مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۴

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۲۸ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها) (←‏- تصویب لایحه اصلاح قانون مالیات بر عایدات)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۴

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۴ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۹

جلسه: ۱۱۴

صورت مشروح مجلس شنبه ۲۴ آذرماه ۱۳۱۳ (۷ رمضان ۱۳۵۳)

فهرست مذاکرات:

۱ـ تصویب صورت‌مجلس‏

۲ـ شور ثانی و تصویب لایحه الغای مالیات ارضی‏

‏۳ـ شور اول خبر راجع‌به قرارداد بین‌المللی اتومبیل‌رانی‏

۴ـ تصویب لایحه اصلاح قانون مالیات بر عایدات

۵ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

(مجلس هشت ساعت و نیم بعدازظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید).

صورت مجلس روز سه‌شنبه ۲۰ آذرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

اسامی غایبین جلسه گذشته که ضن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین بی اجازه - آقایان: امیر ابراهیمی - اعظم زنگنه - اسفندیاری - امامی خویی - دکتر ادهم - وکیلی - یونس آقا وهاب زاده - کورس - معدل - پورسرتیپ.

دیرآمدگان بی اجازه - آقایان: اسدی - لیقوانی - مرتضی قلی خان بیات - مسعود ثابتی - حاج تقی آقا وهاب زاده - نوبخت - شریعت زاده - قراگزلو.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس-در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد – خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- شور ثانی و تصویب لایحه الغاء مالیات ارضی

۲- شور ثانی و تصویب لایحه الغاء مالیات ارضی

رئیس-خبر از کمیسیون قوانین مالیه راجع به الغاء مالیات ارضی شور دوم:

خبر کمیسیون

کمیسیون قوانین مالیه در جلسه بیستم آذرماه ۱۳۱۳ لایحه نمره ۳۵۵۹۵ دولت راجع بالغاء مالیات ارضی را با حضور آقای وزیر مالیه برای شور ثانی تحت مطالعه قرار داده و با در نظر گرفتن پیشنهادهای آقایان نمایندگان محترم مواد ذیل را تنظیم نموده اینک خبر آنرا برای تصویب مجلس مقدس تقدیم می‌نماید:

ماده ۱- از تاریخ اجرای این قانون مالیات ارضی و دواب ملغی و بجای آن بترتیب مقرر در مواد (۲) و (۳) مالیات از عایدات گرفته می‌شود.

رئیس-آقای امیر تیمور.

امیر تیمور-بنده در شور اول پیشنهادی تقدیم کردم که بعد از لفظ دواب اغنام و احشام هم اضافه شود اگر چه عبارت ماده صراحت دارد و مشمول اغنام و احشام هم هست و همین لفظ دواب شامل اغنام و احشام هم می‌شود و لغو خواهد شد ولی خواستم بدانم که آقای وزیر مالیه هم موافقت می‌فرمایند با اغنام و احشام که در قانون ذکر شود.

وزیر مالیه-(آقای داور)- دلیل همان است که خود نماینده محترم فرمودند توضیح واضح بود وقتیکه ما می‌نویسیم مالیات دواب ملغی است اغنام و احشام هم جزء آن است.

رئیس-آقای ملک مدنی

ملک مدنی-موافقم.

رئیس-اشکالی نیست؟ آقای افشار.

افشار-غرض از الغاء ارضی این بود که مطابق قانون مالیات املاک اربابی و دواب علاوه بر مالیات ارضی و دواب بعضی چیزهای دیگر هم آنجا بود که بایستی لغو شود از قبیل مالیات طواحین و قنوات و چشمه سارها و این قسمت در این لایحه فقط اینطور نوشته شده از تاریخ اجرای اینقانون مالیات ارضی و دواب ملغی و بجای آن بترتیب مقرر در مواد ۲و۳ مالیات از عایدات گرفته می‌شود. بنده پیشنهاد کرده بودم که اینطور نوشته شود ماده اول از تاریخ اجرای اینقانون مالیاتهائی که مطابق قانون املاک اربابی و دواب گرفته می‌شد چون در ضمن آن قانون اسمی از چشمه سارها و طواحین و قنوات برده شده بود بنده آنطور پیشنهاد کردم که هر چه در آنقانون است ملغی و بجای آن بترتیب مقرر در مواد ۲و۳ مالیات از عایدات گرفته شود. متأسفانه در کمیسیون باین پیشنهاد بنده توجهی نشده است بنظر بنده اگر بخواهیم مالیات قنوات و طواحین و چشمه سارها هم الغاء شود مطابق پیشنهاد بنده باید ماده اول اصلاح شود.

اعتبار (مخبر کمیسیون قوانین مالیه)- بنده قبل از اینکه جواب آقای افشار را عرض کرده باشم می‌خواستم نظریات خودم را هم راجع بالغاء قانون مالیات ارضی بعرض آقایان برسانم. قانون الغاء مالیات ارضی بطوریکه اهمیت داشته و دارد بنظر بنده اهمیت آن گفته نشده و بعقیده بنده بهتر این بود که اهمیتی که این قانون دارد و تأثیری که این قانون در زندگانی مردم خواهد کرد و این اقدام آقای وزیر مالیه راجع به الغاء مالیات ار ضی و اقدام دیگری هم که عبارت بود از موقوف شدن عمل حزاری که در جرائد خواندیم که از طرف آقای وزیر مالیه دستور صادر شده بنظر بنده انقلاب مفید و موثری در عمل فلاحت در آینده خواهد کرد

(صحیح است)

الغاء مالیات ارضی یکی از آمال دیرینه مردم منور این مملکت بوده است آقایان بخاطر دارند در مرامنامه‌های احزاب مختلفه که در این مملکت بود الغاء مالیات ارضی و مواد دیگری پیش بینی و آرزو می‌شد امروز می‌بینیم که بحمدا نه آن ماده بلکه تمام مواد و مرام‌ها بلکه بیشتر و قسمتهای دیگر در پرتو توجهات ذات اقدس شاهانه عملی شده است

(صحیح است).

بنده بخاطر دارم که در یک کمسیونی برای تدوین مرامنامه و نظامنامه حزبی کار می‌کردم نظر اولیه ما این بود که در آن جا حتی الامکان مواد مرامنامه را کمتر و چیزهای عملی بنویسیم در قسمت مالیات ارضی که رسیدیم از نظر اینکه این فکر را غیر عملی می‌دانستیم مورد بحث واقعشد که آیا این را بنویسیم یا خیر امروز خوشبختانه قانون الغاء مالیات ارضی مثل سایر قوانین مفیده از مجلس شورای ملی می‌گذرد تأثیر اینقانون در زندگانی زارع و ملاک مورد بحث نیست که تا چه اندازه زندگانی آنها منظم خواهد کرد و یک انقلابی پیدا خواهد شد که صددرصد زارعت و فلاحت پیشرفت خواهد کرد وسرتاسر مملکت بسمع مردم رسیده است و بایستی دعا بذات اقدس شاهانه کرد

(صحیح است)

که تمام آمال و آرزوهائی که این مردم داشتند در تحت لوای ذات اقدسشان صددرصد عملی شده است و بنده معتقدم که امروز و امشب یک جلسه فوق العاده برای طبقه فلاح و زارع است و باید شکر گذاری کرد و بقای ذات اقدس همایونی را برای خوشبختی کامل این مملکت از خداوند خواست و بعد به آقای وزیر مالیه هم تبریک عرض کنیم که این توفیق و موفقیت در موقع زمانداری ایشان و بدست ایشان عملی می‌شود و البته اینعمل فوق العاده هم تأثیر وضعی خواهد داشت و هم یادگار خوبی خواهد بود برای ایشان و اما فرمایشات که آقای افشار فرمودند راجع بطواحین و سایر قسمتهائی که در پیشنهاد خودشان متذکر شده بود نظر کمیسیون این بود که وقتی یکقانونی ملغی می‌شود

(افشار- این جا ننوشته آن قانون ملغی می‌شود)

از امشب دیگر قانون مالیات ارضی که ما داشتیم از بین می‌رود اصل که می‌رود فروع آن البته قابل دوام نیست که بگوئیم طواحین هم بوده است و یکچیزهای جزئی از قبیل چمشه سارها و قنوات که هست باقی می‌ماند البته یک تذکری بود که فرمودند که وقتیکه آنقانون لغو می‌شود دیگر آثاری از آنقانون باقی نخواهد بود.

رئیس-آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری-بنده می‌خواستم عرض کنم که مقصود از الغاء اینقانون این است که مالیات ارضی با همه توابع و لوا حق از قبیل میاه و قنوات همه ملغی می‌شود لیکن عبارت طوری است که فقط مالیات ارضی را نوشته‌اند خواستم آقای وزیر مالیه اینجا توضیح بدهند که در مجلس سندیت داشته باشد یا یک کلمه قانون بعد از این قانون اضافه شود یعنی اینطور نوشته شود که از تاریخ اجرای این قانون قانون مالیات ارضی و دواب ملغی می‌شود و این بهتر است زیرا که در همه جا جداست و زمین جداست و باید تصریح شود.

وزیر مالیه- بنده می‌خواهم در یک مسئله که در اساس ابداً تغییری نمی‌دهد حرفی بزنم دفعه پیش آقایان گفتند و بنده توضیح دادم و حالا حق دارم که تعجب کنم که یک مسئله که در مجلس توضیح داده شده مجدداً این جا مطرح می‌شود حالا با وجود این اگر آقا باز دلشان می‌خواهد که یک قانون هم بعد از این کلمه ارضی و دواب ملغی می‌شود

(صحیح است)

رئیس-آقای دکتر طاهری پیشنهادتان را بنویسید آقای طباطبائی بروجردی

طباطبائی بروجردی-عرض کنم مسلم است این لایحه را که آورده‌اند برای الغاء مالیات ارضی است و اشکالی ندارد ولی نظر باطلاعی که ما از امناء مالیه ولایات داریم و حضرت اشرف آقای وزیر مالیه را هم بنده دلاورترین اشخاص میدانم بجهت اینکه تمام جهات را در نظر گرفته‌اند ولی البته الغاء یکچنین مالیاتی که اینقدر جوانب و اطراف و شعب داشته است باید زیاد در اطرافش توضیح داده شود و کاملا واضح کند الغاء آنرا مثلا می‌خواستم عرض کنم راجع به آبیاریها که جزء مالیات ارضی بوده است بنده در اکثر شهرها دیده‌ام که بعنوان آبیاری یکچیزی می‌گرفتند و این در حقیقت جزء مالیات ارضی بوده است و حال آن که آنوقتی که می‌گرفتند صریح قانون نبود ولی می‌گرفتند حالا از کجا بتوانیم ثابت کنیم که این الغاء شامل آن مالیاتهائی هم می‌شود که در ضمن مالیات ارضی از آب می‌گرفتند اگر میفرمائید که شامل آ، ها هم می‌شود بفرمائید شامل می‌شود همه متشکریم.

