بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷
بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷
۱۳۳۷ هجدهمین سال
۱ فروردین ماه ۱۳۳۷ شاهنشاه آریامهر پیام نوروزی خود به ملت ایران فرمودند:[۱]
- سالی که گذشت به غیر از دو واقعه اسفانگیز زلزله شمال و غرب، شاهد پیشرفتها و ترقیات بزرگ مملکتی بود که در میان آنها باید به اختصار از افتتاح راهآهن مشهد مقدس و رسیدن راهآهن به تبریز و آمادهشدن کارخانههای متعدد و ادامه ساختمان سدهای مفید و تخصص هفتمیلیارد ریال اضافهاعتبار ارزیابی پشتوانه اسکناس به امور صنعتی و کشاورزی که باعث تحول عظیمی در صنعت و فلاحت ایران خواهدشد، و پیشرفتهای شایان در امور فرهنگی و بهداشتی و ورزشی، و عقد قرارداد جدید نفتی با یک شرکت ایتالیایی به صورتی که مسلماً در دنیا بینظیر و باعث افتخار است که ما ایرانیان اولین ملتی بودیم که چنین نتیجه درخشانی را از سیاست مستقل و دوراندیشانه خویش گرفتیم، نام برد.
- شاهنشاه به این پرسش مهم سیاسی پاسخ میدهند، چرا ایران به پیمان دوجانبه پیوست؟
- هنگامی که روسها شنیدند کشور ایران برآن است با امریکا پیمان دوجانبه ببندد، بیدرنگ پیشنهاد بستن پیمان دراز مدت عدم تجاوز را دادند ولی ...
در پی بستن پیمان نفت با شرکت ایتالیایی "آجیپ مینراریا" بر اساس ۲۵ – ۷۵، در فروردینماه سال ۱۳۳۷ نیز پیمان دیگری بر همین اساس با شرکت "پان امریکن پترولیوم" و سپس پیمانی با یک شرکت کانادایی دستینه شد.[۲]
هر سه پیمان که درونمایه آنها یکسان بودند، در منطقه فلات قاره یا نفت کف خلیج پارس به اجرا گذاردهشدند.
بستن این سه پیمان نفتی برای ایران یک پیروزی بزرگ شناخته میشد زیرا این پیمانها فصل تازهای در تاریخ پیمانهای نفت میگشود و به سایر کشورهای صادرکننده نفت زمان میداد تا برای به دست آوردن امتیازات بیشتری با شرکتهای نفتی وارد گفتگو شوند.
ایران به این هم بسنده نکرد و بنا به دستور شاهنشاه برای رسیدن کشورهای نفتخیز به حقشان، برآن شد که اتحادیهای از کشورهای صادرکننده نفت برپاکند تا صاحبان نفت بتوانند با یگانگی برای سود خود در برابر اتحادیههای نیرومند نفتی مبارزه کنند. این اتحادیه سازمان "اوپک"، نامگذاری شد.[۳]
برپایه پیمانهای جدید نفت، ۷۵ درصد از کل سود به دست آمده به ایران میرسید و ۲۵ درصد به کمپانیهای اکتشاف، استخراج و پالایش کننده. به این معنی که سهم شرکت ملی نفت ایران در سود به دست آمده از نفت با سهم طرف پیمان برابر میباشد و آن مبلغی است که هنوز مالیات از آن کم نشدهاست و چون دولت ایران از کل سود کمپانیهای طرف قرارداد پنجاه درصد مالیات میگیرد، این است که در واقع ۲۵ درصد دیگر از کل سود نیز به خزانه ایران واردمیشود.
بنیاد پهلوی
در آغاز هیجدهمین سال پادشاهی، شاهنشاه فرمانی مبنی به تشکیل "بنیاد پهلوی" را صادر فرمودند. در فرمان شاهنشاه گفته شدهبود:
- «وظایف و هدفهای این بنیاد خیریه کمک به بهداشت عمومی و توسعه فرهنگ و مراقبت نسبت به امور اجتماعی و تهذیب اخلاق عمومی و کمک به مستمندان خواهدبود.»
تمام مهمانخانههای ملکی و شخصی و موروثی که تا این هنگام به وسیله اداره املاک سلطنتی اداره میشد برپایه فرمان شاهنشاه به بنیاد پهلوی واگذارشد تا درآمد آن خرج کارهای نیکوکاری بشود.[۴]
مامورین تصفیه حزب منحله توده!
سپیدهدم روز سهشنبه دوم اردیبهشتماه، دو تن از هموندان گروه منحله توده به نام های آرسن آوانسیان و هوشنگ پوررضوانی که در بازپرسیها روشن شدهبود قتلهای فراوانی انجام داده و چون نیروی تروریست و تصفیه در حزب بودهاند، دستشان به خون برخی از هممسلکان خود آلوده شدهبود، به موجب رأی دادگاه نظامی اعدام شدند.
