تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (←-) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶ | شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶ | ||
− | سال سوم | + | سال سوم - شماره ۸۳۳ |
− | |||
− | شماره | ||
مدیر سید محمد هاشمی | مدیر سید محمد هاشمی | ||
− | + | ۲شنبه ۷ دی ماه ۱۳۲۶ | |
دوره پانزدهم قانونگذاری | دوره پانزدهم قانونگذاری | ||
− | شماره مسلسل | + | شماره مسلسل ۱۵۲۷ |
'''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | ||
− | جلسه | + | بقیه جلسه ۳۴ |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۵شنبه سوم دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴ |
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | :۱ - تصویب ۹ فقره مرخصی | ||
+ | :۲ - طرح یک فقره اعتبارنامه | ||
+ | :۳ - تعطیل جلسه بعنوان تنفس | ||
− | + | == - تصویب ۹ فقره مرخصی == | |
رئیس- جلسه پیش بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه نیست و مرخصی آقای بهادری مطرح میشود که قرار شد رأی گرفته شود حالا کارهای امشب اعتبار نامهها و مرخصیها است و بعد هم اگر مجال شد انتخاب یک کارپرداز. (گزارش مرخصی آقای بهادری را به شرح زیر آقای فولادوند منشی قرائت کردند) آقای بهادری برای انجام امور محلی حوزه انتخاباتی خود درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن به عرض میرسد. | رئیس- جلسه پیش بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه نیست و مرخصی آقای بهادری مطرح میشود که قرار شد رأی گرفته شود حالا کارهای امشب اعتبار نامهها و مرخصیها است و بعد هم اگر مجال شد انتخاب یک کارپرداز. (گزارش مرخصی آقای بهادری را به شرح زیر آقای فولادوند منشی قرائت کردند) آقای بهادری برای انجام امور محلی حوزه انتخاباتی خود درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن به عرض میرسد. | ||
خط ۶۹: | خط ۷۰: | ||
حائری زاده- صحیح است. | حائری زاده- صحیح است. | ||
− | + | رئیس- ساکت باشید آقایان نظم جلسه را رعایت کنید. | |
− | + | دکتر بقائی- من در اینجا خداوند را به شهادت میطلبم و کفی بالله شهیدا که از آنچه که میگویم هرگز قصد تظاهر و خودنمائی ندارم اما چون در بین طبقات مختلف زندگانی و با گروه بیشماری از مردم روشنفکر و فهمیده این کشور که تنها امید آتیه ما هستند افتخار معاشرت دارم آقایان میبینم که این سهل انگاریها چگونه در اذهان و افکار ایشان سوء اثر بخشیه و همه را بدبین و ناامید کردهاست به طور خلاصه بگویم همه افراد مؤثر این مملکت پیش خود فکر میکنند که امروز از چشم نزدیک بین اولیای امور آنچه ارزش دارد همان رسیدن به مقام و جمع ثروت است و بس حال این مقام و ثروت را از هر طریقی بدست آورد و به هر ترتیب کسب شود فرق نمیکند زیرا آنچه در نظر گرفته میشود همان غایت و نتیجهاست نه مقدمات و وسیله بی پرده بگویم موازین اخلاقی امورز در کشور ما از اعتبار افتاده و عملاً موقع و مقام خود را از دست دادهاست (صحیح است) دیگر این قبیل قیود سد راه ترقی و پیشرفت مادی شمرده میشود و باید به هر وسیله هست از میان برداشته شود آقایان نمایندگان محترم، مردم از مجلس ۱۵ انتظار داشتند که خطاهای گذشته را جبران و ترمیم کنند و اندکی بیشتر به حقایق امور توجه داشته باشند این ما بودیم که امیدها را بناامیدی و یأس مبدل کردیم و با عمل و رفتار خود نشان دادیم که گمان ما به خطا بود و این ما هستیم که میخواهیم این دستگاه فاسد را که سالها با نیروئی عظیم به یک جهت چرخیدهاست به جهت مخالف برگردانیم یک انقلاب اخلاقی بزرگ لازم است و قدر مسلم این است که ما قادر نیستیم منشاء و مبدأ این انقلاب باشیم. آقایان نمایندگان محترم، در قبال این بی اعتنائی به موازین اخلاقی که امروز در طبقات مختلف کشور ما به شدت نفوذ کرده روز بروز قوی تر و ریشه دارتر میشود چه چارهای میاندیشید؟ گمان نمیکنید که یان رشته باریک که امروز به موئی بسته ست اگر از هم بگسلد خطرات عظیمی دربرخواهد داشت که به آسانی نمیتوان تدارک نمود، دردسر ندهم همین موضوع اعتبار نامهها ملاحظه کنید تا چه اندازه موجب بی اعتباری مجلس شدهاست نمایندهای برمیخیزد و به صلاحیت یا جریان انتخابات نماینده دیگر اعتراض میکند دلائلی که در صحت آن نمیتوان تردید کرد میآورد شخص دیگری که باید هنر خود را در فصاحت وزبان آوری در راه حق و حقیقت بکار برد و نشان بدهد برمیخیزد و آسمان و ریسمان را به هم میبافد و میکوشد تا باطلی را در معرض حق بنشاند و در مقابل دلیل وبرهان با سفسطه و مغالطه وجدل قیام کند و سرانجام مجلس بدون توجه دلائل و در اثر خصوصیاتی دیگر که همه ما میدانیم و هم مردم در خارج بهتر از ما میدانند اعتبار نامه چنین شخصی را بایک قیام و قعود تصویب میکنند غافل از اینکه در مقابل این بی اعتنائی به حق چه عواقب وخیمی ممکن ا ست باربیاید که کمترین آن ناامیدی و سلب اعتبار عموم از این مرکز مقدس ملی باشد شخصاً با تجربهای که در این جریان چند ماهه بدست آوردهام از طرفداران جدی این عقیده هستم که باید موضوع اعتبار نامهها به کلی از مجلس شورای ملی مجزا و منتزع شود(صحیح است) و پیش ازآنکه مجلس شورای ملی افتتاح گردد مراجع قضائی صلاحیت دار و طرف اطمینانی به این کار رسیدگی کند (صحیح است) و آنها که طبق قوانین صلاحیتشان برای نمایندگی مشکوک یا نحوه انتخاباتشان مخدوش است قبل از اینکه باین ساحت مقدس ملی وارد گردند و یا آن را بدنام کنند رانده شوند(صحیح است) و برای رسیدن به این مقصود تا آنجا که توانائی دارم خواهم کوشید و اطمینان دارم که انجام یافتن این امر مهم کاملاً به صلاح اکثریت شایسته و نمایندگان حقیقی است و رجاء واثق دارم که در این راه اکثر نمایندگان محترم مساعدت و یاری خواهند کرد که انشاءالله از مجلس پانزدهم این یادگار باقی خواهد ماند (یک نفر از نمایندگان- نخواهد ماند) در مورد اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی من ایشان را یکی از مرودین افکار عمومی میدانم هم به صلاحیت ایشان اعتراض دارم و هم به طرز انتخابشان اینکه میگویم ایشان را افکار عمومی محکوم کردهاست مستند به دلیل است میل دارم در اینجا عین مطالبی را که قبل از استعفای از حزب دمکرات به جناب اشرف آقای قوام السلطنه عرض کردم تکرار کنم چنانکه آقایان محترم رفقای سابق حزبی میدانند و دیگران نیز کمابیش اطلاع یافتهاند بنده از کسانی بودم که همیشه میگفتم ساحت حزب باید از عناصر مشکوک و مردود صافی و منزه گردد (آشتیانی زاده- چرا شاهنده را بیرون نمیکنند) و کسانی که در خارج وزن و اعتباری ندارند و به بدی معروفند باید رانده شوند تا بتوانند در پناه و سنگر حزب قوی تر و آزاد تر مقاصد پست خود را انجام دهند و در این راه بسیار پافشاری کردم و چون نتیجه نداد با کمال تأسف از حزب استعفاء دادم در یکی از ملاقاتها همین موضوع را به جناب اشرف آقای قوام السلطنه تذکر دادم فرمودند دلیل فساد و تباهی این عده که از آنان نام میبرید چیست؟ عرض کردم که قوی ترین دلیل آن است که افکار عمومی آنان را مطرود داشته و به بدی شناختهاست و برای ایشان مثالی آوردم که بی مناسبت نیست در اینجا تکرار کنم گفتم آقای صادقی یکی از صمیمی ترین دوستان و نزدیکان شما هستند و دوبار به منصب وزارت رسیدهاند ولی شنیده نشدهاست که از ایشان کسی به بدی نام ببرد(صحیح است) و یا نسبتی ناروا به ایشان بدهد (صحیح است) اما درباره فلان و تا چیزی که نباشد مردم چیزها نگویند پس صرفاً نزدیکی به قدرت و کسب مقام که شخص را محسود دیگران میسازد در جامعه موجب زشت نامی اشخاص نیست بلکه علت دیگری نیز دارد که شعور اجتماعی و افکار عمومی آن را زود تشخیص میدهد و محال است در پیشگاه داوری ملت باطل در معرض حق وحق در مسند باطل بنشیند نمیگویم این سخن من تا چقدر در ایشان تأثیر کرد و نیز نمیدانم تا چه اندازه در آقایان نمایندگان محترم تأثیر میکند به هر چه هست آقای اعزاز نیک پی از کسانی هستند که از بوته داوری اجتماعی صاف و بیغش بیرون نیامدهاند و این سنگ محک زرایشان را قلب و سیمشان را ناسره تشخیص داده و امروز من وظیفه دارم نتیجه داوری جامعه را درباره ایشان در این مکان مقدس اعلام نمایم. | |
− | + | موضوع انتخابات اصفهان همین طور که عرض کردم دو جنبه دارد یکی قسمت جریان انتخابات است یکی صلاحیت شخص ایشان، راجع به جریان انتخابات پروندهها خیلی زیاد و قطور و مطالب هم خیلی زیاد است ولی بنده برای اینکه باعث تصدیع آقایان نمایندگان محترم نشده باشم سه قسمت از رئوس مسائلی که در جریان انتخابات اصفهان مورد اعتراض است بعرض آقایان میرسانم و بعد هم راجع به صلاحیت شخص ایشان، یکی در مورد ابطال صندوق قهپایهاست در قهپایه یک انجمن نظار انتخاب شدند انتخابات هم جریان پیدا کرده و اخذ آراء بعمل آمده صندوقها بسته شدهاست انتخابات آنجا تمام شده آمدهاند و باستناد امضاء چهار نفر از اعضای انجمن نظارت که آنها را در اصفهان آوردند بعنوان اینکه در آنجا تهدید در کار بوده این انتخابات را باطل کردند و آراء را نخواندند اعتراض بنده در این قسمت به دو قسمت تقسیم میشود: یکی اینکه به فرض اینکه صحیح بود و در انتخابات آنجا تطمیع شده بود میبایستی طبق سوابقی که در مجلس شورای ملی و در این پانزده دورهاست آراء آنجا خوانده شود صورت مجلس بشود ولی بعداً به حساب نیاید نه اینکه اصلاً آنها را نخوانند و قسمت دوم جریان این امر است که ادعا کردهاند چون تهدید در کار بوده انتخابات آنجا باطل است حالا بنده برای یکی یکی دلائلی دارم که در انتخابات آنجا تهدیدی در کار نبودهاست ارائه میدهم یکی دفتراست که اینها دفاتر انتخابات قهپایهاست که از طرف انجمن نظارت قهپایه تنظیم شده و هر روز همه در زیرش امضاء میکردند این دفاتر اخذ آراء است که در این آخرش تمام اعضاء نظارت صحت انتخابات را امضاء کردهاند (دکتر معظمی- مجموع آراء چقدر بوده؟) مجموع آراء ۲۴۳۴ رأی پس در این انتخابات ما میبینیم چندین روز چیزهائی بوده هر روز هم یک عدهای آمدهاند این را امضاء کردهاند یعنی خود بخشدار و نماینده مرکزی همه آنها خود آقایان امضاء کردهاند و همه آقایان نمایندگان محترم میتوانند مراجعه بفرمایند و ببینند چون نمونه امضای ایشان در جای دیگر هم هست و مطابقه لازم ندارد بعد چند نفر از اینها آمدهاند به اصفهان و نوشتهاند که این انتخابات مبنی بر تهدید بوده و ما تحت تهدید یک نفر به اسم قدرت الله بهروان بودیم و مجبور بودیم این کار را بکنیم یک صورت مجلسی در اصفهان نوشتند و انحمن نظارت اصفهان این صورت مجلس را ملاک قرار داده و این صندوق را باطل کردهاست حالا دوسه قسمت هست که بعرض آقایان محترم میرسانم. یکی راجع به یک اختلافاتی است که در ابتدا در انجمن نظار قهپایه بوده، در تاریخ ۲۵/۱۱/۸ یک نامهای نوشته میشود از طرف یک عده از اعضای انجم فرعی قهپایه به انجمن مرکزی اصفهان: | |
: محترماً بعرض میرساند چون بخش قهپایه یک صندوق دارد و مدت آن بیش از پنج روز نمیباشد و ساکنین قصبه هرند و دهات اطراف آن که جمعیت آنها به مراتب بیش از کوهپایهاست نمیتوانند به سهولت و آسانی از حقوق قانونی خود استفاده نمایند لذا مستدعی است با در نظر گرفتن وضعیت اجازه فرمائید که روزهای شنبه ۱۲ و یک شنبه ۱۳ صندوق در قهپایه باشد و سه روز دیگر به قصبه هرند منتقل گردد تا عموماً به آسانی از حق خود استفاده نمایند | : محترماً بعرض میرساند چون بخش قهپایه یک صندوق دارد و مدت آن بیش از پنج روز نمیباشد و ساکنین قصبه هرند و دهات اطراف آن که جمعیت آنها به مراتب بیش از کوهپایهاست نمیتوانند به سهولت و آسانی از حقوق قانونی خود استفاده نمایند لذا مستدعی است با در نظر گرفتن وضعیت اجازه فرمائید که روزهای شنبه ۱۲ و یک شنبه ۱۳ صندوق در قهپایه باشد و سه روز دیگر به قصبه هرند منتقل گردد تا عموماً به آسانی از حق خود استفاده نمایند | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
:- جلسه ۱۴ –۲۸۰ تعرفه | :- جلسه ۱۴ –۲۸۰ تعرفه | ||
− | توزیع و اخذ آراء تا خاتمه مدت پنج روز دو هزار و چهارصدو سی و چهار بودهاست (ضمناً توجه آقایان را به این قسمت جلب میکنم) ضمناً پس از خاتمه جلسه(توزیع تعرفه و اخذ آراء) و لاک و ممهور شدن صندوق آراء هیئت انجمن(باکثریت | + | توزیع و اخذ آراء تا خاتمه مدت پنج روز دو هزار و چهارصدو سی و چهار بودهاست (ضمناً توجه آقایان را به این قسمت جلب میکنم) ضمناً پس از خاتمه جلسه(توزیع تعرفه و اخذ آراء) و لاک و ممهور شدن صندوق آراء هیئت انجمن(باکثریت ۷ نفر اعضاء حاضر) رأی دادند که صندوق آراء به مرکز قهپایه برده شود، هیئت انجمن باکثریت هفت نفر اعضای حاضر رأی دادند که صندوق به مرکز قهپایه برده شود و استخراج آراء بعمل آمد(دکتر معظمی- کدام انجمن) انجمن فرعی قهپایه، اینها حالا رفتهاند به قهپایه کارشان تمام شده ضمناً آقای بخشدار تذکر دادند که با حرکت دادن صندوق ازهرند به قهپایه موافق نیستم مگر به دستور مرکز و اکثریت انجمن به اتکای قانون با اظهار ایشان مخالفت ورزیدند، اکثریت انجمن فرعی قهپایه با حرف بخشدار که میخواست صندوق را در هرند نگاهدارد مخالفت کردهاست و پس از برچیدن جلسه جمعیتی از قهپایه و قراء فرید میزدند طبق تصویب انجمن قهپایه باید صندوق به قهپایه برده شود و استخراج آراء شروع شود علیهذا گزاراشاً بعرض رسانید که هر طور مقتضی میدانند ابلاغ فرمایند، در خاتمه صندوق آراء مهموراً تحویل آقای سلیمان پور استوار یکم مأمور انتظام گردید و در منزل کدخدای هرند محفوظ گذارده شدهاست از این گزار بنده دو نتیجه میخواهم بگیرم. |
+ | |||
+ | یکی اینکه طبق گزارش نماینده انجمن مرکزی اصفهان اکثریت یعنی اتفاق اعضاء انجمن نظارت فرعی قهپایه رأی دادند که صندوق باید بعد از خاتمه کار از هرند به کوپا برده شود سؤال میکنم، که آقای بخشدار چه حق داشتند که بخواهند این صندوق را در هرند نگاه دارند، حالا توضیحش این است که از اول کار آن جوری که میخواستند نمیتوانستند عمل بکنند برای اینکه یک عده از اشخاص مواظب بودند جمعیت آنجا هم زیاد بود، دیدند چکار کنند برای این که عملیاتی بتوانند در صندوق انجام بدهند پنج نفرازدست نشانده هائی که در انجمن نظارت قهپایه انتخاب شده بودند نوشتند به انجمن مرکزی که لازم است صندوق برخلاف تما ادوار گذشته به هرند برده شود با وجود این که آن چهار نفر دیگر هم تذکر دادند به انحمن مرکزی که چنین سابقه نبودهاست و در کوپا باید صندوق بماند انجمن نظارت مرکزی اصفهان تصویب کرد و دستور داد که صندوق برده شود به هرند آقایان رفتند در هرند متأسفانه رقبای ایشان هم آدمهای پرو پا قرصی بودند و آنجا هم نظارت کردند و نگذاشتند که آقایان دست از پا خطا کنند. | ||
+ | |||