وزیر مالیه-در هر صورت بنده تصور می‌کنم که باید عبارت هم تغییر کند و توضیح واضحی بشود و ممکن است عبارت ماده را باین ترتیب اصلاح کرد که (قانون مالیات ارضی و دواب از تاریخ اجرای این قانون ملغی و بجای آن بترتیب مقرر در مواد ۲و۳ مالیات برعایدات گرفته می‌شود)

رئیس-پیشنهاد آقای دکتر طاهری قرائت می‌شود.

مقام منبع ریاست دامت عظمته. پیشنهاد می‌شود کلمه قانون قبل از مالیات ارضی اضافه شود.

رئیس-آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری-بنده با اصلاحی که خود آقای وزیر مالیه حالا کردند که هم کلمه قانون اضافه می‌شود و هم دو کلمه قانون ردیف هم واقع نمی‌شود بنده با همان طور که فرمودند موافق هستم که عبارت اینطور باشد که قانون مالیات ارضی و دواب از تاریخ اجرای این قانون ملغی می‌شود.

رئیس-ماده را با این اصلاحی که آقای وزیر مالیه فرمودند دوباره می‌خوانیم:

ماده اول- قانون مالیات ارضی و دواب از تاریخ اجرای این قانون ملغی و بجای آن بترتیب مقرر در مواد ۲و۳ مالیات از عایدات گرفته می‌شود.

رئیس-نظر آقای مخبر؟

مخبر-موافقم.

رئیس-آقایانیکه با ماده اول با اصلاحی که شد موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود:

ماده ۲- مالیات از عایدات در ماده فوق بتدریجی که محصولات ارضی و حیوانات و مواد حیوانی داخله برای مصرف بشهرها یا قصبات وارد و یا از مملکت صادر می‌شود وصول و از قرار سه درصد قیمت جنسی خواهد بود که وارد شهر یا قصبه و یا از مملکت خارج می‌گردد هر جنسی فقط یکمرتبه مالیات خواهد پرداخت.

رئیس-آقای دیبا.

طباطبائی دیبا-در این ماده بنده یک توضحی می‌خواستم آقای وزیر مالیه در مجلس بدهند و آن این است که یکقسم محصولات ارضی است که حقیقه جدیدالاحداث است مثل چغندر قند که در موقع ممیزی نبوده است ومالیات هم نداشته است ولی چغندر قندی که حالا پیدا شده است وارد نیشود یا بکارخانه کرج یا کهریزک یا ورامین کرج ظاهراً قصبه باشد ولی کهریزک و کارخانه قند ورامین قصبه نیست حالا بنده نمی دانم اینها را وقتیکه می‌خواهند تحویل بدهند مالیات گرفته می‌شود یا نه. بنده عقیده‌ام این است که نباید چیزی گرفته شود چرا؟ برای اینکه از قندی که از چغندر ساخته می‌شود پس در اینصورت نباید از چغندر مالیات گرفت این است که می‌خواستم توضیحی در این باب بدهند و عقیده بنده این است که دو قسم مالیات نباید گرفت یکی از قند و یکی از چغندر زیرا که از قند در موقع ورود بقصبات و شهرها مالیات خواهند گرفت و از چغندر نباید گرفته شود.

وزیر مالیه-بنده گمان می‌کنم که امشب نصیبم است که تعجب برایم حاصل شود. آقای نماینده محترم می‌فرمایند از چغندر نباید مالیات گرفت چرا؟ بدو دلیل اول اینکه مالیات نمیداده و دوم اینکه راجع بدلیل اول اشاره می‌کنند به آن ماده از قانون مالیات املاک اربابی و دواب که از برای چند سال اولی که کسی چغندر بعمل می‌آورد از مالیات معاف است بنده کاری ندارم باینکه عرض کنم چقدر این کار بی منطق بود و بیحاصل بود این ماده قانون مادام که کارخانه قند نبود در ۱۳۰۴ کسی به واسطه نپرداختن مالیات نمی‌آمد چغندر قند بکارد و درست کند و آن روزی که کارخانه آمد وقتیکه خوب پول دادند مردم چغندر را البته خوب تولید خواهند کرد برای اینکه محصول خود را خوب بفروش برسانند و این کار ابدا منطق نداشت ولی حالااین کار شده بود و یکمدتی این محصول از مالیات معاف بود یک مدت هم از آن گذشته است چند سال هم هست که چغندر می‌کارند حالا چرا باید گرفت از اینها از این محصولی که مثل گندم مثل سایر محصولات ارضی دارای یک مشتری خیلی قرص و محکمی است مثل کارخانه قند و بهتر از سایر محصولات است علت اینکه نباید از این محصول مالیات گرفت چیست می فرمائید فقط برای اینکه وقتی قند وارد شهر می‌شود ازش مالیات می‌گیرند؟ مالیات ارضی را ازش نمی‌گیریم اگر بلدیه‌ها چیزی می‌گیرند هیچ دلیل و منطقی ندراد که ما یکمحصولی را که روزبروز در این مملکت توسعه پیدا خواهد کرد و بقیمت خوبی هم حتی در بعضی مواقع هم بیش از آن قیمتی که دارد می‌خرند و بهمین جهت قند گران تمام می‌شود آنوقت ما بیائیم آنرا از مالیات معاف کنیم.

رئیس-آقای ملک مدنی.

ملک مدنی-بنده یک توضیحی می‌خواستم این را عرض کنم در کمیسیون هم عرض کردم راجع باین که تشخیص قصبات که در اینماده ذکر شده است با کجا است گمان می‌کنم خود حضرتعالی هم تصدیق دارید که این تشخیص و تعیین قصبات طوری نباید باشد که در عمل یک اشکالاتی تولید کند. خواستم ببینم چه نظری برای تعریف قصبه در نظر گرفته‌اند که در عمل هم مأمورین مالیه اسباب زحمت مردم نشوند. و همان تعریف مأخذ عمل واقع شود.

وزیر مالیه-راجع بقصبه عرض کردم آنطوری که در خاطرم هست صورتی از قصبات گویا از وزارت داخله گذشته باشد و اگر بنا شد که بخواهیم اضافه کنیم یعنی یک جاهائی صورت قصبه پیدا کند خیلی ممکن است این را البته می‌آوریم و بر آن صورت می افزائیم یعنی به آن کمیسیونی که آنصورت را معین کرده ارائه می‌دهیم و اضافه خواهیم کرد ولی ضمناً عرض کنم بنده وقتی آقا حرف می‌زدند یک مطلبی را شنیدم که گفتند مأمورین مالیه ازشان ملاحظه می‌کنیم و می‌ترسیم که مبادا بیایند یکجائی که ده است آنجا را قصبه بگیرند نماینده محترم دقیق تر از این هستند که وزارت مالیه می‌دهد آنوقت مثل بچه بغل آن سیاهه است که گریه می‌کرد گفت چرا گریه می‌کنی و از که می‌ترسی من این جا هستم در صورتیکه از خود او می‌ترسید حالا هم مگر اینکه شما از خود وزارت مالیه بترسد و البته مأمور مالیه نمی‌آید بر خلاف نظر وزارت مالیه یک دهی را قصبه حساب کند ولی خیر این کار نخواهد شد وزارت مالیه دستور می‌دهد و هر وقت که بخواهیم یکجائی را اضافه کنیم صورت خواهد آمد بکمیسیون و در جائی که قانون گذاشته است اضافه خواهد شد.

بعضی از نمایندگان-مذاکرات کافی است.

افسر-بنده توضیحی لازم داشتم.

رئیس-بفرمائید چرا کافی نیست؟

مخبر-پیشنهاد بفرمائید.

رییس- بفرمایید.

افسر-عرض کنم که عبارت این است که مالیات از عایدات در ماده فوق بتدریجی که محصولات ارضی و حیوانات و مواد حیوانی داخله. این حیوانی که اینجا نوشته شده وقتی که مواد حیوانی وارد شهرها و قصبات می‌شود از معنای عبارت وصف ورود محصول است ولی ظاهرا عبارت این است که محصولات داخله باید این مالیات را بدهند اگر اینطور است پس چیزهائی که از خارجه وارد می‌شود مثل روغن که از افغانستان می‌آید آنها بناید مالیات بدهند (بعضی از نمایندگان- آن گمرک می‌دهد) مقصود بنده توضیح است می‌خواهم بدانم که می‌گیرند یا نمی‌گیرند اگر می‌گیرند که بگویند دوم می‌نویسد برای مصرف چون قید کرده است این است که اگر یک کسی خواست یکجنسی بیاورد و بگوید که برای مصرف نمی‌آورم و مصرف نمی‌کنم ازش مالیات نمی‌گیرند؟ اگر اینطور است که توضیحی بفرمایند که فردا مأمورین جزء با مردم گرفتار نشوند هر چیزی که می‌فرمایند بنده موافقم نمی‌خواهم مخالفت کنم ولی می‌خواستم توضیحی بفرمایند.

وزیر مالیه-دو مطلب فرمودند یکی این بود که آیا این محصولات ارضی و حیوانی آنچه که در داخله تهیه می‌شود یا اینکه اگر مواد ارضی از خارجه هم باشد گرفته می‌شود عرض می‌کنم داخله است چون این قانون و این مالیات قائم مقام مالیات ارضی شده باست و دوم اینکه برای مصرف باشد ما اصل را در این قرار می‌دهیم که وقتی وارد شهر می‌شود برای مصرف است و الا اگر بخواهیم بدانیم که در هر موردی که یک جنسی آمده است بخواهیم تجسس کنیم که مصرف شده است یا خیر اینکه معنی نخواهد داشت اینکار عملی نخواهد بود البته وقتی که وارد شهر می‌شود برای مصرف است.

