مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ تیر ۱۳۱۲ نشست ۲۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم |
دوره نهم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ تیر ۱۳۱۲ نشست ۲۴
مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۹
جلسه ۲۴
صورت مشروح مجلس روز یکشنبه یازدهم تیر ماه ۱۳۱۲ (۸ ربیعالاول ۱۳۵۲)
فهرست مذاکرات:
۱ـ تصویب صورت مجلس
۲ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
۳ـ طرح و تصویب لایحه اضافه اعتبار عمران و تخت قاپو کردن عشایر
۴ـ تقدیم لایحه اعتبار مربوط به امور راهآهن از طرف آقای معاون وزارت طرق
۵ـ تقدیم لایحه اختیارات مالی از طرف آقای رئیس کل صناء
۶ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت و تصویب آن
۷ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.
صورت مجلس روز یکشنبه چهارم تیر ماه را آقای مؤیداحمدی (منشی) قرائت نمودند
اسامی غائبین جلسه قبل که ضمن صورت مجلس خوانده شده:
غائبین بیاجازه ـ آقایان: نمازی ـ حاج میرزا حسن خان اسفندیاری ـ مسعود ثابتی ـ طباطبایی بروجردی ـ موقر ـ چایچی.
دیرآمدگان بیاجازه ـ آقایان: ملکمدنی ـ اسدی ـ یونس آقا وهابزاده ـ قوام ـ میرزا علیخان وکیلی ـ شریعتزاده ـ همراز.
ـ تصویب صورت مجلس
۱ـ تصویب صورت مجلس
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟
(گفته شد ـ خیر)
صورت مجلس تصویب شد.
ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
۲ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
رئیس ـ آقای وزیر مالیه فرمایشی دارند؟
وزیر مالیه (آقای تقیزاده) ـ به طوری که آقایان مستحضرند بنده دو تا لایحه دارم که میخواهم تقدیم مجلس بکنم که یکی از آنها فوریت دارد و فوریتش هم از این حیث است که اعتبار منظور در بودجه مملکتی برای عمران کافی نیامده و مخارج خیلی مهم و مفید در امسال پیش آمده است که میتوانم عرض کنم خیلی مفیدتر از سالهای گذشته است که به طور صرفهجویی به مصرف صحیح میرسد آن مقداری که اعتبار در بودجه منظور شده بود به مصرف میرسد و حالا بعضی مصارف جدید پیدا شده است در خمسه و در کردستان و آنجاها که کم آمده است یک قدری این اعتبار را هم میخواهیم به آن محل اضافه کنیم و این هم در نظر گرفته شده است که از وجوه ذخیره مملکتی آنچه به ریال است داده شود یک مقدار از ذخیره مملکتی را آقایان مسبوق باشند که اجازه گرفتیم پارسال که جنس بخریم و در جنوب بدهند و قرض بدهیم به مردم یک اندازهاش برگشته است یک مقدار قلیلی از آن محل به اندازه سیصد هزار ریال یعنی سی هزار تومان برای اعتبار عمران اضافه میشود لایحه دیگر مربوط است به کارخانه قندسازی کهریزک که این کارخانه مشترک است میان دولت و یک جماعتی از صاحبان سهام ابتدا در نظر بود که دولت سهام خودش را به دیگران بفروشد یا بخرد یکی از این دو کار را بکند برای سرمایه مشترک کارخانه و بهرهبرداری محتاج به قرض بودند و مشکل بود که یک قدری دولت قرض بکند و یک قدری آنها قرض بکنند مذاکره شد که یا دولت همه سهام را بخرد و قروض را قبول کند و یا این که آنها قروض را بدهند و دولت بفروشد برای این کار آنها حاضر نشدند و حاضرند که به دولت سهامشان را بفروشند و این هم میشود مثل سایر کارخانههایی که دولت بنا میکند برای اجازه خرید این سهام یک لایحه تقدیم میشود. یک لایحه هم هست و آقای وزیر داخله خواهش کردهاند که بنده تقدیم مجلس بکنم راجع به اصلاح بودجه مختصری است راجع به پارسال که آقایان ملاحظه میفرمایند به کمیسیون میرود. لایحه عمران را عرض کردم به فوریت تقدیم میکنم که مطرح شود.
ـ طرح و تصویب لایحه اضافه اعتبار عمران و تخت قاپو کردن عشایر
۳ـ طرح و تصویب لایحه اضافه اعتبار عمران و تخت قاپو کردن عشایر
رئیس ـ لایحه اعتبار عمران مطرح است. قرائت میشود:
ساحت محترم مجلس شورای ملی
اعتباری که در بودجه ۱۳۱۲ مملکتی برای عمران منظور است چون به تخت قاپو کردن ایلات و عشایر توسعه داده شده کفاف مخارج لازمه سال جاری را نمیکند و اضافه اعتباری ضرورت دارد لذا ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب آن را به قید فوریت تمنا مینماید.
ماده واحده ـ وزارت مالیه مجاز است مبلغ سیصد هزار ریال برای مخارج عمران و تخت قاپو کردن عشایر علاوه بر اعتباری که در بودجه هذهالسنه مملکتی منظور است از محل ذخیره مملکتی به ریال مصرف برساند.
