مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان (عقرب) ۱۳۰۱ نشست ۱۵۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان (میزان) ۱۳۰۱ نشست ۱۵۸
جلسه ۱۵۸
صورت مشروح جلسه یوم یکشنبه هشتم ربیعالاول سنه ۱۳۴۰ مطابق ششم عقرب ۱۳۰۱
مجلس یک ساعت قبل از غروب به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم قبل را آقای امیر ناصر قرائت نمودند)
رئیس- آقای شیخالعراقین زاده (اجازه)
شیخالعراقین زاده- بنده دیروز بواسطه عارضه کسالت نتوانستم حاضر شوم و به مقام ریاست هم عرض کرده بودم.
رئیس- اصلاح میشود.
آقای سادات (اجازه)
آقای سید محمد رضای سادات - بنده میبینم کلمه کازرون مکرر کازران گفته میشود در صورتی که کازران غلط و کازرون صحیح است.
رئیس- اصلاح میشود.
دیگر ایرادی نیست؟ قانون استخدام از ماده سوم مطرح است.
(ماده سوم به شرح ذیل قرائت شد)
ماده سوم- علاوه بر شرایط مندرجه در ماده (۲) داوطلبان خدمت رسمی در ادارات هر وزارتخانه باید معلومات لازمه و شرایط اختصاصی مقرره در نظامنامههای مخصوصه اداره مربوط را دارا باشد.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله - بنده موافقم و پس از یک مخالف عرض خواهم کرد.
رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک - چون در ماده اول نوشته شده بود «ادارات یا وزارتخانهها» و پس از مذاکرات بنا شد نوشته شود «ادارات و وزارتخانهها» این ماده هم خوب است اینطور نوشته شود.
علاوه بر شرایط مندرجه در ماده (۲) داوطلبان خدمت رسمی در ادارات و هر وزارتخانه باید معلومات لازم و شرایط اختصاصی مقرره در نظامنامههای مخصوصه اداره مربوطه را دارا باشند و در جلوی هر وزارتخانه کلمه (و) اضافه شود.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله - این فرمایش آقای سدیدالملک یک اصلاح عبارتی بود و مخالفت اساسی نبود تا بنده هم در زمینه موافقت جواب عرض کنم. فقط یک اصلاح عبارتی بود و منوط به این است که آقای مخبر آنرا قبول یا رد کند.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده هم موافقم
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر دست غیب - بنده در جزو پنجم ماده دوم که مخالفت کردم برای این بود که تحصیلات سال سوم متوسطه را برای مستخدمین زیاد میدانستم. این جا هم شرایط این ماده را برای مستخدمی که از درجه اول که بنا نیست به اداره داخل میشود زیاد می دانم و عبارت (معلومات لازمه) که در این ماده نوشته شده یک عبارتی است که لاستیکی و قابل کش، زیرا ممکن است یک نفر به اندازه لزوم معلومات اداری را داشته باشد و در موقعی که به اداره وارد میشود به او بگویند معلومات لازمه را دارا نیستی و اگر مقصود دانستن نظامنامه اداری است ممکن است نظامنامه را جلوی او بگذارند و بگویند باید مطابق شرایط این نظامنامه رفتار کنی واِلا اگر غیر از این باشد اسباب زحمت اشخاصی است که میخواهند استخدام دولت را قبول کنند در حالتی که به اندازه درجه اول استخدام هم که ثباتی باشد معلومات اداری را دارند. به این جهت بنده با اصل این ماده مخالفم.
آقا شیخ ابراهیم زنجانی (مخبر)- کمیسیون معلوماتی که در جزو پنجم ماده دوم ذکر شده است معلوماتی است که باید عموم مستخدمین دارا باشند ولی معلوماتی که در این ماده ذکر شده است معلوماتی است خصوصی مثلاً اگر وزارت پست و تلگراف بخواهد مأمورینی برای مخابره تلگراف استخدام کند البته لازم است که شخص مستخدم مخابره تلگراف را بلد باشد و آن معلومات اولیه که تحصیلات سه ساله متوسطه است برای این استخدام کافی نیست باید آن معلومات را دارا باشند و هم مخابره تلگراف را بدانند همینطور مستخدم سایر ادارات مثلاً مستخدمین مالیه باید شرایط اداره کردن امور مالیه را بدانند. مستخدم وزارت داخله باید شرایطی که برای حکومت لازم است بداند و چون آن معلومات اولیه کافی نبود به این جهت این ماده نوشته شده.
رئیس- آقای عمادالسلطنه (اجازه)
عمادالسلطنه طباطبائی- موافقم.
رئیس- آقای جلیلالملک چطور؟
جلیلالملک- موافقم.
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان - بنده این قانون را به قانون محروم کردن مستخدمین از خدمت بیشتر شبیه میبینم تا به قانون استخدام. در ماده دوم یک شرایطی معین شده است که به آن شرایط یک عده از مستخدمین از دخول در ادارات دولتی محروم میمانند در این ماده سوم هم یک عده دیگر را محروم میکنند. شاگردان مدارس پس از آنکه سنشان به هیجده سال رسیده و به اندازه کفایت معلومات لازمه را دارا باشند اگر خواستند داخل یکی از ادارات بشوند معلومات اداری را چطور میتوانند بدانند؟ در صورتی که در ماده پنجم یک سال برای آنها معین شده است که در ظرف آن یک سال معلومات اداری را بیاموزند. بعلاوه شخص مستخدم که داخل یک اداره شد ابتدا از ثباتی شروع میکند و در ظرف این یک سال که باید مجانی خدمت کند البته، معلومات لازمه اداری را خواهد آموخت اشخاصی که از مدرسه بیرون میآیند معلومات اداری را که یک نفر وزیر برای وزارتخانه در نظامنامه مینویسد از کجا خواهد دانست؟ این یک سال مدت خدمت مجانی برای آموختن همین معلومات است و بنده این ماده را بکلی زاید می دانم.
مخبر- آیا میتوان گفت کاری به کسی رجوع شود در صورتی که مربوط به انکار نباشد؟ خیر. ناچار باید مربوط باشد و یک سال خدمت ابتدائی که در ماده پنجم معین شده است برای به موقع عمل گذاردن معلومات است که کاملاً در موقع عمل آموخته شود علی ای حال باید معلومات مخصوصه را دارا باشد.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- بنده موافقم
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقای سید یعقوب- بنده هم موافقم.
رئیس- آقای دست غیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر دست غیب- دفاعی که آقای مخبر فرمودند مقنع نبود معلومات عملی را باید در ضمن عمل بیاموزند و آقای مخبر معلومات خصوصی و عملی را مثل زدند به تلگراف چی گری اگر درست دقت فرمایند مستخدمی که برای مخابره تلگراف استخدام میشود.
اولاً در خود تلگرافخانه مخابره تلگراف را به او یاد میدهند بعلاوه اگر مخابره تلگراف را هم نداند ثباتی که می داند و معلومات اداری را در مدت خدمت ابتدائی خواهد آموخت ولی به مجرد ورود در اداره لازم نیست معلومات اداری را کاملاً بداند. بدیهی است کسی که ابتداء وارد اداره میشود چون از درجه اول خدمت که ثباتی است شروع میکند باید ثباتی را بداند و اگر قصد آقایان هم از این ماده همین است ممکن است کسی که تازه استخدام میشود از او تحقیق کنند که میتوانی ثباتی بکنی یا نه؟ از دو حال خارج نیست: یا میگوید آری یا میگوید خیر. بعد از آنکه گفت میتوانم ثباتی کنم او را امتحان ثباتی کنند اگر از عده بر آمد قبول میکنند و شروع به خدمت میکند و در این صورت باید نوشته شود معلومات اداری را به اندازه رتبه خودش بداند نه اینکه معلومات یک وزارتخانه و یک نفر ثبات بداند. این است که این قانون همانطور که آقای اقبالالسلطان فرمودند به قانون محرومیت مستخدمین از دخول در ادارات بیشتر شباهت دارد تا به قانون استخدام.
(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
رئیس- دو فقره پیشنهاد از طرف آقایان اقبالالسلطان و سدیدالملک رسیده قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
۱- مقام محترم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه.
این بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۳ این قسم اصلاح شود. علاوه بر شرایط مندرجه در ماده ۲ داوطلبان خدمت رسمی در ادارات و وزارتخانهها باید ... سدیدالملک
۲- مقام منیع ریاست مجلس. بنده حذف ماده سوم را پیشنهاد میکنم. (اقبالالسلطان)
مخبر- اصلاح آقای سدیدالملک را که تبدیل «یا» به «و» است کمیسیون میپذیرد.