+ | انتخابات قهپایه تمام شد یعنی تعداد تعرفه کوپا و هرند همه تمام شد صندوق لاک و مهر شد. حالا اعضای انجمن طبق مقررات تصویب کردند که صندوق را ببرند به کوپا و آنجا قرائت بشود آراء اینها در این چند روز یعنی در انتقال موفق به هیچ اقدامی نشده بودند گفتند خیلی خوب اینرا میآئیم شب در هرند نگاه میداریم و آن کار که (میدانید آقایان) میکنیم (بعضی از نمایندگان- ما چه میدانیم، نمیدانیم) میدانید یعنی شنیدهاید شنیدید که هیچ وقت نشنیدید؟ یعنی یک قسمتی از آراء را بیرون میآورند از صندوق و یک قسمت دیگر میگذارند، یک کارآسانی است ولی متأسفانه با این کار هم موفق نمیشوند، یعنی در همان هرند هم یک عده آنجا با سماجت هر چه تمامتر صندوق را حفظ میکنند و آقایان شبانه موفق نمیشوند که این صندوق را عوض کنند صندوقی است دارای ۲۴۰۰ رأی میدانند که توی این صندوق اکثریت ندارند چکار کنند، آن پنج نفری که از اعضای انجمن نظارت دست نشاندههای خودشان هستند آنها را میآورند به اصفهان و میروند یک صورت مجلسی مینویسند که ما در ظرف مدت این بیست روز همه آنجا در زیر شمشیر بهروان بودیم و از ترس جانمان همه این کارها را کردیم حالا که آمدیم و الحمدالله در اصفهان آزادی و امنیت برقرار است این را مینویسیم و تقدیم میکنیم انجمن نظارت مرکزی اصفهان هم خودش باستناد همین ورقه یا هر چه اسمش را میگذارند باستناد همین آراء قهپایه را باطل میکند (اردلان- تعدادآن چقدر بود) ۲۴۰۰ رأی عرض کنم، یک جمله معترضه خدمت آقایان عرض میکنم، در وقتی که ما در شعبه رسیدگی به پرونده انتخابات اصفهان میکردیم مواجه به این امر شدیم که پرونده آنجا از طرف وزارت کشور فرستاده شده دارای یک نواقص زیادی است که هر چه خواستیم روی این پرونده قضاوت کنیم موفق نشدیم البته ما یک مدارکی در خارج بدست آورده بودیم، یعنی معترضین داده بودند این مدارک را هم داده بودند ولی برای رسیدگی به قسمت این مدارک و برای تکمیل این پرونده ما ناگزیر بودیم که دسترسی به پرونده انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم، البته بعضی از آقایان مخالف بودند با خواستن آن پرونده بعضیها هم موافق بودند، قرار براین شد که آن پرونده خواسته بشود و رسیدگی بشود به وزارت کشور نوشته شد که پرونده کامل انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان را بخواهند و در دسترس مجلس شورای ملی بگذارند خواهش میکنم آقایان این کلمه کامل را درنظر داشته باشند پرونده کامل انتخابات خواسته شد و به وسیله هواپیما از اصفهان آمد به وزارت کشور. از آنجا هم لاک و مهر شده وتحت شماره فرستادند به مجلس شورای ملی بنده چون گرفتار این کار شده بودم تمام این پرونده را متأسفانه خواندم و به یک موضوعی برخوردم و دیدم که این پرونده گذشته از اینکه دفاترش را نفرستادهاند دفاتر شعبات مختلفه را نفرستادهاند دارای نواقصی بسیار زیادی هم هست که بنده در اینجا استخراج کردم به طوری که آقایان میتوانند ملاحظه بفرمایند این پرونده آخرین شمارهای که دارد ۳۷۱ است یعنی ما باید در این پرونده ۳۷۱ نامه وارده یا مینوت نامه صادره از انجمن مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم برای رسیدگی متأسفانه چون عجله داشتند و نمیتوانستند تمام این نامهها را عوض کنند و درست کنند در عجلهای که کردندفکر نکردند که یک آدم بیکاری پیدا میشود و دقیقاً رسیدکی میکند به این موضوع ۷۳ نامه که حالا بنده نمیدانم اینها گزارشات واردهاست یا نامههای صادره ۷۳ نامه دراین پرونده کسر است، البته با تذکر به اینکه اینها را بعداً شماره گذاری کردهاند شمارههایش مرتب است شماره هائی که برای هر پرونده گذاشتهاند مرتب است ولی ۷۳ شماره از واردات یا صادرات انجمن مرکزی انتخابات اصفهان در این پرونده نیست و در ضمن این ۷۳ نامه منجمله از چیزهائی که به هیچ وجه وجود ندارد صورت مجلسهای …(آقای دادور تشریف دارند) (دادور- بلی) آن صورت مجلس هائی که ما در شعبه میگفتیم که در پرونده وزارت کشور نیست، صورت مجلسهای شعبات فرعی و حضرتعالی فرمودید که لزومی ندارد پرونده انجمن نظار اصفهان را که میآورند در آن خواهد بود، ما گفتیم خوب پرونده انتخابات اصفهان را میآوردند این صورت مجلسهای شعبات فرعی وجود ندارد و معذلک این مطالبی را که بنده حضور آقایان عرض میکنم از این پرونده ناقص استخراج شده، ما نه دفتر انجمن نظارت اصفهان را داریم، نه اندیکاترو داریم و نه صورت مجلسها، اینها قسمتهای له این پروندهاست که بعرض آقایان میرسانم، دیگر یک استشهادی است که محمدکیهانی بخشدار کوهپایه که از ارادت کیشان آقای اعزاز نیک پی بوده از یک عده از اعضای انجمن نظارت گرفتهاست از آقایان اعضای انجمن نظارت انتخابات کوهپایه استعلام مینماید که در روز ۱۵ بهمن ماه انجمن انتخابات کوهپایه آقای قدرت الله بهروان رئیس انجمن آراء رأی دهندگان را از دست صاحبانش گرفته عوض نموده رأی دیگری از جیب خود بیرون آورده و در صندوق میریزد بنامبرده اخطار نمودم این کار برخلاف سات به این جانب فحاش و درحین انجام وظیفه اهانت نموده مشاهدات خودشان را مرقوم تا در اینجا صورت مجلس شود، این را آقای بخشدار کوهپایه مینویسد ادعا میکند به این که قدرت الله بهروان، همان قدرت الله که انتخابات کوهپایه را مبنی برتهدید کرده بود مینویسد که این قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من خواستم جلوگیری بکنم به من فحاشی کرده در حین انجام وظیفه به من توهین کرده یک عدهای هم این موضوع را تصدیق کردهاند که البته من نمیخواهم اسباب تصدیع آقایان بشوم، سه نفر از اعضای انجمن نظار این موضوع را در تاریخ ۱۵ بهمن تصدیق کردهاند ولی آقایان در نظر داشته باشند که راجع به این تهدید واین تصدیقی که آقایان کردهاند تا قبل از اینکه انتخابات قهپایه را انجمن مرکزی اصفهان باطل بکند هیچ خبری نبوده و نمیخواستند باطل بکنند آقای کیهانی بخشدار یادش امده که یک توهینی بهش کردهاند آنوقت برمیدارد یک استشهاد درست میکند، استوار یکم سلیمان پور مینویسد که اینجانب استوار یکم سلیمان پور گزارش بخشدار کوهپایه را مبنی بر تهدید اعضاء انجمن انتخابات تصدیق مینمایم، قدرت الله بهروان رئیس انجمن قهپایه گواهی مینمایم، چون خود بخشدار یک دستوری برای تضییقات که موجود بود برای جلوگیری به من ندادند از این نظر بود که دخالتی نکردم این را در تاریخ ۶ اسفند مینویسد خلاصه اش را دوباره عرض میکنم، آقایان توجه بفرمایند، آقای کیهانی بخشدار کوهپایه مدعی است که در روز ۱۵ بهمن در حین اخذ آراء قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من به او تعرض کردم چرا این کا را میکنی به من فحش داده و به من توهین کرد، این را بخشدار محل مینویسد، سه نفر از نظار هم این را تصدیق میکنند بعد استوار یکم سلیمانپور هم که در آنجا حاضر بوده، این موضوع را تصدیق میکند ولی کی در ششم اسفند، و مینویسد چون به من دستوری ندادند من دخالتی نکردم اگر توهین شدهاست در حین انجام وظیفه که خوب بایستی این قضیه همان جا تعقیب شود، چطور شده اگر این قضیه صحت داشت بعد از ۲۱ روز به فکرشان افتاده، آن صورت مجلس مورخه ششم اسفند ماه ۱۳۲۵ در تعقیب شرحی که آقایان اکثریت اعضای انجمن فرعی قهپایه نوشته بودند با توجه به مفاد نامه آقای محمد کیهانی بخشدار قهپایه و تصدیق استوار یکم سلیمان پور رئیس مأمورین انتظامات در حوزه نامبرده معلوم شد که در انتخابات آن حوزه تهدید در کار بودهاست این در روز ششم بودهاست پس از ۲۱ روز بعد از انجام کار وجداناً و قانوناً امضاء کنندگان ذیل نمیتوانستند انتخابات حوزه مزبور را تصدیق نمایند، انجمن نظارت مرکزی برای بررسی این موضوع و تحقیقات لازم از امضاء کنندگان صورت مجلس مورخ ۲۵/۱۱/۱۵ مبنی بر عدم صحت انتخابات کوهپایه دعوتی بعمل آمد و در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۲۵ امضاءکنندگان زیر اکثریت اعضاء انجمن فرعی کوهپایه و آقای بخشدار و رئیس انجمن نظارت مرکزی حضور یافته و حضوراً محتویات صورت مجلس فوق را تأیید نمودند اضافه کردند که همان طور که به اطلاع انجمن مرکزی رساندهایم آراء انجمن فرعی کوهپایه منصوب گردیده صریحاً عقیده دارم بر اینکه آراء نامبرده عقیده حقیقی مردم نیست و به چشم خودم دیدم آقای بهروان آراء را خود از دست مردم گرفته و تعویض نموده در صندوق میریخت لذااین صندوق آراء موجوده در انجمن مرکزی که ممهور شد به مهر اعضا انجمن و طبق نظر آقای بهروان بودهاست بنابراین طبق ماده ۴ قانون انتخابات از درجه اعتبارساقط است و همان طور که آقای بخشدار و آقای افسر انتظامی هم گواهی نمودهاند انتخابات آن حوزه مبنی بر تهدید و مشمول ماده ۴۴ قانون انتخابات است و دیگر موردی برا ی استخراج آراء صندوق حوزه مزبور باقی نخواهد ماند نایب رئیس انجمن فرعی نظارت کوهپایه ابراهیم جواد پور، شیخ علی اکبر امینی، ناظم زاده این سه تا امضاء از اعضاء انجمن است یکی هم امضای بخشدار کوهپایه و دو نفر دیگر هم هستند که آنها نیز از اعضای انجمن میباشند و بعد از بخشدار نوشتهاند، در قسمت کوهپایه با این عرایض بنده گمان میکنم که آقایان نمایندگان محترم باندازه کافی روشن شده باشند (صحیح است) و تشخیص داده باشند که بدون حق آن آراء را باطل کردهاند برای اینکه برخلاف آنچه که الان امضای اعضای انجمن را در آن صورت مجلس خواندم، در این دفتر آنها تا آن روز خاتمه صحت انتخابات را امضاء کردهاند و بعد هم مهر نمودهاند و به مهر کدخدا و امضای بخشدار و فرماندار رسیدهاست (معتمد دماوندی- در چه تاریخ آقا؟) | ||
+ | |||
+ | در تاریخ ۱۷ بهمن ماه ۱۳۲۵ و از تعجبات این است که من الان متوجه شدم خود این آقای بخشدار که راجع به روز پانزدهم آن صورت مجلسها را امضاء کردهاند در روز ششم اسفند میگوید مبنی بر تهدید بودهاست صورت مجلس را در روز ۱۷ که آخرین روز انجمن نظارت است امضاء کرده و صحت این مراتب را تصدیق کردهاست (مهدی ارباب- نگرانی دیگر رفع شد) بعد میرسیم به انتخابات سده و ماربین یکی از ایرادات بزرگی که به انتخابات سده و ماربین دارم راجع به انجمن نظارت فرعی است برای اینکه دو نفر از اعضای انجمن که یکی بعداً رئیس شد محکومیت جزائ داشته و مدتی در حبس بودهاند نایب رئیس هم همین طور و اینها از اعضاء کمیسیون و بیسواد بودهاند و حتی سواد خواندن و نوشتن هم که طبق قانون انتخابات که برای اعضای انجمن لازم است نداشتند نماینده بخشداری شخصی است به اسم ناصر قلی صدری که بنده متأسفانه ایشان را نمیشناسم و اسم ایشان را که اینجا میبرم آشنائی ندارم و خدمتتان هم نرسیدهام (یک نفر از نمایندگان- آقای استاندار لابد میشناسند) این شخص به طوری که اطلاع پیدا کردم سابقاً افسر بوده یعنی از آن افسرهای قدیمی سابق بوده و مدتی هم به جرم دزدی در زندان بوده در این پرونده یک مدارک عجیبی وجود دارد و بنده به طور خلاصه خدمت آقایان عرض میکنم جریانش را و بعد بعضی از مدارکش را هم ارائه میدهم از اردستان میبایستی صندوق به ماربین برده شود یک روزی رئیس انجمن مرکزی میآید وبه اردستان و مشاهده میکند که دو هزار و کسری رأی داده شده دستور میدهد یعنی کتباً به دفتر ثبت انجمن دستور میدهد بعد از ظهر هم اینجا اخذآراء بشود و ۳۰۰،۴۰۰ تعرفه توزیع کنند و فردا به ماربین برده شود این دستور را میدهد و مراجعت میکند به مرکز اصفهان در همان شب تعدادآراء از دوهزار و کسری که میبایسی بشود یک مرتبه به پنج هزار رأی میرسد یعنی در عرض یک شب که البته اتخاذ آراء نمیشدهاست سه هزار رأی میریزند به صندوق برای اینکه یک همچو عملی بکنند یک اثر خارجی هم باید داشته باشند چون اینها مردمانی بودهاند خیلی دقیق برای اینکه رأی بریزند در صندق میبایستی تعرفه هم صادر بکنند نهایت فرصت اینکه اسم بنویسند توی این تعرفهها نداشتهاند به این جهت همان طور تعرفه سفید را شماره گذاری میکنند و ثبت میکنند و صادر میکنند و حالا این تعرفههای سفید را ارائه میدهم خدمت آقایان نمایندگان محترم ملاحظه بفرمایند (اردلان- صندوق آنجا چقدر رأی داشتهاست) اینها یک مقدار تعرفه سفید است که هیچ چیز روی این آنها نوشته نشدهاست و فقط مهر شدهاست و این عمل خودش برخلاف قانون است اینها تعرفه هائی است که دارای شمارهاست و رویش هم نوشته شدهاست سده و ماربین ولی اسم نوشته نشده و به طوری که ما در انتخابات آنجا میبینیم قبل ازاین تعرفهها هم تعرفه هائی صادر شده و بعد از این تعرفهها هم تعرفه صادر شده ولی روی این تعرفهها که ملاحظه میفرمائید در وسط است اسم نوشته نشدهاست البته استشهادهای مفصلی هست برعلیه اعضای انجمن نظار سده که سوابق آنها را شرح دادهاند و یک عده زیادی از محترمین اصفهان امضاء کردهاند که من میبینم اگر زیاد طول بدهم موجب تصدیع اوقات آقایان میشود فقط خلاصه این جریان را راجع به اضافه کردن این سه هزار رأی میخواهم برای آقایان عرض کنم درست شنبه ۱۵ بهمن که تا ظهر آن دفتر تعرفه از طرف آقای رئیس انجمن مرکزی با حضور پنجاه نفر دیگر بازرسی شده ۲۷۰۰ تعرفه توزیع شده ولی سه هزار رأی در صندوق ریختهاند که آقای رئیس انجمن شهر هم آقای عقدائی از وقوع این عمل مطلع بوده و انکار نکردهاست همین استشهاد محترمین و پیشوایان روحانی هم پیوست شده(فرامرزی- اینها را بحساب نیاوردهاند چند دلیل بودهاست) عرض کنم این تعرفه هائی که ملاحظه میفرمائید مال وسط است و شمارههای بعدش هم صادر شدهاست از مجرای دادگاه به موجب مدارک دولت تقاضای تعرفه جدید شده که مانند دیگر مراجع قانونی از انجام آن خودداری شدهاست و پس از اینکه صندوق از سده به آتشگاه بردند و دو روز مردم در حدود سه هزار وپانصد رأی ریختند برخلاف قانون با جلب نظر و دستور مقامات رسمی و دخالت آقای عرفان عضو انجمن شهر صندوق را مجدداًبه سده برگردانیده و در آنجا هر روز صبح وشب اشخاص را گرفته و از اطراف صندوق راندند و در پناه علای صدرالشریعه و حاجی علی ایران نژاد همان شخصی که گفتم محکومیت جزائی داشته و معاون انجمن و چند نفر دیگر آراء را به میل خود عوض میکردند و عجب تر آن که آراء رامطابق معمول قرائت و شماره و مخلوط کردند یعنی وقتی که آراء را قرائت میکردند باید یک گزارش جداگانه بدهند که صبح مثلاً پانصد و شصت رأی خوانده شد و هر کسی این قدر رأی داشت آقایان دیدند که این یک کار مشکلی است برای اینکه با درآوردند حساب جور درنمیآید البته این کار یک متخصص لازم دارم و متخصص این کار هم در دسترشان نبودهاست به این جهت یک جا آراء را به حساب آوردند و گفتند فرضاً که سه هزار رأی بودهاست آنوقت گفتند که هر جائی این قدر رأی داشتهاست در صورتی که طبق معمول همه جا باید هر روزی صندوق باز بشود، آن مقدار آرائی که قرائت میشود آن مقدار را شماره کنند و بنویسند که هر کس چقدر رأی داشت و بعد از ظهر هم همین کار را بکنند الی آخر ولی آقایان دیدند که ممکن است گیر بکنند در آن خورده ریزهای حساب کم اینکه گیر هم کردند و بعداً این جریان را بعرض آقایان خواهم رسانید. به این جهت یک جا نتیجه آراء را گفتهاند ۱۷ برگ تعرفه صادره از انجمن سدهاست، تعویض صندوق و اضافه کردن سه هزار رأی از شماره ۲۷۰۰ تا ۵۷۰۰ که بر خلاف صریح بند دو ازماده ۲۳ قانون است فاقد اسم دارنده ورقه و اسم پدر و مسکن بودهاست(اردلان- این را کی نوشتهاست) این خلاصه ایست که معترضین نوشتهاند(مهدی ارباب- سندیتش چیست کی امضاء کردهاست؟) این را کسی امضاء نکردهاست (فولادوند- معترضین نوشتهاند) آقای اردلان در انجمن سده و ماربین ۸۳۲۰ رأی توزیع شده و رأی گرفتهاند این شماره به طوری که ملاحظه میفرمائید پنج هزار و کسری است اگر ۹ هزار بود فرمایش حضرتعالی کاملاً صحیح بود(اردلان- حالا هم صحیح است) همان طور که بعرض آقایان محترم رساندم یک عده زیادی بر جریان دعوت نظار سده و ماربین اعتراض کردهاند و یک عدهای به انجمن نظارت مرکزی رسیدهاست و انجمن نظارت مرکزی یک شخصی را بنام جناب آقای محمد اشرفی تعیین کرده که برود به سده و رسیدگی بکند و جریان را گزارش بدهد بنده جریان گزارش آقای محمد اشرفی را فقط بعرض آقایان میرسانم توضیح هم نمیدهم خود آقایان هر چه بخواهند میتوانند از این گزارش استنباط بکنند. ریاست انجمن نظارت مرکزی انتخابات تهران محترماً تصدیع میدهد که به موجب دستور آقایان اعضاء انجمن نظارت به معیت آقای سرهنگ دانش پور روز ۲۵/۱۱/۸ یک ساعت قبل از ظهر به سده وارد پس از صرف نهار در شهرداری سده (محل انجمن نظارت) حضور به هم رسانیدم (ور در مقابل عمل انجام شده چون نماینده فرمانداری از اشخاصی دعوت کرده که طبق صورتی که مشاهده شد از ۳۶ نفر ۲۶ نفر حاضر بودهاند و نه نفر اعضاء اصلی از رئیس معاون و منشیها انتخاب و ذیل آن را امضاء کرده بودند و نه نفر اعضای علی البدل نیز تعیین مطابق اوراقی که در انجمن حاضر است پس از ساعتی سه نفر از اعضای اصلی که آن صورت را امضاء کردهاند با آقایان امینی و عنایتی حاضر و معترض و در کم و زیاد آن صحبت میکردند چون از وظیفه اینجانب و آقای سرهنگ خارج بود حرکت به شهر نمودیم نظر به اینکه بنده از اهالی سده وماربین میباشم از اظهار نظر دیگر خودداری و بقیه را به نظر هیئت انجمن نظارت انتخابات واگذار میکنم که شخص آقای رئیس و یا آقای معاون مراجعه نمایند و نتیجه را بعرض برسانند عضو انجمن نظارت انتخابات مرکزی اصفها ن اشرفی این گزارشی است که بازرسی که فرستادهاند میدهد، و در قبال هزاران شکایت و گزارش و تلگراف و استشهاد که بنده آقایان را معاف داشتم از خواندن، این نامه ایست که یک عده از همان اعضائیکه انتخاب شده بودند برای انجمن فرعی سده و یک عده از اهالی امضاء کردهاند و در پرونده انجمن نظارت مرکزی اصفهان ضبط است. | ||