رئیس-حالا کافی است؟

(اظهار نشد- کافی است)

آقایانیکه با ماده دوم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود:

ماده ۳- تعرفه مالیات اجناس مصرف داخلی مشمول این قانون بر اساس سه درصد قیمت به تناسب وزن یا تعداد و بطور مقطوع برای هرسال معین می‌گردد.

تا اول اسفند هر سال تعرفه سال بعد بتصویب هیئت وزراء رسیده واعلان خواهد شد مالیات اجناس صدوری بریال نقره گرفته می‌شود.

نظامنامه اجرائی مواد فوق بتصویب هیئت دولت خواهد رسید.

رئیس-آقای ملک مدنی.

ملت مدنی-بنده می‌خواستم یکتوضیحی بفرمایند. حسن جریان وزارتمالیه مخصوصاً طوری است که بعقیده بنده هیچکس در وضعیت خوبی که در آنجا پیدا شده است تردید ندارد این را محض تعارف بنده نمی‌خواهم عرض کنم چیزی است که مشهود و محسوس است این عرضی که بنده کردم برای این بود که توضیحی حضرتعالی داده باشید بنده نظرم این نبود که مأمورین مالیه یک سوء رفتاری دارند بنده از اشخاصی هستم که مشاهده کرده‌ام که مأمورین مالیه خوب کار می‌کنند و زحمتی هم بمردم ندارند و علت هم فقط مواظبتی است که خود حضرتعالی بحسن جریان دارید این توضیحی بود که عرض کردم اما قسمتی که توضیح می‌خواستم راجع بمسئله خرید بود. جلسه قبل عرض کردم بنظر بنده خوب است در نظامنامه دو قسمت سال را در نظربگیرند تا آن منظور وزارت مالیه هم تأمین شود یعنی نرخ متوسط محسوب شود و آن دو موعد فروردین و آبانماه است که در شور اول هر عرض کرده‌ام.

وزیر مالیه-در قسمت اول فرمایشات آقا بنده جوابی ندارم جز اینکه بگویم خیلی متشکرم. در قسمت ثانی خوبست اینرا بگذاریم برای موقع تدوین نظامنامه و در آنموقع البته هر طور عملی تر و بهتر باشد در نظر خواهیم گرفت. شاید هم آن شکلی که پیشنهاد کرده‌اند عملی تر باشد و او را اختیار کنیم.

رئیس-آقای عراقی.

عراقی-در ماده سوم نظر آقای ملک مدنی بنده معتقدم اینکه نوشته شده تا اول اسفند هر سال تعرفه سال بعد بتصویب هیئت وزراء خواهد رسید نرخ تعرفه سال بعد را در اسفند سال قبل نمی‌توان معین کرد. در اسفند می‌توان جنس همان سال را معین نمود که او اسفندش است. ولی تعیین نرخ جنس ۱۳۱۴ را در اسفند ۱۳۱۳ کردن گمان می‌کنم عادلانه باشد. خواستم بدانم آقای وزیر مالیه در این قسمت چطور در نظرگرفته‌اند؟ در اسفند ۱۳۱۳ مثلا تعیین قیمت جنس ۳۱۴ را نمودن خوب نیست زیرا اسفند ۳۱۳ برای همان سال خودش ملاک و معلوم است نه برای سال بعد.

وزیر مالیه-اگر بخواهیم بطور یقین قیمت یک جنسی را معین کنیم آنهم در هر مورد. برای اینکه یک جنسی در دو محل ممکن است با هم تفاوت پیدا کند بنابر زرنگی یکی از طرفین معامله. پس ناچار باید از این شکل صرف نظر کنیم و یک شکل عملی را در نظر بگیریم و آن دو راه دارد یکی اینکه بگذاریم سال بگذرد و قیمت اجناس را در مدت سال حساب کنیم و صورت برداریم در آخر سال میدانیم قیمت جنس چه بوده ولی در آنوقت که سال بآخر رسیده صاحب مال جنسش را فروخته و دیگر دنبالش نمی‌توانیم برویم و از عایدات صرف نظر خواهد شد. پس ناچاریم کار دیگری بکنیم و این اسن است که پیش بینی کنیم باین ترتیب که از روی یک قرائن و ترتیباتی تعرفه را معین کرده و می‌نویسیم تا در هر مورد مجبور نشویم کشمکش کنیم و این هم بنده تصور می‌کنم باین اندازه هائی که تصور می‌شود مشکل نیست. با قدری تقریت و پس و پیش ممکن است قبلا تخمین زد که جنس در سال آینده قیمتش چیست. و فراموش هم نکنید که صد سه از قیمت است یعنی اگر فرضاً در قیمت جنس یکتومان هم اشتباه شده باشد اشتباه در صد سه مالیات خواهد بود نه در مقدارجنس واینمقدار کمی می‌شود و راه عملی غیر از این نخواهد داشت. بنده تصدیق دارم که این پیش بینی مثل سایر پیش بینی‌ها قطعی نخواهد بود ولی باید سعی کرد که خوب عملی شود.

رئیس-آقایانیکه با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثرقیام نمودند)

تصویب شد. ماده چهارم:

ماده ۴- نسبت به بقایای مالیات ارضی و دواب و بازخرید خالصگی بترتیب ذیل مقرر می‌گردد:

الف- از مودیانی که تا آخر شهریور ۱۳۱۴ ترتیب تصفیه حساب مالیات گذشته خود را طبق نظامنامهای وزارت مالیه ندهند بدهی تا آن تاریخ و جریمه معادل ربع بدهی علاوه بر جریمه قانونی گرفته خواهد شد

ب- از صاحبان خالصجات انتقالی که منال خود را تا آخر اسفند ۱۳۱۴ مطابق نظامنامهای وزارت مالیه بازخرید نکنند قیمت منال بعلاوه جریمه‌ای معادل ربع آن وصول خواهد شد. مفاد قوانینی که مخالف با مقررات این قانون باشد ملغی است. نظامنامهای وزارت مالیه می‌تواند اصولی برای تخفیف در جرائم مذکور در قسمت الف و ب اینماده قائل شود.

رئیس-آقای دیبا.

طباطبائی دیبا-در قانون خالصجات انتقالی تصریح شده است که صدی سه این موضوع می‌شود و مابقی را صاحبان خالصجات انتقالی بازخرید می‌کنند بدیهی است این قانون تا آخر اسفند ۱۳۱۴ حقیقتاً اجرا می‌شود یعنی املاکی که خالصه انتقالی و غیر انتقالی است دیگر مالیات ارضی ندارد حتی خالصجات انتقالی هم دیگر آنصدی سه و نیم را ندارد حالا در عمل بنده نمیدانم که وزارتمالیه چه خواهد کرد از حالا تا آخر اسفند ۱۳۱۴؟ یک کسی خالصه انتقالی دارد باز خرید این صدی سه ونیم موضوع می‌شود یا موضوع نمی‌شود؟ در صورتیکه موضوع می‌شود مالیاتی اصلا نداشته تا موضوع شود. این را خوب است توضیح بدهند که در عمل اسباب اشکال نشود.

مخبر کمیسیون قوانین مالیه-این موضوع را آقای دیبا در شور اول هم در کمیسیون فرمودند آقای وزیر مالیه هم جواب دادند و گمان می‌کنم خودشان هم قانع شده باشند در هر صورت اینموضوعیرا که آقا توجه دارند یکقوانینی قبلا برای اینکار گذاشته و آن قوانین لغو شده است. البته قانون خالصجات انتقالی در جای خودش صحیح و معتبر است و هر عملی که در آنقانون ذکر شده معتبر شناخته می‌شود و این قانون تأثیری در آن ندارد.

(کافی است).

رئیس-پیشنهادات قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای ناصری:

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی.

پیشنهاد می‌کنم بند ب از ماده چهار بطریق ذیل نوشته شود. از صاحبان خالصجات انتقالی که تا آخر اسفند ۱۳۱۴ ترتیب تصفیه حساب بازخرید منال ملک خود را طبق نظامنامهای وزارت مالیه ندهند قیمت منال بعالاوه جریمه‌ای معادل ربع آن وصول خواد شد.

رئیس-آقای ناصری.

ناصری-بنده برای توجه آقای وزیر مالیه عرض می‌کنم که بند (ب) را مطابق بند (الف) اصلاح کردم در بند الف می‌نویسد: کسانیکه ترتیب تصفیه مالیاتشان را ندهند فلانقدر جریمه خواهند داد. در قانون خالصجات انتقالی نوشته شده است کسانیکه تا آخر اسفند ندهند چه می‌شود. نظر باینکه نظر ارفاقی نسبت با خالصجات انتقالی مثل سایر املاک معلوم است بنده پیشنهاد کردم همان نظری که در بند الف داشته‌اند عیناً دربند ب بنویسند.

وزیر مالیه-بنده در جواب سئوال مقدرتان عرض می‌کنم که آن چیزی که ما نوشته‌ایم همان معنی را می‌دهد اگر مقصودتان این است که بهمان ترتیب عمل شود همانطوریکه نوشته‌ایم خوب است و عملی می‌شود.

ناصری-اگر کسی گفت چرا هر دو را یک جور ننوشته ایدچه؟

وزیر مالیه-نه کسی این ایراد را نمی‌کند

(خنده حضار)

ناصری-بنده مسترد می‌دارم.

رئیس-آقایانیکه با ماده چهارم موافقت دارند قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

تصویب شد. ماده پنجم

ماده ۵- تاریخ اجرای این قانون را وزارتمالیه با رعایت فصل بدست آمدن محصول ۱۳۱۴ در هر حوزه که منتهی آخر تیرماه خواهد بود تعیین و قبلا اعلان خواهد کرد.

رئیس-آقای اورنگ.