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- بنده در ضمن عرایضی که راجع به این ماده کردم توضیحات راجع به پیشنهاد خود را عرض کردم ولی در مقابل اعتراض بنده نه از طرف آقایان موافقین و نه از طرف آقای مخبر جواب مقنعی داده نشد. در این ماده نوشته شده است (داوطلبان خدمت رسمی در ادارات و وزارتخانهها باید معلومات لازمه و شرایط اختصاصی مقرره در نظامنامههای مخصوصه اداره مربوطه را دارا باشند) داوطلبان خدمت این معلومات را از کجا تحصیل میکنند؟ در مدرسه که ترتیبات اداری را درس نمیدهند. البته باید در خود وزارتخانه در ضمن عمل معلومات اداری یاد بگیرند. فقط همان اندازه معلوماتی را که در فقره پنجم ماده دوم معین شده باید در خارج تحصیل کند واِلا معلومات اداری را که نمیتواند در خارج تحصیل کنند. آقای مخبر مثل زدند به تلگرافچی اگر درست دقت میفرمودند معلوم میشد که همان تلگرافچیها هم در مدرسه که در تلگرافخانه برای این کار تأسیس شده مخابره تلگراف را یاد میگیرند نه اینکه از خارج مخابره تلگراف را بلد باشند و داخل خدمت شوند و معلومات اداری را هم باز در خود اداره یاد خواهند گرفت.
رئیس- آقای نصرت الدوله عضو کمیسیون هستند؟
نصرتالدوله- خیر.
رئیس- آقای حائری زاده چطور؟
حائریزاده - خیر.
رئیس- عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر- گویا آقا اشتباه فرمودهاند ما ترتیبات اداری نخواستیم. البته ترتیبات اداری را در خود اداره ضمن عمل یاد خواهند گرفت مقصود معلومات مخصوصه به شغل است مثلاً متخصص دفتردار باید دفترداری را بداند تا بتواند دفتردار بشود و دفترداری کاری نیست که بشود در ضمن عمل یاد گرفت مقصود این است واِلا ترتیبات اداری را در خود اداره یاد خواهند گرفت.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن اصلاح آقای اقبالالسلطان.
حائریزاده- اصلاح نیست حذف است. خوب است دوباره رأی گرفته شود وقتی که مجلس به ماده رأی داد معلوم میشود این پیشنهاد قابل توجه نیست.
رئیس- رأی میگیریم به ماده.
آقایانی که ماده سوم را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
ماده چهارم به مضمون ذیل قرائت شد.
ماده چهارم- دخول در خدمت رسمی باید به طرز مسابقه بعمل آید و هر وزارتخانه یا اداره مکلف است نظامنامه راجع به ترتیب مسابقه را مطابق احتیاجات اداری خود تنظیم نماید.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- بنده موافقم.
رئیس - آقای نصرت الدوله چطور؟
نصرتالدوله- بنده هم موافقم.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده اساساً موافقم ولی یک عقیده داشتم که در خارج هم با آقایان مذاکره کردم و گفتند اگر در مجلس علنی اظهار کنم عیبی ندارد چون نظامنامه وزارت را به مجلس نمیآورند عقیده بنده این است که اگر مسابقه بعمل آید و دو نفر از حیث شرایط مساوی شدند یک نفر از آنها بتواند با سرمایه شخصی امرار معاش کند و دیگری نتواند آن کس که سرمایه شخصی ندارد در مسابقه مقدم باشد و نظر به اینکه نظامنامه وزارتخانهها به مجلس میآورند که از تصویب مجلس بگذرد عقیدهام این است که اگر آقایان صلاح بدانند این مسئله در این جا ذکر شود.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- چنانچه خود آقای آقا سید یعقوب اظهار فرمودند با ماده مخالف نبودند فقط یک ماده الحاقیه راجع به نظامنامه وزارتخانهها پیشنهاد کردند که اگر مجلس اجازه بدهد این مسئله که راجع به مسابقه است و باید در نظامنامه ذکر بشود و از مجلس بگذرد و علیالاصول بنده هم با ایشان موافقم و این مسئله مطابق عدل و انصاف است و البته کسی که استطاعت نداشته باشد یا تساوی شرایط مقدم است هر کسی که استطاعت داشته باشد ولی متأسفانه جای این حرف این جا نیست این مسئله راجع به نظام نامناسب است و انشاءالله موقعی که آقایان وزراء بنا شد نظامنامههای وزارتخانه خودشان را بنویسند این مسئله را فراموش نمیفرمایند و در نظامنامه قید خواهند فرمود.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله - بنده موافقم
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- در ماده دوم که شرایط استخدام داوطلبان معین شده است یکی از آن شرایط داشتن تصدیق نامه سال سوم متوسطه است یا لااقل معلومات مطابق آن. بدیهی است داوطلبان باید تصدیق نامه کلاس سوم مدارس متوسطه را دارا باشند فرضاً ۵ نفر کاندید آمدند به یک وزارتخانه و هر ۵ نفر دارای تصدیق نامه سال سوم متوسطه میباشند آیا این جا تکلیف مسابقه چطور است؟ آیا دیپلم هائی که در دست آنها است ملاحظه میکنند یا آنها را امتحان میکنند ببینند کدام یک بهتر کار کردهاند؟ اگر بنا باشد دیپلمها را ببیند چطور میتوانند با آن دیپلمها که هر ۵ از یک کلاس است مسابقه آنها را معلوم کنند؟ خوب است آقای مخبر توضیح بفرمایند.
مخبر- البته اگر خود آقا هم بخواهند چند نفر را با شرایط مخصوص استخدام نمایند البته بین چهار پنج نفر که شرایط مقرره را دارا هستند سابقه آنها را ملاحظه خواهند کرد. اگر دیپلم داشته باشند نمرات دیپلمها را میبینند هر کدام نمرده اش اسبق است او را استخدام میکنند البته، اخلاق، سابقه، همه اینها را میسنجند هر کدام بهتر بودند او را استخدام میکنند همین طور بالاتر مثلاً از میان ده نفر منشی اول که شرایط مدیری شعبه را دارا هستند میخواهند یک نفر مدیر شعبه انتخاب کنند البته سابقه و اخلاق و عادات آنها سنجیده میشود حتی همان طور که آقای آقا سید یعقوب فرمودند اگر در تمام شرایط هم مساوی بودند بالاخره آنکه استطاعتش کمتر است او را انتخاب میکنند.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین - بنده موافقم.
رئیس- مخالفی نیست؟
(گفتند خیر)
رئیس- رأی میگیریم به ماده چهارم.
آقایانی که ماده چهارم را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(آقایان نمایندگان قریب به اتفاق قیام نمودند)
رئیس - تصویب شد.
ماده پنجم قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده پنجم- مدتی را که مستخدمین در ابتداء ورود به خدمت به عنوان عضو مبتدی کار میکنند جزو مدت خدمت رسمی آنها محسوب نمیشود و ابتداء خدمت رسمی مستخدمین از روزی است که رسماً داخل خدمت شده باشند و در موقع ترفیع رتبه باضافه مقرری مدت خدمت رسمی رعایت میشود اعم از این که در یک وزارتخانه خدمت کرده باشد یا در وزارتخانههای مختلف مشروط بر این که خروج از یک وزارتخانه در نتیجه محکومیت به انفصال نبوده و دخول در وزارتخانه دیگر یا اجازه وزارتخانه اولی باشد و مدت خدمت به عنوان عضو مبتدی یک سال خواهد بود.
تبصره- هرگاه مستخدمی از خدمت دولت مستعفی شود و در ثانی دولت قبول استخدام او را نماید مدت خدمت اولیه او جزو ستون خدمت محسوب خواهد شد.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر دستغیب- هر قانونگذاری باید اطراف احتمالات مضره به آن قانون را که میخواهد وضع کند ملاحظه کرده بعد قانون وضع نماید بنده در دو جمله این ماده مخالفم یکی در این عبارت «مشروط بر اینکه خروج از یک وزارتخانه در نتیجه محکومیت به انفصال نبوده و دخول در وزارتخانه دیگر با اجازه وزارتخانه اولی باشد» زیرا ممکن است در وزارتخانه اولی نسبت به این شخص ظلمی شده باشد و اگر جسارت نباشد العیاذبالله نستجیربالله وزیر به این شخص غرض داشته باشد و این شخص یک مقام دیگری در وزارتخانههای دیگر برای خودش پیدا کرده باشد حالا متصل برود به آقای وزیر بگوید رضایت نامه به من بده در صورتی که هیچ خلافی هم نکرده است و خدای نخواسته اگر غرض در بین باشد و رضایت نامه به او ندهند تکلیف این شخص بیچاره چیست؟ بلی اگر شخصی در وزارتخانه بر خلاف وظایف اداری از قبیل رشوه گرفتن و غیره کاری کرده باشد و وزارتخانه او را قابل نداند این مسئله درباره او اعمال شود بد نیست ولی اگر یک نفری که هیچ تقصیر نکرده و به علتی که عرض کردم خواست از یک وزارتخانه به یک وزارتخانه دیگر برود باید متصل برود خدمت آقای وزیر که به من اجازه بده و آقای وزیر هم خدای نخواسته بواسطه غرض شخصی به او اجازه نامه ندهد این ظلم فاحشی است. یک مسئله دیگر را هم که بنده مخالفم این است که در این ماده نوشته شده است مدت خدمت به عنوان عضو مبتدی یک سال خواهد بود. بنده علت قید یک سال را نمیفهمم. اگر مقصود این است که در ظرف این مدت علم خود را به موقع عمل بگذارد و تجربه بیاموزد بنده یک سال را زیاد میدانم و شش ماه کافی ا ست و اگر غرض این است که در این مدت معلوماتی تحصیل کند من نمیفهمم در ماده دوم که یک درجه تحصیلات علمی برای مستخدمین معین کرده است و در ماده سوم هم یک اندازه تحصیلات اداری برای مستخدمین قید کردهاند در این صورت بنده دیگر این شرط را که علاوه بر آن شروط است صحیح نمی دانم و با آن شرایط اولیه یک سال بدبخت مستخدم را دواندن ظلم است و شش ماه کافی است. این است که بنده با این ماده مخالفم.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- اولاً در خصوص قسمت اول که آقای دستغیب اظهار مخالفت فرمودند البته تصدیق میفرمایند مستخدمی که مدتی در وزارتخانه خدمت کرده و مبالغی دولت خرج آن مستخدم کرده است و تازه یک اطلاعاتی از کارش پیدا کرده است همینکه در وزارتخانه یا اداره دیگر حقوق زیادتری به او میدهند اگر بنا شود فوراً اداره اولی را ترک کرده به اداره دیگر برود ولی اینکه در هر دو اداره به دولت خدمت میکند ولی این استفاده که باید از وجود او برده شود از بین میرود و البته وقتی کسی میخواهد از اداره خارج شود به اداره دیگر داخل شود باید از شخص وزیر اجازه نامه حاصل کند. و راجع به قسمت ثانی که فرمودند یک سال برای خدمت ابتدائی زیاد است در این جا هم تصدیق خواهند فرمود که مستخدمین در ابتدای ورود به اداره یک مقدار اطلاعات علمی که در خارج تحصیل کردهاند باید دارا باشند ولی چون لازم است علم آنها با عمل توأم شود به این واسطه یک سال مدت خدمت ابتدائی معین شده که در این مدت در اداره علم خود را به موقع عمل بگذارند و پس از آن شغل رسمی به آنها رجوع شود. حالا اگر مجلس صلاح بداند شش ماه مدت معین شود بنده هم مخالفتی ندارم. ولی اساساً یک مدتی لازم است که مستخدمین در بدو ورود به خدمت برای به موقع عمل گذاردن عملشان مجاناً خدمت کنند.
