تفاوت میان نسخههای «مرکز وردآورد نگهداری کودکان عقب افتاده ۴ تیر ماه ۱۳۵۴»
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[پرونده:ShahanshahShahbanouHandicappedChildern4Tir1354.jpg|thumb|left|200px|]] | [[پرونده:ShahanshahShahbanouHandicappedChildern4Tir1354.jpg|thumb|left|200px|]] | ||
[[پرونده:ShahanshahShahbanouWardawardCenterChildern4Tir1354a.jpg|thumb|left|200px|اعلیحضرتین در بازدید از کارگاه حرفه ای]] | [[پرونده:ShahanshahShahbanouWardawardCenterChildern4Tir1354a.jpg|thumb|left|200px|اعلیحضرتین در بازدید از کارگاه حرفه ای]] | ||
− | [[پرونده: | + | [[پرونده:ShahanshahShahbanouWardawardChildern4Tir1354b.jpg|thumb|left|200px|اعلیحضرتین در کارگاه نقاشی کودکان وردآورد]] |
[[پرونده:ShahanshahShahbanouWardawardCenterChildern4Tir1354d.jpg|thumb|left|200px|بازدید از بخش فیزیوتراپی]] | [[پرونده:ShahanshahShahbanouWardawardCenterChildern4Tir1354d.jpg|thumb|left|200px|بازدید از بخش فیزیوتراپی]] | ||
'''مرکز وردآورد نگهداری کودکان عقب افتاده ۴ تیر ماه ۱۳۵۴''' | '''مرکز وردآورد نگهداری کودکان عقب افتاده ۴ تیر ماه ۱۳۵۴''' |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۵۵
والاحضرت شاهدخت فرحناز پهلوی | درگاه شهبانو فرح پهلوی
انجمن ملی حمایت کودکان |
درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر |
مرکز وردآورد نگهداری کودکان عقب افتاده ۴ تیر ماه ۱۳۵۴
۴ تیر ماه ۱۳۵۴ با ورود شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ساعت ده بامداد، مرکز «وردآورد» مرکز نگهداری و آموزش کودکان عقبافتاده، کودکانی که به مراقبتهای بیشتری نیاز دارند گشایش یافت. با کمک این کودکان و دیگر کودکان استثنائی و عقب افتاده، قرار است یک خانه اسباببازی در ایران ساخته شود. رؤسای مجلسین، وزیر کشور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی و همچنین وزیران رفاه اجتماعی و دادگستری به پیشباز اعلیحضرتین آمدند.
در آغاز دکتر لقمان گزارشی به آگاهی اعلیحضرتین رساند. پس از پایان گزارش مدیر عامل انجمن ملی حمایت کودکان،[۱] شاهنشاه آریامهر از لوحه یادبود این مرکز پردهبرداری کردند و از بخشهای مختلف کلاسهای آموزشی بخش فیزیوتراپی و خوابگاهها بازدید نمودند.
شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از نمودار آموزش این مرکز که هم اکنون ۱۹۲ کودک ۷ تا ۱۲ ساله در آن نگهداری میشوند فرمودند: مشابه این مراکز باید در شهرهای بزرگ کشور دایر گردد». دکتر لقمان به عرض رساند: تا پایان برنامه پنجساله پنجم ده مرکز مشابه مرکز آموزش ورداورد در سراسر کشور آماده پذیرفتن کودکان عقبافتاده خواهد بود. اعلیحضرتین در یکی از بخشهای این مرکز، از نمونه کارهای دستی کودکان عقبافتادهای که انجمن ملی حمایت کودکان در سراهای انجمن از آنها نگهداری میکند دیدن کردند.
در اینجا مدیر عامل گفت که هم اکنون بیشتر وسایل مورد نیاز این سراها را کودکان آموزش دیده انجمن میسازند. تختخوابها، اسباببازیها و همچنین وسایل موردنیاز بیشتر مراکزی که به ما سپارش دهند، نیز از سوی این کودکان ساخته میشود و قرار است با نمونههایی از اسباببازیهای آموزشی که از خارج از کشور وارد کردهایم، یک خانه اسباب بازی بوجود آوریم.
شاهنشاه هنگام بازدید از کلاسهای آموزش درباره نیروی انسانی مورد نیاز سراهای کودک انجمن پرسیدند، به آگاهی شاهانه رسید که افرادی که در این مراکز سرگرم به کار هستند از آموزش ویژه برخوردار میباشند و با آغاز بهرهبرداری از آموزشگاه بهیاری فرحناز پهلوی، که در زمین اعطایی ملوکانه، پشت بیمارستان سوختگان در تهران قرار دارد، انجمن خواهد توانست ۲۵۰ نفر بهیار را شبانه روزی بپذیرد و با کارهایی که انجام مییابد، برای دوره لیسانس پرستاری دانشجو میپذیرد. با فعالیت این مرکز نیاز مراکز کودکان استثنائی عقبافتاده از میان برداشته خواهد شد.