+ | |||
+ | انجمن نظارت اصفهان، اینجانبان امضاء کنندگان بنا بدعوت آقای ناصر قلی صدری نماینده استانداری برای تشکیل انجمن نظار ماربین قبل از ظهر سه شنبه ۲۵/۱۱/۸ در سده (محل مقرر) حاضر و مشاهده شد: | ||
+ | : ۱- عده دعوت شدگان اکثراً برخلاف قانون و فاقد صلاحیت وشرایط مقرر در قانون انتخابات بودند به این توضیح که با در نظر گرفتن تناسب جمعیت ماربین و سده که ماربین سه برابر جمعیت، سده نفوس دارد میبایستی حداقل ۲۴ نفر از ۳۶ نفر مدعیون قراء ماربین و ۱۲ نفر از سده باشند، در صورتی که از افراد حاضر فقط ۴ نفر از ماربین و بقیه از سده و آنهم اغلب بیسواد و محکومین و متهمین به جنایت و جنحه بودند. | ||
+ | : ۲- عده حاضر ۲۰ نفر، ۶ نفر از افراد متفرقه و تماشاچیان داخل کرده و عده را ۲۶ نفر به حساب آوردهاند. | ||
+ | : ۳- آراء نوشته شده به واسطه گماشتگان علی ایران نژاد چاقو کش مشهور به افراد داده میشود آن هم با وضع تهدید آمیز | ||
+ | : ۴ - محوطه انتخابات به وسیله جمعی افراد شریر ناامن و مخوف بود با این کیفیت اخذ آراء تحمیلی شروع و بعد از قرائت اینجانبان نیز باکثریت تام و تمام جزء نه نفر انتخاب بودیم، | ||
+ | |||
+ | ولی چون که اصول اخلاقی و رعایت وجدان مانع از تسلیم شدن به آن جریان فضیحت آمیز بود، مجلس به هم خوردو صورت مجلس هم تنظیم نگردید، بدیهی است در یک چنین انجمن تحمیلی و غیر قانونی ان هم در محیط ناامن زیر تسلط گروهی چاقوکش و شریر قطعاً متضمن تضییع حقوق ملت خواهد بود، لذا بدین وسیله بطلان و خلاف قانون بودن عملیات مقدماتی را معروض و اعلام میداریم و ضمناً برای حسن جریان انتخابات آزادمواردی که رعایت آن اهمین شایان دارد به شرح زیر از نظر آن هیئت میگذرانیم. | ||
+ | : ۱- دعوت ۲۴ نفر از قراء ماربین و ۱۲ نفر از سده برای تشکیل انجمن | ||
+ | : ۲- رعایت طبقات طبق ماده ۱۴ | ||
+ | : ۳- تعیین مجلس برای تشکیل انجمن در خارج سده… | ||
+ | مقصود این است که ازاین انجمن آقای ناصر قلی صدری دعوت کرده بودند یک عده اشخاص بدسابقه تویش بودند و یک عده از اشخاص موجه و آبرومند و آن ا شخاص موجه و آبرومند بعد از اینکه انتخاب شدند همان روز آمدند و اعتراض کردند و برداشتهاند به انجمن مرکزی نوشتهاند این موضوع راو بعداً انجمن نظارت مرکزی هم یک نفر را بعنوان بازرس فرستاده آن بازرس هم گزارش را بعرض آقایان میرساند که اگر آقایان چیزی نفهمند شانسشان از بنده بیشتر است حالا دراین جادو سه تا سند هست که بنده میخواهم و مخصوصاً توجه آقایان را جلب میکنم. معمولاً آقایان میدانید یا شنیدهاید که وقتی یک رشوهای داده میشود یا گرفته میشود هیچوقت سندی داده نمیشود یعنی رد و بدل نمیشود(دکتر اعتبار- معمول نیست) … بلی معمول نیست، معمولا کتبی یا غیر کتبی از یک عمل خلاف قانونی وجود ندارد ولی در این جا معترضین به انتخابات اصفهان چون آنها هم البته اصفهانی بودند و بنده لازم نیست که اصغهانیها را خدمت آقایان معرفی بکنم، مردمان خیلی فهمیده و زرنگی هستند. چند تا سند بدست دارند منجمله یک کاغذی است بخط این آقای ناصر قلی صدری که البته آقایان ایشان را میشناسند و بنده نمیخواهم بگویم که این چه جور شخصی است؟ فقط برای اطلاع آقایان عرض میکنم نوشته: | ||
+ | * ۱- حاجی علی سی و پنج هزار ریال | ||
+ | * ۲- زمانی ۲۵ هزار ریال | ||
+ | * ۳- مخارج انتخابیه ۴۰ هزار ریال | ||
+ | * ۴- رئیس انجمن ۷ هزار ریال | ||
+ | * ۵- معملم هزار ریال، جمع ۱۱۷ هزار | ||
+ | |||
+ | رایل این بخط آقای ناصر قلی صدری است که نظیر این خط هم در این پروندهای که اعتراض بر انتخابات شدهاست وجود دارد و در پرونده انجمن مرکزی انتخابات شدهاست موجود است در پرونده وزارت کشور هم وجود دارد، هر کدام از آقایان که عرض بنده را نمیپذیرند خواهش میکنم که مراجعه بفرمایند واین خط را خود آقایان تطبیق بکنند چون خط ایشان از آن خط هائی است که تطبیق آن خیلی آسان است (اردلان- آقا این امضاء دارد؟) (یک نفر از نمایندگان- راجع به دوره چهاردهم بودهاست)… یک خط دیگری است متعلق به شخصی به اسم مصطفی خاوریان که بنده ایشان را نمیشناسم این هم تقسیم وجوهی را نوشتهاست و به طوری که اطلاع پیدا کرد این شخص عضو اداره آگاهی است و به همراهی آقای سرهنگ دانش پور بازرس انتخابات اصفهان به آنجا رفته و چند ماه در آنجا کار کردهاست توی این صفحه بالایش نوشته صورت مخارج آقای اعزاز نیک پی. قیمت تلگراف به تهران برای آقای اعزاز ۲۷۹ ریال مخارج روضه خوانی سه روزه نوزده و بیست و بیست و یک صفر ۲۱۰۰ ریال کرایه و مخارج ایاب و ذهاب بنده برای تحقیقات محلی با یک چیزهای دیگری ۲۵۲۰ ریال قیمت خرج چای و تنباکو ۱۴ ریال (مهدی ارباب – خیلی ارزان تمام کرده) ولی مقصود این است که این یک شخصی است که عضو اداره آگاهی است و با سرتیپ دانشپور رفتهاست به اصفهان حالا بنده نمیدانم به چه مناسبت برای آقای اعزاز نیک پی روضه خوانی کردهاست باز هم این یک کاغذیست به خط آقای مصطفی خاوریان است بالایش نوشتهاست، آنچه که نوشتهاست بنده این جا میخوانم دیگر توضیحی خدمت آقایان عرض نمیکنم نوشتهاست آقای سرهنگ دانش پور، ۲۵ هزار (۲۵ به عدد، هزار برقم) خاوریان ۷ هزار، صدری سه هزار، کاشف پنج هزار. رئیس شهربانی ۱۲ هزار، که قهر کردهاست (خنده حضار) (یک نفر از نمایندگان - تومان است یا ریال) تومان است یا ریال است یا صلوات است شاید صلوات باشد چون روضه خوانی کردهاست ولی رئیس شهربانی هم هست که نوشتهاست رئیس شهربانی ۱۲ هزار که قهر کردهاست انجمن نظارت ۱۸ هزار که سه هزار آن را عقدائی دریافت داشته ناصر قلی خان ۶ هزار تومان این عین چیزهائی است که نوشته شدهاست البته اینها را بعداً به مجکمه رجوع میکنم که اعلام جرم میکنم، در محکمه رسیدگی خواهد شد به این خطها که صحت دارد یا خیر؟ (فولادوند- اینها را کی تقدیم کردهاست) اینها را با این پرونده آقای دولت آبادی که یکی از معترضین انتخابات اصفهان است این مدارک را ایشان آوردهاست وقتی که در شعبه رسیدگی میشد تمام این پروند ه و مدارک آن را جمع آوری کرده بود راجع به انتخابات اصفهان است آوردند برای شعبه یک و تسلیم کردند(فرامرزی شما چکار دارید آقای کی آورده؟) (فولادوند- میخواهمی قضاوت کنیم) ولی از همه جالب توجه تر صورت مجلسی است که نظار سده نوشتهاند برای ارسال به حضور استاندار اصفهان و این صورت مجلس را اقای ناصر قلی صدری قلم بردهاست توی آن آقایان هر کدام میخواهند ببینند ملاحظه بفرمایند(یک نفر از نمایندگان- صورت مجلس چیست آقا) صورت مجلس راجع به اعتراضات است میخواهید بخوانم. جناب آقای استاندار معظم استان دهم، با کمال توفیر و احترام امضاء کنندگان زیر هیئت انجمن نظارت انتخابات حوزه فرعی سده و ماربین باتقدیم رونوشت اعتراض نامه سر تا پا توهین و خالی از حقیقت جمعی ماجراجو و رونوشت نامه خصوصی غیر قانونی که به خط و امضای آقای حاج سید علی عنایتی است خاطر مبارک را مستحضر از بدو شروع بعملیات انتخابات اینجانبان طبق مقررات با کمال بیطرفی امورات محوله به خود را انجام دادن که دفاتر و اوراق مربوطه کاملاً حاکی است وباضافه در مواقع مقرره جناب آقای فرماندار اصفهان و بازرسین به انتخابات غوررسی و رسیدگی فرمودهاند که حوزه انتخابیه سده و ماربین در کمال مراقبت و حسن نیت عملی شده با رضایت مندی کلیه اهالی ولی متأسفانه برای این که عدهای معلوم الهویه که سوابق سوء و عملیات برخلاف رویه قانونی آنان بر تمام اولیای امور و اهالی محل کالشمس فی وسط السماء واضح و روشن است از قبیل آقایان حاج سید علی آقا عنایتی و حاج محمد حسن خان امینی، حاج عبدالله خان امینی و علی مهرابی وغیر هم مشارالیهم به وسیله دسیسه و تشبثات غیر واقع اسباب دست آقای دولت آبادی شدهاند و روی اصل عملیات غیر منتظره و شهرتهای خالی از حقیقت موجبات هتک شرافت و از میان بردن حیثیت اینجانبان را فراهم نموده مقرر فرمایند مطابق قانون مجازات عمومی بعنوان مفتری مورد تعقیب و احقاق حق اینجانبان به مرحمت جناب آقای استاندار بشود که آسوده خاطر اشتغال به دعاگوئی و انجام وظیفه باشیم این را اعضاء باقیمانده انجمن نظارت فرعی سده مینویسند پیرو شکایتی که آن اعضائی که انتخاب شده بودند در انجمن و استعفاء داده بودند کردند به اصفهان اینها برداشتهاند این را نوشتند و تقاضای تعقیب آنها را کردهاند یعنی به قول جناب آقای فرامرزی که بدهکار را وقتی رو میدهی طلبکار میشود یک انجمن نظارتی تشکیل شدهاست در سده و ماربین و به دستیاری آن ناصر قلی صدری که خطش خوانده شد اینها آمدهاند یک عده اشخاصی که معروف به دزدی و گذشته از معروفیت به دزدی سابقه جنائی داشتندو گذشته از آن چند نفرشان بیسواد بودند اینها را دعوت کردند ضمناً برای اینکه یک سر و صورتی به این انجمن بدهند آمدند چند نفر آدم معنون هم در آنجا گذاشتند و به ترتیبی که رأی داده شدهاست، حالا به چه ترتیبی رأی گرفتهاند ۶ نفر که از خارج آوردهاند، برای ما مهم نیست این عده رأی گرفتهاند به اسم انجمن نظارت فرعی سده و ماربین، وقتی که اینها انتخاب شدند آمدند بیرون، چهار نفر ازاینها که دوتاشان حاجی هستند یکیشان خان است و از اسمشان معلوم است استعفا دادهاند گفتند ما نیستیم بعد به اصفهان هم نوشتند این آقایان که این انجمن برخلاف مقررات تشکیل شدهاست و به این جهت ما استعفا دادیم انجمن نظارت مرکزی اصفهان یک نفر را فرستاده برای بازرسی و یک گزارش بی سر و تهی داده و آن باقیمانده اعضای انجمن که دو نفرشان سابقه محکومیت داشتند و سابقه حبس دارندیکیشان هم بیسواد است، بر علیه آنها اقامه دعوی که نکرند ولی شکایت کردند که اینها به ما اهانت کردهاند(فولادوند- آقای دکتر دلیلی هست نسبت به سابقه جزائیشان؟) شهادت مردم است بعلاوه هیچ مانعی ندارد چون آن رضای ایران نژاد در مشهد زندانی بودهاست و یکی دیگر در تهران و در اصفهان هر دو تا، سابقه دزدی هم داشتهاست سابقه سیاسی نداشته حالا بنده خیلی چیزها را میگذرم وبعرض آقایان نمیرسانم برای اینکه میخواهم آقایان خسته نشده باشند. | ||
+ | |||
+ | یک نامهای است ازآقای ناصر قلی صدری خطاب به جناب آقای اعزاز نیک پی قبلا یک سابقهای خدمتتان میدهم، توی این پروندهها که بنده میخواندم یک جا رسیدیم به اسم یک شخص به اسم مرتضی حیدری که اولین نامهای که اسمی از این هست نامهای سات که از سده مینویسد به بجناب آقای امینی که در آنوقت استاندار اصفهان بودند که اینجانب مخبر چند تا روزنامه هستم و خواهش میکنم دستور بفرمائید که انجمن نظارت سده و ماربین و آقای ناصر قلی صدری اخبار انتخاباتی را به من بدهند برای روزنامهها بفرستم، البته این یک چیز بی تأثیری است ایشان هم مراجعه فرمودهاند به انجمن نظارت مرکزی اصفهان بعد ازآن هم دیگر اثری از این شخص دیده نمیشود بعداً در جریان این شکایتهاو چیزهائی که میرسد چندین بار، مواجه با اسم این آقای مرتضی حیدری میشویم و معلوم میشود که آدم خیلی فعال و زیرکی است. | ||
+ | بعد انتخابات اصفهان تمام میشود در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۲۶ یعنی چند ماه پیش آقای ناصر قلی صدری یک عریضه خدمت جناب آقای اعزاز نیک پی عرض میکند، تصدقت شوم پس ازتقدیم ارادت قلبی و مراتب صمیمیت خاطر محترم را مصدع است آقای مرتضی حیدری که از جوانان تحصیل کرده و روشنفکر اوشان شده به شمار میآیند و در موقع توقف بنده رد سده و ماربین نهایت جدیت و فعالیت را در پیشرفت مرام دمکراتی نموده و برای نیل به هدف نهایت از خود گذشتگی را ابراز داشته که در حقیقت عملیات عمده بعهده شان محول و کلیه تلگرافات مطبوعات تبلیغاتی به قلم ایشان مخابره و منتشر میگردید که عموم متصدیان مربوطه را از حسن نظر و زحماتی که محتمل میشدند شرمنده و تصور میرفت که حزب مترقی دمکرات خدمتشان را منظور ودر مقابل پاداش شایان درباره شان مبذول خواهد داشت متأسفانه برخلاف انتظار مخالفین حزبی شان فرصت را غنیمت شمرده و باعث شدهاند از شغل رسمی که داشته و به سمت انبار داری دخانیات سده برقرار بودهاند برکنار شهاند و اقدامی که مستلزم اعاده شغلشان باشد معمول نشدهاست بدین وسیله حضور محتر معرفی و استدعا مند است که مقرر فرمایند در یکی ازوزارت خانهها شغلی که متناسب با شأنشان باشدبه ایشان محول کنند زیرا رعایت این قبیل افراد فعال و جدی واصفهانی برعهده وکیل معظم و کاردان بینظیر اصفهان و سدهاست که مرحمت معمول درباره اش مبذول دارند ارادتمند ناصر قلی صدری عین نامه اش اینجاست اینها رونوشت نیست اینها عین نامهاست بعد از این یک نامهای است با مارک وزات پست و تلگراف به تاریخ ۳۲۶/۲/۲۹ خواهش میکنم دقت بفرمائید بشماره ۴۴۰/۱۰ اداره دفتر وزارتی خطاب به اداره کل دخانیات به این مضون آقای مرتضی حیدری کارمند سابق دخانیات اصفهان تقاضا دارد مجدداً به خدمت پذیرفته شود خواهشمند است مقرر فرمایند به وضعیت نامبرده رسیدگی و اقدام لازم به عمل آورند. وزیر پست و تلگراف و تلفن اعزاز نیک پی این عین نامهاست.(فولادوند- جهات ارتباطش را هم بفرمائید) | ||
+ | |||