رئیس ـ فوریت مطرح است. آقای روحی.
روحی ـ بنده در ماده عرض دارم.
رئیس ـ در فوریت اشکالی نست؟
(اظهار شد ـ خیر)
آقایانی که با فوریت لایحه موافقند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای روحی
روحی ـ تخت قاپو کردن ایلات یکی از افکار مقدسی است که به منصه اجرا گذارده شده و به حمدالله خیلی هم پیشرفت حاصل شده و واقعاً این هم یکی از آرزوهایی بوده است که رفته رفته ما داریم انجامش را میبینیم ولی بنده قصدم یک تذکری بود که در این موقع که آقای وزیر مالیه هم تشریف دارند به طور خلاصه عرض کنم. ما یک ایلات بزرگی داریم مانند قشقایی و شاهسون و بختیاری بنده عقیده داشتم دولت یک نقشههایی برای شهرهایی در محل آنها ترسیم بکند که رفته رفته در ظرف پنجاه سال شصت سال (نه با سرعت) این نقشه عملی بشود که در جاهای آنها یک شهرهایی ایجاد بشود مثلاً در چغاخور یک نقشه شهری در نظر بگیرند و بختیاری را در آنجا تمرکز بدهند و همین طور در مغان برای شاهسون یا در صحرای قشقایی که رفته رفته در آنجاها یک شهرهای بزرگی ایجاد میشود و توسعه در تجارت پیدا میشود در ارتباطات توسعه پیدا میشود در صنایع توسعه پیدا میشود و ما در آتیه چندین شهر علاوه بر آنچه حالا داریم خواهیم داشت و اینها در تکثیر تجارت و تکثیر نفوس و آبادی و عمران مملکت از هرچیزی مهمتر است و این چیز تازه هم نیست در چند سال قبل سلطانآباد عراق هیچ وجود خارجی نداشت رفته رفته امروز یک شهر تجارتی است که از حیث قالی از حیث خشکبار و از حیث سایر صادرات یک شهر خیلی با عظمت تجارتی شده است و همین طور شاهی که در زمان اعلیحضرت شاهنشاهی تأسیس شده است که بنده قول میدهم که تا چند سال دیگر همین شهر یکی از شهرهای مهم ایران بشود حالا میخواستم عرض کنم که دولت برای تخت قاپو کردن ایلات بزرگ در محلهای آنها یک شهرهایی تأسیس بکند که از این حیث به عمران مملکت یک خدمت مهمی شده باشد این یک تذکری بود که عرض کردم البته ایلات کوچک را خوب است بیاورند در دهات بنشانند و به آنها بیل و ادوات زراعتی بدهند ولی ایلات بزرگ را جز این که یک شهرهایی برای آنها تهیه بکنیم و شهرهای عمده تشکیل بدهیم هرچه دیگر بکنیم سودمند نیست.
وزیر مالیه ـ مطالبی که آقای روحی فرمودند صحیح است منظور دولت هم همین است که به تدریج تمام ایلات تخت قاپو بشوند و شهرهایی ساخته شود و تمام ایلات مملکت مشغول کسب و زراعت و اینها بشوند و این کار را هم همان طور که خودشان فرمودند درکاریم و سال به سال جلو میرود و البته اعتباری هم که در بودجه مملکتی گذارده میشود باید به تدریج به مصرف این کار برسد و اقدامات خیلی بزرگ در دو سه سال چندین میلیون پول میخواهد و اصلاً در عمل هم این کار سرعت خیلی زیاد درش مقتضی نیست و باید به تدریج کرد باید هر سال در یک جا شروع کرد مثل این که امسال در خرمآباد و بروجرد این کارها تقریباً تمام میشود و سال دیگر از خرمآباد به آن طرف که البته در چندین سال متوالی که به این ترتیب عمل شود امیدواریم که این کار خاتمه پیدا کند.
رئیس ـ آقای طباطبایی
طباطباییدیبا ـ یک جزئی عرایض بنده هم راجع به تخت قاپو کردن عشایر بود مخصوصاً ایلات شاهسون که آقای روحی فرمودند و آقای وزیر مالیه هم جواب فرمودند ولی یک عرض دیگری راجع به این لایحه داشتم محل این اعتبار از ذخیره مملکتی معین شده است سابقاً معمول بود اگر دولت از ذخیره مملکتی اعتباری میگرفت بعد مسترد میداشت اینجا در این ماده واحده عبارتی نیست که تصریح کند که از ذخیره مملکتی که پرداخت میشود بعد مسترد میشود بنده عقیدهام این است که در باب ذخیره مملکتی همیشه باید این رویه را در نظر داشت بنده عقیدهام این است که اگر دولت فعلاً احتیاج پیدا میکند و از ذخیره مملکتی یک پولی برمیدارد دوباره مسترد دارد که ذخیره مملکتی همیشه محفوظ باشد چه با ریال باشد چه با اسعار خارجی.