اعلیحضرتین به هنگام بازدید از کلاسهای درس و فیزیوتراپی، کارگاههای حرفهای و بخشهای گفتار درمانی و کار درمانی با دانشآموزان گفت و گو کردند و از وضع تحصیل و روش آموزش آنها پرسش نمودند. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در ساعت ۱۱ و نیم مرکز را ترک فرمودند. در بازدید اعلیحضرتین از این مرکز، آقای علم وزیر دربار شاهنشاهی و هموندان هیئت مدیره انجمن ملی حمایت کودکان سرافرازی بودن در این آیین را داشتند.
همه، از این همه صفا، صداقت و احساس دخترک عقب افتاده به هیجان آمده بودند و شاهنشاه موهای مهناز رنجور را نوازش میکردند و مهناز دست شاهنشاه را گرفته و پیاپی میبوسید و یا به چهره معصومش میکشید. چهرهای که برای چند لحظه، هیجان و شوق، رنگ زندگی به آن بخشیده بود. پرسشهای شاهنشاه که کلاس چندم هستی، چند سال داری، همه و همه بیجواب ماند و فقط مهناز پس از چند بار پرسش، توانست نام خود را بگوید. شهبانو که در گوشهای این صحنه را مینگریستند، عینک خود را بر چشم گذاشتند تا طرههای اشکی را که در چشمانشان حلقه زده بود، از نظرها پنهان بدارند.
آموزش عقبافتادگان- شاهنشاه و شهبانو یک ساعت و نیم در میان ۱۹۲ کودک عقبافتاده ذهنی در مرکز آموزش و نگهداری این کودکان در وردآورد بودند. کلاسهای درس، کارگاههای حرفهای، درمانگاه، بخشهای درمانی و فیزیوتراپی و خوابگاههای این مرکز را از نزدیک دیدند. روش آموزش بچهها را دیدند و در پایان نیز همه کسانی را که در این مرکز دورافتاده، به کودکانی که بیش از اندازه بچههای عادی نیاز به آموزش دارند، خدمت میکنند، مورد مهر همایونی قرار دادند.
مرکز وردآورد که برای پذیرش ۳۶۰ کودک عقبافتاده بوسیله انجمن ملی حمایت کودکان دایر شده، دومین مرکز آموزش این انجمن است که شاهنشاه از نزدیک آن را بازدید فرمودند. شاهنشاه روزی که مرکز آموزش اوین را در سال گذشته گشودند فرمودند، در مورد تجهیزات و تسریع در ساختمان مرکز «وردآورد» دستوراتی صادر کردند. همان گونه که به هنگام بازدید از «وردآورد» در مورد ایجاد مراکزی مشابه آن در مراکز استانها اوامری صادر فرمودند. در میان ۲۲ سرا و شبانهروزیهایی که انجمن ملی حمایت کودکان در سراسر کشور دارد، مرکز «اوین» یکی از مجهزترین آنها است و بدون دریافت شهریه و آنها را که خانواده دارند با شهریهای بسیار اندک، در این مرکز میپذیرند. «وردآورد» در زمینی که آقای بهرام فرمانفرماییان به پیشگاه شهبانو تقدیم داشته بنا شده که در لوحه یادبود گشایش مرکز نیز به این مطلب اشاره رفته است تا نیکاندیشان کشور بدانند که در هر کار خیری که انجام دهند، نام نیکشان جاودانه حفظ خواهد شد.