در بازجوییها از آرسن آوانسیان و هوشنگ پوررضوانی آشکار شد شماری از کسانی که چندین سال پیش گم شده و هیچ گونه خبری از آنها در دست نبود، همانند حسام لنگرانی، به وسیله "گروه ضربه" که از سوی این دو تن اداره میشد، به قتل رسیدهاند و با راهنماییها و نشانیهایی که این دو به پلیس دادند استخوانهای کشتهشدگان به دست این دو تن در چاههای دور و بر تهران به دست آمد.
راهآهن تهران – تبریز
روز چهارم اردیبهشتماه، شاهنشاه راهآهن تهران – تبریز را گشودند و بدین سان نخستین ترن از تهران به سوی تبریز به راه افتاد و استان آذربایجان به وسیله شبکه خط آهن به سایر نقاط کشور پیوست. شاهنشاه هنگام بازگشایی ایستگاه راهآهن تبریز فرمودند:
- «به دولت تأکید شدهاست که با کوشش تمام در ادامه راهآهن تبریز به ترکیه و اتصال آن به راهآهن بینالمللی اقدام کند، تا به زودی خط آذربایجان مستقیماً به وسیله خط آهن به اروپا مرتبط شود و از این راه قدم تازهای در راه تأمین منظور ما که تعالی کشور و بالابردن سطح زندگانی ملت ایران است، برداشتهشود.»
سفر شاهنشاه
در اردیبهشتماه بنا به دعوت رئیسجمهوری چین، شاهنشاه با هواپیمای ویژه رهسپار چین شدند و سپس دعوت اعلیحضرت پادشاه ژاپن را پذیرفتند و به آن کشور نیز سفر نمودند و از راه خاور دور برای دیدار ژنرال آیزنهاور به ایالات متحده سفر کردند.[۵]
افزون بر این سفر، شاهنشاه در هیجدهمین سال پادشاهی، سفرهای رسمی به ایتالیا و سوییس نیز داشتند.[۶]
میهمانان خارجی ایران
در همان سال، شماری از سران و زمامداران خارجی نیز به تهران آمدندد:
ژنرال اسکندرمیرزا، رئیسجمهوری پاکستان – شیخ جعفربینالسلطانالقاسمی، حاکم شارجه – حضرت شیخ عبدالله السالمالصباح، امیر کویت – جلال بایار، رئیسجمهوری ترکیه و زورلو، وزیر خارجه آن کشور – دوگلاس دیلون، معاون وزارت امور خارجه و کلروی، وزیر دفاع امریکا، دیفن بیکر، نخستوزیر کانادا – آندره مالرو، وزیر مشاور فرانسه – دنیس رایت، معاون وزارت خارجه انگلستان – مندرس، نخستوزیر ترکیه – نمایندگان رئیسجمهوری امریکا – دریاسالار رادفورد و جرج ماک گی – نمایندگان سیاسی شوروی به رهبری اسمیرونوف، قائم مقام وزیر امور خارجه آن کشور، والاحضرت الکساندر پادشاه یوگسلاوی و بانو روزولت بیوه رئیسجمهوری امریکا.
رویداد سیاسی سال
ورود دریاسالار رادفورد و جرج ماک گی به تهران جهت گفتگو پیرامون بستن پیمان دفاعی دوجانبه و کمکهای نظامی امریکا به ایران بود. همچنانکه اسمیرونوف و گروه همراه او نیز برای گفتگوهایی در زمینه همکاریهای بیشتر ایران و شوروی به ایران آمدهبودند.
درباره این رویداد سیاسی سال، شاهنشاه چنین مینگارند:
- «پس از کودتای کشور عراق که در سال ۱۳۳۷ پیش آمد، اعضای پیمان بغداد تشکیل جلسه دادند و از دولت امریکا مصراً تقاضاکردند که در پیمان مزبور شرکت نمایند. با آنکه دولت امریکا عضویت اکثر کمیتههای پیمان مزبور را دارا بود ولی از الحاق به پیمان بغداد فعلاً خودداری کرد و درعوض پیشنهادنمود که پیمانهای دفاعی دو جانبه با کشورهای ترکیه و پاکستان و ایران منعقد سازد و به موجب آن امریکا متعهد گردد که اگر یکی از کشورهای نامبرده مورد حمله نیروهای کمونیزم بینالمللی قرارگیرد، به کمک آنها اقدام کند. ما نیز با دوستان ترک و پاکستانی خود مصمم شدیم قرارداد پیشنهادشده با امریکا را قبول و امضاکنیم.