رئیس- آقای نظامالدوله (اجازه)
نظام الدوله - بنده موافقم.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- عرایض بنده گفته شد.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله - بنده هم موافقم.
رئیس- آقای آقا میرزا شهابالدین (اجازه)
آقا میرزا شهاب الدین- مسئلهای را که بنده میخواستم عرض کنم آقای دستغیب فرمودند ولی جوابی که آقای سهامالسلطان دادند کافی نبود. فرض میکنیم مستخدمی طرف بی میلی وزیر واقع شد و بدون اینکه محکوم به انفصال از خدمت شده باشد او را از اداره خارج کردند. حالا به آن کار نداریم ولی اگر خواست داخل در اداره دیگری بشود و از شخص وزیر اجازه خواست و وزیر هم نظر به غرض شخصی به او اجازه نداد در این صورت تکلیف این مستخدم بیچاره چیست؟ و به عقیده بنده این عبارت (و دخول در وزارتخانه دیگر با اجازه وزارتخانه ولی باشد) زاید است.
مخبر- یک وزارتخانه مدتی زحمت کشیده مستخدمی را تربیت کرده موقعی که وزارتخانه باید از وجود این شخص استفاده کند که یک مرتبه آن اداره را گذارده برود جای دیگر که حقوق به او بیشتر میدهند این مسئله صحیح نیست و تولید هرج و مرج میکند بعلاوه شاید یک شخصی در یک اداره خوب کار میکند یک اداره دیگر این شخص را تحبیب و تحریک کرد و خواست این شخص را به اداره خودش ببرد در این جا تکلیف چیست؟ ما باید کاری بکنیم که رفع محظور بشود. البته باید کسی که از وزارتخانه خارج و به اداره دیگری داخل میشود اجازه نامه از وزارتخانه اولی داشته باشد و اینکه تصور میفرمایند شاید با مستخدم غرض داشته باشند پس از این باید از زیردست بالادست را محاکمه کند و بالادست زیر دست را محاکمه کند و روی هم رفته ترتیبی بشود که از طرف وزیر اعمال غرض نشود.
رئیس- آقای آقا میرزا سید حسن کاشانی (اجازه)
آقا میرزا سید حسن کاشانی - عرض میکنم با وجود شرایطی که در ماده دوم و سوم برای دخول مستخدمین در ادارات معین شده بنده یک سال خدمت مجانی را زاید و شش ماه را کافی می دانم.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا - عرض میکنم اگر صحبت راجع به مسئلهای است که آقای دستغیب میفرمایند یعنی برای اعمال غرض وزراء است تقاضا میکنم ماده شصت و پنج را قرائت فرمایند جواب در همان جا نوشته شده است. عبارت آخری مرجع تظلم راجع به وزراء معین شده است. ماده شصت و پنج مینویسد: مرجع شکایت مستخدمین ادارات از وزراء در موارد نقض یکی از مواد این قانون شورای دولتی و در غیاب آن دیوان عالی تمیز خواهد بود. پس محکمه برای تظلم راجع به وزراء معین شده است و بنا به فرمایش آقای دستغیب نستجبربالله اگر وزیری خواست نسبت به یکی از اعضاء وزارتخانه ظلمی بکند که بر خلاف یکی از مواد این قانون باشد آن شخص برای رفع ظلم فوراً میتواند یا به شورای دولتی یا در غیاب شورای دولتی به دیوان عالی تمیز مراجعه نماید و این مسئله که عرض کردم گمان میکنم آقای دستغیب را قانع کرده باشد. اما راجع به یک سال خدمت ابتدائی که فرمودند شش ماه کافی است اولاً آیا ما نباید پس از گذشتن این قانون در فکر باشیم که دچار اشکال نشویم و ضمناً این قانون به موقع عمل بیاید یا خیر؟
خوب است آقایان این مسئله را در نظر بگیرند که اگر انشاءالله مدارس ما در تمام نقاط ایران مفتوح شد و تمام اطفال ما معلومات و شرایطی را که در این قانون ذکر شده دارا شدند اگر بنا باشد شش ماه مدت خدمت ابتدائی معین شود حساب بفرمائید در هر شش ماه چقدر عضو جدید برای داخل شدن در ادارات حاضر میشوند و چقدر از این اعضاء را دولت میتواند در ادارات بپذیرد و در موقعی که اینطور شد دولت مجبور نمیشود بر خلاف این قانون رفتار نموده اعضاء را نپذیرد ولی وقتی که یک سال مدت را معین کردیم این محظور کمتر میشود ثانیاً بعضی ادارات و وزارتخانهها هستند که برای تحصیل معلومات این جا شش ماه بیشتر وقت لازم دارد و یکی از آن وزارتخانهها تلگرافخانه است که اگر یک کس بخواهد در تلگرافخانه داخل بشود لااقل این مدتی را که در این جا نوشته شده لازم دارد مثلاً ثباتی را که آقایان اظهار مینمایند عرض کردم ثبات آن معنی را ندارد که چیز بنویسد مقصود رتبه است. ممکن است تلگرافچی باشد پای دستگاه تلگراف هم میآید و مخابره هم میکند ولی در تمام دوره خدمتش یک کاغذ ثبت نکند و ممکن است پشت میز پستخانه بنشیند و روی پاکت را تمبر بچسباند در دوره عمرش یک کاغذ هم ثبت نکند آقا رتبه ثباتی داشته باشد در این رتبه معلومات اداری هم لازم است پس اگر در تلگرافخانه است باید اطلاعات تلگرافی داشته باشد و اگر در عدلیه و یا وزارتخانه دیگری است در آن جا تحصیلات خصوصی و عملی آن وزارتخانه را باید بداند بنابراین هر وزارتخانه یک معلوماتی لازم دارد که شاید در بعضی ادارات بشود شش ماه تحصیل کرد ولی در سایر دوایر مخصوصاً در تلگرافخانه لااقل یک سال عمل لازم دارد که یک تلگرافچی خوب بدست بیاوریم این است به این نظر که این قانون عمومی است و بایستی طوری بشود که در وزارتخانهها تولید اشکال نکند با تبادل نظر هیئت دولت که در کمیسیون بودند یک سال را جامع تر و عملی تر و مناسب تر دیدند.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده پیشنهاد کردهام در موقعش عرض خواهم کرد.
رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک - در ماده پنج ذکر شده مدتی را که مستخدمین در ابتدای ورود به خدمت به عنوان عضو مبتدی کاری کنند جزو مدت خدمت رسمی آنها محسوب نمیشود در صورتی که در ماده سوم ذکر شده وقتی معلومات و شرایط اختصاصی مقرره در نظامنامههای مربوطه هر اداره را دارا باشند پذیرفته میشوند در این صورت به عقیده بنده خوب است این مدت یکسال در جزو خدمت رسمی آنها محسوب شود. این بود غرض بنده.
رئیس - مذاکره کافی است؟
جمعی از نمایندگان - کافی است.
