مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۹

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۴۶ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۹

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۹

جلسه ۲۳۹

صورت مشروح مجلس یوم چهارشنبه ۱۶ حوت ۱۳۰۱ مطابق ۱۹ رجب ۱۳۴۱

(مجلس یک ساعت و نیم قبل از غروب به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید.)

صورت جلسه یوم سه شنبه ۱۵ حوت را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.

رئیس- آقای سردار معظم کردستانی (اجازه)

سردار معظم کردستانی- عرض بنده راجع به قسمت کردستان است و پس از تصویب صورت جلسه اجازه فرمائید عرض کنم.

رئیس- نسبت به صورت جلسه ایرادی نیست؟ مذاکرات در ماده اول پروگرام دولت هنوز ختم نشده است. آقای نصرت الدوله در ماده اول حرفی داشتید؟

نصرت الدوله- بلی در مقابل اظهارات شاهزاده سلیمان میرزا توضیحاتی می‌خواستم عرض کنم هر وقت موقع است اجازه بفرمائید عرض کنم.

رئیس- حالا موقع است بفرمائید.

نصرت‌الدوله - بنده خیلی تأسف دارم اظهاراتی که بنده دیروز عرض کردم در جوابی که حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا در مقابل عرایض بنده فرمودید عرایض بنده را درست تعبیر نفرمودید. ایشان فرمودند اکثریت سابق که عجالتاً اقلیت شده‌اند قدری فراموش کار شده و تندی و حرارت را پیشه خود نموده‌اند. در صورتی که بنده خیلی ساعی بودم و محتاج به زحمت هم نبودم که هیچ نوع حرارتی اظهار نکنم و بهیچوجه تندی و حرارتی هم نکردم زیرا عرض کردم که غیر از خواستن توضیحات هیچ نظر دیگری ندارم. و اگر توضیح می‌خواهم برای این است که از تردید بیرون آیم و این بیرون آمدن از تردید من همانطور که احتمال اظهار مخالفت درش می‌رود احتمال اظهار موافقت هم می‌رود پس از عرایض بنده هیچ تندی و حرارتی درش نبود. اما آنطور که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند اکثریت سابق فراموشکار شده است اجازه می فرمائید عرض کنم، اقلیت خوش حافظه است و اکثریت هم دامنه تنقید را خیلی ادامه می‌دهند منتهی اگر امروز شاهزاده سلیمان میرزا جزء اکثریت و طرفدار دولت جدید شده‌اند و نسبت به دولت نمی‌توانند تنقیدی بنمایند نسبت به یک قسمت از همکاران خود تنقید می‌فرمایند. آقای وزیر امور خارجه مقصود بنده را بهتر ملتفت شدند و همانطور که ایشان فرمودند بنده استیضاح نکردم سئوالاتی کرده که می‌دانستم جواب هم دارد و این مسئله هم معمول بوده است که هر وقت یک وکیلی تعقیب یک سیاستی را می‌نماید باید وسایلی برانگیزاند تا دولت یا اشخاصی را که مسئول اجرای سیاست هستند وادار کند که اظهارات خودشان را در معرض افکار بطور آشکار بنمایند. بنده همین نظر را داشتم و در قسمتی که راجع به اقتصادیات و سیاست عرض کردم شاهزاده سلیمان میرزا همچو فرض نموده‌اند که بنده خواسته‌ام عملیات اقتصادی دیگران رنگ سیاسی داشته باشد یا بالعکس عملیات سیاسی آن‌ها رنگ اقتصادی داشته باشد در صورتی که بنده قصدم این نبود. چون مطلب مهم است خواستم توضیح بدهم مقصودم این بود که اوضاع اقتصادی ما هیچوقت بی رنگ سیاست خارجی نبوده است و ما هیچوقت نتوانسته‌ایم در مملکت خودمان به فکر