+ | الان عرض میکنم جهات ارتباظش را حالا رسیدیم به جهات ارتباطش، اول خواستم شرحش را معرفی کنم پس به طوری که آقایان محترم ملاحظه فرمودند این یک شخصی بوده طرف توجه و زحمت هم کشیده مورد توجه هم واقع شده نامه توصیهای هم از اصفهان برایش به تهران فرستادهاند و یک نامه توصیهای هم از وزارت پست و تلگراف به اداره دخانیات نوشتهاند حالا همین شخص تلگرافی میکند به آقای دولت آبادی که این اوراق را در اختیار شعبه گذاشتهاند به این مضمون: جناب آقای دولت آبادی بدین وسیله آمادگی خود را برای انجم هر گونه امری اعلام وموفقیت آن حضرت را امیدوارم و این شخص که این قدر وارد رموز انتخابات بوده طرف توجه بوده برایش قدردانی کردهاند. توصیه کردهاند که به او کار بدهند یک اعلامیهای در سه صفحه راجع به سوء جریان انتخابات سده نوشتهاست که اگر آقایان لازم میدانند بخوانم (سزاوار- چه اثری دارد حرفهایش) حرفهایش یک اثر دارد که این وارد بوده و مورد توجه هم بوده و جدیت هم کرده در آنجا، حالا چطور شده که برگشته من نمیدانم ولی موردتوجه بوده (اردلان- امثال این اشخاص خیلی هستند) (بعضی از نمایندگان- نخوانید آقا) خلاصه آنچه که اینجا نوشته شدهاست همان عرایضی است که بنده راجع به انتخاب انجمن نظار کردم وراجع به آن قسمت آراء چیز تازهای تا آنجا که بعرض آقایان رساندم ندارم ولی یک مدرک خیلی جالب توجهی است برای اینکه این یک شخصی بوده که در آن موقع جزء پادوهای آقای اعزاز بوده و بعد هم او بخط خودش برداشته آنجا شهادت داده ولی موضوعهایش همان موضوعهائی است که بنده اینجا بعرض آقایان رساندم. اینها یک سلسله اسناد و مدارکی است که وقتی اینها سه هزار رأی شبانه اضافه صادر کردند به صندوق اولاً از یک عده زیادی استشهاد شدهاست و امضا کردهاند که دیروز ۲۷۰۰ تا بوده امروز ۵۷۰۰ تا شده و رونوشت اعلام جرمی است که شده و تأمین دلیلی که خواستهاند از دادگاه. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بیاناتتان زیاد است آقای دکتر بقائی؟ | ||
+ | |||
+ | دکتر بقائی- تقریباً یک ساعتی طول دارد. | ||
+ | |||
+ | ملک مدنی- اجازه بفرمائید جلسه را ختم کنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- به هر حال پیشنهادی رسیدهاست قرائت میشود آقایانی که مخالفند رأی نخواهند داد. (پیشنهاد ختم جلسه به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | :جناب آقای رئیس پیشنهاد میکنم که جلسه ختم شود (حاذقی- مخالفم.) زیرا نطق آقای دکتر بقائی طولانی و در این جلسه خاتمه نمییابد- کشاورز صدر. | ||
+ | |||
+ | فولادوند- مخالفم. | ||
+ | |||
+ | کشاورز صدر- اجازه بفرمائید ۴ ساعت است تقریباً که ما در مجلس حاضر شدهایم (حاذقی- چهار ساعت نیست از ساعت ۶ تقریباً آمدهایم در اینجا و هنوز ساعت ۸ نشده) ۴ ساعت است که ما در مجلس حاضر شدهایم و الان بیش از یک ساعت و سه ربع و نزدیک ۲ ساعت است که آقای دکتر صحبت میکند و اظهارات ایشان مفصل است و اگر دراین جلسه ولو تا ۴ ساعت دیگر هم طول بکشد و خاتمه پیدا کند بنده استرداد میکنم ولی حقیقت قضیه این است که در این جلسه خاتمه پیدا نمیکند ایشان خسته شدهاند، آقایان هم مدتی است نشستهاند اینجا و تنفس هم اگر داده بشود دیگر برنمیگردند این است که بنده پیشنهاد کردم جلسه ختم بشود و عده هم برای رأی کافی نیست. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بالاخره پیشنهادتان را استرداد کردید؟ | ||
+ | |||
+ | کشاورز صدر- خیر قربان، رأی بگیرید بنده مسترد نمیکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای حاذقی. | ||
+ | |||
+ | حاذقی- آقایان توجه بفرمائید قسمت مهم فرمایش آقای دکتر بقائی ناشی از این است که مجلس شورای ملی طوری عمل کرده که افکار عمومی اظهار رضایت به او ندارد. بعقیده من تمام آقایان که اینجا تشریف دارند با یک اختلافات کوچکی همه از سر و ته یک کرباس هستیم یک اختلاف کوچکی هست اجازه بفرمائید عرض کنم مجلس شورای ملی باید با عمل مثبت دردهای این مملکت را دوا کند ۶ ماه از عمر مجلس گذشتهاست و نگذاشتهاند کاری برای مملکت بکند من مخالفم با ختم مجلس تا فرمایش ایشان تمام بشود و رأی بگیریم برویم سر یک کار اصولی. | ||
+ | |||
+ | فرامرزی- پنجاه سال گرسنگی خوردم چطور سر و ته یک کرباسم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست. | ||
+ | |||
+ | دکتر بقائی- بنده با تنفس موافقم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- تنفس بشود دیگر برنمیگردند حالا بیاناتتان را ادامه بدهید و آقایان تا ساعت هشت بنشینند آنوقت تنفس میدهم. | ||
+ | |||
+ | اردلان- چرا تا ساعت ۹ نمینشینند (همه چرا تا ساعت ۹ نمینشینند (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس) | ||
+ | |||
+ | رئیس- این چه وضعی است چرا نمینشینید اینجا مجلس است حمام زنانه که نیست چند مرتبه باید زنگ زد و گفت (صحیح است) بفرمائید آقای دکتر بقائی. دکتر بقائی- البته اگر بنده بخواهم جریان تمام حوزههای فرعی را خدمت آقایان عرض کنم چندین جلسه طول خواهد کشید ولی آنچه که تا حالا عرض کردم یک نمونهای است از خروار و کم و بیش در تمام حوزههای فرعی نظیر این وقایع پیدا شده یعنی فرض بفرمائید در یک نقطه انجمن رأی دادهاست که آراء خوانده بشود و بخشدار گفتهاست که نباید خوانده بشود و بعد از انجمن مرکزی استعلام کرده آنها هم گفتهاند نخیر بفرستید انجمن مرکزی و طبق قانون آقایان میدانند که فاصله بین اخذ آراء و استخراج آراء بیش از ۲۴ ساعت نباید باشد این فاصله در بعضی نقاط از ۲۵ روز هم بیشتر تجاوز کرده و در هیچ جا به طور خلاصه این موضوع که طبق قانون مسئول صحت و حسن جریان انتخابات هر حوزهای انجمن نظارت آن حوزهاست این ماده از قانون مراعات نشده و هر جا بخشدار یک میلی داشته آن میلش عملی شده یا نماینده فرمانداری یا نماینده انجمن مرکزی و اشتباه و نظایر آنچه که تا حالا حضور آقایان عرض کردم در این پرونده ما فراوان است و من دیگر خودم را مستغنی میدانم که بعرض آقایان برسانم و اطمینان دارم که آقایان این قدر به بنده اطمینان دارند و عرایض بنده را تصدیق میفرمایند بعد میرسیم به یک موضوع مهم دیگری که آن صلاحیت آقای اعزاز نیک پی است در این قسمت صلاحیت آقایان مطمئن باشند راجع به صلاحیت شخصی و سابقه شخصی ایشان هیچ صحبتی نخواهم کردو فقط از لحاظ قانون و از لحاظ قانون انتخابات صحبت میکنم آقای اعزاز نیک پی به طوری که همه آقایان میدانند دو سمت در کابینه جناب اشرف آقای قوام السلطنه داشتند یکی وزیر پست و تلگراف بودند و یکی معاون نخست وزیر وقتی که اعلان انتخابات اصفهان داده میشد ایشان از سمت معاون نخست وزیری استعفا دادند ولی از سمت وزارت پست و تلگراف استعفا ندادند برای اینکه در روزنامههای وقت موضوع استعفی ایشان از وزارت پست و تلگراف نوشته شد ولی استعفای از معاونت نخست وزیریشان نوشته نشد(اعزاز نیک پی- این طور نبود) حالا میرسیم و ایشان به این موضوع اصلاً توجهی نداشتند برای اینکه اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد در آنموقع یک گفتگو هائی بود برای اینکه نخست وزیر میتواند انتخاب شود و بالطبع وقتی که نخست وزیر بتواند انتخاب شود معاون نخست وزیرهم میتواند انتخاب بشود به این جهت به این موضوع در آن موقع توجهی نکردند و بعداً که دیدند این موضوع اسباب اشکال عمدهای برایشان شد برایشان آمدند و یک ابلاغی من نمیدانم کی درست کرد؟ نمیگویم کی درست کرد ولی درست کردند و ابلاغ کردند که ایشان دیگر معاون نخست وزیر نیستند و منشی مخصوص جناب اشرف آقای قوام السلطنه هستند اولاً من میخواهم توجه بدهم آقایان محترم را به این قسمت از قانون که انتخاب وزراء و معاونین آنها و رؤسا و معاونین ادارات در حوزه مأموریت خودشان و وزراء و معاونین را در تمام کشور منع کرده فسلفه این موضوع چیست؟ البته احتیاج به گفتن نیست که منع قانونی برای این است که کسی که در یک ناحیهای رئیس یا معاون اداره باشد یا در یک کشوری وزیر یا معاون باشد دارای یک نفوذ و قدرتی است که میتواند خدای ناکرده از این نفوذ و قدرتش سوء استفاده بکند و مقام وکالت را جرأت نمیکنم بگویم ولی باز میگویم غصب بکند پس این منع قانونی در این کلمه نیست یعین کلمه وزیر با کلمه معاون دارای یک خاصیت سرآمیزی نیست که همینکه به یک شخص اطلاق شد این شخص محروم باشد از انتخاب شدن بلکه مقصود این است که آن قدرتی که این شخص میتواند در دست داشته باشد و ازآن قدرتش احیاناً سوء استفاده بکند برای این قانون منع کرده که وزراء و معاونین آنها حق انتخاب شدند در تمام مملکت ندارند حالا ملاحظه بفرمائید از یک طرف ما میبینیم آقای اعزاز نیک پی در موقع انتخابات که وزیر پست و تلگراف بودند از وزارت پست و تلگراف استعفا دادند ولی به طوری که شاید اکثریت آقایان میدانند عملاً ایشان باز وزیر پست و تلگراف بودند اسماً و توی روزنامهها از وزارت پست و تلگراف استعفا داده بودند ولی ایشان نفوذشان را در وزارت پست و تلگراف داشتند و از معاونت بدواً استعفا ندادند و تا وقتی که این موضوع در شعبه مطرح شد ایشان به فکر استعفای از معاونت هم نبودند به این دلیل که عرض کردم چون فکر میکردند نخست وزیر و معاونش میتوانند انتخاب شوند و حتی یکی از همکاران محترم ما که اسمشان را نمیبرم یک روز فرمودند که من در همان موقعی که انتخابات جریان داشت به ایشان تعرض کردم که شما چرا این کار را میکنید دیدم ایشان میگویند اهمیتی ندارد یعنی باقی ماندن در مقام معاونت نخست وزیر و البته بنده جواب بر جواب ایشان را هم قبلاً عرض میکنم که انشاءالله احتیاجی به ماده ۱۰۹ نداشته باشم یک مدارکی ارائه میدهند که طبق آن مدارک از معاونت نخست وزیری برکنار شدند و منشی مخصوص نخست وزیر هستند من این را هم قبول میکنم که جنابعالی منشی مخصوص نخست وزیر باشید اما میخواهم بدانم که معاون نخست وزیر با معاون یک وزیر صرف کلمه مانع از انتخابش نمیشود و منظور آن نفوذی است که شخص میتوان اعمال کند و آن سوء استفادهای است که ازمقام میتواندبکند و آن جنبه وحشت و تنفری است که مردم نسبت به او میتوانند داشته باشند و بادمجان دور قاب چینی کنند ما وقتی که با پروندها مراجعه بکنیم میبینیم که ایشان را اصفهانیها عملاً معاون نخست وزیر میشناختند چنانچه از پرونده وزارت کشور بنده یک چیزی حضور آقایان ارائه میدهم. | ||
+ | |||
+ | سید هاشم وکیل- فرمایشتان را همین طوری قبول میکنیم. | ||
− | + | == - تعطیل جلسه بعنوان تنفس == | |
− | == - == | + | رئیس- چون در خارج عده برای اخذ رأی کافی نیست و اگر به مذاکرات ادامه بدهیم هم موفق به اخذ رأی نمیشویم و تنفس داده میشود بقیه مذاکرات روز یک شنبه ۴ بعد از ظهر. (هشت ساعت بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل شد) |
− | |||
− | |||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم - ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ امرداد ۱۳۲۸]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۱۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
سال سوم - شماره ۸۳۳
مدیر سید محمد هاشمی
۲شنبه ۷ دی ماه ۱۳۲۶
دوره پانزدهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۱۵۲۷
مذاکرات مجلس شورای ملی
بقیه جلسه ۳۴
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۵شنبه سوم دی ۱۳۲۶ نشست ۳۴
فهرست مطالب:
- ۱ - تصویب ۹ فقره مرخصی
- ۲ - طرح یک فقره اعتبارنامه
- ۳ - تعطیل جلسه بعنوان تنفس
- تصویب ۹ فقره مرخصی
رئیس- جلسه پیش بعنوان تنفس تعطیل شد صورت جلسه نیست و مرخصی آقای بهادری مطرح میشود که قرار شد رأی گرفته شود حالا کارهای امشب اعتبار نامهها و مرخصیها است و بعد هم اگر مجال شد انتخاب یک کارپرداز. (گزارش مرخصی آقای بهادری را به شرح زیر آقای فولادوند منشی قرائت کردند) آقای بهادری برای انجام امور محلی حوزه انتخاباتی خود درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ بیست و چهارم آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن به عرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای بهادری موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای بهار به شرح زیر قرائت گردید) جناب آقای بهار به واسطه کسالت مزاج و لزوم استراحت به موجب گواهی پزشک معالج درخواست سه ماه مرخصی از تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۲۶ نمودهاند و مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینکه گزارش آن بعرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای بهار موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای صدرزاده به شرح زیر قرائت گردید) آقای صدر زاده برای انجام امور محلی درخواست ۱۵ روز مرخصی از تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۲۶ نمودهاند و کمیسیون عرایض ومرخصی با این درخواست موافقت نموده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایان موافقین با مرخصی آقای صدر زاده قیام کنند(اکثربرخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای عباس اسلامی به شرح زیر قرائت گردید) آقای اسلامی برای رسیدگی به امور محلی درخواست ۱۵ روز مرخصی از تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۲۶ نمودهاند مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای اسلامی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای گنابادی به شرح زیر قرائت گردید) آقای گنابادی به واسطه امتداد کسالت یک ماه و هفده روز از تاریخ ۱۹ مهر ماه ۱۳۲۶ به موجب گواهی پزشک معالج از حضور در مجلس معذور بودهاند و درخواست تصویب آن را نمودهاند کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن را تقدیم مینماید.
رئیس- آقایانی که موافقند با مرخصی آقای گنابادی قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای پالیزی به شرح زیر قرائت گردید) آقای پالیزی به واسطه دوام کسالت از تاریخ + سی و یکم شهریور ۱۳۲۶ به موجب گواهی پزشک معالج تا نهم مهر ماه معالجه ایشان دوام داشته و اینک درخواست ده روز تمدید مرخصی سابق خود را نموده کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن را تقدیم مینماید.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای پالیزی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای ناصرالدین ناصری به شرح زیر قرائت گردید) آقای ناصرالدین ناصری برای رسیدگی به امور شخصی درخواست ۲۴ روز مرخصی از تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۲۶ نموده و ضمناً مقرری این مدت را به شیر و خورشید سرخ تبریز اختصاص دادهاند که به وسیله کارپردازی مجلس شورای ملی به مؤسسه نامبرده پرداخته شود کمیسیون عرایض ومرخصی با این درخواست موافقت نموده اینک گزارش آن تقدیم میشود.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای ناصری موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای ساعد به شرح زیر قرائت گردید) جناب آقای ساعد برای معالجه خانم خودشان لازم شدهاست به خارج از کشور مسافرت کنند درخواست یک ماه مرخصی از تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۲۶ نمودهاند کمیسیون عرایض ومرخصی با درخواست ایشان موافقت نموده اینک گزارش آن بعرض میرسد.
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای ساعد موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. (گزارش مرخصی آقای کامل ماکوئی به شرح زیر قرائت گردید) آقای کامل ماکوئی برای انجام امور محلی درخواست چهل روز مرخصی از تاریخ ۲۰ مهر ماه ۲۶ نمودهاند مورد موافقت کمیسیون عرایض ومرخصی واقع شده اینک گزارش آن بعرض میرسد.
- طرح یک فقره اعتبارنامه
۲- طرح یک فقره اعتبارنامه
رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای کامل ماکوئی موافقند قیام کنند(اکثر برخاستند) تصویب شد. انتخابات اصفهان مطرح است راجع به آقای اعزاز نیک پی، آقای مکی و آقای دکتر بقائی مخالفند آقای دکتر بقائی بفرمائید.