وزیر مالیه ـ ذخیره مملکتی منظور ذخیره به معنای لغوی نیست که در یک جایی یک پولی ذخیره باشد خود ذخیره اصلاً برای خرج است ولی برای مخارج مخصوصی که در بودجه محلی برایش نیست ما یک مخارج خیلی عمده چنان که ملاحظه فرمودید از محل ذخیره مملکتی یک مخارج خیلی عمده و مهمی برای خرید مهمات لشکری و اینها به عمل میآید و حالا در درجه اول برای خرید و تأسیس کارخانهجات و اینها صرف میشود و این لایحه که تقدیم کردم امروز چندین نظیر دارد پارسال پیرارسال و ۳۰۹ دارد که یکی از محل احتیاجاتی که ذخیره مملکتی مفید میشود این است که در بودجه مملکتی یک چیزی محلی ندارد و خیلی لازم و فوری میشود ذخیره هم معنایش این است یعنی ذخیره در واقع برای همین است که یک وقتی یک خرج فوقالعاده و مهمی پیش میآید و از اعتبارات جاری و عایدات عمومی پولی نباشد و باید هم به عمل بیاید و خرج بشود ناچار متوسل میشوند به ذخیره مملکتی و چون از ذخیره مملکتی آن قسمتی که اسعار خارجی در واقع همهاش به اسعار خارجی بود آنها را بالخصوص به کارهای معینی کردیم یعنی همان کاری که عرض کردم ولی سابقاً یک قدری از این ذخیره در سه سال چهار سال قبل به فروش رفته بود و یک قدری به ریال به پول ریال موجود بود و آن جزئی است و کم است. و این را چون که به آن مصرف اسعاری نمیخورد این است که در بعضی مواقع که شدت احتیاج پیدا میشود به خرجی ما به این متوسل میشویم اما این که دوباره بیاییم و رد کنیم عرض میکنم اگر میداشتیم که خودش را خرج میکردیم یعنی محلی نداریم که متوسل به این شدهایم
(بعضی از نمایندگان ـ کافی است ـ کافی است)
رئیس ـ کافی است مذاکرات؟
(نمایندگان ـ بلی)
آقایانی که با ماده واحده موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده ۹۷ ورقه سفید شماره شد)
رئیس ـ عده حاضر در موقع اعلام رأی ۱۱۶ نفر به اکثریت ۹۷ رأی تصویب شده. اسامی رأیدهندگان ـ آقایان: ایزدی ـ دکتر ادهم ـ حیدری ـ پورسرتیپ ـ نوبخت ـ میرزایی ـ دادور ـ سلطانی شیخالاسلامی ـ دکتر بهرامی ـ دکتر طاهری ـ عراقی ـ فزونیـ امیر ابراهیمی ـ افشار ـ کازرونی ـ روحی ـ لاریجانی ـ هزارجریبی ـ دکتر سنگ ـ ثقةالاسلامی ـ محسن آقا مهدوی ـ لیقوانی ـ بختیار ـ بهبهانی ـ حسنعلی میرزا دولتشاهی ـ معتصم سنگ ـ اسکندری ـ باستانی ـ هدایت ـ طهرانچی ـ مقدم ـ فتوحیـ دهستانی ـ اعتبار ـ ملکمدنی ـ ناصری ـ دکتر شیخ ـ فهیمی ـ اسعد ـ نیکپورـ منصف ـ طالشخان ـ مژدهی ـ اعظم زنگنه ـ دکتر امیراعلم ـ میرزا محمدخان وکیل ـ مرآت اسفندیاری ـ طباطباییوکیلی ـ جرجانیت محلوجی ـ پارسا ـ معدل ـ کفائی ـ افسر ـ امیر تیمور ـ محسن خان قراگزلو ـ حمزه تاش ـ افخمی ـ امیر حسینخان بختیاری ـ دربانی ـ رهبری ـ ملکزادهآملی ـ شاهرودیت امامی ـ صفاریـ دکتر ضیا ـ مجدضیائی ـ دبیرسهرابی ـ کیخسرو شاهرخ ـ سهرابخان ساگینیان ـ شیرازی ـ مفتی ـ طباطبایی دیبا ـ خواجوی ـ دکتر قزلایاغ ـ حاج میرزا حسین خان فاطمی ـ مخبر فرهمند ـ همراز ـ اقبال ـ شریفی ـ نواب یزدی ـ میرزایانس ـ سیدکاظم یزدی ـ دکتر سمیعی ـ مسعودی خراسانی ـ دکتر احتشام ـ بنکدار ـ فرشی ـ مؤیداحمدی ـ کاشف ـ مؤیدقوامی ـ بیات ماکو ـ پیرنیا ـ دبستانی ـ میرزا موسی خان مرآت ـ تربیت ـ دکتر ملکزاده.
ـ تقدیم لایحه اعتبار مربوط به راهآهن از طرف معاون وزارت طرق
۴ـ تقدیم لایحه اعتبار مربوط به راهآهن از طرف معاون وزارت طرق
رئیس ـ آقای معاون وزارت طرق
معاون وزارت طرق (آقای سلطان محمد خان عامری) ـ لایحه است تقدیم میشود راجع به تقاضای دوازده میلیون و نهصد و بیست هزار ریال که ده میلیون آن از بابت مخارج ادارات بهرهبرداری شمال و جنوب است برای ده ماهه آخر ۱۳۱۲ و بقیه آن از بابت قیمت کارخانه قیراندود کردن تراورسها.