این بیفتیم که راه آهن بسازیم. بدون اینکه وحشت داشته باشیم این ساختن راه آهن به کدام سیاست بر می‌خورد یا مواجه به کدام مشکلات خواهیم شد از ناحیه فلان سیاست خارجی و در حقیقت نقطه نظرم از این مطلب راجع به داخله مملکت بود که باید ما هر چه بیشتر سعی کنیم سیاستی را پیش گیریم که اوضاع اقتصادی ما بکلی خارج از سیاسات خارجی باشد. یک مسئله دیگری را که حضرت والا ایراد فرمودند و خیلی هم در ایرادشان اصرار فرمودند این بود که چه شده است یک دولتی که تازه روی کار آمده هنوز پروگرامش نگذشته است به او حمله می‌کنند. این جا دو مسئله است. اولاً سئوالاتی که بنده کردم در مقابل آن سئوالات فوری عمل نخواستم. قصدم این بود که قبل از شروع به عمل عقاید هیئت دولت را بدانم و این محتاج به بحث زیاد نیست زیرا ممکن بود مثلاً آقای وزیر امور خارجه در چهل روز قبل که کابینه تشکیل شد تا امروز یک عقاید روشنی نسبت به یک سیاست‌هایی داشته باشند و بنده سئوالاتی که کردم قصدم این نبود که چرا تاکنون عمل نکرده‌اند خواستم طرز عمل کردن ایشان را بدانم و به این ملاحظه ایراد حضرت والا وارد نیست. اما نسبت به فکر و اظهار عقیده تصدیق می فرمائید که اگر پروگرام دیروز یا دو روز قبل در مجلس مطرح شده است هیئت محترم دولت چهل روز است معرفی شده و رسمیت دارند و در این مدت موقع برای مطالعه و تعمق برای تهیه زمینه داشته‌اند این بود توضیحاتی که می‌خواستم نسبت به عرایض خودم به عرض آقایان برسانم. یک مسئله دیگر هم راجع به کردستان بود که شاید نماینده محترم کردستان که احق و اولی هستند در ضمن توضیحات خودشان آنرا بیان فرمایند ولی همینقدر عرض می‌کنم وقتی که بنده خطر استقلال کردستان را گوشزد آقایان می‌کردم مقصودم کردستان ایران نبود و اینکه اگر فلان آدم یک خیالی کرده باشد به مجرد خیال او ما نباید در وحشت بیفتیم من این عقیده را ندارم برای اینکه اکراد ایرانی که در نقاط دیگری غیر ایران زندگانی می نموده‌اند اگر امروز به خیال تشکیل دولت مستقلی می‌افتند باید دید روح این استقلال خواهی از کجا است من نمی دانم و تردید دارم که اگر حقیقتاً بطور تحقیق و رفراندوم را اکرادی که در تحت سلطه عثمانی بوده‌اند سئوال کنید که استقلال در همسایگی بین النهرین برای خودشان می‌خواهند یا خیر می‌خواهند در تحت سلطه عثمانی باشند چه جواب خواهند دارد و کدام را قبول خواهند کرد بلکه می‌توانم عرض کنم که شاید آن‌ها دارای عقیده مخالف با استقلال باشند این است که ما باید در این ترتیبات روح حرکات و روح اقدامات را در نظر داشته باشیم و بدانیم که این قبیل وقایع و پیش آمدها و این قبیل افکار ممکن است در آتیه یک لطمه‌هایی به ما وارد آورند و بهتر این است که تا زود است دولت ما در این باب فکری بکنند و یک عقیده‌ای اتخاذ نمایند بخود آقای ذکاءالملک هم آن روز عرض کردم به اشخاصی هم که ذی نفع بودند ما صریحاً گفتیم که دولت ایران نمی‌تواند کردستان را با یک نظر خوبی بشناسد.

رئیس- آقای شیخ العراقین زاده (اجازه)

شیخ‌العراقین زاده- بنده موافقم اگر توضیحات حضرت والا بطور مخالفت تلقی شود بنده می‌توانم عرایض خودم را عرض کنم و اگر من باب توضیح باشد باید یک نفر مخالف صحبت کند بعد بنده عرایض خود را عرض کنم.

