآت اسفندیاری- گودرزنیا- بیات - گرگانی- محیط- خسروشاهی- معینی- چایچی-ابراهیمیریگی-نائینی- فتوحی- رهبری- دکترتاجبخش- فریدونی-مسعودی- آزادی- اکبر- کازرونیان- نیکپور- نقابت- محسن منشور- رضوی- مستشار- معتضدی- فروهر- عطاءالله پالیزی- مجدضیایی- ابراهیم سمیعی.
- اسامی مخالفین- آقایان: دکتراهری- کامل ماکو
ورقه سفید بیامضاء - سه برگ
رئیس - عده حاضر درموقع اعلام رأی ۱۰۳ باکثریت ۷۷ رأی رأی اعتماد به هیئت دولت داده شد.
- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
۴ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس - اگر تصویب میفرمائید جلسه را ختم کنیم.
جلسه آتیه روز یک شنبه ۳۰ آذر ماه سه ساعت به ظهر مانده دستور هم اجرای مراسم تحلیف از طرف آقایانی که قسم یاد ننمودهاند
[مجلس یک ساعت وربع بعدازظهر ختم شد]
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری
- تصویب شدهها
تصمیم قانونی دائر به تصویب برنامه کابینه آقای محمد علی فروغی نخست وزیر
مجلس شورای ملی درجلسه ۲۳ آذر ماه ۱۳۲۰ باکثریت آراء عده حاضر برنامه کابینه آقای محمد علی فروغی نخست وزیر را تصویب نمدهاست.
این تصمیم درجلسه بیست و سوم آذرماه یکهزار وسیصد وبیست بتصویب مجلس شورای ملی رسیدهاست.
رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری