بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۳۷
برنامه عمرانی دوم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷ |
بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران هنگام باریابی نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۳۷
چون وقت زیادی نماندهبود و لازم بود پیش از مسافرت به خاور دور و سپس به امریکا آقایان سناتورها و نمایندگان مجلس شورای ملی را ملاقات کنیم، لذا تصمیم بر این شد که نمایندگان دو مجلس را به حالت اجتماع دعوت کنیم و اندکی راجع به اوضاع عمومی خودمان صحبت نماییم.
از آن وقت که ملاقات با آقایان دست داد تا کنون که قسمتی از آن هم مصادف با تعطیلات عید بود، خوشبختانه پیشامدهای متعددی رخ داده که همه به نفع ما و همه باعث شادی و سرافرازی مردم ایران گردیدهاست.
در نظر ندارم که ذکر جزئیات کنم، اما جا دارد تذکر دهم به عقیده من سِرِّ این پیشرفتها و موفقیتها ناشی از این است که سیاست ایران بر مبنای ناسیونالیسم مثبت قرار گرفتهاست.
این سخن ادعا و گزاف نیست، بلکه اثباتش بسیار آسان است. امروز استقلال و خودمختاری سیاسی که ما از آن برخورداریم نصیب بسیاری از ممالک جهان نیست، حتی ممالک بزرگ جهان هم تا به این پایه امکان خودمختاری و استقلال ندارند، زیرا آنان مشکلات و همچنین منافع زیاد در اطراف و اکناف دنیا دارند که باید مراقب آن باشند و ناچارند وضع خود را با هر جریانی منطبق کنند و به همین سبب از خیلی چیزها باید صرفنظر نمایند، ولی خوشبختانه با وجودی که دارای همه چیز هستیم، منافع خودمان در مملکتمان جمع است، یعنی نباید برای رسیدن به منافع ملی به کسی باج بدهیم و یا منت کسی را بکشیم و میتوانیم هر چه در نفع ملت است، به آن عمل کنیم، مثلاً در همان وقت که با یک سر قطب سیاست جهانی مثل امریکا قرارداد اقتصادی امضاء میکنیم، آزادانه با قطب دیگر یعنی شوروی قراردادهای اقتصادی منعقد میسازیم، اختلافات مرزی را با آنها حل میکنیم بدون آنکه ضرری متوجه ما شود. از رودخانههای مرزی مشترکاً استفاده میکنیم. روابط تجارتی و فرهنگی و ورزشی ایجاد میکنیم و مسئله حق ترانزیت را حل میکنیم، و در عین حال چون منافع ما ایجاب میکند که در پیمان دفاعی بغداد باشیم، با عزمی راسخ و محکم در آن پیمان میمانیم، و یا اینکه یک روزی برای نجات مملکت و سر و سامان دادن به اوضاع خودمان با کنسرسیوم نفت درحدود قانون ملیشدن نفت قرارداد بستیم که مملکت را نجات دهیم، همان قرارداد به ما فرصت و توانایی داد تا دو سال بعد بتوانیم قرارداد با ایتالیا را که پیشقراول قراردادهای مفید بعدی بوده، منعقد کنیم و این بار یعنی چند روز پیش با یک شرکت امریکایی قرارداد ببندیم. اینها ناسیونالیسم مثبت است و جز اینها ناسیونالیسم مفهومی ندارد.
به عقیده من آنها که خود را ناسیونالیست منفی میخوانند دروغ میگویند. ناسیونالیسم عبارت از حفظ منافع ملی است، و منافع ملی وقتی حفظ میشود که کشور آباد و معمور باشد. اگر کشور ویران و مردم گرسنه باشند، چه منفعتی میماند که آنها آن را حفظ کنند؟ به همین سبب من خوشحالم و به آتیه به نظر امیدواری مینگرم و اطمینان دارم که کشور ما به آن پایه از ترقی و سعادت خواهدرسید که موجب رشک دیگران خواهدشد. شک نیست که علاوه بر این پیشرفتها و موفقیتها، و به منظور استفاده بهتر و بیشتر از آنها، باید خودمان هم روزبهروز کوشش بیشتر بکنیم تا جزئیات امورمان اصلاح شود. این جزئیات چیست؟ اگر چه موضوع تربیت عمومی و اخلاقی همگان کمال اهمیت را در این زمینه دارد، ولی بالفعل نمیخواهم وارد این بحث شوم. اما درمورد دستگاهی که عهدهدار کار اجتماع است، تشکیلات اداری مملکت و کارمندان که اولاً باید خدمتگزار مردم باشند و بعد حافظ حقوق دولت. تشکیلات مملکت باید صحیح و دسیپلین کامل برقرارباشد. بدون دسیپلین و انضباط هیچ کاری پیش نمیرود. در همین چند سال که کاری انجام شد، ضامن آن نظم و انضباط بود. تشکیلات صحیح هم در دستگاه دولت از ضروریات است. انتظار دارم در غیبت من مجلسین کار لایحه سازمانهای دولتی را به انجام برسانند تا دستگاه دولت دارای تشکیلات ثابتی شود. همچنین در تربیت و نظم و انضباط مأمورین دولت باید کوشش شود، و اینجا علاوه از اصل تشویق، باید اصل مجازات هم مراعات شود. ما تا به حال هر کارمند را که وظیفه خود را انجام میداد تشویق میکردیم، ولی تشویق باید منحصر به کسانی باشد که فوق وظیفه و برنامه، خدمتی کرده باشند و در مقابل آنها که در وظیفه خود قصور نمودهاند، باید مجازات شوند.