رئیس- آقای دانش (اجازه)

آقا میرزا محمد خان دانش- بنده عرضم راجع به کردستان بود که شاهزاده نصرت‌‎الدوله فرمودند دیگر عرضی ندارم.

(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

رئیس- ماده دوم قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

ماده دوم- تسریع در تهیه وسائل انتخابات دوره پنجم و مراقبت در صحت جریان آن

رئیس- آقای آصف‌الممالک (اجازه)

آصف‌الممالک- اجمال و اختصار ماده دوم و پروگرام دولت از طرفی و اهمیت امر انتخابات از طرف دیگر سبب شد بنده در این جا قسمتی از اوقات مجلس را به نوبه خود اشغال و عرایضی که در این باره دارم به عرض آقایان برسانم. البته این ماده در نظر یک قسمت آقایانی که اکثریت مجلس را تشکیل داده‌اند و یا در تنظیم پروگرام دولت شرکت داشته‌اند شاید ابهام و اجمالی نداشته باشد لیکن برای بنده و یک عده دیگر که در تنظیم پروگرام شرکت نداشته‌ایم و توضیحات هم در این باب نشنیده‌ایم خالی از ابهام اجمال نیست از این جهت اگر بنده در زمینه و طرز اجرای این ماده اظهاراتی بکنم نباید آقایان از راه مخالفت تصور بفرمایند زیرا من معتقدم یک نفر نماینده که می‌خواهد در مسئولیت دولت شرکت داشته باشد و مقدرات آتیه مملکت را معین کند باید قبل به تحقیق باشد نه معتقد به تقلید و به این جهت اگر عرایضی می‌کنم از باب مخالفت نیست بلکه برای اطلاع از تصمیمات دولت است. راجع به این ماده، ماده دوم پروگرام دولت دو چیز را وعده می‌دهد یکی تسریع در تهیه وسائل انتخابات یکی هم مراقبت در صحت جریان آن. راجع به تسریع تهیه وسائل انتخابات مطابق پیشنهادی که دیشب از طرف آقای رئیس‌الوزراء در خصوص خواستن اعتبار تقدیم مجلس شد دیگر عرضی نمی‌توانم بکنم زیرا قبل از هر چیز ایفاء به عمل نمودند و امیدوارم به زودی مقدمات امر انتخابات فراهم شود و شروع کنند لیکن در عین حال می‌خواستم تذکر بدهم که تنها گرفتن اعتبار کافی نیست و یک مقدمات دیگری هم از قبیل تأکید به حکام و مأمورین ایالات و ولایات لازم است که در موقع اعلان انتخابات عذر تراشی‌هایی که سابقاً معمول بود نکنند و فوری شروع به انتخابات نمایند و همچنین تهیه اوراق و لوازم انتخابات که باید در مرکز تهیه شود و همچنین معتقدم که انتخابات در مرکز و ولایات یک مرتبه شروع شود و مقارن یک موقع خاتمه یابد که لااقل نه خاتمه مجلس چهارم لامحاله اکثریت نمایندگان جدید در مرکز حاضر شوند که فترت پیش نیاید. خطرات فترت را همه آقایان خوب می دانند و بنده هم نمی‌خواهم در این باب تذکر بدهم البته هر چه زودتر انتخابات خاتمه یابد که در موقع ختم دوره چهارم وکلای دوره پنجم در مرکز حاضر شوند بهتر است. اما راجع به مراقبت در صحت جریان انتخابات. صحت انتخابات از دو راه حاصل می‌شود یکی از راه پیش بینی‌هایی که در قانون