مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها ۵ بهمن ماه ۱۳۳۷
برنامه عمرانی دوم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷ |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها ۵ بهمن ماه ۱۳۳۷
کشتی نفتکش و نیروی دریایی در خلیج فارس
امیدوارم ورود کشتی نفتکش رضاشاه کبیر مقدمه ورود نفتکشهای متعددی باشد که در اختیار این مملکت قرار خواهدگرفت. علاوه بر نفتکشهایی که سفارش دادهایم یا در آینده خواهیم داد، همانطوری که اطلاع دارید دو کشتی کوچکتر هزار تنی مشغول حمل و نقل کالا بین بنادر ایران خواهندشد. تا آنجایی که اطلاع داریم شرکتهای کشتیرانی یا تشکیل شده و یا در شرف تشکیل است که کشتیهای بزرگ پنجهزار تنی و دههزار تنی را سفارش بدهند و البته این کشتیها نیز در اختیار ما قرار خواهندگرفت.
این شرکتها، هم کشتیرانی در منطقه خلیج را انجام خواهندداد، هم کالاهای ایران را به خارج حمل خواهندکرد، و هم واردات ایران را از خارج خواهندآورد.
اما در قسمت نیروی دریایی ایران هم مشغول هستیم. همانطوری که در چند ماه پیش تذکر دادم، در این کار سه عامل مؤثر است: یکی داشتن بندرگاه و پایگاه دریایی که تأسیسات وسیعی را لازم دارد و دیگری داشتن پرسنل کافی. راجع به پرسنل تربیتشده، ما حد اعلای کوشش خود را به کار میبریم تا در دانشکدههای دریایی جایی برای تحصیل دانشجویان نیروی دریایی ما باز شود. ما جوانان خود را برای تربیت میفرستیم، منتها تعداد دانشکدههای دریایی محدود است و مدت تحصیلاتشان نیز طولانی است.
سومین عامل که البته اهمیتش کمتر از دو عامل اولیه است و با فداکاری میتوان آن را انجام داد، عامل بودجه است. امیدوارم در آینده در تمام این مراحل کوششهای لازم به عمل آید و نتایج مورد انتظار هر چه زودتر عاید ما شود.
وضع سیاسی ایران در خاورمیانه
برای ملت ایران جای خوشوقتی است که این سرزمین به یک منطقه امن و آرام و عمل و فعالیت تبدیل شدهاست.
در پاسخ این سؤال که چرا جاهای دیگر دستخوش تزلزل و ناراحتی است و کشور ما در حال آرامش و سکون به سر میبرد، من شخصاً نباید چیزی بگویم، برای اینکه شاید جنبه شخصی پیدا کند، ولی مختصراً میتوانم بگویم که علت آرامش و ثبات اوضاع کشور ما این است که ایران با یک رژیم طبیعی اداره میشود و وضع کشور ما تحمیلی نیست.
این وضع نه از داخل به وسیله عوامل غیر عادی تحمیل شده و نه خوشبختانه از خارج به وجود آمدهاست.
وقتی که رژیمی جنبه طبیعی داشتهباشد، مسلماً آرامش و سکون هم دارد، به خصوص که در هر قسمت حساس کار مملکت اقدامات مؤثری انجام میگیرد.
در زمینه اقتصاد قدمهایی برداشتهایم. درمورد وضع اجتماعی دیگر قدمهایی برداشته شده و چون مملکت در حال ترقی است و همه جا آثار آبادانی و ترقی پیدا است، مردم مسلماً نسبت به آتیه کمال امیدواری را دارند. این علت خوبی وضع مملکت ما است. شاید هر مملکتی که بتواند وضع طبیعی ما را به دست آورد، در آنجا هم آرامش و سکون برقرارشود.
تا چند سال پیش عدهای عادت کردهبودند هر موضوعی را به سیاست خارجی ارتباط میدادند و هر اتفاقی میافتاد میگفتند فلان پایتخت یا فلان مملکت چنین خواسته و یا به دستور و نفوذ آن مملکت بودهاست. البته این طرز فکر مربوط به گذشته بود. اما گمان میکنم ما توانستهایم ثابت کنیم که اگر خودمان نخواهیم، خارجی کوچکترین نفوذی نمیتواند داشته باشد و اگر همه مردم تصمیم گرفتهاند سیاست ملی خود را پیش برند، این کار کاملاً امکانپذیر است.
مالیات
چندین بار تاکنون اظهارنظر شده که مالیات مقطوع بگیریم. الان نیز هیأتی مشغول بررسی این نظریه است، ولی نظر شخص من این است که این کار جز نشانه ضعف نیست اجرای این فکر معنایی جز این ندارد که ما قادر نیستیم تشخیص بدهیم هر کس چقدر مالیات باید بدهد. هستند اشخاصی که همین الان باید سالی بیست تا سیمیلیون مالیات بدهند، ولی به دولت میگویند ما ضرر کردهایم. اگر بخواهیم از این عده مالیات مقطوع بگیریم و میزان دریافت مالیات را فرضاً پنج برابر میزان کنونی منظور داریم، حساب کنید و ببینید پنج برابر صفر چقدر میشود؟ هیچ. در مقابل میگویند کارخانهای هست که چرخ خیاطی در ایران میفروشد و این شرکت هر سال منظماً پنجمیلیون و سیصدهزار ریال مالیات پرداختهاست. چه دلیلی دارد که مالیات چنین شرکتی را پنج برابر کنید؟ به طوری که شنیدهام از فکر مالیات مقطوع فقط کسانی که مالیات نمیدهند، طرفداری میکنند.
