مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ خرداد ۱۳۳۱ نشست ۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۱۲۷
شنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم
شماره مسلسل ۷
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱ شنبه یازدهم خرداد ۱۳۳۱ نشست ۷
فهرست مطالب:
- ۱- تصویب صورتمجلس
- ۲ - بقیه مذاکره در گزارش اعتبارنامه آقای شهاب خسروانی نماینده محلات و تصویب آن
- ۳ - اعلام تصویب نمایندگی آقایان نریمان و مشار پس از استرداد مخالفت آقای میراشرافی
- ۴ - طرح گزارش اعتبارنامه آقای میراشرافی نماینده مشگین شهر و تصویب آن
- ۵ - ختم جلسه بعنوان تنفس
مجلس ساعت ده وبیست وپنج دقیقه صبح بریاست آقای اورنگ تشکیل گردید
- تصویب صورتمجلس
۱- تصویب صورتمجلس
رئیس - صورت غائبین جلسه گذشته قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه - آقایان: محمدحسن امیرافشاری. دکتر فلسفی
غائبین بی اجازه - آقایان دکتر حسین فاطمی. حاج سید ابوالقاسم کاشانی. محمد علی دادور. جلال موسوی
دیرآمدگان با اجازه - آقایان: دکتر معظمی. سید محمود نجفی
دیرآمده بی اجازه:آقای دکتر سید حسین فاخر
رئیس - دروصورت جلسه صحبتی نیست؟
کریمی - بجای اسم آقای پورسرتیپ اسم آقای مصدقی را نوشتهاند دربین صحبت بنده ایشان کلامی فرمودند، پاسخی شنیدند، آقای مصدقی چیزی نفرمودهاند.
رئیس - تصحیح میشود. آقای فرامرزی
فرامرزی - عرض کنم خیلی ازآقایان زیادبه هیأت تندنویسی اعتراض میکنند من چون خودم دراین کاروارد هستم البته تقدیرمیکنم کارآقایان رابااین وسایلی که ندارند وباید داشته باشند معهذا خیلی خوب ازعهده کارشان برمی آیند ولی متأسفانه گاهی اغلاط مطبعه یی یا این تو پیدا میشود وگاهی هم چون (ض)و(ز) و (ذ)همه اش را یکجورتلفظ میکنیم اشتباه تولید میشود، مثلا اینکه من گفتم یزع السلطان مالایزع القرآن ا لبته این با (ز) است بمعنی جلوگیری است با (ض) نوشته شده، غلط مطبعه ایست ومی دهم خدمت آقایان اصلاح کنند. من قصد نداشتم اعتراض کنم ولی جناب آقای فرزانه فرمودند که شما نمیگویید این درصورت مجلس میماند، واین خوب نیست
رئیس - تصحیح میشود ودرچاپ ثانی رعایت خواهدشد درصورتجلسه نظردیگری نیست؟(اظهاری نشد) صورتجلسه قبل تصویب شد.
- بقیه مذاکره در گزارش اعتبارنامه آقای شهاب خسروانی نماینده محلات و تصویب آن
۲- بقیه مذاکره در گزارش اعتبارنامه آقای شهاب خسروانی نماینده محلات و تصویب آن
رئیس - آقای شهاب خسروانی بفرمایید.
فرزانه - عرضی داشتم راجع باجرای قانون. اگراجازه بفرمایید عرض کنم.
رئیس - راجع بصورت مجلس است؟ آنکه تصویب شد
فرزانه - راجع باجرای قانون مطالبی است که درجلسه قبل اتفاق افتادهاست
رئیس – اگراخطار نظامنامهای است بفرمایید کدام ماده؟
فرزانه - عرض کنم دراواخرجلسه گذشته راجع به هیأت رئیسه دراینجا مذاکره شده بود، که بنده بعلت کسالتی که بهم رساندم، ازجلسه خارج بودم حالا خواستم توضیحاتی عرض کنم. اگر دقتی درمواد آئیننامه بشود، پس ازآنکه تصویب اعتبارنامهها بحدنصاب رسید، میبایستی انتخاب هیات رئیسه شروع شود. دلیل عرض بنده اینست که اگرموادآئین نامه بدقت رسیدگی شود، قانون نتیجه رسیدگی شعب را بگزارش تعبیرکرد، ونتیجه رسیدگی کمیسیون تحقیق را برأی تعبیرکردهاست. ودرآنجا که درماده ۱۳ گفتهاست دروصرتی که گزارش اعتبارنامههای دیگری برای طرح درمجلس حاضرباشد، آن گزارشها همه درمجلس قرائت وبلا فاصله اقدام بتعیین هیأت رئیسه میشود. مقصوداین ماده گزارش شعب است نه نتیجه رسیدگی کمیسیون تحقیق بنا براین با توجه بماده ۱۳ وبا توجه بماده ۵ که درآنجا نتیجه رسیدگی شعبه را بگزارش تعبیرکرده بعقیده بنده میبایستی بلافاصله بعدازآنکه توصیب اعتبارنامهها بحدنصاب رسید بانتخاب هیئت رئیسه شروع بشود(فرامرزی - اشتباه است) (نبوی - اصلا مطرح نیست)
رئیس - آقای فرامرزی
فرامرزی - این موضوع پریروز اینجا مطرح شود وتمام شد ولی چون بعضی ازآقایان هنوز مثل اینکه قلبشان راضی نیست ووجدانشان قانع نشده که ما درست داریم عمل میکنیم لازم است توضیحی داده بشود درماده ۱۳ میگوید تمام گزارشهایی که حاضراست باید قرائت شود قرائت این جا همانطوریکه جناب آقای نبوی توضیح فرمودند خواندن خالی نیست مقصود تمام کردن کاریست که روی میزآقای رئیس است (شبستری - تمام کردن گزارش است کارنیست) بعضی مسائل کاملا معلومست وقتی صندلی را به آدم نشان دادندوگفتندبفرمائید یعنی بنشینید وقتی دررانشان دادند گفتندبفرمائید یعنی بیرون وقتی سفره را به آدم نشان دادند گفتند بفرمائید یعنی بخورید بقرینه معلومست که معنای لفظ عبارت چیست (صحیح است) (شبستری - گزارش است) گزارش را اینجا میخوانندکه چه بشود؟ روی این گزارش مطابق قانون وروی هرگزارش باید تصمیم گرفت گزارش را اینجا بخوانید ردبشوید اینکه معنی ندارد. در۴۵ سال مشروطیت تاکنون اینطورعمل شدهاست این یکی، دوم این که مادردوره ۱۶ هم اینطورعمل کردیم که رئیس موقتی که کاررا تمام کرد ودرآنجا درقانون، درماده نظامنامه نیست که اگردوگزارش بود بایدخوانده شود واگر۲۰ گزارش بود باید خوانده نشود عددمعین نشدهاست پس همانطوریکه دردوره ۱۶ عمل کردیم دراین دوره عمل میکنیم دردوره آینده هم عمل خواهدشدیک نکته مهمتری که درجلوداریم اینست که اگرمجلس حاضربرای کارشد تکلیف رئیس دولت چه میشود وبعلاوه اینکار برخلاف آئین نامه نیست وبعلاوه یک راه دیگری هم برای تفسیرآئین نامه هست وآن اینست که تفسیرش با خود آقای رئیس است مطابق ماده ۲۲۰ خودشان میتوانند تفسیرکننداین ماده را وعمل کنندگذشته ازتمام اینها الان رئیس دولت درلاههاست بمجرداینکه شما رسمیت مجلس را اعلام کردید ونامه نوشتیدکه مجلس حاضراست همین دولت آنجامنزل است اینرا چکاربکنیم؟ آن وقت دولت را درورطه بیاندازیم که چه بشود؟ بعدش چه کنیم؟ بعدش دوباره شروع کنیم به رسیدگی باعتبارنامهها. اول خلاف آئین نامه بکنیم که دولت را درورطه بیندازیم وبعدهم همان کاراولمان را بکنیم خوب اول همان کاراولی را میکنیم.
رئیس - اولا خاطرهمه مستحضرباشد که درجلسه گذشته دراول جلسه بیان کردیم که موافق ماده ۱۳ باید گزارشات موجودبایدتکلیفش معین بشود ومطابق ماده ۲۲۰ هم بنده این معنی را عرض کردم وازطرف مجلس هم تصدیق کردند(صحیح است) اکنون آقای شهاب خسروانی بفرمایندبرای خاطربقیه توضیحاتی که دارید بدهید.
شهاب خسروانی - آقای قشقایی چون مخبرکمیسیون تحقیق اندفرمایشی دارند اول ایشان بفرمایندبعدبنده عرض میکنم.
خسروقشقایی - اجازه میفرمایید؟
رئیس - بفرمایید
خسروقشقایی - راجع بانتخابات آقای شهاب ازمحلات اعتراضاتی جناب آقای کریمی فرمودندکه بعضی ازآنها که مستندبقانون است بنده خواستم جواب عرض کنم البته راجع به قسمتهای دیگرخودآقای شهاب فرمایشاتشان را خواهندفرمود. یکی دوموضوع بودراجع بتعویض رئیس ثبت ورئیس شهربانی وپست وتلگراف که بنده فکرمیکنم اینها تأثیری ممکن است درانتخابات داشته باشد ولی درقانون پیش بینی نشده که اگررئیس یک اداره را عوض کردند انتخابات آنجا درست نیست اما راجع باینکه فرمودندچندنفرازاعضای شورای شهرستان بدعوت ۱۰۸ نفراعتراض کردند بنده خیال میکنم که اعتراض این آقایان وارد نباشد، مطابق ماده ۱۴ قانون میگوید«که حکومت محل به محض وصول دستوروزارت داخله برای تعیین انجمن نظارت مرکزی ۲۴ نفرازطبقات شش گانه و۱۲ نفرازمعتمدین محل که معروف بامانت وبا سواد ودارای شرایط انتخاب کردن باشند دعوت میکند» پس بنابراین فقط دعوت فرماندارکافیست واعتراضی که آقایان روسای ادارات کردندبنده فکرمیکنم که وارد نباشد وقانونی نبوده، واما راجع باینکه چندحوزه را تعرفه ندادندوآنها ازدادن رای وحق قانونی خودشان محروم شدهاند، درماده ۳۷ میگویددرهریک ازحوزه انتخابیه که چندین نقطه آن درانتخابات شرکت دارند، هرگاه بعضی از آن نقاط درحدود مدتی که انجمن مرکزی درحدوداین قانون معین کرده انتخابات را بعمل نیاورد، حق انتخابات آنجا ساقط میشود. پس راجع باین ماده هم اعتراضات آقای کریمی واردنیست. اعتراضات دیگرچون بنده زیاد واردنیستم ویادداشتهای زیادی ندارم خودآقای شهاب خسروانی توضیح خواهندداد.
رئیس - آقای شهاب خسروانی
شهاب خسروانی - اعتراضات آقای نادعلی ازنظرقانونی همان بودکه آقای قشقایی جواب دادند، بنده جواب نمیدهم بنده البته چون آقای نادعلی فرمودندکه نه بنده را میشناسند نه محل را میدانند کجاست ونه شناسایی بابنده دارند، لازم بودباینکه وقت آقایان گرانبهاست باندازه پنج دقیقه وقت آقایان را بگیرم.
روش اینجانب دردوره گذشته که افتخارهمکاری اغلب آقایان را داشتم همیشه این بودهاست که سعی کنم اوقات ذیقیمت مجلس شورای ملی را که باید صرف امورمهم کشوربشود بمباحثات شخصی واغراض خصوصی تلف نکنم اکنون هم اهتمام میکنم بیش ازحدلزوم مصدع خاطر آقایان نشوم البته بسیارمتأسفم که باید باعتراضات یکی ازآقایان که بهیچوجه بحوزه انتخابیه اینجانب آشنایی نداردجواب بگویم وازطرف دیگرجای بسی خوشوقتی است که مخالفت آقای نادعلی که ازروی کمال بی اطلاعی است چندان سخت وگران نیاید.
اینجانب متجاوزازده سال است که مساعی واوقاتم را صرف بهبودوخدمت حوزه انتخابیهام نمودهام اگرآقای کریمی ازتاریخچه فامیلی من اطلاع داشتندمی دانستندکه انتخاب من بمجلس شورای ملی ازمحل تولید اباء واجدادی خود میباشد شایدبپاس همان قسمی که درمجلس خوردهاند گرد اغماض شخصی نرفته واین مأموریت را ازطرف بعضی ازمخالفین بنده قبول نمیکردندبعللی که فعلا نمیتوانم خاطر آقایان را آزرده کنم فامیل من ازموقعیکه بیش ازده سال نداشتم باتمام سوابقی که درمحلات داشته دراثرجبر ظلم ازمحل تبعیدشدندواین خاطره درمن اثری باقی گذاشته که همیشه خود رادرمقابل جوروستم آماده مبارزه ببینم.
اکنون قصد ندارم ذکری ازخدماتی که اینجانب درطور بیست سال درنقاط مختلف کشوردرامورساختمانی وعمرانی کردهام ذکرکنم فقط کافی است بگویم بعدازاشغال ایران ازطرف متفقین بجای اینکه گردهوی وهوس بگردم تصمیم گرفتم بمحلات بروم وبزراعت وسایرکارهای تولیدی بپردازم.