دکتر بقائی- هر چند جریان اخیری که راجع به تصویب دو سه اعتبار نامه در مجلس پیش آمد و بی اعتنائی که در این مورد به افکار عمومی شد مرا برآن میداشت که از اعتراض نسبت به اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی چشم بپوشم اما چون عقیده دارم کسانی که بعنف حق ملی مردم را غصب کرده و میکنند بزرگترین ظلم و بیدادگری را به جامعه روا میدارند و در کیش ما اعانت به ظالم و ظلم شمرده میشود و اعانت من و امثال من به این قبیل بیدادگران اجتماعی سکوت ما است در قبال ظلم و بیدادگری آنها روا ندیدم و دور از انصاف دانستم که در این مورد سکوت کنم و بندای وجدان خود پاسخ دهم و وظیفة ملی و اخلاقی خود را با دا نرسانم و به هر تقدیر بهتر دیدم در مورد اعتبار نامه آقای نیک پی اعتراضات خود را بسمع آقایان نمایندگان محترم برسانم و داوری را در این باب به وجدان پاک آقایان واگذار کنم زیرا شک ندارم که با این همه افتراق و تشتت که هست، آنجا که پای حق و حقیقت در میان باشد این اختلافات و پراکندگیها باتحاد و یکانگی تبدیل میشود.
امروز به نام حفظ مصالح ملتی که لااقل نام آن بر مجلسی که ما در آن گرد آمدهایم نهاده شدهاست از آقایان نمایندگان محترم درخواست میکنم اندکی به وظیفه خطیر خود متوجه شوند و کارهای بزرگ را کوچک نپندارند و کاری نکنند که بیشتر از این احساسات عمومی به مجلس شورای ملی بی اعتنا شود. نماینده محترم آقای فرامرزی در یکی از مقالات کیهان چنانکه روش ایشان است بسیار خوب این مطلب را تعبیر و توجیه کردهاند (فرامرزی- متشکرم) مجلس هیچ قوهای جز افکار عمومی ندارد تنها این قوهاست که ممکن ا ست مجلس را برای ما نگاهدارد چنانکه همین قوه مجلس شورای ملی را به وجود آوردهاست افکار عمومی هم تا وقتی با مجلس همراهاست که مجلس سرسازگاری با آن داشته باشد اگر ما اینجا بنشینیم و آنچه خود میاندیشیم بدون در نظر داشتن جوانب کار به موقع اجرا بگذاریم و ابداً ارزشی برای افکار عمومی قائل نشویم وکار به جائی بکشد که گروهی از مردم انتخاب ما را با بی اعتنائی و گروهی با استهزا تلقی کنند و گروهی دیگر نومیدوار چشم از این دستگاه ملی بپوشند نباید انتظار پشتیبانی و کمک از افکار عمومی داشته باشیم این حسابی است بسیار ساده که مجلس در هر حال باید احساسات و افکار مردم را با خود همراه سازد و چون معمولاً شعور اجتماعی به خطا نمیرود شأن مجلس و احترام و عظمت مقام مجلس در آن است که همواره در تصمیمات و نحوه عمل خود تکیه به افکار عمومی داشته باشد و به داوری ملت سر احترام فرود آورد و نتیجه این داوری را تنقید و تسجیل کند اگر کار مجلس به جائی بکشد که محکومین افکار عمومی را بپذیرد و علیرغم قضات این محکمه عالی در آغوش خود جای دهد و بر مسند نمایندگی ملت بنشاند نباید توقع داشته باشیم که مردم به دیده احترام به او بنگرند و تصمیمات او را با حسن قبول تلقی کنند و به قدم اطاعت و رضا و رغبت پیش بروند واگر خدای نکرده روز رخنهای بر این اساس ملی وارد شود با کمال قدرت و ثبات عزم اراده از آن دفاع نمایند. آقایان نمایندگان محترم از شما انصاف میخواهم ووجدان شما را به داوری میخواهم در این پنج ماه و چند روز که هر روز فاصلة بین ملت و مجلس را بعمد زیادتر کردیم و ملت را از مجلس رمیده تر و گریزان تر ساختیم.
حاذقی- این طور نیست چرا این کار را میکنید. عوام فریبی تا چه اندازه آقایان.
حائری زاده- صحیح است.
رئیس- ساکت باشید آقایان نظم جلسه را رعایت کنید.
دکتر بقائی- من در اینجا خداوند را به شهادت میطلبم و کفی بالله شهیدا که از آنچه که میگویم هرگز قصد تظاهر و خودنمائی ندارم اما چون در بین طبقات مختلف زندگانی و با گروه بیشماری از مردم روشنفکر و فهمیده این کشور که تنها امید آتیه ما هستند افتخار معاشرت دارم آقایان میبینم که این سهل انگاریها چگونه در اذهان و افکار ایشان سوء اثر بخشیه و همه را بدبین و ناامید کردهاست به طور خلاصه بگویم همه افراد مؤثر این مملکت پیش خود فکر میکنند که امروز از چشم نزدیک بین اولیای امور آنچه ارزش دارد همان رسیدن به مقام و جمع ثروت است و بس حال این مقام و ثروت را از هر طریقی بدست آورد و به هر ترتیب کسب شود فرق نمیکند زیرا آنچه در نظر گرفته میشود همان غایت و نتیجهاست نه مقدمات و وسیله بی پرده بگویم موازین اخلاقی امورز در کشور ما از اعتبار افتاده و عملاً موقع و مقام خود را از دست دادهاست (صحیح است) دیگر این قبیل قیود سد راه ترقی و پیشرفت مادی شمرده میشود و باید به هر وسیله هست از میان برداشته شود آقایان نمایندگان محترم، مردم از مجلس ۱۵ انتظار داشتند که خطاهای گذشته را جبران و ترمیم کنند و اندکی بیشتر به حقایق امور توجه داشته باشند این ما بودیم که امیدها را بناامیدی و یأس مبدل کردیم و با عمل و رفتار خود نشان دادیم که گمان ما به خطا بود و این ما هستیم که میخواهیم این دستگاه فاسد را که سالها با نیروئی عظیم به یک جهت چرخیدهاست به جهت مخالف برگردانیم یک انقلاب اخلاقی بزرگ لازم است و قدر مسلم این است که ما قادر نیستیم منشاء و مبدأ این انقلاب باشیم. آقایان نمایندگان محترم، در قبال این بی اعتنائی به موازین اخلاقی که امروز در طبقات مختلف کشور ما به شدت نفوذ کرده روز بروز قوی تر و ریشه دارتر میشود چه چارهای میاندیشید؟ گمان نمیکنید که یان رشته باریک که امروز به موئی بسته ست اگر از هم بگسلد خطرات عظیمی دربرخواهد داشت که به آسانی نمیتوان تدارک نمود، دردسر ندهم همین موضوع اعتبار نامهها ملاحظه کنید تا چه اندازه موجب بی اعتباری مجلس شدهاست نمایندهای برمیخیزد و به صلاحیت یا جریان انتخابات نماینده دیگر اعتراض میکند دلائلی که در صحت آن نمیتوان تردید کرد میآورد شخص دیگری که باید هنر خود را در فصاحت وزبان آوری در راه حق و حقیقت بکار برد و نشان بدهد برمیخیزد و آسمان و ریسمان را به هم میبافد و میکوشد تا باطلی را در معرض حق بنشاند و در مقابل دلیل وبرهان با سفسطه و مغالطه وجدل قیام کند و سرانجام مجلس بدون توجه دلائل و در اثر خصوصیاتی دیگر که همه ما میدانیم و هم مردم در خارج بهتر از ما میدانند اعتبار نامه چنین شخصی را بایک قیام و قعود تصویب میکنند غافل از اینکه در مقابل این بی اعتنائی به حق چه عواقب وخیمی ممکن ا ست باربیاید که کمترین آن ناامیدی و سلب اعتبار عموم از این مرکز مقدس ملی باشد شخصاً با تجربهای که در این جریان چند ماهه بدست آوردهام از طرفداران جدی این عقیده هستم که باید موضوع اعتبار نامهها به کلی از مجلس شورای ملی مجزا و منتزع شود(صحیح است) و پیش ازآنکه مجلس شورای ملی افتتاح گردد مراجع قضائی صلاحیت دار و طرف اطمینانی به این کار رسیدگی کند (صحیح است) و آنها که طبق قوانین صلاحیتشان برای نمایندگی مشکوک یا نحوه انتخاباتشان مخدوش است قبل از اینکه باین ساحت مقدس ملی وارد گردند و یا آن را بدنام کنند رانده شوند(صحیح است) و برای رسیدن به این مقصود تا آنجا که توانائی دارم خواهم کوشید و اطمینان دارم که انجام یافتن این امر مهم کاملاً به صلاح اکثریت شایسته و نمایندگان حقیقی است و رجاء واثق دارم که در این راه اکثر نمایندگان محترم مساعدت و یاری خواهند کرد که انشاءالله از مجلس پانزدهم این یادگار باقی خواهد ماند (یک نفر از نمایندگان- نخواهد ماند) در مورد اعتبار نامه آقای اعزاز نیک پی من ایشان را یکی از مرودین افکار عمومی میدانم هم به صلاحیت ایشان اعتراض دارم و هم به طرز انتخابشان اینکه میگویم ایشان را افکار عمومی محکوم کردهاست مستند به دلیل است میل دارم در اینجا عین مطالبی را که قبل از استعفای از حزب دمکرات به جناب اشرف آقای قوام السلطنه عرض کردم تکرار کنم چنانکه آقایان محترم رفقای سابق حزبی میدانند و دیگران نیز کمابیش اطلاع یافتهاند بنده از کسانی بودم که همیشه میگفتم ساحت حزب باید از عناصر مشکوک و مردود صافی و منزه گردد (آشتیانی زاده- چرا شاهنده را بیرون نمیکنند) و کسانی که در خارج وزن و اعتباری ندارند و به بدی معروفند باید رانده شوند تا بتوانند در پناه و سنگر حزب قوی تر و آزاد تر مقاصد پست خود را انجام دهند و در این راه بسیار پافشاری کردم و چون نتیجه نداد با کمال تأسف از حزب استعفاء دادم در یکی از ملاقاتها همین موضوع را به جناب اشرف آقای قوام السلطنه تذکر دادم فرمودند دلیل فساد و تباهی این عده که از آنان نام میبرید چیست؟ عرض کردم که قوی ترین دلیل آن است که افکار عمومی آنان را مطرود داشته و به بدی شناختهاست و برای ایشان مثالی آوردم که بی مناسبت نیست در اینجا تکرار کنم گفتم آقای صادقی یکی از صمیمی ترین دوستان و نزدیکان شما هستند و دوبار به منصب وزارت رسیدهاند ولی شنیده نشدهاست که از ایشان کسی به بدی نام ببرد(صحیح است) و یا نسبتی ناروا به ایشان بدهد (صحیح است) اما درباره فلان و تا چیزی که نباشد مردم چیزها نگویند پس صرفاً نزدیکی به قدرت و کسب مقام که شخص را محسود دیگران میسازد در جامعه موجب زشت نامی اشخاص نیست بلکه علت دیگری نیز دارد که شعور اجتماعی و افکار عمومی آن را زود تشخیص میدهد و محال است در پیشگاه داوری ملت باطل در معرض حق وحق در مسند باطل بنشیند نمیگویم این سخن من تا چقدر در ایشان تأثیر کرد و نیز نمیدانم تا چه اندازه در آقایان نمایندگان محترم تأثیر میکند به هر چه هست آقای اعزاز نیک پی از کسانی هستند که از بوته داوری اجتماعی صاف و بیغش بیرون نیامدهاند و این سنگ محک زرایشان را قلب و سیمشان را ناسره تشخیص داده و امروز من وظیفه دارم نتیجه داوری جامعه را درباره ایشان در این مکان مقدس اعلام نمایم.
موضوع انتخابات اصفهان همین طور که عرض کردم دو جنبه دارد یکی قسمت جریان انتخابات است یکی صلاحیت شخص ایشان، راجع به جریان انتخابات پروندهها خیلی زیاد و قطور و مطالب هم خیلی زیاد است ولی بنده برای اینکه باعث تصدیع آقایان نمایندگان محترم نشده باشم سه قسمت از رئوس مسائلی که در جریان انتخابات اصفهان مورد اعتراض است بعرض آقایان میرسانم و بعد هم راجع به صلاحیت شخص ایشان، یکی در مورد ابطال صندوق قهپایهاست در قهپایه یک انجمن نظار انتخاب شدند انتخابات هم جریان پیدا کرده و اخذ آراء بعمل آمده صندوقها بسته شدهاست انتخابات آنجا تمام شده آمدهاند و باستناد امضاء چهار نفر از اعضای انجمن نظارت که آنها را در اصفهان آوردند بعنوان اینکه در آنجا تهدید در کار بوده این انتخابات را باطل کردند و آراء را نخواندند اعتراض بنده در این قسمت به دو قسمت تقسیم میشود: یکی اینکه به فرض اینکه صحیح بود و در انتخابات آنجا تطمیع شده بود میبایستی طبق سوابقی که در مجلس شورای ملی و در این پانزده دورهاست آراء آنجا خوانده شود صورت مجلس بشود ولی بعداً به حساب نیاید نه اینکه اصلاً آنها را نخوانند و قسمت دوم جریان این امر است که ادعا کردهاند چون تهدید در کار بوده انتخابات آنجا باطل است حالا بنده برای یکی یکی دلائلی دارم که در انتخابات آنجا تهدیدی در کار نبودهاست ارائه میدهم یکی دفتراست که اینها دفاتر انتخابات قهپایهاست که از طرف انجمن نظارت قهپایه تنظیم شده و هر روز همه در زیرش امضاء میکردند این دفاتر اخذ آراء است که در این آخرش تمام اعضاء نظارت صحت انتخابات را امضاء کردهاند (دکتر معظمی- مجموع آراء چقدر بوده؟) مجموع آراء ۲۴۳۴ رأی پس در این انتخابات ما میبینیم چندین روز چیزهائی بوده هر روز هم یک عدهای آمدهاند این را امضاء کردهاند یعنی خود بخشدار و نماینده مرکزی همه آنها خود آقایان امضاء کردهاند و همه آقایان نمایندگان محترم میتوانند مراجعه بفرمایند و ببینند چون نمونه امضای ایشان در جای دیگر هم هست و مطابقه لازم ندارد بعد چند نفر از اینها آمدهاند به اصفهان و نوشتهاند که این انتخابات مبنی بر تهدید بوده و ما تحت تهدید یک نفر به اسم قدرت الله بهروان بودیم و مجبور بودیم این کار را بکنیم یک صورت مجلسی در اصفهان نوشتند و انحمن نظارت اصفهان این صورت مجلس را ملاک قرار داده و این صندوق را باطل کردهاست حالا دوسه قسمت هست که بعرض آقایان محترم میرسانم. یکی راجع به یک اختلافاتی است که در ابتدا در انجمن نظار قهپایه بوده، در تاریخ ۲۵/۱۱/۸ یک نامهای نوشته میشود از طرف یک عده از اعضای انجم فرعی قهپایه به انجمن مرکزی اصفهان:
- محترماً بعرض میرساند چون بخش قهپایه یک صندوق دارد و مدت آن بیش از پنج روز نمیباشد و ساکنین قصبه هرند و دهات اطراف آن که جمعیت آنها به مراتب بیش از کوهپایهاست نمیتوانند به سهولت و آسانی از حقوق قانونی خود استفاده نمایند لذا مستدعی است با در نظر گرفتن وضعیت اجازه فرمائید که روزهای شنبه ۱۲ و یک شنبه ۱۳ صندوق در قهپایه باشد و سه روز دیگر به قصبه هرند منتقل گردد تا عموماً به آسانی از حق خود استفاده نمایند
این اجازهای که خواسته شده از انجمن نظار مرکزی به امضای پنج نفر از اعضای انجمن نظارت قهپایهاست، همان پنج نفری که بعداً خواهند گفت یعنی خواهند نوشت که در این جا تهدیدی در کار بوده، یک نامه دیگری که در تاریخ ۱۱/۱۲ به امضای بقیه اعضای انجمن قهپایه به این مضمون نوشته شده به انجمن نظار مرکزی به طوری که شنیده میشود آن هیئت محترم تصمیم گرفتهاند صندوق انتخاباتی بخش کهپایه دو روز در کوهپایه مرکز بخش و سه روز دیگر در هرند که آخرین محل این بخش است انجام وظیفه و توزیع تعرفه و اخذ آراء نمایند با فرض صحت این موضوع اعضاء محترم انجمن مرکزی مقتضی است در نظر داشته باشند که اغلب قصبات و قراء این بخش از آنجمله (چند تا اسم و قریهاست در حدود ۱۲ الی ۱۸ فرسنگ مساحت ایاب و ذهاب تا هرند دارند و باعث محرومیت جمع کثیری از حق ملی و قانونی آنها است برای اعضای انجمن هم موجب زحمت و حتی حاضر برای رفتن به هرند نمیباشیم زیرا فقط این قریه از دهها قراء و قصبات این بخش است حتی این که یک ثلث از جمعیت هرند هم حاضرند به کوهپایه آمده و رأی خود را بدهند مقتضی است در صورت صحت آن هیئت محترم از این نظریه عدول فرموده که طبق معمول ادوار گذشته در مرکز بخش کوهپایه در تمام مدت پنج روزاخذ آراء و توزیع تعرفه بعمل آید چون که در وسط بخش واقع و به همه جا نزدیکتر است بدیهی است این نامه به امضاء ۷ نفر است که ۴ نفرشان از اعضای انجمن اصلی قهپایه هستند و سه نفر از اعضای علی البدل حالا بنده به این دو نامه اسنادکردم برای این بود که از آقایان نمایندگان محترم تقاضای یک قضاوت وجدانی کردم و در این موضوع، اگر بنا شد آقایان حرفهای خصوصی خودشان را بزنند پس اصراری بنده ندارم چون تقاضا دارم آقایان از روی وجدان در این قضیه قضاوت بکنند (گفته شد- بفرمائید) عرض کنم در ابتدای تشکیل انجمن نظار میبینیم یک دو دستگی تولید شد پنج نفر از اعضاء یک طرف هستند و تقاضاکردهاند از انجمن نظار مرکزی که صندوق از قهپایه به هرند انتقال داده شود برای مدت سه روز و ۴ نفر از اینها هم مخالفت کردهاند این نظریه را به دو دلیل یکی اینکه میگویند که در سابق چنین چیزی معمول نبوده و یکی هم این که میگویند هرند جای دور افتادهاست و گویا مرکزیتش بیشتر است این ۴ نفری که مخالف با رفتن به هرند هستند در رأسشان آن شخصی است که بنده نمیشناسم به اسم آقای قدرت الله بهروان و این پنج نفر مخالفین او هستند که میگویند صندوق میباید برده شود به هرند و همان پنج نفر بعد از خاتمه انتخابات میآیند میگویند که ماتحت تهدید قدرت اله بهروان بودیم انجمن نظارت مرکزی هم دستور میدهد طبق تقاضای مخالفین بهروان صندوق به هرند برده نشود، حالا آقایان بنده از این عرایضی که کردم یک استنتاج مختصری میتوانید بکنید دائر بر اینکه اگر بهروان دارای چنین قدرتی بود که تمام انجمن نظار را به اضافه بخشدار به اضافه نماینده انجمن مرکزی انتخابات را تحت تأثیر خودش قرار بدهد وقتی که برمیدارد صراحتاً مینویسد که من حاضر نیستم با رفقایم بروم به هرند چطور میشو که رأی آنها پیش میافتد و انجمن نظار مرکزی با رأی آنها موافقت میکند، این یکی البته یک روز بعد هم از طرف انجمن نظار مرکزی دستور داده میشود که صندوق باید به هرند برده شود و فوراً هم آنها اطاعت میکنند و طبق یک صورت مجلس که امضای همه هست صندوق بهره مند برده میشود یکی دیگر یک نفر از آن پنج نفری که طرفدار رفتن به هرند بودند در ابتدا مجدداً تقاضا میکند که من حاضر به رفتن به هرند نیستم که نمیدانم چرا، یکی گزارشی است که نماینده انجمن مرکزی اصفهان به انجمن نظارت اصفهان مینویسد، پیرو گزارش شماره ۶ محترماً باستحضار میرساند. (این گزارش در روز چهارشنبه ۱۶ بهمن نوشته شده) محترماً باستحضار میرساند در تاریخ روز چهارشنبه ۱۶ بهمن ماه جاری سیزدهمین و چهاردهمین جلسه انجمن انتخابات فرعی قهپایه (در هرند) با حضور آقایان رئیس و نائب رئیس و سایر اعضاء انجمن (اکثریت ۸ نفر) در ساعات مقرر تشکیل و با تشریفات قانونی توزیع تعرفه و اخذ آراء به شرح زیر بعمل آمد:
- - جلسه ۱۳ –۱۴۸ تعرفه
- - جلسه ۱۴ –۲۸۰ تعرفه
توزیع و اخذ آراء تا خاتمه مدت پنج روز دو هزار و چهارصدو سی و چهار بودهاست (ضمناً توجه آقایان را به این قسمت جلب میکنم) ضمناً پس از خاتمه جلسه(توزیع تعرفه و اخذ آراء) و لاک و ممهور شدن صندوق آراء هیئت انجمن(باکثریت ۷ نفر اعضاء حاضر) رأی دادند که صندوق آراء به مرکز قهپایه برده شود، هیئت انجمن باکثریت هفت نفر اعضای حاضر رأی دادند که صندوق به مرکز قهپایه برده شود و استخراج آراء بعمل آمد(دکتر معظمی- کدام انجمن) انجمن فرعی قهپایه، اینها حالا رفتهاند به قهپایه کارشان تمام شده ضمناً آقای بخشدار تذکر دادند که با حرکت دادن صندوق ازهرند به قهپایه موافق نیستم مگر به دستور مرکز و اکثریت انجمن به اتکای قانون با اظهار ایشان مخالفت ورزیدند، اکثریت انجمن فرعی قهپایه با حرف بخشدار که میخواست صندوق را در هرند نگاهدارد مخالفت کردهاست و پس از برچیدن جلسه جمعیتی از قهپایه و قراء فرید میزدند طبق تصویب انجمن قهپایه باید صندوق به قهپایه برده شود و استخراج آراء شروع شود علیهذا گزاراشاً بعرض رسانید که هر طور مقتضی میدانند ابلاغ فرمایند، در خاتمه صندوق آراء مهموراً تحویل آقای سلیمان پور استوار یکم مأمور انتظام گردید و در منزل کدخدای هرند محفوظ گذارده شدهاست از این گزار بنده دو نتیجه میخواهم بگیرم.