- هنگامی که روسها از این موضوع استحضار یافتند یادداشتی حاکی از اعتراض سخت برای ما فرستادند و برخلاف سنن و رسوم دیپلماسی قبل از آنکه اعتراض خود را رسماً به ما تسلیم کنند، در رادیوها پخش کردند و نیز به سفیر خود در تهران دستور دادند که مفاد اعتراض مزبور را شخصاً به نمایندگان مجلسین ایران برساند. در آن موقع ما با کمال صداقت به روسها گفتیم که عمل آنها خطر این را دارد که اشتباهات گذشته که منجر به تیرگی روابط طرفین شدهبود، تکرارشود و به آنها خاطر نشان ساختیم که با آن نیروی مسلح شگرفت و عظیمی که در اختیار دارند هراس آنها از سازمانهای کوچک دفاعی ما دور از عقل سلیم است و صلاح و نفع طرفین در آن است که همان سیاست دوستی و وداد قبلی بین دو کشور ادامه داشتهباشد.
- اقدام دیگری که روسها برای جلوگیری ما از امضاء قرارداد دو جانبه به عمل آوردند این بود که واسطههایی برانگیخته و به وسیله آنها وعده عقد قرارداد طویلالمدت عدم تجاوز و کمکهای هنگفت اقتصادی دادند. در عین حال قرارداد دوجانبه به شکلی که اول پیشنهاد شد، آن مفهومی را که میخواستیم داشتهباشد نداشت و فاقد ضمانتهای لازم بود و میزان مهمات جنگی که برای کشور ایران میرسید نیز کافی نبود و چون خود را از این حیث گلهمند میدانستیم به خود اجازه دادیم که درباره عقد قرارداد عدم تجاوز با روسها وارد مذاکره شویم.
- روسها در این موقع مرتکب خبطی شدند و مدت دو هفته در اعزام نمایندگان خود تأخیر نمودند و در خلال آن مدت شرایط مندرج در پیشنویس قرارداد دو جانبه به نحوی که موجب رضایت ما بود تغییر یافت. وقتی نمایندگان روسها رسیدند اشتباه دیگری مرتکب شدند بدین کیفیت که برای آغاز مذاکرات، تقاضاکردند از پیمان بغداد خارج شویم و هر چند وقتی مقاومت سخت ما را در برابر آن تقاضا دیدند منصرف شدند ولی اصرار داشتند که از امضای قرارداد دوجانبه خودداری کنیم. در اینجا متوجه شدیم که روسها در قبال عقد قرارداد عدم تجاوز در نظر دارند ما را از متفقین خود جدا سازند و نه تنها اصرار داشتند که ما از عقد قرارداد با امریکاییها منصرف شویم، بلکه پیشنویس قراردادی که برای عدم تجاوز پیشنهاد میکردند حاوی موادی بود که مناسبات ما را با دوستانمان بسیار ضعیف میساخت ...
- مذاکرات عقد قرارداد روسها با ما به علل فوق به نتیجهای نرسید و نمایندگان آنها بدون اطلاع از ایران خارج شدند.»
حملات تبلیغاتی روسها در پی این جریان از سر گرفتهشد و در ایران نیز صف متحدی بر ضد این تبلیغات به وجود آمد که شگفتی جهانیان را برانگیخت.
مسافرتهای دولت
در سال هیجدهم پادشاهی، بنا به فرمان شاهنشاه، هیأت دولت مسافرتهایی را به طور گروهی در داخل مملکت آغازنمود و در استانهای فارس، کردستان، آذربایجان، خوزستان و اصفهان وزرا فرصت یافتند از نزدیک با مشکلات مردم آشنا شده، جهت آسان نمودن در کار مردم ولایات، به طور مستقیم اقدام کنند. این سفرها در سالهای پس از آن نیز همچنان ادامه یافت و نتایج سودمندی به بار آورد.
طی سال اخیر، در پارهای شهرستانها به کمک سازمان برنامه مقدمات لولهکشی فراهم آمد و تأسیسات تازهای به سازمان آب تهران که در سال ۱۳۳۴ از سوی شاهنشاه گشایش یافتهبود و به وسیله آقای مهندس غلامعلی میکده اداره میشد، افزودهگشت.
در بهمنماه همین سال لایحهای از سوی دولت جهت بازنگری در تشکیلات سازمان برنامه و انتقال اختیارات سازمان برنامه به رئیس دولت، تقدیم مجلس شد که موجب کنارهگیری آقای ابتهاج، مدیر عامل سازمان برنامه گشت.
نیز نگاه کنید به
بنمایهها
- ↑ پیام نوروزی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به ملت ایران ۱ فروردین ماه ۱۳۳۷
- ↑ قانون مربوط به موافقتنامه تفحص و اکتشاف و بهرهبرداری و فروش نفت بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت سهامی پانآمریکن پترولیوم کورپوریشن ۱۳۳۷
- ↑ اوپک
- ↑ بنیاد پهلوی
- ↑ سفر محمدرضا شاه پهلوی به خاور دور و ایالات متحده امریکا و اروپا و ترکیه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۷ - ۲۶ تیر ۱۳۳۷
- ↑ سفر محمدرضا شاه پهلوی به ایتالیا ۶ آذر ۱۳۳۷ - ۱۲ آذر ۱۳۳۷