وقتی بمحلات رفتم پریشان «محلی بدون فرهنگ وبهداشت» مرزوبومی که چندین برابرجمعیت فعلی خود بایستی استفاده نماید بدون کشت وزرع دیدم. زارع مفلوک مالک بدون تکلیف جمعیت فقیرچنان مرا افسرده ساخت که همت گماشتم این ناحیه را بصورتی درآوردم که شکرمیکنم تا اندازه ایی که میسربوده موفقیت این راه پیداکردهام واگرتمام کشوردرعرض پنج سال گذشته باندازه محلات پیشرفت کرده بود امروزخیلی ازنگرانیهای موجودرا نداشتیم. ولی آقای نادعلی کریمی من قصد خدمت داشتم لکن متاسفانه دراین کشورانسان باید خودرا سرپا نگهداردتا بمقصود نائل آید. محسوددیگران بودم. کسانی که ازوضع آنروز محلات استفاده میکردندحاضرنبودندمن فعالیتی کنم وخدمتی نمایم یا کارهای تولیدی ایجادنمایم وخلاصه چشم وگوش مردم را بازکنم. آقای کریمی شما درایران تنها نیستید متاسفانه هنوزافکاری پیروعقیده شما هستندکه معتقدندهرفعالیتی که ازناحیه فردایرانی بروزکندبایدسدشود. ولی بهمت رادمردان این مملکت امیدوارم خیلی زوداین فکرعوض شودتا بتوانیم مملکت خودرا آبادکنیم تا هیچ فردایرانی نباشد که گرسنه وبی خانه بماندولی آقای نادعلی کریمی برخلاف آنچه مخالفین من بشما گفته اندمن سرمایه ایی ندارم که دربانکهای اروپا وآمریکا بودیعه بگذارم من پولی ندارم که نزول دهم وازربح آن استفاده کنم من مبالغی هم قرض دارم که برای بکارانداختن کارهای تولیدی وکارخانههای جدید بهمت عده ایی ازمردان بلندنظرمشغول تاسیس آن هستیم تاباین وسیله بتوانیم عده زیادی کارگررا بکارمشغول سازیم ازمطلب دورافتادم آقای کریمی درکمیسون تحقیق همین اعتراضات را بصورت مختلف عنوان فرمودید ودرجلسه گذشته مطالبی فرمودیدکه میشودگفت زائد براعتراض قبلی نیست.
۱- وجودارعاب دربین اهالی موقع انتخاب بوسیله نوکران شخصی اینجانب. گرچه جواب این اعتراض درکمیسیون داده شده وگزارش کمیسیون هم نسبت به قسمتی شالم است ولی نکتهای که بهمه آقایان پوشیده نیست آنس که بنده کاندید مردم بودم. آیا قابل تصور است که نوکرهای شخصی بنده ارعابی ایجادنمایندکه شامل ۱۲ هزاررای گردد؟
بنده این اعتراض را توهین بهم ولایتی هیا خودمیدانم مردمیکه درتمام ادوار مبارزه کردند. مردمیک هنوز اجنبی نتوانستهاست کوچکترین نفوذی درآنان پیدانمایدبا چندنفرنوکرمن چگونه مرعوب شدهاند دوثلث اهالی محلات کاسب وزار وخرده مالک هستند ارعاب اوضاع واحوال لوازم کارمیخواهدسربسته عرض کنم این وضعیت برای بنده میسرنبود.
۲- تطمیع برای جمع آوری آراء بدلیل طرفداری یکعده ازمامورین دولت.
بنده نفهمیدم تطمیع وارعاب باهم چه قسم جوردرمی آیدطرفداری یکعده مامورین دولت برای جمع آوری آراء چگونه عنوان تطمیع پیدامیکنددرمعنی عرفی وقضایی تطمیع یعنی بنده پول خرج کردم ورای خریدم ووکیل شدم این ادعا همان خوبست که آقای نادعلی کریمی بکنندکه بوضع محل آشنا نیستند- مردم محلات پول نمیگیرندمنهم پول نمیدهم آدمی که پول میدهدخدمت نمیکند.
۳- عدم رعایت عدالت درمورد تقسیم وتوزیع تعرفه.
گرچه تقسیم تعرفه قواعدی دارد وبستگی تام با نظرانجمن پیدامیکندودروزارت کشورهم دراین باب سابقه موجوداست بازهم عرض میکنم جنابعالی بی اطلاع ازوضع هستید- محلات طبق آماریکه درسال گذشته بکمیسیون کشورمجلس شورای ملی برای اصلاح قانون انتخابات تقدیم کرده ۲۱۱ هزارنفرنفوس دارد وشما فقط ازیک قسمت آن صحبت میفرمایید
۴- کدام آمار، کدام اطلاعات تبلیغ بدون مدرک ممکن است اثری درشنونده بنماید ولی مسلما بدانید قطعی نمیتواندپیداکند.
آقای نادعلی کریمی، رستاق که اسم بردهاید یک بلوک بیش نیست عدم اطلاع امروز با وسائل موجود مصداق پیدانمیکندمطلبی بگویید که قابل قبول باشد.
۵- انتخاب ۹ نفراعضای انجمن اصلی یکطرفه.
آری نه فقط ۹ نفربلکه تمام جمعیت حوزه انتخابیه من ازکسان وعلاقه مندان من هستند هزاران نفرفامیل من درمحلات میباشندزیرا من ازولایت ومحل فامیلی وخانوادهام انتخاب شدم اگرمقصود این است که این ۹ نفربستگان من هستند اینطورنیست زیرا ۳۶نفراز۱۰۸ نفربحکم قرعه ازبین آنان تعیین شده ونه نفرانتخاب کردهاند باید بعقیده شما هرصدو هشت نفرازبستگان من باشند تا نتیجه آن باشد که شما میگویید وآنهم درحضور۱۶ نفرشورای شهرستان وبازرسین قضایی.
۶- ارعاب وتهدید درحوزههای نراق ودلیجان وفراربخشدار.
گرچه جریان قضیه روشن است اقداماتیکه علیه اینجانب بدست عده ایی شده بود که آخرین پرده آنرا آقای کریمی بعهده گرفتندبرآقایان نمایندگان محترم واضح است ولی نمیدانم آقای کریمی این ارعاب وتهدید را که بوسیله اینجانب شده باشد ازکجا بدست آورده ومستند بچه دلیل است بنده اساسا بی میل نیستم که محیط انتخاباتی با سروصداباشدمردم روی ایمان وعقیده ومبازره وعقیده ایی درانتخاب وکیل خوداقدام نمایندورای دهندگان بدون اراده دنبال هم نیافتندوندانندچه میکنند. که خوشبختانه محلات دراین مبارزات سابقه دارد این اقدامات اگردرمحل شودخوبست اما اگرجماعتی ازطهران رفتندوخواستندبا چاقوکشی وکیل تحمیل کنند مردم زیر بارنمیروندومبارزه میکنند. این مردم مردم پیش نیستندمحلاتی مبارزاست. بدبختانه جنابعالی بقدری تحت تأثیرتبلیغات مخالفین قرارگرفتهاید که پرونده را ندیدهاید نوکران من ارعاب نکردندبلکه مخالفین بودندکه وسیله زحمت مردم را فراهم ساختندواین مردم حوزه انتخابیه من بودندکه با این جریانات مبارزه کردندآری آنان میخواستندبا این وسایل مانع انجام انتخابات باشند. دوسیه چنین میگوید سابقه هم چنین است وپرونده جزایی موجود است شما میگویید مردم را مرعوب کردهاند آنراهم مستندپرونده میدانید ولی دردوسیه غارتگری دلیجان که سرراه اصفهان وجزومحلات است مطالعه نفرمودید که ازناحیه چه اشخاصی صورت گرفتهاست. بنده درکمیسیون تحقیق مفصلا صحبت کردم من عرض کردم آقای کریمی بمحل آشنا نیستند مثلا یک محل را که نامهای مختلف دارد ایشان تصورمحلهای علیحده فرمودهاند مثلا خمین وکمره که یکی است ایشان همیشه دوجا اسم بردهاند. از این جریان امرثابت است که آقای کریمی صرف ماموریتی دارندکه باید انجام بفرمایندازروزاول هم دنبال ماموریت خودبودهاند زیرا خودعضوشعبه ششم بوده اندوقبل ازقرائت پرونده مخالفت کردهاند ودلیل صدق این ادعا این است که درکمیسیون تحقیق تقاضا کردندکه پرونده راقرائت کنند. خوب آقای کریمی شما که عضو شعبه بودید ومخالفت کردید پرونده را نخواندید چرا مخالفت کردید که بعدا برای تعقیب نظرماموریت خوداقدام بقرائت پرونده بفرمایید وبعدهم حاضربجواب نشوید. (کریمی - پرونده شما تنها پرونده ایی بودکه درشعبه رد شد) بنده درمقدمه عرایضم عرض کردم که ازفرصت استفاده کرده شرح مختصری ازخدمات ناچیزخودرا دردورههای ۱۵ و۱۶ که افتخارنمایندگی مردم محلات راداشتم عرض میکنم.
اینک فهرست مانند آنها را بعرض میرسانم.
۱- دراثرجدیت اینجانب محلات که سابقا دوبخش بوده تبدیل به شهرستان گردید
۲- درقسمت بهداری اینجانب در شهر محلات بیمارستان چهل تختخوابی ایجاد ودرتمام بخشهای تابعه چندبیمارستان ۱۲ تختخوابی بوجودآورده که با آخرین وسایل جدید امروزی مجهز و دارای آمبولانس وسایروسایل میباشد و قسمتی ازمخارج آنرا اینجانب تعهدکردهام.
۳- درمحلات سابقا دبیرستان وجودنداشت اینجانب دراین دوره توانستم یکی ازدبیرستانهای بسیارعالی وکامل در شهر بوجودآورده و علاوه برآن در شهر و قراء و قصبات ۴۴ دبستان و یک دبیرستان حرفه ایی و یک دبیرستان کشاورزی احداث گردید.
درقسمت راه سازی وشهرسازی دراین چندساله که به کمک بنده محلات پیشرفتهای محسوسی نموده مخصوصا در امور اقتصادی و کشاورزی تسهیلاتی فراهم کردهاست.
در شهرمحلات وبخشهای تابعه کارخانجات برق دایر گردیده که از این حیث از اکثرشهرهای ایران جلوافتادهاست.
علاوه براین درمدت وکالت اینجانب درمورد دادگستری و امورانتظامات و امنیت و ایجادبانک کشاورزی و صندوقهای تعاون روستایی اقدامات مفیدی گردیده که برای جلوگیری از تصدیع آقایان محترم از ذکرجزئیات صرفنظر میکنم و اگرخداوند توفیق دهد نواقص آنرا تکمیل خواهم کرد. (کریمی - تکمیل نواقص غلط است برایشان غلط نوشتهاند)
رئیس - آقاجان وقتی شما صحبت میکردید من دقت کردم که بین صحبتتان حرف نزنند حالا شما هم رعایت کنید.
شهاب خسروانی - این شمه ایی ازخدمات اینجانب درحوزه انتخابیه واما روش بنده درادوار ۱۵ و۱۶ درمجلس شورای ملی بتصدیق کلیه همکاران سابق که حضوردارند این جانب درمسائل عمومی وملی همیشه پیش قدم بوده ومصالح اجتماعی را به منافع فردی ترجیح دادهام صورت جلسات ادوار گذشته موید اظهارات بندهاست.
اینها بود آنچه مردم محلات را وادارکردکه با محدودیتهایی که ازناحیه بعضی اشخاص ایجاد شده بود مبازره کرده و این جانب را وکیل نمایند و حال اگر این خدمات بایستی با پیشنهاد آقای کریمی از افتخارمصاحبت آقایان دراین دوره محروم باشم آنراهم حرفی ندارم قضاوت آنرا بمجلس شورای ملی که افراد آن خوشبختانه از برگزیدگان ملت هستند واگذارمیکنم.
رئیس - آقایانیکه باعتبارنامه وصحت انتخاب آقای شهاب خسروانی موافقت دارند ورقه سفید با نام میدهند وآقایانی که مخالف این معنی هستند ورقه کبود با نام خواهنددادعده حاضربرای اعلام رای ۵۸ نفراست فعلا (اسامی آقایان نمایندگان بقرارذیل اعلام ودرمحل نطق اخذرای بعمل آمد)
آقایان: مهندس زیرکزاده. بهادری. انگجی. میلانی. کریمی. ناصر ذوالفقاری. محمدحسین قشقایی. محمد ذوالفقاری. دکتر معظمی. دکتر کیان. خسروقشقایی. عبدالرحمن فرامرزی. گنجه. افشار. دکتر ملکی. مجتهدی. موسوی. میراشرافی. عامری. افشارصادقی. کهبد. قناتآبادی. حائریزاده. دکتر فلسفی. احمدفرامرزی. نجفی. نبوی. حمیدیه. مدرس. خلخالی. راشد. فرزانه. اقبال. مصدقی. ملک مدنی. دکتر مصباحزاده. دکتر طاهری. ذکایی. زهری. ناظرزاده. مهندس رضوی. شادلو. منصف. وکیل پور. ریگی. دکتر فقیهی شیرازی. معتمددماوندی
پورسرتیب. جلیلی. صرافزاده. تولیت. امیرافشاری. دکتر سیدحسن امامی. رفیع. هدی. امامی اهری. شبستری. شاپوری. دکتر فاخر. اورنگ.
(پس ازشماره آراء نتیجه بقرارزیربود)
ورقه سفید موافق - ۴۶ ورقه مخالف - ۴
ورقه سفید ومخالف بی اسم ۴ برگ
رئیس - از۶۱ نفرعده حاضراعتبارنامه آقای شهاب خسروانی با ۴۶ رای موافق تصویب شد.
اسامی موافقین. آقایان: تولیت. معتمددماوندی. امیرافشاری. دکتر فقیهی شیرازی. شادلو. دکتر طاهری. پورسرتیپ. وکیل پور. دکتر مصباحزاده. کهبد. نجفی. دکتر ملکی. نبوی. ملک مدنی. ذکائی. احمدفرامرزی. منصف. خسروقشقایی. دکتر فلسفی حمیدیه. موسوی. افشارصادقی. فتحعلی افشار. گنجه. محمدحسین قشقایی. میراشرافی. مصدقی. عبدالرحمن فرامرزی. عامری. ناظرزاده. ریگی. بهادری. ناصر ذوالفقاری. محمدذوالفقاری. مجتهدی دکتر فاخر. دکتر معظمی. دکتر سیدحسن امامی. صرافزاده. امامی اهری. اورنگ. جلیلی. دکتر کیان. هدی. شاپور. رفیع.
اسامی مخالفین: آقایان شبستری. جوادخلخالی. کریمی. اقبال
ورقه سفید ومخالف بی اسم چهارورقه
خسروقشقایی - ۵۸ نفراعلام فرمودید موقع اخذرای
رئیس - وقتی اینجا رای میگریندمیشمارنداینهایی را که خوانده میشودبعدعده اضافه شد.
- اعلام تصویب نمایندگی آقایان نریمان و مشار پس از استرداد مخالفت آقای میراشرافی
۳- اعلام تصویب نمایندگی آقایان نریمان ومشارپس ازاسترداد مخالفت آقای میراشرافی رئیس - نظرباسترداد مخالفت ازطرف آقای میراشرافی نسبت به اعتبارنامه آقای محمودنریمان چون مخالفت دیگری نیست اعتبارنامه ایشان تصویب میشود. ونظرباسترداد مخالفت نسبت به آقای یوسف مشارازطرف آقای میراشرافی چون مخالفت دیگری نبودهاست نمایندگی آقای یوسف مشارتصویب میشود.
- طرح گزارش اعتبارنامه آقای میراشرافی نماینده مشگین شهر و تصویب آن
۴- طرح گزارش اعتبارنامه آقای میراشرافی نماینده مشگین شهر و تصویب آن
رئیس - آقای خسروقشقایی
(آقای خسروقشقایی گزارش کمیسیون تحقیق راجع بانتخابات مشگین شهرونمایندگی آقای میراشرافی را بشرح ذیل قرائت نمودند)
گزارش ازکمیسیون تحقیق به مجلس شورای ملی
پرونده انتخابات مشگین شهرکه بمخالفت آقایان مهندس حسیبی - مهندس زیرکزاده - زهری - دکتر سنجابی به کمیسیون تحقیق ارجاع شده بود مورد رسیدگی کمیسیون تحقیق واقع گردید. جریان کلی انتخابات مشگین شهربه شرح گزارش شماره ۵ ازشعبه سوم باستحضارآقایان نمایندگان محترم رسیدهاست آقای مهندس حسیبی معترض پرونده که ازطرف خود وسایرمعترضین درکمیسیون حضوریافته بودند اعتراضات خودرا بشرح زیر باستحضار کمیسیون رساندندجریانات واقعی اولیه انتخابات مشگین شهرآنطوریکه باید وشاید درپرونده انتخابات منعکس نگردیده ولی مراتب زیر طبق مستندات پرونده درانتخابات مشگین شهرصورت گرفته که روز قبل ازانتخابات آقای میراشرافی به مشگین شهررفته اندوجلسه ایی باحضورسران پادگان آقای ابراهیمی تشکیل داده اندوآقای بزرگ ابراهیمی را که مورد نظراهالی بوده ودار باستعفا مینمایندایشان هم چون وضع را چنین مشاهده میکندکناررفته وافسری برای تحمیل آقای میراشرافی جهت ملاقات سران عشایربه بیله سوار حرکت میکنددخالت ارتشیها درانتخابات مشکینشهرمحرزوازطرف دیگر برخلاف سنت گذشته که درشهربرای اخذرای فقط یک صندوق نصب میشده باستناداینکه مردم اطراف برای دادن رای به شهرمیریزندواوضاع شهرمختل میشوددوصندوق اضافه مینمایند یکی درغرب ودیگری درشرق وبیشترآراء آقای میراشرافی دردوصندوق غربی وشرقی بوده درصورتیکه درصندوق مرکزی ۷۲۰ رای ودرهرصندوق غربی وشرقی هزاروچندصدرای اخذگردیده آراء ماخوذه یکنواخت ودال برقلابی بودن یکجا ریختن درصندوقهاست مخارجی هم درانتخابات مشکینشهرازطرف آقای میراشرافی شده وبشرح بالا آقای میراشرافی ازمشکینشهربدون زمینه محلی انتخاب شدهاند.
پس ازحضورآقای میراشرافی منتخب مورد اعتراض واستحضارازاعتراضات معترض توضیح دادند:
اولا- آقای بزرگ ابراهیمی صغیرنبودندوکسی نمیتوانسته ایشان را مجبور به استعفا نماید.
ثانیا – آقای بزرگ ابراهیمی اهل کرمان بوده ودرمشگین شهرزمینه نداشتهاند
ثالثا- درمورد آراء بیله سوارآقای میراشرافی به آخرین صورتجلسه انجمن استنادکرده وعین مطالب صورتجلسه را بدین شرح قرائت کردند: (انجمن درمورد سرگرد گیوتاش فرمانده پادگان مشکینشهرکه متهم به همکاری با آقای میراشرافی میشود بیان عقیده میکند: بطوریکه آقای امین بازرس اعزامی مرقوم داشته مسافرت سرگردگیوتاش بموجب دستورهیچ مقامی نبوده وآقای امین چنین اظهارعقیده کردهاست که ممکن است مسافرت سرگرد گیوتاش به بیله سوار مربوط به امورخصوصی بین میراشرافی وسرگرد بودهاست لذا درموقع گشایش وقرائت آراء بیله سوار معلوم شدکه تمام آراء صندوق مورد سوء ظن متعلق به آقای امیرابراهیمی است وآقای میراشرافی یک رای هم درصندوق مورد بحث نداشته اندبنابراین سوء ظن بکلی مرتفع وسرگرد گیوتاش هیچ نوع مداخله ایی نداشتهاست وهمچنین انجمن اظهارعقیده کرده که ازطرف سران عشایرکه بارها امتحان وطن پرستی خودرا دادهاند هیچ اعمال نفوذ نشده توضیحا با توجه باینکه صندوق بیله سوار که مورد سوء ظن بود یک رای هم باسم اینجانب نداشته این خود بهترین دلیل صحت عمل وعدم تهدید وتطمیع است انتخابات مشکینشهردرکمال صحت وسلامت انجام یافته وهیچ نوع شکایت وایرادی نرسیده وضمنا این صورتجلسه باتفاق ازطرف انجمن امضاء شده وحتی فرماندارهم که مخالف اینجانب بوده مطالب را گواهی نموده وذیل ورقه صورتجلسه انجمن با مهروامضای مشارالیه ممهوراست بنابراین اظهارات آقای مهندس حسیبی کذب محض ویک نوع انتقامجویی سیاسی بودهاست که دلایل آن درموقع طرح پرونده درمجلس شورای ملی بعرض خواهدرسید درانتخابات اینجانب همه نوع اعمال نفوذودخالت ازطرف مخالفین انجام شد ودستورتوقیف انتخابات برای توقف صادرشد ولی مردم درتلگرافخانه متحصن شدندودرخواست ادامه انتخابات را نمودندشورای عالی انتخابات هم با توجه به گزارش آقای امین توقیف انتخابات را غیرقانونی تشخیص داد.)
کمیسیون تحقیق با توجه باعتراضات معترض ومدافعات منتخب ورسیدگی باسنادمستندطرفین چون عملی برخلاف قانون مشاهده نکرده وقسمتی ازاعتراضات معترض هم مستندبدلیل نبودگزارش شماره ۵ ازشعبه سوم مبنی برصحت انتخابات مشکینشهرونمایندگی آقای سیدمهدی میراشرافی را تأیید مینماید.
رئیس - آقای مهندس حسیبی
چندنفرازنمایندگان - نیستند
رئیس - آقای زیرکزاده
زیرکزاده - یکی ازنقاطی که وضعیت انتخاباتش محتاج مداقه وتدقیق است مشکینشهراست ازنقطه نظروضعیت محلی وجغرافیایی ومامعتقدهستیم که به انتخابات مشکینشهربایستی عنایت مخصوصی بشود روابط دولتها بایکدیگردرصورتیکه نیروها مساوی نباشند، درتحت یک عبارت خلاصه میشودوآن عبارتست ازسیاست نفوذ. موقعی بودکه مملکت ما یکی ازبزرگترین مملکتهای دنیای وقت بود وسران مملکت ما وسیاستمداران مملکت ما اعمال نفوذ درسرنوشت سایرممالک میکردند، ولی از۱۵۰ سال به اینطرف دراثروقایع تاریخی که درذهن اکثرآقایان هست وضع عوض شدهاست وسیاست نفوذ جهت خودش را تغییرداده ومتاسفانه این مملکت ماست که مورد بحث است که سیاستهای خارجی چه نفوذی درآن خواهندکرد؟ اعمال سیاست نفوذدریک صورت میسراست وآن درصورت ضعف ملت است تا یک ملت ومملکتی ضعیف نباشد اعمال سیاست نفوذمیسرنیست وبنا براین هرمملکت خارجی که بخواهددرامورمملکت دیگری مداخله کندباید درتضعیف آن مملکت بکوشد سیاست تضعیف وسیاست نفوذدوصورت ویک حقیقت هستند وهرودولازم وملزوم همدیگرند. افزارکارهمدیگرند. سیاست تضعیف دریک مملکتی دوقیافه بخودمیگیردیکی تضعیف حکومت مرکزی، تضعیف دولت مرکزی براههای مختلف ووسایل مختلف بهش میرسند من داخل دراین بحث نمیشوم که این تضعیف نیروی مرکزی بچه وسایلی انجام میگیردتصورمیکنم بزرگترین وسایلش ایجادوتقویت مردمان ناصالح ونادان باشد یک قیافه دیگر سیاست تضعیف کردن مردم مملکت است مردم مملکت را ناتوان میکنند برای انیکه نیروی ملی وجودپیدانکندومخصوصا برای آنکه یک ملت ضعیف نمیتواندبخودش یک دولت قوی ومقتدرببیندیک ملت ضعیف ناتوانست ازاینکه دولت متلاشی فاسد را ازپای درآورد از این جهت درعین حالی که درتضعیف دولتها میکوشنددرتضعیف ملت هم میکوشند اسلحه بزرگ برای تضعیف یک ملتی جهل وفقراست مردم را فقیرنگاه میدارندمردمی را درفقرنگاه دارند مردمی را درجهل نگاهدارندیعنی هم نیروی مادی هم نیروی معنوی را ازدستشان بگیرندباید یک بازوهای ضعیف وناتوانی درمملکت باشد تا ظلم را تحمل کندتا بدبختی را تحمل کندتا نتوانددرمقابل ظلم قدعلم کندباید ضعف بدنی درمملکت حکم فرماباشد ضعف بدنی را فقروفاقه میآورد وجهل ونادانی باعث میشود که این قدرت روحی که خداوند متعال به بشردادهاست وازحیوانات متمایزش کرده بدین معنی که اگرقدرت روحی باشد با ضعف بدنی هم مردم میتوانند اقداماتی بکنندوقتی که جهل ونادانی پیش آمد این قدرت روحی هم ازمردم گرفته میشود درنتیجه ملتی ضعیف باقی میمانداعمال نفوذ وسیاست نفوذ عملی میشود این سیاست از۱۵۰ سال قبل تاکنون درمملکت بنحوههای مختلف اعمال گردیده ومخصوصا شواهد آن درمرزهای ایران بیش ازهمه جا دیده میشود همین فقروفاقه مخصوص مرزهای ایران نشان میدهد که این یک سیاست خارجی است برای اینکه اینرا نادانترین سیاستمداران هم میتواننددرک بکنندکه درسرحددولتهای دیگرلااقل باید وضع مردم بدترنباشد لااقل این فقروفاقهای که درهمه جاهست درآنجا شدیدترنباشداگراین سیاست خارجی نبود هرایرانی هرقدرهم ناتوان بود نادان بود احساس میکردکه بایستی توجه بیشتری بنواحی سرحدی ایران بشود(فرامرزی - مثلا بندرلنگه) مثلابندرلنگه وتمام نقاط سرحدی ایران همین بندرلنگه مخصوصا اگربخواهیم وارد بحث بشویم چه سیاست مخصوصی این بندرلنگه را باین صورت انداختهاست (فرامرزی - صحیح است) آقای فرامرزی سیاست تضعیف قیافههای مخصوصی دارد یکیش سیاست خلاء است یعنی کاری بکندکه جزخرابی وجزویرانی چیزی نباشد همین سیاست است باید مابین هندوستان ونفت خلاء باشد دربعضی جاها نتوانستندخلاء ایجادبکننددربعضی جاها نفت بقدری فراوان بودهاست طبیعت باندازهای همراه بودهاست که این سیاست خلاء میسرنشدهاست ولی سیاست فقروفاقه جلورفتهاست درتمام نقاط مرزی ما (میراشرافی - درشمال چه سیاستی است؟) به آنهم میرسیم مشکینشهریک نقطه مرزی است دراین نقطه مرزی که نزدیک بهمسایه شمالی مقتدری است مردم یکدسته صحرانشین وبومی هستند یعنی ازتمام وسایل اقتصادی محروم هستند یک عده بازوهای توانا همینطوربیکارمیماندونمی تواند فعالیت کند ویک عده شهرنشین هستند یک قسمت عمده کشاورزی هم دراختیارمالکین است که یا درتهران هستند یا درشهرهای آباد آذربایجان هستند دراین نقطه مرزنشین مردم مثل سایرنقاط دروضعیت سختی بسرمیبرندوحدس زده میشدوانصاف بود آن روزی که انتخابات آزادرا اعلام کردند افراداین ایلات دراین نقاط مرزی وضع مردم تحبیب مردم وکمک کردن میبایستی شدت بیشتری میداشت