انتخابات باید شده باشد. قانون انتخابات ما چنانچه در ادوار گذشته هم تجربه کردیم یک نواقص داشت که اغلب آقایان مطلعند و اگر در دوره‌های گذشته یک سوء استفاده‌هایی شده باشد بواسطه همان نواقص بوده است و به همین جهت بود که در ابتدای همین مجلس یک قسمت از نمایندگان تجدید نظر در قانون انتخابات را لازم دانسته و کمیسیونی هم برای تجدید نظر در قانون انتخابات و اصلاح نواقص آن انتخاب شده قریب یک سال هم آن کمیسیون برای اصلاح و تکمیل نواقص آن سعی و مجاهدات کرد ولی متأسفانه بواسطه اختلاف نظرهائی آن قانون از مجلس نگذشت و با این ضیق وقت مجلس چهارم هم تصور نمی‌کنم در این دوره بگذرد که انتخابات دوره پنجم در روی آن قانون خاتمه یابد پس صحت جریان انتخابات بر می‌گردد به مراقبت و نظارت دولت. به عقیده بنده صحت جریان انتخابات وقتی وجود خارجی پیدا می‌کند که ما مطمئن باشیم در موقع انتخاب آزادی کامل به اهالی داده می‌شود و از طرف هیچ حکومت و متنفذی مداخلاتی در امر انتخابات به عمل نخواهد آمد. زیرا انتخابات یک حق مشروعی است که فقط به ملت تعلق دارد و دولت جز برای ممانعت از سوء عملیات بعضی اشخاص متنفذ و حکام از طریق دیگری حق مداخله در انتخابات ندارند آن هم باز بایستی به موجب تقاضای هیئت نظار باشد که مسئول انجام انتخابات هستند واِلا به هر عنوان که در انتخابات مداخله شود آن انتخابات از صورت طبیعی خودش منحرف می‌شود و آن را ن می‌توان یک انتخاب حقیقی و واقعی دانست. بنده هیچ تردیدی ندارم که آقای رئیس‌الوزراء در مورد انتخابات تصمیم دارند بی طرف باشند ولی حرفم در این است که نمی‌توانم اطمینان داشته باشم در ایالات و ولایات آن طوری که آقای رئیس‌الوزراء تصمیم دارند راجع به انتخابات بی‌طرف باشند و یک عده حُکامی که شاید هنوز هم خود را افعال مایشاء می دانند این تصمیم را کاملاً به موقع عمل گذارند. آیا می‌توان مطمئن بود که حکام و مأمورین در موقع انتخابات مداخله و اِعمال نفوذ نمی‌کنند و این حق حاکمیت ملت را به طریق هدیه و عطایا یا یک قسم معاملات دوستانه به دیگران تفویض نمی‌کنند؟ و باز می‌خواهم بفهمم که آیا دولت اصولی اتخاذ نموده است که اگر این قبیل اتفاقات رخ داد جلوگیری کند؟ البته اصول بی طرفی در انتخابات محقّقاً بسیار خوب است و بهترین اصلی است که باید دولت اتخاذ کند ولی باید این اصل با یک ترتیبات صحیح و یک اساس محکمی محفوظ بماند و همان طور که آقای وزیر خارجه دیروز اظهار نمودند در تحت یک تأثیرات و یک احساساتی این بی طرفی از بین نرود. البته مسئله انتخابات یک مسئله مهمی است و بنده و سایرین هم حق داریم اگر در موضوع انتخابات آتیه تا اندازه‌ای نگران باشیم و به مثل معروف از کسی سئوال کردند از چه ترسیدی گفت از آن چه دیدم. بنده و همه علاقمندان حق داریم نسبت