اینکه گفته میشود قسمت عمده درآمد مالیاتی صرف وصول آن میشود، صحیح است. من شنیدهام در بعضی کشورها مخارج وصول مالیات سه درصد کل وصول است، ولی در ایران متأسفانه این رقم خیلی بالا است. هم اکنون مشغول اقدام هستیم که افراد مالیات خود را بپردازند و این کار به طور جدی و قاطع دنبال خواهدشد و عدالت اجتماعی از این راه تأمین میشود.
شنیدهام بعضیها نوشتهاند اجرای برنامههای عمرانی ایران موجب میشود که عدهای متمول و متمولتر شوند. ما اجازه این کار را نمیدهیم. ما میل داریم همه متمول شوند، ولی دِینی را که به جامعه دارند، بپردازند. ما تشویق میکنیم که مردم متمول شوند، ولی در عوض در برابر بهرهای که از مملکت میبرند و آسایشی که دارند، مالیات بدهند تا عدالت اجتماعی برقرار شود. باید آنکه بیشتر استفاده میبرد به همان نسبت بیشتر مالیات بدهد تا کسی که در موقعیت نامساعدتری قرار دارد، اگر ناخوش شد مجانی معالجه شود.
ما در این مورد مشغول مطالعه هستیم و خواهیددید که با جدیت و شدت قانون اجرا خواهدشد تا هر کس مالیات حقه خود را بپردازد.
بانک کشاورزی
با وجوهی که در اختیار بانک کشاورزی گذاشته شده، مسلماً این بانک توسعه خواهدیافت، لکن نکته قابل توجه این است که ما با رقم و عدد کمتر آشنایی داریم. باید بدانیم که وجوهی که در اختیار صندوقهای کشاورزی گذاشتهایم، اصولاً محدود است.
اگر فرضاً ما دومیلیون کشاورز داشته باشیم و احتیاجات اولیه هر کشاورز را در سال پنجهزار ریال تعیین کنیم، به یکمیلیارد تومان در سال احتیاج داریم و ما چنین سرمایهای را فعلاً در اختیار نداریم.
لکن با همین تصمیمی که از چند سال پیش به فکر اجرای آن بودم و سرانجام اجرا شد، با اختصاص دادن سیصدوپنجاهمیلیون تومان به امور کشاورزی این کار رو به بهبود میرود و امید میرود تغییر فاحشی در وضع کشاورزی ایران دادهشود.
مسائل اقتصادی
چندی پیش گفتهبودم که دولت قیمت اجناس را در ایران و خارجه منتشر کند و این کار با آمار دقیقی که در دست بود انجام شد و با توجه به آن ارقام مقایسه میان درآمد متوسط در ایران و همچنین قیمت کالاها با کشورهای مختلف آسان بود.
از شهریور ۱۳۲۰ به این طرف به طور متوسط قیمت کالاهای غیر انحصاری ده برابر ترقی کرده، ولی قند و شکر فقط سه برابر و سیگار و دخانیات کمتر از دو برابر شدهاست. بسیاری از مطلعین اقتصادی به ما ایراد میگیرند که قیمت کالاهای انحصاری نسبت به سایر کالاها اختلاف فاحشی دارد. هر کیلو قند در ایران بسته به وضع محل بین چهارده تا هیجده ریال برای دولت تمام میشود. فرض کنیم ما بخواهیم قند را از قیمت فعلی هم ارزانتر کنیم، آن وقت با طرحهای وسیعی که جهت ساختمان کارخانهها در دست اجرا است، دیگر تولید قند داخلی صرف نخواهدکرد و مردم دنبال این کارها نخواهندرفت. الان ما خیلی تحمل فشار میکنیم و محض ملاحظاتی به قیمت اجناس انحصاری نیفزودهایم و سعی میکنیم همین رویه را ادامه دهیم تا حتیالمقدور بتوانیم هزینه زندگی را تا جایی که ممکن است پایین نگهداریم، ولی این نباید موجب شود که کشاورزی و صنعت ایران از بین برود.
کالاهای وارداتی
باید دید این اجناس چرا وارد میشود؟ اگر فروش نداشت، کسی آنها را وارد نمیکرد. چرا میخرند؟ برای اینکه هم جنس ارزانتر و هم مرغوبتر است.