اورنگ-بنده یک مقدمه دارم بعد یک توضیحی. بجای مقدمه خواستم تشکری کرده باشم بعد یک توضیحی بدهم گر چه تشکر کافی نیست بان معنائی که ما در نظر داریم برای الغاء این مالیات. زیرا در موضوع این مالیات آنچه را که آقایان نمایندگان ذکر کردند باعتقاد من کم بود بعلت این که در غالب از موارد بیان وافی نیست که اداء ما فی الضمیر را کرده باشد و بنابر ذوق بنده تشکر از هر نعمتی بیک وضع خاصی است در مقابل آن نعمت. و بحرف نیست بر این که گفته شود من متشکرم. زیرا خیلی از نعمت‌ها است که تشکرش از سنخ خودش باید باشد. یادم میاید که یک کسی در یک جائی بیان کرده بود خداوند که جسم خوب عطا می‌کند شکرانه او این نیست که از خدا تشکر کنند که متشکرم از این که چشم خوب بمن دادی. بلکه تشکر این نعمن است که خوب به بیند یا این پرده هائی که جلو چشم است و او را می‌پوشاند تشکرش این نیست که بگوید من متشکرم بلکه شکرش چشم پوشیدن از عیب دیگران است یا زبان خوب مثلا شکرش راست گفتن است نه این که انسان بگوید من شکر می‌کنم که زبان دارم. حالا د رمقابل این نعمتی که برای ما پیش میاید باید برای هر نعمتی یک شکل خاصی مردم این مملکت تشکر کنند. بهترین اشکال باعتقاد من این است که هرکس وظیفه خودش را خوب اجرا کند ازروی ایمان. و این تشکر از نعماتی است که بدست اعلیحضرت همایونی برای مردم فراهم شده و می‌شود. یک احصائیه دیدم (که شاید آقایان بهتر از بنده دیده‌اند) که کسی احصاء کرده بود مدت گذشته را هر یک ماده مصادف و مواجه بوده‌اند مردم ایران بیک تاسیس جدیدی باشاره و امر اعلیحضرت که هر یک از آن موسسات برای حیوه اجتماعی این مملکت حقاً یک زندگانی جدید است از اینجاد کارخانجات و تاسیس موسسات مفیده و کارهای دگیری که لازم نیست من ذکرش را اینجا بکنم. چون آقایان بهتر از بنده میدانند. در باب الغاء مالیات ارضی آقایانی که بیشتر با خاک بازی علاقه دارند و من با این که از خاک خلق شده‌ام ولی ارتباط با خاک کمتر دارم ولی تا جائی که دیده‌ام میدانم که این آقایتن حقیقتاً مبتلا بوده‌اند و واقعاً نمیدانم چه لفظی انسان باید اداء کند که آن لفظ حاکی از حقیقت تشکری باشد که به پیشگاه علیحضرت همایونی باید عرضکرده شود. و بیشتر اسباب افتخار برای آقای وزیر مالیه است که بدست ایشان و در موقع تصدی ایشان این مسئله ملغی شد بنده قناع می‌کنم فوائدش را بر عمران و آبادی که در آتیه پیش می‌آید همه مردم از دادن مالیات تحاشی ندارند لکن اشکال تراشی‌ها که در عمل پیش می‌آید چنان آدم را خسته می‌کرد فرض کنید من در ملکم آبادی می‌کردم می گفتن ده خروار بذر افشان اضافه کرده‌ام بیائید این اندازه مالیات از من بگیرید وزارتمالیه با اولیاء و کارکنان ایشان باین بیان من قانع نشده و چون از جنس من دروغگو زیاد دیده بودند آدم می‌گماشتند که این‌ها را گزو پیمان کند. آن هم یک تخم جنی مثل من تخم جن بود این آدم از آسمان که نیامده بود در موقع گز و پیمان مشاجره می‌شد و این مشاجره چنان خلق را می‌آزرد. حالا این مالیات از بین می‌رود دیگر نمی‌گویند آفت زده سن زده چطور شد آفت ارضی سماوی چه و چه این جنس ایت دم دروازه و انسانی وارد کرده و مالیاتش را می‌دهد و بهمین مقدار قناعت می‌شود. اما توضیحی که می‌خواهم از آقای وزیر مالیه اگر بگویم نمی‌فهمم آقای وزیر مالیه می‌فرمایند دو مرتبه گفته‌ام و اگر بگویم خلق نمی‌فهمند میگویند چطور وکالت از طرف آنها داری زیرا خودشان بهتز از تو می‌فهمند و توجه دارند بهر حال یادم می‌آید ماده تنظیم فرموده بودید که تاریخ اجرای این قانون حالا اینطور نوشته شده که (تاریخ اجرای این قنون را وزارت مالیه با رعایت فصل بدست آمدن محصول ۱۳۱۴ در هر حوزه که منتهی آخر تیرماه خواهد بود تعیین و قبلا اعلان خواهد کرد) ماده سابق اینطور بود که مالیاتهای نوع این حصول از قبل نقدی و غیره ممکن بود که اول عید یا قبل از عید گرفته شود مثلا طاحونه بنده خبر دارم ا زهمدان که طاحونه را قسط بقسط می‌گیرند. یعنی یک طاحونه را نمی‌بردند یک دفعه پانصد تومان یا دویست تومان ازش بگیرند همینطور ماه بماه از این طاحونه قسط میگیرفتند. مثلا در برج اسفند یا بهمن می‌رفتند و مقسط مالیات می‌گرفتند. حالا این ماده می‌خواستم بدانم مقصود را تأمین می‌کند که بفرمائید تا مطلب تمام شود یک عرض دیگری هم داشتم در پایان عرایضم عرض کنم که خیلی آقای وزیر مالیه تعجب نکنند چرا؟ دلیلش این است که آقا اصول خوانده‌اید بهتر از من. در اصول مبحثی است که قومی می‌گویند در بیان قصد این است که از حالا تا هروقت که هستی بیا. یعنی از حالا تا حیوه داری می‌توانی بیائی. قومی می‌گویند نه این که گفتند بیا یعنی از حالا تا غروب آفتاب بیا (اگر روز گفته‌اند بیا) و الا نه وقتی که راجع باین بیا این قدر مناقشه و غوغا می‌شود بین فضلا و اصولیون و این مسئله محل ابتلا است آنوقت برای کسانی که اصول خوانده‌اند غوغا زیادتر می‌شود و اختلاف پیدا می‌شود پس برای رفع اختلاف اگر چهار مرتبه ما آقا را زحمت می‌دهیم تحمل بفرمائید و توضیح بدهید.

وزیر مالیه-راجع به توضیحی که خواستند خلاصه عرض می‌کنم شاید اگر جنابعالی این توضیح را نخواسته بودید و بنده عرض نمی‌کردم کلیه اقساطی که راجع بسال ۳۱۴ باشد آنها دیگر گرفته نخواهد شد شاید محل حرفی باقی می‌ماند وممکن بود بعضی‌ها ملتفت نشوند ولی تصور می‌کنم با این توضیحی که داده می‌شود جای نگرانی باقی نباشد. حالا این توضیح کافی است یا خیر.

اورنگ-بنده فهمیدم کافی است.

رئیس-آقایانیکه با ماده پنجم موافقت دارند قیام فرمایند

(جمعی قیام نمودند)

تصویب شد مذاکره در کلیات آخر است آقای موید احمدی.

موید احمدی-بنده یک موضوعی را می‌خواستم فقط تذکر بدهم. اغلب آقایان هم که اهالی ولایاتند از این موضوع سابقه دارند. اغلب شهرهای ایران دهات حومه مخصوصاً دهاتی که دور شهر واقعند در کرمان این طور است شنیدم در ساوه و قم و کاشان هم همینطور است: رعایائی که اطراف شهر زراعت می‌کنند مسکن شان در خود شهر است باصطلاح کنگاه آنها در خود شهر است – در کرمان ما اینطور است این دهات در اول محصول از کل محصول مثلا حسن آباد یا طهماسب آباد و یا دهات دیگر چهار هزار من بذرش است و مقداری هم باسم خرج قنات از خرج مجزی می‌کنند اربابهای جزء قنات را در مواقعی که مقنی کار می‌کند حواله می‌کند که از انبار گرفته و خرج قنات شود. بذر را هم در میزان می‌برد در ده زراعت می‌کند. اگر چه آقای وزیر مالیه فرمودند آنهائی که برای مصرف واردنمیشود ممکن است استثناء کنند لکن بنده تذکرم فقط این بود که در نظامنامه در نظر داشته باشند که بذر و خرج قنات املاک مشمول این مالیات نشود.

وزیر مالیه-مذاکرات آقا را البته در نظر خواهم گرفت و رعایت خواهیم کرد.

رئیس-آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری-بنده اولا تبریک می‌گویم به آقای وزیر مالیه که موفق شدند در زمان وزارت مالیه مالیه شان این قانون مفید را بتصویب مجلس رساندند و حقیقتاً این برای استفاده زارعین و خرده مالک و فلاحین است و نیز بخودمان یعنی نمایندگانی که افتخار حضور در این مجلس و شرکت در این قانون را دارند باید تبریگ گفت. در حقیقت جای مسرت است که در این دوره در این جا این قانون را گذراندیم و یک مالیاتی که زحمتش چندین برابر فائده اش است لغو شد و در حقیقت همه این تشکرات منوط به یکنفر است و آن شخص اعلیحضرت همایونی است که منشأ تمام این مصالح و ترقیات است

(صحیح است)

این همه آوازه‌ها از شه بود. این وظیفه همه است که عرض کردم اما عرضی که داشتم برای تذکر. در این قانون هیچ چیزش جای نگرانی نیست مگر دو موضوع که آقای وزیر مالیه باید خیلی این دو موضوع را رعایت کنند یکی موقعی که نظامنامه را تنظیم می‌کنند مسئله طرز گرفتن است که در شور اول هم عرض کردم که اگر چنانچه این قضیه رعایت شود خیلی خوب است وعده فرمودند حالا هم عرض می‌کنم که باید این را در نظر بگیرند یکی هم موضوع قصبات است که آنرا هم باید در نظر گرفت که دهات کوچک را مستثنی کنند و قصبه حساب نکند این دو موضوع را خواستم تذکر بدهم خدمتشان

بعضی از نمیاندگان- مذاکرات کافی است

رئیس-مختصر توضیحی هم آقای افشار دارند بگویند و تمام شود. آقای افشار

میرزا حسینخان افشار-مطابق پیشنهاد بنده و آقای دکتر قرار شد که ماده اول این قانون تغییر پیدا کند و نوشته شود که قانون مالیات ارضی و دواب الغاء می‌شود ولی همچو اسمی ما در قانون نداریم یعنی مطابق قانونی که در بیستم دیماه ۱۳۰۴ شمسی تصویب شده است اسم قانون قانون املاک اربابی و دواب است و برای اینکه اشتباه نشود خوب است نوشته شود قانون مالیات املاک اربابی و دواب. این جمله اگر اضافه شود بهتر است.