یکی اینکه طبق گزارش نماینده انجمن مرکزی اصفهان اکثریت یعنی اتفاق اعضاء انجمن نظارت فرعی قهپایه رأی دادند که صندوق باید بعد از خاتمه کار از هرند به کوپا برده شود سؤال میکنم، که آقای بخشدار چه حق داشتند که بخواهند این صندوق را در هرند نگاه دارند، حالا توضیحش این است که از اول کار آن جوری که میخواستند نمیتوانستند عمل بکنند برای اینکه یک عده از اشخاص مواظب بودند جمعیت آنجا هم زیاد بود، دیدند چکار کنند برای این که عملیاتی بتوانند در صندوق انجام بدهند پنج نفرازدست نشانده هائی که در انجمن نظارت قهپایه انتخاب شده بودند نوشتند به انجمن مرکزی که لازم است صندوق برخلاف تما ادوار گذشته به هرند برده شود با وجود این که آن چهار نفر دیگر هم تذکر دادند به انحمن مرکزی که چنین سابقه نبودهاست و در کوپا باید صندوق بماند انجمن نظارت مرکزی اصفهان تصویب کرد و دستور داد که صندوق برده شود به هرند آقایان رفتند در هرند متأسفانه رقبای ایشان هم آدمهای پرو پا قرصی بودند و آنجا هم نظارت کردند و نگذاشتند که آقایان دست از پا خطا کنند.
انتخابات قهپایه تمام شد یعنی تعداد تعرفه کوپا و هرند همه تمام شد صندوق لاک و مهر شد. حالا اعضای انجمن طبق مقررات تصویب کردند که صندوق را ببرند به کوپا و آنجا قرائت بشود آراء اینها در این چند روز یعنی در انتقال موفق به هیچ اقدامی نشده بودند گفتند خیلی خوب اینرا میآئیم شب در هرند نگاه میداریم و آن کار که (میدانید آقایان) میکنیم (بعضی از نمایندگان- ما چه میدانیم، نمیدانیم) میدانید یعنی شنیدهاید شنیدید که هیچ وقت نشنیدید؟ یعنی یک قسمتی از آراء را بیرون میآورند از صندوق و یک قسمت دیگر میگذارند، یک کارآسانی است ولی متأسفانه با این کار هم موفق نمیشوند، یعنی در همان هرند هم یک عده آنجا با سماجت هر چه تمامتر صندوق را حفظ میکنند و آقایان شبانه موفق نمیشوند که این صندوق را عوض کنند صندوقی است دارای ۲۴۰۰ رأی میدانند که توی این صندوق اکثریت ندارند چکار کنند، آن پنج نفری که از اعضای انجمن نظارت دست نشاندههای خودشان هستند آنها را میآورند به اصفهان و میروند یک صورت مجلسی مینویسند که ما در ظرف مدت این بیست روز همه آنجا در زیر شمشیر بهروان بودیم و از ترس جانمان همه این کارها را کردیم حالا که آمدیم و الحمدالله در اصفهان آزادی و امنیت برقرار است این را مینویسیم و تقدیم میکنیم انجمن نظارت مرکزی اصفهان هم خودش باستناد همین ورقه یا هر چه اسمش را میگذارند باستناد همین آراء قهپایه را باطل میکند (اردلان- تعدادآن چقدر بود) ۲۴۰۰ رأی عرض کنم، یک جمله معترضه خدمت آقایان عرض میکنم، در وقتی که ما در شعبه رسیدگی به پرونده انتخابات اصفهان میکردیم مواجه به این امر شدیم که پرونده آنجا از طرف وزارت کشور فرستاده شده دارای یک نواقص زیادی است که هر چه خواستیم روی این پرونده قضاوت کنیم موفق نشدیم البته ما یک مدارکی در خارج بدست آورده بودیم، یعنی معترضین داده بودند این مدارک را هم داده بودند ولی برای رسیدگی به قسمت این مدارک و برای تکمیل این پرونده ما ناگزیر بودیم که دسترسی به پرونده انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم، البته بعضی از آقایان مخالف بودند با خواستن آن پرونده بعضیها هم موافق بودند، قرار براین شد که آن پرونده خواسته بشود و رسیدگی بشود به وزارت کشور نوشته شد که پرونده کامل انجمن نظارت مرکزی انتخابات اصفهان را بخواهند و در دسترس مجلس شورای ملی بگذارند خواهش میکنم آقایان این کلمه کامل را درنظر داشته باشند پرونده کامل انتخابات خواسته شد و به وسیله هواپیما از اصفهان آمد به وزارت کشور. از آنجا هم لاک و مهر شده وتحت شماره فرستادند به مجلس شورای ملی بنده چون گرفتار این کار شده بودم تمام این پرونده را متأسفانه خواندم و به یک موضوعی برخوردم و دیدم که این پرونده گذشته از اینکه دفاترش را نفرستادهاند دفاتر شعبات مختلفه را نفرستادهاند دارای نواقصی بسیار زیادی هم هست که بنده در اینجا استخراج کردم به طوری که آقایان میتوانند ملاحظه بفرمایند این پرونده آخرین شمارهای که دارد ۳۷۱ است یعنی ما باید در این پرونده ۳۷۱ نامه وارده یا مینوت نامه صادره از انجمن مرکزی انتخابات اصفهان داشته باشیم برای رسیدگی متأسفانه چون عجله داشتند و نمیتوانستند تمام این نامهها را عوض کنند و درست کنند در عجلهای که کردندفکر نکردند که یک آدم بیکاری پیدا میشود و دقیقاً رسیدکی میکند به این موضوع ۷۳ نامه که حالا بنده نمیدانم اینها گزارشات واردهاست یا نامههای صادره ۷۳ نامه دراین پرونده کسر است، البته با تذکر به اینکه اینها را بعداً شماره گذاری کردهاند شمارههایش مرتب است شماره هائی که برای هر پرونده گذاشتهاند مرتب است ولی ۷۳ شماره از واردات یا صادرات انجمن مرکزی انتخابات اصفهان در این پرونده نیست و در ضمن این ۷۳ نامه منجمله از چیزهائی که به هیچ وجه وجود ندارد صورت مجلسهای …(آقای دادور تشریف دارند) (دادور- بلی) آن صورت مجلس هائی که ما در شعبه میگفتیم که در پرونده وزارت کشور نیست، صورت مجلسهای شعبات فرعی و حضرتعالی فرمودید که لزومی ندارد پرونده انجمن نظار اصفهان را که میآورند در آن خواهد بود، ما گفتیم خوب پرونده انتخابات اصفهان را میآوردند این صورت مجلسهای شعبات فرعی وجود ندارد و معذلک این مطالبی را که بنده حضور آقایان عرض میکنم از این پرونده ناقص استخراج شده، ما نه دفتر انجمن نظارت اصفهان را داریم، نه اندیکاترو داریم و نه صورت مجلسها، اینها قسمتهای له این پروندهاست که بعرض آقایان میرسانم، دیگر یک استشهادی است که محمدکیهانی بخشدار کوهپایه که از ارادت کیشان آقای اعزاز نیک پی بوده از یک عده از اعضای انجمن نظارت گرفتهاست از آقایان اعضای انجمن نظارت انتخابات کوهپایه استعلام مینماید که در روز ۱۵ بهمن ماه انجمن انتخابات کوهپایه آقای قدرت الله بهروان رئیس انجمن آراء رأی دهندگان را از دست صاحبانش گرفته عوض نموده رأی دیگری از جیب خود بیرون آورده و در صندوق میریزد بنامبرده اخطار نمودم این کار برخلاف سات به این جانب فحاش و درحین انجام وظیفه اهانت نموده مشاهدات خودشان را مرقوم تا در اینجا صورت مجلس شود، این را آقای بخشدار کوهپایه مینویسد ادعا میکند به این که قدرت الله بهروان، همان قدرت الله که انتخابات کوهپایه را مبنی برتهدید کرده بود مینویسد که این قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من خواستم جلوگیری بکنم به من فحاشی کرده در حین انجام وظیفه به من توهین کرده یک عدهای هم این موضوع را تصدیق کردهاند که البته من نمیخواهم اسباب تصدیع آقایان بشوم، سه نفر از اعضای انجمن نظار این موضوع را در تاریخ ۱۵ بهمن تصدیق کردهاند ولی آقایان در نظر داشته باشند که راجع به این تهدید واین تصدیقی که آقایان کردهاند تا قبل از اینکه انتخابات قهپایه را انجمن مرکزی اصفهان باطل بکند هیچ خبری نبوده و نمیخواستند باطل بکنند آقای کیهانی بخشدار یادش امده که یک توهینی بهش کردهاند آنوقت برمیدارد یک استشهاد درست میکند، استوار یکم سلیمان پور مینویسد که اینجانب استوار یکم سلیمان پور گزارش بخشدار کوهپایه را مبنی بر تهدید اعضاء انجمن انتخابات تصدیق مینمایم، قدرت الله بهروان رئیس انجمن قهپایه گواهی مینمایم، چون خود بخشدار یک دستوری برای تضییقات که موجود بود برای جلوگیری به من ندادند از این نظر بود که دخالتی نکردم این را در تاریخ ۶ اسفند مینویسد خلاصه اش را دوباره عرض میکنم، آقایان توجه بفرمایند، آقای کیهانی بخشدار کوهپایه مدعی است که در روز ۱۵ بهمن در حین اخذ آراء قدرت الله بهروان آراء را عوض میکرده من به او تعرض کردم چرا این کا را میکنی به من فحش داده و به من توهین کرد، این را بخشدار محل مینویسد، سه نفر از نظار هم این را تصدیق میکنند بعد استوار یکم سلیمانپور هم که در آنجا حاضر بوده، این موضوع را تصدیق میکند ولی کی در ششم اسفند، و مینویسد چون به من دستوری ندادند من دخالتی نکردم اگر توهین شدهاست در حین انجام وظیفه که خوب بایستی این قضیه همان جا تعقیب شود، چطور شده اگر این قضیه صحت داشت بعد از ۲۱ روز به فکرشان افتاده، آن صورت مجلس مورخه ششم اسفند ماه ۱۳۲۵ در تعقیب شرحی که آقایان اکثریت اعضای انجمن فرعی قهپایه نوشته بودند با توجه به مفاد نامه آقای محمد کیهانی بخشدار قهپایه و تصدیق استوار یکم سلیمان پور رئیس مأمورین انتظامات در حوزه نامبرده معلوم شد که در انتخابات آن حوزه تهدید در کار بودهاست این در روز ششم بودهاست پس از ۲۱ روز بعد از انجام کار وجداناً و قانوناً امضاء کنندگان ذیل نمیتوانستند انتخابات حوزه مزبور را تصدیق نمایند، انجمن نظارت مرکزی برای بررسی این موضوع و تحقیقات لازم از امضاء کنندگان صورت مجلس مورخ ۲۵/۱۱/۱۵ مبنی بر عدم صحت انتخابات کوهپایه دعوتی بعمل آمد و در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۲۵ امضاءکنندگان زیر اکثریت اعضاء انجمن فرعی کوهپایه و آقای بخشدار و رئیس انجمن نظارت مرکزی حضور یافته و حضوراً محتویات صورت مجلس فوق را تأیید نمودند اضافه کردند که همان طور که به اطلاع انجمن مرکزی رساندهایم آراء انجمن فرعی کوهپایه منصوب گردیده صریحاً عقیده دارم بر اینکه آراء نامبرده عقیده حقیقی مردم نیست و به چشم خودم دیدم آقای بهروان آراء را خود از دست مردم گرفته و تعویض نموده در صندوق میریخت لذااین صندوق آراء موجوده در انجمن مرکزی که ممهور شد به مهر اعضا انجمن و طبق نظر آقای بهروان بودهاست بنابراین طبق ماده ۴ قانون انتخابات از درجه اعتبارساقط است و همان طور که آقای بخشدار و آقای افسر انتظامی هم گواهی نمودهاند انتخابات آن حوزه مبنی بر تهدید و مشمول ماده ۴۴ قانون انتخابات است و دیگر موردی برا ی استخراج آراء صندوق حوزه مزبور باقی نخواهد ماند نایب رئیس انجمن فرعی نظارت کوهپایه ابراهیم جواد پور، شیخ علی اکبر امینی، ناظم زاده این سه تا امضاء از اعضاء انجمن است یکی هم امضای بخشدار کوهپایه و دو نفر دیگر هم هستند که آنها نیز از اعضای انجمن میباشند و بعد از بخشدار نوشتهاند، در قسمت کوهپایه با این عرایض بنده گمان میکنم که آقایان نمایندگان محترم باندازه کافی روشن شده باشند (صحیح است) و تشخیص داده باشند که بدون حق آن آراء را باطل کردهاند برای اینکه برخلاف آنچه که الان امضای اعضای انجمن را در آن صورت مجلس خواندم، در این دفتر آنها تا آن روز خاتمه صحت انتخابات را امضاء کردهاند و بعد هم مهر نمودهاند و به مهر کدخدا و امضای بخشدار و فرماندار رسیدهاست (معتمد دماوندی- در چه تاریخ آقا؟)
در تاریخ ۱۷ بهمن ماه ۱۳۲۵ و از تعجبات این است که من الان متوجه شدم خود این آقای بخشدار که راجع به روز پانزدهم آن صورت مجلسها را امضاء کردهاند در روز ششم اسفند میگوید مبنی بر تهدید بودهاست صورت مجلس را در روز ۱۷ که آخرین روز انجمن نظارت است امضاء کرده و صحت این مراتب را تصدیق کردهاست (مهدی ارباب- نگرانی دیگر رفع شد) بعد میرسیم به انتخابات سده و ماربین یکی از ایرادات بزرگی که به انتخابات سده و ماربین دارم راجع به انجمن نظارت فرعی است برای اینکه دو نفر از اعضای انجمن که یکی بعداً رئیس شد محکومیت جزائ داشته و مدتی در حبس بودهاند نایب رئیس هم همین طور و اینها از اعضاء کمیسیون و بیسواد بودهاند و حتی سواد خواندن و نوشتن هم که طبق قانون انتخابات که برای اعضای انجمن لازم است نداشتند نماینده بخشداری شخصی است به اسم ناصر قلی صدری که بنده متأسفانه ایشان را نمیشناسم و اسم ایشان را که اینجا میبرم آشنائی ندارم و خدمتتان هم نرسیدهام (یک نفر از نمایندگان- آقای استاندار لابد میشناسند) این شخص به طوری که اطلاع پیدا کردم سابقاً افسر بوده یعنی از آن افسرهای قدیمی سابق بوده و مدتی هم به جرم دزدی در زندان بوده در این پرونده یک مدارک عجیبی وجود دارد و بنده به طور خلاصه خدمت آقایان عرض میکنم جریانش را و بعد بعضی از مدارکش را هم ارائه میدهم از اردستان میبایستی صندوق به ماربین برده شود یک روزی رئیس انجمن مرکزی میآید وبه اردستان و مشاهده میکند که دو هزار و کسری رأی داده شده دستور میدهد یعنی کتباً به دفتر ثبت انجمن دستور میدهد بعد از ظهر هم اینجا اخذآراء بشود و ۳۰۰،۴۰۰ تعرفه توزیع کنند و فردا به ماربین برده شود این دستور را میدهد و مراجعت میکند به مرکز اصفهان در همان شب تعدادآراء از دوهزار و کسری که میبایسی بشود یک مرتبه به پنج هزار رأی میرسد یعنی در عرض یک شب که البته اتخاذ آراء نمیشدهاست سه هزار رأی میریزند به صندوق برای اینکه یک همچو عملی بکنند یک اثر خارجی هم باید داشته باشند چون اینها مردمانی بودهاند خیلی دقیق برای اینکه رأی بریزند در صندق میبایستی تعرفه هم صادر بکنند نهایت فرصت اینکه اسم بنویسند توی این تعرفهها نداشتهاند به این جهت همان طور تعرفه سفید را شماره گذاری میکنند و ثبت میکنند و صادر میکنند و حالا این تعرفههای سفید را ارائه میدهم خدمت آقایان نمایندگان محترم ملاحظه بفرمایند (اردلان- صندوق آنجا چقدر رأی داشتهاست) اینها یک مقدار تعرفه سفید است که هیچ چیز روی این آنها نوشته نشدهاست و فقط مهر شدهاست و این عمل خودش برخلاف قانون است اینها تعرفه هائی است که دارای شمارهاست و رویش هم نوشته شدهاست سده و ماربین ولی اسم نوشته نشده و به طوری که ما در انتخابات آنجا میبینیم قبل ازاین تعرفهها هم تعرفه هائی صادر شده و بعد از این تعرفهها هم تعرفه صادر شده ولی روی این تعرفهها که ملاحظه میفرمائید در وسط است اسم نوشته نشدهاست البته استشهادهای مفصلی هست برعلیه اعضای انجمن نظار سده که سوابق آنها را شرح دادهاند و یک عده زیادی از محترمین اصفهان امضاء کردهاند که من میبینم اگر زیاد طول بدهم موجب تصدیع اوقات آقایان میشود فقط خلاصه این جریان را راجع به اضافه کردن این سه هزار رأی میخواهم برای آقایان عرض کنم درست شنبه ۱۵ بهمن که تا ظهر آن دفتر تعرفه از طرف آقای رئیس انجمن مرکزی با حضور پنجاه نفر دیگر بازرسی شده ۲۷۰۰ تعرفه توزیع شده ولی سه هزار رأی در صندوق ریختهاند که آقای رئیس انجمن شهر هم آقای عقدائی از وقوع این عمل مطلع بوده و انکار نکردهاست همین استشهاد محترمین و پیشوایان روحانی هم پیوست شده(فرامرزی- اینها را بحساب نیاوردهاند چند دلیل بودهاست) عرض کنم این تعرفه هائی که ملاحظه میفرمائید مال وسط است و شمارههای بعدش هم صادر شدهاست از مجرای دادگاه به موجب مدارک دولت تقاضای تعرفه جدید شده که مانند دیگر مراجع قانونی از انجام آن خودداری شدهاست و پس از اینکه صندوق از سده به آتشگاه بردند و دو روز مردم در حدود سه هزار وپانصد رأی ریختند برخلاف قانون با جلب نظر و دستور مقامات رسمی و دخالت آقای عرفان عضو انجمن شهر صندوق را مجدداًبه سده برگردانیده و در آنجا هر روز صبح وشب اشخاص را گرفته و از اطراف صندوق راندند و در پناه علای صدرالشریعه و حاجی علی ایران نژاد همان شخصی که گفتم محکومیت جزائی داشته و معاون انجمن و چند نفر دیگر آراء را به میل خود عوض میکردند و عجب تر آن که آراء رامطابق معمول قرائت و شماره و مخلوط کردند یعنی وقتی که آراء را قرائت میکردند باید یک گزارش جداگانه بدهند که صبح مثلاً پانصد و شصت رأی خوانده شد و هر کسی این قدر رأی داشت آقایان دیدند که این یک کار مشکلی است برای اینکه با درآوردند حساب جور درنمیآید البته این کار یک متخصص لازم دارم و متخصص این کار هم در دسترشان نبودهاست به این جهت یک جا آراء را به حساب آوردند و گفتند فرضاً که سه هزار رأی بودهاست آنوقت گفتند که هر جائی این قدر رأی داشتهاست در صورتی که طبق معمول همه جا باید هر روزی صندوق باز بشود، آن مقدار آرائی که قرائت میشود آن مقدار را شماره کنند و بنویسند که هر کس چقدر رأی داشت و بعد از ظهر هم همین کار را بکنند الی آخر ولی آقایان دیدند که ممکن است گیر بکنند در آن خورده ریزهای حساب کم اینکه گیر هم کردند و بعداً این جریان را بعرض آقایان خواهم رسانید. به این جهت یک جا نتیجه آراء را گفتهاند ۱۷ برگ تعرفه صادره از انجمن سدهاست، تعویض صندوق و اضافه کردن سه هزار رأی از شماره ۲۷۰۰ تا ۵۷۰۰ که بر خلاف صریح بند دو ازماده ۲۳ قانون است فاقد اسم دارنده ورقه و اسم پدر و مسکن بودهاست(اردلان- این را کی نوشتهاست) این خلاصه ایست که معترضین نوشتهاند(مهدی ارباب- سندیتش چیست کی امضاء کردهاست؟) این را کسی امضاء نکردهاست (فولادوند- معترضین نوشتهاند) آقای اردلان در انجمن سده و ماربین ۸۳۲۰ رأی توزیع شده و رأی گرفتهاند این شماره به طوری که ملاحظه میفرمائید پنج هزار و کسری است اگر ۹ هزار بود فرمایش حضرتعالی کاملاً صحیح بود(اردلان- حالا هم صحیح است) همان طور که بعرض آقایان محترم رساندم یک عده زیادی بر جریان دعوت نظار سده و ماربین اعتراض کردهاند و یک عدهای به انجمن نظارت مرکزی رسیدهاست و انجمن نظارت مرکزی یک شخصی را بنام جناب آقای محمد اشرفی تعیین کرده که برود به سده و رسیدگی بکند و جریان را گزارش بدهد بنده جریان گزارش آقای محمد اشرفی را فقط بعرض آقایان میرسانم توضیح هم نمیدهم خود آقایان هر چه بخواهند میتوانند از این گزارش استنباط بکنند. ریاست انجمن نظارت مرکزی انتخابات تهران محترماً تصدیع میدهد که به موجب دستور آقایان اعضاء انجمن نظارت به معیت آقای سرهنگ دانش پور روز ۲۵/۱۱/۸ یک ساعت قبل از ظهر به سده وارد پس از صرف نهار در شهرداری سده (محل انجمن نظارت) حضور به هم رسانیدم (ور در مقابل عمل انجام شده چون نماینده فرمانداری از اشخاصی دعوت کرده که طبق صورتی که مشاهده شد از ۳۶ نفر ۲۶ نفر حاضر بودهاند و نه نفر اعضاء اصلی از رئیس معاون و منشیها انتخاب و ذیل آن را امضاء کرده بودند و نه نفر اعضای علی البدل نیز تعیین مطابق اوراقی که در انجمن حاضر است پس از ساعتی سه نفر از اعضای اصلی که آن صورت را امضاء کردهاند با آقایان امینی و عنایتی حاضر و معترض و در کم و زیاد آن صحبت میکردند چون از وظیفه اینجانب و آقای سرهنگ خارج بود حرکت به شهر نمودیم نظر به اینکه بنده از اهالی سده وماربین میباشم از اظهار نظر دیگر خودداری و بقیه را به نظر هیئت انجمن نظارت انتخابات واگذار میکنم که شخص آقای رئیس و یا آقای معاون مراجعه نمایند و نتیجه را بعرض برسانند عضو انجمن نظارت انتخابات مرکزی اصفها ن اشرفی این گزارشی است که بازرسی که فرستادهاند میدهد، و در قبال هزاران شکایت و گزارش و تلگراف و استشهاد که بنده آقایان را معاف داشتم از خواندن، این نامه ایست که یک عده از همان اعضائیکه انتخاب شده بودند برای انجمن فرعی سده و یک عده از اهالی امضاء کردهاند و در پرونده انجمن نظارت مرکزی اصفهان ضبط است.
انجمن نظارت اصفهان، اینجانبان امضاء کنندگان بنا بدعوت آقای ناصر قلی صدری نماینده استانداری برای تشکیل انجمن نظار ماربین قبل از ظهر سه شنبه ۲۵/۱۱/۸ در سده (محل مقرر) حاضر و مشاهده شد:
- ۱- عده دعوت شدگان اکثراً برخلاف قانون و فاقد صلاحیت وشرایط مقرر در قانون انتخابات بودند به این توضیح که با در نظر گرفتن تناسب جمعیت ماربین و سده که ماربین سه برابر جمعیت، سده نفوس دارد میبایستی حداقل ۲۴ نفر از ۳۶ نفر مدعیون قراء ماربین و ۱۲ نفر از سده باشند، در صورتی که از افراد حاضر فقط ۴ نفر از ماربین و بقیه از سده و آنهم اغلب بیسواد و محکومین و متهمین به جنایت و جنحه بودند.
- ۲- عده حاضر ۲۰ نفر، ۶ نفر از افراد متفرقه و تماشاچیان داخل کرده و عده را ۲۶ نفر به حساب آوردهاند.
- ۳- آراء نوشته شده به واسطه گماشتگان علی ایران نژاد چاقو کش مشهور به افراد داده میشود آن هم با وضع تهدید آمیز
- ۴ - محوطه انتخابات به وسیله جمعی افراد شریر ناامن و مخوف بود با این کیفیت اخذ آراء تحمیلی شروع و بعد از قرائت اینجانبان نیز باکثریت تام و تمام جزء نه نفر انتخاب بودیم،
ولی چون که اصول اخلاقی و رعایت وجدان مانع از تسلیم شدن به آن جریان فضیحت آمیز بود، مجلس به هم خوردو صورت مجلس هم تنظیم نگردید، بدیهی است در یک چنین انجمن تحمیلی و غیر قانونی ان هم در محیط ناامن زیر تسلط گروهی چاقوکش و شریر قطعاً متضمن تضییع حقوق ملت خواهد بود، لذا بدین وسیله بطلان و خلاف قانون بودن عملیات مقدماتی را معروض و اعلام میداریم و ضمناً برای حسن جریان انتخابات آزادمواردی که رعایت آن اهمین شایان دارد به شرح زیر از نظر آن هیئت میگذرانیم.
- ۱- دعوت ۲۴ نفر از قراء ماربین و ۱۲ نفر از سده برای تشکیل انجمن
- ۲- رعایت طبقات طبق ماده ۱۴
- ۳- تعیین مجلس برای تشکیل انجمن در خارج سده…
مقصود این است که ازاین انجمن آقای ناصر قلی صدری دعوت کرده بودند یک عده اشخاص بدسابقه تویش بودند و یک عده از اشخاص موجه و آبرومند و آن ا شخاص موجه و آبرومند بعد از اینکه انتخاب شدند همان روز آمدند و اعتراض کردند و برداشتهاند به انجمن مرکزی نوشتهاند این موضوع راو بعداً انجمن نظارت مرکزی هم یک نفر را بعنوان بازرس فرستاده آن بازرس هم گزارش را بعرض آقایان میرساند که اگر آقایان چیزی نفهمند شانسشان از بنده بیشتر است حالا دراین جادو سه تا سند هست که بنده میخواهم و مخصوصاً توجه آقایان را جلب میکنم. معمولاً آقایان میدانید یا شنیدهاید که وقتی یک رشوهای داده میشود یا گرفته میشود هیچوقت سندی داده نمیشود یعنی رد و بدل نمیشود(دکتر اعتبار- معمول نیست) … بلی معمول نیست، معمولا کتبی یا غیر کتبی از یک عمل خلاف قانونی وجود ندارد ولی در این جا معترضین به انتخابات اصفهان چون آنها هم البته اصفهانی بودند و بنده لازم نیست که اصغهانیها را خدمت آقایان معرفی بکنم، مردمان خیلی فهمیده و زرنگی هستند. چند تا سند بدست دارند منجمله یک کاغذی است بخط این آقای ناصر قلی صدری که البته آقایان ایشان را میشناسند و بنده نمیخواهم بگویم که این چه جور شخصی است؟ فقط برای اطلاع آقایان عرض میکنم نوشته:
- ۱- حاجی علی سی و پنج هزار ریال
- ۲- زمانی ۲۵ هزار ریال
- ۳- مخارج انتخابیه ۴۰ هزار ریال
- ۴- رئیس انجمن ۷ هزار ریال
- ۵- معملم هزار ریال، جمع ۱۱۷ هزار
رایل این بخط آقای ناصر قلی صدری است که نظیر این خط هم در این پروندهای که اعتراض بر انتخابات شدهاست وجود دارد و در پرونده انجمن مرکزی انتخابات شدهاست موجود است در پرونده وزارت کشور هم وجود دارد، هر کدام از آقایان که عرض بنده را نمیپذیرند خواهش میکنم که مراجعه بفرمایند واین خط را خود آقایان تطبیق بکنند چون خط ایشان از آن خط هائی است که تطبیق آن خیلی آسان است (اردلان- آقا این امضاء دارد؟) (یک نفر از نمایندگان- راجع به دوره چهاردهم بودهاست)… یک خط دیگری است متعلق به شخصی به اسم مصطفی خاوریان که بنده ایشان را نمیشناسم این هم تقسیم وجوهی را نوشتهاست و به طوری که اطلاع پیدا کرد این شخص عضو اداره آگاهی است و به همراهی آقای سرهنگ دانش پور بازرس انتخابات اصفهان به آنجا رفته و چند ماه در آنجا کار کردهاست توی این صفحه بالایش نوشته صورت مخارج آقای اعزاز نیک پی. قیمت تلگراف به تهران برای آقای اعزاز ۲۷۹ ریال مخارج روضه خوانی سه روزه نوزده و بیست و بیست و یک صفر ۲۱۰۰ ریال کرایه و مخارج ایاب و ذهاب بنده برای تحقیقات محلی با یک چیزهای دیگری ۲۵۲۰ ریال قیمت خرج چای و تنباکو ۱۴ ریال (مهدی ارباب – خیلی ارزان تمام کرده) ولی مقصود این است که این یک شخصی است که عضو اداره آگاهی است و با سرتیپ دانشپور رفتهاست به اصفهان حالا بنده نمیدانم به چه مناسبت برای آقای اعزاز نیک پی روضه خوانی کردهاست باز هم این یک کاغذیست به خط آقای مصطفی خاوریان است بالایش نوشتهاست، آنچه که نوشتهاست بنده این جا میخوانم دیگر توضیحی خدمت آقایان عرض نمیکنم نوشتهاست آقای سرهنگ دانش پور، ۲۵ هزار (۲۵ به عدد، هزار برقم) خاوریان ۷ هزار، صدری سه هزار، کاشف پنج هزار. رئیس شهربانی ۱۲ هزار، که قهر کردهاست (خنده حضار) (یک نفر از نمایندگان - تومان است یا ریال) تومان است یا ریال است یا صلوات است شاید صلوات باشد چون روضه خوانی کردهاست ولی رئیس شهربانی هم هست که نوشتهاست رئیس شهربانی ۱۲ هزار که قهر کردهاست انجمن نظارت ۱۸ هزار که سه هزار آن را عقدائی دریافت داشته ناصر قلی خان ۶ هزار تومان این عین چیزهائی است که نوشته شدهاست البته اینها را بعداً به مجکمه رجوع میکنم که اعلام جرم میکنم، در محکمه رسیدگی خواهد شد به این خطها که صحت دارد یا خیر؟ (فولادوند- اینها را کی تقدیم کردهاست) اینها را با این پرونده آقای دولت آبادی که یکی از معترضین انتخابات اصفهان است این مدارک را ایشان آوردهاست وقتی که در شعبه رسیدگی میشد تمام این پروند ه و مدارک آن را جمع آوری کرده بود راجع به انتخابات اصفهان است آوردند برای شعبه یک و تسلیم کردند(فرامرزی شما چکار دارید آقای کی آورده؟) (فولادوند- میخواهمی قضاوت کنیم) ولی از همه جالب توجه تر صورت مجلسی است که نظار سده نوشتهاند برای ارسال به حضور استاندار اصفهان و این صورت مجلس را اقای ناصر قلی صدری قلم بردهاست توی آن آقایان هر کدام میخواهند ببینند ملاحظه بفرمایند(یک نفر از نمایندگان- صورت مجلس چیست آقا) صورت مجلس راجع به اعتراضات است میخواهید بخوانم. جناب آقای استاندار معظم استان دهم، با کمال توفیر و احترام امضاء کنندگان زیر هیئت انجمن نظارت انتخابات حوزه فرعی سده و ماربین باتقدیم رونوشت اعتراض نامه سر تا پا توهین و خالی از حقیقت جمعی ماجراجو و رونوشت نامه خصوصی غیر قانونی که به خط و امضای آقای حاج سید علی عنایتی است خاطر مبارک را مستحضر از بدو شروع بعملیات انتخابات اینجانبان طبق مقررات با کمال بیطرفی امورات محوله به خود را انجام دادن که دفاتر و اوراق مربوطه کاملاً حاکی است وباضافه در مواقع مقرره جناب آقای فرماندار اصفهان و بازرسین به انتخابات غوررسی و رسیدگی فرمودهاند که حوزه انتخابیه سده و ماربین در کمال مراقبت و حسن نیت عملی شده با رضایت مندی کلیه اهالی ولی متأسفانه برای این که عدهای معلوم الهویه که سوابق سوء و عملیات برخلاف رویه قانونی آنان بر تمام اولیای امور و اهالی محل کالشمس فی وسط السماء واضح و روشن است از قبیل آقایان حاج سید علی آقا عنایتی و حاج محمد حسن خان امینی، حاج عبدالله خان امینی و علی مهرابی وغیر هم مشارالیهم به وسیله دسیسه و تشبثات غیر واقع اسباب دست آقای دولت آبادی شدهاند و روی اصل عملیات غیر منتظره و شهرتهای خالی از حقیقت موجبات هتک شرافت و از میان بردن حیثیت اینجانبان را فراهم نموده مقرر فرمایند مطابق قانون مجازات عمومی بعنوان مفتری مورد تعقیب و احقاق حق اینجانبان به مرحمت جناب آقای استاندار بشود که آسوده خاطر اشتغال به دعاگوئی و انجام وظیفه باشیم این را اعضاء باقیمانده انجمن نظارت فرعی سده مینویسند پیرو شکایتی که آن اعضائی که انتخاب شده بودند در انجمن و استعفاء داده بودند کردند به اصفهان اینها برداشتهاند این را نوشتند و تقاضای تعقیب آنها را کردهاند یعنی به قول جناب آقای فرامرزی که بدهکار را وقتی رو میدهی طلبکار میشود یک انجمن نظارتی تشکیل شدهاست در سده و ماربین و به دستیاری آن ناصر قلی صدری که خطش خوانده شد اینها آمدهاند یک عده اشخاصی که معروف به دزدی و گذشته از معروفیت به دزدی سابقه جنائی داشتندو گذشته از آن چند نفرشان بیسواد بودند اینها را دعوت کردند ضمناً برای اینکه یک سر و صورتی به این انجمن بدهند آمدند چند نفر آدم معنون هم در آنجا گذاشتند و به ترتیبی که رأی داده شدهاست، حالا به چه ترتیبی رأی گرفتهاند ۶ نفر که از خارج آوردهاند، برای ما مهم نیست این عده رأی گرفتهاند به اسم انجمن نظارت فرعی سده و ماربین، وقتی که اینها انتخاب شدند آمدند بیرون، چهار نفر ازاینها که دوتاشان حاجی هستند یکیشان خان است و از اسمشان معلوم است استعفا دادهاند گفتند ما نیستیم بعد به اصفهان هم نوشتند این آقایان که این انجمن برخلاف مقررات تشکیل شدهاست و به این جهت ما استعفا دادیم انجمن نظارت مرکزی اصفهان یک نفر را فرستاده برای بازرسی و یک گزارش بی سر و تهی داده و آن باقیمانده اعضای انجمن که دو نفرشان سابقه محکومیت داشتند و سابقه حبس دارندیکیشان هم بیسواد است، بر علیه آنها اقامه دعوی که نکرند ولی شکایت کردند که اینها به ما اهانت کردهاند(فولادوند- آقای دکتر دلیلی هست نسبت به سابقه جزائیشان؟) شهادت مردم است بعلاوه هیچ مانعی ندارد چون آن رضای ایران نژاد در مشهد زندانی بودهاست و یکی دیگر در تهران و در اصفهان هر دو تا، سابقه دزدی هم داشتهاست سابقه سیاسی نداشته حالا بنده خیلی چیزها را میگذرم وبعرض آقایان نمیرسانم برای اینکه میخواهم آقایان خسته نشده باشند.