بعضی از کارخانههای ما در دوران جنگ اجناس خود را به چندین برابر قیمت فروختند و سودهای سرشاری بردند، بعد از جنگ که مشکلات ورود کالاهای خارجی مرتفع شد، طبعاً کسی حاضر نبود آن اجناس را به همان قیمتهای گزاف بخرد، آن وقت صاحبان کارخانهها شروع به شکایت کردند که چرا از آنها حمایت نمیشود، برای چه باید جنس کارخانه داخلی از یک کارخانه خارجی که پنبه را از کشور ما میخرد و صادر میکند و مجدداً پارچه را از چندین هزار کیلومتر به ایران میرساند گرانتر باشد؟ تنها چیزی که باعث شده هزینه زندگی بالاتر نرود، همین کالاهای وارداتی است و الا اگر بخواهیم مضیقه زیادی برای واردات قائل شویم، هزینه زندگی فوقالعاده بالا خواهدرفت.
ما موقعی میتوانیم جلو ورود کالاهای خارجی را بگیریم که یا ارز نداشته باشیم و یا جنس داخلی به قیمت خارجه تهیه شود و به همان مرغوبی باشد، و الا اگر بخواهند کالای نامرغوب را به نام حمایت چند نفر به زور به مردم بفروشند، این کار به هیچ وجه صحیح نیست. من باید به فکر بیستمیلیون جمعیت باشم، نه شش کارخانه. مصرفکنندگان بیستمیلیون نفر هستند، نه این ده نفر. بنابراین باید سعی کرد کارخانهها مجهز شوند و صاحبان آنها به سود معین قانع باشند، ولی اگر جنس خوب با قیمت مناسب فروختهشد و مردم اعتماد پیدا کردند، به هیچ وجه دلیلی ندارد به دنبال کالاهای خارجی بروند.
عوارض شهرداری
عوارضی که برای راههای خارج شهر گرفتهمیشود باید صرف همان راهها بشود و برای داخل شهرها باید عوارض دیگری گرفتهشود. اگر بخواهیم از شهرها بگیریم و صرف راههای خارج کنیم، آن کس که مسافرت نمیکند یا اتومبیل و کامیون برای مسافرت خارج ندارد، چرا در این مورد مالیات بپردازد؟ ولی کسی که میخواهد با اتومبیل به اصفهان برود، اگر جاده صاف و هموار در اختیار او گذاشتهشود که مراعات اصول مهندسی آن شدهباشد و بدون تحمل گرد و خاک با سرعت معقول بتواند حرکت کند و بی هیچ خطری خود را در مدت پنج ساعت به مقصد برساند، البته ارزش دارد مالیات فوقالعاده بپردازد.
درمورد کامیونها هم همینطور است. الان مشغول مطالعه هستیم. برای اینکه راهها ساختهشود، قسمت عمده مخارج ساختمان این راهها باید به کسانی تحمیل شود که از آن استفاده میکنند. بعضیها پیشنهاد میکنند مالیات نفت و گازوئیل بالا برود. این نظر به عقیده من صحیح نیست، زیرا در این صورت هر کسی که از حمام استفاده میکند و یا نان از نانواییها خریداری مینماید، باید این مالیات را بپردازد، در صورتی که این مالیات را فقط باید کسانی بدهند که از راهها استفاده میکنند. مثلاً در امریکا ایستگاههایی هست که تا یک دلار از مسافرین عوارض میگیرند. این عوارض باید با طول راه و مقدار کرایه حمل و نقل ارتباط داشتهباشد تا کامیونها و اتومبیلها به شرط پرداخت آن بتوانند از جادههای خوب و هموار استفاده کنند.
تقسیم املاک
همانطوری که به کرات گفتهام، میل داشتم که کار تقسیم این املاک در یک شب پایان مییافت، اما متأسفانه این کار طول دارد و مسلماً پس از تقسیم املاک خود من و املاک خالصه نوبت تحدید مالکیت فرا خواهدرسید، اما نه سلب مالکیت. ما فقط میخواهیم مالکیت تحدید شود و مالک زیادتر گردد. ما در آن موقع وضع هر محل را بررسی میکنیم ببینیم هر کس قادر خواهدبود چقدر زمین را کشت کند.
چیزی که مورد توجه خواهدبود، این است که هر کس صاحب ملکی است باید بتواند آن را شخصاً اداره کند. این سیستم که انسان در تهران و نیویورک و پاریس نشسته باشد و بخواهد مباشر او سر سال درآمد املاک را به او بدهد باید از میان برود، زیرا به این ترتیب نه صاحب ملک از املاک خود استفاده میبرد و نه رعیت، در صورتی که شاید اگر خود او قسمتی از ملک خویش را مستقیماً اداره کند، درآمدش چندین برابر خواهدشد.
آبیاری
ما اکنون مشغول بستن سدهایی هستیم تا هر چه ممکن است بیشتر آب ذخیره شود و از آن برای زراعت استفاده گردد، ولی به همان نسبت که ما در آینده میتوانیم اراضی زراعتی بیشتری در اختیار مردم بگذاریم، به همان میزان در کار کشاورزی تحول پیش میآید و با استفاده از لوازم کشاورزی و مکانیکی به زارع کمتر احتیاج خواهدبود.