وزیر مالیه-بنده می‌پرسم آقا تصور می‌کنید که بجای آن ما چه قانونی را الغاء خواهیم کرد؟

رئیس-آقایانیکه با مجموع این قانون موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد

(اخذ آراء بعمل آمده ۹۷ ورقه سفید تعداد شد)

رئیس-عده حاضر در موقع اعلام رأی ۱۰۲ نفر با کثریت ۹۷ رأی تصویب شد.

-شور اول خبر راجع به قرارداد بین المللی اتومبیل رانی

۳-شور اول خبر راجع به قرارداد بین المللی اتومبیل رانی

رئیس-خبر از کمیسیون خارجه راجع بقرارداد بین المللی اتومبیل رانی قرائت می‌شود

خبر از کمیسیون خارجه بمجلس شورای ملی کمیسیون امور خارجه در جلسه سوم آذرماه ۳۱۳ لایحه نمره ۲۹۸۹۹ دولت راجع بقرارداد بین المللی اتومبیل رانی را با حضور آقای وزیر داخله مورد مطالعه قرار داده و با الحاق دولت شاهنشاهی بقراردادمزبور موافقت حاصل شد و اینک ماده واحده ذیل را برای شور اول تقدیم می‌نماید:

ماده واحده- مجلس شورای ملی الحاق دولت ایران را بقرارداد بین المللی اتومبیل رانی که مشتمل بر هفده ماده است و در تاریخ ۲۴ آوریل ۱۹۲۶ در پاریس از طرف نمایندگان دولت شاهنشاهی بامضاء رسیده تصویب می‌نماید.

رئیس-نه بماده واحده و نه هفده ماده که ماده واحده باو متذکر است اعتراض نرسیده. آقایانیکه بورود در شور دوم این لایحه موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

تصویب شد.

- تصویب لایحه اصلاح قانون مالیات بر عایدات

۴- تصویب لایحه اصلاح قانون مالیات بر عایدات

رئیس-خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع باصلاح قانون مالیات بر عایدات. شور دوم

خبر از کمیسیون قوانین مالیه بمجلس شورای ملی

کمیسیون قوانین مالیه در جلسه ۲۰ آذرماه ۱۳۱۳ لایحه نمره ۳۵۵۹۳ دولت راجع باصلاح قانون مالیات بر عایدات را را حضور آقای وزیر مالیه برای شور ثانی مطرح نموده پیشنهاد‌های آقایان نمایندگان محترم را نیز تحت شور و مداقه قرار داده و با اصلاحاتی خبر آنرا برای تصویب مجلس مقدس تقدیم می‌نماید.

ماده ۱- از مجموع عایدات خالص مشمولین قانون اخیر مالیات بر عایدات مصوب ۲۹ آبان ۱۳۱۲ در صورتیکه سالیانه از (۲۴۰۰) ریال ببالا باشد طبق مقررات ذیل مالیات اخذ خواهد شد.

۲۴۰۰ تا ۵۰۰۰ ریال یک درصد از مجموع

۵۰۰۱ تا ۱۰۰۰۰ ۱/۲ ۱ " "

۱۰۰۰۱ تا ۲۰۰۰۰ ۲ " "

۲۰۰۰۱ تا ۳۰۰۰۰ ۳ " "

۳۰۰۰۱ تا ۵۰۰۰۰ ۱/۲ ۳ " "

۵۰۰۰۱ به بالا ۴ " "

تبصره۱ – مالیات صاحبان مشاغلیکه عایدات خالص سالیانه آنها ۲۴۰۰ تا ۳۶۰۰ ریال است بطور مقطعه معین خواهدشد.

اشتغال بهر نوع کسب و تجارت و بطور کلی عملیات صینعتی یا تجاری محتاج بداشتن جواز است مگر در مورد کسانی که عایدات خالص سالیانه آنها کمتر از ۲۴۰۰ ریال باشد.

نظامنامه جواز بتصویب کمیسیون قوانین مالیه مجلس شورای ملی خواهد رسید.

تبصره ۲- عایدات املاک و خالصجات انتقالی و مستغلات مشمول این قانون نخواهند بود.

رئیس-آقای دیبا

طباطبائی دیبا-این تبصره یک در لایحه دولت نبود در کمیسیون قوانین مالیه ظاهراً بنا به پیشنهاد آقای دکتر طاهری علاوه شد آقای وزیر مالیه هم قبول کردند ولی بنده عقیده‌ام این است که لایحه دلت بهتر بود اینجا در تبصره یک تصریح می‌شود که از صاحبان مشاغل الی آخر بطور مقاطعه مالیاتی گرفته خواهد شد یعنی باینها جواز خواهند داد بطور مقاطعه بنده عقدیه‌ام این است که اشکالی که در مالیات بر عایدات بود اینها نبود بلکه یک اختلافاتی بود که غالباً بین مودیان مالیات مقدار مالیت مودی مالیات می‌گفت که عایدات من بحد نصاب نرسیده مامور مالیه اظهار می‌کرد که رسیده است یا اینکه می‌گفت عایدات من فلانقدر است مأمور گفت زیادتر است اشکال در همیجا بود البته در موقع عمل تا امروز هم آقای وزیر مالیه سعی کرده‌اند و این اختلافات را بوسیله کمیسیون و یک ترتیبات دیگری برداشته‌اند و من بعد هم اختلافات کمتر خواهد شد حالا با وجود این جواز دادن بطور مقاطعه عقیده‌ام این است که در مقام عمل قدری ممکن است دچار اشکال شودو همان لایحه دولت که این تبصره را نداشت بهتر است یک عرض دیگر هم داشتم که تقاضا دارم آقای وزیر مالیه توجه بفرمایند و آن این است که صاحبان عایدات در مملکت دو قسمتند حقیقهً یک قسمت کسانی هستند که عایداتی دارند نه ازروی سرمایه بلکه از روی دسترنج و زحمت خودشان و سرمایه ندارند بنا- نجار خیاط- آهنگر- اینها سرمایه ندارند- عایداتی که پیدا می‌کنند با دسترنج خودشان است این یک قسمت از مردم قسمت دیگری هم هستند که با سرمایه خودشان یک عایداتی راتحصیل می‌کنند مثلا فلانشخص سرمایه زیادی دارد در صندوق خود گذاشته یا در بانک گذاشته و صدی بیست و چهار منفعت می‌دهد این شخص با آن شخصی که بادسترنج خودش یک عایدی پیدا کرده تفاوت دارد البته مالیات بر عایدات چنانچه مکرر در مجلس صحبت شد بهترین مالیاتهائی است که عادلانه است چرا؟ چون از عایدی گرفته می‌شود نه از شخصی که ندارد در این صو. رت خیلی فرق است ما بین این در قسمت از مردم و اگر در حد نصاب یک فرقی بین این اشخاص می‌گذاشتیم بهتر بود مثلا حد نصاب اینها یک قدری زیادتر می‌شد و بین آنهائی که با دسترنج خودشان عایدات پیدا می‌کنند و به آنهائی که با سرمایه خودشان عایدات پیدا می‌کنند تفکیک می‌شد بهتر بود این نظر بنده است حالا تا نظر آقای وزیر مالیه چه باشد.