رئیس ـ آقای رئیس کل صناعت
ـ تقدیم لایحه اختیارات مالی از طرف آقای رئیس کل صناعت
۵ـ تقدیم لایحه اختیارات مالی از طرف آقای رئیس کل صناعت
رئیس کل صناعت (آقای فرخ) ـ نظر به این که در کارهای صنعتی و معادن و بهرهبرداری یک تسهیلاتی لازم بود که بایستی از بعضی تشریفات صرفنظر شود یک لایحه راجع به اختیارات مالی است که به قید یک فوریت تقدیم میشود.
رئیس ـ من به آقای رئیس صناعت یادآوری میکنم که موافق قراردادها و تبانیها الان نمیتوانم این لایحه را مطرح کنم بایستی به فراکسیون برود و چون بایستی به فراکسیون برود آقا میتوانید از کمیسیون هم منتفع شوید بنابراین اگر نظر آقا موافق باشد سلب فوریت ازش بکنید که به کمیسیون برود فرقی هم نمیکند فوری بودنش و غیرفوری بودنش.
رئیس صناعت ـ لایحه اختیارات است گمان میکنم یک فوریت باید به کمیسیون هم برود چون این اعتبار مالی نیست اختیار مالی است.
رئیس ـ قرائت میشود:
ساحت محترم مجلس شورای ملی
نظر به این که از یک طرف اداره کل صناعت و اداره کل فلاحت در بعضی امور فنی صنعتی و فلاحتی معتدند که جریان این امور در بعضی موارد مسلتزم سرعت و تسهیلاتی است که با رعایت مقررات جاریه مالی و محاسباتی آن سرعت منظوره حاصل نمیشود و از طرف دیگر چون تعطیل دائمی و فسخ اصول اساسی و عمومی مالی و قوانین محاسباتی نسبت به بعضی از امور دولتی نیز مقتضی نبوده لهذا دولت محض آزمایش اجرای تسهیلات و تسریع منظور مصمم شده است برای بقیه مدت سال جاری مصارف تأسیسات صنعتی و معدنی را که در مواد ۲۱ و ۲۳ قانون متمم بودجه تصویب شده موقتاً از بعضی مقررات مالی و محاسباتی مستثنی نماید و علیهذا ماده واحده ذیل را با قید فوریت تقدیم و تصویب آن را تقاضا مینماید:
ماده واحده ـ وزارت مالیه مجاز است از تاریخ تصویب این قانون تا آخر اسفندماه هذه السنه ۱۳۱۲ اعتبارات تأسیسات صنعتی و معدنی منظوره ضمن دو ماده ۲۱ و ۲۳ قانون متمم بودجه ۱۳۱۲ مملکتی را بدون اجرای ترتیب جاری و مقرر محاباتی به اختیار اداره کل صناعت و اداره کل فلاحت گذاشته و به حواله ریاست دو اداره مزبور بپردازد و رئیس دو اداره مزبور مجاز است وجوهی را که از این بابت دریافت میدارد به مصارف معینه در مواد مذکور در فوق بدون رعایت قوانین محاسبات عمومی (به جز اصول مناقصه و مزایده) برساند و اسناد خرج آن را به وزارت مالیه ارسال بدارد مشروط بر این که امور مزبور کاملاً بر طبق قواعد تجارتی و صنعتی اداره شده و در آخر سال بیلان مشتمل بر نفع و ضرر داده شود.
عایدات خالص حاصله از مؤسسات صنعتی کلاً و مستقیماً به خزانه تسلیم خواهد شد و خزانهداری کل از آن محل ابتدا قرضه اداره صناعت را به بانک ملی که به موجب ماده ۲۳ قانون متمم بودجه ۱۳۱۲ اخذ شده اصلاً و فرعاً رد نموده باقی بر طبق تصمیم وزارت مالیه برای استهلاک سرمایههایی که از اعتبارات بودجه عمومی هذهالسنه و سالهای قبل پرداخته شده و برای ایجاد وجه اختصاصی جهت سرمایه بهرهبرداری تقسیم خواهد شد.
تبصره ـ از عایدات خالص کارخانه کرج در هذهالسنه تأدیه عایدات پیشبینی شده در بودجه مملکتی مقدم خواهد بود و از عایدات خالص معدن شمشک ابتدا قرضه بهرهبرداری تأدیه و باقی بر طبق ماده ۸ قانون متمم بودجه برای استهلاک قرضه که از وجوه انحصار قند و چای گرفته شده پرداخته خواهد شد.
رئیس ـ به طوری که ملاحظه میفرمایید این اصلاحات در متمم بودجه است و از کارهای کمیسیون بودجه است و کارهای کمیسیون بودجه هم یک شوری است و بنابراین یک فوریت معنایش این است که فیالمجلس مطرح شود و به طوری که خاطر آقا را مسبوق کردم همین طور مناسب است که در فاصله که در بین هست ببرید به کمیسیون و بیاید به مجلس یک فوریتش ضرور نیست ما همین طور میتوانیم رأی بدهیم به متن این لایحه و آقا هم کارشان را تمام کنند.
رئیس اداره صناعت ـ بنده موافقم.
رئیس ـ آقای رئیس تجارت
ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت و تصویب آن
۶ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت و تصویب آن
رئیس کل تجارت (آقای سیاح) ـ خاطر آقایان مستحضر است که یک مقداری از اجناس ممنوعه را در قانون مقرر شده بود از اول اردیبهشت در مراکز دولتی بفروشند ولی بین این اجناس اجناسی است که آنها در شهرها فروش نمیرود و اسباب خسارت تجار میشود و به این جهت یک تقاضایی شده است که یک اجازه گرفته شود که این اجناس را به خود آن اشخاص با زدن مهر و علامت پس بدهیم با صد پنج مخارجی که بایستی برای مراکز فروش بپردازند و آزاد باشند که آنها را ببرند در دهات و ولایات بفروشند از جمله مثلاً در مرکز هفتاد و دو هزار تومان از این اجناس بود در این مدت دویست و هشتاد تومان بیشتر فروش نرفته از این جهت اگر این کار نشود اسباب ضرر و خسارت تجار میشود.
(صحیح است)
(اورنگ ـ ای کاش همهاش را برگردانند به صاحبانش)
ساحت مقدس مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه
نظر به این که بعضی از اجناس ممنوعه از قبیل ناشور متقال و پارچههای نخی ساده و یا دارای مختصری ابریشم مصنوعی که به موجب ماده اول قانون جلوگیری از قاچاق اجناس ممنوعالورود و اعلان مورخه اول شهریور ۳۱ اداره کل تجارت تحویل مراکز فروش دولتی شده مصرفی در شهرها نداشته و باب دهات و قصبات میباشد و در عمل نیز این موضوع ثابت گردیده از طرفی احتمال قاچاق این قبیل اجناس نمیرود زیرا با بودن منسوجات ذیقیمت سبک وزن که هر متری از ده الی صد ریال قیمت دارد هیچ گاه اشخاص درصدد قاچاق اینگونه اجناس برنمیآیند و این قبیل منسوجات که فعلاً در مراکز فروش دولتی موجود است به ترتیب حاضر به فروش نخواهد رسید و از این راه لطمه به جریان امر تجارت و صاحبان اجناس مذکوره وارد میآورد لذا اداره کل تجارت ماده واحده را پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را به قید دو فوریت مینماید:
ماده واحده ـ اداره کل تجارت مجاز است کلیه منسوجاتی که قیمت آن از متری پنج ریال تجاوز ننماید (به استثنای روبان و توری) و در مراکز فروش دولتی تمرکز حاصل نموده به تشخیص خود با اخذ صدی پنج به عنوان مخارج مراکز فروش دولتی ممهور به مهر مخصوص یا سرب نموده به صاحبان آن مسترد سازد که به مصرف فروش برسانند.
رئیس ـ فوریت مطرح است. مخالفی نیست؟
(گفته شد ـ خیر)
آقایانی که با فوریت این لایحه موافقت دارند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است. در آن هم مخالفی نیست؟
(گفتند ـ خیر)
آقایانی که با فوریت ثانی این لایحه هم موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای مؤیداحمدی
مؤیداحمدی ـ عرض بنده این است که آقای رئیس تجارت یک توضیحات کاملتری بفرمایند که ذهن ما مسبوق شود از این پیشنهاد. البته ما موافق هستیم و علت موافقتمان هم این است که در این مملکت اگر به احصائیه ما رجوع کنیم پارچههای ارزانقیمت از بیل ناشور و متقال پارچههای نخی بیشتر محل استعمال عامه و توده مردم است تا پارچههای ابریشمی پشمی خالص اکثریت مردم در دهات و بلوکات و ایلات همان پارچههای ارزان قیمت را میپوشند که بیشتر البته به احصائیه گمرکی هم که رجوع بکنیم وارداتمان از اشیا نخی مثل متقال و ناشور و اینها بیش از پارچههای ابریشمی و پشمی و سایر چیزهاست لکن اینجا بنده دو سه توضیح میخواستم که آقای رئیس تجارت بدهند اولاً چرا تا متری پنج ریال را قرار دادهاند پارچههای نخیه هم هست که شاید متری شش ریال هفت ریال برای لباس میآورند آنها را اجازه نمیدهند منحصر کردید به ناشور و متقال یا این که قیمتش از پنج ریال بالاتر نرود حالا اگر یک پارچه پنبه فرض کنیم باشد ذرعی شش ریال آن را اجازه نمیدهید. بنده عقیدهام این است که حد را ده ریال قرار بدهند و اجناسی که تا ذرعی ده ریال قیمت دارد آنها را اجازه بدهند ببرند به دهات و بلوکات مصرف کنند البته در شهرها خاصه در شهر طهران این جور پارچه کم مشتری است ولی در دهات و بلوکات و ایلات و اطراف اینها محل احتیاج عامه مردم است و اگر یک قدری بالاتر ببریم و تا ده ریال ببرند بهتر است به نظر بنده مگر این که یک دلیل خاصی داشته باشند که توضیح بفرمایند چرا اختصاص به این قسمت دادهاند. توضیح دوم بنده راجع بود به آن صد پنج اشیا ممنوعه که به موجب قانون از مغازهها و از دست صاحبانش گرفته شده است و میباید هم گرفته شود و در محل مخصوصی هم به فروش برسد البته در آنجا که به فروش میرود یک مخارجی دارد کرایه محل دارد تلفون دارد مستخدم دارد چراغ دارد البته باید مخارجش را هم بدهند لیکن وقتی میبرد در خارج میفروشد دیگر چرا مخارج بدهد؟