کارگاههای حرفهای- مرکز وردآورد را با ایجاد کارگاههای حرفهای، نجاری، سرامیک و چوببری برای آموزش کودکان آماده کردهاند ولی از این میان، بچهها در رشته قالیبافی بیش از رشتههای دیگر پیش رفتهاند و توفیق یافتهاند. نخستین آموزش قالیبافی به کودکان عقبافتاده جمعیت خیریه فرح پهلوی در داودیه آغاز شد و بعد در سایر مراکز مشابه کودکان دارای دارهای قالی توسعه پیدا کرد و شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در سرسرای «وردآورد» بر روی قالی زیبایی قدم گذاشتند که به دست کودکان عقبافتاده سراهای انجمن ملی حمایت کودکان بافته شده بود. بچههای عقبافتاده، در نقاشی و کارهای دستی نیز استعداد فوقالعادهای دارند. در اغلب سراهای کودک، بچههای عقبمانده آموزشپذیر نقاشیهای جالبی میکنند و در ساختن اشیاء سرامیک و نقاشی روی شیشه نیز موفق هستند تا بجایی که نیز سرویس کاملی از ظروف سرامیک که توسط کودکان یکی از سرهای کودک ساخته شده بود، مورد توجه اعلیحضرتین قرار گرفت. پسرها در کارگاههای نجاری و چوببری از روی الگو و مدلی که در اختیارشان گذاشته شود محصولات مرغوبی میسازند و در حال حاضر لوازم و اسباببازیهای بسیاری از ساختههای این کودکان در بازار خریدار دارد. انجمن ملی حمایت کودکان که از چند سال پیش آموزش کودکان عقب افتاده را آغاز کرده، اکنون تعدادی کارگر جوان و نوجوان آموزش دیده از همین کودکان بیمار را در اختیار دارد که روزها در کارگاهها کار میکنند و شبها را در محلی که به عنوان «خانه نیمه راه» دادهاند سر میکنند و بسیارند جوانانی که بر اثر آموزشهای این مراکز اکنون زندگی مستقلی دارند ولی پیوند خود را با انجمن نگسستهاند.
دهکده ناتوانان- چندی پیش، موافقتنامهای میان انجمن، وزارت رفاه و انجمن توانبخشی و وزارت آموزش و پرورش منعقد شد که بر اساس آن، نگهداری از افراد عقبافتاده و معلول انجمن از چهارده سال به بالا به عهده انجمن توانبخشی واگذار شد و در نظر است برای نگهداری آن گروه از نوجوانان و جوانان عقبافتاده عمیق که تحت هیچ شرایطی آموزشپذیر نیستند دهکدههای ساخته شود تا نگرانی ادامه زندگی برای این افراد و خویشانشان از میان برود. نگرانی از آینده مغشوق و بیسرانجام این افراد، در گذشته به مانند امروز، مطرح نبوده است. یک کودک عقبافتاده در گوشه خانه و کنج اتاق پنهان بوده و پدر و مادر از ظاهر کردنش در جمع- حتی در جمع اقوام و دوستان نزدیک- شرمآگین میشدند و شاید هنوز هم عده زیادی از این کودکان محروم از آموزشهایی که برای آنان «زندگیساز» است، از همین رو در کنج خانهها، چه در شهرها و چه در روستاها، روزگار میگذرانند. ولی آنچه مسلم است، بسیاری از خانوادهها درک کردهاند که با سپردن فرزندان شان به مراکز ویژه آنان، زندگی آینده آنها را بهتر و بهتر کردهاند و تعجبآور است که مسئولین مراکز نگهداری این کودکان میگویند بیشتر مراجعین آنها را خانوادههای کم درآمد تشکیل میدهند. اما خانوادههایی که سواد و پول بیشتر دارند، ترجیح میدهند فرزندان ناتوان و رنجورشان را نزد خود نگاه دارند.
گذری به وردآورد- مرکز «وردآورد» ویژه کودکان عقبافتاده هفت تا دوازده سالهای است که آموزشپذیرند. «وردآورد» مرکزی است با ساختمانی زیبا و متناسب در جاده کرج، مقابل داروپخش. دکتر لقمان ادهم مدیر عامل انجمن ملی حمایت کودکان میگوید: این مرکز را بدون پروانه ساختیم، چون علیرغم مدتها دوندگی، موفق به دریافت پروانه ساختمان از شهرداری نشدیم. جاده مرکز را هم تا چند هفته گذشته آسفالت نکرده بودیم و عجیب این است که میخواهیم برای محوطه بازی بچهها سایبان بسازیم تا آفتاب آزارشان ندهد اما باز مخالفتهای قانونی شروع شده که اجازه ندارید، این خلاف قانون است! سایبان بسازید، قانون را شکستهاید و... دکتر ادهم با لحنی سپاسآمیز، گفتارش را با این جمله پایان میدهد: «اما تشریففرمایی اعلیحضرتین این مشکل همراه با