وزیر مالیه-بیاناتی که راجع بقسمت جواز فرمودند بنده نتوانستم درست بفهمم و بدانم که جواز چه اشکالی تولید خواهد کرد و اگر اشکالی پیش بیاید وقتی که جواز نباشد آن اشکال پیش نخواهد آمد چون اساس بر عایدات است گفتگوی این است که ۲۴۰۰ ریال ۳۶۰۰ ریال داری بایستی یک مالیاتی موافق مقررات این قانون بدهید این را ممکن است بطور مقاطعه کنند ممکن است بصورت حواز باشد برای اینکه قدری اشکلاتش کمتر است ۲۴۰۰ ریال است یا ۲۸۰۰ ریال است یا ۳۶۰۰ ریال اینها در تمام فواصل گفتگو دارد ولی وقتی که جواز بطور مقاطعه بود این اشکالات کمتر می‌شود و جواز یک ملبغ معینی خواهد بود این نظر را گفتند بنده دیدم که نظر خوبی است و قبول کردم. اما راجع بقسمت دوم از فرمایشاتشان البته مطلبی را که اظهار کردند یک مطلب خیلی اساسی است باین معنی که بین عایدات از حیث ثباتش یک تفاوتهائی است عایدات کسی که عایدات مسلم و ثابت تر از عایدات کسی است که ما با فکر خودش و با کار خودش یک عایداتی را تهیه می‌کند در صورتیکه ممکن است صاحب سرمایه خودش برود و آن عایدات از بین نرود اما صاحب عایداتی که با کار خودش عایداتی پیدا می‌کند لازم نیست بکلی هم از بین برود کافی است که ناخوش شود یک مدتی و نتواند این عایدات را پیدا کند البته این هست همینطور در قسمتهای کار هم ممکن است وقتی دقیق شویم تفاوتهائی باشد فرضاً یک شغل آزادی و استخدام دولت شغل آزاد ممکن است وقتی دست دقت کنید ثباتش باندازه وضعیت مستخدم نباشد برای اینکه راست است که ممکن است مستخدم هم منتظر خدمت شود ولی از یک عایداتی برای او هست ولی یکنفر وکیل عدلیه بواسطه ناخوشیش یا عیب و علتی در کارش پیدا شد آن عایدات را ندارد حالا ممکن است از این قبیل تقسیمات کرد هر قدر بیشتر دقت کنیم بیشتر متوجه می‌شویم عایدات ولو اینکه مبلغاً یکی باشد از حیث طبیعتش ثباتش کیفیتش یک تفاوتهائی دارد اگر می‌خواستیم خیلی دقت کنیم و یک مالیاتی که از نقطه نظر عامی خیلی کامل باشد داشته باشیم می‌بایستی داخل این شقوق بشویم و برای هرکدامش یک نرخ علیحده معین کنیم و بگوئیم عایداتی که از سرمایه است یک نرخ بیشتری داشته باشد عایداتی که از راه کار است چون ثباتش کمتر است یک نرخ کمتری داشته باشد در بسیاری از ممالک این کار را کرده‌اند تفکیک و تقسیمات کرده‌اند حالا چرا با وجود اینکه بنده سابقه هم دارم و میدانم که این قانون را در سایر ممالک چه جور گذاشته‌اند سعی کرده‌ام حتی تفکیکاتی که در قانون ۱۳۱۲ هم بوده است آنرا هم بردارم برای این که در مقابل آن ریزه کاریها یک مشکلاتی هم همیشه در عمل هست هر قدر ساده تر باشد قانون اجرایش سهلتر است حالاوارد این نمی‌شویم که ببینیم چه قسمت از این عایدات از راه سرمایه است چقدر ناشی از کارش است همچو ساده تصور نکنید حقیقه مشکل است اگر بخواهیم بهمان منطقی که آقا اشاره کردید و بنده هم وارد شده‌ام اگر بخواهیم بدانیم. یک تاجری که یک عایداتی دارد چقدرش واقعاً عایدات از سرمایه اش است و چقدر واقعاً حاصل کارش است همانطور که ممکن است یک کسی سرمایه اش را در یک تجارتخانه بگذارد و هیچ کار هم نکند سرمایه را بصورت سهام یک شرکتی در بیاورد سهام می‌خرد و عایدات بهش می‌دهد و یک مدیر شرکتی از نظر کارش یک عایداتی دارد یک حقوقی می‌گیرد بالاخره هر دو صفت ممکن است در یکنفر جمع باشد یعنی یکنفری هم مدیر شرکت باشد و عایداتی از این راه دارد و هم یک سهامی در شرکت دارد از بابت سرمایه خودش یک عایداتی پیدا می‌کند این هم عایدات کار دارد هم عایدات سرمایه خوب اگر ما بخواهیم منطق آقا را بگیریم چه باید بکنیم باید تفکیک و تفتیش کنیم که چقدر این عایدات سالیانه ناشی از فکر و عمل خودش است که آنقدر ثبات ندارد و چقدر ناشی از سرمایه اش است حالا بنده مثالهای متعدد می‌توانم برای آقا بزنم ولی همین یک مثلی است که برای آقا ذکر کردم آیا شما را قانع نکرد؟ راست است این شکل ساده و یک نواخت است ولی در عمل کمتر اشکال خواهد داشت مخصوصاً اینکه نه مردم هنوز داخل پیچ و خم‌های این قانون شده‌اند و نه اینکه مأمورین باندازه که لازم است ورزیده شده‌اند یک قسمت از اشکالات که تا بحال پیش آمده است وبوسیله متحد المآل و دستور عمومی و کلی آمده‌ایم و رفع کرده‌ایم برای چه بوده است برای این بوده ست که هم مردم چون این مالیات چند سال بیشتر نیست وضع شده آشنا نیستند و هم مأمورین مالیات بر عایدات که مالیات دقیقی است مالیاتی است که اطلاعات خیلی کافی می‌خواهد حالا هر قدر بنده بیایم. حاشیه بزنم و شقوق را بیشتر بکنم البته مشکلات در عمل بیشتر خواهد بود این بود که با توجه باینکه معمولا رعایت می‌کنند و از برای عایداتی که از منابع مختلفه باشد فرق می‌گذارند معهذا بنده ترجیح دادم که یک شکل ساده یک نواختی بگیریم که هم مردم در عمل گرفتار نباشند و هم مأمورین

رئیس-آقای طهرانی

طهرانی-همینطور که آقای وزیر مالیه خودشان متوجه هستند و ترجیح دادند که هر چه قانون ساده تر باشد راحت تر می‌شود اجرا کرد بنده اینجا یک نظری داشتم که در قانون دیدم قید شده است که از ۲۴۰۰ ریال تا ۳۶۰۰ ریال بطور مقاطعه گرفته شود این البته خیلی خوب است تصور می‌کنم حد نصابش کم است اگر این را بالا ببرند بهتر است برای اینکه توجه بفرمایند که چه قسم مردمی مشمول اینطور مالیاتها می‌شوند کسانی هستند که نمی‌توان حقیقه عایدات آنها را در خارج بطور مسلم تشخیص داد و حتی اگر بنده نشد یک وقتی حضورتان برسم و عرض کنم در عمل یک اشخاصی مراجعه کرده‌اند و یک مالیاتهائی از آنها مطالبه شده است که حقیقه آن عایدات را نداشته‌اند مثلا یک ماست بندی آمده است می‌گوید از من سی وشش تومان مالیات بر عایدات می‌خواهند در صورتیکه آنقدر تحقیقاً عایدات نداشته است و بنده بطور تحقیق عرض می‌کنم که در عرض سال پانصد تومان عایدات نداشته است معذلک از او این مالیات مطالبه کرده‌اند در صورتیکه آن ماموری هم که این عایدات را معین کرده است بنده عرض نمی‌کنم مغرض است لابد یک اشتباهی کرده اگر حد نصاب را قدری بالا ببرند بعقیده بنده تا ده هزار ریال بطور مقاطعه باینها جواز بدهند منتهی جوازشان البته فرق داشته باشد یک کسی که معلوم است و می‌تواند بقرائن فهمید از ۲۴۰۰ ریال تا پنجهزار ریال عایدی دارد یک جواز کمتری داده شود یک کسی که بیشتر است جواز زیادتری اگر بطور مقاطعه از آنها مالیات گرفته شود هم زحمت مامورین کمتر است و هم مردم راحت تر هستند بنده یک پیشنهادی هم عرض کرده‌ام که اگر آقای وزیر مالیه توجه بفرمایند تصور می‌کنم در عمل راحت تر باشد.

وزیر مالیه-مثالی که آقا زدند یعنی یک ماست بندی که ازش سی و شش تومان مالیات خواسته‌اند در صورتیکه آن عایدات را نداشته است خیلی ممکن است بنده در اینجا مطلب را قدری واضحتر می‌گویم برای اینکه بنده اخیراً ملتفت شده‌ام که با همه دستورها بعضی قسمتهای مالیه مخصوصاً در ولایات واقعاً متوجه نشده‌اند این توضیحی که بنده می‌خواهم بدهم برای این است که همه مردم بدانند مالیات بده بداند مالیات بگیر هم متوجه بشود مالیات بر عایدات بطوریکه اسمش رویش است مالیاتی است که دولت از عایدات خالص می‌گیرد یعنی یک کسی که دارای یک عایدات خالصی باشد از آن دولت یکمالیاتی مطابق آن تعرفه که معین شده است می‌گیرد چطور آقا دولت که نمی‌تواند با رمل و اسطرلاب معین کند این عایدات را و نمی‌تواند بیاید همینطوری قبول کند آمدیم در قانون یکقرائن و اماراتی را پیش بینی کردیم و کمیسیون قوانینمالیه معین کرده است آنرا مأخذ قرار می‌دهیم مالیه روی آن قرائن و امارات نگاه می‌کند اگر شما یعنی مالیات بده اظهارنامه دادید و گفتید من دارای این قرائن و اماراتم یعنی خانه من آنقدر کرایه دارد کرایه دکانم این است و امثال آن و بعد مالیه دید که مطابق اینقرائن و امارات و مطابق نرخی که قانون معین کرده است شما اینقدر عایدات داشته باشید و شما کمتر گفتید البته آنمالیات را می‌آید روی آنقرائن معین می‌کند و اگر شما اظهار نامه ندادید و مدتی منقضی شد او می‌آید روی آن قرائن و امارات مالیات شما را معین می‌کند و شما میتوایند با یک دلیلی ثابت کنید در کمسیون حاضر شوید و ثابت کنید که آقا راست است بطور کلی این قرائن و امارات اینطور حکم می‌کند راست است بطورکلی اگر کسی دارای خانه شد که صدتومان کرایه اش است اینقدر باید عایدات برایش فرض کرد ولی چیزی که هست من امسال بخصوص باین دلیل اینقدر عایدات نداشتم راست است که بطور کلی درمسلئه معامله قالی قرار بر این است که انسان آنقدر فایده ببرد و من آنقدر معامله کرده‌ام ولی بازار قالی امسال خراب بود و من اینقدر فایده نبردم این را قانون امسال خراب بود و من اینقدر فایده نبردم این را قانون بشما حق می‌دهد که بروید و در آن کمیسیون حرفهایتان را بزیند و آنجا رسیدگی می‌کنند متأسفانه بعضی از مأمورین درست ملتفت نشده‌اند و ما این اواخر ملتفت شدیم که بعضی از مامورین خیال کردند همیفندر که روی قرائن و امارات شما را دارای عایدات فرض کرد و تشخیص داد شما حق ندارید بروید حرف بزنید بطوریکه یکی از آنها می‌گفت خوب است ما بیائیم و اسم این را بگذاریم مالیات بر حسب قرائن و امارات برای اینکه سوء تفاهم نشود عرض می‌کنم که ما از قرائن و امارات نمی‌خواهیم مالیات بگیرم از عایدات مالیات می‌گیریم و لی اینرا هم بگویم که خدای ناکرده مالیات بده‌های بد حساب هم خیال نکنند بسهولت می‌شود کلاه سردولت گذاشت تاکسی آمد و گفت ما قبول نمی‌کنیم ولی اگر کسی آمد و مطابق دلائل معلوم کرد که آن عایدات را نداشته است و کمیسیون هم قبول کرد البته واقعاً مطابق عایداتی که داشته است از او مالیات گرفته خواهد شد نه باندازه که قرائن و امارات حکم کرده است اینرا واقعاً بنده توضیح دادم که اشتباه نشود مثل اینکه یکچنین اشتباه عظیمی را یکی از مأمورین کرده بود یکی از مأمورین با هوش هم بود ولی اشتباه کرده بود البته در مورد یک ماست بنده هم ممکن است یکچنین اشتباهی بشود بالاخره این ادعا و مطالبه بی تناسب هم در این مملکت اتفاق نمی‌افتد همه جا اتفاق می‌افتد مالیه روی یک قرائنی می‌آید از شما مطالبه می‌کند ندارید آقا شما بروید ثابت کنید که ندارید ما مجبور هستیم که قرائن را مأخذ قرار دهیم اما راجع باینکه فرمودند بهتر است اینمسئله مقاطعه را ما بیائیم و حدش را بالا ببریم یعنی بجای اینکه تا ۳۶۰۰ ریال که الان کمیسیون پیشنهاد کرده است و من موافقت کردم بگوئیم فقط مقاطعه تا این حد قبول می‌شود تا ده هزار ریال مثلا این اشکالش خیلی زیاد است آقا برای اینکه مقاطعه یعنی چه؟ اینرااول بنده می‌گویم برای اینکه سوء تفاهم نشود وقتی که ۲۴۰۰ ریال تا ۳۶۰۰ ریال شد باید یکی از دو کار را بکنیم یا باید بیائیم حداقل را قبول کنیم که بنده اینرا نمی‌توانم قبول کنم برای اینکه معنایش این است که آنکسی که دو هزار و چهار صد ریال دارد با آنکسی که سه هزار و ششصد ریال دارد یکمالیات بدهد در صورتی که وقتی ما ده را نگاه کنید می‌بینید نرخی را که معین کرده تفاوت می‌کند یعنی دو هزار و چهارصد ریالی باید صد یک دو هزار و چهار صد ریال را بدهد این را که گذاشتیم برای نظامنامه و نظامنامه که در کمیسیون می‌گذرد برای این است که در آنجا بنشینیم و ببینیم چند اصل را باید اتخاذ کردو بنده از حالا می‌گویم نمی‌توانم نسبت بهمه یکسان قبول کنم باید یکی از دو کار را کرد یا اینکه یک حداقلی را باید قرار داد و یک حد وسط و آن چند قرانی که ممکن است پس و پیش بشود آنرا در نظر نگرفت یا باید آمدو بطور کلی حد وسط را گرفت دو قسم هم قرار داد وجواز بدهیم اینهم حالا در یک حد کوچکی در فاصله کمی مثل فاصله بین دو هزار و چهار صد ریال تا سه هزار و ششصد ریال ممکن است این کار را کرد ولی تصدیق بفرمائید که اگر بنده می‌خواستم حد نصاب را از ۲۴۰۰ ریال تا ۱۰۰۰۰ ریال قرار بدهم اگر فرضاً آمدیم وسطش را بگیریم و مالیات پنجهزار ریال را مأخذ قرار بدهیم البته تمام کسانیکه کمتر از پنجهزار ریال دارند باید جواز کسانی را بدهند که دارای پنجهزار ریال عایدات شده‌اند اگر برعکس بخواهیم تمام این را مطابق دو هزار و چهار صد ریال قرار بدهیم معنایش این است اشخاصی که دارای یکعایدات چهار برابر کسانی هستند که دو هزار و چهار صد ریال دارند باندازه آنها بدهند. مقاطعه در صورتی ممکن است که فاصله بین این دو رقم خیلی زیاد نباشد حالا بنده خیال می‌کنم که آقا هم موافقت بفرمایند که بهمین ترتیب بگذرد و این قانون یکی از قوانینی است که حالا باید هی عمل بشود هی تجربه بشود هی اصلاح بشود همه جا هم همین کار را کرده‌اند و یواش یواش هر اصلاحی لازم بوده است کرده‌اند و هر سال در قانون متمم بودجه یکقسمت را اصلاح می‌کنیم و البته بهتر است که در عمل اصلاح شود.