(افسر ـ مال گذشته است)
خیر گذشته نیست هرچه میبرند صدی پنج باید بدهند این را توضیح بفرمایید تا وقتی که بوده است تا امروز مخارج ازش بگیرند صحیح لکن حالا که این را پلمپ میکنند و از اینجا خارج میکنند و میبرد در دهات میفروشد دیگر نباید چیزی ازش بگیرند پس اگر بنده هم اشتباهی کردم توضیح بدهند غرض این است که اگر در خارج فروخت چیزی ازش نمیگیرند و الا این منطق ندارد وقتی اینجا باشد البته محل دارد آدم دارد چراغ دارد تلفن دارد و سایر خرجها ولی وقتی که میبرد در ده خودش میفروشد این دیگر نباید خرجی از او گرفت موضوع دوم راجع به قسمت قاچاق بود این را مطمئن هستید که دیگر وارد نمیشود البته ما چون به دولت اعتماد داریم وقتی خودتان بفرمایید قاچاق نمیشود ما هم حرفی نداریم لکن این که میفرمایید چون ارزان قیمت است قاچاق نمیشود این را بنده نمیتوانم تصور کنم چرا؟ درست است اشیاء ارزان قیمت کمتر قاچاق میشود ولی از آن طرف فکر بفرمایید که محل احتیاج عموم است که نزد دو ثلث اهل این مملکت مطلوب است یک ثلث این مملکت شاید لباسهای پشمی و ابریشمی و کتان و غیره میپوشند ولی دو ثلثشان محتاج پارچههای نخی هستند و هرچه هم که طرف احتیاج عموم است البته قاچاقش هم زیاد میشود مگر این که عرض کردم چون ما به دولت اعتماد داریم دولت بگوید که من مطمئنم که قاچاق نمیشود قبول میکنم لکن لازم است که این را بفرمایید که دولت وسیله جلوگیریاش را کاملاً دارد که پس فردا که اینها را از آنجا خارج کردند آن وقت از سرحداتی که همه جا میدانید دفاتر گمرکی نداریم اشیا ممنوعه وارد کنند به همین اسم. این است که تصور میکنم برای این هم باید یک فکری کرد.
رئیس کل تجارت ـ در قسمت اول که میفرمایید چرا ما متری پنج ریال را تقاضا کردهایم برای این است که تا این مقدار پارچههای پستی است که همان طوری که در مقدمه لایحه هم ذکر شده قاچاقش برای مردم فایده ندارد مردم وقتی قاچاق میکنند که فایده داشته باشد وقتی که میبینند یک مالالتجاره ممکن است اگر توقیف شود ضررشان خیلی بیش از منفعتشان باشد آن جنس را قاچاق نمیکنند در اجناسی سعی میکنند قاچاق کنند که گمرکش زیاد است و عوارضش زیاد است ولی حجمش کم است مثلاً یک پارچه ابریشمی را ممکن است قاچاق کنند اگر یک چادر کربدوشین را قاچاق کنند پانزده شانزده تومان بلکه بیشت تومان فایده میبرند ولی یک توپ ناشور را که حجمش خیلی زیاد است بخواهند قاچاق کنند ممکن است چهار تومان فایده داشته باشد وقتی که گیر آمد بیست تومان ضرر خواهند کرد این جور اجناس را قاچاق نمیکنند و اگر هم بخواهند از راههایی که باز است (و البته همه جا سرحدات بسته نیست) وارد کنند یک تاجری یعنی هیچ آدم عاقلی وقتی بخواهد استفاده کند برای یک جنسی که فایدهاش کم باشد نخواهد کرد ممکن است چاق قاچاق کند یک اجناس ممنوعه دیگر از قبیل جوهر و اینها قاچاق کند که منافعش خیلی زیاد است ولی این که پنج ریال را قرار دادیم فقط برای همین است که اگر بالاتر از این را میخواستیم تقاضا کنیم چیزهایی بود که مورد احتیاج اهالی شهرهاست محتاج نیست که آنها را آزاد کنیم در مرکز دولتی رجوع میکنند و میخرند این اجناس تا این حدسش باب دهات است و در آنجاها فروش میرود و در شهرها فروش نمیرود این است که تا متری پنج ریال قرار دادیم اما راجع به صدی پنج البته مراکز فروش خرج دارد و مخارجش باید از محل فروش این اجناس داده شود و تا صدی ده عجالتاً گرفته میشود چون این اجناس مدتی در مرکز فروش بوده در انبارها مانده مخارجی هم برای آنها شده این را ما برای مساعدت با تجار نخواستیم بیش از صدی ده گرفته باشیم و این از برای تجار خیلی ارفاق است اغلب آنها مقروض هستند صدی ده صدی دوازده تنزیل میدهند و جنسشان آنجا فروش نرفته مانده است و صدی پنج که از آنها گرفته میشود برای مخارج مهمی که دارد به نظر کافی است و یک ارفاق زیادی است برای آنها و قاچاق را هم که فرمودند در ضمن آن جمله اول جوابش را عرض کردم.