رئیس- پیشنهادات راجع به ماده پنج قرائت میشود
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم عبارت و دخول در وزارتخانهها و مدت خدمت حذف شود. (دستغیب)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده پنج مدت خدمت به عنوان مبتدی عوض یک سال شش ماه نوشته شود. (وکیلالملک)
بنده پیشنهاد میکنم خدمت ابتدائی شش ماه باشد. (یعقوبالموسوی)
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقای آقا سید یعقوب- حضرت والا فرمودند یک سال برای خاطر این است که این داوطلب معلومات اداری را دارا شود در صورتیکه مواد دیگر این قانون معین نموده که داوطلبان در موقع ورود باید دارای معلومات لازمه هر وزارتخانه را باشند پس اولاً آن بیچاره داوطلب مدتی باید سرگردان باشد که این تکالیف و شرایط را تحصیل کند آنوقت وارد اداره شود و در ثانی یکسال دیگر هم سرگردان باشد بلی اینکه فرمودند باید خودش را حاضر کرده باشد صحیح است ولی بعد از اینکه شما معین کردید که ترتیبات لازمه هر وزارتخانه را بداند دیگر مقتضی نیست یک سال هم مجانی خدمت کند پس به عقیده بنده یک سال خدمت مجانی زیاد و شش ماه کافی است این بود توضیح بنده دیگر بسته به نظر آقایان است.
رئیس- آقای وکیلالملک (اجازه)
وکیلالملک - همانطور که آقای آقا سید یعقوب فرمودند مدت زیاد است و اینکه حضرت والا فرمودند که چون مدارس بعد از این زیاد میشود و شاگردان زیاد بیرون میآیند باید مدت استاژ آنها را زیادتر معین کنیم. بنده عرض میکنم فرضاً ما (دو هزار مدرسه داشته باشیم) آیا دولت مجبور است شاگردان تمام این مدارس را در ادارات بپذیرد؟ بعلاوه میفرمایند برای تحصیل اطلاعات اداری در بعضی از ادارات شش ماه کافی نیست و ضمناً مثل زدند به تلگرافخانه در صورتی که در جزو پنجم ماده دوم میزانی تحصیل مستخدمین را معین کردهاند که شخص مستخدم درجه اول بایستی تصدیق نامه سه ساله متوسطه را دارا باشند بنابراین یک سال را برای تحصیل خصوصی زیاد می دانم و عقیدهام این است شش ماه کافی است و بیش از شش ماه صحیح نیست.
مخبر- معلومات مربوط به امتحان عملی نیست ممکن است شخصی خیلی عالی باشد ولی امروز که داخل در تجارت میشود ترتیب تجارت را نداند باید کار کرد تا ترتیب را یاد گرفت مثلاً خود ما اول که وارد مجلس شدیم ترتیب مجلس را نمیدانستیم و بعد از چندی ترتیب را یاد گرفتیم پس ناچار باید عملیات بشود تا شخص بتواند کار کند واِلا اگر شخص فاضلی را هم پشت صندلی اداری بنشانیم نمیتواند کار بکند و نمی داند ترتیبش چه چیز است مدتی باید کار کند تا عمل را یاد بگیرد حالا شش ماه یا یکسال به عقیده بنده اگر یکسال که باشد البته عملی و کاری است و در تمام وزارتخانهها هم معمول میشود.
(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و آقای وکیلالملک آقایانی که این دو پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر- موافقین یکی شاهزاده سلیمان میرزا بودند و یکی آقای سهامالسلطان و شاهزاده سلیمان میرزا عرایض بنده را تصدیق کردند فرمودند ماده شصت و پنج یا هفتاد را ملاحظه کنم بنده مطالعه کردم ولی متأسفانه اینجا هم چیزی ندیدم من این طور میفهمم البته اگر آقایان موافقین طور دیگر میفهمند بفهمند گذشته از عیوباتی که بنده در نظر دارم عقیدهام این است که به این عبارت سلب آزادی از مستخدم خواهد شد چرا برای خاطر اینکه یک نفر مستخدم میگوید من تا حالا میتوانستم در این وزارتخانه خدمت کنم حالا دیگر دلم نمیخواهد خدمت کنم مرحمت عالی زیاد. آنوقت می گوئید استغفرالله اگر بخواهی جای دیگر خدمت کنی باید از وزیر اجازه بگیری و علاوه بر این مسئله میگویند اگر دلتنگ شدهای برو در دیوان عالی تمیز عرض حال بده اگر عرض حال هم درست شد و به محکومیت وزارتخانه و حاکمیت تو قطع شد آن را با وصف آنکه حق با تو شده مجدداً باید از وزیر اجازه بگیری آنوقت یک نفر مستخدم فقیر و بیچاره بدبخت که اساساً هم محکومیت به انفصال هم ندارد ولی نمیخواهد در این وزارتخانه خدمت کند علاج ندارد و این حقیقتاً ظلم است و منافی با آزادی است و در مسئله مدت هم که شش ما یا یکسال باشد عرض نمیکنم زیرا آقایان کاملاً بیان فرمودند ولی این مسئله هم که سهم خودم بود عرض کردم.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- آقای دستغیب اگر به فلسفه این قانون استخدام دقت بفرمایند البته تصدیق میفرمایند قراردادی است که بین دولت و اشخاصی که برای خدمت میآورند بسته میشود و هر دو طرف با رضایت قبول میکنند که به این مواد رفتار نمایند و به هیچ وجه من الوجوه بر خلاف آزادی کسی هم نیست و از روز اول به این شرایطی که در این جا نوشته شده است قبول میکنند و داخل در خدمت میشوند دولت هم یک تعهداتی در مقابل او میکند و او هم یک زحماتی را در مقابل آنچه که دولت میدهد به عهده میگیرد و وقتی یک قراردادی مطابق رضایت طرفین نوشته شد دیگر سلب آزادی معنی ندارد و این شخصی که در این وزارتخانه داخل شده دولت میبیند اگر کافی است نگاهداری از او میکند و اگر کافی نیست به وزارتخانه دیگر که احتیاج به او دارند انتقالش میدهند و اگر درست دقت بفرمایند وقتی که از روی لیاقت و استحقاق به اشخاص کار دارند دیگر بی ترتیب نیستی که بنده دلم بخواهد در وزارتخانه دیگر که درجه بالاتر بروم با این یکی یک درجه بالاتر را بخواهد و بایستی موافق یک قوانینی رفتار شود و این بهیچوجه منالوجوه بر خلاف آزادی نیست.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای دستغیب.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(عده معدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد.
رأی میگیریم به ماده پنج آقایانی که ...
سلیمان میرزا- تبصره اش خوانده نشد ... (به مضمون ذیل قرائت شد)
تبصره- هر گاه مستخدمی از خدمت دولت مستعفی شود و در ثانی دولت قبول استخدام او را بنماید مدت خدمت اولیه او جزو سنوات خدمت محسوب خواهد شد.
رئیس- رأی میگیریم به ماده پنج با تبصره آن.
آقایانی که تصویب میفرمایند قیام نمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- ماده ششم.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده ششم- مستخدمینی که به میل و اراده خود از خدمت وزارتخانه خارج میشوند نمیتوانند مجدداً وارد خدمت این وزارتخانه یا وزارتخانه دیگر بشوند مگر به یک درجه پائین تر از رتبهای که در حین خروج از خدمت داشتهاند.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله - تصور میکنم احساسات آقایان هم با عقیده بنده موافق است برای اینکه این ماده بر خلاف انصاف و تمدن است که یک نفر مستخدم بدون تقصیر و با حسن سابقه یک خدمات لایقی که محل توجه وزارتخانه هم هست یک وقت بواسطه یک خستگی یا بواسطه حوادثی میل میکند از وزارتخانه دست بکشد و استعفا کند یا یک وقت میل میکند برای احتیاجاتی که پیدا کرده داخل در خدمت دیگری بشود فلسفهای که دولت دیگر او را در آن وزارتخانه نپذیرد و یا اگر بپذیرد باید تنزل رتبه داشته باشد خوب است اگر آقای مخبر توضیحی دارند بفرمایند واِلا بنده این قسمت را اساساً بر خلاف فلسفه و در حقیقت یک ظلمی نسبت به مستخدمین می دانم.
مخبر- بهترین ماده که در این لایحه است در همین ماده است زیرا ممکن است یک کسی در اداره خدمت کند و خیلی هم خوب کار بکند و بعد در خارج یک کاری پیدا بشود که وجه زیادتری برای انجام آن کار به او بدهند آن وقت او برود و آن پول را بگیرد در صورتیکه مدتی اداره را معطل کرده البته چنین شخصی اجنبی شده و مثل این است که خودش خودش را تنزل داده اما اگر عذری پیدا شد بدیهی است عذر پیدا شدن استعفا لازم ندارد. عذرش را اظهار میکند و مرخصی به او میدهند نه اینکه به میل و دلخواه خودش ترک عمل خود را کرده و برای منافع بیشتری برود و ترک کار بکند و در پی آن منافع بالاتر برود و در صدد تحصیل آن باشد و باز برگردد و بگوید حال اول را دارم لهذا باید قرارداد داده شود که اگر خواستند او را قبول کنند یک درجه پائین تر بیاید.
رئیس- آقای عمادالسلطنه (اجازه)
عمادالسلطنه- مخالفم.
رئیس- بفرمائید.
عمادالسلطنه - آقای مخبر یک شق را فرمودند و شق دیگرش این است که ممکن است یک مأمور صحیحالعملی باشد و مجبور بشود که از کار کناره کند و در تحت یک حوادثی استعفا بدهد ...