به انتخابات آتیه نگران باشیم زیرا در تغییر یک ماده قانون انتخابات که راجع به محلی بودن وکیل بود و کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات این مسئله را در قانون انتخابات جدید پیش بینی نمود دیدیم یک عده منتظرالوکاله و اشخاصی که معتقد نبودند که نماینده در محل خودش معروف و از آن جا انتخاب شود به قدری این مسئله به ذائقه آن‌ها تلخ آمد که در اطراف این تغییر هجوم‌هایی به ما نمودند و تقریباً کمیسیون را هم از یک قسمت تعرضات بی نصیب نگذاشتند در صورتیکه کمیسیون هیچوقت نمی‌خواست یک حق مشروع کسی را از دست او بگیرد بلکه مقصود کمیسیون از این تفسیر این بود که به حیثیات و اعتبارات نمایندگان ملت بیفزاید و اطمینان و اعتماد عموم افراد ملت را بیشتر به طرف آن‌ها جلب کند علی ایحال در این قسمت بنده نمی‌خواهم زیاد عرایض عرض کنم ولی همینقدر خاطر آقای رئیس‌الوزراء و سایر آقایان وزراء را به این مسئله متوجه می‌کنم که موضوع انتخابات یک امر مهمی است و باید هر قدر ممکن است در این باب دقت فرمایند و اصلی را که اتخاذ می‌فرمایند اصلی باشد که بتوانند چه در مرکز و چه در سایر نقاط آن اصل را اجرا کنند و همانطور که عرض کردم چون از نیت دولت و تصمیمی که راجع به امر انتخابات در نظر گرفته‌اند مسبوق نیستم خیلی ممنون می‌شدم اگر آقایان وزراء یا آقایانی که بهتر از من از نظر دولت اطلاع دارند یک توضیحاتی می‌دادند بلکه بنده و سایر آقایانی که از امر انتخاب نگران هستند مطمئن می‌شدم.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- چون آقای ملک‌الشعراء نماینده محترم در جلسه گذشته در ضمن مذاکره در کلیات اشاره به ماده ۲ پروگرام نمودند و دو موضوع را مطرح و بحث قرار دادند بنده لازم می دانم اول جواب ایشان را عرض کنم بعد وارد بشوم در اظهار عقاید خودم. ایشان دو اعتراض در این ماده فرمودند اعتراض اول این بود که انجام امر انتخابات و تسریع در وسائل انتخابات از وظائف حتمیه هر دولت است و علت اینکه در پروگرام ذکر شده است چیست؟ عتراض دومشان این بود که چرا ذکر کلمه بی طرفی نشده و به مراقبت در صحت جریان انتخابات اکتفا شده است بعد از واضح شدن این دو موضوع در ضمن بیاناتشان مکرر اعتراض کردند و یک کلمه را زیاد تکرار نمودند و در جلسات عدیده هم آن کلمه تکرار شد و به عقیده بنده ذکر این کلمه هیچ مورد ندارد و آن کلمه (کلمه هوچی است) که مکرر ایشان فرمودند هوچی و هوچی‌ها. این مسئله را بالصراحه عرض می‌کنم که این کلمه اسم جدیدی است که از مدتی به این طرف روی جماعت آزادیخواه گذارده شده و یک اصل مسلمی است در دنیا که هر موجودی در عالم خلقت طبعاً دارای یک ضدی است. حالا باید ببینیم این هوچی ضد چی است؟ به عقیده بنده من هوچی (ضد چپوچی است)... مدرس- ضد نیستند مرادفند