جمعی از نمایندگان ـ کافی است
رئیس ـ آقای کاشف یک توضیحی میخواهند.
کاشف ـ بنده از لایحه که آقای رئیس تجارت تقدیم کردهاند در قسمت خودم تشکر میکنم برای این که ارفاق بیشتری است نسبت به عامه نه فقط نسبت به تجار دارنده این اجناس بلکه نسبت به عامه ارفاق فوقالعادهای است مخصوصاً این اجناس اجناسی است که مصرف محلی دارد فرض بفرمایید که این اجناس را اگر بخواهند در طهران جمعآوری کنند چون مصرفش ایلات تبریز است یا بختیاری است یا دهات خراسان مثلاً وقتی چند سال هم اینجا بگذارند به هیچوجه منالوجوه فروش نمیرود به علاوه یک قسمتهای دیگر هم هست که به اصطلاح منسوخالمصرف است و به اصطلاح دمده است بنده میخواستم از آقای رئیس تجارت خواهش کنم که در آن قسمتها هم یک نظر خاصی داشته باشند چون اینها یک اجناسی است که مسلماً در مغازهها مانده است و حالا هم فروش نمیرود و هیچ کس هم نمیآید اینها را بخرد اصلاً مصرفی ندارد اینها را اصلاً معطل نکنند و در آن مغازه مطابق این لایحه خارج کنند و به دست مردم بدهند یا ممکن است یک راه دیگری برای قاچاق نشدن فکر بکنند مثلاً در آنجا حراج کنند و الا اینها میماند و خواهد پوسید و سرمایه تاجر از جریان میافتد و مردم هم در رفاه نخواهند بود. این قسمت را هم البته خود دارندگان اجناس بهتر میتوانند تشخیص بدهند و خود اداره تجارت هم کاملاً مستحضر است در این قسمت یک تجدیدنظری بکنند که اینها هم به مصرف فروش برسد و اسباب زحمت تجار و خود اداره تجارت نشود و اما موضوع قاچاق که فرمودند همان طوری است که آقای رئیس تجارت توضیح دادنداین طور اجناس ارزان قیمت قاچاق نمیشود برای این که یک جنسی را قاچاق میکنند که بتوانند دو مقابل قیمت معمولی بفروشند ولی این اجناس اجناسی است که اگر بخواهند تومانی دو قران و سه قران بر آن اضافه کنند بر قیمت آن اصلاً مصرف کننده نمیخرد و اصولاً قادر بر خرید نیست بنابراین این قبیل اجناس قاچاقش مورد ندارد و این نگرانی نیست و راجع به صدی پنج که فرمودند در خارج هم با ایشان مذاکره کردم بنده هم همان طوری که آقای مؤیداحمدی فرمودند مخالف بودم برای این که مقرر است از فروش اجناس صدی پنج گرفته شود ولی چون موافقتی مابین صاحبان این اجناس و اداره تجارت شده است البته چون طرفین راضی هستند بنده هم عرضی ندارم مضافاً به این که در این مدت هم یک مخارج خیلی گزافی در این محلها شده و حالا که این اجناس زودتر فروش برود از بابت صدی پنج هم یک عایدات بیشتری عاید میشود و جبران این خرجهای دائمی را میکند و راجع به آن اجناس منسوخالمصف هم یک فکری بکنند.
رئیس کل تجارت ـ البته تاکنون یک مدت زیادی نگذشته دو ماه است که این اجناس در مرکز دولتی جمع شده است و به فروش نرسیده و بعد هم اگر اجناسی باشد که محتاج باشد آزاد بشود البته برای آنها هم فکری خواهد شد.
رئیس ـ آقای طهرانچی
طهرانچی ـ عرض بنده در قسمت صدی پنج است که آقای رئیس تجارت فرمودند که توافق حاصل شده است بین صاحبان مال و اداره تجارت که بپردازند البته توافق برای این است که میبینید این اجناس در دسترسشان نیست و در اینجا هم مصرف فروش ندارد این است که حاضرند صدی پنج را بدهند و مال را بگیرند ببرند بفروشند تحمل یک ضرر کمتری را میکنند برای جلوگیری از یک ضرر بیشتر ولی از لحاظ این که مطابق مقررات سایر اجناس میبایستی صدی پنج پرداخته شود وقتی است که در این مؤسسه به فروش برود و به علاوه سایر اجناس هم در این محل فروش میرود و ا ین هم که از اول بنا بوده است صدی پنج بپردازد برای این است که اولاً یک مدتی انبارهای اینجا را با حجم زیادی که دارد اشغال میکند و یک اشخاصی هم میخواهند که پای فروش این اجناس باشند ولی حالا که میخواهند از اینجا ببرند به عقیده من ظلم و تعدی است از آنها صدی پنج بگیرند چون در اینجا فروخته نشده. ولی خوب ممکن است برای این مدتی که در اینجا بوده یک صدی یک یا صدی دو گرفته شود چون سایر اجناسی که اینجا فروش میرود یک سال و دو سال میماند این اجناس با آنها البته باید تفاوت داشته باشد و این موافقت تنها کافی نیست و برای این است که ضرر کمتری فدای ضرر بیشتری شده باشد.