یک نامهای است ازآقای ناصر قلی صدری خطاب به جناب آقای اعزاز نیک پی قبلا یک سابقهای خدمتتان میدهم، توی این پروندهها که بنده میخواندم یک جا رسیدیم به اسم یک شخص به اسم مرتضی حیدری که اولین نامهای که اسمی از این هست نامهای سات که از سده مینویسد به بجناب آقای امینی که در آنوقت استاندار اصفهان بودند که اینجانب مخبر چند تا روزنامه هستم و خواهش میکنم دستور بفرمائید که انجمن نظارت سده و ماربین و آقای ناصر قلی صدری اخبار انتخاباتی را به من بدهند برای روزنامهها بفرستم، البته این یک چیز بی تأثیری است ایشان هم مراجعه فرمودهاند به انجمن نظارت مرکزی اصفهان بعد ازآن هم دیگر اثری از این شخص دیده نمیشود بعداً در جریان این شکایتهاو چیزهائی که میرسد چندین بار، مواجه با اسم این آقای مرتضی حیدری میشویم و معلوم میشود که آدم خیلی فعال و زیرکی است. بعد انتخابات اصفهان تمام میشود در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۳۲۶ یعنی چند ماه پیش آقای ناصر قلی صدری یک عریضه خدمت جناب آقای اعزاز نیک پی عرض میکند، تصدقت شوم پس ازتقدیم ارادت قلبی و مراتب صمیمیت خاطر محترم را مصدع است آقای مرتضی حیدری که از جوانان تحصیل کرده و روشنفکر اوشان شده به شمار میآیند و در موقع توقف بنده رد سده و ماربین نهایت جدیت و فعالیت را در پیشرفت مرام دمکراتی نموده و برای نیل به هدف نهایت از خود گذشتگی را ابراز داشته که در حقیقت عملیات عمده بعهده شان محول و کلیه تلگرافات مطبوعات تبلیغاتی به قلم ایشان مخابره و منتشر میگردید که عموم متصدیان مربوطه را از حسن نظر و زحماتی که محتمل میشدند شرمنده و تصور میرفت که حزب مترقی دمکرات خدمتشان را منظور ودر مقابل پاداش شایان درباره شان مبذول خواهد داشت متأسفانه برخلاف انتظار مخالفین حزبی شان فرصت را غنیمت شمرده و باعث شدهاند از شغل رسمی که داشته و به سمت انبار داری دخانیات سده برقرار بودهاند برکنار شهاند و اقدامی که مستلزم اعاده شغلشان باشد معمول نشدهاست بدین وسیله حضور محتر معرفی و استدعا مند است که مقرر فرمایند در یکی ازوزارت خانهها شغلی که متناسب با شأنشان باشدبه ایشان محول کنند زیرا رعایت این قبیل افراد فعال و جدی واصفهانی برعهده وکیل معظم و کاردان بینظیر اصفهان و سدهاست که مرحمت معمول درباره اش مبذول دارند ارادتمند ناصر قلی صدری عین نامه اش اینجاست اینها رونوشت نیست اینها عین نامهاست بعد از این یک نامهای است با مارک وزات پست و تلگراف به تاریخ ۳۲۶/۲/۲۹ خواهش میکنم دقت بفرمائید بشماره ۴۴۰/۱۰ اداره دفتر وزارتی خطاب به اداره کل دخانیات به این مضون آقای مرتضی حیدری کارمند سابق دخانیات اصفهان تقاضا دارد مجدداً به خدمت پذیرفته شود خواهشمند است مقرر فرمایند به وضعیت نامبرده رسیدگی و اقدام لازم به عمل آورند. وزیر پست و تلگراف و تلفن اعزاز نیک پی این عین نامهاست.(فولادوند- جهات ارتباطش را هم بفرمائید)
الان عرض میکنم جهات ارتباظش را حالا رسیدیم به جهات ارتباطش، اول خواستم شرحش را معرفی کنم پس به طوری که آقایان محترم ملاحظه فرمودند این یک شخصی بوده طرف توجه و زحمت هم کشیده مورد توجه هم واقع شده نامه توصیهای هم از اصفهان برایش به تهران فرستادهاند و یک نامه توصیهای هم از وزارت پست و تلگراف به اداره دخانیات نوشتهاند حالا همین شخص تلگرافی میکند به آقای دولت آبادی که این اوراق را در اختیار شعبه گذاشتهاند به این مضمون: جناب آقای دولت آبادی بدین وسیله آمادگی خود را برای انجم هر گونه امری اعلام وموفقیت آن حضرت را امیدوارم و این شخص که این قدر وارد رموز انتخابات بوده طرف توجه بوده برایش قدردانی کردهاند. توصیه کردهاند که به او کار بدهند یک اعلامیهای در سه صفحه راجع به سوء جریان انتخابات سده نوشتهاست که اگر آقایان لازم میدانند بخوانم (سزاوار- چه اثری دارد حرفهایش) حرفهایش یک اثر دارد که این وارد بوده و مورد توجه هم بوده و جدیت هم کرده در آنجا، حالا چطور شده که برگشته من نمیدانم ولی موردتوجه بوده (اردلان- امثال این اشخاص خیلی هستند) (بعضی از نمایندگان- نخوانید آقا) خلاصه آنچه که اینجا نوشته شدهاست همان عرایضی است که بنده راجع به انتخاب انجمن نظار کردم وراجع به آن قسمت آراء چیز تازهای تا آنجا که بعرض آقایان رساندم ندارم ولی یک مدرک خیلی جالب توجهی است برای اینکه این یک شخصی بوده که در آن موقع جزء پادوهای آقای اعزاز بوده و بعد هم او بخط خودش برداشته آنجا شهادت داده ولی موضوعهایش همان موضوعهائی است که بنده اینجا بعرض آقایان رساندم. اینها یک سلسله اسناد و مدارکی است که وقتی اینها سه هزار رأی شبانه اضافه صادر کردند به صندوق اولاً از یک عده زیادی استشهاد شدهاست و امضا کردهاند که دیروز ۲۷۰۰ تا بوده امروز ۵۷۰۰ تا شده و رونوشت اعلام جرمی است که شده و تأمین دلیلی که خواستهاند از دادگاه.
رئیس- بیاناتتان زیاد است آقای دکتر بقائی؟
دکتر بقائی- تقریباً یک ساعتی طول دارد.
ملک مدنی- اجازه بفرمائید جلسه را ختم کنند.
رئیس- به هر حال پیشنهادی رسیدهاست قرائت میشود آقایانی که مخالفند رأی نخواهند داد. (پیشنهاد ختم جلسه به شرح زیر قرائت شد)
- جناب آقای رئیس پیشنهاد میکنم که جلسه ختم شود (حاذقی- مخالفم.) زیرا نطق آقای دکتر بقائی طولانی و در این جلسه خاتمه نمییابد- کشاورز صدر.
فولادوند- مخالفم.
کشاورز صدر- اجازه بفرمائید ۴ ساعت است تقریباً که ما در مجلس حاضر شدهایم (حاذقی- چهار ساعت نیست از ساعت ۶ تقریباً آمدهایم در اینجا و هنوز ساعت ۸ نشده) ۴ ساعت است که ما در مجلس حاضر شدهایم و الان بیش از یک ساعت و سه ربع و نزدیک ۲ ساعت است که آقای دکتر صحبت میکند و اظهارات ایشان مفصل است و اگر دراین جلسه ولو تا ۴ ساعت دیگر هم طول بکشد و خاتمه پیدا کند بنده استرداد میکنم ولی حقیقت قضیه این است که در این جلسه خاتمه پیدا نمیکند ایشان خسته شدهاند، آقایان هم مدتی است نشستهاند اینجا و تنفس هم اگر داده بشود دیگر برنمیگردند این است که بنده پیشنهاد کردم جلسه ختم بشود و عده هم برای رأی کافی نیست.
رئیس- بالاخره پیشنهادتان را استرداد کردید؟
کشاورز صدر- خیر قربان، رأی بگیرید بنده مسترد نمیکنم.
رئیس- آقای حاذقی.
حاذقی- آقایان توجه بفرمائید قسمت مهم فرمایش آقای دکتر بقائی ناشی از این است که مجلس شورای ملی طوری عمل کرده که افکار عمومی اظهار رضایت به او ندارد. بعقیده من تمام آقایان که اینجا تشریف دارند با یک اختلافات کوچکی همه از سر و ته یک کرباس هستیم یک اختلاف کوچکی هست اجازه بفرمائید عرض کنم مجلس شورای ملی باید با عمل مثبت دردهای این مملکت را دوا کند ۶ ماه از عمر مجلس گذشتهاست و نگذاشتهاند کاری برای مملکت بکند من مخالفم با ختم مجلس تا فرمایش ایشان تمام بشود و رأی بگیریم برویم سر یک کار اصولی.
فرامرزی- پنجاه سال گرسنگی خوردم چطور سر و ته یک کرباسم.
رئیس- عده برای رأی گرفتن کافی نیست.
دکتر بقائی- بنده با تنفس موافقم.
رئیس- تنفس بشود دیگر برنمیگردند حالا بیاناتتان را ادامه بدهید و آقایان تا ساعت هشت بنشینند آنوقت تنفس میدهم.
اردلان- چرا تا ساعت ۹ نمینشینند (همه چرا تا ساعت ۹ نمینشینند (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس)
رئیس- این چه وضعی است چرا نمینشینید اینجا مجلس است حمام زنانه که نیست چند مرتبه باید زنگ زد و گفت (صحیح است) بفرمائید آقای دکتر بقائی. دکتر بقائی- البته اگر بنده بخواهم جریان تمام حوزههای فرعی را خدمت آقایان عرض کنم چندین جلسه طول خواهد کشید ولی آنچه که تا حالا عرض کردم یک نمونهای است از خروار و کم و بیش در تمام حوزههای فرعی نظیر این وقایع پیدا شده یعنی فرض بفرمائید در یک نقطه انجمن رأی دادهاست که آراء خوانده بشود و بخشدار گفتهاست که نباید خوانده بشود و بعد از انجمن مرکزی استعلام کرده آنها هم گفتهاند نخیر بفرستید انجمن مرکزی و طبق قانون آقایان میدانند که فاصله بین اخذ آراء و استخراج آراء بیش از ۲۴ ساعت نباید باشد این فاصله در بعضی نقاط از ۲۵ روز هم بیشتر تجاوز کرده و در هیچ جا به طور خلاصه این موضوع که طبق قانون مسئول صحت و حسن جریان انتخابات هر حوزهای انجمن نظارت آن حوزهاست این ماده از قانون مراعات نشده و هر جا بخشدار یک میلی داشته آن میلش عملی شده یا نماینده فرمانداری یا نماینده انجمن مرکزی و اشتباه و نظایر آنچه که تا حالا حضور آقایان عرض کردم در این پرونده ما فراوان است و من دیگر خودم را مستغنی میدانم که بعرض آقایان برسانم و اطمینان دارم که آقایان این قدر به بنده اطمینان دارند و عرایض بنده را تصدیق میفرمایند بعد میرسیم به یک موضوع مهم دیگری که آن صلاحیت آقای اعزاز نیک پی است در این قسمت صلاحیت آقایان مطمئن باشند راجع به صلاحیت شخصی و سابقه شخصی ایشان هیچ صحبتی نخواهم کردو فقط از لحاظ قانون و از لحاظ قانون انتخابات صحبت میکنم آقای اعزاز نیک پی به طوری که همه آقایان میدانند دو سمت در کابینه جناب اشرف آقای قوام السلطنه داشتند یکی وزیر پست و تلگراف بودند و یکی معاون نخست وزیر وقتی که اعلان انتخابات اصفهان داده میشد ایشان از سمت معاون نخست وزیری استعفا دادند ولی از سمت وزارت پست و تلگراف استعفا ندادند برای اینکه در روزنامههای وقت موضوع استعفی ایشان از وزارت پست و تلگراف نوشته شد ولی استعفای از معاونت نخست وزیریشان نوشته نشد(اعزاز نیک پی- این طور نبود) حالا میرسیم و ایشان به این موضوع اصلاً توجهی نداشتند برای اینکه اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد در آنموقع یک گفتگو هائی بود برای اینکه نخست وزیر میتواند انتخاب شود و بالطبع وقتی که نخست وزیر بتواند انتخاب شود معاون نخست وزیرهم میتواند انتخاب بشود به این جهت به این موضوع در آن موقع توجهی نکردند و بعداً که دیدند این موضوع اسباب اشکال عمدهای برایشان شد برایشان آمدند و یک ابلاغی من نمیدانم کی درست کرد؟ نمیگویم کی درست کرد ولی درست کردند و ابلاغ کردند که ایشان دیگر معاون نخست وزیر نیستند و منشی مخصوص جناب اشرف آقای قوام السلطنه هستند اولاً من میخواهم توجه بدهم آقایان محترم را به این قسمت از قانون که انتخاب وزراء و معاونین آنها و رؤسا و معاونین ادارات در حوزه مأموریت خودشان و وزراء و معاونین را در تمام کشور منع کرده فسلفه این موضوع چیست؟ البته احتیاج به گفتن نیست که منع قانونی برای این است که کسی که در یک ناحیهای رئیس یا معاون اداره باشد یا در یک کشوری وزیر یا معاون باشد دارای یک نفوذ و قدرتی است که میتواند خدای ناکرده از این نفوذ و قدرتش سوء استفاده بکند و مقام وکالت را جرأت نمیکنم بگویم ولی باز میگویم غصب بکند پس این منع قانونی در این کلمه نیست یعین کلمه وزیر با کلمه معاون دارای یک خاصیت سرآمیزی نیست که همینکه به یک شخص اطلاق شد این شخص محروم باشد از انتخاب شدن بلکه مقصود این است که آن قدرتی که این شخص میتواند در دست داشته باشد و ازآن قدرتش احیاناً سوء استفاده بکند برای این قانون منع کرده که وزراء و معاونین آنها حق انتخاب شدند در تمام مملکت ندارند حالا ملاحظه بفرمائید از یک طرف ما میبینیم آقای اعزاز نیک پی در موقع انتخابات که وزیر پست و تلگراف بودند از وزارت پست و تلگراف استعفا دادند ولی به طوری که شاید اکثریت آقایان میدانند عملاً ایشان باز وزیر پست و تلگراف بودند اسماً و توی روزنامهها از وزارت پست و تلگراف استعفا داده بودند ولی ایشان نفوذشان را در وزارت پست و تلگراف داشتند و از معاونت بدواً استعفا ندادند و تا وقتی که این موضوع در شعبه مطرح شد ایشان به فکر استعفای از معاونت هم نبودند به این دلیل که عرض کردم چون فکر میکردند نخست وزیر و معاونش میتوانند انتخاب شوند و حتی یکی از همکاران محترم ما که اسمشان را نمیبرم یک روز فرمودند که من در همان موقعی که انتخابات جریان داشت به ایشان تعرض کردم که شما چرا این کار را میکنید دیدم ایشان میگویند اهمیتی ندارد یعنی باقی ماندن در مقام معاونت نخست وزیر و البته بنده جواب بر جواب ایشان را هم قبلاً عرض میکنم که انشاءالله احتیاجی به ماده ۱۰۹ نداشته باشم یک مدارکی ارائه میدهند که طبق آن مدارک از معاونت نخست وزیری برکنار شدند و منشی مخصوص نخست وزیر هستند من این را هم قبول میکنم که جنابعالی منشی مخصوص نخست وزیر باشید اما میخواهم بدانم که معاون نخست وزیر با معاون یک وزیر صرف کلمه مانع از انتخابش نمیشود و منظور آن نفوذی است که شخص میتوان اعمال کند و آن سوء استفادهای است که ازمقام میتواندبکند و آن جنبه وحشت و تنفری است که مردم نسبت به او میتوانند داشته باشند و بادمجان دور قاب چینی کنند ما وقتی که با پروندها مراجعه بکنیم میبینیم که ایشان را اصفهانیها عملاً معاون نخست وزیر میشناختند چنانچه از پرونده وزارت کشور بنده یک چیزی حضور آقایان ارائه میدهم.
سید هاشم وکیل- فرمایشتان را همین طوری قبول میکنیم.
- تعطیل جلسه بعنوان تنفس
رئیس- چون در خارج عده برای اخذ رأی کافی نیست و اگر به مذاکرات ادامه بدهیم هم موفق به اخذ رأی نمیشویم و تنفس داده میشود بقیه مذاکرات روز یک شنبه ۴ بعد از ظهر. (هشت ساعت بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل شد)