(بعضی از نمایندگان- اجازه بگیرد)
عمادالسلطنه- یا ناخوش بشود همه مستخدمین که متمول نیستند که برای سرکشی به ملک و علاقه خودشان از کار خارج شوند یا برای منافعی اداره خود را رها کنند ممکن است بعکس مستخدمینی باشند که بواسطه پیش آمد این قبیل حوادث از کار کناره گیری کنند.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- این قانون پس از اینکه بعد از شور اول در کمیسیون مطرح شد به وزارتخانهها مراجع شد و اکثر رؤسای ادارات و مستخدمین اروپائی که مشکلات کار را میدانستند این قانون را مطالعه نمودند و با یک شرح مبسوطی به کمیسیون ارجاع نمودند حالا اگر اجازه بفرمائید بنده آن شرح را عرض کنم چون در تبصره ماده قبل ذکر شده که مستخدمینی که از شغل خود استعفا میدهند اگر دولت ثانیاً قبول استخدام آنها را بنماید مدت خدمت اولیه آنها جزو سنوات خدمت او محسوب خواهد شد حالا این مستخدمین دو قسم هستند یک وقت است که شخص مستخدم یک صرفه برای خود فرض میکند و بدون اجازه وزیر یا مافوق خود کار اداره را لنگ میگذارد و میرود مثلاً میرود به فرنگستان گردش کند و البته در این صورت یک خسارتی به دولت وارد خواهد آمد بنابراین در دفعه دوم که بخواهد داخل کار بشود باید یک درجهای پائین تر داخل شود ولی اگر این طور نبود و یک حوادثی برای شخص مستخدم اتفاق افتاد و خارج شد البته همان طور که آقای عمادالسلطنه گفتند در صورتی که دولت وجود او را لازم بداند با همان رتبه سابقه او را قبول میکند چنانچه در تبصره ماده قبل هم ذکر شده زیرا اگر مستخدم قابل و لایق باشد و دولت وجود او را لازم بداند و دوسیه اعمال او خوب باشد و حقیقتاً معذور بوده و خارج شده است دولت با همان رتبه او را قبول مینماید ولی این ماده برای اشخاصی است که بدون عذر از اداره بیرون میروند و در حقیقت یک مجازاتی برای این شخص که رعایت انتظامات اداری را ننموده و برای نفع شخصی اداره را همین طور گذاشته و رفته معین شده است چون استخدام ادارات دولتی به دلخواه نیست که هر دقیقه میل میکند بیاید و هر دقیقه میل کرد برود البته وقتی بدون اجازه و خودسرانه خارج شد باید مجازات بشود به این جهت این مجازات برای او معین شده که در حقیقت اگر دولت خواست ثانیاً او قبول کند با یک درجه پائین تر از شغل اولی او را قبول کند به اضافه این کار یک مشکلاتی برای ادارات دولتی تولید میکند چنانچه بعضی آقایان شاید اطلاع دارند که مثلاً در استخدام اداره گمرک اشخاصی هستند برای اینکه آنها را داخل در اداره نمایند در بدو امر مأموریت یک نقاط بد آب و هوائی را از قبیل جنوبی مملکت قبول مینماید و پس از اینکه به طرف مأموریت خود رفت پیش خود خیال میکند که من مثلاً میروم بوشهر و یک ماه جزو مالیه بوشهر میشوم و همینکه کار اداری را دارا شدم آنوقت یک طریق و راه حلی را پیدا کرده که از آن مکان بد آب و هوا خارج بشود به یک عنوانی مرخصی میخواهد و میآید به مرکز وقتی که به مرکز آمد مطابق این قانون میگوید من تصدیقنامه و سابقه اداری دارم و حالیه میخواهم در مرکز داخل کار بشوم در صورتیکه به مقتضیات بد آب و هوا بودن آن محل او را قبول کردهاند آنوقت مطابق این قانون راه حلی پیدا کرد و میگوید من چون در فلان اداره در فلان جا خدمت کردهام در تهران هم باید با همان رتبه و همان حقوق قبول شوم و در موقع عمل تولید مشکلاتی خواهد نمود چنانچه اداره گمرک شرح مبسوطی بطور لایحه به مجلس پیشنهاد نمود که اگر هیئت نمایندگان در موقع عمل این قسمت را در نظر نگیرند لاینقطع در فشار مستخدمین خواهیم بود. اول نقاط بد آب و هوا را قبول میکنند و بعد از مدت قلیلی استعفا میدهند و میآیند به مرکز و میگویند ما سابقه اداری داریم و ما را باید با فلان حقوق یا فلان فوق العاده حقوق انتظار خدمت و تفاوت حقوق قبول کنید.
بالاخره ملاحظه بفرمائید چقدر اداره گمرک با این ترتیب در فشار و دچار زحمت خواهد شد این است که دولت و مجلس باید فکری برای این قسم جریانات بکنند که هر ساعت ادارات دچار مشکلات نشوند. این بود که ماده دوم برای این نوشته شده که اگر دولت مناسب دانست و محل داشت اجازه میدهند او را با یک درجه پائین تر قبول کند و اگر کسی خواست بدون اجازه خارج شود باید اول بداند که یک درجه پائین تر خواهد بود و دولت هم دستش باز باشد که آن مستخدم نباید این جا اسباب زحمت بشود و مطابق ترتیبی که اداره گمرک و پست پیشنهاد کردهاند اگر این ماده نباشد اداره مرکزی تهران همیشه دچار زحمت و اشکال خواهد شد و چندین برابر اجزاء اول مستخدم خواهد داشت آنوقت یا باید حقوق انتظار خدمت به آنها بدهد یا هر روز در زحمت باشد.
رئیس- مذاکرات کافی است؟
(جمعی اظهار نمودند کافی است)
رئیس- پیشنهادات قرائت میشود
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد مینمایم در ماده ششم جمله اخیر نوشته شود: مگر اینکه سه ماه مجانی خدمت نماید. (محمد هاشم میرزا)
بنده پیشنهاد میکنم ماده شش حذف شود. (عمادالسلطنه طباطبائی)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده شش به این ترتیب اصلاح شود: مستخدمینی که به میل و اراده خود از خدمت وزارتخانه برای قبول شغل غیر دولتی خارج میشوند الی آخر ماده (فیروز)
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- بنده آنچه تصور میکنم فرمایشاتی که شاهزاده و دیگران فرمودند مقصود از تنزل رتبه مجازات است به عقیده بنده مورد ندارد مجازات را در حق این اشخاص قائل بشویم و به جهت جلوگیری از اشکالاتی که شاهزاده فرمودند به عقیده بنده ۳ ماه مجانی خدمت کردن کافی است همانطور که بعضی از آقایان فرمودند هم تنزل رتبه پیدا نکرده و هم برای جلوگیری از بعضی اشکالات مدتی مجانی خدمت کرده و به عقیده بنده با این پیشنهاد جمیع بین نظریات آقایان خواهد شد.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا در این موضوع کاملاً توضیح دادند و گمان میکنم این تبصره و این ماده کاملاً رفع محظورات و اشکالات را میکند برای اینکه وقتی یک مستخدم استعفا داد اگر دولت به وجودش احتیاج دارد بدون اینکه از رتبه او کسر بکند با همان خدمت سابقی او را میپذیرد داخل در خدمت میشود ولی اگر یک مستخدمی بدون جهت در صورتیکه زحمات زیاد در یک اداره کشیده و مثلاً چهار درجه پنج درجه هم ترقی کرده و به درجات عالیه رسیده و حالا دولت میخواهد از وجود یک چنین شخصی استفاده کند آنوقت برای اینکه یک جای خارجی حقوق زیادتر به او میدهند از این اداره خارج شود و برود آن کار را قبول کند و پس از اینکه مجدداً بیکار شد بیاید در آن اداره اولی حقوق و رتبه اش را بخواهد صحیح نیست. زیرا دولت چند سال نسبت به او رعایت کرده و با او قراردادی بسته و این شخص بدون جهت آن قرارداد را لغو کرده و بدون دلیل خارج شده. به عقیده بنده همانطور که حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا اظهار کردند این ترتیب خیلی اسباب اشکال برای دولت میشود برای اینکه این شخص نتواند خارج بشود تنزل یک رتبه را از برای او مجازات قرار دادهاند و دیگر در این صورت آن شخص برای پنجاه یا صد تومان حقوق و فرضاً برای او اضافه معین شده است نمیرود و دولت هم استفاده خود را خواهد نمود و بنده این ماده را لازم می دانم.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای محمد هاشم میرزا.
آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- بنده با این ماده مخالفم و توضیحاتی را هم که آقای مخبر و شاهزاده سلیمان میرزا دادند بنده را قانع نکرد. آقای مخبر اظهار فرمودند یک کسی از استخدام خارج میشود که برود یک کار پر منفعت تر دیگری قبول کند و بعد از آنکه آن کار و آن منفعت گذشت دوباره برگردد بگوید من مستخدمم البته این بسیار بی مورد و بد است و باید جلوگیری کرد نظر بنده هم در اصلاحی که کردهام این نیست که اگر برای استخدام یا خدمت دیگری برود تنزل رتبه پیدا نکند مثلاً فرض میکنیم یک کسی مستخدم باشد و یک وکالت حقوقی به او رجوع کنند که منافع عمده برای او داشته باشد و آنوقت بدون مجوز قانونی و بدون تحصیل مرخصی ادراه را یک سال ترک کند و به برلن یا پاریس یا شیراز برود و در آن جا وکالت حقوقی برای یک شخصی بکند و پنج هزار تومان دخل ببرد و بعد از یکسال یا شش ماه که مجدداً بر میگردد بگوید من مستخدم هستم. بنده معتقد هستم که باید یک تنزل رتبه به این شخص برای خلاف صداقتی که کرده است بدهند اما فرمایشی که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند به عقیده بنده اصلاً مربوط به این ماده نیست اگر چه نظریهای که شاهزاده فرمودند صحیح است لیکن ماده این مفهوم را نمی رساند و این رفتار یک خلاف انتظام اداری است و بنده تصور میکنم قانون استخدام بایست این قبیل موارد را پیش بینی کرده باشد و برای مؤاخذه یک راه حل دیگری پیدا کند. مثلاً یک مأموری را میفرستند به گمرک بوشهر و چون آب و هوای آن جا بد است مایل نیست آن جا بماند میگوید من در این جا نمیمانم و بدون اجازه و اطلاع از آن جا حرکت میکند و به تهران میآید اسم این رفتار را خارج شدن از خدمت نمیگویند بلکه اسمش را خلاف انتظامات اداری میگذارند بنده عرض میکنم قانون استخدام باید پیش بینی کند که از این قبیل رفتارها جلوگیری شود. ولی فرض بفرمائید چنانچه آقای حاج شیخ اسدالله هم متذکر شدند اگر یک حوادث خانوادگی برای یک شخص مستخدمی اتفاق بیفتد و بخواهد اجازه مرخصی بگیرد و به او اجازه مرخصی ندهند در صورتی که شاید حقوق هم نخواهد باز بی حقوق هم به او اجازه داده نشود از آن طرف این حوادث و احتیاجات ضروری شخصی او را مجبور میکند که خارج از خدمت شود آنوقت در نتیجه یک چنین مذاکرهای که بین او و اداره و وزارتخانه اش اتفاق افتاده از خدمت خارج میشود برای اینکه آن گرفتاری و بدبختی را که به او روی داده رفع کند آنوقت پس از شش ماه یا یک سال یا یک چندی که دوباره بر میگردد و داخل خدمت میشود اگر دولت او را میپذیرد دیگر بنده نمی دانم چرا درباره اش تنزل رتبه قائل میشود؟ و گمان میکنم چنین ترتیبی صحیح نباشد.
ما باید به دولت حق بدهیم که اشخاصی را که محکوم نشدهاند و در اثر حوادثی از کار خارج شده و بعد معاودت میکنند آنها را بپذیرد ما باید رعایت حال مردم و مستخدمین دولت را هم بنمائیم. آقای سهامالسلطان دو سه مرتبه فرمودند این یک قرارداد و به منزله یک کنتراتی است که بین دولت و اشخاص معینی منعقد میشود. بنده هم تصدیق میکنم و البته مستخدمی هم که خدمت دولتی را عهده دار میشود با سابقه به این قانون است ولی ما نباید مسئله را به اقصی درجه برسانیم و اگر بخواهیم این قانون را مثل کنترات بین دو نفر فرض کنیم و همان مراتب و حقوقات را قائل بشویم خلاف اصول مسلمه حقوقی خواهد بود. بلی از یک جهت ممکن است قانون استخدام را به یک قراردادی شبیه کرد ولی بالاخره مثل این نیست که دو نفر به قید التزام و شرایطی در یک محکمه حاضر شوند و یک قراردادی و کنتراتی با هم ببندند پس باید قدری هم رعایت حال مستخدمین را بنمائیم این اظهاراتی را که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند البته صحیح است ولی بنده اینها را ناشی از خلاف انتظامات اداری می دانم و باید در نظامنامههای اداری این گونه مسائل پیش بینی شده باشد چنانچه در بعضی مواد همین قانون هم پیش بینی شده است.
در این صورت این ماده باید اصلاح شود. علاوه بر این بنده هیچ خط ربطی بین تبصره و این ماده نمیبینم زیرا ماده میگوید اگر مستخدمی از اداره دولت مستعفی شد خارج شدن یا مستعفی شدن یک معنی را ندارد استعفا یک امر رسمی است و خارج شدن اینطور نیست. زیرا ممکن است من از اداره خارج شوم و مخصوصاً هم استعفا ندهم پس خارج شدن از اداره مستلزم استعفا دادن نیست اگر خارج شدن یک نفری از اداره بدون سابقه و ترتیب و مجوز قانونی یا برای هوی و هوس شخصی و بدی آب و هوا باشد این خلاف قانون و نظام اداری خواهد بود و مرتکب متخلف بشمار رفته و باید مجازات شود ولی اگر با ذکر دلایل موجهی باشد مجبور شود یک سال یا دو سال از کار اداری خارج شود و ببیند بیحقوق هم به او اجازه نمیدهند و از آن طرف حوادث و پیش آمدهائی هم رفتن او را الزام میکند این را نمیشود در تحت یک مجازات و شرایطی قرار داد و خوب است آقای مخبر قبول کنند که این ماده برگردد به کمیسیون اصلح شود و اگر قبول نکنند بنده که شخصاً رأی نخواهم داد.
مخبر- بنده گمان میکنم آقا اشتباه کردند از خدمت وزارتخانه خارج شدن غیر از استعفا است؟ یعنی چه یک نفری امروز استعفا میکند و از اداره خارج میشود فردا بر میگردد و میخواهد با همان رتبه داخل اداره شود پس او اول استعفا داده و حالا میخواهد دو مرتبه کار خود را اشغال کند آنوقت تکلیف یک همچو کسی که کار اداره را معطل گذاشته و به میل خود رفته است چیست؟ البته همانطور که ما باید رعایت مستخدمین را بنمائیم مصالح دولت را هم نباید از دست بدهیم و باید صرفه رعایت حال دولت را هم ملاحظه کنیم البته درباره چنین شخصی که برای دخل برای راحت یا هر چه کار اداره را لنگ کرده و صدمه زده است باید مجازاتی قائل شد واِلا مثل این است که هیچ اتفاق نیفتاده و اگر غیر از این باشد و مجازاتی درباره اش اعمال نشود پس چنین کسی با دیگری چه فرق دارد؟
رئیس- مذاکرات کافی است؟
(بعضی اظهار کردند کافی است)
رئیس- پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله قرائت میشود.
(به مضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم ماده ششم کمیسیون برگردد و اصلاح نموده ثانیاً به مجلس بیاورند. (شیخ اسدالله محلاتی)
نصرتالدوله- اگر آقای مخبر قبول کنند بنده هم پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله را ترجیح میدهم.
رئیس- آقای شیخ اسدالله توضیح دارید؟
حاج شیخ اسدالله - هیچ توضیحی بهتر از اختلافات نظر که در این ماده هست نیست این ماده به عقیده بنده یک ماده خوبی نیست و به همین جهت نظریات هم در اطراف آن خیلی مختلف است پس بهتر این است به کمیسیون برگردد و اصلاح شود و طوری اصلاح شود که از مجلس بگذرد واِلا شاید رد شود.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای حائری زاده قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
حائری زاده میکند جمله ذیل ضمیمه ماده شش گردد. علاوه به عنوان عضو مبتدی یک سال اقلاً باید به خدمت دولتی اشتغال ورزد.
رئیس- پیشنهاد آقای وکیلالملک قرائت میشود (به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم به ماده شش بعد از کلمه (میل و اراده خود) جمله بدون عذر اضافه شود. (وکیلالملک)
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده - من یک درجه تنزل را کافی نمی دانم باید یک سال خدمت مجانی هم بر آن علاوه شود زیرا غالب این استعفاها برای ترفیع این رتبه و مقام است مثلاً فلان شخص که نایبالحکومه یک محلی است از شغل خود استعفا میدهد برای اینکه وکیل شود و در نتیجه حاکم و والی بشود پس بنده عقیده دارم هر کسی از شغل خود استعفا میدهد علاوه بر اینکه باید تنزل رتبه پیدا کند یک سال هم باید بطور عضو مبتدی مجانی خدمت کند.
نصرتالدوله - بنده این پیشنهاد خودم را که به مناسبت پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله از آن صرفنظر کردم مجدداً پیشنهاد میکنم و اگر اجازه بفرمائید توضیح هم عرض میکنم.
رئیس- دو مرتبه نمیشود توضیح داد.
رأی میگیریم به پیشنهاد آقای نصرتالدوله.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد.
آقای وکیلالملک (اجازه)
وکیلالملک - مذاکرات زیادی در اطراف این ماده در جریان است و آقایان در کدام یک دلیلی بیان میفرمایند حضرت والا شاهزاده نصرت الدوله یک بیانات مفصلی فرمودند که بنده را هم با خود همراه فرمودند از آن طرف آقای مخبر هم یک فرمایشاتی فرمودند و اظهار داشتند اگر مستخدمی برای صرفه شخصی خارج بشود و کار اداره را لنگ و معطل بگذارد باید مجازات بشود. بنده این قسمت از فرمایشات ایشان را تصدیق دارم ولی از آن طرف هم باید ملاحظه کرد که اگر کسی خود یا یکی از بستگانش ناخوش شد و مجبور شد برای معالجه به اروپا برود و یک یا دو سالی برای معالجه خود اقامت نماید و ناچار باشد عیال و فرزند یا برادر خود را هم همراه ببرد در همچه موقعی چنین شخصی چه باید بکند؟ اگر اداره اجازه مسافرت به او نداد البته ناچار است برای معالجه بدون اجازه مسافرت کند وقتی که بر میگردد گناه او چیست که با تنزل رتبه باید قبول بشود؟ پس برای رعایت حال مستخدمین بنده پیشنهاد کردهام کلمه بدون عذر ضمیمه شود.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای وکیلالملک.
آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد.
بقیه پیشنهادها میماند برای بعد از تنفس. در موقع تنفس اگر آقایان مایل باشند کمیسیونها را انتخاب بفرمایند
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- پیشنهاد آقای آصف الملک قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم بعد از خدمت وزارتخانه کلمه (یا ادارات دولتی هم اضافه شود) محمد حسین
رئیس- آقای آصفالملک (اجازه)
آصفالملک- چون در عبارات همه جا وزارتخانه و ادارات دولتی نوشته شده، بنده تصور میکنم این جا هم عبارت ادارات دولتی را لازم دارد برای اینکه شامل آنها هم بشود.
مخبر- قبول میکنم نوشته شود وزارتخانهها و ادارات دولتی
رئیس- پیشنهاد آقای اقبالالسلطان قرائت میشود
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم به آخر ماده (۶) اضافه شود که قبول عضو مبتدی در صورتی که از برای آن جائی که در وزارتخانه مستخدم بوده یا در وزارتخانه دیگر باشد.
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان - این ماده شش یک مادهای است که از هوی و هوس اجزائی که یک وقت به خدمت کردن مایل هستند و یک وقت مایل نیستند جلوگیری میکند و بعضی آقایان که تصور میکنند برای آن عضوی که بواسطه پیش آمدها از کار کناره میکند محلی باید باشد در این قبیل موارد مستخدم به رئیس اداره مراجعه میکند اگر حق مرخصی یا مواجب داشته باشد به او اجازه میدهند و این ماده برای آن است که بدون جهت از کار خارج نشود و در صورتیکه بدون جهت و مجوز قانونی از کار کناره گند بدیهی است یک مشکلاتی برای آن اداره فراهم میآید منجمله یکی از مشکلات این خواهد بود که اداره مجبور خواهد بود دیگری را به جای او انتخاب کند که کار او را انجام دهند و وقتی که شخص مستعفی برگردد در جائی برای او باقی نخواهد بود و این ماده که نوشته شده است به وزارتخانه حق میدهد که او را به خدمت قبول کند و اگر احتیاج هم به او نداشته باشند بواسطهای ماده مجبور میشوند او را قبول کنند این است که بنده پیشنهاد کردهام در صورت داشتن احتیاج به او داشتن جا او را بپذیرند نه اینکه بدون جهت او را قبول کنند و در نتیجه مجبور شوند هم یک مواجبی به او بدهند و هم یک مواجبی به کسی که به جای او آمده است داده شود.
مخبر- گمان میکنم اشتباه کردهاند. وزارتخانه نه این شخص را و نه هیچ کس را بدون حاجت نمیتواند بپذیرد.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای اقبالالسلطان. آقایانی که پیشنهاد ایشان را قبول میکنند قیام نمایند.
(کسی قیام نکرد)
رئیس- قابل توجه نشد. (پیشنهاد دیگری از طرف آقای امیرناصر به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- هرگاه مستخدمی با بیان عذر موجهی و در مدت معینی از خدمت مستعفی شود و پس از آن بخواهد مقام اولیه خود را محرز نماید با همان رتبه و درجه پذیرفته خواهد شد.
رئیس- آقای امیرناصر (اجازه)
امیرناصر- با مشکلاتی که آقایان مخالفین در این ماده بیان فرمودند نظر به اینکه در ماده پنج در ذیل تبصره حق داده شد که اگر یک مستخدمی مستعفی شد وزارتخانه خواست مجدداً او را بپذیرد میتواند با همان رتبه اولیه او را قبول کند بنده پیشنهاد کردهام که اگر با عذر موجهی استعفاء داد میتواند مقام خود را حفظ کند و این پیشنهاد جمع بین نظریات آقایان مخالفین و موافقین خواهد بود و اگر آقای مخبر این پیشنهاد را قبول بفرمایند رفع مشکلات خواهد شد.
مخبر- گمان میکنم آقا هم اشتباه فرمودهاند اگر کسی عذری پیدا کرد و عذرش موجه بود مثلاً ناخوش شد او که از وزارتخانه خارج نیست فقط یک یا دو ماه برای معالجه خود از اداره خارج میشود و اگر کسی عذر دائمی پیدا کند مثلاً مرض مزمنی داشته باشد یا زمینگیر و فلج شود برای او هم یک حقوق معینی برقرار میشود و خارج از وزارتخانه خواهد بود.
رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای امیرناصر.
آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(کسی قیام نکرد)
رئیس- قابل توجه نشد.
پیشنهاد آقای داور قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده (۶) به ترتیب ذیل نوشته شود:
مستخدمین مستعفی نمیتوانند مجدداً وارد خدمت بشوند مگر یک درجه پائین تر از رتبه خود که در حین خروج از خدمت داشتهاند. (داور)
رئیس- آقای داور (اجازه)
داور- با مذاکرات مفصلی که آقایان در اطراف این ماده فرمودند و بیانات مشروحی که آقای مخبر در این موضوع ایراد کردند گمان نمیکنم خیلی توضیح لازم داشته باشد. اداره یک اشخاصی را موافق قرارداد داخل خدمت میکند و از آنها انجام یک وظایفی را میخواهد و ضمناً از آنها خواستار است که مصالح اداری را بر منافع و مصالح شخصی خود ترجیح بدهند و هر روز برای منافع خود کار اداره را لنگ نکنند و خارج بشوند و البته اداره به مستخدمی که خارج بشود باید بفهماند که برای او مجازاتی است. ولی عبارت این ماده مبهم است زیرا میگوید: مستخدمی که به میل خود خارج میشود در صورتیکه خارج شدن دو قسم است یک قسم اینکه ممکن است بدون استعفا و خبر خارج بشود و یک قسم دیگر اینکه استعفای مرتبی بدهد و خارج بشود. بنده نظر به اینکه این ماده را نامفهوم میدانستم لذا دست بالای ماده پیشنهادی کمیسیون را گرفتم و عقیده دارم و پیشنهاد هم کردهام که حتی کسی هم که استعفای مرتبی بدهد و خارج بشود اگر بعد از مدتی که دوباره مصالحش اقتضا کرد و خواست مجدداً به کار خود معاودت کند نمیتواند داخل خدمت شود مگر به یک درجه پائین تر که در حین خروج از خدمت داشته است.
مخبر- کسی که از وزارتخانه خارج میشود دو صورت دارد یا اینکه به میل و اراده خودش از کار خارج میشود یا اینکه محکوم شده و اخراجش میکنند. بنده آن کسی را که به میل و اراده خودش بدون اجازه و خبر برای سیاحت فرنگستان یا تفریح از کار خارج میشود خیلی بدتر می دانم و عقیده دارم که اولاً نباید به او اعتنا کرد اما آن کسی که استعفا کرده و به میل خود خارج میشود باید رتبه اش را تنزل بدهند.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای داور.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(کسی قیام نکرد)
رئیس- تصویب نشد.
رأی میگیریم به ماده ششم (۶) با اضافه ادارات دولتی پس از وزارتخانهها.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
ماده هفتم قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده هفتم- کسانی که داخل خدمت رسمی میشوند باید بر طبق مراسم مذهبی قسم یاد کنند که به مملکت و ملت و اصول حکومت ملی خیانت ننموده در پیشرفت صلاح و صرفه مملکت و ملت ساعی باشند و قوانین و نظامات مربوط به مشاغل خود را کاملاً رعایت کنند.
رئیس- رأی میگیریم به ماده ...
سلیمان میرزا- بنده توضیحی دارم.
رئیس- بفرمائید.
سلیمان میرزا- در این ماده ساعی باشند نوشته شده در صورتیکه ساعی باشد صحیح است.
رئیس- رأی میگیریم به ماده هفتم با این اصلاح.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
ماده هشتم قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
ماده هشتم- مستخدمین باید در حدود قوانین موضوعه و نظامات مقرره احکام و اوامر رؤسای مافوق خود را اطاعت نمایند اعمال نظریات سیاسی در امور اداری و تجاهر به تبلیغات بر ضد مذهب رسمی مملکت و یا بر علیه حکومت ملی بکلی ممنوع و موجب انفصال است.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد باقر دستغیب- این ماده بسیار خوب مادهای است مگر یک کلمه و آن لفظ تجاهر است چون لفظ تجاهر تبلیغات سری را درست نمی رساند لهذا یا باید تبلیغات سری و علنی هر دو نوشته شود و یا لفظ تجاهر زده شود.