طهرانی-مسترد می‌دارم.

رئیس-آقای افسر پیشنهادی کرده‌اند.

پیشنهاد آقای افسر:

پیشنهاد می‌کنم در تبصره ۲ کلمه دواب بعد از مستغلات اضافه شود.

رئیس-آقای افسر.

افسر-بنده نمی‌توانم فرق بگذارم بین عوایدی که از دواب حاصل می‌شود یا از اراضی و املاک در اینها یک مالیات قائل شده‌اند و برای آنها دو مالیات برای اینکه مقصود از دواب چیست اگر بره اش است بره اش را میاورند شهر مالیات می‌گیرند روغنشرا مالیات می‌گیرند پشمش را که بخارج می‌برند میگیرند بچه اش را مالیات می‌گیرند پدرش را جدش را بیاورند بفروشند مالیات می‌گیرند علت اینکه از اینمالیات بالاختصاص استثناء نمی‌شود در صورتی که مالیات املاک مزروعی و مستغلات و خالصجات انتقالی استثناء می‌شود چیست. بعقیده بنده اینهم باید یکمالیات بدهد مگر اینکه بگوئیم چون انسان دو پا دارد و این چهار پا دارد دو مالیات بدهد.

وزیر مالیه-کلمه دواب را مطابق پیشنهاد آقا اضافه بکنید.

مخبر-قبول می‌کنم.

افسر-متشکرم.

رئیس-آقایانیکه با ماده اول موافقند قیام فرماند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده دوم:

ماده ۲- مواد (۷) و (۱۰) و(۱۳) و (۱۴) و (۱۵) قانون مالیات بر عایدات مصوب ۲۹ آبان ۱۳۱۲ از اول فروردین ۱۳۱۴ ملغی و این قانون از همان تاریخ بموقع اجرا گذارده می‌شود.

رئیس-آقای کاشف.

کاشف- بنده بدواً از آقای وزیر مالیه متشکرم که راجع باصل موضوع مالیات بر عایدات توضیحاتی دادند که رفع اجحافات بعضی مأمورین و رفع شبهه از مردم بشود. متأسفانه هنوز مردم عادت نکرده‌اند قانون را بخوانند اغلب اشکال برای همین است. موضوع ماست بندی که آقای طهرانی تذکر دادند برای همین است که ابداً مردم بقانون مراجعه نمی‌کنند نمی دانند که آنها حق اعتراض دارند حق مراجعه دارند و حق شرح دادن دارند حق حساب دادن دارند یعنی بقانون مراجعه کردند و دانستند حقوقشان چیست دیگر این اشکالات نمی‌شود مگر نسبت باشخاصی که دلایلی را نمی‌خواهند عمداً ارائه بدهد کما اینکه متأسفانه همینطور شده است و از همکارهای خود بنده مدعی شده‌اند که دفتر نداریم و البته از تاجر پذیرفته نمی‌شود که دفتر ندارد بدیهی است وقتی که دفتر نباشد متأسفانه چیزی جز قرائن و امارات نیست ولی یکچیزی بود که در خارج هم به آقای وزیر مالیه عرض کردم و موافقت هم فرمودند در ماده ۸ از قانون یکجمله هست که راجع بشرکتها است می‌گوید که اگر شرکتها عوائدشان کمتر از قرائن مصرحه در ماده ۱۷ شد باید مطابق آن قرائن بدهند البته با توضیحاتی که آقای وزیر مالیه دادند که این مالیات مالیات بر عوائد است این است که اصلح این بود که این جمله آخر ماده ۸ که مخالف اینمعنی است حذف شود و پیشنهادی هم از طرف بنده و چند نفر از آقایان در این موضوع شده است و تصور می‌کنم که خیلی بحق نزدیکتر باشد چون تاجر مشمول این ماده این حق را دارد که اگر عوائدس حقاً کمتر از میزان مقرره بود استفاده کند در این موضوع هم خواستم با تشویقات زیادی که از شرکتها می‌شود این را هم موافقت بفرمایند که حذف شود یک پیشنهادی هم تقدیم کرده‌ایم.

وزیر مالیه-پیشنهاد خوانده شود.

(اینطور قرائت شد)

این جانبان امضاء کنندگان ذیل پینشهاد مینمائیم که در ماده ۲ بعد از رقم ۱۵ عبارت و همچنین جمله آخر از ماده ۸ اضافه شود. کاشف. نیکپور. وکیلی فرشی. طباطبائی. مولوی.

وزیرمالیه-این مسئله را که آقای کاشف فرمودند در خارج مجلس هم به بنده فرمودند بایشان گفتم پیشنهاد کنید در این ضمن هم فکر می‌کنیم و می‌بینیم با پیشنهادتان ممکن است موافقت کنیم. در ماده ۸ قانون آبان ۱۳۱۲ یک عبارت در مورد شرکتها هست می‌نویسد. در هیچ مورد مالیات شرکتها نبایستی از مالیات منظور در ماده ۱۷ کمتر باشد وقتیکه بماده ۱۷ رجوع می‌کنیم می بینیم مالیاتی که بر حسب قرائن تشیخص داده می‌شود بعباره اخری بموجب صریح این قسمت از قانون اگر یک شرکتی بیاید بگوید آقا من این دفتر حسابی رسمی پلمپ شده را دارم (اینرا هم عرض کنم همین تنها کافی نیست دفتری محل اعتماد باشد پلمپ شده باشد) آقاد یکدفتر حسابی دارم و شرکت هستم نگاه کنید عایدات من این اندازه نیست که قرائن می‌گوید آنوقت این قسمت از ماده ۸ منع می‌کند شرکت را که خیر اگر هزار دلیل داشته باشد چون قرینه حکم کرده است که شما این عایدات را دارید کمتر قبول نمی‌کنیم. بنده نمی‌خواهم وارد این قسمت بشوم که چه فلسفه هم برای این تصور شده بود وقتیکه اینماده نوشته شد ولی در هر حال حقاً و انصافاً یکی از و طریق را باید اتخاذ کرد یا باید گفت قرینه هر چه حکم کرد مأخذ است اعم از اینکه تاجر باشد یا هر فردی باشد یا شرکت باشد. یا بر خلاف همینطوری که اینقانون پیش بینی کرده مالیات بر عایدات است و بظرط عایدات است و در حدود عایدات بنابراین این دلیل ندارد که بگوئیم شما تاجر اگر با ده نفر دیگر شرکت کنید دیگر عایدات را در نظر نمی‌گیریم و همان قرینه کافی است و اگر خیر شرکت نکنید البته در صورتی که عایدات نداشته باشید رسیدگی می‌کنیم. در صورتیکه اگر بدقت نگاه کنیم باید همینطور باشد یعنی چه یعنی بگوئیم در مورد شرکتها که یک دقتری را اگر بر فرض نخواهند مرتب نگاه بدارند یکقدری مشکل تر است برای اینکه یکعده زیادتری درش شرکت دارند و ذی نفع هستند و از نقطه نظر تنها مالیات شاید کمتر حاضر شوند که دفتر را مغشوش کننداین دفتر را چندان اعتبار بهش ندهیم در صورتیکه این دفتر را بیشتر می‌شود دفتر را می‌تواند مرتب کند پس این خیلی منطقی نیست با این مقدمات است که بنده می‌خواهم موافقت کنم با پیشنهاد آقایان.