تدین- خیر ضد یکدیگرند. هوچی وقتی دید چپوچی چپو می‌کند او هم هو می‌کند و هر وقت چپوچی در مملکت نبود هوچی نخواهد داشت. چندی قبل یکی از متنفذین در این زمینه با من صحبت می‌کرد که این هوچی‌ها چه می‌گویند؟ چرا اعتراض می‌کنند؟ من در جواب گفتم البته در هر جماعتی خوب و بد هست ولی بطور کلی اگر همین هوچی نباشد باید در یکی از مساجد بزرگ ختم مشروطیت را گرفت. حالا اگر از این مسئله می‌گذریم علت این که دولت در پروگرام خودش ذکر کرده است تسریع در تهیه وسائل انتخابات این است که در قانون انتخابات سابق ذکر شده است که ۳ ماه به آخر دوره مانده باید اعلان انتخابات منتشر شود از آن طرف هم همان طور که آقای آصف‌الممالک تذکر دادند مدتی در کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات در قانون انتخابات سابق مذاکراتی به عمل آمده و بالاخره راپُرتی تقدیم مجلس شد و همان طور که اشاره فرمودند مدتی راجع به یکی از دو ماده اش که تغییر کرده بود اختلاف نظری در بین بود و در جلسات عدیده مذاکره شد که آیا جزء دستور بشود یا نه و بالاخره تا این تاریخ هنوز تکلیف قانون جدید انتخابات معلوم نشده است. ممکن است گفته شود دولت به آن چکار دارد اگر تا اول حمل قانون انتخابات جدید از مجلس گذشت مطابق آن انتخابات را شروع و خاتمه دهند اگر هم نگذشت از اول حمل مطابق قانون انتخابات سابق انتخابات را شروع می‌نمایند. ولی این جا مقدماتی لازم است مخصوصاً با فراهم نبودن وسائل کامل برای مقدمات اقلاً پانزده روز قبل از موقع قانونی دولت باید تکلیفش معلوم باشد که وسائل را کاملاً فراهم کند و آقای آصف‌الممالک وسائل را کاملاً اظهار کردند و بنده محتاج نمی دانم تکرار کنم. یکی از آن وسائل طبع تعرفه است. تعرفه را که دولت طبع می‌کند باید معلوم باشد قانون جدید انتخابات باید طبع کند یا مطابق قانون قدیم و باید تکلیف دولت معلوم باشد که بتواند دستورالعمل به حکام بدهد. به هر جهت دولت عجالتاً یک تکلیف قطعی نمی‌تواند اتخاذ کند. این است که دولت ابتدا شروع می‌کند به خواستن اعتبار برای مصارف کلیه انتخابات که پس از تصویب مجلس شورای ملی به مالیه‌های ولایات تلگراف شود فلان مبلغ از بابت مصارف انتخابات بپردازند. بعد مسئله طبع و ارسال تعرفه است از مرکز به نقاطی که در آن نقاط وسائل طبع فراهم نیست. مثلاً اگر بخواهند از تهران به کرمان یا شیراز یا بلوچستان بفرستند ملاحظه فرمائید چقدر طول خواهد کشید بنابراین قطعاً باید از ۱۵ روز قبل از شروع به انتخابات وسائل آنرا فراهم کنند روز اول حمل روزی است که ۳ ماه به آخر دوره چهارم باقی مانده است و مطابق قانون بایستی از اول حمل اعلان انتخابات در سرتاسر مملکت منتشر شود و در موضوع انتخابات نهایت کوشش به عمل آید که روز اول سرطان نصف بعلاوه یک نمایندگان جدید در مرکز حاضر باشند واِلا اگر در روز اول سرطان عده نمایندگان بقدر کفایت در تهران حاضر بشود و این مجلس هم در روز آخر جوزا منحل شد قطعاً فترت پیش خواهد آمد و به عقیده بنده فترت برای این مملکت یکی از اموری است که فوق العاده مضر است و بطور اجمال عرض می‌کنم اگر بعد از ختم