وظیفه این دستگاه آن است که عدالت اجتماعی را در مملکت مستقر سازد. در سال ۱۳۲۱ من راجع به لزوم اجرای عدالت اجتماعی در کشور مطالب لازم به هیأت دولت گفته و پنج اصل را در آن ذکر کردهبودم. گفته بودم باید حداقل زندگی را برای همه در نظر بگیریم، البته آنکه کوشش بیشتر و ابتکار بهتری دارد، طبعاً از مزایای بیشتری برخوردار خواهدشد. این مبادی اجتماعی را در قسمت کارگران قانون صحیح کار و برای کشاورزان قانون کاملی که منافع حقۀ آنان را حفظ کند فراهم خواهدکرد، برای کسانی که مشاغل آزاد دارند، البته کار سهلتر است، ولی آنها هم تشکیلات و اتحادهایی دارند و درحدود قانون از مزایای اجتماعی باید برخوردار باشند.
اما به طور کلی برای تأمین عدالت اجتماعی بیشتر، باید به بودجه مملکتی توجه نمود. اصلاح امور اجتماعی عموم طبقات به وسیله مالیات صحیح تأمین میشود. اگر مالیات درست گرفته شود و درست خرج شود، عدالت اجتماعی بنیاد محکم و استواری در جامعه خواهدیافت.
با مالیات صحیح میتوانیم فرهنگ را تعمیم دهیم و بهداشت را عمومی و ارزان و حتی در موارد لازم مجانی کنیم. همچنین تأمین مسکن برای مردم از مسائل بسیار مهم است، من قبلاً گفتهبودم که جمعیت ما تا بیست سال دیگر به ۴۰میلیون نفر خواهدرسید، اگر هر ده نفر یک خانه بخواهند، برای ۲۰میلیون نفر اضافی دومیلیون خانه لازم است و مسلماً از دومیلیون خانه موجود نیز یکمیلیون آن غیرقابل استفاده و محتاج به تجدید بنا است. بنابراین روی هم رفته تا ۲۰ سال دیگر ما باید ۳میلیون خانه بسازیم و اگر توجه کنیم که ممالک بزرگ جهان به زحمت میتوانند در سال فقط ۳۰۰هزار خانه بنا کنند، اهمیت و اشکال کاری که در پیش داریم، به خوبی روشن میشود. به هر حال پنج اصل کلی مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و فرهنگ باید از این راه تأمین شود. خوشبختانه از لحاظ مالی مشکلی در پیش نداریم. از نظر ارز خارجی وضع ما خوب است و از نظر کمبود هم به تدریج که کارهای تولیدی پیشرفت میکنند، مضیقه مالی ریالی کم میشود. وقتی کارخانه قند یا پارچه محصول بیرون داد این محصول تبدیل به ریال میشود و سفتهبازی و معاملات روی زمین و غیره کاهش مییابد.