بسیاری از مشکلات مهم دیگر ما حل شد. شاهنشاه نخستین دستوری که در بازدید از مرکز صادر فرمودند، دستور ساختن همین سایبان بود.» در جمع کودکان عقبافتاده که هر یک نمیدانند چه میکنند؛ چه میگویند و چه میخواهند، زیستن دشوار است و برای کسانی که در اینگونه مراکز خدمت میکنند، جامعه باید احترام و امتیاز خاصی قائل شود و فراوانند افرادی که با جان و دل کمر به خدمت در این مراکز میبندند بطوریکه فقط در مرکز «وردآورد» ۳۶ مربی و ۷۰ مادرخوانده در خوابگاههایی که برای هر یک نام یک گل برگزیده شده، شبانه روز را سر میکنند. مرکزهایی که چندی پیش برای کودکان عقبافتاده در کشور ما ساخته شده، مجهز به بخشهای فیزیوتراپی و درمانی است. بچهها در اولین دقایق ورود به مرکز از نظر جسمی و روانی معاینه میشوند. بسیاری از بچههایی که بر اثر سوانح دچار فلج مغزی شدهاند، در بخشهای فیزیوتراپی این مرکز مداوا میشوند و یا فرا میگیرند که چگونه خود را با محیط تطبیق دهند. آنها که کلام شان قاصر است با دستگاههای ویژهای «گفتن» را میآموزند و آنهایی که آمادگی آموزش دارند به کلاسهای آموزشی راهنمایی میشوند. یکی از برنامههایی که انجمن ملی حمایت کودکان با جدیت آن را دنبال میکند، راههای پیشگیری از بوجود آمدن اینگونه کودکان است، جز مواقعی که کودک بر اثر سانحهای دچار اختلالات مغزی، روانی و یا جسمی میشود. مواردی نیز وجود دارد که همخونیهای پدر و مادر و یا بیاحتیاطیهای مادر در دوران بارداری، چنین فرزندانی را پدیدمیآورد. یکی از دلایل مخالفت انجمن ملی حمایت کودکان با این ضربالمثل معروف فارسی که «عقد دخترعمو و پسرعمو را در آسمان بستهاند» برای جلوگیری از بوجود آمدن یک چنین کودکان است.
وقتی بچهها از شهبانو ماشین مرادبرقی میخواهند
در روز ۴ تیر ماه ۱۳۵۴ شاهنشاه و شهبانو در آیین گشایش مرکز آموزش و نگهداری کودکان در وردآورد در کلاسهای مختلف به دیدن کودکان این مرکز رفتند و با آنها به گفت و گو پرداختند. در کلاس نقاشی علیاحضرت شهبانو با همان لبخند گرم و مهرآمیز همیشگی با این غنچههای -گُل نشده- پژمرده، سخن گفتند. هنگام همین گفت و گوها بود که یکی از پسران مرکز گفت: شهبانو برای من یک ماشین بخرید! علیاحضرت پرسیدند، ماشین چه شکلی؟... بچه در حالی که نقاشی خود را ادامه میداد و قلم مویش را روی کاغذ میکشید گفت: یک ماشین مربع مثل ماشین مرادبرقی.
شهبانو که از این درخواست خنده شان گرفته بود به اقای دکتر لقمان ادهم مدیر عامل انجمن ملی حمایت کودکان دستور دادند که از مدل ماشینهای مرادبرقی که به صورت اسباب بازی ساخته شده برای کودکان تعدادی خریداری شوند. ساعت از یازده گذشته بود که شاهنشاه و شهبانو از ساختمان مرکز نگهداری و آموزش کودکان در وردآورد بیرون آمدند. چند بچه در استخر مشغول شنا بودند. یکی از آنها از درون آب فریاد زد: «شاهنشاه صبر کنید من بیایم یک «عسک» با شما بگیرم و بعد بروید. شاهنشاه خندیدند و فرمودند: بدو بیا ما منتظر هستیم. پسرک از آب بیرون آمد و با عجله خودش را به پشت نردههای دور استخر رساند و از پس حصار توری، با چهره و لحنی نه چندان شادمان، به عکاسها گفت: «حالا یک عسک خوب بگیرین.» نارضایی پسرک بخاطر حصار بود که سرانجام شهبانو فرمودند: «از میلهها بیا بالا و در کنار شاهنشاه عکس بگیر.» در این هنگام دست علیاحضرت شهبانو بر میلهها بود که پسرک کوچولو با پافشاری گفت: «شما دستتان را بردارید. شما دستتان را بردارید.» وقتی پسرک اطمینان یافت که میتواند از میلهها بالا برود و آسیبی به دست شهبانو نزند، به کمک چند تن از باشندگان، خود را به آن سوی نرده ها رساند و در حالیکه ژستی ورزشکاران گرفته بود، در کنار شاهنشاه ایستاد و چند عکس گرفت. پس از چند دقیقه، بچهها همه یک یک، در کنار شاهنشاه ایستادند و بدین سان، اعلیحضرتین در حلقه کوچک شناگران مبتدی و کم سال مرکز «وردآورد» عکسی به یادگار گرفتند.