این مجلس فترتی پیش بیاید چنانچه اطلاع بلکه قطع دارم یک مقاماتی هستند که علاقه دارند فترت پیش بیاید و علاقمندان به ایران و ایرانیت بایستی کوشش کنند این مسئله واقع نشود که اگر خدای نخواسته واقع شود این فترت آینده را با فترت گذشته هیچ نمی‌شود مقایسه کرد بنابراین با این اهمیتی که داشته است دولت باید زودتر اقدام کند این است که در ماده دوم قید شده تسریع در وسائل انتخابات دوره پنجم و مراقبت در صحت جریان آن و این یک کلمه‌ای است جامع الاطراف و تصور می‌کنم که محتاج به این نیست که قید شود بطور بی طرفی زیرا انتخابات در موقعی بطور صحیح جریان پیدا می‌کند که هیچ قوه اعمال نظر خصوصی در آن نکند و مطابق قانون انجام بیابد واِلا اگر یک دولتی بخواهد اعمال نظریات خصوصی کند و یک تحمیلاتی بر انتخاب کنندگان بکند و مردم را در تحت فشار قرار دهد و وکیل و نماینده بر آن‌ها تحمیل کند در این صورت دیگر مراقبت در صحت جریان انتخابات منطق ندارد و معنی مراقبت در صحت جریان انتخابات این است که دولت کاملاً مواظب باشد مطابق قانون انتخابات این امر جریان پیدا کند و قانون هم به دولت حق نداده است که اعمال نظریات خصوصی در این باب بکند. از این‌ها می‌گذریم و بر می‌گردیم به جواب اظهاراتی که آقای آصف‌الممالک فرمودند و در حقیقت ایشان هم از اول خیلی علاقمند بودند الآن هم هستند که نقایص قانون انتخابات سابق رفع شود و چنانچه اظهار فرمودند خیلی علاقه دارند به اینکه رفع نگرانی ایشان بشود نظر به آن اطلاعاتی که داشته‌اند و دارند بنده تصور می‌کنم همین مراقبت در صحت جریان انتخابات که به موقع عمل گذارده شود رفع همه گونه نگرانی ایشان خواهد شد و یکی از لوازم صحت جریان انتخابات این است که حاکم اگر بخواهد برخلاف وظیفه خودش رفتار کند یا سایر نمایندگان دولت بخواهند از نفوذ دولت استفاده کنند و آن نفوذ را غیر مشروع اعمال کنند دولت وقت باید از آن حکام جلوگیری و مؤاخذه کند ولو اینکه به عزل کردن آن‌ها باشد واِلا اگر غیر از این باشد مراقبت در صحت جریان انتخابات هیچ معنایی ندارد در صورتی که خود آقای آصف‌الممالک اظهار عقیده کردند به اینکه رئیس‌الوزراء فعلی کاملاً بی طرف خواهد بود در امر انتخابات و این بدیهی است در صورتی که یک رئیس دولتی عقیده اش این باشد که بی طرف باشد طبعاً در صدد است که این عقیده بی‌طرفی از طرف مأمورین دولت هم در تمام نقاط و حوزه‌های انتخابیه به موقع عمل گذاشته شود بنابراین تصور می‌کنم که محتاج به توضیحات دیگری نیست و اگر در یک مواقعی در آتیه برخلاف این مسئله که در پروگرام دولت یا در قانون است نمایندگان دولت از هر وزارتخانه که باشد یک اعمال نفوذهائی بکنند و حق مشروع مردم را در غیر موقع استعمال کنند البته دولت وقت باید به وظیفه خودش رفتار کند و اگر در آن موقع دولت به وظیفه خودش رفتار نکرد آنوقت مورد سئوال و استیضاح و سایر چیزها است و چون روح بیانات آقای آصف‌الممالک موافق بود و فقط نگرانی داشتند از طرف اجرای آن. تصور می‌کنم به همین اندازه که عرض کردم رفع نگرانی ایشان خواهد شد و دیگر محتاج نیست و بعلاوه باید منتظر عمل بود.