رئیس-آقای مخبر.

مخبر-بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس-آقایانیکه ماده دوم را با اصلاحی که آقای مخبر و دولت هم قبول کردند تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. مذاکره در کلیات آخر است. آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری-بنده می‌خواستم توجه آقای وزیر مالیه را جلب کنم که در ماده ۱۷ قانون مالیات بر عایدات که عبارت از تعیین قرائن و امارات است در تفسیر و تعبیر و اجرای آن یک تجدید نظری بکنند زیرا که چون قانون مالیات بر عایدات بالاخره روی این ماده ۱۷ اجرا می‌شود یعنی امارات و قرائنی که دال بر داشتن عایدات است و یکچیزهائی هم اسم برده شده کرایه معازه کرایه منزل مستخدم اتومومبیل. اما این معلوم نیست ودر قانون ننوشته که اگر کرایه خانه ده تومان شد معلوم می‌شود که چقدر عایدات دارد یا اگر کرایه خانه سی تومان شد چقدر عایدات دارد مأمورین مالیه البته همیشه از نظر اینکه می‌خواهند حفظ عوائد و منافع دولت را بکنند همیشه نظرشان آن طرف می‌چربد و این قرائن و امارات را که بقول آقای کاشف ضریب برایش معین کرده‌اند بنظر بنده یکقدری از اشکالات که بین مردم و مالیه پیدا می‌شود روی همین است برای اینکه وقتی قرائن و امارات گفتیم چهل تومان کرایه اش است کرایه خانه را هم چهل تومان حساب کنیم این می‌شود هشتاد تومان دو تا کارگر دارد آنوقت مطابق حسابهای مالی حساب این بیرون می‌آید که باید پنجهزار تومان عایدی داشته باش البته مودی هم یا این اندازه عایدات ندارد یا یکقدری کمتر یا بیشتر این نظریه را بنده وارد نیستم اما آنچه که در اینجا لازمست گفته شود این است که این قرائن و امارات در همه جا تطبیق نمی‌کند با عایدات خواستم جلب توجه آقای وزیر مالیه را بکنم ووقتیکه نظامنامه برای این قانون نوشته می‌شود یکمراجعه بآنماده ۱۷ قانون سابق بفرمایند و تجدید نظر و رسیدگی بفرمایند.

وزیر مالیه –چند مرتبه بنده توضیح دادم و حود نماینده محترم تصدیق دارند که چاره حز اینکه قرائن و امارات را مأخذ قرار بدهیم نیست. این قرائن را نگذاشتند بفکر دولت اولا خود قرائن را کمیسیون قوانینمالیه معین می‌کنند یعنی وزارت مالیه نمی‌تواند هر چیزی را قرینه قرار بدهد یکچیزهای معینی هست بعد از آن در هر محل بموجب قانون کمیسیونهای تشیخصی که معین می‌شوند آنها معین می‌کنند که مثلا وقتی کسی در خیابان لاله زار دکانی داشته باشد که چهل تومان کرایه می‌دهد چقدر عایدی باید داشته باشد که بتواند این کرایه را بدهد البته همه چیز قطعی نیست قرینه و اماره جای سند قطعی را نمی‌تواند بگیرد ولی چاره جز این نیست منتها برای همین مسئله بوده است ه آنوقت آمده‌اند گفته‌اند اگر اختلافی بین مودی و مالیه پیدا شد بکمیسیون تشخیص رجوع کنند و دلیلی بیاوردکه قرینه زیادتر از واقع درباره اش حکم کرده. البته چون همانطوری که گفتم هنوز بطوری که لازمست مأمورین هم عادت نکرده‌اند باینقانون ما مجبور شدیم که خیلی تعبیر و تفسیر از برای این قانون کردیم و دستور دادیم و اخیراُ قرار براین شده است که این قرائن و امارات را از هر محل بخواهند و به بینند در هر محل چه جور قضاوت شده یعنی واقعاً ممکن است در محلی واقعاً قدری بیش از آنچه که لازمست یکقرینه را دلیل عایدات قرار داده‌اند؟ ولکن عرض می‌کنم اساس قرینه و اماره تنها راهی است که ممکن است برای مالیات بر عایدات انسان در نظر بگیرد و اگر چنانچه نواقصی در عمل هست بتدریج رفع شود.

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

رئیس-آقایانی که با مجموع قانون موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۷۴ ورقه سفید شماره شد)

رئیس-عده حاضر در موقع اعلام رأی ۱۰۰ باکثریت ۷۴ رای تصویب شد.

- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

۵- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس-آقایان میل دارند که موضوع اوقات جلسه را تحت مذاکره قرار بدهند؟

(جمعی از نمایندگان- خیر باشد برای بعد)

جلسه آینده شنبه اول دی ماه ساعت هفت بعداظهر دستور لایحه اوقاف

(مجلس ده ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

الغاء مالیات ارضی و دواب

ماده ۱- قانون مالیات ارضی و دواب از تاریخ اجرای این قانون ملغی و بجای آن ترتیب مقرر در مواد (۲) و (۳) مالیات از عایدات گرفته می‌شود

ماده ۲- مالیات از عایدات مذکور در ماده فوق بتدریجی که محصولات ارضی و حیوانات و مواد حیوانی داخله برای مصرف بشهرها یا قصبات وارد و یا از مملکت صادر می‌شود وصول و از قرار سه درصد قیمت جنسی خواهد بود که وارد شهر یا قصبه و یا از مملکت خارج می‌گردد هر جنس فقط یکمرتبه مالیات خواهد پرداخت

ماده ۳- تعرفه مالیات اجناس مصرف داخلی مشمول این قانون بر اساس سه درصد قیمت به تناسب وزن یا تعداد و بطور مقطوع برای هر سال معین می‌گردد.

تا اول اسفند هر سال تعرفه سال بعد بتصویب هیئت وزراء رسیده و اعلان خواهد شد مالیات اجناس صدوری بریال نقره گرفته می‌شود نظامنامه اجرائی مواد فوق بتصویب هیئت دولت خواهد رسید

ماده ۴- نسبت به بقایای مالیات ارضی و دواب و باز خرید منال خالصگی ترتیب ذیل مقرر می‌گردد:

الف- از مودیانی که تا آخر شهریور ۱۳۱۴ ترتیب تصفیه حساب مالیات گذشته خود را طبق نظامنامه‌های وزارت مالیه ندهند بدهی تا آن تاریخ و جریمه‌ای معادل ربع بدهی علاوه بر جریمه قانونی گرفته خواهد شد.

ب- از صاحبان خالصجات انتقالی که منال ملک خود را تا آخر اسفند ۱۳۱۴ مطابق نظامنامه‌های وزارت مالیه بازخرید نکنند قیمت منال بعلاوه جریمه‌ای معادل ربع آن وصول خواهد شد

مفاد قوانینی که مخالف با مقررات این قانون باشد ملغی است

نظامنامه‌ای وزارت مالیه می‌توانند اصولی برای تخفیف در جرائم مذکور در قسمت الف و ب این ماده قائل شود

ماده ۵- تاریخ اجرای این قانون را وزارت مالیه با رعایت فصل بدست آمدن محصول ۱۳۱۴ در هر حوزه که منتهی آخر تیرماه خواهد بود تعیین و قبلا اعلان خواهد کرد

این قانون که مشتمل بر پنج ماده است در جلسه بیست و چهارم آذرماه یکهزار وسیصد و سیزده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید. رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اصلاح قانون مالیات بر عایدات

ماده ۱- از مجموع عایدات خالص مشمولین قانون اخیر مالیات بر عایدات مصوب ۲۹ آبان ۱۳۱۲ در صورتیکه سالیانه از (۲۴۰۰) ریال ببالا باشد طبق مقررات ذیل مالیات اخذ خواهد شد:

۲۴۰۰ تا ۵۰۰۰ ریال یک درصد از مجموع

۵۰۰۱ تا ۱۰۰۰۰ یک و نیم درصد "

۱۰۰۰۱ تا ۲۰۰۰۰ دو درصد "

۲۰۰۰۱ تا ۳۰۰۰۰ سه درصد "

۳۰۰۰۱ تا ۵۰۰۰۰ سه و نیم درصد "

۵۰۰۰۱ به بالا چهار درصد "

تبصره ۱- مالیات صاحبان مشاغلی که عایدات خالص سالیانه آنها از ۲۴۰۰ تا ۲۶۰۰ ریال است بطور مقاطعه معین خواهد شد اشتغال بهر نوع کسب و تجارت و بطور کلی عملیات صنعتی یا تجاری محتاج بداشتن جواز است مگر در مورد کسانیکه عایدات خالص سالیانه آنها کمتر از ۲۴۰۰ ریال باشد

نظامنامه جواز بتصویب کمیسیون قوانین مالیه مجلس شورای ملی خواهد رسید

تبصره ۲- عایدات املاک و خالصجات انتقالی و مستغلات و دواب مشمول اینقانون نخواهند بود

ماده ۲- مواد (۷) و (۱۰) و (۱۳) و(۱۴) و (۱۵) و هم چنین جمله آخر از ماده ۸ قانون مالیات بر عایدات مصوب ۲۹ آبان ۱۳۱۲ از اول فروردین ۱۳۱۴ ملغی و این قانون از همان تاریخ بموقع اجراء گذارده می‌شود

این قانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه ۲۴ آذرماه یکهزار و سیصد و سیزده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی - دادگر