شما اطلاع دارید که هفتصدمیلیون مازاد بهای اسکناس را به دو قسمت مساوی برای کمک به امور صنعتی و کشاورزی تخصیص دادیم. در قسمت صنعتی، از سیصدوپنجاهمیلیون تومان تاکنون ۱۹۰میلیون تومان از طرف دولت به بانک توصیه شده که پرداخت شود، در مقابل در عرض همین چند ماه مردم ایران پانصدمیلیون در کارهای مختلف و منجمله تولیدی سرمایه گذاشتهاند. فکر کنید تا به حال این پولها کجا بود؟ همین سیاست صحیح و مثبت بود که به مردم امکان و جرأت داد که سرمایه خود را به کار بیندازند. همین کارهای تولیدی است که ریال سالم ایجاد میکند و مضیقه ریالی را رفع مینماید. وقتی کارخانه جنس تولید کرد، تبدیل به ریال میشود و عایدی ریالی دولت هم فزونی مییابد. این پول از نظر اقتصادی سالم و مفید است. اینها باعث خوشوقتی است. یک روزی قبل از زمان پدرم در این مملکت آجر به جای پول بابت حقوق میدادند، یک روز هم برای پرداخت حقوق کارمندان اسکناس بدون پشتوانه چاپ میکردند، ولی فعلاً خوشوقتم که وضع اقتصادی مملکت اساس ثابتی پیدا کردهاست. انتظار میرود با این پیشرفتها طرز فکر عمومی هم تغییر نماید و برای تأمین آینده بزرگتری، روحیه مناسب برای همه حاصل شود و تربیت اجتماعی ما کاملتر گردد.
در غیاب من انتظار دارم مجلسین نسبت به کار تشکیلات اداری و همچنین قانون مالیات توجه و تسریع کامل بکنند. قرارداد نفت هم به طوری که گزارش دادهاند، از کمیسیون گذشته و آماده برای طرح در مجلس است.
این اولین باری است که به خاور دور مسافرت میکنم. هم برای من تازگی دارد و هم برای کشور ما مفید است که با این ممالک ارتباط اقتصادی و سیاسی بهتری داشتهباشد، مخصوصاً کشور ژاپن که بعد از جنگ مشکلات خود را از میان برداشته و قدم در راه ترقی و تعالی گذاشته و اکنون در خاور دور قطب مهم اقتصادی و سیاسی است و از ممالک بزرگ صنعتی جهان به شمار میآید، و چه بهتر که ما با چنین ممالکی روابط سیاسی و اقتصادی نزدیکتری داشتهباشیم. مسافرت من به امریکا طولانی نخواهدبود، زیرا با این کشور آشنا هستم. ما روابط نزدیک و خوبی با آنها داریم و به خصوص عقد قرارداد اخیر هر چند که با یک شرکت امریکایی است و این شرکت حاضر شدهاست با ما بهترین قرارداد را ببندد، موجب مسرت بیشتر ما شدهاست.
به هر حال میل ندارم از موفقیتهایی که به دست آمده زیاد صحبت کنم، و امیدوارم شماره این موفقیتها آنقدر بشود، که فرصت ذکر آن را هم نداشته باشیم. سابقاً دولت وقت حاضر شدهبود نفت ایران را با صدی ۵۰ تخفیف بفروشد، یعنی با این حساب استخراج سالیانه که ۲میلیون تن میشود قیمت آن با صدی ۵۰ تخفیف پنجمیلیون لیره بود و در عوض ۳۰۰میلیون تومان، یعنی ۱۵میلیون لیره خرج نگاهداری و اجرت کارگران بود، به اضافه میبایستی غرامت نیز پرداخته شود، و به این حساب میبایست در سال دولت علاوه بر اینکه از فروش نفت سودی نمیبرد، دهمیلیون نیز ضرر سالیانه نفت را به خارجیها بدهد، ولی امروز علاوه بر دادن ۷۵ درصد منافع، ۲۵میلیون دلار هم پذیره به ما میدهند، زیرا ما امروز موقعیتی را داریم که هیچ کشوری ندارد. این موقعیت حاصل هفده سال رنج و ناملایمات است، و من نمیتوانم فراموش کنم که در این مدت در راه استقلال کشور چقدر خون دل خوردم و چه رنجها کشیدم.
وقتی که تصمیم گرفتم برای نجات آذربایجان بروم، خوب میدانستم که در این راه احتمال کشتهشدن هست، ولی برای من موضوع پا پس کشیدن اصولاً مطرح نبود. از این قبیل نمونهها بارها و بارها اتفاق افتاد، و من خوشوقتم که قدرت ارادهای که در همه این موارد در راه تأمین مصالح ملی نشان دادم، کمتر از کسی که همیشه مورد نظر و احترام من است و سعی میکنم که روحش از من شاد باشد، نبودهاست.
هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بیشتر از ایران امروز به وضع آینده خویش خوشبین باشد. البته سالها تجاوز خارجی و وضع ناگوار داخلی و خیانتهای گوناگون ایجاد روحیه یأس کردهاست، ولی یقین دارم که با فداکاری ما و با کارهای مثبت، روزبهروز مردم به آینده خود امیدوارتر خواهندشد، و به همین نسبت نیز روزبهروز ایران رو به ترقی خواهدرفت.