مخبر- لفظ تجاهر از این بابت نوشته شده چون تبلیغات سری چیزی نیست که کسی بداند ممکن است بگوید فلان کس در گوش من یک چیزی گفت البته آنرا نمیشود مأخذ قرار داد. آقا کسی که تبلیغات علنی میکند البته باید تعقیب شود.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- البته تبلیغات سری و علنی بر ضد مذهب ممنوع است ولی لفظ تجاهر این را می رساند که اگر تجاهر نداشته باشد و تبلیغات بکند ممنوع نیست زیرا لفظ تجاهر یک اصطلاحی است که امروزه متداول است یعنی که جسور باشد. این است که بنده با این لفظ کاملاً مخالفم و عقیده دارم که اگر کشف شود کسی تبلیغات سری هم میکند باید او را هم از اداره خارج نمود. حالا می فرمائید اگر یکی به گوش کسی تبلیغ کرد چطور میشود او را مجازات کرد؟ این صحیح است اما اگر سراً و علناً مرتکب همچو کاری شد باید مجازات شود زیرا کار اداری و سایر مسائل را باید تفکیک کرد و بحث در امورات دیانتی خارج از مسائل و تکالیف اداری است این است که بنده پیشنهاد میکنم عبارت سری هم اضافه شود.
مخبر- عقیده بنده هم این است که لفظ تجاهر برداشته شود و تبلیغات بر ضد مذهب نوشته شود.
رئیس- لفظ تجاهر را حذف کردید؟
مخبر- بلی. عرض کردم خوب است لفظ تجاهر برداشته شود و تبلیغات بر ضد دیانت نوشته شود.
رئیس- کسی با این ترتیب مخالف نیست؟
آقای مساوات اجازه)
مساوات- گمانم این ا ست که مقصود از این عبارت این بوده تجاهر به فسق و تبلیغات بر ضد مذهب و عقیدهام ا ین است که اگر عبارت این طور نوشته شود بهتر است.
رئیس- رأی میگیریم به ماده هشتم.
آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
ماده نهم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده نهم- هیچیک از مستخدمین نمیتوانند احکامات مافوق خود را که بر خلاف قوانین موضوعه باشد اجرا نماید مگر اینکه مافوق مسئولیت آنرا کتباً عهده دار شود.
رئیس- آقای گروسی (اجازه)
حاج شیخ محمد حسن گروسی - بنده این جمله اخیر را مگر اینکه مقام مافوق مسئولیت آنرا کتباً عهده دار شود زاید میدانم برای اینکه بوسیله این عبارت ضمناً اجازه داده میشود به مافوق که کاری بر خلاف قانون بنماید قوانین موضوع بهیچوجه احکامی صادر نشود و اینکه آنجا نوشته شده مثل یک اجازه ضمنی است که به مافوق داده میشود که برخلاف قانون حکمی بکند در صورتی که اعم از مافوق یا مادون مطلقاً حق ندارند بر خلاف قوانین احکامی صادر نمایند این است که بنده این عبارت را صحیح نمی دانم و باید حذف شود.
مخبر- معنی این عبارت این نیست که مافوق میتواند برخلاف قانون حکمی یا امری کند چون در ماده قبل گفتیم که مستخدمین باید در تحت اوامر مافوق خود باشند این عبارتی را که اینجا نوشتهایم برای این است که اگر فرضاً مافوق برخلاف قانون حکمی کرد او مسئول باشد و چون در این مواقع مادون دچار ابتلاء میشود از یک طرف باید اوامر مافوق خود را اجرا کند و از یک طرف هم به عنوان اینکه این حکم بر خلاف قانون است میتواند با او جنگ و جدال نماید مثلاً مافوق میگوید برو فلان شخص را بگیر و مسئولیت این خلاف قانون به عهده من خواهد بود. آنوقت در صورتی که کتباً تقبل این مسئولیت را بکند دیگر بر مادون بحثی نیست.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله - موافقم.
رئیس- آقای نظامالدوله (اجازه)
نظامالدوله - موافقم
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
حاج سید محمد دستغیب - موافقم.
رئیس- آقای سهامالسلطان (اجازه)
سهامالسلطان- موافقم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- موافقم
رئیس- آقای حائریزاده
حائریزاده- اگر قانون محاکمه وزراء به مجلس آمده بود بنده با این ماده موافق بودم ولی چون وزراء عضو مجازاتی برای خودشان تصور نمیکنند و یک احکامی بر خلاف قانون صادر میکنند لذا ما نمیتوانیم اجازه بدهیم مأمورین احکام مافوق خود را که برخلاف قانون باشد اجرا نمایند و اگر این طور باشد آنها هم شریک در مظالم مافوق خود خواهند بود این است که بنده عقیده دارم این ماده حذف شود.
مخبر- آقا شما یک طرف را تکرار میکنید خوب است این سرش را هم فکر بفرمائید. اگر شما معتقد هستید که وزیر خلاف قانون میکند وقتی امر کرد برو فلان خلاف قانون را بکن اگر فرضاً مادون آن حکم را اجرا نکند که فوری خود او را منفصل میکند آنوقت در واقع خلاف قانون را مرتکب شده است.
رئیس- رأی میگیریم به ماده نهم ...
حاج شیخ محمد گروسی- بنده پیشنهادی داشتم.
رئیس- بفرستید.
(پیشنهاد مزبور تقدیم و به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم جمله مگر اینکه مقام مافوق مسئولیت آنرا کتباً عهده دار شود از ماده ۹ حذف شود ... (حاج شیخ محمد حسن)
حاج شیخ محمد حسن- عرض بنده فیالحقیقه اعاده دادن مطلب سابق است اگر عملیاتی بر خلاف قانون باشد قابل مذاکره نیست و ما نباید در قانون در این باب چیزی درج کنیم البته مجری معذور است و باید اجرا کند و در این موارد مؤاخذه و مسئول شخص مافوق است. ما نباید اصلاً به مافوق اجازه صدور حکم بر خلاف قانون را بدهیم زیرا اگر بخواهد سند کتبی هم ندهد مادون نمیتواند تمرد کند زیرا اگر تمرد کند به هر وسیله باشد او را خارج میکند پس یک امر غیر قانونی را به مجرد نوشتن نباید اجازه داد. بنابراین بنده این ماده را زاید می دانم و عقیده دارم حذف شود.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای گروسی.
آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد.
رأی میگیریم به خود ماده ...
نصرتالدوله - اجازه می فرمائید از آقای مخبر توضیح بخواهم؟
رئیس- بفرمائید.
نصرتالدوله - بنده خواستم از آقای مخبر توضیح بخواهم که آیا این قانون کشوری شامل حال پلیس تأمینات هم میشود یا نه؟ برای اینکه اگر آژانها و پلیس تأمینات را هم جزو مأمورین کشوری قائل شویم آنها هم حق خواهند داشت که در موقع خود نوشته کتبی از آنها بگیرند ولی اگر آنها را مستثنی بداریم که مسئله دیگری است.
مخبر- آژانها و مأمورین نظامی بکلی از این قانون خارجند و قانون علیحده دارند.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- این توضیحی را که آقای مخبر دادند گمان میکنم عقیده شخصی خودشان بود. اداره نظمیه و امنیه در صورتی که جزو وزارت داخله محسوب شوند البته مشمول این قانون خواهد بود و این مسئله بهیچوجه محل اشکال نیست و مادامی که نظمیه جزو تشکیلات وزارت داخله است البته او هم مشمول قانون کشوری است و همه آقایان بهتر از بنده مستحضرند که نظمیه باید جزو تشکیلات بلدیه باشد زیرا مأمورین نظمیه برای امنیت شهر بخصوص استخدام میشوند و مخارج آن را هم همان شهر بخصوص باید بدهد و از عایدات نقاط دیگر نباید صرف مخارج امنیت تهران شوند و البته وقتی که مستشار وارد شد خود او کاملاً این مسئله را رعایت نموده و نظمیه را جزو اداره بلدی محسوب خواهد داشت. این قانون شامل حال آنها هم میشود. و چون اجرائیات بر خلاف قانون اساسی توسط نظمیه صورت میگیرد لذا نمیتوان او را از این ماده مستثنی فرض کرد و اگر آنها را از این قانون خارج بدانیم اولاً مثل این است که قانون ننوشتهایم و در صورتی که نظمیه بر خلاف قانون به مأمورین حکم کند آنها نباید قبول کنند.
مخبر- به عقیده من شاهزاده اشتباه کردهاند برای اینکه افراد نظمیه داخل درجات این قانون نیستند و اگر بنا باشد این قانون شامل حال افراد آژان هم بشود باید تصدیق نامه از مدارس متوسطه داشته باشند در صورتی که برای آژان این تحصیلات لازم نیست و فقط باید یک سواد مختصری داشته باشد آنها داخل در مستخدمین کشوری نیستند همچنین ژاندارمها و نظامیان و آنها هر کدام قانون علیحده دارند چون این مراتبی که در قانون از قبیل ثبات و منشی و رئیس شعبه ذکر شده شامل حال آنها نیست و آنها یک قشون کوچکی هستند که برای داخله شهرها تشکیل میشود همینطور ژاندارم که برای تأمین خارج از شهرها معین میشوند به این مناسبت نمیتوان آنها را مسئول این قانون دانست.
رئیس- رأی میگیریم به ماده نهم.
آقایانی که ماده نهم را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد.
بقیه مذاکرات میماند برای روز ۳ شنبه دو ساعت به غروب مانده.
(مجلس دو ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد)
رئیس مجلس - مؤتمنالملک