متاسفانه میبینیم که اینطورنیست بنده میخواستم راجع باین انتخابات آزاد چندکلمه عرض کنم مفهوم انتخابات آزاد یک مفهوم خاصی است این لغت آزاد حاکم برروابط مردم مابین خودشان نیست بلکه حاکم بروابط مردم بادستگاه دولتی است وقتی که میگویندانتخابات آزاد یعنی دستگاه دولتی حق ندارد درامورانتخابات نفیا یا اثباتا دخالت کند(صحیح است) (فرامرزی - نفوذنامشروع غیردولتی هم ممنوع است) اجازه بدهیدبرای اینکه آزادی که مربوط به روابط اشخاص میشود همیشه موجوداست وتحت قوانین عادی مملکتی وقتیکه میگویندانتخابات آزاد معنیش این نیست که دراین موقع مردم حق دارندنطق وبیان کنند ودرموقع دیگرحق ندارندنه مردم درهمه موارد آزادهستندمعنیش این نیست که کسی حق ندارد حق دیگری را پایمال کند نه این همیشه هست همیشه هیچ کس حق ندارد حق دیگری را پایمال کند پس این کلمه آزاددردنبال انتخابات مفهومش برمیگرددبدستگاههای دولتی وعلتش هم خیلی سادهاست برای اینکه در مبارزه انتخاباتی تازمانی که دستگاه دولتی داخل نشدهاست مبارزه امکان پذیراست مبارزه میان نیروهای تقریبا مساوی همیشه امکان دارد ولی بمجرد اینکه دستگاه دولتی وارد شد دیگر مبارزه امکان پذیرنیست مبارزه مابین دونیرویی که آنقدرمتفاوت است یعنی مبارزه بین فرد ودستگاه دولتی امکان پذیرنیست بمجرد اینکه نیروی دولتی بمیان آمد دیگرکسی نمیتواندواردمیدان بشود مگرآن کسی که مورد لطف وعنایت دستگاه دولتی است (میراشرافی - مثل خودجنابعالی که مورد عنایت دستگاه دولتی هستید) باید بگذاردوبرود وگرنه نتیجه عایدش نخواهدشداینجاست که آزادی انتخابات مفهومش بیشترازهرچیزمربوط است بدستگاههای دولتی ودردستگاههای دولتی مخصوصا نیروهای لشکری برای اینکه نیروهای لشکری علاوه برقدرتی که هرعضودولت هرنماینده دولت هردستگاه دولتی در نتیجه قوانین دارد یک نیرویی یک قدرتی بشخصه بواسطه داشتن اسلحه به نیروهای لشکری داده میشود مداخله نیروهای لشکری در امرانتخابات مفهوم انتخابات را ازبین میبرداصلا اگردردوره سایرانتخابات آدم فکرمیکردآن کسی که زرنگتروحقه بازتراست وکیل میشود وقتی آدم میبیندکورو کروعاجزکه اصلا فهم ندارد ازصندوق آراء بیرون میآیدچون اراده هیچ کسی غیرازآنکه انتخابات را بچرخاندحاکم نیست در این انتخابات دولت در شروع انتخابات اعلان کردکه انتخابات آزاداست تمام آنهایی که شخص نخستوزیررا میشناسندعملیاتش را ازنزدیک دیدهاند انصاف خواهند دادکه نخستوزیرودولتش جدا وبدون هیچ نوع غرض ورزی خواهان انتخابات آزاد بودند میخواستند که دستگاه دولتی چه لشکری وچه کشوری در امورانتخابات مداخله نکندالبته در همانموقع همه ایرانیها احساس میکردند که در این دستگاه عریض وطویل دولتی امکان اینکه هیچوقت مداخله نکنندخیلی کم است برای اینکه تمایلات اشخاص درش داخل میشود ودولت آن تسلط را برتمام این صدهزارکارمندکشوری ولشکری ندارد که راستی بتواندبگوید که در همه جا من قول میدهم ومتعهدمیشوم که مامورین دولتی مداخله نکنندولی تردیدی نیست که هرجا دستگاه دولتی خبردارشدهاست که یک مداخله ایی بوده اقدامات جدی شدهاست این قضیه ۱۰۸ نفررا که عده ایی مسخره میکننداین فرستادن بازرسها این همه حکایت میکندازیک میل واراده برای جلوگیری ازتقلب ومداخله اعضای دولت ودستگاه دولتی در انتخابات البته آنهایی که بمشکلات اصلاحات وارد هستند میدانندکه این عملیات زمان طولانی میخواهدباین سرعت میسرنیست که یک دستگاهی که بیک طرز عادت کرده ناگهان عوضش کرد. مخصوصا حالاکه همه احساس میکنندکه ممکن است مداخلاتی شده باشد ولی بایستی اذعان کرد وآنهایی که در انتخابات واردند قبول میکنندنیروهای شهربانی ونیروهای نظامی در انتخابات دخالتی نکردهاند بنده خودم در بعضی ازنقاط بودهام ومعتقدم حقیقتا هم همه جا دخالت مامورین نظامی کم بوده ویا اگربوده در همان حدودی است که مامورین کشوری میکردهاند یعنی یک شخص با مقام خودش با نظرخودش مداخلاتی میکردهاست وهروقت دولت متوجه میشدهاست اگرمامورکشوری بوده ازوزارت کشورمواخذه کرده واگرمامورلشکری بوده ازوزارت جنگ مواخذه کرده در این انتخابات مشکینشهرماگرفتارهمین وضعیت بودیم یعنی در انتخابات مشکینشهرتاروز ۲۴، ۱۰،۳۰ که روز اخذ آراء است هیچ واقعه ایی نیست ۱۰۸ نفرتعیین میشود ۳۶ نفرنیزتعیین میشود ۹ نفرنیزتعیین میشود کارشان را میکنندتامیرسند بروز اخذ آراء وسه نفرکاندید هم هستند دربین این سه نفرکاندید کاندیدهایی هستند که سابق وکیل مجلس بودهاند یکی هم جدید است وآمدهاست وانتخابات جریان پیدامیکندروز ۲۴ یک روزهم مردم رای میدهند در محل بیله سواروتمام آراء هم دربست باسم یکی ازکاندیدها بوده (میراشرافی - یکروزچقدررای میگیرند) در حدود۱۷۰۰ رای بوده آنچه که از این پرونده دیده میشود وگزارشهای این پرونده حاکی است که در روز ۲۴ نزدیکیهای ظهرسرو کله جناب آقای میراشرافی در مشکینشهرنمودارمیشودوازاین ساعت وضع یکدفعه تغییرمیکندواین انتخاباتی که که باینصورت پیش آمده یک باره تغییرجهت میدهد وچیزی که این قضیه را منعکس میکنداین گزارشهایی است که در پرونده موجوداست وتایید میکندکه یک نفرافسرفرمانده پادگان مشکینشهربرای ایشان فعالیت میکندتمام این گزارشات وتلگرافها واینها البته چیزهایی است که همه جادیده شدهاست ولی بنده خلاصه مطالب را عرض میکنم این وضع که پیدامیشود واین واقعه که پیش میآید بازرسان قضایی فوری بمرکز گزارش میدهندکه آقاقضیه اینطورشد وما تا حالا اینطورعمل میکردیم ایشان آمدندوفرمانده پادگان مشغول فعالیت برای ایشان است دولت هم البته سخت برآشفته فورا تلگراف میکندکه آقا انجمن را فورا متوجه کنید که این وضع وضع خطرناکی است (میراشرافی - راجع به بهبهان دولت چرا آشفته نشد) (زنگ رئیس)
رئیس - آقای زیرکزاده بیانتان را بفرمایید
مهندس زیرکزاده - بنده که جوابگوی دولت نیستم بنده پرونده مشکینشهررا میگویم انتخابات توقیف میشود و در این جریان دستگاه قضایی هم بحرکت میافتد وازتهران اطلاع میدهند که صبرکنید تا بازرس برود ۲ نفربازرس عالی مقام یکی آقای امین عضو دیوان کشورودیگری سرتیپ تکش که ازافسران تحصیلکرده ارتش است اینها مامور میشوند ومی آیند آنجا تحقیقاتی میکنند نتیجه تحقیقات آنها مراجعت آقای رئیس پادگان است وگزارشی است که بمرکز دادهاند البته گزارشی که در پرونده موجوداست امضای آقای سرتیپ تکش را ندارد لابد ایشان گزارش مستقیما بمقامات ارتشی دادهاند ولی امضای آقای امین نماینده دیوان کشوررا دارد آقایان عین مشاهدات خودشان را بیان میکنندووجودتهدید وتطمیع رابادلایلی که در پرونده موجوداست ثابت میکنند وقضیه میرود در دادگستری که الان هم در جریان دادگستری است در همان موقع اینها دستورمیدهند که صندوقها را همینطور نگهداری کنند تا پرونده جریان خودش را در دادگستری تمام کند واول نظراین بودهاست که اصلا صندوقها را لاک ومهربکنندتوی صندوق مخصوص بگذارندوبیاورند تهران ولی بعدمنصرف میشوند وشهربانی مشکینشهرمامورمی شود که صندوقها را حفظ بکندتادستگاه قضایی ماموریت خودرا انجام بدهد. در این موقع آقای صالح وزیرکشورمی شوند. آقای صالح مثل تمام کارها رسیدگی میکنند این موضوع هم در مقابلشان مطرح میشود وکمیسیونی را ماموراین کارمیکنند که راجع به آن نظربدهد. کمیسیون نظرمیدهدکه خواندن آراء مانع پیشرفت امورقضایی نیست وبنابرانی میشود آراء را خواند، انتخابات جریانش را بپیماید دستگاه قضایی هم کارخودش را بکندآقای صالح هم البته زیرش مینویسند که مطابق نظرکمیسیون عمل شود حالا این ازعجایب روزگاراست که آقای صالح یکی ازافراد حزب ایران این عمل را انجام داد وحالایکی دیگرازافراد حزب ایران بیاید واعتراض بکندبانتخابات مشکینشهرالبته تضادظاهری است ولی هیچگونه تضادی در بین نیست ماهمه در یک مکتب بزرگ شدهایم وآن مکتب اینست که دنبال حق وحقیقت میرویم بدون در نظرگرفتن اشخاص آقای صالح حق وحقیقت را اینطور دیدهاست که بگوید قانون وکمیسیون واشخاص صلاحیتدار گفتهاند که میشود آراء را خواندحق وحقیقت هم اینجامن را مجبورمیکند که بیایم ودراینجا بانتخابات مشکینشهراعتراض کنم والبته آقای میراشرافی حائزاکثریت میشوند والبته بمجلس معرفی میشوند والبته موانعی که صرفنظرازاین گزارشات در کاراست، یکی همین نبودن آزادی انتخابات است که گزارشهای دستگاه قضایی را مسلم میکند وبنده چندچیزی که استنباط خودم است بیان میکنم اساسا آنجایی که آزادی انتخابات نیست ومخصوصا دستگاه دولتی عمل میکند یک اختلاف فاحش عجیب وغریبی مابین آراء است، هرجادیدید اختلاف شدید دلیل بریک سوء جریانی است (میراشرافی - پس صدوچهل هزاررای طهران چطورمیشود؟) روی ۱۴۰ هزاررای وسی هزاررای اختلاف مخالف را نگاه کنید مابین دوتامخالف اختلاف متناسب است اگرشخص خودش بداندکه دارای صدرای است بعید بنظرمی آید که بیاید در میدان انتخابات این خیلی غیرمنطقی است (دکتر کیان - در ایران بعیدنیست) البته استثناء دارد ولی بعید بنظرمیرسد که یک کسی که صدرای دارد بیاید در میدان در مقابل کسی که ۱۵ هزاررای میآورد. همینقدرکه این اختلاف عجیب وغریب دیده شد میبایستی احساس کردکه یک جریانهایی هست در مشیکن شهر، در یک شهریک روز رای گرفتند، هفت رای درآمد، در روزدوم که دوساعت هم زیادتربودهاست ۸۶ رای داده شده بنده هرچه میکنم وقتی که در شهرتعداد آراء کم باشد بایدانسان شصتش خبردادبشودکه خبری هست این آراء شهری، شهرآقا مردمانش روشنند، مردم کم وبیش میفهمندوهمین استدلالی که بنده کردم آنها هم میکنندیعنی میگوینداگردولت آمدبمیدان دیگرانتخابات فایده ندارد اینست که وقتی احساس کردنددست دولت در کاراست دیگرمیروند پی کارشان. این آرائی است که انسان میتواند بدست بیاورد ازقوم وخویش ودوست وآشنا، حالا بنده نمیروم روی این که پول داده وخریداری کرده، خوب هرکس دوستی وآشنایی رفیقی دارد اینها میروند جمع میکنند، ۸ تا،۱۰ تا، صدتارای میریزندتوی صندوق واین حداکثرکاری است که میشود کرد در یک شهرمخصوصا اگرکاندید در محل سابقه زیادی نداشته باشد که در این صورت وقتی که میبینیم که این آراء هفت تا در یکروزریخته میشود ویکروز۸۶ رای در شهرریخته شده ودرده پهلو ۳۳۸ رای ریخته شدهاست، یعنی آراء در آنجا بصورت زیادتری هست این فکرپیش میآیدکه عملی در ریختن آراء انجام شده بنده اگرآقایان اجازه بدهید از این پرونده سه تاگزارش را میخوانم. البته مفادش را عرض کردم وبنظرآقایان رسیدهاست یکی گزارش اول بازرسان است که اصلا دستگاه قضایی را به حرکت انداختهاست تمام آن جریانات وتلگرافات وبیابرووتوقیفها شدهاست. دیگری نامه رئیس آماراست که نمایندگی انتخابات را داشته ویکی هم گزارش امین. وقت هم گمان میکنم کافی است اگرآقایان اجازه بدهند این سه نامه را بنده بخوانم.
رئیس - آقای مهندس بیست دقیقه وقت دارید.
مهندس زیرکزاده - گمان نمیکنم وقت زیادی لازم داشته باشد برای خواندن اینها، بیست دقیقه کافی است. این نامه ایست که شروع میکندبجریان انداختن وقایع را....
جناب آقای نخستوزیر- خیلی فوری ازبدوکاروشروع یعنی از۳، ۱۰، ۳۰اوضاع انتخابات فعالیت کاندیدها عادی ودخالت نامشروعی مشاهده نشده واین کاردرکمال صحت ومراقبت بحکایت پرونده موجود انجام وروز۲۴، ۱۰، ۳۰ اول اخذ آراء برخلاف انتظارمیراشرافی مدیرروزنامه آتش با چندنفروارد محل اخذ آراء خودرا کاندید معرفی متعاقبا معلوم گردید نامبرده دوهفته قبل فقط دوروز در مشکینشهربوده بتهران برگشته بود شب قبل وارد وبمنزل سرگرد گیوتاش فرمانده پادگان رفته روز ۲۴ جاری قمست پادگان گیگلورئیس مؤثریکی ازایلات وابراهیمی یکی ازکاندیداها احضاروباحضورمیراشرافی مذاکرات نامبرده را بلزوم کناره گیری وحاتم رابلزوم دادن رای به میراشرافی تشویق ابراهیمی یکی ازکاندیداها کناره گیری ودرمراجعه وبررسی ساکت مانده وبیان عقیده داشت بادستورات واصله بفرمانده پادگان که حاضربذکرآن نیستم نمیتوانم کاری انجام دهم. گزارش شهربانی وشابعات دیگر حاکی است در شهرنیزبوسیله عده مردم را وادارمیکنندبه میراشرافی رای داده شود سرگرد گیوتاش فرمانده پادگان برخلاف شخصا به بیله سوارمحل حوزههای فرعی رفته بیم آن میرود سران محل وفرعی رفته بیم آن میرود سران محل وطوایف دیگررا در آنجا تشویق باین امرکنند ونیزشابع است وجوهی بتناسب پخش میشود. صورتمجلس جامع بامضای اینجانبان مامورین نیروی انتظامی موجوداین ترتیب اخذ آراء نتیجه آن خواهدشد که نامبرده حائزگرددبا توجه باین موضوع که اگراین گزارش تقدیم نمیشد وبسکوت برگذارمیشد عمل انجام یافته بود لذا اینجانبان که خودرا وظیفه مندمیدانیم در این امرحیاتی ازهیچ چیزفروگذارنکنیم ودرامرانتخابات آزاد وظیفه ملی واداری خودرا انجام دهیم بتقدیم این گزارش مبادرت واستدعای دستورداردویابرابرقانون اخذ آراء ادامه چنانچه نظربوقفه یا تعطیل انتخابات باشد اوضاع محل ایجاب میکنداینجانبان تغییرحاصل کرده در محل نباشیم چه بیم هزاران خطرمیرود وراضی نشوید روی این گزارش وانجام این وظیفه بی سبب اسیررفتارپلیدمشتی سران عشایرمسلح وعده محلی وپادگان در این نقطه قرارگیریم ۲۵-۱۰-۳۰ بازرس قضایی منان تهامی وفرماندارکه گمان میکنم صالحی باشد. این نامه ایست که اصلا دستگاه را بحرکت میاندازدواقدامات شروع میشود. نامه دیگرنامه ایست که آقای امیرابراهیمی نوشتهاند. این نامه آقای رئیس اداره آماررا میخوانم تا آن نامه بعدی.
جناب آقای فرماندارمحترم شهرستان مشگین شهر در انتخابات دوره هفدهم حوزه فرعی بیله سوارکه اینجانب بسمت نماینده فرمانداری به بیله سوارعزیمت نموده جریان مشروح عملیات را جهت استحضارخاطرعالی بعرض میرساند.
بمحض ورود بمحل آگهی مربوطه بوسیله مامورین ژاندارم در قراء وقصبات تابعه انتشاروبلافاصله اعضاء حوزه فرعی که مستقیما بوسیله انجمن اصلی تعیین شده بودندبرای اجرای ماده ۱۵ قانون انتخابات دعوت وکارهای مقدماتی عموما انجام ودرروزمقرر۲۴،۱۰، ۳۰ مطابق مقررات وصورتمجلس تنظیمی در مسجدبیله سوارباخذرای شروع گردید وتاغروب ۲۶،۱۰،۳۰ کوچکترین عملی که موجب نگرانی بوده باشد وجودنداشت ومردم ازآزادی انتخابات استقبال مینمودندولی عصرروزمزبورآقای سرهنگ قولقیسه به بیله سواروارد وساعت هفت شب اینجانب را بحضورخوداحضارازفرمایشات ایشان چنین مستفادمیشدکه جناب سرهنگ مبلغ میراشرافی نام است ومیخواهدعموم مردم آراء خودشان را به نفع آقای میراشرافی نام بصندوق بریزندازاظهارات وی چنین برمی آمدمردم اظهارات آقای سرهنگ را قبول نکرده وآقای سرهنگ اینجانب را احضارفرموده که بلکه اینجانب بتوانم اهالی را باطاعت ازاوامرسرهنگ قانع نمایم اینجانب ازقبول فرمایش ایشان (که انجام آن بهیچوجه برای اینجانب مقدورنبود) معذرت خواسته ومرخصی گرفته وروانه منزل خودشدم ساعت ده ونیم همان شب مجددا اینجانب را ازمنزلم احضاریواشکی سوال فرمودندمیتوانید آراء صندوق را بنفع آقای میراشرافی عوض نمایید عرض کردم ابدا نمیتوانم و ممکن هم نیست شروع به تطمیع نموده وفرمودندمی توانید اقلا آراء این دوروزی راکه ازعمرانتخابات باقی است باسم آقای میراشرافی بصندوق بریزید جوابا عرض شدبنده با احدی آشنایی ندارم هیچیک از این کارها باینجانب میسرنیست در مرتبه سوم فرمودندمن خواهم کوشید که بمقصدبرسم چنانچه نتوانم اگرمردم آراء خودشان را باسم میراشرافی ندهندشما قول میدهیدکه از قبول آراء بنام دیگران ببهانههایی امتناع نمایید بازعرض نمودم اولا بنده اطلاعی ازآراء مردم ندارم وثانیا امتناع ازقبول آراء مردم ازقدرت بنده خارج است واین کارها عموما بانجمن مربوط است وقتی که بکلی ازبنده مایوس شدندشروع به تهدید نموده وفرمودندمسلما بدانیدکه آقای میراشرافی وکیل دوره هفدهم مشکینشهرخواهدبودودرآنصورت اگربرای شما زحمتی ایجادکنددیگرجای گلایه نخواهدبود واینجانب را به انتظارخدمت وانتقال به نقاط بدآب وهوا ودوردست تهدید مینمودویک روز قبل ازورودآقای سرهنگ قولقیسه آقای سرگرد گیوتاش فرمانده پادگان مشکینشهرمطابق اطلاعات واصله به بیله سواروارد ویک شب در منزل آقای سروان فلان توقف (خسروقشقایی - این گزارش فرمانداراست؟) خیرنامه رئیس آمار وثبت احوال مشکینشهراست صبح ازبیله سوارخارج وبعدازظهرمجددا به بیله سوار مراجعت و روز ورود سرهنگ قولقیسه از بیله سوارخارج شده دیگرباقی را نمیخوانم این نامه ازرئیس آماروثبت احوال مشکینشهرنماینده فرمانداری در انتخابات بیله سواراست این هم رونوشت گزارش آقای امین آقای امین بازرسی است که بمعیت آقای سرتیپ تکش رفته اند به مشکینشهر و آنجا تمام شهود را دعوت کردند وقرائن و آثاری که برای تمدید وتطمیع بودهاست تمام در پرونده دادگستری موجوداست. رونوشت گزارش آقای امین.
جناب آقای دکتر مصدق نخستوزیرگزارش جریان انتخابات مشکینشهررا بشرح زیر بعرض میرساند.
طبق پرونده واوراق موجوده در فرمانداری تشکیل شورای شهرستان ودعوت ۱۰۸ نفربرای قرعه کشی وانتخاب ۳۶ نفرطبق مقررات قانون ومفادتصویب نامه هیئت وزیران روز شنبه ۳، ۱۰،۳۰ ساعت ۱۰ صبح در فرمانداری شروع و۳۶ نفردعوت وبارای مخفی اعضای اصلی علی البدل انتخاب وهیئت رئیسه خودرا تعیین ومشغول انجام کارگردیده که حوزه فرعی را بموجب قانون با رعایت تبصره ماده ۱۶ چون بخشدارنداشته تشکیل ودوشعبه در قصابه وارجق تعیین ویک صندوق هم که در شهرکه مجموعا ۵ حوزه گردیده صندوق جهت اخذ آراء تهیه وتوزیع تعرفه بتعداد ۱۲ هزار بتناسب جمعیت بعمل آمده وازطرف فرمانداری انجمن نظارت اشخاصی بعنوان نمایندگی بحوزه وشعب فرعی اعزام وانتخابات تاروز۲۴،۱۰،۳۰ که روز اخذ آراء بوده جریان عادی را داشتهاست طبق گزارش شهربانی وگزارش فرماندار باستاندارآذربایجان در ۱۳، ۱۰،۳۰ قبل ازشروع اخذ آراء سرهنگ مستشاری افسرانتظامات عشایرشاهسون به مشکینشهروارد وروز بعدبطرف اردبیل حرکت نمودهاست آقای میراشرافی در ۱۵،۱۰،۳۰ به مشکینشهروارد شده چندروزتوقف داشته وازشهرخارج گردیده وطبق گزارش شهربانی در ۱۸، ۱۰،۳۰ ازطرف آقای میراشرافی در روز۲۳،۱۰،۳۰ ساعت ۱۹ به مشکینشهرموافقت نمودهاند وآقای بزرگ ابراهیمی که خودرا کاندید مشکینشهرمعرفی نمودهاند چندی قبل در محل مزبورمتوقف بوده وفعالیت مینمودهاست وآقای حکیمی نماینده فعلی مشکینشهرهم هنگام ورودبازرسان اعزامی ازشهرخارج شده بودندمطابق صورتجلسه انجمن نظارت اصلی ازتاریخ سه شنبه ۱۷، ۱۰، ۳۰ لغایت ۲۳، ۱۰،۳۰ که هفت روزمیشود آگهی انتخابات منتشرومدت اخذ آراء پنج روز ازتاریخ ۲۴،۱۰،۳۰ تاظهرعادی بود وپس ازورود آقای میراشرافی باتفاق سه نفردیگرکه عبارت ازآقایان فتحیه ومیریادی وسرهنگ بازنشسته قل قسایی بوده با فعالیت آنها وضعیت دادن آراء تغییرنمودهاست - توضیح آنکه بموجب گزارش بازرسان قضایی وفرمانداروگزارش استواریکم ژاندارم اهرامی مامورصندوق بیله سواروگزارش رئیس اداره یا نماینده فرمانداری در بیله سواروتوضیحات بزرگ ابراهیمی وسلیمان راننده وسردارنیک بخت معلوم میداردکه آقای میراشرافی پس ازورودبه مشکینشهربا اسکندری شهردادوحاتم گیگلوورستم خان وسرگردگیوتاش فرمانده پادگان تماس گرفته وسرگردگیوتاش بعدازظهرروزسه شنبه ۲۴،۱۰، ۳۰ روزاول اخذ آراء طبق اظهارات اشخاص وگزارش واصله با جیپ شماره ۱۷۶۱ که بعدامعلوم شدهاست که جیپ مزبورمتعلق به آقای میراشرافی بوده ازشهرخارج وبارجق وبیله سوارمحل صندوق آراء مسافرت نموده وطبق گزارش شماره ۴۰۸۰ شهربانی روز ۲۸،۱۰،۳۰ وارد مشکینشهرگردیده که نامه سروان صارمی رئیس ستادگردان موید براین میباشد که سرگرد گیوتاش در روز۱۴، ۱۰، ۳۰ بیله سواررفته بودهاست ودرتاریخ ۲۹، ۱۰، ۳۰ پس ازاحضاربمرکزطبق گزارش شماره ۱۸۵۱ شهربانی با ماشین آقای میراشرافی بطرف اردبیل حرکت میکنندوبعدا آقای میراشرافی شخصا وبوسیله رفقای خودبا تهدید وتطمیع یعنی دادن پول با فرادموثروخریداری رای وفشاراشخاص بی بضاعت را مجبوربدادن رای بنفع خودنمودهاست که برگهای بازجویی ازاشخاص ورونوشت برگهای پرونده موجوددردادگاه مشکینشهرکه قبل ازوروداینجانبان تنظیم ورسیدگی شده ورونوشت یادداشت حاتم گیگلویکی ازسران عشایرخطاب بریش سفیدان وکدخدایان که حاکی ازتهدید وحاضرنمودن رعایا ازبیست تاهفتادرای میباشد موید جریان مزبوراست ومداخله اسکندری شهردارکه اشخاص ورفتگرهای شهرداری را اجبارا بدادن رای بنفع آقای میراشرافی نموده که اظهارات آقای شیرین هادی رفتگرومقدارآرائی که باوداده بوده اندوتسلیم نموده مدعی است که به آراء موجوددرصندوق ازحیث نوشتن تطبیق مینمایدونیزتوضیحات اشخاص دیگرکه در برگهای بازجویی منعکس است سوء جریان ومداخله اسکندری شهردارراهم در انتخابات بنفع آقای میراشرافی معلوم میدارد که صورت حساب بانک ملی مشکینشهرکه آقای میراشرافی مبلغ دویست وپنجاه هزارریال ازتهران به بانک به بانک مشکینشهرانتقال داده وبعدادرمحل مزبوروجه را بنام سیدعلی میرعمادی که همراه اوبودهاست انتقال داده وحساب جاری بنام میرهادی با معرفی اسکندری شهرداربازنمودهاست که این نحوانتقال با بودن خودآقای میراشرافی در محل سوء نظرایشان را نشان میدهدکه خواستهاند وجوهی که ازبانک گرفته میشود برای مصرف انتخابات باسم آقای میراشرافی نباشد در مورد سرگردگیوتاش هم اگرچه طبق مندرجات پرونده بنظرمیرسدکه سرگرد نامبرده مداخلاتی بنفع آقای میراشرافی در انتخابات نمودهاست ولی اقدامات اوجنبه شخصی داشته وازمقامات مافوق نظامی باودستورداده نشده وراجع بانتشاراتی که ازناحیه خودآقای میراشرافی ویاسایرین داده شدهاست دلیلی بدست نیامد
میراشرافی - دلیل بدست نیامد؟ پس معلوم میشود طبق همین سندکسی در انتخابات مداخله نکردهاست
رئیس - آقای زیرکزاده ۶ دقیقه ازوقت شما باقی مانده
زیرکزاده - بلی الان تمام میشوداین گزارشی است که آقای امینی تهیه کردهاند آقای امین بازرسی که بمعیت سرتیپ تکش رفتهاند بمشکینشهرودرهرصورت این پرونده امرانتخابات مشکینشهرجریان عادی خودش را ازنقطه نظرانتخاباتی پیموده وآمدهاست اینجا خدمت آقایان وازنقطه نظرقضایی جریان بحال خودباقی است ودستگاه قضایی مشغول رسیدگی به آن است (میراشرافی - آنهم قرارمنع تعقیب صادرشده وداخل دوسیهاست) آن راهم بنده بی اطلاعم وآقا اطلاع خواهندداد.
رئیس - آقای میراشرافی
میراشرافی - آقای زهری فرمایشی ندارند؟
رئیس - آقای زهری شماهم میتوانیداعتراضاتتان را نبست بانتخابات ایشان بفرمایید
زهری - بنده تایید میکنم گفتههای آقای زیرکزاده را
رئیس - بسیارخوب، جناب عالی هم تایید میفرمایید آقای میراشرافی تامل بفرمایید همه آقایان خاطرشریفشان مستحضراست وواقف بهرمصلحتی بیش ازبنده هستند اول مصلحت کشوردراین است که مجلس شورای ملی مظهرقدرت ومصلحت بینی کشوروایرانیان است (صحیح است) ودرهمچومجمعی که برگزیدگان ملت شرف حضوردارندهرعملی در اینجا سرمشق ملت ایران است حفظ نزاکت، ادب، منطق در محاوره، رعایت منطق معمول در محاوروبازالفبای تمام این معانی تامل وتحمل کردنست برای شنیدن وگفتن است برای اینکه دیگران بشنوند در بین صحبتشان هرقدرآقایان رعایت این معنی را فرموده باشندبمقصود نزدیکترمیشوندوازمجلس شورای ملی هم معرفی میکنندکه اینجا جای منطق است وجای مراعات ادب ونزاکت است بیش از این موضوع توضیحی حاجت ندارم بعرض برسانم بفرمایید. آقای میراشرافی
میراشرافی - بنده قبل ازاینکه برای دفاع خودم پشت تریبون بیایم عده ایی ازدوستان محترمم ازبنده خواهش فرمودند که مطالب گفتنی وآنچه را که تهیه کرده بودم که ازپشت این تریبون برای اطلاع ملت ایران عرض کنم خودداری بکنم ونگویم (صحیح است) اینست که بنده بامر دوستانم سعی میکنم باینکه فقط ازخودم دفاع کنم (احسنت) ومطالبی که راجع بجناب آقای زیرکزاده وسوابق ایشان وآن مطالبی که باید گفته شود ازپشت تریبون سعی میکنم که حتی المقدورخودداری وحتی نگویم (صحیح است - احسنت) آقایان محترم بنده قبل ازاینکه وارد دفاع از اعتبارنامه خودم بشوم خدا را بشهادت میطلبم در گفتاری که در پشت این تریبون در محضرآقایان میکنم یک کلمه خلاف واقع در حقیقت نمیگویم و تمام صحیح است ودرست میگویم خدمتتان البته اکثرآقایان نمایندگان محترم مستخضرهستند که بنده سابقا با آقایان رفقای جبهه ملی همکاری میکردم ومخالفت آقایان با بنده بک مخالفت غیرمنتظرهای نبوده وهمه کس، همه مردم ایران منتظربودندکه ازناحیه رفقای سابق بنده نسبت باعتبارنامه بنده اعتراضی بشود اعتراضی که باین اعتبارنامه بنده شده دوقسمت است یک قسمت مربوط برفقای سابق بنده ازجمله آقای حائریزاده، آقای دکتر بقایی، آقای شمس قناتآبادی وحتی خود جناب آقای دکتر مصدق که باهم در یک صف همکاری میکردیم و البته خود آقایان مستحضر هستید و یک قسمت هم مربوط به جناب آقای زیرکزاده و رفقای ایشان آقای دکتر سنجابی و آقای مهندس حسیبی و باند حزب ایران است البته مخالفتی که مربوط به رفقای سابق یا رفقای جبهه ملی ما بود این یک مخالفت عمیق و ریشه داری نیست برای اینکه بنده اکثر اوقات با آقایان همکاری میکردم واگر چنانچه از خود جناب آقای حائریزاده و دیگران تصدیق بخواهید و حتی آقای مکی که تشریف ندارند تصدیق میفرمایند که در مبارزه برای نفت و ملی شدن صنعت نفت بنده یکی ازسربازان فداکار صف اول بودم اگر خاطر مبارک بعضی ازآقایان نباشد و اگر آقایان فراموش کرده باشند دوره روزنامه آتش موجود است (اشاره به مستخدم آن روزنامهها را بیاورید) (معتمددماوندی – آقا صحیح است) بنده درباره ملی شدن صنعت نفت نهایت جدیت و کوشش را کردهام و این اوراق روزنامه آتش شاهد دلیل بندهاست حالاهم اگربنده با آقایان موافق بودم و موافق دستگاه دولت بودم خدا شاهداست که اگر صدها سند و مدرک از سوء جریان انتخابات مشکینشهر بدستگاه دولت ابراز میکردندیک کلمه اعتراض به بنده نمیشد بلکه همان روز اول بدون اینکه کوچکترین ته مدادی به میززده شود تصویب میشد. پس علت مخالفت با اعتبارنامه بنده برای اینست که مخالف دستگاه دولتم چرا مخالف هستم؟ بنده دشمن آقای دکتر مصدق نیستم باهیچکس عمل خصمانه نمیکنم بنده یک نظری دارم مطابق مصلحت ونظرملت ایران روزنامه نویس هستم و بایستی هادی افکار مردم باشم آنچه را که مردم میخواهند باید بنویسم از خودم حق اظهارعقیده و رای ندارم البته در یک سال قبل ما بعضی از مسایل را در روزنامه آتش مطرح کردیم که در آن زمان عده ایی ازدوستان ورفقای ما، مارا تنقید میکردندسرزنش میکردندکه آقا این مسایل را چرا مینویسی امروزیکسال از آن موقع گذشته اکثرمردم با نوشتههای سابق ما هم عقیده شده اند دیدند پیش بینیهایی که روزنامه آتش میکرده تمام صحیح ودرست درآمده روزیکه بنده ازمشکینشهرمراجعت کردم آقای وزیرکشوررا ملاقات نمودم ایشان ببنده توصیه کردند که شما خوب است با آقای دکتر مصدق یک ملاقاتی بکنید ودرواقع میخواستند واسطه صلح بنده و آقای دکتر مصدق بشونده بنده قبول نکردم حتی ایشان تذکر دادند که اگرشما قبول نکنید ممکن است با اعتبارنامه شما مخالفت شود به آقای وزیرکشور عرض کردم که بنده با کمک دستگاه دولت وکیل نشدم باید با اعتبارنامه من مخالفت بشود(دکتر فلسفی - وزیرکشورکی بود؟) جناب آقای رام بود وحتی بنده به آقای رام عرض کردم که من با آقای دکتر مصدق رفیق هستم و ارادت هم دارم ولی اختلاف عقیده سیاسی داریم برای ایشان آن روز یک مطلبی را عرض کردم که حالا حضورآقایان هم عرض میکنم این روزنامه آتش را یک روز آقای دکتر مصدق پشت همین تریبون مدافعش بود (اشاره بدوره مذاکرات مجلس) واین یک نطقی است که آقای دکتر مصدق دفاع کرده ازروزنامه آتش که میراشرافی یکی ازخدمتگذاران ملت ایران است چون وقت آقایان را نمیخواهم زیاد تضییع بشود ولا نطق جناب آقای مصدق را که چهار ستون است میخواندم بنده سعی میکنم که مطالب را خیلی مختصر عرض بکنم راجع بزمامداری آقای دکتر مصدق بنده و عده کثیری از مردم اعتقاد داشتیم که بهتر است جناب آقای دکتر مصدق در صف مردم باشند و پس از ملی شدن صنعت نفت ناظر اجرای قانون ملی شدن نفت بشوند و آقای دکتر مصدق حیف بود که بیایند رئیس دولت بشوند و خودشان را آلوده باین دستگاه کثیف بکنند و در نتیجه باین مشکلات کنونی برخورد بکنند و اینطور خودشان و مملکت را جلوی یک مشکلاتی بگذارند که امروز برای خودشان مشکل شدهاست موقعیکه جناب آقای دکتر مصدق از مجلس شورای ملی رای تمایل گرفتند بنده در روزنامه نوشتم که اگر آقایان اجازه بدهند اینجا موجوداست بخوانم تیترش این است «حیف است که ملت ایران دکتر مصدق را باین ترتیب ازدست بدهد دکتر مصدق بایست در صف ملت باشد نباید برود خودش را با دستگاه دولت آلوده کند» پس از یکسال معلوم شد دستگاه دولت بقدری فاسد و خراب بودکه ایشان را هم آلوده کرد این عقیده شخص بنده بود دشمن آقای دکتر مصدق نبودم بلکه عقیدهام این بود که بهتر است ایشان در مجلس شورای ملی بمانند مخصوصا بعد از آنکه آقای دکتر مصدق زمامدار شدند دیگر آن روز بر هر فرد ایرانی واجب بود از آقای دکتر مصدق حمایت بکند زیرا جناب آقای دکتر مصدق یک هدفی را پیش گرفته بودند که آن هدف هدف ملت ایران بود و در موقعی که جناب آقای دکتر مصدق آمریکا تشریف بردند برای شورای امنیت با اینکه ما خودمان در اینجا متحصن بودیم ولی روزنامه آتش شدیدترین حمایتها را از دکتر مصدق کرد چرا؟ برای اینکه حرف مصدق در شورای امنیت حرف ملت ایران بود شکست دکتر مصدق شکست ملت ایران بود و فتح آقای دکتر مصدق فتح ملت ایران بود (صحیح است) ما هم یکنفرایرانی بودیم باید تا موقعیکه دفاع از حقوق ملت ایران میکند حمایت بکنیم ولی از روزیکه جناب آقای دکتر مصدق به تهران مراجعت فرمودند قیافه حکومتشان عوض شد ویک عده اطرافیان منفعت طلب که هرکدام خودشان را بیک گوشهای از مخازن و ثروت این ممکلت چسبانیده بودند مثل تصفیه خانه نفت، مثل شهرداری مثل سازمان برنامه و سایر دستگاههای دیگر و استفاده میکردند البته خوششان از اینعقیده ملایم ما نمیآمد و همیشه درصدد بودند که اشخاص منقد را از بین ببرند برای از بین بردن اشخاص منقد آمدند یک نقشه ایی طرح کردندکه این نقشه مستقیما در دفتر احزاب وابسته به دولت با کمک شهربانی وقت تنظیم و بموقع اجرا گذاشته شد و آن عبارت از قتل و غارت ۱۴ آذربود اگر خاطر آقایان باشد روز۱۴ آذر یک عده چاقوکش و اجامر و اوباش با حمایت پلیس شهربانی ادارات روزنامه ما را غارت کرده اموال ما را بتاراج برده زندگی ما را از بین بردند و بنده و یک عده از رفقای روزنامه نویسم در تاریخ ۱۵ آذر در مجلس شورای ملی متحصن شدیم که هنوزهم عده ایی از رفقای بنده در مجلس شورای ملی هستند و خود بنده هم جزو آن آقایان باقی هستم وقتیکه بنده مشاهده کردم دولت میخواهد مخالفین خودش را با چاقوکش مرعوب کند نمیتواند کاری برای نجات مملکت بکند دولتی که چاقوکش برایش کارکند کاری برای مملکت نمیکند البته ما از این دستگاه دولت کریتیک کردیم انتقاد کردیم و این انتقاد بزعم دستگاه دولت خوب نبود و از طرفی کسی نمیتوان دمنکه کریتیک میکنم از دستگاه دولت بتوانم وکیل بشوم من باید انتظارداشته باشم که دولت کارشکنی بکند و اشکالتراشی بکند البته البته خاطر مبارک آقایان و جناب آقای فرامرزی که اینجا تشریف دارند هست که ما برای دفعه دوم اینجا متحصن شدیم یک تحصن هم در زمان مرحوم رزم آرا بود که در این تحصن جناب آقای دکتر مصدق، آقای حائریزاده، آقای نریمان و خود جناب آقای شمس قناتآبادی هم حضور داشتند که آن تحصن نتیجه اش عاید ملت ایران شد وآن لغو قانون ظالمانه مطبوعات بود و دفعه دوم هم ما ناگزیرشدیم که در اثرقانون شکنی دولت بمجلس شورای ملی پناهنده بشویم اختلاف بنده و رفقای مخالفم بر سر این موضوع است که بنده روزنامه نوبس منقدی هستم اگر آقایان نمایندگان محترم توجه فرموده باشند اساسا روزنامه آتش همیشه رویه اش تنقید بوده هیچ تاکنون سابقه ندارد که روزنامه آتش با یک دستگاه دولتی سازش کرده باشد همیشه روزنامه آتش با دستگاه مخالف بوده (فرامرزی - بهمین جهت هم هست که آقای خسروخان عقیده داردکه شما همیشه اینجا بمانید) متشکرم اما مخالفت آقای زیرکزاده و آقای دکتر سنجابی و آقای مهندس حسیبی و دار و دسته حزب ایران این یک مخالفت عمیق و ریشه داری است این مخالفت برسر یک چیزهای کوچک ومسایل جزیی نیست این بر سرغوغای پیشه وری وغلام یحیی است (ناظرزاده - بنابودکه از این صحبتها نفرمایید) (معتمددماوندی - این زمان بگذارتاوقت دگر) (خنده نمایندگان) از این مقوله میگذرم آقایان همینقدربدانندکه اختلاف مابرسراین مسألهاست وازاین بحث خارج میشوم. واما راجع به موضوع انتخابات مشکینشهر، بمشکینشهرکه انتخابات مشکینشهرانجمنش تشکیل شده بود وعلت رفتنم هم این بودکه درهمان زمان که متحصن بودم یکروزچندنفرازسران عشایرآمدندبدیدن بنده درتحصن ازبنده خواهش کردندودعوت نمودند که بمشکینشهربروم وکاندید بشوم البته درادوارگذشته وکلای مشکینشهرهیچکدام کارمفیدی برای آنجا صورت نداده بودندومردم ازآنها ناراضی بودند وارتباط بنده هم باسران عشایربازمی گردیم بهمان قضیه پیشه وری ارتباط بنده با سران عشایرمال حالانبود آقایان مال ۱۳۲۴ بود یعنی زماینکه تمام سران عشایردرتهران متواری بودند بیچاره بودندبدبخت بودندحکومت پوشالی پیشه وری قدرت گرفته بود درآنموقع مادرروزنامه آتش شماره ۸۶ اسامی سران عشایررانوشتیم ارتباط ما ازآنموقع است یک چیزتازه نبود که بنده سروکلهام تازه به مشکینشهرواردشده سروکله بنده ازسال ۲۴ است واکثرنمایندگان آذربایجان میدانندکه در آذربایجان تنها روزنامهای که مردم خیلی بهش علاقه دارند روزنامه آتش است (فرامرزی - کیهان) البته غیر از کیهان الان روزنامه آتش در آذربایجان بیش از روزنامههای محلی تک فروشی دارد. بنده رفتم مشکینشهر یک مشکینشهری دیدم دارای مردمان فقیر و بدبخت و بیچاره متوسل ببنده شدند که بلکه انشاءالله خداوند توفیقی عنایت بکند که بتوانم کمکی به آن مردم بدبخت بکنم (انشاء الله) عرض کنم که روز اول اخذ آراء هیچ خبری نبود روز دوم اخذ آراء هم هیچ خبری نبود و هیچ سر و صدایی هم نبود بعدا فهمیدیم که آقای فرماندار یک تلگراف محرمانهای بجناب آقای نخستوزیرکرده که ممکن است در انتخابات دوره ۱۷ میراشرافی برنده انتخابات بشود و این تلگراف رمز الان اصلش در پرونده هست سه مرتبه فرستادیم وزارت کشورکه بیایند این را کشف کنند که ما ببینیم چی چی میگویند اصلا نیامدند. بعد از آنکه آقای نخستوزیر استحضار پیدا میکندکه بنده ازآنجا انتخاب میشوم آن غوغا و آن سروصدا را راه انداختند و به آقای فرمانداریک تلگرافی کردند که بنده آنرا میخوانم «آقای صالحی از اقدامات شما کمال امتنان دارم تلگراف فوری ۲۵ دی ماه تا ۲۷ نرسید بواسطه علت تاخیر تلگرافچی مورد مواخذه واقع شد دستور عدم تعقیب انتخابات بوسیله رمز که الساعه مخابره میشود بشما خواهد رسید اکنون لازم است اسامی آقایان بازرسها را اطلاع بدهید» پس معلوم میشود که یک مطلبی بود که با کشف نمیتوانستهاند بگویند و بایستی با رمز بگویند و رمزش هم لای پرونده هست و کسی نیامده که کشف کند فرماندارجواب میدهد «فوری حضور جناب آقای نخستوزیر پس از اخذ دستور و اخراج از تلگرافخانه ساعت ۵ بعد از بعد از ظهر روز ۲۵ بلافاصله با حضور بازرسان قضایی انتخابات معوق و دستورآنجناب اجرا» پس توقیف کننده انتخابات شخص جناب آقای نخستوزیربودند نه شکایات مردم. این عمل جناب آقای نخستوزیر همان عملی است که در دوره ۱۴ موقعیکه آقای سهیلی رئیس الوزراء بودند و مرحوم تدین هم وزیر کشور بودهاند یک فرماندار را از یکی ازحوزههای انتخابیه احضارکردند جناب آقای نخستوزیر از پشت این تریبون اعلام جرم کردند و آقای سهیلی و آقای تدین را تا پشت میز محاکمه بدرقه کردند این همان عمل است. آقایان در انتخابات هیچکس حق ندارد مداخله بکند اگر شکایاتی بود بایدب انجمن برسد انجمن از این جریان هیچ اطلاعی نداشته بطوریکه در صورتمجلس موقع توقیف انتخابات انجمن هیچ اظهار عقیده نکرده که آقای فرماندار چرا اینرا توقیف میکنی. فرماندار ابلاغ کرده بموجب امر آقای نخستوزیر انتخاب باید معوق بشود آنهاه م ناچارشدهاند اطاعت بکنند باز آقای فرماندار تلگرافی میکند که یکقدری خوشرقصی درش هست «جناب آقای نخستوزیر از بدو شروع انتخابات متوجه مسوولیت خطیر بوده بحمدالله حال روی پشتیبانی آن جناب در نهایت رشادت وظیفه انجام» آقا اینکه نمیخواسته برود با پیشه وری جنگ بکند که رشادت داشته باشد توقیف کردن انتخابات چیزی نبود که با نهایت رشادت باشد (فرامرزی - خیلی چیزبوده چطورنبوده؟) در حفظ صندوقها اقدامات کامل بعمل آمدالبته از این تلگرافات زیاداست وقت آقایان تضییع میشود وقتیکه انتخابات مشکینشهرتوقیف شد آقای امین همان طوریکه جناب آقای زیرکزاده فرمودند باتفاق سرتیپ تکش آمدند به آنجا برای بازرسی موقعیکه واردشدند رفتند منزل رئیس پادگان چندروزی در مشکینشهربودند بنده دوملاقات با آقای امین کردم وبه آقای امین گفتم که اینجا اختلافاتی هست ویک شکایاتی شده بمرکزکه این شکایات حقیقت ندارد اگرشما میخواهید حقیقت را رسیدگی کنید خوب است که کلیه دستجات را بخواهید به حوزههای انتخابیه بروید با مردم تماس بگیرید تا اینکه به حقیقت مطلب اطلاع حاصل کنید آقای امین البته با کمال خونسردی بمن فرمودندکه ما این کارراخواهیم کرد چون بند دیدم که قصدش رسیدگی نیست چندتلگراف شهری به آقای امین مخابره کردم که شما جناب آقای امی قاضی دیوان کشورهستید شما مامورکارآگاهی نیستید که برای پرونده سازی آمده باشید اجازه بدهیدکه دستههای مخالف وموافق برای ادای توضیحات بیایندآقای امین توجهی نکردبالاخره یکروز کلیه سران عشایرحضورا با آقای امین صحبت کردند وسران عشایرهم تلگراف کردندکه شما آمدهاید برای بازرسی انتخاب جمعیت اینجا فقط ۵ یا ۶ نفرلات ولوت که نیست که شما بخواهید ازشان تحقیقات بکنید اینجا سران عشایرهزارنفر عشایرهستندآقای امین از این آقایان یک کلمه سوال نکرد وفقط با رییس شهربانی شبها ازساعت ۱۰ ببعداشخاص معین را ازخارج شهریا اینکه ازدکاکین که این بیچارهها دراین دکاکین خوابیده بودندمی آوردند ۵ تومان یا ۲ تومان ازطرف آقای امیرابراهیمی بدستشان میدادندکه بیایندوبگویند مثلا یکی بگویدکه من ۲ تومان ازمیراشرافی گرفتم رای بدهم وخوشمزه اینجاست که یکی میگوید قرارشد دوتومان بدهد ندادند یکتومان دادند ویک تومانش را ندادندبدین ترتیب آقای امین یک پرونده سازی میکندکه این پرونده سازی بدترازیک کارآگاه پست وکثیف اگریک کارگاه را میفرستادندبهترازیک قاضی دیوان عالی کشوراظهارعقیده میکردآن گزارش راهم که ملاحظه فرمودید گزارش ازلحاظ دولت وازلحاظ قانون هیچ ارزشی نداشت ولی یک ارزش داشت وآن این بودکه چندبار یعنی ۵ یا ۶ بارهی پای رادیوخواندندکه انتخابات رسوای مشکینشهرانتخابات تهران را آنوقت فراموش کرده بودند بعدهم گزارش آقای امین را فرستادند بشورایعالی انتخابات شورای عالی انتخابات نظرداده که توقیف انتخابات خلاف قانون است بایدانجمن کارخودش را ادامه دهد واگرشکایتی هست باید برودوانجمن نظارت رسیدگی بکنددرآن موقع وزارت کشور دست خود جناب آقای نخستوزیربود یکماه ونیم این پرونده را در منزل خودشان نگه داشتند وبه وزارت کشور نفرستادند بعدا آقای صالح وزیرکشور شد بنده رفتم خدمت ایشان و با ایشان صحبت کردم ایشان به بنده فرمودند که میراشرافی من یک مساله را بتومیگویم که من اگربدانم که تواولین وکیلی هستی که درمجلس شورای ملی برعلیه من اعلام جرم میکنی و مرا استیضاح میکنی بتو قول شرف میدهم که یک ذره برخلاف حق وحقیقت دراین پرونده دخالت نکنم با اینکه من با آقای صالح روابط خوبی نداشتم و اغلب هم درروزنامه بایشان آتاک کرده بودم البته این فرمایش آقای صالح را آنروز بک فورمالیتهای تلقی کردم چون امیدی نیست باین آقایان وزراء که مطابق قانون عمل کنند بنده تا سه چهارروزدیگرایشان را ملاقات نکردم یک شبی ساعت ۱۱ آقای صالح ببنده تلفنی فرمودند که سه روزاست کارشمارابیک کمیسیونی مراجعه کردهام این کمیسیون دروزارت کشورنظردادهاست توقیف انتخابات برخلاف قانون است واین شکایات بیمورداست ومن با آقای نخستوزیرصحبت کردم وبه آقای نخستوزیرگفتم که من به مسوولیت خودم باید انتخابات را انجام بدهم من نرفتهام وزارت کشوربنشینم که کسی مخالف است وکسی موافق است باید طبق قانون عمل کنیم دستورانتخابات شمارا صادرمیکنم شما اطمینان داشته باشید(نبوی - صالح مردصالحی است) (عدهای ازنمایندگان - صالح مردشریف وپاکی است) این تلگرافی که بمحل مخابره میشودآقای امیرعلایی خداتوفیقش بدهد آدم نامرتبی است ونصف بدبختی این مملکت زیر سراوست (شهاب خسروانی - امیرعلایی مردصحیحی است) بله بله ازنظرشما ولی سخیف وکثیف است (فرامرزی - ازنظرهمه) ایشان آمدند دردادگستری طرحی تهیه کردندیک اعلام جرمی تهیه کردندبه دادستان تهران دادندراجع بانتخابات مشکینشهرآقایان همه قاضی نیستنداستادحقوق هستند میدانندحوزههای قضایی ازهم تفکیک است حوزه قضایی تهران مجزی ازحوزه قضایی آذربایجانست (معتمددماوندی - با اجازه تمیزمیشود) با اجازه تمیزیا با اجازه کثیف بالاخره بشهبندی فرمان دادستانی دادندمشروط باینکه انتخابات مشکینشهررا توقیف کندوانتخابات مشکینشهررا توقیف کردند وبلافاصله تلگرافی دستوردادندکه صندوقها را ازمشکینشهربه تهران بفرستند مردم محلی جمع شدند که آقا این صندوقها که مجرم نیست آلت قتاله نیست اشیاء مسروقه که دراین صندوقها نیست مانمیگذاریم که این صندوقها را به تهران بفرستید دولت دستورمیدهد صندوقها همانجا بماند و انتخابات را معوق بگذارند بنده درآنموقع درمشکینشهربودم تلگرافی به آقای صالح کردم که آقا جریان این است آقای صالح جواب دادند که وزارت عدلیه حق مداخله درانتخابات را ندارد نامه ایی انجمن به دادگاه نوشت که این توقیفی که شما کردهاید چه صورتی دارد؟
غرضتان توقیف انتخابات است و یا برای اثبات دلایل جرم است دادگاه جواب داد که توقیف انتخابات نیست بنده خیلی عذر میخواهم که وقت آقایان را میگیرم دادگاه جواب داد انتخابات را حق نداریم توقیف بکنیم ولی شما هروقت خواستید آراء را قرائت بکنید نماینده ما میآید و صندوقها را باز میکند آنرا بخوانید و ما بعنوان دلایل جرم یادداشت میکنیم درهمین موقع دونفر آقایان قرشی و آقای سپاسی را از تبریز مامورکردند مستقیما آمدند به مشکینشهر یکروز از اخذ آراء باقی مانده بود یک روزهم ازقرائت آراء یکروز اخذ آراء با حضوربازرسان قضایی انجام شد وقرائت آراء هم خاتمه پیداکرد بعد ازقرائت آراء معلوم شد آن صندوق بیله سواری که مورد گزارش آقای فرمانداربود با آنهمه جاروجنجال وجنایاتی که برای آن گزارش بموقع اجزاگذاشته شد اساسا میراشرافی یک رای درآن ندارد آقایان شما همه وارد درانتخابات بودهاید چطورممکن است یک سرگردی بیک منطقه ایی برود وفعالیت بکند ودوتا رای توی صندوق نباشد آخراینطورکه نمیشود وخداراخوش نمیآید که اینطوربه مردم بهتان بزنند یک سرگرد بیچاره را پنج ماه آوردهاند درمهمانخانه گیلان ازهستی ساقط کردهاند باستنادیک گزارش خالی ازحقیقت فرماندارپس ازقرائت آراء و یکهفته مدت شکایت روزچهارم فروردین موقع صدوراعتبارنامه میشود موقعی که انجمن رسیدگی بشکایات کرد گزارش آقای امین را هم وزارت کشور فرستاده بود بانجمن، انجمن نظرداد نظری که الان درصورت مجلس نیست وبنده ازخارج عرض میکنم و اگر هم میل داشته باشید میآورم میخوانم (بعضی ازنمایندگان - لازم نیست) انجمن نظر داد که رفتن سرگرد گیوتاش به بیله سوار از لحاظ انجام وظیفه خودش بودهاست و مربوط به انتخابات نبود زیرا موقعی که صندوقها را قرائت کردیم میراشرافی یک رای هم دراین صندوق نداشته بازدرجای دیگربیان عقیده میکندکه آن صندوقیکه سرگرد گیوتاش من غیرحق درباره اومظنون شده بودپس ازقرائت معلوم شد که سرگرد گیوتاش کوچکترین مداخله ایی درآن نداشتهاست خودآقایان هم در گزارشی که جناب آقای مهندس زیرکزاده فرمودند ملاحظه فرمودند که خودآقای امین هم تایید کرده که هیچیک ازمقامات ارتشی مداخله درامر انتخابات مشکینشهرنداشتهاند سرگرد گیوتاش هم ازلحاظ خصوصی بوده ومداخلاتی که باو نسبت دادهاند نتیجه اش این بودکه تمام آراء متعلق به آقای ابراهیمی است بنابراین آقایان دخالت سرگرد گیوتاش بکلی دروغ وکذب محض است والبته این ازلحاظ بهانه جویی است که نگذارندیک مخالفشان ازصندوق بیرون بیاید سر و صداراه انداختن دروغ گفتن تبلیغ کردن بسیارخوب بودهاست ویک سرگرد بیچاره ایی را بدبخت کردندکه باین صورت افتاد ویک گزارش اینجاهست که یک قسمتش را برای آقایان میخوانم وآن گزارش فرمانداراست که فرماندار گزارش میدهد بوزارت کشورکه جریان انتخابات مشکینشهرباین ترتیب تمام شدودرموقعیکه مامیخواستیم اعتبارنامه را امضاء کنیم تلگرافی ازتهران رسید که فورا بتهران حرکت کنیم چون این ازابتکارات آقای رام است که درآخرفرماندار را میخواهند و انتخابات را معوق میگذارند واین اولین دفعه درانتخابات مشکینشهربموقع آزمایش گذاشته شد فرماندار را احضارمیکنند وفرماندارازوزارت کشور کسب اجازه میکند که بنده اعتبارنامه را امضاء بکنم یا نه بهش میگویند نکن وآنوقت این اعتبارنامه میشود اعتبارنامه مخدوش اعتبارنامهای که بهش دستورمیدهند امضاء نکن علی ای حال انتخابات مشکینشهرسه مرحله خودش را طی کرداول انجمن نظارت انتخابات که باتفاق آراء ۹ نفری صورت مجلس را امضا کرده وتمام بهتانهایی که باین انتخابات میزنند تمام آن را ردکرددوم رای شعبه که جناب آقای مکی که خودشان عضوهمان شعبه ویکی ازاعضای موثرآن شعبه بودند رسیدگی کردند ودیدندکه چیزی نیست سوم هم کمیسیون تحقیق که جناب آقای زیرکزاده که مدعی بودند تشریف آوردند آنجا ودلالتشان را فرمودند کمیسیون هم رسیدگی کرد ودیدندکه هیچ عمل خلاف قانوین واقع نشده بنده بیش از این وقت آقایان را تضییع نمیکنم (نمایندگان - احسنت) البته درمورد قضاوت آقایان راجع باعتبارنامه بنده ازدومرحله ممکن است قضاوت کنند یکی راجع به صلاحیت بنده بود ایرادی واردنکردند(مهندس زیرکزاده - بنده به صلاحیت هیچکس ایرادی واردنمیکنم) یکی هم راجع بجریان انتخابات بود که بنده جریان را عوض کردم و حالا قضاوتش با آقایان محترم است.
مهندس زیرکزاده - بنده اخطاردارم
رئیس - طبق چه ماده ایی؟
زیرکزاده - طبق ۹۰
رئیس - اهانتی شده؟ همانجا بفرمایید
زیرکزاده - بنده میخواهم اینکه آقای میراشرافی میفرمایندکه مخالفت ماسه نفرحزب ایرانیها با ایشان ریشه داربودهاست تکذیب کنم بنده هیچ مخالفت ریشه داری با آقایان ندارم ومخصوصا که یکی ازرفقای حزبی بنده با ایشان مساعدت وکمک کرده
میراشرافی - او مر دشریفی بوده
زیرکزاده - یک مردشریف نمیتواند چندین سال با یکعده مردمان بیشرف هم کاسه شوددرهرحال بنده خیلی خوشوقتم که این موضوع پیشه وری وغلام یحیی درمجلس مطرح شود واین مسخره ایی که هرکس توی این مملکت حرفی زد این چوبها را بسرش کوبید درمجلس ایران معلوم میشود وظایف هرکس وهرعملی که کرده وجدانا مطرح شود وقضاوت شود.
رئیس - بسیارخوب آقایانی که موافقت دارند باصحت انتخابات آقای میراشرافی ورقه سفید بانام خواهندداد وآقایانی که مخالفندورقه کبودخواهندداد ولی فعلا تامل کنید چندنفربیایندومبادرت بدادن رای بفرمایند
(پس ازچنددقیقه اکثریت برای رای دادن حاصل شد)
(اسامی آقایان نمایندگان بوسیله منشی بقرارذیل اعلام ودرمحل نطق اخذرای بعمل آمد)
آقایان دکتر ملکی. انگجی. میلانی. رفیع. ناصرذوالفقاری. خسروقشقایی. دکتر کیان. دکتر مصباحزاده. عبدالرحمن فرامرزی. فتحعلی افشار. مدرس. پارسا. مجتهدی. حمیدیه. موسوی. عامری. گنجه. کهبد. قناتآبادی. منصف. ناظرزاده. مهندس رضوی. مهندس زیرکزاده. حائریزاده. دکتر فلسفی. احمدفرامرزی. نبوی
خلخالی. فرزانه. اقبال. مصدقی. ملک مدنی. دکتر طاهری. صرافزاده. امامی اهری. دکتر سیدحسن امامی. زهری. نهاوندی. افشارصادقی. شادلو. معتمددماوندی. وکیل پور. ریگی. دکتر فقیهی شیرازی. شهاب خسروانی. پورسرتیپ. جلیلی. تولیت. امیرافشاری. هدی. شبستری. نجفی. اورنگ. شاپوری. دکتر فاخر. غروی
(آراءشماره شده نتیجه بقرارذیل بود)
ورقه سفید موافق ۴۳ - ورقه مخالف ۴ ورقه سفید بی اسم علامت امتناع ۶ ورقه
رئیس - از۵۸ نفرعده حاضراعتبارنامه آقای میراشرافی با ۴۳ رای موافق تصویب شد
اسامی موافقین - آقایان: اورنگ. احمدفرامرزی. ریگی. نجفی فردوسی. محمدحسین قشقایی. شاپوری. دکتر مصباحزاده. موسوی. هدی. مجتهدی. دکتر حسن امامی. خسروقشقایی. فتحعلی افشار. دکتر طاهری. ملک مدنی
ناظرزاده. حمیدیه. مصدقی. معتمددماوندی. افشارصادقی. نبوی. جلیلی. وکیل پور. دکتر فقیهی شیرازی. شهاب خسروانی. بهادری. تولیت. منصف. گنجه. عامری. پورسرتیپ. کهبد. شادلو. امامی اهری. امیرافشاری. غروی. ناصرذوالفقاری. دکتر کیان. عبدالرحمن فرامرزی. محمدذوالفقاری. دکتر فاخر. رفیع. صرافزاده.
اسامی مخالفین -آقایان: مهندس زیرکزاده. زهری. خلخالی. شبستری
ورقه سفیدعلامت امتناع - ۶ ورقه
رئیس - آقای خسروقشقایی (بعضی ازنمایندگان درجلسه نیستند(۵ دقیقه تنفس بدهید)
رئیس - موافقم حاضرم
فرامرزی - اگرآقایان موافقت بکنند تا اعتبارنامهها تمام شودحداقل یک روزاضافه بشودمثل روزچهارشنبه
قناتآبادی - بنده طبق ماده ۹۰ اخطارداشتم
- ختم جلسه بعنوان تنفس
۵- ختم جلسه بعنوان تنفس
رئیس - پس ۵ دقیقه تنفس داده میشودآقای قناتآبادی یک ماده ۹۰ داشتنددرموقع خودش تشریف نداشتند
قناتآبادی - حالا موقعش نگذشته ماده ۹۰ یک موضوع خاصی است
رئیس - صبرکنید در جلسه آینده درست میکنیم فعلا۵ دقیقه تنفس داده میشود(چهل دقیقه بعد از ظهرجلسه بعنوان تنفس ختم ودیگرجلسه تشکیل نگردید)
رئیس مجلس شورای ملی - اورنگ