ملک‌الشعراء- بنده توضیحی دارم.

رئیس- بفرمائید.

ملک‌الشعراء- ناطق محترم آقای تدین قسمت ثانی اعتراضات روز گذشته بنده را به طوری که بنده عرض کردم نتوانستند تعبیر بفرمایند. بنده عرض نکردم بی طرفی دولت که یکی از ضروریات و یکی از وظائف حتمیه دولت است چرا در ماده ذکر نشده است و قصدم این نبود. مقصودم این بود در صورتی که دولت یکی از وظائف حتمیه خودش را با اینکه برای هیچکس ممکن نیست که تخلف از وظیفه قانونی بکند اجراء قانون می داند نباید در پروگرام ذکر کند زیرا این یک سابقه می‌شود که قضایای بدیهی و حتمی همه وقت جزء پروگرام بیاید و نیز این قسمت را عرض کردم که حالا که دولت به ما وعده می‌دهد قانون را اجرا کنند و مسائل بدیهی و حتمی را جزء پروگرام به مجلس تقدیم می‌کند چرا قسمت بدیهی دیگری را که بی طرفی دولت است ذکر نکرده است و این در حقیقت به عنوان تعرض بود نه به عنوان اینکه آن قسمت باید اجرا شود و اظهارات بنده مبتنی بر این بود که این یک امر قطعی و بدیهی است و در پروگرام باشد یا نباشد فرق نمی‌کند وظیفه دولت است که تسریع و سعی در امر انتخابات بکند و اگر دولت بخواهد مسامحه کند در اجرای این امر بدیهی است که بی طرفی را رعایت نکرده. این راجع به قسمت اول. اما در قسمت دوم آقای تدین در ضمن اینکه خواستند دفاع از یک لغت عمومی مملکت بفرمایند خودشان مفاد معنی لغوی آنرا به موقع اجرا گذاشتند یعنی بنده را هو کردند برای اینکه هوچی یک لغتی نیست که دیروز از طرف بنده در صحن پارلمان اختراع شده باشد این یک لغتی است که احساسات مردم آن را وضع کرده در مقابل اشخاصی که به نام حرّیت و آزادی متظاهر می‌شدند و اعمال ضد آزادی و ضد حرّیت را مرتکب می‌شدند و نیز برای اشخاصی که همیشه خالی از شهامت و راستی و درایت بوده‌اند و متأسفانه صدای خودشان را معذلک مافوق صدای احرار و آزادیخواهان حقیقی قرار می داده‌اند ملت این لغت را در مقابل آن‌ها وضع کرده و معنای حقیقی آن را هم نائل و هم مستمع قبول کرده و باز عرض می‌کنم که این لغت را یک نویسنده یا یک گوینده یا بالاخره یک اجتماعی وضع نموده و جامعه پذیرفته‌اند و خود هوچی هم وقتی می‌خواهد به طرف خودش تعرض کند این لغت را می‌گوید و خود آقای تدین هم که هم عقیده بنده بوده‌اند مکرر در روزنامه صدای تهران که چهار سال قبل اشاعه می داده‌اند این را گفته‌اند و در نطق فصیحی که در منزل امام جمعه تهران ...

تدین- جداً تکذیب می‌کنم کنایه نگوئید.

ملک‌الشعراء- حقیقت است.

تدین- طرفداران آن زیاد بودند.

ملک‌الشعراء- این نسبت عمومی است ...

رئیس- یک قدری از دایره توضیح خارج شدید.

ملک‌الشعراء- مقصودم این بود که این لغت لغتی نیست که بنده عرض کرده باشم و نتیجه اش هم شاید در صحنه بهارستان بعد از یک ربع ساعت بروز کرد.

رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی است. ماده ۳ قرائت می‌شود (به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده ۳- پیشنهاد لایحه قانونی در اصلاح ترتیب سربازگیری و تهیه وسائل نظامی از قبیل اسلحه و آیروپلان و غیره

رئیس- آقای مدرس (اجازه)

مدرس- بعد از یک مخالف عرض می‌کنم.

رئیس- مگر موافقید؟

مدرس- بلی

رئیس- این جا اسمتان جزو مخالفین نوشته شده.

مدرس- آن خط خودم نیست. به یک کسی گفتم اشتباهی نوشته است.

رئیس- سرکار مخالفید یا موافق؟

مدرس- موافقم بعد از یک مخالف عرض می‌کنم.

رئیس- آقای امیر ناصر (اجازه)

امیر ناصر- نه عرضی ندارم.

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)