رئیس کل تجارت ـ این رعایتی که فرمودید شده است برای این که از اجناس دیگر که در مراکز فروش فروخته میشود تا صدی ده هم گرفته میشود حالا برای این اجناسی که مدتی هم انبارهای مراکز فروش را اشغال کرده و مخارجی برداشته فقط صدی پنج قرار داده شده است.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای فرشی رسیده است.
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی
این بنده پیشنهاد میکنم عوض پنج ریال نوشته شود کمتر از شش ریال
رئیس ـ آقای فرشی
فرشی ـ دلیل این پیشنهاد بنده بر آقای رئیس تجارت هم واضح است که مصرفکننده این قبیل پارچهها اغلب اشخاص بیبضاعت مملکت هستند میان پنج قران و شش قران هم اینقدر فرقی نیست قیمت این قبیل پارچهها از چهار قران گرفته هست تا شش قران است اگر پنج ریال را شش ریال بکنند اینقدر فرقی ندارد آن که آقای مؤیداحمدی ده ریال گرفتند یک قدری اشکال داشت ولی در این قسمت شش ریال برای رفاهیت مردم تقاضا میکنم آقای رئیس تجارت هم موافقت بفرمایند.
رئیس کل تجارت ـ بنده موافقت میکنم.
رئیس ـ پیشنهاد آقای طهرانی
پیشنهاد میکنم قسمت اخذ صدی پنج از ماده حذف شود.
رئیس ـ آقای طهرانی
طهرانی ـ آقای رئیس تجارت خوب است توجه بفرمایند که این کسب و تجارت مردم تازه صدی پنج برای خودشان فایده ندارد خودتان هم میفرمایید برای ارفاق مردم است و چون این محل احتیاج مردمان فقیر است بنده تصور میکنم همان طوری که آقایان هم تذکر دادند خوب است این حذف شود این را این شخص میبرد دوره میفروشد یا روی دوش میگذارد توی بازار و کوچه میفروشد برای اجناسی که اینقدر قیمتی ندارد گمان میکنم این چیز خوبی نباشد که صدی پنج آن را دولت بگیرد به این جهت بنده پیشنهاد کردم که این صدی پنج حذف شود چون زیاد است.
رئیس کل تجارت ـ بنده متأسفم که با این پیشنهاد نمیتوانم موافقت کنم برای این که یک مخارجی برای این اشیا شده است و آن مخارج هم در بودجه هیچ اعتباری ندارد و الساعه هم اداره تجارت از بابت مخارج این کار دچار یک قرضی است و اگر بخواهیم این پیشنهاد را قبول کنیم مجبوریم که بیاییم یک پیشنهادی بکنیم و یک اعتباری بگیریم که از آن محل این مصارف را بدهیم و البته این اسباب رضایت هیچکس نیست.
رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد چند نفر از نمایندگان ـ مسترد داشتند
طهرانی ـ بله مسترد داشتم
رئیس ـ آقایانی که با ماده واحده با اصلاح کلمه پنج ریال به شش ریال موافقت دارند قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
تصویب شد.
ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
۷ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ کار آماده دیگری در دستور نداریم و به علاوه باید در فراکسیون هم کار بکنیم اگر اجازه بفرمایند جلسه را ختم کنیم
(صحیح است)
جلسه آینده یکشنبه ۱۸ تیر ماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح موجوده
(مجلس یک ربع ساعت قبل از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
سیصد هزار ریال اعتبار اضافی برای مخارج عمران و تخت قاپو کردن عشایر
ماده واحده ـ وزارت مالیه مجاز است مبلغ سیصد هزار (۳۰۰۰۰۰) ریال برای مخارج عمران و تخت قاپو کردن عشایر علاوه بر اعتباری که در بودجه هذهالسنه مملکتی منظور است از محل ذخیره مملکتی به ریال به مصرف برساند.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه یازدهم تیر ماه یک هزار و سیصد و دوازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه فروش قسمتی از منسوجات ممنوعه در خارج از مراکز فروش دولتی
ماده واحده ـ اداره کل تجارت مجاز است کلیه منسوجاتی که قیمت آن از متری شش ریال کمتر است (به استثنای روبان و توری) و در مراکز فروش دولتی تمرکز حاصل نموده به تشخیص خود با اخذ صدی پنج به عنوان مخارج مراکز فروش دولتی ممهور به مهر مخصوص یا سرب نموده به صاحبان آن مسترد سازد که به مصرف فروش برسانند.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه یازدهم تیر ماه یک هزار و سیصد و دوازده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر